مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با خبرنگار واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با خبرنگار واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

پیرامون: (پایان سفر به استان‌های خوزستان و لرستان

  • چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۷۶

 

س- جناب آقای رئیس جمهور در این سفر فشرده، مقداری از طرح‌های مهم عمرانی به بهره‌برداری رسید و یا مورد بازدید قرار گرفت. خواهش می‌کنم در مورد جایگاه این طرح‌ها را در توسعه ملی و همچنین اقتصاد این استان‌ها توضیح بفرمایید.

ج- بسم الله الرحمن الرحیم، متأسفانه در سفرهایمان نمی‌توانیم به کارهای مردمی بپردازیم، به خاطر اینکه برنامه‌های کاری خیلی فشرده شده است. برای اکثر طرح‌ها از ماهها قبل وعده داده و قرار گذاشته بودیم که به سراغشان برویم، ولی نتوانستیم و باید به اینها برسیم. در اینجا از مردم استان‌هایی که به آنجا می‌رویم و دیدار مردمی نداریم، عذر می‌خواهم. عذر ما را بپذیرند. همان‌طور که دیدید، سفر در دو استان خیلی فشرده بود و بسیاری از کارها را از دور انجام دادیم و نتوانستیم سراغ آنها برویم.

در خوزستان عمده کار ما آبی و خاکی بود و بیشتر به بخش آب و کشاورزی مربوط می‌شد. از چهار سد بسیاربسیار بزرگ و مهم و یک بخش شبکه آبیاری زیر سد کرخه بازدید کردیم. این چهار سد اهمیت فوق‌العاده‌ای در اقتصاد ما و همچنین در منطقه خوزستان دارند. من به یکی از آنها اشاره می‌کنم که سد کرخه است. مردم ما این با این اسم خوب آشنا هستند و یکی از افتخارات دوران سازندگی است.

این سد باید نزدیک به 8 میلیارد متر آب را از خود عبور بدهد. دریاچه‌ای دارد به عرض شصت کیلومتر و بدنه سد در حدود سی میلیون متر خاکریزی دارد که این اعداد نشانگر اهمیت سد است. آب این سد، در زیر سد و کنار دریاچه و بالای دریاچه، حدود سیصد و بیست هزار هکتار زمین را آن هم در منطقه‌ای که از زمینش می‌توان سالی دوبار محصول خوب برداشت کرد، مشروب می‌کند. چون هوای آنجا مساعد است. یک منطقه کاملاً عقب افتاده را تبدیل به منطقه‌ای بسیار پیشرفته می‌کند. چهار یا پنج سال است که داریم روی این سد کار می‌کنیم.

در این سفر مرحله اول بهره‌برداری سد را افتتاح کردیم. البتّه هنوز تمام نشده است، بدنه اصلی سد تازه از زمین کنده شده و دارد بالا می‌آید، ولی فرازبند سد که برای انحراف آب از رودخانه به منظور احداث سد ساخته شده، آماده است. خود آن فرازبند یک سد بزرگ است. یعنی پشت آن فرازبند 160 میلیون متر آب - به اندازه سد کرج- جمع می‌شود. این آماده و تونل‌های انحراف ساخته شده است. در حقیقت ما یک سد بزرگ را پیش از اینکه سد کرخه تکمیل شود، داریم. اما با این مقدار آبی که با فرازبند می‌توانیم تنظیم بکنیم و نبودن آب کشاورزی منطقه را فلج می‌کند. از این به بعد کشاورزها در هیچ فصلی کمبود آب ندارند و سیل را هم کنترل می‌کند. از این به بعد به طور سریع بدنه سد دارد بالا می‌آید و به همان اندازه آب بیشتری پشت سد جمع می‌شود.

