جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 50 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 50 )

  • سه شنبه ۱۵ آبان ۱۳۶۳

بسمه تعالی
جلسة پنجاهم                             15 آبان ماه 1363 هجری شمس
   12 صفر 1405 هجری قمری
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی
دورة دوم ¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬ـ اجلاسیة اول
1363¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬¬ــ  1364
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه پانزدهم آبان ماه 1363
فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان : نجفی، محقق و شاملو. 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس. 4- تصویب کلیات لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی و وظیفه و مستمری بازنشستگان و موظفین و مستمری بگیران . 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . جلسه با حضور 185 نفر رسمی است . دستور جلسه قرائت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه پنجاهم روز سه شنبه 15/ 8/ 1363 هجری شمسی مطابق با دوازدهم صفر 1405 هجری قمری. 1- گزارش شور اول کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی در خصوص لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی و وظیفه و مستمری بازنشستگان ، موظفین و مستمری بگیران. 2- گزارش کمیسیون تدوین آئین نامه داخلی در خصوص طرح  اصلاح مادة 42 آئین نامه داخلی(یک فوریت این طرح در جلسه 2/5/63 به تصویب رسیده) . 3- گزارش شور دوم کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی در خصوص طرح اصلاح تبصرة 85 قانون بودجه سال 1356 کشور. 4- گزارش شور اول کمیسیون تدوین آئین نامه داخلی در خصوص طرح اصلاح برخی از مواد آئین نامه داخلی مجلس. 5- گزارش شور دوم کمیسیون امور اقتصادی و دارائی در خصوص لایحه افزایش سرمایه ایران در بانک بین المللی ترمیم و توسعه. 6- گزارش شور دوم کمیسیونهای امور دفاعی و شوراها و امور داخلی در خصوص لایحه اعاده به خدمت کارکنان باز خرید شده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران. 7- سؤال آقای یحیی سلطانی از آقای وزیر راه و ترابری در خصوص مسائل مربوط به مدیر کل اداره راه اصفهان و مواردی دیگر. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم- بسم الله الرحمن الرحیم اذا الشمس کورت. و اذا النجوم انکدرت. و اذا الجبال سیرت. و اذاالعشار عطلت. و اذا الوحوش حشرت. و اذاالبحار سجرت و اذا النفوس زوجت و اذا الموؤده سئلت بای ذنب قتلت. و اذاالصحف نشرت . واذا السماء کشطت . واذا الجحیم سعرت و اذاالجنه ازلفت. علمت نفس ما احضرت فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس و الیل اذا عسعس والصبح اذا تنفس انه لقول رسول کریم. ذی قوه عند ذی العرش مکین مطاع ثم امین . و ما صاحبکم بمجنون و لقدرآه بالافق المبین و ما هو علی الغیب بضنین و ما هو بقول الشیطان رجیم فاین تذهبون ان هو الاذکر للعالمین لمن شاء منکم ان یستقیم و ما تشاؤن الا ان یشاء الله رب العالمین . (صدق الله العلی العظیم- حضار صلوات فرستادند.) ‹‹ از اول تا آخر سوره التکویر›› 2- بیانات قبل از دستور آقایان: نجفی، محقق، و شاملو. رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای نجفی نماینده گچساران، آقای محقق نماینده کرج،و آقای شاملو نماینده ملایر. نجفی- بسم الله الرحمن الرحیم . الحمدالله رب العالمین و الصلوه والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد(حضار صلوات فرستادند) صلی الله علیه و آ‎له و سلم واللعن االدائم علی اعداء هم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین و بعد فقد قال الله تبارک و تعالی فی کتابه اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم ،‹‹ لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط›› با درود فراوان به پیشگاه رهبر کبیر انقلاب و درود و سلام به تمام حامیان دین مبین اسلام بالاخص رزمندگان عزیز که بار سنگین جبهه ها را به دوش گرفته اند ودرراه خدا باکفر در ستیز هستند ،سخنان خودم را دررابطه با منطقه انتخابیه آغاز می کنم. اولا از مردم همیشه در صحنه استان کهکیلویه و گچساران تقدیر و تشکر می کنم که همان طوری که با تمام محرومیت خودتان را در صحنه قرار داده اید و با همیشه با آن زجروشکنجه ای که در منطقه محروم دارید. زندگی می کنید و    به سر می برید و جبهه ها و پشت جبهه ها را دارید تأمین می کنید ،موجب خشنودی قلب ولی الله الاعظم و نایب بر حقش حضرت امام و تمام ملت ایران است. منطقه کهکیلویه و گچساران یک منطقه ای است که از نظر جغرافیایی یک طرفش با نور آباد و ممسنی است و یک طرفش به رامهرمز و طرف دیگر به یاسوج که مرکز استان است و طرف دیگرش به بندر دیلم و بندر گناوه، یک منطقه عریض و طویلی که جنگلها و منابع و ذخایر ارضی بسیار را دارا است. از نظر اهمیت خود گچساران در بعضی از اوقات 73درصد و در بعضی از اوقات 50درصد نفت خارک را تأمین می کند. یک منطقه ای که همه و همه اش برای این ملت و برای این مردم قابل بررسی و قابل دیدن است، اما وقتی که در طومار استان ها نگاه می کنیم از تمام استان ها محرومتر استان کهیکلویه و بویر احمد است که حتی وقتی عنوان میشود یاسوج ووقتی که عنوان میشود گچساران ،یا وقتی عنوان میشود کهکیلویه و دهدشت اصلا به طور کلی به ذهن نمی آید که در کجای ایران واقع شده است. مردم این استان به طور کلی اعم از یاسوج و دهدشت گچساران در فقر فراوان زندگی می کنند. یعنی فقیر ترین افراد و تا همین جا برای ما موجب رضایت است که دولت جمهوری اسلامی یکی از مناطق محروم را کهکیلویه و بویر احمد تلقی کرده است. حوزه انتخابیه من بالغ بر 1200 روستا دارد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که باید سپاسگزاری بکنیم از مسؤولین واز بچه های مسلمانی که در جهاد و ارگانها خدمت  کردند یک مرتبه جاده های روستایی را شروع کردند و هنوز هم دارند شروع می کنند لکن جهاد سازندگی  مرکز باید توان بیشتری به جهاد استان و جهاد شهرستانهای دهدشت و گچساران عنایت بکند، تا بتوانند روستاهایی که هنوز جاده برای آنها نیست. و حتی یک نصف روز باید با حیوان در راه باشند تا به آب برسند و چند مشک آب را برای تأمین زندگی خودشان را به محل ببرند ،خدمات فراوانی شده اما محرومیت به اندازه ای زیاد است که نسبت به محرومیت این خدمت ها کم بوده است، تقریباّ در حدود 500روستا است که دارای برق است و باقی دیگر روستاها حدود 700-800 روستا برق ندارد البته مشکلات خودمان را میدانیم اما برای اینکه درصد بررسی مشکلات باشیم، این صحبت ها را می کنیم ،مراتع و جنگل، زمین های مزروعی، اعم از آبی و دیمی فراوان، اما همانطور که میدانید در مناطق محروم خوانین بر سر مردم سلطه داشتند و مردم را استعمار کرده بودند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عده ای از خوانین اعدام شدند و عده ای به آنها رحم شد همان عده ای که مورد ترحم جمهوری اسلامی واقع شدند امروز در مناطق محروم سربرکشیده اند. و دارند به این مردم محروم ظلم می کنند، و ادعای زمین می کنند، که زمین ها مال ماها بوده است. اولا این منطقه با این وسعت اداره ثبت اسنادو املاک و اینها اصلا به طور کلی ندارد. زمین هایش ، زمینهای موات بوده، خوانینی که حاضر نمیشدند که دست به زمین بزنند ،خوانینی که برای اینکه یک مقداری خنک بشوند ،یک فردبایستی با بادبزن بادشان بزند . خوانینی که دستشان را مردم می شستند و خودشان حال دست شستن نداشتند، خوانینی که(رئیس- وقتتان تمام است) برای شانه کردن سرشان یک نفر بود که سرشان را شانه می کرد، آنوقت اینها الان ادعا می کنند که زمین ها مال ما است ؟ و ما احیای موات کردیم، شما که اصلا دست به زمین نمی زدید، چطور ممکن است که احیای زمین کرده باشید، کشاورزان محروم امروز در وضع بسیار بد دارندزندگی می کنند وزیر فشار این افراد هستند، ما از مسؤولین میخواهیم رسیدگی بکنند، و از برادران عزیز نماینده خواستاریم که هر چه زودتر وضعیت زمین را معین بکنند، و یک تذکر هم به دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی که برای اینکه میخواهد یک طرح پنجساله ای را در مجلس عنوان بکند ،لازم به تذکر است که یک هیأتی را به منطقه کهکیلویه و گچساران بفرستد و مشکلات را بررسی بکند تا ان شاءالله برای بعد ضرورت ملاحظه شود. مسأله دیگر اینکه با اینکه باران در سال گذشته نیامد و خشک سالی به وجود آمد ،یک دوم از گوسفندها و احشام مردم تلف شدند ،یک چهارم هم فروختند یک چهارم گوسفندی که الان هست برای تأمین علوفه این یک چهارم گوسفند و احشامی که هست ( رئیس- وقتتان تمام است) مردم در مضیقه هستند یک فکر و چاره ای برای آنها بشود، البته افرادی هم در مراکز استان و ادارات بگذارند که اینها به درد مردم برسند، افرادی نباشند .... رئیس- آقای نجفی! تمام است من سه چهار بار تذکر دادم. نجفی- خداحافظ شما التماس دعا دارم والسلام. منشی- آقای محقق نماینده کرج، محقق – بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدالله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی. با سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود بر شهدای حق و حقیقت و عدالت و آزادی از کربلای حسین (ع) تا کربلاهای ایران و با درود و سلام بررزمندگان سلحشور و تاریخ ساز که می رزمند و می کوشندتا استکبار جهانی را برای همیشه در زباله دانی تاریخ قرار دهند، حدود 6سال است که از انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی سپری گشته است و بیش از چهار سال است که جنگ را بر ما تحمیل کرده اند. و ابرقدرتهای شرق و غرب با تمام وجود می کوشند تا بلکه بتوانند خدای نخواسته انقلاب ما را نابود کنند. آیا جرم مردم ما و این ملت شهید داده چیست؟ آیا استقلال طلبی جرم است، که این چنین ناجوانمردانه مردم ما را مورد حملات موشکی خودقرار میدهند؟ دنیا بداند که چه بخواهند بپذیرند و یا نپذیرند این فرزندان ایثارگر و این شاگردان مکتب قرآن و اسلام در جبهه های نور علیه ظلمت می کوشند تا ان شاءالله به یاری امام زمان (عج ) حرکاتشان، برنامه هایشان، تداوم بخش راه انبیاء و اولیاء باشد و انقلاب مارا به پیروزی نهایی برسانند. علی رغم همه جدیتها و کوشش های این عزیزان در داخل کشور می بینیم عده ای فرصت طلب و دشمنان قسم خورده انقلاب و ضد انقلابیون اصیل با تمام وجود اینها هم در داخل کشور با صدامیان و ابر جنایتکاران شرق و غرب همکاری می کنند. زمین خورانی را ما می بینیم در این کشور که قطعات 400هکتاری و 500هکتاری گاهی 1000هکتاری خود را بدون در نظر گرفتن موازین شرعی وقانونی تفکیک می کنند، عده ای نااگاه که براساس محرومیت ها یا روشن نشدن مسأله زمین و مهاجرت ،این زمینها تفکیک شده غیر قانونی را می سازند و یا پیگیری های مستمر ملاحظه میشود که از طرف دادستانی و شهرداریها این منازل در حال ساخت غیر قانونی را ویران می کنند، اینجا دو مسأله قابل ذکر است: یکی اینکه چرا فقط زورشان به این مردم مستضعف و پابرهنه رسییده است؟ چرا آن قلدرها و سرمایه دارانی که با هزارن و بیش از 1000 متر زیر بنا ساختمانهای غیر قانونی خود را برپاکرده اند، مسؤولین قضایی از کنار این آقایان به همین سادگی ها رد میشوند؟ دوم اینکه که چرا آن کسی که این قطعات تفکیک شده را غیر قانونی ساخته ،توقیف می کنند و خانه های آنها را خراب می کنند اما این زمین خوران بدتر از سوداگران مرگ خیلی راحتر از اینها دارند راه میروند و به انقلاب ما می خندند شما میدانید که سوداگران مرگ برای اینکه ملت ما را به استثماربکشند یک مشکلی فراسوی راه آنها قرارگرفته و آن وارد کردن مواد مخدر به داخل کشور است، به مجرد اینکه این مواد خانمان سوز وارد کشور شد مأموریت این استثمارگران جنایتکاربه پایان میرسد، مشکلات دولت از فردای آن روز آغاز میشود، اعتیاد، بیمارستانها،زندانها، طلاق، انحطاط اخلاقی، و چیزهای نظیر این شروع میشود، این سوداگران مرگ یا بدتر از سوداگران مرگ این زمین خوران برای اینکه مردم را به استثمار خود بکشند و نقشه های شوم خود را پیاده کنند، یک مشکلی فقط فراسوی آنها قرار گرفته است، و آن اینکه زمین های خود را غیر قانونی تفکیک کنند. به مجردی که زمین ها خرد شد مشکلات دولت از فردا شروع میشود، اینها آب میخواهند، برق می خواهند، مدرسه میخواهند، راه میخواهند بیمارستان میخواهند و کلا همه نوع خدمات را در اختیار دولت باید بگذارد که نمیتواند بگذارد. باید چه کرد آیا بنشینیم و ازکنار این مسائل به همین سادگی ها رد شویم؟ و یا باید به فکر چاره آنها باشیم که امید است که ان شاءالله مسؤولین به فکر چاره این همه نابسامانی های زمین خوران بوده باشند،من در این تربیون مشکلات حوزه انتخابیه ام کرج را نمیخواهم بگویم، چون کرج مجموعه و کلکسیون مشکلات است. شهری که 2میلیون نفر جمعیت دارد، و به قول رئیس دادگستری آن براساس تحقیقاتی که راجع به مسأله مالک و مستأجر به عمل آورده بود جمعیت کرج تا مرز یک میلیون نهصد و سی هزار نفر بیان کرد. شهری که 2میلیون نفر جمعیت دارد، سه تا فقط نماینده دارد، در حالی که خوب بود 13نفر نماینده میداشت، شهری که در انتخابات اخیر 360هزار رأی داشت ،هم مانند استان اصفهان
    سه تا نماینده بیشتر ندارد، تمام نارسایی ها و نابسامانی های حوزه انتخابیه ام از همین قرار است، یعنی هروقت سه ماه را ضربدر چهار کردیم شده 12 و تمام مسائلی که امروز حاکم بر کرج است و مشکلات کرج را به وجود آورده اگر ضرب در چهار بکنیم شاید حل بشود. مشکلات برق داریم، مشکل آب داریم ،مشکل راه داریم، مشکل تلفن داریم،مشکل مسائل انتظامی داریم، که شهر کرج امروز مرکز اختفاء ضدانقلابیون اصیل است . خانه های تمام تروریست ها در کرج است ،آنها هم دست به فعالیت نمیزنندمی آیند راحت این طرف و آن طرف ترورهایشان را انجام میدهند، و شب هم می آیند کرج و میخوابند. این است که باید مسائل انتظامی اش یک مقدار شکل بگیرد و یک مقداری تقویت بشود. مشکل دیگری که در این شهر به چشم میخورد ،مسأله کارخانجات است مسأله کاروکارگری در شهرستان کرج یکی از پیچیده ترین مسائل کرج است. شهرستان کرج رقمی بالغ بر 520 واحد صنعتی و تولیدی دارد، و در بعضی از کارخانجات مسأله مدیریت آن چنان وضع نابسامانی به وجود آورده است که این کارگران عزیز و متعهد را بدون دلیل اخراج میکنند، درو میکنند، مأذون نیستم که نام کارخانجات را ببرم. و الا از یک شروع میکردم و به یک جایی هم ختم میکردم. برادران مسؤول مخصوصاّ روی سخنم با وزیر محترم کار و امور اجتماعی است آمار جبهه روندگان این کارگران عزیز را بررسی کنند، ببینند در اسفند ماه گذشته چند درصد از مجموعه این کارگران عزیز جبهه رفته اند ،در فروردین ماه آمار چه نشان میدهد. در اردیبهشت،و خرداد و تیر و آمار شهریور را ببینید، من در اینجا و در این مکان مقدس باید به عرض ملت ایران برسانم که در بعضی از کارخانجات جبهه روندگان ما به صفر رسیده اند.مسأله مالک و کارگر نیست، مسأله مدیریت است، که یک حالت متأسفانه تخصص زدگی ، دربین بعضی از کارخانجات حاکم است، کارگر را بدون دلیل که از نظر آنها که دلیل دارند و دلیل های واهی و بی اساس ،کارگر را اخراج می کنند مسأله دیگری که در حضور برادران عزیز میخواستم به عرض برسانم ،بازدیدی بود که در هفته گذشته از کارخانه زامیاد کردم و شفاهاّ هم حضور ریاست محترم مجلس عرض کردم. در این کارخانه که در 14-15 کیلومتری تهران است، کارخانه ای است بالغ بر یکصدهزار متر مربع زمین آن هست وچهار هزار کارگر دارد، این کارخانه هم ماشین های کامیون و هم نیسان مونتاژ می کند ، یکی از مسؤولین امور مالی گفت در این کارخانه رقمی بالغ بر 400 دستگاه کامیون ‹‹ ولو›› الان آماده بهره برداری است ›› استارت بزن و بردارو برو›› کاری نداریم که اشاره کرد قیمت دولتی این کامیونها (رئیس- وقتتان تمام است) 300هزار تومان و در بیرون و در بازار دزدها ،معذرت می خواهم بازار آزاد دوو نیم میلیون تومان این کامیونها به فروش میرسد. و باز اشاره کرد که یک هزار دستگاه وانت نیسان الان موجود است که قیمت دولتی اش 75هزار تومان و قیمت ظالمانه اش 400هرار تومان است، اینها به قوت خود باقی بماند. (رئیس- بنا شد که قیمت ها را دیگر اینجا نگویند) چشم، و یک رقم قابل توجهی پیچ و مهره که آن هم در حدود 30میلیون تومان و اینها را دیگر قیمت هایشان اشاره نمیکنم (رئیس وقتتان تمام است آقای محقق) چشم حاج آقا یک دقیقه دیگرو بعضی از این کامیون ها حدود یکسال. هشت ماه، شش ماه، دو ماه،یا کمتر یا بیشتر این کامیون آنجا تلنبار شده و کلا مملکت یک کامیون ندارد یا با کمبود مواجه است، وانت به شرح ایضاّ ،استانداریها دارند فریاد میزنند نداریم، فرمانداریها به شرح ایضاّ جبهه ها همین طور و آقایان ماشین ها را تلنبار کردند و چرا مسؤولین کمیته نظارت دقت بیشتر نمی کند، من عرضم را تمام می کنم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی- آقای شاملو نماینده ملایر. شاملو- بسم الله الرحمن الرحیم، و به نستعین. با عرض تبریک به هموطنان عزیز به مناسبت سالگر تسخیر لانه حاسوسی آمریکا و برچیده شدن مرکز توطئه شیطان بزرگ علیه ملت مسلمان ایران سخنان خود را آغاز می نمایم. ملت ایران راه خود را انتخاب نموده و با الهام از رهنمودهای رهبر عظیم الشأن انقلاب دشمن خود را شناخته و تصمیم خود را اتخاذ نموده است، ملت ایران با شعار‹‹ جنگ ،جنگ تا پیروزی›› راه خود را برگزیده و در این راه صعب العبور از بذل جان بهترین فرزندان خود نیز مضایقه ننموده است، بنده به نوبه خود با مشاهده عزیمت جوانان و افراد مختلف در نقاط مختلف کشور به جبهه، احساس شادمانی می نمایم. و از اینکه نمی توانم همگام آنها در جبهه ها باشم احساس شرمندگی می کنم. با مشاهده ای ایثارها و فداکاریها مسؤولیت ما منتخبین این ملت و مسؤولین اجرایی سنگین تر میشود، لهذا به مقتضای وظیفه سنگین نمایندگی و امانتی که به عهده گرفته ام و برحسب مسؤولیت شرعی و به اقتضای ‹‹ و ذکر فان الذکری تنفع المؤمنین›› تذکراتی چند به مسؤولان  اجرایی عرض می نمایم. همه ما طبق مضمون رهنمودهای حضرت امام مدظله العالی و حضرت آیت الله العظمی منتظری موظف به از بین بردن نارضایتی ها و رفع مشکلات مردم و به اصطلاح ایجاد جاذبه بیشتر هستیم . اولین مسأله مهم ایجاد امکانات رفاهی بیشتر جهت کشاورزان زحمتکش این کشور و بالنتیجه جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر ها می باشد. اگر چه به وسیله جهاد سازندگی خدمات زیادی برای روستانشینان محترم ما انجام گرفته و این خدمات قابل تقدیر و تمجید است و لی خود میدانیم که ایم خدمات کافی نیست و ضروری است. دولت خدمتگزار توجه بیشتری به این قشر زحمتکش نماید. همان طور که میدانیم در ظرف چند سال اخیرمهاجرت روستاییان به نحو چشمگیری افزایش یافته و به عنوان نمونه جمعیت شهر کرج از سیصد هزار نفر به یک میلیون و پانصد هزار نفر و جمعیت شهر قم از دویست هزار نفر به یم میلیون نفر رسیده است . با توجه به عوارض و عواقب رشد سریع جمعیت در شهرها و مشکلات ناشی از آن و خالی شدن روستاها درمی یابیم که پس از جنگ مهمترین مسأله ،مسأله مهاجرت روستاییان به شهر ها می باشد. و بسیار به جا و سزاوار است که وزارتخانه های کشاورزی و جهاد سازندگی و بهداری و نیرو با اقدامات مشترک و همه جانبه خود موجبات تشویق کشاورزان را به سکونت در ده تولید بیشتر فراهم آورند. و در مورد این مسأله اشاره ای به نیازهای حوزه انتخابیه خود می نمایم. که چنانچه مشکل بی آبی برای روستاییان حل شود، حدود بیش از 50 درصد مشکل اقدامات آنان در ده حل میشود. بنابراین پیشنهاد می کنم کمیته ای مرکب از کارشناسان و متخصصین وزارتخانه های مذکور تشکیل شود و با مشورت با نمایندگان هر استان اقدامات سریع و قاطع به عمل آورد. مسأله دوم لزوم اقدامات قاطع و پیگیر ووسیع دادگاه رسیدگی به منکرات می باشد. در شرایطی که فرزندان عزیز این مملکت در جبهه ها می جنگند و از بذل جان خود در راه به ثمر رساندن اهداف انقلاب مضایقه ندارند برای این ملت قابل تحمل نیست. که معدودی از بانوان با بی اعتنایی به قوانین و مقررات مربوط به حجاب احساسات مذهبی ملت را جریحه دار نمایند و مشاهده بعضی از مناظر و لباس و پوشش های این خانمها در تهران موجب ناراحتی برادران و خواهران مسلمان است. و به این لحاظ من به این گونه بانوان هشدار میدهم که در لباس و پوشش خود تجدید نظر کنند و ملت مسلمان ایران این گونه دهن کجی به انقلاب و قوانین قرآن را تحمل نخواهد کرد. و به دادگاه مربوطه تذکر میدهم که با توجه به مجوز قانونی در این خصوص به وظیفه قانونی و شرعی خود بیشتر توجه نمایند. و به برادران و خواهران گشت منکرات نیز توصیه می نمایم که دامنه فعالیت خود و تعداد گشتیهای سیار خود را افزایش دهند. 3- تذکر به برادران مسؤول گزینش آموزش و پرورش تهران که بیشتر احساس مسؤولیت کنند و با اقدامات خود موجب بدبینی افراد به انقلاب نگردند همه ما میدانیم گزینش آن هم برای شغل شریف معلمی امری بسیار ضروری و حساس است ولی در این خصوص افراط و تفریط کار صوابی نیست به خصوص بلاتکلیف گذاشتن افراد به معنی اتلاف عمر آنان می باشد و بنده نمیدانم این مسؤولان محترم چه پاسخ قانع کننده ای در روز قیامت برای 15ماه پاسخ ندادن به برخی از متقاضیان دارند. 4- تذکر به مقامات و مسؤولان اجرایی استان همدان در خصوص رفع مشکلات اهالی شهرستان ملایر و توجه بیشتر به خواسته ای قانون آنان. 5- تذکر به شورایعالی محترم قضایی درخصوص اعزام حاکم شرع و دادگاه کیفر (1)ملایر که اکنون حدود 8 ماه است که دادگاه بلاتصدی مانده و اکثر متهمان زندانی بلاتکلیف. 6- تذکر به وزارت کشور در خصوص لزوم فعالیت پلیس راه در جاده ها و کنترل رانندگان متخلف که موجب گرفتن جان عده ای بیگناه میگردند و لزوم فعالیت بیشتر پلیس راهنماییو رانندگی درتهران به ویژه در شبها که عده ای از رانندگان تخلف را از حد گذرانده اند. 7- مسأله مهم دیگر لزوم توجه سریع به کارمندان دولت است . همه ما میدانیم که صرفنظر از عده ای معدود متخلف که به چنگال عدالت گرفتار شده یا خواهند شد اکثریت این افراد با ایفای وظایف قانونی حرمت و حیثیت جمهوری
    اسلامی ایران را حفظ می نمایند و انصافاّ می توان گفت فشار گرانی و تورم مستقیماّ و در درجه اول برایتان وارد میشود لذا به جا است که دولت خدمتگزار که سرلوحه برنامه خود را خدمت به محرومان و مستضعفان قرار داده و حتی المقدور نیز در انجام این وظیفه کوشا است با انجام کمکهای غیر نقدی موجبات تخفیف فشارزندگی ایشان را فراهم آورد. مسأله دیگر مشکلات و مصائب سکنه حوزه انتخابیه بنده است ،شهرستان ملایر با داشتن سیصد هزار نفر جمعیت تاکنون از تقدیم کمکهای انسانی و مادی به جبهه و تقدیم شهدای بسیار به ملت مسلمان ایران و انقلاب تاکنون مضایقه ننموده است. و در ازای آن انتظار دارند از امکانات مملکت در حد دیگران استفاده کنند. متأسفانه سکنه حوزه انتخابیه اینجانب محروم از امکانات اولیه هستند، بسیاری از قراء فاقد حمام بهداشتی و آب کافی هستند و لذا توجه سریع و حل مشکلات اینان ضروری است. در پایان از برادران مسؤول در وزارتخانه مذکور تقاضا دارم با تنظیم برنامه و مشاهده مشکلات و مصائب این افراد محروم و زحمتکش به خصوص در قراء و قصبات دور افتاده از نزدیک مشکلات را لمس و درک کنند و فکر عاجل در حل این مشکلات بنمایند. در خصوص تذکرات دیگری که ضروری میدانم عرض کنم..... (رئیس- وقت تمام است) در خصوص ایجاد تصفیه خانه آب در شهرستان ملایر است . همانطوریکه قبلا عرض کردم اکثریت مردم ملایر به علت آب ناسالم دچار بیماریهای کلیوی و معده هستند و لزوم ایجاد تصفیه خانه در این شهرستان ضروری است. تذکرات چندی هست که به علت کمبود وقت به مقام محترم ریاست مجلس تقدیم میشود. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرایی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرایی کشور. آقای سیدزاده نماینده باختران به وزارت صنایع در خصوص رسیدگی به وضع کارخانه نساجی غرب و به وزارت کشور در مورد تعیین تکلیف پذیرش مسؤولیت سازمان آب باختران تذکر داده اند. آقای خیاطی نماینده دشت ازادگان به وزارت نفت در مورد نگهداری اصولی از تأسیسات نفتی تذکر داده اند. آقای هاشم زایی نماینده فردوس و طبس به وزارت بهداری در خصوص اعزام پزشک جراح و متخصص زنان به طبس و دندانپزشک به بخش بشرویه تذکر داده اند. آقای صادق لو نماینده رامیان به وزارت نیرو در خصوص برق رسانی به روستاهای ییلاق و پاقلعه تذکر داده اند. نمایندگان گناباد ، قائنات، فردوس و طبس، خواف و رشتخوار و بیرجند و به وزارت مسکن در خصوص تسریع در احداث 22 هزار واحد مسکونی پیش بینی شده مناطق زلزله زده جنوب خراسان تذکر داده اند. آقای حسینی نماینده سیرجان به وزارتین کشاورزی و جهاد سازندگی در موردلایروبی قنوات منطقه و به وزیر نیرو در خصوص احداث سدهای لازم در منطقه سیرجان و بردسیر تذکر داده اند. آقایان فهیم و ساوه نمایندگان کرمان به وزارت راه در خصوص تسریع در احداث راه راور- دیهوک و ادامه عملیات راه نیبید – گلباف تذکر داده اند. آقای همتی نماینده مشکین شهر به مسؤولان پذیرش دانشجو در مورد تجدید نظر در تحقیقات نسبت به بعضی از داوطلبان تذکر داده اند و همچنین به وزارت بهداری در خصوص تأمین پزشک متخصص زنان و زایمان جهت بیمارستان مشکین شهر تذکر داده اند. آقای نظری نماینده آباده به سازمان برنامه و بودجه در مورد تخصیص اعتبار لازم برای تأمین آب آشامیدنی آباده تذکر داده اند. نمایندگان استان زنجان به اقای غلامرضا بیات نماینده مجلس به خاطر شهادت پسر عموی ایشان تبریک و تسلیت گفتند و به آقای اشرفی اصفهانی نماینده باختران به خاطر فوت فرزندشان ما تسلیت عرض می کنیم. 4- تصویب کلیات لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی ووظیفه و مستمری باز نشستگی و موظفین و مستمری بگیران رئیس- اولین دستور را مطرح کنید. منشی- گزارش شور اول کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی درباره لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی، آقای ناصری مخبر کمیسیون تشریف بیاورند. مصطفی ناصری(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم، شماره ترتیب چاپ 218 شماره چاپ سابقه 065 گزارش از کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی به مجلس شورای اسلامی . لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی ووظیفه و مستمری بازنشستگان و موظفین و مستمری بگیران که به کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی ارجاع شده بود در جلسه مورخ 10/7/63 مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با مختصر اصلاح عبارتی به اتفاق آراء به تصویب رسید. اینک گزارش شور اول آن تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. چون اگر عبارتش را بخوانم یک مقدار وقت گیر است، من یک توضیحاتی را در رابطه با این لایحه عرض میکنم بعد برادرها شروع به صحبت می کنند. لایحه ای که خدمتتان هست مربوط است به کسانی که بازنشسته هستند و حقوقشان را یا خودشان یا بچه هایشان که در خارج هستند میگرفتند و هیچ کنترلی در این رابطه نبود به طوریکه اگر کسی مخالف انقلاب هم بود میتوانست در خارج بنشیند یا برود در آنجا برای خودش تجارتخانه دایر کند یا هر کاری که دلش میخواهد انجام بدهد و سرماه هم اینجا بچه اش یا کسی از طرف آن بیاید حقوقش را بگیرد. حقوق بازنشستگی و یا اگر مستمری بگیر یا اگر وظیفه بگیر است بیاید بگیرد. این بدیهی است که اشکال داشت به خاطر اینکه افرادی بودند که مخالف با انقلاب بودند ،مخالف با مصالح مردم بودند و در خارج نشسته بودند و این پولها را دریافت میکردند . در زمان نخست وزیری شهید رجایی ایشان یک بخشنامه ای به وزارتخانه ها ها و بانک مرکزی کرده بودند که این پولها را همین طوری ندهند، و یک مقدار ضوابطی برای دادن پول، ایشان در آن بخشنامه اش قائل شده بود، البته تا حدی هم این بخشنامه عمل میشد اما نیاز به قانون داشت و به طور کامل سفت و محکم بانک مرکزی و صندوق بازنشستگی نمی توانستند مقاومت کنند در برابر کسانیکه اصرار داشتند که ما حقوق مان را باید بگیریم. لذا لایحه ای در دوره اول تقدیم مجلس شده بود که فرصت رسیدگی نشده بود و دوباره درخواست کردند و این لایحه را کمیسیون بررسی کرده و ضوابطی را برای گرفتن پول در اینجا قائل شده ایم، که چهار تا ماده و چند تا هم تبصره دارد، یک ضابطه اش این است که در اینجا امده است که شخصی که حقوق بازنشستگی میگیردچه در داخل و چه در خارج باشد، البته در داخل زیاد مسأله ای نداشتیم و عمده در رابطه با کسانی بودند که در خارج بودند اینها حتماّ باید در یکی از بانکهای معتبر ایران برای خودشان حساب باز کنند و ماهانه پول اینها به آن حساب مربوطه از طرف صندوق بازنشستگی واریز میشود ووقتی اینها مراجعه می کنند و کارت شناسایی نشان میدهند در صورتیکه هویت اینها از طرف بانک احراز بشود پول به آنها پرداخت میشود. این یک محدودیتی است که برای آنها قائل شدیم که باید حتماّ این کار را انجام بدهد. یک حسابی در یکی از بانکهای معتبر در ایران باز کنند. مسأله دوم این است که در اینجا آمده است که هر چهار ماه یک بار باید خودش برای گرفتن پول مراجعه کند هر ماه به ماه موظف نکردیم، مثلا کسی از خارج به اینجا بیاید و هر ماه حقوقش را بگیرد ممکن است هیچ مسأله ای هم نداشته باشد که خارج رفته است، بگوییم هر ماه بیا اینجا و حقوق خودت را بگیر، این برایش اشکال و ضرر دارد و نمی تواند بیاید. لذا ما آمدیم گفتیم که چهار ماه یکبار که خیلی سخت نیست و یک چیز طبیعی و معمولی است و میتواند مراجعه کند و حقوقش را بگیرد و باید مراجعه کند اگر مراجعه نکند این پول به اداره ای که قبل از باز نشستگی در آنجا کارمیکرده برمیگردد. و به وسیله آن اداره اش به صندوق بازنشستگی برمیگردد. و آنجا محفوظ است تا تعیین تکلیف بشود، این یک سری عوارضی داشت برای کسانیکه حتی در داخل هم هستند، کسی است که مریض است و قابل حرکت هم نیست و نمیتواند هم بیاید، ما آمدیم برای اینها در این لایحه راههایی را پیش بینی کرده ایم. یا کسی که در خارج است باز نمی تواند بیاید، دانشجو است و در آنجا حقوق بازنشستگی پدرش را میگیرد.
   برای اینها راههایی فکر شده است . از جمله کسانی که در داخل باشند و مریض باشند و گواهی پزشک بیاورند مبنی براینکه اینها هر چهار ماه یکبار نمی توانند بیایند این پولش به وکیل قانونی اش قابل پرداخت است.اگر پزشک گواهی بدهد به اینکه آقای فلان ،خانم فلان که بازنشسته است ،مریض است و نمی تواند بانک بیاید و یک وکیل قانونی هم این شخص برای خودش تعیین کند آن وکیل قانونی اش با آن گواهی پزشک میاید سر ماه حقوقش را میگیرد. با کسانیکه در خارج هستند عذر موجه داشته باشند،اگر عذرموجه هم داشته باشندکه برای تشخیص عذر موجه ما هیأتی را در این لایحه پیش بینی کرده ایم که این هیأت تشخیص میدهد که این شخص که میگوید من معذور بودم ...‹‹ که این هیأت مرکب است از یکی از معاونان وزارتخانه یا دستگاه اجرایی ،یکی از مدیران به انتخاب وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی و یکی هم رئیس یا سرپرست کارگزینی با تصویب وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی متبوع شخص بازنشسته.›› اینها یک هیأتی هستند که عذر موجه را تشخیص میدهند اگر کسی در خارج هم باشد ادعا کند که من که سر چهار ماه نیامدم عذر موجه داشته ام و این ادعایش را این هیأت تصدیق کردن اند و گفته اند که بلی درست است، باز پولش قابل پرداخت است ،البته به شرط اینکه هیأت تشخیص بدهند که غذرش موجه است. آنهایی که در خارج هستند و آنجا مریض هستند ،قسمت اول که عرض کردم مریضها که در داخل هستند ،اما آنهایی که در خارج هستند و آنجا مشغول معالجه هستند ،اینها هم اگر گواهی پزشک داشته باشند و نمایندگی های جمهوری اسلامی در آنجا صحت آن گواهی پزشک را گواهی کنند. پول اینها به وکیل قانونی اش در ایران قابل پرداخت است. همین طور کسانیکه در آنجا تحصیل می کنند. بچه های همین افراد بازنشسته که آنجا تحصیل می کنند اینها میتوانند اگر نمایندگیهای جمهوری اسلامی در آنجا تحصیل اینها را در دانشگاههایی که در آن کشورهای خارج هست و مورد تأیید سفارتخانه های ماهست تأیید بکنند آنها هم میتوانند در ایران وکیل قانونی بگیرند و لازم نیست که خود فرزند بازنشسته بیاید ویک کسی را وکیل میگیردبا آن گواهی سفارتخانه مربوطه ما در آنجا، نمایندگیهای جمهوری اسلامی در آنجا آن وکیل قانونی اش در ایران میاید پول را میگیرد، (البته با ریال ایرانی) و حالا هر کاری می کند و برایش می فرستد آن مربوط به خودش است، یکی از حسنهایی که این لایحه دارد در این لایحه خروج ارز مطلقاّ ممنوع شده است، یعنی قبل از تصویب این لایحه قبل از آن بخشنامه شهید رجایی ،اینها این حقوقشان را به صورت ارز می گرفتند. کسی مدتی کارمند بوده حالا هم خارج رفته خودش آنجا مشغول کارش است، حالا به هر دلیل، یا بچه اش آنجا درس می خواند حقوقشان را به صورت ارز در آنجا به آنها پرداخت میکردند و این خیلی واقعاّ برای جمهوری اسلامی ضرر و هزینه داشت. ما آمدیم اینجا مطلقاّ خروج ارز را ممنوع کردیم، یعنی پولی که آنها از دولت طلبکار هستند به صورت ریال به آنها میدهیم حالا یا هر چهار ماه یکبار خودشان بیایند به خودشان پرداخت میشود اگر وکیل قانونی شان در صورت این معاذیری که گفته شد محصل باشد، مریض باشد،( در آنجا یا در اینجا) و عذر موجه داشته باشد در این صورت به او ریال می پردازیم فقط آنهایی که از خارج آمده اند تابع دولتهای خارجی هستند اینجا مشغول کار هستند، به آنها ارز پرداخت میشود. مثلا یک دکتر هندی یا پاکستانی یا فیلیپینی است، اینجا مشغول معالجه است و طبق یک قراردادی آمده است حقوق آنها را ما به صورت ارز در کشور خودشان می توانیم بپردازیم. این دیگر اجتناب ناپذیر بود، یعنی این را باید ما می پذیرفتیم، ولی در غیر این صورت به هیچ وجه به صورت ارز نباید پول بپردازیم. و به صورت ریال ایرانی در ایران به این کیفیت که گفته شد پرداخت میشود. این خلاصه ای است از این لایحه ای که طی چهارماه و چند تبصره امروز خدمتتان تقدیم شده ،حالا بعد از صحبت موافق و مخالف اگر سؤالی باشد من در خدمتتان هستم. رئیس- مخالف صحبت کند. منشی- آقای حائری زاده مخالف. حائری زاده- بسم الله الرحمن الرحیم، در این لایحه که به عنوان لایحه راجع به نحوه پرداخت حقوق بازنشستگی ووظیفه و مستمری بازنشستگان و موظفین و مستمری بگیران به مجلس تقدیم شده جان کلام این است که در واقع این لایحه تصمیم دارد کسانیکه هر چهار ماه یک بار به بانک مراجعه نکرده اند برای دریافت حقوق وظیفه و حقوق مستمری و حقوق بازنشستگی. آنها دیگر از دریافت حقوقشان محروم بشوند، جان کلام این است که و چون اکثر کسانیکه در خارج از کشور هستندبرایشان مقدور نخواهد بود که هر چهار ماه یک بار بیایند با آن مشکلات سفر و هزینه رفت و برگشت و مشکلات ویزا و امثال اینها بالطبع آنها از این حقوق محروم خواهند شد و این حقوق پرداخت نخواهد شد، حالا چه به ریال و چه به دلار، حالا دلارش را به آن صورت که نمیدهند ولی حتی به ریالش هم نخواهند توانست بگیرند و به فامیل و به خانواده و عمه و دایی او هم نمی تواند پرداخت کند. این یک مسأله. یعنی جان کلام این است . و از طرف دیگر همان طور که مخبر محترم فرمودند تخلفی را که دولت کرده و قانونی را با آیین نامه و ابلاغ بخشنامه ای لغو کرده و پرداختها را جلویش را گرفته که میتوانست به تصویب شورای انقلاب برساندکه آقا!تمام کسانیکه خارج از کشور هستند حقوق بازنشستگی به آنها ندهید ،این را با بخشنامه عمل کردند میخواهند آن بخشنامه غیر قانونی حالا قانونی بکنید ،که در تبصره 5 آمده ،آنکه در بانکها پرداخت نگردیده آن پرداخت بشود. اما این شیوه کار به هیچ وجه صحیح نیست، چون در واقع من استناد می کنم به اصولی از قانون اساسی که در اینجا قید کردم. در اصل نهم قانون اساسی آمده است که ‹‹ و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی (حتی به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی وقتی که این قدر مسأله مهم است) کشور آزادیهای مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند›› اینکه یک کسی میخواهد برای خودش در خارج باشد یک آزادی مشروع است، این آزادی مشروع حتی به عنوان حفظ استقلال و یک تمامیت ارضی نمی تواند از کسی سلب بشود و با این لایحه خواسته شده که بالطبع او را از آن آزادی که میخواهد در جایی زندگی کند سلب کنیم و در هیچ دادگاهی هم محکوم نشده است. در تبصره (1) ماده(1) این لایحه بازنشستگان موظفین کسانی هستند که اگر معلول شده یا از کار افتاده است یا ناتوان در کار بوده آن به عنوان موظف حساب میشود. آنها هم دیگر نمی توانند بگیرند ،ملزم میسازد که اجباراّ هر چهار ماه یک بار برای دریافت حقوق خود در داخل کشور شخصاّ مراجعه نمایند. در غیر این صورت از دریافت حقوق حقه خود محروم میشوند، از طرفی برای دریافت حقوق خود اگر در خارج از کشور باشند اجباراّ هر چهار ماه یکبار بایستی به ایران بیایند که با هزینه های سنگین و مشکلات رفت و آمد امکان پذیر نیست . یعنی عملا هیچ. اصل بیست و نهم قانون اساسی میگوید که ‹‹ برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی و حتی بیکاری حق همگانی است ›› ضمناّ اصل بیست و نهم ادامه میدهد و دولت را مکلف می کندکه طبق قوانین خدمات مالی مذکور در اصل بیست و نه از جمله برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی را برای یک یک افراد کشور تأمین کند، حالا علاوه بر اینکه میخواهد تأمین نکند میخواهد آنهایی هم که حقشان هست به عنوان اینکه اگر هر چهار ماه یکبار هر کسی مراجعه کرد بگیرد، اگر یک شغل رانندگی دارد ، کاری دارد، تجارتی دارد، رفت و آمدی دارد، مثلا در کشورهای خلیج کار می کند، میتواند هر چهار ماه یکبار بیاید اومیتواند بگیرد. اما کسان دیگری که مشابه اوهم هستند اگر از آن آدم ضد انقلابی تر در داخل هم هست، او هر چهار ماه یکبار مراجعه کند می تواند بگیرد، اما آنکه که خارج است دیگر نمی تواند بگیرد، در این لایحه دولت میخواهد بازنشستگان ، موظفین و مستمری بگیران، را هر چهار ماه یکبار به بانکهای داخل برای دریافت حقوقشان مراجعه نکنند حتی از حقوق حقه آنها را محروم نماید. که در اصل بیست و سوم قانون اساسی آمده که ‹‹ حیثیت ،جان، مال، حقوق، مسکن،و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز می کند›› در واقع اینجا مال و حقوق مکتسب ،یعنی حقوقی که در طول سی سال خدمت از او کم کرده اند حالا اینرا می خواهندبه او پرداخت نکنند چون تو چهار ماه یکبار نیامدی مراجعه کنی. حالا اگر نیامد این حقش هم ساقط میشود بهیچوجه دیگر به او داده نمی شود. ‹‹ مگر در مواردی که قانون تجویز می کند›› آیا قانون تجویز می کند کسی که چهار ماه یکبارنیامد آن حقوق حقه اش به او تسلیم نشود چون چهارماه یکبار مراجعه نکرده، این ضابطه شد برای احقاق حق و گرفتن حقوق؟ کسانی که چهار ماه یکبار آمده اند باکسانی که نیامده اند اینقدر تفاوت دارند؟ و این به نظر من تعرض برای شغل اشخاص است و مالشان و ضمناّ آینده شغلی را به
   خطر می اندازد . کسانی که حتی با حقوق کم حاضرند در دستگاههای دولتی کار بکنند و کارمند دولت باشند به خاطر تضمینی است که در آینده برای بچه هایشان، برای فرزندشان ، برای دیگران است. اگر این آینده شغلی و تضمین شغلی به خطر بیفتد دیگر چه جاذبه ای کار دولتی دارد؟ با آن همه اتهامات، آن همه مسایل که یک مسأله یک رشوه گیر پیدا می شود تمام کارمندهای یک وزارتخانه زیر سؤال می روند ،با آن جوری که در روزنامه ها نوشته می شود ، حالا یک امنیت شغلی هم برای آینده، برای بازنشستگی اش، دارد که طبق تمام سی سالی که کار کرده طبق آن مقررات بوده حالا چون چهار ماه، یک بار مراجعه نکند ، نمی توانند پرداخت کنند. در بند چهادهم اصل سوم آمده که ‹‹ دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم که یکی از آنها به عنوان پایه نظام قید شده، کرامت و ارزش والای انسان و آزادی تؤام با مسؤولیت او در برابر خدا›› که بعد یکی از راههای وصول به آن را قید میکند: برقراری قسط و عدل و استقلال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، و فرهنگی و همبستگی ملی. در این لایحه به نظر من به آزادی و هم ارزش همه کسانی که در خارج ایران هستند یعنی ارزش همه آنها زیر سؤال می رود، لطمه وارد میشود، و آنهائی که نه محکومیت دارند، و نه در دادگاهی علیه آنها حکمی صادر نشده چون به ایران نمی آیند و هر چهار ماه یک بار به بانک مراجعه نمی کنند محروم میشوند. از این حقوق اصلی شان. در اصل سی و سوم قانون اساسی آمده‹‹ هیچکس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد و یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد ›› اگر با این لایحه کاری بشود که کسانی که مایلند در خارج زندگی کنند( به هر جهت) آنها مجبور بشوند با این قانون که به داخل بیایند در واقع همین است. یعنی ما وسایلی فراهم کرده ایم با قانون که او را مجبور کرده ایم حتماّ در ایران زندگی کند . یعنی در واقع در اصل سی و سوم هم به نظر من اینجا زیر سؤال خواهد رفت. جمعی از بازنشستگان موظفین و مستمری بگیران عملا از اقامت در محل مورد علاقه خودشان محروم و ممنوع و به اقامت در داخل کشور مجبور می شوند اصل سی و ششم قانون اساسی:‹‹ حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد›› این اصل سی و سوم قانون اساسی است. بازنشستگان و موظفین و از کار افتادگان و مستمری بگیرانی که با این لایحه ازحقوق حقه خودشان محرومخواهند شد آیا این مجازات قطع حقوقشان حکم دادگاه صالحه صادر شده است؟ صراحت اصل سی و ششم اینست :‹‹ حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد›› حالا این حقوق حقه اینها را. می خواهیم به عنوان اینکه هر چهار ماه یکبار اگر مراجعه نکنی دیگر حقی نداری، کدام دادگاه صالحه این حکم را خواهد داد که آقا تو محروم هستی ازاین حقوق حقه خودت، فقط با قانون نمیشود، طبق اصل سی و ششم حتماّ باید دادگاه او را محکوم کند که از این حقوق حقه اش محروم بشود و در اینجا به نظر من مجازات قطع حقوق بازنشستگی و ازکارافتادگان و موظفین و مستمری بگیران خارج از کشور مطرح است. اصل سی و هفتم قانون اساسی قید می کند که ‹‹ اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.›› آیا این بازنشستگان ،موظفین ، و مستمری بگیران مورد نظر در این لایحه جرمشان چیست؟ اگر هرچهار ماه یک بار مراجعه به بانک نکند مجرم است، حقوقش باید ضایع شود و از دست برود؟ آیا ملاک صلاحیت و درستی و خوبی و استحقاق مراجعه هر چهار ماه یک بار یا گیرم هر شش ماه یک بار که در کمیسیون استخدام هم رأی نیاورد به بانک مراجعه کند اگر شش ماه یک بار هم مراجعه کند دیگر این استحقاق دارد حقوق را بگیرد ،اگر مراجعه نکند نمیتواند؟ پس آنها که در خلیج و ترکیه و جاهای دیگر هستند هر چهار ماه یک بار می آیند می گیرند ،آنکه دورتراست نمیتواند بگیرد. این چه جور ضابطه ای است ؟ اگر پاک سازی و باز سازی شده اند طبق قانون بسیارخوب اگر در دادگاه صالحه ای محکوم شده اند، بسیارخوب، اگر متهم هستند و در دادگاه نیامده اند، محکوم شده اند بله، اگر به دادگاه احضار شده اند و مراجعه نکرده اند و محکوم شده اند بله. اما طبق ماده 93 حتی در قانون استخدام کشوری طبق ماده 93 وقتی قید می کند ،با حکم دادگاه صلاحیتدار، اگر شخصاّ از حقوق بازنشستگی محروم شوند به خانواده شان پرداخت میشود حتی اینجا اینرا هم رعایت نکرده اند اگر محکومیت مربوط به دوره خدمت وی باشد به نظر من آن قانون چه قدر کاملتر از این لایحه است که آمده می گوید ‹‹ اگر محکومیت مربوط به دوره خدمت وی باشد با عائله او همان رفتار میشود که در مورد وارث بازنشستگان متوفی میشود و اگر محکومیت مربوط به دوره بازنشستگی باشد در مدت حیات مستخدم تمام حقوق بازنشستگی به عائله او پرداخت خواهد شد›› یعنی فرزندان همسر دائمی و پدر و مادر تحت تکفل، این هم حتی اینجا نیامده، تا این حدهم نیامده به عنوان یک کسی فوت کرده، به این حساب هم گذاشته نشده . ماده 92 قانون استخدام کشوری را ازنظرمقایسه می خوانم،آنقدر امنیت شغلی میدهد که طرف حاضر است با /2500تومان در دستگاه دولت کارکند . و با پنج هزار تومان آزاد کار نکند به خاطر آن امنیت آخرش بازنشستگی و از کار افتادگی به خاطر همان شندر غازی که بعد می خواهد بگیرد ماده 92 قانون استخدام کشوری‹‹ هرگاه مستخدم رسمی که بیش از ده سال (یعنی فقط ده سال برای دستگاه کار کند) اگر ده سال برای دولت کار کرده باشد›› در بعضی محکومیت معادل آنچه به عنوان کسورات بازنشستگی پرداخته به عنوان کمک به عائله وی پرداخت میشود. و پس از اعاده حیثیت شخصاّ از تمام حقوق بازنشستگی خود استفاده می کند . یعنی ماده 92 قانون استخدام کشوری می گوید اگر کسی محکوم شد ،اگر بعداّ اعاده حیثیت از او گردید می تواند تمام حقوقش را بگیرد. اینجا حتی اینرا هم پیش بینی نکرده، یعنی تمام این قسمت ها در این لایحه فکر نشده که حداقل اگر چند ماه بعد آمد حقی داشته باشد حق خودش را بگیرد . با تأیید چند نفر دریافت کند آن معلوم نیست تأیید بکنند که عذر موجه داشته یا تأیید نکنند . اگر کسانی از حقی محروم شدند اینجا که آقایان آمده اند در لایحه یک هیأت سه نفره گذاشته اند. اگر کسانی طبق قانون ازحقی محروم شدند می بایستی دادگاه صالحه ای آن حق را به آنها برگرداند. دیگر نمی توانند سه نفره بنشینند و آن حق را برگردانند. باز اینجا یک نقصی است که در قانون است. ماده 96 قانون استخدام کشوری ببینید چه قدر تأمین شغلی ایجاد می کند. تا آنجا امنیت شغلی ایجاد میکند و تأمین آینده افراد شاغل را در نظرگرفته است که می گوید توقیف حقوق بازنشستگی یا وظیفه در قبال مطالبات دولت (حتی دولت وقتی از یک بازنشسته طلبکار هست) یا محکومیت حقوق یا عناوین دیگر از این قبیل فقط تا میزان یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه جایز است. سه چهارم دیگر را در صورت محکومیت و بدهی به دولت هم نگهمیدارد. این خودش یک امنیت شغلی است که به نظر من یک امنیت قضایی هم در کشور هست. همین طور بدون دادگاه هر کس چهار ماه نیامد، دیگر نگیرد. خوب اگر دادگاه محکومش کرد، ضد انقلاب است، گزارش از سفارت دارد، از امور دانشجویان گزارش دارد. بله، بخواهید به دادگاه بگویید براساس گزارش واصله باید در فلان تاریخی بیایی ،نیاید ابلاغ بعدی ،ابلاغ بعدی، مجهول المکان است، در روزنامه ها آگهی میشود اینها همه قانون دارد . بعد اگر نیامد محکومش می کنند. غیابی و بعد هم حکم صادر می کنند. آقا پرداخت نکنید، (رئیس- وقتتان تمام شد )من عرض کنم که جای تأسف است یک ماه دیگر است که اینجا ترک تابعیت قطع حقوق بازنشستگی و حقوق وظیفه خواهد شد. در ماده 97 قانون استخدام کشوری است . در این لایحه در تبصره 2 آمده است که ‹‹ پرداخت حقوق بازنشستگی وظیفه یا مستمری افرادی که تبعه کشورهای خارج هستند از این قانون مستثنی و به طریق حواله ارزی مجاز می باشد›› یعنی حتی این تبصره با این حالتی که نوشته شده ،ماده 97 قانون استخدام کشوری را لغو خواهد کرد، اگر هم لغو نمی کند باید صورتش هم اصلاح بشود. این قطعی است و از طرف دیگر چه طور شد کسی که بازنشسته داخل کشور است. تبعه خود ایران است این محروم بشود چون در خارج از کشور است و کسانی که تبعه خارج از کشور هستند حواله به صورت ارزی هم برایشان فرستاده بشود، آنها انقلابی هستند، حتی چهار ماه یکبار هم مراجعه نکنند، آنها استثناءبشوند؟ من بسیار تعجب می کنم از این قضیه. به هر جهت گفته شورای عالی پزشکی در مورد مریض ها...... اصلا مثل اینکه از شورای عالی پزشکی خبر ندارندکه چه قدر مشکلات دارد ، چه قدر پرونده دارد، به مریض در حال مرگ چه قدر مهلت میدهند، چه قدر زمان ، چه قدر طول میکشد کارش تا آنکه در خارج از کشور است، بعد میگویند تأیید نمایندگیها. بسیاری از نمایندگیهای ما در خارج از کشور یک یا دو نفر کارمند دارد . حالا آنکه با چه صلاحیتی تأیید کنند که آن آقا گواهی پزشکی اش صحیح است یا صحیح نیست، مگر آن آقا چه قدر می داند که کدام مرض، کدام تأیید به کدام بیمارستان، کدام درمانگاه صحیح است، یا صحیح نیست، به هر جهت من مایه تأسف میدانم که این لایحه در مجلس تصویب بشود متشکر.
      رئیس- موافق صحبت کند. منشی- آقای کیاوش اولین موافق. کیاوش – بسم الله الرحمن الرحیم. از آقای حائری زاده که عضو کمیسیون بودجه هم هستند توقعی نبود این لایحه را با تمام محاسنی که الان خواهم شمرد طوری حلوه بدهند، که در این لایحه تمام حقوق اجتماعی و حقوق ملت پایمال شده. نه فقط در این لایحه دیناری از کسی غصب نمیشود، بلکه این لایحه مشرف بر آنست که حق هر کسی را به دستش بدهند، نمی خواهند حق کسی را بگیرند. چه وقت اینجا صحبت از تبعید است، چه موقع صحبت از بریدن مستمری کسی است، چه موقع صحبت از ندادن باز نشستگی کسی است؟ در اینجا اشاره ای به این است که اسلام نمی خواهد به دست زنگی مست شمشیر تیز هندی بدهد. در داخل و خارج هر دو هست، هم به داخل اشاره است. در این لایحه هم به خارج. می گوید هر کسی که مستمری بگیر است. به یکی از سه طریق که الان اشاره میکنم از سه صندوق اینها حقوق میگیرند از تأمین اجتماعی است. حقوق کارگری دارد، یا از وزارت دفاع است یا مستخدم کشور است و حقوق بازنشستگی می گیرد. از این سه صندوق هر کسی پولی می گیرد به این سه عنوان وظیفه بگیر و مستمری بگیر و بازنشسته بگیر اینها بیایند خودشان حقوقشان را بگیرند اینطور نباشد یک شخصی رفته باشد خارج، که الان رفته اند این لایحه به موقعیت نیاز زمان پیاده شده رفته اند آنجا نشسته اند علیه جمهوری اسلامی ،بیت المال مسلمین، را می گیرند علیه اسلام تبلیغات می کنند و یا نه، شروع می کنند به محاربه . آیا دراسلام در این قانون اساسی اجازه داده به چنین شخصی بیاییم ما بیت المال را بدهیم برود در آنجا هزار نوع تبلیغات سوء و کثافتکاری علیه جمهوری اسلامی بکند؟ تمام اصولی که ایشان خواندند یک اصل مقدم است بر همه آن اصول، بر همه اصول این قانون اساسی. اصل چهارم است. کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی و اقتصادی ،اداری، فرهنگی ، نظامی ،سیاسی، و غیره اینها باید براساس موازین اسلامی باشد . یک عده در همان داخل کشور بیایند ،ضد انقلابیهای فراری بروند، بعد یک وکالت نامه بدهند دست یک نفر بیاید حقوقش را بگیرد و برود در فلان جای ( نمی خواهم اسم ببرم) نزدیک کرج مثلا آن کنار بنشیند و بر ضد انقلاب تبلیغ کند، ماه به ماه هم حقوقش را بگیرد، خوب کجای اسلام اینطوری است؟ چطور در بعضی از موارد آنقدر ما مسأله را تنگ می گیریم بر مردم که اصلا تفریط میشود، حالا این لایحه شرح بدهیم ببینیم آیا این مسأله ای که آقای حائری گفتند کدامش در اینجا صادق است. هر چقدر جمهوری اسلامی پیش میرود ، جا می افتد باید جلو این سوءاستفاده ها گرفته بشود، هر کسی نیاید به هر طریقی بتواند دله دزدی هایی که انواع مختلف دارد، در اینجا بتواند استفاده بکند، از این مسائل اینجا می گوید حقوق بگیران در داخل کشور و در خارج، یا آدمهای معمولی هستند یا ضد انقلاب هستند. اگر ضد انقلابند نمی توانند یک ورقه بیاورند حقوق بگیرند ،خودشان مراجعه بکنند تا ملت بداند اینها کجا هستند، پول بیت المال را مفت به آنها ندهد، آخر آقای حائری زاده اینها را گیر نمی آورد، شما می فرمایید که دادگاه اینها را بگیرد،محاکمه بکند، بعد رأی صادر بکند، فراری هستند، فراری را چه جوری بگیرند و محاکمه بکنند؟ باید بیایند اینها مراجعه کنند یک راه گرفتن اینها همین است که مراجعه کنند برای حقوقشان آنجا بتوانند از نظر قضایی روی اینها حکم صادر کنند، الان مفت مفت می گردند و حقوقشان را هم می گیرند، و یا نه اصلا هم ضد انقلاب نیستند، انواع و اقسام حقوق بگیر را در این لایحه مشخص کرده. در داخل باشد چه جوری است. بیمار باشد چه جوری است، دانشجو باشد چه جوری است، حتی آن محکمه ای که آن شورایی که باید تشخیص بدهد آنها چه جوری هستند. همه اینها در این لایحه پیش بینی شده مخصوصاّ اگر آدم عادی هست و رفته خارج از کشور. الان ما چقدر سال به سال پول خرج می کنیمدر 22 بهمن و غیر آن . با عناوین مختلف اشخاص مختلف را از جاهای دوردست از کشورهای دوردست می آوریم در اینجا ،نوراسلام را ببینند آن همه اکاذیب و تبلیغاتی که علیه اسلام میشود عملا تکذیب بکنیم یعنی ببینید واقعاّ ان نیست. اگر این حقوق بگیر ها به فرض هم که ضد انقلاب نیستند آدمهای صالحی هم هستند رفته اند نشسته اند در خارج حداقل تحت تأثیر این نوع اکاذیب قرار می گیرند ما می گوییم هر چهار ماه یکبار هر کسی در هر جایی دنیا باشد سالم باشد می تواند بیاید به این مملکت، خودش را معرفی کند، چهار ماه یکبار آن هم حسابش را از بانک بگیرد نه از اداراتی که با یک ورقه می خواهد بگیردپس مسأله اول اینست که که هر کس باید در بانک حساب داشته باشد و هر چهار ماه یکبار اگر مریض نیست باید حقوقش را بگیرد کجای این خلاف است . در تبصره 2 اشاره می کند ،ممکن است مریض باشد. اگر مریض است گواهی پزشک بیاورد، موافقت بکند نماینده یا رئیس آن دستگاه اجرایی که پول باید بدست او داده بشود، مثلا وزیرش یا معاونش. در مرحله دوم یا وکیل معین کرده این بیمار وکیلش بیاید از طرف او حقوقش را بگیرد تبصره 2 اشاره به همین است که در تبصره 3 مراجع تشخیص این مرض و حرج را مشخص می کند، می گوید اگر این مریض است یک هیأتی باشد مرکب از معاونین وزارتخانه های دستگاههای اجرایی، یکی از مدیران به انتخاب وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی سرپرست کارگزینی با تصویب وزیر یا رئیس دستگاه اجرایی اینها جمع بشوند ببینند آیا این پولی که می خواهد بگیرد در ست است. یانه، این بیمار هست یا نه؟ به مجرد اینکه تشخیص دادند بیمار است اگر ده سال هم نیاید باز هم حقوقش را پرداخت می کنند به مراجعی که باید تحویل بدهند، تبصره 4 آنهایی هستند که در خارج هستند . آنهایی که در خارج هستند در صورتی که گواهی پزشک بیاورند ، گواهی پزشک را نمایندگی جمهوری اسلامی در کشورهای خارج امضاءکند برای یک بار فقط شورایعالی پزشکی تصدیق بکند که این در آنجا بیمار است و یا وکالت نامه بدهد بدست کسی وکالت نامه را نمایندگی امضاءبکند و بیایند اینجا وزیر با آن دستگاه اجرایی که پول پرداخت می کند آنهم قبول کند بلامانع حقوق اینرا پرداخت می کنند. تبصره 5 مشعر بر این است که این دانشجو باشد، دانشجو رفته آنجا درس می خواند از طرف وزارت فرهنگ و علوم عالی رفته حتماّ یک سندی دارد، یک ورقه ای دارد، کارتی دارد، کارنامه دانشجویی دارد، کارنامه ارزی دارد، این را می آید نشان میدهد. نمایندگی جمهوری اسلامی در هر کشوری که هست آنرا امضاءمی کند ،بلافاصله یا وکالت نامه میدهد به کسی (وکالت نامه رسمی) می آید حقوقش را می گیرد. تبعه خارج باشد ،آمده در اینجا استخدام شده، قرارداد بسته با ما، با یک شروطی ار بازنشستگی ،شرط کرده من با این شرط اینجا استخدام میشوم و حالا دارد کار می کند این پول ایرانی به دردش نمی خورد با پول خارجی هم استخدام شده، باارزاستخدام شده، مسلماّ باید بازنشستگی اگر طبق آن قرارداد به او پرداخت میشود مسلم است باید با ارز داده بشود. با پول ایرانی به او نمی دهد، قرار داد است شرعی است، حالا اگر ایرانی است ، می گوید نه ایرانی هر جا که برود به هر طریقی از بیت المال مسلمانان می خواهد پول بگیرد، نمی تواند ارز دریافت کند . با این وضع ارز خودشان بهتر از همه واقف هستند. ماده چهارم اشاره به اینست که انهایی که پول داشتند و در بانکها الان هست و هنوز مدتهاست ،چند سال است پیدایشان نشده، الان این پولها بلاتکلیف است، ماده چهارم هم اشاره به همین است آنهایی که این نوع مسائل را داشتند ،تا حالا پیدا نشده، و تکلیفشان معلوم نیست، آن پولها هم آن نوع مستمری ها هم شامل همین قانون هم میشود، از اول این لایحه تا آخر اگر زیر ورو بکنید یک جا که خلاف یکی از اصول قانون اساسی باشد، وجود ندارد. این طور نیائیم لایحه را جلوه بدهیم، مردمی هم که الان گوش می دهند خیال کنند مجلس شورای اسلامی نشسته بجای اینکه همه اصول قانون اساسی را پیاده بکند ،قسط و عدل اسلامی را پیاده کند ،نشسته اینجا. این همه دوره ها را طی کرده، در کمیسیون نشسته اند، روی این مدتها کار کرده اند. یک دفعه بیایند طوری جلوه بدهند، اینجا مرکزی شده..... آنوقت چه کسانی استفاده می کنند از این مسائل؟ همان سوءاستفاده چی هر روز به نوعی داخل همین کشور الان دارند علیه اسلام تبلیغات می کنند، این میکرفون درست است آزاد شده با این خرجهای مفصلی که دارد، اما اگر هم می خواهیم مخالفت کنیم، یا موافقت کنیم، با یک لایحه ای حتی نطق قبل از دستور میکنیم یک طوری جلوه بدهیم که بله من با این علت قانونی مخالفم، نه به علت دیگری، والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس – مخالف بعدی صحبت کند. منشی- آقای عابدی مخالف بعد . عابدی- بسم الله الرحمن الرحیم، قبلا این توضیح را من خدمت برادران و خواهران عزیز می دهم که هیچ یک از برادران نماینده که منتخبین این امت هستند حاضر نیستند یک ریال به حساب ضد انقلاب ریخته بشود، حرف اینست که قبل از اینکه این مسائل مطرح بشود در مجلی اصلا اگر ضد انقلابی در   
    خارج تعدادش مشخص است و از دولت جمهوری، از بیت المال دارند حقوق دریافت می کننددولت اینها را قطع کند، حرف این است که در حدود هفتصد هزار تا یک میلیون نفر بازنشسته داریم، اکثریت قریب به اتفاق این بازنشسته و مستمری بگیران افراد مستضعف و کسانی هستند که طفدار این انقلابند، ما داریم برای این اکثریت قاطع ایجاد مشکل می کنیم، مسأله این نیست که ما می خواهیم دست و بال ضد انقلاب را باز بگذاریم. هیچ یک از نمایندگان را در سد نمی پرورانند و در ذهنشان چنین مسائلی را خطور نمی کند. تنها مسأله ای را که برادر عزیزمان آقای کیاوش روی آن تکیه داشتند اینست که ضد انقلاب در خارج توطئه می کند و حقوق بازنشستگی را از دولت می گیرد این تعداد را دولت مجلس قطع کند حقوقشان را، دادگاهها قطع کنند ،مشخص کنند، سفارتخانه هایی را که در خارج از مملکت داریم ،نیروهای اطلاعاتی که ما در درون مملکت و خارج مملکت داریم اینها را شناسایی کنند و قطع کنند و نگذارند حتی یک ریال به حساب اینها ریخته بشود. ولی ما با این شیوه ای که در پیش گرفته ایم و بیشتر یک شیوه اجرایی است تا یک قانون چون ما داریم شیوه کار را مشخص می کنیم که دولت چگونه حقوق مستمری بگیران و موظفین را پرداخت بکند. ایجاد مشکل برای کسانی که اکثریت قاطع بازنشستگان را تشکیل میدهند ایجاد نکنیم. 700هزار باز نشسته به قول برادرمان که من الان از ایشان سؤال کردم از این 700هزار بازنشسته چه میزانی در خارج از مملکت به توطئه مشغول هستند ،جز سران دربار ووابستگان به رژیم که الان همه آنها اکثریت قاطع آنها که دولت جمهوری اسلامی دستش به آنها رسیده و آنها را شناسای کرده قطع کرده و دادگاههای ما،دادگاههای انقلاب حقوق همه آنها را قطع کرده اند( خلخالی- خیلی ها مانده است) با این مسأله همه را زیر یک پوشش قرار ندهیم که بیایند کسان مستضعفی که دو هزار تومان ،یا چهار هزار تومان حقوق مستمری و موظفی دریافت می کنند اینها اگر نرسیدند ظرف چهار ماه حقوقشان را دریافت کنند کمیسیونی برایشان تشکیل بشود و به آن کمیسیون مراجعه کنند، آیا این کمیسیون حق را به آنها بدهد که حقوقشان را پرداخت بکنند، یا این حقوق را ندهد، این مشکل را برای اکثریت قاطع مستمری بگیران و موظفین ایجاد نکنیم بله این مسأله حق است، حقوق همه ضد انقلابیون باید قطع بشودو لایحه ای تنظیم بشود ماده ای ایجاد بشود، طرح بشود در مجلس که حقوق ضد انقلاب به طور کلی قطع بشود و به هیچ حسابی واریز نشود ولی قاطع با این مسأله برخورد بشود، من بیش از این ایجاد مزاحمت نمی کنم. فقط این مسأله. این شیوه اجرایی است، نه قانون است و نه شیوه اجرایی، را خود دولت می تواند انجام بدهد به شرط اینکه ایجاد مشکل برای اکثریت قاطع مستمری بگیران و باز نشستگان ایجاد نکند. والسلام علیکم و رحمه الله رئیس- بسیارخوب، قبل از آنکه موافق بعدی صحبت کندمن تذکر میدهم آقایان تعبیر ضدانقلاب که می کنید شاید برداشت این باشد که هر کس با انقلاب مخالف است باید از حقوقش محروم بشود، این جور نیست اگر هم تصویب شد کسانی هستند که زندگی مخفی دارند ،یا فراری هستند ،یا نمیتوانند، جوری در خارج هستند که به خاطر پرونده ای که دارند نمی آیند به ایران. ضد انقلابیهایی هم هستند در خیلی از جاها حقوق هم می گیرند مانعی هم ندارد این یادتان باشد که این تعبیر را درست بگویید. منشی- آقای نادی موافق بعدی. نادی- بسم الله الرحمن الرحیم، برادرانی که در دور دوم هستند اگر در دوره اول حضور داشتند می یافتند که وزرایی که در دوره نظام خبیثه گذشته بودند تازه سال 61 لایحه اش برای قطع حقوق امده بود و افرادی که در رأس دربار بودندو خیلی از مدیر کل ها و غیره بودند که هنوز هستند ،می گیرند و من این تذکر را بدهم اینطوری نیست که به صرف اینکه دادگاههای انقلاب یا دستگاههای دیگر که مکلف هستند از نظر مجازات و حقوقی برخورد بکنند ملزم به این باشند که حقوق طرف قطع بشود. آن احتیاج به قانون دارد. و چگونگی آنهم باید مشخص بشود، ببینید قانون امور اداری و استخدامی و همچنین بازنشستگان در اثر توسعه و گسترشی که داشته که در صورتی که خودشان وجود داشته باشند خودشان دریافت بکنند، یا به وارثشان میرسد حالا یا به عنوان وظیفه باشد یا مستمری بگیر یا غیره باشند به هر نحوی که مسأله اینست که اساساّ تعداد کثیری چند نفر هم نیستند تعداد کثیری هستند اصلا این کاری به بازنشستگان داخل ندارد برای اینکه دستشان را باز گذاشته، گفتند تا پایان سه ماه یا چهار ماه نیامد دریافت بکند خودش یا وکیلش با شرایطی که در این لایحه آمده خواه و ناخواه یک حساب دیگری برایش باز میشود. من میخواهم ببینم بازنشستگان با همین حقوقی که دارند اساساّ میتوانند تأخیر بیندازندیک ماه را به دو ماه. بحث این است اصلا قابل تأخیر انداختن هست یانیست؟ نه نیست، پس خواه ناخواه آنها که میروند می گیرند کسانی هم که در ایران هستند ،هیچ مشکلی هم ندارند، ضد انقلاب هم نیستند، محکومیت قضایی هم در نظام گذشته ندارند( همه این مسائل) ولی بحث این است که تعداد کثیری چه به عنوان ضد انقلابی که علیه این نظام جمهوری اسلامی قیام کرده اند و چه به عنوان سلطنت طلب و کسانی که از این کشور فراری شدندو آنجا دارند توطئه می کنند هنوز که هنوز است به عنوان ارز و به عنوان بودجه از این کشور دارند استفاده می کنند، چه خودشان و چه وکلایشان، چه مستمری بگیرانشان، وارثشان همه و همه دارند از بودجه های کلانی که به عنوان بازنشسته ،وظیفه بگیر، مستمری بگیر هست، استفاده می کنند، و این بنیه مالی است که آنجا دارندتوطئه می کنند، هست. منتها ما برای اینکه بتوانیم قانون وضع کنیم ،دولت نمی تواند ،روشی نیست، قطع کردن حقوق یا قطع نکردن احتیاج به وضع قانون دارد. برای اینکه مشخص بشود. پس از نظر داخلی هیچ مشکل و مسأله ای نیست، برای اینکه ماده اول دقیقاّ مسأله را مشخص می کند و بیان کرده، در تبصره (1) ‹‹ بازنشستگان ،موظفین، و مستمری بگیران موکلفند برای دریافت حقوق بازنشستگی ،وظیفه یا مستمری حداکثر چهارماه یکبار از تاریخ آخرین دریافت به بانک افتتاح کننده حساب پس انداز مربوطه مراجعه نمایند››. مشخص بشود بالاخره اینکه می خواهد دریافت بکندوجود خارجی دارد یا وجود خارجی ندارد؟ اینجا هست یا اینجا نیست؟ کجای کشور قرار دارد. بعد تبصره های بعدی را یکی یکی مشخص کرده که اگر مریض است باید مجوز داشته باشد. از شورای پزشکی یا وزارت بهداری. اگر در خارج دانشجو هست باید در آن لیست مشخص باشد. به صرف اینکه یک سری افرادی هستند آنجا ضد انقلاب هستند دارند تحریک می کنند ما باید ارز اورا که می پردازیم به عنوان دانشجویی یا غیره، .... به هر جهت به نظر من این لایحه خیلی واضح و روشن است، و احتیاج به بحثی هم ندارد و آقایان با مراجعه کردن و دقت کردن به متونش به عنوان مواد و به عنوان تبصره ها دقیقاّ مشخص و معین کرده، تکالیف همه را هم مشخص کرده و حقوق هیچکسی را هم پایمال نکرده، و اساساّ این روش هم نیست. بلکه به عنوان قانونی است باید هم وضع بشود تا بتوانند جلوگیری کنند و تعدادشان هم که خارج از کشورهستند و هنوز هم دارند استفاده می کنند زیاد هست یعنی کثیر است، از این نظر از این جهت من موافق هستم. به نظر من بین است احتیاج به استدلال هم ندارد. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته. منشی- مخالف بعدی آقای شیبانی. دکتر شیبانی- بسم الله الرحمن الرحیم، در جمهوری اسلامی حق کسی را بدون قانون نمیشود ضبط کرد . اینهایی که باز نشسته شده اند این حقوق حق خودشان است یعنی پولی است که از آنها گرفته اند در یک صندوقی گذاشته اند که بعد از اینکه 30سال خدمت کردند یا 25سال (حالا رسمی 30سال است خدمت کردن) باید این پول برگردد. یک حسابی برای خودشان کرده اند و این پول را پرداخته اند. اما مسأله ای که مطرح است می گویند که حتماّ باید خودش بیاید یعنی لغو قانون وکالت در اسلام، یعنی کسی این حق را نداشته باشد که وکیل بگیرد، بیاید پولش را بگیرد یک فردی است آنجا دخترش دارد درس می خواند، به زحمت با این پول بازنشستگی رفته آنجا دارد سرپرستی بچه اش را هم می کند آنجا هم زندگی بخور نمیری هم می کند. که بچه اش هم آنجا تربیت بشود، ضد انقلاب هم نیست، هیچ دشمن جمهوری هم نیست، آنجا دارد سرپرستی می کندبچه اش درس بخواند ،بعد که درس خواند بیاید. شما به این طریق می گویید پول را به او ندهید. طبق ضوابط دولت شما امکان اینکه به همه ارز بدهید بروند آنجا درس بخوانند ندارید بچه اش را به یک طریقی برداشته، یک زحمتی کشیده ،یک پولی جمع کرده، که برود درس بخواند، خودش هم برود آنجا یعنی به این طریق محرومش می کنید که برگردد. یک کسی هست در یک نقطه دورافتاده مثلا برزیل است چهار ماه بخواهد بیاید یک چیزی هم باید بگذارد روی پول بازنشستگی اش که پول طیاره بدهد و
    بیاید و برود در این کار را انجام بدهد. سفارت شما آنجا چه کاره است؟ رسیدگی بکند اگر واقعاّ این ضد انقلاب است می خواهد تخلف بکند. می خواهید علیه جمهوری اقدام بکند رسیدگی بکند، این را بدهند به دادگاه رسیدگی بشود، اگر در دادگاه محکوم شد اصلا حقوقش را قطع بکنید که البته این را بگویم خدمتتان که دیوان عدالت اداری این را نپذیرفته که حقوق بازنشستگی کسی را قطع بکنید این حقوق خودش است نمیشود اصلا حقوقش را قطع کرد. در مورد اینکه که می گویند گواهی پزشک بیاورد . گواهی پزشک را باید شورایعالی پزشکی رسیدگی بکند شورایعالی پزشکی اگر تأیید کرد که این بیمار است باید ارز دولتی به او بدهند. شورایعالی پزشکی یک کسی است انفارکتوس کرده رفته آنجا، در ضمن هم آنجا محیط طوری است،امکانات طوری است که می تواند بهتر معالجه بشود . انفارکتوس را می گویند اینجا هم برود معالجه بکند. اما اینجا بیمارستان قلب شما 6ساله نوبت میدهد. به دلیل اینکه حالا فقیرفقرا آنجا آشنا شده اند می آیند بیمارستان قلب . از سراسر ایران جمع میشوند می آیند اینجا. خوب 6سال نوبت می رسد به آن فقیر فقرا که بروند آنجا معالجه بکنند، پس اینجا هم برایش امکان نیست. به نظر من این کار کار صحیحی نیست. باید این افراد راآنجا وکالت بدهند سفارت خانه هم تأیید بکند این آنجا هست ،دارد زندگی راحتی می کند. اینجا هم بپردازند. به هیچ وجه من الوجوه این مضایق شایسته جمهوری اسلامی نیست می آیید یک چیزی را حفظ بکنید ولی تعداد چیزهای دیگر را فراموش می کنید. رئیس- موافق بعدی صحبت کند. موحدی ساوجی(منشی)- بسم الله الرحمن الرحیم، بنده در موافقت ثبت نام کرده ام و فکر می کنم که این مطالبی که برادران چه درمخالفت صحبت کردند و بعضی ها هم در موافقت به صورتی که مشمولین این لایحه و قانون را محدود کردند در یک بخش خاصی. این یک مقداری به نظر من اشتباه است. اولا که به این صورت لایحه قانونی تقدیم شده مرحوم شهید رجایی آن را به صورت یک بخشنامه ای در آن زمان درآورده بودند و عمل می کردند بسیار هم کار صحیحی بوده، همانطورکه آقای عابدی گفتند مثلا آقای عابدی حتی گفتند که این یک شیوه اجرایی است و دولت خودش می تواند انجام بدهد. یعنی نیازی به قانونگذاری ندارد. بنابراین اینجا من فکر می کنم که اگر به ابعاد قضیه ما توجه کنیم می بینیم که آن که آقای حائری زاده فرمودند و خیلی هم دارد کلام که اصول قانون اساسی زیر پا می رود و آزادیهای افراد محدود میشود و افراد به عنوان ضد انقلاب و مجرم بدون اینکه در دادگاهی مثلا ثابت بشودبا اینکه اصل برائت است اینها را می آیند کیفر می کنند این چیزها اصلا نیست من فکر می کنم که اگر ما آزادی را به معنای مطلق فرض کنیم آنوقت این حرف درست است والا همین الان هم فرض کنید که تمام حقوق بگیران دولت طبق حالا یا قانون یا آیین نامه ها و مقررات بایستی که حقوق خودشان را در یک زمان معین از یک صندوق، از یک بانک بگیرند، حالا شما می آیید آقا این آزادیهای افراد را شما محدود کرده اید که مثلا حتماّ از بانک ملی باید حقوقشان را بگیرند نه بروند از بانکهای دیگر بگیرند فکر می کنم که مفهوم و معنای آزادی که در اینجا آمده اگر برادران ما با همه مسائلی که دارد ابعادی که دارد ، بعد از یک طرف مصالح کشورهست مصالح ملت هست،مصالح دولت هست، مسأله بیت المال هست، اینها را همه را باید درنظر گرفت نه اینکه بگوییم که آزاد باشند افراد به هر صورتی که باشد. ولو به زیان جامعه و ملت و مصالح کشور باشد. اجمالاّ این قانون فقط برای کسانی که در خارج باشند نیست بلکه آنهایی که در خارج کشور هم هست شامل میشود نهایت امر آنهایی که در خارج هستند فقط یک عده ممکن است برایشان یک مقداری مشکل باشد. آنهایی که در خارج هستند اکثر کسانی هستند که در ارتباط با جمهوری اسلامی و کشور خودشان و ملت خودشان حتی آمدوشد، آمدورفت دارند، و از اینکه بخواهند مراجعه کنند به بانک هر چهار ماه یک بار حقوقشان را خودشان دریافت کنند هیچ مشکلی برایشان ایجاد نمیشود، فقط می مانند یک عده خاصی که اینها حتی در خارج از کشور اگر هم بانک باشد مراجعه نمی کنند. این مراجعه نکردنشان به چند دلیل است گاهی بعضی ها اصلا فوت کرده اند، مرده اند، ولی یک وکالت نامه ای دست یک کسی داده اند و سالهای سال او به عنوان وکیل می آیداین حقوق را دریافت می کند (بازنشستگی را) الان یکی از نمایندگان محترم به من این مسأله را فرمودند که یکی از بستگان خود ایشان با اینکه ده سال قبل مثلا فرض کنید که یک حقوق مستمری داشته کسی فوت کرده مستمری او را مثلا به ورثه می داده اند. بعد با اینکه از ده سال قبل بچه های او بزرگ شده اند نمی دانم،پسر یا دختر هرکدام دنبال کارشان رفته اند، شغل دارند، درآمد دارند ولی در عین حال تاکنون به حساب همان شخص برای بچه هایش در صندوق مخصوص پول را واریز می کردند و خود این وارث که مستمری بگیر است مراجعه کرده ،گفته بابا من دیگر نیازی ندارم، خودم شغل دارم، آدم متشرعی بوده ،متدینی بوده و بعد از مراجعات زیاد که خودش کرده قطع کرده اند. باز به حساب آن فرد می ریزند نه اینکه با حساب همان متوفی نریزند بنابراین اینجور نیست، که همه اش مربوط به مسأله ضدانقلاب باشد. مصالح کشور و ملت را هم در نظر بگیرید . حالا شما می گویید چهار ماه یکبار کم است خیلی خوب در شور دوم پیشنهاد کنید 6ماه یکبار ،یکسال یکبار ، یک کسی که باز نشسته است این فرد ممکن است بعد از یک مدتی از دنیا برود مثل همه مردم ولی بعد یک وکیلی پیدا کرده و این وکیل مرتب سالهای سال می آید و این حقوق بازنشستگی را باید دریافت بکند، این به نظر من مسأله ای است که باید این بعدش را هم در نظر گرفت. و اما مورد دیگر: شما ببینید واقعاّ در همین قانون همه پیش بینی هایی که حتی آنهایی که در خارج هستند ،برایشان تسهیلاتی فراهم بشود کرده اند اگر کسی مریض است ،اگر کسی نمی تواند بیاید داخل کشور خیلی خوب هرچند یکبار به آن نمایندگی مراجعه کند ما در کشورهای خارجی سفارتخانه داریم. در آنجا آن سفارتخانه ما اگر کسانی باشند ایرانی باشند ، یک ذره وجدان ایرانی بودن و عرق ایرانی بودن را داشته باشند این نمایندگی ما در خارج حکم خانه او را دارد. چه اشکالی دارد که فرض کنید برای یک همچنین مسأله ای یک مراجعه ای به آنجا بکند اینکه آقای دکتر شیبانی و بعضی از آقایان یک مسأله ای را می گویند شاید به آن بعد دیگر قضیه توجه نفرمودند که عده ای هستند ولو اندک در خارج که اینها می بینیم که همین حقوقها و همین مسائل را به وسیله وکیلهایشان می گیرند و خودشان آنجا گاهی می آیند یک نقابی هم عرض میشود از ترس و جنبی که دارند یک نقابی هم به چهاره می زنند مثلاده تا20تا می آیندگاهی در جلو همان نمایندگی و به نفع نمیدانم شاه و پسر شاه گاهی می بینی شعار می دهند. شما می خواهید که پول این ملت را ،بیت المال این کشور را تحت هیچ شرایطی به هر کسی می خواهید بدهیم. آخر اینکه درست نیست. بنابراین من با کلیات این لایحه موافق هستم . و کلیاتش هم چیز خوبی است و اگر چنانچه لازم است در جزئیات هم اصلاحاتی بشود برادرانی که پیشنهادی دارند همانهایی که مخالفت کردند لابد پیشنهاد دارند. خوب پیشنهادهایتان را لطف کنید بدهید در ارتباط با این لایحه در شور دوم منظور میشود. رئیس- مخالف بعدی صحبت کند. منشی- آقای کاشانی مخالف بعدی هستند. سید احمد کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم، اولا این مخالفتها اگر آقای ساوجی توجه می فرمودند نوعاّ مخالفتهای اصولی بود که با اصلاح و پیشنهاد و اینها نمی شود کاری با آن کرد . و اگر چنانچه مجلس محترم توجه می کرد شاید اجازه طرح این لایحه را در مجلس نمی داد. به دلیل سابقه ای که در مجلس اول وجود داشت. یک لایحه ای با عنوان تعیین تکلیف اموال فراریان از کشور به این مجلس آمد و شورای نگهبان لایحه را به طور اصولی رد کرد به طوری که در مجلس دیگر قابل اصلاح هم نبود. البته لایحه عنوانش تعیین تکلیف اموال فراریان بود ولی وقتی که وارد محتوا می شدیم یعنی اینطور بود که کلیه کسانی که خارج از کشور بودند به موجب آن لایحه موظف شدند ظرف یک مدتی بیایند تکلیف مالشان را در داخل مشخص کنند. حقوق فرد یک بخشی از مال فرد است یعنی این لایحه در حقیقت یک جزئی ،یک بخشی از آن لایحه ای است که یک روزی در مجلس مطرح شد مخالفتهایی هم شد ولی نهایتاّ شورای نگهبان به طور اصولی گفت قابل طرح نیست رد شد، دیگر هم به بحث و اصلاح و اینها نکشید کار. حالا بحث حقوق فرد است . حقوق فرد یک بخشی از اموال مشروع فرد است و چطور با همان مکانیزم

   و با همان شیوه ما بخواهیم تعیین تکلیفش را بکنیم که یک بار به طور اصولی مردود شناخته شده؟ بنابراین این عقیده بنده قابل طرح نیست، آقای حائری زاده هم استدلالهای اصولی، مستند به قوانین مختلف کردند که من برای جلوگیری از اتلاف وقت مجلس اشاره مجدد نمی کنم فقط می گویم که از نظر شرعی هیچ وجهی برای اینکه یک فرد را از داشتن وکیل ما محروم بکنیم وجود ندارد. هر کس میتواند در هر جایی که هست وکیلی را انتخاب کند و به او اجازه بدهد که کارهای مربوطه اش را انجام بدهد. برادران اشاره کردند به مسأله ضد انقلاب، شما اگر به همین کلمه توجه کنید می بینید ضد انقلاب را میشود در قانون تکلیفش را معلوم کرد. ضد انقلاب احتیاج به رسیدگی قضایی دارد. یعنی شما اصل 37 قانون اساسی را اگر نگاه بکنید با کمال صراحت موضوع را روشن کرده. می گوید اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود. مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد. اگر یک کسی در یک رسیدگی قضایی در یک دادگاهی مجرم شناخته شد خوب مجازات متناسب با آن جرم درباره او قابل اعمال هست. بعضی از دوستان که من خصوصی با آنها صحبت کردم گفتند دادگاه قانون برای رسیدگی می خواهد . من می خواهم ببینم در این چیزی که الان ارائه شده در این قانون کدام جرم تعریف شده که ما بگوییم دستگاه قضایی این جرم الان برایش مشخص نیست. قانون مشخص نکرده . طبیعتاّ  مجازات متناسب با آن هم مشخص نیست. نتیجتاّ بیکار مانده. در این قانون کدام جرم تعریف شده؟ آیا ما می توانیم الان بنشینیم بگوییم که کسی که خارج از کشور هست مجرم هست، یا کسی که ظرف یک مدتی مراجعه نکند برای تعیین تکلیف حقوق خودش این مجرم هست؟ این خلاف اصول قانون اساسی است. ما همچنین قانونی نمی توانیم بگذرانیم بنابراین، این کار، کار غیر اصولی است، شأن مجلس نیست من اشاره می کنم که کمیسیونهای فرعی (دارایی، قضایی، شوراها، و امورداخلی، خارجه، آموزش و فرهنگ، بهداری) اینها کمیسیونهای فرعی بوده که باید لایحه به آنها می رفته، نرفته به کمیسیونهای دفاعی هم که رفته این لایحه را به طور کلی رد کرده اند. و فکر می کنم پاسخ گفتن به جزئیات قضیه و اینکه اشکالاتی که ایجاد میشود چیست، با توجه به اینکه ما از نظر اصولی لایحه را نادرست می د انیم کار صحیحی نیست، ولی اجمالاّ یم جمله می گویم :این لایحه اگر یک روزی بخواهد اجرا بشود از نظر بوروکراسی کمر دستگاههای مملکت را از قضایی و اجرایی خواهد شکست. بنابراین من معتقدم باید به طور کلی رد بشود. رئیس- موافق بعدی صحبت کند. منشی- آقای خلخالی موافق بعدی. خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم که حقش بود که این طرح یا لایحه در همان اوایل افتتاح مجلس شورای اسلامی بیاید و تکلیف ان افرادی را که در خارج هستند روشن کند. شکی نیست که افرادی در خارج هستند که با خلوص نیت مشغول کارهای خودشان هستند و شاید صدی، هشتاد ،(80%) از افراد در خارج با همین وضع زندگی می کنند. یا مشغول درس و بحث هستند. مشغول تحقیق هستند ،دوران بازنشستگی خودشان را در آنجا می گذرانند ، یا سرپرست بچه های خودشان هستند، مریضند، بیمارند، نقاهت دارند، یا به قول آقایان یک مرضی دارد که در آنجا بهتر می تواند دسترسی به دکتر و اینها داشته باشد. اصلا بحث در اینها نیست، تمام اینها را دراین طرح عنوان کرده اند. و راه درستی راهم پیشنهاد کرده اند. آقایان موافقین گفتند ولی مسأله این نیست، که ما نمایندگان مجلس که مبعوث از ملت هستیم اگر بخواهیم در خارج با همین موکلین خودمان صحبت کنیم. که بگویند به ما که شما چرا این اجازه را می دهید که فلان آدم در خارج نشسته و یک حقوق خوبی هم مستمری می گیرد و علیه مقدرات این مملکت توطئه می کند. حتی حاضر نیست که به خانه های ایران ،به سفارتخانه های ایران ،به نمایندگیهای ایران سر بزند. و ما بیاییم مستمری اینها را مستقیماّ از بودجه مملکت برای آنها بفرستیم جواب خدا را آدم باید چه طور بدهد که این ملت شهید داده ،خون داده، در حال جنگ، خوب حقایق را که نمیشود نادیده گرفت، تعداد قلیلی هستند که می روندمن باب مثل در کجا توطئه می کنند، سفارتخانه ما را اشغال می کنند، نمی دانم در لندن یا در واشنگتن با آن وضع گذایی شان تظاهرات می کنند و دولتهای آنها حمایت می کنند. ما هم برای خاطر اینکه خوب دست شما در نکند خیلی هم خوب کاری است، یا الله حقوق مستمری شان را از همین جا بفرستیم برود برای آنها. یک مسأله ای را آقای حائری زاده فرمودند که قانونی را خواندند که این آقایان حکایت از این دارد که کسی را که از جای خودش نمیشود تبعید کرد. آقایان نماینده ملاحظه بفرمایید مگر دولت بخشنامه کند و بگوید که هر کس که می تواند حقوقش را ( حالا در داخل ایران) بگیرد و به فلان بانک و به فلان صندوق و به فلان اداره ارجاع کند این تبعید است؟ آیا دولت باید افرادی را استخدام کند ،حقوق هر کسی را ببرد در همان محلی که نشسته طبق این قانونی که آقای حائری زاده گفتندبپردازد. او هم می گوید خیر من راضی نیستم آقا قانون دارد می گوید که این تبعید است، شما باید بیایید دست مرا بگیرید، عرض کنم که اگر خوابم صبر کنید ،اگر مریضم، اگر مسافرم، اگر در هر کجا هستم نمیشود به من نامه نوشت که شما بیا فلان جا و حقوقت را بگیر، برای خاطر اینکه این تبعید است، اصلا این را کسی باور می کند؟ تعجب است که استدلال کردن از یک جایی به جای دیگر ‹‹ ماست و دروازه›› چون این می بندد و این هم می بندند. پس بنابراین، این قابل استدلال به همدیگر هست، این چه ربطی به مسأله ما دارد؟ دولت انسجام پیدا کرده ، ما می خواهیم واقعاّ وضع مملکت را سروسامان بدهیم، ما نمی خواهیم دست افرادی را که به یک عذر موجه شرعی در خارج هستند،(در هر کجا هستند) ببندم و آنها را محروم کنیم از گرفتن حقوقشان، یک چیزی به این معنا در این لایحه وجود ندارد (در این طرح) البته به نظرم طرح است ولی در آن اولش گفته اندلایحه. رئیس- نه لایحه است. خلخالی- چون دولت امضاءنکرده بود من برای آن جهت عرض کردم مخبر کمیسیون امضاءکرده، لایحه است. و نماینده دولت اینجا هستند، این مطالب را بالاخره جواب می دهندشما ببینید که یک افرادی که هستند رفته اند در خارج اصلا کار به این کارها ندارندخوب حقوقشان را هم می گیرند،یک آقای مخالف دیگری هم فرمودندبه اینکه دادگاهها چه کار کرده اند، تکلیف روشن کرده اند،چه شده. دادگاهها با مشاغل زیادی که داشتند یا مصالح جمهوری اسلامی ایران اجازه نمی داده خیلی از مسائل را انجام نداده اند. مخصوصاّ وضع ضد انقلاب را در خارج روشن نکرده اند. عده ای از این طاغوتیهای مشهور اگر من بخواهم اسمشان را در اینجا بگویم خوب ممکن است که کار به درازا بکشد، وقت هم نداریم، ما بیاییم حقوق مستمری احمد بنی احمدها را بدهیم، آقای امینی را بدهیم، خانمش هم در اینجا استخدام شده بود ، جواب نعیمی را بدهیم، امرالهی را بدهیم، چه موقع اینها را در داگاهها مشخص کرده؟ این طاغوتیها را که هر روز توطئه می کنند، من نمی خواهم بگویم عده ای هستند از اینها دکتر بوده اند مهندس بوده اند، تکنسین بوده اند، از طریق فرانسه جذب شده اند. در ساحل عاج. نه یک نفر، دو نفر ، بلکه 80خانوار بازن و بچه ها یشان اینها را نمی خواهم اسمشان را بگویم شما باید اینجا امضاءکنید به نام این ملت بگویید خیر باید بفرستید به آنجا، آنوقت هم به طور ارزی. آقای موحدی ساوجی هم فرمودنداین در قانون دارد به عنوان ریال، شما می آیید این را تبدیل می کنید به جنبه ارزی و در خارج پرداخت می کنید خوب با این مضیقه ارزی که ما داریم میشود این کار را کرد؟ کجای این لایحه کسی را می خواهد مجرم معین بکند،در نحوه پرداخت حقوق است، آقای کاشانی فرمودند که عده ای را در اینجا مجرم میکنند، و این مربوط به امور قضایی است درست است، ولی در این لایحه چه کسی را می خواهند بگویند مجرم است؟ می خواهند بگویند آقا ما که حقوق به شما می دهیم خوب چهار ماه یک مرتبه 6ماه یکمرتبه، بگو 2سال یکمرتبه با عذر موجه نه نیا، اما با عذر موجه بیا وکل تو بیاید با عذر موجه یک ورقه ای در دست داشته باشد آقا مریض است، آقا افلیج است، نمی تواند بیاید. بحث در جرم نیست، در این لایحه. کاشانی- خرج سفرش را بدهید تا بیاید. خلخالی- آن را هم شما پیشنهاد کنید ما که حرفی نداریم عرض من این است که ما در اینجا در نحوه کار دولت هستیم دولت می تواند چطور دولت توانسته می گوید هر کسی می خواهد ملک و املاکی را بخرد باید بیاید در فلان اداره آمار ، اداره ثبت، کجا و کجا، یک جریاناتی دارد و اینقدر هم بدهد. آنجا چطور نمی گوید که ‹‹ الناس مسلطون علی اموالهم›› دولت می گوید من یک سندی برای تو تنظیم می کنم و 20000 تومان 30000 تومان 10000 تومان 5000 تومان میگیرم و این غیر قابل خدشه است، خوب شما اینجا می گویید خیر چون طرف راضی نیست نمی تواند این کار را بکند دولت می تواند این کار را بکند جلو
    گرفتن از هرج و مرج . پس بنابراین بحث در این لایحه این نیست که کسی مجرم است و مجرم کسی را می خواهیم معین کنیم خیر دولت همانطور که در داخل کشور می تواند اعلام بکند که هر کسی که می خواهد حقوق بگیرد در یک جایی بیاید بگیرد و تبعیدی نیست در اینجا هم جرمی نیست. اصلا بحث جرم نیست. اینجا. کسانی که عذر دارند دسترسی به پزشک دارند، شورای عالی پزشکی دارند، ببینید بعد از انقلاب در خارج چه وقایعی اتفاق افتاده؟ رئیس- وقتتان تمام شد. خلخالی- من یک جمله ای را عرض کنم آن هم عبارت از این است که دخترها و پسرها همین ایرانیها به دین و دیانت راغب شده اند من نمی خواهم اسمش را بگویم نامه نوشته اندبه من با اینکه به دین و دیانت راغب شده اند به پدر گفته اند که یک کتاب برای من بگیر . رفته برای دخترش یک کتاب مسیحی ها گرفته. آخرباید اینقدر از ایران و مسائل ایران اجنبی بوده باشند؟ ما نمی خواهیم به اینها نه توهینی بشود، نه جرمی بشود، در نحوه دادنشان کمتر دولت را می شکند نه حیثیت دولت را از بین می برد تازه این به ما قوام می دهد. و وضع ما را مستحکم می کند و من امیدوارم که انشاءالله به این لایحه رأی مثبت داده بشود. رئیس- آخرین مخالف صحبت کند. منشی- آقای قنبری آخرین مخالف. قنبری- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض میشود که خیلی از این برادرانیکه به عنوان موافق در ارتباط با این لایحه صحبت فرمودند از بعضی از موازین شرعی که رعایت نشده در این لایحه غفلت کرده اند بازنشستگان ووظیفه بگیران و مستمری بگیران بالاخره چیزی را طلب دارند از دولت و دولت مدیون هست نسبت به این حق. وظیفه هر مدیون است که دین خودش را ایصال بکند. به صاحب دین منتها راه ایصال که بعضی ها گفتند که برسانند به خانه اش اینها نه، شرع هم گفته راه ایصال متعارف. غیر متعارف تحمیل خرج می کند. تحمیل مشقات زیاد بکند. اینها نه راه متعارف را برای ایصال طی بکند و دین را به او برساند در تبصره 1 گفتند که :‹‹ اگر 4 ماه نیامد و می توانند ندهند به او.›› خوب همه میدانیم که اگر کسی مالی داشت و مدتی نیامد دنباله مالش. اگر ما میخواهیم بگوییم که او دیگر محروم هست  ازاین حق مالی وقتی می توانیم بگوییم ‹‹ محروم هست از حق مالی›› که انسان یأس پیدا می کند که او اعراض کرده یعنی به اصطلاح باید آدم احراز بکند که صاحب حق اعراض کرده از این مال. آنهم بدون عذر اعراض کرده احراز یأس مربوط به دادگاه است. مال هر هیأت و هر مقامی نیست . دادگاه باید احراز بکند که این آقا که چهار ماه نیامده دنبال حق مالی اش اعراض کرده از این مال. آنوقت تکلیفش را روشن کند. اما هیأت. رئیس امثال اینها نمی توانند اظهار نظر بکنند در مورد اعراض و اظهار نظرشان تبعیت بشود. بعد دو مرتبه هم که هیأت می آید می گوید مال به او برمی گردد آن نظرش هم نظر غیر شرعی است. در صلاحیت او نیست. چهار ماه هم کافی نیست برای اعراض برای اینکه سفر طولانی است از خارج می خواهد بیاید مخارج سنگین برایش تحمیل بشود . رفت و آمد برایش دشوار است. نه دشوار به این معنا که مریض باشد. نه اصلا سفر برایش زحمت دارد. مخارج سنگین دارد. این نشان اعراض نمیشود و تازه مدت زیادی هم باید باشد. می خواهیم تأمین مصالح مملکت بکنیم راه قانونی هم داریم برای تأمین مصالح مملکت که انهایی که به نحوی از انحاء در خارج علیه انقلاب کار می کنند می خواهیم آنجوری بشوند که از این سرمایه ملت استفاده نکنند بیاییم جرائمشان را که دارند منعکس کنیم به مقامات قضایی آنها حقوق بازنشستگیشان را از طریق دادسراها بگویند توقیف کنید تأمین شان باشند تا برگردند و بعد به جرائمشان رسیدگی بشود و در آن وقت تکلیف روشن بشود و این حقوقی که به اینها پرداخته میشود بالاخره شرعاّ و قانوناّ باید مشخص باشد که آیا شرعاّ و قانوناّ حقشان هست یا حقشان نیست؟ اگر شرعاّ و قانوناّ حقشان هست خوب باید به اینها داده بشود خوب تأمین وکالت هم از طریق وکالت هم یک راهی است شرعی و قانونی که در مواقعی که دچار معاذیر و مشکلات است انسان وکل می گیرد و این وکالت حق شرعی اش هست در صورتیکه حق شرعی و قانونی باشد چه اشکال دارد با وکالت انجام بشود؟ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس آخرین موافق صحبت کند. منشی- آقای صادق لو موافق. صادق لو- بسم الله الرحمن الرحیم، اولا قبل از اینکه موافقت و جوابیه را در قبال اظهارات برادران عنوان بکنم لازم هست که برادران و خواهران به شأن نزول این لایحه توجه بفرمایند. حقیقت امر این است که این لایحه تابع یک شرایطی که خیلی از برادران انقلابی از این مسأله نگران بودند و ناراحت بودند آمده به صحنه و آن این بوده که عده ای از افراد که بازنشسته هستند و خیلی از این بازنشستگی ها تابع قانون پاکسازی بازنشسته شده اند این هم باید توجه کرد. طبق قانون پاکسازی بازنشسته شده اند اینها از این جهت که در این اجتماع نمی توانستند زندگی بکنند ایده آل خودشان را به خارج میدانستند به خارج رفتند. و الان دارند این پول را هم از جمهوری اسلامی ایران می گیرند درحالیکه انسان صالح برای این انقلاب و برای این اجتماع نیستند اینجا شأن صدور این لایحه از اینجا است. اما موافقت من از جهات نتایجی است که این لایحه دارد. نتایج متعدد اقتصادی و سیاسی این لایحه دارد. نتیجه اقتصادی این لایحه این مسأله است. خیلی از پول این مملکت که به صورت ارز از این کشور بیرون میرود طبیعی است جلوی این مسأله به نوعی گرفته میشود . شما میدانیدکه این گروهی که به عنوان باز نشسته هستند دو قسم هستند. یک گروهی که به اصطلاح تا پانزدهم به نوعی جزو مستکبرین هستند وبعد از پانزدهم جزءمستضعفین یعنی به آخر ماه نمی کشد. و گروهی که از نظر وضع اقتصادی در سطح بالایی هستندو اینها تازه این حقوق برایشان مسأله ای نیست. آن گروه اول مسلم به خارج نمی روند و مسأله ارز برای خارج و این مسائل معنی ندارد برایشان. گروه دوم هستند که حتی این پول برایشان زیاد هم مسأله ای نیست ولی در خارج هستند و علیه انقلاب و آن مسائل حرکت می کنند. اینجا است که دقیقاّ این از نظر ارزی هم ضمن اینکه ضرردارد اگر این لایحه را به رأی بدهیم یک نفعی دارد. مطلب بعدی آن نفع سیاسی و انقلابی مسأله هست. اینها موقعی که امکان اقتصادی پیدا می کنند طبیعی است چون شرایط فرهنگی شان با این انقلاب سازگار نیست در آنجا علیه این انقلاب حرکت می کنند و گاهی در اینجا اظهار میشود و بعضی از برادرها اظهار می کننداین جوابیه ها را عنوان کردند. مثلا بیشتر ‹‹ حق فرد››  را اما ‹‹حق اجتماع›› چطور؟ اما ‹‹ حق انقلاب›› چطور؟ یا مسأله دیگری که عنوان می کننداینها به صندوق بازنشستگی در طول سال خدمتشان یک چیزی ریخته اندخوب خیلی ها هستند که ریخته اند. اگر این مسأله اصالت پیدا بکند مثل این است که ما به خیلی از افرادی که به اصطلاح به جهت ضدانقلابی بودن مورد غضب انقلاب هستند ما باید به این جهت که به صندوق بازنشستگی اینها پول ریختند چون حقشان باید رعایت بشود پس باید به آنها بازنشستگی بدهیم. یا شرایط را برایشان باز کنیم. خدای نکرده باید اویسی هم از اینجا پول بگیرد. چون یک زمانی به هر شکل حتماّ حق بازنشستگی به صندوق بازنشستگی ریخته. مسأله دیگری که عنوان شد تشخیص ضد انقلاب در ایران به عهده دادگاه های صالحه است. قبول داریم این حرف ها را. اما آیا اینها در ایران هستند. که دادگاه ایران تشخیص بدهد و آن را محاکمه کند و به عنوان ضد انقلاب بشناسد؟ اینها در خارج هستند، البته می شود این را به اصطلاح پیشنهاد را داد برای اصلاح این لایحه که بیایند نمایندگی های ایران این حرکت را بکنند و معرفی بکنند اینها را و غیاباّ دادگاه ها اینها را محاکمه بکنند و به هر شکل اگر نیامد که همان ایراد ما. بعد اینجاست که گاهی ما عنوان می کنیم دادگاه صالحه طبق قانون و،و..... از این حرفهاو این مسأله هم هست اینها در داخل ایران نیستند یا مطلب دیگری که به عنوان ایراد شرعی مطرح کردند که این در لایحه ‹‹ حق وکالت›› گرفته شده. خیر! شما ببینید در این تبصره 2‹‹ حق وکالت›› هست. اما گفته اند آن کسی که به عنوان وکیل مطرح میشود باید شناخته بشود به هر شکل من سخنم را کوتاه می کنم دقیقاّ این لایحه هم نتایج اقتصادی دارد. هم نتایج سیاسی دارد. و یکی از به اصطلاح آرزوهای افراد انقلابی است که آن افرادضد انقلاب در آنجا فرصت حرکت های ضد انقلابی را پیدا نکنند والسلام علیکم. رئیس- مخبر کمیسیون صحبت کند سعی کنند نماینده دولت و مخبر کمیسیون صحبت کنند. چون بحث ها شده که زیاد طول نکشد. ناصری(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم، به اندازه کافی بحث شد. 
      و موافقین و مخالفین صحبت کردند من زیاد وقت نمی گیریم محور صحبت ها آن اصولی که برادرمان آقای حائری زاده خواندند من تقاضا می کنم برادران در همین فرصت تار أی گیری یک مروری بر آن اصول بکنند ببینید چه ربطی بااین لایحه دارد اصلا. هیچ ارتباطی با این لایحه ندارد ما کسی را نمی خواهیم از حقش محروم کنیم . کسی را نمی خواهیم تبعید کنیم.کسی را نمی خواهیم مجبور کنیم حتماّ در یک جائی حتماّ بماند این حرف هاا صلا نیست و آن اصولی که ایشان خواندند یک مرور کوتاهی در همین فاصله تا رأی گیری اگر آقایان بکنند خودشان قضاوت خواهند کرد که ربطی ندارد. لذا من به جواب هم نمی پردازم. و تعجب می کنم وقتی که برادرها یک لایحه ای می‌آید یک طرحی می آید که یک مقدار بار مالی دارد خوب اینجا فریاد می کشند که آقا شما چرا این ها را می آورید ولی وقتی می خواهیم ما یک کاری بکنیم که هم یک عده محاربین حقوقشان قطع بشود و در نتیجه یک در آمدی بر ای جمهوری اسلامی باشد عرض شود یعنی حقی از مملکت ضایع نشود اینجا می آیند آن صحبتها را مورد توجه قرار نمی دهند. محور صحبت ها یکی این بود که آقا این مضمونش محرومیت از حقوق مکتسبه هست. اینجور نیست و در همین رابطه آقای کاشانی فرمودند قابل طرح نیست بخشی از مال طرف است. نه. اولا این کسورات بازنشستگی به اصطلاح که هست اینها نصفش را فقط از طرف کسر می کنند نصفش را دولت می پردازد و در همان رابطه یک قراردادهائی دارد . معنایش این نیست. که اگر طرف بعداّ محارب هم شد حق دارد دیگر حقوق مکتسبه هست نمی توانیم قطع کنیم. عرض شود رفت خارج علیه اسلام و علیه انقلاب و علیه مملکت در آنجا توطئه کرد هم خوب حقوق مکتسبه هست نمیشود قطع کرد بر چه اساسی. دولت نصفش را می پردازد یعنی به صندق بازنشستگی . نصفش را هم کارمند میدهد مستخدم میدهد. و یک شرایطی هم برای پرداخت آن هست که این از آن شرایط عدول کرده محارب است، ضدانقلاب است . ما با کسانی که مخالفتی با انقلاب ندارند. که در این لایحه اصلا حرفی نداریم . مسأله دیگر لغو وکالت است که عده ای از برادرها تکیه کردند که آقا شما با این کارتان وکالت را لغو کردید . کجا ما لغو کردیم وکالت را؟ یا آقایان با دقت لایحه را مورد توجه قرار نداده اند یا من نمیدانم چرا اینجور قضاوت میفرمایند . ما اصلا در چند مورد کسی که مریض باشد در داخل نتواند مراجعه کند کسی که در خارج خودش یا یکی از بستگانش مریض باشد که لازم بشود از او سرپرستی کند کسی که در آنجا درس می خواند اینها می توانند وکیل قانونی بگیرند خارج اگر باشند نمایندگی های جمهوری اسلامی هم آن به اصطلاح بودنشان را در آنجا تصدیق کند و بیایند حقوقشان را بگیرند. اصلا کجا ما لغو وکالت کردیم؟ اینجا چندین مورد هست که با وکالت می توانند بگیرند. و یکی هم موردی بود که برادرها یک جاهائی را گفتند کسی خوب سرپرست بچه اش هست تنها دخترش در آنجا درس می خواند و امثال این ها که خود نمایندگان توجه کردند منموردش را ذکر نمی کنم این عذر موجه را ما برای همین مواردگذاشتیم در تبصره 3گفتیم: اگر عدم مراجعه در این مدت چهار ماه به علت عذر موجهی باشد که هیأتی عذر موجه را تشخیص میدهد خوب این حقوقش به او پرداخت میشود ولی همین طوری نمیشود گفت در حقیقت این هیچ مشکلی برای کسانی که در داخل هستند آقایان ایجاد نمی کند به خاطر اینکه آنها که در داخل هستند خودشان می روند حقوقشان را می گیرند اگر مریض هم باشند با گواهی پزشکی وکیلشان می تواند برود بگیرد به طوری که خودشان نتوانند بروند یک عده پیرمردها و پیرزنها هم ممکن است یک مشکلی داشته باشند که چهار ماه یک بار مثلا مراجعه کنند خوب اینها می روند خودشان که لازم نیست مباشرتاّ حتماّ پول ها را بگیرند میروند در بانک میگویند که من فلان کارمند هستم . این هم پسرم است آوردم با خودم حقوقش آن جا کارهایش را هم پسرش انجام میدهد . پس برای آنهائی که در داخل هستند هیچ مشکلی ندارد. برای آنهائی هم که در خارج هستند،اگر ضد انقلاب نیستند محارب نیستند اینها هم برایشان مشکلی نیست. به خاطر اینکه اینها یا چهار ماه ،یا شش ماه حالا در زمانش هم آقایان میتوانند پیشنهاد بدهند کم و زیاد بشود. میتوانند مراجعه کنند اما آنهائی که محاربند علیه جمهوری اسلامی شما چه دفاعی از آنها میخواهید بکنید؟ خوب محارب را بگذار حقوقش قطع بشود اما این جور نیست که هر کسی که طرفدار انقلاب نیست ما حقوقش را قطع میکنیم نه این جور نیست صحبت فقط صحبت محارب ها است. آن هایی است که علیه حمهوری اسلامی شمشیر کشیده اند. خوب میخواهیم حقوق آنها را هم بدهیم. باز؟ براساس چه قانونی؟ یکی از برادران گفتند که قطع کنیم، براساس چه قانونی . بلی در رابطه با محصلینی که باز راه حلی فکرشده، من به نظرم میآید هیچ کدام ازاین صحبتهائی که برادران کردند عذری برای اینکه ما داشته باشیم که بگوئیم اینها حقوقشان را بگیرند واقعاّ عذر نیست. آن اشکالات شرعی هم که گرفتند این به این صورت است و آنها مالک نیستند بخشی از اموالشان که بعضی از آقایان گفتند نیست. یکی از لوایحی که لایحه خوبی است و به نفع جمهوری اسلامی است همین لایحه است برادران با رأی مثبتشان ان شاءالله تصمیم لازم را میگیرند. رئیس- نماینده دولت بفرمایید. عبادیانی(نماینده دولت)- بسم الله الرحمن الرحیم، نوعاّ اشکالاتی که مخالفین گرفتند موافقین محترم جواب گرفتند . در رابطه با پرداخت حقوق بازنشستگی اصولا دولت آیا می تواند شیوه این پرداخت را تعیین بکند یا خیر؟ این جا ما نحوه پرداخت حقوق باز نشستگی را داریم تعیین می کنیم. میگوییم برای اینکه حقوق بازنشستگی پرداخت بشود این ضوابط باید رعایت بشود . حالا کسانی که در داخل کشور هستند که مشکلی ندارند. این ها همه ماهه به بانک مراجعه می کنند و حقوقشان را میگیرند. اگر کسی در داخل کشور هم بود و این به دلیل بیماری قادر نبود که از جایش حرکت کند. خوب این شخص میتواند وکیل بگیرد ووکیل او برود برایش بگیرد. پس در داخل کشور اصلا مشکلی به این ترتیب نداریم با اجرای این لایحه و اما در خارج از کشور هم ما برای کسانی که عذری دارند ضوابط گذاشته ایم. راه گذاشته ایم و این به آن معنا نیست که بخواهیم حقی از کسی گرفته باشیم. اصولا اگر ما گفتیم کسی که در خارج از کشور هست همه را با یک چوب میراندیم و میگفتیم اینها همه ضد انقلاب هستند و لذا پرداخت حقوق اینها انجام نخواهد گرفت این چیزی بود که باید مورد اعتراض واقع میشد. در اجرای اصول قانون اساسی این جا حق بود که برادران داد سخن بدهند. ولی ما نحوه پرداخت حقوق کسانی که در خارج از کشور هستند تعیین کردیم. به هر حال این شخص آیا اینجا هیچ خانواده ای ،و کس و کاری دارد یا ندارد اگر با خانواده اش رفته نیازی هم به این پول ندارد که هیچ. رجوع هم نمی کند و پولش هم به صندوق دولت واریز میشود. و اگر به این پول نیاز دارد و کسی را در اینجا دارد که با آن پول باید زندگی بکند به هر حال این در سال یکی دو بار نباید بیاید و به این خانواده سرکشی بکند. خوب آن موقع که میآید این پول را می گیرد و به آنها میدهند. و اصولا پرداخت پول به کسانی که دارای تمکن مالی هستند از بیت المال مسلمین چه وجهی میتواند داشته باشد، ما در حدود یک ماه پیش و یا کمتر جلسه ای در حضور اعضای محترم شورای نگهبان داشتیم در رابطه با یک لایحه ای که در مجلس در دوره اول هم تصویب شده بود و شورای نگهبان به دلیل همین موضوع آن را اعاده کرده بود و گفته بود باید در این جا قید بشود در رابطه با فرزندان اناث کسانی که حقوق وظیفه می گرفتند . و شورای نگهبان فرموده بودند که باید قید بشود که کسانی که تمکن مالی دارنددولت به اینها حقوق بازنشستگی پرداخت نکند. وقتی که کسی در داخل کشور هم هست و تمکن مالی دارد شورای نگهبان چنین نظری میدهند و میگویند از بیت المال نمی شودبه این ها پرداخت کرد. ما برای کسی که خارج از کشور هست و تازه راه هم گذاشتیم و از آن راه هم استفاده نمی کند. به دلیل عدم نیاز یا به دلیل عدم علاقه ای که به این مملکت دارد و حاضر نیست حتی برای گرفتن پولش پایش را در این مملکت بگذارد چه دلسوزی داریم بکنیم؟ ! این ماده 97 قانون استخدام کشوری را که برادرمان آقای حائری زاده به آن اشاره کردند میگوید کسی که ترک تابعیت بکند از حقوق این قانون محروم است. ایشان میفرمایند چه طور است که یک خارجی که مدتی در اینجا کار کردهوقتی خارج میشود پولش را ما به ارز بدهیم ولی به یک ایرانی که رفته در خارج تبعه شده پولش را ندهیم، من تعجب میکنم واقعاّ اگر ما داریم دلسوزی می کنیم برای چه کسی می کنیم؟ ما برای آحاد این ملت باید دلسوزی بکنیم . کسی که حاضر نیست تبعه این مملکت باشد و از تابعیت این مملکت خارج میشود ما به او پول هم بدهیم؟ خیلی جالب است! همین الان من تلفنی داشتم از آقای نوربخش رئیس کل بانک مرکزی ایران که با توجه به این که جزئیات این لایحه ،در ذهنشان نبود گفتند نکند یک وقت این طور باشد که ما این پول
     بازنشستگی را به صورت ارز بدهیم عرض کردم که خیر چنین نیست. ما اتفاقا ماده ای را پیش بینی کردیم که به صورت ارز اصلا پرداخت نشود که ایشان خیلی از این بابت خوشحال شد و گفت اگر لازم شد این مطلب را از قول ما بگوئید که ما آن قدر مشکلات ارزی داریم که به هیچ وجه حاضر نیستیم یک چنین پول هائی را به این ترتیب پرداخت کنیم . بنابراین اگر کسی درخارج از کشور هست. منعی دارد و تحصیل می کند و یا به علت بیماری نمی تواند بیاید خوب رجوع میکند به نمایندگی جمهوری اسلامی و تأییدیه میگیرد و بعد وکیل میگیرد و یا اینکه احیاناّ عذری دارد که سر چهار ماه نمیتواند بیاید و بعد از شش ماه میآید بسیار خوب آن عذر را به دستگاه مراجعه می کند و آن هیأت تأیید می کند این عذر را و به او پرداخت می کنند . حالا اگر چهار ماه برای این مدت کافی نیست و هزینه ای برمیدارد میشود این را شش ماه کرد. میشود یکسال کرد. این در شور دوم تعدیل خواهد بود. بنابراین کلیات این لایحه در جهت رعایت حقوق هم بازنشستگان و مستمری بگیران است و هم رعایت حقوق حقه ملت ایران و حقوق دولت ایران. من واقعاّ انتظار دارم که این لایحه با یک رأی قوی به آن پاسخ داده بشود. چون اگر غیر از این باشد. یعنی شما دولت را راهنمائی می کنید به سوی اینکه لوایحی را تهیه بکند در حهت تعیین امتیاز برای اقشار خاصی از مردم. بهرحال این لایحه در شوراول مجلس اول هم به تصویب رسیده بود ولی به دلیل اینکه طبق آیین نامه داخلی مجلس باید مجدداّ به عنوان شور اول در مجلس دوم مطرح میشد. الان به عنوان شور اول مطرح است. والا در مرحله شوردوم بود. و این را دولت به فکرش بوده و شهید رجائی به موقع اقدام لازم را کرده بودند در سال59که آن بخشنامه را صادر کردند و اگر غیر از این بود که پول این مملکت به صورت ارز داشت خارج میشد از این مملکت و ایشان این بخشنامه را صادر کردند و الان ما این بخشنامه را به صورت قانونی میخواهیم در بیاوریم که دستگاههائی که در اجرای این بخشنامه طرف حساب هستند یک استناد قانونی داشته باشند مثل بانک مرکزی. مثل وزارت اقتصاد و دارائی مثل وزارت امور خارجه ،وزارت فرهنگ و آموزش عالی ،دادگستری و امثالهم که این ها در اجرای این بخشنامه به مشکل برخورد نکنند. به مشکل عدم وجود قانون لذا ان شاءالله که برادران این را تصویب می کنند در رابطه با حقوق بازنشستگان که بعضی از برادران این جا دفاع از بازنشستگان کردند من تشکر میکنم. واقعاّ وضع حقوقی بازنشستگان بسیار جای حرف دارد ودر استیصال بسر می برند. و ما واقعاّ خواهش می کنیم از این برادران که در جهت ترمیم حقوق بازنشستگان اقدام بکنند. این را دولت حتماّ تأیید خواهد کرد و دفاع میکنیم و تشکر می کنیم که حقوق بازنشستگان به خصوص آنهائی که حقوق های پائینی دریافت می کنند 1800 تومان 2000تومان 2500تومان، این ها را ما ترمیم بکنیم. ولی این ربطی به این لایحه ندارد. ما لایحه میدهیم و شما پشتیبانی کنید. ولی اینجا می گوئیم حقوق این بازنشسته اعم از کم و زیاد را طبق این ضابطه پرداخت کنیم. من فکر میکنم جای بحثی نداشته باشد. نکات روشن باشد. ان شاءالله که نمایندگان محترم این کلیاتش هم هست . رأی خواهند داد و در جزئیات اگر نظری باشد مثل کم و زیاد کردن مدت و یا امثال آن این قابل بحث است و درشوردوم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- آقای حائری زاده بفرمائید. حائری زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. من عرض کردم که براساس تبصره 2 حالا که میگوید افرادی که تبعه کشورهای خارج هستند از این قانون مستثنی هستند و به طریق حواله ارزی مجاز می باشند این تفسیر خواهد شد و مادة97قانون استخدام کشوری را لغو خواهد کرد . من نگفتم به کسانی که رفته اند ترک تابعیت کرده اند ارز داده بشود. نظر من این بود. گفتیم این . ان را لغو خواهد کرد و از این قانون تفسیر خواهد شد. رئیس- خوب حالا اگر حرف ایشان را شما تغییر دادید اصلاح کنید. عبادیانی- ولی بهر حال من برداشتی که کردم صحبت ایشان این بود چون قبلا هم حضوری ما با ایشان صحبت داشتیم ،ایشان می گفتند کسی که خارج از کشور هست اگر تبعة ایران بوده و بعد تبعیت کشور خارج را پذیرفته این چه گونه است که به او پرداخت نمیشود. ولی به یک خارجی ما طبق این لایحه می گوئیم پرداخت شود. عرض می کنم که به یک خارجی اعم از حقوق بازنشستگی یا غیره الان هم شما دارید پرداخت می کنید . حقوقش را به صورت ارز میتواند دریافت کند. رئیس- خوب . ایشان خودشان می گویند این را نگفته اند بحثی نیست. ناصری (مخبر کمیسیون)- منظور از تبعه ایرانیانی نیستند که در خارج کار می کردند بلکه خارجیانی هستند که در ایران کار می کردند . والان بازنشسته شده اند. رئیس- 197نفر در مجلس حاضرند. کسانی که با اصل این لایحه (حالا تا به جزئیاتش برسیم) موافق هستند قیام بفرمایند( اکثر برخاستند. ) اصلش تصویب شد.برای رفع این شبهه هائی که آقایان مطرح کردند از لحاظ حفظ حقوق مکتسبه افراد آقایان در کمیسیون فعال باشید که بدون شبهه این لایحه در شور دوم بیاید. 5- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس- ما دستورات دیگری داریم. که حالا ادامه نمی دهیم وقت هم خیلی گذشته. کاری هم با نمایندگان داریم. که جلسه را ختم می کنیم برای آن بحث خصوصی که داریم ،10دقیقه آقایان فقط آقایان برای استراحت تشریف ببرند بیرون. سر10دقیقه برگردند داخل منتهی جلسه دیگر رسمی نیست . جلسه ختم است. جلسه بعد ما روز 5شنبه و بقیة دستور هفتگی هم دستور جلسه است و جلسه ساعت 8صبح خواهد بود جلسه ختم است. (جلسه در ساعت 55/11 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی