جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 86 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 86 )

  • سه شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۶۷

جلسه هشتادوششم                                                                 16 اسفند ماه 1367 هجری  شمسی
     (86 )                                                  بسمه تعالی            28رجب المرجب 1409هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
    دورةسوم – اجلاسیه اول
1367-1368
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سه شنبه شانزدهم اسفند ماه 1367
فهرست مندرجات:
1-اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2- تذکرات نمایندگان مردم به مسوو لان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس .
3- بحث وبررسی لایحه بودجه سال 1368  کل کشور.
4- اعلام وصول  لایحه معلمان و پزشکان و پیراپزشکان وظیفه .
5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده .
جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی  رفسنجانی تشکیل شد
1-    اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 182 نفر جلسه رسمی است ، دستور جلسه را اعلام کنید .
 منشی- بسم الله الرحمن الرحیم .دستور جلسه هشتاد و ششم روز سه شنبه  شانزدهم اسفند ماه 1367 هجری شمسی ، مطابق با بیست و هشتم رجب  1409 هجری قمری .
گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص لایحه بودجه سال 1368 کل کشور .
 رئیس- تلاوت کلام الله مجید .
اعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم
وما ابری نقسی ان النفس  لاماره بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور  رحیم * و قال الملک ائتونی  به استخلصه لنفسی فلما کلمه قال  انک الیوم  لدینا مکین امین *  قال اجعلنی  علی خزائن الارض   انی حفیظ  علیم *  وکذلک  مکنا لیوسف فی الارض یتبؤامنها حیث یشاء  نصیب برحمتنا نشاء ولانضیع اجرالمحسنین  ولاجراالخره خیر للذین آمنوا  وکانوا یتقون *
(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند )
‹‹از آیه 54 تا 58 سوره یوسف ››
2- تذکرات  نمایندگان مردم به مسوولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس
رئیس-  تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور :
  آقای توسلی  نماینده فردوس  و طبس به وزارت نفت در خصوص کمبود گازوئیل  برای موتورهای کشاورزی و نفت سفید .
 آقای قریشی   نمایندة خمین  به صدا و سیما در خصوص  رفع خرابی صدا و سیمای خمین .
 آقای پناهنده نماینده برخوار به وزارت بهداشت ودرمان در خصوص سس تأمین پزشک بیمارستان  میمه .تأمین پزشک در مانگاه خورزوق  برخوار ،آب  آشامیدنی ونداده میمه ، به وزارت  پست و تلگراف  در خصوص اضافه  کردن کانات تلفن  خوروزق.
 آقای طاهائی  نمایندة تنکابن و رامسر به بنیاد سابق مستضعفان ( دولت ) و به وزارت برنامه و بودجه در خصوص رفع نیازهای اعتباری  مدارس شاهد و انتقال  سند مدرسه شاهد تنکابن .
 آقای شجاعی نمایندة ساری به وزیر بهداشت  ودرمان د رخصوص  لوله کشی آب آشامیدنی  منطقه خرزآباد و روستاهای  دیگر منطقه . به وزیر آموزش  و پرورش در خصوص احداث  مدرسه راهنمائی ورنام چهاردانگه ،  به وزیر جهاد در خصوص احاث گرمابه ورنام و پلک .
 آقای صفائی  نمایندة اسدآباد  به وزیر  دادگستری ، شورایعالی قضائی و هیأت واگذاری زمین همدان در خصوص برخورد  قاطع  بافئودال ها درمنطقه  چهار دولی اسدآباد ، به صدا و سیما در خصوص پوشش سیمای همدان وتقویت  صدای استان در اسدآباد .
 آقای قمی نمایندة ورامین   به شورایعالی قضائی در خصوص  رسیدگی به  وضعیت  دادگاه مدنی خاص  ورامین ،  به وزارت  صنایع سنگین  در خصوص  عمل به تعهدات در تحویل خودرو . به وزارت ارشاد در خصوص تعیین تکلیف  اراضی  منطقه پاکدشت از طریق اوقاف .
 آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه به وزیر نفت و سرپرست  وزارت بازرگانی در خصوص  تسریع در تحویل  سهمیه لوله واتصالات  گازرسانی ساوه ، به وزیر کشور در خصوص تمرکز سهمیه طرحها  و پروژه های عمرانی شهرستان ها در استان وعدم توزیع عادلانه آن میان شهرستانهای استان مرکزی .
 بیش از بیست  نفر از نمایندگان به وزیر راه در خصوص ترمیم راههای ساوه ، تهران – ساوه ، همدان – ساوه ، سلفچگان – مطالعه وتهیه طرح بزرگراه تهران – ساوه  و ساوه ، سلفچگان 2- بحث و بررسی  لایحه بودجه سال 1368 کل کشور
 رئیس- دستور لایحه بودجه سالانه کل کشور است که از مخبر  کمیسیون دعوت می کنیم تشریف بیاورند توضیحات مربوط را بدهند .
 علی عبدالعلی زاده ( مخبر کمیسیون برنامه و بودجه )- بسم الله الرحمن الرحیم  گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه به مجلس شورای اسلامی .
 لایحة شمارة  89348/ ل مورخ 11/10/1367 دولت راجع  به بودجة سال 1368  کل کشور که با شمارة چاپی 292 به کمیسیون برنامه و بودجه ارجاع شده بود ، طی پنجاه  و یک جلسة رسمی ، با حضور مسؤولان و کارشناسان مختلف  وهمچنین جلسات مشترک با کمیسیون های تخصصی مجلس وجلسات فراوان کمیته های فرعی (ارزی ،عمرانی ، جاری ، شرکت های دولتی ، درآمدی و …)  با دستگاهها ومسؤولین و صاحب نظران بررسی شد وبا تغییراتی که مهمترین محورهای آن به شرح زیر است ، به تصویب رسید .
1-    نظر به اینکه سال 1368  قرار است  اولین سال اجرای برنامه اول توسعه جمهوری اسلامی ایران باشد ، لذا سعی گردید حتی الامکان لایحه بودجه  سال 1368  کل کشور باا هداف و سیاست  های برنامه توسعه که شور اول آن در مجلس شورای اسلامی  به تصویب رسیده است ، همسو وهماهنگ گردد .
2-     درآمدهای لایحه بودجه سال 1368  کل کشور مورد بازنگری جدی قرار گرفت واقلام  آن برمبنای  عملکرد سال 1367 و چشم انداز سال  1368  مورد مداقه  قرار گرفت ومواردی که تحقق آن امکان پذیر نبود ، حذف گردید . و بااین ترتیب واقعی نمودن  درآمد وتخمین دقیق کسر بودجه به گونه ای که ان شاء الله سال 1368 شاهد تکرار  متمم و یااصلاحیه  بودجه نباشیم ، مورد توجه قرار گرفت .
3-     بودجة ارزی کشور با اعمال  سیاستهای زیر نسبت  به سال های قبل تکامل یافته است .
الف- مشخص  نمودن ارز طرحهای بسیار مهم وتخصیص یافته تلقی شدن آن به منظور سرعت عمل بیشتر .
ب‌-    تأمین امکانات ارزی لازم برای طرحهای زیر بنائی کشور به خصوص تولید انرژی  به منظور  رفع تنگناهای انرژی کشور.
ج=  اجازه دادن به یک سری طرحهای جدید در قالب سرمایه گذاری هائی که تأمین کننده حلقه های مفقوده تولیدی کشور ودر نتیجه صرفه جوئی ارزی با ایجاد درآمد ارزی به غیر از ارز حاصل از درآمد نفت .
4-    اتخاذ تدابیر و سیاست های لازم به منظور صرفه جوئی در هزینه های جاری دستگاههای اجرای وتجدید  نظر در وظایف وتشکیلات  دستگاههای مذکور  وحذف  وانحلال  واحدهای  سازمانی غیر ضروری وادغام  واحدهای سازمانی موازی وتخصیص صحیح تر فضا وامکانات اداری وجلوگیری از استفاده بی مورد ازامکانات دولتی وهمچنین  در نظر گرفتن  تمهیدات لازم به منظور نظارت  و پیگیری امور فوق الذکر.
5-     حل مشکل عمیق  وریشه دار مربوط به اختلاط  منابع مالی مربوط به خدمات درمانی بیمه شدگان مشمول قانون تأمین  اجتماعی واعتبارات مربوط  به سایر هزینه های درمانی از طریف در نظر گرفتن روش اجرائی مناسب به نحوی که ضمن عدم  ایجاد مشکل برای سیستم درمانی و بهداشتی کشور ، هر یک از منابع  واعتبارات مذکور دقیقاً در محل خود به مصرف برسد .
6-     ایجاد نظم ونسق جدید در مورد اعتبارات خارج از قانون محاسبات عمومی و سایر مقررات عمومی دولت از طریق کسب نظر از دستگاههای اجرائی ذیربط وطبقه بندی اعتبارات مذکور در تبصرة 15.
7-     اعتبارات عمرانی  برمبنای سیاستهای زیر تغییر یافت .
تکیه برخود کفائی از جهت محصولات اساسی کشاورزی  از قبیل گندم و پنبه  واهمیت به مسأله تأمین گوشت .
 چند طرح محوری  ا زجمله افزایش تولید کشت گندم آبی در هکتار و پنبه  ومبارزه  با بیماریهای انگلی ، تولید قوچ اصیل از بخش کشاورزی می توان نام برد .
 در بخش  آب علاوه بر لایحة پیشنهادی دولت به ردیف های مهم  پیوست مبلغ  پنج میلیارد ( 5000000000)  ریال افزایش داده شده است که چند پروژة مهم از جهت ارز نیز تأمین گردیده است .
  افزایش  بخش راه و اهمیت به راه روستائی ، یکی از قدمهائی بوده که کمیسیون در این بخش عمل کرده است .
  تنفس  سقف تبصرة 17 آموزش عالی و بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی در موارد تقویت دوره های کارشناسی ارشد ودکترا وتحقیقات  دانشگاهی و تعمیرات اساسی ساختمانهای دانشگاه وخرید  خوابگاه  نشان دهنده اهمیت موضوع  برای تقویت  نیروی انسانی مورد نیاز کشور از نظر  کمیسیون بوده است .اینک گزارش آن تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی می گردد .
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه – مرتضی الویری
 همانطوریکه  خدمت نمایندگان محترم عرض شد در بیش از پنجاه  جلسه ای که کمیسیون برنامه و بودجه به صورت  فشرده برای بررسی  لایحه بودجه تقدیمی  از طرف دولت تشکیل داد تغییراتی که در لایحه  اعمال شده و سیاستهای عمده ای که جدا از لایحه اتخاذ گردیده و اضافه شده ، من به طور فهرست  وارخدمت شما عزیزان عرض می کنم که پس از صحبت های موافقین ومخالفین محترم لایحه وهمینطور بعد از تصویب  کلی بودجه ان شاء الله اگر مجلس محترم رأی بدهد در بررسی تبصره ها وادامه بحث  ها توضیحات  مفصلی خدمت عزیزان ارائه خواهد شد .
 سقف لایحة تقدیمی  دولت در رابطه با درآمد وهزنیة دولت رقمی  معادل چهارهزار ودویست وهفتاد ونه (479)  میلیارد ریال بود که این رفم  در کمیسیون بعد از تغییراتی که در قسمت های مختلف  روی داده به رقم  4525 میلیارد  ریال وبه تبع همین  تغییرات سقف درآمد وهزینه  کل  کشور که در لایحه دولت 8397 میلیارد ریال بود به رقم 8657  میلیارد  ریال تغییر یافته است .
 در رابطه با تغییراتی که در ردیف های درآمدی پیش بینی شده چند ردیف  عمده هست که عبارتند از :  ردیف حق اثبت سفارش کالا  که در کمیسیون این ردیف که اعتبار آن در حدود 39 میلیارد ریال  در لایحه  دولت پیش بینی شده بود در کمیسیون با افزایش نرخ حق الثبت  که به 30 ریال به صورت مقطوع افزایش  داده شده ،این رقم  به 220 میلیارد ریال افزایش  پیدا کرده و افزایشی در حد 181 میلیارد ریال در بر دارد .
 در لایحه دولت  برای وصول  مالیات تعاون ملی برای بازسازی رقمی در حدود 255 میلیارد ریال  پیش بینی شده بود که با توجه به اینکه عملا هنوز وزارت امور  اقتصادی ودارائی تجهیز و آمادگی کافی را برای وصول ازاول سال  ندارد وخود به خود در سال 68  امکان عملی وصول  این درآمد نیست ،این درآمد با 105  میلیارد ریال کاهش به 150 میلیارد ریال تغییر  یافت .
 در لایحه  دولت پیش بینی  شده بود که در سال 68  از محل فرآورده های  لغتی عمدتاً  به صورت نفت کوره  فروش خارجی داشته باشیم که برای  این منظور پیش بینی کرده بودند در قسمت ریالی ،ارزی را که ازاین  محل حاصل  می شود دولت براساس سیاستگذاری خودش  بفروشد و رقمی معادل 125 میلیارد ریال   درآمد ریالی از این ردیف پیش بینی شده بودکه چون در بودجه ارزی  تبصرة 29  این درآمد ارزی جزو درآمدهای کل کشور منظور شد و سیاستگذاری در رابطه با فروش  این درآمد ارزی و استفاده از آن در چهار چوب  سیاستهای ارزی کشور قرار گرفت . خودبه خود این رقم  در لایحه تقدیمی  کمیسیون به مجلس صفر منظور شد و 125 میلیارد ریال درآمد  از اینجا حذف  گردید .
 در عوض  پیش بینی  شده که در ردیف  دیگری که از قسمت  ‹‹سایر›› وبخش  خدمات بودجه ارزی جدول شمارة 2 قسم نهم  قانون بودجه سال 1368  براساس سیاستهائی که کمیسیون تخصیص ارز تصویب  خواهد کرد که عمده ترین این سیاستها عدم افزایش قیمت در محصولات  یادر دستگاههائی است که از ارز با نرخ ترجیحی استفاده می کنند ،درآمدی معادل 200 میلیارد ریال ناشی از فروش ارز  به نرخ ترجیحی برای مصارف  ضروری دستگاهها وخدمات پیش بینی شده که از جمله  برای اینکه  توضیح بیشتری داده باشم مثلا ردیفی  که ارز به نرخ ترجیحی می تواند فروخته  بشود پیش بینی هم شده که هیچگونه افزایش  قیمتی را در سطح جامعه  بهدنبال خود نخواهد داشت ، فروش ارز به  نرخ ترجیحی و رقم  قابل توجه به شرکت  هواپیمائی جمهوری اسلامی ایران ،  برای تهیه  هواپیما  است که چون یک سرمایه گذاری است در بلند مدت و برگشت آن درمدت زیادی خواهد بود محاسبه شده که شرکت  هواپیمائی بدون تغییری  در نرخ خدمات  خودش می تواند این نرخ  ترجیحی   را تأمین  و پرداخت بکند .
 در رابطه با هزینه های جاری تغییرات عمده ای  که رخ داده من به ترتیب و فهرست وار خدمت نمایندگان محترم  عرض می کنم البته رقم های درشت تغییرات هست . وزارت  امور اقتصادی و دارائی در لایحه  بودجه برای لایحه ای
که دولت  تقدیم مجلس کرده بود برای اجرای قانون تعاون ملی .‌برای بازسازی اعتباری پیش بینی نشده بود که با عنایت  به اینکه این قانون وظیفه جدید و گسترده ای را بر وزارت امور اقتصادی  ودارائی ایجاد کرده و بایستی  وزارتخانه برای انجام این وظیفه خودش  را مهیا بسازد ، کمیسیون مبلغ 3 میلیارد(000/000/3000)  ریال  اعتبار برای وزارت امور اقتصادی  و دارائی جهت  تجهیز و آماده سازی وزارتخانه و فراهم آوردن  امکانات لازم برای اجرای قانون مالیات تعاون ملی برای بازسازی  منظور نمورده .
 تغییر بعدی در اعتبار وزارت  سپاه پاسداران  انقلاب اسلامی  در بخش جاری است که دردو ردیف برای این وزارتخانه اعتبار پیش بینی شده بود : در  یک ردیف 240 میلیارد ریال اعتبار جاری و در ردیف  دیگر 12 میلیارد  ریال برای هزینه  بازسازی وتعمیرات وسائل وتجهیزات نیروها . با عنایت به اینکه تبصرة9  که عمدتاً  ردیف بنیه  دفاعی است ، در آنجا فصل  خاصی به منظور بازسازی وتعمیرات وسائل وتجهیزات  نیروها منظور شده ، عملا  این 12 میلیارد ریال در ردیف دوم  توجیهی  نداشته ودر مجموع 252  میلیارد ریال منظور شده برای جاری وزارت سپاه پاسداران  انقلاب اسلامی  به رقم 222 میلیارد ریال یعنی 30 میلیارد ریال کاهش تغییر یافته .
 در وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی طرح شهید رجائی به منظور زیر پوشش قرار دادن افراد بیشتر واجرای قوی  تر طرح  شهید رجائی مبلغ 3میلیارد ریال کمیسیون  به اعتبار  مصوب دولت اضافه  کرد و رقم  را از 15 میلیارد ریال به 18 میلیارد ریال تغییر داد .
 در تبصرة 10 بند 6مربوط به وزارت بهداشت ،درمان و آموزش  پزشکی  ردیف جدید را ما ایجاد کرده ایم به عنوان تعهدات  واحدهای درمانی ودرمانی آموزشی به مبلغ  30 میلیارد ریال که  این ردیف  در واقع جایگزین  اعتبارات نه بیست وهفتم  بیمه های خدمات درمانی کارگران است که همه ساله در این تبصره  پیش بینی میشد وتوسط سازمان تأمین خدمات اجتماعی  به وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی  پرداخت میشد که همواره در بررسی بودجه همیشه این بحث بود  که سازمان تأمین اجتماعی  و برادران کارگر  وعدهای از نمایندگان محترم مجلس مخصوصاً  کمیسیون کار وامور اجتماعی  مجلس مدعی  بودند که این پول در محل منظور شده خودش هزینه  نمی شود ودر پنج سال  گذشته  که خود بنده شاهد بررسی بودجه های دولت بودم ،هیچوقت وزارت  بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی نتوانست گزارش صحیح و روشنی از این  هزینه وموردهای آن واینکه آیا این هزینه صحیح ودرست درموضع  قانونی  خودش اجرا  میشود یا نه ، نتوانسته به ما ارائه بدهد .در نتیجه  به منظور اینکه قانون صحیح اجراء  بشود واین پولی  که از سازمان تأمین  اجتماعی به صورت  یک جا دریافت میشود ، موارد هزینه آن روشن باشد ، کمیسیون این ردیف را حذف کرد . مبلغ 90 میلیارد ریال  از نه بیست وهفتم حق بیمه هائی که از کارگران دریافت میشود   در اختیار سازمان تأمین  خدمات اجتماعی  قرار گرفت  که خودش براساس گزارشی که بایستی وزارت  بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی تأمین می کند وحتی بخش خصوصی براساس تعرفه هائی که دارند تهیه می کننداز بیه شدگان وارائه میدهند ،از سازمان تأمین خدمات اجتماعی این پول را دریافت می کنند .حسن این مطلب این است که :
  اولا سازمان تأمین خدمت اجتماعی بایستی خودش به عنوان گیرنده حق  بیمه جوابگوی خدمات بیمه هم باشد واین اختلافی را که بین سازمان تأمین خدمات و وزارت  بهداشت ، درمان و آموزش  پزشکی است در تأمین  و پرداخت حق بیمه  داروخانه ها ودکترها و بیمارستانهای بخش خصوصی  بایستی روشن  و رفع بکنند که همیشه  سازمان تأمین خدمات  اجتماعی مدعی بوده پولی که از این حساب به وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی پرداخت می کند ، صرف  هزینه های  جاری این وزارتخانه میشود وعملا پرداخت اینها در رابطه با مطالبات بخش خصوصی به تعویق می افتد  لذا ما می بینیم که بعضی از داروخانه ها  با اطباء  یا بیمارستانهای خصوصی  بعضی وقتها  از پذیرش  نسخه های بیمه خدمات  درمانی خود داری می کنند چون  حق بیمه   آنها پرداخت نشده ، خود سازمان بایستی این مشکل را دیگر بعد ازاین رفع بکند ودیگر دعوائی  به عنوان اینکه وزارت بهداشت  پول را می  گیرد  و پرداخت نیم کند وجود نخواهد داشت .
 از طرف دیگر وزارت بهداشت ،درمان و آموزش   پزشکی واحدهای خدمات دهنده اش  بیمارستانها و داروخانه هایش ،خودبه خود  رقیبی به نام بخش خصوصی  پیدا می کند ودر کنار خودشان در برابر مشتری بزرگی مثل سازمان تأمین خدمات درمانی که تا حالا پول را یکجا و براساس تبصره بودجه دریافت می کردند رقیبی  را احساس می کنند که بایستی  در برابر آن رقیب  خدمات بهتری ارائه  بدهند  والا اگر سازمان  تأمین  خدمات اجتماعی  بتواند به طور صحیح وظیفه اش راانجام  بدهد ،  بیمه شده مختار خواهد بود که به واحدهای دولتی رجوع کند ، یا به واحدهای خصوصی وخودبه خود  ما ان شاء الله در اجرای این سیاست شاهد این خواهیم بود که واحدهای خدمات دهنده وزارت بهداشت ،درمان و آموزش  پزشکی سعی در بالا بردن کیفیت خدمات خودشان ، بهداشت این واحدها و سرویس بهتر  این واحدها تلاش بکنند .به همین منظور آن 90  میلیارد حذف شده   و چون  خود وزارتخانه در این موقعیت  اعتراف کرد که ازاین پول که برای تأمین خدمات درمانی کارگران اخذ می کرده ، خودبه خود  در واحدهای موجودش به صورت هزینه جاری هم عمل  می کرده  واگر این پول قطع بشود  دچار بحران  خواهد شد ،اعتباری معادل  30 میلیارد ریال به منظور جلوگیری از وقفه  در وظائف وزارت بهداشت ،در این ردیف پیش بینی شد که عملا  بیانگر این هست که حداقل 30  میلیارد ریال از 90 میلیارد ریال حق بیمه در مواردی غیر از درمان  بیمه شدگان هزینه می شده است .
  تغییر بعدی  در اعتبارات بنیاد  شهید انقلاب اسلامی  است که این بنیاد  در سال گذشته 110 میلیارد  ریال اعتبار  داشته که بعد از اینکه  امور جانبازان ازاین بنیاد منتزع وبه بنیاد  جانبازان انقلاب اسلامی  واگذار گردید ، 22 میلیارد  ریال از این اعتبار به عنوان  اعتبار جانبازان  کسر شد ودر ردیف دیگری برا یکمک به بنیاد جانبازان منظور شده بود که برای خود بنیاد شهید 88  میلیارد ریال اعتبار باقی مانده بود ودر لایحه دولت  همین اعتبار  منظور شده بود .  براساس توضیحاتی که نمایندة محترم حضرت امام  در بنیاد شهید انقلاب اسلامی  در کمیسیون ارائه کردند و بررسی هایی که گروه کار  کمیسیون در رابطه با هزینه های بنیاد شهید به صورت دقیق انجام داد این 88 میلیارد ریال به 122 میلیار ریال تغییر یافت  که ریز آن هم تدیم نمایندگان محترم شده .
 95 میلیارد ریال اعتبار  جاری بنیاد شهید وحقوق خانواده های شهدا است و 20 میلیارد ریال  برای ایجاد  مسکن جدید برا یخانوادة شهدا است وهفت میلیارد  ریال آن در رابطه  با هزینه های مدارس شاهد هست . در ردیف  تقویت بنیه دفاعی ،ردیف 503041  که دولت  اعتباری  معادل 410  میلیارد ریال پیش بینی  کرده بود چون در رابطه با بودجة ارزی  ما شاهد کاهش درآمد هستیم وکمیسیون درآمد  پیش بینی شدة دولت را درحدود ده درصد کاهش داده لذا برابر  صحبتی که با جانشین محترم فرماندهی کل قوا به عمل آمد  و گزارشی که گروه کار کمیسیون خدمت ایشان ارائه کردند  و رهنمودی که ایشان ارائه فرمودند ده درصد از اعتبارات ارزی بنیه دفاعی بخشی دفاع کم شد از دو میلیارد دلار به یک میلیارد وهشتصد میلیون دلار تقلیل   پیدا کرد که خودبخود آن دویست میلیون دلار کاهش در ریال که اعملا میشود چهارصد وده میلیارد ریال به سیصد وهفتاد میلیارد  ریال کاهش منجر میشود ودر گزارش تقدیمی کمیسیون منعکس  شده .
  ردیف جدیدی رادر لایحة دولت پیش بینی کرده بودند تحت عنوان  اجرای لایحة حقوق قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران با اعتباری معادل 30   میلیارد ریال که با عنایت  به اینکه هنگام بحث در رابطه با طرح نوین ارتش در خود مجلس چون این طرح بود وارائه دهندگان طرح و وزارت دفاع اینجا آمدند و تأکید  کردند که این طرح بارمالی ندارد وخودبه خود این لوایح ناشی از همان طرح ایت وبار مالی آن طرح است کمیسیون این ردیف را نپذیرفت   و 30 میلیارد ریال منظور شده را حذف  نمود .
 در رابطه با هزینه های عمرانی  با عنایت به اینکه  سال 68  اولین سالی است که بودجة آن  با در نظر گرفتن خاتمة جنگ بررسی میشود  و بایستی خدمات عمرانی  جدید و سیاست  های عمرانی جدیدی منظور می شد در نتیج کار کمیسیون کار فشرده وخجم  بیشتری بود که نتیجة  این کار به صورت فهرست وار تغییرات عمد ای که در لایحه داده به این شرح است :
  با عنایت به اینکه اکثر نمایندگان  محترم ضمن مراجعه به کمیسوین بهداری مجلس وهمینطور کمیسیون برنامه  وبودجه د رتذکراتی که در مجلس به دولت می دادند همواره از کمبود تخت درمانی  و بیمارستان گلایه می نمودند کمیسیون محترم بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی مجلس زحمت  کشیدند و آمار بسیار جالب  ودقیقی را ازوضع  بیمارستانهای
کشور  تهیه نمودند که به دنبال  جلسة مشترکی که کمیسیون برنامه و بودجه با کمیسیون بهداری مجلس داشت تصویب  شد که سه هزار  تخت درمانی جدید در سال آینده در سطح کشور اضافه بشود ونتیجة آن منجر شد به 32 بیمارستان جدید در 32 شهر کشور  که اندیکس آنها برابر آماری که ارائه شده بود زیر نیم (5 دهم ) قرار داشت .این سیاست علاوه براینکه ایجاد سه هزار تخت درمانی جدید رادر سطح کشور حرکتی بسیار صحیح  وحساب شده در جهت ایجاد  تعادل  خدمات درمانی دارد .
 متأسفانه درگذشته  به لحاظ  سیاستهای غلطی  که قبل از انقلاب اعمال شده ودر طول  ده سال گذشه به لحاظ وضعیتی  که ناشی از جنگ بود ودر کشور  داشتیم نتوانسته بودیم  در جهت حذف  این سیاست  غلط  عمل بکنیم  شهرهای دورافتاده کشور وکوچک  کشور خودبخود ازامکانا لازم برای ارئه خدمات درمانی یا محروم بودند یا امکانات را به صورت حداقل  وزیر استاندارد قابل  قبول ارائه  می نمودند که این حرکت  که امسال با کمک کمیسیون  بهداری مجلس شروع  شده خودش می تواند نوید بخش  این باشد که اگر این حرکت که با عنایت به آمار ومحاسبات  دقیق وتفاهم کمیسیونها ودستگاه اجرائی اتخاذ گردیده در سالهای بعد هم  ادامه پیدا بکند امید این هست  که ما بتوانیم  به این بی عدالتی در بخش درمان خاتمه بدهیم و بتوانیم برای عموم ملت ایرات  خدمات درمانی را به صورت  حداقل  قابل قبول  ارائه بدهیم .
 در بخش راه ، کمیسیون اعتباری در حدود هشت میلیارد ریال به اعتبار پیشنهادی دولت اضافه کرده که دراین میان برخی از راه هایی را که نمایندگان محترم  ومخصوصاً  کمیسیون محترم راه وترابری  ومسکن  وشهرسازی مجلس شورای اسلامی تأکید روی  آن داشتند اضافه  کرده ودر داخل  این اعتبار اضافی  اجرای این طرحها را هم منظور نموده یک میلیارد ریال  به اعتبار راهداری استانها اضافه شده . این مسأله  راهداری موضوعی است که  غالباً  مورد شکایت  نمایندگان محترم  ومردم بوده ومعمولا  راههایی که به صورت بسیار زیاد و وسیعی در ده سال گذشته عبد از انقلاب توسط جهادگران عزیز و ادارات کل راه وترابری در استانها ایجاد شده متأسفانه  به راهداری آنها اعمیتی داده نمی شد به منظور اینکه بخش راهداری تقویت  بشود وبه راههای ایجاد  شده رسیدگی بشود ونگهداری آنجا دچار  تزلزل نشود وبه صورت صحیح  اجرا بشود مبلغ یک میلیارد  ریال تحت  عنوان اعتبارات  راهداری به راهداری ادارات کل استانها اضافه شده در رابطه  با راههای روستایی  نیز براساس  آماری که برادران وزارت جهاد سازندگی ارائه داده بودند ومورد تأیید کمیسیون مربوطه نیز بود سه میلیارد  ریال به اعتبار راه سازی راههای روستایی جهاد سازندگی اضافه  شده که امیدواریم جهاد سازندگی  بتواند با این برخورد خوشبینانه ومثبتی  که کمیسیون و ان شاء الله   مجلس خواهند داشت در ادای وظایف خودش  مخصوصاً در راه  توسعه راههای روستایی و بهره مند  ساختن بیشتر روستاها از راههای ارتباطی کوشا وموافق باشد .
 در رابطه با توسعة  شبکه برق  روستایی وتأمین برق برای روستاهای  بیشتری از کشور عزیزمان مبلغ  یک میلیارد ودویست میلیون ریال نیز به اعتبار برق روستایی جهاد سازندگی اضافه شد .
 در رابطه با وزارت نیرو برابر صحبت ومذاکراتی  که با وزارت محترم  نیرو وکمیسیون مربوطه داشتیم با توجه به اینکه دولت و کمیسیون  و ان شاء الله مجلس همکاری لازم رادر زمینة  فراهم آوردن امکانات ارزی برای سرمایه گذاری وزارت نیرو در بخش برق به منظور تأمین  حداقل سالانه یکهزار  مگاوات برق جدید در شبکه انرژی کشور  تأیید وتصویب کردند وزارت نیرو از محل این هزار مگاوات ایجاد شده خودبخود دارای درآمد جدید خواهد شد . براساس این تفاهم قرار شد که اعتبارات ریالی بخش برق از وزارت  نیرو حذف  بشود و وزارت  نیرو از محل این هزار مگاوات جدید که در هر سال به دست می آورد وخودبه خود   می فروشد اینها را به مردم و واحدهای مصرف کننده از محل  درآمد ریالی هر هزار مگاوات هزینه های ریالی خودش را بپوشاند  در نتیجه  ما کاهشی در ردیف  ریالی قسمت برق وزارت نیرو داشتیم که به لحاظ  اهمیت  بخش آب پنج  میلیارد ریال از این اعتبار را  ما به یازده طرح مهم  مورد تأیید  وزارت  نیرو اضافه  کردیم که انشاء الله طرحهای آبی کشور که این یازده طرح اساسی شان فهرست وار به این شرح است که نمایندگان محترم اگر دقت کنند   می بینند که اینها طرحهای تعیین کننده آب درکشور  هستند واتمام این طرحها  کمک بسیار زیادی  به بهبود وضع  کشاورزی وتولیدات کشاورزی کشور دارد .این یازده  طرح عبارتند از :
  ساختمان شبکه زهکشی  سفید رود ،مغان ،  زرینه رود و بهبهان . این چهار ساختمان شبکه و زهکشی هستند مطالعه واجرای  شبکه بزرگ کارون ، ساختمان سد و شبکه  آبیاری ساوه ، سد پیشین وبند باهوکلات ، سد علویان ، سد بارون سد مارون و شبکه آبرسانی  به تبریز  وچهل شهر استان آذربایجان شرقی  که خود این مسأله سالها  مورد توجه مسؤولین  کشور بوده واهمیت  بسیار زیادی در بخش  آب دارد که امیدواریم با این کمکی که به این طرحهای مهم میشود در اتمام  این طرحها  تعجیل به عمل  بیاید که گشایش بسیار  چشمگیری   در امر کشاورزی  مناطق مختلف  کشور می تواند باشد .
 در بخش کشاورزی کمیسیون سیاست جدیدی  را اعمال کرده به این معنی  که ما با  برادران  وزارت کشاورزی و وزارت  جهاد سازندگی  صحبت کردیم که حالا که مسأله  جنگ خاتمه  یافته تلقی  میشود وکشور به سوی بازسازی  و سازندگی  پیش می رود  مهمترین مسأله  در بازسازی کشور خودکفایی در مایحتاج کشور به محصولات  اساسی کشاورزی است  به همین  منظور وزارت  کشاورزی طرح خودکفایی در تولید  گندم کشور را ارائه نمود که براساس   این طرح ظرف پنج سال آینده  کشور به خودکفایی در تولید گندم خواهد رسید و برای اینکه این امر مهم جامة عمل  به خود بپوشاند ما هم در بخش ارزی در جدول شمارة 2 قسمت نهم  قانون ارز لازم  را تحت عنوان  طرح خودکفایی برای گندم  ودو محصول  دیگر که عبارتنداز ذرت  و پودر ماهی این دومورد  را هم وزارت جهاد به عهده گرفته که د راین دو مورد کشور را به خودکفایی  برساند در این سه مورد  ارز لازم را ما به عنوان   یک طرح  محوری مهم از وزارت کشاورزی  ویک حرکت جدید در بودجه کمیسیون این را تصویب واضافه کرده .  ما بسیار خوشبین  هستیم  به اینکه  وزارت کشاورزی برابر گزارشی که داده بتواند این مهم ار به مرحلة  عمل  در بیاورد برای اینکه کمیسیون   و خود وزارتخانه به این نتیجه   رسیدند که اگر مشکلات  مالی این طرح برطرف بشود  د ر اجرا نیز دولت وتمام واحدها دست به دست  هم داده و وزارت کشاورزی را در این مهم یاری بدهند ما می توانیم  به سوی خودکفایی در تولید گندم  و بی نیازی از گندم  بیگانگان حرکت  بکنیم واین چیز دوری نیست ما سالیانه  حدود  دو میلیون  تن گندم  وارداتی داریم که این رقم  بسیار برای ما سنگین است با عنایت به اینکه اگر   توجه کنید  قیمت گندم  در سال های اخیر در بازارهای  جهانی به دو برابر قیمت گذشته  افزایش یافته (طی  دو سه سال  اخیر )  که این خودش برای ما بار مالی سنگینی  را به وجود می آورد .
 ما د رچند سال گذشته  در سطح بازارهای جهانی شاهد افزایش بی وریه قیمت کالاهای اساسی  بودیم  ، گندم ، شکر و بقیة کالاها افزایش تا حد دو برابر را داشته اند که این برا ی کشوری مانند ما که هم داعیه  استقلال  دارد وهشت سال دفاع  مقدس  وایثار ملت و شهدای بزرگواری را که تقدیم  کرده است تحمل نموده تا از استقلالی که در زیر سایه حکومت  اسلامی به دست  آورده دفاع  بکند این کشور  نمی تواند وارد کنندة گندم  وکالاهای اساسی باشد .
 ما کشوری هستیم که براساس  سیاست نه شرقی ، نه غربی مان همواره مورد بغض  وکینه دشمنان اسلام قرار داریم واین بغض  وکینه در مراحل اقتصادی  بیشتر از همه جا در بحث کالاهای اساسی ومایحتاج  وارزاق همومی مردم خودش را نشان میدهد  که این افزایش  قیمتها وخود به خود کاهش  قیمتهای نفت در سال های گذشته خودبه خود  عوامل مشترکی هستند که دست به دست  هم میدهند تا برسیاستگذاران  کشور و برنامه ریزان اقتصادی  کشور فشار  بیش از حدی را وارد بکنند .  به همین جهت  من از نمایندگان محترم در  همین جا تقاضا می کنم که این طرح ار د ربودجه ان شاء الله    مراعا نگه دارند وتأیید بکنند وهم از مجریان  قسمت های مختلف کشور ودولت  محترم تقاضا  می کنم که حداکثر   امکانات را برای اجرای این طرح  انقلابی  فراهم  بیاورند تا  ما ان شاء الله در پنج سال آینده  شاهد خودکفایی در سه کالای اساسی خودمان گندم وذرت  و پودر ماهی باشیم که در کنار   اینها  طرح افزایش  تولید گوشت و لبنیات  نیز منظور شده که این خود نیز از طرح های محوری است که در برنامه وزارت کشاورزی اضافه  شده است .
 طرح افزایش تولید  پنبه باافزایش سه میلیارد ریال به اعتبار مذکور
طرح جدیدی هست که اضافه شده بعد طرح جدیدی زیر پوشش  مبارزه با بیماریهای انگلی و طرح جدید مبارزه با سل و بروسلوز  که بیشتر دام های ما را مورد تهدید قرار میداد وخود به خود افتی را که دردام های  موجود ما به وجود می آورد  گوشتی بود ، پروتئینی  بود که از دست  کشور می رفت  واین مبارزه  جدی با بیماری ها که پیش بینی ده است که به صورت گسترده و وسیعی در سطح کشور توسط وزارت  کشاورزی و سازمان دامپزشکی  کشور عملی  بشود ان شاء الله  خواهد توانست  هم از ضرر و زیان دامداران  ما جلوگیری بکند هم جلو  فنا شدن واز بین رفتن ثروت و گوشتی  را که به صورت  زنده در جامعه  ما وجود دارد بگیرد .
 طرح جدیدی  تحت عنوان ‹‹ تولید  قوچ اصیل ›› به منظور  جلوگیری  از توسعه نیاز کشور   به دام وارداتی منظور  شده که این  طرح با مشارکت بخش  خصوصی توسط وزارت  کشاورزی اجرا خواهد شد وما امیدواریم که با توضیحات  و طرحی که وزارت  کشاورزی ارائه کرده با اجرای  این طرح بتوانیم در آینده از واردات  دام زنده خودکفا بشویم ضمن اینکه این نکته  بیانش اینجا  لازم است که هر منطقه ای برای خودش دام اصیلی دارد انتقال دام از جاهایی که ویژگیهای  جغرافیائی  آن با سرزمین  ما هماهنگ نیست  همواره  برای ما شایعاتی را داشته ما گاوها ودامهای مختلفی  رااز نقاط  مختلف دنیا  به کشورمان  باانتقال  ارز منتقل  می کنیم بعد   چون ویژگیهای جغرافیائی  اینها با محیط ما یکسان  نیست  در برابر آفت های  مختلفی  که در طبیعت  وجود دارد آسیب پذیری بسیار بالائی  دارند و بیماری های زیادی  را به وجود می آورند یا شایع می کنند که کار روی دام های اصیل ایرانی و پرورش آنها وتوسعة این دام های اصیل و بهبود نژاد  آنها می تواند ما را در این مسأله  یاری بکند که در آینده از وردات  دام خارجی مستغنی  بشویم ونیازی به واردات  دام خارجی  نداشته باشیم .
