جناب آقای هاشمی در این مصاحبه مردم از شما میپرسند. در آغاز اگر مطلبی دارید، بفرمایید تا سؤالات مردم را بشنویم.
● خدمت بینندگان این برنامه سلام عرض میکنم. امیدوارم مطالبتان را با صراحت بیان کنید. من هم در حد توان پاسخ خواهم داد.
○ جناب آقای هاشمی حدود 30 سؤل مردمی داریم که براساس ترتیب موضوع، پخش میشود:
1- در زمینه امیدبخشی در بین مردم چه برنامههایی دارید؟
2- برای افزایش امید مردم چه برنامههایی را در آینده دارید؟ یعنی چه کاری را میخواهید انجام دهید که مردم اعتمادشان بیشتر شود؟
3- برای تقویت نشاط و امید در جامعه و برای جوانان، بویژه ورزشکاران قرار است چه اقداماتی انجام دهید؟
● مردم خوب ما، امید مهمترین عنصر پیروزیها در زندگی است. اگر امید در جامعهای ضعیف شود، انرژیهایش تحلیل میرود یا اگر آینده خوبی برای خود نبیند، بسیار ضعیف عمل میکند و جامعه امیدوار و به خصوص جوان امیدوار به آینده با انرژی کامل و با برنامه زندگی خواهد کرد. فکر میکنم یکی از وظایف مهم حاکمیت این است که از طریق رسانهها و با ارائه برنامههای درست و مشخص کردن مسیر زندگی، همه مردم، بخصوص جوانان را به آینده مطمئن کند. جوان بداند چرا تحصیل میکند، بعد از تحصیل به کجا خواهد رسید، هدفی که برایش مقدس است، مشخص کند و در آن مسیر بتواند راه برود و ما بعنوان مسئول اجرایی کشور موظفیم راه را هموار کنیم و با برنامههایی که ارائه میدهیم، او بتواند در هر مقطعی موقعیت خود را تشخیص بدهد و گامهای بعدی را بردارد. فکر میکنم تحصیل و رسیدن به دانش زمان مهمترین نیاز جامعه، بخصوص جوانهاست. توجه به اوقات فراغت جوانها میتواند آنها در صحنه نگه دارد، میتواند آنها را برای کارهای سختی که دارند، به تجدید نیرو برساند. اگر بتوانیم اوقات فراغتشان را بخوبی پر کنیم، خیلی مؤثر است. شاید یکی از مهمترین راهها، مسائل ورزشی است که از نوجوانی و جوانی باید پایه ورزش را شروع کنیم و هرکسی میتواند در مسیر استعداد خود از طریق عشق و علاقه، به ورزش مورد علاقهاش بپردازد و سلامت و بهداشت خود و جامعه را بخوبی تأمین کند.
4- جناب هاشمی، برای تقویت اعتماد عمومی درجامعه چه راهکارهایی دارید؟
● بالاخره اگر مردم ببینند مسئولینشان درست کار میکنند، مشارکت را بالا میبرند. الان مردم آگاهند و خیلی خوب میتوانند ارزیابی کنند. اگر ببینند میتوانند تحصیل کنند، میتوانند ازدواج کنند، میتوانند نیاز زندگیشان را تأمین کنند، ببینند در مقابل خودشان مسئولان پاسخگویی دارند، ببینند نظرات و خواستههایی که به مسؤولین ارائه میکنند، بیجواب نمیماند، طبعاً به اعتماد میرسند. ولی اگر ببینند کسی به حق آنها نمیرسد، طبیعی است که اعتماد نمیکنند.
○ خیلی متشکرم جناب هاشمی توجهتان را به بخش بعدی سؤالات مردم جلب میکنم.
