○ از اینکه وقت خود را در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران گذاشتید، ممنونیم. با توجه به ضیق وقت اجازه بفرمایید مصاحبه را شروع کنیم. مفهوم «انتخابات» از نظر حضرت امام (ره)، به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی، چه بود؟ این واژه از چه زمانی وارد ادبیات حضرت امام (ره) و انقلاب اسلامی شد؟ اساساً آیا ایشان قبل از پیروزی انقلاب به انتخابات اعتقاد داشتند؟ نسبت جمهوری اسلامی ایران با انتخابات چیست؟ به عبارت دیگر جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت با انتخابات چه نسبتی دارند؟
• بسمالله الرحمن الرحیم، سیر تاریخی واژه انتخابات در افکار امام (ره) را بررسی نکردهام، اکنون سخنان ایشان چاپ شده است و خودتان میتوانید این مساله را بررسی کنید.
امّا تا جایی که به یاد دارم، یکی از انتقادات امام (ره) به رژیم پهلوی این بود که انتخابات معنای واقعی ندارد. در آن زمان انتخابات دیگری غیر از انتخابات مجلس برگزار نمیشد و ایشان انتخابات مجلس را هم فرمایشی میدانستند.
امام (ره) در مبارزاتشان همیشه روی مردم حساب میکردند. ایشان به کودتا و یا به اصطلاح انقلاب مسلحانه اعتقاد نداشتند. گاهی اوقات بعضیها نزد امام (ره) میآمدند و میگفتند ما به شاه دسترسی داریم، اگر اجازه دهید ما او را با شیوههای انتحاری از بین میبریم؛ اما ایشان قبول نمیکردند. البته امام (ره) بعداً میگفتند که اگر اهل این کار بودند، دیگر از من اجازه نمیگرفتند. در آن زمان حزب واقعی هم وجود نداشت و بخاطر اینکه تجربه مشروطه را داشتند، میگفتند: اینها (احزاب) نمیتوانند برای مردم کار کنند. ایشان مبارزه مسلحانه را تأیید نکردند.
ما در مورد تأیید مجاهدین خلق فکر میکردیم گروه مسلمانی هستند که دارند کار بزرگی انجام میدهند. اما ایشان نپذیرفتند. در سال 50 در نامهای از امام(ره) خواسته بودم که آنها را تأیید کنند که آن نامه به دست رژیم افتاد. به خاطر آن دستگیرشدم و به زندان افتادم، در سال 53 که به نجف رفتم، خدمت امام(ره) رسیدم و این بعد از انحراف آنها بود. به امام (ره) گفتم که اعتراف میکنم که ما اشتباه میکردیم و شما درست فکر میکردید. کار آنها را تبلیغ مسلحانه میدانستیم. فکر میکردیم فقط عده معدودی از اعلامیهای که پخش میکنیم، مطلع میشوند، اما موقعی که انفجاری رخ میداد، همه دنیا با خبر میشدند و جامعه در جریان کار قرار میگرفت و ذهن مردم هم درگیر این موضوع میشد. به هر حال آن را تبلیغ خوبی میدانستیم که بگوییم مخالفین در ایران فعالند.
میخواهم بگویم که امام (ره) برای نظر مردم اصالت قایل بودند. وقتی که ایشان از پاریس به ایران آمدند، در بهشت زهرا(س)، در سخنان خود گفتند من دولت تعیین میکنم و بعد فوراً گفتند من به کمک این مردم، دولت تعیین میکنم. برای ایشان خواست مردم یک واقعیت بود.
ائمه(ع) معصوم و منصوصند و بعد از آنها، نایب آنها شرایطی دارد و شرایط هم در قانون اساسی آمد. ولی فقیه را خدا تعیین نکرده و ممکن است تعداد زیادی فقیه این شرایط را داشته باشند. بنابراین انتخابات از رهبری شروع میشود در زمان پیغمبر هم بیعت وجود داشت. در مدینه، احزاب و گروهها با ایشان بیعت میکردند. آن موقع انتخابات به این شکل نبود افراد یا سران گروهها با پیغمبر قرار میگذاشتند. در قرآن هم چند آیه در مورد بیعت وجود دارد. پس بیعت یک زمینه کاملاً دینی دارد. در تفکر امام (ره) و تفکر ما - که تفکر دینی است - وقتی کسی میخواهد سرنوشت مردم را در اختیار بگیرد و در امور مردم دخالت و قانونگذاری کند، به اجازه مردم احتیاج دارد و این اجازه با برگزاری انتخابات شکل میگیرد. در گذشته، انتخابات در حد سران گروهها و احزاب بود، ولی اکنون خود مردم انتخاب میکنند. پس، انتخابات حقیقتی است که با عنوان بیعت، هم در دین ریشه دارد و هم عامل مقبولیت یک نظام است. اگر مردم نخواهند، تصمیمات نظام را قبول نمیکنند، حتّی اگر نظام را هم دوست داشته باشند.
در صحبتهای امام (ره)، به خصوص در سالهای اول انقلاب، موارد زیادی مبنی بر تکلیف مردم برای شرکت در انتخابات وجود دارد. انتخابات راه بسیار درستی برای درست کار کردن حکومت است. جمهوری هم از همین مساله ناشی میشود. بنابراین اسلام با جمهوری سازگاری دارد. اسلام غیر از زمان پیامبر(ص) و دوازده امام معصوم(ع)، نوع حکومت را تعیین نکرده است. راه تعیین نوع حکومت، عرفی است. البته همه انواع حکومت به خواست مردم برمیگردد. پس اسلام، جمهوری و انتخابات همه با هم هماهنگند.
○ آیا صحت دارد که امام (ره) شخصا عنوان جمهوری اسلامی را پیشنهاد دادهاند؟
• این مساله به قبل از تدوین قانون اساسی برمیگردد. قبل از پیروزی انقلاب، خود مردم جمهوری اسلامی را شعار دادند. الان به یاد ندارم که چه کسی برای اولین بار جمهوری اسلامی را مطرح کرد. اما شعار «استقلال آزادی، جمهوری اسلامی» از درون خود مردم جوشید. بعد از انقلاب و قبل از تدوین قانون اساسی بحث نظام اسلامی مطرح بود. در آن مقطع، امام (ره) جمهوری اسلامی را مطرح کرد. اینکه فرمودهاند «نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد» بخاطر اختلاف در بین گروهها و حتّی در شورای انقلاب بود. ما در شورای انقلاب با دوستان نهضت آزادی و غیر روحانی اختلاف داشتیم. بعضیها میگفتند: جمهوری اسلامی، بعضیها میگفتند: جمهوری، و بعضیهاجمهوری دموکراتیک را مطرح میکردند و پیشنهادهایمختلفی مطرح میشد. بالاخره امام(ره) جمهوری اسلامی را مطرح کردند و بعد هم به مردم گفتند که من به جمهوری اسلامی رأی میدهم، شما به هر چه که دوست دارید، رأی دهید. تصویب و تحکیم این جمهوری با خواست امام (ره) و سابقه آن در میان مردم بود.
○ در مورد مفهوم «میزان رأی ملت است» نظر حضرت امام چه بود؟ نظر شما چیست؟
• یعنی در جمهوری اسلامی همه چیز از انتخابات شروع میشود. رهبری هم به صورت دو مرحلهای انتخاب میشود. همه نهادهایی هم که مبعوث رهبری هستند، با یک واسطه مبعوث مردم میشوند. رئیس جمهور، مجلس و شوراها هم مستقیماً با رأی مردم انتخاب میشوند. دولت و نهاهای دیگر به تبع آن شکل میگیرد. تقریباً در نظام ما چیزی نیست که ریشه در آرای مردم نداشته باشد. یعنی همه باید خود را با رأی مردم تطبیق دهند. میزان وسیله سنجش است. رأی مردم شاغول شناخت سایر مسائل است. این، مفهوم تعبیر امام (ره) است.
○ دلیل اصرار حضرت امام (ره) به حضور همهجانبه مردم در صحنه انتخابات و دلیل اصرار ایشان بخصوص در زمان جنگ تحمیلی به برگزاری انتخابات در موعد مقرر چه بود؟
• ایشان استحکام نظام را منوط به حضور مردم میدانستند. همه میدانند که اگر مردم با نظام همراه باشند، آن نظام محکم است و هر اندازه که مردم بیشتر باشند، استحکام نظام نیز بیشتر است. این محور فکری امام (ره) بود و توصیه ایشان نیز همیشه این بود که هیچ گاه از مردم جدا نشوید و با مردم باشید.
در کودتای نوژه، ما کودتا را کشف کرده بودیم و میخواستیم کودتاگران را دستگیر کنیم که قرار بود جماران را بمباران کنند. من و آیتالله خامنهای خدمت امام (ره) رفتیم و به ایشان گفتیم که شما امشب در خانه نباشید، ما نقشه آنها را کشف کردهایم، ولی با این وجود ممکن است از فرودگاه دیگری بیایند و این منطقه را بمباران کنند. ایشان معمولاً این قبیل مسائل را قبول نمیکردند. ایشان با این مساله با استهزاء برخورد کردند و گفتند: اصلاً کودتا در این نظام معنا ندارد. این هواپیما بالاخره باید در جایی فرود بیاید و وقتی پایین آمد، سر وکارش با مردم است. مردم هم که کودتاچیان را نمیپذیرند و اگر میپذیرفتند شاه ماندگار میشد. بالاخره امام (ره) از جماران بیرون نرفتند. ایشان درست فکر میکردند. نظامی که با مردم باشد، استحکام دارد و طبعاً نظام مستحکم میتواند کار کند و انجام کار بزرگ هم با حضور مردم است. اگر مردم حمایت نکنند، برنامههای خوب هم شکست میخورد.
○ گویا مخالفتهایی با شکلگیری انتخابات با ویژگیهای مد نظر امام (ره) وجود داشت. آیا جریاناتی وجود داشتند که با ویژگیهای مد نظر ایشان مخالف باشند؟
• بله. بعضی افراد در بحث ولایت میگفتند که ولی فقیه را خداوند تعیین کرده و اکنون هم بعضیها این اعتقاد را دارند. این عده معتقدند که مشروعیت ولی فقیه به رأی مردم نیست و ولی فقیه هر تصمیمی که بخواهد، میتواند بگیرد. امام(ره) به ولایت فقیه حق بالایی میدادند که نمونه آن موضوع سلمان رشدی است. ایشان اختیارات ولی فقیه را محدود نمیدانستند، ولی عملاً دخالت ولی فقیه در زندگی مردم را قبول نداشتند. در قانون اساسی ما، همه در برابر قانون مساوی هستند. بعضی از همان آقایان نمیخواهند به انتخابات اصالت دهند. امام(ره) از لحاظ اصولی به ولایت فقیه جامعالشرایط معتقد بودند و در مواردی هم اجرا میکردند، مثلاً مجمع تشخیص را موقعی تشکیل دادند که در قانون اساسی نبود و یا مثلاً شورای عالی دفاع را در زمان جنگ تحمیلی تشکیل دادند که در آن زمان برای تمام دستگاهها، حتّی در برخی موارد قانون وضع میکرد. ایشان نمیخواستند در شرایط عادی، برای تمشیت امور مسیر دیگری غیر از قانون را در پیش بگیرد، مگر در موارد خاص. مثلاً با اینکه شورای نگهبان وجود داشت، گفتند: اگر دو سوم مجلس قانونی را تصویب کرد، شورای نگهبان حق مخالفت با آن را ندارد.
○ مفهوم نظارت در مذاکرات خبرگان قانون اساسی چه بود و از نظر شما چیست؟ در مواردی که بین شورای نگهبان و وزارت کشور بر سر این مفهوم یا سایر مفاهیم قانونی اختلافی وجود داشت، امام (ره) در این قبیل موارد چگونه برخورد میکردند؟
• نظارت در مفهوم عمومی، وظیفه هر مسلمان است. امر به معروف و نهی از منکر و مصداقی از نظارت همگانی است. اصل نظارت در اسلام، وظیفه هر مسلمان است که وقتی در محدوده معین قرار میگیرد، معنای خاص خود را پیدا میکند. در زمینه سیاسی و اداری نظارت بستگی به تعریفی دارد که از آن ارائه میشود. نظارت در ذات خود مفهوم استصوابی یا استطلاعی ندارد. معنای نظارت بستگی به نظر قانون دارد. در دنیا ناظران زیادی وجود دارند که فقط وظیفه گزارش کردن بر عهدهی آنها است. بنابراین مفهوم نظارت به تعیین قلمرو آن در قانون بستگی دارد. در قانون اساسی نظارت تعریف نشده است. اگر قانون حدودی برای نظارت تعیین کرد، همان اجرا میشود؛ بنابراین مشکل واقعی برای نظارت وجود ندارد. اگر اختلافات سیاسی وجود داشته باشد، به مشکل برمیخورد. من در خبرگان قانون اساسی نبودم و به یاد هم ندارم که چه گذشت. اما قانون اساسی حق تفسیر را به شورای نگهبان داده است.
○ چه تفسیری از نظارت را به صلاح انقلاب میدانید؟
• طبیعی است همه ما که در جریان به وجود آمدن انقلاب بودیم، مایلیم که رابطه نظام با مردم خیلی عمیق باشد و نظر اکثریت را همیشه در نظر بگیریم. نمیخواهم شورای نگهبان را متهم کنم که غیر از این عمل میکند. فرض ما این است که شش فقیه شورای نگهبان عادلند. آنها هم نباید جوری فکر کنند که از معیارهای انقلاب دور شوند. همین حالا با مواردی مواجهیم که شاید برای شما جالب باشد. فقهای شورای نگهبان در شورای نگهبان موردی را به دلیل مغایرت با قانون اساسی یا شرع رد میکنند، ولی در مجمع بر خلاف رأیشان نظر میدهند. دلیل آن را هم رأی دادن بر اساس مصلحت عنوان میکنند. قانون اساسی به شورای نگهبان اجازه مصلحتگرایی نداده است. الان اگر بخواهم وارد این بحث شوم، باید موردی حرف بزنم.
○ آیا در زمان امام (ره) بین شورای نگهبان و وزارت کشور چالشی وجود داشت؟ موردی را به یاد دارید؟
• موارد مختلفی وجود دارد. امام (ره) در بعضی موارد دخالت میکردند و مفهوم مورد مناقشه را محدود میکردند و بعضی موارد هم دخالت میکردند و آن مورد را توسعه میدادند. امام (ره) گاهی حتّی در موضوعات دخالت میکردند، مثل موضوع صداوسیما که اعضای شورای نظارت طبق حق قانونیشان مدیر صدا و سیما را عزل کرده بودند اما امام (ره) دخالت کردند و مانع شدند.
