س ـ آقای هاشمی با توجه به مسؤولیتی که به عهده دارید و نقشی که در انقلاب داشتهاید، لطفاً مختصری از زندگی مبارزاتی خود را برای خوانندگان عزیز ما شرح دهید؟
ج - من در سال ۲۷ به قم آمدم، تازه وارد این شهر شده بودم که مسائل مبارزه آغاز شده بود، مبارزات ملی شدن نفت، فداییان اسلام، مرحوم کاشانی و مرحوم مصدق در اوج بود. آن موقع ها جوان بودم و با مسائل هم آشنا نبودم. چون از روستا آمده بودم، بهطور سطحی در کارهای اجتماعی و درگیریهای سیاسی وارد میشدم. بعد دورهای در قم مشغول تحصیل بودم. تا سال ۴۰ مبارزه به این شکل وجود نداشت. من کارهای مطبوعاتی، اجتماعی و سخنرانی داشتم. اما از سال ۴۰ و ۴۱ که مبارزات امام شروع شد، من در جریانهای مبارزه بودم و تابهحال ادامه دارد. تقریباً بدون انقطاع در درگیریهای سیاسی بودم. در دورهای درگیر شدم و مرا به سربازی بردند و بعد بیرون آمدم، سرباز متواری بودم، اما فعالیتهای اجتماعی میکردم، بعد از ۱۵ خرداد بازداشت شدم. مدت ۴ تا ۵ ماه زندانی بودم. در رابطه با فعالیتهای ضد شاه، و به اتهام همکاری با کسانی که در ترور منصور شرکت داشتند، بازداشت شدم. البته اتهام بود و در حقیقت به خاطر نوشتن کتابی در مورد فلسطین بود. بیشتر روی آن حساسیت داشتند. بعد از زندان که آزاد شدم، در مبارزات درگیر بودم تا سال ۴۵ که دوباره یک گروه مخفی در قم کشف شد که من جزء آنها بودم. دستگاه روی تشکیلات خیلی حساسیت داشت. دوباره از قم هم متواری شدم و به تهران آمدم و ماندم. در سال ۴۶ به خاطر مبارزه با جشن تاجگذاری بازداشت و به زندان محکوم شدم. مدتی کارهای فرهنگی و جلسات آمادهسازی نیروها علیه رژیم داشتم. در سال ۵۱ به خاطر تلاش برای نجات از زندان بازداشت شدم و چند ماهی ماندم. در یکی دو سفر هدفدار برای تنظیم مبارزات خارج از کشور به خارج رفتم. رژیم آخرین سفر را متوجه شد و سال ۵۴ که برگشتم، بازداشتم کردند. به ۳ سال زندان محکوم شدم. نزدیکی پیروزی انقلاب آزاد شدم. این فشردهای از زندگی مبارزاتی من بود.
س - آیا در تحصن روحانیت برای بازگشت امام شرکت داشتید؟
ج - بله، طرحی بود که خود ما با عدهای از دوستان ریختیم و من در دانشگاه بودم و سخنرانیهایی هم داشتم.
س - ممکن است بفرمایید که انعکاس آن تحصن در پیشبرد پیروزی انقلاب تا چه اندازه بود؟
ج - آن روزها اعتصابها و راهپیماییها در پیشبرد انقلاب مؤثر بود. آن تحصن هم یک صحنه برای پیشبرد بود که به آمدن امام منجر شد. از اقدامات نزدیک به پیروزی بود. ولی نمیتوان گفت از عوامل عمده پیروزی بود. در سراسر کشور مبارزه و التهاب بود. آن حرکت حاد بود. به این خاطر برگزار شد که بختیار با آمدن امام به ایران مخالفت کرده بود. آن اجتماع دولت را تحتفشار گذاشت که زودتر موافقت کند که امام به ایران بیاید. اگر بخواهیم علل عمده را بگوییم، نمیتوانست نقش اساسی داشته باشد. ولی با توجه به مجموعه آنچه در ایران میگذشت، آنهم سهمی داشت.
س - از چهرههای سرشناس روحانیت شرکتکننده در آن تحصن چه کسانی بودند؟
ج - در شورای انقلاب تصمیم گرفته شد. میدانید که شورای انقلاب به دستور امام و پیش از آنکه به ایران تشریف بیاورند، تشکیل شده بود. در حقیقت یک نوع رهبری روی مبارزات داشت. ما بیشتر از طریق روحانیت مبارز عمل میکردیم. کانونی داشتیم که از هر نقطه از نقاط هشتگانه تهران ۲ نفر نماینده از روحانیت جمع بودند که جمعاً ۱۶ نفر میشدند. اینها تصمیمات حرکات روزانه را میگرفتند. ما که در شورای انقلاب بودیم، آنجا هم عضو بودیم. هم شورای انقلاب در این جریان حرکت میکرد و هم کانون. البته بقیه نهادها هم که در گوشهکنار بودند، مؤثر بودند. از چهرهها آنچه یادم هست، همآنچهرههای خیلی مشهور هستند. آقایان دکتر بهشتی، دکتر باهنر، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی و خامنهای خیلی مشهورند. عده زیادی از شهرستانها هم میآمدند و میپیوستند. میتوان گفت اکثر چهرههای مشهور به دانشگاه آمدند.
