مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون دانشگاه آزاد اسلامی

مصاحبه آقای هاشمی با روزنامه جمهوری اسلامی پیرامون دانشگاه آزاد اسلامی

  • یکشنبه ۷ فروردین ۱۳۶۲

 س - نظرتان در مورد پذیرش طرفداران و وابستگان به گروههای سیاسی در بازگشایی و نوگشایی دانشگاهها چیست؟

 ج - قبل از جواب به این سؤال، بهتر است مسأله‏ای روشن شود و آن اینکه ما در نظام جمهوری اسلامی و در قانون اساسی‏مان، تعدّد احزاب را پذیرفته‏ایم و حق داده‏ایم که کسانی بتوانند در این کشور حزب تأسیس کنند و هر کس بتواند در این احزاب عضو باشد و فعالیت کند. البته این قانون چیز مطلقی نیست و باید در حد قوانینی که از مجلس می‏گذرد پیاده شود. مجلس شورای اسلامی هم قانون احزاب را گذرانده است والان برای تأسیس حزب، هم مبنای قانون اساسی داریم، هم مبنای اسلامی داریم و هم قانون داریم. بنابراین اشخاصی که مایلند حزب تشکیل بدهند، احزاب سیاسی تشکیل بدهند، می‏توانند اقدام کنند و با شرایطی که در قانون آمده است، حزبشان را تأسیس کنند.

 در این صورت اینها یک جمعیت رسمی هستند و حقوقی دارند و طبعاً هیچ محدودیتی هم برای اعضای آنها به عنوان اینکه عضو حزب هستند، در تحصیلاتشان نیست. البته هر فردی ممکن است، خودش خصوصیاتی داشته باشد که امتیاز باشد یا یک خصوصیت منفی داشته باشد ولی از لحاظ اینکه به گروهکی وابسته هستند، امتیاز منفی نخواهند داشت، اما اگر وضع طوری باشد، یعنی احزابی باشند که وضعشان روشن نباشد، باید اینها قبلاً وضع خودشان را روشن بکنند. اگر بخواهند گروهی باشند به عنوان حزب و سازمان، ولی نخواهند خودشان را با قانون کشور تطبیق بدهند، مثلاً سرّی باشند، اسلحه داشته باشند، نظام و یا یکی از شرایطی را که در قانون آمده است، قبول نداشته باشند، به هر حال اینها به نحوی برخلاف نظام و قوانین کشور حرکت می‏کنند، لذا خود به خود محدودیت‏هایی برایشان پیش خواهد آمد که یکی از آن محدودیت‏ها پذیرش در دانشگاههاست. ما یک وقت حساب گذشته را می‏کنیم، یک وقت حساب حال را؛ من فکر می‏کنم از این به بعد باید وضع روشن شود؛ سازمانهای سیاسی، احزاب، گروهکها، خودشان را رسمی کنند، منتها اگر با شرایط قانونی توانستند رسمی شوند، اصولاً این سؤال دیگر مطرح نمی‏شود که آیا حق حضور در دانشگاهها را دارند یا نه؛ اگر آنها حاضر نباشند خودشان را رسمی کنند، مسأله به یک شکل دیگری مطرح می‏شود که جای بحث دارد و جای دیگری باید بحث شود.

س - چه انتظاری از دانشگاهها پس از بازگشایی دارید؟

 ج - خوب! اولین انتظارمان این است که دانشگاهها مرکز درس خواندن باشد. جوانهای ما در آنجا به خوبی درس بخوانند، باسواد بشوند، محقق بشوند، کار یاد بگیرند، بتوانند برای انقلاب و کشورشان مفید باشند و دیگر اینکه طوری درس بخوانند که دوران تعطیلی و فترت را جبران کنند، هم از نظر کّمی و هم از لحاظ کیفی؛ نتیجه این زحمتهایی که کشیده شد، مبارزه‏ای که علیه نظام دانشگاهی گذشته شد، در پرونده دانشجویان هم مؤثر باشد. کاملاً در آن انقلاب بشود، یعنی در آن تحول اساسی به وجود آید؛ درس خواندن هدفدار شود، نظام تربیتی دانشگاه شکل خوبی را پیدا کند، آهنگ تربیت همراه تحصیل باشد، روح انقلاب در دانشگاهها بیاید، هم دانشجویان و هم اساتید درک کنند که در مملکت چه گذشته است، چه پیش آمده است، در مقتضای انقلاب و با جهت‏گیری‏هایی که انقلاب دارد، خودشان را هماهنگ کنند و روح اسلامی در محیط دانشگاه حاکم شود. آن کارهای چپ‏روی و تند وبی‏رویه‏ای که بعد از انقلاب در دانشگاهها دیده شد، دیگر نباشد. البته من نمی‏گویم دانشجو نباید به سیاست بپردازد، چرا؛ این چیزی است که ما برای دانش آموزان هم تجویز می‏کنیم، اما فقط باید متوجه باشند که درس خواندن هدف اصلی دانشگاههاست، مزاحم درس خواندن نباید بشوند، کارهای جنبی نباید کارهای اصلی را تحت‏الشعاع قرار دهد و همچنین روح انقلاب که اسلامیّت محیط آموزشی است، باید محفوظ بماند.

 این توجه را داشته باشند که آنجا دانشگاه یک کشور اسلامی است و طبعاً مسوولین نمی‏توانند اجازه بدهند که در آنجا جوانهای ضداسلامی، بتوانند برای نشر افکار ضداسلامی خود محیطی پیدا کنند و کارهای ضد اسلامی انجام دهند. فکرمان را نمی‏خواهیم برکسی تحمیل کنیم اما حق نداریم اجازه دهیم از فضا و امکاناتی که با پول و امکانات مردم و با امکانات حکومت اسلامی تهیه کرده‏ایم، از این موقعیت‏ها سوءاستفاده بشود و به نفع مراکز فساد برای اضلال جوانهای مردم بهره‏برداری شود.

 خوب! اگر با محیط منطبق باشد و حرفهایی که می‏زنند منطقی باشد و افراد مسئول قانع شوند، می‏توانند هماهنگ بشوند. اگر هم قانع نشوند، فکر خودشان را دارند و در محیطهای اختصاصی خودشان، می‏توانند فعالیتهای سیاسی به نفع کارهای خودشان بکنند ولی بهنجار و هماهنگ با مردم.

 س - طرحی که چندی قبل از طرف شما در نماز جمعه مبنی بر تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی اعلام شد، هم اکنون در چه مرحله‏ای است؟

 ج - مطلع هستید که کنکور دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شده است و قرار است تعداد بیش از سه هزار نفر در این مرحله گزینش شوند و اگر امکانات اجازه دهد، ممکن است به پنج هزار نفر هم در این مرحله برسد. فعلاً در چند نقطه کشور این دانشگاهها شروع به کار می‏کنند و در رشته‏های گوناگونی که اعلام کرده‏ایم، مشغول تحصیل می‏شوند. این اولین تجربه ماست، اول کار ماست، یک دوره باید بگذرد تا بفهمیم چه نیازهایی داریم، چه امکاناتی داریم، چقدر می‏توانیم توسعه بدهیم، چه رشته‏هایی را می‏توانیم دایر کنیم و چه دانشجویانی را می‏توانیم بپذیریم؟ فکر می‏کنم یکی دو سال اول برای اینکه ما راه درستی را انتخاب کنیم، لازم است. فعلاً یک تئوری است، یک چیزی در ذهن ما هست و آن اینکه شیوه حوزه‏های علمیه با مواد درسی دانشگاهها ترکیب شود؛ برخی از شیوه‏هایی که اینجا (دانشگاه) هست، یک مقدار نظام و نظم دانشگاه با یک  مقدار آزاد درس گرفتن و باسعه صدر برخورد کردن آنجا (حوزه) ترکیب شوند. مواد درسی متناسب با نیاز کشور و کشش روحیه دانشجو و معیارهای دیگر انتخاب می‏شود. به هر حال، هنوز زود است قضاوت کنیم که چه خواهد شد.

 س - آیا در دانشگاه آزاد اسلامی پیش بینی تعلیم و تعلم دروس حوزه در کنار دروس دانشگاه شده است یا خیر؟

 ج - بله، این در ذهن ما هست که یک سری دروسی که در حوزه‏ها داده می‏شود، اینجا (دانشگاه) هم داده شود، در هر واحدی یک کلاس هم باز کنیم برای این درسها، منتها به طور فشرده و کلاسیک، محدودتر از آنجا. دیگر بستگی به کشش و نیاز و امکانات دارد.

 س - آیا در این طرح، خود کفایی علمی کشور در آینده هم پیش بینی شده است یا نه؟

 ج - بله، ما سعی می‏کنیم به این صورت در آید. حال امیدواریم که بتوانیم نتیجه‏گیری کنیم. عرض کردم من که فرصت کمی دارم، خودم نمی‏توانم برسم ولی دوستان دارند زحمت می‏کشند. فعلاً من حمایت می‏کنم و کمک می‏کنم که راه بیفتد؛ بعد که ان‏شاءالله آثارش روشن شد، از درون خودش همه چیز در می‏آید و روی پای خودش می‏گردد. منتها من هر مقداری که از دستم برآید، همکاری می‏کنم.

 س - از اساتید و طلاب و دانشجویان حوزه و دانشگاه و سایر اقشار در کمک به ایجاد و گسترش دانشگاه آزاد اسلامی چه انتظاری دارید؟

 ج - طبعاً انتظار کمک هست؛ هر کس در خودش قدرتی را می‏بیند، امکانی را سراغ دارد که می‏تواند در اختیار این دانشگاه قرار دهد، مراجعه و مطرح کند. ما از تمام کسانی که امکان علمی دارند و صلاحیت‏شان را بتوانیم بفهمیم، در گسترش این دانشگاه استفاده خواهیم کرد. در این کار، هم دانشجویان خوب می‏توانند به ما کمک کنند، هم اساتید می‏توانند کمک کنند و هم اقشار دیگر مردم می‏توانند کمکهای تدارکاتی، مالی و ساختمانی بدهند، زمین بدهند و امکاناتی را که یک مدرسه لازم دارد، میز و صندلی و ماشین و غیره بدهند. به هر حال ما میل داریم که این حرکت، یک حرکت مردمی باشد و بیشتر بتواند از مردم امکانات بگیرد تا از دولت. البته ممکن است در ابتدا مجبور شویم تا مردم خوب آشنا نشده‏اند از امکانات دولت استفاده بکنیم ولی هدف این است که آنجا (دانشگاه آزاد اسلامی) از هر جهت یک جای مستقل و خودکفایی بشود.

 س - آیا دانشگاه آزاد اسلامی می‏تواند نمونه‏ای عینی از وحدت حوزه و دانشگاه بشود؟

 ج - من فکر می‏کنم می‏تواند؛ یعنی اگر در اینجا (دانشگاه آزاد اسلامی) از معلمها و اساتید حوزه استفاده کنیم و درس‏های حوزه را هم داشته باشیم یا با درسهایمان ترکیب کنیم یا جور دیگر - اینها باید در عمل روشن شود - اگر بخشی از امتیازات حوزه را منتقل کنیم به اینجا (دانشگاه آزاد اسلامی) و بخشی از امتیازات دانشگاه را هم منتقل کنیم، این دانشگاه محل برخورد و تلاقی افکار و اندیشه‏ها و شیوه‏ها خواهد شد. در اینجا افکار گوناگون که هم در سطح دانشگاه وجود دارد و هم در سطح حوزه‏ها، تلاقی خواهد کرد که هم محتواها مشترک است و هم آن روح مردمی حوزه هست و هم از مسؤولان کشور آنجا خواهد بود. می‏شود امیدوار بود که در یک نقطه‏ای حوزه و دانشگاه به طور دلخواه و انتخابی به هم برسند و یک مجموعه‏ای را ارائه بدهند که این نمونه بعدها می‏تواند گسترش پیدا کند، ان‏شاءالله.

 س - با توجه به این که سالگرد آغاز انقلاب فرهنگی نزدیک است، اگر پیامی برای دانشگاهها دارید بفرمایید؟

 ج - از روزهای اولی که مبارزه می‏کردیم، برای مبارزه‏ای که شروع کرده بودیم اهداف زیادی را داشتیم. آمال و آرزوهای زیادی در سرمان بود. خوب! هر چیزش مربوط به جایی می‏شود، برخی از آنها تحقق پیدا کرده است، برخی هم هنوز تحقق پیدا نکرده است. یک قسمت مهم آن مربوط به دانشگاهها و حوزه‏ها و اساتید این دو مرکز می‏شود.

 یکی از آرزوهایمان این بود که وقتی جامعه اسلامی تشکیل می‏شود، جامعه‏ای علمی، تحقیقی و اندیشمند باشد. یعنی یکی از مشخصات بارز این جامعه، تحصیلات و تحقیقات و رشد علم و فن و تکنیک باشد. برخلاف آن چیزی که در این قرون اخیر مشاهده شد که کشورهای اسلامی خوشه چین علم و فن از کشورهای کفر و غربی بوده‏اند، ما امیدواریم با یک حرکت سریع و قاطع بتوانیم این جریان را به هم بزنیم و این جامعه اسلامی را یک مرکزی بکنیم برای علاقه‏مندان به علم، عرفان، تحقیق، فن و همه امور علمی و فلسفی و عملی و فرهنگی و غیره. اگر این حرکت آن طوری که در آرزوهای ما هنوز وجود دارد و دنبالش هم هستیم که بتواند تحقق پیدا کند، اگر این کشور یک مرکز جذب استعدادها بشود برای تحصیل، من کاملاً امیدوارم که قطب و مرکز علمی دنیای اسلامی خواهد شد؛ مثلاً در مصر در گذشته دانشگاه‏الازهر به طور محدود یک چنین مرکزی بود. اما می‏دانیم که مصر در چند دهه پیش رسماً مستعمره بوده و بعد هم گرفتار مشکلات بوده است، بعد هم این فراز و نشیب‏ها و این جهت‏ها را داشته است که نتوانسته است به این اهداف برسد، ولی در عین حال در دنیای عرب و اسلام یک نتیجه نسبی داشته است.

 امکانات ما بیشتر است، ما اکنون در ایران در تمام رشته‏ها، دانشمندان قوی داریم؛ در علوم اسلامی، قوی‏ترین دانشمندان را در ایران داریم و از نظر کتاب و متون هم غنی هستیم، در رشته‏های علمی جدید در هر نوعش ما اکنون متخصص‏های سطح بالا داریم و افراد با ارزشی را در داخل کشورمان داریم.

 در خارج کشور هم که محققین و نخبه‏ها فراوانند که قطعاً منتظرند تا چنین محیطی در کشورشان به وجود آید که جذب شوند و حتی از سایر کشورهای اسلامی، دانشمندان بزرگ اسلامی اکنون هستند که در دانشگاههای بزرگ دنیا کار می‏کنند، اما روحاً راضی نیستند، چون می‏دانند محصول کارشان اکثراً به نفع مستکبرین و کفر استفاده می‏شود. بنابراین اگر بیایند در یک محیط سالم اسلامی، آن هم در یک کشور انقلابی که می‏تواند برای فکر آنان و تعلیم افکارشان به دیگران محیط مناسبی باشد، بی‏شک جذب می‏شوند و ما به وجود آوردن چنین مرکز بین‏الملل اسلامی برای تربیت دانشجویان اسلامی و نقد کردن استعدادهای مسلمانان، هم می‏توانیم استاد جذب کنیم و هم می‏توانیم دانشجو و استعداد، جذب کنیم و بی‏شک یکی از مسیرهایی که اعتبار این انقلاب را بالا می‏برد و اسلام را خوب معرفی می‏کند و برخی از علوم اسلامی را مطرح می‏کند، همین مرکز می‏تواند باشد. من از برادران و خواهران حوزه و دانشگاه انتظار دارم که در راه این آرمان مقدس که جزو اهداف اولیه‏ای ما بوده است و مدیون آن هستیم، تلاش بکنند و مطمئن باشند که مسؤلان کشور، مجلس، ریاست جمهوری، دولت، شورای عالی قضایی و پیش از همه امام امت از چنین مرکزی حمایت خواهند کرد، چون این خواست اسلام است و همه ما دنبال اسلام هستیم. ان‏شاءالله موفق و منصور باشید.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته