مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی.
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه بیستم شهریور ماه 1367.
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بحث و بررسی در باره صلاحیت وزرای پیشنهاد آقای نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی.
3- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت.
4- پایان جلسه وتاریخ تشکیل ودستور جلسه آینده.
جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاو ت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 191 تفر جلسه رسمی است. دستور جلسه را اعلام کنید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه بیست و پنجم روز یکشنبه بیستم شهریور ماه 1367 هجری شمسی مطابق با بیست ونهم محرم الحرام 1409 هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- رأی اعتماد به اعضاء هیأت دولت جناب آقای مهندس موسوی.
3- اعلام اسامی غائبین و دیرآمدگان جلسه امروز واعلام ختم جلسه.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. واذکروا نعمه الله علیکم و میثاقه الذی و اثقکم به اذقلتم سمعنا و اطعنا و اتقواالله ان الله علیم بذات الصدور. یا ایها الذین امنوا کونوا قوامین الله شهداء بالقسط ولایجرمنکم شنأن قوم علی الاتعدلوا اعدلوا هواقرب للتقوی واتقواالله ان الله خبیر بما تعملون. و عدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفره و اجر عظیم. والذین کفروا و کذبوا بایاتنا اولئک اصحاب الجحیم. یا ایها الذین آمنوا اذ کروا نعمت الله علیکم اذهم قوم ان یبسطوا الیکم ایدیهم فکف ایدیهم عنکم واتقواالله وعلی الله فلیتوکل المؤمنون. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند. ) «از آیه 10 تا 15 سوره المائده.»
2- بحث وبررسی در باره صلاحیت وزرای پیشنهادی آقای نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. ما معمول مان در اینگونه جلسات این بود که سخنرانی پیش از دستور نداشتیم . البته چون صراحت آئین نامه ندارد با توافق نمایندگان این کار را میکردیم که کسانی که نوبتشان بود ، نوبتشان حفظ میشد برای جلسه بعد. این نیاز هم هست چون حدود 10 ساعت مذاکره داریم یک ساعت هم قاعدتاً متفرقه صرف میشود که نزدیک 11 ساعت در دو جلسه بخواهیم کار کنیم دیگر سخنرانی ها جور نمیآید. مسأله بعدی که داریم که قبل از شروع بحث ها باید مجلس تصمیم بگیرد، مسأله کسانی است که اینجا ثبت نام کرده اند. ما روال مان در گذشته این بود که اگر چیزی در دستور میآمد و کسی ثبت نام کرده بود این حق ثبت نام محفوظ میماند . هر وقت مثلا مدتی تأخیر می افتاد، حتی اگر مسکوت هم میماند برای مدتی، هر وقت در دستور میآمد همانهائی که اول ثبت نام کرده بودند آنها صحبت میکردند . برای این بحث، روز سه شنبه گذشته آقایان یک عده ای ثبت نام کرده بودند چون مذاکرت انجام نشد و امروز دوباره پیش آمد، در هیأت رئیسه بحث شد اکثریت هیأت رئیسه نظرشان این بود که آئیننامه در چنین مواردی میگوید باز باید از نو ثبت نام بشود. البته من خودم نظرم این نیست ولی چون اکثریت هیأت رئیسه نظرشان این بود و طبعاً در مجلس هم اختلاف نظر هست ، ما گفتیم مجدداً ثبت نام بشود. اما تفسیر آئیننامه با مجلس است. ما الان آن ماده مربوطه را میخوانیم و نمایندگان رأی بدهند که آیا همان روال ما درست است یا اینکه از این به بعد، این طور موردی که پیش آمده باید روز دستور ثبت نام بشود.
یوسف پور- این رویه بوده.
رئیس- رویه بوده، من عرض کردم.
یوسف پور- اگر رویه بوده همان را اجرا کنید.
رئیس- حالا ما ماده را میخوانیم (منشی: مخالف نداریم) چرایک مخالف و موافق داریم.
هراتی- یک موافق و یک مخالف صحبت کنند.
رئیس- خیلی خوب، حالا اجازه بدهید، ماده چند است آقای بیات؟
بیات- ماده 73.
رئیس- ماده 73 ببینید! گویا در آئیننامه قبلی مان که نسخ شده یک ماده صریحی داشته ایم که ما بر اساس آن روال کرده ایم. الان من هر چه گشتم آن ماده را ندیدم. فرصت هم نکردم آئیننامه را با دقت بخوانم که ضمن یکی از مواد باید باشد. ماده این است آقایان با دقت توجه بفرمایند. ماده 73- موضوع هائی که طبق دستور در مجلس مطرح میشود (این عام است) باید از یک ساعت قبل از موقع انعقاد جلسه در ورقه مخصوصی که خارج از جلسه نصب میشود ثبت و مخالف و موافق با تفکیک کلیات و هر یک از مواد در آن ورقه در ستون مخصوص شخصاً ثبت نام مینماید. حق تقدم نطق با کسانی است که ثبت نام کرده باشند و به ترتیب یک مخالف ویک موافق صحبت میکنند. پس اینجا چند قید دارد یکی اینکه شخصاً ثبت نام کرده باشند. یکی هم اینکه در روز دستور. روزی که موضوع در دستور است انجام بشود. الان حرف این است کسانی که میگویند بایدهمان ثبت نام قبلی معتبر باشد، میگویند خیلی خوب این یک روزی در دستور بوده ثبت نام هم شده منتها به هر دلیلی انجام نشده. پس ثبت نام به موقع خودش و طبق قانون انجام شده چیزی هم که آن ثبت نام را لغو بکند اتفاق نیفتاده. آن آقایانی که میگویند نه، باید جدید ثبت نام بشود، میگویند عبارت این است که همان روزی که موضوع در دستور قرار میگیرد، موضوع هائی که طبق دستور در مجلس مطرح میشود باید از یک ساعت قبل از موقع انعقاد جلسه000
مجید انصاری- اینکارها همه شده ، آئین نامه هم آن روز رعایت شده.
رئیس- بهر حال این دو نظر است. حالا یک مخالف و یک موافق صحبت میکنند از دو طرف. یک نفر صحبت میکند در دفاع از روال گذشته که روال قبلی درست نیست وما باید ثبت نام جدید بکنیم بعد از مجلس رأی میگیریم. یکی از آقایان صحبت کنند. آقای بیات صحبت میکنند در دفاع از نظر دوم که ثبت نام امروز معتبر است.
اسدالله بیات- بسم الله الرحمن الرحیم. (آقای هراتی شما بعد از من صحبت میکنید چون نوبت شماست) من 2-3 تا مثال میزنم بعد خود نمایندگان مجلس قضاوت کنند ببینیم که نص ماده 73 چیست. یک دفعه این است که ما 2-3 تا دستور را در برگه مخصوص مینویسیم و طبق مادة 73 آئیننامه داخلی آقایان میآیند ثبت نام میکنند و بعد میآئیم به یکی دو تا از اینها میرسیم، به دستور سوم، چهارم نمیرسیم. در اینجا اگر روال این بشود مثلا روز یک شنبه ما نرسیدیدم که به همه دستورها برسیم وبررسی بکنیم، روز سه شنبه دستور سوم، چهارم دوباره مطرح شد، اگر همان امضاء روز یکشنبه را اعتبار بدانیم، خلاف آئیننام نیست. این یک فرض. فرض دوم عبارت از این است که ما امروز دستوری را ثبت کردیم اعلام هم کردیم برادران بیایند ولی دولت آمد، فرض بفرمائید طبق آئیننامه این دستور را در مجلس استرداد کرد و گرفت. برادران هم ثبت نام کرده بودند به علت استرداد دولت از دستور خارج شد. بعد فردای آن روز، پس فردا به علت ضرورت جدید دوباره همان را مطرح کردند، آیا در اینجا نمایندگان به خودشان اجازه میدهند همان دستوری که قبلا بوده وثبت نام قبلی کافی بشود؟ این دستور جدید است، چیز نوی است. مسأله جدیدی است.
موحدی ساوجی- ایشان از نمایندگان سوال نکنند.
بیات- مسأله باید باز بشود، روشن بشود، نص آئیننامه 00
شهرکی- این از دستور خارج نشده.
بیات- حالا ما گر جمود به آئیننامه بکنیم بنده در آن قسم اول هم اعتقادم این است که باید هر روز باشد. منتها عرض کردم روالی که ما در گذشته داشتیم روال درجائی بود که واقعاً دستور همان دستور بود، عوض هم نشده بود منتها دستور زیادتر از زمان بود، مقدار زمان کافی نبوده برای رسیدگی ما دستور اول ، دوم ، سوم را انجام دادیم به چهارمی نرسیدیم، به پنجمی نرسیدیم. اینجا عرف هم ابا ندارد و هیچ اشکالی هم ندارد. اما فرض این است که بحث هیأت دولت مطرح شده جریانی پیش آمده کلا مجلس اعلام تعطیلی کرده ، مجلس آمده گفته آقا این از دستور خارج با اینکه بنا بوده پنجشنبه جلسه تشکیل بدهد، سه شنبه جلسه تشکیل بدهد، نداد گفت که یکشنبه هفته آینده. بطور طبیعی اوضاع عوض شد. چیز جدیدی است، چیز نوی است. بنابراین به نظر من اگر برادران ما استدلال بکنند بر اینکه این همان000 یا باید آئیننامه را نبینند یا باید خدای نکرده ما در فهم عرفی تردید بکنیم خوب،این نص آئیننامه است. موضوع هائی که در دستور ثبت میشود باید همان روز باشد آن هم یک ساعت قبل وگرنه معنا ندارد، اینهائی هم که اینها را نوشته اند عاقل بوده اند. برادران ما باید به عنوان اینکه عاقل بوده اند و به عنوان اینکه عاقل قانونگذار در مقام بیان بوده و تمام زوایا را بررسی کرده . به نظر من در آن دستور ثبت نام اولی، یقیناً بر خلاف بوده دست نبوده. نه اینکه برادران ما برخلاف ثبت نام کرده اند یعنی اعتبار قانونی ندارد. برادران ما ثبت نام کرده بودند بعد موضوع عوض شد واز بین رفت موضوع جدیدی پیش آمده و طبیعی است که طبق نص آئیننامه باید از نو در آنجا برگه ای زده بشود و الحمدالله اینکار هم انجام گرفته هیچ اشکالی هم ایجاد نمیکند. بنابراین اعتقادم این است که در اینجا روال درست نبوده یقیناً و طبق ماده 74 آئیننامه داخلی برگه دوم درست است .ثبت نام در برگه دوم درست است. نه آنکه دربرگه اول بوده.
منشی- آقای هراتی بفرمائید.
رئیس- آقای هراتی صحبت میکنند از اینکه همان روال گذشته مان عمل بشود.
هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم. استدعا میکنم عزیزان عنایت بیشتری مبذول بفرمایند. این سومین دوره مجلس شورای اسلامی است. در سه دوره مجلس شورای اسلامی، دوره اول، دوره دوم، مجلس و هم اکنون دوره سوم روال وریه وعرفی داشته ایم، عرف در آئیننامه ، درست است که ممکن است در متن آئیننامه بالصراحه قید نشده باشد اما ما عرف در آئیننامه را به عنوان آئیننامه عملی به آن استناد میکنیم. یعنی موارد متعددی بوده که برادرمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی وقتی موارد ی را احساس کرده اند آئیننامه به ظاهر مسکوت هست استدلالشان این بود ه که ما به عرف عمل میکنیم. ببینیم رویه در گذشته چه بوده، رویه ما در هر سه دوره مجلس وحتی در این دوره مجلس این بوده که اگر در لوحه ثبت نام، ثبت نامی به عمل آمده آن ثبت نام تا هر زمانی که آن لایحه یا آن طرح به تأخیر افتاده به قوت خودش باقی بوده. من به عنوان مثلا عرض میکنم همین طرح تخلیه مدارس که در هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و بنده هم از مدافعین آن بودم، این را 40 روز قبل بنده ثبت نام کرده بودم، بنابراین در این دوره هم رویه بر این بوده که آن چه که ثبت نام میشود به اعتبار خودش باقی است. حتی من یادم میآید بعد از آنکه آن روز آن مسأله پیش آمد بعدازظهرش من زنگ زدم به برادرمان آقای قیصر مسؤول اداره قوانین. گفتم آقای قیصر آن ثبت نام ها به اعتبار خودش و به قوت خودش باقی است؟ ایشان هم تأیید کردند که بلی روال در مجلس این طوری بوده که اگر یک دستوری هم موقتاً مطرح نمیشده به قوت خودش باقی بوده. جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم به عنوان تجربه سه دوره مجلس اینچنین اعتقادی دارند. جان کلام آقای بیات این است که آقا این موضوع از دستور مجلس شورای اسلامی خارج شده. من استدعا میکنم کلیه مذاکرات مجلس شورای اسلامی را در روز سه شنبه و بیانات سرور عزیزمان حاج آقا کروبی را گوش کنید ببینید یک کلمه استناد شده که این دستور و معرفی کابینه از دستور مجلس خارج شده هیچکس این مسأله را مطرح نکرده یعنی هیچکس نگفته از دستور مجلس خارج شده برای اینکه بلافاصله بعد از آن این مسأله مطرح شد که استعفای ایشان مورد تأیید ریاست محترم جمهوری به هر علتی قرار نگرفته. بنابراین دستور در مجلس به قوت خودش باقی بوده، هیچ مقام رسمی چه در پشت تریبون چه از جای دیگری اعلام نکرده که این دستور از مجلس خارج شده، بنابراین دستور به قوت خودش باقی هست. رویه هم در هر سه دوره بر این بوده، دستور هم از مجلس خارج نشده، آقای قیصر هم که مسؤول اداره قوانین هستند تأیید میکنند و همان روز بعدازظهرش هم که من خدمتتان زنگ ردم گفتند ثبت نام به قوت خودش باقی است. حالا من نمیدانم دیگر برادران در این رابطه چه استدلالی دارند.
رئیس- 221 نفر در جلسه حاضرند، آقایان توجه بکنند به چه رأی میدهند ما اول رأی میگیریم که همان روال گذشته مان عمل بشود یعنی کسانی که در روز سه شنبه گذشته ثبت نام کرده اند آنها حق صحبت دارند. نمایندگانی که با این نظر موافقند که طبق روال گذشته عمل بشود قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) آقایان منشی ها بین 120 تا 125 نفر اعلام کردند. تصویب شد. خوب، یک مسأل دگیری داریم که البته آن از نظر خود ما روشن است ولی باز به نمایندگان اطلاع بدهیم. سه وزیر در کابینه کم بود که اینها را هم آقای نخست وزیر و آقای رئیس جمهور معرفی کردند. الان کابینه کامل معرفی شده، منتها این سه وزیری که جدید آمده اند یک تفاوت هائی پیدا میکند در بحث با وزراء قبلی. در رأی گیری ، اینها رأی گیری شان علنی است آنها مخفی است . به علاوه آنها موافق و مخالف به شکل دیگری باید صحبت بکنند فاصله هم کم است بنابراین ما 00
اکرمی- آقای هاشمی! باید این سه وزیر شرح حال بدهند، برنامه بدهند.
رئیس- خیلی خوب، حالا من دارم همین را میگویم اگر یک کمی صبر کنید من همین حرف شما را میزنم شما غصه داد زدن را نداشته باشید. ما به نظرمان این طور آمد در شوری که کردیم آن سه نفر را برای جلسه مستقلی بگذاریم بعد از این جلسه. یعنی اینجا که تمام شد بحث آن 3 نفر را شروع بکنیم.
آقامحمدی- آقای هاشمی! یک تفسیری در اینجا لازم دارد.
رئیس- چطور؟ در آئیننامه میخواهید چیزی بگوئید؟ اگر تذکر آئیننامه ای دارید بگوئید آقای آقامحمدی.
آقامحمدی- اینجا ، این بحث را آقای هاشمی! در رابطه با آئیننامه من دارم . برای اینکه دولت وقتی که میآید برای رأی اعتماد احتمال این هست (یعنی در مواقع دیگر حال 3 نفرش مطرح است) اگر بفرض تعداد بیشتری از وزراء استعفاء میدادند در این مقطع نخست وزیر ناچار میشد 11 نفر، 10 نفر، 12 نفر را جدید وارد کابینه بکند. آیا معنا و مفهوم درد که مثلا یا نصف کمتر کابینه بیاید یک رأی دیگر بگیرد؟ به نظر میآید که کل آن چیزی که میآورند داخل در این آئیننامه است و این رویه، نه رویه اینکه علنی باشد و روال دیگری. یعنی این شبهه را اگر رفع بکنیم دفعات بعد هم اتفاق میافتد یعنی دفعات بعد اگر تعداد بیشتری از وزراء نیامدند و خواستند وزیر جدید معرفی بکنند تکلیف چطوری است؟
رئیس- خیر،این آخر یک اشکالاتی دارد، یکی همین که اینها اسامی شان جزو آن لیست نبده، ما الان اسم تازه گرفته ایم برنامه شان را نگرفتیم و نماینده ها مطلع نیستند از برنامه آنها تازه اینها امروز صبح فهمیدند که ما وزیر معرفی کرده ایم. اشکال دوم اینکه در بحث آنها نیم ساعت مخالف و موافق صحبت میکند اینجا یک ربع صحبت میکند. اشکال سوم اینکه رأی گیری آنها علنی است و رأی گیری این کابینه (این 21 نفر) مخفی است. مخلوط کردن بحث مشکل درست میکند برای ما. کسانی هم که ثبت نام کرده بودند برای آن اولی ها ثبت نام کرده بودند برای این جدیدی ها ثبت نام نکرده بودند. آقای قاضی زاده بفرمائید.
قاضی زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. سال 63 هم همین طوری بود. سال 63 چند نفر جدید معرفی شده بودند که در ابتدای جلسه قرار بر این شد، یعنی روال همین قرار داده شد که بحث آنها جداگانه انجام بشود. یعنی روال گذشته هم همین طوری بوده که بحث جداگانه انجام بشود.
رئیس- بلی، یعنی شما هم مؤید این هستید که جداگانه انجام شود. خوب، ما بحث مان را شروع میکنیم. صحبت آقای نخست وزیر پیش بینی نشده ولی اگر آقای نخست وزیر بخواهند صحبتی بکنند میتوانند. آقای مهندس موسوی شما اگر صحبتی میخواهید بفرمائید؟ (نخست وزیر: در مورد 3 وزیر جدید؟ ) نه، سه نفر نیست ، 3 نفر را جدا کردیم.
یکی از نمایندگان- در آئین نامه پیش بینی نشده .
رئیس- پیش بینی نشده ولی مانعی هم نیست بالاخره ، یک بحثی میخواهد بیاید در دستور ایشان صاحب این بحث هستند میتوانند توضیح بدهند ، البته راجه به همان 21 نفر قبلی.
نخست وزیر- من یک بحث کلی دارم.
رئیس- کلی؟ عیبی ندارد. اما راجع به این 3 نفر نیست یعنی موضوع آن 21 نفرند بفرمائید.
میر حسین موسوی (نخست وزیر) – بسم الله الرحمن الرحیم. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و راهنمای دلسوز امت و درود به روان پاک شهیدائی که جان خود را برای تحقق بلندترین آرمانهای خداپرستان ایثار کردند ا زفرصتی که مجلس محترم در اختیار اینجانب قرار داده است تشکر میکنم. شرایط کشور ایجاب میکند که با استفاده از این مجال چند نکته اساسی که توجه یا عدم توجه بدانها میتواند اثرات قطعی در آینده کشور ونظام بر جای بگذارد را به اختصار با شما نمایندگان ملت در میان بگذارم. میدانم که آنچه خواهم گفت برای بسیاری از شما پیش از این مطرح بوده است. با این وجود تذکر این نکات وتأکید بر آنها را همچنان وظیفه خود می بینم. قدرت نظام تنها از دو چیز ناشی میشود. ایمان، ایثار و حضور مردم و راهنمائی های بلندنظرانه ودرواندیشانه امام . هر عامل مادی و ظاهری سومی که برای این قدرت بشماریم خود را فریب داده ایم و مخاطف را دچار سراب کرده ایم. مردم ما همانهائی هستند که یک ماه پیش از این هجوم سیل گونه آنان را به جبهه ها دیدید و همانهائی هستند که در شهریور ماه 1320 وقتی متفقین ایران را گرفتند چون رضا شاه را برداشتند به قول حضرت امام خوشحال هم بودند ریشه این دوگانگی در رفتار مطرح بودن و مطرح نبودن آرمانها و اصول است . وقتی ارتش بعث به نزدیکی اوزا رسید ومنافقین تا آستانه باختران پیش آمدند آنچه در این اقیانوس عظیم بشری موج انداخته همان آرمانها و اصولی بود که مردم پیش از این برای آن همه چیز خود را در طبق اخلاص گذارده بودند. در شهریور 1320 این اصول مطرح نبود. در تمامی حرکات ملت ما آرمانها و اصول حضوری پررنگ وغیر قابل تردید دارد. مردم ما همانهائی هستند که وقتی احساس کردند قبول قطعنامه 598 ممکن است به معنی تجدید نظر در راه گذشته وکنار گذاشتن آرمانها و عزت انقلابی کشور باشد برآشفتند و تنها وقتی پیام تاریخی امام بدانها اطمینان داد که روح انقلاب همچنان پرفتوح است واهداف بلند اسلامی با وضوحی بیشتر از هر زمان دیگر پیش روی ما قرار دارد آرام گرفتند. چنانچه اندک سستی در پایبندی ما به این اصول مشاهده شود دیر یا زود ملت را به عنوان پشتوانه عظیم انقلاب از دست میدهیم البته خود ما که اینجا میگوئیم یا مشنویم یا در هر مسند دیگری به خدمت مشغولیم نیز اجزاء این سیستم هستیم و بدون آن آرمانها حجتی برای حضور در صحنه نداریم. این فی الجمله در مورد همه مسؤولین کشور از خرد وکلان مطرح است یعنی در این کشور مسؤولی نیست که قصد پشت کردن به آرمانها را داشته باشد. اما مردم ما رشیدند. آنها رفتارهای ما را ملاک قضاوت خود قرار میدهند باعث تأسف است در فضای عطرآگین از خون شهدای گرانقدر انقلاب صراحتاً ده سال شهادت طلبی وایثار ملت برگزیده ما به عنوان ده سال برخورد غضب آلود با مسائل مورد انتقاد قرار میگیرد و عنوان میشود که اینک نقطه عطفی برای خودگرائی انقلاب است در برابر چنین توهین بی پرده ای به همه چیز انقلاب وملت کجاست برخورد عتاب آلود مسؤولان و سخن گویان ما؟ کجاست قلم بازخواست کننده رسانه ها و مطبوعات ما؟ این تنها سؤال بنده و برخی از شما نیست. بسیجی های ما در جبهه این سؤال را میپرسند. مادرانی که چند شهید داده اند وجانبازانی که بر روی صندلیهای چرخدار نشسته اند. نمیخواهم با ذکر نمونه ها وقت شما را بگیرم. آنها این عدم برخورد را می بینند. با اینکه تازه چهلم شهدای حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری خود را پشت سر گذارده ایم و بر این اساس شایعه امکان تجدید روابط با شیطان بزرگ را باور میکنند. آیا پا در جای پای سید الشهداء گذاردن (نعوذبالله) با پیروی از راهنمائی های حکیمانه رهبر انقلاب برخورد غضب آلود با مسائل است ؟ یا انقلاب و نظام را از محتوای خویش خالی واز پشتوانه های خود محروم کردن خودگرائی است؟ راهنمائی های خردمندانه امام امت به عنوان دومین رمز قدرت نظام همواره دعوت کننده ما به سوی آرمانها و اصول بوده است . در پیام حج امسال خود امام میگویند ک عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن تصمیم بر آنکه سیادت کفر و شرک جهانی را برخود حرام کنیم. و میگویند: ما اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظلم برنمیداریم. و میگویند: مردم ایران ثابت کرده اند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را ندارند. و میگویند : امروز روز هدایت نسلهای آینده است. کمربندهایتان را ببندید که هیچ چیز تغییر نکرده است. و میگویند: نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل واساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی الهی مان نمی شناسند. معنای سخن امام هرگز این نیست که ما وظایف خود را در تأمین منافع کشور فراموش کنیم یا زیرکی در برخورد با بیگانگان را کنار بگذاریم یا حضور در صحنه های سیاسی را حرام بدانیم و یا نسبت به برخورد در صحنه های
بین المللی در خود احساس ضعف کنیم یا تندروی یا کندروی یا چپ روی یا راست روی در مسائل داخلی واقتصادی داشته باشیم. این اوج زیرکی و خردگرائی است که ما را به ثابت قدم ماندن بر روی اصول خویش فرامیخواند. این واقعیتی است که باید درک شود. خردگرائی هیچگاه ما را به کنار گذاردن آرمانها دعوت نکرده است. ما را به برخورد منطقی با واقعیات فرامیخواند. خرد به ما میگوید که یک نظام همیشه پدیده ای تواناتر از مجموعه اجزاء خود است. والا امری اعتباری و بدون فایده خواهد بود به همین ترتیب اجزاء یک نظام همواره در داخل آن مجموعه کارآمدتر از آنی هستند که به صورت مستقل میتوانند باشند. یک سیاستمدار هر قدر که نابغه باشد نمیتواند به اندازه یک نظام سیاسی از خود ظرافت وقدرت در اداره امور نشان دهد. زمانی مسائلی مبتلا به حکومتها از گرفتاریهای یک شهردار امروز نیز کمتر بود . دولتها تنها مسؤول مبارزه با دشمن در خارج و چپاول رعیت در داخل بودند. شاید چنان حکمرانانی میتوانستند با تکیه بر زیرکی خود به تنهائی حکومت کنند. اما اینک زمانه تغییر کرده است به ویژه برای ما که با جهانی از کفر رودررو هستیم وبا دنیائی از مشکلات دست وپنجه نرم میکنیم و مهم تر از همه میخواهیم خدمت کنیم و نه امارت . برداشتن این بار به تنهائی از عهده هیچکس ساخته نیست. باید همه عقول کشور و عصاره فضائل ملت برای به مقصد رساندن این بار سازمان دهی و بسیج شد. قانون اساسی با چنین منطقی و برای چنین منظوری نوشته شده است .دستگاههای اجرائی وغر اجرائی بنا بر چنین ضرورتی شکل گرفته اند اساساً نظام جمهوری اسلامی یعنی همین عقول سازمان دهی شده. ما اگر میخواهیم در زیر بار سختی ها کمر خم نکنیم و در برابر جهانی که یک نظام شرک آلود واحد است سر بلند بایستیم باید نظام خود را قوام دهیم. باید از وحدت آن حراست شود. اجزاء آن در حدود خود محافظت گردند . روابط و تعهدات ما بین اجزاء تبیین شده و مدون باقی بماند و تصمیم گیریها در محال خود انجام گیرد تا نظام سالم و قدرتمند باقی بماند. سپس باید فکر تکروی و کار انفرادی و بدون سازماندهی را کنار گذاشت. ما هرگز نباید توهم این مسأله را به خودراه بدهیم زیرا بی احتیاطی واشتباه کاری سیاست مداران از همین جا آغاز میشود. از همه مهمتر شیفتگی افراد برای خدمت به اسلام و کشور باید در چهارچوب نظام تجلی کند نه در خارج از آن . در نظام ما کسی که خود را برای تصدی مسؤولیتی لایق تر میداند باید برای قرار گرفتن در آن مسند تلاش کند. این با جاه طلبی مذموم تفاوت دارد. اگر چنین تلاشی از او سربزند و کشور در اثر سوء مدیریت دچار تفاوت دارد . اگر چنین تلاشی از او سربزند و کشور در اثر سوءمدیریت دچار مشکل شد او مسؤول است. در مرحله بعد در نظام ما اگر کسی یک تدبیر یا سیاست اتخاذ شده را به ضرر اسلام و کشور بداند و پیشنهاد بهتری داشته باشد باز باید برای اجراء نظر خود کوشش کند واگر نکرد نسبت به عواقب سستی خود مسؤول است منتها این تلاش و کوشش باید در چهارچوب نظام انجام شود. اگر کسی خود را برای خدمت در نظام قانونگذاران لایق تر میداند باید در انتخابات شرکت کند و برای عضویت در مجلس تلاش نماید نه اینکه نظام را آشفته سازد . تلاش برای عضویت در مجلس را نخوهد ولی اختیار قانونگذاری را بخواهد. این کار اگرچه منافع زودرسی داشته باشد در بلند مدت بنای نظام را فرو میریزد. ما باید دورنگر باشیم و به منظور رعایت مصالح زودگذر مشکلات دیرپا برای خود ایجاد نکنیم . اگر کسی خود را برای خدمت در مقام فلان وزیر لایقتر میداند باز باید برای احراز آن مقام از راههای مشروع خود تلاش کند نه آنکه وزیر را بلااختیار کرده نهاد تصمیم گیری موازی تأسیس نماید . عین همین قاعده در مورد دولت و دیگر نهادهای رسمی پیش بینی شده در قانون اساسی صادق است. البته احراز چنان مقامهائی مشکلات و مسؤولیت هائی دارد. منتها کسی نباید در پی قدرت بدون مشکل واختیار بدون مسؤولیت برود که چنین چیزی برای کشور سم مهلک خواهد بود. مسئله ابداً این نیست که چه کسی ثواب خدمت را خواهد برد. حرف از کیفیت تدبیرهاست. ایجاد از هم پاشیدگی در نظامی که برای بهره برداری از تمام عقول کشور طراحی شده است به معنای آن است که بارهای سنگین بجای آنکه با جرثقیل برداشته شود برگرده افراد قرار گیرد ونه پشت آنها که پشت کشوریه خاک برسد . انتخای چنین مسیری یا از دست دادن پیروزیهای بزرگ و قبول شکستهای عمیق وابتلاء کشور به سوء مدیریت است و یا تأسیس یک نظام موازی نامرئی د رکنار نظام جمهوری اسلامی. زیرا افرادی که این بارها را میخواهند بر گرده بگیرند بالاخره متوجه ناتوانی خود در انجام چنین کاری میشوند لذا به سراغ ایجاد دستگاهی برای انجام کار میروند و سپس دستگاههائی و بالاخره نظام. مجلس در نظام ما نقش بنیادی را دارد . امام ، شما نمایندگان را عصارة فضائل ملت نامیده اند. دولت نیز به به اعتبار رأی تمایل و اعتماد شما مسؤولیت امور اجرائی کشور بر عهده اش قرار میگیرد. امام امت در هفته گذشته فرمودند که دولت در چهار چوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهد. تصور بنده این است که اگر مخاطف حضرت امام مجلس با هر نهاد رسمی دیگری بود ایشان پرهیزی از تأکید بر چهارچوب اسلام و قانون اساسی نداشتند. بخاطر مصلحت نظام و کشور ما باید با تمام قدرت بر این چهارچوب تأکید کنیم و تخطی از آنرا یک خطر بدانیم . همگان را ترغیب به عمل در حدود آن نمائیم . البته قانون اساسی ما مانند هر پدیده دیگری که از ذهن بشر تراوش کرده است بدون تردید کامل وبی نقص نیست. منتها این یک میثاق میان ماست . چه بسا در مواردی این میثاق مشکلاتی را ایجاد کند. راه سریع حل مسأله نقض آن نیست. ما باید با انعطاف خود عدم انعطاف قانون را جبران کنیم و آنچه شالوده نظام بر آن قرار دارد سست نگردانیم اگر ما انعطاف نشان ندهیم قهراً آن شالوده سست میشود زیرا در هر حال کشور نباید به بن بست برسد. اخذ رأی اعتماد توسط اعضاء کابینه در دستور کار امروز مجلس قرار گرفته است. اینجانب در نامه هفته گذشته خود به ریاست محترم جمهوری توضیح داده بودم که به نظر بنده صلاح کشور و روح قانون اساسی ایجاب میکند که چنانچه میان سه مرجع ریاست جمهوری ، مجلس و نخست وزیر در مورد انتخاب وزراء اختلاف بروز کرد ، تمایل مجلس ملاک تصمیم گیری قرار گیرد اینک مجدداً بر این نظر تأکید میکنیم زیرا علاوه بر تمام آنچه پیش از این گفتم رأی اعتماد مجلس مهمترین ابزار کار وزیران است . در کنار این تأکید چند نکته را نیز یادآور میشوم. طبیعی است حق تصمیم گیری در مورد وزراء در هر حال به نمایندگان محترم ملت تعلق دارد. شما برادران از حساسیت دورانی که در پیش است مطلعید. همچنین از مشکلات مربوط به معرفی وزراء به مجلس آگاهی دارید. کابینه ای که شما بدان رأی اعتماد میدهید سال آینده باید مجدداً به مجلس معرفی شود. وزرائی که از رأی اعتماد شما برخوردار نشوند، چه بسا تا سال آینده جایگزینی پیدا نکنند. حتی درصورت انتخاب جایگزین، وزرائی که تازه مشغول کار میشوند در عرض یکسال مجال انجام کارهای اصولی را ندارند و صرف انتخاب همکاران که حق بدیهی هر وزیری است مقدار زیادی زمان را در این دوره حساس بازسازی از ما خواهد گرفت. این امر در کنار مشکلات دیگری که به برخی از آنها اشاره شد قویترین مدیران ما را از قبول مسؤولیت منصرف میکند. اینجانب به سهم خویش اعلام میکنم که از حق خویش در زمینه معرفی ابتدائی وزرائ آنها که از این پس بدون وزیر خواهند ماند صرف نظر کرده ام و در این دوره یکساله هر فردی بعنوان وزیر مورد توافق مشترک مجلس وریاست جمهوری باشد مورد توافق بنده نیز خواهد بود. منتها شما میدانید که این امر به تنهائی مشکل را حل نمیکند. برای حفظ مصلحت نظام و کشور همه باید از خود انعطاف نشان دهیم. اینها نکاتی بود که انشاءالله در تصمیم گیری نمایندگان محترم مورد توجه قرار خواهد گرفت با این امید لیست وزرائی که جهت اخذ رأی اعتماد به مجلس معرفی شده اند را تقدیم میکنم. این لیست همان لیستی است که برادران اطلاع دارند و مدتهای زیادی است که این لیست در اختیار نمایندگان محترم هست . عملکرد وزراء در اختیار همه خواهران و برادران هست . بنده باز تأکید میکنم که با توجه به اینکه ما یک سال بیشتر به انتخاب ریاست جمهوری نداریم ومسأله بازسازی مطرح است. مسیر انتخاب وزراء بسیار مشکل هست و بسیار وقتگیرهست. و در این زمینه قانون اساسی ما یک شیوه خاصی دارد. و به هیچوجه مسأله این نیست که قصد یا غرض خاصی باشد و این مسأله از ماهیت دشوار این نظام تشکیلاتی سرچشمه میگیرد ما فکر میکنیم که این ترکیبی که الان هست که با هم آشنا و یک جهت و هم سو هستند، در مجموع ما فکر میکنیم گرایشی که در دولت حاکم است همان گرایش انقلابی مجلس محترم هست. اگر رأی بگیرند و رأی بیاورند کارها بهتر سامان پیدا خواهد کرد. کارهای کشور بهتر پیش خواهد رفت و انشاءالله به صلاح مملکت بیشتر خواهد بود. ولی با این وصف اختیار با مجلس است حضرت
امام هم روی این مسأله تأکید فرموده اند و طبیعی هم هست. برادرها هر جور نظر بدهند طبیعی است که ارادة خود مجلس هست که در این زمینه به کرسی خواهد نشست و بر اساس آن عمل خواهد شد. والسلام علیکم و رحمه الله.
رئیس- متشکر، الان مخالفان و موافقان صحبت میکنند ، من به آقایانی که صحبت میکنند تأکید میکنم آنهائی که به عنوان مخالف یا موافق صحبت میکنند توجه داشته باشند که در همان موردی که وقت گرفته اند صحبت کنند یعنی اگر کسی مخالف است دیگر موافق صحبت نکند و آن کسی که موافق است مخالف صحبت نکند. این را مراعات کنید.
منشی- آقای یوسف پور مخالف .
رئیس- آقایان ! هر گوینده ای یک ربع وقت صحبت دارد و میتواند از وقت کس دیگری که وقت گرفته و نوبتش هست، اگر به او وقت بدهند استفاده کند. نه آنهائی که به نوبت نرسیده اند.
یوسف پور- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین. برادرها میدانند که یک ربع ساعت وقت و با تعداد زیاد وزراء باید خیلی خلاصه و مختصر خدمت برادرها مطلبم را عرض کنم. بنده خیلی مختصر با عملکرد سه تن از برادرهای وزیر مخالفت میکنم. اولین مخالفت با برادر عزیزمان جناب آقای خاتمی وزیر محترم ارشاد است که البته من خلاصه عرض میکنم برای اینکه در یک وزارتخانه ما میتوانیم دو نوع بررسی کنیم. یکی عملکرد خارجی وزارتخانه است که می بینیم در آن حوزه عملکردش چه نمود و چه نشانه هائی داشته و یکی هم مسائلی که در خود وزارتخانه هست. در سطح کشورو در استانهای کشور آنچه که ما در این چند سال از وزارت ارشاد دیدیم اینها است که اولا برنامه ریزی برای کار ارشاد کار فرهنگی و کار درازمدت است به هیچ عنوان به چشم نمیخورد و در سطح استانها به جز برگزاری بعضی از مراسم ساده ، ما عملکرد و برنامه ای از آنها ندیدیم. کارهای عمده ای که وزارت ارشاد انجام میدهد معمولا نمایشگاههای کتابی است که در داخل کشور و خارج از کشور انجام شده که نمونه های زیادی داشته، نمایشگاههائی بوده که چند سال پیش در آلمان برگزار شده که متأسفانه به خاطر دقتهائی که صورت نگرفته منافقین حمله کردند و یک سری مسائلی را پیش آوردند که حالا خارج از این مسائل است. و نمایشگاهی که در ژاپن به وجود آورده بودند که شاید یک کار بیهوده ای هم بوده، برای اینکه در همان زمان وزارتخانه هائی ما در داخل داشته ایم مثلا یک دانشکده پزشکی محتاج این بود که پنج میلیون تومان برای بودجه اش خرج کنند ولی حدود 20، 30 میلیون تومان آنجا در ژاپن برای آن نمایشگاه خرج کرده اند. مطلب دیگری هم که کار وزارت ارشاد را خلاصه میکند اکثر تکیه شان روی سمینارها و مسائلی از این قبیل بوده در بعضی از این سمینارها واقعاً واجب است که کارشناسهای جهانی و روشنفکرهای جهانی از انقلاب ما باخبر بشود. ولی آیا صدور انقلاب یا تقویت فرهنگ داخلی فقط با این سمینارها برگزار میشود؟ یعنی وزارت ارشاد اینجا جواب بدهد روی نسل انقلاب، یعنی جوانی که الان بیست سالش است، زمان انقلاب ده سالش بوده و الان که شده بیست ساله، چه بازتابی در بین این جوانها داشته و چه کار کرده؟ و متأسفانه برادرمان جناب آقای خاتمی در وزارتخانه شان بر نیروهایشان در استانها هم نظارت ندارند یکی از مدیر کلهای ایشان را که خودشان پینج ، شش سال قبل معتقد بر این بودند که ایشان دیگر به درد آنجا نمیخورد، حالا چه عواملی در وزارتخانه هست وچه مکانیزمی وجود دارد که حاضر نیستند او را عوض کنند. و در هفته جنگ مدیر کل ارشاد به جای اینکه بیایند راجع به جنگ مطالبی را تبلیغ کنند، میروند یک تیم فوتبال را دعوت میکنند به یک استانی که در آنجا منجر به درگیری و مسائلی بشود. خلاصه مطالبی که راجع به برادرمان جناب آقای آقازاده هست بنده با همة اراداتی که نسبت به خصائص شخص ایشان دارم اما به نظر میرسد که این مشکلات در وزارت نفت بوده، حالا ایشان هم حتماً جوابهائی دارند ولی به هر حال صورت این مشکلات بوده، در حالی که هنوز بزرگترین سرمایه مادی این کشور که علاوه بر تأمین انرژی داخلی، تأمین کننده عمدة ارز لازم برای سازندگی مراحل پیشرفت تکنولوژی و نهایتاً نیل به اهداف والاتر اقتصادی واجتماعی است، مخازن زیرزمینی نفت میباشد با کمال تأسف در دوران مدیریت آقای آقازاده نه تنها در استفاده معقول و صحیح از آنها کوتاهی شده بلکه در مورد کارهائی که برای صیانت و نیز بالا بردن درجه بازدهی مخازن آن بسیار حیاتی بوده است کوتاهی شده است و به دلیل استفاده نامعقول از بعضی از مخازن از قبیل کرنج و پاریس ضررهای غیر قابل جبرانی را موجب گردیده است. تأخیر در تزریق گازو حتی استفاده نامعقول از برخی از مخازن گاز از قبیل مارون نه تنها باعث کاهش نسبتاً زیاد تولید شده بلکه علاوه بر این چاههای جدید در عمق تکمیل شده به جای لایه های نفت، در لایه های آب قرار گرفته است . علل این نواقص به صورت خلاصه در زیر ذکر میشود:
الف- کمبود متخصص در رشته های مهندسی مخازن و مهندسی نفت که بتواند بررسیهای لازم را به عمل آورد. کارهائی که الزاماً باید انجام گیرد و برنامه ریزی و پیگیری نماید.
ب- عدم انجام بررسیهای لازم در مورد هر یک از مخازن زیرزمینی توسط سازمان تحقیقاتی و یا افراد متخصص در سطح جهانی.
ج- عدم اجرای به موقع پروژه های تولید گاز لازم برای تزریق در مخازن (که برادرها میدانند که بعضی از مخازن نفت که فشارشان کم میشود قطعاً باید گاز تزریق بشود که آن نفت باقیمانده هم به عنوان استفاده و به عنوان تولید از آن اسفتاده بشود.)
د- عدم تعمیر چاههای موجود و اعمال تعمیرات واصلاحات لازم در آنها.
ع- عدم ایجاد چاههای جدید به اندازه کافی برای تولید صحیح و مناسب از هر مخزن.
هـ – عدم تکمیل یا ایجاد کارخانه جدید برای مخازن کوچکتر به منظور بالا بردن سطح تولید.
البته مسائل دیگری هم بوده که چون وقت نیست من میگذرم انشاءالله که جواب اینها رابدهند. مسأله اصلی که از اول انقلاب و مسؤولین کشور شعارش را میدادند مسأله کشاورزی بوده که آقا! کشاورزی محور است و فلان وبهمان 000 ولی متأسفانه بعد از 10 سال که از انقلاب میگذرد باید در سال بین 2 تا 3 میلیون تن مواد کشاورزی وارد کنیم. در مورد برادرمان جناب آقای زالی در دو جهت من مخالفت میکنم: یکی روی شخصیت خود ایشان است ویکی هم روی مسائل وزارتخانه است. بنده معترفم که برادرمان آقای زالی نسبت به مسائل کشاورزی آگاهی های لازم را دارند، تدین لازم را دارند اما اشکلات زیر در مدیریت ایشان وجود دارد که به طور خلاصه خدمت برادرها عرض میکنم:
1- نداشتن برنامه مدون و هدف دار جهت هدایت امور و امکانات و تحقق آن .
2- تغییرات پی در پی سیاستهای اجرائی و تزلزل و ناامنی در تولید کنندگان.
3- ناتوانی در ارائه تشکیلات منسجم و پویا و کاهش مخازن جاری وزارتخانه .
4- عدم بهره برداری از امکانات موجود . ( که مثالهای زیادی را میشود ذکر کرد که حالا چون اینها بازتاب خارجی است در وزارت کشاورزی و 46% مردم ما به عنوان کسانی که در کار کشاورزی سهیم هستند دخالت دارند خیلی احتیاج به توضیح ندارد.)
5- تغییرات پی درپی مدیریتها.
6- عدم قدرت ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف.
7- عدم سیستم ارزیابی امور در وزارتخانه.
8- مغایرت در شعار و عمل ها. در سه سال دوره دوم همیشه شعار وزارت کشاورزی این بود که «مسأله اراضی کشت موقت تا حل نشود مشکل کشاورزی مملکت حل نمیشود.» که همان موقع ما به برادرمان آقای زالی گفتیم که تمام اراضی کشت موقت 800 هزار هکتار است و ما در مقابل آن چندین میلیون هکتاری که داریم ، چیز ناچیزی است. آن هم حل شد ولی در کشاورزی انجام نشد.
9- عدم قاطعیت در تصمیم گیریها و برش کاری. این خلاصه ای از مطالبم بود.
من یک یسری مطالبی خدمت برادرها عرض میکنم که از نشریه خود وزارتخانه است. یعنی نه بنده تهیه کرده ام نه دیگری در سال 65 بود که کمیسیون برنامه و بودجه به وزارت کشاورزی نامه ای نوشتند که آقا! شما یک عملکردی از این
چند ساله انقلاب به ما بدهید. وزارت کشاورزی آمدند در قالب نشریة شماره 74 (برادران این را دقت بفرمایند) یک آمار وارقامی به کمیسیون برنامه و بودجه دادن و سیر تحولات کشاورزی کشور را دادند. بعد فهمیدند که عجب اشتباهی کرده اند. آمدند تمام آن جزوه را جمع کردند. (نشریه شمارة 74 را برادرها اگر پیدا کردند برای ما بیاورند ولی یک نسخه اش را که به هر صورت بوده و نتوانستند پیدایش بکنند من خدمت برادرها ارائه میدهم و این چیزی است که خود وزارت کشاورزی نوشته است ) اولا که بعد انقلاب مهمترین کارهائی که برای پیشرفت کشاورزی شده (البته نه فقط توسط وزارت کشاورزی، بلکه توسط دولت جمهوری اسلامی) این ها است: استفاده از کودهای شیمیائی از 733 هزار تن در سال 56 به 1600 تن در سال 63 رسیده است. توزع بذر اصلاح شده گندم از 60 هزار تن در سال 56 به 130 هزار تن در سال 64 رسیده است. تعداد 100 هزار تراکتور طی 5 سال بعد از پیروزی انقلاب بین کشاورزان توزیع گردیده در حالیکه در طول 11 سال آخر عمر رژیم گذشته فقط 60 هزار تراکتور توزیع شده است. میزان واکسن دام و طیور تولید شده برای مصارف داخلی از 584 میلیون درسال 56 به 1168 میلیون درسال 63 رسیده است. در حالیکه کل اعتبارات تخصیص داده شده به بخش کشاورزی در طول 42 سال قبل ا زانقلاب 395 میلیارد ریال بوده از سال مالی 59 تاکنون بیش از 960 میلیارد ریال اعتبار در اختیار بخش کشاورزی قرار داده شده یعنی ما درعرض (این آمار هم مربوط به سال 64 است) 5 سال ، سه برابر 42 سال رژیم طاغوت اعتبار در اختیار بخش کشاورزی قرار داده ایم. بعد، رشد متوسط سالانه اعتبارات و وامها هم از 30% در بعد از انقلاب برخوردار بوده. بعد، مراکز خدمات هم بعد از انقلاب ایجاد شده. توسط هیأت واگذاری زمین 650 هزار هکتار زمین به روستائیان واگذار گردیده. علاوه بر آن حدود 800 هزار هکتار زمین زراعی نیز به طور موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته که قانونش هم در مجلس تصویب شده. با اقدامات جهاد سازندگی تلاشهای قابل توجهی برای سازندگی روستاها و بهبود شرایط زندگی مردم درروستاها به عمل آمده . ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی به روستاها به نحو بی سابقه ای افزایش یافته است . شبکه راههای روستائی نیز توسعه بسیاری یافته و روستاهای زیادی از نعمت آب آشامیدنی وبرق بعد از انقلاب برخوردار شده اند (که دیگر احتیاج به توضیح ندارد.) میزان اعتبارات و نهاده ها و وسائل مورد استفاده در بخش کشاورزی. ببینید! من فقط خلاصه عرض میکنم که وامهای کشاورزی از سال 58 تا 6932 به طور متوسط درهر سال 10% رشد داشته . توزیع انواع تراکتور بعد از انقلاب هر ساله 7/14% رشد داشته، کود شیمیائی بعد از انقلاب هر سال به طور متوسط 4/14% رشد داشته. بذر اصلاح شده گندم هر ساله به طور متوسط 2/9 % رشد داشته. پرداختهای عمرانی دولت هر ساله به طور متوسط 5/10% رشد داشته حالا می آئیم سر ماحصل نتیجه: گندم ، سطح زیر کشت گندم (آمار از سال 58 تا 63 است) 7/1% رشد داشته، تولید کلی گندم (نه دهم) رشد داشته که این مقدار تولید در واحد سطح کاهش داشته. البته من این را خدمت برادرها عرض کنم که آماری که وزارت کشاورزی میدهد بسیار متفاوت است. در خدمت یکی از سران سه قوه که بودیم ایشان می گفتند که ما یک آمار از وزارت کشاورزی میگیریم بعد به مسؤولین دیگر یک آمار دیگر میدهند. ولی به هر صورت اینها یک چیزهایی است که خودشان دارند. حالا جو که باصطلاح حالت آزاد داشته و کشاورزها خودشان کاشت میکردند رشدش خوب بوده و 13% بوده، اما برنج، سطح زیر کشرت 5/2% رشد داشته اما تولید سالانه، سه دهم درصد رشد داشته. پنبه ، سطح زیر کشت منفی بوده، تولیدش هم منفی بوده چغندر قند و دانه های روغنی هم کلا هم سطح زیر کشت وهم تولیدمنفی بوده. این حاصل عملکرد وزارت کشاورزی است، به طور خیلی خلاصه ومفید . آنوقت میرسیم به مسأله گوشت قرمز ، ما می بینیم که رشد جمعیتمان به طور متوسط 5/3% است. گوشت قرمز که اینقدر هیاهو دارد 5/2% رشد سالانه داشته گوشت مرغ هم 5/2% بوده، تخم مرغ هم منفی بوده البته مطالب بسیار دارد. فقط من این را خدمت شما عرض کنم که وزارت کشاورزی تا سال 64 عمده وارداتش شیر خشک بوده و رفته اند به این مملکت عسل وارد کرده اند که ما خودمان از تولید کنندگان عسل هستیم واین روی دستمان مانده که چکار بکنیم. از جمله مطالبی که من آماده کرده بودم، وراد کردن گاوهای مسموم بوده که خود مؤسسات وزارت کشاورزی میگویند آقا! از آلمان گاو وارد نکنید. ولی رفته اند وارد کرده اند و امضاءهایشان اینجا است . رفته اند سموم فاسد وارد کرده اند که حدود ده، بیست نفر از مدیر کلهایشان گفته اند که آقا! این سمهائی که شما وارد (رئیس: وقتتان تمام است) کرده اید اینها فاسد بوده ودر سال 64 در کل شمال ومازندران حدود 45 الی 50% پرتقال شمال از بین رفته است. و دربین آن 8 نماینده ای که شهید داشتیم در لحظه شهادت. دونفرشان از آقای زالی سؤال در مورد همین سمهای کشاورزی داشتند. که تمام اینها مدارکشان با امضای خود مسؤولینشان هست،منتها آقای دکتر اگر بخواهند یک دکترای دیگر به ایشان بدهند در تبلیغات و اینها است که واقعاً وقتی به اینجا می آیند تمام اینها را انکار میکنند واینها تمام مهر وامضای خود مدیرکلها و مسوؤلیشان هست و بازتاب آن هم در استانها کاملا مشخص است. شما اگر در مملکت یک کشاورز یا 10 کشاورز پیدا کردید که از وزارت کشاورزی راضی بودند بیاورید اینجا برای ایشان صحبت کنند. والسلام علیکم ورحمه اللهو برکاته.
رئیس- اولین موافق صحبت کند.
منشی- آقای هراتی موافق هستند، بفرمائید.
حسین هراتی- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. با درود و سلام به درخشانترین چهره هستی، امید همه نسلها و برای تمامی عصرها. حضرت مهدی موعود ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و نایب راستین و ولامقامش امام بزرگوار امت و رزمندگان جان بر کف و حماسه آفرینی که فریاد برآوردند «تا آن زمانی که دشمن پای در خانه ات گذاشته است مرد آن است که یا در بستر خون خویش آرمیده باشد و یا در مصاف ونبرد با خصم باشد.» اینجانب به عنوان کوچکترین عضو مجلس شورای اسلامی لازم میدانم از امام بزرگوار امت که دریکی از حساس ترین فرازهای انقلاب سکان این کشتی را به سوی ساحل امید هدایت فرمودند و از رئیس جمهور محترم که با عدم پذیرش استعفاء ، به مولایشان علی علیه السلام این مظلوم ترین چهره تاریخ اسلام تأسی جستند و آرزوی اینکه دولت در مسیر خدمت به اسلام که همه خونها برای آن ریخته شده است ودر چهارچوب قانون اساسی که خونبهای شهیدان است انشاءالله به خدمت خالصانه و بی شائبه اش ادامه دهد. در مدت مختصری که در اختیار اینجانب هست تصور نمیکنم وقت اجازه صحبت پیرامون بیش از دو وزیر را بدهد. نخست در ارتباط با وزیر محترم بهداشت، درمان وآموزش پزشکی و سپس وزیر محترم برنامه و بودجه صحبت میکنم . اینجانب اعتقاد دارم که وزیر در نظام جمهوری ا سلامی باید دارای سه ویژگی باشد. نخست «شرط لازم» ، دوم «شرط کافی » ، سوم «شرط ویژه.» شرط لازم برای یک وزیر: مسلمان بودن. اعتقاد راسخ وعمیق به نظام ولایت فقیه داشتن و دارا بودن تخصص و تعهد در آن رشته است. شرط کافی داشتن مدیریت است و مدیریت را در پنج بعد خلاصه میکنم: برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت، همآهنگی وارزشیابی. اما شرط ویژه که برای هر وزیری بویژه در این شرائط حساس لازم هست، بحران در مدیریت است یعنی حوادث و اتفاقات نباید دست وپای وزیر را بگیرد، گیج شود، برنامه ریزیهایش دچار اختلال شود بلکه پیوسته باید یک آینده نگری و دوراندیشی داشته باشد که حوادث واحتمالات آینده را پیش بینی کند و منطبق بر آن حوادث، در هر زمانی و هر مقطعی آمادگی برای دست و پنجه نرم کردن با آن را داشه باشد اگر این سه ویژگی درفردی جمع شود یک وزیر موفق در نظام جمهوری اسلامی خواهد بود. در ارتباط با برادرمان آقای دکتر مرندی شما نگاه کنید به سوابق مبارزاتی ایشان ، یک نگاه به سوابق علمی ایشان و بعد ببینید که در وزارتخانه ای که نامش وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی هست آیا بهداشت وجود دارد؟
آیا درمان وجود دارد؟ و آیا آموزش پزشکی؟ همین بس که ایشان در 15 خرداد 1342 یعنی در آن سرچشمه و آغاز انقلاب اسلامی به عنوان انتشار نوار و اعلامیه هائی از امام مدت سه ماه در پادگان جمشیدیه زندانی میشود. در ارتباط با سوابق علمی ایشان، ایشان مدارجی را که طی کرده در دانشکده های مختلف در مسؤولیت معاونت آموزش پزشکی و حتی منتخب حضرت امام هستند در شورای عالی انقلاب فرهنگی. ا ما در خصو ص وزارتخانه : وزارتخانه وزارت بهداشت است. معمولا در کشورهایی که از نظر دانش پزشکی در دنیا پیشرفته هستند معمولا تنها ده درصد از بودجه شان را خرج درمان میکنند و 90 درصد بودجه شان را برای بهداشت مصرف میکنند برای اینکه میگویند وقتی که بهداشت در سطح کلی جامعه مطرح بشود.دیگر چندان نیازی به درمان نیست. عزیزی نقل میکرد به یکی از کشورهای اروپائی رفته بودم دیدم در یک بیمارستان بسیار عریض و طویلی بیشتر از چند تا پزشک و نرس و پرستار و خدمه دیگر وجود ندارد گفتم بیمارستانی به این عظمت! چرا فقط پنج شش نفر پزشک و پیراپزشک دارد؟ گفتند ما در جامعه خود اصلا کاری میکنیم که کسی بیمار نشود، تا نیاز به درمان پیدا کند. ما اگر بخواهیم کارنامه ده ساله انقلاب اسلامی را در سطح دنیا متشر کنیم یکی از درخشانترین صفحات آن مربوط به این وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی است. یعنی وزارتخانه ای که موفق شده مرگ ومیر کودکان 104 در هزار را به 67 در هزار در روستاها برساند و 35 در هزار درشهر . این یکی از ملاکهائی است که در دنیا به عنوان شاخص بهداش در کشورها مطرح میکنند و مرگ ومیری که قبل ازانقلاب 120 در هزار بود برسد به 51 در هزار و دوسوم روستاهای ما از آب آشامیدنی بهره- مند بشود که عزیزان مطلع هستند که بسیاری از کارشناسان بهداشتی اعتقادشان بر این است که 80 درصد بیماریهائی که در روستاها وجود دارد ناشی از آب آلوده هست. این درزمینه بهداشت. اما میرسیم به مسأله درمان. در ارتباط با مسأله درمان که یکی از مهمترین ابعادش تخت بیمارستانی هست ما در طول سالهای 63 لغایت 66-79 بیمارستان را به بهره برداری رسانده ایم و 5223 تا تخت به تختهای موجود مملکت اضافه شده که با توجه به تنگناهائی که از نظر مالی داشتیم و در حال حاضر هر تخت بیمارستانی با تجهیزاتش حدود 5/1 میلیون تومان برای ما هزینه دارد ، و بسیاری از تجهیزاتش هم وابستگی ارزی دارد ببینید در این مدت کوتاه با آن مشکلات و تنگناهای ارزی با کمبود مصالح این خودش یک حرکت بسیار امیدبخشی است که در این وزارتخانه صورت گرفته و مطلع باشید که در همین تخت های بیمارستانی در زمان عملیات 60 درصد تختها در اختیار رزمندگان بوده و در زمان عادی ده درصدش واین از اعجازهای انقلاب اسلامی است که جنگی که هشت سال بر این مملکت بوسیله استکبارجهانی تحمیل شدشما هیچ اپیدمی در جبهه ها نداشتید هیچ بیماری مسری خطرناک نداشتید . این نشان دهنده کار وتلاش شبانه روزی و مجدانه عزیزانی هست که در جبهه ها این فعالیت را بعهده داشتند. و اما در ارتباط با دارو: این طرح ژنریک که پیاده شد که حداقل 85 درصد داروهای مورد نیاز مملکت را خودمان داریم تولید میکنیم وداریم میرویم که برسیم به مرز اینکه انشاءالله در سالهای آینده با همکاری و جهاد عزیزانی که دراین رشته ها فعالیت میکنند از دارو بی نیاز بشویم وهم اکنون بعضی از اقلام داروئی شما در سطح جهانی صادر میشودو برای شما ارز میآورد داخل مملکت ، این هم یکی از کارنامه های درخشان دیگری است. اما در ارتباط با دانشکده های پزشکی و آموزش پزشکی، به اعتقاد بسیاری از دست اندرکاران تنها راه برای اینکه ما بتوانیم در مملکت خودمان برسیم به آن حدی که حداقل هر هزار نفر یک پزشک داشته باشند (که این نرم بسیار پائینی در دنیا میتواند باشد) این بود که ستاد انقلاب فرهنگی وهمه دست اندرکاران به این نتبجه رسیدند که باید این وزارتخانه جدید تأسیس بشود و از ثمرات درخشان ستاد انقلاب فرهنگی همین تأسیس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود که توانست دانشکده ها را از 18 دانشکده به 26 دانشکده برساند و دانشجوها را از 12499 به بیست هزار و چهارصد و چهل نفر برساند و انشاءالله در طول 6 سال آینده که این دانشجوها از تحصیل فارغ بشوند تعداد پزشکان شما در سطح مملکت به دو برابر خواهد رسید و انشاءالله مشکلاتی که در این رابطه خواهیم داشت به حول و قوه الهی برطرف خواهد شد. ا ما در ارتباط با وزارت برنامه و بودجه: من اعتقاد دارم با توجه به اینکه حدود پنج سال هم هست در کمیسیون برنامه و بودجه در خدمت عزیزان هستم واقعاً برادرمان آقای روغنی زنجانی به مفهوم واقعی یک «برنامه ریز» هستندو ما نظیر ایشان را در سطح این مملکت بسیار کم داریم. کاری ندارم که 22 تا دستگاه دیگر با آن درگیری دارند چون پول میخواهند و ایشان پول را ناچار است که بر اساس اولویت ها بدهد چون متأسفانه ما از 24 تا وزارتخانه ای که داریم فقط دو تا وزارتخانه اش یک مقداری پول می آورد بقیه بهر صورت دستشان دراز است که پول بگیرند، در ارتباط با این وزارتخانه آقای زنجانی سه خصیصه بسیار جالب توجه دارد که انشاءالله میتواند برنامه ریزیهای میان مدت و درازمدت ما را پی ریزی کند و به ثمر برساند. اولین خصیصه اش این است که به اعتراف یکی از برادرها که میگفت ایشان از کارشناس ترین وزیر در سطح وزارتخانه هاست یعنی حتی زوایا وابعاد ریزکارهای برنامه ریزی و وزارتخانه خودش را مسلط هست. دوم اینکه قاطعیت خاصی دارد ایشان در برنامه ریزی و مصالح مردم. یعنی اگر به نتیجه برسد که این برنامه برای مملکت ضرورت دارد با قاطعیت واستوار می ایستد وبهیچوجه حاضر نیست که مصالح مملکت را حتی در لحظاتی نادیده بگیرد ودومین ویژگی ایشان این است که آن استقلال رأیی که دارد و نهایتاً اینکه تحت تأثیر «جو» به ویژه جوهای سیاسی قرا ر نمیگیرد. چون اگر بخواهد جوهابی سیاسی در برنامه ریزی اقتصادی یک جامعه حاکمیت پیدا کند باید بدانید آن برنامه ریزی کمیتش لنگ است واین قافله تا به حشر لنگ است و این سه تا ویژگی خوبی که ایشان دارد میتواند از ایشان یک وزیربرنامه و بودجه مقتدر وکارا بسازد ودر همین مدت برنامه ریزیهائی که ایشان کرده، چشم انداز برنامه ده ساله آینده که به شما دید میدهد که ده سال آینده انقلاب را بتوانید ببینید وبا آن دید قضاوت صحیح وعادلانه داشته باشید. تنظیم برنامه ریزی در شرایط اضطراری. آن شرایط اضطراری خاصی که ما پیش بینی کردیم احتمالا با بستن تنگه هرمز پیش بیآید یکی از افرادی که نقش محوری واساسی در آن برنامه ریزی داشت ایشان بود که ما حتی حاضر شده بودیم با روزی 25 هزار صادرات بشکه نفت هم بتوانیم مملکتمان را انشاءالله اداره کنیم و نهایتاً برنامه پج ساله که الان کمیسیون برنامه و بودجه تنظیم کرده و تقدیم هیأت تشخیص مصلحت کرده همکاری ایشان، دقت ایشان ، توجه ایشان، حضور ایشان و اطلاعات ایشان نقش بسیار اساسی د ر این رابطه داشته، با توجه به اینکه بیش از دو سه دقیقه به پایان وقت من نمانده میخواهم به دولت محترم عرض کنم شما حمایتی را دارید که در طول تاریخ اسلام هیچ دولتی این حمایت را از ولی فقیه نداشته است.
1- حمایت همه جانبه ولی فقزه در حساس ترین فرازهای انقلاب پشتیبان شما بوده.
2- شما حمایت مجلس را داشته اید حتی در مواردی که مجلس حق خودش تضییع شده دندان روی جگر گذاشته و بخاطر مصالح مملکت سکوت کرده و حمایت مردم را دارید، مردمی که آنچنان در سختی و تنگنا و مشکلات انقلاب باز شعار حمایت از دولت را میدادند و از همه اینها بالاتر شما نظریات و فتاوای بن بست شکن وسرنوشت ساز امام را دارید این فتاوی واین نظریاتی که امام دادند ا ینها چقدر دست وبال دولت را باز میکند که بتواند آن موانعی که در مسیر راه برنامه ریزیش هست کنار بگذارد و یک برنامه خوب وسالم و پیاده کننده اهداف انقلاب تقدیم بکندو از آن بالاتر پنجمین پشتوانه ای که شما دارید مجمع تشخیص مصلحت است که هر وقت به یک مشکلی و به یک بن بستی برخورد کردید این مجمع تشخیص مصلحت است که بتواند این بن بست را بشکند. بنابراین شما در یک آزمون بزرگ تاریخی قرار گرفته اید حمایت ا مام،دولت، مجلس ، حمایت مردم، این فتاوی و مجمع تشخیص مصلحت و شوراهای دیگری که در اینجا هست به شما اجازه میدهد که باید در طول این برنامه ریزی که انشاءالله بعد از رأی اعتماد میگیرید بتوانید این بن بست ها را برطرف کنید و یک برنامه ریزی سالم و خوب در جامعه داشته باشید و به خواسته های جامعه انشاءالله در ابعادی که هست جامه عمل بپوشانید. راجع به آقای دکتر ولایتی من بحثی ندارم با عنایت به اینکه حضرت امام
درارتباط با ایشان اظهار نظر فرموده اند وهمه عزیزانمان در جریان اظهار نظر امام هستند البته ضمن احترام به همه وزرای محترم، تنها وزیری هستند که امام نظر تأییدشان را نسبت به ایشان داده اند. برای همه عزیزان آرزوی موفقیت و پیروزی و خدمت خالصانه به اسلام و محرومین و مستضعفین داریم. والسلام.
منشی- آقای باهنر مخالف.
محمد رضا باهنر- بسم الله الرحمن الرحیم. با درود به پیشگاه بقیه الله الاعظم امام زمان و نایب بر حقش امام بزرگوارمان و ارواح طیبه شهدای اسلام، صحبت خودم را آغاز میکنم. توضیح این نکته ضروری است که صحبت در مخالفت، مخالفت با همه وزراء نیست وشاید این عیب از آئین- نامه داخلی مجلس باشد که باید رفع شود. اگر نماینده ای بخواهد با وزیری مخالفت بکند حق موافقت با بقیه وزراء را ندارد (البته در رأی دارد ولی درصحبت دیگر حق دفاع ندارد) صحبت من در مخالفت با برنامه های آقای محتشمی (وزیر کشور) است ، ابتدا تذکر این نکته ضروری است که ایشان به ازاء ارائه برنامه برای کار آینده شان در جزوه ای شرح وظایف وزارت کشور را مرقوم کرده اند. اولین دفعه ای که ایشان برای رأی اعتماد در مجلس حضور یافتند من با توجه به شناختی که از عملکرد ایشان واطلاعات ایشان در خارج از کشور داشتم پیش بینی هائی کردم و متأسفانه بعد از 3 سال که مجدداًصحبت میکنم می بینم که بسیاری از آن پیش بینی ها درست از کار درآمده و صحبت این دفعه هم بر اساس تجربه ای است که در طول سه سال وزارت ایشان در وزارت کشور دارم. به دلیل اینکه وقت کم است من اهم دلایل را میشمارم بعداً راجع به بعضی از آنها توضیحاتی عرض میکنم. اهم دلایل مخالفت بصورت ذیل است:
1- عدم رعایت تعهداتی که در زمان رأی گیری دورة قبل اعلام کرده اند در طول مدت سه سال.
2- عدم پاسخگوئی منطقی و صحیح به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پس از اخذ رأی اعتماد.
3- نصب اکثر استانداران و فرمانداران در مخالفت با روحانیت وائمه محترم جمعه و یا بدون مشورت با آنها وتقویت اختلافات محلی.
4- دخالت در امور خارج از حوزة مسؤولیتشان بخصوص سیاست خارجی و وظایف وزارت اطلاعات.
5- برخورد شدید و حذفی با صاحبان سلائق مختلف که معمولا در هر کشوری وجود دارد وعمده کردن آنها بر اساس تحلیل هائی که از کشورهای خارج از جمله لبنان داشته اند.
6- تغییرات وسیع مسؤولین وزارت کشور از معاونین وزیر گرفته تا استانداران، فرمانداران، بخشداران و حتی نیروهای رده های پائین تر.
7- عزل مسؤولین همراه با هتک حرمتشان علیرغم نظرات صریح مقامات مافوقشان حتی نظرات قائم مقام معظم رهبری.
8- عملکرد موازی در بعضی از موارد با ریاست محترم دولت.
9- عدم احترام به نظرات مردم و نمایندگان آنها.
10- عدم توفیق در برخورد با مشکلات اجتماعی ازجمله اعتیاد، فساد اخلاق وامنیت در بعض از نقاط کشر.
11- استفاده نابجا از قدرت انتظامی در جهت گیریهای سیاسی.
12- عمده کردن انتخابات از 8 ماه قبل از موعد مقرر علیرغم نظرات بسیاری از مسؤولین کشور و تحت تأثیر قرار دادن اهم مسائل مملکت در آن زمان یعنی جنگ و دفاع مقدس.
13- دفاع بی حدو حصر از افراد نصب شده توسط خودشان و حمله بی حدو حصر به منصوبین قبلی.
14- عدم اجرای به موقع قوانین بر اساس نظرات شخصی از جمله قانون تشکیل شوراها، قانون تشکیل احزاب و جمعیت ها و قانون تقسیمات کشوری.
15- ایجاد روحیه نخوت و تکبر و گریز از مردم در منصوبین از قبل ایشان.
آقای محتشمی در دوره قبل محور تعهداتشان در مجلس شورای اسلامی در زمان رأی گیری مشورت با ائمه محترم جمعه، نمایندگان و روحانیت در مورد عزل و نصبهائی که بنا به مدارک مستند و تجربیات مکرر این مسأله نه تنها رعایت نشده حتی بعضاً علیرغم اعلام نظر جمعی ائمه جمعه با نمایندگان یک استان عزل و نصب انجام شده است. اصولا آقای محتشمی عمدتاً تجربیات خودشان را ازدرگیریهای داخلی لبنان گرفته اند و در ذهن خودشان مجموعه مسؤولین مملکتی را به دو گروه مخالف وموافق نظام تقسیم کرده اند. وشاخص تمایزرا خودشان قرار داده –اند. مخالفین و موافقین نظام را بر مخالفین وموافقین خود و دوستانشان منطبق کرده اند. و چون گروههای سیاسی لبنان را در جنگ با یکدیگر دیده اند فکر کرده اند در ایران قبل از برخورد نظامی میبایستی مخالفین قاطعانه حذف شوند. ابتدائاً حذفها از معاونین وزرات کشور شروع شد و با حذف اتانداران و فرمانداران، بخشداران و شهرداران وحتی نیروهای رده پائین تر ادامه یافت صورتجلسه جمعی ائمه استان خراسان و آذربایجان شرقی نمونه های موجودی است که قابل ارائه میباشد. این تغییرات وسیع بدون در نظر گرفتن نظرات ائمه جمعه اولین مشکلات را در ستادهای پشتیبانی جنگ در شهرستانها که محورهای اصلی این ستادها بودند به وجود آورده وهمین مسائل منطقه شروع بسیاری از اختلافات شد و از هم پاشیدگی ستادهای پشتیبانی جبهه و جنگ را درشهرستانها باعث گردید. آقای محتشمی در افکار خودشان آنچنان جزئی فکر میکردند که بارها شاهد بودیم نصایح ریاست محترم جمهور، ریاست محترم مجلس و حتی نصیحت های پدرانه و خیرخواهانه حضرت آیت الله العظمی منتظری را نادیده میگرفتند. مسأله دیگری که آقای محتشمی به آن اصرار داشتند مهم کردن و عمده کردن انتخابات بود این موضوع مسأله جنگ را که در رأس مسائل بود تحت الشعاع قرار داد و آن قدر روی این موضوع در مصاحبه ها وبیانیه- ها و غیره مانور داده شد و بر اجرای سالم انتخابات تکیه میشد که گویا تا قبل وزیر شدن آقای محتشمی هیچ انتخابات سالمی در ایران برگزار نشده است! شاید مجموع این قضایا باعث شد که ما درزمان انتخابات کمترین نیروی انسانی را در خطوط حساس جبهه داشته باشیم و همه این مسائل در حالی بود که حتی امام بزرگوارمان چند دفعه به صورت ضمنی فرمودند که من هم برای انتخابات صحبتهائی دارم اما حالا زود است و به موقع اعلام خواهد شد. مسأله سوم دخالت آقای محتشمی در خارج از چارچوب وظائفشان است که بعضاً مشکلات جدی برای نظام و سیاستهای آن ایجاد میکند مثلا گاهی ایشان به ذهنشان میرسد قوانین مصوب مجلس باید دگرگون شود! قوه قضائیه باید اصلاح شود! سیاست خارجی ما باید از منحرف شدن نجات پیدا کند! مسأله حج باید به صورت دیگری اجرا شود! البته نظر داشتن عیب نیست ولی اظهار آن در مطبوعات ورسانه ها از موضع وزیر کشور بعضاً مسأله آفرین است. روزنامه اطلاعات در تاریخ 10/8/66 در صفحه اول تیتری درشت دارد به این مضمون «گفتگو با آقای محتشمی پیرامون انتخابات مجلس، امنیت داخلی ، نقل و انتقالات وزارت کشور، فاجعه مکه، جنگ حزب الله و حرکت اسلامی لبنان». ایشان تاکنون بارها با مصاحبه هایشان ثبات سیاسی خارجی ما را به هم زده اند و حتی بعضی از طرفهای مذاکرات گفته اند بالاخره سیاست خارجی شما را چه کسی اعلام میکند در تاریخ 17 خرداد ماه 67 مصاحبه ای داشتند که خوشبختانه به جز دو روزنامه اطلاعات و کیهان در دیگر رسانه ها از جمله تلویزیون منعکس نشد ایشان در مصاحبه برخورد بسیار غیر مسؤولانه – ای در رابطه با قطعنامه 598 شورای امنیت و درگیری های حزب الله و امل در لبنان داشتند که بالاخره منجربه تذکر کتبی و جدی حضرت امام در تاریخ 22 خرداد ماه شد. حضرت امام در نامه- شان به هیأت وزراء فرمودند «اینجانب گاهی به موضعگیری های وزراء و نمایندگان در خارج از محدوده وظائفشان برخورد میکنم که متعجب میشوم از باب مثال سیاست خارجی کشور بر عهده وزیر امور خارجه است ودر پایان میفرمایند: «کاری نکنیم که دنیا فکر کند نظام اسلامی ایران این اختلاف سلیقه ها و با این ابراز اختلافها هیچگاه راه ثبات را نخواهد پیمود. » آقای وزیر کشور در برخوردهایشان منزلت قانون اساسی، شورای نگهبان و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی را شکسته اند، ایشان باید بدانند که اگر دلسوز انقلاب هستند که انشاءالله همینطور است حفظ حرمت این نهادها از پیروزی خودشان در یک اختلاف نظر قطعاً مهمتر و مفیدتر است. برای حفظ نظام ایشان خوبست بدانند به هر دلیلی جو عدم احترام به قانون اساسی و
قوانین موضوعه مملکت حتی اگر اگر به زعم ما برای نجات انقلاب از انحراف بوجود آید در این جو هر کس که بی دین تر و نامهربانتر به نظام باشد بهتر میتواند پیروز شود واین بزرگترین آفت انقلاب است. در همین راستا لازم است به عدم اجرای به موقع قوانینی از جمله قانون تشکیل احزاب وجمعیت ها، قانون تشکیل شوراها اشاره کرد ایشان در اظهار نظرشان از جمله در مصاحبه مورخ 28/8/66 به نقل از اطلاعات میگویند «البته قانون فعالیت سیاسی احزاب را در فرصت مناسب اجرا خواهیم کرد» و لابد این فرصت مناسبت مجوزی است تا آن زمان که ایشان مصلحت بدانند که قانون را اجرا کنند یا خیر. اینها در اختیار وزیر نیست. و برخوردهایشان با نمایندگان مجلس در زمان پاسخ به سؤالات و تذکرات یا حتی وقت گرفتن برای ملاقات بسیار قابل تعمق است که شاید هنوز نمایندگان جدید به دلیل فعال نشدن مجلس این موضوع را تجربه نکرده باشند و همین روحیه در کارگزاران ایشان در رده های پائین تر نیز تسری پیدا کرده است به عنوان نمونه سال گذشته در شهرستان بافت مدیر عامل یک شرکت سهامی زراعی که پستش در حد معاون مدیر کل کشاورزی استان است طی نامه ای از دهدار یک دهستان درخواست مرمت بعضی از نقاط را کرده بود که دهدار در پاسخ نوشته بود شما با مقام مافوق خودتان حق ندارید اینگونه مکاتبه کنید! معاون مدیر کل کشاورزی به دهدار یک دهستان نامه نوشته است،آقای دهدار جواب داده اند «شما با مقام مافوق خودتان حق ندارید اینگونه مکاتبه نمائید! بلکه باید درخواست را به اداره کل کشاورزی منعکس کرده از طریق استانداری، فرمانداری، بخشداری به دهدار محترم منطقه برسد» در اینجا از فرصت استفاده میکنم ، برای اینکه متهم نشوم قبلا مسأله را مطرح نکردم ولی الان به موقع است که به عنوان نماینده تهران هم این مسأله را عرض کنم: در مورد «مجله جمشید» با اینکه حرکت بسیار خوبی بود و تحسین برانگیز و باهدف بلند ، متأسفانه در این رابطه هیچ برنامه ریزی قبلا انجام نشده بود برای احتیاط مسأله را توسعه دادند، منطقه وسیعی را محاصره کردند، خانه ها را خراب کردند ، خانه های افراد شهید داده، جبهه رفته و جانباز را نیز خراب کردند به عنوان نمونه خانواده شهید بزرگوار مصطفوی کرمانی که در آنجا زندگی میکردند، قبلا چند دفعه سؤال کرده بودند که آیا شما میخواهید اینجا را خراب بکنید؟ گفته بودند نه. سه روز قبل از عملیات به آنها خبر دادند که خانه تان را میخواهیم خراب بکنیم. آنها را آواره کردند بعد از آنکه تعدادی زیادی بیخانمان سرشان ریختند و قابل جلب هم نبودند چون همه که جلب کردنی نبودند، تعدادی فاسد بودند که میبایست جلب بشوند، تعداد زیاد بقیه دنبال خانه رفتند، خانه هائی را بنیاد مسکن ساخته بود برای گودنشینان ، روز اول انقلاب همه حداقل شعار میدادیم که میخواهیم برای اینها خانه بسازیم، رفتند این خانه ها را تصرف کردند الان دیگر وقت نیست که توضیح بیشتری بدهم ولی منجر به این شد که دادستان کل کشور جناب آقای خوئینی ها دستور تخلیه آن خانه ها و تعقیب مجرم را دادند و از هر کس میپرسیم کار ، کار کی بوده؟ میگویند دستور مستقیم وزیر محترم کشور بوده است! به صورت خلاصه: آقای محتشمی برای پیاده کردن نظراتشان که البته ممکن است از راه دلسوزی برای انقلاب باشد حاضرند قانون اساسی را بشکنند! مخالفین نظرات خودشان را بی محابا قلع و قمع نمایند. برای فهم مهم جلوه دادن نظراتشان خیلی اصلی ترین موضوع آن زمان یعنی جنگ را تحت تأثیر قرار دهند، به نظرات دلسوزانه مردم و نمایندگان مردم وقعی ننهند، در حوزه مسؤولیت دیگران دخالت کنند و در مجموع، این نوع برخوردها در سمتی مانند وزارت کشور قطعاً به مصلحت نظام و انقلاب نیست، آن هم نظامی که تمام بار و قدرتش بر دوش مردم است و ایمان واعتقاد این مردم به اسلام وامام است که آن را حفظ کرده است.
رئیس- دو دقیقه یگر از وقت شما بقی مانده است.
باهنر- ممنون، یک مختصری هم در رابطه با مسأله ارز خدمتتان عرض کنم. دوره گذشته در رابطه با نفت باز صحبت کرده بودم همان موقع عرض کردم تغییر وزیر نفت. تغییر شخص نیست،تغییر سیاست نفتی است، بحث این است که باید نفت بیشتر فروخت ودلار بیشتر گرفت و همان موقع پیش بینی میکردیم که با فروش نفت، دلار بیشتری گیرمان نمی آید . هشت ماه قبل سیر نزولی قیمت نفت شروع شد، البته نمیخواهم بگویم که مقصر ما بودیم ولی ما از شعارهای اول انقلاب یعنی فروش کمتر و قیمت بیشتر در آن موقع عدول کردیم . در این مدت کارهای زیادی میتوانست انجام بشود . کارشناسان وزارت نفت میگویند که اگر وضعیت نفت به همین صورت و صنعت نفت به همین حالت ادامه پیدا کند صیانت از چاهها ، تزریق گاز، نمک زدئی و چیزهای دیگر اینها ما را ممکن است به جائی برساند که ظرف دو سه سال آینده ناچار بشویم یک عقب نشینی جدی از مسائل نفت داشته باشیم چون نفت الان تمام امید بازسازیها است . تمام بحث هائی که در رابطه با بازسازی ها میشود، بازسازی اقتصادی، بازسازی خانه ها ، بازسازی تقویت بنیه دفاعی ودیگر مسائل، اکثر چشم ها به منابع نفتی دوخته شده که متأسفانه منابع نفتی آن صیانتی که میبایستی از آنها بشود نشده است. در رابطه با تأسیسات، تأسیسات بارگیری و صادرت نفت خام در طول جنگ تأخیرات زیادی را بر اساس سهل انگاری داشتیم. پروژه هائی که تسهیلات بارگیری وصدور نفت را در نقاط مختلف اعم از اینکه نزدیک یا هر چه دورتر از منطقه جنگی باشند تعدد میبخشید. و مرتباً بر این اصرار میشد که جزیره خارک آسیب ناپذیر است و به هر قیمتی تنها باید آن را حفظ کرد. این اصرارهای بیجا موجب شد که علاوه بر کم شدن توان صادراتی ضررهای فاحش ودر بضی از موارد غیر قابل جبران دیگری نیز به اقتصاد کشور وارد بشود. طرح محرم که از مدتها قبل مطرح شده بود و قرا بود که امکان صادرات از بندر طاهری از فاز 2 از بندر جاسک در فاز بعدی به وجود بیاورد موجب از بین رفتن و خسارت زیادی به بیش از 80 کشتی نفت کش و تحمل خسارات جنبی دیگر از قبیل کم شدن صاردات نفت شد . البته اینها دلیل این نیست و بر این برداشت نشود. برادران سخت کوش شرکت ملی نفت و وزارت نفت در زمان جنگ خوب عمل کردند و به جا عمل کردند، اما بسیاری از کارها را هم ما میتوانستیم بکنیم خوب تزریق گاز را نمیتوانستیم بکنیم ولی نمک زدائی را خوب میتوانستیم بکنیم. یا اینکه الان جهت گیری وزارت نفت در این جهت است که هر چه سهل تر، راحت تر، یک پالایشگاه را دربست مقاطعه بدهد با کارگر و جنس و مهندس و تکنیسین و همه چیز (رئیس: وقتتان تمام است) و زودتر آن را تحویل بگیرد که این نادیده گرفتن تخصص و زحماتی است که این پرسنل زحمتکش و متخصص نفت در طول جنگ تحمل کرده اند والان موقع بازسازی بی خطر که هست باید عقب بنشینند و دیگران بیایند برای ما کار بکنند. والسلام علیکم و رحمه الله.
منشی- آقای بنی هاشمی ، موافق.
سید هاشم بنی هاشمی- سلام عیلکم و رحمه الله و برکاته. بسم الله الرحمن الرحیم. واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا. نعمت جمهوری اسلامی و خدمتگزاری ومسؤولیت پذیری به همران برادران و خواهران دینی که با اتحاد همبستگی یکدیگر توفیق انجام وظیفه را برای ما فراهم نموده است بایستی مغتنم شمرده شده و از هر گونه حرکتی چه به صورت فردی وچه به صورت جمعی که باعث تضعیف نظام گردد خودداری شود. آگاه بودن نسبت به وظایف فردی و اجتماعی برای مسؤولین و کلیه آحاد ملت وتقویت روحیة تقوی و اتکال به خداوند متعال اولین مسأله ای است که هر کسی باید به آن توجه نماید. اکنون که میخواهیم در باره هیأت دولت بحث کنیم، نباید تأیید و تکذیب ها و ارزیابی کارها خدای نکرده روی گمان ها و سوءظن ها قضاوت خویش را قرار دهیم وافراد خدمتگزار را با برچسب های ناروا مورد اهانت قرار داده و افراد نالایق را با غلوها و طرح مسائل غیرواقعی بزرگتر از آنچه هستند مطرح نمائیم که وظیفه بسیار سنگین وحساس است در این امر مهم که سپردن اجراء قوانین وامور مملکت به دست وزراء و مسؤولینی است که باید بتوانند با تدبیر خود چرخ عظیم امور فرهنگی ، اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی مملکت را در چارچوب اهداف واستراتژی به پیش ببرند باید از معیارهای درستی پیروی کرده ودقت وقضاوت صحیحی داشته باشیم. امام امت در منشور دوم انقلاب خطاب به امت اسلامی میفرمایند «مطمئن باشید قدرتهای شرق وغرب همان مظاهر بی محتوی دنیای مادی اند که در برابر خلود و جاودانگی دنیای ارزشهای معنوی قابل ذکر نمیباشند. من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجودبرای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسرجهان سرمایه- گذاری میکند و
دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلو جاه طلبی و ثروت طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منابع ملت محروم ایران برنامه ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نمائیم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگان مسلمانان آزادة جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر ، نیاز سربازان اسلام را تأمین و آقایان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر وشرک آشنا میسازد.» این قسمتی از پیام امام امت است که میتواند برای ما الگو و نمونه باشد. نمایندگان محترم! می بینیم که پیاده کردن اهداف و استراتژی جمهوری اسلامی در خلاصة کلام امام نهفته است ، و رسیدن به آن احتیاج به مدیران وبرنامه ریزان لایق ودلسوز و فداکار ومؤمن دارد. مسأله را ساده نباید تلقی کرد، بلکه با جدیت درجهت تقویت مدیریت ها و پیشبرد کارها همت گماشت . خوب! حال این مطرح است : چگونه سیاست گزاری و چه باید برنامه ریزی کرد؟ و چگونه اجراء نمود؟ باید گفت: اتکال به خداوند متعال ، اطاعت از رهبری و مشارکت مردم در کارها همراه مدیران لایق است که میتواند این بار را به منزل برساند. من در اینجا اگر میخواهم به عنوان موافق صحبت کنم در جهت ملاکهای مطرح شده در فوق مطالبم را عرضه میکنم: مسلم است وزراء معرفی شده هر کدام دارای سوابق مبارزاتی وعملکرد قوی و ضعیف در دستگاههای خود بوده اند، ولی عمبکردها و توجه به ملاک و معیارهای اصول انقلاب اسلامی است که در ارزیابی نهایی رأی مثبت و یا منفی را توسط یک نماینده شامل میگردد. من در ارزیابی که از وزرات مسکن و شهرسازی و مدیریت آقای مهندس کازرونی داشتم ، در مجموع کار ایشان را در جهت مثبت دیدم، که بخشی از آنها را مطرح میکنم: اولا: ایشان فردی است حزب اللهی و معتقد ودارای سوابق مبارزاتی واجرایی که در زندگی نامه ایشان مطالعه فرموده اید. ثانیاً: وزارت مسکن در ایام مسئولیت ایشان موفق شده که جهت گیری و سیاست گزاری مناسبی در ساخت و واگذاری زمین و مشارکت بانکها و مردم را ترسیم نماید، و موفقیت هایی در هر کدام از زمینه ها بدست آورد. به عنوان مثال میتوان از پروژه های آماده سازی آنهم در 263 نقطه از کشور که تمام سرمایه گزاری آن از طریق مردم تأمین میگردد وهیچگونه بار مالی بر دوش دولت ندارد نام برد. با اجرای این پروژه ها بالغ بر 400 هزار قطعه زمین پس از آماده شدن در اختیار مردم قرار میگیرد. این روند ایجاد زمینهای مناسب برای ساختمان سازی ، روش خوبی است که میتواند در برنامه ریزیهای کوتاه مدت و درازمدت به زمینهای جدید و مناسبی برای احداث مسکن دست یافت. در اینجا توضیحی بدهم تا مسأله روشن شود، همان طور که مطلع هستیم قبلا زمینهای افتاده داخل شهرها و یا اطراف شهرها قطعه بندی و برای خانه سازی از طرف دولت واگذار میشد و یا اینکه مردم بین خود خرید وفروش میکردند، ولی هیچگونه نظارت وحمایتی در جهت خیابان کشی وایجاد تأسیسات آب و برق و فاضلاب قبل از ساخت وجود نداشته است. بعداز اینکه مردم خانه شان را میساختنند آنوقت، به دنبال تأمین آب و برق و جدول کشی ، شن ریزی و آسفالت خیابان میرفتند. این کار علاوه بر اینکه ساخت وساز خانه ها را درشکل های ناموزونی قرار میداد مشکلات بعدی برای شهرداریها و سایر ادارات بوجود میورد که مجبور بودند به تک تک منازل و در زمانهای مختلف خدمات بدهند، از طرف دیگر مردم مدتها میبایست معطل تأمین این نیازهای اولیه خود باشند. نگاهی به حواشی شهرها و توسعة نامعقول و ساخت و ساز بد بسیاری از شهرها حاکی از این واقعیت است ، ولی طرح آماده سازی زمین از این روش نامعقول واگذاری زمین جلوگیری کرده است، هم کیفیت واگذاری را افزایش داده وهم مشکلات بعدی مسؤولین ومرد م را در جهت تأمین تأسیسات وخدمات برطرف میسازد. در مورد برنامه های موفق دیگر وزارت مسکن میتوان از مشارکت مردم در خانه سازی تحت عنوان تشکیل و تقویت شرکتهای تعاونی مسکن نام برد که میتوان بهترین روش برای حضور مردم در ساخت مسکن با نظارت دولت دانست. آنچه حائز اهمیت میباشد اینست که در امر مسکن دولت بتواند بر اساس یک سیاست گزاری درست مشارکت و حضور مردم را هم در زمینه ساخت وهم در زمینه سرمایه گزاری فراهم آورد که میتوان از برنامه هایی که ذکر شد و همچنین اجرای ماده 67 که سرمایه گذاری و مشارکت مردم را درساخت سامان میدهد نام برد. موضوع دیگر انجام پروژه های تحقیقاتی در امر مسکن و ساختمان میباشد که نتایج هر کدام از آنها میتواند در بهبود کیفی واقتصادی و پذیرش اجتماعی و نوع مسکن مؤثر ومفید باشد. من نمیخواهم در اینجا گزارش و آمار کار وزارت مسک و شهرسازی را بدهم، بلکه میخواهم از یک حرکت صحیحی که در این وزارتخانه شروع شده است نام ببرم که کاری بسیار منطقی و خوب است و آن سیاستگزاری و نظارت وحمایت دولت و مشارکت مردم است . و این امر در بسیاری از وزارتخانه ها میتواند الگو باشد که ما این خصوصیت را در برنامه های آماده سازی زمین ، شرکتهای تعاونی مسکن، اجرای ماده 67، سرمایه گذاری بانکها در امر مسکن و سرمایه گذاری مردم در تولید مصالح ساختمانی می بینیم. ما نمیتوانیم به تأمین مسکن برای همه برسیم مگر با مشارکت گسترده مردم ونظارت وبرنامه ریزی دولت که الحمدلله این کار در وزارت مسکن شروع شده ونتایج خوبی را در بر داشته است. توجه نمایندگان را جلب میکنم به سخنانی که اخیراً حضرت امام در رابطه با ملاقاتی که هیأت دولت با ایشان داشتند فرمودند که دولت با کمک مردم است که میتواند امر بازسازی را پیش ببرد. و ما در اینجا می بینیم که وزارت مسکن مشارکت مردم را بطور وسیع توانسته سازماندهی کند و پایه ریزی کند و امیدواریم که این مشکل مسکن با برنامه ریزیهای صحیحی که شده حل بشود. مسأله دیگر ، سیاست گزاری شهرها ویا ایجاد شهرک های جدید است که وزارت مسکن روی آن کار کرده ، این امر خوبی است که حدود و ثغور شهرها برای سالهای آینده روشن باشد و همچنین در مراکز اقتصادی و جمعیتی ، شهرها و شهرک های جدید ساخته شود، که در برنامه وزارت مسکن از 12 شهر نام برده میشود ، ولی عدم ارتباط این تحقیقات و برنامه ریزیها با توسعه و گسترش روستاها و مناطق روستایی و بررسی علل مهاجرت ها به شهرها وراههای جلوگیر ی از آنها که رشد بی رویه شهرها را نتیجه میدهد، ناقص بودن کار را نشان داده که میباید برای تکمیل کار همکاری نزدیکی بین جهاد سازندگی و وزارت مسکن و وزارت کشاورزی و عنداللزوم سایر وزارتخانه ها صورت پذیرد. تا انشاءالله بتوانیم از یک پیوند منطقی بین توسعه روستاها و گسترش شهرها برخوردار باشیم. آنچه متذکر شده خلاصه ای از ارزیابی برنامه وزارت مسکن وشهرسازی بود که بنظر من اگر با اصلاحاتی که طبعاً انجام میگیرد این برنامه ها تکمیل و به پیش رود آینده بسیار خوبی را در جهت بهبود کیفی و کمی زمین ، مسن و اسکان صحیح جمعیتی در کشورداشته باشیم. و مدیریت فعلی که در شرایط سخت کشور توانسته چنین برنامه هایی را سامان داده و راه اندازی نماید و نمونه های موفقی را هم ارائه دهد، میتواند فرد لایقی باشد که ادامة کار را در شرایط بهتر نیز به پیش ببرد. انشاءالله. بنابراین من بنا به وظیفه ای که دارم به برادر مهندس کازرونی رأی سفید خواهم داد و از نمایندگان محترم نیز درخواست میکنم که به ایشان رأی مثبت دهند. و به دلیل خصوصیات ویژه مطرح شده که باید در مدیریت ها بخصوص وزراء وجود داشته باشد ، چون در بعضی از وزراء نمی بینم به آنها رأی منفی خواهم داد. و به افرادی دیگر نیز رأی مثبت میدهم و چون فرصت ارزیابی از کار
آنها نمی باشد ، نمیبرم. و بطور کلی دولت در صورتی میتواند موفق باشد که دیدگاههای اقتصادی، سیاسی ، اجتماعی امام را دربست پذیرفته وبدون چون وچرا در جهت اجرای آن عمل نمایند. زیرا ما نقطه نظرات امام را عین دیدگاههای اسلام میدانیم و جمهوری ما اسلامی است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
منشی- آقای احمد نژاد مخالف هستند که نوبتشان را با آقای رجایی خراسانی عوض کرده اند.
سعید رجائی خراسانی- استغفرالله ربی واتوب الیه. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر ومعین. با سلام و درود فراوان به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و به نایب بر حقش حضرت امام خمینی (حضار صلوات فرستادند) که خداوند وجود پربرکت ایشان را برای ما ،برای انقلاب و برای اسلام نگه دارد و با سلام ودرود بسیار صمیمانه و خالصانه به ارواح پر فتوح شهدای اسلام به خصوص شهدای جنگ تحمیلی. در اینکه بزرگترین مسأله ما بعد از انقلاب تا الان جنگ بوده هیچ کس تردیدی ندارد و لزومی ندارد که من گوشه هایی از فرمایشات امام ، قائم مقام رهبری و خود آقایان مسؤولین دولت را در این مورد نقل بکنم. فقط میخواهم یادآوری بکنم که اگر قرار بود ما جام زهر را ننوشیم واگر قراربود که الان در شرایطی غیر از آنچه که هستیم باشیم میبایست بزرگترین عملکرد را در صنایع سنگین مملکت ارائه داده باشیم واین کار را متأسفانه نکردیم. من خیلی متأسفم از اینکه وزارت صنایع سنگین به هیچ عنوان نتوانست امکانات بسیاروسیع صنعتی ونیروی انسانی صالحی که دارداینها را بسیج بکند ودر خدمت جبهه ها قرار بدهد. من به اتهامات مختلفی که در باره سوء مدیریت اختلاس ، دزدی وغیره که به این وزارتخانه نسبت داده شده نمیخواهم بپردازم . داستان شرکت سایپا را اخیراً همه میدانند، تکرار آن مشکلی را حل نمیکند. در استان 167 میلیون دلار پرداخت ارز بدون مجوز به دولت رومانی برای اینکه (به صورت باج) آنها حاضر باشند ماهی 400 تراکتور به او بدهند که نداده اند، یا مشکلاتی که در بیانیه الجزایر بوده ومقامات قضائی هم از آن بی اطلاع نیستند و گویا بین 40 تا 12 میلیارد دلار در آنجا به ضرر مملکت عمل شده، یا فرض بفرمائید که 100 میلیون دلار به اسم خرید اسلحه به جایی اختصاص داده شده و بعد خرج کارهای دیگری شده پرداخت 460 میلیون مارک به آلمان برای خرید چیزهائی مثل لودر وغیره به اسم سپاه ونیروهای مسلح که گویا آنها رد کردند. جزئیات اینها مشکلی را حل نمیکند.البته خیلی دردناک است ما درصنایع سنگین نمی بایستی چنین کارهایی داشته باشیم اما آنچه که میبایست داشته باشیم این است که امکانات این وزارتخانه بسیج بشود و در خدمت جبهه ها قرار بگیرد. ما هشت سال جنگ داشتیم وطی هشت سال در صنایع کشورما میتوانستند کارهای بزرگی انجام بدهند شما اگر میخواستید یک ماشین ساده را طراحی بکنید یک پژوهشکده قوی درست کنند و بعد طراحی های آزمایشی را روی چیزهایی که ما حتماً نداریم شروع کنند. «انجین های» ساده ای را بسازند که نساخته اند. امکانات وسیع ماشین سازی و تراکتورسازی تبریز، اراک ، تهران، خراسان،صنایعی که در بخش عمومی و خصوصی از اینجا تا تبریز واز اینجا تا خراسان در گوشه و کنار مملکت ریخته است اینها را جمع و جور کنند، خوب اداره بکنند و در خدمت جبهه ها قرار بدهند. این کار متأسفانه ابداً انجام نشده است من شنیدم که یکی از اقلام استراتژیکی که بوسیله سپاه پاسداران ساخته شده بوده احتیاج داشته که پوسته این را بوسیله یکی از ماشینهای پرس که در اختیار وزارت صنایع سنگین بوده بزنند و متأسفانه شش ماه طول کشیده است تا وزارت محترم صنایع سنگین موافقت کرده است که آن ماشین پرس را در اختیار سپاه قرار بدهند یا در اختیار سازنده آن قلم قرار بدهند. اینها مشکلاتی است که باعث شد ما ضایعات سنگینی را تحمل بکنیم. باعث شد که حتماً مجبور باشیم و جام زهر را بنوشیم. من امیدوارم که وضع از این به بعد غیر از این باشد. من حتماً به جناب آقای وزیر محترم صنایع سنگین رأی نخواهم داد واز جناب آقای مهندس موسوی هم تقاضا میکنم که به مشکلات این وزراتخانه امعان نظر بیشتری بفرمایند ود رصدد این باشند که این وزارتخانه را خیلی سریع فعال بکنند. این وزارتخانه در بازسازی هم باید همان کارهایی را بکند که اگر قبلا کرده بود وضع ما فرق میکرد بنابراین میدان آینده ما از میدان گذشته ما کم اهمیت تر نیست و حتماً تجدید نظر در کار این وزارتخانه و برنامه ریزی این وزارتخانه حیاتی است. من اطمینان دارم که وزارت محترم صنایع سنگین تعریف درستی از خودکفایی ندارند اگر داشتند حتماً به وظایفشان عمل میکردند. یکی از مسؤولین خودکفایی این وزارتخانه در یک جا با من ملاقاتی داشت من خیلی خوشحال شدم به ایشان عرض کردم یکی دو قلم از کارهای خودکفایی خودتان را بفرمائید که من استفاده بکنم در جاهای مختلف برای سخنرانی میروم و مردم امیدوار میشوند وقتی ببینند که شما در خودکفایی چه کارهای مهمی انجام داده اید. ایشان فرمودند که آقا! ما ارز نداریم البته جناب ایشان نمیدانند که کشورها خودکفایی را برای تولید ارز دنبال میکنند نه برای مصرف ارز بعد فرمودند ما ارز نداریم و کاری نتوانسته ایم بکنیم . تنها کاری که ما کرده ایم این بود که در زمینه صنایع آزاد میخواستیم خودکفا بشویم و بعد رفتیم از روسیه ماشین آلات بخریم دیدیم که روسیه خودش ماشین آلاتش را از سوئیس میخرد ما هم تصمیم گرفتیم یک مقدارماشین آلات را از سوئیس بخریم و چون ارز نداشتیم آن ماشین آلات را هم نتوانستیم بخریم و کار ما بجایی نرسید. بعد من خدمتشان عرض کردم که آقای محترم! به عقیده شما اگر ما گند م را از ارسترالیا بیاوریم ماشین آلات صنایع آرد یعنی آسیاب را هم از سوئیس بیاوریم آیا این خودکفائی میشود؟ ایشان فرمودند خوب، حالا ما چکار کنیم؟ این نوع طرز تفکری است که بر صنایع سنگین حاکم است و من فکر میکنم فکر باید عوض بشود. یک مقدار علم در آنجا رسوخ پیدا کند . این خط بازیها و این عوام – زدگیها بر بزرگترین واحد صنعتی وتولیدی کشور نباید حاکم باشد. مسأله دوم ما از وزارت محترم علوم و آموزش عالی نشأت میگیرد. در وزارت علوم و آموزش عالی اگر قرار بود که کارها خیلی خوب انجام بگیرد میبایست توان علمی این وزارتخانه بسج بشود و در اختیار جبهه ها قرار بگیرد . شما اطالع دارید که در طول جگهای تاریخ آن کسانی که واقعاً جنگها را جنگیده اند فکرها بوده اند در جنگ جهانی دوم هم آزمایشگاهها جنگیده اند. پژوهشکدهها جنگیده اند آنهایی که علم را تبدیل به کالا کرده اند به تکنولوژی تبدیل کرده اند و در خدمت جبهه هایشان قرار داده اند آنها جنگیده اند. مجریان عملیات نظامی البته برادران فداکار و جانباز وازخودگذشته ارتش و سپاه و نیروهای مسلح هستند ولی آن کسی که افزار وامکانات و برنامه وستون فقرات جنگی را درست میکند عبارت است از علم، علم جایش در وزارت علوم و آموزش عالی قرار بوده باشد. ما میبایست آزمایشگاه هایمان و کتابخانه هایمان در ظرف این 8-7 سال جنگ دوشیفته و سه شیفته کار بکند در حالیکه من بارها دیده ام برادرانی که از تبریز یا از کرمان آمده اند که مشکلات پژوهشی شان را در تهران مطرح بکنند اینها با چشم گریان رفته اند و همه شان در خانه من آمده – اند که آقا! تو دانشگاهی هستی وضع ما این طوری است ما چه بکنیم که پروژه های پژوهشی ما با این همه اشکالات و نابسامانی و کاغذبازی مواجه نشود. من جایی را سراغ دارم که یک پژوهشگری یک متنی را تهیه کرده، متن علمی را پس از تحقیقات با ارزشش تهیه کرده و به فرهنگیان برای انتشار داده است. این متن 5 سال خوابیده است صرفاً به خاطر اینکه خط بازیها و اختلاف سلیقه های سطح مدیریت آنجا اجازه نمیداده که این چاپ بشود. بعد وقتیکه مسؤول آنجا ارتقاء مقام پیدا کرده عین همان متن بدون کوچکترین تغییری فوری منتشر شده و چاپ شده است خوب، اینها معلوم است که ذوقهای پژوهشی و تحقیقاتی کشور ما را صدمه میزند و قطعاً همکاری و هماهنگی بین صنایع از یک طرف و بین مؤسسات علمی و پژوهشی کشور ما از طرف دیگر بود که میتوانست ستون جبهه ما را متفاوت بکند از آنچه که گذشت به نظر من کم و کاستها و نقصانها و سوء تدبیرها و بی برنامه گیهای این دو وزارتخانه بسیار مهم باعث شد که ما امروز روزهای بسیار تلخی را بگذرانیم. من امیدوارم که جناب آقای نخست وزیر برای این وزارتخانه هم فکری بکنند من خدمت شخص ایشان قبل از اینکه عرایضم را اینجا مطرح بکنم هم وقتیکه در نیویورک بودم هم وقتیکه برگشتم مفصل تر عرایضم را تقدیم کردم والان هم شواهد نشان میدهد که طرح آنها غیر لازم نیست. من یقیناً آرزویم این است که در این دو وزارتخانه تغییرات اساسی بوجود بیاید . ما نیروهای علمی بسیار زیادی در این کشور داریم. شما فکر نکنید که بنیه علمی دانشکده- های ما خراب شده معلمهای ما بی کفایت هستند، بی عرضه و بیسواد هستند. این طور نیست. ما معلم مسلمان متعهد خیلی داریم ما استاد زبدة دانشمندی که الان در هر جای دنیا اگر بخواهد برود کار بکند روی چشمشان
جایش میدهند. خیلی زاد داریم و متأسفانه هر کدام از اینها که مجبور میشوند به خاطر سوء تدبیر در وزارت آموزش عالی جلای وطن بکنند با چشم گریان میروند ما در زمینه کنترل متخصص های زیادی در این کشور نداریم ودونفرشان در یکی دوسال گذشته که دونفر تنهای این این کشور مجبور شدند با وجود تعهد به خاطر تلخی هایی که مجبور شدند تحمل بکنند جلای وطن کردند رفتند. هر آن هم حاضرند برگردند به شرط اینکه ما وضع خودمان را عوض بکنیم در مورد بقیه وزارتخانه ها هم البته میدانید که انتقادکردن و معایب را گفتن مشکل و تالخ است. تعریف کردن آسان تر است. من گمان میکنم در وزارت دارایی شاید انتقاداتی باشد،شاید سیاستهای نادرست مالیاتی اهمیت بسیار زیادی داشته باشد. باید در آنجا تجدید نظر بشود. من گمان میکنم استفاده از نیروهای خوب ومخلص باید بیشتر در آنجا مطیع نظر باشد. در آنجا باید صحت عمل و پاکی نظام و مدیریت به خصوص در گمرکان ما حتماً جدی گرفته بشودو این همه رشوه خواری ودزدی واختلاس وکارهایی که شایسته شئونات جمهوری اسلامی هست از آن سامان نباید گزارش بشود. من خودم موردی را سراغ داشتم که در گمرک کرمان زیر پوشش پروانه هایی که صادر میشده دهها و صدها برابر پسته این کشور به طور نامشروع صادر میشد وکسی اسناد آن را جمع کرده بود و به مقامات قضائی ارائه داده بود اول او را منتقل به تهران کردند وچون مقامات قضائی حضور او را در کرمان لازم دانستند بعد ایشان را اخراج کردند. بعد از اینکه اخراجش کردند ، کمیته کرمان که خیلی خوب از او و از این پرونده حمایت کرده ، ایشان را به عنوان کارشناس گمرکی نگهداشته و بعد پرونده و سابقه آن ار من خودم تقدیم جناب آقای نخست وزیر کردم که خوشبختانه ایشان دستور مقتضی صادر فرمودند هنوز از آن برادر ما به اندازه کافی احقاق حق و احیاء حیثیت نشده ولی امیدواریم که بشود. ما احتیاج داریم که گمرکاتمان ، وزارت دارائی مان سرنوشت مالی مملکت مان با دقت و بصیرت بیشتری اداره بشود. من از برادر ارجمندی که وقتشان را در اختیارم گذاشتند خیلی تشکر میکنم . در پایان سخنم یک نکته را عرض میکنم. ملاحظه بفرمائید ما در حال جنگ بودیم و میبایست به فرمایش امام هر چه داشتیم بسیج بکنیم ودر اختیار جبهه ها قرار بدهیم. وضع صنایع کشورمان الان (به طور کلی اعم از سنگین و سبک و همه اش) طوری است که ما الان کبریت وارد میکنیم. اگر ما مثلا وسایل پیچیده نظامی وارد میکردیم، برخی از ماشین آلات وارد میکردیم خیلی بد نبود. خوب به هر حال ما یک کشور جهان سومی هستیم . ما الان کبریت وارد میکنیم و همه شما کبریتهای وارداتی را خیلی بهتر ترجیح میدهید. بهتر می شناسید تا کبریت های تولید داخلی که کماً وکیفاً کافی نیستند. از برادری که وقتشان را به من دادند تشکر میکنم. خدانگهدار.
منشی- آقای عابدی موافق.
نورالله عابدی- بسم الله الرحمن الرحیم. با درود به شهدای جنگ تحمیلی به خصوص شهدای وزارت نفت که با تلاش فراوان توانستند در راستای حرکت رهبری انقلاب و اسلام عزیز اقتصاد مملکت را که دشمن درصدد فروپاشی آن بود، نجات بدهند و نگه بدارند و به همین مناسبت با توجه به تلاشهای فراوان دوران جنگ برادران وزارت نفت و مدیریت جناب آقای آقازاه که اگر به حق تلاش بی وقفه ایشان و کارکنان تلاشگر وزارت نفت نبود ما امروز دراین شرایط زندگی نمیکردیم. من اعتقادم این است که برای موافقت یا مخالفت با یک وزیر باید از سوابق، جهت گیریها، سیاستها و عملکردها بحث بشود و از گله های شخصی که تأثیر چندانی در سیاستهای کلان مملکت ندارند در اینجا بحثی بهمیان نیاید. آقای آقازاده در شرایط مدیریت وزارت نفت را پذیرفتند که آغاز حملات شدید دشمن بر منابع نفتی واقتصادی کشور است . بر اساس آماری که وزارت برنامه و بوده منتشر کرده و در اختیار نمایندگان محترم هست خسارات مستقیم وارده بر بخش نفت سالانه معادل 20 درصد(20%) کل ارزش افزوده بخش بوده و این در حالی است که خسارات وارده بر ذخایر سرمایه بخش به کل سرمایه گذاری انجام شده در طی سالهای 60 الی 65 به میزان 145 درصد میرسد. این به این معنا است البته حملات دشمن از فروردین سال 65 که آغاز توطئه کاهش قیمت های نفت است شدید میشود و تا این اواخر که اعلام آتش بس بوده به شدت بر تأسیسات نفتی ما حملات وراد شده این به این معنا است که سرمایه گذاری که در این سالها انجام گرفته بیش از آن سرمایه گذاری که انجام شده بر نفت خسارت وارد شده. پس چگونگی نگهداشتن نفت با این شرایط یک کار خارق العاده است.، یک کار فوق العاده است. یک کاری نیست که به همین سادگی صورت گرفته باشد واگر مدیریت قوی و تالش ایشان در وزارت نفت نبود ما دچار بسیاری از نوسانات اقتصادی در مملکت میشدیم، خوب وقتی که این شرایط در مملکت پیش آمد، شما حملات دشمن را به ناوگانهای نفتی ما در دریا می بینید، آمارش اینجا هست، بیش از دویست حمله هوائی در طول سی و یک ماه مسؤولیت ایشان در وزارت نفت به منابع و تأسیسات نفتی ما صورت گرفته واین مهم است که امروز ما از آغاز جنگ تحمیلی تا الان که آغاز آتش بس و مذاکرات در رابطه با صلح هست، هیچگونه تغییری در تولیدات نفت ما به وجود نیامد، بلکه بر تولید نفت ما افزوده شد. منتها همیشه سیاست بالا بردن قیمتها به ما این اجازه را نداد که از بازارهای بین المللی به آن طریق وبه آن نحوی که خواست ما است وارد بشویم. این سیاست ما نبود. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سیاست ما نبود که نفت را به همین صورت وارد بازار کنیم. ولی دشمنان ما و کشورهای عضو اوپک به خصوص عربستان و کویت در این رابطه بسیار نفت به بازار ریختند و ما خسارات زیادی را متحمل شدیم ولی حاضر نشدیم از تعهدی که در اوپک سپرده ایم روگردان باشیم. چرا که سیاست ما سیاست افزایش قیمت های نفت است، سیاست کاهش قیمت های نفت نبود . این یک سیاستی بود که در وزارت نفت اعمال میشد. اینجا درست نیست که ما سیاستی را در برابر سیاست کسانی که منابع ما را تهدید میکنند ، میخواهند اقتصاد ما را دچار نوسان بکنند انتخاب نکنیم. یعنی وقتی که عربستان تهدید میکند که من وارد بازار میشوم و وارد بازار میشود ما باید یک حربه قوی در برابر عربستان ودیگر کشورها داشته باشیم و باید وارد بازار بشویم منتها ما زمانی به تعهدات خودمان عمل خواهیم کرد که دیگران به تعهدات خودشان عمل کنند. ما مصالح انقلاب و کشور و نظام جمهوری اسلامی را فدای هیچ چیز نخواهیم کرد .این در رابطه با وزارت نفت. بعضی از مسائل رابرادران مطرح کردند که یا حاکی از عدم آگاهی آنها دررابطه با نفت است یا واقعاً مسائل دیگری وجود دارد. میگویند تزریق گاز صورت نگرفته، خوب بله، ما نمیتوانیم در این شرایط تزریق گاز بکنیم . در شرایط جنگ که هر آن تأسیسات نفتی ما زیر بمباران دشمن بود، تزریق گاز نمیشود صورت بگیرد چرا که تمام منابع ما منفجر میشد واز بین میرفت و ما برای جلوگیری از خسارات بیشتر این اقدام را نکردیم نه اینکه توانائی تزریق گاز را به منابع نفتی مان نداشتیم. ما برای جلوگیری از خسارات بیشتر این کار را نکردیم . ما میلیاردها دلار سرمایه گذاری در رابطه با تزریقات گاز انجام داد یم به همین سادگی با حملات دشمن نمیبایست این همه تأسیسات وسیع را از دست بدهیم. این مهمترین مطلبی است که برادران باید در ذهنشان باشد. در زمینه لوله کشی گاز در سطح کشور، برادران آقای آقازاده بیش از 375 هزار انشعاب گاز در سطح کشور دادند واین رقم، بیش از رقمی است که در طول انقلاب (قبل از مدیریت ایشان) و بعد از انقلاب در سطح کشور صورت گرفته و شما میدانید که این چقدر میتواند از خروج ارز از کشور جلوگیری بکند. یا در زمینه طرح محرم، طرح محرم با شدت ادامه دارد. شما از یک طرف میگوئید که طرح محرم با همه تلاشی که برادران انجام دادند ،بیش از چهارصد میلیون (رقم بزرگی بود من الان در ذهنم نیست) اینها صرفه نجوئی ارزی کردند و به پیمانکارهای داخلی سپردند والان قسمت اعظم طرح محرم به وسیله پیمانکارهای داخلی ما انجام میشود و فکر میکنم چیزی در حدود 400 میلیون دلار برای ما بازار ارزی دارد که رقم قابل ملاحظه ای نیست. من چون میخواهم در رابطه با برادر عزیزمان جناب آقای ایروانی وآقای سرحدی زاده هم صحبت بشود از همین جا بحثم را در رابطه با آقای آقازاده خاتمه میدهم و به همین نکته اکتفا میکنم به عنوان نماینده ای که چهار سال در کمیسیون نفت بودم و به عنوان کسی که در منطقه نفت خیز بودم شاهد تلاشهای بی وقفه ایشان و کارکنان صنعت نفت در زمینه بالا بردن تولید ، کیفیت تولید، بازسازیهائی که در سطح مملکت انجام گرفت بعضی از پالایشگاههای ما، نوزده بار مورد بمباران هوائی قرار گرفت و نابود شد. نمونه اش پالایشگاه تبریز، خوب اینها به وسیله خارجی ها و به وسیله نیروهای بیگانه انجام شد. تمام اینها به وسیله دستهای توانمند کارکنان وزارت نفت و هدایت وزیر نفت انجام شد. و امروز نه تنها بر تولید ما در پالایشگاههای نفت کاهش پیدا نشد، بلکه بر تولید آنها هم افزایش دادیم و امروز همه پالایشگاههای مان به کوری چشم دشمنان
به فعالیت خودشان ادامه میدهند و امیدوار هستیم که وزارت نفت که بیشترین خسارت را دیده در زمینه بازسازی اولین وزارتخانه ای باشد که بلندترین قدمها را در زمینه بازسازی بردارد و خواهد برداشت. اما در زمینه برادرمان آقای ایروانی ، به عنوان وزیر اقتصاد و دارائی . وزارت اقتصاد ودارائی چند وظیفه عمده را برعهده دارد: یکی در زمینه مالیات ها (کسب درآمد) و کنترل هزینه ها در زمینه گمرکات و نحوه فعالیتهای بانکها در سطح کشور است. از نیمه دوم سال 64 که درآمدهای ارزی کشور به شدت کاهش پیدا میکند ایشان مسؤولیت وزارت دارائی را می پذیرند. در این زمان مخصوصاً در سال 65 درآمدهای ارزی کشور به شدت کاهش پیدا میکند و به چیزی در حدود 9/5 میلیارد دلار میرسد. خود به خود این بر بخش ریالی ما تأثیر خواهد گذاشت . در همین حال ارزش دلار کاهش پیدا کرد. یعنی از سال 64 که آغاز کاهش ارزش دلار است تا الان که همچنان ادامه دارد، خودبه خود بر درآمدهای نفتی و درآمدهای ارزی وریالی ما تأثیر کذاشت. من به عنوان نمونه خدمتتان عرض میکنم که متوسط درآمدهای ارزی وریالی دولت حاصل از صادرات نفت در دوساله 65 و 66 نسبت به متوسط دوره چهارساله سال 61-64 نشان میدهد که درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت 1/56 درصد کاهش داشته ودرآمدهای ریالی حاصل از آن 8/60 درصد تقلیل پیدا کرده. مسلماً با این شرایط سخت اقتصادی که به وجود می آید وباید این سیاست ها را تنظیم بکند باید یک مدیر قوی باشد که دارای برنامه باشد، دارای جهت باشد، دارای قدرت برنامه ریزی وبه کار گیری مدیران قوی برای برنامه ریزی باشد. برای این مسأله وبرای اینکه عدالت اجتماعی در دریافت مالیات ها به وجود بیاید مالیات مشاغل را افزایش میدهنند، یعنی گرفتند به صورتی که رقم زیادی درصد زیادی در زمینه افزایش مالیاتهای مشاغل داشتیم در همین شرایط که هر کسی دیگر بود به نظر من این کار را انجام نمیداد، ولی از آنجائی که بر اساس اصل 43 قانون اساسی وظیفه نظام جمهوری اسلامی دولت جمهوری اسلامی است که سیاست هائی را برگزیند که زمینه های فقر را در جامعه ریشه کن بکند ، مسأله تعدیل مالیات بر حقوق کارمندان را در همین مجلس از آن دفاع کرد و همین باعث شد که مقدار زیادی از مالیاتی که از کارکنان دولت گرفته میشد ، این گرفته نشود واین خودش تأثیر زیادی در زندگی کارکنان داشته. بنابراین با این وضعیت این سیاست ها را تنظیم کرد که توانستیم بحمدالله مملکت را نگهداریم. مسأله بعدی که بسیار مهم است که در ارزیابی کار هر وزیری به نظر من باید مورد توجه واقع بشود، تعیین ظرفیت مالیاتی کشور است. یعنی اینکه مشخص بشود درکشور یک وزیر که می آید به عنوان وزیر دارائی منصوب و انتخاب میشود چه میزان از مالیاتهای کشور را وصول کرده و چه میزان را وصول نکرده؟ و برادرمان جناب آقای ایروانی این مسأله را طراحی کردند مشخص کردند که چه میزان ظرفیت مالیاتی کشور است. بعدها در سالهای بعد هر وزیری هم که در وزارت دارائی و اقتصاد منصوب و انتخاب بشود، مشخص میشود که چگونه در وصول مالیاتهای مملکت مدیریتش را اعمال کرده و این به نظر من بزرگترین اقدامی است که در طول انقلاب در زمینه وزارت اقتصاد و دارائی انجام گرفته. (رئیس: وقتتان تمام است) تا کسانی که از خدمات بیشتر این کشور استفاده میکنند ، و درآمدهای هنگفتی را دارند مالیات بیشتری را بپردازند. چون فرصتی نیست من در زمینه بانک ها که 000 بانکها واقعاً سیاست شان را جوری تنظیم کرده اند، در بانک مرکزی واقعاً سیاستهای ارزی مملکت به طریقی تنظیم شد که من به عنوان نمونه خدمات که دو میلیارد دلار ارز را به خودش اختصاص میداد این را به 880 میلیون دلار رساندند و این نشان دهنده جهت گیریهای مدیریت وزارت اقتصاد ودارائی است که میخواهد ارز را در زمینه های تولید (نه خدمات) سوق بدهد و حمایت از بخش تولیدات وکالاهای ضروری کشور. برادرمان هم آقای سرحدی زاده که من میخواستم در مورد ایشان هم صحبت کنم ووقت نیست همین اندازه باید بگویم که تنها وزیری است که در کابینه ما که با بیش از 14 سال سابقه مبارزات و زئدان و کسی که موضع گیریهای ایشان دقیقاً در جهت حمایت از محرمین و مستضعفین وکارگران بی پناه است و تنظیم قانون کار که به حق زحمات زیادی را در این رابطه کشیده اند، ایشان هم از وزراء موفق بودند و در زمینه بنیاد امور مهاجرین هم کارهای زیادی انجام داده اند که حتماً موافقین انشاءالله خواهند گفت.
رئیس- مخالف بعدی صحبت کنند.
منشی- مخالف بعدی آقای هاشم حجازی هستند که وقتشان را به آقای بیت الله جعفری دادند.
رئیس- آقای جعفری صحبت کنند.
بیت الله جعفری- سلام علیکم و رحمه الله. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین والصلوه والسلام علی سیدنا ابوالقاسم محمد (ص) و علی اولیائه العظام اما بعد فان من طلب رضی الله بسخط الناس کفاءالله امورالناس والسلام. «از فرمایشات ابا عبدالله الحسین (ع).» خدایا تو را سپاسگزرایم برای اعطای امامی بزرگوار که همیشه مهر سکوت را از دهان های متعبد میشکند و انسانها را به رشد و تعالی میرساند. تمام عمر من فدای یک لحظه عمرتو ای امام که چنین پایگاه و جایگاهی برای نمایندگان مردم محروم و مستضعف تعیین فرمودی که همچنان نقش تعیین کننده خودشان را حفظ کنند. اما با کمال احترامی که به دولت خدمتگزار قلباً و روحاً قائلم به حسب وظیفه شرعی وتأکید موکلین خود را ملزم میدانم در مورد دو تن از وزراء محترم مخالفت بکنم: اول به حسب ایجاب شغلی بنده که یک فرهنگی هستم مخالفت با وزیر محترم آموزش و پرورش. نظام آموزش و پرورش که چون مویرگهائی بر پیکره اجتماع ما تنیده است در مکتب انسان سازمان از جایگاهی رفیع برخوردار است . وزارت آموزش و پرورش از نظر کمی و کیفی وسیع ترین و عمیق ترین وزارتخانه ها است. حقیر با علم به اینکه جناب آقای اکرمی معلمی دلسوز، مربی ای آگاه به مسائل و تعمیم و تربیت بوده وهست وخواهد بود ولی بینی و بین الله و با پشتوانه تجربیات چندین ساله ای که در تعلیم وتربیت دارم و از عنفوان جوانی به کار مقدس معلمی از سطوح آمادگی ، ابتدائی ، متوسطه تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت اشتغال داشته ام و حتی از دست خود وزیر محترم لوحه تقدیر گرفته ام ،ایشان را برای تصدی پست وزرات شخصی ضعیف میدانم و هر کسی دستی در کار فرهنگ و آموزش و پرورش داشته باشد، این مسأله اظهر من الشمس است که با نپرداختن به مقدمات به اصل مسائل میپردازم.
الف- آقای اکرمی در تصمیم گیریها و برنامه ریزیها اصولا گرفتار تضاد وتناقض بوده که ناشی از ضعف مدیریت ایشان میباشد. به شهادت یکی از برادران مسؤول در آذربایجان در امر آموزش و پرورش در عرض یک سال ایشان سه نوع الگوی لباس حجاب تعیین فرمودند که از سخت به سهل واز حجاب به بدحجابی ادامه داشته است. در مسأله ثبت نام حق اسم نویسی گرفتن در سالهای 66 و 67 از طرفی فرموده اند مدارس را خود گردان کنید (البته شفاهی و ضمنی) و بخشنامه کردند که 25% (25 درصد) پولی که از این هزینه از مردم گرفته اید 5 درصد در ناحیه 5 درصد در اداره کل ، بقیه 15 درصد رابه تهران بفرستید، سپس به دنبال این سیاست گذاریهای ضمین صریحاً بخشنامه فرمودند که اکیداً از کسی پول نگیرید.
ب- آقای اکرمی بیشتر بر مبنای جو حرکت فرموده اند، و شخصیتی نفوذپذیر داشته اند نه ازناصحین دلسوز، بلکه از سالوسی ها، برای نمونه در آموزش و پرورش تبریز در یک جریان فساد اخلاقی که متصدی یک دبیرستان دخرانی را به منزل برده و تشویق به مسائل خلاف اخلاقی نموده است به حسب ضرورت برکنار شده ولی بعداً علی ای نحو کان بالطائف الحیل و چاپلوسی ها و به تهران آمدن وبرگشتن اعاده به کار شدند که اسناد قابل بررسی است و آیت الله ملکوتی دامه افاضاته نیز به این مسأله اعتراض فرمودند آقای اکرمی هرگز نتوانسته اند با ارائه برنامه های ابتکاری و سازنده باری از مشکلات فرهنگیان مخصوصاً از جنبه اقتصادی و رفاه بردارند. آقای اکرمی نتوانسته اند آن طور که باید و شاید در حد تکاپوی آموزش و پرورش نیروهای حزب الله و متخصص را جلب و جذب کنند. حدود ده تا پانزده هزار پست آموزشی سوخته است. بنا به شهادت برادر متخصص و وارد در مسائل تعلیم و تربیت کردستان و سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط محروم که شاهد سخنم اینجا کردستان است ، حدود پانصد ساعت در سال کسری دروس داشته اند که اگر با مسأله بمباران و جنگ و ضایعات بمباران توجیه نمیشد مسائلی پیش میآمد که اسفبار بوده .
