بسم الله الرحمن الرحیم
ما مراجعاتی برای مصاحبه داشتیم. دیدیم فرصت اینکه جداگانه مصاحبه بکنیم، نخواهیم داشت. ترجیح دادیم، جمع آقایان باشند و فکر میکنم مقدمهای هم لازم ندارد. هر جور آقایان میخواهند سوالاتشان را شروع کنند.
- آقای خسروی از خبرگزاری جمهوری اسلامی: بسم الله الرحمن الرحیم. آقای رییس جمهور، من سه تا سئوال دارم از حضورتان؛ یکی در مورد انتخابات است که انشاءالله در صورت انتخاب مجدد شما به عنوان رییسجمهور، آیا تغییری در کابینه فعلی ایجاد خواهد شد؟ و چه مکانیزمی برای انتخاب وزرا دارید ان شاءالله؟ و در دوره بعد، رابطه کشورمان با غرب چگونه خواهد بود؟ این سؤال اول من.
- در مورد کابینه، فعلاً من صحبتی نمیکنم. صبر میکنم، هر وقت انتخاب شدم و زمان معرفی کابینه رسید، آن وقت مطلع میشوید که چه میکنیم. در مورد روابط با غرب، اصولاً در سیاست ما همکاریاست با همه کشورهای دنیا، غیر از یکی دو کشور که بنا نداریم رابطه داشته باشیم.
- بیشتر تبلیغات روی این است که در دوره بعدی، رابطه با آمریکا چه جوری میشود؛ در این مورد شما نظر خاصی دارید؟
- فعلاً که ما اینجوری میبینیم که آمریکا، همان خصومتهای قبلیاش را با جمهوری اسلامی دارد و اختلافات جدی با آن داریم.
- در مورد برنامههای دولت، الان بنظر می رسدکه یک سری مشکلاتی در راه تأمین نسبی رفاه مردم وجود دارد. در جهت تهیه ارزاق عمومی و مسکن مشکلاتی هست و به نظر میرسد، کنترل مطلوبی بر روی نرخها وجود ندارد و مردم از این جهت با مشکلاتی مواجه هستند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
- ما هم در گذشته سعی کردیم، تلاش زیادی که نیازهای رفاهی مردم را در حد معقول تأمین بکنیم، ولی در کنار این، یک سیاست مهم دیگری داشتیم که بخشی از آن چیزهایی که صرف نیازهای مصرفی روزانه میشده، به مسائل زیربنایی بفرستیم که کار بنیانی برای آینده کشور بکنیم. مقدار زیادی در هر دو جهت هم هنوز کمبودهایی هست که من امیدوارم برنامه دوم بتواند این کمبودها را دیگر از بین ببرد. در مورد کنترل، سیاست اصلی ما سیاست تعادل عرضه و تقاضاست که اصولاً نتوانند اجحاف بکنند. مواردی هست که هنوز به عرضه و تقاضا نرسیده یا بعضی وقتها حادثهای پیش میآید، یا اتفاقی می افتد، عرضه و تقاضا تعادلش را از دست میدهد که باید در آن گونه موارد، قاعدتاً دخالت بشود. ما الان یک لایحهای برای مجلس تهیه کردیم، برنامه منظمی برای آینده داریم که در اینگونه موارد دخالت بکنیم.
- آقای رییسجمهور، کنفرانس جهانی حقوق بشر در خردادماه جاری در وین برگزار میشود. با توجه به اینکه ایران همیشه در تیررس تبلیغات سوء رسانههای بیگانه بوده، مبنی بر اینکه حقوق بشر را نقض میکند، در صورتیکه ایران شرکت میکند برنامههایش چیست؟
- ما آنجا باید توضیح بدهیم که بیشتر از دیگران برای حقوق بشر به معنای واقعی آن دلمان میسوزد و آن ریاکاریهایی که دیگران میکنند، ما اهل آن ریاکاریها نیستیم و معمولاً نقش ما در اینگونه جلسات، یک چنین چیزی است.
- محبت بفرمایید عملکرد چهار ساله دولت را بفرمایید. چه ارزیابی دارید از عملکرد؟ این را تشریح بفرمایید.
- این یک سئوال، جوابش طولانی خواهد بود. منهم مایل بودم که یک مطلبی در این جهت بگویم. فکر میکردم که در سؤالات متفرقه خواهم گفت. پس یک چند جملهای عرض بکنم، بعد میدان را میدهم به شما که روی هر کدام از اینهایی که می گوییم باز است، میتوانید سؤال بکنید. واقعاً هم مایلم که این مسائل در رسانهها نقل بشود.
من فکر میکردم برای مصاحبه رسانهها چه باید بگویم. فکر کردم بهتر این است که تابلویی از گذشته و امروز و امید آینده ترسیم کنم. ببینید ما چهار سال پیش که خواستیم شروع بکنیم، وضع چگونه بود و الان چگونه هست و آینده چگونه خواهد بود؟ یادتان است؛ اینهایی که من میگویم به آرشیوهایتان مراجعه کنید، امیدوارم که در حد واقع باشد نه اغراق. وقتیکه ما میخواستیم شروع بکنیم، متأسفانه تازگی اماممان را از دست داده بودیم. یک خلاء بسیار جدی در مدیریت انقلاب بود. جنگ مدتی بود تمام شده بود. چقدر گذشته بود از تمام شدن جنگ؛ یکسال و چند ماه بود، ظاهراً تمام شده بود، ولی توقعاتی که از آتشبس داشتیم، درست نشده بود.
اسرایمان در عراق مانده بودند. دشمن در خاک ما بود. همچنان مجامع بین المللی از دشمن ما حمایت میکردند و ما را متجاوز اعلام میکردند. نیروهای ما در حال آمادهباش در مرزها بودند. مخارج جنگ را داشتیم، ولی جنگ نداشتیم. این طرف حجمان تعطیل بود. مردممان سالها بود، از مکه رفتن محروم شده بودند. این در یک بخش کار. از لحاظ مسائل زندگی، واقعاً مشکلات بود. اینهایی که من میگویم، نمیخواهم به گردن کسی بیاندازم. خود بنده هم آن زمان مسئول بودم و همهمان در مسائل شریک بودیم. جنگ بود دیگر، شرایط اینجوری بود. یک مقدار هم مال سیاستها بود. وضع بودجه را شما یادتان است. ما 51 درصد کسری بودجه داشتیم؛ در حالیکه حجم بودجه، نسبت به امروز، بسیار کوچک بود.
سرمایهگذاری تقریباً چیزی نبود. هر سال به نسبت به سال قبل، کمتر میشد؛ یعنی همیشه رشد سرمایهگذاری منفی بود. طبعاً بیکاری بالا بود؛ به خاطر اینکه سرمایهگذاری نمیشد. بانکها پولی در موجودیهایشان نداشتند. معمولاً در مواقع نیاز، نقدینگیها بیشتر به صورت اسکناس و به شکل دیگری دست مردم بود و تولید وضع درستی نداشت. کارخانهها عمدتاً تعطیل بود.
بسیاری از کارخانههای بزرگ هم در جنگ خراب شده بود و اصلاح نشده و خراب مانده بود. نفت که منشأ اصلی ثروت ما و درآمد ما بود، 5/2 میلیون بشکه در روز قدرت تولید داشتیم که مقدار زیادیش هم حراست شده نبود، یعنی از لحاظ علمی نباید استخراج میکردیم، چون چاهها آسیب میدیدند و مقداری هرز میرفت. این از لحاظ وضع مالیمان و تولیدمان بود. وارداتمان، یک قلم گندم، ما در سال 1368، 5 میلیون تن گندم وارد کردیم؛ یعنی اینقدر نیاز واردات داشتیم. جو و ذرت و برنج و شکر و اینها، همه را هم به همین نسبت با امروز تفاوت داشت. کارخانهها عملاً کار کمی میکردند؛ به همان اندازه که دولت به آنها ارز میداد، تولید میکردند. کالایشان را یا به دولت میدادند و یا در بازار سیاه میفروختند تا فقط کارگرهایشان را اداره بکنند و اینهم چیز روشنی بود. نیازهای وارداتی دیگر مردم، ارزی نداشت، اجازه هم نداشت که وارد بکند و شما اگر روزنامههای آن روزتان را مراجعه بکنید، وضع آن روز را ببینید، در اکثر مغازهها، جنسهای مورد نیاز مردم، بازار سیاه داشت؛ به مشتریهای خاص می فروختند.
در کارهای اساسیمان، در اکثر شهرها برق خاموشی بسیار زیادی داشت. آب قطعی بسیار زیادی داشت. شهرهای ما نوعاً در این مدت عمران داشتند. وسایل عمرانشان را هم در جنگ برده بودیم. تهران را حالا شماها که در تهرانید، میدانید چه وضعی داشت. تلفن، بازار سیاه جدی داشت. در همین تهران، خط تلفن، 500 و 600 هزار تومان بایست فروش برود و معطلیهای زیادی در بازار سیاه بود.
حمل و نقل، بسیار وضع بدی خطرناکی داشت. ما مدتها کامیون و اتوبوس و مینیبوس تزریق نکرده بودیم، یا خیلی کم داده بودیم. قطار هم واگن و لوکوموتیو و اینها نداده بودیم. وضع فرودگاهها هم خوب نبود، چون تجهیزاتش را نداشتیم؛ یعنی حمل و نقل به کلی مشکل داشت و نیازهایی مثل فولاد و مس و آلمینیوم و اینها را یادتان هست چه وضعی داشت. ما یک میلیون تن مس تولید میکردیم، یک میلیون تن فولاد تولید میکردیم، چهار پنج میلیون تن مصرفمان بود. اینها را بایست وارد میکردیم، یا به این شکل استفاده نمیکردیم. آلومینیوم وضع به صورتی بود که بعضیها میرفتند، این تابلوهای قبرستانها را یا علایم راهنمایی را میکندند. کیلویی 400 تا 500 تومان بود. تولیدی تقریباً نبود، چیز کمی بود. حالا ریز چیزهای دیگر را بخواهم عرض کنم، طولانی میشود.
در حمل و نقل، وضع به گونهای بود، ما اگر یک تصمیمی میگرفتیم، که نارضایتی درست بکند، به کلی فلج میشدیم. اصلاً هیچ رقابتی در کار نبود. کارخانههای ما مقدار زیادی بدهکار بودند، به مشتریهایی که پولشان را گرفته بودیم. دهها هزار کامیون و اتوبوس و ماشین سواری و وانت فروخته بودیم، نوبتشان بود، تولید نکرده بودیم. حدود 600 تا 700 هزار نفر پول حج به ما داده بودند، اینها را نبرده بودیم حج، هیچی همینجوری مانده بودند و طلبکار دولت بودند.
در دانشگاهها ما سخت تحت فشار مسائل خوابگاه و کتابخانه و غذا و آزمایشگاه و اینها بودیم. اعزام به خارج مشکل بود. بورسیهها برای تأمین ارزشان بسیار مشکل داشتند. بدتر از همه اینها، حقوق کارمندانمان را ما سالها بود، ثابت نگه داشته بودیم، نداده بودیم. وضع معلمها، اساتید دانشگاهها، کارمندانمان، سالهاترفیع شان را نگرفته بودند.
تورم هم که 30 درصد، 28 درصد، تقریباً اکثر سالهای قبل از این بود که حالا اینهایی که همینطور من به ذهنم میآید، عرض کردم. حالا یکی یکی اینها را شما خودتان، به عنوان یک روزنامهنگار، جایش را نگاه بکنید. از بازسازی شروع میکنم. این همه شهر و روستا و اینها خراب بود. این همه خانوار آواره بودند. آوارگان جنگ؛ ما در این مدت شبی 200 میلیارد تومان و 600 میلیون دلار، این چهار سال برای بازگشت دادیم و الان حدود 30 هزار خانوار دیگر ماندند که برنگشتند. کار بسیار عظیمی بود. در کنار این، وقوع زلزله بسیار مخرب شمال هم بود که آن هم یک هزینه عظیمی به گردن ما گذاشت و الان کلاً بازسازی شده است.
تولید نفت را الان به 4 میلیون و 100 هزار بشکه در روز رساندیم. سالم تولید میکنیم. گاز را که آن موقع، طرح عظیم گاز، خیلی لنگان لنگان پیش میرفت، با این سرعت داریم پیش میبریم که الان بیش از 150 شهر را گازرسانی کردیم و ارقام افتخارآمیزی را ما در گاز داریم. در تولید برق به تعادل رسیدیم. اگر گاهی یک خاموشی پیدا میشود، به خاطر حادثه است که سیمی قطع میشود یا یک کارخانهای از مدار درمیرود و به زودی ذخیره مطمئن هم خواهیم داشت.
در صنعت آب خیلی کار کردیم. در شهرها، منجمله خود تهران شما میبینید، دیگر قطعی آب کمی حتی در تابستان خواهیم داشت. در تولید اتومبیل و خودرو، به طور کلی و سایر نیازها، اکثراً در حد نیاز کشور، داریم تولید میکنیم. کم چیز نیست که الان در داخل تولید بشود و کمبود هم داشته باشد، مگر اینکه ظرفیت نصب شدهمان کم باشد که سرمایهگذاری بسیار زیادی این دو سه سال کردیم که هیچوقت در تاریخ ایران، این مقدار سرمایه گذاری نشده است.
ما در برنامه اول نوشته بودیم، 27 میلیارد دلار برای سرمایهگذاری قرض کنیم که البته این را نکردیم. به 27 میلیارد نرسید. سه سال اول آوردیم و دو سال دوم الان دو سال است آوردیم و دو سال داریم، میپردازیم. ما وقتیکه شروع کردیم، 12 میلیارد دلار بدهی به خارج داشتیم، امروز با اینهمه سرمایه گذاری که شد، کمتر از 20 میلیارد است. آن وقت با 8 میلیارد دلار شاید درآمد و امروز باز با 20 میلیارد دلار تنظیم کردیم. الان دیگر اینجا هم ما مشکلی نداریم. شروع کردیم یک سال و نیم است که بدهیهایمان را میپردازیم.
در تولید مس و اتوبوس و سواری و وانت و اینها دیگر شما میبینید، اصلاً دیگر نه صفی است نه چیزی؛ همه بدهیها را هم دادیم و الان روپای خودش است و از ما هیچ سوبسیدی نمیگیرد، خودش تولید میکند، خودش سودش را هم میبرد. اکثر صنایع الان این جوری هستند.
مهار آب، جزو اولویتهای ما بوده است. شما اگر برنامه مطالعه و اجرای سدها را بگیرید، میبینید که چه گام بزرگی برای آینده کشور برداشته شده و چه خواهد شد. تلفن در اکثر کشور، دیگر بازار سیاه ندارد. ما هم سوبسید نمیدهیم؛ یعنی خودشان با پولی که میگیرند، به این سرعت دارند تلفن به مردم میدهند. به نقاط محروم در دوران جنگ نرسیده بودیم. در این دوره، ما سالانه بیش از 40، 50 میلیارد تومان به نقاط محروم دادیم و هزاران پروژه اجرا کردیم. شما در هر نقطه محرومی بروید، میبینید یا مدرسه ساختیم، یا آب بردیم، یا برق بردیم، یا راه ساختیم، یا یک کار چشمگیری برای مردم در نقاط محروم کردیم. بیسوادی را به صورت جهشی پیش رفتیم، برای قلع و قمع بیسوادی. بیکاری 9/14 بود الان نرخ بیکاریمان 11 درصد است.
این تابلو را شما خودتان در یک ستونی، من خواهش میکنم در روزنامههایتان تنظیم کنید. این دو طرف را پهلوی هم بگذارید. بگویید ما اینجا بودیم، الان اینجا هستیم و خیلی چیزهای دیگر هم هست که ریز آن را وزارت ارشاد یک کتابی چاپ کرده، ان شاءالله آن را میبینید. البته باز هم کلی است. 300، 400 صفحه است. میبینید که یک دوره افتخارآمیزی است. بنده نمیخواهم اینها را به حساب خودم بگذارم. من یک نفرهستم. در این مجموعه، انسانهای زیادی کار کردند. مجلس کمک کرده، دولت کمک کرده، رهبری هدایت کردند، مردم حمایت کردند، مدیران بودند تا ما به این نقطه خوب رسیدیم. شما الان یک مشکل جدی در زندگیهایتان ندارید. 800 هزار دانشجو مشغول تحصیلاند و آن موقع کمتر از 400 هزار بودند. بیش از 5 میلیون متر در دست ساختمان داریم؛ فضای آموزشی، آزمایشگاه و کتابخانه، بیمارستان برای آموزشی غیر از بیمارستانهای درمانی. وضع کارهای فرهنگی، تعدادنشریات، کتابخانهها، تعداد ورزشگاهها اینها را هم مکرر گفتیم، دیگر حالا دیگر زیاد وقت شما را نمیگیریم. شما روی همه اینها میدان دارید، سؤال کنید، من برایتان توضیح بدهم.
-آقای خلیلی از روزنامه ابرار: با توضیحاتی که حضرتعالی دادید، سؤالات من و همکارانم به اندازه زیادی پاسخ داده شد. اگر اجازه بدهید یک مقدار وارد جزییات بشویم.
- هر چه میخواهید وارد بشوید.
- حضرتعالی در بازدیدی که از نمایشگاه کتاب تهران داشتید، فرمودید پرداخت سوبسید به بخش انتشارات و مطبوعات مصلحت نیست، چرا؟ در حال حاضر برنامههای بیش از صد کانال ماهواره در ایران دریافت میشود. تکنولوژی ما، قدرت برابری با این پدیده را ندارد. مطبوعات، انتشارات و هنرهای نمایشی، با بضاعتی که دارند، چگونه باید با این پدیده برخورد کنند؟
- یک جمله از حرف من را حذف کردید؛ وضع به کلی عوض شد. من گفتم سوبسید حساب نشده به مطبوعات دادن، این مصلحت نیست و همینطور فکر میکنم. اگر بنا باشد بیحساب سوبسید داده بشود؛ کاغذ به ارز 7 تومان و بقیه چیزها همینجور داده بشود، هر بُنجلی هم به نام مطبوعات، یک کسی ورقهای میگیرد، به هرحال این مقدار کاغذش را میخرند. باید ما یک کاری بکنیم که ارزش قلم، ارزش فکر، ارزش اندیشه، به گونهای در مطبوعات جا باز کند که مردم چیزهای شایسته را انتخاب بکنند. با این وضع خیلی آسان است؛ هر کس میتواند امتیاز بگیرد. هر کسی آمد باید بدهیم. هر کس بیاید، یک امتیازی بگیرد، کاغذ 7 تومانی هم بگیرد، بقیه چیزها هم فرض براین است که باید آنطور باشد. لذا قطعاً باید به گونهای باشد که نیروهای انسانی، تلاشهایشان مشخص بشود، ولی حسابشده ما باید بدهیم. یک جاهایی هست، مثلاً روزنامههای ما به این زودی نمیتوانند روی پای خودشان باشند. باید محاسبه کنیم با آگهیها و بعضی چیزهایی که میگیرند، با حساب کمکشان کنیم که بتوانند کار کنند. بعضی مطبوعات باارزش هستند، باید همینطور باشد. بعضیها هم باید اگر صرف میکند کار کنند، صرف هم نمیکند، بروند یک کار دیگری بکنند. سوبسید به این زودیها از مطبوعات قطع نمیشود. بنابراین ما بضاعت برای انجام این وظایف، قطعاً در اختیارشان خواهیم گذاشت.
- نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تعدیل اقتصادی تا کنون چه بوده؟ دولت برای حمایت از تولیدات داخلی در شرایط فعلی، کارخانههای دولتی دچار کمبود مواد اولیه و نقدینگی هستند، چه برنامههایی دارید؟
- حالا نقاط ضعف و قوت را بخواهیم بشماریم، خیلی زیاد است. بالاخره هیچ کاری به این وسعت، بدون نقطه ضعف نیست. نقاط قوت هم خیلی فراوان است. اگر آقایان موردی سؤال بکنند که حالا سؤال دارند، ما آنهایی که به نظرشان نقاط ضعف است، توضیح بدهیم. آنهایی هم که نقاط قوت است که حالا کسی سؤال نمیکند. در مورد کارخانهها، الان شما میدانید، ما یکی دو سال است، به تدریج کارخانهها را روی پای خودشان بردیم. غیر از آن کالاهایی که ما سوبسید میدهیم و کوپنی یا در کانال خاص توزیع میکنیم، ارزشان دیگر از پارسال ارز آزاد است؛ باید خودشان به گونهای عمل بکنند که اقتصادی باشد. نمیشود که ما به آنها ارز دولتی یا ارز ارزان بدهیم. قیمتشان را هر جور خواستند بفروشند. در یک مقطعی ما ارز ارزانتر دادیم، برای اینکه راه بیفتند و عقبماندگیهایشان را جبران بکنند. الان هم فکر میکنیم، اکثریت کارخانهها با همین سیاست صرفشان میکند و با حمایت تعرفهای که در واردات ما خواهیم کرد، من فکر میکنم همهشان، همه که نمیشود گفت، اکثریت صرفشان میکند و باید به گونهای هم انبارهایی در داخل کشور تعبیه بکنیم که اینها نقدینگی زیاد نخواهند، بتوانند از داخل کشور، موادشان را حتی هفتگی و ماهانه و اینها هم بتوانند بخرند که حالا در این سیاست هستیم.