چون یکی از توصیه‌های خوب و مهم مشاوران جهانی سدهای بزرگ در این سد دارد اجرا می‌شود، انتظار داریم چیزی که آنها درباره آزمایش سد در هنگام ساخت، می‌گویند، محقق بشود. اهمین الان که آبگیری و آب را برای کشاورزی تخلیه می‌کنیم، باید از وضع پایداری سد و نشست آب و سایر مسائلی که مطلع شویم، چون وقتی سد با آن دریاچه عظیمش تکمیل می‌شود، دیگر باید همه چیزش از پیش شناخته شده باشد.

بعد از این افتتاح که انجام شد، حدود شصت متر در ثانیه آب را در اختیار کشاورزان می‌گذاریم، یعنی تقریباً نزدیک به چهار برابر آبی که از سد کرج برای تهران می‌آید. همه جا به کشاورزان آب می‌دهیم و اگر در فصولی بخواهند، بیشتر می‌توانیم بدهیم. در سال 74 آبگیری کردیم و امروز هم طرح‌های زیر سد و هم شبکه آبیاری ساخته می‌شود.

من از یک بخش آن در دشت امام بازدید کردم که شبکه‌های مدرنی با کانال‌های بزرگ بتونی ساخته شده که مورد استفاده خواهد بود. از این به بعد بند و بست‌هایش را آماده می‌کنیم و بقیه را هم به تدریج می‌سازیم.

سدّ دوم، گتوند یا سدّ شوشتر است. فعلاً هر دو اسم رویش هست. این سد به لحاظ حجم، خیلی عظیم است. حدود 5/4 میلیارد متر آب را ذخیره می‌کند و بزرگترین سد خاکی ما در مرحله اول خواهد بود و در مرحله بعد دو هزار مگاوات برق می‌دهد. سد کرخه با شبکه‌هایش 300 میلیارد تومان و این سد 200 میلیارد تومان هزینه دارد که ساختن این سد و عملیات اجرای آن را تازه شروع کرده‌ایم.

سد سوم، سد کارون سه است که در دست احداث است. مطالعات آن تمام شده و پیمانکار معلوم شد و کارش را شروع کرده‌ایم. سال‌ها پیش شروع کردیم. کار اجرایی سد شروع و قسمت اعظم آن انجام شده است. چون سد در دل کوه‌هاست، کار مهمش این است که در زیر کوه‌های زاگرس نیروگاه‌ها، شیرها، ترانس‌ها و همه چیز را بسازیم. کار عمده ساختمانی آن، حفر تونل‌هاست که تقریباً بیش از یک میلیون و نیم متر خاکبرداری و کوه‌کنی داریم.

باید ساختمان‌های عظیم را با دویست و پنجاه متر طول، بیست متر ارتفاع و بیست و پنج متر عرض در زیر کوه حفاری و دوخت و دوز کنیم که کار خیلی بزرگی است. این سد هم حدود دویست میلیارد تومان هزینه خواهد داشت که تا اینجا هفتصد میلیاردتومان هزینه احداث سد شد.

سد دیگر سدّ مارون به عنوان یک سد بسیار پربرکت بر روی رودخانه‌ای است که از کهگیلویه و بویراحمد می‌آید. رودخانه‌ای وحشی است و سیل آن هر سال چند شهر از جمله شادگان، رامشیر و خیلی جاهای دیگررا اذیت می‌کند. الان نزدیک ده سال است که داریم روی سد کار می‌کنیم. از دوران برنامه اول ما تقریباً همیشه روی این سد مشغول کار بوده‌ایم. این سد یک میلیارد و دویست میلیون متر آب را پشت خود ذخیره و پنجاه و پنج هزار هکتار را در بهبهان، رامهرمز، امیدیه، رامشیر، و شادگان آبیاری می‌کند و از این به بعد دیگر جلوی سیلاب‌ها را می‌گیرد.