مسأله گزینش ها اکثراً روی حساب دقیق نبودهو جاذبه در استخدام وجود نداشته، غالباً افراد بی- تجربه وکم تجربه در استانها به کار گرفته شده است. در این مورد حاکمیت روابط بر ضوابط چیزی نیست که مخفی نمود . عدم توجه به تجمعات آموزشی رزمندگان در جبهه و پشت جبهه در عوض دفاع از افرادی که از طرف ایشان به کار گمارده شده اند و خلافشان آشکار گردیده، خدمتگزاران صدیق را سرخورده نموده است. به عنوان نمونه مدیر کل استان یزد را میتوان نام برد که علیرغم تذکرات پیاپی روحانیون حضرت آیت الله خاتمی، آقای وزیر به مسأله بی توجه ماندند تا خلافکاری ایشان به دادگاه کشیده و به دو سال زندان محکوم شدند. چون وقت کم است من از بقیه مطالب در مورد آقای اکرمی میگذرم و امیدوارم که آقایان نمایندگان در این مورد به حرف یک فرهنگی لااقل منهای وکالتش و موکلینش که قاطبه فرهنگیان همین نظرها را دارند و این مشتی از خروار بود، انشاءالله ترتیب اثر بدهند. اما دیگر برادری که در باره ایشان بنده گلایه ها و شکایاتی دارم و با تمام احترامی که به سیادت و سوابق مبارزاتی ایشان قائلم و به خاطر جدشان و به خاطر سیادتشان حاضرم دستشان را ببوسم ولی باز به حکم وظیفه شرعی حقایقی را میخواهم در این باره ایراد نمایم. اولین مسأله ای که میخواهم در مورد برادر بسیار بزرگوار آقای محتشمی به عرض برسانم خود محوری ایشان است که از نادیده گرفتن قانون و مجلس و نمایندگان گرفته تا قضیه به جائی رسیده است که بعض هواداران ایشان در نتیجه القاء یک نوع قدرت مداری و تصور تب گونه او را در میان دولت مقتدر جناب آقای موسوی یک تافته جدابافته میدانند، این جملات یکی از آن برادران است ، آقای محتشمی در حد یک نخست وزیر در یک دولت قدرتمند است نه یک وزیر کشور در یک دولت ضعیف. این ایدآل سازیها عاقبت خوبی ندارد خودمحوری ایشان درعزل و نصب ها اظهر من الشمس است که نه با روحانیت مشورت میکنند ، نه به نمایندگان مجلس وقعی میگذارند. در برخورد با قانون هر جا مصلحت دیدن بنا به میل خود به تعجیل وتعویق اقدام میفرمایند. چنانچه براردمان در مورد شوراها و قانون احزاب گفتند دیگر من زیاد مصدع نمیشوم. در مورد مسأله انتخابات از قبل از انتخابات کاروانهای تبلیغاتی از طرف ایشان و به اصطلاح همپالگی های ایشان برای تبلیغات کاندیداهای مورد نظر اعزام شدند و ما خودمان شاهد بودیم حتی در مسجد اعظم ارومیه کم مانده بود که درگیری پیش بیاید . هواداران ایشان میگویند ضعف های او را نگوئید ایشان انقلابی است و ایشان الان مسائل وزارت را هم رها کرده میخواهد جلوفاجعه ای را بگیرد که در کشور در شرف تکوین است . نمیدانم این فاجعه چیست که زبانم لال امام خبر ندارد. قائم مقام رهبری خبر ندارند ولی عده معدودی از آن خبر میدهند و تشنج آفرینی میکنند000
رسول موسوی – آقای هاشمی! ایشان معلمند ، بگوئید الفاظ مستهجن را به کار نبرند همپالگی یعنی چه؟
جعفری – از نمایندگان آنهائی را به زیر بال وپر خود میگیرد (قطع برق) گماردگان ایشان در استانها بنزین خلافی میفروشند، آهن دفن میکنند که فیلمش هم موجود است ، دست آقای حجازی فر است من به این قسمت زیاد نمیپردازم فیلم آهن نامه که توسط استانداری آذربایجان غربی به آن نورچشمی های خودشان برخلاف دادند که هشت ماه است به روستائیان مظلوم و محروم حتی یک شاخه تیرآهن داده نشده. چندین تریلی تیرآهن دراطراف ارومیه دفن شده بود که هنوزقضیه –اش اصلا معلوم نیست که چه شده؟ از مردم باج میگیرند00 دخالت در قوه قضائیه، اعمال نظر در حرکت وکلا میکنند، البته همه چیز000 مستندند. اسناد موجود و قابل ارائه است. چیزی که لااقل در استان ما از آن خبر نیست درد مردم محروم و پابرهنه است . که وزیر محترم از همه بیشتر مدعی دفاع از آنها هستند.
کبیری- آقای هاشمی اینجور که ایشان میگویند حکومت قاجاریه هم نبوده است.
رئیس- موافقین دفاع کنند.
جعفری- الان به علت سوء مدیریت وعدم توجه مسؤولین در حوزه انتخابیه بنده حتی بر سر نان بخرو ونمیر مردم قتل واقع میشود. که نامه اش اینجا موجود است. یکی از برادران روحانی نوشته که در یک نانوایی به علت شدت فشردگی صفها آدم کشته شده. در اسلام آباد یک و اسلام آباد دو ارومیه جنگ و دعوا راه افتاده . بنده در نطق قبل ای دستورم تذکر دادم. در تذکرات خودم گفتم در منطقه داد زدم ولی کسی رسیدگی نکرده تا منجر به قتل شده. انشاءالله جلو قتلهای دیگر گرفته بشود. در مورد انتقامگیری از عناصر حزب الله شلاق خورده ها در راه انقلاب چه عرض کنم. بخدا قسم علیرغم نظر امام جمعه ،علیرغم نظر قاطبه خانواده شهداء ، علیرغم نظر اکثر نمایندگان و وکلا مردم برادر شهید را برداشتند (شهید شکراللهی) کسی را بجای او به فرمانداری گماشتند که اصلا چه بسا خیابانهای شهر ارومیه را بخوبی نمیشناسند. (از برادران اهل دزفول) کجا مانده مردم و فرهنگ آنجا را. خدا شاهد است که ایادی و عوامل وزارت کشور آتش به جان حزب الله و خانواده شهدا زده اند. پدری که دو شهید در راه خدا داده ناله میکند از دست استانداری و فرمانداری. او فریاد وااسلاما میزند، اگر وانفسا بود پسرانش را شهید نمیداد. از خانوادة 00 حدود چهار نفر شهید است که اورا از بنیاد مستضعفین کنار گذاشته اند. اگر به ما اعتماد نیست. اگر به وکلا اعتماد نیست استعلام بفرمایید از موکلین ما استفسار کنید. خدا شاهد است که حزب خدا را به جرم اینکه در سازمانی از روحانیت دفاع کرده ودر مقابل مدیر کل ضد روحانی ایستاده است حکم تعلیق میزنند، تبعید به بندرعباس وکسر حقوق میکنند. اینها که در استان به کار گمارده اند همه را عرض نمیکنم آنهایی را عرض میکنم که ملت از دستشان به تنگ آمده و اگر صبر انقلابی که امر امام بزرگوار است نبود و تحمیل سختیها در راه انقلاب عبادت حساب نمیشد یقین بدانید با قهر آسمانی الهی مردم و مادران شهدا مواجه میشدیم. من میترسم وقتم تمام بشودامانت را بجا نرسانم. آقای حججی نماینده محترم میانه وامام جمعه قبلی آنجا که از شخصیتهای برجسته در مجلس شورای اسلامی است یکی از خودمحوریها و خودکامگیها و زورگوئیای گماردگان آقای محتشمی را اینجا نوشته اند که حکم جلوگیری از ورود یک رئیس بانک تجارت را استاندار به فرماندار مینویسد وفرماندار به شهربانی. من عین آنرا اگر لازم باشد میخوانم که : جلوگیری از ورود ایشان میکنند و چه مسایلی پیش می آید. دو روز بانک بسته میشود، تشنجی در بین مردم ایجاد میشود که اگر وقت بود آقای حججی مبسوط در این پاره ها صحبت میفرمودند. و بعد از دو روز تازه معلوم میشود که اینکار خلاف قانون بوده وباید به شورای بانکها گفته میشد، باید از کانال قوة قضایی وراد میشدند.اینها همه آن خودمحوریها و خودکامگیهایی است که باید گفته بشود. من چونکه تعهد کرده ام از ایشان به عنوان امانت بگویم گفتم. جناب آقای وزیر محترم، امیدوارم که از خطوط انحرافی دفاع نفرمائید. نمیخواهم اسم ببرم، نمیخواهم لیست نشان بدهم فقط یک مورد اشاره میکنم و موارد بسیار هست. روزنامه اطلاعات ص 7 مورخ 20/4/67 خبر انتصاب کسی را به عنوان برنامه ریزی یکی از استانهای مرزی درج کرده است. که آن فرد از اول افکار انحرافی و التقاطی داشته ، قبلا فرماندار بوده در مرکز یکی از استانها، باز نمیخواهم اسم ببرم میخواسته بخارج برود بخاطر انحرافش ویزا نداده اند. بعداً میخواسته در دوره سوم مجلس نماینده بشود که مقامات مسؤول او را رد کرده اند (رئیس: وقتتان تمام است) کسی که از نظر هیأت اجرائی نظارت در این کشور صلاحیت وکیل شدن ندارد، نمیتواند به خارج سفر کند چگونه چنین فردی را مسؤول در اتسانی کرده اید حساس و مرزی؟ این یک نمونه است این یکی و آن یکی همه را میدانیم و میدانند واگر فرصت باشد همه را به استحضار نمایندگان محترم میرسانم. بماند آن مسایل زیاد و بیشماری که دراستان ما وجود دارد انشاءالله در موارد بعدی، در فرصتهای مناسب به عرض نمایندگان محترم خواهم رساند. باز من عرض میکنم به سیادت ایشان، به انقلابی بودن ایشان به سوابق انقلابی ایشان قدر می نهم، تقدیس میکنم ، دستشان را ، پایشان را میبوسم، ما نوکر سادات هستیم ولی سادات باید راه جد خودشان را بروند. والسلام علیکم ورحمه الله.
منشی- آقای فاضل هرندی موافق که بجای آقای داودی شمسی صحبت میکنند.
فاضل هرندی- بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی سیدنا محمد وآله اجمعین . (صلوات نمایندگان) البته وقت نیست که بنده در رابطه همه وزیرانی که خود بنده به ایشان رأی مثبت میدهم صحبت کنم. اما در رابطه با دو سه وزیر اینجا لازم دانستم که عرایضی خدمتتان تقدیم کنم. بعدهم اختیار با خود مجلس است دررابطه با رأی دادن.
دررابطه با جناب آقای محتشمی هم آقایی که قبل از من مخالفت کردند یک مقدار از حدود تقوا خارج شدند، هم برادری که قبلا صحبت کرده بودند که من تا آنجائی که توان دارم به بخشی از این شبهات جواب میدهم وانشاءالله خداوند خودش کمک کند. موفق باشد موفقیتش در این چند چیز است .اولا باید توان داشته باشد که خوشبختانه همه این آقایان در توان ایشان اعتراف داشتند و این یک حسن است . خصوصاً وزیر کشور که در وقت غیبت نخست وزیر محترم رسماً ریاست هیأت دولت را به عهده دارد. این آقایان از اینکه ایشان توانش بیش از حد است شبهه داشتند. و به گمان من این صلاحیت است و این یک پوئن مثبت و یک نقطه مثبت است. دوم، صداقت: شاید درصداقت آقای محتشمی هم کسانی مثل خودبنده که ازسال 1342 با ایشان در ارتباط بوده ام کسی تشخیص داد فلان چیز قانون است، حقش است، این حق را قانون به او داده است. حالا طرفی که مقابلش هست هر که باشد وهر نهادی باشد اگر کسی در راه احقاق حق خودش مقاومت کرد وبعد هم اثبات کرد که این حق قانونی اش بوده این یکی از نقاط مثبت است، این یکی از نقاط ضعف نیست، که تبلور این جهت در مسأله انتخابات دور سوم کاملا روشن شد. بعضی از برادران مخالف که اینجا صحبت کردند در اواخر دوره دوم در رابطه با انتخابات دوره سوم خصوصاً در تهران اینجا خیلی جنجال کردند. دوستانشان ، رفقایشان صحبت کردند. اینقدر مسأله جنجال بالا گرفت که امام ناچار شدند حکم معین بکنند. حکم رفت بررسی کرد، بررسی را به محضر امام تقدیم کرد و حضرت امام هم صحت انتخابات را اعلان فرمودند. بنابراین اگر یک وزیری با قاطعیت ، با امانت کاری انجام داد که در ا ولین بار بود که امام در رابطه با اجرای انتخابات نظر بدهند و اینطور تأیید بکنند این باید به عنوان مسأله صلاحیت و نقطه مثبت برای ایشان ذکر بشود. برادرمان میگفتند که چرا انتخابات را عقب نینداختند؟ خوب البته بعضی از آقایان که مسؤول این جهت نبودند میگفتند اصلا بگذاریم شانزده ماه هجده ماه عقب بیفتد با انتخابات ریاست جمهوری با هم برگزار بشود. البته من اینرا شیندم که حضرت امام فرمودند انتخابات باید در موعد خودش برگزار بشود. برج فروردین اگر انتخابات شده است برای برگزاری انتخابات ، دوره دوم هم من یادم است انتخابات دوره دوم در برج فروردین صورت گرفته. پس از موقع خودش جلوتر نیفتاده.حالا چه شد که چون ایشان انتخابات را در فروردین ماه اجرا کردند جلو افتادندو نقض کردند و خلاف کردند. اما مثلا جاهای دیگر اگر انجام گرفته000اینجور ما نباید قضاوت داشته باشیم. در عین حال اشکالاتی شد که من یکی یکی تا آنجائی که وقت فرصت بدهد جواب میدهم. یکی در رابطه با عزل و نصب فرمانداران ،استانداران ، خود آقای محتشمی در مجلس اثبات کرد که در مجموع وقتی عزل و نصب های وزیر محترم قبلی را با این وزیر در این زمان مقایسه میکنیم آنوقت بیشتر بوده. این حق طبیعی یک وزیر است دیگر. یک وزیر را وقتی که مجلس به او رأی دارد معنایش این است که هر مسؤولی را ، هر استانداری ، هر فرمانداری را خواستی عزل کن، دیگری جای او نصب کن. ما باید جلو تخلفات را بگیریم. اگر کسی از حق طبیعی خودش استفاده کرد که اشکال نیست. از طرف دیگر اگر یک استانداری وزیر کشور را به وزیر بودن نشناسد، معاون سیاسی میفرستد برسمیت نشناسدش ، خودش مشاور سیاسی انتخاب بکند، خودش برخلاف ضوابط فرماندار000 آیا اگر همچو استانداری برداشته شد یا همچو فرمانداری برداشته شد این نقطه ضعف است یا نقطه مثبت ؟ ایشان از حق طبیعی خودش استفاده کرده واتفاقاً بایدعرض کنم که نمیخواهم بگویم درکل استانها اما وقتی ما درصد را حساب میکنیم هماهنگی که الان بین نمایندگان امام واستاندارها هست در مقایسه با دوره قبل شاید بهتر باشد. اگر در ستاد پشتیبانی جنگ ناهماهنگی هست این را باید بررسی کرد آیا ناهماهنگی مربوط به نمایند ه دولت است، یا بعض دیگر از عزیزان که باز عضو آن ستاد هستند؟ اینها یک مقدار واقعاً بررسی بشود ببینیم اشکال کار وعیب کار کجاست؟ در هر صورت آن هماهنگی که لازم بوده است در حدی و درصد بالائی از آن الان انجام شده است. در رابطه با روابط خارجی من نمیدانم یکی از نقاط مثبتی که در همین مجلس در رابطه با رأی مثبت گرفتن برای آقای محتشمی اینجا مطرح بود این بود که ایشان در لبنان، در سوریه در رابطه با جناحهای مسلمان وطرفدار انقلاب نقش عمده داشته. حتی نمیدانم تا چه اندازه من مجاز باشم عرض بکنم، شاید در سازماندهی برخی از گروهها ایشان نقش مؤثر ونقش سازنده داشته. حالا چه شد که همین که دیروز نقطه مثبت بوده است امروز آمده است ونقطه ضعف شده؟ در مملکتی که هر نماینده، هر معاون، هر آدم عادی، هر چه بخواهد بگوید در روزنامه ها مینویسند خصوصاً بعضی از روزنامه ها که آماده هستند که مصاحبه را از آن اول از «ب» بسم الله تا «ت» را بنویسند. حلا اگر وزیر کشور به عنوان یک شهروند ایرانی، به عنوان یک انسانی که در مسایل سیاسی بالاخره اهل مطالعه بوده، صاحب نظر بوده، اگر نظر خودش را داد این با کجای قانون اساسی مخالف است ؟ این با کجای نظام مخالف است؟ باید آن مواردی را که قانون اساسی نقض شده است روی آن موارد انگشت گذاشته بشود. در رابطه با عدم موفقیت در مبارزه با مواد مخدر که همین را برادرمان آقای باهنر فرمودند. باید عرض کنم شما خودتان پشت همین تریبون میگوئید که مسأله مواد مخدر یک مسأله سیاسی است و دنیای استکبار دارد روی آن کار میکند. خوب وقتی بنا شد یک مسأله سیاسی است که در کنار جنگ دشمن بیشترین سرمایه گذاری را رویش میکند آیا وزارت کشور با این امکاناتش، با این بودجه اش، با این نیرویش بیش از این میتواند موفق باشد؟ آن هم گاهی نیروهای انتظامی که شصت درصد شان در جبهه هستند. در عملیات مرصاد مگر ما میتوانیم نقش برادران کمیته را فراموش بکنیم ؟ و سایر عملیاتی که انجام گرفته است . آنجا برادرها لشکر مستقل ولشکر ثابت داشتند. ما گاهی میرفتیم، هم در جبهه جنگ جنگیدند و هم الان وقتی شما مرزها را با چهار سال قبل ، با پنج سال قبل مقایسه میکنید انصافاً حاکمیت ما بر مرزها نسبت به قدیم قابل مقایسه نیست. یکی از کارهای سازنده همین مسأله محله جمشید است که برادرمان اشاره کردند. اینکه خود این عمل یک عمل انقلابی بوده است جای بحث نیست. اشکال ایشان این بود که یک هفته قبل، دو ماه قبل، خانواده شهید مصطفوی پرسیده اند اینجا طرحی است؟ گفته اند نه، سه روز قبل گفته اند. خوب بعضی از مسایل است که اصلا مصلحت در مخفی بودنش است . اگر یک خانواده شهید بیاید مطلع بشود، بعد همسایه اش مطلع بشود. خیلی از جاها ما در جنگ برای همین صاف و سادگیهای یک طرحی را که دوسال رویش برنامه ریزی کرده بودیم ، دو سال رویش کار کرده بودیم همین که حسن به حسین گفت و حسین به تقی گفت طرح لو رفت وعملیات موفق نبود. حالا اگر چنانچه عرض شود که خانواده شهید مصطفوی را قبلا نگفته اند شاید میدانسته اند که مصلحت در مخفی بودنش است: عدم احتراز به نظرات مردم و نمایندگان ، کجا عدم احترام بوده؟ کدام وقت شما از وزیر سؤال کردید و سؤال را به ایشان ابلاغ کردید و وزیر در وقت مقرر نیامده است و پاسخ سؤال شما را نداده؟ کدام وقت شما تذکر دادید و به تذکر شما اگر قانونی بوده است ترتیب اثر داده نشده؟ واقعاً وظیفه یک نماینده چیست و عکس العمل یک وزیر در مقابل یک نماینده چگونه باید باشد؟ به این مسایل باید توجه بشود. یا عدم استفاده از نیروهای مردمی. من نمیدانم حالا این موردش کجا بوده؟ در هر صورت واقعاً وقتی میخواهیم یک وزارتخانه را بگوییم موفق بوده است میبینیم که یکی از وزارتخانه هایی که وظیفه خودش را انجام داده، کار خودش را انجام داده و همانطوری که حضرت ا مام کراراً در جلسه درسشان به طلبه ها تذکر میدادند ومیفرمودند هیچوقت ابهت افراد شما را نگیرد. ممکن است یک آدمی که خیلی هم شخصیت داشته باشد گاهی یک حرفی که واقعاً خیلی با شخصیت او مناسب نباشد بگوید. همیشه حق و واقعیات را ببینید. اگر وزیر کشور در مقابل مقدسترین نهاد انقلاب هم در آنجا که تشخیص وظیفه داده، ایستاده است، بعد هم امام تأیید کردند آن نظریه را ، ما باید این را یکی از نقاط مثبت وزیر کشور بدانیم. در هر صورت بنده از کسانی هستم که به جناب آقای محتشمی و بسیاری از وزراء رأی مثبت میدهم . اما در رابطه با وزیر دوم که چند جمله صحبت میکنم جناب آقای ایروانی، وزیر محترم امور اقتصادی ودارائی. بنده میخواهم عرض کنم اگرواقعاً وظیفه وزارت امور اقتصادی ودارائی این است که به اقتصاد ما جهت بدهد و بار اینکه الان همه بودجه روی نفت گذارده شده است این بار را از نفت بردارد و متوجه مالیات بکند وسرمایه های مردم را در بانکها به کار بیندازد. سرمایه ها را در
جهت صحیح به کار بیندازد. البته شایداگر هماهنگی بیشتر بود اگر شرایط بیشتر بود خیلی بهتر از این میشد کار کرد. اما این مقدار که کار شده است این مقدار هم شایان توجه است. شما الان امسال ملاحظه فرمودید وام در قسمت خدمات تقریبا دارد به حد صفر میرسد و رقم کمی را دارد به خودش اختصاص میدهد . الان مالیاتهای مستقیم خوب البته میشد از درصد خیلی بالاتری برخوردار باشد اما نسبت به سال گذشته از حدود 6% افزایش برخوردار است. با سرمایه هایی که مردم در بانکها گذاشته اند شما سال 66 را با سال 65، سال 65 را باسال 64 مقایسه کنید واقعا روند مطلوبی را داشته و یک وزارتخانه ای بوده است که هم در رابطه با سیستم بانکی، هم اصلاح قانون بانکی، هم لوایح دیگری که در رابطه با مسایل اقتصادی است. لایحه اقتصادی ، لایحه بیمه یا اصلاح قانون مالیاتها یا همین لایحه مالیاتهایی که بالاخره از تصویب نهائی گذشت وانشاءالله از سال آینده میخواهد اجرا بشود. من خیال میکنم که یکی از لوایحی که واقعاً به اقتصاد ما جهت میدهد که مردم کجا سرمایه گذاری بکنند، کجا، جهت صحیح است، کجا سرمایه گذاری نکنند؟ همین قانون مالیاتها ست که از تصویب گذشته است و انشاءالله از سال 68 مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت. یک چند جمله هم راجع به جناب آقای زالی صحبت بکنم. البته من نمیخواهم عرض بکنم که این وزراتخانه ای که ما داریم هیچ عیبی ندارد امام انصاف این است که اگر در یک وزارتخانه ای کارهایی شده است کارهای مثبت را هم بگوید. برادرعزیرمان جناب آقای یوسف پور یک مرتبه قلم قرمز روی همه مسایل کشیدند. یکی از وزارتخانه هایی که انصافاً در رابطه با برنامه- ریزی از بدو پیروزی تا به حال انقلاب کار کرده است وزارتخانه کشاورزی بوده است. در همین «لایحه الزام» پیاده شدن هست ، قابل پیاده شدن نیست، چقدر بودجه را بخودش اختصاص میدهد،اینها مسأله است اما کار شده. با تحول در سیستم اداری وزارتخانه یکی از وزارتخانه هایی که از روز اول به این مسأله توجه داشت کشاورزی بود خصوصاً با تأسیس این مراکز خدمات کشاورزی. البته خوب وقتی بودجه نباشد، وقتی مشکلات دیگری باشد،شما الان واردات را با سال 53 مقایسه کنید. (رئیس: وقتتان تمام است) چشم، آقای دکتر زالی میگفتند که سال 53 بعد از اصلاحات ارضی شاه حضرت امام فرمودند بعد از ده سال که از اصلاحات ارضی شاه گذشته است یکی از افتخاراتش این است که ما امسال 5/2 میلیون تن گندم وارد کردیم و چهارصد هزار تن برنج. آن روز تقریبا سی میلیون جمعیت داشته ایران، الان 53 میلیون. پس اگر آقای یوسف پور میآیند میفرمایند واردات ما 5/2 میلیون بوده پس حداقل برای آن هفده، هجده میلیون ، بیست میلیون، بیست و دو میلیونی که الان دارند نان میخورند لابد تأمین نان شده است و زمین هایی را که هیأتهای واگذاری داده ان 350 هزار هکتار نیست.650 هزار هکتار است . در رابطه با اراضی کشت موقت هم آنچه مسأله بود اینکه واقعاً تکلیف این زمینها معین بشود. در هر صورت امیدواریم انشاءالله بقیه موافقین و مخالفین حرفهایشان را بزنند و مجلس هم تصمیم نهایی را بگیرد. والسلام علیکم ورحمه الله.
رئیس- آقای جعفری که یک تعبیری کرده بودند در مورد آقای محتشمی عذر خواسته اند. گویا ایشان در یک موردی تعبیر کرده بودند «همپالگی» گفته اند این از طرف حقیر غیر عمد و اشتباه لپی بوده است (خنده نمایندگان) لابد اشتباه لفظی منظورشان بوده . به هر حال پوزش خواسته اند. اگر آقایا خسته هستید ما یک هفت، هشت دقیقه ای تنفس بدهیم . اگر هم نیستند که تا ظهر ادامه بدهیم.
عده ای از نمایندگان- ادامه بدهید.
رئیس- خیلی خوب، مخالف بعدی را بگوئید بیایند.
منشی- آقای هادی غفاری. که آقای عبدالعلی زاده هم وقتشان را به ایشان داده اند. ایشان برای خودشان هم ثبت نام کرده اند بنابراین نیم ساعت صحبت میکنند.
رئیس- یعنی ایشان به جای دو مخالف صحبت میکنند. طبعاً بعد از ایشان دو تا موافق پشت سر هم حرف خواهند زد.
هادی غفاری- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. قال الله الحکیم: قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم . و قال: ان خیر من استاجرت القوی الامین. در دو سه نطق راجع به مخالفت اینجا قبل از همه صحبتهایم همیشه گفته ام که هیچکدام از صحبتهای ما را دشمنان بیگانه ما و صداهای دشمنانمان حق ندارند اینها را به عنوان شکاف وتضاد در درون نظام حاکم اسلامی تلقی بکنند. ما به عنوان ناظرانی که در حیطه کار خودمان حق نظارت قانونی داریم بر اعمال ورفتار قوه اجرائیه که به آن رأی داده ایم یا میدهیم. حق داریم اظهار نظر بکنیم واین بدان معناست و من پیشاپیش به صدای دشمنان بیگانه مان غربی و یاشرقی قبلا میگویم لطفا خفه بشوند. مطلب دومی که من خدمتتان دارم، مخالفت من با برادران و دوستان مصرفی شده مان برای وزارت سپاه، مسکن و شهرسازی، صنایع ، اطلاعات ، بهداشت ودفاع میباشد. هر مقدار که رسیدم صحبت میکنم وقتی هم صحبتهای من تمام شد . گفتند وقت تمام همانجا میگویم والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته. از وزارت سپاه آغاز خواهم کرد. قبلا تذکر بدهم که گاهی اوقات آشفته بازار درست میشود. مخالفت با «وزیر سپاه» به معنی مخالفت با «مدیریت اعمال شده» است. هیچ ربطی به نیروهای رزمنده کریم و بزرگوارکه با همه حیثیت و توانشان آتش انقلاب اسلامی را فروزنده تر از همیشه دارند حفظ میکنند ندارد. این یک کار اجرایی است و برمیگردد به مسأله مدیریت و به تعبیر خودم به سوء مدیریت .من برای اینکه همه مطالبم را بتوانم تند تند بخوانم قبلا طی جزوه ای به قلم خودم تهیه کرده ام، نوشته ام، گزراش تحلیل گونه ای از عملکرد وزارت سپاه نوشته ام و چون نمیخواستم که در اختیار بیرون از حیطه مجلس قرار بگیرد. که خیلی وقتها به بیرون درز میکند وچون در آن مطالب سری دارم که اینجا هم نخواهم خواند. برای دل خودم حداقل نوشته ام، یادداشت برداری کرده ام، همه اش هم مستند دارم اینجا. حداقل کاری است برای خودم. آن بخش از اینها را که میتوانم از پشت تریبون عرضه کنم، عرض میکنم آن بخش را که نمیتوانم عرض بکنم اینجا به عنوان گزارش به ریاست محترم مجلس از همینجا خدمت ایشان تقدیم خواهم کرد. راجع به وزارت سپاه چه باید گفت و چه کسی باید بگوید؟ آیا در این کشور کسی یا دستگاهی وجود داشته ودارد که از کم وکیف عملکرد، معاملات آنطور که انجام میشود و نه آنطور که اعلام میگردد مطلع باشد؟ اگر کسی یا کسانی بخواهند د رتشریح وضعیت این وزارتخانه چیز بنویسند، بدون شک نمیتوانند حق مطلب را ادا نمایند . فقط به گوشه ای از وقایع و قسمتی از ماوقع که برای آنها قابل مشاهده بوده میپردازند. و ممکن است نتوانند از یک خروار حتی مشتی نمونه بیاورند. در گزارشی که اینک خدمت شما من دارم که مشکلات و مسایل این وزارتخانه در حد توان مورد بررسی واقع و علل بسیاری از ناهنجاریها که همانا عدم مدیریت صحیح وزیر مشخصمان هست، مشخص کرده ام. این وزارتخانه با همه شاخ وبرگی که دارد، در اصل دارای دو رکن اساسی است که هر یک در حوزه مشخصی با مسؤولیت مستقل فعالیت مینمایند. یکی خرید و یکی ساخت . مسأله خرید : در این وزارتخانه به خلاف تمام مؤسسات وادارات دنیا ملاک خرید قبل از هر چیز دوست بازی ورفیق دوستی است. این وزارتخانه برای خرد، سرباز به گوشه و کنار دنیا میفرستد وبرگه تعیین صلاحیت اینها وقتی به حفاظت اطلاعات میرسد که برایشان پاسپورت صادر شده ویا یک چمدان دلار به اروپا و یا هر جای دیگر اعزام شده اند. به فرض اینکه حفاظت اطلاعات از طریق منابعی زودتر مطلع شود باز اعمال نفوذ مینمایند که فلان کس باید برود وقتی مأمورین خریدش به خارج اعزام و با کشوری وارد معامله میشود بدون آنکه حداقل اطلاعات عمومی را راجع به آن کشور داشته باشند برای خرید تعداد کمی موشک مجبور میشوند که تعداد زیادی گلوله توپ به اجبار خریداری نمایند. پس از عقد قرارداد و پرداخت چند برابر وجه هر چه محموله میرسد فقط گلوله توپ است ودر نهایت خبری از موشک نیست که پس از یک خرید کلان تازه تحقیقات آغاز میشود و معلوم میشود که آن کشور اصلا سازنده موشک نبوده است. ای کاش این تجارت یک بار، دو و یا سه بار تکرار میشد. متأسفانه هر که از راه میرسد از صفر شروع میکند ، دوره گردها دست فروشهای اروپائی با کمک سلطنت طلبان و دیگر گروههای ضد انقلاب در کوچه و خیابانهای اروپا و هتلها دربدر به دنبال مأمورین خرید وزارت سپاه میگردند و اگر آنها را بیابند، راجع به یک جنس بنجل آنقدر بازارگرمی میکنند تا اینکه مأمورین خرید راضی میشوند هر کدام را ، چند درصد بالاتر از قیمت رقیب ارتشی بخرند
تا افتخار و اعتبار خرید جنس مذکور فقط و فقط نصیب آنها گردد. از دیگر خصوصیات این وزارتخانه است که در خرید، میزان احتیاجات در نظر گرفته نمیشود! میزان تقاضا بستگی به میزان موجودی جنس ونوع آن و میزان حق العمل و پورسانت و حد اشباع روانی خریدار دارد گاهی میروند تا مصرف کبریت چند سال کشور را یک جا خریداری نمایند که با مخالفت عقلاء مواجه میشوند و گاهی قبل از آنکه عقلای محروم و گمنام این وزارتخانه و دستگاههای اطالاعاتی متوجه شوند ، قرارداد خرید جنس مانند پشم شیشه مازاد بر احتیاج چند ساله کشور را امضاء و همه را در مقابل این عمل انجام شده قرار میدهند! در خریدها عموماً تطبیق احتیاجات با میزان خرید نمیشود در هر زمینه اگر کارشناسانی از جزئیات مصرف سؤال نمایند پاسخ صحیح دریافت نخواهند کرد، این را با یک امتحان ساده در هر مقطع که لازم باشد میتوان فهمید واز طرفی کالاهائی که چند سال است که بدون مصرف در انبار مانده خود گواه این حقیقت است که به دنبال تجزیه وتحلیل نیازمندی و پس از یک بررسی دقیق تهیه نگردیده و صرفاً یک تقاضای خام از جانب عده ای بی- اطلاع بوده است. چیزی که هست اثرات این نوع خریدها با یکدیگر متفاوت میباشد. ممکن است بجای بند پوتین یک مرتبه مقدار زیادی بند کفش تهیه گردد. ویا اینکه با این همه کامپیوتر و پرسنل بیکار و فراری از جبهه یک آماری ساده از اندازه پا و بدن پرسنل برای تهیه کفش و لباس در دسترس نباشد و گاهی موضوع پیچیده تر و پیامدهای آن خطرناک تر است (در گزارشی تقدیم آقای رئیس مجلس خواهم کرد) به هر ترتیب وقتی جمع احتیاجات مورد بررسی واقع میشود یا از تخمین و حدس و گمان سرچشمه گرفته و یا در هفته آخر سال با قید دو فوریت از مصرف کنندگان خواسته اند که صورت نیازمندیهای سال بعد را تهیه نمایند. وپیداست که تعدادی ازنامه ها بدون جواب میماند و پاره ای دیگر نیازها را بر اساس شواهد و گفتار مسؤولین و یا کادرهای سرگردان که معلوم نیست یک ماه در آن موضع بمانند ارزیابی میکنند و بالاخره آخرین کا راین است که نیازمندیها با اتکاء به میزان مصرف سالهای قبل تهیه شود که آن هم روشی است مبتنی است بر شیوة قبل. مطلب دیگر خریدهای گران است که یا از سر ناآگاهی است و یا یک برنامه از پیش طراحی شده انجام میگیرد. در مورد اول عده ای بی اطلاع و بدون سواد فنی بدنبال خرید میروند ، و طبیعی است که هر کس میتواند آنها را فریب بدهند. چون هیچ قیمت مقایسه ای وجود ندارد. و علاوه بر آن رقبای وزارت ممکن است بلافاصله پس ازخروج گروه اول از درب شرکت وارد شده و با قیمت بالاتر معامله را تمام کرده وگروه اول را ناکام بگذارد. در صورت عدم موفقیت گروه دوم حتی ممکن است گروه سوم یا چهارم نیز از همان معاونت به شرکت مراجعه و همان نیازمندی را با قیمت متفاوت یا با قیمت های قبلی مطالبه و معامله نماید و یا از فروشنده تقاضا کنند که برای یک کالا قیمتی تا چهل برابر بدهد و وقتی با تردید ووحشت فروشنده که نگران بوده معامله پس از کشف موضوع در سطح قیمت اصلی هم انجام نشود روبرو میشوند.از موضع وازرتخانه ای که نام آن مترادف با نام شهیدان است . میگوید نگران نباشد اینها تمامشان احمقند واینجا کسی نیست تا این موضوع را بفهمد! موضوع دیگر آنقدر بزرگ است که کسی توان و جرأت رسیدگی به آنها را ندارد.در یک معامله خارجی دیگر قیمتهای اصلی با مبالغی که پرداخت شده آنقدر تفاوت دارد که مسأله همینطور تا به امروز مسکوت مانده است وبالاخره کار به جایی میرسد که مدیر فروش یکی از کارخانجات خارجی سازنده وسایل برقی بخاطر از بین نرفتن اعتبار کارخانه و شرکتش نامه خصوصی برای وزارت ارسال داشته و مینویسد تمام قیمتهای داده شده به وزارت حتی از جانب نمایندگی ایرانی شرکت غیرواقعی وگران است و ایکاش که ارسال این نامه سودی داشت هیچکس نتوانست بهفمد که آخر دستگاه مورد نظر به چه قیمتی خریداری شده حتی کسانی که برای ارزان تر خریدن دستگاه در بخش مربوطه تلاش میکردند در یک چشم بر هم زدن از کار برکنار شدند. در خریدهای داخلی هم داستانهای شنیدنی هست از جمله خرید موتور سیکلت در بازار آزاد وخرید ماشین در بازار آزاد وغیره میباشد و با یکسری پتوهای بسیار نامرغوب و به دردنخور که برای سپاه خریداری مینمایند که در رد اینگونه خریدها کافی است یکی از آقایان خریداران یکی از این پتوها را به منزل وبرای خانواده اش ببرد، نیازی به بررسی متخصص نیست، اگر یک خانم در ایران حاضر شد مرغوبیت این پتوها را تأیید کرده واجازه دهد که همسرش آن را برای منزل خریداری نماید حق با آقایان خریدار است وگرنه چطور چنین خریدهایی بدون مطالعه یا به قصد سوءاستفاده انجام میشود و صدای کسی در نمی اید ، سابق بر این پتوهای ارتشی را جزو مرغوبترین پتوهای موجود در بازار به حساب میآوردند که پس از چند سال استفاده در سربازخانه ها کهنه آن هم ارزش داشت ودست به دست می گشت و خرید وفروش میشد. با وضعی که این وزارت در بازارهای جهانی برای ایران بوجود آورده است شرکتها تمایل ندارند دیگر با وزارتخانه ها و دیگر دوایر دولتی ما وارد معامله بشوند. سابقه داشته که در یک مورد یک جنس به ماشین سازی اراک، لیلاند موتور، شهرداری و دیگر خریداران ایرانی پاسخ منفی داده ولی در جواب استعلام وزارت سپاه همان شرکت آمادگی خود را برای فروش همان جنس اعلام نموده است. برای اینکه اولا استعلام آقایان یعنی خرید صددرصد وثانیاً مأمورین خرید اینان به دلیل ناشی بودن وعدم حسابرسی دقیق هیچ حرفی روی قیمت ها ندارند که بزنند. اینها اگر میخواستند . میتوانستند تمام نیازهای خود را از یک جنس برای یک سالشان یا بیشتر مشخص کرده وآنها را با حساب و با تخفیفات کلی خریداری میکردند. نوع دیگرخرید که اغلب خریدهای گران، تقلبها جزو آن است . خریدهای نقدی وفوری است. اینها یا به عمد میگذارند بعضی از اقلام حیاتی و مورد نیاز ، تمام بشود تا امکان خریدهای آنچنانی در بازارهای مکاره فراهم گردد یا در اثر سهل انگاری و بی کفایتی وقتی کالای مهمی مانند نخ بخیه وباند قهوه ای به اتمام میرسد با ماندن هزار مجروح بر روی دستشان تازه به فکر خرید آنها می افتند. اگر این خبر کنار گزارشاتی که از بیمارستانها میرسد گذاشته شود تن انسان می لرزد چون معلوم میگردد که این اقدام عمدی ویا سهوی به قیمت از دست دادن زیادی از بسیجیان تمام شده است. آنها وقتی با شکم پاره و جمجمه شکسته از جراح و متصدی اورژانس میشنوند که نخ بخیه وباند قهوه ای موجود در انبارها تمام شده و تازه میخواهند عده ای با وضعی که گفته شد برای خرید بروند نسبت به همه بدبین شده و به تمام مقدسات بدو بیراه میگویند وعلیه تمام مسؤولین شعار میدهند. از دیگر کارهای خلاف متداول در امر خرید یکی دفاعی قلمداد کردن اجناس معمولی وگاهی موجود در کشور است که این کار برای فرار از استعلام قیمت و مقایسه قیمت با قیمتهای نازلی است که توسط دیگر وزارتخانه ها یا شرکتها و سازمانها از شرکتهای خارجی استعلام گردیده است. اگر برادرها خواستند اسناد همة مطالبم را اینجا خدمتتان 1،2،3،4،5 تا حدود هشتاد ، نود سند را اینجا ذکر کرده ام که بعداً دوستان میتوانند با من تماس بگیرند بدهم خدمتشان مطالعه بکنند. شیوه دیگر تقلب، استفاده بی رویه از مواد قانونی است هر چند که این وزارتخانه به قانون کاری ندارد، به وزارتخانه ها اجازة ترخیص کالا میدهد آنها یا مانند یک بنگاه های خصوصی کالای سرمایه داران وخلاف کاران را در قبال اخذ حق العمل فردی یا وزارتخانه ای ترخیص میکنند و یا بعضی از کالاها را بسیار بیشتر از نیاز خود وارد ومازاد بر احتیاج را در بازار آزاد میفروشند کمبود امکانات: در اینکه کشور ما از نظر سلاح و مهمات کمبودهایی دارد بحثی نیست ولی آیا مشکل اساسی کمبود امکانات است یا چیزی دیگر؟ برای پاسخ به این سؤال باید دید که آیا از امکانات موجود ابتدا نگهداری و سپس بهترین استفاده میشود . اگر اینها میگویند که ما نسبت به حجم کمبود مهمات داریم ما باور میکنیم. ولی آیا خودشان هم اینرا باور دارند؟ در عمل این ادعا بارها رد شده است.در سال 61 بچه های دلسوز اگر کمی دیرتر رسیده بودند تعداد موشک سالم «دراگن» که فقط نم گیر آنها تغییر رنگ داده بود به عنوان مهمات فاسد واسقاطی بدست عده ای بی اطلاع نابود گردیده بود . اگر ما مبهمات کم داریم، پس چرا درنگهداری آنقدر سهل انگاری ؟ و چرا زاغه ها و سیلوهای گران قیمت یکی پس از دیگری طعمة حریق و انفجار میگردد؟ و اگر معتقدیم که این انفجارهای ناخواسته به هر دلیلی که حادث شده باشد لطمه ای بوده بر منابع ارزی کشور وضریه مستقیمی بر روند جنگ، پس چرا مسببین این حوادث به جای تنبیه به معاون وزیر شدن تنبیه میشوند؟! آیا کیفر سهل انگاری در نگهداری خون رزمندگان و خون دل فقرا و مستمندان معاونت و مسؤولیت بالاتر گرفتن است؟ واگر نیست با کسانی که حادثه کازرون، مشهد ، تهران، قزوین ، تبریز ، اصفهان و همه جای غرب وجنوب را موجب شده اند چه کرده اند؟ کوشش در جلوگیری از بروز حوادث مسأله ای است که اهمیت فراوان دارد. بخشی از بهای
مهمات در همه جای دنیا مربوط به بسته بندی وایمنی آن است که تابع شرایط جوی و طبیعی ونظامی منطقه در نظر گرفته میشود. اینها مهمات را از پوششهای ایمنی خارج کرده وبرای سهولت در حمل ونقل وبرای اینکه در خودروها زیادتر و بیشتر جای بگیرد در گونی و کیسه حمل مینمایند تا اینکه به یکباره میلیونها دلار مهمات با ارزش را نه فقط به دلیل نادانی بلکه به لحاظ ساده انگاری مسائل علمی و تنبلی در مطالعه دستورالعمل از بین میبرند. در کردستان مظلوم کامیون ها و ماشینهای راهسازی به خاطر فرسودگی لاستیک در جاده ها مانده است. و برای حفاظت از آنها تعدادی فرزندان این مرز و بوم جان خود را بر کف گرفته و خطر کمین را به جان خریده اند و این در حالی است که حوزه وزارت و تدارکات انبارهایشان را از لاستیک پر است. یکی از کارهای انجام شده این که وقتی هزاران پتو در آتش سوزی انبار سوخت، بسیجیان دست به دعا برداشتند و گفتند خدا را شکر که اینها سوخت و ما در سرمای زمستان می لرزیدیم ومسؤولین تدارکات میگفتند ما پتو نداریم . در یک مورد دیگر تعدادی قطب نما که در عملیات نگهداری میشده . پس از انفجار انبار از بین میرود وخدا میداند که درعملیات هایی که درهمان ایام در دشتهای صاف و بدون عوارض طبیعی جنوب و در هوای غبارآلود انجام میشد. چه تعداد از فرزندان این ملت مؤمن قطب نما نداشتند و آنقدر در این دشتها به دور خود چرخیدند تا پایه شهادت رسیدند یا به کام دشمن فرو رفتند. بهداشت: اینها انواع مواد شیمیائی را تحت عنوان تحقیقات روی گوسفند آزمایش میکنند و کمی بعد گوسفندهای مریض را به عنوان اینکه خوب شده اند به مردم فروخته –اند بدون اینکه نگران بیماری یا آلودگی مردم باشند. صرف نظر از عدم تطابق این عمل با موازین شرعی واسلامی کسی که به اندازه یک جو وجدان علمی داشته باشد نمیتواند به این کار دست بزند. دیگری گوشت آلوده به انگل گاو را که مأمور بهداشت پس از بازدید مصرف آن را ممنوع اعلام کرده است به بهانه اینکه خوش رنگ است وظاهراً خوب است و میکروب ها را نمیدیده ، به خورد بچه های بسیجی داده اند! کسانی که به کار تدارکات . غلایی جبهه و جنگ گماشته اند میکروب و انگل را تا به چشم خود نبینند باور نمیکنند تعاونی این وزارتخانه مرغ و تخم مرغ فاسد را که بوی آن تمام محیط را پوشانده از فروشگاه تعاونی نیروی دریائی به پاسداران بیچاره و محروم میفروشند و اگر ادعا کنند که سالم بوده باید برای ما توضیح بدهند که چرا آنها را حتی از قیمت جنسهای کوپنی ودولتی هم ارزان تر میفروختند مسائل آشپزخانه های وزارت وناهار خوریها هم چه از لحاظ تدارکات مواد اولیه و چه از لحاظ طبخ رعایت بهداشت ظروف زیاد است که در این مجموعه نمی گنجد . نگهداری مواد و اقلام خطرناک . اینها وقتی به هزار زحمت تعدادی طرحهای شیمیائی تهیه کردندبدون درنظرگرفتن مبانی حفاظتی و فاکتورهای ایمنی آن را درنقطه ای نزدیک شهر تهران انبار کردند به طوری که اگر تصادفاً اتفاقی برای این مواد رخ میداد نقطه مورد نظر جائی انتخاب شده بود که باد سموم شیمیائی را به تماماً طرف نقاط پرجمعیت شهر تهران میآورد. هنگامی که پس از یک حادثه محل مورد نظر کشف وبه آن جا مراجعه شد قبل از آنکه وضعیت محل مورد بررسی حفاظتی واقع شود معلوم شد که چند بار دچار آتش سوزی شده که نه گزارشی به سمع مسؤولین رسیده ونه اهمیتی به اظهارات ظروف ومحلی که برای نگهداری مواد مذکور در نظر گرفته شده چه تشابهی با جای اسید کلریدریک برای یکی از توالت های یکی از ساختمانها از گاز خردل استفاده کرده اند ودستشوئی را با گاز خردل شسته اند که یک نفر آنجا تلف وچند نفر مجروح شده اند. یکی از دستورالعمل های اولیه برای زاغه های مهمات پاک کردن اطراف آنها ازعلفهای خشکی است که احتمال آتش سوزی دارد. مسؤولین ودست اندرکاران محترم تدارکات سپاه محوطه و سقف زاغه های چند میلیون دلاری مهمات را برای چرای گوسفندان به بهای اندک به چوپانها اجاره داده اند برای بدست آوردن تصویری از مسائل ایمنی در طراحی ساخت و نگهداری مهمات کافی است که به این مطلب اشاره شود. یک جعبه فشنگ را که یک هزار تیر در آن است در نظر بگیرید. اگر یک تیر در این جعبه معیوب باشد و حادثه بیافریند در صد خرابی موجود در جعبه میشود یک دهم درصد ولی کل جعبه آسیب می بیند. اگر جعبه ها دوتا در کنار هم باشند ویک چیز خراب باشد خرابی 5% درصد واگر در یک انبار که هزار جعبه در آن است در یکی از جعبه ها همین اتفاق بیفتد نتیجه خرابی یک دهم درصد یا یک بر میلیون درصد میشود. ولی نتیجه اش عملا انفجار یک انبار مهمات است. بنابراین در بعضی از زمینه ها حتی یک ده هزارم درصد بی دقتی در طرح ساخت یا نگهداری قابل پذیرش نیست هر کس بخواهد میتواند چاشنی حساس انتهای فشنگ را در نظر مجسم کند که سابقه ندارد و لااقل ما سابقه نداریم از اینکه خوبخود یا در اثر گرمای معمولی مناطق گرمسیر یا در اثر ضربات معمولی منجر شده باشد. تعداد آن هم آنقدر کم است که بتوان ادعا کرد ضریب حوادث آن تا حد یک بر میلیون در دنیا هم نبوده است . اکنون ببینیم وزارت سپاه با آزمایشات کنترل کیفیت چگونه برخورد میکند. نوعی از چاشنی های خریداری شده توسط این وزارت از 50 آزمایش به 17 آزمایش جواب مثبت نداده و بنابراین درصدخرابی به جای یک درمیلیون 27% بوده است واین در استاندارد وزارت سپاه یک چیز عادی است. و آنها گلوله ای را که عمل نکند معیوب نمیدانند چون میگویند صدمه مالی است.! این بی دقتی در یک مرحله از چندین مرحله کار مهمات است وقتی عمل از چاشنی شروع شده وبا چند واسطه به خرج پرتاب برسد ومهمات پرتاب و به نقطه مورد نظر برسد تازه نوبت به مسلح شدن ماسوره، عمل چاشنی ضربتی ، منفجر کننده ها خرجهای میانجی و سپس خرج اصلی میرسد 34% خرابی در مرحله اول وخدا میداند چند درصد خرابی در مراحل بعد، معلوم نیست برسد آن تعداد، بر سر آن مقدار پول که حیف و میل نشده و از آن فولاد وفولاد گران تهیه کرده اند نیز چه میآید. اگر خرابی شامل عمل نکردن باشد اثر آتش به گونه ای در میادین نبرد ظاهر میشود و چنانچه خرابی شامل ناخالصی مواد، بی دقتی در پرکردن و بی دقتی در انتخاب آلیاژ باشد نتیجه اش ترکیدن در انبار ودر حین حمل ونقل و دست کاری، به هرصورت آنچه گزارش موجود است. از حوادث انبارها است وعمل نکردن مهمات در جبهه هاست و هر دو مربوط است به دو مرحله از مراحل فوق الذکر. اینکه در دیگر مراحل چه اتفاق افتاده خدا میداند. مصارف بی حساب بودجه ها و مفاسد مالی، من فقط به عنوان عضو کمیسیون بودجه میگویم با توجه به وضعیت خاص جنگ این همه ساختمان سازی چرا؟ آیا بسیجی های ما به این پولها نیاز نداشته اند پول واعتبارات مالی در دست افراد این وزارتخانه مانند گوهری است گرانبها در دست افراد ناروا، و تمام رندان و شیادان به دنبال این افراد روان، وقتی 2 میلیون قوطی مربا برای سپاه میخرند ضمن یک بازرسی ناگهانی واتفاقی معلوم میشود که هر قوطی بین 50 تا 200 گرم کسر وزن دارد که با احتساب میانگین 125 گرم در یک معامله پول 250 میلیون تن مربا را معلوم نیست که چه کسی باید پاسخ بدهد . ای کاش میتوانستیم خوشبین باشیم. واین گونه کارها را نوعی اقدامات فردی بدانیم ولی متأسفانه موضوع بدتر از این است معمولا کسانی که درستکارند و یا سعی میکنند اشکالات این وزارتخانه را پیدا کنند فوراً از کار برکنار واخراج میشود یکی از آنها مربوط به یکی از دوزندگان متدین بازار است که پس از عقد قرارداد با سپاه پارچه و نخ و کش تحویل میگیرد وقتی تعداد البسه مورد قرارداد دوخته میشود. مقدار معتنابهی از مواد اولیه اضافه می آید که بوسیله او عودت داده میشود. مسؤولین محترم که تا آن وقت با آن فرمول مواد اولیه مصرف مأمورین خرید راجع به میزان اضافی پارچه توضیح بخواهند و یا با حذف این دوزنده درستکار موضوع را مسکوت بگذارند که ظاهراً راه دوم را انتخاب کرده اند! مشهور است در خارج از کشور، مأمورین خرید این وزارت را خیلی دوست دارند! ویکی از جملاتی که معمولا در وصف و تصویر کردن چهره این ایرانیان پس از انقلاب مورد استعمال قرار گرفته است این است که آنها با مهربانی میگویند (یعنی فروشندگان خارجی) «آنها خیلی خوب هستند» یعنی خریداران ایرانی، آنها خیلی خوب هستندو ما آنها را خیلی دوست میداریم چون با چمدن پر از پول می آیند و با دست خالی بازمگیردند! مأمورین خرید ایران در داخل هم خیلی محبوب هستند چون با قراردادهائی که با شرکتهای صوری و بی هویت که عموماً به وسیله خود با دوستان واقوام شان به ثبت رسیده بسته- اند آنها را یک شبه پولدار می نمایند. بدون آنکه د رمجموع چیزی عاید سپاه شود. (من چند دقیقه وقتم را به برادر دیگر داده ام هر وقت تمام شد به من بگوئید).
رئیس – چهار دقیقه وقت دارید که میتوانید به دیگری بدهید.
هادی غفاری- پس بقیه مطلب را میخوانم: (رئیس : پس خودتان ازهمه وقتتان استفاده میکنید) فقط در سال 66 بودجه جاری ترابری سنگین بیشتر از یک صد میلیارد ریال بوده است که تمام آن با ناراضی تراشی، گرفتن جلو ماشینها ، مختل نمودن حمل و نقل عمومی و وارد آوردن ضرر و زیانهای دیگر بابت کرایه خودروهای سنگین پرداخت شده است. با مبلغ فوق به راحتی میشد دوهزار دستگاه ماشین سنگین با قیمت آزاد ویک ترمینال مجهز با پرسنل کافی برای این وزارت تهیه کرد که اینها خود میتوانست سرمایه ای برای کشور و برای سپاه وجنگ باشد، با این تعداد کامیون میتوانستیم 50 لشکر را هر یک با چهل خودرو سنگین تجهیز نمائیم . علاوه بر آن خوب است در نظر داشته باشیم حوادث و پی آمدهائی را که در اثر سپردن سلاح و مهمات و تدارکات عملیات بدست راننده ای با فرهنگ آن چنانی ودر صورتی که به حمل کالا مجبور شده باشد احیاناً افشای اسناد، مشخص کردن حدود عملیاتی ، به موقع نرسیدن کالا و سپس پرداخت رشوه به روزمزدها ومشمولین متصدی این گونه کارها و پوشاندن جرایم ونظایر آن که اینها قطره ای از دریاست. کلام آخر، به قول مورخ ومحقق عرب درنکوهش مردم یک عصر وزمانه : «همان بس که نکات مکتوم از حقایق تاریخی عصر شان را ، آیندگان آنها با جستجو و تحقیق یافته وبرای ترسیم چهره مردم آن روزگار آنها را قرنها یا سالها بعد تجزیه وتحلیل نمایند» پس از 14 قرن که از حیات اسلام میگذرد بار دیگر نمونه ای از حکومت اسلامی را در دنیا ما به نمایش گذاشته ایم و با این جو آزاد و مبتنی بر عدل و منطقی که بوجود آورده ایم نباید بگذاریم (توجه کنید) لزوم عدم افشای اسرار که همانا از مصالح کشور است با مهفی کردن مفاسد نباید یکی قلمداد شود. ما امروز توانائی تجزیه و تحلیل اطلاعاتی وقایعی را که در کشورمان میگذرد داریم و به راحتی میتوانیم این دو مبحث را از هم جدا و آنها را طبقه بندی اطلاعاتی بنمائیم تا ضمن اصلاح مفاسد اداری منافع و مصالح کشورمان را با افشاء اسرار به خطر نیندازیم این بحث من است . اجازه بدهید من یکی دو دقیقه هم راجع به سؤال از وزارتخانه هائی که نوشته ام صحبت کنم، اگر وقتم تمام است که صحبت نمیکنم.
رئیس- شما دو دقیقه وقت دارید.
هادی غفاری- راجع به وزارتخانه های دیگری که من اینجا یادداشت برداشته ام خیلی به سرعت اشاره میکنم وزارت بعدی، وزارت صنایع است . هشتاد درصد معاونین این وزارتخانه از دستگاههای دیگر در آنجا مأمور هستند ، در قبال بیست و چهار نفر معاونین و مدیران کل که اخراج شده اند 80% معاونین امروز مأمورند . از بیست وچهار نفر فقط سه نفر از کادر خود وزارتخانه هستند. نود و سه نفر از مدیران کل مأمور هستند. دو نفر سرباز ، یک نفر زیر سیکل، 84% رؤسای ادارات وزارت تخصصی مأمور هستند. اینجا پنجاه نفر هستند فقط 7 نفرشان از وزارتخانه هستند. چرا با خود وزارتخانه کار نمیکنند؟ اغلب آبدارچی، تلفنچی و نامه رسان ها مأمورند، آیا این هم تخصصی است؟ یعنی در خود وزارتخانه گیر نمی آید؟ باید برویم از جای دیگر آبدارچی و تلفنچی ونامه رسان به عنوان مأمور بیاوریم؟ از هشتصد وبیست و شش پست ثابت سازمانی حدود 27% آنرا مأمورین تشکیل میدهند. یعنی حدود دویست و پنجاه نفر در این وزارتخانه. اجازه توزیع دومیلیون تخته سه لائی وارداتی با ارز دولتی به شرکت «ایران درساز» در بازار آزاد هر وقت تا هزار و چهارصد تومان فروخته شده است. با ارز دولتی وارد شده است و به ارز آزاد و به قیمت آزاد به شرکت «ایران درساز» تحویل داده شده است. اجازه تشکیل کمیته توزیع نفت و سوءاستفاده چند صد میلیون تومانی داده اند به یکی از شرکتهائی که در برابر دولت هم موضع دارندو قبول هم ندارند و البته با داد و فریاد ما، پس گرفتن آقای وزیر، اجازه توزیع مواد اولیه به شرکتهای تجارتی و فروش آن در بازار آزاد. فروش ارز ریالی به شرکتهای تجاری در سالهای 60 تا 65 توسط مدیر عامل محترم. گزارش بازرسان سازمان صنایع ملی از سوء استفاده کلان مالی مدیران رده بالای وزارتخانه در سالهای 66 و 62. (رئیس: وقتتان تمام است) یکدقیقه دیگر اجازه بفرمائید، 1) ایجاد مشکل اساسی درجهت برقراری توازن بین متقاضیان طرحهای با ارز دولتی، صادراتی ، آزاد که سه رقم موافقت اصولی داده اند وارز داده اند حالا باید اینها را چه جور قیمت گذاری کرد؟ «الله اعلم» دریافت موافقت اصولی توسط رئیس دفتر آقای وزیر برای خانم ایشان،خانم آقای افجه ای و نهایتاً اخراج افشاگران که آقای رضازاده بود افشاء کرده، اخراج شده و بعد که افشاء شده، ابطال آن توسط برادر بزرگوارمان آقای وزیر. مسأله سوء استفاده های کلان مالی هم در شرکت پارس الکتریک که پرونده اش هنوز مطرح است. انشاءالله که از صحبتهای من دشمنان ما حق نخواهند داشت سوءاستفاده کنند. ما آزادترین نظام را در دنیا داریم. حرفهایمان ار البته میزنیم. آنجور هم ناشی نیستیم که حرفهای سری مان را در اختیار دشمنان قرار بدهیم من حرف اولم را یک بار دیگر تکرار میکنم. رادیوهای دشمنان ما امریکا، انگلیس. فرانسه بهتر است خفه بشوند.
منشی- آقای نوبخت موافق هستند.
رئیس- موافق بعدی آقای نوبخت هستند بفرمائید.
محمد باقر نوبخت- سلام علیکم و رحمه الله. با توجه به اینکه اولین جلسه ای است که در عمر دوره سوم که تا این حد طول کشیده وتنفسی هم داده نشده ، منتها این مقاله بسیار جالبی که آقای هادی غفاری قرائت فرمودند با توجه به اینکه هنر طنز هم در آن بکار رفته بود، انشاء الله که خستگی را از ذهن برادرها و از وجودشان دور کرده باشد و مهیا باشند برای ادامه بحث و من امید دارم با توجه به توصیه ای که ایشان به دشمنان کرده اند که از این سوژه هایی که ایجاد شده سوءاستفاده نکنند انشاءالله نخواهند کرد ولی من نمیدانم که بچه های بسیجی ما اگر اینها را بشنوند چه احساسی خواهند داشت وشاید شاعران باز هم به سرایند: «لاله کاران، دگر لاله مکارید» چون امید ما یک مقدار به سپاه هست واگر سپاه اینجور بی اعتبار باشد بقیه مسائل هم به جای خودش است .علی ایحال ایشان، خوب حق قانونی شان هست باید بگویندو 000 (همهمه نمایندگان) گوش بفرمائید.
رئیس- آقایان دخالت نکنند، بفرمائید.
نوبخت- ریاست محترم مجلس این اجازه را دادند که اگر بنده خارج دارم صحبت میکنم تذکر بدهند. علی ایحال فراموش نکنیم سوا از آن ظاهری که در این مجلس وجود دارد و عناوین ثانوی بر ما جاری هست عده ای از انسانهای بزرگوار وقدیس را می بینیم که تقریباً بعد از حضرت آدم و آن ایامی که در دوره انبیاء برای حکومت خدا تلاش میشد در زمانهای دیگر نبود. واین برادران محترم وهمه عزیزانی که درمجلس حاضر هستند برای اینکه حکومت خدا را پیاده بکنند دارند تلاش میکنند و جای تشکر هست از برادران محترم که از این همه مشکلات واین همه مسائلی که وجود دارد نگران نشدند قدم راجلوتر گذاشتند، شانه را زیر بار سنگین قرار دادند، احتیاج به یک موافقت کلی و یک تشکر کلی از همه عزیزان هست منتهی من با توجه به محدودیت وقت قصد این را ندارم که راجع به همه وزرای محترم صحبت بکنم از یک جهت من در دو مورد صحبت خواهم کرد و با توجه با ارادتی که به اغلب آقایان داریم به لحاظ انتقاداتی هم که بر بعضی از وزارتخانه ها هست وما محدودیت د اریم که اگر در صف موافقین قرار گرفتیم دیگر بحث مخالفت را مطرح نکنیم دیگر نمیتوانیم از آن هم صحبت بکنیم دو وزارتخانه ای که ابتدا به ساکن در نظر دارم راجع به آن صحبت بکنم وزارت آموزش و پرورش و وزارت امور اقتصادی و دارائی هست اعتبار اولی به لحاظ اینکه خوب یک معلم هستم و فکر میکنم به عنوان کسی که سالها معلم بوده ام و مسؤولیت مدرسه را داشته ام، مسوولیت منطقه را داشته ام، مسؤولیت اداره کل آموزش و پرورش را داشته ام بتوانم راجع به وزارت آموزش و پرورش و مختصات فعلی اش صحبت داشته باشم و آن نقطه نظر برادر بزرگواری را که مطرح کردند هر کسی که در آموزش و پرورش هست یا دستی بر این کار دارد جزو مخالفان هست، اینطور نیست من لااقل عزیزان فرهنگی را در مجلس میشناسم برادرمان آقای میرزاپور ، آقای رئیسی، آقای نوروزی، آقای تاج گردون برادرانی هستند که دقیقاً در آموزش و پرورش کار کرده اند واینها همه از برادرانی هستند که اظهار نظر موافق داشتند صرف نظر از اینکه معاونین محترم وزارتخانه و عده کثیری از مدیران کل هم همه موافقت خودشان را با وزیر موجود بیان کرده اند البته نه بدین لحاظ که وزارت آموزش و پرورش مشکلاتی ندارد ، اینکه انتقاداتی ندارد، این بحث نیست. مشکلات هست منتهی قبلا یک استفساری شد، یک بررسی شد، مشخص است که اگر آقای اکرمی برای این یک سال آتی به عنوان وزیر مشغول نباشند آنطور که برادر خوبم
آقای موسوی فرمودند شاید برایشان مشکل باشد که با توجه به جمیع جهات کسی را بگمارند و آن تالی فاسد هم به دنبالش خواهد بود در ارتباط با این دو وزیر محترم واشاره ای که به بعضی از وزرای محترم دیگر بعداً خواهم کرد برای اینکه یک بررسی ریز نداشته باشیم و بحث را خرد نکنیم وبه صورت کلان با قضیه مواجه بشویم بهتر است که ما اصولی با قضیه برخورد بکنیم، با توجه به معیارهایی که داریم برای این وزیر من فکر میکنم امرو ز اگر بخواهیم اظهار نظر بکنیم سه تا معیار میتوانیم داشته باشیم یک خصوصیت و خصلتهای فردیش هست خودش را ، سوابق فردیش را، یک شخصیت حقوقی وزارتخانه ای و اداریش هست دیگر مسائل شرائط زمانی هست که برادرمان آقای مهندس موسوی هم اشاره کرده اند که در چه شرائطی هست وفراموش هم نمیکنیم که نمایندگان محترم به این شرائط هم واقف بودند کما اینکه آن عدم الزا رئیس دولت را در ارتباط با گرفتن رأی اعتماد تصویب کرده اند منتهی حالا به لحاظی اواجرا نشد و منتهی ما که با آن شناخت هستیم وشناختمان هم عوض نشده چون شرایط مملکت عوض نشده بلکه پیچیده تر هم شده وعلیرغم مسائلی که الان در ارتباط با صلح وجود دارد می بینیم همچنان صدام برای اینکه جنگ را مجدداً شروع بکند بهانه جویی دارد راجع به مسأله خصلت های فردی از آقای اکرمی بخواهیم صحبت بکنیم این را من به قطع ویقین میدانم حتی مخالفین ایشان هم اگر بیایند اینجا صحبت بکنند قبول دارند که ایشان واجد آن شرایطی هست که حضرت امام برای مسوولین به کرات درپیامهای مختلف تعیین کرده اند: مسؤولی باشد که درد کشیده باشد، مسؤولی باشد که بیدرد و مرفه نباشد، مسؤولی باشد که شلاق خورده باشد ، مصیبت دیده باشد، کسی باشد که در متن مسائل واقع شده باشد واینها در مورد برادرمان آقای اکرمی صادق هست . آقای اکرمی را همه ما میشناسیم واز سوابقش هم با خبریم متأسفانه بعضی اوقات پیش می آید که ما روی بعضی از اصطلاحات کار میکنیم مثلا «ضعف هست» این ضعف را من دلم میخواهد که یک مقدار تفسیر بکنم ضعف چیه؟ کباده مثلا نمیتوانند بزنند؟چکار میتوانند بکنند ؟ ضعف را اگر در ارتباط با مدیریت میگوئیم ، خوب بیائیم ارزیابی بکنیم یک مدیر چه باید داشته باشد که ایشان در سیستم فعلی وزارت آموزش و پرورش ندارند؟ حتماً خواهید گفت مدیر باید برنامه داشته باشد، با ید نظارت داشته باشد ومسائل دیگری که میتواند به عنوان زیرمجموعه ای 000 همین دو مجموعه ای که خدمت شما عرض کردم خلاصه بشود در ارتباط با مسأله برنامه ریزی کارهایی که انجام شده همه برادران واقف هستند که یکی از عمده ترین برنامه هایی که هر وزارتخانه تلاش میکرد که از وزارتخانه دیگری گوس سبقت را بگیرد و در زمره «سابقون» باشد مسأله پرداختن به جنگ هست و نمیدانم کسی هست که فکر بکند وزارت آموزش و پرورش در ارتباط با جنگ به واقع توانش را نگذاشته والان بیشتر از 000(حالا نمیخواهیم بگوئیم وزارتخانه های دیگر) ولی یکی از وزارتخانه- های موفقی بود ه که در رابطه با جنگ چه ازنظر نیروی انسانی و چه از نظر دیگر امکانات و تمام توان در خدمتش بوده برای رزمندگان مجتمع های آموزشی ایجاد کرده برای فرزندان معظم شاهد که من بعضی از خانواده های شهید را هم دیده ام آنها خیلی تأکید داشتند از اینکه مدارس شاهد اقدام مؤثری هست اینها پای بند کردن اینها به این نظام بیش از پیش هست در کنار این مسأله، پرداختن به مدارس نمونه برای اینکه فقط به این قشر پرداخته نشود مغزها و استعدادهایی که میتوانند شکوفا بشود برای آنها هم طرح و برنامه گذاشته اند در کنار همه اینها می بینیم تنها وزارتخانه یا یکی از وزارتخانه هایی هست که برنامه مشخص دررابطه با تغییر نظام آموزش و پرورش دارد تعداد ساعاتی که روی این تغییر نظام آموزش و پرورش کار شد به واقع اگر برادرها التفات داشته باشند و از نزدیک با قضیه مواجه بشوند میدانند خیلی کار شد و کاری هست که انشاءالله در صورت استمرار خدمت برائدرمان آقای اکرمی انشاءالله این تغییر نظام بنیادی هم ما شاهد اجرایش خواهیم بود مسأله ای که در مورد آقای اکرمی مطرح کردند اینکه ممکن است مثلا در یک شهری یک فرد بی تجربه گذاشته باشند یا مثلا مدیر کلش000 برخورد با یک وزارتخانه این نیست که ما بیائیم یک شهر را ، یک استان را ملاک عمل قرار بدهیم مشکلات آنجا را تعمیم بدهیم بگوئیم پس همه جا اینطوری است. این برخورد صحیج با قضیه نیست اگر اینجوری باشد تازه اشتباه یک وزیر آموزش و پرورش، یک مدیر کل ، یک مسؤول مدرسه را که متأسفانه بعضی از ثبت نام بچه ها را هم تا این حد مسأله ریز شده بخواهیم مطرح بکنیم خوب، این انتقاد به خود آقای موسوی هم میتواند وارد بشود چون ایشان هم بالاخره با یک واسطه بعد از آقای اکرمی خود ایشان هم مسؤول هستند و حال آنکه ما با علم بر اینکه این مشکلات وجود دارد به آقای مهندس موسوی رأی دادیم پس بنا به همان دالیل میتوانیم به آقای اکرمی هم ما رأی بدهیم و کسی که سالها تجربه دارد 00 الان یکی از مشکلاتی که ما داریم و به واقع درد ما هست عدم ثبات مدیریت است مدیران ما تثبیت مدیریت ندارند . ثبات ندارند تا می آیند آشنا بشوند تازه راه اطاقشان را خوب یا بگیرند ویا بعضی از مسائل را متأسفانه جابجا میشوند چهار سال ایشان تجربه دارد ارهای متعدد کرده استانهای محروم را شما نگاه بکنید لااقل در همان استان محرومی که خود من بوده ام استان جنگی باختران نماینده های محترمش اینجا حضور داند لااقل 35 مدرسه فقط در یک سال در آن منطقه ساخته شده بنده که نساخته ام امکانات واعتباراتی بوده که از سوی وزارتخانه در اختیار قرار داده اند و باعث رشد فضاهای آموزشی هست این همه مشکلات که در اینجا وجود دارد و با برنامه ریزی در شرایط جنگ که آموزش و پرورش داشته حالا مثلا یک جائیش میلنگیده یا یک لنگش و لغزشی داشته این را خیلی سریع به پای وزیری که به واقع من میخواهم خدمت شما بگویم معلم است من پای صحبت غالب معلمین نشسته ام قبولش دارند برادرها! ماهم در بعضی موارد در انتخاب ها میگوئیم این پارامتر را دارد آن را دارد ، آن را دارد به آن مسأله اساسی که چقدر مقبولیت و پایگاه در اداره خودش دارد، در توده های مردم دارد، ممکن است به او التفات نداشته باشد، من به شما عرض بکنم به عنوان یکمعلم آقای اکرمی در ارتباط با پایگاهی که در آموزش و پرورش دارد معلمین قبولش دارند و این را به عنوان یک معلم میشناسند حالا نامه هایی را که من ممکن است سوء تعبیر بشود نمیخواهم بگویم000 یادتان هست چه شکایاتی میشده نامه گیرنده000 نامه ها به عرائیل ومیکائیل و جبرائیل و حالا نمیخواهم اینها را مطرح بکنیم و این نه اینکه این هم درست بوده آن چیزی که قبلا بوده علی ایحال اینها از ویژگیهای مثبتی هست که برادرمان آقای اکرمی داشتند و به واقع باید تقویتشان کرد و با این اصل من پیشنهاد میکنم اگر این حقیر را به عنوان یک معلم کوچک و برادران بزرگواری که اینجا تشریف دارند و در آموزش و پرورش کار کرده اند روی نظراتشان حساب میکنید بدانید که رأی موافقت دادن به آقای اکرمی باعث خواهد شد که آموزش و پرورش لااقل در این یک سالی که باقی مانده شکل بهتری خواهد داشت آن برنامه هایی را که ایشان سالها رویش کار کرده اند لااقل موفق خواهد شد که آنها را به انجام برساند و آن چیزی هست که همه ما خواستارش هستیم. موضوع که دیگری با توجه به ضیق وقت بایدبه آن اشاره داشته باشم مسأله وزارت اموراقتصادی ودارایی است اگرنوع تجربه مان و سالهایی را که در آموزش و پرورش کار کرده ایم ایجاب کرده باشد ما آقای اکرمی را آنچه که شناختیم این را هم خدمتتان بگویم در رابطه با آقای اکرمی آنچه که گفتم خدا شاهد است وظیفه- ام را انجام داده ام با توجه به اینکه «جو» چه جور هست رأی میدهند، نمیدهند، به این هیچ نپرداختم گفتم من تکلیف دارم آنچه که میدانم به عنوان یک برادر دلسوزتان بیایم و آنچه که دیده- ام خدمتتان بگویم ممکن است خیلی کسانی که از نزدیک مواجه نشده باشند ویا حداکثر تماسشان با آموزش و پرورش همان مدارس باشد نقطه نظرهایی را داشته باشند و آن را به همین شکل بخواهند تعمیم بدهند باعث نشود که یک همچنین چهره ای که به واقع میشود آن را به عنوان یک الگوی معلم قبولش کرد خدشه دار بشود این وظیفه را من انجام دادم در ارتباط با وزارت امور اقتصادی و دارائی که افتخار عضویت در این کمیسیون را داریم ودر همین فاصله کوتاه طرحهائی را که ایشان ارائه کردند ولوایحی که ایشان ارائه کدرند لااقل لایحه ای که از طرف دولت خدمتگزار تقدیم شد لایحه مالیات بر ارزش افزوده که بعداً انشاءالله اینجا مطرح خواهد شد و شما آن آثرا ضد تورمیش را مشاهده خواهید کرد حالا با توجه به اینکه این چراغ تذکر به ناطق هم روشن شده و گویای کمبود وقت ماست من فقط به اختصار خدمتتان عرض بکنم آن لحظه ای که بعد از کسر درآمد ما، همه چشم ها دوخته شده بود که این مخارج چطور باید داده بشود ناگهان میبینیم که مسأله مالیاتهای که مرده بود و انفجار ایجاد شده بود، یک
برنامه ریزی صحبح حسابرسی میشود برنامه ریزی میشود، بررسی میشود، فرهنگش در جامعه پیاده میشود و به مقدار زیادی میتواند مشکلات جامعه را حل بکند به جای پمپاژ پول در اقتصاد جامعه ، در شریانهای جامعه آن را برمیدارد و دقیقاً یک حرکت ضد تورمی هم رویش انجام میشود در وقتی که تعدیل مالیات حقوق مطرح است می بینیم بنیادهای نبوت و امثالهم هم از این فشار وزارت امور اقتصادی ودارائی بی بهره نمیماند من بیشتر از این مصدع نمیشوم چون وقتم تمام شده دلم میخواست راجع به بعضی از وزرای محترم به دور از اینکه کل وزارتخانه شان را تحلیل بکنم بعنوان آنچه که از دور شاهدش بوده ام در ارتباط با وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی این حرکتی را که در زمینه بهداشت شده در زمینه آموزش پزشکی شده من باید تقدیس بکنم حالا مشکلاتی هم در زمینه درمان ممکن است وجود داشته باشد که انشاءالله با این حرکت مثبتی که در آموزش پزشکی و ما از چند سال آینده شاهد تولد اینها خواهیم شد آنها را هم انشاءالله نخواهیم داشت. در ارتباط با برادرمان آقای ری شهری هم چون نام برده شد و ما وظیفه داشیتیم که راجع به ایشان هم مسائلی را عنوان بکنیم که ضیق وقت هم اجازه نمیدهد . و و د رارتباط با آقای خاتمی هم به واقع آن شخصیت خوب حوزه ای و دانشگاهی که ایشان دارد واقداماتی که شد بسیار سریع آنها همه کنار گذاشته شد روی چند مسأله پرداخته شد که انشاءالله برادران محترم دیگری که بعنوان موافق صحبت خواهند کرد من تقاضا میکنم که این رسالت را بدوش بگیرند و بیایند و آن مواردی را که مطرح شد و ما اطمینان داریم همه واقعیتها نیست و باید مسائل دیگری هم کنارش برای نماینده های محترم تبیین وترسیم بشود آنها را هم بازگو بکنند علی ایحال امید موفقیت برای همه برادرانی که بعد از اظهار نظر مجلس محترم چه رأی خواهند آورد. و چه رأی نخواهند آورد و برادران جدیدی به جمع خواهند پیوست آرزوی موفقیت میکنم انشاءالله ما بتوانیم این مردم بزرگواری را که چشم براه دریافت خدمت از ما هستند اینها را به آرزویشان برسانیم . والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
منشی- آقای اکرمی موافق هستند و به جای آقای زرین گل صحبت میکنند.
رئیس- نوبت موافق است؟ دو تا موافق نباید با هم صحبت کنند.
اکرمی – بسم الله الرحمن الرحیم. (پنج دقیقه از وقتم را به آقای حاجی ناصری میدهم).
رئیس- آقای اکرمی ، آقای حاجی ناصری گویا ثبت نام نکرده اند.
حاجی ناصری- آقای هاشمی ثبت نام کرده ام.
رئیس- خیلی خوب اگر ثبت نام کرده اید قبول است .
سیدرضا اکرمی- اینجانب با آقایان دکتر سید علی رضا مرندی، مهندس سید محمد غرضی، حجت الاسلام جناب آقای ری شهری، آقای دکتر ولایتی ، مهندس شافعی ، مهندس کازرونی ، آقای دکتر حبیبی، آقای زنجانی موافقت دارم. دلایل موافقت من با ین عزیزان دررابطه با سه جهت هست یکی اینکه در فرهنگ اسلام ما معیاری داریم به نام انصاف. «انصف الله و انصف الناس من نفسک» انصاف این نیست که افراد واجد شرایط را ما در تنگناها و روزهای سخت بحرانی داشته باشیم. در بعضی از روزهایی که احتمالا گشایشی بوجود آمده آنها را در ادامه کار نپذیریم. دلیل دوم آزمون مجدد، ما در فرهنگ اسلام داریم «اذا کثره المقدره قلت المعاذیر واذا قلت المقدره کثرت المعاذیر.» وقتی ما به بعضی از آقایان میگفتیم که چرا چنین وچنان؟ میگفتند آقا امکانات نیست. شما آن امکانات را به ما بدهید تا توان بالاتر و کارآمدی بیشتر ما برایتان مشخص بشود. ما بیائیم اینها را بازآزمون مجددی بکنیم تا برایمان مشخص بشود که به هرحال زمینه هست قابلیت هست. باید شرایط فراهم بشود تا به هر ال بتوانند کارآمدتر باشند. دلیل سوم کوتاهی زمان است. یک سال به ماجرای برگزاری ریاست جمهوری دوره آینده بیشتر باقی نمانده این یک سال نمی صرفد و نمی ارزد که بگوئیم بعضی از افرادی که واجد شرایط هستند به کار خود ادامه ندهند بر اسا این سه تا معیار عرض میکنم من شایستگی جناب آقای مرندی را در ادامه بکار ، روی آگاهی ایشان به کار خود و داشتن برنامه ، عشق وعلاقه به کار، صرف کردن تمام وقت خود در همان کار مربوط به خود، رعایت امانت و دلسوزی به مقدار وسع وامکانات موجود، داشتن قدرت وتوان کار،انصاف مطلب این است که ما وقتی که بار سنگین آموزش پزشکی را به دوش این وزارتخانه و بدون وزیر و مجموعه ای که با ایشان کار میکنند میگذاریم یعنی کار وزارت را دو برابر میکنیم با توجه به انیکه کار آموزش دامنه دار است و دراز مدت است و گاهی 6/7 سال زمان میبرد که آن کار به آن نتیجه اش برسد. آقای هراتی فرمایشی داشتند که ما میتوانیم در حدود 6 سال آینده که من تعبیر ایشان را اصلاح کنم در سال 71 یعنی کمتر از 5 سال آینده. محصول پزشکی که حدود پنجهزار و خرده ای عزیزان ما خواهند بود به جمع پزشکان کشور خواهند پیوست و نکته دیگر اینکه هماهنگی بین این وزارتخانه و بخش پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد که ما امیدواریم انشاءالله در آینده نزدیک شاهد خودکفایی نسبی در زمینه پزشکان کشور و پزشکی کشور باشیم. در رابطه با آقای مهندس غرضی برادرمان آقای حاجی ناصری مفصل در باره ایشان صحبت خواهند کرد. حضرت حجه الاسلام جناب آقای ری شهری باید توجه داشته باشیم که وزارت اطلاعات اولین وزارتخانه ای است که در این رابطه تشکیل میشود وزارتخانه نوپایی بود که مسؤولیت به عهده ایشان واگذار شد آن هم با کارهای بسیار پیچیده و آثار باقی مانده از گذشه . همه ما میدانیم کار اطلاعاتی ، برخورد با تروریستها و توطئه ها، جنایتکاران داخلی مخالف امنیت و امثال اینها انصافاً کار بسیار مشکلی است . من جناب آقای ری شهری را به دلیل اینکه از نزدیک میشناسم در تدین ایشان هیچگونه بحث و واقعاً مطلبی که به عنوان ان قلت باشد نیست مقبولیت را در سطح بالا دارد که خدمت حضرت امام رفتند خواستند که از کار کنار بگیرندحضرت امام به عنوان تکلیف شرعی فرمودند شما باید به کارتان ادامه بدهید وقوف به کار و آگاهی به کار، مدیریت و قاطعیت در جریان باند مهدی هاشمی، مظفر بقائی ، اکثریت و اقلیت ما قاطعیت و صلابت ایشان را به حق ملاحظه کردیم ودیدیم . انجام کار بدون در نظر گرفتن خطوط. ملاحظات فردی که امیدواریم انشاءالله دستگاههای دیگر کشور که در زمینه اطلاعات کارهایی انجام میدهند بیشتر با وزارت اطلاعات هماهنگی داشته باشند. کار اطلاعاتی کشور ما تمرکز بیشتری پیدا بکند و شاهد این باشیم که توطئه ها به فضل الهی در نطفه خله بشود و ما شاهد ثبات وامنیت جامعه در سطح کشور، در درون و خارج باشیم. بعد جناب آقای کازرونی ایشان پست وزارت مسکن را وقتی پذیرفتند که مدتها آنجا وزیر نبود. آقای کازرونی فکر واندیشه برنامه ریزی به حق دارد که مشکل فکر واندیشه انصافاً در کشور ما یک مشکل محسوس است که ما هر کس بگوئیم واقعاً این حدیث جا دارد بگوییم «الدین هوالعقل ولا دین لمن لاعقل له» فکرو اندیشه برنامه ریزی، برنامه – ریزی کردن و داشتن ریز برنامه که ما می بینیم طرحها را آماده کرده حدود 230 شهرک در کنار شهرها ، دوازده شهر بزرگ تا سطح 50 هزار نفر برکنار بوده از حالت جذم اندیشی و توجه به شرایط موجود، به کار خود مشغول بودن و دخالت نکردن در کار دیگران که به حق اگر هر کسی کار خودش را انجام بدهد یقیناً موفق خواهد بود. ما می بینیم ایشان اظهار میدارند که حدود 150 هزار واحد مسکونی ما داریم که اگر 10 قلم کالای آن تأمین بشود یقیناً گشایشی در سطح کشور در رابطه با مسکن ومراکزی که مورد نیاز هست تأمین خواهد شد. موافقت نهایی من با جناب آقای شافعی است . ما آنچه از صنعت داریم و داشته ایم صنعت مصرفی بوده و وابسته. آنهم متأسفانه نه در یک جا متمرکز، ا وزارت صنایع سنگین را داریم ، صنایع را داریم، معادن و فلزات داریم ، جهاد سازندگی هم در بخش صنایع روستایی ودستی به هر حال آنهم نقشی دارد که این تعداد مراکز خودش مشکل زا خواهد بود برای برنامه ریزی و اعمال مدیریت در عین حال وقتی ایشان وزارتخانه را تحویل گرفتند حدود 20 میلیارد دلار درآمد ارزی بود که به تدریج مرتب افول کرد ونزول پیدا کرد ولی هم صنایع وهم وزاتخانه تقریباً توانست کارش را بالنسبه مطلوب انجام بدهد. صدور موافقت نامه های اصولی با توجه به مواد اولیه موجود د رکشور یا با تأمین ارز از ناحیه خود متقاضیان که خود آنها تأمین بکنند و مشکلی برای ارز کشور نباشد. نکته سوم توجه به آموزش و تحقیق در این وزارتخانه که یک کار ابتکاری است عده ای از محققین و اندیشمندان که دارای تجربه هم بودند مشغول بکار شده اند و کارهایی انجام دادهاند ونکته پایان عنایت به تعاونیها که در سال 66 حدود 85 درخواست از ناحیه آنها بوده که با ارائه طرح با همه آنها
موافقت اصولی شده است عده ای از عزیزان دیگر هم نام بردم که به هر حال فرصت من اجازه نمیدهد جناب آقای ولاتی و همینطور جناب آقای دکتر حبیبی وآقای زنجانی که به هر حال اظهر من الشمس اند والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.
رئیس- 5 دقیقه ازوفتشان از آقای حاج ناصری است ولی بگذارید یک مخالف صحبت کند بعد شما صحبت کنید.
یکی از نمایندگان- حاج آقای ظهر است.
رئیس- بله، ساعت 12 است، در دو جلسه تقریباً یازده ساعت باید کار کنیم و این برنامه را تمام کنیم مثلا میتوانیم یکساعت ونیم دیگر به این جلسه اضافه کنیم یا این بحث طی سه جلسه انجام شود که این زیاد است.
یکی از نمایندگان – فردا بعداز ظهر هم جلسه بگذارید.
رئیس- فردا بعدازظهر بعضی از وزراء به نمایشگاه بین المللی میروند ولی آقای مهندس موسوی تفاضا دارند فردا صبح هم جلسه داشته باشیم تا الان سه ساعت ونیم مذاکرات داشته ایم وهفت ساعت ونیم دیگر هم باید داشته باشیم ، فکر میکنید در جلسه فردا این کار میسر است؟ البته کمیسیونهایمان امروز وفردا تعطیل هستند.
بعضی از نمایندگان- بعدازظهر چند ساعت جلسه بگذارید.
رئیس- خیلی خوب، آقایان و خانمهایی که موافقند امروز بعدازظهر دو ساعت جلسه داشته باشیم قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. خوب، اکثر موافق بودند که بعدازظهر امروز جلسه داشته باشیم ، بنابراین ، این جلسه را الان به عنوان تنفس تعطیل میکنیم، دنباله آن از ساعت سه بعدازظهر خواهد بود. (جلسه در ساعت 12 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در سات 10/15 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.)
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامة مذاکرات رسمی است به ترتیب مخالفان و موافقان را دعوت کنید.
منشی- مخالف، نوبت آقای هاشم حجازی است، بفرمائید.
هاشم حجازی- بسم الله الرحمن الرحیم، الله و فقنا لما تحب وترضی ولا تکلنا الی انقسنا طرفه عین ابدا. ربنا لاتجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا. فریاد علی گونه حضرت امام را بعد از قبول قطعنامه 598 با جان و دل شنیدیم که برای حفظ نظام و جمهوری اسلامی ایران از آبروی خود مایه گذاشتند تا معنی احساس تکلیف رادر قابل عمل تبیین نمایند. اینک نیز به تبعیت از حضرتش با احساس تکلیف شرعی بدون گرایش به حب و بغض های موضعی با ادله و براهین نقاط ضعف بعضی از وزراء محترم را به سمع نمایندگان محترم مجلس وامت شهیدپرور میرسانم . البته به خاطر مظغله زیاد یا سهل انگاری بعضی از مسؤولین وزیر استان آنان با تسویه حسابهای دور از ملاک موازین شرعی افراد مخلص و متدین را که در تثبیت نظام به مصیبتها خو کرده بودند . مأیوسشان کرده اند و احیاناً زیردستان بعضی شان،ادارات را به بنگاه معاملاتی تبدیل کرده وبا جهت گیریها غیر منطقی، خائن با با خادم عوض میکنند. اما وزارت محترم کشور که میبایست سیاست کلی کشور را تبیین کند متأسفانه درگیر گرایشها و گزینشهای مختلف و منطقه ای و گاهی متضادی است که تبعات این گونه جریانات در اقصی نقاط کشور به صورت غده سرطانی درآمده است. در وزارت کشور به جایگاه اصلی شخصیتها کمتر بها داده شده است. من میگذرم، دو سه مسأله است که به خاطر حرمت حضرات من از دو موضوع میگذرم فقط یک موضوعی را اشاره میکنم. آقای خامنه ای در 5/67 در مورد بازسازی عنوان کرده اند که راهها برای این که انسان از دانش و تخصص بیگانگان استفاده کند زیاد است و هیچ ملتی نمیتواند از تخصص و دانش وامکانات بیگانگان استفاده نکند. در عوض جناب آقای محتشمی روز شنبه 13 شهریور 67 در سمینار استانداران چنین میفرماید: افرادی که با تعابیر پرزرق وبرق تکرار میکنند ما باید از دانش خارجی در عمران کشور استفاده کنیم یا غافلند و یا مزدور. مسأله دوم: انتخابات مسأله حیاتی کشور است وباید از سلامت کامل برخوردار باشد. در حالیکه از ماهها قبل از انتخابات زمزمه یکدست شدن مجلس توسط وزیر محترم کشور آغاز گردید. و متعاقب آن در اکثر شهرها مسؤولین وزارت کشور در انتخابات بطور مستقیم وغیر مستقیم دخالت کرده وبه خاطر نیل به اهداف خود حتی عزل ونصبهای غرض آلودی را انجام دادند. این نامه محرمانه است بخشدار صومای برادوست نوشته به فرمانداری محترم شهرستان ارومیه: با سلام، به استحضار میرساند برابر گزارشات واصله تعدادی از برادران با عنوان نمودن سمت بخشدار به روستاها عزیمت و ضمن تبلیغ بعضی از کاندیداها اعلام مینمایند که فرماندار واستاندار خواستار نماینده شدن بعضی از کاندیداها هستند . لذا مراتب تحت بررسی است. خود آقای محتشمی در حین تشکل روحانیون در آن التهاب انتخابات با عضو شدن در آن ، انتخابات را جهت دار نمودند. از هم پاشیده شدن شیرازه سیاست کشور با تعبیر بیش از 300 نفر استاندار و فرماندار و بخشدار و غیره، و دخالت بعضی از استانداران در وضع ادارات دیگر با استفاده از ارعاب وتهدید به مهره چینی پرداخته ونوعاً از افراد امتی با توابین استفاده کره اند، الان در مجلس نمایندگان محترمی هستند که شهادت میدهند عده ای از آقایانی که بودند ، امتی بودند، اسلام منهاب روحانیت را شعار میدادند آقایان بخشدار نوار مرزی بودند ، از کجا معلوم که با همین منافقین ساخت و پاختی ندارند و افراد منافقی که اینهمه چون سیل خروشان به ترکیه رفتند از همیت باب نرفته باشند؟ مسائل زیاد است من از همین جا میگذرم، و نوعاً از افراد امتی با توابین استفاده کرده اند که افراد منزه و پاک و وجیه المله و سرشناس را به انزوا کشانده اند. عدم اشراف به واقعیات و تبعیت سازی های صوری وحمایت بی قید و شرط آقای محتشمی از آنان، مثلا فروش 475000 لیتر بنزین به کشور ترکیه بدون اطلاع دولت و وزیر محترم نفت توسط استاندار آذربایجان غربی صورت گرفته وآقای محتشمی سرسختانه حمایت کرده اند یا در جلسه و یا در خود مجلس. سؤال من این است: برای چنین امر معظمی قطعاً قراردادی تنظیم شده است، جناب آقای محتشمی لطف کنند یک برگ از آن قرارداد را نشان مجلس بدهند. ثانیاً اگر قانونی است چرا از مرز غیر مجازو یا تانکرهای ژاندارمری خارج شده،؟ این لیست فیشهائی است که به حساب بانک ورایز شده ، از حساب بازسازی به حساب شرکت ملی نفت ارومیه ورایز شده و از آنجا بنزین درخواست شده به صورت آزاد 6 تومان واز آن جا با تانکرها به کشور ترکیه از نوار مرزی غیر مجاز خارج شده . ثالثاً چرا بدون اطلاع گمرک بوده؟ رابعاً، چرا در بین خود مکاتبات ، محرمانه بوده؟ من دو تا نامه دارم نامه های زیادی است، من مدارک زیادی دارم، یک نامه را خدمت مجلس میخوانم:
به: حراست ناحیة ارومیه، از : شعبه خوی، موضوع : حمل بنزین 60 ریالی به ترکیه.
با سلام، با توجه به گزارشات عدیده تلفنی (من از این جا میخوانم) به ریاست محترم ناحیه ارومیه بدینوسیله به استحضار میرساند طبق مذاکرات حضوری با نماینده استانداری آذربایجان غربی برادر رشیدی، مستقر در ایستگاه قرنطینه قطور در مورد نحوه حمل و فروش بنزین 60 ریالی به ترکیه انجام یافته اقرار نمودند که بنزین خریداری شده با توافقهای قبلی به ترکیه حمل و در آنجا به فروش میرسد ودر عوض اجناس به قیمت پایاپای به استان وارد میگردد و لذا برای پیگیری نهائی از ایشان سؤال شد آیا مجوز حمل بنزین خریداری شده را از هیأت دولت دارید یا نه، اقرار نمودند که چنانکه هیأت دولت از مسأله آگاه گردد باعث به زیر سؤال بردن دست اندرکاران موضوع خواهد بود که به اینجانب گفتند مسأله باید خیلی محرمانه بین خودمان محفوظ بماند که جهت پیگیری و هرگونه اقدام مقتضی وقاطع ایفاد میگردد.
متصدی شعبه خوی- اروجعلی هوشمند اینهم نامه دیگری است که در اینجا باز هم به محرمانه بودن موضوع اشاره شده است.
خامساً از کدام بودجه مصوب استفاده شده ؟ سادساً بودجه خرید بنزین از شرکت نفت، از بودجه بازسازی پرداخت گردیده است. که طبق تبصرة 16 قانون بودجه سال 65 جابه جائی به عنوان حیف و میل بیت المال تلقی میگردد. گذشته از اینهمه تخلفات قانونی نامه وزیر محترم نفت را به جناب آقای نخست وزیر چگونه توجیه میکنند؟ من گوشه ای از نامه را خدمت مجلس میخوانم . ما درگیر این مسائلیم
در آذربایجان غربی، متأسفانه با اینهمه مذاکرات با اینهمه تلفن ها، با مذاکرات حضوری ما به نتیجه مثبتی نرسیدیم. نمیدانم حالا من این نامه را بخوانم یا نخوانم؟ نامه مفصل است من جزئی از نامه را خدمت مجلس میخوانم: این موضوع بسیار برای این وزارتخانه تعجب آور بوده و باعث تأسف است. جنابعالی مطلع هستید خروج قاچاق فرآورده از کشور یکی از مشکلات جدی این وزارتخانه است که تاکنون تلاشهای مستمری با کمک ارگانهای ذیربط جهت به حداقل رسانیدن آن به عمل آمده است. اما انتظار نمیرفت استانداری که علی الاصول باید بزرگترین نقش را در جهت به حداقل رسانیدن کارهای خلاف قانون آنهم در این حد را داشته باشد خود مبدأ و منشأ این مسائل باشد. خواهشمند است دستور فرمائید با توجه به قانون تعزیرات و با نگرش به پیامدهای ناگواری که تکرار این کارها میتواند در آینده در پی داشته باشد، برخورد جدی با این موضوع به عمل آمده و با متخلفین به شدیدترین وجهی برخورد گردد. من از وزیر محترم کشور جواب این موضوع را میخواهم. عدول وزارت کشور از مسائل سیاسی و پرداختن به مسائل اقتصادی غیرضرور موجب هتک حرمت مسؤولین گردیده. مثلا نامه آقای هلالی بخشدار محترم سیه چشمه. پروفیل تیرآهن سیه چشمه در تبریز به شرکتهای خصوصی فروخته شده است. نامه محرمانه این است: برادران انتظامی سلام علیکم بدینوسیله برادر امامعلی اکبری مجاز میباشد مقدار 30 تن از انواع نبشی و پروفیل که در بخش سیه چشمه مورد استفاده قرار نمیگیرد به شهرستان تبریز حمل و در اختیار شرکتهای مصرف کننده با نرخ عادلانه قرار دهد. هلالی- بخشدار سیه چشمه
رئیس دادگاه مدارکی دال بر /400 تن حیف و میل مواد آهنی را نموده . یک روز مانده به محاکمه فرماندار ماکو با همان بخشدار به دادگاه مراجعه و پس از هتک حرمت ریاست دادگاه را مضروب ومردم را به خاطر تدین و سیادت رئیس دادگاه طومارها و تلگرامها نوشته اند. نه تنها از طرف وزیرمحترم کشور اعتنائی نگردید متقابلا در اجرای تعزیرات حکومتی با اتهامات ساختگی جریمه- های سنگین بستند و مغازه عده ای را بستند که من شاهد زیادی در این زمینه دارم. (رئیس: وقتتان تمام است) واگر برادران عزیز در نخست وزیری به فریادشان نمیرسیدند زندگی شان از هم پاشیده میشد. مع الوصف فرماندار ماکو با کمال تعجب با بی حرمتی با مردم برخورد نموده و اشیاء احتکاری را بدون حساب و کتاب و توزین به ماکو حمل نموده، در انباری نگهداشته، در یک شب میلیونها تومان اشیاء مردم به غارت رفت و تاکنون خبری از ایشان نشده است. در اجرای سیاست خود از ترفند وشیوه ای استفاده کردند. مثلا فرماندار متدین ارومیه برادر شکراللهی احساس میکند که عده ای تحت نظارت آقای استاندار حدود -/100 تن تیرآهن از ذوب آهن اصفهان را به ارومیه وارد و در 4 روستا زیرزمین مخفی کرده اند ( که این نوار ویدئواش هست) فرماندار حزب اللهی با استمداد از آگاهی واطلاعات وغیره با برنامه تلویزیونی تیرآهنها را از زیرزمین کشف و به دادگاه تحویل دادند که 3 روز به انتخابات مانده فرماندار را عزل تا اشرافی به پرونده تیرآهن مکشوفه نداشته باشد. و از طرفی نیز برای دخالت در بایگانی کردن پرونده از حجت الاسلام شیخ عبدالله اسدزاده قاضی دادگستری ارومیه درخواست میکنند پرونده را بایگانی کند. چون ایشان وقوف کامل به قضایا داشتند ایستادگی میکنند. از طرفی خانه قاضی مذکور در بمباران تخریب شده بود. با امضاء استاندار و پروانه ساختمان از شهرداری، چهار تن تیرآهن در منزل داشت که با حکم استانداری با کمال بی حرمتی بدون مجوز از دادستانی به خانه قاضی وراد و تیرآهنهای تعبیه شده برای ترمیم خانه اش به عنوان احتکار تصرف نمودند که ضمن بدنام کردن و جوسازی مضافاً تیرآهنهای مکشوفه را نیز با خود بردند. آخرین کلام من ، سؤال این است (که انشاءالله جواب بدهند) وقتی رئیس دادگاه و یا قاضی شرع که مصونیت قانونی دارند در خود بخش و مرکز استان توسط عمال سیاسی وزارت کشور مضروب و مورد هتک حرمت و اتهام واقع شوند، قانون توسط چه کسانی در کشور باید اجراء شود؟ من مسائل زیادی داشتم در همین رابطه و در رابطه با وزارت آموزش و پرورش، که چون وقت من تمام شده، من عذر میخواهم. والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته). (من مسائل ومدارکی را ارم که هر کدام از آقایان بخواهند میتوانم نشانشان بدهم).
منشی- آقای راه چمنی موافق هستند بفرمائید.
راه چمنی- بسم الله الرحمن الرحیم. من موافقتم در رابطه با چند وزیر است. البته نمی رسد روی همة وزراء صحبت کرد فقط از چند وزیر بحثم را شروع میکنم. اول هم از برادرم آقای محتشمی، با توجه به اینکه مخالف محترم در رابطه با آقای محتشمی الان صحبت کردند من شروع ازایشان میکنم. در مورد آقای محتشمی صبح و بعدازظهر مواردی را مطرح کردند که من یک خلاصه- ای از آنها را میگویم. یکی از آنها در مورد عزل ونصب فرماندارها، بخشدارها و استاندارها است. ببینید برادران نماینده ! این یک چیز طبیعی است.شما هم وزیر کشور باشید، طبیعتاً نمیشود که فرض کنید که وزیر کشور بیاید هم از نماینده نظرخواهی بکند که فلان بخشدار را میخواهد بگذارد. بیاید نظر خواهی بکند از امام جمعه که فلان بخشدار یا فرماندار را میخواهد بگذارد. از مسؤول جهاد نظرخواهی بکند، از مسؤول سپاه نظرخواهی بکند، واقعاَ به یک نتیجه ای نمیرسد که یک فرمانداری ، یک استانداری یا فرض کنید یک بخشداری بگذارد. بنابراین مجبور است مشورتی اگر هم میکند خودش تصمیم بگیرد. این نشاندهندة قدرت یک مدیر است که واقعاً خودش بتواند اهل تصمیم گیری باشد ویک سری مسائلی را تصمیم گیری کند. بنابراین، این نقطه ضعف نیست که حالا مثلا فرض کنید که عزل ونصب فرمانداران را کرده. خوب، طبیعی است، اگر باوزیری هماهنگ نباشد هر که باشد، شما هم باشید عزل میکنید. واز طرف دیگر من یک چیزی را خودم شاهد قضیه بودم، برادرهایی که قبل از آمدن آقای محتشمی بودنداینها اصلا ترکیبی بودند که دولت را قبول نداشتند. ما خودمان توی سبزوار شاهد فرمانداری بودیم که رسماً میگفت که ما اصلا دولت را قبول نداریم. آخر وقتی که به عنوان نماینده دولت یک فرماندار برود توی یک شهرستانی و بگوید من دولت را قبول ندارم شما چطوری میگوئید که آقای وزیر کشور او را عزل نکند؟ این اصلا خودش رفته بود توی وزارت کشور مصالحبه کرده بود، گفته بود که من تعجب میکنم چرا من را برنداشتند. حالا بگوئیم آقای محتشمی چرا این را برداشته اند با وجودی که خودش هم استعفا داده؟ بنابراین با قضایا این جوری برخورد نشود. بعد در رابطه با اینکه آقای محتشمی افراد را بی حیثیت میکند، بی آبرو میکند. چنین چیزی نیست. یا در مورد استاندار سمنان خوب، آن اتهامی که بستند آقای محتشمی واقعاً دفاع کرد. با وجودی که ممکن بود از نظر اختلاف خطی فرض کنید با استاندار آنجا هماهنگی نداشته باشد، ولی واقعاً از استاندارش دفاع کرد. در رابطه با نوع و جابه جائی نیروهای انتظامی و استفاده نابجا از اینها. خوب. این برادر محترم آقای باهنر بود مثل اینکه صحبت کرد، نگفت که برای چه کاری از اینها استفاده نکرد؟ اگر منظورشان این بود که نیروهای کمیته در جبهه جنگیدند خوب، این کار بسیار خوبی است. همه برادرها شاهد بودند که ننیورهای کمیته در عملیات مرصاد نقش مهمی داشتند. در رابطه با عمده کردن و مهم جلوه دادن انتخابات مطرح کردند ، خوب این طبیعی است. انتخابات نقش بسیار مهمی در کشور دارد. مجلس در رأس امور است بنا به فرموده حضرت امام، و اگر مهم هم جلوه داده انتخابات را بخاطر اینکه نقش اساسی دارد. مجلس، محل برنامه ریزی و سیاست گذاری برای کل کشور است. بنابراین اگر انتخابات را هم مهم جلوه داده ایشان، این کار معقولی بوده و خوب بوده است. در رابطه با مصاحبه ها و موضع گیریها، نسبت به سایر مسائل من جمله سیاست خارجی همانطوری که برادرها میدانند به استناد اصول قانون اساسی هیأت دولت مسؤول است در رابطه با کل قضیه، هر وزیری هم ولو رأی مخالف داشته باشد ، مجموع هیأت دولت تصمیم میگیرند باز هم آن وزیر پاسخگو در مقابل آن تصمیم هست. بنابراین اگر آقای محتشمی هم نسبت به مسائلی مصاحبه کردند.اظهار نظر کردند، آن نظری بوده که حتماً در هیأت دولت بحث شده و تصمیم گیری شده که این صحبت گفته شده. اصولا با آقای محتشمی من احساس کردم که از صبح در مجلس، یک جریان خطی و برخورد سیاسی واقعاً میشود.
هاشم حجازی- اصلا جریان سیاسی نبوده.
راه چمنی- خوب، همه برادران در جریان انتخابات هستند.
معمار پور- اتهام نزنید.
رئیس- حالا آقایان دیگر دخالت نکنند بگذارید بحث ادامه پیدا کند.
(همهمه نمایندگان).
رئیس- آقایان همهمه نفرمائید. شما ادامه بدهید.
راه چمنی – این اعتقاد من است حالا شما قبول ندارید بیائید حرفتان را بزنید.
رئیس- خیلی خوب، شما حرفتان را بزنید.
راه چمنی- از نقاط قوتی که آقای محتشمی داشت همین برگزاری انتخابات است ، خوب، دیدیدم با چه متانت و با آرامش کامل آنهم در شرایط بسیار سخت درشرایطی که مردم ما زیر موشک باران بودند ، بمباران بودند ، به بهترین وضعی انتخابات برگزارشد که حضرت امام آن را تأیید کردند. بنابراین یکی از نقطه های قوت آقای محتشمی است واین واقعاً منصفانه نیست که ما بیائیم یک وزیر بسیار قوی، وزیری که یکی از چهره های مشخص این کشور است و میتواند در آینده پستهای مهمی به او محول بشود از جمله مثلا نخست وزیری یا چیزهای، این چنین چهره ای را ما بیائیم آن جوری خراب کنیم و بعد از یک چهره های بسیار ضعیفی بیائیم اینجا با آب وتاب دفاع کنیم و آنها را فرشته و ملائکه کنیم. توانائی ایشان در رابطه با مسائل اداره امور افاغنه و آوارگان و پناهندگان، حدود 5/2 میلیون ما الان آواره و پناهنده داریم که وزارت کشور با بهترین وضعی از آنها دارد پذیرائی میکند واداره شان میکند. در رابطه با طرح جامع مطالعات تغییر در سیستم ثبت احوال، خدمات بسیار شایانی انجام داده اند والان هم تحویل شناسنامه ها در حال انجام است از خدمات آقای محتشمی در این دوران، اجرای قانون تقسیمات کشوری است که در حدود 2100 تا دهستان الان مشخص شده و بقیه مراحل تقسیمات هم (از جمله بخش و شهرستان) در دست بررسی است. آقای محتشمی قبل از اینکه وزیر بشود نقش مهمی در رابطه با سازماندهی نیروهای انقلابی در لبنان داشتند و واقعاً صهیونیست ها نسبت به ایشان حساسیت خاصی داشتند که نمونه آن را میتوانید شما فرستادن مواد منفجره برای ایشان که منجر به قطع دست ایشان شد و الان هم یکی از جانبازان انقلاب به شمار می آیند. سوابق قبل از انقلاب ایشان هم برای اکثر نمایندگان مشخص است. ایشان بزرگ شده بیت حضرت امام هستند، مورد وثوق حضرت امام هستند و بارها هم نماینده ها این مسأله را از رادیو تلویزیون در مراسم مختلف شنیده اند. بنابراین آقای محتشمی یک وزیر بسیار قوق، قاطع و شجاع واهل برخورد است و واقعاً جایگاه وزارت کشور، پس از اینکه ایشان وزیر شده این نظام را توانسته تقریباً جا بیندازد که وزارت کشور باید یک وزارت قوی باشد وافراد گروهکها و قاچاقچیها و امثال اینها باید یک ترسی و یک وحشتی از وزارت کشور داشته باشند. وزیر بعدی در رابطه با برادرمان آقای دکتر فرهادی وزیر فرهنگ و آموزش عالی است، که برادرمان آقای دکتر رجائی خراسانی یک سری مخالفتهائی کردند که آنهم من فکر میکنم که ناشی از این بوده که ایشان در ایران تشریف نداشتند واطلاعی از اوضاع دانشگاهها و اینها نداشتند. در رابطه با مسائل دانشگاهها، برادرها! دانشگاهها یک جائی است که این جوری با یک وزارتخانه وادارة کل نمیشود مقایسه کرد. یک بافت جوان دانشجوئی وجود دارد که تابع هیچ چیز نیست، آزاد است. همیشه کارمند نیست که بشود اخراجش کرد. و در آن جا هم یک تشکیلات متعددی وجود دارد: دفتر نماینده حضرت آیت الله العظمی منتظری وجود دارد، جهاد دانشگاهی، انجمنهای اسلامی، و جاهای مختلف. هماهنگ کردن اینها و با اینها کار کردن خودش بسیار مهم است. و برادرمان آقای دکتر فرهادی در این مدت موفق بوده و خوشبختانه ما مسائلی در رابطه با دانشگاهها نداشته ایم. در رابطه با افزایش دانشجو خوشبختانه در زمان تصدی ایشان به 5/1 برابر افزایش پیدا کرده. و هم اکنون ما 69000 دانشجو سالانه میگیریم. د ر این مدت 84 تا دانشگاه و دانشکده و مؤسسه آموزش عالی تأسیس شده حدود 72 دورة دکتری داده شده واین خیلی مهم است، قبلا چنین چیزی نبوده. 72 دوره دکتری خودش نقش تحقیقاتی دارد، نقش آموزشی بسیار زیادی در آینده میتواند ایفاء بکند. حدود 108 دوره کارشناسی ارشد دایر شده /234 برنامه آموزشی تدوین شده و به تصویب رسیده. از جمله فعالیتهای پژوهشی که در دانشگاهها صورت گرفته در زمان تصدی ایشان، حدود 8 مرکز تحقیقاتی و پژوهشی توسعه پیدا کرده وجدیداً تأسیس شده که این نقش مهمی د ررابطه با تحقیقات دارد. بانک اطلاعات علمی کشور تأسیس شده. شورای پژهشهای علمی راه اندازی شده و پس از پیروزی انقلاب برای اولین با ر این را سرو سامان داده اند. در زمینه دفاع مقدس و جبهه های جنگ واقعاً دانشگاهها در خدمت جنگ قرار گرفتند. در مدت تصدی ایشان طرحها و پروژه های متعددی را در ارتباط با کارهای نظامی ، دانشگاهها انجام دادند که وزارتخانه های محترم سپاه و دفاع شاهد قضیه هستند، که از 1400 تا طرح تقریباً 600 و خرده ای از آن مربوط به پروژه های نظامی است که نمیشود اینجا اسمش را برد. وزیر بعدی برادرمان آقای ایروانی هستند که از برادرهای بسیار متدین و پاکی هستند و من به دو سه نمونه فقط در رابطه با عملکرد ایشان در این زمان اشاره میکنم. یکی ، مسأله رشد درآمدهای مالیاتی است. همانطوری که میدانید درآمدهای مالیاتی نقش بسیار مهمی در رابطه با کاهش وابستگی ما از درآمد تک محصولی نفت دارد. و در این مدت درآمدهای مالیاتی افزایش پیدا کرده. درسال 66 نسبت به سال 63 حدود 38 درصد افزایش رشد مالیاتی داشته ایم و در مورد مالیات مشاغل هم حدود 233 درصد رشد داشته ایم. در رابطه با سرمایه گذاری سیستم بانکی در طرحهای مختلف من جمله طرحهای عمرانی با محوریت کشاورزی، در سال 63 حدود 5/2 درصد بوده ولی در سال 66 به 8 درصد رسیده است. ولی برعکس آ“ در رابطه با بخش تجارت و بازرگانی، این رشد منفی داشته و کاهش پیدا کرده، یعنی سرمایه های بانکهای کشور در جهت تجارت داده نشده بلکه در جهت طرحهای عمرانی بکار رفته که من یک آماری خدمتتان میدهم: در سال 63 حدود 3/8 درصد رشد مثبت داشته (سرمایه گذاری در بخش تجارت) ولی درسال 65 به 2/6 درصد منفی رسیده، در سال 66 هم منهای 4/2 درصد رسیده. از برادرهائی هست که نیروهای مسلمان و متدین هم با او همکاری میکنند. وبرادرهای انجمنهای اسلامی هم در سازمانهای مختلفی این وزارتخانه بکار گرفته. برادرمان آقای خاتمی هم که از بردرهای بسیار متدین وازشخصیتهای فرهنگی کشور هست که اصلا دیگر جای بحث نمیشود روی آن کرد واز برادرهای بسیار خوب ما است. و همچنین برادرمان آقای آقازاده هم که در این مدت، واقعاً در شرایط بسیار سخت جنگی توانستند که صنعت نفت را بخوبی اداره کنندو حتی یک روز هم صادرات ما قطع نشد واین یکی از افتخارات ما است ویکی از ویژگیهای قوی است که در ایشان سراغ داریم. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.
منشی- آقای یونس محمدی، مخالف.
یونس محمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به محضر حضرت ولی عصرو نایب بر حقش و قائم مقام رهبری و حضار محترم وشهدای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی. با سلام بر مجروحین و معلولین و اسراء و مهاجرین جنگ تحمیلی این مظلومین که به خاطر بغض ابرقدرتها به اسلام آواره شده اند وشهرهایشان ویران گردید. قرآن میفرماید: ان الله یأمرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها. خداوند فرمان میدهد که امانت را به اهلش بسپاریم. اهلیت جنبه های مختلف وابعاد گوناگون دارد ممکن است مدیری در یک بعد اهلیت دشاته باشد ولی در ابعاد دیگر ضعیف باشد واز این ضعف مدیر معاونین و دیگر افراد زیردست اسفتاده کنند یا سوء استفاده کنند و مسلط بر آن مدیر یا وزیر بشوند. ما برای یک مدیر میدانیم که هم تعهد لازم است و هم تدین وهم انقلابی بودن و هم درخط امام بودن وهم کاردانی وکارشناسی ومعلوماتی در حد مسؤولیتی که میخواهد انجام دهد. روی سخن بنده با برادر محترم آقای سرحدی زاده وزیر محترم کار هست. براردهائی که در دفاع از ایشان صحبت کردند تکیه کردند که ایشان زندان رفته وبرادر متعهدی است. کسی منکر این مسأله نیست ولی این کافی نیست. ایشان از لحاظ معلومات درحدی هستند که مسؤولین دیگر وزارتخانه میتوانند با آن سطوح تحصیلاتی که دارند برایشان مسلط بشوند و جهت بدهند به وزارتخانه وایشان هم در انتخاب افراد زیردست به گونه خیلی محدود عمل کند. در این بیوگرافی نوشته شده که ایشان در حد سوم متوسطه معلومات دارند. در سال 64 بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی به وزارت کار منتقل شد برای حل مشکل یک میلیون ونیم جنگزده بی خانمان که جدای از جنگ نیستند و قابل تفکیک از جنگ نیستند وامام فرمود که «رسیدگی به جنگزدگان
از عبادات است. ایشان در برنامه ای که ارائه دادند هیچ اشاره ای به مسأله جنگ زدگان نکردند. یک میلیون ونیم مهاجر، که وضعیت این مظلومین را برادرانی که رفته اند دیده اند میدانند چیست. برادر بزرگوار جناب آقای مهندس میرحسین موسوی (جناب آقای نخست وزیر) در چند ماه گذشته رفته اند آغاجاری وامیدیه وآنجا وضع مهاجرین را دیده اند. برادران نماینده وضع مهاجرین را میدانند ، اعضای محترم کمیسیون نفت چند روز پیش وضع مهاجرین را دیدند، و برادران عزیز نماینده در طول هشت سال جنگ تحمیلی از زبان نمایندگان وضعیت این افراد بی خانمان را شنیده اند. ایشان هیچ برنامه ای را مشخص نکرده. ایشان با این وضعیت وبا این شرایطی که دارند وقتی که بنیاد به ایشان محول شد در انتخاب مدیریتهای بنیاد حالت ضعفی به خودشان گرفتند. البته ممکن است اینجا بیایند بگویند ما قرار بود که با هم مشورت کنیم. بلی، در مورد مسؤول اول بنیاد با بعضی از نمایندگان مشورت شد و آقای شریفی به عنوان مسؤول بنیاد گمارده شد ولی بعد از مدتی آقای شریفی استعفاء داد (بعد از چند روز) و گفت من عروسک سرخرمن نیستم که از معاون تا دربانم را کس دیگری معین کند. و بعد آقای کمال تقوی را یک نفر معرفی اش کرده بود منصوب کردند و چون با اعتراض نمایندگان مواجه شدند آقای گرشاسبی را منصوب کردند که واقعاً خدمت کرد ولی بعد معلوم نیست به چه جهت ایشان را کنار زدندو آقای زیتون نژاد را منصوب کردند، با تأیید هفت نفر از نمایندگان با توجه به 5 استان جنگزده و نمایندگان آنها که هیچ مشورتی با نمایندگان قصرشیرین، خرمشهر، مریوان که در خط مقدم جبهه هستند. نشد. البته ما طی نامه هائی که درسال 64 نوشتیم از ایشان خواهش کردیم که مدیر را خودشان منصوب کنند، هر که را میخواهند منصوب کنندولی مدیر و مدبر باشد. آقای زیتون نژاد (از نظر سن مطرح میکنم) متولد سال 41 هستند. ایشان میخواهد برخورد کند با 5/1 میلیون جنگزده، انسانهایی که زجر کشیده هستند و از لحاظ عاطفی ضربه خورده اند . خوب ، ممکن است بعضی از برادران وقتی صحبت میکنم بگویند عصامه بن زید هم 23 سالش بود . او در دامان پیامبر بزرگ شده بود. برای بنیاد مهاجرین فرد و مدیری لازم است مجرب، با تجربه که بتواند با این افرادی که عزیز بودند و به خاطر اسلام ذلیل شده اند در شأنشان برخورد کند. طبق نامه ای که دادستانی انقلاب اسلامی اهواز نوشته اند ، نوشته اند که: از دادسرای انقلاب اسلامی اهواز به ریاست محترم دیوان عالی کشور (در باره آقای زیتون نژاد است) نامبرده فوق میبایست طبق نامه شماره فلان (که اینجا شماره نامه ذکر شده) ریاست محترم بازرسی کل کشور عزل و تحت تعقیب قرار گیرد. طبق این نامه دادستان انقلاب اسلامی اهواز مسائل دیگری هم در این نامه ذکر شده که من خدمت جناب آقای هاشمی رفسنجانی میدهم.
یکی از نمایندگان- آقای محمدی ! شما مسائل شخصی را مطرح نکنید.
رئیس- آقایان حرفشان را بنویسند ما برایشان بخوانیم. بفرمائید.
یونس محمدی- مسأله بعدی این است که این مدیر با این مشخصات اولا قانون مصوب مجلس را اجراء نکرده هر دستگاهی وهر ارگانی طبق یک قانونی تأسیس میشود. قانون بنیاد مهاجرین که طبق این قانون باید بنیاد اداره شود هدف بنیاد را و تشکیلات بنیاد را ذکر کرده. یکی از تشکیلات بنیاد، شورایعالی بنیاد هست که 10 نفر هستند، 7 نفر از آنها نمایندگان وزرای محترم و سه نفر دیگر منتخب نمایندگان مجلس هستند که باید بر این شورا نظارت کند. خط مشی بنیاد را تعیین کند. ولی ایشان این شورا را اصلا تشکیل ندادند و به این قانون عمل نکردند. و ما واقعاً نمیدانیم اگر مسؤولی در این مملکت عمل به قانون نکرد باید به کجا پناه ببریم و به کجا شکایت کنیم/ باید قانون اجراء شود. اگر قانون نباشد ما چگونه به یک دستگاه مشروعیت میدهیم؟ طبق این قانون ، این تشکلیات واین بنیاد مشروعیت دارد وطبق این اساسنامه ایشان ممکن است بگویند که بلی، نماینده ها احیاناً معرفی نکردند یا 00 از گذشته ما حرفی نمیزنیم چون وقت کم است، 4 ماه است مجلس سوم تشکیل شده،اکثریت نماینده ها عوض شده اند، شما آیا خواستید که ما نمایندگان را برای شورایعالی بنیاد معرفی کنیم؟ بنده در سال 66 سؤالی را از وزیر محترم کار در کمیسیون مطرح کردم (البته چون فرمایش حضرت امام این است که سؤالات ابتدا در کمیسیون مطرح بشود.) سؤال بنده این بوده؟ چرا اموالی که متعلق به مهاجرین هست ودولت اینها را به شما داده که به مهاجرین بدهید، اینها را به یک تاجر تهرانی به نام هوشنگ پاسبانی فروختید؟ من اینجا به عنوان دفاع از مجلس و دفاع از دولت میخواهم عرض کنم . مجلس بودجه میدهد و به بنیاد مهاجرین عنایت دارد. د ر سال 63 بودجه بنیاد 42 میلیارد بود ولی سال 64، 63 میلیارد و 15 میلیارد در تبصرة 3 سال 65 بودجه بنیاد 55 میلیارد بوده وسال 66 شصت و پنج میلیارد بوده به اضافه کمکهای حضرت امام وکمکهای مردمی، بنابراین مجلس هر گاه که خواسته شده بود چه داده، دولت محترم 6% از تولیدات داخلی کشور را در اختیار بنیاد گذاشته که بین مهاجرین توزیع کنند (6% از تولیدات داخلی کل کشور!) و بنده بر خود واجب میدانم از دولت محترم از جناب آقای میرحسین موسوی تشکر کنم. این امکانات کجا میرود؟ امکانات توسط شرکتی به نام شرکت واحدهای صنعتی که تحت نظر بنیاد هست از شرکتها دریافت میشود و با کشیدن چند درصد سود به مهاجرین فروخته میشود حالا کارش همین را عمل میکردند . در سال 65 اموال این مهاجرین را فروختند به این تاجر تهرانی که این پرونده اسناد این مسأله است. از جمله این اجناس 6% منسوجات کل کشور است که ایشان به آقای هوشنگ پاسبانی طبق این قرارداد به قیمت 8 میلیون تومان فروخته اند. ممکن است اینجا بیایند و بگویند که این اجناس پوسیده بود. بند دهم این قرارداد میگوید که لازم به یادآوری میباشد «چون کنترل کالا از نظر سالم بودن یا ضایعات در موقع تحویل جنس به علت ازدیاد آن امکان پذیر نیست، لذا چنانچه بعد از تحویل کالا ضایعات داشته باشد فروشنده (یعنی بنیاد) موظف است کالای معیوب را مسترد دارد.» بنابراین ، کالاها سالم بوده. در اینجا کالاها بیان شده: چلوار عرض 90، 40 عدل. چلوار عرض 140، چندین عدل00(من نمیتوانم همه آن را بخوانم) شانتون، کتان، بافت اصفان. پارچه صنایع پشم 150 هزار قالب صابون که اهدائی بوده به بنیاد که بین مهاجرین توزیع کندو به آقای هوشنگ پاسبانی فروخته اند. پارچه صنایع پشم اصفهان 98 عدل علاوه به همه اینها چرخ خیاطی 10 دستگاه (که این میتواند 10 خانواده را مشغول بکار بکند.) پشتی، گلیم، و تمام اینها را که دولت به بنیاد داده که به مهاجر برساند، چرا باید به یک ناجر تهرانی فروخته بشود؟ و جناب آقای موسوی وضعیت این مهاجرین را دیده اند باز در اینجا این اجناسی که فروخته اند ذکر شده اولا این اجناس طبق چه قانونی فروخته شده؟ با چه مجوزی فروخته شده؟ چرا قانون معاملات دولتی رعایت نگردیده؟ چرا بی مهاجرین توزیع نشده؟ و بعد این قیمت اجناس کجا رفته؟ قیمت اجناس را به حساب 666 کمکهای مردمی که دولت هیچ نظارتی بر این حساب ندارد ریخته اندو با هر گونه ای که خواسته- اند خرج کرده اند من اگر وقت کنم مطلب زیاد دارم واین کلاسور پر از مطلب است (رئیس : دیگر وقت ندارید) عرضم به حضورتان ، عدم رعایت قانون در بنیاد واقعاً غوغا میکند وبنده خواهش میکنم مسأله بنیاد بررسی بشود. بنده به کمیسیون کار شکایت کردم وکمیسیون کار هم این جوبا را داد که آقای وزیر اصلا اعتنائی به جواب کمیسیون کار نکردند . بنده در جلسه غیر علنی در کمیسیون مطرح کردم . دو جلسه تشکیل شد، هیأت انتخاب شد ورفتند بررسی کردند،بعد از 4 ماه اینجا میگویند که بلی، فروش اموال، اقلام متعدد و قابل توجهی اعم از سهمیه مهاجرین واهدائی به فردی به نام هوشنگ پاسبانی از شرکت تهران آذر این فروخته شده. ایشان علاوه بر فروش این اجناس کارخانه هائی که برای اشتغال مهاجرین تأسیس شده، کارخانه ها را هم فروختـه اند. من حرفم روی این است که با چه مجوزی (رئیس: وقتتان تمام است) کارخانه کردافزار، کارخانه کاشی آباده و کارخانه های دیگر را به عنوان مثال عرض کنم شرکتی تشکیل شد که دوزندگان مهاجر اعتراض کردند، گفتند آقا پارچة ما را فروختی، رفتند تعاونی تشکیل دادند ، تعاونی رسمی ثبت شده. دویست وبیست نفر جنگزده گفتند آقا! ما میخواهیم روی پای خودمان بایستیم. یک سال است که هیچ سهمیه ای به اینها داده نشده و ایشان با آقای اسلامی نسب که نسبتی با ایشان دارد ودر وزارت بازرگانی هستند مرتباً میخواهند این شرکت را تعطیل کنند. ایشان از تبصرة 13 بودجه سال 65 تخلف کرده. در این تبصره موارد ذکر شده که بودجه اسکان چقدر است ، بودجه استغال، بودجه مستمری و بند (هـ ) این را میگوید که «مصرف اعتبارات مقرر در این تبصره جز در موارد مذکور ممنوع بوده و حکم تصرف غیر قانونی در اموال عمومی بوده000
رئیس- آقای محمدی وقت شما تمام است.
محمدی- بلی، چشم این نامه ای است به امضاء خود آقای زیتون نژاد که از پول مستمری ، حقوق پرسنل داده . از پول اسکان که باید برای این آواره ها و این جنگزده ها مسکن بسازد. پول حقوق پرسنل داده. از بودجه حساب 666 پول پرسنل داده. در حدود 5190 نفر را ایشان به حساب جابجائی کرده اند که خلاف بند (هـ) تبصره 13 است. بنده سخن زیاد دارم ولی چون وقت تمام شده با آرزوی توفیق برای دولت خدمتگزار وبرادران عزیز وزرای محترم و مسؤولین محترم مملکتی امیدوارم که برادران عزیز، مسؤولین محترم مملکت به وضع این مهاجرین، این مظلومین جنگ تحمیلی توجه کنند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
رئیس- موافق صحبت کند.
منشی- آقای عظیمی موافق.
محمد عظیمی – السلام علیکم و رحمه الله. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین حسب الله و نعم الوکیل نعم المولی ونعم النصیر. قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام الثناء با کثر من الاستحقاق ملق والتقصیر عن الا ستحقاق عی اوحسد. با عرض ادب به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و نائب بزرگوارش عصاره فضیلت و میوه شجره فقاهت حضرت اما م امت روحی فداء و به امید اینکه بیانات و گفتار ما انشاءالله تعالی در رابطه با وزراء از حد استحقاق تجاوز نکند و ملق و علی وحسد در آن انشاءالله تعالی نباشد من مطالبی را به سمع برادران عزیز نماینده میرسانم. قبل از ظهر برادر مخالفی در رابطه با وزارت سپاه مقاله ای را قرائت کردند که در این مقاله آمار وارقام ومسائلی ارائه شده در آن مقاله پیدا نکردم. حتی از ایشان خواستم که آن کتابچه ای را که به آن استناد میکردند به من بدهند تا بررسی کنم متأسفانه ایشان این کتابچه را به من ندادند خوب شاید سندی درآن نبوده که فقط شعاری بوده واشارتی که مطرح شده0000 (در این موقع آقای کروبی«نایب رئیس» ریاست جلسه را به عهده گرفتند)
غفاری- من وقت جواب ندارم، ایشان پشت تریبون دروغ میگویند.
نایب رئیس- آقای غفاری! عنایت بفرمائید. شما ادامه بدهید.
عظیمی- حالا اجازه بدهید من صحبتم را بکنم. به هر تقدیر در این آمار و ارقامی آمده بود و اهانتهائی هم در مواردی شده بود بالاخص به بسیجیان دلارو. در جائی عنوان شد که وقتی که پتوها در جبهه آتش گرفت بسیجیان خدا را شکر کردند که پتوها آتش گرفته. یعنی بسیجیها اینقدر بی تعهدند که بیت المال آتش بگیرد واینها خدا را شکر بکنند به خاطر اینکه اینها آتش گرفته اند؟ ویا آمار وارقام دیگری عنوان کرده اند که در 2 میلیون قوطی مربائی که خریداری شده 250 میلیون تن (رقم خیلی نجومی و سرسام آور است) کسری داشته! خوب، مشخص است که تهیه کنندة این مقاله دقت کافی و وافی نداشته همینطور00
غفاری- آقای کروبی00
نایب رئیس- جنابعالی صحبتتان را کرده اید حالا ایشان هم میخواهند صحبت کنند. چکار کنم؟
غفاری- من در یادداشتی اصلاحیه آن را داده ام، آن را بخوانید 000 (زنگ رئیس)
عظیمی – من قصد جواب دادن به صحبتهای شما را ندارم.
اکرمی- شنونده باید عاقل باشد!
عظیمی- خواهش میکنم آقای غفاری ساکت باشید من صحبتم را بکنم بعداً شما باز وقت بگیرید بیائید صحبت کنید. ولی این اهانتها هم به سپاه به فرزند انقلاب و فی الواقع شبیه ترین فرزند انقلاب به انقلاب ناروا و ناصحیح است. از این مسائل بگذریم . در رابطه با وزارت سپاه من چند جمله ای صحبت بکنم و مسائلی را خدمت عزیزان عرض بکنم. در مورد شخصیت برادر عزیزمان جناب آقای رفیق دوست من زیاد صحبت ندارم و صحبت نمیکنم چون کمتر کسی است که شخصیت انقلابی واسلامی ایشان را نشناسد. ایشان از کسانی است که در دوران خفقان مبارزه کردند. همراه امام بودند. کار وتلاش کردند. دوران انقلاب را درک کردندو بعد از انقلاب هم در خدمت سپاه، پاسدار حریم مقدس اسلام و قرآن بودند و باید در یک جمله خلاصه کنم که ایشان تنها یادگار باقی مانده از نسل 15 خرداد در کابینه است وباید قدر این یادگار را دانست. و اما در رابطه با برنامه های وزارت سپاه. میدانید که وزارت سپاه در سه حوزه مأموریت دارد: یکی مسأله لجستیک و دیگر مالی و مسأله سوم مهندسی و حوزه فرماندهی، پشتیبان مأموریتهای نظامی سپاه است. و فی الواقع در این زمینه ها خوب درخشیده. به طریقی عمل کرده که افتخار انقلاب و افتخار دولت هست. این سخن را من نمیگویم، این سخن سخنی است که جناب آقای نخست وزیر در جلسه اخذ رأی اعتماد از مجلس مطرح فرمودند . مشروح مذاکرات اینجا هست. وقتی که جناب نخست وزیر محترم اشاره به این مسأله میفرمایند که باید دولت در جنگ ذوب شود و به عنوان حرکت در جهت خدمت به جنگ مسائلی را عنوان میفرمایند در آنجا به سه مسأله اساسی و مهم اشاره دارند که این سه مسأله به عنوان افتخارات دولت در رابطه با جنگ مطرح است: یکی اینکه ساختن پل عظمیی به مدت 50 روز و به طول 30 کیلومتر (یعنی پل خیبر) دیگر اینکه صنایع خودکفائی توانسته است دانشگاه را به خدمت جنگ دربیاورد. سوم اینکه صنایع کشور در خدمت جنگ قرار گرفته اند (که مشروح آن اینجا هست و من مضمون کلام را مختصراً بیان کردم) که وقتی ما این سه مطلب اساسی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم می بینیم که این وزارت سپاه ودر رأس آن مدیر دلسوز آن هست که توانسته اند این هماهنگی را به وجود بیاورند و پل عظیم خیبر را احداث بکنند و مورد بهره برداری قرار بدهند واین وزارت سپاه هست که چهار میلیون دلار از ارز خود ش را به دانشگاه تخصیص میدهد و دانشگاه را به خدمت جنگ درمیآورد. یعنی دانشگاه را به خدمت تحقیقات نظامی میگمارد. به جای اینکه برود (همانطور که نخست وزیر محترم درآن بیانشان فرمودند) دانشگاه تأسیس بکند ، دانشگاه را به خدمت جنگ میگیرد و سه میلیون دلار به دانشگاه میدهد و یک میلیون دلار هم به عنوان جایزه که به ازاءهر 2 دلاری که دانشگاه خرج بکند یک دلار از این طریق میدهد و 4 میلیون دلار از ارز خودش را تقدیم میکند. یا می بینیم که صنایع کشور را به خدمت جنگ درمیآورد به این طریق که ما وقتی بررسی میکنیم میبینیم که صنایع خودکفائی سپاه سه هزار واحد تولیدی خصوصی و 200 واحد تولیدی دولتی را به خدمت جنگ گرفته و در 14 گروه تخصصی (که این گروههای تخصصی را من خدمتتان میخوانم) برادران عزیز ما در وزارت سپاه انقلاب اسلامی خدمت میکنند ، کار میکنند و اختراعات وابداعات ، نوآوریها و شگفتی هائی می آفرینند. گروه صنایع لیزر، صنایع الکترونیک و مخابرات، صنایع تجهیزات و پشتیبانی فنی ، صنایع تسلیحات دریائی، صنایع جنگ افزار، صنایع خودرو، صنایع دریائی ، صنایع شیمیائی و معدنی، صنایع (ش. م. هـ) صنایع غذائی، صنایع موشکی، صنایع مهمات سازی، صنایع هوائی و صنایع ویژه که در این 14 گروه کارهای بسیار خارق العاده ای انجام میگیرد که اهمیت آن را افرادی درک میکنند که تخصص دارند ، در مسائل نظامی خبره اند. در مسائل صنعتی خبره هستند که نمونة این درک را من اینجا عنوان میکنم. برادر عزیزمان جناب آقای سید مصطفی هاشمی مشاور صنعتی جناب آقا ی نخست وزیر هستند. در بازرسی ای که از صنایع خودکفائی دارند گزارشی تهیه و تقدیم نخست وزیر محترم میکنند که این گزارش بیانگر کار وتلاش مستمر و حرکت پویای وزارت سپاه است. من موردی از آن را اینجا میخوانم تا برادران ما متوجه عظمت کار این برادران بشوند. در مورد 7 اینچنین عنوان میکنند که: بی گمان در سراسر ایران در تمام زمینه های صنعتی برخوردی چنین جسورانه . مبتکرانه با یک موضوع صورت نپذیرفته. تصور شود که ایران فاقد صدها کارخانه و مرکز تحقیق میباشد و هنوز قطعات اتومبیل، کامیون، تراکتور و بسیاری از تجهیزات دیگر وارد کشور میگردد. زمانی تصور داشتن موشک و ساخت آن از ذهن هر ایرانی خارج بود، اما اینک در حالیکه هنوز توانائی ساخت دیفرانسیل، جعبه دنده، گاردان و بسیاری از تجهیزات اتومبیل وجود ندارد ساخت موشک «تاو» عملی گردیده است و به زودی میتوان خط تولید انبوه آن شروع به کار نماید. میدانید که موشک تاو را آمریکا 12 سال کار کرد تا تحقیقاتش را به انجام رساند. از سال
1963 تا 1975 کار تحقیقاتی کردند تا بعد از 12 سال نتیجه تحقیقاتی شان را گرفتند . ولی برادران عزیز شما در صنایع خودکفائی سپاه درعرض 2 سال این کار را میکنند و نتیجه میگیرند وامروز در سال 66 می بینیم که برادران شما نمونه هائی را که آزمایش میکنند همه جواب مثبت میدهد. در ادامه مسائلی را مطرح فرمودند که من باز قسمت آخر این مطلب را قرائت میکنم: با انجام طرح یا مهدی اینک روشهای تولید و تکنولوژی هائی که در ایران وجود خارجی نداشته اند حل شده است و صدها نکته و پیچیدگی حل گردیده که با حل هر یک دانشگاههای خارجی درجه دکترا به حل کننده آن اعطاء مینمایند. اینقدر کارشان عظیم است و مهم و ارزشمند برای جنگ و برای پیشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامی. به هر تقدیر، این مواردی است که برادران عزیز ما در صنایع خودکفائی به آن همت گماردند ونتایج درر باری از کار این عزیزان حاصل گردیده است: یکی از مهمترین دستاوردهای این حرکت عظیم این است که این برادران عزیزمان صرفه جوئی ارزی بسیار بسیار مهمی داشته اند. به طوری که در سال 6-65، پانصد میلیون دلار صرفه جوئی ارزی داشته اند. تنها در تولید موشک مینی کاتیوشا، راکت 107، برادران عزیزما که کار کرده اند در سال قبل 20 میلیون دلار و با حسابی که ما کرده ایم در سال جاری انشاءالله اینها 140 میلیون دلار صرفه جوئی ارزی خواهند داشت. و در موارد دیگر هم به همین طریق است. آماری که اینجا پیش من هست در این 14 گروه تا مرداد امسال اینها توانسته اند (نایب رئیس: وقتتان تمام است) 500 میلیون دلار صرفه جوئی ارزی داشته باشند. اینها با این کارشان کمک قابل توجهی داشته اند به رهیدن از وابستگی در آزادی و استقلال این وطن اسلامی و خودکفائی و از طرف دیگر نیامندیهای رزمندگان سلحشورمان را اینها مرتفع کردند و بطور کلی با این کارشان توانسته اند کارخانجاتی را که در حال اضمحلال بودند به علت نداشتن مواد اولیه در حال نابودی واز بین رفتن بودند اینها را از ورطه نابودی نجات بدهند و خیلی از کرگرانی را که از این رهگذر ممکن بود بیکار بشوند اینها را به کار گماردند واز طرف دیگر اینها را شریک جنگ کردن. اینهائی که خودشان را سهیم در جنگ نمیدانستند این کارخانجات 3 هزار کارخانه ویا واحد تولیدی صنعتی خصوصی و 200 واحد تولیدی دولتی را کارگرانشان را سهیم و پشتیبان در جنگ کردند و پشتیبان رزمندگان سلحشور اسلام ویکی دیگر از (نایب رئیس: یک دقیقه از وقتتان هم گذشته حدود 2 دقیقه دارد اضافه میشود) یک مطلبی که باید دقت بشود انتقال اطلاعات فنی و رشد مراکز صنعتی در خصوص دانستنی های تولید است که این برادرانمان در این جهت خدمات ارزشمندی را ارائه نمودند. بهر تقدیر، من چون وقتم تمام است وفرصت دیگر ندارم که همه مطالب را در این باب بیان کنم وعرض کنم در یک جمله بحثم را خاتمه میدهم وآن اینکه وزارت سپاه از افتخارات این نظام است و در رأس آن وزیر مدیر و مدبر آن از افتخارات کابینه برادر عزیزمان جناب آقای مهندس موسوی که باید قدر این افتخارات را ما بدانیم. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
نایب رئیس- متشکر.
منشی- آقای مؤذن زاده مخالف هستند بفرمائید.
مصطفی مؤذن زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت امام در منشور انقلاب میفرمایند در این فرصت به همة مسؤولان کشورمان تذکر میدهم که در تقدیم مدرکها هیچ ارزش و مدرکی مهم تر از تقوی و جهاد در راه خدا نیست وهمین تقدم ارزشی الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد واستفاده از امکانات و تصدی مسؤولیت ها و ادارة کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها وامتیازات غلط مادی و نفسانی بشود چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح. چه امروز و چه فردا بنابراین مبنای مخالفت وموافقت طبعاً باید پنج عامل ذیل باشد : 1)تقوا، 2)جهاد، 3)عملکرد، 4)برنامه، 5)مدیریت. اما در مورد برادرمان آقای دکتر مرندی مسأله تقوا نیاز به بحث نیست مسأله جهاد اول حرف من است: جهاد برای یک وزیر طبعاً به معنای حضور فیزیکی او در جبهه نیست اگرچه قابل طرح است. جهاد یک وزیر به معنای حضور جدی زیر مجموعه و عناصر تحت کنترل وامکانات در دسترس او در خدمت جنگ است خصوصاً وزارتخانه ای مانند بهداشت و درمان و آموزش پزشکی که از خط اول جبهه تا پشت جبهه مبتلا به هر رزمنده است از جبهه شروع کنیم: برای مسأله بهداشت فقط من برادران نماینده ای را که چند هفته قبل در خدمتشان در حساس ترین خط پدافندی جمهوری اسلامی بودیم شاهد میگیرم که بگویند وضعیت رزمندگان چگونه بود و چه بیماریهائی شایع بود؟ آقای هارتی هم از دور دستی بر آتش دارند. آقای دکتر مرندی در جزوه های منتشر شده تعداد نیروهای اعزامی گروه پزشکی را در سال 66-14237 نفر ذکر کرده- اند وبا احتساب متوسط یک ماه مأموریت هزینه و به حضور تعداد 1186 نیرو در هر مقطع میرسیم که خود نمایندگان میتوانند برآورد نمایند که این رقم اندک در مقابل نیروی فوق میلیونی رزمندگان چه مفهومی دارد؟ در مورد درمان رزمندگان هم من به عنوان فرماندهی که مستقیماً با رزمندگان ومسائل آنها سر و کار داشته ام باید عدم رضات بسیاری از آنان را به صراحت بیان دارم فرمانده گردان ما مجروح میشود به یکی از بیمارستانها در یکی از استانها برده میشود آنقدر تعلل و کوتاهی میشود تا شهید میگردد و آخرین پیامش برای ما که بوسیله پدر و مادرش فرستاده میشود این است که بگوئید اینها ما را کشتند! هر پدر و مادر برای شهادت حاضر هستند همین چند روز پیش برادری که روی مین رفته در عملیات والفجر 10 و فقط یک انگشتش قطع شده در بیمارستان گفتـه اند پایت باید قطع شود و با پی گیریهای به عمل آمده در بیمارستان خصوصی به راحتی او را عمل میکنندو مشکلی هم ندارد. خیلی هم شک دارید برادران ، این برادرمان آقای پودینه فرمانده تیپ بودند 7 سال درجبهه بودند 7 بار هم مجروح شدند یعنی سالی 3 ماه در خدمت وزارت درمان و بهداشت وآموزش بودند میتوانید سؤال بکنید ببینید وضعیت چگونه است یک شاهد خیلی روشن و مشخصی هستند. وضعیت درمانی کشور چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد اعم از بعد کیفی و بعد کمی آن فقط توجه برادران را جلب میکنم به یکی از بیمارستانهای تهران آن هم بیمارستان نورچشمی که با این وضع تکلیف شهرستانهای دور و دورتر هم معلوم است. در کهنوج فقط یک پزشک ایرانی وجود دارد در بیمارستان قلب تهران یعنی بیمارستان نورچشمی نوبت معاینه بیش از یکسال، عمل جراحی قلب 5 سال. کسانی داریم که از سال 61 عمل نشده اند و در حالی که بیمارستانهای خصوصی با 200 هزار تومان این عمل را انجام میدهند طبق آمار قسمت پذیرش بیمارستان قلب در آخر سال گذشته تعداد 21 هزار نفر در نوبت بستری هستند با شرایط فعلی حداقل 10 سال طول میکشد تا همین افراد فقط نوبت به آنها برسد. اگر مسأله کمبود پزشک و پول مطرح است باید گفت چگونه 8 هزار تخت بیمارستانهای خصوصی رقابت میکنند با 60 هزار تخت بیمارستانهای دولتی . آقای هراتی هم که از وضعیت درمان اظهار رضایت کرده اند بهتر است وضعیت اورژانس شهرستان را از آقای دکتر راه چمنی نماینده دیگر شهرستان بپرسند. ما به وزارت بازرگانی در توزیع کالاها ایراد داشتیم حال این دو وزارتخانه را مقایسه کنید. بازرگانی مسؤول توزیع بسیاری از کالاها در کشور است در حالیکه وزارت بهداری فقط مسؤول توزیع اقلام داروئی کشور است و شیر خشک. اهرم لازم برای واردات وتولید داخلی در اختیار وزارت بازرگانی بطور کامل نیست در حالیکه کل واردات و تولید داخلی دارو در اختیار وزارت بهداری است وزارت بازرگانی اهرم لازم برای کنترل توزیع کنندگان ندارد در حالیکه وزارت بهداری تمام ابزار لازم برای کنترل را دارد پروانة داروخانه تأیید پزشک و داروساز در دست این وزارتخانه هست. حالا وضع داروئی کشور را نگاه کنید دارو در داروخانه یافت نمیشود ولی هر روز در روزنامه ها شاهد کشف اقلام زیادی داروی احتکار شده از اینجا و آنجا هستیم ظاهراً باید ریشه قضایا را در پرونده های زیادی داروی احتکار شده از اینجا و آنجا هستیم ظاهراً باید ریشه قضایا را در پرونده های زیادی که در بازرسی کل کشور موجود است جستجو کرد. من از آقای اکرمی تعجب میکنم که دفاع میکردند. همین پریروز آقای اکرمی میگفتند که این چه وضعی است در مملکت به دردمملکت برسید دو تا قلم دارو در داروخانه ها پیدا نمیشود من نمیدانم امروزآمده اند دارند دفاع میکنند ظاهراً در طیف عقلا این مسأله نیست. در مورد بهداشت که بسیار مورد عنایت برادران است. در مملکت درحال چنگ به قیمت زیر پا گذاشتن درمان مملکت (که
نتیجه آن را من قبلا گفتم) تلاش کردید که بهداشت نورچشمی بشود تمام سرمایه ها وقدرتها به این مسأله معطوف گردید اما با همه اینکارها بنظر میرسد راندمان کار بسیار پائین است بهداشت فقط واکسیناسیون نیست که با اینهمه هیاهو طبق جزوه ای که همین چند روز به عنوان دستاوردها منتشر شده است به عنوان نتیجه همه قضایا مطرح باشد. وضعیت بیماری سل و سایر بیماریهای واگیر را بگوئید. بهم ریختن وزارتخانه واختلاف بین بخش ها را مطرح کنید بخشنامه های ضد ونقیض معاونین وبایکوت کردن بخش درمان را مطرح کنید. در مورد آموزش اشاره میکنم به صفحه 4 عملکرد و برنامه آقای مرندی. پذیرش دانشجو در سال 66-65 تعداد 6183 نفر در سال 67-66 تعداد 4171 نفر یعنی یک دفعه 2000 نفر افت کرده مفهومش این است که سال اولی که این تغییر و تبدیل صورت گرفته یک پذیرش صوری صورت گرفته بخاطر مسائل تبلیغاتی نمیدانم بچه مسائلی. چرا علیرغم عدم گنجایش مرکز آموزشی فقط برای نمایش آمار وارقام را بالا برده؟ در مورد آب آشامیدنی هم که آقای هراتی گفتند زیاد ارتباطی به این وزارتخانه ندارد بیشتر به جهاد مربوط است. (یکی از نمایندگان : دارد). بلی، میدانم دارد آن قسمتی که دارد بررسی بکنند نه اینکه همه اش را بگویند دو سوم آن، آن طوری. آنچه که درهمه برنامه های همه آقایان وزراء مشهود است دادن آمار وارقام است ولی به نظر میرسد بعضی آمار وارقام خوب تفهیم نشده مثلا به این جمله نگاه کنید: امید به زندگی که شاخص دیگری از سلامت جامعه است ودر آغاز سال 53 فقط 59+ سال بود به 67 سال رسیده است یعنی شاخص امید زندگی که تابع یک سری فاکتورهاست ظرف 14 سال در ایران 8 سال بالا رفته آقای مرندی خودشان تحصیل کرده هستند میدانند بالا رفتن وپائین آمدن عمر یک جامعه تابع فاکتورهائی است که به این سادگی نمیشود بدست آورد تغذیه ، فرهنگ ، بدهاشت ، وضعیت محیط، فضای زندگی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی ، وضعیت روانی وفاکتورهای دیگری که با این شاخص اصلا نمیخواند من نمیدانم این چه آماری است؟ آقای مرندی خودشان در صحبت های تاریخ 29 مرداد 63 یعنی برای اولین با رکه به مجلس معرفی شدند میگویند که میزان مرگ و میر اطفال در کشور ما بالاست . فرمودند 104 ما گزارش کردیم وعرض بکنم این تخمین است ما آمارمان درهیچ قسمتی صددرصد به روز نیست اما درهمین گزارشی که به ما داده اند وبه مجلس داده اند اخیراً میگویند که: میزان مرگ ومیر کودکان در سالهای پیش از انقلاب به میزان 104 در هزار تولد زنده بود به 67 در هزار در روستاها و 35 در هزار درشهرها و بطور کلی به 51 در هزار تولد زنده در تمامی کشور رسیده است یعنی کمتر از نصف من نمیدانم وضعیت آماری کشور چه تغییری کرده که آمارهای تخمینی روز اول فعلا به آمارهای صددرصد تأیید شده تبدیل شده و آمارهای داده شده هم به نظر بسیاری از متخصصین مقرون به صحت نیست. در مورد مدیریت آقای مرندی هم من فقط یک نکته را ذکر بکنم یک مدیر عامل استانی که وقتی میخواهند رئیس داشنکده پزشکی شان بکنند همه پزشکان بالاتفاق مخالفت میکنند میزان کارآئی شان هم روشن است یک وقت میروند معاون وزیر میشوند بعد از یک سال هم دوباره میروند رئیس هلال احمر همان استان میشوند. این چطور هست من نمیدانم؟ درمورد برادرمان آقای مهندس کازرونی وزیر مسکن وشهرسازی. طبق مقدمه ای که عرض شد از ارتباط جنگ و این وزارتخانه شروع میکنیم. آقای کازرونی در برنامه خود پس از 8 سال جنگ صحبت از تدارک دژی مستحکم وعاملی در قبال تهاجم نیروهای کفر علیه امت اسلامی در قالب طرحهای شهرسازی و معماری متناسب با یک کشور مورد هجوم کرده اند. مثل اینکه تازه به فکر ساختن دژ افتاده اند در طول سالهای جنگ هیچ تغییری در الگوی ساختمانی ما داده نشده است شما حتی پادگانها و وزارتخانه ها وشهرکهائی را هم که طراحی کرده اید هیچ تناسبی با جنگ نداشته و ندارند وزارت سپاه یعنی وزارتخانه جنگی ما تحمل یک خمپاره 60 را هم ندارد و زمان زیادی هم از ساختن آن نمی گذرد . در مورد مسکن وزمین و رزمندگان هم که فکر میکنم نیازی به توضیح نباشد تازه همین چند هفته قبل برادران در مجلس شورای اسلامی برای طرحی در جهت حل این مسکن امضاء جمع میکردند. اما در مورد عملکرد: قانون اراضی شهری در مجلس اول تصویب میشود اما اجرا نمیگردد در مجلس دوم با آنهمه بایدها و نبایدها قانون زمین شهری تصویب میشود اما آئین نامه ای که برای این قانون مینویسند نه تنها حلال مشکل زمین نیست بلکه بکلی با روح قانون مغایر است. موضوع تشخیص و تعیین اراضی موات بایر، دایر و باغات در سطح محدودة قانونی و حریم استحفاظی شهرها بر اساس تعاریف بسیار واضحی که در مواد 3 . 4 و 5 قانون وجود داشته بر طبق ماده 12 قانون بر عهده وزارت مسکن وشهرسازی است. در حالیکه این اختیار وقدرت به قدری در آئین نامه تضعیف شده است که با یک موضع انفعالی در ماده 18 طوری بیان شده که نه تنها وزارت مسکن رأساً و ابتدائاً نوع اراضی را مشخص نمیکند بلکه پس از استعلام مراجع واشخاص حقیقی و حقوقی بطور موردی عمل میکند قانون را به این صورت در آوردن یعنی اجازه دادن به زمین خواران برای هر نوع تغییر وتبدیل در مورد ماده 9 قانون زمین شهری وزارت مسکن در حالیکه به راحتی میتواند با یک برنامه حساب شده کنترل زمین را در 22 شهر در دست بگیرد با یک برنامه انفعالی در ماده 34 آئین نامه اصل را بر این قرار داده که مالک میتواند طرح تفکیک و عمران خود را تهیه وبه وزارت مسکن ارائه دهد و چنانچه ظرف یکسال پاسخی دریافت نکرد خود رأساً اقدام نماید به عبارت دیگر مهلت اجرای قانون را از 5 سال به یکسال تقلیل داده اند کافی است بطریق یک پرونده یکسال معطل بماند و اراضی از قید قانون آزاد شود. این حرفها آیا معنائی جز بورس بازی زمین دارد؟ و آیا شعاری که بجای برنامه به مجلس ارائه داده اید و صحبت از تأمین زمین برای مصارف مختلف خدمات عمومی و بخصوص مسکن مستضعفین و طبقات کم درآمد کرده اید با این آئین- نامه قابل اجراست؟ شما کرمان را از شهرهای شامل ضرورت کنار گذاشتید در حالیکه از سال 63 هنوز 3500 نفر در نوبت زمین هستند هیچ ثبت نامی هم از آن تاریخ صورت نگرفته و بسیار شهرهای دیگر که شامل ضرورت میشدند وخلاف آن به مجلس دوم گزارش شده. اما در مورد برنامه: آقای کازرونی شما در برنامه خود به مجلس ادعای ساختن 30 میلیون متر مربع مسکن در سال کرده اید سؤال میشود با کدام برنامه هماهنگ شده که بتواند تمامی پارامترهای تولید مسکن را در خود جای دهد ضمانت اجرای این برنامه را دارید. در حالیکه هیچ تغییری در الگوها نداده اید و بسیاری از طرحهای شما از زمان عقب است دلیل این عقب ماندگیها چیست؟ آیا تون خرید مردم پائین است ؟ آیا مشکل مصالح ساختمانی موجود است؟ آیا قیمت ماشین آلات ساختمانی بالاست ؟ آیا نیروی انسانی متخصص و نیمه متخصص کم است؟ آیا دستمزد کارگر ساده بالاست؟ اگر پاسخها مثبت است چگونه از رقم 30 میلیون متر مربع مسکن درسال میگوئید؟ درحالیکه متوسط تولید مسکن شما در سالهای اخیر از 150 هزار واحد در سال بیشتر نبوده ودر چنین شرایطی شما چگونه صحبت از 12 شهرک اقماری برای 4 میلیون نفر جمعیت میکنید؟ در حالیکه نه ابزار لازم برای کنترل مهاجرت را دارید و نه میتوانید پس از ساختن شهرک های منفصل از پرشدن فاصلة آنها تا شهرها جلوگیری بعمل آورید . بنظر من شما توان اجرای این طرحهای نپخته و ناصحیح را هم ندارید و با مصاحبه هائی که میکنید فقط باعث مهاجرت روستائیان به شهرها میشوید وتازه اگرهم ساختید معلوم نیست که خانه ها با رنو معاوضه نشوند! اگر در مورد مسکن شهرها بهانة کمبود ارز مطرح باشد بهانة عدم توجه به مسکن روستائی چیست؟ شما هیچ جهت گیری مشخصی دررابطه با مسکن روستا ارائه نداده اید در برنامه شما هم فقط یک جمله کلی در اینمورد وجود دارد آنهم اینست: توجه به مسکن روستائی در قبال مسکن شهری وایجاد نهادهای لازم برای مدیریت ساخت مسکن روستائی. مثل اینکه وزارت مسکن میخواهد بعد از 10 سال انقلاب به مسکن روستا توجه کند ونهاد لازم را هم انشاءالله ایجاد نماید انشاءالله مسأله دیگری که مطرح است که منبعث از یک اصل کلی است این است که وزارتخانه های ما کم کم تلاش میکنند خود را تبدیل به تجارتخانه بکنند و کار منحط پولسازی وعدم جوابگوئی در مورد پولهای دریافتی از مردم جهت آماده سازی زمین به هیأت دولت و دیگران به این وزارتخاه هم سرایت کرده وصحبت از میلیاردها تومان پول است که حداقل
می بایست به بانک مسکن واریز میشد تا در زمینه ساخت مسکن بکار بیفتدو نشد. صحبت آخر آنکه امروز که صحبت بازسازی است برای چند شهر آسیب دیده کشور طرح جامع دارید؟ یا اینکه اینهم مانند خیلی کارهای دیگر در دست اقدام است؟ والسلام.
منشی- آقای موحدی ساوجی موافق هستند بفرمائید.
علی موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری ویسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. با توجه به فرصت کوتاهی که در اختیار هر یک از مخالفان و موافقان هست طبیعی است که هیچکدام از برادران نتوانستند در باره همه وزرائی که موافق بودند با آن وزرائی که مخالف بودند بحث کنند به این جهت من مقدمتاً لازم است عرض کنم که انشاءالله فرصتی دست دهد در باره وزرای سپاه اطلاعات، صنایع، بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی و کشاوزی مختصری صحبت خواهم کرد اگرچه در باره عده ای دیگر از وزراء تا این ساعت بنای رأی موافق دارم که در واقع وزراء این وزراتخانه ها را هم لازم است اعلا م بکنم وزراء وزارتخانه- های خارجه، مسکن، دادگستری، برنامه و بودجه، معادن، اقتصاد و دارائی ، پست و تلگراف وتفن را هم تا این ساعت که بالاخره پیش خودم برآورد کردم وضعیت وعملکردها را، موضع گیریها را به نظرم آمده که رأی موافق بدهم. اما درباره وزرائی که بتوانم انشاءالله یک مقدار صحبت بکنم: در باره یکی از وزرائی که برادر مخالف با استفاده از وقت یک مخالف دیگر نیم ساعت صحبت کردند مطالبی را در واقع گفتند که بنده به عنوان یک نماینده مجلس که درسه دوره نماینده بودم وهستم واز نمایندگانی هم نیستم که بی اطلاع از مسائل مملکتی باشم، این مطالبی که ایشان گفتند باید عرض کنم که نه از زبان ایشان نه از زبان افراد دیگری هیچکدامش که واقعاً یک مدرکی ، یک سندی لااقل یک مورد جزئی را چه خرید داخلی، چه خرید خارجی، چه مسائل دیگر000 ا لبته پاره ای از پیشامدها ، حوادث ، رویدادهائی که منجر به ضایعاتی بوده نظیر انفجار بعضی از انبارها حتی قبل از اینکه وزارتخانه سپاه تشکیل بشود من خودم یادم است د راهواز ناچار بوند برادران سپاه مهمات را در یک جائی که اصلا انبار هم نبود برای این کار در آنجا «دپو» کرده بودند و بعد با انفجار آن در واقع یکی از تأسیسات مهم دیگر ما هم از بین رفت وهم اینکه ضایعاتی به بار آورد واینها البته مربوط به این نیست که بگوئیم ما در واقع سوء نیتی باشد یا مثلا جهات دیگری باشد. شما چرا در بارره این مسأله به هیچ وجه صحبت نکردید که در مدت قریب به 8 سال جنگ تحمیلی که در واقع بخش عمده دفاع و جنگ دراین مملکت بر عهده سپاه وبسیج بوده وتدارک این نیروها هم در درجه اول بر عهدة وزارت سپاه بود و بعد البته کمکهای مردمی که متفاوت بوده ودر طول جنگ این کمکها وجود داشته از لحاظ کمیت حالا یا کم بوده یا زیاد ولی از لحاظ کیفیت ومعنویت وحضور مردم درجبهه و حمایت مردم بسیار باارزش بوده. چرا شما در رابطه با این مسأله که در طول این 8 سال جنگ تحمیلی سپاه پاسداران ،بسیج مستضعفین توسط چه وزارتخانه ای از وفتی که این وزارتخانه تشکیل شد اینها تدارک میشدند امکاناتشان، وسائلشان، نیازمندیهایشان ، لجستیکشان به عهده چه کسی بود واین هم از صفر شروع شد، اصولا خود سپاه در ابتدای جنگ مگر چقدر توان داشت؟ چقدر قدرت داشت؟ چقدر آموزش داشت؟ چقدر امکانات واسلحه داشت؟ ولی همان نیروهائی که در جبهه حضور داشتند ودر برابر دشمن جنگیدند نمونه همان نیروها بودند که در وزارت سپاه آمدند حالا چه متخصصینی که در داخل کشور تحصیل کرده بودند یا متخصصین متعهد و با ایمانی که ازخارج کشور آمده بودند و میتوانستند در بخشهای دیگر مخصوصاً بخش خصوصی یا بخشهای صنایع دیگر حقوقهای خیلی کلان وگزافی بگیرند ولی حاضر شدند که در وزارت سپاه در خدمت صنایع دفاعی مملکت ما قرار بگیرند و کارهای عمده ای کرده اند. شما چرا این مسائل را نمیگوئید که از کجا شروع کرده اند؟ از صفر وبعد در طول این مدت چقدر پیشرفت هائی در زمینه های مختلف مربوط به سلاح و مهمات توانستند دست پیدا کنند؟ من این نکته را میخواهم بگویم برادر ما حالا یا بی توجه بودند یا اینکه از تقریباً ارقام ریاضیات خیلی پرت بودند. ایشان حالا یا اشتباه لفظی بود یا هر چه بود گفتند که یک خریدی که در رابطه با مربا انجام شده است 250 میلیون تن کسری داشته چون هر قوطی مثلا 50 گرم کم بوده من اصلا از ایشان سؤال میکنم درعرض یک سال تمام بنادر ما، اسکله های ما ، وضعیت تخلیه وبارگیری که ما داریم سالی 20 تن میشود؟ که دراین 10 ساله بعد از انقلاب حتی 200 میلیون تن شما در 10 ساله بعد از انقلاب توانسته اید وارداتتان باشد؟ نبوده که! (یکی از معاونان وزارتخانه ها : 250 تن بوده) عرض میشود 000 حالا ایشان یا میخواسته بگوید 250 تن گفته 250 میلیون تن یا هر جهت دیگر بوده که معلوم میشود مال بی توجهی بوده.
نایب رئیس- آقای موحدی ! آن را قبلا هم نوشته اند نوشته است به آقای هاشمی هم تقدیم کرده که منظورم 250 تن بوده تلفظ اشتباه است.
موحدی ساوجی- از 250 میلیون تن منظورش 250 تن بوده. انشاءالله امیدواریم در بقیه مطالبشان اینطور اشتباهات نکرده باشند. بعد آمدند یک سری مسائلی را مطرح کردند کان در مدتی که وزارت سپاه تشکیل شده تا به امروز تمام کسانی که به خارج رفته اند برای خریدن وسائل یا مهمات یا ابزار یا لوازم دیگر وبا توجه به محاصره اقتصادی ابرقدرتها مخصوصاً در ارقام و اقلام دفاعی که اگر اقلام غیر دفاعی را آنها بو میبردند که ما میخواهیم در مسائل دفاعی به کار ببریم به شدت جلویش را میگرفتند شما میدانید که در رابطه با قایق ها وخیلی مسائل دیگر هم این کار را کردند. گروه هائی که رفتند بخارج خرید کردند من نمیخواهم بگویم که همه شان درست عمل کردند. همه شان بی اشتباه بودند. کما اینکه در رابطه با وزارت دفاع هم این صدق میکند. وزارت صنایع سنگین هم صدق میکند. وزارتخانه های دیگر هم صدق میکند. شما اگر همه آنها رابروید بررسی کنید چه بسا ممکن است در پاره ای از خریدهایشان واقعاً سرشان کلاه رفته باشد ولی این دلیل میشود برای اینکه شما این طور مسأله را مطرح کردید که خارجی ها و سرمایه داران و صاحبان شرکتهای کشورهای خارجی وقتی ایرانیها به آنجا میروند آنها میگویند که اینها آدم خوبی هستند برای اینه با جیب و کیفها و چمدانهای پر پول میآیند وبا دست خالی برمیگردند؟ وجداناً این حرف شما حرف درستی است؟ انصافاً این حرف درستی است؟ بعد هم اول صحبت وآخر صحبت هم بگوئید که تمام صداها ورادیوهای بیگانه خفه بشوند! برای اینکه فکر نکنند ما این مطالبی که میگوئیم منظوری داریم یا در بین ما تضادی وجود دارد حالا تضاد که وجود ندارد هیچی. این مطلب آخر حقیقت ندارد! بحث این است. بعد یک مطلب دیگری را مطرح کردند گفتند که فرق است بین این مبحث که اسرار یک نظام را نباید فاش کرد واینکه آدم مفاسد یک نظام را بخواهد مخفی بدارد یعنی آنچه را که گفته اند که اگر آدم واقعاً تحلیل کند ، بررسی کند لااقل ایشان در این مدتی که در این مجلس بوده اند خوب لازم بود لااقل به عنوان تذکر از طریق رئیس مجلس اعلام بکنند یک مورد، دو مورد ، ده مورد که آقای وزیر سپاه شما در رابطه با این مسائل در کارتان یک اشکالاتی وجود دارد چرا این اشکالات را رفع نمیکنید ؟ و این است که من فکر میکنم واقعاً بی انصافی شد در رابطه با جناب آقای رفیق دوست وزیر سپاه البته من این مطلبی را که عرض میکنم خدا شاهد است مربوط به دوستی ورفاقت هم با ایشان وامثال این چیزها نیست. در این مملکت و در این نظام برای من نماینده و برای هر نماینده دیگری هم قهراً اینطوری است که برای ما مصالح نظام مطرح است برای ما دوست و رفاقت واین چیزها مطرح نیست وایشان هم مدتی قبل از انقلاب با ما در زندان بوده است معنی اش این نیست که حالا با ما رفیق است کارش هم با من ارتباط ندارد. در مدت نمایندگی 3 دوره ، یک بار بنده برای چند تا پایگاه بسیج در بخش خرقان وبخشهای دیگر از ایشان یک بودجه ای خواستم گفت میدهم تا به حال یک ریال هم نداده! آنهم مربوط به پایگاههای بسیج بوده . بنابراین ما نه شرکت داریم نه بنیاد داریم نه منافع داریم نه اینکه بخواهیم یک وزیری را تأیید کنیم یا وزیری را تأیید نکنیم بر اساس منافع و مصالح فردی خودمان یا گروهی خودمان و امثال ذلک نیست وانشاءالله هیچ کدام از نمایندگان اینطور نخواهد بود. اما در ارتباط با وزارت اطلاعات من مطلبی را که لازم است عرض بکنم البته چون که فعالیت ها وتلاش هاو عملکرد وزارت اطلاعات بخاطر ماهیت کاری که دارد قابل بیان وذکر نیست اما من در اینجا باید عرض کنم که جناب آقای ری شهری از جمله اعضائی است در هیأت وزیران ، در هیأت دولت که از لحاظ مقام علمی ، فضل، تحقیق، تألیف ودیانت و تقوا هیچ حرفی ندارد ودر این مدت کوتاهی هم که وزارت اطلاعات تشکیل شده است در این مدت کوتاه
موفق بوه مجموعه ای را تشکیل داده فعالیتهایی داشته. پاره ای از کارهایش را هم توانسته برای امت حزب الله ، برای مردم بیان بکند پاره ای از کارها را در یک جزوه شرح علمکردی که برای رؤسای کمیسیونها بطور محرمانه فرستاده و در کمیسیونهای مجلس وجود دارد و شاید خیلی از برادران هم رفته باشند خوانده باشند که فعالیتهای ایشان بسیار با ارزش است منتها مشکلاتی هم دارند که به نظر ما از جمله مشکلاتی که دارند اصلا اطلاعات جوری است که بسیاری از دستگاهها ونهادها مخصوصاً نیروهای نظامی و انتظامی دلشان میخواهد که این کار اطلاعاتی را انجام بدهند با اینکه قانون به اینها اجازه نداده واگر چنانچه افرادی را یک وقت در رابطه با گروههای سیاسی و گروهکها و عوامل ضد انقلاب میگیرند باید بلافاصله آنها را تحویل وزارت اطلاعات بدهند ولی متأسفانه هنوز این هماهنگی بوجود نیامده وباید همکاری صادقانه و خالصانه و تنگاتنگی با وزارت اطلاعات داشته باشندنه اینکه یک ضد انقلاب بشود بعد از بیست روز، یک ماه بخواهنداو را نگهدارند وبعد از بازجوئیها و تشکیل پرونده تازه به وزارت اطلاعات بدهند خوب این غلط است واین نادرست است وبرخلاف قانون هم هست اینجور کار کردن وازجمله مسائلی که لازم بود عرض کنم000
نایب رئیس- آقای موحدی دو دقیقه دیگر وقت دارید.
موحدی ساوجی- متشکر، در رابطه با وزیر صنایع از جمله ایراداتی که نماینده مخالف گرفتند این بود که گفتند آقای وزیر صنایع در رابطه با موافقتنامه های اصولی که میدهد بالاخره تفاوت گذاری میکنند. بعضی موافقتنامه های اصولی را میدهد با ارز دولتی، بعضیها بدون ارز، بعضیها با ارز تجارتی و امثال ذلک در صورتی که آنچه را که ایشان بیان کردند به عقیده ما یکی از افتخارات وامتیازات و کارهای بسیار مثبت وزارت صنایع است که در مدتی که وضع ارزی مملکت ما بسیار ناجور بوده، در تنگنا قرار داشته ، صنایع این مملکت اشتغال و امثلا اینها یا باید بوده که بخوابد و یا باید بوده که ما اجازه بدهیم آنگونه واحدها و شرکت هائی که تولیدی هستند وهیچ ارز نیاز ندارند اول اولویت به آنها بدهیم هیچ ارز نمیخواهند واز داخل همه چیزشان تأمین میشود در درجه دوم آن شرکت هائی که اینها ارز نیاز دارند ولی خود متقاضی میگوید من ارز آنرا به هر شکلی هست تأمین میکنم و به این موافقتنامه اصولی داده بدون اینکه تعهد وتضمین دولت را به دنبال داشته باشد که دولتی که ارز ندارد بخواهدبه او ارزبدهد. بنابراین اگر چنانچه 85 درصد موافقتنامه- های اصولی که صادر شده در طول چند سال این موافقتنامه ها غیر ارزیبر بوده وآن بقیه هم که ارزبر بوده فقط چهل تا موردش بوده والا بیش از هزار وصد وچند موافقتنامه اصولی بوده که بر اساس ارز متقاضی این موافقتنامه صادر شده این از مثبتات وزارتخانه است پس بیایند در مملکت کارها را لنگ بکنند تا تاریخی که ما ارز داشتیم جنس را از خارج وارد میکردند حالا که در داخل میخواهد تولید بشود، باید کارخانه زده بشود واین فرد اگر چنانچه بگوید که من کارخانه را میزنم وخودم ارز آنرا تأمین میکنم به هر قیمتی هست ما به این اجازه ندهیم که کارخانه بزند موافقتنامه اصولی ندهیم؟ در رابطه با وزارت کشاورزی مطلبی که میخواهم عرض کنم من نمیخواهم بگویم بعد از انقلاب در رابطه با کشاورزی تحول ایجاد شده جهشی شده. نشده وبنده خودم از کسانی هستم که همواره مسؤولان مملکتی ما وخود ما نظرمان این بوده که باید مسأله کشاروزی ، خودکفائی در امر کشاورزی محور باشد واصل باشد و اولویت درجه 1 داشته باشد اما متأسفانه آیا به این مسأله آنطور که شاید و باید در واقع بها داده اند؟ ارزش برایش قائل شده اند؟ در مقام عمل نه در مقام شعار در مقام عمل دررابطه با نخصیص بودجه تخصیص ارز.
نایب رئیس-آقای موحدی وقتتان تمام است.
موحدی ساوجی- و امثال ذلک من میخواهم عرض کنم که البته همین مقدار که وزارت کشاورزی بعد از انقلاب از یک رشد نسبی سطح پائینی برخوردار بوده این باز بنظر ما بهتر است از اینکه کشاورزی بعد از انقلاب مثلا روند رو به قهقراء را میخواست داشته باشد دیگر در اینجا عرضم را به پایان میبرم وامیدواریم که انشاءالله وزراء محترمی که انتخاب میشوند درواقع رأی مجلس را و در واقع خواسته ها و آرمانهای امت و ملت حزب الله را نصب العین خودشان قرار بدهند ، محترم بشمارند ، و بیش از اینکه به این مملکت وبه این انقلا ب و به اهداف رهبری خدمت کنند والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته.
منشی- آخرین مخالف آقای کبیری هستند که بجای آقای پودینه صحبت میکنند.
قنبر کبیری- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری ویسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. تشکر میکنم از برادر عزیزمان جناب آقای پودینه نماینده محترم زابل که قتشان را در اختیار بنده گذاشتند من در این فرصتی که در اختیار دارم با توجه به اینکه عزیزان صبح تا حالا مباحث زیادی را گوش کرده اند وخسته هستند سعی میکنم انشاءالله به اختصار مطالب را عرض کنم البته برادرها این روال را صبح تا حالا گذاشند که میگویند باچه وزرائی موافقند وبا چه وزرائی مخالفند بنده هم به هر حال از جمع برادران عزیز با یک عده- ای به دلایل مختلف موافق نیستیم ولی راجع به وزارت کشاورزی واگر فرصت شد صنایع اشاراتی خواهم کرد. در مورد مسأله اهمیت کشاورزی، خوب اینقدر گفته شده که تکرار مسأله فکر میکنم جائی وموردی نداشته باشد واقعاً برای ما که امروز مبحث مهم بازسازی اقتصادی کشور را پیش رو داریم رسیدن و توجه جدی به بخش کشاورزی به عنوان یکی از محورهای مهم که میتواند انشاءالله زمینه ساز استقلال اقتصادی ما باشد برای همه ما امری حیاتی ومهم است که اینرا از زبان همه مسؤولین محترم کشور اعم از خدمتگزارانی که در وزارت کشاورزی و جهاد و سایر مسؤولین در جاهای دیگر همه ما شنیده ایم ومجلس هم روی این قضیه عنایت دارد. در مورد کشاورزی قبل از پیروزی انقلاب هم چون اکثراً برادران نماینده ما از روستا هستند. کشاورز یا کشاورززاده بودند، خوب کلا با سیاستهای قبل از پیروزی انقلاب هم آشنائی دارند که هدف رژیم شه این بود که کشاورزی ورشکسته باشد تا بندهیا اسارت را بر دست وپای ما آمریکا هر چه بیشتر بتواند محکم پیچیده ولی بعد از پیروزی انقلاب این سیاست کار گذاشته شد وجهت، توجه به بخش کشاورزی بوده هر چند که متأسفانه درحد نیاز بخش به آن توجه نشده من الان وضع موجود کشاورزی را یک اشاره ای میکنم وبعد میپردازم به مسائلی که هست ما بعد از پیروزی انقلاب خوب، گرفتاریها و تنگناهای اقتصادی داشتیم ولی علیرغم این گرفتاریها به دلیل همان سیاستی که مسوؤلین ونظام برای بخش کشاورزی داشتند و آن توجه به این بخش بوده ما امکاناتی را در حد توان کشور در این بخش بکار گرفتیم که این امکانات کم نبوده به عنوان مثال من چند رقم را از امکاناتی را که بعد از پیروزی انقلاب در بخش کشاورزی سرمایه گذاری کرده ایم خدمت عزیزان عرض میکنم: پرداخت های دولت در بخش کشاورزی را من مقایسه کردم طی سالهای 49 تا 57 که یکی از دورانهای خوب زمان شاه بود از نظر اعتبارات که دست رژیم شاه بود برای سرمایه – گذاری و 58تا 66 را که ما بخش اعظم این سالها را در جنگ به سر بردیم اعتبارات عمرانی قبل از پیروزی انقلاب طی آن 9 سال 9/243 میلیارد ریال بوده در حالی که بعد از پیروزی انقلاب طی مدت مشابه با رشدی بیش از 130 درصد 8/563 میلیارد ریال اعتبارات عمرانی ما در بخش کشاورزی بوده مجموع اعتبارات اعم از جاری وعمرانی در 9 سال قبل از پیروزی انقلاب 493 میلیارد و بعد از پیروز انقلاب با رشد 94 درصد به 956/9 میلیارد ریال رسیده این بحث اعتبارات بود و سایر امکانات را من چند رقم را خدمت عزیزان میخوانم. کود شیمیائی درسال 55-630 هزار تن توزیع شده در کل کشور این رقم درسال 64 یک میلیون و 626 هزار تن بوده و میانگین توزیع سالهای بعد از پیروزی انقلاب بالای 5/1 میلیون تن در سال ما کود شیمیائی مصرف کرده ایم. تراکتور که به هر حال یک ابزار مهم است وامروز بحث میشود از رفتن بطرف مکانیزاسیون ومکانیزه کردن کشاورزی قبل از پیروزی انقلاب ما سال 55-6626 دستگاه تراکتور توزیع کره ایم بعد از پیروزی انقلاب با میانگینی حدود بیست هزار دستگاه درسال ما در طی سال 61-28900 دستگاه، سال 62-32 هزار دستگاه سال 63-23 هزار دستگاه و درطول این دوره سالهای بعد از انقلاب بطور متوسط سالانه 139 درصد رشد توزیع را میشود داشت. وام یکی دیگر از مسائلی است که برای راه اندازی بخش کشاورزی بسیار مهم است تسهیلات اعتباری ما درسال 56-51میلیارد ریال وام به کشاورزانمان پرداخت شده و در سال 64 دویست میلیارد ریال بذر اصلاح شده هم باز همین وضعیت را دارد در سال 58 که ما آمارش را داریم 56 هزار تن در سال 64-98 هزار تن و طی 65 و66 ظاهراً بیش از صد هزار تن بذر اصلاح شده توزیع شده ، خوب این امکاناتی است که ما در این بخش بکار گرفتیم این
امکانات علیرغم مشکلات و تنگناهای اقتصادی ما بوده یا باید ببینم واقعاً به نسبت به این امکاناتی که ما بکار برده ایم که اکثراً وام، اعتبارات عمرانی، ماشین آلات و مسائل دیگری که بکر گرفته شده اغلب بیش از سه برابر چهار برابر رشد داشته نسب به قبل از پیروزی انقلاب ووضع تولیداتمان هم در حال حاضر من عرض میکنم به نقل از آمارهای خود وزارت کشاورزی گندم در سال 55 قبل از پیروزی انقلاب با سطحی معادل پنج میلیون و 759 هزار هکتار تولیدی حدود 6 میلیون تن داشتیم وعملکردی حدود 1049 کیلوگرم بعد از پیروزی انقلاب که من اینجا بجاست تذکر بدهم متأسفانه تناقض در آمارهای وزارت کشاورزی با وجود این سطح زیر کشت به چیزی حدود 6 میلیون و سیصد هزار هکتار افزایش پیداکرده چون همین رقمی که صبح جناب آقای فاضل فرمودند چیزی حدود بیش از 650 هزار هکتار زمین هیأت واگذار کرده و مقداری هم از طریق نهادهای دیگر ولی تولید باز در حد 6 میلیون و 630 هزار تن در سال 64 هست این آمار وعملکردی حدود 1070 هزار کیلو، تناقضی که عرض کردم وزارت کشاورزی پارسال بحث ادغام این بود یک خرده داده به مجلس در آنجا آار میزان تولیدات برای گندم سال 65را نقل کرده در این جزوه ای که امسال دادند قبل از رأی گیری دراین هم باز یک رقم داده اند که تفاوت این دو رقم چیزی حدود 250 هزار تن هست که همین یک مقدار متأسفانه اکتفا کردن به این آمارها را هم دچار اشکال میکند در سایر زمینه ها هم واردات ما رشد چندانی نداشته ما در مسأله گندم عملکردش عرض کردم 1070 کیلوگرم در هکتار هست. جو 1102 کیلوگرم وچیزهای دیگر هم وضعیتی بهتر ندارد. در کنار این تولیدات ما سیر تقریباً میشود گفت وحشتناک واردات را داریم وباز من باید عرض بکنم برخلاف آماری که صبح توسط یکی از برادران داده شده که سال 53 دو میلیون تن گندم وارد میشده خیر اینجور نیست. سال 55-830 هزار تن واردات گندم ما بوده وسال گذشته چیزی حدود دو میلیون وهفتصد تن خوب حالا بقیه اقلام هم همین وضعیت را دارد که من یکی دو رقمش را عرض میکنم گندم 830 هزار تن درسال 55 بوده ودو میلیون وهفتصد هزار تن درسال 66 برنج 260 هزار تن در سال 55 بوده . 540 هزار تن در سال 64 بوده وشکر گوشت قرمز علوفه هم همین وضعیت را دارد. در یک کلام من اینرا میخواهم عرض کنم که ما بعد از پیروزی انقلاب امکاناتی در بخش کشاورزی بکار برده ایم وبازدهی به تناسب این امکانات نداشته ایم حالا هر کسی هم یک چیزی میگوید. مسؤولین محترم کشاورزی هر جا که می نشینند یا میگویند سیاست قیمت گذاری غلط است اگر قیمت مناسبی برای گندم گذاشته بشود چنین و چنان خواهد شد ویا در جای دیگر اشکالات دیگری را که به ذهنشان میرسد مطرح میکنند که من نمیخواهم عرض کنم که سیاست قیمتهی فعلی درست است ولی سیاست قیمتها یک حد معنی دارد شما ملاحظه بفرمائید که بیش از شش میلیون هکتاز زمین شما زیر کشت گندم میرود این زمینی که زیر کشت رفته، آب مصرف شده، کود مصرف شده، بذر اصلاح شده در قسمتی از این اراضی مصرف میشود، سم مصرف میشود آخرین سؤال را ما باید جواب بدهیم که این امکانات چرا درست بازده ندارد؟ سیاست قمیتهای به جای خودش امیدواریم انشاءالله مجلس سوم و دولت خدمتگزار بتوانند راه حلی برای این قضیه پیدا بکنند بدون بازتابهای منفی . من مقداری از ین اشکالات را متوجه ضعف مدیریت میدانم ضمم ارادتی که به برادر بزرگوارما ن جناب آقای زالی دارم میخواهم چند نمونه از این ضعف مدیریتها را عرض بکنم و خدارا هم شاهدمیگیرم آنچه راکه عرض میکنم غرض شخصی نیست حداقل از نظر خط وربط سیاسی دیگر ما و آقای دکتر زالی فکر میکنم همدیگر را قبول داشته باشیم که آنچه را من الان عرض میکنم به عنوان برخورد خطی نیست برخوردی است به عنوان کسی که الفبای کشاورزی را میداند چهار سال هم در خدمت برادران کمیسیون کشاورزی و یا خود برادرمان آقای دکتر زالی و برادران دیگر وزارت کشاورزی هم ارتباط مداوم داشتیم واین مسائلی است که من فکر میکنم لازم هست گفته بشود اما قبل از اینکه به ضعف ها بپردازم من یک چند رقم را میخوانم از میزان تولید گندمی که ما داریم تولید گندم ما و کشورهای دیگر من حالا نمیخواهم خودمان را مقایسه کنم بگویم چرا ما اندازه انگلستان گندم برداشت نمیکنیم چرا اندازه فرانسه برداشت نمی کنیم نه، حالا اندازه کشورهائی مثل هندو پاکستان وترکیه و چین هم لااقل اگر برداشت کنیم به نظر من که توان این را داریم بسیار خوب است. انگلستان رقم برداشت گندمش در واحد سطح 7715 کیلوگرم است، 7/7 تن در هکتار، فرانسه 4/6 تن. آلمان 2/6 تن و هندوستان اینجا هست 1850 کیلوگرم پاکستان 1510 کیلوگرم که من رقم دیگری را دارم. در اینجا گزارشی است برادران نخست وزیر تهیه کرده اند عملکرد هندوستان طی یک دوره 76 تا 83 از 2/1 تن به 863/1 تن افزایش پیدا کرده پاکستان از 33/1 به 70/1 ترکیه از 55/1 به 77/1 و چین از 64/1 به 85/2 تن در هکتار گندمشان برداشتش افزایش پیدا کرده من حالا چند نمونه را از این که چه وضعی است که ما از این امکانات نمیتوانیم استفاده بکنیم عرض میکنم. در مورد اشکالاتی که ما به مدیریت داریم یکی از خصوصیات یک مدیر لایق وخوب این است که واقعاً هم اشراف داشته باشد روی کار مسؤولین واحدش و هم اگر تخلف شد برخورد بکند.
نایب رئیس- آقای کبیری دو دقیقه دیگر وقت دارید.
کبیری- متأسفانه در وزارت کشاورزی این فکر نیست یعنی هر تخلفی هم میشود بلافاصله توجیه پشت آن خواهد بود به عنوان مثال در سال 65 یک ویروس جدید تب برفکی وارد شد در حالیکه نامه خود مؤسسه رازی هست قبلا واردات گاو را از آلمان ممنوع کرده بود ولی بعداً کل وزارتخانه بسیج شد برای اینکه به کمیسیون کشاورزی مجلس توضیح بدهد وثابت بکند که نه این یک چیز جدیدی است آنجا وراد شده ، گفتندکه ویروس جدید وارد شد ه 22-O عراقی است که حالا عراقیها نتوانستند از مرز وارد بشوند از طریق ویروس شان اینجوری وارد شده بودند و نامه های خود کارشناسهایشان هست که واقعیت چیزی غیر از این است و نخست وزیر این مسأله از طریق کارشناسهای خودوزارت کشاورزی پیگیری کرد. و این قضیه هم ثابت شد مسأله دوم مقدار زیاد ی سم فاسد بوده که مجموعه نامه هائی اینجا هست باز فرصت نیست متأسفانه بخوانم این نامه به امضای آقای ارجمندی رئیس سازمان حفظ نباتات است.نامه بعدی هم به امضای آقای ارجمندی رئیس حفظ نباتات است که هر دو جا تأیید کرده اند که مقدار زیادی سم فاسد شده توزیع شده و در اینمورد هم اگرچه پیگیریهائی از طرف کمیسیون شد پرونده ای در کمیسیون اصل 90 و در دستگاه قضائی هست متأسفانه باز به جائی نرسید یک مسأله دیگر ضعف شدید آموزش در بخش کشاورزی است این جزوه ای که دست من است وزارت برنامه و بودجه زحمتی کشیده تحقیقی کرده در استان اصفهان در مورد کاربرد ماشین آلات، در این جزوه متوسط اسب بخار در هکتار که واحد مکانیزاسیون هست در ژاپن 2. در آمریکا 1 و در آسیا دو دهم اسب بخار است آن میزان طراحی شده در اصفهان 428/1 است ولی میزان بالفعل 11 و بعد محاسباتی که شده آنچه که استفاده بهینه میشود و واقعاً برای ما راندمان دارد متأسفانه چیزی حدود 399 هزارم اسب بخاراست یعنی ا ز428/1 اسب بخار درهکتار ما عملا از 399/0 اسب بخار در هکتار استفاده میکنیم.
نایب رئیس- وقتتان تمام است .
کبیری- که این به نظر من ضعف شدید آموزش را میرساند. مصرف کود را که عرض کردم. ابن ربع ساعت ، وقت بسیار کمی است . برادرها این نمودارها که می بینند اینجا مصرف کود در ایران، اروپای غربی ، جهان ، آسیا را دارد. ما بعد از اروپای غربی بالاترین مصرف کود را داریم و برداشتمان پائین ترین هست یعنی از آسیا وجهان هم باز کمتر برداشت میکنیم. مسأله مبارزه با سن هست که سال به سال این نموداری که برادران می بینند سیر سعودی مبارزه با سن است . ممکن است واقعاً گفته بشود بله ما اینقدر سطح وسیع را داریم سمپاشی میکنیم ولی افزایش سطح مبارزه بوسیله سموم شیمیائی یک نقطه منفی است نه نقطه مثبتی است ودر این زمینه سمینارهایی متعددی هم بوده در مورد مبارزه با سل و بروتولوز وسایر مسائل هم اینجا من نامه هائی دارم وگزارشهائی است که متأسفانه فرصت نیست و آخرین نکته ای را که باید تذکر بدهم مسأله مراکز خدمات است که قرار بوده وزارت کشاورز ی با تشکیل مراکز خدمات نیروهایش را از سطح شهرستانها به مراکز استان به سطح روستاها ببرد امروز شما بروید بررسی کنید. ببینید در حالیکه حدود 700 مرکز دهستان تشکیل شده چند درصد از پرسنل شاغل در مراکز استان و شهرستانها واقعاً جذب مراکز دهستان شده اند و چون جناب آقای کروبی حتماً باز هم تذکر خواهند داد من فرصت ندارم دیگر راجع به وزارت صنایع که قرار بود عرایضی بکنم 00
نایب رئیس- از وقتتان گذشته است.
کبیری- یک تذکر را حتماً اجازه میفرمائید.
نایب رئیس- وقتتان گذشته نمیشود دیگر.
کبیری- میخواستیم بگوئیم آقای شراقی از مدیران قانون شکن حمایت میکنند که نگذاشتند.
نایب رئیس- تازه میخواهید شروع کنید؟
منشی- آقای طاهائی موافق هستند بفرمائید.
سید علی اکبر طاهائی- بسم الله الرحمن الرحیم. ربنا فلاتجعل فی قلوبنا قلاللذین آمنوا. بدواً حسن اعتماد مجدد حضرت امام را به محضر برادر عزیزمان جناب آقای مهندس موسوی نخست وزیر عزیزمان تبریک عرض میکنم و از رئیس جمهور محترم و عزیزمان و رئیس مجلس محترم و عزیزمان که ب ا عدم پذیرش استعفای این برادر عزیز موجبات برخورداری مجدد مردم انقلابی و فداکارمان را از تلاشها واز تدابیر ایشان فراهم ساختند تشکر میکنم ضمنا از آنجائی که شأن مجلس اقتضاء دارد که عزیزان نماینه بتوانند برداشتها ، نقطه نظرات دیدگاهیشان را آزادانه ابراز کنند گرچه بایستی این دیدگاهها در واقعیت های ملموس بر آگاهیهای درست، بر تحقیقات اصولی مبتنی باشد واینجا هم من بایستی به استحضار ملت بزرگوار و شریفمان برسانم چون به هر حال این مباحث از تریبون گسترده ملی منتشر میشود که متأسفانه برای نمایندگان مجلس هم آن ابزارهای لازم فراهم نیامده وما امیدواریم انشاءالله مجلس در این دوره بتواند برای شأن مجلس تدبیری بیندیشد. من دربحث موافقت با آقای نخست وزیر هم عرض کرده بودم نماینده مجلسی که برای زدن تلفن در داخل مجلس بایستی صف انتظار بنیشند، هیچ امکانات کارشناسی دراختیار نداشته باشد، هیچ دفتری، هیچ ا.مکانی، هیچ دستیاری، از او انتظار اینکه یک کار پخته کارشناسانه ، یک نقادی واقع- بینانه داشته باشد اصولا روا نیست ومنطقی نیست. پیرامون برخی از برادران عزیز وزیر که در سالیان سخت جنگ ایفای نقش سترگ پاسداری از دست آوردهای انقلاب بودند برای حقیر با توجه به فرصت مختصراین امکان را فراهم نمی آورد که به تفصیل بتوانم پیرامون تمامی عزیزانی که پیرامون آنها به عنوان مخالف از سوی عزیزان نماینده مطالبی ابراز شد نکاتی را عرض کنم فقط به اجمال پیرامون چند وزیر که فرصت اجازه بدهد مسائلی را عرض میکنم وگذرا هم به خدمات برخی از وزرای عزیز اشاراتی خواهیم داشت یکی ازوزرائی که مورد نقادی قرار گرفت کارش وخدمتش برادر عزیزمان وشهید زنده انقلابمان جناب حجت الاسلام آقای محتشمی وزیر محترم کشور بود. یکی از برادران عزیز نماینده اشاره داشتند که چون ایشان پیرامون لبنان وقوف داشتند اما از واقعیات داخل ایران اطلاعات وافی دار اختیار نداشتند نمیتوانست ابزار کارآمد برای تنظیم مدیریت داخلی کشور را در اختیار ایشان قرار بدهد. باید عرض کنم که اگر لبنان را ما در آن سالها که بیشتر مورد بحث بود سالهای نخست انتصاب برادرمان جناب آقای حجت الاسلام محتشمی به عنوان سرزمین چند خطی و چندین حزبی وچندین گروهی مطرح بود کسی که شناخت درستی از لبنان داشته باشد باید عرض کنم برای درک ودریافت واقع بینانه از جریانات سیاسی داخل ایران هم میتواند توفیقات بایسته ای را نصیب ببرد اینرا نباید عزیزان به عنوان یک نقطه منفی درپذیرش مسؤؤلیت بیان میفرمودند. اشاراتی به برخی از کارکردهای برخی از کارگزاران ایشان شد. برادر عزیز نماینده ای از کارگزار زحتمکشی در استان آذربایجان غربی گزارشی داند من انصاف شما همکاران عزیز مان صف و عدالتخواه را به داوری میطلبم ، برادری که درسالهای سخت آذربایجان غربی در خطه ای از کردستانات ایفای وظیفه انقلابی گرای را عهده دار میشود در آن سرزمین در آن منطقه با همه تنگناها ، مضایق و محدودیت های ارزی طلب میکرد یک داوری منصفانه تری را و با چند مورد جزئی یک باره هویت یک خدمتگزار را ریشه ای و بنیانی بر باد نمیداد (البته در لفظ و در کلام) راجع به مسأله مربوط به نفت استاندار آذربایجان غربی گزارشاتی داشت در کمیسیون های مربوطه وزیر محترم کشور هم به هنگام طرح آن موضوع به صورت یک سؤال در مجلس این موضوع را عنوان کردند و کمیسیون رسیدگی به سؤالات پاسخ وزیر را قانع کننده تشخیص دادند. عزیزان نماینده شما یقیناً به شأن 00
کامیار- کمیسیون رسیدگی نکرد. این طور نفرمائید.
نایب رئیس- آقای کامیار صحبت نفرمائید.
طاهائی – در مجلس دوم این موضوع مطرح شد موضوع انتصابات مطرح شد در اینجا آمار و ارقامی ارائه شد. اولا من نمیخواهم برای وزیر محترم کشور شأن یک انسان معصوم را قائل باشم. من اولا یک مقدمه ای را در این قضیه عرض میکنم خدمت شما راجع بخصوص کار وزارت کشور آقایان و خواهران عزیز ما یک پدیده ای داریم در کشور بنام شرکت سهامی مدیریت ، این را عزیزان عنایت کنید سهامدار دارد این شرکت، سهامدارانش هم متنبه اند همین است که نظام ارزشیابی دراین کشور هنوز پا نگرفته هنوز وزرای خود ما هم بنده های خدا موفق نشدند در درون وزارتخانه شان هم به یک ارزشیابی واقع بینانه پیرامون کار گزارانشان نائل بشوند تا چه رسد نیروهای بیروناز بخش ووزارتخانه شان را هم بتوانند شناسائی کنند . این یک مقوله ای است که انشاءالله بایستی به مرور زمان با قانونمندی درستی که مجلس طراحی خواهد کرد به این مشکل ما فائق بیائیم تا این بحث هامطرح نشود که آن آقا چند نفر را عزل کرد، چند نفر را نصب کرد. البته آمار و انتصابات داده شد. من یادم نمیرود برادر عزیزمان جناب حجت الاسلام آقای ناطی نوری که قبلا عهده دار مسؤولیت وزارت کشور بودند و جداً ایشان هم زحماتی متحمل شده بودند من خودم هفت سال به عنوان فرماندار، به عنوان مسؤول استانداری در وزارت کشور کار کرده ام، از زمان آیت الله مهدوی کنی وارد وزارت کشور شدم. دوران آقای ناطق را پشت سر گذاشتم مدتی هم با برادرمان جناب حجت الاسلام آقا ی محتشمی کار کرده ام. اینرا دارم خدمت شما عزیزان عرض میکنم که آقای ناطق میفرمودند که گاه من باید بین دو خلاف شرع دست به انتخاب بزنم میفرمودند که برخی می آیند میگویند آقا این مسؤول اگر بماند خلاف شرع است درست چند لحظه بعد گروه دیگری می آید میگوید اگر این مسؤول را برداری خلاف شرع است! خوب من میبینم باید بین دو خلاف شرع، یک خلاف شرع مرتکب بشوم این نکته را عزیزان عنایت کنند. راجع به محله جمشید اشاره ای بود . خوب سال 59 یک اقدامی شد برا ی تخریب این محله ولی متأسفانه اقدامات پی گیرانه بعدی انجام نیامد .آنجوری که گفته شده میزان توسعه فساد چندین برابر آن تخریبی که انجام گرفت در آن منطقه شیوع پیدا کرد. عزیزان آمدند برخورد کردند با محله جمشید من یک آمارگونه ای را عرض کنم 1300 زن فاسد (البته اینها میراثهای شوم رژیم آمریکائی، روسی ستمشاهی بود. ) 700 کودک و نوجوان آلوده حدود دو هزار مرد فاسد، قاچاقچی، شرور، قداره بند اینها یک موجوداتی بودند که در آن مجموعه بودند ، خوب، وزارت کشور به عنوان برخورد واقع بینانه با مهمترین معضل اجتماعی اش در بزرگترین شهر این کشور یعنی تهران میتوانست به این موضوع نپردازد؟ البته اینجا شما عزیزان میتوانید از طریق کمیسیون امور داخله، از طریق دیگر کمیسیونهای معین در مجلس، وزیر کشور و مشاورینش و کارشناسان آن وزارتخانه را یار باشید و یاور باشید و کمک کنید که آن طرح بتواند انشاءالله کاملتر و جامع تر به اجرا گذاشته بشود و ضایعات قبلیش هم نباشد. البته اشاره فرمودند که چند تا از خانواده های بزرگوار شهدا و عزیزان پاسدار هم در آن مجموعه سکونت داشتند که برای آنها هم تدابیری اندیشیده شده و برای آن افرادی هم که در آنجا طرح خروج برایشان اجرا شده پیش بینی هایی در رابطه با شهرک واوان و بعضی از قسمتها برای اسکان مقطعی یا اسکان دائمی شان اندیشیده شده است. در زمینه نیروی انتظامی وزارت کشور گامهایی را برداشته ،اینکه عرض میکنم به این معنا نیست که خدمات مدیریتهای قبل در وزارت کشور را نادیده بنگاریم. به هر حال این تکمیل جریان مدیریت در نظام نوپای انقلابی ما است. اما چه کسی است که امروز نقش کمیته وتلاش کمیته را بتواند نادیده بگیرد.؟ عززان حضور کمیته را در عملیات مرصاد اذعان فرمودند. تحولی که در شهربانی ، در ژاندارمری شده، آن فرماندار دلاورژاندارمری که در منطقه عملیاتی غرب خود مینیشیند و از مواضع انقلاب دفاع میکند و شربت شهادت مینوشد این مصداق بارز تحول مبارکی است که اتفاق افتاده . من فرمانده ژاندارمری سراغ دارم که خود و خانمش و دو دخترش هر چهار نفر به جرم دفاع از آرمانهای انقلاب به شهادت رسیده اند و تنها یک فرد برای این خانواده باقی مانده و آن هم یک پسر 18 ساله که نیمی از بدنش فلج است. اینها نمونه های مبارک اقدامات
ارزشمندی است که انجام گرفته. یکی از کارهای خوب وزارت کشور تقسیمات کشوری است. در فاز دهستانها، 2100 دهستان در سطح کشور الان اقدامات لازم برای ایجادش فراهم آمده، به تصویب هیأت محترم دولت رسیده. برای راه اندازی 453 دهستان هم اقدامات انجام گرفته. در ثبت احوال شما عزیزان یک بازنگری کنید. ثبت احوال ،انصافاً در آن یک تحول مطلوب انجام گرفته. به عنوان یک پایگاه مهم شناخت جمعیتی در این کشور یک طرحهای نوینی را الان د ردستور قرار داده. طرح تعویض 20 میلیون شناسنامه در دستور کارش بود . 10 میلیون را همین سال66 انجام داد.اینها قابل تأمل است البته چون من باید به بعضی از وزرای دگیر هم اشاره کنم فرصت نیست که تفصیل بدهم ومتأسفانه وقت هم بسیار محدود است . ومن نمیدانم با این وقت یک ربع000 انشاءالله در آینده در این آئین نامه ها باید یک بازنگری انجام بگیرد. وزیر محترم صنایع سنگین یکی از عزیزانی بود که مورد نقادی قرار گرفت. من هم قائل به عصمت در این وزارتخانه نیستم . اما عزیزان این وزارتخانه ای است که شاید سال 691 با قانون مصوبه مجلس تأسیس شد. سال 62 رسماً کارش آغاز شد. مجموع پرسنلی که این وزارتخانه در سطوح ستادی و در استانها به کار گرفت زیر 500 نفر بود که نوعاً هم سعی شده از برادرهای متدین و حزب الله استفاده بشود. گاهی هم احیاناً نفوذی در آن پیدا میشود . ماچه کنیم؟ گاهی متدین ما عوضی میشود. همه اش که نفوذی به نام متدین نمیاید . شیطان هم دست اندر کار است. شیطان هم به محضر خدا عرض کرد که من به عزت تو سوگند منحرف خواهم کرد مجموع بندگان تو را. او هم دست اندر کار است . گاهی هم سایپا درآن پیدا میشود. یک چنین موجودات عفنی هم پیدا میشوند. البته من از قوه محترم قضائیه هم استدعا دارم فقط به این جرایم ندقی بسنده نشود. حد سرقت را برای این خائنین بیت المال اجرا کنند. شرکت رگبار لعنتی که 700 میلیون تومان فقط جریمه نقدی شد که روزنامه محترم اطلاعات آن روز نوشت 7500 سال حقوق یک کارمند اگر ماهیانه 10 هزار تومان حقوق میداشت معادل جریمه یک شرکت بود. خوب،انشاءالله با اینها برخورد جدی انجام بگیرد. حد بر آنها جاری بشود و فقط به جرایم نقدی اکتفا نشود. وزیر صنایع سنگین مورد گلایه قرار میگیرد که چرا قبل از این برنامه گفته بودند که مدیر این شرکت آدم قوی است مگر ما خودمان گاهی نمی گفتیم که این صدام پلید، خبیث آدم توانایی است. آدم فاسدی است، در مسیر باطل است، اما در مدیریت یک آدم توانایی است. آقای مدیر سایپا یک آدمی است که ممکن است در مدیریت آدم توانایی باشد .درمسیر فساد افتاد. شما به وزیر صنایع سنگین ایراد میگیرید چرا گفت این مدیر توانائی بود؟ مدیر توانا بودند یک ارزش بود، اما مجموعه وجود او ضد ارزش شد. نکته یگر در خصوص تالشهایی که دراین وزارتخانه برای طرحهای انقلاب به عمل آمده است. شش طرح مهم الان در زمرة طرحهای انقلاب این وزارتخانه در دستور کار قرار داده ، قابل تأمل است. وزارتخانه ای که عزیزان سال (62) 2400 میلیون دلار ارز گرفت و سال (66) 230 .میلیون دلار ارز دریافت کرد، خوب شما در نظر بگیرید اداره یک چنین صنعتی با چه دشواریهایی مواجه خواهد شد. البته این معضلی است که وزارت صنایع هم دارد. وزارت معادن و فلزات هم دارد و جداً تلاش کردند آن عزیزانی که در آن دوبخش هم فعالیت کردند و یک مقداری توانستند آن پویه تولید را نگهدارند. (نایب رئیس: یک دقیقه دیگر وقت دارید) به هر حال وقت هم بسیار کوتاه است. وزیر محترم ارشاد اسلامی برادر عزیزمان جناب حجت الاسلام آقای دکتر خاتمی خوب، یک شخصیت بزرگواری است و مورد قبول آحاد جامعه ما است، طبقات اندیشیده جامعه ما است. وزارت ارشاد 000 عزیزان شما عمیقانه برگردید و تلاش این وزارتخانه را بازنگری بکنید. تلاش این وزارتخانه برای جشنواره ها برای تربیت نیروی متدین و بومی ،برای ساخت فیلمها، برای به نمایش درآوردن تأترهای برخاسته از فرهنگ انقلاب کارهای ارزشمندی است که این وزارتخانه انجام داده. نظارت بر انتشارات، یکی از مسایل که در کشور ما در گذشته نبود و وزارت ارشاد توانست تا حدودی به این مهم جامعه عمل بپوشاند نظارت بر جامعه مطبوعاتی بود بر روند کار فرهنگ انشتاراتی اش نه از نقطه نظر نظارتهای خاص که آن به عهده وازرتخانه محترم دیگری است. در رابطه با برخی از وزارتخانه ها سخنانی است. من وزارت پست و تلگراف و تلفن برادر عزیزمان جناب آقای غرضی را از این زاویه میخواهم کارش را ستایش بکنم که برای بالفعل درآوردن ظرفیتهای بالفوه شرکت مخابرات و پست که آن هم با مصوبه مجلس به عنوان شرکت درآمد انصافاً یک کاری بایسته ای انجام داد. من کاری به ایشان ندارم که بگوئیم آیا در وجود ایشان نقاط ضعفی میتوان یافت یا نه؟ به هر حال ایشان امام معصوم نیستند اما انصافاً کار ایشان برای نمونه ارائه دادن که در شرایط جنگ هم میتوان کار کرد، اشتغال ایجاد کرد، خدمت به مردم ارائه داد، یک صنعت تماماً وابسته را تلاشی برای بهبود تکنولوژی از نقطه نظر خود اتکائ و خود ایستا کردن این تکنولوژی انجام داد یک گام خوبی بود که انجام داد.
نایب رئیس- وقتتان تمام است.
طاهائی – چشم ، وزیر محترم اقتصاد ودارائی انصافاً از وزارتخانه هایی است که در به کارگیری نیروهای حزب اللهی ، در به کارگیری جانبازان انقلاب،در بهره گیری از خانواده های شهدا (من چون فرصت نیست با آمار و ارقام نمیگویم) خدمات ارزشمندی انجام داده . برای اصلاح سیستم بانکی گامهایی برداشته . خدا میداند من خودم میتوانم شهادت بدهم از سوی استاندارانی که آن زمان هم با ما همکار بودند اصلا جامعه استانداران کشور سیستم بانکی را نمی شناختند . نمیخواهم زحمات وتلاش عزیزانی که قبلا دست اندر کار آن بخش بودند نفی کنم ولی انصافاً این برادرها در این بخش توانستند این پویه مهم اقتصادی کشور را به جامعه تا حدودی بشناسانند. این کار قابل ستایش و قابل ارزش هست. البته در گمرکات د رمالیات هم کارهایی کرده اند. البته وزیر هم تقاضا کرد گفت آقایان ! اگر میخواهید گمرک رشوه نباشد خوب، عنایت کنید مجوز استخدام بدهید. و وزرای دیگری هم زحماتی کشیدند. پایان سخنم باشد . امام بزرگوار به هنگام ملاقات با هیأت محترم دولت از دولت تشکر کرد واین پاداش مناسبی است که امام عزیز در این مقطع به دولت عزیز عنایت کرد. والسلام علیکم ورحمه الله.
نایب رئیس- عرض میکنم که وقت مخالفین تمام است تنها 5 دقیقه وقت برای یک موافق داریم.
منشی- آقای حاجی ناصری موافق بفرمائید.
حاجی ناصری- بسم الله الرحمن الرحیم. با درود بر امام امت و امت شهیدپرور و با سلام به شهدای گلگون کفن راه حق و آزادی. بنده در موافقت با برادر عزیز وبزرگوارمان که یکی از شخصیتهای برجسته این انقلب واین نظام واین کشور هستند یعنی برادر مهندس غرضی است که تحقیقات زیادی کردم و مطالعاتی شده ، متأسفانه چون در ردیف های بعدی قرار گرفته بودم فرصت کم است وفقط اشاره هایی میکنم و به چند وزیر محترم دیگر. همان طوریکه عزیزان میدانند در قبل از انقلاب طراحی خطوط انتقال و نصب آنها توسط مشاورین و پیمانکاران خارجی صورت گرفته و طی سالیان دراز 1342 تا 1357 یعنی 15 سال خطوط ماکروویو سراسری و 7 خط که شامل حدود 17 هزار کانال میشد اجرا گردید. و تنها 312 روستا دارای ارتباط بود . لکن طراحی خطوط انتقال شبکه ارتباطی کشر در بعد از انقلاب صرفاً توسط افراد ایرانی وبدون استفاده از شرکتهای مشاوره و یا حجم بیش از دو برابر توسعه قبلی انجام گرفته و مشخص گردید که چنانچه تا پایان سال 66 تعداد کل تلفنهای منصوبه کشور از 1/1 میلیون به 4/2 میلیون شماره برسد احتیاج به افزایش مدارات بین شهری تا 70 هزار کانال میباشد. در حال حاضر نحوه توزیع کانالها به صورت زیز میباشد وتعداد 2845 روستا دارای ارتباط تلفنی است. تعداد کل کانالهای بین شهری آمارش موجود است. تعداد کل کانالهای در حال کار همینطور و بن شهری و اتوماتیک و تلگرافی بین الملل همینطور که اگر عزیزان خواستند تقدیم حضورشان میشود. در مورد پرسنل مطالب جالبی آمده بود که بنده میتوانستم عرض بکنم . متأسفانه وقت نیست و صرفنظر میکنم. در خصوص فعالیت مرکز آموزش در سالهای 57 تا 63 آمار موجود است که در صورت نیاز تقدیم حضور نمایندگان محترم مجلس خواهد شد. فعالیتهای توسعه ومهندسی در جبهه و جنگ . در ارتباط با فعالیت مستقیم مخابرات در امر جنگ از بهمن ماه 63 تاکنون د رمناطق عملیاتی بدر، والفجر، کربلای 1و2و3و4و5 و سایر مناطق جنگی همگام و هماهنگ با ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب و قرار گاههای مختلف عملیاتی اقداماتی به شرح زیر انجام داده شده که از جمله نصب 150 دستگاه مختلف
مخابراتی با ظرفیتهای متفاوت ورفع خرابی آنها ونصب یک مرکز هزار شماره ای با امکانات اضافی ونیز نصب و جابجایی 40 مرکز 100 شماره ای و نگهداری و رفع خرابی وسیم کشی وبازسازی و جمع آوری خطوط به مسافت 585 کیلومتر و نصب تیر چوبی و فلزی با ملحقات مربوطه برای کابلهای هوایی 2275 اصله و نیز کابل کشی والی آخر000 جهت تکمیل خطوط تلفن. در ارتباط با ارسال ومراسلات پستی عزیزان رزمنده که اقداماتی صورت گرفته و موجود است ، اگر خواسته شد تقدیم حضور خواهد شد. البته حق این بود که در رابطه با برادر عزیزمان جناب آقای غرضی بیش از اینها صحبت بشود که متأسفانه همانطور که عرض شد وقت نیست. دیگر وزرائی که بنده به عنوان موافق نام میبرم البته این بدان معنا نیست که تعدادی دیگر از برادران وزیر رأی موافق نخواهم داد.
1- حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ری شهری، به خاطر اجتهاد، تقوا، قاطعیت ، دلسوزی، بینش رأی موافق خواهم داد.
2- برادر دکتر ولایتی به خاطر لیاقت ، تحرک ، تعهد وتعبد در ایشان و تأیید حضرت امام مدظله.
3- برادر رفیق دوست به خاطر صنایع نظامی که درجهت خودکفایی ایجاد کرده ونیز از نیروهای اصیل انقلاب میباشد.
4- برادر کازرونی به خاطر برنامه ریزی خوب برای درازمدت و توانسته مردم را در مشارکت امر مسکن دخالت دهد.
5- برادر دکتر مرندی به خاطر اینکه ایشان روی مسایل بهداشتی تکیه میکنند ودر رابطه با مسایل پزشکی همان طوریکه مستحضر هستید مسایل بهداشتی جنبه پایه واساس دارد ونیز فعالیتهایی که د رجنگ داشته اند (نایب رئیس: وقتتان تمام است. ) یک دقیقه عنایت کنید . در مورد برادر عزیز آقای مهندس شافعی که یکی از مخالفین محترم فرمودند که ایشان یک قلم از کالاها در وزارت صنایع توزیع صورت نگرفته. بنده تماسی که پیدا کردم با برادر شافعی، فرمودند که امر توزیع به طور اعم به وزارت صنایع ارتباط ندارد مگر به صورت مواد اولیه کارخانجات که همراه با ضوابط دقیق اعمال میشود،در ضمن مخالف محترم اظهار فرمودند که از 5 نفر از معااونین وزارت صنایع فقط دو نفر کادر وزارتخانه است (اول فرمودند فقط یک نفر بعد گفتند د و نفر) در حالیکه از شش نفر نه پنج نفر معاونین وزارتخانه فقط یک نفر مأموریت آن هم برادر احمدی بوده وبقیه هم از کارکنان وزارتخانه هستند. آن یک نفر یعنی آقای احمدی هم قبلا در بخش صنایع یعنی صنایع ملی بوده اند سپس به وزارت نفت رفته اند و آنگاه مجدداً به صنایع مراجعت کرده اند. با آرزوی پیروزی نهایی انقلاب اسلامی بر کفر و شرک جهانی و آرزوی موفقت برای برادران عزیز بنده عرایضم را خاتمه میدهم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
نایب رئیس- متشکر . صحبت موافق و مخالف تمام شد . انشاءالله فردا صحب نوبت آقایان وزراء است که اگر مطالبی دارند ایراد میفرمایند وماهم استفاده میکنیم.
3- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت.
نایب رئیس- دو لایحه داریم که اعلام وصول میکنیم.
منشی- لایحه راجع به تبدیل اداره کل کتابخانه ملی ایران به سازمانی مستقل. لایحه دوم الحاق دو تبصره به ماده 4 قانون ایمنی راهها و راه آهن.
4- پایان جلسه وتاریخ تشکیل ودستور جلسه آینده.
نایب رئیس- ختم جلسه اعلام میشود. جلسه فردا ساعت 30/7 صبح خواهد بود. (جلسه ساعت 30/17 پایان یافت. ) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبرهاشمی رفسنجانی