- آقای پوراسکندر از روزنامه جمهوری اسلامی: اشاره فرمودید که مردم مشکلی در مورد زندگیشان ندارند، اما در نظرخواهی که اخیرً روزنامه ما در خصوص مسائل برنامههای اولویتدار رییسجمهور آینده کشور داشته، به این نتیجه رسید که مردم در خصوص مسائل اقتصادی، بخصوص کنترل تورم، احساس نگرانی میکنند. در ضمن در خصوص مسائل فرهنگی؛ خواستم بدانم که آیا جنابعالی در صورت انتخاب مجددتان، برای کنترل این ماجرا برنامههایی را دارید یا نه اگر بشود، مشخصاً به این مسائل اشاره بفرمایید؟
- باز یکی از جملات در تعبیر من عوض شد؛ هیچوقت نگفتم مردم مشکلی ندارند حتماً مشکل دارند، بیمشکل که نیستند. ما گفتیم در این مدت، ما مقداری از مشکلات را حل کردیم و مقداری از مشکلات هم مانده است.
- فرمودید مشکلات جدی در زندگیشان ندارند؛ در صورتی که مسائل اقتصادی، به هرحال جزو ضروریات هست.
- یعنی مشکل دارند. حالا تعبیر جدی را به هرحال مردم مشکل دارند؛ بدون مشکل که نیستند. ما هم همه تلاشمان این است که مشکلات را کم کنیم و میدانیم که همه مشکلات را هیچکس را نمیتواند حل بکند. شما بروید در کشورهای موفق اقتصادی، مثل ژاپن یا آلمان، ببینید مشکل مردم حل شده، یا واقعاً مردم مشکل ندارند یا دارند؟ چه طبقاتی دارند؟ ما سعی میکنیم. تلاشمان این است که با زیاد کردن کار و با بالا بردن حقوق و امثال اینها، مشکل را کم کنیم. مثلاً یکی از خطمشیهای ما این بوده که حقوق مزدبگیرها را بیشتر از تورم بالا ببریم و به این عهدمان هم وفادار بودیم. حالا اگر در بین شما حقوق بگیری هست، میتواند همین جا مقایسه بکند. این سه سالی که ما بودیم؛ سه سال و نیم، چه مقدار تورم بوده و حقوقها چه مقدار اضافه شده است؟ این را وفادار بودیم. یکی دیگر از کارهایمان این است که سعی میکنیم تعادل عرضه و تقاضا را در کشور حاکم بکنیم که مردم قدرت انتخاب داشته باشند. چیزی که در هفت، هشت سال گذشته هیچ وقت نداشتند. بروند بازار جنس ارزانتر را پیدا بکنند و هر کس بهتر میدهد، بخرند. دنبال این هستیم و این سیاست هم ادامه خواهد داشت. یعنی به تدریج حقوقها متناسب با تورم، یک مقدار جلوتر بالا میرود. جلوترش هم برای جبران عقبماندگیهای سال گذشته است که آن چند سال که عقب بودند، جلو بروند.
در مورد مسائل فرهنگی که بخش زیادی از امکانات ما صرف امور فرهنگی میشود. الان در دانشگاهها، در مدارس، در کارخانهها، در ارتش، در نیروهای مسلح به طور کلی، حوزههای علمیه در سراسر کشور، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات، سیاسی عقیدتیها، نمایندگیهای رهبری در همه کشور، وزارت ارشاد، صدا و سیما، همه اینها از دولت بودجه برای کار فرهنگی میگیرند و شما ببینید چه بودجه هنگفتی ما میدهیم، به اضافه کمکهایی که به مطبوعات و به خود شماها میشود، از امکانات دولت است. به اضافه این، امسال آمدند چیزی نزدیک یکدرصد کل بودجه را هم برای مبارزه با تهاجم فرهنگی گذاشتند که ما تقسیم کردیم بین دستگاههای متولی که ورزش و جاهای دیگر هم باز مشمول همین خواهند بود. شورای عالی جوانان را برای نظم دادن به کارهای مبارزه با تهاجم فرهنگی در بین جوانان درست کردیم.
برنامههای فرهنگی در جمهوری اسلامی، انصافاً اگر مجموعهاش را یکی از شماها پیشقدم بشوید، جمع کنید در اختیار مردم بگذارید، میبینید چه رقم بالایی را به خودش اختصاص میدهد.
- حاج آقا در خصوص مسأله امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان حفظ ارزشها، به هرحال امروزه شاهد این هستیم که این حکم الهی تعطیل شده است. آن جوری که یک جهشی در این قضیه برای اجرای این حکم به وجود آمده بود، مجدداً به حیطه فراموشی سپرده شده است. اینها نشان میدهد که به هرحال لازم و ضروری هست، در حفظ کارهای دیگرمان هم به این مسائل عنایت داشته باشیم، چرا که این انقلاب، انقلاب فرهنگی است. اگر عقیدهای راجع به این قضیه دارید، بفرمایید.
- بله حرف اساسی من اینجا دارم. از انحرافات فکری، یکی این است که همه فکر میکنند که امر به معروف و نهی از منکری که رهبری مطرح کردند، یک بخش حکومتی قضیه را مطرح کردند. این یک وظیفه فردی است، غیر از اجتماعی هم هست. هر فردی به عنوان یک مسلمان، همان طور که نماز میخواند، همانطور که روزه میگیرد، موظف است که نهی از منکر و امر به معروف هم در اطراف خودش بکند. شیوههایش هم مشخص است. با نصیحت، با دوستی، با برخورد منطقی، آن که رهبری میگفتند، آن که اسلام میگفت این است. شما مطبوعات، امثال شماها باید از جامعه طلبکار باشید. من میبینم آقایان روحانیون هم میآیند، اینجا به من میگویند امر به معروف و نهی از منکر ضعیف شده است. ما دهها هزار روحانی در سراسر کشور داریم. اصلاً شغلشان امر به معروف و نهی از منکر است. سمتشان این است. شما مطبوعات هم همینطور. این قضیه بیشتر وظیفه آنکه رهبری میخواستند و ما هم میخواهیم، این است که افراد همه خودشان را موظف بدانند، همسایهشان را، فرزندشان را، دوستشان را، همکارشان را مواظب باشند، منحرف نشود. نصیحتش کنند. این حالت، من اسمش را گذاشتم «نظارت همگانی». بعد از صحبت رهبری، من یک خطبه خواندم و گفتم این همان اصل نظارت همگانی است که در کشور باید باشد. اگر این جوری عمل بشود، هر منحرفی کنار خودش چندتا معلم دارد: پدرش، مادرش، برادرش، دوستش، همکلاسش، همچراغش، ما همینطور که داریم در خیابان میرویم، دیدیم یکی روی زمین زباله انداخت؛ بگوییم باباجون اینکه خوب نیست. یک کسی یک دروغ گفت؛ بگوییم چرا بد میگویی. داد زد، یک کسی بوق بیخود زد، بگوییم چرا اینجور میکنی؟ یک کسی از چراغ قرمز رد شد، بگوییم بابا این چه کاری است؟ همکار دید، یکی مُراجع را در اداره معطل میکند؛ بگویید باباجون این چه جوری است؟ شما در روزنامه یک چیز بدی نوشتید، رفیق خودتان بگوید باباجون، این قلم مال مردم است، چرا این کار را میکنید؟ اگر همهمان مواظب همدیگر باشیم، امر به معروف اسلامی، این است؛ البته حکومت یک وظیفهای دارد. حکومت، پلیس، وظیفهاش را انجام میدهد. دادگاه انجام میدهد. هزینه اینها را میدهیم و تأکید میکنیم. یا مبلغ تربیت کنیم. کتاب بنویسیم. کتاب به نشر بدهیم. فیلم درست کنیم. این کارهای ما هم یک نوع است، ولی زبانهای جاهل، آن امر به معروف را از واقعیت خودش منحرف کردند.
- آقای نظام اسلامی از صدای جمهوری اسلامی ایران: خیلی ممنون از حوصلهای که به خرج دادید، بحث ماهواره را میخواستم مطرح کنم. با تشکر، جناب آقای هاشمی، قبلاً لازم میدانم خدمتتان عرض بکنم، از رادیو قانوناً 90 دقیقه برای داوطلبان ریاست جمهوری اختصاص داده شده است. به واسطه اینکه شاید این توفیق را ما مجدداً پیدا نکنیم، همانطور که در ابتدای صحبتهایتان اشاره فرمودید که جمعی است و کلیه عزیزان خبرنگار تشریف آوردند، البته عزیزان دیگر دوطلب به 15 تا 20 سؤال پاسخ گفتند، من با توجه به اینکه همکاران دیگرمان هم اینجا تشریف دارند، به 3 یا 4 سؤال اکتفا میکنم.
- نه شما بگذارید. به هرحال آن 90 دقیقه جای خودش محفوظ است. حالا یک سؤال دو سؤال آمدید، بکنید.
- برای رسیدن به توسعه اقتصادی مطلوب، افزایش توان تولیدی یکی از اولویتهای مهم اقتصادی هست و این مهم فراهم نمیشود مگر با توسعه و گسترش علمی و فنی جامعه. در این زمینه من خواهش میکنم بفرمایید، چه طرحها و برنامههای مشخصی را دارید؟
- بله همین طور که شما گفتید، واقعاً آن سؤال، یک قسمتش مقدمه سؤال بود که همین طور است، ما بدون این چیزها نمیتوانیم و خوشبختانه ما در همه اینها عمل کردیم و در راهیم و خوب هم پیش رفتیم. دلیلمان این است که تولید برای اولین بار از سال 1368 حرکت صعودیاش را گرفت و ما معدل چهار سالمان 3/8 درصد رشد تولید است. اگر این را با رشد تولید دنیا مقایسه کنید، میبینید خیلی از مجموعه دنیا بالاتر است؛ البته چون ظرفیت خالی داشتیم، ما زود به این هدف رسیدیم؛ بیش از برنامه هم هست. خُب این مواد میخواست. ما سعی کردیم، تهیه بکنیم. ماشینآلات میخواست، سعی کردیم تهیه بکنیم. نیروی کار که در حرف شما بود، فعلاً در این سطح داریم، ولی برای آینده، البته در این سطح هم کیفیت مطلوب نیست، ولی برای آینده ما تربیت نیروی کار، هم در آموزش و پرورش با اصلاح نظام آموزش متوسطه که حرفه و فن را تقویت کردیم، هم با تقویت وزارت کار که مراکز وسیعی برای آموزش کارگران دارد، حرفه و فن، هم با تأسیس دانشگاه علمی کاربردی، نیروهای کیفی عملیاتی را داریم تربیت میکنیم. دانشگاههارا هم تقویت کردیم. پس ما هم سرمایهگذاری کردیم و هم مواد تهیه کردیم، هم برای نیروی کار اقدام کردیم؛ البته در همه اینها نیمه راه است. انشاءالله برنامه دوم اینها را تقویت میکنیم.
