مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست دکتر یدالله سحابی ( دوره اول - جلسه 14 )
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی جمهوری اسلامی ایران صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه هفدهم تیرماه 1359فهرست مندرجات 1- اعلام رسمیت جلسه و بیانات آقای دکتر یدالله سحابی ( رئیس) .
2- بیانت قبل از دستور آقایان ایرج صفاتی دزفولی ، سید علی خامنه ای و صمد شجاعیان .
3- ادامه بحث پیرامون رد اعتبارنامه آقای خسرو ریگی .
4- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده .
جلسه ساعت نه و بیشت دقیقه به ریاست اقای دکتر یدالله سحابی تشکیل شد 1-اعلام رسمیت جلسه و بیانات آقای دکتر یدالله سحابی ( رئیس) .بسم الله الرحمن الرحیم ، رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی . قرائت این آیات مکرمه را از نظر تمسک و استعالت خودم از درگاه پروردگار برای اینکه اصولا نقص و کسری که در کلام دارم انجام دادم و ضمنا خواستم تا حدی آسایش و آرامشی مخصوصا برای آقای آقامحمدی که خیلی مشتاق هستند کلمات پروردگار در مجلس قرائت بشود حاصل شود . البته من دور از بیان مرتب این اندازه برایشان آرامش ایجاد بکنم ، در صورتی که طالب مفاهیم کلمات باشند که البته همینطور هم هست ان شاء الله از فردا آنطور که می خواهد قبل از تشکیل جلسه رسمی مجلس ایاتی قرائت خواهد شد .یکی از نمایندگان – در ابتدای جلسه باشد پس از اینکه جلسه رسمیت یافت حداقل ده دقیقه آیات قرآن تلاوت شود .رئیس- عمل خواهد شد . چند مطلب است که می خواهم حضور آقایان بگویم زیرا دیروز آقایان مطالبی داشتند . یکی راجع به پرونده آقای قشقائی است که چرا مطرح نمیشود . انتظار داشتم که خود آقایانی که وارد هستند توضیح بدهند ولی توضیح داده نشد ناچار برای اینکه رفع سوء تعبیر و سوء تفاهیم بشود این موضوع را یک کمی روشن تر و واضح تر برای مجلس توضیح بدهم و آقایان را مستحضر کنم . عرض کنم وقتی که اعتبارنامه ها در یکماه قبل مطرح بود سرو صدائی راجع به آقای قشقائی برپاشد و اعمالی در خارج انجام گرفت که ایشان موقتا بازداشت شده بودند . بنده وظیفه خود دانستم که از نظر حفظ حیثیت مجلس همانطور که بارها به آقایان هم متذکر شده ام چیزی که مورد علاقه من است و جزء وظیفه خود قرار داده ام تا این اندازه که در این مقام هستم و مقدورم می باشد حیثیت و مقام مجلس و نمایندگان آن را از نظر نمایندگی مردم حفظ کنم و حفظ جیثیت بشود و از نظر آن وضعی که برخورد می کند به مقام نمایندگی عمل لازم را کرده ام . و در این جهت مکاتبه لازم را کرده ام به اطلاع مجلس هم رسانیده ام و مخصوصا آن طور که معمول هست و بعضی از مطالب را با آقایان روسای شعب مطرح می کنم که بعدا توضیح خواهم داد . البته تقید اخلاقی که همیشه برای خودم قرار داده ام مکررا افراد مختلفی به بنده مراجعه کرده بودند که این سروصداهائی که در مملکت پیدا شده و این وضع نامطلوبی که احیانا گفته میشود در جنوب بوجود آمده ، فعلا هرچه امکان دارد موضوع پرونده آقای قشقائی را به تعویق بیندازید چون بالاخره مطرح خواهد شد و مجلس هم تصمیم خواهد گرفت من هم گفتم که مساله اخلاقی من را موظف می کند که در این باره نامی نیاورم ولی خوب انتظار داشتم که آقایانی که قبلا به من این تذکر را دادند ، خود آقایان در این مورد توضیح می دادند که اقلا رفع سوء تعبیر و سوء تفاهم از مجلس بشود . یکی از نمایندگان – نظر اکثریت . . . رئیس- اقا خواهش می کنم اجازه بدهید من حرفم را بزنم و شما گوش بدهید زیرا در بیان این مطلب من ناچار میشوم که مطلب را ببرم و مطلب به درازا خواهد کشید و حداقل شاید موفق هم نشوم آن منظوری را که می خواهم انجام دهم بانجام برسانم . مکرر این موضوع را به من گفتند و این روش خود من هم بوده ولی قبلا بایستی به کمیسیون تحقیق برود و پرونده به کمیسیون تحقیق هم فرستاده شد خود این آقا تقاضای کتبی کردند که البته اگر فراموش نکرده باشم و درست در خاطرم باشد در حدود یک هفته یاده روز مهلت خواسته بودند برای اینکه مدارک دفاعی خودشان را تهیه کنند . مسافرتی هم بکنند من عینا این تقاضای استمهال را به کمیسیون تحقیق فرستادم و آقایان هم به همین طریق عمل کرده بودند و در انتظار بودند و به درازا کشید و زودتر نتوانسته بودند مساله تحقیق را کامل کنند و نتیجه در کمیسیون تحقیق هم یک قدری طول کشید . بعد گزارش کمیسیون تحقیق آماده شد و متذکر هم بودیم که آقایان توجه داشته باشند و کوشش کنند که خود او هم در کمیسیون بیاید و دفاع کند و گویا کمیسیون تحقیق آماده گردید و به هیات رئیسه فرستادند در هیات رئیسه هم ما این انتظار را داشتیم که ایشان خودشان حضور داشته باشند تا پرونده ایشان را مطرح کنیم . باز هم چند روزی متذکر به این بودیم و ایشان حاضر نشدند . همین دیروز نامه ای نوشتیم که آقای انصاری متن آن را تهیه کردند و من هم متن را دیدم و تجدید نظری هم در عبارات آن کردم و به ایشان صریحا اعلام میشود که پرونده ایشان باید در مجلس حاضر بشوند و اگر در این مدت مقرر ایشان در مجلس حاضر نشوند مجلس غیابا در مورد ایشان رسیدگی خواهد کرد . امروز که این نامه آماده شد بنده با تذکرات دیروز آقایان این مهلت را هم کم کردم و تبدیل به سه روز کردم که ایشان در این مدت حاضر بشوند و اگر لازم باشد از وسائل ارتباط جمعی استفاده می کنیم و به ایشان می گوئیم که ایشان خودش را آماده کند که ما عملی برخلاف اصل و برخلاف اخلاق و آن شایستگی که مجلس باید داشته باشد انجام ندهیم ، بنابراین ملاحظه کنید آن چه را که مقدور بوده و لازم بوده است که من از نظر حفظ حیثیت مجلس عمل بکنم در این باره کرده ام . بنابراین من فکر میکردم آقایانی که تا به حال از من تقاضای استمهال کرده بودند از نظر مسائلی که در مملکت هست و ناآرامی هائی که احتمالا امکان داشت ایجاد بشود ، من از این آقایان انتظار داشتم که دیروز آن ها هم مطلبی می گفتند اما چون نگفتند و بدون اینکه من باز هم آن تقید اخلاقی خودم را بگویم که ذکری از آقایان بکنم ، امروز بهتر دانستم که خودم در این مورد صحبتی برای آقایان عرض بکنم ، مطالب دیگری دیروز در مجلس مطرح شد ، که یکی موضوع تفسیر و تاویل این مقررات آئین نامه بود . آقایان ملاحظه بفرمایند که این دوره مجلس سنی تا به حال منحصر است زیرا تا به حال یک چنین دوره ای برای دوره های قانونگذاری نبوده است که یک مجلس سنی این اندازه پر دوام باشد و احیانا موضوع های حاد و مختلفی هم در آن مطرح بشود برای اینکه این دوره اولین دوره جمهوری است و من بعد هم نخواهد بود زیرا در آینده مسلما آئین نامه ای خواهد بود که دوره سنی بر طبق همان آئین نامه عمل خواهد شد و تکالیف معین شده است . متاسفانه من در دوره ای گرفتار شده ام که وسیله اداره من ، یعنی آن چه را که در اختیار من هست همین چهار صفحه مقرراتی است که به اسم قانونی که مصوب شورای انقلاب است در اختیار من و در اختبار هیات رئیسه گذاشته شده و من باید به این وسیله مجلس را اداره کنم البته باید بگویم که خیلی از مطالب آن نارسا است و به مشکلی که برمیخوریم مطلب را نمی رساند خوب من چه باید بکنم آنطور که باید مشورت کنم ، مسلما خیلی از دوستان و همکاران ما عضو هیات رئیسه هستند و خیلی از مطالبی که باید به اطلاعشان برسد . میرسد و با مشورت خود آقایان روسای شعب تصمیم میگیریم . آقایان باید بدانند که روسای شعب منتخب خود شما هستند شما همه وابسته به یک شعبه هستید و رئیس را خود شما انتخاب کرده اید و منتخب شماست و مضافا بنده فکر می کنم که وقتی مندر موردی با این آقایان روسای شعب مشورت کردم ، خود این آقایان مطالب را به اطلاع شما هم میرسانند .یکی از نمایندگان – رسانده اند هیچ کاری در این مورد نکرده اند .رئیس- خواهش میکنم اجازه بفرمائید بنده صحبتم را تمام کنم و اگر مطلبی دارید یادداشت بفرمائید و تامل بفرمائید و بگذاریم من حرفم تمام بشود اگر مطلبی داشته باشید بعدا خواهید فرمود . بنده در هر موردی روسای شعب را دعوت کردم البته گاهی اوقات همه آنها هم حاضر نبودند ولی وقتی اکثریت حاصل بود ما مطالب را با این آقایان مطرح میکردیم ، هر وقت تصمیمی در جلسه مشورتی گرفته میشد و موردی پیدا می کرد بلافاصله من آن مورد را در جلسه اجرا میکردم من باب مثال بنده عرض میکنم که یک گرفتاری پیدا شد در مورد اینکه ‹‹ وقتی یک مخالف صحبت می کند آیا قائم مقام یا فرد دیگری هم میتوانند معا برای او صحبت کنند ›› بنده دیدم که آئین نامه تصریح نداشت و عرضه کردم به آن شعبه البته به ناچار باید این جا ذکر کنم که برای همین موضوع آقای حسین جانی بود و دفاع جانبی که آقای خلخالی بنا بود از ایشان بکند . بنده مقاومت کردم که آقای خلخالی صحبت نکند برای اینکه خود ایشان بیایند و من هم این موضوع را مطرح کردم ولی آقایان تجویز نکردند که ایشان هم بیاید و خودش صحبتش را بکند و به همین علت بود که بنده در تنفسی که دادم بلافاصله آمدم و از آقای خلخالی هم خواهش کردم که ایشان هم آمدند و صحبتشان را کردند . مورد دیگری هم پیدا شد که من در تعبیر و تفسیر آن با آقایان مشورت کردم و تصمیم گرفتم و بعد من آنرا اجرا کردم .یکی دیگر از مسئل راجع به صحبت های قبل از دستور بود وقتی با آقایان در این مورد صحبت کردم آقایان خودشان گفتند که معلوم نیست یکنفر چقدر می خواهد حرف بزند و تا چه اندازه صحبتش ادامه پیدا می کند در همان جلسه خود آقایان پیشنهاد کردند که برای هر پنج نفر پنج دقیقه در نظر گرفته بشود . و همانطور که به اطلاع رساندیم در مورد نوبتها هم چون همیشه مشکلاتی پیش می آمد و هر کسی می گفت من می خواستم در فلان روز بخصوص صحبت کنم و بایستی به موقع صحبت می کردم با مشورت آقایان قرار شد که تابلوئی بگذاریم و همین عملی که الان دارد انجام میشود و مقدار وقتی که معین شده است ، تمام اینها بر مبنای آن اصلی است که در کمیسیون مشورتی روی آن تصمیم گرفته شده است و ما امروز به آن عمل می کنیم یک موضوعی را با عذرخواهی در حضور شما دوباره این را تکرار می نمایم که تقیدهای خاصی است که بنده اخلاقا دارم و خیلی از مسائل هست که بنده بنا به سلیقه و وظیفه دینی و وظیفه اخلاقی و به تناسب سن و بنا به وظیفه ملی که در خودم سراغ دارم به اینها پای بند هستم ، مثلا بنده شخصا فکر می کنم که از نظر حفظ حیثیت مجلس این قطعنامه ها و این چیزهائی که گفته میشود در مصلحت و صلاحیت و حیثیت مجلس نیست . بعنوان مثال یکی از آقایان تشریف می آورند و بعنوان نطق قبل از دستور از وقتشان استفاده می کنند و آقایان هم یک الله اکبر در کنار آن می گویند و این در نظر آقایان مصوب در نظر گرفته میشود . و چون من می بینم شرایطی باید برای این تصویب انجام بشود انجام نشده است می گویم حیثیت مجلس ایجاب نمی کند که ما اینطور عمل کنیم مثلا یک مساله خصوصی است و اقایان هم یک چنینی امضائی را می کنند بنده از نظر شخصی معتقدم که از نظر حفظ حیثیت مجلس این طرز عمل صحیحی نیست چون بخصوص ما هنوز وارد مرحله قانونگذاری و مصوبات عمومی نشده ایم و باید انتظار شورای نگهبان را هم بکشیم تا هیات رئیسه دائمی معین بشود آن وقت است که مجلس وارد دوره قانونگذاری میشود و مصوباتی می تواند داشته باشد . حالا آقایان تعجیل میفرمایند و مسائل خصوصی را مطرح می کنند و یک مقدار هم آقایان علاقمند و مشتاق هستند که حتما از پشت تریبون و میکروفون بگویند و حالا ضبط هم بشود و به نمایش هم گذاشته بشود .من نمی خواهم دیگر وارد این مسائل بشوم باید بگویم اینها با آن نظر شخص بنده با نظر اخلاقی بنده و با آن قیودی که داریم مباینت دارد از این رو است که من یک مقداری در این مسائل کوتاه می آیم و روی موافقی نشان نمی دهم و نمی خواهم با اقایان مخالفتی کرده باشم و معذلک عمل میشود یکی دیگر از این مسائل که باید خدمتتان بگویم مثلا راجع به مساله نام مجلس است که آقایان در این مورد عمل می کنند . آقای خلخالی هم قبلا در این خصوص خیلی اصرار داشتند بنده در این مورد خودم به ایشان هم گفتم که بسیار بسیار بنده در این باره متاثر بودم گفتم استدعا می کنم که نگذارید در این مجلس طوری بشود که نام من در مقابل نام امام مطرح بشود و بالاخره خودم رفتم و با امام صحبت کردم ، در آن ا گفتم که بوسیله من و با تقریر من تمام نمایندگان مجلس قسم یاد کرده اند ، قسم صریح یاد کرده اند که نسبت به قانون اساسی مطیع باشند و قانون اساسی ذکر شده است را محترم بشمارند و این یک مساله اس است که قریب هفتادبار در قانون اساسی ذکر شده است من از این نظر که تمام کوششم این است که مبادا تزلزلی در این امر پیدا بشود نگران این اصل بودم و خواستم که تا بحال به این مساله برخورد نکنیم و آن را مجلس شورای ملی بگوئیم اینقدر این مرد سعه صدر دارد که بعد از اینکه بیان بنده را شنیدند فرمودند که این موضوع را بگذارید در اختیار مجلس باشد و در آنجا مطرح کنید و تصمیم گیری کنید ایشان به خود من فرمودند که به آقایان بگوئید تامل بفرمایند تا مجلس وارد دوره قانونگذاری بشود و همین موضوع را مطرح کنید و همانطور که مجلس صلاح دیدند و صواب دیدند همان را عمل کنید .خلخالی – امام جواب شما را در بیاناتشان فرمودند . رئیس- ملاحظه بفرمائید تمام این مسائل را بنده فقط برای این گفتم که مبادا نام من در مقابل نام امام مطرح بشود و برای این ذکر کردم که سعه صدر این مرد را ملاحظه بفرمائید که به نظر مجلس می گذارند .خلخالی – شما هم اصرار نکنید ، تصویب کنید که اسم مجلس ، مجلس شورای اسلامی باشد .رئیس- این تصمیم باید زمانی گرفته بشود که مجلس در مرحله تصمیم گیری باشد باید در آنجا مطرح بشود و شورای نگهبان هم باشد و این موضوعی است که باید با تفسیر قانون اساسی انجام بشود بنابراین من وظیفه اخلاقی و ملی خودم . . . خلخالی – آقا امام مساله را فرمودند امام زنده است ، چرا شما حرف امام را توجیه می کنید .رئیس- به من گفتند . خلخالی – به من هم گفته اند ، این حرف ها چیست ؟ به همه ملت گفتند رئیس- بله به من گفتند . همین چیزی را که به م گفتند من هم بیان می کنم و امام هم خواهند شنید و اگر چیزی خلاف واقعیت باشد لابد ایشان متذکر میشوند . خلخالی – امام حتی معترض هم شدند . امام فرمودند که حتی این جا اگر بگوئید کاخ سنا معنایش این است که کاری میخواهیم بکنیم شما چرا اصرار می کنید در یک امر باطل ؟رئیس- شما بنشینید آقا ، وقتی من دارم حرف میزنم شایسته شما این است که تامل بفرمائید که حرف من تمام بشود . مجلس است و تصمیم گیری بگذارید من تکریم کنم علو همت ایشان را ( خلخالی – باید حرف ایشان عمل بشود ) به من این طور گفتند و من هم ناگزیرم ین مطالب را عرض کنم چون دیروز از طرف آقای خامنه ای و از طرف آقایان دیگر این مطالب این جا عنوان شد . آن چه را که اینجا در تعبیر و تفسیر مواد شده با مشورت روسای شعب بوده است . من مطالبی را که می بایستی عنوان کنم در این جا گفتم و بنابراین انتظار دارم که نمایندگان مجلس تحمل و لیاقت خودشان را نشان بدهند که اهل بحث و فحص هستند و شایستگی خودشان را هم نشان بدهند این بود سخنان من ، حالا به نوبت آقایان قبل از دستور صحبت بفرمایید .انصاری – خواهش می کنم توجه بفرمائید برای تذکرات ، هشت نفر نوبت گرفته اند و سه نفر که باید نطق قبل از دستور داشته باشند قبل از اینکه نطق قبل از دستور شروع شود باید بگویم که بعضی از برادران اطلاع داده اند که صحبت نمی کنند و تشریف نمی آورند البته باید عرض کنم که کسانی میتوانند به عنوان نطق قبل ازدستور صحبت کنند که خودشان صبح تشریف بیاورند و ورقه را امضاء کنند البته اگر فردی نوبت گرفته باشد این حق را هم دارد که نوبتش را به کس دیگری واگذار کند و در مورد مطالبی که جناب آقای سحابی فرمودند همه منشی ها نظراتشان را بصورت شخصی نوشته اند و این جا هست و نظر خود بنده هم به عنوان یکی از منشی ها اینجا هست البته این ها نظرات شخص و فرد منشی هاست و نظر هیات رئیسه نیست . در مورد هیات رئیسه هم مطالبی هست که اگر فرصتی شد بعدا بنده عرض خواهم کرد . در این مواردی که فرمودند من جمله نامگذاری مجلس از همان اول تاکید بر این بوده که مساله جزئی است و اوراق هم چاپ شده است در هر حال مسائل خیلی اساسی است . در مورد هیات رئیسه هم اگر وقت به یکی از منشی ها رسید توضیح خواهند داد آقای ایرج صفاتی دزفولی برای نطق قبل از دستور تشریف بیاورند .2- بیانات قبل از دستور آقایان ایرج صفاتی دزفولی ، سید علی خامنه ای و صمد شجاعیان ایرج صفاتی دزفولی – بسم الله الرحمن الرحیم . موضوعی را که باید به اطلاع خواهران و برادران برسانم موضع گیری ضد انقلاب بعد از انقلاب است . ضد انقلاب بعد از انقلاب به دو جا حمله کرده است و دو نقطه مورد توجه اوست یکی مراکز فرهنگی و دیگری مراکز اقتصادی است در این رابطه موضوع پالایشگاه آبادان مطرح میشود که عوامل ضد انقلاب و ایادی بیگانه بصورتهای گوناگون و مختلف در آنجا دارند رشد پیدا می کنند چون این مساله مربوط به تمام مردم ایران است ، مردم باید از کم و کیف آن مطلع باشند طبق روال می بایستی تا فروردین ماه مساله ذخیره سازی که 360 میلیون لیتر مکعب است در مخازن انجام گرفته باشد ( یکی از نمایندگان – تکرار کنید ) طبق روال معمول بایستی 360 میلیون لیتر مکعب تا فروردین ما در ذخایر ، ذخیره سازی می بایستی انجام گرفته باشد ولی متاسفانه تا به حال یک دهم این مقدار انجام نشده و آقایان می توانند به مخازن نفت در تهران مراجعه کنند و راجع به این موضوع تحقیق و بررسی نمایند . این موضوع را بنده تحقیق کردم زیرا این یک مساله ای در زمستان آینده خواهد بود بنده تقاضایم اینست که این مساله پی گیری بشود و مسوولیتی که در این مورد کوتاهی کرده اند باید مواخذه بشوند و برنامه ریزی صحیح باید انجام بشود که این مساله جبران بشود و الا ما قطعا و یقینا در زمستان آینده دچار کمبود مواد سوختی خواهیم بود .موضوع دوم از مسائل شهر آبادان ، مساله عشایر این شهر است ، عشایر و برادران عرب ما که به حتم می توانم بگویم از محرومترین افرادر این مملکت هستند بعضی از اقایان که اینجا تشریف دارند شاهد هستند که در روستاهای اطراف آبادان در گرمای 50 درجه آب آشامیدنی نیست از آب شور باید استفاده شود و در حالی که آبادان بین دو رودخانه قرار گرفته است ولیکن آب شور باید بخورند به علاوه برق نیست ، جاده نیست ،درمانگاه نیست . جمعیت اروند کنار 80 هزار نفر است ولیکن یک پزشک ندارد و با توجه به حساس بودن وضع منطقه ، چون این عشایر در ارتباط هستند با کشورهای حوزه خلیج فارس ، به کویت می روند و رفاه آنجا را می بینند بعد برمیگردند به منطقه خودشان و این سوإ تعبیر برایشان پیدا می شود که عمدی هست بخصوص بعد از انقلاب هم توجه کافی به آنجا نشده است . بعلاوه شما شهر آبادان را توجه کنید 400 هزار نفر جمعیت دارد و یک حاکم شرع ندارد سه ماه روزگار است که بازماندگان سینما رکس ابادان تحصن کرده اند ولیکن کسی نیست که به حرف آنها توجه کند و به مسائل آنها رسیدگی کند اینها مسائلی است که در ارتباط پالایشگاه آبادان می شود و با توجه به این پالایشگاه آبادان تقریبا 60 درصد سوخت کشور را تامین می کند باید به کل مسائل منطقه توجه و رسیدگی بیشتری بشود موضوع آخری که مورد نظر است اعمال نفوذهائی است که در مجلس می شود . در شرایطی که اعتبارنامه ها مطرح است و ما می بینیم که بعضی از روزنامه ها جو درست می کنند در روزنامه انقلاب اسلامی مورخ 20 خردادماه ، خبرگزاری پارس به نقل از اقای خسرو قشقائی و آقای خسرو قشقائی را در شورای انقلاب مطرح کردیم ، هیچ چیزی در این پرونده ندیدیم . ما از آقای رئیس جمهور میخواهیم که صحت و سقم این مطلب را برای ما روشن کند چون برای ما روشن کند چون برای ما تعجب آور است که از زبان ریاست جمهوری این حرف بیان بشود و بعلاوه مساله آنجا برای ما بیشتر مطرح است که می بینیم در روزنامه سوم تیر انقلاب اسلامی آنطور که آنجا نوشته بود یک نامه ای در جلد یک کتاب جاسازی میشود از آقای امیر انتظام بعد این نامه می آید و راه خودش را پیدا می کند و میرود به طرف روزنامه انقلاب اسلامی و آنجا آقای امیر انتظام تعجب می کند که چطور آقای خسرو قشقائی تبرئه است ولی من باید در زندان باشم . و باید این را توجه داشته باشید که دانشجویان پیرو خط امام در افشاگری خود دو نفر را جاسوس سیا قلمداد کردند و این ها هر دو یک کد و یک شماره رمز دارند شماره کد کلی اینها هر دو اس – دی است . حالا چطوری میشود آقای امیر انتظام را از استکهلم و یا از سوئد میخواهند و بعد حدود هفت ماه است که در زندان است ولی آقای خسرو قشقائی را که وضعش شبیه همان است و همان مدارکی را دارد باید آزاد بگردد و حتی در انتخابات هم شرکت کند و به مجلس هم راه پیدا کند . ما میخواهیم به ان مسائل توجه بشود برای اینکه . . . رئیس- لطفا جمله تان را تمام بفرمائید وقتتان تمام شده است .صفاتی دزفولی – موضوعی که اینجا مطرح است این مساله مهم است برای ما که وزارت کشور با توجه به همه مدارک موجود چرا به این مساله مهم توجهی نمیکند . کشور ما اسلامی است و جمهوری اسلامی ما باید نمونه ای از حکومت علی (ع) باشد حکومت علی با حکومت معاویه چه جور برخورد کرد . قاطعانه برخورد کرد مگر معاویه قشون و لشکر نداشت ولی علی علیه السلام میخواهد اسوه درست کند ، میخواهند الگو درست کند بنابراین قاطعانه برخورد می کند . بنابراین ، این مساله باید مورد توجه ما باشد که از قدرت ها نباید بهراسیم همانطوریکه امام فرمودند . بنابراین در برخورد با ضد انقلاب ما باید همانطوریکه ملت خواست و نظرش این بوده که بایستی با مسائل انقلابی برخورد بکنیم . بنابراین ما ملاحظه کاری را باید کنار بگذاریم و با مسائل مکتبی برخورد کنیم . دیگر عرضی ندارم .منشی – آقای خامنه ای بفرمائید . البته آقای هادی نجف آبادی ثبت نام کرده اند و نوبت گرفته اند که نوبتشان را به ایشان واگذار کردند و ایشان می توانند گزارششان را بدهند .سید علی خامنه ای – بسم الله الرحمن الرحیم ، با سلام بر برادران و خواهران . مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی اولی ترین و اعظم ترین مقام است . مردم این را فهمیدند و به مجلس امید بسته اند و شور انقلابی رو به رکود مردم با تشکیل این مجلس اشتغال پیدا کرده است و این بر ما وظایفی را محقق نموده و من میخواهم به برادران و خواهران عرض کنم که اندکی توجه به انتظاری که مردم از ما دارند وظایف سنگینی را برای ما محسوس و ملموس می کند . اول سرعت عمل مجلس است مردم از خودشان سوال می کنند که چرا مجلس پیش نمیرود فکر می کردیم مثلا مسائل شورای نگهبان مشکل بزرگ است ، همین هم بوده البته ماجرای تاخیر شورای نگهبان آنطوریکه یکی از برادران یک روز اینجا تشریح کردند . ماجرائی بود انجام شده و گذشته ، اکنون خوب بود که نسبت به تسریع امر شورای نگهبان هرچه بیشتر اقدام کنیم و شده و ان شاء الله به زودی شورای نگهبان تشکیل میشود . اما احساس میشود بعد از آنکه شورای نگهبان معین بشود مجلس کارهای مقدماتی خواهد داشت که نخواهد توانست به کارهای اصلی برسد و آن کارهای مقدماتی کار پرونده ها است . با ترتیبی که پرونده ها پیش میرود و با این ترتیبی که کمیسیون تحقیق به مجلس پاسخ میدهد . احتمالا بعد از تایید شورای نگهبان هم ما چندین پرونده و چندین اعتبارنامه اینجا خواهیم داشت . کمیسیون تحقیق بایستی در کار خودش تسریع بکند . من از برادران کمیسیون تحقیق خواهش میکنم هر چه ممکن است کار خودشان را با سرعت بیشتری انجام بدهند . اگر موانعی در کار هست ، آن موانع را برطرف کنند و اگر کمک میخواهند از مجلس کمک بگیرند و اگر بعضی از افراد آمادگی ندارند در اینجا کار کنند افراد دیگری را به جای خودشان بگذارند که کار اعتبارنامه ها تا روز تعیین شورای نگهبان تمام شده باشد تا ما دیگر در آنموقع نخواهیم به اعتبارنامه ها بپردازیم این برای مردم قابل قبول نیست . از بنده و از دهها نماینده دیگر هم مثل من که به من گفته شده سوال می کنند و ما جواب نداریم این مجلس هر دقیقه اش مبالغ عظیمی وقت هست . سی و شش میلیون جمعیت و اگر رای دهندگان را حساب کنیم اندکی کمتر از این تعداد چشمشان به این مجلس دوخته شده است خواهش می کنم کمیسیون تحقیق احساس مسوولیت بیشتری بکند ، البته می کند . توجه به خطورت موقع و زمان بکند و کار خودش را تسریع بکند . و اگر کمکی میخواهد از مجلس بگیرد ، موانع را برطرف کند . مساله و تذکر دوم راجع به خود ما است ، ما برای اینکه مجلس از اعتبار در میان مردم برخوردار باشد و برخوردار باقی بماند احتیاج به حفظ نزاکت داریم . از برادران میخواهم تقاضا کنم ما که در جلسات دو نفره و سه نفره و پنج نفره صبر می کنیم تا حرف طرف تمام شود و بعد حرفمان را بزنیم در این جلسه دویست نفری چطور این وظیفه را به خودمان لازم نمیدانیم . مگر احساس نمیکنیم حرف توی حرف زدن وقت مجلس را می گیرد و مگر نمیتوانیم بر خودمان فائق بیائیم که حرف مان را نزنیم و این احساس شخصی را به قیمت حفظ وقت مجلس در خودمان بکشیم . نزاکت مجلس باید حفظ بشود در مورد اعتبار نامه ها آنچه گفته میشود از طرف برادران حرفهائی باید باشد عن علم نه عن حدس و نه عن احساس . . . رئیس- آقای خامنه ای لطفا تسریع بفرمائید .خامنه ای – موضوع بعدی که میخواستم عرض کنم امام با فریاد خودشان بنیان ارزشهای طاغوتی را فرو ریخت . ما شاهد عزاداری عده ای از خانمها برای ارزشهای طاغوتی هستیم ، لباس سپاه پوشیده اند من نسبت به این خانمها فعلا حرفی ندارم . ان شاء الله این هفته در نماز جمعه درباره عزعداران ارزشهای طاغوتی صحبت خواهم کرد تا برای ملت ایران روشن بشود که اینها چه کسانی میشود و موثق هم هست اجازه میدهند از این خانمهای به سوک نشسته برای ارزشهای طاغوتی در اینجا هنوز هم رفت و آمد کنند این برای ملت ایران قابل قبول نیست . صحبت از بی حجابی و حجاب در این سخن من نیست این را من در جای دیگر و با مخاطبان دیگری در میان خواهم گذاشت . اما در خطاب به مجلس شورای اسلامی ، صحبت از این است که آن خانمی که برای نابودی معیارها و ارزشهای طاغوتی لباس سیاه تنش می کند این یک ضد انقلاب است . کاری نداریم که معتقد به حجاب هست و یا نیست انسانی است که در جهت ضد انقلاب دارد فعالیت می کند این نمی تواند در یک موسسه دولتی به عنوان کارمند و به عنوان یک فرد مجاز رفت و آمد کند و اگر رفت و آمد کرد ، آن کسی مسوول است که مسوول آن موسسه دولتی است . والسلام علیکم . منشی – آقای صمد شجاعیان .شجاعیان – بسم الله الرحمن الرحیم . موضوعی که میخواهم خدمت نمایندگان محترم عرض بکنم به عشایر مربوط است در گوشه و کنار مملکت ، می شنویم که در عشایر ناراحتی و درگیری بوجود آمده است . این در سطح مملکت یک طیف وسیعی است که باید علل و ریشه آن پیدا بشود . و علل نارضایتی ها مشخص بشود تا اینکه بتوانیم این ناراحتی ها را از بین ببریم ولی بنده در خصوص عشایر فارس چون خودم بچه عشایر هستم و فرزند ایل هستم میخواهم مسائلی را بطور خلاصه با شما در میان بگذارم . عشایر فارس با سایر عشیره هائی که در این مملکت زندگی می کنند یک تفاوت فاحشی دارد که در بقیه ایلات این خصلت کمتر پیدا میشود . یکی اینکه عشایر فارس از نظر مذهبی در هیچ جهت قرار ندارند . دوم وجود سواد است یعنی اگر سطح پائین را حساب کنیم در سطح عشایر فارس سواد رشد کرده و اگر به کوچکترین ده یا چادر ایلات فارس تشریف ببرید می بینید یک معلم عشایری وجود ندارد ، درست است که از نظر فرهنگ مقداری پائین هستند یا امکانات رفاهی اصلا قابل بحث نیست . ولی از نظر سواد آموزی مقداری بالا هستند که این خودش عملی و کمکی به انقلاب است . بنابراین آیا ما می توانیم بگوئیم عشایر در فارس کاملا پشتیبان و حامی ناراحتیهائی می شود . هیر اینطور نیست عشایر در فارس کاملا پشتیبان و حامی انقلاب هستند و شاهد گفتار بنده این است که در بحبوحه انقلاب دیدیم در فارس یک چماق بدست برای حمله به شهرها بوجود نیامد با وجودی که پولهای زیادی خرج کردند و پولدارها برای این کار عده ای را تحریک و مسلح کردند ولی موفق نشدند . تنها گروهی که در بین ایلات و عشایر منافعشان بر اثر انقلاب اسلامی بخطر افتاد و جای پائی ندارند و نمی توانند به حیاتشان به آن شکلی که دلشان میخواست ادامه بدهند فئودالها و خان ها هستند در گذشته درست است که اینها را سرکوب کردند ولی در سازمانهای دولتی راهشان دادند و باعث اشتثمار توده مستضعف و مسلمان عشایر شدند . بعد از پیروزی انقلاب مردم به این امید بودند که اینها دیگر نابود خواهند شد ولی در اثر تبلیغات شوءو سستی های بعضی از مقدمات مسوول به علت عدم آشنائی به فرهنگ عشیره ای و دادن امتیازاتی در منطقه به اینها باعث شدند که بروند در منطقه و تبلیغ سوء بکنند و خودشان را به عنوان افراد مورد اعتماد دولت جا بزنند که این مسائل الان پیش آمده و ماهیت اینها برای مردم مشخص شده است . مشکلاتی که در منطقه فارس هست و بنده پیشنهاد می کنم که دولت نسبت به این امر باید سرعت عملی بخرج بدهد تا اینها نتوانند ریشه بزنند بطور خلاصه عرض می کنم یکی مساله زمین و مرتع است که در دست اینها باقی مانده است یکی دیگر مشروعیت غیر قانونی است که به اینها بطور ضمنی داده شده است و این مشروعیت باید از اینها گرفته شود . یکی دیگر تبلیغ مکتب اسلام بوسیله حوزه علمیه قم که حوزه از این نظر باید لطف و عنایت کند و طلاب متعهد با ابلاغ مشخص و با شناخت دقیق در ماه مبارک رمضان به این مناطق بفرستند و مردم را ارشاد کنند تا فریب این اجنبی ها را نخورند یکی دیگر اینکه من علاوه بر عشایر فارس میخواهم از طرف عشایر ایران بگویم . . . رئیس- آقای شجاعیان وقت شما تمام شده است .شجاعیان – آقای دکتر یک دقیقه اجازه بدهید . یک مساله دیگر هم هست و آن قولی است که آقای رئیس جمهور در قسمت عمران و آبادی در منطقه فارس بمن داده است که هیچ اقدامی نشده است و برای جلوگیری از هر نوع اقدام این متجاوزین باید این اقدامات بشود مساله رفاه اجتماعی در منطقه و نیروی بسیج در بین توده عشایر برای مقابله با پیامد کار اینها بوجود بیاورند ، چه احتمال دارد در آخر خردادماه که ایل به طرف گرمسیر حرکت می کند اینها یک چندی تاخت و تاز بکنند و سرگردنه ها را بگیرند . چون اواخر مرداد موقع کوچ اینها از ییلاق به قشلاق است و یکی هم عرض کردم عدم مشروعیت اینها ثابت بشود تا اینها نتوانند اقدامی بکنند . یک موضوع دیگری که خدمت برادران عرض کنم اینست که برادر عزیزمان آقای عطاری میخواستند صحبت کنند ولی وقتشان نشد مربوط است به مرکز پژوهشهای علمی جهاد سازندگی اراک که مساله ای است بسیار اساسی و مربوط است به کار عموم مملکت اگر تشریف داشته باشند در موقع تنفس ایشان مدارکی که همراهشان هست ارائه بدهند . خداحافظ منشی – آقای حججی تذکری در مورد اتهاماتیکه درباره پرونده آقای جوانمردی به ایشان وارد شده بود حداکثر پنج دقیقه وقت دارند صحبت کند . حججی – جلسه بعد صحبت خواهم کرد . رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل را قرائت بفرمائید .منشی – اسامی غائبین غیر موجه روز دوشنبه 16/4/1359 ، آقای خسرو قشقائی ، آقایان : محمد علی منتظری ، محمد جواد باهنر – جعفر توکلی – سید احمد مدنی ، سید حسین پورمیرغفاری .یکی از نمایندگان – آقای باهنر دیروز اینجا بودند .3- ادامه بحث پیرامون رد اعتبارنامه آقای خسرو ریگی رئیس- آقای ریگی بفرمائید سه ربع وقت دارید که از خودتان دفاع بکنید .ریگی – بنام خدا . بنام خداوند جان و خرد – بنام خداوند روزی ده رهنما . جناب آقای رئیس ، آقایان و خانم های محترم خیلی متشکرم که این اجازه را فرمودید که بنده از دیروز به امروز وقت خودم را انتقال بدهم و در یک چنین موقعیتی توجه شما را نسبت به عرایض خودم جلب کنم. برای من بسیار مشکل است که بخواهم از خودم دفاع کنم. درتمام مدت عمرم بنده لزومی برای دفاع از خودم ندیدم درتمام مدت عمرم بنده برای حشمت وجاه خودم برنامه ریزی نکردم وتمام مدت عمرم هرجاکه بودم، درهرمرحله ای که بودم برنامه ریزی بریا حشمت وجاه نکرده بودم. وقتی بنده دبیرستانم را تمام کرده بودم رفته بودم به آمریکانه پی حشمت وجاه رفته بودم. وقتی که درآمریکا قبول شدم بریا دانشکده طب بعد از چهارسالی که لیسانس شیمی گرفتم من مطمئن بودم که برای حشمت وجاه به دانشکده نمیرفتم بعد از این که تصمیم خودم را عوض کردم واز دانشکده مهندسی شیمی انتقال دادم نه برای حشمت وجاه بود ، نه برای آنکه ببینم استعدادهای درونی من چیست.نه برا یاینکه ببینم ایده آل زندگی شخصی من چیست. برای این بوده که برای من مساله ابران مهم بوده . مساله مردم ایران مهم بوده ، وقتی از مدرسه مهندسی نفت بنده خودم را منتقل کردم به دانشکده علوم سیاسی واقتصاد بازهم نه برای حشمت وجاه بوده نه برای اینکه نگاه کردن به اندرون خودم وپیداکردن استعدادهای اندرونی خودم بوده ونه برای دیدی بوده که از تصویر ایده آلی زندگی خودم داشتم آن موقع هم برای این بوده که فکر میکردم درراه حل مسائل ملت ایران ومسائل مردم محروم بلوچستان قدم بردارم. امروز برای من خیلی مشکل است که برگردم به زندگی خودم ودفاع بکنم درمقابل اتهاماتی که به من رسیده است. ازخدا کمک میخواهم ، ازلطف شما متشکرم که به بنده این اجازه را می فرمائید که از خودم دفاع بکنم، تا آنحا که برای من امکان دارد به شم قول میدهم که یک کلام دروغ، یک کلام اغراق ، یک کلام برا ی اینکه شما راقانع بکنم که درتایید اعتبارنامه بنده قضاوت بفرمائید، حرف بزنم. فقط وفقط برای اینکه حقیقت روشن شود و اتهامات ناوارد وواهی که نسبت به شخص بنده وارد شده رد بشود بنده این صحبت را می کنم ودراین یک مطلب مطمئنم که درآخر کلام خودم برای شما هابت خواهد شد. اقلا دراینکه من از اعتبارنامه ورسیدن به این مقام وبه این پست از طریق شخص خودم هیچ کلامی را صحبت نکرده ام . اشخاصی که برای جاه ومقام قدم برمیدارند وبرنامه میریزند بنظر من کسانی هستند که احتمالا توطئه می کنند، دسیسه می کنند، پاروی حق دیگران می گذارند ودستور ضرب وجرح میدهند. و بازور برای خودشاه را ه باز می کنند . بنده خودم را گذاشته بودم تحت اختیار امواجی که ردخارج زا من بنده را هدایت می کند بطرف مصلحتی که بریا ملت ایران ومردم بلوچستان میدیدم اما دررفع اتهامات اجازه بفر مائید یادآوری کنم از یک ضرب المثل خیلی خوب، درزبان شیرین فارسی که بنظر من متاسفانه اغلب بدتعبیر میشود.تعبیر توصیفی میشود در صورتیکه من خودم فکر می کنم باید تعبیر دستوری میشود.مصطلح این است که ‹‹ تا نباشد چیزکی مردم نگویند حرفها›› اغلب مردم فکر می کنند که چون خیلی ها ملت ایران که دراین اتهاماتی که به بنده زده شده است درهیچ موردش چیزکی نیست خیلی چیزها گفته شده. سه مثال مختصر میزنم درباره آن چیزهائیکه درش چیزگی نیست یک حرف دیروز بوده که بنده پیش کشیدم آنرا. یکی از همکاران عزیز یکی از آقایان نمایندگان محترم دریک روزنامه بسیار معتبر ومحترم ک درسرتاسر این مملکت پخش میشود . ایشان ادعا کرده است که اسناد ومدارکی است که خسرو ریگی با سازمان منجمله وشکنجه گرو ننگین ساواک کرده است. این حرف خیلی چیزها است . دراین برهه اززمان درتاریخ ایران هیچ لکه ای ننگین تر ازاین وجود ندارد وهیچ لحنی متعفن تر ازاین وجود ندارد که این خیلی چیزها است بنده اصرار می کنم آوردند، حضرت آیت الله لاهوتی ایشان گفتند که خسروریگی ممکن است برود به اربابان خودش در آمریکا ، بگیدیدش ، این حرف خیل چیزها است. بنده اصرار دارم که کوچکترین ذره ای دراین باره وجود ندارد. یکی دیگر از آقایان آمدوگفت خسروریگی درکاخهای گچ بری وآئینه کاری زندگی کرده است این حرف خیلی چیزها است چیز جسمی است بنده اصرار دارم اصلا چنین چیزهائی وجود ندارد دراین باره مخواهم یک چیزی اضافه کنم ومی خواهم ان شاءالله به این مطالب برگردم. ولی دراین باره میخواهم خدمتتان یک چیزی عرض کنم، تمام مدتی که من درخانه پدرم زندگی میکردم ، ایشان خانه اجاره ای داشت. درخیابان عین الدوله، درخیابان رزین نعل، درخیابان خورشید، وبعد هم درشیراز زندگی میکردم بنده خودم ردتمام مدت عمرم درخانه اجاره ای زندگی کرده خانه گچ بری وآئینه کاری که من دارم کجا است؟ اگر دارم متعلق به شما باشد اگر مال من است ، بفرمائید آدرسش کجا است بنده تقدیم میکنم. بنده الان درخانه سازمانی سیستان وبلوچستان زندگی می کنم وازیخچال فرو میز وصندلی دانشگاه استفاده می کنم. اگر مدت زیادی اقامت من درآمریکا طو ل کشید یکی دیگر ازدلایلش که خدمتتان عرض می کنم این بود که من کارمیکردم ودرس می خواندم ودرس میدادم . وقتی من دبیرستان راتمام کردم ورفتم به آمریکا تا دوسال ونیم من به این نتیجه رسیدم که از نظر مالی برا ی او بار سنگینی است من تقاضا کردم که دیگر برای من پول نفرستند من سعی می کنم آنجا کار بکنم ودرس بخوانم وادامه دادم یکی دیگر ازآقایان می گفت ایشان از بیت المال مدت زیادی است پول گرفته وچه کرده وجه کرده ، ولی بخصوص دربارة مطلب گزارش کمیسیون تحقیق می خواهم مختصری دربارة صحت انتخاباتی شهرستان خاش صحبت کنم البته درباره ایرادات واتهاماتی که به شخص بنده وارد شده است بعدا خدمتتان عرض خواهم کرد. انتخابات شهرستان خاش دردومرحله انجام شد بعد از مرحله اول این شکایتی که بعد از مرحله دوم مطرح شده ابدا مطرح نشد. همان فرماندار، همان هیات احرائیه همان انجمن نظارت مرحله اوئل ومرحله دوم را نجام دادند. این شکایت بعد از مرحله اول بروز نکرد برای اینکه رقیب انتخاباتی بنده درمرحله ائول نفر اول نشده اکر میشد خوب چرا رد مرحله اول نشده خدمتتان عرض بکنم که چرا درمرحله اول ما پیش نبریدم تاآنجا که بخاطرم می آدی درمرحله اول شش نفر کاندیدریگی وجود داشت اول آرائی که میرفت برا یریگی ها پخش شد ، مهمتر دوم اینکه به صندوق نرفت. از نیره های فامیل ریگی به آنکه خودش کاندیدی داشت رای دادند خوب چه اینکه نمیخواستند بین این ریگی آن ریگی آن ریگی انتخابی بکنند. درمرحلة اول ریگی ها رای ندادند سوال شده بود که استثناء چرا درشهرستان خاش برخلاف اغلب حوزه های انتخابیه دیگر این مملکت درمرحله دوم نسبت به مرحله اول آراء بیشتری بوده است دلیلش اینست که بنده عرض میکنم. در آئین نامه مربوط به انتخابات آمده بود که اعضاء هیات اجرائیه وهیات نظارت نباید از وابستگان سببی ونسبی درجه اول کاندیداها باشد واسم رده شد ه ‹‹پدر، مادر ، برادر، خواهر ، عروس وداماد››ولی پسر عمه درآن نیست فرماندار شهرستان خاش بله پسرعمگی باعث شد که ردیک جائی آرائی به صورت آراء تقلب درصندوئق رفت وبعد درآمد، آقایان محترم خانمهای محترم آن را ثابت بکنید. درمرحلةدوم به مناسبت این شکایتی که مطرح شد عرض میکنم.خیلی معذرت می خواهم درمرحلة دوم بخصوص ناظری از استاندار درمحل دردوروز قبل از انتخابات بریا شمارش آراء حضور داشت بعد از انتخابات از طرف رقیب ما شکایتی شد، وزارت کشور صدور اعتبارنامه را توقیف کرد تا به شکایت رسیدگی بشود بنده درافتتاح مجلس باین دلیل خدمتتان نرسیدم بعدا گزارشاتی دادند ورفتند وآمدند وگفتند بله این انتخابات به قوت خودش بافی است پانصدرای را باطل کردند به دلیل مختلفه ای که بعد خودشان گفتندو صورت چلسه اش هست که تقلبی نبوده عمدی نبوده بعضیها شماره شناسنامه وتاریخ صدور شناسنامه شان تعویض شده است بعضی ها تاریخ یا صدور شناسنامه ندارد بعضی ها زا تاریخ قدیم منحط شاهنشاهی به تاریخ شمسی تبدیل نشده ویا اگر شده یک تاریخهای عجیب وغریبی را بوجود آورده آدمهای هزار ساله وآدمهای چندساله بوچود آورده این اشتباهات شده بله ، پانصد رای را کنسل کردندوباطل کردندولی گفتند انتخابات به قوت خودش بافی است ، دستور دادندکه اعتبارنامه را صادربکنند وبرای بنده صادرکردندوبنده هم آمدم خدمت شما، کمیسیون تحقیق به اشتباه به سهل انگاری ، به عدم تحقیق میگوید که کلیه انجمن نظارت از وابستگان خسرو ریگی است اگر انجمن نظارت کلیه اش از وابستگان خسرو ریگی است بنده همین جا خودم را در اختیار شما می گذارم . اسامی آنها هست نمیخواهم شما را دردسر بدهم یک نفر در انجمن نظارت وابسته به بنده است که پنج نسل گذشته ایشان به بنده برمیخورد ولی ایشان خواهرزاده رقیب انتخابات بنده هست اسم ایشان آقای احمد فیروزآبادی ریگی ، غیر از این هیچگونه وابستگی با من در انجمن نظارت و هیات اجرائیه وجود ندارد مگر همان پسر عمه بنده که فرماندار است . درباره صحت انتخابات این کافی است ولی درباره اتهامات دیگری که به بنده وارد شده است اینجور که من خلاصه میکم متهم هستم به ضرب و شتم برادر رقیب انتخاباتی خودم و متهم هستم به خان بازی و وابستگی به فامیل ریگی و اتهاماتی به بنده وارد شده است در زندگی آموزش و زندگی دانشگاهی و سیاسی شخص بنده ، گناه من این است که در این مبارزات انتخاباتی ، بنده افرادی را که ضد انقلاب و ضد انسانی بوده اند از جرگه سیاسی خاش به کنار زدم ، این گناه بنده است این آقایان تبلیغات انتخاباتی خودشان را که بایستی یک روز قبل از انتخابات خاتمه پیدا میکرد تا این ساعت و این دقیقه و این لحظه ادامه پیدا داده اند به نظر حقیر به این دلیل که پوششی برای کردار ضد انسانی و ضد انقلابی خودشان باشد . اگر یک نفر میآمد اینجا جلو شما می ایستاد و ایشان ، دبیر حزب ایران نوین و دبیر حزب رستاخیز بود و تا روز قبل از انقلاب و بعد از انقلاب متهم بود به قتل و آتش سوزی که در هفته اول بعد از انقلاب شاید در ایران بوجود آمده است شما چقدر به کلام ایشان اعتبار می گذاشتید ؟ این شخص بنده را متهم کرده که بنده به ضرب و شتم شرکت داشته ام حالا چرا آقایان این حرفها را می زنند ، برای خود من مساله ایست .بشارتی – چقدر مدارک از اینها دارید ؟خسرو ریگی – این برای خود بنده مساله ای است و بهترین فهم شخص بنده یک دلیلش آن است که عرض کردم ، ادامه تبلیغات برای پوششی برای کردار خودشان این برادری که ضرب دیده با این مشخصاتی که بنده عرض کردم ، درباره ایشان می گنجد ، برای خود رقیب بنده طبق گزارشی که بعد از انتخابات از طرف دادستانی انقلاب زاهدان پخش شد و قبل از انتخابات ما خبر غیر رسمی از او داشتیم هیچ وقت از این مساله استفاده نکردیم ، ایشان آقای خاشی ناصری مدیر سابق دبیرستان فروغی شهرستان سراوان به عنوان منبع اطلاعاتی ساواک معرفی شدند بنده مدارکش را خدمت کمیسیون محترم تحقیق هم ارائه داده ام ولی متاسفانه تا آنجا که بنده اطلاع دارم از مدارکی که بنده به کمیسیون تحقیق هم ارائه داده ام ولی متاسفانه تا آنجا که بنده اطلاع دارم از مدارکی که بنده به کمیسیون تحقیق ارائه کردم . . . رئیس- مختصر بفرمائید ، از ذکر نام اشخاص خودداری بفرمائید .خسرو ریگی- تذکر شا وارد است وبنده تا اینزمان سعی کرده بودم که اسم نبرم ولی درمقابل گفتاری که از طرف یکی از آقایان آمد که چه دلیل ومدرکی دارید؟ بنده تصمیم گرفتم که این رامشخص بکنم ولی تذکر شما بجا است وبدون ذکر نام ادامه میدهم. یک دلیلش اینست که عرض کردم دلیل دیگرش اینست که این آقایان بخصوص این شخصی که مضروب شده است از طرف تیره ای از فامیل ریگی متهم است به قتل جوان شهیدی از فامیل ریگی که هیچ این طرف صحبت را دیروز از فامیل ریگی نشنیدید وخیل یهم بد شنیدید ولی از طرف خویش چیزی نشنیدید ، یکی از آنها این است که چوانی دبیر بین سن، بیست و پنج تا سی سالگی بنام امام بخض ریگی اولین شهیدی است که بعد از انقلاب در بلوچستان داده شده، ایشان درجهاد سازندگی درجوار مهندس شهید نیک بخت که رفیق وهمکار خود بنده بود وردرا ه خاش به ایران دگان مورد قتل قرار میگیرد واز طرف پدر ایشان محمد ریگی این شخص مضروب شده که اکنون بنده را به این ضرب وشتم متهم می کنید رسما دردادگاه انقلاب زاهدان د رژاندارمری زاهدان متهم شده به شرکت دراین قبل پرونده هائی هست ، که آقایان میخواهند از این طرف مارا متهم بکنند که بعدا تبادل رضایتنامه بکنند. یکی از نمایندگان- مصروب رئیس انتخاباتی بوده است.خسروریگی – حالا این اتفاق چه بوده ؟ سعی میکنم درمحدود حوصله این مجلس خیلی مختصر دربارةْ این اتفاق بنده شرحی بدهم درروز بخصوص در شهرستان خاش در دفتر رئیس اداره سازمان تعاون روستا رد وخوردی میشود، شخصی از فامیل خاشی با شخصی از فامیل میرکازه ای درگیر میشوند، کتک کاری میشود، پرونده ای درشهرستان خاش هست وآن شخص خاشی به زندان میرود درآن روز بخصوص متاسفانه دربافت عشیره ای بلوچستان هنوز ما به آنجا نرسیده ایم وبعضی وقتها منجمله دیروز بنده فکر کردم که دراین مجلس شورا هنوز به آن مرحله نرسیده ایم که مسوولیت و گناه را شخصی ببینیم در بلوچستان در بافت عشیره ای متداول است بنده بارها در برابر مخالفت با این صحبت کرده ام ولی وقتی که یک نفر از فامیل خاشی یک گناهی یک خطائی را انجام میدهد طایفه خاشی را محکوم می بینند وانتعام را از فامیل خاشی میخواهند بگیرند این غلط است بنده به این اعتراف دارم ولی به مناسبت آن زد وخور د وابستگان آن میرکازه ای که درخاش مورد ضوب وشتم قرار گرفته بوده وابستگان آن در شهرستان خاش درشهر ستان زاهدان این زد وخوردها را بوجود میاورند صحیح است کسانیکه در این زد وخورد دومی شرکت داشتند از وابستگان دور بنده هستند ولی از وابستگان ریگی هستند، شما اگر میخواهید طایفه ریگی را به این طریق متهم بدانید ومن راهم به عنوان اینکه چون اسم ریگی دارم متهم بدانید کار صحیحی نگرده اید ، هیچ مدرک ودلیلی نیست ومن اینجا به صراحت خدمتتان عرض میکنم که بنده هیچگونه خبری هیچگونه اطلاعی هیچگونه شرکتی دراین مساله نداشته ام قبل از دوره اول انتخابات درگوشه ای ازاسکل آباد بنده دیدم نوشته اند مرگ برخاشی آقایان را جمع کردم گفتم این یعنی چه ؟ اینجا نوشته اید مرگ برخاشی. این را پاک کنید گفتند آقا درتمام شهرستان خاش بردرودیوارش نوشته اند مرگ بردکتر ریگی بگذارید یکجا هم ما بنویسیم مرگ برخاشی ، گفتم آقا این سه چهار عیب دارد.1- بیشعوری سیاسی است، ما کاری به جان وگوشت وپوست واستخوان آقای خاشی نداریم ، میخواهیم ایشان را از معرکه گود مبارزات سیاسی به درکنیم ، اگر یک زمانی ما می گفتیم ‹‹مرک برشاه›› دلیل داشت ، شاه به تئوری پادشاهی زائیده میشود ومرده میشود ودر تمام این مدت شاه هست،خوب اینکه می گویند مرگ برشاه چون شاه را نمی خواهند بنابراین تنها راهش مرگ است ولی اگر مای یک وکیل مجلس شورا را نمیخواهیم رای ندهید ایشان میرود کنار ما نفرین عاجزانه وپیرزنانه (ببخشید) نمیکنم، مبارزات ساسی می کنیم این نمودار گفتار بنده است درقبل از دوره اول انتخابات ، بنده معتقدم که ‹‹ مورجان دارد وجان شیرین خوش است ›› بنده معتقدم که با دوستان مروت با دشمنان مدارا بنده به این جریانات معتقد نیستم بنده به این جریانات هیچگونه ربطی نداشته ام ، هیچگونه اطلاعی نداشته ام . بنده مبرا وپاک هستم دراین جوز زدو خوردها بنده متهم هستم که به خانواده ریگی وابسته هستم ومتهم به خان خانی وخان بازی هستم، آقایان قضاوتش را بروی الفاظ نکنید( خ و الف و نون ) اما فرمودند خانبازی شما قضاوتش را برکردار بکنید چه عمل یاز من سرزده است که من خان بازی کرده ام ؟ خدمت شما عرض کردم شما می توانستید استنباط بکنید که بنده یک متر زمین ندارم، بنده یک ریال درآمد اززمین ومال نداشته ام بنده یک نفر فرمانبردار نوکر زارع ورعیت نداشته ام وندارم . چه خان بازی؟ تمام درآمد بنده درتمام عمرم بطور کلی از دو سازمان بدست آمده است ، در این اواخر درآمد من از این دو تا سازمان بوده است ، در آغاز بنده کارهای دانشجوئی دانشگاهی کرده ام ولی بنده از دانشگاه مینسوتا در آمریکا حقوق گرفته ام و درآمد داشته ام یا از دانشگاه سیستان و بلوچستان در زاهدان والسلام ، چه خانی ؟ چه خانبازی ؟ و اما طایفه ریگی ، فامیل ریگی در رابطه با رضاخان ، در رابطه با علم ، در رابطه با محمدرضا و در رابطه با انقلاب اسلامی مختصری خدمتتان عرض خواهم کرد . در سال 1312 همین طور که جناب آقای اعظمی صحبت کردند شنیدید که رضاخان چه روابطی با عشایر داشت پدر بزرگ بنده اید وی ریگی و پدر بنده و یکی از برادرانش عموب بنده از خاش به زندان قصر برده شدند اموالشان در بلوچستان مصادره شد تا سال 1320 یا در زندان بودند یا تبعید بودند سه سال اول را در زندان بودند و بقیه اش را تبعید بودند و حق ورود به زادگاه اصلی خودشان را نداشتند ، برنامه ای برای آواره کردن مردم محل ، برنامه ای برای قلدری که هیچگونه مزاحمتی در هیچ کجا نباشد این در زندگی ایلاتی فراموش نمیشود همزمان با این شهنور ریگی رودین ریگی و محمود ریگی و ماتیک محمد ریگی را از زاهدان به شهربانی مشهد بردند در شهربانی مشهد شهنور ریگی جوانی بود یا مریض بود یا مریض شد مرد یا او را کشتند در فامیل ریگی یکی از مصیبتهائی که فراموش نمیشود . این است که نه از جسد شهنور ریگی خبری داریم و نه از گورش ، اینها فراموش نمیشود این رابطه ای بود که با رضاخان بود در رابطه با علم نمیدانم ادعای ادعای اغراق آمیزی است یا نه ، ولیکن اجازه بفرمائید عرض کنم به حدس من تنها فامیل ، تنها خانواده ای ، تنها افرادی که در دوران قدرت علم با علمیون مبارزه کردند تیره ای از فامیل ریگی و بخصوص پدر مرحوم من بوده در سال 1324 خزیمه علم فرماندار کل زاهدان بود ، سیستان و بلوچستان هنوز استانداری نشده بودند فرمانداری کل بودند در زیر نظر استانداری کرمان و فرماندار کل زاهدان خزیمه علم بود کاندیدی را که میخواستند در آنجا از توی صندوق در بیاورند ارباب مهدی میلیارد و صاحب جوادیه بود نخست وزیر وقت آقای سهیلی و وزیر کشور وقت هم آقای تدین بود ، فامیل ریگی به همبستگی رسید به ائتلاف رسید ، از تمام طوایف بلوچستان و نه تنها از شهرستان خاش خواستند مراد ریگی را وکیل بکنند نمیگذاشتند ، دولتیون نمی گذاشتند . اعتبارنامه ایشان صادر نشد بعدا ایشان در هر حال به مجلس آمد ، در مجلس یک کتابچه ای چاپ کرد ، در این کتابچه با علم و علمیون با همین لفظ مبارزه کرد ،من وقتی کلام خودم را دارم می گویم نمیتوانم صبر بکنم ، نقل بکنم و بخوانم و این تنها کتابچه ای است که چاپ شده است ، لازم نیست شما را در جریان بگذارم اضافه بر اینکه عرض کردم همین دو سه کلام را باید خدمتتان بگویم ، اولا کسانی را که محرک و آکترهای این پیس نمایشنامه هستند مانند خزیمه علم فرماندار زاهدان و غیره در محل باقی گذارده یا قبلا به عمال و همدستان او ماموریت میدهند و ثانیا پدر و کسان اینجانب را از محل دور و تبعید می کنند که به این وسائل آثار دیگری به سوابق و یادگارهای ننگین خود بیفزایند آقایان ، خانمهای محترم ،دارند به خزیمه علم و امیر شوکت الملک علم میگویند یادگارهای ننگین میگذارند میگویند اکثر و نمایشنامه طرح می کنند در آن دوران حرف کوچکی نبود ادامه میدهد باید دولت و نمایندگان محترم تحقیق قضیه را از دست و تحت نفوذ شرکت ارباب مهدی و علم و علمیون خارج و به تهران احاله و هیاتی از قضات و اشخاصی که مورد اعتماد و اطمینان کامل نمایندگان محترم مجلس و دولت باشند مامور رسیدگی و تحقیق نمایند . حتی خیال می کنم اکثر خوانندگان محترم مطلع باشند التصاب آقای خزیمه علم به فرمانداری زاهدان روی نظر استعمار طلبی مرحوم امیر شوکت الملک علم ، مالک الرقاب سابق سیستان و قائنات بوده که همیشه اتصال بلوچستان را به حوزه حکم فرمائی و تیولات خود مطمح نظر قرار داده بوده است و به همین مناسبت خود و کسانش کوشش داشتند کسانی که در بلوچستان دارای اهمیت و نفوذ محلی هستند کوچک و ذلیل شوند تنها سیاست و اساس ماموریت فرماندار زاهدان همین بوده است و بس ، این از افتخارات من است که پدر بنده فعالیت داشته ضمنا بنده هیچ اصراری ندارم و در بلوچستان هم اصراری نداشتم که به مناسبت فعالیت پدرم به بنده رای بدهند یا به بنده کمک بکنند ولی از افتخارات پدر بنده است که در زمان طاغوت با نزدیکترین کسان به طاغوت بدین طریق به جنگ برخاسته و نه ، ترسیده و نه ، هراسیده است . در رابطه به محمدرضا . پدر بنده دوره هفدهم وکیل مجلس بود بنده سال آخر دبیرستان را میگذراندم پدر بنده به مصدق و یاران مصدق ملحق شد بر علیه محمدرضا فعالیت می کرد ،بر علیه محمد رضا در آن زمان در مجلس شورایملی متحصن میشد و شبها میخوابید ایشان جزو مستعفیانی بود که مجلس را منحل کردند در جهت سیاست ضد استعماری و ملی دکتر محمد مصدق ایشان استعفا کرد . 28 مرداد که زاهدی آمد ایشان به خارج از بلوچستان تبعید شد نگفتند به کجا برو گفتند به حوزه انتخابیه ات حق نداری بروی ، ایشان به شیراز رفت و تا آخر عمرش در شیراز بود . بنده خیلی معذرت میخواهم من نمیتوانم به این سوالاتی که در اینجا می آید جواب بدهم . سید ابوالفضل موسوی – آقا بنده یک سوال دارم (زنگ رئیس )خسرو ریگی – خواهش می کنم اجازه بفرمائید ، لطف بکنید که من از مسیر گفتاری که تهیه کرده ام خارج نشوم .رئیس- خواهش می کنم اجازه بدهید آقای ریگی به صحبتشان ادامه بدهند .خسرو ریگی – این ده دقیقه وقت منحصرا مال بنده است خواهش می کنم اجازه بفرمائید ، در رابطه با انقلاب اسلامی و فامیل ریگی به مناسبت فعالیتهای خود من و چند نفر دیگر ،فامیل ریگی از اولین طوایف بلوچ سرحد بلوچستان و حوالی تفتان است که اعلام هم بستگی با انقلاب اسلامی کرد من در این باره این را یکی از افتخارات خودم میدانم ، من شخصا به نمایندگی از طرف مردم بلوچ و بخصوص از طرف فامیل ریگی در خدمت جناب مولوی عبدالعزیز در ده روز اول پیروزی انقلاب به تهران آمدم و برای اعلام همبستگی از طرف مردم بلوچ به خدمت امام رسیدم ، یادآور بشوم که فامیل ریگی اولین شهید را بعد از انقلاب در بلوچستان در خدمت جهاد سازندگی داد ، گفتم ، امام بخش ریگی ، حسین ریگی ، شخص دیگری است که در چند ماه گذشته در راه انقلاب به دست ضد انقلابیون کشته شد ایشان رئیس آموزش و پرورش شهرستان چاه بهار بود یک جمله مختصری هم درباره بلوچستان مساله ، مساله خان است من که خان نیستم این که واضح و آشکار باید باشد ولی مساله بلوچستان هم مساله خان نیست ، مساله بلوچستان ، مساله فقر است ، مساله بی آبی است مساله بدون جاده بودن است و مساله نداشتن بهداشت است ،مساله نداشتن مدرسه است ، معذرت میخواهم که راجع به بهداشت باید در حضور آقایان عرض بکنم که مساله نداشتن مستراح است ، خیلی وضع فلاکت بار است ، باعث تاسف من است که در یک همچو موقعی توجه خانمها و آقایان محترم را به این مسائل جلب میکنم چون بنده باید از خودم دفاع بکنم بنده آمده بودم اینجا که از حقوق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مردم بلوچ دفاع بکنم . خان های بلوچستان ریش سفیدهای فامیل خودشان هستند ، با فامیل خودشان زیر چادر سیاه زندگی می کنند ، ثروت ندارند ،فئودال در یک بافتی اجتماعی که بر مبنای کشاورزی ، زمین داری و مالک غایب بودن است معنی دارد در بافت شبانی معنی ندارد ثروت مانند حیوان زنده راه میرود ولی جمع نمیشود . فرق طبقاتی در زندگی شبانی به حداقل است بروید ببینید هستند آقایانی که میدانند در بلوچستان خانهای بزرگ از زارعین کوچک خراسان کمتر زمین و ثروت دارند و اصلا هیچ چیز ندارند مساله ، خان نیست ،مساله را دقیق بفهمید ، مساله یک جای دیگر است در محرومیتی که به زبان رئیس جمهور این مملکت غیر قابل توصیف است که سرتاسر منطقه را گرفته است کاخ گچ بری و آئینه بری مسخره است وجود خارجی ندارد در منطقه ای که آقایان اینجا توصیف کرده اند فقرشان به آن درجه رسیده که بچه ها در دبستان و دبیرستان برای تغذیه میروند به صحرا و علف میخورند . حال این صحیح است یا غلط نمونه ای است از نهایت فقر ، و این فقر فراگیر و همه گیر است ، درباره خود بنده ، بنده که به آمریکا رفتم در دو رشته مختلف ، در دو جهت مختلف به فعالیت شروع کردم که بعد از مدتی این دو تا بهم رسید در ابتدای کار بنده تحت تاثیر عدم بهداشت و دردهای جسمانی این مردم بودم ، یادم هست که بنده خودم برای برادری دو سال و نیمه بدنبال دکتر می دویدم دکتر نبود وقتی برگشتم گفتند دیر شده است ، فوت کرده است ، بگذریم این در من تاثیری گذاشته بود که من بروم دکتر طب بشوم وقتی که بنده قبولی دانشکده طب را گرفتم به خودم گفتم این بهترین روز زندگی من است دیگر راه باز شد و بنده به سر منزل مقصود رسیدم در آن تابستان بعد بنده به ایران آمدم از آمریکا که به ایران آمدم فقر اقتصادی سیلی ای به گوش من زد آقا مردم جسمانی زنده هستند و بعد می میرند خدا کریم است ، فقر اقتصادی را چه باید کرد ؟ بنده به این فهم برگشتم که نبودن تکنیک مساله اقتصادی ما را حل خواهد کرد بنده به دانشکده مهندسی نفت رفتم بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که کلید دردهای اجتماعی ایران مساله سیاسی است و مساله پادشاهی است که آن باید حل بشود به این دلیل بنده به دانشکده حقوق سیاسی رفتم که جریان چیست ؟سیاست چیست ؟چکار باید بکنیم ؟معنای پادشاهی چیست آنهائی که پادشاه ندارند چه کار می کنند ؟ مساله چیست ؟ انقلاب چیست ؟بنده تز دکترایم را شروع کردم به نوشتن در راه انقلاب ، انقلاب چیست ؟رابطه اش با اقتصاد چیست ؟ مدت زیادی روی این مساله بنده کار کدم و دیدم دارم دور میشوم این تئوریهای گل و گشاد غربی درباره اقتصاد و درباره تولید بنده را دارد از مساله ایران دور می کند ،یک روز یک جزوه ای از ایران برای من رسیده بود پسرخاله دوستی دارم که برای من تکه تکه جزوه هائی میفرستد که راجع به داستان رستم و اسفندیار بود بنده شروع کرده بودم به خواندن آنها دیدم ای داد ، ای داد ، تئوری ضد پادشاهی در شاهنامه فردوسی نهفته است بعد از مطالعاتی فهمیدم که به مناسبت غرب زدگی روشنفکران ایران که دنبال تئوریهائی درباره شهانامه از نوتکه آلمانی وادوارد براون انگلیسی فهمیده بودند اینها اینطور فهمیده بودند و می گفتند که ظاهر یک بعدی یعنی یک سزح را نگاه کرده بودند و فکر کردند که شاهنامه یعنی زنده باد شاه ، زنده باد شاه ، در حالیکه این طور نیست ، بنده ، را هم را عوض کردم و به دنبال راه دیگری رفتم ، بنده شش سال و نیم تز شاهنامه را نوشتم که به نظر من اگر اغراق نباشد یکی از افتخارات من است و خودم را راضی کرده ام کمی از خودم در خدمت شما تعریف بکنم اینست که یکی از بهترین کارهای شاگردان ایرانی که در خارج انجام داده اند کاریست که بنده انجام داده ام یک خط غلطی را درباره یکی از بهترین و فهمیده ترین افراد بشر که نامه ای از بهشت برای او نوشته و حقایق زندگی را بخصوص درباره پادشاهی برای خود مردم ما شرح داده و هفتصد سال قبل از شکسپیر این حرفها را زده است بنده آنرا به روی کاغذ آورده ام بر ضد تئوریهای غرب زده ما و دیگران . . . محمد یزدی – آقای دکتر اجازه می فرمائید سوالی دارم راجع به اتهامات ایشان (زنگ رئیس ) ایشان که خودشان توضیح ندادند اگر اجازه بدهید این سوال را بکنم .ریگی – بنده یک دقیقه اجازه گرفتم که صحبت کنم (محمد یزدی – گفتم سوالی هست که باید...) اجازه بدهید من ازجانب رئیس یک دقیقه وقت گرفته ام . بنده در30 تیر درخیابانهای تهران بودم در28 امرداد درمیدان بهارستان بودم برای اولین بارگفتم ما شاه نمیخواهیم من بودم که گفتم ما شاه نمیخواهیم به آمریکا که رفتم فعالیتهای سیاسی خودم را (رئیس- از یک دقیقه وقتتان استفاده کنید) که درمبارزه با ساواک پنجه نرم کردم مقایسه نمی کنم قابل مقایسه نیست ولی با تئوری پادشاهی...خلخالی-به این دلیل به نفع شما هم هست...ریگی- بنده درباره تئوری پادشاهی که درغرب متداول شده بود ‹‹ایران کشوری است ازنظر اقتصادی فقیر وازنظر فرهنگی نفهم وباید به دست جوانی تحصیل کرده غرب بنام محمد رضا به قرن بیستم کشیده شود›› بنده با ان مخالفت کردم دراین راه قدم برمیداشتم این فرق دارد باکسانی که با خود ساواک پنجه نرم میکردند ولی جناب آقای لاهوتی بیانصافی می فرمایند که بنده هیچگونه قدمی برنداشتم آقایان محترم حرف به اتمام رسیده خدمت شما این را عرض می کنم (محمد یزدی- آقا بنده یک سوال دارم) ودر پایان بنده استعفانامه ای را نوشته ام خدمت آقایان محترم وخدمت رئیس مجلس تقدیم می کنم به این دلیل است که من به این نتیجه رسیدم که کمیسیون تحقیق دراین مجلس شورای اسلامی به حق وحقیقت نرسیده واستقبالی که خانم ها وآقایان محترم از گزارش کمسیون تحقیق کردند بنده را به این نتیجه رساند که بنده درحدمت آقایان نمی توانم بریا مردم بلوچستان خدمت بکنم ، من دیگر با آقایان حسن تفاهم ندارم شما هم بامن ندارید به این مناسبت بنده این استعفانامه راتقدیم می کنم واین استعفانامه آخرین کلام بنده است که برای شما ثابت بکند که بنده دراینجا یک کیالم اغراق ودروغ برای قانع کردن شما که به اعتبارنامه من رای بدهید نگفته ام وازاول تاپایان همه حقیقت گفتم ویک کلام بجزحقیقت نبوده است ازخدای متعال تقاضا می کنم که به زبان حافظ به شما فرصت بدهد برای بدست آوردن حقیقت وبرای نزدیک شدن به حاکمیت مردم ، مردمی که به من رای دادند ومرا اینجا فرستادند خداحافظ شما.منشی- آقای ریگی جنابعالی باید تشریف داشته باشید که سوال ها راجواب بگوئید.(همهمه نمایندگان)یکی ازنمایندگان- سوالها را ایشان باید جواب بدهند؟انصاری- بله ، ایشان باید به سوالات جواب بدهند(زنگ رئیس)آقا محمدی- ایشان حق بود قبل ازدفاع استعفا می کردند والان موضوع باید به رای مجلس گذاشته شود تاماهیت بخوبی رو شن بشود استعفا دراین موضع نمی تواند موجه باشد (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس)حجتی کرمانی- آقای دکتر یزدی بعنوان مخبر کمیسیون تحقیق به این مسائلی که ایشان فرمودند توضیح بدهند(همهمه نمایندگان) جمعی ازنمایندگان- استعفا راقبول نکنید( زنگ رئیس)رئیس- از آقایان خواهش می کنم توجه بفرمائید تصریح آئین نامه اینست که مخالف اگر یکنفر باشد ، نیم ساعت می تواند صحبت کند و اگر متعدد باشند هر کدام یکربع باید صحبت کنند و به اندازه وقتی که مخالفان صحبت کردند شخص مورد اعتراض باید دفاع کند و مافوق وقتی که برای ایشان معین شده یکساعت است . در آئین نامه بعد از دفاع شخص طرف اعتراض هیچ امری تصریح ندارد و بلافاصله باید رای گرفته بشود . اما در جلسات گذشته نظر مشورتی کمیسیونی که داشته ایم این بوده است که دو نفر از آقایان بعدا باز مطالبی بعنوان سوال مطرح کنند ولی گو اینکه باز بعد از این سوالها مطالب دیگری مطرح خواهد شد حالا آقایان اگر این را کافی میدانند برای اینکه مطابق آئین نامه باید اینجا اعتراض هم میشد خصوصا در مورد یکی از آقایان که چرا سوال دوم مطرح شد که طرف اعتراض نتوانست آنطوریکه باید دفاع کند . بنابراین به اعتبارنامه شان صدمه خورد بنابراین برای اینکه مبادا باز این اصل مطرح بشود این موضوع را به نظر و رای آقایان می گذارم . آیا من در این باره عمل رای گیری بکنم یا اینکه می خواهید مطالب و سوالاتی مطرح کنید که ایشان جواب بدهند ( جمعی از نمایندگان – رای بگیرید ) آقایانی که با رای گرفتن بلافاصله موافق هستند قیام فرمایند ( عده کمی برخاستند ) رد شد . محمد یزدی – سوالاتی که در اتهامات است جواب داده نشد (زنگ رئیس ) .رئیس- بعد مطرح می کنند ایاشن به ترتیب جواب خواهند گفت و آقای دکتر یزدی تشریف می آورند و درباره سوالات توضیح می دهند . محمد خامنه ای – آقای ریگی استعفا را تقدیم شما کردند آیا شما قبول کردید یا نکردید ؟ (رئیس- من قبول نکردم ) دلیلش را باید بفرمائید اگر موجه باشد رای گیری میشود کرد و اما اگر موجه نباشد و استعفای ایشان موجه باشد رای گیری لزومی ندارد .یکی از نمایندگان – یک پیشنهاد دارم که تنفس اعلام کنید و روسای شعب و هیات رئیسه در مورد استعفا تصمیم بگیرند . کیاوش – چرا روسای شعب باید با حضور نمایندگان مردم باشد . رئیس- یکربع تنفس داده میشود . ( جلسه در ساعت یازده و پنج دقیقه صبح تنفس تعطیل و مجددا ساعت دوازده بریاست آقای دکتر یدالله سحابی تشکیل شد ) رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم ، نتیجه مشورتی که با آقایان دیگر شد به اطلاع آقایان می رسانم در این خصوص بحث شد که هیچ الزام آئین نامه ای نبوده است بهرحال نظری داده اند که زودتر به نتیجه نزدیک شود والا آقای ریگی استعفا کرده بودند و بنده شخصا از اختیار خودم استفاده می کنم و استعفای ایشان را نمی پذیرم ایشان باید اگر آقایان نظری داشته باشند از خودشان دفاع کنند و آنرا به رای مجلس می گذاریم که درباره اعتبارنامه ایشان اظهار نظر کنند برای ادامه بحث اول خود آقای دکتر یزدی مخبر کمیسیون تحقیق تشریف می آورند و مطالبی را که آقای ریگی جواب نداده اند یا ناقص مانده است می گویند و ادعائی را که در مورد خودشان کرده اند بیان می کنند و آقای ریگی در این فاصله خودشان را آماده می کنند برای جواب دادن آن مسائل ضمنا آقایانی که سوال دارند سوال خودشان را بنویسند و برای هیات رئیسه بفرستند چون بعضی مطالب و سوالات احتمالا انحراف پیدا می کند در اینجا خود من سوالها را یک یک به آقای ریگی عرضه خواهم کرد که ایشان جواب بدهند برای اینکه زودتر نتیجه بگیریم و فرد فرد جداگانه سوالها را مطرح نکنند بنابراین از آقای دکتر یزدی خواهش می کنم مطالبی را که لازم می دانند در این زمینه بیان بفرمایند ضمنا آقایان سوالهای خودشان را مرقوم بفرمایند و بفرستند چون بلافاصله بعد از صحبت آقای دکتر یزدی سوالات خود آقایان بوسیله هیات رئیسه مطرح خواهد شد . دکتر یزدی ( مخبر کمیسیون تحقیق ) – بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین . آقایان و خانمها سلام علیکم ، آنچه را که کمیسیون گزارش داد در دو مورد انتخابات و صلاحیت فرد مجددا می خوانم و توضیح می دهم . یک قسمت مربوط به این بوده که انجمن نظارت بر انتخابات و کلیه روسا اینها از بستگان آقای ریگی بودند و در انتخابات دخالت می کردند گزارش دو سند در اینجا موجود است گزارش نماینده اعزامی وزارت کشور برای بررسی کیفیت انتخابات از آقای محمد حسین کریم پور احمدی است و یکی هم گزارش دو نفر اعضای کمیسیون تحقیق هست که به دلیل شکایات متعددی که راجع به این پرونده وجود داشت به منطقه اعزام شدند یعنی نه تنها ، ایناسناد را در پرونده بررسی کردیم بلکه برای اطمینان خاطر و رسیدگی به این مواردی که ذکر شده دو نفر از کمیسیون تحقیق به منطقه رفتند و دو نفر هم این موارد را تایید کردند به موجب این گزارش فرماندار ، شهردار ، رئیس سازمان تعاون آموزش و پرورش ، ثبت احوال رئیس . . . ( این قسمتی است که درست نمی توانم بخوانم ) رئیس انجمن شهر همگی از خانواده ریگی هستند من در اینجا اسامی اینها را دقیقا ندارم که بخوانم اما در رسیدگی به تقلبات و تخلفات دیده شده در تاریخ 13/2 جلسه ای در خود خاش در فرمانداری با حضور هیات اجرائی و انجمن نظارت مرکزی و کاندیداهای هر دو طرف تشکیل میشود روز چهارشنبه بوده روز پنجشنبه بوده و 13 صندوق را که بیش از 4 هزار رای بوده رسیدگی می کنند و تخلفات و تقلبات متعددی در اینجا ذکر میشود نمیدانم میخواهید همه اینها را بخوانم یا نه ؟ صبح پنجشنبه با حضور آقایان خسرو ریگی و خاش کاندیدای برنده و بازنده و هیات اجرائی و انجمن نظارت مرکزی جلسه شروع و چند ساعت پیرامون یکی از درخواستهای شاکی مبنی بر کنترل 13 صندوق بخش نکا آباد که بیش از 4 هزار رای به نفع آقای ریگی به صندوق ریخته شده آقای فرماندار اظهار داشتند که چنانچه بخواهند 13 صندوق را کنترل نمایند پس باید چند صندوق از محلهائی که آقای خاش رای آورده اند نیز کنترل شود در صورتی که به شاکی ظرف 48 ساعت مهلت داده شده بعد از اتمام انتخابات درخواست خود را عنوان کرده و کاندیدای دیگر چنین حقی را ندارد . معهذا منظور آقای فرماندار مشکوک به نظر میرسد به این گزارش بازرس وزارت کشور توجه کنید . به اصرار آقای فرماندار از صندوقهای آقای خاش ، کنترل شروع شد بدین ترتیب که در حضور اعضای انجمن نظارت یک یک آراء از صندوق در آورده و با مشخصات رای دهنده قرائت شد آقای خاش و آقای ریگی هر دو کاندیدا مشخصات را ثبت و در فرمهای بخصوصی پر نموده و تا در پایان ثبت مشخصات کلیه رای دهندگان یک صندوق و صندوق دیگر هم ثبت شود تا در فرصت مناسب اسامی و مشخصات درج شده در صندوقها دوبدو کنترل شوند اولین صندوق مذکر باز و در حضور حضار شروع به کنترل شد و فقط ثبت 300 رای 5ساعت و نیم طول کشید با توجه به اینکه پس از ثبت مطابقت اسامی و مشخصات هر یک از صندوق ها نیاز به چند ماه فرصت دارد تصمیم اینطور گرفته شد ( بیشتر به اصرار آقای فرماندار و آقای ریگی ) .ریگی – آقای رئیس اجازه میدهید ( رئیس- بعدا مطلبتان را بفرمائید ) قبل از اینکه به سوال برسد بنده یک مختصری عرض داشتم .رئیس- آقا مطلبتان را بعدا بفرمائید . دکتر یزدی – کلیه صندوقها بیش از 14 هزار رای .ریگی – آقای رئیس بنده برای جواب دادن بلند نشدم معذرت میخواهم بنده شرط ادب را بجا آوردم عرض کردم بنده به استعفای خودم پا برجا هستم شما استعفای بنده را نپذیریفتید و دلیل اینکه بنده اینجا آمدم این بود که شما فرمودید فعلا باشید و منهم قبول کردم ولیکن نمیخواهم اینطور تلقی شود همانطور که در استعفا نامه ام آورده ام اتهاماتی که به من وارد شد ، مورد قبول است و به همین مناسبت بنده دفاع کردم و بعد استعفا خودم را تقدیم داشتم بنده دیگر دلیلی نمی بینم که در این گفتگو شرکت کنم و برای اینکه این گزارشات خوانده شود وقت مجلس را بیهوده بگیرم ( زنگ رئیس –همهمه نمایندگان) دکتر یزدی – این صحیح نیست آقای ریگی مطلبی فرمودند که کمیسیون تحقیق دقیقا رسیدگی نکرده اگر ایشان نمیخواستند وارد ماجرا بشوند باید قبل از آنکه به دفاع از خودشان می پرداختند استعفا میدادند ایشان آمده اند مطالب خودشان را بطور حماسی فرموده اند و دفاع بسیار خوبی هم کرده اند و در ضمن در پایان گفته اند که کمیسیون تحقیق کار خودش را خوب انجام نداده این باید روشن بشود که آیا کمیسیون تحقیق کار خودش را انجام داده و آیا ما بر اساس چه ضوابطی این رای را دادیم بعد از اینکه این روشن شد و مجلس رای داد آنوقت ایشان مختار هستند که استعفا بدهند یا ندهند ولی من این اجازه را بخودم می دهم که از حیثیت کمیسیون تحقیق دفاع کنم ( زنگ رئیس ) ( ریگی – بودن من در اینجا . . . )رئیس- آقای ریگی شما بفرمائید بنشینید بعد از صحبت آقای دکتر یزدی اجازه می دهم که شما بیائید و دفاع کنید و اگر بعد از صحبت ایشان باز مصر به استعفای خود باشید آنوقت ممکن است استعفای شما را قبول کنم و دیگر رای گیری بعمل نیاید .دکتر یزدی – و این گزارش است که بازرس ویژه وزارت کشور در شمارش چند صندوق دیگر می دهد حکایت می کند از 48 صندوق که رسیدگی شد بغیر از 5صندوق در تمام صندوقها تقلب شده و بعد می آید چند آمار می دهد 232 ته چک بدون تاریخ تولد رای دهنده تاریخ تولد کمتر از شانزده سال رای دهنده اعداد و ارقام نامتناسب درج شده بود به جای تاریخ تولد هفتصد و شصت و پنج قلم ته چک بدون امضاء نماینده بخشدار ، فرماندار ، منشی صندوق وجود داشته 997 قلم تقلب ، سهل انگاری ، تخلف و هر عنوان دیگر که بستگی به مسوولین امر دارد دیده شده بازرس ویژه دوباره در اینجا تکرار می کند و تایید می کند که ظرف این چند روز بخوبی از جو صحبتها و مذاکرات معلوم شد که اعضای هیات اجرائی به جز یکنفر رئیس دادگاه که غیر بومی بود و انجمن نظارت مرکزی کاملا یک طرفه انتخاب شده و طرفدار دکتر خسرو ریگی هستند و حتی یکنفر در این جمع از طایفه جمازه ای ، خاشی ، شهنوازی و غیره طرفداران خاشی نبوده اند باز هم یک بازرس دیگری را ذکر می کند در بخشداریهای نصرت آباد و میرجاوه مستقلا تا اندازه ای عمل نموده و بخشداری نوک آباد منطقه مورد شکایت آقای خاشی نقش چندانی نداشته و دخالت فرماندار خاش بخوبی مشهود است این موارد را کاملا ذکر می کند یک مورد دیگر در مورد برادر رقیب انتخاباتی که آقای ریگی فرمودند که اینها اختلافات طایفه گی است و شاید هم درست باشد اما برای انتخابات و در رابطه با کسی باشد که رئیس ستاد انتخاباتی رقیب است این برای ما قابل قبول نبود یعنی انتخاب زمان این حمله و مجروح کردن و بعد بردن و در خارج از شهر انداختن در آن شرایط یک جوی از رعب و ترس و وحشت را به تشخیص کمیسیون تحقیق با توجه به این مسائل در شهر بوجود آورده ، حالا در این قسمت نوشته شده که چه کسانی چه رابطه ای داشتند فرماندار خاش پسرعمه کاندیدا شهردار پسرعمه ایشان رئیس کشاورزی پسرعمه ایشان عبدالرحمن ریگی مدیر عامل شیرو خورشید چه زمان حال چه زمان طاغوت و رئیس انجمن شهر در زمان طاغوت و حال میر کاظمی رئیس سازمان تعاون و عضو تحمیلی شورای شهر مهین ریگی معاون آموزش و پرورش گروهبان ژاندارمری احمدزاددهش اینها یکی یکی تمام اسامی را ذکر کردند پس بنابراین موارد این غیر از این مواردی که تقلبات و تخلفات شده در هیاتی که اعزام شدند به خاش آنجا با افراد محلی هم مصاحبه هائی کردند معلوم شد که در مناطق که بلوچهای چادرنشین هستند بجای اینکه صندوقها را به محل ببرند شناسنامه ها را جمع کرده اند و برده اند رای داده اند بطوریکه هیچ یک از افراد محلی نمی دانستند که اینها به کی رای داده اند . شناسنامه ها را توی چادرشنینها جمع کرده بودند و برده بودند در یک مرکزی برای آنها رای داده بودند این یک نمون هایی بوده است از آن چیزیکه ما بعنوان تقلبات و تخلفات و جانبداری و دخالت ذکر کردیم .رئیس- آقای دکتر یزدی یک قدری تندتر بفرمائید .دکتر یزدی – چشم ، اما در مورد عملکرد ما اینجا اشاره کردیم به بافت عشیره ای و عملکرد اینها آقای ریگی با نهایت ظرافت مسائل را به سالیان قبل برگرداندند من کاری ندارم به اینکه در زمان رضاخان بالائی معروف به رضا خان دیلیل تبعید و دستگیری سران خوانین چه بوده است ، آیا دلیل سیاسی داشته یا دلایل غیر سیاسی ؟اما در همین خاش بعد از انقلاب در وقتی که جریانات زاهدان رخ داد که کل منطقه به دلایلی که همین آقایان ایجاد کرده بودند آبستن حوادث بزرگی بود بعد من در مسوولیتی که به عهده ام گذاشته شده بود به زاهدان رفتم و بعد رفتم به خاش به تحریک همین آقایانیکه اسامی شان در اینجا به عنوان روسای شهرداری و فرمانداری است . آن چنان جوی در خاش به وجود آمده بود که سپاه پاسداران و جهاد سازندگی را محاصره کرده بودند و به آنها اولتیماتوم داده بودند که اگر تا فلان ساعت از شهر خارج نشوید خون خودتان پای خودتان است بطوریکه ساعت دو و نیم بعد از نیمه شب از خاش به من در زاهدان تلفن کردند که ما چه کار باید بکنیم ؟ ما هم از آنها خواستیم که خودشان بنشینند با توجه به تمام مسائل بحث کنند تصمیم بگیرند وقتی که تصمیمشان را گرفتند به من هم بگویند من هم مشورتی می کنم با همی ببینیم که چه کار باید کرد ساعت دو بعد از نیمه شب یا سه بعد از نیمه شب بود که اینها بالاخره تصمیم می گیرند که برای حفظ جان خودشان از جهاد سازندگی از مقر خودش و سپاه پاسداران از مقر خودش بیرون بیایند و بروند به پادگان محل . روز بعد ما رفتیم به خاش و در مسجد خاش تمام اینها جمع شدند بسیاری از آقایانی که در اینجا اسم برده شد در آنجا بودند و تمام اینها همین آقایان با فشار و اصرار که سپاه پاسداران و جهاد سازندگی نباید توی شهر باشد هر قدر این جهاد سازندگی و جوانهائی که آنجا دیدیم که با چه روحیه ای رفته بودند در آنجا ، بدون اینکه دیناری حقوق بگیرند رفته بودند به دهات برای لوله کشی آب و برای برق که آنجا تمام گزارشاتشان را مطرح کرده بودند شش یا هفت ساعت تمام ما در مسجد خاش نشستیم و با اینها صحبت کردیم نمایندگان سپاه و جهاد و همه این آقایان فرماندار انجمن شهر و شهردار تمام اینها بودند که آقا چرا این میخواهد به جهاد سازندگی برود اینها آمده اند اینجا به شما کمک بکنند گفتند نه آقا مگر فیر از این است که شما می گوئید اینها معصومند و پیغمبر گونه عمل می کنند مگر نه اینکه پیغمبران خدا را هم از قریه ها بیرون کردند نمیخواهم اینها اینجا باشند . لاهوتی – رفتارشان را هم با خودتان که نماینده امام بودید بفرمائید .دکتر یزدی – من نخواستم به مساله جنبه شخصی بدهم .لاهوتی – این جنبه شخصی نیست آقای عزیز . رئیس- بفرمائید آقای دکتر ادامه بدهید ( زنگ رئیس ) .دکتر یزدی – سیستم من همیشه این است که اینها چون پایگاه ندارد باید از روی سر اینها پل زد به خود مردم و بهمین دلیل به مسجد رفتم و به مردم گفتم ، مردم ، یا ایها الناس ببینید که وقتی ما می گوئیم دوران صدر اسلام دارد زنده می شود این است که من به عنوان نماینده امام آمده ام در مسجد که خانه خداست شما همه مردم حضور دارید اینها می گویند ولو اینکه جهادشان پیغمبر هم باشد ما این را نمیخواهیم اگر آب نیست ، اگر برق نیست ، بهداشت نیست بدانید که مسوولش چه کسانی هستند ببینید که چه کسانی نمی گذارند که ما برای شما در اینجا کار بکنیم ؟ خود مردم بعدها در برابر اینها ایستادند چرا برای اینکه سیاست من همیشه اینطور بوده است که در این گونه موارد چون معتقدم که اینها پایگاه ندارند باید بخود مردم که صاحب عله هستند مراجعه کرد وقتی توی مسجد جمع شدیم و مردم هم بودند اینها در برابر فشار مردم نتوانستند مقاومت بکنند وقتی این صحبتها را کردم خود مردم وادار کردند اینها را که روز بعد یکنفر بیاید به زاهدان و از من بخواهد که جهادسازندگی را قانع بکنم که نروند از شهر بیرون و از منطقه بیرون نروند . رئیس- آقای دکتر یزدی یک قدری تندتر صحبت بفرمائید .دکتر یزدی – بنابراین ،این مساله ای نیست که در گذشته اینها در زمانهای دور چکار می کرده اند از بعد از انقلاب این مساله مطرح بوده است در خود همین خاش هم مطرح بوده است آن چنان هم جو مسموم و ناراحت کننده بود که دوستان ما برادران عزیز خود ما از اهل تسنن همین جناب آقای موسوی که الان اینجا تشریف دارند در منزل مولوی عبدالعزیز بما توصیه می کردند که نروید خاش خطرناک است ممکن است خونریزی بشود من گفتم نه من میروم به خاش و میروم توی مسجد در خانه خدا می نشینم و با اینها صحبت می کنم و رفتیم و موفق هم شدیم ولی عملکرد این آقایان اینطور است پس چنین نیست که بگوئیم که خوب این بافت این طوری نیست و بعد هم در آن جریانات زاهدان شما می دانید که یکی از کسانی که بطرف مردم تیراندازی می کرد و من همه این اسناد را در اختیار دادگاه انقلاب گذاشتم تا آنها رسیدگی بکنند ، چون من مسوول رسیدگی قضائی به این قضایا نبودم از جمله کسانی که در وقایع زاهدان دخالت مستقیم داشته تقی ریگی است . از کسانی که در تیراندازیهای خیابانی دستگیر شده بود شخصی بود که خودش را بعنوان چاه کن افغانی معرفی کرده بود در مرحله اول هم بدون توجه چون قرار نبود همه دستگاهها . . . رئیس- ببخشید آقای دکتر یزدی این قسمت اخیر که می فرمائید اینها در پرونده هست ؟دکتر یزدی – خیر اینها را بنده از خودم دارم توضیح می دهم ، بنده کلیاتش را در کمیسیون تحقیق گزارش دادم و دیگر اینجا نخواستم پرده دری بکنم گفتم موضع گیریهائی است که در جریانات انقلاب و بعد از انقلاب رخ داده است .رئیس- از روی پرونده قرائت بفرمائید ، چون خلاصه همه مطالب است .دکتر یزدی – من سعی می کنم خلاصه بگویم .لاهوتی – من یک تذکر آئین نامه ای دارم .رئیس- بسیار خوب بفرمائید .لاهوتی – می خواستم سوال کنم نماینده ای که روز قبل مخالفین درباره عدم صلاحیت او بحث کرده اند آیا حق دارد شب برود و با هم فکرانش دفاعیه ای به این صورت تنظیم بکند و امروز بیاورد اینجا آیا این از نظر آئین نامه صحیح است .رئیس- کجای آئین نامه در این مورد مخالفتی دارد .یزدی – چون آقای رئیس فرمودند که من خلاصه بکنم بعرض میرسانم که در تحقیقات بعدی دقیقا مشخص شد که این افغانی در رابطه با تقی ریگی این کارها را می کرده و اسنادش هست بعلاوه یک فرد دیگری هم مبالغ هنگفتی پول نقد در همان جریانات دستگیر شد که طبق اقاریر خود آن شخص که در دادگاه انقلاب زاهدان و سپاه پاسداران ما تحویل دادیم رابطه مستقیم خودش را در این جریانات تقی ریگی پنهان کرده است . اما در مورد سوابق خود ایشان که فرمودند چرا ما این جمع بندی را کرده ایم مطلب ما این نبود که یک فردی چند سال در خارج از کشور زندگی کرده است خوب بعضی از خود ما هم بودیم اگر شما در کشور خودتان محروم بودید ما محروم از وطن بودیم و اما اگر نه بیشتر از شما کمتر از شما هم در متن جریانات و مسائل ایران قرار نداشتیم و این جور نبود که بی خبر باشیم چه بسا خیلی بیشتر برای اینکه هر کدام از شما مسائل را از یک زاویه میدیدید و آنجا می فرستادید و ما همه مسائل را در کلیتش میدیدیم اما در صحبت هائی که در کمیسیون تحقیق آقای ریگی در مورد فعالیتهای خودشان در خارج از کشور توضیح دادند با توجه به همه مسائل ما این جمع بندی را کردیم که در این مدتی که ایشان در خارج ز کشور بودند در متن مسائل ایران هرگز نبوده اند و این جمع بندی ما است . بعنوان نمونه من تعجب کردم که چرا آقا ریگی آن مطلبی را که در کمیسیون تحقیق گفتند اینجا اشاره نکردند . ایشان به مبارزات خودشان در امریکا اشاره کردند و من از ایشان سوال کردم این کجا بوده توضیحاتی که دادند تناقض داشت در زمانی که در سال هزار و نهصد و پنجاه و چند بود هشت بود نه بود یا چهار بود الان یادم نیست در گزارش صورتجلسه هست اولین باری بود که شاید بعد از 28 مرداد شاه به آمریکا رفت آنموقع هنوز کنفدراسیون نبود . آنموقع سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا بود که در سال هجده هزار دلار بودجه داشت . دوازده هزار دلارش را که سازمان نظارت بر دانشجویان در خارج می پرداخت که وابسته به وزارت فرهنگ بود یعنی وزارت فرهنگ می پرداخت و شش هزار دلار انجمن آمریکائی دوستداران خاورمیانه ، هجده هزار دلار یک چنین بودجه ای را داشته است و کارشان هم این بود که هر وقت شاه می آمد به آمریکا اینها می رفتند یک دسته گلی می دادند و یک ثنا خوانی می کردند و می رفتند هر سال هر کنگره ای تشکیل می شد و مخارج کسانی را که برای شرکت در این کنگره می رفتند از سفارت ایران پرداخت می شد یعنی بلیط رفت و برگشت و مخارج هتل . این وضع آن سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا بود تا سال 60 در سال 60 اولین بار هفده نفر از دانشجویان ایرانی و ایرانیان مقیم نیویورک در برابر کاخ سازمان ملل متحد علیه شاه تظاهراتی کردند همزمان با همان جریانی بود که در سالهای 39-40 در تهران شروع شد آن سال در کنگره ای که اردشیر زاهدی از همین انجمن دانشجویان ایرانی در میشیگان دعوت کرد در آنجا زاهدی حمله کرد و فحش داد به آن کسانیکه . . . رئیس- آقای دکتر یزدی خیلی موضوع را بسط می دهید .دکتر یزدی – مجبورم آقای دکتر برای اینکه اینجا از حیثیت کمیسیون در سرجای خودش باقی بماند . بگذارید حرفها را بزند .رئیس- مطالبی که اینجا گفته شد در این موارد نبود .دکتر یزدی – آقای دکتر سحابی اینجا مطرح شده بعد از 22 بهمن همه انقلابی شدند . فدائی – آقای دکتر سحابی شما از تشنج در جلسه ناراحت هستید ولی خودتان عامل تشنج هستید .رئیس- آقای دکتر یزدی بفرمائید .دکتر یزدی – در پایان تابستان سال 60 که کنگره کذائی سازمان دانشجویان ایرانی به همین ترتیبی که عرض کردم در یکی ا هتلهای میشیگان تشکیل میشود آقای اردشیر زاهدی هم می آید افتتاح می کند . طبق همان روال کذا و کذا با همان اشخاصی که پول میدادند . بلیط می دادند در کنگره ها میرفتند یکی از همان افراد هم به اقرار خود آقای ریگی ایشان بوده که در کنگره ها میرفته است . در کمیسیون تحقیق هم اشاره کردند که ما هم در همان کنگره ها می رفتیم در آنجا ارشیر زاهدی حمله می کند به آن 17 نفری که رفتند در برابر کاخ سازمان ملل اعتراض کردند و فریاد زدند که ما شاه را محکوم می کنیم . گفت یک مشت مصدقی بی وطن رفتند و همین باعث شد که چون قبلا هم دوستان تدارک دیده بودند جلسه منفجر شد و اردشیر زاهدی فرار کرد . در انتخابات سازمان دانشجویان در آمریکا برای اولین بار مخالفین شاه متحدا پیروز شدند و انجمن بدست دانشجویان مخالف شاه ، مسلمانها و ملیون افتاد این داستان است حالا ایشان به کمیسیون آمدند و گفتند من در آنجا مبارزه کردم و از مواردی که ذکر کردند این بود که ما به طرف شاه گوجه پرت کردیم در کمیسیون تحقیق اینرا ما سوال کردیم بعد البته ایشان این مطلب را تویح ندادند یک جواب دیگری بیان کردند . من مایل نبودم جزئیات این مسائل به این صورت مطرح شود ولی چون ایشان مطالبی را مطرح فرمودند که خود ایشان چندین ساعت در کمیسیون تحقیق بودند همه سوالات مطرح شد تزشان را در آنجا دادند من در ینجا تزی را نوشته اند ندارم که مطرح کنم من از ایشان گرفتم یک نگاه و مروری کردم دلم می خواست که این در اینجا میبود و من بخشهائی از آن را خواندم . آخر ایشان که یک مقداری از دفاعیات خودشان را برگرداندند و بردند بخاطر اینکه من راجع به شاهنامه بعنوان تنها و بزرگترین مرد ضد شاهنشاهی دفاع کردم من باید بگویم که آخر این تز چه بوده است چون من آنرا اینجا ندارم که بگویم . بنابراین از این مساله میگذرم ( لاهوتی – ایشان برای پی ریزی انقلاب اسلامی رفتند پیش اردشیر زاهدی ).دکتر یزدی – نه من آنرا قضاوت نمی کنم آقای لاهوتی من فقط مشاهدات و اطلاعات خودم را میگویم .لاهوتی – یا برای تایید آنها رفته بوده است یا برای انقلاب اسلامی .رئیس- آقای دکتر یزدی ادامه بدهید .دکتر یزدی – مطلب دیگری که باز هم ما اشاره کردیم به موضع گیریهای آقای ریگی در دانشگاه بلوچستان نسبت به انقلاب اسلامی همان مسائلی است که منجر به کشتار زاهدان شد گروههای چپ یا چپ نما کسانی که هیچوقت درد مردم آنجا را نفهمیده بودند زیر شعار همان چیزی که در کردستان بنام شفق سرخ منتشر میکردند و از گروهکهائی است که مقدار زیادی از آن جنجالها را دامن زدند و دامن میزنند در بلوچستان هم همین تیپ آقایان بنام بامی استار منتشر می کردند و این گروه همان گروهی است که در خاش این جریان را بوجود آورد و اعلامیه منتشر کرد و مانع شد که جهاد سازندگی به کارش ادامه بدهد و آن درگیریها را بوجود آورد در وقایع زاهدان هم این افراد دخالت داشته اند با اشخاص دیگری که حالا من در انجا اسم نمی برم تحقیقاتی که در محل شد رابطه آقای خسرو ریگی را با یک چنین گروهکهائی بیان می کند البته ما رای به این ندادیم که حتما ایشان رابطه دارد ولی این یکی از مواردی بود که مورد نظر بود بعد هم من اشاره کردم به شخصیتهای مطلع و مورد وثوق من اسامی آنها را در اینجا نمیتوانم نام ببرم و اینها شخصیتهای مذهبی هستند که در محل حضور دارند و اشخاص را می شناسند و آنها هم به ما در همین زمینه نظر دادند و در مجموع با توجه به این مسائل بود که کمیسیون تحقیق نظر نهائی خودش را اتخاذ کرده است . عذر میخواهم از اینکه نسبت به بعضی از مسائل بیش از حد توضیح داده شد یک سوال کردند که آقای تقی ریگی با آقای خسرو ریگی . . . خلخالی – راجع به فرمایشات آقای موسوی توضیح بدهید .انصاری – جناب خلخالی این جزو سوالات است .دکتر یزدی – یک سوال از من شده اجازه بدهید جواب بدهم از من سوال شده تقی ریگی با آقای خسرو ریگی چه رابطه ای دارد من نمیدانم چه رابطه ای دارد و من هم این را مبنا قرار نداده ام ولی چون بحث بر سر این شد که خوانین ریگی دارای چه سوابقی هستند من لازم دانستم که برخی از سوابقی را که ما با آن برخورد کردیم و مطلع هستیم بیان بکنیم . بنده هرگز به این اعتقاد ندارم کمیسیون تحقیق هم باین دلیل رای نداد که ایشان از خانواده ریگی هستند . نه باین دلیل رای نداد . خیلی ممنون و متشکرم ( زنگ رئیس ) عذر میخواهم اگر مطلبی را جا انداختم آقای رشیدیان و آقای دکتر شیرازیان از طرف کمیسیون به محل رفتند اگر مطلبی جا افتاده شد و مسائلی باشد که بخواهند توضیح بدهند خود این دو نفر آقایان توضیح خواهند داد . رشیدیان – یکی دو جمله مختصر هست که باید خدمتتان توضیح بدهم .رئیس- اجازه بفرمائید شاید با جوابی که ایشان دادند قانع شوید .رشیدیان – بهرحال حق مطلب اداء نشد . معرفی زاده – ممکن است ، در رابطه با همین برنامه نماینده وزارت کشور انتخابات را ابطال کرده است .رشیدیان – اقای دکتر من معتقدم که بالاخره حق مطلب اداء نشد .رئیس- آ”قای ریگی جواب آقای دکتر یزدی را میدهند اگر خودشان باز در استعفا پافشاری کردند من همین را مطرح خواهم کرد و تمام موضوعها منتفی است و اگر مطرح نکردند . . . (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) یکی از نمایندگان – باید دید چه قدرتی بوده که اعتبارنامه آقای ریگی را صادر نموده باید این مشخص بشود (زنگ رئیس ) .رشیدیان – آقای دکتر سحابی بحث درباره کمیسیون تحقیق است بنده هم رفته ام در محل تحقیق کرده ام باید بگویم که آقای دکتر یزدی البته جسارت نمیکنم ایشان حق مطلب را بخوبی اداء نکرند بنابراین من یادداشتی فرستادم خدمتتان بمن پنج دقیقه مهلت بدهید دو مله عرض میکنم تا روشن کنم .رئیس- اگر ایشان جواب نداد آنوقت شما مطلبتان را بفرمائید .رشیدیان – سوالی دارم که جواب میخواهم .رئیس- برای این جواب میدهند اگر روشن نشد سوال جنابعالی مطرح میشود .رشیدیان – اجازه بدهید توضیح بدهم روشن بشود .یکی از نمایندگان – اجازه بدهید شاید توضیحشان مساله را روشن کند .رئیس- بفرمائید .رشیدیان – بسم الله الرحمن الرحیم ، خیلی فشرده و مختصر عرض میکنم من به محل رفته ام اولا ما روی گزارش وزارت کشور ، بازرس وزارت کشور بیش از 20 مورد شمرده اند مبنی بر مخدوش بودن انتخابات و عدم صلاحیت آقای خسرو ریگی و دست آخر پیشنهاد بر عدم صلاحیت ایشان و ابطال انتخابات کرده اند ما روی این مواردی که ایشان ذکر کرده اند از خود آقای خسرو ریگی در کمیسیون تحقیق در حضور اعضای کمیسیون تحقیق سوال شد آیا نظر این افراد بخصوص را در مورد خودتان مبنی بر صلاحیت و عدم صلاحیت قبول دارید ایشان قبول کردند و منشی ها هم نوشتند بلی قبول دارم همان هائی که قبول داشتند و ما اجازه نداریم نامشان را ببریم ( ریگی – چرا اجازه ندارید نامشان را ببرید )آنها گواهی دادند که آقای خسرو ریگی صلاحیت ندارد و اگر افکاری هم داشته باشد چپ گراست . وزارت کشور بازرس فرستاده و او پبشنهاد بر ابطال انتخابات کرده و 30 مورد را مبنی بر مخدوش بودن عدم صلاحیت نام برده این یک مساله ، افرادر محل سپاه پاسداران و نیروهای دیگری که مورد وثوق ما هستند و استاندار محل گواهی داده اند که ایشان صلاحیت ندارند و فرماندار خاش باصطلاح یک بازی سیاسی برای وزارت کشور درست کرده است بجای اینکه استعفا بدهند تقاضای مرخصی کرده و چون وزارت کشور موقعیت و وقت را حساس میدانستند تصور کرده که ایشان مرخصی میخواهند در حالیکه ایشان تحت نام مرخضی میخواسته موقعیت خودش را تثبیت کند ،اگر نظرشان این بود که میخواهند بیطرف باشند باید استعفا میداند و علت استعفای خودش را که خویشاوندی با وی میباشد قید میکردند . این یک مساله ، تمام نهادهای انقلابی و نیروهای انقلابی گواهی داده اند که ایشان صلاحیت ندارند بعلاوه ماشین هائی را تهیه کرده اند و رفته اند در محل عشیره ها ، قبیله هائی که بصورت چادرنشین در این بیابانهای لم یزرع زندگی می کنند و بصورت رقت باری زندگی میکنند اینها را با ماشین پای صندوق رای آورده اند که مورد اعتراض قرار گرفتند و چون نتوانستند برگردانده اند . ا عده ای مردم سوال شد که به چه کسانی رای داده اید گفتند ما نمیدانیم شناسنامه های ما را گرفتند ما نمیدانیم چه کسانی رای داده شده است . علمای محل ، روحانیت محل آنهائی که مورد وثوق خودشان هم بوده اند سوال رای بر عدم صلاحیت ایشان داده شد بعلاوه افراد مورد وثوق گفتند که بی سیم ساواک خاش با زاهدان الان درست بیادم نیست بدست آقای محمد تقی ریگی ( معادیخواه – پنج دقیقه بیشتر شد ) توی این بی سیم بزبان انگلیسی اسم ایشان هر شب گفته میشود و ما نمیدانیم محتوای سخن چیست ؟ رئیس- آقای صلاح الدین بیانی .صلاح الدین بیانی – انسان در مورد کسی که میخواهد قضاوت کند . اطلاعاتی را که دارد باید در میان بگذارد و این مساله یک وظیفه اخلاقی و انسانی و اسلامی برای من بوجود آورد که آنچیزی که در مورد آقای ریگی اطلاع دارم بعرضتان برسانم دیشب من و جناب مولوی نظر محمد و خود آقای ریگی در هتل هما خدمت مولوی عبدالعزیز بودیم ( معادیخواه – شما بعنوان موافق صحبت می کنید یا مخالف ؟ ) بعنوان یک شاهد ، ایشان گفتند مورد تایید علمای اسلامی است من میخواهم ببینم آقای مولوی عبدالعزیز از علمای اسلام هستند یا نیستند ؟ آیا مورد تایید جمهوری هستند یا نیستند ؟ یکی از نمایندگان – این ربطی به مساله ندارد .یکی از نمایندگان – نگذارید صحبت کند .بیانی – نظر علمای بلوچستان در مورد ایشان حجت است شهادت علمای خاش در مورد من حجت است هیچ دلیلی ندارد که . . . آقامحمدی – ایشان ایراد میگیرند که چرا فلان روحانی گواهی کرده شما میفرمائید که در صلاحیت دارند بحث میکنند حجت نفرمایید (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) آقای مولوی عبدالعزیز نظرشان محترم است چرا شما تحریف میکنید .بیانی – بنده نگفتم مورد تایید همه علما است . ایشان را که آقای لاهوتی نمیشناسند منظور این بود که دیشب که خدمت آقای مولوی عبدالعزیز بودیم گفتند که ما دیروز خدمت امام بودیم .فردوسی – آقا ، این مسائل را قاطی نکنید .رئیس- آقای بیانی مطلبتان را بفرمائید .بیانی – مطلب این بود که ایشان مورد تایید مولوی عبدالعزیز بودند برای اینکه گفتند ما اولین مرتبه ایشان را برای دانشگاه اسلامی زاهدی پیشنهاد کردیم . ایشان قبول نکردند (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) .رئیس- آقای ریگی بفرمائید .ریگی – صحبتی که اینجا شد درست مخالف صحبتهائی است که مرتب از اینطرف و آنطرف میشود . صحبت بر این است که آقایانی که ما اسمشان را نمیبریم عدم صلاحیت بنده را تایید کردند یکی از آقایانی را که صحبتش میشود اسم بردیم جناب آقای مولوی عبدالعزیز است که یکنفر شاهد است که ایشان تصادفا دیروز آمده و ما در خدمت ایشان رفتیم و صلاحیت بنده را از هر نظر تایید کردند که دو نفر اینجا حی و حاضر دیروز شاهد هستند این یکی از مسائل ،مساله بعدی ، میگویند استاندار صلاحیت بنده را تایید نکرده ، اولا استاندار چه حقی دارد که یکنفر که میخواهد بعنوان نماینده مردم به مجلس بیاید صلاحیتش را تایید کند و در تانی بنده اصرار دارم که هیچگونه مدرک و سندی که جناب آقای بهرامی صلاحیت بنده را تایید نکرده وجود خارجی ندارد . فردوسی – اسنادی را که آقای دکتر یزدی ارائه دادند جواب بدهید .یکی از نمایندگان – آقای دکتر تذکر بدهید که اتهامات را جواب بدهند (رئیس- جواب میدهند ) جواب نمیدهند . انحرافی صحبت میکنند جنابعالی هم تذکر نمیدهید .ریگی – بنده استعفائی را داده ام و روی آن استعفامی ایستم دلیل (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) عابدین زاده – استعفا پذیرفته نشد به اتهامات جواب بدهید .یکی از نمایندگان – تو صلاحیت نداری که استعفا بدهی .یکی از نمایندگان – جواب اتهامات را باید بدهید .ریگی – بنده اینجا آمده ام که مبادا تلقی بشود که استعفای من . . . فردوسی – طرح استعفا غلط است آقای دکتر بایشان تذکر بدهید صلاحیت ایشان مردود است ایشان استعفا را مطرح می کنند و شما تذکر نمیدهید .مولوی نظر محمد – بگذارید هر جوری میخواهد دفاع بکند ( فردوسی – دفاع کرد ) شما جز و هیات رئیسه نیستید چرا یک شخصی که میخواهد از خودش دفاع کند نمیگذارید خودش جواب بدهد چرا اینقدر جروبحث می کنید بگذارید دفاع بکند . یکی از نمایندگان – دفاع نمیکند (زنگ رئیس ) .خسرو ریگی – بنده در مقابل حمله و خشونت احساساتی نمی شوم ولی در مقابل اظهار محبت احساساتی میشوم و از جناب آقای مولوی نظرمحمد که برای بار دوم به دفاع از بنده ایستاده است تشکر میکنم .یکی از نمایندگان – وقت مجلس را نگیرید دفاع کنید .رئیس- آقای ریگی بفرمائید .ریگی – صورتجلسه ای بنده دارم برای صحبت هائی که در مورد انتخابات و صحت انتخابات میشود ،در صحبت اولیه ام گفتم که به بنده واقعا مربوط نیست اشخاص دیگری میباید اظهارنظر کنند ولی بنده یک صورتجلسه ای دارم که مختصری از آنرا میخوانم . در روز پنجشنبه 3/1/59 جلسه هیات اجرائی انجمن نظارت مرکزی خاش با حضور آقایان جعفر آیائی و محمد حسین کریم پور احمدی نمایندگان اعزامی وزارت کشور در محل فرمانداری تشکیل گردید با تماسهای تلفنی که چندین مرتبه با مسوولین امر در وزارت کشور حاصل شد با ارشاد و راهنمائی آنان با توجه به صورتجلسه مورخ 23/2/59 انجمن نظارت مرکزی در مورد شکایت آقای خاشی که باز کردن صندوقها را موکول به آمدن بازرسین وزارت کشور نموده بودند انجمن نظارت و هیات اجرائی تصمیم گرفتند که کلیه صندوقهای حوزه انتخابیه در حضور بازرسین فوق الذکر باز و بازدید بعمل آید و اوراق مزبور کنترل و شمارش گردد کلیه صندوقهای حوزه شهرستان خاش شامل شهر – بخش – حومه – نوک آباد – میرجاوه – نصرت آباد – کاملا مورد بررسی قرار گرفت . اوراق با ته چکها کاملا مطابقت و مجددا شمارش گردید مواردی که از نظر اخذ آراءدر صندوقها مشاهده گردیده است عبارت است از :در مورد تاریخ تولد رای دهندگان که بعضا متولد هزار و سیصد و چهل و سه یا بالا بودند و سعضی ها احتمالا به جای تاریخ تولد شماره شناسنامه با تاریخ صدور قید نموده اند و یا تاریخ تولد بسال شاهنشاهی بوده است مثلا از رای دهنده ای که تاریخ تولدش 2527 بوده اخذ رای بعمل آمده بود که این هم مسلما بعلت آشنا نبودن تاریخ شاهنشاهی و تبدیل آن به تاریخ شمسی صورت گرفته است موارد دیگری هم عدم قید تاریخ تولد با بعضی تعرفه ها فاقد امضاءنماینده فرمانداری یا بخشداری و منشی شعبه بوده است . و در شمارش آراء هیچگونه اشتباهی مشهود نبود موارد مذکور در تمام صندوقها اعم از صندوقهای محلی محل استقرار طرفداران شاکی و محل کاندید برنده مشاهده گردید موارد شاره شده فوق میباشد که تقریبا بر اثر شهل انگاری مامورین ثبت نام و مراجعه رای دهندگان صورت گرفته است ضمنا آراء اخذ شده در چهار نسخه بطور تفکیک وسیله بازرسان و اعضای هیات اجرائی و انجمن نظارت مجددا شمارش گردید که ضمیمه میشود نتیجه . با توجه به کلیه موارد فوق و بررسی دقیقی که از صندوقها به شرح برگ های پیوست معمول گردید چنین استنباط میشود که هیچگونه تعهدی در کار نبوده و تقلب عمومی صورت نگرفته است و موردی برای اطال صندوقها به نظر نمی رسد . . ادامه دارد در زیر این امضاء انجمن نظارت و بازرسین اعزامی وزارت کشور و آقای جعفر آبائی و محمد حسین کریم پور است . اعضای انجمن نظارت که گفته میشود وابسته به آقای ریگی هستند عبارتند از : آقای خلیفه جهانگیر ناروئی رئیس-احمد ریگی فیروزآبادی نائب رئیس- خدابخش کردی منشی – محمد نورملازهی منشی حاج حسن سهراب زهی عضو – حاج عبدالواحد یادگاری عضو – مولوی حمزه حسین بر اعضای هیات اجرائی – انوشیروان ریگی فرماندار – غلامعلی میر ، رئیس دادگاه – امان الله کهرانی ، رئیس آموزش و پرورش – حسین پژوهیده عضو – خانم کرم بناء عضو – تقی عطائی رئیس ثبت احوال – مولوی عبدالستار کرد عضو – مولوی حافظ نماینده شورای شهر – محمد حسین اعرابی عضو . محمد حسین اعرابی را فقط خدمتتان عرض بکنم که ایشان تنها پیشوای اهل تشیع در شهرستان خاش است ،این آقایان این را امضاء کرده اند و بر مبنای این گزارش اعتبارنامه را صادر کرده اند به بنده داده اند و من هم آمده ام خدمت آقایان به دلیل این شکایات و معطل بودن بازرسی و بازشمارش اینها ، پنج ، شش روز بعد از انتخابات این اعتبارنامه توقیف بود و بعد صادر شد و به بنده دادند خدمت شما عرض کنم که آقایان در مرحله اول انتخابات نمایندگانی بودند از فرمانداری از مردم محل تا کارمندان شهرستان خاش و در ضمن ناظرینی هم بودند از طرف تمام کاندیداها ، اغلب آنها هم ناظری نداشتند و بعضی ها داشتند و بعضی ها هم برای چند جا داشتند و بعضی هم فقط برای چند صندوق داشتند ، در مرحله دوم به دلیل بخشنامه ای که از وزارت کشو آمد کاندیداها حق حضور ناظر بر صندوق نداشتند ، چون اعتراضاتی بود و اگر آدم محلی را برای صندوق می گذاشتند می گفتند که با وابسته به این دسته است یا وابسته بآن دسته است آقایان هیات نظارت و هیات اجرائی خودشان تصمیم گرفتند که برای مامورین صندوق ، نمایندگان فرماندار از برادران پاسدار استفاده شود . چون آقایان هم با سواد هستند و هم به عشایر و عشیره های مختلف وابسته نیستند . ان آقایان مسوول صندوق بوده اند و هر دو طرف کاندیداها موافقت کند لازم نداریم و این انتخابات اینطور انجام گرفت . شکایت آقای خاشی بازرسی و بررسی شد و این هم صورتجلیه است که از نقطه نظر من این صورتجلسه درباره صحت انتخابات کافی است که من درباره صحت انتخابات صحبت بکنم ، اگر تقلبی شد آقای فرماندار مجرم است . ایشان نباید فرماندار بشود ، لغو قوانین انتخاباتی را کرده است ، باید تحت تعقیب قرار بگیرد . پسر عده بنده باشد یا نباشد ، شما نمایندگان محرم قانونگذار هستید و باید دنبال اجرای قوانین بروید ایشان پسرعمه بنده بود در آئین نامه آمده که بستگان درجه اول نباید باشند ایشان بدینجهت استعفا نداده در مرحله دوم ایشان تقاضای مرخصی کرده است ، مرخصی قبول نشد ریاست هیات اجرائیه را بدست رئیس دادگاه داده است ایشان در مرحله دوم رئیس هیات اجرائیه شده است و از طریق برادران پاسدار انتخابات را انجام دادند حالا میگویند آقا شناسنامه آوردند و بردند ، خدا آگاه است . بنده دخالتی نکردم و به این صورتجلسه که به امضاء آقایان است اطمینان دارم که تقلبی نشده است ، این آقایان را بروید و ببینید و بپرسید ، اینها وابسته به ما نیستند اسم هایشان را خدمت شما خواندم ، هیات اجرائیه که جلو جلو انتصابی است و شما خبر دارید ، روسای امور هم هیچکدام ریگی نیستند به جز آن فرماندار . اینکه صحبت از صلاحیت صحت انتخابات میشود ولی صحبت های دیگری که جناب آقای دکتر یزدی تحقیق صحیحی نکرده است روی صحبت بود که با خود آقای دکتر یزدی داشتم . امام بخش ریگی شهید طایفه ریگی و فامیل ریگی پدرش اصرار دارد ، بنده همین جا تگراف و نامه از طرف ایشان دارم که به امضای ایشان است و به اتفاق همسرش شهید مهندس نیک بخت که آقایانی به اسامی برهان زهی اسم کوچکشان را نمیآورم و این آقایانیکه رقیب انتخاباتی بنده بودند بخصوص برادر ایشان در این قتل شرکت داشتند . من در مرحله کمیسیون تحقیق تلگرافاتی از این آقای محمد ریگی پدر امام بخش که همیشه می نویسد ( جگرپاره من امام بخش ) چنین و چنان شده که این اقایان را متهم کرده است بنده این را به کمیسیون تحقیق دادم و با اکراه هم دادم زیرش هم نوشتم اتهاماتی است و بنده اصرار ندارم که صحیح است ، از طرف این آقایان داده میشود این مطالب احتمالا دلایلی است که آقایان دارند یک اتهامات دیگری بما می زنند که بعدا رد و بدل به رضایت نامه بکنند . این را بنده به کمیسیون تحقیق داده بودم بعد از اینکه کمیسیون تحقیق کارهایش را کرده بود من با آقای دکتر یزدی در راهروهای اینجا تماس داشتم گفتم آقا چنین شد و چطور شد و فلان شد گفت ‹‹ بلی ، همچو شد و فلان شد ›› و امام بخش ریگی را که می گویند تقی ریگی کشته است و شخصی که خودش را بنام پدر امام بخش ریگی به شخص ایشان معرفی کرده است در مسجد در زاهدان آمده و گفته که آقا امام بخش ریگی پسر بنده را تقی ریگی کشته است . در صورتی که صد نوع نامه و تلگراف هست که پدر ایشان الان حاضر است شما اگر اصرار دارید که به حقانیت این مساله پی ببرید یکی از حاشیه های بغرنج این مساله است ایشان را ما به اینجا می آوریم ، هر جا که شما بفرمائید ایشان به آقای دکتر یزدی نگفت که چنین و چنان است و نامه ها و تلگرافاتی را هم که بنده داشتم و خدمت ایشان داده بودم ایشان که مخبر کمیسیون تحقیق هستند اصلا خبر نداشتند بنده یک کپی دیگری را علاوه بر نامه هائی که به کمیسیون تحقیق داده بودم خدمت ایشان دادم و اصرار داشتم که لااقل این نامه را به من پس بدهید . تلگرافی است که در دو سه هفته قبل به اتفاق همسر شهید مهندس نیک بخت و پدر امام بخش ریگی امضاء شده که این آقایان متهمند ولیکن ایشان اصرار دارد که خبر دارد که تقی ریگی این کار را کرده است . بهرحال تقی ریگی به بنده مربوط نیست اگر تقی ریگی جرمی کرده است این جرم را شما باید به گردن تقی ریگی بیندازید . خسرو ریگی چرا ؟ خسرو ریگی یک رابطی بوده ، بلی بنده با جاوید شاهی های بلوچستان و حتی طایفه ریگی قبل از انقلاب سرجنگ داشتم . بنده سعی کردم که انقلاب را به این طایفه و به بلوچستان بکشانم این را بنده از افتخارات خودم می دانم شما طایفه ریگی را یکپارچه حساب می کنید ، تمام آدمهایش را یکجور و یکرنگ حساب می کنید و می گوئید این آقایان چنین و چنانند . آقا حساب بنده جدا است . هستند آقایانیکه در اینجا می دانند ،شاهدند که کار و زندگیم این بوده که انقلاب اسلامی ایران را که به بلوچستان دیر رسید بنده به آنجا برسانم قبل از انقلاب کار مهمی نیست که اینجا در مقابل فعالیتهای انقلابی آقایانیکه اینجا حضور دارند تعریف و توصیف کنم ولی یک کاری است که بنده کردم و بنده وقتی که وارد بلوچستان شدم و به مسجد تشیع رفتم بلی ، صحیح است ، بنده خبر نداشتم که مساجد ایران و اهل تشیع چنان انقلابی شده است من از دور شنیده بودم . اصلا برای من قابل قبول نبود شیفته شدم احساساتی شدم من یک آدم بلوچ و سنی حنفی هستم . میرفتم به مسجد تشیع ،جناب آقای حاج کفعمی بنده اسمشان را می آورم ایشان زنده و حاضر است اصرار می کرد آقای دکتر ریگی تو آدم سرشناسی هستی لباس بلوچی بپوش و به جلو صف راه بیفت و در این راه پیمائی ها شرکت کن چرا ؟چونکه فرمانده نظامی منطقه از مسائل شیعه و سنی از مسائل فارس و بلوچ ، علیه انقلاب اسلامی ایران قبل از انقلاب استفاده نکنند و چماق بدستها را نیاورند و بگویند که آقا بزنید که شیعه اند ، بزنید که فارسند ، چند نفر من و همکاران و همراهان و هم عقیده های بنده در جلو صف با لباس بلوچی راه می افتادیم که آقا این انقلاب همه گیر است و همه در آن شرکت دارند . فارس ، بلوچ ، شیعه و سنی ، بنده اصرار دارم که یکی از افتخارات بنده در این است که نه تنها من با عده دیگری که البته جزءاین عده بودم که باعث شدم با اجازه جناب آقای مولوی نظر محمد این را بگویم بنده باعث تحرک انقلابی در مساجد تسنن در زاهدان شدم (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) کیاوش – آقای رئیس بنده عرضی دارم (رئیس-خیر وقت ندارید آقا )راجع به امنیت مملکت می خواهم صحبت کنم .رئیس- بفرمائید ، بفرمائید .متکی – لطفا زمان آغاز فعالیتتان را بگوئید (همهمه نمایندگان – زنگ رئیس ) رئیس- بگذارید آقای ریگی حرفش را بزند .ریگی – بنده هیچوقت آقای اردشیر زاهدی را ندیدم . در هیچ کنگره ای که ایشان شرکت داشت بنده نبودم . خلخالی – خودت گفتی که ‹‹ به خدمت شاه رفتم ›› ( ریگی ، خیر ) خودت گفتی .ریگی – حالا اجازه بفرمائید یکی یکی عرض می کنم جناب آقای خلخالی . ( خلخالی – بحث زاهدی نبود ) در صحبت آقای دکتر یزدی اینجا اشاره ای بود (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس ) خلخالی – من کاری ندارم دیشب نگفتی . گفتی یا نه ؟ریگی – الان عرض میکنم خدمتتان (رئیس- آقای خلخالی اجازه بفرمائید ) جناب آقای خلخالی لطف بفرمائید که خودم عرض بکنم . هرچه بمن بچسبد . . ( خنده نمایندگان – زنگ رئیس )رئیس- آقای خلخالی بفرمائید . (زنگ رئیس –همهمه نمایندگان) خلخالی – یک آدمی که به آمریکا رفته و در رفاه بوده و در آنجا زن گرفته است مردم فقیر بلوچستان که به مستراح احتیاج دارند ، شما نمیتوانید نماینده انقلابی باشید که انقلاب را به سیستان و بلوچستان صادر بکنید .رئیس-آقای ریگی شما حرف تان را ادامه بدهید .ریگی – فعالیت به نفع شاه هیچوقت به من نمی چسبد این یکی از ناچسبیده ترین وصله هائی است که شما اصرار دارید که به من بچسبد . محال است ، خدمت تان عرض بکنم شاه را به انجمن سالیانه دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا در منیاپلیس دعوت کردند . اشخاصی هستند زنده و حاضر که در آنجا ما با حضور ایشان مخالفت کردیم به اینکه به شاه عضویت افتخاری دادند مخالف کردیم و بالاخره در شبی که جشن گرفتند برای ایشان ، و میهمانی دادند در گوشه ای از سالن ما جشن را بهم ریختیم و گوجه فرنگی پرتاب کردیم . این حقیقت مطلب است اصراری بنده ندارم که خودم خدمت ایشان مطرح بکنم ایشان فقط آن گوشهاش را مطرح میکند که من شاه را دیدم . آقایان خدمت تان عرض کردم که در 26 مرداد روز بعد از کودتای ننگین زاهدی در میدان بهارستان بودم در میدان بهارستان صحبت بود ، وسط صحبت قطع شد یکی آمد گفت در حدود یک و یا دو بعد از ظهر خبر رسید که متاعی که قرار بود به تهران بیاید . به بغداد رفت همه ما فهمیدیم چیست دوسه ثانیه سکوت . مردم دور خودشان حلقه زدند و گفتند ‹‹ ما شاه نمیخواهیم ›› اولین شعاری که بنده با صدای بلند به حضور جمعی دادم این بود که ( ما شاه نمیخواهیم ) بنده وقتیکه وارد آمریکا شدم هستند کسانیکه حی و حاضر هرجا که جمعی از ایرانیان بودند ، بهر دلیل مهمترین دلیلی که جمع زیادی را در منطقه میناپولیس جمع می کرد اول که بنده رفتم 25 نفر ایرانی بودند بعد از 10 سال به 70-80 نفر رسید . بزرگترین جمعی که تشکیل میشد جمع جشن عید نوروز بود . رئیس- آقای ریگی توقف بفرمائید ،بقدر کافی شما مطالبتان را بیان کردید (همهمه نمایندگان) 11نفر تقاضای کفایت مذاکرات کرده اند آقایانیکه با کفایت مذاکرات و بلافاصله رای گرفتن موافقند قیام کنند ( اکثر برخاستند ) کفایت مذاکرات تصویب شد بنابراین حالا رای گرفته میشود . انصاری – آقای محمدی نماینده گرگان تذکر آئین نامه ای دارند .رئیس- بفرمائید .محمدی – آقای دکتر سحابی بنده قبل از رای گیری تذکر آئین نامه ای دارم . عرضم این است وقتیکه قبل از اعلام رای گیری آقای ریگی استعفا داده اند عقد که نیست که توافق شما ضرورت داشته باشد استعفا یک حرکت ایفاعی است که خود این فرد خواسته است . بنابراین شما که نمی توانید بزور بخواهید شما موظف به رد یا قبول هستید شما حق داشتید درباره حرفهائی که ایشان دیروز گفتند اجازه بدهید که آقایان توضیح بدهند اما شما میخواهید رای بگیرید که ایشان به زور برگردند به مجلس . به علاوه وقتی آقایان رای دادند شما درباره استعفای ایشان چه نظری دارید . بنابراین استعفای ایشان شرطش قبول شما نیست و اصلا جای رای گیری نیست . چون استعفا داده اند و تمام شده است . سالیه به انتفاء موضوع است .الویری – اکثریت نمایندگان با رای گیری مخالفند .انصاری – اکثریت در رای گیری شرکت کردند پس مخالف نبودند . امامی کاشانی – اعتقاد من بر این است که پارسائی اسلام اجازه نمیدهد که استعفای ایشان رد بشود آن زمانی ایشان استعفایش قابل پذیرفتن نبود که آقای ریگی کمیسیون تحقیق را ظالم و خودشان را مظلوم تشخیص دادند ولی با گزارشات آقای دکتر یزدی معلوم شد کمیسیون ظالم نبوده و ایشان هم مظلوم نبوده بنابراین با اکثریت آراء برود بیرون .یکی از نمایندگان – ایشان هنوز نماینده نشده است که بتواند استعفا بدهد .رئیس- آقایان توجه بفرمائید قبل از اینکه اعلام رای بشود هنوز هم همان مرحله است چون آقای ریگی که قبلا استعفایشان را داده بودند حالا مبهم گذاشته اند حالا اگر فکر می فرمائید بر اینکه اکثریت موافقند که اعلام رای نشود و استعفای ایشان پذیرفته بشود قیام بفرمایند (همهمه نمایندگان) .منشی – آقایان توجه بفرمائید پیشنهاد آقای دکتر سحابی این است که آیا آراء قرائت بشود یا خیر ؟ (همهمه نمایندگان) رئیس- آقایانیکه با اعلام رای در مقابل استعفای آقای ریگی موافقت دارند . . .(همهمه نمایندگان) منشی – جناب آقای قره باغ اگر شما نخواهید مقررات را رعایت کنید جلسه را نمی شود اداره کرد .قره باغ – پیش از خواندن آراء به این پیشنهاد رای بگیرید چون آقای ریگی پیش از قرائت آراء استعفا داده اند آیا استعفای ایشان قبول شود یا آراء اخذ شده قرائت شود . رئیس- من هم همین مطلب را گفتم . (همهمه نمایندگان) آیت – من تذکر آئین نامه ای دارم .رئیس- آقای آیت بفرمائید .آیت – در این جا بحث نیست که چرا استعفای ایشان قبول نشده است . زیرا ایشان می توانند استعفا بدهند . مساله مهم اینست که مجلس موظف است نظرش را روی اعتبارنامه ایشان چه استعفا بکند و چه نکند ابراز کند . زیرا ایشان دفاع کرده است و ایشان را نمی شود با اقای مطهری مقایسه کرد . مثل خانمی میماند که ازدواج را قبول کرده است . قبل از ازدواج و بعد از ازدواج یک کلمه ‹‹ بلی ›› است . ایشان که یکساعت صحبت کرده است بنابراین مجلس باید روی این یکساعت صحبت نظر بدهد . اینکه دوستان می گویند رای نمی شود داد حتما باید رای گرفته شود تا نظر مجلس در صورت مذاکرات مجلس درج شود . ( اخذ رای به عمل آمد و نتیجه آن به قرار زیر اعلام شد ) رئیس- عده رای دهندگان 195، نفر موافق 37نفر ، مخالف 98 نفر ، ممتنع 60 نفر بنابراین اعتبارنامه آقای ریگی رد شد . ( تکبیر نمایندگان ) 4- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده رئیس- جلسه ختم می شود . جلسه بعد فردا ساعت 9صبح خواهد بود . ( ساعت سیزده و سی دقیقه جلسه پایان یافت )رئیس سنی مجلس شورای جمهوری اسلامی ایران – دکتر یدالله سحابی