س ـ آیا تعطیلی وزارت ارشاد ملی توسط آقای عباس دوزدوزانی عملی قانونی بوده است؟ اگر قانونی نیست، مجلس چه تصمیمی در این مورد اتخاذ خواهد کرد؟
ج ـ بسماللّه الرحمن الرحیم، اگر منظور از تعطیل این باشد که وزارتخانهای را به کلّی کنار بگذارند، معلوم است که غیرقانونی است و نمیتوانند کنار بگذارند. باید مجلس تصمیم بگیرد. ولی ایشان برای بعضی از اصلاحات، موقتآ دست به این کار زده است.
س - طبق ماده 179 آیین نامه مجلس، نخستوزیر پس از گرفتن رأی اعتماد از مجلس، ظرف ده روز باید اسامی هیأت وزیران را معرفی کند. با توجه به شرایط فعلی و ضرورت فعال بودن وزارتخانههای امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد، خالی بودن این پستها چگونه قابل تفسیر است؟
ج ـ نخستوزیر این کار را کرد. یعنی، وزیر معرفی کرد. طبق قانون اساسی باید اسامی به تصویب رئیس جمهور برسد. رئیس جمهور با بعضی از افراد معرفی شده موافق نبودند و آنها مورد قبول قرار نگرفتند. لذا کار ماند. گویا هنوز گرفتار همین مسأله هستند. یعنی هنوز فرد مورد توافق نخستوزیر و رئیس جمهور در بعضی موارد پیدا نشده است.
س ـ مجلس چه تصمیمی در این مورد میگیرد؟ چون یکی از مواد آیین نامه داخلی زیرپا گذاشته میشود.
ج ـ مجلس نمیتواند رئیس جمهور را یا نخستوزیر را مجبور کند تا کسی را که قبول ندارند، معرفی کنند. به هرحال توافقشان قدری مشکل شده است. البته اگر بخواهد زیاد طول بکشد و کارها در حدّ نامعقولی بماند، مجلس فشار خواهد آورد.
س ـ حدّ معقول و نامعقولش چقدر است؟
ج ـ کم کم دارد نامعقول میشود. یعنی اگر در این هفته معرفی نشوند، مشکل ساز خواهد شد. البته در مجلس تا به حال مکرر اعتراض شد و نمایندگان به آقایان هشدار دادند. اگر باز بهجایی نرسند، ناچاریم یک مقدار فشار بیاوریم.
س ـ اثرات جنگ تحمیلی را در کشورهای منطقه به خصوص عراق چگونه میبینید؟
ج ـ البته جنگ خسارتهایی دارد که تا به حال در ایران و بیشتر در عراق پیش آمده است. ما از خسارتهای انسانی آن ناراحت هستیم که تا به حال عده زیادی از بهترین فرزندان این کشور و مسلمانهای خوب ما شهید شدند و خانوادههای آنها آسیب دیدند و عزادار شدند. اینها خساراتی است که جبرانش به این آسانی مقدور نیست. ولی اگر بنا باشد انسان اهدافی داشته باشد و برای اهدافش فعالیت کند، طبعآ باید آماده این فداکاریها هم باشد. کمتر نهضت یا انقلابی، حتی نهضتهای انبیا در دنیا وجود داشته است که بدون تلفات جانی و بدون شهید و بدون این خسارتها بتواند به جایی برسد.
س ـ اثرش روی حرکتهای خود رژیم عراق چیست؟
ج ـ خبرهایی که به ما میرسد که خیلی قطعی و مشخص نیست. اما براساس مجموعه اطلاعاتی که به ما رسیده، پایههای حکومت صدام را که سست بود، سستتر کرده است، تضادهایی که صدام در کشورش داشته، دارد رشد میکند و زبان اعتراض را که قبلا بسته بود، باز کرد. چون در حال جنگ هستند، قدرت فشار را از صدام میگیرد. البته او همیشه روی مردم فشار میآورد. در مجموع حرکت در داخل عراق بهطرف تضعیف موقعیت صدام است و نقطه
مقابلش در ایران در جهت تحکیم موقعیت انقلاب پیش میرود.