5- دیدگاه شما نسبت به رسانههای جمعی چیست و چه وظایف و حدود حقوقی را برای آنها قائل هستید؟
6- نظر شما در مورد رسانههای گروهی چیست؟ شما چه وظایفی برای این رسانهها در نظر گرفتهاید؟
● معلوم است که الان رسانهها نقش بسیار مهمی در همه جوامع بشری ایفا میکنند. رشد رسانهها که به دنبال آن آگاهیهای مردم را خواهد داشت، شاید یکی از مهمترین کارهایی است که در زمان ما در حال انجام است. دنیا را متحول میکند. یک تحول جدّی را در تاریخ معاصر جهان، بخصوص ایران خودمان میبنیم که محصول کار رسانههاست. همه رسانهها، بدوم استثناء، مؤثر هستند. اگر رسانهها بتوانند آزاد عمل کنند، اگر بتوانند نظرات مردم را خوب منعکس کنند، اگر بتوانند حرفهای درست مردم را به درستی به اطلاع دیگران برسانند، وظیفه بزرگی را انجام دادهاند. کاریست که رسالت انبیاء بود. آگاه کردن بشر و بیرون آوردن بشر از جهل و خرافات، جزو عالیترین رسالت انبیا و بزرگان تاریخ بود. ولی برای اینکه رسانهها تضمین داشته باشند، فکر میکنم، باید بر محور قانون حرکت کنند. متصدّیان امور باید قانع باشند که آنها از حق قانونی خودشان استفاده کنند. نگرانی نداشته باشند، اگر نگرانی دارند، باید از تخلّفات داشته باشند و نه از حقگویی. بنابراین حقگویی، صریحگویی و احتراز از گمراه کردن مردم و عدم پخش مطالبی که ناحق است، از وظایف رسانههاست. حفاظت از امنیت شغلی صاحبان رسانهها و حمایت از آنها در جایی که نیاز به حمایت دارند تا بالندگی و رشد داشته باشند، یکی از مسئولیتهای مهم حکومتها، بخصوص جمهوری اسلامی است که بنایش را بر این گذاشته تا مردم براساس خواست خدا و اسلام آگاه شوند. میبینیم چقدر در قرآن از آگاهی و عالم تمجید و از جهل و بیخبری انتقاد شده است.
7- وضعیت تعامل دولتمردان با رسانهها چگونه باید باشد؟
● اولاً باید مقررات صریح و شفافی برای آنها مشخص کنندتا اینها بدانند باید چه کار کنند. البته نباید این مقررات یک طرفه باشد، باید با دیدن نظرات افراد صاحبنظر، خود ارباب رسانهها و واقعیات صحنه و انتظارات مردم باشد. بعد هم در اجرا متوسّل به فشار و زورگویی نشوند و تخلّفات آنها را هم ندیده نگیرند. اگر آنها تمایل به تخلّف دارند و نظام هم بخواهد ندیده بگیرد، به انحراف کشیده میشود. هم ازوظایفشان دور میشوند و هم مشکلاتی برای همه درست میشود. فکر میکنم امروز داشتن رسانههای سالم از نیازهای ضروری جامعه است. اگر برای آگاه کردن مردم برنامههای رسانهای نداشته باشیم، اطلاعات و آگاهیها از جاهای دیگر میآید و معلوم است آنها اطلاعات واقعی نمیدهند. ولی انسانهایی که صلاحیت کار رسانهای دارند، طبعاً میتوانند هم واقعیت را ببینند و هم خوب منعکس کنند.
○ خیلی متشکرم. قسمت دیگری از سؤالات مردمی را به اتفاق ببینیم.
8- میخواهم بدانم ایشان چه راهکارهایی را برای افزایش پاسخگویی به مردم اندیشیدهاند و در نظر گرفتهاند؟
9- شما در جهت پاسخگو کردن دولت، چه برنامههایی را دارید؟
● فکر میکنم نیاز واقعی الان نظام ماست که هم مردم پاسخ بخواهند و هم مسئولین پاسخ درست بدهند. وضعی که در خیلی از جاها، تا حدودی هم در کشور ما وجود دارد، شبیه جاده یک طرفهای است که نهایتاً به بنبست میرسد. الان تعامل و تبادل مسئولیتها، خواستها، پرسشها و پاسخها، مسیر خیلی خوبی ندارند. علتش این است که الان کارهای زیادی در اختیار دولت است که باید در دست مردم باشد و پاسخگویی آن به خود مردم برمیگردد. البته سیاستش مال حکومت است. الان مردم خیلی نمیتوانند در مورد مسائل اساسی زندگی از مسؤولین سؤال کنند که مثلاً، بانکها چرا اینگونهاند؟ برق چرا اینگونه است؟ آب چرا اینگونه است؟ گاز چرا اینگونه است؟ مقررات چرا اینگونه است؟ دستگاه قضایی چرا اینگونه است؟ چرا مجریان در اجرای برنامهها و وظایفشان اینگونه عمل میکنند؟ شاید در خیلی از موارد احساس آنها این باشد که جواب معلوم است. میخواهید، بخواهید، نمیخواهید، نخواهید. فکر میکنم در این شرایط مردم مأیوس میشوند و سؤالی از بخشهای دولتی نمیکنند.
از آن طرف هم پاسخگویی بخش خصوصی چون مسئولیت کم است، اصلاً مطرح نیست. اگر قبل از این مسئلهای که شما میگویید، به گونهای نظام مدیریتی را شکل بدهیم که دولت را کوچک کنیم، کارهایی که وظایف حاکمیت است، دولت به عهده بگیرد و کارهایی که وظایف مردم است و باید انجام بدهند، به آنها محول کنیم، آن موقع هم دولت میتواند از آنها پاسخ بخواهد و هم آنها میتوانند در وظایف امنیتی دولت پاسخ بخواهند. مثلاً امنیت، مال دولت است. اگر امنیت مخدوش شد، مردم باید مطالبه کنند، دولت هم باید جواب بدهد. بهداشت و درمان را دولت باید برای مردم تأمین کند. تأمین اجتماعی برای بخشهای آسیبپذیر جامعه باید بسیار جدّی باشد. یا در آموزش، گرچه بخش خصوصی میتواند خیلی از کارها را انجام دهد، ولی به هرحال مسئول آموزش کلی کشور، دولت است. باید پاسخگویی باشد. از آن طرف هم اگر کارهایی به مردم واگذار شد، در طرحهای بزرگ و خدماتی که باید انجام شود، همکاری میکنند. نکتهای که اینجا خیلی ظریف است، این است که اگر کار در دست بخش خصوصی باشد، آنها باید مالیات بپردازند و دولت هم در بودجهاش متکی به آنهاست. در آن صورت میتوانند به دولت بگویند: شما که مالیات ما را گرفتهاید، چرا وظایفتان را انجام نمیدهید؟ دولت به آنها متّکی است. الان دولت نفت تولید میکند، درآمدش را صرف امور جامعه میکند. خیلیها سؤالات خود را خیلی آسان نمیتوانند مطرح کنند. من فکر میکنم در یک نظام رقابتی و در یک نظام هماهنگ که حاکمیت در دست دولت و نظام و تصدیگری عمدتاً در دست بخش خصوصی باشد، یک جاده دو طرفه یا اتوبان شکل میگیرد، از طرف مردم، هم مسئولیت هست. مطالبه متقابل است. سلامت نظام از اینجا در میآید. البته کسانی هستند که در همین شرایط هم پاسخگو هستند و وظیفهشان را انجام میدهند. اگر پرسشی شود، پاسخ میدهند. ولی طبیعی نیست. طبیعیاش آنگونه است. در یک سازمان آنگونه میتوانیم مطمئن شویم.
○ خیلی متشکرم قسمت بعدی سؤالات مردمی را به اتفاق ببینیم.
10- برای دغدغههای فکری نسل جوان، نسل نوپای این جامعه و برای کمتر شدن آن دغدغهها و برطرف شدن آنها چه فکرهایی دارید؟
11- آیا برنامهای برای مسکن و بیکاری جوانها دارند؟ چه کاری میتوانند برای ما انجام دهند؟
12- برای رفع مشکل مسکن و بیکاری جوانان جامعه ما چه راه حلی را پیشنهاد میکنید؟
13- آیا برای جوانانی که در واقع شاید نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل میدهند، برنامهریزی دارید یا خیر؟
14- چه برنامههایی برای اشتغال، مسکن و ازدواج جوانان دارید؟
15- در مورد اشتغال، ازدواج و مسکن جوانان چه برنامهریزیهای دارید؟
● درمورد جوانها به نظرم این سه مسئله قابل تأمین باشد. اگر مجموعه برنامهها حتی آنچه که الان در برنامه چهارم آمده، درست عمل شود، دست دولت باز میشود که این چیزها را تأمین کند. یعنی وضع ازدواج و مسکن شبیه به هم است و به هم مربوط میشوند. خیلیها ازدواج نمیکنند، برای اینکه مسکن ندارند. دغدغه مسکن یکی از دغدغههای واقعی جوانهاست. ازدواج هم یک نیاز طبیعی است. طبیعی است هر جوانی وقتی از سن بلوغ عبور میکند، احساس نیاز میکند. فکر میکنم از وظایف مهم دولت این است که شرایطی فراهم کند که موقعی که جوانان احساس میکند نیاز به ازدواج دارد، بتواند ازدواج کند. اگر به مسکن نیاز دارد، آسان باشد. الان برای تهیه مسکن، راه مشخصی داریم. چون امکانات کشور زیاد است. اگر با یک برنامه ضربتی عمل کنیم، میتوانیم در شهرها و روستاها با دادن وامهای مناسب و انبوهسازی، نیاز مسکن مردم را تأمین کنیم. در واگذاری راه روشنی است که در دنیا تجربه شده است. مسکن متناسب با زندگی یک زوج جوان، خیلی گران قیمت و بزرگ نخواهد بود. با کمی وام و کمی آورده خودشان میتوانند مسکن تهیه کنند. وام دراز مدت با اقساط مناسب باشد تا بعد از اینکه کاری پیدا کردند، بتوانند بپردازند. الان مشکلی برای یک حرکت ضربتی جدّی نمیبینم. طبیعی است که اگر اشتغال نداشته باشند، ازدواج هم به تأخیر میافتد. ازدواج همان مقدار که به اشتغال بستگی دارد، به مسکن هم تا حدودی بستگی دارد. شاید مهمترین مسئله، اشتغال باشد. اشتغال هم یک چیز فرمایشی نیست که به دستگاهها بگوییم، استخدام کنید. باید رونق اقتصادی واقعی در کشور ایجاد کنیم، سرمایههای سرگردان و سرمایههایی را که الان نقش انگلی و مزاحم در کشور دارند، به طرف کارهای اقتصاد سالم ببریم. اگر این سرمایهها در چرخه تولید قرار بگیرند، به سرعت اشتغال ایجاد میکنند و کشور توسعه پیدا میکند. مثلاً همین بحث مسکن، اگر سرمایهها متوجه آن شوند، اشتغال فراوانی خواهد داشت. در کنارش مشکل جوانان را حل میکند و بسیاری از مؤسسات اقتصادی و کارخانهها را به کار میگیرد.
حل مشکل اشتغال و رفع نیاز ازدواج را تسهیل میکند. فکر میکنم این سه عنوانی که در صحبتهای مخاطبان برنامه شما بود، باید با هم انجام شوند. پایهاش یک اقتصاد پررونق است، اقتصاد پر رونق هم متکی به امنیت سرمایه و امنیت انسانهایی است که میخواهند کار و تلاش کنند. اگر نیروهای انسانی احساس امنیت کنند، ابتکارات و امکاناتشان پشت سر برنامهها میآیند. دور از دسترس نیست. الان بیشتر جنبه عملیاتی دارد تا جنبه تئوری و برنامه. فکر میکنم این کارها در برنامه چهارم میگنجد. عمدتاً این است که مسئول فعالی بتواند این کارها را مدیریت کند و به پیش ببرد.
○ خیلی متشکرم قسم دیگری از سؤالات مردمی را با هم ببینیم.
16- با توجه به نزدیکی فصل تابستان، شما برای اوقات فراغت جوانها چه تصمیمی گرفتهاید؟
17- میخواستم بدانم که برای پرکردن بهینه اوقات جوانان و نوجوانان، به خصوص در فصل تابستان چه برنامهای در نظر دارید؟
18- برای پرکردن فراغت جوانها چه برنامهای دارید؟
19- درباره اوقات فراغت جوانها و بچهها چه برنامهای دارید؟
● این بحثی است که از سالها پیش مطرح است، میدانیم از اوقات فراغت جوانها که بد پر بشود، آثار بدی میگیریم. باید به گونهای باشد که وقتی دوران کاریشان– روزانه یا فصلی– پایان میرسد، با خوشحالی، امید و نشاط وارد برنامههای جدید شوند. برنامهها هم باید سازنده باشند. نمیتوانند وقتشان را مصرف کنند، فقط به خاطر اینکه اوقات را پرکنند. مثلاً زمینه انواع ورزشها را، رایگان یا کم هزینه، در همه جا برای جوانان آماده کنیم، چه دولت وچه بخش خصوصی باید کار کنند. البته بعضیها را دولت باید بکند. چون الان ورزشگران جواب نمیدهد. اگر کتابخانهها و قرائتخانههای فراوان در همه جا داشته باشیم، جوانهایی که مایل هستند، میروند و انواع کتابهای مورد میل خود را مطالعه میکنند. اگر برنامههای سرگرمی از صدا و سیما، رسانهها و جاهای دیگر در اختیار مردم باشد که بتوانند با آنها سر و کار داشته باشند، سازنده است. اینها کارهایی است که ما میتوانیم به عنوان پیشاهنگی و داوطلبی برای اوقات فراغت جوانها در نظر بگیریم. ضمن اینکه احساس مسئولیت و اجبار نمیکنند، مشتاقانه وارد آن کار میشوند. کارهایی انجام میدهند که هم برایشان تفریح است و وجدان خدمت کردن آنها را ارضاء میکند. چون خیلی از جوانها میخواهند به کشور خدمت کنند. کارهای نوعدوستانهای که میتوان برای این فصول در نظر گرفت، یکی سرزدن به جاهایی است که احتیاج به نوازش دارند. فکر میکنم مواردش خیلی زیاد است. اگر مجموعه اینها با برنامه و متناسب با گروههای جمعیتی باشد، سازنده است. کارهای هنری ابعاد فراوانی دارد. چون برای جوانان خلاقیت دارد، در همه زمینههای هنری میتوانیم، اوقات بچهها را مشغول کنیم. الان برای این بُعد در مجمع بحث میکنیم که سیاستهای کلی تنظیم شود تا مسیر هدفداری در اوقات فراغت باشد. اگر هدفدار نباشد و هدف این باشد که این بیکاری چگونه بگذرد، زیاد سازنده نمیشود.
○ خیلی متشکرم، قسمت دیگری از سؤالات مردمی آماده است که میبینیم.
20- در ارتباط با توسعه ورزش کشور و ارتقای رتبه ایران در مسابقات جهانی چه برنامههایی دارید؟
21- شما برای اینکه ورزش ایران رتبهاش در سطح جهان بالا برود، چه برنامههایی دارید؟
● روشن است که یکی از نیازهای فوقالعاده مهم انسانها در این دوران خاص به خصوص دوران صنعتی، سلامت و بهداشت است که در فضاهای تنگی که این نحوه زندگی، به خصوص زندگیهای شهری برای انسانها بوجود میآورد، تهدید میشود. یکی از بهترین راههای تأمین سلامت و نشاط، ورزش است. اتفاقاً کم هزینهترین راه است. اگر بخواهیم از طریق هزینه کردن داروها و درمانها و راههای دیگر برویم، پرهزینه میشود. البته آنجا که لازم است، آن راهها را هم میرویم. ولی کم هزینهترین راه یک برنامه همه جانبه ورزشی است که از دوران کودکی شروع میشود. مخصوص مردها هم نیست، خانمها و آقایان باید از این موهبت برخوردار باشند. شاید بهترین راهش این است که ورزش را از مدارس جدّی بگیریم. استعدادهای ورزشی را در آنجا شناسایی کنیم. اینکه یکی از سؤالکنندگان پرسیدند: برای بالا بردن موقعیت ورزشی در دنیا چه کار کنیم؟ اول باید استعدادها را کشف کنیم و پرورش دهیم. چون کسانی که به بخش ورزش حرفهای و میدانهای بینالمللی میروند، کسانی هستند که استعداد و تمرین را با هم دارند. پس هم استعدادها جدّی گرفته شود و هم مراحل آموزشی و دورههای تمرینی مهم است. برای سنین بالا هم باید نوعی از ورزش را که متناسب سن آنهاست و دانشمندان و متخصصان ذیربط توصیه میکنند، در نظر بگیریم. هزینه زیادی برای ساخت زیرساختهای ورزشی نیاز است که دولت باید بعهده بگیرد. در مدیریت ورزشی خیلی جاها را میتوان به عهده مردم گذاشت و با حمایتهایی که دولت میکند، سهم مردم را در تأمین هزینه ورزش بالا برد. انواع ورزشهای قابل قبول داریم که در دنیا شناخته شد و همه براساس دانش است. فکر میکنم یکی از کارهای خوبی که دنیا در ورزش کرده، این است که سیاست را دخالت نداده و با آگاهی و با اندیشه وارد این بخش شده و میتوانیم از تجربههای دنیا بهتر استفاده کنیم.
○ خیلی متشکرم. قسمت دیگری از سؤالات مردمی را به اتفاق ببینیم.
22- آیا انتخاب شما به عنوان ریاست جمهوری ایران تأثیر کلی در روند برنامههای هستهای ایران خواهد داشت؟
24- نظرتان در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران چیست؟ اگر فشار غرب در این مورد زیادتر شود، چه موضعی دارید؟
25- موضعگیری خودتان را خیلی شفاف بیان کنید که ایران در رابطه با انرژی هستهای چه موضعی را باید بگیرید؟ یا آنها چه موضعی را در این قبال میخواهند اتخاذ کنند؟ اگر این را بیان کنند، خیلی ممنون میشویم.
26- نظرتان در مورد فعالیتهای هستهای مسالمتآمیز کشورمان چیست؟
● آن خانم خواستند که خیلی شفاف حرف بزنیم، ما هم شفاف حرف میزنیم.
○ در اصل خواست جامعه است.
● بله، با صراحت بگوییم که حق نداریم از این حق و نیازی که کشورمان دارد و مقررات جهانی هم آن را پذیرفته، دست برداریم. فکر میکنم هرکسی هم دراین مسئولیت باشد، همین کار را خواهد کرد که حق مردم و کشور را حفظ کند. این اتفاق خواهد افتاد، البته همانطور که در حرفهای سؤالکنندگان بود، جاهایی همه هستند که به طور جدّی نمیخواهند ما به این حق برسیم. البته بهانه میآورند که ممکن است به سوی مسائل نظامی منحرف شوید. باید این بهانه را از دست آنها بگیریم و همه اعتمادها، اطمینانها و تضمینهایی که لازم است، ارائه کنیم تا آنها مطمئن شوند که نمیخواهیم نظامی شویم. حقیقتاً هم نمیخواهیم. تا بحال هم کمی فهمیدهاند، ولی باید بیشتر مطمئن شوند. البته اگر بهانه نباشد. ولی اگر بهانه باشد، چارهای نداریم که راهمان را ادامه دهیم. ولی من اگر مسؤول شدم، سعی میکنم تلاشهای بیشتری کنم که اعتماد آنها را جلب کنم تا روشن شود که ایران دنبال منافع غیرنظامی است. در این فرض میتوانیم امکانات زیادی از آنها بگیریم. تا الان هرچه بدست آوردیم، با تلاش، زحمت و کوشش خودمان در شرایط خاص بوده است. بیست سال کار کردیم و به اینجا رسیدیم. ولی اگر این تعامل برقرار شود و این اعتماد بوجود بیاید، میتوانیم راه باقیمانده را خیلی سریعتر برویم و همکاری ما با دنیا بیشتر شود. اصولاً باید با دنیا تعامل داشته باشیم که سوءظنهایی را که به ایران دارند و گاهی فکر میکنند ما مزاحم بعضی چیزها میشویم، از ذهن دنیا بیرون ببریم و حالت تعامل واقعی و با اطمینان و با احترام متقابل بین ما و دنیا برقرار باشد. راهی که شروع کردهایم، درست است. همین که الان مذاکره میکنیم، خوب است. خوشبختانه دیروز هم در مذاکرات به جای نسبتاً خوبی رسیدند. بناست اروپاییها به صورت زمانبندی در اجلاس بعدی طرح خود را برای تحصیل اطمینان به ما ارائه کنند و کمکهایی که میتوانند، به این بخش بکنند.
○ البته این برنامه با فاصله پخش میشود و شما اشاره به دیروز کردید. میتوان قید زمانی چند وقت پیش را به کار برد؟
● بله، الان که ما با شما صحبت میکنیم دیروز بوده، ولی آن روز که پخش میکنید، چند روز پیش میشود.
○ خیلی متشکرم، قسمت دیگری از سؤالات مردمی آماده که به اتفاق میبینیم.
26- نظر شما درباره رابطه با حضور نسل سوم در ساختار مدیریتی کشور چگونه است؟ آیا راهکاری پیشنهاد میکنید؟
27- شما به عنوان کسی که در این دوره نامزد شدید، آیا توان این را دارید که سیستم مدیریتی ما را تغییر بدهید و یک سیستم مدیریتی کارآمد، سالم و مقتدر در جامعه نهادینه کنید؟
28- نظر شما درباره مدیریت نسل سوم در عرصه مدیریت چیست؟
29- آیا شما برای بکارگیری نیروی جوان جامعه در راه توسعه سازندگی کشور برنامهای دارید؟
30- برای حل معضل ساختار مدیریتی کشور و استفاده از نسل سوم در عرصه مدیریت چه برنامهای دارید؟
● سؤالات این آقایان دو جنبه داشت: یکی ساختار مدیریتی کشور و دیگر اینکه این ساختار به این منجر شود که از جوانها بیشتر استفاده شود. فکر میکنم راه درست اداره کشور این است که بخشهای عمدهای را که الان در اختیار دولت است، به بخش خصوصی و مردم واگذار کنیم. اگر این اتفاق بیافتد که زمینههایش هم آماده شده برای جامعه سازنده است. سیاستهای کلیاش را در مجمع تصویب کردیم و رهبری هم تأیید و ابلاغ کردند. برنامه چهارم هم بر همین اساس شکل گرفته است. سند چشمانداز خیلی راهها را برای ما باز کرده و اصلاح سیاستهای کلی اصل 44 واقعاً راهگشاست. اگر از این طریق وارد شویم، این آرزویی که داریم، بطور سالم و از طرق درست برآورده میشود. خیلی چیزها را به بخش خصوصی بدهیم و مردم خودشان وارد میدان شوند. اولاً اینجا دیگر دولت نیست، خود مردم هستند و هر جوانی که بهتر، با استعدادتر، باسوادتر و خالصتر کار کند، طبعاً در رقابت جذب میشود. منتهی دولت باید برای اینها راهی درست کند که جوانها بتوانند جلو بروند. اینکه جوانها را در کارهای مهم مسئول کنیم. یک سابقه دینی برای ما دارد. حتماً در تاریخ خواندهاید که پیامبر اکرم (ص) در آخر عمرشان، در اعزام سپاهی که به طرف روم میفرستادند، فرمانده ارتش را یک جوان 18 ساله انتخاب کردند که اعتراض خیلی از شیوخ قوم را بلند کرد. میگفتند اعاظم مهاجرین و انصار در این لشکر هستند، چرا او فرمانده باشد؟ ولی پیغمبر (ص) میگفتند: بخاطر صلاحیتهاست. در زندگی خود هم اینگونه برخوردها را از بزرگان دیدیم، گاهی امام کارهای بسیار بزرگی را با اینکه علما بودند، به جوانترها واگذار میکردند که مایه تعجب بعضیها بود. بعلاوه اگر به جوانترها میدان بدهیم و جوانها در حدّی که آمادگی دارند، خودشان را نشان بدهند، بهتر جواب میدهد. انرژی و امید جوانان به آینده بیشتر است. اگر در عمل هم بتوانند شایستگی قابل توجهی نشان دهند، همه مسئولین تشویق میشوند که از این ظرفیتها استفاده کنند. راه حضور جوانها و جوانترها در کارهای مهم بسته نیست، ولی این راه با ابراز شایستگیها و پذیرش مسئولین هموار میشود و بهتر پیش میرود. من هم فکر میکنم باید راه را برای استفاده از جوانترها در کارهای مهمتر باز کنیم.
○ خیلی متشکرم، قسمت دیگری از سؤالات مردمی را به اتفاق میبینیم.
31 – برای الگوبرداری از کشورهایی که در همه زمینهها موفق بودند، چه برنامههایی دارند؟
32- اینطور که من شنیدم قرار است ایران در بیست سال آینده به یک کشور توسعه یافته تبدیل شود، میخواهم بدانم که نظرتان در مورد این برنامه چیست و چه کار میخواهید انجام دهید؟
33- جناب آقای هاشمی، در مورد چشمانداز بلند مدت توسعه کشور در افق سال 1400 و برنامه چهارم توسعه توضیح بفرمایید.
● این چشمانداز با کارشناسی بسیار مفصل و دقتهای فراوان و متکی به امکانات و استعداد کشور- هم استعدادهای انسانی، هم منابع طبیعی و شرایط جهانی- تنظیم شده و براساس آن برنامه چهارم هم تدوین شده که دوره پنج ساله را بعهده دارد. ما در آن چشمانداز دیدیم که در بیست سال آینده، در منطقه مقام اول را از لحاظ توسعه و پیشرفت داشته باشیم و محور کار را بردانایی گذاشتیم. باید دانش و تحقیقات و نیروی انسانی، حرف اول را بزنند. یکی از اشکالات عمدهای که الان در نظام اقتصادی ما و خیلی جاهای دیگر وجود دارد، این است که سهم نیروی انسانی، سهم مناسبی نیست. ما بیشتر از منابع یا ابزار استفاده میکنیم. مثلث مواد، طبیعت و ابزار میتواند با انسانهای کارا و عالم، بازدهی بیشتری داشته باشد. روح چشمانداز بیست ساله این است که با استفاده از دانش و انسانهای صاحب دانش و حرفه و فن تکیه زیادی روی بهرهوری کنیم. برنامه چهارم هم، همین رسالت را پیگیری کرده و نکات زیادی دارد. از همین مسیر باید توجه کنیم که دانشگاههای ما باید متحوّل شوند. الان وضع کمّی دانشگاه نسبتاً خوب است. از لحاظ عمق علمی و تحقیقاتی باید تحول جدّی پیدا کنند. تولید علم واقعی باید خیلی متفاوت از حدّی که داریم، اتفاق بیفتد، از بعد دیگر ارتباط دانشگاههای ما با میدان عمل کم است. همه اینها بیشتر کار ستادی میکنند و به صف خیلی مربوط نیستند. باید بین صف و ستاد ارتباط بیشتری پیدا شود. پس دانشگاهها از درون متحول میشوند، با حضورشان در جامعه، جامعه را متحول میکنند و از این مسیر در چهار برنامه به تدریج به اهداف چشمانداز میرسیم.
○ چهار برنامه چهارساله؟
● با چهار برنامه پنجساله به نقطهای میرسیم که آرزوی کشور ماست. کشور ما واقعاً میتواند پیشرفته باشد، این خانم پرسیدند چگونه میخواهید برسید؟ کشور ما از لحاظ منابع طبیعی، منابع انسانی، موقعیت جغرافیایی و یک مکتب بسیار بسیار ارزشمند الهی که مکتب اهل بیت(ع) است و سابقه تمدنی که این مردم دارند، غنی است و حق مردم ماست که با همین مسیری که مشخص کردیم ، خودمان را به جایگاهی که مردم استحقاق دارند، برسانیم. اینحرف من بلندپروازانه نیست. اگر نرسیم، کوتاهی جریان و دستاندرکاران است.
○ خیلی متشکرم، جناب آقای هاشمی اگر فرمایش پایانی دارید، بفرمایید. چون وقت چندانی به پایان برنامه نمانده است.
● تا اینجا در سؤالهای پخش شده، در مورد مسائل خانمها، مخصوصاً دختر خانمها چیزی نبود و لابد در برنامههای بعدی خواهد بود. ولی حقیقتاً این مناسب نیست. بخاطر اینکه نصف جمعیت ما، خانمها هستند. میدانیم که سهم خانمها در خیلی از مسائل هنوز از آقایان در جامعه کمتر است. جزو اهداف انقلاب ما عدالت واقعی بوده است. عدالت ایجاب میکند که متناسب با ظرفیت، استعداد، حقوق و طبیعت خانمها، سهم آنها ایفا شود. بخصوص که الان میبینید بخش عظیمی از خانمها صحنههای آموزشی را حسابی در اختیار دارند و در کنکورها از آقایان جلو افتادهاند. الان توجه به نیمه مهم جمعیت کم است. اگر سوالی در مورد خانمها دارید، فکر میکنم باید به این مسئله بپردازیم.
○ تصور میکنم در برنامه بعدی که خدمت شما هستیم، راجع به این مسئله هم طرح سؤالی بشود.
● خیال میکنم باید این مسئله را قدری ریشهایتر بیاورید که نامزدها هم بگویند و جامعه هم بفهمد. الان مسئله خانواده برای خانمها مهم است. روابط زن و مرد مهم است. الان خانواده را براساس قانون مدنی که سالها قبل نوشته شده، اداره میکنیم. روشی نیست که کاملاً اساسی باشد. امروز متفکران اسلامی، نظریات جدیدی ارائه دادند و حوزهها هم حاضرند همکاری کنند. مسئله شغل زنان مطرح است که چه مقدار باید به خانه و چه مقدار به مشاغل بیرون بپردازند. یک مسئله سهم زنان در پیشبرد جامعه است. بالاخره آنها آیا به پرورش مردان بزرگ اکتفا کنند یا خودشان هم بعنوان زنان بزرگ سهم ایفا کنند؟ از حداقل سهم خود استفاده کنند. اینطور نیست که این حق یک طرفه باشد. جامعه هم بر آنها حق دارد. باید روی اینها حرف بزنیم و سایر نامزدها نظرشان را بگویند. بالاخره در سرنوشت آینده ما تأثیر دارد. از بیینندگان محترم این برنامه، خداحافظی میکنیم و امیدواریم رابطه سؤال و جواب و پاسخگویی و مطالبه همیشه ادامه داشته باشد.
○ وقت برنامه روبه پایان است. از توجه و همراهی شما بینندگان با برنامه انتخاب نهم در مجموعه برنامههای «روبه فردا» سپاسگزارم.