○ مشخصا در مورد انتخابات چه مواردی وجود داشت؟
• انتخابات یکنواخت نبود. نمیخواهم وارد این گونه مسائل شوم، چون به افراد برخورد میکند. این مسائل در تاریخ وجود دارد. رهبری هم الان این کار را میکنند. مثلاً در انتخابات قبلی رهبری باعث شدند که صلاحیت 200 تا300 نفر که شورای نگهبان رد کرده بود، تأیید شود و یا مانع ابطال نتایج انتخابات مجلس ششم در تهران شدند.
○ مجموعه نظام تا چه حد توانسته به مفهوم مورد نظر امام (ره) در انتخابات وفادار بماند؟ انحراف از آن مفهوم اصیل مورد نظر امام (ره) چه تبعاتی در پی دارد؟
• اکنون قانون میزان است. نظرات امام (ره) نظراتی بود که شکل قانونی به خود گرفت. نظر امام (ره) را میتوان همیشه تفسیر کرد و هرکس میتواند از حرف امام (ره) استنباط خود را ارائه دهد. اگر همه در عمل، به قانون مقیّد باشیم، میتوانیم نظرات امام (ره) را هم تأمین کنیم. ما سعی کردهایم قوانین بر خلاف آنچه که از سخنان امام (ره) میفهمیم نباشد. میتوانیم با قانون موجود همان افکاری را که از ابتدای انقلاب برای حضور مردم در صحنه داشتیم، اجرا کنیم.
○ شما به عنوان یکی از افراد نزدیک به حضرت امام (ره) مهمترین دغدغه و نگرانی ایشان نسبت به نظام و آینده را در چه مواردی میدیدید؟
• بطور مشخص چیزی را به یاد ندارم. ایشان تاکید داشتند که از موازین اسلامی پیروی کنیم و خواست مردم را در نظر بگیریم. ایشان خطر را در این میدیدند که نظام از اسلام یا مردم دور شود و بارها این مساله را مطرح میکردند. ضمن این که بر دوستی و هماهنگی مسؤولان با همدیگر تأکید داشتند.
○ شما چند روز قبل از انتخابات دوم خرداد 76 در خطبههای نماز جمعه موردی را راجع به برگزاری سالم انتخابات ذکر کردید و بر صحت برگزاری انتخابات تاکید داشتید. آیا دلیل خاصی داشت؟
• دلیلش این بود که آن موقع هر دو طرف به من مراجعه میکردند و میگفتند: طرف دیگر قصد تقلّب دارد. بعضیها بعداً این سخنان را به حساب این آوردند که میخواستم جلوی وزارت کشور را بگیرم که تقلّب نشود. حقیقت موضوع، شکایت هر دو طرف بود. حتّی نمونههایی هم ذکر میکردند. همان روزی که در نمازجمعه این مطالب را مطرح کردم، قبل از ایراد خطبهها، دو طرف آمده بودند و به من شکایت میکردند. این نوع نگرانیها معمول است که در هر انتخاباتی وجود دارد. قصد من این بود که نگذارم تقلّب شود. چون امانتدار مردم بودیم. انصافاً میخواستم از آراء هر دو طرف، صیانت کنم.
○ آیا در ماجرای انتخابات مجلس هفتم به مصوبهی مجمع تشخیص مصلحت در مورد تأیید صلاحیتها عمل شد یا خیر؟
• آنچه که ما تصویب کردیم، روشن است. مجری قانون نیستیم. دولت مجری قانون و شورای نگهبان ناظر بر اجرای قانون است. اگر کسی شکایت داشته باشد، مرجع شکایت روشن است. به ما هم مراجعه نشد که تفسیری بخواهند. اگر ابهامی وجود داشت، در مصادیق بود. عدّهای از آقایان معتقدند که شورای نگهبان تخلّف کرد و شورای نگهبان هم محکم ایستاد که تخلّف نکرده است. حتّی در مجمع تشخیص هم این بحث مطرح شد و به نتیجهای نرسیدند. از ما هم نپرسیدند که ما ابهام را تفسیر کنیم.
○ عدّهای معتقدند که عملکرد شورای نگهبان باعث کاهش مشارکت مردم بوده و عدهای دیگر عمل نکردن جناح حاکم به شعارهایش را عامل کاهش مشارکت میدانند. شما عامل کاهش مشارکت مردم را در چه میدانید؟
• من هر دو عامل را مؤثر میدانم. بالاخره یک عدّه بخاطر رد صلاحیتها در انتخابات شرکت نمیکنند. وقتی هم که توقعات مردم برآورده نشود، آنها دلیلی برای رأی دادن نمیبینند. نمونه آن را میتوانید در انتخابات شوراها مشاهده کنید. نتیجه رأی در انتخابات شوراها و مجلس شبیه هم بود. در انتخابات شوراها مجری و ناظر از یک جناح بودند. نمیتوان در خصوص مشارکت کم مردم صرفا شورای نگهبان را مقصر دانست. به نظر میرسد هر دو عامل موثر است و ممکن است هر کس نقش طرف مقابل خود را بزرگ جلوه دهد.
