مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با شبکه اول سیما

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با شبکه اول سیما

  • صدا و سیما
  • پنجشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم، سلام بینندگان محترم، انشاءالله هرجا که هستید، سالم و تندرست باشید و ایام به کامتان باشد. من، محمود احمدی هستم و به اتفاق همکارانم در شبکه اول سیما مجموعه برنامه دیدگاه را تقدیم حضورتان می‌کنم. در این برنامه با کاندیداهای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفتگو می‌کنم و نظراتشان را در مورد مسائل مختلف و موضوعات روز می‌پرسم. به طور خاص بر چهار حوزه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع متمرکز میِ‌شویم، سعی می‌کنیم سؤالات – اگر نه کاملاً یکسان – حداقل مشابه باشند تا شما فرصت مقایسه پاسخ‌ها را پیدا کنید و بتوانید کاندیداها را بهتر و بیشتر بشناسید و فرد مناسب را انتخاب کنید. مهمان این برنامه  دیدگاه، جناب آقای هاشمی رفسنجانی می‌باشند. با ما همراه باشید. خسته نباشید.
● متشکرم
○ چهار حوزه، فرهنگ، سیاست، اجتماع و اقتصاد داریم و می‌توانیم هرکدام را که شما دوست دارید، انتخاب و از آنجا شروع کنیم.
● به انتخاب شما می‌گذارم.
○ از حوزه فرهنگ شروع می‌کنم.
● خوب است.
○ نگاهتان به جوانها چگونه است؟ برای تقویت هویت دینی و ملی نسل جوان چه برنامه خاصی دارید؟
● بسم‌الله الرحمن الرحیم. وقتی که بحث از مقوله فرهنگ می‌کنیم، باید به مبانی فرهنگ و اساس فرهنگی نگاهی کلی داشته باشیم و بخشهای مختلف جامعه را با آن دید نگاه می‌کنیم. به طور کلی مقوله فرهنگ جوهره زندگی انسانی از لحاظ فردی و اجتماعی است. ما با سرمایه‌های بسیار ارزشمند فرهنگی که در اختیار داریم، اگر روی آن مبانی حرکت کنیم و بتوانیم از آنها بهره بگیریم، هم جوانان و هم سایر بخشهای جامعه مثل خانمها و سنین مختلف، در آن مسیر خواهند بود. با آشنایی‌هایی که با اسلام و تاریخ اسلام دارم، در حال حاضر ایران را جزو کشورهایی می‌دانم که غنی‌ترین فرهنگ را از اسلام، ایران و اخیراً از انقلاب اسلامی در اختیار دارد. این سه، سرمایه فرهنگی ماست که می‌تواند جامعه ما را خوب تغذیه کند. اسلام در همه زمینه‌ها فرهنگ بسیار بسیار مترقی، فطری، واقع‌بین و منطبق با نیازهای بشری دارد. ادیان ایرانی هم از قدیم همیشه جزو ادیان مترقی بودند و ایرانیان هم دارای چنین فرهنگی هستند. تاریخ ایران موقعی که با اسلام و فرهنگ ایرانی مخلوط می‌شود، آمیزه بسیار ارزشمندی را از اسلام و ایران خلق می‌کند که الان در اختیار ماست. فکر می‌کنم مهمترین کاری که الان نظام باید بکند و جامعه ما باید انجام دهد، این است که این فرهنگ را احیا و به روز کند و همه ما با ادبیات روز با سنین مختلف و مجموعه جامعه سر و کار داشته باشیم تا از منابعی که در اختیار داریم، درست استفاه کنیم.
○ آیا برای جوانان به طور خاص برنامه‌ریزی کاربردی هم دارید؟
● طبعاً، جوانان که در ابتدای زندگی جدّی قرار دارند، می‌خواهند وارد جامعه شوند. اولاً باید بگونه‌ای ساخته شوند که حامل فرهنگ اسلام، ایران و انقلاب باشند و این وظیفه فرهنگ‌سازان و سازمانهای فرهنگ‌ساز جامعه است. باید واقعیتهایی که می‌تواند زندگیشان را تحت تأثیر قرار دهد، در اولویت تفکرات آنها قرار گیرد. البته قبل از هر چیزی باید جوان را با اسلام و نکات مهم فرهنگی اسلامی آشنا کرد. مثلاً، اسلام با دید واقع‌بینانه، دنیا و آخرت را با هم می‌بیند و ما در تربیت جوانها نباید یکسویه نگاه کنیم و آنها را خشک یا بی‌بند و بار و یا با ناقص بار بیاوریم. در اسلام موظف هستیم که دنیا و آخرت خود را آباد کنیم که صراحت قرآن است. مهم‌ترین دعایی که قرآن به ما یاد داده، این است که وقتی به مکه می‌روید، بعد از مراسم مکه، چون میهمان خدا هستید، بخواهید و بگویید: «ربنا آتنا فی‌الدنیا حسنه و فی‌الاخره الحسنه.»
○ چند بار به مکه رفته‌اید؟
● من سه، چهار بار رفته‌ام. دوبار قبل از انقلاب و دوباره بعد انقلاب رفته‌ام.
○ اگر معتقد هستید که تهاجم فرهنگی وجود دارد، چه کار باید بکنیم که جنبه‌های فرهنگی کشور در مواجه با این پدیده تقویت شود؟
● چیزی که الان در سیاست کسانی که خود را مسلط بر دنیا می‌خواهند، محسوس است، این است که بیشتر از حربه‌های نظامی و اقتصادی، به حربه‌های فرهنگی توجه می‌کنند و می‌خواهند راه خود را از طریق نفوذ ارزشهای خود در جوامع دیگر و جذب آنها به مدار خود باز کنند. می‌توانید اسم این شیوه را تهاجم فرهنگی بگذارید. بالاخره از این طریق راهی برای نفوذ دشمنان و زیاده‌خواهان دنیا باز می‌شود. این همه ابزار اطلاع‌رسانی که در اختیارش است و روز به روز هم تقویت می‌شود، درست در همین جهت است.
نکته مهم اینکه آنها نقاط محکم و ارزشمند فرهنگ ملتها را نشانه می‌گیرند و تضعیف می‌کنند و به جای آن، فرهنگ خود را می‌نشانند. نقطه مقابل این کار هم این است که ما نقاط مهم فرهنگی جامعه خود را تقویت و مردم را واکسینه کنیم. در آن صورت دیگر نگرانی نداریم، چون اگر بخواهند مقابله فرهنگی کنند، در این فضا فرهنگ غالب، از آن اسلام است که می‌توانیم در وجود جوانان تقویت کنیم. چون به صورت عمیق در فطرتشان هست.
○ برای آموزش و پرورش چه کار می‌خواهید بکنید؟
● اتفاقاً یکی از مراکز فرهنگ‌ساز آموزش و پرورش است. حتی بیش از دانشگاه اهمیت دارد. چون اولاً نوجوانی از آنجا شروع می‌شود. ثانیاً بعد از اینکه از خانواده به مدرسه می‌آیند، اندوخته‌های خانوادگی در مدرسه و در برخورد با معلمان و دیگر همکلاسان مورد تجدید نظر قرار می‌گیرد. باید در آنجا روی برنامه‌های آموزشی دقت کافی کنیم. البته متولیان آموزش همیشه توجه می‌کردند، ولی در وضع فعلی که تحول عمده‌ای در فرهنگ دنیا در حال اتفاق است، باید مواظبت بیشتری کنیم.
