مصاحبه آقای هاشمی با تلویزیون A.B.C آمریکا پیرامون کاربرد سلاح شیمیایی در جنگ و نظر جمهوری اسلامی درباره آمریکا
س - نظر شما به عنوان سخنگوی شورایعالی دفاع و رئیس مجلس شورای اسلامی، در ارتباط با نتیجه تقاضای جمهوری اسلامی برای محکومیت عراق در مورد استفاده این کشور از بمبهای شیمیایی از سوی کشورهای مختلف جهان چیست؟
ج - البته آن چیزی که ما میخواستیم، هنوز نشده، لکن کمی مسأله برای دنیا باز شده است. کارشناسانی که سازمان ملل فرستاده، از این جهت ما موفق بودیم، اما دیر فرستادند و از این بابت ما نیز گله داریم. کار کارشناسان در حد کارشناسی نظارتشان خوب بود، اما اینکه میدانستند، عراق بمبهای شیمیایی را استعمال کرده است، اسمی نبردند، لذا از این بابت گله داریم.
اگر چه آنها خواهند گفت به دلیل اینکه مأموریتمان این نبود، از عراق اسمی نبردیم. از شورای امنیت گله داریم، برای اینکه مسأله روشن بود که استفاده از این سلاح، کار عراق است، اسمی از عراق نبردند و او را محکوم نکردند و قطعنامه صادر نکردند، ولی همین مقدار هم که سازمان ملل و شورای امنیت جلو آمدند، برای ما، نقطه مثبتی است و در روح ملت ما تا حدی اثر مثبت داشته است؛ حداقل اینکه زمینه را برای فهم دیگران فراهم کردند.
از کشورهای مختلف، مثل آلمانغربی، استرالیا، مالت و کشورهای دیگری صریحاً اعلام موضع کردند که خوب است. آمریکا نسبتاً از اول جریان، خوب برخورد کرد. وزارت امور خارجه آمریکا نظرش را اعلام کرد که نسبتاً خوب بود ولی انتظار ما از همه کشورها این بود که بهخاطر حفظ بشریت، موضع قاطعی میگرفتند، محکوم میکردند، صراحت به خرج میدادند که این کار نشده است.
اما فکر میکنیم که در مجموع تا این اندازه کار شد، برای رسوائی عراق و برای کشف ماهیت حاکمان عراق و حزب بعث، چیز مفیدی شده است و نشان دادند که تا بهحال ما در این مسأله تحمل و صبر داشتیم، ولی عراق از حد و موازین بینالمللی خارج شد.
س - در چه موقعیتی از بمبهای شیمیایی، استفاده خواهید کرد؟
ج - ما انتظار داریم که به چنین روزی نرسیم و مایل نیستیم که از بمبهای شیمیایی استفاده کنیم. هنوز هم تصمیم داریم که از این سلاح استفاده نکنیم. در ماجراهای قبلی هم این صبر و بردباری خودمان را ثابت کردیم. عراق حدود سه سال، شهرهای دزفول و اهواز و بسیاری از شهرهای دیگر ما را میزد و حمله هوایی و موشکی میکرد، ولی ما مقابله به مثل نمیکردیم.
در این مورد هم حداکثر صبر را خواهیم کرد و تا این ساعت که با شما حرف میزنم، تصمیم ما این است که متوسل به بمب شیمیایی نشویم و همه تلاشمان را خواهیم کرد که از طریق تبلیغات جهانی، از طرق اعمال فشار سیاسی با ضربههای نظامی در جاهای دیگر و با اشکال دیگر، صدام را از این راهی که انتخاب کرده، منصرف کنیم.
فقط این را ما نمیتوانیم قول بدهیم که همیشه بر این تصمیم باقی خواهیم ماند، منتهی زمانش را الان، نمیتوانیم تعیین بکنیم. ممکن است اگر این عمل صدام، وسعت زیادی پیدا بکند ما خیلی زود به فکر مقابله به مثل بیفتیم؛ ممکن هم هست که ما به خاطر عوامل دیگری که پیش میآید، مستغنی بشویم از اینکه دست بهاین کار بزنیم. به هرحال، میل ما این است که چنین روزی نرسد.