س ـ با توجه به تبعات اقتصادی جنگ، مردم باید در مقابله با محدودیتها چگونه برخورد کنند؟
ج ـ جنگ به ما نشان میدهد که وابستگیها خطرناک است. یعنی بیشتر نشان داد. مردم باید در داخل کشور کوشش کنند. البته مردم به این اعتقاد رسیدند. عملا باید بیشتر تلاش کرد تا به قیمت تحمل بعضی از محرومیتها روی پای خود بایستیم. نکته دوم که از نظر من مهم است این است که بعد از انقلاب در مردم رفاه طلبی وجود داشت. مردم فکر میکردند انقلاب بلافاصله باید برایشان از هر بعد رفاه بیاورد و جنگ این آمادگی را در مردم ایجاد کرد. الان مردم ضرورت محدودیتهایی بعد از انقلاب را میپذیرند. البته اگر بخواهند انقلاب را ادامه دهند. اگر مسأله مهم این است که این انقلاب بخواهد ادامه پیدا بکند، خواه ناخواه به منافع استعماری ابر قدرتها برخورد دارد و نیاز به مبارزه طولانی داریم. درگیریهایی پیش میآید که جهاد و ریاضت لازم دارد. چنین روحیهای میتواند برای سالمسازی اقتصاد ما خیلی مفید باشد.
س ـ آقای هاشمی، به نظر میآید که در دراز مدت در محاصره و تحریم اقتصادی خواهیم بود و از نظر قطعات لوازم یدکی در مضیقه قرار میگیریم. نظر شما چیست؟
ج ـ قبلا هم گفتم و باز هم میگویم، اگر در صدد این باشیم که قطعات یدکی را به هر قیمت و به هر شکل وارد کنیم، خیلی دچار مشکل نیستیم. ولی زیاد در صدد این نیستیم. همان طور که میدانید سیاستمان این بود که جنگ را بیش از آنچه که الان روی تکنیک متکی است، به نیروی مردمی منتقل کنیم که تضمین نهایی کشور و شکست ناپذیر است و منبع لایزال دارد. بنابراین در حد محدودی قطعات یدکی برای ما لازم است. یعنی آن مقدار که بتوانیم روی تکنیک جدید جنگ تکیه کنیم. فکر نمیکنم نیاز خیلی شدیدی به قطعات داشته باشیم. آن مقداری هم که لازم داشته باشیم، قابل تهیه است. دیدید که دیروز در دیدار آقای رجایی با سفیر شوروی، شورویها پیشنهاد کردند که ما حاضریم به شما اسلحه بدهیم. مسأله جدیدی نیست. به طورکلّی امروز همه صنایع دنیا به بازار بیشتر نیاز دارند. یعنی فروشنده بیشتر از خریدار است. الان این ما هستیم که باید انتخاب بکنیم. فعلا انتخاب کردیم که زیاد متکی به این طور چیزها نباشیم.
س ـ در مرحله حساس کنونی که حضور نمایندگان مجلس در جبهه باعث تقویت روحیه رزمندگان ایرانی و همچنین حضور نمایندگان در حوزههای انتخابیه خود باعث تسریع در بسیج عمومی است، شما چه تدبیری در این زمینه دارید که هم نمایندگان در نقاط حساس حضور یابند و هم مجلس به مذاکرات خود ادامه دهد؟
ج ـ گفتیم از مرخصیهای غیر جنگی خودداری کنید. در گذشته نمایندگان شهرستانها حق داشتند در ماه بین دو تا پنج روز برای رسیدن به مشکلات مردم به مناطق انتخاباتی خود بروند. الان فکر کردیم که این مسافرتها هم نشود. البته حضور نمایندگان مناطق جنگزده میتواند، مؤثر باشد. بدلیل اینکه چهرههای مطلوبی در منطقه هستند. به آنها اجازه داده شده که هر وقت میخواهند بروند و میروند و خیلی هم مؤثر بوده است. آقایانی که مأموریتهای جنگی به ایشان محول بشود، میتوانند بروند که الان آقای خامنهای و آقای چمران و بعضی از آقایان دیگر رفتند. اگر بسیج شهری نیاز به نماینده داشت، میروند. ولی تا به حال ما برایمان ثابت نشد که برای بسیج، حضور نماینده در شهرهای غیرجنگی لازم باشد برای اینکه خود مردم آن قدر مشتاق هستند و نیروهای محلی هم آن مقدار هستند که بخواهند سازمان بدهند. حضور نمایندهها برای بسیج ضرورتی ندارد. طبق اطلاعیهای که دیشب پخش کردند، قرار بر این شد که مرخصیهای غیرجنگی را لغو کنیم. چون میتواند ادامه کار مجلس و حضور نمایندهها را در مسائل مربوط بهجنگ تضمین بکند.
س ـ طی چند روز گذشته شاهد تجاوزات و تصرفات ارتش عراق به خاک خود بودیم و شاهد بودیم که تنها در خرمشهر و سوسنگرد ـ در دو روزی که آنجا را در اختیار داشتند ـ چه فجایعی به بار آوردند. میدانیم که ایران با کمتر از یک دوم قوا و ظرفیت نظامی خود وارد جنگ شده است. آیا در این موقعیت ایران از قدرت بیشتری استفاده نخواهد کرد و عکسالعمل شدیدتری از خود نشان نخواهد داد؟
ج ـ اولا خرمشهر را در اختیار نداشتند. چنین چیزی نیست. آنها خودشان را به حاشیه خرمشهر رسانده بودند و جرأت ورود به شهر را پیدا نکردند. اینکه ایران از امکانات بیشتری استفاده بکند، تا آنجا که من اطلاع دارم نیروهای تازه نفسی را به جبههها اعزام کردند و همین امروز صبح که با آقای خامنهای تلفنی صحبت کردم، ایشان میگفتند نیروهای تازهنفس ما از کرخه عبور کردند و عراقیها را عقب زدند و آن مقدار نیرویی هم که در نزدیکیهای اهواز داشتند، تقریبآ در محاصره قرار گرفته اند. در مورد تجهیزات هوایی و به طورکلی مهمات پیداست که ما باید برای یک جنگ درازمدت خودمان را آماده بکنیم و طبیعی است یک دفعه همه نیروها را به میدان نمیآورند. باید برای جنگ طولانی آماده باشیم. آن مقداری که مورد نیازشان بود، بردند و اگر احساس کنند، کم است، باز میبرند. چون در مقام فرماندهی نظامی نیستم، نمیتوانم اظهارنظر بیشتری در مورد این گونه مسائل بکنم.
س ـ با توجه به پیام امام بهملت و ارتش عراق، چه سرنوشتی برای اسرای عراقی تصور میکنید؟ سرنوشت پناهندگانی که از عراق آمدهاند و از ارتش خود گریختهاند، چه میشود؟ با توجه به اینکه آنان نیز در تهران به سر میبرند.
ج ـ قرار ما این نیست که پناهندگان عراقی را به زندان ببریم. ما در حد امکاناتی که داشتیم، از پناهندگان پذیرایی کردیم و باز هم میکنیم. اسرای عراقی هم دو گروه هستند: یک عده خسارتی به بار آوردهاند و جنایتی کردند و خواستند با ما بجنگند که همان شرایط اسیر جنگی را دارند. در بین اینها افرادی هستند که جنگ نکردند. وقتی ایران را دیدند و به محیط آزادی رسیدند، خودشان را تسلیم کردند. وضع اینها باید روشن شود که واقعآ قصد فریب ندارند و میخواهند از شرّ صدام حسین نجات پیدا بکنند. به صورت برادران خود از اینها استقبال میکنیم. به طورکلی دستور اسلام این است که نسبت به اسرا خوش رفتاری بشود. تا آنجایی که من اطلاع دارم، با توجه به اینکه ما در جنگ هم هستیم، فرقی بین اسرای عراقی و زندانیان خودمان قایل نیستیم و با آنها نهایت خوش رفتاری را خواهیم کرد. سرنوشتشان در آینده تاحدود زیادی به وضع جنگ و وضعی که اسرای ما در عراق داشته باشند، مربوط میشود.
