س- ابتدا باید تشکر کنیم که وقت خود را در اختیار خوانندگان روزنامه آرمان گذاشتهاید. به نیابت از همه خوانندگان باید از شما تشکر ویژه داشته باشیم که نقش بینظیری برای ترغیب و تشویق مردم در انتخابات داشتید. این حرکت شما مثل دیگر کارها واقعاً در تاریخ ماندگار خواهد شد. به هر حال انتخابات برگزار شد و حضرتعالی هم تا حدودی به خواستههای خود رسیدید که مردم حضور پیدا کنند. خیلی نگران بودید که با توجه به تخریبها و بداخلاقیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شاید مشارکتها کم شود. الان به قول حضرتعالی زمان همکاری است. زمینه همکاری چقدر در کشور فراهم است؟ تحلیل جنابعالی از انتخابات 7 اسفند چیست؟
ج- بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به اتفاقات شیرینی که در آخرین ماه سال 1394 در کشور افتاد و اعتبار نظام را در ابعاد داخلی و خارجی بالا برد، باید نمره اول را به مردم بدهیم. برای مردم خیلی آسان نبود که علیرغم تبلیغات منفی و گاه متضاد که علیه شخصیتهای نظام و کسانی که قرار بود برای یک دوره دیگر در دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی مسئولیت داشته باشند، تصمیم بگیرند که چه کسانی را انتخاب کنند؛ اما مردم با توجه به رشد آگاهی و بلوغ سیاسی میدانند راه درست کجاست و حرف درست را چه کسانی میگویند. با همین آگاهی که سرمایه مسؤولان و نظام است، وارد میدان شدهاند و انتخاباتی بینظیر برگزار کردهاند.
البته گام اول این توفیق در خرداد 92 برداشته شد و گام دوم را در 7 اسفند تمام کردند. در هر دو انتخابات، این مردم بودند که با تشخیص خود وارد میدان شدند. افرادی مثل ما کار زیادی نکردیم. گاهی حرف زدیم و رسانهها در حد امکان و اجازه، به گوش مردم رساندند. البته در تمام این مدت صداوسیما، نه تنها حرفهای ما را به گوش مردم نمیرساند، بلکه با ذرهبین میگشت که اگر کلمهای، جملهای و موضوعی باب طبع خویش پیدا کرد، برجسته نماید. در چنین شرایطی مردم با تشخیص خود انتخاب کردند. در ادامه هم باید به گونهای کار کنیم که مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور و انقلاب، راضی باشند. مطمئناً اگر ببینند کارهای مسؤولین درست است، با حمایتهای خود، به کارها سرعت میدهند؛ اما اگر کوتاهی شود، مردم در انتخابات بعدی تصمیم دیگری میگیرند.
در خصوص رفاقت کسانی که قبل از انتخابات، رقابت داشتند، گفتم که باید همکاری کنند. اگر اهداف حرفها و کارهای تبلیغی برای اسلام و مردم بود که الان باید آن کارها را برای همکاری انجام دهند. البته در میان گروهها بعضی از افراد تندرو هستند که نه تنها به همکاری فکر نمیکنند، بلکه چون انتخابات را برای خود فرصت مال اندوزی و شهرت میدانستند و مردم از دست آنها گرفتند، به جامعه و شعور اجتماعی توهین میکنند. مهم این است که میدانداریهای سیاسی را از دست این افراد گرفته شد تا با استفاده از تریبونهای نظام، بیشتر از این به مردمی که صاحب اصلی نظام هستند، توهین نکنند.
در میان دو جناح، انسانهای فهیم و باشعور زیادند که میتوانند محور همکاریها باشند. در میان اصولگرایان شخصیتهایی هستند که مسائل را درست تحلیل میکنند و علت ادبار مردم به آن جناح را میدانند و این روزها میشنویم که در گفتار و نوشتار ابراز میکنند.
جریان پیروز انتخابات هم با توجه به تجربههای سابق کاملاً میداند که کارها در ماجراجوییها پیش نمیرود. باید حرف و عمل در راستای تقویت نظام و خواستههای مردم باشد. احتمال قوی میدهم که برگزیدگان ملت در مجلس، بیش از مسائل باندی و جناحی به منافع ملی میاندیشند. البته معتدلها فرصت خوبی دارند که در انتخابات میان دورهای، برنامهریزی کنند که اکثریت قابل اتکایی در مجلس شکل بگیرد. هماهنگی مجلس و دولت برای تقویت پایههای اقتصادی کشور بسیار مهم است. دولت وظیفه بیشتری دارد که باید براساس واقعیتهای میدانی، الویتبندی کند تا با همکاری همه قوا و نهادها، برای مردم و کشور کار کرد.
س- بعد از انتخابات، دیداری با آقای دکتر روحانی داشتید؟
ج- بله هم یک تماس تلفنی داشتیم و هم یک دیدار طولانی که درباره موضوعات مهم و حساس صحبت کردیم.
درباره انتخابات، تشکیل مجلس و مجلس خبرگان حرف زدیم. برای ما مهم بود که اقدامات عاقلانه داشته باشیم تا افراطیها مزاحمت درست نکنند. خواستههای تندروها هم به گونهای است که توجه به آنها، کملطفی به مردم است. سیاست و عقلانیت راهکارهایی پیش آدم میگذارد که باید از آنها استفاده کرد. رهبری نظام بیشترین قدرت را برای کمک کردن به قوای سهگانه دارند. اگر کشور خوب اداره شود، رهبری بیش از همه مسئولین راضی میشود، چون علاوه بر رفاه مردم، رکن نظام تحکیم میشود.
درباره الویتبندی برنامهها صحبت کردیم که بیکاریها زیبنده ایران نیست. باید اشتغالآفرینی را جدّی بگیریم. باید برای خانوادههایی که بیکار دارند و یا شغل افراد آن خانواده نیازها را تأمین نمیکند، فکری کرد. تحصیلکردههای خوبی داریم که باید برای استفاده از دانش آنها برنامه داشته باشیم. متأسفانه واحدهای تولیدی زیادی در کشور تعطیل شدهاند که باید بررسی کرد تا اگر قابل احیا هستند، احیا شوند.
درباره گرانی و تورّم هم صحبت کردیم. قبول داریم که تورم پایین آمده است، اما باید بهتر شود. میدانید که مسئولین برای آمار و ارقام، قیمت چند صد کالا را رصد و نرخ تورم را حساب میکنند. میدانید که خیلی از این کالاها در زندگی عمومی جامعه تأثیر آنچنانی ندارد. مردم میزان تورم و کم شدن آن را در غذا، مسکن، حمل و نقل، مداوا، تحصیل فرزندان و دیگر نیازهای روزمره میبینند. باید کاری کنیم که مردم احساس کنند اوضاع جامعه بهتر شد تا نسبت به آینده امیدوار شوند.
میدانم که دولت آقای روحانی با این تفکرات کار میکند، احتمالاً برنامه تازهای را شروع خواهند کرد.
س- بعد از برگزاری انتخابات 7 اسفند، دولت امیدوار شده که به کارها سرعت بدهد. دورنمای دور دوم انتخابات هم نشان میدهد که مجلس معتدل خواهد بود؛ اما بعد از این، نه تندروها آرام مینشینند و نه دولت میتواند مسائل کشور مانند اشتغال و تورم را به مخالفان خود در مجلس ربط دهد. منتقدین دولت دارند تبلیغ میکنند که دیگر بهانهای برای دولت نیست و اگر نتوانند مشکلات را با برنامههای عملیاتی حل کند، به این سمت میروند که دولت چهار ساله است. نظر حضرتعالی چیست؟
ج- راه روشن این است که الان زمینه دو کار در کشور هست که میتواند تحول عمدهای در زندگی مردم ایجاد کند. اول، برگرداندن واحدهای تعطیل شده به روال تولید است؛ یعنی میتوان از نقدینگیهایی که فعلاً مانند بهمن تهدیدی برای زندگی مردم شده، به عنوان فرصت استفاده کرد. میتوان با مدیریت درست و بدون اتلاف سرمایهها، واحدها را با تسهیلات و نظارت بر آنها به راه انداخت تا تولید رونق بگیرد.
شاید برای بعضی از واحدها بازار مناسبی در داخل و منطقه نباشد که در چنین شرایطی دولت میتواند وارد شود و حمایت کند تا آن نوع تولیدات به جاهای دیگر دنیا صادر شود. میدانید که جامعه جهانی به گونهای است که هیچ تولیدی، مخصوصاً تولیدات ایرانی بدون مشتری نمیماند. ضمن اینکه الان دست ایران برای تجارت باز شده است. میتوانیم تجار بینالمللی را با رونق دادن به دادوستد، گرم کنیم.
دوم، برنامهریزی برای اتمام طرحهای نیمه تمام است که متأسفانه در سراسر کشور پراکنده هستند. نه میتوان رها کرد و نه میتوان براساس برنامههای دولت شروع و تمام کرد. در برنامه ششم جزو سیاستهاست که باید این نوع طرحها را با تسهیلات به مردم واگذار کنیم. اگر چنین شود، مردم بهتر و زودتر از دولت وارد میشوند و عمل میکنند. اگر چنین شود، درآمد دولت هم از ناحیه مالیات بالا میرود.
باید رقابت جدّی شود. اگر میبینیم که گاهی شرکتهای خصوصی در کارها بد عمل میکنند، بیشتر به خاطر این است که رقیب ندارند. اگر رقابت باشد، همه سعی میکنند بهتر عمل کنند. همه ما میدانیم که به خاطر سوء مدیریت مقطعی از تاریخ انقلاب، فساد عمیقی در جامعه پیدا شده است. همین امروز مسؤولین یک شرکت بسیار معروف پیش من آمده بودند و میگفتند: وقتی دیدیم که برای انجام کارها باید به همه رشوه بدهیم، عطای کار را به لقای آن بخشیدیم. چون از لحاظ عقیده نمیتوانیم با فساد همراهی کنیم.
مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید برنامههای جدّی داشته باشند تا کشور اصلاح شود. دولت میتواند در کنار توجه به طرحهای نیمه تمام، برای جلوگیری از گسترش فساد هم وارد شود. البته گفتن آن آسان و عمل به آن سخت است. باید هر سه قوه همراهی کنند. باید راه حلی منطقی برای ریشهکنی فساد پیدا کرد.
س- ریشه این حالت چیست که سال به سال بدتر میشود؟
ج- اهل رسانه بهتر و بیشتر از همه میدانند که ریشه این فسادها کجاست و چیست. شاید یک مقدار به خاطر فقر و نداشتن باشد که البته فساد این عده کم و کوچک است. فسادهای زیاد و اختلاسهای میلیاردی را کسانی میکنند که زیادتر از دیگران دارند. متأسفانه حرص انسان تمام شدنی نیست. معروف است که میگویند، آدم هر چه پیرتر میشود، دلبستگیهایش به مال دنیا بیشتر میشود. باید همه ما مواظب باشیم.
س- درباره انتخابات، باید بگوییم که این دفعه زنان بیشتری وارد مجلس شدهاند. فکر میکنید در این دوره میتوانند به عنوان پیشخوان مطالبات زنان، مشکلات نیمی از افراد جامعه را حل کنند؟ الان زنان ما تحصیل کرده، مدیر و استاد دانشگاه هستند.
ج- میتوانند با برنامه، تأثیر حضور زنان در جامعه را نشان بدهند. در مجلس تریبون آزادی دارند که میتوانند دیگر نمایندگان را به کمک بگیرند تا زنان را در جامعه فعالتر کنند. اگر دقیق کار کنند و حرفهای سطحی، ساده و شعاری نداشته باشند و حرفهای درست بگویند و در بررسی و تصویب طرحها و لوایح، نظرهای خوبی بدهند و بعدها در نظارت سهم داشته باشند، میتوانند کارهای مؤثری انجام دهند. میتوانند فراکسیون قابل توجهی داشته باشند. الان حداقل سطح سواد نامزدهای مجلس کارشناسی ارشد است که معلوم است زنانی که انتخاب شدهاند، تحصیلکرده هستند و بسیاری از آنان در اداره جامعه تجربههای مدیریتی دارند. من بدبین نیستم. بعضی از زنان در مسائل فرهنگی وارد میشوند که باید توجه داشته باشند، موارد و مسایلی را بررسی کنند که درد مردم و به خصوص زنان است. باید با مطالعه و تحقیق جوابهای خوبی بدهند. لازمه این کار داشتن مشاورانی خوب است که برای نمایندهها سخت نیست.
س- در شرایطی قرار داریم که خواه ناخواه همه جامعه، به خصوص زنان، خودشان را با الگوهای جهانی مقایسه میکنند. مثلاً در آموزش و پرورش و بخشهای دولتی میتوان کارهایی کرد، اما مخالفان آنها در جامعه جدّی هستند. از طرفی میگوییم زنان ما باید پیشرفت کنند و از طرف دیگر میبینیم الگوهای پیشرفت ما داخلی نیستند و مطابق با استانداردهای جهانی هستند. اگر بخواهم وارد آن الگوها شویم، بعضیها میگویند دارید برخلاف ارزشها عمل میکنید.
ج- همیشه این مخالفتها را داشتیم که مزاحم تصمیمگیران میشوند؛ اما باید با اطلاعرسانی دقیق راه را برای حضور بیشتر زنان در جامعه باز کرد. در کنار کسانی که به عنوان نماینده در مجلس هستند، عدهای دیگر باید به عنوان نویسنده و محقق در رسانهها باشند. عدهای به عنوان معلم و استاد در مدارس و دانشگاهها کار کنند. عدهای از صداوسیما استفاده کنند. حتی از این فضای مجازی که محل رجوع مردم شده، استفاده کنند تا حرفهای خود را بگویند. اگر اراده باشد، میتوانند کار کنند. مگر مسائل هستهای مخالف نداشت؟ علیرغم آن همه مخالفان قوی، دولت تصمیم درستی گرفت و عاقلانه عمل کرد تا بالاخره ایران پیروز شد. تشخیص موضوعات خیلی مهم است که اگر مسائل مفید باشد، افکار عمومی بهترین حامی خواهند بود. زور گفتن و فریب مردم شاید تأثیرات مقطعی داشته باشد، اما وقتی مردم متوجه فریب شدند، برای انجام همان موضوعی که قبلاً جلویش را به خاطر فریبکاری دیگران میگرفتند، وارد عمل میشوند. افکار عمومی مثل باران است که وقتی بیایند، همه چیز را میشوید.
س- برای اولین بار دیدیم که در انتخابات طیفی شکست خورد که هم رسانه داشت و هم امکانات فراوان؛ یعنی افکار عمومی برخلاف تبلیغات آنها مسیر خودشان را انتخاب کردهاند. به نظر من فقط حضرتعالی در میدان بودید. دولت به خاطر مسؤولیت اجرایی نمیتوانست وارد شود. هر چقدر به انتخابات نزدیکتر میشدیم، شما را تنهاتر میدیدیم. احساس میکنم حضرتعالی در شرایطی که کمتر با جوانان ارتباط دارید، هم مسائل را خوب مطرح کردید و هم جوانان خواستههای شما را خیلی خوب متوجه شدند. اینها چگونه قابل تحلیل است؟
ج- افکا
ر عمومی و به ویژه جوانان آگاه شدهاند. مهم ادامه این مسیر است.
س- نگاه جوانان به بیرون است. ولی پیام حضرتعالی را گرفتهاند. آمدن جوانان به انتخابات و رأی آنان به شما، کار خیلی بزرگی بود. میدانیم که رسانههای اصلی کشور اولاً دوست نداشتند که مردم وارد انتخابات شوند و ثانیاً نمیخواستند مردم به شما رأی بدهند. ولی این اتفاق افتاد.
ج- یک موفقیت نسبی است که الان تجربهاش را داریم. باید این تجربه را قوی کنیم و به دنیا بگوییم که ایران اسلامی این است و بر جامعه ایرانی و اسلامی دگماتیسم حاکم نیست. خواست مردم و عقلانیت حاکم بر جامعه است. معنای اعتدال همین است که از افراط و تفریط دوری شود. ماجراجوییها جواب نمیدهد.
در همین انتخابات، وقتی ردّ صلاحیتها گسترده شد، بعضیها فکر میکردند که میتوان با استفاده از عصبانیت مردم، کارهای تند کرد؛ اما عقلانیترین کار ممکن همین بود که انجام شد. دیدیم جناحی که پایگاه اجتماعی دارد، هیاهو نکرد و با افرادی که شهرت آنچنانی نداشتند، وارد انتخابات شدند. این اتفاق تجربه خوبی شد. اولاً عدهای جوان که شناخته شده نیستند، متوجه شدند که میتوانند با استفاده از فضای جامعه وارد مسائل انتخاباتی شوند. مهمتر اینکه با لشکر باقیمانده هم پیروزی به دست آوردند. شاید اگر همه افراد شناخته شده این جناح بودند و پیروز میشدند، زیاد مهم نبود؛ اما الان به گونهای دیگر شد.
مثل اینکه سربازان یک جریان بدون هیاهو، ژنرالهای آن جریان را با اکثریت قاطع شکست دادند. جامعه تجربه خوبی پیدا کرد و مهمترین سرمایه برای کسب این تجربه، آگاهی مردم بود. باید رسانههای ما به نقش خود توجه نمایند که چه کار خوبی کردند. در سالهای اخیر اگر اتفاقی در کشور میافتاد و رسانههای خارجی گزارش میدادند، صداوسیمای ما تا دو سه ماه مرتب به عنوان تأثیرپذیری رسانههای خارجی از خود میگفت؛ اما در این جریان دیدید که چگونه رویه تخریبی پیش گرفتند و جالبتر اینکه همان رویه تخریبی، باعث تخریب وجهه آنان در افکار عمومی شد. به هر حال من فکر میکنم که نظام باید تجربیات تلخ و شیرین چند سال اخیر را به عنوان سرمایه اجتماعی داشته باشد.
س- به نظر ما شورای نگهبان به عدم پیروزی ژانرالهای آن جریان کمک کرد. چون اگر میگذاشتند ژنرالهای این جریان هم میآمدند، لیستها متعدد میشد و رأی این جریان اینگونه صد در صد نمیشد.
ج- بله از قدیم گفتهاند که «العَبدُ یدبّر و اللهُ یقدّر»
س- نتایج انتخابات برای همه خوب بود. ولی دولت وعدههایی به ویژه در بخش آزادیهای سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه و حصر داده بود. با توجه به رأی مردم، آیا دولت میتواند اقداماتی برای رفع حصر بکند؟
ج- عبورش در هر مرحلهای کار میطلبد. عمده سرمایه دولت، آگاهی نسبی مردم است. یک مقدار به خاطر تخلفهای نادرستی است که در این مدت بعضیها انجام دادهاند. الان اولاً نباید دیگران را طرد کرد و باید به هر نحوی همه را جذب کرد. اگر کار برای کشور، مردم و اسلام است، باید هر آنچه که به صلاح این سه است، انجام شود. باید کاری کرد که همه سود ببرند. من از حرفهای بعضی از افرادی که بعد از انتخابات میزنند، احساس میکنم که متوجه شدهاند که ضعف آنها در جلب اقبال مردم کجاست.
س- خودشان از تریبون نماز جمعه اعلام کردهاند که بزرگان وسط بیایند تا کدورتها را از بین ببرند. اینها تا دو هفته قبل از انتخابات، کدورت ایجاد میکردند و علناً میگفتند: «بجنگ تا بجنگیم.» این تأثیرات انتخابات بود. اگر از شما به عنوان شخصیت بسیار تأثیرگذار خواسته شود که در بخش آشتی ملی، اقداماتی انجام دهید، حاضرید وارد شوید؟
ج- من مسؤولیتهای آنچنانی ندارم که در عمل، کاری در راه تحقق این کار مخصوص کنم. ولی رفتار من برای تبیین این مسائل لازم است و اصولاً شیوه من از قدیم اعتدال بود که آشتی ملی در همین میگنجد. البته آشتی ملی هزینهای برای نظام ندارد. رهبری جمله کوتاهی درباره «حق الناس بودن رأی مردم» گفتند که دیدید چگونه دل خیلیها را نرم کرده بود. البته در انتخابات اخیر حرفهایی گفته شد که آشتی ملی را کمی سخت کرد، ولی مردم ایران همیشه نشان دادهاند که همیشه برای صلح و آشتی پیشقدم هستند. اگر بنا بر این باشد که همدلی و همکاری داشته باشیم و از همدیگر نترسیم، میتوانیم. انتخابات، زمان رقابت صاحبان دو تفکر بود و الان باید رفاقت کنند که جامعه را بسازند. در زمان رقابت، مردم داور بودند که نظر خودشان را با رأی اعلام کردهاند. مردم با رأی حق بزرگی را به دیگران میدهند که سرنوشت خود را به آنها میسپارند. اگر کسانی از جایگاه سابق به خاطر رأی مردم افتادند، باید کارها و حرفهای خود را اصلاح کنند تا در انتخابات بعدی دوباره خود را به مردم عرضه کنند. شیوه دموکراسی دنیا همین است.
س- دیدیم که لیست مورد حمایت جنابعالی در تهران رأی آورد. از طرف دیگر بعد از فوت آیتالله مهدوی کنی دیدیم که برای ریاست خبرگان نامزد شدید؛ اما آیتالله یزدی رأی آورد. الان آقای یزدی برای ورود به خبرگان رأی نیاورد. آیا لیست شما با هدف تسهیل رسیدن به ریاست خبرگان تهیه شده بود؟
ج- اصلاً لیست مذکور، مشخصاً لیست من نبود. رسانهها نوشتند و در جامعه معروف شد. افرادی از خبرگان که علاقهمند به بهتر شدن اوضاع بودند، این افراد را جمع و با آنها صحبت کردند. البته عده زیادی از علما و فضلا، برای آینده نظام احساس وظیفه کرده و به میدان آمده بودند. اگر آنها حذف نمیشدند، لازم نبود افرادی از لیست فعلی باشند. من تمام کسانی را که در لیست هستند، قبول دارم و میدانم که در خبرگان مفید هستند. باید ترکیب اصلی مجلس خبرگان که تلفیقی از علمای بلاد است، مشخص شود. در مجموع مثل مجلس شورای اسلامی شده است. امیدوارم الان که مشخص شده مردم چه میخواهند، آینده بهتری داشته باشیم.
س- با توجه به ترکیب خبرگان، آیا نامزد ریاست میشوید؟
ج- مدتهاست که دلم نمیخواهد رئیس شوم. در ماجرای انتخاب آیتالله مهدوی کنی، جامعه نمیداند که چند ماه دنبال ایشان بودیم تا بپذیرند که حالت جدیدی در خبرگان ایجاد شود. بالاخره آیتالله امامی کاشانی واسطه شد که ایشان را قانع کند تا بپذیرد. واقعاً نمیخواستم رئیس باشم. در این مقطع هم هدف اصلی من حضور در خبرگان بود. چون خبرگان را در هر شرایطی برای کشور مهم میدانم. حتی میتواند از طریق نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی که مصوب مجمع و مورد تأیید رهبری است، به بهتر شدن وضع جامعه کمک کند. خبرگان میدان وسیعی برای انجام کارهای زیربنایی دارد. علت نامزدی من هم احساس تکلیف بود که نباید برای جایی به این مهمی، بیتفاوت باشم و خودم را کنار بکشم. فعلاً هستم و براساس شرایط جامعه تصمیم میگیرم.
س- آیتالله سید حسن خمینی پس از مشورت با حضرتعالی وارد عرصه شد که صلاحیت ایشان تأیید نشد. افکار عمومی هنوز قانع نشده است. گویا در یکی از استانهای جنوبی ـ بوشهر ـ رأی دوم سید حسن خمینی حدود 50 هزار نفر بود که بالطبع باطله اعلام میشود و نفر سوم با حدود 30 هزار رأی به عنوان نفر دوم وارد مجلس شد. این رأی نشان از اعتراض مردم است.
ج- من هم قانع نشدهام. به هر وجهی که به این مسأله توجه میکردم، نمیتوانستم خودم را قانع کنم. شورای نگهبان ضرر کرد. دیدیم که بعضی از اعضای شورای نگهبان حذف شدند که بخشی به خاطر حذف حاج حسن آقا و افراد صالح دیگر بود. این یک علامت مهم در جامعه است. حاج حسن آقا شخصیتی عاقل، عالم و جامع در کشور هستند. علمای ما معمولاً در مباحث اختصاصی صاحب نظر هستند. حسن آقا در خیلی از امور صاحبنظرند. واقعاً نابغه است. ارزش این را داشت که بگذارند وارد خبرگان شود. افکار و رفتارش برای تداوم آرمانهای امام (ره) خیلی اثر دارد. البته ردّ صلاحیتها در سراسر کشور و اوج آن در تهران بود. به ضرر حاج حسن آقا نشده است. بر محبوبیت ایشان افزودند. محبوبیتی که با مظلومیت همراه است.
س- بعضی سخنرانی شما در مراسم سالگرد ورود امام (ره) در فرودگاه را تعبیر به این کردند که راه را برای عدم تأیید صلاحیت حاج حسن آقا هموار کردید.
ج- آنها از قبل چنین تصمیمی را گرفته بودند و من هم از تصمیم نادرست آنها خبر داشتم. من در آن سخنرانی توضیح دادم که همه کشور و همه مسؤولین هر آنچه دارند، از امام دارند. ایشان هم بهترین شخص است در نزدیکی رفتار و گفتار به امام (ره).
س- خیلیها صحبتهای شما را سانسور کرده بودند.
ج- بله مدتهاست که سانسور سخنان من شیوه مرسوم این رسانهها شده است. من در آن سخنرانی وظیفهام را انجام دادم. چون تشخیص دادم که باید این جمله را بگویم.
س- با دیگران درباره این موضوع صحبت نکرده بودید؟
ج- در یک مکالمه طولانی با رهبری صحبت کرده بودم. تأثیراتی هم گذاشته بودند که در آخر یک نفر همه کارها را خراب کرد.
س- زمانی رهبری درباره تغییر نظام ریاستی به پارلمانی صحبتی را در کرمانشاه مطرح کرده بودند. احساس ما این است که شورای نگهبان سختگیری میکرد تا با مجلس دهم زمینه برنامهریزی و اجرای نظام پارلمانی را فراهم کنند. آیا درست است؟
ج- نه چنین نیست. همان زمان که رهبری آن سخنان را مطرح کرده بودند، معلوم بود که برداشتهای جامعه اشتباه است. در اصلاح قانون اساسی و بازنگری درباره این موضوع خیلی بحث کرده بودیم. صاحبان دو تفکر تقریباً به هم نزدیک بودند که عدهای ریاستی و عدهای پارلمانی میخواستند. آیتالله خامنهای خواهان نظام ریاستی بودند. در جمع که مطرح شد، من هم درباره مزیتهای نظام ریاستی صحبت کردم. بعد از اینکه رهبری در کرمانشاه گفتند، از ایشان پرسیدم که چرا چنین مطلبی را گفتید؟ ایشان گفتند: میخواستم به مردم بگویم که در نظام اسلامی بنبست نداریم. هر کاری که مصلحت جامعه باشد، میتوانیم انجام دهیم. مثال زد که اگر این سیستم را نپذیریم، آن را تبدیل به نظام پارلمانی میکنیم. ایشان هنوز از سفر کرمانشاه برنگشته بود که وقتی اینجا از من پرسیدند، همین حرف را گفته بودم و وقتی برگشت و ما همدیگر را دیدیم، گفتند: شما حرف مرا خوب فهمیدی و خوب توضیح دادید.
ایشان میخواست درباره گستردگی راههای اداره جامعه توضیح بدهند. اگر کسانی خواستشان نظام پارلمانی بود که با مجلس دهم نمیتوانستند به خواستههای خود برسند. دیدید که مردم ترکیب مجلس را چگونه انتخاب کردند. اگر کار سیاسی و ائتلاف انتخاباتی تهران در سراسر کشور شاخه میگرفت، همه مجلس را به دست میگرفتند. البته براساس تجربه هر دو نظام، شیوه فعلی بهتر است. رئیس جمهوری که از مردم رأی گرفته، با قوت قلب و شخصیت والای اجتماعی کابینه معرفی میکند. در غیر این صورت، اگر ترکیب مجلس مثل بعضی از نمایندههای فعلی باشد که وزرا را به خاطر هر مسألهای تهدید به استیضاح میکردند، کدام دولت میتواند برای کشور و در سطح ملی کار کند؟!
من که نظر رهبری را از قبل میدانستم، متوجه بودم که ایشان سیستم ریاستی را قبول دارند.
س- دولت آقای روحانی را چهار ساله میدانید یا هشت ساله؟
ج- هر دولتی بقا و دوامش به عملکردش بستگی دارد. میدانید که مردم به خاطر کاری که این دولت مخصوصاً در پروندهای هستهای کرد، دوباره انتخاب میکنند. مخصوصاً از تجربه انتخابات استفاده خواهند کرد، مگر اینکه کسانی بخواهند رابطه مردم و دولت را با تبلیغات دروغین به هم بریزند. البته توجه به معیشت و اشتغال مردم از ضرورتهاست و اگر دولت به دور از شعار، وارد مبارزه با فساد شود، مردم با میل به ایشان رأی میدهند.
س- اگر آقایان یزدی و مصباح را ببینید، چه میگویید؟
ج- به فرهنگ ایرانی و اسلامی سلام و احوالپرسی میکنیم. قهر که نیستیم.
س- بعضیها رأی نیاوردن آنها را به خاطر حمایتهای شما از یک لیست خاص میدانند.
ج- رأی مردم به یک جریان یا افراد و شخصیتها به خاطر گفتار و رفتار خودشان است. شاید سخنان من تأثیر داشته باشد، اما مردم حرفهای آنها را هم میشنیدند. درباره لیست که گفتید، آنها هم لیست جداگانهای داشتند. مردم خودشان میدانند به چه کسانی رأی بدهند. اگر ما هم لیست خوبی نمیدادیم، مردم رأی نمیدادند.
س- با توجه به فضایی که ایجاد شده، آیا به نماز جمعه بر میگردید؟
ج- فعلاً هم من بنای رفتن ندارم و هم آنها دلشان نمیخواهد که من بروم. چون میدانند که اگر قرار باشد من بروم و انبوه مردم در آن هفته بیایند و در هفتههای بعد نیایند، خوب نیست. گویا در بین خودشان همین دلیل را گفتند. بارها دلیل نیامدنم را گفتم.
س- مردم زیادی با روزنامه تماس میگیرند و میگویند چرا آقای هاشمی به نماز جمعه نمیآیند؟
ج- سلام مرا به همه آنها برسانید و بگویید که به خاطر مردم نمیآیم تا به آنها بیاحترامی نشود. باور کنید از مدتها قبل خیلی مایل بودم که جوانترها وارد شوند. ما در 80 سالگی هستیم و باید ببینیم که دیگران کارها را بهتر از ما انجام میدهند.
س- احساس شد که در این انتخابات نقش روحانیت کمرنگ شد. نظر شما چیست؟
ج- اصلاً چنین نیست. اتفاقاً برعکس است. مردم در این انتخابات به کسانی رأی دادند و یا به خاطر حمایت کسانی به یک لیست رأی دادند که علاوه بر لباس روحانیت، چندین سال مسؤول اجرایی کشور بودند. باید این انتخابات را نشانهای از رضایت مردم از عملکرد اجرایی روحانیت دانست. من، جناب آقای خاتمی و آقای دکتر روحانی از این لیست حمایت کرده و حتی عضو آن لیست بودیم که هر کدام ما سالها مسؤول تشکیل دولت و به تبع آن مسؤول همه کارهای اجرایی کشور بودیم.
س- منظورم نهاد روحانیت مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است.
ج- در کنار آنها، جامعه روحانیت مبارز از ما حمایت کرده بود. انبوهی از مراجع و علمای بزرگ از کسانی که انتخاب شدهاند، حمایت کرده بودند. مردم در یک مجموعه روحانی، به گروهی رأی دادند و به گروهی رأی ندادهاند. مثلاً مردم وقتی آن همه ردّ صلاحیتها را دیدند، از آنها برگشتند. شاید رأی ندادن خیلیها هم به خاطر همین کارها باشد. روحانیت از گذشته، موفقیتهای خود را به خاطر این داشت که طرف مردم بود. هر وقت روحانیت در خدمت حکومت، قدرت، سرنیزه و پول باشد، مردم بر میگردند. مسأله دوم حقگویی است. مردم از روحانیت انتظار ندارند حرفهای ناحق را با اغراض سیاسی و شخصی بزنند. وقتی مردم حق را از روحانیت ببینند، میروند حساب شرعی سالانه را انجام میدهند، وجوهات شرعی را به مراجع میدهند. نباید این سرمایه اعتماد را با اغراض سیاسی از دست بدهیم. خیال نکنند که در این مسأله ردّ صلاحیتها، باند و جناح آنها ضرر کرد، سرمایه اعتماد مردم کم شد. مردم باید روحانی را صادق و سالم ببینند. اسلام، دین اعتدال است و روحانیون که لباس پیامبر اسلام (ص) را دارند، باید معتدل باشند.
س- با توجه به شرایط امروز جامعه، آیا میتوانیم به سمت دو حزبی برویم که دو حزب قوی داشته باشیم؟
ج- اگر بخواهیم دموکراسی محفوظ باشد و مردم در صحنه باشند، یکی از بهترین راهها همین است که در بعضی از جاهای دنیا تجربه کردهاند. میتوانند با دو یا سه حزب وارد شوند. احزاب بزرگ میدانند که اگر بد عمل کنند، مردم در انتخابات بعدی به آنها رأی نمیدهند و رأی را رقیب میبرد. باید رقابت واقعی در صحنه باشد تا هر کس خدمت بهتری کند، مردم به او رأی میدهند. احزاب کوچک هم میتوانند در قالب دو حزب بزرگ، تصمیم سیاسی بگیرند. اگر حیثیت و هویت احزاب در گروی عملکرد انتخاباتی آنها باشد، درستتر عمل میکنند و مردم هم درستتر رأی میدهند.
س- الان گرایش نسل جوان برای پذیرش دموکراسی بیشتر شده است.
ج- مردم دموکراسی میخواهند. جوانان استبداد، زورگویی و تحمیل عقاید را نمیپذیرند و خانوادهها هم تحت تأثیر جوانان به این سمت میروند.
س- کی باید این تغییرات شکل بگیرد؟ قانون انتخابات ما دارای نواقص ابتدایی است که مانع برگزاری پرشور انتخابات است.
ج- بله قانون انتخابات ما مشکلات واقعی دارد که باید حل کنیم. اگر مجلس نیرومندی باشد و شرایط فراهم شود، میتوان اشکالات جامعه را به تدریج برطرف کرد. اصلاً یکی از کارهای مجلس همین است.
س- بعد از انتخابات بعضیها مردم تهران را «اهل کوفه» و «غربزده» دانستند و آنها را از مردم بقیه شهرهای کشور جدا کردند. نظر شما چیست؟
ج- اولاً شعار «ما اهل کوفه نیستیم» پشتوانه تاریخی ندارد. یک بار در نماز جمعه توضیح دادم که کوفه یکی از بهترین شهرهای اسلامی بود. تا جایی که حضرت علی (ع) مقرّ حکومتشان را از مدینه به کوفه آوردند. اکثر مردم کوفه ایرانی بودند. آن موقع مرکز حکومتهای ایران، نزدیکیهای بغداد کنونی در مداین بود که طاق کسری نماد آن است. در لشکر مختار زبان فارسی از عربی جدّیتر بود. با هر قیامی که امامزادهها میکردند، مردم کوفه همراهی میکردند که البته اکثرشان شکست میخوردند. مردم دیگر سرزمینهای اسلامی با حضرت علی (ع) به گونهای رفتار میکردند که دلشان خون بود. مگر مردم مکه و مدینه با امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خوب رفتار کرده بودند؟ حال اهل بیت پیامبر (ص) پس از رحلتشان در مدینه چگونه بود؟! مردم کوفه در هر قیامی خوب وارد میشوند. کوفه از شهرهای مهم اسلام بود و اشتباه است که مردم کوفه را بد بدانیم.
ثانیاً، حرفهایی که این روزها درباره مردم تهران میزنند، نشان از عصبانیت و استیصال آنهاست. همین مردم تهران بودند که 15 روز قبل از انتخابات، مراسم باشکوه راهپیمایی 22 بهمن را رقم زده بودند. این افراد چون فکر میکنند با رأی مردم تحقیر شدند، دارند از آنها انتقام میگیرند. در حالی که مردم براساس شناخت خود رأی دادند. در همه شهرهای ایران هم بعضیها انتخاب شدند و خیلیها انتخاب نشدند. حرفهای آنها یک اشتباه تاریخی بود، چون اگر مردم تهران از کسی ناراضی باشند، دیگر نمیتواند در انتخابات رأی بیاورد.
س- عید به کجا میروید؟
ج- مثل همه مردم ایران، اوایل عید، سفره نوروزی در منزل داریم. بعد دید و بازدیدهای فامیل داریم و سپس به یکی از مناطق ایران سفر میکنم. در سالهای اخیر به جزیره کیش، بم و گاهی شمال رفتم و امسال هم هنوز تصمیم نگرفتم که به کجا بروم. کیش جزیره آرامی است که میتواند، جلوی سفر خارجی خیلی از ایرانیها را میگیرد. ما در خلیج فارس چند جزیره داریم که هر کدام آنها مانند گنج ارزشمند هستند. همین جزیره کیش ساحل مرجانی خوبی دارد.
س- از آقا مهدی چه خبر؟
ج- مثل همه زندانیها دارد تحمل میکند. البته فرصتی پیدا کرده که بتواند عقبافتادگیهای تحصیلیاش را جبران کند. در آکسفورد که درس میخواند، به تز دکترا رسیده بود که وقتی به ایران آمد، ماند. مثل همه زندانیهای شاداب، خود را با ورزش و مطالعه سرگرم کرده است. یک مسؤولیت هم برای خود در زندان تعریف کرده است. چون خیلی از زندانیهای کشور افراد نیازمند و مستأصل هستند، مخصوصاً در بندی که او هست، از این افراد هم هستند. با آنها صحبت و مسائل آنها را در راستای کمک به مشکلات به ما میگوید و ما پیگیری میکنیم.
س- بحث بیماری ایشان چه بود؟
ج- دو سه بیماری دارد. در جنگ شیمیایی شده بود که پزشکان گفتند: «9 درصد ریهاش سیاه است» که گاهی سرفههای خشن میکند. بیماری دیگر وی چربی کبد است که تحت درمان است. اخیراً به خاطر درد مثانه، عکس و آزمایش گرفتند که معلوم شد غدهای داشت. عمل جراحی کرد و پزشکان بررسی کردند و گفتند: خوشبختانه خوش خیم بود. پزشک معالجش میگفت: تا به حال دو هزار بیمار را عمل جراحی کردم که سه بیمار من غده خوش خیم داشتند. این بیماری، غیر از پروستات است. عمل کرد و فعلاً خوب است. گاهی که درد میگیرد، دکترش دارو مینویسد و ما میفرستیم.
برای اوقات بیکاری مثل همه زندانیان ورزش میکند که یک بار مچ پایش آسیب دیده بود که درمان کرد و الان خوب است. برای مرخصی هم تابع قانون قوه قضائیه عمل میکند.
س- درباره پخش دادگاه ایشان چه نظری دارید؟
ج- ما که اعلام کردیم و حتی خواستیم که تمام دادگاه پخش شود. البته کارش تمام نشده، چون حق اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور را داشت که به ادلهای نمیخواست فعلاً تقاضا کند. بعد از تجدیدنظر، حق اعاده دادرسی دارند. قانون میگوید مشمول زمان نمیشود و هر وقت میتوانند درخواست اعاده کنند. مهدی ترجیح داده بود که در آن شرایط آن کار را نکند.
س- حضرتعالی همیشه بر نقش رسانهها در افزایش آگاهی مردم تأکید داشتید. با توجه به اینکه صداوسیما تقریباً به عکس خواسته اکثریت جامعه عمل کرد، برخیها میگویند، مردم تحت تأثیر شبکههای ماهوارهای قرار گرفتند. سؤالم این است که آیا شما با آزاد سازی ماهواره موافق هستید؟
ج- به صورت مشروط موافق هستم. البته باید در جامعه برای استفاده از آن مصون سازی کرد. چون در این شرایط اگر راضی نباشیم و ممنوع اعلام کنیم، مردم به هر طریقی از آن استفاده میکنند. وقتی اوضاع چنین است، چرا ما حرفی بزنیم که مردم به صورت ظاهر گناه کنند؟! انسان اینگونه است که وقتی یک کار خلاف میکند، در درون خودش ضربه اخلاقی میخورد. الان شرایط به گونهای است که اگر جلوی ماهواره را بگیرند، مردم از فضای مجازی مثل تلگرام، توئیتر، فیس بوک و دیگر نرمافزارهای اینترنتی استفاده میکنند که دیگر حتی با گوشی تلفن همراه در دسترس هستند. نمیتوان جلوی پیشرفت تکنولوژی را گرفت.
اینکه ماهوارهها و شبکههای ماهوارهای تأثیرات منفی میگذارند، درست است؛ اما راهش حذف آنها نیست. باید فرهنگ استفاده از آنها را در جامعه نشر بدهیم. در آن طرف هم اگر صداوسیمای ما، مرّ واقعیت را به مردم میگفت و واقعاً ملی عمل میکرد، مراجعه به شبکههای ماهوارهای در این مسائل خیلی خیلی کم میشد. البته تنوع برنامهها و شبکهها به گونهای است که هر کس به هر موضوعی علاقه داشته باشد، دسترسی دارد. اشتباه ما این است که اولاً صداوسیمای ما واقعیتها را سانسور میکند و ثانیاً با حرام دانستن ماهواره، مردم پنهانی به آن سمت میروند.
س- آیا راجع به این مسائل با رهبری صحبت میکنید؟
ج- خود ایشان تفکرات بسیار خوبی دارند. درست است که صداوسیما زیر نظر ایشان است، اما در قانون شورایی دارد که نمایندگان رؤسای سه قوه در آن حضور دارند. آنها باید مواظبت کنند که گویا الان در صداوسیما به حرف اینها گوش نمیدهند.
س- در یکی دو روز اخیر یکی از دوستان خوب خود را از دست دادید. بجا بود که به شما هم تسلیت بگوییم.
ج- واقعاً برای آیتالله طبسی متأثرم. به عیادتشان رفتم و مدتی کنار بسترشان ایستادم و امیدوار بودم که برگردند. نفسشان عادی بود. البته پزشکان خیلی صریح میگفتند که برگشت مغز خیلی نادر است. خدا کمک کرد که رفتم و ایشان را در لحظه آخر دیدم. داشتم برمیگشتم که بین راه متوجه مرگ ایشان شدم. دوست خوبی بود. یک سال از من کوچکتر و متولد 1314 بود. خدا رحمتش کند.
س- در عید چه پیامی به مردم دارید؟
ج- این عید را به همه ایرانیها و کسانی که با فرهنگ ایرانی، نوروز دارند، تبریک میگویم. انتخاب شروع سال از سوی ایرانیها، با آغاز بهار، واقعاً جالب است. امیدوارم سال 1395 برای مردم ایران سال خوبی باشد.
س- خیلی ممنون
ج- موفق باشید.