س - اکنون سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و در این مدت راه پر فرازونشیبی را پشت سر گذاشتهایم. به نظر شما انقلاب تا چه حد در رسیدن به اهداف مکتبی خود موفق بوده است؟
ج - در مورد موفقیت انقلاب برای رسیدن بهاهداف مکتبی خود، ما دستاندرکاران نسبتاً راضی هستیم. البته کسانی که با تاریخ و مشکلات تحولات مکتبی و انقلابی آشنایی ندارند، ممکن است عجله بیشتری از ما داشته باشند. چه بسا پیش از پیروزی انقلاب هم فکر میکردند پس از پیروزی، بلافاصله همه انحرافات مکتبی اصلاح شده و یکباره جامعه تبدیل بهجامعه صد در صد اسلامی میشود؛ ولی آنها که تاریخ را میدانند، بهعنوان نمونه زمان بعثت پیامبران، مشکلات اجتماعی آن دورهها را به خوبی مطالعه کردهاند. حضرت رسول (ص) برای تحریم ربا در آن جامعه ساده و ابتدایی عربستان مراحلی را طی میکند. اول ربا را بهصورت یک امر زشت معرفی میکنند. همین قدر میگویند که این ربا برای شما سودی ندارد. بعد در مرحله دوم یک مقدار تندتر وارد عمل میشوند و بالاخره در سومین مرحله قاطعانه جلوی آن را میگیرند. این تازه، پانزده سال بعد از بعثت حضرت در مدینه است. در مورد شراب هم نخست، مستی را هنگام نماز منع میکنند. بعد یک قدری شدیدتر، تا اینکه بالاخره دستور میدهند، خرید و فروش و نوشیدن شراب حرام است. در سایر موارد هم این چنین عمل کردهاند.
عوض کردن یک جامعه بهصورت دیگر، کار چندان سادهای نیست. این دو موضوع که اشاره کردم، فقط در مورد اقتصاد بود. مسایل روحی و فرهنگی که در باید زمینهساز بسیاری از تحولات بشوند، هنوز ماندهاند. آداب و رسوم و سنتها تا بخواهند جای خود را به رفتارهای جدید بدهند، زمان بسیاری خواهد برد.
البته در زمانهای گذشته چون دوران جاهلیت بود، بعد فرهنگی، مشکلتر بود؛ اما در این دوران، بعد فرهنگی یک مقدار آسانتر است. بطورکلی پیش از پیروزی، جامعه آمادگی پذیرش خیلی از حقایق را داشت؛ اما پس از پیروزی باور آن اندکی مشکل مینمود. با این حال من خیال نمیکنم باز این طور باشد. کارهای زیربنایی زیادی انجام شده است. در این مملکت؛ فرهنگ اسلام در منطقهای وسیع، جای فرهنگی طاغوتی را گرفته و در ادارات، آموزشگاهها، مراکز قضایی، بازار، مراکز تفریحی، و بهطورکلی در هر جا که سری بزنیم خواهیم دید فرهنگ قالب، فرهنگ اسلامی است، رویهمرفته ما از لحاظ سیاسی، زیربنای مکتبی شدن کشور را در نظر داشتهایم که بهآن رسیدیم. چون مسئوولان سطح بالای سیاسی، همه مکتبی هستند، را قانونگذاری نیز، همین طور درست کردهایم. چرا که مجلس، کاملاً مذهبی است. از لحاظ قضاوت مقدار زیادی پیشرفت داشتهایم. البته کار بسیار مشکلی است. در آموزش سطح مقدماتی و دبیرستانها، کار آسانتر بود. دانشگاهها بهمحض بازگشایی، کار دقیقی میطلبند.
روی هم رفته در ارتش امروز، شما دیگر نمیتوانید ترکیب دیروز را به یاد بیاورید. نهادهای انقلاب هم که بهطور کلی، اساساً مکتبی بودهاند. ما فکر میکنیم گامهای بلندی برداشتهایم.
س - انقلاب اسلامی از نظر عقاید و ارزشها، تأثیرات بنیادی در جامعه گذاشته است. شما این تأثیرات و تحولات را در قشرهایی مثل روشنفکران، تکنوکراتها، و متخصصین، چگونه ارزیابی میکنید؟
ج - ما نمیتوانیم با آمار و ارقام حرف بزنیم، در این خصوص، آمار و ارقامی نداریم. شاید خود شما بهخاطر شغل مطبوعاتیتان، بیشتر از ما این را بدانید. ما گرفتاریهای فراوانی داریم و بهاین مسایل کمتر دقت کردهایم.
