س ـ نظرتان در مورد دفاع از حقوق بشر چیست؟
ج ـ دفاع از حقوق بشر کار بسیار مقدسی است و بدیهی است که هر کس وجدان انسانی داشته باشد، باید از حقوق انسانها دفاع کند و موضع جمهوری اسلامی ایران هم همین است. ولی آنچه که الان در دنیا بهاین اسم وجود دارد، دارای محتوای درستی نیست.
یک شیوه بدی که قدرتهای جهانی انتخاب کردند، این است که موضوعهای مقدس و ارزشمند و واژههای آبرودار بین مردم دنیا را انتخاب کرده و تحت پوشش آنها اهداف خود را عملی میکنند. این روش دو ضرر دارد، هم آبروی این مفوخها میرود و هم از واژهها سوءاستفاده میشود. مثلا دمکراسی، حقوق بشر و یا مبارزه با تروریسم چیزهای لازمی هستند و باید هم ملتها از آنها دفاع کنند و این دفاع هم به نفع آنها است. ولی وقتی این موضوعها بهدست قدرتهای استعماری بیفتد، آن طور که خودشان میخواهند تفسیر میکنند و در نتیجه مسأله به نفع قدرتها و به ضرر مردم تمام میشود.
مثلا اگر جایی ببینند انقلابی پیروز شد، سعی میکنند در آن انقلاب نقاط ضعفی پیدا کنند و بعد بهاسم این که آنجا حقوق بشر تضییع میشود، سروصدا به راه انداخته و آن انقلاب را تضعیف میکنند. نمونههای این مسأله را الان در نیکاراگوئه میبینیم که آمریکاییها با این انقلاب چگونه برخورد میکنند.
در ایران خودمان هم این مسأله را لمس میکنیم. گاهی هم در این راه دچار تناقض میشوند. مثلا وقتی که میخواهند از ضدانقلابیون ایران یا نیکاراگوئه حمایت کنند، ناچار باید از تروریسم هم حمایت کنند و حمایت از آنها بهاسم دفاع از حقوق بشر صورت میگیرد و اینجاست که این کشورها دچار تناقض میشوند.
یا مثلا در مورد دمکراسی، اینها نوعآ در کشورهای جهان سوم عواملی برای خودشان درست کردهاند، مثلا در پارهای نقاط میتوان شکل دمکراسی هم ایجاد کرد، اما در مناطقی هم نمیتوانند این کار را بکنند و در نتیجه، میبینیم کشورهایی هستند که اصلا مجلس ندارند و در آنجا رأی مردم هیچ بهحساب نمیآید، اما اینها با آنها روابط صمیمی برقرار میکنند.
در مناطقی که همه نوع آرای مردم به حساب میآید، ولی با منافع استکبار نمیسازد، با آنکه در آنجا دمکراسی حاکم است و باید طبق اصول اعلام شده خودشان از آن حمایت کنند، اما دلیلی دیگر میآورند و با بهرهگرفتن از آن دلیل مخالفت میکنند. یعنی تناقض برایشان پیش میآید.
اگر واقعآ از حقوق بشر دفاع میشود، پایداری موضوع به دست یک جریان بیطرف که منافع استعماری نداشته باشد، داده شود، البته ابزار تبلیغاتی دنیای غرب هم باید در اختیار آن جریان باشد.
چون بدون ابزار تبلیغاتی کاری نمیتوان کرد. آنها ابزار تبلیغاتی دارند. امپریالیزم خبری دارند، ابزار اقتصادی دارند، فشار اقتصادی میآورند، ابزار سیاسی دارند، عواملشان در دنیا هستند و ابزار نظامی و غیره دارند.
بنابراین، برای کاری که خودشان بخواهند، از همه این ابزارها استفاده میکنند و فشار میآورند و در آن مواردی که خودشان نخواهند هیچ اقدامی نمیکنند.
اگر جایی باشد که این ابزار را بتواند بهکار بگیرد و بیطرفانه برخورد کند، بهاین معنی که هر جا حقوق بشر نقض شود، این از مظلوم حمایت کند و هر جا تروریسم فساد ایجاد کند، جلویش را بگیرد و هر جا که دمکراسی نیست، فشار بیاورد و دمکراسی درست کند، میشود خدمت کرد. اما این شیوهای که الان متأسفانه محصولش نتیجه معکوس برای مردم دارد، به نفع نیروهایی تمام میشود که میخواهند در دنیا نفوذ داشته باشند.
س ـ تبلیغات رسانههای امپریالیستی- صهیونیستی علیه ایران اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج ـ آنها اگر فکر کنند در ایران حکومتی هست که منافع آنها را تهدید نمیکند، میتوانند با ابزاری که در اختیار دارند، ایران را مهد دموکراسی و حقوق بشر معرفی کنند و مثلا بیایند زندانهای ما را ببینند که چقدر آدم در آنجا زندانی است و ببینند که این زندانی اعتراف هم به خیانت و انحراف خود دارد و الان آنجا کار میکند و نتیجه کارش را به خودش داده و حتی بهاو مرخصی میدهند و بعضی زندانها در ایران هست که توسط خود زندانیها اداره میشود.
البته مواردی هم هست که افرادی هستند که خیانت میکنند و مستحق مجازاتند. خوب مجازات آنها اعلام میشود. مثلا همین جریان اخیر عملیات « مرصاد » که اتفاق افتاد، با اسرایی که از آنها گرفته شد، در یافتید که کسانی در داخل کشور مرتبط با آنها بودند. با این جنایتی که مشترکآ عراق و منافقین بعد از اعلام آتشبس انجام دادند و بنا داشتند در کشور یک کار تخریبی وسیعی انجام دهند، خوب طبیعی است که آنها در رابطه همکاری با متجاوز به خاک ایران مجازات شوند. سروصدایی که الان راه انداختهاند، برای این است که نمیتوانند مسأله را با یک تجاوز مرزی سرکوب شده مرتبط کنند. بنابراین، پوشش دیگری به آن میدهند و هرطور میخواهند تبلیغ میکنند.
س ـ دفاع غرب از حقوق بشر را چگونه تحلیل میکنید؟
ج ـ اگر بناست از حقوق بشر دفاع شود، برای فلسطین که هر روز مردم در خیابانها این طور مظلومانه کتک میخورند و با این فقر و بدبختی زندگی میکنند و هیچکس بهدادشان نمیرسد، خیلی بیش از اینها باید کاری میکردند و باید اکتفا نمیشد به اینکه اخبارش را پخش کنند. خوب اسرائیل عامل دست آنهاست و اگر آنها حمایت خود را از اسرائیل بردارند، این کشور نمیتواند این کارها را بکند. نقل خبر آنجا کافی نیست. اسرائیل را باید تحت فشار اقتصادی قرار بدهند.
یا در لبنان هر روز یک گروهی را تحریک کرده و خونریزی به راه میاندازند و نمیگذارند یک حکومت مردمی در آنجا تشکیل شود. اکثریت مردم لبنان مسلمان هستند. چطور در آمریکا اکثریت رأی مردم محترم است، ولی در لبنان اکثریت معتبر نیست؟ آیا سنت قدیمی حاکمیت فالانژها را مردم باید با اجبار بپذیرند؟ و یا چرا بخشی از خاک لبنان الان در اشغال اسرائیل زندانی میشوند؟ اصلا این شیوه در کجای دنیا مرسوم است که مردم یک کشور را اسیر و در کشور دیگری زندانی کنند؟ این پدیدههای زشت اعمال قدرت را ما در جاهای دیگر هم میبینیم، ولی تبلیغات در آنجا هیچ اینها را زشت نشان نمیدهد و در جایی که بخواهند فشار ایجاد کنند، تبلیغات را بهاوج میبرند.
منتهی من فقط یک نکته را بگویم که ملتها باید خودشان شعور و تحلیل داشته باشند تا این تبلیغات اثر نکند. وقتی که مردم از مسایل آگاه بودند و از این گونه حوادث تحلیل داشته باشند، آنها هر چه میخواهند بگویند، ما گوشمان را بر روی این امواج فتنهانگیز بستیم و مردممان هم هوشیار و بیدار هستند.
اینها هر چه گفتند سرشان بهسنگ خورد و مردم وفاداریشان را نسبت به انقلاب و راه خود حفظ کردند و همینطور که میبینید با همه مشکلات میسازند. کمبودهای ناشی از جنگ و انقلاب و محاصره اقتصادی را مردم خودشان درست تحلیل میکنند و اثر این تبلیغات در ایران خیلی کم است. اما در مورد کشورهای دیگر مؤثر واقع میشود، گاهی هم میبینیم که مردم را از انقلاب و رهبرانشان جدا کرده و کار خودشان را انجام میدهند.