مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با مجله جهاد پیرامون نقش جهاد سازندگی در انقلاب وآینده جهاد سازندگی

مصاحبه آقای هاشمی با مجله جهاد پیرامون نقش جهاد سازندگی در انقلاب وآینده جهاد سازندگی

  • تهران-مجلس شورای اسلامی
  • چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۱

س - نقش جهاد سازندگی را در پیشبرد اهداف انقلاب چه می‌دانید؟

 ج - نقش جهاد سازندگی به اندازه‌ای مشهود و برای مردم قابل‌لمس است که شرح آن توضیح واضحات است؛ و مردم ما هم تا اندازه زیادی با نقش جهاد سازندگی آشنایی دارند. بعد از پیروزی انقلاب، به دلیل ازهم‌پاشیدگی ارگانهای مسؤول سازندگی کشور، و درهم گسیختگی شرکتها و سازمانهای مجری، طبیعی بود که بعضی از کارهای کشور متوقف شود. در مراحل اولیه بسیاری از کارها متوقف شد. لذا اگر جمهوری اسلامی می‌خواست با سیستم اداری موجود، سازندگی را آغاز کند، فرصت زیادی را از دست می‌داد و کارها به کندی پیش می‌رفت. مردم ما، به خصوص قشر جوان، نیاز به سازندگی را احساس کردند و با قدرت ایمان برای پر کردن این خلاî مشغول کار شدند. جوانان ما بدون توجّه به مقررات دست و پاگیر و بدون تشریفات اداری، به صورت جهادی، شروع به کار کردند و تا حدودی جایهای خالی را پر کردند. جهادگران جهاد سازندگی، به انجام کارهای فوری و ضروری‌تر پرداختند و از کارهای نمایشی و لوکس و فرمایشی اجتناب کردند و با انجام کارهای کوچک، امّا لازم، در اقصی نقاط میهن اسلامی، دست به آبادانی زدند.هر قدمی که جهاد سازندگی برمی‌دارد، در واقع خدمات انقلاب را نشان می‌دهد و با پر کردن خلاها و پاسخ به نیاز فوری مردم، خدمات متعددی ارائه می‌دهد. به عنوان نمونه، در ابعاد مختلف می‌توان حضور فعّال دهها هزار جوان مؤمن و فداکار و کم‌توقّع را در روستاها ذکر کرد. و این کار بزرگی برای این نظام بود. این جوان‌ها، فرهنگ اسلامی را در روستا رواج دادند. حضور پنج نفر جهادگر در یک بخش و یا روستا، باعث بیداری نیروهای خفته فکری شد. درحقیقت اینها نقش احیاءکننده و هشداردهنده دارند. جهاد سازندگی در مجموع، روح سازندگی انقلاب است و در تاریخ انقلاب ما، به عنوان یک رویداد غیرطراحی‌شده، اما بجا و بدون معامله ماندنی خواهد بود.  

س - نقش جهاد سازندگی را در جبهه‌های نبرد، بخصوص در پیروزیهای اخیر، توضیح دهید؟

ج - از زمانی که جنگ بر ما تحمیل شده، امکانات جهاد در اختیار جبهه قرار گرفت و به جبهه منتقل شد. به دلیل آنکه جنگ مسأله اصلی شناخته شد، نیازهای دیگر را تحت‌الشعاع قرار داد؛ لذا جهاد سازندگی هم به عنوان روح زنده جامعه و بخش متحرک اجتماع، در ردیف اولین بخش‌هایی بود که این نیاز را احساس کرد و به جبهه آمد. در حقیقت به همان اندازه که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای رزمنده و ارتش را تکمیل کرد و راه فتح را گشود، جهاد سازندگی هم در امر مهندسی، به کمک مهندسی ارتش شتافت. مهندسی ارتش، با سازمان عریض و طویل خود، مهندسی زمان صلح بود و طبعآ بتنهایی نمی‌توانست مهندسی جنگ، آن هم با آن وسعت را تأمین کند. بنابراین، این نهاد همگام با ارتش و بسیج و سپاه، کارهای مهندسی و سنگرسازی و راه‌سازی و به طور اخص کارهای خطرناک را به عهده گرفت. چون من شخصآ در جریان طرحها و عملیات‌ها هستم، شاهد بودم که در طرح عملیاتی، مثلا یک راه پیش‌بینی می‌شد که تأمین آن، در خط مقدم جبهه، کار آسانی نبود، و خطر و مشکلات فراوانی داشت، اما این جهاد سازندگی بود که این خطر را می‌پذیرفت و جاده را آماده می‌کرد. و یا اینکه وقتی تانکها و توپها به طرف دشمن حمله‌ور می‌شدند، نیروهای پیاده‌ای که جلو حرکت می‌کردند، احتیاج به پناه و سنگر داشتند، در اینجا بود که نیروهای جهاد نقش خود را ایفا می‌کردند.

باید گفت سهم جهاد سازندگی در پیروزیهایی که ایران به دست آورد، سهم بسیار قابل‌توجهی است و مردم ما فراموش نخواهند کرد. البته جزئیات آن تاکنون بررسی نشده، زیرا بسیاری از کارهای انجام‌شده، جزء اسرار است؛ مثلا اگر امروز نقش جهاد در عملیات فتح‌المبین را فاش کنیم، شاید در آینده، دشمن همان را سرمشق قرار بدهد.

به نظر من بعد از جنگ، وقتی که تاریخ جنگ نوشته شود، خدمات جهاد سازندگی را که حتّی برای جنگ شکل نگرفته بود و برای کارهای دیگر تشکیل شده بود ولی از حاشیه کارش به متن کشید، نوشته خواهد شد. 

 س - آینده جهاد را چگونه می‌بینید؟

 ج - آینده این نهاد را بهتر از گذشته‌اش می‌بینم، زیرا نیروهای عظیم جهاد سازندگی، مزه خدمت به مردم و انقلاب اسلامی را چشیده و برای خدمت کردن آماده‌تر شده‌اند. از طرفی مردم قدرشناس ما هم که این خدمات را دیده‌اند، طبیعی است که به آینده امید بیشتری داشته باشند. نیاز به این گونه خدمات هم کم نیست؛ کشور ما به قدری عقب‌افتادگی دارد که اگر ده برابر نیروی فعلی جهاد، در همه ابعاد کشور وارد کار شوند، کافی نیست. کشورِ در حال سازندگی ما، همانند دریای عظیمی است که هرکس یک سنگی در آن بیندازد، جای خودش را می‌گیرد. وقتی که شوق به خدمت باشد و امکان خدمت هم وجود داشته باشد، دلیل ندارد که از حرکت بازایستیم و یا حتّی در همین سطحی که هستیم، بمانیم. البته تداوم این خدمت‌ها، یک شرط دارد و آن این است که همین روحیه جهادی محفوظ بماند؛ یعنی به جریان کاغذبازی و اداری گذشته تبدیل نشود - که البته نخواهد شد - چون ما بیشتر به این فکر هستیم که اداره‌هایمان را جهادی کنیم. این است که قاعدتآ این شیوه، شیوه پسندیده‌ای است و یکی از کارهای ما همین است. مثلا شما به عنوان یک تنظیم‌کننده و یا مصاحبه‌کننده به شیوه جهادی عمل می‌کنید و آمده‌اید، نشسته‌اید و سؤال می‌کنید، امیدواریم در آینده ما نیز در کارهایمان جهادی و بدون قید و بند و با محتوای صحیح عمل کنیم، تا ان‌شاءالله در روز قیامت اجرش را بگیریم.