1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 180 نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه را اعلام کنید . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم . دستور جلسه هشتاد وهفتم روز چهارشنبه هفدم اسفندماه 1367 هجری شمسی مطابق با بیست ونهم رجب 1409 هجری قمری دنبالة گزارش کمیسوین برنامه و بودجه درخصوص لایحه بودجه سال 1368 کل کشور . رئیس- تلاوت کلام الله مجید . 2- تذکرات نمایندگان مردمی در مجلس شورای اسلامی به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور . آقای فدائی نماینده اراک به صدا و سیما د رمورد نشان دادن چهره اراک در گزارش های شهرستان ها . آقای طاهائی نماینده تنکابن ورامسر به وزارت بهداشت ودرمان و وزارت برنامه در مورد صدور مجوز تأسیس بیمارستان فرهنگیان در تنکابن ، رسیدگی به نارسائی های شرکت های تعاونی مصرف در تنکابن ورامسر . آقای نجفی نماینده خواف و رشتخوار به وزارت کشاورزی در مورد تأسیس کلینیک دامپزشکی در رشتخوار . آقای شجاعی نماینده ساری به وزیر نفت در مورد تسریع د رگازرسانی شهرستان ساری . آقای جلالی نماینده فیروز آباد به وزارت بهداشت ودرمان در مورد تسریع در اجرای پروژه آبرسانی روستاهای هنگام و روستاهای دیگر . آقای سید احمد موسوی نمایندة اهواز به وزارت کشور در مورد رسیدگی به کمبود نان اهواز تذکر داده اند . 2- دنباله بحث پیرامون کلیات لایحه بودجه سال 1368 کل کشور رئیس- دستور را شروع کنید ، مخالفین وموافقین را دعوت کنید . منشی - ششمین مخالف آقای ذبیح الله صفائی هستند که نوبتشان را به آقای عبدالله حسینی عوض کرده اند . آقای حسینی مخالف بفرمائید . سید عبدالله حسینی – سلام علیکم جمیعاً ورحمت الله و برکاته . اعوذبالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین اله خیر ناصر ومعین الحمدلله رب العالمین ابتداء از برادر عزیزمان آقای صفائی که وقتشان را لطف فرمودند که بنده به جای ایشان صحبت کنم از ایشان تشکر میکنم واین مطلب را اضافه بکنم که بنده از آنجائی که عضو کمیسیون دفاع هستم ومخبر این کمیسیون شاید مخالفت بنده با گزارش کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه سال 68 این تداعی را پیش بیاورد که کمیسیون امور دفاعی با این گزارش مخالف است که بنده ابتدای عرایضم تصریح بکنم که چنین هست و بنده ضمن آن که بعضا نظرات شخصی خودم را مطرح خواهم کرد ولی عمدتا مخالفت بنده به دلیل مخالفت به اتفتق آراء کمیسیون امر دفاعی است با این گزارشی که برادران کمیسیون برنامه و بودجه تقدیم مجلس کردند در رابطه با بودجه سال 68 . قبل از آن که من بخواهم وارد اصل مطلب بشوم ونظراتم را ونظرات کمیسیون را خدمت آقایان عرض کرده باشم . برادر بزرگوارمان آقای الویری در صحبت هائی که دیروز فرمودند وهم چنین در صحبت هائی که چند روز پیش تر در جمع تعدادی ا زنمایندگان داشتند مطلبی را عنوان کردند که بعضاً آن مطلب از سوی جراید و رسانه های گروهی هم مورد توجه قرا رگرفت واین رااعلام کردند که گزارش کمیسوین برنامه و بودجه واساساً کار این کمیسیون براساس برنامه پنجساله توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده واین گزارش را بر این اساس تدوین کرده اند . بنده در ابتدای عرایض میخواهم سؤال بکنم که آقایان کمیسیون برنامه و بودجه ! واقعاً این گزارشی که شما تهیه کرده اید در راستای برنامه توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده ؟ اولویت هائی را که در برنامه پنجساله مشخص شده شما براساس همان اولویت ها عمل کرده اید ؟آیا طرح های مهمی را که بنا بود در برنامه پنجساله شروع بشود وختم بشود در این برنامه سال 68 خودتان گنجانده اید ؟ اگر نه طرح مهمی را شروع کرد اید ونه اولویت هائی را که برنامه 5 ساله دنبالش هست شما آنها را دنبال کرده اید چرا بیخود شعار همسوبودن گزارش کمیسیون برنامه و بودجه را با برنامه پنجساله مطرح می کنید ؟آیا این ایجاد توقع بیجا در مردم نیست ؟در قسمت دیگری از صحبت ها اشاره شده که گزارش کمیسیون برنامه و بودجه با لحاظ کردن وتوجه به درآمدهای 67 وچشم انداز درآمد 68 و رعایت اصل صرفه جوئی در هزینه های جاری بوده است . آیا آمار وارقامی که شما در گزارشتان گنجانده اید مؤید این نظر شما هست ؟ شما 213 میلیارد ریال به هزینه جاری پیش بینی شد ه دولت اضافه کرده اید ؟آن هم با چه قیمتی ؟ از کجاها این 213 تا را جمع کردهاید ؟ ا زمالیات ، مالیات اشخاص حقوقی غیر دولتی ، مالیات مشاغل حق الثبت سفارش کالا ، خدمات بهداشتی ، درآمد اتوبان ها ، حق انشعاب جدید گاز ، حق انشعاب تلفن ، درآمد آماده سازی زمین و پیش فروش اماکن ، فروش سیگار ، فروش ارز به دانشجویان ،به دستگاهها با نرخی بالاتر از آنچه که پیش بینی شده ، درآمد حاصل از افزایش قیمت شکر ومرغ وتخم مرغ و بلیط پروازهای داخلی وغیر هم . ما حرف مان این نیست که چرا قیمت مرغ ، تخم مرغ ، شکر را 2 ریال 5 ریال 10 ریال افزایش داده اید شاید کسی هم بیاید بگوید که آقا این 30 ریال برای قند وشکر خیلی کم است ، ما حرفی نداریم می گوئیم شما به این بها که می خواهید قیمت همه چیز را در جامعه افزایش بدهید آمدهاید در آمدی ساخته اید ، ایندرآمد را می خواهید صرف چه کار بکنید ؟اگر با این می خواهید نان شب مردم را حل بکنید که حرفی نیتس اما وقتی که می بینیم بااین قیمت شما می خواهید درآمدی به هم بزنید بعد 213 میلیارد ریال هزینه جاری پیش بینی شده دولت را شما افزایش داده اید . آیا این است همسو بودن . گزارش کمیسیون برنامه و بودجه با طرح پنجساله جمهوری اسلامی ایران ؟ ما می خواهیم این طوری عمل بکنیم که تکلیف را همان ابتدا روشن کینم بهتر است . شما اظهار می کنید که د رتبصرة 15 آمده اید و صرف جوئی کرده اید . اگر کسی یک لحظه یک نگاه با تأمل بیندازد به این گزارش کمیسیون برنامه و بودج این را نمی فهمد که شما این مطلب تان دروغ است ؟ شما کجا 70 مورد را به 12 مورد تقلیل داده اید ؟ همان ها که سرجای خودشان هست ، حالا یک 3-4 تائی کم شده بقیه را شما آمده اید طبقه بندی کرده اید وبا اسم ها بازی کرده اید . بند (الف) بند (ب) ، بند(ج) همان ها است . شما آن حیف ومیل هائی که د رخارج میشوددروزارتخانه های مختلف که من نمی خواهم اسم ببرم خودتان هم که می گوئید چون طرف شان نمی توانید بشویدبه آن ها دست نزده اید . چون شما نمیتوانید به انها بگوئید که بالای چشم تان ابروست آنها خارج ا زمحاسبات عمومی باید همین جوری خرج بکنند . این صرفه جوئی در تبصرة 15 بود که شما گفتید ؟ به هر حال ، این مقدمه ای بود که خواستم عرض بکنم این چیزهائی که در مجلس موافقین محترم گزارش میدهند این طوری نیست که کسی به آنها توجه نکند یا کم توجه بکند چرا ما بیخود داریم انتظارها را بالا می بریم ، توقع را بالا می بریم پیش بینی کرده ایم بدون توجه به برنامه توسعه ای ما بوده ، آمدیم همین طوری با توجه به نرخ تورم یک مقدار هزینه های جاری را بالا بردیم ، از جاهائی هم مالیات گرفتیم . مالیات مشاغل را بردیم بالا ، اینها اشخاص حقوقی وحقیقی را بردیم بالا . قیمت فلان چیزها را بردیم بالا . اینها که درامد نیست شما حساب کرده ای واینها رادرآمد کرده ای برای خودتان آن هم برای افزایش هزینه های جاری .واما الان می خواهم با اجازه نمایندگان محترم وارد اصل مخالفت کمیسیون امور دفاعی وخود شخص بنده بشوم با این گزارشی که برای برنامه و بودجه داده اند . ببینید عزیزان ! یکی دو ماه پیش طرحی در مجلس آقایان مطرح کردند ودر شور اول با دو سوم بیشتر رأی آورد و آن این بود که نمایندگان محترم حساس بودند روی این مطلب که کمیسیون برنامه و بودجه چه شکلی می خواهد لایحه بودجه سال 68 و برنامه هائی مثل این لایحه را مورد بررسی قرار بدهند ؟ نمایندگان آمدند گفتند که آقا ما نمی پذیریم این را که 10-15 نفر بنشینند به نمایندگی از 270 نفر نماینده هر چه که خودشان خواستند بنویسند بگویند که این گزارش و بفرمائید مجلس همتصویب بکند بنشین و بلند شو و تمام شد و برویم پی کارمان . حرف ما این بود که همه اقایانی که اینجا هستند همه نمایندگان محترمی که اینجا هستند همه صاحب نظرند همه می خواهند در سیاستگذاری ودر اداره امور این مملکت دخیل باشند وکسی هم بر کس دیگری از این نماینده ها اولویت وارجحیت ندارد ، کسی آقا بالاسر کسی دیگر نیست واگر کمیسیونی ما مشخص کردیم به عنوان برنامه وبودجه که بنشینند آنجا وحرف بودجه را بزنند برای این منظور بوده که یک جمعی درست کرده باشیم که این جمع بیاید آراء تخصصی و نظرات کارشناسانه کمیسیون های تخصصی مجلس را جمع بکند وحاصل این را به مجلس ارائه بدهد نه اینکه خودش بنشیند با یک عده ای کار بکنند و بگویند که اقا این است نظر مجلس واگر در شور دوم آن طرحی که به مجلس ارائه شده بود دو سوم رأی نداد شاید به این دلیل بود که گفتند اگر ما رأی بدهیم این لایحه بودجه سال 68 شاید به تعویق بیفتد ومشکل برای مملکت ایجاد بشود و آقایان برنامه و بودجه من خودم شاهد بودم که با بعضی ها صحبت کردند وگفتند که ما این طوری عمل نخواهیم کرد که فقط نظرات خودمان را به مجلس بگوئیم . ما همه نظرات را جمع می کنیم ویک جا به مجلس ارائه می کنیم و شاید به دلیل همین قول ضمنی آقایان بود که در شور دوم دو سوم یا نشدند واین طرح 3 ماه به تعویق افتاد ومسکوت ماند .آقایان برنامه و بودجه ! آقایان کمیسیونی ! شما به این قول تان عمل کردید ؟ شما در این گزارشی که به مجلس دادید نظرات تخصصی را گرفته اید وبه مجلس داده اید ؟ بنده با بقیه کمیسیون ها کاری ندارم . بنده عضو کمیسیون دفاع مملکت می خواست بسته بشود بنده در جریانش بودم از طرف کمیسیون وحامل این پیام بودم برای کمیسیون برنامه و بودجه . اینها که سراغ ما نیامدند ، ما به کرات رفتیم به اینها مراجعه کردیم گفتیم بابا ما می خواهیم مطالب مان را منتقل بکنیم ،کسی حرف های ما را گوش بکند . آقایان برنامه و بودجه به ما گفتند که ما یک گروه کا رتشکیل داده ایم ، این گروه کار مأموریتش بررسی بودجه بخش دفاعی است . شما با این گروه هماهنگ بشوید این گروه کارشناسان کمیسیون برنامه و بودجه هستند در امر دفاع بااینها که هماهنگ شدید دیگر ما حرفی نداریم گفتیم همین ؟ گفتند بلی ، بنده رقتم خدمت آن عزیزان وبزرگواران ، برادرانی که حقاً وانصافاً بر گردن همه ما حق دارند رفتیم خدمتشان گفتیم که آقا ما (کمیسیون دفاع ) یک جلسه ، دو جلسه ، ده جلسه ، بیست جلسه به کرات ودفعات با سازمان ها با نهادها یا وزارتین نشسته ایم بحث کرده ایم این است نظرات ما ، ما 15-16-20 مورد پیشنهاد داشتیم الا دو مورد … ما هیچ جا افزایش سقف هم نداشتیم بعضی جاها تازه پیشنهاداتی داشتیم که به نفع آقایان برنامه و بودجه بود . گفته بودیم از این جا یک کاری به اینها بدهیم که پول در بیاوریم یک درآمدی داشته باشیم . این گروه کارشناسی وقتی که پای صحبت های دفاع نشست گفتند که آقا همه چیز را ما قبول داریم شما کارتان خوب بوده وما هم هیچ اعتراضی نداریم . ما هم به این امید که آقایان گروه کارشناسی کمیسیون برنامه و بودجه مطلب را گرفته اند ودیگر کمیسیون برنامه و بودجه هیچ حرفی ندارد رفتیم دنبال کارهای خودمان ،یک وقت دیدیم که برادران برنامه و بودجه بخش دفاعی را بسته اند به والله من این قدر که مطالعه کرده ام گزارش را یک مورد از پیشنهادهای کمیسیون امور دفاعی را اینها در گزارششان درج نکرده اند . نه اینکه با همه شان مخاف بودند اصلا نخواندند آن پیشنهادات را . بحث کلانش هم که شده مرتب گروه کارشناسی گفته بابا این مقدار بودجه که شما می بندید این صلاح نیست خیلی کم است اینها گفته اند همین است که هست والسلام . آقایان برنامه و بودجه ! شما بنا بود که نظرات کارشناسی را لحاظ بکنید اینها که از گروه کارشناسی خودتان بودند ، اینها که گروه کار داخلی خود کمیسیون تان بودند اصلا شما پیشنهادات ما را خواندید ؟ آن پیشنهاداتی که ما داده بودیمکه اینجا این قدر درآمد بالا برود شما آن را خواندید ؟نخواندید که ! شما آمدید اینجا این قدر 260-250 میلیارد درآمد را افزایش داده اید و هر جائی که می خواستید درآمد ساختید جاهائی که ما درآمد ساخته بودیم اصلا شما خوانده اید آنها را ؟ آیا این بود آن قولی کهبه ما داده شده بود که کمیسیون برنامه وبودجه میخواهد با نظرات تخصصی کمیسیون ها کار بکند ؟ بنده الان اینجا مسؤولیت دارم ،وظیفه دارم وعرض میکنم که برادران عزیز کمیسیون برنامه و بودجه میخواهد با نظرات تخصصی کمیسیون ها کار بکند ؟ بنده الان اینجا مسؤولیت دارم ،وظیفه دارم وعرض میکنم که برادران عزیز کمیسیون برنامه بودجه ذره ای به پیشنهادات کمیسیون امور دفاعی وقعی قائل نشدند حتی به گزارش گروه کارشناسی خودشان هم ترتیب اثر نداردند . بیایند اعلام بکنند ویک مورد از پیشنهادهای ما را پیدا بکنند حتی آنجا که بارمالی ندارد ، تغییرات ردیفی است ،تغییرات عنوانی است ،تغییرات اصلاحی است حتی آنجاها هم اینها نیامدند بخوانند وبگویند که این کار صحیح بوده یا صحیح نبوده ؟اگر بخواهد این طوری عمل بشود که ما تکلیف مان را بدانیم ، مجلس تکلیفش را بداند .اگر از طرف این 270 نفر 15 نفر مأمور هستند که سیاستگذاری مالی این مملکت را بکنند برای 5 سال آینده این 15 نفر مأمور هستند که سیاستگذاری مالی این مملکت را بکنند برای 5 سال آینده این 15 نفر میخواهند نظر بدهند که خوب ، ما هم بدانیم که چه شکلی ما عمل خواهیم کرد ان شاء الله . البته یکی از برادران فرموده اند که : در خصوص پیشنهادهای کمیسیون داخلی وارشاد و پیشنهادات مقتضی هم همین عمل شده که برادران در نوبت خودشان ان شاء الله تعالی آنها را هم خواهند فرمود . حالا آقایان در نوبت خودشان ان شاء الله میایند واز طرف کمیسیون خودشان صحبت میفرمایند . حالا اینکه اهمیت نمیدهند به نظرات کمیسیون تخصصی ببینیم گاهی چه مسائل خنده دار وگریه داری اتفاق می افتد . مخبر محترم کمیسیون برنامه و بودجه دیروز تشریف آوردند اینجا ویک سری اعمال ریاضی را برای نمایندگان محترم توضیح دادند .من نمیدانم واقعاً این برادران اصلا به این مطالب توجه می کنند یا نه ؟ برادرمان آمدند فرمودند که بودجه جاری سپاه در یک ردیف 240 میلیارد ریال بوده در یک ردیف 12 میلیارد بوده این میشود 252 ما دیدیم چون این 12 میلیارد ریال در ردیف 503041 تحت عنوان هزینه بازسازی هم آمده لذا این 12 تا ار کم کردیم و بقیه را نوشتیم آقایان 252 منهای دوازده 222 میشود ؟ این ریاضیات در مبنای 10 صورت میگیرد یا د رمبنای 25؟ آقایان آمدند گفتند که ما 410 تا ردیف 503041 داشتیم با هماهنگی جانشین محترم فرماندهی کل از م2 میلیارد دلار ارز 503041 دویست میلیون آن را حذف کردیم .نسبت 200 میلیون به 2 میلیارد میشود 1 به 10 خوب آمدیم همین نسبت را از ریالش زدیم شده 370 آقایان این 410 میلیارد جمع بین ارز و ریال بوده 410 میلیارد ریال ارز مربوطه بعلاوه بقیه که خالص ریال بود . شما اگر میخواهید پول 200 میلیون دلارتان رابزنید چرا از 410 یک دهم کم کرده اید ؟ یک دهم رااز 140 میلیارد ریال ارز مربوطه بعلاوه بقیه که خالص ریال بود . شما اگر میخواهید پول 200 میلیون دلارتان را بزنید چرا از 410 کی دهم کم کردهاید ؟ یک دهم را از 140 میلیارد ریال مربوط به دلار کم بکنید میشود 14 میلیارد نه 41 میلیارد .این عملیات ریاضیات شما واقعاً باید به عنوان یک درس جدیدی دردانشکده های ریاضی من بعد تدریس بشود یک دهم 140 میلیارد میشود 400 میلیارد ، 252 منهای 12 میشود 222 وگریه آورتر وتأسف بارتراز همه اینکه آقایانی که نشسته اند تصمیم گرفته اند میگویند که آقا بودجه جاری سپاه سال گذشته 170 میلیارد ما حالا آمدیم بنا به دلایل مختلفی که اهمیت دفاع و چه وچه بود تازه این را کرده ایم 222 میلیارد 52 میلیارد هم افزایش داده ایم . بابا این حرف را جای دیگر نگوئید بودجه جاری سپاه در سال 67-363 میلیارد بوده نه 170 میلیارد اگر نمیدانید بیائید بپرسید . اینکه آ÷ر زشت است شما بیائید بگوئید که 170 تا بوده ما کرده ایم 222 تا من آمار وارقام دارم وقتی که شما نمیائید نظرات کمیسیون های تخصصی را بگیرید این اتفاقات برایتان می افتد .ان شاء الله برادران برنامه وبودجه همدر فرست هائی که خواهند داشت بیایند توضیحاتشان را بدهند دراین رابطه . من میخواهم یک مطلب دیگری عرض بکنم دراینجا . من یک تقاضائی از برادران برنامه و بودجه دارم .این که برادران وبودجه پشت تریبون میایند ظاهر میشوند ویک سری مطالب بدیهی اقتصاد را برای ما اظهار می کنند . اسحق جهانگیری – کمیسیون برنامه و بودجه خوابیده تنها شما کرده اید . رئیس- خوب ، گوش بدهید شما هم موقع خودش دفاع کنید . اسحق جهانگیری- بیائیم بگوئیم ما کار کرده ایم ؟ چه بگوئیم ؟ رئیس- نه ایشان دارد ارقام را میگوید .می گوید بی حساب کم کرده اید شما چه جواب میدهید ؟ خوب بیائید جواب بدهید دیگر .ایشان دارد ارقام را میگوید ، میگوید شما بی حساب کم کرده اید خوب ما بیائید دفاع کنید بگوئید ما با حساب کم کرده ایم . آن طور اصلا وسط حرف کسی نباید حرف بزنید . عبدالله حسینی- ببینید ! برادران ما میایند اینجا مطرح می کنند که ما یک اصل اقتصادی داریم که درآمدهای بعلاوه استقراض مساوی هزینه ها است .ما باید درآمدها را بالا ببریم تا استقراض پائین بیاید یا هزینه ها را کم بکنیم چون درآمدهای مان ثابت است . بابا والله همه ما این را میدانیم ،اینها را دیگر این قدر نمیخواهد تکرار بکنیم چه کرده ایم ؟ در این گزارشی که برادران برنامه و بودجه دادند به مجلس چه راه حلی اندیشیده ایم برای این کار ؟ وگرنه 8 سال است که همین مطالب از این تریبون گفته میشود . بابا ما میدانیم درآمد بعلاوه استقراض مساوی هزینه است ، این یک اصل بدیهی است ، چه کار کرده ایم ؟ چه کار اصولی کرده ایم ما ؟ همه اش تکرار این که ما این طوری کردیم تا استقراض چه بشود با آن طوری کردیم . اینها را که ما همه مان میدانیم بلی ، 2 بعلاوه 2 مساوی است با 4 واما من در بقیه فرصتی که دارم حدود 10 دقیقه آخر میخواهم خدمت برادران بزرگوار مطلبی را عرض کرده باشم وهمین طور خواهران گرامی . یکی از ناطقین محترم دیروز مطلبی را مطرح فرمودند که بنده انتظار نداشتم آن مطلب از پشت این تریبون گفته بشود . برادر بزرگواری اینجا تشریف آوردند دیروز بعداز ظهر واظهار فرمودند که جهان به سمت غیر جنگ پیش میرود حالا من اسمش را نیمتوانم صبح بگذارم . چون شاید آن برادر هم نظرش صلح نبود . میگفت که الان بزرگان وابرجنایت ها هم به این نتیجه رسیده اند که نمیشود با فشار نظامی مشکل را حل کرد وما در آینده از این تنش های نظامی به دور خواهیم بود وبعد استناد کردند بهاین مطلب و فرمودند که ما دراین دهه اخیر شاهد هیچ جابجائی در مرزهای رسمی بین کشورها نبوده ایم . آقایان اگر این نگرش واین دید در ما پیدا بشود ما میخواهیم چه طوری از انقلاب اسلامی مان با این همه تهدید ، حمایت ودفاع بکنیم ؟ ما در این 10 سال گذشته جابجائی مرزی نداشتیم ؟ هیچ کشوری را من ملاحظه نمی کنم واسم هم شاید نبرم الان ، همین کشور عزیزمان جمهوری اسلامی ایران مگر این جنگ 8 ساله مثلا در چند دهه قبل اتفاق افتاده ؟آقایان عزیز ما الان نزدیک 3هزار کیلومترمان تحت اشغال دشمن است . شما میگوئید جابجائی مرزی نداریم . چند ده هزار کیلومتر خاک ما را که تصرف کرد عراق در 8 سال پیش 9 سال پیش شما میگوئید جابجائی مرزی ما نداریم ! شما میگوئید جهان به سمت صلح پیش میرود ، این قدر بودجه نظامی شان پس برای چیست ؟ ما میگوئید تهدید نظامی نداریم .ناوگانی که از آمریکا د رخلیج فارس هست حرفش بیشتر است برای زدن یا آن دیپلمات آمریکائی در سازمان ملل ؟ شما تهدید نظامی را چه گرفته اید ؟ یعنی مااصلا چیزی بنام تهدید نظامی نداریم ؟ همه جا با حرف وصحبت واستدلال ومنطق وبحث دارد پیش میرود . مادر سال 2000 به جز جنگ اقتصادی دلار و نمیدانم ارز وچه وچه هیچ چیز دیگری نخواهیم داشت ؟ کشور مرزهایش دیگر این قدر امنیت دارد که همه بیائیم بنشینیم در مملکت ومشغول کارهای اقتصادی وعملیات ضرب وتقسیم باشیم ؟چیزی نیست اگر این را ما بالصراحه بگوئیم آقا یک دیدگاه این است که میگوید ما چیزی به نام تهدید نظامی نداریم ، در آینده چیزی بنام جنگ نخواهیم داشت و لذا نمیخواهد که مااصلا پولی صرف دفاع بکنیم .اگر آقایان بالاتفاق این نظر را می پذیرند که ما اصلا محلی از اعراب نیستیم ، بگوئیم ما هم تابع نظر به سلامت .اما اگر آقایان می پذیرند این مطلب را ، اعتقاد دارند به این مطلب که دنیا با ما حرفش بحث دلار وارز نیست وبا ما سرجنگ دارد واین 8 سال جنگ نمونه ای از این فشارهای نظامی دشمن برماست این نگرش اگر در ما نیست بایستی که دراین صحبت های مان یک تغییرات اساسی ودرنگرش های مان یک تغییرات اساسی داده باشیم . اگر به فرمایشات حضرت امام توجه کرده باشیم این نگرش های ناصحیح را میتوانیم از نگرش های صحیح تمیز بدهیم . حضرت امام برای بازسازی چه فرمودند یادمان رفته ؟ در فرمایشاتشان ، در پیام های شان ، قبل از قطعنامه ،در قطعنامه ، بعد از قطعنامه همین اخیر مگر همیشه حضرت امام به ما هشدار ندادند ،ما را راهنمائی نکردند که هوشیار باشیم ؟ مگر همیشه از خطر کفر خطر الحاد ،خطر آنهائی که منافعشان با این انقلاب به خطر افتاده ما را آگاه نکرده؟ ما حالا د رمقابل این همه پیام وهشدار حضرت امام بگوئیم که آقا نه دنیا به سمت صلح پیش میرود ومادر آینده هیچ مساله ای را بنام تهدید نظامی نداریم .اگر چنین است پس چرا در برنامه توسعه پنجساله ما آوردیم گنجاندیم که مردم ما باید آماده باشند ، مردم ما باید آموزشهای لازم را دیده باشند ، مردم ما باید سازماندهی شده باشند ، بنیه دفاعی ما تقویت شده باشد ، ما که نمی گوئیم می خواهیم با دنیا بجنگیم ،دنیا می خواهد با ما بجنگد . متأسفانه این تجربیات را ما داریم مرتب فراموش می کنیم واز آن استفاده نمی کنیم .هشت سال پیش مگرهمین بینش ها نبود ؟ عراق داشت آنجا 12 تا لشکرش را آماده می کرد ، می خواست به ایران حمله بکند بعد یک عده ای از آنهائی که آن زمان مسؤول بودند میگفتند آقا اینها همه اش یک سری حرکت های دیپلماسی است وهیچ تهدیدی برای ما نیست . دیدیم که تهدید شد ،دیدیم که به ما حمله کردند اگر ما قبل از شروع جنگ تحمیلی یک مقداری به وضعیت بنیه دفاعیمان فکر کرده بودیم شاید دشمنانمان در آن موقع هوس حمله به مار ا نمی کردند . ما الان نمی گوئیم که اینقدر سلاح وتجهیزات داشته باشیم که بگوئیم دنیا را بگیریم اصلا این در مکتب ما نیست ، ما می گوئیم ا ینقدر که بتوانیم جواب تهدیدات را بدهیم ،اینقدر که دشمن هوس حمله به ما را نکند .آیا این مطلبی که گفته میشود خارج از فرمایشات حضرت امام است ؟ آیا این مطلبی که گفته میشود مطلب باطلی است ؟اگر اینرا ما می پذیریم که عدم آمادگی مابه معنای چراغ سبز دادن به دشمن هست ، پس ما اگر به این عدم آمادگی کمک بکنیم ، کمک به دشمن کرده ایم وخیانت به دوست . البته نعوذبالله بنده هیچ اهانتی وهیچ خدای نکرده مطلبی نمی خواهم علیه فرد خاصی بایک کمیسیون خاصی عرض کرده باشم ،عرضم را با استناد صحبت های یکی از ناطقین محترمی که دیروز مطالبی را فرمودند عرض کردم . اگر این جریان فکری که ما در آیند هیچ تهدید نظامی نداریم در هر جائی که باشد بااین استدلالاتی که همه ما میدانیم آیا محکوم به بطلان هست یا نه ؟ حالا اگر کسی این جریان فکری را دارد ،این بینش را دارد ناراحت بشود ، اگر کسی این نگرش و بینش را ندارد که خوب هیچ ماکه با آن حرفی نداریم . عزیزان من مطلب آخری که دراین دو سه دقیقه پایانی وقتم می خواهم عرض بکنم این است که اینکه ما بیائیم بیمارستان بسازیم ، پالایشگاه بسازیم ، پتروشیمی بسازیم ، دبیرستان و دبستان و آموزشگاه واینها را بسازیم به والله نه تنها کمیسیون امور دفاعی با اینها مخالف نیست که ما آرزو داریم که ایران پر از مدرسه بشود ، پر دانشگاه بشود واینقدر آمادگی بهداشتی ودرمانی ما داشته باشیم که تا یک کسی در کوره دهات ما هم سرش درد می کند پهلوی دستش یک درمانگاه باشد ،منها ما مطلبمان این است میگوئیم برادرهای عزیزسال 59 را در نظر بگیرید آنوقت براساس آن وضعیتی که پیش آمد ما چقدر ضربه ارزی و ریالی خوردیم ؟ ونمیشود ما الان طوری قکر کنیم که اگر دربخش رفاه مردم داریم دو میلیارد سرمایه گذاری می کنیم یک درصدی هم بگذاریم که ازاین دو میلیارد سرمایه گذاری خودمان حمایت کنیم ،دفاع بکنیم کهدشمن اینرا نیاید بزند .یک وقت خدای نکرده بعضی ها نیایند بگویند بله بودجه دفاعی را ما می خواهیم کم بکنیم تا به مردم برسیم ،ما که مخالف با رسیدن به مردم نیستیم .ما اتفاقاً حرفمان برای مردم است .ما می گوئیم برای اینکه این مردم جانشان وامکاناتشان و رفاهشان در امنیت بیشتری باشد ما بیائیم اینکارها را بکنیم ویک وقت خدای نکرده بعضی از برادرها استناد یااستدلال اینجوری نکنند که ما نمیتوانیم این دو مطلب را با هم داشته باشیم پس از آن بزنیم وبه این اضافه کنیم ما می گوئیم هر دوتابله ، همه چیز داشته باشیم ، ما هم از خدا می خواهیم . اصلا در اول عرایضم بنده گفتم این 213 میلیارد ریالی که شما به هزینه جاری اضافه کرده اید با آن قیمت ، باافزایش چه تورمهائی در جامعه شما آمده اید همه را داده اید به هزینه های جاری . آخر این مطلب صحیحی است که برادران میفرمایند ما چون دیدیم که وزارت بهداشت آن نه بیست وهفتمی را که از سازمان تأمین می گرفت حالا مشکلاتی پیش آمده و صحیح خرج نشده ما آمدیم این نه بیست وهفتم را دادیم به خود سازمان این سی میلیارد رفت آنجا پس باید 30 میلیارد کم میشد ولی سی میلیارد کم نشد ، چرا وقتی که توضیح میدهم نمی گوئیم که وزارت بهداشت مشکل داشت سی میلیارد به آن اضافه کردیم می گوئیم چون بیمه کارگران مشکل داشت ما سی میلیارد اضافه کردیم . بیمه کارگران که مشکل نداشت . شما سی میلیاردتان که مشکل نداشت ، ما به عنوان امین مردم باید بیائیم سؤال کنیم که این سی میلیاردی که میدادید دست یک وزارتخانه که اینرا خرج بکند چرا خرج نکرده ؟ نه اینکه دستی هم روی سرش بکشیم . کسی مخالف با ساختن بیمارستان نیست ، با این مطالب ما مخالفیم که اگر می خواهیم کار صحیح واصولی انجام بدهیم همه موافقند ولی وقتی که می خواهیم بااینتوضیحات و استدلالات از یکجاهائی کم بکنیم وبااستدلالاتی نا صحیح تر به یک جاهائی اضافه کنیم اینرا ما کارشناسی ومتخصصانه نمیدانیم وحرف آخر مااینکه برادران عزیز ما مطالبی را که گفتیم از روی دلسوزی بود ، برای ضبط در صورت مذاکرات و ضبط در تاریخ بود . این نظرات ما بود که گفتیم مابا کلیات گزارش کمیسیون برنامه و بودجه مخالف هستیم واعتقاد بر این داریم که اگر این چند دوازدهم به جای گزارش کمیسیون رعایت بشود وعمل بشود وما بیائیم با یک بررسی دقیق تر دیگر وجمع نظرات کارشناسی دیگر بیائیم گزارش بودجه را ببندیم خیلی بهتر ازا ین خواهد بود که اینجوری همیشه لنگان لنگان راه برویم .یک بار مجلس بگوید که آقا ما این نوع بررسی را قبول نداریم . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته . منشی- آقای حائری زاده ( موافق ): سید ابوالحسن حائری زاده – سلام علیکم ، بسم الله الرحمن الرحیم ، یا ایها الذین آمنوا کونو قوامین لله شهداء بالقسط ولایجرمنکم شنأن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هراقرب للتقوی واتقواالله ان الله خبیر بما تعملون . ای آنان که ایمان آورده اید باشید نگهبانان و قیام کنندگان برای خدا گواهانی به داد و قسط و واندارد شما را کین وعداوت قومی بر آنکه عدل وداد نکنید دادگری کنید به عدالت رفتار کنید که آن نزدیک تر است به پرهیزکاری و بترسید خدا را که خدا آگاه است به آنچه می کنید . با سلام خدمت شما خواهران و برادران گرامی .در اول صحبتم بعضی از مخالفین بسیار منطقی ومستدل بحث کردند و ایراداتی وارد هست ، کار بی نقص کسی نمیتواند تحویل بدهد ، بشر هر کاری که انجام بدهد بالاخره نقص دارد .اما انصافاً بعضی از مخالفین خیلی غیر منصفانه و غیر عادلانه از این بلندگوی آزاد در این وقتی که کلیه دستگاههای اجرائی که کار کردند زحمت کشیدند خسته از بار وگرفتاریهای جنگ ومشکلات پشت جبهه واینها هستند یک حمله غیر منصفانه ای واقعاً شد ودر واقع اینجا جای حکم کردن وحکمیت است ودر واقع بایستی به انصاف بحث کرد . یک بحث هائی شد که حالا من عرض خواهم کرد وبااحترام وادب سعی میکنم خدمت برادران مخالف جواب بدهم .به قول حافظ که گفته بود : چو پرده دار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند اگر قرار باشد که بالاخره مسوولین برا یکشور کار کنند افرادی خدمت کنند ، تلاش کنند ، مشکلات هست ، مشکلات اجرائی هست ، مشکلات قانونگذاری ، کمبود قانون . یا خرابیهای قانون یا خرابیهای دستگاههای اجرائی بسیاری از مسائل به ارث رسیده از گذشته ، بسیاری از مسائل ومشکلاتی که بالاخره ازجنگ تحمیلی بر همه ادارات وتشکیلات کشور فشار وارد آمده واگر قرار باشد که غیر منصفانه یک دستگاهی یا مسؤولینی کوبیده بشوند همان بحث خواهد بود که : چو پرده دار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند دیگر کارشناسهای عالیرتبه اینجا و آنجا سعی نمی کنند بیایند پستی با مسؤولیت کار بزرگی را قبول کنند که اینجور زیر مهمیز و شلاق قرار بگیرند .البته صحبت کردن راحت است اما کار کردن واقعاً مشکل است اگر به هر کدام از ما بگویند بیائید فرمانداری یک شهرستان را به عهده بگیرند با کمبود امکانات وبا مشکلات زیاد ومراجعات مختلف مردم که بسیاری از مردم خیلی از قوانین ومشکلات را نمیدانند خیلی از کمبودها را نمیدانند ،توجیه کردن افراد ، صحبت کردن باآنها کار بسیار سختی است .ما که راحت هر چیزی را فوری حواله بدهیم وهر روز بیست تا تذکر بدهیم د رحالیکه می دانیم که دستگاهها چقدر امکانات دارند . میدانیم است، هنوز هم خوشبختانه این فرصت از دست نرفته و خوب بود بودجه سال 68 که به عنوان اولین بودجه دهه دوم انقلاب و در واقع اولین بودجه دهه بازسازی مملکت مطرح هست، مبتنی بر یک برنامه اصولی زمانبندی شده و درازمدت یا میان مدت و لااقل در قالب یک بودجه سالانه مبتنی بر برنامهریزی حساب شده و اصولی بود. بعضی از تبصرههای بودجه ماهیت ضد برنامهای دارد. مشخصاً تبصرههای 12 و 15 را میشود به عنوان مثال ذکر کرد. اینها نمیتواند با یک برنامهریزی روشن هماهنگی داشته باشد. اشکال کلی دومی که بر بودجه سال 68 وارد است، عدم پیشبینی مکانیزم و سیستم نظارت و بازرسی و کنترل مناسب با دیدگاههای مجلس است. این مصیبتی است که من در توضیح هزینههای عمرانی بیشتر به آن خواهم پرداخت که متأسفانه ما از یک نظام حسابرسی، نظارت، بازرسی و کنترل مطلوبی در کشور برخوردار نیستیم که آیا مصوبات مجلس درست عمل میشود؟ آیا بودجههای تخصیصی بجا و صحیح اجراء میگردد؟ یا خیر باید با کمال تأسف عرض کنم بخش زیادی از مصوبات مجلس خصوصاً در رابطه با بودجه سالانه، آنگونه که مجلس خواسته، عمل نمیشود و مقصر در اینجا هم دستگاههای اجرائی هستند و هم مجلس شورای اسلامی. مجلس از حق تحقیق و تفحص و سؤال و استیضاح و حضور در کشور و نظارت از جانب مردم بر دستگاههای مختلف کمترین استفاده لازم را در طول مدت دو دوره گذشته نکرده است، روال دورة سوم هم نشان میدهد که کم و بیش ما همان راه دو دورة قبل را داریم طی میکنیم و مجلس از حق نظارت خودش بسیار کم استفاده میکند یا اصلا استفاده نمیکند. ایراد کلی دیگری که هست، عدم اشراف مجلس بر بیش از 60 درصد از بودجه کل کشور است بودجه شرکتهای دولتی متأسفانه بنا به سنت سیئه گذشته در قالب بودجه کل کشور آنگونه که باید قید نمیشود گر چه در لایحه بودجه سال 68 اشارهای به این شده است اما نه تنها مجلس که حتی سازمان برنامه و بودجه هم ممکن است تعداد شرکتهای دولتی را به واقع ندانند چند تا شرکت هست، شرکتهای فزاینده و تودرتوئی که مرتباً ایجاد میشود چه تعداد از این شرکتها سود ده هستند و چه تعداد از این شرکتها زیان ده هستند؟ سرمایهگذاریهای این شرکتها در چه بخشهائی انجام میشود و چه کسی تصویب میکند؟ شما با وجود بودجة سنگین بیش از چهارصد میلیارد تومانی شرکتهای دولتی چطور میتوانید در لایحه بودجه سالانه ایجاد موازنه اقتصادی و اجتماعی بکنید؟ در حالیکه ممکن است دقیقاً سیاستهای شرکتها مغایر و خنثی کننده سیاستهای اصولی باشد که اگر در مجلس وضع شده باشد، اینها خنثی بکنند. همین الان شما سرمایهگذاری شرکتها و بانکها را در بخشهای مختلف ارزیابی بکنید ببینید سهم خدمات، سهم بازرگانی و اگر در تولید وارد شدهاند در چه زمینههائی از تولید وارد شدهاند؟ آیا اولویتهای کشور همینها است که این شرکتها آنجا سرمایهگذاری میکنند؟ مخارجی که این شرکتها دارند، هیأتها و گروههائی که از سوی شرکتهای دولتی به خارج مرتباً اعزام میشوند، رقم بسیار بالائی است و اینها از بودجه بیتالمال و مملکت صرف میشود. آیا همه این مسافرتها ضروری است؟ کراراً دیده میشود در یک موضوع از چند دستگاه، از چند شرکت هیأتهای موازی به یک کشور مسافرت کردهاند و چه بسا در فرودگاه ایران یا در فرودگاه آن کشور مقصد همدیگر را ملاقات میکنند و عدم برنامهریزی و انسجام بین این شرکتها موجب میشود نه تنها جنس مرغوب نخرند، بلکه گرانتر و یک رقابت فنی به نفع کشورهای صادر کننده ایجاد میکنند. بدون اینکه غرضی در این قضیه باشد اما ناهماهنگی و عدم اشراف بر بودجه شرکتها از سوی مجلس این پیامد نامطلوب را در بردارد. اخیراً هم که رسم شده سمینارهای پیدرپی چه شرکتها و چه دستگاهها و وزارتخانهها میگذارند، اصلا روز و ساعت و هفته و ماهی نیست که تحت عنوانی دهها سمینار در تهران و شهرستانها برگزار نشود، بدون اینکه این سمینارها در چهارچوب یک برنامه کلی حرکت بکند، مخارج سنگین سمینارها و ساعتهای زیادی که از مسؤولین مختلف کشور در این سمینارها گرفته میشود بدون اینکه برگزار کنندگان بدانند دنبال کدام هدف هستند و یک مرکزی باشد دستاوردهای سمینارهای مختلف را کنترل بکنند. حالا کارهای جزئی تبلیغاتی از قبیل چاپ انواع پوسترهای تبلیغاتی، پلاکاردها، تراکتها، کتابها و غیرذلک آن دیگر جای خودش را دارد، خصوصاً در این وضعیت نابسامان کاغذ و چاپ که بچههای محصل با مشکلاتی مواجه هستند. در همین رابطه باید عرض کنم شرکتهای دولتی نظام دستمزد و حقوق را در کشور بگونهای به هم ریختهاند که به این زودیها قابل جمع کردن نیست. هر شرکتی با ضوابط استخدامی و شاخصهای دستمزد خاص خودش عمل میکند. چه بسا یک کارگر ساده یا یک جوشکار ماهر یا یک مهندس یا یک کارمند اداری در یک شرکت وابسته به یک وزارتخانه حقوقی را دریافت میکند که شرکت دوم وابسته به همان وزارتخانه دو برابر آن یا نصف آن را پرداخت میکند. در مشاغل مشابه ما حقوقهای متفاوت بسیار بسیار زیاد داریم و این یک ظلم آشکار و خلاف بند نهم از اصل سوم قانون اساسی است که وظیفه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را رفع تبعیضهای ناروا قلمداد کرده. آیا این تبعیض ناروا نیست که مثلا یک کارمند در شرکت نفت یا در شرکت مخابرات از امکاناتی برخوردار باشد که یک دهم آن امکانات را یک معلم، یک فرد خدمتگزار در نهضت سوادآموزی و امثال اینها برخوردار نباشد؟ حتی در شرکتهای وابسته به همان وزارتخانه چه بسا محرومیتهای شدیدتری باشد. ممکن است برادران بفرمایند که جای این بحثها در بودجه سالانه نیست. برادرمان آقای الویری در پاسخ برخی از اشکالات همین را مطرح کردند. اتفاقاً جای این بحثها در بودجه سالانه کل کشور هست، چون تنها جائی که دستگاههای دولتی نیاز به مجلس دارند و نیاز نیست مجلس به سراغشان برود، بودجه سالانه است. بودجه که تصویب شد دیگر دستگاههای دولتی به آن صورت کاری ندارند که سراغ ما بیایند، این ما هستیم که باید برویم ببینیم که آنها چه جوری عمل کردهاند و اگر قرار باشد در این گلوگاه کنترل یعنی بودجه سالانه ما اعمال نظارت و اشراف و اعمال سیاستهای لازم را نکنیم مطمئن باشیم همین روالی که طی نه بودجه سالانه تا به حال به مجلس آمده است(چهار بودجه در دوره اول، چهار بودجه در دورة دوم و این بودجه اول دورة سوم است) همین بحثها تکرار شده و هیچ دردی دوا نشده، در حالیکه اگر کمیسیون برنامه و بودجه و در لایحه بودجه کل کشور محکم برخورد بشود و این جریانات ناصحیح یک جا بریده بشود، روند اصلاحی پیش خواهد آمد. باز ایراد کلی دیگر این است برخی از تبصرهها ماهیت بودجهای و سالانه ندارند و ماهیت برنامهریزی دارند. مشخصاً تبصرة 29 را عرض میکنم که این تبصره و تبصرههای مشابه تعهدات پنج ساله، ده سالهای را برای نظام کشور، هم در بعد ارزی، هم در بعد ریالی ایجاد میکند و این تعهدات را ما نمیتوانیم در برنامه پنج ساله تعدیل بکنیم. برادرمان آقای الویری فرمودند خوب شما در برنامه پنج ساله بیائید تعدیل بکنید. ما براساس تبصرة 29 مثلا یا براساس تبصرة 12 یا 15 یک سیاستی را بنیانگذاری میکنیم که بهم زدن این سیاست شبهات و ضایعاتی دارد. بنابراین برخی از تبصرهها ماهیت بودجهای ندارند. کلا بودجه سال 68 یک بودجه تورمزا است و تبصرههای 44، 46، 48، 49 مایههای اصلی این تورم فزاینده هستند. تبصرة 44 افزایش قیمت برخی از کالاها را مطرح میکند. تبصرة 48 عوارض شرکت مخابرات را مطرح میکند. تبصرة 49 عوارض شرکت گاز را مطرح میکند. باز در همین جا یک تبعیض ناروائی قائل شدهاند گفتهاند انشعاب گاز را در تهران هزار تومان اضافه از هزینههای معمولی بگیرند در شهرستانها پانصد تومان، این یک سیاستگذاری است، باید بیاید در مجلس، خارج از بودجه بحث بشود. بنده برخلاف صحبتهائی که در اینجا میشود و به تهران تاخت و تاز میشود، درست است که در گذشته و بودجههای رژیم قبل نابرابری صورت گرفته، ولی قرار نیست که ما جبران تمام مظالم پنجاه سال رژیم گذشته را از مردم مقاوم و سلحشور و بینظیر تهران انجام بدهیم؟ ما فشار زندگی اقشار کم درآمد را در تهران نباید فراموش بکنیم. بنده با ضرس قاطع عرض میکنم امروز زندگی کردن برای اقشار حقوقبگیر و کم درآمد در تهران به مراتب مشکلتر از شهرستانها است. من نمیخواهم از گسترش تهران دفاع کنم ولی این درست نیست که ما هر جا کم آوردیم فشار را روی دوش مردم تهران وارد بکنیم. مردم تهرانی که تاریخ دویست ساله کشور نشان داده که اینها رکن اسلام و پایه انقلاب و پیروزی بودهاند. بخش اعظم انقلاب اسلامی ایران، مرهون فداکاری و مقاومت و شکوه حضور مردم تهران در کنار سایر ملت ایران در صحنه بوده، باز مخالفین به جای تقویت واگنسازی اراک. دولت به طرحهای زمانبندی شده در قالب بودجه و تعهداتی که در مجلس میدهد، متعهد نیست و زمانبندیها را رعایت نمیکند. من یکی، دو مثال عرض میکنم: اولین مثال فولاد مبارکه اصفهان است که بنده دوره اول به عنوان مخبر کمیسیون صنایع و معادن پشت همین تریبون با قولی که مسؤولین معادن و فلزات دادند، برای درخواست 40 میلیارد تومان پول از مجلس و خروج این 40 میلیارد از قانون محاسبات عمومی از قول مسؤولین این مطلب را نقل کردیم که اگر این پول را دادید سال 68 استارت کارخانه زده میشود و به خواست خدا 2/5 میلیون تن پولاد(ورق) از این کارخانه درمیآید. این وعدهای بود که در سال 62 داده شد الان سال 68 فرا میرسد فولاد مبارکه حدود پنجاه درصد کارش انجام شده /30 میلیارد تومان هم هزینه کرده و الان چیزی در حدود 56 میلیارد تومان درخواستشان است، یعنی سیر تغییر اعتبارات فولاد مبارکه سال 57(23 میلیارد) میخواستند گفتند تمام میشود، سال 58(30 میلیارد) سال 61 یا 62(40 میلیارد). سال 68 الان(56 میلیارد) میخواهند و میگویند ما سال 70 آن را راه میاندازیم. بنده بسیار بعید میدانم فولاد مبارکه در سال 70 راهاندازی بشود. مشابه این مثل در طرحهای کوچک هست، مرغ لاین و استفاده از ماهواره و امثال اینها. این مسأله موجب میشود که هزینه تمام شده طرحها بسیار بالا برود استهلاک سرمایه بشود یک کارخانهای که ده سال پیش میبایست راه بیفتد ما امروز آن را راهاندازی میکنیم. یقیناً ده سال از عمر مفید دستگاهها فرسایش پیدا کرده، از بین رفته، ممکن است بفرمائید که به علت تنگناهای مالی بوده بنده با صراحت عرض میکنم به علت تنگناهای مالی حداقل فولاد مبارکه نبوده. مسأله عدم اعمال نظارت و عدم اعمال مدیریت هست. تغییر پیدرپی مدیریتها است و بیبرنامگی در انجام هزینهها. بین طرحهای عمرانی و از لحاظ اعتبارات ریالی و ارزی هیچ توازنی ما نمیبینیم. یعنی یک طرح عمرانی از بعد ریالی تصویب میشود بدون اینکه پیشبینی لازم برای تأمین ارز آن را بکنیم. شما پول دارید، ریال دارید اما ارزی که وسایل را بخرید، تأسیسات را بخرید ندارید چه مقدار زیادی ساختمانهایی که به علت نبود وسایل تأسیساتی اینها همین جور بلااستفاده ماندهاند و امثال اینها. ظاهراً از وقت من یکی، دو دقیقه بیشتر باقی نمانده به سرعت از بخش هزینههای جاری فهرستوار میگذرم: اولاً در بخش هزینههای جاری، هزینة جاری ما در حد کل درآمد دولت هست و این به معنای فاجعه است در یک جمله، فاجعه وقتی است که هزینه جاری یک مملکت به اندازه درآمد آن مملکت باشد معنایش این است که ما در بخش سرمایهگذاریهای عمرانی فقط باید استقراض بکنیم و سرمایهگذاری کنیم، دوبارهکاریها در دستگاههای دولتی تذکر داده شده ولی گفتند که جایش اینجا نیست. آقا جایش همین جاست، مگر مجلس شورای اسلامی تصویب نکرد با قید یک فوریت که وزارت دفاع و وزارت سپاه ادغام بشوند؟ البته این طرح به مدت 6 ماه مسکوت ماند و الان 6 ماه آن تمام شده. کمیسیون بودجه لااقل میبایست بودجة وزارت دفاع و سپاه را یک جا در یک ردیف ببیند و به عنوان مقدمة ادغام این دو وزارتخانه در اختیار جانشین فرماندهی کل قوا بگذارد. مسألۀ ارتش و سپاه مطرح نیست، مسألة وزارتخانههای اینها و کار ستادیشان مطرح است. بهتر نبود که کمیسیون بودجه کل بودجه نیروهای انتظامی را در اختیار وزیر کشور بگذارد و به تناسب مأموریتهایی که به اینها میدهند بودجه توزیع بشود؟ در همین شرایطی که ما میگوئیم در آینده میخواهیم دستگاههای موازی را جمع بکنیم، ساختمانهای نیروهای انتظامی، کمیته و شهربانی و ژاندارمری مثل قارچ دارند سبز میشوند و روئیده میشوند. اگر قرار است نیروهای انتظامی یک بشوند این ساختمان عظیم کمیته در تهران و این هزینههای سرسامآور چه معنائی دارد؟ یکی از مسؤولین کمیته میگفت شاید در حدود یک میلیارد تومان تکمیل مجموعة شهید منتظری برای کمیته هزینه داشته باشد خوب این درست است؟ و همچنین مسأله شهربانی، شما استخدامهای جدیدی که انجام میشود ساختمانهای جدیدی که میسازند... ما لااقل زمینه توسعه دستگاههای موازی را بخشکانیم. در کشور ما 6، 7 دستگاه هستند که کارهای امدادی میکنند: سازمان تأمین اجتماعی، هلال احمر، بهزیستی، کمیتة امداد امام، بنیاد پانزده خرداد، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و دستگاههائی از این قبیل. همة اینها در شهرهای کوچک دفتر و دستک دارند، هزینه جاری دارند، ماشین دارند، پرسنل دارند خوب اینها را یک کاسه بکنیم تا از محل صرفهجوئی ساختمان و دستگاه اداری اینها یک چیز بیشتری گیر مستضعفین بیاید. امروز برای تشکیل پرونده برای یک خانوادة مستضعف 6 جا باید عمل بکند و این 6 جا، 6 تا مأمور تحقیق میفرستند، 6 تا ماشین به آن روستا میرود تحقیق میکند، 6 تا کلاسة پرونده تشکیل میشود و تازه مبلغی که به اینها داده میشود بسیار جزئی و ناچیز هست و کمیسیون برنامه و بودجه میتوانست قدمهای مقدماتی و پیش حرکت را لااقل در بودجه بردارد. در رابطه با بودجة دفاع، خوب کمیسیون محترم دفاع گله داشتند که بودجه این بخش را کم کردهاند شاید هم کم کرده باشند ولی من ایرادم به هزینههای دفاعی از بعد دیگر هست. یک سال از پیام حضرت امام میگذرد که دستگاههای موازی ادغام بشوند. حداقل وزارت سپاه و دفاع را که جانشین محترم فرماندهی کل قوا هم جناب آقای هاشمی رفسنجانی موافق بودند و هستند خوب این کار زودتر انجام بشود. کمیسیون دفاع در جهت تحقق این خواست حضرت امام و خواست ضروری انقلاب چه گامی برداشته؟ الان 6 ماه مسکوت ماندن تمام شده خوب این کار، کار کمیسیون دفاع هست و میبایست انجام بدهد و اگر کمیسیون دفاع انجام نداده کمیسیون برنامه و بودجه لااقل میبایستی این کار را بکند بودجه دفاع ما 37 میلیارد است، بودجة سپاه 24 میلیارد است، 40 میلیارد در ردیف جنگ است. در حدود یک سوم بودجة جاری و یک چهارم بودجة کل کشور. بودجة کمی نیست. من قبول دارم در شرایط فعلی هم ارتش و هم سپاه در مضیقه هستند. ولی یقین دارم اگر یک برنامهریزی و مدیریت درستی اعمال بشود واحدهای مشابه اداری و ستادی و خدماتی ادغام بشوند سپاه و ارتش با همین بودجه میتوانند خودشان را تقویت بکنند و کار بکنند. البته اشکالی در همین زمینة هست که متأسفانه ما این فرهنگ را داریم القاء میکنیم کانه جنگ و توطئهها همه تمام شده از کمکهای مردمی و حضور مردم کمتر استفاده میکنیم(رئیس- وقتتان تمام است) چشم، من یک جمله دیگر عرض میکنم، در قسمت درآمدها فقط دو، سه تا پیشنهاد (چون آقای الویری گفتند پیشنهاد درآمدی ندارید) میخوانم: درآمدهای ما فعلاً که وضع مطلوبی را ندارد، بخش مالیات مشکلاتی دارد که فشار را بر حقوقبگیران زیاد کرده، اتکاء بیشتر به نفت هست کسری معادل یک چهارم بودجة کل کشور هست، افزایش قیمتها ماهیت تورمی در کالاها دارد. لذا در بخش درآمدها من فکر میکنم زمینههایی بوده و میشد کار بکنیم از جمله تکیة بیشتر بر حقوق گمرکی و سود بازرگانی بعضی از کالاها، از دستگاه قضائی بیش از آنچه که الان پول دریافت میشود، میشود دریافت کرد. بعضی مقررات در گذشته بوده بیجهت اینها را لغو کردهاند مثلا تبدیل تعزیرات حبسی به تعزیرات مالی یک شیوة خوبی است که متأسفانه انجام نمیشود و ضرر مضاعف دارد، افرادی بیجهت برای بعضی جرائم سبک باید در زندان باشند و ماهی دو سه هزار تومان خرجشان بکنیم و ضررهای اجتماعی و سیاسی زیادی هم در جرائم عادی داشته باشد. خوشبختانه زندانیان گروهکی که مسألهشان حل شد و با عفو عمومی حضرت امام آزاد شدند ولی زندانیان عادی را در بخش وسیعی ما میتوانیم با تبدیل تعزیرات حبس به مالی، درآمد را بالا ببریم. فروش بعضی از سهام غیر ضروری دستگاههای دولتی به بخش تعاونی یا به بخش خصوصی سالم میتواند منبع کسب درآمدی باشد و نیز فروش پادگانها و مراکز غیر ضروری وسط شهرهای گران قیمت. الان هم سپاه و هم ارتش خصوصاً در تهران و شهرهای بزرگ ساختمانهای قدیمی و پادگانهای قدیمی دارند و وسط شهرند و برای مردم هم مزاحمت ایجاد کردهاند خودشان هم نمیتوانند استفاده بکنند، خوب اینها را به قیمت روز بتوانند بفروشند و بودجههای مورد نیاز طرحهای عمرانیشان را از همین محل تأمین بکنند. از باب مثال فرودگاه قلعهمرغی واقعاً قیمت بالائی را دارد و با فروش آن میتوانند برخی از بودجههای دفاعی را تأمین بکنند. استفاده از اوراق قرضه و توجه بیشتر به صادرات غیر نفتی. در هر حال ایراداتی بود که به نظر من رسید. بخش دیگری از ایرادات در قسمت هزینههای جاری است، همانجوری که اول عرض کردم این به این معنا نیست که نقاط قوتی در این بودجه نیست نقاط قوتی هم هست که مجدداً باید از تلاش برادران کمیسیون برنامه و بودجه برای زحماتی که کشیدهاند تشکر بکنیم انشاءالله این مشکلات هم آن مقدارش را که با پیشنهادها در این مجلس در این مقطع از بودجه قابل حل هست، حل آن مقداری هم که نیاز سیاستگذاریهای بیشتر هست لااقل از اول سال 86 کمر همت به رفع این مشکلات و نارسائیها ببنیدم. والسلام علیکم و رحمةالله. منشی- آقای آقامحمدی بهعنوان موافق بفرمائید. علی آقامحمدی- بسماللهالرحمنالرحیم. من فکر میکنم که یکی از مشکلاتی که همیشه در مجالس، با سابقهای که گذر عمر در مجالس جمهوری اسلامی دارم، این هست که همیشه بحثها، وعده داده میشود به یک زمانی برای یک طرحهای اساسی! و من یادم نمیرود که سال 1359 که وارد مجلس شدم. اولین بحثهائی را که با جمعی از برادران داشتیم تا میرسیدیم که یک راهی ببریم، یک سال اقداماتی بکنیم میگفتند اینها جزو طرحهای اساسی است و بگذارید. آنقدر این حرف تکرار شده بود که سعی کردیم جملهاش را عوض کنیم و قرار شد بگوئیم طرحهای ریشهای و من امیدوارم که مجلس امروز و سوم هم گرفتار چنین حالتی نشود و گمان نکند که اگر امسال بگذرد سال دیگر میتواند امسال را جبران بکند و یک سال را چیز کمی بدانند من اعلام میکنم خدمت برادرها که سال بیشتر وقت ندارند و سال سوم هم فکر نمیکنم فرصت کنند که اینجا باشند و راجع به بودجه زیاد فکر کنند بنابراین دو سال دیگر بیشتر برای بررسی بودجه وقت ندارند این را لحاظ بکنند و در ذهن مبارکشان باشد که خیلی عمر زیادی نیست و آنچنانکه بعضیها گمان میکنند یک سالش هیچ، انشاءالله بقیهاش را میگیریم ما چنین برداشتی را حداقل در عمل نداریم. نکتۀ دوم: صحبتی را که من میخواهم عرض بکنم با تجربۀ نه سال بودجه دیدن و نه سال سیر حوادث بودجههای مختلف و بحثهای گوناگون است و کش و قوسی که در این جریان بوده و سعی میکنم برای اینکه بحثها و جهتگیریها را در بحثها بیشتر روشن بکنم دو سال هم به عقب برگردم و از بودجۀ سال 1357 که در رژیم گذشته آغاز شده بحث را شروع بکنم باید خدمت برادران عرض کنم اینجا مرکز کلانبینی است، اگر تبدیل به مرکز خردبینی بشود فاجعه است و عیبی ندارد که این بحثها بشود این بحثها برای دستگاهها سازنده است ولی ذهن نماینده نمیتواند با این بحثها شکل بگیرد زیرا که او مأمور کلانبینی است و اگر بنا شود که خردبین بشود جایش را باید با یک بخشدار عوض بکند و یا جایش را باید با مدیر مالی یک کارخانه و یک شرکت عوض کند. وگرنه امکان اینکه کسی گمان بکند 8 هزار میلیارد ریال را قائم به فرد خودش میتواند تکیه کند سیستم را و دولت را و مدیریت را و هیأت مدیرهها و این همه دم و دستگاه را همه را باید کنار بریزد خودش بیاید بالا استقلال نگاه کند و تا خودش تمام اینها را نبیند قبول نمیکند من عرض میکنم عمر یک انسان هم برای یک دورۀ نمایندگی، برای تصویب یک بودجه سالانه کفاف نمیدهد برای اینکه میزان عمری که مصرف میشود تا یک بودجهای بسته بشود کافی است که برآورده بشود. از سال 57 به این لحاظ شروع میکنم که اولاً مشخص باشد که در سال 57 در مورد بودجه چه بحثهائی بوده، حالا هم که ما داریم با هم بحث میکنیم، بحثها مقداری روشن بشود هیچ حرفی هم از خودم نمیزنم مطالب را عیناً از صورت جلسات شورای اقتصاد که وزارت برنامه و بودجه منتشر کرده و در اختیار همه کمیسیونها قرار گرفته میخوانم آن هم از سال 57 میخوانم که دیگر در بهترین وضع و اوضاع و دیگر مناسبترین شرایطی بوده که داشتند برنامۀ پنجم را جمع میکردند که سراغ برنامه ششم بروند آنجا در جلسه مورخه 1357/3/22 بحث را اینطور مطرح میکنند چون شورای اقتصاد در رژیم گذشته دو تا جلسه داشته، یکی جلساتی بدون حضور شاه که جلسات مقدماتی بوده و حق نداشتند تصمیم بگیرند دیگر جلسات نهائی که با حضور شاه بوده و شخص شاه در آنجا تصمیمات را میگرفته و عمل میکرده الان صورتجلسهای را بدون مقدماتش میخوانم چون در بحثهای مقدماتی با جرأت بیشتری اوضاع بد را ترسیم میکردند سعی میکردند در حضور شاه خیلی نگویند بد است و تلاش میکردند یک جوری حرف بزنند که شاه عصبانی نشود و اوضاع را نامناسب تشخیص ندهد بنابراین من ارفاق میکنم و جلسه قبلش را در تاریخ 57/2/17 تشکیل شده و بیشتر حقایق را باز کردند نمیخوانم، جلسهای را که در حضور شاه برای اینکه خاطر ایشان راحت و آسوده باشد و سعی کردهاند ملایمتر گزارش بدهند قرائت میکنم این عین جملات و گفتههاست: ((سپس وزیر امور اقتصادی و دارائی با تقدیم نمودار و پس از توضیحاتی در مورد وضع درآمد و هزینه در سالهای 50 و 56 و همچنین 57 و وام داخلی و خارجی و کسری تأمین نشده به عرض میرساند: دولت مواجه با یک کمبود 1059 میلیارد ریال یا معادل 15 میلیارد دلار در بودجه هست و مشکل در آن است که چگونه باید این کسری را تأمین نمود. شاه گفت برای اخذ وام داخلی مشکلی نخواهد بود، در مورد اخذ وام خارجی نیز تصور نمیشود که اشکالی وجود داشته باشد. وزیر امور اتقاصدی و دارائی به عرض رساند اگر این کسری از طریق استقراض از سیستم بانکی صورت بگیرد تورم به 40% خواهد رسید و پیشنهاد داد که باید مقداری از این، از برداشت از ذخایر ارزی صورت بگیرد حداقل ((2 میلیارد و ششصد میلیون دلار از ذخایر برداشت بشود و مابقی کسری بودجه باشد و پیشبینی کرد که تورم به 30 درصد خواهد رسید و تورم سال 56 هم به 30 درصد بوده)) این فقط چند جمله مختصر و معین بود که من خواندم بقیه صورت مذاکرات 10 جلد است برادران در کمیسیونهایشان هست من خواهش میکنم به این صورت مذاکرات مراجعه بکنند. و بعد ذخایر ارزی هم که گفتند میگویند ذخایر ارزی 12 میلیارد دلار است. 2/6 میلیارد دلارش را باید برداشت بکنیم 9/4 میلیارد دلار میماند و در ازاء آن بدهی به دولتهای خارجی در همین صورت مذاکرات شورای اقتصاد در اردیبهشت 57 هست که بدهی خارجی و وام دریافت شده از خارج 9/8میلیارد دلار است یعنی 9/4میلیارد دلار ذخایر است بدهی هم 9/8 میلیارد دلار است. در شرایطی که درآمد ارزی نفت در سال 56 ، 19/6 میلیارد دلار در سال 55 ، 20/6 میلیارد دلار در سال57 پیشبینی 18/6 میلیارد دلار است. در این شرایط دربارۀ بودجه مملکت چنین اظهار نظری میشود و سقف کل بودجه هم 3200 میلیارد است. ((بودجۀ عمومی)) چون بودجۀ کل کشور را آنها نمیآورند بودجۀ عمومی هم 3200 میلیارد ریال است. در یک چنین شرایطی این کسری مطرح است با جمعیت مشخص مملکت و نداشتن هیچیک از نابسامانیها و مشکلات و مسائلی که من دیگر لزوم ندارد اینجا در محضر شما که همه استادان بزرگ ما هستید بحثی بکنم و آن مسائل را بشمارم و آن جهتگیریها را بگویم و هیچ موضعگیری هم با دنیای خارج به معنای درگیری برخورد مسأله و امثال ذلک نداشتند هیچ غربستیزی و نمیدانم امثال اینها هم نبوده شاه هم تازه میگوید گرفتن از خارج هیچ مشکلی ندارد. خوب حالا بحث ما این است. ما امسال با همدیگر راجع به هزار میلیارد استقراض از سیستم بانکی داریم بحث میکنیم. در سال 1367، ده سال بعد از آن سالی که این سقف استقراض بوده و در مورد این بحث داریم با همدیگر و همهمان هم معتقدیم که هر چقدر بتوانیم این را کمترش کنیم و این را کنار بزنیم اما در شرایطی این کسری را داریم که بودجه عمرانی ما بسیار رشد پیدا کرده، بودجه عمرانی که برادران شمردند بودجهای است که ما در بودجه رسمی آوردهایم اما بودجه عمرانی که برادران توجه نفرمودند کاری است که در طول این هشت سال برای رها کردن طرحهای مملکت از درآمدهای محدود صورت گرفته و آنها را به منابع مطمئن وصل کردیم برای اینکه برادران توجه بفرمایند من فقط چند قلم از آنها را اشاره میکنم تا روشن بشود که جهت بحثها چقدر میزان هست یا نیست. الان نفت و گاز از محل منابع داخلی خودش سالانه 230 میلیارد ریال در طرحهای عمرانی سرمایهگذاری میکند. مخابرات 180 میلیارد ریال سرمایهگذاری عمرانی میکند. نیرو قریب 200 میلیارد سرمایهگذاری عمرانی میکند. آمادهسازی زمین در شهرها که قبلاً جزو بودجههای عمرانی میآمد سالی حداقل 80 میلیارد ریال سرمایهگذاری عمرانی میکند. اینها را با هم جمع بزنید. 70 میلیارد میشود به اندازه کل آن چیزی که ما در لایحه آوردیم تازه این یک جای بحث عمرانی است که ما باز کردیم، سیستم بانکی را هم مدتهاست تشویق میکنیم و جهت میدهیم که سپردهها را که جمع میکند در سرمایهگذاریهای عمرانی ملکت شریک بکند. شما در بودجه عمرانیتان راجع به ساختن یک ایستگاه نقلیه برای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران ضمیمه دارید این اعداد را که جمع میکنید یکی از آنها این است که برای یک حمام روستائی ردیف دارید ولی در مورد مترو تهران که یک کار کلان سرمایهگذاری بوده در کجای بودجه که بودجۀ عمرانی است عددی دارید؟ شما کجای این بودجه برای پتروشیمی اراک که یک کار بزرگ و عظیمی است و فقط ارز برای آن هشتصد میلیون دلار است (غیر از بقیه هزینههایی که دارد) سرمایهگذاری میبینید؟ کل این سپردهگذاریها را هم ما جهت دادیم آنجا رفته. غیر از آنچه که ما از صنایع ملی شده استفاده کردیم و تمام طرحهایی که حالت انتفاعی داشت از بودجه خارج کردیم و سمت دادیم گفتیم خود آنها باید از منابع خودشان سرمایهگذاری کنند که عدد آنها را بنده الان در ذهن ندارم و نمیخواهم هم وقت شما را بگیرم شما یک دور مقایسه کنید حجم مجموعة سرمایهگذاری عمرانی را که بر اثر سیاستگذاری ذره ذرهای که مرتب همه هر سال میآمدند میگفتند آقا یک دوازدهم کنید، ما نمیخواهیم ما دیگر نیستیم فلان و بهمان. با صبر و حوصله، با متانت، با حرکت در یک فلش مشخص ما الان میزان سرمایهگذاری عمرانی مطمئنمان رقمهای بسیار بالائی است و رقمهایی است که تحقق خارجی هم پیدا میکند و عدم تحقق آن به نسبت کلش عدم تحقق بسیار کمی است. نکتة بعدی که باید اشاره بکنیم این است که اگر ما این فلشها را پذیرفتیم شما در بودجه میتوانید بیائید دو تا دیگر به این فلشها اضافه کنید، کار دیگری نمیتوانید بکنید. مثلا امسال ما آمدیم برق را از این سیستم خارج کردیم، نیرو را خارج کردیم، نفت را خارج کردیم، مخابرات را و اینها همه کمک بگیر بودند. یک روزی در بودجة مملکت برای مخابرات تک به تک پول باید میگذاشتیم همة اینها را خارج کردیم، حالا امسال آمدیم گفتیم خوب آزاد راهها را هم ما از سیستم خودمان خارج کنیم، بیائیم بگوئیم بزرگ راه ساختن برای مملکت لازم هست اما ما نمیتوانیم در این سیستم بپذیریم در حالت چرخش بین خودش برود. چه کردیم؟ گفتیم ما دو تا اتوبان ساختیم، سرمایهگذاری کردیم، پول گذاشتیم یک درآمدی دارد، درآمدش را در اختیار وزارت راه قرار میدهیم که این آزاد راه را با مشارکت بانک برود ادامه بدهد به سمت زنجان، به سمت مرز ما در بازرگان. از این طرف ادامه بدهد به سمت اراک، لرستان، خوزستان به بندر امام برود و این مسیر ما را تأمین و تدارک بکند و مسیرمان را باز بکند. آمدیم این فلش را دادیم. یک کسی هم میتواند بیاید بگوید آقا آزاد راهها تنها کافی نیست. دو تا دیگر هم از اینها بیرون بیاورید این فلش را به آنها بدهید. یک کمک به آنها بکنید یواش یواش روپای خودشان که افتادند بروند انشاءالله کارشان را انجام میدهند. این تنها کاری است که میشود کرد والا دیگر بقیه برادرها فکر بکنند ما هیچ ادعایی نداریم که بودجههای عمرانی که پذیرفتیم آنها را به حق پذیرفتیم خود بنده به عنوان یک عضو کمیسیون بودجه با مسؤول گروه عمران داخل کمیسیون حرفم شده برای یک مطلب که مربوط به یک جایی بوده باید میشده قبول هم نکردند کسی را من محق نمیدانم که بیاید بگوید نمایندگان صد تا طرح دادند، نپذیرفتیم. ممکن است ما اشتباه کرده باشیم این را دلیل نگیرید اینکه درست حرکت میکنیم فلشها جداست، چهار تا اشتباه و دو تا مورد دو سه تا چیز... ما پانزده نفر هستیم مینشینیم یک تصمیمی میگیریم اگر پانزده نفر دیگر بودند ممکن بود یک رأیش اینطرف، آنطرف یک تغییر پیدا بکند. این قبول است اما اینکه کسی در ذهنش بیاید که سمتگیریها... نه سمتگیریها بسیار عالی است و سمتگیریهائی است که ما مطمئنیم کشور روی پای خودش میتواند... یعنی ما اگر ده سال آینده را به خوبی بتوانیم ترسیم بکنیم یقین داریم که هر چیزی سرمایهگذاری کردهایم میتواند خودگردان بشود و بر این مسأله مطمئنیم و یقین داریم که از سرمایة مملکت میتوانیم استفاده کنیم. همین امسال بانک ملی خدمت آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد داده بود که ما آمادگی داریم از منابعمان در طرحهائی که بازده اقتصادی داشته باشند هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری بکنیم ما از صبح جمعه تا نمیدانم کی جلسه گذاشتیم، همة مسؤولین را آوردیم و به آنها گفتیم هر طرحی شما میپسندید، هر طرحی برایتان امکان دارد، این سمتگیری را میپذیریم میتوانید سمتگیری اصولی بیاورید. رفتند و امسال موفق نشدند بیاورند ولی ما یقین داریم که این سمتگیری سال آینده معنیش این است که ما میتوانیم سیصد میلیارد طرح عمرانی در سیستم بانکی عمل بکنیم و ما دنبال این هستیم که هر چقدر طرحهای انتفاعی وجود دارد از داخل بودجه بیرون بکشیم و هر آنچه فقط طرح اساسی زیربنائی که دولت لابد و ناچار است که سرمایهگذاری بکند باقی بگذاریم و این را حرکت اصولی در این سمت میدانیم. نکتة دیگری که باید به آن اشاره بکنم این است. ما که نمیتوانیم در این مملکت وقتی دارد سرمایههایمان مصرف میشود بیائیم نگاه کنیم بعد بگوئیم هیچ کاری نداریم، ما چرا 1600 میلیون دلار یوزانس را پذیرفتیم؟ اگر برادران به سابقة پذیرفتن 1600 میلیون دلار یوزانس مراجعه کنند ملاحظه خواهند کرد که از اول همین جور نبوده که ما به راحتی پذیرفتیم. ما سال اول از هشتصد میلیون دلار شروع کردیم، در آنجا که منطق در کار دیدیم و دلیل دیدیم و حجت یافتیم 1600 را پذیرفتیم، اجازه دادیم، میدان را باز کردیم، کنترل کردیم در کمیتة تخصیص نمایندة مجلس گذاشتیم، گزارش گرفتیم، اطمینان پیدا کردیم که این کار به نفع مملکت است و باید صورت بگیرد دلیلش هم واضح است. شما هیچ سرمایهگذاری را(ولو اینکه عقلش هم کم باشد) نخواهید کرد که سرمایهگذاریهای بزرگش را نقدی بکند. الان میلیونرهای مملکت را ببینید وقتی که میخواهند یک ساختمان بزرگ و هتل بسازند میروند 80 درصدش را از بانک میگیرند. چرا میگیرند؟ چرا پول خودشان را نمیگذارند؟ برای اینکه این از لحاظ اصولی درست نیست کسی سرمایهاش را از گردش در بیاورد در یک جای دیر بازده بگذارد، اصلا خاصیت بانک این است و سیستم بانکی خاصیتش این است این کار را میکنند. ما آمدیم با خودمان این بحث را کردیم(بحثی هم نیست که امسال شروع شده باشد، بحثی است که سالها است ما داریم و مدت مدیدی روی آن کار شده است) نمایندگان توجه بفرمایند: در مملکت ما اصلا بودجه ارزی مرسوم نبوده است. هفت، هشت نفر از نمایندگان دورة اول یادشان هست که یکی از آنها آقای الویری هستند، آقای بیات هستند، آقای مجید انصاری و من خودم هستم این چهار نفر را بخاطر دارم به هر حال هشت نفر بیشتر نبودیم با همدیگر نشستیم و گفتیم ارز مملکت باید تحت نظارت مجلس باشد و نمایندگان باید آن را کنترل بکنند و بودجه ارزی بنویسند و ما اولین کسانی بودیم که مایه گذاشتیم برای اینکه تعرفهای بشود هرگز یادم نمیرود که خود من شاید بیش از 200 ساعت فقط روی تعرفهای کردن جلسه گذاشتم و به من مأموریت دادند که این کار را بکنم. اینها از اول در مملکت نبوده است ولی امروز اگر ما راجع بودجة ارزی خدمت شما حرفی میزنیم میگوئیم دربارة هر کدام از طرحها برادران حرفی دارند ما دستشان را میگیریم میبریم وزارت صنایع، دو تا دگمه از کامپیوترش را میزنیم و تمام اطلاعات را در اختیارشان میگذاریم، به صنایع سنگین میرویم لیست کامپیوتری در خدمتشان میگذاریم، به شرکت داروئی میرویم لیست کامپیوتریاش را در اختیارشان میگذاریم. این جور نیست بگویند ما ندانستیم و بدون اطلاع تصمیم گرفتیم، اگر میخواستیم بدون اطلاع تصمیم بگیریم سال 64 این کار صورت میگرفت چون اطلاعات نداشتیم. چهار پنج سال وقت صرف کردیم تا اطلاعاتمان جمع شده که حالا خدمتتان عرض میکنم: (خواهش میکنم این قسمت از بحث را بیشتر دقت بفرمائید چون برای مملکت حیاتی است و ما فردای قیامت هم باید پاسخگو باشیم و آن غیر از بحث امروز است چون بالاخره ما داریم یک مملکتی را اداره میکنیم که مردم همه سؤال خواهند کرد و به آیندهشان مربوط است). ما میگوئیم چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید و نباید ندارد، در پنج سال آینده ناگزیر هستیم 30 میلیارد دلار مصرف کنیم، هیچ راهی نداریم، شما روی پانصد میلیون(500000000) دلار دارو هیچ حرفی برای زدن ندارید 470 میلیون دلار امسال داده شده بود. هیچکس روی کالای اساسی حرفی ندارد بزند که 2/5 میلیارد را ندهید، هر سال دادهایم. هیچکس حرفی نمیتواند بزند که روی طرحهای مربوط به مواد مصرفی ارز ندهیم هر سال میدهیم. ما میگوئیم 30 میلیارد دلار قرار است در طول پنج سال آینده مصرف کنیم میخواهیم اجازه بگیریم و بپرسیم که اگر راهی پیدا کنیم که از این 30 میلیارد 3 میلیاردش نه، 2 میلیاردش در مملکت به صورت سرمایه بماند خدمت است یا خیانت؟ ما روی تمام آنهائی حرف میزنیم که ناگزیر از مصرف هستیم. ما نه الگوی مصرف را میخواهیم تغییر بدهیم نه طرح جدیدی میخواهیم بپذیریم هیچکدام را نمیخواهیم قبول کنیم. ما میگوئیم شما سالانه 270 میلیون دلار ارز میدهید تا برای ورود مواد اولیه داروسازی کشور هزینه شود و داروی ساخته شده میآورید شما یک طرح دیگری دارید که این مواد اولیه را میتواند برای شما بسازد بجای اینکه سی میلیون دلار، چهل میلیون دلار شما ارز وارد کنید ده میلیون دلار صرفش بکنید سی میلیون دلار صرفهجوئی است اجازه میدهید ما برویم برای احداث کارخانه این در کشور خودمان جوری قرارداد ببندیم که سی میلیون دلار صرفهجوئی شده را بازپرداخت کارخانه بکنیم یا نه؟ ما این را داریم بحث میکنیم. اگر هر کدام از طرحهایی که آوردیم این شرایط را ندارند برادرها قطعش بکنند. ما طرحهایی را که آوردیم خدمت برادرها پنج شش قلم است هر کس میگوید اینها مصرف ندارد در مملکت بسمالله ما حرفی نداریم. در اینجا ما نه تا کارخانه سیمان دوهزار تنی آوردهایم هجده هزار تن ظرفیت تولید سیمان به اندازه کل ظرفیت نصب شده فعلی ما یقین داریم که اگر بازسازی شعار نیست و واقعیت است نیاز به این سیمان در مملکت قطعی است وگرنه از ترکیه باید وارد کنیم. وگرنه باید از کشورهای مختلف وارد کنیم سیمان هم جنسی نیست که شما برای بیش از یک میلیون تن وارداتش بندر داشته باشید مذاکرات شورای اقتصادی رژیم گذشته را نگاه بکنید همه بحثها شده است یک جنس خوش باری نیست. تازه شما بخواهید سیمان را سوار ماشینتان بکنید کلی ارزبری دارد، برای همان ماشین باید بروید ارز بدهید به صنایع سنگین برایتان ماشین بیاورند ما میگوئیم نه تا کارخانه سیمان میخواهیم دایر کنیم دویست و پنجاه میلیون دلار تعهد ارزی میخواهد الان هم لازم نیست این کار صورت بگیرد ما اجاره قرارداد میدهیم(یک ساله که اینها را نمیآورند) اینها پنج، شش سال، هفت، هشت سال طول میکشد تا کلش نصب بشود. ما میگوئیم آیا به وزارتخانهمان اجازه بدهیم برود یکجا بحث کند نه یک دانه یک دانه؟ همین آقای انصاری که میفرمودند یکی یکی آدم میفرستیم از بس ما گفتیم خرده، خرده بخرند برای هر یک میلیون دلار باید دو نفر بروند خارج! ما میگوئیم اجازه میدهید برویم با تمام کسانی که سیمانساز هستند در دنیا مذاکره کنیم و نه تا کارخانه را قرارداد ببندیم قطعی کنیم، نهایی کنیم شرایط بازپرداخت را هم بگونهای قرار بدهیم که وقتی سیمان تحویل شما شد، صرفهجویی ارزی حاصل شد بازپرداخت صورت بگیرد(این دویست و پنجاه میلیون دلار). ما هفت تا کارخانه لاستیک را گذاشتیم. شما لاستیکی که الان وضعش این جوری هست ما اجازه بسیار برای واردات داریم میدهیم. شما سالیانه 180 میلیون دلار واردات از این قبیل دارید. چه میخواهید بکنید؟ این نمیشود که بگویید ماشینها بخوابند، لاستیک هست ما میگوئیم این پول را مگر نمیخواهید خرج بکنید؟ این 900 میلیون دلار پول است. ما میگوئیم اجازه بدهید با 420 میلیون دلار کارخانهاش را بزنیم و این سرمایهگذاری را اجازه بدهید بروند تعهد کنند یکجا هم بروند با آدمهای کنندة کار طرف بشوند و ببینند امسال بروند ببندند برای آینده که تورم روی بارشان میآید گردة اینها تورم نشود بروند کارشان را انجام بدهند. (این 420 میلیون دلار) کاغذ یک چیزی است که کسی نمیتواند منکر کمبودش باشد. این آقای اصغری برای روزنامه کیهان هر روز که یک، دو دلار به او کم میدهی میرود یک سرمقاله مینویسید. روزنامه ابرار اصلا قهر میکند و میرود توی خانهشان و انتشار را تعطیل میکند. کاغذ مدرسه و بچه و اینها که بحثی نیست. شما در نهضت مبارزه با بیسوادی میگوئید نمیخواهیم بیسوادها باسواد بشوند؟ سالی دو میلیون محصل راست نیست؟ کاغذ نمیخواهد، خودکار نمیخواهد قلم نمیخواهد؟ اینها که هست. ما آمدیم گفتیم شش تا طرح وجود دارد. چهارصد و شصت میلیون دلار ارزبری دارد. شما اجازه میدهید بروند قرارداد خرید کارخانه کاغذ را ببندند؟ ما این اجازه را میخواهیم. در مورد شیشه باید فردا که میگوئید سالیانه میخواهیم چهارصد هزار واحد مسکونی بسازیم شیشهاش را انصافاً باید برویم از ترکیه وارد بکنیم؟ شیشهای که بالاترین ارزش افزوده را دارد در مملکت؟ خوب(صد و پنجاه میلیون دلار ارزبری اینها است) یکی از اقلام وارداتی کارخانجات شیشهمان مادة اولیهاش است. سود کاستیکش است. سود کاستیک همین کارخانجاتی که میچرخد سال شصت، هفتاد میلیون دلار میآوریم، اصلا میآوریم، بحث ندارد. ما این کار را نمیتوانیم نکنیم که حالا ما میگوئیم صد و پنجاه میلیون دلار اجازه بدهید سرمایهگذاری کنیم برای مواد اولیه و برای کارخانههای شیشه جام ضروری که ظرفیت را کامل بکنند این کار صورت بگیرد. یکی از نمایندگان- قبلا چرا این کار را انجام ندادید؟ امکاناتش را که داشتید. آقا محمدی- در مخابرات وقتی که سالیانه دویست میلیون دلار، صد و پنجاه میلیون دلار، صد و چهل میلیون دلار دارید ارزبری انجام میدهید و مصرف ارزی مخابرات هست بحث ما این است الان آقایان که میخواهند تلفن بدهند برای هر کسی یک شماره اولش اضافه میکنند میگویند شد 320 هزار تا دستگاه این شمارهها را کلا بروند آماده بیاورند یا کارخانجات تولیدی که اینجا دارند بتوانند بسازند در طول طرحشان انجام بدهند. (مخابرات صد و پنجاه و پنج میلیون دلار). شما سالی چهل میلیون، سی میلیون دلار حداقل در بدترین شرایط کابل وارد میکنید. کارخانة کابل شما چهل میلیون دلار، سی میلیون دلار بگیرد تمام میشود خوب او را ما اجازه ندهیم انجام بشود؟ هر سال برویم کابل بیاوریم! دنبال این کدام منطق است؟ در مورد دارو همین است. ما برای دارو پنجاه میلیون دلار گذاشتیم در مورد ماشینآلات راهسازی، در مورد ماشینآلات دیگر مثلا هپکو 1700 دستگاه باید ماشین بدهد. اگر کسی بحث از توسعة کشاورزی میکند غیر از این است که باید ماشین داشته باشد؟ اگر کسی بحث از توسعه ساختمان میکند غیر از این است! ما میگوئیم چهل میلیون دلار پول میخواهد. کشتی سازی خلیج فارس 35 تا میخواهد. موتور بنزینی، ماشینی که شما الان خودتان گرفته و سوارش شدهاید، پول موتور خارجی این را که ما داریم میدهیم، آیا اگر موتور این در داخل ساخته بشود، از امکانات کارخانه تبریز هم استفاده بشود، در جوار او یک سرمایهگذاری مختصر بکنیم بد کاری است؟ ما میگوئیم(جمع اینها میشود 187 میلیون دلار) جمع اینهایی که من خدمت شما گفتم همین چند تا است شد 1/700 تا(یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار، خردههایش را هم جمع کنید میشود دو میلیارد) ما آمدهایم که اجازه بدهید در طول این پنج سال از چیزی که به ناچار مصرف میکنیم یک سرمایهای برای مملکت به جا بگذاریم این حرفی است که آنجا زده شده. نه با برنامه کار داشتیم نه آمدهایم برویم دخالت در چیزی بکنیم ما در مصرف فعلی داریم بحث میکنیم، برنامه اصلا نیست، برنامه جای خودش را دارد، توسعه جای خودش را دارد، اصلا آن یک بحث دیگری است و زمان خودش را میطلبد چون وقتم تمام شده دو سه تا اشارة جزئی میکنم: در مورد بقیه مواردی که وجود دارد برادران توجه بکنند ما تبصرة 16 را آمدیم برگرداندیم به سبک سال 66 ما سال 66 نابسامانیهائی داشتیم خود ما هم معترض بودیم اما از این طرف میبینیم 150 میلیارد حداقل مالیات مشاغل وجود دارد که وصول نمیشود. رسیدن به این 150 میلیارد برای ما یک فلش است. ما میگوئیم اگر تمام مملکت را بسیج کنیم این 150 میلیارد منابع را شناسایی کنیم و وصول کنیم و صرف طرحهای عمرانی استانها کنیم این خدمت است ما آمدیم حمایت بکنیم با وجودی که نابسامانی هم دارد، نارسائی هم دارد، فردا شما خواهید دید در بعضیها هم ممکن است کار ناجور انجام بدهند، ولی ما نیامدهایم جزئیاش را نگاه بکنیم ما آمدهایم آن فلش اصلی150 را ببینیم، اگر بخواهیم این را نگاه بکنیم که باید تصمیمی نگیریم و کاری را انجام ندهیم. آخرین عرض من راجع به ثبت سفارش است که گفته شد آقایان آمدهاند و سی ریال گذاشتهاند و معنیاش این است، نه ما خیلی صریح حرفمان را میزنیم! بنده از کسانی هستم که دنبال تغییر نرخ برابری هستم و اعتقاد شخصی دارم اما تغییر نرخ برابری کار دیگری است، راه دیگری میخواهد تصمیم ملی و بسیار بزرگی است باید به تفاهم ملی هم دست پیدا بکنیم. ما هم تمام بحثهایش را تعقیب میکنیم تا به این کار برسیم اما این دلیل آن نیست که ما آمدیم سی ریال در اینجا گذاشتیم. اگر میخواستیم خوب آنجا مینوشتیم آن کاری ندارد. بحث ما این است ما میگوئیم در اقتصاد ایران ما داریم ارز را مصرف میکنیم، برادرها ارز چیست؟ با ارز میروند یک سری کالا میخرند مقداری از این کالا قابل ساخت در داخل هست. ممکن است ما نتوانیم همهاش را بسازیم اما میتوانیم این را بدهیم بپیچیم، این به هم پیچیدن دلار است یعنی یک کارگر ژاپنی وقتی آن را میپیچد روزانه از شما دلار میگیرد، یک کارگر ایتالیائی میپیچد روزانه از شما دلار میگیرد، من از شما سؤال میکنم اگر این قیمت به قدری بیفتد پایین که هر کسی حساب بکند اگر بخواهد بیاید آن را بدهد داخل، گیر بیمه میافتد، گیر دارائی میافتد، نرخش گران میشود، هزار تا بدبختی دارد کی این کار را میکند؟ خواهش میکنم شما از آقای سازگارا مدیر عامل سازمان گسترش سؤال بکنید آمده به من یک لیست کامل مفصل از پیکان آورده حدود هزار و سیصد، چهارصد تا قطعة مختلف و جاهای مختلف که باید کار بکنند، همه اینها را دقیقاً آورده ریز به ریز اطلاع به اطلاع میگوید بعد نمونه به من میگوید که بنده این آینههای گردی که بغل پیکان هست از خارج میآورم یک پوند، یک پوند یعنی پانزده تومان بنده این را برمیدارم میآورم پانزده تومان از آن آینههایی که میدانیم همه هم نگهش نمیدارند به درد نمیخورد میروند آینه ایرانی میخرند سیصد تومان. من اگر بخواهم این آینه را وارد نکنم خودم بخرم باید سیصد تومان پول بدهم. بنده چرا این کار را بکنم؟ یک پوند میدهم یک آینه میآورم وصلش میکنم (رئیس- وقتتان تمام است) این فکر را نکنید که اگر هی این را انداختیم کمتر سود میبریم ما بحثمان این بود وقتی میخواهیم هزینهها را بپردازیم ما امسال صد میلیارد غلفتی یک قلم به آموزش و پرورش اضافه کردیم صد میلیارد ریال غیر از بقیۀ موارد که آقای حائریزاده اشاره کرد، صد میلیارد یکجا دادیم. صد میلیارد برادرها کل این مالیات مشاغل که میگوئیم مملکت را بسیج میکنیم چهل پنجاه تا میدهند آبرویمان را هم بردند. وقتی ما داریم بحث را این جوری میکنیم خوب میخواهم از کجا؟ خوب ما وظیفهمان این است تعادل ایجاد کنیم. ما تکلیفمان این است راه پیدا کنیم. ما وظیفهمان چرخاندن است. وظیفهمان راکد کردن نیست در چرخاندن تغییر لازم است. ما تغییرات را این جور انتخاب کردیم، کس دیگری بنظرش میآید جای دیگری مثلاً آقای نوربخش کسی نیست که با تغییر نرخ برابری موافق باشد ولی این پیشنهاد آقای نوربخش است. ما روی آن نرفتیم، ما آن تز را نخواستیم دنبال کنیم، آن تز را انشاءالله سال دیگر دنبال میکنیم و بجای خودش میرسانیم والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. (نمایندگان- احسنت، احسنت). نورالله عابدی- آقای آقامحمدی این مملکت باید حساب و کتابی داشته باشد در این مملکت چقدر سرمایهگذاری شده که الان میخواهید ما را گرفتار استقراض بکنید؟ منشی- آقای قاسم معماری(مخالف): قاسم معماری- بسماللهالرحمنالرحیم. رباشرحلیصدری و یسرلیامری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. اعوذ بالله منالشیطان الرجیم. انالله لایغیر ما بقوم حتی یغیرواما بانفسهم. آقای آقامحمدی واقعاً خوب شعار دادند! برادر این برنامهها که میگویی وقتی است که شما مقایسه کردی با زمان شاه، آمریکا میخواست در منطقه ژاندارم منطقه باشد و لذا خرج تراشیها میشد برای اینکه اسلحههای کذائی را بخرد و انبار بکند و بعد خودش مشغول کاخ سازی شود هر روز مثل قارچ از هر طرف یک کاخ، مثلا کاخ نیاوران، کاخ صاحبقرانیه، کاخ... به اینها هم در کشور ما قانع نبودند در اسپانیا، در خارج هم کاخهایی را میخریدند یا در جزیره کیش عشرتخانه درست کرده بودند! آخر مؤمن، ما انقلاب کردیم که این خرجها نشود، او برای این آن خرجها را میکرد که دستنشانده استعمار غرب بود، ما را میخواست حلقوم مصرف بکند یعنی ما فقط در بیاوریم بدهیم به خارجیها مثل همین عربستان آنهایی که رفتهاند دیدهاند که حتی آبش را هم از خارج وارد میکند مردم را به حلقوم مصرف تبدیل کردند با آن اصلاحات ارضیشان دهات را خراب کردند مهاجرت غوغا کرد، روستائیان آمدند تهران، حالا آقای انصاری هم که در مخالفت صحبت کرد در واقع شروع کرد از تهرانیها دفاع کردن، مؤمن فعلا 102 تا شهرک اطراف تهران مثل قارچ روئیده و اطراف کرج هشتاد تا شهرک، یعنی چه؟ یعنی اینها جاذبههایی در تهران و مراکز استانها به وجود آوردند ولی شهرستانهای محروم خراب شدند دهات خراب شد و مهاجرت صورت گرفت اگر قرار است ما با این سیاست پیش برویم وای بر ما! برای چه انقلاب کردیم؟ انقلاب یعنی وضع موجود را قبول نکردن و زیر رو کردن طرح و برنامه داشتن. شما هر سال به سر بودجه دستی میکشید و همان بودجه را میآورید اینجا، یعنی فرض کنید بودجه سال 60-59، 61-60، 67 هم همینطور شده 68 آخر کی میخواهید برنامهریزی باشد. جهتدهی باید باشد، سیاستگذاری باشد و بعد اشاره میکنم به یک مطلب دیگر که اصل مطلب را شروع کنم. آقای نخست وزیر که باید هماهنگ کننده باشد و سیاستگذار باشد و در واقع کنترل کننده باشد. جهت ده باشد. در مصاحبه یازده اسفند ماه در جواب به این سئوال که آقا در مقابل این تورم و گرانی چه فکری کردهاید؟ شروع کرد«به ننه من غریبم» راه انداختن! دولت ابزارها و اهرمهای لازم را در اختیار ندارد، در مورد تعزیرات و کنترل قیمتها دولت هم اکنون هیچ اهرمی در اختیار ندارد. بابا به هیچ دولتی از صدر مشروطیت با بحال به اندازة دولت آقای میرحسین موسوی بها داده نشده، حضرت امام بهای کاملی دادند، مجلس بهای کاملی داده، جربزه میخواهد، اختیار میخواهد، قاطعیت میخواهد مثل امیرکبیر. با دست به عصا راه رفتن کار درست نمیشود. یکجا باید برنامه داد قاطعیت خواست دیگر کنترل که نیست الحمدلله زمان شاه یک اطاق اصنافی بود حالا آنهم که نیست. بستگی دارد به میل طرف هر روز تصاعدی قیمتها بالا میرود بالا. این برای طبقهای که شعار میدهید حکومت محرومین و مستضعفین برای محروم بدبخت، کارمند و کارگر شب عید چه فکری کردید؟ خیلی که شجاعت نشان دادید به کارمندان ششصد تومان و مقداری«بن» دادهاید به کارگران هم همینطور در حالی که هنوز جنس بعضی از بنهای سال قبل را نگرفتهاند، حالا آبگوشت را نمیتوانند راه بیندازند اقلا لوازم«شوربا» را برایشان مهیا کنید! پیاز گران و کمیاب است. سیبزمینی همین طور. آخر درآمد اینها مگر چقدر است که پیاز و سیبزمینی را کیلوئی چهل، پنجاه تومان بتوانند بخرند؟ بر احوال آنکس بباید گریست که دخلش بود نوزده خرج صد و بیست چو دخلت نیست(داداشم) خرج آهستهتر کن. خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است این بودجهبندی کلا خراب است، بقول برادرمان آقای عوضزاده این بودجه پفی است! مشک باد است! کمی خالی میکنید و به مردم میگوئید این پف مال تو! فکر داشته باشید، آخر این خرج تراشیها بخاطر چیست؟ حالا من به یک یک آنها اشاره میکنم... قاضیزاده هاشمی- آقای معماری بروید سر اصل مطلب. معماری- چشم، سال به سال به کسر بودجه اضافه میشود، بدهی بانکی ما در سال 57، هزار و صد و چهل و دو میلیارد تومان بود و حالا 1863. راجع به بدهی ارزیمان که آقای آقا محمدی فرمودند تبصرة 29 بند 5 یک میلیارد و ششصد میلیون دلار- در بند 13 برای وزارت نیرو یک میلیارد- در بند 4 چهارصد میلیارد در بند 18 سازمان گسترش که جادهاش را باز گذاشتهاند هر قدر میخواهد استقراض بکند در حالیکه ما در طول ده سال صد و چهل و پنج میلیارد دلار ارز داشتهایم و خرج شده است، برای این صد و چهل و پنج میلیارد دلار چه طرح و برنامهای داشتید؟ آیا بعد از این خرج کردنها دوباره میخواهید به طرف استقراض بروید؟ یعنی چه؟ یعنی وابستگی! نمونهاش همین ماشین پیکانی است که شما گفتید، این سرمایهدارانی که قرارداد نصب کارخانه با ما میبندند تمام صنعتشان را که در اختیار ما نمیگذارند یک چیزی از آن را ناقص میگذارند که همیشه به آنها وابسته باشیم وقتی تصمیم میگیریم استقلال داشته باشیم به قول«گل آقا» در روزنامه پیکان را کنار میگذاریم و به پژو وابسته میشویم! اگر واقعاً میخواهید به استقلال صنعتی و در زمینههای دیگر برسید باید تولیدات داخلی را تقویت کنید و بیشتر صادر کننده باشید نه وارد کننده والا معاملات خارجی ما چه به شکل(یوزانس- usancc) و چه به شکل دیگری باشد همهاش وابستگی است، در حالیکه آقایان در بخش ارزی لایحه بودجه، در بند 9 تبصرة 29 زمینه را برای حذف مراکز تهیه و توزیع و محورهای داخل فراهم کردهاند در صورتی که فلسفه مراکز تهیه و توزیع از قانون اساسی جمهوری نشأت میگیرد و گلوگاه نظارت و کنترل ورود و خروج کالاها از مملکت میباشد یعنی باید ببینیم کدام جنس در ایران ضرورت دارد برویم آنرا گشایش ارزی کنیم. اینجا این چیه؟ یک راه فرار یعنی این همهاش وابستگی است. و اما یکی از ایراداتی که من به لایحه بودجه 68 دارم و از طرف دولت و از طرف کمیسیون برنامه و بودجه بررسی شده نسبت به وضع درمانی و بیاعتنایی در تأسیس دانشکدة پزشکی در اهر است. من از سال 63 تقاضا کردهام که بابا شما که محرومیت این منطقه را قبول دارید یک منطقهای است دارای 6 تا بخش، 1400 روستا و هم مرز شوروی. آقایان با اینکه قبول دارند گفتیم آقا شما که نمیتوانید برای ما پزشک بدهید. هر چه پزشک خوب است در تهران و مراکز استان است. شما بنام حمایت از محرومین بر سر ما با پزشکان بنگلادشی و کرهای شیره مالیدید که بیشتر عوض اینکه نمرة 14 بیاورند نمرة قبولی 10 هم نمیتوانند بیاورند. با نمرة 3 میروند در این مناطق که بیشتر مردم بدبخت ما خرگوش آزمایشگاهی شدهاند. گفتیم برای رفع این مشکل از امکانات منطقه دانشکده داده بشود. آنجا پزشک تربیت بشود اینجا آقایان موافقت نمیکنند. اما عدالت را ببین شما را بخدا. رفتند در منطقهای کردن توزیع همین در استان خراسان، گناباد، بیرجند، (آقای حائریزاده توجه کنند) سبزوار، شاهرود دانشکدۀ پزشکی ایجاد کردهاند در حالیکه خود مشهد هم دارد و در استان اصفهان و شهرهایش اجازه سه تا دانشکده دادند که به وجود بیاید. با اینکه در خود اصفهان هست، در کاشان هم همینطور. پس میبینیم که آقایان در عمل به جای رفع محرومیت از آن مناطق فقط شعار دادهاند و در عمل قدمی برنداشتهاند. مطلب دیگر اگر میخواهیم جلو مهاجرتها را بگیریم یعنی هم دولت سیاستگذار باشد، هم مجلس، این نشود که تهران با این جمعیت که روز به روز ترافیکش را میبینید که در آلودگی هوا در جهان شهر دوم هستیم یعنی با کمی ازدیاد بیشتر دود ماشینها میشویم اول! با این وصف برای رفع این بیائید پایتخت بودن تهران را از بین ببریم. این جاذبههای کاری و شغلی را از اینجا بردارید ببرید به نقاط محروم. بفرمایش آیتالله منتظری اگر میخواهید محرومیتزدایی کنید، امکانات را ببرید وقتی زمینه کار اینجاست، زمینه حل و فصل امور در اینجاست، خوب همۀ مردم رو میآورند مگر مغزش عیب پیدا کرده که آنجا بماند برای چی؟ در حالیکه در این هشت سال جنگ تحمیلی دیدید آن مردم مناطق محروم جوانهایشان را در طبق اخلاص نهادند و فرستادند با مالشان حتی پیرزنش که هشت تخممرغ داشت آنرا هم داد. النگویش را داد. در مقابل این ایثارها شما چه قدمی برداشتید؟ از نظر ادب قرآنی که شده«و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها» در مقابل اگر سلام دادند سلام بهتر بدهید. کو سلام بهتر تو؟ شما ببینید موافقتهای اصولی ما در این پیوست شماره یکی که در بودجه داده شده شما را بخدا بروید بررسی کنید اگر پیدا کردید به من بگویید که فلانی چرا دروغ گفتی؟ منطقه محروم من یک کارخانه زیربنایی ندارد که اشتغالزا باشد و از مهاجرت مردم جلوگیری بکند. اما آقایان یواشکی میروند ماشینسازی را در کرمان راه میاندازند بعد هم در بودجه جا میدهند. این زرنگی نیست، آقا شما در آنجا مس سرچشمه داری، اگر این عدالت است. شیعه در این 1400 سال برای دو اصل مبارزه داشته. یکی امامت یعنی هر پاچهورمالی حاکم نشود! یزیدها و چنگیزها، امامت یعنی عصمت و طهارت یعنی دنبالهرو رسالت علیها، حسینها، و در غیبت امام زمان ولایت فقیه این است که انقلاب به برکت همان پایدار است. دوم عدالت یعنی من به عدل خدا معتقدم که آن عدل در جامعه پیاده بشود. من به نداشتن، به فقر میتوانم بسازم اما به تبعیض هرگز. حائریزاده- ذکر مصیبت میفرمائید. معماری- ذکر مصیبت نیست قربان، شما موافقتهای اصولی را که دادهاید در کمیسیون بودجه الحمدلله هر یکی یک سهمی برای خودش تهیه دیده اما سر ما بیکلاه مانده. (همهمه نمایندگان). حائریزاده- اعتراض دارم. معماری- ده دقیقه وقت بگیر بیا بگو، نیم ساعت وقت بگیر بیا صحبت بکن. از سال 63 ما رفتیم از برنامه و بودجه خواهش کردیم که منطقۀ ما منطقهای است با امکانات بالقوه که اینها را باید به فعل دربیاورید. یکی از آنها معادن است. معادن مس سنگون همانند مس سرچشمۀ کرمان از نظر ذخیره، از نظر عیار طبق گزارشهای خارجی«هامیلتون» صد و پنجاه سال این معدن سابقه دارد. شوروی، فرانسه، اتریش، بلژیک برده آقایان که به ما رسیدند از سال 59 این را حذف کردهاند. رفتیم، آمدیم، خواهش کردیم در سال 63 به این بنام مطالعات ده میلیون تومان بودجه گذاشتند، هنوز که هنوز است و هر سال هم بودجه گذاشته میشود نامهای نوشته آقای مهندس شیری مسؤول شرکت مس نامه نوشته(نامه محرمانه است که نمیخواهم بخوانم) که آقا کار اساسی نشده. یعنی چه؟ یعنی اینها باز به عنوان اینکه به نقاط محروم میخواهیم برسیم، معادنشان را میخواهیم فعال کنیم اما در عمل لاکپشتی راه رفتن... هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچهایم آقا در این مناطق محروم با چه جاذبهای مردم بمانند؟ شما در همان پیوست شماره(1) این لایحه یک طرح کارخانه زیربنائی مادر، در منطقه ما دارید؟ اگر باشد من هر چه بفرمائید قبول میکنم اما نیست. پس میبینیم که عدالت نیست وقتی عدالت نیست من در شما شک میکنم یعنی این دولت است که باید در مقابل خون شهدا عدالت اجتماعی را(که در روزنامه هم میگوید) پیاده کند، کو؟ بلی، مثل آب رحمتآباد! ! خوب حالا طرح چی؟ آقا جان هر چیز برنامه دارد به اصطلاح«تا پریشان نشود، کار به سامان نرسد» باید این بیست و چهار وزارتخانه را که رژیم گذشته برای ما به ارث گذاشته، همین نظام بوروکراسی که مثل پیلۀ کرم ابریشم تار تنیده میشود و ما در وسط آن خفه میشویم، آقا شما را به خدا بیائید خط و خطوط را کنار بگذارید به خاطر اسلام، به خاطر اینکه از وابستگیها دربیائیم، آنچه داریم به داشتۀ خودمان بسازیم. دیگر دست گدائی دراز نکنیم«سالها دل طلب جام جم از ما میکرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد» چرا؟ وام یعنی وابستگی، یعنی ذلت، چرا ذلت را قبول میکنید؟ یکی از شیوههای شیعه این است که زهد یعنی«زهد علی» یعنی به قناعت و به آنچه که خود داری بساز، به لباس کهنهات بساز. اما با نداشتن پول میخواهیم پز بدهیم«جیب خالی، پز عالی»، در سفره چیزی نیست«تعارف کم کن و بر مبلغ افزا!» اینکه بیائید طرح ادغام را پیاده کنید یعنی فرهنگ جامعه یکپارچه، یعنی اینکه شما به قول آقای آقامحمدی نهضت بیسوادی درست کردید بعد آموزش و پرورش و آموزش عالی را، بعد وزارت ارشاد و در کنار آن سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات! آقا شیعه در هزار و چهارصد سال قبل در تبلیغ وابسته به دولت نبود، چرا کردید؟ یعنی این بودجههائی که به سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات میدهید آقایان. در حالی که در دهات ما هر صد ده یک روحانی ندارد یعنی غسلش را نمیداند در حالیکه ماه رمضان در پیش است، نمازش را بلد نیست. اما شما چهارصد نفر با نداشتن پولتان از خارج به هتل اینترنشنال میآوردید(حالا اسمش را هتل استقلال گذاشتهاید، نمیدانم) در آنجا قشنگ با ریخت و پاش خرج میشود که بعد میروند دهن کجی به ما میکنند، چه چیز عایدمان شد؟ چون بنده یک بار از طرف کمیسیون رفتم، وزارت ارشاد در خانههای فرهنگی... کارهای موازی، خانههای فرهنگی رسالتشان این است که صدور انقلاب بکنند، نسبت به آن جو ببینید چه کتابی لازم است آنجا ببرند، اما کتابهایی که در ایران خوانده نمیشود همین سازمان تبلیغات، همان دفتر تبلیغات در رقابت همدیگر چاپ میکنند و آنجا انبار شده و گرد و خاک میخورد. چرا این خرجها و فرهنگ وزارتخانۀ یک جامعه این جور باید باشد؟ دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات اصلا به خود حوزه داده بشود و از دامن دولت کنده بشود، آخر چقدر و چرا باید به این بودجه بدهیم؟ دوم، به قول آقای آیتالله منتظری«بگذار ما آش را بپزیم، هر اسمی که میخواهی بر آن بگذار». ما یک دفاع برون مرزی میخواهیم، یک انتظام درون مرزی. برای دفاع برون مرزی تمام اینها از جمله ارتش و سپاه کی، کمیته، شهربانی، ژاندارمری همه یک کاسه بشوند. آقا خرج را کم کن! میخواهی همه را داشته باشی که بگوئی چکنم؟ خرج را از کجا بیاورم؟! خوب خرج را کم کن مجبور نیستی دست به ترکیب اینها بزنی... (آقای امانی و فلانی از من دلخور میشوند) شهامت داشته باش، ما به فرمایش رهبر انقلاب احساس به تشویق میکنیم. تشویق را انجام بده چه پیروز بشوی چه نشوی. در این راه اگر کشته بشوی شهادت اگر هم نشدی آقا عتبه را ببوس و کنار بگذار و بگو از عهدۀ من ساخته نشد، وکیل و وزیر شدن مگر مهریۀ پدر و مادر من است؟ برنامه داری، بسمالله، جربزهاش را نداری کنار بگذار! صنعت کشور یکپارچه بشود، سبکش کردی، سنگینش کردی و بعد با این بیسیاستی میخواهیم کجا برویم؟ تازه هر دستگاه برای خودش روابط عمومی درست کرده. برای دیدن یک رئیس کوچک باید از چند تا اطاق رد بشوی، اینها خرج نیست؟ مگر ما ادعای این نداشتیم که علی علیهالسلام در وسط ظهر شمشیرش را به دوش میکشید و در چلۀ تابستان وسط کوچهها میرفت که نکند یک مظلومی دنبال علی بگردد و دسترسی به او نداشته باشد؟ همیشه دسترسی به او داشتند اما وقتی میخواهی مثلا مدیر کل و رئیس یک اداره یا وزیری را ببینی، کمیسیون دارد، جلسه دارد، بریز و بپاش دارد، سکرتر دارد و دیگر مجال به شما نمیدهد! خرج را کم کن! کاسه و بشقاب کم کن دیگر احتیاج به وام نداریم داداش! راجع به گرانفروشی: تازه خود دولت گرانفروش است قربان! در بودجه سال 64 در گران کردن فرآوردههای نفتی بنده پیشنهاد حذف دادم و مخالفت کردم و به حول و قوۀ الهی در مجلس جا افتاده و آن سال گران شدن مطرح نشد اما سال بعد از ما خواهش کردند و دیگر سکوت کردیم! اما از آن به بعد دیگر یک بدعت سیئهای شد که تمام کالاهائی که در دست دولت است گران کرد. آقا: «رطب خورده منع رطب کی کند»؟ وقتی خودت گرانفروش هستی به فلان بقال، فلان کسبه میگوئی آقا گرانفروشی نکن! در اسلام به خود مردم ارزش داده شده، آقا ما نباید قیم مردم باشیم، بیائیم از خود اصناف افرادی را معین کنیم خودشان نظارت کنند و دولت کنترل کننده باشد قیمتها کنترل بشود، اینکه نمیشود هر روز قیمتها سرسامآور بالا برود، آخر کارمندان هم که... به خاطر نداشتن برنامۀ ما نامهها میآید. کارمندان بازنشسته با 1800 تومان حقوق و هفت سر عائله و داشتن عروس و داماد چکار کنند؟ آخر یک فکری باید کرد، باید به آنچه که موجود میماند بتوانید برسید! «من لا معاشه له لا معادله» وقتی زندگیاش را تأمین کردی، آنوقت اگر دزدی کرد دستش را قطع کن! اسلام برای بریدن دست شرط بسیار گذاشته، همینطور ساده نیست. یعنی زمینۀ فعالیت و شغل سالم و معاشش را تأمین بکن بعد اگر خدای نکرده دزدی کرد گوشش را بگیر. شما کجا یک محتکری را اعدام کردهاید؟ هنوز پروندۀ بنیاد نبوتها مانده برای بعد از عید! همین نظام اقتصادی نابسامان ما که هر روز مثل قارچ بنیادها روئیدند، این ارزشها که به خاطر آنها خونها داده شده بنیادهائی از قبیل رجاء، وداد، نبوت، امام زمان و چه و چه... اینها ارزشها را به خاطر پول از بین بردند. خوب کجا مبارزه شد؟ کدام یک از اینها اعدام شدند؟ یک مثال دیگر هم راجع به همین اولویتها که میفرمایند عرض کنم، اگر میخواهید در همین بازسازی خودکفا بشویم در شهرستان اهر ما معادن و فلزات از نظر کارشناسی رفتهاند اولویت را در تأسیس ایجاد کارخانۀ سیمان سفید دیدهاند اما ما به هر جا نامه نوشتیم حتی اینجا تذکر هم دادیم هنوز که هنوز است به جائی نرسیده یعنی یک کار اساسی در این منطقه انجام نشده. میبینیم میزان نابرابری درآمد(رئیس- دیگر وقتتان تمام است) با اینکه در مناطق شهری کاهش مییابد اما متأسفانه این نابرابری در مناطق روستائی افزایش مییابد. در این مورد واقعاً باید برای متعادل کردن توزیع درآمد نمایندگان محترم و دستاندرکاران اقتصادی کشور توجه خاص بفرمایند. این توجه بیشتر هنگامی احساس میشود که در سال 63 نسبت به سال 62 سهم درآمد کل گروههای روستائی کاهش یافته و تنها سهم 10% ثروتمندترین خانوادههای روستائی افزایش پیدا کرده. حالا ببینید فاصلهها و فقر را! یکی از رسالتهای این دولت باید این باشد که فاصلههای فقر طبقاتی را بردارد هشتاد درصد جامعه فقیر، بیست درصد فقط غنی است. یعنی به خاطر همین کوپنی شدن تعاونیها چه عدهای به ثروت نرسیدهاند؟ تا کی میخواهد این نابسامانی صورت بگیرد؟ یعنی از نظر اقتصادی اگر فکر اساسی نشود، تا این وضع به هم نخورد... روی همین برنامۀ 5 ساله من پیشنهاد میکنم چه این طرح سه دوازدهم را شما تصویب بکنید تا دولت در منگنه و در فشار باشد تا واقعاً بیاید روی برنامه و روی روال صحیح پیش برود والا همینطور بودجه را تصویب بکنید آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و دیگر امیدی به صلاح آن نیست. حالا خود نمایندگان محترم نظر خواهند داد و نظر نمایندگان مورد تابعیت همه است والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. رئیس- بسیار خوب ما تنفس میدهیم. دیروز آقایان از ساعت 3 بودن جلسه راضی بودند ولی بعضی از آقایان میگویند ساعت 2/5 اما به نظر میرسد ساعت 3 بهتر است. پس فعلا مجلس را به عنوان تنفس تعطیل میکنیم و ساعت 3 آقایان برای ادامۀ بحث تشریف بیاورند. (جلسه ساعت 12/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 15/15 به ریاست آقای مهدی کروبی«نایب رئیس» تشکیل شد) نایب رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم. جلسۀ برای ادامۀ مذاکرات رسمی است، نفر بعد تشریف بیاورند. منشی- آقای داودی شمسی موافق هستند بفرمائید. سید اسماعیل داودی شمسی- بسماللهالرحمنالرحیم. مطالبی را که امروز صبح مخالفین محترم فرمودند و دیروز هم بعضی از مخالفین فرمودند من به دو دسته تقسیم کردهام و تا آنجائی که فرصت باشد توضیحاتی دربارۀ آنها میدهم: یکی مطالب کلی بود که گفتند این بودجه چند تا مشکل عمده دارد یا مطالبی که توسط مخالفین مختلف تکرار شد اینها شش، هفت مطلب بود. یکی دربارۀ ساختار و روشهای بودجهنویسی. دوم اینکه بودجه برنامهای نبوده و همینطور مسائل مدیریتی و تشکیلاتی و نظارتی را مطرح کردند. سوم، فرمودند که بودجۀ جاری افزایش پیدا کرده و با توجه به اینکه حجم آن زیاد است کاری دربارهاش نشده. چهارم، بودجۀ عمرانی را فرمودند که کمتر شده و کاهش داشته. پنجم، روی بودجۀ شرکتها کاری نشده و کنترل و نظارت لازم روی شرکتها نیست. و ششم، گفتند چرا در بعضی از شاخهها بودجههای دفاعی کم شده. و بالاخره مطرح شد که مکانیزم پیشبینی شده که فقط در یکی، دو جا هست برای استفاده از همکاریهای خارجی در اجرای طرحها گفتند که این نوعی استقراض هست به عنوان استقراض تلقی شد و آن را مضر دانستند و سیاست غلطی اعلام شد. این مورد آخر را برادرهای دیگر از جمله برادرمان آقای مجدآرا صبح مفصل توضیح دادند که این روش پیشبینی شده در حقیقت نوعی قرارداد بین سازندگان داخلی یا سازندگان یا مجریان خارجی است و طرحهای خاص هست، مدتش معین است، شرایطش مشخص است و زمان و نحوۀ پرداختش هم پیشبینی شده. در مورد موارد دیگر(آن 6 مورد) من توضیحات بیشتری خدمتتان ارائه میکنم. اولاً، دربارۀ نظام بودجهریزی امسال چندین جلسه در کمیسیون(از تابستان تا ماههای اخیر) بحث شد که نظام بودجهریزی باید تغییر بکند. یک گروهی هم کار کردند، یکی از اعضای کمیسیون هم عضو آن گروه بودند و توضیحاتی دادند و در عین حال در همین بودجۀ امسال چند مورد اصلاحاتی صورت گرفت، اصلاحات ساختاری یا کارهائی که باعث میشود که روی روش بودجهریزی و تدوین بودجهها اثر بگذارد. بعضی از آنها که کاملا مشهود هست من اسم میبرم. یکی در بودجۀ جاری است. راههای پیشبینی شده برای صرفهجوئی که در تبصرۀ 53 هفت، هشت مورد آن آمده است. دوم در بودجۀ عمرانی بحث بازدهی و خودکفائی و خودکفائی در سرمایهگذاریها به طور جدی مطرح شده که قبلا هم برادرهای دیگر توضیح دادند. در قسمت ارزی چند تغییر عمده داده شده، یکی در جهت برنامهای کردن، دوم در جهت گره زدن طرحها با امور سرمایهای و سوم تأمین حلقههای مفقودۀ تولید. اینها مسلماً تأثیر زیادی دارند. در سالهای قبل این مسائل در بودجۀ ارزی نبود. مسائل دیگری هم بوده، مثلا تهیه یک سری کالاهای حساس مثل دارو و اینها بودجهاش از بخش«سایر» جدا شده که مهم هست. همین جا عرض کنم که بعضی از برادران مخالف اشاره کردند که چرا پانزده نفر نشستهاند و به نظرات کارشناسی دیگران توجه نکردهاند؟ من فکر میکنم امسال اولین سالی است که کمیسیونهای مختلف آمدند نظراتشان را دادند خیلی هم در کمیسیون بودجه استفاده شد و مورد توجه قرار گرفت، البته ممکن است همۀ پیشنهادها با توجه به محدودیتها امکان پذیرفتنش نباشد، در عین حال که خود مجلس هم اینها را چاپ کرده و میشود دوباره مطرح کرد. اما اینکه فرمودند 15 نفر، خوب سایر کمیسیونها هم هر کدام بین 9 تا 15 نفر هستند و این امکانش نیست. یا در مورد کم لطفی برادران مخصوصاً جناب آقای معماری که به نحو بدی مطرح کردند و این در بیرون مجلس ممکن است اثر بگذارد من عرض میکنم. شما ببینید میگویند که اعضای کمیسیون بعضی طرحها را یا طرحهای منطقۀ خودشان را اولویت دادهاند. واقعاً این طوری نیست یعنی شما اگر هر 15 نفر اعضای کمیسیون را ببینید من اینجا نوشتهام: نمایندگان رودسر- بابلسر- ملایر، سبزوار- تهران(3 نماینده) همدان و جاهای دیگر... شما واقعاً بروید ببینید که طرحهای ملی یا استانی در کدام یک از این شهرها است. حتی یک موردی را برادرها بیرون به من گفتند که در یکی از شهرها ورزشگاهی بود(که برادرمان عضو کمیسیون هستند) که در چهار، پنج سال پیش یک زمینی آنجا مطرح بوده و بعد که یکی از سرداران لشکر اسلام شهید شد برادرها اسم ایشان را گذاشتند و آنجا را تبدیل به ورزشگاه کردند که واقعاً هم کمبود بوده. حالا برای آنجا 10 میلیون تومان هم در نظر گرفتهاند. اتفاقاً یکی از اعضای کمیسیون هم مال آن شهر است! حالا فرض کنید که ایشان هم پیگیری کرده باشد، خوب سایرین که بیرون هستند پیگیری میکنند، این هم چه اشکالی دارد؟ این واقعاً مطلب درستی نبود. یکی دیگر از اشکالات این است که بودجه برنامهای نبوده. حالا یک راه هم از چند شهر عبور میکند، حالا اگر موردی هم هست برادران اسم میآورند، به طور کلی گفتن درست نیست. من اینجا عرض کنم که طرحهای اقتصادی یک زیربناهائی میخواهد که ممکن است در یک نقطه باشد. شما که از اصفهان نام میآورید قابل دفاع هست که آنجا یک زیربناهائی هست، یک طرحهائی قبلاً بوده که دنبالۀ آن سلسله زنجیر طرحهایی دیگری باید اجرا بشود. اگر توجیه اقتصادی نداشته باشد یا اگر واقعا از جای دیگر نیروی کار به آنجا برود این را بفرمائید ولی واقعاً تا آنجائی که ما اطلاع داریم این طوری نبوده و مواردی که تکراری بوده عموماً حذف شده. اشکال دیگر فرمودند که بودجه برنامهای نبوده. من اهداف و استراتژیهای برنامۀ اول که شور اول تصویب شد و منطبق هم بر قانون اساسی است و فرمایشات حضرت امام را هم اینجا کلاً عرض میکنم و فکر میکنم که در همۀ این موارد ما سعی کردهایم تغییراتی در این بودجه بدهیم که در جهت آن برنامۀ 5 ساله باشد: (با اینکه هنوز آن برنامه تصویب نشده و به طور کامل هم نمیشود به سمت آن رفت) 1- بازسازی و تقویت بنیۀ دفاعی. 2- بازسازی ظرفیتهای تولیدی و زیربنائی. 3- ارتقاء کیفیت فرهنگی. 4- افزایش تولید سرانه، اشتغال مولد و موارد دیگر. 5- تلاش در جهت تأمین قسط و عدالت اجتماعی. 6- تأمین حداقل نیازهای اساسی مردم. 7- اصلاح سازماندهی و مدیریت کشور. امروز ظهر من رفتم دنبال یک مطلبی که ما یک تبصرۀ جدید یا تغییرات جدیدی در ردیفها نداده باشیم. هم در دفاعی هست، هم در بازسازی کارهای تولیدی و زیربنائی هست حتی در اصلاحیه سال 67 هم بوده. در بخش فرهنگی به طور خاص به آن رسیدگی شده که از بخشهائی است که بودجهاش افزایش پیدا کرد. در مورد تولید و اشتغال خیلی کار شد، در جهت تأمین قسط و عدالت که با یک تلاش در این جهت هم در مالیاتها هم در طرحها، هم در بودجههای جاری، هم در کمکها اینها دیده شد(در مورد مناطق محروم و اقشار محروم) تأمین کالاهای اساسی آمده و همینطور در مورد سازماندهی و مدیریت که میتوانیم از تبصرههایش هم اینجا اسم بیاوریم. یکی از نمایندگان- کدام تبصره را میفرمائید. داودی شمسی- تبصرۀ 53 را شما بخوانید، من متأسفانه نیاوردهام، در مورد اصلاح سازماندهی پیشبینی شده که بعداً من توضیح میدهم. گفتند که حجم بودجۀ جاری زیاد است و کاری نشده و چند مطلب دیگر در مورد وجود تشکیلات موازی، مصارف و هزینههای نابجا یا حساب نشده که در این رابطه عنوان کردند. اولا سعی شده که در اکثر مواد و اکثر امور و فصلها و تقریباً غیر از چند دستگاه کلیه دستگاهها سقف بودجۀ جاری از میزانی که دولت تعیین کرده بوده افزایش پیدا نکند و جالب است که خود وزارتخانهها هم غالباً دنبال آن نیامدهاند اگر به بخشنامۀ دولت هم توجه بکنیم و اعداد را مقایسه کنیم همان سقف سال گذشته را در نظر گرفته، جز در مواردی که بایستی یک حقوقی داده بشود، حتی در آنجاها هم اضافه نشده و بایستی صرفهجوئی بشود و پرداخت بشود، مثل گروه و پایۀ کارمندان در بعضی جاها. خود همین یعنی چند درصد صرفهجوئی، که دولت در لایحۀ تقدیمیاش دارد. از طرف دیگر افزایش قیمتها و افزایش فعالیتها هست که بالاخره دستگاهها توقف نمیکنند. حتی شعبههای جدید هم ایجاد میکنند، کارهائی میکنند... در حالی که این بودجه افزایش پیدا نکرده. حالا اگر شما میبینید که حجم ارقام نسبت به سالهای قبل سال به سال اضافه میشود خوب این دلیل دارد. اگر شما به قیمت ثابت حساب کردهاید، حتی الان بودجۀ جاری از سال 56 هم کمتر شده، از سال 59 و 60 هم کمتر شده و از سالهای قبل هم کاهش پیدا کرده. ما قیمت جاری را میبینیم بلی، ممکن است ظاهراً زیاد باشد و این را باید درست تحلیل کرد. مطلب دیگر کم شدن نسبت بودجۀ عمرانی به جاری هست من در بخش بودجۀ عمرانی این را اشاره میکنم که این طوری نیست چون همۀ بودجههای عمرانی را ما ندیدهایم. مسائل فشار بر اقشار محروم و اینها که گفته میشود اگر ما بخواهیم که این بودجۀ جاری را باز هم کم کنیم یکی از روشها این است که کل کادر قراردادی را اخراج بکنیم یا زود بازنشسته کنیم که این بیکاری میآورد. یعنی وقتی که ما مجموع عوامل را میبینیم، ببینیم که شاید این بهترین تصمیمگیری باشد. در این زمینهها هم باید نظام پرداخت را تغییر داد و جایش در بودجه نیست. بودجه، آن واقعیتی که در مملکت وجود دارد، سیستمها و روشهائی که وجود دارد باید آن را در سال آینده اداره کند، یک دفعه نمیشود آن را تغییر داد و بایستی نظامهای دیگر را تغییر داد. با وجود این بنده نمونههای زیادی میآورم که در قانون امسال این را آوردهایم نمونهاش تبصرۀ 53 است. تبصرۀ 53 چند تا کار مهم را دنبال میکند: یکی اینکه برای اجرای قانون نحوۀ تعدیل نیروی انسانی را پیگیری میکند. دیگر حذف پستهای زائد و درست کردن نسبت بین کادر اصلی و کارد پشتیبانی(یعنی کادر خدماتی و اداری) با یک محاسبهای در هزینه پرسنلی حدود 23 میلیارد صرفهجوئی هست. دوم- حذف و ادغام 20% واحدها و سطوح سازمانی در جاهائی که تعداد ادارات کل زیاد است، تعداد معاونتها زیاد است کم بشود و نسبتهای معقولی در نظر گرفته بشود. سوم- ادغام بعضی واحدهای خارج از مرکز است، آنجائی که یک دستگاه چند تا واحد دارد در یک شهرستان یا یک استان تا آنجائی که بشود تأکید شده که ادغام بشود. چهارم- کاهش هزینههای مربوط به ساختمان است، اعم از هزینۀ ساخت و نگهداری و تعمیر یا ایجاد ساختمانهای جدید در دهستانها و بخشهای کوچک. پنجم- استفادۀ بهتر و کم خرجتر از اتومبیلهای دولتی است، همینطور در هزینههای اداری پیشبینی شده است که کمیتهای تشکیل بشود که هزینۀ سفر، مأموریت، حمل و نقل و ارتباطات، سوخت، آب، برق، تلفن مخصوصاً کاغذ و چاپ و کامپیوتر و ماشینآلات اداری را بررسی کند و کاهش بدهد. یک مورد به عنوان نمونه در مورد ماشینهای کامپیوتر بود که اگر همان قانون شورای عالی انفورماتیک اجراء بشود و آن شورا کنترل بکند یا استفاده مشاع از مراکز کامپیوتر در کشور ما مرسوم یا اجباری بشود بسیار مؤثر است و هزینهها را کم میکند. و همانطور که گفتند یک ستادی هم پیشبینی شده است که زیر نظر نخست وزیر درست بشود(همینطور در وزارتخانهها) که با توجه به همان نیروها و مدیران موجود فعالیت بکنند. و اما در مورد بودجۀ عمرانی، من فکر میکنم که برادران عزیز ما بودجۀ عمرانی شرکتهای دولتی را که بالغ بر صدها میلیارد ریال هست ندیدهاند. در مورد شرکتهای دولتی بودجه را مجمع عمومی تصویب میکند، منتها طبق تبصرۀ 2 باید برود وزارت برنامه آنجا نظر بدهند، وزیر برنامه هم در مجمع عمومی حضور دارد و آنجا بودجه را اصلاح میکند و هماهنگ میکند با سیاستها و برنامههای دیگر و هماهنگ میکند با همین بودجۀ سالانه. الان شرکت نفت، گاز، شرکت مخابرات و آب و برق اینها صدها میلیارد طرح عمرانی دارند، تا شرکتهای کوچک... همینطور نهادها، نهادهائی که کمک بگیر هستند. یا بودجۀ جاری میگیرند و خیلی از آنها کار عمرانی انجام میدهند که این هم منظور نشده. در تبصرههای مختلف تمهیداتی در این قانون پیشبینی شده که اجازه میدهد فعالیتهای عمرانی بشود مثل تبصرۀ 16، اینها چیزهائی است که به حساب نیامده. و یا گفته شده از کمکهای مردمی. نه، کمکهای مردمی هم به صورت مالیات هست هم به صورت غیر مالیات که مثلاً 30% یک ساختمانی را بسازند یا کل آن را بسازند و تحویل دولت بدهند، این پیشبینی شده و یک مقدار آن هم ممکن است در بودجه قابل پیشبینی نباشد. این مکانیزمهائی که در تبصرههای ارزی و غیر ارزی پیشبینی شده مثلاً همان تبصرۀ 29 که بعضیها با آن مخالفت کردند در کارهای عمرانی بسیار کارساز هست. مطلب دیگر در مورد بودجۀ شرکتها بود. ما باید توجه داشته باشیم که شرکتها از نظر مدیریت نوعی استقلال دارند و بودجهشان جدا از بودجۀ کل کشور هست و سرجمع آن در قسمت هشتم میآید و کاری که باید این نظام بودجه بکند، باید اینها را هماهنگ بکند این تبصرۀ 2 را که دولت هم حذف کرده بود و آوردیم برای این کار هست. علاوه بر این تبصرۀ 2 بسیار قویتر از سالهای قبل روشهائی را پیشبینی کرده که بر کار شرکتها نظارت بشود، روشهائی که حسابهای آنها به روز بشود، روشهائی که بودجۀ آنها به موقع داده بشود، بودجۀ آنها به موقع تجزیه و تحلیل بشود. در مورد شرکتهای زیانده تکلیف معلوم شده، در مورد سازمانهای کنترل کننده مثل وزارت دارائی، وزارت برنامه و بودجه، سازمان حسابرسی تکالیفی معین شده و دو سه تا نکته مهم امسال هست که باید عرض کنم: یکی اینکه گزارشاتی به کمیسیونهای ذیربط داده میشود، که تا حالا این مرسوم نبوده یعنی مثلا شرکتهای صنعتی در بخش دولتی گزارششان را به کمیسیون صنایع میدهند، شرکتهای آب و برق به کمیسیون نیرو میدهند و همینطور کمیسیونهای دیگر... علاوه بر کمیسیون برنامه و بودجه کمیسیون دیوان محاسبات هم گیرندۀ گزارشهای کلی شده که سال آینده مجلس میتواند با گرفتن گزارشها نظارت داشته باشد. دوم- یک کمیتهای در دولت پیشبینی شده زیر نظر آقای نخستوزیر که دو نفر نمایندۀ مجلس در آن هست برای اینکه تشکیل مجامع عمومی و حل مسائل شرکتها را پیگیری بکنند این نوع نظارتش، و بالاخره تکلیف شده در تبصرۀ 2 که همزمان با لایحه بودجه وزارت برنامه یک گزارش کاملی از عملکرد این تبصره به مجلس شورای اسلامی تقدیم بکند. و مسائل دیگر از جمله اینکه یک بندی داشت که قرار بود به صورت یک تبصرۀ جدائی بیاید که شرکتهای فرعی یا جاهائی که شرکتها سرمایهگذاری میکنند نوعی کنترل از طریق دولت یا مجلس رویش باشد. این تبصره چاپ نشده و فکر میکنم که این تصویب شد و اشتباه شده حالا اگر هم تصویب نشده باشد قابل پیشنهاد در مجلس هست. اشکال دیگری که گرفتند این است که چرا بودجههای دفاعی کم شده؟ اولا در مجموع وقتی که میبینیم در همه جاها کم نشده ما خیلی روی این بحث داشتیم و به نتیجهای که رسیدیم این بود که برادران رفتند با مسؤولین مربوط صحبت کردند که ما در جهت بازسازی و تجهیز و حفظ آمادگی نیروهای مسلح بایستی بودجه نویسی کنیم. اشکالهائی که گرفتند در 2-3 بخش بود یکی مقایسه شده بود با پیشنهادهای دولت، یکی مقایسه شده بود با پیشنهادهای کمیسیون دفاع یکی هم با سال گذشته. من فکر میکنم که ما هر 3 مورد اینها را دیدهایم. حالا اگر مواردی کمیسیون دفاع پیشنهاد داده که مطرح نشده در مجلس قابل طرح هست، یا تصویب نشده آنجا و گروهی که بررسی میکردند به دلائلی منظور نکرده باشند. به هر حال ما رسیدیم به این بودجه دفاعی که خدمتتان هست و کاهش آنچنانی هم ندارد ولی پیشنهاد فرماندهان یا پیشنهاد خود وزارتخانهها بیشتر از این بوده، خیلی جاهای دیگر هم بیشتر بوده. یک مطلب مهمی که باید در نظر بگیریم این است که بایستی یک درصدی سهمیه برای هر بخش یا هر امور و فصلی داشته باشیم. چند درصد بخش اجتماعی شامل آموزش و پرورش و آموزش عالی و تحقیقات، بهداشت و درمان و بهزیستی و سایر فصلها که اینها بخش اجتماعی را تشکیل میدهند، چند درصد دفاعی، چند درصد اقتصادی و نسبت این درصدها را در کل ما نمیتوانیم به همه نیازها و به همه توقعات پاسخگو باشیم. برای اینکه از صددرصد تجاوز میکند یعنی مثلا اگر ما بیائیم آن ارقام را در نظر بگیریم یک دفعه سهم بودجه دفاعی میشود بالای 40%- 50%- 60%- 70% خوب نمیتوانیم بخشهای دیگر را هم داریم. یک دلیل عمدهاش این است و خوب بود که برادران کمیسیون دفاع هم جلسه مشترکی میگذاشتند که این مطالب آنجا بحث بشود و ابهامی باقی نماند. بعضی از برادران میگفتند این بودجه مثل سالهای قبل است و هیچ کاری نکرده! نه، این طوری نیست. شما تبصرۀ 2 را ببینید تبصرۀ 10 را ببینید که تحولی در جهت دفاع از منافع کارگران هست و حل مشکل همیشگی، یا چند ساله گذشته سازمان تأمین اجتماعی تبصرۀ 29 را ببینید که بسیار کارساز است. تغییر و تحولات زیادی دارد و تبصرۀ 15 که گفته شد که این خلاف قانون محاسبات عمومی است. اگر این تبصره را مقایسه بکنید یا قبلیاش میبینید که خیلی تغییر کرده. فکر میکنم که سابقاً این طوری بود که هر دستگاهی که با مشکلی مواجه میشد در ارتباط با قانون محاسبات میآمد یک تبصرهای پیشنهاد میکرد و به تصویب میرساند. یک بندی شده بود از این تبصرۀ 15 امسال برادران آمدند وقت زیادی گذاشتند و اصول و ضوابطی گذاشتند برای کار. بعضی کارها مثل جنگ، مثل تبلیغات، مثل اطلاعات، مثل حوادث، سیل و بعضی نهادهای جدید بعضی کارهای موقتی اینها چیزهائی است که این قانون محاسبات فعلی نمیتواند جوابگو باشد. البته دو عامل دیگر هم هست یکی ضعف کادر مالی است و ناآشنائی و آشنائی کم مدیران ما و برقرار نبودن یک ارتباط صحیح بین مدیران اجرائی و مدیران مالی ذیحسابان و یکی هم اینکه این قانون محاسبات عمومی با همه محاسنی که دارد بوروکراسی ایجاد میکند و برای فرار از بوروکراسی گاهی هم ممکن است که خیلی جدی نباشد ولی همه سعی میکنند که از این قانون خارج بشوند ولی مواردی که آوردهاند اگر براساس این اصول و ضوابط نباشد میشود در مجلس حذفش کرد. البته بایستی یک روزی این تبصره اصلا نباشد از چه طریقی؟ از طریق اصلاح قانون محاسبات عمومی نه از طریق قانون بودجه سالیانه. یک سری اشکالات دیگری مطرح شد یکی اینکه به اقشار محروم در این بودجه توجه نشده یا تدابیری اندیشیده نشده. ما نباید انتظار داشته باشیم که همه مشکلات در یک بودجه یکساله حل بشود اما ما نمونههای زیادی داریم که در این قانون بودجه تدابیری اندیشیده شده برای اقشار محروم از جمله در جهت افزایش تولید و اشتغال. در مورد تولید دیروز برادرمان آقای هراتی مفصل توضیح دادند اما در مورد طرحهای اشتغالزا موارد دیگری است که من خدمتتان عرض میکنم. یکی همان که در بحث طرحهای عمرانی عرض کردم طرحهای عمرانی عموماً مولد هستند و ایجاد اشتغال میکنند و طرحهائی هم اولویت دارند مثل همان طرحهای فولاد و پتروشیمی و اینها که انشاءالله وقتی ظرف یکی دو سال آینده به تولید برسد اشتغال در بخشهای دیگر ایجاد میکنند. مواد اولیه لازم، ابزار کار لازم، برای سایر حرف درست میکنند، آماده میکنند و این خیلی مهم است. در عین حال موارد جزئیاش هم در تبصرۀ (3) 82 میلیارد ریال برای ایجاد اشتغال و تأمین کمبود سرمایه پیشبینی شده. در این تبصره خصوصاً برای خانوادههای معظم شاهد، اشتغال رزمندگان و موارد دیگر اولویتهائی در نظر گرفته شده تعاونیها هم به همین ترتیب. در تبصرۀ (4) 150 میلیارد ریال برای تولید کالاهای اساسی است، محصولات دامداری، صنایع روستائی، پرورش طیور، ماهیگیری و امثال اینها که اینها عموماً اشتغالزاست. در بخش ارزی هم چند تا پیشبینی شده در همان تبصرۀ 2 ارقام میلیاردی ما داریم مثلا در بند 14 نمونههای کوچک دیگری هم داریم که باز ارزی است برای طرحهای تبصرۀ 3 و برای اشتغال جانبازان. یکی دیگر از این اشکالات این بود که برای مناطق محروم فکری نشده و من فکر میکنم این طوری نیست در این قانون چند جا صریحاً از بخشهای محروم اسم آورده شده. در تبصرههای موارد خاصی که وجود داشت چه در بخش آموزش، بهداشت، درمان، تولید و سایر بخشها ما آمدهایم اسم آوردهایم از بخشهای محروم و این هم یک کاری است که مطالعه شده در وزارت برنامه و بودجه بخشهای محروم کشور مشخص شده و بایستی در این بودجهها اولویت داشته باشد که دارد. علاوه بر این بخشی از کارها در کمیتههای برنامهریزی استان است و آنجا همان طور که استحضار دارید نمایندگان حضور دارند و میتوانند آنجا اولویت مناطق محروم را در نظر بگیرند و نظارت بکنند. در انتخاب طرحهای ملی برادران چند تا ضابطه در نظر داشتند یکی اشتغال بود و یکی همان منطقه محروم نکتهای که هست از نظر نوع محرومیت است یعنی در یک استانی ممکن است محرومیتهای زیادی باشد و اینکه کدامیک از این محرومیتها را الان میشود در بودجه یکساله برطرف کرد این مهم است. جناب آقای معماری که چند بار وسط عرایض من صحبت کردند مثلا یک معدنی را اسم آوردند در اهر. اولاً فرمودند در اهر پیشبینی نشده من فکر میکنم یک سدی در آن منطقه پیشبینی شد و بعد هم وقتی که ما بیائیم بودجههای استانی را بخوانیم در کتاب بودجه میبینیم در استان آذربایجان شرقی و شهرستان اهر بسیار در موارد مختلف طرحهای کوچک و بزرگی پیشبینی شده، این را ما میتوانیم جداگانه بیاوریم توضیح بدهیم. اما از نظر نوع محرومیت در یک منطقهای ممکن است که توسعه کشاورزی ممکن نباشد معدن داشته باشد و الان نیروی کار متخصص و غیرمتخصص به تعداد زیاد آنجا بیکار باشند و آماده باشند، سرمایهگذاری وجود داشته باشد خوب، طرحش میآید با آن معیارها و ضابطههائی که هست متأسفانه خمیرمایه بودجه این کشور به دلیل کافی نبودن تولید ناخالص ملی ارز میباشد همانگونه که در صحبتها اشاره شد درآمدهای ارزی ما در 10 سال گذشته به 160 میلیارد دلار رسیده است. اگر فرض کنیم 30 میلیارد دلار آن هزینه جنگ شده و حداکثر 15 میلیارد دلار مابقی آن سرمایهگذاری متأسفانه میبینیم این وضعیت تورم، این وضعیت کمبودها در حالی است که ما ظرف 10 سال گذشته مبلغی بالای 100 میلیارد دلار ارز را مصرف کردهایم و چیزی برایمان باقی نماند و خلاصه با ادامه روش جاری بایستی منتظر افزایش روزافزون کسری بودجه سختی و عسرت در اعاشه کارمندان و مستضعفین جامعه، رواج رشوهگیری و سوء استفاده در سازمانهای دولتی، عدم حل مشکلات مردم در ادارات دولتی افزایش بودجه جاری و کاهش بودجه عمرانی، افزایش کارمندان دولت، افزایش بیکاری و آشکار شدن بیکاریهای پنهان، عدم تأمین درآمدهای ارزی در حدود نیازمندیهای خود باشیم. حال با شمردن تعدادی از معلولها به بعضی از علتها مینگریم: به صورت خلاصه عرض کنم برای تنظیم بودجه متعادل و پویا ابتدا بایستی به ترتیب اهداف، خطمشی، سیاستها و برنامه مشخص باشد تا از اهرم بودجه بتوان برای رسیدن به اهداف استفاده کرد. اولین و مهمترین علت ایجاد این روند نگران کننده نبودن برنامه و روزمره گرفتن کارهاست. بدون برنامه بودن یعنی حرکتهایی کور و ابتر و دور زدن. بیبرنامه بودن یعنی شروع 100 میلیون کار عمرانی با یک میلیون تومان موجودی و تلف کردن آن یک میلیون تومان. بیبرنامه بودن یعنی نبودن تفاوت کلی در هزینه 26 میلیارد دلار سال 62 و 7 میلیارد دلاری سال 66. نبودن برنامه یعنی اصلاحیه روزمره قوانین ضد و نقیض و خنثی کننده یکدیگر. نبودن برنامه یعنی نداشتن هدف، خطمشی و سیاست بدون برنامه یعنی عدم ترسیم وضع موجود، وضع ایدهآل و راه رسیدن از وضع موجود به وضع ایدهآل. عدم برنامه یعنی تلف کردن عمر یعنی تلف کردن سرمایه و یعنی تلف کردن نیروی انسانی. بیبرنامگی یعنی استهلاک شدید و روزافزون سرمایههای زیربنائی و عدم نگهداری و بهسازی آنها. این مسأله مهمی است که اگر برادران دقت بکنند اگر ما تمام ذخائر نفتی قابل استخراج خودمان را الان به دلار و به ارز تبدیل بکنیم سرمایههای زیربنائی که در این مملکت وجود دارد همه آنها را نمیتوانیم مجدداً با فروش کلیه منابع ارزیمان بسازیم و این را بدانید که این سرمایهگذاریهای زیربنائی روزبهروز به صورت شدید و شتابندهای فرسوده میشود و از بین میرود. عدم برنامه یعنی هزینههای چند میلیونی و چند میلیاردی در پروژههائی که هماهنگی لازم را ندارند. عدم برنامه یعنی هماهنگ نبودن جدول زمانی اتمام فولاد مبارکه و تأمین انرژی آن برای راهاندازی. عدم برنامه یعنی عدم هماهنگی فولاد مبارکه و معدن گلگهر. موقعی که فولاد مبارکه راه بیفتد و آماده بهرهبرداری بشود سنگ آهنش موجود نیست، نیروی برقش موجود نیست. عدم برنامه یعنی مشخص نبودن هزینه متروی تهران و هزینه چند میلیاردی کورکورانه آن. عدم برنامه یعنی داشتن چند گروه خرید برای یک کالا در یک کشور در یک زمان بدون اطلاع از همدیگر. عدم برنامه یعنی عدم هماهنگی یعنی گیج کردن مردم یعنی رفت و برگشتهای پرهزینه و بدون بازده. عدم برنامه یعنی هزینهای بیش از 200 میلیون تومان پول برای رسیدن به علوفههای کشف شده در جازموریان و بعد از آن مشخص شدن اینکه این علوفهها به درد دام نمیخورند. عدم برنامه یعنی بخشیدن تولیدکنندگان در قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 به مدت 10 سال و تصویب قانون پرداخت مالیات در سال 1367. در سال 66 تصویب میکنیم که هر کس تولید بکند از مالیات معاف است به مدت 10 سال و در سال 67 تصویب میکنیم که نه باید مالیات بدهید. علت دوم این معلولها ضعف مدیریت است. از سال 60 به بعد پس از تصفیه گروهکهای ضد انقلاب بعضی اختلاف سلیقهها در نظام اجرائی کشور بروز کرد. وجود این اختلاف سلیقهها امری است بسیار عادی، از آن زمان با دو روش عملی با یکدیگر به رقابت پرداختند. یک روش این بود که مدیر سعی میکرد مشاورین و معاونین و همکاران آدمهای مدیر، مدبر، صاحبنظر، قوی و انتخابگر باشند. البته این مسأله باعث میشد که کارها به کندی پیش برود ولی با برنامه و حساب شده. طرفداران روش دوم میگفتند چون کارها زیاد است و فرصتها کم و تصمیمات آنی، بنابراین معاونین و مشاورین بایستی در نهایت مجری منویات مدیر باشند و کارها سریع پیش برود و در توجیه این قضیه از کلمه زیبای هماهنگی استفاده میکردند. اما در نهایت مقصودشان اطاعت بود. یعنی مدیر برای تسریع در کارها باید کارگزاران تحت مدیریتش یک سروگردن از خودش پائینتر باشند. یعنی مدیر باید همکاران خود را طوری انتخاب کند که آلترناتیو و جانشین احتمالی در بین همکارانش وجود نداشته باشد. (روحانینیا- اینها بحث بودجه نیست) دقیقاً بحث بودجه است آقای روحانینیا اجازه بفرمائید خدمتتان میگویم. بودجه بلبشوی ما به دلیل این عدم هماهنگیها است، به دلیل ضعف مدیریتها است... مدیر معتقد بود که باید همکارانش یک سروگردن از خودش پائینتر باشند و این از بالا شروع میشد. نخستوزیر معتقد بود که وزرای او باید یک سروگردن از خودش پائینتر باشند. به این دلیل اگر وزیری در یک وزارتخانهای جان میگرفت، کار میکرد، ناشیگری درمیآورد، خرج میکرد، دوباره کاری میکرد بعد از 3 سال 4 سال که سوار کار میشد، کار را یاد میگرفت، فعال میشد و صاحبنظر میشد آن موقع میگفتند دیگر به درد این وزارتخانه نمیخورد. البته این مسأله مختص مسائل سیاسی نبود حتی در گروههای هم خط و همراه دیدیم وزرائی وجود داشتند بعد از آن که کار را یاد گرفتند گفتند حالا به درد این وزارتخانه نمیخورید وزارت برنامه و بودجه 4 سال کار کردند گفتند حالا به درد نمیخوری بروید وزارت نیرو، وزارت نیرو که رفتند بعد از مدتی گفتند نمیتوانیم کار بکنیم و فولاد مملکت را متولی شدند و دنباله کارهای اصلاحی خودشان را در جای دیگری گرفتند. این ضعف مدیریت به صورت طبیعی گستردگی حجم پرسنل اداری، عدم کارآئی، عدم برنامهریزی، متکی بودن به برنامههای فردی و غیره را باعث میشود و با تعویض یک وزیر و یا استاندار یا مدیر کل همکاران جدید با اتوبوس و مینیبوس از راه میرسند و کارگزاران قبلی حذف میشوند و این در حدی است که متأسفانه تا کسی در کار خودش خبره شد و راه افتاد و صاحبنظر شد چون نمیتواند اطاعت دقیق بکند مجبور است کنار برود، این در حالی است که... جعفری اصفهانی- این کوبیدن دولت است. نایب رئیس- آقای جعفری بنشینید. جعفری اصفهانی- آقای کروبی مگر ما مجسمهایم، مگر ما مردهایم، پس چرا بنشینیم، چرا هیچ نگوئیم؟ نایب رئیس- آقای جعفری نظم جلسه را به هم نزنید. جعفری اصفهانی- چرا از تریبون مجلس شورای اسلامی با بودن امام، با بودن آن همه رهنمود چرا این مزخرفات را میگوئید؟ باهنر-... این در حالی است که بسیاری از فعل و انفعالات اقتصادی مملکت از چشم دولت مخفی میماند. بسیاری از سرمایههای عظیم مملکت معلوم نیست چه میشود و چگونه عملیاتی را انجام میدهد و چگونه تأثیری در اقتصاد مملکت میگذارد؟ مانند سرمایههای شرکتهای دولتی که بودجه آنها از بودجه عمومی دولت بیشتر است، 55 درصد بودجه کل کشور متعلق به شرکتهاست و 45 درصد آن متعلق به ارگانها و سازمانهای دولتی و این در حالی است که در سال 62 ما بیش از 25 میلیارد دلار هزینه میکنیم یعنی بیشترین خرید در طول تاریخ کشور ایران در حالی که باز هم اجناس کوپنی است. مطمئناً ادعای سرمایهگذاری زیربنائی را در آن سالها نداریم. اینست که حدود 150 میلیارد دلار هزینه میشود بدون آنکه سرمایهگذاری اساسی بشود. البته روزی پیکان داشتهایم، روزی پاترول داشتهایم و خبر نوید بخش ساختن پژو را هم، هم اکنون میشنویم. لابد به امید آن روز که علاوه بر 1/5 میلیون پیکان همین مقدار پژو، داتسون، نیسان، موتورهای دو دیفرانسیل و چیزهای دیگر داشته باشیم و در صورت اصلاح بعضی امور خارجی لابد دنبال شورولت و کادیلاک هم خواهیم رفت. شرکتهای دولتی تمام قراردادهایشان با شرکتهای خارجی بدون از چشم مجلس است. برای افزایش پنج ریال به قیمت شکر به مجلس میآیند، از مجلس اجازه میگیرند و تمام کاسه و کوزهها را سر مجلس میشکنند ولی برای توافق قرارداد معاملات دو میلیارد دلاری با ترکیه در ظرف سال نیازی به اظهار نظر مجلس نمیبینند. نایب رئیس- این را که میدانید آقای باهنر این پیشنهاد اصلا مال کمیسیون است اصلا مال دولت نیست. این صحبتهایتان انصافاً شبیه نطق قبل از دستور است. باهنر- دولت پیشنهاد افزایش قیمت نوشابه را داده پیشنهاد افزایشها را میشود از روی لایحه دولت خواند. الویری- افزایش نوشابه نیست، این مال سال قبل است که تکرار شده تبصره. باهنر- و بالاخره غیر برنامهای بودن بودجه، ضعف شدید مدیریت اجرائی مملکت، عدم استفاده مفید از پتانسیل نیروی انسانی، عدم استفاده از سرمایههای عظیم شرکتهای دولتی، عدم احساس مسؤولیت مشترک هیأت وزیران در مقابل درآمدها، تمرکز کارهای اجرائی ریز و درشت در دست دولت، بدترین نوع استفاده از درآمد ملی، انحصارات دولتی و بنیادهای کذا و کذا ایجاد محلههای جدید هزینه بدون در نظر گرفتن منابع درآمدی، بسیاری از مسائل ناگفته و ناگفتنی دیگر مشکلات پیش روی رسیدن به یک بودجه سالم و سازنده و پویاست. قسمت سوم بحث رسیدگی به وضعیت بودجه 68 است. با اقرار به اینکه کمیسیون بودجه سعی نموده بعضی از سمتگیریهای اصولی را در تنظیم بودجه مدنظر داشته باشد و باید از تلاش آنها تشکر کرد در هر صورت بودجه مزبور اولا دارای بیش از یکصد میلیارد تومان استقراض آشکار است و قطعاً درآمدهای غیر واقعی و هزینههای غیر ظاهری نیز وجود دارد. از جمله دولت هنوز نتوانسته مبلغی بابت سهم بیمه کارفرمایان کارگاههای دارای کمتر از پنج کارگر را بپردازد و این جزو بدهیهای دولت است که در جائی منعکس نیست. استقراض و تنخواه گردان تبصرۀ 1 نقدترین پولی است که معمولا دولت آنرا دریافت کرده و هزینه مینماید و معمولا در بسیاری از سالها دولت توان بازپرداخت تنخواه را در اسفند ماه ندارد و اگر اصلاحیه یا متممی میآورد حتماً تنخواه 30 میلیارد تومانی را به استقراض اضافه خواهد نمود. تصویب این بودجه با این استقراض اگر به فرض محال گرانفروش، محتکر و توطئهگر هم نباشد یعنی یک تورم 20 درصدی که مردم مظلوم ایران و مخصوصاً پائینترین و محرومترین آنها باید بارش را از بعد از تصویب این بودجه(یعنی از پس فردا صبح شنبه) بپردازند و خلاصه کسری بودجه از سهلترین راهها جبران شده است. یک نکته اساسی که در این لایحه وجود دارد وجود دستگاههای بیشمار اجرائی برای اجرای پروژههای واحد است. ما در ادغامها همیشه فکرمان میرود که وزارتخانهها ادغام بشوند. من یک مثال خیلی کوچک میزنم خدمت شما و آنکه در قانون تأسیس وزارت مسکن و شهرسازی آمده که کلیه ساختمانهائی که دولت میخواهد بسازد باید وزارت مسکن و شهرسازی آنها را بسازد و یا دستگاهی اگر خودش خواست بسازد باید با اجازه وزارت مسکن و شهرسازی بسازد. وزارت مسکن و شهرسازی مدعی است که من سالیانه توان جذب سی میلیارد تومان پول را برای کارهای ساختمانی دارم، در حالی که ما سالیانه حدود دو سه میلیارد تومان به وزارت مسکن میدهیم یعنی 90 درصد از امکانات نیروی انسانی وزارت مسکن و شهرسازی و تجهیزات و ماشینآلاتش بیکار میماند و در کنار آن همه دستگاههای اجرائی مملکت ساختمانساز میشوند. وزارت اطلاعات قبل از اینکه خودش تأسیس بشود یک کمیته ساختمانسازی راه میاندازد. دانشگاه بینالملل اسلامی هنوز نه به بار است،، نه به دار تنها کاری که کرده یک کمیته ساختمانی درست کرده، مهندس مشاور دارد، مقاطعه کار دارد و دارد کار بنائی میکند و بسیاری از دستگاههای دیگر. شما در لایحه بودجه نگاه کنید ببینید مجری ساختمانهای دولتی در کشور چند دستگاه هستند و ببینید چقدر کارها تکراری است و مکرر است، مهندس مجدد استخدام میشود؟ بعد هم میروند خارج از محاسبات پول میگیرند و از همدیگر قرمیزنند. آن میرود مهندس را دو هزار تومان بیشتر میدهد، وزارت نیرو از نفت میبرد، نفت از جهاد میبرد، جهاد از کشاورزی میبرد. یکی از برادرهای مسؤول مترو تهران مدعی بود که ما الحمدلله توانستهایم بیست تا دکتر مهندس جدید را جذب بکنیم. گفتیم الحمدلله نیروهای خوبی جذب کردهاید از کجا جذب کردهاید؟ گفت هیچ یکی را از دانشگاه شیراز جذب کردیم، دو تا را از دانشگاه صنعتی شریف جذب کردیم، یکی را از دانشگاه صنعتی امیرکبیر جذب کردیم. اسم این را میگذارند جذب کردن نیرو. نیرو را از محیط آموزشی با ده هزار تومان حقوق اضافی میآورند بیرون و شروع میکند در مترو از آن استفاده کردن. یا برای کار ساختمانی کردن نیرو را از وزارت مسکن و شهرسازی میآورد بیرون سه هزار تومان بیشتر به آن حقوق میدهد و یک کمیته جدید خانهسازی و ساختمانسازی برای خودش راه میاندازد. شرکتهای دولتی با اعتبارات بسیار سنگین و سرمایههای عظیم همچنان بدون سود و بدون پرداخت مالیات و بسیاری از آنها ضرر ده مشغول فعالیت هستند. مروری بر وضعیت چند شرکت مسأله را بهتر روشن میکند. ببینید ما یک سری شرکتهای دولتی داریم که خدمات میدهند خوب آنها اگر یر به یر بشوند، درآمدهایشان با هزینههایشان مساوی بشود خوب است ما تشکر میکنیم ولی یک سری شرکتهای تولیدی داریم که فقط گاو و گوسفند دارد، مزرعه دارد، کشاورزی دارد و یک مقدار قطعات و ماشینآلات با ارز دولتی. حالا شرکت سهامی کشاورزی و دامپروری سفیدرود با 365 میلیون تومان درآمد و 355 میلیون تومان هزینه تنها ده میلیون تومان سود میدهد 365 میلیون تومان درآمد 355 میلیون تومان هزینه برای یک سال. شما حساب بکنید سرمایه این شرکت چقدر است؟ شرکت سهامی کشت و صنعت و دامپروری مغان با یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان درآمد و یک میلیارد و چهار میلیون تومان هزینه یر به یر است و خیلی تشکر میکنیم تا دو سال قبل میلیونها تومان ضرر میداد و از بودجه عمومی دولت و از استقراض و از مصادره کردن پول محرومترین اقشار جامعه ضررهای این شرکتها را داشتیم میدادیم و حالا هم داریم میدهیم و برای اینکه درست مسأله دست بیآید من این مثال را میزنم که مربوط به بودجه 68 است. ببینید با درخواست حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای کروبی مسؤولیت جانبازان انقلاب اسلامی به عهده بنیاد مستضعفین افتاد. حالا بنیاد مستضعفین با سرمایههائی که بالاخره دور و نزدیک شنیدهایم، امید مستضعفین ایران که قرار بود یک سری کارهائی را برای محرومین و مستضعفین انجام بدهد و یک مقدار کمکهائی هم کم و بیش به بچههای شاهد و بنیاد شهید میکرد. حالا ما این جانبازان را تحویل بنیاد مستضعفین دادیم و بنیاد مستضعفین اسمش را برگرداند به بنیاد جانبازان میخواهد خدمت بدهد، چکار کردهایم؟ تمام بودجهای که به بنیاد شهید سال جاری برای اداره جانبازان دادهایم همه آن بودجه را دوباره دادهایم به بنیاد مستضعفان. خوب پس چه فرقی کرد؟ و بنیاد شهید حتی شرکتهائی را که برای جانبازان تأسیس کرده بود، سرمایهگذاری کرده بود شنیدیم که دارد تحویل میدهد به بنیاد جانبازان. خیلی خوب اگر قرار است بنیاد شهید دست خالی بدون داشتن درآمد و چشم انتظار ردیف مخصوصش در لایحه بودجه همان پولی را بخواهد که بنیاد جانبازان میخواهد خوب این پول را بدهید به چهار نفر دیگر برمیدارند جانبازان را اداره میکنند. بنیاد مستضعفان با این همه سرمایه، در رابطه با جانبازان ما انتظارات وسیعی را داریم. ما فکر میکنیم که اگر به هر جانباز برای اشتغالش هم قرار باشد دویست سیصد هزار تومان پول سرمایهگذاری بکنند بنیاد جانبازان باید این را داشته باشد، نمیدانیم چه شده که امسال کمیسیون برنامه و بودجه همان مقدار بودجهای که به بنیاد شهید برای اداره جانبازان میداده به بنیاد جانبازان هم داده. بنیاد جانبازان به نظر میرسد یک شرکت تازه تأسیس بدون سرمایه، بدون امکاناتی است که باید پول بگیرد و جانبازان را اداره بکند. این وضعیت شرکتهای دولتی. البته نمیخواهیم همه را با یک چوب برانیم ولی خوب این مشکل را داریم. تبصرۀ 16 عموماً براساس تقویت هر چه بیشتر شهرهای بزرگ با درآمدهای خوب و تضعیف شهرهای کوچک با توان مالیاتی کم تنظیم شده. به عنوان نمونه در سال 66 درآمد استان اصفهان از وصول مالیات مشاغل 600 میلیون تومان بوده که به بودجههای عمرانیاش اضافه شده و استان چهارمحال و بختیاری تنها سی میلیون تومان درآمد مالیات مشاغل داشته و همین مقدار توانسته استفاده کند و از این مهمتر تبصرۀ 16 را برادرهای کمیسیون برنامه و بودجه و برادرهای دوره دوم مجلس میدانند که اصلا به این دلیل به وجود آمد که گفتیم یک سری مالیات مشاغل وجود دارد برای تشویق، برای ترغیب، برای جذب مالیات بیشتر گفتیم آن کسی که مشمول مالیات هست میتواند تعیین بکند که این مالیاتی را که من میپردازم در کدام پروژه و در کدام شهر بردارد و استفاده از آن بشود. خیلی خوب ما فرض میکنیم این سیاست توانسته بیست درصد مالیات مشاغل را افزایش بدهد و تشویق و ترغیب کرده. آقایان مسؤول مالیاتگیری اینجا یک استفاده کردهاند و شاید سوء استفاده و آنکه 80 درصد مالیات مشاغل که تا قبل از تبصرۀ 16 به صورت عادی کسر میشد و در قالب بودجه مصوب در کشور هزینه میشد آن 80 درصد را هم آمدهاند انداختهاند در تبصرۀ 16 یعنی مالیات مشاغل مملکت را از قانون بودجه تقریباً بیرون آوردهاند اختیارش را دادهاند به کسانی که حالا ببینیم نماینده شهرستان فلان جا حسن است یا حسین؟ اگر حسن بود پروژههایش خوب تصویب میشود، اگر حسین بود پروژههایش خوب تصویب نمیشود. اگر قرار شد یک استانداری تقویت بشود تبصرۀ 16 آنجا یک سیر بیشتری پیدا میکند و بیشتر جاری میشود و در یک استانی کمتر جاری میشود و از قالب قانون و بودجه و برنامه متأسفانه خارج شده. و بالاخره تبصرۀ 29 علیرغم جهتگیریهای نسبتاً خوبی که دارد به یک مسأله بسیار مهم و در خور تدبیر دست زده و آن استقراض خارجی است. بحث ما فعلا در خوب یا بد بودن استقراض نیست، بحث این است که تصمیم در مورد استقراض خارجی در قالب یک تبصره با صحبت پنج دقیقه مخالف و پنج دقیقه موافق و نظر کمیسیون و بلند شدن و نشستن نمایندگان نباید در موردش تصمیم بگیریم ما فقط بحثمان این است. ما میگوئیم برای بازسازی مملکت ممکن است نیاز داشته باشیم به بعضی از امکانات خارجی، به بعضی از شرکتهای خارجی، به بعضی از سرمایهگذاریها ولی آیا اینها قبل از اینکه سیاستهای بازسازی اعلام بشود قابل قبول است؟ قبل از اینکه برنامه پنجساله تصویب بشود قابل قبول است؟ آیا ما میتوانیم به عنوان یک تبصره چهار میلیارد، پنج میلیارد دلار از سالهای آینده را پیشخور بکنیم؟ ما یک موقعی میگفتیم در برنامه پنجساله برای اینکه یک مقدار توانمان تقویت بشود ممکن است ده پانزده میلیارد دلار بنا باشد از خارج بگیریم. ما بدون برنامه در سال 68 با تبصره 29 میخواهیم چهار میلیاردش را بخوریم. ما بدون برنامه با صد میلیارد دلار ارز مملکت دیدیم چه کردیم، این مسأله را تکرار نکنیم. بسیار خوب بنشینیم، بحث بکنیم، اولویتها را بسنجیم، فرامین امام را باز بیابیم، سیاستهای شورای عالی سیاستگذاری را مجدداً بررسی بکنیم و بعد ببینیم چه کار میتوانیم بکنیم چه کار نمیتوانیم بکنیم؟ بحثهائی که برادرانمان آقای آقامحمدی، دیگر دوستان کردند که آقا مگر اشکالی دارد ما امسال 500 میلیون دلار میدهیم از دو سال دیگر سالی دویست میلیون دلار(معذرت میخواهم رقمهایش را من حفظ نکردم مثال میزنم) 500 میلیون دلار میدهیم از دو سال دیگر سالی چهارصد میلیون دلار در خرید شیشه مثلا صرفهجوئی میکنیم. خوب بحث خیلی خوب است. برادرمان آقای هراتی میگویند ما بین دو راه ماندهایم یا رفاه و یا برنامهریزی. من میگویم متأسفانه ما سرمایههای آیندهمان را میخواهیم بفروشیم بدون اینکه رفاهی ایجاد بکنیم و بدون اینکه برنامهای داشته باشیم. ما میخواهیم پنج میلیارد دلار را بفرستیم دنبال 150 میلیارد دلار. ما میخواهیم موتور دیفرنسیال را(نمیدانم، من صنعتی نیستم حالا چقدر میتواند مفید باشد، چقدر میتواند مضر باشد) ما میخواهیم هپکو را تقویت بکنیم، موتور دو دیفرنسیال داشته باشیم در حالیکه فولاد مبارکهمان فولاد اهوازمان سرمایهگذاریهای سنگینی که روی زمین سفرههای پهن شدهای است که نتوانستیم جمع و جورشان بکنیم دارد مستهلک میشود، دارد تضمین و آن گارانتی خارجیاش از بین میرود آنها را زمین گذاشتهایم و رفتهایم دنبال آلیاژهای جدید فولادی با یک سرمایهگذاری سنگین در یزد(موحدی ساوجی- یا در کرمان) شاید هم در کرمان به قول آقای موحدی ساوجی من کرمانش را خبر ندارم و این را عرض کنم خدمتتان ببینید برادران عزیز خواهران محترم من یک عدد سرانگشتی خدمتتان عرض بکنم اگر ما بیفتیم در چاه ویل استقراض بدون برنامه و خدای ناکرده اگر به این صرافت بیفتیم که برای تقویت بنیه دفاعی خودمان هم بد نیست که بعضاً استقراضهائی را داشته باشیم. برادران عزیز چشم باز بکنیم زیر پنجاه میلیارد دلار قرض هستیم و پنجاه میلیارد دلار بدهی یعنی روزی 1/5 میلیون بشکه نفت فقط بخاطر بهره پنجاه میلیارد دلار، یعنی درآمد ارزی سالیانه ما فقط بهره 70 میلیارد دلار بدهی خارجی خواهد بود، یعنی سرنوشت برزیل، یعنی سرنوشت بولیوی و یعنی سرنوشت مکزیک، اگر بدون برنامه باشد، اگر بدون حساب و کتاب باشد(نایب رئیس- وقتتان تمام است). انشاءالله باید دقت بکنیم چاه ویل نباشد، باید حساب شده باشد. من معتقدم باید حذف بکنیم این اجازهها را برنامه بیاید یا یک لایحه مستقل بیاید مجلس شور اول شور دوم کارشناسان بحث بکنند، با یک بند تبصره خلاصه این جوری در چاه نرویم که خدای ناکرده پوسیده باشد و کار را تمام بکند. بعداً هم میدانید اینکارها که شروع بشود(من چون نماینده تهران هستم جرأت میکنم این حرف را بزنم) اگر این شروع بشود بعد سراغ بنیه دفاعی میرود آخرش هم میگویند مترو را هم راه بیندازیم دیگر. یک، یک میلیارد دلاری هم بگیریم مترو را هم تمام کنیم و بعداً میرویم در این خرجها، میرویم در این هزینهها، میرویم دنبال پژو و کادیلاک و چیزهای دیگر و گرفتاری ایجاد میشود برایمان. برادرمان آقای زنجانی یادم است در یک جلسه خصوصی فرمودند اصلا در مورد استقراض نمیشود گفت خوب است یا بد است. باید ببینیم چه مقدار، برای چه مدت، برای چه کاری؟ و بسیار حرف منطقی است. این را در یک بند تبصرۀ 29 نمیتوانیم از رویش ساده عبور کنیم و بحثهای دیگری که در این رابطه هست من معطل نکنم دیگر. دیرگدازها، فروآلیاژها و این قبیل چیزها در حالیکه ما بسیاری سفرههای پهن شده داریم و نتوانستیم آنها را جمع بکنیم دارد مستهلک میشود، دارد از بین میرود پروژههای جدید چه مفهوم دارد، چه معنی دارد و چه جوری میتواند جوابگو باشد؟ نمیدانم اگر جایگزینی واردات را ما دنبالش برویم اگر لاستیک و سیمان و چیزهای دیگر را دنبالش برویم برادرمان آقای آقامحمدی میفرمایند مگر بد است یک مقدار پول بدهیم و از سیمان خودکفا بشویم نه خیلی خوب است. ما میگوئیم آقا الان تمام توان کارخانههای سیمانمان 17 میلیون تن در روز است. الان به دلیل نبودن قطعات یدکی 13 میلیون تن تولید داریم، سال آینده 13 میلیون تن میشود 11 میلیون تن. خوب اگر پول دارید، اگر دلار دارید این 17 میلیون تن را راه بیندازید. نایب رئیس- آقای باهنر 35 دقیقه صحبت فرمودید. باهنر- معذرت میخواهم دو سه دقیقه وقت بدهید انشاءالله مسأله را تمام میکنم. و بالاخره بحث دیگری که داریم در تبصرۀ 29 دقت بفرمائید ببینید چقدر بودجه پشت سر صنعت و معدن و چیزهای دیگر رفته و چقدر بودجه دنبال کشاورزی رفته؟ حتی در رابطه با وامهائی که به وزارت نیرو داده شده برای تولید انرژی که بسیار مسأله هم مهم است، حائز اهمیت است حتی یک جا که یک انرژی آبی ما داشته باشیم دنبال یک سد برویم مهمترین استدلال این است که آقا انرژی مثلا نیروگاه گازوئیلی نفت گازی پنج ساله است نیروگاهی که از سد بخواهیم بهرهبرداری بکنیم هفت ساله است. خوب بخاطر پنج سال و هفت سال ما الان باید برویم دنبال نیروگاهی که هیچ سرمایهگذاری در کشاورزی دنبالش نداشته باشد یا اینکه به هفت سال بسازیم و یک مقدار بحث کشاورزیمان هم حل بکنیم؟ یادمان باشد که سفارش امام بزرگوار این است که محور کشاورزی است و در پایان ممکن است این سؤال در نهایت مطرح بشود... من عرض کردم پیشنهادم این است این بودجه کلیاتش رد بشود، یک بودجه چند دوازدهم را در قالب همین سیاستهای بودجه 68 که خوب هم هست یک مقدارش خوب است و کارهائی برادرها کردهاند و زحمت کشیدهاند، در قالب بودجه 68 یک چند دوازدهم تصویب بشود و منتظر برنامه باشیم. دو حالت بیشتر ندارد ممکن است آقایان بیایند بگویند آقا برنامه نه به دار است نه به بار و تا شهریور نمیرسد، تا مهر نمیرسد. من این را عرض میکنم سال 68 سال حساسی است ما اگر سال 68 برنامه را در مجلس شورای اسلامی نتوانیم تصویب بکنیم سال 69 قطعاً نمیتوانیم برای اینکه ما در فصل نیمه دوم سال 68 یک تغییر و تحول داریم. به هر صورت انتخابات ریاست جمهوری داریم، انتخاب جدید دولت داریم، وزراء میروند، دولت میرود و اگر متأسفانه آن بحثی که کردم بنا باشد برود مینیبوسها راه میافتد و یک عده باید بروند و یک عده باید بیایند و یا اینکه یک تغییراتی خلاصه داده بشود و اگر قرار باشد این جوری باشد آن کسی که میآید در دیماه یا آذر ماه یا آبان ماه قطعاً ما نمیتوانیم از او انتظار داشته باشیم که بودجه 69 را با برنامه بیآورد او میگوید آقا من تازه آمدهام فعلا بودجه 69 را بدهید من بروم بخورم، انشاءالله برای 70 یک فکری میکنم. سال 68 قطعاً باید انشاءالله برنامه بیاید. برنامه را باید فشار بیآوریم انشاءالله کمک بدهیم، کمیسیونها کمک بدهند، دولت محبت بکند و منت بگذارد سر ملت، سر ما و کار را بعد از یک چند سالی انجام بدهد و این را بیآورد به کلان بودجه و رقمهای کمی آن انشاءالله برسیم. اگر ما چند دوازدهم را تصویب بکنیم اولین فایدهاش این است که با تصویب بودجه کل کشور یعنی اجازه برداشت 140 میلیارد تومان پول از بانک مرکزی صبح اول فروردین ماه 68 معنیاش این است. ما میگوئیم اگر چند دوازدهم بشود لااقل این 140 میلیارد را فعلا میگوئیم 30 میلیاردش را بیشتر برندار تا ببینیم خدا کریم است شاید تا خرداد یک خبری شد یک کاری توانستیم بکنیم و اولین تأثیرش این است و اگر هم به برنامه نرسیدیم حداقل برویم دنبال این قضیه که کسری بودجهمان را به عنوان نمونه عرض میکنم خدمتتان این شرکتهای تولیدکنندهای که ما داریم خوب اینها را ما با سرمایههای چند ده میلیارد تومانی عرضه کنیم به بانک بگوئیم آقای بانک استان، آقای بانک صنعت و معدن، آقای بانک کشاورزی، آقای بانک مرکزی بیآئید این شرکت سهامی کشت و صنعت مغان را کشت و صنعت جیرفت را و سفیدرود را و گوشت فارس را و گوشت لرستان را و ایکس و ایگرگ را بخر لااقل ما مقداری از استقراضهایمان را از این پول انشاءالله بتوانیم جواب بدهیم. در هر صورت من پیشنهاد میکنم که انشاءالله بودجه را قاطعانه رد کنیم و برادرها محبت میکنند این کار را میکنند. چند دوازدهم را بلافاصله بررسی میکنیم و انشاءالله به تصویب میرسانیم و همت میکنیم به کمک دولت و به کمک دیگر کارشناسان بتوانیم در نیم سال اول یک برنامه هر قدر ناقص ولی یک برنامهای را داشته باشیم. والسلام علیکم و رحمالله و برکاته. منشی- آقای جهانگیری موافق. جعفری اصفهانی- یک سؤال دارم. نایب رئیس- آقای جعفری کارمان را بگذار انجام بدهیم سؤال نتیجه ندارد. جعفری اصفهانی- آن پنجاه نفری که نامه نوشتند به امام برای استقراض، آنها کی بودند حالا استقراض را چماق کردهاند؟ موحدی ساوجی- یکی از موافقین وقت بدهد به این آقای جعفری اصفهانی برود حرفهایش را بزند. آقای جهانگیری وقتت را به این آقای جعفری بده بهتر از شما صحبت میکند. اسحق جهانگیری- بسماللهالرحمنالرحیم، با درود و سلام بر امام امت و با سلام به ارواح طیبه شهدای اسلام خصوصاً شهدای جنگ تحمیلی. من قرار نداشتم که در بحث بودجه سال 68 در موافقت صحبت کنم، لکن بعضی از مخالفتها جوری بود که احساس تکلیف کردم در حد وسع خودم از بودجه سال 68 و از عملکرد نظام در ده سال گذشته دفاع کنم. یقیناً بودجه سالانه به عنوان برنامه و سیاستهای اجرائی و حکومتی یک سال دولت دارای نقاط مثبت و نقاط منفی است. خصوصاً اینکه در کشور ما که در ده سال بعد از انقلاب یک لحظه از توطئههای استکبار و دشمنی دشمنان انقلاب آسوده نبودیم، هست سال درگیر جنگ بودیم و اخیراً که از جنگ تا حدی فارغ شدیم توطئه به شکل دیگری خودش را نشان داده و استکبار جهانی با چاپ کتاب آیات شیطانی به نحو دیگری به مبارزه با انقلاب اسلامی برخاسته. برداشت ما از مجموعه این توطئهها این است که استکبار به هر حال انقلاب اسلامی را راحت و به جای خودش آرام نمیگذارد که حرکت صحیح و حرکت اقتصادی که قرار بوده عمل بشود به عنوان آرمانهای انقلاب اسلامی بتواند به حرکتها و اهداف خودش جامه عمل بپوشاند. ولی در حد وسع به نظر من انقلاب اسلامی در این ده سال حتی در ابعاد اقتصادی علیرغم همه موانع و مشکلات تا حد زیادی موفق بوده. اگر ما اینجا بخواهیم بحث بکنیم که آیا در بودجه سال 68 نقاط قوتی وجود دارد؟ یقیناً هر انسان بیانصافی بخواهد بحث بکند خواهد گفت که نقاط قوت بودجه سال 68 به مقدار زیادی قطعاً در ابعاد عمرانی، درآمدی، هزینهها، در جهتگیری، در سمتگیری وجود دارد که من یقیناً در بحث خودم به تعدادی از آنها اشاره میکنم. آیا نقاط منفی وجود دارد؟ یقیناً وجود دارد. این بودجه، بودجه ایدهآلی است؟ خیر نیست. آیا استقراضی که در این بودجه وجود دارد هیچ انسانی هست که از استقراض به عنوان یک نقطه مثبت دفاع بکند؟ نه آیا راهی جز این وجود داشته؟ به اعتقاد ما در حد توان کارشناسی خودمان راه دیگر ما پیدا نکردیم. ممکن است کارشناسهای بهتری در دنیا، در کشور پیدا بشوند، در مجلس ممکن است نیروهای زبده دیگری وجود داشته باشند که راهحل داشته باشند و ارائه طریق بتوانند بکنند، در این ده سال بعد از پیروزی انقلاب همیشه ما از استقراض بد گفتیم، از افزایش قیمت بد گفتیم، از تورم بد گفتیم، در طول سال منتظر ماندیم در ایام فصل بودجه کارشناسهای دولت، کارشناسهای خارج از دولت آنهائی که فقط زبانشان به انتقاد باز است هیچوقت یک راهحل صحیح ارائه ندادند. گاهی اوقات گفتند بیآئید دولت را بدهیم به بخش خصوصی مسائل و مشکلات حل میشود. حالا در آنجائی که کار دست بخش خصوصی بوده خود آن قابل سؤال است که بخش خصوصی در همین ده سال بعد از انقلاب خوب عمل کرده، بد عمل کرده، آیا در بخش تولیدی و بخش خصوصی خوب حرکت کرده، در توزیع خوب حرکت کرده، گرانی که امروز در جامعه هست چقدرش انصافاً مال سیستم دولتی است؟ لذا برای این هم هیچکس از کسانی که انتقاد میکردند راهحلی ارائه ندادند. در بودجه سالانه ما چند محور اساسی داریم که باید برادرانی که با بودجه به عنوان مخالف یا موافق به عنوان یک بحث علمی اقتصادی بحث میکنند یکی یکی این موارد را باز بکنند و دلائل مخالفت و موافقت در هر بخشی را بگویند. بودجه تشکیل شده از یک بخش به عنوان درآمدها یا منابع تأمین مالی، یک بخش به عنوان هزینهها که هزینهها هزینههای جاری، هزینههای عمرانی و به دلیل اهمیتی که در کشور ما ارز در شرائط فعلی دارد یک بخش به عنوان بودجه ارزی و یک بخش به عنوان بودجه شرکتها. آیا سمت ما به سمت اصلاحسازی بوده، یا به سمت تخریب بوده؟ من معتقدم که درآمدها در سال جاری حرکتی مناسبتر از سالهای گذشته در کمیسیون انجام دادیم. بنده حداقل چهار پنج بودجه کشور را که در این مجلس تصویب شده حضور داشتم. امسال درآمدهای غیرواقعی حتیالامکان از بودجه سال 68 حذف شده. یک بحثی در کشور وجود دارد و آن این است که آیا درآمدهای غیرواقعی بگذاریم و استقراض کم نشان بدهیم تا اینکه دولت در آغاز سال مبلغ زیادی استقراض در اختیارش نباشد خودش را حالت انقباضی بگیرد و صرفهجویی در پیش بگیرد آخر سال نهایتاً منجر به آوردن اصلاحیه بشود در اصلاحیه باز ما اجازه به او بدهیم که بتواند ماههای آخر خودش را اداره کند ولکن چون ما میخواهیم با مجلس و با مردم صادقانه حرف بزنیم و معتقدیم که از اول اگر درآمدها غیرواقعی باشد در زمان کوتاهتری ما موظف و ناچار هستیم که اصلاحیه بودجه بیاوریم باید از اول حرکت را جوری ترسیم بکنیم که استقراض واقعی به مردم و به نمایندگان مردم نشان بدهیم که استقراض به اعتقاد ما این است. البته برادران و خواهران محترم عنایت دارند که بودجه به معنای پیشبینی است این جور نیست که ما هر رقمی که اینجا گذاشتیم آن وحی منزل است و حتماً اجرا میشود نه ما پیشبینی میکنیم که درآمد مالیات مشاغل در سال آینده این مبلغ باشد به وزارت امور اقتصاد و دارایی ابزار میدهیم و امکانات میدهیم که تلاش بکند و درآمد گذاشته شده را کسب بکند ولی این پیشبینی ممکن است حاصل نشود آخر سال و در اینجا که حاصل نشد خود به خود منجر بشود به اینکه شما با اصلاح بودجه روبرو باشید. در فصل درآمدها چندین رقم درآمد دولت گذاشته بود که به اعتقاد ما این درآمدها باید اصلاح میشد یکی از آنها فروش 125 میلیارد ارز حاصل از فروش نفت کوره بوده، یک سیاستی دولت اتخاذ کرده بود برای اینکه نفت کوره پالایشگاه آبادان و نفت کوره پالایشگاه اصفهان که به فروش میرساند ارز آنرا به قیمت ترجیحی به فروش برساند و از آن ریال بعضی از مشکلات کارمندها را حل بکند. ما گفتیم که فروش نفت کوره و ارز حاصل از نفت کوره با ارز حاصل از نفت خام با هم تفاوتی ندارد نفت کوره یک امکاناتی است از داخل این کشور دارد صادر میشود همچنان نفتی که امکاناتش دارد صادر میشود. برای هر دوتای این ارز باید یک سیاستگذاری بشود هر دو این ارز باید به داخل خزانه کشور بیاید و به قیمت رسمی فروخته شود. بعد در قسمت دیگری که دولت فروش ارز منظور نکرده بود ما کمیته تخصیص ارز را موظف کردیم 200 میلیارد ریال از فروش ارز حاصل بکند. به اعتقاد ما دستگاههای زیادی در حال حاضر در کشور هستند که کارهای تولیدی را میتوانند انجام بدهند، مردم به تولیدات آنها نیاز دارند و هیچ ضرورتی ندارد که با ارز دولتی اینکار را انجام بدهند میتوانند با ارز ترجیحی انجام بدهند مثل نفت، مثل گاز، مثل مخابرات، مثل بعضی از کارخانههای تولیدی کشور. گفتیم که کمیته تخصیص ارز بیاید 200 میلیارد ریال از محل فروش ارز ترجیحی حاصل بکند. بعد حق ثبت سفارش. به هر حال در این کشور ما واقعیتی که وجود دارد قیمت دلار هفت تومان نیست شما خودتان گاهی اوقات میخواهید جنسی را قیمت بکنید نوعاً میآئید با قیمت آزاد دلار این جنس را میسنجید که ببینید میارزد یا نمیارزد. برادران عزیز، خواهران محترم! بودجه جاری دستگاهها را در شرایط فعلی تحت هیچ فشاری نمیتوانید شما کم بکنید وزیر مربوطه شما مسؤولی که شما انتخاب میکنید وزیری که با رأی شما نمایندگان انتخاب میشود در کمیسیون تخصصی میآید در صحن مجلس میآید فریاد میزند که این بودجه جاری که برای من گذاشتهاید امکان ندارد که من بتوانم این تشکیلات را اداره بکنم برای نمونه فریاد برادران عزیز سپاه را این روزها شما شنیدهاید که راجع به بودجهشان چقدر این طرف و آن طرف دارند صحبت میکنند که واقعاً کم دارند و واقعاً هم کم دارند، همین جوری بیائید در دستگاههای دیگرتان. ما گفتیم یک راه کم کردن اعتبارات جاری این است که ما به دستگاههایی که از دلار استفاده میکند به آن میگوئیم تو که از این دلار داری استفاده میکنی ما اعتبار جاریش را هم هیچ افزایش ندادهایم برادرهائی که میگویند اعتبارات جاری امسال افزایش پیدا کرده در بخش اعتبارات جاری اگر وقت شد خدمتتان توضیح میدهم. ما گفتیم که شما بیائید به جای دلاری هفت تومان دلاری سه تومان اینجا حق ثبت سفارش بدهید آن هم در خصوص کالاهای اساسی و خود بنده پیشنهاد دارم بعضی از کالاهای حساس مثل دارو در مجلس استثناء بکنیم به غیر از این کالاهایی که نان مردم را ما گران نکنیم ولی مثلا اگر قرار است برای یک دستگاهی فرض کنید مثل دفاع، ما بودجه جاری برایش میگذاریم بعد دلار هم برایش میگذاریم دلارش را 7 تومان حساب نکنیم، دلارش را 10 تومان حساب بکنیم. فلان کارخانه خصوصی فلان وزارتخانه دیگر مثلا وزارت علوم میآید از ما ارز میگیرد ارز اینجوری حساب بکنیم، البته دو سال گذشته همین بحث به شکل دیگری در صحن مجلس همان طور که یکی از برادرها گفت مطرح شد رد شد ولی الان تمام آن کارشناسهایی که در آن زمان مخالف بودند در کمیسیون بودجه همانها بحث اقتصادی کردند که الان اینکار ضروری و لازم است و فکر میکنم که این درآمد حاصل میشود. درآمد دیگری که ما فکر میکردیم باید بالاخره در این کشور برایش جایی در نظر گرفته بشود همین درآمدی است که به عنوان درآمد دادستانی و دستگاه قضایی و اجناس قاچاق گرفته میشود. به هر حال در این کشور ژاندارمری، شهربانی و کمیته شما هر سال میآیند گزارش میدهند که اینقدر کالای قاچاق گرفته شده این قدر دادگاهها، قاضی و دادستان و رئیس دیوانعالی کشور و دیگر بزرگان مصاحبه میکنند که اینقدر اموال مصادره کردیم این قدر جریمه کردیم. ما اینها را در بودجه کشور هیچ وقت نمیدیدیم. در سال جاری عدهای از برادران کمیسیون با شورایعالی قضایی با ریاست محترم دیوانعالی کشور با دادستان کل کشور با نیروهای انتظامی تشکیل جلسه دادند و کلیه درآمدهای این شکلی که در این کشور وجود دارند آوردند در قالب یکی از تبصرههای قانون بودجه منظور کردند حتی درآمدهای ناشی از مجهولالمالک درآمدهای ناشی از تعزیرات حکومتی همه را یکجا منظور کردند بعد گفتند حالا هر کس هزینهای دارد از این محل برای هزینهاش پرداخت بشود. بعضی از درآمدها مثلا مثل درآمد فروش سیگار سال گذشته ما یک مبلغی گذاشتیم که تجربه امسال نشان داد حاصل نشد دولت دوباره امسال آورد 165 میلیارد فروش سیگار گذاشت ما مطمئن بودیم که 165 میلیاردی که دولت گذاشته حاصل نمیشود و کمیسیون برنامه و بودجه که میخواهد استقراض را کم نشان بدهد بهتر این بود که همان 165 میلیارد دولت را میگذاشت هیچکس هم حرف رویش نمیزد و 165 میلیارد اینجا قرار میگرفت و ما کسر بودجه را کم نشان میدادیم ما با بحثی که با برادران کردیم گفتیم این 165 قطعاً حاصل نمیشود 55 میلیارد از این کم کردیم گفتیم 110 میلیارد انجام بگیرد بعد با توجه به این کسریها و این افزایشها ما دیدیم که رقم استقراضمان یک رقم بالایی است. دو راه در پیش روی ما بود: برادران عزیز عنایت دارند این هزینه جاری که امسال ما میخواهیم کشور را با آن اداره بکنیم با قیمت جاری و قیمت ثابت چندین سال قبل است و این از افتخارات این نظام است که مدیریت این نظام علیرغم این مشکلات، قیمت هزینه این کشور را به قیمت سال 53 و 52 دارد اداره میکند. ما هزینههای جاری را دیگر از این کمتر نمیتوانستیم بکنیم، هزینههای عمرانی هم دیگر این مبلغی که گذاشتیم زنده بودن کشور بسته به این هزینههای عمرانی است این هم دیگر کمتر نمیشد لذا درآمدها هم مشخص بود ما میتوانستیم سقف استقراض را به جای 100 تا، 150 تا 160 تا بگذاریم یقیناً در مجلس هم 10 تا پائین و بالا میشد و هر 50 میلیارد یا 100 میلیاردی که میگذاشتیم آثار تورمیاش یقیناً یک آثار تورمی بسیار سنگینی بر گرده تمام اقشار جامعه خصوصاً ضعیفترین قشر جامعه بود یعنی بار اصلی استقراض روی قشر ضعیف جامعه و قشر حقوقبگیر ثابت جامعه است. و استقراض به همان تعبیری که آقای الویری گفتند با پنبه سر بریدن و به عبارتی کور عمل کردن است. استقراض را ما دیگر نمیدانیم کجا عمل میکند یکدفعه فردا صبح بلند میشویم میبینیم همه قیمتها بالا رفته بعد هم میگوئیم آقا قیمتها کنترل بشود آثار طبیعی گذاشتن استقراض این بوده گفتیم در حد وسع استقراض را کم نشان بدهیم روی کالاهایی که ما فکر میکردیم در شرایطی که همه اجناس به یک نسبتی بالا رفته بعضی از کالاها به اعتقاد اکثریت اعضای کمیسیون امکان افزایش در آنها وجود داشته مانند شکر و روغن و جالب اینست که این کالاهائی که ما افزایش دادهایم برای این افزایش ندادهایم که در خزانه قرار بگیرد بعد از 2 سال یا سه سال دیگر بالاخره بگوئیم مثلا 5 ریال، 10 ریال به قیمت شکر افزایش دادهایم به قیمت مرغ و یا تخممرغ افزایش دادهایم چه شد؟ رفت در خزانه شد هزینه جاری. گفتیم که نخیر این شکر که مقدار زیادیش از تولیدات خود وزارت کشاورزی است این شکر یک مبلغی افزایش داده بشود و در نتیجه یکسری طرحهای اساسی کشور که طرحهای کلیدی کشور هستند از این مبلغ انجام بگیرد و اجرا بشود. به هر حال ما فکر میکنیم در بحث درآمدها با این افزایش چند قلمی که داده شده ممکن است که بعضی از نمایندگان با بعضی از این اقلام مخالف باشند بعضی از برادران با بنده اینجا صحبت میکردند که فلان چیز را حذف بکنیم یا عکسش یک پیشنهاد دیگری داشتند که فلان کالا را مثلا اضافه کنیم این در صحن مجلس قابل اصلاح است ممکن است مثلا یک کسی با افزایش قیمت شکر مخالف باشد فرض کنید افزایش کالای دیگری را پیشنهاد بکند ممکن است اصلا بگوید نخیر این افزایشها همه حذف بشود سقف استقراض بالا برود همه اینها در صحن مجلس امکان پذیر است هر چه نظر نمایندگان محترم و نظر مجلس بود نهایتاً آن به عنوان قانون بودجه تصویب و ابلاغ میشود. در بحث جاری به اعتقاد ما حرکتی که در سال جاری در دولت و تکمیل آن در کمیسیون انجام گرفت حرکت مثبتی بود با توجه به اینکه مدت زیادی است که به دولت ابلاغ شده که سیستم اجرایی کشور را به مجلس بیاورند دولت تا الان موفق نشده شورای بازسازی هم دور هم نشستند گاهی اوقات گفتند 24 وزارتخانه بشود 18 وزارتخانه، 18 وزارتخانه گفتند که بعضی از وزرایش رفتهاند آنجا مخالفت کردهاند پس گرفتهاند یعنی نهایتاً یک تصمیم قاطعی که حداقل به ما ابلاغ بشود که این تصمیم مثلا فرض کنید شورای مشورتی و یا شورای بازسازی است که اینکارها انجام بگیرد هزینه جاری کم میشود ابلاغ نشده دولت هم یکسری کارها در سازمان امور اداری و استخدامی کرده که یکسری جزوات خدمت نمایندگان محترم فرستاده ولی عملا چیزی نیامده الان من خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم بحث از دستگاههای موازی در مجلس زیاد میشود هر یکی از دستگاهها را که شما فکر میکنید لازم نیست بودجه برایش داده بشود پیشنهاد حذفش را بدهید، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، نمایندگان آزادند پیشنهاد حذف بودجه سازمان تبلیغات، پیشنهاد حذف بودجه دفتر تبلیغات، پیشنهاد حذف بودجههای جهاد سازندگی، پیشنهاد حذف بودجههای وزارت کشاورزی یعنی بالاخره راه باز است ولی من فکر میکنم که هیچکدام از نمایندگان چنین پیشنهادی نخواهند داد(یکی از نمایندگان- داده میشود) خیلی خوب اگر دادند بالاخره در صحن مجلس اعلام میشود به این شکل ممکن است بشود اصلاح سازی کرد. به هر حال این هزینههای جاری اگر قرار بود با بودجه امسال با حداقل رشدی که برای هزینههای جاری برادران عزیز در نظر میگیرید که در مواد 2و1 شماست که بالاخره پاداش آخر سال شماست حق عائلهمندی کارمندهاست به هر حال کارمند شما نیاز دارد یک حق عائلهمندی که مصوبه مجلس است به او داده بشود. یک رشد معقول 2 درصد 3 درصدی میخواهد همین هم برای هزینههای جاری امسال دولت در نظر نگرفته، دولت یک رقم متمرکز صد و سی میلیاردی گذاشت در یک ردیف گفت که اعتبار جاری همان اعتبار سال 67 شما اجازه بدهید ما به عنوان دولت 130 میلیارد در اختیارمان باشد این 130 میلیارد هر دستگاهی با مشکل روبرو شد از این محل و از این کیسه ما برداریم و به او بدهیم. بحث بسیار طولانی راجع به این 130 میلیارد شد که آیا مصلحت کشور هست که ما 130 میلیارد متمرکز در اختیار دولت قرار بدهیم همه وزراء و همه دستگاههای اجراییمان را پیش وزیر برنامه و بودجه بفرستیم دیدیم بعضی از دستگاههای حساس و مهم کشور که بیشترین اعتبار نیاز دارند مثل آموزش و پرورش، مثل دانشگاهها، مثل بیمارستانها، مثل بنیاد شهید، اینها را ما نمیتوانیم این جارها بکنیم. برادرها مأمور شدند رفتند وزارت آموزش و پرورش را رسیدگی کردند دیدند سقفی که وزارت آموزش و پرورش نیاز دارد بسیار سقف بالایی است ما نمیتوانستیم آن سقف را پرداخت بکنیم امکان برای بودجه سال 68 نبود یک سقف پائینتری توافق کردیم گذاشتیم. دانشگاهها تقریباً تمام رؤسای دانشگاهها و وزارت علوم حق داشت مثلا درخواستی که برادران داشتند ما از نصف هم کمتر آن درخواست را برایشان گذاشتیم. بیمارستانها، شما در شهرهای خودتان حتماً دیدهاید مشکلاتی که امروز در بیمارستانها وجود دارد همین جور ما وارد بحث شدیم بحثی برادرمان راجع به بنیاد جانبازان میکند آخر این انصاف نیست ما یک قشر عزیز عظیم بزرگی که همه سرمایه خودش را در راه انقلاب فدا کرده بعد اول سال تأسیس یک نهادی است که میخواهد خدمت بیشتری داده بشود حضرت امام که در پاسخ برادر بزرگوارمان جناب آقای کروبی دستور تأسیس بنیاد جانبازان را دادند به این خاطر بود که خدمت بیشتری به بنیاد جانبازان بشود مسؤول بنیاد جانبازان آمده در کمیسیون ما خودمان حتی این بحث را داشتیم که در اصلاحیه سال 67، میخواستیم از اعتبارات بنیاد مستضعفان هر چه هست بگیریم استقراض سال 67 را کم کنیم ما برای استفاده از همین امکانات مسؤول بنیاد مستضعفان را دعوت کردیم چندین ساعت در کمیسیون بحث کردیم و کمیته کار فرستادیم که بحث بکنیم ببینیم میتوانیم مبلغی از بنیاد مستضعفان بگیریم آنها کارخانه هست میخواهند کارخانهها را بفروشند گفتیم اعلام سیاست بکنید بفروشید بعد که فروختید پولش را بریزید به یک حسابی استفاده بکنید بنیاد مستضعفان آمده میگوید که اگر این مبلغ برای ما نگذارید ما الان اعلام میکنیم خدمت امام هم مینویسیم که ما قادر نیستیم جانبازان را اداره بکنیم، اولین سال حکم امام آن هم برای عزیزترین قشر جامعه ما باید چطور برخورد میکردیم؟ جز اینکه باید میگفتیم خیلی خوب این حداقل 40 میلیارد گذاشته بشود ولی تعهد از شما میگیریم شما در یک زمان سه سالهای خودتان را از بودجه عمومی کشور کنار بکشید با امکانات بنیاد مستضعفان اداره بکنید آنها هم این تعهد را به کمیسیون بدهند و ما اینکار را انجام دادیم. حضرت امام در مورد سیاستگذاری و بازسازی بنیاد شهید میفرمایند که«در رأس کارهای بازسازی، مسؤول رسیدگی به خانوادههای شهدا و امور فرزندان شهدا است». نماینده حضرت امام تشریف آوردند آنجا نشستند با عدد و رقم تعداد خانواده شهدا حقوقی که دارند به خانواده شهدی میدهند بچههای شهدایی که الان از دبستان وارد راهنمایی شدهاند هزینه بیشتری نیاز دارند همه اینها را گفتهاند برادرها نشستهاند با عدد و رقم ضرب کردند جمع و تقسیم کردند دیدند که این حداقل حقوق ممکنی است که امروز به خانواده شهید در شهرستان خودتان میدهند بروید ببینید واقعاً به خانواده شهید حقوق 15-10 هزار تومانی میدهند؟ خانواده شهید در این مملکت حقوق 15-10 هزار تومانی میگیرد؟ این حداقل چیزی بوده که ما فکر کردیم که ما باید به خانواده شهدا در اولین سال بعد از جنگ پرداخت بشود. اما در بحث عمرانی، در بحث عمرانی دولت 805 میلیارد ریال به عنوان بودجه عمرانی آورده بود ما اصلاحات زیادی در بودجه عمرانی انجام دادیم خدمت برادران عزیز عرض میکنم. سال 65 در کمیسیون برنامه و بودجه در ارتباط با طرحهای عمرانی یک بحثی شد که طرحهای عمرانی دارند به صورت جاری در قانون بودجه هر ساله تکرار میشوند یک طرحی را میبینید از 20 سال قبل دارد تکرار میشود این طرح هر سال میآید هر سال میآید ما گفتیم این معنی ندارد طرح عمرانی معنایش این است که یک سال ابتدایی دارد یک سال انتهایی دارد یک سالی باید این طرحها خاتمه پیدا بکند آمدیم نشستیم با دستگاههای مربوطه با برنامه و بودجه تمام طرحهای کشور را براساس سال خاتمه زمانبندی کردیم بعضی از طرحها را گفتیم باید این طرحها در سال 66 تمام بشود بعضی از طرحها را گفتیم باید در سال 67 تمام بشود بعضی از طرحها را گفتیم اینها طرحهای مهم انقلابند بعضی از طرحها را گفتیم ادامهدار و قسمتی هم که مربوط به استانی میشد استانی. سال 66 که میخواستیم بودجه سال 67 را بررسی بکنیم اولین کاری که انجام دادیم طرحهایی که قرار بود که پایان سال 66 تمام بشود توضیح خواستیم گفتیم شما سال گذشته تعهد کردید که این طرح در سال 66 تمام بشود چرا تمام نشده؟ ما آمدیم در آن سال به مجلس گزارش دادیم که مجلس محترم این تعداد از وزراء تعهد کرده بودند که ده طرح، 5 طرح خودشان را در سال 66 تمام بکنند تمام نکردهاند به اعتقاد ما ضعف مدیریت بوده به اعتقاد ما کمبود مصالح ساختمانی بوده به اعتقاد ما مسأله دیگر بوده. امسال ما آمدیم دیدیم که بعضی از طرحها علیرغم اینکه ما زمانبندی کردیم انگار که خیلی به این زمانبندی توجه نمیشود مثلا گفتیم سال 66 تمام بشود آقایان آمدند گفتند نشد دوباره گفتیم که خیلی خوب پس سال 67 تمام میشود حالا 67 شده دوباره میگویند نمیشود. گاهی اوقات اعتبار هم چندین برابر میخواهد. این البته یک سنجش خوبی است برای اینکه مجلس محترم وزراء را بسنجد آن آخر پیوست سال خاتمه نوشتهاند شما بعضی جاها دیدید ستاره گذاشتهاند ستاره به این معناست که این طرح را دستگاههای اجرایی و برنامه و بودجه تعهد کرده بود که در سال قبل تمام بشود تمام نشده باز تکرار شده ما امسال آمدیم یکبار دیگر تمام سالهای خاتمه را با دستگاههای اجرایی و برنامه و بودجه را از اول چک کردیم و اصلاح کردیم و به دستگاه اجرایی و به برنامه و بودجه گفتیم این سال خاتمه را داریم با نظر خود شما میگذاریم فردا نگوئید که این سال خاتمه را ما مخالف بودیم شما گذاشتید سال خاتمهای که الان گذاشته میشود تعهد داشته باشیم که اجرا کنیم این اولین اصلاح سازی عمومی. مسأله بعد آمدیم طرحهای یکساله را به طور دقیق بازدیدیم طرحهایی که قرار بود سال 67 تمام بشود. خیلی از این طرحها متأسفانه دستگاههای اجرایی عمل نکرده بودند بعد ما بعضیهاشان را دوساله کردیم بعضیهایشان را ادامهدار کردیم. عنوانهای طرحها را ما اصلاحات مفصلی انجام دادیم عنوان طرح جاری است مثلا طرح خرید تجهیزات خانههای بهداشت. این طرح هر ساله در قانون بودجه به عنوان عمرانی تکرار میشد بنده به عنوان نماینده مجلس هر سال که این طرح را میبینم، میبینم که سالی 100 میلیون- 200 میلیون گذاشته میشود ولی نتیجه عملیاش نمیدانم چیست؟ امسال آمدیم گفتیم که وزارت بهداشت درمان و برنامه و بودجه بروید این طرح را با تعداد برای ما بیاورید رفتند و آوردند که خرید و تجهیز 2400 مرکز بهداشتی طرح هم 2 سال پایان 2 سال دیگر نمایندگان محترم میتوانند از وزیر بهداشت و درمان از برنامه و بودجه سؤال کنند سال 69 و 68 که شما تعهد کردید 2400 مرکز بهداشتی را تجهیز کنید اینها به ما نشان دهید که کجاست؟ نماینده آنوقت با عنوان طرح راحت میتواند دنبال این قضیه برود از وزیر سؤال بکند و توضیح بخواهد. همین جور راجع به مراکز آموزش فنی و حرفهای راجع به کارهای دیگر که میشده که گذاشت مثلا منابع آب جهاد، جهاد یک طرح داشته به عنوان منابع آب، هر سال میآمد سد میزد بند میزد هیچکس هم نهایتاً نمیدانست بالاخره آثار این کار چیست؟ ما آمدیم گفتیم که این جور نمیشود برادرهای جهاد شما برای ما مشخص بکنید ظرف 3-4 سال دیگری شما از محل این اعتبارات چه کاری انجام میدهید؟ گفتند که ظرف سه سال دیگر یک اعتباری برای ما بگذارید ما 2 میلیارد مترمکعب آب استحصال میکنیم ما عنوان طرح را اصلاح کردیم 12 میلیارد مترمکعب استحصال آب وزارت جهاد سازندگی که 3 ساله برود این کار را انجام بدهد. بعد با طرحهای جدید از سال 66 که کمبود اعتبار عمرانی ما روبرو شدیم بعضی از شرکتها را از قانون بودجه حذف کردیم. برادرها الان که قانون بودجه را میبینند، میبینند فرض کنید گاز نیست اینجا، نفت نیست، مثلا برق کم است، آن موقع ما گفتیم که دیگر دولت نمیتواند سرمایهگذاری در این مملکت بکند که شرکت قدرتمندی مثل شرکت نفت برود از بودجه عمومی بگیرد، گاز بیاید از بودجه عمومی بگیرد، برق بیاید از بودجه عمومی بگیرد گفتیم که شرکت توانیر و شرکت برق و شرکت گاز از قانون بودجه حذف، بروند خودشان درآمد کسب و سرمایهگذاری بکنند. بعضی از طرحهای برق را برای اینکه سال اول میخواستیم اجرا بشود گذاشتیم امسال آمدیم دیدیم که 18 میلیارد ریال برای یکسری نیروگاهها گذاشتهاند به وزارت نیرو گفتیم که شما قرار بود از منابع داخلی خودتان کار برق را انجام بدهید این 18 میلیارد را شما چرا باید از بودجه عمومی بگیرید؟ تمام کارهای برق را از قانون بودجه دوباره حذف کردیم به غیر از بازسازیهایش گفتیم شما بروید هر نیروگاهی که میخواهید احداث بکنید ریالش را باید از منابع داخلی خودتان بگیرید ارزش را بیائید از دولت بگیرید با این اعتباری که از وزارت نیرو گرفتیم توافقی که برادران کمیسیون داشتند سقف بودجه عمرانی را در حد صد میلیارد افزایش دادیم 800 میلیارد را نزدیک به 900 میلیارد با حذف آن طرحهای عمرانی که خدمتتان گفتم رساندیم. این افزایشها در کجاست؟ آیا سمتگیری صحیح بوده یا سمتگیری غلط بوده به اعتقاد ما صحیحترین سمتگیری که برخاسته از اهداف مجلس و برخاسته از اهداف امام بوده ما اتخاذ کردیم. وزیر کشاورزی را که مجلس جدیداً انتخاب کرده این وزیر آمده گفته من برنامه دارم شما که به من رأی دادید 4 تا طرح از من قبول بکنید اگر قرار باشد به عنوان وزیر کشاورزی هیچ طرح جدیدی از من قبول نکنید پس آمدن من چه معنایی دارد گفتیم برو طرح بیاور رفته چندین جزوه آورده برادران عزیز کمیسیون کشاورزی همه اینها را بررسی کردهاند به کمیسیون ما هم فرستادند یک جزوه قطور آورده میگوید که این جزوه تمام کارهایش انجام گرفته ما میتوانیم ظرف 5 سال گندم را به خودکفایی برسانیم یک جزوه آورده میگوید تولید سیبزمینی را میتوانیم اینقدر بالا ببریم و آن را صادر بکنیم یک جزوه آورده میگوید که پنبه را از این قدر هکتار میتوانیم به اینقدر هکتار برسانیم. راجع به مرتعداری و راجع به خیلی کارها طرحهای زیادی آورده ما آمدیم از همه طرحهای وزارت کشاورزی 6-5 تا از طرحهای جاندار را قبول کردیم گفتیم که این طرحها طرح افزایش عملکرد گندم آبی، سطح زیر کشت پنبه، تولید قوچ اصیل و مبارزه با بیماریهای انگلی طرحهای کلیدی وزارت کشاورزی این طرحها را به عنوان طرح جدید قبول کردیم برایش اعتبار گذاشتیم و طرحهای مهم دیگری که وزارت کشاورزی داشت مثل طرح تثبیت شنهای روان، مرتع داری و تولید علوفه، جنگل کاری این طرحها هم به طور تقریباً بسیار چشمگیری مثلا 250 میلیون تومان را 500 میلیون تومان کردیم، 300 میلیون تومان را کردیم 400 میلیون تومان، این طرحها را هم افزایش اعتبار برای سال 1368 دادیم. بعد در بخش بهداشت و درمان ما خودمان در کمیسیون برنامه و بودجه اول به این نتیجه رسیدیم که اگر 7-6 تا بیمارستان جدید، چون برادران نماینده فشار میآوردند که شهرمان وضع درمانیش خوب نیست لازم است که بیمارستان بگذارید ما هم شرمنده برادران عزیز بودیم چون از یک طرفی ما اعتقاد داریم که طرحی مثل بیمارستان را باید کارشناس مربوطهاش بررسی و مطالعه بکند بعد بیاورد و از طرفی هم میدیدیم که این نماینده دارد با سوز میگوید آقا جان من در شهرستان خودم میبینم که مردم به تخت بیمارستانی نیاز دارند من چه میدانم کارشناس چرا قبول نمیکند. و میدانستیم که این نماینده دارد با سوز میگوید و واقعاً در منطقهاش به بیمارستان نیاز هست گفتیم خیلی خوب با توجه به بودجهای که ما داریم 6 تا بیمارستان میتوانیم قبول بکنیم. خوشبختانه برادران عزیز کمیسیون بهداری مجلس زحمت کشیدند وقت گذاشتند رفتند اولویتبندی کردند اندیکس پیدا کردند آمدند گفتند 32 تا شهرستان ما هست که اندیکس تخت بیمارستانیشان زیر نیم است بیائیم این جور برخورد کنیم که هیچکس هم نرنجد که بگوید چرا از من نگذاشتید چرا از من نگذاشتید؟ شهرستانهایی که اندیکس آنها زیر نیم است ما اینها را قبول بکنیم و ما قبول کردیم سه هزار تخت بیمارستانی جدید در سال 68 در سی و دو شهرستان شروع بشود که اسم آنها را در این جا خدمت شما ذکر کردیم. در بخش آب تأمین آب زراعی مطالعه آب شهرها تعداد زیادی از نمایندگان محترم راجع به آب شهرهای خودشان مسأله داشتند من حالا اینجا خدمت شما عرض میکنم. یک وقتی در سال 64-63 در همین مجلس در بحث بودجه آن موقع بحث کردیم که بحران انرژی در آینده خواهیم داشت مسأله برق در آینده خواهیم داشت ما به خاطر اینکه خدای نکرده در آینده یکبار با یک بحرانی در آب شهرهایمان روبرو نشویم آمدیم سقف اعتبار مطالعه آب شهری را صددرصد افزایش دادیم هر چه دولت آورده بود 2 برابر کردیم گفتیم که وزارت نیرو برود شهرهایی که نمایندگان یا استاندارها یا فرماندارها درخواست دارند مطالعه انجام بدهند برادرها میتوانند از الان با وزارت نیرو مکاتبه کنند مطالعه انجام بدهند طرحشان آماده بشود که در صورت لزوم انشاءالله در بودجههای آینده مسأله جاریشان دیده بشود. مسأله بعدی در ارتباط با طرحهای استانی بود استانها معمولا در مرکز نه در فصل بودجهنویسی در وزارت برنامه و بودجه نه در مجلس متولی آنچنانی دارند. وزارت برنامه و بودجه درخواستهایی که میآید خودش بررسی میکند بالاخره کم و زیاد میکند ما متأسفانه به دلیل کمی وقت فرصت نمیکنیم که از استانها دعوت بکنیم لذا ما هر ساله اصرار داشتیم رقمی که دولت برای بودجه عمرانی استانها میآورده این رقم را افزایش بدهیم چندین رقم ما امسال در طرحهای عمرانی استانی افزایش دادهایم. برق روستایی را افزایش دادهایم یک میلیارد و دویست میلیون، راه روستائی جهاد را سه میلیارد افزایش دادهایم، راههای استانی یک میلیارد افزایش دادهایم، کشاورزی 2 میلیارد افزایش دادهایم به طور پراکنده هم طرحهایی را در استانها افزایش دادهایم، در قسمت راه فقط کمیسیون مسکن و شهرسازی 8 میلیارد پیشنهاد افزایش داشت ممکن است مثلا کمیسیون راه یک جایی گفته که طرحی که الان دولت 160 میلیون تومان برای سال 68 آورده کمیسیون مسکن گفته که این بشود 250 میلیون تومان ما گفتیم 200 میلیون تومان ولی تقریباً تمام پیشنهادهایی که کمیسیون مسکن در این بخش آورده بود که طرحهائی در لایحه دولت بودند ما قبول کردیم. سقف راههای استانی را هم به این خاطر افزایش دادهایم چون درخواست زیادی از نمایندگان محترم در ارتباط با راهها بود ما دیدیم که خیلی از این راهها، راههای ملی نیست راه استان است راه روستا است ما سقف راه روستایی را افزایش دادهایم به رئیس محترم کمیسیون گفتیم که نامههای نمایندهها اینجاست شما یک نامهای روی نامهها مینویسید، مینویسید سه میلیاردی که ما افزایش دادهایم این راهها باید از محلش هزینه و اجرا بشود نامهها نمایندهها را به دستگاههای ذیربط میفرستیم که دستگاههای ذیربط بررسی بکنند و انشاءالله اجرا بکنند. اما در مورد بودجه ارزی، در مورد بودجه ارزی به هر حال با توجه به مشکلاتی که در بخش ارزی وجود داشته من فکر میکنم که حرکتی که کمیسیون انجام داده منهای این است که اعتقاد شخصی بنده این است که بند 14 و 13 تبصرۀ 29 باید در برنامۀ 5 ساله دیده بشود و یقیناً در صحن مجلس نظر خودم را آن موقع اعلام خواهم کرد ولکن به هر حال در این مملکتی که متأسفانه در بعضی اوقات بعضی چیزها جمع میشود و شعار میشود یک کشوری شما در دنیا سراغ ندارید که بگوید بازسازی خودم را فقط با اتکاء به نیروی خودم میخواهم شروع بکنم یعنی با منابع خودم، سرمایهگذاری خارجی به معنای این که طرف بیاید سرمایهگذاری کند بعدش از تولیداتش قسط خودش را بگیرد چیز قابل قبولی است(نایب رئیس- آقای جهانگیری وقتتان تمام است) به هر حال در ارتباط با بودجه ارزی هم حرکت بسیار مثبتی انجام گرفته اما در ارتباط با اینکه مخصوصاً جمله آخر آقای باهنر گفتند که بیائیم در قالب سیاستهای بودجه سال 68 که خوب هم هست سه دوازدهم را تصویب کنیم یا این سیاستهای بودجه سال 68 خوب است، یا خوب نیست؟ اگر خوب نیست بودجه سال 68 که رد بشود باید دولت لایحه سه دوازدهم بیاورد مجلس دوباره بنشیند بررسی بکند سه دوازدهم تصویب بکند و به دولت بدهد. من نمیدانم گاهی اوقات چرا ما یک تخصص داریم در اینکه بعضی از موقعیتهای انقلاب را بیخود بد جلوه بدهیم الان انقلاب بهترین موقعیت خودش را در جهان کسب کرده با این پیام امام و این حکم شرعی که امام راجع به این عنصر خائن دادهاند رهبری جهانی امام تثبیت شده موقعیت انقلاب تثبیت شده دنیا متوجه ایران است که مسائل داخلی ایران هر چه دارد بعد جهانی خودش را پیدا میکند. یکباره ما میخواهیم اعلام بکنیم که نه آقا این جور هم که شما فکر میکنید نیست ما مثلا کشوری هستیم که بودجه خودمان را نمیتوانیم ببندیم الان میخواهیم چند دوازدهم که وضعمان خراب است ما به عنوان کمیسیون بودجه بیشترین حساسیت را روی برنامه پنجساله داریم. شما نمایندگان محترم استحضار دارید در اول بحث بودجه جلسهای در کمیسیون بودجه گذاشته شد مرکب از رؤسای محترم کمیسیونهای مجلس، شورای اقتصاد در حضور جناب آقای هاشمی رفسنجانی و آقای نخست وزیر، بحث ما آنجا این بود که آقای نخست وزیر! شورای اقتصاد، ما روی برنامه پنجساله حساسیت داریم ما بودجه شما را تصویب نمیکنیم بروید برنامه پنجساله را بیاورید. نتیجه آن بحث که برادران نماینده هم حضور داشتند، رؤسای کمیسیونها هم حضور داشتند. آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس و رئیس آن جلسه این جوری جمعبندی کرد که شما لایحه بودجه را تصویب کنید دولت و شخص آقای نخست وزیر موظف است که پیگیری بکند و لایحه برنامه پنجساله تا اردیبهشت ماه اعداد و رقم تقدیم مجلس بشود. ما هم بر همان اساس، دنبال لایحه رفتیم و لایحه را تصویب کردیم. برادران عزیز! تصویب سه دوازدهم هیچ یک از مسایلی که در ذهن شما هست حل نخواهد کرد خصوصاً اینکه شما برای اینکه سه دوازدهم طرح بکنید، میگوئید سال آینده سال سیاسی است، سال آینده سالی است که انتخابات ریاست جمهوری داریم، انتخابات شوراها داریم انتخابات دولت داریم. آیا حق و انصاف است در سالی که این همه کشور ما مسأله دارد این همه مسأله سیاسی دارد ما بیائیم برای این کشور مسأله اقتصادی درست بکنیم. میخواهیم چه بر سر این کشور بیاوریم؟ به کجا میخواهیم کشور را بفرستیم؟ و یقیناً خطرناکترین تصمیمی که ممکن است گرفته بشود که سال آینده مسایل انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات دولت را تحتالشعاع قرار بدهد همین تصویب سه دوازدهم است. کشوری که در هشت سال جنگ بودجۀ سالانه خودش را تصویب کرده انشاءالله امسال هم بودجه سالانه تصویب میشود، حتیالامکان اصلاح بشود بنده معتقدم جناب آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس، خود نمایندهها و دولت به عنوان دولت خدمتگزار و دلسوز باید پیگیری بکند که انشاءالله در اردیبهشت ماه لایحه برنامه پنجساله عدد و رقم تقدیم مجلس بشود که انشاءالله ما در سال آینده شاهد تصویب اولین برنامه پنجساله باشیم. من عذر میخواهم چون قرار نبود صحبت کنم مطلب مدونی تهیه نکرده بودم انشاءالله که ببخشید. نایب رئیس- انشاءالله که موفق باشید. آقای عبدالعلیزاده بفرمائید. علی عبدالعلیزاده(مخبر کمیسیون برنامه و بودجه)- بسماللهالرحمنالرحیم. با تشکر از نمایندگان محترمی که به عنوان موافق و مخالف صحبت فرمودند بنده در جمعبندی صحبتهای مخالفین محترم که تقریباً همه موارد را خودم شخصاً اینجا گوش دادم و یادداشت کردم و همینطور از کارشناسان وزارت برنامه و بودجه در داخل صحن مجلس حضور داشتند و مواردی را که مخالفین محترم مطرح کردند. یادداشت کردند و در خارج از صحن مجلس هم تندنویسانی از وزارت برنامه و بودجه مأمور شدند که عین صحبتها را تحریر کردند و بما دادند از همۀ این منابع که مخالفتها را جمعبندی کردم دیدم که تقریباً خلاصه کامل آن بجز چند مورد در این برگهای که بعنوان دلایل ضعف لایحه بودجه 68 توسط مخالفین محترم تکثیر و در اختیار نمایندگان گذاشته شده آمده. بنابراین ترجیح دادم که به جای اینکه اسم به اسم و مورد به مورد، موارد مخالفت با بودجه و نقطههای ضعف بودجه را که ارائه شده اینجا بیان کنیم و جوابگو باشیم همین لیست را از عدد 1 تا 30 که اینجا قید کردند شروع بکنیم، بررسی بکنیم، بعد چند مورد را هم که برادران مخالف بیان فرمودند و من اینجا یادداشت کردم در آخر آنها را هم توضیح بدهیم. بعد اگر فرصتی باقی ماند در رابطه با نقطه قوتهای بودجه سال 68 هم سخنانی اگر توسط موافقین گفته نشده بیان بشود. اولین ایرادی که به بودجه 68 مخالفین محترم گرفتند و اینجا هست این است که لایحه بودجه سال 68 تقدیمی خلاف اصول 52 و 53 قانون اساسی تنظیم گردیده است. اصل پنجاه و دوم قانون اساسی به این شرح هست: «بودجه سالانه کل کشور به ترتیبی که در قانون مقرر میشود از طرف دولت تهیه و برای رسیدگی و تصویب به مجلس شورای اسلامی تسلیم میگردد هر گونه تغییر در ارقام بودجه نیز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود.» حالا لایحه بودجه سال 68 چه مغایرتی با این اصل پنجاه و دو دارد خود نمایندگان باید قضاوت کنند. آیا این لایحه را اینجا که مسؤول تهیهاش دولت بوده مرجعی غیر از دولت، تهیه و به مجلس ارائه کرده؟ آیا بررسی این قانون مطابق آئیننامه مجلس شورای اسلامی که در واقع قانون نحوه بررسی بودجه هست عمل نشده؟ چه مغایرتی دارد که ما به عنوان اولین ضعف میگوئیم این بودجه با اصل پنجاه و دو قانون اساسی مغایر است. اصل پنجاه و سوم: «کلیه دریافتهای دولت در حسابهای خزانهداری کل متمرکز میشود و همه پرداختها در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام میگیرد.» در لایحه بودجه سال 68 ده نفر مخالفی که صحبت کردند یک مورد نگفتند که دریافتی توسط دولت درآمدی توسط دولت حاصل میشود و به خزانه نمیرود، نشان بدهند که نگفتند یا اینکه هزینهای در بودجه سال 68 پیشبینی شده که خلاف اصل پنجاه و سه قانون اساسی است. هم دریافتها و هم هزینهها، کاملا با قانون اساسی و ضوابط دیگر هماهنگ است. پس اینکه شما به عنوان اولین ضعف فرمودید لایحه بودجه سال 68 خلاف اصول پنجاه و دو و پنجاه و سه است، خلاف آن کجا است؟ این خلاف کو؟ آیا لایحه را دولت تنظیم و به مجلس تقدیم نکرده است؟ آیا کمیسیون مطابق آئیننامه داخلی مجلس این لایحه را بررسی نکرده است؟ آیا یک درآمد هست که به خزانه واریز نشود؟ آیا یک پرداخت هست که خارج از قانون بودجه باشد؟ شما قانون بودجه را تصویب میکنید برای پرداختها. کدام پرداخت هست که گفتیم خارج از این قانون است؟ هر چه هست داخل این قانون و طبق همین قانون است. بنابراین با اجازه شما این ایرادی که به عنوان ایراد اول گرفته شده به نظر ما واهی است. ما مصداقی برای این ایراد نمیبینیم. اشکال دوم، لایحه بودجه سال 68 تقدیمی خلاف قوانین برنامه و بودجه، دیوان محاسبات و محاسبات عمومی میباشد. که مواد 11 قانون برنامه و بودجه را ذکر کردند و 10-12 مواد هم از قانون محاسبات عمومی. ما باز برای اینها مورد میخواهیم. اگر میگوئید این موردها در ردیفها هست که چنین چیزی امکان ندارد. ردیف اجازه پرداخت است همین طور ردیف درآمدی اجازه دریافت است. این ردیفهای درآمدی یا براساس قوانین درآمدی مصوب سالهای قبل هست که قانونهای دائمی است و براساس آنها درآمد حاصل میشود یا اینکه دریافتها براساس تبصرهها و قوانین جدیدی است که در قسمتهای تبصرههای لایحه بودجه 68 پیشبینی شده که شما باید تصویب بکنید. یکی از نمایندگان- 130 را هم بخوانید. عبدالعلیزاده- خواهم خواند بر آن هم خواهم رسید اتفاقاً در بندها هست. شما عوضی رقمش را نوشتید 130 اصلا ربطی به این مسائل ندارد. شما میتوانید به عنوان رأیدهندگان در مجلس در تبصرهها، درآمدهای جدید را رد بکنید بگوئید این درآمد عمل نشود. خوب، هنوز که تبدیل به قانون و مورد و ضابطه عمل که نشده که شما میگوئید خلاف مقررات برنامه و بودجه است. اگر مجلس محترم، درآمدهای جدید پیشبینی شده را تأیید و تصویب بکند قانون جدید، قانون لازمالاجرای کشور میشود. اگر هم فکر کردید به صلاح کشور نیست و با قوانین گذشته و با منافع کشور مغایرت دارد تصویب نمیکنید. قانون هم نمیشود عمل هم نمیشود، اینکه نمیشود گفت که ایراد این لایحه هست. لایحه بودجه بایستی دربرگیرنده درآمدهای جدید باشد و ما به عنوان کمیسیون برنامه و بودجه و احیاناً کمیسیونهای تخصصی مربوطه اگر پیشنهاد درآمدی داده باشند از پیشنهاد خودمان از منبع درآمد جدید دفاع خواهیم کرد و مجلس قضاوت خواهد کرد که آیا این درآمد برای کشور صحیح هست یا صحیح نیست. بنابراین تا جائی که بحث نشده و ایراد گرفته نشده یا منظور شما قانونهای گذشته است که خیلی خوب، چون قانون است معتبر است و وظیفه ما هم نیست که بگوئیم این قانون با کدام قانون مغایرت دارد. قانونی است به تصویب مجلس وقت رسیده، به تصویب شورای نگهبان رسیده عملی میشود حالا این با قانون برنامه و بودجه هم مغایر باشد مرجع تشخیص آن الان اینجا نیست که ما بگوئیم قانون بودجه 68 پس مغایر با این قوانین است و اگر در تبصرهها است به هر تبصره که رسیدیم شما آنجا بحثش را بکنید ببینیم آیا تشخیص شما درست است که اینها مغایر با قانون برنامه و بودجه و قانون محاسبات عمومی است یا خیر. اگر درست است مجلس رأی نمیدهد و اگر مغایرت کلی داشته باشد شورای محترم نگهبان قبول نخواهد کرد. اشکال سوم، فرمودند اعداد و ارقام درآمدها و هزینههای لایحه بودجه سال 68 غیر واقعی هستند. اگر منظورتان همه این ارقام است واقعاً بیانصافی است. بالاخره این همه رقم که اینجا نوشته شده و جمع درآمد و هزینه آن رقمی را در حدود چهارهزار و پانصد میلیارد ریال تشکیل میدهند این قدر هم نمیشود بگوئیم که همه آن واهی است. مورد واهی را هم اگر شما مشخص کنید و انگشت روی آن بگذارید ما دفاع میکنیم و میگوئیم که بر چه استناد و بر چه مدرکی به این رقم رسیدیم. ممکن است شما بگوئید عملکرد وصول مالیات مشاغل در سال 67 این چنین بوده، 66 این چنین بوده، 65 این چنین بوده، چرا شما اضافه گذاشتید خوب، ما باید اضافه بگذاریم و دستگاهمان را هم تجهیز بکنیم که او برود این اضافه را وصول بکند، مگر قرار است هزینهها رو به افزایش باشد ولی درآمدها همواره ثابت، یک چنین چیزی نیست. همگام با توسعۀ کشور باید درآمدها هم اضافه بشود. همگام با رشد جمعیت بایستی هزینهها هم بالا برود. اینکه ما میگوئیم که غیرواقعی است غیرواقعی نسبت به چه؟ اگر نسبت به سالهای گذشته است میگوئیم سالهای گذشته همواره رویدادها پیشبینی نشده بالاخص شرایط خاص جنگی کشور امکان تحقق عملی به اعداد تنظیم شده در بودجه را نمیداده است. تازه با این حال که ما در سالهای گذشته جنگ را با عنوان یک عاملی که با عنایت به گسترده شدن جنگ که هر روز گستردهتر میشد خودبخود درآمدها و هزینهها را تحت تأثیر قرار میداد علیرغم این وضعیت گذشته ما هر سال قسمتی از درآمدهای پیشبینی شدهمان جنبه واقعی و تحقق بخود میگرفت و عمل میشد. چطور ما میائیم میگوئیم همه این اعداد(که الان در شرایطی هستیم که انشاءالله محقق خواهد شد) غیرواقعی است. اشکال چهارم، قسمت اعظمی از بودجه خارج از قانون محاسبات و سایر مقررات عمومی دولت میباشد خصوصاً تبصرۀ 15 این را برادرمان آقای عوضزاده در صحبتشان هم فرمودند که 70 درصد بودجه خارج از محاسبات است. بنده میگویم که ما اهل عدد و رقم هستیم. بودجه جای جمع و تفریق است این لایحه بودجه این شما، یک ماه هم به شما فرصت میدهیم بروید جمع بزنید اگر آمدید و ثابت کردید که 6 درصد از این بودجه خارج از محاسبات است ما 70 درصد شما را قبول داریم بیانصافی است بند الف تبصرۀ 15 که هزینههای خارج از محاسبات عمومی و سایر مقررات است جمع زدیم 200 میلیارد ریال است یعنی کمتر از پنج درصد کل بودجه دولت و کمتر از دو درصد بودجه کل کشور. آیا بیانصافی نیست که ما از پشت این تریبون بگوئیم 70 درصد خارج از محاسبات. اگر ریاضیات و جمع و تفریقتان و جدول نویسیتان به این است که دو درصد را هفتاد درصد تشخیص میدهید زهی بیانصافی است که بخواهیم به نمایندگان مجلس این گزارش غلط را بدهیم و بخواهیم که رأی مردم و مجلس را به عملکرد دولت و کمیسیون برنامه و کمیسیونهای دیگر مجلس مشکوک بکنیم. شما نشان بدهید ده درصد این خارج از محاسبات است ما هفتاد درصد شما را قبول میکنیم. ما مدعی هستیم فقط پنج درصد و کمتر از پنج درصد این قانون بودجه 68 خارج از محاسبات عمومی و سایر مقررات دولت یعنی بند الف تبصرۀ 15 است ردیف به ردیف جمع زدیم و جمع آن هم اینجا هست. مجموع تبصرۀ 15 جمعبندیهایش به 15 درصد نمیرسد. (یکی از نمایندگان- جمعبندی کنید.) حاضریم جمع بزنید و الان از آقای زنجانی که بعد از من به عنوان دولت صحبت خواهند کرد خواهش میکنم که خودشان تبصره 15 را جمع بزنند و درصدش را اینجا ارائه بدهند خواهید دید چقدر است. امکان ندارد که ما درصدی بالاتر از 15 درصد این قانون در تبصرۀ 15 داشته باشیم. (عباس عباسی- جمعش هست؟) هست. ما جمع زدیم... کمیسیون برنامه و بودجه بند الف را که مورد اشکال نمایندگان محترم بوده جمع زده کمتر از دو درصد بودجه کل کشور و کمتر از 5 درصد بودجه دولت است. کل تبصره 15 هم به 15 درصد نمیرسد.(عباس عباسی- آقای عبدالعلیزاده شما جمعش را بگوئید ببینیم چقدر میشود)(نایب رئیس- آقای عباسی؟ چرا صحبت میکنید) اشکال پنجم، بودجه جاری همچنان روند افزایشی دارد و در سال 68 صد و دوازده درصد درآمد عمومی دولت است. عوضزاده- آقای عبدالعلیزاده شما بگوئید جمع کلش چقدر میشود؟ نایب رئیس- آقای عوضزاده شما صحبت کردید یا نه؟ برادر من، چرا کم لطفی میکنی. چرا خلاف رفتار میکنی، انتظار دارید بیاید فرمایشات شما را تأئید کند. عوضزاده- تأیید نکند اما آنچه که هست بگوید و وظیفهاش هم هست بگوید. نایب رئیس- خوب، رد میکند، همانطوریکه شما صاحبنظرید و نماینده هستی و حق داری ایشان هم حق دارد رد کند آخر این چه توقع بیجائی است که شما دارید؟ طبیعی است که شما مخالفید، حق هم دارید مطالبتان را بگوئید میخواهید شما را تأیید کند و بگوید آقای عوضزاده خوب فرمودند درست فرمودند این جور که نمیشود آقای عبدالعلیزاده بفرمائید. عبدالعلیزاده(مخبر کمیسیون)- من تعجب میکنم از مخالفین محترم وقتی پشت این تریبون قرار میگیرند طوری صحبت میکنند که همه خیال میکنند کمیسیون برنامه و بودجه مشتی آدم رقم نشناس و احیاناً خائن و منحرف در آن جمع شدهاند و میخواهند برای این کشور تصمیم بگیرند بلکه میآئیم میگوئیم آقا بیانصافی است دو درصد را هفتاد درصد بگویی آقایان تحمل نمیتوانند بکنند خوب، بیانصافی نیست؟ اشکال پنجمی که اینجا هست و میگویند بودجه جاری همواره رو به افزایش است، خوب این اشکال را ما هم قبول داریم. ما هم میگوئیم که سیستم اداری کشور اشکال دارد. بنده نمایندهای هستم که در دوره دوم و در دورۀ سوم شاید بشود گفت بیشترین تذکرات و بحثهای داخل مجلس را در رابطه با ضرورت انقلاب اداری داشتم یک نطق پیش از دستور را نمیتوانید پیدا کنید که بنده صحبت کرده باشم و بر ضرورت انقلاب اداری در آن تکیه نکرده باشم. اما واقعیت موجود این است که قانون بودجه قانون تحول سیستم اداری نیست. سیستم اداری خودش قانون میخواهد. خودش بررسی جداگانهای میخواهد و براساس آن تحول در بودجه جاری کشور را میخواهد. با این حال تبصرۀ 53 آخرین تبصره لایحه را شما بخوانید، تبصرهای است مفصل در جهت جلوگیری از رشد جاری و علاوه بر این تا زمانی که شما سیستم موجود را حفظ کردید بایستی رشد آن را هم تحمل بکنید چطور میشود جمعیت یک کشوری هر روز در حال افزایش باشد اما بخواهد دولت آن کشور را هر روز در حال انقباض نگهدارید: خوب، جمعیت زیاد میشود، شهرها و روستاها بزرگتر میشوند خدمات بیشتری میخواهند. دولت هم باید بزرگتر بشود، چارهای نیست. من خدمت شما و مردم عرض میکنم که در سالهای گذشته فشاری که بر بودجه جاری دولت آمده واقعاً قابل تحمل نیست. در تمام بحثهایی که شده و انشاءالله بحثهایی که خواهد شد و پیشنهادهایی که در تبصرهها خواهید داد من از حالا میگویم یک پیشنهاد نخواهید داشت که بگوئید فلان جا اضافه است کم کنید. همه پیشنهادات در جهتی است که افزایش بدهید. سیزده کمیسیون مجلس با دستگاههای مربوطه خودشان آمدند در کمیسیون برنامه و بودجه صحبت کردند، کمیسیون آموزش و پرورش، ارشاد، صنایع و معادن، کار و امور اجتماعی، مسکن و شهرسازی و راه و ترابری، قضائی داخله، بهداری، پست و تلگراف و نیرو، کشاورزی، دیوان محاسبات، نهادهای انقلاب، فرهنگ و آموزش عالی، جداگانه آمدند با دستگاههایشان در کمیسیون همه صحبت کردند و همه افزایش جاری و عمرانی خواستند. خوب خود شما دارید اعتراف میکنید که اعتبار جاری کشور کم است بعد اینجا میگوئید اضافه شده، افزایش دارد، آخر این پیشنهادهایی که کمیسیونهای تخصصی میدهند بعنوان اینکه دستگاه ما جاریش نمیکشد نمیتواند کار کند، نمیتواند وظیفهاش را انجام بدهد این را اضافه بکنید را باور بکنیم. دعوای صبح آقای حسینی برای افزایش سقف دفاع را باور بکنیم یا اصلاحیه نویسی و ایرادگیری شما را...؟ پس چرا وقتی دستگاه تخصصی مربوطه شما، کمیسیون مربوطه شما میاید همهتان میآئید میگوئید آقا! جاریش کم است اضافه کنید. و هنوز ما اضافه نکردیم و میگوئیم کشور توان این همه اضافه شدن جاری را ندارد آن وقت میگوئید که آقا! بودجه سال 68 افزایش جاری دارد. خوب بودجه سال 68 افزایش جاری هم دارد. افزایش عمرانی هم دارد بعضی از برادرهای موافق اشاره کردند. رقم عمرانی ما این هشتصد و پنجاه میلیارد ریالی که در این لایحه نوشته شده نیست. اگر ما سیاست 3-4 سال گذشته را حفظ میکردیم و بتدریج طرحهای بزرگ انتفاعی و دستگاههای خودکفا را از بخش عمرانی بودجه خارج نمیکردیم الان یقیناً رقم عمرانی بودجه دولت و کل کشور دو برابر همین رقمی است که اینجا هست. و بیشتر از دو برابر آن است یعنی ما پروژههای کلان و پول خود را به عنوان اینکه پروژههایی هستند که یا سازمانشان میتواند خودکفا باشد یا خودشان میتوانند در آینده از محل انتفاعی که دارند هزینه خود را مستهلک بکنند ما اینها را از بودجه جدا کردیم یا به دستگاهشان دادیم در شکل خودکفایی عمل کردهاند یا به سیستم بانکی دادیم. الان سد تجن را بانک ملی دارد میسازد(نایب رئیس- آقایان توجه بفرمایند). همین که اشاره کردند، مجتمعها و کشت صنعتها را به بانکها بدهید مجتمع گوشت لرستان را که خودشان گفتند به بانکها بدهید، خبر ندارید، سال گذشته کمیسیون برنامه تصویب کرد و مجتمع گوشت لرستان به بانک ملی در حال فروش است، الان دارند ارزیابی میکنند که منتقل بکنند. اگر ما این کارها را نمیکردیم الان شما با رقمی بنام چهارهزار و پانصد میلیارد ریال بودجه دولت طرف نبودید. یک رقمی در حد شش هزار میلیارد ریال بود. منتها اعتقادمان بر این است که همه کشور را نباید در بودجه آورد و دست و پایش را بست. کشور را بایستی با سیاستگذاریهای صحیح و به صورت خودکفا و واحدهای زنده و فعال بگردانیم. اینکه همه را بیاوریم و به خزانه ببندیم و آن روحیه درآمد جویی و کار و تلاش و خودکفایی را از آنها بگیریم ما با این مخالف هستیم. این است که وقتی ما رقم بودجه عمرانی را از بودجه خارج کردیم و نشان ندادیم افزایش جاری خودش را دارد نشان میدهد. شما انتظار دارید که هزینه جاری و عمرانی یک کشور بیش از پنجاه میلیون نفر با هزینه عمرانی و جاری یک کشور سی و پنج میلیون نفری کی باشد. تازه اگر باز شما در این افزایشهای جاری اشکالی دارید پیشنهاد بدهید. شما که این همه به افزایش جاری اشکال دارید چرا در طول حدود یک ماه بررسی بودجه در کمیسیون برنامه و بودجه، احدی از شما نیامد بگوید که جاری فلان جا اضافه است کم بکنید. یک نماینده به ما مراجعه نکرد که بگوید فلان دستگاه اضافه پول میگیرد کم بکنید. شما که میگوئید جاری اضافه شده جلو اضافهاش را بگیرید بگوئید کجا بیخودی اضافه است ما بزنیم. اشکال ششم، بودجه عمرانی روند کاهشی دارد این موضوع باعث شده استهلاک سرمایه در سال حدود سیصد میلیارد داشته باشیم. این هم از آن محاسبات اشتباه است. یا از کم سوادی محاسبهگر است یا از عدم اطلاع. بنده عرض کردم این هشتصد و پنجاه میلیارد ریال بودجه عمرانی نیست بودجه عمرانی امروز کشور رقمی بالای دو هزار میلیارد ریال است. ما حاضریم این را اثبات بکنیم. در دورانی که ما توانستیم در اوج جنگ و روزهای سختی این کشور را اداره بکنیم و محتاج بیگانه نسازیم و امروز روز شکوفائی ما است و مملکت چهار نعل میخواهد گذشته خودش را جبران بکند و ما بیائیم بگوئیم که آقا! اینجا سیصد میلیارد ریال استهلاک داریم. چه کسی میگوید ما سیصد میلیارد ریال استهلاک داریم. هر کس میگوید سواد ندارد رقم بیاورید با شما بحث بکنیم. شما که این رقمها را به نمایندهها ارائه میدهید اگر به عددتان اعتقاد دارید چرا در کمیسیون برنامه و بودجه نیامدید بنشینید با هم بحث کنیم و بگوئیم که این نیست. چرا نیامدید کمیسیون برنامه و بودجه را روشن بکنید و بگوئید که آقا این خطر در مملکت دارد انجام میگیرد و ما را ارشاد بکنید که جلو خطا را بگیریم. شما به رقم خودتان اعتماد ندارید این است که نمیائید بنشینید و بحث بکنید. روی کاغذ و بدون امضاء مینویسید و به نماینده میدهید. ما میگوئیم که استهلاک کشور چنین رقمی نیست. ما میگوئیم که سرمایهگذاری کشور بیش از دو هزار میلیارد ریال است و حاضریم اینها را در جمعبندی سرمایهگذاریهای بانکها که خودشان بخش دولت هستند. وزارت نیرو، وزارت مخابرات، وزارت نفت، و شرکتهای تابعه همه اینها را جمع بزنیم و بشما ارائه بدهیم آن وقت شما میبینید که بالاتر از دو هزار میلیارد هم میرود. آن وقت ببینیم استهلاکتان چه میشود. یعنی این رقمی که شما میدهید یعنی اینکه سال 68 ما بایستی به خاک سیاه بنشینیم یک ساله که نمیشود رقم استهلاک سیصد میلیارد ریال باشد بنابراین این سابقه گذشته هم دارد. اگر شما بمبارانها را، بمباران شدن یک واحد را بعنوان استهلاک سالانه حساب میکنید و پای قضیه مینویسید. بایستی به شما بگوئیم که شما اشتباه میکنید. بمباران یک واحد و داغون شدن آن استهلاک آنی هست ولی استهلاک مدیریت استهلاک هدایت، استهلاک عادی یک جامعه نمیتواند حساب بشود و نمیتواند بعنوان یک رقم برای اخطار به برنامهریزی و بعنوان یک غلط برنامهریزی تلقی بشود. شما یا بایستی میگفتید که ما با جنگ مخالفیم. جنگ نکنید یا اگر میگوئید که با جنگ موافق بودیم و از جنگ حمایت میکردیم و ضد جنگ نبودید نبایستی آثار آن را به عنوان یک اخطار برنامهریزی به رخ ما بکشید. اشکال هفتم- درآمد بودجه اختصاصی وزارتخانه خلاف مادۀ 14 قانون محاسبات رو به افزایش است. اولا دولت میگوید که این قانون محاسبات را من قبول ندارم نمیتوانم با آن کار کنم. شما نطق آقای نخست وزیر را در ابتدای مجلس سوم بفرمائید ملاحظه کنید. قانون محاسبات طرحی است که در مجلس تهیه شده، در مجلس دورۀ دوم. پرچمدارش هم برادرمان آقای کریمی بوده که الان دستگاه اجرایی رفته و خودش به کمیسیون آمده و میگوید که اعتبار ما را خارج از محاسبات بگذارید. به او گفتیم چه آشی برای این مملکت پختهای که خودت هم آمدهای میگویی من را خارج از این قانون بگذارید. اولا این اشکال هست. دولت هم میگوید این اشکال هست. ثانیاً همین مجلس در سال 65 قانونی تحت عنوان قانون نحوه هزینه اعتبارات خارج از محاسبات عمومی تصویب کرده. خودتان قانون تصویب کردید و به دولت گفتید که یک سری از هزینههایی که در بودجه پیشبینی میکنیم خارج از محاسبات باشد برو تابع این قانون عمل کن. ثالثاً در همین مادۀ 14 قانون محاسبات عمومی تا شهریور 69 اجازه دادید که دولت بتواند خارج از محاسبات عمومی عمل بکند. بفرمائید بخوانید. اشکال هشتم- نسبت درآمد مالیاتی با توجه به تورم جامعه متناسب نیست. ما هم میگوئیم نیست. ما میگوئیم باید بیشتر وصول بشود. شما میگوئید کمتر یا بیشتر بشود این را روشن کنید. اینکه میگوئیم متناسب نیست متناسب نیست یعنی چه؟ منظورتان این است که مالیات زیاد میگیرند یا میگوئید مالیات کم میگیرند. اگر میفرمائید مالیات زیاد میگیرند بیائید قانون مالیاتها را اصلاح کنید. کمش بکنید. اگر میفرمائید مالیات کم میگیرند قانون بیاورید زیاد بگیرند. راهحل بدهید زیاد مالیات بگیرند. اینکه میگوئید متناسب نیست روشن بکنید. متناسب منفی یا مثبت. مالیات بیشتری میخواهید از مردم بگیرند. موضوعش را بیاورید. بله، همین درآمدهایی که اینجا گذاشته شده فرض کنید دو سال قبل تصویب شده افزایش قیمت نوشابه، خوب این مالیات است. امسال هست که از هر مسافر هواپیما حدود 10 درصد بلیطش مالیات بگیرند. خوب، مالیات است از جامعهای هم هست که میتواند در این کشور سوار هواپیما بشود شما بیائید در منابع مالیاتی پیشنهاد بدهید در تبصرهها که دستتان باز است بیائید تبصره پیشنهاد بکنید بگوئید از فلان منبع که مربوط به طبقه متوسط به بالای مملکت هست این پول را بگیرید. خوب، مجلس هم تصویب میکند ما هم خیلی خوشحال میشویم که از استقراض کشور کم میشود و درآمد کشور بالا میرود دولت هم خیلی خوشحال است. خیلی هم قدردان شما میشود. اینکه میگوئید متناسب نیست منظورتان چیست؟ برای ما روشن نیست. اگر میگوئید مالیات اضافه وصول میشود ما اعتقاد داریم محاسبات نشان میدهد که در ایران مالیات کم وصول میشود. اگر میگوئید مالیات اضافه وصول میشود یعنی برویم مالیات را کم کنیم. استقراض را بالا ببریم. یعنی تورم را بیشتر بکنیم. اگر میگوئید مالیات کم وصول میشود حرف شما درست است با ما هم سو و هم جهت هستید. پیشنهاد بدهید مالیات بیشتری بگیریم. منبع مالیاتی جدید برای ما روشن بکنید. اشکال نهم- توزیع عادلانه بودجه در بخشهای مختلف متناسب نیست. مثلا در کدام بخش؟ بیشترین بخشی که بودجه کشور را بخودش میگیرد بعد از کالاهای اساسی، اگر ارز آن را بخواهید بخش دفاع است و اگر ریال آن را بخواهید بخش آموزش و پرورش و بهداشت عمومی کشور است اگر میگوئید اینها زیاد میگیرند خوب بگوئید آنها را کم کنیم. از ارز دفاع ما 200 میلیون دلار کم کردیم، ریالش را هم تا حدودی متناسب با آن که به جای خود توضیح خواهم داد کم کردیم که جیغ و داد همه بالا رفته. بعد، ... که لابد شما میگوئید متناسب نیست، پس زیاد است خوب چه طور آن را کم بکنیم؟ پیشنهاد بدهید، مجلس تصویب کرد که اعتبار اینها کم بشود. آموزش و پرورش را که در سال گذشته فقط یک میلیون نفر کودک هفت ساله بیسواد روی دست جامعه گذاشتهایم و نتوانستهایم اینها را آموزش بدهیم، میگوئید بخشی از آن را پائین بیاوریم، اعتبارش را بیاوریم پائین؟ بهداشت عمومی را با همین وضعیتی که در نطقهای پیش از دستور و تذکراتتان متجلی است، میگوئید کمش بکنیم؟ اینکه میگوئید در بخشهای مختلف متناسب نیست، منظورتان این است که این اضافهها در بخش درمان و آموزش را کم بکنیم بدهیم مثلا به بخش کشاورزی؟ منظورتان کدام بخش است؟ چرا روشن حرف نزدید، در نطقهای مخالف هم صراحتاً نگفتید که کدام بخش هست که به آن اضافه دادهایم تا فوراً آن را کم کنیم. یا کدام بخش است که کم دادهایم و محلی بگوئید که به آن اضافه کنیم. همه بخشها میگویند کم است. خوب منبع درآمدی جدید بدهید که به همه بخش اضافه کنیم ما هم معتقدیم کم است ما هم معتقدیم که بخش آموزش و پرورش و بخش بهداشت و درمان جوابگوی نیاز مملکت نیست منبع جدید بدهید اضافه بکنیم ولی در محدودیت منابع بیشتر از این نمیشود داد. 10- «برای بعضی شهرها و یا مناطق خاص خلاف ضوابط، بودجه خاص یا طرح خاص در نظر گرفته شده» درست است ما هم اعتقادمان این است منتها یک طرح نیمه تمامی است که هفت سال است کلنگش را زدهاند و از بودجه پول گرفته، حذفش بکنیم؟ بگوئیم مثلا در اصفهان فولاد مبارکه تعطیل، چون مثلا در اصفهان صنعت زیاد است، یا فرض کنید بیائیم بگوئیم که سد جیرفت چون خودش تمام شده نیروگاهش را هم میخواهند سوار کنند، آقا! سوار نکنید، نیروگاهش هم بماند، سد جیرفت را همین جوری ناتمام ولش کنید! اگر منظورتان طرحهای جدید است خوب بفرمائید ببینیم در بودجه کدام طرحهای جدید به ناروا دیده شده؟ سعی شده طرحهای جدید عموماً به بخشهای محروم منتقل بشود. آقای معماری دادشان از این بلند بود که چرا در بخشهای محروم سرمایهگذاری نمیشود خوب شما بیائید برخورد کنید به عنوان کمیسیونهای تخصصی این نمایندگانی که در کمیسیون خودشان هستند، بیایند بگویند در کدام شهر و کجا خلاف عمل شده است؟ در این مجلس 270 نماینده از کل مناطق ایران هستند. اگر ما بگوئیم که پانزده نفر نماینده عضو کمیسیون برنامه و بودجه و کارشناسان دولت همه به این نتیجه رسیدهاند که در یک شهری یک طرح کوچک اجراء بشود که تصادفاً نمایندۀ آن شهر هم عضو کمیسیون برنامه و بودجه است، خوب باید داد زد که اینها برای خودشان بودجه گرفتهاند، این چه فرمایشی است؟ امسال گرچه در کمیسیون برنامه و بودجه از شهر اصفهان نماینده نداشتیم ولی میبینیم که ضرورت و مصلحت مملکت ایجاب میکند که شما فولاد مبارکه را تمام کنید. همین مخالفینی که آمدند گفتند سال 70 فولاد مبارکه تمام نخواهد شد بیایند و ببینند که با برنامهریزیهائی که خود کمیسیون برنامه و بودجه و دولت دارند میکنند، اگر در سال 70 فولاد مبارکه به حول و قوه الهی راه افتاد، آن وقت چگونه خواهند توانست تمسخر کردن و رد کردن تلاش صادقانه دولت و مجلس و کمیسیونهای تخصصی را توجیه کنند؟ مملکت دارد بسیج میشود، اراده میکند که فولاد مبارکه، فولاد اهواز، طرحهای نیمه تمام را تمام بکند. من در بحث دیروز خودم خدمت شما توضیح دادم در کشوری که به لحاظ جنگ نتوانسته است پروژههای مهمش را از جا بردارد هنر نیست که انگشت بزنیم و اینجا قیافه و ژست بگیریم و مانور بدهیم که آقا چرا تمام نشده؟ شما آمدهاید میگوئید به علت تغییر مدیریتها در کشور که مدیریت زود به زود تغییر پیدا کرده، فولاد مبارکه تمام نشده(خود فولاد مبارکه را نام بردید) فولاد مبارکه استثنائیترین پروژه این کشور است، هشت سال است مدیر فولاد مبارکه عوض نشده و شخص واحدی است، وزیر عوض شده ولی مسؤول پروژه را عوض نکرده، آخر شما که اینقدر بدون دقت دارید حرف میزنید بعد میخواهید هشت سال ایثار و مقاومت مردم و هماهنگی دولت را زیر سؤال ببرید، این برخورد سزاوار است؟ فولاد مبارکه شما بیائید بگوئید از هشت سال قبل به این طرف آقای عرفانیان عوض شده است؟ همه میدانند که آقای عرفانیان مدیر مجتمع فولاد مبارکه است، حدود هشت سال است که آنجا مدیر است، شما چرا میائید میگوئید بخاطر این فولاد مبارکه راه نیفتاده که مدیریتش زود، زود عوض شده کجا عوض شده؟ آیا همه ایراداتتان این جوری است؟ آیا میشود اینطوری مملکت را ساخت که به این صراحت و به این وضوح از پشت این تریبون مقدس ما بیائیم اینطوری حرف بزنیم؟ 11- «بودجه در سطح استانها بدون معیار و غیر عادلانه تقسیم شده». اگر منظورتان بودجههای استانی است، خیر اینطور نیست، معیار دارد شما چرا تشریف نیاوردید در کمیسیون برنامه و بودجه که ما به شما بگوئیم اعتبارات استانی، دو، سه سال است که با معیار و براساس جمعیت، وسعت و براساس سرمایهگذاریهای ملی که آنجا شده و براساس نیازهائی که آن مناطق دارند، تقسیم میشود، این مسأله اصلا چندین سال است حل شده، استانداران مدعی عمده این توزیع اعتبارات استانی بودند در اوایل دورۀ دوم مجلس در کمیسیون برنامه و بودجه با حضور دولت ضوابط روشن شد و الان تقسیمات روی ضابطه است. شما در هر استانی میگوئید ما باز هم قبول میکنیم، بیائید به ما توضیح بدهید که کجا این معیارها رعایت نشده، معیارهای آن در برنامه و بودجه هست که براساس آن بودجههای استانی را تقسیم کنند اما اگر اشکال شما بازمیگردد به اعتبارات ملی در استانها، ما هم با شما موافقیم. کلنگ خیلی از این طرحهای ملی را قبل از انقلاب زدهاند و ما باید الان به پایان برسانیم مثل فولاد اهواز خوب ما نمیتوانیم اینها را جابهجا بکنیم و باید اینها را تمام کنیم ولی در توزیع جدید و برنامهریزی جدید شما همین پیوستی که در تبصرۀ 29 هست که به موقع توضیح خواهیم داد، همین لیست 2/5 میلیارد ریالی که ما تنظیم کردیم که اگر موفق بشوند در طول سه سال جذبش کنند و سرمایهگذاری کنند، ببینید چگونه در سطح کشور توزیع شده؟ اکثریت استانهای کشور در این طرحها سهیم هستند هر کدام حداقل یکی دو طرح بزرگ رسیده که هم مورد نیاز کشور است و هم تحول دهنده اقتصاد آن منطقه است. 12- «بودجه مبتنی بر برنامه خصوصاً برنامه توسعه اقتصادی نیست» خوب بر منکرش لعنت مگر برنامه هست که مبتنی بر آن باشد؟ اما ما سعی کردیم که بودجهای که بدون برنامه هست دارای شکلی شبیه و مانند برنامه باشد. مخالفین محترم متناقض صحبت کردند، یک عده آمدهاند گفتند چون این بودجه مبتنی بر برنامه نیست، پس این بودجه را در کنیم، سه دوازدهم کنیم، برنامه بیاوریم و براساس آن برنامه، بودجه جدید بنویسیم و در کشور ظرف سه ماه اجراء بکنیم، یک عدهای هم آمدهاند گفتند که آقا این چه بودجهای است؟ در این بودجه کارهای برنامهای شده. برای پنج سال آینده کشور برای ده سال دیگر کشور ایجاد تعهد در این بودجه شده خوب مخالفین محترم اول بنشینند حرفهای خودشان را یک کاسه کنند، بعد به ما بگویند ما مدعی هستیم که برنامه نداریم، این چیز روشنی است برنامه اگر«کیفی» آن را هم بگوئیم که شور اول تصویب شده ولی به عنوان«کمی» شور دوم نداریم، اما سعی کردهایم بودجه سال 68 حداقل مقدمهای برای کی برنامه پنج ساله باشد، گناه کردهایم؟ شما که میگوئید بودجه باید منطبق بر برنامه باشد، کشور هم فاقد برنامه است. ما هم تلاش کردیم که بودجه یک ساله که برنامه یک ساله کشور است، مقدمهای برای کی برنامه پنج ساله و ده ساله باشد. خوب میگویند اشتباه کردهایم، پا را بیشتر از حریم گذاشتهایم بیائید در تبصرهها قیچی بکنید. بگوئید ما بودجهای که اشراف به سالهای بعد داشته باشد، نمیخواهیم ما همین جوری میخواهیم در یک سال عمرمان سپری بشود، سال 68 هم سر بیاید تا سال 69 ببینیم چه میشود؟ ما آمدهایم در سال 68 برنامهریز یک سری حرکتهای سازنده برای سال 75 شدیم که به جای خودش در تبصرۀ 29 توضیح خواهیم داد حالا اگر اشکالی هست، خلاف رفتهایم خوب شما بفرمائید اصلاح کنید پس شعار ندهید که برنامه میخواهیم. شما که تاب تحمل یک مقدمه برنامه را ندارید، پس شعار برنامه و خواستن برنامهتان هم مثل اعدادتان است، کسی که برنامه میخواهد تحمل مقدمه برنامهاش را باید داشته باشد. بودجه 68 مقدمه یک برنامه پنج ساله و ده ساله است، گامی است به سوی برنامه. حالا که شما قدم را نمیتوانید بردارید، خواهش میکنم دیگر شعار برنامه پنج ساله و ده ساله هم ندهید. 13- «به جای اصطلاح مدیریت و تشکیلات به سمت برنامه... این موضوع مقطعی و مجرد در نظر گرفته شده» کاملا درست است من خودم این ایراد را گرفتم که مجلس دورۀ اول به دولت شش ماه فرصت داد که برود لایحه تشکیلات جدید را بیاورد، آن مهلت خودش نشان میدهد که مجلس اول خودش نمیداند تشکیلات اداری یعنی چه که گفته ظرف شش ماه لایحهاش را بردارد و بیاورد و امروز که دورۀ سوم مجلس است و ما هنوز این لایحه را نداریم نشان میدهد که دولت هم قادر نیست تهیه کند خوب بیائید کمکش بکنید. مجلس دورۀ دوم آمد کمیسیون امور اداری و استخدامی را مستقل کرد که شاید برای این درد یک درمانی بکند حالا اگر دولت قادر نیست لایحه بیاورد، شما طرحش را بیاورید، کمیسیون امور اداری و استخدامی مجلس به عنوان یک کمیسیون تخصصی در این راه میتواند کار بکند هر کسی هم که مدعی این نظر هست میتواند کمکش بکند ما هم معترف هستیم که این را نداریم و مجبوریم مقطعی عمل بکنیم. «استقراض از سیستم بانکی رو به افزایش است» خوب این را شما میگوئید که رو به افزایش است چه طور رو به افزایش است؟ ما که رقممان رو به کاهش است یعنی آنچه که در بودجه سال 68 دیده شده به مراتب کمتر از سال 67 است. حالا شما میگوئید رو به افزایش است! یعنی انتظارتان این است که مثلا هزار و دویستی که ما پیشبینی کردهایم دو هزار و دویست است یا چه رقمی است که میگوئید نسبت به 67 رو به افزایش است؟ ما میگوئیم استقراض با توجه درآمدهای جدیدی که پیشبینی شده و با توجه به اینکه پیشبینی میشود ما در سال آینده کشورمان حالت جنگ را نخواهد داشت و توان و فرصت این را خواهیم داشت که درآمدهایمان را وصول بکنیم، کاهش استقراض خواهیم داشت. نیازی به استقراض اضافه نخواهد بود. حالا شما میگوئید که نه حتماً خواهد بود؟ شما آینده را چطور میبینید، میگوئید در کشور دوباره جنگ شروع میشود؟ شما میگوئید که اهرمها و ابزارهائی که اینجا ما برای وصول درآمد پیشبینی کردهایم ضعیف هستند؟ بیائید قویش کنید، بیائید در تبصرهها پیشنهاد بدهید اهرمهای وصول مالیات را تقویت بکنید، شما میگوئید اگر منابعی که به عنوان درآمد جدید یا درآمدهای گذشته ما پیشبینی کردهایم، منابع صحیحی نیست، برداشت ما غلط است، شما بیائید منابع صحیح ارائه بدهید، بیائید کمک بکنید که این افزایش نیابد. ما که توانستیم بودجه را مقطعی و سطحی ببندیم که این رقم افزایش نشان نمیدهد، شما واقعاً پیشبینی آینده را چه طور میبینید، تحلیلتان چیست که میگوئید رو به افزایش است. اگر ما اضافه بر عملکرد استقراض 66 و 67 گذاشتیم فرمایش شما درست است ولی اگر رقمی که ما در بودجه ذکر کردهایم کمتر از عملکرد استقراض 66 و 67 است، ادعای شما، ادعای درستی نیست مگر آنکه در پشت ادعایتان دلیل قرص و محکمی داشته باشید که خود به خود، یعنی تمام منابع و هزینههای بودجه را زیر سؤال میبرید که باز جای بحث دارد. 15- «اجازه استقراض خارجی داده شده» بنده به عنوان مخبر کمیسیون میگویم خیر، ما اجازه استقراض خارجی ندادهایم. حالا بحث این را میگذاریم به بحث مستقل تبصرۀ 29 و در آخر پاسخ میدهیم چون به تبصرۀ 29 باز اشاره شده من به عنوان مخبر کمیسیون و از طرف کمیسیون برنامه و بودجه میگویم ما در تبصرۀ 29 و کل بودجۀ 68 اجازه یک دلار استقراض خارجی را ندادهایم اگر شما نحوۀ معاملات را بلد نیستید تقصیر ما چیست؟! ما توضیح خواهیم داد و از مجلس تقاضا میکنیم یک وقتی جدا از وقت جلسات علنی بگذارید تا بنشینیم (همین بعد از ظهر فردا) برای شما نحوۀ عملکرد تبصرۀ 29 و سیستم پیشبینی شده معاملاتی توسط نمایندگان مجلس در کمیسیون تخصیص ارز و توسط خود اعضاء کمیته تخصیص ارز اعمال خواهد شد به شما باز کنیم، توضیح بدهیم تا ببینیم آیا ما اجازه استقراض داریم یا نه؟ اینکه هر کسی از راه میرسد میگوید آقا اینها اجازه استقراض دادهاند. اگر بنا هست به اینکه قیافه بگیریم و شعار بدهیم، ما که بیشتر از شما شعار مخالفت با استقراض خارجی را دادهایم و الان هم میدهیم ما هم معتقدیم که استقراض خارجی را نمیشود در یک بند و یک تبصره و یک بحث یک شوری برای مجلس آورد، ما هم معتقدیم که استقراض خارجی بدون در نظر گرفتن عواقب آتی آن، فروختن مملکت است، ما هم حداقل به اندازه شما دلمان برای این مملکت میسوزد. این نیست که ما بیائیم بگوئیم که چشممان را بستیم و اجازه استقراض دادیم. نه، ما شیوۀ معامله موجود در دنیا و شیوههای موجود را بررسی کردیم، یک شیوهای را انتخاب کردیم، گفتیم، بفرمائید آیا خرید اقساطی استقراض است؟ من اینها را بیشتر در آن بحث تبصرۀ 29 توضیح خواهم داد. 16- «بودجه از قالب یک ساله بودن خارج گشته است» بله، اصلا کدام بودجه است که یک ساله باشد؟ شما بیائید تمام بودجههائی که چه در زمان شاه، (قبل از انقلاب) و چه بعد از انقلاب تصویب شده ببینید کدامش را میگوئید یک ساله است؟ نوشتهاند طرح سد و شبکه آبیاری سفیدرود، اعتبار سال مربوطه مثلا ده میلیون تومان، اعتبار برآورد سالهای آینده. رقم گذاشتهاند، مگر میشود یک ساله یک سد را ساخت؟ مگر میشود یک ساله یک نیروگاه هزار مگاواتی ساخت؟ مگر میشود یک ساله ذوبآهن ساخت؟ مگر میشود یک ساله یک پروژه سنگین صنعتی را در مملکت پیاده کرد؟ دنیا نمیتواند. آن وقت شما ادعا دارید که ما در یک سال بگوئیم ذوب آهن سال آخرش هم بگوئیم شد، نه. شما که میآئید اینجا میگوئید ذوب آهن یا فولاد اهواز اینقدر اعتبار، یعنی اینجا تعهد میکنید برای ده سال دیگر تا اتمام پروژه بنابراین بودجهتان یک ساله نیست. شما در قالب یک سال اجازه هزینه میدهید به برنامههائی که ممکن است ده سال طول بکشد. خوب ما همین کار را کردهایم، منتها این را منسجمترش کردیم. اشکال بعدی که گرفتند و اینجا آوردند، «ردیف 17 برخلاف قانون اساسی تمرکز درآمدها در بانک مرکزی صورت نمیگیرد» من عرض کردم اصل 53 قانون اساسی را هم خواندم تمرکز درآمدها باید در خزانه باشد نه در بانک مرکزی. بانک مرکزی با خزانه فرق میکند درآمدهای ارزی ما است که بایستی در بانک مرکزی متمرکز گردد، این لایحه بودجه و تبصرههایش اگر اجازه میدهد یک دلار خارج از سیستم بانک مرکزی هزینه بشود، شما پیشنهاد حذف بدهید. ریال که ربطی به بانک مرکزی ندارد یقینا منظور برادرانی که این متن را نوشتهاند و بانک مرکزی را آوردهاند ارز بوده، ما هم میگوئیم بفرمائید. ما در سه، چهار تبصره اجازه معامله با ارز را دادهایم، شما بفرمائید بگوئید در کدام تبصره ارز به بانک مرکزی نمیرود؟ حتی آنجائی که ما گفتیم «شرکت نفت» بیاید و برود از محل درآمدهای... مثلا نفت، نفت را صادر بکند با ارز آن برود فرآوردههای نفتی بخرد بیاورد مملکت، حتی اینجا هم آمدهایم گفتیم ارزش را بده بانک مرکزی بعد معادل ارز را بگیرد برود فرآورده بخرد یعنی تمام درآمدهای ارزی کشور در بودجه 68 میآید بانک مرکزی و بعد از بانک مرکزی به هزینه ... نایب رئیس- آقای عبدالعلی زاده! شما میخواهید باز صحبت کنید؟ عبدالعلی زاده- بله، حاج آقا صحبت مفصل است. نایب رئیس- خوب، اگر این جور است نمایندگان اشاره میکنند امروز کافی است و ساعت هم حدود 6 است. عبدالعلیزاده- پس من در دو سه دقیقه این بند را تمام بکنم و بقیه بندها برای فردا بماند. تمام هزینههای ریالی، درآمدهای ریالی پیشبینی شده هم در این قانون میآید خزانه و از خزانهداری کل کشور به هزینه تبدیل میشود و به سمت هزینهها میرود. بنابراین، این تذکر یا دلیل ضعفی که اینجا در ردیف 17 ذکر شده، ما برای آن موردی نمیبینیم، اگر برادران یا خواهرانی که این متن را تنظیم کردهاند و به نمایندهها دادهاند در متن یک چنین دلیل ضعفی میبینند، در تبصرههای ارزی که 29، 30، 31 و 32 هست، آنجا هر کجا احساس کردند دلاری خارج از سیستم بانک مرکزی هزینه میشود، پیشنهاد اصلاحی بدهند، پیشنهاد حذف بدهند تا اینکه اصلاح آنجا صورت بگیرد و عملی انجام نگیرد. ما تا اشکال هفدهم را بررسی کردیم، بقیه تا 30 مانده، یک مقدار عرایض هم ما داریم در دفاع از آنچه که به هر حال یک ماه کمیسیون روی آن وقت گذاشته و صحن مجلس آورده که انشاءالله فردا صبح بقیه عرایضم را خدمت نمایندگان محترم تقدیم میکنم. 4- قرائت اسامی غائبین و تأخیرکنندگان و اعلام ختم جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رئیس- اسامی غائبین را قرائت کنید. منشی- غائبین روز12/14 ، آقایان: حسن بیگی، روحانیزاده، طاهری. غائبین روز 12/16 ، آقایان: حاجی ناصری، حجازی فر، شفیعی، ضیاءپور، محلوجی. غائبین عصر روز 12/16، آقایان: بیانک، پرتوی، حاجی ناصری، حجازیفر، رئیسی، ضیاءپور، فرضپور، قریشی، محلوجی، دانش. غائبین روز 12/17 ، آقایان: حجازیفر، شریفزاده، ضیاءپور، فرض پور. غائبین بعد از ظهر امروز، آقایان: بیانک، احمد رهبری، زمانیان، ضیاءپور، فرضپور، طاهری، کاووسی، کیائی نژاد، محلوجی، محمودیان، میرغفاری. تأخیرکنندگان صبح امروز- آقایان: پودینه (یکساعت و بیست و یک دقیقه)- پورمحمدی فلاح (شانزده دقیقه)- پورمیرغفاری (سی دقیقه)- جهانگیری قصرشیرین (هجده دقیقه)- حائریزاده (هجده دقیقه)- حاجی ناصری (یک ساعت و بیست دقیقه)- حبیبی تهران (بیست و یک دقیقه)- حجازی تهران (سی و پنج دقیقه)- حیدری مقدم (چهل و هفت دقیقه)- دامادی (نوزده دقیقه)- داودی شمسی (بیست و نه دقیقه)- دلبری (بیست دقیقه)- رئیسی (یک ساعت و چهار دقیقه)- شرعی (بیست و یک دقیقه)- شفیعی (یک ساعت و هجده دقیقه)- صالح آبادی (بیست و سه دقیقه)- صفائی نماینده اسدآباد (بیست و دو دقیقه)- طاهری مراغه (بیست و دو دقیقه)- طباطبائی نماینده مشهد (هفده دقیقه)- مظفری نژاد نماینده تهران (هجده دقیقه)- اکبرزاده نماینده نیشابور (شانزده دقیقه). نایب رئیس- فردا بعد از ظهر هم جلسه داریم و توجه هم دارید که از فردا وارد رأیگیری میشویم یعنی مستمر و پشت سر هم رأیگیری داریم، باید تشریف داشته باشید. چون باز تعدادی از تأخیرکنندگان باقی است، آنها را فردا اعلام میکنیم. ختم جلسه اعلام میگردد، جلسه آینده فردا ساعت 8 صبح. (جلسه ساعت 18 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی