آقای علی مزروعی، دبیر انجمن: مقدمات تشکیل انجمن صنفی ایران در سالهای آخر دوره حضرتعالی طی شد و تشکیل آن پس از روی کار آمدن آقای خاتمی بود. در نهم مهرماه سال 1376 با حضور 600 نفر از روزنامه نگاران کشور اولین مجمع عمومی برگزار شد و اساسنامه آن تصویب و این انجمن شکل گرفت. الان یازدهمین سال عمر خودش را میگذراند و خوشبختانه به خاطر عملکردش اعضا از 600 نفر به 4000 نفر افزایش پیدا کرده است؛ یعنی طبق سرشماری که سال 1385 در کشور انجام شد، تقریباً تعداد روزنامهنگاران ما در کشور 6000 نفر میباشند که از این تعداد دو سوّم فارغ از هر گرایش سیاسی و فکری که دارند، عضو انجمن صنفی هستند و به عبارتی میتوان گفت که انجمن روزی یک نفر از این روزنامه نگاران را به جمع خودش اضافه نموده است. اساسنامهای داریم که در آن وظایف و کارهایی که انجمن میبایست انجام دهد، تعیین شده است که کاملاً این کارها در هویت بخشیدن به صنف و در واقع ایجاد یک چتر ایمنی برای اعضای صنف است. در ابعاد مختلف برای اینکه بتوانیم این حمایت صنفی را تحقق ببخشیم، کمیتههای مختلفی در انجمن داریم که خدمات میدهمد. یکی کمیته حقوقی است که خدمات حقوقی به اعضا میدهد. چونکه اعضا گرفتاریهای حقوقی دارند و به دلایلی به دادگاه و محکمه کشیده میشوند. این کمیته خدمات حقوقی میدهد و وکیل برای آنها میگیرد.
یک کمیته رفاهی داریم که سعی میکنیم به هر حال از نظر معیشتی و مادی حمایتهایی از اعضا بوجود بیاورد که ذیل این کمیته باز یک شرکت تعاونی مسکن برای روزنامه نگاران شکل گرفته که آقای هوشمند مدیرعامل این تعاونی هستند و یک بار هم خدمت شما رسیدند و از کمک شما استفاده کردند. در این تعاونی در واقع تلاش میکنیم تا روزنامهنگارانی که مسکن ندارند، با کمک خودشان این مسکن را تهیه کنند در فرازی هم توانستیم در زمان شهرداری آقای کرباسچی، 110 واحد از پروژه نواب را برای روزنامه نگاران بگیریم و از طریق انجمن به آنها واگذار کنیم و الان هم چند پروژه ساختمانی در حال انجام است. یک صندوق وام داریم که در واقع از طریق آن صندوق وامهای مختصر در حد یک میلیون تومان را دراختیار اعضایی که نیازمند باشند، قرار میدهیم. بخشهایی از خدمات رفاهی که میتواند کمک کند تا برای اعضا اطمینان بخش باشد. مثلاً اگر حوادث ناگواری برای روزنامه نگاران بوجود بیاید یا روزنامهنگارانی که به هر دلیل به زندان میافتند، انجمن سعی میکند از خانوادههای آنها حمایت مالی کند.
یک دانشکده برای ارتقاء دانش روزنامه نگاری در کشور داریم که الان این دانشکده سال پنجم فعالیت خودش را میگذراند و از طریق کنکور دانشجو میگیرد و سهمیهای هم برای روزنامه نگاران است. تا در واقع بتوانیم خدمات آموزشی را به اعضای خودمان بدهیم و آنها در این رشته دانش لازم را داشته باشند.
کتابخانهای داریم که اعضا میتوانند از آن استفاده کنند. امکانات اینترنتی داریم که اعضا میتوانند از آن استفاده بکنند.