س ـ آیا جنابعالی در شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ در منزل امام تشریف داشتید؟
ج - بله
س - ممکن است بفرمایید که در آن شب چه گذشت؟
ج - همانطوری که شما هم یادتان است، صدای تیر و گلولهها و گاهی هم انفجارها در شب شنیده میشد. دائماً خط عبور گلولهها و خط آتش از بالای سر مدرسه دیده میشد. شب پرالتهابی بود. احتمال خطر برای منزل امام خیلی بود. خودم خدمت امام رفتم و تقاضای دوستان را برای ایشان عرض کردم که اولاً رژیم خشمگین و دیوانه است و ممکن است اقدام ناشایستی بکند. ولی ایشان مطمئن بودند که رژیم چنین جرأتی ندارد. ثانیاً روی اساس رویهای که برای مبارزه داشتند، معتقد بودند رهبری باید آنچنان با اطمینان و با غرور حرکت کند که این اطمینان به مردم منتقل شود. حاضر نشدند مدرسه را ترک کنند. ما هم دوروبر آن مدرسه ـ بعضیها در مدرسه و بعضیها در خانههای اطراف مدرسه ـ بودیم و مواظب جریانات بودیم. بههرحال نگرانی و اضطراب خیلی بود. ولی آنچه برای ما جالب بود، اعتماد و اطمینان امام بود که در ما هم اثر عمیقی گذاشته بود.
س - شما در طول اقامت امام در مدرسه علوی چه خاطره مهمی از مردم و امام به یاد دارید؟
ج - آن روزها هرلحظهاش خاطره بود. آنقدر خاطرهها در آن روزها متراکم هستند که انتخابش مشکل است. مثلاً وقتیکه ارتشیهایی که رژیم تا آن زمآنهمه اتکایش به آنها بود، آمدند و در مدرسه جلو امام رژه رفتند و نسبت به امام ابراز وفاداری و اطاعت کردند، خاطره پرشوری بود و برخورد امام با آنها هم جالب بود.
وقتی هواپیماها در فضای تهران مانور دادند و چراغهای خود را روشن کردند و علامت موافقت با حرکت امام و مردم دادند و در همان لحظاتی که شایعه پخش شد که ممکن است تهران را بمباران کنند، اما مردم همچنان به حرکت انقلابی خود ادامه دادند، برای ما و برای مردم خیلی پرشور بود. به نظر من مهمترین خاطره هجوم مردم برای دیدار با امام است. یعنی آنچه پایگاه اصلی مبارزه ما بود حرکت مردمی بود. اگر یادتان باشد خیابانهای اطراف مدرسه و صحن مدرسه و کوچهها و میدانها مملو از جمعیت زن و مرد بود که لحظهاش این هجوم قطع نمیشد و سیل جمعیت از صبح تا شب برقرار بود. مردم آن لحظات باشکوه را نمایش دادند و رژیم از این چیزها بیشتر میترسید. آنچه مانع بود که رژیم حرکات دیوانهواری بکند، اینطور چیزها بود. خاطره دیگری که برای خود من جالب است لحظهاش است که امام را در مدرسه علوی دیدم. امام که به پاریس رفتند، اکثر دوستان من رفتند و من به خاطر اشتغال زیادی که داشتم نتوانستم، بروم. ایشان هم که برگشتند نه در فرودگاه، نه درراه، نه در بهشتزهرا و نه در مدرسه رفاه او را ندیده بودم. حتی یکشب در مدرسه رفاه بود، ولی من به خاطر گرفتاریهای زیادی که در آن روزها بود، نتوانستم زیارتشان کنم. یکی از دوستان خبر آورد که امام میپرسند فلانی کجاست. من نمیبینمش. من زودتر فکر کردم که باید امام را ببینم. مدتی بود که ایشان را ندیده بودم. البته در مسافرت سه چهار سال پیش که با لباس مبدّل و با پاسپورت جعلی به نجف رفته بودم، ایشان را زیارت کرده بودم. این خیلی کوتاه بود. حداقل چهار پنج سال بود که ایشان را ندیده بودم. از پیش هم تقریباً ۱۲ یا ۱۳ سال میشد که ایشان را ندیده بودم. این بود که قیافه بشاشی که داشتند و نشاطی که در ایشان دیدم، در لحظه اول برخورد برایم خیلی شیرین بود.
حضور مرحوم مطهری و مرحوم مفتح و تلاشی که میکردند و الآن که نیستند، برای من خاطره است. حرکات و زحمات ایشان و تلاشی که میکردند تا آنجا را سازمان بدهند و نظم داشته باشد، از خاطرات من است. لحظه اعلان دولت موقت، لحظه اعلان شورای انقلاب از طرف امام، اولین جلسات شورای انقلاب و دولت با امام، آمدن فلسطینیها و شخصیتهای انقلابی دنیا به دیدار امام در مدرسه رفاه خاطرههایی است که هر یکی از آنها میتواند الهامبخش باشد.