- همانطور که حضرتعالی استحضار دارید، جمهوری اسلامی ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام، مسئولیت بزرگ و خطیر در حمایت از محرومان جهان، به ویژه مسلمانان دارد. به نظر شما برای تحقق این مسئولیت، سیاست خارجی کشور باید چه مسیری را در آینده طی بکند؟
- از اول هم همین جوری بود. ما در حد توانمان در همان موقعی که جنگ هم داشتیم، همین حالا هم که محاصره و بازسازی هستیم، شما میدانید ما حدود 1000 میلیارد دلار خسارت جنگ داشتیم. واقعاً باید محرومان دنیا بیایند به ما کمک کنند تا این ام القراء ساخته بشود، خودش را جبران بکند، ولی باز هم در گوشه و کنار، خیلی کمک میکنیم. من ترجیح میدهم کمکهایمان را نگویم که ممکن است استکبار برود، کمکهای ما را قطع کند، اسباب زحمت دیگران بشویم.
- آقای بردبار از روزنامه اطلاعات: دولت اعلام کرده است که پرداخت سوبسید برای کالاهای اساسی را ادامه خواهد داد. به نظر شما چه تدابیری لازم است تا الف- سوبسید عام به صورت سوبسید خاص برای اقشار آسیب پذیر درآید. ب - گرایش پرداخت سوبسید به سوبسید بر روی کالاهای مصرفی، به سوبسید بر روی کالاهای تولیدی تبدیل شود ج - پرداخت سوبسید برای برخی کالاها، باعث اسراف و زیاده روی در مصرف نشود؟
- خیلی سؤال خوبی شما مطرح کردید. من دلم میخواهد این سؤال را به گونهای جواب بدهم که شما رسانهها هم کمک بکنید. از غصههای من که رنجم میدهد، گاهی هم خیلی متأثر میشوم، این مسأله سوبسیدها و کیفیت اصلاح این انحراف است. متأسفانه رسانههای ما پیش از اینکه به اینگونه سؤالها بپردازند، شعاری عمل میکنند و برای حل این مشکل کمک نمیکنند. به هرحال سوبسید برای خیلی چیزها لازم است. جامعه ما هم از قدیم، گرفتار سوبسید بود. به این آسانی هم نمیشود اینها را از این شیر مادر گرفت. الان قسمت عمده هزینههای زندگی را مردم دارند از بیت المال میگیرند. نان تقریباً مجانی است؛ بیش از مجانی. سوخت مجانی است؛ باز بیش از مجانی. یعنی ما هزینه میکنیم، مجانی را به دست مردم میرسانیم. قند و شکر مجانی است. آب و برق همه اینها ما نه هزینه انتقالش را از مردم میگیریم، نه هزینه تولیدش و چیزهای فراوان دیگر آن را. یک چیزهایی که اصلاً به چشم شما نمیآید. مثلاً فرض کنید همین چای را من یک مثال بزنم. ما چای برگ تازه را از داخل، کیلویی 60 تومان میخریم. پنج کیلوی آن میشود یک کیلو چای خشک. 30 تومان هم میدهیم، برایمان خشک میکنند؛ یعنی دولت حدود 340 تا 350، غیر از هزینههای سرباری که خودش و سازمانش دارد، پول میدهد و یک کیلو چای میگیرد. چای خارجی را هم کیلویی دو دلار و نیم میخریم، یعنی تقریباً چهارصدو پانصد تومان میآوریم با این مخلوط میکنیم و به مردم 150 تومان میدهیم. داد و بیداد همه بلند است. قند را خیلی از این ارزانتر میدادیم و بعد هم خارج میرفت. ما به توزیعکنندهها میدادیم؛ خیلیهایش قاچاق میشود و اینطرف و آنطرف میرود. فساد میشود. حالا این یک چیز کوچک سوبسید است. این چای را چون به همه میدهیم، بیعدالتی هم خیلی در آن نیست. اما مثلاً شیر راکه یکی از بحرانهای تبلیغاتی اخیر بوده و من شدیداً گلهمندم از زباندارها و قلمدارها که این حرفها را یا نمیفهمند، یا نمیخواهند بگویند؛ بیعدالتی این سوبسید مرا بسیار رنج میدهد و همیشه پیش خداوند شرمنده هستم. حالا یک روزی بتوانم جواب خدا را بدهم. ما این شیر سوبسیدی را به همه ایران نمیدهیم. به تهران و ده، پانزده شهر بزرگ میدهیم. آنجاهایی که کارخانه پاستوریزه دارد. حدود 4 میلیون شیر در کشور تولید میشود. 700 هزار تن آن را ما. از دامدار لیتری 34 تومان میخریم. حمل میکنیم. پاستوریزه میکنیم. شیشه میکنیم و، میآوریم در مغازه تحویل مردمم دهیم، لیتری الان که یک کمی هم گران شد، در تهران شد لیتری 30 تومان و در شهرستانها شد 24 تومان که آن حقالزحمه فروشنده هم در این است. ما کمتر میگیریم، این تفاوت از کجا داده میشود به مردم تهران و به مردم چند شهر بزرگ؟
ما که ارث پدرمان را نداریم، این بیت المال مردم است. پول نفتی است که مال همه مردمان، مال روستاییها، مال شهریها، مال همه جا، ما برمیداریم میدهیم به این چند شهر بزرگ. من نمیدانم شما روزنامهها چرا از این حرفها دردتان نمیآید؟ شما که طرفدار عدالتید، اینکه عدالت نیست که دارد انجام میشود. هیچوقت روزنامهها نمیآیند یک سلسله بحث جدی درست بکنند و این مسائل را در افکار عمومی زمینهسازی بکنند تا که این بی عدالتی را یک جوری جبران بکنند. شما از دولت چرا این را نمیخواهید؟
بنابراین یکی از شرطهایش همین است که مطبوعات ما، صدا و سیمای ما، علمای ما، خطبای ما، تریبونهای مجلس و دیگران، مردم را توجیه کنند که این عدالت نیست. من دو محور اساسی در برنامه اول داشتم که خوشبختانه تا حدودی موفق بودم. یکی همین عدالت بود که سعی کنم توزیعهای غیرعادلانه را کم بکنم و این کم کردن را به صرف کارهای زیربنایی برسانم. یک مثالش همین ماشینهاست که عرض میکنم. ماکامیون 7 و 8 میلیونی را میدادیم به یک نفر 700 هزار تومان. او میگرفت حتی نیاز نداشت با این کار بکند. روزی یکی دو ساعت کار میکرد، یا می فروخت، آن دست بعدی، خب این بی عدالتی برای چه بود؟ ما گفتیم کامیون را خود با ارز آزاد تولید کنید، به قیمت واقعی بدهید. بانک به شما میگوید راننده پول ندارد، ما وام دادیم، وام ارزان دادیم بگیر، کار کن پولت را بپرداز. روزی ده پانزده ساعت با این سرمایه کشور کار کن. پیکان یک میلیون تومان تمام بشود، ما بیاییم بدهیم 100 تومان، 150 هزار تومان به کسی که زودتر اسم نوشته بود. حج را شما ببینید، ما 300 هزار تومان بدهیم به یک کسی که مستطیع است؛ میخواهد برود مکه؛ مستطیع که دیگر از دولت نباید بگیرد مکه برود. باید خودش برود مکه اگر میخواهد برود.
یک سری سوبسیدهای غیرعادلانهای هست، شماها باید روی اینها کار بکنید. توضیح بدهید بازخواست بکنید؛ به جای اینکه تا یک چیزی گران میشود، داد و بیدادتان بلند میشود، تیتر میکنید، مردم را تحریک میکنید، بیاید این را اصلاح بکنید. دنبال این کار بیایید. ما فکر میکنیم که باید یک بخشی از مردم، باید سوبسید بگیرند. آنها میتوانند. ما بیمههای اجتماعی را برای این در نظر گرفتیم. الان هم لایحهاش را تهیه کردیم که به کل اقشاری که درآمدشان از این سطح پایینتر است، به عنوان بیکاری یا از کار افتادگی، یا به هر دلیل دیگری، این سطح زندگیشان را بدهیم. بیمه درمانی را هم عمومی کنیم. آن وقت نگران نیستیم، اگر یک سوبسیدی را برداشتیم، کسی از پا در نمیآید. ممکن است کمتر استفاده بکند، از پا در نمیآید. پس راه رساندن به اقشار آسیب پذیر، همان بیمههاست و راه صحیح اقتصاد کشور هم این است. باید سوبسیدهای نامریی را به سوبسیدهای روشن تبدیل کنیم که مردم ببینند این قدر پول ما داریم به اینها میدهیم. بعد هم به آنهایی بدهیم که مستحق هستند. راه درستش هم این است که مردم آگاه بشوند. اگر مردم بفهمند که چه اتفاقی دارد در کشورشان میافتد، خودشان از دولت مطالبه میکنند. من مصداق آن حرف حضرت علی ابن ابی طالب (ع) میدانم که خیلی هم دردمندانه میفرمودند. دوستانشان خدمت ایشان آمده بودند، میگفتند این پولدارها و حاشیههای بیتالمال که سوءاستفاده میکردند، دارند از شما میرنجند و میروند. شما یک قدری به اینها بدهید تا بخورند تا این وضع بگذرد. ما بعد اصلاح بکنیم. حضرت فرمود: «أَتَأمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بالْجَوْرِ»[1]، وای بر شما، به من میگویید که من پیروزی را با ظلم بدست بیاورم اینکه شما می گویید اینها را بدهم، مال من نیست، اگر مال خود من بود، نمیدادم حالا که مال مردم است، من چطور بردارم مال مردم را به اینها بدهم. الان در مطبوعات، از این حرف حضرت امیر، چه کسی دفاع میکند؟ ممکن است یک جاهای روشنی را بگویید، اما وقتی که وارد یک چیزی بشوید که بگویند گرانی یا بگویند از این چیزها، اصلاً هیچ روزنامهای جرأت نمیکند این حرفها را بزند. ما باید بگوییم و ما باید عمل بکنیم و میکنیم البته، ما وظیفهمان است. ما مسئول بیت المال هستیم، به گونهای باید عمل بکنیم که به هرحال اقشار ضعیف نسوزند که این کار را میکنیم.
- جناب رییسجمهور، سؤال دوم من در مورد سیاست خارجی ایران است. به نظر میرسد جمهوری اسلامی، تحرک سیاسی جدیدی را در منطقه برای تشریح سیاست منطقهای خود و توسعه و گسترش همکاریها با همسایگان جنوبی آغاز کرده است. جنابعالی دورنمای روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران را با شش کشور حوزه خلیج فارس، چگونه ارزیابی میکنید؟
- ما تلاشمان را داریم میکنیم که در منطقه ناامنی درست نشود. ما متأسفانه خطر این را میبینیم که از طریق ناامنی منطقه، آمریکاییها و قدرتهای بزرگ بیایند برای منافع خودشان به اسم امنیت و همه تلاشمان را میکنیم که آنها را آگاه بکنیم که به نفع خودشان هم نیست. کم و بیش موفقیم. حالا این سفر آقای دکتر ولایتی هم انجام شده، آثاری از توجه بیشتر آنها را میبینیم. قضیه فقط به ما و اینها بند نیست. این گردنکلفتهای دنیا میخواهند اینجا ناامن باشد، دعوا باشد که اینجا حضور داشته باشند. امیدوارم که آنها هم با تلاش ما هماهنگی بکنند و جواب مثبت بدهند. ما ناامید نیستیم از اینکه وضع بهتر بشود.
- آقای فرخی از روزنامه رسالت: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. متأسفانه در چند سال گذشته برخی از وزارتخانهها اقدام به تأسیس شرکتهایی کردند. این شرکتها نیز اقدام به تأسیس شرکتهای تحت پوششی کردند و یک حجم وسیعی را از این شرکتها ما شاهد هستیم. اینها اکثراً به حالت سوددهی هنوز نرسیدند و طبق برخی از آمار، این گونه شرکتها تنها یک درصد سود داشتند. برای جلوگیری از اتلاف بیتالمال چه سیاستهایی برای حال و ان شاءالله
دولت آیندهتان دارید؟
- البته همان طور که شما میگویید حجم شرکتهای دولتی زیاد شده است. این هم بیشتر در همان دوران سیاست متمرکز کردن و دولتیتر کردن اقتصاد بوده که هر کاری که بخش خصوصی میتوانسته انجام بدهد، یک شرکت دولتی تأسیس میشده آن کار را انجام میداده. ما سیاستمان غیر از این بوده و امسال هم خوشبختانه مجلس هم یک تبصرهای گنجانده و الان ممنوع است دولتی دیگر تشکیل شدن. از این به بعد تشکیل نمیشود. شرکتهای موجود را هم داریم تلاش میکنیم اینها را از سر راه برداریم. بعضیهایشان البته خیلیهایشان هنوز ضرورت است. ما برنامه مردمی کردن اقتصاد را نمیتوانیم عجله کنیم. اگر بخواهیم عجولانه عمل بکنیم، خیلی از اموال دولت تلف میشود. باید یا تدبیر عمل بکنیم. به قیمت درست بفروشیم. به دست آدم درست بدهیم. به گونهای بفروشیم که پولش برگردد. به گونهای بفروشیم که جایگزین بکنیم. اگر چیزی را میفروشیم، دوباره سرمایهگذاری بکنیم، این پول را مصرف نکنیم. در این دو، سه سال، یک مقداری عمل کردیم، ولی هنوز خیلی راه داریم. سیاست ما این نیست که خیلی جهشی و بیمهابا به این اقیانوس وارد بشویم. انشاءالله به تدریج خواهید دید که شرکتهای غیرلازم دولتی را حذف میکنیم. بعد یک سری کارها هست در قانون اساسی دولتی است. ما چارهای نداریم. شما می دانید در قانون اساسی، مثلاً مخابرات کشتیرانی و حمل و نقل در سطح راه آهن، هواپیمایی و بسیاری چیزهای دیگر در اختیار دولت است که ما یک مقدار زیادیش را باید با همین شرکتهای دولت که به عنوان وزارت، خودش متصدی کار اینطوری نمیشود، این را میدهند به شرکتها، اینها باید انجام بدهند. در آنجایی که شورای نگهبان تأیید بکند، ما از همینها هم میدهیم یک چیزهایی به بخش خصوصی.
- یکی از روزنامههای آمریکایی ادعا کرده که شما در آینده نزدیک، سفری به عربستان سعودی خواهید داشت و در این رابطه گویا قرار است که وزیر خارجه عربستان، به زودی از ایران دیدن بکند. اگر لطف بفرمایید در این مورد توضیح بدهید؟
- ما از اول که بنا گذاشتیم با همسایههایمان، حُسن سلوک داشته باشیم. آنها هم با ما رفیق باشند. پیشنهاد کردیم به عربستان که یا آنها سفر کنند به ایران یا ما سفرکنیم به عربستان؛ هنوز این شرایط آماده نشده بود. این سفر هم همین حد است. آقای دکتر ولایتی هم همان حرف قبلی را آنجا مطرح کردند، آقای فهد هم گفتند که من هم موافقم به زودی یا در تهران یا در ریاض، ملاقاتی انجام بشود. هنوز این شکل زمانبندی شده و رسمی به خودش نگرفته است. این سیاست ما هست که رفت و آمد داشته باشیم.
- آقای ادیب هاشمی از روز نامه کیهان: با اجازهتان دوتا سؤال، یکی در رابطه با مسأله گرانی است که انشاءالله با آن توضیحاتی که دادید ما را ببخشید که مجدد این سؤال را طرح میکنیم و یکی از آنها هم در رابطه با مسألهای است مربوط به شهرداری. در رابطه با گرانی، با توجه به گرانشدن اقلام متعددی از کالاها و اجناس، طی هفتههای اخیر، آیا دولت تصمیم ندارد از تأثیرات منفی تک نرخی شدن ارز بکاهد و آهنگ متعادلتری را در پیش بگیرد؟
- چرا ما تصمیم داریم. اینها دو، سه قلم بود که مربوط میشد به همان ایذاءهای استکباری. بعضی از کالاها موادشان که معامله شده بود، مثل پودر یا روغن نباتی یا دارو، آن شرکتها در همین سایه مسألهای که گفتند کالاهای دومنظوره به ایران نرود و امثال اینها، با شیطنتهایشان، تأخیر در ارسال مواد داشتند که یک مقدار، تولید را پایین آورد. ما به سرعت رفتیم، بازار جدید پیدا کردیم، منبع جدید و اینها را تأمین کردیم، به سرعت دارد وارد میشود که ظرفیت تولیدمان به سطح عالیش برسد. همه اینها هم ما ظرفیت تولیدمان بیش از نیاز است؛ هم روغن نباتی، هم دارو و هم مواد شوینده، یعنی همه اینها را کمبود نداریم و همهشان هم سود دارند این طوری نیست که حالا البته دارو سوبسید میگیرد، آنها سوبسید هم نمیخواهند. دارو که وضع خاص دارد، ارز هم در مجلس برایش گذاشتند. بعضی کالاها هم اگر زمینهشان کم بشود، چون الان سیاست عرضه و تقاضاست، ممکن است گران بشود یا شده، ولی ما الان کارخانهها را با آنها صحبت کردیم که همه با ظرفیت کامل تولید بکنند. به بانک هم گفتیم سریعاً گشایش اعتبار بکنند. به نظرم نگرانی نیست که حالا ما به خاطر تک نرخی شدن ارز، یک جهش قیمتی داشته باشیم. ممکن است یک مورد، دو مورد، ده مورد، بیست مورد، اتفاق بیفتد، اینها را باید مردم را همیشه آگاه نگه داشت از این جهت. قطعاً یعنی نداریم، مخصوصاً سیاست نزولی قیمت ارز هم که جدی دارد دنبال میشود. هر مقدار ارز بیاید پایین، تأثیرش را میگذارد روی همان که یک دفعه 10 و 20 و 30 تومان ارز زد بالا خودش و تأثیر نامطلوب داشت. ما برنامه را تسریع کردیم که حالا دیگر بر کار مسلطیم. نگران خیلی نباشید، البته باید مواظب باشیم که سوءاستفاده نشود.
- در رابطه با مسأله شهرداری، سؤال هست که چرا دولت در قبال بخشی از عملکرد خودسرانه و بیضابطه شهرداری تهران، به ویژه فعالیتهای فرهنگی این ارگان که بعضاً در خدمت تهاجم فرهنگی است، هیچ توضیح و پاسخی نمیدهند؟
- خودشان که توضیح میدهند. میتوانند بدهند. ما هم اگر ببینیم که این جور مصداقی که شما میگویید، باشد که حتماً برخورد میکنیم، ولی ما حالا این جوری نمیبینیم. شهرداری دارد واقعاً زحمت میکشد. شما میدانید، حتماً میدیدید شما به هرحال خبرنگارید، تهران چه تهرانی بود. هر گوشهاش زباله بود. جدولها، خیابانها و و ضعی که در این شهر بود، حالا اینهمه خدمت کردند، این بزرگراهها، این پارکها، این کتابخانهها، این تمیزی شهر، این خطکشیها، این خط راهآهن شهری، شرکت واحد را اینجور فعال کردند. خُب این خدمتشان را ببینید، حالا یک تابلویی اگر مثلاً یک تبلیغاتی بشود، اگر شما این را تهاجم فرهنگی میدانید، من اصلاً قبول ندارم این تهاجم فرهنگی است، تهاجم فرهنگی را به این سطح منحط اگر ما بیاوریم، کارهای اساسی از دستمان میرود. شما یک مصداق از تهاجم را بگویید که من ببینم، شاید موردی نظرتان باشد.
- الان البته من مصداق خاصش مدنظرم نیست.
- حالا یک مصداقی بگویید که من جواب بدهم؛ چون واقعاً یک حرف کلی است. من واقعاً شهرداری را خدوم می دانم؛ البته یک مقدار درآمدهای اضافی پیدا کرده که البته قانونی رفته عمل کرده، یعنی در زمان قبل از ما اجازه گرفتند که این طور درآمدها را داشته باشند، ایشان آمد عمل کرد و دارد عمل میکند و پول از پولدارترها میگیرد و خرج شهر میکند. از نقاط ضعفی اگر مشخص بشود، باید جلوگیری بکنیم.
- آقای امی حسینی، از روزنامه تهران تایمز: به نظر شما میزان آراء در انتخابات ریاست جمهوری چه تأثیری در موقعیت و موفقیت رییس جمهور خواهد داشت؟
- البته رییس جمهور اگر آرای بیشتری داشته باشد، طبعاً چون میبیند، مردم حمایت میکنند، از افکارش و برنامههایش، با اطمینان بیشتری اقدام میکند. با روشنبینی بیشتری وارد کار میشود. از طرفی نفس حضور مردم در صحنه، برای کل انقلاب منجمله برای رییسجمهور، بسیار مؤثر است. من فکر میکنم، یک مقطع بسیار مهمی همین حضور مردم در پای صندوقها بوده که همیشه مایه تقویت انقلاب بوده است.
- سؤال دوم من در رابطه با حملات اخیر منافقین که اخیراً حملاتی از سوی منافقین در کشور در غرب کشور صورت گرفته و درگیریهایی هم به دنبال داشته است. با توجه به نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، ارزیابی شما از تلاشهای مذبوحانه منافقین چیست؟
- اینها بزرگ کردند. این طور کاری آنها نمیتوانند بکنند. مثلاً یک نفر بیاید در یک جادهای فرض کنید یک بار نزدیک مرز تیری بزند و یا بگیرند بکشند یا اسیرش کنند یا فرار بکند، این چیزی نیست که بتوانند کاری بکنند. آنها برای ادامه حیاتشان برای اینکه پول بگیرند از آمریکاییها و جاهای دیگر، باید یک لیستهایی از عملیات بدهند که فکر بکنند آنها که اینها یک کسی هستند. ما اصلاً منافقین را و بقیه اشرار از این قبیل را در حد موی دماغ مزاحم میدانیم و آنها همیشه دلشان میخواهد یک سرو صدایی باشد، از اول هم بوده، اصلاً نگران اینها نباشید.
- آقای رستگار از روزنامه سلام: آقای هاشمی، اخیراً صداو سیما یک سری برنامههایی را در راستای حمایت از برنامههای دولت ترتیب داده و اینها را به نمایش میگذارد. با توجه به اینکه جنابعالی رقیب جدی در این انتخابات ندارید و به احتمال زیاد رییسجمهور آینده خواهید بود، این تبلیغات با استفاده از امکانات دولتی و در زمان تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری، به نظر شما آثار سویی در جامعه ندارد؟
- البته من که ریزش را نمیبینم، ولی فکر میکنم، این در جهت دلگرم کردن مردم و برای آوردن اینها پای صندوق رأی است که این کار بسیار خوبی است. ما باید چون حرفهای منفی خیلی زده میشود. مثلاً یک موضوع کوچک گرانی یا فلانی را به رخ مردم میکشند، مردم را دلسرد میکنند. صداو سیما باید خدمات را بگوید، مردم بفهمند برای کشور چه خدمتهایی شده که دلسرد نباشند. شما میبینید چقدر رادیوهای بیگانه که به زبان فارسی دارند سمپاشی میکنند، رادیو اسراییل، آمریکا، انگلیس و سایر جاهای دیگر، اگر اینها را بگویند به مردم بفهمند که چه خدماتی شده که خیلی کار به جایی است. من فکر میکنم وظیفه همه شماها هم همین است که این کار را بکنید، البته نه به اسم من، به اسم یک کاندیدا، خُب ما در مقطع انتخابات اگر خدمات را به مردم نگوییم، این چه کار خوبی است. بهتر این است که همیشه عیبها را بگوییم مردم را دلسرد کنیم، دشمنهایمان را هم خوشحال کنیم؟
- منظورم این نبود منظورم این بود که حالا میتوانست بعد از این مقطع باشد.
- حالا در انتخابات لازم است؛ یعنی ما الان لازم داریم که مردم بفهمند که این نظام برایشان خدمت کرده، بیایند تصمیمشان را بگیرند. خیلی تبلیغات منفی در ذهن مردم میشود. آنهای دیگر که رقیباند، آنها هم شریکند در این کار، آنها هم جزو همین نظام بودند، به نام آنها هم هست، مگر آنها مثلاً حالا آقای [احمد] توکلی یا آقای [عبدالله] جاسبی یا آقای [رجبعلی] طاهری، اینها بیگانه هستند، مغرض انقلابند؟ اینها هم شریکند در هر کاری در این کشور شده؛ شما و من و همه این آقایان و همه با هم در سمتهای مختلف کار کردیم. ما نباید به خاطر افراد از انقلاب انتقام بگیریم.
- مسأله تضعیف را من به صورت انتقاد، حالا سؤال دومم را شاید روشنتر بکند این موضوع را که چون یکی از مسئولین اقتصادی کشور هم اخیراً عنوان کرده بود که مطبوعات، به عنوان مانعی برای سیاستهای تعدیل اقتصادی است، آیا به نظر شما انتقاد کردن مطبوعات که حالا فرموید این را به عنوان تضعیف، مانع سیاستهای تعدیل اقتصادی است و مطبوعات نباید نسبت به مسائل موجود در جامعه انتقاد کنند، با توجه به اینکه اصلاً مسأله انتقاد میتواند رشد ایجاد بکند؟
- انتقاد اصلاً مانع نیست، بلکه واقعاً عامل پیشرفت است. من هم این بحثی است که قبلاً کردم؛ من میگویم کسی که مثلاً یک صفحه اقتصادی دارد، سیاستهای تعدیل را، ضررهای سوبسیدها را، اینها را به مردم بگوید؛ به جای اینکه بیاید عوارض تعدیل را فقط گنده بکند. بله این گله من هم بود. من نمیدانم کی بوده و چی گفته، من خودم هم به شماها دارم میگویم. شما باید واقعاً مردم را عمیق آگاه بکنید. آنهایی که به خیرشان است. شما خودتان الان قضاوت کنید، من هم مثلاً حدود در این دوره نزدیک 30 میلیارد دلار شاید سرمایهگذاری کردیم. من رقم دقیق را نمیدانم. اگر این را مثل گذشته، مثل سالهای قبل رفته بودیم، جنس خریده بودیم، شکر و روغن و گوشت و پنیر و اینها آورده بودیم، ریخته بودیم ارزان به مردم، این خدمت بود؟ همه چیز هم ارزان بود، هیچ کس نمیتوانست بگوید گرانی است، ولی سال آینده، دو سال دیگر، چه جوابی میتوانستند بدهید. آینده انقلاب چی میشد؟ اگر ما میل داریم مطبوعات اینجوری باشند، آزاد باشید آنچه که به نفع عمیق هست، بگویید. انتقاد هم بجاست. اگر یک کار بیربطی دولت کرد، اگر یک گرانی بیموردی بوجود آورد، حتماً باید بگویید. وقتی شما بگویید، ما متوجه میشویم. اگر کار اشتباهی کردیم، برمیگردیم.
- آقای عباسی از نشریه پیام دانشجو: بسم الله الرحمن الرحیم - حضرت آیت الله هاشمی. سلامعلیکم، نظر به رهنمودهای صریح مقام معظم رهبری در مبارزه با تهاجم فرهنگی و تجملگرایی، حضرت عالی مصادیق تجمل و تهاجم را چگونه ارزیابی مینمایید و چه طرحهایی برای مبارزه با آنها دارید؟
- قبلاً هم گفتم، من این پیام رهبری را به موقع میدانم. ایشان دست گذاشتند روی بعضی نقاط ضعفی که وجود دارد؛ یکی همان تجملگرایی بود که اگر این مرض در جامعه ما شیوع پیدا بکند، خطرناک است. یکی هم برنامههایی است که دشمن برای تضعیف فرهنگ اسلامی دارد. در مورد فرهنگ اسلام و تهاجم فرهنگی، به نظر ما رسانهها و خطبا و اینها حرف ایشان را مسخ کردند. خود ایشان هم بارها گفت، شما مسأله را به چند تا زن بدحجاب و اینها دارید محدود میکنید. مسأله این نیست؛ مسأله ریشهای است. افکار مردم را دارند مسموم میکنند و جوانان ما را از دارند از دست ما میگیرند. برنامه ما آن است، البته ما در شورای انقلاب عالی فرهنگی و در جاهایی که داریم، دنبال کار هستیم که این جهت را اصلاح بکنیم ولی متأسفانه خیلی سطحینگری هست در برخورد با این مسأله، با اینکه خودشان تذکر میدهند، میبینیم بعدش دوباره همان حرفهای قبلی عیناً تکرار میشود. ما برنامه داریم، حرف ایشان را با هماهنگی خودشان؛ من مرتب با ایشان در مورد سیاستهای فرهنگی، خارجی، اقتصادی با هم مینشینیم صحبت میکنیم، برنامهریزی میکنیم، سیاستها را از ایشان میگیریم، مبادله نظر میکنیم، آنطور که خودشان میپسندند، دنبال میکنیم.
- مطلب دیگر هم که مدتی پیش در یکی از روزنامهها نوشته شده بود، راجع به کانونهای ازدواج در دانشگاهها؛ این طرح را چگونه ارزیابی میکنید و عملاً چه حمایتهایی راجع به این طرح دارید؟
- یکی از مسایلی که باید بچههایمان را جوانهایمان را حفظ بکنیم، این هست که وسایل ازدواج برایشان فراهم کنیم؛ مخصوصاً برای فقرایشان. ما یکی از کارهای مهمی که در بودجه امسال کردیم، مبلغ قابل توجهی را برای تسهیلات وام ازدواج در اختیار جوانها میگذاریم. ما هر راهی پیدا بشود که بتوانند ساده به زندگی آسانی برسند، ما تسهیل میکنیم. یکی از کمبودهای جدی برای ازدواجکنندهها ممکن است ما سیاست ساختن خانههای کوچک 40 متری را جدی گرفتیم که خانههای ارزانی باشد که در سالهای اول ازدواج، زندگی بکنند بعد که وضعشان بهتر شد، میروند دنبال وضع بهتر. امیدوارم این بتواند یک مقدار مسأله مسکن را حل بکند. وام هم مسأله نیازهای فوری را حل بکند. خودشان هم باید سادگی را حفظ بکنند. هزینههای جهیزیه و تعارفات و تشریفات و اینها نباشد. ازدواج برای بچهها آسان میشود.
- آقای اسدی از روزنامه همشهری: آقای رییسجمهور، چندی است طرح انتخاب شهرداران توسط رأی مستقیم مردم مطرح شده، در صورت انتخاب مجدد شما در انتخابات ریاست جمهوری، آیا انتخاب مستقیم شهرداران توسط مردم قابل پیگیری میدانید؟ خواستم نظرتان را در این مورد بدانم.
- بله به نظر من مسئولیتهای داخل شهر، یک مقدار زیادی باید از دوش دولت برداشته بشود و به عهده خود مردم گذاشته بشود؛ چون هزینههای شهرنشینی با روستانشینی فرق دارد. شهردار را اگر مردم انتخاب بکنند، خودشان هم مواظب کارهایش هستند، شهردار هم باید جوابگوی مردم باشد و رابطه شهردار و مردم یک رابطه جدیدی میشود. من فکر میکنم که اصلاح میکند بعضی از کارها را بعضی از کسانیکه انتقاد دارند، در دوره بعدی رأی نمیدهند؛ شهردار هم ناچار است رضایت مردم را جلب بکند. شهردار الان از طرف وزیر کشور منصوب میشود. این کار خوبی است من هم حمایت میکنم.