با این حال امروز ما نکته جالبی را از این قشر دریافتهایم. قشر تکنوکرات و روشنفکر آن روزها، اوایل انقلاب خیلی سعی داشتند تا انقلاب برای آنها یک محیط باز لیبرالیستی را پیش بیاورد؛ اما وقتی متوجه شدند پایههای مکتب محکم شده است و امروز دیگر، مجالی برای خودپرستی، حکومتهای فردی، و منافع شخصی نیست، واقعیتها را بهتر پذیرفتهاند. آنها بهخوبی میدانند جامعه امروز آمادگی استقبال از فن و تخصص را دارد. بهنظر میرسد بخش قابل توجهی روشنفکران - البته من این اصطلاح را شبههانگیز میدانم. روشنفکر، بیشتر به آنهایی باید گفت که به روشنی، حق و حقیقت را فهمیدهاند. حالا اگر بخواهیم آن را بهطبقهای با معیارهای غربی اختصاص دهیم، زیاد درست نیست - تسلیم واقعیتها شدهاند و نویسندگان قبول کردهاند که پایههای فکری نوین، بهتر میتواند جامعه را تحکیم کند. اصل و منطق هم این را حکم میکند که در جامعهای با موازین مکتبی، رواج افکار و عقاید غربی و غرب زده، محلی از اعراب ندارد.
البته هنوز نگرانیهایی وجود دارد. چون تبلیغات دشمن این طور شایع کرده است که اسلام و مکتب، متخصصین را دفع میکند. خوشبختانه ما در عمل به همه ثابت کردهایم، جامعه ما بیش از جوامع دیگر، به فن و تخصص احترام میگذارد؛ منتها شخصی را که با مکتب ضدیت داشته باشد، مردود میدانیم. باسوادها و صاحبان فن و تخصص، اگر نخواهند از علم خود سوءاستفاده کنند بیشتر از جوامع دیگر، در جامعه اسلامی معزز و محترم هستند. روی هم رفته حرکت به طرف ائتلاف است.
س - بهنظر شما انقلاب اسلامی ایران در زمینه رساندن پیام خویش به گوش مستضعفان جهان تا چه اندازه موفق بوده است؟
ج - شاید ما خودمان در زمینه رساندن پیام انقلاب، خیلی کار نکرده باشیم؛ اما پیام انقلاب، خود به خود و بطور طبیعی رسیده است. علیرغم آن موانعی که ایجاد کردند، حرف حق بهاندازه کافی نفوذ کرده است. یک دورهای بود که رسانههای جمعی دنیا، امید داشتند این انقلاب را بهطرف خودشان بکشانند. آنموقع صدای انقلاب ایران را به جهان رساندند.
کنجکاوی مردم آنها را مطلع کرد. حالا دیگر مستضعفین دنیا دانستهاند، اخبار حق انقلاب از طریق رسانهای صهیونیستی و امپریالیستی دنیا، درست پخش نمیشود. واقعیت انقلاب را آنها از چهره شادمان مظلومین دنیا میبینند. جرقه را از آنها دریافت میکنند.
از طرف دیگر، نهضتهای آزادیبخش و جمعیتهای ضد دولتهای فاسد، بهایران راه داشتند. ما، کم و بیش در دنیا حضور داشتیم. دوستان ما، دانشجویان و اندکی هم هیأتهای اعزامی، این وظیفه را در دنیا انجام میدهند. بالاخره خبرگزاریهای ما تا حدی توانستهاند صدای انقلاب را بهگوش دنیا برسانند. همین اندازه هم که دشمنان ما برای سرپوش گذاری تأکید کردهاند، من خیال میکنم مستضعفان متوجه پیام ما شده باشند. منتهای مراتب، هالهای از ابهام در اثر تبلیغات کور کننده دشمنان در اذهان مردم حق طلب ایجاد شده است، ما کمکم باید این هاله ابهام را نیز، باید بزداییم.
س - استکبار جهانی اکنون، مزدوران خود را در منطقه، علیه انقلاب اسلامی بسیج کرده است. بهنظر شما برای مقابله با آنها باید چه راهی را در پیش گرفت؟
ج - این مسأله تازهای نیست. از زمانی که آنها حکومت لیبرالیسم را در ایران مأیوس کننده یافتند، این توطئهها شروع شدند. جنگ عراق علیه ایران، حمله آغاز این توطئه بود. بعد از آن هم مسلم شد، عراق حامیانی پیدا خواهد کرد که حتی تا آن روز به عراق فکر هم نمیکردند.
