س ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی: آیا همه بندهای قطعنامه شورای امنیت را می پذیرید؟
ج ـ جمهوری اسلامی ایران بندهایی از قطعنامه شورای امنیت را که در آن به لزوم شناسایی متجاوز، محکوم داشتن عملیات ضد موازین بین المللی در جنگ و منع کشورهای دیگر از دخالت در جنگ تحمیلی اشاره شده است، مثبت تلقی می کند و بندهای دیگر را نمی پذیرد.
س ـ نظرتان در مورد سفر دبیر کل سازمان ملل به تهران چیست؟
ج ـ سفر دبیرکل سازمان ملل به تهران موضوعی است که از زمان تصویب قطعنامه 598 قرار آن گذاشته شده بود. البته بعدها حرف هایی نیز به میان آمد، این سفر نیاز به مقدماتی داشت که توسط نمایندگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
بیش از این، به جهت جهت گیری ناعادلانه قطعنامه های شورای امنیت، ما این قطعنامه ها را نمی پذیرفتیم. اما در این قطعنامه، نکات مثبتی دیدیم که حاضر شدیم پیرامون آن مذاکره کنیم.
جمهوری اسلامی ایران قطعنامه شماره 598 شورای امنیت را به طورکلی رد نکرده است، چون در آن جای بحث می بیند. توقع دیگران این است که ما یا قطعنامه را کلاً رد کنیم یا آن را بپذیریم.
س ـ در مورد نکات مثبت و منفی قطعنامه 598 توضیح بفرمایید.
ج ـ برای نخستین بار در این قطعنامه صحبت از شناسایی متجاوز و محکوم دانستن حملات شیمیایی، حمله به نقاط مسکونی، حمله به کشتی ها و دیگر موارد نقض معاهده های بین المللی و نیز منع دخالت کشورهای دیگر در جنگ به میان آمده است، اما نکته منفی این قطعنامه آن است که می گوید به محض شروع مذاکره و بیش از شناسایی متجاوز و محاکمه آن، آتش بس اعلام شود و ما این بند را قبول نداریم.
بند مربوط به معرفی متجاوز می تواند به عنوان تنها کلید حل مسایل به شمار آید.این نکته مثبتی است، اما باید پیش از اعلام آتش بس، انجام شود. ما به آمریکا سوءظن داریم و می دانیم که به محض اعلام آتش بس، آنان در عمل صادق نخواهند بود. بنابراین ما نمی توانیم چنین مخاطره ای را بپذیریم، ما می گوییم اگر اول متجاوز معرفی شود، بعد راه برای حل مسائل جدی هموار خواهد شد، معلوم است که محاکمه و تنبیه متجاوز و بازپرداخت غرامت، از همین اقدام آغاز خواهد شد.
اگر این جابجایی در بندها انجام شود، راه هموار خواهد شد. این موضوع که ما پذیرفتیم دبیرکل سازمان ملل به تهران بیاید، به خاطر تحقق همین جابجایی است.
س ـ نظرتان در زمینه اعزام مین روب از سوی هلند و ایتالیا به خلیج فارس چیست؟
ج ـ این حرکات بیشتر جنبه سیاسی و نمایشی دارد. به اعتقاد ما این کشورها به دلایل گوناگون به آمریکا وابسته اند و در این اقدام نیز پیرو سیاست آمریکا هستند.
حضور این مین روب ها به خودی خود مسأله ای ایجاد نمی کند، چون قصد اعلام شده آنان جنگ نیست. اما از آنجا که این تعداد مین روب در خلیج فارس لزومی ندارد، این اقدامات بیشتر صورت نمایشی به خود می گیرد.
اگر بیش از این تعداد هم، این کشورها مین روب به خلیج فارس اعزام کنند، ما نخواهیم، کار مین روبی موفق نخواهد بود. زیرا مین را پس از عبور هر کشتی می توان دوباره در آب شناور ساخت و بعضی از انواع مین ها را اصولاً نمی توان پیدا کرد.
اعزام این مین روب ها از سوی کشورها تنها براثر فشار آمریکا انجام شده است. دولت این کشورها ابتدا از آمریکا انتقاد می کردند، اما اکنون تحت فشار پذیرفته اند که در این کار شرکت جویند.
حضور ایتالیا در کنار آلمان نازی و هلند در کنار متفقین در جنگ جهانی دوم تنها باعث خسارت و گرفتاری های طرفین جنگ شد و هیچ تأثیری در سرنوشت جنگ نداشت. کمک مالی ژاپن به آمریکا در لشکرکشی به خلیج فارس هم تحت فشار آمریکا بوده و تحمیلی بر این کشور است. این دولت ها ملت های خود را فریب می دهند و از نظر ما حضور آنان در خلیج فارس تأثیر زیادی ندارد، اما از نظر مواضع جهانی، این اقدامات از دیدگاه ما بی تأثیر نیست.