مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با خبرگزاری فرانسه پیرامون مسائل عمده کشور: جنگ، انقلاب، مجلس

مصاحبه آقای هاشمی با خبرگزاری فرانسه پیرامون مسائل عمده کشور: جنگ، انقلاب، مجلس

  • چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۶۳

 س - به نظر می‏رسد اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران و دولت عراق تنها به وسیله جنگ حل خواهد شد و از طرف دیگر شما در تدارک حمله نهایی و نفوذ در داخل خاک عراق هستید با توجه به این مسائل پیروزی جمهوری اسلامی ایران چه نتایجی در برخواهد داشت؟

 ج - در مورد جنگ ما هنوز هم نظرمان این است که با صدام مذاکره نمی‏شود کرد و او را یک جنایتکار جنگی می‏دانیم و باید صدام دیگر در میدان نباشد. در مورد خسارات؛ باید با طرف دیگری حرف بزنیم. کار ما هم تا رسیدن به‏این نقطه ادامه دارد و آنها چهار سال است که اسباب زحمت شده‏اند، تلفات گرفتند، خسارات وارد آوردند و عقیده این است که اگر نظام بعث بماند؛ منطقه روی آرامش به‏خود نمی‏بیند.

 در مورد این که حمله نهائی چه موقع و چگونه خواهد بود، این از اسرار نظامی ماست و در این‏باره نمی‏توانیم حرف بزنیم ولی بالاخره این جنگ، پایانی دارد و ما هم همیشه دلمان می‏خواهد هر چه زود این پایان را ببینیم؛ یک روز زودتر هم برای ما و ملت عراق و کل منطقه مغتنم است.

 از مدتی قبل به‏این صورت است که ما هر حمله‏ای که می‏کنیم؛ انتظار داریم بعد از حمله، منطقه بفهمد که از صدام کاری ساخته نیست؛ بنابراین تسلیم شود و همکاری کنند و ملت عراق آزاد بشود و جنگ تمام شود.

 قسمت دیگری در سئوال شما بود که آیا در خاک عراق می‏خواهید پیش بروید و خاک آنها را تصرف کنید؟ باید بگویم ما اصلاً چنین فکری را نداریم و اصلاً خاک چنین ارزشی ندارد که یک انسان مسلمان به‏خاطر آن کشته شود. اگر مسائل حل بشود ما همان مرزهای جانب حق بین دو کشور را قبول داریم و روی همانها تکیه می‏کنیم و چیز اضافی نمی‏خواهیم. در داخل عراق هم مایلیم هیچگونه دخالتی در نوع حکومت عراق نکنیم و این را به عهده مردم عراق بگذاریم و خودشان حکومت خودشان را با اکثریت تعیین بکنند، منتهی این زوری که صدام به مردم می‏گوید، نباید باشد. مردم عراق خودشان هر نوع حکومتی انتخاب کنند، مربوط به خودشان است و به ما ارتباطی ندارد.

 س - ریاست جمهوری حجت‏الاسلام والمسلمین خامنه‏ای اخیراً اعلام کردند که بعد از عراق نوبت اسرائیل است، به نظر جنابعالی این کار با وجود مشکلات اقتصادی و تورم امکان‏پذیر است؟

 ج- البته من نظر آقای خامنه‏ای، ریاست محترم جمهور را تأیید می‏کنم، منتهی در ذهن شما شاید این باشد که جنگ ایران و عراق که تمام شد، ارتشمان را با همه امکانات برمی‏داریم و به اسرائیل می‏رویم، این نیست، برای جنگ با اسرائیل مقدماتی لازم است. کشورهای عربی اسلامی اگر نه همه آنها بلکه تعدادی باید همکاری کنند.

 کشورهای پولدار عرب باید ارز جنگ را بدهند و کشورهایی که دارای نیروی انسانی هستند، باید نیرو بدهند و از همه امکانات کشورهای اسلامی باید علیه اسرائیل استفاده بشود؛ من جمله حربه نفت. اگر در آن صورت ما به آن نقطه برسیم، چاه‏های نفت هم باید در اختیار این جنگ قرار بگیرد در صورتی که کشورهای خارجی مثل آمریکا یا فرانسه یا جای دیگری بخواهند از اسرائیل حمایت کنند باید از حربه نفت استفاده بشود. جنگی که بخش عظیمی از مسلمانها در آن شریک هستند، دیگر بر دوش ملت ما خیلی سنگینی نمی‏کند. فرض کنیم امروز ملت عراق با امکانات فراوانی که از لحاظ ثروت و نیرو دارد، مردم لبنان، کشور مقاوم سوریه، امکانات لیبی و الجزایر همکاری بکنند و داوطلبان همه دنیای اسلام که به نظر ما بهترین واحد نظامی را آنها تشکیل خواهند داد. نیروهای مؤمن و مخلص که از سراسر دنیا اگر متشکل بشوند، بنابراین برای نابودی اسرائیل خیلی کار سختی نیست. به هر حال نظر ما این است که اسرائیل به عنوان یک جسم خارجی در پیکر این منطقه وارد شده است، اما مردم یهود می‏توانند در فلسطین بمانند.