بعد از مدتی حدود یک سال و نیم، همان کاری که تابهحال کردیم ادامه خواهیم داد. مقاومت جدی، همراه با پشتکاری که در کوران حوادث داشتیم. خطمان را عوض نکردیم و تمایلی بهسازش نشان ندادیم، ثابت کردیم ملت نیرومندی هستیم. آیا همین ایمان به مردم و همکاری با آنها، بهترین راه برای جوابگویی اینها نیست.
اسلام، مردم، حقانیت راه، صلاحیت و سلامت مسئولان، محورهایی است که میتواند موفقیت انقلاب را تضمین، و فعالیتهای دشمن را خنثی کند. البته در این راه ضربههایی هم میخوریم؛ اما بهجای آن تجربههایی هم بهدست میآوریم.
س - موفقیتهای اقتصادی انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید و چه رهنمودهایی برای حل معضلات اقتصادی دارید؟
ج - علیرغم فقدان تبلیغات و زرق و برقهای خاص در امور اقتصادی، و داشتن مشکلات بسیار، موفقیتهای بزرگ اقتصادی هم داشتهایم. مهمترین معضل اقتصاد این کشور، تابعیت از اقتصاد غرب بود. کارشناسهای غربی یا غرب زده، اصلاً دلال استعمارگران بودند. در همه زمینهها اغلب، طرحریزیهای اقتصادی برمبنای منافع غرب بوده است.
زرق و برقی درست میکردند، کارخانه مونتاژی راه میانداختند. راه اتوبانی میساختند، و از طرفی هم، ذخایر کشور را مثل سیل میبردند. یعنی نفت کشور ما با محاسبات انجام شده توسط آنها، قرار بود ظرف بیست سال تمام شود. در واقع با این سبکی که آنها عمل میکردند، ده پانزده سال نمیگذشت که باید نفت هم وارد میکردیم!
چنین قضیهای هم، یعنی اضمحلال و نابوی کامل، حتی تصورش هولناک و غمانگیز است. انقلاب اسلامی ایران اولین وظیفه مهمش جلوگیری از فرار سرمایههای عظیم کشور بود. در آن زمان، بیش از پنج میلیون بشکه نفت در روز صادر میکردیم. و در این زمان معدل صدور، به یک و نیم میلیون بشکه هم نمیرسید. (یعنی یک چهارم!)
مسأله دیگر صدور بی رویه گاز با هزینههای گزاف بود. این سرمایه ملی را تقریباً معادل هیچ، به منبعهای شوروی هدایت میکردند. ما وقتی که ارقام بودجه سالانه را حساب میکردیم، متوجه شدیم هیچ وقت از فروش گاز درآمد خوبی نداشتهایم. حداقل بهاندازه خرج صدور آن، سودی برای اقتصاد ما نداشت! بنابراین تصمیم گرفتیم، علیرغم مشکلات و گرفتاریهای موجود، مصرف گاز در ایران را تشویق بکنیم.
وقتی که به مواد شیمیایی، کود و این قبیل منابع برسیم، معلوم میشود که منابع انرژی سوختی خانهها و تأسیسات در کشور ما چقدر عظیم است. بخشی از صنایع ما خوابیده بودند. دلیل این رکود، شیوع اجناس و تبلیغ بیرویه اجناس و صنایع خارجی بود. در درجه اول ما سعی کردیم از واردات این قبیل اجناس و صنایع جلوگیری کنیم.
مرحله بعد تشویق به ساخت و تولید همین اجناس بود. در حال حاضر حرکت صحیحی آغاز شده است. اگر این تصمیمها عملی شود در داخل ساخته خواهد شد. فلان کالاهای صنعتی مونتاژ شده، با کیفیت مناسب برای استفاده در داخل ساخته میشود. شیوههای غلط پیمانکاری و مشاوره که راهی برای ربودن سرمایههای داخلی بود از کار افتادند.
حرکت مهم استراتژیک در زمینه اقتصاد، جلوگیری از تخلیه روستاها (یعنی منابع بکر تولید) و هجوم بیرویه به شهرها بود. این اقدام جنبه انسانی و اجتماعی هم دارد و فواید بی پایانی برای آینده این کشور به دنبال خواهد داشت. ما این هجوم کورکورانه را برعکس کردیم. یا به عبارت دقیقتر، این حرکت فرسایشی حداقل متوقف شده است. میخواهیم پایه اقتصاد را در روستاها بگذاریم تا همه چیز در داخل کشور تولید بشود.
علیرغم مشکلاتی که بوده، محصولات کشاورزی، امسال، رشد نسبتاً خوبی داشته است. در آینده مطمئناً بهتر خواهد بود.
شیلات که منبع عظیمی برای تأمین مواد غذایی و پروتئین کشور بهحساب میآید از آبهای آزاد خودمان بهدست میآید. این اقدام مهم اقتصادی کاملاً متوقف مانده بود. در یکی دو سال اخیر، تأمین منابع شیلات کشور راه افتاده و ان شاءاللّه در بسیاری از مناطق دیگر گسترش خواهد یافت.
رویهمرفته مبنای اقتصاد این کشور سالم شده، در صددیم تا به طرف برنامهریزیهای درازمدت و کوتاه مدت برویم. اگر بتوانیم اعتماد بخش خصوصی را جذب کنیم، بسیاری از سرمایههای خصوصی با همه امکانات موجود، به رشد اقتصاد مملکت قدرت بیشتری میبخشند.
س - بهنظر شما، برای بازسازی اقتصاد کشور و ایجاد زمینههای سالم برای آن، چه باید کرد؟ کدام راههای عملی را برای این امر پیشنهاد میکنید؟
ج - همانطور که گفتم من فکر میکنم نخستین اقدام مؤثر ما در این راه، میتواند جلب اعتماد بخش خصوصی باشد. سیستم اقتصادی اسلام، سیستم سوسیالیستی نیست که بگوییم دولت همه کاره است. این مردم باید کار و فعالیت بکنند.
ما باید بتوانیم انگیزه و نشاط مردم را حفظ کنیم. خوشبختانه، سرمایهداری هم حاکم همه چیز نیست و نیروهای انسانی بهصورت ابزار سرمایه تلقی نمیشوند.
ما طالب جامعهای هستیم که کرامت انسان در آن محفوظ باشد. فکر و نیروی انسان مقدس است. باید مردم بتوانند از امکاناتی که در بخش خصوصی دارند، با اختیار خودشان استفاده کرده و بهدیگران نیز بهره برسانند. ما با استعمار و تبعیض مخالفیم.
با توجه به زیربنای فرهنگی مردم، بناست که از ادامه و ترویج سودپرستی و تجمل گرایی جلوگیری شود و زندگی سالم و سودآور، با امکانات مشروع بخش خصوصی تقویت گردد. هر کسی که فکر و ایده کار داشته باشد، ما بهاو میدان میدهیم. افراد اهل کار و تلاش میتوانند در تولید و رونق کشاورزی یا صنعت وارد میدان بشوند. کارهایی هم مثل تجارت خارجی که در آن سودهای سرسامآور و بیزحمت از راه تماس تلفنی سرازیر میشوند به عهده خود دولت باشد. بهتر است. سود آن خود بهخود در خدمت همین کشور قرار خواهد گرفت. کارهایی که فکر، حرکت، تلاش و جریزه لازم دارد، برای آنهایی بماند که شوق و توان تولید دارند. برنامهریزی در صدر همه این اقدامات قرار میگیرد. ما باید بدانیم چه میخواهیم؛ از چه راهی، چه مقدار و تا چه مدت لازم است. امکانات زیرزمینی موجود باید کشف شده، به دست بهرهبرداری برسد. نیروهای انسانی که عظیمترین منبع اصلی بهحساب میآیند، باید بهطور جدی در همه صحنهها بهکار گرفته شوند. مجلس در اینجا نقش مهمی دارد. باید قوانین مناسب برای این حرکت را تنظیم بکند. اگر دولت توانست زمینههای آن را فراهم کند، ما تا حد زیادی به مقصود نزدیک میشویم. البته این حرفها را باید شورای اقتصاد بزنند. آنها در این مورد تخصص دارند. آنها باید برنامههای مناسب در این زمینه را برای حرکت پیشنهاد کنند.
س - نقش مجلس شورای اسلامی را در تداوم و گسترش انقلاب چگونه میدانید؟
ج - خیلی زیاد؛ مجلس لنگر این انقلاب است. البته امام برای بیان این حرف یک شأن دیگری دارند.
مجلس جایی است که تعداد زیادی از نیروهای انسانی مورد قبول مردم با رأی و نظر خود آنها، در آن متمرکز شدهاند و با حضور و تماس مستقیم مردم، سرگرم قانونگذاری هستند. این مجلسی است که تمام حرکات نمایندگانش زیر نظر مردم است و هیچ مورد مخفی در کارشان نیست. جمع این نیروها کلاه سرشان نمیرود. امکان ندارد بتوان این جمعیت بزرگ را منحرف کرد. اکثراً متدین، پاک و دلسوز هستند.
از طرف دیگر، مجلس محور انجام کارهای کلیدی و حساس مملکت است. تصمیمات اساسی این کشور، در مجلس گرفته میشود. دولت در مجلس رأی اعتماد میگیرد. مجلس حق رأی، نظارت و تفحص را دارد، نمایندگان، واسطه بین مردم و مسئولان اجرایی هستند. اینها، تنها بخشی از عوامل است که مردم را بهاین مرکز مطمئن کرده است. بهخصوص بعد از اینکه مجلس، شهدایی را تقدیم انقلاب کرد، دشمن علیرغم تمام سعی و تلاشی که برای تضعیف آن به کار برده بود، دقیقاً عکس آن را تحویل گرفت. توجه مردم بیش از گذشته به اهمیت مجلس جلب شده است. چرا که جامعه ما امروز متصف به شهید پروری است، و مجلس نشان داد در اینجا هم نماینده مردم است. بهنظر میرسد، هرچه از زمان بیشتر میگذرد ما به مفهوم عبارت و توصیف امام از مجلس بیشتر پی میبریم، امام فرمودند: »مجلس بالاترین ارگانی است که حرکتهای این کشور را کنترل میکند.«
س - سیاست خارجی جمهوری اسلامی باید چگونه باشد تا بتواند مردم تشنه اسلام را اشباع نموده. دوستان واقعی خود را باز شناساند؟. بهعبارت دیگر، مشکلات سیاست خارجی جمهوری در زمینههای مختلف چیست؟ و راهحلهای آنها کدام است؟
ج - همان اصلی که در قانون اساسی در این باره آمده، مهمترین ملاک عمل ما در دنیا و در ارتباط با دولتهاست. در هر کجای دنیا، نهضتی براساس حق و حقیقت، علیه جریان ناحقی بایستد، این وظیفه اسلامی و انسانی ماست که از آن حمایت کنیم. نهضتهای اسلامی برای ما، در صف مقدم نهضتهای صحیح دنیا هستند. نهضتهای آزادیخواه تا حدودی که آلوده نباشند مورد حمایت ما قرار میگیرند. در حقیقت نهضتهایی که آلوده به الحاد، کفر، مارکسیسم و اینجور پیرایهها نباشند، مورد حمایت ما قرار خواهند گرفت.
مشکل اینجاست که این رویه مخفی نمیماند و دولتها نوعاً، با ما دشمن میشوند. ما متهم به دخالت در امور کشور میشویم. همچنین خواهند گفت ما خواهان شورش و درگیری هستیم، و از این قبیل اتهامات مرسوم. که ما باید طوری حرکت کنیم که دخالت در امور داخلی کشورها بهحساب نیاید، و در عین حال حامی این نهضتها هم باشیم. مدافع حقوق محرومان در دنیا، و مخالف با تجاوزگر باشیم.
حالا چه طور باید این مسئله را حل بکنیم؛ تا بهحال تجربههایی بهدست آوردهایم و در آینده قطعاً بیشتر موفق خواهیم شد. باید با توجه به وضعیت موجود دنیا و امکاناتی که داریم، ضمن حفظ حریم جمهوری اسلامی سیاستی را تمرین بکنیم که من فکر نمیکنم هنوز، فرمول آن مشخص شده باشد. بار اجرایی این کار بهعهده وزارت امور خارجه است.
س - اکنون بیش از یک سال از آغاز جنگ تحمیلی عراق با کشورمان میگذرد. آینده جنگ را چگونه پیشبینی میکنید؟
ج - خیلی خوب. در حال حاضر ابتکار عمل در میدانهای جنگ بهدست ماست. با محاسبه مجموع شرایط سیاسی، اقتصادی، هر جا که لازم باشد ضربه را میزنیم. حداقل باید در یک مرحله مناسب جنگ را از خاک خود بیرون ببریم، و اگر بناست جنگی در کار باشد، آن طرف مرزها و در خاک متجاوز ادامه بیابد.
س - پس از پیروزی انقلاب، کشور به سوی خودکفایی کشاورزی و صنعتی حرکت کرده است. موفقیتهای این حرکت را چگونه میبینید؟
ج - در حرفهای قبلیام کمی بهاین سئوال جواب دادم. توضیح بیشتر، احتیاج بهفرصت بیشتری دارد.