آن سد نزدیک به تکمیل است. چند متری از بالای سد مانده است که به زودی - در دو سه ماه آینده- تمام می‌شود و آبگیری آن را اواسط امسال انجام دادیم. الان بیش از ششصد میلیون متر آب پشت سد هست و دریاچه عظیمی دارد. در تمام این مدّت به خاطر کشاورزی پایین دست، آب رودخانه قطع نشده بود و همیشه آب می‌آمد. در این سفر ما یک تونل آبرسانی را به عنوان بهره‌برداری رسمی افتتاح کردیم که حدود سی و پنج متر آب در ثانیه به کشاورزان می‌دهیم.

نکته قابل توجه در این سد این است که ما باید به گونه‌ای آب موجود را مصرف کنیم که تا دو سه ماه دیگر سد را تقریباً تخلیه و برای پذیرش سیلاب‌هایی که معمولاً از زمستان به بعد داریم، آماده کنیم. همچنین یکی از تونل‌های سد که بعداً مسیر آب خواهد بود، احتیاج به لاینیک دارد. باید این تونل خشک شود و بعد از اینکه خشک شد، تونل را لاینیک کنیم و جلوی نشت آب را بگیریم. در شرایط فعلی آب نشت دارد، چون هنوز آماده بهره‌برداری نیست. به نظر من اواخر امسال می‌توانیم این سد را کامل و ساخته شده تصوّر کنیم، در حالی که سد کرخه دو یا سه سال دیگر طول خواهد کشید تا تکمیل و بدنه اصلی و نیروگاهش هم ساخته شود.

در این طرح‌هایی که دیدیم، اولاً منظره بهره‌برداری از سد کرخه زیبا بود. جزو آرزوهای چند ساله نظام و مردم ماست و تا الان خیلی صحبت از سد کرخه شده، ولی هزینه نمی‌شد. ثانیاً آن موقعی که ما دو دریچه را باز کرده بودیم، از یکی شصت متر آب و از دیگری سیصد متر آب در ثانیه می‌آمد و وقتی که سیصد و شصت متر آب در حوضچه آرامش به هم می‌خورد، چنان منظره باشکوهی برای من داشت که قابل بیان نیست. شاید روحیه کویری این‌طوری باشد، ولی من نمی‌توانم زیباتر از این منظره‌ها تصور کنم.

وقتی می‌دیدیم، دلم نمی‌خواست از آنجا پایین بیایم. مارون هم این‌گونه بود. در سد مارون وقتی لوله آب را باز کردند، حدود بیست متر آب در ثانیه فواره می‌زد. این آب در آن کویرها و بیابان‌های گرم و خشک که داغ است و آدم نمی‌تواند بایستد، دیدن آب روان زیبا بود. البته تبخیر هم زیاد است. مسلماً این منظره‌ها برای مردم ما خیلی زیباست. شاید برای شمالی‌ها و ساکنان مناطق غربی کشور زیبا نباشد، اما برای جنوبی‌ها خیلی زیباست. در خوزستان حدود سی و یک میلیارد متر آب روان داریم که از رودخانه‌های بزرگ کرخه، کارون، اللّه، مارون، زهره و کمی هم خیرآباد است. این‌ها رودخانه‌های اصلی خوزستان هستند.

2 میلیارد هم آب زیرزمینی قابل برداشت داریم که در دشت‌ها جایگزین می‌شود. به نظر می‌رسد نزدیک به 34 میلیارد متر مکعب آب در خوزستان وجود دارد که یک سوم همه آب قابل استحصال کشور است. جالب اینکه در خوزستان 5/4 میلیون هکتار زمین خوب و آماده کشت وجود دارد. در این زمین‌ها کلاس‌های مختلف هست و زمین‌های بسیار مرغوب تا زمین‌های نامرغوب‌تر که به درد بعضی محصول‌ها می‌خورد که همه اینها می‌توانند دو کشت بدهند. چیزهایی مثل نیشکر و محصولاتی که در جاهای دیگر کشورمان قابل استحصال نیست، از جمله محصولات گران قیمت و مرکبات بسیار خوب و خیلی چیزهای دیگر در خوزستان قابل برداشت است.

الان در خوزستان 600 تا 700 هزار هکتار نخل کشت می‌شود و ما می‌توانیم تا 5/4 میلیون هکتار را بکاریم، به شرطی که از آب، درست استفاده شود و بتوانیم آب را در پشت سدها مهار کنیم تا ضایع نشود و آب زهاب‌ها را برگردانیم و دوباره از آن استفاده کنیم. اگر همه اینها را مراعات کنیم و آبیاری تحت فشار را هم بکار بگیریم، شما می‌بینید چه رقم عظیمی از آب و زمین در اینجا قابل استفاده است! به‌علاوه ما اگر آب اضافی داشته باشیم، از آنجا می‌توانیم به جنوب خلیج فارس و کشورهای دیگر صادر کنیم که الان تفاهم‌نامه‌ای را با قطری‌ها در دست تهیه داریم. سرانجام جنوب دریای فارس چاره‌ای ندارند جز اینکه از ایران آب بخرند. چون آب بسیار گران است. برای آنها متری 700 یا 800 تومان تمام می‌شود و آب شیرین را به قیمت خوب می‌توانند بخرند. در خوزستان حدود 35 سد اعم از سدّ مخزنی، تنظیمی و انحرافی طراحی کردیم که بیش از ده مورد آنها را اجرا کردیم و حدود 10 سد را هم داریم اجرا می‌کنیم. بقیه‌اش هم در دست مطالعه است که همه آب را انشاءالله ظرف یکی دو برنامه دیگر مهار خواهیم کرد. ضمناً در همین حین حدود 14 هزار مگاوات برق هم تولید خواهد شد که خیلی رقم بزرگی است. جای مصرف نفت را می‌گیرد و نفت هم برای صادرات آزاد می‌شود.

در خوزستان ما کار صنعت نداشتیم. برنامه‌های خوبی داشتیم. 400 طرح در طول چند ماه گذشته، آماده شده بود که منتظر سفر من بودند که وقتی رفتم، افتتاح رسمی آنها در سفرها انجام شد. البته روی طرح‌ها داریم کار می‌کنیم. 80 میلیارد تومان هزینه این طرح‌ها بوده و تعداد زیادی طرح هم شروع شد که مجموعاً هزینه آنها 135 میلیارد تومان می‌شود. این طرح‌ها یا تمام شده یا در دست اجراست و یا تازه شروع شده است که در زمینه‌های فرهنگی، دانشگاهی، آموزش و پرورش، راه، فرودگاه، شهرسازی، از انواع کارهای شهری مانند خیابان، میدان، ترمینال‌ها و این‌گونه کارهاست. طرح‌های کشاورزی که انتقال آب به دشت‌ها و سدهای کوچک شامل آن است، طرح‌های دامی، شیلاتی و طرح‌های صنعتی فراوان که در اکثر شهرها وجود داشت.

در استان لرستان هم که بودم، برای آینده کار چند طرح مهم را شروع کردند که یکی از آرزوهای مردم لرستان بود. طرح پتروشیمی یکی از آنها بود. پلی میل یک محصول بسیار گران قیمت است و الان در ایران برای کارخانه‌های ما خیلی گران وارد می‌شود. همچنین برای فولاد و بخش تولید ورقه حلبی قلع اندود و گالوانیزه، بحث جدّی شد. برای احداث راه‌آهن و اتصّال راه‌آهن خوزستان- اصفهان که دو قطب صنعتی خوزستان و اصفهان را نزدیک کند، بحث شد. الان باید از قم بیایند و از اینجاها عبور کنند. برای همین راهشان خیلی دور است. البته هنوز دولت تصویب نکرده و باید تصویب کند.

یک کار بسیار بسیار مهم بود که جزء ارکان اهداف سفر ما به لرستان بود، کارخانه تانک‌سازی درود بود. این کارخانه تانک‌سازی فوق‌العاده برای کشور ما مهم است و تانک‌های پیشرفته T72 روسی و T72s را که تقریباً الان در میدان رودست ندارد، تولید می‌کند.

در زمان جنگی که ما داشتیم و در اواخر جنگ، این تانک‌ها را روس‌ها به عراقی‌ها فروختند. وقتی این تانک‌ها به میدان آمدند برای ما خیلی مشکل درست کردند. تعدادی از این تانک‌ها را غنیمت گرفتیم. من آن موقع فرمانده جنگ بودم. دستور اکید دادم که تانک‌ها را شناسایی کنید و برای ساخت این تانک‌ها برنامه‌ریزی کردیم. البته ساخت تانک کار آسانی نیست. تانک 70 تا 80 هزار قطعه دارد و قطعاتش خیلی پیچیده است مخصوصاً نوع آلیاژهایی که در آن به کار می‌رود. در زمان جنگ و سال‌های بعدش، به آسانی اینها را نمی‌دادند. کم‌کم با روس‌ها به توافق رسیدیم و قرارداد بستیم که با همکاری هم، این تانک‌ها را در ایران بسازیم. ساخت حدود 1000 دستگاه تانک و 1000 دستگاه نفربر را قرارداد بستیم. وقتی روس‌ها پیشنهاد کردند، باید 14 کارخانه جدید در ایران بسازیم تا بتوانیم این تکنولوژی را پیاده کنیم. ما کارخانه‌های موجودمان را در صنایع نظامی و جاهای دیگر دیدیم. متوجه شدیم اکثر چیزهایی را که روس‌ها می‌گویند، ما داریم. در ایران فقط باید چهار یا پنج کارخانه کوچک احداث کنیم و بقیه را داریم. لذا تصمیم گرفتیم که سعی کنیم خودمان بیشتر قطعات را در داخل بسازیم. در یک برنامه ده ساله، باید هزار دستگاه تانک- سالی صد دستگاه- بسازیم.

خوشبختانه اقدام اول، سریع‌تر از حدّ مطلوب پیش رفت. الان هر سه روز یک تانک می‌سازیم. در شرایط فعلی عمده قطعات وارد می‌شود. در نمایشگاهی که درست کرده بودند، دیدیم که قالب‌ها، سایر نیازها و نقشه‌های این قطعات آماده شده و دارد ساخته می‌شود و عمده‌اش را هم صنایع نظامی خودمان می‌سازد.

ما که در آنجا بودیم، 10 فروند تانک آماده شده بود که در مقابل هیأت رژه رفتند. از این به بعد مرتباً ماهی 10 تانک به نیروهای مسلح تحویل می‌دهیم. این تانک‌ها، از آنچه که در جنگ بوده و بهینه هم شده، بهتر است. به هر حال یک کار بسیار باارزش و صرفه‌جویی خوبی است و حدود یک میلیارد دلار در همین هزار دستگاه تانک و هزارفروند نفربر صرفه‌جویی داریم. البته بعدش که کاملاً ساخته و پرداخته شد، موقع خیلی بیش از اینها صرفه‌جویی و درآمد ارزی خواهد داشت. تانک برای ارتش‌های دنیا مثل نان شب است و نمی‌توان از آن غفلت کرد. کارخانه نفربر هم در تهران آماده شده که شاید به زودی افتتاح شود. با توجه به آشنایی‌هایی که دارم، این طرح برایم بسیار باارزش بود. بقیه کارهایی که قرار شد در استان لرستان پیگیری شود، مسئله استفاده از سرآب‌های استان است که خیلی فراوان است. 500 سرچشمه دارد و در ارتفاعات برای تولید ماهی قزل‌آلا بسیار پرسود است. ما هم وام می‌دهیم. همچنین پیگیری کاشت زیتون است که در آنجا شروع شده است. خوشبختانه می‌توان در مناطق وسیعی از تپّه ماهورهای آنجا زیتون کاشت و با دیم اداره کرد که به هر حال پشتیبانی می‌شود. در آنجا از آبیاری تحت فشار استقبال خیلی خوبی شده و ما هم برنامه‌های وسعی برای انتقال آب از رودخانه‌هایی که از دست استان بیرون می‌رود، داریم. با احداث چند سد این آب‌ها به استان برمی‌گردد. لرستان استان نیرومندی است و انشاءالله تقویت می‌کنیم.

س- آینده اجرایی این استان را چگونه می‌بینید؟

ج- این برنامه‌ها قطعاً ادامه پیدا می‌کند. این‌ها تبدیل به برنامه شده و خیلی از آنها در برنامه‌های ده ساله فعلی وجود دارند. چیزهایی هم که نبودند، دارند آماده و برای 25 سال آینده مندرج می‌شوند. تحقیقاً دولت‌های آینده برای مملکت کمتر از بنده دلسوز نیستند و آنها همین راه را ادامه می‌دهند و ما هم به آنها کمک می‌کنیم. این طرح‌ها هنوز بودجه دارد، برنامه و دستورالعمل دارد و کارهایش شروع شده است. دیگر آسان نیست که آنها را متوقف کنیم. امیدواریم که همه‌اش بهتر از آنچه که فعلاً انجام می‌شود، انجام شود. چون در سال‌های آینده امکانات کشور بیشتر و به خوبی اجرا می‌شود.

آنچه که برای من شیرین بود، این بود که به وعده‌هایی که در سفر قبلی به استان در مورد خیلی از طرح‌ها داده بودم، درست عمل شده بود. یکی از آنها گازرسانی است. لرستان استانی است که در قسمت بسیارسردسیر قرار دارد. در سفر قبلی مردم به طور جدی پیگیر گازشان بودند. در این سفر ما چهار شهر را که گازشان رسیده بود، افتتاح کردیم و خط انتقال گاز از خمین به الیگودرز هم افتتاح شد. در چند شهر دیگر هم به سرعت دارد انجام می‌شود. به زودی همه شهرها گاز خواهند گرفت.

یکی از چیزهایی که در این سفر برای من شیرین بود، رفتن به قلعه فلک‌الافلاک بود. یکی از قلعه‌های بسیار قدیمی پیش از اسلام است. هرچند، چند بار تخریب شده و مجدداً ساخته شده، اما موقعیت حساسی دارد. اولاً از زمانی که ما مبارزه می‌کردیم، این قلعه زندان بود، و در آن موقع خلیل طهماسبی، یکی از فداییان اسلام را که به آنجا برده بودند و خیلی شکنجه می‌دادند. خبرهایشان به ما می‌رسید. قبل از او هم آیت‌الله کاشانی را که انگلیسی‌ها می‌خواستند تبعید کنند، به آنجا بردند و زندانی کردند، هرچند کوتاه‌مدت بود. آن سلولی را که آیت‌الله کاشانی در آن زندانی بودند، دیدم که سلول خیلی بدی است، تاریک بود و هیچ دریچه‌ای به هیچ جا نداشت. مثل یک دخمه بود. آنجا را وزارت ارشاد تبدیل به موزه کرده و آثار کل استان را در آنجا گذاشته‌اند.

در آنجا هنرمندان لرستانی برنامه‌های هنری زیبایی را اجرا کردند که برای بنده خیلی جالب بود. این استان مردم بامحبّتی دارد.

یک ملاقات مختصر هم با مردم گتوند که برای سدّ گتوند آمده بودند، داشتیم و با آنها کمی صحبت کردیم. در این طرح‌ها، پروژه‌های روستایی خیلی فراوان و طرح‌های فرهنگی خیلی زیاد بود. افتتاح یک مرکز مهّم برای صداوسیما بود که پوشش تلویزیون و رادیو در پشت کوه‌ها اهمیت دارد. تلاش‌های قابل توجهی کردند که برای من هم جالب بود. بحمدالله طرح‌های خوبی به نتیجه رسیدند.