نکته خیلی مهمی که باید در این مختصر اشاره کنم، اینکه در مجموع تلاش کردیم که انجمن کاملاً یک هویت صنفی داشته باشد. با اینکه بنده و بعضی از دوستان که اینجا هستند، کار سیاسی هم میکنند، ولی در انجمن تمام تلاش ما این بوده که هیچ کاری غیر از صنف انجام ندهیم و به همین دلیل انجمن صنفی از بدو تشکیل تا الان در هیچ ائتلاف انتخاباتی شرکت نکرده و راجع به هیچ مسئله سیاسی موضع نگرفته است. ولی طبعاً راجع به مسائلی که مربوط به مطبوعات و روزنامه نگاران بوده است، انجمن و موضع گرفته است. اگر مطبوعهای توقیف شده و یا یک روزنامه نگار به هر دلیلی به محاکمه و زندان کشیده شده، انجمن به صراحت موضع و نظر خودش را اعلام کرد. چون این کار را مرتبط با هویت صنف میدانیم. تلاشمان این بوده که انجمن به عنوان یک نهاد مدنی واسط بین روزنامه نگاران و حاکمیت، دولت، مجلس و نهادهایی که در نظام تصمیم گیری مؤثر هستند، عمل کند یعنی بتوانیم اعتماد طرفین را جلب کنیم و تجربه یک نهاد مدنی را به نمایش بگذاریم.
آخرین نکتهای که میگویم - اگر سئوالی باشد در خدمتتان هستیم - این است که متأسفانه از زمانی که دولت نهم سر کار آمده است، با یک نگاه بدبینانه کلاً به فعالیتهای مدنی و از جمله انجمن صنفی نگاه کرده و طبعاً در این دو سه سال چالشها و مسائلی را داشتیم و هیچ کمکی در این مدت به این انجمن نشده و در عین حال مشکلات فراوانی برای ما درست کردند. ولی ما تلاش کردیم در چارچوبهای قانونی به نوعی که بشود با دولت و نهادهای دیگر تعامل داشته باشیم و این مسائل را حل و فصل بکنیم. تلاش کردیم که این نهاد مدنی فقط به روزنامه نگاران خدمت کند. بخشی از کاری را که دولت میبایست برای روزنامهنگاران انجام بدهد، انجام میدهیم؛ یعنی خلاءهایی که وجود دارد؛ و به هر حال میدانید شغل روزنامه نگارایی در ایران درآمد چندانی ندارد و فقط درد سر زیاد دارد و کسانی که وارد این عرصه میشوند، از روی عشق و علاقه و مسئولیت اجتماعی است. در واقع انتظار ما این بوده که از دولت وقتی کمک نخواستیم، مزاحمت برای ما درست نکند که مزاحمت هم درست کردند. با همه این احوال، برای اینکه بحثهایی در مورد مشروعیت انجمن و اینکه چقدر اعضا به این انجمن وابسته هستند، درست کرده بودند، امسال ناچار شدیم دعوت به مجمع عمومی کردیم و خوشبختانه دوستان روزنامه نگار ما که حساسیت این مسائل را فهمیده بودند 932 نفر در مجمع عمومی در حسینیه ارشاد حضور یافتند و رأی دادند و اعضای هیئت مدیره و بازرسی را انتخاب کردند که ما گزارش کار را به وزارت کار دادیم. ولی هنوز جوابی نداده است.
به هر حال در این شرایط سعی کردیم که این نهاد را حفظ کنیم و امیدوار هستیم تجربه یک نهاد مدنی و یک نهاد مستقل را که در چارچوب ضوابط عمل میکند و در واقع اعتماد صنف را هم به خودش دارد، به جای خوبی برسانیم که این خودش تجربهای برای شکلگیری نهادهای غیردولتی دیگر میشود. امیدوار هستیم که بتوانیم با حمایت و پشتیبانی اعضا این کار را به جلو ببریم. به هر حال خوشحال میشویم که شما آنجایی که میتوانید، به ما کمک بکنید.
ج) طبعاً من از اینگونه خبری خوشحال میشوم که ببینم تشکل اینجوری بوجود آمده و مقاومت کرده، مانده و توسعه پیدا کرده است. بالاخره صنف بزرگ و شریفی است. گرچه شما نمیخواهید کار سیاسی به آن معنا بکنید، ولی به هر حال خبرنگار که نمیتواند سیاسی نباشد. خبرنگاری طبیعتش این است که در رشتهای که خودش خبرنگاری میکند، حساس باشد و در سیاستهای آن بخش فعال باشد. از دور هم متوجه میشوم که بی مهری به این نهاد زیاد است. ولی شخصاً چه توقعی دارید که با شما خوب رفتار نمیکنند؟ کار بدی که با شما میکنند و آن چیزی که میگویید که نه به کمکشان نیاز دارید و نه به شرشان، چیست؟
س) همین دانشکدهای که ما داریم، کاملاً قانونی بوده و مجوز هم داشته، ولی از زمانی که این دولت مهرورز روی کار آمده، از هر طریقی که توانستند جلوی دادن دانشجو به دانشکده را گرفتند. هر چقدر که پیگیری کردیم مشکل در کجا و چه چیزی است؟ کسی جواب نمیدهد حتی از طریق دوستان مجلسی این موضوع را پیگیری کردیم. در حالی که ما سرمایه گذاری کردهایم و یک ساختمان برای این دانشکده خریدهایم. در واقع داریم به دولت کمک میدهیم؛ یعنی آنها باید از این سرمایه گذاری ما استقبال بکنند. برای اینکه ما حساب کردیم اگر این ساختمان را اجاره بدهیم، بیشتر از پولی که از دانشجویان میگیریم، درآمد دارد. یا امسال یک دفعه دیدیم وزارت کار نامهای به ما نوشته و گفتند که شما واجد شرایط انحلال شدهاید. چون ما به عنوان یک نهاد صنفی در وزارت کار ثبت شدهایم و آئین نامهای را هم نوشتیم.
ج) در زمان من نوشتید؟
س) بله در سال 1372 آئین نامه را نوشتیم.
ج) محلی هم قرار بود به عنوان مرکز بدهیم.
س) بله دولت باید کمک میکرد.
ج) آن موقع قرار بود آقای کرباسچی محلی را بدهد. در روزهای آخر دولت هم جلسهای با روزنامهنگاران داشتیم و قولی هم داده شد.
س) این قول که انجام نشد و ما خودمان ساختمانی را خریدم؛ یعنی ما مستقل از دولت هستیم.
ج) الان چه میگویند؟
س) میگویند شما واجد شرایط انحلال هستید. دلیل آنها این بود که ما در مجمع عمومی، چون تعداد اعضا بالا رفته و آن حد نصابی که برای مجمع تعریف شده، خیلی بالا است. مثلاً برای نوبت اول یک دوّم به علاوه یک و برای نوبت دوم یک سوّم است و هر چه تعداد اعضای ما بالا رفته، رسیدن به این حد نصاب را مشکل کرده است. در سال 80 که این مشکل پیش آمد، نامهای به وزارت کار نوشتیم و گفتیم چون در نوبت اول و دوم به حد نصاب نمیرسیم، باید چکار کنیم؟ آنها گفتند: نوبت سوم را حداقل با 50 نفر میتوانید برگزار کنید. از سال 80 به این طرف، همین طور عمل کردیم دولت قبلی ایرادی هم نمیگرفت و تأیید میکرد. دولت جدید که آمد، گفت چون در اساسنامه شما نوشته نیست، بنابراین نمیتوانید نوبت سوم را بگذارید. ما هم به دیوان عدالت شکایت کردیم. به هر حال ایرادشان این بود که چون نوبت سومی نیست و این مجمع عمومی شما تشکیل نشده، واجد شرایط انحلال شدهاید. میگفتیم چنین چیزی وجود ندارد و در اساسنامه ما هست که هیئت مدیره قبلی میتواند کار خودش را ادامه دهد تا زمانی که مجمع تشکیل شود. به هر حال چون این بحث حقوقی دامنهاش خیلی جلو رفت، دیوان عدالت اداری هم گفت حرف وزارت کار درست است. امسال گفتیم حرف شما درست است و ما دعوت به مجمع عمومی میکنیم. دعوت به مجمع عمومی که کردیم. با طرح مسئله بین روزنامه نگاران و اینکه به انجمن این ایراد گرفته شده و آنها به دنبال انحلال هستند، روزنامه نگاران هم فهمیدند که داستان چیست و این بار در نوبت دوم به رسمیت رسید؛ یعنی 932 نفر بیشتر از آن حد نصابی بود که میخواستیم.
ج) حد نصابتان چقدر بود؟
س) مثلاً اگر 730 نفر میآمدند، درست بود. در حالی که 932 نفر آمدند. به هر حال انتخابات برگزار شد و گزارشی هم به وزارت کار فرستادم؛ اما آنها میگویند این اشکال به قبل برمیگردد و تا امروز هنوز به ما جواب ندادهاند. در واقع بیشتر اشکال تراشی و بهانه گیری است. چون حتی اگر بگویند این مجمع و مجمع قبلی هم درست نیست، طبق قانون تجارت که برای همه شرکتها هم است، مجمع عمومی قبلی ادامه پیدا میکند تا مجمع جدید تشکیل شود.
ج) در سال چقدر دانشجو میگیرید؟
س) از 20 نفر شروع کردیم و تا سال 83 که به 120 نفر رسید. داشتیم آن را افزایش و گسترش میدادیم. چون دوره کاردانی داشتیم و میخواستیم دوره کارشناسی بگیریم. سرمایه گزاری جدید هم کردیم؛ یعنی و یک ساختمان جدید را خریدیم که از سال 84 به این دوستان برخورد کردیم.
ج) الان چند دانشجو دارید؟
س) فکر میکنم الان چیزی حدود 420 نفر باشند.
(یک نفر خانم): ما از 16 دانشجو شروع کردیم و به 460 نفر دانشجو رسید. به این تعداد دانشجو که رسید، در سال گذشته اقدام به خرید دانشکده کردیم. به دلیل اینکه دانشجو زیاد است. چون از طریق کنکور و پودمانی گرفته میشدند. اتفاقی که افتاد ما این دانشکده را خریداری کردیم تا براساس قولی که به ما داده بودند، ظرفیت پذیرش 1000 دانشجو را داشته باشیم؛ اما بعد از اینکه آن ایراد را وزارت کار برای ما مطرح کرد و متأسفانه برخوردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم موجب شد وزارت علوم چون ما زیر نظر دانشکده جامع علمی کاربردی هستیم، اولاً حراست آنها روی اینجا حساسیت ایجاد کند. ثانیاً در دفترچههای کنکور اسم انجمن نمیآید و نمیتوانیم دانشجو بگیریم. این تعداد 460 دانشجوی بیشتر در مقطع کاردانی هستند. چون داشتیم مجوز کارشناسی میگرفتیم، بتدریج کاهش پیدا کرده و الان چیزی حدود 190 دانشجو داریم. در نتیجه اگر این وضعیت به این شکل ادامه پیدا کند و موضوع حل نشود و اگر آقای احمدی نژاد در دوره بعد هم باشد، دیگر وضعیت ما معلوم نیست که به چه شکلی باشد. میتوان گفت که تا سال آینده این تعداد دانشجو هم فارغ التحصیل میشوند و ما بی دانشجو خواهیم بود.
ج) بگوئید دوره بعد نیاید. مشکلشان با دانشکده چه است و چه میخواهند؟
س) با انجمن مشکل دارند و نه دانشگاه.
ج) اگر دانشگاه هم نداشته باشید، انجمن هست.
س) بله. آنها الان به این نتیجه رسیدهاند که از لحاظ حقوقی نمیتوانند انجمن را منحل کنند.
ج) انجمن که هست، از دانشگاه چه بدی دیدهاند که میخواهند اذیت کنند؟
س) فقط میخواهند اذیت کنند. هیچ انگیزه دیگری ندارند.
س) آنها میگویند برگزاری دورههای مقطع دار در اساسنامه ذکر نشده و فقط میتوانید دورههای کوتاه مدت بدهید. در حالی که دوره کاردانی که الان وجود دارد، دوره مقطعدار محسوب میشود که در اساسنامه این موضوع قید شده است.
ج) مجوز آن را بگیرید.
س) درخواست کردیم و به خاطر همان دلیل میگویند باید درخواست اصلاح اساسنامه بکنید.
ج) اصلاح اساسنامه چه مشکلی دارد؟
س) براساس تیپ وزارت کار برای اصلاح اساسنامه نیاز به حد نصاب بالا است؛ یعنی میگویند مجمع عمومی در نوبت اوّل یک سوم و در نوبت دوم یک و دوم حد نصاب را باید حضور داشته باشند که در آن صورت میتوان اصلاح اساسنامه کرد. با وزارت کار هم در این رابطه صحبت کردیم. چون این تیپ اساسنامه برای مجامع صنفی نوشته شده که 300 الی 400 نفر بیشتر عضو ندارند، در حالی که برای انجمن که 3000 و 4000 عضو دارد، به این حد نصاب رساندن کار بسیار مشکلی است. اعضای ما در سراسر کشور هستند.
ج) باید حضور داشته باشند؟
س) بله حتماً
ج) با ویدئو کنفرانس هم نمیشود؟
س) نه خیر.
