مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با خبرگزاری جمهوری اسلامی پیرامون سیاست انقلاب اسلامی مقابل کشورهای منطقه و جنگ ایران و عراق و ...
س - حاصل رفت و آمدهای پیدرپی هیأتهای صلح به ایران و عراق و پیشنهاد اخیر آقای سکوتوره چه بوده است؟
ج - تا کنون این رفت و آمدها ثمر چندانی نداشته، جز اینکه ما توانستیم از فرصتها استفاد کرده، نظرهایمان را به دنیا اعلام کنیم، تا افکار عمومی جهان متوجه شود که ما جنگطلب نیستیم و شرایط عادلانهای داریم. در آخرین سفری که آقای سکوتوره به کشور ما داشت، گامهایی در جهت نزدیکتر شدن به واقعیت و عدالت برداشته شد، اما هنوز، تا پذیرفتن آنچه که ما مطرح کردهایم، فاصله بسیاری وجود دارد. این بار در طرحشان پیشنهادهای مثبتی را گنجانیدهاند ولی هنوز هم نقاط منفی در آن وجود دارد.
به نظر ما صدام هنوز از پذیرش یک صلح عادلانه طفره میرود؛ چون میداند و درست هم فهمیده که اگر تسلیم خواستهای بحق ما شود، در مقابل مردم عراق حرفی ندارد تا تجاوزش را به کشور اسلامی ایران، توجیه کند و این باعث سقوط حزب بعث خواهد شد. به همین دلیل است که از پذیرفتن شرایط ما طفره میرود و ما همچون گذشته بر روی خواستههایمان اصرار داریم. از ابتدا قصد نداشتهایم شرایطی را اعلام کنیم که جای چانهزدن داشته باشد؛ ما حرفهایمان را صریح زدهایم.
آنچه که در این دیدارها به نظر میرسد، آن است که هیأتها به طرف حق حرکت میکنند.
س - لطفآ درباره توطئه کودتایی که اخیرآ فاش شده، توضیح بفرمایید.
ج - تا آنجا که از بازجویی بازداشتشدگان، اخباری به ما رسیده است، به نظر میرسد که این حرکت، حرکت مذبوحانه و بچهگانهای بوده است. آن گونه که آقای ریشهری توضیح دادهاند. اگر این توطئه را در خط حرکتهای سازمان سیا و جریانهای ضدانقلابی خارجی تحلیل کنیم، این توطئه نیز جزء برنامههای جاریی است که آنها تعقیب میکنند و هر روز هم، یکی از دسیسههای آنها کشف میشود؛ یعنی آنها راه خود را میروند و ما هم در هر مقطعی، بخشی از آن را کشف کرده و نابود میکنیم. در این برنامه، توطئهگران هدف بسیار بزرگی را انتخاب کرده بودند ولی امکاناتشان متناسب با آن هدف نبوده و این است که حرکتشان با توجّه به این امکانات، احمقانه بوده است.
س - نظر شما درباره اعلامیه اخیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در رابطه با آقای شریعتمداری، چیست؟
ج - اعضای جامعه مدرسین مجتهد و اهلنظر و خبره هستند و تعداد آنها هم بسیار است. به هر حال به این نتیجه رسیدهاند و باید به نظرات آنها توجّه کرد.عملی که آقای شریعتمداری میخواستند انجام دهند، بسیار زشت بود. خود ایشان اعتراف کردهاند که از وقوع این کودتا مطلع شدهاند. بالاخره در وقوع یک کودتا بسیاری شهید، کشته یا زخمی میشوند، چگونه میتواند یک نفر که خود را مرجع میداند این فجایع برایش اهمیت نداشته باشد. کمترین جرمی که در این رابطه متوجّه ایشان است، این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع بوده و آن را به امام و مسؤولان و مردم اطلاع نداده است. اگر همکاری ایشان همین اندازهای باشد که خود ایشان اعتراف کرده است، چنین شخصی نمیتواند مرجع تقلید باشد. اگر فرض کنیم ایشان درک نمیکردند که معنای کودتا چیست؟ و در پی آن چه اتفاقی میافتد؟ این از ضعف درک ایشان است و اگر درک میکردند و متوجه تبعات آن بودهاند و در عین حال برای جلوگیری از آن اقدامی نکردند، این از ضعف عمل است. در گفتههای ایشان آمده است که «من به اینها (کودتاچیان) گفتم که دولت ایران قوی است و شما میبینید که با عراق میجنگد و شما قادر نخواهید بود با این دولت بجنگید.» حتّی اگر فرض کنیم که ایشان با دولت هم مخالف بودند، بنا به اظهار خودشان پیشبینی نمیکردند که کودتا موفق شود، بنابراین از خونریزی و کشتار چه نتیجهای حاصل میشد. به هر حال نظر جامعه مدرسین قابلتوجّه است.
س - مطبوعات برخی از کشورهای منطقه، اخیرآ در مقالات سیاسی خود اظهار نظر میکنند که ادامه جنگ ایران و عراق به حضور امپریالیسم در منطقه کمک میکند. آیا ایران قصد ندارد با پیروزی سریع، جنگ را به نفع ملّت ستمدیده عراق پایان دهد؟
ج - یقینآ جنگ چیز نامطلوبی است و ما در ابتدا گفتیم که این جنگ را امپریالیسم بر ما تحمیل کرده است و ما هنوز هم معتقدیم که امپریالیسم، خواهان ادامه جنگ است و آمریکا دروغ میگوید که خواستار خاتمه جنگ است. امپریالیسم از چیزی که میترسد، پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ است و مطبوعاتی که این مطالب را مینویسند، سیاست آمریکا را دنبال میکنند و ما به نوشتهها و گفتههای آنها اهمیت نمیدهیم، ولی ادامه جنگ را هم مفید نمیدانیم و معتقد هستیم که این جنگ باید هرچه زودتر پایان یابد. اما بدتر از آن این است که جنگ به نحوی تمام شود که متجاوز بی کیفر بماند. این بسیار ناخوشایند است که حزبی دولتی با پیش انداختن شخصی، اقدام به تجاوز کند و تلفات مالی و جانی بسیاری به دنیای اسلام وارد آورد و بعد بخواهند جنگ را بدون مجازات
تجاوزگر تمام کنند. بنابراین ما لازم میدانیم که این جنگ پایان یابد، اما ما میخواهیم بعد از تحمل این همه زحمات، تلفات و خسارات؛ جنگ به گونهای پایان یابد که از این پس کسی به خود اجازه آتشافروزی ندهد و تمایل تجاوز به کشور دیگری را پیدا نکند. سیاست ما بر این است که حتیالامکان با تلفات کمتر و با پیمودن راههای میانبر، جنگ را به پایان برسانیم و بر همین اساس است که ما پس از هر عملیات که رزمندگان اسلام انجام میدهند، به نیروهای تجاوزگر صدام، فرصتی میدهیم تا آنها بیندیشند و متوجه شوند که ایران هر وقت و هر جا که مصلحت بداند، انتخاب میکند و به همان جا ضربه میزند. از آن روزی که این سخن را گفتهایم، به آن عمل هم کردهایم و عملیات مبارزان سلحشور ما در آبادان، بستان، چزابه، دزفول، گیلانغرب و طراح، مؤید این گفتهها است و حالا هم در نظر داریم که اگر صدام از پیروزی بزرگ ایران در عملیات اخیر متنبه نشود، و دنیای اسلام هم به خواستههای بحق ما توجهی نکند، بناچار ضربههای مهلک دیگری به دشمن متجاوز در حال احتضار بزنیم. اگر حق ما را ندهند ما به زور حق خود را خواهیم گرفت.
س - رسانههای گروهی غربی که پیروزیهای بزرگ ایران را در حملههای اخیر مشاهده کرده و ناچار به اعتراف آن شدهاند، سقوط صدام را قریبالوقوع میدانند و در صدد هستند تا با ایجاد رعب و وحشت در حکّام کشورهای کوچکِ منطقه، عکسالعملهایی را در آنها به وجود آورند. لطفآ سیاست انقلاب اسلامی را در قبال کشورهای منطقه بیان نمایید.
ج - مطمئنآ ما در مراعات همسایگانمان از صدام مراقبتریم؛ یعنی این گونه نیست که ما بخواهیم به کشورهای همسایه خود تعدّی کنیم و صدام بخواهد به اصطلاح آنها را حفظ کند. همه کشورهای همسایه ما به خصوص کشورهای جنوب خلیجفارس، پیش از جنگ دلشان از دست صدام خون بود. ولی مدّتی است که آمریکا وهمدستانش با ایجاد هیاهو، این جریان کاذب را به راه انداختهاند.
اگر ترس این دولتها از ملّتهایشان باشد، به ما ارتباطی پیدا نمیکند زیرا ما نمیتوانیم جلوی ملّتها را بگیریم تا وقتی که آنها خود هیچ اقدامی نکنند. یعنی مسؤولیت ما به عنوان یک دولت، این نیست که دولتی را در مقابل مطالبه حقی که ملّتش میکند، حفظ کنیم. ما فکر میکنیم که دولتهای همسایه به هیچ وجه نباید از ما وحشت داشته باشند و بدانند که اگر خدایناکرده، صدام مقتدر شود، با توجّه به خباثتی که دارد، مسائل مرزی و اختلافات خود را با کویت، اردن، سوریه، عربستان و ایران حل نخواهد کرد.روزنامههای غربی هم به بخشی از واقعیتهایی که چند روزی ناظرش بودند، اعتراف کردهاند و اگر واقعیتها را بدانگونه که هست منعکس کنند، راه سقوط صدام هموار میشود؛ زیرا او چیزی ندارد که به مردم خود بگوید؛ دهها هزار تن از مردم کشورش را به کشتن داد، و دهها هزار نفر را مجروح کرده و صدها میلیارد دلار به کشور خود و کشور ما و کشورهایی که از آنها پول قرض کرده، خسارت وارد کرده است. با این وضعیت او به مردم عراق چه خواهد گفت؟ با چه رویی میخواهد دوباره بر مردم عراق حکومت کند؟ به نظر ما، صدام برای ادامه زندگی هیچ راهی ندارد، مگر اینکه رسانههای غربی هیاهو راه بیندازند و بگویند که صدام حافظ منافع کشورهای کوچک منطقه است و به این ترتیب ثروت کشورهای اسلامی را بگیرند و به او بدهند و مردم عراق را با تبلیغات سرگرم کنند. به هر حال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، سقوط صدام یکی از پیامدهای طبیعی پیروزی ایران است ولی کشورهای منطقه نباید از ایران وحشتی داشته باشند. ما در مقابل خواست ملّتها کاری نمیتوانیم بکنیم. آنچه را که ملّتها میخواهند باید تحقق یابد، امّا تا آنجا که ما بتوانیم اجازه نمیدهیم دولتی به دولت دیگر تجاوز کند و خود نیز اهل تجاوز نیستیم.
س - نظر شما به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع، درباره سخن صدام مبنی بر اینکه چنانچه مطمئن شود ایران به خاک عراق پیشروی نخواهد کرد، تمام نیروهایش را از ایران عقب میکشد، چیست؟
ج - این حرف امروز صدام است و حال که میبیند شکست کامل او نزدیک است، دنبال بهانهای میگردد، تا خود را به نحوی نجات دهد. او از ابتدا مطمئن بود که ایران به عراق تجاوز نمیکند. به علاوه اگر فرضآ او فکر میکرد که ایران میخواهد به عراق حمله کند، و از این موضوع ناراحت
بود، میبایست مواضعش را در خاک خودش مستحکم میکرد. پس چگونه تا نزدیکی اهواز به کشور اسلامی ما تجاوز کرد و قصرشیرین، خرمشهر و چندین روستا را به اشغال خود درآورد؟ و از پشت دزفول مردم بیدفاع شهرهای مرزی ما را به موشک بست؟ این جنایتها نشان میدهد که این گونه ادعاهای صدام، دروغ است و او به این وسیله میخواهد زمینهسازی کند و بهانهای برای ملّت عراق بسازد تا وقتی که شکست خورد و بیرون رانده شد، بگوید چون ایران قول داد که تجاوز نمیکند ما به خاک خودمان برگشتیم. ما اگر میخواستیم وارد خاک عراق شویم، از همان ابتدای جنگ که حالت دفاعی گرفته بودیم، میتوانستیم از نقاطی وارد آنجا شویم. رفتن به نزدیک بغداد برای ما خیلی سخت نیست. صدام توپخانه ارتشش را پشت اهواز مستقر کرد؛ ما نیز میتوانیم این کار را به راحتی در نزدیکی بغداد انجام دهیم و دلیل آن هم حرکت نیروهای ما در دزفول بود که ظرف دو سه روز مهمترین و محکمترین دژهای آنها شکسته شد و چهلوپنج کیلومتر به جلو رفتیم. حرف ما همان است که عمل میکنیم. اگر نیروی تجاوزرگر در خاک ما نباشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که ما وارد خاک آنها شویم و ما چنین طمعی نداریم. ولی تا هر زمانی که نیروهای متجاوز در خاک ما باشند، ما هر حقی را برای خود حفظ میکنیم و رزمندگان اسلام آمادهاند تا در هر جا که لازم باشد، پیش بروند.
س - با توجّه به پیروزیهای روزافزون نیروهای مدافع اسلام، حملههای اخیر کمونیستهای طرفدار عراق را به شیعیان جنوب لبنان، چگونه تحلیل میکنید؟
ج - آمریکاییها و لیبرالها، همه از جمهوری اسلامی میترسند و از انقلاب اسلامی در منطقه هراس دارند. یکی از مناطقی که به ایران بسیار نزدیک است، جنوب لبنان است. اینها میبینند بهترین طرفداران و همراهان ما، در خارج از کشور همین شیعیان جنوب لبنان هستند و میخواهند به ضربه زدن به آنها در حقیقت به اندیشه و تفکر انقلاب و جمهوری اسلامی ضربه بزنند و برای این کار چند گروه از جمله کتائب، کمونیستها، ملّیگراها و بعثیهای عراق و گروههای مسلح دیگر با هم متحد شدهاند و با حمایت اسرائیل به اذیت و آزار شیعیان جنوب لبنان پرداختهاند.
س - حکّام مصر اخیرآ اعلام کردهاند که اگر ایران وارد خاک عراق شود، این کشور امکانات خود را بر علیه جمهوری اسلامی ایران در اختیار عراق قرار میدهد. با توجّه به
روابط دوستانه و صمیمی مصر با اسرائیل و آمریکا نظر شما در این باره چیست؟
ج - اکنون بر همه روشن است که مصر همان حرف آمریکا را میزند و در واقع آمریکا با زبان مصر سخن میگوید و این تهدیدی توخالی است. اینها توان جنگیدن در مرزهای خود را ندارند چه رسد به اینکه در مرزهای ایران بجنگند. ما قصد نفوذ به خاک عراق را نداریم مگر برای احقاق حقمان؛ یعنی این حق را برای خود محفوظ میدانیم که اگر آنها در خاک ما باشند، ما هر جا که خواستیم برویم. اگر ما میخواستیم چنین کاری هم بکنیم، از این تهدیدهای بیاساس و توخالی وحشتی نداشتیم. این حرف را پیش از این، شاه اردن و بعضی از مرتجعان منطقه هم زده بودند. اینها مگر تا حالا کمک نکردهاند؟ ما اطلاع داریم که مصر امکانات نظامی خود را در اختیار عراق گذاشته است و حمایت سیاسی هم از او میکند و غیر از این هم حمایتی دیگر نمیتواند بکند. این گونه رژیمها با این گفتههایشان فقط ماهیت خود را بار دیگر آشکار میکنند و این مطلب برای ما چیز تازهای نیست.