البته این اصل اسلامی برای ما وجود دارد. مقابله به مثل در مقابل تجاوز در اسلام پذیرفته شده است و در موازین بینالمللی هم از آن جلوگیری نخواهند کرد و حق خواهند داد. اما به هرحال، عجله نخواهیم کرد و امیدواریم که انجام وظیفه سازمان ملل و کشورهای دنیا و سازمانهای جهانی دنیا، باعث بشوند که عراقیها متنبه بشوند و دست از این کار بردارند و ما را نکشانند به آنجایی که مایل نیستیم به آنجا برسیم.
س - بنا به گزارشهای رسیده از عراق، یک میلیون سرباز ایرانی در شرق بصره، تجمع کردهاند و بهزودی دست به یک حمله بزرگ خواهند زد. آیا این خبر صحت دارد و آیا این حمله نهایی ایران خواهد بود؟
ج - اینکه نیروهای ما اخیراً در سراسر جبهه، به طور بیسابقهای متمرکز شدهاند، این صحیح است. این کار را ما کردهایم. اما اینکه رقمشان چقدر است، چیزی نیست که من بتوانم این را به شما بگویم؛ البته یک مقدارش ترس و واهمه عراقیها است و اغراقهایی است که آنها میکنند، اما به هرحال اکنون ما نیروی کافی در مرز داریم. اینکه اینها میگویند در جنوب و شرق بصره، این هم از آن خیالاتشان است.
چرا که ما این نیروها را در سراسر جبههها داریم. ما از کردستان، حاج عمران، در نقطه شمالی جبهه تا فاو و همه جا نیرو بهاندازه کافی داریم و متناسب با اهدافی که در سراسر جبهه داریم، نیرو مهیا کردهایم. سیاست کلی ما این نیست که با کشتار، جنگ را خاتمه بدهیم. ما مایلیم که عراقیها و حامیانش توجه بکنند که چنین قدرتی در جبهه وجود دارد و ما را با این توجه، بینیاز کنند از اینکه حمله بکنیم.
معمولاً روش ما این طوری است، حملهای که میکنیم، دو سه ماه در این فاصله صبر میکنیم، عراقیها و حامیانش بفهمند و نیروهای ما را ببینند، شاید قبول بکنند و شرایطی که ما داریم، آن را بپذیرند؛ در این صورت ما حمله نمیکنیم. بله، ما نیروی آماده داریم، جای حمله هم مشخص نیست؛ چند جا میتواند باشد.
منتظریم که از شرایط موجود ببینیم آیا باز آنها همینطور روی عدم پذیرش حق، جمود میکنند یا اینکه حق را قبول میکنند و تسلیم حقیقت میشوند؛ در اینصورت ما حملهای نخواهیم کرد.
س - آیا هنوز هم تصمیم به بستن تنگه هرمز دارید و در چه شرایطی دست بهاین کار خواهید زد؟
ج - ما هیچ وقت، تصمیم بستن تنگه هرمز را نداشتیم و همیشه هم مایل بودیم، چنین چیزی پیش نیاید، ولی آن حرفی که از اول زدیم، این بود که اگر شرایطی پیش بیاید که ما نتوانیم از خلیجفارس استفاده بکنیم، کسانی که باعث شدند، چنین وضعی پیش بیاید، ما آنها را هم از خلیجفارس محروم میکنیم.
باز مایلیم، هیچ وقت چنین چیزی پیش نیاید و بسیار هم بعید میدانیم که چنین وضعی پیش بیاید؛ چون عراقیها در شرایط عادی، حتی با سوپراتانداردها هم قدرت محروم کردن ما از خلیجفارس را ندارند. آنها ممکن است موفق بشوند، یکی دو حمله غافلگیرانه - اگر بتوانند - به کشتیها بکنند، ولی اینها از اول بود و ما عکسالعملی نداشتیم و معمولاً در این شرایط تحمل میکنیم.
ولی اگر وضع اینطور بشود، آن حرفی که ما زدهایم، این است که اگر آن چنان صدمهای به مراکز نفتی ما در خلیجفارس بخورد که نتوانیم نفت صادر بکنیم، یا نفت قابل توجهی نتوانیم صادر بکنیم، طبیعتاً در آن صورت، ما نیازی به خلیجفارس نداریم.
در این کار - اگر پیش بیاید - هم عراق مقصر است و هم کشورهای جنوب خلیجفارس که حمایت میکنند و پول میدهند، بندر میدهند، کشتی میدهند، راه میدهند، تریلی میدهند، تبلیغات میدهند و هم حامیان دورتری هستند مثل شورویها و یا عمال آمریکا مثل اردن، مصر، سودان، مراکش، یمن شمالی و امثال اینها که حمایت میکنند. در صورتی که ما از نفتمان و خلیجفارسمان و سواحلمان بهخاطر همکاری آنها محروم بشویم، در چنین شرایطی، ما آنها را هم محروم میکنیم و خلیجفارس را هم ناامن میکنیم.
در حال حاضر، قسمت عمده امنیت خلیجفارس را ما حفظ میکنیم. حرف ما این است که - البته ما بسیار بعید میدانیم و امیدوار هم هستیم که پیش نیاید - ما احساس میکنیم که همان مراکز امپریالیسم خبری، که میخواهند علیه ما کار بکنند، قضیه را بیش از آنچه که هست، بزرگ میکنند.
در هر خبری، قضیه بسته شدن تنگه هرمز را هم مطرح میکنند، آن را هم منتسب به ما میکنند. ما همیشه اعلام کردهایم که پیشقدم نیستیم. ما آخرین کارمان این خواهد بود و همیشه هم گفتهایم، بسیار بعید میدانیم که بهاینجا برسیم.
تحقیقاً افکار آمریکائیها را افکار اروپائیها را، افکار ژاپنیها را مشوش کردهاند که ایران چنین ماجراجویی میخواهد بکند و این هم باز یک توطئه تبلیغاتی است علیه ما - ما قاطع میگوییم اگر یک روزی در خلیجفارس منافعی نتوانستیم داشته باشیم، دیگران هم نخواهند داشت.
س - آیا جمهوری اسلامی ایران، اجازه میدهد که کودکان 12 تا 17 ساله به جبهه بروند. آیا این حقیقت دارد؟ اگر چنین است، بفرمائید این کار صحیح است یا خیر؟
ج - این هم باز یکی از آن موارد توطئه تبلیغاتی است که علیه ما میشود. شما میدانید که در کشور ما آن قدر داوطلب زیاد است که جمهوری اسلامی، احتیاج به کار گرفتن نوجوانها ندارد. ما الان حتی ظرفیت سربازگیری قانونی را که جوانها از سن 19 سالگی به سربازی میروند، هیچوقت کل آن ظرفیت را هم استفاده نکردهایم.
معمولاً کمتر از سیصد یا چهارصد هزار نفری میروند، یعنی حدود بیست درصد نمیروند، چون نیازی نیست که بروند؛ به علاوه داوطلب از سنین بالا آن قدر فراوان است که همیشه تعدادی پشت جبهه به انتظار میمانند.
در همین طرح "لبیک یا خمینی" که اخیراً اجرا شد، ما مجبور شدیم که در دو مرحله افراد را اعزام کنیم، یعنی یک مرحله به جبههها رفتند و تمرینشان را انجام دادند و برگشتند و الان افراد مرحله دوم دارند میروند. این قدر داوطلب است و این را هم دنیا میداند، اگر نمیدانست ما گلهای نداشتیم، کشوری که در چنین شرایطی هست، چرا میخواهد بچهها را به جبهه بفرستد.
البته مواردی پیدا شده است که نوجوانان - یعنی در حدود 15 یا 16 سال - خودشان یا با پدرشان به جبهه رفتند که احیاناً اسیر یا مجروح یا شهید شدند و یا سالم به خانههایشان برگشتند و تعداد آنها در کل نیروهای ما زیاد نبود. بهعلاوه ما دستور دادیم و این دستور را از نماز جمعه، من به بسیج نیروها اعلام کردم که از سن هفده سال به پائین را در جبهه نپذیرند و اگر بپذیرند، تخلف کردهاند.
الان خوب است بروند، پیش اسرائی که ما در عراق داریم، بگردند و ببینند در میان کل هفت، هشت هزار اسیری که در آنجا هست، چند نوجوان وجود دارد که از سن هفده سال پائینتر باشند. تبلیغات بیجایی علیه ما به راه انداختهاند و ما این کار را نمیکنیم. گفتم که مواردی بهآن صورت پیش میآید و ما هم صحیح نمیدانیم. این که شما سئوال میکنید، این کار صحیح است، نه صحیح نیست وقتی که نیروهای آزمایش دیده قویتر و کاملتر وجود دارند، چرا ما نیروهای ضعیف را بفرستیم.
س - چرا مدتی است که امام خمینی در میان مردم ظاهر نمیشود و یا در رادیو و تلویزیون صحبت نمیکند؟
ج - این یک وضع عادی است. شما باید بدانید، امام به خاطر زیادی سن و ضعفی که ایشان از لحاظ پیری دارند، نیاز به استراحت دارند. ایام مخصوصی است که معمولاً ایشان به اصطلاح خودشان مرخصی میگیرند و بهکارهای دیگری غیر از ملاقاتها میپردازند. معمولاً در ماه محرم، این طوری است که اول محرم را در حدود 15 روز، ایشان برای ملاقات تشریف نمیآورند.
در آخر ماه صفر هم همینطور است. در ماه مبارک رمضان هم بههمین ترتیب 15 روز را ملاقات نمیپذیرند. اول ماه و سال را نیز معمولاً ملاقات نمیکنند و این بار ایشان به جای 15 روز 18 روز به تعبیر خودشان مرخصی گرفتهاند و بهکارهای دیگر پرداختند. فکر میکنم، ظرف دو یا سه روز آینده که اواخر همین هفته باشد، استراحت ایشان تمام میشود و ایشان را انشاءاللّه خواهیم دید و این وضع دیگر عادی شده است.
س - آیا هیچگونه پیشرفتی برای پایان دادن بهجنگ ایران و عراق حاصل شده است؟
ج - باید بگویم از لحاظ ما بله؛ ما در جبهه به نقطهای رسیدهایم که خودمان میتوانیم جنگ را زودتر تمام بکنیم. در دو یا سه سال گذشته، ما در خاک خودمان میجنگیدیم و هر چقدر که پیش رفتیم، برای عراق مهم نبود و یک قدم عقبتر میرفت.
ما شرایطی را در جبههها پیش آوردهایم که از نظر خودمان به پایان جنگ - به شکلی که ما مایل هستیم - داریم نزدیک میشویم. در گذشته معمولاً اینطور بوده که ما هر پیروزی بدست میآوردیم در خاک خودمان بود و عراقیها در آن، عقبتر خودشان را حفظ میکردند یا فرار میکردند و یا منهدم میشدند.
اما مدتی است که اکثراً در خاک عراق میجنگیم، غیر از یکی دو نقطه که عراق در خاک ما مانده است، نظیر نفتشهر و یکی دو ارتفاع، بقیه جاها ما حضور داریم. آن نقاطی که ما هستیم، به شدت عراق آسیبپذیر است.
ما در شمال، در پیرانشهر، سردشت و پنجوین اگر به جلو برویم به خط لوله عراق و ترکیه میرسیم. در پائینتر دربندی خان، مهران و خانقین اگر جلو برویم به مراکز حیاتی عراق مثل سدهای مهمش و به بغداد نزدیکتر میشویم. در عماره تا هور هر جایی که بهجلو برویم به جاده اصلی عراق و دجله میرسیم.
در جبهه بصره، اگر جلو برویم، به بصره میرسیم. در فاو، اگر حرکتی بکنیم به کلی رابطه بغداد را با جنوب قطع میکنیم. این ما هستیم که در یک نقطه مناسبی یک حمله مناسبی را انجام بدهیم و گلوی عراق را فشار بدهیم تا حرف ما را بپذیرد.
ما فکر میکنیم که از لحاظ نظامی، جنگ به جایی رسیده است که میتواند به پایانش نزدیک باشد؛ البته از لحاظ سیاسی نه، یعنی به نظر ما اینطور میآید نه دنیای غرب و نه دنیای شرق، نه ارتجاع در منطقه مایل نیستند که ما به حقمان برسیم و آنها میل دارند که وضع همینطور بماند و ما در جنگ باشیم هم عراق و هم ما ضعیف بشویم و هم میدان فروش اسلحه باز باشد و هم در مجامع بینالمللی - به خاطر تضادی که ما داریم - باج از ما بگیرند.
در مجموع از لحاظ سیاسی، پیشرفتی نیست ولی از لحاظ نظامی، ما کار را در وضعی میبینیم که نزدیک به خاتمه جنگ خواهد بود. البته این ممکن است خوشبینی من باشد، اما من با محاسبه میگویم. ممکن است که حوادث مهم جهانی، وضع را طور دیگری بکند، در شرایط عادی همین است که گفتم.
س - در حال حاضر، نظر جمهوری اسلامی ایران در مورد آمریکا چیست؟
ج - آمریکا با گذشتهاش، هیچ فرقی نکرده است. ما روزهای اول که پیروز شده بودیم، خوشبینانه فکر میکردیم که آمریکا با واقعیت ملت ایران آشنا شده است، واقعیت را میپذیرد که فکر امپریالیستی و استکباری در مملکت ما نداشته باشد، اما زود فهمیدیم که اشتباه کردهایم، برای این که آنها شاه را به آمریکا بردند و برنامهریزی کردند، برای اینکه ما را به وضع سابق برگردانند.
اطلاعاتی که از داخل سفارت خانه آمریکا داشتیم، ارتباطاتی که برقرار کرده بودند، نشان میداد که توطئه وسیعی در داخل کشور ریختهاند و هماهنگ با فراریهای مقیم خارج، برنامه تکرار حادثه سال 1332 را داشتند که دوباره شاه را بهایران برگردانند.
ما با این اقدامی که کردیم، جلوی توطئه را گرفتیم. آمریکائیها به جای اینکه به هوش بیایند و متوجه بشوند که اشتباه کردهاند و باید با این انقلاب، برخورد بهتری داشته باشند، با خشونت برخورد کردند. ما را محاصره اقتصادی کردند، تروریسم شدیدی در کشور ما به وجود آوردند و حتی از تروریستهای چپ حمایت کردند و همچنین از تروریستهای نیمهچپ - که به نظر آنها، اینها چپی بودند - نیز حمایت کردهاند.
همه فراریها را زیر بالشان گرفتند. ما دست آمریکا را در جنگ عراق که علیه ما تحمیل شد، میبینیم. برای ما روشن است که کشورهائی مثل اردن، عربستان سعودی، کویت و امثال اینها با امکانات مالی، بندرهایشان، راههایشان و تبلیغاتشان در جنگ شریک بودند و اینها بدون اجازه آمریکا نبود. با پولهایی که عربستان و کویت دادهاند، بندر عقبه را اردنیها در اختیار عراق گذاشتهاند.
حتی روزهای اول، دستوری که به اسرائیل داده شد در ارتباط با فرودگاهها، اسرائیل هم در جریان بوده، بعد هم در تمام این مدت جنگ، آمریکائیها از عراق حمایت کردند و تا آنجا پیش رفتند که اعتبار نزدیک یک میلیاردی به عراق دادند، مواد غذایی دادند، به همه اجازه دادند که اسلحه به عراق بدهند. فرانسه را تشویق کردند که تا آن حد پیش رفت. به اقمارشان گفتند، به همان شکل عمل کنند. در اوپک از طریق عمالشان، در حال جنگ بهما فشار آوردند.
تبلیغاتشان سر تاپا علیه ما بود؛ این وضع هنوز هم ادامه دارد و ما هیچ تغییری در روش آمریکا نمیبینیم، بهعلاوه در دادگاههای لاهه آنجایی که ما بهخاطر این که این تشنجها را کم بکنیم، پذیرفتیم در دادگاه مرضیالطرفین مسائلمان را با آمریکائیها حل بکنیم، آنها در آنجا دارند زور میگویند.
از آن مکانیزمهایی که آنها دارند و ما نداریم، منجمله خود هلند است، استفاده میکنند، از بیانیه تخلف میکنند، داوری مرضیالطرفین را تقریباً به داوری یکطرفه تبدیل کردهاند و بهخاطر فشارهای بیجایی که مرتکب میشوند، در فکر هستیم که تصمیمی بگیریم.
آن قدر پیش رفتهاند که حتی چیزهایی که ایران از آمریکا خریده و پولش را داده بود، نظیر لباسهای نظامی که توسط رژیم قبل خریداری شده بود، هنوز به ما ندادهاند و کرایه آن را هم میخواهند بهحساب ما بیاورند، قطعاتی که پولش داده شده به ما تحویل ندادند. اگر جایی با خبر بشوند، که کشورهایی چیزی میخواهند به ما بفروشند که با ارزش باشد، فشار میآورند و جلوی فروش آن را میگیرند. آمریکا به ایتالیا فشار آورده است که هلیکوپترهایی را که ما پولش را دادهایم و چند تا از آن را هم تحویل گرفتهایم، مانع شوند که بقیه آن را بگیریم. تمام اینها زور است و دارند خلاف مرتکب میشوند.
فقط ما در روزهای اخیر، در قضیه کاربرد بمبهای شیمیایی میبینیم که آمریکائیها در اعلام این مسأله جلو افتادهاند. وزارت امور خارجه آمریکا، حرکت نسبتاً خوبی کرده است و بعد هم رسانههای ارتباط جمعی ادامه دادند و برای اولین بار میبینیم که رسانههای آمریکا، مقدار کمی از واقعیتها را دارند میگویند. این مقدار هم بهخاطر سوءظن به حقی که ما نسبت به آمریکا داریم، نمیتواند برای ما اطمینان بخش باشد که اینها تغییر موضع داده باشند. هم احتمال میدهیم که توطئه جدیدی باشد و هم منتظریم، ببینیم بر چه اساس این کار جدید شروع شده است. ملت ما حق دارد به آمریکا سوءظن داشته باشد.
آن ماهیت استعماری و استکباری و زورگویی آمریکا و توسعهطلبی که دارد، یک مقدار کار را مشکل کرده است در خلیجفارس، در اقیانوس هند همین الان آمریکائیها مکرر ما را تهدید میکنند، معلوم است که به هرحال آنها برایشان انقلاب اسلامی، غیرقابل تحمل است و در محاسبه هم همین است. ما فکر میکنیم آمریکا با اعمالش نشان داده است که با اسلام آشتیناپذیر است و ما هم، همه چیزمان اسلامی است.
اگر بنا باشد چیزی بهتر بشود، آن کسی که سالها بد کرده است باید لااقل یک مدتی خوب کار بکند تا بتواند اعتماد را جلب بکند. ولی ملت ما دهها سال ظلم و زور استعمار و حمایت از حکومت پهلوی و توطئه دیده است و به این آسانی نمیتواند اطمینانی پیدا کند.
به هرحال این توطئه، برایمان غیرمنتظره هم نبوده است و برای مقابله با اینگونه مسائل هم خودمان را برای آینده آماده کردهایم.
ما استقبال میکنیم؛ واقعیتهایی که در ایران هست، در خارج منعکس شود و این ابرهای تیرهای که دروغها در سطح غرب درست کرده است، کنار برود و مردم اروپا و آمریکا، با واقعیتها مواجه شوند.