س - منحیثالمجموع کار شورای انقلاب را چطور دیدید و چگونه ارزیابی میکنید؟
ج - چون خودم عضو ثابت شورای انقلاب بودم، باید عرض کنم که به نظر من شورای انقلاب خیلی کار کرد. ممکن است اشخاص الآن وقتی بررسی میکنند، سراغ مقاطع کمبود بروند. ولی بدنظر من منصفانه نیست که روی نواقص تکیه کنیم و به کمبودها و نقصها اهمیت بدهیم. شما این را باید در نظر بگیرید که شورای انقلاب در شرایطی کار را به عهده گرفت که هیچ ارگان قابلاعتمادی در این کشور وسیع و تازه از زیر بار اعتصابات ۶ ماهه و کمبودهایی که از این اعتصابها در آمده بود، وجود نداشت. مشکلاتی هم از برخورد نیروهای پلیس و ارتش با مردم ایجاد شده بود و مردم انتظاراتی از حکومت انقلابی داشتند. صفبندیهای متعددی در مقابل انقلاب میشد. شورای انقلاب مسؤولیت اداره این کشور را در این شرایط به عهده گرفت و میبایست از صفر شروع میکردیم. قرار بر این بود که لااقل ردههای بالای مؤسسات و ارگانهای دولتی عوض بشوند. نمیشد آنهایی که مسئول همه این بدیها بودند، بمانند.
شورای انقلاب میبایست اینها را تعویض و جای آنها را پر کند. توقعی که مردم از مجازات و کیفر دشمنان انقلاب داشتند مسئله جداگانهای بود. پلیس نبود. اسلحه غارت شده بود. طبعاً امنیت تهدید میشد. کمیتههای خودجوش به وجود آمده بود هیچگونه انضباط و نظمی نداشت. قانونی نداشت، افراد مخلص بودند، اما قانونی نداشتند، مقررات نداشتند، تجربه نداشتند، آگاهی امنیتی نداشتند، دادگستری فلج بود، ادارات بلاتکلیف بودند نمیدانستند چه میخواهند، بکنند. کارخانهها تعطیل بود. صاحبان کارخانهها فرار کرده بودند. انبارها خالی بود. جریان تولید نفت حدود ۶ ماه تعطیل بود. روابط خارجی بههمخورده بود. درگذشته شرکتهای مقاطعهکار و پیمانکاری این کشور را اداره میکردند. تقریباً قسمت عمده کارهای ساختمانی، راهسازی، کارخانه سازی و اداره این مؤسسات پیچیده یا مستقیماً به دست کارشناسان خارجی بود یا قسمتی از آن در دست آنها بود. کارهای کلیدی دست آنها بود. همهچیز از هم پاشیده بود. یادم هست برای روز اول که با آقای موسوی اردبیلی از خیابانی میگذشتم و دیدیم کار ساختمانی شروع شده، خوشحال شدیم که کارها دارد شروع میشود. یعنی این جور کارها هم خوابیده بود. آنهمه بیکار به وجود آمده بود. آنهمه فقر و نیازهایی که دوران انقلاب بر خانوادهها تحمیل کرده بودند، در جامعه حاد بود. خیلی بیشتر از اینها میتوان شمرد. شورای انقلاب میبایست به همه اینها برسد. ما جلسات طولانی تا اواخر شب داشتیم و گاهی شب در محل کارمان میخوابیدیم. باید قبول کنیم که با کشورداری آشنا نبودیم. اکثر ما یا طلبه بودیم و یا اگر کارهای اجتماعی میکردیم، اکثراً در زندان بودیم. در حدّ خواندن روزنامهها و مراجعه به مؤسسات، اطلاعات پیدا کرده بودیم.
شورای انقلاب موفق شد، دولت موقتی را تشکیل بدهد و به کشور نظم ابتدایی بدهد، امنیت را تأمین بکند. کیفر مجازات مجریان گذشته را تا حد معقولی کاهش بدهد. التهابی که در مردم بود خاموش بکند، کارخانهها را تا حدودی راه بیندازد، اینهمهجای خالی را پر بکند و درعینحال بهطرف ایجاد نهادهای دموکراتیک کشور حرکت کند. قانون اساسی را تنظیم بکند، مجلس خبرگان را تشکیل دهد، انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را انجام بدهد. انتخابات شوراها را در سطح بیش از ۱۵۰ شهر ترتیب دادیم. همهپرسیهای مکرری شد قانون بنویسد و تصویب کند. درعینحال هرروز لوایح زیادی داشتیم، نزدیک به ۲ هزار لایحه در شورای انقلاب تصویب کردیم. میتوانید توجه کنید که کار سادهای نبود. بههرحال کار داشت و میبایست رسیدگی میشد. از طرفی در یک محفظه جدا از مردم نبودیم. به خاطر رابطه با مردم، توقعات و شکایات مردم، از کمبودها زیاد بود. افراد بهطور شخصی به ما مراجعه میکردند. خوب مسائلی از قبیل گروگانها و اینطور چیزها هم برای ما پیش میآمد. رویهمرفته فکر میکنم شورای انقلاب این دوره ۲ ساله را خیلی خوب گذراند. کمتر از یک سال و نیم کشور را از آن مرحله بحرانی بعد از انقلاب بیرون در آورد. از بیلانی که شورای انقلاب منتشر کرد و کارهای عمرانی که جهاد سازندگی و ارگانهای دیگر کردند شخصاً راضی هستم.
س - شما در طی وزیر کشور بودن و انتخابات، مسئله ادعای کشور عراق راجع به خط اروندرود را چطور توجیه میکردید؟ چرا صدام با توجه به قراردادی که مهرومومهای گذشته در الجزایر تصویب کرده بودند حمله به ایران را شروع کرد؟ آیا یک بهانه بود یا اینکه میخواست واقعاً به مرز کشور خود اهمیت دهد؟
ج - بیشک بهانه بود. برای اینکه ما هیچوقت به دولت عراق نگفته بودیم قرارداد الجزایر را قبول نداریم. البته نرسیدیم که بنشینیم و مذاکره کنیم، بخش خشکی و زمینی هنوز پیاده نشد. ما هیچوقت نگفتیم نه، یکی دو بار هم که آنها گفتند، گفتیم درباره آنچه مسئله است، بحث میکنیم. مسئله این است که دولت عراق عمیقاً احساس خطر کرد. چون نارضایتی مردم عراق نسبت به حکومت، نسبت به صدام و بعث عراق عمیقاً شبیه نارضایتی مردم ایران بود. اکثریت نزدیک به تمام مردم عراق ناراضی هستند. ولی خفقان خیلی شدید است. به دلیل اینکه زمینه مردم مذهبی است، برای صدام خطر بروز انقلاب مذهبی در داخل مردم خیلی جدی بود. هیچوقت به فکر جنگ با عراق و نفوذ در خاک عراق حتی ایجاد کمک به واحدهایی که میخواستند در آنجا کارهای تخریبی بکنند، نبودیم. فکرمان را در رادیوها میگفتیم و در روزنامهها مینوشتیم. عراق این وحشت را داشت. تنها نبود. چندین کشور این وحشت را داشتند. هر دو ابرقدرت از انقلاب ما ناراضی و حتی دشمن انقلاب بودند. آمریکاییها بیشتر و شورویها کمتر، تضعیف ما را لااقل هر دو میخواهند. آمریکا نابودی ما را میخواهد. در عراق صدام توانست از این زمینه حمایتی برای خود در خفا کسب کند و قول حمایت از آنها گرفت و به آنها قول داد که عامل در دست آنها باشد و کار را شروع کرد. معلوم بود که آنها ۱۰ لشکر از همهجا جمع و در مرز مستقر و در یک روز حمله کنند. این چیزها نمیتواند، تصادفی باشد. یک سال قبل یک میلیارد به عراق دادند تا بندر عقبه را ترمیم کنند و برای آوردن امکانات بعدی توسعه دهند. حتی در اینجا طرحی قبلاً آزمایش و تجربهشده بود که اگر روزی رژیم ایران شکست خورد و آمریکاییها خواستند، برگردند، چه جوری برگردند. آنچه توجه آمریکا را جلب کرد از طریق یک کشور همسایه بود که اکنون دارند عمل میکنند. اینکه آمریکا دوباره به ایران برگردد، طرح تصویبشده پنتاگون است که به کمک صدام به اجرا گذاشته شد. عراق صرفاً به خاطر اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران را سرنگون بکند، آمد که این هدفش در هفته اول شکست خورد. بعد به این قانع شد که ما را هر چه بیشتر تضعیف بکند و به تحلیل ببرد که این کار بیشتر به سر خودش آمد. امیدواریم که درست معکوس شود یعنی آنچه برای ما میخواست، برای رژیم بعثی عراق پیش بیاید.
س - فکر میکنید سرنوشت این جنگ به کجا ختم میشود؟
ج - امیدوارم به پیروزی ایران و درنتیجه سرنگونی صدام منتها شود.
س - تمام شدن این جنگ چقدر طول میکشد؟ یعنی با توجه به اینکه ارتش عراق شدیداً دارد تلفات میدهد و روزبهروز خبر پیروزی ارتش اسلام به گوش مردم ایران میرسد، با معیارهای علمی اگر پیش ببریم چقدر طول میکشد که جنگ تمام شود؟ با توجه به اینکه عراق تغذیه نظامی میشود. بفرمایید ابرقدرتها تا چه اندازه و با چه امیدی میتوانند به این کشور فلج شده کمک کنند؟
ج - نمیشود پیشبینی و زمانبندی دقیق کرد که کی تمام میشود. انتظار داشتیم تا این اندازه هم طول نکشد یعنی فکر میکردیم ۴ ماه هم زیاد است. بههرحال فکر میکنم هنوز هفتههایی باقی است. اگر درست حرکت بشود، آنقدرها طولانی نباید بشود.
س - نظر جنابعالی بهعنوان ریاست مجلس شورای اسلامی در رابطه با طرز عمل و جوّ مجلس شورای اسلامی چگونه است؟
ج - نسبت به مجلس نظر خاصی دارم. با توجه به بنیه مجلس و نیروهایی که در مجلس وجود دارد، یک نهاد عمیق میبینم. یعنی افراد سالم و خالص و متدین اکثریت مجلس را تشکیل میدهند. اما خامی و کمتجربگی و عدم سابقه کارهای پارلمانی هم نقطهضعفی برای مجلس است که این هم چیز غیرقابلاجتنابی است. برای اینکه آنهایی را که قبلاً سابقه کار پارلمانی داشتهاند، نمیتوانستیم، انتخاب بکنیم. طبعاً میبایست افراد جدید بیایند. افراد جدید هم این نقص را طبعاً داشتند که این قابل جبران است. آنچه مایه خشنودی است اینکه ریشه و مایه انسانی مجلس خیلی خوب است. کمبودها، خامیها و بی تجربگیها شاید در سال اول نمود داشته باشد. ولی رفتهرفته کم خواهد شد. جو، جو دلسوزانهای است، واقعاً میخواهند برای جامعه و انقلاب کار بکنند و هرگونه تأخیر یا عدم پیشرفتی که محسوس میشود، مجلسیها را رنج میدهد.
س - از چه ناحیههایی مجلس تضعیف میشود که امام اینقدر تأکید دارند که مجلس را تقویت بکنید؟
ج - تمام نیروهایی که ضدانقلاب و ضد اسلام هستند، هدفگیری آنها مجلس است. چون بههرحال تصمیمات اساسی را مجلس باید بگیرد. قوه مجریه و قوه قضائیه نقش اجرایی دارند. البته آنها هم دشمن زیادی دارند و آنها هم از ارکان مهم کشورند و امام بیش از همه، به مجلس توجه دارند. چون تصمیمگیری نهایی در مسائل مهم کشور با مجلس هست. از طرفی متکّی به فرد نیست، متکّی به دویست و چند نفر آدم هست. بهطور طبیعی آسیبپذیر نیست، دشمن تنها راهی که دارد این است که کاری کند تا مجلس بیاعتبار بشود و ارزش اجتماعی خود را از دست بدهد که نتواند نقشی که در قانون اساسی به عهدهاش گذاشته شده، انجام بدهد.
س - با توجه به لوایح و طرحهایی که در مجلس به تصویب رسیده است و در شورای نگهبان مورد تأیید قرار گرفته است، باز نارساییهایی در اجرای آن به چشم میخورد. به نظر شما اشکال کار در کجاست؟
ج - همانطوری که اشاره کردم، مجلس هنوز تجربه کامل قانونگذاری را ندارد و تنها مجلس هم نیست. هیئت اجرایی هم اینطوری است. هیئت قضایی هم اینگونه هستند. بهطورکلی امکانات اجرایی که در این کشور هست، قبلاً تنظیم شده و برای بعد از انقلاب تنظیم نشده بود. حتی قوانین جاری و اکثریت قوانین و برنامهها برای پیش از انقلاب است. با مقتضیات انقلاب خودبهخود اصطکاکهایی هست و چیزهایی خنثی میشود و مشکلات پیشبینینشده داریم که اینها باعث میشود این نقصها به چشم بخورد، ولی اینها جبران میشود.
س - از زمان بازگشایی مجلس شورای اسلامی تاکنون چند لایحه و طرح به تصویب رسیده است و مهمترین و حیاتیترین آنها کدام است؟
ج - رقم دقیق که در دستم نیست. آمار نگرفتم. اما بهطورکلی آنجور که میبینید، مجلس در حدود ۱۰۰ جلسه علنی داشته است. درصد جلسه علنی قسمتهایی از کار ما مربوط به لوایح نبود. مثلاً یک دوره کارمان شکلبندی خود مجلس بوده، شعبهها، کمیسیونها، و بخشهای مختلف مجلس و تقسیمبندیها وقت ما را گرفت. یک دوره کارمان رسیدگی به اعتبارنامهها بود که آنهم یک کار طولانی بود. همه افرادی که در مجلس هستند، اعتبارنامههایشان مطرح شد. بعضیها بدون بحث و بعضیها با بحث قبول شد. عدهای هم هستند که اعتبارنامههایشان رد شد که اتفاقاً آنها کار بیشتری بردهاند. یکسری کارهای ما لایحه و طرح نبود، بررسی مسائل اجتماعی بود. هر جلسه در حدود ۴ ساعت، ۳ ساعت و نیم است. غیر از کارهای جزئی که در دستور داریم، نطقهای قبل از دستور یا برنامههای کوچکی که پیش میآید یا سؤالی که از نمایندگان میشود و یا نمایندگان از دولت سؤال میکنند و آنها جواب میدهند. لوایح یا طرحهایی در دستور میآید که معمولاً دو لایحه یا طرح در هر جلسه میتواند مطرح باشد. معمولاً اینقدر میشود. البته با توجه به اینکه هر طرح یا لایحه دو شور دارد، رویهمرفته میتوان گفت هر جلسهای ظرفیت تصویب یک طرح یا یک لایحه را در دو شور دارد. منتها بعضی لوایح و طرحها کوچک بوده وقت کمی میبرد و بعضیها خیلی بزرگتر است و بیشتر وقت میبرد.
بهطور معدل باید اینجوری حساب بکنیم. از آن روزی که مجلس میخواهد لوایح را بررسی بکند، در هر جلسهای یک طرح یا لایحه میتواند رسیدگی بشود.
الآن تعدادی طرح و لایحه تصویبشده داریم که تعدادشان را نمیدانم. تعدادی طرح داریم که الآن به کمیسیونها فرستادیم بعضی طرحها هنوز به مجلس نیامده که برای رسیدگی به کمیسیونها بفرستیم. آنچه میدانم و اخیراً دیدم حدود ۴۴ لایحه از دولت آمد که الآن در کمیسیونها مشغول رسیدگی هستیم بهطور هفتگی معمولاً میتوانیم ۴ یا ۵ لایحه یا طرح را بگذرانیم که داریم میگذرانیم. کارهای مهم دیگری داشتیم که خیلی وقت گرفته است. مثلاً مسئله گروگانها نه لایحه است و نه طرح. امام به مجلس محول کرده بودند. جلسات طولانی را هم در مجلس و هم در خارج از مجلس از ما گرفته است و کارهای طولانی داشتیم. مثلاً کار کابینه مخصوصاً به خاطر اختلافی که در سطح جامعه بود، در سطح عدهای، بین رئیس جمهور و بعضی از نهادهای دیگر بود، باعث شد که وقت زیادتری از مجلس گرفته شود. اینطور کارها فعلاً هست.
س - بهطور متوسط از ۲۷۰ نمایندهای که طبق قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی را تشکیل میدهند، روزانه چند نفر از نمایندگان در مجلس حضور دارند؟
ج - میدانید از ۲۷۰ نفر، همه انتخاب نشدهاند. الآن ۲۱۸ نماینده رسمی داریم. ۲۲۷ یا ۲۲۸ نفر بودند که چند نفری استعفا دادند و کار دیگری گرفتند و عده دیگری حذف شدند. ۲۱۸ نفر داریم و از این تعداد بهطور متوسط روزانه ۱۹۰ نفر در جلسه هستند. عدهای در مأموریتهای جنگی هستند و در مناطق جنگی بیشتر کار دارند. عدهای هم مأموریت روزانه میگیرند، عدهای هم برای سرکشی به نیازهای حوزههای انتخابیه خود که در آییننامه پیشبینیشده در ماه ۲ تا ۳ روز به محل بروند، میروند و گاهی هم افرادی مریض میشوند یا عذر پیدا میکنند. بدنظر من نسبت خوب است که از ۲۱۸ نفر ۱۹۰ نفر حضور داشته باشند. آن مقدار غیبت یا مأموریت، مخصوصاً با توجه به جنگ زیاد نیست.
س - ما مجلس شورای اسلامی ایران را با کدامیک از مجالس موجود در دنیا میتوانیم مقایسه کنیم؟
ج - من خیلی با مجالس دنیا آشنا نیستم. تا آن مقداری که من آشنا هستم، الآن با این خصوصیت مجلسی که داریم، نمونه آن را در دنیا نداریم، اولاً مجلسی که بر اساس اسلام و مقید باشد که فقط قانون اسلام را تصویب بکند و خلاف اسلام در آن تصویب نشود، در دنیا نیست. دوم مجلسی که در سال اول یا سال دوم یعنی یک سال و نیم بعد از انقلاب تشکیل شده باشد، با این سرعت اصلاً وجود ندارد. همیشه دولتهای انقلابی با تجربههای طولانی میتوانند مجلس را تشکیل بدهند. سوم کیفیت ترکیب مجلس است. مجلس اکثراً معلم یا معمم یا واعظ یا پیشنماز یا کسانی هستند، که کار فکری داشتند. یعنی اکثر نمایندگان ما از طبقه اهل فکرند. یعنی کار فکری داشتند و کارهای اجرایی کمتر در دستشان بود. مشخصات مجلس مشخصاتی است که در دنیا الآن کمتر دیده میشود. کیفیت و هدف کار نمونه خاصی است که مقایسهاش مشکل است. ازنظر آزادی و باز بودن محیط مجلس هم ممتاز هستیم که ممکن است در خیلی از مجالس اینطور نباشد، طبعاً مجالس باید اینطور باشد، منتها این جا زیاد باز است.
س - نظر شما راجع به آن عده از نمایندگانی که خائن به مملکت و انقلاب بودند و فراری هستند، چیست؟
ج - مثلاً چه کسی؟
س - عدهای بودند که اعتبارنامههایشان رد شده و ایشان هم فرار کردند، مثلاً مدنی.
ج - غیر از مدنی کسی را نداریم. یکی قشقایی بود که فراری نیست، در محل خودشان است. دیگری آقای مدنی که الآن متواری است. البته من نظر خوبی نسبت به آنها ندارم. نمیتوانیم هر اتهامی که مطرح شده باشد، بگویم درست باشد. ولی رویهمرفته نمیتوانستیم به آنها رأی مثبت بدهیم.
س - ممکن است مختصری از نقش کمیسیونهای مختلف در مجلس شورای اسلامی بیان کنید؟
ج - بله، یک وظیفه کمیسیونها، این است که لوایحی که از طرف دولت میآید و به آنها ارجاع میکنیم، رسیدگی کنند. با دولت هم مشورت میکنند و نظرات اصلاحی میدهند. اگر خلاف ببینند، برمیگردانند و اگر خوب باشد؛ تأیید میکنند. بههرحال نقش مکمل لوایح را دارند. دوم اینکه خودشان به مناسبت نیازهای کشور طرح میدهند و خودشان به مجلس میآورند و از طرحشان دفاع میکنند. بعضی موارد اینطوری شد. یک سری کارهای دیگری هم کمیسیون خاص دارند. مثل کمیسیون آییننامه و کمیسیون اصل نود که لوایح ندارند. کارهای خاصی است که به آییننامه مجلس و گرفتاریهای مردم مربوط است. بهخصوص سؤالاتی که از دولت میشود، باید رسیدگی بکنند. رویهمرفته کمیسیونها نقش تولید و کنترل و نظارت و اصلاح دارند. در حقیقت کارهای اصلی مجلس باید در کمیسیونها انجام شود. مجلس در جلسات علنی قسمتهای دوم کار را انجام میدهد. کارهای اساسی در کمیسیونها است.
س - فلسفه تشکیل جلسات غیرعلنی مجلس شورا چیست؟
ج - یک سری مطالب است که به دلایل امنیتی نمیتواند علنی باشد. چون میدانید در جلسات علنی حتماً باید در مجلس برای تماشاچی باز باشد و از رادیو پخش شود. روزنامهنگارها و خبرنگارها میتوانند بیایند. بعضی مسائل در مجلس مطرح میشود که نباید پخش بشود. دشمن از آن استفاده میکند. اینها را در جلسه غیرعلنی مطرح و بحث و رسیدگی میکنیم. موقعی که ضرورت امنیتی از میان رفت، در اختیار مردم میگذاریم.
س - تابهحال چند جلسه غیرعلنی داشتید؟
ج - ما جلسه غیرعلنی زیاد داشتیم. ولی چیزی را تصویب نکردهایم. علت این است که قانون اساسی میگوید که باید با حضور سهچهارم نمایندگان و شورای نگهبان تصویب بشود. البته شبههای است. اگر منظور سهچهارم ، ۲۷۰ نفر باشد ما هنوز سهچهارم نداریم. البته امکان دارد که منظور سهچهارم افراد موجود باشد. ولی احتمالش هست. ما فعلاً چیزی تصویب نکردیم. فقط مسائل جنگ و احیاناً مسائل مربوط به کابینه را روزهایی که مسائل اعضای دولت مطرح بود در آنجا رسیدگی کردیم آمادگی برای جلسه علنی بود. مثلاً اگر میخواستیم درباره سوابق افرادی که مطرح میشدند، بحث بکنیم، چون احتمال طرح مسائلی که بعضاً دروغ و تهمت هست، وجود داشت. اگر از تریبون گفته میشد و قبول نمیشد آبروی یک شخص از بین میرفت. این بود که میبایست در جلسات غیرعلنی مطرح شود.
س - تاکنون کدام یک از لوایح و طرحهایی که در مجلس تصویبشده است، از طریق شورای نگهبان مورد تأیید قرار نگرفته و برگردانده شده است؟
ج - به نظرم دو مورد است که تابهحال اینجوری شده است. یک مورد طرح قانونی رادیوتلویزیون بود که در مورد یک ماده و یکی دو تبصره ایراد داشتند و اصلاح شد. یکی هم شاید مربوط به بنیاد شهید بود. فکر میکنم این دو مورد اختلافات جزئی بود.
س- تاکنون چند بار رئیس جمهور یا مشاورین برای جلسات مجلس شورای اسلامی دعوت شدهاند؟
ج - هنوز بهطور رسمی رئیس جمهور دعوت نشدهاند، به مجلس بیایند. چون قانون میگوید که احضار رئیس جمهور باید به تصویب مجلس رسیده باشد. هنوز بهطورجدی چنین خواستی پیش نیامده و در مجلس مطرح نشده که از ایشان دعوت کنیم.
پیشنهادهایی از طرف نمایندگان شده که در مذاکرات خارج از جلسات رسمی حل شده است.
س - لوایح و طرحهای تصویبشده در مجلس شورای اسلامی بیشتر در کدام یک از زمینههای عمرانی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و غیره بوده است؟
ج - همه جور داشتیم، عرض کردم یک سری کارهای اجتماعی مثل گروگانها و شکلبندی مجلس بود. یک سری کارهای اداری مثل طرح رادیو یا قانون انتخابات و نظارت شورای نگهبان در انتخابات بود. کارهای عمرانی مربوط به راهسازی بود. بعضیها مربوط به سیاست خارجی بود. قضیه گروگانها و موافقتنامه ترانزیت کالا بین شوروی و ایران بود. و تقریباً در همه زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی طرح و لوایح داشتیم.
س - نظر شما راجع به نهادهای انقلابی بهخصوص جهاد سازندگی چیست؟ چرا راندمان اوایل انقلاب را ندارد؟
ج - نظرم راجع به نهادهای انقلابی خیلی خوب است. یعنی اینها نیازهای طبیعی بعد از انقلاب بودند. نیروهای انقلابی که در ارگانهای اجرایی نیستند، به این شکل جمع شدند وظایف اساسی خود را انجام دادهاند. کمیتهها، سپاه پاسداران، دادگاه انقلاب، جهاد، بسیج مستضعفین و حتی دانشجویان خط امام، وظایف خاصی در مملکت نداشتند و نمیتوانستند مسؤولین گذشته آن را انجام بدهند. اینها کارشان را انجام دادند. اینکه چرا جهاد جوشش قبلی را ندارد، اینطور نیست. اتفاقاً جهاد اخیراً خیلی فعالتر شده بود. جنگ که پیش آمد بخشی از نیروها به جنگ منتقل شدند. در کارهای جنگی پشت جبهه و داخل جبهه مثلاً سنگر سازی، تعمیر وسایل فنی جنگ، رساندن تدارکات، لجستیک و امثال اینها، دارند فعالیت میکنند، بخشی هم در میدان داخلی هستند. خیلی از آنها در میدان جنگ هستند. البته کارهای داخل تعطیل هم نشده است. ولی بخشی از نیروها به جنگ رفتند. فکر میکنم هنوز هم ضرورت دوام کار آنها وجود دارد.
س - دو سال از پیروزی انقلاب میگذرد، نظر شما درباره آنچه گذشت چیست؟ نظر شما درباره آنچه در آینده پیشبینی میکنید و مردم نسبت به آنها مواجه خواهند بود، چیست؟
ج - نسبت به گذشته من همانطور که گفتم، راضی هستم، با سرعت در این دو سال کارهایی شد که در هیچ انقلابی نشد. کشور راه افتاده است. اکثر کارها مسئول خود را پیدا کردند.
زندگی مردم هم با کمی کم و کاستی خوب است. مجلس، رئیس جمهور، دادگستری، دادگاه انقلاب، ارتش، پلیس، پاسدار داریم، کشور را راه میبریم، اقتصاد داریم، درآمد خارجی داریم، در مجموع جا افتادیم. داریم روزبهروز به تثبیت نزدیک میشویم و کارها دارد راه میافتد. کارخانهها راه افتاد که باید بهتر از این بشود. در بعضی جا تولید بیشتر شد. در بعضی جا کم است که باید درست بشود. قوانین زیربنایی درست شد. در بعضی موارد طرحهایی آماده شد. در آینده هم باید بیشتر کار بکنیم تا انشاءاللّه به روزهای بهتری برسیم.
س - به عقیده شما مجلس شورای اسلامی بهعنوان ارگان تصمیم گیرنده مملکت چه نقشی در مقابله با ظهور مجدد فاشیسم ایفا مینماید؟
ج - نقش عظیمی دارد. در مجلس به هیچ نحو اجازه داده نمیشود که کسی از حدود قانون تجاوز بکند. یعنی این مجلس پاسدار قانون اساسی است. قانون اساسی هم اجازه ظهور فاشیسم و دیکتاتوری نمیدهد. مجلس مقتدر است و امیدواریم، بتوانیم این ارتباط را حفظ کنیم که این رابطه، سدی در مقابل ظهور هر نوع خلاف قانون در کشور است.
س - با توجه به سفر شما به کشورهای لیبی، الجزایر، سوریه و لبنان، این سفر از چه اهمیتی برخوردار بود؟ در مجموع در عرصه سیاست بینالمللی این دیدار از چه اهمیتی برخوردار بود؟
ج - البته این سفر کوتاه بود. بههرحال باید روابط خود را با کشورهای خوب دنیا تحکیم کنیم. کشورهایی که برای مسافرت انتخاب کردم به نظر من کشورهایی هستند که میتوانیم با ایشان همکاری کنیم. اولاً به خاطر جنگ این مسافرت دریچههای سیاسی و نظامی برای تقویت بُعد جنگی ما را باز کرد که این مهم بود. توطئه صدام را خنثی کردیم که میخواست جنگ فارس و عرب و شیعه و سنی درست کند. معلوم شد که کشورهای خوب عرب و سنی با ما هستند. نشان دادیم با کشورهایی که بخواهند مستقل زندگی کنند، همکاری خواهیم کرد. و بههرحال شروع یک دیپلماسی فعال خارجی است که من امیدوارم ادامه پیدا بکند.
س - به مناسبت آغاز سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیام شما به مردم مسلمان ایران چیست؟
ج - البته باید پیام مفصلی بدهم. چون وقت الآن تمام شد، مجملا بگویم که ملت عزیزمان که تابهحال با تحمل مشکلات و با نشاط، پشتوانه انقلاب بودند کمی این دوره فعالیت و نشاط را ادامه بدهند تا همهچیز پابرجا شود و دشمن در داخل و خارج در اهداف شومی که دارد، مأیوس شود. مردم بدانند که یک کشور آزاد و غیر وابسته، برای کسب آزادی باید مقداری بها بدهد. ما در همهچیز وابسته بودیم و میخواهیم در همهچیز مستقل بشویم و امیدوار باشند که روزهای آینده خیلی بهتر از گذشته خواهد بود. انشاءاللّه