مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آقای هاشمی با تلویزیون A.B.C آمریکا پیرامون کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ و نظر جمهوری اسلامی درباره آمریکا

مصاحبه آقای هاشمی با تلویزیون A.B.C آمریکا پیرامون کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ و نظر جمهوری اسلامی درباره آمریکا

  • سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۶۳

 س - نظر شما به عنوان سخنگوی شورای‏عالی دفاع و رئیس مجلس شورای اسلامی، در ارتباط با نتیجه تقاضای جمهوری اسلامی برای محکومیت عراق در مورد استفاده این کشور از بمب‏های شیمیایی از سوی کشورهای مختلف جهان چیست؟

 ج - البته آن چیزی که ما می‏خواستیم، هنوز نشده، لکن کمی مسأله برای دنیا باز شده است. کارشناسانی که سازمان ملل فرستاده، از این جهت ما موفق بودیم، اما دیر فرستادند و از این بابت ما نیز گله داریم. کار کارشناسان در حد کارشناسی نظارتشان خوب بود، اما اینکه می‏دانستند، عراق بمب‏های شیمیایی را استعمال کرده است، اسمی نبردند، لذا از این بابت گله داریم.

 اگر چه آنها خواهند گفت به دلیل اینکه مأموریتمان این نبود، از عراق اسمی نبردیم. از شورای امنیت گله داریم، برای اینکه مسأله روشن بود که استفاده از این سلاح، کار عراق است، اسمی از عراق نبردند و او را محکوم نکردند و قطعنامه صادر نکردند، ولی همین مقدار هم که سازمان ملل و شورای امنیت جلو آمدند، برای ما، نقطه مثبتی است و در روح ملت ما تا حدی اثر مثبت داشته است؛ حداقل اینکه زمینه را برای فهم دیگران فراهم کردند.

 از کشورهای مختلف، مثل آلمان‏غربی، استرالیا، مالت و کشورهای دیگری صریحاً اعلام موضع کردند که خوب است. آمریکا نسبتاً از اول جریان، خوب برخورد کرد. وزارت امور خارجه آمریکا نظرش را اعلام کرد که نسبتاً خوب بود ولی انتظار ما از همه کشورها این بود که به‏خاطر حفظ بشریت، موضع قاطعی می‏گرفتند، محکوم می‏کردند، صراحت به خرج می‏دادند که این کار نشده است.

 اما فکر می‏کنیم که در مجموع تا این اندازه کار شد، برای رسوائی عراق و برای کشف ماهیت حاکمان عراق و حزب بعث، چیز مفیدی شده است و نشان دادند که تا به‏حال ما در این مسأله تحمل و صبر داشتیم، ولی عراق از حد و موازین بین‏المللی خارج شد.

 س - در چه موقعیتی از بمبهای شیمیایی، استفاده خواهید کرد؟

 ج - ما انتظار داریم که به چنین روزی نرسیم و مایل نیستیم که از بمب‏های شیمیایی استفاده کنیم. هنوز هم تصمیم داریم که از این سلاح استفاده نکنیم. در ماجراهای قبلی هم این صبر و بردباری خودمان را ثابت کردیم. عراق حدود سه سال، شهرهای دزفول و اهواز و بسیاری از شهرهای دیگر ما را می‏زد و حمله هوایی و موشکی می‏کرد، ولی ما مقابله به مثل نمی‏کردیم.

 در این مورد هم حداکثر صبر را خواهیم کرد و تا این ساعت که با شما حرف می‏زنم، تصمیم ما این است که متوسل به بمب شیمیایی نشویم و همه تلاشمان را خواهیم کرد که از طریق تبلیغات جهانی، از طرق اعمال فشار سیاسی با ضربه‏های نظامی در جاهای دیگر و با اشکال دیگر، صدام را از این راهی که انتخاب کرده، منصرف کنیم.

 فقط این را ما نمی‏توانیم قول بدهیم که همیشه بر این تصمیم باقی خواهیم ماند، منتهی زمانش را الان، نمی‏توانیم تعیین بکنیم. ممکن است اگر این عمل صدام، وسعت زیادی پیدا بکند ما خیلی زود به فکر مقابله به مثل بیفتیم؛ ممکن هم هست که ما به خاطر عوامل دیگری که پیش می‏آید، مستغنی بشویم از اینکه دست به‏این کار بزنیم. به هرحال، میل ما این است که چنین روزی نرسد.

 البته این اصل اسلامی برای ما وجود دارد. مقابله به مثل در مقابل تجاوز در اسلام پذیرفته شده است و در موازین بین‏المللی هم از آن جلوگیری نخواهند کرد و حق خواهند داد. اما به هرحال، عجله نخواهیم کرد و امیدواریم که انجام وظیفه سازمان ملل و کشورهای دنیا و سازمانهای جهانی دنیا، باعث بشوند که عراقیها متنبه بشوند و دست از این کار بردارند و ما را نکشانند به آنجایی که مایل نیستیم به آنجا برسیم.

 س - بنا به گزارش‏های رسیده از عراق، یک میلیون سرباز ایرانی در شرق بصره، تجمع کرده‏اند و به‏زودی دست به یک حمله بزرگ خواهند زد. آیا این خبر صحت دارد و آیا این حمله نهایی ایران خواهد بود؟

 ج - اینکه نیروهای ما اخیراً در سراسر جبهه، به طور بی‏سابقه‏ای متمرکز شده‏اند، این صحیح است. این کار را ما کرده‏ایم. اما اینکه رقمشان چقدر است، چیزی نیست که من بتوانم این را به شما بگویم؛ البته یک مقدارش ترس و واهمه عراقیها است و اغراق‏هایی است که آنها می‏کنند، اما به هرحال اکنون ما نیروی کافی در مرز داریم. اینکه اینها می‏گویند در جنوب و شرق بصره، این هم از آن خیالاتشان است.

 چرا که ما این نیروها را در سراسر جبهه‏ها داریم. ما از کردستان، حاج عمران، در نقطه شمالی جبهه تا فاو و همه جا نیرو به‏اندازه کافی داریم و متناسب با اهدافی که در سراسر جبهه داریم، نیرو مهیا کرده‏ایم. سیاست کلی ما این نیست که با کشتار، جنگ را خاتمه بدهیم. ما مایلیم که عراقیها و حامیانش توجه بکنند که چنین قدرتی در جبهه وجود دارد و ما را با این توجه، بی‏نیاز کنند از اینکه حمله بکنیم.

 معمولاً روش ما این طوری است، حمله‏ای که می‏کنیم، دو سه ماه در این فاصله صبر می‏کنیم، عراقیها و حامیانش بفهمند و نیروهای ما را ببینند، شاید قبول بکنند و شرایطی که ما داریم، آن را بپذیرند؛ در این صورت ما حمله نمی‏کنیم. بله، ما نیروی آماده داریم، جای حمله هم مشخص نیست؛ چند جا می‏تواند باشد.

 منتظریم که از شرایط موجود ببینیم آیا باز آنها همین‏طور روی عدم پذیرش حق، جمود می‏کنند یا اینکه حق را قبول می‏کنند و تسلیم حقیقت می‏شوند؛ در این‏صورت ما حمله‏ای نخواهیم کرد.

 س - آیا هنوز هم تصمیم به بستن تنگه هرمز دارید و در چه شرایطی دست به‏این کار خواهید زد؟

 ج - ما هیچ وقت، تصمیم بستن تنگه هرمز را نداشتیم و همیشه هم مایل بودیم، چنین چیزی پیش نیاید، ولی آن حرفی که از اول زدیم، این بود که اگر شرایطی پیش بیاید که ما نتوانیم از خلیج‏فارس استفاده بکنیم، کسانی که باعث شدند، چنین وضعی پیش بیاید، ما آنها را هم از خلیج‏فارس محروم می‏کنیم.

 باز مایلیم، هیچ وقت چنین چیزی پیش نیاید و بسیار هم بعید می‏دانیم که چنین وضعی پیش بیاید؛ چون عراقیها در شرایط عادی، حتی با سوپراتانداردها هم قدرت محروم کردن ما از خلیج‏فارس را ندارند. آنها ممکن است موفق بشوند، یکی دو حمله غافلگیرانه - اگر بتوانند - به کشتی‏ها بکنند، ولی اینها از اول بود و ما عکس‏العملی نداشتیم و معمولاً در این شرایط تحمل می‏کنیم.

 ولی اگر وضع این‏طور بشود، آن حرفی که ما زده‏ایم، این است که اگر آن چنان صدمه‏ای به مراکز نفتی ما در خلیج‏فارس بخورد که نتوانیم نفت صادر بکنیم، یا نفت قابل توجهی نتوانیم صادر بکنیم، طبیعتاً در آن صورت، ما نیازی به خلیج‏فارس نداریم.

 در این کار - اگر پیش بیاید - هم عراق مقصر است و هم کشورهای جنوب خلیج‏فارس که حمایت می‏کنند و پول می‏دهند، بندر می‏دهند، کشتی می‏دهند، راه می‏دهند، تریلی می‏دهند، تبلیغات می‏دهند و هم حامیان دورتری هستند مثل شورویها و یا عمال آمریکا مثل اردن، مصر، سودان، مراکش، یمن شمالی و امثال اینها که حمایت می‏کنند. در صورتی که ما از نفتمان و خلیج‏فارس‏مان و سواحل‏مان به‏خاطر همکاری آنها محروم بشویم، در چنین شرایطی، ما آنها را هم محروم می‏کنیم و خلیج‏فارس را هم ناامن می‏کنیم.

 در حال حاضر، قسمت عمده امنیت خلیج‏فارس را ما حفظ می‏کنیم. حرف ما این است که - البته ما بسیار بعید می‏دانیم و امیدوار هم هستیم که پیش نیاید - ما احساس می‏کنیم که همان مراکز امپریالیسم خبری، که می‏خواهند علیه ما کار بکنند، قضیه را بیش از آنچه که هست، بزرگ می‏کنند.

 در هر خبری، قضیه بسته شدن تنگه هرمز را هم مطرح می‏کنند، آن را هم منتسب به ما می‏کنند. ما همیشه اعلام کرده‏ایم که پیشقدم نیستیم. ما آخرین کارمان این خواهد بود و همیشه هم گفته‏ایم، بسیار بعید می‏دانیم که به‏اینجا برسیم.

 تحقیقاً افکار آمریکائی‏ها را افکار اروپائیها را، افکار ژاپنی‏ها را مشوش کرده‏اند که ایران چنین ماجراجویی می‏خواهد بکند و این هم باز یک توطئه تبلیغاتی است علیه ما - ما قاطع می‏گوییم اگر یک روزی در خلیج‏فارس منافعی نتوانستیم داشته باشیم، دیگران هم نخواهند داشت.

 س - آیا جمهوری اسلامی ایران، اجازه می‏دهد که کودکان 12 تا 17 ساله به جبهه بروند. آیا این حقیقت دارد؟ اگر چنین است، بفرمائید این کار صحیح است یا خیر؟

 ج - این هم باز یکی از آن موارد توطئه تبلیغاتی است که علیه ما می‏شود. شما می‏دانید که در کشور ما آن قدر داوطلب زیاد است که جمهوری اسلامی، احتیاج به کار گرفتن نوجوانها ندارد. ما الان حتی ظرفیت سربازگیری قانونی را که جوان‏ها از سن 19 سالگی به سربازی می‏روند، هیچ‏وقت کل آن ظرفیت را هم استفاده نکرده‏ایم.

 معمولاً کمتر از سیصد یا چهارصد هزار نفری می‏روند، یعنی حدود بیست درصد نمی‏روند، چون نیازی نیست که بروند؛ به علاوه داوطلب از سنین بالا آن قدر فراوان است که همیشه تعدادی پشت جبهه به انتظار می‏مانند.

 در همین طرح "لبیک یا خمینی" که اخیراً اجرا شد، ما مجبور شدیم که در دو مرحله افراد را اعزام کنیم، یعنی یک مرحله به جبهه‏ها رفتند و تمرینشان را انجام دادند و برگشتند و الان افراد مرحله دوم دارند می‏روند. این قدر داوطلب است و این را هم دنیا می‏داند، اگر نمی‏دانست ما گله‏ای نداشتیم، کشوری که در چنین شرایطی هست، چرا می‏خواهد بچه‏ها را به جبهه بفرستد.

 البته مواردی پیدا شده است که نوجوانان - یعنی در حدود 15 یا 16 سال - خودشان یا با پدرشان به جبهه رفتند که احیاناً اسیر یا مجروح یا شهید شدند و یا سالم به خانه‏هایشان برگشتند و تعداد آنها در کل نیروهای ما زیاد نبود. به‏علاوه ما دستور دادیم و این دستور را از نماز جمعه، من به بسیج نیروها اعلام کردم که از سن هفده سال به پائین را در جبهه نپذیرند و اگر بپذیرند، تخلف کرده‏اند.

 الان خوب است بروند، پیش اسرائی که ما در عراق داریم، بگردند و ببینند در میان کل هفت، هشت هزار اسیری که در آنجا هست، چند نوجوان وجود دارد که از سن هفده سال پائین‏تر باشند. تبلیغات بی‏جایی علیه ما به راه انداخته‏اند و ما این کار را نمی‏کنیم. گفتم که مواردی به‏آن صورت پیش می‏آید و ما هم صحیح نمی‏دانیم. این که شما سئوال می‏کنید، این کار صحیح است، نه صحیح نیست وقتی که نیروهای آزمایش دیده قوی‏تر و کامل‏تر وجود دارند، چرا ما نیروهای ضعیف را بفرستیم.

 س - چرا مدتی است که امام خمینی در میان مردم ظاهر نمی‏شود و یا در رادیو و تلویزیون صحبت نمی‏کند؟

 ج - این یک وضع عادی است. شما باید بدانید، امام به خاطر زیادی سن و ضعفی که ایشان از لحاظ پیری دارند، نیاز به استراحت دارند. ایام مخصوصی است که معمولاً ایشان به اصطلاح خودشان مرخصی می‏گیرند و به‏کارهای دیگری غیر از ملاقاتها می‏پردازند. معمولاً در ماه محرم، این طوری است که اول محرم را در حدود 15 روز، ایشان برای ملاقات تشریف نمی‏آورند.

 در آخر ماه صفر هم همین‏طور است. در ماه مبارک رمضان هم به‏همین ترتیب 15 روز را ملاقات نمی‏پذیرند. اول ماه و سال را نیز معمولاً ملاقات نمی‏کنند و این بار ایشان به جای 15 روز 18 روز به تعبیر خودشان مرخصی گرفته‏اند و به‏کارهای دیگر پرداختند. فکر می‏کنم، ظرف دو یا سه روز آینده که اواخر همین هفته باشد، استراحت ایشان تمام می‏شود و ایشان را ان‏شاءاللّه خواهیم دید و این وضع دیگر عادی شده است.

 س - آیا هیچ‏گونه پیشرفتی برای پایان دادن به‏جنگ ایران و عراق حاصل شده است؟

 ج - باید بگویم از لحاظ ما بله؛ ما در جبهه به نقطه‏ای رسیده‏ایم که خودمان می‏توانیم جنگ را زودتر تمام بکنیم. در دو یا سه سال گذشته، ما در خاک خودمان می‏جنگیدیم و هر چقدر که پیش رفتیم، برای عراق مهم نبود و یک قدم عقب‏تر می‏رفت.

 ما شرایطی را در جبهه‏ها پیش آورده‏ایم که از نظر خودمان به پایان جنگ - به شکلی که ما مایل هستیم - داریم نزدیک می‏شویم. در گذشته معمولاً این‏طور بوده که ما هر پیروزی بدست می‏آوردیم در خاک خودمان بود و عراقیها در آن، عقب‏تر خودشان را حفظ می‏کردند یا فرار می‏کردند و یا منهدم می‏شدند.

 اما مدتی است که اکثراً در خاک عراق می‏جنگیم، غیر از یکی دو نقطه که عراق در خاک ما مانده است، نظیر نفت‏شهر و یکی دو ارتفاع، بقیه جاها ما حضور داریم. آن نقاطی که ما هستیم، به شدت عراق آسیب‏پذیر است.

 ما در شمال، در پیرانشهر، سردشت و پنجوین اگر به جلو برویم به خط لوله عراق و ترکیه می‏رسیم. در پائین‏تر دربندی خان، مهران و خانقین اگر جلو برویم به مراکز حیاتی عراق مثل سدهای مهمش و به بغداد نزدیک‏تر می‏شویم. در عماره تا هور هر جایی که به‏جلو برویم به جاده اصلی عراق و دجله می‏رسیم.

 در جبهه بصره، اگر جلو برویم، به بصره می‏رسیم. در فاو، اگر حرکتی بکنیم به کلی رابطه بغداد را با جنوب قطع می‏کنیم. این ما هستیم که در یک نقطه مناسبی یک حمله مناسبی را انجام بدهیم و گلوی عراق را فشار بدهیم تا حرف ما را بپذیرد.

 ما فکر می‏کنیم که از لحاظ نظامی، جنگ به جایی رسیده است که می‏تواند به پایانش نزدیک باشد؛ البته از لحاظ سیاسی نه، یعنی به نظر ما این‏طور می‏آید نه دنیای غرب و نه دنیای شرق، نه ارتجاع در منطقه مایل نیستند که ما به حقمان برسیم و آنها میل دارند که وضع همین‏طور بماند و ما در جنگ باشیم هم عراق و هم ما ضعیف بشویم و هم میدان فروش اسلحه باز باشد و هم در مجامع بین‏المللی - به خاطر تضادی که ما داریم - باج از ما بگیرند.

 در مجموع از لحاظ سیاسی، پیشرفتی نیست ولی از لحاظ نظامی، ما کار را در وضعی می‏بینیم که نزدیک به خاتمه جنگ خواهد بود. البته این ممکن است خوش‏بینی من باشد، اما من با محاسبه می‏گویم. ممکن است که حوادث مهم جهانی، وضع را طور دیگری بکند، در شرایط عادی همین است که گفتم.

 س - در حال حاضر، نظر جمهوری اسلامی ایران در مورد آمریکا چیست؟

 ج - آمریکا با گذشته‏اش، هیچ فرقی نکرده است. ما روزهای اول که پیروز شده بودیم، خوشبینانه فکر می‏کردیم که آمریکا با واقعیت ملت ایران آشنا شده است، واقعیت را می‏پذیرد که فکر امپریالیستی و استکباری در مملکت ما نداشته باشد، اما زود فهمیدیم که اشتباه کرده‏ایم، برای این که آنها شاه را به آمریکا بردند و برنامه‏ریزی کردند، برای اینکه ما را به وضع سابق برگردانند.

 اطلاعاتی که از داخل سفارت خانه آمریکا داشتیم، ارتباطاتی که برقرار کرده بودند، نشان می‏داد که توطئه وسیعی در داخل کشور ریخته‏اند و هماهنگ با فراریهای مقیم خارج، برنامه تکرار حادثه سال 1332 را داشتند که دوباره شاه را به‏ایران برگردانند.

 ما با این اقدامی که کردیم، جلوی توطئه را گرفتیم. آمریکائی‏ها به جای اینکه به هوش بیایند و متوجه بشوند که اشتباه کرده‏اند و باید با این انقلاب، برخورد بهتری داشته باشند، با خشونت برخورد کردند. ما را محاصره اقتصادی کردند، تروریسم شدیدی در کشور ما به وجود آوردند و حتی از تروریستهای چپ حمایت کردند و همچنین از تروریستهای نیمه‏چپ - که به نظر آنها، اینها چپی بودند - نیز حمایت کرده‏اند.

 همه فراریها را زیر بالشان گرفتند. ما دست آمریکا را در جنگ عراق که علیه ما تحمیل شد، می‏بینیم. برای ما روشن است که کشورهائی مثل اردن، عربستان سعودی، کویت و امثال اینها با امکانات مالی، بندرهایشان، راههایشان و تبلیغاتشان در جنگ شریک بودند و اینها بدون اجازه آمریکا نبود. با پولهایی که عربستان و کویت داده‏اند، بندر عقبه را اردنی‏ها در اختیار عراق گذاشته‏اند.

 حتی روزهای اول، دستوری که به اسرائیل داده شد در ارتباط با فرودگاهها، اسرائیل هم در جریان بوده، بعد هم در تمام این مدت جنگ، آمریکائی‏ها از عراق حمایت کردند و تا آنجا پیش رفتند که اعتبار نزدیک یک میلیاردی به عراق دادند، مواد غذایی دادند، به همه اجازه دادند که اسلحه به عراق بدهند. فرانسه را تشویق کردند که تا آن حد پیش رفت. به اقمارشان گفتند، به همان شکل عمل کنند. در اوپک از طریق عمالشان، در حال جنگ به‏ما فشار آوردند.

 تبلیغاتشان سر تاپا علیه ما بود؛ این وضع هنوز هم ادامه دارد و ما هیچ تغییری در روش آمریکا نمی‏بینیم، به‏علاوه در دادگاههای لاهه آنجایی که ما به‏خاطر این که این تشنج‏ها را کم بکنیم، پذیرفتیم در دادگاه مرضی‏الطرفین مسائل‏مان را با آمریکائی‏ها حل بکنیم، آنها در آنجا دارند زور می‏گویند.

 از آن مکانیزم‏هایی که آن‏ها دارند و ما نداریم، منجمله خود هلند است، استفاده می‏کنند، از بیانیه تخلف می‏کنند، داوری مرضی‏الطرفین را تقریباً به داوری یک‏طرفه تبدیل کرده‏اند و به‏خاطر فشارهای بی‏جایی که مرتکب می‏شوند، در فکر هستیم که تصمیمی بگیریم.

 آن قدر پیش رفته‏اند که حتی چیزهایی که ایران از آمریکا خریده و پولش را داده بود، نظیر لباسهای نظامی که توسط رژیم قبل خریداری شده بود، هنوز به ما نداده‏اند و کرایه آن را هم می‏خواهند به‏حساب ما بیاورند، قطعاتی که پولش داده شده به ما تحویل ندادند. اگر جایی با خبر بشوند، که کشورهایی چیزی می‏خواهند به ما بفروشند که با ارزش باشد، فشار می‏آورند و جلوی فروش آن را می‏گیرند. آمریکا به ایتالیا فشار آورده است که هلی‏کوپترهایی را که ما پولش را داده‏ایم و چند تا از آن را هم تحویل گرفته‏ایم، مانع شوند که بقیه آن را بگیریم. تمام اینها زور است و دارند خلاف مرتکب می‏شوند.

 فقط ما در روزهای اخیر، در قضیه کاربرد بمب‏های شیمیایی می‏بینیم که آمریکائی‏ها در اعلام این مسأله جلو افتاده‏اند. وزارت امور خارجه آمریکا، حرکت نسبتاً خوبی کرده است و بعد هم رسانه‏های ارتباط جمعی ادامه دادند و برای اولین بار می‏بینیم که رسانه‏های آمریکا، مقدار کمی از واقعیت‏ها را دارند می‏گویند. این مقدار هم به‏خاطر سوءظن به حقی که ما نسبت به آمریکا داریم، نمی‏تواند برای ما اطمینان بخش باشد که اینها تغییر موضع داده باشند. هم احتمال می‏دهیم که توطئه جدیدی باشد و هم منتظریم، ببینیم بر چه اساس این کار جدید شروع شده است. ملت ما حق دارد به آمریکا سوءظن داشته باشد.

 آن ماهیت استعماری و استکباری و زورگویی آمریکا و توسعه‏طلبی که دارد، یک مقدار کار را مشکل کرده است در خلیج‏فارس، در اقیانوس هند همین الان آمریکائی‏ها مکرر ما را تهدید می‏کنند، معلوم است که به هرحال آنها برایشان انقلاب اسلامی، غیرقابل تحمل است و در محاسبه هم همین است. ما فکر می‏کنیم آمریکا با اعمالش نشان داده است که با اسلام آشتی‏ناپذیر است و ما هم، همه چیزمان اسلامی است.

 اگر بنا باشد چیزی بهتر بشود، آن کسی که سالها بد کرده است باید لااقل یک مدتی خوب کار بکند تا بتواند اعتماد را جلب بکند. ولی ملت ما دهها سال ظلم و زور استعمار و حمایت از حکومت پهلوی و توطئه دیده است و به این آسانی نمی‏تواند اطمینانی پیدا کند.

 به هرحال این توطئه، برایمان غیرمنتظره هم نبوده است و برای مقابله با این‏گونه مسائل هم خودمان را برای آینده آماده کرده‏ایم.

 ما استقبال می‏کنیم؛ واقعیت‏هایی که در ایران هست، در خارج منعکس شود و این ابرهای تیره‏ای که دروغها در سطح غرب درست کرده است، کنار برود و مردم اروپا و آمریکا، با واقعیت‏ها مواجه شوند.