جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 18 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره سوم – جلسه 18 )

  • پنجشنبه ۲۳ تیر ۱۳۶۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی. صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه بیست و سوم تیر ماه 1367.فهرست مندرجات: 1-       اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2-       بیانات قبل از دستور آقایان: قاسم شعله سعدی، آتورخنانشو، این بیانک.3-       تذکرات نمایندگان مردم در مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله نایب رئیس. 4-       اعلام نتابج رأی گیریهای جلسه قبل. 5-       استرداد اعتراض آقای یونس محمدی و تصویب اعتبارنامه آقای محمد رشیدیان نماینده مردم آبادان. 6-       اعلام وصول یک لایحه.7-       استرداد اعتراض آقایان: رشیدیان، غفاری و تاجگردون و تصویب اعتبارنامه آقای محمد سعید انصاری نماینده مردم آبادان. 8-       گزارش کمیسیون تحقیق درخصوص پرونده انتخاباتی آقای احمد خارستانی نماینده مردم سروستان و تصویب اعتبارنامه ایشان. 9-       گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پروند ه انتخاباتی آقای قادر شریف زاده نماینده مردم پیرانشهر و سردشت وتصویب اعتبارنامه ایشان. 10-   گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی اای خسرو ضیاءپور رازلیقی نماینده مردم گنبد کاووس و تصویب اعتبارنامه ایشان. 11-   گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای سید عباس هدایتی از حوز ه انتخابیه فریدن و تصویب اعتبارنامه ایشان. 12-   پایان جسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای مهدی کروبی (نایب رئیس) تشکیل شد. 1-       اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.نایب رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 191 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه را قرائت بفرمائید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه هجدهم روز 5 شنبه بیست و سوم تیرماه 1367 هجری شمسی مطابق با بیست و نهم ذیقعده 1408 هجری قمری. 1- گزارش از کمیسیون تحقیق در خصوص اعتبارنامه آقایان:      1) احمد خارستانی از حوزه انتخابیه سروستان،     2) خسرو ضیاء پور ازلیقی از حوزه انتخابیه گنبد قابوس،     3) قادر شریف زاده از حوزه انتخابیه پیرانشهر. نایب رئیس- چند آیه از کلام الله مجید تلاوت شود. اللهم صل علی محمد و آل محمد.       اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. ان الله یأمر بالعدل والاحسان و ایتائی ذی القربی و ینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلکم تذکرون . و افوا بعهدالله اذا عاهدتم ولا تنقضوا الا ایمان بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلا ان الله یعلم ما تفعلون. ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثاً تتخذون ایمانکم دخلا بینکم ان تکون امه هی اربی من امه انما یبلوکم الله به ولیبینن لکم یوم القیمه ما کنتم فیه تختلفون. ولو شاء الله لجعلکم امه واحده ولاکن یضل من یشاء ویهدی من یشاء ولتسئلن عما کنتم تعملون.      (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند)      «سوره النحل از آیه 90 تا 93.» یوسن محمدی(نماینده مردم خرمشهر)- جناب آقای کروبی عده زیادی از نمایندگان تقاضای جلسه غیر علنی دارند. نایب رئیس- تقاضایشان باید کتبی باشد، الان که اینطوری نمیشود ، در پایان ، این جلسه را خصوصی میکنیم. 2-       بیانات قبل از دستور آقایان : قاسم شعله سعدی، آتورخنانشو و امین بیانک . نایب رئیس- ناطقین قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای شعله سعدی نماینده شیراز. آقای خنانشو نماینده اقلبت آشوری ، آقای رنجبر نماینده صومعه سرا. قاسم شعله سعدی – بسم الله الرحمن الرحیم. بسم رب المستضعفین سلام علیکم و لا حول و لا قوه الا بالله.     با سلام به امام،‌امت، صلحا ، شهدا و با درود به مغضوبین زمین و آزادگان زمان . دلم را دار خواهم زد ،‌دلم را دار خواهم زد                       مپنداری ز بیگانه که من از یار خواهم زد.ابوذروار میگرد م بهربرزن ، بهر کوئی                 فریبی هر کجا بینم ، سرباز ار خواهم زداگربینم کسی رامن که دین راکرده است دکان    خدا داند که او را من بسان مار خواهم زد بتازم من به کنازان و هرجا کعب الاحبار است      بسان صاعقه من بر سر احبار خواهم زد اگر تبعید گردم من و یا در آتشم سوزند                       مداوم من دم از کنز وجزای ناز خواهم زدنه از تهدید میترسم ونه تطمیع خواهم شد                     تقو بر زور وتزویر وزر ودینار خواهم زدنه سازش میکنم هرگزونه خاموش میسازم                    و فریاد ازجهاد و جنگ باکفارخواهم زدعلیه آمریکا اکنون سلاح خویش برگیرم              وبرریگان منحط جنایتکار خواهم زدخداوندا تومیدانی که هستم شعله ای تنها                    ولیکن چون مسلمانم دم ازپیکار خواهم زدمبارزه ما با آمریکای جهانخوار بر اساس استراتژی «الذین آمنوایقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت» است. مبارزه ما مرز و بوم نمی شناسد وبرای خاک نیست. مبارزه دو عقیده است. قتال در راه خدای برای مؤمنین وقتال در سبیل طاغوت برای کفار. اما یورش به یاران شیطان برید که حیله او سست و متزلزل است زیرا اولا شیاطین ماهیتاً احمق و سست اند آنچنان که امام مان سپاس کرد خدای را که دشمنان مان را از احمق ها آفرید و نیز قدرت تدبیر وسیاست مؤمنیی است که حیله شیاطین را سست و خنثی میکند. اما حوادث اخیر ما را در مقابل دو سؤال قرار داده است:     1) چه شده است؟     2) چه باید کرد؟       در پاسخ سؤال اول باید بگویم چیز چندان مهمی رخ نداده و مسأله مهمی روی نداده است فقط جنگ را باور نکردیم ودشمن را کوچک شمردیم . فقط دچار یک غرور شدیم. غرورپیروزی انقلاب و غرور پیروزیهای اولیه جنگ، فقط کمی تأخیر کردیم با آنکه میدانستیم علت همه شکستها و جنگهای تاریخ فقط دو کلمه است: تأخیر زیاد، احساس نیاز به استراتژی سیاسی ، نظامی و اقتصادی نکردیم و فقط یک دید کلان بودیم . نیروهای خودی دشمن را خوب و دقیق ارزیابی نکردیم شعار بر شعورمان پیشی گرفت کارهای بزرگ را به دست افراد حقیر، بی صلاحیت ولی پر مدعا دادیم . برخلاف «ان الله یأمرکم ان تؤدواالامانات الی اهلها» کارها وامانات ها را به اهلش نسپردیم. ملاک اهلیت تظاهر وتملق شد نه تعهد و تخصص فاقد طرح و برنامه صحیح بودیم. و از امکانات موجود هم بهره گیری کافی نکردیم . به رزم و رزمندگان نرسیدیم و دیپلماسی بیمار کشورمان درگیر تعدد مراکز تصمیم گیری درسیاست خارجی، عجز از تفهیم ضرورت تحرک دیپلماتیک در خدمت جنگ و استفاده از اهرمهای فشار سیاست جهت نیل به اهداف جنگ ، عدم جذب نیروهای مؤمن و متخصص و در نتیجه تفویض امرو دیپلماتیک به غیر اهل آن و غیر سیاستمدار بود وبه قول جناب آقای هاشمی رفسنجانی سیاست خارجی ما دشمن ساز بود تا دوست یاب.     خدایمان فرمود اگر پیامبری را به قومی نازل کردیم به زبان همان قوم سخن میگفت اما ما بعضاً سفیر  کاردار به کشورهائی فرستادیم که حتی زبان آنجار را نمیدانستند چه برسد به سیاست جهانی را . رهبرمان فرمود اگر خدمتگزارم خوانید بهتز که رهبر. اما ما خود را قیم بالفطره مردم دانستیم وهر جا حمایت و تأییدمان کردند مردم رشید شدندوهر جا انتقادی نمودند مدعی عدم رشد مردم شدیم! امام به شجاعت مان خواند و ا خود باخته و گرفتار خودسانسوری گشتیم . مردم ما قبل از آنکه اخبار و قایع را از صدا و سیما و مطبوعات خودمان بشنوند از بیگانگان شنیدند و ما آنها را به شنیدن B.B.C (بی بی سی) و غیره عملا هدایت کردیم.        چشم بر واقعیتها بستیم و حضور مردم را منحصر به شرکت در تظاهرات و راهپیمائی ها کردیم ودر مراجع و در مراحل تصمیم گیری، مردم را محلی از اعراب نبود. مستضعفین را به جبهه ها هدایت کردیم000مجید انصاری – موقعیت مجلس اجازه این سمپاشی ها را نمیدهد (همهمه نمایندگان) شعله سعدی- و غارتگران در کاخهای نمرودی آسوده به چپاول پرداختند. نبودها را محرومین پذیرفتند و در عین حال مرفهین بی درد که از دور هم دستی بر آتش نداشتند ، همه چیز داشتند.  مردم در صفهای طولانی اتوبوس ماندند و ما 00 (اعتراض نمایندگان) مجید انصاری- کشور در معرض خطر دشمن قرار دارد، شما آب به آسیاب دشمن می ریزید؟ این حرفهای رادیو عراق و منتافقین است!عاتقه صدیقی – شما برای این انقلاب چه کرده اید؟ گفتن این حرفها از تریبون باز مجلس آسان است برای حفظ مصالح نظام خویشتن داری مشکل است.شعله سعدی- چه باید کرد؟ باید بدانیم که جنگ مسأله شرف ملت و حیثیت اسلام وایران است. باید همه چیزمان را برای دفاع از شرفمان، دینمان و ایرانمان بسیج کنیم . ایران در طول تاریخ بحرانهای متعددی را پشت سر گذاشته است اما ریشه ملت نخشکیده واسلام و ایران بر جای مانده است و حرامیان و متجاوزان رفته اند. مرضیه حدیدچی- شما گفته اید مردم شیراز احمقند که به من رأی داده اند! حالا چه فکر میکنی؟ فکر میکنی مجلس به حرفهای تو گوش میدهد؟ !شعله سعدی – باید کارها را به اهلش واگذاریم آن هم بر اساس دستورات اسلام، بر اساس تقوا، بر اساس تدین و آگاهی.      امروز روز برخورد جدی با غارتگران و تروریستهای اقتصادی است، امروز روز وحدت است ، وحدت بر اساس رهبری ، امامت ، عدالت ،‌برادری و برابری.    ا مروز عبرت گرفتن از نقاط ضعف وقوت است، امروز روز طرح مشکلات مادی حوزه انتخابیه از قبیل: آب و برق و راه و بهداشت نیست. روز فداکاری است. امروز رز یک ارزیابی دقیق از آنچه تاکنون شده است میباشد و روز برنامه ریزی باری فردا وفرداها است.     امروز عاشورا است و ما باید کاری «حسینی » کنیم یا پیامی «زینبی» برسانیم والا «یزیدی » هستیم . نایب رئیس- وقتتان تمام است. شعله سعدی: الا ای امت اسلام ، برخیز                                         ز بهر کشتن صدام، برخیزپیام و خون دوسیمای جهادست                                 ز بهر خون ویاپیغام، برخیزسلاح و بود الله اکبر                                                مسلح گشته وآرام ، برخیزکنون  ایران بودمحتاج کامت                           نه از بهر نشان ونام، برخیزشیاطین ، جمله شیرین کام هستند                            که بنمائیمشان ناکام، برخیزبه راه تو بوددام فراوان                                              علیرغم هزاران دام، برخیزمترس از بمب ومیگ وسام دشمن                  علیه بمب ومیگ وسام ، برخیزاگر از ضعف وازسستی ملولی                                    خدا ثابت کند اقدام، برخیزچو دشمن هرز ه و بدنام باشد                                   به جنگ دشمن بدنام، برخیزنایب رئیس- وقتتان تمام شده است. شعله سعدی – چشم چند بیت دیگرش را هم اجازه بدهید بخوانم. چو دشمن آید اندر خاک ایلام                                     شما ای مردم ایلام، برخیزشهادت شهد جام مسلمین است                              مسلمان ، از برای جام، برخیزمشود نومید از تلخی ایام                                          که تا شیرین کنی ایام، برخیزدر این دنیای شرک وبت پرستی                                  به جنگ مشرک واصنام برخیزاگر با کافران خواهی بجنگی                          بود اکنون همان هنگام ، برخیزکنون در کشور اسلام، شام است                               سپاه فجر،علیه شام ، برخیزوالسلام علیکم ورحمه الله.عیوض زاده – اگر تمام نطق شما به زبان شعر بود بهتر میشد.! نایب رئیس- اگر ناطقین بعد از اتمام وقتشان باز به سخنرانی خود ادامه بدهند وظیفه ما این است که بگوئیم پخش از رادیو را قطع کنند ولی برای اینکه یک وقت توهین نشود، این کار را نمیکنیم، حالا از ناطقین محترم خواهش میکنیم خودشان رعایت وقت را بکنند. و هر وقت تذکر دادیم، خاتمه اش بدهند. ناطق بعدی بفرمائید. محمد صادق خلخالی- شما موظفید اگر حرفهای تفرقه افکنانه زده شود میکروفون ناطق را بگوئید قطع کنند، همه شاهدند ایشان چه گفت، در رأی دادن به اعتبارنامه ها عجله کرده ایم!آتورخنانشو- بنام خدا، با سلام به رهبر عالیقدر و مردم شهیدپرور ایران.    و با تشکر از عموم آشوریهای ایران که اینجانب را برای بار دوم به عنوان نماینده خود انتخاب کردند.  آشوریهای جهان در تابستان ، در همین ماه، ماه تموز آئین کهن و دیرین تموز، مظهر باوری گیاهان را گرامی میدارند، تموز، خورشید زندگی است و پاک نگهدارنده آتش.     در آئین تموز، هنگامی که تموز به دنیای زیرین میرود تا د ر نیستان و بهاران همراه با ایشتار، مظهر باروری ، باسیزه زاران، ظاهر گردد، مشایعت او را گرامی میدارند. در ماه تموز ، آئین آب ریزان یا نوسردایل ، با پاشیدن پاکیهای آب به روی هم ، جشن گرفته میشود، آئین تموز ، نشانه غلبه تموز بر مرگ و دنیای مردگان است.      امسال تموز را به هنگامی که خوشامد گفتیم که دستهای نامبارکی از دنیای مردگان بدرآمد و دهها خدمه و مسافران بیگناه هواپیمای مسافربری ایرباس ایران را راهی پاکیهای آبهای خلیج فارس ساخت.      آشوریهای ایران همراه با آنها آشوریهای جهان، با بهت و ناباوری این حادثه غریب و درناک را که فقط میتواند ارمغان ابرجنایتکاران باشد محکوم میکنند. سرنگون ساختن هواپیمائی که در درون خود ، جزمسافران بیگناه و خدمه متعهد را نداشت ، چه رهتوشه ای میتواند برای ریگان داشته باشد؟      آنان که گدائی حضور ناوگانهای آمریکا را در خلیج فارس میکردند با دیدن چنین فجایعی، در خلوت وجدان خود چه میگویند؟      این بار وجدان بسیاری از کشورهای جهان بیدار گشته و اقدام وحشیان آمریکا را محکوم کردند ، امید است که در تمامی اقدامات بدر از عدالت و انسانیت این شیوه را بکار گیرند.     تردیدی نیست که ما داد خود را خود خواهیم ستاند. میدانیم خداوند بار مظلومان و حلیمان و فروافتادگان است . ما را از تکنولوژی مرگبار یا تحفه های رنگ وارنگ آن در غرب، باکی نیست، چرا که میدانیم پیروزی از آن ماست، همچنان که پیروزی تموز وایشتار ، بر دنیای مردگان ، بر دنیای شریران ودوزخیان حتمی است.    این آخرین ترفند ناخجسته ، حلقه دیگری از زنجیر مرگباری است که شیطان بزرگ بر گرده پیر مقاومت این ملت مظلوم فرود میآورد.     هنوز صدای دلخراش موشکهای دشمن زبون و فرود نامبارکشان بر خانه های مسکونی در گوشمان طنین انداز است و همراه با شهدای میهن مان در این آتش بازی دشمن، خانواده های آشوری نیز در خانه هایشان به خیل شهدا پیوستند.     خانواده گرانقدر اودیشو ، در خاموشی شب در سکوت خانواده مبارکشان ، به شهادت رسیدند و حضور هزاران آشوری در آئین سوگ این خانواده در زیر موشکهای دشمن مشتی آهنین بر پوزه استعمارگران بود.      حلقه زنجیر مرگبار دیگر ، فرود  بمبهای شیمیائی در حمله های زبونانه دشمن به خانه ها و کاشانه ها بود، مگر میتوان خاطره دردناک حمله شیمیائی به حلبچه را از یاد برد که صدها تن را با فجیع ترین مرگ رویاروی کرد؟ حتی دلمان را به یک بیانیه محکومیت از سوی مجامع مثلا حقوق جهانی ، خوش نکردند، این تاوان صداقت ، تعهد و ایمان ملتی است که شانه ها را برای قدمهای استعمار ، بر زمین نمی ساید.     این تاوان مبارزه خستگی ناپذیر با ظلم و ظالمان تاریخ است.        حالا تردستی تازه آمریکا را تماشا کنید که چگونه میخواهد بر خلیج فارس چنگ بزند و گدائی مرتجعین منطقه را پاسخ بگوید.     همانهایی که زائران بیگناه به مسلخ شهادت کشاندند امروز حضور نامیمون خود را در خلیج فارس ، تحمیل میکنند.      و باز در آستانه تموز و آئین نوسردال بود، که جامعه آشوریهای ایران سرباز رشید خود را ، هرمز باباخائیان ، از ارومیه در خیل شهدای آشوری در جنگ تحمیلی ، نثار میهن کرد. اگر همواره امید بازگشت تموز در نیسان ودر بهاران و زایش طبیعت، در دل هر آشوری جای دارد،‌جاودانه بودن این آفرینندگان سپاه شهداء ، قلبمان را پرامید میکند.       آئین به خاک سپاری شهید هرمز باباخائیان، همراه با دیگر شهدای میهن در ارومیه ، با حضور هزارات مسلمان و مسیحی در خیابانهای این شهر، یکپارچه مقاومت و ایستادگی ایمان و تعهد و بردباری بود، آنجا گفتیم : ما را از یورشهای زبونانه شما ابرقدرتها ، شما مظهر ظلم جهانی باکی نیست. گفتیم ، یگانگی تمامی آحاد میهن مان چه مسلمان ، چه مسیحی، چه یهودی و چه زرتشتی، نشانگر اعتقاد و اعتماد ما به جامعه ایران است.     جا دارد در اینجا از آشوریان مبارز استرالیا که تظاهرات عظیمشان چهره کریه صدامیان و با آنها ابرجنایتکاران را رسوا کرد سپاسگزاری کنم.     وقت آنست که جامعه جهانی آشوریها و مسیحیت ، به تبعیت آشوریهای استرالیا ، حرکتهای ددمنشانه بعثیون را محکوم کرده و صدای دادخواهی ما را فریاد کنند.     همچنانکه در نیستان، در بهاران تموز همراه با اشتار ، مظهر باروری بر مرگ و دنیای مردگان، پیروز میشوند ، امید آن داریم که نیستان پیروزی و بهاران پیروزی را شاهد خواهیم بود.        آئین نوسردایل به معنای آب پاشیده در راه خداوند ، بامید بازگشت ، سرآغاز آئین های سنتی ودیرپای آشوری است که جشنواره نیستان، در بهاران پایان میگیرند آشوبهای ایران، این آئین های مانده ازدوران را زنده نگاهداشته و هر بار آنها را با شکوهی بی همتا گرامی میدارند. تجدید حیات این آئین ها را مدیون همرایهای صمیمانه ارگانهای زیربط و بویژه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی و سازمان صدا و سمای جمهوری اسلامی ایران میدانند امید است که مجلس سوم پاسدار ونگاهبان آداب و سنن وفرهنگ مردمی اقوام جامعه مان باشد.     مجلس دوم، با تأکیدبر خواستهای اقلیتهای دینی در لایحه مدارس غیرانتفاعی ، توانست مشروعیت این خواستها را به اثبات برساند ، اما متأسفانه در برگزیدن مدیران این مدارس، خواست این جوامع را جامعه عمل نپوشاند که امیدواریم ، در آینده شاهد عملی شدن این درخواستها باشیم.      مجلس دوم در لایحه استخدامی ارتش ، با وجود تأکید مکرر نمایندگان اقلیت ، نتوانست خواست ما را عملی سازد.    در زمینه های فرهنگی و بویژه آموزش و پرورش، با وجود صراحت قانون اساسی در محفوظ داشتن حقوق اقلیتها ، هنوز د برخورد با مسؤولان اداری و سازمانی به هنگام اجراء برخی از خواستهایمان سوء تفاهمات و تفسیرهایی نادرست اعمال میشود که سبب کندی حرکتهای فرهنگی و آموزشی جامعه‌آشوریهای میگردد. که امیدواریم این گره نیز در برخوردهای مسئولانه با آن و احتمالا با تصویب قوانین جدید بر اساس قانون اساسی میهن مان گشوده شود. تردیدی نیست ملتی که این چنین صبورانه گره های بزرگ ناشی از جنگ با ابرقدرتها و ظالمان تاریخ را گشوده است. میتواند زمینه ساز تفاهم بیشتر در برخورد با مسائل کوچکی از این دست بویژه در زمینه های فرهنگی و آموزشی موفق گردد.      امید آنکه با فرا رسیدن نیسان پرطراوت و رنگین با بوی خوش بهاران شاهد پیروزی ملت یکپارچه میهن مان در تمامی سنگرهای انقلابی، در جبهه و پشت جبهه باشیم متشکرم. منشی- آقای بیانک نماینده اهواز به جای آقای رنجبر نماینده صومعه سرا صحبت میکنند. امین بیانک – بسم الله ارحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امر ی واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. ما انتظار داشتیم امروز برادرانی که به عنوان ناطقین قبل از دستور صحبت میفرمایند در ارتباط با مسائل جنگ عنایت بیشتری داشته باشند متأسفانه این طور نبود و عاملی که ما را بر آن داشت که مزاحم و مصدق اوقات برادران بشویم به همین دلیل بودو از برادرمان آقای رنجبر نماینده محترم صومعه سرا خواهش کردیم و ایشان هم لطف فرمودند وقتشان را به بنده دادند.       مسأله ای که قابل تذکر هست اینست که ما باید عنایت کنیم در ارتباط با مسأله جنگ ، جنگ ما چگونه آغاز شد چه ویژگیهائی داشت و چرا به این روز کشیده شده؟ چه چیزی را مسئولین ما در مسأله جنگ فراموش کرده اند؟ کجای اعتقاد عملی والتزام عملی ما نسبت به مسائل جنگ خدشه دار شده که امروز اینگونه عزیزان ما در جبهه نبرد وادار به عقب نشینی هائی میشوند که خواسته یا ناخواسته در حکم پیروزی دشمن ما تلقی میشود. آن چیزی را که به اعتقاد ما مسؤولین نظام جمهوری اسلامی به ورطه فراموشی سپرده اند نقش مهم سخنان حضرت امام است که ما در قالب شعار از آن پیروی و پشتیبانی میکنیم و در مقام عمل کوتاهی. به چیزی که امام از سال 42 به بعد مکرر در ارتباط با مقابله با استکبار جهانی اشاره کرده چیزی را که امام از ابتدای جنگ تحمیلی در مقابله با دنیای استکباری به آن اشاره کرده متأسفانه مسؤولین ما در بدو جنگ اگرچه به آن توجه کردند منتها روز به روز از آن دور شدند و امروز باعث میشود که  جبهه های ما ضربه پذیر بشود امام این نکته را در پیام خودشان به پاسخی به پیام قائم مقام محترم رهبری دادند دقیقاً اشاره میفرمایند و من برای اینکه به آن مطلب بپردازم ناگزیرم که بخشی از پیام امام را اینجا مطالعه کنم.      در آن پیام سرنوشت ساز حضرت امام میفرمایند «جنگ امروز ما جنگ با عراق واسرائیل نیست جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست جنگ ما با مر واردن و مراکش نیست جنگ ما جنگ با ابرقدرتهای شرق وغرب نیست جنگ ما جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوش گذرانیهای مرفهین و حاکمین بی درد کشورهای اسلامی است این جنگ سلاح نمی شناسد» نکته مهم همین جاست متأسفانه درمسائل و توجهاتی که امروز مسؤولین محترم ما در ارتباط با مسأله جنگ میکنند به این نکتة کاملا بی توجه هستند امروز قیاس ما علیرغم قیاس هائی که در ابتدای جنگ میکنیم قیاس مادی است ما در ابتدای جنگ هیچوقت به این نپرداخته ایم که چقدر هواپیما داریم، چقدر هلیکوپتر داریم، چقدر تانک داریم. آن روز ما با توان بالقوه ی که در نیروی مذهبی مردممان سراغ داشتیم با اعتقاد به ارزشهائی که برای آن بپا خاستیم و انقلاب کردیم مردممان را بسیج کردیم آن روزی که ما در مقابل دنیای استکباری در خرمشهر مقومت کردیم آن روزی که ما در مقابل تمام دنیای کفر در آبادان و اهواز و بستان وهویزه و شوش و اندیمشک مقاومت کردیم آن روز بحث ما بحث سلاح نبود آن روز بحث ما بحث داشتن جنگ افزارهای پیشرفته نبود جنگ دلار نبود جنگ اسلام بود در مقابل کفر و مسلمانها همه بپا خاسته بودند بله، بله و امروز متأسفانه در تحلیلهای ما مسائل به گونه دیگری دارد اعمال میشود ما انتظار داریم از مسؤولین در مقابله با نظام استکباری در توجیهات خودشان تجدید نظر کنند مردم ما را با واقعیتهای جنگ و ضعف مدیریتی که در بعضی از گوشه و زوایای جنگ به چشم میخورد آشنا کنند در برخورد با متخلفین و فراریان از جبهه و جهاد مسؤولین نظام برخورد کنند. چطور شده است که سربازان ما اگر در بعضی از جبهه ها تخلفی میکنند، اگر از جبهه هم فرار میکنند ، فرماندهان با آنها برخوردی نمیکنند؟ (همهمه نمایندگان). مرضیه حدیدچی- در کجا سربازان فرار کرده اند؟ امروز وقت گفتن این حرفها نیست. امروز زمان گفتن فرمایشات علی علیه السلام است که میفرماید شکستهای مقطعی نباید شما را مأیوس کند. آقای بیانک از شما تقاضا میکنم مطلبی را که در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی از آن حضرت نوشته در پشت تریبون مجلس بخوانید تا برای حرکت مردم مشوقی باشد. بیانک – نمایندگان محترم! شعار ندهید، در مقابل این مسأله ما مسؤول هستیم. نایب رئیس- این خودش شعار است،‌اصل مطلب را بفرمائید. بیانک – مسأله ای که ما داریم این است که علیرغم فعالیتهای مستمری که برادران عزیز رزمنده ما در جبهه های جنگ علیه باطل دارند میکنند ، عده ای فرو فروخته، عده ای عناصر وابسته و متزلزل در صفوف نیروهای ما رخنه کرده اند، اینها باید شناسائی و مجازات بشوند.      بحثی که بنده با مسئولین دارم این است که در برخورد با متخلفین ، ما قوانین کافی داریم، باید با کسانی که در امر جبهه و جنگ فساد میکنند برخورد کرد.      در ارتباط با فراز دیگری از پیام امام باید عرض کنم مسئولین نظام باید تمامی هم خود را در خدمت جنگ صرف کنند. افرازیده – همین کار را هم میکنند. بیانک- این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود بیاوریم. باید همه برای جنگ تمام عیار علیه آمریکا و اذنابش به سوی جبهه ها رو کنیم امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسول الله سلام الله علیه است اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان اسلام تقدیم میدارم بحثی که امروز با مسؤولین داریم در برخورد با مصالح انقلاب، ما انتظار داریم شورای محترم نگهبان با این تصمیمی که گرفته است بخش عمده ای از این استقامتی را که میشد در چهارچوبه نظام اجرائی ما به دولت میدادیم تزلزل در آن ایجاد کرده ما از شورای مصلحت تقاضا میکنیم به عنوان نمایندگان منطقه جنگی در امراین ماده دوفوریتی که پریرزو تصویب شده تجدید نظر کند و شورای تشخیص مصلحت انشاءالله این مورد را به نوعی که به مصلحت نظام باشد به تصویب برساند.      مطلب بعدی در برخورد با وظایفی است که مجلس شورای اسلامی دارد بنده معتقدم در این امر نمایندگا عزیز ما باید در برخورد با محتکران وگرانفروشان که در پشت جبهه حکم عاملان اجرائی دشمن ما را دارند باید قوانینی تصویب کنند که اینها دستشان از مکیدن خون عزیزان ما در شهرها کوتاه بشود. در برخورد با افراد وعوامل به اعتیاد شکاندن جوانان ما باید مجلس فعال تر عمل کند باید قوه قضائیه را تحریک بکنیم در برخورد با اینها این چه وضعی است که جوانان عزیز ما را در شهرها و در گوشه کشور ما به اعتیاد کشاندند به تزلزل کشاندند به فساد کشاندند اینرا باید عنایت میشد و انشاءالله بشود در برخورد با متخلفین با امداد درمان مجروحین ما در بیمارستانها باید قوانینی وضع بشود برخورد بشود این چه وضعی است که با عزیزان ما در بیمارستانها رو میشوند؟ اینرا برادران ما باید در امداد ودرمان الان دو ماه است که برادران ما تقاضای دارو در ارتباط با همین موارد را دارند متأسفانه کوتاهی شده است. نایب رئیس- وقتتان تمام است. بیانک- تقاضای ما اینست که برادران ما در وزارت بهداری و بهداشت انشاءالله به این امر توجه کنند والسلام علیکم و رحمه الله 3- تذکرات نمایندگان مردم در مجلس به مسؤلان اجرائی کشور به وسیله نایب رئیس.نایب رئیس- تذکرات نمایندگان مجلس شواری اسلامی به مسؤولین اجرائی کشور.    آقای عبدالکریمی نماینده نطنز وقمصر به کمیته انقلاب اسلامی راجع به تسریع تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در ننطنز و برخورد با مواد مخدر در منطبه .     آقای محمودیان نماینده بویراحمد به کمیته امداد مرکز در باره رسیدگی سریع به بی نظمی در کمیته امداد یاسوج.     آقای سید خلیل موشح نماینده بندرانزلی به وزارت کشور و نخست وزیر راجع به رسیدگی سریع به پرونده های تعزیرات حکومتی در بندر انزلی به وزارت کشور در مورد رفع مشکل کمبود اتوبوس برای مسافران بندر انزلی.    آقای قاسم معماری نماینده اهر به وزارت راه و ترابری درباره اسفالت اساسی بقیه راه فعلی  از بیلوردی به اهر و به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در مورد اعزام پزشک زنان و زایمان به اهر.    آقای فرض پور نماینده آستارا به وزارتخانه های نیرو و کشور و مسکن وشهرسازی راجع به جلوگیری از پیشرفت آب دریا در خشکی در آستارا     آقای محمد مجدآراء نماینده بابلسر و بندپی به مجتمع اقتصادی کمیته امداد امام در مورد عدم تخلیه مدارس شاهد بابلسر.      آقای سید محمد علی قریشی نماینده خمین به وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی و بخش دیالیز کشور راجع به تسریع در پرداخت سهمیه خمین از بودجه دیالیز.   آقای عبدالرسول موسوی نماینده ممسنی به وزارت کشاورزی در خصوص پیشگیری از آفت باست در مزارع برنجکاری ممسنی و توسعه کشت دانه های روغنی در صدها هکتار زمینهای حاصلخیز ممسنی.      آقای رضا عبداللهی نماینده ماه نشان به وزارت بازرگانی در بارة جلوگیری از حیف و میل و فروش آرد قاچاق و افزایش کیفیت نان. 4- اعلام نتایج رأی گیریهای جلسه قبل. نایب رئیس- قبل از اینکه وارد دستور بشویم نتیجه آراء دیروز را هم اعلام کنیم که سه تا را اعلام نکردیم بعد وارد دستور میشویم نتیجه آراء در بار نظارت بر اندوخته استکناس جمع آراء مأخوذه 191 رأی.      آقای بهمئی 97 رأی.      آقای سید زاده 86 رأی.      آقای صدقیانی 82 رأی.   آقای عابدینی 62 رأی.       بنابراین دو نفر از آقایان که آقایان بهمئی و سید زاده هستند انتخاب شدند. نتیجه آراء در مورد نمایندگان برای کمیته تخصیص ارز کل آراء ریخته شده در گلدانها 191 رأی.     آقای نوربخش 141 رأی.    آقای عبدالعلی زاده 6 رأی.     آقای باهنر 68 رأی.    آقای مجد آراء 52 رأی .     بنابراین باز دو نفر اول آقایان نوربخش  و عبدالعلی زاده انتخاب شدند.    در مورد هیأت موضوع حفاظت از توسعه صنایع کل آراء مأخوذه 18 رأی.   آقای موسوی تبریزی 92 رأی.      آقای محلوج چی 69 رأی.   آقای ملک آسا 16 رأی.     آقای شهریاری 4 رأی.    آقای مختاری 1 رأی.     باطله هم 3 رأی. (مختاری: حاج آقا! من انصارف داده بودم و کاندیدا نبودم) آقای مختاری میگویند من انصراف داده بودم و کاندیدا نبودم.      بنابراین آقای موسوی تبریزی انتخاب شدند دستور را شروع کنید. 5- استرداد اعتراض آقای یونس محمدی و تصویب اعتبارنامه آقای محمد رشیدیان نماینده مردم آبادان. نایب رئیس ضمناً آقای یونس محمدی که معترض به پروند ه آقای رشیدیان نماینده آبادان بودند و آقای یونس محمدی نماینده خرمشهر انصرافشان را بخاطر مسائلی که در این نامه نوشته اند (وضعیت فعلی) انصرافشان را از اعتراض اعلام کرده اند و لذا پرونده و اعتبارنامه آقای رشیدیان نماینده آبادان مطرح است (اظهاری نشد) معترضی در مجلس نیست بنابراین اعتبارنامه آقای رشیدیان تصویب شد (تکبیر نمایندگان) ضمناً یک فقره لایحه از طرف دولت رسیده است که اعلام وصول میشود. 6- اعلام وصول یک لایحه.منشی- لایحه ای رسیده که من اعلام وصول میکنم لایحه راجع به ارجاع اختلافات ناشی از قرارداد منعقده با کمپانی ایتالیائی آگستا به داوری برای بررسی کمیسیون ذیربط فرستاده میشود. 7- استرداد اعتراض آقایان: رشیدیان ، غفاری و تاجگردون و تصویب اعتبارنامه آقای محمد سعید انصاری نماینده مردم آبادان.  نایب رئیس- توجه بفرمائید. آقای رشیدیان نماینده آبادان آقای غفاری نماینده تهران ، آقای تاجگردون نماینده گچساران و کهکیلویه انصراف خودشان را از اعتراض به پرونده آقای انصاری اعلام کرده اند و نامه اش را داده اند بنابراین اعتبارنامه آقای انصاری از حوزه انتخابیه آبادان مطرح است (اظهاری نشد ) معترضی در مجلس نیست، اعتبارنامه آقای انصاری از حوزه انتخابیه آبادان تصویب شد(تکبیر نمایندگان).8- گزارش کمیسیون تحقیق در خصوص پرونده انتخاباتی آقای احمد خارستانی نماینده مردم سروستان و تصویب اعتبارنامه ایشان.نایب رئیس- چون آقای اصغری نیستند، جناب آقای سیدهادی خامنه ای گزارش کمیسیون تحقیق را میخوانند. سید هادی خامنه ای(عضو کمیسیون تحقیق)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای اسلامی در تاریخ 9/4/67 کمیسیون تحقیق تشکیل جلسه داد در این جلسه پرونده انتخاباتی آقای احمد خارستانی از حوزه انتخابیه سروستان که پس از انجام مراسم تحلیف به شعبه 9 ارجاع ، و به علت عدم تأیید در شعبه به کمیسیون تحقیق فرستاده شده بود مورد بحث وبررسی قرار گرفت. عمده اعتراضات علیه اعتبارنامه آقای خارستانی به شرح زیر خلاصه میشود: 1-       استفاده از امکانات دولتی در امر تبلیغات و سوء استفاده از روابط با مسؤولین ا جرائی در تأمین و توزیع کود شیمیائی بین طرفداران. 2-       عدم رعایت ضوابط اسلامی در ماه مبارک رمضان .3-       طرح شعارهائی که توهین به روحانیت بوده و سازشکار نامیدن بزرگان از جمله آیت الله شهید مطهری. 4-       کشف پوستر، کتاب واعلامیه گروههای محارب و ملحد از منزل ایشان و همچنین نشر افکار منحرفین. 5-       حضور و شرکت در سپاه منحله. 6-       طرفداری افراد غیر موجه به انقلاب اسلامی از مشارالیه. پس از طرح اعتراضات و تبادل نظر اعضاء کمیسیون آقای خارستانی در جلسه حاضر شد و در مورد اعتراضات بالا اظهار داشت.:       همواره در جلسه مذهبی و آموزشهای دینی شرکت میکردیم. نوارهای وعاظ و رحانیون متعهد و مبارز را توزیع میکردم. بعد از پیروزی انقلاب همواره در تظاهرات شرکت میکردم واز حدود سالهای 42 به بعد با حجت الاسلام طالب زاده که بعداً امام جمعه شده اند ارتباط داشتم و از مشاراله تأییدیه دارم علیهذا با توجه به علائق دیرین مذهبی توهین به روحانیت وغیره را جز ادعای بی اساس نمیدانم. طرفداری افراد ضد انقلاب را تکذیب میکنم ودر مورد کتب ونشریات گروهکهای محارب و ملحد نیز میگویم که در منزل من همه گونه کتاب هست . افرادی که بدون مجوز وارد منزل من شده اند وخانه ام را تفتیش کرده اند کار غیر قانونی مرتکب شده اند من کتب و نوراهای مختلف اسلامی وغیراسلامی داشته ام و برای پاسخ به سؤالات دانش آموزان در امور تربیتی باید آنها را مطالعه میکردم. ایشان در ادامه اظهار داشت کسی که بعداً به جای من د رامور تربیتی آمده به دفتر امام جمعه نامه نوشته که در امور تربیتی کتابهای ضاله (که البته مضله درست است) موجود است در حالیکه این موضوع صحت ندارد و من مطابق لیست کتابهای نامناسب را جمع کردم. در مورد اتهام استفاده از امکانات دولتی این موضوع کذب محض است.      پس از توضیحات آقای خارستانی سؤالاتی از سوی اعضاء کمیسیون مطرح گردید و پاسخ داده شد. دلیل و مستند دیگری که موجب توجه یا اثبات اتهام بشود نبود . علیهذا در مورد اعتبارنامه آقای احمد خارستانی رأی گیری بعمل آمد که از 13 عضو حاضر در جلسه اعتبارنامه مشارالیه با 9 رأی موافق ، 3 رأی مخالف و یک رأی ممتنع مورد تأیید قرار گرفت.                                                                         کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی.نایب رئیس- متشکر، شعبه نظری ندارد، آقای خارستانی شما میخواهید صحبت کنید؟ خارستانی – خیر.نایب رئیس- آقای خارستانی هم صحبت نمیکنند . گلدانها را برای اخذ رأی خدمت نمایندگان محترم ببرید.        (اخذ رأی کتبی بعمل آمد و نتیجه به قرار زیر اعلام گردید): کل آراء ریخته شده به گلدانها                        172 رأی. موافق                                                     147 رأی.مخالف                                                    6    رأی. ممتنع                                                     19  رأی. بنابراین اعتبارنامه آقای احمد خارستانی از حوزه انتخابیه سروستان فارس تصویب شد.(تکبیر نمایندگان). 9- گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای قادر شریف زاده نماینده مردم پیرانشهر و سردشت و تصویب اعتبارنامه ایشان .