مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون میلاد فاطمه زهرا (س)،تعلیم و تعلم زنان ،نقش زنان در جبهه هاو فعالیت اجتماعی زنان

مصاحبه آقای هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون میلاد فاطمه زهرا (س)،تعلیم و تعلم زنان ،نقش زنان در جبهه هاو فعالیت اجتماعی زنان

  • پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۶۱

س - رابطه حضرت فاطمه(ع) و حضرت محمد(ص) در زمینه‌های سیاسی، تربیتی، مبارزاتی و ... چگونه بوده است؟

ج - رابطه حضرت فاطمه زهرا(س) با پیغمبر(ص) در زمینه‌هایی که ذکر کردید، در مقایسه با زنان دیگر،، فرق چندانی نداشته است. یعنی این گونه نبوده است که حضرت زهرا(س) تکالیف ویژه‌ای داشته باشند. در مسائل دینی، سیاسی، اخلاقی و خانوادگی و مانند اینها، برخورد حضرت پیغمبر(ص) با حضرت زهرا(س) نیز مانند برخوردشان با دیگر زنان بود البته با اندک تفاوتی، زیرا زهرا(س) دختر پیامبر بود؛ به حکومت اسلامی وقت مرتبط بود و رفتار ایشان بی‌تأثیر در سرنوشت حکومت و جامعه اسلامی نبود. طبعآ حضرت زهرا(س) وابستگی‌های بیشتری با مسائل سیاسی و حکومتی داشت. و اما نقش حضرت زهرا(س) در خانواده و تربیت فرزندان، اساسآ زن به خاطر ساختمان جسمی و وضع روحی‌اش، در خانواده عهده‌دار تربیت فرزند و دیگر مسؤولیتهای مربوط به خانواده گردیده است و حضرت فاطمه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. و اگر روایت شده پیامبر اکرم(ص) بین امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) تقسیم مسؤولیت کرده و کارهای خانه را بر عهده حضرت زهرا(س) و کارهای بیرون را بر دوش حضرت علی(ع) گذاشته است، به همین دلیل است. عواطفی که خداوند در سرشت زن قرار داده است، و دلبستگی او به پرورش فرزندش و از سوی دیگر نیاز جسمی و روحی فرزند به مادر، سبب شده است که زن به پرورش و تربیت و تغذیه
فرزندش بپردازد. و حضرت زهرا(س) نیز از ایفای چنین نقشی مستثنی نبوده و امور خانه را به خوبی انجام می‌داده است. درباره نقش زن با مسائل اخلاقی جامعه، چنین به نظر می‌رسد که اگر زنها پاک و عفیف و پای‌بند به اخلاق باشند، بالطبع راه فساد جامعه دست کم از این طریق بسته می‌شود. زن علاوه بر اینکه مسؤولیت حفظ اخلاق خود را دارد، مسؤولیت حفظ جامعه از فساد را نیز دارد. تنها پاک و عفیف بودن او کافی نیست بلکه مسؤول صلاح و فساد جامعه نیز هست. از حضرت زهرا(س) سخنانی نقل شده که مضمون آن این است که زنها باید روش زندگی‌شان را به گونه‌ای تنظیم کنند که حتّی‌الامکان برخورد و اختلاط با مرد نامحرم نداشته باشند؛ یعنی اگر در خانه کار کنند بهتر است؛ ولی به گونه‌ای هم نباشد که وظایف اجتماعی خود را فراموش کنند. شما شنیده‌اید که حضرت رسول(ص) حتّی در جنگها زنان را برای کارهایی که در توان آنها بود البته غیر از جهاد، همراه خود می‌بردند. در تاریخ می‌خوانیم که در بیشتر غزوات پیامبر(ص)، زنانی از بستگان یا همسران ایشان حضور داشتند و آنجا مسؤولیت بخش تبلیغات جنگ، امور پشت جبهه، پرستاری و مداوای مجروحان و از این قبیل کارها را بر عهده داشتند. در جنگهای حضرت علی(ع) زنان با خواندن سرود مردان را تشویق به مقاومت و پایداری می‌کردند تا حالت تهاجمی بیشتری به خود بگیرند. کاملا روشن است که در امور نظامی، زنان در صف تهاجم نبودند، اما در صف تدارکات و کارهای ضروری جنگ حضور داشتند. هنگامی که آنها را به میدانهای جنگ می‌بردند، یقینآ کارآیی آنان در پادگانها، در اعزام نیرو و تهیه امکانات پشت جبهه بیشتر از حضور ایشان در جبهه بود.همچنین از وظایف مهم زنان همانند مردان وظیفه تعلیم و تعلّم است. حضرت زهرا(س) خود یکی از مراجع مهم تعالیم اسلامی بوده است. ما در سیره ایشان می‌خوانیم که زنان مدینه پیاپی به خانه او مراجعه می‌کردند، با اینکه او بسیار جوان بود. البته این امر تنها مختص به حضرت زهرا(س) نیست، بلکه او چون بیشتر می‌دانست این وظیفه را انجام می‌داد.

