مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با جمعی از دانشجویان

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با جمعی از دانشجویان

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۴

● خیلی خوش‌آمدید، از حضور عزیزان دانشجو و نخبه‌های علمی دانشگاه که باعث افتخار برای کشور شدند، خوشحالم.
○ با عرض احترام به محضر حضرت‌عالی و تشکر از شما به جهت قبول حضور در عرصه انتخابات و قدردانی از اینکه فرصت دیدار و گفتگو را به ما دانشجویان دادید، این گروه در طرح تبلیغی جوانان و دانشجویان همکاری می‌کنند. این طرح به منظور ترغیب اقشار مختلف مردم به مشارکت حداکثری در انتخابات و تلاش برای انتخابات رئیس‌جمهوری با رأی بالا و تبیین چهره، سوابق و برنامه‌های جنابعالی سازماندهی شده است، امیدواریم در چند روز آینده اثربخشی لازم در پاسخگویی به پاره‌ای از سؤالات و شبهات ناشی از شایعات و تخریبها را داشته باشیم. جناب آقای هاشمی، شما خودتان هاشمی را چگونه معرفی می‌کنید؟
● من طلبه‌ای بودم  که مثل شما که دانشجو هستید، از سن 14 سالگی وارد قم شدم. چون آن موقع ملی شدن صنعت نفت خیلی مطرح بود و فداییان اسلام مبارزه جدّی داشتند، علاقمند به مسایل سیاسی شدم. بعد از اینکه تحصیلاتم به نقطه خوبی رسید، چاپ نشریاتی را شروع کردم که در قم کم سابقه بود. سالنامه و نشریات فصلی مکتب تشیع را شروع کردم، شاگرد امام و با افکار ایشان خیلی خوب آشنا بودم و به جهت همسایگی، فوق‌العاده به ایشان نزدیک بودم. مبارزات روحانیت که شروع شد، جزو اولین افرادی بودم که در خدمت امام بودم. دوره مبارزه خیلی طول کشید و تقریباً حدود 17 سال بین خانه و زندان و کارهای مختلف درگیر بودم. بعد از انقلاب تقدیر چنین بود که در مسئولیتهای حساس کشوری از عضویت شورای انقلاب، ریاست مجلس و فرماندهی جنگ گرفته تا ریاست‌جمهوری و مسئولیت مجمع تشخیص مصلحت و .... باشیم‌و تقریباً همه‌عمرم صرف امور انقلاب و کشور شد. اگر چند سال دیگر هم زنده باشم، بقیه عمرم این‌گونه خواهد بود و مایلم بتوانم خدمتی به این مردم و کشور بکنم. آرزوهای زیادی برای ایران دارم. فکر می‌کنم ایران خیلی بیشتر از چیزی که الان هست، باید باشد و مردم ایران هم باید جایگاه بسیار شایسته‌ای در دنیا داشته باشند و می‌توانیم این را بدست آوریم و امیدوارم دانشگاههای ما نردبان خوبی برای رسیدن به این جایگاه باشند.
آقای بهزاد نبیری، دانشجوی فیزیک هسته‌ای دانشگاه همدان: آقای هاشمی با توجه به اینکه شما در انتخابات رو در روی آبادگران و اصلاح‌طلبان قرار دارید، راهکار شما برای تأیید صلاحیت وزرا و لوایح ارائه شده، به مجلس چیست؟
● نمی‌دانم چرا بعضی‌ها اسم اصولگرا را برای یک گروه سیاسی قبول دارند. همه مسلمانان اصولگرا هستند و اصول اسلام را قبول دارند، ولی سلیقه‌ها مختلف است. درمورد اینکه احتمال می‌دهید تعارض جدّی باشد، من این‌گونه نمی‌بینم. همین الان اکثریت مجلس شورای اسلامی امضاء دادند و قصد دارند از نامزدی من حمایت کنند. قبلاً هم اکثریت آنها به اینجا آمدند و درخواست کردند. لذا چنین تصویری نیست. مجلس، مجلس معقولی است، آدمهای با تجربه و تحصیلکرده فراوان هستند. اوّل امواجی درست شد و بعد آرام گرفت. فکر می‌کنم با مجلس در میان نامزدهای فعلی همکاری خوبی داشته باشیم. بنابراین نگران تقابل نباشید. اما اینکه ما چگونه تعیین می‌کنم، سعی می‌کنم از میان سلیقه‌های مختلف، انسانهای صالح را که یا می‌شناسیم و یا بعداً پیدا می‌کنیم و یا شخصیتهای جدید را پیدا می‌کنیم، انتخاب شوند. با مقام معظم رهبری مثل دوره‌های گذشته مشورت می‌کنم.  وزرای اولین و دومین دوره را با ایشان تعیین کردیم و خط ایشان هم هنوز موجود و جزو اسناد خوب من است. طبیعی است که باید این‌گونه‌ باشد، ایشان رهبر ما هستند و افکار ما و ایشان خیلی به هم نزدیک است. گاهی بدون اینکه در موضوعی مذاکره داشته باشیم، بعد که همدیگر را می‌بینیم، متوجه می‌شویم مثل هم موضع‌ گرفتیم و خودمان هم خوشحال می‌شویم. لذا از این جهت نگرانی ندارم.
خانم رحمانی: آقای هاشمی، شما در مصاحبه با خبرگزاری رویترز اعلام کردید که روابط دختر و پسر نباید خیلی سخت‌گیرانه باشد. نظر خودتان در این مورد چیست؟ آیا روابط فردی و اجتماعی باید آزاد باشد؟ سؤال بعدی اینکه عملکرد هشت ساله خودتان چگونه بوده است؟
● آن حرف نظر خودم بود که گفتم. فکر می‌کنم روابط انسانها باید درچارچوب مقررات پذیرفته شده اسلام و براساس قانون اساسی و نظام ما شکل بگیرد. با هرکاری که خلاف شرع و اسلام باشد، مخالف هستم و کارهایی که مخالف اسلام نیست و با سلیقه‌های دیگران می‌خواهد برانسانها تحمیل شود و به طور کلی با اعمال و تحمیل سلیقه مخالف هستم. بعضی‌ها می‌خواهند در زندگی خودشان خشک باشند. به نظر خودشان می‌خواهند با تقوی باشند و یا می‌خواهند مقدس‌نما و یا مقدس واقعی باشند که‌حقشان است هرگونه که می‌خواهند، زندگی‌کنند. بعضی‌ها هم می‌خواهند قدری بازتر باشند، رفت و آمد داشته باشند. مذاکره کنند. در کلاس درس، محیط دانشگاه، محیطهای عمومی، خانه، ارتباطات فامیلی و دوستانه آزاد باشند. فکر می‌کنم با مراعات حدود اسلامی کسی نباید مزاحم آنها شود. ما به عنوان دولت دنبال قانون هستیم و قانون باید اجرا شود. به عنوان یک طلبه و اسلام‌شناس مسائل اخلاقی اسلام را مطرح می‌کنیم و توقع داریم مردم ما که مسلمان هستند، مراعات کنند. فکر می‌کنم اسلام فضا را برای زندگی باز کرد و اگر اسلام واقعی اجرا شود- و نه اسلام سلیقه‌ای- از نظر لباس، معاشرت و خیلی چیزهای دیگر، خیلی راحت می‌توانیم زندگی کنیم. حتی بارها راحت‌تر از مکاتب دیگر که در دنیا وجود دارند، خواهیم بود. ما کاری با بی‌بند و باری نداریم، آنهایی که می‌خواهند با مکتب زندگی کنند، اسلام با سعه صدر بسیار زیادی در همه مسائل اجتماعی و معاشرتی برخورد می‌کند.
آقای رودبان، از دانشگاه قزوین: جناب آقای هاشمی، حرکت عظیم و بالنده شما در تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی امیدی در دل همه نیروهای مستعد کشور ایجاد کرد و امروزه شاهد موفقیت دانشجویان این دانشگاه در مجامع جهانی و بین‌المللی هستیم. آیا به مسأله پژوهش و ایجاد شهرک های تحقیقاتی و ادامه تحصیل نخبگان در مراتب بالاتر و معافیت سربازی در دولت شما توجه خواهد شد یا خیر؟
● دانشگاه آزاد اسلامی واقعاً کار بدیعی بود. من اول انقلاب احساس کردم تقاضای تحصیل در دانشگاهها خیلی بالاست و ما درصد کمی از آن را جواب می‌دهیم و اگر همین جور ادامه می‌دادیم، سرنوشت اکثریت جوانان نامعلوم بود. یا در سطح دیپلم می‌ماندند و یا عدّه‌ای که توان مالی داشتند، به خارج می‌رفتند و عده‌ای هم دچار افسردگی می‌شدند. بررسی کردم و دیدم امکان استفاده از منابع مردمی برای توسعه دانشگاهها وجود دارد. تقاضا و امکانات هست، البته آن‌موقع استاد، فضا، آزمایشگاه و کتابخانه خیلی کم بود. خدمت امام رفتم و گفتم و ایشان پسندیدند و گفتند: «فکر خوبی است»، آقای دکتر جاسبی هم انصافاً همکاری کردند، واقعاً امروز پیش خداوند و مردم سرفراز هستم، البته دانشجویان آزاد گله‌هایی دارند که دانشجویان دولتی علاوه بر تحصیل رایگان، از کمکهایی هم برخوردارند، که ما باید به تدریج اینها را رفع کنیم، شاید اگر خودم در دولت باشم، وامهای بی‌بهره به دانشجویان بدهم تا زمانی که کار پیدا کردند، به تدریج بپردازند و مشکل شهریه نداشته باشند.
مسائل سربازی احتیاج به قانون سیاست کلی دارد که در مجمع بررسی شود. الان یک بحث جدّی در بین ما هست که ارتش حرفه‌ای یا وظیفه داشته باشیم؟ این بحثها هنوز تصمیم‌گیری نشد.
مسأله پژوهش بتدریج بسیار جدّی گرفته می‌شود. در هیأت امنا، بودجه هنگفتی برای دانشگاه آزاد در پژوهش گذاشتیم. الان اولویت ما توسعه کمی نیست، دنبال این هستیم که در بُعد بین‌المللی توسعه بدهیم و کیفیت تحصیلات را بالا ببریم که مهمترین نقطه آن پژوهش است. امیدوارم با امکاناتی که هست و دست بازی که دانشگاه آزاد دارد، یکی از مراکز مهم پژوهشی منطقه ما در اطراف دانشگاه آزاد اسلامی شکل بگیرد.
آقای سیدعلی شاهرخی از دانشگاه علم و صنعت: خیلی اصراردارند که هاشمی به عنوان یک شخصیت صاحب ثروت در کشور شناخته شود. بخصوص روی خانواده شما خیلی تأکید می‌کنند. خودتان بیشتر توضیح دهید.
● پیش از انقلاب من جزو طلبه‌هایی متمکّن بودم. مقداری ارثیه پدری داشتم و مقداری هم کار می‌کردم و در کار ساختمان بودم. پوشش خوبی بود. آنها فکر می‌کردند ما کاسبی می‌کنیم. من سه سال در زندان بودم و آن‌موقع وضع مالی خیلی خوبی داشتم. چندین مستقلات در تهران، کرج و قم داشتم و موجودی ارثی ما هم وجود داشت و به تدریج اینها را فروختم و خرج انقلاب کردم. الان از زمینهای فراوانی که در کرج و قم داشتم،  فقط یک قطعه زمین دیگر برایم در قم مانده است و گذاشتم بسازم. آمار رسمی به شما می‌دهم که خانه‌ای که هنگام پیروزی انقلاب در آن ترور شدم، حدود هزار متر بود و امروز من در تهران خانه‌ای ندارم و جز خانه پدری که در روستاست، خانه‌ای ندارم. اگر مجموعه داراییهای مرا جمع کنند، از لحاظ قیمت مثل خانه اول انقلاب نیست. البته این افتخار نیست، باید این کار را می‌کردم. بچه‌های من هم به همین شکل هستند. بچه‌های من از دارایی من استفاده می‌کنند، همان خانه‌ای که می‌گویم، بین بچه‌ها تقسیم شد. خانه‌ای برای خودشان ساختند که زندگی می‌کنند، حقوق و معیشت ما با ارثیه تأمین می‌شود. زندگی ما پرخرج است. همسر من هم وضعش شبیه من است. زندگی پدری‌اش مثل ما بود، بعد هم با همین وضع است. الان مرفه زندگی می‌کنیم و مشکل زندگی کردن نداریم، ولی دارایی نداریم، بچه‌ها هم مثل بقیه افراد، زندگی نسبتاً متوسطی دارند. یک بار در قم گفتم که حاضرم رسماً وکالت دهم تا هرجا چیزی به نام ما دیدند، بفروشند و خرج امور خیریه کنند. وقتی رئیس‌جمهور شدم، لیست دارایی را به رئیس قوه قضاییه دادم. در دوره دوم هم دادم و آن هم موجود است و موظف هستند بررسی کنند که اگر در دوره مسئولیت ما چیزی اضافه شد، بگویند.
آقای سعید مهدوی: نظر به اینکه سیستم حمل و نقل کشور به روز نمی‌باشد، نظر حضرت‌عالی مبنی بر تحول در این خصوص، بویژه صنعت ما در حمل و نقل چیست؟ یعنی صنعت هوانوردی که ضرورت شدید به تحول در خرید، آموزش نیروی انسانی مجرب، وضعیت اشتغال دانشجویان پس از فراغت از تحصیل و از همه مهمتر معافیت سربازی برای دانشجویان خلبانی دارد. نظر حضرت‌عالی چیست؟
● جمهوری اسلامی در امکانات حمل و نقل هوایی دچار مضیقه است. در آخر دوران دولت، تا حدودی این مسأله را حل کرده و ده فروند ایرباس از فرانسه خریده بودیم. کم کم اینها به هم خورد. برای هواپیماسازی هم با اوکراین قراردادی بسته بودیم که الان ایران 140 بیرون آمده است. اگر با آن برنامه پیش می‌رفتیم، الان می‌بایست هواپیمای جت بزرگ با تکنولوژی ترکیب شرقی و غربی می‌ساختیم که کارها خیلی کُند پیش می‌رود. طراحی داشتیم که هواپیماهای کوچک و سه نفره بسازند، خرید هواپیما هم برای ما دشوار شده است. قابل مقایسه نیست که همسایه‌های کوچک ما خطوط هواپیمایی مدرن داشته باشند و ما از هواپیمای سی‌سال پیش استفاده کنیم یا هواپیمای چندسال کار کرده و دست دوم بخریم. در این مسأله احساس رنج می‌کنم.
در کل سیاستهای خارجی ملاحظاتی داریم که اگر موفق شویم در روابط تعامل بیشتری بوجود آوریم، خیلی سریع و زود می‌توانیم این مسأله را حل کنیم. چون منتطر نیروی انسانی و سایر مقدمات نیستیم. اگر در بازار فعال شویم، خیلی سریع می‌توانیم این‌کار را بکنیم. امیدواریم بتوانیم، چون کار دشواری نیست، طبعاً باید به خلبانان و نیروی انسانی هم بیشتر برسیم که اینها مجبور نشوند با دانشی که دارند، در خدمت دیگران استفاده کنند. خودمان باید از آنها استفاده کنیم.
آقای سینا مبارک، آبادان: حضرت‌عالی یار دیرینه امام و تاریخ زنده انقلاب هستید و مقام معظم رهبری فرمودند: «هیچ کس برای من هاشمی نمی‌شود.» شما را یکی از حماسه‌سازان دوم خرداد 76 می‌دانند و یکی از مبارزترین چهره‌هایی بودید که موجب موفقیت آقای خاتمی در دور اول ریاست جمهوری بودید. آیا خود شما به این مسأله اذعان دارید؟ مقداری در مورد تحولات آن دوران توضیح بفرمایید.
● در مورد اینکه من مؤثر بودم، در این حد بود که انتخابات سالم انجام دادم و از تجاوز به رأی مردم جلوگیری کردم. یا مردم از رأی دادن مأیوس نشوند و پای صندوقها بیایند، به آنها اعتماد دادم که از رأی آنها حفاظت می‌کنم. گفتم مطمئن باشند هرچه باشد، از صندوق در می‌آورم. به مسئولین و مأمورین هم گفتم با هرکس که بخواهد برخلاف قانون وارد این میدان شود، برخورد می‌کنم. جدّی هم بود و به وزارت کشور رفتم و در آنجا نشستم و همه چیز را زیرنظر گرفتم. از بازرسی ویژه که در دست پسرم محسن بود، استفاده کردم، مأمورین زیادی را از فرهنگیان دعوت کردم که با ما کار کردند و همه جا حضور داشتند و مردم مطمئن شدند و آمدند. البته کار تبلیغاتی را آقای خاتمی و دوستان ایشان کردند. در آن دوره مجلس پنجم مرتب لوایح و طرحهایی را می‌گذراند که مایه نگرانی جوانان و خانمها شده بود. یعنی آزادی خواهان و کسانی که مقداری در مسائل اجتماعی سعه صدر می‌خواستند، نگران شده بودند و احساس تندی می‌کردند، مثلاً صحبت از اجباری کردن چادر، ممنوع کردن ماهواره‌ها، تابلوهای با عبارت انگلیسی و از این نوع چیزها، زیاد بود. بحث ایدئولوژی می‌کردند که رأی مردم تضمین نیست و حکومت درجای دیگری تعیین شده است و مردم نگران شده بودند. چون نگران شده بودند، فکر می‌کردند بعد از من زمینه و دوران دیگری شروع می‌شود که جوانان و خانمها بصورت انبوه پشت سر آقای خاتمی قرار گرفتند. ایشان هم شعارهایی مطرح کرد که برای آنها قابل قبول بود. زمینه اجرایی این بود که جلوی عدم سلامت انتخابات را گرفتم که برای هر دو طرف بود و به هر دو طرف گفتم خیالشان راحت باشد که آرای واقعی آنها از صندوقها بیرون می‌آید.
آقای جعفری: جناب آقای هاشمی، همه ما نسبتاً از حضرت‌عالی شناخت داریم. تیم کاری آینده شما چه کسانی هستند؟ آیا شباهتی به هشت سال گذشته دارد؟ اگر امکان دارد اعضاء کابینه را معرفی کنید.
● در مورد کابینه اگر انتخاب شوم، فرصت دارم که افراد را دعوت کنم، الحمدلله من الان به هیچ کس بدهکار نیستم که مجبور باشم از کسی یا حزب و گروهی انتخاب کنم. کاملاً دستم باز است و کسی را که اصلح تشخیص بدهم، انتخاب خواهم کرد. این انتخاب با توجه به سلیقه‌های مختلف خواهد بود که با من هماهنگ باشند و تنوع خواهند داشت. آنهایی که تبلیغ می‌کنند، این‌گونه‌ نیست. در جمع کارگزاران هم افراد صالح زیاد هستند و ممکن است از آنها هم استفاده شود. ولی هیچ قیدی ندارد که از چه کسانی باشد یا نباشد. آدمهای صالح و پرانرژی زیادی داریم.
در مورد مسأله هشت سال گذشته، شاید آن مقدار که می‌خواستم، به اهداف نرسیدم، ولی به هرحال در زمان دولت من این حرفها باز شد. یکی از انتقاداتی که هنوز هم می‌کنند، این است که من زیادی فضای اجتماعی را باز کرده بودم. زیادی را قبول ندارم، مقداری این فضا باز شده بود. امروز با آن دوره خیلی فرق می‌کند و ده تا پانزده سال جلوتر آمدیم و حتماً شرایط و فضای جامعه چیزهای دیگری را می‌پسندد.
خانم شیما باباپور: نظر شما بطور صریح در خصوص رابطه با آمریکا چیست؟
● به هرحال من این حرفها را به خود آمریکایی‌ها می‌گویم. امام فرمودند: «تا آمریکا آدم نشود، ما رابطه برقرار نمی‌کنیم.» من هم تعبیرش را امروزی‌تر کردم و گفتم: «آمریکا باید از خصومتش نسبت به ایران دست بردارد و خصم ایران نباشد.» در گذشته به ما خیلی بد کرده و باید حسن نیتی نشان بدهد که می‌خواهد با ما کار کند. علائمی هم دارد که اگر آمریکاییها علامت حسن نیت بدهند، فکر می‌کنم به مصلحت ما باشد که با آنها وارد مذاکره شویم. وقتی وارد مذاکره شویم، آن وقت ما و آنها حرفهایی داریم. از بین حرفهایمان چیزهایی بیرون می‌آید. در آمریکا خیلی‌ها مایلند که با ایران ارتباط داشته باشند، در ایران هم خیلی‌ها مایلند با آمریکا ارتباط داشته باشیم. چیزهایی آمریکایی‌ها دارند که به درد ما می‌خورد و بهتر از جاهای دیگر است. ما هم موقعیت بسیار ممتازی در منطقه داریم که اگر خصومت بین ما و آمریکا نباشد، مشکلات آمریکا و دنیا کم می‌شود. آمریکا الان خیلی مسأله درست می‌کند، ولی شرطش همین است که حسن نیت نشان بدهد که می‌خواهد با ما رابطه متقابل و بدون احساس ابرقدرتی داشته باشد. ما آماده مذاکره هستیم و نهایتاً باید رهبری موافقت بفرمایند. من نظر خودم را می‌گویم و طبعاً با ایشان مذاکره می‌کنیم.
آقای علیرضا عرشی: در جمهوری اسلامی همیشه دولتها برحسب منافع ملی اقدام می‌کنند، عده‌ای رادیکال هستند که عملکردهای شما را از بین می‌برند. در خصوص سیاستهای خارجی برای خنثی کردن اینگونه اقدامات چه راهکارهای عملی دارید؟ سؤال بعدی اینکه نظر شما در خصوص مسایل هسته‌ای، تروریسم و فلسطین چیست؟
● از اول انقلاب جریان رادیکالی داشتیم، البته جایشان را عوض کردند، زمانی چپی‌ها رادیکال بودند، حالا راستی‌ها رادیکال شدند. این جریان همیشه وجود دارد و در همه کشورها جریان رادیکال وجود دارد. بالاخره سیاستمداران باید آنها را قانع کنند و جواب آنها را بدهند. وقتی مصالح ملی در میان باشد، نمی‌توان تسلیم رادیکالیسم شد. در مورد سه موضوعی که پرسیدند، در مورد هسته‌ای حتماً باید به فن‌آوری منهای مسائل نظامی ادامه بدهیم و این فن را داشته باشیم. کار مشکل ما این است که اروپا و آمریکا را قانع کنیم که منحرف نمی‌شویم و بطرف مسائل نظامی نمی‌رویم. از لحاظ قانون بین‌المللی NPT حق نداریم بطرف نظامی‌گری برویم، ولی باید آنها را مطمئن کنیم. اگر بخواهند بهانه بگیرند، قابل تحمل نیست. ولی تا حدی که به دنبال تضمین باشند، باید به آنها کمک کنیم و این کار را خواهیم کرد.
تروریسم، ما بیش از هر کشوری قربانی تروریسم هستیم و واقعاً از تروریستها متنفریم و آنها را مضرّ می‌دانیم که برای دنیا و ما و برای همه مضرّ هستند. ما صادق هستیم. ولی آمریکاییها صادق نیستند. آنها الان منافقین را با اینکه خودشان حکم کردند که اینها تروریست هستند، نگه داشتند. القاعده را خودشان خلق کردند که به جان خودشان افتاده است. اینهایی که در اسرائیل هستند، همین شارون، رئیس باند کاگانالی تروریست بود که حالا رئیس دولت اسرائیل است. تاریخ اینها با ترور و آدم‌کشی عجین است، ولی ما این‌گونه نیستیم. حزب‌الله را که در مقابل اشغال اسرائیل از کشورش دفاع می‌کند، تروریست می‌گویند. نمی‌توان مقاومت مشروع را تروریست نامید. فلسطینی‌ها مظلومترین ملت دنیا هستند. پنجاه سال است که آواره هستند و در اردوگاهها زندگی می‌کنند و چند نسل در این اردوگاهها مردند. پنج میلیون نفر از آنها در بدترین شرایط زندگی می‌کنند و به اینها که از خودشان دفاع می‌کنند، تروریست می‌گویند.
در مورد مسأله فلسطین هم موضع خود را اعلام کردیم که یهودیها هم آمدند و فلسطینی‌ها هم هستند و راه حل این است که اینها مجموعاً در یک انتخابات همگانی شرکت کنند، هرچه که از آن بیرون آمد، با هم بصورت مسالمت‌آمیز زندگی کنند که این هم عملی است و نیاز به مقدمات دارد. الان مسأله فلسطین به هیچ نحوی قابل حل نیست. هرچه قدر پول خرج کنند و یا زور بگویند، نمی‌شود. می‌خواهند با پول آنها را به جاهای دیگر بفرستند که کسی هم آنها را نمی‌پذیرد. واقعاً بدترین ظلم خواهد بود که این‌همه انسان را آواره کنیم.
مواضع ما قابل دفاع است. امیدواریم در مسأله هسته‌ای کار به حد تقابل با دنیا نرسد و سعی می‌کنیم و برای دنیا هم آسان نیست. به هرحال باید از حق خودمان دفاع کنیم. چرا باید امضاء کنیم که از حق مردم بگذریم؟ باید دفاع کنیم و حوصله داشته باشیم.
خانم نیکان بهرامی: آقای هاشمی زندگی شایسته را برای یک ایرانی چگونه ترسیم می‌کنید؟ واقعاً به جوانان چگونه می‌خواهید کمک کنید؟ با این جوّ بی‌عدالتی و اختلافات طبقاتی که در جامعه حکمفرما شد و جوّ ناامیدی و اندوه فراوان در جامعه هست، چه برنامه‌هایی دارید که این مسائل از جامعه رخت بربندد؟
● شما سئوالی کردید که محصول برنامه جامع است. من هم برنامه را آماده کردم. مهمترین مسأله برای جوانان تحصیل است که باید امکانات تحصیل را در سطح مناسبتری آماده کنیم. برای مسائل دیگر مثل شغل، ازدواج، تفریح، نشاط و اوقات فراغت آنها در حدود عقاید دینی و اخلاق اقدام کنیم که در برنامه‌هایم خواهم آورد. گر به طرف راه درست در اقتصاد برویم، به سرعت می‌توانیم سرمایه‌های داخلی و خارجی را جذب کنیم. از طریق بخش خصوصی میدان کار را خیلی باز کنیم تا هرکس بتواند در رشته خود و یا در مجموعه تعاونی و شرکت و یا استخدام، کارش را انجام بدهد. الان توجه به مسایل زندگی از قبیل مسکن، وام اشتغال و امثال اینها برای ما مقدور است که به جوانان بدهیم و در مسائل خصوصی آنها هم سخت‌گیری نکنیم. برای مسائل سیاسی هم باید شرایطی باشد که بتوانند در سرنوشت خود دخالت کنند و با آرای خود خواسته‌های خود را به دست آورند. نسل موجود صاحب اصلی این انقلاب است، همه ما کنار می‌رویم و این نسل باید به جلو بیاید و ما هم داریم زمینه‌سازی می‌کنیم که آنها حضور پیدا کنند.
خانم عبدالعظیمی: شما از شخصیتهای مؤثری هستید که در ارتقاء سطح علمی خانمها نقش بسزایی داشتید. آیا در بکارگیری خانمهای تحصیل کرده در سطوح مختلف و اشتغال آنها برنامه‌ای دارید؟
● بله، برنامه عمومی داریم و خانمها هم مثل آقایان جزو نیروهای سازنده و تأثیرگذار کشور هستند. الحمدلله شما خوب تحصیل کردید و خیلی وسیع حضور دارید و فکر می‌کنم هیچ دولتی نمی‌تواند حضور خانمها را ندیده بگیرد. باید متناسب آمادگی آنها در هرجا که بتوانیم، جایی باز کنیم. انشاءالله خانمها حضورداشته باشند. بطور کلی باید عرض کنم که باید به بخش خصوصی فکر کنیم، چون می‌خواهیم دولت را کوچک کنیم. رهبری از چند روز پیش اصل 44 را اعلام کردند که زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی آماده می‌کند. همه کارهای دولت قابل واگذاری به بخش خصوصی است و ما باید آنها را پشتیبانی کنیم و تسهیلات در اختیار آنها بگذاریم و ابزار و زیربنا را به آنها بدهیم تا بتوانند کار کنند. خانمها و آقایان باید به راههایی بروند که خودشان صاحب کار، مدیر و خلاق باشندو مسائل حاکمیتی هم بخش دیگری است که باید به خانمها سهم قابل توجهی داد و به تدریج می‌گیرند.
آقای محسن مارابی: جناب آقای هاشمی در بیانیه اعلام کردید که بخشی از مشکلات دوران خودتان را پذیرفتید. در صورت امکان توضیح بیشتری بفرمایید.
● بالاخره کار را بعد از جنگ شروع کردیم. این‌قدر کار بود که انتخاب و اولویت‌بندی آنها تقریباً مشکل بود. موقعی که بعد از جنگ مملکت را تحویل گرفتیم، بودجه بیش از 50 درصد کسری داشت، انبارها خالی بود. ماشینهایی که وجود داشت، فرسوده بود. شهرهای ما مخروبه بود. پنج استان ما اشغال شده و چیزی از آنها نمانده بود. بیکاری ما بیش از 16 درصد بود. درآمد ارزی ما در حد 7 تا 8 میلیارد دلار در سال بود.همه کارها در دست دولت و هم چه چیز کوپنی بود. حتی دستمال کاغذی را با ارز 7 تومانی وارد می‌کردیم. بازار سیاه حاکم بود. چیزهایی که با کوپن می‌دادیم، به بازار سیاه می‌رفت و دلالها می‌خوردند و گاهی به دست مردم نمی‌رسید. حدود پنجاه میلیون جمعیت داشتیم، ولی بیش از شصت میلیون کوپن توزیع می‌شد. چون تقلّب زیاد بود. در مجموع، روزگار عجیب و غریبی بود و اداره کشور سخت بود. باید وارد اولویتها می‌شدیم. زیربناها اصلاً نبود، برق در تهران و اکثر جاها در روز حدود 7 تا 8 ساعت قطع می‌شد. آن‌موقع 25 مورد از مشکلات را در نمازجمعه برای مردم برشمردم. بنابراین در انتخاب کردن، این‌قدر دست ما باز نبود و بتدریج کارها را پیش می‌بردیم. چیزهایی بود که حالا می‌فهمیم که اگر با کارهای دیگری شروع می‌کردیم، بیشتر جواب می‌داد. انشاءالله لیستی از آن را خدمت شما عرض می‌کنم.
مسعود صفری نژاد: جناب آقای هاشمی مسئولین داخلی در بکارگیری نیروها برنامه خاصی ندارند، برنامه مشخص شما در بکارگیری متخصصین کشور چیست؟
● من در همان دوره، اولویت کار را به نیروهای ایرانی می‌دادم و الان هم فکر می‌کنم باید اولویت را به نیروهای ایرانی بدهیم. قراردادهایی که با خارجی‌ها می‌بندیم، باید در آنها قید کنیم که بخشی از کارهایشان را به ایرانی‌ها بدهند و آنها برای بخش ضروری نیرو بیاورند. سرمایه‌گذاری کار هم الان با ایرانی‌هاست. الان شخصیتها و سرمایه‌گذاران ایرانی بسیار زیاد هستند.باید شرکتهای داخلی را حمایت کنیم تا آنها بتوانند با خارجی‌ها رقابت کنند. خیلی از کارهایی که ما به خارجی‌ها می‌دهیم، به خاطر مسائل مالی است. چرا بانکهای خودمان نباید این کارها را بکنند؟ ضمن اینکه تعامل با خارجی‌های متخصص مفید است. آنها سطح تخصصی ما را بالا می‌برند و باید هماهنگ عمل کنیم.
آقای محمد قاسم سیاوشی: شما چه سهمی را برای اقوام در دولت آینده در نظر دارید؟
● به هرحال همه اقوام، ایرانی هستند و حق شهروندی بر گردن ما دارند و نباید حق آنها را ضایع کنیم. در مواردی‌که صلاحیت آن را دارند و زمینه‌هایی که می‌توانند به ما کمک کنند، باید از آنها استفاده کنیم. ضمن اینکه بخش خصوصی که می‌خواهد تقویت شود، اقوام به خاطر امکانات دیگری که می‌توانند داشته باشند و از جاهای مادر خودشان در دنیا کمک بگیرند و کار کنند. زمینه در ایران برای اقوام خیلی باز است. رأفت اسلامی و دستور تلطیف قلوب را در قرآن داریم، مشکل اصولی نداریم. ولی ممکن است در عمل اشتباهاتی باشد. می‌توان آنها را راضی نگه داشت. اتفاقاً تعدد قومی موجب امنیت و تنوع تفکر در کشور است.
آقای شاهرخی: شما چه تضمینی می‌دهید که مذاکرات هسته‌ای ایران با اتحادیه اروپا مثل آژانس هسته‌ای با کره شمالی بی‌نتیجه نباشد؟ موضع دولت احتمالی شما چیست؟
● وقتی کره شمالی دید آنها با کره خوب رفتار نمی‌کنند، از پیمان خارج شد و الان بمب اتمی ساخته است. ما سعی می‌کنیم با آنها تفاهم کنیم و حد‌الامکان از پیمان خارج نشویم.  انتظار داریم که آنها از تجربه کره شمالی استفاده کنند که با این کارشان ضرر کردند و باید آنها رفتارشان را اصلاح کنند. با یک ملت نجیب، صاحب تفکر و وفادار به تعهدش مواجه هستند. نظرنهایی ما این است که باید این فن‌آوری را داشته باشیم و در مذاکرات حوصله داشته باشیم تا به نتیجه برسیم.
مجتبی زارع: یکی از انتقاداتی که به دوره شما وارد بود، عدم حمایت از مدیرانی مثل کرباسچی، مهاجرانی و عبدالله نوری بود.
● اینکه به دوره بعد از من برمی‌گردد. در دوره خودم متهم بودم که از مدیرانم خیلی زیاد حمایت می‌کنم. گاهی که مجلس مدیری را رد می‌کرد، من او را در جای دیگری مشغول می‌کردم. این اتهام آن‌موقع بود و از مدیر صالح دفاع می‌کردم. از این افرادی که گفتید، فقط من دفاع کردم و دیگران که بیشتر مدیون اینها بودند، از آنها دفاع نکردند.
آقای دکتر سید میر: در مسئله فرار نخبگان در رتبه پنجم دنیا قرار داریم که بسیار خطرناک است. برخی از کشورها برای نخبگان برنامه‌های خوبی داشتند و موفق شدند. در دولت شما زحمات بسیاری کشیده شد. با توجه به آمارهای وجود مثل مهاجرت سالانه دویست تا دویست و پنجاه هزار نفر، برنامه شما برای کند کردن این حرکت و جذب نخبگان چیست؟
● تلاش زیادی کردیم و عده زیادی از دانشمندان خوب از خارج آمدند و بعضی‌ها به ما انتقاد می‌کردند که چرا این کار را کردید؟ الان مسأله بسیار جدّی است. البته این آمار خیلی اغراق‌آمیز است. اکثر این آمارها هم روی المپیادیها است. همه را با اسم، رسم و آدرس مشخص کردند و تعدادی که رفتند،مشخص است. آدرس، تلفن و کارشان هم مشخص است و عدد خیلی کمتر از این است که الان سر زبانهاست. بسیاری از اینها نرفتند که بمانند، رفتند و دارند درسشان را می‌خوانند و برمی‌گردند. از غیرالمپیادی‌ها هم عده زیادی رفتند. اولین کاری که باید بکنیم، این است که شرایطی را در داخل داشته باشیم تا اینها بتوانند اشباع شوند. اگر می‌خواهند درس بخوانند، باید کاری کنیم که آنها در سطح عالی درس بخوانند و اگر هم نبود، با برنامه ما به خارج بروند و درس بخوانند. ارتباط آنها با دانشگاههای دیگر عیب نیست، بلکه حسن است. اگر استعدادهای درخشان، تحصیلات خودشان را در خارج تکمیل کنند و برگردند، برای ما خیلی ارزشمندتر خواهد بود. ما نمی‌خواهیم ارتباطمان را با دنیا از این جهت ضعیف کنیم. ولی بهترین راه این است که برای آنها شرایط مناسب درست کنیم، گاهی از لحاظ تحصیلی، پولی و حیثیتی به شخصیت آنها برخورد می‌کند، باید عوامل رفتن بی‌مورد را پیدا کنیم. انشاءالله موج معکوسی درست کنیم که آدمهایی که مایلند در ایران کار کنند، آنها را بیاوریم.
○ جناب آقای هاشمی دو سؤال دارم: 1- چه شد که به میدان آمدید؟ 2- چه توصیه‌ای به ما به عنوان مبلغین خود دارید؟
● متوجه باشید و یادتان باشد که تا عصر سه‌شنبه واقعاً تمایل من این بود که نیایم و منتظر بودم حرفهایی که می‌زنم، تحقق پیدا کند و نیایم. ولی عصر سه‌شنبه خودم را محاکمه کردم و فرض کردم اگر در دادگاه الهی خداوند از من بپرسد: برای این مردمی که این‌همه در این انقلاب فداکاری کردند، شهید، جانباز و اسیر دادند، هزینه کردند، مشکلات را تحمل کردند، کشور مال امام زمان (عج) است و خودتان حکومت اسلامی درست کردید، اگر احتمال می‌دهی که می‌توانی خطری را رفع و شرایط بهتری را درست کنی، چرا نیامدی؟ دیدم جواب ندارم.
دلیلم این بود افراد بهتری این کار را برعهده بگیرند. متأسفانه نظرسنجی‌ها نشان داد افرادی که هستند، هرچند آدمهای خوبی هستند، ولی به هر دلیلی هنوز مردم به آنها اعتماد نکردند. خودشان هم حاضر به اتحاد نبودند و دیدم جوابی برای خداوند ندارم و بر خداوند توکل کردم و با امضاء بیانیه آن را منتشر کردم. الان هم به خداوند توکل دارم، فکر می‌کنم خداوند هرچه را که صلاح انقلاب و ملت است، پیش خواهد آورد. چون ما با اخلاص وارد شدیم و مردم ما هم با اخلاص در صحنه هستند.
خداوند تا به حال از انقلاب حمایت کرده است. در انتخابات هم تاکنون هیچ اقدامی برای تسبیب اسباب نکردم. شما وظیفه‌ای دارید و من هم وظیفه‌ای دارم. من به وظیفه‌ام عمل کردم. راضی به اسراف نیستم و نیاز به پوستر، عکس و چیزهای تشریفاتی ندارم. همه مرا می‌شناسند، مگر چیزی که برای تشویق انتخابات باشد. ما احتیاجی به این چیزها نداریم. در مباحث انتخاباتی ممکن است دیگران بداخلاقی کنند، اما ما نباید این کار را بکنیم. همانطور که رهبری فرمودند، شما چکار به دیگران دارید؟ حرف خودتان را بزنید. ما نباید از اصول اسلامی عبور کنیم و باید مسلمان باشیم و اخلاق اسلامی داشته باشیم. دیگران را نفی نکنیم. خود مردم تشخیص می‌دهند. هرچه که می‌گویید، از کارهای خوبی که می‌توانیم بکنیم، بگویید. من هم سیاستم همین است و شما هم همین کار را انجام بدهید. امیدواریم برای خدمت دست به دست هم بدهیم و نه برای چیز دیگر.
والسّلام علکیم و رحمه الله