نایب رئیس- آقای منتجب نیا پرونده بعدی را مطرح بفرمائید. منتجب نیا (عضو کمیسیون تحقیق)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای اسلامی در تاریخ 8/4/67 کمیسیون تحقیق تشکیل جلسه داد. در این جلسه پرونده انتخاباتی آقای قادرشریف زاده از حوزه انتخابیه پیرانشهر و سردشت مطرح گردید. این پرونده در شعبه مورد تأیید قرار نگرفته بود و پس از طرح در جلسه علنی مورخ 12/3/67 مجلس شورای اسلامی جهت رسدیگی به کمیسیون تحقیق ارجاع گردیده که پس از مذاکرات مقدماتی خلاصه دلایل عدم تأیید در شعبه به قرار زیر خلاصه میشود: 1-       تحریک احساسات ناسیونالیستی ناصحیح در بین مردم کرد در تبلیغات انتخاباتی . 2-       طرفداری از حزب دمکرات وسخنرانی به نفع آنان.3-       به قتل رسیدن برادر ایشان در زمانی که با دمکراتها همکاری داشته است. (یعنی در درگیری با رزمندگان اسلام برادر ایشان به قتل رسیده است). 4-       اینکه رادیو دمکرات به ایشان بعد از موفقیت در انتخابات تبریک گفته است. 5-       مخالفت با روحانیت و اهانت به بعضی از مقدسات درکلاس درس.  در پاسخ به اعتراضات ، آقای شریف زاده در جلسه حاضر واظهار داشت : در مورد حمایت از مفتی زاده گفت اساساً00 (در طی گزارش مسأله حمایت از مفتی زاده نیامده بود که در ادله رد شعبه هست. تهیه کننده گزارش اینجا اسم مفتی زاده را نیاورده بود ولی جزو اتهامات بود):      در مورد حمایت از مفتی زاده گفت اساساً در آذربایجان جریان حمایت از مفتی زاده نفوذی نداشته واین مطلب جز ادعایی نیست. اگر در این زمینه مدرکی باشد من مطیعم و مدعی هستم که در ردشت احدی به عنوان حمایت از مفتی زاده بازداشت نشده است. من همیشه دبیر بینش ودینی بوده ام و بیش از این توضیحی ندارم. من در طول زندگی با هیچ گروه و سازمانی ارتباط نداشته ام جریان فکری مشارالیه (یعنی مفتی زاده) در کردستان بوده و نه در سردشت.    اما در مورد تبریک رادیو دمکرات به ایشان در مورد تبریک دمکراتها به اینجانب این مطلب کذب محض است وانتخابات کم نظیر و سالمی به علت حاکمیت کامل جمهوری اسلامی انجام گرفته است و آیا ممکن است غیراین تبریک را فقط عده معدودی شنیده باشند؟ من از خانواده ای بسیار محروم هستم واین مطلب را تکذیب میکنم.     در پرانتز عرض کنم که بعد از گزارش ایشان گروهی که رفتند و بررسی کردند نواری را آوردن که این تبریک رادیو دمکرات در آن موجود هست. ایشان لابد خودشان اطلاع نداشتند که تکذیب کردند.     فضای انقلاب و مذهبی سردشت ووفاداری به انقلاب معروف و روشن است. اساس این مسأله را تکذیب میکنم واگر احتمالا چنین چیزی هم باشد غرض لکه دارد کردن افراد وفادار به انقلاب است. ایشان میگفتند به فرض اینکه رادیو دمکرات به من تبریک گفته باشد منظورشان این بوده که من را لکه دارد بکند، در حالیکه من طرفار نظام جمهوری اسلامی هستم. در مورد به قتل رسیدن برادرم میگویم که ایشان 16 ساله بود، انواع گروهکها هم بودند و ایشان در سال 61 با توجه به عدم آگاهی و نداشتن بینش کافی و تجربه لازم و جو حاکم بر منطقه منحرف شده وفریب خورده است به مصداق لاتزرو وازره وزر خری. انحراف و گناه برادرم در صورت اثبات هم ارتباط به من ندارد. از سوی دیگر هنوز به درستی مشخص نیست که برادرم را چه کسی و چه گروهی کشته است؟ این مسأله در صورت اثبات هم ربطی به کار و اعتقاد من نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری بی نظیر آن ندارد.    البته ادله ای که به دست آوردیم ثابت کرده که برادر ایشان به دست رزمندگان اسلام به هلاکت رسید است (این گزارشهایی که منابع موثق و رسمی به کمیسیون تحقیق نوشته اندو تأیید کرده اند).     در مورد مخالفت با روحانیت ایشان اظهار داشت این ادعا را تکذیب میکنم. در عین اینکه عناصر روحانی – نما را طرف میکنم. من خود طلبه بوده ام . اما عناصری هستند که بدون علاقه به روحانیت عمداً عنوان روحانی یا ملا را انتخاب میکنند تا به روحانیت پاک اسلامی تهمت بزنند.       در زمینه همکاری بعضی عناصر ناباب با ستاد تبلیغات انتخاباتی که گزارش رسیده بود تعداد قابل توجهی از اعضاء ستاد انتخاباتی ایشان از تسلیمی های دمکرات و کومله هستند.     ایشان در پاسخ اظهار داشتند که به هر حال به ستاد انتخاباتی همه نوع افرادی میایند . گفتند در ستاد انتخاباتی ممکن است انقلابی ها بیایند ممکن است غیر انقلابی ها بیایند واین را نفی نکردند.     پس از بررسیهای لازم کمیسیون تحقیق وارد رأی گیری شد و با 9 رأی موافق ، 1 رأی مخالف و 2 رأی ممتنع اعتبارنامه آقای قادر شریف زاده را تأیید کرد.            کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی.نایب رئیس- چون شعبه این اعتبارنامه را رد کرده بود مخبر آن اگر بخواهند میتوانند توضیح بدهند. مخبر شعبه- حرفی نداریم. نایب رئیس- آقای شریف زاده بفرمائید (عده ای از نمایندگان: احتیاجی نیست) 180 نفر حضور دارند، گلدانها را برای رأی گیری نزد نمایندگان ببرید.     (اخذ رأی کتبی به عمل آمد و نتیجه به قرار زیر اعلام گردید): کل آراء ریخته شده در گلدانها                        185 رأی. آرا ء موافق                                               123 رأی . آراء مخالف                                               23  رأی. آرا ء ممتنع                                               39  رأی. بنابراین اعتبارنامه آقای قادر شریف زاده از حوزه انتخابیه پیرانشهر و سردشت تصویب شد. (تکبیر نمایندگان).10- گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای خسرو ضیاء پور رازلیقی نماینده مردم گنبد کاووس و تصویب اعتبارنامه ایشان.منشی- دستور بعدی گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده آقای خسرو ضیاء پور از حوزه انتخابیه گنبد کاووس است. منتجب نیا- گزار ش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای اسلامی.      در تاریخ 2/4/67 کمیسیون تحقیق تشکیل جلسه داد. در این جلسه پرونده انتخاباتی آقای دکتر خسرو ضیاءپور رازلیقی، از حوزه انتخابیه گنبد کاووس که پس از انجام مراسم تحلیف به شعبه 12 ارجاع و به علت عدم تأیید در شعبه به کمیسیون تحقیق فرستاده شده بود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. موارد اعتراض با توجه به توضیحات شعبه و محتویات پرونده به قرار زیر است: 1-       بستن مبادی ورودی شهر در جریان انتخابات توسط نیروهای انتظامی (از آنها شناسنامه میخواستند) که به بهانه کنترل نظم بوده است. 2-    آزاد کردن تعدادی از زندانیان در روز رأی گیری که به نفع آقای ضیاء پور رأی دهند و وعده آزادی از زندان به آنها داده بودند.      (ادعا میشد که گفته بودند اگر به ایشان رأی بدهید زندانیان آزاد میشوند وآن زندانیان هم که آزاد شده بودند به آنها قول داده بودند که شما را آزاد میکنیم اگر به ایشان رأی بدهید). 3-       ترکیب هیأت اجرائی و نظارت که بنا به ادعا از طرفداران آقای ضیاء پور بوده اند. 4-       پاک نمودن مهر شناسنامه ها و دادن آراء مکرر.        اختلاف آراء تنها 821 رأی است. با نفر بعدی 82 رأی اختلاف است. 5-    گم شدن دو دسته ته چک تعرفه ها از صندوقهای شماره 4 و 7 بخش مرکزی که در نتیجه از آراء یکی از کاندیداها کسر شده است. (حدود 200 رأی ) این ته چکها بعداً توسط روستائیان پیدا و ضبط شده است. 6-    ابطال حدود 600 رأی از آراء یکی از کاندیداها (آقای کوسه غراوی) . بدین صورت که قبل از حضور ناظر شورای نگهبان صندوق را لاک و مهر میکنند و به هر تقدیررأی گیری شروع میشود. با قبول مورد از سوی ناظر شورای نگهبان و پس از رأی گیری که بنا به نفع کاندیدای دیگری بوده به همان دلیل فوق الاشاره صندوق را باطل میکنند.     خلاصه یکی از ادعاها این بوده که 600 رأی از کاندیداهای دیگر را ، کاندیدای رقیب ایشان را ابطال کرده اند.     پس از بررسی اوراق  پرونده و توضیحات یکی از اعضاء شعبه 12 بنا به دعوت کمیسیون تحقیق آقای دکتر ضیاء پور در جلسه حاضر و اظهار داشت در مورد بستن مبادی ورودی شهر اساساً این مسأله ارتباطی به یک کاندیدای نمایندگی ندارد. مگر شهر در اختیار داوطلب خاصی است که تصمیم بر بستن مبادی ورودی یک شهر را گرفته باشد؟ آزادی تعدادی از زندانیان که بنا به ادعا وعده آزادی شان داده شده است نیز به همین استدلال ارتباطی به یک یا چند کاندیدای نمایندگی ندارد. اینها مسائلی است که در اختیار مسؤولین شهر است. در مورد ترکیب هیأت اجرائی و نظارت نیز اگر به فرض کسی ایرادی یا اعتراضی دارد باید در فرصتی که قوانین مقرر کرده اقدام نموده وگرنه پس از جریان انتخابات واعلام نتیجه و تأیید شورای محترم نگهبان ایراد به صلاحیت اعضاء هیأتها چه چیزی را اثبات خواهد کرد؟ از سوی دیگر در کدام انتخابات طرفی که رأی گافی نیاورده از اعضاء هیأ‌تها تقدیر مینماید. همه جا این اشکال واشکالاتی از این قبیل وجود دارد. مثل همان مورد پاک کردن مهر شناسنامه ها که در اکثر اعتراضها مطرح میشود.      آقای ضیاء پور در مورد مفقود شدن دسته چکها (آن چکهای تعرفه ها ) گفت این اعتراض چه ربطی به من دارد؟ اگر هم فرض شود که گم شده این بی – دقتی مربوط به مجریان بوده و این قبیل اعتراضات را تکذیب میکنم.    پس از پاسخ به سؤالات و توضیحات آقای ضیاء پور و تبادل نظر اعضاء کمیسیون اعزام هیأت به منطقه رأی نیاورد. (رأی گیری شدو کمیسیون رأی نداد که گروهی نیاز هست که اعزام بشود.) مع الوصف با مسؤولین اجرائی انتخابات  و بعضی ارگانهای دیگر در منطقه تماسهای لازم به عمل آمد. توضیحات به قرار زیر بود:    کنترل مبدی ورودی شهر روزهای قبل از انتخابات و به خاطر حفظ امنیت و سلامت انتخابات بوده ودر شورای تأمین شهر این تمصیم را اتخاذ کرده بودند و آزادی زندانیان نیز در اختیار مسؤولین قضائی است که متجاوز از یک ماه قبل افرادی را آزاد کرده بودند. تازه مگر در صورت عدم آزادی، زندانیان نمیتوانستند درمحیط زندان رأ‌ی بدهند؟ با این تصور چه نیازی به آزادی آنها در روز رأی- گیری بوده است؟ صندوق در زندان میبردند و آنها رأیشان را در داخل زندان میدادند.     در مورد محو آثار مهر انتخابات در شناسنامه ها ، مسؤولین اجرائی توضیح دادند که در مجموع حدود 30 مورد این موضوع بوده است که از طرف طرفداران اکثر داوطلبان تخلفاتی وجود داشته و موضوع به لحاظ جعل وتقلب به مراجع قضائی ارجاع گردیده است (30 مورد بوده ومربوط به کاندیدای خاصی هم نبوده است ) مهمترین مسأله همان مفقود شدن ته چک آراء بوده است . که مسؤولین شهر در این زمینه اظهار داشتند. تنها یک دسته چک تعرفه های انتخاباتی در یکی از روستاها گم شده بود که مطابق قانون با حضور نماینده فرماندار، هیأت اجرایی ، نظارت و معتمدین محلی تعداد یکصد رأی یعنی آراء مازاد بر تعرفه برداشته و باطل اعلام گردید، به تعداد همان ته چکهایی که پیدا شده از آراء ابطال کرده اند.      در مورد اعتراضات دیگر نیز توضیحاتی داده شد که نظر به اختصار و توضیحات نماینده محترم مورد اعتراض از شرح همه آنها خودداری میشود. پس از توضیحات و بررسی مواد کفایت مذاکرات اعلام و رأی گیری بعمل آمد که در نتیجه اعتبارنامه آقای دکتر محمد ضیاء پور نماینده مردم گنبد با 9 رأی موافق و 2 رأی ممتنع به تصویب رسید.                                                                         کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی.نایب رئیس- متشکر، حضار /12 نفرند. شعبه صحبتی دارد؟ (اشرفی اصفهانی : شعبه حرفی ندارد) گلدانها را برای رأی گیری خدمت نمایندگان محترم ببرید.      (آراء مأخوذه شماره شد و ننتیجه به قرار زیر اعلام گردید):      نتیجه آراء ریخته شده در گلدانها در مورد اعتبارنامه آقای دکتر ضیاءپور:       کل آراء ریخته شده در گلدانها 177 عدد، موافق 148 عدد، مخالف 14 عدد، ممتنع 15 عدد. بنابراین اعتبارنامه آقای خسرو ضیاء پور رازلیقی از حوزه انتخابیه گنبد کاووس تصویب شد. (تکبیر نمایندگان). 11- گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای سید  عباس هدایتی از حوزه انتخابیه فریدن و تصویب اعتبارنامه ایشان.نایب رئیس- یک پرونده دیگر هم هست آن هم مطرح میشود و یکباره جلسه را تمام میکنیم. لذا تنفس نمیدهیم، تشریف داشته باشید بیرون از جلسه هم تشریف نبرید، گزارش را بفرمائید. منتجب نیا(عضو کمیسیون تحقیق)- گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای اسلامی در تاریخ 7/4/67 کمیسیون تحقیق تشکیل جلسه داد، در این جلسه پرونده انتخاباتی آقای سید عباس هدایتی از حوزه انتخابیه فریدن که پس از انجام مراسم تحلیف به شعبه 11 ارجاع و به علت عدم تأیید در شعبه به کمیسیون تحقیق فرستاده شده بود مورد بحث قرار گرفت. دلائلی که به استناد آن اعتبارنامه آقای هدایتی در شعبه مورد تأیید قرار نگرفته بود به قرار زیر است: 1-    وجود جو شدید رعب و وحشت در حوزه انتخاباتی.      بر هم زدن سخنرانی آقای حجازی در فریدون شهر.      ایجاد رعب و وحشت از پشتکوه موگوئی واجبار مردم به کوچ موقت. آن روز دو نفر از نزدیکان آقای هدایتی تلفنی به ایشان ماوقع را اطلاع میدهند به تصور اینکه ایشان اطلاعی ندارد. آقای هدایتی سؤال میکند آنان (یعنی شلوغ کاران) چند نفر بودند؟ پاسخ میدهند چهل نفر. او میگوید اشتباه میکنید چهار هزار نفر بودند.      تهدید دانش آموزان به مردودیت آنان در صورتیکه رأی به هدایتی ندهند. توبیخ نامه برای کسانیکه رأی ندادند توسط آموزش و پرورش و عزل و نصب های بی مورد از 19/2/67 تا 24/2/67.      اخراج طرفداران سایر کاندیداها از خانه و کاشانه به جز آقای هدایتی و سلب امنیت از آنان. در دهستان رزو پدر شهید به جرم حضور آقای کیان ارثی در آن منزل توسط افراد وابسته به آقای هدایتی سنگباران میشود. و فرماندار فریدن از ایشان سؤال میکند که شما از این واقعه اطلاع دارید؟ پاسخ میدهد بلی. در شهر چادگان آقای هدایتی طرفداران خود را دعوت و آنان را تشویق به ایجاد بلوا و آشوب مینماید. چند شب قبل از اخذ آراء آقای هدایتی افراد خود را در منزل آقای داراب آقائی جمع آوری و سازماندهی میکند، تا دسته جمعی رفته و در سخنرانی آقای حجازی اغتشاش کرده وبه ایشان اهانت نمایند تا نتوانند سخنرانی کنند.      ایجاد رعب ووحشت در دهستانهای رزو و آفوس و شهر بوئین و میاندشت وروستای شش جوان و امثال ذلک و درگیری در روستاهای گنجه، مغان، بادجان و کتک زدن پدر شهید به جرم طرفداری از آقای کیان ارثی توسط فردی معروف به علی قمارباز تحت عنوان حمایت از آقای هدایتی.   هجوم تعدادی موتورسوار از میان افرادی معروف به چماقداری  و سرقت فحشاء و منکرات به سوی شعبات اخذ آراء با فریاد هدایتی ، هدایتی همه را ترسانیده اند وامنیت و قداست انتخابات را به مسخره گرفته اند، همچنین عده ای به خیابانها ریخته وتظاهرات کردند بعضی بادمجان به دست، بعضی مشت گره کرده به کف زدن پرداخته و فریاد جاوید شاه گفته اند به منزل شهداء رفته و مرگ بر منافقین گفته اند. این یکی از ادعاهائی که طولانی بود در گزارشهای شعبه و معترضین بود. 2-    فضای مسموم تبلیغاتی، طرح کمبودهای دولت و مقصر جلوه دادن آقای کیان ارثی که رقیب ایشان هست. رقص و پایکوبی وشعار علیه خدمتگزاران جامعه وفریاد دیو چو بیرون رود فرشته درآید سردادن ، عزل ونصب های جهت دار در سازمانهای مختلف دولتی منجمله آموزش و پرورش، تربیت بدنی، کمیته امداد، ژاندارمری و نهضت سوادآموزی که به دلیل احساس عدم امنیت شغلی باعث گرایش افراد به سمت آقای هدایتی شده است. 3-    وعده و وعید به مردم در پنهان و آشکار (فریبهای تبلیغاتی) مانند وعده برداشتن شش ماه خدمت سربازی، فراوان شدن کالاهای اساسی و مصالح ساختمانی و سهمیه ارزاق عمومی و مواد فراوان دیگر. 4-       نشر اکاذیب و تهمت مخصوصاً به شخصیت های دینی و غیره. 5-    شرکت در تخلفات اداری. روز اخذ رأی یک اکیپ از اصفهان وارد بخش چادگان میشود و در محل اخذ آراء شورع به تبلیغ به نفع آقای هدایتی میکنند و در مقابل اعتراض اعضاء صندوق کارت خود را نشان میدهند و میگویند ما بازرسین هیأت نظارت مرکزی استان هستیم و به شما هم میگوئیم اگر به آقای هدایتی رأی ندهید سر و کارتان با ما است. این موضوع را به هیأت اجرائی بخشداری چادگان اطلاع میدهند واقداماتی برای جلوگلیز از این تخلف صورت میگیرد. آقای هدایتی پس از اطلاع از ماجرا به محل بخشداری آمده و به هیأت نظارت که از محترمین و خانواده شهداء بودند اهانت وآنان را تهدید میکند و سپس با صحنه سازی به پاسگاه ژاندارمری رفته ومدعی میشود که قصد ضرب وشتم وی را داشتند. آقای هدایتی در همین رابطه سیلی به گوش بخشدار میزند، ارتکاب اعال خلاف توسط بعض کارکنان ادارات و بهره برداری تبلیغتی علیه کاندیدای مقابل مانند تخریب دیوار منزل در روستای سه منجان توسط راننده اداره راهه فریدن منجر به قتل کودک و امثال ذلک. مسدود نمودن چاههای آب کشاورزی از طریق سازمان آب و موارد بسیار دیگر. 6-    مخدوش بودن چند صندوق، هیأت نظارت و اجرائی مشترکاً سیزده صندوق را که هفت هزار رأی آن متعلق به آقای هدایتی بود ناسالم تشخیص داده اند. (فرم اینها در پرونده موجود است) و سرنوشت انتخابات هم تغییر میکرده است اگر این هفت هزار رأی ابطال میشد، سرنوشت انتخابات هم تغییر پیدا میکرد و فرم دوم موفق به ورود به مجلس میشد. ولی ترتیب اثری داده نشد. تعدادی شناسنامه افراد فوت شده مورد استفاده قرار گرفته و رأی تکراری داده شده است. حدود 170 فقره شکایت رسیده سات که رسیدگی کامل نشده است. 7-    مخدوش بودن اعتبارنامه که به امضاء هیأت اجرائی و هیأت نظارت نرسیده است. لازم به تذکر است که اعتبارنامه را که هیأت اجرائی وهیأت نظارت باید امضاء کنند و مهر بکنند آقایان هم هیأت اجرائی و هم هیأت نظارت نوشته اند که این پرونده واعبتارنامه مورد تأیید ما نیست ولی به احترام قانون وشورای محترم نگهبان ما امضاء میکنیم. (الان در اعتبارنامه موجوداست) در متن اعتبارنامه هم هیأت اجرائی وهم هیأت نظارت ، انتخابات را مخدوش اعلام کرده، نوشته به احترام شورای نگهبان ما امضاء میکنیم.8- تطمیع و تهدید وخرید و فروش رأی. از جمله در روستاهای مشهد کاوه، یان چشمه و چنارود با پرداخت پول وتهدید به قطع سهمیه شیر خشک و ندادن نمره قبولی دانش آموزان و امثال ذلک و در پاره ای مناطق رسماً پول نقد به کسانی داده شد تا به کاندیدای خاص رأی دهند. 9- استفاده از نیروها وامکانات دولتی و به خصوص وسائط نقلیه از جمله نهضت سوادآموزی، ژاندارمری، جهاد فریدون شهر و آموزش و پرورش فریدن. 10- محروم شدن عده ای از مناطق از شرکت در انتخابات در اثر جو رعب  و خفقان، یک سوم جرأت رفتن به پای صندوقها را پیدا نکردند.     کمیسیون تحقیق پس از استماع دفاعیات آقای هدایتی مبنی بر تکذیب موارد اعتراض به بحث وبررسی پرداخت و در نتیجه با چهار رأی مخالف و 7 رأی ممتنع اعتبارنامه آقای سید عباس هدایتی مورد تأیید قرار نگرفت.     لازم به تذکر است که بعضی از برادران مأمور شدند که به منطقه رفته و بررسی کنند و بررسیهای لازم به عمل آمده و پرونده روشن است. با همه احترامی که برای جناب آقای هدایتی قائل هستیم، شخصیت روحانی هستند، ولی وضعیت پرونده به جوری روشن است خدشه دار است که قابل انکار نیست. کسی که ورق بزند و حتی آن اعتبارنامه را ببیند، مهر هیأت نظارت و هیأ‌ت اجرائی و امضاء آنها و دست خطی که در حاشیه آن نوشته اند نشان میدهد که این انتخابات، انتخابات مخدوشی بوده و با سلامت برگزار نشده . والسلام علیکم و رحمه الله.                                                                        کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامییکی از نمایندگان- اختلاف رأی چقدر بوده است؟ منتجب نیا- 82 رأی تفاوت داشته است. نایب رئیس- آقای هدایتی بفرمائید. سید عباس هدایتی – بسم الله الرحمن الرحیم. قل اعوذ برب الناس، ملک الناس، اله الناس . من شرالوسواس الخناس. الذی یوسوس فی صدور الناس. من الجنه والناس. به یکی دو نفر از برادران کمیسیون تحقیق عرض کردم که من میل نداشتم دفاعیات من به سطح مجلس ونمایندگان محترم خصوصا در جلسه علنی برسد ولی با رد کردن شعبه وآمدن به کمیسیون تحقیق ناچارم در رابطه با موارد اتهامی مطالبی را عرض بکنم. قبل از شروع دفاعیات خودم به بعضی از نمایندگانی که شاید کمتر تماس داشتم واین حمل بر تکبر من شده باشد چون من معتقد بودم قبل از مطرح شدن اعتبارنامه در سطح مجلس تماس خاصی با هیچ نماینده ای نداشته باشم با اینکه توصیه میشد که بد نیست با نمایندگان در تماس باشید ودر منطقه هم مطرح شده که با 120 نفر از نمایندگان تماس گرفته اند در باره رأی دادن به اعتبارنامه من در جهت منفی. واما مطالبی که یادداشتی دادم خدمت مسؤولین محترم هیأت رئیسه مجلس که از بردن اسامی ونام افراد معتقدم باید خودداری بکنم ولی چون نام برده شده رقیب ا نتخاباتی من برادر عزیز و بزرگوار آقای کیان ارثی که در دوره مجلس تشریف داشتند در مرحله دوم بودند و برنامه ای را که من در رابطه با کار خودم در کمیسیون تحقیق وقتی احضار شدم برای توضیح دادن، به من فرمودند که یکی از اتهامات در باره جو رعب ووحشتی است که درمنطقه بوده و دوم اینکه عزل ونصب هائی که در منطقه انجام شده و وعده و وعیدهائی که به مردم داده شده. من استدعا میکنم ولا کمیسیون تحقیق موارد اتهامی وارده به اینجانب را یا در اختیار خودم و یا در اختیارات مقام قضائی گذاشته بشود و آن کسانی که این مطالب را با امضاء گزارش کرده اند، من و طرف مدعی، طرف تعقیب قرار بگیرد. کل این مطالبی را که ایراد فرمودند 80 درصدش صحت دارد، اما در باره رقیب انتخاباتی من بوده. من وقتی بنا شد در این دوره سوم شرکت در انتخابات داشته باشم این را من استدعا میکنم برادران وخواهران نماینده به بنده یا رأی موافق بدهید یا مخالف، رأی ممتنع ندهید. یعنی من به این رأی های موافق و مخالف یک روز میخواهم در پیشگاه دادگاه عدل الهی استناد بکنم. اگر کمترین توجهی به مطالب من بشود به حق 200 هزار نفر جمعیت و به یک نفر کاندیدائی که غریب وار در یک منطقه ای به عنوان ادای وظیفه وارد شده، ظلم شده. شاید حدود 200 نفر از دانشجویان سطح دانشگاه اصفهان، تعدادی از روحانیت معظم منطقه وتعدادی از کشاورزان آمدند ا صفهان و به علت اینکه سال 58 و 59 اینجانب دادستان انقلاب دادسرای انقلاب اسلامی شهرستانهای گلپایگان و خوانسار و مجموعه فریدن را داشتم و سال 64-65 هم به علت اختلاف شدیدی که بین فرهنگیان و بعضی از روحانیون منطقه بود چهار ماه از طرف آموزش و پرورش استان من مأموریت پیدا کردم بروم منطقه که تألیف قلوبی شده باشد والفتی بین طرفین ایجاد بکنم. البته این چهار ماه مأموریت من ، یک سال طول کشید، ولی بعد از آن که پایگاه مردمی من خصوصاً در سرکشی مدارس در روستاها شروع شد در دهین ماه بود که تلفن های پی در پی نماینده منطقه به مدیر کل آموزش و پرورش و به نمایندگی امام در استان اصفهان به این بهانه که هدایتی مجرد آمده، خانه ای نگرفته در خود اداره یک اطاقی گرفته و مشغول کار شده به او دارد سخت میگذرد، دیگر بس است، ایشان بیایند اصفهان. وقتی دیدند پایگاه مردمی دو ماهه شاید برای آینده خطرناک است ویک سؤال از مدیر کل آموزش و پرورش استان ویک سؤال از دفتر نمایندگی امام در استان اصفهان تلفنهای مکرری که از تهران آغاز شده بود. آنها هم میگفتند ایشان زمانی که خودش متقاضی آمدن اصفهان باشد ما با این تقاضا مخالفتی نمیکنیم . عزل و نصبهائی که در منطقه فریدن انجام گرفته باید سؤال کرد که یک سال ونیم قبل مسؤول سپاه پاسداران انقلاب فریدن چرا باید بر خلاف میل خوشد تعویض بشود؟ چون به عنوان یک مهره در دست این آقایان نبود، چرا باید مسؤول بسیج منطقه بلافاصله منتقل بشود ؟ مسئولین منطقه ای که باید عوض بکنند وقتی در کمیسیون تحقیق به من گفتند عزل ونصب هائی در منطقه انجام گرفته من با یک دنیا تعجب گفتم برادران من را عوضی نگرفته اید آمدم اینجا ؟ من هدایتی هستم، من کاندیدائی هستم از استان اصفهان از شهر اصفهان آمده ام در اینجا نه فرماندار بودم. نه نماینده . من چه طور میتوانم عزل و نصب بکنم؟ گفتند از مقامهای مسؤول استان عزل و نصب هائی صورت گرفته. گفتم بروید از خود مسؤولین استان سؤال بکنید. چرا عزل ونصبی انجام گرفته. بعد من سؤال کردم گفتم چه عزل ونصبی صورت گرفته؟ گفتند مثلا در تربیت بدنی و در کمیته امداد. اگر یکی از این موارد عزل ونصب در جریان انتخابات صحت داشته باشد کلیه این اتهامات را من میپذیرم با اطلاع دقیقی که دارم عزل ونصبی از طرف مقامهای مسؤول استان انجام نگرفته مگر از همان یکسال قبل از رفتن من آنهم مواردی را دارم کمیته امداد امام یک برادری بود که صلاحیت در اداره آموزش و پرورش را نداشت و من ایشان را صدا زدم در دفتر کارم و گفتم صلاح این است که شما بروید در مدرسه تدریس کنید وایشان را از اداره بیرون گذاشتیم وایشان را بعنوان مسؤول کمیته امداد امام گذاشتند. علیرغم مخالفتهای شدید مسوولین استان در باره ایشان آخرالامر ایشان را بعنوان مسؤول کمیته امداد آوردند دو سه ماهی نگذشته بود افتضاحش درآمد و برنامه ای پیش آمد که سرانجام مسؤول کمیته امداد امام را برداشتند بنابراین من جداً تعجب میکنم که در سطح مجلس عنوان بشود مسؤول ژاندارمری، آموزش و پرورش ، تربیت بدنی، عرض کردم گر یک مورد از این عزل و نصبها ولو مربوط به من نیست و میگفتند مربوط به مسؤولین استان است انجام گرفته باشد کلیات این اتهاماتی که به اینجانب داشتند من میپذیرم. من بعد از آنکه وارد منطقه فریدن شدم شاید روزهای پی در پی به من تلفن در اصفهان میزدند که فلانی شما باید بیائید در منطقه. گفتم چه خبر است گفتند از سه ماه قبل جلسات در خانه بعنوان آشتی طبقات مختلف تشکیل شده ودارند مردم را قسم میدهند و قرآن میبرند دیگر چیز متداول منطقه قرآن بردن و قول دادن اینجا من از بردن نام بعضی از کسانیکه دست اندرکار بودند به صورت صریح بنا به آن احساس وظیفه ای که میکنم دارم خودداری میکنم. نامه های کتبی ماشین شده، امضاء شده در ماه مبارک رمضان به بعضی از روحانیون روستاها رفته بود که در رابطه با مسئله ای که سرنوشت انقلاب به آن بستگی دارد در ماه مبارک رمضان صحبت نکنید. که روحانی روستا  نامه را میگذاشت جلو ما و میگفتند فلانی ما را بچه حساب کرده این نامه را برای ما فرستاده که ما تبلیغات ماه مبارک رمضانمان را در رابطه با فلان شخص برنامه بدهیم. عین نامه ها در نزد روحانیت معظم منطقه هست. یکی از مطالبی که در منطقه فریدن رایج و شایع کرده بودند این بودکه گفته بودند نماینده امام د راستان اصفهان مخالف آمدن ایشان بوده واینرا در سطح چهار پنج نفر روحانی دست اندر کاری که سر سفره انقلاب هستند شایع کرده بودند 5 نفر از روحانیونی که از مدرسین قم بودند به اصفهان تشریف بردندو خدمت نماینده امام رسیدند. گفتند شما در باره آمدن و نیامدن فلانی در منطقه نظری داشتید؟ ایشان گفته بودند من بنا نبوده است که دخالت در انتخابات جای دیگر داشته باشم. نه کسی را میفرستم و نه کسی را من مانع میشوم.   صالح آبادی- لطفاً توضیح بدهند که سفرة انقلاب چه هست؟ هدایتی- یعنی  آن کسانی که الان مشغول کار هستند و مسؤولیتی دارند چون روحانیت منطقه. وقتی مطرح میشود. یعنی 4-5 نفری که یکی به عنوان مثلا مسؤول نهضت است یکی مسؤول بنیاد مسکن است، یکی مسؤول بنیاد دیگری است، 150 نفر روحانیت منطقه فریدن طی یک نامه ای اظهار نظر کردند در باره انتخابات وقتی که صحبت از روحانیت منطقه میشود منظورم به این است این 4-5 نفری که در مدت این 8 سال نمایندگی، آمدند و مسؤولیت پیدا کردند اینها را به عنوان روحانیت منطقه تصور نکنند.       اما ما 6 نفر کاندیدا بودیم که در منطقه فریدن آمدیم. من یک نفر از اصفهان و 5 نفر از خود فریدن. در جلساتی که فرماندار 000 (البته باید این را هم عرض بکنم.) منطقه فریدن و حوزه انتخابیه تشکیل میشد از : فرماداری فریدون شهر و فرمانداری دارون . مرکز انتخابات دارون بود 2-3 جلسه دعوت کردند، ما 6 نفر کاندید در آن جلسه حضور پیدا کردیم ومطالب خودمان را آنجا عوان کردیم، 5 نفر کاندیدا با شدت مخالف تشکیل آن هیأت اجرائی یک طرفه ای بودند که از طریق آقای فرماندار انتخبا شده بودند ولی ایشان 30 نفر معتمدین محل را دعوت کرده بودند و بعد هم هیأت اجرائی تشکیل شد، از این هیأت اجرائی سه نفر بازسازی شده بودند. من عرض کردم به عنوان مسؤول دادسرای انقلاب بودم کلیه پرونده های اتهامی بود. من رفتم به آقای فرماندار گفتم ، گفتم آقای فرماندار! این هیأت اجرائی را که شما تشکیل دادید و مورد اعتراض ما 5 نفر کارندیدا هستند و یک دست و خالص به نفع یک کاندیدا دارند کارمیکنند 3 نفرشان پرونده دارند و پاکسازی شده اند. ایشان گفتند که خوب شما مدارک نیاورید . گفتم بنده الان کاندیدا هستم نه منبع اطلاعاتم نه دادگاه انقلاب دست من هست مدارک را شما باید بخواهید. آخرالامر فتوکپی مدرک را من تهیه کردم و بردم و گفتم این هیأت اجرائی را که شما انتخاب کردید اینها صلاحیت هیأت اجرائی بودن را ندارند. چهار نفر کاندیدا دیگر هم اعتراض خودشان را کتباً و شفاهاً اعلام کردند. آقای فرماندار که از همان روز اول ایستاده بود برای به کرسی نشاندن مسأله خودش ، کمترین توجهی نکرد. هیأتهای سر صندوق یک دست ، نه 9% . 100% افراد حساب شده . آنچنانکه مورد اعتراض مردم، اهالی دارون و روستاها قرار گرفتند. آخرالامر در منطقه بوئین، میاندشت به صورت دستجمعی . دم در فرمانداری آمده بودند که این هیأتهای سر صندوقی که برای ما گذاشته اید هیچ مورد اعتماد ما نیستند. فرماندار اجباراً با هیأت اجرائی و هیأت نظارت ، هیأتهای سر صندوق را در آن 2-3 روستای مورد اعتراض عوض کردند. این مواردی بود که این هیأت اجرائی به این ترتیب تشکیل شد.    اما مسأله ای را که عرض کردم یکی از کاندیداها مال رزوه بود همین رزوه ای که برادر بزرگوارمان آقای حجازی به آنجا تشریف ردند در مرحله اول انخابات ، مردم رزوه چون گرفتار یک بخشداری بودند که این آقای بخشدار که مسؤول اجرای انتخابات منطقه فریدن بود، خوشد به نفع یک کاندیدا میرفت در دهات و روستاها سخنرانی میکرد. یک برادر روحانی به نام برادر جهانگیری آنجا آمده بود به عنوان آقای علی محمدی یکی از کاندیداها فعالیت داشته باشد آقای بخشدار 18 ساعت این آقای جهانگیری را به جرم تبلیغ بر له آقای علی محمدی در بخشداری بازداشت میکند واهانت ها که پرونده الان در دست اجرا ودر پیش مقامات قضائی است. مردم رزوه یک پارچه ناراحت و حساس در باره این عملکرد آقای بخشدار که چرا یک نفر روحانی که مال  این منطقه بوده و مشغول فعالیت بوده، بخشدار دارد با او ینجور عمل میکند. وقتی که آقای حجازی به آنجا تشریف میآورند و عکس – العمل نشان داده میشود. ریشه اش را در رابطه با من نباید پیدا بکنند در رابطه با مردم ناراحتی که در رابطه با آن روحانیشان و در بخشداری و جلوگیری از تبلیغات برایشان پیش آمده. اینجا باز من داعی نداشتم اسم آقای حجازی را ببرم. ایشان در منطقه فریدن روزهای آخری که کل امارات وقرائن نشان میداد که اکثریت آراء دارد نصیب من میشود. تعدادی از برادران تشریف آوردند به نفع آقای کیان ارثی ، آنجا سخنرانی فرمودند . یکی از آقایانی که تشریف آوردند، آقای حجازی بودند. من خدا را شاهد میگیرم اگر من اطلاع داشتم که ایشان میآمدند در آنجا، خود من در جلسه سخنرانی ایشان شرکت میکردم. حالا شاید این مسأله باورکردنی باشد یا نباشد، ولی به هر حال در رزوه ، وقتی ایشان برا ی سخنرانی میآیند،‌آن ناراحتی درونی مردم باعث میشود که آقای ججازی نتوانند صحبت بکنند. و در این صحبت نکردن متأسفانه مسؤول سپا ، مبادرت به تیراندازی میکند که الان پرونده در مرکز سپاه اصفهان باز در دست اقدام است که تیراندازی به چه مناسبت بوده؟ اینها ایجاد رعب و وحشت هائی بوده است که بنده داشتم در منطقه باز ایشان را به اصرار به فریدون شهر آوردند در بین نماز ظهر وعصر صحبت بکنند، بعضی از برادرها رفته بودند خدمت ایشان و گفته بودند اینجا مسائلی از قبل مطرح بوده. سخنرانی شما را ما به دل پذیرا هستیم، اما نام کاندیدائی برده نشود. سرانجام در سه شهر منطقه فریدن که «رزوه و فریدون شهر و بوئین و میاندشت باشد» آقای حجازی برای سخنرانی کردن تشریف میآورند. آن دست آخر، روزی که روز سمینار روحانیون حج بود، در هتل هیلتون من خودم یکی از دعوت شدگان آنجا بودم. یکی از برادران فرهنگی به نام آقای علی میرزائی که هم اهل اصفهان هستند وهم رفت وآمدی در الیگودرز00 ایشان میروند به آقای حجازی میگویند آقای حجازی! بنده یکی از ارادتمندان شما و آیت الله طاهری در اصفهان هستم. بعد میگویند شندم که شما به فریدن هم تشریف بردید؟ در حالی که چند نفر از روحانیون آنجا تشریف داشتند، ایشان میگویند مگر من میگذارم هدایتی به مجلس بیاید که یکی از این روحانیون آنجا میگوید آقای حجازی! مگر مسأله آمدن به مجلس ، به دست شما و امثال شما است؟ این مسأله بعداً در جلسه ای که با حضور آیت الله طاهری مطرح میشود، آیت الله طاهری در اصفهان میگویند آقای حجازی اصلا زمینه آشنائی من با شما در اصفهان در منزل هدایتی بوده ، شما همه را عوضی گرفتید؟ شما دوستانتان را هم تشخیص نمیدهید. دوستان خودتان را هم نمی شناسید. عرض کردم والله رضایت نداشتم در یک چنین موقعیتی که حتی نمیخواهند یک مقداری وقت صرف معرفی وزراء بشود به خاطر بعضی از مصالح ، من دارم الان وقت این مجلس را میگیرم که در سطح مملکت دارد این مطالب پخش میشود بعداً از آقای دکتر هادی نجف آبادی روزهای آخر مرحله دوم دعوت میشود باز به ایشان میگوئید که شما آمدید اینجا سخنرانی، لطفاً برای معرفی کاندیدائی اسم نبرید. باز این مسائل هم در روز آخر قرار میگرید. انتخابات یک طرفه000 فرض بفرمائید اگر 98% انتخابات به نفع یک نفر بود، 2% به نفع خودم میدانستم ، من الان میگفتم 2% به نفع من بود. کل دستگاه اجرائی انتخابات در منطقه دارون ، من اینجا از هیأت برگزاری انتخابات فردون شهر تشکر میکنم که جداً فرماندار محترم با دعوت افرادی مناسب یک انتخابات سالمی که مورد اعتراض احدی نبود، در فریدون شهر، بزگرار کرد ولی در دارون ودر چادگان هیأت اجرائی و هیأت نظارت اکثراً به نفع برادر عزیزمان آقای کیان ارثی انتخاب شده بودند. فرماندا ربا تمام وجد، حتی سبحی که صندوقها را خواست تحویل بدهد به آنها تذکرات لازمی را میداد کسی که برای شما گازکشی کرده، یادتان نرود. بخشدار چادگان به عنوان سخنران جلسات به نفع آقای کیان ارثی در روستاها حضور پیدا میکرد ویک انتخابات این چنینی را برگزار کردند. روز جمعه قدس. خدایا تو شاهد باشد، اگر ذره ای این مطلب را که من دارم عنوان میکنم به زودی زود کیفر این کذب خودم را ببینم وآن کسانی هم که این چنین در این موقعیت کذبهای صددرصد و دروغ را میگویند، به زودی زود مکافات عمل خودشان را ببینند. من روز جمعه دو بعد از ظهر به یک پدر شهیدی عرض کردم فلانی! برویم یک سری به چادگان بزنیم و برگردیم. هم من ه باید در شناسنامه ام باید مهر رأی انتخاباتی خورده باشد وهم من آنجا شنیده ام خیلی بخشدار وهیأت اجرائی در بد برگزاری انتخابات دارند دخالت میکنند. با یک دنیا صفا و خلوص به بخشداری چادگان رفتم سلام کردم و نشستم. دو نفر اطاق بوند . وقتی نشستم گفتم که من با برادران هیأت نظارت شورای نگهبان کار دارم. د و نفر آنجا نشسته بودند گفتم بنده در دوره انتخابات ، عضو هیأت نظارت شورای نگهبان استان بودم. در سمیناری که در تهران همین امسال تشکیل شد و قبل از آمدن من به منطقه فریدن بود،‌تذکرات بسیار ظریفی را در سنگین بودن مسؤولیت  برای من گفتند من آمدم به شما بگویم اولا برادرها خسته نباشید در ماه مبارک رمضان، شما داریدزحمت میکشید و مسؤولیتتان سنگین است. ذره ای نه تند حرف زدم و نه اهانتی به کسی کردم. گفتم بلی مسؤولیت شما سنگین است، وظیفه شما بزرگ است. شما حتی بر بخشدار ، بر ارگانها و نهادها میتوانید نظارت داشته باشید این جمله من بود که یک کاری بکنید، شب وقتی میروید بخوابید، با وجدان راحت بخوابید. مسائلی میشونم که در جریان هست که شاید اخلالگری سر صندوقهای انتخابات را زمزمه اش را شنیدم. شما نظارت بیشتری بکنید. من روی این صندلی نشسته بودم صندلی پهلوی من ، یک آقائی نشسته بود، بدون مقدمه، بدون برخورد، والله ، بالله، تالله، این برادر بلند شد ، این دستش را گذاشت گلوی من به قصد کشت، نه به قصد تنبیه که اگر صدای خرخر من را پشت در نشنیده بودند و در را باز نکرده بودند،‌حتماً این مرد، من را آنجا خفه کرده بود. من این راشنیده بودم قبل از برگزاری انتخابات ، وقتی همه افراد برگزارکننده از رأی آودن ، مأیوس مأیوسند ، قصدشان اخلال در کار انتخابات است این در گوش من بود. دو روز قبل از برگزاری انتخابات من به استان اصفهان رفتم به هیأت نظارت گفتم زمزمه اخلال در کار انتخابات را دارم میشنوم که چون می بیننند الان 90% به نفع من دارد کا ر تمام میشود این در ذهنم بود والله بدون برخورد کوچکترین مسأله ای، من سرم را پائین انداختم از اطاق بیرون آمدم، حرف نزدم، آمدم ژاندارمری یک گزارشی نوشتم، آن گزارش را به دادستان دادند. دکتر قانونی دید و گواهی کرد. الان هم پرونده همانجا است از من خواستند بروم توضیح جزئیات را بگویم که چون از روز انتخابات به این طرف من وارد نشدم آنجا این پرونده هم آنجا متوقف ماند. بنابراین برادرهائی که روز انتخابات به وسیله افرادی که سر صندوق از طرف این آقایان هستند،‌ شکایاتشان زیاد که بردند اینها را بازداشتشان کردند ولی این شکایات وقتی جمع آوری شد یکی از مطالبی که باید در پیشگاه مردم، من اقرا ر به تقصیر خودم بکنم‌، گفتم شما این سلسله شکایاتی که شما الان دارید، مطمئناً شکایات متعدد دیگران آنجا میرود و آنها میخواهند انتخابات اینجا را تعطیلش بکنند و ابطالش بکنند. این شکایات، شکایات جمع آوری شده است (لازم به تذکر است که منطقه فریدن در دوره اول و دوره دوم، یک انتخابات سالم به خودش ندیده) انتخابات اول باید باطل بشود د وره دوم به میان دوره ای کشیده بشود. بعد هم قوای نظامی از گلپایگان واصفهان و نجف آباد برای برگزاری انتخابات میان دوره ای فریدن برگزار بشود. این هم انتخابات دوره سوم ، که با این کیفیت برگزار کردند. من شاید قبل از انتخابات، یک سخنرانی در نماز جمعه اصفهان برای من گذاشته بودند. به مجرد اینکه آیت الله طاهری متوجه شدند گفند چون در رابطه با انتخابات است ، این سخنرانی را باید حذفش بکنید. اینکه گفتند مسؤولین استان آمدند عزل ونصب هائی قرار دادند، عرض کردم مجلس خودش را متعهد و مسؤولی ببیند در برابر اتهاماتی که به یک نماینده منتخب مردم میزنند که آیا این عزل ونصبی که میگوینداصلا واقعیت دارد؟ واقع شده یا نشده!    دوم اگر باشد، ارتباطی که به من هست، چه ارتباطی هست؟ وقتی به من گفتند کمیته امداد امام در اختیارتان است. من همین دو هفته قبل چهار نفر از کمیته امداد امام را دیدم اینجا آوردند که با برادرهای اعضاء کمیسیون تحقیق به اصطلاح منبع تحقیق باشند و مطالب خودشان را آنجا عنوان بکنند. وقتی به من گفتند مسأله شیر خشک مطرح بود، خدا میداند تا به حال اصلا این مطلب را نه در باره خودم نه در باره رقیب خودم ، نشنیده بودم که شیر خشک آنجا به نفع کاندیدائی مثلا تبلیغ شده باشد.     مسأله بعدی که گفتند پول به کر رفته است خدایا تو میدانی که از روز اولی که من وارد شدم یک شاهی من در ربطه با انتخابات 000 چو ن در روز اول گفتم من یک دبیر آموزش و پرورش هستم یک شاهی برای تبلیغات خودم نمیتوانم خرج بکنم و غیر از مواردی که مرا به عکاسخانه بردند برای چاپ کردن پوستر از من عکس گرفتند، هیچ مورد دیگری در رابطه با تبلیغاتم من نداشتم. من فراموش نمیکنم جلسه ای که در فرمانداری تشکیل شد. آن 5 نفر کاندیدا شاهد باشند. فرماندار منطقه شاهد باشد، خدای همه شاهد باشد. آمدم گفتم برادرها! جلسه تبلیغاتی جداگانه داشتن به نظرم درست نیست بیائید با همدیگر همه هماهنگی بکنیم یک جلسه بگذارید در فلانجا، 6 نفرمن میرویم و 6 تا 10 دقیقه صحبت میکنیم که مبادا مردم احساس بکنند بین ما اختلافی وجود دارد ما نیامده ایم در برابر یکدیگر بایستیم.     اما ستاد تبلیغاتی برادر عزیزمان آقای کیان ارثی در تمام فریدن از روستا و شهر فریادشان این بود که فریدن قحط الرجال نیست، مردم قیم نمیخواهند. «فریدنی! تعصب فریدنی خودت را حفظ بکن» و تنها غیر فریدنی من بودم. هر وقت می آمدند یک برخوردی در برابر این برنامه ها بعضیها داشته باشند. گفتم من قبل از هدف رفتن به مجلس هدف برگزاری یک انتخابات سالم، طبق رضای پروردگار را من دارم. من برا ی مجلس قبائی ندوخته ام. من باید اول به این مردم ثابت بکنم که مردم! اینکه امام میفرمایند «در انتخابات ملاک رأی مردم است» و اکثر باورشان نمی آمد و میگفتند در دو دوره قبل ندیدیم که رأی ما ملاک قرارگرفته باشد. من این اطمینان را به اینها میدادم که «در انتخابات ملاک رأی شما مردم است» به هر حال اینکه اشاره کردندو گفتند تمام نارسائی ها را به نماینده منسوب کردید . امیدوارم از عهدة این حرف خودشان بربیایند شاید برادرهائی که با من آشنائی دارند و میدانند یک تعصب خاصی نسبت به تقدیر از مقام روحانیت در من هست.     اما برادر عزیز و بزرگوارمان، روزهای آخر انتخابات که شاید 3-4 روز به روز انتخابات بود، یک جزوه ای پخش کردند. در 50 شماره، پیگیری مواردی را در آنجا یادآوری کرده بودند یکی از چیزهائی که من را در منطقه فریدن متهم میکردند از زبان بعضیها میشنیدم، میگفتند هدایتی زمانی که مسؤول آموزش و پرورش بوده، میخواسته هنرستان کشاورزی را از فریدن به نجف آباد منتقل بکند. بنده یک چنین برنامه ای را اصلا نداشتم یک هیأ‌تی از تهران آمده بودند و بررسی میکرد در انتقال هنرستان کشاورزی در بعضی از مناطق که زمینه ادامه کار ندارد. و من هم خصوصیات منطقه فریدن را گفتم برادرهای اعزامی از تهران آمدند در گزارش خودشان فقط یک جمله ای نوشتند. و آن این بودکه نوشتند «ضمناً با مسؤول آموزش و پرورش هم صحبت شد» اما اظهار نظر مخالف و موافق من را اصلا در گزارش خودشان ننوشته بودند. ولی این مسأله هنرستان کشاورزی در دوره دوم در سطح مجلس آمده بود بعد هم این نامه را به آقای زالی داده بودند و آقای زالی هم به نماینده محترم داده بودند و نماینده محترم هم بین مردم میگفتند که قصد داشتند هنرستان کشاورزی را به نجف آباد منتقل بکنند. به من که میرسیدند و میگفتند شما خواسته ات چه بوده؟ و گفتم چنین اظهار نظری از من نبوده گفتند مدرکش در جیب همه مردم است. گفتم یک جوانمرد بیاید این نامه را از جیبش دربیارود و به من هم نشان بدهد. نشان ندادند تا همین روزهای آخر، در فرمانداری با حضور فرماندار و خود آقای کیان ارثی مطرح کردم وگفتم کدام هنرستان کشاورزی را من میخواستم از اینجا منتقل بکنم که شما در آن کتابچه ای که در شرح خدمات خودتان هم نوشتید، شماره ششم را نوشته اید: «جلوگیری از انتقال هنرستان کشاورزی» کدام هنرستان کشاورزی میخواسته منتقل بشود؟ و چه کسی میخواسته منتقل بکند؟ گفتند مربوط به شما نبوده0000 هیأتی از تهران آمده بود. بعد این نامه را آموزش و پرورش اداره کل فرستاد:       به اطلاع میرساند طبق اطلاعات واصله عده ای در سطوح شهر شایع نموده اند که برادر محترم جناب حاج آقا هدایتی پیشنها د انحلال هنرستان کشاورزی مذکور را نموده است. لذا ضمن تکذیب شایعات مطرح شده، خواهشمند است در این مورد بررسی و کسانیکه به چنین اقدامی دست زده اند را آگاه سازید که اینگونه اعمال خلاف تقوا و مورد غضب خداوند تبارک وتعالی است.     یعنی به صورت صریح یکی از اتهاماتی که به من میزدند میگفتند که این آقای هدایتی خوانساری است و در آینده نزدیک بنا است که فریدن استان بشود واین هدایتی را آورده اند و 16 میلیون سرمایه گذاری کرده اند برای اینکه مرکز استان را به خوانسار ببرد. خوب، همة انتخابات از این حرفها هست. ولی من میگفتم مردم در انتخابات شنیدم این مطالب را د و نفر شایع میکنندو یک عده هم بدون مطالعه این قضیه را میگویند ولی در یک روستا به نام قائم آباد، در یک مجلس ترحیم بالای منبر، توسط این برادر عزیز آقای کیان ارثی که بلی، دارند از خارج فریدن میآیند اینجا کاندیدا میشوند تا چند تا روستا را از اینجا جدا بکنند. /400 نفر شاهد و مستمع کلام ایشان بودند که وقتی از زبان ایشان این قضیه را آمدند و برای من گفتند، گفتم تا حالا میلیونها بار این قضیه را میگفتند ولی میگفتیم خیلی طبیعی است ولی از زبان ایشان‌! ؟ 2-3 روز قبل از انتخابات دیدم آقای نصر، آقای فرماندار گفتند که :‌«طبق اخبار واصله بنا است یک تعدادی از یزدان شهر بیایند اینجا رأی بدهند یک عده ای هم از خوانسار» بعد دیدم وقتی اسم خوانسار را بردند، ایشان رویشان را به من کردند گفتم حالا یزدان شهر برادرمان آقای استکی عده ای فریدنی مهاجر آنجا هستند. اما شما چطور شد من خوانساری- ام. من 10 سال دبیر آموزش و پرورش در شهرستان خوانسار بودم. بعد عذرخواهی کردندو گفتند ما میخواستیم این حرف را به آقای استکی بگوئیم که شنیدیم میخواهند  اتوبوسهائی راه بیندازند بیایند که آقای استکی هم ایستاد و گفت چه مانعی دارد؟ که فریدنیهای منطقه فریدن میخواهند بیایند به نفع من در مرحله اول انتخابات که صحبتش بود، رأی بدهند. هیچ جوابی نداشتند اما من را سپر قرار داده بودند بعد هم عذرخواهی کردند و گفتند چون ما میخواستیم این حرف را به ایشان بزنیم میخواستیم ایشان مورد تنها نباشد. بنابراین آقای فرماندار از روز اول اگر یکهزارم ایشان احتمال میدادند که به مقصود نمیرسند مسلماً دست به این برنامه یک طرفه ای که مورد غضب خدا و کل مردم قرار گرفته نبودند. هیأت اجرائی 3 نفرشان با ارائه مدارک عرض میکنم پاکسازی شده هستند. دو نفر از ستاد تبلیغاتی آقای کیان ارثی، که ساواک دارند و من طی یک اطلاعیه ای در سال 58 به امضای خودم دادم که ساواک را گفتم000نایب رئیس- آقای هدایتی سعی بفرمائید در صحبتتان از کسی اسم نبرید. هدایتی – عرض کردم که از هیچکس اسم نمیبرم و تا به حالا هم اسم احدی را من نبردم. یک روز فقط در جلسه ای به همین برادر عزیزم گفتم آقا! برای شما دارند لطمه میزنند واینهائی که دور و اطراف شما را گرفته اند به هر حال وقتی هم اعتبارنامه من را امضاء میکنند. من فکر نمیکنم هیچ اعتبارنامه ای از هیچ حوزه انتخابیه ای به این کیفیت امضاء شده باشد سه نفر از برادران : یکی جانشین دادستان برداشته بدون اظهار نظر امضاء کرده. یک عضو هیأت نظارت هم برداشته 000(و ضمناً این را هم عرض بکنم از یک ساعت وقتم، شصتمین دقیقه اش را هم باید استفاده بکنم) یعنی اینها را نه به عنوان رأی جمع کردن و بیشتر آوردن ، چیزهائی بوده به عنوان یک فردی که تا جلومن را گرفته بود من نمیخواستم اینها را عنوان بکنم ولی این اتهامات صریح در باره یک نفر کشته شدن و زیر ماشین رفتن، این  در باره ستاد تبلیغاتی برادرمان بوده. این (صددرصد) برگشته 180 درجه که الان به من دارند نسبت میدهند. من محض اطلاع شما باید بگویم صبح روز جمعه قدس، سحری داشتم میخرودم که امروز برای اصفهان بروم که انتخابات دیگر تمام شده بود رئیس هیأت نظارت شورای نگهبان به من تلفن زدند و گفتند آقای هدایتی! دو سه صندوق چادگان هست میخواهند اینها را بروند بیاورند شما بگوئید ممانعت نکنند. گفتم به که بگویم ممانعت نکنند؟ گفتند به حامیانتان. گفتم الان بنده سر سفره هستم. کدام صندوق؟ مال کجا است چه000؟ بعد متوجه شدم که جانشین محترم دادستان که ایشان یک جوان متدین غریبه حالا نمیدانم اهل کدام استان بوده که به آنجا آمده بود، از بس دیده بود اعمال نظر میشود سر صندوقها را ایشان مقید بود که ترک نکند. بعد من دیدم این برادر عزیز روحانی بزرگوار به من میگویند که شما میشود بیائید با جانشین دادستان بروید صندوقها را بیاورید، گفتم بنده مسؤولیتی برای آوردن صندوق برای شما ندارم. گفتند سه تا صندوقها هم ابطال شده گفتم هنوز خبری نیست. سحر است دیروز روز جمعه انتخابات بوده گفتند به هر حال این صندوقها را ابطال کرده اند. چرا ابطال کرده اند؟ زمزمه شده بود که وقتی ما نتوانستیم از هیچ راهی به مقصد برسیم لاک و مهرهای صندوقها را می چینیم. صورت جلسات را امضاء نمی کنیم 5 تا صندوق را ابطال کردند که 4 برابر رأی من بوده، و یک برابر رأی برادرمان بوده وقتی آورندد گزارشش را نوشتند که صندوقها لاک و مهر نداشته باید پرسید چه کسی لاک و مهرها را کنده؟ در یکی از صندوقها که باطل شده گفتند صورت جلسه را اعضاء پرت کردند.  چرا شما هیأت برزگرای نتوانستید هیأت را بیاورید صورت جلسه را امضاء بکند. صورتجلسات را امضاء نکردند. به هر حال حدود  4-5 هزار رأی باطل کردند بعد دیدم 2 هزار و 50 رأی من باز هم اضافه است. روز بیست وهشتم و بیست و نهم 40-50 تا پیکان ماشین سواری به روستاها فرستادند و روی 10-15 تا صندوق شکایت جمع آوری کردند، 600 تا شکایت جمع آوری شده بود. بعد 160و 170 تا آن را عرض میکنم که قابل بررسی دانستند روز جمعه یک هفته قبل یعنی 3 روز بعد از انقضای مدت، نشستند شکایات را بررسی بکنند پیشنهاد ابطال 14 صندوق دادند که برادران و خواهران نماینده محترم توجه داشته باشید. صندوق شماره 1 برادرمان آقای کیان ارثی 260 تا ، بنده 652 تا، صندوق شماره 2، 232 تا ایشان داشتند 364 تا من داشتم. صندوق شماره 23، 282 تا ایشان داشتند  650 تا من داشتم. /255 تا ایشان و 460 من و من اولی را میخوانم 82 ایشان و 562 من و 250 ایشان 485 من ، 283 مال ایشان 366 مال من ، 272 تا مال ایشان بوده  /485 مال من ، 50 تا مال ایشان بوده 236 تا مال من بوده 294 تا مال آقای کیان ارثی 890 تا مال من بوده ، 229 تا مال ایشان بوده 713 تا مال من 166 مال ایشان و 846 تا مال من و 148 مال  ایشان بوده  278 تا مال من بوده. این 15 تا صندوق را ابطال کردند. بعد از اینکه ابطال کردند آقایان گفتند که شورای نگهبان نیامده این صندوقها را برسد. خدا میداند من خودم تقاضا کردم. شورای محترم نگهبان! بازرس بفرستید 5 تا صندوق اولیه را باطل کردند. این 14 تا را هم بررسی بکنند. هو انداخته بودند که آنها اصلا بررسی نکرده گفتند خارج وقت قانونی رسیده، پریروز من سؤال کردم گفتند 6 نفر اعضای شورای محترم نگهبان 5 نفر حقوقدان یک به یک این شکایات را بررسی کردند و معلوم بود این فرموله شده استاندارد در یک روز معین با یک مفهوم شکایات را جمع آوری کردند. دلیل ابطال انتخابات اینها نبود. ماهم نظر خودمان را دادیم بنابراین من استدعایم این است . برادران عزیز کمیسیون محترم تحقیق ، بار سنگینی که بعهده شما بود اولا سه نفر از اعضای برگزار کننده انتخابات در منطقه فریدن اظهار نظر کتبی خودشان را دادند. اعضای شورای نگهبان نظر خودشان را دادند. هیأت نظارت استان هم دادند .این 2-3 نفری که در خود منطقه که روز اول آقای فرماندار اینها را دعوت میکند. میگوید . اعتبارنامه را امضاء بکنید اینها نمیآیند . بعد هم یکی از آنها گفته بود ما قرارمان بر این بود که اگر فلانی شد اعتبارنامه را امضاء نکنیم. روز پنجشنبه میگذرد شنبه دو مرتبه آقای فرماندار اینها را دعوت میکند شنبه میآیند میگویند ما امضاء نمیکنیم. یک برادری از استان آقای محمدی که مسؤول برگزاری انتخابات استان بود ایشان میآید آنجا میگوید که «آخر نمیتوانید شما انتخابات را امضاء نکنید» آن دست آخر سه نفرشان میگذارند از منطقه بیرون میروند که وفاداری خودشان را نشان داده باشند. بقیه هم به اینصورت000 به هر حال این انتخابات منطقه ای فریدن به این صورت گذشته. (مطالب زیاد است چون برادران عزیز به من یادداشت داده اند که بیشتر از این من دیگر صحبتی نداشته باشم) با اینکه حق قانونی من بوده که تا لحظه آخر از وقتم استفاده بکنم، اما توصیه برادران عزیز را با جان دل میپذیرم و عرایضم را خاتمه میدهم و از نمایندگان محترم استدعا میکنم با اینکه حق قانونی تان هست ولی رأی ممتنع به من ندهید رأی مخالف بدهید. چون مطمئناً از روزی که انتخابات برگزارشده تا امروز هر روز ی تلفن از تهران به منطقه یک موج شده در کمیسیون تحقیق که ما نمیگذاریم ایشان رد بشود. /120 نفر نماینده هم ما دیدیم مگر میگذاریم یا فلانی باید به مجلس برود یا هیچکس. بنابراین یا باید رأی مخالف بیاورم و شرافتمندانه مطمئن باشم که مطالب خودم را اینجا عنوان کردم، چون میزان رأی مجلس برای انتخابات خیلی مطرح است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.نایب رئیس- متشکر، 184 نفر حاضرند. گلدانها خدمت نمایندگان جهت رأی گیری ببرید. الویری- آقای کروبی من اخطار قانون اساسی دارم. نایب رئیس- بفرمائید. الویری- اخطار قانون اساسی دارم در مورد یکی از طرحهائی که اعلام وصول شده است در اینجا و فوریتش هم مطرح گردید. برادران وخواهران توجه دارند که طرح تحت عنوان طرح استراتژی جنگ جمهوری اسلامی ایران در اینجا مطرح شد که تداوم جنگ و برنامه ریزی جنگ به عنوان جنگ استراتژی جمهوری اسلامی ایران مطرح است و در تبصره آن درخواست شد که کمیسیون ویژه ای برای برنامه ریزی کردن تداوم جنگ و استراتژی جنگ در مجلس تصویب بشود. اخطار قانون اساسی من این است که متن ماده واحده با اصل 110 قانون اساسی تعارض دارد. برای اینکه اختیار جنگ و صلح را در اختیار رهبری قرار داده است. تبصره آن هم با فرمان اخیری که حضرت امام به جناب آقای هاشمی رفسنجانی دادند در تعارض است. چون در آنجا مشخص کردند که در 7 بند مختلف این وظایف را به جانشین فرمانده کل قوا واگذار کردند. بنابراین اینکه در مجلس کمیسیون ویژه ای برای این کار تشکیل بشود تعارض دارد با آن فرمان حضرت امام ، متن ماده واحده هم با اصل 110 قانون اساسی در تعارض است. بنابراین قابل طرح نبوده و نیست.نایب رئیس- یعنی منتفی است. حائری زاده- حاج آقا! من اخطار قانون اساسی دارم. نایب رئیس- اجازه بدهید نتیجه آراء ریخته شده در گلدانها در مورد پرونده و اعتبارنامه آقای هدایتی از حوزه انتخابیه فریدن اعلام بشود خوب آقایان توجه بفرمایند کل آراء ریخته شده در گلدانها 173 تا، موافق 125 تا  مخالف 31 و ممتنع 17 تا. بنابراین اعتبارنامه آقای هدایتی از حوزه انتخابیه فریدن تصویب شد. (تکبیر نمایندگان) خوب اسامی دیرآمدگان  و غائبین را بخوانید. منشی- دیرآمدگان عبارتند از آقایان : سید حسین الحسنی (22 دقیقه)، آقای بیت الله جعفری (22 دقیقه)، آقای داود حاج ناصری (19 دقیقه)، آقای مجید دبستانی (22 دقیقه)، آقای پرویز صیقلی (18 دقیقه)، آقای حسین علی ضیائی (19 دقیقه)، آقای فریدون قاسمی (25 دقیقه)، آقای مطهر کاظمی (22 دقیقه)، آقای یونس محمدی (19 دقیقه). نایب رئیس- آقای حائری زاده اخطار قانون اساسی تان را بفرمائید. حائری زاده- بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی که یک طرح یا یک لایحه دوفوریتی مطرح شد00نایب رئیس- انصافاً وارد نیست. حائری زاده-  اجازه بدهید من اصل 98 را بخوانم (نایب رئیس: انصافاً وارد نیست چون معلوم است00) چون آقای الویری منشی است حق دارد تا آخر حرفش را بزند. بنده چون بلندگویم باز نشده و هنوز توضیح نداده000نایب رئیس- شما با آقای الویری هر دو نماینده هستید. برا ی من فرقی ندارد. حائری زاده- اجازه بدهید. اصل نود و هشتم میگوید « تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است ، که با تصویب سه چهارم آنان انجام میشود.» (نایب رئیس: انصافاً وارد نیست) اگر این طرح دو فوریتی که مجلس تصویب کرده فقط هیأت رئیسه یا آقای الویری بگوید که خلاف قانون اساسی است اگر شورای نگهبان نظر بدهد. مصوبه مجلس خارج میشود. مجلس تصویب کرده که آقا کمیسیون ویژه ای باشد یا بایستی این نظریه برود شورای نگهبان و بگویند بر اساس این مصوبه مجلس، با این اصل 110 تعارض دارد بسیار خوب ما حرفمان را پس میگیریم میگوئیم آقا لغو آن را حذفش کنید. ولی مصوبه مجلس را معطل گذاشتن فقط با نظر هیأت رئیسه ولو کلشان باشد. کل هیأت رئیسه این درست نیست یعنی مصوبات مجلس زیر سؤال میرود. قوت و قدرت مجلس در این مصوبه اش هست وتصویب شده باید شورای نگهبان بر اساس این تفسیر بگوید که بلی، با اصل 110 تعارض دارد ما میگوئیم اینطوری 00نایب رئیس- خیلی خوب، این را هم احتراماً گذاشتیم که مطالبتان را بفرمائید در اصل یک صدو دهم آنجا که مسأله مطرح میشود بند (هـ) اصل 110 میگوید: اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها به پیشنهاد شورای عالی دفاع است. حائری زاده- فرم آن را اصلاح میکنیم و دوفوریت این هم تصویب شده ما که اعلان جنگ و صلح که نمیکنیم این مربوط به رهبری است ما میخواهیم ادامه جنگ تا پیروزی نهائی باشد ما میخواهیم حرف امام در این مملکت اجرا بشود.نایب رئیس- به هر جهت این مسأله مربوط به رهبری است. حائری زاده- دوفوریت تصویب شده است. نایب رئیس- و اشکال هم وارد است اخطار قانون اساسی که اعلام هم کردیم. اسلامی- حاج آقا! برنامه ریزی اصلا کار مجلس است اخطار قانون اساسی وارد نیست. نایب رئیس- چرا اخطار قانون اساسی وارد است خوب ختم جلسه اعلام میشود جلسه بعدی صبح روز سه شنبه ساعت 8 . (یکشنبه جلسه نمیگذاریم. بخاطر اینکه مجلس خبرگان در گذشته همه وقت 5 روز جلسه داشت ولی اخیراً جوری کردند که سه روز جلسه داشته باشد لذا نوعاً مواردی که اینجا جلسه داشتند یا جلسه را تعطیل میکردیم یا 00سبحان اللهی- حاج آقا اخطار وارد است. هیأت رئیسه نمیتواند طرح را رد بکند مگر شورای نگهبان یا بار مالی داشته باشد. 00012- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده. نایب رئیس- به هر جهت جلسه یکشنبه نیست منتها توجه داشته باشند. یکی از نمایندگان- این برنامه در هیأت رئیسه اتخاذ شده است؟ نایب رئیس- من نظر خودم را عرض کردم نگفتم هیأت رئیسه تصمیم گرفته. لذا برای کمیسیونها جلسه داشته باشید که بتوانیدمجلس را تغذیه بکنید. یعنی به این معنا که برای سه شنبه که آقایان تشریف می آورند. عصر سه شنبه و چهارشنبه جلسه داشته باشند. حالا دستور برای سه شنبه داریم ولی برای جلسه پنجشنبه بتوانیم دستور داشته باشیم. کمیسیونها خلاصه فعال باشند صحبت من فقط روی این است ختم جلسه اعلام میشود.      (جلسه ساعت 11/11 پایان یافت.).                                                            نایب رئیس مجلس شورای اسلامی- مهدی کروبی