ما پذیرفته‌ایم و واقعیت نیز این است که نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل می‌دهند و زنان نیز مانند مردان، نیاز به تعلیم و تربیت دارند و از این سو نیز می‌بینیم که اسلام با اختلاط زن و مرد اگرچه با رعایت عفّت هم باشد، موافق نیست. طبعآ راه تعلیم زنان باید بیشتر از این معبر بگذرد که زنان خود مسؤولیت تعلیم و تدریس و تربیت خود را به عهده گیرند.

پس همان گونه که حضرت علی(ع) در دامان پیامبر(ص) تربیت می‌شود و علم می‌آموزد، حضرت زهرا(س) نیز همین راه را می‌رود. همان طور که حضرت علی(ع) و دیگر امامان، معلّم مردم بودند، حضرت زهرا(س) هم معلّم مردم بود. مسأله تعلیم و تعلّم زنان مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه همیشه مهم بوده است. این گونه نیست که نیاز اجتماعی زنان به یادگیری و آموزش و کسب معلومات کمتر از مردان باشد. ممکن است بعضی از مشاغل باشد که زنان به آن نپرداخته‌اند و نباید بپردازند، امّا در مقابل بعضی از مشاغل هم هست که زنان باید بیشتر به آنها بپردازند. یعنی اگر ما معتقد هستیم که تربیت فرزند به عهده مادر است، پس روانشناسی کودک از آن دسته از علومی است که زنان باید یاد بگیرند. و اگر پذیرفته‌ایم که زنان باید در بخش تعلیم و آموزش زنان دیگر شرکت کنند، پس باید علومی را که مربوط به امر تدریس می‌شود مانند شیوه صحیح درس خواندن، درس دادن و چگونگی برخورد با شاگرد را، یاد بگیرند. 

س - وضعیت زن را در رژیم سابق و فعلی چگونه تحلیل می‌کنید؟ بخصوص در رابطه با جنگ؟

ج - در رژیم سابق متأسفانه از دنیای غرب تقلید می‌شد؛ و رژیم می‌خواست زنان جامعه ما را مانند زنان غربی بار آورد. آنها یک چیزی شنیده بودند که زن و مرد در غرب با یکدیگر تفاوتی ندارند و این عدم تفاوت را در چیزهایی که تفاوت هم داشتند، دخالت می‌دادند. به جای اینکه بر روی مسائل اصلی تکیه شود، به همین آزادی‌های توأم با بی‌بند و باری، اختلاط زن و مرد، با هم زندگی کردن دختر و پسر و با هم بودن در سر کلاسهای درس و گردشگاهها و یکسان ظاهر شدن زن و مرد در فیلم و سینما و ... توجّه داشتند و رواج این امور را برابری زن و مرد وانمود می‌کردند. تلاش می‌کردند زن را گونه‌ای تربیت کنند که مایه انحراف اخلاقی جامعه شود و جامعه را از این راه به کج‌راهه بکشانند. همه اینها را برای تحقق بخشیدن اهداف خاصی که دنیای استعمار دارد، انجام می‌دادند. نمی‌توانیم بگوییم همه عاملان رژیم سابق چنین هدفی داشتند، ولی چنین
خطی وجود داشت. با یک ترفند رذیلانه و ریاکارانه زن را به اسم آزادی، وسیله ارضای تمایلات و شهوات مرد قرار داده بودند، به این بهانه که مردم در خیابانها، کارخانه‌ها، اداره‌ها، دانشگاهها و مدارس، به شیوه‌های گوناگون از تمتعات دنیایی برخوردار شوند. زنهای بی‌خبر و ناآگاه از همه جا، به اسم آزادی ناچار بودند خود را به صورتی که جوّ جامعه آن روز طلب می‌کرد، درآورند. و گمان می‌کردند که تمدّن همین است. وضعی پیش آمده بود که زنها بسیاری از وقت خود را صرف آراستن ظاهر خود می‌کردند. مسابقه‌ای بود در آرایش، شیک‌پوشی، تظاهر به عریانی و پیشی گرفتن در هرچه بی‌بندوبارتر بودن، در اختلاط بیشتر با مردان.این وضعیت فاسد جامعه قبل از انقلاب بود که پس از انقلاب کاملا معکوس شد. اینکه ما چه اندازه موفّق شده‌ایم که مظاهر این حرکت باطل را اصلاح کنیم، بحث دیگر طلب می‌کند. تا حدودی موفّق شده‌ایم ولی اصلاح کامل به این آسانی به دست نمی‌آید و احتیاج به زمان بیشتری دارد. اما درباره نقش زنان در جنگ، باید گفت که در دوران حکومت رژیم گذشته جنگی به این صورت به یاد نداریم. در رژیم سابق، شرکت زنان در امور نظامی فقط بدین صورت بود که یک عدّه از زنان را در کارهای اداری و ماشین‌نویسی و از این قبیل در اداره‌های ارتش برده بودند؛ مسأله جنگ مطرح نبود، بلکه تابع همان سیاست ایجاد انحراف اخلاقی در جامعه بود. ولی در جنگ فعلی که ما با عراقی‌ها داریم، شما و زنان دیگر به خوبی می‌دانید چه اندازه نقش دارید. البته حضور زنان در جهاد به معنای خاص جنگ نیست، یعنی سلاح برنمی‌دارند تا در صف مقدّم بجنگند؛ با اینکه تعداد بسیاری از زنان ما تعلیم نظامی دیده‌اند و بر فنون جنگ آگاهی دارند و در سپاه و بسیج برای دفاع آمادگی دارند. البته ما بنای تهاجم نداریم، اما اگر ضرورت پیدا کند و جنگ به خانه‌ها و شهرها کشیده شود، زنان ما نیز توانایی دفاع دارند. زنان در پشت جبهه بسیار خدمت کرده و می‌کنند؛ در کارهای پرستاری و مداوای مجروحان و این وظایفی بوده که زنان در زمان پیامبر(ص) نیز انجام می‌دادند. من در بازدید از جبهه‌ها، در صف مقدّم که رفتم، در مراکز درمانی و بهداری، حضور زنان را در آنجا دیدم و مشاهده کردم که در آنجا بسیاری از کارها بر دوش آنها است و اگر آنها نباشند ما باید در این امور نیز از مردها استفاد کنیم. در بیمارستانها هم شاهد هستیم که زنان چه نقشی در مداوای زخمی‌ها دارند و همچنین در تأمین تدارکات جبهه شاید بیشتر از مردها کار می‌کنند. در تشویق مردم و تحریک جوانان برای به جبهه رفتن، مادرها و خواهرها انصافآ سهم عظیمی
دارند. آن وظایفی که در زمان حضرت علی(ع) بر عهده زنان بوده است، الاَن اوج آن را می‌بینیم. من گمان می‌کنم اگر نظام گذشته جنگی در پیش رو داشت، زنانی که با آن نظام خو گرفته بودند، هرگز آمادگی انجام این کارها را نداشتند. پرستارهایی که امروز به جبهه‌ها می‌روند، با روحیه آن روز نمی‌توانستند بروند و نقشی داشته باشند. بسیاری از زنان را می‌شناسیم که در جبهه تیر خوردند و حالا یا معلول هستند و یا بهبودی یافتند و یا هنوز در بیمارستان به سر می‌برند. روی‌هم‌رفته در همان حدّی که ما لازم داریم و دفاع ایجاب می‌کند، زنان ما در جبهه فعالیت داشته و دارند. 

 س - با توجّه به اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، خانواده به عنوان بنیاد اصلی جامعه در نظر گرفته شده است، چرا با توصیه و تأکید مکرر نمایندگان، مجلس اقدام به تشکیل کمیسیون خانواده نکرده است؟

ج - من فکر می‌کنم کمیسیون خانواده هیچ ضرورتی ندارد. برای اینکه خانواده یک حقوقی دارد که در کمیسیون قضائی رسیدگی می‌شود و بنا نهاده شده است که ما کمیسیون قضائی را تقویت کنیم تا نقش یک کمیسیون فرعی را برای لوایحی که مربوط به خانواده است، ایفا کند و ما چندان لایحه راجع به خانواده نداریم. اگر منظور شما حق و حقوق زنان است، زنان خود نیمی از جامعه هستند و هر قانونی که از مجلس می‌گذرانیم، نیمی از آن مربوط به آنها است. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی است و فرضآ مدرسه، دانشگاه و تجارتخانه هیچ کدام کمیسیون خاصی ندارند و ما هم بنا نداریم برای هر چیزی که مهم است، یک کمیسیون جدا به راه اندازیم. کمیسیون‌ها مطابق با نیازهای اداره‌ها و وزارتخانه‌ها و سازمانها ایجاد شده که هر کدام یا یک کمیسیون اختصاصی دارند و یا در کمیسیون‌های دیگر ادغام شده‌اند. کمیسیون فرعی خانواده هم در کمیسیون قضایی قرار دارد و امور مربوط به آن در همان‌جا بررسی می‌شود.

 س - کمیسیون قضائی در رابطه با حقوق مدنی زنان تا به حال چه اقدام‌هایی کرده است؟

ج - اقدام خاصی به نظرم نمی‌آید. پیشنهادهایی داده‌اند که هنوز سنجیده و کامل نشده‌اند و بحثهایی در حول و حوش آنها مطرح است. قانون خانواده فعلی در رژیم گذشته وضع شده است و احتیاج به اصلاحاتی دارد که متناسب با انقلاب اسلامی شود و عدّه‌ای مشغول به این کارند، امّا هنوز حرکت چشمگیری که به دست مجلس رسیده باشد، نشده است. فکر می‌کنم به هر حال
در قانون خانواده باید تجدید نظر بشود. 

س - جهت اعتلای شخصیت زن چه اقدام‌هایی را ضروری‌تر می‌دانید؟

ج - من فکر می‌کنم ما موانع قانونی در جهت اعتلای شخصیت زن نداشته باشیم؛ اگر مانعی باشد، مسأله این است که لوازم اجرایی کار را فراهم کنیم، یعنی محیط‌های سالم برای پرورش زنان در همه ابعاد آماده سازیم. تربیت معلّم صالح، به ویژه با استفاده از زنان برای پرورش و تعلیم زنان دیگر، دادن آگاهی‌های لازم برای پرورش کودکان در محیط خانه، مدرسه و کودکستانها و رسیدگی عمیق به نیاز روانی زنان در اداره‌ها و دیگر مؤسسه‌ها و تنظیم قانون کار به نحوی که زنان ضمن اینکه در کارهای متناسب با روحیه و وضع جسمانی‌شان شرکت می‌کنند، به کارهای خانه‌داری و شوهرداری و تربیت فرزند نیز رسیدگی کنند؛ اینها مسائل مهمی است که جزء اهداف ما منظور شده است؛ و کسانی هم روی این مسائل کار می‌کنند. ما انتظار داریم شاخه خواهران حزب جمهوری اسلامی در این جهت بیشتر حرکت کند و پیشتاز باشد. 

 س - برای ایجاد شرایط بهتر برای زنان و نفی شرایط نامناسب که در جامعه هست، تکلیف شرعی ما در رابطه با فعالیتهای اجتماعی برای رفع نیازهای جامعه اعم از پرستاری، معلمی و پزشکی چیست؟ برخورد مردان در این‌باره چگونه باید باشد؟

 ج - تمام فعالیتهایی را که نام بردید، به اندازه‌ای که مردها تکلیف دارند، شما زنان نیز تکلیف دارید. یعنی نیاز ما به پزشک زن نسبت به پزشک مرد اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. این گونه نیست که مردها بیشتر از زنان به پزشک مراجعه می‌کنند. در مورد شغل آموزگاری نیز همین‌طور، تعداد دانش آموزان دختر کمتر از پسرها نیست، و همچنین درباره دانشجویان. پس نیاز هست و شما زنان باید وظایف خود را انجام دهید. اگر فرض کنیم بعضی فنون که برای زنان ضرورتی ندارد، در مقابل، فنونی مانند پزشکی، آموزگاری و به ویژه پرستاری، ضرورت دارد. همان اندازه که برای مردان واجب است که تلاش کنند و نیاز جامعه را برطرف کنند و جامعه را خودکفا کنند، این وظیفه بر گردن شما زنان نیز هست. 

 س - دولت و مجلس در این‌باره چه تسهیلاتی را فراهم کرده یا می‌کنند؟

 ج - اولین کاری که بعد از انقلاب اسلامی انجام گرفت، این بود که محیط مدرسه‌ها و دانشگاهها
را - در حدّ برنامه‌ریزی - طوری تنظیم کنیم که زنان بتوانند به اهداف تربیتی اسلامی دست یابند. البته هنور در اوج خود نیست. می‌دانید که معلّم و مربّی برای دست‌یابی به این هدف کم داریم، ولی در برنامه «تربیت معلّم»، «تربیت پرستار» و «کار زنان در محیط اداری» کارهایی انجام شده و می‌شود. 

 س - تقاضا می‌کنم اگر پیامی به مناسبت «روز زن» دارید، بیان فرمایید.

 ج - من اکنون پیام کوتاهی بیش ندارم، ولی امیدوارم، فرصت پیدا کنم به یک تناسبی بیشتر با خانمها سخن بگویم. پیام کوتاه من این است که «در جامعه اسلامی زنان باید برای خود الگو انتخاب کنند»، همان گونه که در گذشته چنین بوده است و ما می‌دانیم در جوامع غیراسلامی به ویژه غربی، الگوی بیشتر زنان، چهره‌های است که توسط روزنامه و رادیو و تلویزیون و سینما معروف می‌شوند. این الگوگیری در تربیت خیلی مهم است. من گمان می‌کنم اگر زنان در محیط خود و متناسب با فرهنگ خود، الگو انتخاب کنند، شایسته‌تر است. و الگوی آنها باید زنانی مانند حضرت زهرا(س)، خدیجه کبری(س)، حضرت زینب(س) و حضرت معصومه(س) باشد و همچنین در تاریخ به زنانی باسواد و مبارز برمی‌خوریم و امروز نیز تیپ زنان مبارز و عفیفه و فعّال که در جامعه حضور دارند و در جبهه‌ها، حرکت‌های اجتماعی - سیاسی می‌کنند، دیده می‌شود و یا در مدارس، دانشگاهها با حفظ شرافت زن، وظایف انسانی‌شان را به خوبی انجام می‌دهند، همه این بانوان می‌توانند الگویی شایسته برای زن امروزی باشند.