س ـ آقای هاشمی، در چند هفته اخیر خبرهایی مبنی بر خرید قطعات یدکی ایران از کشورهایی نظیر هند و کره شمالی داشتیم. لطفآ توضیح دهید آیا این اخبار صحت دارد یا خیر؟ آیا در آینده، مجلس شورای اسلامی تصمیمی خواهد داشت؟
ج ـ سیاستمان در مورد قطعات یدکی از گذشته تا به حال فرقی نکرده است. آنهایی که واقعآ نیازمندی ماست و غیرقابل اجتناب است و ضرورت قطعی دارد، تهیه میکنیم. اینکه منبع آن کجاست، مسألهای نیست که مهم باشد. به هرحال منبع در دنیا زیاد است. امروز منبع خرید از بازار آسانتر از گذشته است. چیزهای لازم را در گذشته هم تهیه میکردیم و الان هم تهیه میکنیم.
س ـ نظر شما در مورد ملاقات قریبالوقوع شاه حسین با رهبران مسکو چیست؟ آیا این دیدار در مجموعه فعل و انفعالات اخیر منطقه قرار نمیگیرد؟
ج ـ مسافرت شاه حسین به شوروی تا آن حدی میتواند در منطقه تأثیر داشته باشد که شوروی در جنگ ایران و عراق بخواهد اثر داشته باشد، یعنی این طور نیست که منافع آمریکا و شوروی آن قدر یکی شده باشد که افرادی مثل ایشان بتوانند هم با شوروی و هم با آمریکا باشند. میبینیم در تحمیل جنگ بر ما امکانات شوروی و آمریکا هر دو به کار گرفته شده است. این مسافرت هم میتواند، نمودی از همین مسائل باشد.
س ـ چرا هیچ اقدامی برای نزدیکی با کشورهایی که انقلاب ما را به رسمیت شناختهاند، نظیر سوریه، الجزایر، لیبی، پاکستان و حتی ترکیه که تاکنون نه در امور ما مداخله کرده و نه با دشمنان ما همکاری کردهاند، صورت نگرفته است؟
ج ـ انقلاب ما را که تقریبآ همه دنیا به رسمیت شناختهاند. کمتر کشوری در دنیا است که انقلاب را به رسمیت نشناخته باشد. اکثر کشورها در اینجا سفیر و نمایندگی دارند و ما هم در آنجا داریم. منتها با کشورهایی مثل سوریه و الجزایر خیلی نزدیک، صمیمی و محرم اسرار همدیگر هستیم. کشورهای دیگری هستند که در سیاست خارجی آنها و مسائل داخلیشان چیزهایی هست که هنوز برای انقلاب اسلامی ایران یک مقدار آسان نیست که بتواند خودش را با آنها منطبق بکند. باید با حفظ معیارهایمان، موضعگیریهای سیاسی را در خارج انتخاب کنیم. البته یک مقدار هم به خاطر این است که ما جریانهای سریع و تندی در داخل کشور داریم که هنوز فرصت پیدا نکردیم در سیاست خارجی با دقت و پس از بررسی و رسیدگی کامل، خط مشی انتخاب و رویش حرکت کنیم. امیدواریم در آینده این برنامه را بهعمل بیاوریم.
س ـ آقای هاشمی، تردیدی در این باقی نمانده است که جنگ ایران و عراق یک جنگ تحمیلی از طرف امپریالیسم جهانی علیه انقلاب اسلامی است. با توجه به اینکه ضدانقلاب در داخل کشور با احزاب و سیاستهای مختلف ماهها برای ایجاد یک نارضایتی عمومی تلاش کرد، آیا این بهاین معنا نیست که دیگر توطئههای داخلی ضدانقلاب و احزاب مختلف رنگ باخته است و آنها مجبور شدند بهیک یورش خارجی روی آورند؟
ج ـ این جنگ هم یکی از توطئههایی است که پیش آمد و بسیاری از شعارها و فریب کاریهای ضدانقلاب داخلی را تضعیف کرد. از همان روزهای اول ضدانقلاب داخلی در دو مسیر حرکت میکرد. یک مسیر، مسیر آمریکا، غرب، ساواکیها و سرمایهدارانی است که میدانند دیگر نمیتوانند در ایران به غارت ادامه بدهند. جبهه دیگر، جبهه چپ و به اصطلاح انقلابی نما است. اینها گرچه در مخالفت با انقلاب اسلامی ما همراه بودند، اما به دو دلیل و به دو انگیزه جبهه چپ بیشتر مایل بود که با شعارهای فریبنده که خود را انقلابی و انقلاب اسلامی ما را سازشکار و در خفا همراه با غرب نشان بدهد. مسائلی پیش آمد که آخرینش همین جنگ تحمیلی بود. خوشبختانه خیلی زود چهرهاشان را نشان دادند.
مسأله دوم این بود که اینهایی که برای خلق و برای مردم و برای کشور شعار میدادند، در این جریان هیچ اقدام جدّی و روشنی نکردند. با اینکه خیلیها مسلح بودند، کار چشمگیری نتوانستند، بکنند و نکردند و نخواستند بکنند. البته فکر کردند یک نوع تضعیف حکومت مرکزی است که در آینده بتوانند بهرهگیری بکنند. بعضی از اسنادی هم که از پیش به دست ما افتاده است، نشان میدهد که خیلی از اینها کم و بیش از چنین توطئه و حادثهای خبر داشتند. رابطه خیلی مخفی نبود. از مدتها پیش صحبت میشد که چنین چیزی ممکن است، پیش بیاید. آنها هم میدانستند. ضدانقلاب جبهه غرب که خودش آتشافروز این جنگ است. شریک در جنگ است. آنها هم نشان دادند که بهمنافع کشورشان هیچ نمیاندیشند. در شرایطی که بیمارستانها و مدارس ما، لولههای نفتی، پالایشگاهها و مراکز صنعتی ما بمباران میشود، اینها با شعار حفظ مصالح اقتصادی کشور و فیالواقع با هدف ضربه زدن به انقلاب با متجاوز همکاری میکنند. مهمتر از همه اینکه در گذشته نسبت به رژیم عراق و صدام حسین هیچ گونه دلیلی برای اینکه بتوانند با او همکاری و سازش بکنند، نداشتند. همیشه عراق را به عنوان لولویی میدانستند و در ایران زندگی میکردند و اسلحه میخریدند و چهها میکردند. میبینیم به محض اینکه عراق با اینها نقطه مشترک پیدا کرد، علیه جمهوری اسلامی حرکت میکنند. افسر از ارتش ایران فرار کرد و رفته با ارتش عراق برگشته و برادران خود را بمباران میکند. یا جاسوسی میکند. یا منابع ما را در اختیار آنها میگذارد. اینها نشان میدهد که مردم دیگر فریب اینها را نمیخورند. اینها به هیچ وجه بهمصالح مردم نمیاندیشند. مصالح خودشان بوده است. آن موقع در درگیری با عراق میتوانستند مصالحشان را تأمین بکنند. الان با همکاری با عراق. بختیار که به قول خودش، سوسیال دمکرات و آزادیخواه بود، نمیدانیم چطور میتواند با صدام حسین برای شکستن قدرت کشور خود همکاری بکند، کشوری که مدعی است خودشان ساختند. اینها دیگر دلیلی که قابل قبول برای یک آدم منصف و متفکر باشد، ندارند. صرفآ ماجراجویی و نفع طلبی است و شاید الان مزدوری پول میگیرند. برای زندگیشان هر جا که گفتند، کار میکنند. الان ضدانقلاب در ایران ـ چه چپش، چه راستش، چه غربیش و چه شرقیاش ـ هیچ تکیهگاهی ندارد که با آن بخواهد به جنگ حکومت انقلاب اسلامی بیاید. همه شعارهایشان گرفته شد. ما در میدان نشان دادیم اتهام چپی و راستی به ما نمیچسبد. نه شرقی میتوانیم باشیم و نه غربی، راست میگوییم و همانی که از اول گفتیم، تا به حال هم روی آن ایستادهایم و آن مکتب اسلام و منافع مردم است.
س ـ در ملاقاتی که دیشب سفیر اتحاد شوروی با آقای نخست وزیر داشت، پیشنهاد فروش اسلحه به ایران را نمود. به طور مسلم این عمل سفیر شوروی ناشی از سیاست خارجی کشور متبوع وی است. در صورت امکان توضیحی درخصوص سیاست شوروی در رابطه با کشورهایی که خواهان استقلال از ابرقدرتها هستند، بدهید.
ج ـ ما تا به حال دلیل حسننیت در رابطه با کشورهای ضعیف و جهان سوم در ابرقدرتها کم دیدیم. با این گونه چیزها با احتیاط برخورد میکنیم. چطور میشود که شوروی هم به عراق و هم به ایران اسلحه بدهد. این چه جور کشور مکتبی است و چگونه میخواهد روی ایده حرکت کند که ایران و عراق اسلحه او را داشته باشند و با اسلحه یک کشور با هم بجنگند، این خیلی سازگار نیست.
س ـ به نظر شما چرا این پیشنهاد را کردند؟
ج ـ باید بررسی کنیم. البته آدم ابتدائآ خیلی چیزها را میفهمد، اما یک مقدار بیشتر باید بررسی کنیم.
س ـ شما تأیید میفرمایید که این پیشنهاد را دادند؟
ج ـ من خبرش را از رسانههای جمعی شنیدم. با آقای رجایی هنوز خصوصی صحبت نکردم.
س ـ با توجه به سال روز هجرت امام و اینکه هجرت امام ماهیت ضداسلامی و امپریالیستی رژیم بعث عراق را نشان داد، آیا پیامی در این زمینه دارید؟
ج ـ در این زمینه به خصوص که نه، ولی به طورکلی پیام ما این است که رژیم عراق از آن روزی که با او آشنا هستیم، همیشه فرصت طلبانه عمل میکرد. وقتی که با ایران درگیر بود، به امام ما احترام میکردند. البته از ایشان میخواستند که چیزی بگوید که از آن بهرهبرداری کنند. امام حاضر نبود به آنها باج بدهد و راه خودش را میرفت. مدتی دیدیم که احترام قایل نیستند و امام را از عراق بیرون کردند و امروز هم میبینیم با همان کسی را که تا به حال میگفتند او مهمان ماست و به او احترام میکردند، حالا دارند جنگ میکنند. عراق رژیمی دارد که نمیتوان روی آن حساب کرد.
س ـ آیا کمیسیون ویژه رسیدگی به وضع گروگانها، کار خود را آغاز کرده است؟ اگر جواب مثبت است، چه تصمیمی گرفته است؟
ج ـ هنوز به تصمیم نرسیدند، میدانید که مسئوولیت کمیسیون فقط این شده که تحقیق بکند. خواستههای حق ایران را مطرح بکند و اگر مجلس تصویب کرد، به آمریکا اعلام کند که اینها خواستههای ماست، کارشان را شروع کردهاند. ولی نتیجه را هنوز ندادهاند.
