مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامیصورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه بیست وهفتم شهریور ماه 1367.فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.2- بیانات قبل از دستور آقایان: محمود آستانه، محمد رضا بهزادیان ویونس محمدی.3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.4- تصویب کلیات طرح لغو لایحه قانونی راجع به املاک وراث اسماعیل قشقائی وسهراب بهادری قشقائی (مصوب شورای انقلاب).5- قرائت نامه آقای نخست وزیر مبنی بر معرفی شش نفر وزیر برای وزارتخانه های نیرو ، جهاد سازندگی، سپاه، کشاورزی، آموزش و پرورش وبازرگانی.6- تصویب کلیات لایحه اداره امور شرکتهای بیمه.7- رد لایحه انتزاع سازمان صنایع د ستی ایران از وزارت صنایع والحاق آن به وزارت جهاد. 8- اعلام وصول یک طرح .9- پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده.جلسه ساعت هشت وبیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 180نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه اعلام شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه بیست ونهم روز یکشنبه بیست وهفتم شهریور ماه 1367 هجری شمسی مطابق با ششم صفر 1409 هجری قمری. 1- گزارش شور اول کمیسیون امور قضائی وحقوقی در خصوص طرح لغولایحه قانونی راجع به املاک وراث اسماعیل قشقائی وسهراب بهادری قشقائی.2- گزارش شور اول کمیسیون امور اقتصادی ودارائی در خصوص لایحه اداره شرکتهای بیمه. 3- گزارش شور اول کمیسیون صنایع ومعادن در خصوص لایحه انتزاغ سازمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع والحاق آن به وزارت جهاد سازندگی .4- گزارش شور اول کمیسیون امور اقتصادی ودارائی در خصوص لایحه اصلاح ماده 1 قانون استرد اد حقوق گمرکی مواد اولیه مصنوعات ماشینی کارخانجات داخلی مصوب سال 1345.5- گزارش شور اول کمیسیون امور اداری واستخدامی درخصوص لایحه نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران وجنگ تحمیلی ومعلولین عادی وشاغلین مشاغل سخت و زیان آور.رئیس- تلاوت کلام الله مجید. اللهم صل علی محمد وآل محمد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. تبارک الذی جعل فی السماء بروجاً وجعل فیها سراجاً وقمراًمنیرا. و هوالذی جعل اللیل والنهار خلفه لمن اراد ان یذکرا وارادشکورا. وعبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هوناً واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً. والذین یبیتون لربهم سجداً وقیاماً. والذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غراماً. انها ساءت مستقراً ومقاماً. والذین اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وکان بین ذلک قواماً. (صد ق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند). «از آیه 63 تا 67 سوره الفرقان.»2- بیانات قبل از دستور آقایان: محمود آستانه، محمد رضا بهزادیان ویونس محمدی.رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.منشی- آقای آستانه نماینده سربند. آقای بهزاد یان نماینده قائنات. آقای یونس محمید نماینده خرمشهر.محمودآستانه- بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام وصلوات به ارواح پاک مقدس شهدا ء و با آرزوی سلامتی وطول عمر حضرت امام فرمانده کل قوا که با پیام روح بخششان به مجمع فرماندهان ومسؤولین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جان تازه ای به سربازان گمنام وسرداران دلاوری که توفان خشم این امت حزب الله از سینه صحنه کارزار آنها جوشید، بخشید. و چه زیبا فرمودند «شما آئینه مجسم مظلومیت ها ورشادتهای این ملت بزرگ در صحنه نبردید.» سالگرد تجاوز صدام این عامل کفر جهانی به ایران اسلامی نزدیک است. خوب است نگاهی به گذشته بیندازیم و مروری به تجاوزات عراق داشته باشیم. رژیم صدام از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا پیش از شروع رسمی تجاوز در 31 شهریور سال 5 9 جمعاً798 مورد تجاوز شامل 563 مورد تجاوز زمینی، 211 مورد تجاوز هوائی و 24 مورد تجاوز دریائی علیه سرزمین اسلامی ایران داشته است ودر طول 8 سال جنگ هزاران مورد جنایت ضد بشری و مخالفت با قوانین بین المللی از خود نشان داده است. به کارگیری وسیع سلاحهای شیمیائی علیه رزمندگان اسلام وکردهای مسلمان عراق واعدامهای دسته جمعی، حبس ها وشکنجه های قرون وسطائی نمونه هائی از این جنایات است. و بعد از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران واعلام آتش بس از سوی شورای امنیت دهها بار کارشکنی کرده و بیش از صد بار مقررات آتش بس را بین ایران وعراق نقض کرده است. سوال اینجااست آیا دشمنان اسلا م متنبه شده اند ودیگر کاری به کار ما ندارند؟ آیا صدام این جانی تاریخ آدم شده است؟ هرگز چنین نیست. تنها عاملی که باعث شد استکبار جهانی در مقابل انقلاب اسلامی ایران زانو بزند استورای واراده پولادین حضرت امام وقدرت وصلابت رزمندگان اسلام در جنگهای دفاعی علیه آنها بود. استکبار جهانی زمانی تن به قطعنامه 598 داد که سپاهیان اسلام پیچیده ترین خطوط پدافندی ضد پیاده دشمن را تا پشت نهر جاسم یعنی 10 کلیومتری بصره عقب راندند. پس با گذشته این اینچنین روشن جای هیچ شک وشبهه ای نیست که دشمنان اسلام مترصد ضعف وسستی هستند وضعف وسستی از دو چیز تلقی میشود : نادا نی، ناتوانی. برادران و خواهران ارجمند! بیشترین صنعتی که خداوند تبارک وتعالی در قرآن کریم به آن وصف شده دوچیز است: علیم بودن وقدیر بودن . و به تعبیر ساده، دانائی وتوانائی در هر چیز وهر کار وبنده حقیر عرض میکنم برای رهائی از دست توطئه های دشمنان قسم خورده اسلام وبرای رسیدن به استقلال واقعی هیچ راهی جز به دست آوردن قدرت وآگاهی نداریم. وقدرت به دست نمی آید مگر درسایه جهاد در راه خدا، (جهاد همه جانبه) وشما نمایندگان منتخب مردم باید بدانید ضمانت اجرای قوانین مصوب مجلس وشورای محترم نگهبان ، قدرت ودقت وحکومت اسلام است. ومادامی که این قدرت حاصل نشود هرگز توقع اصلاح امور را از مسؤولین اجرائی نمیتوان داشت. گمشده ما تمرکز قدرت ما است. بلی، همان چیزی که در طول 10 سال گذشته مثل گوشت قربانی مصرف شد ونمود چندانی در حل مسائل نداشت ، و بارزترین نمونه آن در جنگ نمودار شد که با عنایت وتدبیر حضرت امام در تشکیل ستاد فرمانده کل قوا وکاردانی وشجاعت سرور عزیزمان جانشین فرمانده ل قوا. این کار عقب افتاده د ر جنگ یعنی تمرکز و وحدت فرماند هی جامة عمل پوشید. وامید است شک وتردیدها از بین برود ومجلس سوم و مسؤولین کشوربا پشتیبانی امام و امت در حذف یا ادغام دستگاهها ی موازی که به کرار گفته شده-اند بپردازند. خدا نیاورد روزی را که ما درحل مسائل اساسی نظام ، یعنی تدوین وتنظیم استراتژی بر اساس احیاءقدرت اسلامی وحل مشکلات اداری به جائی مثل قطعنامه 598 برسیم. بنده به سهم خودم از تمام مسؤولین معظم کشور مخصوصاً رؤسای بزرگ سه قوه، جناب آقای نخست وزیر، هیأت محترم وزیران ودیگر کارگزاران درخواست عاجزانه میکنم که از وجود پربرکت وسراسر خیر وفداکاری حضرت امام بهره برده ومسکلات ومعضلات را در حضور مبارکش مطرح وراه حلهای اساسی را به دست آورید. نگذارید روزها بگذرد وحجم کارهای روزمره ما را غافل کند. وعرض میکنم مرزهای هیچ کشوری ثبات وسقوط پیدا نمیکند مگر در اقتار نیروهای مسلح آن کشور. پس توجه به تقویت بنیه نظامی ودفاعی کشور از اهم امور است. اینجانب به عنوان فردی که قریب 10 سال خادمی در سپاه اسلام وشاهدی بر زیباترین صحنه های ایثار وگذشت وخلوص ابتکار سلحشوران اسلام بوده ام از پیوند شاهرگ گردن ترکش خورده، برادری توسط برادر دیگر به وسیله یک میله خودکار در میدان نبرد تا اختراع دستگاههای مختلف کاربرد نظامی وغیرنظامی دارد، گواهی میدهم که استعدادهای بالقوه به سرعت در حال شکفتن وسدهای نتوانستن وندانست در حال فرو ریختن است وهشدار میدهم به میزانی که توجه ما به کمکها و وامهای خارجی باشد به همان باشد به همان میزان استعدادهای بالقوه در نطفه خفه میشود. در رابطه با بازسازی، تفسیرهای زیادی شنیده ام ولی آنچه مسلم است هیچکدام از تفاسیر بازسازی ما را به مطلوب نمیرساند ، مگر سرمایه گذاری روی مغزهای جوانان حزب الله وفراهم ساختن زمینه های جذب آنها در مراکز علمی وآموزشی وتحقیقاتی. من به نمایندگی از طرف مردم قهرمان وشهید پرور شهرستان شازند وآستانه و بخشهای سربند وقره کهریز و گزاز با شما عهد میبندم که با تمام محرومیتها وکمبود ها یاور و پشتیبان شما در رسیده به اهداف عالیه اسلام که همانا اقتدار حکومت اسلامی وقطع تمام وابستگیها به شرق وغرب امت باشیم. و از برادر بزرگوار جناب آقای موسوی نخست وزیر محترم تقاضامند م که بنا به اصل 133 قانون اساسی در شناسائی ومعرفی وزرائی لایق با معیار حضرت امام یعنی تقوی وجهاد به مجلس شورای اسلامی پیشقدم باشند. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.منشی- آقای بهزادیان بفرمائید. محمد رضا بهزادیان- بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض ادب خدمت رهبر معظم انقلاب ودرود بی پایان به ارواح مطهر شهدای اسلام. در ابتدای سخنم لازم میدانم که از حضور یکپارچه و بینظیر مردم محروم ومتدین شهرستان قائنات در انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی که حاکی از اطاعت ایشان از رهبری انقلاب برای شرکت در انتخابات ومحیط فراهم شده برای برگزاری انتخابات سومین دوره که به گواه خود این مردم را در ادوار گذشته سابقه دوره دوم بوده است. قدردانی نمایم وامیدوا رم که با همکاری مسؤولین محترم اجرائی بتوانیم خدمتگزاران صد یقی برای این مردم محروم باشیم. انقلاب اسلامی ایران که بر پایه ایدئولوژی روشن اسلام وبا اهداف مشخص از سوی بنیانگذار انقلاب مطرح شده وبه پیروزی رسیده است . و در این روند رشد خون پاکترین بندگان مخلص خداوند به پای آن نثار گردیده ، د ر هر شرایطی آن ایدئولوژی را نمتیواند فراموش کندوبا این اهداف وآرمانها وارزشها را از یاد ببرد. . واین آرمانهای اصلی چیزی نیستند که تغییر پذیر باشند ویا در شرایط جنگ چیزی و در شرایط بعد از جنگ چیز دیگری باشند. اصلا این ارزشها همزاد وهمراه انقلاب هستند. مضافاً به اینکه ایدئولوژی واهداف این انقلاب در چهارچوبه یک کشور تنها جاری نیست وانقلاب اسلامی داعیه جهانی بودن دارد واهدف گسترده ای را دنبال میکند. وهمه اینها در شرایطی است که به حمد خداوند متعال ما در زیر سایه رهبری معظم انقلاب قرار داریم که همواره بر روی رهنمودهائی که در طول مبارزه و پیروزی بیان میفرموده اند وشعارها و آرمانهائی که از ابتدای مبارزه بلند مدتشان، که بیش از یک ربع قرن عمر دارد ارائه میفرموده اند تأکید وتکیه وحتی پافشاری داشته اند . در همینجا لازم میدانم که به یکی از این اصلی ترین ارزشها که نهاد مقدس سپاه پاسداران است اشاره ای داشته باشم. با توجه به پیام دیروز حضرت امام واهمیتی که ایشان به حفظ ارزشها واولویتها در ملاکهای انقلابی در این پیام طرح فرموده بودند اینجانب لازم میدانم به نقش انقلابی سپاه در حفظ دستاوردها و ارزشهای انقلاب تأکید مجدد داشته باشم وبیان میدارم همانطور که حضرت امام در پیامشان فرمودند مبنای مهمترین استراتژی ما باید دفاع همه جانبه باشد. اما دراین شرایط است که در چند ماهه اخیر گویا برای عده ای همه ارزشها وآرمانهای این انقلاب الهی تغییر یافته وبه قول خودشان به بلوغ فکری وخرد گرائی وعصر اندیشه در انقلاب رسیده اند وفرصت را غنیمت شمرده وعقده- های ماندنی در دلشان را خالی میکنند. وبا کمال تأسف شاهد بعضی رسانه های گروهی هستیم که با اینان هماهنگ شده وبه تصور آزادی بیان وقلم سعی در اشاعه این افکار دارند، دلباختگان غرب وناآگاهان ودنیاپرستان و آنهائی که آرزوی افول ستاره های انقلاب ونزول آرمانهای آنرا داشته اند نیز منتظرند تا دراین آشفته بازار از همهمه ها بتوانند به قلوب وایمان مردم ما غلبه پیدا کنند و جای پای تردید در دلها گشوده شود وحریم حرمتهای مطروحه در انقلاب بشکند تا آنگاه از این آب گل آلوده ماهی بگیرند، واهداف خود را به اجرا درآورندوتخم یأس را دردلها بکارند، و آرمانها وارزشهای این انقلاب را خدشه دار کرده آن را به راهی ببرند که سالهاست در آرزوی آنند. و در این بین تنها چراغ فروزنده دل علاقمندان به انقلاب، پیامهای همیشه محکم مقام معظم رهبری انقلاب است که هر چند گاهی به مناسبتهائی طلوع میکند وشور تازه ای در دل همه عاشقان انقلاب جوشش میگیرد. بگذریم ازآن کسانی که علاقه مندندکه در کوتاهترین مدت این پیاها به دست فراموشی سپرده شود وحداکثر به صورت مجموعه های زیبائی انگاشته شده وزینت-آرای کتابخانه ها شود وبر سر آن همان رود که بر سر نهج البلاغه علی (ع) رفت. اکنون در این زمان این رسالت به عهده همه رهروان واقعی امام است آنهائی که دلشان برای این انقلاب می تپد وآنهائی که گوشت و پوست واستخوانشان از اسلام واین انقلاب است وکسانی که تا چشم باز کرده اند وگوشهایشان شنیده است نام امام وحرف وسخن امام برایشان مطرح والگو بوده است واعتقاد به اسلامشان را از امام دراند وهمراه مبارزه ایشان رشد کرده اند، وبه فرمایش خود حضرت امام کسانی که در نهضت 15 خرداد در گهواره ها بوده اند یا از پستان مادرهایشان شیر میخورده اند، امروز سربازان امام هستند وخیل عظیم شهیدان ما از همینهاست وقریب به اتفاق نیروهای رزمنده و برادران عزیز سپاهی که چنین تکریم بحق ودرخوری را رهبری معظم انقلاب دیروز در پیامشان از ایشان فرمودند از همین عده اند.اینها وظیفه دارند تا با تمام توان بکوشند تا در این برهه حساس انقلاب را از گزند غرب گرایان ودنیاپرستان نجات دهند. والبته بهترین بستر این جریان میتواند در مجلس امروز ما جاری باشدکه فرزندان 15 خردادند وآنانی که در ابتدای نهضت کودکان خردسال کوچه ها بودند وامروز برگزیده ملتند و محترمند وشمع جانشان درراه استقلال این کشور میسوزد . و دیگر بزرگواران فهیم آشنا برای مردم که باید در قوانین ولوایح وطرحها بتوانند که برای فرمایشات رهبری شیوه اجرائی بیابند ودر پیاده کردن اسلام مستضعفین به وظیفه خود عمل نمایند. و پاسدار ارزشهای اصیل انقلاب وقانون اساسی باشند وناظر بر عملکرد مسؤولین اجرائی بوده ودر نطقها وصحتبهای خود همانطور که تاکنون نیز کماکان وجود داشته متذکر این خطر باشند که ارزشها وآرمانهای انقلاب در ابعاد سیاستهای خارجی وداخلی ، اقتصادی واجتماعی اش در معرض آسیب جدی قرار گرفته است. واین حاصل عدم اهتمام در بکار بستن رهنمودهای رهبری انقلاب است. ودر این میان رسالت سنگینی به دوش مطبوعات است که علیرغم همه فشارها، به انتشار آن افکاری بپردازند که در راستای پیامهای رهبری است وجلوی سایر اندیشه های مخالف محکم بایستند. واینجانب همین جا به دست اندرکاران رسانه های گروهی تذکر میدهم که توجه داشته باشند نشر افکار مخالف با پیامها ونظریات رهبری انقلاب متعلق به هر شخص ومقام ومسؤولی که باشد، خلاف است و نمیشود این را به حساب آزادی بیان وقلم گذاشت. اینها اصلا مسؤولیت دارندتا در راستای ارزشها وآرمانهای انقلاب ورهنمودهای رهبری انتشار مطلب بدهند ودرغیر اینصورت با هیأت نظارت و وزارتخانه متبوعه است که جلوی خلافهای صریح و بین آنها را بگیرند. کی وکجا رهبری معظم انقلاب درمواضع چندده ساله خود نسبت به امریکای جنایتکار ذره ای کوتاه آمده اند که حالا این آقایان بعضاً متدین در روزنامه هایشان در لزوم برقراری رابطه با شیطان بزرگ قلم فرسائی میکنند وبه یکباره همه دست آورد های انقلاب اسلامی را زیر سؤال میبرند؟ ومگر حضرت امام در پیا حج یعنی همان پیامی که در آن قبول قطعنامه را اعلام فرمودن بیان نفرمودند که: «راهی جز مبارزه نمانده است . باید با چنگ ودندان ابرقدرتها وخصوصاً آمریکا را شکست والزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود. یا شهادت یا پیروزی، که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است . و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلامی را در جهان به راه اندازیم. و یا اینکه از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا وشوروی را به صدا درآوریم.» در اینجا جسارتاً هشداری به روحانیت معظم که در همه مراحل انقلاب پیشتاز بوده اند عرض میکنم که حفظ این جایگاه تا زمانی میتواند ادامه د اشته باشد که ارزشها وآرمانها وشعارها در انقلاب ما حاکم باشد . والا اگر بحث تخصص وتکنیک وسناریوهای کلاسیک پیشرفت در جهان مطرح باشد این تکنوگرات ها وغرب زد ه ها هستند که ید طولانی برای حرف زدن دارند و آنوقت است که این تازه از ره رسیدگان، سوار بر امواج خروشان انقلاب ما خواهند شد که این امواج سیل خون هزاران شهید را همراه دارد وسکان انقلاب ما را به دست خوا هند گرفت. استقلال و تمامیت ارضی کشور را از استقلال اقتصادی نمیتوان جدا کرد واگر استعمار از دریچه اقتصادی وارد کشور بشود استقلال سیاسی کشور را خدشه دا ر مینماید. واساساً استعمار همیشه به بهانه عمران وارد کشورها میشود. واگر به بهانه بازسازی کشاورزی و صنعتی وعمران پای خارجیان به کشور ما بازگردد، نهایتاً هدفشان وابسته کردن ونفی استقلال سیاسی کشور است که امروز دیگر دوران اشغال نظامی وزمان وابستگی مستقیم یک ملت ویک کشور به وسیله استعمارگران گذشته است. امروز از طریق وابستگی غیر مستقیم اقتصادی وسیاسی است که ملتها وکشورها را وابسته میکنند. ملت شریف ایران هنوز خاطره تلخ اصل 4 ترومن وسپاه صلح او را که پایه های وابستگی به آمریکا را در این کشور استحکام بخشید، فراموش نکرده اند. ملت ایران همچنان به خاطر دارند که (رئیس: وقتتان تمام است)در سال 1349 گروهی متشکل از 35 نفر از سرمایه گذاران برجسته وصاحبان صنایع امریکا به دعوت طاغوت زمان سمینار سرمایه گذاران تهران را تشکیل دادند و در این جمع افرادی چون دیوید راکفلی مالک «چیس منهتان بانک» و تعداد د یگری از این سرمایه داران حضور داشتند. و به قول خودشان آمده بودند که تخصص وتکنولوژی و منابع مالی ودانش خود را برای پیشرفت ایران در اختیار بگذارند. که شهید بزرگوار آیت الله محمدرضا سعیدی به پا خاست و اعلام نمود که طاغوت قصد فروش و وابسته کردن این کشور به امریکا را دارد وجان شریف خود را بر سر همین کار نهاد. د رمرداد1349امام امت درتلگرافی که درشهادت این عزیز صادر فرمودند چنین آورده اند: «کارشناسان وسرمایه داران بزرگ آمریکا به اسم عظیم ترین سرمایه گذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده اند. سرمایه دارانی که بنا به نوشته بعضی از روزنامه ها هر لحظه از عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید برای چه منظوری در تهران اجتماع میکنند ؟ آیا برای غمخواری وانساندوستی است؟ ! کسانی که دنیا را به خاک وخون کشیده اند ودهها هزار انسان را برای شهوات به زیر خاک کرده اند در اینجا دوست صمیمی ما هستند؟! و یا در جای دیگر میفرمایند. «اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده اند وملت را به اسارت سرمایه داران میخواهند درآورند. » و همچنین میفرمایند . «اینجانب اعلام میکنم هر قراردادی که با سرمایه- داران امریکا ودیگر مستعمرین بسته شود مخالف خواست ملت ومخالف احکام اسلام است. » اینها گوشه ای از نظرات حضرت امام در پیام ایشان در مورد شهادت آیت الله سعید ی در مرداد سال 1349 بود. رئیس- وقتتان تمام است ، الان شما 15 دقیقه صحبت کرد ید. بهزادیان- من فقط یک مطلب دیگر را در خاتمه عرض میکنم . حال این سؤال مطرح میشود که ماهیت این کمپانی ها وسرمایه داران ودولتها عوض شده، یا حکم صریح حضرت امام در مخالفت احکام اسلامی بودن این قراردادها تغییر کرده است؟ والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای یونس محمدی بفرمائید. یونس محمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. باسلام به محضر مبارک حضرت ولی عصر ودرود به محضر نایب برحقش که همیشه با پیامهای حیات بخش خویش همچون ابری پرباران به سرزمینهای تفتیده دلهای ما بهار زندگی را به ارمغان می آورد ، و با درود به قائم مقام رهبری تحمیلی. این قلک. قلک یک شهید است (اشاره به قلکی که دستشان بود وبه ریاست مجلس تقدیم کردند) که وصیت کرده بعداز شهادتش این قلک به جبهه اهداء شود. این قلک کوچک یک سمبل است. سمبل ایثار وفداکاری و از خود گذشتگی این امت فداکار است که هم با جان وهم با مال جهاد میکند. و این راه باید ادامه یابد وغفلت نکنیم. وغافل نشویم که دشمنان برای ضربه زدن ونابود کردن انقلاب اسلامی ما بید ارند وهشیار. امت عزیز شهیدپرور! دشمن در حال استفاده کردن از تمامی لحظه های آتش بس است ودر حال تقویت وتجهیز نیروهایش میباشد. و تعلل وکارشکنی در مذاکرات ژنو فقط برای بدست آوردن زمان بیشتری جهت قوی تر شدن میباشد ما نباید فریب بخوریم وخدای نکرده با لالائی مذاکرات صلح بخواب برویم وجبهه را فراموش کنیم تا هنگامی که مطمئن نشده ایم که صلح واقعی ودائمی وپایدار ایجاد خواهد شد نباید بنشینیم بلکه باید محکم وقوی بایستیم وقوی تر از گذشته شویم. اما اگر مطمئن شدیم که صلحی پایدار و حقیقی در حال ایجاد شدن میباشد بزرگترین مسأله کشور، مسأله بازسازی ونوسازی است. اما بازسازی باید طبق برنامه واصولی معین انجام گیرد . همه میدانیم که در این کره خاکی تنها کشوری که بخاطر مسلمان بودن مظلوم شده ایران است . واستانهای مرزی بار سنگین مظلومیت را بردوش میکشند. بخصوص شهرهای جنگزده مرزی از غرب تا جنوب سپر بلای انقلاب و نظام وکشور شده و ویران گردیده اند پس دربازسازی ضمن تأیید بازسازی در سطح کل کشور وبازسازی اقتصادی نباید این شهرها واستانهای جنگزده ومظلوم در بحث های بازسازی کلان واقتصادی وفرهنگی غرق شوند وفراموش شوند، بلکه باید در اولویت ودر صدر مباحث بازسازی باشند. جمهوری اسلامی با همه ظلمی که از طرف ابرقدرتها ونوکرانشان بر آن وارد شده ، در تمامی شهرها وروستاهای مملکت خد مات فراوانی در حد امکان انجام داده و شهرها وروستاهای سراسر کشور پیشرفت کرده اند. ولی استانها وشهرهای مرزی نه تنها پیشرفتی نکرده اند بلکه شهرها ویران شده اند و به قهقرا و اسفل السافلین سقوط کرده به عقب رفته اند وباید سالها کار کرد تا شاید به حالت اولیه برگردندو احیاء شوند . استان مظلوم خوزستان که منبع ثروت وسرمایه های این کشور است واقعاً مظلوم واقع شده برای اینکه همه چیز وهمه امکاناتش در اختیار جنگ بود ه. از شورای محترم تشخیص مصلحت نظام تقاضا دارم این مسائل را مورد توجه وعنایت قرار دهند ودستور دهند که : 1- دربازسازی روستاها وشهرهای جنگزده نظریات نمایندگان ودیگر مسؤولین آن شهرستانها مورد توجه قرار گیرد. 2- درتشکیلات ستاد مرکزی بازسازی، استانداران استانهای جنگزده و مسؤولین بازسازی استان حتماً باید عضویت داشته باشد .3- بازسازی روستاهای دوراز خط مقدم، مانند غرب وشرق کارون باید هر چه زودتر شروع شود وباری از دوش دولت خدمتگزار برداشته شود.4- روستاها وشهرها در محلهای قبلی ساخته شوند وهیچگونه جابجائی انجام نگیرد .5- برای شکست دادن عراق در بعد سیاسی، حتماً باید پالایشگاه آبادان وبندر خرمشهر با همان ظرفیت قبلی بازسازی شوند وهرگونه عقب نشینی دراین مورد باعث سوءاستفاده بیشتر عراق از اروند رود میشود . 6- در خرمشهر وآبادان حدود 6 میلیون اصله نخل داریم که از منابع وثروت های ملی ما میباشندو در نجات وحفظ نگهداری آنها همه باید کوشش وجدیت د اشته باشیم. وبرادران رزمنده برای احداث جاده ها ومعابر وپلهای خود ، باید حیات این نسلها ومیلیونها انسانی که زندگی شان با زندگی نخل پیوند خورده وآن را چون فرزندی عزیز دوست دا رند در نظر گرفته شود. بخصوص از جناب آقای هاشمی رفسنجانی جانشین محترم فرماندهی کل قوا تقاضا دارم که در این خصوص (بخصوص مسأله بازسازی) عنایت فرمایند.7- در بازسازی خرمشهر که همه اش ویران گردیده باید ابتدا ادارات ونهادهای خرمشهر تقویت شوند . 8- ضمن تقدیر از سازمان آب خرمشهر که 8 سال است در جبهه جنگ وبرای آبیاری جبهه ها خدمت میکند باید مسؤولین محترم مملکت به کارکنان محترم سازمان آب وشهرداری خرمشهر توجه بیشتری بفرمایند. این درست نیست که کارکنان این ادارات در سایر شهرستانهائی که خبری از جنگ نیست به صورت مرتب حقوق واضافه کار دریافت کنند، ولی حقوق این برادران جنگزده ودور از خانواده گاهی 3 ماه به طول می انجامد. 9- ایجاد اداراتی نظیر کمیته انقلاب اسلامی وسازمان تبلیغات اسلامی ودادسرای انقلاب اسلامی ضروری است (البته در خرمشهر).10- باید کمیته ای جهت تشخیص مالکیت مردم در خرمشهر ایجاد شود زیرا اکثر خانه های خرمشهر را صدایان کافر با بولدوزر با خاک یکسان کرده اند ومین گذاری کرده اند.11- چیزی که فراموش شده وبنده از سال 60 به دنبال آن بوده ام حفظ آثار جنگ است، که نشانه وسمبل ایثار ومقاومت وشجاعت این ملت است بنده بارها وبارها پشت همین تریبون از مسؤولین محترم خواسته ام که آثار جنگ را حفظ کنند. ولی متأسفانه خیلی از آن آثار بر اثر عوامل طبیعی وگذشت زمان از بین رفته. باید حفظ آثار جنگ جایگاه ویژه ای در بازسازی داشته باشد. ضمن عرض تبریک به جناب آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر محترم و اعضای کابینه اش وآرزوی توفیقات روزافزون برای آنان در جهت خدمت عملی به مستضعفین ومحرومین، وزیر محترم کار وامور اجتماعی در پشت همین تریبون عنوان کردند(که خدا را شاهد میگیرم اکثراً خلاف است) ولازم است چند جمله ای عرض کنم تا شاید ایشان متوجه شوند. اولا در رابطه با شرکت تعاونی خیاطان مهاجر، این شرکت 220عضو جنگزده از سراسر کشور دارد، و در تاریخ 16/12/66 تحت شماره 69210 ثبت گردیده و قبل وبعد از تعطیل با کارشکنی ها ومانع تراشیهای بسیاری فراوان بنیاد امور مهاجرین مواجه گرد یده وتاکنون حتی یک متر پارچه از هیچ جائی نگرفته اند. و آقای سرحدی زاده برای اطمینان بیشتر میتواند از سازمان مرکزی تعاون ومرکز تهیه وتوزیع منسوجات سؤال کند. واز تهمت زدن بپرهیزد وبه این افراد جنگزده مظلوم که جرمشان این است که میخواهند روی پای خود بایستند ومستقل باشند وتحت سلطه بنیاد نباشند، خودداری کنند. و وزارت محترم بازرگانی به این افراد که یک سال است نه سهمیه ای میگیرند ونه جیره ای از بنیاد، و واقعاً اکثریت آنان در فلاکت بسر میبرند، توجه کنند. و سهمیه ای که مقرر بوده ودر نامه کتبی که به سازمان مرکزی تعاون نوشته اند که قرار است به این شرکت بعد ازثبت بدهند، این سهمیه را بدهند. مدارک موجود دال بر این است که بنیاد، کارخانه های کرد افزار وکاشی آباده وپارچه های سالم و چرخهای خیاطی را فروخته. آقای وزیر کار اگر باور ندارد بنشیند و مدارک را بررسی کند یا اینکه هیأتی از طرف مجلس مسأله را بررسی کند. ایشان فرمودند که بنده کسی را برای خرید صابونها معرفی کرده بودم. بنده کارمند یا رئیس بنیاد نبود ه ام که اطلاعی از صابونها داشته باشم . وخدا را گواه میگیرم که حدود یک سال بعد از اینکه بنیاد آنها را فرخته مدارکش به دستم رسید و آنها را در کمیسیون کار وامور اجتماعی در برج 8 سال 66 مطرح کردم (رئیس: وقتتان تمام است) جناب آقای سرحدی زاده ! روز قیامت را هم درنظر بگیرید واجازه ندهید که جنگزدگان، این همه ظلم از بنیاد ببینند. از مسؤولین محترم مملکت تقاضا دارم که توجهی وعنایتی به مظلومیت مهاجرین جنگ تحمیلی بفرمایند واز سختی ها ومشقت های فراوانی که دیده اند تشکر کنند وخسارات عظیم روحی وعاطفی ومادی ومعنوی آنها را جبران کنند ود ر مسأله بازسازی، مشارکت مردم شهرهای جنگزده در نظر گرفته شود. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.رئیس- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور: آقای طاهائی نماینده تنکابن و رامسر، به وزارت بازرگانی وکشاورزی در خصوص تسریع د ر ورود کاغذ مرکبات وحلب شیروانی مورد نیاز منطقه، به شورای انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ وآموزش عالی در مورد تسریع درتأسیس دانشگاه شاهد در رامسر، به وزارت بهداشت د ر خصوص تسریع در رفع مشکل اعتبارات بیمارستان امام سجاد واستخدام پرسنل بیمارستان شهید رجائی تنکابن، به نخست وزیر و وزارت بازرگانی در مورد رفع تبعین بین روستاها و شهرهای مازندران در توزیع سهمیه ها وکمیته تخصیص ارز در خصوص تأمین ارز طرح تولیدی تعاونی باغداران مرکبات رامسر. آقای هاشم زهی نماینده خاش، به جهاد سازندگی در خصوص رسیدگی به راههای روستائی منطقه خاش در استان سیستان وبلوچستان. آقای رحیمی نماینده قروه ، به وزارت آموزش وپرورش در خصوص رسیدگی به وضعیت آموزش وپرورش قروه ودهگلان. آقای حائری نماینده دهلران، به وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی در خصوص احداث بیمارستان در آبدانان، بدره وارکواز، به وزارت دادگستری د ر مورد تأسیس دفتر ازدوا ج وطلاق در آبدانان، د ره شهر وارکواز و تأسیس دادگاه حقوقی در دره شهر ، به وزارت دادگستری در خصوص تأسیس دادگاه کیفری 1و2 د ر دادگستری ایلام ، به وزارت پست وتلگراف وتلفن در مورد تأسیس شبکه تلفن شهری در بدره وارکواز. آقای موسوی نماینده ایذه به وزارت بهداشت، د رمان وآموزش پزشکی در خصوص رسیدگی به وضع بهداشت ودرمان ایذه و بخش باغملک. آقای عمید زنجانی نماینده تهران به شرکت ملی گاز در خصوص گازرسانی منطقه بین خیابان 17 شهریور و خیابان ری تهران.4- تصویب کلیات طرح لغو لایحه قانونی راجع به املاک وراث اسماعیل قشقائی وسهراب بهادری قشقائی(مصوب شورای انقلاب. رئیس- دستور را شروع کنید. منشی- اولین دستور ، طرح لغو لایحه قانونی راجع به املاک وراث اسماعیل قشقائی وسهراب بهادری قشقائی مصوب شورای انقلاب مطرح است. مخبرکمیسیون قضائی بفرمائید.رئیس- آقای اصغری بفرمائید.اصغری(مخبر کمیسیون امور قضائی وحقوقی)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون امور قضائی وحقوقی به مجلس شورای اسلامی. طرح لغو لایحه قانونی راجع به املاک وراث اسماعیل قضقائی وسهراب بهادری قشقائی بشماره ترتیب چاپ 79، که جهت رسیدگی به عنوان کمیسیون اصلی به کمیسیون امور حقوقی وقضائی ارجاع گردیده بود در روز یکشنبه 13/6/67 با حضور نماینده امضاء کنندگان طرح در کمیسیون مطرح گردید وپس از بحث وبررسی وامعان نظر عیناً مورد تصویب قرار گرفت. اینک گزارش شور اول آن تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی میگردد . رئیس کمیسیون امور حقوقی وقضائی- عمید زنجانیطرحی که از طرف عده ای از نمایندگان تقد یم شده مربوط به لغو لایحه قانونی راجع به املاک وراث قشقائی ها است. در تاریخ 10/11/58 به هر تقدیر شورای انقلا ب اسلامی مصوبه ای را تصویب کرده که در آن مصوبه اجازه داده به وزارت کشاورزی، که به قشقائی ها اجازه داشتن زمین وآباد کردن زمین را بدهد. این لایحه صرفنظر از اینکه مفصلا در کمیسیون قضائی وحقوقی بحث شده واساساً مالکیت خانها به خصوص قشقائی ها با آن قدرتشان از بیخ وبن اصلا محل اشکال وتردید هست، مع الوصف به چه کیفیتی بود ه در شورای انقلاب و چه کسانی در جلسه بوده اند (که این هم خود بحث مفصلی دارد.) در تاریخ 10/11/58 مصوبه ای تصویب میشود به این عنوان: ماده واحده- با توجه به لزوم حفظ حقوق اساسی افراد ورعایت اصل تساوی مردم دربرابر قوانین ورفع اثر از مقررات خاص تبعیض آمیز مندرج در ماده واحده مورخ 16/1/38 (در سال 1338 گویا بعضی از این خانهای قشقائی را ممنوع میکنند از داشتن اراضی)00شیبانی- شاه این کار را کرد.اصغری- وماده 3 قانون اصلاحی اصلاحات ارضی مصوب 19/10/40 وآئین نامه مصوب 26/9/41 وقانون مصوب 20/3/44 که در رژیم سابق به منظور جلوگیری از اقامت وکار وراث اسماعیل قشقائی در استانهای فارس واصفهان ومحرومیت آنان از حق داشتن ملک مزروعی وشهری وضع شده است. با تصویب این لایحه قانونی مقررات مذکور را کان لم یکن وملغی الاثر اعلام میدارد. حالا به چه کیفیتی بود ه که فقط این لایحه دررابطه با قشقائی ها آمده به هر تقدیر تصویب شده. طرحی را برادران نماینده به مجلس داده اند که مقدمه طرح را من برای حضور ذهن نمایندگان محترم میخوانم: ریاست محترم مجلس شورای اسلامی: نظر به اینکه شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران در مورخه 10/11/58 مصوبه ای مبنی بر اجازه واگذاری اراضی موات ملی شده، بایر ویا اراضی خارج از نسق زارعین واقع در محدوده دهات به وراث اسماعیل خان وسهراب خان قشقائی و همچنین در مالیکت باقی ماندن کلیه مستغلات واملاک شهری وباغاتی که عرصه واعیان آنها متعلق به وراث است ، دا شته که با توجه به وضعیت مشخص سیاسی وراث یعنی خسروخان معدوم وناصر خان ، اجرای لایحه مذکور مسائل سیاسی حادی را خصوصاً در استانهای فارس واصفهان به دنبال خوا هد د ا شت. لذا طرح زیر در لغو مصوبه مذکور تقدیم میگرد د. این طرحی که تقدیم شده بود در کمیسیون قضائی مفصلا مورد بحث واقع شد مسائل سیاسی خاصی که در منطقه ایجاد کرده، زارعینی که در آنجا به همین دلیل بلاتکلیف مانده اند الان، طوری بود که بعد از بحث مفصل د رکمیسیون ، طرح عیناً به تصویب رسید.والسلام.منشی- آقای دکتر شیبانی مخالف بفرمائید .دکترشیبانی- بسم الله الرحمن الرحیم. ولاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم. وضع زندگی من را آقای هاشمی، آقای خامنه ای، آقای موسوی اردبیلی میدانند من چیزی نداشتم وندارم این کتی هم که تن من است کس دیگری به من داده! این مطالبی که عرض میکنم به خاطر خدا است وبه خاطر جمهوری اسلامی است خواهش هم میکنم توجه بکنید . نماز جمعه مرتب به تقوا دعوت میشود . برای چه؟ تقوا یعنی اینکه اگر آنچه را که حق است من عمل بکنم آنچه را که حق نیست، عمل نکنم. روی شعار نروم، من مجبورم از خودم یک کمی تعریف بکنم. هزار خانوار فقیر را در جمهوری اسلامی صاحبخانه کرده ام. سه بیمارستان بزرگ را بعد از انقلاب راه انداخته ام. که یکی از آنها را آقای موسوی اخیراً رفتند ا فتتاح کردند . یکی دیگر را عید سال گذشته هزار مجروح شیمیائی در آن خوابید . من ادعا میکنم واگر کسی خلافش را دارد بیاید بگوید. اگر یک نفر بگوید که بعد از انقلاب از عمل شیبانی، من از اسلام برگشتم هرتعزیری امام بگوید میپذیرم. اینها شد؟ رئیس- ما همه اینها را قبول داریم.حالا موضوع را بگوئید .شیبانی- حالا عرض میکنم خدمتتان، مسأله قشقائی ها را شورای انقلاب به شهید چمران وبنده واگذار کرد . قشقائی ها از اول زمان رضا خان وبعد هم پسرش مخالف اینها بودند ومبارزه میکردند با آنها . اموالشان را شاه مصادره کرد. همین خسروخان معدوم که صحبت او را میکنید برای امرار معاشش یک د انه قالیچه را در وان شست وفروخت که زندگیش را تأمین بکند.البته خوب ، مسائلی پیش آمد که سبب اعدامش شد. مقابله خواست بکند،حالا آن را دیگر باید بعداً تاریخ انشاءالله رسیدگی بکند و بعداً رسیدگی بشود که چمران وبنده خیلی متأثر بودیم که این حکم عمل شد. برای اینکه برا ی ما مسلم بودکه ضد انقلاب این توطئه را چیده بود که آن بیچاره را اعدامش بکنند.یکی از نمایندگان- خود ش عامل «سیاه»بود.شیبانی- اجازه بدهید من حرفم را بزنم.این طرح را آن کسی که نوشت دوره قبل نوشت آورد پیش من امضاء بکنم گفتم برای چه میخواهی این طرح را امضاء بکنم ؟ گفت یک مقداری زمنیهای اینها را تقسیم کرده ایم داده ایم به افراد، حالا تویش مانده ایم گفتم این خلاف شرع است. بیائید ، من میروم یک مقدارش را رضایت میگیرم، یک مقد ار هم پول بد هید. این طرح علتش این بوده. بشنوید اگر که خلاف شرع بکنید آن طرف خط جلویتان را میگیرند. اما در مورد خدمات این خانوا ده در همین بعد از پیروزی انقلاب ، ضد انقلاب رفته بودند با آنها صحبت کرده بودند که ضد انقلا ب کردستان که شلوغ کرده شما بیائید به کمک آنها. به بنده و چمران مراجعه کردند000 مرضیه حدیدچی- بروید تحقیق کنید، بررسی کنید بببینید قشقائی ها با مردم چه کردند .یکی از نمایندگان- آقای دکتر شیبانی چی چی دارید میفرمائید؟ شیبانی – من واقعیت را میگویم شما هم میخواهد خوشتان بیاید میخواهد خوشتان نیاید. در هر حال اموال اینها را مصادره کرده بودند .رئیس- یکی از آقایان به عنوان مخالف صحبت کند، جواب بدهد دیگر.شیبانی- اموال اینها را مصادره کرده بودند حتی خانه مسکونی شان را هم گرفته بودند.زمینهائی را که به روستائیان داده شد ه بود شورای انقلاب نداد فقط املاک شخصی خود شان را که زراعت میکردند به آنها داد. واینها پرداختند به کشاورزی ودر خدمت جمهوری بودند. وفاداری شان را هم از اول به امام اعلام کردند، ان موقع هم که در خارج بودند اعلام کردند. به چه عنوان میخواهید اموال اینها را دومرتبه مصادره کنید؟ اگر مشمول اصل49 هستند، از اصل 49 استفاده بکنید چرا مجلس خودش را به کاری وامیدارد که من این روایت قلم را مجبورم برای شما بگویم. میگویند یکی از گردن کلفتها به یک کسی که قلم خوب میتراشید گفت یک قلم برای من بتراش . او ابا میکرد. بالاخره تراشید. اما بلافاصله نوکش را شکست . گفت چرا شکستی؟ گفت میترسم یک حکمی بدهید یک ناحقی با آن بنویسی وآن دنیا من مقصر باشم. این را من خدمتتان عرض کردم. من به عنوان عضو شورای انقلاب، به شما میگویم که این خانواده خدمت کرده وبه دلیل خدمتشان این اموال را به آنها برگردانند. رئیس- موافق صحبت کند.منشی-آقای هدایت الله آقائی بفرمائید.آقائی- بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت نمایندگان محترم عرض کنم متأسفانه در شرایط فعلی ما داریم می بینیم که خوانین، سرمایه دارها وکسانی که سالها سلطه داشتند وجان ومال این مردم مستضعف محروم، از راههای مختلف نواده های آنها فرزندان آنها یا خود آنها برمیگرد ند. از نقاط ضعفی که ما داریم . این نقاط ضعف یا ضعفهای قانونی است یا ضعفهای اجرائی. عموم این افراد یا به فرموده حضرت امام (قریب به این مضمون که فرمودند ) من احتمال نمیدهم حتی یک نفر از اینها در مشروع بودن مالکیتشان بخواهیم نظر مثبت داشته باشیم، در زمان شاه یا عامل مستقیم دربار بودند یا عامل انگلیس وآمریکا. ما ازاین نمونه زیاد داشته ایم خود این خانواده که برادر عزیزمان جنا ب آقای شیبانی میگویند خدماتی کرده اند، خود اینها اقرار کرده اندکه عامل «سیاه» بوده اند والبته طرح این در شورای انقلاب جای سؤال د ارد. برای خود ما هم الان سؤال انگیز است. واین از شیطنت های بنی صدر ملعون بود که در یک فرصتی، اگرتاریخ تصویب این را هم نگاه بکنید می بینید ، اواخر 10/ 11/58 یعنی تقریباً اواخر عمر شورای انقلاب بود ه حالا چه مسأله ای پیش آمده؟ ترکیب شورا در آن وقت چطور بوده که توانسته این مصوبه را بگذراند باید بیشتر بررسی بشود. به هر حال این تصویب نامه گذشته دلیل نمیشود هر چیزی که در شورای انقلاب تصویب شده الاو بالله درست باشد. ما الان داریم افراد دیگری که با ظاهری بسیار آراسته، ظاهری فقیرانه، ما درهمین استان فارس از اعوان وانصار قوام بزرگ آن زمان ، (زمان قاجاریه) دا ریم از افرادشان که هنوز افتاده اند به جان کشاورزان ومحرومین آن منطقه ببینید یک کت وشلوار مندرس پوشیده ولی بهترین خانه را در شیراز دارد. بچه های او در خارج دارند خوشگذرانی میکنند. وقتی که میآید شما میخواهید یک پولی هم کف دستش بگذارید. نباید فریب اینها را خورد. نباید ساده اندیشی کرد. اینها با این ظاهر می آیند که همین قوانین را بگذرانند و می آیند که مجریان را گول بزنند و می آیند که قانونگذاران را در مجلس فریب بدهند. اینها ظاهرسازی میکنند. اما دلائلی که بنده د ر موافقت این طرح دارم اینها هست. یکی اینکه این زمینهائی که از اسماعیل خان وسهراب بهادری قشقائی گرفته اند،اینها را همین جور از آنها نگرفته اند. ما به ازاء آن پول داده اند در آن زمان به آنها. حتی به شکل مزایده اینها را برایشان فروخته اند وپولهایش را به آنها داده اند. اینجا هست، اجازه بفرمائید اینها را من برایتان میخوانم (قانون زمان شاه است) گفته: مادة واحده- دولت مجاز است کلیه اموال ورثه اسماعیل قشقائی یا صولت الدوله ومتعلقات آن واقع در استان فارس واصفهان حتی آنچه را که از سال 35 به بعد با دیگران به هر نحوی از انحا ء معامله شده باشد ، در صورتیکه مالکیت آنها در این املاک طبق موازین قانون کشور محرز ومسلم باشد، بر اساس طرز تقویمی که در ماده 16 قانون سازمان برنامه مقرر گردیده به استثنای اضافات مندرج در بندهای 2 و 3 ماده مذکور، خریداری وبه مالکیت خود درآورده وبعد بین عشایر تقسیم کند بعد دربند «ب» همین قانون میگوید (در تبصره هایش هست) دولت مکلف است مستغلات واراضی وباغات شهری ورثه اسماعیل قشقائی را با اطلاع دادستان از طریق مزایده به فروش برساندووجوه حاصله را پس از کسر هزینه های متعلقه وسایر بدهی های آنان به دولت پرداخت نماید. بعد در تبصره بعدی هست وقتی که وضعیت مالیکت اینها روشن شد این وجوه را به آنها بپردا زد. یعنی دولت د ر آن زمان از طریق مزاید ه آن زمینها را فروخته و پولش را هم به آنها داده بعد میگوید اراضی که وراث اسماعیل قشقائی از سال 35 در استانهای فارس واصفهان به اشخاص فروخته اند وبه مصرف احداث ساختمان رسیده کماکان در اختیار خریداران یا کسانی که بعداً به آنها انتقال یافته و صاحب فعلی آن هستند، باقی خواهد ماند. در مورد بهای اینها هم آمده: در مواردی که مالکیت قطعی ورثه محرز نباشد بهای ملک تا تعیین قطعی مالک در صندوق ثبت توزیع خواهد شد و پس از تشخیص به مالک واقعی پرداخت میگردد. یعنی تمام این املاک د ر زمان شاه به قیمت روز فروخته شده واین پولها را داده اند به اینها. حالا اگر هدف از این قانونی که (این لایحه ای که) در شورای انقلا ب تصویب شده اگر این باشد که اینها حق برگشتن به محلهای قبلی خود شان را داشته باشند. یعنی اگر محور کار این باشد که اینها بتوانند برگردند، وآن محدودیتی که اینها را نمیگذارد در اصفهان وفارس واینجاها باشند این لغو بشود که قانون اساسی ، اصل 33، صراحت دارد، دیگر نیازی به قانون نیست. میگوید : هیچکس را نمیتوان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقلیت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر د ر مواردی که قانون مقرر میدارد. اگر منظور این بود ه که قانون اساسی مشخص کرده که نیازی به قانون نیست. اما اگر منظور این بوده که اینها برگردند و به آنها مجدداً از منابع طبیعی واز زمینهای مربوط به دولت (هر زمین)به اینها داده بشود ، با توجه به اینکه اینها هیچ حقی نداشته اند خود این تبعیض است . و با هدفی که در اول این قانون آمده مغایرت دارد. غیر از این اصولا اینکه ما قانونی در جمهوری اسلامی د اشته باشیم به خاطر یک فرد یا افرادی به نظر من این با شؤون جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مغایرت دارد. ما با مواردی مثل این خانواده داریم که باید قانون کلی نوشته باشد ولی در مورد همان یکی اجرا بشود . و خود این نوع قانون نوشتن هم به نظر من اشکال دا رد. به هر حال من فکر میکنم با لغو این قانون. با لغو این مصوبه شورای انقلاب، انشاءالله کسانی که الان در بلاتکلیفی به سر میبرند از کشاورزان عزیز این مناطق از بلاتکلیفی دربیایند. ضمن اینکه ما برای همیشه به این نوع پیشنهادات واین نوع قانون ها جواب رد بدهیم واینها را زیر پا بگذاریم تا راهی باز نشود برای اینکه مجدد اً این خوانین این سرمایه دا رها واین کسانی که زالوصفتانه سالها افراد ومردم را زیر یوغ خودشان کشانده بودند راه نفود پیدا نکنند. همینها بدون داشتن قانون الان دارند وارد میشوند چه برسد به اینکه یک معبر قانونی هم ما برای اینها احداث بکنیم. منشی- مخالف دیگر کسی ثبت نام نکرده ولی موافق چند نفر ثبت نام کرده اند. رئیس- اگر مخالفی نیست موافق هم صحبت نمیکند. کمیسیون اگر میخوا هند توضیح بدهند میتوانند. مجید انصاری- یک توضیحی آقای اصغری بدهید که آیا قا نون ا جراء شده است یا نه؟ رئیس- حالا اجرا نشده باشد قانون که هست. یکی از نمایندگان- زمینه به وجود نیامده که اجرا بشود ولی امکان دارد بعداً اجرا بشود. اصغری- اگر بحث اجرا شدن یا اجرا نشدن قانون است این قانون در زمانی هم که تصویب شده به نحوی موجب گسترش درگیریها ودعوا بوده. تا حالا هم از این نظر مختل بود ه نتوانسته اجرا بشود. این از نظر اجرا است، از نظر تساوی هم که فرمودند فقط یک نکته من عرض میکنم در این توضیح آن هم این است که اگر بنا است حقوق مساوی به افراد داده بشود پس همه آنهائی که شبیه این هستند باید برگرداند. چرا این یک نفر را فقط میخواهند به او زمین را برگردانند ؟ بیشتر توضیحی ندارم. رئیس- 180 نفر در جلسه حاضرند اصل این طرح را به رأی میگذاریم نمایندگان موافق قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) با اکثریت قوی تصویب شد. 5- قرائت نامه آقای نخست وزیر مبنی بر معرفی شش نفر وزیر برای وزارتخانه های نیرو، جهاد سازندگی، سپاه ، کشاورزی. آموزش و پرورش وبازرگانی.رئیس- در مورد معرفی شش نفر از وزراء دو تا نامه دولت را قرائت میکنیم. منشی- دونامه از دولت رسیده که من میخوانم. اولین نامه به تاریخ 19/6/67 است.برادر حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی. بنا به اصل یکصد وسی وشش قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برادران : بیژن نامدار زنگنه، غرامرضا فروزش ومجید هدایت زاده که به ترتیب برای تصدی وزارتخانه های نیرو، جهاد سازندگی وبازرگای در نظر گرفته شده اند با ع نایت به تصویب مقام محترم ریاست جمهوری جهت اخذ رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند . میرحسین موسوی- نخست وزیر نامه بعدی به تاریخ 26/6/67 است. بسمه تعالی. برادرگرامی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامیبنابه اصل 136 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله برادرا ن : محمد علی نجفی، عیسی کلانتری وعلی شمخانی که به ترتیب برای وزارتخانه های آموزش وپرورش ، کشاورزی و سپاه درنظر گرفته شده اند با عنایت به تصویب مقام محترم ریاست جمهوری جهت اخذ رأی اعتماد معرفی میشوند. میرحسین موسوی- نخست وزیررئیس- بسیار خوب این بحث را روز سه شنبه پس فردا در دستور خواهیم گذاشت. بعضی از نمایندگان – پنجشنبه بهتر است. رئیس- درآئین نامه ما دارد اولین فرصت ممکن وبعضیها شبهه میکردند که اولین فرصت فرداست ولی روال مجلس این است . مادة 143 اینطور میگوید: وقتی نخست وزیر از مجلس رأی تمایل گرفته کابینه اش را معرفی میکند بعد رئیس مجلس حداکثر دو جلسه علنی پنج ساعته را در ا ولین فرصت ممکن در دو روز متوالی قرار میدهد . آنوقت در ذیل همین ماده تبصره هست. تبصرة 1- در موارد معرفی یک یا چند وزیر که کمتر از نصف مجموع وزراء باشند مدت بحث00 یعنی اینجا که یک وزیر دو وزیر هستند ذیل همین ماده آمده و دراین ماده هست که باید در اولین فرصت ممکن دو جلسه قرار بدهیم منتها وقتی وزراء کم باشند یک جلسه میشود نصف آن. الویری- اینجایک شرطی دارد که آن شرط محقق نشده چون بایستی زندگینامه وبرنامه آنها باشد. زندگینامه وبرنامه یه تا وزیر داده شده ولی سه تا وزیر اخیر تکثیر نشده است.رئیس- تکثیر کرده اند. ما اتفاقاً یکی از اشکالاتمان که آن سه تا وزیر را در دستور نگذاشتیم این بود که شرح حال وبرنامه شان دست ما نرسیده بود ما صبر کردیم تا اینکه کامل شد همه وحالا داده ایم. ما اصلا معطلیمان برای این بود که شرح حال همه را توزیع کنیم تا آن قسمت اول تکمیل بشود.الان طبق آئین نامه ما مجبوریم. شبهه هست که فردا باید بگذاریم منتها چون روال مجلس اینجوری است ما اولین فرصت ممکن را تفسیر میکنیم به اولین جلسه ای که در روال مجلس هست. دستور بعدی را مطرح کنید .منشی- گزارش از کمیسیون اقتصاد ودارائی در مورد لایحه اداره شرکتهای بیمه.6- تصویب کلیات لایحه اداره امور شرکتهای بیمهنوبخت(نایب رئیس کمیسیون اموراقتصادی ود ارائی)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون اموراقتصادی ودارائی به مجلس شورای اسلامی. لایحه اداره امورشرکتهای بیمه به شماره چاپ32 وثبت 30در جلسه روز سه شنبه مورخ 15/6/1367 در کمیسیون امور اقتصادی و دارائی بعنوان کمیسیون اصلی وحضور کارشناسان ومسؤولین مربوطه موردبحث وبررسی قرار گرفت وکلیات آن با اکثریت آراء عیناً تصویب شد. اینک گزارش آن جهت شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد . رئیس کمیسیون اموراقتصادی ودارائی- سیدهادی خامنه ایتوضیحی راجع به این لایحه خدمتتان عرض میکنم. در پیش از انقلاب وضعیت شرکتهای بیمه به این ترتیب بود که یک شرکت بیمه دولتی بنام بیمه ایران و12 شرکت بیمه خصوصی فعالیت میکرد. صرفنظر از دو شرکت بیمه ای همه ملی اعلام شد واز همان تاریخ کارشان راکد ماند فقط به امور معوقه خودشان پرداختند تا تعیین تکلیف نهائی بشود. یعنی از سال 1358 تا امروز 12 شرکت بیمه خصوصی ملی شد ه بدون اینکه فعالیت مثبتی داشته باشد . بدون این فعالیت کارش راک بود ه ومنتظر تعیین تکلیف ماندند . از آنجائی که سه تا هدف را دولت به خاطر اهمیت شرکتهای بیمه تعقیب میکرد . یکی اینکه یک مقررات یکنواخت درخصوص نحوه اداره شرکتهای بیمه کشور داشته باشد، د یگر اینکه یک شرکت بیمه ای که صرفاً به کار اشخاص بپردازدآمد و آن 12 شرکت خصوصی را در یک شرکت بیمه خلاصه کرد وآن شرکت بیمه دانا هست که د ر اولین ماده این لایحه هم به این ترتیب داریم که : شرکتهای بیمه ایران، آسیا،البرز ودانا به صورت سهامی اداره میشوند و مجازبه انجام انوا ع عملیات بیمه ای در بخشهای دولتی ، تعاونی و خصوصی میباشندبه استثناء شرکت سهامی بیمه دانا که صرفاً در قسمت بیمه های اشخاص د ر کلیه بخشهای مذکور فعالیت خواهد داشت. شرکتهای بیمه آریا. امید ، پارس ، تهران ، توانا، حافظ ، ساختمان وکار، شرق وملی درشرکت بیمه دانا ادغام میگردند. بنابراین وضعیت به این شکل هست. یک شرکت بیمه دولتی به نام شرکت بیمه ایران به فعالیت خود ش حتی از 1358 به بعد هم ادامه د اد. در بین شرکتهای خصوصی باقیمانده آسیا، البرز و دانا شرائط بهتری داشتند که بقیه شرکتهای خصوصی بیمه را هم در شرکت بیمه دانا ادغام کردند و دا نا را منحصراً برای امور بیمه اشخاص تخصیص دادند کارش را. بنابراین با این وضعیت و با تصویب این لایحه ما چهار شرکت بیمه خواهیم د اشت: ایران، آسیا، البرز ودانا. که در این چها ر شرکت دانابه کارهای اشخاص و بیمه اشخاص خواهد پرداخت. به این ترتیب ما از تعدد شرکتهای بیمه که هر کدا م با سلیقه خاصی باید کار میکردن وطبعاً خلط مسؤولیت پیش میآید واختلاف بینشان میشد به این ترتیب جلوگیری میکنیم. این چهار شرکت بیمه که ملی شده هستند بیشتر ودقیق تر میتوانند تحت نظارت واقع بشود که اگر انشاءالله این لایحه به تصویب برسد ما در امور شرکتهای بیمه مشکلی نخوا هیم داشت. و دولت آن نظارت لازم وکافی را روی شرکتهای بیمه اعمال خواهد کرد. توضیحات بیشتری هست که چون امروز کلیاتش را میخوا هیم بحث بکنیم. من آن توضیحات بیشتررا خدمت شما عرض نمیکنم. پس اختصار این شد که از چهارده شرکت بیمه ای که قبلا بود ه دو تا خارجی یکی به منظور بیمه دولتی و12 تا هم به صورت خصوصی. الان آن 12 شرکت خصوصی در یک شرکت دانا ادغام شده اند وکلا ما در حال حاضر چهارتا شرکت بیمه ایران، آسیا، البرز و دانا خواهیم داشت. با این توضیحی که خدمت شما عرض کردم با تصویب این لایحه مطمئن باشید نظارت دولت بر این شرکتهای بیمه محدود خیلی بیشتر خواهد شد ویکی از شرکتها را هم فقط در امور مسائل اشخاص قرار داده اند. بنابراین اشخاص میدانند که حساب کارشان شرکت بیمه دانا خواهد بود . اگر توضیحات بیشتری را طلب نمی فرمائید من همین جا اختصار گزارش خودم را به پایان میرسانم.منشی- مخالفی ثبت نام نکرده است .رئیس- چون مخالفی نیست اگر دولت هم میخواهند توضیح بد هند بیایند بدهند.پاکنهاد (معاون وزارت دارائی)- بسم الله الرحمن الرحیم. با توجه به فرمایش برادرمان آقای نوبخت ضرورتاً خدمتتان عرض میکنم همانطور که فرموند قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یک شرکت بیمه دولتی یعنی شرکت سهامی بیمه ایران و12 شرکت بیمه خصوصی که دانا، پارس، توانا، حافظ، ساختمان و کار، آریا،امید ، شرق ، ملی، تهران و دو نمایندگی بیمه خارجی یورکشایرو 000 فعالیت داشتند وصنعت بیمه عملا در اختیار سرمایه داران د اخلی وتعدادی خارجی قرا رد اشت تا اینکه د ر 4/4/58 شورای انقلاب مصوبه ای گذراندند و بخش خصوصی مؤسسات بیمه را ملی اعلام کردند . به موجب ماده 1به منظور حفظ حقوق بیمه گذاران و گسترش صنعت بیمه در سراسر کشور وگماردن بیمه به خدمت مردم از تاریخ تصویب این قانون کلیه مؤسسات بیمه کشور ضمن قبول اصل مالکیت مشروع ملی اعلام میشود . در نتیجه مؤسسات بیمه ملی شده تحت مجمع عمومی مشترک مرکب از وزرای امور اقتصاد ودارائی ، برنامه وبودجه وکار وامور اجتماعی وبازرگانی و بهداری وتحت نظر هیأت مدیره مشترک که رئیس کل بیمه مرکزی، مدیر عامل شرکت بیمه ایران ونمایندگان اعضاء وزرای مجمع عمومی اداره میشوند تا الان. مطلبی را که فرمودند در ارتباط با نمایندگیهای بیمه خارجی خدمتتان باید عرض بکنم که برحسب مصوبه شورای انقلاب منحل اعلام شده و امور تصفیه اش که به بیمه مرکزی ایران محول شده بود الان در مراحل اتمامش هست وضرورتهائی که در ارتباط با تعیین تکلیف نظام اداره امور این صنعت بیمه به اع تبار ملی شدن بخش خصوصی اش دلائلی هست که بنده به اختصار خدمتتان عرض میکنم. از یک طرف دولتی بودن امر بیمه که نمایندگان محترم استحضار دارند که در اصل 44 قسمت (الف) در بخش دولتی پایه های اقتصادی کشور فعالیت امور بیمه در بخش دولتی ذکر شده. برداشت های مختلف که در بحث نظری از ملی شدن ودولتی بودن مطرح است ضرورت بازنگری وتغییرات اساسی در نحوة اداره امور مؤسسات بیمه وهمچنین ایجاد هماهنگی در امور بیمه که توسط شرکتهای بیمه انجام میگیرد و اعمال سیاستهای دولت در امر بیمه وایجاد رقابت سالم واستفاده از حداکثر توان موجود و از طرف دیگر یکسان نمودن شرائط کار وضوابط و مقررات استخد امی کلیه شرکتهای بیمه که بر اساس مصوبه شورای انقلاب، استحضار دارند نمایندگان محترم که مؤسسات بیمه ملی شده بر اساس اساسنامه قبل خودشان تا تعیین تکلیف وضعیت قانونی موجود اداره میشوند. یعنی گرچه مجمع عمومی مشترک وهیأت مدیره مشترک دولتی دارند ولی بر اسا اساسنامه قبلی خود اداره میشوند. ضرورت داشتن اساسنامه ای متحد و مشخص شدن ارکان لازم در شرکتهای بیمه تدوین نظام آینده بیمه کشور را از ضرورت خاصی برخوردار کرده. د رسال 60اقداماتی انجام گرفته ونهایتاً بر اساس پیشنهاد وزارت ا مور اقتصاد و دارائی در سال 65 به تصویب هیأت محترم دولت در 66 رسید ه والان هم تحت بررسی نمایندگان محترم هست. نکته ای که خدمتتان لازم به یادآوری میدانم با توجه به فرمایش برادرمان آقای نوبخت این است که از این 12 شرکت بخش خصوصی ، 10 شرکت به اعتبار اینکه فعالیت مشخصی نداشته اند فعالیتشان متوقف شده واین مطلب ادغامی که دربیمه دانا فرمودند در لایحه اخیر پیش بینی شده.الان از12 شرکت بخش خصوصی، بیمة آسیاو بیمة البرز با سازمانی جدید به فعالیت خودشان ادامه میدهند.بیمه البرز تا الان که 322 نفر پرسنل وآسیا 502 نفر پرسنل دارنددر شرایط مطلوبی بسر میبرند که حدود 270 ملیون تومان سود سالانه آسیا و 84 میلیون تومان هم بیمه البرز هست. ولی این لایحه تقدیمی نکته دیگر وضعیت ومطالعات تطبیقی این لایحه هست که وضعیت صنعت بیمه در 48 کشور مشخصاً مطالعه شده وتطبیق داده شد ه با وضعیت موجود. در نتیجه در صورتیکه نمایندگان محترم تأیید بفرمایند شرکت های بیمه مورد نیاز کشور تحت ضوابط معین نسبت به ارائه خدمات بیمه مناسب تر قطعاً اقدام میکنند وبیمه گذاران هم بالطبع از شرائط وکیفیت مطلوبی برخوردار خواهند بود . نکته دیگر که حائز اهمیت است با توجه به این قانون مربوط به اداره امور مؤسسات بیمه وقانون بیمه که تغییر وتحول قانون بیمه مصوب 1316 هست وقریباً تقدیم مجلس محترم خواهد شد ، ضوابط ومعیارهای حاکم بر صنعت بیمه در کشور را تنظیم خواهد کرد. وضعیت حق بیمه با توجه به بیمه آسیا والبرز بطور مختصر خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم که حق بیمه سالانه آسیا درسال (64) 786 میلیون تومان ودرسال (65) 606 والبرز 479 میلیون تومان درسال 64 و 295 میلیون تومان درسال (65) بود ه که از ادغام فعالیتها در ترکیب جدید مؤسسات بیمه ملی شده از سال ملی شدنش یعنی 4/4/58 تا الان به فعالیت خودشان ادامه میدهند. والسلام علیکم. رئیس- خوب کسی مخالف صحبت نمیخوا ست بکند موافق هم صحبت نمیکند باید رأی بگیریم.رهبری املشی- از طرف بیمه کسی صحبت نمیکند؟ رئیس- رئیس بیمه میتواند صحبت کند اگر سازمان بیمه رئیس آن اینجا باشد میتواند صحبت کند. نوبخت- دولتی است و زیر نظر دولت بنابراین ضرورت ندارد . رئیس- نه میتواند صحبت کند طبق آئین نامه اگر میخواهند صحبتی بکنند بیایند صحبت کنند. پاکنهاد (معاون وزارت دارائی)- بسم الله الرحمن الرحیم. من خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم که مطلبی را که برادرمان اشاره کردند بازتاب (به نظر حقیر) یک ناهماهنگی موجود د ر صنعت بیمه است .ضرورتاً خدمت شما عرض میکنم ا ین مطلبی که اشاره فرموند بهیچ عنوان نه به لحاظ حکم ونه به لحاظ موضوع به این لایحه تقدیمی ارتباطی ندارد فقط یک نکته ای هست که خدمتتان الان توضیح مید هم. اساسنامه شرکت سهامی بیمه ایران همانطوریکه خدمت نمایندگان محترم عرض کردم یک بیمه دولتی بود ه که در دولتی بودنش تا الان که هستیم خدمت شما هیچ تردیدی نیست و فعالیت عمده ای هم که فرمودند دارد.اساسنامه شرکت سهامی بیمه ایران مصوب بهمن ماه 1352 هست وهیچ تغییری تا الان که هستیم خدمتتان ندارد. این مطلبی که برادرمان اشاره کردند برمیگرد به یک تبصره ای از ماده ای در خود این لایحه تقدیمی که ضرورت خاصی هم دارد که نهایتاً در جزئیات صالحی که دولت بنظرش رسیده وتقدیم کرده نهایتاً در مجلس محترم بحث وبررسی میشود وآن چیزی که به مصلحت کشور و صنعت بیمه هست تصویب خواهید فرمود این هست که شرکت سهامی بیمه ایران را هم در مدار صنعت بیمه قرار داده واینطوری د راین لایحه تقدیمی دولت پیش بینی نشده که بیمه مرکزی ایران که بر اساس قانون تأسیس بیمه مرکزی وقانون بیمه گری در کشور فعالیتش شبیه فعالیت بانک مرکزی نسبت به سیستم بانکی کشور هست که من استدعا میکنم به ماده 1 همین قانونی که اشاره کردم عنایت بفرمائید بمنظور تنظیم وتعمیم وهدایت امر بیمه در ایران وحمایت دولت بر این فعالیت مؤسسه ای بنام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون به صورت شرکت سهامی تأسیس میگردد . د ر نتیجه د ونظریه وجود داشته که براساس نظریه دولت که در لایحه تنظیمی خدمت نمایندگان محترم منعکس شده اعمال این وظیفه نظارتی دولت بر صنعت بیمه است که این بحث جزئیاتی است که در آنجا هم ترکیب خاصی پیش بینی شده که فقط در مدار نظارتی دولت قرار دادن شرکت سهامی بیمه ایران و کلیه شرکتهای بیمه موجود هست چه ملی شده که الان ترکیب جدیدی پیدا میکنند، چه شرکت سهامی بیمه ایران که اصلا بیمه دولتی است. یعنی الان شرکت دولتی است واکثریت فعالیت بیمه را هم د ارد. فقط بحث در مدار نظارت د ولت قرار گرفتن یا نگرفتن است که قسمت دومش که قطعاً نمایندگان محترم عنایت میفرمائید که تحت نظارت قرار بگیرد پیش بینی شد والا تغییرات در اساسنا مه آن بحثی که فرمودند باعث شده که ما با تأخیر00 واقعاً از زمان تأسیس تا الان که عنایت بفرمائید یکی از دلائل تأخیر ومشخص نبود ن این وضعیت مؤسسات بیمه ملی شده همین ناهماهنگی بود که نهایتاً به صورتی که تقدیم شد ه هست. رئیس- الان شبهه ای که هست این است که میگویند مثلا وزارت بازرگانی که آنها هم بیمه دارند موافق نیستندیا همین شرکت بیمه. طبق قرار قبلی ما نامه ای که نخست وزیر به ما نوشته بود وقتی که لایحه ای از دولت بیاید اینجا آن وزرای مخالف نمیتوانند صحبت کنند حالا شما فرض بکنید آنها مخالف ند، میخواهند بیایند اینجا صحبت بکنند حق صحبت درباره مخالفت با لایحه دولت را ندارند. آن آقایان باید تشریف ببرند در کمیسیون نظراتشان را به کمیسیونها بگویند که آنها اگر اصلاحاتی لازم دارند انجام بد هند و دعوت هم میکنند یعنی در شور دوم دعوت کنید که بیایند نظراتشان را آنجا بگویند. نوبخت – آقای هاشمی یک مجموعه مشترکی است ووزیر محترم بازرگانی هم دراینکار نظارت دارد.رئیس- من میخواهم بگویم که حالا بر فرض آقایان مخالف باشند در این جلسه ثمره ای ند اشت نمیتوانستند بیآیند صحبت کنند. میرود بحث در کمیسیونها، کمیسیونها هم دعوت کنند برای بعد. (یکی از نمایندگان: وزارت بازرگانی مخالف است) قبلا بله ولی مدتی است که نخست وزیر نوشت که دیگر وزراء حق ندارند آنهائی که مخالفند با لوایحی که دولت تصویب کرده مخالف ت کنند. اینها مسؤولیت مشترک دارند کسی نمیتواند با لایحه دولت اینجا مخالفت کند. پاکنهاد- دقیقاً نظر وزیر بازرگانی در تبصره ماه 2 منظور شده است.رئیس- حالا منظور هم شده باشد ممکن است نظری داشته باشند میتوانند در کمیسیون بروند بگویند، 181 نفر حضور دارند نمایند گانی که با کلیات این لایحه موافقند قیام بفرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی را مطرح کنید. 7- رد لایحه انتزاع سا زمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع والحاق آن به وزارت جهاد. منشی- لایحه انتزاع سازمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع والحاق آن به وزارت جهاد . مخبر کمیسیون صنایع ومعادن بفرمائید . مختاری(مخبر کمیسیون صنایع ومعادن)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون صنایع ومعادن به مجلس شورای اسلامی. لایحه انتزاع سازمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع والحاق آن به وزارت جهاد سازندگی که به کمیسیون صنایع ومعادن به عنوان کمیسیون صنایع ومعادن به عنوان کمیسیون اصلی ارجاع شده بود در جلسه مورخه 15/4/67 با حضور نمایندگان دولت مورد رسیدگی قرار گرفت و به تصویب رسید. اینک گزارش شور اول آنرا به مجلس شورای اسلامی تقدیم مید ارد. رئیس کمیسیون صنایع ومعادن- سیدمحمد رضا واقفیماده واحده- از تاریخ تصویب این قانون سهام وزارت صنایع در شرکت سهامی سازمان صنایع دستی ایران به وزارت جهاد سازندگی منتقل وشرکت مزبوربا کلیه اموال، دارائیها، پرسنل وامکانات به وزارت جهاد سازندگی منتقل میگردد. توضیحاً لازم است عرض کنم خدمتتان که شرکت سهامی سازمان صنایع دستی ایران زیر نظر وزارت صنایع ادا ره میشود ولی با توجه به اینکه عمدتاً کارهای صنایع دستی ایران در روستاها متمرکز هست وبرادران جهاد سازندگی بیشتر در روستاها فعالیت دارند وکارشان هم در روستا ها میتوانیم بگوئیم مطلوب تر هست به دلیل اینکه اشراف دارند بر کارها. تصمیم بر این شده که سازمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع جدا بشود ودر اختیار وزارت جهاد سازندگی قرار بگیرد. البته ممکن است که این مسأله پیش بیاید که سازمان صنایع دستی ایران خیلی از کارهایش ردر شهرها متمرکز است ولی نظر به اینکه عمد هاش در روستاها بوده وتفکیک آن هم مشکل بوده کلیه را واگذار به وزارت جهاد سازندگی کرده.منشی- آقای هدایت الله آقائی مخالف هستند، بفرمائید.هدایت الله آقائی- بسم الله الرحمن الرحیم. یک مطلبی که باید قبل از هر چیز در نظر بگیریم جایگاه صنعت در نظام جمهوری اسلامی است . ما الان در نظاممان آمده ایم صنایع را به صنایع سنگین، صنایع سبک، معادن وفلزات، صنعت نفت اینها تقسیم کرده ایم. تقسیم کردن صنعت به این شقوق تا وقتی که مسأله کمیت وحجم زیاد کار و مشکل بودن مدیریت انیها هست اشکالی ندارد. اما اگر بخواهد بیش از حد صنایع ما تقسیم بشود، خرد بشود در بخشهای مختلف جدائی بین اینها به وجود می آید که حلقات واسطه روز به روز مفقودتر میشود واتصال اینها مشکل تر. باید از این طرفش هم ما در نظر بگیریم که جدا بودن اینها خود به خود در زنجیره وار عمل کردن صنعت اشکال ایجاد میکند. مطلب دوم اینکه ما صنایع دستی که الان در روستاها داریم اینها همیشه صنایع دستی نخواهند بود . در تمام دنیا هم اینطور هست که صنایع دستی اغلبشان پایه گذاری میکنند صنایع بزرگ، صنایع جنبی را در آینده. آنچه که باقی میماند هنر، ابتکار، خلاقیتها هست. نه حتماً دستی بودن اینها. لذا صنایع دستی ما روزی باید با تکنولوژی پیوند بخورد وآخرین پیشرفتهای علمی که در سطح جهانی دارد رخ مید هد. به همین جهت نباید گسسته بشود از صنایع موجود وصنایعی که به شکل رسمی در قالب وزارتخانه های دیگر هستند. نکته بعد آنکه در حال حاضر اگر یک کاری دارد خوب انجام میشوددلیل بر این نیست که ما دائماً باید به همین روال ادا مه بدهیم. درست است الان نهاد جهادسازند گی در ا قصی نقاط کشور واحدهائی دارد که میتوانند الان این کاررا انجام بدهند. منتها این خوب بودن ارجا وقوی بودن دستگاه اجرائی نباید باعث بشود که ما درآینده دور هم به شکل قانون آن را دربیاوریم واین صنعتی که باید با صنایع بزرگ ما درآینده پیوند بخورد ا ز حالا بخوا هیم خط جدایی بین اینها بکشیم. نکته آخر اینکه ما به هر حال باید روزی وضعیت جهاد سازندگی و مشترک بودن وظایفش با سایر دستگاهها را حل کنیم. خود دولت نظرش این هست که انشاءالله یک روز با وزارت کشاورزی جهاد سازندگی ادغام بشود. در مجلس هم احتمالا این نطریه هست. اگر بخواهد چنین قانونی هم درآینده تصویب بشود ما اگر بخواهیم این را الان از تصویب بگذرانیم مجدداً باید 2 ماه 3 مه، چند ماه دیگر این را لغو بکنیم . لذا یا باید این یا مسکوت بماند یا به آن دلا ئلی که بنده عرض کردم این رد بشودتا انشاءالله خود صنایع ما، دستگاههایی که مجری صنعت کشور هستند به این وسیله در روستاها نفوذ بکنند. ما اگر الان صنایع دستی را به جهاد سازندگی بد هیم دیگر وزارت صنایع تقریباً پایگاهی در روستاها نداد. اما اگر این با صنعت موجود کشور پیوند د اشته باشد باعث میشود که خود به خود وزارتخانه های دیگر هم در روستاها شعبه بزنند ، آنها هم فعالیتهای علمی و تکنولوژیکی شان را آنجا گسترش بد هند وکارهای د ستی هم که الان در روستاها دارد انجام میشود با معیارهای علمی و اصول ت کنولوژیکی انجام بگیرد . منشی- آقای روحانی نیا موافق هستند، بفرمائید . رمضان روحانی نیا- بسم الله الرحمن الرحیم. مطلبی را که مخالف محترم فرمودند گفتند باید جایگاه صنایع و صنعت در نظام مملکت ما مشخص شود. این لایحه ای که آورده اند درست در راستای تحقق همین خواسته شما است به لحاظ اینکه به هر حال صنایع دستی وصنایع کوچک و صنایع روستائی، شما به هر حدی از رشد و تکنولوژی و صنایع مادر که برسد اینها یک چیزهائی است که در جامعه شما وجود دارند. منکر آن نیستیم که باید صنایع مادر رشد پیدا بکند. ولی انکار هم نمیتوان کرد که در کنار صنایع مادر و اصلی صنایع روستائی و د ستی وکوچک هم وجود دارد. اما اینکه جایگاه این صنایع د ستی کوچک کجا باید باشد؟ یک سرنوشت خاصی داشته است. این صنعت روستائی وصنایع دستی از آغاز تشکیلش تا امروز. در نظام قبل سال 43 تحت عنوان مرکز صنایع دستی ایجادش کردند والبته به وزارت اقتصاد ودارائی بود ، بعد از مدتی به وزارت معادن وفلزات با تغییراتی منتقلش میکنند. بعد رد شورای انقلا ب یک مصوبه ای میگذراند و تحت عنوان شرکت ایجاد میکنند و بالاخره بعد که مسأله جهاد سازندگی مطرح میشود از باب اینکه جهاد سازندگی رابطه بسیار نزدیک وجهت دهی نسبت به روستائیان داشته است. صنایع روستایی را مستقیما به جهاد وابسته میکنند و مسؤولش میکنند . بعد میگویند جهاد صنایع دستی وابسته به وزارت صنایع ومعادن را هم کمک بکند. د ر بند 8 ماده 5 قانون جهاد این عبارت را دارد «کمک به روستائیان وعشایر در ایجاد وگسترش صنایع تبدیلی، دستی، کوچک در چهارچوب سیاستهای دولت .» تا اینجا سرنوشت اجمالی صنایع دستی و روستائی. این لایحه آمده میگوید . یعنی پیشنهاد دهنده هم خود وزارت صنایع و معادن است. میگوید آن طور که جهاد امکانات دارد ، با روستا رفت وآمد دا رد وقسمت اعظمی از صنایع دستی وکوچک ما مربوط به روستا میشود اگر خود جهاد بیاید یکسره متولی قضیه بشود موفقیتش برای ایجاد وگسترش ونوع آوری ورشد وتولید وصادرات دستی بهتر است. بنا به پیشنهاد خودوزارت صنایع ومعادن ومصوبه هیأت دولت و در کمیسیونی که آمد تصویب شد آمد که متولی صنا یع دستی کلا از صنایع ومعادن جدا بشود متولی قضیه جهاد بشود وبا عملکردی که تا الان در قسمت مسؤولیت خودش در صنایع دستی جهاد داشته است موفقیتش بسیار قابل توجه است وا ین لا یحه صنایع د ستی ما را رشد میدهد، هماهنگ میکند در تولید ود ر صادرات وصنایع دستی وروستایی ما، د ر کمیسیون که ما بحث کردیم تقریباً به ا تفاق آراء آنجا به این رأی مثبت داده شد. والسلام علیکم ورحمه الله.منشی- آقای مؤذن زاده مخالف هستند، بفرمایند. مؤذن زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. برادرها ببینید: یک گرایش عمومی در انقلاب دارد به وجود میآید، ما نباید این جوری خدشه دارش بکنیم. گرایش عمومی در سیستم مدیریت ما این است که ما در مدیریتهایمان به سمت یک تمرکز پیش برویم که بتوانیم سؤال وجواب بکنیم. یعنی اینکه کشاورزی ما یک متولی شخص داشته باشد ما بتوانیم از او سؤال وجواب بکنیم. صنعت ما یک مت ولی مشخص داشته باشد ما بتوانیم از او سؤال وجواب بکنیم، بپرسیم اینجا چرا ایراد دارد، اینجا چرا ندارد؟ آن گرایشی که اول انقلاب بود به دلیل اینکه احساس میکرد آن نهادهای سنتی نمیتوانند کار انجام بدهند یک نهاد انقلابی بغلش ایجاد میکرد، موازی اش ایجاد میکرد بعد این دو تا به موازات هم با هم کار میکردند . بعد متولی قضیه فعلا روشن نیست وهر کسی جواب خاص خودش را میدهد.ما جهاد را ایجاد کردیم ، چه کارهایی به آن دادیم؟ کشاورزی، راه، برق ، آب ، صنعت را هم داریم به آن اضافه میکنیم و کارهای د یگر ، خوب بالاخره جایگاه جهاد کجا است؟ اگر همه اینها است خوب، ت کلیف وزارتخانه های دیگر را روشن بکنیم. ما باید مشخص بکنیم که چه کسی متولی صنعت مملکت است سه تا وزارتخانه داریم، حالا بیائیم این را روشن بکنیم. اگر میخوا همی روستاها را به جهاد بد هیم آن یک بحث جدایی است بگوئیم وزارت روستا. بگوئیم کلیه کارهای روستایی دست جهاد باشد. این مطلبش با این حالت فرق میکند. باید فرهنگ هم به آن بد هیم، بهداشت هم به آن بدهیم. همه این کارها را هم به آن بدهیم. باید تکلیف این قضیه به این صورت روشن بشود. این لوایح وطرحهایی هم که ما یواش یواش امضاء میکنیم و رأی به آنها میدهیم دقیقاً در جهت خلاف آن گرایش عمومی است که در انقلاب وجود دارد در سیسم مدیریتش. ما باید مدیریت را به سمت تمرکز پیش ببریم. حالا اگر یک وزارتخانه ای خوب نمیتواند اداره بکند. یک وزارتخانه ای ممکن است بهتر اداره بکند. خوب بیائیم گیر آن وزارتخانه را رفع بکنیم ، نه اینکه بیائیم دوباره یک سیستم موازی بغلش ایجاد بکنیم. الان برای صنایع دستی قبل از اینکه این طرح تصویب بشود اجرا شده، یکسال خرده ای است این کار دارد اجرا میشود ، روش اجرایش هم این بوده که آمده اند در هیأت مدیره این صنایع دستی برادران جهاد را وارد کرده اند. دارند این کار را انجام میدهند. خیلی خوب، اگر دارند انجام میدهند به همین شکل انجام بدهند، گیرقانونی هم ندارد. مهم نیست. بدون گیر قانونی انجام بدهند. فردا اگر ما خواستیم جهاد وکشاورزی را در هم ادغام بکنیم دوباره این صنایع وبال گردن ما میشود و ما نمیدانیم چکارش بکنیم، دوباره باید آن را برگردانیم . خوب همین حالا این کار را انجام ندهیم اگر دارند خوب انجام میدهند خوب انجام بد هند تا وقتیکه وزارت صنایع ما به حدی برسد که بتواند این کار را انجام بدهد. نیرو د راین بگذارند وبعد تحویلی صنایعش بدهند، نیایند متولی صنایع دستی بشوند. بعد وقتی بحث صنایع دستی میشود همه فکر میکند صنایع دستی در روستا است.نه صنایع دستی در روستا نیست. در اصفهان، در کاشان در خیلی از شهرها ما صنایع دستی داریم. خیلی از صنایع دستی ما در شهرها است وهمه اش در روستا نیست که ما فکر کنیم در روستا است.ما بیائیم این روشی ک در ذهنها ایجاد شده ، تفکر مثبتی هم هست که ما به سمت یک تمرکز سیستمی در مدیریت کشور پیش برویم نیائیم این را با این طرحها ولوایح بهم بریزیم ، ما بیائیم آن را نگهداریم. اگر هم جهاد دارد اداره میکند خوب،به همین شکل اداره بکند هیچ مسأله ای هم ایجاد نمیکند. هیچ گیر قانونی هم ندارد. مشکلی هم ایجاد نمیکند. عرض من این بود وانشاءالله این حالت را ما از بین نبریم وذهنهایمان را از آن سمتی که دارد منحرف نکنیم. والسلام.منشی- آقای هراتی موافق هستند ، بفرمائید. حسین هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم. عزیزانی که در مخالفت صحبت کردند یکی از محورهای بخثشان مسأله ادغام وزارت کشاورزی در جهاد سازندگی بود. اگر مذاکرات آن موقع مجلس را ملاحظه بفرمائید به این نکته بیشتر توجه خواهید کرد که آن بحثهائی که آنجا بود فقط بخش کشاورزی که مربوط به وزارت کشاورزی است در جهاد سازندگی ادغام بشود. بحث این نبود که سایرمسؤولیتهایی که جهاد سازندگی در ارتباط با راه و برق وبهداشت روستاها دارد از آن گرفته بشود. بحث این بود که کشاورزی مملکت یکپارچه بشود واز این سیاستهای متضاد ودوگانه ای که دارد جلوگیری بشود. بنابراین به هیچ وجه در بحث ادغام نبود که این مسؤولتیهایی که جهاد در ابعاد روستایی دارد از آن گرفته بشود وتنها کشاورزی به آن واگذار بشود. در ارتباط به سیاست متمرکزی هم که ایشان اشاره فرمودند اتفاقاً سیاست متمرکز عیناً همین است. همین است که الان جهاد به عهده گرفته است. برای اینکه صنایع روستایی ما پایه واساسش در روستاها است .قسمت اعظم مواد اولیه اش در روستا است و ما بایک مشکل بزرگی که الان در روستاهای مملکت مواجه هستیم 70 درصد مهاجرتهایی که در روستاها صورت میگیرد نشأت گرفته از کمبود درآمد روستائیان است . حالا این کمبود درآمد روستائیات را شما از چه راه میخواهید تأمین کنید ؟ آیا میخواهید یک سری صنایع جدید را به روستاها ببرید و بافت کشاورزی روستاها را به هم بزنید؟ یا نه. تلاششان بر این خواهد بود که یک سری صنایع دستی وجنبی ومتناسب با وضعیت کشاورزان به روستاها برود تا آنهایی که دچار کمبود درآمد هستند با یک درآمد اضافی که از صنایع دستی به دست میآروند دلگرم بشوند وبماننند و یک سری صنایع دستی جدیدی هم که بورد آنهایی هم که میخواهند درشهر بیا یند وآن صنایع را ا نجام بدهند ا ز مهاجرتشان جلوگیری بشود ودقیقاً این صنایع دستی روستا د ر همین مدتی که اجراء شده ،حالا انشاءالله آمارهایش را برادرمان مطرح خواهندکرد که یکی از عوامل عمده جلوگیری از مهاجرت روستائیان همین ایجاد صنایع دستی در روستاها هست برای اینکه روستایی در آنجا بماند. در ارتباط با وزارت صنایع اصلا این سنخیتی با وزارت صنایع ندارد بیشتر وزارت صنایع درارتباط با کارخانجات تولیدی هست نه اینگونه صنایع کوچک که با آن صنایع عظیمی که وزارت صنایع ومصرفی در جامعه به عهده گرفته تناسب ندارد. حالا دو حالت پیش میاید یا اینکه بخواهید شما این مسؤولیت را به وطور جدی وقاطع به وزارت صنایع بد هید. اگراین را بخواهید بد هید قطعاً نیاز به این هست که یک سری تشکیلات وامکانات جدیدی وزارت صنایع در روستاها به وجود بیاورد. یعنی یک دفتر وتشکیلات جدیدی به وجود نیاوریم . وزارتخانه ای که مسؤولیت در ارتباط با روستاهای مملکت دارد این مسؤولیت را هم به عهده بگیرد بدون اینکه بخواهد یک تشکیلات جدید ویک نمایندگیها و برنامه ریزیهای خاصی که هزینه های خاصی راهم بدنبال خوا هد داشت انجام بدهد. بنابراین وزارت صنایع نه سنخیت دارد نه آن امکانات ارتباطی را میتواند بین خودش وروستاها فراهم کند. در حالیکه جهاد هم این امکانات را دارد، لایحه تناسب جهاد سازند گی با صنایع دستی هست و در این رابطه کار کرد ه وفعالیت کرده وتناسبی با وزارت صنایع ندارد00 این هم که شما میفرمائید متمرکز باشد .این دقیقاً همان تمرکز را نشان مید هد که جهاد سازندگی که ما تقریباً قسمت اعظم مسایل روستائی را به آن واگذار کرده ایم این مسؤولیت هم در راستای همان اهدافش باشد و وزیر مربوطه اش هم در این رابطه هر گونه اشکال ونقص وکمبودی باشد پاسخگوهست.والسلام.منشی- آقای عبدالعلی زاده مخالف بفرمائید. عبدالعلی زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. مطلب مهمی که بایستی نمایندگان محترم توجه کنند بالاخص برادرانی که در دوره سوم به مجلس راه یافته اند مسأله ای است که ده سال است گریبانگیر این نظام هست وما وارد د همین سال انقلاب شده ایم واین مسأله همین جوری مانده است وآن مسأله نظام اداری است. بارها در دوره دوم ما از تریبون مجلس به دولت تذکرداده ایم که مسأله نظام اداری را دست کم نگیرید. حضرت امام وقائم مقام معظم رهبری هم تذکر دادند که حتی قائم مقام محترم رهبری لزوم تحول د رنظام اداری را یادآور شدند. متأسفانه دولت خدمتگزار دچار این ضعف عمده شده که با نظام اداری دارد شوخی میکند. به جای اینکه بیایند و نظام را یکجا ببینند وبگویند که این مملکت چه میخواهد و چه نمیخوا هد به جان این نظام افتاده اند هر کس هرچه دستش میرسد میکند.الان کار مجلس این شده که این شرکت بیمه در هم ادغام بشود.صنایع دستی در جهاد برود. لایحه بعدی هست که شرکت ره گستر از صنایع منفک بشود به راه ترابری برود. فلان قسمت منفک بشود وفلان جا برود و هر روز این بحث هست. خود آقای نخست وزیر هم میایند میگویند که آقا من نمیتوانم بدون ادغام جهاد و کشاورزی کار کنم ویا فلان وفلان00 الان زمزمه طرح ادغام وزارت سپاه ووزارت دفاع را نمایندگان به مجلس داده اند. همه اینها بیانگر این هست که انقلاب با این نظام اداری نمیتواند سازش داشته باشد واین نظام اداری برای اهداف انقلاب نمیتواند سنخیت داشته باشد ونمیتواند این اهداف را تأمین بکند این تناقض هست، تضادهست. مجلس دوره اول شش ماه به دولت مهلت داد که لایحه تشکیلات نوین اداری را بیاورد. دوره اول هم تمام شد دوره دوم هم تمام شد. دوره سوم هم دارد چند ماهش سپری میشودباز خبری نیست. این سازمان امور اداری واستخد امی که همه جای تهران را دارد میگیرد وهر روز یک جا یک ساختمان و تشکیلات را ه می اندازه در این مملکت چکار میکند ؟ کار اینها این است که نظام اداری را تدوین کنند و بیاورند و یا کارشان این است که وقت مجلس را با این لایحه ها بگیرند؟ امروز صنایع دستی را به جهاد بدهید. فلان شرکت را فلانجا بدهید آخر چرا؟ ما چرا با جشم بسته داریم با نظام اداری که باید مملکت وانقلاب را اداره بکند شوخی میکنیم؟ این نظام اداری نمیتواند این مملکت را ا دا ره بکند . بعد ما هرروز میائی با یک لایحه ای میخواهیم یک گوشه اش را اصلاح کنیم بدتر میشود. الان هم برادرا ن میگویند سازمان صنایع دستی برود جهاد. مقدمه ای که هیأت دولت نوشته شما توجه بکنید . نوشته اند با توجه به اینکه صنایع دستی جزو صنایع روستایی است .از کجا تعریف شده است؟ . شما در ایران سهل است در د نیا بگردید ویک کلمه پیدا کنید که بگوید صنایع روستایی یعنی چه وصنایع دستی جزو صنایع روستایی است. بخش عمده ای از صنایع دستی کشوری در شهرها دارد تولید میشود. قالی بافی صنعت دستی ایران است. خوب، قالی بافهای مشهورو قالی بافهای عمده و تولید عمده قالی در کجا است؟ در روستا یا در شهر؟ خوب، روستائیان گلیم تولید میکنند 00 و امثال اینها آنچه که مشهور است قالی کاشان ، قالی تبریزدر خوداین شهرها تولید میشود نه در روستاهایشان. بعددولت در مقدمه میگوید صنایع دستی جزو صنایع روستایی است. در بند8 ماده قانون تشکیل وزارت جهاد سازندگی میگوید «کمک به روستائیان وعشایر در ا یجاد و گسترش صنایع» بعد در پرانتز آؤرده (صنایع تبدیلی ، دستی، کوچک) در چهارچوب سیاستهای دولت اگر صنعت تبدیلی جزو صنایع روستایی باشد که جزو وظایف جهاد آورده چرا آن را به جهاد نمیدهید؟ چرا فقط از این سه تا میگوئید صنایع دستی؟ لابد میخواهید یک لایحه دیگری هم بیاورید، دو سه روز وقت مجلس را هم بگیرید. وقت هیأت دولت هم گرفته بشود. بعد بیا وبرو واین بحثها، بعدهم بگویند صنایع کوچک هم مال جهاد بشود. بعد صنایع تبدیلی هم مال جهاد بشود. من تعجب میکنم از برادران مواقعی که میآیند ومیگویند به لحاظ اینکه جهاد با روستا سرو کار دارد. پس صنایع روستایی را هم به جهاد بدهید . خوب ، جهاد با روستا سروکار دارد . آبش رابدهید، راهش را بدهید، چاهش رابدهید ، دامش را بدهید، درمانش را هم بدهید، آموزش وپرورش را هم بدهید بگوئید روستا مال جهاد. از 24 تا وزیر یک وزیر مال روستاها. بعد بیشتر از پنجاه درصد مردم در روستاها هستند.اگر به این است بیائید کل وزارت صنایع، معادن وفلزات را به وزارت کار بدهید چون همه آنها کارگر هستند. وزارت کار هم متولی کارگران است.آخر این چه استدلالی است که ما میگوئیم سنخیت دارد ارتباط دارد. خوب روستائی روستائی است، باید از هر 24 وزارتخانه کشور خدمتگزار داشته باشد. خطا نکردند که در روستا رفتند نشستند بعد ما بگوئیم که مثلا وزارت صنایع راه نباید دا شته باشند. وزارت معادن راه نداشته باشند.به هیچ کسی هم مربوط نباشد ، سراغ جهاد بروند. حالا یک جا هم مثلا مسؤول جهاد ضعیف باشد یا جهاد نتواند خد مت بکند همانطور که هست این نیست که بگوئیم جهاد واقعاً همه جا خوب کار کرده است. جهاد برای انقلاب خوب کار کرده است. جهاد از آبروهای انقلاب اسلامی است. ولی خوب، یک جا یک مسؤول ضعیف داشته است. آنجا بایستی بیچاره بشود که هر 24 وزارتخانه را به جهاد دادند، آواره بشوند . اصلا مفهومی دا رد؟ بعد ما بیائیم بگوئیم که آقا! صنایع دستی را جدا کنید وبه جهاد بدهید مید انید چه میشود ؟ این میشود که ما در این موقعیت دم صنایع دستی را در مملکت بریدیم. یعنی صنایع دستی را از صنعت وپیشرفت جدا کردیم صنایع دستی بایستی بماند با ابزاری که امروز برایش متد اول است، 10 سال 20 سال دیگر هم همین باشد. ما با این نلایحه راه تلفیق صنایع دستی با صنایع جدید را می بندیم. مگر جهاد وزارتخانه تخصصی صنعت است که ما بگوئیم صنایع دستی را جدا کنیم، صنایع د ستی احتیاجی به ابزار جدید، پیشرفت ابزار، پیشرفت تکنولوژی و بقیه مسائل ندارد. هر جا که کارشناسان ما میخواهند مثال بزنند یا هر جا که میخواهند چمدانهایشان را ببندند برای تحقیق به سفر بروند به ژاپن میروند.بعد وقتی به مملکت میآیند د یگر حرفی از این نیست که ژاپن چطورژاپن شده است .الان در روستاهای ژاپن دارند تویوتا میسازند. مگر تویوتا در کارخانه ساخته میشود . پیچ آن را یک روستایی در خانه اش میسازد . صنعت د ستی برای او است . فلان قسمتش را فلان روستایی در خانه اش میسازد. شهر تویوتا دا رند. روستاهای اطرفاش دا رند برای تویوتا کار میکنند بعد ما میآئیم میگوئیم که آقا صنایع دستی را هم به روستاها بدهیم آن هم به جهاد بد هیم دیگر تلفیق بین صنعت مدرن وصنایع د ستی را قطع بکنیم برود. جهاد مگر در صنعت مدرن تخصص دارد که لابد میایند دفا ع میکنند که ما این تلفیق را انجام میدهیم ولی مگر میتوانند یک کار صددردص تخصصی است. برادرها یک توضیحی هم دادند که در رابطه با آب وراه وکشاورزی همه اینها مشکلاتش تمام شده که میخواهند این راهم بدهند که چون تذکر داده بودند من این را عرض کردم. ا صل مطلب بنده این بود که ما این لایحه ها واقعاً ظلم است وقت مجلس ود ولت ومملکت را تلف بکنیم بعد غول نظام اداری رو در روی انقلاب بایستد.خوا هش من این است که بیایید این را رد کنید . اگر شما به این لایحه ها رأی بدهید باز این لایحه ها خواهد آمد. مجلس لااقل اراده کند که در برابر این جریانی که شروع شده وکار هر روز مجلس این خواهد شد که این شرکت فلانجا برود،این سازمان فلانجا برود. شما ببینید که د ر این چند ماه که از عمر مجلس میگذرد چندتا لایحه بشما داده اند.اکثریتش به این است که فلان شرکت فلانجا برود وفلان سازمان فلانجا برود . تو روی این لایحه ها بایستید، رأی ندهید تا دولت هم اینها را نیاورد ونظام اداری را بیاورد. اگر نمیتوانند بدانند که اگر سازمان اداری نمیتواند نظام اداری را بنویسد بگذارند و بروند. کسیکه نتواند لایحه نظام اداری نوین این مملکت را بیاورد، علیرغم این همه نیاز، چرا سازمان امور اداری واستخدامی را معطل میکنند؟ مگر لزومی دارد. وظیفه سازمان امور اداری واستخدامی 8 سال است این است که نظام نوین اداری را بیاورد . حالا نمیاورد ومعطل میکند من نمیدانم آقای نخست وزیر با این برخوردی که با سازمان امور اداری واستخدامی میکند میخواهند برنامه وبود جه را هم زیر چترشان ببرند که این برخورد را دا شته باشند که نتوانند یک برنامه بنویسند؟ د یگر عرضی ندارم. والسلام علیکم ورحمه الله.منشی- آقای ملک آسا موافق هستند، بفرمائید. کریم ملک آسا- بسم الله الرحمن الرحیم. بیشتر صحتبهای برادرمان جناب آقای عبدالعلی زاده ارتباط با این موضوع نداشت. مسأله اصلی که مطرح کردند مسأله نظام اداری کشور هست که همه ما هم قبول داریم ویکی از معضلات کشور ما همین هست ودولت هم باید روی این مسأله فکر بکند که تشکیلات موازی که در کشورمان داریم به ترتیبی حل بشود ونظام اداری متناسب با انقلاب ما داشته باشیم. د ر این هیچ شکی نیست. ولی مسأله ای که در ارتباط با صنایع دستی وروستایی مطرح کردند من مقداری مسأله را باز میکنم. ما حداقل از اوایل پیروزی انقلاب تاکنون صنایع دستی که داشتیم به دلیل اینکه اصلا این حرفه سنخیتی با صنایع کشور وصنایع سنگین کشور ندارد وباید به آن گفت یک هنر هست که باید تجمع نیروهایی که در نقاط مختلف دارند کار میکنند و یک فرآورده هایی هم تولید میکنند که این فرآورده ها عمدتاً ارز بسیار خوبی هم میتواند برای کشور داشته باشد به علت ودلیل نداشتن سازماندهی درست ونداشتن یک متولی که مشکلات این عزیزان را حل بکند بعضی از صنایع سیر قهقرایی داشته است. بسیاری از صنایع دستی مان در کشور د ر حال اضمحلال ونابودی است. صنعت ورشوسازی، سایر صنایع مشابه با آن ، به دلیل اینکه کار وزارت صنایع نبوده وکار وزارت صنایع سنگین هم نیست اصلا رفتن در این مقوله ها کسی نبوده که جوابگو وپاسخگوی این صنعتگران عزیز باشد. بسیاری از صنایع دستی ما به حال فراموشی سپرده شده. صنعتگران ما این کار را رها کرده اند وبه کارهای دیگری پرداخته اند که حق هم داشته اند. ولی چون بیشتر این اشتغالها در نقاط روستایی هست وروستائیان ما میتوانند علاوه بر کار کشاورزی در اوقات فراغت منبع درآمدی داشته باشند، همانطوریکه برادرمان جناب آقای هراتی فرمودند ما اگر این صنایع مختلف را سازماندهی بکنیم که در رشته های زیادی هم هست و شاید میشود گفت بیش از 30 رشته هست که چند رشته از اینها الان دارنددرست وحسابی کار میکند. جهاد سازندگی از بعد از پیروزی انقلاب روی این جریان کار کرده، صنایع نساجی، صنایع تبدیلی، صنایع روستایی در شاخه های مختلف یک مقدار زیادی کار کرده وافرادی تربیت کرده. متخصصینی الان دراین رشته دارد ویکی دو سال پیش تاکنون هم صنایع دستی را دارد اداره میکند. بعلاوه آن چیزی که آقای عبدالعلی زاده فرمودند فکر کنم اطلا ع کمتری از وضعیت صنعت دارند. چرا که ما صنایع تبدیلی و صنایع کوچک روستایی را هم که طی مصوبه ای که بین وزارت صنایع و جهاد سازندگی داریم در دوسال پیش به جهاد سازندگی داده ایم وا لان د ارند کار میکند . پنیرسازی وصنایع مشابه حتی موزائیک سازی در روستاها وصنایع کوچک مثل صنایع چوب را د و سال هست که جهاد سازندگی دارد موافقت اصولی صادر میکند وشرایط وضوابطی که وزارت صنایع برای صدور موافقت اصولی دا شته جهاد سازندگی خودش دارد رأساً انجام میدهد وافرادی هم به عنوان کاردان دارد تربیت میکند ودر دانشگاهها هم نیروهایی برای این کار فرستاده ودقیقاً روی این برنامه کار شده است. ما از اینکه صنعت کشور بایستی در یک نقطه ای تصمیم گیرنده اش یک دستگاه واحد باشد وسیاست صنعت ما کاملا مشخص ومعلوم باشد شکی نداریم وتازه غیر از جهاد سازندگی وزارتخانه ها ونهادهای دیگری هم دارای صنایع از ا نواع مختلف شده اند که روی این باید فکر بشود. ولی برای اینکه ما فکری به حال کشاورز و روستائیمان بکنیم ودرکنار کار کشاورزی اش اشتغال ایجاد بشودناگزیر خود وزارت صنایع هم به این اصل رسیده ولایحه را هم که تقدیم کردند خود وزارتخانه در قضیه سهیم هست وکمیسیون صنایع ومعادن هم به عنوان کمیسیون تخصصی تأیید کردند وکلا قبول دارند که اگر این کار به جهاد سازندگی به صورت قانونی داده بشود هم تکلیف افرادی که در این صنعت کار میکنند مشخص خواهد بود، هم یک سری از صنایع احیاء خواهند شد وصنعتگران ما این کار را رها شده نمیدانند و میدانند متولی هست. چه بهتر که جهاد سازندگی با نیروهایی که در روستاها دارد. با جهاد دهستانی که در سراسر این مملکت الان مشغول کار هست وکار میکنند والان روی قضیه کار میکنند، پرسنل صنایع دسی هم به کار گرفته بشود. متخصصین این فن به صورت قانونی در اختیار جهاد قرار بگیرند تا بتواند این صنعت 00 من نمیگویم این صنعت را، این حرفه را سرو سامان بدهد وروی این قضیه کار بکند، گرچه صنعتی مثل فرش را ما به عنوان صنعت قبول داریم ودر شهرها هم یک مقدار متمرکز هست ولی باز هم مواد اولیه مثل پشم، مثل رنگ و چیزهای دیگر باز هم از کارهایی است که در روستاها بیشتر باید روی آن برنامه ریزی کرد وجهاد سازندگی هم روی این جریان هم روی صنایع نساجی وصنایع رنگ چند سالی است که کار کرده ومیشود تجربیات صنایع دسی راهم به کمک بگیرد ومن حیث المجموع وضعیت از وضعیت قبلی بهتر خواهد بود واین صنعتگران متولی خواهند داشت که بتوانند مشکلاتشان را حل بکنند وسازماندهی بکنند ومواد اولیه تهیه بکنند. ما خبر داریم که تعدادی از این صنعتگران عزیز برای کوچکترین ابزار به خود وزارت صنایع که مراجعه میکردند به دلیل اینکه نه موافقت اصولی داشتند که ما طبق موافقت اصولی مواد اولیه، ابزار در ا ختیار این عزیزان بگذاریم . خود وزارتخانه برای این صنعتگران عزیز جوابی نداشت. از طرف دیگر هم دلمان میخواست واقعاً کمک بکنیم. من به عنوان کسیکه در صنعت بوده ام عرض میکنم، ما دلمان میخواست به این عزیزان هم کمک بکنیم ولی چون مجوز قانونی نبود واقعاً دستمان بسته بود، حالا اگر به جهاد سازندگی داده بشود ارز لازم هم در اختیار جهاد قرار خواهند داد ودر نتیجه مشکلات این عزیزان قابل حل خواهد بود. والسلام علیکم ورحمه الله.رئیس- هنوز دو سه نفر مخالف وموافق داریم، دولت هم و کمیسیون هم بحث دارند، تنفس میدهیم. بعد از تنفس این بحث را ادامه میدهیم . یک ربع ساعت تنفس میدهیم. (جلسه در ساعت 25/10 به عنوان تنفس تعطیل ومجدداً در ساعت 10/11 به ریاست آقای کروبی «نایب رئیس» تشکیل گردید ). نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. دنباله دستور را بفرمائید. اسامی دیرآمدگان را هم بخوانید. منشی- آقایانی که جلسه را معطل گذاشتند ودیر تشریف آوردند، آقایان: پورحسینی، سوری، هاشمیان، دکتر آقائی، موسوی ، سبحانی نیا، بهزادیان، مظفری نژاد، شیبانی، حسینی ، عبدالکریمی، جهانگیری، ناطق نوری، رباطی ، بیت الله جعفری، خواهر دباغ، هاشم حجازی، جابری، رشیدیان. نایب رئیس- اسم آنهائی را هم که تشریف نیاوردند مینویسیم ومیخوانیم ،این را در آئین نامه هم داریم. منشی- دنباله بحث در مورد انتزاع سازمان صنایع دستی ایران از وزارت صنایع و الحاق آن به جهاد سازندگی است. آقای مجید انصاری مخالفند(مجید انصاری: صحبت نمیکنم) مخالف بعدی آقای شهرکی هستند، بفرمائید. غلامعلی شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله انتزاع سازمان صنایع دستی از وزارت صنایع والحاق این سازمان به وزارت جهاد سازندگی ، یک مسأله ای است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد. با توجه به وظایفی که تا حالا به وزارت جهاد سازندگی محول شده. اگر برادران وخواهران محترم نماینده عنایت بفرمایند به اساسنامه وزارت جهاد سازندگی ، ملاحظه خواهند فرمود که بالای پانزده وظیفه از جهت اصلی وهمکاری وهماهنگی به وزارت جهاد سازندگی واگذار شده . از اینکه توجه بشود به وزارت جهاد سازندگی که یک وزارتخانه انقلابی است و وزارتخانه ای است که بعد از انقلاب به وجود آمده این را هیچ کس بحثی ندارد. اما می بنیم این تعداد وظایفی که در وزارت جهاد سازندگی هست ، نه به نفع خود وزارت جهاد سازندگی است، نه به نفع روستائیانی است که همه ما از آنها میخواهیم دفا ع بکنیم. دلایلش را من روشن برای شماعرض میکنم. اگرمسائلی غیراز این هست آقایان بیایند بگویند. اینکه ما بگوئیم در تمام زمینه ها وزارت جهاد سازندگی همکاری بکند یعنی وزارتخانه ای که همه جا دست دارد وهیچ جا دست ندارد. همه کاره است وهیچ کاره. مشخص نیست این وزارتخانه چه راهی را دارد وچه کارهایی را دارد در کشاورزی چه میخواهد بکند؟ در صنایع روستایی چه را میخواهد عمل بکند، در نمیدانم برق چه میخواهد بکند، در آب چه مسأله ای هست، سایر مسائل که من عرض کردم بالای پانزده وظیفه وزارت جهاد سازندگی (همکاری وهماهنگی واینطور چیزها) دارد. من همان زمانی که اساسنامه وزارت جهاد سازندگی مطرح بود عرض کردم برای اینکه این وزارتخانه اصالتش را حفظ کند و بماند ووزارتخانه مفیدی برای روستاها باشد، بیائیم سه، چهار وظیله مشخص به آن بدهیم که مشخص بشود از کجا شروع کرده واین وظایف را به کجا دارد ختم میکندوکجا دارد میرود. اینکه ما در پانزده یا شانزده یا هفده وزارتخانه همکاری بدهیم به وزارت جهاد سازندگی، خوب این چه معنا دارد، این چه جوابی به ما میدهد؟ هر وزارتخانه ای کارش را خوب انجام نداد میگوید وزارت جهاد سازندگی خوب انجام نداده. هر جا که پایش بلنگد میگویدچون وزارت جهاد آمد دخالت کرد ما نتوانستیم کارمان را انجام بدهیم. از آن طرف اگر ما میخواهیم به نفع روستاها عمل کنیم بیست وسه وزارتخانه را ما بگذاریم در شهرها کار بکنند، یک وزارتخانه ای به نام جهاد سازندگی را با حدود هشت تا ده میلیارد تومان اعتبار سالیانه که مقدار زیادش هم برای جنگ تا حالا مصرف شده ، بگوئیم برای روستاها کار بکند؟ من در زمینه راههای روستائی اعلام میکنم که سر روستاهای مملکت انصافاً در این چند ساله کلاه رفته. وزارت جهاد سازندگی نه نیرویش نه ماشینش را دارد ، نه بودجه اش در مجلس داده میشود. از حدود پانزده یا هفده میلیارد تومان اعتبار راههای کشور وشاید تا بیست میلیاردتومان در جهات مختلف ، حدود شصت تا هفتصد میلیون تومانش به راههای روستائی اختصاص پیدا میکند تازه همین را هم جهاد سازندگی به دلیل نداشتن ماشین، نیروی انسانی نمیتواند کار بکند. اگر کار هم میکند،اینقدر مختصر است که اصلا روستاهای ما نتوانسته در این زمینه از این نعماتی که بعداز انقلاب بود ه برخوردار بشود. من نمیگویم که وزارت جهاد سازندگی را ما محدود کنیم، من میگویم وضعیت وزارت جهاد سازندگی را به عنوان یک وزارتخانه ای با یک مشخصات خاص وبا یک مختصات خاص ویک وضعیت روشن، روبه راه کنیم،یک سازمانی به آن بد هیم، یک شکل حقوقی بدهیم، الان در هر زمینه برای آن یک آئین- نامه مشترک با یک وزارتخانه دیگر نوشته شده. سر این آئین نامه ها هم در دولت دعوا بوده هم الان در اجرا دعوی دارند. خوب می بینید کشاورزی یک مروج دارد، وزارت جهاد سازندگی هم دارد. حالا صنایع دستی مثلا یک مأمور آنجا برای روستائیش دارند، برای شهریش یک مأمور د یگر وزارت صنایع دارد. بهداشت ودرمان همچنین ، دا مپزشکی یک واکسیناتور دارد آقایان هم یک واکسیناتور دارند وهیچکدام اینها هم رنگ همدیگر را نمیخواهند ببینند! همه آنها برای این مملکت میخوا هند کار بکنندولی این دوتائی که رو در روی همدیگر هستند عملا رودروی هم هستند رنگ همدیگر را نمیتوانند ببینند، و این یک تضادی است که ما داریم به وجود میآوریم. آقایان برادران و زارت جهاد سازندگی ! چرا میگردید دنبال این وزارتخانه و آن وزارتخانه بگذارید د و، سه تا وظیفه مشخص برای شما معین بشودو شما بروید این دو سه وظیفه را انجام بدهید. اگر تا ده سال د یگر هم در این زمینه شما با این وزارتخانه همکاری کنید. باز هم آخرش شما دنبال همین لوایح این جوری خواهید بود که چون به بخش صنایع دستی وبخش صنایع روستائی آشنائی شما داریم، کل صنایع دستی را به ما واگذار کنید . شما با چه پتانسیلی دردستگاه جهاد سازندگی صنایع دستی را میخواهید بگیرید؟ من اعتقادم این است که اگر اجازه داده بشود این همه با سرنوشت روستا وکارهای روستائی بازی شود و هر روز یک لایحه بیاید. ما ندانسته به روستاها خدمتی انجام نمیدهیم وبلکه خدای ناکرده خیانت هم میشود. از چهار صد میلیارد تومان اعتباری که ما اینجا سالانه در بودجه عمومی مملکت تصویب میکنیم (غیر از شرکتهای دولتی) سیصد ونود میلیارد تومانش عملا به شهرها اختصاص پیدا میکند، یا سیصد و پنجاه میلیارد تومانش به شهرها ، پنجاه میلیارد تومان خرج روستاها میشود با همین حرکات ندانسته ای که ما انجام مید هیم فکر میکنیم اگر این کار را بد هیم یا بیست تا کار را به وزارت جهاد سازندگی بدهیم وزارت جهاد سازندگی را تقویت کرده ایم، روستاها را تقویت کرده ایم ، نه اگر ما بتوانیم کار بیست وچهار وزارتخانه این مملکت را بکشیم به سطح روستاها، روستاهای این مملکت را ما تقویت کرده ایم. اینکه ما بیائیم یک وظیفه ای را از یک وزارتخانه بگیریم بگوئیم چون در روستا است آن یکی دیگر چون اینطوری است ، بدهیم به وزرت جهاد سازندگی برای روستا انجام نمیشود. من در کمیسیون راه وترابری مجلس هستم. ادعا میکنم آقایان بیایند جواب بدهند در این چند سالی که راه روستائی در دست برادران جهاد بوده ساخته میشود کیفیت بسیار پائینی دارد. مدعی هستم بروید بررسی کنید، مگر مشخصات فنی واستانداردها را رعایت کنید. چرا ما استاندارد فنی را رعایت نمیکنیم، استاندارد فنی را هر کسی ، هر دانشمندی در دنیا بگوید برای ما خوب ومعتبر است، استاندارد فنی چیزی نیست که از شرق یا غرب آمده باشد، یک روسی باشد، انگلیسی باشد، فرانسوی باشد، ایرانی باشد ، هندی باشد، هر چه باشد، این برق را اختراع کرده ، استاندارد فنی یک مسأله ای است که باید پذیرفته بشود. خوب بعد ا زمدتها ما توانسته ایم خدمت برادران بگوئیم که آقا این راههائی که میسازید ، ثروت مملکت که میرود، این ثروت باید جواب بدهد، این درصورتی جواب میدهد که مشخصات فنی راه با این استانداردهای فنی بخواند. خوب حالا الحمدالله بعدها قبول کردند ولی الان باز نه اعتبار دارند، نه ماشین آلات دارند، ما در منطقه خودمان هم از نظر برق هم از نظر آب، هم از نظر راههای روستائی هم کارهائی که محول شده هر وقت مراجعه میکنی میگوید آقا شما نمیدانید در سطح مملکت برای راههای روستائی فقط ششصد میلیون تومان به ما داده اند؟ خوب، من میدانم. شما که نمیتوانید اعتبار بدهید، شما که نمیتوانید ماشین آلات تأمین کنید. شما که نمیتوانید نیروی انسانی را تأمین بکنید چرا میآیید این راه را میگیرید؟ چرا نمیگذارید از آن هفده میلیارد تومان راهسازی در مملکت نصفش به روستا اختصاص پیدا بکند؟ به هر جهت بحث صنایع دستی که آقایان خیلی روی آن تأکید میکنند من اعتقادم این است کلیاتش به این قضیه برمیگردد. من مخالف نیستم وزارت جهاد سازندگی سه، چهار، پنج وظیفه مشخص بگیرد و مستقلا خودش انجام بدهد. اما مخالف هستم که هر موردی را وزارت جهاد بیاید دخالت بکند وصنایع روستائی هم یک چیز مورد توجه است آقایان، صنایع روستائی یک درآمد دومی برای مردمی است که سطح درآمدشان پائین است هم در شهرها وهم در روستاها. روی این قضیه مطالعه کنید، ببینید کدام وزارتخانه میتواند بهتر این را بچرخاند؟ کدام وزارتخانه میتواند مفیدتر به حال اینها برسد؟ من اعتقادم این است این امکانات در وزارت جهاد سازندگی برای اینکه بتواند یک رشد به این صنایع دستی بدهد، وجود ندارد. واگذار کردن شکل حقوقی به یک وزارتخانه دردی را دوا نمیکند، ما باید صنایع دستی مملکت مان را رشد بدهیم. درآمد دوم افراد کم درآمد ما است این را با دقت عمل کنیم این مطلب مهمی است چرا همین جوری میآئیم یک دفعه به وزارت اقتصاد ودارائی میدهیم، یک دفعه به وزارت صنایع میدهیم، یک دفعه به وزارت صنایع سنگین ، یک دفعه معادن وفلزات. شاید یک روزی دیگر هم بگوئیم وزارت کشور انجام بدهد. یا بگوئیم وزارت کشاورزی انجام بدهد، آخر این چه دلیلی دارد؟ یک مطالعه ای بشود ، آقای مهندس عبدالعلی زاده ، قضیه را خوب مطرح کردند. ببینیم جایگاه هر کاری در کجا است چرا این جوری ما شناور هستیم؟ اعتقاد من این است که واگذاری صنایع دستی به وزارت جهاد سازندگی نه تنها رشدی به این صنایع نخواهد داد، نه تنها حمایتی از این صنعت کاران بی پناهی که واقعاً بی پناه هستندکسی به آنها توجه نمیکند. حمایتی از آنها نشده بلکه یک مقدار کارهایشان را بدتر میکنند. انشاءالله گردن آن کسانی که توجه نکنند ورأی بدهند، این مشکلاتی که برایشان در آتیه پیش بیاید. منشی- آقای صادقی آزاد، موافق هستند ، بفرمائید. مسعود صادقی آزاد- بسم الله الرحمن الرحیم. حضور محترم برادران وخواهران عزیزم خواهش میکنم که یک مقداری در این خصوص دقت بفرمایند. برادران یک بحث هائی کردند زیربنائی ودرست. بحثی در آن نیست. اگر وزاتخانه های مال در روستاها کار خودشان را میکردند روستاهای ما امروز به این وضعیت نبودند. زمانی که وزارتخانه ها در روستاها حضور پیدا نکردند، جای همه آنها را جهاد سازندگی گرفت. آن دسته از برادران وخواهرانی که با روستا آشنائی دا رند، این مطلبی را که عرض میکنم دقیقاً میتوانند بگیرند. روستائی به هر کسی که پا به ده بگذارد یا میگوید آقای دکتر یا میگوید آقای مهندس ! اصلا توجه نمیکند که ایشان تخصصش چیست، اگر من به یک دکترای ادبیات بگویم آقای دکتر فلانی، بلافاصله بچه مریضش را میآورد ، میگوید شما گفتید این آقا دکتر است این بچه من را ببینید! من دفاعی از جهاد سازندگی نمیکنم فقط میخواهم عرض بکنم به دلیل اینکه شخص مسؤولی در ده نبوده، هر کسی، هر روستائی، هر مشکلی داشته به جهاد پناه برده واز جهاد خواسته است که بیا این مشکل من را حل بکن. او دیگر نمیداند وزارت راه هست، او دیگر نمیداند وزارت بهداری هست، او هیچ چیز را نمی بیند ، او فقط جهادی را می بیند. بچه اش مریض میشود، بغل میکند میرود در اطاق جهادگر، حیوانش مریض میشود میرود پیش او، بیا کمکم بکن، مرغش مریض میشود همینطور ، زنش میسوزد همنیطور، به همین ترتیب نهایت ایناست اگر دید میخواهد به شهر برسد وسیله ندارد. مید ود به دنبال جهادگر میگوید ماشینت را بیاور مریض من را به شهر برسان. نمایندگان عنایت بفرمائید در کل دارم خدمتتان عرض میکنم هر صنعتی دو اصل عمده دارد: یکی مواد ووسیله و امکانات است، یکی دیگرش هم نیروی انسانی است، بعضی از صنایع هست در شهرها نیاز به برق قوی دارد. نیاز به امکانات و تکنیک پیشرفته دارد ما نمیتوانیم این تکنیک را به روستا ببریم اما اگر میتوانیم صنایع دستی را به روستا ببریم که کمکی برای روستائی باشد، چرا نبریم؟ کاری ندارم به دست چه کسانی جهاد یا چیز دیگر فقط میخواهم عرض بکنم خدمتتان که عنایت بفرمائید، اگر به ژاپن یا به چین سفر کرده باشید همانطوری که برادرمان آقای عبدالعلی زاده فرمودند تویوتا دارد در روستا مونتاژ میشود ، لباسهای عربی بلندی که به خلیج صادر میشود در چین کمونیست توی روستاها تولید میشود وصادر میشود. کفش همینطور ولی ما هر چه دا ریم در شهر، کارگر را میآوریم پای کار ، به جای اینکه کار را ببریم پای کارگر. یک موقعی است که معدن بزرگی است ما معدن را نمتوانیم از این ده به آن ده ببریم. خوب. کارگر را میآوریم پای معدن و میگوئیم کار بکن ولی یک موقعی است که من مواد خام را میزنم به ماشین میبرم توی ده تولید میکنم، تولیدم را میآورم ومواد خام میبرم. روستائی را آنجا ثابت نگه میدارم. من درسال 1344 به عنوان سپاهی دانش در منطقه حوزه انتخابیه ام که آذربایجان است کار میکردم یک خانواده ای بوده، هفت تا پسر داشت یک پدر، به اندازه ده گونی گندم، زمین داشت که میخواست بکارد 5 گونی گندمش را امسال میکاشت، 5 گونی اش را سال دیگر آیش وقتی این هفت تا پسرش بزرگ شدند، زن گرفتند، هفت تا خانواده شدند. ده گونی گندم کفاف اینها را نداد. الان عرض میکنم 20-25 روز پیش که رفته بودم آنجا، سؤال کردم گفتند 5 تا برادر از این هفت برادر کوچ کردند به تبریز، وقتی سؤال کردم چرا رفتند؟ گفتند زمین نداشتیم بکاریم چه بکنیم؟ فقط کشاورزی ، چرا در جنب او ما نیاوریم کفاشی؟ نیاوریم صنایع دستی، چرا ما استادکار قلمکارمان را از اصفهان به آنجا نبریم؟ چرا فرشهای درجه یک ، تبریز در خود تبریز بافته بشود؟ چرا استادکار را من نبرم توی ده ببافد که قالی خرسک نبافد ، فرشی ببافد که 300 هزار تومان، 400 هزار تومان هر کدامش را میبرد بیاید پائین صحبت ما امروز این است که این صنعت صنایع دستی باید به روستاها برود، حالا بدست کی بنشینید وصخبت بکنید، آیا جهاد سازندگی بهترین متولی است؟ آیا خود وزارت صنایع بهترین متولی است؟ اگر وزارت صنایع خواست برود آنجا باز یک امکانات عریض وطویلی مثل ماشین و جیپ وامکانات میخواهد که بلند شود به آن جا برود واین سرویس را به آنها بدهد آیا این آدمی که میخواهد به آنجا برود فرهنگ روستائی را میداند؟ جامعه شناسی روستایی را بلد است؟ اینها همه مسأله است ما در روستا خیلی کراها میتوانیم بکنیم در چین ماهی زینتی در روستا پرورش میدهند وصادر میکنند . توی روستا ماهی زینتی ماهی آکواریوم . من پیشنهادم این است که اولا بحثهای زیربنائی که برادرها کردند خیلی درست است. نظام اداری که فرمودند از مجلس اول تا مجلس سوم ما مانده آن چیزی است که باید پیگیری بکنیم ، اما اینکه صنعت به آنجا برود حتماً برود، درست است. برادرمان آقای عبدالعلی زاده فرمودند که اکثر صنعتها توی شهرهاست مثل اصفهان وکاشان بعد از آنطرف فرمودند تویوتا در ژاپن توی دهات مونتاژ میشود من میخواهم بگویم برادرم منهم همین را میخواهم بگویم من میخواهم بگویم استادکار اصفهانی را به روستا ببر وبگذارآنجا یاد بگیرند درآمد روستائی را بالا ببرید000 برادرها مسأله مهاجرت است من تخصص- ام این است . به عنوان مدددکار اجتماعی که برنامه ریزی فردی، گروهی جامعه ای خوانده ام عرض میکنم خدمت شما یکی از معضلات امروز ما ، مهاجرین هستند، مهاجری که از آن جا بلند میشود میآید اینجا، یا سیگار فروش میشود یا با قالی فروش میشود، یا آدامس فروش میشود یا میروند توی همین حاشیه ها که ملاحظه میفرمائید مواد مخدر توزیع میکنند . حالا اگر محبت بفرمائید نظر من این است که حتماً صنعت باید به روستا برود بخواهید بررسی بکنید فعلا به نظر من جهاد بهترین است ولی میتوانیم به غیر از جهاد به کس دیگری هم بدهیم، بلی خود من که نماینده مردم هستم نمیدانم لوله آبی را که به روستا میدهند 450 خانوار را میبایستی وزارت بهداری بکشد زیر 150 خانوار جهاد سازندگی. من اطلا ع نداشتیم تا دیروز که رفتم با آقای وزیر بهداری صحبت کردم (یک سری مسائل را) اینطوری فرمود ند ما نمیدانیم این راه مال وزارت راه است یا مال جهاد سازندگی است. کارهای موازی را از بین ببریم منهم موافقم. یک نفر متولی کار باشد درست است ، اما متولی باشد، اما ازش بخواهیم . بیشتر از این دیگر عرضی ندارم امیدوارم که برادرها با عنایتی که فرمودند وهمچنین خواهرهای عزیزم با این برنامه موافقت بکنند تا انشاءالله مسأله بررسی اساسی ما که هر وزارتخانه ای کارش چیست آن که انجام شد با زمیتواند از این منتزع بشود به وزارتخانه خودش ، متشکر. نایب رئیس- آقای معماری 5 دقیقه وقت دارید بفرمائید . قاسم معماری- بسم الله الرحمن الرحیم. به برادرمان جناب آقای صادقی آزاد میگوئیم که برادر تمام دردهائی که فرمودید ما هم به آن معتقدیم وحرف ما هم این است که بهتر است که دولت همین تشکیلات نوین اداری را بیاورد ببینیم این انقلاب به چه احتیاج دارد این نشود که هر روز کاسه بشقاب را زیاد بکنیم همه کاره، هیچکاره است! این جهاد میخواهد هه کاره باشد لذا تمام کارهایش هم ناقص است همان طور که آقای مهندس شهرکی فرمودند راهها از لحاظ کیفیت پائین است، آبش هم همین طور ، تمام کارها000 باید از این وزارت صنایع که متولی صنعت است بخواهیم . این نشود که بگوئیم بلی، چون صنایع روستائی است بدهیم به جهاد نه، این صنعت کشور متولی-اش وزارت صنایع است اگر یک جائی کم وکاست دارد یقه اش را بگیریم وبیاوریم این جا و استیضاحش بکنیم که آقا فرشی که 6 میلیون 700 هزار نفر ازش نان میخورد چرا به سرش زدید؟ صنایع مستظرفه ای که قبلا این مملکت به آن افتخار میکرد چرا به سرش زدید ؟ باید این جا ازش بخواهیم.این نشود که بگوئیم چون بلی، جهاد در روستا کار میکند، درست ، اما تمام وزارتخانه ها باید بر اساس انقلاب در خدمت روستا باشد. چطور برادران روستائی در جنگ هستند اما وزارتخانه ها در این جا پایشان می لنگد در خدمت شهر مثل وزارت بهداشت ودرمان نباشد که هر چه دکتر خوب است توی شهرها است. هر چه بنگلادشی وکره ای وهندی و 000 زبان نفهم است به نقاط محروم و روستا00 سر ما شیره نمالید ! واقعاً اگر میخواهید این انقلاب جا بیفتد تمام امتایزها وکشش ها را ببرید به روستاها، تا جلومهاجرتها گرفته بشود یعنی پایگاه صنعت در همان روستا است 90 ماه که بیکار است 3 ماه کار میکند در کنارش کار باشد همین صنایع مستظرفه برود در روستا نه در اصفهان، نه در کارشان ، نه در مشهد، نه در تبریز بلکه در روستاها ، منتها وزارت صنایع باید به رسالتش عمل بکند که نمیکند این جا باید یقه این وزیر صنایع را بگیرید وبکشید به مجلس، و بپرسید که آقا تو چکاره ای؟ لذا با این وصله وپینه کار درست نمیشود بنابراین من با این لایحه مخالفم امید است که برادران به این لایحه رأی ندهند واز این وصله پینه ها خودشان را رها بکنند و از دولت بخواهند که آقا تشکیلات نوین اداری را به مجلس بیارود نه اینکه ببینیم کاسه، بشقاب هفت دست شام وناهار هیچ. امید است که دولت به رسالتش عمل بکند آن که تعهد کرده و6 ماه دو دوره گذشته به آن عمل بکند وبگوئیم آقا ما میخواهیم چه وچه دا شته باشیم، ادغام وزارت سپاه ودفاع ووزارت کشاورزی وجهاد وادغام کمیته شهربانی وژاندارمری یعنی همین را شهامت داشته باشیم. نمیخواهیم که هی وزارتخانه درست کنیم. امید است که هر وزارتخانه مسؤولینش را به روستاها متوجه بکند نه به شهرها، امید است که برادران به این رأی ندهند واز هر وزارتخانه وظایفش نسبت به روستا هر چند هست کار بخواهند والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.منشی- موافقی ثبت نام نکرده وموافقین هم 5 دقیقه بیشتر وقت ندارند .نایب رئیس- دیگرلازم نیست، از کمیسیون اگر میخواهد تشریف بیاروند صحبت بکنند. بعد دولت.منشی- آقای مختاری مخبر کمیسیون صحبتی ندارید؟ مختاری- خیر.نایب رئیس- بسیار خوب نماینده دولت تشریف بیاورند. ذاکر(معاون وزارت صنایع)- بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض سلام خدمت نمایندگان محترم، بنده خیلی کوتاه مطالب را خدمت نماینده ها عرض میکنم با توجه به قانون تشکیل وزارت جهاد. (یکی از نمایندگان: شما از طرف وزارت جهاد صحبت میکنید یا وزارت صنایع؟) (بنده ذاکر از وزارت صنایع هستم) طبق بند 8 ماده 5 قانون تشکیل وزارت جهاد، صنایع تبدیلی، دستی، و کوچک د ر اختیار وزارت جهاد گذاشته شده وهمین طور طبق ماده 6 قانون تشکیل وزارت جهاد که وزارت جهاد، وظایفی که تداخل دارد با وزارتخانه های دیگر، قرار بوده است که با وزارتخانه- ها بنشینید تفکیک وظایفشان را مشخص بکنند ودولت هم آن را تصویب بکند. در مورد وزارت صنایع وجهاد این وظایف تفکیک شده و واین نکته را میخواهم توجه بدهم نمایندگان محترم را با توجه به اینکه تفکیک وظایف وزارت صنایع وجهاد انجام شده ومشخص شده که چه صنایعی را علاوه بر صنایع دستی، صنایع کوچک وصنایع تبدیلی کشاورزی را ما طی یک لیستی تیترهایش را مشخص کردیم و با جهاد تفکیک وظیفه شده و سیاستگذاری ها وبرنامه ریزیها کل صنعت، در ا ختیار وزارت صنایع است طبق این تفکیک وظیفه که این بند ماد ه (3) این تفکیک وظایف را بنده میخوانم: وزارت صنایع اختیارات ومسؤولیتیها سیاستگذاری ، هماهنگی وبرنامه ریزی کلی صنایع روستایی را به عهده خواهد داشت باید در اختیار جهاد باشد اینها سیاستگذاریها و برنامه ریزیها وهماهنگیهای کلی اش در ا ختیار وزارت صنایع است وبا تفاهمی که بین صنایع وجهاد شد ه ، طبق یک برنامه کلی طرح وبرنامه وزارت صنایع با جهاد آمده مشخص کرده که ما این صنایع را طی 3 سال گذشته با این ظرفیت ها وبا این مشخصات به عهده شما میگذاریم و وزارت جهاد در واقع مجری این سیاستها و برنامه هائی است که توسط وزارت صنایع داده میشود از این جهت این مشکلی که احیاناً تداخل وظیفه یا سیاستهای متفاوتی بخوا هد در روستاها اجراء بشود از بین میرود. سیاستگذار و برنامه ریز صنعت چه در روستا وچه در شهر یکی است ، آن وظایفی که در اختیار صنایع هست ومجری اینها وزارت جهاد است وبا توجه به این که حضور جهاد در روستاها بیشتر است امکان این که همه وزارتخانه ها از جمله وزارت صنایع بخواهد باز اداره جات کوچکی در روستاها انجام بدهد، تشکیلات دولت خیلی وسیع خواهد شد واین غیر ممکن است ضمن این که ما ا زنظر قانونی ملزم هستیم که صنایع روستائی را در اختیار جهاد قرار بدهیم.حالا ما مخیر میشویم بین این که بیائیم سازمان صنایع دستی را 2 شقش بکنیم بگوئیم که صنایع دستی روستائی و سا زمان صنایع دستی شهری که این را ما به صلاح نمید انیم که بیائیم سازمان صنایع د تی را که یک سازمان منسجمی است وشکل گرتفه و فعالیتهائی را از قبل شروع کرده، و جهاد هم فعالیتهائی را در این زمینه در روستاها دارد انجام میدهد بیائیم و دو شقش بکنیم و دو تا سازمان موازی در اختیاردو تا وزارت جهاد و صنایع قرار بدهیم از این جهت به صلاح نظام میدانیم که سازمان صنایع دستی د و شق نشود ویک جا باشد وبا توجه به اجبار قانونی که در این زمینه هست، که صنایع روستایی در اختیار جهاد باشد وبخش عمده ای از صنایع دستی در روستاها انجام میگیرد لذا وزارت صنایع با واگذاری صنایع با وا گذاری سازمان صنایع دستی به جهاد موافق است والسلام علیکم. یکی از نمایندگان- اجبار قانونی آن را مشخص کنید. ذارک- عرض کردم که بند 8 همین ماده 5 قانون تشکیل وزارت جهاد که توی همین مصوبه همین مصوبه هم این جا خدمت برادران هست گفته کمک به روستائیان وعشایر در ایجاد وگسترش صنایع تبد یلی، دستی ، کوچک در چهارچوب سیاستهای دولت. یعنی ایجاد وگسترش صنایع دستی د ر روستاها قانوناً به عهده جهاد گذاشته شده، این اجبار قانونی است. یکی از نمایندگان – این احتیاج به قانون ندارد. ذاکر- چون تشکیل سازمان صنایع دستی خودش یک قانون مستقلی داشته، واگذاری اش هم احتیاج به قانون دارد. نایب رئیس- از وزارت جهاد هم توضیحی بفرمایند.