○ بعضی معتقدند که یکدست شدن قوا موجب کارآمدی میشود و بعضی آن را نوعی خطر و تهدید و عامل کند شدن پیشبرد امور میدانند. نظر شما در این خصوص چیست؟
• نظر من این است که کشور باید فراجناحی اداره شود. کسانی که تصمیمگیرنده هستند، باید چشمشان را بر منافع جناحی ببندند.البته طبیعی استمسؤولان از بین کسانی که به آنها اعتماد دارند، همکاران خود را انتخاب کنند. البته انتخاب مسوولان باید بر اساس کارایی همراه با اعتماد باشد، نه بر اساس مسائل باندی و جناحی.
در گذشته هم بعضاً در مورد تشکیل دولت اختلاف نظر وجود داشت. یک عدّه میگفتند که دولت باید یکپارچه باشد تا بتوانیم کارها را زودتر انجام دهیم. همان افراد، اکنون مخالف یکدستی قوا هستند. کشور باید بدون تعصبات باندی و جناحی اداره شود. اکنون در شرایطی هستیم که باید نیروهای خوبمان را - از هر جناحی که هستند - حفظ کنیم. البته هر کس در جای خودش و در حد مقدور. طبیعی است که وقتی گروهی قدرت را به دست میگیرد، افراد جدیدی را در مسوولیتها میگمارد.
○ آیا با شرایط فعلی، مشارکت حداکثری مدّ نظر رهبر انقلاب تأمین خواهد شد؟
• این را من باید از شما سوال کنم، چون شما بیشتر از ما با مردم ارتباط دارید. در نظرسنجیهایی که به دست ما میرسد، میگویند حدود 60 درصد مردم در انتخابات شرکت میکنند. این بستگی به تنوع نامزدها دارد. اگر نامزدها متنوع باشند و سلیقههای مختلف، میدانی برای بروز خود داشته باشند، مردم بیشتر به صحنه میآیند. هنوز وقت داریم که انتخابات را طوری سازماندهی کنیم تا مردم رغبت کنند بیشتر رأی بدهند که آرزوی ما همین است.
○ آیا تعدد کاندیداها متناسب با شأن انتخابات ریاست جمهوری است؟ آیا شما نامزد میشوید؟
• یکی از شروط من برای حضور در انتخابات این است که ببینم در بین نامزدها کسی که هم از لحاظ شخصیتی ظرفیت اداره کشور در شرایط فعلی را داشته باشد و هم دارای مقبولیت باشد، وجود دارد یا خیر؟ ممکن است تعدادی از افرادی که اکنون هستند، صلاحیت ذاتی داشته باشند که اگر پشتوانه رأی مردمی همراهشان باشند، میتوانند کشور را اداره کنند. ظرفیت شخصی و پشتوانه رأی مردمی باید با هم باشند. ممکن است افرادی ظرفیت ذاتی داشته باشند، ولی مردم به هر دلیلی کمتر به آنها رأی بدهند. در این صورت پشتوانه خوبی برای اداره کشور ندارند، هرچند که رییس جمهور قانونی هستند. من هم منتظر این هستم که در میان افرادی که در انتخابات نامزد شدهاند و یا میشوند، افرادی که این دو ویژگی را داشته باشد، خودنمایی کند.
○ تصمیم خود را برای حضور یا عدم حضور در انتخابات چه زمانی نهایی خواهید کرد؟ رویکردهایی که تا کنون نسبت به شما وجود داشته، به چه ترتیب بوده است؟
• در اصل، تمایل من این است که نیایم. دلیل عمده من این است که مردم تصور نکنند نظام وابسته به چند نفر است. جامعه ما بالنده است و نیروهای خوبی دارد که در همه شرایط بتوانند کشور را اداره کنند. این آرزوی من است. واقعاً نمیخواهم این اتفاق بیفتد. اگر دو شرطی که قبلاً ذکر کردم، محقق شود خیال من تا آخر عمر راحت خواهد شد. بر فرض که این شرایط محقق نشود و این اتفاق نیفتد، طبعاً به عنوان کسی که دلسوز انقلاب است و حاضر است هستی خود را در راه انقلاب بدهد، وارد میدان میشوم.
در مورد اینکه چه زمانی دقیقا تصمیم خود را اعلام میکنم، هنوز سه ماه تا نامنویسی فرصت باقی است و بحثهای فعلی، کمی زود شروع شده است. وقت زیاد است و به موقع تصمیم خود را اعلام میکنم.
○ اگر فرض را بر حضور شما بگیریم، آیا در مشی و روش و کادری که با شما کار میکردند، تغییری وجود خواهد داشت؟ چه کادری را انتخاب میکنید؟ روش مدیریتی خود را چگونه اتخاذ میکنید؟
• شرایط زمانی، وضع کشور، نیازها، امکانات و اهداف تعیینکننده هستند. هیچ گاه خود را اسیر هیچ کادری نکردهام و نخواهم کرد. در زمان ریاست جمهوری من، دولت به سه گروه تقسیم شد. مثلاً اگر کابینه 30 نفر عضو داشت، تعدادی از کارگزاران و تعدادی از مخالفان کارگزاران و جمعی مستقل بودند. دولت من از نیروهای مستقل و چپ و راست تشکیل شده بود. در انتخاب وزیران هم هیچگاه به هیچ کس مدیون نبودهام و افراد را بر اساس شایستگیهایشان انتخاب میکردم. بنابراین محدود به هیچ کادری نیستم. متناسب با وجود نیروها و نیاز کشور انتخاب خواهم کرد.
اگر بیایم طبیعی است که برنامهها هم نمیتواند برنامههای آن زمان باشد. درآن زمان، برنامهها براساس نیازهای پس از جنگ تدوین میشدند. الان شرایط متفاوت است و سیاستهای کلی مبنای برنامهریزی است که باید مراعات شود. الان اولویتهای کاملاً جدیدی در کشور مطرح شده است. الان باید کاری کنیم که بخش زیر خط فقر، زندگی شرافتمندانهای داشته باشد. این هدف، با ایجاد تأمین اجتماعی کامل و فراگیر و ایجاد اشتغال در کشور مقدور است، بدون اینکه به رونق اقتصادی صدمه وارد شود. مسائل امنیت اجتماعی نیز مهم است. مردم نباید دغدغه دخالتهای بیجا در زندگیشان را داشته باشند. شرع و قانون محور هستند و همه باید آنها را مراعات کنند. وقتی به پایینتر از این میرسیم باید بگذاریم مردم راحت باشند. اکنون شرایط دنیا به گونهای است که با وجود ارتباطات، ماهواره، اینترنت و رسانهها نمیتوان مردم را از اطلاعات محروم کرد و یا بیحساب کار کرد. مساله اشتغال در آن زمان هم مهم بود و اکنون نیز مهم است. اکنون نیروهای تحصیل کرده و کیفی ما بیکارند که باید در اولویت قرار بگیرند. مسائل زنان، جوانان و رسانهها، شرایط و اقتضائات متفاوت با آن زمان دارند. بخاطر شرایطی که در جهان و منطقه بروز کرده، در سیاست خارجی محورهای جدیدی پیش آمده. اکنون ما انبوهی از تولیدات داریم که توجه به بازار صادراتمان مهم است. نیروها و امکانات زیادی برای صدور خدمات فنی و مهندسی داریم که باید فکری برای آنها بشود و البته برنامه سازندگی همچنان در اولویت است. زیرا هنوز تا رسیدن به نقطهای که ایران استعداد و استحقاق آن را دارد فاصله داریم.
چون هنوز تصمیمی برای آمدن ندارم، در مورد برنامههای آینده به این شکل فکر نکردهام. اگر روزی به این نتیجه برسم که در انتخابات حضور یابم، آن موقع به برنامههایم فکر میکنم.
○ اگر در انتخابات حضور پیدا نکنید، از شخص خاصی حمایت خواهید کرد؟
• بستگی دارد. اگر ببینم در میان افراد موجود شخصی بهتر از دیگران است و با افکار ما بیشتر هماهنگی دارد، طبعا طرفداری نباید به گونهای باشد که از امکانات نظام برای بعضی رقبای دیگران استفاده شود.
○ برخی می گویند شما توسعه اقتصادی را بر توسعه سیاسی ترجیح میدهید. نظر شما در این مورد چیست؟
• توسعه سیاسی وجود داشت. انتخابات 30 میلیونی دوم خرداد 76 دیگر تکرار نشد. انتخابات مجلس هم از همین نمونه است. توسعه سیاسی واقعی این است که مردم احساس کنند میتوانند سرنوشت خود را در دست بگیرند و در میدان حضور یابند. در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، در زمان دولت من وزیر کشور از هر جریانی بود، جریان مخالف او پیروز میشد. که نمونهای درست از توسعه سیاسی است. که مردم آزادانه توانستند اعمالنظر کنند.
آرزوی من این است که مردم آزاد باشند و آزاد فکر کنند. اگر مردم آزاد باشند و ما هم درست کار کنیم، مردم اسلام را انتخاب میکنند.
○ در زمان ریاست جمهوری شما رسانهها چه وضعیتی داشتند؟ آیا با تشکیلات قضایی در خصوص تنظیم این نوع مسائل ارتباطی داشتید؟
• گویا رسانهای را تعطیل نکردند و ما هم مشکل عمدهای با رسانهها نداشتیم انتقادات تند جرایدی مثل سلام، بیان و ... را تحمّل میکردیم و گاهی جواب میدادیم. قوه قضاییه در این مسائل دخالت نمیکرد. البته روابط ما با سران قوا به گونه دیگری بود. مرتب جلسه داشتیم و اگر مشکلی بود، بین خودمان حل میشد. خود رسانهها هم خیلی ماجراجویی نمیکردند. باید خوب بدانید چند روزنامهای که در زمان من شکل گرفتند، مادر جنبش رسانهای شدند. با وجود اینکه از پیش روزنامههای باسابقهای وجود داشتند، ولی روزنامههای «همشهری»، «ایران» و «سلام» و چندین مجله و ... در زمان دولت من شکل گرفتند و این ناشی از فضای آزادی بود که دولت ایجاد کرده بود و هیچ وقت از طرف من به آنها تعرض نمیشد. به خصوص در روزنامه سلام مقالاتی تند منتشر میشد، که میتوانید ببینید. تیراژ رسانهها بیش از شش برابر شد.
○ انقلاب ما انصافاً ماهیتی رهاییبخش دارد. مبانی و ادبیات این انقلاب در طول تاریخ بینظیر است. بعضاًً حرکتهایی انجام شد که بر وجهه جهانی انقلاب تأثیر گذاشت. مثل نوع برخوردی که با رسانهها صورت گرفت. رویکردهای فراوانی دیده میشود که چهره انقلاب را طور دیگری جلوه میدهد. آیا این نوع برخورد با رسانهها به مصالح انقلاب است؟
• من حقیقتاً انقلاب اسلامی را مظلوم میدانم. آنچه که ماهیت انقلاب اسلامی است، خیلی آزادتر از چیزی است که مطرح میشود. هیچ گاه ادعا نکردهایم که میخواهیم فراتر از اسلام عمل کنیم. اسلام این ظرفیت را دارد که به مردم آزادی دهد. گاهی بعضی از مذهبیها و سیاسیهای تندرو کارهایی میکنند که درست نیست. دشمنان خیلی از انقلاب اسلامی عصبانی هستند. انقلاب اسلامی قلب منطقه را از دست استعمار خارج کرد. آنها میخواهند این انقلاب را تضعیف کنند. ابزار دشمنان ما بیشتر از ماست. در دوره اول انقلاب که دهها گروه مسلّح در مقابل مردم ایستاده بودند، توانستیم از آن مرحله عبور کنیم. با اکثریت مردم کار میکردیم. اکنون و در آینده هم میتوان با اکثریت مردم کار کرد. این ظرفیت خود اسلام است.
○ نظر شما در خصوص ادبیات اخیر آمریکاییها بخصوص بعد از پیروزی مجدد بوش در انتخابات چیست؟
• آمریکاییها به خصومتشان با ما ادامه میدهند. آنها همیشه در این فکر بودند که به طریقی ما را از پای درآورند، ولی همیشه شکست خوردند. البته ما هم همیشه ضرر مادی کردیم. الان هم دشمن به دنبال ضربه زدن به ماست. اشغال عراق تجربه خوبی برای آنهاست. متوجه شدهاند که تعرض نظامی به کشورهای اسلامی حتی کوچک آسان نیست. آمریکا واقعاً در باتلاق عراق گرفتار شده و تاکنون بیش از 200 میلیارد دلار هزینه کرده و آنگونه که خودشان اعلام کردهاند، بیش از هزار و 400 نفر کشته و 15 هزار نفر مجروح دادهاند که خیلی از این مجروحان هم ازکارافتاده شدهاند. البته خیلی فکر میکنند خسارات آمریکا بسیار بیشتر از آن آمار رسمی است. این در شرایطی است که بخش اعظم مردم عراق به امید آزادی و انتخابات بطور جدی علیه آمریکا دست به کار نشدهاند. اگر این امید آنها قطع شود، آمریکا دیگر توان ماندن نخواهد داشت. اگر انتخابات سالم در عراق برگزار شود، بر خلاف میل آمریکا عمل شده است. آمریکا برای نفت آمده بود که معکوس نتیجه گرفت. آمریکا در عراق خیلی ضرر کرد. ابهت جهانیاش شکست و جنایاتی مانند ابوغریب هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
آمریکاییها و اسراییل در لبنان و در مقابل جمعیت کوچک حزبالله به زانو درآمدند. جنوب لبنان یک ایران کوچک است و در ایران بزرگ، همه جا جنوب لبنان است.
به نظرم آمریکا به آسانی هوس نخواهد کرد که بخواهد تندروی کند. اگر این کار را انجام دهد، هم ما صدمه میبینیم و هم آمریکاییها. البته آمریکا بیشتر صدمه خواهد خورد. اگر اتفاقات جدّییی بیفتد، میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم، آنها همه این موارد را میدانند. اقدام نظامی بعید است، ولی محال نیست. آنها زخمی هستند و ممکن است کار احمقانهای کنند، ولی در نهایت شکست خواهند خورد. ایذاهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ادامه خواهد یافت و تشدید خواهد شد.
باید در همه موارد با تدبیر، فضا را تلطیف کنیم. میخواهیم کشورمان را بسازیم و برای مردم رفاه فراهم کنیم. وارد کارهای اساسی کشور شویم. در عین حال میتوانیم مواضع اصولی انقلاب را حفظ و با حفظ مواضع اصولی میتوانیم شر را از خود دور کنیم. لحن خصومتآمیز آنها علیه ما دلیل خاصی ندارد. این لحن خصومتآمیز در گذشته هم وجود داشته و چیز جدیدی نیست. مگر ما را به محور شرارت بودن متهم نکردند؟ لشکرکشی به افغانستان و عراق را مقدمه محاصره ایران میدانستیم. چیز جدیدی در صحبتهای اخیر مقامات آمریکایی نمیبینیم ولی سیاست خصومت آنها را جدی ارزیابی میکنیم.
حتی در همین شرایطی که نئونازیها بر سر کارند، اگر تصمیم بگیریم مسائل را حل کنیم، برای ما مقدور است.
○ آیا میتوانیم مسائل هستهیی را به نتیجه برسانیم؟
• شک نکنید که مساله هستهیی را به نتیجه میرسانیم. ما این تکنولوژی را داریم. میخواهیم سوخت نیروگاه هستهیی را تأمین کنیم. خودمان باید سوخت نیروگاه بعدی را که میخواهیم بسازیم، تهیه کنیم و تا آن موقع هم این سوخت را تهیه خواهیم کرد. وقتی که تکنولوژی و منابع طبیعی داریم، دلیلی نداریم که از آن صرف نظر کنیم. ممکن است نظارت را شدیدتر کنند که اشکالی ندارد. اگر میخواستیم از حقوق خود تجاوز کنیم، نگران بودیم. همه چیز شفاف است و هیچ اتفاقی برای ما نمیافتد.
○ گاهی اوقات نظارتهای آنان حساسیت برانگیز است. این نظارتها تا کجا ادامه پیدا میکند؟
• حریمشکنی همیشه وجود داشته است. آنها میخواهند تحقیر کنند. ما باید سعی کنیم عزّتمان را حفظ کنیم. با وجود ماهوارهها، چیزی از چشم کسی مخفی نمیماند. آنها در بعضی دستگاههای داخلی ما هم جاسوس داشتند و در نهایت به همان چیزی رسیدند که ما قبلاً اعلام میکردیم.البته مسؤولان ماقبلاً از روی بیتجربگی مسائلیرا مطرح نمیکردند. ما هیچ چیز مخفی نداریم. تکنولوژی هستهیی داریم که هنوز عملیاتی نشده است. هر وقت بخواهیم آن را عملیاتی کنیم، خیلی زود میتوانیم این کار را انجام دهیم.
○ روحانیت در انتخابات عراق چه نقش و جایگاهی دارد؟
• مسأله مهم از نظر ما این است که مردم عراق با رأی خودشان نظامشان را انتخاب کنند. میدانیم که اگر مردم انتخاب کنند، عراق آزاد و مستقل خواهد بود و در کنار آمریکا و اسراییل قرار نخواهد گرفت که این خواست جمهوری اسلامی ایران است. روحانیت در عراق باید زمینه حضور مردم را فراهم کند. ما نباید در روند انتخابات دخالت کنیم. مردم عراق در انتخاب آزاد هستند. اگر این انتخابات با شرایط سالم برگزار شود و مردم بتوانند افراد مورد نظرشان را انتخاب کنند. همانگونه که در ایران این اتفاق افتاده است، اگر در عراق که یک کشور عربی است این اتفاق - یعنی برگزاری انتخابات واقعی و سالم - بیفتد، حاکمیت مردم در منطقه برای بسیاری از کشورها نمونه خوبی خواهد شد. فکر میکنم آمریکاییها و بعثیهای عراق نمیخواهند این اتفاق بیفتد؛ ولی توده مردم و روحانیت این را میخواهند. نگرانی رهبر معظم انقلاب هم بجاست. آمریکا دو راه بیشتر ندارد: یا اینکه در انتخابات تقلّب کند که ممکن، ولی مشکل است و در نهایت مردم میفهمند که در انتخابات تقلّب شده است. ولی اگر انتخابات برگزار شد و از افرادی برخلاف نظر آمریکا به مجلس راه یافتند، آن موقع ممکن است کودتا به راه افتد. بالاخره عبور از این دوره مشکل است و با مزاحمت آمریکا مواجه خواهد شد. اما مردم عراق، مردم متدینی هستند و میتوانند این دوره را پشت سر بگذارند.
○ خیلی ممنون
• موفق باشید.