ج) شما فکر میکنید اگر وزارت کار و وزیر کار حسن نیت داشته باشد، این مشکل حل میشود؟
س) همه مشکلات حل میشود.
ج) چه چیزی حل میشود؟
س) همه مشکلات. چون ما دوبار خدمت آقای جهرمی رفتیم و تمام این مشکلات را به ایشان گفتیم و در خواست کردیم. اگر وزارت کار کمی با ما همراهی بکند، تمام این مشکلات حل خواهد شد. در مورد بحث اخیر گفتیم بالاخره مجمع عمومی ما برگزار شده و ایرادی هم که نمیشود به این گرفت. حداقل این است که پذیرفته شود. البته ایشان خودشان با ما همکاری کردند، اما وقتی به دستگاه پائین و کارشناسی ارجاع میدهد، مشکل میشود.
ج) معاون حقوقی وزارت کار چه کسی است؟
س) اتفاقاً معاون حقوقی فردی به نام نظری جلالی است که با ما همکاری میکند؛ اما یک اداره کل سازمانهای کارگری و کار فرمایی دارند که در آن میبایست این کار انجام شود.
ج) البته معمولاً دولتیها زیاد گوش به حرف من نمیدهند. ولی آقای جهرمی به خاطر سوابق کاری که با من داشته، ممکن است ما این دو موضوع را پیش ایشان بگوییم. من با ایشان صحبت میکنم. اگر میخواهید نامه بنویسید تا بفرستم و اگر نه من شفاهی صحبت خواهم کرد.
س) فکر میکنم اگر همان شفاهی صحبت کنید، بهتر باشد.
س) من بطور مشخص دو خواسته دارم. یکی همان موضوعی بود که آقای مزروعی گفتند و اگر ممکن باشد که با آقای جهرمی صحبت کنید، قطعاً مورد توجه قرار میگیرد؛ اما نکتهای اشاره کردید که ممکن است الان دولتیها خیلی همراهی نکنند. ما در دو مرحله طرح در دیوان عدالت اداری شکایت کردیم، اینجوری که من آگاه هستم، شما ظاهراً با آقای رازینی خیلی رفاقت دارید و در واقع ایشان با شما همراهی میکنند.
ج) از کجا میدانید و میگویید؟
س) بالاخره ما روزنامه نگارها همه چیز را درمی آوریم. خواسته من از شما اعمال نفوذ نیست. خواسته ما این است که این پرونده روال حقوقی خودش را طی کند. فقط همین، دلیلش این است که وکیل ما که دارد پرونده را پیگیری میکند، میگوید قاضی پرونده شما به من گفته که این پرونده سیاسی است و سختم است که در آن وارد شوم. اولاً همان حکمی که داد، موجب شد مدیران وزارت کار برداشتهای ناصواب از این حکم کنند و بعدش به ما نامه دادند که شما واجد شرایط انحلال هستید. حتی ما تفسیر حکم خواستیم. قاضی شفاهاً گفته این حکم واضح است و از آن انحلال درنمی آیید. اگر مدیران وزارت کار خواستهاند چنین برداشتی کنند، باید به آنجا بروید و درست کنید. وکیل از ایشان خواستهاند همین مطالب را به صورت مکتوب اعلام کند. منتها قاضی همراهی نمیکند و به هیچ وجه حاضر به این کار نیست. ایشان معتقد هستند چون این پرونده به روزنامه نگاران وصل است و ممکن است جنبه سیاسی پیدا کند، این کار را انجام نمیدهد. از شما خواهش میکنیم از آقای رازینی بخواهید که فقط به پرونده ما رسیدگی حقوقی شود. چون ما استدلالهای حقوقی خوبی داریم.
ج) اگر از طریق آقای جهرمی حل شود، بهتر است. چون من مواردی را میشناسم که آقای رازینی حکم کرده و آن طرف قضیه از زاویه دیگری دردسر درست میکنند. اگر نشد، مورد دومی را اقدام میکنیم. من فکر میکنم بالاخره مقداری از آقای مزروعی میترسند. چون هیچ ملاحظهای نمیکند و داد و قال میکند. حرفی نداریم. دلمان میخواهد مشکل شما حل شود. من میدانم روزنامه نگاران چه مشکلاتی دارند البته نیروهای سیاسی کار خیلی از روزنامهنگار خوشش نمیآید. مگر آنکه در خدمت آنها باشد و اگر نباشد چیز دیگری میشود.
س) واقعاً روزنامهنگاران در خدمت نظام هستند.
ج) نظام را آنها اینجور تفسیر نمیکنند. از این چیزها که سرشان نمیشود.
س) قضیه برخوردها در نظام خیلی زیاد است.
ج) بله این دارد به ضرر نظام تمام میشود. همین داستانی که این دو روز در مجلس اتفاق افتاد، خیلی در دنیا ضرر کردیم. بعد هم آمدند آدم ضعیفی را که کارمند درجه چندم بود، درازش کردند، در حالی که نه حساب و نه چک دارد و نه اختیار. تازه پول از کجا آورده که 5 میلیون، 5 میلیون به افراد میداد؟
س) چرا به ائمه جمعه از این پولها را ندادند؟
ج) به آنها هم خیلی میدهند. به آنها از طریق اوقاف میدهند.
س) نکتهای که میخواهم عرض کنم، این است که چون در انتخابات هیئت مدیره روزنامه نگاران و روزنامهنگاران اصلاحطلب هستند، فکر میکنند چنینش این افراد کار هیئت مدیره است. حتی وزیر کار در دیداری که داشتیم، گفتند دو، سه نفر هم از آن طرفیها بگذارید؛ یعنی تلقی آنها از انجمن این است که در انحصار یک قشر سیاسی است با اینکه طبیعت و بدنه روزنامه نگاری، اصلاح طلبی به معنی وسیع کلمه و نه بعنوان یک خوب و گروه است. آقایان تشکلی دارند که تشکل سیاسی هم است، به عنوان روزنامه نگاران مسلمان که تعداد قلیلی هستند؟
ج) آنها جزء شما نیستند.
س) چرا عضو هستند. این انجمن که ما در آن هستیم، از همه گروهها در آن عضو هستند اتفاقاً از روزنامه آنها بیشتر عضو هستند. مثلاً 130 نفر از بچههای روزنامه کیهان عضو ما هستند. ولی موقع انتخابات به آنها رأی نمیدهند و مشکل همین جا است. آنها در اتوبوس بزرگ هستند، ولی موقع انتخابات رأی نیاورند. بالاخره رقابتی بوده است. در مقابل یک انجمن درست کردند که آن صنفی و سیاسی است؛ یعنی از وزارت کشور مجوزگرفتهاند و در آنجا هر کسی که کار مطبوعاتی میکند، میتواند عضو شود. مدیر مسئولها، روزنامه نگارها و غیره هستند. در حالی که در انجمن ما فقط روزنامهنگارها میتوانند عضو بشوند.
ج) تعریف روزنامه نگار چیست؟
س) در اساسنامه داریم کسی که کار تحریریه میکند؛ یعنی کار تولیدی دارد که در روزنامه منتشر میشود. صاحب امتیاز و مدیر مسئول، کارفرما محسوب میشوند و اینها کارگر محسوب میشوند یعنی انجمن ما یک انجمن صنفی کارگری است؛ بنابراین مدیر مسئولها نمیتوانند اینجا عضو بشوند. آن روزنامهنگارهایی که در آن انجمن عضو هستند، در اینجا هم عضو هستند؛ یعنی یک چیز دوگانه دارند. بدنه روزنامه نگاری وقتی جمع میشود، آقای جهرمی میگفت چرا اینها را بیرون گفتید؟ چون ما دفعه اولی که رفتیم، گفت: من میدانم اگر ده بار دیگر هم انتخابات برگزار کنید، همین شما رأی میآورید. ولی آیا نمیتوانید دو سه نفر از ما را هم در آنجا بیاورید؟ گفتم: دست ما که نیست.
ج) چرا میشود. به رفتارتان بگوید به آنها رأی بدهند.
س) روزنامه نگارها به حرف کسی گوش نمیدهند.
ج) گوش که نمیدهند. دانشگاه هم نمیدهند. باید قدری گوش بدهند.
س) اشکالی که وجود دارد این است که ما به آنها میگوییم شما بیائید کاندیدا شوید و در رقابت انتخاباتی شرکت کنید، ولی براساس آن سابقه ذهنی که دارند، نمیآیند، از آن طرف سعی کردند که اشکال ایجاد کنند. به هر حال جدا از اینکه آن کمک را میکنید، بیشتر میخواستیم نگاه و صحبت شما را داشته باشیم. همین که شما در رابطه انجمن چه نگاهی داشته باشید، خودش کمک بزرگی برای ماست. اینکه ما علیرغم این فشارها و سختیهایی که در این دو سه سال روی انجمن بود، انجمن را حفظ کردهایم و حفظ هم خواهیم کرد. چون این انجمن مشروعیتش را از این اعضا میگیرد. من به دوستان وزارت کار گفتم که شما با این کارتان به قول ما اصفهانیها دست در لانه زنبور کردهاید. گفتم شما تا زمانی که کاری به ما نداشته باشید، این انجمن حریم را حفظ خواهد کرد. ولی اگر شما به دنبال انحلال انجمن هستید، هر روزنامه نگاری علیه شما چیزی مینویسد. البته اینها بعد از این کار متوجه شدند. ما در دیدار آخر که با آقای جهرمی داشتیم، قرار شد آتشبس بدهیم. نه آنها کاری به ما داشته باشند و نه ما کاری به آنها داشته باشیم و گفتیم بالاخره باید مسئله حل شود.
ج) آن زمان که در دولت بودم، خوشحال میشدم از اینکه روزنامه نگاران انتقاد کنند؛ بنابراین نظرم برای این کار مثبت است و مفید هم میدانم. من موقعی که خودم رئیس جمهور بودم، معمولاً در دولت از من به وزرا شکایت میشد و میگفتند هم مجلس حمله میکند و هم کسان دیگر حمله میکنند. گفتم کسی جرأت ندارد به رهبر حمله کند. به مجلس هم کسی جرأت نمیکند. چون آنها تریبون دارند و خیلی سخت برخورد میکنند. قوه قضائیه هم که میگیرد. فقط ما هستیم. بگذارید چیزی هم آنها بگویند. چون فقط به دولت میتوان این چیزها را گفت، وگرنه به کسی دیگری که نمیتوانند خیلی حرف بزنند.
س) الحمدالله به آن هم دیگر نمیتوان انتقاد کرد. یک درخواست دیگر هم داشتیم. چون حضرتعالی رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد هم هستید. سال 80 اعضای هیئت مدیره ما به انگلیس رفتند و پروتکلی با انجمن صنفی آنجا امضاء کردند. ای کاش آقای مزروعی فعالیتهای بینالمللی انجمن را هم توضیح میداند؛ یعنی ما تا امسال 700 کارت بینالمللی صادر کردیم. روابط بینالمللی انجمن تأمل خوبی با انجمن صنفی روزنامه نگارهای دنیا دارد. بطوریکه در خاورمیانه انجمن صنفی روزنامهنگاران به لحاظ شناخت خوبی که از روابط بینالمللی روزنامهنگاری دارند، از تراز بینالمللی بالایی برخوردار هستند و الان اینجا رأساً کارت روزنامه نگاری بینالمللی صادر میکنیم. در حالی که وزارت ارشاد برای این کار مشکل دارد. الان چیزی که میخواهم از صحبتها نتیجه بگیرم، دوستان در سفر به انگلیس به نتیجه خوبی رسیدند مبنی بر اینکه آنها انجمن ر ا به این معنا شناسایی کردند که اگر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران تأیید کند که روزنامه نگاری 12 سال سابقه کار روزنامه نگاری داشته باشد، میتوانند مستقیماً و بدون کنکور برای فوق لیسانس به آنجا بروند. البته هزینههای تحصیل را خود روزنامه نگار میدهد.
البته به لحاظ ارتباطی که با آقا مهدی داشتم، صحبتهایی در این زمینه با ایشان شد که از طریق دانشگاه آزاد یک توافق نامه با انجمن صورت بگیرد تا روزنامه نگارهایی که علاقمند به ادامه تحصیل هستند، اما فرصت درس خواندن به لحاظ کار و گرفتاری را ندارند، اگر نامهای بفرستیم خدمتتان و شما محبت کنید به آقای جاسبی بنویسید که کمیتهای شکل بگیرد تا چنین توافق نامهای صورت بگیرد. ممنون شما خواهیم بود.
ج) قطعاً اقدام خواهم کرد. البته الان نمیدانم که آقای جاسبی میتوانند چنین کاری بکنند یا نه. چون آقای جاسبی پرونده پیش دولت خیلی دارد و این هم اضافه میشود. ولی در عین حال اگر به اسم خودم هم تمام بشود تا برای ایشان مشکلی درست نشود و اگر راه قانونی داشته باشد، این کار را میکنم. برای دانشگاه آزاد هم خوب است. چون بالاخره میخواهند دانشجو داشته باشند. اگر از نوع خبرنگار باشد، ارزش بیشتری دارد. شما بنویسید و استدلالهایتان را در نامه بیاورید. به من بدهید و من هم با نظر مساعد برای آقای دکتر جاسبی میفرستم. الان هم فکر میکنم بعد از شما با ایشان ملاقات داشته باشم. شما هم میتوانید بیرون با ایشان صحبت کنید.
س) شنیدهایم رئیس همین شعبه رسیدگی به پرونده انجمن برادر آقای دکتر جاسبی هستند.
ج) در کجا؟
س) در همان دیوان عدالت اداری
ج) میگویند آن برادرش قاضی هست؟
س) به ما میگفتند. من که به آنجا رجوع میکردم، میگفتند برادر آقای دکتر جاسبی هستند.
ج) فکر نمیکنم. چون اگر چنین برادری داشت، اینقدر اذیتش نمیکردند. خیلی خوش آمدید.
س) میخواهیم ره توشهای داشته باشیم. صحبتهای شما حمایتی از ما، روزنامهنگاری و انجمن است.
ج) به هر حال از نظر ما که پیشتاز حرکت مبارزه و انقلاب بودیم و تا الان هم هستیم، واقعاً نظر ما این بوده و الان هم هست و از منظر دین و از نظر منافع ملی این حرفها را میزنیم و آن اینکه چیزی که برای یک نظام مهم است، آگاهی مردم جامعه است. آنها که آگاه باشند، هم مشکلات وهم زورگوییها کم میشود و در جهت صلاح مردم است. هر قدر مردم اطلاعاتشان کم باشد، پنجره فساد و زورگویی بازتر است و این واقعیتی در تاریخ انسانهاست.
آگاهی ابزار مختلفی دارد که رسانهها یکی از این ابزارها هستند و خبرنگار در رسانه نقش اساسی ایفا میکند. هر کسی که صلاح جامعه و خیر مملکتشان را بخواهد، باید جریان اطلاع رسانی را تقویت کند.
اصلاً زمان ما نقطه بسیار ارزندهاش این است که دوره انفجار اطلاعات است و ابزار اطلاع رسانی بسیار قوی شده است. از طرفی هم ابزار اطلاع رسانی بقدری زیاد است که محدود کردن خبرنگار هیچ نتیجهای نداده است. جزء اینکه خبرهای درست را هم مردم باور نکنند. این باعث میشود که مردم روی خبرها تردید کنند. الان چه خبری میتواند در ایران مخفی بماند؟ اطلاع کوچکی که پیدا بشود، فوری همه دنیا میفهمند. تریبونهای دنیا با ایران ارتباط دارند. مطرح میکنند و مردم مطلع میشوند. در شاهراه اطلاعاتی اینترنت همه چیز پیدا میشود.
فکر میکنم شیوه محدود کردن خبرنگار دیگر جواب نمیدهد. قطعاً هم جواب نمیدهد. ممکن است موقتاً آثاری داشته باشد، ولی در نهایت به ضرر نظام میشود. مصلحت نظام، ملت، کشور و آبروی نظام را هم را میبرند. بگذاریم جریان اطلاعات سالم انجام شود. البته حتماً شرطی دارد و آن اینکه خبرنگاران و مولدین خبر هم تعهد واقعی داشته باشند و صداقت، امانت و چیزهای دیگر را رعایت کنند. خیلی طبیعی است که اگر مراعات نکنند، به خیلی چیزها برخورد خواهند کرد. در اطلاع رسانی انضباط واقعاً شرط است. اگر انضباط نباشد، از این جریان نتیجه مثبت گرفته نمیشود. انشاءالله خبرنگاران ما همین جوری متعهد باشند و مسئولین ما آنقدر آگاه باشند که از این فضا درست استفاده کنند. من به انجمن شما هم توصیه میکنم که صداقت جزو تعهدات اعضایتان باشد و این را همیشه مواظب و از آن حراست کنید.
والسلام علیکم و رحمه الله