مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با اعضای شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و جماعات (گفت و گو)
حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا تقوی: ضمن تشکر از حضرتعالی که با مشکلاتی که هست، فرصتی به خدمتگزاران نماز جمعه در شورای سیاستگذاری دادید تا خدمت برسیم و گزارش کوتاهی از نماز جمعه کشور خدمتتان عرض کنیم و حضوراً از حضرتعالی دعوت کنیم تا در نشست سراسری ائمه جمعه شرکت فرمایید.
اطلاعاتتان از وضع کشور، در موقعیتهای مختلف همیشه خوب بود و الان هم به روز است. ولی فکر
است. از زمانی که بنده آمدم، حدود 200 امام جمعه اضافه شد؛ یعنی شهرهای جدید درخواست میکنم گزارشی که ما از نهاد نماز جمعه داریم، برای حضرتعالی خوشحالکننده باشد. از موقعی که بنده در نهاد نماز جمعه به عنوان مسئوول و مدیر از طرف مقام معظم رهبری نصب شدم، تا الان حدود 8 سال است؛ یعنی 18 سال در شورا و 8 سال مسئول این نهاد هستم. روزی که بنده این مسئوولیت را به عهده گرفتم، تعداد ائمه جمعه به مراتب کمتر بود و الان مجموعه ائمه جمعه سراسر کشور حدود 580 امام است که در آینده نه چندان دور انشاءالله به مرز 600 امام خواهیم رسید.
الان هر جمعه این تریبون مردم را در 580 شهر به تقوا توصیه میکند که در فضای فرهنگی کشور اثر گذار امام جمعه کردند که با همکاری دوستان و مسئولان محلی، نماز جمعه را در آن شهر اقامه کردیم و الان هم حدود 30 تا 40 مورد داریم که باید برای اولین بار نماز را در آن شهر اقامه کنیم. البته باید نیرو گزینش کنیم که مشکلات و تنگناها را عرض میکنم.
ائمه جمعه با مشکلات زیادی روبرو هستند. وقتی میخواستیم امام جمعه را در جایی معرفی کنیم، هیچ امکاناتی در آنجا نبود. مثلاً مسجد جامع و یا سالن تربیت بدنی و یا مکان دیگری را در نظر میگرفتیم و نماز جمعه را اقامه وامام جمعه را معرفی میکردیم. در حالی که مصلا نداشتیم و حتّی امام جمعه هم خانه و دفتری در آن شهر نداشت. از زمانی که حضرت عالی مسئوول اجرایی کشوربودید، با لطف حضرت عالی مبلغی را به عنوان وام خودرو در اختیار شورا قرار داده بودند که به صورت وام در اختیار ائمه جمعه میگذاشتیم. دیدیم این مبلغ هم نمیتواند نیازها را برآورده کند. خودروها استهلاک داشت و گاهی هم تصادف میکردند. حتّی بعضیها در پرداخت اقساط وام مشکل داشتند. بعد از آن فکر کردیم و خدمت رهبری هم گزارش دادیم و اجازه گرفتیم کمکهای بیشتری از دولت بگیریم. روی این موضوع کار کردیم. در دولت آقای خاتمی حدود یک میلیارد تومان مصوب شد که همه آن اختصاص داده نمیشد. حدود 600 تا 700 میلیون تومان دادند و ما بحث خانهها را شروع کردیم تا خانههای سازمانی داشته باشیم. البته فرصتهای زیادی را از دست داده بودیم. اگر از دوران قبل این فکر را داشتیم، میتوانستیم برای همه ائمه جمعه خانههای سازمانی و دفتر و خودرو فراهم کنیم. به هر حال این کار را شروع کردیم و تا الان 368 دستگاه خانه در شهرهای مختلف منزل و دفتر برای ائمه جمعه به عنوان خانههای سازمانی ساختیم تا اگر امام جمعهای جابجا شده، خانه داشته باشد. مطلب دیگر اینکه این خانهها لوازم اوّلیه و اثاثیه لازم مثل یخچال، تلویزیون، فرش و کتابخانه کوچک را دارند.
ج) تیپ خانهها متفاوت است؟
س) بله براساس فرهنگهای مختلف مناطق گوناگون است، ولی سعی کردیم زیاد به چشم نیاید. البته سیاستی را که مقام معظم رهبری تعیین فرمودند، این بود که حتماً از کمکهای مردمی استفاده شود. فرمودند: «اولاً پول نداریم و ثانیاً نباید مردم فکر کنند از تهران بودجه میفرستند. فکر کنند یک اداره است و باید از کمکهای مردمی استفاده کنید.» در خصوص خودروها هم تاکنون 374 دستگاه خودرو خریدیم که سندش به نام نهاد نماز جمعه و در اختیار ائمه جمعه است. از این تعداد خودرو 3 میلیارد و 500 میلیون تومان که مبلغ کل خودروها میشود، 1 میلیارد و 200 میلیون آنها را نهاد و بیش از 2 میلیارد تومان را مردم و مسئوولان منطقه دادند.
ج) خود ائمه جمعه میگیرند؟
س) بله الان شیوهای شده که مثلاً فرماندار، بخشدار و ستادهای مختلف میگویند ما فراهم میکنیم. الحمدلله این مشکلات را تا حدودی حل کردیم.
ج) خانهها معمولاً چند متری هستند؟
س) از 120 متر به بالا داریم.
ج) دفتر و خانه با هم است؟
س) نه جدا هستند.
ج) دفتر چند متر است؟
س) در بعضی جاها 150 متر به بالاست. چون حسینیه و اتاق بزرگی برای جلسات دارند. الان بیشتر جلسات شهرهای محروم در خانه و دفتر امام جمعه تشکیل میشود. برای خانهها کتابخانهای طراحی کردیم و کتابهایی را که میخریم و یا هدیه میگیریم، با مهری مخصوص به شهرها فرستاده میشود و در آن کتابخانه قرار میگیرد. بعضی از ائمه جمعه از جاهای دیگر هم کتاب گرفتند و الان یک کتابخانه بسیار غنی دارند. از لحاظ سنی هم باید بگویم که میانگین سن ائمه جمعه بین 40 تا 50 و دقیقتر بگویم بین 42 تا 48 سال است. درباره شهرکهای اطراف شهرهای بزرگ هم کارهایی کردیم.
ج) اعتبار خانههایی را که میسازید، از کجا تأمین میکنید؟
س) بخشی را خودمان میدهیم و بخشی را از کمکهای مردمی میگیریم.
ج) به چه نسبت؟
س) متفاوت است. ولی در کل 60 تا 70 درصد را ما میدهیم.
ج) بودجه را از دولت میگیرید؟
س) بله در دولت نهم، مجلس هفتم 14 میلیارد برای این کارها برای ما بودجه گذاشته بود. البته قیدی داشت که در شهرهای زیر 150 هزار جمعیتی مصرف شود. صحبت کردیم تا سخت گیری نکنند که حل شد و ما مصرف کردیم. امسال آقای احمدی نژاد گفت: «هرکجا که میرویم، فریاد ائمه جمعه شما بلند است که مصلّا نداریم. چرا مصلای جمعه را جدّی نمیگیرید؟ میخواهم رقم خوبی برای شما بودجه بگذارم. گفتم: چقدر؟ گفت: 100 میلیارد که برای شما و مساجد است. گفتم: اینها جدا شود. چون مساجد آن قدر نیاز دارند که اگر هزار میلیارد هم باشد، بودجه را میگیرد و حقش هم است. چون در بسیاری از شهرها مسجد نداریم یا مساجد مخروبه هستند. گفت: 40 میلیارد را برای شما و 60 میلیارد را برای مساجد میگذاریم. ظاهراً از روی بودجه ما. 10 میلیارد را برداشتند و به حوزههای علمیه دادند و در کل 30 میلیارد تومان به ما اختصاص دادند که هنوز چیزی به دست ما نرسید. شنیدیم مقداری را خودشان خرج کردند که با ایشان صحبت کردم و گفت: باز به شما میدهیم. به خود آقای احمدی نژاد گفتم: این بودجه میبایست در اختیار ما قرار میگرفت. البته این اشتباه بیشتر از ناحیه مجلس بود که ننوشته بود در اختیار شورای سیاستگذاری قرار گیرد. قرار بود در اختیار ما قرار گیرد. به چند استانی که رفت و از این بودجه داد، خیلی خوب تقسیم نشد. حتّی اختلاف افتاد. بودجه را در اختیار نماینده ولی فقیه میگذارد که کارشناسانه تقسیم نمیشود. اگر بتوانیم این بودجه را امسال در تشکیلات خود هزینه کنیم، شتاب خوبی خواهد بود. یک نهضت مصلّا سازی به راه انداختیم. از مهندسین مختلفی که درشهرهای مختلف داریم، استفاده میکنیم و همایشی را با نام «هنرمقدس» برگزار کردیم. نشست خوبی بود. وزیر مسکن آمد و همه فنیها جمع شدند و در ارتباط با مصلاّها بحث کردند. الان در 85 شهر در حال ساخت مصلاّ هستیم. یک گروه مهندسی در نهاد داریم که برکل مصلاّها نظارت میکنند؛ یعنی نقشه را از مرکز میفرستیم. 63 مصلاّ را در دست تعمیر و توسعه داریم. در 9 شهر مساجدی داشتیم که با توسعه تبدیل به مصلاّ شدند و در 27 شهر هم مساجدی را تعمیر کردیم تا نماز جمعه برگزار شود. با همه اینها باز کمبود داریم. این 30 میلیارد هم پول 4 تا 5 مصلاّ در شهرهای کوچک میشود. در حالی که برای مصلاّی تبریز که تا الان یک فاز آن افتتاح شد و گنجایش 17 هزار نمازگزار را دارد، بالای 30 تا 40 میلیارد بودجه میخواهد. یا مثلاً برای مصلاّی بندرعباس بیش از 30 میلیارد بودجه پیش بینی شده است. زمین خیلی خوبی را گرفتند. یا مثلاً مصلاّیی در شهر کرد ساختند که اگر قرار بود با قیمت امروز باشد، خیلی گران تمام میشد. اینها سخت افزار کار است. امّا کارهای خوبی از لحاظ کیفی انجام شد. دو مجله به نامهای «فرهنگ جمعه» با گرایش به خطبههای اول ائمه جمعه و «اقامه» داریم که این برای ستادهاست. در هر شهری که نماز جمعه برگزار میشود، یک ستاد هم داریم که بیش از 20 هزار نفر بدون حقوق کار میکنند که خانمها و آقایان هستند. حدود 700 تا 800 مجری داریم. میدانید که ا جرا هنری بسیار ارزشمند است تا کسی بتواند جمعیتهای زیاد را در شهرهای بزرگ اداره کند. برای اینها برنامههای آموزشی تحت عنوان «هنراجرا» داریم که استادان در دورههای خاص به اینها آموزش میدهند. برای رؤسای ستادها دوره آموزشی «مدیریت فرهنگی» گذاشتیم که چگونه اداره کنند.
ج) نمونههای خوب ستادها در کدام شهرهاست؟
س) اگر از شهرها بگویم، خوی یکی از شهرهای بسیار فعال است. جهرم امام جمعه و ستاد فعالی دارد. کشکوییه، جیرفت، زرند و بافت فعال هستند. در هر استان چند ستاد فعال داریم. حدود 20 هزار نیرو هر جمعه در خدمت نمازگزاران هستند. در نهاد بیش از 120 امام جمعه اهل قلم داریم که برای اینها جلسات خاصی داریم و سیاست ما این است که در مجلههای نماز از مقالات ائمه جمعه استفاده کنیم. ائمه جمعهای داریم که مسئول حوزههای علمیه هستند؛ یعنی بیش از 150 امام جمعه داریم که مدیر حوزههای علمیه در شهرستانها هستند. ائمه جمعه مسئول شورای فرهنگ عمومی هستند که در استانها، استانداران و در شهرستانها فرمانداران قائم مقام آنها هستند. امسال جریانی را شروع کردیم که در استانها از ائمه جمعه گزارش فرهنگی میگیریم. تا الان به 11 استان رفتیم وگزارش گرفتیم. البته معمولاً اصحاب فرهنگ ضعیف هستند که باید فکری کرد. در شورای آموزش و پرورش هم ائمه جمعه حضور دارند. درست است که ائمه جمعه از طریق رهبری هدایت میشوند، امّا خدمت آنها گسترش کامل دارد. رهبری هم توصیه میفرمودند که در خدمت مراجع باشیم. وظیفه دیگر ائمه جمعه پاسخگویی به مراجعات شرعی است. مطلب دیگر اینکه تلاش میکنیم در نماز جمعه از قرآن بیشتر استفاده کنیم. در دو سه سمینار درباره شیوههای تفسیر آموزش دادیم. از تفاسیر مختلف استفاده میکنیم که یکی از آنها تفسیر راهنماست. برنامه دیگر درباره نهجالبلاغه است. طبق آخرین آمار بیش از 140 امام جمعه در هفته یک جلسه درس نهج البلاغه داشتند که در مساجد و دانشگاهها است و یا یک خطبه نماز را به نهج البلاغه اختصاص میدادند. آموزش صحیفه سجادیه هم از دیگر کارهاست. برای هر سه موضوع سمینارهایی در قم گذاشتیم و استادان آمدند و راههای استفاده از این کتابها را گفتند. کار دیگر ما آموزش روش تحلیل سیاسی است. بسیاری از ائمه جمعه اخبار سیاسی را میگویند و قدرت تحلیل ندارند. به فکر افتادیم تا به کمک معاونتهای سیاسی و فرهنگی جلساتی را با حضور استادان برگزار کنیم تا روش تحلیل سیاسی را آموزش بدهند. یک جلسه را برگزار کردیم.
ج) در این جلسه چه کسی آموزش داد؟
س) استادانی از دانشگاه مثل دکتر فعالی، دکتر مجیان، شریعتمداری و لک زائی که استادان باقرالعلوم هستند و خود آقای غفوری، معاون سیاسی نهاد آموزش دادند. کارشناسان وزارت اطلاعات هم آمده بودند. مطالب دیگر درباره نظر سنجی از خطبههاست که امام جمعه از نمازگزاران میگیرد. پارامترهای نظرسنجی مثل ورود و خروج به مطالب، استفاده از آیات و روایات، سبک خطابه و بیان و ... است که ارزیابی میشود. 25 آیتم داریم که نمره دارند و پس از بررسی به ائمه جمعه اعلام میشود که نقاط ضعف و قوت آنها کجاست. خیلیها راضی هستند که ارزیابی میشوند.
مطلب دیگر یکی از مشکلات ماست که روزی خدمت مقام معظم رهبری هم گفتم که اگر میخواهیم نماز جمعه قوی داشته باشیم، باید امام جمعه قوی باشد که نداریم؛ یعنی خودمان قبول داریم که بعضی از ائمه جمعه ما ضعیف هستند و به دلایلی آنها را پذیرفتیم. طرحی خدمت رهبری دادیم تا دانشکده و مدرسهای برای تربیت امام جمعه تأسیس کنیم؛ یعنی همانگونه که دانشکده حقوق، حقوق دان، دانشگاه تربیت مدرس، مدرس و دانشگاه تربیت معلم، معلم تربیت میکند، ما هم باید برای ائمه جمعه و جماعات دانشکدهای خاص داشته باشیم. الان در تهران مسجدی داریم که 200 هزار نفر نمازگزار دارد، در حالی که امام جماعت آن انگار با همه قهر است. مسجدی داریم که میگفتند امام جماعت آن وقتی میخواهد بعد از نماز سخنرانی کند، روی خود را به مردم نمیکند. در حالی که در محراب نشسته بود، صحبت میکرد. با این ائمه جماعات نمیتوانیم جوانان را جذب کنیم. خدمت رهبری عرض کردم که باید برای جمعه و جماعات امام تربیت کنیم. فرمودند: «تشکیلات شما برای این کارها طراحی نشده و اگر بخواهید وارد این کار شوید، همه وقت شما را میگیرد و از استانها و کارهای سرکشی میمایند. من سفارش میکنم که حوزه این کار را بکنند.» گویا سفارش کردند. در زمان آقای حسین بوشهری بود که متأسفانه به جایی نرسید. الان هم که آقایان مقتدایی و یزدی آمدند، باید کار کنیم تا تحوّلی ایجاد شود. البته با مشاهده روند کار خیلی بعید میدانم.
مطلب دیگر اینکه ما کمبود نیرو داریم و حوزه نیروهای مورد نیاز نظام را متناسب با نیازهای روز تربیت نمیکند. نیروهای خوبی هستند، ولی کسی را که برای این کار تربیت نشده، به شهرستان میفرستیم که پس از 6 ماه شکایات شروع میشود. البته خیلی باتقوا و فاضل هستند و نمرههای خوبی از حوزه داشتند و دو سه سال خارج خواندند و سطوح 2 و 3 را گذراندند. ولی وقتی به کارهای اجتماعی میرسند، ضعف دارند. البته مخصوص ما نیست. سازمان فرهنگ و ارتباطات، قوه قضائیه، عقیدتی سیاسیها و مساجد هم این ضعف را دارند. اگر بتوانیم امام جمعه خوب و قدرتمندی داشته باشیم، میتواند شهر را اداره کند.
در هر حال از حضرتعالی تشکر میکنیم که در طول سالهای متمادی از جایگاه بلند خطابه خطبههای خوبی دارید و تحلیلهای بسیار خوبی ارائه میدهید. معلوم است که زحمت میکشید و کار میکنید. باید بگویم رضایت خیلی خوبی از خطبههای حضرت عالی در نمازجمعه تهران است. مردم حساس هستند، داشتیم مواردی را که مردم عصر جمعه به نهاد زنگ زدند که خطبههای امروزفلان امام جمعه خوب نبود.
مطلب دیگر اینکه میخواهیم با استفاده از نظر شما تلاش کنیم که نماز جمعه را به مردم معرفی کنیم. بعضیها میخواهند مثل حوزه و دانشگاه فقط مسائل علمی را در خطبهها بگویند. بعضیها میگویند: مگر اینجا کلاس است؟ به نماز آمدیم که ذهن و جان ما روشن شود. مثلاً نسبت به خطبههای آیتالله جوادی آملی در قم این اعتراض همیشه بود. میگویند: این مسائل پیچیده و سطح بالا به درد ما نمیخورد. عدهای هم هستند که میگویند نماز جمعه مثل کلاس درس است که باید مردم یاد بگیرند و واقعاً نماز جمعه چگونه باشد؛ کلاس سیاسی باشد، موعظه باشد؛ کلاس عقیدتی باشد؛ اگر بتوانیم تعریف جامعی از نماز جمعه داشته باشیم، خیلی خوب میشود. فکر میکنم امام جمعه باید مسائل روز مردم را مطرح کند. چون نماز جمعه براساس یک فلسفه تشریع و تشریح شد. الحمدلله خطبههای شما از لحاظ محتوایی جامع است. به خصوص تحلیلهای سیاسی شما به گونهای است که بعضی از ائمه جمعه میگویند از خطبههای تهران استفاده میکنیم.
در پایان عرض کنم که داریم برای بهرمان شما هم امام جمعه میگذاریم. آقای شیخ محمد هاشیمیان نیرویی را معرفی کردند و امروز مصاحبه داشت.
ج) کی است؟
س) آقای محسنی از شیراز است. گویا سابقه داشت؛ یعنی به آنجا رفت و آمد داشت. تحقیق کردیم که شخص قابل قبولی است. انشاءالله هفته آینده نماز جمعه را در نوق بهرمان خواهیم داشت که مردم خیلی پیگیر هستند. من به آنجا رفتم. هنوز آثار شما و خانواده شما در بین مردم آنجا هست.
ج) بهتر است دوستان خود را معرفی کنید.
س) اینها بخشی از همکاران ما هستند. 1 – آقای موسوی دامغانی، برادر شهید موسوی دامغانی، معاون بازرسی نهاد هستند که ارزشیابیها در حوزه کار ایشان انجام میگیرد.
2 – آقای یعقوبی، قبلاً امام جمعه فسا و ساوه بودند و الان معاون فرهنگی نهاد هستند. معاونت فرهنگی امسال به قم منتقل شد. چون بیشتر کارهایشان مربوط به قم بود.
3 – آقای حجتی زاده، از یاران قدیمی جنابعالی در دبیرخانه ستاد هستند. حالشان خوب نیست و مشکل قلبی دارند و آمدن از پلهها برایش مشکل بود.
ج) اگر میگفتید من پایین میآمدم. چون در پایین هم اتاق ملاقات داریم.
س) 4 - آقای غفوری، معاون سیاسی نهاد هستند. در ارتش بودند که مأمور شدند.
5 – آقای محمودی، مسئوول دفتر ما هستند.
6 - آقای جهانی مسئوول روابط عمومی هستند.
7– آقای ابراهیمی، معاونت اموراستانی هستند.
8– آقای کسائیان، سردبیر مجله اقامه و مشاور مطبوعاتی نهاد هستند.
9– آقای اسماعیلی، از قضات و مشاوره حقوقی نهاد هستند.
10– آقای صفری، معاون مالی و اداری نهاد هستند.
11- آقای جاویدی، مسئوول واحد اموال واملاک هستند. آقازاده آقای جاویدی و همشهری شما از کرمان هستند. البته آقای عبد دوست و آقای خراسانی که در نهاد کمک میکنند، نتوانستند خدمت برسند.
ج) (رو به آقای جاویدی، پسر آقای جاویدی) الان آقای جاویدی، ابوی شما چکار میکنند؟
آقای جاویدی: قم هستند.
ج) همان مدرسه را اداره میکنند؟
س) بله
ج) نمیدانستم فرزند به این بزرگی دارند. آقای جاویدی از انسانهای نمونه هستند. افسر بود که رها کرد و طلبه شد. آن موقع به خاطر این کار جریمهاش کرده بودند. روحیه مخصوصی دارند. به هر حال شما خیلی خوب توضیح دادید. بخشی از این چیزها را نمیدانستم.
به نظرم الان شورا دارد جامع کار میکند و نهاد نماز جمعه با این کارهایی که کردید و کارهایی که نکردید و میخواهید بکنید، یعنی همان نرم افزاریهایی که خیلی مهمتر است، در حال شکل گیری است.
درباره کارهای سخت افزاری که کردید، به هر حال منزل، دفتر، کتابخانه و ماشین لازم بود. اینکه رهبری گفتند از مردم بگیرید، فکر بسیار درستی است. شاید دولت میتوانست همه را بدهد، امّا نتیجه خوبی نداشت. باید مردم احساس همکاری کنند که سیاست خیلی خوبی است.
اینکه نماز جمعه را ارزیابی میکنید و به خود امامان جمعه میگویید، حتماً یک راه خوب تکاملی است و به طرف بهتر شدن میرود. چیزی که نگفتید از حقوق اینهاست. معمولاً به ائمه جمعه چه داده میشود؟
س) شهریه میدهیم.
ج) حتماً هزینههایی هم دارند.
س) امسال دادیم. البته رقم آن بسیار کم است. به تعدادی از اینها 120 هزار تومان و به تعدادی 150 هزار تومان و به حدود 50 امام جمعه هم حدود 200 هزار تومان میدهیم.
ج) اگر اجازه سهم امام داشته باشند و بخشی را به خودشان بدهند، قاعدتاً کمک میشود.
س) معمولاً دارند. برداشت از ثلث را رهبری اجازه دادند.
ج) قاعدتاً زندگی و مراجعات آنها را تأمین میکند. اگر امام جمعه مورد اعتماد مردم باشد، مرجع وجوه مردم میشود. حتّی میتواند وجوهات مراجع را جمع کند که در این صورت دستشان برای کارهای محلی باز میشود. حتّی باید ائمه مساجد هم اینگونه باشند. الان شاهدیم که بعضی از نمازهای مساجد به این خاطر تعطیل میشود. اگر این وضع که مرجع وجوه باشند، ادامه یابد، مساجد پررونق میشوند. در گذشته مراجع این سیاست را داشتند که بعضیها را در محلهای خاص تقویت میکردند. کاردرستی بود. در بخشی تمرکزگرایی بود و بخشی را به محلها میدادند. قاعدتاً الان هم باید اینگونه باشد.
امّا مسایلی که جنابعالی مطرح کردید، یکی درباره محتوای خطبهها بود. آنچه که به عقل من میرسد، همین است که دارم عمل میکنم؛ یعنی فکر میکنم که باید یک بحث علمی و دینی داشت که برای مردم قابل استفاده باشد. سعی میکنم سطح گفتار را کمی پایین بیاورم و اصطلاحات سخت را نمیگویم تا مردم بتوانند بفهمند و خطبه، مطلبی به اطلاعات مردم اضافه کند.
خطبه دوم هم معمولاً مربوط به مسائل روز است که جای تحلیل است. البته من قدری محدودیت دارم. نمیدانم دیگران هم دارند یا نه. بالاخره در مسائل جاری کمتر حرف میزنم. علتش این است که انتقادهای زیادی از وضع مدیریت کشور دارم. فکر میکنم اگر بخواهم چشم بسته تأیید کنم، مناسب تریبون نمازجمعه و یا خود من نباشد. اگر بخواهم انتقاد کنم که دولت تضعیف میشود. مخصوصاً که نظر رهبری نیست. طبعاً الان جای این بخش در خطبههای من خالی است. در زمانی که قبول داشتم و یا زمان خودم، در بخشی از خطبه دوم به مسائل میپرداختم که تحلیل مثبت مسائل بود. آن کار در حلّ مشکلات وتقویت روحیهها خیلی برای مردم راهگشاه بود. آنها مربوط به اعتقادم است که آن موقع قبول داشتم و میگفتم خوب است و الان قبول ندارم. در خطبههای من این خلاء هست، منتها شاید اجباری باشد. امّا مسائل دیگر را میگویم.
من فکر میکنم خطبه باید اینگونه باشد. بحثی که دائماً مطرح است و همه میگویند، این است که خطبه کوتاه باشد. بعضیها هم میگویند حمد و دعوت به تقوا و مطالب مربوطه تقریباً یک ربع ساعت باشد. البته در تهران که خطبهها از صدا و سیما پخش میشود و در داخل و خارج گوش میدهند، نمیتوان بحثها را کوتاه و محدود کرد و در این خطبههای محدود بحثهای جهت دار را مطرح کرد. چون اوّل خطبه حمد و ثنا و آخرش قرآن و وسطش شعار است. به هر حال فکر میکنم ظرفیت هر دو خطبه باید 40 تا 50 دقیقه باشد تا هم پربار باشد و هم به خاطر تنوع مطالب زیاد خسته کننده نباشد.
امّا حرف اساسی که مطرح کردید، آموزش ائمه جمعه است. الان همه خطبای ما دیمی هستند. از منبرهای طلبگی و عمومی شروع کردند و الان به خطبههای نماز جمعه رسیدند. روش سابق هم خوب بود و معمولاً انسانهای برجسته هم ظهور میکردند. امّا این بخش حتماً احتیاج به کلاس و دوره دارد. میتوانید از الان شروع کنید. به شرط اینکه مواد درسی و استادان خود را از پیش تهیه کنید. مثل درسهای دیگر مانند حقوق و غیره که میخوانند، ائمه جمعه بیایند دوره را طی کنند، امتحان بدهند، نمره بگیرند، تفاوتهایشان ملحوظ شود که میتوانند با اثربخشی بیشتر در شهرها حضور داشته باشند.
فکر میکنم مشکل کار شما که میگویید آقای بوشهری هم نتوانستند کاری بکنند و از آقای مقتدایی توقع دارید که بکنند، از دو چیز ناشی میشود: یکی اینکه مواد درسی مشخص مربوط به خطبههای جمعه را آماده ندارید. الان به ائمه جمعه بزرگ نگاه کنید. اگر اینها بخواهند درس بدهند، چه میتوانند بگویند؟! همانها را که در حوزه خواندند، درس بگویند؟ تفسیر بگویند؟
س) طرحش را نوشتیم. 30 نفر از ائمه جمعه را به مرکز جامعه المصطفی معرفی کردیم. طرح درسی برایشان تعریف کردیم. الان هفتهای سه روز دوره میبینند.
ج) برای استاد شدن؟
س) نه برای امام جمعه شدن.
ج) منظورم برنامه ریزی برای استاد شدن است. الان کار مهم ما این است که با توجه به تجربیات گذشته و مشورتهایی که میکنید، مواد درسی را مشخص کنید. نیازهای یک خطبه کامل را مشخص کنید که بحث تفسیر، بحث روایی، بحث تاریخی، بحث سیاسی و اطلاعات عمومی است.
س) فن خطابه هم مهم است.
ج) هر چه که به نظر شما مهم است. باید اوّل موادش را تعیین کنید. اگر میبینید در حوزه و جاهای دیگر استاد دارید، کارتان را شروع کنید. اگر ندارید، کار اوّل شما این باشد که دورههای شش ماهه و یا یک سالهای را برای تربیت استاد بگذارید. فرض کنید 20 تا 30 استاد داشته باشید که مجتهد باشند و بتوانند به مسایلی که مطرح میشود، جواب بدهند؛ یعنی مبانی شرعی در دستشان باشد. مسلح به علوم باشند. جزوههای آموزشی تهیه شود. متونی پیدا کنید که ارجاع بدهند. مثل رسمی که دانشگاهها دارند، استادان شما بگویند باید این مسائل مطرح و درباره این مطالب تحقیق شود و باید این کتابها را بخوانید. الان روش تحقیق دانشگاهها خوب است. در این کار از ما جلوتر هستند. متد دارند و ما در حوزه متد نداریم. الان کمکم در حال شکلگیری است.
پس فکر میکنم یکی از کارهای مهم شما این است که در درجه اوّل با مشورت با صاحب نظران مواد درسی را تعریف کنید. دوّم اگر استاد ندارید، آموزش بدهید. شاید در مواردی استاد داشته باشید. به علاوه در این فاصله اجازه قانونی را برای ساخت پژوهشکده، دانشکده یا دانشگاه بگیرید. طبعاً آن مرکز بینالمللی میشود. چون اولاً شیعیان فراوانی در سراسر دنیا هستند که میخواهند آموزش ببینند، ثانیاً وقتی این کار را بکنیم، شاید سنیها هم بیایند. میتوان برای آنها کلاس گذاشت. پس از اوّل جامع فکر کنید. استادانی را با مبانی آنها در نظر بگیرید. خیلی مؤثر است که بتوانیم ائمه جمعه دیگر کشورها را هم تربیت کنیم. دورههای عالی را ببینید. به آنها دانشنامه بدهیم که اعتبارشان بالا برود. البته الان وضع سیاسی ما کمی مناسب نیست، ولی همیشه اینگونه نمیماند. درست میشود.
اگر بتوانید ظرف یک دوره سه چهار ساله سیستم آموزشی خود را مرحله به مرحله درست کنید، خیلی خوب میشود. میتوانید در مرحله اوّل یک درجه بدهید و وقتی تجربه دست آوردید، درجه بالاتری را تعریف میکنید که درجه عالی میشود. این کار بسیار ماندگار میشود و اعتبار خطبهها را خیلی بالا میبرد. مجموعه کارهایی که کردید، مثل مصلاسازی و دفترسازی تبدیل به یک موجود بسیار ارزشمند میشود که سالهای سال میماند. امیدوارم بتوانید انجام دهید.
کار رسانهای هم مهم است که الان در حدّ مجله انجام میدهید. تحقیقاً میتوانید اولاً این را روزنامه کنید. اگر از نیروهای خوب استفاده کنید، این روزنامه برای خیلیها مرجع میشود. بالاتر از این میتوانید یک رسانه صوتی و تصویری برای نماز جمعه داشته باشید. البته رسانههای ما الان انجام میدهند، ولی فرق میکند، چون رسانه مال شما خواهد بود که برنامههای منظمی را رسانهای، ملی و حتّی جهانی خواهد داشت. در این فرض تبدیل به یک پایگاه اطلاعرسانی، دینی و سیاسی برای دنیا میشویم. البته در همه اینها تأکید دارم که اگر میخواهید انجام بدهید، خیلی محکم، آرام و با گامهای مطمئن جلو بروید که وسط کار شل نشوید؛ یعنی به گونهای باشد که وقتی قدمی را برداشتیم، دیگران تشنه قدمهای بعدی ما باشند.
از طرف دیگر زمینه و تجربه خوبی دارید. برنامههای چند ساله شما را میبینم. با ائمه جمعه هم ارتباط دارم که بعضی از مسائل میگویند. الان مجموعه کار دارد به طرف قاعده مندی خوبی پیش میرود. تجربه من هم بیشتر از شما نیست که بخواهم مطلب زیادتری به شما بگویم. شما بیشتر از من تجربه دارید.
س) خیلی ممنون. آقای شیرمردی مسئول دفتر ما در استان فارس بودند و الان مدیرکل اوقاف استان تهران شدند. برای اینکه از تشکیلات جدا نباشند، حکم مشاورت دارند.
س) حاج آقا ببخشید، دو انتقاد شخصی نسبت به خطبههای روز قدس حضرتعالی دارم.
ج) بفرمایید.
س) اول اینکه فرمودید: انقلاب ما هم از فلسطین الهام گرفته است. من این را در ذهن خودم مخالف مبانی امام میدانستم. البته سه چهار نفری که اطراف من بودند، همین انتقاد را داشتند. چون فلسطین بعد از انقلاب اسلامی زنده شد و قبل از آن چیزی نبود. البته مبارزینی مثل شهید چمران به صورت فردی آموزشهایی از آنجا گرفتند که الهامات آنها شخصی بود. امّا انقلاب ما از آنجا الهام نگرفت.
ج) چون شما بعد از ما آمدید، این حرفها را میگویید. وقتی ما شروع کردیم، در ایران زمینه درستی برای مبارزه نبود. فلسطینیها در سطح جهان میدان دار بودند.
س) الهامات شخصی بود.
ج) نه شخصی نبود. واقعاً یک مبارزه ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی در فلسطین جریان داست. افرادی مثل آقا موسی صدر که از نخبههای حوزه ما بود و به لبنان رفته بود، افتخار میکرد که با عرفات و دوستانش ارتباط دارد. آن موقع آقای عرفات در بیروت زندگی نیمه مخفی داشت. ما را نیمه شبی به طبقه چهارم یک ساختمان برد تا عرفات تجربهاش را برای ما توضیح بدهد. آنها مبارزه واقعی داشتند. البته مظلوم بودند، ولی در جریان یک مبارزه واقعی بودند. از لحاظ مواد مبارزه، موقعی که انقلاب را شروع کردیم، جز کتاب کوچکی که آقای سعیدی با عنوان «خطر جهود» نوشته بود، هیچ مرجعی نداشتیم. این بود که ما به فکر ترجمه کتاب سرگذشت فلسطین افتادیم. این کتاب تاریخ مبارزات فلسطینیها در طول این سالها بود. وقتی منتشر شد، تبدیل به کتاب درسی نیروهای مبارز شد. آن موقع یعنی بعد از 15 خرداد تا نهضت عمومی معمولاً جلسات 10 نفرهای را به طور مرتب داشتیم. این کتاب را یعنی کارهای فلسطینیها و نحوه مبارزاتشان را به صورت درس میخواندند. خودم وقتی این کتاب را ترجمه میکردم، بارها کتاب را کنار میگذاشتم و کمی گریه میکردم تا خودم را برای ادامه کار آماده کنم. چون جریان مبارزه آنها این قدر برای ما آموزنده بود.
لازم نیست که نسبت به شیعه تعصب داشته باشیم. از این جهت که از آنها الهام نگرفتیم، ولی مبارزه آنها حقیقتاً جانانه است. در مقابل قدرتهای استکباری و صهیونیستهای پول دار و عربهای بی خاصیت مبارزه را ادامه دادند و ما خیلی چیزها را از آنها یاد گرفتیم. مبارزه را یاد گرفتیم، نه اینکه الهام گرفته باشیم.
س) روی تعبیر حرف داشتم. میتوانستید بگویید خیلی چیزها از آنها یاد گرفتیم.
ج) منظورم مقاومت بود.
س) امام 15 خرداد را مبداء انقلاب قرار داد تا از آن الهام بگیریم. اگر میخواستیم به قبل از آن برگردیم، خیلی جاها برای ما الهام بخش بودند.
ج) مبارزه مقاومت میخواهد که فلسطینیها مقاومت را به همه دنیا یاد دادند. به مصریها و اندونزیها و هر جا که نهضتی برپا شد، یاد دادند.
س) جمله دوم من این است که برد خطبههای شما خیلی زیاد و گسترده است. وقتی مطلبی را درباره تاریخ شهرستانها میفرمایید، برای بعضیها مشکل ایجاد میشود. مثلاً برای آیتالله یثربی رضوان الله تعالی علیه مطالب خوبی فرمودید. الان خانواده ایشان خصوصاً پسرشان آقا سید محمد در مقابل نماینده ولی فقیه و امام جمعه موضع سرسختانهای دارند. این جملات شما در آنجا برای کارگزاران نظام مثل نماینده ولی فقیه اثر منفی دارد.
ج) این را با عنایت گفتم. علتش این است که خانواده یثربیها، یعنی آن سید علی آقا یثربی، قطبی در کاشان بود که مرجع همه بودند. این خانواده در کاشان حقیقتاً محور است و مردم به آنها علاقه مند هستند. تضعیف اینها اصولاً به مصلحت نظام نیست. خانواده ریشه داری که این همه سابقه دارد و مردم یثربی بزرگ را میپرستیدند. البته ایشان برادر او بود؛ و خیلی فاصله داشتند. بالاخره آن خانواده حوزه علمیه خوبی درست کرد که نمونه بود. کارهای خوبی برای کاشان کردند. همین مسئله شیمیایی را که در قرارگاه مصدوم شده بود، نمیگفتند.
س) خانوادهاش دنبال مسئله بودند که درست شود.
ج) نکردند. به هر حال با عنایت این مسئله را گفتم. مصلحت امام جمعه جدید ما نیست که مقابله کند.
س) آقا سید محمد خوب حرکت نمیکند.
ج) آقا شیخ محمد یک فرد است. فکر میکنم که جزو وظایف ماست که از این خانواده استفاده کنیم و تضعیف نکنیم. تضعیف خانواده یثربی چیزی برای امام جمعه جدید اضافه نمیکند.
س) امام جمعه جدید یعنی آقای نمازی هیچ اقدامی علیه آنها نکرد.
س) خیلی تلاش کردیم که مصالحه کنند.
ج) من آقا شیخ محمد را درست نمیشناسم.
س) گزارشهای خوبی از کارهایش نمیرسد.
ج) چیزهای خوبی شنیدم و به خوبی نمیشناسم.
س) شخص آقای یثربی انسان وارستهای بودند.
ج) هم بیت و هم برادر آقای یثربی حقیقتاً حق بزرگی بر کاشان دارند. بحث سید محمد نبود. نباید بگذاریم جایگاه آقای یثربی به خاطر این اختلافات در کاشان ضعیف شود. اگر استوانهها را در شهرستانها از دست بدهیم، بعداً معلوم نیست دنبال چه کسانی میرویم. به هر حال از تذکرات شما متشکریم.
س) خاصیت کار ایشان همین است که بازرسی میکنند.
س) همچنان به شما ارادت داریم.
ج) از این روحیه تشکر میکنم.
س) همانگونه که خود حضرتعالی فرمودید، خیلیها درباره عدم اشاره به دولت در خطبههای شما منتقد هستند. امّا از ارکان نظام انتظار این است که نکاتی را که مقام معظم رهبری به عنوان سیاستهای کلان در مورد قوای سه گانه مطرح میکنند، ائمه جمعه به ویژه در تهران مثبتات را بگویند تا به کلی محو نشود. خود من هم در بسیاری از موارد انتقاد دارم که در هفته دولت در نماز جمعه بودم و مردم تهران هیچ مطلبی از زبان شما درباره هفته دولت نشیندند.
ج) اشکالات به کارهای دولت را خیلی جدی میبینم.
س) مثبتات را بگویید.
ج) مثبتاتی نمیبینم. کارهایی را که این قدر روی آنها تکیه میکنند، قبول ندارم. شیرازه کشور را به هم ریختند. بعداً خواهید دید که چه اتفاقاتی میافتد. اینکه یک دفعه 30 شورای عالی قانونی مثل شورای عالی پول و اعتبار و غیره را منحل کنند، کار کوچکی نیست. سازمان برنامه را که محور همه چیز است، منحل کردند. الان میگویید بودجه ما را نمیدهند. اگر سازمان برنامه بود، اختصاص میداد. آنها جای این سازمان نشستند و هر کاری را که دلشان میخواهد، میکنند.
بانک مرکزی را اینگونه فلج کردند. بانکهای کشور را به گونهای کردند که الان همه آنها ورشکسته هستند. واقعاً اگر الان کسی دقیقاً از بانکها حسابرسی کند، متوجه میشود که همه ورشکسته هستند.
همین سیاست خارجی را ببینید. من الان خیلی حرف نمیزنم، ولی خیال میکنم داریم مسئله را با شعار حل میکنیم. تا الان چهار قطعنامه علیه ما صادر شد که حذف هر کدام آنها هزینههای زیادی برای کشور دارد. چون آمریکا حق وتو دارد. اینگونه نیست که میگویند.
الان با حمایت رهبری و با پولهای فراوان و باد آورده نفت کارهای معمولی میکنند. امّا پایه کشور واقعاً دارد مضمحل میشود. فکر میکنم اگر بعد از ایشان یک دولت حسابی بیاید و بخواهد کشور را اداره کند، مشکلات عجیب و غریبی را به ارث خواهد برد. رهبری مصلحت میدانند که حمایت کنند و من هم علت را میدانم. چون با ایشان صحبت میکنم. اگر ایشان تأیید نکند، باد این دولت را میبرد. چون باید برای مدتی بماند؛ اما من که اجرایی هستم و مسائل را میدانم، نمیخواهم مردم را فریب بدهم. فریب دادن مردم گناه بزرگی است.
به هر حال بحثهای خاصی است که مطرح نمیکنم. چون نمیخواهم ضد حرف رهبری حرف بزنم. درست هم نمیدانم مطرح کنم. خودم هم فکر میکنم این دولت باید دوره خود را تمام کند. ولی برای خودم گناه میدانم که برخلاف عقایدم حرف بزنم. حرفهایی را که در این مدت با همه ضعف خود علیه روحانیت زدند، ببینید.
حتماً در جریان مخالفت مراجع برای حضور زنان در ورزشگاهها هستید. همین دولتیها میگفتند: بگذارید امام زمان بیاید تا گردن این علما را بزند. چگونه میتوان به علما و مراجع این حرفها را زد؟ یعنی علما و مراجع همان کسانی هستند که وقتی امام زمان بیاید، آسیاب با خون اینها میگردد. این حرفها در روایات هست.
همین گروهی که اخیراً تحت عنوان گروه پالیزدار و رفقایش در مجلس کشف شدند، خیلی حرف دارند. بروید با دستگاه قضایی صحبت کنید. حقیقتاً دنبال این هستند که پایه روحانیت را بزنند. اینها از اطرافیان آقای داود احمدی نژاد هستند. آبروی همه روحانیت را بردند. مثلاً فرض کنید فلان شخصیت ما مؤسسهای برای معلولین دارد که گفتند دارد اختلاس میکند. برای آقای یزدی هم مسائل مختلفی گفتند. بدنام کردن همه روحانیت یعنی چه؟
ادعاهایی درباره ارتباط با امام زمان میکنند که آدم متعجب میشود. فعلاً باید به خاطر سکوت ما راضی باشند که چیزی نگوییم.
س) همه این حرفهایی را که گفتند، یک هزارم حرفهایی نیست که جبهه مشارکت علیه شما، روحانیت و امام گفتند.
ج) من در دوره آقای خاتمی در تمام خطبهها علیه مشارکت و دوستانشان حرف میزدم. یکی از حرفهای مهم من این بود که اینها آمدهاند به ما درس مردم سالاری بدهند، در حالی که مردم سالاری از انقلاب شروع شد. میگفتم، میخواهید اصلاحات کنید، در حالی که اصلاحات در ذات انقلاب است، همیشه میگفتم. این اشکال را در آنها هم میدیدم. هیچ وقت ندیدید از دولت آقای خاتمی حمایت کنم.
س) برداشت بیرون این نیست. مردم میگویند شما در آن دوران از آنها حمایت میکردید.
ج) شما دیدید که من از دولت خاتمی حمایت کنم؟
س) من گزارشی را خدمت شما فرستادم که 16 نقطه ضعف را نوشتم.
ج) یعنی من از دولت آقای خاتمی حمایت کردم؟
س) بله.
ج) مثلاً
س) حضور ذهن ندارم.
ج) رهبری حمایت میکردند، ولی من حمایت نمیکردم. همان موقع به رهبری گفتم که اینها مسیر درستی نمیروند.
س) آن مسیر اشتباهتر بود. اینها ضعف دارند، ولی حداقل یک کار مثبت دارند که بتوان گفت.
ج) اگر بخواهم خوبیها را بگویم، باید بدیها را هم در کنارش بگویم.
س) نقد منصفانه بفرمایید که رهبری هم فرمودند.
ج) نقد از عملکرد اینها آن قدر زیاد است که نمیدانم از کجا بگویم. شما در یک سطح خاص با مسائل برخورد میکنید، ولی ما میدانیم چه اتفاقاتی میافتد. سیاستهایی را که مجمع نوشته و رهبری تأیید کردند، به کلی مضمحل کردند. البته اسمش را میبرند و شعار 20 ساله هم میدهند، ولی واقعاً الان اصل 44 در کجا اجرا میشود؟ آیتالله خامنهای خیلی جدّی گفتند که میخواهیم از نفت فاصله بگیریم و آرزو میکنیم روزی را ببینیم که در آخرین چاههای نفت را ببندیم. در این سه سال به جای اینکه از پول نفت جدا شویم، غرق شدیم. الان جدا کردن کشور از پول نفت آسان نیست.
خدای ناکرده اگر نفت به 50 یا 60 دلار برگردد، هیچ کس نمیتواند کشور را اداره کند. چون آن چنان کشور را به پول نفت معتاد کردند که هیچ درمانی ندارد. این کار درست برخلاف سیاست رهبری است.
خودم متولی و ناظر این سیاستها هستم و داریم میبینیم که جدا شدیم. بودجه کشور عجیب و غریب شد. مجلس 360 مخاطب بودجه قرار داد که قانون است. ایشان به 36 مخاطب برگرداند. این کار یعنی چه؟ مگر میتوان به این آسانی برخلاف قانون عمل کرد؟ بگذارید در روحانیت یک نفر منتقد باشد تا بعدها نگویند این دولت مطلوب روحانیت بود.
س) اگر در خطبهها انتقادی از دولت مطرح شود، اولّین ذهنیت مخالفت با فرمایش رهبری است.
ج) بله نباید بگویم.
س) به هر حال رهبری به هر دلیلی میخواهند این دولت را حفظ کنند.
س) شاید خود رهبری بیشتر از همه انتقاد کرده باشند. ما جمع بندی کردیم و داریم. همین ویژه نامه هفته دولت را که از نگاه رهبری نوشتیم، در کنار 5 خوبی دولت 26 بدی دولت را نوشتیم. بعضی از اشتباهات و بدیها 3 تا 4 بار تکرار شده است.
ج) درست است. خود رهبری به من گفتند که میخواستم نصیحت کنم و بدون مقدمه نمیتوانستم وارد انتقاد شوم. این مطالب را رهبری در سخنرانیها اظهار میکنند. مطالبی را که در جلسات خصوصی به ایشان تذکر میدهد، خیلی فراوان است. بالاخره نباید بگذاریم این دولت از بین برود و فقط رهبری میتوانند حفظ کنند که حفظ میکنند.
س) خیلی استفاده کردیم. انشاءالله موفق باشید.
ج) خیلی خوش آمدید.