- این طرح در مورد فرماندار هم میتواند مصداق داشته باشد؟
- فرماندارها نخیر. آنها جزو ابزار حکومتی هستند. آنها مسئولیت نمایندگی دولت را در شهرستان دارند. شهرداری نمایندگی مردم را باید در شهر داشته باشد و کارهایی که مربوط به خود آنهاست، انجام بدهد آنها کارهای حکومتی را انجام میدهند.
- آقای حسین قانانی از مجله سینما: سؤال اول اینکه آقای رییسجمهور، همانگونه که مستحضر هستید، سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به یمن برکت انقلاب، با پشت سر گذاشتن دورانی پُر فراز و نشیب، به صفی از تکامل و پویایی رسیده است که هم اکنون میتوان با افتخار از آن یاد کرد؛ اما در سال جاری با قطع سوبسید سینما هم اکنون زمینههای توقف تولید و بروز بیکاری در جامعه سینمایی کشور مشاهده میشود. جهت هر چه بارورتر شدن سینمای ایران و تداوم صنعت جنابعالی چه تدابیری میاندیشید؟
- ما بنا نداریم سوبسید را کامل از سینما قطع کنیم. فکر میکنیم، سینماگران هنوز احتیاج به حمایت دارند و باید کمکشان کنیم؛ هم به فیلم و هم به سینماسازی. در این بودجه تهاجم فرهنگی، مبلغ زیادی را برای سینماساختن در اختیار وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات گذاشتیم که در سراسر کشور سالن سینما تهیه بشود که بتوانند هزینههای ارائه فیلم را کمتر بکنند؛ چون یکی از مشکلات این است. بعد آن وقت از این طریق هم سالنهای ارزانتر که باشد، میتوانند سهم بلیت را برای سینماگران بالا ببرند. کمکهایمان را هم ادامه میدهیم. من خیال میکنم این حرکتی که در سینما پیش آمده، باید یک چند سالی از آن حمایت کنیم تا به خودکفایی کامل برسیم.
- همانگونه که جنابعالی مستحضر هستید، خطر دریافت قریبالوقوع برنامههای ماهوارهای توسط گیرندههای خانگی و به تبع آن هجوم گسترده فرهنگی غرب وجود دارد. فیلمسازان جمهوری اسلامی ایران با تولید فیلمهای جذاب، تا چه میزان اجازه دارند جلوی این هجوم گسترده را سد کنند؟
- راه مهمش همین است. ما اگر بخواهیم، بالاخره یک روزی این ماهواره شکلی خواهد گرفت که نیازی به این آنتنها و اینها نداشته باشد و مستقیماً از تلویزیونها مردم خواهند گرفت، آنطوریکه اهل نظر میگویند. ما باید جاذبهای در محصولات خودمان به وجود بیاوریم که مردم ما ترجیح بدهند از تولیدات فرهنگی خودمان استفاده بکنند. راه صحیح مبارزه با تهاجم فرهنگی هم این است. ما خودمان جواب نیازها را بدهیم، اینکه خودمان جواب ندهیم و به آنها بگوییم، تو گوش نده و ما اگر خبر ندهیم به مردم، مردم به رادیو بیگانه گوش میدهند. اگر سرگرمی درست نکنیم، میروند سراغ آن سرگرمیها؛ ما باید سرگرمی سالم درست کنیم. محیط، یک مقدار خشک است. این خشکی محیط ضرر میزند و بعضی از اهل ذوق و هنر و ادب و اینها را خسته میکند. نمیتوانند آن ذوقشان را ارائه بدهند. باید به قدری محیط را باز نگه داریم و حد شرعیاش هم حفظ کنیم. اجازه ندهیم از حد شرعی تجاوز بکنند. سختگیریهای بیمورد را حذف کنیم و تجاوز به حدود اسلام را هم به کلی خط قرمزمان باشد. کمک هم بکنیم. نیروهای هنرمندمان را تشویق بکنیم. من خیال میکنم، اگر بتوانید شماها واقعاً محصولی تهیه کنید، کمک بزرگی به مبارزه با تهاجم فرهنگی کردید و میتوانید. ما هم باید کمک بکنیم.
- آقای گل محمدی از روزنامه کار و کارگر: هر چند از سوی برخی منابع اعلام شده که طرحی به نام تعدیل نیروی انسانی وجود ندارد، اما عملاً شاهد اجرای این طرح، تحت عناوین دیگر هستیم. لذا بفرمایید اولاً چرا برخلاف تکذیبی که صورت گرفته، این طرح همچنان اجرا میشود؟ ثانیاً چه سیاستهایی جهت مقابله با پیامدهای منفی این طرح اندیشیده شده است؟
- نیروی انسانی یعنی کارخانهها. نه واقعاً در دولت هم مطرح شد؛ وزیر کار هم کاملاً مواظب است که اخراج و اینها به صورت وسیع اتفاق نیفتد، البته موردی ممکن است همیشه باشد و در این سیاست تعدیل، طبعاً یکی از کارهایی که کارخانهداران خواهند کرد، این است که ظرفیت خودشان را متناسب با نیروی انسانیشان تنظیم بکنند، اقتصادی باشند، ولی ما نمیگذاریم، این به صورت موجی دربیاید. باید به تدریج که کارهای جدید خلق میکنیم، جابجایی اتفاق بیفتد و این سیاست ماست. آقای وزیر صنایع اعلام کرد که امسال ما هزار تا طرح جدیدمان به بهرهبرداری میرسد. اینها زمینههای جدید است و با این سیاست تک نرخی ارز، یکی از کارهایی که در ظرف دو سه سال آینده اتفاق میافتد، قطعاً ایجاد اشتغال جدید است. ما یکی از اهدافمان از این سیاست، این است که انشاءالله تحقق پیدا میکند.
- نگرانی رو به گسترش بین قشر عظیم نوجوانان و جوانان علاقهمند به تحصیل به ویژه اقشار محروم جامعه به دلیل خصوصی یا انتفاعی شدن برخی از مؤسسات آموزشی به وجود آمده، آیا جای نگرانی هست یا نه، دلیل خودتان را بیان کنید؟
- نه به نظر من جای نگرانی نیست. اتفاقاً یکی از راههای حل مشکل آموزش عمومی، همین است. این را امام (ره) طراحی کردند. در زمان امام، ایشان تأکید کردند؛ آن موقع هم جو غیر از این بود، در زمان امام، مجلس قانونش را گذراند و قانون منتشر شد. ببینید سالیانه بیش از یک میلیون دانشآموز اضافه میشود. اگر کلاسی هم 30 نفر بخواهد داشته باشد، یعنی چقدر حدود 30 هزار کلاس ما باید بسازیم؛ علاوه بر عقبافتادگیهایی که در کشور وجود دارد. معمولاً دولت به این مقدار به این زودی نمیتواند برسد. یک عدهای میتوانند خرج تحصیل بچههای خودشان را بدهند و در مدارس خصوصی از امکاناتشان استفاده بشود. دولت باید مواظب باشد که سطح تحصیلات دولتی اُفت نکند. با این شکل اُفت میکند. اگر ما امکاناتمان را صرف کنیم که تحصیلات دولتیمان را قوی بکنیم، آن موقع این خطر اتفاق نمیافتد. بله، اگر اینجوری باشد، سطح تحصیلات اُفت میکند، چون با این وسعت ما نمیرسیم. در دانشگاه هم همینطور بود؛ دانشگاه آزاد اسلامی که درست شده، الان حدود نزدیک 300 تا 400 هزار نفر آدم را مشغول کرده، دارند درس میخوانند. اگر اینها آنجا درس نمیخواندند، الان کجا بودند؟ دولتیها که بیش از این ظرفیت نداشتند. باید همه اینها دیپلمه بیکار باشند، یا راهی خارج شده باشند، اگر امکانات داشتند. ما چارهای نداریم که در آموزشمان از بخش خصوصی استفاده بکنیم. منتها سیاست دولت، باید این باشد که نگذارد آنجا تبدیل بشود به جایی که افراد با امکانات بیشتری را تحویل بدهد که آنها صحنه را در جامعه بر دیگران تنگ بکنند که ما این سیاست را هم حتماً داریم و امیدواریم این را حفظ بکنیم.
- بحث ادغام دو وزارتخانه و وزارت آموزش و وزارت فرهنگ و آموزش عالی تا چه حد جدی هست؟
- یک دفعه موج ادغام در مجلس، در جامعه و مطبوعات و اینها بلند شد که همه مدیران را متزلزل میکند. چند تا وزارتخانه را یکی جهاد و کشاورزی را گفت، یکی سه تا وزارتخانه صنعتی را گفت، یکی آموزش و پرورش و آموزش عالی را گفت، یکی بازرگانی و اقتصاد را گفت و چیزهای دیگر. این معنایش این است که در آستانه برنامه نویسی، همه مدیران ندانند، اصلاً فردا هستند، نیستند، چه جور برنامه بنویسند و یک حالت خطرناکی را به وجود آورد. ما با مجلس صحبت کردیم که این بحث را به کلی متوقف کنند. بگذارند ما برنامهمان را بنویسیم، ارائه بدهیم، بودجه سال آینده هم بگذارد، بعد یک کمیسیونی از دولت و مجلس بنشینند و بررسی کنند، آنجاهایی که واقعاً مصلحت ادغام است، ادغام کنیم، آنجاهایی که مصلحت نیست، بیخود حرفش را هم نزنیم. ببینید یک شعاری الان مطرح است و آن این هست که خیال میکنند با این ادغامها یک دفعه مأمورین دولت، کم میشوند، دولت به اصطلاح کوچک میشود. ما اصلاً مامورانمان کجا هستند؟ سه چهارتا وزارتخانه هستند؛ یکی آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش را میشود کوچک کرد، همان سؤال اولی شما نشان کار است. ما هشتصد هزار معلممان آنجاست، به اضافه کادر دیگر اداری. اینکه سالی هم داریم 50 هزار 60 هزار اضافه میکنیم، باید هم بکنیم. به اضافه حدود 100 هزار که در آموزش سوادآموزی هستند. یکی بهداشت و درمان است؛ مگر آنها را میشود، کم بکنیم. ارتش و سپاه و نیروی انتظامی هم که آن رقم عظیماند، کم نمیشوند. این سه چهار وزارتخانهای که اسم میبرم، اگر کم بشود، مثلاً این وزارتخانهها ممکن است دوسه هزار آدم داشته باشند، فرض کنید ادغام بشوند، یک چندهزاری محصول کم شدن اینهاست. شما از دو میلیون کارمند دولت، ممکن است چندهزارتایش را بتوانید صرفهجویی کنید. اینها نانخور ما هستند؛ مگر میتوانیم یک کارمندی را بیاندازیم بیرون؛ باید آیندهاش را تأمین بکنیم، بازخریدش بکنیم، یا بازنشستهاش بکنیم. اگر میشود یک هزینه سنگینی؛ باز در جامعه هم باید شغل به او بدهیم، ادارهاش بکنیم. ما برای بیکاران داریم الان فکر میکنیم که حقوق بیکاری به آنها بپردازیم. بنابراین شعار باید دنبال این باشد که کیفیتر کردن و بهترکردن، عملیاتیتر کردن دولت باشد. ما دنبال این هستیم. ان شاءالله در سال آینده، این بحث به طور جدی بین مجلس و دولت انجام خواهد شد.
- آقای طارمی از کیهان هوایی: همانطور که مستحضر هستید، اختلافات مالی بین ایران و آمریکا در واقع تا بعضی از اختلافات حل شده، جناب عالی هم در یکی از مصاحبههای قبلیتان فرموده بودید که اختلافات مالی بین ایران و امریکا، یکی از مهمترین مسایلی است که اگر حل بشود، میتواند روابط بهتر بشود. در صورت آزاد شدن داراییهای ایران در آمریکا و حل کلیه اختلافات، آیا بهبودی در روابط حاصل خواهد شد؟
- تعبیر من این بوده که ما تا اموالمان مسدود است، این را دلیل خصومت میگیریم و حاضر نیستیم با کسی که سند به این روشنی خصومت دارد، بنشینیم حرف بزنیم. باید او نشان بدهد که دشمن به این صورت نیست، اگر این اتفاق افتاد، آن وقت تصمیمات بعدش را میگیریم. ما هیچ از این مرحله پیش نرفتیم. گفتیم این نشانی میتواند برای کم شدن خصومت آمریکا باشد.
- یعنی شما یک عامل اصلی می دانید؟
- یک سند روشنی است برای خصومت. یعنی ما فکر میکنیم که با یک آدمی که این مقدار دشمن است که با احتیاج شدید ما، پولهای ما را نگه داشته، این یک ذره هم به فکر دوستی نیست. اینکه شرطی ندارد، پول ما را بیاورد بدهد دیگر؛ آن وفت بعدش بنشینیم. آن وقت صحبت میشود که آیا باید حرف زد، یا نباید حرف زد.
- در بوسنی و هرزگوین، جنایتی توسط صربها و اخیراً کرواتها با پشتیبانی غرب اتفاق میافتد که بدون اغراق در تاریخ کم نظیری برای آن میتوان یافت. کشورهای اسلامی چندی پیش طی قطعنامهای در کنفرانس اسلامی در جده عربستان، تاریخی را برای خاتمه درگیریها در منطقه اعلام کردند و گفتند که در صورت عدم خاتمه درگیریها در منطقه، اقداماتی را یکطرفه صورت خواهند داد. متأسفانه هنوز جنایات صربها در این منطقه ادامه دارد و هر روز ابعاد وحشتناکتری مییابد، آیا همچنان کشورهای اسلامی به صدور بیانیههای خود اکتفا میکنند و ما شاهد کشتار مسلمانان در بوسنی و هرزگوین خواهیم بود و ایران چه اقداماتی جدی در این زمینه صورت خواهد داد؟
- کشورهای اسلامی، اگر اراده سیاسی جدی داشته باشند، میتوانند کارهای بزرگی بکنند. ما مجموعمان قدرت بزرگی در دنیا هستیم، ولی متأسفانه من چنین ارادهای بیش از حد این اظهارات و اقدامات کمارزش نمیبینم. فردی هم یک کشور چه کار میتواند بکند. بوسنی هرزگوین در محاصره است. ما بخواهیم یک چیزی هم آنجا ببریم، نمیتوانیم ببریم. باید از جاهایی عبور بکنیم که دشمنان آنها هستند، فضایش هم که باز در اختیار ما نیست. ما یک راههایی برای کمک داریم که آن راههایمان را استفاده میکنیم و گفتنی هم نیست خیلی برای شما.
- آقای اشجری از نشریه گزارش هفته: آقای رییسجمهور، به نظر جنابعالی، عدم وجود احزاب سیاسی در کشور ما و بیاعتنایی پارهای از مسئولین نظام در طی سالیان گذشته نسبت به این امر، آیا دلیل اصلی براین موضوع نیست که در انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری، هیچ شخصیت یا اندیشه سیاسی دیگری هم عرض شما وجود ندارد و مردم ما عملاً یک انتخاب دارند وآن هم جنابعالی هستید؟
- یک انتخاب که ندارند چهار انتخاب دارند. به هر کی خواستند رأی بدهند. حالا آنکه از طرفی هم البته این حرف اولیتان را من قبول دارم که اگر یک حزب سیاسی فعالی در کشور بود، شرایط یک مقدار فرق میکرد و ما هم قانون احزاب را در مجلس گذراندیم و کمیسیون هم منتظر است که افراد بیایند حزب تشکیل بدهند فعال باشند. حالا شاید در شرایط معمولاً احزاب خودشان را موفق نمیبینند میآیند فعالیت میکنند. میبینند موفق نمیشوند به هرحال این سؤال را از دیگران باید بکنید که چرا حزب درست نمیکنند، فعال نیستند، ما هیچ منعی برای این کار نداریم. دلمان هم میخواهد، ما الان علاقهمندیم که در انتخابات، یک رقابت جدی باشد و حرفها زده بشود، زندگی ما، برنامه ما، ما هم توضیح بدهیم. مردم هم بفهمند چه کسی را قبول دارند، رأی بدهند؛ البته مردم ما ناآگاه نیستند، ولی این را من میدانم مردم ما بیخود اینجوری نیست که همینطور بگویند، چون مثلاً همینطور میآیند، پای صندوق به نام یک کسی مینویسند از پیش رأیشان را آماده کردند، میدانند به کی رأی میدهند. حالا یا ما را قبول دارند یا ندارند؛ من هم الان به این قاطعیتی که شما صحبت میکنید، صحبت نمیکنم.
- آقای رفسنجانی، این سؤال را از این جهت خدمتتان مطرح کردم که اخیراً یکی از اعضای شورای نگهبان که وظیفهشان حفظ قانون اساسی هست، در پشت یک تریبون رسمی فرمودند که خدا را شکر که ما در کشورمان حزب نداریم، حزب مایه تفرقه است. بنابراین من باید با توجه به پاسخ شما اینطوری ارزیابی بکنم که شما مخالف این گفته هستید.
- بله من طرفدار قانون اساسیام که تعدد احزاب را گفته است. آن آقا هم هر کس بوده، من که نمیدانم کی هست، نظر شخص خودش را گفته، البته همین طور که شما میگویید، در بخشی از جامعه ما، فرهنگ ضدحزبی قوی است و مخالفاند با حزب. ما عمل خودمان، دلیل است. ما روز اول انقلاب که این همه کار داشتیم، اولین کاری که کردیم تأسیس حزب جمهوری اسلامی بود و مقداری از وقتمان را من، شهید بهشتی، رهبر انقلاب، مقدار زیاد صرف کردیم که این تحزب را در کشو جا بیاندازیم. آخرش دیدیم که حزب جا نیفتاد، بعد از این همه، نصف مردم عضو شده بودند، ولی واقعاً حزب نبود. در مجلس هم که بودیم اعضای حزب، علیه خود حزب رأی میدادند.
- آقای رییسجمهور، طی یکی دو هفته گذشته، ما در سطح کشور شاهد حمله عناصری به دفاتر چند نشریه بودیم. با توجه به اینکه بزرگترین دستاورد حکومت شما آزادی بیان و آزادی مطبوعات هست، تصور نمیکنید که این حملات از سوی دشمنان جمهوری اسلامی دامن زده و اگر این طور هست، آیا تدابیری جدی اندیشیده شده برای مقابله با این افراد یا خیر؟
- الان دشمنان ما قطعاً خوشحال میشوند از این حرکتهای اینطوری. اگر هم از دست آنها نباشد، افرادی که این کارها را میکنند آگاه نیستند. من نمیدانم چه کسانی این کار را کردند، پروندهشان دارد رسیدگی میشود. قضیه حداقل این است که باید بگوییم که آگاه نیستند. این راه مبارزه نیست، اگر یک نشریه حالا یک کاری یک حرفی مینویسد، چقدر میتواند بُرد داشته باشد؛ هر چه حرف باطل هم بنویسد. آدم باید یک قدری صبر داشته باشد، البته یک جایی ما خط قرمز داریم. هر دولت خط قرمز دارد. در هر نظامی آن خط قرمز مراعات میشود. آن هم دولت میفهمد، نظام میفهمد که کجا را بگیرد. باید اگر گلهای هم دارند، شکایتی دارند، به مراجع قضایی شکایت کنند، مراجع رسیدگی میکنند. نشریه اگر ناحق عمل کرده تنبیه میشود.
[1] - خطبه 126 نهجالبلاغه درباره تقسیم بیتالمال: وَ مِنْ کلامٍ لَهُ عَلَیهِ السَّلامُ: «لَمَّا عُوتِبَ عَلی التَّسْوِیةَ فِی الْعَطاءِ أَتَأمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیهِ وَ اللَّهِ لا أَطُورُ بهِ ما سَمَرَ سَمِیرٌ، وَ ما أَمّ نَجْمٌ فِی السَّماءِ نَجْماً وَ لَوْ کانَ الْمالُ لِی لَسَّوَیتُ بَینَهُمْ فَکیفَ وَ إِنَّمَا الْمالُ مالُ اللَّهِ، ثُمَّ قالَ عَلَیهِ السَّلامُ: أَلا وَ إِنَّ إِعْطاءَ الْمالِ فِی غَیرِ حَقِّهِ تَبْذیرٌ وَ إِسْرافٌ، وَ هُوَ یرْفَعُ صاحِبَهُ فِی الدُّنْیا، وَ یضَعُهُ فِی الاخِرَةِ، وَ یکرِمُهُ فِی النّاس، وَ یهِینُهُ عِندَ اللَّهِ، وَ لَمْ یضَعِ امْرُؤٌ مالَهُ فِی غَیرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَیرِ أَهْلِهِ إِلّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُکرَهُمْ، وَ کانَ لِغَیرِهِ وُدُّهُمْ، فَإِنْ زَلَّتْ بهِ النَّعْلُ یوْماً فَاحْتاجَ إِلی مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَدینٍ و أَلْأَمُ خَلِیلٍ.» ترجمه: آیا به من دستور میدهید، برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب میکنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد! اگر این اموال از خودم بود، به گونهای مساوی در میان مردم تقسیم میکردم تا چه رسد که جزو اموال خداست. آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیادهروی و اسراف است، ممکن است در دنیا ارزشدهنده آن را بالا برد، اما در آخرت پست خواهد کرد، در میان مردم ممکن است گرامیش بدارند اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است. هیچ کس مالش در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غیر اهل آن نپرداخت جز آنکه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستی آنها را متوجه دیگری ساخت، پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد، بدترین رفیق و سرزنش کنندهترین دوست خواهند بود.