 یعنی باید حکومت اسرائیل عوض شود و مردم یهود که مایل هستند در آنجا بمانند و یک حکومت منبعث از مردم عرب، یهود، مسیحی با نظر اکثریت تشکیل بشود و برای این کار ما حاضریم سرمایه‏گذاری بکنیم و در این مورد فکر هم می‏کنیم.

 این همه مشکلاتی که شما اشاره کردید، دنباله آن نخواهد بود و منافاتی هم ندارد که ما هم با تورم مبارزه کنیم و هم مشکلات دیگر را حل کنیم.

 ما الان در حال جنگ با این وسعت هم که هستیم سازندگی کشورمان را در سطح نسبتاً قابل قبولی داریم انجام می‏دهیم.

 س - در صورت ادامه جنگ آیا تورم بالا نمی‏رود؟

 ج - فکر می‏کنیم سطح تورم بالا می‏رود. طبیعت جنگ این است که از لحاظ روانی، همیشه تورم را از آن وضع طبیعی خودش خارج کند. خیلی از امکاناتی که باید صرف رفاه مردم بشود صرف جنگ می‏شود. بندر ما، ارز ما، تولید ما و خیلی چیزها که می‏تواند در کاهش تورم مؤثر باشد، در خدمت جنگ است.

 نظر ما همین است که تا زمانی که جنگ وجود داشته باشد، امکان مهار کردن تورم بسیار دشوار است ولی بهرحال جنگ آنقدر مهم است که برای ما می‏ارزد که این تورم را تحمل کنیم و دلیلش هم برای مردم ما روشن است. لذا این مشکل را مردم نسبت به خود تحمل می‏کنند.

 س - در گذشته، مکرر مسئولین ایرانی اعلام می‏کردند که ایران به کشورهای خلیج‏فارس کاری نخواهد داشت بشرط اینکه این کشورها بی‏طرفی کامل خود را در اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران و دولت بعثی عراق حفظ کنند.

 ثانیاً جنابعالی فرمودید که دولتهای این کشورها و دشمن (آمریکا، شوروی، کشورهای غربی و بعضی کشورهای عرب) حتی مورد خواسته قانونی ملتهای خود نیستند؛ سئوال را به این صورت مطرح می‏کنیم که چگونه جنابعالی اظهارات خود را مبنی بر عدم دخالت ایران در امور داخلی این کشورها برای صلح و به وجود آوردن یک نیروی اسلامی قادر به مقاومت در مقابل دخالت امپریالیسم و ماتریالیسم دوبلوک حاضر در دنیا توجیه می‏فرمائید؟

 ج - خوب این روشن است که ما دخالت نمی‏کنیم، سیاستمان این است که در کشورهای درگیر دخالت نکنیم، اما آن مسأله جای خودش صحیح است؛ یعنی، ما معتقدیم که مردم آن کشورها با این شیوه حکومتی که برآنها حاکم است موافق نیستند.

 مردم عربستان یا مردم اردن هیچ وقت مایل نیستند که آمریکا در کشورشان حاکم باشد و مایلند با اسرائیل مبارزه بشود ولی دولتهایشان مبارزه نمی‏کنند. این نظر ما است که در واقع خواست مردم است. دیگر اینکه میل ما این است که اسلام بر مردم حاکم باشد. این معنایش این نیست که ما دخالت می‏کنیم، نیرو می‏فرستیم. ما فکر خودمان را می‏گوییم و هیچ وقت این را مخفی نکردیم و حالا هم می‏گوییم که صدور انقلاب را مطرح کردیم و منظور از صدور انقلاب هم این است که فکرمان را اعلام بکنیم. فکر ما این است که اسلام باید در محیطهای اسلامی جاری شود و دست کفار و استعمارگران کوتاه بشود. ما نمی‏گوییم رابطه با آنها نداشته باشیم. ما خودمان هم رابطه برقرار می‏کنیم آن هم رابطه سالم و مراعات حقوق دو طرف باید حاکم باشد.

 بنابراین خواست ما این است که کشورهای اسلامی مستقل باشند و نظر ما هم این است که ملتهای اسلامی نیز همین را می‏خواهند و دولتهای حاکمه در بعضی از کشورهای اسلامی در این خط نیستند و برای اجرای آن خواسته هم حرفمان را می‏زنیم و ما دخالت نمی‏کنیم. خود مردم اگر خواستند؛ خودشان این کار را بکنند و فکر می‏کنیم که روزی این مردم دخالت خواهند کرد.

 س - با توجه به سیاست خارجی اعلام شده از سوی جمهوری اسلامی، دخالت ایران در لبنان از جمله اعزام نیرو به آن کشور را چگونه توجیه می‏کنید؟

 ج - اولاً ما به صورت حرکتهای نظامی وارد لبنان نشدیم. می‏دانید که حضور سوریه در لبنان با درخواست کشورهای عربی و اسلامی بود که حتی خرج نیروی سوریه را برای امنیت در آنجا آنها می‏دادند. با موافقت با سوریه که به طور قانونی وارد لبنان شده بود، ما نیروی بسیار کمی را که بیشتر نقش تعلیم و تربیت دارند، وارد آنجا کردیم. نیروهای ما این گونه کمک به مردم آنجا می‏کنند و در کارها دخالت نمی‏کنند و هیچگاه تا به حال نتوانستند یک موردی بگویند که نیروهای ایرانی وارد عمل شده باشند.

 آنها فقط کمکهایی به‏مردم در جهت آموزش می‏کنند و خواست مردم آنجا هم همین است و مردم از آنها استقبال می‏کنند و در کلاسهای اینها شرکت می‏کنند و آموزش می‏بینند. این نیروها تا همین حد کار کردند. تازه این هم بعد از موقعی بود که آنها آمدند؛ یعنی آمریکایی‏ها و چند کشور دیگر به لبنان وارد شدند. اگر از ما خواستند ما هم کمک می‏کنیم منتهی تا این حد کمک کردیم.

 مسأله مهم مسأله حضور اسرائیل بود؛ یعنی اسرائیلی‏ها آمدند جنوب لبنان را گرفتند حتی تا بیروت جلو آمدند و هنوز هم نرفتند. ما به طور سمبلیک در آنجا وارد شدیم که با اسرائیل بجنگیم، یعنی عملاً در جنگ با اسرائیل شرکت کنیم.

 اسرائیل هم این مسأله را فهمید و از چند مواضع نیروهای ما را بمباران کرد و فکر می‏کنم اگر اسرائیل از لبنان بیرون برود، حضور ما در آنجا هیچ ضرورتی ندارد و مردم خود لبنان کار خودشان را انجام می‏دهند و عامل عمده برای همین حضور سمبلیک ما حضور اشغالگرانه اسرائیل بود که به‏صورت خشن وارد شد و هنوز هم دارد ادامه می‏دهد.

 س - کشورها ایران را متهم کردند که ایران عامل انفجار در بیروت بوده است، نظرتان چیست؟

 ج - خوب! دروغ بود که بعداً روشن شد و افرادی مشخص شدند که آنها لبنانی یا عراقی بودند. اگر توقع دارند ما این جریانها را محکوم کنیم؛ ما محکوم نمی‏کنیم. ما فکر می‏کنیم وقتی که آمریکایی‏ها یا فرانسویها به آن شکل می‏آیند و به کشور اسلامی ظالمانه وارد می‏شوند، مردم آن کشور هر کاری را حق دارند انجام بدهند. در این مورد اگر هر کمکی از ما ساخته باشد برای حمایت مردم انجام می‏دهیم ولی روشن شد که ما نبودیم.

 س - در مورد اختلاف ایران و عراق، آمریکا بی‏طرفی خود را اعلام کرده است ولی از سال 82 و 83 به طرف عراق کشیده شد، چنان که افسران بلندپایه وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اعلام کردند که پیروزی ایران بر عراق به ضرر آمریکاست و ما نمی‏توانیم موقعیتی را که بر تسلط ایران در خلیج‏فارس منتهی خواهد شد، تحمل کنیم. به نظر جنابعالی چرا آمریکا تا این حد نگران پیروزی ایران بر عراق است و قبلاً شکل این سیاست بیشتر به جهت مخالفت با سوریه که دشمن عراق است بود تا علیه ایران؟

 ج - اولاً که من قبول ندارم که آمریکا از دول بی‏طرف بود. اصلاً جنگ را آمریکا بر ما تحمیل کرد. این از نظر ما چیز روشنی است. عمال آمریکا یعنی اردن و عربستان و کویت و امثال اینها خرج جنگ را تقبل کردند و اردن قبول کرد که نیرو بدهد و بقیه هم قبول کردند که خرج جنگ را بدهند.

 س - از یک سال قبل بندر عقبه اردن را آماده کرده بودند برای روزی که بندرهای خلیج‏فارس بسته می‏شود. شما فکر می‏کنید که اردن و عربستان با کویت بدون نظر آمریکا کاری می‏کنند؟

 ج - اصلاً طراحی جنگ از طرف آمریکا بود. البته در آن مقطع شوروی‏ها هم شریک بودند و بعدها هم روشن شد که حزب توده را در جریان گذاشته بودند، منتهی برنامه آنها این بود که بختیار را در خوزستان بیاورند و تمام اینها روشن بود. هنوز هم یک روز آمریکا در این جنگ بی‏طرف نبوده و همیشه طرفدار عراق هست آن چیزی که تازگی دارد این است که مجبور شده است اعلام بکند.

 این اعلام هم دلیل دارد؛ یک جهت روانی دارد برای اینکه ما را بترسانند و روحیه به عراقی‏ها بدهند. دلیل دومش این است که مسأله دیگر کشف شده بود که آمریکا وقتی که قطع رابطه با عراق کرده بود، تجدید رابطه می‏کند. وقتی که کمک نظامی می‏کند، وقتی که هلی‏کوپتر می‏فروشد، وقتی که مواد غذایی می‏فروشد، وقتی که کمک تبلیغاتی می‏کند و همه اینها را به طور علنی دارد انجام می‏دهد؛ دیگر آمریکا نمی‏تواند بگوید من دخیل نیستم. مصر - سودان - مراکش - یمن شمالی همه عمال آمریکا دستشان در این جنگ وجود دارد، دیگر مسأله واضح شده است. آمریکا اعتراف می‏کند، البته از این نقطه روانی آن هم به منظور تضعیف روحیه ما استفاده می‏کند و البته ما از این چیزها نمی‏ترسیم، قسمت بعدیش که سئوال اصلی شماست، چرا آمریکا این کار را می‏کند. خوب! آمریکا می‏داند که حکومت اسلامی به ضرر آمریکاست. اگر در منطقه اسلام حاکم باشد، هیچ‏وقت اجازه نمی‏دهد، آمریکا منافع غاصبانه داشته باشد. رابطه با آمریکا و با سایر کشورها را می‏پذیریم اما سلطه را نمی‏پذیریم و آمریکا عمیقاً این را می‏داند. آنها می‏دانند قرآن به ما می‏گوید: »لن یجعل الله الکافرین علی المؤمنین سبیلا« ما تابع این هستیم که به علاوه برای آمریکا، اسرائیل یک پایگاه قطعی هست. نمی‏تواند از اسرائیل صرف‏نظر بکند. با شکست عراق، تحقیقاً اسرائیل در معرض خطر قرار می‏گیرد و جبهه مخالف اسرائیل از عمق جبهه شرقی رود اردن تا رود هیرمند امتداد پیدا می‏کند. آمریکا نمی‏خواهد ما پیروز شویم، از اول هم نمی‏خواست که ما در ایران پیروز شویم. همه همتش را به خرج داد که شاه را حفظ کند، نتوانست و بعد همتش را به خرج داد که لیبرال‏های مخالف خط اسلام را سر کار بیاورد و نتوانست این کار را بکند و شکست خورد. این بار هم ما شکستش می‏دهیم.

 اینکه شما می‏گوئید که به خاطر دشمنی با سوریه ممکن است باشد، هیچ وقت به این صورت نیست البته آمریکا با سوریه هم دشمن است، اما شما دارید می‏بینید آن فشاری که روی ما می‏آورد یک هزارمش را هم روی سوریه نمی‏آورد. آمریکا همه چیز را علیه انقلاب اسلامی ایران تجهیز کرده است. شاید بیشتر از هر دولتی در منطقه، امروز با ما دشمن است. حتی کشورهایی مثل یمن جنوبی با کشورهایی که از اقمار شوروی هستند، آمریکا با آنها آن قدر خصومت ندارد که با ما دارد.

 س - علی‏رغم مخالفت ایران با آمریکا، در حال حاضر در حدود 800 نفر با پاسپورت آمریکایی در ایران به سر می‏برند. برخلاف شعارهای دشمنانه بین این دو کشور به نظر می‏رسد که گرایش نزدیکی روابط میان این دو کشور وجود دارد. با توجه به این، صادرات آمریکا به شدت افزایش پیدا کرده است، نظر شما در این مورد چیست؟ ثانیاً انقلاب اسلامی ایران همیشه گفته است »نه شرقی و نه غربی« این مطلب عجیب است که ایران در حال مذاکره با شوروی باشد.

 ج - در مورد قسمت اول ارقام و آماری که شما گفتید، من دقیقاً نمی‏دانم که مثلاً هشتصد تبعه آمریکایی در ایران باشد یا تجارت به این صورت باشد. حالا فرض کنیم که این طور که شما می‏گوئید باشد. این طور نیست که هر کس پاسپورت آمریکایی دستش باشد نخواهیم در کشور ما باشد. در همین کنگره‏های جهانی که برگزار می‏کنیم، از آمریکا یک عده‏ای می‏آیند. از ایران در حال حاضر، خیلی‏ها در آمریکا هستند و می‏روند و برمی‏گردند.

 جنس آمریکایی را هم ما در ایران تحریم نکردیم. بسیاری از ماشین‏آلات و ابزار در ایران آمریکایی است و اینها نیاز به قطعه یدکی آمریکایی دارد. این هواپیماهای اف - 14 ما و هواپیماهای اف - 4 و اف - 5، سیستم هاگ و سیستم راداری اسفور و چیزهای دیگر، طبعاً اینها قطعه یدکی لازم دارد و بعضی از چیزها هست که ما نمی‏توانیم تهیه کنیم، ممکن است دست دوم و سوم بگیریم که آمریکایی باشد. ممکن است یک شرکت با یک شرکت اروپایی معامله کند و ما از او بگیریم. ما هیچ خودمان را ممنوع نکردیم که جنس آمریکایی را یک جایی دیدیم حتی داخل آمریکا نخریم.

 الان یک شرکت آمریکایی نیازهای ما را بدهد می‏خریم ولی این‏طور نیست که این نشان یک رابطه باشد؛ برای این که چند میلیارد دلار الان جنس داریم که در زمان شاه خریدیم، در آمریکا، داخل انبارها و جاهای دیگر گذاشته‏اند و الان آمریکا جنس خودمان را به‏ما نمی‏دهد، بخشی از آن را در بعضی جاها که مربوط به چیزهای نظامی نبوده، شرکتهایی داده‏اند ولی خیلی ناچیز بوده است.

 در مورد این که صادراتمان به آمریکا زیاد باشد من بعید می‏دانم؛ چون ما چیزی برای صادرات به‏آنجا نداریم. یک مقدار فرش داریم که مستقیماً به آمریکا نمی‏رود، لابد با واسطه ممکن است برود یا نفت داریم ممکن است شرکتهایی بخرند و به آمریکا بدهند. به هر حال اینها چیزی نیست، خصومت ما با آمریکا به خاطر دشمنی‏هایی است که آمریکا با ما می‏کند. آمریکایی‏ها اگر بعد از انقلاب دست از خصومتشان برداشته بودند، اگر شاه را پناه نداده بودند، اگر اینجا تحریکات نکرده بودند، اگر سفارتخانه‏شان را لانه جاسوسی نکرده بودند که اسنادشان بعداً کشف شد. شاید روابط ما الان به‏این تلخی نبود؛ این در مورد آمریکایی‏ها.

 در مورد شوروی‏ها هم، اینها همسایه ما هستند و ما تمایل داریم که با شوروی‏ها روابط حسنه داشته باشیم. مرز آبی و خاکی فراوانی بین کشور ایران و شوروی وجود دارد. نیازهای زیادی داریم که توسط شوروی تأمین می‏شود. نیروگاه‏های متعددی است که آنها دارند در ایران می‏سازند و این کار را از زمان شاه شروع کرده بودند و بخشی از اسلحه‏ها روسی است و نیاز به قطعه روسی دارد. چیزهایی ما از شوروی می‏گیریم و آنها از ما نیز چیزهایی می‏گیرند. بنا نداریم که رابطه نداشته باشیم. البته اعتراضاتی به کشور شوروی در مورد افغانستان داریم که دارند به ملت افغانستان ظلم می‏کنند و آنجا را اشغال کردند و ما در این مورد بشدت مخالفیم و از ملت افغانستان حمایت می‏کنیم.

 در مورد عراق، باید بگویم که شوروی به عراق کمک می‏کند، این موشکهای پیشرفته‏ای که به کشور ما می‏زنند، مال کشور شوروی است. این را ما می‏دانیم که به عراق اسلحه می‏دهد.

 در مورد گاز، شوروی‏ها در گذشته مثل غربیها گاز کشور ما را به قیمت ناچیز یعنی 70 سنت می‏خریدند و بعد از انقلاب تا شش برابر هم حاضر شده بودند که از ایران بخرند و ما نپذیرفتیم. این دلیل زورگویی اقتصادی است و ما طرفدار معاملات عادلانه هستیم. ما داریم تلاش می‏کنیم که روابطمان را حسنه کنیم و آنها هم تلاش می‏کنند که روابط خودشان را حسنه بکنند. البته در این راه موانع هم وجود دارد.

 در مورد حزب توده، تا آن روزی که این حزب دست به خیانت نزده بود ما تحملش کردیم. وقتی کشف کردیم که برای خیانت بزرگی آماده می‏شود، مانع‏شان شدیم و به شوروی‏ها هم گفتیم که آنها این حق را ندارند که در امور داخلی ما دخالت بکنند.

 بنابراین ما در اینجا فکر می‏کنیم نشود باید روابطمان بهتر شود و داریم تلاش می‏کنیم. در مورد آمریکائیها هم الان می‏بینیم که آمریکا فعالانه دارد نیروها را علیه ما تجهیز می‏کند. تا این خصومت وجود داشته باشد، طبعاً ما هم با همین تندی با آمریکا برخورد می‏کنیم.

 س - عده زیادی از نماینده‏ها، عضو حزب جمهوری اسلامی نیستند. با این وضع آیا با توجه به‏این که تعداد روحانیون این دوره از دوره قبل کمتر هستند، آیا وحدتی در مجلس وجود خواهد داشت؟ اثر دانشجویان پیرو خط امام در مجلس چه می‏تواند باشد؟

 ج - این اطلاعاتی که شما اظهار کردید در مورد مجلس، به این صورت نیست. اولاً تعداد روحانیون تقریباً مثل گذشته است. در گذشته حدود 137 نماینده روحانی در مجلس داشتیم و این دفعه هم حدود 130 نفر داریم که چیزی تفاوت نکرده است.

 در مورد دانشجویان خط امام، باید بگویم که آنها اصلاً از ما جدا نیستند و دو جریان نیستیم. آنها با ما یکی هستند. اگر طرز تفکر را مثلاً فرض کنید که یک نوع معتقد به حاکمیت بیشتر دولت و یک نوع معتقد به حاکمیت بیشتر بخش خصوصی نظرتان هست، این منحصر به یک قشر این جوری نیست.

 در حزب جمهوری اسلامی هم دو نظر وجود دارد، در خود طلاب قم هم دو نظر وجود دارد، در روحانیون هم دو نظر وجود دارد، در بازاریها هم دو نظر هست و در خود دانشجوها هم دو نظر وجود دارد، این یک چیز عامی است. در همه کشور این طوری است. ترکیب مجلس دوم - چون با نماینده‏ها آشنا هستم - به نظر من تقریباً شبیه مجلس اول است و یک هماهنگی بیشتری نسبت به آن موقع وجود دارد.

 چون مجلس اول در حدود 30 یا 40 نفری لیبرال طرفدار بنی‏صدر و این تیپ بودند که دیگر حالا نیستند و یک عده بی‏خاصیتی هم بودند که در این دوره وجود ندارد، با این وجود مجلس دوم مجلس جدی‏تر است.

 حزب جمهوری اسلامی هم تقریباً به اندازه دور قبل نماینده دارد، منتهی آنقدر اختلافی بین اعضای حزب جمهوری اسلامی و غیر حزب جمهوری اسلامی نیست که آدم نگران باشد. روی هم رفته من مجلس دوم را متحدتر از مجلس اول می‏بینم و نشانش هم در این آرائی است که می‏بینید.

 من خودم که به عنوان ریاست مجلس کاندیدا می‏شدم، آن موقع (مجلس اول) در حدود 130 یا 140 رأی بود ولی این بار غیر از 8 یا 9 رأی ممتنع، بقیه رأی موافق به‏من دادند و من همان شخص هستم و فرقی که نکردم، این نشان یکپارچگی انتخابات در مجلس بودم.

 در مورد اعتبارنامه هم به همین صورت است. ما همین امروز برای اعتبار نامه‏هایی که رأی می‏گرفتیم؛ مثلاً، از 218 نفر 205 نفر رأی موافق می‏دادند و اینها یکپارچگی مجلس را می‏رساند.

 س - در مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان نظرتان چیست؟

 ج - من این طور نمی‏بینم که این مجلس و مجلس دوره قبل در رابطه با شورای نگهبان زیاد تفاوت داشته باشد. حتماً این‏طور خواهد بود که مواردی را ما تصویب می‏کنیم و شورای نگهبان رد خواهد کرد ولی این را ما یک حق قانونی برای شورای نگهبان می‏دانیم؛ یعنی، مایه ناراحتی ما نمی‏شود.

 وقتی آنها حق دارند اظهارنظر بکنند و از لحاظ اسلامی با قانون اساسی تأیید بکنند، ما این حق را برای آنها پذیرفته‏ایم و پیش‏بینی نمی‏کنیم که برخوردی پیش بیاید. خلاصه در حد همان وضع سابق است. اگر قضیه فوری هم پیش بیاید با دخالت امام - که در قانون اساسی امام ناظر بر همه ما هستند - مسأله حل می‏شود.

 یعنی گاهی ممکن است که چیزی پیش بیاید حل نشود، در آن صورت بداوری خدمت امام می‏رویم و امام هر چه گفتند همان را می‏پذیریم و مشکلی نخواهیم داشت.

 س - به‏دفعات جنابعالی اعلام کرده‏اید که انقلاب اسلامی ایران حاکی از چیزی است که مردم غیرمسلمان و کسانی که اوضاع و احوال را با یک دید ماتریالیستی تجزیه و تحلیل می‏کنند نمی‏توانند بفهمند یا توجیه کنند و به‏نظر می‏رسد که بیشتر مشاهده کنندگان خارجی فقط ظاهر انقلاب ایران را دیده‏اند و دست کم به اعماق و محتوای آن نرفته‏اند. با این حال تصور می‏فرمائید که چنین انقلاب اساسی بوسیله خود ملت ایران جذب شده است؟ تصور نمی‏فرمائید که الهامات معنوی و ایده‏آلیستی انقلاب با مرور زمان در مقابل اجبارهای مادی و ضعف‏های دنیایی تحلیل برود؟

 ج - اینکه انقلاب اسلامی کاملاً از طرف همه ملت ایران جذب شده باشد این را ما مدعی نیستیم. ما مدعی هستیم که یک اکثریت نیرومندی از مردم خودشان مسلمانند و آن معنویت‏های اسلامی در وجودشان هست، اینها جذب انقلاب شدند و آن را درک کردند.

 یک جمعی هم هستند که انقلاب را درک نکردند و شاید تا آخر هم مخالف باشند و چنین چیزی وجود دارد. در مورد این که جنبه‏های معنوی در مقابل فشارهای مادی تضعیف بشود، البته همیشه این تقابل و تضاد و درگیری بین معنویات و مادیات در همه جا وجود دارد. این وظیفه رهبران یک جریان است که همیشه مواظبت کنند و این توازن را حفظ بکنند. ضمناً اجبارهای مادی که شما اشاره می‏کنید ما معتقدیم اسلام در حد لازم همه نیازهای مادی انسان را تأمین می‏کند.

 آن جنبه‏های انحرافیش را حذف می‏کند که برای پذیرفتن شرع هم قابل قبول است. اگر ما جامعه را از القائات گمراه کننده و تبلیغات منحرف کننده فارغ بکنیم، مردم ما در جهت مسیر درست ساخته می‏شوند، از دبستان و دبیرستان و دانشگاه و رسانه‏های جمعی با عوامل سازنده فرهنگ جامعه. ما فکر می‏کنیم همیشه می‏توانیم تا هنگامی که این روال‏مان باشد این معنویات را قوی نگهداریم و مادیات را که همیشه در طبیعت بیشتر جاذبه دارد، مهار و کنترل بکنیم، ولی معتقدیم در یک حد لازمی تأمین بکنیم و نمی‏توانیم جنبه‏های مادی انسان را ندیده بگیریم.

 س - جمهوری اسلامی ایران روابط نسبتاً خوبی با کشورهایی نظیر آلمان، ژاپن، ایتالیا و اخیراً شوروی دارد. اولاً چرا چنین رابطه حسنه‏ای با فرانسه ندارد و ثانیاً با توجه به‏این که فرانسه اولین کشور مسلمان‏نشین اروپا با داشتن 8 درصد جمعیت مسلمان است، آیا جمهوری اسلامی ایران در نظر ندارد با نفوذ خود روی این جامعه مسلمان، نفوذی در سیاست فرانسه داشته باشد؟ علیرغم اختلافات فی‏مابین جمهوری اسلامی ایران و دولت فرانسه، آیا امید برقرار کردن رابطه حسنه در آتیه بین دو کشور می‏روید؟

 ج - حتماً می‏دانید که در اوایل انقلاب در کشورهای غربی، فرانسه بیش از همه برای ما جاذبه داشت. امام ماهها در فرانسه بودند و ما از امکانات تبلیغاتی فرانسه و جو آزادی فرانسه استفاده کرده بودیم و حتی یکی از بخشهای قم اسمش را نوفل‏لوشاتو گذاشتند و بعضی از خیابانها را به این اسم گذاشتند. ولی این فرانسه بود که با ما مخالفت را شروع کرد و ما شروع نکردیم. اولین کار فرانسه این بود که ضدانقلاب را پناه داد. ما صرفاً به‏خاطر پناه دادن آنها، ناراحت نمی‏شدیم و برای ما قابل قبول بود که بعضی‏ها به فرانسه پناه ببرند ولی وقتی که آنجا رفتند و فرانسه همه امکانات تبلیغی و خرابکاری را در اختیارشان گذاشت و تا آنجایی پیش رفت که هواپیماهای نظامی ما را تروریستها به فرانسه بردند. آنهایی که حزب جمهوری اسلامی را منفجر کرده بودند و 73 نفر از بهترین افراد ما را به‏آن صورت شهید کرده بودند و فرانسه اینها را پذیرفت و همه امکانات را در اختیارشان گذاشت و از آنها سخت محافظت کرد.

 در مورد امور اقتصادی، ما یک میلیارد دلار پول، پیش فرانسه داشتیم. فرانسه این پول ما را مثل یک دزد بالا کشیده و نمی‏دهد و هیچ دلیلی هم ندارد و این حرکت قلدر مآبانه فرانسه برای ما قابل توجیه نیست که چگونه پول یک ملت انقلابی را اینگونه می‏شود خورد با این که دادگاه فرانسه هم حکم کرد این را به یک شکل با آن شیوه‏هایی که دارند نقض کردند.

 در مورد عراق، فرانسه با نهایت جسارت و صراحت مدرن‏ترین امکاناتش را مثل اگزوست و سوپراتاندارد را در اختیار عراق گذاشته و از همه امکانات تبلیغاتیش علیه ما استفاده می‏کند. در حقیقت این فرانسه است که نمی‏خواهد با ما رابطه خوب داشته باشد و با انقلاب دشمن است. بنابراین ما با چنین رژیمی سر مخالفت داریم و جداً با آنها مخالفیم. تفاوتی که برای ما، آلمان و فرانسه دارد در اینجاست والا چیز دیگری نبوده است.

 در مورد مسلمانهای فرانسه این که 8 درصد مردم آن‏جا مسلمان هستند، ما گفتیم که در کشورهای کاملاً مسلمان هم بنای دخالت نداریم. البته حرفمان را با هر مسلمانی در هر جا می‏زنیم. این که می‏گویند ما نماینده فرستادیم در کارخانه‏ها و جای دیگر، این تبلیغات خود فرانسه است برای سختگیری در مورد کارگرانش و می‏خواهد بگوید که قدرت خارجی در اینجا هستند، چنین چیزی نیست؛ ممکن است دوستان ما، طرفداران انقلاب در بین آنها باشند و آنجا تبلیغ بکنند.

 ما این را می‏پذیریم و حرفی هم نداریم و باید هم باشند، بنابراین ما در این تیرگی روابطمان با فرانسه، همه تقصیر را از فرانسه می‏دانیم. در عین این که این همه با ما بد کردند ما همه درها را بر روی فرانسه نبستیم. آنها دست از خصومتشان بردارند و حمایت از ضدانقلاب نکنند، حمایت از عراق نکنند و پولهای ما را پس بدهند در این صورت ما می‏توانیم با فرانسه رابطه داشته باشیم.

 س - نظر مجلس در مورد دولت چیست؟ آیا دولت عوض نمی‏شود؟

 ج - گفتم که مجلس دوره دوم با مجلس قبل، خیلی فرق ندارد و دولت هم، همان دولت است و دلیلی هم ندارد که اختلافی داشته باشند و دولت دارد خوب کار می‏کند و ضرورتی هم نمی‏بینم که دولت را تعویض کنیم. امام هم فرمودند که باید مهلت داد که دولت کار بکند.