در عصر انفجار اطلاعات و مربوط شدن فرهنگها به هم، تبادل فرهنگ حتمی است و انسانی که در شرایط جدید قرار می‌گیرد، دریافتهای فرهنگی خاصی دارد که در بازدهی بیرون می‌آید. تحول زمانی باید در برنامه‌های آموزشی ما توجه شود. مهم‌ترین عنصر در تربیت جوانها معلمها هستند. اگر راضی، شاداب و عاشق کارشان باشند، خیلی می‌توانند کار کنند و برای کشور و مردمشان تأثیرگذار باشند. نوجوانهایی که در کلاس درس معلمان عاشق، علاقمند و با نشاط و با امید ساخته می‌شوند، تا حدود زیادی، از پس احتیاجات بر می‌آیند. پس برنامه‌ها باید قابل توجه قرار گیرند و قشر معلم باید راضی باشد که آسان راضی می‌شوند. معلمان زیاده‌خواه نیستند و قانع هستند. باید زندگی معلمان تأمین شود. زندگی یک معلم، خیلی وسیع نخواهد بود.
○ آیا مراکز آموزش عالی کشور این توان را دارند که نهضت تولید علم و جنبش نرم‌افزاری را ایجاد کنند و یا اگر ایجاد شده، توسعه بدهند و تکمیلش کنند؟
● ظرفیت کمی ما نسبتاً خوب است. یعنی از لحاظ مقدار، در شهرهای بزرگ و کوچک ظرفیت خوبی درایم. فضاهای آموزشی هم نسبتاً قابل قبول است. امکانات آزمایشگاهی باید پیشرفته‌تر شوند و در سطح بهتری قرار گیرند. عنصر معلم، استاد و مربی، بسیار بسیار مهم است که شایسته‌ترین‌ها بتوانند جوانهای ما را تحت آموزش قراردهند. وقتی صحبت از علم است، باید به پیشرفتهای روز توجه کرد. علم با آموزشهای کلاسی خیلی پیشرفت نمی‌کند. از لحاظ کمی پیشرفت می‌کند، ولی از لحاظ عمق جای تولید علم در مراکز تحقیقات بنیادی است که امروز فاصله زیادی با دنیا داریم. با استفاده از دانشمندان فرهیخته و با بکار گرفتن نیروهای با استعداد قوی که در بین جوانان ما هستند، مخصوصاً استعدادهای درخشانی که دارند، در بخش تحقیقات می‌توانند خیلی کارگشا باشند.
○ روزانه چقدر کتاب و روزنامه می‌خوانید؟
● الان که کار اجرایی ندارم، عمده وقتم به مطالعه می‌گذرد، بخشی کتاب و بخشی روزنامه و گزارشهایی است که بدستمان می‌رسد. اخبار داخلی و دنیا را هم می‌خوانم. شاید تقریباً 8 ساعت مطالعه داشته باشم.
○ روزی 8 ساعت؟
● بله
○ وضعیت کتاب و کتابخوانی و فرهنگ رسانه‌ها و مطبوعات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟آیا برنامه‌ای برای این دو حوزه فرهنگی دارید؟
● چرا ندارم. کارم از اول فرهنگی بوده است. زندگی اجتماعی و سیاسی‌ام را با فرهنگ، یعنی زندگیم را در قم با انتشارات شروع کردم. خودمان سالنامه و مجله داشتیم. مکتب تشیع را به صورت سالنامه و فصلنامه تهیه و توزیع می‌کردیم. با سازمانی که داشتیم، توزیع می‌کردیم. خیلی موثر بود. قم را، بخصوص فضای متدینین را خیلی تحت تأثیر قرار داد. بعدها دائماً اهل نوشتن کتاب و مقاله بودم. هم ناشر و هم نویسنده بودم. فضای کارهای مطبوعات را می‌شناسم و می‌تواند بهتر از این باشد. روح رشد فرهنگ مطبوعاتی، کتابخوانی و علاقمند کردن مردم، ناشران و مؤلفان را مثبت می‌بینم. یعنی اگر به اینها حق ابتکار بدهیم و بگذاریم آن‌گونه که می‌فهمند، کار کنند و تشویق شوند که استعدادهای خودرا بکار بیندازند و آزادانه کار کنند، سطح کمی و کیفی کتابها بالا می‌آید. چون خیلی‌ها تشویق می‌شوند که وارد مقوله فرهنگی شوند. ناشران، مؤلفان و مترجمان بیشتر کار می‌کنند که الان تا حدودی جایش در این بخش خالی است.
○ چه برنامه‌ای دارید برای اینکه روحیه همبستگی ملی و مشارکت عمومی مردم تقویت شود؟
● فکر می‌کنم باید به سلیقه‌های مختلف میدان بدهیم که به دور از غوغا و شعار در صحنه جامعه حضور داشته باشند و بتوانند حرفهایشان را مطرح کنند و به مردم میدان بدهیم که انتخاب کنند. مسئولیت شما هم خیلی سنگین است که بتوانید سلیقه‌های صاحبان نظریه را به درستی با مردم در میان بگذارید. اگر رسیدن به چنین فضایی باشد، همبستگی ملی خیلی آسان بوجود می‌آید. آزادی اجتماعی و آزادی بیان باشد و حدود هم مشخص باشد. هیچ‌کس الان نمی‌تواند تابع غوغاسالاری باشد. هرج و مرج و بی‌بندو باری جواب نمی‌دهد. باید بگذاریم اظهار نظرها و بیان سلیقه‌ها و ایده‌ها آزاد مطرح شود. اولاً در اظهار دیدگاهها نباید خیلی زیاد مرزبندی کنیم. نباید بگذاریم جنبه‌های تخریبی و عبور از خط قرمزهایی که در قوانین ماست، بوجود بیاید. البته مرز را قانون تعیین می‌کند. من به عنوان یک شخص نباید تعیین کنم. از سیاست‌هایی است که رهبری با مشورت مجمع تشخیص مصلحت سیاست‌های کلی را می‌نویسند و بعد قوانین و برنامه‌ها براساس آن نوشته می‌شوند. این برای همه مردم ملاک است. باید بگذاریم که اظهارنظرها آزاد باشد و مردم هم مطلع شوند و به مردم هم حق انتخاب بدهیم. الان کسی حق انتخاب را از مردم سلب نکرده است. مردم تشخیص می‌دهند و انتخاب می‌کنند. اما اگر درست، قانونمند و با ضابطه مشخص برای مردم مطرح باشد، خیلی اطمینان بخش‌تر است. اگر این فضا باشد، فکر می‌کنم جای تفرقه، چالش، نزاع و کینه‌توزیها خیلی باز نیست.
○ الان بحث فعالیتهای هسته‌ای مهمترین بحث سیاست خارجی و حتی سیاسی داخلی کشور است. به هرحال تحت فشار هستیم و مصمم هستیم که این کار ادامه پیدا کند. از نظر شما چگونه باید ادامه پیدا کند؟ با این فشارها چگونه مقابل کنیم؟ در مقابل کسانی که دوست ندارند این کار به سرانجام برسد، چه واکنشی باید نشان بدهیم؟
● من فکر می‌کنم مسئله‌ای است که نظام نمی‌تواند درحد استفاده صلح‌آمیز از آن کوتاه بیاید و نباید کوتاه بیاید. اولین چالش مهمی است که در دانش‌های پیشرفته برای ما مطرح می‌شود. اگر بخواهیم عقب‌نشینی کنیم، سابقه بدی در دنیا بوجود می‌آید. شاید برای کشورهای دیگر هم سابقه بدی باشد. ما الان با کاری که می‌کنیم، از حقوق دیگران هم دفاع می‌کنیم. نباید بگذاریم حق ما مخدوش شود. طبق مقررات جهانی حق نداریم دنبال سلاح هسته‌ای برویم. ما باید به دنیا ثابت کنیم که در آن میسر نیستیم. طبق همان مقررات می‌توانیم همه استفاده غیرتسلیحاتی را از دانش هسته‌ای بکنیم. NPT هم مقرر کرده که باید دنیا از ما حمایت و پشتیبانی کند. خودشان هم حمایت فنی و علمی کنند که ما به حق خود برسیم. باید روی این حق پافشاری کنیم. عقیده‌ام این است که با پافشاری و مقاومت مدبرانه – و نه بی‌گدار به آن زدن – می‌توانیم حقمان را بگیریم.
در مورد مخالفتها هم در چند میدان چالش داریم، یکی در مراکز آژانس هسته‌ای است که باید کاملاً نیرومند ظاهر شویم و کارهایمان را بکنیم. مذاکره‌ای با اروپاییان داریم که فکر می‌کنم راه خوبی است که انتخاب شد. هدفش این است که آنها را قانع کنیم که برنامه‌های نظامی هسته‌ای نداریم و آنها اعتماد کنند. البته کار سخت و پرحوصله‌ای است. باید هم ما و هم اروپاییها در این میدان حوصله به خرج بدهیم تا این اعتماد بوجود بیاید. راهکارهایی هم دیده شده که آخرین آن مذاکراتی است که دیروز انجام شد. خوشبختانه بخشی از چیزی که می‌خواستیم، بدست آمد. می‌گفتیم نباید این مذاکرات بدون سقف زمانی باشد و نباید اتلاف وقت باشد. گویا در جلسه دیروز زمانبندی کردند که طرح اعتمادسازی را تا مدت معینی که اعلام شده، به ما بدهند. فکر می‌کنم اگر همین‌طور پیش برویم، به آن نقطه اعتماد می‌رسیم و می‌توانیم کارمان را ادامه بدهیم.»
 ○ ما با مشکلی به نام آمریکا روبرو هستیم، با این مشکل چکار می‌کنید؟
● یک مقدار اشکال از آن جا ناشی می‌شود که خود آمریکایی‌ها زیاده‌طب هستند و مطالبات ناحقی از ما و کشورهای امثال ما دارند که ضررش به آنها برمی‌گردد. باید در این میدان واقع‌بین و واقع‌نگر باشیم، یعنی ضمن حفظ مصالح و اصول سیاسی خودمان، تدبیر مقام معظم رهبری در حکمت، عزت و مصلحت را در نظر بگیریم. اگر با این روحیه در مذاکرات جهانی وارد شویم، آمریکا هم قانع می‌شود که نمی‌خواهیم کار نظامی کنیم و مـی‌خواهیم منافع خود را تأمین و از افکاری که اسلام به ما داده، حفاظت کنیم. ممکن است بتوانیم مسئله را با آمریکا حل کنیم.
○ چگونه باید با بحرانها و چالشهای منطقه‌ای مواجه شویم؟
● چالشهای منطقه‌ای یکنواخت نیست، انواعی دارد و باید با هریک از آنها با ویژگیهای خاص خودشان روبرو شویم. فرض کنید چالشهای جدیدی که الان در منطقه است، مسئله عراق و افغانستان است که نیروهای نظامی آمریکا و دیگران حضور پیدا کردند.
این دو کشـور، همسایه‌های ما هستند که اوضاع آنها در کشور ما بی‌تأثیر نیست. چالش‌هایی با بعضی کشورهای جنوب خلیج فارس داریم که باید طبق موازین و عرف بین‌المللی و حقوقی عمل کنیم که اثبات حق ملت ایران سخت نیست. باید از طریق گفتگو و مراوده مسائل را حل کنیم. مسائلی در مجموعه منطقه است که سرنوشت همه ما به آنها وابسته است. در آن مسایل هم باید با همکاری جلو برویم. نمی‌توانیم تنهایی جلو برویم. فرض کنید مسائلی که در اوپک است که مخصوص ما نیست. باید سیاستی در قیمت نفت باشد. همین مسئله در آینده در مورد گاز مطرح می‌شود. مسائلی هست که به همه ما مربوط می‌شود، مثل مسئله فلسطین و امروز مسئله عراق که تنهایی نمی‌توانیم کار کنیم. باید هماهنگی، همدلی، همراهی و گفتگو با کشورهای همسایه مخصوصاً آنهایی که تأثیرگذار هستند، داشته باشیم. یک بخش از آن، قدری وسیع‌تر و به دنیای اسلام مربوط می‌شود و باید با هماهنگی کشورهای اسلامی که خوشبختانه ظرف خوبی مثل کنفرانس اسلامی دارد، کار کنیم. در چنین حرکتی می‌توانیم تهدیدات مسائل منطقه‌ای را تبدیل به فرصت و منافعمان را تأمین کنیم.
○ در قبال مسئله فلسطین و صلح خاورمیانه، چه نظری دارید؟
● شاید نقطه اساسی طرح خاورمیانه برای آمریکا، ایران باشد. با دیگران خیلی مشکل ندارد. عمدتاً مسئله ایران است. فکر می‌کنم در این طرح می‌توانیم بخاطر همین برنامه‌ای که توضیح دادم، خوب بازی کنیم. مهره‌هایی در دست ماست که می‌توانیم از آنها در این بازی به نفع مردم کشور و انقلاب بهره بگیریم. مسئله فلسطین، مسئله‌ای بسیار قدیمی، مزمن و مشکل اساسی همه دنیا، بخصوص خاورمیانه است. در فلسطین مواضع خوبی داریم که قابل دفاع است. حضور فیزیکی نداریم که بخواهند با ما درگیر باشند. نظرات اسلامی و انسانی خود را مطرح می‌کنیم. ما فلسطینی‌ها را مظلوم و اسراییل را ظالم و آمریکا را مهمترین حامی اسرائیل می‌بینیم. فکر می‌کنیم راه‌حل مسئله فلسطین بدون دادن حقوق مردم فلسطین به جایی نمی‌رسد. ممکن است فراز و نشیب داشته باشد، اما این، راه حل نهایی نمی‌شود. همیشه آتش زیرخاکستر است. مثلاً 5 میلیون آواره در بدترین شرایط زندگی می‌کنند، اگر راه درستی برای حل مشکل اینها انتخاب نشود، چطور حل می‌شود؟ چگونه می‌تواند فضای جامعه بشری را آرام کند؟ بنابراین ضمن اینکه موضع ما مشخص است. درگیر فیزیکی نیستیم. اتفاقاتی می‌افتد و ما حق را آن‌گونه که تشخیص می‌دهیم، مطرح می‌کنیم.
○ در بحث فلسطین بعضی‌ها معتقد هستندکه تا جایی باید پیش برویم که برای منافع ملی ضرر نداشته باشد. نباید صرفاً مبانی عقیدتی را در نظر بگیریم.
● اگر تعریف درستی از منافع ملی کنند، حرف بدی نیست و حقیقتاً در اعتقاد ما هم همین است. یعنی اصل برای ما حفظ نظام، کشور و مردم است. وظیفه ما هم این است که حتی برای فلسطین و دیگران هم باید مهم باشد که ایران امروز با همین افکار و با ایده‌هایش برای جاهایی مثل فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و حتی کشورهای مظلوم دور، پشتوانه خوبی است. ولی اگر بنا باشد با درگیری چنین مناطقی، ایران را ضعیف کنیم، قبول نداریم. مصالح نظام بر همه چیز مقدم است. من به عنوان مسئول در مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌‌گویم باید اصل برای ما ملاک باشد. البته ارزش ایران به این است که با ظلم، هرکجا که می‌بیند، مخالفت و از محرومان و مظلومان دفاع کند. از لحاظ عقلی مواضع انسانی به طور جدی در برنامه‌های ما هست، اما معنایش این نیست که ما درگیر شویم و برای هر موضوعی بجنگیم. آن اظهارنظر که گفتید، درست است. من معتقدم تنش‌زدایی در سیاست خارجی یک اصل بسیار مهم است. آنهایی که فکر می‌کنند با شعارها و حرکات تند و به قول خودشان حماسی، مسائل را مطرح می‌کنند، ممکن است بدون توجه، به بسیاری از منافع ضربه‌ای بزنند که همه حماسه‌ها را بسوزانند.
○ چه راهکاری برای سیاست‌های داخلی و خارجی دارید؟
● الان، سیاست خارجی و سیاست داخلی از هم جدا نیستند. اگر در داخل سیاست نامطلوبی داشته باشیم، فرهنگ و سیاست خارجی آسیب می‌بیند. اگر مردم را همراه نظام نداشته باشیم، آسیب‌پذیر هستیم. انقلاب از اول با حمایت مردم به وجود آمد و دوام یافت و در همه صحنه‌ها با حضور مردم توانستیم کارهها را به جای برسانیم. این صحبت یک موضع‌گیری سیاست مآبانه نیست، یک سیاست واقعی است و باید محفوظ بماند. نباید مردم را ناراضی کرد. مردم احتیاج به امنیت دارند. اگر جامعه‌ای امنیت شغلی، خانوادگی، فردی و اجتماعی نداشته باشد و مرفه باشد، مثل انسانی است که غذای لذیذی می‌خورد، ولی خرد شیشه درون آن ریخته‌اند، هرلحظه احساس خطر می‌کند و لذت غذا را نمی‌برد. باید به مردم امنیت و آرامش بدهیم. در سیاست خارجی در کارهای خاص دخالت نداشته باشیم و از اظهارنظر نترسیم و از طرف دیگر بی‌دلیل برای خود مشکل درست نکنیم. الان خیلی‌ها در بسیاری از مسایل، بدون دخالت اعلام موضع می‌کنند که مؤثر است. در خیلی از جاها اعلام موضع می‌تواند تأثیرگذار باشد. جاهایی هم است که باید کمک کنیم که می‌کنیم. محرومینی هستند که ما باید به آنها برسیم. مظلومینی هستند که کمک انسانی می‌کنیم.
کسی از کمک انسانی شکایت ندارد. از کمک‌های غیرانسانی و دخالت در امور کشورها ناراضی هستند. در حوزه فرهنگ هم که مسئله مهم زمان است، اگر از منابع اسلامی، ایرانی و انقلاب استفاده درست نکنیم، ضرر می‌کنیم. فکر می‌کنم فرهنگ رشته‌ای است که متفرقات فراوان را به هم نزدیک و الفت ایجاد می‌نماید و مدارا و تحمل نظرات مخالفت را برای انسان آسان می‌کند. اگر فرهنگ از این مسیری که عرض کردم، منحرف شود، به ما آسیب می‌زند. فرهنگ‌سازی، مسئله‌ای نیست که الان تصمیم بگیریم و فردا جامعه آن‌گونه شود. برنامه‌های دراز مدت است. باید برنامه‌ریزی کنیم. روحیه جوانانمان را با یادآوری افتخارات گذشته تقویت کنیم. اخلاق انسانها را با محتویات خوب اسلامی و قرآنی تقویت کنیم. متأسفانه الان مفاهیم تحریف شده فراوان است. در مواردی به جامعه القا می‌شود که نباید شاداب بود. حال آنکه نسل جوان ما به شادابی نیاز دارد و بدون محیط شاد و امیدبخش، خلاقیتها بروز و استعدادها رشد نمی‌کنند و خفه می‌شوند. اینها مسائل فرهنگی است. ولی سیاسی شده و در مسایل اساسی زندگی و کارهای دیگر اثر می‌گذارد. وحدت و انسجام ملی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مشارکت را ضعیف می‌کند، مشارکت برای ما – همانطور که رهبری فرمودند – یک اصل است، بعضی از بدخلقی‌هایی که می‌بینیم، ضد فرهنگ هستند و به جامعه آسیب می‌رسانند.
○ یک دقیقه وقت دارید.
● امیدوارم در این دوره که تجربه‌های دوره‌های قبلی هم در اختیار ماست، با بحث‌هایی که نمایندگان ملت در مجلس می‌کنند و با بحث‌هایی که نامزدها با شما خواهند داشت، از لحاظ پذیرش مردمی و مطالبات مردمی، به طرف تعادل درستی حرکت کنیم و فراموش نکنیم که افراط و تفریط برای جامعه ما سمّ است