 در بخش منابع طبیعی  اعتبارات قابل توجهی ما افزایش دادیم  در بخش تثبیت شن های روان ، حفظ  وتوسعة  جنگلکاری های کشور ،  ودر رابطه  با آخرین توضیحی  که در قسمت   عمرانی دارم بحث بازسازی  است . همانطوری که نمایندگان محترم ومردم شهید پرور ایران شاهد هستند در اجرای اصلاحیه ای که در بودجه سال 67 در مجلس داشتیم ظرف  دوماه ما شاهد بازسازی بسیار گسترده ای بودیم که نمونه هایی از آن رادر واحدهایی که در دهه مبارکه فجر و 12 تا22 بهمن  ماه به بهره برداری رسیده اند  خود نشان  داد وما امیدواریم که این  روند با پانصد   میلیون دلار  ارز و 49  میلیارد ریال اعتباری که به صورت عمدتاً استانی  پیش بینی شده بتوانیم شاهد راه اندازی بیشتر واحدها و آبادانی بیشتر مناطق جنگ زده  کشور عزیزمان باشیم .
 در تبصره ها ما مکانیزم ها ودستورالعملهای جدیدی را ارائه  کردیم که مختصری از آنها را مناینجا توضیح میدهم که مفصل  آنها را ان شاء الله بعد از تأیید  کل بودجه در بررسی تبصره ها حضور نمایندگان محترم ارائه خواهم داد .
 یکی از ویژگیهای جدیدی  که در لایحه  سال 68  پیش بینی ده حمایت از تولید داخلی در بخش صنعت است برای این منظور  ما چهارمکانیزم وچهار امتیاز رادر بودجه پیش بینی کردیم که 3 مکانیزم آنها به صورت بندهای 9و10و11  تبصرة 29  قانون بودجه  هست ویک مکانیزم  آن به صورت  یک تبصرة مستقل  در بند  9  تبصرة 29  کمیسیون مبلغ  یکصد میلیون   دلار از سر جمع اعتبارات  طرح های عمرانی  تولیدی کشور  رادر اختیار وزارت صنایع سنگین  قرار داده که وزارت صنایع سنگین با استفاده از این اعتبار که پنجاه درصد آن با تأیید وزیر صنایع سنگین بدون الزام به اخذ مجوزهای مربوط به ساخت داخلی و قیمت گذاری مراکز تهیه وتوزیع  هزینه خواهد شد اقدام  به ساخت ماشین آلات وکارخانجاتی بکند که مورد نیاز واحدهاست و موافقت  اصولی آن به مردم داده شده که در کنار این حرکت خودبه خود وزارت صنایع سنگین به تکنولوژی  ساخت این  واحدها نیز دست خواهند یافت و بخش خصوصی به صورت  مشتری ریالی ومشتری داخلی با صنایع سنگین  این ماشین آلات را که براساس اولویت موافقت های اصولی صادره وازتخانه های صنعتی وکشاورزی  به بخش خصوصی بوده خواهد  ساخت و به آنها واگذار خواهد کرد که اولویت  اینکه کدام رشته  انتخاب بشود وکدام ماشین آلات  و کارخانجات توسط صنایع سنگین ساخته  بشود توسط شورای  اقتصاد تصویب  وبه وزارت  صنایع سنگین  ابلاغ خواهد شد .
 در بند 10  ما سیاست جدیدی را ارائه دادیم به این مفهوم  که وزارت صنایع سنگین که سازنده تجهیزات  کارخانه ای ، پالایشگاهی ، نیروگاهی ، بنادر و اسکله سازی  است معمولا برای ساخت این واحدها ، واحدهای سازنده  وزارت  صنایع  سنگین مجبور میشدند  پروفورماهای مختلف  را به مراکز  مختلف  تهیه وتوزیع ارائه می دادند یعنی مثلا  برای احداث  قسمتی از یک پالایشگاه  که دو نوع جنس  مختلف لازم داشت شرکت سازنده  که از شرکت  های تابع وزارت صنایع سنگین هست مجبور میشد برای تهیة این ده قلم کالای مختلف   به ده مرکز مراجعه کند وهر یک از مراکز هر پروفورماها را بدون عنایت ودر نظر داشتن کل مجموعه ای که مورد نظر هست بررسی می کردند بعضی وقت ها یک مرکز دوماهه جواب میداد یک مرکز دوساله وخودبهخ خود این ناهماهنگی و این فقط ریز دیدن واز یک بعد دیدن قضیه باعث  میشد که اجرای  طرح یا به تأخیر می افتاد یا  عملا  غیر ممکن میشد بطور مثال شاید 3 یا 4 سال هست که دعوای بین وزارت کشاورزی که الان شده سازمان شیلات با وزارت صنایع سنگین رادر ساخت کشتی داشتیم  که وزارت صنایع  سنگین برای ساخت یک کشتی چوب ، تخته ، آهن ، فولاد ، ورق و وسایل  مختلف برقی ، ماشین آلات داشت  که هر کدام از اینها به یک مرکزی ارجاع میدش ونهایتاً مراکز نمی توانستند جواب مشترک و واحد وهمزمانی را به صنایع سنگین ارائه بدهند .
 در نتیجه  مادر این تبصره گفتیم  که برای یک همچون واحدها و صنایعی که وزارت  صنایع سنگین  و شرکت های تابع آن می خواهند یکجا اینها راایجاد واحداث بکنند کافی  است که پروفورماهای آنرا به یک مرکز که به انتخاب وزارت بازرگانی خواهد بود ارائه بدهد واین یک مرکز کلان قضیه را  ببیند و برای تمام  پروفورماهای آن واحد یک جا نظر موافق یا مخالفش  راا رائه بدهد .
 در بند (1) سیاست بسیار  خوب دو سال گذشته   برای تشویق  صادرات ادامه یافته و آن عبارت از این  است که یکصد میلیون دلار تنخواه گردان صادراتی اینجا معین شده که صادر کنندگانی که برای صادرات خود نیاز به ارز اولیه  دارند  می توانند ازا ین ارز استفاده بکنند وبعد از صادر کردن  کالای خودشان این ارز را بازپرداخت بنمایند .
 در رابطه با مشارکت شرکت های خارجی با شرکت های ایرانی برای ساخت واحدهای بزرگ  صنعتی  ما همواره دچار معضلی بودیم  به ا ین معنی  که شرکت های خارجی عموماً می آمدند با یک قرار داد ویک پروفورما یک مجوز پیدا می کردند  که هر چه در رابطه با آن واحد صنعتی لازم دارند  وارد بکنند ویکجا دیگر کارشان را عمل می کردند و لزومی به این نداشت که هر روز به مراک تهیه وتوزیع  یا به مجوز عدم ساخت مراجعه نمایند در صورتیکه شریک   این شرکت خارجی  وهمکار این شرکت خارجی که سازنده داخلی بود هر روزی که می خواست جنسی را یا قلمی  از اقلام  مورد نیاز این پروژه  رااز خارج وارد بکند بایستی مرتباً به مراکز  تهیه وتوزیع وبه  وزارتخانه های مختلف برای گرفتن مهر عدم  ساخت مراجعه بکند که به منظور ایجاد هماهنگی  و  توانمند  کردن  بخش داخلی در مقایسه با شرکت های همکار خارجی اش وحداقل برخورداری اینها ازا متیاز یکسان واینکه بتوانند رقابتی با خارجی داشته باشند ومشکلات اداری ومقررات موجود مانع کار آنها نشود تبصرة 40 را  که دولت محترم  نیز در لایحه بودجه آورده بود کمیسیون بااندک اصلاحاتی تصویب کرد که براساس این تبصره سازندگان داخلی که در طرحهای مهم کشور  با پیمانکاران خارجی همکار  هستند از تمام این مقررات  مجوزهای ساخت ومراکز تهیه وتوزیع معاف  هستند ومیتوانند همپای شرکت های خارجی رفابت برای  ارائه  کیفیت بهتر  را داشته باشند .
 در بند 13 تبصرة 29  برای وزارت نیرو بمنظور ایجاد سالانه  حداقل یکهزار مگاوات نیرو و برق  جدید ما اجازه دادیم که برود برای ایجاد نیروگاههای شهید رجایی ، فارس وغرب هر کدام  به ظرفیت هزار مگاوات  و برای هفتصد  مگاوات نیروگاه گازی بتواند درحد یک میلیارد دلار ایجاد تعهد ارزی بکند مشروط بر اینکه اقساط  پرداختی  این طرح سالانه  از صدو پنجاه میلیون دلار تجاز نکند  و بهمین منظور در قسمت ارزی  برای امسال صد و پنجاه  میلیون دلار اعتبار  ارزی به عنوان قسط اول به وزارت نیرو تعیین شده است .
 من شنیدم که بعض  از نمایندگان محترم اظهار  می کردند که این نوعی استفراض  است . من این را توضیح بدهم که این بهیچ  وجه استفراض نیست و این به این مفهوم است که اگر ما میخواستیم این نیروگاهها را قرض  کنید در سطح یک میلیارد دلار از خارج  خریداری بکنیم . بایستی  این یک میلیارد دلار را وزارت نیرو یکجا می آورد و در حسابی نزد بانک  مرکزی ایران متمرکز می کرد  تا بانک مرکزی جمهوری اسلامی  ایران بتواند (ال- سیLeterofcread)
طرف  خارجی  را گشایش  بکند و بگوید اعتبارات پیش من محفوظ است طرف خارجی به تدریج  که کارخانه ونیروگاه مورد نظر را می آورد تحویل میداد با احداث  میکرد ، براساس شرایطی  که در قرار داد منظور میشد از بانک مرکزی جمهوری اسلامی این پول را میگرفت .
 ما آمدیم وگفتیم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران این تعهد را بکند بدون اینکه این یک میلیارد ریال آنجا متمرکز بشود .این تعهد ، قرار داد طوری نوشته بشود که سالانه بیشتر از یکصد و پنجاه میلیون دلار باز پرداخت نداشته باشد وهر سال در بودجه این ردیف  منظور خواهد شد و بانک مرکزی پرداخت خواهد کرد ، این هیچ گونه کوتاه آمدن در برابر  طرف خارجی یا بحث استقراض  یا وام نیست بلکه سیاست  هست که ما در داخل خودمان بین دولت ومجلس و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعمال  می کنیم واطلاق  اینجور لفظ ها  به اینها به این  سیستم یا ناشی  از عدم اطلا از ضوابط  ومقررات مالی هست  یا اینکه بالاخره نمی شود گفت ناشی  از چیست که من نمی دانم بهر حال چیزی که ما با صلابت تمام آمده ایم  وبا طرف خارجی مان آماده ایم  قرار داد بنویسیم وبه تدریج ومرحله به مرحله که تعهدش را اجراء می کند پولش  را نقداً بپردازیم اطلاق وام یاامثال اینها به این نوع ایجاد تعهد غیر از اینکه بگوئیم  یک مقدار غلط  واشتباه هست  تعبیر دیگری را من نمی توانم به کار ببریم .
 در بند 14  تبصرة 29   ما این تعهد را برای طرحهای مهم کشور اعمال کرده ایم .
 نمایندگان محترم عنایت دارند که کشور ما حداقل  8 سالی را که در رابطه با جنگ  بوده به لحاظ  امر دفاع  مقدس و اولویت مسألة جنگ ما توان  سرمایه گذاری وتوسعة  صنعتی کافی را نداشتیم ، اگر بخواهیم به تدریج  وبه صورت قدم آهسته ای که می شود بادرآمدهای فعلی  عملی کرد مملکت  را در جهت توسعة  صنعتی وکشاورزی هدالت بکنیم سالهای زیادی طول می کشد وما عملا زمان  را از دست می دهیم .امروزه دردنیا سیستم های مختلفی را برای مبادلات اقتصادی قرار داده اند وعملا وجود دارد وعمل می شود .یک سیستم  آن سیستمی  بوده که از زمان طاغوت  در کشور ما عمل می شده  که تا امروز نیز وجود داشته آن هم خرید نفت وحتی گاهی خرید  قبل از فروش  بوده بهاین  مفهوم که مثلا  شاه آمده در نیروگاه اتمی بوشهر ، قبل  از اینکه شرکت سازنده اقدامی برای ساخت  نیروگاه بکند کل پول نیروگاه راداده یعنی خرید نقدتر از نقد و بعد شرکت سازنده با آن پول رفته خودش را  تجهیز  کرده ونیروگاه اتمی بوشهر قسمتی  از ماشین آلاتش  را تولید کرده 7-8  سال الان  اینها در آلمان مانده اند  که خوب دولت آلمان به لحاظ  موضعی که در مسأله جنگ داشت اجازة حمل به ما نمی داد که اخیراً  این مجوز را داده .این نوع خرید  غیر از اسراف واز بین بردن پول نیست نتیجة اینخریدها این می شود که می آئیم می بینیم در ایرانکارخانجاتی است که دردنیا نمونه هستند چه بزرگ چه کوچک  ، یعنی  نمونه نه اینکه از نظر  کیفیت اینها خوبند به عنوان واحد ویک نمونه دردنیا ساخته شده اند یک نمونة  آزمایشگاهی ،این را ساخته اند وبعد که دیده اند در عمل جواب مثتبی نداده دیگر نمونه اش را نرفته اند بسازند علتش این بوده که آن موقع  شاه  و دولت  وقت آمده اند به صورت  خرید نقدی  کردند بدون تضمین  در بهره  برداری پولش را داده اند  گفتند بساز،آنها هم  آمدند به صورت آزمایشگاه یک نمونة آزمایشگاهی ساختند در آزمایشگاه بزرگی به نام ایران آمده اند این را ساخته اند ونصب کرده اند  دیدند  نه این خوب نیست  گفتند ولش کن .
 در ذوب آهن ما نموة شرفی اش  را داریم که روسها  آمدند این نوری را که برای ما ساختند ده سال هم از انقلاب می گذرد   مرتب می آیند تعمیر می کنند باز هم نمی توانند آن را اره بیندازند حتی آخرالامر دولت آمد گفت شما یک نمونة این را که می گوئید ساختیم در روسیه به ما نشان  بدهید ،تا امروز دولت شوروی درخاک خودش هم نتوانسته یک نمونه ازاین نوردی که بیش از 15 سال در ایران نتوانسته   به بهره برداری اسمی براسند به مانشان بدهد واین نتیجة   خرید نقدی است ، پولش  را گرفته یک چیزی ساخته که 15  سال است نمی تواند  به ظرفیت اسمی اش برساند یا نمونه های عربی واروپائیش  را که ما زیاد داریم . از کار خانجات بسیار کوچک و بزرگ  گرفته که در سطح کشورپخش است .این نوع  معامله  که متأسفانه  این روزها وبعد از انقلاب هم داشته ایم خرید نقدی که پول را اول طی قرار دادی می بریم می دهیم  یا پول را به تدریج در  مرحلة ساخت می دهیم  بعد که مرحلة  آخر می رسد ومی خواهند کلید بهره برداری را بزنند پیمان کار هم آمده و پولش  را گرفته و رفته . خوب حالا  اگر این واحد در بهره برداری دچار نقص بشود  نتواند جواب خودش را بدهد  ونتواند آن انتظاری که ما از آن داشتیم آن طراحی را که  باعث  شده به عمل  بیاورد وجواب بدهد  چه باید کرد ؟  پیمانکار هم می گوید  پول بده بیایم اصلاح  کنم . خوب  این نتیجة خرید نقدی  است که الان  دیگر دردنیا  عملا متروکه شده .
 ما آمدیم وگفتیم در دنیا یک یاز سیستم های متداول  این است که یک پیش پرداخت اولیه ای می دهند بعد واحد ساخته می شود به بهره برداری می رسد   یا از محل تولید واحد محصول واحد راهاندازی  شده پول پیمانکار داده می شود . سهم سازنده داده می شود یا  بعد از اینکه واحد به راه اندازی مطلوب  رسید و بهره برداری طراحی شده و صحیحش  را ارئه داد شروع می کنند به اقساط  پول سازنده را می دهند .این چیزی است که  هر عقل منطقی  قبول می کند . ما در این شرایط آمدیم در بند 14 تبصرة 29  به قسمت هایی از طرحهای مهم مان به قسمت هایی از  صنعت مان که برای ما کلیدی هستند مثلا کارخانجات  سیمان  مثل کارخانجات شیشه ، مثل کارخانجات  سازندة مواد اولیه شیشه ، مثل کارخانجات  لاستیک که اینها برای صنعت ما نقش مادر وکلیدی  را  دارند ، برای توسعه  کشور ، ما  نیاز حیاتی به اینها داریم . آمدیم گفتیم  شما می توانید  بروید در بازار  جهانی وارد بشوید با سازندگان مختلف  صحبت بکنید هر سازنده ای که بهتولیدات خودش اطمینان داشت ومی تواند این تضمین را بدهد که بیاید یا دریافت یک پیش پرداختی در کشور  ما واحد خودش را ایجاد بکند تحویل بدهد یک سال بهره برداری آزمایشی اش را طی بکند وبه ظرفیت مطلوب برسد بعد در اقساط  پنج ساله  پول خودش را از ما بگیرد بروید  با اینها  شما قرار داد ببندید واینها را به ایران  دعوت کنید بیایند بسازند . یک از مهمترین ویژگی این سازندگان ، سازندگانی هستند که روی اعتبار جهانی ما حساب می کنند . ما کسانی را که جزو شرکت های چند ملیتی هستند ودر رابطه با مسائل سیاسی خودشان اهرم فشار  با ما هستند . خودشان هم بیانه با صهیونیست ها و سرمایه داران وابسته غربی  هستند . که چشم دیدن ما را ندارند ما دلیل  ندارد که پول  نقدمان را ببریم به اینها بدهیم که بیایند یک صنعتی  را برای ما ایجاد کنند . یک کارخانة لاستیکی را برای ما بسازید که بعد از اتمام هم به بهره برداری مطلوب نرسد . هر روز یک جایش  بلنگد .
 ما می گوئیم هر شرکتی که آمادگی دارد در ایران واحدش را به صورت صحیح  وتنکولوژی  درست ایجاد بکند به بهره  برداری برساند و بهره برداری اسمی اش  را هم به ما تحویل  بدهد بعد پولش را از ما بگیرد  ما هم حاضر هستیم با اینها طرف باشیم . یعنی اعتماد  متقابل  هست .ما اعتماد نداریم به سازندگی  که آمدند در ایران سالهای سال پول گرفتند همین مثالی که زدم برای ریخته گری  ساختند بعد 10-15  سال است که هنوز پول تعمیراتش را از ما می گیرند  . هنوز هم نتوانستند این را راه  بیندازند .خوب ما یک چنین طرفهایی را می خواهیم چه کار بکنیم ؟  هر طرفی که حاضر است تعهد بکند که د رعمل ، واحدی که ایجاد می کند که ا ین واحد  ،‌واحد  مطلوبی است تکنولوژی  درستی است  کارخانه ای است که متناسب  با ظرفیت طراحی  شده ثمر دهی خواهد داشت  خوب می تواند بعداً پولش را هم از ما بگیرد این چیز غریبی  هم در دنیا نیست . اطلاق لفظ و ام یا استفراض یا اینجور مسائل به این نوع سیاست ها دقیقاً بی خبری از اقتصاد جهانی است ودقیقاً بی اطلاعی  از سیستم های قرار دادی است که الان در دنیا  هست . الان کشورهای مختلف به این روش  عمل می کنند دلیل ندارد که ما به این روش بسندیده  عمل نکنیم .این روش ما را قادر می سازد که پولی را که در سالهای 72و73و74 باید بدهیم وکارخانجات را احداث بکنیم از حالا آن کارخانجات را احداث بکنیم  در سال 72،73  از محل  صرفه جویی ارزی یادرآمد ارزی که  برخی از این واحدها مثل پتروشیمی  یا پالایشگاه ها می تواند برای ما داشته باشد  خود اقساط  این طرحها را بازپرداخت بکنیم  .در نتیجه  لیستی  را ضمیمة  بودجه   ما  تقدیم  نمایندگان محترم  مجلس کردیم که دراین لیست اسامی این طرحها آمده  که ما خوب می دانم چون سیاست جدیدی هست  واین سیاست  یک مقداری طول می کشد  تا در زمینه صنعت کشور  ما برای خودش  جاباز بکند دست را بالا گرفتیم حدود دومیلیارد ونیمدلار مااینجا طرح پیش بینی کردیم وسه سال هم فرصت دادیم  که واحدها بتوانند بروند با طرف های خارجی وارد مذاکره
بشوند خیلی از دستگاه های اجرایی که ما با اینها صحبت  کردیم گفتند که این شیوه دردنیا متداول است  وخیلی از شرکت های خارجی حاضرند  با ما بها ین شکل عمل بکنند .
 بنابراین ما برای تسریع در احداث حلقه های مفقودة صنعت مان ، برای تسریع  در ایجاد صنعت مادر کشور ، برای تسریح در ایجاد صنایع مواد اولیة کشور  و برای تسریع در ایجاد صنایعی که می تواند برای مادرآمد ارزی داشته باشد ،این روش رادر پیش گرفتیم که می تواند هم در شرایط فعلی   که مسأله بیکاری  یکی از مسائل  حاد کشور ما هست بتواند مشاغل جدیدی را برای ما ایجاد بکند ونیروهای زیادی را به کا ربگیرد وهم اینکه ما  می توانیم درمدت زمان چشمگیر و قابل توجهی حدود 5 سال  حداقل از این  8 سالی را که نتوانستیم درتوسعة صنعت مان قدمهای بلندی را برداریم 3،4  سالش را برای ما  جبران بکند .در بند  17تبصرة 29  سیاست جدیدی را ما  اعمال  کردیم  به این معنی که آمدیم برا یبنیاد جانبازان انقلاب اسلامی  به عنوان یک نمونه که ماانتظار داریم  این سیاست در صورتی که ان شاء الله از طرف مجلس هم تصویب  بشود در سالهای آینده توسعة  بیشتری داشته باشد و واحدهای بیشتری را زیر پوششخودش قرار بدهد آمدیم به این بنیاد اجازه دادیم ارزی را که از محل فعالیت های صادراتی خودش به دست می آورد جدا از کمیسیون مادة 2  قانون  صادرات و واردات کشور بتواند در اتمام  وتکمیل واحدهای صنعتی خودش هزینه بکند . بنیاد  جانبازان با مراجعه به کمیسیون ، 9 تا طرح بسیار مثبت صنعتی را که شروع کرده ودر مراحل پایانی خودش هست به ما ارائه کرد که می تواند با رقم 40  میلیون دلار  ارز صادراتی خودش اینها را به اتمام برساند  به شرطی که ما بتوانیم این امتیاز را به آن بدهیم که خارج از مقررات صادرات  و واردات این 40 میلیون  دلار را در این واحد صنعتی هزنیه بکند . که قول دادند هر نوع واحد صنعتی  در سال 68  با استفاده  از این ارز به اتمام برسد .این مکانیزم   که عرض  کردم ما انتظار  داریم در صورت  تأئید  مجلس در  سالهای آیندة  توسعه بیشتری پیدا بکند چند  تا حسن  دارد که یکی از اینها این است که واحد صادر کننده سازمان یا بنیادی  که صادرات  می کند چون ارز صادراتی ار هم خودش هزینه می کند چون مادر مقررات صادرات و واردات پیش بینی کردیم که ارز صادراتی حاصل از صادرات غیر نفتی  در اختیار  کمیسیون مادة 2 قرار می گیرد  که  آن  خودش به هر مصرف کننده ای که تشخیص  داد واگذار می کند .
 حالا ما که آمدیم  اینجا بنیاد  جانبازان را مستثنی کردیم به بنیاد این دلگرمی را می دهیم که ارز ناشی از صادرات خودش مال  خودش است  در نتیجه رعبت  بیشتری به صادرات  غیر نفتی  دارد وخودشان هم آمدند رقم صادراتی  شان را یک مقدار بالا بردند  که این انگیزة قوی   را دارند واستفاده خواهند کرد وان شاء الله  در سال آینده صادرات  غیر نفتی  بیشتری  خواهند داشت . از طرف دیگر خودبه خود  این ارز صادراتی  به جای اینکه در بازار آزاد ودر بازار سیاه و برای مصارف  انتفاعی به هزینه  بردس خودبه خود در امر تولید هدایت می شود درسرمایه گذاری واحدهایی  که با همین  ارز می تواند  سال اینده  به بهره برداری برسند وخودشان ایجاد اشتغال ، کالا ومسائل اقتصادی دیگری رادر جامعه ما بکنند .در تبصرة 50  هم که اشاره  کردم به صورت  ریز اعتبارات  بازسازی استانی  شده این به لحاظ این هست که مسأله جنگ  فعلا در شرایط فعلی  به نظر می رسد خاتمه یافته تلقی شده وما مسأله بازسازی  پیش بینی  نشده نخواهیم داشت در نتیجه اعتبارات بازسازی بین 7 استان کشور توزیع شده  که ان شاء الله در بحث خود تبصرة 50  توضیحات بیشتری ارائه خواهیم داد .
 در تبصرة 53 که تبصرة نسبتاً مفصلی هم هست ما مکانیزم های  جدیدی را برای  کاهش  هزینه های جاری برای حذف  دستگاههای موازی ، برای استفادة  بهتر از امکانات  دولت و برای سیاستگذاری جدیدی در تشکیلات اداری تنظیم ومنظورکردیم که ان شاء الله در بحث خود این تبصره بند به بند این تبصره  که نمی تواند عمل به آنها واقعاً حرکت  جدید در سیستم ادارة کشور ما منظور بشود  توضیحش رادرخود تبصره خواهیم داد .این مطالبی که خدمت خواهران و برادران محترم  عرض شد  می شود گفت که خلاصه ای بود از سیاست هاو  عملکردهای کمیسیون در رابطه با لایحه تقدیمی  دولت .
 من مطلب آخری را که لازم به توضیح  می دانم وفکر می کنم که موافقین ومخالفین مخصوصاً مخالفین  محترم  بودجه  آن  را بایستی لحاظ بکنند آن هم این است که کشور  ما بعد از دوران تاریک ستمشاهی درد ه سال گذشته هم  مسائل ضد انقلاب هم مسائل  جنگ را داشته همة اینها به تبع  نارسائی هایی  دارند ، مشکلات بسیار زیادی پیش روی ما هست .من از مخالفین  محترم تقاضا می کنم که عنایت به این نکته داشته باشند مخالفت با بودجة کشوری در شرایط فعلی  ومشکلات و نارسائی های بسیار زیاد نمی شود گفت ک هنری است .مخالفت در یک  چنین شرایطی  وانگشت گذاشت روی نقطة ضعف ها امر بسیار ساده ای است . آنچه  که می تواند به مخالفت مخالفین محترم اعتبار بدهد و آن را واقعاً به عنوان مخالفت سازنده مطرح بکند ارائه پیشنهادها وراه حل هایی است که می تواند در مخالف هایشان  بیان بکنند که این ار نکنید واین  کار جدید را بکنید .
 شما مستحضر هستید که د رجزئیات  بودجه تبصره ها دقیقاً بحث خواهد شد نمایندگان   محترم می توانند پیشنهاد بدهند تبصره ها مکانیزم های عملی هستند .در ردیف  ها ممکن است  که فرض کنید  احداث فلان راه شهرستان یا فلان  مدرسه یا فلان بیمارستان بگویند از قلم افتاده  یا قلان طرح  عمرانی مهم اعتبا رکم دارد یا از قلم افتاده  هر چند که ما در خود  تبصره ها مکانیزمی پیش بینی کردیم که در تبصرة 22 مثل سال گذشته   که طرحهای مهم اگر توانستند اعتبار  امسال خودشان را جذب  بکنند بتوانند پول بیشتری بگیرند و قفه ای در ادامة سازندگی این طرحها به وجود نیاید ولی اگر آمدند وگفتند فلان طرح نیست  بدانند که قرار  نیست  مادر سال 68  به تمام  نارسائی ها جواب گوئیم ، بلکه قرار است در کشورمان در سال 68  انگشت روی مهمترین مهم  ها واتمام طرحهای نیمه تمام موجود بگاریم وعمل بکنیم . بنابراین بحث در ردیف ها و اشکال در دریف ها گرفتن هنری نیتس بلکه بحث در مکانیزم هاست این مکانیزم ها را هم در تبصره ها یا به صورت پیشنهاد تبصرة  جدید یا اصلاح تبصره های موجود می شود عمل کرد .بنابراین من   خواهشم این است  که  در مخالفت های خودشان ضمن اینکه  نقل می کنند ونقطه ضعف های بودجه ا نشان می دهند راه های تقویت واصلاح  این نقطه ضعف   ها را هم  ارائه بدهند .ان شاء الله بعد از بحث موافقین   ومخالفین محترم  توضیحات لازم را خدمت مجلس محترم ارائه خواهم داد . والسلام علیکم و رحمت الله .
 رئیس-  مخالفان وموافقان  در بحث بودجه نفری نیم ساعت وقت دارند ده نفر مخالف  وده نفر  موافق صحبت  می کنند .به ترتیب  آقایان را دعوت  کنید .
منشی-  آقای فاضل همدانی به عنوان  مخالف بفرمائید .
 رئیس- وقت به کسی نمی شود داد . یعنی سقف صحبت یک نماینده نیم ساعت است اگر آقایان از وقتشان استفاده نکردند دیگر از دستشان می رود .
اسحاق جهانگیری- بیش از ده نفر که نمی توانند صحبت کنند .
 رئیس- نه ،دو تا محدودیت داریم یکیدر عدد است یعنی 10 نفر صحبت می کنند یکی هم در مقدار  صحبت یک نفر است . بنابراین هر کس کمتر از نیم ساعت صحبت کرددیگر  وقتش را نمی تواند به کسی بدهد . آقای فاضل بفرمائید .
 علی مثبت ( فاضل همدانی )- بسم الله الرحمن الرحیم . قال اجعلنی علی خزائن الارض  انی حفیظ علیم . با عرض تبریک به مناسبت  فرخنده  روز بیست هلتم رجب وبعثت  پیامبر بزرگا سلام ولعن ونفرین بر سیاست کثیف انگلیس دررابطه با چاپ کتاب آیات شیطانی  همانطوری که جناب  آقای عبدالعلیزاده  اشاره کردند مادیگر در تبصره ها خرد نمی شویم آنها درجای خودش مطرح خواهد شد  و بیشتر پیشنهادها و راه حل هایی است که احیاناً در اسکلت بندی  ساختمان بودجه مؤثر است و بهره گیری  از تجربیات  تلخ گذشته آیه ای که تلاوت شد در رابطه با امانت داری حضرت یوسف پیامبر  از زبان  قران مجید  است .که در شرایط حساس وبحرانی در شرایط   خشکسالی و قحطی کشور مصر در جریان یک اقتصاد به هم پاشیده مسؤولیت ادارة خزائن  و بودجة  این کشور را به عهده گرفت در اینجا از زبان قرآن مجید به دو ویژگی اشاره  شده است . یکی حفاظت  ونظارت ، دوم شناخت  به اوضاع خاص اقتصادی آن روز .
 طبیعی است اگر د رتنظیم بودجه ونحوة اجراء آن  و بررسی تنگناها اشراف ونظارت و شناخت بیشتر باشد حداکثر صرفه  جوئی را به دنبال  خواهد داشت .مسأله  بودجة یک کشور بزرگ آن  هم در شرایط  جنگ وبازسازی را نمی شود  به صورت مقطعی  نگریست . نمی شود  به صورت تجریدی والتزامی  فکر کرد . مخصوصاص از آن که مسائل اقتصادی و بودجة مملکت   چون دانه های زنجیر به هم مربوط وبه هم پیچیده است وماننده مهره های صفحة  شطرج  است که بازیگر

وقتی مهره ای را بر می دارد بایستی  مراقب جا به جایی سایر مهره ها باشد وگرنه در بازی خواهد باخت . اصولا ما یک اصل مسلم اقتصادی  داریم که مورد قبول جامعة  اقتصادی  گذشته  وامروز است که اگر عوامل  تولید را ثابت نگهداریم و یک عامل متغیر را تغییر بدهیم ، رشد بدهیم افزایش  بدهیم میزان تولید باافزایش  عامل متغیر زیاد می شود واگر همین  عامل متغیر که باعث افزوده شدن محصول  شده بیشتر تغییر کند به عکس  به سوی نقصان می رود و به تدریج  ناقص می شود تا آنجا که دیگر ازدیاد  عامل متغیر چندان تأثیری در افزایش حجم تولید  نخواهد گذاشت بنابراین نحوة ترکیب  عوامل چه ثابت  چه متغیر ونحوة نگرش دست اندرکاران بودجه بایستی به گونه ای باشد که جلو افراط  وتفریط  گرفته شود زیرا علل عمدة عقب  اقتصادی  کشورهای ضعیف  همین عدم تناسب وعدم هماهنگی بین عوامل   تولید است . بایستی گفت  اصل  عدم جوابگویی و بالا نرفتن  راندمان کاری در اثر تغییر  بیش از حد  یکی از عوامل متغیر در سیستم ها بی تردید  بیانگر این است که ایجاد مرکز متعدد   ودستگاههای گوناگون موازی همیشه به معنای بالا رفتن راندمان کاری نیست همان چیزی که برادرمان آقای عبدالعلیزاده  در تبصرة 56 وعده دادند که حرکت بودجه به سمتی می رود که دستگاههای موازی تفریباً  حذف بشود . بلکه این ازدیاد  هماهنگی هاست که نتیجه وتولید  را بیشتر می کند نه رشد فزایندة کمی عوامل متغیر در آن مجموعه  متأسفانه در لایحة بودجه سال 68  هنوز رشد  عوامل متغیر در کنار عوامل ثابت  زیاد داریم با دستگاههای موازی بسیاری مواجه هستیم که بعضی  از آنها نیروهای دیگری را به انزوا وتحلیل می کشاند . وزارت دفاع و وزارت سپاه ، وزارتخانه های صنعتی  وزارت جهاد، وزارت کشاورزی و بالاخره مراکز  متعدد رفاعی که گر چه وجود رقابت های سالم در بین اینها وحسن نیت واخلاصی که در برخی مشهود است در رشد فرهنگی و سیاسی جامعة  مابی تأثیر نیست . لکن  فلج  شدن ساختار اقتصادی  کشور در رابطه با مسأله  استقراض  ها به قدری سریع است که نمی توان در انتظار آثار  این رقابت ها واحیاناً  ناراضی کردن هر یک در کارهای مربوط نشست  این وزارتخانه در آن وزارتخانه ادغام نشود که نکند مثلا  از نظر اخلاقی  دلخوری ایجاد بشود یابه دیگری بربخورد یا خودمان را دلخوش  کنیم که کارها را تقسیم کردیم  بین روستائی ها ، روستائی های  محروم کمتر از 150 خانوار  مراجعه  به جهاد بکنند و بیشتر ازاین تعداد  خانوار بروند به بهداری و بهداشت  محیط . وهر کدام راهی یک وزارتخانه بشوند . رشد بیش از حد  عوامل متغیر با آن همه مخارج  بی حد وحساب  کمرشکن  طبیعی است که بازدهی  چندانی نداشته و نخواهد داشت . تازه در بودجة  امسال اگر تعجب نکنید  به جای  کم کردن اینگونه برخوردها باز مشاهده می شود که این حرکت  های موازی تقویت می گردد مثل دادن مسؤولیت  پوشش  انهار روستائی را به جهاد ودر عین  حال به وزارت  کشاورزی تا مثل همیشه  این دو برادر از پدر خود دلخور نشوند لذا لازم است طرحها و لوایحی  ارائه گردد یا حداقل  در این لایحة بودجة سال 68  این جریان شکل گیرد تا در رابطه با توزیع ارقام بودجه ای بین این دستگاههای موازی سعی شود که دستگاههای زائد در هم ادغام گردد . باید بیشتر نتیجة  کار را دیدنه ابزار ودستگاهها را ، تا وضعیت  بودجة  ما از نظر  کسر بودجه به اینجا کشیده نشود . آیا بعد از رسیدن کشور الحمدلله به استقلال  و ثبات  که این مایة  افتخار ماست که در شرایط حساس  بین صلح و جنگ ما توانستیم هواداران زیادی رااز منافقین  آزادشان کنیم وبه اینها بفهمانیم که دیگر کشور ما به ثبات رسیده است واینها از زندان ها آزاد بشوند وبه زندگی  شان برگردند .توبه کردند در شرایطی که منافقین  قلع و قمع  می شوند ضد انقلاب  قلع و قمع  می شوددیگر چه نیازی هست که ما این    اندازه دستگاههای موازی در رابطه با ارشاد وتبلیغ داشته باشیم ؟‌ما هم وزارت ارشاد اسلامی داشته باشیم با آن همه  ید بیضاء  وتشکیلات هم سازمان تبلیغات با آن همه پوسترها ، هم دفتر تبلیغات  با آن همهت شکیلات . مگر منظور  تبلیغ  وارشاد نیست ؟آیا  در شرایطی که دولت دائماً استقراش  بانکی از بانک مرکزی دارد بایستی مرتب واحدهای تبلیغی  را گسترش داد ؟ غیر از انجمنهای اسلامی  ادارات سیاسی ایدئولوژیک و واحدهای تبلیغی  خاص  ادارات واحدهای فرهنگی آیا یک ملت بیدار وت جربه دیده بعد از 10 سال انقلاب ،  بعد از آنهمه برخوردهای فرهنگی ، بعد از آن همه شهید  و جانباز دادن اینقدر رشد فکری  پیدا نکرده که این  همه  واحدهای عریض و طویل و فرهنگی ما برایشان به ارمغان  بیاوریم ؟
 اینجا است که با عرض  معذرت  که اطالة سخن دادم ، مادر سال 60 کسری  بودجه مان ،استفراض  بانکی مان که تصویب شده بود از بانک مرکزی بگیریم  در یک حدی بود که بعداً که اصلاحیه  آوردند 41%  بیشتر شد و همینطور گاهی ادامه  پیدا می کرد و گاهی در همانجا توقف می کرد  ودر شرایطی که ما در رابطه با استقراض از بانک مرکزی  به این وضع  رسیده ایم ،آیا  لازم نیست که یک فکر اساسی بشود که این دستگاه های  موازی که بزرگترین  ضربه را بر پیکر جامعة ما میزند . به خاطر اینکه اگر کار هست ، برنامه هست یک دستگاه خاص می تواند با مدیریت  قوی و برنامه ریزی آن را دنبال  کند وانجام بدهد .
 در رابطه با حرکتهای موازی که برای دولت هزینه های زیاد دارد باید گفت بیشتر   مردم سرگردان میشوند . شما از یک طرف راه روستائی  را به جهاد میدهید ، بعد دست او رادر رابطه  با وسائل  راهداری می بندید که ناگهان  می بینیم که وسائل راهسازی  جهاد به کار راهداری می پردازند و با وجود کیلو مترها زحمتهائی که در رابطه با برق روبی دارند .تنها در گوشه ای از همدان خودمان عده ای در اثر بسته شدن راهها تلف شدند واز دنیا رفتند  وبالاخره  مشخص نشد که در رابطه با این حرکتهای موازی روستائی بیچاره به کجا  مراجعه کند ؟
 آیا در زمانی که به خاطر کثرت  کاری شورای عالی قضائی حاضر شده به تفکیک  وظائف بپردازد نبایستی در مورد تفکیک  وظائف وزارت جهاد و وزارت  کشاورزی وزارت نیرو و وزارت راه وترابری به طور قاطع  فکری کنیم ؟ یااینکه  به صورت محرمانه وعجولانه بودجة جهاد را با آن همه پروژه های بررسی شده بیائیم استانی اعلام  کنیم وبه طور کلی از نهاد جوشیدة از انقلاب به کلی خلع  ید کنیم ؟
 مسأله  دیگر در رابطه با لایحه سال 68  باید بگویم که مسأله  بررسی عدم تحقق درآمدهای لایحة بودجه سال 67 می باشد که د رمقدمة  همین لایحه ای که امروز مطرح شد ودر بند 2 درمقدمه  لایحه این مسأله مطرح شده که چون تحقق  موارد درآمدها امکان  پذیر نبود حذف کردیم وپروندة آن بسته شد !
