مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با خبرنگاران مجله «امید انقلاب» پیرامون طرح بسیج و حضور آمریکا در خلیج فارس

مصاحبه آقای هاشمی با خبرنگاران مجله «امید انقلاب» پیرامون طرح بسیج و حضور آمریکا در خلیج فارس

  • پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۶۶

س - آقای هاشمی در آستانه هشتمین سالگرد تأسیس بسیج قرار گرفته ایم، جنابعالی رشد و گسترش بسیج را چگونه ارزیابی می کنید؟ ج - هر چه از عمر بسیج می گذرد، انسان به عمق نظر امام بیشتر واقف می شود. کار جالبی بود، بالاخره در دنیا انقلاب ها به وجود آمده و تجربه هایی از انقلاب ها است. کسانی که در احزاب و جمعیت ها و تاریخ انقلاب ها کار می کنند یک ایده های پیش ساخته ای برای خودشان دارند که چگونه برای تعمیق انقلاب و حفظ و توسعه انقلاب کار بکنند. این نوع برخورد امام با مسائل انقلاب از آن قبیل نبود، به گونه ای برخورد شد که نوعاً ابتکاری بود و این ناشی از یک روح بزرگ و مرتبط با عالم دیگری بود. خداوند جای مخصوصی برای این گونه ارواح در نظر گرفته است. ما در قرآن همیشه برخورد می کنیم با چیزی به نام هدایت شده ها «یعنی هدایت ویژه» می بینیم که پیامبر در موقع نماز «اهدناالصراط المستقیم» می گوید، این هدایت معمولی نیست. مشخص است که یک چیز بالاتری است.
آن هدایت ویژه محصولاتش این طور چیزهاست، نمونه اش همین بسیج است. خوب این بسیج یک نهادی است که نه تنها خرج عمده ای از نظام نمی کرد بلکه خرج عمده ای را از دوش نظام برمی دارد. ما اگر می خواستیم سربازهایی با ویژه گی های این بسیج در جبهه ها داشته باشیم و اگر این بسیج نبود چه مقدار بایستی کار می کردیم، چه مقدار خرج می کردیم، چه مقدار نیرو به کار می بردیم برای پیدا کردن اینها، گزینش اینها، آموزش و حفظ اینها، اصلاً با امکانات مادی و معمولی نمی شد چنین تشکیلاتی را در شرایط انقلاب راه انداخت. حقاً بسیج ابعاد زیادی دارد و فقط منحصر به جنگ نیست. از لحاظ امنیت داخلی، پایگاه های بسیج خیلی مایه اعتماد و اطمینان مردم است.
حضور این بچه ها در پایگاه های مساجد در محله ها و هر جا که هستند میوه انقلاب آنجاست. دیگران می فهمند که اینجا مردم خودشان حافظ انقلاب هستند. از لحاظ معنوی این بچه هایی که دور هم جمع می شوند طبعاً تیپ خوب جوانان هستند. این تغذیه معنوی که می شوند از نوع کارهای داوطلبانه ای که می کنند برای رشد خودشان و برای تعلیم دیگران بسیار مؤثر است. ما در بسیج غیر از حرکت نظامی یک نوع حرکت فرهنگی را می بینیم.
خوب جبهه ها که وضعش روشن است. نقطه قوت ما در میدان جنگ نیروهای بسیجی هستند و در بقیه مسائل. با بقیه لشکرهای دنیا فرقی نداریم بلکه کمتریم، افرادمان کمتر است و آموزش ها و تجربه ها و پشتیبانی هایمان کمتر است. ولی آن نقطه قوتی که وجود دارد که ما می توانیم حمله های موفق را انجام بدهیم با امکانات کم مادی، این در بسیج خوابیده است. البته سپاه ما در بسیج است و ما بسیج را از سپاه داریم. بسیج نمی توانست همین جوری در خلاء به وجود بیاید. سپاه جلو افتاد. سپاه خود یک نوع بسیجی است منتهی رسمی تر، اینها مادرند، معلمند، مربی اند، کادرند، به کار گیرنده اند. خیلی از کارهای آنها را انجام می دهند ولی نیروی اساسی شان فقط همین بسیج است ما هنوز امیدهای زیادی به آینده اینها داریم.