س ـ هفته پیش یکی از مقامات مسؤول مملکتی اعلام کرده بود که فانتوم های ایران در پایگاههای نظامی یونان تعمیر خواهد شد. نظر به اینکه تنظیم سیاست خارجی کشور به عهده مجلس شورای اسلامی است، لطفآ توضیح بفرمایید آیا این تصمیم با اطلاع نمایندگان مجلس بوده است یا خیر؟
ج ـ چه کسی اعلام کرده بود؟ من خبر ندارم. من نه آن مصاحبه را خواندم و نه اطلاع دارم که اظهارنظر کنم.
س ـ طبق قانون اساسی مجلس باید خطمشی سیاست خارجی کشور را تعیین بکند. با توجه به اینکه در حال حاضر کشور ما درگیر یک جنگ تحمیلی است، مجلس چه تدبیری برای این موضوع به خصوص میاندیشد؟
ج ـ الان همین مسائل در کمیسیون خارجه مطرح است. با کسانی که الان در وزارت خارجه کار میکنند ـ گرچه وزیر نداریم، با معاونان و مسؤولان که آنجا کار میکنند ـ در ارتباط هستیم. بعد از آنکه وزیر خارجه معرفی شد و طبعآ باید برنامه سیاسیاش را به مجلس ارائه بدهد، آن روز است که نظر مجلس هم اعلام میشود.
س ـ به همین زودیها ممکن است؟
ج ـ بله، ما انتظار داریم همین روزها بشود. ما از آقای رجایی خواستیم که هر چه زودتر دو سه نفر را با هماهنگی آقای بنیصدر معرفی کنند که راه برای انتخاب بیشتر باز باشد.
س ـ در ادامه سؤال اول، در مورد تعطیلی وزارت ارشاد سؤال این است که با شیوهای که پیش گرفتند، آقای دوزدوزانی حتی صحبت از تشکیل یک هیأت تصفیه کرد. با توجه به اینکه مدت مهلت قانونی هیأتهای تصفیه در وزارتخانهها از پانزدهم شهریور پایان پذیرفته است، آیا باز هم شما این مسأله را در جهت درست میبینید یا نه؟
ج ـ ایشان طبق قانون نمیتوانند هیچ کسی را تصفیه کنند، اولا قانون پاکسازی همان طور که گفتید تمام شد و داریم در کمیسیون امور استخدامی برای تهیه قانونی برای این منظور کار میکنیم. اگر ایشان بخواهند کاری بکنند و مصلحت باشد، باید منتظر بمانند تا قانون پاکسازی جدید بدست بیاید. بعد براساس آن تصفیه بکنند. شاید برای مطالعه کردن و طرح دادن و یا اینکه مزاحمتهایی در کارهایشان داشتند که نمیتوانستند کارهایشان را انجام بدهند، این کار را کردند. به هرحال هر اقدامی در جهت تصفیه باید با تصویب قانونش در مجلس باشد.
س ـ چرا جلسه رسمی غیرعلنی که قرار بود تشکیل بشود، تشکیل نشد؟
ج ـ نمیدانم. ولی ما میخواستیم دیروز تشکیل بدهیم. چون نمایندگان زیاد به مناطق جنگی رفته بودند، فکر کردیم ممکن است جلسه رسمیت پیدا نکند. باید فردا با آقایان که برمیگردند، تصمیم بگیریم.
س ـ آقای هاشمی، به اختلاف آمریکا و شوروی اشاره کردید. چند ماه پیش انگویانگ، نماینده سیاهپوست آمریکا در سازمان ملل راجع به سیاست خارجی گفته بود که روابط ما با شوروی در همه سطوح به جز سطوح علنی، عالی است نظر شما چیست؟
ج ـ البته در خیلی جاها منافع جهانی را با هم تقسیم کردهاند، منتها دوستانه نمیتوانند با هم کنار بیایند.