سؤال  ما این است ‌:اگر تحقق  این درآمدها امکان پذیر نبود چرا در بودجة سال 67 گنجانده شد ؟و چرا در لایحة  بودجة سال 68  حذف گردید و چرا کارهای اجرائی  لایحه به وجود  می آورد ! لذا قسمت دیگر بحث من در این بودجه در مورد درآمدها است .
یکی از منابع درآمدی ما نفت است که در سال 52 تا 57 حدود 85درصد  بودجة ما را تشکیل می داد متأسفانه هنوز هم تا حدود زیادی سعی می شود جایگاه اقتصادی نفت حفظ شود . مسؤولان  ما با خیال راحت  همچنان درصدد بهره برداری بیش از حد از این  ذخیرة طبیعی هستند .در حالیکه  می دانید اکثر خریداران ومصرف کنندگان نفتی  ما در دنیا بیشتر همان کشورهای  صنعتی هستند . این کشورهای صنعتی  با مطالعات  و برنامه ریزی که داشتند به سوی منابع جدید هسته ای و سوختی روی آورده اند که طبیعی  است در این اوضاع حاد با شتابی که فروشندگان و صادر کنندگان نفت برای فروش بیشتر نفت دارند و با برخوردی که کشورهای صنعتی  دارند کم کم نفت اهرم خود را در بازارهای بین المللی از دست خواهد داد وتوازن عرضه  وتقاضا  به هم خواهد ریخت . در مورد مالیاتها که یکی ا زمنابع  درآمدی این لایحه است باید بگویم با همة خوشبینی  واعتمادی که به مسؤولان مربوطة اجرائی داریم در اثر نبودن  سیستم صحیح گردش کالا و پول عموم مردم قادر به استفاده از پتانسیل  های موجود نبوده وارقام  چنین بودجه ای در پایان سال پاسخ لازم را نمیدهد .
 وجود بازارهای کاذب ، نرخهای متعدد به این بحران  دامن میزند . مخصوصاً اگر سرویس دهی وخدمات بادرآمد مالیاتی فاصلة  زیاد داشته باشد  در این صورت  مردم ممکن است دلسرد بشوند . در این زمنیه علی بن ابی طالب  به مالک اشتر میفرماید :
 ‹‹ولیکن نظرک فی عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج ، لأن ذلک  لایدرک الا بالعماره ومن طلب الخراج بغیر عماره اخرب البلاد واهدک العابد ولم  یستقم امره الاقلیلا.
 (مالک اشتر ! استاندارمن ! در مورد  گرفتن خراج  ومالیات بیشتر  فکرت آبادی وعمران باشد ، زیرا این سرویس دهی وعمران است که انگیزة پرداخت خراج می گردد و کسی که بدون توجه به عمران وخدمات خراج طلب کند شهرها را خراب کرده ، مردم را نابود نموده وجز زمانی اندک دوام پیدا نخواهد کرد )
بنابراین در مسألة درآمدها علاوه برمنابع  نفتی  ومالیاتی برای سهل الوصول شدن  این در آمدها به نظر میرسد که سه منبع دیگر در اینجا مطرح میشود که بایستی روی  آن دفت کرد:
 1- اوراق قرضة ملی که جداً کمکی به جمع آوری   نقدینگی وکم کردن کسر بودج و بهره جوئی از سرمایه های مردم خاصه در شرایط حساس بازسازی کشور ، چون م دانیم که  مردم ولو کمکهایشان به جبهه ها در رابطه با دفاع مقدس تا حدودی کم شده ،ا ما انگیزة همکاری و کمک در رابطه با بازسازی همچنان  به شدت ، شدت یافته .
 2- شرکت های دولتی است که سرمایه های کلانی رادرا ختیار دارند  که بهتر است به صورت تعاونی در اختیار  دیگران قرار گیرد .مخصوصاً مالکیت واحدهای تولید خاص زیر پوشش  وزارت اقتصاد و دارائی که بهتر است برای تشویق مردم به امر تولید  این واحدها رادر اختیار  مردم قرار دهند تاپولها و سرمایه های سرگردان  مردم بتواند در مسیر تولید خود گردش صحیحی پیدا کند .
 3- بهره برداری از درآمدهای بی حد وحصر  دستگاه قضائی .
دادستانی ودادگاهها  که در رابطه با اخذ  جرائم  که آن موارد خاصی راکه  ولی فقیه واسلام ما تعیین کرده که باید در آن موارد مصرف شود بقیة اینها کجاها مصرف میشود و چگونه  مصرف میشود ؟
4- امکانات وتوانائی های بسیاری که د رخود دولت ودر وزارتخانه ها وجود دارند که متأسفانه به دلیل  نگرش های بخشی  وحوزه ای مورد استفاده قرار نمی گیرد و به قول یکی از وزرای محترم که حالا   نامشان را نمی برم ، چکار دارم  بگویم ( وزیر برنامه و بودجه !!)  یک جائی را در همین تهران  وزارت مسکن و شهرسازی  حاضر شد به قیمت 50  میلیارد تومان از یک وزارتخانة دیگر بخرد ، در حالی که آنها حاضر  به فروش نبودند . با توجه به وجود ساختمانهای نیمه تمام دولتی که سالها در وسط شهر به صورت ویرانه باقی مانده و فروش اینها  میتواند ارزش کلانی را برای دولت به وجود بیاورد .ومی دانیم عاقبت  استفراض از سیستم  بانکی کشور آنهم بااین سرعتی که دارد ، گذشته  از اینکه در افزایش  حجم نقدینگی وافزایش تورم د رجامعه وایجاد زمنیه های فساد اقتصادی ،اجتماعی  سهم به سزائی  داشته ودارد در فلج  کردن بنیة اقتصادی دولت بسیار مؤثر است زیرا شما روز به روز دولت را مقروش تر کرده اید  با توجه به اینکه  شورای نگهبان  استفراض  را جز در موارد ضروری خلاف شرع میداند ،دیگر چگونه  میتوان روی استقراض  سیستم بانکی حساب وپژه ای را باز کرد ؟ شما با استقراض  های بانکی هم دولت وهم ملت  را تضعیف  کرده اید زیرا  از یک طرف اسکناس  را وارد بازار کرده اید در حالیکه معادل  آن تولیدی  صورت نگرفته . از طرفی دولت را مجبور خواهید کرد که خدای ناکرده سرانجام  بیشتر به استقراض ارزی توجه کند .
 آخرین مسأله ، مسأله  هزنیه ها وکیفیت برخورد  آن در لایحه  بودجه سال  68 است .
 در لایحه امسال  در قسمت هزینه های عمرانی شاخص ها و پارامترهای  لازم در تقسیط اعتبارات  مخصوصاً در نقاط محروم درنظر  گرفته اند . و چون  عجولانه پیش  رفته به پیشنهادهای کمیسیون دفاع مجلس که بیشترین سهم را بایستی  در تنظیم  بودجة  دفاعی  داشته باشد اصلا توجه نشده ، با اینکه در مقدمة لایحة بودجه سال 68  بند 1 صریحاً  مطرح شده که ما براساس برنامة  اول توسعة جمهوری اسلامی  و لایحة 5 ساله پیش می رویم . لایحه ای که فکر نکنم در این میدان آشفته عرض اندام کند وبه قول معروف  ‹‹ سالی که نکوست از بهارش پیداست .›› از طرفی  هزینه های جاری کشور که به صورت  تصاعد هندسی در حال رشد است به هیچوجه بادرآمدهای ما تطبیق نمی کند .  با هزینه های جاری که به صورت  حقوق و پول در می آید  همه ساله … ( با عرض  معذرت  از حقوق بگیرهای محترم ومستضعفی که منظر عیدی شان  هستند !)  با همین هزینه های جاری همه ساله سم مهلکی به سیستم اقتصاد کشوری ماتزریق میشود  که با یک حساب سرانگشتی در حالیکه در آمد مالیاتها حدوداً 130  میلیارد تومان ودرآمد نفتی قریب 70 میلیارد تومان هست که نفت  ومالیات جمعاً 200 میلیارد تومان میشود ،هزینة جاری دستگاههای ما بیش از 300 میلیارد تومان است . یعنی 100 میلیارد تومان بیش از دو رقم  اصلی درآمدمان که چون در بودجة سال 68 این رقم  افزایش یافته  بایستی با عرض معذرت  گفت که آن مثال  معروف را که می گویند … این همه دستگاههای عریض و طویل ودستگاههای  موازی  و بودجه های جاری وکارمندهای جدید ، بایستی بگوئیم که :‹‹آفتابه  لکن هفت دست ، شام وناهار هیچی !›› باا ینکه بعضی از وزارتخانه اخیراً دارند به صورت  شرکت برخورد  می کنند وخودشان درآمد خاصی را دارند ، ولی باز می بینیم که امسال  بودجة جاری ما بیشتر شده .
 حال دست اندر کاران  بودجه بایستی  در طول برنامه های خود کاری می کردند که این نامعادله با آوردن فاکتور تولیدی معادل گردد وگرنه کسری بودجه وبه تبع آن   بالا رفتن  نقدینگی و تورم و پائین آمدن درآمد ناخالص ملی اثرات  نامطلوبی را خواهد گذاشت .
 در مورد بحث هزینه ها بد نیست باید از تبصرة  16 سال  65 شود که در بودجة امسال  فراموش شده زیرا با همة اهمیتی که این تبصرة 16 در حرکتهای اجتماعی  وعمرانی  مردم دارد و بایستی هم از دولت تشکر  کرد واز کمیسیون برنامه و بودجه که روی تبصرة  16 توجه خاص کردند ،اما چه بهتر بود که مانند سال 65 تهران و بعضی ازاستانهای برخوردار چون اصفهان استثناء  می شد تا به راحتی در تقسیط  اعتبارات این تبصره به مناطق  محروم مردم تهران بیشتر گرایش پیدا می کردند  البته اشتباه نشود . منظور از استثناء ،استثناء در  مصرف بودجه تبصرة 16 هست  نه استثناء  در گرفتن مالیات از شهروندان محترم تهران ! وخلاصه در پایان لازم  است که به علل عدم جذب برخی از ارقام بودجة سال 67 به منظور پیش بینی های لازم در بودجة سال 68  اشاره می شد . بایستی بررسی می شد که چرا بودجة سال 67  عدد و رقم می دهد . ولی  جذب نمی شود ؟آیا  مشکل عدم جذب بودجه های عمرانی وابستگی ریالی ما به ارز است ؟   یعنی شما ریال  میدهید ولی  ارز لازم را نمی دهید ،‌در نتیجه  کارها معطل  میشود .مثلا  در فلان پروژه  سیمانش موجود است  اما میل گردش موجود نیست ، لوله اش موجود نیست ، هنوز کابلش تهیه نشده ارز می خواهد !
 اینجا است که بایستی  در کنار این بودجه های عمرانی بیشترین توجه به مسائل آن مصالح و ابزار  کار بشود تا کارها توقف پیدا نکند . (رئیس – وقتتان تمام است )  امیدوارم که ان شاء الله از سخنان  ما خیلی خسته نشوید ودر پایان عرایضم  هم باید بگویم  در توزیع  بودجه  هم باید توجه بشود مثلا کمیتة  انقلاب اسلامی ما که از نهادهای جوشیده  جمهوری اسلامی  است وقتی در رابطه با بودجة آن بررسی می کنیم می بینیم از تهرانتا رزن تمام کمیته ها از سنگ مرمر درست شده و دارای شوفاژ  و پاترول های خیلی خوب هستند ولی  از رزن تا باختران کمیته ها  همه مخروبه ، درو پنجره ها شکسته  و فکر کنم بعضی از ماشین هایش هم مربوط به جنگ جهانی دوم باشد .
 لااقل اگر واقعاً مسأله  برنامه و بودجه  مطرح است خوب است که در رابطه با تقسیط  این بودجه ها چه در  زمینة  آموزش و پرورش ، چه در زمینة  مسائل دیگر بذل توجه شود .با عرض معذرت  از اطالة سخن ،والسلام علیکم و رحمت الله وبرکاته .(احسنت ).
 منشی- آقای روحانی نیا موافق هستند بفرمائید .
 رمضان  روحانی نیا – بسم الله الرحمن الرحیم .من اول معذرت  خواهی کنم ازاینکه سخنام چندان جمع بندی شده نیست و تقریباً سر فصل هائی است که در یک فرصت کمی جمع بندی شده است .
 به طور مسلم چگونگی طرح بودجه و شکل  گیری بودجه در هر نظامی یک نقش اساسی  در سرنوشت  هر مملکت  ونظامی دارد . قدر مسلم  این است که بودجة هر کشوری آئینة تمام نمای آن کشور است که عیب ونقص  و شکل و شمایل آن کشور  رادر بودجه اش می توان دید .در مطالعه  و طراحی بودجه است که ما باید گذشته را  دقت  کنیم و آینده را ترسیم کنیم . در لایحة بودجه است که ما می توانیم بگوئیم  که  کجا هستیم وبه کجا  می خواهیم برویم ؟ بودجه یکی از بهترین صحنه هائی است که توان اجرائی  ونوع سیاست  گذاری وجهت  حرکت گیزی هر حکومتی را میتوان  در آن دید .توان نظام در سیاست  گذاری دردخل وخرج  سالانه وبیلان  کار است .
اما مطلبی  که قبل از هر چیز  در موافقت من می خواهم عرض بکنم این ا ست که من فعلا  کمتر جمع بندی از دلائل  مخالفین محترم  دارم که بخواهم آنها را  جوابگو  باشم .اما آنچه  که با عزیزان مخالف این بودجه ، بنده  پراکنده صحبت  کردم ، بسیاری از آنها حرف های صحیح ومنطقی ودرستی  در مخالفت است ،اما وافعیت این است که بسیاری از آنها ربطی به مسأله بودجه ندارد . در جای خودش و به موقع خودش  باید این دردها برطرف شود .نالیدن از اینکه
دستگاههای موازی در مملکت ، مملکت را ضایع می کند وباید فکری برای آن کرد حرف درستی است .نالیدن از اینکه شرکتها تعادل در پرداخت حقوق هایشان ندارند حرف بجائی است .اما چه ربطی به لایحة  بودجه دارد  ؟ شما بیائید قانون شرکت ها را در مجلس مطرح کنید ، بیائید در اساسنامة شرکت ها تجدید نظر بکنید بعد که آن قانونشان را کم و زیاد کردید آنها ملزم  هستند براساس  قانون  واساسنامه شان حرکت بکنند .
 می فرمایند حقوق بگیران دولت رو به افزایش  است ، خوب بلی ، چنین است . اما چرا ؟  چون قانون دارند . من یک مثال کوتاه عرض می کنم ، فرض مثال شهربانی میرود یک جائی  برای خودش  کلانتری جدیدی  ایجاد می کند وبعد  حقوق جدید  ومزایای  جدید ونیروی  پرسنلی  جدید می خواهد . وقتی به او می گوئیم چرا ؟  می گوید این قانون من است ، وقتی این جمعیتی  که تحت منطقة   من هست چند درصد افزایش پیدا بکند قانون به من اجازه می دهد در برابر  افزایش این قدر جمعیت  کلانترسی جدید ایجاد بکنم . بعد شما می آئید در قانون بودجه قریاد  می زنید که چرا اینها بالا رفته است ؟ خوب آن قانونش است و بر اساس قانون عمل می کند . شما بیائید آن قوانینی  که زیر بنای این ضایعات  هست آنها را مطرح کنید . آنچه که هست این است که  ما  باید ببینیم مشخصاً در قانون  این بودجه چه می خواهیم ؟آیا  این بودجه  در جهت کاهش  واردات حرکت میکند یا افزایش واردات ؟آیا چنانچه مخالفین محترم فرمودند در جهت تخلیة  روستا و روستانشینی است  یا در جهت بهاء دادن به  روستا  و روستانشین وجلوگیری از مهاجرت ؟ آیا سیاستهائی که در بودجه مشخصاً اعمال شده است یک سیاستهای سرمایه گذاری های زیربنائی هست یک سیاستهای انفعالی و روبنائی چنان که مخالفین محترم می فرمایند ؟آیا وجود این استقراض  آشکار و پنهانی  که همه از آن می نالند یک چیز غیر طبیعی واجتناب ناپذیر است یا قابل جبران است ؟آیا  وجود این سوبسیدهائی که مخالفین محترم طبعاً استدلال می کنند یک حرکت ضروری و لازم واجتناب ناپذیر ومثبت است یا یک حرکت  انحرافی  ویا حداقل  یک مسکن اقتصادی ؟ آیا بین بودجة جاری و سرمایه گذاری های ثابت  چه رابطة منطقی و طبیعی  وجود دارد ؟ آیا این بودجه    ما را به طرف وابستگی بیشتر می برد یا نجات از وابستگی ؟ و بالاخره  آیا بودجه با همة  امکانات ومشکلاتش ما میتوانستیم بهتر از این عمل بکنیم یا چاره ای جز این نبوده است واجتناب ناپذیر بوده است ؟
 آنهائی که بحث اساسی  ما هست براین محورها ما باید  حرکت بکنیم . به طور مسلم با برخوردی که بنده داشتمو ساعت های فراوانی در تصویب  تبصره های بودجه از نزدیک  شاهد بودم ومباحث  رااز نزدیک دیدم ، باور من این است که تقریباً من حیث المجموع  با همة عیب و نقص هائی که صد البته دارد وغیر قابل انکار هست ،این بودجه ، بودجة مناسبی است که توانسته بسته بشود و آن عیب  آئین نامة ما هم هست  که ما باید یادر موافقت صحبت کنیم یادرمخالفت  وگرنه قطعاً عیب هائی دارد که ان شاء الله امید است این عیب ونقص ها هم در پیشنهادها در سطح مجلس اصلاح بشود .
 حرف دوم من اینا ست که عرض می کنم ،ما نمی توانیم بودجه را جدای از سیاست  های کلی حاکم بر نظاممان ببینیم .ما باید  فراموش نکنیم که به هر حال  بودجه را برای کشوری می بندیم که وارث یک اقتصاد کاملا وابستة نفتی  وتحت تأثیر  یک فرهنگ کاملا مصرفی وتجملاتی  بوده است وهنوز کمر خم  شده اش بعد از انقلابش راست نشده است که درگیر یک  جنگ  تمام عیار  هولناک جهنمی شده است . وچگونه می توانیم مثل یک کشور آرام و بی مسأله سختی بودیم   که د رجنگ روزهائی برماگذشت  که حتی مسأله  آرد ونان مردم به شدت در مخاطره بود. روزهائی برماگذشت که ناچار بودیم  آخرین ته ماندة سیلوهایمان را جارو کنیم و سهمیة آرد  ونان هفتگی  و روزمرگی وبا سختی  به امرار معاش  مردم برسیم که بحمدالله تعالی امروز دیگر آن تنگناها دارد برطرف میشود .
 حالا ما بیائیم مقایسه  کنیم یک کشوری که این همه سختی ها وتنگناها و  فشارها دیده است ، بعد بیائیم مقایسه کنیم  و آمار بدهیم کشاورزی این مملکت ،اقتصاد این مملکت ، فرهنگ  این مملکت را با یک کشوری مقایسه کنیم که هیچ کدام ازا ین مشکلات را نداشته است و بعد هم نتیجه  گیری ازا ین  کنیم که پس این دلیل بر بی هنری ما است ، این دلیل بر سوء مدیریت های حاکم بر ما است .
  عزیزی  مثال می زد  می گفت ما  از نظر کشاورزی دردنیا  بسیار عقب  هستیم . بعد مثال میزد به کشور هلند ، می گفت که کشور  هلند یک کشوری است  که 14 میلیون  جمعیت دارد اما برای مصرف 50 میلیون گندم تولید می کند . خوب ،این حرف درستی است . یک کشور کوچکی که دو ساعت با ماشین  ازاین مرزش به آن مرزش می شود رفت .اما  بالاخره  کشور هلند در چه شرایطی به این رشد از  تولید رسیده است ؟ در شرایطی که هیچ کشاورز  آن کمتر از دیپلم نمیتواند کشاورز باشد ،   یعنی  پائین  ترین مدرک کشاورزان  این کشور داشتن یک دیپلم هست . خوب طبیعی است که این  می تواند با رشد علمی که داشته است ، باتحصیلاتی که داشته است تولید کشورش را بالا ببرد . اما شما به هر حال در یک کشوری هستید   که رسماً اعلام میشود بیش از 14 میلیون بیسواد  در مملکت  داریم. بیسوادی  که آثار سوء آن از گذشتگان برای ما باقی  مانده است و بیسوادهائی که به لحاظ آنچه که در طول این 10 سال برما گذشت  نتوانستیم برای آموزش و پرورش برنامه ریزی بکنیم .حالا شما می آئید کشاورزی این کشور را با هلند  مقایسه می کنید بعد می گوئید  پس سوء  مدیریت ها و برنامه ریزی هائی است که ما داریم !
 ما  می گوئیم که مقایسه های آماری خوب است ، اما باید دید در چه شرایطی ، با کدام امکانات ؟‌یک مثال : این مثل  این است که یک اتومبیلی در یک جادة صاف آسفالته  ویک اتومبیل  دیگری در یک جادة بسیار پرخطر و پر پیچ  وخم هر دو حرکت کنند بعد سرانجام بیائیم  مقایسه کنیم بگوئیم این توانسته  است در یکساعت 100 کیلومتر برود و آن دیگری  توانسته است 30 کیلومتر  برود . خوب  قضیه طبیعی است که اگر آن با آن سرعت رفته است  در چه شرایطی ، با کدام امکانات ؟  واین اگر نتوانسته است  حرکت  کند وکند حرکت کرده است  با چه مشکلاتی وبا چه شرایطی وبا چه تنگناهائی؟
  عزیزان ! واقعیت  این است  همان که امام فرمودند ما برای بازسازی  کشورمان در برنامه ریزی و بودجه بندی ناچاریم سختی هائی را تحمل بکنیم و در بودجه باید سیاستگذاری شود .یک مثال ساده من عرض می کنم چند مدت قبل بعد از جنگ ما خواستیم پالایشگاه آبادان را بازسازی کنیم ارزی در حدود 120 تا 130 میلیون دلار ما می خواستیم . ارز موجودنبود بعد از آن  طرف می خواستیم  برنج را هم وارد کنیم برای  مردم مان بعد دیدیم چاره ای جز این نداریم این طوری عمل کردیم گفتیم یک نوبت از سهمیه کوپنی برنج ملت مان  را بزنیم وبادلارش پالایشگاه  نفت آبادان را بازسازی کنیم  ودقیقاً همین سیاست اجرا شد . درست است که به مستضعفین  ما حتی یک نوبت  سهمیه  کوپن برنج نرسید اماد رعوض پول  ودلار این رفت و پالایشگاه آبادان برای شما بازسازی شد که روزی 130 هزار بشکه تولید  دارد .خوب ، ما که همواره می گوئیم فلان کشور  آن قدر گفت  من باید پا برهنه بگرم تا خودم کفش را تولید بکنم ، بگذار این سند افتخار در بازسازی  ملت ایران  هم بماند که ملت  ایران آن چنان ملتی است که حتی از سهمیه  برنج کوپنی اش  صرفنظر  کرد تا پالایشگاه ویران شد اش را بازسازی کند.بگذار  این افتخار  هم در بازسازی  برای ملت  ایران بماند .
 نکتة  دیگر این است که چنانکه قبلا عرض کردم هیچکس  نمی گوید آنچه که این بودجه آورده است مطلوب و ایده آل ما است اما تمام حرف  برسر این است که آیا آهنگ حرکت به کدام سواست ؟  من می خواهم عرض کنم آهنگ حرکت  نظام و بودجه بندی  نظام ومسؤولین  نظام به سوی  احیاء محروم  تر ها با تمام نقص ها و ضعف های غیر قابل  انکاری که صد البته پذیرفتنی  است ، حرفی  که عزیزان می زنند این است که دراین بودجه باز به مستضعفین ومحرومین  فشار آورده شده است ، باز شهرهای بزرگ چه شده است .من عرض  می کنم چنین چیزی نیتس . شما سهمیه اعتبارات را ببینید ،اعتبارات  عمرانی روستاهائی که قبل از انقلاب  9% بود امروز به چیزی بیش از 30% رشد پیدا کرده است . وقتی که شما می بینید قبل از انقلاب  در کل  مملکت 12% روستاهای شما برق دار بود وامروز به 70% از روستاها برق رفته است واین از سیاستگذاری در بودجه شما است ، چرا باز بگوئیم  در جهت تضعیف  محرومین هستیم ؟آب آشامیدنی روستاها قبل از انقلاب  33% وامروز 67% است . راه هائی که برای
روستاهای محروم مملکت کشیده  بودند قبل از انقلاب  8 هزار وامروز متجاوز از 42 هزار (کیلومتر ) است  . می گویند  بایددر جهت تولید ونجات از تک  محصولی نفت حرکت کرد وما سرمایه های عظیم دیگری در این مملکت  داریم که می تواند جای نفت بنشیند .واقعیت  این است ، وقتی که شما می بینید که دومین کشور بزرگ  دنیا هستند که منابع گاز دارد واقعیت این است  باید در این جهت حرکت  کرد . چه کسی  منکر این است وما باورمان این است که بودجه ما دقیقاً در همین مسیر باید  پی ریزی بشود و پی ریزی شده است .   مسأله  شیلات را شما ببینید یکی از  غصه های  ما و رنج های ما این بودکه در دریای خزر همسایه ما سالانه 400 هزار تن ماهی از دریای خزر می گرفت وما 4 هزار تن شیلات داشتیم وبحمدالله تا حالا با این  تلاش که عزیزان  جهادگر ماانجام داده اند واین نشأت گرفته  ا زهمین سیاستگذاری های بودجه مملکت ما ونظام مملکت ما است رشد  بسیار چشمگیری  شیلات امروز برای ما داشته است وبی انصافی  است که اینها را نادیده بگیریم . آمارشان رشدی بالغ  بر 40% افزایش را نشان  می دهد .در مورد  صید میگو که یکی از منابع  ارزی خوب ما است رشدی متجاوز از 4000% را برای  ما نشان میدهد . رقم های ارزی بسیار خوبی امسال از شیلات به دست آمده است که آخرین آمار  در دست من نبود که عرض کنم  و بالاخره قسمت دوم  بحث من پاسخ  به چند اشکال  است که مشخصاً بر لایحه بودجه گرفته شده است . اولین  حرفی که عزیزان  می گفتند  ومی گویند و طبعاً شما بعداً هم از مخالفین  محترم خواهید شنید این است  که از تبصره ها یکی  یکی شروع  می کنیم در تبصرة 2 مسأله شرکت های دولتی را مطرح می کنند . ما با چند نفر از این مخالفینی  که دیشب  تا حالا صحبت  کردیم می گفتند  بیش از نیمی از 50% از بودجه کل  مملکت بودجه  شرکت ها است  واین ها دراین بودجه  دیده نشده است . اما من عرض می کنم که درتس است بیش از 50% بودجه مربوط به این شرکت ها است اما اینکه می گوئیم دیده نشده است نه ، چنین چیزی نیست . شما می دانیدکه حسابرسی  مأمور  رسیدگی به حساب  شرکت ها شده است واین دستگاه حسابرسی چندان عمر زیادی ندارد . یکی دو سال  است که جدی فعال  شده برای  این کار   ، خوب  این همه شرکت های دولتی که چندین سال حسابرسی نشده بودند  ، پرونده های اینها متراکم  مانده بوداین آقایان به سرعت  دارند اینها را حسابرسی می کنند چند تا شرکت مهمش در کمیسیون برنامه و بودجه مثل شرکت  گاز و نفت و شیلات  واینها دیده شده است به علاوه اینکه  شما تبصرة  2 را نگاه کنید یکی  دوتامکانیزم  بسیار خوب دارد در بند (ط9  آن که مخصوصاً  امسال اضافه  شده است  کار بسیار خوبی کرده است یک کمیته ای  تشکیل شده است مرکب از وزراء  برنامه و بودجه ،اقتصاد و دارائی ،دبیر کل سازمان امور  اداری واستخدامی ودونفر نماینده به انتخاب مجلس از نمایندگان ، یک چنین کمیته ای  مأمور  بررسی ، حسابرسی  از وضع کل  شرکت های دولتی هستند وچرا می گوئید دربودجه دیده نشده  است  و چگونه میشد دیده بشود ؟  وبه علاوه  اینکه ان شاء الله  تعالی در برنامه پنجساله آن طرحی که قبلا  داده شده بود که باید  از هر کمیسیونی یک نفر شرکت  بکند آن طرح تحقیقاً مطرح میشود  وان شاء الله  کل مجلس یک  برخورد فعال تری  و برنامه ریزی  دقیق تری  دررابطه با شرکت های دولتی باید  داشته باشد و شرکت ها  می طلبند  یک چنین حسابرسی را .در تبصرة 3 دقیقاً آن جائی  است که برای شما ایجاد اشتغال  میکند ،تولید می کند در خدمت عزیزترین  افراد این مملکت که عزیزان رزمنده و جانبازان  ما باشند ،  تعاونی ها بوده باشند ،در خدمت اینها است  ودقیقاً در این جهت ها ما حرکت می کنیم .در تبصرة 4،150 میلیارد  از سیستم بانکی ،وام کوتاه  مدت برای روستائیان  برای تعاونی ها ، برای صیادان خرده پا ، برای صنایع  روستائی  د راختیار  عزیزان جهاد گرقرار می گیرد واین مکانیزم ها ان شاء الله  سرانجام نتایج  خوبی خواهد داد .
 یک مسأله دیگر  که آقایان  می گویند این است که باز تکرار می کنند باز هم به شهری ها بیشتر داده شده است مراکز شهرستان ها بیشتر برخوردار هستند وتوزیعش  عادلانه نبوده است .  من عرض می کنم یک چنین  عیب هائی در بعضی ازجاها وجود دارد اما این چنین نیست  که کلی محکوم باشد برای نمونه عمل بسیار  خوبی که کمیسیون  برنامه و بودجه کرد توزیع عادلانه  تخت های بیمارستانی در این مملکت بود .یک بودجه  بندی بسیار خوبی کرد کل  مملکت را یک توزیع عادلانه ای در رابطه با تخت بیمارستانی و بیمارسان هایش انجام داد وحرکت  بسیار خوبی است .عزیزان می گویند که این بودجه   جهت  دار  نیست ،تورم  زا است ، سرمایه ها ار به گودال  مصرف شهرها  می ریزد ،در کجا ؟ مگر نها ین است که درتبصرة 19 سیاستگذاری شده است که 80% از بودجه ها باید  بین شهرداری های عیر مراکز  استانها توزیع گردد .این جهت  دادن بودجه به سوی  شهرهای محروم نیست ؟این   گرفتن از مرکز  استان ها وافزون  به سهمیه مراکز شهرستان ها نیست ؟در تبصرة 16 شما می بینید  که چگونه 70% از بودجه را گفته اند باید درمناطق روستائی مصرف بشود. این تبصرة 16 که این قدر برای روستائی ها جا افتاده است که خیال می کنند  حلال مشکلاتشان وکلید مشکلاتشان در تبصرة 16  خوابیده است وبه همین دلیل اصرار می کنند که آقا این تبصرة 16 را  دست نزنید یعنی  بگذارید همیشه این تبصرة 16 باشد  این رقم 16  را از آن نگیزید که ما به آن آشنا هستیم . شما د راینجا آمده اید سیاستگذاری کرده اید که اگر بخواهد  شهر از این تبصره استفاده کند باید بیش از 50% حداقل  خودیاری بدهد .اما در رابطه با روستاها حداقل  30% وکمتر ازا ین هم در مواردی میشود عمل کرد  . خوب ،آیا  این سیاستگذاری در جهت حرکت به طرف محرومین به رف مستضعفین نیتس ؟ واقعیت این است ،درست  است روستاهای ما مناطق  ما مشکلاتی دارند کمبودها ونارسائی هائی دارند باید هم در بودجه اینها دیده شود اما این  کم لطفی است که همه این عیب و نقص ها  وایراد واشکال ها را ما در رابطه با مخالفت با بودجه  مطرح کنیم والسلام علیکم و رحمت الله .
  رئیس- آقایان اگر تنفس را لازم  می دانید تنفس  بدهیم چون ما قرار است که بعد از ظهر هم جلسه داشته باشیم  یعنی ازاین به بعد تا آخر بودجه صبح وعصر  جلسه خواهیم داشت .
 عده ای از نمایندگان – ادامه بدهید .
 رئیس- پس مخالف بعدی را بگوئید بیایند صحبت کنند .
 منشی- آقای ارسلانی صفایی مخالف ، بفرمائید .
 (در این هنگام ‹‹ ساعت 35/10 ››آقای  کروبی ‹‹نایب رئیس ›› اداره جلسه را به عهده گرفتند )
 ارسلان صفائی پورزمانی – بسم الله الرحمن الرحیم . باتبریک بعثت پیامبر بزرگوار اسلام پیامبر رحمت وعزت و پیام آور عدالت وبا آرزوی توفیق  تمام مسلمین جهان در پیوری از مشی و زندگی ودستورات  این اسوه حسنة همیشه تاریخ .
 مطلبی  که اشاره شد که ایکاش آئیننامه  داخلی اصلاح میدش که نماینده محدودیت نداشت در اینکه د رجهت مخالفت یا موافقت  تنها  صحبت بکند پیشنهاد بسیار خوبی است و ان شاء الله   این  مورد توجه قرر بگیرد که نماینده ای که حاضر   میشود  در این باب اظهار  نظر بکند بتواند در جهات مثبت ومنفی  در  هر جائی  که لازم شد تکیه بکند و نقادانه قضیه را بررسی بکند و پیشنهادات خودش را ارائه بدهد .اما تا حل این مشکل ادامه روبه قبلی لازم است .من  نمیخواهم با بودجه به نحو کارشناسانه برخورد بکنم چون این کار اولا به وسیله نماینده های محترم دیگر انجام  خواهد شد ودر دوره های قبلی   در سال های قبلی در اولین  و دومین دوره مجلس به وسیله  نماینده های آگاه ودلسوز وبا ایمان این بودجه هائی که اکثراً مشابه  هم هستند دقیقاً مورد ارزیابی  قرا رگرفته اند . من میخواهم اجمالا  یک نظری داشته باشیم وتوجه برادران را جلب بکنم   به آثاری  که این بودجه ها و بودجه های گذشته تا به حال از نظر اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی  وعمرانی  در جامعه ما داشته ویک محاسبه کلی از این قضیه داشته باشیم .من فقط میخواهم توجه   را جلب بکنم واذهان  نمایندگان محترم را به این قضیه  جلب بکنم  که عملکرد  ها چطور بوده ، چه نتایجی  به دست آمده . پیش بینی ما برای آینده چیست ، ضرورت ها  چیست وچه تکلیفی داریم که بتوانیم در برابر ایمان این ملت ،ایثار این مردم و آن مسؤولیت  عظیمی  که خون شهدا به دوش ما گذاشته    تکلیف  خودمان را د رحفظ نظام   وتداوم انقلاب و عمران و شکوفا کردن  این کشور الهی ومقدس  انجام بدهیم ؟
  اولا ما میدانیم  که بودجه یک برنامه مالی یک ساله است  برای دولت که برمبنای قوانین میاید اعتبارات وهزینه هایش را مشخص  میکند ودر جهت سیاست ها واهدافی  که در قانون  مشخص شده  برای یک سال کشور را اداره میکند .این مسائل  را ما نگاه بکنیم ،دربودجه هائی که بوده چه جهاتی  را ما باید در نظر بگیریم ؟
 اولین مسأله باید هدف و جهات یعنی اهداف  وجهاتی که در بودجه ها
بوده اینها را در نظر بگیریم و چه اندازه بودجه هر سال  توانسته پیش بینی داشته باشد برای حل مشکلات و بهره برداری از امکانات  و بعد ببینیم این برنامه  یک ساله چه طراحی داشته برای مسائلی که باید در طول  یک سال دراین  کشور انجام بشود ؟ چطور  با بخش های مختلف  برخورد کرده ، چطور نیازها را در نظر گرفته ، چطور  امکانات را برآورده کرده  ودر هر جائی  چه موضعی گرفته وچه رهنمودی داده ، چرا ؟ چون هر کلمه ای که د رلایحه بودجه هست  این یک اثر خاصی در اجتماع دارد اگر در  باب  اعتبار امور اعتباری وتأمین اعتبارات از هر راهی برود این یک اثر دارد ، اگر فرض می کنیم مایک اقدامی خاصی بکنیم ممکن است ایجاد تورم بکند .اگر عکس آن کار را بکنیم ممکن است تولید را بالا ببرد ومنابع در راه افزایش تولید وایجاد تعادل بین عرضه وتقاضا بتواند اینها را بسیج بکند . بنابراین اگر در یک جامعه  امروز روی مالیات انگشت گذاشته میشود این فقط یک رقم  اضافه نمیکند‌.این بازتاب دارد . این مالیات ممکن است در جهت اجرای عدالت باشد ،این مالیات ممکن است در جهت تشویق مردم به تولید بیشتر باشد ، این مالیات ممکن است در جهت ایجاد  اطمینان بیشتر در مردم باشد برای انجام فعالیت های بیشتر و یا ممکن  است آثار  عکس د رجامعه  بجا بگذارد ،خودش باعث  تورم بشود ، خودش باعث بشود که اصلا سرمایه ها از بعد تولید  کنار بروند وکنار کشیده بشوند  ودر جهات کارهای واسطه ای به فعالیت بیفتند وباز باید  نگاه   بکنیم در این  بودجه که ببینیم معیارهای اسلامی و قانون چه اندازه رعایت شده ؟  عدالت  اجتماعی ، ایجاد روح  اخوت اسلامی  ، رفع تبعیضات ناروا هر کدام از این فرازها که خود یک   بخش بسیار وسیعی است که باید دقیقاً  مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و باید  به نحو  کارشناسانه واستادانه برای هر کدامش طراحی بشود .اینها چه آثاری  داشته ؟آیا  در بودجه هائی که تا بحال ما داشته ایم این طور بوده که روح احکام اسلامی در این لوایح بودجه نشان داده بشود ؟آیا طوری بوده که  بودجه  ایثار را در مردم  تقویت  بکند وبه وجود بیاورد ؟ برای بسیج در جهت  عمران مناطقی که عفب افتاده اند وجاهائی که عقب نگهداشته شده بودند در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی . آیا به این شکل بوده ؟آیا معیارهای قانونی که در رأس آنها اساسی ترین قانون کشور یعنی قانون اساسی است اینها رعایت شده ؟آیا  در جهت رقع تبعیضات  ناروا اعمال شده یا فاصله  بین مناطق  واستان ها بیشتر شده وآیا در باب عدالت اجتماعی وتأمین امکانات برای مردم چه اندازه توفیق داشتیم و به کجا  رسیدیم ؟آیا  در باب ایجاد روح اخوت و برادری در سطح کشور که لازمه حفظ نظام وحفظ  کشور است  ما تا چه اندازه موفق  بوده ایم ؟آیا وقتی  که این مشخص میشود وطرح میشود که بعضی از مناطق یک رشد بسیار بالائی  دارند ولی بعضی  جاها  در زیر فشارهای شدید وکشنده  قرار میگیرند ما میتوانیم آن نتیجه را در  جهت ایجاد  روح اخوت  ببینیم ؟آیا  میتوانیم پیش بینی بکنیم با این ترکیب  روح آ÷وت  در کشور حفظ خواهد شد ؟ وباز رفع  تبعیضات  یعنی در کشور که یکی از تکالیفی است  که قانون اساسی که با ارزش ترین سندی است که کلمه به کلمه  آن ا زخون  مقدس ترین شهدای انقلاب  رنگ گرفته و حاصل کار فقاهتی  ما در بعد قانونی است که بطور کلی  وکامل مورد  تأئید  امام بزرگوار  قرا رگرفته که د راینجا تأکید  می کند که بایستی  در جهت رفع تبعیضات  ما حرکت بکنیم آیا این طور شده ؟آیا  الان آن حالتی  که فرض   می کنیم در سیستان و بلوچستان  ایجاد شده با فلان  استانی که د رجای دیگر وتمام   امکانات  10 سال  است به نفع آنجا بسیج شده یک حالت  بوجود آمده ؟و آیا نتیجة این کار چیست ؟  این کار عوارض دارد .من بارها  د رمجلس این را طرح کرده ام  گفته ام اگر از نظر کلی  کشور ضرر نکرده چون میهن اسلامی برای ما تمام  جاهایش یکی است فرق نمیکند  ولیکن آثار اجتماعی اش ، تبعاتش طوری است که در آینده ما را تضعیف می کند ، به ما لطمه میزند ، استعدادها را خشک می کند ،انحراف  و کجی رادر جامعه رواج  میدهد و فساد را بالا می برد  و آن نیروی بالندگی مردم ار می گوید .از این جهت ما باید با این  برخورد بکنیم وجلو این بایستیم . با کمال تأسف  د راعمال تبعیضات ما تنها  فرض بکنیم یک دستگاه خاص  را نباید  مسؤول بدانیم .این از اولی مرحله ای که شروع به تهیه  بودجه میشود یعنی از آنجائی که دستگاه های اجرائی شروع به کار می کنند در مناطقی که از  نیروهای ورزیده وکیفی بالا  برخوردارند سنگ اول به نفع  آنها گذاشته میشود . کارشناسانی که از جاهای خاص هستند عموماً دیده شده در طول این  10 سال  به نفع مناطق  خاص کار کرده اند نه د رجهت  اجرای احکام  مقدس قرآن  کریم که ایجاد عدالت است . این مشکل  است برا یما . ما نیائیم  فقط در برابر دولت قرار بگیریم ودر برابر یک مسؤول اجرائی . نظام مایک نظام واحد است واجزای مختلف دارد .یک جزئش  دولت است ، یک جزء‌آن  مجلس است و اجزای  دیگر هم  به همین شکل .در مجلس آمده ، چه د رکمیسیون  برنامه و بودجه ، چه در سطح مجلس ، ودر صحن   مجلس نماینده ها برحسب توان ونفوذ  و قدرتشان  سعی کرده اند امکانات را به  مناطق  خودشان هدایت  بکنند وتخصیص بدهند ولیکن این تبعات رادر نظر  نگرفتند  که د رجاهای  دیگر چه آثار  و وضعی به وجود میاید . این رادر نظر نگرفتند که اگر این وضع به وجود  بیاید که د راثر  عدم  امکانات  در یک جا یک  جوان منحرف بشود .یک استعداد  نابود بشود ، یک انسان  محتاج بماند تمام ما بر حسب مسؤولیت  اسلامی در پیشگاه خدا مسؤول هستیم .این فکر را نکردیم که این لایحه  بودجه ای که ما می نویسیم باید تجسم  عینی عدالت  اسلامی وایثار اسلامی و جامعه عدل  اسلامی باشد ودر عمل نشان بدهد که بهترین وسیله  است برای جلب  ملت ها و برای ارئه  انقلا به  سایر کشورها ، که گذشته  از مسلمین  جهان قلوب  آزادگان جهان را انقلاب  ما جذب کرده وهمین  الان هم عین یک آتش مقدس  در قلب  آنها شعله ور است و آنها را به حرکت واداشته . چه خوب است آن کسانی  که الان  برای اسلام وبخاطر اسلام قدم برمیدارند وکار می کنند  بیایند و برای آن نظامی که در  برابر کل  نظام های جهان به رقابت  ایستاده و ادعای برخورد ، ادعای به حق همسری و برتری بر آنها دارد واز آنها هم برتر است بگویند که بلی ، شوق آن مفاسد  را داشت ، غرب  این مفاسد  را داشت ، واسلامی که ما برای آن حرکت می کنیم در عمل این است واین طور است .یک رشد هماهنگ همگون   همگنی  که تمام نیازهای انسان ها را تأمین  بکند  و برای استعدادها زمینه رشد و ترقی و پیشرفت وتکامل  را فراهم  بکند .اگر مادر این باب ،  در هر بابی   در این مورد کوتاه آمدیم واین عمل  را انجام ندادیم بدانیم در برابر خون شهدای اسلام مقصریم ،  در برابر آن جوان پاک ومعصوم  ومظلومی که در اثر نبودن   امکانات منحرف میشود بجایا ینکه برود کار بکند زندگی اش  را تأمین بکند ، تحصیل بکند واین استعداد اوج بگیرد ، روح بگیرد ودر خدمت انسان ها  ونظام واسلام وانقلاب قرار بگیرد به تباهی  کشیده میشود واحتمالا به مجازات مرگ محکوم  میشود  این فردای قیامت یقه یک به یک  را خواهد گرفت . هر کسی که توانسته مخصوصاُ هر کسی  که در یک سنگری بوده که مسؤولیتی داشته یقه آنهار ا خواهد گرفت واز آنها خواهد خواست که چرا نگذاشتید من از یک امکانات اولیه  برخوردار بشوم  که به این دردها دچار نشویم ؟ مصاحبه ای  که یکی از قاچاقچی های محکوم به مرگ  قبل از لحظه  اجرای حکم  کرده بود یک  حجت است  برای ما که توجه بکنیم درست است که هر کس عامل توسعه فساد در بنی جوان ها باشد باید مطابق احکام اسلام و عدالت  اسلامی با او برخورد بشود ودر این باب هیچکس حرفی ندارد ولیکن حرف  این است که این فرد محکومی که عبد از چند لحظه هم حکم  در موردش اجرا شد حرفش این بود که آقا اگر  کار بود (خلاصه  کلامش تقریباً این بود )  اگر کار بود  من به این راه کشیده نمیشدم . شما اگر میخواهید مبارزه بکنید واین درد را از بین ببرید واین مشکل را حل بکنید  ، بیائید ایجاد کار بکنید .البته آن چیزی که به ذهن مان آمده بود که بعضی کالاها را از خارج وارد کنند آن کسانی که جذب کارهای مواد مخدر  شده اند در آن راه ها بروند فعالیت  بکنند . بنابراین پیام این حرف این است که درتس است سیاست ها یجهانی در جهت تخریب جوان های  ما  و جامعه  ما کار میکند . طراحی می کند .در ست اس که یک عده عناصر فاسد و رذل هستند که در این جهت فعالیت می کنند ،اما  این مسأله این را میگوید  که یک عده ای هستند که آماده اند کا رو فعالیت  بکنند ودر جهت صحیح قدم بردارند وزندگی شرافتمندانه  داشته باشند ، اگر راه آن زندگی برایشان تأمین  بشود . پس اگر وقتی که ما تمام طرح ها ، تمام بودجه های ارزی ،تمام بودجه های ملی ، تمام  بودجه های استانی ، را به چند تا استان خاص تخصیص میدهیم ودر استان های  مرزی در شرق در غرب  در جاهای دیگر زمینه رشد جرائم را فراهم می کنیم فردا در برابر خدا مسؤول خواهیم  بود .  این یک مسأله  وباز هم مسأله  این است که ما تا چه اندازه   د رجها رهائی  از وابستگی  قدم برداشته  ایم ؟ برادران
توجه بکنند مسائلی که اینجا مخالفین می گویند  با هر کسی به عنوان مخالف چه در ارتباط با لایحه بودجه ، چه در نطق های قبل از دستور ، هدر اظهار نظر ها ، میگوید این نیست  که کاری نشده . اگر مادر نظر بگیریم کارها و فعالیت هائی که  بعد از انقلاب  شده به هیچ عنوان  در طول دوران  رژیم گذشته  سابقه نداشته  بلکه مسأله  این است که در آن زمان  این ایثارها نبوده ، این گذشت ها نبوده اینکه خانواده های ایران تمام  جوانانشان  را در راه خدا بدهند نبوده . مسأله ،ارزشی هائی است که به خاطر آن ارزش ها ، مردم در صحنه ایستاده اند ،  در صحنه آمده اند و تمام امکاناتشان را بسیج کرده اند  و بهترین عزیزان شان را داده اند که آن ارزش ها  عینیت پیدا  بکند . آن ارزش ها چیست ؟ ارزش های مقدس  اسلامی مشخص است . یکی از آنها عدالت  است یکی از آنها رشد استعدادها است .  اگر ما داریم از کاستی ها صحبت می کنیم ،کاستی ها در برابر این ارزش  ها است والا اگر در برابر نظام گذشته واینها بخواهیم در نظر بگیریم ما به لطف خدا  بسیار سربلند هستیم  ودر خیلی از جاهائی  که هیچ کاری نشده الان کسانی به عمران و آبادی وایجاد زمینه زندگی  خوب و پیشرفت  اقدام کرده اند ومی کنند اما در باب رهائی  از وابستگی این ار مامی خواهیم بگوئیم د رارتباط با این مسأله یکی از ارزش های ما استقلال بود وعینی تری نمود استقلال ،استقلال  اقتصادی است .ما چقدر از این برداشتیم ؟آیا  در کنار کارهای بسیار زیبائی  که در باب صنعت مخصوصاً  در باب  صنایع دفاعی شده  و پیشرفت های خوبی که حاصل شده  ودر بعضی جاهائی که همین طور بوده آیا  ما   توانسته ایم واقعاً اقدامی  بکنیم که در شأن مردم  ونظام ما ومخصوصاً آن روح  عزت  طلبی  مجلس ودر رأس تمام  آن ها امام ما باشد ؟آیا  ما این زمینه  را ایجاد کرده ایم  که اگر با هر قدرت زورگو و مستبد و فاسدی  د رجهان قطه رابطه  کردیم واقعاَ  از نظر اقتصادی  دستمان در جیب خودمان باشد و روی پای خودمان ایستاده  باشیم ، آیا در باب صنایع کاری کرده ایم که این ملت را از زیر فشار  کشنده ومرگ آور  صنایع مونتاژ و  وابسته به خارج نجات بدهیم ؟آیا  مااین کارها را کرده ایم ؟ تا چه اندازه ؟ آیا ما  همین انگلیس ار که  مطرح بود و قطع رابطه  با آن مطرح بود  ومجلس تصویب کرد  واین یک گام بسیار  خوب ویک قدم ضد استعماری در برابر استکبار  جهانی است حرف این است  که برنامه ریزی دقیق برای این کار  باید از قبل به عمل می آوردیم  در طول  این 10  سال باید  کاری می کردیم که امروز که می گوئیم قطع رابطه  به واقع هیچگونه  رابطه ای که در رأس آنها رابطه اقتصادی است با آنها نداشته باشیم . آن موقع است که ما می توانیم به واقع این ادعا ار بکنیم که د رجهت  استقلال که  یکی از شعارهای اساسی و اصلی انقلاب بوده قدم برداشتیم وموفق  شدیم و آیا ما هماهنگی  کرده ایم بین دستگاه ها ،  آیا ما آمده ایم در نظر بگیرمی وقتی که صنعت ما  تجزیه می کند بین 3 تا وزارتخانه وزارت صنایع  سنگین و صنایع و صنایع ومعادن این برنامه ریزی اش چطور باید به عمل بیاید ؟  کفیل صنعت کیست ؟ حلقه های مفقودة در باب صنعت را چه کسی باید پیش بینی بکند و  پر بکند ؟ صنایع   ما باید  یک  متولی داشته باشد ، یک مسؤول اجرائی داشته باشد بقیه اش عین وزارت راه که ما می بینیم  معاونت های مختلف دارد  فرض بفرمائید هواپیمائی ، راه آهن ، کشتیرانی تمام  اینها  به صورت معاون  زیر نظر وزیر راه کار می کنند  وخیلی هم خوب  کا رمی کنند و به این شکل برنامه ریزی به عمل  بیاید که از صفر  تا بی نیازی کامل ما چه راهی در باب صنعت باید بپیمائیم !آیا  در باب آموزش و پرورش این هماهنگی به وجود آمده که ما بیائیم به عنوان مثال فقط  در ارتباط با این رهائی ا وابستگی صنعتی یک برنامه ریزی آموزشی بکنیم که دانش آموزی که از سال اول ابتدائی  تا ا÷رین سال تحصیلی دانشگاه  وضعش مشخص باشد و آموزش  فنی وحرفه ای  که اساس رهائی از وابستگی صنعتی واقتصادی است آیا این را د رمملکت  ما جا انداختیم  یا ما داریم  از آن طرح ‹‹کاد››  پوچ بی معنی  بی مصرفیکه وقت محصل ومعلم ودستگاههای آموزشی را تباه می کندداریم از آن پیروی می کنیم و آیا ما آمدیم تدوین بکنیم برای سیستم  آموزشی خودمان یک برنامه هائی که یک   یک محصلی که  دورة دبیرستان را تمام می کند یک حداقلی مسلح به دید تحقیقی شده باشد واین آمادگی را پیدا کرده باشد و آن کسی که دوره های لیسانس و فوق لیسانس  و بالاتر  را می گذراند به وافع  یک محققی باشد مومن ومسلمان و وابسته به این مردم ودر جهت نیازهای این مردم ودر تأمین خواسته هایشان بتواند اقدام بکند  وباز ایا  ما آمدیم دستگاههای مورد  نیاز این نظامرا طراحی بکنیم واجرا بکنیم ، آیا مادر باب  نیروهای نظامی به چنددستگاه احتیاج داریم . آیا مادر باب نیروهای  انتظامی همینطور در باب نیروهای تأمینی مثل کمیته امداد و سازمان تأمین اجتماعی و بنیاد 15 خرداد  و ده ها سازمان دیگر باید اینقدر  تعدد مدیریت داشته باشیم که اصلا نقهمیم  چطوری دارد کارها انجام میوشد واین ها ساده نیست .این اشاره ای که میشود هر کدام از این نهادها یک بودجه عظیمی  می خواهد که این بودجه باید از خون این ملت   تأمین  بشود .مااگر اینها  را هماهنگ بکنیم .اگر اینها را یک کاسه بکنیم هزنیه های جاری ما که الان کل  بودجه ما را می بلعد  مشخص میشود  که  چه باید بکنیم ودر کنار آن وقتی که مشخص  شد حد ورسم سازمان اداری ما آن موقع ما می توانیم بر آن مبنا کارمندان خودمان رادرست تأمین بکنیم که و فنی کارمندان درست  تأمین شدند کارآئی در سطح نظام اداری ما به نحو قابل ملاحظه ای بالا خواهد رفت .
 واما  راجع به  مناطق محروم  خوب دیگر ‹‹آنچه  عیان است چه حاجت به بیان است ›› شما نگاه بکنید کردستان را ببینید سیستان و بلوچستان  را ببینید کهکیلویه وبویراحمد را ببینید و آیا اینها با استانها برخوردار و پیشرفته ای  که همین الان   و بلکه تا ده سال آینده تمام بودجه ها باید صرف تکمیل پروژه های  آنها بشود اینها در یک سطح قرار  دارند ؟‌و آیا  اگر ما یک روش خاص برای پرکدن این شکافها در نظر نگیریم  به کجا خواهیم  رسید وچه وضعی ایجاد  خواهد شد ؟آیا  ما برنامه ریزی و طراحی در عرض این  مدتی  که گذشته  در این جهت کرده ایم که باافزایش تولیدات تعاد بین عرضه و تقاضا ایجاد کنیم و به این وجه بیائیم مسأل ومشکل تورم را حل بکنیم ؟  یااینکه آمدیم با وضع عوارض هائی که بعضاً  ایجاد  اختلال  و بی نظمی د رجامعه می کند و فشاری به اقشار  ضعیف  ومستند جامعه وارد می کند ومختل می کند  وتورم را اوج میدهد آمده ایم این کارها را کرده ایم . چه معنی  دارد که ماد رهر لایحه بودجه ای بیائیم قیمت فلان کالا را دو برابر بکنیم ؟ آخر  مادر چند سال  پیش  آمدیم در اینجا تصویب کردیم مثلا قیمت نشابه را چند برابر کردیم چه اثری  داشت ؟  غیر از اینکه  عین همان قانونی که بر ظروف مرتبطه حاکم است وقتی  که  یک کالائی را ما بی جهت وحساب نشده و غیر دقیق  بیائیم بالا ببریم می بینیم اصلا کل جامعه را متأثر می کند  وکل کالاها را می برد بالا . می آیند می گویند  آقا فرض میکنیم روزنامه ای که دیروز  دو تومان  بوده امروز سه تومان شده پس این روی تمام چیزها  اثر می گذارد .  امور اجتماعی به قدری حساس و  ظریف است که اگر غی رحساب شده ودقیق وکارشناسی با آن  برخورد بکنیم ایجاد مشکل  ومصیبت میکند مصیبت هائی که بعداً خیلی مشکل است جلو آن گرفته بشود .آیا  آمده ایم   این کارها را  بکنیم .آیا  وضع عوارض و بالا بردن مالیاتها نه در ان جهاتی که لازم است وایجاد عدالت می کند  و فاصله ها را کم می کند  در جهات  غیر لازمی که می آید و سرمایه  ها را  از باب تولید فراری میدهد ومشکل ایجاد می کند با اینها ما می خواهیم ایجاد درآمد بکنیم ؟‌وباز  آیا برای تمام  امکانات داخلی ما ، که ذخائر  عظیم و بی منتهای  خدا د راختیار ما گذاشته ،آیا  برنامه ریزی دقیق ما به عمل  آورده ایم ؟  اینها یک مسأله .
 واما راجع به حوزه انتخابیه  خودم  به عنوان  بخش از مناطق  محروم و به عنوان یکی از محروم ترین  جاهای کشور من باید  عرض  بکنم گفتم  برنامه ریزان  در سال 53  گفته بودند که اگر  این استان بخواهد به وضع  متعادل خودش برسد باید رشدی مطابق 15 درصد داشته باشد در زمنیه های عمرانی و صنعتی .این رشد حاصل نشد  تا پیروزی انقلاب بعد از پیروزی انقلاب هم که مسأله جنگ پی آید نه اینکه حاصل نشد   نه اینکه  باب فعالیت  به روی مردم بسته شد  بلکه آن تأسیسات موجود هم اکثراً از بین  رفت ، با کمال تأسف این استانالان نه اینکه به آن توجه نمی شود  بلکه مورد بی مهری و بی اعتنائی کامل قرار گرفته   من به عنوان  مثال عرض  بکنم یکیاز جاهائی که عدم توجه در آن وجود دارد در خود وزارت برنامه و بودجه است این برادران عزیز و بزرگوارمان  ‹‹ من  نمونهاش را عرض می کنم ››آمده اند استانی که آن اندازه مصیبت  دیده ،آناندازه خسارت دیده ،آن اندازه مشکلات را به خودش دیده ،اینجا کمتر از یک استان فرض کنید  ایلام برایش بودجه بازسازی  گذاشته اند . دولت برای اینجا 500  میلیون تومان بودجه باسازی  می گذارد برای  بازسازی  تمام امور  یعنی بازسازی خانه ها ، جاهای خسارت دیده ،تأسیسات  ، تمام اینها ، د رحالیکه  این پانصد  میلیون برای ترمیم  خسارتی که فقط به منازل وارد شده  کافی نیست (‌نایب رئیس -
آقای صفائی ، وقتتان  هم تمام است ).
 این یک مسأله ومسأله وزیر محترم  در ارتباط با اینکه چرا ، وبا  چه  دیدی شما نگاه کردید ؟ فرمودند که من به طول  مرز نگاه کردم که طول  مرز شما با عراق مثلا کم بوده این را یکی  از مسؤولین  محترم وزارت برنامه وبودجه  گفته وباز هم  در طرح آمایش وقتی که ما  با تمام دلائل  می گوئیم  که این استان  محور طبیعی عمران در منطقه غرب  است وشما چرا به اینجا توجه نمی کنید ؟ می گویند  که در برنامه ریزی های گذشته  این استان  را محور  عمران  بین ارومیه و اهواز دانسته  اند باز خود وزیر می فرمایند که آنها  خط کش را در مرز گذاشته  بودند ما به طرف عمق  گذاشتیم یعنی چه یعنی اصلا نابودی این منطقه ، یعنی اینکه  این بیکاری ،این درد ،این رنجها واین تخلیه  استان واین گرفتاری هائی که هست آن موقع  منجر به چه میشود  منجر به مهاجرت  منطقه ای میشود کل مردم  بیایند کجا ؟  بیایند تهران  ومشکلات  دولت ومشکلات  نظام بالا برود الان  درصد بسیار بالائی از مردم استان ما د رکرج ودر تهران  واستانهای دیگر ساکن شده اند که باید در این باره توجه بشود . لذا به خاطر  رقع این مشکلات و رقع این گرفتاری ها وبه خاطر اینکه دست مجلس ونظام  ودولت  و برنامه ریزها و کارشناس ها وتمام دلسوزها باز باشد (  نایب رئیس-  آقای صفائی وقتتان هم تمام است ) یک برنامه ای تدوین  بکنیم که بتواند در برابر تمام مشکلات ما را مسلح ومجهز بکند  واین مشکلات  انشاء الله به نفع  نظام ، به نفع  مردم وبه نفع انقلاب اسلامی   حل بکنیم . من پیشنهاد می کنم که این بودجه به صورت  سه دوازدهم باشد وحتماً به کلیاتش رأی بدهید چرا ؟ چون ما  در شرائط جنگ نیستیم  که بخواهیم احتیاط بکنیم ما دستمان باز است ،ما با قدتر هستیم ، با  قدرتی که آن قدرت از  خدا ناشی میشود واز این مردم غیور  وبا غیرت ناشی  میوشد . ما هیچگونه  ضعفی نداریم این بودجه  اگر سه دوازدهم باشد ما میتوانیم هماهنگ بشویم  برنامه ها وتلاشهای خودمان را با ایمان واستعداد مردم و همزمان با برنامه عمرانی پنجساله  که د رخرداد ما تقریباً  به مجلس  می آید  منطبق با نیازهای اساسی  استانها با رعایت  ضریب  عقب ماندیگ وبا تجسم  روح ایثار وتعاون اسلامی در بودجه و رعایت  قانون اساسی یک لایحه بودجه خوب طراحی بکنیم  و پی ریزی  کنیم ودر هر موردی عمل بکنیم والا در برابر تباه شدن  هر انسان نابود شدن هر استعداد ، منحرف شدن هر فرد ومتلاشی  شدن هر خانواده  وهر گونه  لطمه ای  که به نظاموکشور وارد شود در برابر خداوند مسؤول  خواهیم بود والسلام علیکم و رحمت الله .
 نایب رئیس-  متشکر موافق بعدی .
  منشی – آقای  همتائی موافق.
 علی اکبر همتائی – بسم الله الرحمن الرحیم .  الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله  الطاهرین .
 اتقواالله فی عباده  و بلاده  فانکم مسؤلون  حتی عن البقاء  والبهائم .
 ضمن تبریک  مجدد به مناسبت  بعثت پیامبر گرامی اسلام علت موافقت  خودم را نسبت به دولت  و لایحه  بودجه با توجه به اینکه  من منکر ضعف ها و نارسائیهای لایحه بودجه  و کل دولت نیستم و ضعف ها ونارسائیهائی که وجود دارد ومخالفین محترم بیان کردند  وازاین  به بعد هم بیان می کنند یک چیزهای روشن و واضحی هست اما من یک مطلب کلی  وعمدهای بنظرم میرسد که آنرا عرض  میکنم  حضور برادران وخواهران نماینده و آن ای است که من فکر میکنم  دو تا عامل  اصلی فقط وجود  دارد در رابطه با عملکر د دولت  وکار دولت که باعث میشود  ما این نارسائیها را به  عنوان  مخالفت رویش دست بگذاریم که یک چیز درستی هم هست .من فکر میکنم  عامل اصلی که باعث شده کار به اینجا برسد همینجور  که حضرت امام امت  تا به حال  چندین  بار فرموده اند وجود آن تفکر غلط  اسلام آمریکائی است حالا شاید  شما بگوئید این چه ربطی به این مسأله لایحه بودجه دارد ؟اما من یک  کمی توضیح میدهم  بعد نتیجه می گیرم .
  عامل اصلی  که باعث دشه کار به این صورت به این حال دربیاید من فکر میکنم این عامل اصلی  همان   تفکر  غلط اسلام آمریکائی است که کار را به اینجا  کشانده  . به عنوان  مثال وقتی که در کشور ما نقدینگی بخش  خصوصی حدود سه برابر یا بیشتر  از نقدینگی  دولت باشد  وهیچکس هم نتواند  به انها نظر چپ  بکند ، جرأتش  را هم نکند معلوم است دیگر وضع بودجه هم اینجوری میشود وقتی که ما در کشورمان حدود 500 نفر یا بیشتر سرمایه  و پولشان تقریباً بالاتر از میلیارد  باشد وهیچکس  هم نتواند نگاه چپ به آنها بکند واین دارائیهائی  که از راه مفت  از خون مردم مکیده اند وجمع کرده اند یک جا جمع  شده و آنها را از‌انها بگیرند وکسی هم نباشد که به آنها بگوید بالای  چشمتان ابروست وضع  همینجوری میشود . وقی که در کشورمان کار به اینجا بکشد که یک عده ای که حاوی این تفکر آمریکائی هستند ، شهریه طلبه های رزمنده ای که در جبهه ها رفتند هر چه که شهید شده که دشه هر چه که برگشته دست ندارد یا  پا ندارد یا کور است یا شل است آنها را قطع می کنند وکار به ا ینها میرسد همین است وقتی که مادر کشور میرویم خدمت این آقایان  یا میروند به عنوان اینکه ما اجازه   داریم  که  از سهم  امام  یا ازوجوهاتمان کمک  به مدارس بکنیم  یا نه ؟آقایان علاوه بر آنکه  می گویند نه و بطور کلی دولت را تخطئه می کنند ومحکوم می کنند نتیجه اش همین میشود ( یکی از نمایندگان – در موضوع صحبت کنید )  که  از سهم  امام  یا ازوجوهاتمان کمک  به مدارس بکنیم  یا نه ؟آقایان علاوه بر آنکه  می گویند نه و بطور کلی دولت را تخطئه می کنند ومحکوم می کنند نتیجه اش همین میشود ( یکی از نمایندگان – در موضوع صحبت کنید )  که  از سهم  امام  یا ازوجوهاتمان کمک  به مدارس بکنیم  یا نه ؟آقایان علاوه بر آنکه  می گویند نه و بطور کلی دولت را تخطئه می کنند ومحکوم می کنند نتیجه اش همین میشود ( یکی از نمایندگان – در موضوع صحبت کنید )   اجازه  بدهید موقع شما  هم که رسید شما هم صحبت  کنید . من عامل اصلی این را میدانم ( همهمه نمایندگان )… وقتی یک از ردیف  هائی که دولت می خواهد بودجه اش را تأمین  بکند آن بودجه مالیات  هست وقتی که می خواهد  مالیات را از مردم  بگیرد ویک عده ای  مخالفت  می کنند وبه عناوین  مختلف  و به لطایف  الحلیل نمی گذرند که دولت  بتواند آن مالیات را که یکی از ردیف های درآمدی اش است جمع  آوری  بکند خوب معلوم است کسری بودجه ایجاد میشود . کسری بودجه چه جوری ایجاد میشود ؟ یکی از  علل  آن همین  است وقتی که ما  نتوانیم  مالیاتها را جمع کنیم  من فکر میکنم همه اینها  عوامل مهمی  است که باعث شدها ین نارسائیها بوجود بیاید .
 مسأله بعد  ، شما نگاه کنید در زمان گذشته  حدود روزی 5/6  میلیون  بشکه نفت صادر میشده بشکهای حدود 38 دلار ، 30 دلار  کمتر بیشتر از اول پیروزی  انقلاب تا به حال  5/1  میلیون  بشکه نفت  روزانه صادر  میشود و بشکه ای  حدوداً هشت  دلار ، شش دلار و 9 دلار ،این باعث کسری بودجه میشود . حسابی کهدولت می کند  این است فکر  می کند 5/1  میلیون بشکه نفت  صادر می کند 13دلار 14دلار 15دلار  بعد می بینیم  میشود 8دلار 6دلار  این کسری بودجه می آورد . لذا ما باید اول آن  تفکر غلط  اسلام آمریکائی  را از بین ببریم که به عناوین  مختلف همیشه  چوب لای چرخ دولت گذاشتند .  آن اول  باید از  بین برود وگرنه  چه کسی منکر این  نارسائیهای لایحه بودجه است  کی منکر این است که نمیشود بهتر این را نوشت  ؟  کی منکر است که بعضی از ضعف ها وجود دارد ؟ ولی این ضعف ها  واین نارسائیها را شمامیتوانید  با پیشنهاداتتان از این به بعد  در لایحه اصلاح  کنید . آن باید از بین برود که همه  ماهماهنگ  هفکر وبا هم باشیم  که انشاء الله  بتوانیم این کشور صاحب الزمانی را به پیش ببریم ،‌به خاطر همین است  که امام میفرماید :‌اگر هر کس دیگری  بود جای دست اندرکاران این کشور فکر نمی کنم  که وضع را از حالا بهتر اداره می توانست  بکند یااینکه بهتر  بوده ،  لذا من موافقت  خودم ار نسبت به لایحه  بودجه دولت  وخو.د دولت  اعلام میکنم واز نمایندگان  هم تقاضا می کنم که همه انشاء الله کمک کنند و همکاری کنند و رأی مثبت  بدهند و صلی الله  علی محمد و آله محمد .
 نایب رئیس- مخالف  بعدی صحبت  کند .
 منشی-  آقای عابدی   مخالف .
 نورالله عابدی – بسم الله الرحمن الرحیم . اول لازم است که یک تذکری اینجا داده بشود  که ما بهیچوجه  راضی نیستیم که در این شرائط  حساس و در این دهه بازسازی خدای ناکرده برای دولت  با مسؤولین  اشکال تراشی بشود  موافق این هم نیستیم که برنامه ریزی  به صورت  سه ماهه ویا چهار ماهه در مملکت  به اجرادر بیاید .  بلکه اعتقاد به یک  برنامه ریزی  مستمر وهدفدار داریم واگر هم  لایحه بودجه یا لوایح  دولت نقد و بررسی میشود .  در این راستا نیست و اینرا هم خدمت عزیزان بگویم که اگر لایحه ای  در مجلس رد بشود یا رأی بیاورد معنایش  عدم تأیید  دولت یا تأیید  دولت یا رأی  آوردن  هیأت  وزراء نیست .
 اما در رابطه  با بودجه که باید  مورد نقد و بررسی قرار بگیرد  باید ابتدا سیاست ها ،  عملکرد بودجه در سالهای گذشته ، چگونگی  حرکت مان  که درآینده تحت چه عناوینی  وچه برنامه ای می خواهیم حرکت  کنیم ، مشخص  کردن اولویت ها و برنامه ها واینکه د رچه زمانی برنامه های ما به اتمام  وبه نتیجه خواهد رسید باید روشن بشود .مسلماً هدف از تصویب بودجه تصویب  عدد و رقم نیست  بلکه تصویب  این عدد و رقمها  برای اجرای سیاست ها و برنامه هائی  هدف از تصویب بودجه تصویب  عدد و رقم نیست  بلکه تصویب  این عدد و رقمها  برای اجرای سیاست ها و برنامه هائی
است که ما در تعقیب  آن هستیم . اگر این سیاست ها و برنامه ها مشخص نگردد واز عملکرد گذشته . یا سیاست  های  اعمال شده د رارتباط با بودجه  کشور تجدید  نظر نشود یا مورد  نقدو بررسی قرار نگیرد همچنان راهی را خواهیم  رفت که بخش های  اساسی مملکت که من بیشتر بر تولیدات کشور مخصوصاً تولیدات  استراتژیک  تکیه دارم به خود کفائی  نخواهیم رسید وبه برنامه هایمان و اهدافمان دسترسی  پیدا نخواهیم کرد . در بودجه های سال های گذشته ما از نظر عدد و رقم کم نداشتیم ، بودجه های ارزی ما از نظر عدد و رقم  کم نداشت . چرا امروز  که با ده میلیارد یا 9 میلیارد دلار مملکت را می خواهیم اداره بکنیم باز متوجه میشویم که باید رو بیاوریم به استقراض خارجی . این نشان میدهد که ما سالهای 62 یا قبل از  62 و بعد از 62  سال 65 که آغاز  بحران نفت  وکاهش قیمت های نفت هست می بینیم که بودجه هایارزی کلان در اختیار مجلس دولت و برنامه ریزان کشور بودند ولی نتوانستند   اهدافشان  را تحقق بدهند .این باید پاسخ  داده بشود که آیا تنها وتنها مشکل  مملکت امروز  نداشتن سرمایه و پول است ؟  ضمن اینکه من اعتراف  می کنم وتأکید  می کنم که سرمایه  یکی از ابزارهای مهم برای حرکت است ولی آیا  اگر این ابزار مهم دردست افرادی بیفتد که به برنامه ریزیهای درست توجه نکنند .  چه مسائلی  را بوجود خواهد آورد توجه کنید .  بخش اعظمی  از صحبت های برادرمان جناب آقای  عبدالعلی زاده بر روی این مسأله تکیه  داشت که ما می خواهیم  بعضی از بخش های مملکت ، مخصوصاً بخش  صنعت ار که ما به آن توجه داریم می خواهیم  رویش سرمایه گذاری بشود .اینها کالاها وتولیدات استراتژیک  است ‹‹ برای مثال سیمان ›› چند  تا کارخانه سیمان را ذکر کرده اند . خوب  این کارخانه های سیمان می خواهد در مملکت ایجاد بشود من بحثم این است  که ارقام و اعداد  ارزی ما در سال های گذشته چه میزان بوده است  ؟ چون  این ارقام  واعداد از طریق تریبون  مجلس و روزنامه های کشور  درج شده و گفته شده من می گویم ، من تأکید خواهم کرد وانشاء الله مواظب  خواهم بود که ارقام واعدادی از اینجا نشت پیدا نکند به بیرون که مورد استفاده کسانی  که باایننظام  و این انقلاب  خونبار  موافقتی ندارند در دسترس آنها قرار نگیرد .ولی من خدمت عزیزان عرض کنم تا سال 65 چیزی در حدود 145 میلیارد دلار درآمد ارزی ما بوده که اگر دو ساله 66 و 67  را به آن اضافه  کنیم چیزی در حدود 160-170  میلیارد دلار درآمد ارزی کشور  بوده .تا سال  65 چیزی که در بخش  سرمایه گذاری کشور صرف شده ازا ین ارز در حدود  5/17 میلیارد  دلار بوده ، این نشان دهنده این است :
1-    برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف  وحذف واردات در مملکت صورت نگرفته .
2-     به بخش  خدمات که ویرانی این مملکت  متوجه بخش خدماتاست همچنان د رکشور گسترده  شده .
عدم مشخص کردن حدود و فعالیت  بخش خصوصی ،دولتی وتعاونی  در کشور اینها نقش مهمی در سیاست های بودجه کشور ما دارد . هیچ  دلیلی ندارد که دولت اگر می خواهد گسترده نشود ،اگر می خواهد هزینه های جاری اش بالا نرود ( همه  ما براین اعتقاد هستیم )  باید به این زمینه توجه بشود . علت عدم انگیزه  لازم در بخش  تولیدات چیست ؟  چیست که در کشور کسی حاضر به سرمایه گذاری در بخش  تولیدات نمیشود که بار مشکلات  ارزی و ریالی ما را کاهش بدهد ودولت بتواند به اهداف خودش  هر چه زودتر نزدیک بشود و پیش برود وحرکت بکند .  پس بنابراین  ،این نه تنها به نفع  قشر محروم جامعه نیست ، بلکه امکاناتی که می بایست برای بخش های محروم کشور ومناطق محروم کشور سرمایه گذاری بشود در این بخش های محروم  کشور ومناطق محروم کشور سرمایه گذاری بشود در این بخش ها میرود ویک باره متوجه میشویم  که شرکت های دولتی زیانده  هستند .ازاین  حرکت ها باید ما در بودجه  جلوگیری بکنیم . سیاست هایمان را مشخص  کنیم .این نقص  هم از دولت است ، هم از مجلس است ،هم از نمایندگان است وهم از برنامه ریزان کشور است . ما چقدر توان و قدرت سرمایه گذاری در بخش  های مختلف  کشور به صورت دولتی داریم ؟ اما اعتقادم این است که باید هر حرکتی در این بخش ها کنترل شده باشد  . یعنی  ماا گر می خواهیم در بخش تولیدات کشور رشد داشته باشیم و  توجه بشود باید حمایت های لازم رد بخش تولید بوجود بیاید .ما از عملکرد بودجه به آن صورت  اطلاعی نداریم منتها آثار آنرا در جامعه می بینیم . آثار آنرا در زندگی خودمان می بینیم در زندگی روزمره می بینیم . عدم  ارائه تفریغ بودجه بخاطر اینکه ا=دیوان محاسبات بنشیند واین را بررسی بکند ، دولت باید پاسخگو باشد ،  کمیسیون برنامه و بودجه  باید پاسخگوی این قضیه  باشد .نباید ما اجازه بدهیم که تفریغ  بودجه دردیوان محاسبات نیاید ،ندانیم چه میگذرد تخلف کجا  صورت گرفته کجا  صورت نگرفته ؟ واین هم معنایش این نیست که خدای نکرده اگر نقدی روی دستگاه دولتی میشود این باشد که می خواهد چوب لای چرخ دولت بگذارند اصلا چنین چیزی نیست ، من  به عنوان یکی از نمایندگان طرفدار دولت وکسی که برای این دولت اینجا سینه چاک کرده ام وگفته ام که حاکمیت حزب الله  وخط امام  درمملکت باید همچنان  ادامه پیدا  بکند وهمچنان براین عقیده هستم ولی این مانع این نیمشود که دستگاههای دولتی ما مورد نقد و بررسی قرار نگیرند .اگر خدای ناکرد در مملکت ما چنین جوی حاکم بشود دولت دراین زمنیه راه تکامل را نخواهد پیمود بلکه رشد وکمال یک نظام و سلامت یک نظام در این است که ناظرین آن نظام و رهبران آن نظام ومسؤولین آن نظام مرتباً برنامه های خود را مورد نقد و بررسی قرار بدهند ودر معرض قضاوت عمومی قرار بدهند و بگویند که اگر کسان دیگری وجود دارند بیایند بگیرند ،کار کنند ،تلاش کنند  واین به رشد  دولت  به کمال دولت ، به کمال نظام  به سلامت  نظام کمک خواهد کرد چون این مسأله تا الان به آن صورتی که مد نظر همه مسؤولین است وجود نداشته باعث شده کهاولا نیروهای سازنده وکارآاستعدادهای توانا درمملکت مورد شناسائی قرار نگیرند بخش تحقیقات و بخش فرهنگ و آموزش که زیربنائی ترین بخشی است که در مملکت  میتواند  حرکت بیافریند ،میتواند در بخش صنعت ما ،در بخش کشاورزی  ما حرکت آفرینی  بکند به ان توجه نشده ودر یک کلام به پرچمداران علم ، به پرچمداران ترفی وتمدن که زیربنائی ترین انسانهای این مملکت  هستند وانسانهائی هستند   که حرکت  آفرین  هستند در هر مملکتی وبقای  هر نظامی   به این افراد بستگی دارد توجه نگردیده است به همین خاطر  است وقتی میبینیم حتی در بخش اقتصادی  از دانشگاهیانمان ،اساتید ما ، متخصصین ما وکسانی  که از نظر کارشناسی ،در برنامه ریزی اجرایی دولت نیستند نظر خواهی نمیشود وبکار گرفته نمیشوند  ویا تلاش نمیشود  که بخش  تحقیقات مملکت  سروسامان پیدا بکند ومتمرکز بشود .متوجه میشویم که بخشهای اقتصادی ، اجتماعی و بخشهای گوناگون  کشور هر کدامشان  یک سیاست  جداگانه وناهمگون را طی میکنند .
 برادران عزیز و خواهران گرامی  ماامروز  درتس است که با توطئه استکبار  جهانی وکشورهای مرتجع عرب وکسانی که امروز بر روی منابع عظیم نفتی نشسته اند و سلطان  نفتی در منطقه  هستند ومنابع  ارزی وسیعی از نظر منابع زیرزمینی در اختیارشان  هست توطئه کرده اند که انقلاب خدای ناکرده با شکست روبرو  بشود وباعث  شده اند که قیمتهای نفت کاهش پیدا بکند امکان دارد که این روند همچنان ادامه داشته باشد ، ولی این باعث  نیمشود که مادر طول 8 سال  جنگ … من تکیه  ام بر تبصرة 29  است که در لایحه دولت به این نحوی که کمیسیون محترم برنامه و بودجه آورده اند نبوده .وعزیزان توجه داشته باشند در حالیکه 8 سال  جنگ را با تمام قدرت وتوان پشت سر گذاشته ایم و دشمنان نتوانسته اند ما را به زانو در بیاورند .یک برنامه سالم و صحیح  از نظر اینکه  امکانات کشورمان چقدر است اقتصاد  ما به کجا میرود ،هدف ما چیست  ،به کجا میخواهیم برویم ؟اگر  اینها مشخص نشود ،اولویت  ها مشخص نگردد ،استفراض خارجی واین اصطلاحی که آقایان در تبصرة 29  آورده اند ‹‹استفاده  از تسهیلات خارجی ››  این دادن به اسارت خارجی ها ست . واینرا شما توجه کنید که در بعضی ازاین تبصره ها من مخالف نیستم  اگر اهدافمان مشخص گردد ،اگر اولویت ها مشخص شود ،اگرمنابع ارزی  و ریالی ما مشخص بشود  که  چقدر است  اگر اهداف ما که به کجا  بخواهیم  بااین امکانات  حرکت کنیم  ظرف 5 سال  به این نتیجه می رسیم ولی اگر بخواهیم از فلان امکانات داخلی و یا خارجی استفاده کنیم ظرف 2 سال خواهیم رسید  واین نتایج مطلوب را برای کشور خواهد داشت وهیچ کسی نمی تواند در برابر این منطق قوی نق بزند ومخالفت بکند .ولی من ترس ازا ین دارم د رحالیکه ماس ال 62 بالای 20 میلیارد دلار در اینکشور تحصیل ارز داشتیم وارز به دست آوردیم همچنانکه  امروز  باده میلیارد دلار امکانات ارزیمان را داریم می چرخانیم نشان می دهیم که پول وارز تنها مشکل کشور نیست . برادران برنامه و بودجه به این مسأله توجه داشته باشند ما باید در قالب  برنامه پنجساله همه مسائلمان را ببینیم و برنامه مان را تسهیلات ارزی مان را ، وام وهراسمی  را که رویش می خواهید بگذارید ،در آن برنامه  5 ساله مشخص کنیم  واین نباشد که
چند تا طرح و پروژه مشخص رااینجا بیاوریم  واعلام کنیم که اینها توجیه اقتصادی  دارد . بله  من اعلام می کنم که هیچ طرحی  امروزنمی تواند توجیه اقتصادی نداشته باشد چیزی که در ارتباط با نیازمندیهای جامعه است ، ولی امکان دارد وقتی که ما بخش صنعت  را مورد بررسی قرار می دهیم متوجه میشویم  که در بخش صنعت از هزار طرح و پروژه اولویت برای پرورژه  ‹‹ایکس ›› باشد ،  در حالیکه آن پروژه  را بااین تک تک بررسی کردن پروژة‹‹ وای ›› درنظر گرفتند واین بزرگترین  ضربه است براقتصاد یک کشور .
 پس بنابراین برادران  توجه داشته باشند ضمن اینکه یک میلیارد دلار برای بخش نیرو در نظر گرفته اند در تبصرة 29  ویک و شش دهم (6/1)  تسهیلات خارجی برای اقلام  مهم در نظر گرفته اند که می شود دو و شش دهم (6/2) و چیزی  در حدود (5/2)  برای پروژه های صنعتی در نظر گرفته اند ویک بخش  دیگر که من حالا نمی خوانم این جا  آن باز بشود فکر می کنم بحث بند 18 در ارتباط با سازمان  گسترش  ونوسازی است . واقعاً من نمی دانم که برادران بر چه مبنائی ،نه از کمیسیون های  مختلف (‌بخش  صنعتش را دارم می گویم ) نه از کمیسیونهای دیگر  درارتباط بااین مسایل  نظر خواهی شده . شما اگر می گوئید  که مشکل مملکت بحث برق  است که منهم اعتقاد دارم که الان این مشکل  هست ولی واقعاً این قابل  پیش بینی برای مملکت نبود ؟ در همین جایگاه مقدس بارها و بارها مساله اعلام  خطر نسبت به کمبود  برق شده : پس چرا نه دولت نه مجلس ونه کارشناسان در این ارتباط  نبودند ؟  وحتی یکیاز وزرای ما دراین رابطه استعفا  کردند .که یکبار ما گلوگاه را می گیریم مثل کسی که سرگردنه ایستاده  باشد و بگوید : یا بدهید  یا می کشیم واز بین می بریم ،اینطور نمیشود .
در یک مملکت  در مسائل اقتصادی اش باید برنامه ریزی هایش حداقل ضایعات  را داشته باشد .ما نمی  توانیم  در دهه بازسازی  دهه  سازندگی باز شاهد باشیم که فولاد مبارکه ما 5 ساله به ده سال وده سال به 15 سال طول  بکشد ، اینرا نمی توانیم شاهد باشیم . باید جهت  حرکتمان را مشخص  کنیم ومسؤولی که غلط  برنامه می دهد غلط آمار وارقام می دهد ، مورد باز خواست قرار  بگیرد . چون ما ضایعات برنامه ریزی را بیش از ده درصد قبول  نداریم .
 بحث بعدی  من هم در ارتباط  با دولت وهم مجلس محترم  وهم کمیسیون برنامه و بودجه است .
 بحث عدم  توسعه که تا حالا  در بودجه کشور مد نظر قرار نگرفته وهنوز هم قرار نگرفته ، عدم توسعه در مناطق محروم ومناطق جنگی  کشور است . مناطق جنگی کشور  امروز برای این کشور یک ارزش است وهمچنان مردمی که مقاوم واستوار در مناطق جنگی بدون  چشم داشت تشویقی یا دیناری  از مسؤولی ،مقاوم واستوار در مقابل ددمنشی های رژیم بعث  عراق ایستادند  امروز باید به عنوان  یک ارزش در جامعه ما مطرح باشد ،در مجلس ما مطرح باشد ، وبحث  عدم توسعه  این استانها را در نظر نگرفتند .
 پرداختن به بخش  بازسازی مناطق ویران شده باید توجه داشته باشیم زمانی که تانکهای دشمن  در پشت اهواز ایستاده بودند بازمانیکه  منافقین مزدور با کمک رژیم  عفلقی  عراق  نیروهای خودشان رادر ایلام  واستانهای غربی ما آوردند متمرکز کردند  بدانیم که آنجا پروژه های  که شما  پول برایش در نظر گرفتید قابل اجرا نبوده است و این  سرمایه ها همچنان د رمناطق برخوردار از آن استفاده  شده پس این به عنوان یک بحث اساسی و ریشه ای وارزشی باید مجلس و کمیسیون برنامه و بودجه به آن توجه بکند .که متأسفانه کمیسیون برنامه و بودجه به این مبحث  اصلا نپرداخته ، بلکه  بحث بازسازی  مناطق جنگی همیشه مبنایمان این بوده که در بحث جنگ مطرح بشود ، چرا که بازسازی با جنگ  اصلا آمیختة  به هم بودند ، متأسفانه  در یک حرکت  نمی دانم چه جوری  آوردند و بردند آخر نمی دانم که میخواهند بااین حرکت  سیاستگذاری بشود ؟ یعنی تبصرة 2  که دولت به آن توجه داشت وبا جنگ ممزوج و آمیخته  بود که هم ایثار  گریهای جنگ را به یاد بیاورد .هم مشکلات  و ویرانی های مناطق جنگزده را تداعی بکند  اینرا یک مرتبه ا زتبصرة 2 به تبصرة 50 منتقل کردند .اینرا برادران به ان توجه بکنند که ما نمیتوانیم امروز این مسائل را که در شعار مطرح   می کنیم ‹‹ حمایت  از محرومین ، حمایت ار مستضعفین ››…. به مناطق ویران شده باید رسید باید عملا به عنوان  یک سیاست مدون وتصویب شده اعلام بشود و بگوئیم که در طول 8 سال جنگ مناطق ویران شده چه مسائلی  را داشتند و چه عدم توسعه ای را داشتند اینها را بیاوریم بگذاریم بگوئیم 5 درصد ، 2درصد ، یک درصد از بودجه عمرانی  کشور باید صرف توسعه مناطق جنگی در ارتباط با 8 سال جنگ و ویرانی بشود  اینرا بیائیم بگوئیم .به هر حال بحث دیگر مناینست که ما امروز شاهد تورم فزاینده در جامعه مان هستیم . ما شاهد هستیم که اقشار   محروم  ماهمچنان در زیر بار فشار تورم  کمرخم می کنند ،به جای اینکه ممرهای سالم و جاهای سالم را پیدا کنیم  برای ایجاد  در آمد حتی از قشر  کارمند دولت که امروز همه ما به حالشان گریه می کنیم  می بینیم که کمیسیون برنامه و بودجه ، واقعاً  به چه درآمدهای پرداخته می گوید  که برای صدور هر دفترچه بمیه 10 تومان و برای المثنی 50 تومان از کارمند  دولت بگیریم خوب این چیست ؟ سیگار را ما همه سالهاافزایش دادیم در اینجا ما برنامه ریزی وتصویب کردیم که دولت  برود در رابطه با ممنوعیت  سیگار اقدام بکند ولی یکباره رقم  عظیمی را در ارتباط باافزایش  نرخ سیگار که اقشار مستضعف این جامعه  از ان استفاده  می کنند مخصوصاً روستائیان شما یک پاکت سیگار  را می خواهید 20 تومان افزایش بدهید  فشار تورمی آن متوجه کی خواهد شد ؟  من نمی گویم بکشند من عقیدة  خودم رادر رابطه با سیگار گفتم . برنامه ریزی کردیم اینجا  ولی این دلیل  نمی شود که یک قشر  جامعه ار که من می دانم د رارتباط با مجازات آنها نیستید که قشر سیگار کش جامعه را مجازات کنید بلکه  در فکر ایجاد  درآمد برای خودتان هستید ولی این بخش را چرا منتقل می کنید به بخش وسیعی از جامعه ؟ من بحثم این است یعنی چرا می خواهید تورم را به بخش وسیعی از جامعه منتقل کنید ؟  معلوم است وقتی که یککالا در جامعه افزایش پیدا می کند این در همه سطوم بخشهای مختلف جامعه منتقل می شود .
 بحث دیگر من بحث  برق در ارتباط با صنایع کشور است . خوب بحث برق  آقایان آمده اند که قمیت تمام شده را ( در یکی از تبصره ها آورده اند )  از مراکز  صنعتی ،ا ز ادارات بگیرند چون مصرف برق خانگی ، کشاورزی ، و آب شرب روستایی را مجزا کرده اند بقیه را گفته اند خوب این معنایش  چیست ؟  مادر سالهای گذشته افزایشهای  کلانی در این بخش داشتیم برق به عنوان یک صنعت  استراتژی واینکه  به صنایع  و بخشهای دیگر مملکت روح وجان میدهد بسته است بستگی  دارد ، یعنی شما اگر فرضاً  در فلان بخش صنعتی کشور  پول برق راافزایش می دهید   مسلماً شرکت  دولتی شما کالاهایش را افزایش خواهد داد . ما نمی توانیم این سیر تسلسلی را همچنان طی بکنیم و پیش برویم . بنابراین در این تبصره هم برادران کمیسیون برنامه وبودجه  باید توجه داشته باشند .
 بحث بعدی  من در ارتباط  با افزایش   قیمت قند و شکر و گوشت ومرغ  وتخم مرغ است . یکی از افتخارات این دولت واین نظام این بوده که توانسته کالاهای کوپنی  را که حداق  آن به دست  مستضعفین  جامعه می رسد وباید تقدیر وتشکر کرد از کسانی که پایه گذار چنین چیزی در کشور بودند که حداقل  بخش محروم  مملکت حداقل نیازمندی اش به دستش  برسد .این  دیگر حداقل چیزی بوده که به دستش می رسیده .اینرا آمده اید ، گفته اید  افزایش بدهیم مرغ ، تخم مرع ، شکر ،راافزایش بدهیم چند تا طرح کشاورزی را اینجا آورده اید . شمااز یک طرف طرح های کشاورزی تان  را مرتبط می کنید بها فزایش قیمتها که  کشاورزی محوری ترینواساسی ترین بخش  است که می تواند به استقلال  کشور کمک   کند ،از طرف  دیگر می آئید به بخش صنعتی میلیاردها دلار اجازه می دهید  که از  تسهیلات خارجی استفاده  بکند . آن یک بخش مطمئن ،این  یک بخش نامطمئن معنای این قضیه این است که این طرحهایی که شما گفته اید ازا ینت بصره به وقوع بپیوندد اگر کم و زیادی در ورود کالا یارساندن این کالا به مردم یا عدم قدرت خرید مردم نسبت به این کالا به وجود   می آید . شما چرا بخش کشاورزی کشور را به یک  بخش نامطمئن مرتبط می کنید ؟  این زیان وخسارت  برای مملکت  دارد . پس بنابراین  برادران عزیز توجه داشته باشند که در این بخش  اگر برادران شعارشان  این است که کشاورزی محوری ترین واساسی ترین بخشی است  که به استقلال  کشور کمک می کند بعدش هم توجه به درآمدهای روستائیان داشته باشیم .  بحث بعدی  در ارتباط با حق ثبت  سفارش کالاست یعنی برادران از یک طرف گفته اند حق ثبت  سفارش کالاهای اساسی را 5 درصد بدهند و سایر کالاها هر دلار سه تومان .یک وقت یک بحثی  در این مجلس مطحر بود که قدرت  پول  ملی کشور را کاهش بدهند وتضعیف کنند . خوشبختانه  هم وزارت امور اقتصادی و دارایی با این مسأله  به خوبی
برخورد کرد ،هم نمایندگان محترم مجلس برخورد  کردند این تز هنوز از بعضی از نمایندگان که دردوره های گذشته بودند مطرح بوده  وامروز در کمیسیون  برنامه و بودجه به نحوی دیگر  مطرح میشود آن موقع  مطرح بود که دلار را ده تومان بدهیم  امرزو هم مطرح است که به ازای  هر دلار سه تومان بگیریم هفت تومان وسه تومان  ده تومان یعنی همان تزی که چند سال پیش آوردند اینجا مطرح کردند  5 درصد از کالاهای اساسی ، کالاهای اساسی برای چه کسانی است ؟ و برای چه برنامه هایی است ؟  شما وقتی که اینرا می خواهید  افزایش بدهید ضمن تزریق تورم در جامعه  باید پولی را که د راختیار  دستگاههای دولتی تان قرار می دهید  افزایش بدهند ونهایتاً از مصرف  کننده یعنی  کارمند دولت یعنی روستایی یعنی همه این کسانی  که ما برای آنها اینجا غصه  می خوریم که چرا هنوز  محرومیت  دارند اینرا  افزایش خواهیم داد .
 در یکی دیگراز تبصره ها در ارتباط با شرکتهای خارجی  تسهیلات  فراوانی راایجاد کرده اند نمی دانم که میخواهند در کشور مدیریتهای گوناگونی در ارتباط  با بخش صنعتی یا بخشهای دیگر  کشور ایجاد بشود ؟( نایب رئیس-  وقتتان تمام است )  که ما بیائیم ندانیم وهمینطور  اورت تسهیلات گمرکی  رادر اختیار وزارت … مایک سیاست  پایدار ومدون ومستمر  را اعلام بکنیم بگوئیم  بخش صنعتی  مان د راین راستا  باید حرکت بکند ،این پروژه  را باید اجرا بکند در بخش کشاورزی مان وزارت  کشاورزی  موظف بشود این کار را انجام بدهد در بخش خدمات  اینقدر باید  کاهش درصد  داشته باشیم  اینها را مشخص  کنیم بعد بگوئیم این کالا  هم مجاز  است وارد بشود چه قسمتی  از آن درداخل  کشور و چه قسمتی  از آن د رخارج  کشور قابل تأمین است  اینها را مشخص  کنیم سیاستها مدون بشود  وابلاغ  بشود والا  فردا شما با مشکلات عدیده ای روبرو خواهید شد . بنابراین من صحبتم  را در این چند جمله خلاصه کنم .
 عدم برنامه ریزی صحیح در بخش  صنعت وکشاورزی.
 هدردادن  امکانات ارزی و ریالی براثر عدم  برنامه ریزی.
  عمیق تر شدن  شکاف بین فقرا و ثروتمندان .
 وزیر محترم  برنامه و بودجه اینجا تشریف  دارنددر جلسه  خصوصی مجلس هم عنوان کردند من نمیخواهم آمار وارقام  بدهم . می دانند که الان وضعیت مستضعفین و فقرای ما د رارتباط  با برخوردار های ما چگونه  است واین فاصله  چقدر است ؟اینرا  برادران عزیز می دانند . پس بنابراین  این را برادران  داشته باشند که ما اگر این سیاست را همچنان ادامه بدهیم  امکان دارد که مشکلاتی  برایمان ایجاد بشود . ( نایب رئیس- وقتتان تمام است ).
 عدم توجه به رشد  ناموزون جمعیت واثرات  آن در بخشهای کشور .
 تقلیل درآمد سرانه  که نتیجه سیاستهای ناپخته و غلط است .
 مشخص نبودن  حدود  وشیوه  فعالیتهای بخش دولتی وخصوصی وتعاونی که می تواند کلی از سرمایه گذاری های دولتی  ما راکاهش بدهد . واینها مسلماً مورد تأیید برادران هست واینجا من اعلام می کنم که ما به هیچ وجه راضی   نیستیم بودجه با سه دوازدهم ،یاچهارم دوازدهم ، یا دودوازدهم ،  تصویب بشود .باید دولت   مطمئن  بشود که کارهایش  را ادامه بدهد و بتواند حرکت بکند وما نمی توانیم همه روزه بودجه دولت رااینجا  مورد نقد و بررسی  قرار بدهیم ، بله در جلسات خصوصی  بنشینیم موارد را مشخص کنیم و آن تبصره هایی هم که در بودجه وجود دارد  که مربوط میشود به برنامه های 5 ساله  آنهارا حذف کنیم ،  کمیسیون برنامه و بودجه  همراهی  بکند ،دولت  همراهی  بکند آنها را حذف بکند ودر برنامه 5 ساله  ببینیم به امید موفقیت  وتوان مندتر شدن نظام جمهوری اسلامی و توفیق  روزافزون همه خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران والسلام (احسنت ).
  نایب رئیس- بسیار خوب متشکر ، دو سه تا تذکر حضورتان عرض کنم .
 تذکراول  را جناب اقای شرعی  داده اند که برادرمان جناب آقای همتایی در موافقت  بودجه که صحبت  میکردند در مورد  قطع شهریه بعضی از طلاب  که در  جبهه بوده اند یا مثلا جانباز شده اند ویا مجروح  مطلبی گفتند .ایشان فرموده اند که اصلا  چنین چیزی  نیست یک مورد  هم نداریم و قاعدتاً هم همینطور است .
 علی اکبر ناطق نوری- اگر مورد دارند بگویند  ویا بنویسند .
 نایب رئیس-  نکته دوم که من خودم  لازم میدانم راجع به وجوهات  عرض کنم  همان طور که آقایان میدانند سهم امام  اجازه اش  با ولی فقیه است در رابطه با اموزش  و پرورش فرمودند ومواردی که باید مصرف بشود فقیه باید اجازه بدهد در عین حال برای آموزش و پرورش  ومدارس همان طور که اطلاع  داریددر سطح روزنامه ها هم بوده امام بارها اجازه داده اند .
نکته سوم عده ای  از نمایندگان دردو تا نامه راجع به مصوبه هفته قبلمان در مجلس شورای اسلامی در رابطه  با قطع رابطه با نگلستان  در طول یک هفته تذکری داده اند که مطلع شدیم که وزارت امور  خارجه اقدام خودش را برای قطع ارتباط کرده .
 نمایندگان – مرگ بر انگلیس.
 4- اعلام وصول  لایحه معلمان و پزشکان و پیراپزشکان وظیفه
نایب رئیس- لایحه ای رسیده که وصول  آن اعلام می شود .
 منشی- لایحه ای به دست ما رسیده :
  لایحه معلمان و پزشکان و پیراپزشکان وظیفه که با امضای اقای نخست وزیر . وزیر آموزش و پرورش و وزیر بهداشت  و درمان که اعلام  وصول میشود .
 نایب رئیس- جلسه را برای تنفس  تعطیل می کنیم ساعت سه جلسه مجدداً شروع میشود .
 (جلسه ساعت 50/11 به عنوان تنفس تعطیل  ومجدداً ساعت 15/15 تشکیل  شد ).
 نایب رئیس-  بسم الله الرحمن الرحیم . جلسه برای ادامه مذاکرات  رسمی است  موافق بعد صحبت  کند .
 منشی- آقای نیکفر ، موافق .
 احمد نیک فر- بسم الله الرحمن الرحیم .من اگر چه اعتقاد  دارم که مجلس بایستی زیربار این که چیزی به نام لایحه  بودجه سال 68 به مجلس بیاید و بحث و بررسی ونقد و بررسی بشود نمی رفت وبایستی لایحه  برنامه 5 ساله ویا طرح برنامه 5 ساله را جدی می گرفت وهمه کارهای روزمره خودش  را تعطیل می کرد  و برنامه تصویب  می شد و سال  68  اولین سال  برنامه 5 ساله می بود امادر عین  حال متأسفانه  مجلس کوتاه  آمد وعلیرغم قولی  که کمیسیون  برنامه و بودجه داده بود که نپذیرد  لایحه بودجه  سال 68 راپذیرفت  و الان ما به نقد وبررسی لایحه بودجه سال 68  می پردازیم که اینبه نظر من کوتاه آمدن مجلس هست وعقب افتادن  تلاشهایی که بایستی  انجام می شد که ما هر چه زودتر با برنامه پیش برویم در عین حال  موافقت اینجانب با کلیات لایحه  بودجه دلیل بر انکار  ضعف ونارسائی هایی که در زیر تبصره ها وغیره هست نیست وامید است   که ان شاء الله بعد از بررسی که در ارتباط با کلیات بودجه می شود با جدیت  آنچه که صلاح اسلام ومملکت  اسلامی مان ومستضعفین است در ارتباط با تصویب  تبصره ها بکوشیم .
 من چند نکته رادر ارتباط با صحبتهایی که عزیزان در طول عمر مجلس سوم و برخوردهایی که نمایندگان عزیز داشته اند به صورت انتقاد  عرض می کنم وبعد نکات مثبتی را که در لایحه  بودجه هر چند که  به صورت  مقطعی است دیده میشود خدمت عزیزان عرضه میدارم .اگر مرور  کنیم سخنرانی های عزیزان رادر نطقهای قبل از دستور  وتذکراتی که معمولا داده میشود متأسفانه باید گفت با صحبتی که هم اکنون مخالفین محترم  می فرمایند خیلی فاصله دارد و دقیقاً عکس  صحبتهایی است که الان می فرمایند .معمولا  برای خوشحال کردن مردم و شنوندگان در آن مقاطع   ما دولت  را وزارتخانه ها را زیر سؤال می بریم  تذکر می دهیم وانمود می کنیم که کارهایی را که بایستی  برای مردم انجام میدادند انجام ندادند اما ابزار کار را الان  در اختیار  آنها قرار نمی دهیم که به همان خواسته های ما جواب بدهند .
 مادر وضعیت  نه جنگ ونه صلح  قرار داریم ومتأسفانه  با مصاحبه های که می کنیم ، سخنرانی هایی که می کنیم ونامگذاری که برای دهة دوم انقلاب  انتخاب کردیم . نامی را که انتخاب کردیم به عنوان دهه بازسازی مردم را متوقع می کنیم والاندست دولت وخدمتگزاران مردم را در دولت می خواهیم ببندیم از آن طرف  توقع مردم را بالا بردیم ،از این طرف بودجه ها را محدود می کنیم  که نارسائی های به وجود آمده را بعد  به پای دولت وخدمتگزاران مردم بگذاریم ودر نتیجه   یک عده ای  از مردم  که از حقایق  هم شاید کم وبیش آگاه  نباشند ومشکلات مالی را ندانند این نارسائی ها را به عنوان ضعف  دولت تلقی بکنند و آنچه را که برای دوستان انقلاب  خوش آیند نیست پیش بیاید .
 مسأله دیگری  را که در عمل و شعار  خیلی از نمایندگان محترم  بنده
متناقض می بینم ودر این مدت هم دیده ام این است که از روزی که بحث بودجه مطرح شده در کمیسیونها پیش وزرا وکمیسیون برنامه و بودجه دائم رفت و آمد میکردند وچانه میزدند برای اینکه در شهرستان .استانشان وحوزه انتخابیه شان طرحهایی تصویب بشود . اما الان در کلیات  بودجه آن اعمال  خودشان یادشان نیست ومخالفت با کلیات  این لایحه  می کنند .در ارتباط با حمایت  از کارمندان دولت که واقعاً به حق  باید گفت  الان محروم ترین قشر جامعه ما ، کارمندان هستند بیشترین فشار همین تورمی که همه شما از آن می نالید بر گردة همین کارمندان هست ولی بحث  بودجه جاری که پیش میاید بدون اینکه در نظر بگیرید این بودجه جاری به عنوان  یک حداقل  آب جاری این کارمندان است با آن مخالفت  می کنید بدون اینکه راهی را ارائه بدهید برای کم کردن بودجه جاری وکم کردن بودجه جاری را فقط در ندادن بودجه  فکر می کنید به آن منظوری که میخواهید میرسید در صورتیکه  بهنظر من آن راه را کم کرده ایم و کم کردن بودجه جاری این نیست که ما این آمار وارقام  را اینجاکم بکنیم .  این نیست که حقوق کارمندان  حداقل 2 ماه 3 ماه داده نشود ودستگاهها حقوق کارمندانشان را نتوانند پرداخت بکنند .
 ما در بودجه سه تا بحث را داریم .  یکی بودجه جاری است ، یکی عمرانی ویکی بودجه شرکتها .بودجه جاری را همین طول که کمیسیون محترم برنامه وبودجه توضیح دادند این مبلغ  حداقل  مبلغی  است که میتوانند به دولت  بدهند که بتواند همان  آب جاری کن را به کارمندان بدهد .همان معلمینی را که شما از آنها دفاع می کنید که دو سه ماهاست که حقوقشان پرداخت نشده .همان حق  عائله مندی را نتوانسته اند از این بودجه جاری به آنها   بدهند واگر از این بودجه  جاری مبلغی  کم بشود تعدادی از همان محرومین  که شما مدافع  آنها هستید حقوقشان پرداخت نیمشود .
در ارتباط  با بودجه  عمرانی باتوجه به اینکه این ده ساله بعد از انقلاب دهها برابر کل عمر رژیم  ستم شاهی کار شده اما هر جای مملکت  که قدم میگذارید  با فقر و محرومیت  روبرو میشوید وبا توجه به اینکه الان خود مااین جوری به مردم وانمود کردیم کهدیگر  جنگ تمام شده والان موقع سازندگی کشور است . مردم انتظار  دارند خرابیهای نظام ستم شاهی  وخربیهای ده ساله  جن که تقریباً هشت سالش باصدام عفلقی  ودو سال اولش  هم با مزدوران  کوچک و بزرگ ابرقدرتها درگیر جنگ بودیم این خرابیها  را مردم انتظار دارند  که در ده ساله  دوم انقلاب بسازیم ودولت مجبور هست اگر چه   استقراض   هم بکند  یک حداقل خدماتی را به مردم بدهد . این انتظار  مردم است  و خود ما این انتظار  را در آنها بوجود آوردیم . یادتان باشد که در روستاها که میروید  در حوزه انتخابیه تان که میروید   مردم چه چیز از شما میخواهند ؟  اینجا هم که میائید همان مردم مد نظرتان باشند .درست است که استقراض  به ضرر  مملکت است .  درست است  که تورم دارد فشار میاورد . اما این پیشنهادها هیچکدامش نه استقراض  را که می کند ونه تورم را . پیشنهاد اساسی  را ما باید دنبالش برویم  ومطرح بکنیم  والان جای آنها اینجا نیست .  جایش از اول  دوره بود تا الان  که بنشینیم به جای پرداختن  به این مسایل  جزیی و روزمره و پیش پا افتاده در ارتباط با تشکیلات اداری مملکت   کار بکنیم . در ارتباط با حذف تشکیلات طرح بدهیم از دولت بخواهیم که کارشناس هایش   را مجبور  بکند که کارشناسی  بکنند و پیشنهاد و لایحه در ارتباط با ادغام  تشکیلات موازی بدهند . که این کار را نکردیم  والان میخواهیم فشار بیاوریم بر دولت .
 اما بحث  شرکتهای دولتی  مطرح میشود. من میخواهم از عزیزان سؤال بکنم خود شما ظرف این یکی  دوماه گذشته   چند تا  شرکت برای وزارت راه تصویب  کردید ؟  پس چرا آن موقع یادتان نبود ؟ خوب ، اینها دارد بر مملکت فشار میاورد .  آنجا هم یادتان  باشد نه فقط  در موقع بودجه . آن موقعی  که داد زده میشود این قدر به تشکیلات مملکت اضافه نکنید چرا هیچکدام  یادمان نیست ؟  الان بحث شرکتهای دولتی میشود . پس فردا اگر باز دوباره لایحه های  زیادی آمد و شرکتهایی به وزارتخانه ها خواست اضافه  بشود آن موقع  هم یادمان هست یا نه که این شرکتها   مشکلاتی  را بوجود میاورند که الان در نطقهایمان و در صحبتهایمان در ارتباط  با مخالفت  با بودجه مطرح میشود .
 برادران مخالف  ضعفهای مختلفی  را مطرح کردند که اینها ضعف نظام هست ، ضعف  بی برنامگی  ما هست ،اما ضعف لایحه  بودجه به نظر من نیست . اگر قرار بود ماالان بنشینیم برنامه پنجساله را تصویب بکنیم این مسایل بایستی  مطرح  میدش ولی یک بودجه مقطعی  شاید چند ماهه این حرفها به نظر من برایش زیاد است . مسایلی را مطرح  می کنند که چرا بعضی از ردیفهای درآمدی را حذف کردید ؟اگر  حذف کردید چرا سال  67 بود ؟  جواب خود شما همان سال 67 است .این ردیفهای بودجه ای که در سال 67 تحقق پیدا نکرد همانها را چون کاذب  بودند حذف  کردند .این به نظر من سؤال ندارداظهر من الشمس است  بهترین دلیل برای اینکه  این ردیفها را حذف  کردند همان  سال 67 است که اینها تحقق پیدا  نکرده است . اگر بحث  میشود که بایستی  بتوانیم بر اوضاع شناخت پیدا بکنیم  تا بتوانیم  کنترل بکنیم  تا بتوانیم اجرای  بودجه را ارزیابی بکنیم بایستی در برنامه به این کارها بپردازیم .مامتأسفانه  مدتها  دچار  بی برنامگی بودیم وامسال را هم اجباراً بایستی همچون  گذشته وحالا  یک کمی به نست بهتر پیش  برویم واین حرفها  واین پیشنهادها زمانی قابل  عملی شدن است که ما بتوانیم برنامه مدون پنجساله  را تدوین بکنیم وبعد از دستگاههای اجرایی  بخواهیم که طبق آن برنامه ای که به انها ارائه دادیم پیش بروند . برادرمان  جناب آقای فاضل  همدانی فرمودند   ما بایستی  که جمع آوری مالیات وخراج رادر  ارتباط با عمران بدانیم و پیش بینی بکنیم .دقیقاً این لایحه  حداقل حسنی که میتوانم بگویم الان دارا هست همین است که مالیات مشاغل ( د رتبصرة 16 اگر دقیقاً مطالعه  نفرموده اید مطالعه بفرمائید )  به  همین شکل  دارد عمل میشود و راهی برای تشویق مالیات  دهنده ها واز طرفی هم عمران  و ابادی  دانستیم ومشکلی را که در این ارتباط مطرح  کردند دقیقاً در تبصرة 16 دیده شده  اگر چه لازم هست که بقیه شهرهای  بزرگ مراکز چند تا استان مثل اصفهان  و شیراز ومشهد را هم ما همانطوری که در سال 65  بود محدود بکنیم که مالیاتهایش در خودش هزینه نشود یا مثل تهران   درصدی از آن در روستای اطراف خودش هزینه بشود و  در شهرها هزنیه نشود  که مابتوانیم این مالیتها را در جاهای محروم هزینه بکنیم . اما اینها را میشودرد تصویب  تبصره ها  لحاظ کرد  ولی روح کلام ایشان این بود که مامالیاتها رادر ارتباط با مسایل عمرانی  جمع آوری بکنیم که این  در لایحه دیده شده است . یکی از برادران جابجایی تبصره  وعوض کردن شماره را ، دلیل  براز اولویت خارج کردن مناطق محروم  ومناطق جنگزده  دانست .  در صورتیکه نه ارقام  آن تبصره  عوض شده . نه خط مشی که برای  آن تبصره تعیین  کرده بودند عوض شده  فقط شماره اش از 2 به 49  رفته است . این واقعاً دلیل براز اولویت  خارج شدن نیست . ضعفهایی را که  بعضی  از برادران مطرح کردند  اینها را نقطه قوت این تبصره میدانیم  اگر مبلغ بسیار  کمی به شکر  یا به تخم مرع یا به گوشت اضافه  شده اول این حمایت از تولید  کننده است که متأسفانه  تا کنون نداشتیم وهمیشه  از مصرف  کننده حمایت میکردیم . الان مامی باید  از تولید کننده حمایت  بکنیم تا بالاخره  یک مقداری د رجهت  خود کفایی  قدم  برداریم   چون عادت  کرده ایم  به حمایت از مصرف کننده الان که یک مقداری بحث حمایت   از تولید   کننده مطرح  میشود  این را ضعف  میدانیم .مصرف کننده های ما فقط روستایی نیستند .اگر هب شکر روستایی یک ریال اضافه  میشود شما باید حساب بکنید که در طول این یک سال چند کیلو شکر  به او داده  میشود  که چند تا یک ریال  میشود . ولی از آن طرف اگر به چغندرش دو ریال ، سه ریال اضافه  بشود  سود این را روستایی تولید کنندة چغندر برده است . اگر به تخم مرغ اضافه بشود ،اگر به گوشت اضافه  بشود سودش  را تولید کننده برده وما تولید  کننده ها را تشویق  کرده ایم که ما را  در جهت  خودکفایی نیل بدهند وحرکت به سوی  خودکفایی بکنیم .
 اما چند نکته را هم در جهت  حمایت از این  لایحه عرض  میکنم . این لایحه در عین حال اینکه مقطعی است ولی واقعاً هدف دار است .  جهت دار است و برنامه در حدی که میشده در نظر گرفته شده ، میشود کنترل و ارزیابی کرد . یعنی  حداقل به صورت طرح و پروژه  تا آنجایی که میشده  روشن کرده اند که بعداً میتواند  کنترل وارزیابی  بکند که این طرحها و پروژه ها اجرا شده یا نه ؟  دقیقاً معلوم  هست که این پول  برای چه پروژه هایی وچه طرحهایی  داده میشود  وبه صورت  نسبی بابرنامه هست . به آموزش  و پرورش  و آموزش  عالی وتحقیقات  خیلی بیش از گذشته  بها داده شده وما واقعاً نباید  نادیده بگیریم . انصافاً بهایی که به  آموز ش و پرورش داده شده . به آموزش  عالی داده شده . به  تحقیقات  داده شده ، حداقل قابل  تحسین  هست نسبت به سال گذشته .
 بهایی که به  بهداشت  ودرمان داده شده و آن هم در مناطق  محروم و روستایی ان شاء الله بااجرا شدن حرکت جدیدی که برادران  محترم کمیسیون
بهداشت  و بهداری مجلس  انجام دادند واقعاً اینها قابل  تحسین هست . اینها خودش  نشان میدهد که یک مقداری از بررسی ها براساس  محرومیتها واستعدادها  بوده .
 و‌آخرین  مسأله ای را که شاید  تکراری هم باشد همان حرکت  در جهت خودکفایی است . مااگر  در ارتباط  با گندم ، ذرت  وگوشت  مبالغی  را اضافه بر سقف  سالهای قبل اضافه  کردیم اینها  در قبال تعهداتی  است که دستگاههای مربوطه داده اند که ما را بعد از یک  مدت مشخصی به خود کفایی  برسانند و شاید اینها نقطه قوتهای اساسی  این لایحه باشد . اگر برادران  این چند نکته را که معمولا   متأسفانه به عنوان  ضعف  مطرح می کنند ، ضعق بدانند پس کل  لایحه  اصلا ضعف  هست .من خواهش میکنم عزیزان  برای هر چه بهتر  تصویب شدن  تبصره ها پیشنهادها را مطرح بکنند .  اما در ارتباط  با کلیات  با توجه  به اینکه ما مجبور شدیم  لایحه بودجه سال 68 راخارج  از برنامه پنجساله  تصویب بکنیم به کلیات ان شاءالله  رأی قوی بدهند که هم تشویقی  بشود برای دول ومایه امیدی بشود که ان شاء الله  آنها هم بدانند در طول یکسال  کاران مشخص است وبتوانند بروند  به خدمتگزاری خودشان  با قوت و قدرت  بپردازند  و فرصت اساسی  وجدی را بگذاریم  روی تصویب  لایحه پنجساله  ان شاء الله  و آنجامشکلاتی  را که تابحال  دامنگیر مملکت  بوده سعی می کنیم برطرف بشود که در آینده ان شاء الله ما با برنامه پیش  برویم .  استعدادهای مملکت   را بتوانیم  شکوفا بکنیم ، به خودکفایی چه در جهت  محصولات  استراتژیک ، چه در جهت  محصولات صنعتی  ومعدنی برسیم وبه شعارهای انقلاب  در یک کلام  ان شاء الله  جامة عمل  بپوشانیم . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
 منشی- آقای آقایی  مخالف ، بفرمائید .
 هدایت الله  آقایی-  بسم الله الرحمن الرحیم . ولاحول ولاقوه الابالل  العلی العظیم .
 برنامه بودجه در هر کشوری  در زمان حاضر  ودر حال حاضر در تمام دنیا  بیانگر اهداف  ،استراتژیک ومسیر حرکت آن جامعه و آن ملت به شمار میرود . روزبه روز به این  سمت  پیش میروند که بیایند  برنامه اقتصادی  خودشان را ارائه بدهند  در نتیجه  اگر کشوری وملتی برنامه  اقتصادی اش حاوی ضعفها،  نارسائیها وتزلزلها باشد میتوانند از روی  آن برنامه  اقتصادی  که عمدتاً برنامه بودجه سالانه با پنجساله  یا ده ساله  آنکشور  هست از روی  آن نقطه  ضعفهای ان کشور  را به دست بیاورند  ونقاط آسیب پذیر وضربه پذیر  آنکشور وملت  را پیدا بکند .
  بنده تصورم این است که  در حال حاضر  دنیا دیگر اهرم نظامی  را به عنوان اهرم اصلی وتعیین   کننده کنار گذاشته  است هم به لحاظ اینکه ابزاری است شناخته دشه هم ازاین جهت  که منافع  آنها آن قدر   در هم  فرو رفته  وگره خورده که کار   نظامی  وعملیات  دیگر صدمه به یک طرف نمیرساند .
 لذا اگر تاریخ مناطق  مختلف دنیا را هم بررسی بکنیم  می بینیم در دهه های اخیر  دیگر  جنگی پیدا  نمی کنیم که مرزها ار تغییر  داده باشد . آنچه که دنیا دارد به عنوان  ابزار  تهدید  از آن استفاده   میکند وقدرتها  به عنوان سلاح برنده تر از سلاح نظامی  در دست گرفته اند سلاح اقتصادی   و برنامه  اقتصادی است و بنده تصور میکنم در آینده این جایگزینی  ادامه پیدا خواهد کرد  تاجایی که حتی مسایل   فرهنگی و برنامه های فرهنگی  جایگزینی  اقتصاد بشود . یعنی این ابزار  سه گانه  نظامی ،‌اقتصادی ، و فرهنگی  که در گذشته باهمین ترتیب   اولویت  داشت  در آینده دوردرست بالعکس  خواهد شد  وامروز مادر حلقه واسطه  این دگرگونی قرار داریم .امروز برنامه های اقتصادی تعیین کننده ، تهدید کننده و مشخص کننده   حرکت،  یک نظام  است .  باتوجه به ایندیدگاه همه ما باید تصورمان وایده مان براین مبنا قرار بگیرد  که برنامه اقتصادی  کشور را با دفت  هر چه بیشتر و تمامتر  مورد موشکافی قرار بدهیم . متأسفانه  من موافقتها ومخالفتهایی که امروز خودم  دقیقاً گوش  دادم واز روی  صحبتها نت برداشتم دیدم که کار نشده .عموماً در یک جو احساسی  حرفهای تکراری  خارج ازبحثهای عالمانه پیشرفته است که ان شاء الله  برادرانی که ازاین  به بعد صحبت  میفرمایند  بیشتر افراد را به فیض برسانند .
  مخالفت  بنده درمورد   لایحه بودجه  که تقدیم  مجلس شده از این جهت است که ما یک برنامه یکساله  داریم والان تدوین می کنیم و طراحی می کنیم   بدون اینکه استراتژی  کلی مشخص باشد . در یک فضای  مه آلود  ومبهم میخواهیم  یک برنامه ای را بریزیم که بعد ازاینکه  مدتی گذشت برای ما روشن  نیست که این جهتی  که از حالا  در نظر گرفتید جهت  صحیحی بوده یا  غلط؟ دلایلی که دارم یکی شرایط  فعلی اقتصاد ما است  که این شرایط با برنامه یک ساله ای که ماالان   طراحی کردیم  نمیگویم که صد درصد  نمیخواند  ولی میگویم  برا ی ما مشخص نیست .  خود کمیسیون  برنامه و بودجه  قبل از اینکه  کاری روی  بودجه سال 68 را شروع بکند در رأی گیری که داشت  تصویب کرد که برنامه و بودجه 68 را موکول بکند به ارائه برنامه  پنجساله ودر  چهار چوب  و قالب برنامه  پنجساله برنامه بودجه یکساله را ببینید منته با محظوریتهایی که بوجود آمد ، صحبتهایی که شد در جلسة مشترک هیأت دولت ، شورای اقتصاد، رؤسای  کمیسیونها ،  علیرغم  تصمیم  کمیسیون برنامه  و بودجه  این برنامه  شروع شد وکار روی برنامه و بودجه سال 68 شد . مادر سه زمینه یکی درآمدها ،نیازها وتنگناهای فکری اقتصادیمان الان دچار مشکلاتی هستیم که می طلبد  کلی نگری و کلان نگری  بشود وبعد وارد برنامه  یکساله بشویم .  از حیث درآمدها ما علیرغم اینکه در بودجه سال 67و سال 68 هم در همین حدود پیش بینی شده بود و پیش بینی  میشود که حدود ششصد و پنجاه  و یک میلیارد ریال تنها درآمدهایمان ازنقت باشد  یعنی نزدیک  به سی ودو سی و سه درصد  اما د رعمل هشتاد درصد و بلکه بیشتر وابستگی  اقتصادی ما به نفت ایت  ومتکی به نفت هستیم .در قالب  بودجه سی درصد درآمدمان هست اما اگر ما آمار  رانگاه بکنیم می بینیم ظرف مدت چهار سال یعنی از سال 64تا67 که قیمت نفت تقریباً نسف  میشود نرخ تورم وحجم  نقدینگی سه برابر میشود .این دلیل براین استکه نقش نفت روی سی درصد  نیست بالای هشتاد درصد دارد  در اقتصاد  ما این نقش را بازی می کند   مالیاتها هم به طور  مستقیم یاغیر مستقیم  به نفت الان وابسته هستند . ما درسال  67، هزار وهشتاد  وهشت میلیارد  ریال مالیات داشتیم یعنی بالای  چهل درصد  از درآمدهایمان را مالیات تشکیل میداد  اما سهم مالیاتها در تولید  ناخالص داخلی مان از حدود هشت  درصد سال 55 در سال 67 به پنج درصد کاهش پیدا کرد است . یعنی سیر اخذ مالیات  میگیریم وضعمان بهتر  میشود تا وقتیکه  مالیات مستقیم یا غیر مستقیم  به نفت وابستگی  داشته باشد  سهمش در تولید ناخالص ملی هر چند بیشتر هم بگیریم ولی کمتر میشود . سایر درآمدها  همکه سال 67  چهارصد و بیست وهفت میلیارد  از منابع دیگر غیر از مالیات ونفت در نظر داشتیم آنها هم عمدتاً  به طور مستقیم و بقیه اش بطور غیر مستقیم به درامدهای  نقتی وابستگی داشته است .اگر ما نخواهیم این کلان نگری  راهر چه زودتر وبه نظر بنده قبل از برنامه بودجه سال 68 انجام بدهیم  وهمین روند موجود ادامه داشته باشدتا پنج سال آینده  نقش نفت در اقتصاد ما تغییری نمیکند وحداکثر اگر خیلی تلاش بکنیم وخیلی به خودمان هم فشار بیاوریم حداکثر بتوانیم تا شش درصد از سهم نفت در اقتصادمان  کم بکنیم .  د رحالیکه در پنج سال  آینده با یکتخمین سرانگشتی  در آمدهای دیگرمان از(5/1)  برابر تجاوز  نمیکند .تازه این به شرطی  است که ما د رمورد نفت سرمایه گذاری بکنیم  آن هم طبق برآورد وزارت نفت سالانه ومیلیارد دلار اگر در نفت سرمایه گذاری  بکنیم به این نقطه خواهیم  رسید .  در غیر این صورت  وضع بدتر از این هم خواهد شد . با این  وضعیت  درآمدی مان  که می بینیم بالای هشتاد  درصد به نفت بطور مستقیم یا غیر مستقیم  وابسته هست .  وبا این پیش بینی  برای پنچ سال آینده  نیازهایی داریم  که روبه گسترش است . در زمنیه دفاع  هر چند که جنگ تمام  شده منتها بازسازی  وتقویت  بنیه دفاعی حداقل  در سال دومیلیارد  دلار آب میخورد وبه هر حال  باید این پول  را خرج بکنیم .
در زمینه  کالاهای اساسی اگر رشد چهاردرصد را همدر نظر بگیریم باز با  یک حساب  سرانگشتی  در پنج سال آینده یعنی  سال پنجم  ما به جای این مقداری  که داریم  سال جاری و سال آینده  پیش بینی  کرده بودیم  ودر لایحه  منظور شده  باید پنج میلیارد  دلار فقط  بابت کالاهای اساسی  بدهیم .
 در زمنیه کشاورزی  هم اگر نرخ  رشد را باز چهار  درصد فرض  بکنیم ویک  مقداری هم خدکفایی کشاورزی براین اضافه  بکنیم باید  ما شش درصد رشد در کشاورزی داشته باشیم یعنی حداقل  باید سالانه صدو هشتاد میلیارد ریال به طور مستقیم  در بخش کشاورزی منظور بکنیم .
 در صنعت هم باز اگر بخواهیم  صنایع مصرفی  با ارزش  افزوده معادل سال .
64 فقط ، حالا رشد هم در نظر نگیریم بخواهیم داشته باشیم . سرمایه گذاریهای نیمه تمام را فقط ما بخواهیم تمام بکنیم و سرمایه  گذاری جدیدی  نکنیم باید سیصد و پنجاه میلیارد ریال  در سال باز هزینه بکنیم .
در زمینه  عمرانی هم فقط یک قلم  من مثال  میزنم در بعد مسکن اگر ما فقط مسکن را بخواهیم در حداقل  نگه بداریم  باید  چهارصد هزار  واحد مسکونی که در برگیرندة واحدهای مسکونی تخریب  شده هم باشد ، حداقل  تعدادی است که باید سالانه ما برنامه ریزی برایش داشته باشیم . آب وانرژی   هم باز به طور متوسط  صد و پنجاه میلیارد ریال در طول  یک برنامه پنج ساله  ما باید  هزینه بکنیم .  همچنین  خدمات ،اگر رشد سه درصد را بخواهیم برایش  منظور بکنیم  باید هزار و دویست میلیارد در سال  برایش بدهیم . یعنی بااین سیر نزولی که این چند ساله داشته و فقط بخواهیم نگهش  بداریم  که دیگر بیش  از این نزول نکند وخدمات بیش ازاین از نظر بهداشت ،از نظر آموزش از نظر مسایل رفاهی  کمتر از این  نشود ،این قدر فقط سرمایه گذاری می خواهد . حالا من وارد  بحث های دیگر و موارد دیگر نمی شوم .اینها را به عنوان مثال عرض کردم که اینها نیاز هست  با توجه به این وضعیت درآمدی که ما داریم .این یک قسمت .
 اما شرایط  جدید تنها این کمبودها واین نیازها نیست متأسفانه در کنار اینها ما برخلاف خیلی از نظام های دیگری که در دنیا  انقلاب کرده اند ونظام جدیدی  را طراحی کرده اند تنگناهای فکری در اقتصادمان فراوان هست . به هر حال  کشورهائی بودند . کشورهای مارکسیستی ،ایده شان مشخص بود  زدند و کوبیدند وکشتند ویک نظامی را برقرار کردند ،‌حالا هم دارند نتیجه اش را می بینند ولی همان  وقت توانستند  تصمیم بگیرند ، یا نظام های ملی مشخص بود  که خط مشی آنها چیست وچهار چوب نظام سرمایه داری روشن بود ،ار همان اول که انقلاب تکنولوژی  و صنعتی در غرب  رخ داد چهار چوب کارشان مشخص  بود که آقا مثلا دین را گذاشتیم کنار ، حسابش برای خودش آن جوری ،اقتصادمان هم باز این خط را هم برای فقر وغنا می کشیم ، همه چیزش مشخص بود ،آن که ما الان  داریم می کوبیم ولی یک نقطه مثبت  داشت ،آن  روشن بودن حرکتشان بود متأسفانه  ما این درگیری  را در نظام خودمان داریم که هنوز  برای بسیاری از نکات مهم و اساسی مان جواب پیدا نکرده ایم شاید هم این  از ویژگیهای  اختصاصی ما باشد  که ما می خواهیم آگاهانه قدم برداریم ،نمی خواهیم تقلید  بکنیم نمی خواهیم از جاهای دیگر  الگو  بگیریم ، من مقداری از این  را طبیعی می دانم ولی به  عنوان یک مشکل به هر حال این به قوت  خودش پابرجا است . به عنوان مثال ما هنوز در مصرف یک الگو نداریم نمی دانیم که تنوع  در تولید الان به صلاح است  یا اتحاد  نوع در محصولات ؟ درهر دو جهت آن هم نقاط  مثبت ومنفی هست .
 آیا  ما مثل روسیه  بیائیم و بگوئیم که همه فقط این ماشین چهار چرخ  مثلا چهار سیلندر این جوری داشته باشند یا بگوئیم  نه تنوع اصل است و برایشان دلایل  عقلی و نقلی  بیاوریم  بااینکه  فرهنگ ما به ما مصرف را دیکته می کند یا مصرفی که ما به طور ناخواسته  دنبالش می رویم فرهنگ خودش را برای ما می آورد ؟ ب یاا ینکه  ما برای الگوی مصرفمان . مصرف را کنترل بکنیم  یا تولید  را ؟ کدامش را ؟ اینها سؤالاتی است که هم جنبة فنی دارد هم جنبه شرعی  دارد هم مسائل  روز باید  داخلش ملحوظ  بشود ومسائل  فکری است  یادر مورد  مبهم بودن نقش دولت و بخش  خصوص علیرغم  اینکه صحبت زیاد شده ، منتها هنوز در عمق  وارد نشده ایم . ظاهراً منتظر تجربه و آثار عملکردهایمان هستیم  اینکه در حد کلیات متوقف  می شویم بیشتر سعی می کنیم حرف را طوری بزنیم که نه سیخ   بسوزد نه کباب ! یک حرف  قاطع و مشخص را نمی زنیم ، چگونه  به بخش خصوصی میدان بدهیم ؟ آیا بگذاریم در بخش  تولید برود چه مزایا  ومعایبی دارد ؟در تجارت برود چه اشکالاتی ایجاد می کند ؟ واصولا  ریشه افزایش  نقدینگی در دست بخش خصوصی چه هست؟
 گاهی وقت ها به نظر میرسد که واهمه داریم  حتی بحثش  را بکنیم ویا نظر صریح  بدهیم واینجا مسأله مصالح  انقلاب وحفظ نظام  باز مهم است در بعد عدالت  اجتماعی و ارتباط آن با حرکت های اقتصادی مان هنوز هم بعضی وقت  ها در تصورمان این است که عدالت   اقتصادی  یعنی منابع ملی  را بین همه تقسیم بکنیم . در جهت  تولید نرویم ،همینقدر  آنچه که هست  فعلا  بالسویه بخوریم ،اسم  این را بگذاریم  عدالت اجتماعی . یااینکه ما بخواهیم  بین فقرا واغنیاء خطی بکشیم . مشخص بکنیم ، خیلی صریح  بگوئیم . اینقدر  از جامعه  ماالان فقیرند ، و این قد راز جامعه مادر رنج  ثروتمندان قرار دارند .ما بیائیم این را مشخص بکنیم ما برای اینکه  این رودربایستی را داریم وفکر می کنیم  اگر این خط  را کشیدیم ومشخص کردیم  اعلام کردیم ،دنیا میگویند انقلاب شما نتوانسته است کاری بکند . ما در حال  کار کردن هستیم ودر حال کار کردن هیچ ابائی   نباید داشته باشیم ، نباید فشارها را بر دوش اقشار محروم  بگذاریم به خاطر اینکه بگوئیم  مرزی بین فقیر و غنی  نیست .خیر الان مرزدر واقع وجود دارد یک خط بسیار پر رنگ بین فقرا واغنیاء الان وجود دارد منتها ما اعلام  نمیکنیم . بعد هم بیائیم بار آنها رابه دوش  فقرا ومحرومین  جامعه می اندازیم  به خاطر اینکه یک وقت در تصور جهانی نیاید که کشور ما از نظر اقتصادی  دو قطبی  شده ،در حالیکه  ما باید به صراحت  و روشنی  اعلام بکنیم  هشتاد درصد  جامعه مان الان دارند در فقر فرو میروند و بیست درصد  هستند که در تعریف  غذا  می گنجند . اعلام کردنش اشکال ندارد ، این مزیت را  دارد که شما در این دو طیف ، دو برخورد جداگانه می کنید تورم را می توانیم از این محرومین  برداریم . بیندازیم به دوش اغنیاء  منتها وقتیکه  ما  میائیم  کوپن را به همه اینها میدهیم  سوبسید را به تمام اینها میدهیم ، آن بیست درصد ،آن که دارد میخورد از قبل  محرومین هم میخورد ، فرقش  فقط این است ،در حالکیه اینها باید به عنوان  مسائل اساسی  مطرح بشد آن هم در قالب  برنامه های دراز مدت ومادریک برنامه یک ساله چه چیز را میخواهیم ببینیم ؟ واقعاً به کدام طرف میخواهیم حرکت بکنیم ؟ یادر ارتباط  با حدود مالکیت ،اینها را عموماً در صحبت ها و نطق های قبل از دستور  برادران مرتب  اشاره کرده اند ،اینهائی که من دارم عرض میکنم ، چیز جدیدی نیست گذرائی  است بر همین  تفکرات وهمین عقده هائی که ما در دلمان داریم وناگفته هائی که مانده یا در مورد حدود مالکیت باز همین  مسأله الان برای ما هست  که آیا مالکیت های بزرگ ومشکوک دراموال منقول  وغیر منقول باید تعدیل  بشود یا نشود ؟  ما سریک دو راهی راضی نگهداشتن یک قشر  یا حفظ نظام  الان مانده ایم که باید تصمیم گرفته  بشود وبعد بشود حرکت بکنیم .اگر این کار را ما نکنیم   دو ضرر هم عرض دارد:
 یکی اینکه نظام به تدریج  زیر سؤال  میرود وخدای ناخواسته آنهائی که به نظام جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی  امید داشته اند دلسرد میشوند .
  دوم اینک بسیاری از ظرفیت ها خالی میماند ما همین  الان ، فرض کنیم که امر به این دائر شد که بالاخره بخش خصوصی حتی آن اموال بزرگ باید باشند ،آمدیم  وچنین تصمیمی گرفته شد .اگر گرفته  نشده باشد تا وقتیکه  در ابهام باشد    و صراحتاً اعلام نشود خود این به عنوان  یک ظرفیت  اقتصادی  خالی میماند واز آن استفاده نمیشود .  خودش  به جای تولید  کننده مصرف کننده میشود .
در بعد  ارتباطات اقتصادی  خارجی هم همینطور یک کلمه در مورد استقراض  خارجی مطرح بشود در سطح  جامعه ببینید چه بلبشوئی راه میافتد ،هر  کسی از دید خودش  باظن خودش راه میافتد ،  یک سری مطالب  میگوید ، نه به طور واقع  بینانه وعلمی  برخورد میشود نه از تجربیات گفته میشود . صرفاً د رحد ارائه یک شعار ،در همین لایحه ای که الان تقدیم مجلس شده بند 14  تبصرة 29 آن آمده یک مقدمه ای ،یک راهی  را باز کرده که صبح مخبر محترم کمیسیون  توضیح مفصل داد .ما همین جا در مجلس که یک محیط کاملا  فکری  ومحیط  برنامه ریزی است ، باز می بینیم برخوردها بااین احساسی  است ، برخوردها نمیاید منطقی بشود  وبیاید مزایا ومعایب  این روش  که آیا شما  اینقدر اجازه  تعهد به دستگاه ها داده اید حالا اثرات  این درآینده مثبت است یا تخریبی است ؟ یک مارک استقراض  خارجی به آن می خورد  واز رده خارج میشود ، ما مشکلات  فکری مان رااین جوری از سر خودمان دفع  می کنیم ،در حقیقت  حل نمیکنیم ،از خودمان رفعش  میکنیم ( یکی از نمایندگان – مخالفید  یا موافق ؟) آخرش خدمتتان عرض می کنم .
 منشی – ایشان  مخالفند .
 هدایت الله آقایی- باز از شرایط  فعلی اقتصادی مان مشخص نبودن ظرفیت ها است . الان درسازمان اجرائی هنوز ما نتوانسته ایم یک تصمیم صریح وقاطع بگیریم ،آیا ما میخواهیم  با همین سازمان اجرائی ، سازمان  وتشکیلات اداری  که داریم به حرکت ادام بدهیم یا یک تصور عمومی حداقل  وجود دارد ؟  یک جوری در مورد ادغام راه میافتد ، از آن طرف  باتکش را میخوریم .  تا میاید نهاد دیگری تشکیل بشود ،از آن طرف سروصدا  بلند میشود بالاخره  باید یک جا بریده بشود کجاهست  که میتواند این تصمیم  قاطع ونهائی را بگیرد ؟   اکر  خودمان  راه نیفتیم  واین چهار چوبها را مشخص  نکنیم ، نباید انتظار داشته باشیم
کس دیگری هم با مشغله های دیگر بنشیند اینکار را بکند . در مسائل مختلف ، مادر کنترل  موالید ،در نظام تصمیم گیری ،(  حالا فهرستی  از این قبیل  امورات است که من نمیخواهم عرض بکنم ) همه اینها مسائل  است که اگر حل نشود برنامه مفهوم  ندارد ،الان برنامه اقتصادی  وتبلورش ، برنامه بودجه یک سال مالی  این نیست  که پولی در خزانه  هست ،این  را چه طوری  توزیع بکنیم ؟این تصور ،تصور بدوی است ،تصور  قرون وسطائی  زمان قاجاریه ای است آن جوری دیگر نباید در مورد بودجه فکر کرد !
 بودجه همان جور که عرض کردم امروز  یک سلاح است در دست یک ملت که باید با ظرافتهائی که به کار میبرد ، با دفت  ها و سیاستهائی  که به کار میگیرد ، این را به عنوان برنده ترین ابزار در بیاورد ودر دست  ملت خودش بدهد در دست کشور  قرار بگیرد برای مقابله  در صحنه جهانی . بنابراین  بودجه سالانه  که تصویر عمومی  حرکت های اقتصادی، اجتماعی  و فرهنگی است ما نمیتوانیم در یک فضائی مبهم ، در یک فضائی نامشخص  بیائیم رویش قسم بخوریم که این همانی است که فکر میکردیم  این جان کلام ، مخالفت بنده است در رابطه  با بودجه ،اما خود بودجه هم از نظر بنده ایراداتی دارد که من به چند موردش  اشاره می کنم و شاید محل بحثش  اینجا نباشد .
 ما در تبصرة 3 داریم نظام بانک داری را در کشورمان داغان میکنیم یعنی مرتب  داریم از سیستم  بانکی برداشت می کنیم وبه نهادهائی که حالا  تحت عنوان تولید کننده  یا امور عمرانی  است اینها را میدهیم وبعد دولت  را هم تضمین کننده آن   میدانیم و بارها هم آورد ه ایم  که باید  برنامه  و بودجه  و دولت   آن دیونی  را که لاوصول مانده در قالب بودجه بیاورد تا حالا  که این امر عملی نشده است .
 تبصرة3 این نقش  تخریبی را الان دارد ،در کل بودجه که به نظر بنده باید برادران دقت بفرمایند ان شاء الله بحث تبصره ها که باز شد ، یک فکر اساسی در موردش  بکنیم  یا کلا حذف  بکنیم یا یک مکانیزمی برایش بگذاریم  که بتواند بانکها را سر پا نگهدارد .ی ک دفعه چشم باز نکنیم ببینیم که بانکها رفته اند زیر خط قرمز  واز آن طرف مدام ما داریم آنها را می دوشیم ، چون سیستم بانکی یک فرهنگ خاص خودش دارد که اگر در نظام  ما وابسته به دولت   نبودند بااین روشی که ما داریم از مکانیزمهائی مانند تبصرة  3 از آن استفاده میکنیم  . تا حالا چند سال بود ورشکت شده بودند واز رده خارج  شده بودند .
  متأسفانه احیاء بند ‹‹ب›› تبصرة 16 سال 66 نمایندگان رامیفرستد به گدائی دنبال  پولدارها وکسانی که عموماً اعتنائی به انقلاب ندارند وغالباً نماینده باید برود دنبال آنها که بیایند مالیات خود را که وظیفه شان هست  بدهند واگر ندهن باید تحت  تعقیب قرار بگیرند ، حالا برود مثلا دو طرح عمرانی در منطقه اش اجراء بکند که حالا آن بحث که شد ، بنده با آمار وارقام نشان خواهم داد که چه عملکرد تخریبی درگذشته داشته یا خود بودجه د رمورد ظرفیت خالی کارخانجات متأسفانه گنگ  است و صحبتی  ندارد .
 الان کارخانجات دولتی که موظفند با ارز دولت جنس تولید کنند عموماً بیشتر از ده درصد ، 8 درصد ظرفیتشان کار نمیکنند ، برای آن 90 درصد دیگر  آیا ما راهی نداریم ؟آیا  این همه ارزهای سرگردان نمیتواند گره گشائی  باشد به جای واردات اقلام لوکس بیاید درکارخانجات حالا با قیمت های ترجیحی محصولات  بدهند بیرون به جایاینکه کارگرانش رااخراج بکنیم .دهها هزار نفر کارگر  را باز خرید  بکنیم واخراج  بکنیم وبه بیت المال  آنها را تحمیل بکنیم . اینها را بااین ارزها  به تولید  وا داریم و 90 درصد ظرفیت خالی این کارخانجات را ما پر بکنیم .  اینها نکات  مبهمی است که باید پیشنهاد بشود وخود بنده پیشنهاد دارم ان شاء الله  در بحث تبصره ها چون ممکن است اینجا طبق  آئین نامه  وارد بحث  شدنش درست نباشد .
 اما چند تذکر هم دارم :  یکی این بحثی که (امروز ) من شنیدم در صحبت  یکی از برادران هم بود ، این مطرح کردن سه دوازدهم یا چند دوازدهم بودجه مخالفت ما ازاین   جهت نیست که به  تدریج به آن سمت برویم یعنی برویم بودجه را شته ، شته بکنیم چون آن وقت نه بودجه میماند ، نه برنامه ودر یک سال تزلزل کامل خواهیم  داشت ومجلس هم نه آن قدر فرصت و نه آنقدر وقت  دارد  که بخواهد هر روز برنامه بودجه را رسیدگی کند . (‌همین   بودجه ای که در سال یکبار مطرح میشود ببینیم چقدر کسل کننده وخشک ازا ین بحث هائی که میوشد وعموماً هم رغبتی نشان داده نمیشود ) حالا ما بیائیم هر چند ماه یکبار همین  بحث ها را شروع  بکنیم تحت عنوان ‹‹ چند دواردهم ››. مضافاً براینکه دردنیا هم این خودش شاخص برثبات وتزلزل هست ،مشخص است که میگویند  آن  کشور معلوم است که برنامه ای ندارد یا آنثدر منابعش خالی است که اینها  نمیتوانند رویش حساب باز  بکنند .این به نظر من حرف صحیح نیست و برا ی کشور خطرناک   است اگر ما بخواهیم باب چند دوازدهم  را در بودجه مطرح  بکنیم در آخر بنده از زحماتی که کمیسیون برنامه و بودجه کشیده است تشکر می کنم . بالای  دویست ساعت جلسه رسمی وحدود چهار صد پانصد ساعت هم جلسات گروه هایفرعی  که این برادران داشتند بحث های  کارشناسی خوبی کرده اند ومخالفت بنده د رجزئیات  ودرکارهائی که کمیسیون برنامه و بودجه کرده نیست همین  جور که عرض کردم ازاین جهت که بودجه  سال 68  جایگاه اصلی راالان ندارد باید ما قالب کلی را اول ترسیم بکنیم و بعد  در آن قالب بیائیم ان اصولی را که بیرون میاید و روشن میشود ، بودجه  یک سالمان را برمبنای آن اصول طراحی وتنظیم بکنیم  ومخالفت بنده در کلیات  به معنای ندادن رأی نیست والسلام علیکم و رحمت الله .
 قاضی زاده هاشمی – آقای  کروبی بنده هم از آقای  آقائی  به خاطر تشکر از کمیسیون برنامه و بودجه تشکر می کنم .
 موحدی ساوجی – آقای کروبی واقعاً این جور مخالفت کردن   ضایع  کردن حق  مخالفین واقعی است !( همهمه نمایندگان )
 منشی – آقای هرانی ( موافق ):
  حسین هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم . اللهم وفقنالما تحب وترضی .
 بودجه ای که کمیسیون برنامه و بودجه  تقدیم مجلس نموده است حاصل ساعتها تلاش ونشست با مسؤولان وکارشناسان وهمچنین تشکیل یازده کمیسیون تخصصی مجلس است  که در خواست  کرده بودند  پیشنهادها و نظراتشان را به کمیسیون ارائه بدهند ، تقدیم مجلس  شده است بنده  صادقانه  اعتراق می کنم که اعتقاد  ندارم که این بودجه  یک بودجه مطلب وایدآل است بلکه اعتقاد دارم در شرایط فعلی ودرسال  بازسازی ودر آغاز دهة  سازندگی با توجه به همه شرایطی که ما دست به گریبان هستیم  و پیش بینی  هائی که برای آینده  داریم ونقطه نظراتی  که کارشناسان  ارائه داده اند یک بودجه مناسب ومنطقی است  البته بودجه ای که باید تقدیم  بشود واصولا  هر بودجه صحیح باید بخشی  از یک برنامه باشد  منتها شرایط خاصی که بر مملکت  ما حاکم بوده به مااجازه یک برنامه ریزی  صحیح واصولی رادر طول دهه اول انقلاب  اسلامی نداده است والا وقتی بحث  از بودجه میشود باید بگوئیم  این بودجه یک پنجم یک دهم ، یک بیستم ، برنامه کوتاه مدت  میان مدت  ودراز مدت است . لذا اگر این بودجه این بودجه یک ساله تنظیم شده به خاطر این است که ما هنوز برنامه پنج ساله را در اختیار  نداریم . البته اگر کارشناسان همت والائی  به خرج بدهند و تلاش پیگیر  و بی امانی داشته باشند شاید بتوانیم  از اواسط  سال آینده اجرای  بخشی از آن  برنامه  پنج ساله را این بودجه ان شاء الله  آغاز کند .
  نکته بعدی این بود  عزیزانی که در مخالفت  صحبت کردند ، خواهان این بودند که یک سری سیاستگذاری های زیر بنائی  وانقلابی  در رابطه با این بودجه اعمال  بشود اما غافل  ازاینکه بودجه   یک برنامه یک ساله است وتبصره های بودجه تنها یک مکانیزم است  برای اجرای  بودجه وبه هیچوجه  امکان آن  سیاستگذاری های زیر بنائی  وانقلابی که شماخواستارش هستید ، در بودجه امکان پذیر نیست  آن سیاستها ،آن خط مشی ها ،آن دگرگونی های اساسی و سازنده در برنامه پنج ساله ای که دردست تهیه واقدام و ان شاء الله  به زودی آماده شور دوم در صحن مجلس  خواهد شد ،در آنجا امکان پذیر هست . به عنوان مثال وقتی برادران بحث  هزینه جاری ومسأله کاهش هزینه های پرسنلی  رامطرح می کنند  قبلا باید سه کار اساسی  صورت بگیرد ،تادر مرحله  چهارم به این مقوله  بپردازیم :
 اول باید  مشخص بشود دولت چه نقشی در نظام دارد .
 در مرحله دوم بعد از مشخص  شدن جایگاه دولت درنظام ، تشکیلات مناسب  آن برنامه ارائه بشود .
 در مرحلة  سوم پرسنل  مشخص در آن تشکیلات آن وقت  باید بیائیم  بحث هزینه جاری رادراین رابطه  انجام بدهیم  و بدون توجه به آن سه مقوله  اساسی دیگر بحث   کاهش پرسنل را کردن قطعاً ما راه به جائی  نمیبریم .
 بودجه ای که تقدیم  شده قطعاً عزیزانی  که در صحن مجلس هستند یا برادران وخواهرانی که از پشت  این تریبون دارند گوش می کنند الان با دومشکل در
جامعه مواجه هستند :
  مشکل اول ، مشکل  گرانی وتورم  کمرشکنی  است که ایثارگرانه دارند تحمل می کنند .
 مشکل دوم ، مشکل بیکاری واشتغال  است . آیا  ببینیم در این بودجه ای که کمیسیون تقدیم   مجلس کرده ، به دومقوله  گرانی وتورم وهمچنین  مسأله اشتغال  پرداخته است یا نه ؟  من تصور می کنم اگر  ما موفق شده باشیم در این مدتی   که در کمیسیون برادران تلاش پیگیر و بی امانی را داشتند وحتی بودجه را در ساعت 10/3  دقیقه بامداد روز دهم اسفند بستند وتقدیم   مجلس کردند اگر دراین زمینه  قدمهائی برداشته باشند قطعاً این بودجه مثبت  است والا اگر در این زمنیه هیچ قدمی  برداشته نشده باشد وتنها از کنار  مسأله گذشته باشیم قطعاً بودجه ای است که قابل تأیید نیست .  در ارتباط  با گرانی  وتورم که الان جامعه با آن مواجه است ،  به ویژه گرانی  سه راه حل وجود دارد که ماکمر این  غول گرانی را بشکنیم واز صحنه جامعه دور کنیم :  یک روش روشی بود که رژیم  شاه عمل میکرد ، شاه هر وقت می دید  که اجناس  تولید داخلی اعم از کشاورزی و صنعتی گران شد ، با آن ارز باد آورده  وکلانی  که با فروش ذخایر  حیاتی این مملکت در اختیار داشت دروازه های مملکت را باز میکرد و سیل کالاهای صنعتی وکشاورزی سرازیر میشد ، قیمت ها را می شکست ، مردم هم خوشحال  بودند که چه عالی شد دیگر ! بنابراین کمر گرانی  شکست و فراوانی وارزانی فراهم شد .
 ما این سیاست رانه قبول  داریم ونه حاضریم به آن عمل کنیم ونه امکانات ما اجازه میدهد برای اینکه ما کشوری  هستیم که میخواهیم اگر نه خودکفا ، حداقل خوداتکاء  باشیم وکشوری که میخواهد خوداتکاء باشد به هیچ  قیمتی  حاضر نیست  که به تولیدات  داخلی خودش ضربه بزند و زمینه را برای ورود  کالاهای خارجی  فراهم بکند .این سیاست  سبب شد که کشورما یک کشوری بشود که آلت  دست استعمار بشود واستعمار هر کالائی که داشته باشد دراین مملکت  بتواند ذوب  کند  ورفت آنچه که برما نمخواست برود و از آن گذشته  امکانات ارزی  ما هم تازه این اجازه  را به ما نمیدهد واین سیاست  بسیار مخرب  وویرانگری بود هر چند که یک مقدار شیرین بود مثل یک کسی که بیماری قند دارددکتر  از خوردن شیرینی منعش کرده ،  این شیرینی میخورد دهانش شیرین میشود خوشمزه میشود ،ا ما غافل  از اینکه چند روز دیگر چشمانش  کورونابینا میشود .
 نکته دومی که وجود دارد ایناست که آقا برای مبارزه با گرانی بیائید یک نظارت  وکنترل  شدید ودقیق وهمه جانبه ویک سیستم  نظارتی آنچنانی را قرار بدهیم  تا بتوانیم  جلوگیری را بگیریم  این است که دیگر در طول  ده سال بعداز پیروزی  انقلاب تجربه کردیم ودیدیم  که متأسفانه  این روش گرچه به صورت مقطعی  در زمانهائی ،آ‚ارهائی هم ارائه میشد .ولی هرگز این کنترل  شدید ونظارتی  نتوانست با غول گرانی دست و پنجه نرم کند ودر دراز مدت ما شاهد  بودیم که پنج ضربه  اساسی خوردیم :
 اول ، کاهش سریع  تولید  یعنی وقتی  کنترل و قیمت گذاری منطبق بر یک ضوابط و دقیق واصولی نیست ضربه  به سر تولید میزند .
 دوم ،کاهش کیفیت  . بعد ما می دیدیم  که افرادی  بودند می گفتند  آقا ما حاضریم همان وسیله  قبلی را با آن نرخ بخریم  ولی نه با این نرخ ارزان که کیفیتش  پنجاه درصد  پائین آمده است .
 سوم گرایش  به سوی تولید کالاهای غیر اساسی  وجذب سرمایه های تولیدی به توزیع  بعد میگوید آقا تولیدی که جانش به لبش رسیده ، یک  نسل باید تولید کند  تا نسل دیگر  بهره برداری بکند حالا  آن قدر  در قیمت گذاری تو سرش میزدند که می گفت بابا ما عطایش  را به لقابش  بخشیدیم وبعد  آقا میرفت و سرمایه را درتوزیع می انداخت  وبایک چرتکه  وبایک تلفن دویست میلیون تومان را بالا می کشید .
 ضربه چهارمی که این سیستم  میتواند داشته باشد وجود شبه  انحصار در توزیع و آثار  آن است
  پنجم افزایش  تقاضا است .همین  که بحث یک سری ازاین جور کنترل ها پیش میاید ،تقاضا  افزایش پیدا می کند برای اینکه طرف از آینده میترسد ، لذا این سیاست هم گرچه در کوتاه مدت توانست  یک موفقیت هائی داشته باشد اما در دراز مدت شاهد این ضربه ها بوده ایم .
 بنابراین  چه راهی برای مبارزه  باگرانی وجود دارد ؟ بهترین راه ومنطقی  ترین  واصولی ترن راه برای مبارزه  با گرانی  افزایش  تولید است ، ودرارتباط باافزایش تولید کمیسیون  برنامه و  بودجه مجلس   آمده سیاستگذاری کرده وبه تولید بها داد ه (‌چه  در بعد کشاورزی وچه در بعد صنعتی )  من تعجب کردم ما کهدر اینجا آمده ایم  صنایعی  که سالهای سال است  خوابیده وگردوخاک میخورد و واقعاً ساختمانهایش مثل تیغ  در چشم انسان  فرو میرود  وامید به تولید رادراین مملکت ازدست  داده ،آمده ایم در این رابطه  در تبصره 29  سیاستگذاری کرد ایم ، عزیزان به جای اینکه  بیایند این سیاست  را تشویق  کنند ، حمایت  کنند که آفرین بر شما که آمده اید سیاست   تولید  در مملکت رادر این بودجه  لحاظ کرد اید ،  بعد مواجه میشویم بایک انتقادهای واقعاً غیر منتطقی وتأسف آور!
 ما در ارتباط  با این مسأله  در سه بعد چه در بعد طرحهای تولیدی کشاورزی چهدر بعد  طرحهای صنعتی همه اینها را اولویت  دادیم .همکار عزیزمان صبح در ارتباط با این مسأله  اشاره کرد در رابطه با طرحهای تولیدی  کشاورزی ،افزایش  تولید گندم در هکتار واحد سطح (  که جان کلام است -  هفت میلیارد گذشته  ایم ) طرح افزایش پنبه 3میلیارد ، مبارزه  با بیماریهای  دامی یک میلیارد . افزایش  اعتبارات منابع  طبیعی ، تثبیت شنهای روان ، جنگلکاری ومرتع سیصد وهشتاد  میلیارد ریال .در ارتباط  با طرحهای صنعتی در بند 7 تبصرة 29  مایک بررسی که داشتیم دیدیم بسیاری از پروژه ها و طرحهائی که پیاده نشده به خاطر  کمبود مصالح  است ودراین رابطه  دویتس و پنجاه میلیون دلار ارز گذاشتیم که مصالح وارد بشود واین طرحهابه تولید  واشتغال  در سطح مملکت برسد .
در بند (11)  ارز تنخواه صادراتی   را گذاشتیم ، برای سقف  کهزیر بنا وخون  صنعت هست در این مملکت  یک میلیارد دلار پیش بینی  کردیم .
 برای آن طرح هائی سالهای سال مانده در بند 4 به عنوان تعهد  ودر ارتباط باسایر مسائل  پیش بینی  کردیم . بنابراین چون دراین رابطه توضیح  داده شده من بیشتر مصدع  نمی شوم ، حداقل  اعتقاد خود بنده به تولدی چه در بعد  کشاورزی وچه در بعد صنعتی  هست .  مادر این بودجه  دقیقاً یک اهرمهای جدیدی را وارد صحنة تولید کشاورزی و صحنة تولید صنعت  کردیم که به حول و قوة الهی ان شاء الله  در سال آینده  شاهد شکوفائی آن باشیم .
 جالب  است که یکی از برادرها اینجا پشت تریبون  اعتراض می کردند آقا استقراض خارجی  چیست از سیستم  داخلی وام  گرفتن چیست ؟  کسر بودجه چیست ؟ چند ریال به پاکت  سیگار اضافه  کردن چیست ؟  پنج ریال  به شکر اضافه  کردن چیست ؟  همة اینها را کوبیدند پس چه کار  کنیم  برادر عزیز؟
  من به یاد آن داستانی افتادم که می گویند یک آقایی زیر بغلش  هم نان بود وهممیوه وهم گوشت  از کنار خیابانی رد میدش دید یک آدم مستضعف بیچاره ای گوشه خیاباننشسته گریه می کند این هم رقت کنارش نشست و شروع کرده به گریه کردن ،  این بیچاره دردمند محروم رو به او کرد وگفت آقا چرا گریه می کنی  گفت آقا این وضعیت خاص شما را دیدم دلم سوخت اشکم جاری شد دارم گریه می کنم . گفت آقا شما برای اینکه من گریه نکنم واز این فقر و فلاکت نجات پیدا  بکنم  لطقاًیک مقداری از آن نانتان ،از آن میوه تان از آن گوشتتان  بدهید این این شکم لامذهب را سیر کنید .گفت به جان خودت قسم ! گریه  هر چه دلت  بخواهد هست امااز نان وگوشت و میوه خبری نیست ! حالا  در ارتباط  بااین مسأله وقتی شما دارید همة‌اینها را می کوبید ،همه اینه را از سحنه خارج می کنید پس چه جوری  میخواهید مملکت  را اداره بکنید ؟  اصلا مخالفت  بدون طرح و بدون  برنامه مفهومی  نمیتواند داشته باشد .اگر کسی  باا ین بودجه مخالفت می کند در برابرش هم باید ارائه دلیل  بدهد طرحش را بدهد بگوید  آقا این طرح ‹‹هباء منثورا››  هیچ و پوچ ، ولی  در برابرش  این طرح  را داریم برای اینکه خراب کردن کار بسیار آسان  و سهلی است  اما ساختن و سازندگی  وبنا کردن وبه تولید رساندن است که عمر طولانی  میخواهد وصبر ایوب .(  همهمه نمایندگان )
 اما در ارتباط  با هزینة  جاری ،بعضی  از برادرهاانتقاد  می کردند که آقا شما چرا هزینه جاری را یک مقدار افزایش دادید ؟  عرضم این است که  دولت بودجه جاری دستگاهها راکه آورد عیناً همان بودجه ای بود که در سال 67 برایشان پیش بینی  کرده بود فقط یک سقف 130  میلیارد  ریالی گذاشته  بود و 24 وزارتخانه   را حواله این 130 میلیارد  ریال داده بود . ما دیدیم واقعاً مملکت را اینجوری نیمشود اداره کرد ، 24 دستگاه 130 میلیارد  ، چه جوری  امکان پذیر است ؟  آمدیم گفتیم  چهار دستگاه  حساس  که داریم  مثل وزارت  آموزش و پرورش  وزارت فرهنگ و آموزش  عالی ، بهداشت ودرمان و آموزش  پزشکی ، نیروهای
مسلح  واینها را دقیقاً بررسی بکنیم در سقف  130 میلیارد  ریال به آنها بدهیم . اینکار را ما انجام دادیم و برای وزارت آموزش و پرورش  تنها صد میلیارد ریال افزایش  دادیم . یعنی بیشترین بها را به آموزش  و پرورش  مملکت در این رابطه دادیم  یعنی بودجه ای که می تواند پنج شش وزارتخانه را اداره بکند ما تنها در یک سال  به بودجة  وزارت اموزش و پرورش اضافه  کردیم .
 آمدیم این سقف  130 میلیارد  را تقسیم کردیم  دیدیم  یک مقداری کم آمد ، سعی کردیم  یک مقداری هم جاهای دیگر بدهیم اما بعضی رقمها  بود که اصلا دولت  به  هیچ وجه   پیش بینی  نکرده بود . آقا بنیاد شهید  را تنها 88 میلیارد  ریال گذاشته  بود .  ما امدیم  34 میلیارد  ریال در این رابطه افزایش  دادیم . اگر کسی پیشنهاد حذف  دارد بسم الله .  کمیتةامداد امام 8  میلیارد ریال بود ما در اختیار امور  جانبازان  هستیم وبه مستضعفان  کاری نداریم  تنها 2میلیارد ریال  افزایش دادیم وزارت بهداشت  ودرمان  به خاطر آن مشکلی کهدر ارتباط  با برادرهای کارگر داشت برای اینکه به آن  مشکل  خاتمه داده بشود سی میلیارد گذاشتیم  و برای وزارت امور اقتصادی  ودارایی هم برایاینکه بتواند آن مالیات  تعاون ملی را جذب وکسر  بکند ما ا‚دیم در این رابطه  سیاستگذاری  کردیم و سه میلیارد  گذاشتیم برای خرید  وسایل وامکانات وتجهیزاتی که می خواهد واحیاناً یک سری  پاداش ها و اضافه کاری هایی که در این رابطه وجود دارد ،در ارتباط با هزینه های عمرانی در سقف مطلوب  خودش افزایش  پیدا بکند برا یاینکه  از راه هزینه های عمرانی حداقل سه میلیون  نفر بنابراین   با مشکل بیکاری که داریم صحیح  نیست کها ین سه  میلیون نفر هم  به خیل آنها بپیوندند ضمن اینکه د رارتباط  با هزینه های عمرانی  ما اعتقادمان براین هست که هر چه دیرتر  شروع کنیم  قطعاً با توجه  به نرخ  تورم وگرانی  که هست در آینده  ضرر خواهیم کرد ودر ارتباط  با خدمات زیربنائی دچار  مشکل خواهیم شد .
 یکی از برادرها  استدلال می کردند  که آقا شما  چرا طرح توسعه  را اینجا پیاده نکرده اید ؟ ما اینجا  با صراحت اعلام  می کنیم هیچ دستگاهی  نبود که پروژه   با طرح  مطالعه شده ای  داشته باشد  و آن طرح  را به کمیسیون  ارائه بدهد  وما بودجه ای برایش منظورنکرده باشیم ،هر کس یک طرح  و پروژه  تولیدی واساسی  داشت وبه کمیسیون  آورد ما باجان ودل پذیرفتیم ،تقدیر هم کردیم بودجه گذاشتیم  اما اینکه شما می گوئید اینجا  فرضاً یک میلیارد  تومان تحت  عنوان توسعه   بگذاریم عزیز من این پول  جز اینکه  بلوکه بشود وبه جای خودش  خرج نشود صرفاً مطالعه بشود هزنیه های مطالعه  هم در این رابطه وجود دارد .
 نکتة آخری که می خواهم   در این رابطه عرض کنم این هست که برادرها بیائید دست  از یک سری از شعارها برداریم ،  بیائید برای وجیه المله شدن سعی نکنیم  بعضی حقایق  و واقعیت ها را ندیده  بگیریم . بیائین  با این مردمی که نشان  داده اند ایثارگرترین و فداکارترین  مردم د راعصار  و قرون  هستند با اینها صادقانه  برخورد کنیم و با اینها  صادقانه حرف بزنیم .اینجا شعار رفاه و مصرف گرائی  ندهیم . برادرها ، خواهرها ما برسر یک دو راهی قرار گرفته ایم  یا  استقلال یا رفاه ،  یا دفاع از شعارهای واصول انقلاب  با غلطیدن در مصرف گرایی ، یکی ازاین دو راه  را باید انتخاب  بکنیم .  با صحنه  ای  مواجه شدم چند روز  پیش دختر بچه ای با شرمندگی از آن صاحب مغازه  می خواست یک مقداری برنج تهیه بکند  آدم نگاه می کند خوب یک مقدار متأثر  میشود که چقدر  در فشارند که فرضاً آمده  نیم کیلو برنج  برای شام شبش  تهیه بکند یک مرتبه  چیزی به ذهنم رسید ما دو راه داریم یک راه که ما بیائیم ارز مملکت را پمپاز کنیم کالاهای اساسی و وارداتی و رفاهی بیاوریم این مردم را سیر کنیم  ویک راه نه آینده نگری  داشته باشیم  به آیندة  این  دختر  واین جامعه  ونسل آینده فکر بکنیم  وبگوئیم  ده سال دیگر  هم مقاومت ، استقامت ، مصرف کمتر  ولی بعد ا ده سال برسیم به آن  مرحه ای که  همچنان  که در ابعاد  سیاسی ونظامی  الگوهستیم  برای همه محرومان ومستضعفان  جهان ، بیائیم  در بعداقتصادی  هم برای آنها الگو باشیم ،آنهم کشوری  به عظمت ما ، کشوری که 7% معادت دنیا را دارد ، کشوری که 9% نفت دنیا را دارد . کشوری که 15 %  گاز جهان  را دارد ، کشوری  که رهبری به این عظمت  وبزرگی  و والایی دارد ،‌مردمی بااین  ایثار  دارد ،إر این نقطه از استراتژیک  جهان  وجود دارد ، با اینهمه امکانات منتها باید بمردم وعده  رفاع ومصرف گرایی آنچنانی نداد . به مردم  د رس استقامت  ومقاومت ومصرف کمتر آموخت  و بدون شک  مردم ما وقتی با اخلاص  ،وقتی باصف ، وقتی با صمیمت  متوجه مشکلات وتنگناهای ما بشوند وافق آینده هم برای آنها روشن  بشود قطعاً این مردم فداکار  وایثارگر ونمونه لبیک  خواهند گفت  ودر راستای ده سال مقاومت  برای سازندگی  این سرزمین  ایستادگی  خواهند کرد و بزرگترین  پشتیبان وحامی  شما خواهند بود .والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته . (احسنت ).
 موحدی ساوجی – آقای هراتی شما چرا فقط  شعار می دهید ؟  یا همه باید در رفاه  باشند یا همه در فقر نه این که یک عده ای  در رفاه  ویک عدهای   در فقر باشند ولایحه شما فقط برای رفع همین تفاوت ها آوردهشده است ( همهمه نمایندگان ).
  منشی – آقای عوض زاده ( مخالف ) بفرمایید .
 سید علی  عوض زاده – بمس الله الرحمن الرحیم . آقای موحدی  اگر توجه بفرمایند  من جواب آقای هراتی  را می دهم قبل  از شروع  صحبتم  یکی الان  میپرسید که این سیاست  حمایت از کشاورزی که آقای هراتی  فرمودند چه نوع سیاستی  است ؟ و یکی از برادران  د رجواب میگفت : سیاست مرغی وتخم مرغی ! می گفتم  چه جوری ؟ گفت  چون دیدیم اگر از مرغها وتخم مرغها  هم جریمه  نگیریم احتمال  دارد که آنها گوشت وتخمشان  را  گران بکنند ودر آینده سراز جهان استکبار و سرمایه داری در بیاورند پس ما سیاست را به این سو تغییر  دادیم که دوتومان  از هر کیلوگوشت مرغ ویک تومان ازهر کیلو تخم مرغ  به عنوان جریمه بگیریم  وبه کشاورزان محترم  بدهیم  تا اینکه  آنها ان شاء‌الله  سیاست آیندة خودشان   رادر کشاورزی تقویت  بکنند ودر هکتار  ان شاء الله مقدار تولید  خودشان را بالا ببرند ،این در ابتدای  صحبت بودا ما …
  قاضی زاده  هاشمی – این یک بحث مرغی و تخم مرغی بود !
 عوض زاده - … این را گفتند سیاست  مرغی و تخم مرغی  است اما من قبل  از این حرفها برای اینکه  از وقت  حداکثر استفاده بشود مطالبی  را نوشته ام که میخوانم :
 بسم الله الرحمن الرحیم .توطئه های اخیر استکبار  جهانی علیه  انقلاب اسلامی در یکی دوهفتة  اخیر نشان  داد کهدر هرصورت ،  چه بخواهیم وچه نخواهیم  استکبار از ما دست بردار نیست ،هر روز  بطریقی ویا چهرة تجدد گرائی ، فریب و ربا و حتی امتحان شکستن پایه هائی که اعتقادات و باورهای جمعیت یک میلیاردی مسلمان برآن استورا است  او فقط  روشها را تغییر خواهد داد . ضربه  خواهد زد و ثابت  شده است که هر زمان از طرف ما تهاجمی صورت  پذیرفته  یا کارگر بوده یا حداقل تا مدتی  طولانی  ما را از  حملات دشمن  مصون نموده است وهمة این تلاشها از طرف استکبار  بعلت عدم  اعتقاد ودسترسی  به عالم  معنا میباشد که سعی  در دست اندازی وتصرف  عالم مادی  را دارند و بهترین  وکوتاهترین  راه برای رسیدن  به مقصود  را تخریب باورها واعتقادات  وایمان ملتها  میدانند وچه بسا  در بکارگیری این حربه موفق هم بوده اند .
  انقلاب ما هم مستثنی  از این قاعده  نیست و یقیناً برای مقابله  با آن صاحبان  انقلاب چاره ای ندارند جز اینکه  به تحکیم  باورها بپردازند وسهل الوصول  ترین و مطمئن ترین  آن پیاده نمون عملی شعارها د رجامعه است ( شعارهایی که  تابحال داریم )  بطور ی که ظهور عملی شعارها و باورها هر اندازه  اندک اما جهت دار، سپرها و بهتر بگوئیم  سدهای محکمی در مقابل  هجوم دشمن خواهند شد . یقیناً اگر کسی  عدالت وانصاف  را بشناسد گواهی خواهد داد که بسیاری ازاهداف انقلاب تحقق  پیدا کرده است واما برای پیاده نمودن  عدالت  وقسطی  که سالها  مورد هجوم  قرا رگرفته  راهی بس طولانی  در پیش روی  داریم وهمین  راه،شکل  و طولانی است که همة ملت وخصوصا دولت ومجلس  را به تفکری  عالمانه وتصمیمی سنجیده وانقلابی  فرا میخواند، تصمیمی  که به سرعت  و بدون تردید در بعداقتصادی  نیز امکانات جامعه  را از دست 15% زالو صفت  کههمه چیزشان را در انقلاب  فدا نموده اند .
 عزیزان نماینده اگر صدها بار روزانه ازا ین تریبون  به عنوان حمایت از  مستضعفین  داد مستضعف  سردهیم  وحمایتشان  کنیم اما برنامه ای نداشته باشیم وجسارت  عمل پیدا نکنیم  لافی پیش نزده ایم  مااگر هر روز  هم قلب  و وجودمان در آتش  عشق به مستضعفین بسوزد اما تازمانی که بین درآمد ده درصد از ثروتمندترین
خانوار و ده درصد از فقیرترین  خانوارهای جامعه ما بیش از 26 برابر شکاف و اختلاف باشد یعنی این ده درصد ثروتمند یک سوم درآمد بقیه مردم کشور ما را ( طبق آمار سال 66) بخوداختصاص  داده باشند به نظر میرسد که از طرف  ما از مستضعفین  دم زدن شعاری بیش نیست ؟
 گر چه منهم متعقد  نیستم حالا که چنین است پس نباید حرفی از مستضعف زد چرا که اگر همین  را هم طرفداران  مستضعفان  فراموش نمایند دیگر تمام میدان ها جولانگاه مرفهین بی درد  خواهد شد واحمقها ومتحجرین جلودار این مبارزة عدالت  کشی ! اما  تنها راه این نیست ، بلکه  راه خیلی خطرناک ومشکل و برای ادامة راه همة ماامروز  بیش از همه در جهان برای مبارزه  با ظلم و جور و فساد احتیاج به دانستن داریم دانستنی عمیق  برای حل مشکلات خودمان  وعرضة  چهرة عدالت  اسلامی به جهان و برای همین هم هست که ما همچون جناب نخست وزیر که در تقدیم  لایحة بودجة سال 68  فرمودند شدیداً نیاز به تحقیقات همه جانبه داریم .ما هم بشدت معتقدیم که باید کمبودهای مدیریت با تجربه وجوان وانقلابی رامرتفع  نمائیم و برای این راه بهر طریقی ممکن باید که نیروهای متخصص را تربیت نمائیم  تا بتوانیم  حمایت از محرومین  رادر عمل  پیاده نموده وبه عدالت  اجتماعی دسترسی  پیدا کنیم .
 تا اینجا مشترکیم  اما چگونه وبا چه روشی  وبا چه بهائی در چه زمانی ؟  اینجاست که برخورد افکار بیش می آید برای اینکه در این برخورد  کوتاهترین  راه و با صرفه ترین وانسانی  ترین راه انتخاب شود نظام اسلامی این کار بسیار مهم را بعهده شما نمایندگان قرار داده است . شاید عده ای  چنین فکر کنند که چون لایحه بودجه را دولت  تهیه وتقدیم  می کند آثار  مثبت ومنفی  آن فقط متوجه دولت است . چرا ما خود  را به زحمت  انداخته و فعالیت  و کوشش نمایم واصولا  ما که نمی توانیم در مدت زمانی کوتاه تغییری اصولی در بودجه بدهیم . باید گفت  که چنین طرز فکر ناصحیح  میباشد چرا  که در نظام  اسلامی دولت ومجلس همه یک پیکرند و آثار مثبت  ویا منفی هر لایحه ای که بتصویب  مجلس برسد همان اندازه متوجه دولت است که متوجه مجلس وهیچ فرقی با هم ندارند وانصافاً  طرح لایحه  بودجه در مجلس  یعنی صحنه  برخورد افکار مدیریت ها برای بازدهی و رساند امکانات بالقوة کشور واصلاح مدیریت  و برنامه در قالب  برنامة یکساله میباشد . من با توجه به محدودیت  زمانی که  در آئین نامه مجلس  آمده و باتجربه ای که از دورة دوم مجلس داشتم قبلا نظرم را مشروحاً در قالب  گزارشی تحت عنوان بررسی لایحة بودجة سال 67 که شامل مقایسه  اعداد و رقمها و قوانین بودجه از سال 56 الی 68 وتوزیع  نابرابری  امکانات در استانهای کشور ومقایسه  آنها با هم ومطابقت  بودجه با قوانین  جاری کشور و بالاخره  بررسی  بعضی  از تبصره های لایحه  بودجه سال 68 را تهیه ودر اختیار تک تک  شما نمایندگان محترم  قرار داده ام که نیازی به تکرار  مطالب  آن جزوه نیست ولی با توجه به تغییری که توسط کمیسیون محترم  برنامه و بودجه  در لایحه  تقدیمی  صورت پذیرفته ناچارم مطالبی را خدمت نمایندگان محترم عرض نمایم . برای شروع  بهتر است  نمایندگان محترم  به بندهای  ذکر ده در متن گزارش  کمیسیون محترم برنامه و بودجه توجه فرمایند که مهمترین  این عناوین  چنین است   عناوینی که کمیسیون محترم روی آنها تکیه  دارد و میفرماید که ما براساس  آن بودجه  راتنظیم کردیم :
1-    چون سال 68  سال شروع برنامه اول توسعة جمهوری است پس سعی  شده لایحه بودجة سال 68 هماهنگ با اهداف  و سیاستهای برنام های اول باشد (اینها ادعاهایی هستند که کمیسیون محترم کرده )  درآمدهای لایحة 68 با بازنگری جدی برمبنای عملکرد سال 60 وچشم انداز سال 68 مورد مداته قرار گرفته است .
2-     با واقعی  نمودن درآمدها تخمین دقیق کسر بودجه مشخص شده بطوری که شاهد تکرار  ویا متمم ویاا صلاحیه نباشیم .
3-      با  اعمال  سیاست ،  تقسیم  بودجه ارزی  را متکاملتر  یعنی برای طرحهای مهم اجازه تخصیص یافته تلقی  شدن را منظور نمودیم .
4-     پرنمودن  حلقه های مفقوده بااجازه  شروع طرحهای جدید .
5-     اتخاذ تدابیر و سیاستهای لازم برای صرفه جویی در هزینه های جاری .
6-     اجازه  انحلال  وادغام سازمانهای همسو.
7-     تکیه  برخود کفایی از جهت تولید محصولات اساسی از قبیل گندم ، پنبه  واهمیت  دادن به مسئله گوشت ومسایلی دیگر  که باید نمایندگان محترم  توجه داشته باشند ومورد ذکر شده ار مورد بررسی قرار دهند .
 اینجانب  باتشکر از زحماتی که اعضای  محترم کمیسیون برنامه و بودجه کشیده اند نظر نمایندگان محترم را به این موضوع  جلب مینمایم که با توجه به اینکه برنامه اول توسعه  پس از تصویب در شور اول  هنوز مورد بررسی قرار نگرفته  واهداف و سیاستهای آن مشخص  نیست وتازه فرضاً هم مشخص  شده باشد از کجا معلوم کهدر شور دوم آن  اهداف در مجلس تصویب بشود ؟ وانگهی  اهداف  کمی  هنوز  به هیچ  وجه مشخص  نشده است پس از کجا و بر چه اساسی  چنین ادعایی از طرف کمیسیون  محترم برنامه  و بودجه صورت گرفته است ؟
  دوم – فرموده اند  درآمدها برمبنای عملکرد  سال 67 دیده شده است . قابل توجه است . یقیناً برادران محترم کمیسیون فراموش  نگرده اند کهدر ذیل  خلاصه  بودجة عمومی  دولت این   عبارت  رانوشته اند که د رجدول  فوق قانون  اصالح برخی از ارقام  وتبصره های قانونی بودجه 67 کل کشور  منظور نگردیده است . چه جور میشود هم ادعا  برمبنای  عملکرد بودجة 67 باشد واز طرفی اصلاحیه های قانون در آنجا منظور نشده باشد ؟  پس اینهم یک ادعایی بیش نیست ! وانگهی  مگراعداد و رقمها  و سیاستهای بودجه سال 67در ست بوده است که شما سال 67 را مبنا قرار داده اید ؟  اگر درست  بوده پس چرا اصلاحیه آوردید ودر مجلس این اصلاحیه  را تصویب کردید ؟( اصلاح بودجه سال 67).
 سوم -  کمیسیون محترم ادعا کرده است  که با واقعی  نمودن درآمدها رقم  واقعی کسر بودجه  را تخمین  زده اند .نمایندگان محترم  توجه بفرمایند  این هم ادعایی بیش نیست .  چرا که مقدار کسر بودجه  سال 67 با توجه به اصلاحیه به درآمد عمومی نزدیک به 80% درآمد عمومی در سال 67 بود در صورتی  که  کمیسیون محترم در گزارش  خود مقدار استقراض را 5/34 درصد درآمد عمومی برآورده کردهاست . یعنی 3% هم از پیش بینی دولت بیشتر اجازه  استقراض  داده اند پس معلوم میشود که نه تنها درآمدها واستقراض واقعیت ندارد بلکه نسبت به عملکرد بودجة 67 حدود 45% غیر واقعی  بوده واختلاف  دارد ! البته  این فقط  استقراض  داخلی است واستقراض خارجی مشخص  نیست و برای اولین بار کمیسیون محترم  به دولت اجازه استقراض خارجی  با مدت زمان پنج سال  و سقفی  باز داده اند که مبلغ  آن معلوم نیست من نمیدانم آیا مجلس  اجازه میدهد که برای اولین بار  تنها غرور  وافتخار ملی خود یعنی  عدم بدهی  خارجی به این سادگی  از بین برود ؟  خدا میداند اگر این سوراخ کوچک در ته این ظرف بزرگ  استقراض  بر روی کشور  باز بشود آنهم بدون حساب  وکتاب چه بلایی که سرما نیاورند .این موضوع  خلاف برنامة پنجساله  نیز میباشد چرا کهدر برنامة یکسالة بودجه ، ما برای دولت  برنامه پنجساله  تعیین نموده ایم .
 چهارم -  ادعا شده است که برای پر نمودن حلقه های مفقود تولیدی اجازه طرح با تأمین ارز مورد نیاز وتخصیص  یافته تلقی شدن آنرا داده اند اولاباید گفت کهاین اجازه خلاف قانون  محاسبات عمومی بوده ، ثانیاً آیا برادران عزیز  کمیسیون برنامه و بودجه محاسبه  کرده اند ومیدانند که به علت  بی برنامه بودن وکاهش سرمایه گذاری وعدم تخصیص  ریالی وارزی  طرحهای نیمه تمام قبل از  رسیدن به  بهره  برداری ویااستهلاک  سرمایه ، شروع میشود و آیا میدانند که استهلاک  سرمایه سالانه کشور بطور متوسط  از 181 میلیارد  در سال 58  به بیش از 300 میلیارد در سالهای اخیر رسیده است  که چنین اجازه هایی  را داده اند ؟ که قطعاً چنین نیست در صورت مثبت ومطالعه ، گزارش  آنرا برادران محترم در همین  جا به مجلس تقدیم  نمایند .
 پنجم -  ادعای صرفه جویی در بودجه جاری از طرف کمیسیون .
 نمایندگان محترم توجه بفرمایند نه تنها این ادعا  صحیح نیست بلکه با مقایسه  اعداد پیشنهادی دولت وکمیسیون محترم  معلوم میشود  که کمیسیون  برنامه و بودجه  172  میلیون ریال هم به سقف بودجة جاری پیشنهادی دولت اضافه  نموده است واین در صورتی هست که به دولت اجازة ادغام وانحلال  و حذف دستگاههای غیر ضرور را نیز داده اند و قابل  تأمل است که عزیزان  نماینده بدانند اینکه مجلس  دورة اول طبق تصویب مصوبة قانونی و براساس  اصل سوم قانون اساسی  دولت را مکلف  مینماید  تا لایحه  مقررات نظام اداری  وتشکیلات کشور را تهیه وتقدیم مجلس  نماید که این وظیفة مهم با سپری شدن  یکسال از عمر دورة سوم مجلس  بدین صورت خلاف مقررات در لایحة  بودجه گنجانده میشود که معلوم  نیست چه عاقبتی  پیدا خواهد کرد .
 ششم – ادعای ایجاد نظام ونسق جدید در مورد اعتبارات  خارج از قانون
محاسبات عمومی شده است .نمایندگان عزیز توجه بفرمایند که با توجه به قانون محاسبات عمومی کشور اصولا  اجازه دادن خرج هر مبلغی  اندک هم خارج از قانون محاسبات خلاف قانون بوده وبا هیچیک  از اصول برنامه ریزی و بودجه نویسی  سازگار نمی باشد به جای اینکه  کمیسیون محترم این موارد را حذف  نماید خود ضمن صحه گذاری به این خلاف  بزرگ قانونی ادعای نظم  ونسق هم می نماید که از همه بدتر  اجازه میدهند به دولت  که بیش از 70 درصد بودجه  را خارج از قانون  محاسبات عمومی  عمل نماید و آیا نتیجة این اجازة بی رویه  بودجه ریزی  را محاسبه کرده اند ؟  البته نه فقط خارج از قانون محاسبات  بلکه هم خارج از قانون   محاسبات  وهم سایر مقررات  عمومی دولت ، تنها خارج از محاسبات  نیست ‹‹ خارج از محاسبات  و سایر مقررات عمومی دولت ››!
 هفتم -  ادعای تکیه برخود کفایی از جهت محصولات اساسی کشاورزی از قبیل گندم ، پنبه  وتأمین گوشت شده  است برای مشخص  شدن مکانیزم عملی این ادعا ،نظر نمایندگان محترم را به تبصرة جدید 43  جلب می نمایم  که در آن تبصره با درآمد حاصل  از افزایش  قیمت شکر ، گوشت ومرغ وتخم مرغ ومصرف  آن در طرحهای افزایش عملکرد  کشاورزی و طرحهای مشخص ،ان شاء الله در محصولات اساسی به خود کفایی  برسیم با مرغ و تخم مرغ . آیا بااین وضع  یعنی با افزایش قیمت 5 ریال در هر کیلو شکر  می توان ادعا کرد  که کشاورزی محور اصلی توسعة  برنامه اول  قرار داشته و به خود کفایی می رسیم ؟  در مقابل به طرحهای   جدید  که مشخص  نیست کی وچه مقدار  وبا چه سرمایه ای به بازدهی می رسند  با تأمین ارز مورد  نیاز و آن هم با تلقی  تخصیص  یافته شده وبه هر صورت  شما نمیاندگان محترم  هستید که باید قضاوت  نموده وادعاهای مورد بحث  را با واقعیت  جامعه تطبیق دهید .
 شاید در پایان این قسمت  از بحث مناسب  باشد که اشاره ای به بودجة جاری وعمرانی  نموده نسبت  آنها را بادرآمد عمومی دولت بسنجیم تا به صورت آشکار  معلوم گردد  که جهت گیری  لایحة بودجة 67 به چه ترتیبی است .نمایندگان محترم توجه  بفرمایند به طوری که در جدول  شمارة 9 و10  بررسی لایحة بودجة 67 آمده است  نسبت بودجة  عمرانی به درآمد  عمومی  در سال 56(46%) بود که این بودجه کاهش پیدا کرد ونسبت بودجة عمرانی  به درآمد عمومی  در سال 68 به (29%)  می رسد چیزی در حدود 17% درآمد عمومی در طول سیزده سال کاهش  پیدا می نماید امادر عوض  بانگاهی به بودجة  جاری در جدول 10 مشاهده میشود  که نسبت بودجة جاری به درآمد عمومی در سال 56 از (59درصد )‌ برآورد می شود یعنی  همین امسال (112درصد )  درآمد عمومی مان را گفتند  که بودجة جاری . یعنی بودجة  جاری ما در طول سیزده سال (53درصد )  افزایش  می یابد حال با مقایسه  این کاهش (17درصدی )  بودجة عمرانی وافزایش (53درصدی)  بودجه‌جاری در مقابل آن تصدیق می فرمائید   که اگر جلو چنین رشد بودجة جاری وکاهش شدید  در بودجه عمرانی گرفته نشود در آینده با چه فاجعه ای روبر خواهیم شد .
 یکی از بحث های جدی واصولی  که باید همة ما روی آن  توافق  نموده وبه دنبال  آن باشیم بحث عدالت  اجتماعی  است چرا که عدالت  اجتماعی یکی ازاصول زیربنایی مکتب مان می باشد .در پناه تحقق شعار  عدالت اجتماعی  است که میتوان  دل مستضعفین  را شاد وبه محرومین  کمک نمود وبه قول جناب نخست وزیر بدون عدالت  اجتماعی سرمایه های بشری به مثابة انبان بذری هستند  که گوشه ای افتاده باشند اما همه می دانیم که فقط با بحث  و صحبت  عدالت اجتماعی کردن و داد مستضعفین زدن  راه به جایی نخواهیم برد آنچه مهم است آن است که باید اول راه  رسیدن به عدالت اجتماعی  ودست یابی  به ان را پیدا نمود گرچه تا به  حال هر وقت  بحث حمایت  از محرومان وعدالت  اجتماعی به میان آمده عده ای به اصطلاح کارشناس اقتصادی  باریختن  اشک تمساح برای محرومین ومستضعفین  شعار توجیه اقتصادی سرمایه را چماق  کرده و بر پیشانی مستضعفین  ومحرومین کوبیده اند عده ای  خاص و شاید هم آگاهانه به ظاهر باشعار  مستضعف  گرایی راه را برای افزایش سرمایه های در دست زالوهاهموار نموده اند به راستی  اگر بخواهیم نمی گویم توزیع عادلانة جغرافیائی جمعیت  بلکه توزیع  جغرافیایی جمعیت  را حفظ نمائیم آیا جز از راه توزیع  عادلانة سرمایه  در سطح بخش ها وکشور امکان پذیر  است ؟آیا  جلومهاجرت  روستائیان  را جز ا راه توزیع درآمد عادلانه میتوان سد کرد ؟آیا  می شود به روستائیان  گفت به علت  نبودن راه و وسیلة نقلیه و بهداشت  و  درمان و آموزش و پرورش  وکار درروستا بمانند وبمیرند  ونظاره گر تجمع  سرمایه وامکانات به صورت  غیر عادلانه  در شهرها  وخصوصاً در مراکز  استانها باشند ومهاجرت بکنند ؟
  ما روستاهائی  را در شهرهای محروم داریم  وخصوصاً به عنوان نمونه شهرستان شیروان که هنوز  به علت نبودن  راه با صرف یک  روز وقت برای  پیمودن  فاصلة 100 کیلومتر  راه روستایی به شهر تا 200 تومان هزینه  مصرف می کنند وحاضرند همة  هزنیه و سایل نقلیه  را بپردازند . به آنها جوابی نمی دهیم  اما درمقابل  ضمن دادن شعا رحمایت ا محرومین به جای  اینکه لایحة  قانونی خدکفایی شرکت های اتوبوسرانی را تهیه  وتقدیم مجلس کنیم  که مکلف به آن هستیم فقط دردو ردیف 50306و50307  مبلغ  ده میلیارد  ریال برای خرید  اتوبوس و مینی بوس در اختیار شرکت های اتوبوسرانی ومینی بوسرانی تهران ومراکز  استان ها قرار می دهیم .این یک نمونة بسیار  کوچک است . گویا فقط  وقت مردم  تهران ارزش دارد ،وقت  روستائی و شهری  در سایر جاها ارزشی ندارد .البته  مردم محروم  و سایر روستاهای کشور  وضعشان  از روستاهای شیروان بهتر نیست .  چگونه میتوان قبول کرد در بخش کشاورزی توسعه را موکول به افزایش قیمت 5 ریال  در ر کیلو شکر و 10 ریال  افزایش قیمت درهر  کیلوتخم مرغ  نمود اما در قالب  شعار پر نمودن حلقه های مفقود تولید ضمن  اجازة شروع  طرحهای جدید ، ارز آنها را هم (100 درصد )‌و بدون اعمال نظارت  دقیق تأمین نمود ؟
  در هر صورت برای روشن شدن ابعاد قضیه نظر نمایندگان را به جدول  شمارة 3و4  توزیع نابرابر  امکانات بودجة 67 کهدرجزوة بررسی لایحة 67 حضورتان  تقدیم  گردیده جلب م نمایم .به وضوح  می بینید که چگونه  به جای اینکه می بایست 5/5  درصد کل امکانات کشور  به استان تهران تعلق  می گرفت این استان (6درصد ) اعتبارات  عمرانی استانی ،(7/13درصد)‌اعتبارات جاری ، (34 درصد ) تخت های بیمارستانی ،(25درصد )  مؤسسات درمانی ،(24درصد) پزشکان  شاغل کل کشور ،(33درصد )  کارگاههیا بزرگ صنعتی کل کشور را درخود جذب نموده  است . یعنی  فقط در کارگاههای بزرگ صنعتی  بیش از (28درصد ) نسبت به سهم واقعی خود بیشتر از سایر استانها جذب نموده است .
   به وضعیت  تخت های بیمارستانی توجه فرمائید . اگر بخواهیم فقط تخت های بیمارستانی استانهایی را که نسبت به سهم خود کمتر  تخت دارند به سطح تهران  برسانیم  با همان امتیازها  فقط برای تخت های بیمارستانی برای آذربایجان  غربی 12 میلیارد ،ایلام  15 میلیارد ( نایب رئیس-  آقای  عوض زاده وقتتان تمام است )‌ باختران 17میلیارد ،بوشهر 19میلیارد واستان خراسان 40 میلیارد ، سیستان و بلوچستان  30 میلیارد  ومجموعاً 343 میلیارد  احتیاج  به بودجه داریم  وانصافاً  اگر  همین مقایسه را درداخل هر استان   بطور مجزا  بصورت جدی  شهر و روستا  انجام بدهیم ابعاد فاجعه  خیلی بیشتر  خواهد بود  من موارد خیلی  زیادی را اینجا داشتم  متأسفانه  دیگر فرصتی ندارم  که عرض کنم  با وضعیتی که الان وضعیت اقتصادی مامشخص می کند و آمارنشان میدهد  شکاف درآمدی ده درصد از ثروتمندترین ودهدرصد از فقیرترین افراد جامعه ما نشان می دهد  که متأسفانه در سال 63 توقف کردیم واز امسال به بعد که 39  برابر بود یعنی حدود (10درصد )  یک سوم درآمد  را داشتند این حالت  شدید می شود  ومتأسفانه  در وضعیت  روستائی روز به روز این وضعیت  بدتر می شود . من اینها را توضیح داده بودم .  و آنها را دیگر اینجا تکرار نمی کنم اما نتیجة  صحبت های من اینکه (‌نایب رئیس-  وقتتان تمام است )  فقط من ایننتیجه را بگویم : لایحه تقدیمی بودجه برخلاف قوانین  جاری کشور خصوصاً خلاف  بعضی از مواد قانون اساسی تهیه  وتنظیم گردیده که عمده موارد وخلاف قانون را من گفتم  در لایحه تقدیمی اصول  برنامه ریزی  و بودجه نویسی اعمال نشده  قسمت  اعظم بودجه حدود (70درصد )  خارج از محاسبات  است .اعداد  و رقمها غیر واقعی  هستند ، هزینه ها غیر واقعی  هستند ، بودجة جاری برخلاف سیاستها روبه افزایش  است ، بودجة  عمرانی برخلاف  سیاست ها  رو به کاهش رفته ، بودجة اختصاصی برخلاف  مادة 14  صریح محاسبات  عمومی که باید ظرف سه سال  حذف بشود روبه افزایش  می رود ، برخلاف  ادعای انجام شده روش اصلاح   مدیریت ونظام اداری  در مسیر قانونی  خودش نیست .
 طبق روال  ناصحیح گذشته تنها پناهگاه چاپ پول واسکناس  واستقراض است . برخلاف  قانون اساسی  تمرکز  درآمدها در بانک مرکزی صورت نگرفته . نظارت حسابرسی انجام خواهد شد ( نایب رئیس- آقای عوض  زاده وقتتان  تمام است )  بله ، وموارد  بسیار زیادی  که تخلف ها را من نوشتم  اما یک نفر می پرسید  که خوب با این اوصاف  به نظر شما وضعیت  بودجه به چه می ماند ؟من گفتم  که واقعاً هر چه فکر کردم به
این نتیجه رسیدم که وضعیت  بانک مرکزی وبودجه  وکمیسیون برنامه و بودجه و همة ماها در این وضعیت  در سال 67 به این می ماند  که در روستائی فقط یک ملاداشتند که روزهای پنجشنبه  وجمعه برای بیسوادها قرآن می خواند تا زمانی  که عرضه وتقاضا کم بود ، مرده هایشان کم بود می آمدند می گفتند قرآن بخوان یک اجرتی می گرفت و سرقبر پدرشان  قرآن می خواند بعد از مدتی دید که تعداد مرده ها زیاد شد عرضه وتقاضا دیگر با هم نیمخواند  و اوتنها ملای روستا هست ،آمد ویک اخترافی کرد  : مشک آبی را خالی کرد ، گوشه هایش ار بست بعد در ایام هفته هر وقت  که بیکار بود یک سوره قرآن می خواند ( یا نمی خاند  ) یک پف داخل این مشک می کرد ،این را پر میکرد  روز پنجشنبه  هر کس می آمد مثلا  می گفت آقا برای مرحوم پدرم یک سورة قرآن بخوان ،اجرت  کمی می گرفت و می رفت سرقبر پدر این بابا ویک کمی ازاین بادی را که درداخل مشک پر کرده بود برسر قبر پدرش ول می کرد ! وضعیت  ما رد بودجه انصافاً عین مسألة باد است . آنچه که در اینجا هست انصافاً واقعیت  ندارد و واقعاً  باد است کمیسیون هم اصلا توجهی به این نکرده است .
 یکی از نمایندگان – از تخم مرغ  بحث خود را شروع کردید  وبا باد به آخر رساندید !
 عوض زاده – من امیدوارم  که اگر واقعاً اینها اینجوری نیست برادران بیایند ودقیقاً این مسائل را یکی یکی جواب بدهند واگر جواب  ندهند تقاضا  می کنم که یقیناً نمی توانند جواب بدهند  . تقاضا می کنم ، هیچ راهی نیست جز  اینکه به این بودجه  رأی ندهیم و به سه دوازدهم یا یک دوازدهم رأی بدهیم .والسلام .
 اکرمی – در شیروان شما این اختراع صورت گرفته است .  داستان اول و داستان اخر هم مربوط به روستای زادگاه خود ایشان بوده است .
 منشی (الویری )ـآقای  طاهایی به عنوان موافق بفرمائید (  اظهار شد نیستند ) اگر نیستند پس نوبت خود من است .