لاهیجانیان(معاون وزارت جهاد سازندگی)- بسم الله الرحمن الرحیم. چند تا مطلب اینجا مطرح شد که من ناگزیرم یک توضیحاتی بدهم. مطلب اول در ارتباط با تشکیلات اداری کشور است که بعضی از آقایان نماینده ها احاله داده اند که تشکیلات اداری کشور بیاید. در طور دو دوره گذشته مجلس، لایحه وظایف واختبارات این وزارتخانه ها تاکنون در مجلس تصویب شده: وزارت ارشاد، وزارت صنایع سنگین، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی، وزارت نفت، وزارت خارجه، وزارت جهاد، وزارت برنامه و بودجه، وزارت معادن وفلزات ، وزارت سپاه یعنی تا حال این نوع وزارتخانه ها آمد وتک تک، به مورد ، دولت لایحه اختیارات وظایفشان را به مجلس آورده وتصویب کرده. در واقع آن الزام مجلس دوره اول برای دولت که تمام تشکیلات را یکجا بیاورد با آوردن هشت نه تا لایحه برای وزراتخانه های قهم در واقع از شکل کلی خارج شد ه ومورد به مورد دارد میاید به مجلس وما الان این موضوع را معلق کردن به اینکه تشکیلات اداری آینده کشور یکجا بیاید با تصویبات مجلس بنظر میرسد که روش آمدن مورد به مورد آنها مد نظر بود ه وخود مجلس بعضی از اینها را به صورت طرح آورد ه ومطرح کرده. اما در رابطه با وظایف جهاد سازندگی که گفته شد معلوم نیست که جهاد سازندگی چه وظایفی را دارد. لازم است که من این را توضیح بدهم اساساً قانون تشکیل وزارت جهاد سازندگی سه وظیفه برای جهاد تعیین کرده. 1- وظیفه مشارکت در امور کشاورزی است که موضوع هماهنگی با وزارت کشاورزی و انجام بخشی از وظایف کشاورزی هست که جهاد باید انجام بدهد.2- عمران روستائی.3- صنایع، کل وظایف جهاد سازندگی در قانون تشکیل که در مجلس دوره اول تشکیل شده این سه مقوله هست: کشاورزی، عمران روستائی و صنایع. د ر ماده 4 قانون تشکیل وزارت جهاد سازندگی که من خواهشم این است که به این نکته قانونی توجه بشود که اساساً ریشه این بحث به یک موضوع قانونی برمیگردد. در ماده 4 قانون تشکیل وزارت جهاد سازندگی آمده: «کلیه وظایف عمران روستائی وزارت کشاورزی و عمران روستائی مندرج در قانون تغییر نام وزارت کشاورزی ومنابع طبیعی به وزارت کشاورزی وعمران و روستایی مصوب مجلس شورایملی سابق به جهاد سازندگی واگذار میگردد. »یعنی وظایف عمران روستائی وزارت کشاورزی منتقل شده به جهاد سازندگی در مجلس دوره اول طبق قانون تشکیل جهاد. د ر آن قانون یکی از وظایفی را که برای عمران روستایی گذاشته این موضوع هست اتخاذ تدابیر لازم ونیر صدور پروانه ود ر صورت لزوم پیشنهاد واعطاء وام از طریق مؤسسات اعتباری برای ایجاد توسعه صنایع تبدیلی اولیه کشاورزی وصنایع کوچک وهمچنین نظارت بر صنایع دستی روستایی در روستاها . نکته مهم اینجاست که طبق وظایف عمران روستایی وزارت کشاورزی د ر قبل از انقلاب نظارت بر صنایع دستی روستایی د ر روستاها به عهده وزارت کشاورزی بود. طبق قانون جهاد این وظیفه منتقل شده به جهاد سازندگی علاوه بر تصریح بر انتقال وظیفه نظارت بر صنایع دستی روستائی در روستاها به وزارت جهاد سازندگی باز در خود قانون تشکیل بند دیگری آمده به این عنوان: «کمک به روستائیان وعشایر درایجاد وگسترش صنایع تبدیلی، دستی، کوچک در چهارچوب سیاستهای دولت» یعنی در واقع با د و استناد در قانون تشکیل وزارت جهاد سازندگی قانوگذار موضوع ایجاد، گسترش ونظارت بر صنایع دستی در روستاها را به وزارت جهاد سازندگی منتقل کرده یک مکانیسمی در قانون تشکیل جهاد سازندگی وجود دارد برای جلوگیری از دوباره کاریها وتفکیک کارهایی که باید جهاد در روستاها بکند آمده- اند مکانیسم آئیننامه هماهنگی گذاشته اند که دولت موظف است آئیننامه های هماهنگی را بنویسد و این تفکیکها را انجام بد هند بر اساس آن دولت آمده این کارها را کرده ما بجز مشکلی که در کشاورزی داریم در آئیننامه های تفکیک وظیاف دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد وهیچگونه تداخلی به وجود نیامده بخاطر اینکه موضوع وظایف جهاد سازندگی را این آئیننامه ها آمده اند روشن کرده اند به استناد قانون که ایجاد گسترش ونظارت بر صنایع دستی را در روستاها به جهاد سازندگی داده هم د ر قانون تشکیل ، هم در قانون انتقال وظایف عمران روستائی وزارت کشاورزی به جهاد سازندگی ،دولت آئیننامه تفکیک وظایفی را تهیه کرده ودرماده هفت آن آئیننامه آورده که وظایف روستایی سازمان صنایع دستی موضوع تصویبنامه شماره فالن حذف وبه جهاد سازندگی واگذار میگردد . یعنی دورت هم به تبعیت از الزام قانونی وظایف صنایع دستی در روستاها از سارمان صنایع دستی حذف کرده وبه جهاد سازندگی منتقل کرده. الزام قانونی هم بوده اینجا این بحث پیش میآید که آیا ما سازمان صنایع دستی که دا شتیم این چه کار میکرد و بعد طبق قانون وقتی که وظایف صنایع دستی در روستاها به جهاد سازندگی انتقال پیداکرده آیا این سازمان تفکیک به صنایع دستی شهری وروستایی بشود یا کلا سازمان صنایع دستی به جهاد سازندگی منتقل بشود؟ با توجه به ماهیتی که سازمان صنایع دستی داشت، سازمان صنایع دستی یک سازمانی بود که درواقع هشتاد درصد از اع تبارات وفعالیتهایش را در مناطق روستایی انجام میدهد. اساساً عالم بسیار عمد ه ای که در کمک به درآمد و اشتغال در روستاهای ما موضوع صنایع دستی است ، آنچه که در شهرها وجود دا رد چیزی بیش از بیست درصد نیست که البته در چند شهر عمده کشور هم به چشم میخورد . اینجا دولت ومجمع عمومی سازمان صنایع دستی این بحث را مطرح کرده اند که آیا در حالیکه هشتاد درصد وظایف سازمان صنایع دستی مربوط به روستاها است وطبق قانون این وظایف به جهاد سازندگی منتقل شده آیا سازمان هم به جهاد منتقل بشود یا سازمان بماند بدون وظایف صنایع دستی در روستاها؟ به دلیل وجود دلایلی که لازم بود این دو تا با همدیگر باشد ، دولت تصویب کرد که سازمان صنایع دستی هم به جهاد سازندگی منتقل بشود. این دلایل عبارت بودند ازاینکه تولیدات سازان عمدتاً در روستاها بود.حمایتهای سازمان برای داد ن مواد اولیه وابزار عمدتاً (به شواهد آمار ودفاتر سازمان) هشتاد درصد در مناطق روستایی بود وفروش صنایع دستی برای حمایت از صنایع دستی درشهرها انجام میشد ویا برخی از این صنایع در شهرها تولید میشد وآن چیزی بیش از 20% فعالیت سازمان را تشکیل نمیداد. حالا آیا یک سازمان با محدود یت فعالیت در شهر، د ر وزارت صنایع باقی بماند یا این کل وظایف به جهاد سازندگی بیاید؟ تشخیص داده شد که این به جهاد سازندگی بیاید . در زمینه های مشابه فعالیت صنایع دستی چه در روستاها وچه در شهرها هر دو فعالیت مشابه داشته اند برای حمایت کردن از صنعتگران دستی باید دو تا وزارتخانه کار میکردند . چون طبق قانون اجازه داده شده بود انتقال کرده بود وظایف صنایع دستی در روستاها به جهاد سازندگی. در نتیجه یک سازمان دستی شهرها باید در وزارت صنایع میماند ویک سازمان صنایع دستی روستایی به وجود میآمد و هر دو کار موازی انجام میدادند. بازاریابی وصدور کالاهای صنایع دستی عمده ترین وظیفه ای است که این سازمان داشته حالا هم باید صدور کالای صنایع دستی توسط جهاد جداگانه انجام میشد وتوسط وزارت صنایع جد ا . به همین خاطر برای اینکه تشکیلات موزای باقی نمایندواین دوباره کاریها نباشد ودر جهت حمایت از صنا یع دستی قرار شد که سازمان صنایع دستی از وزارت صنایع به وزارت جهاد سازندگی منتقل بشود. در طول این مدت تلاشهائی که انجام شده دلیل بر این هست که آیا جهاد سازندگی توانسته است با قوت وقدرت انجام بدهدیا خیر؟ آنچه که از آمار واطلاعات مادا ریم نشان دهنده این هست که سازمان صنایع دستی در طول مد تی که به وزارت جهاد سازندگی منتقل شده رشد فعالیتها را داشته در زمینه تهیه ابزار وارسال امکانات به روستائیان برای اینکه به صنعتگران دستی که بتوانند این ابزار ومواد اولیه را بگیرند واستفاده کنند ما رشدی معادل هشتادو دو د رصد د ر طول سال 6 نسبت به سال 64 که این سازمان به جهاد سازندگی منتقل شده داشته ایم یعنی انتقال سازمان صنایع به جهاد سازندگی د رعرضه امکانات به روستائیان و صنعتگران دستی یک رشد این چنینی را داشته. ما در زمینه صدور کالا در طول همین مد ت کم تا سال 64 هیچگونه اقداماتی در زمینه صدور در کشور ما وجود نداشته در طول این دو سال گذشته اقدامات عمده ای انجام شده وچیزی نزدیک به 300% افزایش در طول این دو سال بوده. 200% نسبت به سال 65 در سال 66 ودر شش ماهه اخیر سال 67 به اندازه تمام سال 66 عملکرد نشان میدهند که صدور صنایع دستی در طول این مدت به بازارهای خارجی بوده فروش کل صنایع دستی حاکی از 30% رشد هست که ما درسازمان پس از انتقال به جهاد سازندگی در پایان نسبت به سال 64 داشته ایم نشان دهنده این است که آمدن صنایع دستی به جهاد سازندگی با رشد روبرو بوده که توانسته جهاد سازندگی این کارها را انجام بدهد. یکی از وظایف عمدة سازمان در ارتباط با اعطای کمکهای فنی، مالی، اعتباری و تهیه مواد اولیه و ابزار کار برای شرکتهای تعاونی وتولید کنندگا صنایع دستی در حد امکان بوده وفراهم کردن زمینه تشکیل وتقویت شرکتهای تعاونی صنایع دستی، سعی شده اعتبارات بانکی به این سمت جهت پیدا بکند. و ما بتوانیم ابزار را در اختیار صنعتگران بدهیم. همچنین سعی شده است که با تشکیل 12 تعاونی در واقع یک بنیه اقتصادی به صنعتگران دستی بد هیم که آنها بتوانند خودشا ن تأمین کننده نیازهایشان باشند. یکی از عوامل مهم از وظایف این بوده که تولید، خرید،بازاریابی، فروش وصادرات فرآورده های دستی باید انجام میشده توسط این سازمان تلاشهای عمده ای شده که تخفیف پیمان ارزی برای صادرکننندگان صنایع دستی تهیه بشودو 50% این تخفیف الان داده میشود . نرخ گذاری بر روی اقلام صنایع دستی برای تسهیل در صادرات فراهم شده، ارا ئه خد مات کارشناسی برای صدور صصنایع دستی انجام شد ه سعی شد ه با حضور در نمایشگاههای بین المللی وشناساندن نمایندگانی برای فروش صنایع دستی ا مکانات صدور رافراهم کند. نکته خیلی مهم اینجاست که باید به آن توجه کرد نقش صنایع دستی در اتقاصد روستائ ی. ما در استانهای عمده ای مثل آذربایجان شرقی، فارس، همدان، سیستان وبلوچستان ، 30 تا 50% د رآمد خانوارهای روستایی ما از محل صنایع دستی است وهمچنین اگر ما یک بخشی از صنایع دستی را در اختیر اقتصاد ملی و تولید ناخالص ملی داشته باشیم نقش وجایگاه این را برای اقتصاد روستایی میتوانیم به دست بیاوریم که واقعاً روستائیان ما چقدر میتوانند متکی به این موضوع باشند. این نکته راهم توجه داشته باشیم که فعالیت های عمران روستایی در بعد انقلاب د ر روستاهای ما باعث شده است که 60% جمعیت روستایی ما بهره مند از خدمات آب وبرق وراه وخدمات بهداشت محیطی و به سازی قرار بگیرند. در حالیکه این مقدار خد مات در قبل از انقلاب کمتر از 20% جمعیت روستایی ما را شامل نمیشده، این گسترش خدما ت عمران روستایی در مناطق روستایی در حالیکه پتانسیل های صنعتی ما وکشاورزی ما همین میزان در روستاها گسترش پیدا نکرده نشان د هنده این است که اگر ما جهشهای مهمی در بخش صنعت وکشاورزی نکنیم در مناطق روستایی آنچه که سرمایه گذاری کرده ایم برای نگهداشتن روستائیان وروستاها که در واقع در این دهه اخیر به خاطر فعالیتهای انجام شده بیشرین رشد جمعیت را در مناطق روستایی داشته ایم ما تمام برنامه هایمان به هم میخورد . باید تلاش عمده ای انجام بشود برای اینکه این بخش صنعت در روستاهای ما که سالانه 200 هزار نفر بیکار وافرادی که مازاد بر اشتغال در روستاها هستند واینها بیرون میآیند برای آنها فرا هم بکنیم اشتغال ایجاد بکنیم، درآمد ایجاد بکنیم. فرش به طور مستقل پنجاه میلیارد ریال تولیدش در کشور ما هست که از این پنجاه میلیارد هفتاد درصد آن صادر میشود . سهمش در اقتصاد ملی ما یک ونیم درصد تولید ناخالص ملی هست. من خواهش میکنم به این نکته آخری که توجه مید هم دقت داشته باشید . 5/1 درصد سهم فرش در اقتصاد ما درتولید ناخالص ملی کشور ما 5/1 درصد آن به فرش برمیگردد با پنجاه میلیارد ریال تولید که عمدتاً قشرهای عظیمی از مناطق روستایی ما را وهمچنین شهری محروم ما را دارد کمک میکند به اقتصادشان. سهم صنایع دستی بطور مستقل هشت دهم درصد (8 0% ) تولید ناخالص ملی ما است یعنی یک چیزی نزدیک به دو وهشت د هم میلیارد تومان (8/2) سهم تولید صنا یع دستی در کشور ما هست. صنایع د ستی ما میتواند به اندازه فرش جای رشد داشته باشد یعنی میتواند سهم خودش را برساند به پنجاه میلیارد ریال وما باید این اجازه را بدهیم وسرمایه گذاری در این بخش انجام بدهیم که صنایع دستی ما به سطح فرش برسد . در حالیکه عدد ورقم نشان مید هد که نزد یک به 6/2 میلیارد دلار صنایع دستی در تجارت بین المللی است 2/2 سهم فرش هست در تجارت بین المللی. د ر فرش1/2/ میلیارد دلار 500 میلیون دلارش سهم ایران است. اما از 8/2 میلیارد د لار صنایع دستی فقط دومیلیون دلار سهم ایران هست. کشورهای آسه ، آن ، اندوزی. مالزی، فیلیپین ، تایلند و سنگاپور از 6/2 میلیارد دلا ر 960 میلیون دلار اختصاص به خود شان میدهند . وایران در بعد از انقلاب بازار جهانی خودش را در صنایع دستی از دست داد ه. اگر ما سهم صنایع دستی را از تولید ناخالص ملی مان به سهم فرش برسانیم در واقع یک بازار عمده ارزی را، یک ارز آوری رابرای خودمان فراهم کرده- ایم. یعنی از 6/2 میلیارد دلار تجارت بین المللی صنایع دستی ما اگر سهم خودمان را به 300 تا 400 میلیون دلار برسانیم این یک تلاش عمده ای هست در حالیکه این سیصد تا چهارصد میلیون دلار بیش از 10% ارزبری ندارد. یعنی با 10% ارزبری شما میتوانید یک چنین ارزآوری را برای کشور داشته باشید. که من فکر میکنم نه در بخش کشاورزی ونه در بخش صنعت یک چنین ارزآوری زود بازدهی وجود ندارد. در حالیکه سرمایه گذاریش هم بسیار محدود است. یعنی شما اگر سالی 200 میلیون تومان(دو میلیاردریال) بتوانید رشد ایجاد کنید در صنایع د ستی کشورتان در ظرف دهسال از هشت دهم درصد (8 0%) سهم تولید ناخالص ملی صنایع دستی میتوانیم به 5/1 درصد سهم تولید ناخالص ملی برسیم. یعنی معادل با فرش . واین کاری است که 00نایب رئیس- خوب اجازه بدهید . وقت ما الان تمام است. چون ما آئین نامه مان هست که سر ظهر که میشود جلسه را باید تعطیل کنیم یا به ادامه اش رأی بگیریم، حالا شما میخواهید باز ادا مه بد هید؟ لاهیجانیان- نه من مطلبم تمام است. در واقع من میخواستم بگویم برنامه ای که ما داریم این هست که در ظرف ده سال آینده با توجه به فعلایتهای انجام شده واین توانی که وجود دارد سهم صنایع دستی را در تجارت بین المللی بالاببریم سهمش را در تولید ناخالص ملی به 5/1درصد برسانیم که من فکر میکنم که این لایحه کمک خواهد کرد برای اینکه صنایع دستی که دو سال هست در دست جهاد سازندگی هست ورشد نشان میدهد در فعالیتهایش ، با موفقیت روبرو باشد. نایب رئیس- متشکر، حضار 180 نفر، کلیات لایحه به رأی گذاشته میشود. موافقین قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) عرض کردم کلیات لایحه به رأی گذاشته میشود . موافقین قیام بفرمایند. ایستاده باشید که بشماریم. (نفرات ایستاده مجدداً شماره شدند) ببینید منشیها که شمرده اند میگویند، هفتاد الی هفتادو چهار نفر ایستاده اند، بنابراین تصویب نشد. اجازه بدهید اسامی غائبین ود یرآمدگان خوانده بشود.منشی- اسامی غائبین جلسه امروز آقای غلامعباس زائری، آقای میرنقی قاضی پور. تعدادی از آقایان تأخیر داشتند که اسامی شان بعد از تنفس خوانده شد ولی تعدادی بعد از تنفس (بعد از اعلام رسمیت) مجدداً تشریف آوردند که اسامی شان خوانده میشود: (آقای نوری که گفته شد آقای اکبر ناطق نوری بود ند نه آقای احمد ناطق نوری) ،آقای سلیمی ، آقای راجی، آقای پودینه، آقای باقری نژاد، آقای صادقی آزاد، آقای ولایی ، آقای کامل خیرخواه، آقای راه چمنی، آقای نورالله عابدی، آقای سید محمد حائری، آقای شعله سعدی ، آقای ذبیح الله صفائی، آقای کتیرائی، آقای نریمان، آقای علا، آقای دهقان، آقای شافعی، آقای کبیری. ضمناً آقای حسینی آقای سیدعبدالله حسینی بوده اند. 8- اعلام وصول یک طرح.منشی-(الویری) طرح قانونی نحوه اجرای اصل 142 قانون اساسی که با 17 امضاء رسیده اعلام وصول میشود. 9- پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده.نایب رئیس- ختم جلسه اعلام میشود .جلسه بعدی صبح سه شنبه ساعت 8 (جلسه ساعت 12 پایان یافت). رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبرهاشمی رفسنجانی