س - به مسئله جنگ اشاره کنیم، در پشت سر شما تابلویی هست که نشان میدهد گفته امام خمینی را که «ما پیروزیم» یک جنگی که باعث شد دنیای مسلمان مشتق بشود و کینههای زیادی برجای بماند.
ج - به هر حال جنگی است که بر ما تحمیل شده و ما نمیخواستیم که چنین جنگی اتفاق بیفتد. در شرایطی که ما هیچ آماده نبودیم و تازه انقلاب کرده بودیم، نه سپاه پاسداران وجود داشت و نه ارتش آمادگی داشت جنگ را برما تحمیل کردند و ما متأسفیم از تلفاتی که این جنگ داشته و خواهد داشت ولی برای تأمین عدالت و احقاق حق بالاخره باید بهای گزافی پرداخت.
س - شکافی که با اعراب بوجود آمده در اثر جنگ بوجود آمده است و مرتباً تشدید میشود آیا ممکن است که این شکاف و جدایی که ایجاد شده بههم متصل بشود؟
ج - ما فکر میکنیم که بعد از ختم جنگ ما با عربها صمیمی میشویم همینطوری که در حال حاضر با بعضی از عربها مثل سوریه و لیبی و بخشی کشورهای دیگر صمیمی هستیم چون ما هیچ هدفی در خاک اعراب نداریم بلکه میتوانیم پشتوانهای محکم در مشکلاتی که دارند، باشیم. راضی خواهند شد و میفهمند که صدام مزاحمی برای آنها بوده و حال راه اتحاد باز خواهد شد.
س - کشورهای عرب فکر میکنند که نمیتوان بهایران اعتماد کرد. به یاد دارند که 10 سال پیش جنابعالی فرمودید که ما مرزی، را یافتهایم که دنیا را در برخواهد گرفت بههمین دلیل نمیتوانند بهایران اعتماد کنند.
ج - آن طورها به نفع آنهاست یعنی ما شعارمان این است که کشورها مستقل و آزاد باشند و تحت سلطه قدرتهای استعمارگر نباشند و حاضر هستیم برای این راه به همسایههایمان کمک بکنیم. خوب، اگر نگرانی از این داشته باشند معلوم میشود حسننیت ندارند و ما فکر میکنیم که نگرانی از این مطلب بجا نباشد.
س - این ادعایی که میگویند ایران توسعهطلب است حقیقت دارد، نه از نظر سرزمین و اراضی بلکه از نظر عقیده و ایدئولوژی و این امر را حزب الله لبنان و کمک بهکردهای عراق و حوادث تروریستی و همچنین ماجرای اخیر هواپیمای ربوده شده کویتی نشان میدهد.
ج - اینکه ما خواستار این هستیم که تفکر اسلامی در کشورهای اسلامی حاکم باشند، ما واقعاً فکر میکنیم نجات مسلمانها با حاکمیت اسلام است. اما این کار را بهزور نمیخواهیم انجام بدهیم چون میخواهیم خود آنها قانع بشوند که نجاتشان و سعادتشان این است و اگر هم قانع نشوند ما زور نخواهیم گفت. در لبنان هم آن بخشی از مردم که قانع شدند در حال مبارزه هستند.
حوادث تروریستی که در منطقه با این حوادث مخالفیم. خود ما بیشتر از همه از تروریست رنج میبریم. ما بسیاری از شخصیتهای بزرگ انقلاب را در اثر ترور از دست دادیم، مثل شهید بهشتی و خیلیهای دیگر و همچنین شهید رجایی و شهید باهنر، حتماً مطلع هستید.
مسئله گروگان هم که مطرح میشود قبل از همه کشورهای غربی، از ما گروگانگیری در لبنان شد که هنوز هم در آنجا گرفتارند. اخبار بمبگذاریها را هم شما دارید، در ایران هواپیمای ما را هم ربودند و بردند طبعاً این حادثه هواپیمای اخیر و امثال اینها را ما مخالفیم. ما تنها کاری که کردیم این بود که عدهای از مسافران را بدون هیچ امتیازی آزاد کردیم. این نمکنشناسی آنهاست که به جای اینکه از این خدمت ما تشکر کنند باز تهمت میزنند که ما را پشیمان کنند که در آینده هیچ کمکی نکنیم.
س - پس چرا عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین بارها شما را متهم کرده، حتی در مورد اخیر که مربوط به هواپیمای ربوده شده کویتی میشود.
ج - این سئوال را از خود ایشان بپرسید. خود آنها را دیگران متهم میکنند ولی ما متهم نمیکنیم. اما اصولاً ما دیدیم این هواپیمایی که ربوده شد برای این بود که تبلیغات علیه عراق را در مورد حلبچه تحتالشعاع قرار بدهند تا اینکه بیشتر اخبار و تیترها مربوط بهاین موضوع بشود. همین قضیه مین که در خلیج فارس اخیراً اتفاق افتاده و گشتی آمریکایی بهمین برخورد کرده است، ما فکر میکنیم یک حادثهای است برای اینکه از خروج مینروبهای اروپایی که آماده شده بودند بیرون بروند جلوگیری بکنند. حادثه به نام ما تمام میشود ولی نتیجهاش را دیگران میگیرند چون ما امکانات تبلیغاتیمان کم است طبعاً این طور ضررها را هم میکنیم.
س - پس موضع کشور شما با مسئله فلسطین چیست. آیا شما عرفات را قبول دارید؟
ج - ما مبارزه مردم فلسطین را قبول داریم. هرکس در فلسطین برای نجات کشور خود مبارزه بکند ما او را حمایت میکنیم. مواضع سازشکاری که الان وجود دارد و خیال میکنند که با مذاکره میتوانند حقوق مردم فلسطین را بگیرند ما قبول نداریم. هرکس در آن مسیر حرکت بکند قبول نداریم، البته این نظرمان است و ما عملاً حامی مبارزان فلسطین هستیم.
س - پس به نظر شما آن اعمال مصالحهای که عرفات انجام میدهد و میپذیرد کدامها هستند؟
ج - من نمیخواهم وارد جزئیات بشوم. به طور کلی من خیال میکنم از لحاظ مذاکره چیزی در حال حاضر دست فلسطینیها نمیآید مگر اینکه در مبارزه پیشرفت کنند که البته شرایط جدیدی پیدا میکند. اسرائیلی را که ما میشناسیم به هیچوجه حاضر نیست که دست از سرزمینهای فلسطین بردارد. حرف و صحبت فقط وقت را تلف میکند.
س - آقای رئیس مجلس، حدود یکسال پیش با شما در همین دفتر ملاقاتی داشتم حضرت امام روز قبل از آن در یک مجمعی که در جماران تشکیل شده بود و من هم در آنجا حضور داشتم مقامات مملکتی را بهوحدت کلمه دعوت کرده بودند و نگران بودند از اینکه شکافی بین آقایان وجود داشته باشد. روز بعد از شما سئوال کردم این فراخوانی امام بهمعنای این نیست که شکافی بین مقامات وجود دارد. شما لبخند زدید و فرمودید جریانی داریم که بهآن خط امام میگوییم و جریان دیگری داریم که آراء جناح اقتصاد و بازاریان را دربرمیگیرد. هر گروهی میکوشد نظر خود را بهکرسی بنشاند و ادامه دادید که این تبادل آراء که آنها بین هم دارند و صحبتی که با هم میکنند و مناظرهای که دارند بهمعنای مبارزه برای قدرت نیست. امروز بعد از انتخابات حضور شما رسیدم. علیرغم وجود این مشکلها انتخابات انجام شد از شما تقاضا دارم بفرمایید آیا بعد از این انتخابات ما یک اصلاحات مستقیمی در دولت خواهیم دید ما شاهد یک سیستمی خواهیم بود که آن را محافظهکار میتوانیم بنامیم و کدام گروه میتوانند معرف و تبیین آراء مردم و دولت بعد از انتخابات باشند؟
ج - هنوز از نظر من مسئله خیلی روشن نیست که نمایندههایی که انتخاب شدند بیشتر چه تمایلی دارند. در این مسئله مورد اختلاف باید چند روزی صبر کنیم تا مجلس جدید تشکیل بشود و مسئلهای مطرح بشود، آراء نمایندهها آنموقع روشن میشود. خیلی از کسانی که انتخاب شدند از نظر من ناشناخته هستند. در هر حال من پیشبینی نمیکنم که تغییر مهمی در مجلس سوم بوجود بیاید، فکر میکنم که در آینده چیزی شبیه مجلس دوم با کمی اختلاف خواهیم داشت.
س - پاسخ شما بسیار احتیاطآمیز و سیاستمدارانه بود. امام فرمودهاند افرادی که رنج بردهاند و به طورکلی مستضعف، بایستی در مجلس نماینده داشته باشند و امید بر این است که یک تغییری در جو مجلس بوجود بیاید. اگر صلاح میدانید در این خصوص بیشتر توضیح بفرمائید.
ج - در گذشته مجلس هم به همین صورت بود. ما موردی نداریم که لایحهای یا طرحی به نفع محرومان و مستضعفان در مجلس بیاید و رد شده باشد. اگر برای ما مشکلی پیش آمد در رابطه با شورای نگهبان بود که بعضی از مصوبات مجلس را وتو میکردند.
س - آقای ریاست مجلس، شما در صحبتی که با عدهای از دانشمندان و متخصصین که از اصفهان آمده بودند فرمودید که امیدواریم دفاع ما تا آنجا قوی و مستحکم باشد که مجبور به استفاده از سلاح شیمیایی نباشیم ولی اگر آن ضرورت احساس شود ایران مسئول عواقب آن نخواهد بود. در خطاب بهحکومتهای ریاکار غرب و شرق فرمودید که ایران هرگز سلاح شیمیایی استفاده نکرده و اگر استفاده کند شجاعت این را دارد که صریحاً بگوید. من از شما میپرسم که آیا ایران اراده و امکان این را دارد که هر لحظه عکسالعمل متقابل در مقابل حمله شیمیایی انجام دهد؟
ج - ما امکان تولید را به صورت انبوه داریم و مایل هستیم که انبارهایمان را پرنکنیم از این موادی که آرزو داریم هیچ وقت بهدست ما به کار گرفته نشود و هنوز هم ضرورت تولید انبوه برایمان پیش نیامده است ولی آمادگی ما به صورتی هست که در مدت کوتاهی بتوانیم بهاندازه کافی از این مواد خطرناک داشته باشیم.
س - آقای رئیس مجلس 8 سال است که بهگفته خودتان در این جنگ تحمیلی دستاندرکار جنگ و مبارزه هستید و قربانی و خسارات این جنگ در همه زمینهها، اقتصادی و غیره بسیار بوده است اگر خوب متوجه شده باشیم فرمودهاید که در صورتی قطعنامه 598 را قبول خواهید داشت که متجاوز جنگ یعنی صدام حسین که رهبر رژیم بعثی است بهعنوان متجاوز شناخته شود، از آنجا که نه سازمان ملل نه حتی هر دو ابرقدرت شرق و غرب هیچ کدام تصمیم ندارند صدام حسین را بهعنوان متجاوز معرفی کنند بهنظر میرسد که این جنگ را تا پایان ادامه خواهید داد. شما بهخاطر یک اصل ممکن است این خطر را انجام دهید که جنگ تحمیلی مدتها طول بکشد و فهرست قربانیان بیگناه و قربانیان موشکهای عراقی که بهشهرها اصابت میکند روز به روز افزوده شود و ممکن است این خطر وجود داشته باشد که حلبچه دیگری چندین هزار مرتبه بزرگتر بوجود آید. اگر عراقیها موشکهای شیمیایی بر شهرهای ایران فرو بریزند یک کشتار دسته جمعی بوجود خواهد آمد، صادقانه خدمتتان عرض میکنم من نمیتوانم این مسئله را درک کنم که اگر عقیده گذشت در شیعه وجود دارد و گذشت را قبول دارد و قائل بهعقیده گذشت هست چطور نمیتواند بعد از 8 سال صدام حسین را ببخشد؟
ج - در مورد بخشیدن اگر ما میدانستیم حق چنین بخششی را داشتیم یا حتی اگر این بخشیدن بهنفع ما تمام میشد این کار را میکردیم اما ما فکر میکنیم که هیچ چیز برای صلاح ملتها و منطقه ما از تأمین عدالت مفیدتر نیست. ما فکر میکنیم اگر این جنگ با گذشت از صدام تمام بشود، منطقه روی صلح واقعی را به خود نخواهد دید. یک کانون چرکین که دنبال خودش همیشه جنگ اعصاب، جنگ سرد و مسابقه تسلیحات و در نتیجه باجگیری قدرتهای بزرگ از هر دو طرف ما و صفکشی کشورها در منطقه در مقابل هم دنبال این بخشش خواهد بود. ما فکر میکنیم اگر بهعدالت برسیم و متجاوز متخلف کیفر ببیند ایران و عراق و کل منطقه به صلح پایدار میرسند همان طوری که در اروپا اتفاق افتاد. اگر در جنگ جهانی دوم نازیها با قدرت روی کار باقی میماندند چه اتفاقی میافتاد؟ آیا ما جنگ جهانی سوم را در حال حاضر نداشتیم؟ با حذف هیتلر، اروپا و دنیا راحت شد. بگذارید این کار هم در منطقه اتفاق بیفتد و ما در خودمان این قدرت را میبینیم که اگر قدرتهای بزرگ نخواهند متجاوز را معرفی و تنبیه کنند این کار را خودمان انجام بدهیم، منتها ترجیح میدهیم این کار با تلفات کمتری انجام بشود. ممکن است روزی برسد که مأیوس بشویم و تمام توانمان را بکار بگیریم. البته آن روز خسارت زیادی در منطقه خواهد بود.
]سپس آقای هاشمی خطاب به پرسشگر ایتالیایی اظهار داشت، من از ایشان یک سئوال دارم.[
ایشان گفتند تقریباً مأیوس بودند که کشورهای بزرگ غربی صدام را به عنوان متجاوز معرفی کنند واقعاً ایشان با اینکه میدانند صدام آغازگر جنگ و متجاوز است و مواضع بینالمللی را در دریا، هوا و زمین و زدن شهرها نقض کرده و فاجعه حلبچه را ایجادکرده ایشان در حال حاضر حکومتهای غربی را یک مقدار بیوجدان میدانند که حاضر نیستند به این حقیقت اعتراف کنند؟
خبرنگار ایتالیایی: آقای رئیس مجلس، صادقانه خدمت شما عرض میکنم که دو ابرقدرت هرگز تسلیم نخواهند شد که صدام حسین را به عنوان متجاوز جنگ به رسمیت بشناسند و اگر شما بهاین باور دارید بایستی عرض کنم که این یک خوشباوری است. زیرا بازی جنگ و سیاست بسیار بزرگ است و کشورهای عرب برای دو بلوک ابرقدرت بههمان اندازه ایران و شاید بیشتر مهم هستند، پس هرگز به طور مستقیم او را به عنوان متجاوز متهم نخواهند کرد پس با کمال تواضع به عنوان یک خبرنگار اینجا عرض میکنم که این راه مفیدی برای رسیدن به پایان و ختم این ماجرا نیست.
آقای هاشمی رفسنجانی: شما از اینکه اهرم قدرت دست این چنین افراد باشد متأسف نیستید که این قدر بیانصاف با حوادث مهم تاریخ برخورد میکنند؟
خبرنگار ایتالیایی: آقای رئیس مجلس، من رئیس یک قدرت بزرگ و رئیس هیچ کشوری نیستم، روزنامه نگاری هستم که واقعیتها را میبینم. به طور ملموس من این قدرت را ندارم که قضاوت کنم و مسلم است که ما میخواهیم احقاق حقوق نماییم. نه تنها شما و همین طور نه تنها کشورهای در حال توسعه، بلکه بسیاری از کشورهای اروپایی نیز میخواهند از جور این دو ابرقدرت رهایی یابند. تاریخ سرشار از ماجراهای بیعدالتی و ماجرای قیام ملتهاست. من در اینجا با شما مصاحبه میکنم، شما مقام بزرگی دارید در این کشور، این سئوال را خدمتتان مطرح میکنم.
آقای هاشمی رفسنجانی: اگر ما هم مثل شمااین طور فکر کنیم و همه این طور فکر کنند دنیا از عدالت مأیوس بشود و این تلخ است. ما این جور فکر نمیکنیم، ما ملتها را نیرومند میدانیم. شما شاهد هستید که افغانستان پیروز شد.
خبرنگار ایتالیایی: من این را فقط به طور عینی مطرح میکنم. بهطور سئوال روزنامه نگاری آن طور نیست که همه مثل من فکر بکنند. یعنی این نظر خود من نیست که مطرح میکنم.
ج - در مورد سفارت آمریکا در ایران ما اسناد را منتشر کردیم. سفارت آمریکا در اینجا تبدیل به مرکز جاسوسی و توطئه علیه انقلاب ما شده بود که اسناد منتشر شده است. و همزمان شاه را که جنایتکاری که انسانهای بسیاری را کشته بود و به آمریکا فرار کرده بود و این همه اموال ملت را به یغما برده بود بهآمریکا بردند و در پناه خودشان گرفتند و مردم ما هم که میدانستند شاه هم دست نشانده خود آمریکا بود بهحق خشمگین شدند و آن عکسالعمل را نشان دادند. ما هم انقلابمان واقعاً مردمی است و برایمان مشکل است که برخلاف نظرات مردممان اقدام بکنیم. وقتی که مردممان را قانع کردیم، مسئله را حل کردیم بدون اینکه تلفاتی به آمریکاییها در ایران وارد بشود، بنابراین ما به عنوان مدیران کشور مسئله را با تدبیر حل کردیم و نگذاشتیم خونریزی و چیز دیگری پیش بیاید.
در مورد مصالحه هم در سئوال قبلی گفتم اگر واقعاً مصلحت را در این تشخیص بدهیم که باید مصالحه کرد ما این سیاست را میپذیریم. این را من توضیح دادم مصلحت الان این نیست. این مصالحه ممکن است برای ما و منطقه و حتی مردم عراق خیلی گران تمام بشود. ما یک راه مشخصی در شورای امنیت مطرح کردیم. گفتیم آنها همه به عنوان متجاوز او را قبول دارند. حق ماست چرا این اقدام را نمیکنند؟
س - از جنابعالی خیلی تشکر میکنم و اینجا به فرموده امام خمینی اشاره میکنم که فرمودند نه شرق، نه غرب، بلکه اسلام. من میگویم که نه شرق و نه غرب بلکه صلح، اگر اشتباه نکرده باشیم کلمه اسلام از سلام میآید که به معنی صلح است و من امیدوارم که صلح خداوند با شما باشد.
ج- ولی صلح واقعی نه صلح ظاهری.
س ـ آقای رفسنجانی، هم اکنون به مسئله سفارت آمریکا اشاره کردیم. تاریخ پیش میرود. آقای ریگان روسیه را امپراطوری بد و شر مینامند و شما ریگان را بدتر از او میدانید و این را به او نسبت میدهید. در چه شرایطی ممکن است روابط ایران و آمریکا رو به بهبودی برود.
ج - آمریکا علاوه بر اینکه مسئول ظلمهای رژیم شاه در ایران بوده، بعد از انقلاب هم با ما حالت خصمانه داشته است. من مکرر گفتم که اولین قدمی که آمریکا میتواند برای عادی شدن روابط خود با ما بردارد این است که حالت خصمانه را کنار بگذارد. ما بفهمیم که آمریکا خصومتی با انقلاب اسلامی ندارد، اگر چنین اتفاقی بیفتد راه برای خیلی چیزها باز میشود. (لازم به یادآوری است که این مصاحبه قبل از تجاوز مستقیم آمریکا در خلیج فارس صورت گرفته است).
س - آیا ما میتوانیم با منبع و مآخذ ماجرای ایران گیت آشنا بشویم؟
ج - ما همه چیز را صریح گفتیم.
س - آیا این یک حادثهای بود که دارای دو جنبه است. یک جنبه آمریکایی و یک جنبه ایرانی؟
ج - آنچه که هدف آمریکاییها بوده خودشان جواب بدهند ولی ما دنبال نیازهای تسلیحاتیمان بودیم و برخورد کردیم با کسانی که حاضر شدند نیازهای تسلیحاتیمان را بهما بفروشند و ما هم از آنها خرید کردیم.
س - روزی حقیقت را خواهیم شناخت ولی درام واقعی همان درامی که اکنون ایران زندگی میکند درام جنگ است و جنگ شما جنگ دین نیز میباشد و داوطلبان و بسیجیان برای شهادت میجنگند. آیا اگر این جنگ به همین ترتیب ادامه پیدا کند به قیمت تلفات بیشتر و جان افراد بیشتری تمام خواهد شد؟
ج - البته اینکه آنها برای شهادت میجنگند درست نیست. آنها برای حقشان میجنگند، شهادت را هم میپذیرند و البته تا زمانی که جنگ باشد تلفات هم هست و ما امیدواریم این جنگ را بتوانیم زودتر خاتمه بدهیم.
س - جناب آقای هاشمی رفسنجانی شما در خارج و داخل ایران به عنوان فردی بسیار با ذکاوت و باهوش و ماهر و معتقد بهاصول شناخته شدهاید، آیا این درست است که سرزمینهای ما که شاهد ریخته شدن خون افراد بسیاری هستند این جنگ ادامه پیدا کند و این خونها ریخته بشود؟
ج - من توضیح دادم که اگر این جنگ این جوری متوقف شود خونهای بیشتری بعداً شاهد خواهیم بود که میریزد. این کانون نزاعی که میماند آثار بسیار خطرناکی را به دنبال خواهد داشت و هروقت که حزب بعث باز قدرت پیدا بکند تحقیقاً این جنگ را شروع میکند. همین وضعی که در حال حاضر بین اسرائیل و اعراب وجود دارد.
س - در اینجا سئوال در مورد مسائل اخیر میباشد که مطرح میکنم. دولت ایران کاملا" موضع مخالف خود را با موافقتنامه ژنو اعلام کرد. در کشور شما دو میلیون پناهنده افغانی وجود دارند. پس در اینجا یک نقطه مشترک بین دولت ایران و آمریکا وجود دارد. ریگان نیز اعلام کرده در صورتی که لازم باشد آنها از مجاهدین افغانی حمایت خواهند کرد. پس در این نقطه کشور شما با آمریکا نقطه مشترکی است که اتحاد نظر دارید.
ج - اتحاد نظر یک تفاوتی هم دارد. ما میگوییم مردم خود افغانستان در مورد سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. مردم افغانستان در این پیمان نیستند. اگر روزی این مردم این پیمان را امضاء بکنند ما مخالفت نمیکنیم و همراهی خواهیم کرد. آمریکا به نیابت از چه کسی این پیمان را امضاء کرده است.
س - آمریکا در مورد این پیمان نقش تضمین کننده و تضمینگر را ایفا کرد و همین طوری شوروی هم نقش تضمینگر را به عهده گرفته است. ایران هم میتواند در قبال مردم افغانستان نقش تضمین کننده را به عهده بگیرد.
ج - تضمین از طرف مردم افغانستان؟
س - ایران میتواند ملت و قوم واقعی افغانستان را تضمین بکند.
ج - آنها بهما چنین حقی ندادند که از طرفشان تضمین بکنیم. منظورم مردم افغانستان است. ما دخالت در امور دیگران را یک ظلم میدانیم.
س - لحظهای که مصاحبه شما پخش بشود بلافاصله مردم یک سئوال کوتاه از خود خواهند کرد. چرا مردم ایران تا این حد انعطافناپذیر هستند؟ آیا انعطاف ناپذیری بهمعنای رعایت آخرین حد عدالت است؟
ج - ما فکر میکنیم روی اصول نباید معامله کرد. بشر ضرر میکند از اینکه اصول خود را بهخاطر ملاحظات مادی زیرپا بگذارد. در موارد زیادی هم ما حاضریم انعطاف نشان بدهیم اگر اصولمان از بین نرود. مثلاً ما بهخودمان حق نمیدهیم که قیم مردم افغانستان باشیم. این قیمهایی که خودشان را در دنیا قیم کشورهای دیگر دانستند، خیلی به دنیا ضرر زدند. اسم این را نباید انعطاف ناپذیری و لجاجت گذاشت.