س - درباره اعلام هفته کمک به حزب جمهوری اسلامی و انگیزه اعلام هفته، قدری برای ما توضیح دهید.
ج - مسئول امور مالی حزب، چند هفته پیش گزارشی از وضع مالی حزب دادند و ناچار شدیم فکری بکنیم. این گزارش حاکی از مخارج ماهانه نزدیک به سه میلیون تومان بود. بیشتر این مبلغ، خرج تبلیغات، یعنی اعزام سخنران به مناطق مختلف، پخش نوار و کتاب کتاب و اینگونه چیزهاست. از طرفی، درآمد حزب خیلی کم است. حتی ما هنوز کارت عضویت زیادی صادر نکردهایم. البته یک دهم این مخارج را هم، کارت عضویت اعضاء پر نمیکند. در گذشته، معمولاً وقتی زیاد مقروض میشدیم، جلساتی میگرفتیم تا از هواداران حزب کمکهای مالی بهعمل بیاید. گاهی از سهم امام و تبرعات مردم استفاده میکردیم؛ ولی قرض حزب خیلی بالا رفته بود. یعنی نزدیک به سی میلیون قرض داشتیم. فکر کردیم تا برنامههای تنظیم شده بهثمر میرسد، باید فکر یک کمک فوری باشیم. این بود که دو راه بنظرمان رسید، یکی اینکه قبضهایی منتشر بکنیم تا افراد مورد اعتماد از هر جا میتوانند، اعانه بگیرند. دوم اینکه از جمعیتهای مذهبی، مثل نمازجمعهها یک مقدار کمک بگیریم. یعنی دوستان پیشنهاد میکردند چون همه کارهای حزب در خدمت دولت و انقلاب است، حقش این است که از بودجه تبلیغاتی دولت استفاده شود. ما این را صحیح ندانستیم. فکر کردیم بهتر است تکیه این حزب بیشتر به مردم باشد. هر چند که در حال حاضر هم خیلی از کارهای دولت متکی بهمردم است. و دولت هم از هم جدا نیستند و این خوشبختانه برای ما آزمایش خیلی خوبی. یعنی نشان داد که مردم مشتاق هستند به حزب کمک کنند. منتهی چون ما دست دراز نکرده بودیم، آنها فکر میکردند ما نیاز نداریم. مقداری قبض تهیه کرده بودیم و فرستادیم به شهرستانها. خیلی زود معلوم شد که بیش از انتظار ما پاسخ مثبت رسیده است، پس باز هم فرستادیم. جالب اینجاست که قبضهای ده - پنج - یا هزار تومانی خیلی فروش نرفت و مشتری نداشت؛ اما از قبضهای پنجاه تومانی و صد تومانی که طبقه محروم و متوسط، میتوانند بپردازند، فوقالعاده استقبال شده است. انتظار ما، همین بود. میخواستیم متکی به اعانات جزیی مردم باشیم، تا آنها احساس کنند که کار خودشان است. از چیزهایی که خیلی برای ما جالب بود، این است که عده زیادی از خانمها در نمازهای جمعه و جاهای دیگر، وسائل زینتی خودشان را داده بودند. النگو، انگشتر، گردنبند و اشیایی که معلوم میکند مال طبقه محروم است. خیلی سطح پائین؛ اما برای ما خیلی با ارزش هستند. بعضیها از خانهشان وسایلی که جنبه زینتی داشته، فرستاده بودند. در مجموع، استقبال برای ما امیدبخش بود. ما را بیشتر امیدوار کرد. این تجربه نشان داد که حزب، یک نهاد مقبول مردمی است.
امیدواریم تا روزی که بتوان با شهریه اعضای حزب، بودجه را تأمین کرد؛ بتوانیم تأمین کنیم
منبع درآمد حزب، همان شهریه اعضاء است. مبلغ قابل توجهی نیست. یک مقداری هم از پولهای سهم امام به دستمان میرسد و صرف کارهای تبلیغی میکنیم. البته تبلیغاتی که برای اسلام و انقلاب است و هیچ رنگ حزبی ندارد. این رقم قابل توجهی است. وقتی هم که خیلی مقروض میشویم، دوستان را جمع میکنیم و جلساتی تشکیل میدهیم و از هواداران حزب کمک میگیریم. در آینده چنین برنامههایی مثل اعلام هفته کمک به حزب و غیره، خواهیم داشت. خیلی از مردم، تازه دارند با خیر میشوند. حقش این است که یک مقدار این قبضها را را تمدید کنیم. اگر این کمکها تا مدتی ادامه یابد، شاید بتوانیم قرضهای حزب را بپردازیم. و برای چند ماه آینده خیالمان راحت باشد و وقتمان صرف امور مالی نشود.