 مرتضی الویری- بسم الله الرحمن الرحیم . در این نیم ساعت ، فرصت وارد شدن د رمورد اشکالاتی که بسیاری از برادران مخالف مطرح کردند نیست ومن بامطالبی که آنها گفتند موافق هستم از جمله اینکه  تشکیلات ما گسترده است ، بایستی کوچک  بشود ،نمی  دانم کارهای موازی زیاد انجام می شود ، شکاف  بنی فقیر و غنی  زیاد هست وممکن است بیشتر بشود وخیلی از این مطالب  که فهرستش  را من نوشتم به علت اینکه  به اعتقاد  من ارتباطی با بودجه  ندارد وفی الواقع بودجة سالانه  انعکاس وتصویری است از واقعیت  های موجود .بنابراین در مورد تشکیلات  بحث کردن در اینجا بی فایده است .  تشکیلاتی وجود دارد ،این تشکیلات هزینه ای دارد ، حالا  ما بایستی  ببینیم که آیا جهت گیری ما در دادن این هزینه ها منطقی وبه جا هست یا نیست بنابراین  من وارد آن اشکالات  نمی شوم اگر چه  که بعضی از اشکالات  انصافاً دلایلش  خیلی ضعیف  بود  مثل این مطلب که فرض کنید  ما به بازسازی  توجه نکردهایم چرا توجه نکرد ایم ؟ چرا تبصرة 2 را کرده ایم تبصرة50؟ یعنی ترتیب  وروال شماره بندی تبصره ها دلیل بر اهمیت  است اگرا ینطوری باشد مثلا تبصرة 29  که بودجة  ارزی هست باید بیاوریم  تبصرة 1 بگذاریم برای اینکه  اهمیت زیادی دارد .این روال  شماره بندی تبصره ها  معلوم است ولی امکان پذیر نیست که شماره ها را دائماً تعویض بکنیم برای اینکه دستگاهها و وازتخانه ها با شماره هایی عادت می کنند .
به جای  تبصرة 2 تبصره شرکت های دولتی بود که دولت حذف کرده بود بنابراین  ما این را درست  به علت اینکه معتقد  بودیم این تبصره باشد آوردیم اما من سعی می کنم در محور بودجه به بعضی از مطالبی که مخالفین گفتند اشاره بکنم  یکی در مورد درآمدهاست :
 در مورد درآمدها همیشه ماا ین مشکل  را داشته ایم مشکل این است که هزینه ها دائماً روبه تزاید است وهمین  الان که من نگاه می کردم یک چیزی حدود 35  پیشنهاداز ناحیه نمایندگان از صبح تا حالا  به اینجا رسید وباا جازة  شما هر 35 تای آن ‹‹هزینه ای ›› است  یعنی یکدانه پیشنهاد ‹‹درآمدی ›› از صبح  تا حالا  داده نشده 35 تا پیشنهاد  آقایان  داده اند همة آن  هزینه ای است . پس بنابراین  هزینه جای خودش هست . حالا من توی  قسمت  هزنیه های جاری وعمرانی  هم اشاره می کنم که بهر حال ما د راین لایحه  بودجه چه کارهائی کردیم . می آئیم  سراغ درآمدها  بنابراین  هیچکس  پیشنهاد درآمدی نمی دهد .
 سراغ درآمدها  که می آئیم  دو حرکت بلافاصله  اتفاق می افتد : اولا بسیاری از آن مواردی  که کمیسیون  قرار داده بنا به این دلیل  که تورمی هست  پیشنهاد حذفش  داده می شود . حالا  شما خواهید  دید یک موردش  هم هما مسأله  شکر ونمیدانم کیلوئی  یک تومان تخم مرغ واین مسائل  است وقتی که اینجا کاهش پیدا  میکند .  حالا باز من اینجا  اشاره بکنم که یکی از کارهایی که انجام شده این است که کمیسیون  گزارش واقعی  در آمدها را داده است ومن اینجا  می گویم که ضبط وچاپ  می شود وشما خواهید  دید درآمدی که من تعهد می کنم درآمدی که کمیسیون قرار داده است  درآمدی واقعی  است یعنی اینکه  آقای عوض زاده اشاره کردند که شما مبنا را سال 67 گرفته اید ، من ازایشان  تعجب می کنم . مبنا را مصوب سال 67 نگرفته ایم ،‌مبنا را عملکرد  سال 67 گرفته ایم  .عملکرد  سال 67 با مصوب سال 67 به اندازة پیشنهادهای جدیدی که در مجلس  داده شد و بعد درآمدهای کاذبی که در لایحه گذاشته شد فاصله   دارد بنابراین  باآن عملکردی که ما از 10 ماهه داشتیم  و الان هم 11 ماهه اش  همین جا  هست براین  مبنا ما امدیم درآمدها رابرآورد کردیم لیستش  هم در اینجا هست تغییراتش را همین اگر فرصت بود یکی یکی  می گفتم  که در کجاها به نظر ماغیر واقعی بوده عملکرد نشان می داده که تحقق پیدا نمی کرده اینها را حذف کردیم .
 خوب سطح استقراض  هم که بهر حال محدود است برادران هم حساسیت به جایی در مورد استقراض دارند‌، نتیجة قضیه  این می شود  که در نهایت  درآمد به طرف غیر واقعی شدن پیش می رود یعنی پیشنهادهای مختلفی  در مجلس داده  می شود و رأی می آورد .بحث بودجه  که تمام می شود قرار می شود  کمیسیون بودجه حالا برود این راتنظیم  بکند . به علت آثار منفی  که استقراض  دارد  ومن به آن اشاره می کنم در مقابل سایر درآمدها ،آب  ریختن  توی درآمدها شروع میشود . عدد 10 میلیارد  را الزاماً ما بایستی 15 میلیارد بکنیم برای اینکه این  ‹‹تراز›› برقرار بشود .نتیجه  چه می شود ؟  نتیجه این می شود که بعد از 5ماه ،  6ماه  که گذشت وسط  سال درآمدها تحقق پیدا نمی کند اصلاحیه  بودجه می آید ودرست همان چیزی می شود که نباید   بشود .
 حالا آن چیزی که الان  در مورد درآمدها قابل ذکر است با توجه  به استدلالی که برادران کردند ببینید ما قدرت انتخابمان در چه چیزهایی است : هزینه هایی وجود دارد که بعد  من در قسمت   هزینه ها استدلال  خواهم کرد که د ر نهایت  فشردگی  این هزینه ها تنظیم شده است اگر برادران وخواهران  قبول ندارند پیشنهاد بدهند ، بگویند در مورد این دستگاه ،در مورد این وزارتخانه ،در مورد این ردیف حذف بشود  هزینه ها  درنهایت فشردگی  تنظیم شده است .درآمدها واقعی شده است  ودر این جریان واقعی شدن  یک چیزی حدود 250 میلیارد ریال درآمدهای دولت حذف  شد چون  ایندرآمدها حذف شد یکسری هزینه های واقعی هم  ما داشتیم  مجبور بودیم در مقابلش  درآمد بگذاریم .
دو راه بیشتر  وجود ندارد :  یا ما بایستی  بیائیم  سقف  استقراض  را بالا ببریم یا بایستی  بیائیم فکر در آمد جدید بکنیم . حالا بالا بردن  سقف استقراض  بالاتر از سقف دولت آن شبهة  شورای نگهبان  واینها بماند . مسأله  این هست که از نظر اعتقادی ما ضرر بالا برد  سطح استقراض  را به مراتب  بیشتر از  این می دانیم  که یک کالای مشخصی قیمت آن بالا برود . من خواهش می کنم خوب دقت بکنید چون این بحثی هست که ظرف این یک هفته  وده روز دائماً تکرار خواهد شد یعنی موضوعاً در پیشنهادهای مختلف  ما با این  مسأله  مواجه هستیم  اگر ما مالیات مستقیم بگیریم  می فهمیم که از کی داریم  می گیریم یعنی درست می رویم  سراغ آن  افرادی که باید گرفته  شود  مثل این مالیات تعاونی  که تصویب شد اگر مالیات غیر مستقیم  بگیریم و با قیمت کالایی را بالا ببریم مثلا  بگوئیم آقا  شکری که 3 تومان بوده حالا فرض  کنید که 3 تومان و 5 ریال می شود ،  پنج ریال زیاد نمی شود . این نوع تأمین  درآمد دریافت  هزنیه های مملکت است  از فقیر و غنی  برای اینکه  هم از پولدار می گیریم  هم از بی پول اما اگر استقراض  بکنیم  چه می شود ؟  استقراض تأمین هزینه  مملکت است  از مستضعف ترین  و فقیرترین  اقشار جامعه برای کل جامعه  ومخصوصاً برای ثروتمندان . این را برادران استدلالش را توجه بکنند . وقتی  که ما استقراض  می کنیم حجم  نقدینگی  زیاد می شود وقتی حجم  نقدینگی  زیاد شد حقوق  بگیران ثابت  که حقوقشان  به تناسب  آن بالا نمی رود یعنی  ما نمیتوانیم حقوق کارگران   وکارمندان را بالا ببریم متناسب با نرخ  تورمی که د رجامعه  وجود دارد و آن استقراض تورم به وجود می آورد . ا ین کار نمیشود پس حقوق بگیر ثابت  مجبور است  فشار تورمی  را که در نتیجة  افزایش  نقدینگی در جامعه به وجود می آید تحمل بکند . پس می بینیم فشار روی این می آید .
در مورد کسی که ثروتمند  است کسی که ساختمان دارد ساختمانش گرانتر می شود ، کسی که نمی دانم ماشین دارد ،  ماشینش  گرانتر  می شود ، کسی که اموال منقول  وغیر منقول  دارد به فرم های مختلف  قمیت این بالا  می رود یعنی  حرکت تورمی  جامعه ، قدرت وتوانمندی  اقتصادی ثروتمند  را بالا می برد و فقیر را فقیرتر میکند . بنابراین  برادران بدانند کهدر مقابل چه انتخابی  قرا رگرفته اند ، حالا بحث  قمیت گذاری یک بحث  دیگر است  که حالا  مربوط به بودجه زیاد نمی شود  والا  روی خود سیستم قیمت گذاری ما کلی حرف است .
 اینکه ما بیائیم  قند وشکر را کیلوئی  سه تومان عرضه بکنیم  علیرغم  اینکه می بینیم قمیت چغندر قند خیلی بیشتر از این حرفها است  برای اینکه  به عنوان سیاست  تثبیت  قیمت بخواهیم  این حرکت را انجام بدهیم که بسیاری ازاین نظام قیمت گذاری ما به علت  اینکه پایه  ومبنای درستی ندارد فی الواقع  به تولید داخلی  دارد لطمه  می زند  والا شما الان مقایسه بکنید  من از یکی   از همین  قدیمی ها پرسیدم  می گفت که یک زمانی که خرما کیلوئی 9 ریال  بود،  قند و شکر کیلوئی 25 ریال  بود ،الان خرما کیلوئی 90 تومان شده ما پا توی یک کفش کرده ایم   ومی گوئیم  خیر قند وشکر  باید 3 تومان   بشود  حالا با تمام این فشارها  ومسائلیکه وجود  می آورد ویا در مورد  خیلی از مسائل گفتم  این مسائل  اعتقاد شخصی بنده است بسیاری ازاین قیمت گذاری ها به علت  اینکه پایه  ومبنای دقیقی ندارد فی الواقع جلو حرکت  و رشد تولید کشاورزی را گرفته  کهاین قابل  جمع هست  بااین مسأله که بایستی در مورد کالاهایی  کهدر سبد هزینه  خانوار رقم  بالایی داردالزاماً بایستی تا چندین سال  بعداز اتمام جنگ ادامه  پیدا کند حتی کشورهای  صد درصد سرمایه داری هم این  کار ار کرده اند .
در انگلستان سال 1945  جنگ تمام  شده بعد از اتمام جنگ علاوه بر کالاهایی که کوپنی بود  دو قلم  کالای جدید هم به سهم کالاهای کوپنی و سهمیه بندی پیوست تا سال 1954  هم ادامه داشت . بنابراین  تثبیت  قمیت حتماً بایستی  د رمورد کالاها باشد منتها این مسأله  هست که مبنای  قمیت گذاری چیست ؟  ما نیائیم به خاطر حمایت از مستضعفین  واینکه به کارمند وکارگر فشار نیاید کالایی  ار در قیمت  بسیار نازل  نگهداریم واین سوبسیدی  که به خاطر  این کالاها دائماً مجبور  هستیم بدهیم  همانطوری که یکی  از برادرها اشاره کرد ما مجبور باشیم به تمام  اقشار  جامعه یک کالایی را ارزانتر  از آن چیزی که ارزش دارد برسانیم ، خوب  ، این را  ماب ه یکنرخ  تعادلی بیاوریم آن نرخ تعادل هم دولت   سرمایه گذاری بکند  تثبیت بکند به دست  همه به قیم  تثبیت  شده برسد . مابه التفاوتش اردرست  صرف مستضعفین  ومحرومین  کنیم به وسیلة توسعة این مسایل .
 بنابراین  در این زمینه  که ما برویم به طرف  استقراض  یا بیائیم  بعضی از اقلام کالاها را گران بکنیم واز آن طریق کسر بودجه ما تأمین  بکنیم در کمیسیون  برنامه و بودجه  تقریباًقاطع  آراء بر این بوده که  ما حتماً بایستی راه دوم را انتخاب بکنیم به علت  آن ضررهایی که دارد  ومن باز عرض بکنم  که حتی استقراض   به همین  صورتی که دارد صورت  می گیرد  وبه همین  میزانی که وجود دارد به اعتقاد من خود این میزان  هم واقعاً به مصلحت  مملکت نیست منتها حالا تصویب  شده  وما هم برمبنای  نظری که دولت  داده واینها وصلاح دیدهایی که به هر حال  خیلی ها می بینند دارد عمل می شود  والا به همین  میزان اگر ما  برویم به سراغ تأمین  درآمدهای دیگر ولو  اینکه از نظر  ظاهر اگر تشریح نشود  وتبیین برای مردم  نشود مسأله ساز است من بیشتر دیده ام کهاز عارضة  فرهنگی و روانی  آن می ترسند  ومی گویند آقا فردا  اگر این قیمت را 5 ریال  گران بکنیم  مردم می گویند که دولت خود شجنسش را گران کرده  و فلان شده … استقراض  را چون کسی  حالی اش نمی شود با پنبه سربریدن است . یعنی می گویند به اصطلاح  آب  توی  شیر مردم می ریزیم ! قیمت ها بالا می رود اگر شما  بگوئید آقا یک مرتبه ما 50 میلیارد  استقراض مان را بالا بردیم  اگراز صد نفر  بپرسید می گویند  خوب این … یعنی عارضه اش به علت  اینکه تبیین  نشده روشن نیست ولی در داخل  مجلس لااقل  اینمسائل  باید روشن باشد ومن فکر می کنم بایستی درمصاحبه ها  ودر صحت ها عارضة ایندو مسأله  بیان بشود یا ما بایستی  خدمات به مردم  ندهیم یا بایستی فعالیت ها تولیدی  در این مملکت انجام نشود اگر بخواهد انجام بشود دو راه بیشتر ندارد  یا بایستی ما تأمین  درآمد از جامعه بکنیم  ویا اینکه سراغ  استقراض برویم ودر مقایسة  این مسأله  بایستی ببینیم  که کدام را به صلاح هست  که انتخاب  بکنیم .
  به هر حال  در مورد درآمدها مادردو سه جلسه تقریباً 15 نفر از کارشناسان درآمدی کشور را از وزارتخانه های  مختلف  دعوت کردیم  نظرات مختلفی داشتند که جمع آوری کردیم بسیاری از آن  نظرات رادیدیم  که در قالب  برنامه های منعکس بکنیم  ولی آن میزانی را که می شد در لایحة  بودجه اعمال  کرد مواردی بود که پیشنهاد شد ، مطرح   شد در کمیسیون  تصویب دش و  همانطوریکه ملاحظه  می کنید  در عین اینکه  ما حدود 250 میلیارد  ریال درآمد  دولت را کاهش  دادیم و زدیم  در مقابلش  مجموعاً حدود 340  میلیارد درآمدها  را بالا بردیم به وسیلة  یک چنین تجدید نظری
در مورد  هزنیه های جاری وعمرانی ، یکی از نکاتی  که برای هزینه های جاری قابل  توجه است  وهمچنین  عمرانی مشترک است این سیاست  تبصرة 15 است .تبصرة 15 قبلا تبصره ای با بندهای محدود  بود ولی به تدریج بالا رفت وبه هفتاد وخرده ای   بند رسید هر وزارخانه ای وهردستگاهی علاقمند  بود که مستقل  از قانون محاسبات  وسایر مقررات  عمومی دولت بیاید و بودجه ای  را که در اختیار دارد هزینه  بکند کاری که شدهاست توی  این گزارش برادران ملاحظه  می کند این هست  که این طبقه بندی  به سه قسمت   شده آن هفتاد  بند به دوازده بند تقلیل  پیدا کرد یعنی دستگاههایی   که خارج از قانون محاسبات عمومی و سایر مقررات  عمومی  دولت عمل میکنند فقط دوازده  مورد شده  بقیه اش  به طور مشخص تعیین  شده است که از کدام قانون مستثنی  هستند این هم یک حرکت مثبتی  هست که امسال  صورت  گرفته  در مقایسه  با سال های  قبل به عبارت دیگر  مستثنیات از قانون محاسبات ومقررات عمومیدولت که خود این دامن زنندة  تورم هست یعنی  اگر یکدستگاه اجرائی  قیمت ها را یک مرتبه بالا می کشد .اینجا به هر حال تحت کنترل درآمده دقیقاً  مواردی مستثنی شده است که اجتناب ناپذیر  بوده حالا ممکن است پیشنهادهای اصلاحی  هم باشد که این حرکت   را کامل تر بکند .
  مطلب دیگر د رمورد همین هزینه های جاری مسألة ایننه بیست وهفتم  سازمان تأمین  اجتماعی است مشکلی که چند سال مطرح بود و آن این هست که کارگران آن نه بیست وهفتمی  را که برای   در مانشان می دادند این مبلغ  صرف هزینه های جاری وزارتخانه می شده . کارگرانی  که حقشان   بود بیمه ای  داده بودند  ومی بایستی آنها درمان بشوند وقتی مراجعه به بیمارستانها میکردند خدمات  لازم رادریافت نمی کردند . در جلسات مختلطی  که برای تبصره  10  گذاشته شد  برادران کمیسیون کار (آقای کمالی )  وهمچنین  سازمان تأمین  اجتماعی  و وزارت بهداشت ،  درمان و آموزش  پزشکی شرکت کردند  بهرحال یک چنین   حرکتی  به وجود آمد البته وزارت بهداشت ،در مان دچار کمبود  وکسری در این  رابطه می شد که 30 میلیارد به بودجة  وزارت بهداشت ، درمان اضافه  شد برای اینکه  کسری شان از این بابت  جبران بشود .
   حرکت  دیگری که قابل  توجه هست  در مورد سیاستگذاری بودجة  جاری تبصره 53 است که من خواهش  می کنم برادران دفت بکنند . مشکلی که ما در مورد هزینه های جاری با آن مواج هستیم این است  که همواره  تشکیلات دولت  د رحال افزایش  بوده است  یعنی برمبنای  قانونی  کهدرگذشته  داشتند می گفتند  آقا چون جمعیت  اینجا به این  مقدار رسیده بنابراین باید  یک کلانتری در اینجا دایر بشود یا دادگاه صلح  باید تبدیل  به دادگستری   بشود  برایاینکه اینجا  دیگر طبق نرمی که ما داریم  باید به این ترتیب    تغییر پیدا کند و قس علیهذا… ازا ین موارد چون دائماً همینطور  گسترش  پیدا میکرده بودجه اش  را همدر بودجة  عمومی دولت می آوردند ونمی شد  کاری  هم کرد !
 در تبصرة 53 جلوگسترش  تشکیلات  گرفته شده است ،در مورد  ادغام تشکیلات ،در مورد حذف بسیاری از سمتها  و پستهائی که وجود دارد  با مسؤولیتهائی  که به سازمان   امور اداری واستخدامی داده شد وهمچنین  در مورد رفاه کارمندان به وسیلة  چنین صرفه جوئی هائی  که به عمل می آید که
اجازه داده شده چهل درصد این صرفه جوئی ها را خودشان هزینه بکنند که یک عامل تشویقی هست این یک حرکتی است  که فی الواقع  در جهت انقباضی شدن تشکیلات اجرائی  دارد عمل  میشود و پیش میرود ومن عرض بکنم ( با توجه به همین  گسترش من جواب یک اشکال  دیگر را بدهم )  که با گسترش تشکیلاتی  که ما داشتیم بودجة  جاری کهالان  در دستگاهها وجود دارد بسیار فشرده است وخود این فشردگی  باعث بعضی از فسادها شده من فقط  یک مقایسه  خدمت برادران عرض بکنم ، بودجة  سرانة دولت یعنی بودجه ای که دولت برای هر ایرانی هزینه می کند ،در سال  1356 به  علت اینکه   آنموقع  جمعیت ماسی و سه میلیون وچهارصد هزار نفر بوده ، الان 53  میلیون  نفر شده ، بودجة  سرانه به  قیمت ثابت در آن موقع  4900 تومان بوده یعنی  دولت برای هر ایرانی  4900 تومان پول در اختیار  داشته است ( به قیمت  ثابت ) …  حالا  یکی از برادرها اشاره می کرد می گفت بودجة جاری  افزایش پیدا کرده ، برادر ! شما  بیانرخ تورم رااز آن کم بکن آنوفت  ببین نتیجه چه میشود ؟ به قیمت ثابت  اگر حساب  بکنیم در سال 1367 این رقم  4900 تومان به1240 تومان کاهش پیدا کرده .به زیان دیگر دولت  جمهوری اسلامی  مملکت  را با یک چهارم بودجة  زمان سال 56 دارد اداره می کند و آنوقت  شما می توانید در مورد  کارآئی  اینها مقایسه  بکنید با این یک چهارمی که صورت گرفته یعنی بودجة ما به شدت انقباضی و فشرده هست منتها را ه حل  این نیست که ما دائماً این بودجه را به صورت این فشردگی  ادامه بدهیم .راه حل این است  کهدر یک  جای دیگری ادغام تشکیلات  صورت بگیرد . تشکیلاتهای موازی حذف  بشود ودر همدیگر  ادغام بشود ،آن حرکتها که صورت  گرفت آنوقت  در بودجه آثار خودش را نشان می دهد وما یک بودجة  متعادلی خواهیم داشت .
 د رمورد هزینه های عمرانی  من به چند نکته اشاره میکنم : جهت گیری این گزارشی که به کمیسیون داده شده است این  است که مادر زمینة کشاورزی ،در زمینة منابع آب ، در زمینه راه ( یعنی حرکتهای زیر بنائی که در این مملکت  باید بشود )  حرکت بودجه در یک جهت رشد و افزایش  بوده ، من الان مواردی را عرض می کنم مثلا  در مورد کشاورزی ومنابع طبیعی  ، مصوب  سال 1367 بوده 82میلیارد  ریال (هشت  میلیارد ودویست میلیون تومان )  حالا عملکردش  هم از این پائین تر است که من عملکردش را ندارم .
در لایحة بودجه ای  که دولت داده است 88 میلیارد  هست . آنچه که کمیسیون به صحن  مجلس داده 107 میلیارد ریال است  یعنی ما برای کشاورزی ومنابع  طبیعی حدود 11 میلیارد تومان داریم سرمایه گذاری میکنیم که 2/12%  کل هزینة  عمرانی  ما را تشکیل می دهد ، درحالی که د رسال قبل 10% هزینة عمرانی ما مربوط به فصل  کشاورزی ومنابع آب بوده ، پس این جهت گیری روشن است .
 آن مطلبی که یکی از برادرها اشاره کردند که آیا منطبق  بر سیاستهای برنامة 5 ساله عمل شده ؟ توجه  بکنند .
 باز اشاره  کردند که شما سیاستی نداشتید که عمل بکنید ؟  بالاخره ما با دست خالی هم بر مبنای  آن چیزی که شور اول تصویب شده ، بر مبنای نظراتی که شورای سیاستگذاری باز سازی  منتخب حضرت  امام دادند براین مبناما یک سری خطوطی  را داریم .
 یک راه این است که این را هم نادیده بگیریم . یکی این است که به هر حال از این خطوط  استفاده بکنیم استنباط ما این بوده که توجه به کشاورزی  ومنابع طبیعی  یکی از محورهائی است که مورد تأکید همه است ، پس بنابراین می بینید کهدر اینجا  عمل شده است .
 در زمینه منابع آب :  مصوب سال 67،43 میلیارد بوده ، لایحة  بودجه 52  میلیارد ،‌نظر کمیسیون برنامه و بودجه (آن  چیزی که به صحن  مجلس داده )  58 میلیارد هست و 68/6% هزنیه های عمرانی  ما راتشکیل  می دهد ، در حالی که در سال گذشته 32/5% را تشکیل   می داد یعنی این جهت گیری نشان می دهد که ما به این امور زیربنائی توجه داریم .
 راه وترابری :در سال 67،125 میلیارد بوده ، لایحه بودجة دولت 123 میلیارد  بوده .‌کمیسیون 134 میلیارد  ریال کرده (4/13  میلیارد تومان )  یعنی 28/15% بودجة عمرانی  مارا فصل  راه وترابری تشکیل می دهد .این هم به علت نقشی است که مسأله  ارتباطات ( راه وترابری )  در گسترش وتوسعه بازی  من دیگر بیشتر وارد ترکیب عمرانی نمیشوم  ،به بودجة  شرکتهای دولتی می پردازم :‌بودجة  شرکتهای دولتی یکی از مسائل  بغرنج  ومشکل بودجه هست .  مجلس از نصف   بودجة کل کشور  بی اطلاع  هست به این  علت که  بودجة  شرکتها را مجلس تصویب  نمی کند . یعنی  قسمت هشتم لایحه را مجلس تصویب نمی کند (‌این  را جهت  اطلاع مجلس می گویم ) این مورد  یک سری مزایا ویک سری معایبی دارد . مزایایش  این است که به هر حال  این شرکتهای دولتی بایستی  آزادی عمل د رخرید و فروش  داشته باشند .در استخدام داشته باشند ،در فعالیت  داشته باشند تا بتوانند کار بکنند  . عیب آن هم این است کهبه هر حال  این نصف  بودجة  کشور که دارد اینطوری هزینه می شود بایستی  معلوم باشد که در کجا سرمایه گذاری میشود ،  هزینه هایش  به چه نحو است ، پرداختهایش به چه صورتی هست ؟  بهترین روشی که وجود دارد  این است که د رعین اینکه آن آزادیها حفظ میشود ، درعین  حال نظارتی  از طرف  مجلس بر آن باشد به همین  جهت سال گذشته تبصرة 2 بودجه در مجلس  گذاشته شد ، متأسفانه  دولت این تبصرة 2 را حذف کرد  کمیسیون  برنامه و بودجه  این تبصره  را ابقاء  وتکمیلش کرد .  باز برادرها به تبصرة 2 اگر دفت کنید  می بینید  که خطوط  مشخصی وجود دارد .اولا همراه با بخشنامة  بودجه که  از طرف نخست وزیر صادر میشود بایستی  تاشهریور ماه خطوط کلی ار که شرکتها باید  در بودجه شان  رعایت  بکنند به آن  اضافه بشود  تا پانزدهم  آذر  تمام  شرکتها موظف شدند  که بودجة  سالیانه شان را برای  درج در لایحه با نظر مشورتی  وزارت برنامه  و بودجه  که قبلا گرفته شده بفرستند واز همه مهمتر یک کمیتة 6 نفره  گذاشته  شده که بر فعالیتهای شرکتها و مسائل مربوط  به این تبصره  نظارت داشته باشند این 6 نفر یکی آقای نخست وزیر هست ، یکی وزیر  برنامه و بودجه  است ، یکی  وزیر امور اقتصادی و  دارائی است ،دبیر کل امور اداری واستخدامی است ،  دو نفر  هم از نمایندگان  مجلس هستند و گزارش  منظم هم بایستی  به کمیسیونهای ذیربط مجلس بدهند . یعنی اگر فرض کنید  که در مورد شیلات  که یک شرکت  هست ، یادر  مورد سازمان  غله  که یک شرکت است ، سازمان  غله باید  گزارشش  را هم ب کمیسیون  بازرگانی بدهد ، هم  به کمیسیون  کشاورزی بدهد ، هم به کمیسیون  برنامه و بودجه  بدهد .به این ترتیب  اعمال نظارتی  که مجلس  بایستی  روی این شرکتها بکند تحقق پیدا می کند . اشاره ای  هم د رمورد بودجة  ارزی می کنم :
  بودجة  ارزی دردورة اول مجلس  وجود نداشت یعنی تنها چیزی که در صحن مجلس مطرح می شد  بودجة ریالی بود . آخرین سال دورة اول مجلس یعنی   در بودجة سال 63 تبصره ای آمد مبنی بر اینکه دولت  موظف است  که بودجة ارزی  بسیار محدود وکوچک در حد رقم  کلانش به مجلس آمد وتصویب شد ، به تدریج  از سال 63 به بعد بودجة  ارزی تکامل  پیدا کرد وبه اعتقاد من بودجة ارزی  که الان به صحن مجلس  آمده تکامل یافته ترین  بودجه ای  است که در این  سنوات بوده . یکی از مسائلی  که بسیار توجه شده مسأله طرحهای عمرانی است . معمولا هزینه های روزمره  مملکت طرحهای عمرانی  را تحت الشعاع  خودش قرار می داد یعنی  ممکن است شما فرض کنید با سرمایه گذاری محدودی  الان بتوانید فولاد  اهواز را به راه بیندازید ولی یک مرتبه  تحت فشار  اینکه فلان  کالای اساسی  کمبود  است وباید وارد  بشود ارز  یک طرح ضروری را ندهیم ، حتی  فرضاً برویم تیر آهن وارد  بکنیم در حالی که به وسیلة  یک سرمایه گذاری کوچک  می توانیم  یک منبع  بزرگ را در داخل  کشور به حرکت در بیاوریم   یا ممکن است تحت فشاری که ما قرار می گیریم به جای اینکه  حدود 130 میلیون دلار  بدهیم  پالایشگاه  آبادان  را راه بیندازیم  بگوئیم  آقا الان  چون مسأله سوخت  در کشور مسأله است  ، برای اینکه  بنزین  وگازوئیل  ونفت سفید  زیاد باشد ، تحت فشار ما بیائیم واردات  فرآورده  را از خارج  زیاد بکنیم  ،می دانید که ما در سال حدود 6/1یا 7/1  میلیارد دلار  داریم ارز  برای ورود فرآورده  می دهیم ( به  وسیلة آن نفتی که میرود  و برمی گردد )  ماتحت فشار  به جای اینکه برویم آن 130 میلیون دلار  را بدهیم  که پالایشگاه آبادان  راه بیفتد ،  بیائیم آن 130 میلیون دلار  را صرف تأمین فرآورده  و واردات آن از خارج  بکنیم !
 ازاین  موارد زیاد است … کاری که در تبصرة 29  صورت گرفته  این است که تکلیف  این طرحها  را روشن کرده یعنی آمده  در دو سه  جدول  اینها را طبقه بندی ودسته بندی  کرده وارز اینهار ا مشخص  کرده وارز اینها را تخصیص یافته  تلقی کرده ( این خیلی مهم است )  یعنی اگر درآمد ما دچار نوسان  شد ما
باید حتماً به این طرحهای ضروری  بپردازیم واین دسته بندی و طبقه بندی  از این بابت  ضرورت  دارد که به هر حال منابع ارزی ما بسیا رمحدود واندک است .
 من باز یک مقایسه ای  بکنم یعنی شما ببینید مملکت  با چه شرایطی دارد اداره میشود ؟در سال  56( این  متوسط است که عرض  می کنم ) ارز  سرانة هر نفر  یعنی میزان ارزی که به هر نفر  میرسیده است  820 دلار بوده  که با درآمد  ارزی که ما امسال  داریم بههر نفر 142  دلار  میرسد یعنی  شما مقایسه  بکنید که امور مملکت  با چه میزان درآمد ارزی  ( با مقایسة ساده ای که انجام میشود )  وچه جوری دارد می گردد ومن بعضی مواقع به این  فکر می افتم ‹‹ ولوان اهل االقری  آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم  برکات من السماء  والارض ›› اداره شدن مملکت با تمام مشکلات  وتنگناهائی که دارد ،  یا هزینه های سنگین  وکمرشکنی  که جنگ تحمیلی  بر ما بار کرد ومشکلات  وتوطئه های  بین المللی که هست  عدد و رقم  واقعاً چیزهای عجیبی را به انسان القاء می کند . مملکتی که در سال  56 به صورت سرانه با 820  دلار برای  هر نفر اداره می شده الان با 142 دلار اداره می شود حالا با این ارز بسیار  محدود چاره ای  نیست جز اینکه  طبقه بندی  ودسته بندی  بشود .در اینجا است که به هر حال  در تبصرة 29 ( البته  در صحن  مجلس هم ممکن است  این کاملتر  و جامع تر بشود )  در آنجا درجداولی که آمده  جهت گیری ها دقیقاص مشخص  شده .استفاده کردن  به یک نحوی  ازمنابع خارجی  د رمورد آن طرحها با توضیحاتی که داده اند یعنی د رمورد  طرحهای ضروری  وزیر بنائی  که بادرآمد ارزی  دارند وبا صرفه جوئی  ارزی قابل توجهی  دارند به هر حال  در آنجا سیاستهائی با کنترل  دقیق اندیشیده شده . بنابراین  این بودجة  ارزی میتواند منابع ارزی ما را جهت دهی بکند ومادیگر اشتباهات سال  62و63  ار تکرار  نکنیم که درآمدهای ارزی زیاد را به علت  اینکه یک  چنین طبقه بندی ویک چنین  حساب وکتابی درارز ما وجود  نداشت متأسفانه  بسیاری از امکانات  را ما از دست  دادیم .  من در پایان  عرض می کنم  که بودجة  سالیانه  و آن چیزی که تصویب شده به اعتقاد  خود من یک بودجة  سه ، چهار  ماهه بیشتر  نباید باشد  یعنی من فکر می کنم  اگر مجلس  تلاش بکند  و برنامة  5 ساله  را بتواند ان شاء‌الله  حداکثر تاخرداد  ماه به تصویب  برساند بسیاری از موارد در این لایحة  بودجه قابل   اصلاح  وجرح تعدیل  است . یعنی  ما بودجه ای  را تنظیم   کرده ایم  وبه صحن  مجلس دادهایم  که  این بودجه مبتنی  بر برنامه ای نبوده است ،  این واقعیت  تلخ را باید  بپذیریم ! یعنی ما بدون اینکه مشخص  کرده باشیم  به کجا میخواهیم برویم  و آخر خط  . 5 سال دیگر  در کجا هست برمبنای یک سری  رهنمودها ونظراتی  که شنیده بودیم  داشتیم  آمدیم آن بودجه  را تنظیم کردیم . جهت عمرانی  را آمدهایم  د رامور زیر بنائی تنظیم  کرده ایم ،  بودجة  جاری ر د رنهایت  حداقل خودش  قرا ردادهایم .درآمدها را آمده ایم  واقعی کردهایم .  باصطلاح ان موارد غیر واقعی  را از آن حذف کرده ایم ، ارز بودجة  شرکتهای دولتی را آمده ایم  تحت کنترل ونظم ونسقی قرار داده ایم بودجة  شرکتهای دولتی را آمده ایم… همه این کارها ار کرده ایم  ولی من عرض بکنم به علت یک نقص  بزرگی که این بودجه دارد و آن نقص  این است که ما می بایستی  اول برنامه را تصویب کرده  باشیم بعد بودجه را .،  اگر این کار را میتوانستیم بکنیم  خیلی بهتر بود . حالا که نشده راه حل  این اس که  ما بیائیم  بودجه ار تصویب  بکنیم وسریعاً  به برنامة 5 سال بپردازیم ،  به محض  اینکه برنامة  5 ساله  تصویب شد بلافاصله  به خط اصلاح  وجهت دهی  بودجه برمبنای برنامة 5 سالة مصوب  مجلس برویم  ودر همینجا لازم است  این نکته  را عرض بکنم ، برادرانی که دنبال  خط دودوازدهم وسه دوازدهم هستند توجه  بکنند سه دوازدهم  یعنی  چه ؟  سه دوازدهم یعنی اینکه مملکت برمبنای بودجة سال 67،  دوازده ماه که سال 67 بوده بگوئیم  نخیر دوازده ماه 15 ماه بشود ! این چه نتیجه ای  خواهد داشت ؟ به هر حال  بر مبنای  آخرین اطلاعات  و آمار  وارقامی  که وجود دارد  کمیسیون برنامه  و بودجه آمده 52 جلسه گذاشته  ، بحث کرده ، صحبت  کرده بعضی ا زموارد  را الزاماً دیده مجبور  است افزایش بدهد ،همانطوری که در زمنیه هزنیه های جاری اشاره کردم ما به هر حال باید  باافزایش  دانشجویانمان در دانشگاهها ونقشی که دانشگاهها د رامور  مراحل توسعه  دارند به دانشگاهها برسیم .
 بنابراین ما بر مبنای  رشدی که در اینجا  هست دانشگاهها را افزایش داده ایم ،آموزش و پرورش  مستقیماً به رشد جمعیت  وصل است  پس چاره ای  نیست  جز اینکه  به آن افزایش بدهیم . بنیاد شهید  برمبنای اطلاعات  و آماری  که جود دارد  شهدائی که د رسال گذشته  داشتیم ،افراد  مفقودالاثری که وضعشان روشن شده که در صف  شهدا  بوده اند همة‌اینها  ما را ملزم  کرده است که این بودجه را افزایش بدهیم . حالا  ما بگوئیم  نه همة  این کارها را کنار بگذاریم ، بودجه همان بودجه  سال 67 باشد ، یک سه دوازدهم تکرار  بشود تا این که برنامه  تصویب  بشود .  خوب این چه کاری است ؟(‌نایب رئیس-   وقتتان تمام است  آقای الویری )  ما بیائیم  همین بودجه ای  را که الان  در صحن مجلس هست  این را ادامه بدهیم منتها  بیائیم تلاش  بکنیم که هر  چه زودتر آن برنامه را تصویب بکنیم ، هر وقت که آن برنامه تصویب  شد متناسب با آن برنامه میشود اصلاحیة  بودجه یا متمم بودجه به ثحن  مجلس آورد .
 بنابراین من امیدوار هستم  که با بحثهای جدی که در صحن  مجلس صورت می گیرد ومخصوصاً این نکته  که اگر پیشنهاد هزینه ای داده میشود  تقاضای عاجزانة  بنده این است که حتماً راه  درآمدش  ار هم بگویند ،اگر راه  درآمد ندادید ما هیچ   راهی نداریم جز اینکه  برویم درآمد کاذب درست  کنیم به صحن مجلس  بیاوریم یا اینکه  برویم استقراض  بکنیم ، هیچ راه دیگری  ندارد وهر دوی آنها هم مضر خواهد بود .
 بنابراین  اگر پیشنهاد هزینه ای هست . پیشنهاد درآمدی آن هم در این رابطه  داده بشود  ان شاء الله  یک بودجه سالم و صحیحی  به اجراء  گذاشته بشود تا زمانی که برنامه پنجساله  به تصویب مجلس برسد . والسلام علیکم و رحمت الله .(‌احسنت – احسنت ).
 5- پایان جلسه  وتاریخ تشکیل  جلسه آینده
 نایب رئیس-  ختم جلسه اعلام میشود ، جلسه بعدی  فردا صبح ساعت 8 خواهد بود .
( جلسه ساعت 42/17 پایان یافت )
رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی