مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با روزنامه جمهوری اسلامی

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با روزنامه جمهوری اسلامی

پیرامون : طرح هشت ماده ‏ای فهد در کنفرانس فاس

  • تهران-مجلس شورای اسلامی
  • چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۶۰

س ) گفته می‌شود که طرح فهد، مهم‌ترین دستور کار کنفرانس «فاس» (1) می‌باشد. نظر شما در مورد نتیجه احتمالی این کنفرانس چیست و آیا فکر می‌کنید که کشورهای عضو جبهه پایداری این طرح را بپذیرند؟

 ج ) مجموعاً به نظر می‌رسد که در سطح منطقه و با کارگردانی آمریکا، حرکتی در حال تکوین است که طی آن حامیان استعمار غرب، محیط سازش با اسراییل را برای خود فراهم می‌کنند. اگر این جریان پیروز بشود، مسلمانان منطقه و درنتیجه محرومان، در رابطه با مشروعیت یافتن اسرائیل، متحمل ضرر جبران‌ناپذیری خواهند داشت. البته من فکر نمی‌کنم که این‌ها موفق بشوند؛ چون ملت‌ها این مسئله را فهمیده‌اند و چنانچه دولت‌های حامی غرب هم بخواهند چنین کار بدی را مرتکب بشوند، به‌هرحال مردم جلوی آن‌ها را خواهند گرفت. البته ممکن است که چیزی را هم امضاء بکنند؛ اما این امضاء هم مانند کمپ دیوید، کاری از پیش نخواهد برد؛ هرچند که باز یک وسیله تفرقه و نزاع و کشمکش درست خواهد شد.

    به‌هرحال به نظر من، اصل حرکت بسیار رندانه و شریرانه است و موفقیت نهائی آن خیلی کم است؛ هرچند که ممکن است موردحمایت بعضی از دولت‌ها قرار بگیرد.

    س ) هم‌زمانی اجلاس جامعه اقتصادی اروپا را با کنفرانس «فاس» چگونه تلقی می‌کنید؟

 ج ) من فکر می‌کنم که نمی‌تواند چندان حساب‌شده باشد. البته شاید هم باشد؛ ولی من آثار حساب‌شدگی در آن نمی‌بینم. به‌هرحال جامعه اقتصادی اروپا حامی و پشتیبان این طرح است؛ چه کنفرانسی داشته باشد چه نداشته باشد.

    س ) مخالفت لفظی و ظاهری اسرائیل با طرح فهد به چه منظوری است؟

 ج ) مخالفت لفظی و ظاهری اسرائیل با این طرح، یک صحنه‌سازی است. اسرائیل مخالفت می‌کند که قدری دست این‌ها را باز بگذارد و علاوه بر آن، مخالفین دیگر را هم آلوده کند.

    مخالفین اصولی و اساسی طرح فهد، کشورهایی مثل ایران و لیبی، کشورهای مترقی دیگر، نهادهای انقلابی و یا جمعیت‌های انقلابی و ملی کشورهای مختلف هستند. اسرائیل می‌خواهد با مخالفت خود، آن‌ها را آلوده کند و از طرف دیگر، دست موافقان طرح را باز بگذارد.

    س ) به نظر شما هدف از بین‌المللی کردن این طرح توسط آمریکا و انگلیس چیست؟ آیا این کار به‌منزله قانونی جلوه دادن حضور امپریالیسم آمریکا در منطقه تلقی نمی‌شود؟

 ج ) هردو این‌ها باهم است. آمریکا دچار تضاد وحشتناکی در منطقه است و آن حمایت هم‌زمان از اسرائیل و چند کشور عربی است. به‌طورکلی، روح عرب و اسلام با حضور اسرائیل مخالف است. آمریکا می‌خواهد هم اسرائیل و هم آن کشورها را داشته باشد. این تضاد، همیشه آمریکا را به دردسر می‌اندازد.

    مثلاً وقتی‌که می‌خواهد آواکس به عربستان و یا مصر بدهد، مشکل اسرائیل را دارد و وقتی‌که می‌خواهد چیزی به اسرائیل بدهد، با کشورهای عربی دچار مشکل می‌شود. طبعاً همه تلاش امریکا این است که در صورت امکان این تضاد را به شکلی حل کند. البته حل آن مشکل است و فقط می‌تواند یک مقدار تعدیلش کند؛ کما اینکه در همین جهت حرکت می‌کند.

    س ) تجاوز اسرائیل به حریم هوائی عربستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ و آیا این حمله به خاطر تثبیت و تحمیل طرح هشت ماده‌ای فهد نیست؟

 ج ) من اطلاعی از حمله ندارم؛ ولی اگر هم چنین حمله‌ای واقع شده باشد، یک صحنه‌سازی بیش نیست. درواقع پیداست که اگر امروز اسرائیل به عربستان حمله کند می‌خواهد در دنیا وانمود کند که با یکدیگر اختلاف دارند. این تنها یک نمایش اختلاف است.

**********************************************************

1- در سپتامبر 1982 ، کنفرانس سران عرب در شهر فاس ( مغرب )، طرحی را تصویب نمود که به « منشور فاس »  معروف شده است .

در این طرح از عقب نشینی نیروهای اسرائیلی تا پشت مرزهای سال 1967 ، تشکیل دولت مستقل فلسطینی ، به رهبری « ساف » و تضمین طرح برای تمام دولت های منطقه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد ، سخن به میان آمده است . منشور فاس مورد تصویب اکثر کشورهای عرب و همچنین ساف واقع شد .امام خمینی در تاریخ 28 شهریور 1361 در باره این کنفرانس گفت: « الآن ما از دست علمای این دو ابرقدرت داریم رنج می‌کشیم. برای اینکه، آنها علمای فاسد، علمای سوء هستند. این رنجی که ما داریم از این کشورهای اسلامی خودمان می‌بریم، شما می‌دانید که در فاس چه گذشت؟ و بعد از او اسرائیل چه کرد؟ راجع به فاس خیلی حرف زده شده است. من آنها را دیگر تکرار نمی‌کنم. راجع به، یک کلمه من صحبت می‌کنم که آیا این بندی که، بند هفتم که ادعا می‌شود، بعضی از آنها ادعا می‌کنند که اسرائیل به رسمیت شناخته نشده است، آیا شناخته نشده است؟ یا فقط شناخته شده است، یا شناخته شده با یک امر زاید؟ وقتی که کشورهای اسلامی می‌نشینند با هم و از شورای امنیت می‌خواهند که بیاید و امنیت را در همه کشورهای منطقه، امنیت را در اینجاها تامین بکند، اسرائیل از کشورهای منطقه نیست؟ هست؟ اگر هست، استثنا شد در این کنفرانس فاس یا استثنا نشد؟ خوب استثنا که نشده، از کشورهای منطقه هم هست.
خوب، وقتی شما همه گفتید که باید اسرائیل همان طوری که حجاز، همان طوری که لبنان، همان طوری که جاهای دیگر تامین بشود و امنیت باشد، به طوری که اگر یکیشان بخواهند به دیگری تعدی بکنند، شورای امنیت جلویشان را بگیرد، این معنایش این‌ است که اگر یکی بخواهد به این اسرائیل صدمه‌ای بزند، یکی بخواهد علیه او کاری بکند، شورای امنیت باید به حکم همه این آقایانی که در فاس جمع شدند، باید جلویش را بگیرد. این بیمه کردن اسرائیل است زاید بر شناسایی. شناسایی این است که خوب شما هم یکی از ممالک هستید و خودتان هم حکومت دارید و خودتان چه، این شناسایی! اما زاید بر شناسایی، بیمه کردند این اسرائیل را. و اسرائیل بعدش چه کرد؟ بعدش در مجلس اسرائیل گفته شد که اصل این طرح ارزش نظر ندارد. ارزش اینکه ما بخوانیم ندارد. دنبالش هم اسرائیل این جنایتی است که همین دو روز متکفل شده و الآن هم هست. جنایتی که از قراری که بعضی از این آقایان گفتند، امریکا گفته است قصابی [راه انداخته‌]. شما ببینید اگر امریکا یک جایی را بگوید قصابی می‌کنند، اگر سردسته قصابها بگوید که قصابی می‌کنند، چه واقعه‌ای در آنجا اتفاق افتاده. این ملت مظلوم لبنان، بیروت و امثال آنها چه کردند و چه شده است؟ آقایان بیمه کردند این کشوری را که اعتنا به او نکرده. و من یک کلمه می‌خواهم بگویم و آن این است که اگر اسرائیل در تمام عمرش یک راست گفته باشد، همین است که این قرارداد ارزش نگاه کردن ندارد.
شما ببینید آقایان مجتمع شدند اسرائیل را بیمه کردند. اسرائیل نه اینکه نمی‌فهمد این چیزها را. می‌فهمد اسرائیل را بیمه کردند، شناسایی کردند. حالا یا این هم جزء دروغهای اسرائیل است و بند و بست است، یا راست است. این جمله که این قرارداد و این قطعنامه ارزش نگاه کردن ندارد، صحیح است. چرا ندارد؟ برای اینکه آنهایی که این را امضا کردند ارزش ندارند. اگر ارزش آنها داشتند، می‌شد که اسرائیل یک همچو کلمه‌ای بگوید؟ یک همچو توهینی که به هر کس بکند، یک کسی که بگوید اصل حرفهای تو ارزش گوش دادن ندارد، نوشته‌های تو ارزش دیدن ندارد، هر کس به یک آدم عادی یک همچو کند تا آخر عمرش با او دشمن می‌شود. این آقایان طرفداری از کسی کردند که به آنها این طور توهین کرده و آنها را این طور تحقیر کرده. و دنبالش هم بیروت را و لبنان را و جنوب لبنان را آن طور به آتش کشیده. الآن هم در حجاز اجازه نیست که بگویند: «مرگ بر اسرائیل!» از «مرگ بر اسرائیل» یک دسته‌هایی که رفتند و برای اسلام‌ می‌خواهند شکایت پیش پیغمبر اسلام ببرند، شکایت پیش خدای تبارک و تعالی در خانه او ببرند، نمی‌گذارند شکایت کنند؛ می‌گویند بخورید و صدایتان در نیاید. ای لبنانیها کتک بخورید، کشته بدهید، لکن نفس نکشید! این بیمه کردن اسرائیل این است، و او ارزش اصلًا برای شماها قائل نیست. او هیچ برای شما قائل نیست. خدای تبارک و تعالی ارزش برای این قرارداد قائل نیست، و این قرارداد را قابل ذکر نمی‌داند.»