س - اخیراً حضرت امام در پیام تاریخی خود خطاب به حجاج از «بسیج جهان اسلام» یاد کردند، به نظر جنابعالی برای تحقق فرمایش حضرت امام چه باید کرد؟
ج - یک تکلیفی ما داریم و یک تکلیفی هم دنیای اسلام خودشان دارند. بالاخره این حرف امام در دنیا به گوش خیلی ها رسیده، آنهایی که امام را قبول دارند اعم از آنکه در ایران اند و یا خارج از ایرانند و امام را رهبر خودشان می دانند این جمله اثر خود را حتماً کرده. یعنی عده زیادی الان در سراسر دنیا به فکر افتاده اند که این حرف باید جامعه عمل بپوشد. خوب وظیفه آنها آن است که خودشان می فهمند و خوب ما با آنها نیستیم که ببینیم چه فهمیده اند و چگونه می خواهند کار بکنند و به تکلیف خودشان در محیط خودشان چگونه می توانند عمل کنند و اولین چیزی که آدم می فهمد این است که نیروهای مخلص مسلمان متعهد به فکر می افتند که ارتباطی با هم داشته باشند و حرکتی بکنند، خودشان را مهیا کنند برای دفاع از اسلام و برای مبارزه با کفر ـ مبارزات مردمی ـ . در این مایه ما هم تکالیفی داریم، بخصوص سپاه و بسیج در این راه تکالیفی دارند و آن اینکه آنجایی که دستشان می رسد تجربه خودشان را منتقل کنند. اگر آنها آموزش می خواهند به آنها کمک کنند، اگر آنها ابزاری می خواهند در حدی که به دستشان می رسد و می توانند کمک کنند، اگر ابهامی در این معنا هست با ارتباطاتی که دارند این ابهامات را برطرف کنند. خلاصه هدایت عملی در میدان اجراء تحقیقات یک مقداری به ما بستگی دارد. البته تشکیلات سیاسی مان باید مسائل ارتباط را فراهم بکند و سپاه و آنها هم آماده باشند تا از تجربه خودشان و از امکانات خودشان به آنها کمک بکنند. نمونه یکی از آنها لبنان است. ما در لبنان داریم می بینیم که نسخه دوم بسیج ایران است. البته آنجا زمینه مساعد بوده و در جاهای دیگر معلوم نیست که این آمادگی باشد به آن حدی که آمادگی در آنجا هست، تکلیف ما هم هست.

س - با توجه به تضاد بنیانی و ریشه ای مابین انقلاب اسلامی و استکبار جهانی به نظر شما نیروهای طرفدار انقلاب اسلامی و بسیجیان جهان اسلام در عرصه نبرد و جهاد انقلاب اسلامی با استکبار جهانی چه نقشی را می توانند ایفا نمایند؟
ج - ما نمی خواهیم که در کشورهای دیگر دخالت کنیم، اگر در لبنان هم رفتیم برای اینکه در لبنان حکومتی نیست واقعاً، بچه مسلمان ها در لبنان مظلوم و بی پناه بودند. همه به یک جایی بند بودند، به غیر از بچه مسلمانهای مخلص و حزب ا...، طبعاً ما آنجا باید حضور پیدا می کردیم برای اینکه از نزدیک باشیم. بقیه دنیا معمولاً این جورها نیست هر جا یک صاحبی دارد و صاحبش هم حضور دارد. به هرحال حق یا ناحق آنجا کار می کند. این تکلیف خود مردم هرجایی است که برای نجات خودشان کار بکنند. مبارزه با استکبار اگر محدود به یک نقطه معینی مثل ایران و لبنان باشد، محاصره شده و شکسته می شود یا حداقل محبوس می شود. اگر این یک زمینه جهانی یا لااقل مثلاً اسلامی پیدا بکند در محیط های اسلامی، استکبار قدرت محاصره اینها را ندارد. آن موقع آنها اثر متقابل در هم دارند و همدیگر را می توانند پیدا بکنند. یک جا اگر یک نقطه ای تحت فشار استکبار قرار گرفت جاهای دیگر می توانند جواب آن را بدهند و انتقام آن را بگیرند.
استکبار باید بداند مثلاً اگر در شرق خواست به اسلام ضربه بزند، ممکن است در غرب جوابش را بگیرد و یا اگر در مرکز ضربه زد در جاهای دیگر جوابش را می گیرد. یک چنین همبستگی و تکافل و تضامن اجتماعی اگر بین نیروهای مخلص و حزب ا... در دنیا باشد استکبار حسابی به زحمت می افتد. این نیروها طبعاً مشخص نیستند که کجا هستند، اینها همه جا پراکنده اند. ممکن است در مراکز صنعت، مراکز خدمات، مراکز تولید و درمانی، نقاط ارتباطی، بالاخره همه جا می توانند باشند.
اگر این وابستگی جهانی بین نیروهای حزب ا... بتواند بوجود بیاید، حتی اگر به شکل تشکیلات جهانی رسمی هم نباشد و از وابستگی روحی خبری باشد، اگر مسلمان ایرانی نتواند مظلومیت مسلمان هندی را، مسلمان هندی هم نتواند مظلومیت مسلمان مصری را تحمل کند یک پشت گرمی بین مسلمان ها بوجود می آید. و به خاطر اینکه کفر و استکبار در همه جا حضور دارد و آسیب پذیر است ما در سراسر دنیا می توانیم از خودمان دفاع کنیم. این غربتی که الان بچه های مسلمان در دنیا دارند این حالت نخواهد بود مثلاً فرض کنید در تونس می بینیم که این حرکت اسلامی قوی روی رژیم پوسیده دیکتاتوری آنجا می تواند فشار بیاورد، اگر مثلاً حزب ا... مسلمان موجود در فرانسه که به صورت کارگرهای مهاجر هستند، اگر آنها حمایت می کردند به این آسانی آنها را نمی شد سرکوب کرد و به همین وضع مثلاً در فلسطین الان یک حرکت اسلامی خالص که به چشم می خورد اگر ما آنها را تنها بگذاریم حامیان اسرائیل اینها را سرکوب می کنند. ولی اگر اینها حمایت بشوند و اگر ستمی به اینها می شود یک جای دیگر جواب داده شود آنها احساس پشت گرمی می کنند و موفق می شوند و این حرفی که امام زدند یک چیز جهانی وابسته این چنینی را، حداقل باید ایجاد کنیم یعنی یک روح تعاون ولو به طور غیررسمی، اگر از راه دور بین خودشان تعاون داشته باشند می تواند گام بلندی باشد در جهت حرکت وسیع اسلامی.

س - با توجه به رکود حاکم بر جبهه ها، و با توجه به فشارهای سیاسی خارجی بر جمهوری اسلامی، وضعیت فعلی جبهه ها را چگونه بررسی می کنید و برای فعال کردن جبهه ها و اعزام نیرو چه برنامه هایی دارید؟
ج - الان ما فشار سیاسی احساس نمی کنیم که کسی از خارج بتواند روی ما فشار بیاورد. بلی، آنها یک تحرکات سیاسی دارند و خیال می کنند دارند کار می کنند. ما داریم کار خودمان را می کنیم و آنها هم دارند کار خودشان را می کنند و از اول جنگ هم با کم و زیاد همین طور بود. همیشه یک سرو صدایی از این قبیل بوده که چیز تازه ترش همین حضور نظامی آمریکا و غربی ها در خلیج فارس است که مسائل از حد سیاسی گذشته، تهدیدهای نظامی و حضور فیزیکی اینجا دارند، جبهه ها هم وضعیت و شرایط خاص خودش را دارد و با مسائلی که در خلیج فارس یا مثلاً در سازمان ملل یا در جای دیگر می شود هیچ ارتباطی ندارد. ما برای هر کاری یک نوع آمادگی لازم داریم، یک طرح هایی داریم. معمولاً برای جنگ این طرحها شرایطی دارد؛ یک شرایط سیاسی و نظامی و شرایط خاص لجستیکی دارد و یک مقدار به نیرو مرتبط می شود و وقتی که همه چیزمان آماده شد کار خودمان را انجام می دهیم.
وضع را من خیلی خوب می بینم؛ یعنی ما امسال از هر سال مسلط تر هستیم در جبهه مان به خاطر اینکه ما حضور نسبتاً وسیع و تازه ای در داخل عراق پیدا کرده ایم. نوع عملیات ما هم می تواند با گذشته عوض بشود. لازم نیست همیشه در جبهه به همان صورت یک بعدی عمل بکنیم، باید طراحی های عملیات به گونه ای باشد که ضمن اینکه عملیات جبهه ای هست بتوانیم استفاده های بیشتری از این عملیات بکنیم و عمق بدهیم به عملیات مان و ضربه ها نوع دیگری باشد. دشمن باآن شیوه جنگ ما چند سالی است که آشنا شده و در نوع دفاعش مسلط بر کار خودش است. ما باید این کار را بکنیم و از ضربه هایی که پارسال زدیم و دشمن را در جای خودش میخ کوب کردیم و او توی لاک دفاعی اش کاملاً فرو رفته استفاده کنیم. ما هم داریم خودمان را آماده می کنیم و برنامه ای هم که داریم فکر می کنیم یک مقداری باید زیادتر و منظم تر نیروهای مردمی در جبهه ها باشند. در گذشته معمولاً این طوری بود که ما یک موجی به وجود می آوردیم و یک موجی از نیروهای انسانی وارد عمل می شدند و یک مدتی هم می جنگیدیم و دشمن را یک قدم عقب می بردیم و بعد جبهه ها آرام می گرفت.
شیوه آینده ما این جور نباید باشد. باید کاری که شروع می کنیم یک مقدار متوالی باشد. ما چنین مقدماتی را ریخته ایم از لحاظ بودجه و تدارکات نظامی و تدارک لوازم انفرادی، از لحاظ طرح ها، از لحاظ نیرو (آموزش و تنظیم آنها). شما در آینده نزدیک سروصدایش را می شنوید. مقدماتش را فراهم کرده ایم. به زودی دنیا شاهد یک گام جدیدی در میان تدارک نیرو و امکانات خواهد بود، که ویژگی آن تداوم کار در نبرد با دشمن است.

س - بعضاً دیده می شود که به خاطر توطئه های فرهنگی، مسائل حقوقی - قضایی و مشکلات روزمره زندگی، موانعی در راه حضور نیروهای مردمی در جبهه ها ایجاد می شود، شورای عالی دفاع و خصوصاً ستاد پشتیبانی جنگ چه برنامه هایی در این مورد دارد؟
ج - اینها تازگی ندارد، جامعه ما از اول این گونه مسائل را کم و زیاد داشته است. عواملی را که باعث تشویق داوطلب می شود و یا عواملی که این شوق را تضعیف می کند، بررسی کرده ایم که بیش از 20 تا است. موارد زیادی است ( فرهنگی، مالی، گرفتاری های خانوادگی، مشکلات اجتماعی، مسائل عدالت و مسائل اخلاقیات و ...) هر یکی هم سهم خاص خودش را دارد. برنامه ریزی هایی که در این مقطع جدید کرده ایم با توجه به مجموعه این عوامل بوده است. البته نمی توانیم بگوییم که ما می توانیم همه عوامل کند کننده را از بین ببریم، بلکه باید بگوییم که می توانیم از آثارش کم بکنیم و یا نمی توانیم ادعا بکنیم که همه عوامل تشویق کننده را می توانیم فعال بکنیم. ما چنین قدرتی را نداریم. علت آن کمبودها و مشکلات طبیعی انقلاب و شرایط خاص جامعه ماست. ولی خوب در مجموع دلیلی ما نداریم که از گذشته عوامل مشوق کمتر باشد، بلکه می تواند بیشتر باشد و عوامل کند کننده ضعیف تر باید بشود. در آینده ان شاءالله در همین برنامه خاصی که خواهید دید می بینید که به این گونه موارد هم توجه شده است. مصوبات شورای عالی پشتیبانی جنگ دارد خیلی از این چیزها را تأمین می کند.

س - بعضاً مطرح شده است که سیاست تدافعی جمهوری اسلامی « ضربه در مقابل ضربه» در خلیج فارس، عامل زمان را در اختیار آمریکا برای جمع آوری اطلاعات قرار داده است تا در فرصت مناسب بر علیه ما اقدام نماید. و علاوه بر این آیا نفس حضور نیروهای ناتو در خلیج فارس، ضربه به حیثیت و آبروی جمهوری و انقلاب اسلامی نیست؟
ج - قسمت اول که سیاست، سیاست تدافعی است، بله صحیح است. ما اصولاً سیاست های تدافعی داریم. ما در انقلاب مان دلیلی نمی بینیم که از لحاظ نظامی پیشقدم بشویم. جنگ را عامل پیشبرد انقلاب نمی بینیم. ما قدرت فرهنگی اسلام و انقلاب را بهترین مشوق پیشرفت انقلاب می دانیم. آنها هستند که می آیند و مانع ایجاد می کنند. اصلاً اسلام هم همین جور بوده از اول در زمان پیغمبر (ص) هم اگر جنگی به پیغمبر (ص) تحمیل نمی کردند پیغمبر (ص) نیازی به شمشیر نداشت. پیغمبر (ص) حرف حسابی اش را می زند و آنها حتی پنبه توگوششان می کردند که حرف های پیغمبر (ص) را نشنوند. و این قدر آنها برای خودشان مشکل داشتند در مقابل نفوذ فرهنگی پیغمبر (ص). اسلام و قرآن این طوری است. همین جنگ عراق را هم که ما شروع نکردیم. به ما تحمیل شد، ما حالا حقمان را می خواهیم. عدالت را می خواهیم، تنبیه متجاوز را می خواهیم، که یک اصل اسلامی و یک سیاست تدافعی است و تهاجمی نمی تواند باشد. البته ما برای احقاق حقمان باید تهاجم داشته باشیم، اما این مایه اش تدافعی است. در مورد جنوب هم همین طوری است. ما نمی خواهیم به کشورهای جنوب خلیج فارس جنگ را تحمیل بکنیم. اما اگر آنها آمدند به میدان، ما عقب نمی زنیم جلو می رویم. آمریکا هم در رابطه با آنها آمده است.
آمریکا مدعی است که آمده کشتی های خودش و کشتی هایی که به او پناه برده اند را در آبهای بین المللی حفاظت کند. البته این تجاوز است. ما می دانیم ریشه استکباری دارد. ریشه توسعه طلبی و استعماری دارد، منتهی جواب ما این نیست که ما با جنگ یا با شروع حمله بخواهیم اینها را بیرون کنیم. ما حرفمان را می زنیم، حقمان را می گیریم و دفاع مان را می کنیم. در خلیج فارس اگر کشتی ما را زدند ما گفتیم مقابله به مثل می کنیم و می کنیم. حضور آمریکا هیچ تأثیری روی برنامه های ما ندارد پیش از اینکه اینها بیایند هر کشتی که از ما می خورد یک کشتی از شرکای جنگ می خورد، حالا هم همین طور است. هیچ وقت هم نگفتیم کدام کشتی را می زنیم. این سیاستمان بود. آمریکا هم که آمده هیچ فرقی نکرده. خود آمریکا اگر ضربه بزند او هم می خورد، همین طور که خورد.
پس این حق است که سیاست ما دفاعی است. ما این را افتخار خودمان می دانیم نه اینکه یک ضعف تلقی کنیم. آدم اگر بخواهد جنگ بکند میدان یکی نیست. ما یک کشور انقلاب کرده هستیم که نمی توانیم هر جبهه ای که پیدا کردیم برویم و وارد جنگ بشویم. ما قدرتی نداریم و چنین رسالتی هم نداریم. ما رسالت مان تبلیغ اسلام است که می کنیم.
در مورد دوم که گفته شد حضور آمریکا در خلیج فارس با حیثیت ما نمی سازد. اتفاقاً برعکس حیثیت ما را بالا می برد، یعنی نشان می دهد که جمهوری اسلامی و انقلاب این قدر اهمیت دارد در دنیا که این همه کشورهای گردن کلفت دنیا از ترسشان اینجا آمده اند که جلوی ما را بگیرند. این دلیل ضعف مان نمی شود، دلیل سازش ناپذیری ما می شود. این دلیل استقامت و قدرت و عظمت و سازش ناپذیری ما می شود. چرا به حیثیت ما ضربه بزند؟ الان ایران مثل صخره ای سخت و مقاوم در مقابل طوفان ها در منطقه ایستاده است. آنها دارند خرد می شوند اما ایران این جور ایستاده و محکم و مستقل دارد راه خودش را ادامه می دهد. این اعتبار ایران را بالا می برد و پنجه در پنجه اینها افکندن حیثیت را کم نمی کند. اینکه گفتند ما مهلت به آنها می دهیم تا بیایند بشناسند و بعد حمله بکنند، خوب آنها اگر برنامه این طور داشتند، می توانستند قبل از آمدن هم شناسایی شان بکنند. آواکس هایشان و عواملشان و ماهواره هایشان حضور داشت، نباید این طور تفسیر کنیم. به هرحال سیاست ما شروع به جنگ نیست، دفاع است و دفاع هم می کنیم.

س - در صورتی که آمریکا به جنگ با جمهوری اسلامی اقدام کند، قضیه فوق چه تأثیری بر روابط ایران با اتحاد جماهیر شوروی خواهد داشت؟
ج - بالاخره نمی شود گفت بی تأثیر است. یعنی طبعاً ما اصولمان را هیچ وقت زیر پا نخواهیم گذاشت. اصول مان را حفظ می کنیم. چون اینها رقیب آنها هستند. خوب طبیعی است که ما از یک رقیب در مقابل یک رقیب دیگر استفاده می کنیم. به علاوه ما با شوروی ها همیشه سیاست مان از اول انقلاب این بوده که با این مرزهای طولانی که با هم داریم همکاری داشته باشیم و می توانیم با هم همکاری فنی، خدماتی، عمرانی، تجاری و ... داشته باشیم. این گونه مسائل که پیش می آید دو طرف را تشویق می کند که آن چیزهایی که هر دو قبول دارند باید انجام بدهند تا به حال هم همین تحرک های جدید غربی ها در نزدیکی بیشتر ما با روس ها بی تأثیر نبوده است. مثلاً همین که روسها می آیند در سازمان ملل، جلو خواسته های ناحق آمریکا در یک قطعنامه و یا در جای دیگر می ایتند و یا با حضور آمریکا در خلیج فارس مخالفت می کنند، طبعاً اینها مایه خشنودی ما است. ما اینها را مواضع صحیح می دانیم. اینها باعث می شود که یک مقدار پل های ارتباطی را قوی تر بکنیم. به هرحال بی تأثیر نیست.

س - به نظر شما، اروپای غربی و ژاپن تا کجا و تا چه اندازه در خلیج فارس در کنار آمریکا خواهند بود، و تا چه زمانی به عنوان گاو شیرده آمریکا عمل خواهند کرد؟
ج - اولاً اینها در مسائلی با هم منافع مشترک دارند، ثانیاً اینها به آمریکا نیازمندند. هم ژاپن و هم اروپا به آمریکا نیاز دارند. آمریکا سپر عمده دفاعی اینهاست. پشتوانه اصلی شان است. آمریکایی ها نفوذ دارند توی سیاست های اینها، آدم می بیند که مثلاً کشوری مثل انگلستان نخست وزیرش تقریباً منتظر است که ریگان یک چیزی بگوید تا او هم دو روز بعدش تکرار بکند. نفوذ دارند توی احزابشان، از لحاظ اقتصادی یک مشکلاتی دارند، از لحاظ نظامی تجربه ای داشتند در جنگ جهانی دوم. اگر آمریکا نیامده بود به سراغ اینها، اینها باخته بودند و می بینید که نمی توانند بی نیاز باشند از آمریکا. شوروی هم نزدیک اروپاست و هم نزدیک ژاپن است و آمریکا از شوروی یک لولوئی درست کرده که اگر اینها همکاری نکنند، تهدید می کند. وسایل فشار و اهرم های اعمال قدرت آمریکایی ها نسبت به اروپا و ژاپن زیاد است از اینها استفاده می کند. البته پیش بینی هم نمی شود کرد که الان من قاطع بگویم تا کجا پیش می روند. ولی به هرحال تا یک حدودی با هم هستند.

س - با توجه به اینکه آلمان و ژاپن هر دو شکست خورده و بازدارنده جنگ جهانی دوم از آمریکا هستند، فکر نمی کنید که به خاطر تضاد منافع بین اینها، آمریکا را در وسط راه تنها بگذارند؟
ج - به همین دلیل هم می بینیم که حالا هم فرق دارند و الان آن حمایتی که فرانسه و انگلیس از آمریکا دارند، آلمان و ژاپن ندارند، همان سوابق در قضیه مؤثراست. چرا که از لحاظ روحی، تاریخی اینها یک موانعی بین خودشان وجود دارد.

س - با توجه به کاهش ارزش دلار و فشار ناشی از آن بر روی ین ژاپن و مارک آلمان و ضربات وارده از سوی آمریکا بر انگلیس در آزادسازی مستعمرات او، و همچنین عدم ایفای نقش مؤثر از سوی فرانسه در کنفرانس پوتسدام و یالتا، آیا فکر نمی کنید که از سوی این کشورها، توطئه ای علیه آمریکا برای کشیدن وی به ورطه ای همانند ویتنام در خلیج فارس طرح شده باشد؟
ج - من این را به صورت یک توطئه ای از طرف اینها علیه آمریکا نمی بینم تا بگویم که برنامه ریزی کرده اند. شاید در یک مقطعی بدشان نیاید که یک انتقامی از آمریکایی ها بگیرند و آمریکا را در یک بن بست هایی گیر بیاندازند، اینها هم خواستهایی دارند. تعارض هایی دارند، ولی چون نقطه مشترکی هم اینها دارند مسائل و منافع مشترکی دارند یک مقدار هم برای خودشان حساب می کنند. این طور نیست که تنها الان مسائل آمریکا مطرح بشود و مسائل خودشان را در نظر نگیرند. انگلیس خودش هم وابسته به خلیج فارس است. انگلیس خودش هم از انقلاب اسلامی ایران می ترسد. فرانسه هم می ترسد ولی ژاپن نه، به صورت اینها نیست، اسرائیل در این ماجرا ذی نفع می باشد. اینها واقعاً خائفند که روزی نهضت اسلامی در منطقه حاکم بشود و آن موقع برای اسرائیل زمینه ای نمی ماند. گرچه حالا ظاهراً با عربها رفیق می شوند ولی عملاً این حرکت شان ضد عربی است. چون اینها می دانند که نهایتاً ما با ملت های عربی متحد طبیعی هستیم و همه مان در مقابل اسرائیل یک روزی دستمان را به دست هم خواهیم داد، ملتها همین کار را خواهند کرد. اینها آن روز دور را می بینند. بنابراین همه اش نباید حساب کنیم که اینها درگیری های مخفی خودشان را به شکل توطئه در خلیج فارس به سر آمریکا می ریزند. باید گفت منافع خودشان ایجاب کرده، ولی هیچ مانعی هم ندارد که در وسط راه کلاه سر آمریکا بگذارند یا آمریکا کلاه سر آنها بگذارد. اما به هرحال ما سعی داریم در صورت امکان شکاف های موجود مابین دشمنان را بیشتر کنیم.

س - با توجه به کاهش ارزش دلار و پیشنهاد ایران برای حذف دلار از معاملات اوپک، فکر می کنید این قضیه چه تأثیری بر روی ایران و کشورهای مرتجع عرب خواهد داشت؟
ج - ما سهم زیادی که در اوپک نداریم، مثلاً ما دو میلیون بشکه از 17 یا 18 میلیون بشکه سهم اوپک را داریم تقریباً یک هشتم یا یک نهم، بنابراین هر ضرری به اوپک وارد بشود یا هر نفعی برسد قسمت عمده اش به ما نمی رسد، قسمت عمده اش به آنها می رسد. ما شکی نداریم که کشورهای عربی اکثرشان مثل همین همسایه های ما تحت تأثیر سیاست های آمریکا قرار دارند و حرکت می کنند ولی آن سیاست هم در میدان عمل یک برد محدودی دارد و اگر بنا باشد مثلاً اوپک روزانه فرض کنید 100 میلیون دلار ضرر بکند، از این صد میلیون دلار 10 یا 12 میلیون دلارش سهم ما می شود. بقیه سهم آنها می شود. برای خود کشورهای عربی هم مشکل بوجود می آید. قدرت خرید اینها که کم بشود عملاً این قدرت خرید محدود به بازار صنایع غربی ها منتقل می شود. اگر اینها قدرت خرید نداشته باشند، کارخانه های آنها می خوابد، عملاً مشکل اینها (عربستان سعودی، کویت) و همه این همسایه های ما روی کسر بودجه است. اینها دچار یک تعارض و تناقضی هستند و می خواهند به ما ضربه بزنند ولی این تیغ دوم است. هم به خودشان ضربه باید برسد هم به ما. یعنی در عمل هشت جا آنها ضرر می کنند و یک جا هم ما ضرر می کنیم. در همین قضیه سال گذشته که قیمت نفت را ساقط کردند، آنها فکر می کردند که به ایران ضربه می زنند و موقتاً وام هم به عراق می دهند، آن را نگه می دارند و ما را می خوابانند، دیدند نه ما با همین سیاست ریاضت، خودمان را حفظ می کنیم. خودشان نمی توانستند به مدت طولانی تحمل بکنند و رفتند زیر بار بالا رفتن قیمت نفت، همین حالا که ما می گوییم رابطه دلار و نفت حذف بشود، خوب بی شک به نفع اوپک است و به نفع همه این کشورهاست. تا کی اینها می توانند مقاومت کنند در مقابل یک مسئله ای که به نفع خودشان هم هست. به هرحال آنها هر سوزنی الان به ما بزنند یک جوالدوز باید به خودشان برسد و این تناقص به ما یک مقداری میدان پیشنهاد طرح های مفید می دهد. تا حدودی هم پیش می رویم البته آنها در حد منافع آمریکا با ما همکاری می کنند.

س - با توجه به نقش دانش آموزان در جبهه های نبرد و حفظ آینده انقلاب، و برای حفاظت آنها در مقابل آفت ها، مجلس و دولت چه برنامه هایی دارند؟
ج - اگر نیست باید درست کرد که این بچه ها سرمایه های انقلاب و اسلامند. هر چه روی اینها کار بشود خوب است هم از لحاظ علمی، فرهنگی، تربیتی، اخلاقی و ... باید خیلی روی اینها کار بشود. هدف گیری مان باید این نسل نو باشد. ما به هرحال خودمان را می کشانیم و یک قدری از ما جوان ترها هم باز می آیند. وقتی که انقلاب از آن مقطع تاریخی خودش یک مقدار فاصله می گیرد، باید اینها بتوانند حامل رسالت انقلاب باشند.

س ـ در پایان چه پیامی به بسیجیان جان برکف دارید؟
ج ـ «سلام مرا به آنان برسانید و به همه بگویید که الان وقت کار است.»