س - آقای هاشمی، لطفا بفرمائید در جلسه شورای عالی دفاع، چه مسائلی مورد بررسی قرار گرفت و تصمیمات اتخاذ شده در چه زمینههایی بود؟
ج - بسمالله الرحمن الرحیم. وضع جبههها و مسائل آینده جنگ را رسیدگی و بررسی کردیم؛ تدارکات جنگ را رسیدگی کردیم، تهیه امکاناتی که برای جنگ لازم داریم از لحاظ مالی و اسلحه و مهمات بررسی شد. از برادران جهاد برای تنظیم روابطشان آمده بودند و نیز امکاناتی که در جبهه لازم دارند و کمکهایی که برای کارهای سنگر و جادهسازی و برای مسائل مهندسی میکنند، اینها تنظیم شد. گزارشاتی از عملیات بسیار موفقی که اخیراً در کردستان در مبارزه با ضدانقلاب در جریان بوده، دادند که خوب بود و نشان از هزیمت رو به وسعت ضدانقلاب میداد یک مقدار هم مباحث مربوط به مسائل سیاسی و اقتصادی در رابطه با جنگ داشتیم.
س - در پی پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات والفجر 2 و 3، شاهد وقفهای در این عملیات هستیم، بفرمایید که علت این وقفه چیست؟
ج - وقفه نمیتوان گفت، چرا که از ابتدای جنگ تا به حال هیچ وقت نبوده که عملیاتی را که آغاز میکنیم، همین طور تا بینهایت ادامه بدهیم و تا نقطههای بسیار دور برویم. معمولاً کار ما این طور است و این هم یک محاسباتی دارد، چون ما این جنگ را تنها از جنبههای نظامی اداره نمیکنیم، مسائل سیاسی - انسانی دارد و در مجموع همان طور که مکرر گفتهایم، ابتکار عمل دست ماست، مقداری که مصلحت میدانیم، عمل میکنیم و مقداری که لازم نمیدانیم، وقفه ایجاد میکنیم.
اصولی که الان در سیاست جنگی ما حاکم است، یکی احتراز از خونریزی زیاد است، چه نیروهای خودمان بخواهند شهید بشوند و چه عراقیها بخواهند زیاد تلفات بدهند. اما در هر حال مایل نیستیم که در این جنگ کشتهها زیاد بشود و یکی از عواملی که در محاسبات ما مؤثر است، این است. از طرفی ما جنبههای سیاسی - اقتصادی جنگ را هم در نظر میگیریم؛ همیشه پس از آنکه ضربهای وارد میکنیم، یک مهلتی هم میدهیم، برای آنکه آنها قدرت تفکر داشته باشند و فرصت تسلیم به حق را به آنها میدهیم که اگر بناست تسلیم بشوند، بشوند. از عملیات والفجر 2 و 3 با محاسباتی که ما داریم، آثار سیاسی در منطقه میبینیم که اگر این آثار سیاسی بتواند منجر به این بشود که صدام آینده خودش را در جنگ ببیند و آینده جنگ را بتواند بهتر بفهمد، فشارهایی که حامیان عراق بر ما میآورند، فشارهای اقتصادی - سیاسی و تبلیغاتی، با یک عملیات موفق، مقداری ممکن است تغییر بکند و در مجموع ما امید داریم که حتیالامکان با عوامل غیر خونریزی به نقطه مطلوب برسیم.
س - اخیراً صدام در ملاقاتی که با فرماندهان نظامی خود داشته، قول داده است مناطقی را که از دست دادهاند، باز پس گیرد. بفرمایید که تحلیل شما از اظهار چنین مطالبی چیست؟
ج - همیشه همین طور بوده، رویه حزب بعث این است که اول اصلاً منکر میشود. خرمشهر را هم که پس گرفته بودیم، هنوز آنها تا مدتی میگفتند که ما در آنجا ایرانیان را سرکوب کردهایم! وقتی بیرونشان کردیم، میگفتند که پیروزمندانه عقبنشینی کردیم! تا حدودی که خودشان لازم میدانند، اصلاً منکر پیروزی ما میشوند و پیروزی خودشان را به دروغ به رخ میکشانند، بعد هم میگویند ما ضربه میزنیم و ایران را با خاک یکسان میکنیم و از این حرفهایی که همیشه زدهاند. آنها فقط دو کار میتوانند بکنند، یکی اینکه موشکهایی که ابرقدرتها در اختیارشان گذاشتهاند، پرتاب بکنند. این کاری است که از آنها ساخته است و تنها به شهرهایی مثل دزفول و دیگر نقاط مسکونی و غیر نظامی، میتوانند آسیب وارد کنند و یا گاهی هم به شهرهای نزدیک مرز هواپیماهایشان نفوذ میکنند و باز هم مردم غیر نظامی را میزنند، چون مناطق نظامی را هواپیماهاشان جرأت نمیکنند نزدیک بشوند و اگر هم مأموریتی برای این کار پیدا بکنند، بمب را در بیابان میریزند و میروند. این دو کار را صدام در مقاطعی که برای خودش صلاح بداند، میکند و ما کار دیگری نمیبینیم که از عهده صدام برآید. در میدانها ابتکار عمل و انتخاب نحوه عمل با ماست.
س - سرکوب شدید شیعیان و محرومین لبنان توسط تفنگداران آمریکایی و ارتش لبنان و فالانژیستها به نظر میرسد، گام جدیدی در مقابله با انقلاب اسلامی در منطقه است. تحلیل شما از وقوع چنین جریاناتی در منطقه چیست؟
ج - ما از اول هم پیش بینی میکردیم آنچه که الان آمریکا، اسرائیل و ارتجاع در لبنان خواهان سرکوب آن هستند، نیروی محرومان و مسلمانان لبنان است. اصلاً هدف این بود که جنوب لبنان را که بیشتر محل نفوذ مسلمانان و بخصوص شیعیان و محرومان بود، اشغال کنند. صحنههایی هم که در این دو روز پیش آمده، دنباله همان است؛ یعنی چیز جدیدی نیست. حالا میبینند پس از مدتی طولانی اشغال، نتوانستند مقاومت محرومان مسلمان را بشکنند و بیشتر خشونت به خرج میدهند؛ اما تجربه ما این است که با این خشونتها، میتواند مقاومتها جدیتر بشود. ما امروز وضع مسلمانهای لبنان را خوب میبینیم و علیرغم گرفتاری که در جنگ داریم، هر حمایتی از ما ساخته باشد، خواهیم کرد که لبنان تبدیل به اسرائیل دوم نشود.
س - حقوقدانان دادگاه بینالملل اسلامی، از مناطق جنگی و اردوگاه اسرای عراقی بازدید کردند. نظر شما راجع به این بازدید چیست و فکر میکنید که آیا این نوع بازدیدها تأثیری خواهد داشت؟
ج - البته بیتأثیر نیست؛ هر کس به این ایران بیاید و مناظر خرابیهای جنگ و آثار تجاوز عراقیها را ببیند، تحت تأثیر قرار میگیرد و عمیقاً در کنار ما که مظلوم هستیم، واقع میشود. ما هم از اول هر کس خواست بیاید، استقبال کردهایم، حتی خبرنگارهایی که وابسته به نشریاتی هستند که نوعاً ماهیتشان بر ضد ماست، آنها را آوردهایم که حتی در مورد آنها هم بیتأثیر نبوده است. البته این آقایان میخواهند، یک دادگاهی باشد و هر چه حق دیدند، اظهار نظر کنند. ممکن است این حرکت در دنیای اسلام یک حرکت خوبی باشد که یک دادگاهی به وجود بیاید و در مورد حوادث مهم که اختلافی بین کشورهای اسلامی پیش میآید، اظهار نظری بکند، به عنوان یک عامل جهت جلوگیری از طغیانها، تجاوزها و زورگوییها و ممکن است مؤثر باشد.
س - در خاتمه اگر ممکن است، مقداری از موقعیت رزمندگان اسلام در مقابله با ضد انقلاب در غرب کشور را بیان کنید.
ج - خیلی خوب است و من منتظرم که قرارگاه حمزه سیدالشهدا(س)، خود جزئیات عملیاتش را برای مردم بگوید. در آذربایجان غربی در این دو سه روز، عملیات بسیار وسیعی داشتهاند، منطقهای که تقریباً از آغاز پیروزی انقلاب تا به حال همیشه در اختیار ضدانقلاب بوده، نیروهای ما آنجا را آزاد کردند، عدهای از ضدانقلاب را گرفتند و عدهای را نابود کردند، بقیهشان هم فرار کردند و آنچه جالب بوده اینکه مردم منطقه از حضور حکومت اسلامی در آنجا خیلی خرسند شدند و خیلی استقبال کردند مانند آنکه از اسارت دایمی آزاد شدهاند. یکی از زندانهایی را که ضدانقلاب در آنجا داشته، گرفتهاند. طی ده روز گذشته که ما در میدانهای جنگ با عراق، زیاد فعال نبودهایم، مقداری از نیروها در آنجا کار کردهاند که شاید ارزش موفقیتهایشان مجموعاً از عملیات والفجر کمتر نباشد و شاید در دراز مدت بیشتر هم باشد، به طوری که پشت جبهه را در شمال مرزها خیلی خوب امن کردهاند و فکر میکنم که همراه با حل شدن مسأله جنگ - که امیدوارم خیلی هم طولانی نباشد - مسأله کردستان هم به کلی حل شود.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته