جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 329 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 329 )

  • پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۶۵

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی دوره دوم ـ اجلاسیة سوم 1365 ـ 1366

صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز پنجشنبه اول آبان ماه 1365

فهرست مندرجات:

  • اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
  •  بیانات قبل از دستور آقایان: محلوجی، بادامچیان و فؤاد کریمی.
  • تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس.
  • تصویب کلیات طرح واگذاری زمینهای دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است.
  •  طرح سؤال آقای محمد صالح طاهری از آقای دکتر زالی وزیر کشاورزی و ارجاع آن به کمیسیون.
  • طرح سؤال کریمی مرندی از آقای دکتر زالی وزیر کشاورزی و ارجاع آن به کمیسیون.
  • اعلام وصول سؤال آقای مهدوی از آقای وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی.
  • اعلام وصول سؤال آقای زواره‌ای از آقای وزیر اقتصاد و دارائی.
  • پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده.

 جلسه ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.

رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 184 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه اعلام شود.

 منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه سیصد و بیست و نهم روز پنجشنبه اول آبان ماه 1365 هجری شمسی مطابق با هجدهم صفر 1407 هجری قمری:

  1. دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون مشترک امور قضائی و حقوقی و کشاورزی در خصوص طرح واگذاری زمینهای بایر و دایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است.
  2. گزارش شور اول کمیسیون بازرگانی و توزیع در خصوص طرح اصلاح قانون نظام صنفی.
  3. گزارش شور اول کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی در خصوص رد طرح تشکیل دانشگاه تربیت معلم جمهوری اسلامی ایران.
  4. سؤال آقای محمد صالح طاهری از آقای زالی وزیر کشاورزی.
  5. سؤال آقای رضا کریمی از آقای زالی وزیر کشاورزی.

رئیس: تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. افرایتم ما تحرثون ء انتم تزرعونه ام نحن الزارعون. لونشاء لجعلناه حطاما فظلتم تفکهون. انا المغومون بل نحن محرومون. افرایتم الماء الذی تشربون. ءانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون لونشاء جعلناه اجاجاٌ فلو لاتشکرون. افرایتم النار آلتی تورون ءانتم انشاتم شجرتها ام نحن امنشؤن نحن جعلناها تذکره و متاعاُ للمقوین. فسبح باسم ربک العظیم. (صدق الله العلی العظیم ـ حضار صلوات فرستادند)

بیانات قبل از دستور آقایان: محلوجی، بادامچیان و فؤاد کریمی.

 رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.

 منشی ـ آقای بادامچیان نماینده تهران، آقای فؤاد کریمی نماینده اهواز، آقای مهندس محلوجی نماینده کاشان، آقای محلوجی بفرمائید.

 محلوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به اما امت و قائم مقام رهبری حضرت آیت الله اعظمی منتظری و رزمندگان جبهه‌های حق علیه باطل. قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ‹‹ انی ما اخاف علی امتی الفقر ولکن اخاف علیهم سوء التذبیر ›› من از فقر امت خود نمی‌ترسم اما از سوء تدبیر آنان در هراسم. برخورد یکی از نمایندگان مجلس با مسأله آموزش و پرورش کاشان که ناشی از عدم اطلاع و آشنائی ایشان با فرهنگ و مسائل اجتماعی منطقه می‌باشد باعث دامن زدن و از کاهی کوهی ساختن گردیده و با کشاندن آن به تریبون مقدس مجلس مشکلات زیادی را در منطقه به وجود آورده است. به نظر من طرح این گونه مسائل در رسانه‌های گروهی به خصوص تریبون مجلس ریشه در طرز تلقی از نحوه حل مسائل مملکت دارد؛ یعنی با کشاندن مسائل به سطح جامعه و سیاسی کردن آن و تحت فشار قرار دادن مسؤولان باید موضوعات مطابق جوی که ساخته می شود حل گردد. یقیناً این راهی منطقی برای حل مشکلات نیست بلکه روشی است انحرافی در بر خورد با مسائل کشور غرض من اینست این تریبون باید مواظب باشد تا توطئه‌های استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی و هم چنین مسائل محوری انقلاب را در موقع مناسب مطرح و خنثی نماید. نه وسیله‌ای گردد برای فتنه‌ای و انگیزه‌ای برای دامن زدن اختلافات و اضطرابها. چه شایسته بود اگر نماینده محترم به جای افشاگری! در مورد مسأله ای که در این از 52 اداره شهرستانی اتفاق افتاده و با طرح آن می‌خواهند انقلاب را نجات بدهند! (با توجه به اینکه می‌فرمایند بیش از سی سال سابقه فرهنگی دارند) طرحی برای کندن ریشه بیسوادی و یا بالا بردن کیفیت تحصیلی محصلین و با ارائه راه حلی برای رفع مشکلات و موانع بر سر راه یک انقلاب اداری و بسیاری مسائل مهم دیگر که می‌تواند بخشی از کارها نظام اسلامی را سامان دهد. ارائه می‌دادند. بعد از پیروزی انقلاب یکی از برادران فرهنگی بنا به خواست فرهنگیان به خصوص آنها که امروز کومله و دموکرات خوانده می‌شوند و بر خلاف فرمایش وزیر محترم محلی هم نبوده و از اسم و فامیلش هم پیدا است به ریاست آموزش و پرورش کاشان منصوب می شود و بعد هم بنا به پیشنهاد بنده که در آن موقع استاندار لرستان بودم با حفظ سمت مدیر کل لرستان می‌گردد لازم به تذکر است که همراهان و همکاران ایشان در کاشان و لرستان امروز هم جزو اصحاب دعوا هستند و بخشی از آنها رستاخیزی و ساواکی ملقب شده‌اند تا دیروز که با هم بودند برادران انقلابی متعهد و مبارز؛ اما امروز همه مدارک رو می‌کنند که اگر قرار باشد بر اساس آن قضاوت کنیم خیلی‌ها زیر سؤال می‌روند. از سال تحصیلی 62 تصمیم به تغییر و تحول در آموزش و پرورش کاشان شروع می شود بنده از همان ابتدا مخالف این حرکتها بودم و کاملاً برایم روشن بود که با این حرکتها آموزش و پرورش عوض می شود به تبع آن مدیر کلاستان و بعد هم تصمیم به تعویض دوباره رئیس آموزش و پرورش مجدداً ولی این بار در جلسه نمایندگان استان مخالفت می‌کنم. نامه‌ای به وزیر محترم می‌نویسم ولی چه فایده ایشان کار خودش را می‌کند برای بار سوم مدیر کل استان عوض می شود و برای بار چهارم می‌خواهند رئیس آموزش و پرورش کاشان را عوض کنند یعنی تا اینجای قضیه با ازاء هر سال یک رئیس جدید! برای چهارمین بار مخالفت خود را به صورت تلفنگرامی که در تاریخ 31 /3 /65 برای وزیر محترم فرستادم اعلام داشته و پیش بینی حوادثی که به خاطر تعویض جدید اتفاق خواهد افتاد نمودم اما: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست آنچه البته به جایی نرسد فریاد است به هر حال شد آنچه نباید بشود. آقای وزیر دربارة این تعویض چهارم می گویند ‹‹ مرتب می‌رفتند اصفهان و فشار به مدیر کل که باید او را عوض کنی و بنده خدا به خاطر این فشارها استعفا داد! اما آقای وزیر استعفا نامه چند صفحه‌ای ایشان به تاریخ 16 /3 /65 خطاب به خودتان را لابد در اختیارتان نگذاشته‌اند آن بنده خدا چنین می‌گوید: ‹‹ در این مدت کمتر از یک سال که رئیس آموزش و پرورش کاشان هستم اکثر پیشنهادهای اینجانب که تأیید استان را می‌خواست یا رد می‌شد یا مدتها طول می‌کشید تا تصویب شوئد حتی حکم کارگزینی هم برای ثبت صادر نشد و حقوق گروه و پایه خود را از قم دریافت می‌گردم و یا از وضع متزلزل کار می‌نمود من واقعاً من واقعاً بیان این مطالب را از ناحیه آقای وزیر نتیجه بی اطلاعی ایشان از واقعیت حوادث آنجا می دانم آقایان از ما می‌خواهند مسأله را حل کنیم. شما کجا حاضر شدید کمترین توجهی به عرایض خیرخواهانه ما بنمائید. امروز برای شما گزارش یک عده افراد مشخصی تحت عناوین مختلف از راهنمائی و اظهار نظر نماینده محترم حضرت امام در کاشان که بیش از 30 سال امت زندگیش به زندگی توده‌ها عظیم مردم پیوند خورده قابل قبول‌تر است، امروز اظهار نظر گروهی که سازمان یافته عمل می‌کنند از نماینده‌ای که با طرفین اصحاب دعوا در آموزش و پرورش آشنائی کامل دارد و از تصمیمات طرفین و ارتباطات آنها با مرکز مختلف آگاهست قابل قبول‌تر. با تمام این اوصاف یک روز پس از اتمام کار مجلس خبرگان جلسه‌ای در محل برگزاری کمیسیون اصل نود با حضور نماینده محترم حضرت امام، وزیر آموزش و پرورش و عده‌ای دیگر تشکیل شد و در پایان چنین نتیجه گیری شد: 1- کسانی که تخلف کرده‌اند از طریق مراجع قضائی تحت پیگرد قرار گیرند. 2- در اولین فرصت ممکن فردی انتخاب شود که طرفین را به هم نزدیک کند. ضمناً آقای وزیر قبول کردند انتخاب خوبی صورت نگرفته بود اما به کمال تأسف آقای وزیر در جلسه مورخ 22 /7 /65 خلاف آنچه قبول کرده بودند می‌فرمایند ‹‹ بنده به آقایان گفتم: آن‌ها که پاس معلمی را نداشتند، به شدیدترین وجه مجازات شوند و بعد هم اگر آقایان رئیس جدید نخواست به کاشان برود فرد دیگری تعیین می‌کنیم! برادران عزیز بسیاری از اطلاعات داده شده بی پایه و اساس و غلط است با کمال تأسف و تأثر بر اساس این اطلاعات برای یک منطقه تصمیم می‌گیرند و انتظار دارند که هیچ اتفاقی هم نیفتد. مثلاً آقای نماینده مجلس در نطق پیش از دستور مورخ 29 /4 /65 می گویند ‹‹ همین رئیس آموزش و پرورش را تا سرحد کشتن پشت میزش بگیرند و کتک بزنند تا بیهوش بشود؟ در اینجا جمله‌ای را از متن شکایت آقای رئیس آموزش پرورش به دادستان کاشان می‌خوانم ‹‹ طوری حمله کردند و مرا گفتند که کتم پاره شد و دکمه پیراهنم افتاد با حالت ضرب و شتم از اطاق بیرونم کردند ›› ظاهراً فرق است بین کتک خوردن تا سر حد کشتن پشت میز کار و بیهوش شدن با دکمه پیراهن کنده شدن! بنابراین ملاحظه می فرمائید که استناد به گزارشات بی اساس سبب می شود تا مطالب غیر واقع بیان گردد و جو کاذب ایجاد شود و در نتیجه بر اساس مطالب خلاف واقع و جود خلاف حق تصمیمی غیر صحیح گرفته شود. از طرف دیگر در اظهار نماینده محترم در جلسه طرح سؤال و پاسخ نامبیش از چهار ده نفر از تریبون مجلس برده شد و به آنها نسبت‌های ناروا داده شد که معلوم نیست چگونه باید از خود دفاع کنند. آیا نماینده محترم فراموش کرده‌اند که اما بزرگوار با مناسبت افتتاح دومین دوره مجلس شورای اسلامی فرمودند ‹‹ از امور لازم التذکر راجع به نطق‌های قبل از دستور است چه بسیار که ناطق احیاناً گمان کند بی قید و شرط و بی تعهد و تکلیف باید هر چه بخواهد بگوید و به هر کسی چه حاضر در جلسه وچه غائب می‌تواند حمله کند و میزان شرعی و اخلاقی در کار نیست و مسؤولیتی حتی شرعی ندارد و گاهی بعضی نطق‌ها موجب تأثر و تأسف بسیار است و چه بسا اهانت به یک مسلمان و مؤمن را به حل اعلام می‌کشاند و حیثیات انسانها را لکه دار می‌کند ›› نماینده محترم به اشکال مختلف سعی در انتساب این موضع به دفتر نماینده محترم حضرت امام دارند. اولاً مراتب فضل و شخصیت روحانی و علمی و تقوی و سوابق ایشان اینجانب را از دفاع معاف می‌کنید و ثانیاً اگر دفاعی صورت داشته باشد به عهدة روحانیون معظم و بزرگوار مجلس است به خصوص آنها که در سالهای خفقان حکومت ستم شاهی را ایشان محشور بوده‌اند. آقای وزیر شما که حکم تعلیق دادید! آقای دادستان هم پرونده را به تهران فرستاد! از آن کسانی که جنابعالی روحانیون با نفوذ و آقای نماینده مجلس دفتر امام جمعه می‌داند کسی دخالت و یا حتم اعتراض نمود؟ پس شما چه منظور از کشیدن پای دفتر امام جمعه به این ماجرا دارید که حتی کوچکترین دلیل برای اثبات این مدعی ندارید؟ من در اینجا ضروری می دانم هشدار جدی ب نمایندگان محترم وامت حزب الله بدهم که دستهائی در کار است که به روحانیون و استوانه‌های انقلاب در مناطق مختلف کشور ضربه بزند. آیا بنده به عنوان نماینده مردم کاشان در مجلس شورای اسلامی حق دارم برادرانه جویا شوم چگونه است وقتی که برخوردی در آموزش و پرورش کاشان پیش می‌آید این نماینده محترم مردم را کومله و دموکرات می‌خواند. وزارت کشور فرماندار عرض می‌کند دادستان کل کشور دستور رسیدگی می‌دهد. وزیر آموزش و پرورش حکم تعلیق صادر می‌نماید؛ اما در روزنامه جمهوری اسلامی تاریخ 23 /5 /65 چنین می‌خوانیم ‹‹ دادگاه صلح شهریار بنا به دستور دادستان کل یا مسؤولین جدید مشغول به کار شد. لازم به تذکر است که دادگاه صلح شهریار یکشنبه گذشته به دلیل اعتراضات مکرر امت حزب الله به عملکرد این دادگاه و در پی اجتماع مردم معترض در محل دادگاه و جلوگیری از ورود رئیس و کارکنان سابق به ساختمان دادگاه رسماً تعطیل شد و به دنبال آن رئیس دادگاه مذکور از سمت خود بر کنار گردید ›› در کاشان مردم اراذل و اوباش. اخیراً هم عزالدین حسینی؛ اما در شهریار امت حزب الله. در کاشان دولت تضعیف می شود اما در شهریار تقویت! در کاشان خلاف قانون عمل شده اما در شهریار هیچ چیزی که اسم او را بتوان تخلف گذارد اتفاق نیفتاده. اگر چه شورای عالی قضائی رأی به تعویض رئیس دادگاه نداده باشد و خلاف اصل 164 قانون اساسی هم باشد؟ عرض می‌کنم تا زمانی که برخوردها این چنین باشد و انتخاب مدیریت‌ها در نظام جمهوری اسلامی بر اساس ضابطه و معیار نباشد ما مجبور خواهیم شد به کارهای خلاف دست بزنیم، (رئیس ـ وقتتان تمام است من دو بار اخطار کردم) دروغ بگوئیم و یقیناً نتیجه‌ای جز کنار رفتم افراد استخوان دارد، با تجربه، مدیر، مدیر و کاردان نخواهد داشت و بدینوسیله راه برای بله قربان گوها باز خواهد شد. در اینجا از ریاست محترم مجلس می‌خواهم بر اساس فرمان حضرت امام به گونه‌ای از کسانی که از این تریبون بر چسب‌های ناروا به آنها زده شده اعاده حیثیت شود و به عنوان نماینده مردم کاشان بدون اینکه نسبت به مسائل آموزش و پرورش کوچکترین قضاوتی داشته باشم عرض می‌کنم اختلاف بین دو گروه مسلمان در آموزش و پرورش یک شهر است که دارند به شدت آن را سیاسی می‌کنند. از ریاست محترم جمهوری و نخست وزیر محترم می‌خواهم هیأتی را مأمور رسیدگی نموده و نتیجه هر چه باشد از رسانه‌ها اعلام نمایند تا مردم در جریان واقعیت‌ها قرار گیرند و در پایان به عنوان حسن ختام عرایضم از قول مولوی به وزارت کشور و آموزش و پرورش عرض کنم، تـا کنون کـردی چنین اکنـون مکن تـیره کــردی آب را افـزون مکــن بـر بشوران تا شـود این آب صـاف و اندر آن بین ماه واختر در طواف علوی تبار ـ احسنت. زواره‌ای ـ احسنت.

 منشی ـ آقای بادامچیان بفرمائید.

 بادامچیان: بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام به امت و امت امام و طلب علو درجات برای شهدا بالاخص شهید بزرگوار آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی و با دعای پیروزی برای رزمندگان. امروز مهمترین مسأله ما جنگ است که بحمد الله به جائی رسیده که حتی دشمنان ما نیز اذعان دارند که پیروزی از آن ما است. از اینرو و مذبوحانه به انواع توطئه‌ها دست می‌زنند شاید این مزدوران در حال هلاکت را از فلاکت محتوم نجات بخشند. تنزل قیمت نفت و قطعنامه‌های کذائی و بالاخره بمبارانهای مناطق مسکونی و کارگری صنعتی ما از این جمله‌اند اما ما مطمئنیم و دشمنان ما هم باور بیاورند که اراده پولادین امت فداکار و قهرمان ما به لطف الهی این توطئه‌ها را به مانند گذشته در هم خواهد شکست و با شکستن هر یک از آنها حماسه‌ای دوباره خواهد ساخت که چون راه پیمائی عظیم روز قدس صدام و حامیانش را رسواتر ساخته او را به سرنوشت نهائی نزدیک‌تر خواهد نمود. امروز همه دانسته‌اند و می‌دانند که ملت ما با ایمان به اسلام همیشه پیروز و قرآن عزیز با اطمینان به نصر و فتح الهی این نبرد را تا رفع فتنه در عالم و تحقق حاکمیت دین الله ادامه خواهد داد و دشمنان ما چاره‌ای ندارند که هر چه زودتر تسلیم این مشیت الهی شوند و دست از حمایت صدام بردارند ملت ما بر اساس آیت الهی و سیره انبیاء و ائمه اطهار می‌دانند که باید بجنگند با آنان که با مسلمین و این ملت دشمنند و علیه اسلام پیکار می‌کنند. قاتلوا فی سبیل الله الذین بقاتلونکم. با آنان که پیمان شکنی کرده و وارث رسول اکرم، اما امت را سرزمین نجف اخراج کردند. با اولیاء الشیطان و با آنان که ایمان به خدا و معاد ندارند. با اهل بغی و طغیان تا آنجا که به امر الله بر گردند. با متجاوز و ظالم تا آنجا که مجازاتی در خور ستم خویش بیان و عبارت سایرین گردد. با آنان که با مستضعفین از زن و مردم و کودک ستم روا می‌دارند و به نوامیس و اموال و انفس مسلمانان و مستضعفین تجاوز می‌کنند؛ و این نبرد باید تا آنجا ادامه باید که هیچ فتنه‌ای در عالم نماند و ائمه الکفر نابود شوند و احتمال فتنه و حمله مجدد از بین برود و انتقال خونهای پاک مظلومان را از قاتلانی که کشنده مردمی هستند که یأمرون بالقسط می‌باشد گرفته شود. این نبرد، نبرد بی امان و دائمی است که مردم مؤمن موظفند در راه خدا آنرا استمرار بخشند تا به اذن خداوند عمل کرده باشند که به ستمدیدگان دستور داده باید مقاتله نمایند به نصرت الهی امیدوار باشند. این جهاد را ملت بزرگوار ما از بزرگ و کوچک در طول این چند سال با نهایت رشادت و شجاعت ادامه داده و هر چه در این راه بر او وارد آمده نه تنها سستش نکرده بلکه عزم او راسختر نموده است و اکنون که امام است به پیروی از نبی اکرم (ص) مؤمنین را به قتال تحریض فرموده و مجاهدت با کفار و منافقین را با غلظت فرمان داده و همه را دعوت نموده که در جبهه و یا پشت جبهه با تلاش بیشتر بکوشند تا انشاء الله پیروزی نهائی را از خداوند بگیرند آنان که بر جون رحمت الله، امیدوار رحمت الهی هستند با تمام قوا با جان و مال به جهاد برخاسته‌اند؛ و چون صفی با بنیانی مرصوص مقاتله می‌کنند تا محبت خدا را به دست آورند و در این عاشورای زمان حسین و زینب گونه، صف حق و باطل را مشخص سازند تا مدعیان منافق و کاذب از صادقان صدیق و پاکان خدا طلب جدا شوند. این‌ها همه از آیاتی قرآنی است که فهرست آنها را جداگانه نوشته‌ام و فرصت برای خواندن نیست در چنین روزگاری که پیروزی نزدیک است طبعاٌ مخالفین و اندک که در گذشته نشان داده‌اند که هیچگاه اهل رزم نبوده‌اند همراه توجیه‌های التقاطی از آیات قرآن زیاد می شود وگرچه ملت ما بخوبی آن‌ها را می‌شناسد و اعتنائی به آنان ندارد اما باید پاسخ آنها از آیات قرآنی داده شود که معلوم گردد چه کسانی از جهاد و استمرار نبرد در راه خدا هراس دارند. قرآن این افراد را در آیات مختلف معرفی می‌کند ‹‹ فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم بخشون الناس کخشیه الله اواشد خشیه و قالو ربنا لم کتبت علینا القتال لو لا اخرتنا الی اجل قریب ›› اینان که از مرگ می‌هراسند چون از اولیاء الله نیستند که مرگ را احلی من العسل بدانند و شهدات را انعامی الهی که آرزوی همه مشتاقان مقام عند ربهم هست؛ و آنان که قلبهایشان مریض است و ذیلالانه از حکم قتال می‌ترسند و آنان که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند که بهشت را به بهاء بگیرند؛ و آنان که دلبسته اهل و عیالند و راحت طلبانی که می‌خواهند. مؤمنین با خدایشان به جنگ بروند و اینها نشسته منتظر عنائم باشند. این صلح طلبان باید بدانند که حق با باطل صلحی ندارد و انسان عاقل با افعی زخم خورده آشتی نمی‌کند و رو بوسی ندارد و باید بدانند که حق طلبان تا محو باطل به نبرد ادامه خواهند داد و یاران بهشتی از او سرمشق می‌گیرند که حتی پس از شهادت فریاد جانانه‌اش از رادیو این کشور طنین انداز بود که آقای ریگان بشنو فریاد خشمگینانه این ملت را که هنوز فریاد می‌زیند مرگ بر آمریکا و مرگ بر سازشکار. از این توطئه صالح طلبی که بگذریم توطئه هائی است که به صورت شایعه پراکنی و ایجاد روحیه یأس و دلسردی در مردم از طرف ضد انقلاب و کفار و منافقین و نا آگاهان انجام می شود و ملت ما باید بداند که در هر نبرد سرنوشت ساز عوامل مخالف و معاند که می‌دانند کاری از عهده صدام و اربابانشان بر نمی‌آید به ناچار به شایعه سازی می‌پردازند و ملت ما که بارها این را تجربه کرده است بخوبی می‌داند که باید به این تلاشها مذبوحانه پاسخ جانانه بدهد و داده و می‌دهد. از این‌ها مهم‌تر اینکه پیروزی در این نبرد نهائی در گروه همکاری و هماهنگی همه نیروها با یک دیگر است و وحدت نیروها را می‌طلبد تا بدور از اختلافات و سلیقه‌ها فعلاً همه امکانات و استعدادها صرف جهاد با دشمن گردد و به مانند سال 57 همه در شعار همه با هم متحد باشند و در این راه از اعمال و سخنان تفرقه آور بپرهیزند و اگر اندک کسانی هم خواستند با این سخنان تفرقه آور این اتحاد نیروها را بهم بزنند به آنها بی اعتنا باشند فقط آنها را شناسائی کنند و یا تذکر بدهند که در این موقعیت جای آن نیست که بین اقشار و طبقات مختلف مردم ایجاد تضاد کنیم و هر روز به نحوی سازمانها و مؤسسات و قشرهای مختلف را با کلی گوئی‌های بی ثمر بی اعتبار سازیم و حتی کمک‌های آن‌ها را به جبهه و جنگ و مستضعفین و محرومین تخطئه نمائیم اکنون جای این نیست که برادرثی بگوید خانها و فئودالها و سرمایه داران برگشته‌اند و چه و چه؟ به جای این حرفها که کلی است و رزمندگان را دلسرد می‌کند شما اگر آماری دارید به مسؤولین مربوط بدهید تا تعقیب نمایند و الا بنده پیگیری کردم و از وزارت کشاورزی پرسیدم معلوم شد که ما زمین دار بالای 500 هکتار نداریم و بالی صد هکتار هم یا نداریم و یا شاید بسیار اندک باشند. پس چرا شما می گوئید فئودال بر گشته که برای برخی تردید پدید بیاورید؟ مگر آنکه تعریف دیگری از فئودال داشته باشید و در هر حال اگر آماری هست با نام و عنوان معرفی نمائید تا به مجازات خوش برسند؛ و مباد که این حرفها به وحدت صدمه بزند چه برسد به آنکه اگر کسی ندای وحدت سر داد به او معرض شود که چرا وحدت را توصیه می‌کند؟ و یا بدتر به صندوق قرض الحسنه ای که در خدمت محرومین است نسبت‌های ناروا داده بشود که نتیجه آن در این موقعیت بیشتر به نفع امریکا است تا یا به نفع محرومین کدام؟ و از دولت محترم خواسته می شود که بدور از هر گونه اختلاف نظر از همه نیروها استفاده نماید و اگر در گذشته قصوری در این زمینه بوده یا هست آنرا جبران نماید و به خصوص در وزارت کشور که از تعویض‌های غیر ضرور در این موقعیت جنگ خودداری نموده نظریات و روحانیت معظم هر منطقه را که مهمترین اهرم بسیج مردم هستند رعایت نماید؛ و مهمترین از همه باید در تمام قوانین و مقررات و روشها دقت شود که کاملاً منطق با احکام فقاهتی اسلام تنظیم گردند حتی المقدور از ضرورت‌ها پرهیز شود زیرا بسیاری از این مسائل که به حکم ضرورت آورده می شود با راهها و روشنهای اجرائی مناسب آنها را حل نمود و شاخص این موضوع نظریات امام است و ولی فقیه و قائم مقام رهبری و فقهای منصوب حضرت امام هستند و این ما هستیم که باید نظریات خود را با آنها تطبیق دهیم نه اینکه به عنوان مستضعف دوستی به شورای محترم نگهبان فشار وارد آوریم که نظریات ما را بپذیرند که دوستی به شورای محترم نگهبان فشار وارد آوریم که نظریات ما را بپذیرند که آنها هم نمی‌پذیرند و در نتیجه برای مردم دلسردی پیش می‌آید که چرا نمایندگان محترم با نظریات فقهای شورای نگهبان فاصله دارند که البته ندارند و فقط در موارد نادری است باید این موضع رعایت شود که انشاء الله آهم نباشد. در هر حال باید دانست که تقوای الهی است که رزق الهی را من حیث لایحتسب نصیب می‌کند و اعراض عن ذکر الله معیشت ضنک و تنگنا می‌آورد و راه خروج از تنگناها فقط رعایت حدود الله است و بس به امید آنکه انشاء الله هر چه زودتر به پیروزی نهائی با تفأل خیر امام است در این سال نائل آئیم و السلام علیکم و رحمه الله.

 منشی: آقای فؤاد کریمی.

 فؤاد کریمی: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلوه علی محمد و آله الطاهرین، (حضار صلوات فرستادند) پس از درود بر امام و امت سلام و تحیات خود و همه نمایندگان مجلس را از تریبون مجلس به سمع همه رزمندگان اسلام می‌رسانم و از امت سلحشور و مقاوم بخاطر استقبال از دعوت رئیس مجلس و نماینده محترم امام در شورای عالی دفاع در تشکیل گردان‌های قدس و استقبال شایان از جبهه‌های قدردانی نموده و از بقیه کسانی که به این گردانها هنوز ملحق نشده‌اند می‌خواهم که آنها نیز به وظیفه شرعی خود عمل نمایند. حضرت امام امت تکلیف شرعی فرمودند که مردم یا باید به جبهه‌ها رفته و مستقیماً در نبرد شرکت نمایند و یا پشت جبهه در رابطه با جنگ غیر مستقیم فعالیت داشته باشند و جایز نیست که ما در پشت جبهه بدون ارتباط با جنگ و پشتیبانی از رزمندگان باشیم؛ اما مطالب دیگر:

  1. سالروز شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی دانشمند و فقیه بزرگ اسلام و مجاهد کبیر است را از طرف خود و همة نمایندگان مجلس به محضر بزرگوار امام و امت جرقه انفجار عظیم انقلاب اسلامی را ایجاد کرد به فرموده حضرت امام ‹‹ از الطاف خفیه الهی بوده است ››
  2. ضمن محکوم کردن حملات اخیر صدام به مناطق مسکونی در خوزستان و فرودگاه شیراز و سایر مناطق کشور سکوت مجامع بین المللی را تقبیح کرده و به جای نیرنگ تبلیغات صلح طلبی سخنی در محکومت متجاوز و جنایتکار جنگی بگویند.
  3. از طرف خود و همه نمایندگان مجلس به خانواده‌های شهدای اخیر خوزستان و شیراز و سایر مناطق تبریک و تسلیت گفته و بار دیگر از حماسه‌های عظیم مقاومت مردم مناطق جنگی در طول جنگ خصوصاً مردم خوزستان تجلیل می‌نمایم.
  4. بار دیگر از صبر و مقاومت با شکوه مهاجرین عزیز جنگ تحمیلی قدردانی و تجلیل نموده و به عرض مجلس محترم می‌رسانم که مهاجرین جن تحمیلی چه به صورت نامه و یا تلفنی و یا شفاهی و حضوری مکرراً از مجلس به خاطر بخشنامه به ارگانهای دولتی و عمومی جهت توقف تخلیه اماکن مربوط به این دستگاهها تشکر فراوان نموده و در خواست نموده‌اند که مجلس و دولت محترم عنایت خوش را انشاء الله افزون بفرمایند. همچنین از برادران نماینده مسوولین کشور و ائمه محترم جمعه تقاضا می‌نمایم که هر گاه در مورد جنگ صحبتی می‌فرمایند اشارتی محبت آمیز نیز به مهاجرین جنگی بفرمایند و همچنین از دستگاههای دولتی و عمومی می‌خواهم که حمایت و پشتیبانی و همکاری بیشتری با مهاجرین عزیز و بنیاد مهاجرین بفرمایند. خصوصاً از نظر در اختیار گذاردن زمین و اسکان و اشتغال امور فرهنگی و دانشگاهی و کالا رسانی به مهاجرین عزیز.
  5. به جناب آقای مهندس موسوی رئیس محترم دولت خدمتگزار تذکر می‌دهم که تا کنون چندین بار به صورت حضوری و یا کتبی و یا تلفنی اکثر نمایندگان خوزستان مشکلات استان خوزستان را با جنابعالی در میان گذارده‌اند البته برخی موارد مورد عنایت قرار گرفته اما عمده مشکلات خصوصاً مشکلات ناشی از سوء مدیریت استانداری خوزستان حل نگردیده و روز افزون شده است. پس کی به قول خود در این مورد عمل می فرمائید؟ وزارت کشور مسؤول این اعمال است و اگر اصلاح نگردد با وجود جلسات و تذکرات مکرر ما در مجلس از وزیر محترم کشور سؤال خواهیم کرد جناب آقای نخست وزیر جناب عالی که مشکل نان تهران را حل می فرمائید لطفاً مشکل نان استان خوزستان را حل بفرمائید، در بعضی شهرستانهای استان خوزستان صف‌های بسیار طویل پشت در نانوائی‌ها ایجاد شده است وضع توزیع کالا خصوصاً کالاهای اساسی و سهمیه بندی شده و کوپن در استان خوزستان خوب نیست و تصمیمات نادرست بعضی مسؤولین اجرائی استان خوزستان به این نابسامانی‌ها دامن زده است. گرانی در استان خوزستان مضاعف است.
  6. اکثریت نمایندگان خوزستان نسبت به ضعف بعضی از مدیریتها و سوء مدیریت بعضی مدیریتها و تخلفات بعضی از مدیریتها های استان کتباٌ و یا شفاهاٌ و حضوراً به بعضی وزارء محترم تذکر داده‌اند اما متأسفانه تا کنون اکثر موارد تذکر داده شده اصلاح نشده است و برای بار آخر به وزارء محترمی که می‌دانند مخاطب ما هستند تذکر می‌دهم که در صورت عدم تأمین این تذکرات ما سؤال مطرح نموده و این ضعف‌ها و سوء مدیریت‌ها و یا تخلفات را خواهیم گفت تا آقایان پاسخگو باشند.
  7. به وزارت خانه‌ها صنایع و صنایع سنگین و معادن و فلزات و بنیاد مستضعفان و سایر دستگاههائی که دارای نیروهای کارگری می‌باشند تذکر می‌دهم که از اقدام به بیکاری کردن کارگران اکیداً خودداری نمایند و به جای آن بنا به مسوولیتی که به عنوان دولت اسلامی دارند برای کارگران خود اشتغال صحیح ایجاد نمایند.
  8. به وزارت نفت تذکر می‌دهم که با اینکه سوخت به اندازه رفع نیازمندیهای مرد کشور موجود است اما به علت مدیریت غیر صحیح و بی برنامگی و بد برنامگی برای مردم مقاومت و صبور ما مشکل ایجاد شده است این مشکلات چشمگیر را خصوصاً برای قشر مستضعف زودتر حل بفرمائید.
  9. به دولت تذکر می‌دهم که قراردادها و موافقت نامه‌ها و یادداشت‌های تفاهم را پس از انعقاد باید در مجلس به تصویب رساند و سپس اجرا کنند وگرنه فاقد ارزش قانونی بوده و برای ملت تعهد آور نمی‌باشد.
  10. به قوة قضائیه و شورای عالی قضائی تذکراتی دارم که امیدوارم به عنوان امر به معروف و ایفای وظیفه نمایندگی تحمل شنیدن آن را داشته باشند اولاً بر خورد قوة قضائیه با نمایندگان و مجلس بر خلاف اصول قانون اساسی و استقلال قوة مقننه و بدون رعایت حرمت نمایندگان مردم بوده و در جهت تضعیف مجلس است. بعضی از نمایندگان را به علت اظهار نظر و ارائه نظرات و شکایات مردم تحت تعقیب قرر داده‌اند. در حالی که طبق قانون اساسی نمایندگان در اظهار نظر مصونیت داشته و نمی شود آنان را به علت نظراتی که در مقام ایفای وظیفه نمایندگی ابراز داشته‌اند تحت تعقیب قرار داد زیر اظهاراتی که در مقام ایفای وظیفه نمایندگی است نمی‌توان توهین و افترا و مانند آن تلقی شود و موضوع جرائم قرار گیرد. با اینکه تذکرات مکرر خصوصی و مذاکرات حضوری با بعضی از اعضای محترم شورای عالی قضائی به عمل آمده است اما اثر نکرده و چاره‌ای از طرف قوة قضائیه نمایندگان مردم مورد احضار و تعقیب و تحقیر و تضعیف قرار می‌گیرند بنده توجه اعضای محترم شورای عالی قضائی را به کلمات گهربار امام علی بن ابیطالب جلب می‌نمایم که در عهد نامه به مالک اشتر می‌فرماید. ‹‹ لن تقدس امه الایؤخذ للضعیف فی‌ها حقه من القوی غیر متتعتع ›› خلاصه آنکه حضرت می‌فرمایند ستایش نمی شود از امتی که حلق ضعفا از اقویا را نمی‌توان طلب کرد مگر با لکنت زبان و ترس و متأسفانه اینگونه بر وردها با نمایندگان حاصلی جز بستن دهان متکلمین مردم وزیر فشار گذاردن آنان ندارد بنده تذکر قانونی می‌دهم که قانون اساسی و حقوق نمایندگان را رعایت فرمائید و نمایندگان و مجلس تضعیف نشوند و استقلال مجلس که موجب استقلال نظام کشور است محفوظ بماند. در مورد مبارزه قاطع با شیوخ و فئودالها و جلوگیری از ظلم و ستم آنها و مجازات ظالمین تذکر می‌دهم که متأسفانه حتی مواردی قتل نفس اتفاق افتاده و بر خورد جدی نمی شود و پیگیری نمی‌گردد. در پایان به مجلس و نمایندگان محترم تذکر می‌دهم که از جمله رهنمودهای حضرت امام به ما حل مشکل زمین کشاورزی بوده است و همچنین اکثر قریب به اتفاق نمایندگان نیز چه قبل و چه بعد از انتخاب شدن به موکلین خود فرموده‌اند که مشکل زمین را حل می‌نمایند. اکنون که مشکل همه زمینها و همه مشکلات زمین را حل نفرموده‌اید حداقل مشکل 700 هزار هکتار اراضی کشت موقت را حل نمائید تا انشاء الله بقیه را نیز به تدریج حل فرمائید. مردم همه گوش‌هایشان را تیز کرده‌اند و به شما چشم دوخته‌اند که شما در حل این معضل اقتصادی و اجتماعی کشور چه می‌کنید و به نظر بنده این یک عیب برای نظام است که نتواند این مشکل را حل کند و امیدوارم قسمتی از این عیب حداقل به اندازه حل مشکل 700 هزار هکتار اراضی کشت موقت برای بیش از نیم میلیون کشاورز و خانوار آنها را حل بفرمائید و با حل این مشکل و مشکلات بعدی در رابطه با زمین انشاء الله جبهه‌ها تقویت و مردم با پشتگرمی و دلگرمی بیشتر به جبهه‌ها روی آورند چون عدالت اجتماعی قلب مردم را در جنگ علیه صدام قوی‌تر می‌نماید. والسلام علیکم و رحمه الله.

تذکرات نمایندگان به مسؤولین اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس:

 رئیس ـ تذکرات نمایندگان محترم به مسؤولان اجرائی کشور:

  • آقای اشرفی اصفهانی نماینده باختران: از مردم شهید بپرور ایران خصوصاً مردم انقلابی استان باختران و استان اصفهان ـ علماء و ائمه محترم جمعه و شخصیتهای مذهبی کشور که در مراسم سالگرد شهادت شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی اظهار همدردی کرده‌اند تشکر می‌کنند.
  • آقای صالحی نماینده اصفهان: به مقامات قضائی کشور در خصوص اظهاراتشان نسبت به کمبود قانونی و زیر سؤال بردن مجلس شورای اسلامی.
  • آقای طاهائی نماینده تنکابن و رامسر: به وزارت نفت در مورد تأمین بنزین و گازوئیل مورد نیاز شهرهای استان مازندران مخصوصاً رامسر و تنکابن و به وزارت کشاورزی در مورد تأمین سم و روغن مورد نیاز جهت سمپاشی باغات مرکبات و تأمین کاغذ مرکبات تذکر می‌دهند از وزیر اقتصادی و دارائی و مسئولین این وزارت خانه در خصوص حسن اجراء قانون نظام بانکداری اسلامی و اصلاح نظام مدیریت در بانکها و از مدیر کل قانون نظام بانکداری اسلامی و اصلاح نظام مدیریت در بانکها و از مدیر کل بانک ملی کشور در خصوص مشارکت بانک ملی در پروژه‌های ارزشمند کشور تشکر می‌کند.
  • آقای میر حیدری نماینده شهریار ـ اشتهارد و رباط کریم: شهادت سومین خانواده اینانلو را تبریک و تسلیت گفته‌اند و به وزارت کشاورزی در مورد رسیدگی به وضع نابسامان اداره تعاون و امور روستاهای بخش شهریار تذکر داده‌اند.
  • آقای حسینی نماینده قائن و در میان: به وزارت راه در مورد تخصیص اعتبار جهت اسفالت جادة قائن ـ زیر کوه و جاده سده ـ اسد آباد و جاده روم به دولت آباد و به صدا و سیما جمهوری اسلامی در مورد رفع نقص کانال 1 و پوشش کانال 2 منطقه.
  • آقای موسوی نماینده اهواز: به وزارت خانه نیرو و کشور و نفت در مورد تسریع ذدر واگذاری برق ـ آب و امکانات مورد نیاز فاز 2 پادادشهر.
  • آقای ناصری نماینده زنجان: از شهرداری و کارکنان شهرداری زنجان در خصوص راه اندازی کارخانه اسفالت و تولید مصالح ساختمانی تشکر کرده‌اند.
  • آقای صفری نماینده دماوند و فیروز کوه: به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأمین کادر آموزشی روستاهای دماوند تذکر داده‌اند.
  • آقای محمدی آذر نماینده تاکستان و طارم سفلی: به وزارت خانه کشاورزی و جهاد سازندگی در مورد تأمین کود شیمیائی مورد نیاز کشاورزان منطقه.
  • نمایندگان مناطق جنگی: از 14 نفر از پزشکان استان مرکزی اراک که لیست آنان پیوست است تقدیر و تشکر نمودند که بطور متوسط ماهانه 730 بیمار مهاجر جنگی را بطور رایگان معاینه و معالجه نموده‌اند. 4- تصویب کلیات طرح واگذاری زمینهای دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است.

رئیس ـ دستورمان را شروع می‌کنیم قبل از شروع بحثها من یک تذکری به نمایندگان محترم عرض بکنم که در اظهارات دیروز این بحث کشت موقت تعبیراتی بود که انشاء الله امروز دیگر تکرار نمی شود. بعضی از آقایان که به صورت مخالف صحبت می‌کردند، به طور قطعی مثلاً کار خلاف شرع و این جوری تعبیر می‌کردند. توجه داشته باشید که این طرح را کسانی امضاء کرده‌اند که از نظر ما مجتهد مسلم هستند و کمیسیون قضائی که آقایان تصویب کرده‌اند آدمهای با سواد، عادل، مجتهد، این‌ها هستند. این جوری نگوئید آن طرف هم که بحث می‌کنند. مخالفین را متهم نکنند به اینکه حالا اینها طرفدار خان و فلان و اینها هستند. بگذارید این بحث به طور سالم بحث بشود و به هر حال انشاء الله نتیجه گیری بکنیم در فضای خوبی و به همکاری شورای محترم نگهبان انشاء الله این مسأله به نحوی هم اسلامی و هم به نفع اقتصاد کشور حل بشود مخالفین و موافقین صحبت کنند.

 علوی تبار ـ تذکر آئین نامه‌ای دارم.

 رئیس ـ آقای علوی تبار تذکر آئین نامه‌ای دارند. آقای علویت تبار بفرمائید

 علوی تبار ـ ماده 77 ـ اگر در ضمن مذاکره صریحاً یا تلویحاً نسبت سوئی به یکی از نمایندگان داده شود. رئیس ـ خیلی خوب این این جوری تذکر آئین نامه‌ای نیست. جنابعالی بفرمائید اگر نسبت سوئی دادند، بنویسید و قبلاً بگوئید ببینیم. اینطور که نمی شود (تریبون را قطع کنید) جنابعالی تذکرتان را به من بنویسید. اگر بود، من قبول می‌کنم. حالا من چه می دانم نسبت سوئی داده‌اند یا نه؟ هنوز که ما بحث نکرده‌ایم مربوط به هر چه هست اول به من بنویسید که چه گفتند اگر بود آن وقت من حق جنابعالی را می‌دهم. الان شما در تریبون بفرمائید بعد هم ما باید دوباره بحث کنیم.

 علوی تبار ـ من فقط ماده را خواندم.

 رئیس ـ یک چیزی خواهید گفت بعد از آن. بنویسید و به من بدهید (علوی تبار ـ چشم) متشکرم.

منشی ـ اولین دستورمان دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون مشترک امور قضائی و حقوقی و کشاورزی در خصوص طرح واگذاری زمینهای بایر و دایر است که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است. سه نفر مخالف و سه نفر موافق صحبت کردند. مخالف چهارم آقای میر جعفری هستند.

سید احمد کاشانی ـ آقای هاشمی، تذکر آئین نامه‌ای شفاهی است، کتبی نیست.

رئیس ـ شما مثل اینکه آئین نامه هم بلد نیستید. ایشان می‌خواهد بگوید در نطق پیش از دستور یک چیزی به من گفته‌اند. این اصلاً تذکر آئین نامه‌ای نیست. این احقاق حق از یک ماده آئین نامه است.

 کاشانی ـ مستندش را دارد می‌گوید این ماده است.

 رئیس ـ تذکر آئین نامه‌ای معنایش این است که اگر بر خلاف آئین نامه جریان مجلس دارد کار می‌کند. کاشانی ـ آخر آن ماده این است آن ماده‌ای که دار به آن استناد می شود

رئیس ـ خوب حالا شما مثل اینکه موضوع را یا نفهمیده‌اید یا می‌خواهید چیز دیگری بگوئید.

 منشی آقای جعفری بفرمائید.

 میر جعفری ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ربنا لاتکلنا الی انفسنا طرفه عین ابداً بحث مورد نظر از باب ضرورت و اضطرار در مجلس می‌خواهد تصویب بشود. درباره ضرورت سه تا آیه در قرآن کریم آنطوری که نظر بنده است موجود است ‹‹ فمن اضطرغیر باغ والاعاد فان ربک غفور رحیم ›› در آیات دیگر ‹‹ فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لائم ›› این اضطرار را در یک قیودی بیان می‌کند که در آن قیود اگر پیش آمد اضطرار است یعنی نه ظلمی شده باشد و نه عدوانی تا این حالت ضرورت پیش آمده باشد تعدی و ظلم این ضرورت را پیش نیاورده باشد یا میل به این مورد اضطرار پیدا نشده باشد. اگر این قیود بود اضطرار هست اگر قیود نبود اصلاً مورد، مورد اضطرار نیست مورد، مورد ضرورت نیست و حال آنکه همانطور که در عنوان لایحه مطرح شده و بیان شده است این اراضی کشت موقت یا وسیله نهادها گرفته شده یا وسیله مردم هر کدام اینها که بوده‌اند با عدوان گرفته‌اند جوری نبوده که به حق خودشان رفته باشند گرفته باشند اگر آن باد مشمول اصل 49 است اصلاً احتیاجی به ضرورت ندارد اینکه موافقین محترم در بیاناتشان در 2 ـ 3 محور صحبت می‌کردند یکی از آن‌ها این بود پهلوی گرفته‌اند از مستضعفین گرفته‌اند خوب ما که در اینها نزاع نداریم ما در اینها با شما شریک هستیم محکم پشت کار را می‌گیریم دادگاههای اصل 49 بیاید آن زمینهای اینگونه ای را از آنها بگیرد و به صاحبانشان یا به بیت المال برگرداند بلکه بالاتر عرض می‌کنم اجاره چندین ساله‌اش را هم بگیرند زکواتی هم که از اینجا حاصل شده آن را هم بگیرند اگر حتی لباس تن آنها هم مانده از آنها بگیرند بپای حساب‌ها بیرون بیاورند و به دست مستحقش رد کنند آنها خارج از این بحث است. بحث ما در آنجائی است که ملکت مشروع است که اسلام، عرف، قانون می‌گوید این ملک این است. مهریه مادرش بوده به دست خودش احیاء کرده آنجور که بعضی از موافقین فرمودند امام فرموده که اینها هیچکدام به دست خودشان احیاء نکرده‌اند به زور به گرده کشاورزان احیاء کرده‌اند آنجا هم ما با شما شریک هستیم آنها از این بحث خارج است ما یک بحث نشسته‌ای را عرض می‌کنیم که هیچ عیب شرعی در این نیست می‌خواهیم به عنوان ضرورت به آن رأی بدهیم اگر این عنوان در این مورد پیدا شد که بدون تعدی و بدون ظلم و بدون میل به گرفتن اینها این جریان واقع شده آنوقت ما می‌توانیم رأی بدهیم والا اگر میلی در کار باشد کسی که در حال مرگ است از گرسنگی هیچ چیزی نیست بخورد یک قدری گوشت میته گوشت خوک آنجا هست این اگر میل به خوردن این داشته باشد اضطرار اینجا از این برداشته می شود ابید میل نداشته باشد خدایا من نمی‌خواهم متنفرم ولی چه کنم جانم در خطر است ولی با این احساساتی که مشاهده می شود و این تبلیغاتی که می شود و گفته می شود خیلی میل در کار است پس از مورد اضطرار بحث ما خارج است این وضع اول که از مورد اضطرار این بحث بیرون می‌رود مورد، مورد اضطرار نیست دیگر اینکه بعضی از آقایان تمسک به حدیث سمره بین جندب کرده‌اند که پیغمبر اکرم دستور داد نخله ش را کندند. خوب برادر عزیز اگر یک قدری فکر کنید این حدیث به نفع مخالفین این طرح است چرا؟ برای اینکه سمره بن جندب بدون اجازه صاحب ملک پایش را در خانه او می‌گذاشت. هر چه حضرت فرمود که اجازه بگیر گفت نه، گفت که می‌خرم از تو نخله را به یک نخله دو نخله سه نخله گفت نه، بهشت بتو می‌دهم گفت نه، آنوقت فرمود. آنت الا رجل مضار. تو آدمی هستی که سوء نیت داری و نیتت زشت است و اجازه به تو نمی‌دهم در آنجا رفت و آمد کنی. خوب ما در اینجا چه می‌خواهیم تصویب کنیم که به آن حدیث استناد می‌کنیم؟ دیگران رفته‌اند در ملکت مردم به زور متصرف شده‌اند امروز اسلام به این‌ها می‌گوید آقا بیا مال مردم را بده می‌گوید نه بیائید به اینها مصالحه کنید، مزارعه کنید، اجازه کنید می‌گوید نه، اگر پیغمبر اکرم بود امروز حکم می‌کرد که بگیرید دست این متصرف را بیندازید کنار، ‹‹ دانه رجل مضر ›› این رجل مضر است این ضرر زننده است این نباید در این ملک باشد این حدیث را می‌آورد از آن طرف به نفع موافق تمام می‌کند تأسف ما اینجاست که روزنامه‌ها نام وافق و مخالف را می‌نویسند ولی مشروح مذاکرات را نمی‌نویسند که جامعه قضاوت کند که موافق استدلالش چه بوده و مخالف چه گفته است. این دلیلی که این آقای آورد برای موافقتش با این طرح و دیگر یکی از موافقین فرمودند یک قسمت صحبتهایشان در موارد زمینهائی بود که مورد اصل 49 است و با یک جمله‌ای هم از امیر المؤمنین نقل کردند که ‹‹ هر جا اموالی زیاد جمع بشود حقی در کنارش ضایع شده است ›› ما به این موافق محترم عرض می‌کنیم اولاً منبع این حدیث را برای ما مشخص کن این را در کجا نوشته‌اند بلی من خیلی تفحص کردم یک منبعی پیدا کردم منبعی است فارسی، ترجمه فارسی این است و آن در جلد هفدهم صحیفه نور صفحه 162 که امام می‌گوید آنوقت که من در نجف بودم انتقاد از مکتب‌های این طرف و آن طرف می‌کند مکتب چپی حق را طرف خود می‌داند مکتب راست حق را طرف خود می‌داند. آنوقت می‌فرماید این‌ها می‌گردند در اسلام یک چیزی پیدا کنند که به نفع خودشان تمام بشود؛ که من چون عبارت طولانی است فقط اینجا را می‌خوانم: ‹‹ می‌روند آن چیزی را که باز خودشان به نظرشان رسیده دنبال آن که آن را پیدا کنند من در نجف که بودم می‌دیدم که در این دیوارهای نجف کربلا، یک چیزهائی را همین بعثی‌ها که اساس ادیان را منکرند و قبول ندارند در آنجا نوشتند از نهج البلاغه. آنهائی که در نهج البلاغه راجع به انتقاد از این که سرایه داری اگر چنانچه بزرگ بشود در پهلویش (رئیس ـ وقتتان تمام است) مظلوم پیدا می شود اینطور شعارها را می‌نوشتند منتها آنها سوء نیت داشتند ›› حالا آن برادرمان حسن نیت دارد ولی این شعاری است که خیلی کسانی که به اسلام معتقد نیستند این شعارها را می‌دهند و مطالب البته زیاد است ما راه حل باید پیدا کنیم گفته‌اند زمین را حل کنید مسائلش را اجاره بدهید مزارعه بدهید و مصالحه کنند با همدیگر اصلاحشان بدهید 51 میلیون هکتار زمین قابل کشت داریم، یک ثلثش کشت می شود 120 میلیارد متر مکعب آب داریم یک ثلثش استحصال می شود. خوب این زمینها را با آن آبها بدهید به اینها یک صد هکتار به آن‌ها می‌رسد نه یکی، یک هکتار. این پیر زن با 4 بچه یتیم نوشته من 9 هکتار زمین داشتم از من گرفتند و بردند خوب ما اگر رفاه محرومین را می‌خواهیم باید به حال اینها برسیم و به درد اینها برسیم و حق اینها را از ظالمین بگیریم و به آنها بدهیم. رئیس ـ وقتتان تمام است. آنه محمد غراوی ـ فقط 9 هکتاری را شما می‌بینید 10 هزار هکتار و 20 هزار هکتار هم هست این هم پرونده‌های شکایات اینها است.

مرتضوی فر تصویب کنیم زمینها را بدهیم به آقایان و برویم کنار

 رئیس ـ بفرمائید بنشینید. موافق بعدی صحبت کند.

 مرتضوی فر ـ اگر این حرفها را در میان مردم می‌زدید، یک رأی هم به شما نمی‌دادند که بیائید در مجلس مستضعفین این حرفها را بزنید.

 رئیس ـ موافق بعدی صحبت کند.

موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مطالبی که موافقین و مخالفین محترم این طرح در کلیات مطرح کردند اکثر خارج از موضوع شدند؛ یعنی با اینکه لازم بود که در موضوع صحبت بشود و در موارد زیادی از موضوع خارج شدند. یکی یاینکه در رابطه با صاحبان و مالکان این اراضی و زمینها عده‌ای صحبت می‌کردند که این افراد مالکیتشان غیر شرعی و غیر صحیح است. حالا چون این لایحه در صدد این معنا نیست یعنی که چیزی که الان مطرح است بحث این که به مالکیتها رسیدگی بشود که آیا شرعی است یا غیر شرعی این در لایحه اجرای اصل 49 قانون اساسی در مجلس مطرح شد از شورای نگهبان هم گذشت اما ما در جامعه دیدیم که چگونه پیاده شد. آن مسأله دیگری است؛ اما آنچه که الان مطرح است این است و ضرورت هم درباره همین مسأله مطرح است من خواهش می‌کنم که نمایندگان محترم حتی آنهائی هم که مخالف بودند به عرایضی که من تقدیم می‌کنم توجه کنند اگر چنانچه تشخیص ندادند (در عین اینکه این اراضی ما فعلاً در ارتباط با مشروعیت و غیر مشروعیتش در این قانون تحثی هم نداریم) اگر ضرورت این معنا را تشخیص ندادند که باید این اراضی با شرایطی که در همین قانون تعیین می شود به زارعین واگذار بشود به صورت قطعی آنوقت خوب رأی خودشان را بدهند ولی ما نظرمان این است که همین اراضی دایر (البته بایر کمتر است و نوعاً دایر هستند) این اراضی دایری که حدود 700 هزار هکتار در کل کشور هست و از طرفی هم تقریباً 120 هزار نفر کشاورز روی این اراضی کار می‌کنند که این‌ها نوعاً ساکن محل هستند که بخواهیم با عائله‌شان حساب کنیم هر خانوار به طور متوسط 5 نفر، تقریباً 600 هزار نفر از افراد کشاورز روستانشین را شامل می شود بعد این مسأله را هم در نظر بگریم که اینکه برادرمان آقای میر جعفری یا بعضی آقایان دیگر گفتند که این اراضی بعد از انقلاب توسط کشاورزها یا توسط مراجع مملکت ارگانها و امثال اینها به زور از مالک گرفته شده به زارع داده شده این هم یک مطلبی بود که به نظر من ایشان شاید که دقت نکردند در بیان این مطلب برای اینکه این جور نیست که این کشاورزها یکدفعه بعد از انقلاب پیدایشان شده باشد و بعد از انقلاب آمده باشند اراضی را از این مالکین گفته باشند و زارعین را آوردند به زور روی این زمینها گذاشتند نه این جور نیست برادر عزیز من شاید بیش از 90% این افراد تا پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب روی این زمینها کار می‌کردند و بعد از انقلاب آن که باعث شد که به وسیله دادسراها و دادگاههای انقلاب یا جهاد (آن اوایل البته) این اراضی را باصطلاح یک قرار دادی دادگاه خیلی موارد بست و تحت شرایطی گفت حالا که مالکیت این مالک مشخص نیست زمین هم اختلافی است شما کما کان مثل گذشته روی زمین کار کنید و این افراد با توجه به شرایط نظام جمهوری اسلامی و تجویزی که نظام کرده به عنوان اینکه این مسأله مباح است و حلال است و حلال و مباح هم بوده برای اینکه مملکت، مملکت اسلامی است در رأسش ولی فقیه است و بعد هم دستگاههای قضائی و مسوولین کشور گفتند به همین شکل قرار داد موقت در دست کشاورزها بماند و کشت بشود به هیچوجه در نظام نگفتند به این کشاورزان شما غاصبید نگفتند شما متجاوزید نگفتند به شما اقداماتتان غیر شرعی است این مردم، مردم مسلمانی هستند اینکه بعضی از برادرها این جور تعبیرات می‌کنند که حالا اگر یک عده زد زیاد پیدا شد یا غاصب زیاد شد یا قلدر در مملکت زیاد شد آیا باید ما بیائیم به عنوان ضرورت اجازه بدهیم که آنها خلاف بکنند و گناهشان را ادامه بدهند برادر! این‌ها این جور نیستند و این تعبیرات را درباره این افراد ما نباید واقعاً اجازه بدهیم کهانی جور تعبیرات بشود بنابراین عده‌ای هستند کشاورز اکثریت قبلاً هم کشاورز بودند و حالا هم کشاورز روی زمین هستند فقط آن را که عامل این در گیری شده چند چیز بود: 1- انقلاب شد ملاکین عده‌ای به خارج اصلاً فرار کردند حالا مالکیتشان قبل از اینکه بررسی بشود شرعی هست یا نه به خاطر مسائل سیاسی و غیر سیاسی که داشتند فرار کردند. عده‌ای از مالکین اگر چه به خارج نگریختند اما خودشان در منطقه پیدا نمی‌شدند یعنی برای بستم قرار داد نمی‌آمدند چرا نمی‌آمدند؟ از خودشان بروید سؤال کنید. به خاطر اینکه در گذشته وضعشان رفتارشان شرایط زندگیشان از مفاسد اخلاقی‌شان و یا ظلمی که در منطقه کرده بودند دیگر جو انقلاب به اینها اجازه نمی‌داد که به آنجا برگردند خودشان می‌ترسیدند برگردند. خیلی خوب حالا چه می‌باید بکند؟ یعنی جهاد سازندگی دادسرای انقلاب دادگاه انقلاب آیا نمی‌بایست برای اینکه این اراضی معطل نماند بگوید بابا! کشاورزی که تو روی این زمین کار می‌کردی مؤقتاُ این قرار داد مطابق عرف محل کشت بکن بعد شما سهم مالکان را اگر بک چهارم است یا هر چه هست که دادگاه یا آن ارگان تعیین می‌کرد این را بیاور به حساب دادسرا و دادگاه بریز تا بعداً معلوم بشود تکلیف این زمینها که آیا مالک است شرعی و قانونی دارد یا ندارد؟ بنابراین وضعیت این اراضی این جور است و اگر چه ما می‌توانیم قبول کنیم که ممکن است یک دو درصدی یک درصدی هم این صاحبان و مالکان اراضی باشند که مثلاً فرض کنید در ورثه افتاده حالا 5 هکتار 10 هکتار 20 هکتار به این کسی که الان صاحب است و یکی از ورثه است 20 هکتار یا 10 هکتار می‌رسد این را قبول داریم که یک درصد کمی این جور هستند ولی همه اینجور نیستند شما می‌توانید در جزئیات این طرح اگر آقایان نظری دارند پیشنهادی دارند مطرح کنند اگر یک فردی است هیچ ممر در آمدی ندارد حداکثر 10 هکتار از این زمین مالک است 20 هکتار مالک است به اندازه دو عرف محل هم خیلی خوب مثلاً پیشنهاد بدهید اگر مجلس تصویب کرد چه مانعی دارد که نظر خود من هم این است که اگر چنانچه پاره‌ای از این مالکین خرده مالکین هستند فرض کنید بیوه زن است صغیر است از کار افتاده است نه تاجر است و نه کارمند دولت است و نه در آمد دیگری دارد مجلس هم موافق است که این افراد در این حدی که مورد نازشان است زمین در اختیارشان باشد. ولی الان بحث کلیات است درباره کلیات که بحث می‌کنیم من خواهش می‌کنم آن آقایانی که می گویند یک پیر زنی نوشته 9 هکتار مثلاً با چند تا بچه فقط 9 هکتار مالک هستم اولاً این صحت دارد یا نه؟ و اگر هم صحبت دارد از بین تمام این خرده مالکین و مالکین کلی که هستند چند تا این جوری هستند؟ خوب، شما آن را میگوئید؟ ما هم در برابرش مواردی را داریم می‌بینیم در استان فارس فرض کنید که مالکین هست به نام دلاوری 4000 هکتار دارد جلیلوند 4500 هکتار دارد خانم عنبر بهبهانی 3 هزار هکتار زمین دارد خواهران بهبهانی که باز غیر از خانم عنبری بهبهانی است. خواهران بهبهانی 2 هزار هکتار دارند که فقط 250 هکتارش کشت موقت است بقیه در اختیار خودشان است غلامرضا حکیمی معروف به مقبل السلطان 3 هزار هکتار دارد که فقط 800 هکتارش الان کشت موقت است که الان در اینجا قانون شامل حالش می شود و داریم بحث می‌کنیم محمد خان بیات که در ساوه هم صدها و هزارها هکتار زمین دارد در شیراز 7 هزار هکتار زمین کشاورزی دارد. اسدالله بیات ـ زنجانی نیستند. موحدی ساوجی ـ بلی، زنجانی را حالا باید آقای بیات خودمان بیان کند که این منظور محمد خان بیات چه کسی است در زنجان هم شاید باشد در گنبد سرهنگ قادری 2700 هکتار جعفربای 2700 هکتار. احمد و خانواده‌اش 4 هزار هکتار. کمک شیخی 1800 هکتار حالا دیگر مالک هائی که 200 هکتار،250 هکتار 500 هکتار، 100 هکتار دارند خیلی زیاد هستند و این یک بررسی که شده مالکین کشت موقت اگر مطابق این قانون ما اراضی کشت موقت را با ضرورت تصویب کنیم که به زارعین واگذار بشود بقیه اراضی‌ای که در اختیار همین مالکین کشت موقت خواهد ماند که مشمول کشت موقت هم نیست 114 هزار هکتار اراضی دیگر است که الان مشمول کشت موقت هم نیست و در اختیار مالکین هم هست بنابراین اینکه آقایان بخواهند مسأله را با یک مورد جزئی، یک مورد جزئی را بیاورند و حکم کلی روی مورد جزئی بخواهند که بار کنند این به نظر من اشتباه است شما بیائید انصافاً این 700 هزار هکتار با این قدر مالکی که دارد و این قدر زارعی که روی این زمین‌ها دارد من حیث المجموع بررسی کنید. ما معتقدیم این یک ضرورت است انصافاً برای اینکه از چند حال بیرون نیست. یا باید ما تکلیف این اراضی را که روشن می‌کنم می‌خواهیم بگوئیم که این اراضی متعلق به مالکین، آنوقت با زارعین هر کاری را می‌خواهند بکنند، بکنند! یعنی آنطور که مالکین در املاکشان تصرف می‌کنند اینها هم بروند با زارعین هر رفتاری می‌خواهند بکنند، بکنند خوب، میدانید تبعاتش چه می شود؟ علت اینکه اینها در گیری با مالک داشتند دو چیز بوده یکی اینکه مالک می‌گوید آقا! من مالکم تو زارعی. می‌خواهم دیگر به تو ندهم برود دنبال کارت. حالا این چند تا زارع با خانواده که ‹‹ آباء عن جد ›› در این منطقه زندگی کرده و بزرگ شده کجا برود؟ آیا دولت می‌تواند این را یک جائی به اصطلاح اسکانش بدهد؟ دولت سرمایه دارد که این را در ایک جای دیگر مثلاً مشغول کار بکند که از هستی ساقط نشود؟ نه دولت هم یک چنین امکان ندارد؛ بنابراین اگر چنانچه ما بخواهیم به دست مالک بدهیم دو مرتبه این دعوا وجود دارد که مالک می‌گوید من به تو نمی‌خواهم بدهم یا اینکه اگر چنانچه شما بخواهید این اراضی را به مالک بدهید آن مالکنی که در واقع خودشان وحشت دارند که به منطقه بروند آنوقت قضیه چه می شود؟! یعنی آیا واقعاً این زارعین می‌توانند مسأله مرگ و زندگی برایشان مطرح است یعنی دست برداشتن از این مزرعه که محل زندگیش است یعنی به اصطلاح پذیرفتن مرگ، این مسأله ای است که به نظر من قابل قبول نیست و با توجه به اینکه در تمام رسانه‌های مملکت بعد از انقلاب الان چند سال است همه مسوولین همه افراد همه دلسوزها دربارة تعیین تکلیف این اراضی سخن گفته‌اند به نظر من الان ضرورت دارد کلیاتش هم به عنوان ضرورت رأی بدهیم که باید این اراضی تحت شرایطی که در قانون ذکر می شود به زارعین واگذار بشود اما برای اصلاحات الان پیشنهادهای زیادی اینجا وجود دارد و جزء به جزء آنها را بررسی خواهیم کرد. رئیس ـ مخالفین دقیقه دیگر وقت دارند. منشی ـ آخرین مخالف آقای فهمی کرمانی هستند. فهیم کرمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اته خیر ناصر و معین. آقایان موافقین و مخالفین صحبت‌های خودشان را کردند و من ـ نکته فقط به عنوان تذکر و یاد آوری عرض می‌کنم شاید انجام وظیفه‌ای شده باشد بحثی که من می‌خواهم در ظرف این دقیقه عرض بکنم یکی مسأله ضرورت است. خود مسأله ضرورت یک مسأله اصلی و اساسی است که می‌طلبد که در مجلس رویش بحث بشود که اصلاً ضرورت از نظر فقه اسلام چیست؟ و چه مفهومی دارد آیا الان ما ضرورت داریم یا اینکه ضرورت عینیتی و وجود خارجی الان ندارد من معتقدم باید روی خود این مسأله برای یک بار هم شده، بحث بشود و مفصل هم بحث بشود تا دیگر همیشه ما دنبال یک مجهولی نباشیم که یک عده بگویند ضرورت این مسأله مطرح بشود که آیا اگر ضرورتی بود آیا این ضرورت را رافع حکم تکلیفی است و نه اینکه رافع حکم وضعی باشد. عرض کردم چون فرصت نیست فقط دقیقه است من فهرست وار به این مسائل اشاره مینم ورد می شود که به مطلب بعدی برسم. به نظر می‌رسد که ضرورت رافع حکم تکلیفی است و نه رافع حکم وضعی که آقایانی که همه اهل علم و اهل فضل هستید توجه به فرق بین این دو مسأله داریم و ضرورت و اضطرار باید مدافع متشرعین باشد نه مدافع و یا حامی غیر متشرعین و اصلاً هر انقلابی طبعش این است که باید از حامیان خود دفاع بکند و نه از مخالفین که متدین و متشرع بودند وقتی که این مسأله را از روحانیون محلشان و از علماء قوم و سایر بالاد می‌شنیدند مه آیا تصرف در مال غیر بدون مجوز شرعی جایز نیست هیچکدام تصرف نکردند و رفتند کنار و نشستند و آنها غیر متصرفند ولی این عده‌ای که رفتند بدون مجوز شرعی تصرف کردند این را هم توجه بکنید من قید ‹‹ بدون مجوز شرعی ›› را عرض می‌کنم رفتند تصرف کردند اینها این مسائل را می‌شنیدند که عصب از نظر اسلام جایز نیست تعدی به مال مردم جایز نیست همه این مسائل را از علماء شنیدند، الان هم که بنده دارم عرض می‌کنم و شما همه فرمودید از تریبون مجلس همه این حرفها را شنیدند که تصرف در اموال غیر بدون رضایت و بدون مجوز شرعی و بدون اذن حاکم جایز نیست و در عین حال با حرص و ولع و با اشتهاء کامل خودشان را روی مال مردم انداخته‌اند و حاضر نیستند به هیچوجه ول بکنند. این همان معنای ‹‹ فمن اضطر غیر باغ ›› هست پس باید ‹‹ غیر باغ ›› باشند باید ‹‹ غیر عاد ›› باشند باید ‹‹ غیر متجانف ›› باشند تا اینکه مشمول قانون ضرورت بشوند وآنهائی که در این مسأله ول کن نبودند و تصرف غیر مجاز و غیر شرعی رده‌اند اینها ‹‹ باغ ›› و ‹‹ عاد ›› و ‹‹ متجانف ›› باشند تا اینکه مشمول قانون ضرورت بشوند و آنهائی که در این مسأله ول کن نبودند و تصرف غیر مجاز و غیر شرعی کرده‌اند اینها ‹‹ باغ ›› و ‹‹ عاد›› و ‹‹ متجانف ›› هستند بنابراین مشمول این بحث نمی‌توانند باشند بلی، آنهائی که اموال غیر مشروع داشته‌اند هیچ انسانی تا چه برسد به این که یک فقیهی با یک طلبه‌ای باشد بیاید بگوید خیر، مال غیر مشروع است این را نگیرید. خیر، باید هم بگیرند بحث در آنجاها نیست (رئیس ـ وقتتان تمام است) اجازه بدهید یک جمله دیگر را هم عرض بکنم بنابراین تقسیم اراضی که ما می‌خواهیم بدهید یک جمله دیگر را هم عرض بکنم بنابراین تقسیم اراضی که ما می‌خواهیم بکنیم بنده مطالب زیادی دارد در اینجا که اگر این اراضی را به دست این آقایان بدهند حالا به هر نحوی و به هر دلیلی این ظلم به خود این دهقانان و به خود این کشاورزان خواهد بود که نمی‌توانند اداره بکنند اینها مدارکی است که دستگاه‌ها می‌بایست اینها را کمک بکنند تقویت بکنند، کود بدهند. چه بدهند نتوانسته‌اند بدهند کودهای فاسد را به کشاورزان دادند که کشاورزی آنها سوخت و خراب شد اینها متضرر شدند و دیگر نتوانستند به کشاورزی‌شان ادامه بدهند که همین پریروز یک از آقایان مسؤولین مصاحبه می‌کند و می‌گوید ما باید ‹‹ یک و نیم میلیون تن علوفه باز امسال وارد بکنیم که در سال میلیون تن بر آورد شده ›› یعنی هر سالی میلیون تن علوفه ما باید وارد بکنیم اینها در اثر چیست؟! یا در اثر ندانم کاری آنهائی است که این ملک‌ها را به دستشان دادند بلد نیستند یا در اثر عدم به اختیار گذاشتن امکانات از طرف مسؤولین هست. در هر صورت این خدمتی به مستضعفین نیست. این خدمتی به متصرفین نیست که ظلمی است به آنها و من خواهش می‌کنم از همه آقایان از همه سروران دقت بکنند و این ظلم را نگذارند بر آنها روا بوشد والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس ـ آقای فاضل هرندی آخرین موافق هستند و جنابعالی با آن دو دقیقه‌ای که از آقای موحدی گفتید، جمعاً 7 دقیقه وقت دارید که صحبت بکنید. فاضل هرندی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با توجه به اینکه بنده از اولی که کشت موقت به عنوان بخشنامه به ستاد ابلاغ شده است در جریان بودم یک تاریخچه مختصر را عرض می‌کنم بعد هم آنچه به ذهنم می‌رسد عرض می‌کنم آخرش این مجلس و تصمیم گیری. در سال 59 حدود شهریور ماه بود که وضع کشت روی این اراضی که الان به صورت کشت موقت واگذار می‌شد واقعاً مختل شده بود عده‌ای از مالکین قرار کرده بودند، عده جرأت نمی‌کردند به روستاها بروند عده با زارعین بر سر مالکیت اختلاف داشتند بلا کشت ماندهبود ستاد مرکزی خدمت شهید مظلوم آیت الله بهشتی رفتند مسأله را با ایشان در میان گذاشتند ایشان فرمودند یک دستورالعمل در رابطه با کشت موقت شما بنویسید بیاورید شورای عالی قضائی تأیید بکند و تصویب بکند بعد اجرا بشود یک دستور العمل نوشته شد که خلاصه‌اش این است: ‹‹ این زمینهائی که بین مالک و زارع مورد اختلاف است و اگر تعیین تکلیف نشود برای کشت بلا کشت می‌ماند به صورت اجاره. به صورت مزارعه، به زارعین و متصرفین واگذار بشود واگذاری یک ساله باشد تا اینکه دادگاههای صالحه در رابطه با ین اراضی تعیین تکلیف بکنند این بخشنامه سال 59، سال 60 صادر شد سال 61 هم صادر شد سال 61 و 62 دادگاه‌ها شروع کردند تعیین تکلیف کردن در مشهد، در فارس، در ساوه، در کردستان خواستند زمینها را به دست مالکین بدهند تعداد زیادی از زارعین زندان افتادند شلاق خوردند کتک خوردند وضع به قدری ناجور شد در حال یکه یک متر زمینها هم پس گرفته نشد شورای عالی قضائی ناچار بخشنامه‌ای به کلیه دادگاهها و دادسراها داد که دادگاهها و دادسراها در رابطه با اینگونه اراضی دخالتی نکنند و حکمی صادر نکنند. در همان زمان دولت خدمت امام شرفیاب شد امام کتباً به آقای موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور مرقوم فرمودند که در رابطه با اینگونه اراضی همانطوری که سال به سال اجاره داده می شود باز هم اجاره داده بشود تا مجلس تکلیف را تعیین بکند این آقایانی که به فرمان امام و فرمایش امام در بهمن ماه سال 59 تمسک می‌کنند به نامه کتبی امام توجه نمی‌کنند. نامه کتبی امام که در رابطه با خصوص اراضی کشت موقت صادر شده. نه تنها اینجا توجه نمی‌کنند اگر امام در سال 64 پنج مورد 6 مورد صریحاً از دولت حمایت بکند باز آن را نادیده می‌گیرند؛ اما اگر در بهمن ماه سال 59 امام یک جمله‌ای فرمودند آن جمله همه‌اش می‌خواهد بر سر افراد زده بشود پس دادگاهها و دادسراها نتوانستند این مشکل را حل کنند هیأتهای واگذاری زمین کنار رفتند و گفتند ما دخالت نمی‌کنیم بنا شد مسأله به استاندارها و مدیران کل کشاورزی محول بشود آنها هم نپذیرفتند ناچار بعد از این که نامه کتبی از سوی حضرت امام صادر شد باز هیأتها مسأله اجازه دادن و مزارعه دادن را پذیرفتند و من می‌خواهم عرض کنم 95% شکایاتی که به ستاد مرکزی و اصل می شود در رابطه با همین اراضی کشت موقت است حالا که روی این اراضی حدود 120 هزار خانوار زندگی می‌کنند که جمعیت اینها بالغ بر 900 هزار نفر است نسبت به اراضی موات که آقایان در جریان هستند آخرش چه شد. نسبت به منابع ملی و نفال هم که همین طور یعنی از آنچه که به عمل آمده است به دست می‌آید که حکومت هیچگونه حاکمیتی روی این اراضی ندارد فقط یک تدارکات چی است که از هر طریق باید امکانات را فراهم بکند و هر نوع الزام و اجبار دولت برای تهیه امکانات مشروع است اما اگر بخواهد حاکمیت داشته باشد از روی اراضی انفال و روی اراضی موات آن را آقایان می‌فرمایند که اشکال دارد که به نظر بنده یکی از مصادیق ‹‹ سعی فی الرض لیفسد فی‌ها و یهلک فی الحرث و النسل ›› همین جاهائی است که یک عده‌ای از خدا بی خبر، جنگل‌ها و مراتع را تخریب کردند و واقعاً اگر وضع اینطور ادامه پیدا بکند دیگر برای نسل و حرث چیزی در آن مناطق باقی نخواهد ماند ما هستیم و این مسأله ما نمی‌خواهیم سلب مالکیت بکنیم! ما نمی‌خواهیم بگوئیم مالکیت غلط! ما می ـ گوئیم استیلای بالمباشه مالک روی این اراضی این گرفته می شود، یعنی زمنی از مالک به قیمت عادله خریداری می شود حالتا اگر استیلای بالمباشره از آن مسائل اهمیت داری است که اینقدر اهمیت دارد ولو در جائی که اخلال به نظام هم پیش بیاید اهلا و سهلا؛ اما اگر مسأله حفظ نظام آنطوری که امام می‌فرمایند از واجب واجبات است و در نتیجه آنچه موجب اخلال به نظام بشود از آن محتمل الاهمیه هائی است که احتمال ضعیفش هم منجز است که ما عقیده‌مان این است اینجا احتمال ضعیف نیست. هفت سال است ما به این 120 هزار نفر وعده داده‌ایم. رئیس جمهور وعده داده نخست وزیر وعده داده، رئیس مجلس وعده، حضرت امام در افتتاح مجلس دوم وعده دادند؛ و حضرت امام در ملاقاتی که با عرض از مسؤولین داشتند صریحاً فرمودند پس این عناوین ثانویه مال کجا است؟ این ضرورتها مال کجا است؟ آیا کشور باید اداره بشود یا نباید اداره بشود؟! من می‌خواهم عرض کنم با این وعده‌ها که داده شده ما اگر این 900 هزار نفر را نسبت به انقلاب سر خورده بکنیم و به این بست بکشانیم چه وضعی پیش می‌آید؟! حضرت امامی که در این مدت شما دیدید آن کسانی که از طرف ایشان منصوب شدند ایشان مضایقه دارند حتی یک نفرشان تعویض بشود روی این مسأله است مگر تعویض یک نفر در رابطه با اخلال نظام و سوء استفاده دشمن چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟ آن احتمال ضعیف را هم امام منجز می‌دانند روی دولت چرا امام اینقدر اصرار فرمودند و فرمودند که ‹‹ من خلاف شرع میدانم که دولت عوض بشود ›› روی روی همین مسأله است که امام حفظ نظام از اوجب واجبات است در رابطه با زمین از اوجب واجبات می‌دانند که حفظ نظام از اوجب واجبات است در رابطه با زمین هم فعلاً آن را که برای ما باقیمانده است فقط همین اراضی کشت موقت است آن هم به این نحو که از مالک به قیمت عادله خریده بشود و به زارع داده بشود من می‌خواهم عرض کنم اگر مجلس در رابطه با این مسأله هم نتواند پاسخ قانع کننده‌ای بدهد سال گذشته بنده رفتم در شما ل تمام روستاهای مازندران تظاهرات عجیب و غریب راه انداخته بودند بالاخره در این مدت به فرمایش فقیه عالی قدر ما مرتب قرص مسکن به آنها داده‌ایم اگر این قرص مسکن هم بخواهد به صورت قرص یأس آور باشد چه پیش می‌آید؟ آن هم کسانی که جبهه‌ها را پر می‌کنند این مالکینی که آقایان اینقدر برایشان سینه چاک می‌زنند و این قدر برایشان انرژی مصرف می‌کنند ببینید در جبهه‌ها چند تا از بچه‌هایشان هستند (رئیس ـ وقتتان تمام است) چند مرتبه خودشان رفتند اگر خدای نکرده انیها از صحنه خارج شدند و در جبهه‌ها اثر گذاشت آیا ما پاسخگو هستیم یا نیستیم؟! بنده به سهم خودم اولاً مسلمانم ‹‹ اشهدان لااله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله ›› (حضار صلوات فرستادند) وضو گرفته‌ام و با قصد قربت به ضرورت این طرح رأی خواهم داد والسلام علیکم و رحمه الله (احسنت ـ احسنت). رئیس ـ آقای دکتر الی بفرمائید. ضمناً آقای خلخالی تذکر دادند که گویا دیروز در صحبت‌هایشان چیزی بوده است که بعضی‌ها استنباط کردند این لایحه ممکن است اگر خلاف شرع هم باشد ما باید تصویب بکنیم. ایشان می گویند نه من نظرم این است که صد در صد این طرح اسلامی است بنابراین چنین چیزی در حرفهای من نبوده. دکتر زالی (وزیر کشاورزی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، در رابطه با سابقه و نحوه اتفاق مسأله من فکر می‌کنم چون در برادر عزیزمان آقای شوشتری مخبر کمیسیون مشترک حقوقی و کشاورزی و هم تعدادی از برادرانی که به عنوان موافق صحبت کردند منجمله برادر حجت الاسلام آقای فاضل هرندی نسبت به مسائل اشاره کردند و همچنین با توجه به اینکه اطلاعات لازم در رابطه با وضع موجود و تقسیم بندی این زمین‌ها بین استانهای مختلف و تقسیم بندی‌شان از این نظر که به وسیله هیأت واگذار شده یا کشاورز خودش تصرف رده یا در اختیار نهادها هست در جزوه‌های جداگانه به وسیله برادران در ستاد مرکزی واگذاری زمین تقدیم حضور نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی از مسأله دارند در این زمینه وقت نمایندگان عزیز را نگیرم. فقط اشاره می‌کنم که در زمینه کشاورزی این یکی از معضلات است و بالاخره باید تکلیفش معلوم بشود و از این نظر هم معضل است که همانطور که آقای فاضل هرندی هم اشاره کردند حتی چندین مرتبه از طرف شورای عالی قضائی این مسأله تعیین تکلیفش به تصمیم نهائی مجلس شورای اسلامی محول شده و بخشنامه هائی را که جناب آقای موسوی اردبیلی در این زمینه صادر فرمودند حتماً به استحضار نمایندگان محترم رسیده که من یک دو سطر از این بخشنامه‌ها باید یاد آوری بیشتر اینجا قرائت می‌کنم که در بخشنامه اول به عنوان ستاد مرکزی هیأت های واگذاری زمین که فرمودند نظر به ضرورت جلوگیری از اختلال در امور کشت تا تصویب و ابلاغ این قانون جدید از طرف مجلس شورای اسلامی در اجرای اوامر مجدد (بنابراین، این نامه دوم است) مقام معظم ولایت امر حضرت امام امت اعلام می شود که دستور فرمودند که به چه نحو در رابطه با این زمینها عمل بشود تا قانون تکلیف را معلوم بکند یا در بخشنامه دیگر در بند 1 نجم آمده که دستور العمل شماره 27630/1 مورخ 21 /9 /62 در اجرای امر به مقام ولایت امر و رهبری انقلاب صادر شده و تا تصویب قانون لازم از طرف مجلس شورای اسلامی نافذ و بر قوانین جاریه حاکم است؛ و باز اشاره می‌کنم همانطور که نمایندگان محترم مستحضر هستند در لایحه‌ای که قبلاً به عنوان کل مسائل زمین تقدیم مجلس شورای اسلامی شده بود که شامل زمینهای موات و بایر و غیره هم بود در آنجا در مادة 6 که موضوع کشت موقت بود این ماده یا بیشتر از دو سوم آراء مجلس تصویب شد و بعداً که شورای محترم نگهبان ایراداتی بر لایحه گرفتند و ما خدمت تعدادی از اعضاءشورای محترم رسیدیم رهنمود فرمودند که مسأله کشت موقت به صورت مادة واحده جداگانه‌ای تقدیم مجلس بشود تا اینکه در آنجا جداگانه رویش تصمیم گرفته بشود و از این جهت بود که این مادة واحده به صورت یک طرح از طرف تعدادی از نمایندگان محترم تهیه شد و بعد در کمیسیون مشترک مورد تصویب قرار گرفت. چون در رابطه با مسائل شرعی‌اش من نه به خودم چنین حقی می‌دهم که حتی به استناد فرموده‌ها مطلبی را در اینجا ذکر بکنم و در ضمن به اندازه کافی هم روی مسأله هم برادرانی که موافق صحبت کردند و هم برادرانی که مخالف صحبت کردند اشارتی فرمودند من فقط سعی می‌کنم به عنوان خدمتگزار در بخش کشاورزی مشکلات فنی را مطرح بکنم و همانطور که عرض کردم مسائل سیاسی و اجتماعی ناشی از این بلاتکلیفی را برادران در ستاد واگذاری زمین در آن جزوه‌ای که تقدیم کرده‌ام بیان داشته‌ام. مسأله کشاورزی بالاخره علاقه و دلبستگی می‌خواهد. کشاورز باید در رابطه با کارش دراز مدت فکر بکند. زمین کشاورزی طوری است که اگر با علاقمندی رویش کار بشود روز به روز ظرفیت بالقوه‌اش برای بهره وری بیشتر افزایش پیدا می‌کند و اگر با سردرگمی و یأس رویش کار بشود و به صورت سال به سال با آن بر خورد بشود مسلم ظرفیت بهره وری آن کاهش پیدا می‌کند و آن عملکردی که باید از زمین حاصل بشود و آن تولیدی که باید شامل حال کشور و تولید کننده بشود از آن حاصل نمی شود برادران و خواهران محترم نماینده مستحضر هستند که قسمت عمده این زمینها در 7 تا استان هست. اولین استان، استان مازندران است که قسمت عمده زمینهایش در گنبد و گرگان است و زمینهائی است که به کشت پنبه اختصاص دارد کشت پنبه یکی از آن زراعتهائی است که آن عرایضی که من گفتم به صورت خاص در موردش صادق است اکثر برادرانی که خوشبختانه در روستا در تماس بودند و از روستاها هستند می‌دانند برای پنبه علاوه بر کارهائی که باید از نظر تقویت زمین بشود که باید برای سبک بودن خاک مقدار زیادی کودهای دامی به زمین داده بشود و بعد هم برای اینکه محصول بیشتری گرفته بشود باید وجین بشود و تنک بشود و بوته‌های پنبه یکی آن قسمتهای انتهائی شاخه‌هایشان زده بشود برای اینکه محصول بیشتری بدهد یکی از زراعتهائی است که بیشتر از هر زراعتی احتیاج به دقت و دلبستگی و کار روی زمین دارد؛ و ما این بلاتکلیفی و نا مشخص بودند وضع این اراضی را درست در عملکرد حاصل از این اراضی می‌توانیم ببینیم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در گرگان و گنبد روی همین زمینها محصول وشی که حاصل می‌شد بیشتر از 5/3 تن در هکتار بود و در سال 59 تا 61 محصول روی این زمینها به چیزی نزدیک به 2 تن در هکتار رسید و بعد از کوششهای زیادی که شد از نظر توزیع بذر اصلاح شده و ایجاد شبکه‌های مراقبت و زحماتی که خود کشاورزان هم متقبل شدند تا کنون ما توانسته‌ایم عملکرد در این زمینها را به چیزی در حدود 8 /2 در هکتار برسانیم یعنی حتی با آن مقداری که قبلاً بوده هنوز متفاوت است و با توجه به اینکه تمام آن کاری که می‌شده انجام بدهیم از نظر توزیع نهاده‌ها و ماشین آلات انجام داده‌ایم من فکر می‌کنم یکی از عوامل مهم در پائین بودن عملکرد در رابطه با این زمینها نا مشخص بودن وضع این اراضی هست از نظر آن کسی که رویش زراعت می‌کند. مسأله دیگر در رابطه با کارهائی است که کشاورزان به صورت دسته جمعی باید انجام بدهند مسأله آبیاری زمینها بخصوص زمینهائی که از نظر منبع آب مشترک هست بین چند کشاورز الان به بلاتکلیفی رو برو است چاههائی که از گذشته مانده یا اغلب از بین رفته یا در حالی هست که شاید تا چند وقت دیگر اینها قابل استفاده نباشد برای اینکه کشاورز نمی‌داند واقعاً آیا می‌تواند سرمایه گذاری کند برای تعمیر این چاه یا نمی‌تواند؟ کانال‌ها از بین رفته است و باید تعمیر بشود ولی سرمایه گذاری در رابطه با زمینی که بلاتکلیف هست مسلم مواجه با اشکال می شود و کشاورز به آن صورت استقبال نمی‌کند؛ و برادرانی که از گنبد و گرگان در اینجا حضور دارند این‌ها کاملاً مستحضرند و شاهد مسأله بوده‌اند. یکی از مشکلاتی که در رابطه با زمینهایمان هست بخصوص مازندران و زمینهائی مثل کردستان و خوزستان و جاهای دیگر، مسأله تأمین آب است، به صورت سیل بند و آب بند بخصوص در ناحیه مازندران و بخصوص در اراضی گرگان و گنبد. به صورت معمول کشاورزها باید با هم همکاری بکنند قطعه‌ای از زمین را اختصاص به آب بند بدهند که آب در آنجا ذخیره بشود هم سطح آب زیر زمینی را بالا بیاورد و هم برای کشاورزی به صورت مستقیم مورد استفاده قرار بگیرد ما الان در رابطه با زمینهای گرگان و گنبد مواجه با چنین اشکالی هستیم که کشاورز از کارهای عام المنفعه مثل ایجاد سیل بند، بند خاکی یا آب بند زمینها مشخص بوشد زمینهای دیگرمان در کردستان هست من فکر می‌کنم خواهران و برادران محترم نماینده در رابطه با مسائل کردستان کاملاً مستحضرند مشکلی را که ما در رابطه با زمینها از نظر اینکه چه کسی روی زمین کار بکند داشتیم و در حال حاضر هم وجود دارد در خوزستان که سومین استان از نظر این زمینها است ما مشک کسانی را داریم که از گذشته زمینهائی را در سطح پنجاه هکتار (به فرض) از طرف مقامات آن زمان گرفته‌اند و برای کمک در امنیت منطقه و الان به جای آن 50 هکتار اینها متصرف 300 یا 400 هکتار زمین هستند زمینی که معمولاً هم از آن استفاده نمی‌کنند و ما برای تعیین تکلیف این زمینها بارها به شورای عالی قضائی متوسل شدیم برای اینکه مشکل هست حتی برای مسؤولین اجرائی که خواسته باشند کاری انجام بدهند همه خواهران و برادران محترم نماینده همیشه ما را تشویق کرده‌اند و رهنمود داده‌اند در این جهت که زمینه سرمایه گذاری را برای مردم فراهم بکنیم یکی از استانهائی که بیشتر از هر جا چنین امکانی برایش وجود دارد خوزستان است ما حتی زمینهائی را که رفتیم به صورت لم یزرع افتاده بود اینها را برای اینکه تعیین تکلیف بکنیم و کارشان را برای واگذاری مشخص بکنیم که اینها دیگر رویش حرفی نیست و وقتی که کار را شروع کردیم یک دفعه از وسط این زمینها یک سند در آمده که این محدوده متعلق به فلان فرد است بنابراین مسأله زمین بخصوص در رابطه با کشت موقت باید مشخص بشود اگر ما بخواهیم از این زمینها استفاده بیشتری داشته باشیم. از نظر تناسب این زمینها با کل امکانات کشور به خدمتتان عرض کنم. این زمینها در حدود یک ششم زمینهای آبی کشور را تشکیل می‌دهد و چون معمولاً زمینهای بزرگ بوده و معمولاً مربوط به افرادی بوده که در گرگان و گنبد با کردستان یا خوزستان اینها از نظر فنی در سطح بالاتری معمولاً بودند و متوانستند از امکانات آن رژیم استفاده بیشتری بکنند زمینها در وضع حاصلخیزی بسیار خوبی هست، به صورتی که ما نمی‌توانیم آن را به صورت یک ششم با کل زمینها مقایسه بکنیم و اینکه بعضی از برادران عزیز اشاره کردند که کشور داری پنجاه میلیون هکتار اراضی مستعد برای کشاورزی هست این امکانات بالقوه کشور است ولی مزان سرایه گذاری حتی در رابطه با هر هکتار از این زمینها به اندازه‌ای هست که الان ما دستمان از هر لحاظ بسته است حتی زمینهای خوزستان که همیشه نمایندگان محترم به عنوان نمونه ذکر می‌کنند هر هکتار آنها شاید نزدیک به صد هزار تومان هزینه تسطیح و زهکشی و کانال باید صرف آنها بشود بنابراین این نیست که ما بگوئیم پنجاه میلیون هکتار هست و به کشاورزانی که الان پنجاه یا صد نفر روی زمین یک نفر دارد کار می‌کند بتوانیم در خوزستان امکاناتی بدهیم و او بیاید برود آنجا را آباد بکند ولی در طرف مقابلش می‌توانیم این کار را در رابطه با مالک انجام بدهیم برای اینکه مالک یک نفر هست که از نظر فنی الان به عنوان خدمتگزار در بخش کشاورزی با اینکه در این طرح نیامده اینجا اعلام می‌کنم و نمایندگان محترم می‌توانند به عنوان پیشنهاد ارائه بدهند که بعداً ضمیمه بشود. وزارت کشاورزی قبول می‌کند به کمک هیأت و سایر مقامات و سایر دستگاههای اجرائی کشور در مناطقی که امکان واگذاری زمین هست به آن مالکینی که علاقمند به کار کشاورزی باشند زمین واگذار بکند و این باعث می شود که آن حرکتی که می‌خواهیم در رابطه با احیاء اراضی در کشور به وجود بیاید تسریع بشود؛ یعنی این زمینها به حالت خودش باقی می‌ماند مالک هم قیمت عادلانه‌اش را دریافت می‌کند یا در مقابلش می‌تواند زمینی بگیرد که آن را آباد بکند و یک سهم از پولی هم که به او تعلق می‌گیرد باز صرف آن زمین بکند بنابراین به این صورت هم ما می‌توانیم در رابطه با حل مشکل کمک بکنیم اما این طرحی که پیشنهاد شده همانطور که برادر عزیزمان آقای ساوجی اشاره فرمودند در جزئیات طرح تقریباً همه پیش بینی‌ها شده، یعنی نمایندگان محترم پیش بینی کرده‌اند در رابطه با طرح که اگر قرار است به مالک وجهی پرداخت بشود این وجه به صورت عادلانه تعیین بشود بعضی از نمایندگان محترم پریروز سؤال می‌کردند که این وجه عادلانه را چه کسی تعیین می‌کند؟ خوب این را می شود در طرح پیش بینی کرد (اگر به صورت مشخص معلوم نیست) معمولاً در رابطه با زمینهای کشاورزی نماینده دادگستری هست که قیمت عادلانه برای زمین را تعیین می‌کند ما می‌توانیم این را در طرح بگنجانیم و آن ببیاید و قیمت عادلانه را در صورتی که مورد اختلاف است این را تعیین بکند دار این طرح پیش بینی شده که اگر اختلافی بین مالک و زارع در حال حاضر وجود ندارد و اینها به صورت مزارعه و اجاره دارند کار می‌کنند از این حال مستثنی بشود. خوب این گشایشی است که اغلب نمایندگان محترم به آن اشاره می‌کنند که چرا از طریق اجاره و مزارعه کار انجام نگیرد؟ ولی در بسیاری از موارد مسأله از این حد گذشته بعد از 7 سال دعوا بین زارع و مالک دیگر امکان اجازه و مزارعه وجود ندارد یعنی کشاورز و مالک کنار هم قرار نمی‌گیرند که این حالت وجود داشته باشد ولی ممکن است حالات استثنائی وجود داشته باشد که در این تبصره پیش بینی شده. در رابطه با مالکینی برادرها صحبت می‌کردند که ممکن است اینها خودشان زمین کمی داشته‌اند و کار اصلی‌شان کار روی زمین بوده و در آمدشان از آنجا تأمین می‌شده. در تبصره دیگر این طرح پیش بینی شده که اگر چنین حالتی وجود دارد زمین به اندازه نیاز به مالک برگردانده بشود که او هم بتواند کار کشاورزی خودش را ادامه بدهد و اگر اشتباهی در گذشته در این زمینه بوده این اشتباه رفع بشود بنابراین من فکر می‌کنم با توجه به این سردرگمی که الان هفت سال است شاهدش هستیم و بالاخره یک راه حلی باید برایش پیدا بشود و همانطور که نمایندگان محترم اشاره فرمودند و جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم تأکید کدرند به طور مسلم این راه حل باید شرعی باشد و بنابراین ما استدعا داریم به عنوان خدمتگزاران در بخش کشاورزی که نمایندگان محترم برای این سردرگمی راه حلی پیدا بکنند و تکلف کشاورز را مشخص بکنند کشاورزانی که به خصوص در مناطقی مثل خوزستان مثل کردستان، مثل گرگان و گنبد، این‌ها از گذشته هم از بعضی از این مالکین دل خوشی ندارند چون بعضی از این برادران نسبت به زارعین اشاره کردند من به عنوان خدمتگزار در رابطه با این طبقه محروم و علاقمند و تلاشگر و حضور در جبهه مجبور هستم به نحوی دفاع بکنم اگر به طور متوسط خواسته باشیم (چون همیشه خوب و بد در هر سنخی هست) قضاوت بکنیم اعتقاد و علاقمندی و خلوص و حسن نیت طبقه کشاورز از آن کسانی که ما در مجموع الان داریم راجع به آنها به عنوان مالک صحبت می‌کنیم بیشتر است این را به طور قطع بدانید به خصوص آنهائی که با امکانات رژیم گذشته این ملکیت‌ها را به دست آورده‌اند شما پرونده‌های مربوط به گرگان و گنبد را حساب بکنید، آنجا کسی نبوده یا اگر بوده استثنائی بوده که بدون اینکه از وامها کلان دولت در آن زمان و از وابستگی‌های رژیم برخوردار باشد بتواند صاحب این اراضی بشود در کردستانش هم مسأله به این صورت داریم که به عنوان مثال زمینهائی را از دولت گرفتند و همینطور که عرض کردم بسیار از این زمینها الان بلاتکلیف رها شده است و رویش استفاده مطلوب نمی شود بنابراین با توجه به مسائل فنی قضیه با توجه به مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی موضوع و با توجه به این قولهائی که از طرف همه مسؤولین در جمهوری اسلامی برای تعیین تکلیف کشاورزانی که الان چند سال است روی این زمینها دارند کار می‌کنند داده شده من استدعای عاجزانه دارم که انشاء الله نمایندگان محترم به کلیات این طرح رأی مثبت بدهند تا انشاء الله در رابطه با جزئیاتش و اینکه چه کار بکنیم که با مسائل استثنائی به محو مطلوبی بر خورد بشود آن به صورت البته پیشنهاداتی که نمایندگان محترم خواهند داد قابل حل خواهد بود و انشاء الله این مشکلی که به صورت سردرگم باقیمانده هر چه زودتر این مشکل حل بشود انشاء الله. رئیس ـ آقای شوشتری مخبر کمیسیون بفرمئید. اسماعیل شوشتری (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، نظر به این که مخالفین محترم مطالبی را فرمودند و سؤالاتی را هم بعضی از سؤال کنندگان محترم مطرح کردند که جامعترین سؤال، سؤال آقای زواره‌ای است از ریاست محترم مجلس سؤال فرمودند ه مرقوم فرموده‌اند پاسخ داده بشود که ‹‹ از اراضی معروف به کشت موقت چند هزار هکتار متعلق به مالکین بزرگ و خوانین و افراد فراری است تعداد ملکین چند نفر است چند هزار هکتار متعلق به خرده مالکین بوده و بعد مالکین چند نفرند، چه مقدار از این اراضی مصادره با توقیف شده از متصرفین چند در صد کشاورز و ساکن ده می‌باشند؟ ›› این مجموع سؤالاتی که کتباً نمایندگان محترم سؤال فرمودند و مطالبی هم که مخالفین محترم فرمودند خوب گوش دادید. من به خاطر اینکه در صحبت‌هایم هم پاسخی به سؤال کنندگان عرض کرده باشم و هم جواب استدلال مخالفین را، لذا کلی حرف می‌زنم که همه مطالب در بر باشد اولاً بحث ما در مورد جزئیات این طرح نیست چون جزئیات را نمایندگان محترم می‌توانند پیشنهاد بدهند، اصلاح بشود و احیاناً ممکن است در طرح پیشنهادات خوبی در برسد که مجلس بپذیرد و اصلاح بشود لذا از جزئیات طرح که بعضی از مطالب مربوط به جزیئات این طرح بوده در آن زمینه صحبت نمی‌کنم بحث ما در کلیات قضیه است بگذارید تاریخچه‌ای را از زمینها و اراضی کشت موقت خدمت نمایندگان محترم عرض کرده باشم گر چه هر یک از نمایندگان بر اساس ارتباطی که با موکلین خودشان حداقل دارند در جریان مسأله هستند باید روی این نکته تأکید بشود که بنای امضاء کنندگان طرح و اعضاء محترم کمیسیون کشاورزی و قضائی بر این بوده که مالکیت را غیر مشروع ندانستند و به همین دلیل در این طرح آمده‌اند گفته‌اند: آنچه که ضرورت است در واقع بیع است و از مالک بگیرند و به متصرف بفروشند و بهاء عادله را به مالک بپردازند خوب تبصره‌ای هم زده شده اگر موارد نادری اختلاف در ملکیت هست و زارع می‌گوید من مالک هستم مالک می‌گوید من مالک هستم دادگاه صالح رأی خواهد داد. اگر مالک نبود بهاء عادله هم پرداخت نخواهد شد؛ که این به صورت تبصره ذکر شد پس عادله هم پرداخت نخواهد شد؛ که این به صورت تبصره ذکر شده پس بنا را برا یا گذاشته‌ایم که مالکیت مالکین غیر مشروع نیست بر این اساس داریم صحبت می‌کنیم منتها این تاریخچه را عرض بکنم برای اینکه حسابی سر انگشتی باشد لذا اقلام ریز را عرض نمی‌کنم، به صورت ساده. اراضی کشت موقت هفتصد هزار هکتار است تعداد مالکین پنج هزار نفر هستند (عرض کردم خرده و اقلام ریزش را عرض نمی‌کنم) هفتصد تقسیم بر پنج هزار هر مالکی که از او زمین گرفته شده یا توسط کشاورزان تصرف شده صد و چهل هکتار. (فارسی ـ 139 هکتار و ) عرض کردم حالا خرده‌اش را برای اینکه سر انگشتی حساب بشود ما هفتصد و خرده‌ای هزار هکتار است عرض کردم هفتصد هزار هکتار برای اینکه سریع بشود حساب کرد؛ بنابراین صد و چهل هکتار از هر مالک گرفته شده دست همین مالکین صید هزار هکتار زمین هست، صد هزار را باز تقسیم بر پنج هزار بکنیم هر مالکین بیست هکتار هم الان در اختیارش دارد نمایندگان محترم به این نکته توجه کنند تصویر این نباشد که از یک خرده مالک ضعیفی رفتند زمین را گرفتند. الان بیست هکتار دستش هست و از آن دارد استفاده می‌کند صد چهل هکتار هم به طور متوسط از هر مالک گرفته‌اند بنابراین مالکی بوده که صد و شصت هکتار مالک بوده بیست هکتار دستش است صد و چهل هکتار از او گرفته‌اند موارد نادر را در تبصره 5 آورده‌ایم هر جور هم می‌خواهید اصلاح بکنید اصلاح بکنید، می گوئیم احیاناٌ اگر مالکی در بین اینها هست که مالکیتش کم است به اندازه مورد نیازش بدهند. آن هم نگفته‌ایم ساکن در ده باشد گفتیم ساکن در منطقه هم باشد، منطقه با محل، ده فرق می‌کند اگر کسی در منطقه ساکن است به امر کشاورزی اشتغال دارد مورد نیازش هست باز هم بدهند اما در مجموع وقتی متوسط را حساب می‌کنیم مشخص می شود که مالکین وضعیت مالکیتشان در چه قرار بوده نکته دوم نمایندگان محترم همه توجه دارند که در زمینها اراضی کشت موقت بنابراین نبوده که بیایند هر کس عمده مالک باست زمینش را بگیرند چون الان هم داریم کسانی که به مراتب بیش از این مالکیت دارند و زمین در دستشان است. هر نماینده‌ای نسبت به اراضی حوزه خودش مقایسه بکند در واقع اراضی را کشت موقت گرفته که حرف روی مالکش بوده یا فراری بوده یا غاصب بوده یا زورگو بوده یا خیانت کرده که وقت پیروزی انقلاب شد بارقه‌ای در قلب کشاورز دمیده شد، رفت، ریخت روی زمین، زمین را گرفت، عرض کردم موارد نادر را شما انگشت روی آن نگذارید بنابراین نبوده که 9 نهادهای انقلابی توسط آن زمان، سیاه بوده، جهاد بوده، هیأتهای هفت نفره بودند؛ بنابراین نبوده که هر کسی زمین زیاد دارد برود بگیرند و دلیلش این است که در حال حاضر مالکینی هستند که بیش از این مالکیت دارند نگرفته‌اند بیشتر بعد از پیروزی انقلاب یک مقدار به سال 57 بر گردیم که نهادها، کدام اراضی را گفتند و به کشاورزان دادند؟ یا کشاورزان کدام زمینها را رفتند ریختند و گرفتند؟ انصاف بدهید آقای واقعاً مالک این بوده که برود هر کسی که عمده مالک بوده بگیرند و الله این جور نبوده عرض کردم موارد نادر را استثناء بکنید. عمدتاً اراضی بوده که روی آن حرف بوده عمدتاً زمینهائی بوده که کشاورز سالیان سال از دست مالک ظلم دیده، ستم دیده، پیروزی انقلاب که شد این نوید در دلش و امید در قلبش به وجود آمد، رفت گرفت. این نکته دم که روی این هم توجه کنید عرض کردم استثنائات و مستثنیات را و موارد نادر را بیائید پیشنهاد بدهید البته یک شوری است در جزئیات اصلاح بکنیم این نکته دوم که باز قابل توجه است این هفتصد هزار هکتار را به چه کسی داده‌اند آن طرفش هم باز قابل توجه است باز عرض کردم اقلام ریزش را عرض نمی‌کنم به صد هزار خانوار (نه هر نفر) بلکه به خانوار صد هزار خانوار کشاورز داده‌اند یعنی به طور متوسط به هر کشاورزی هفت هکتار در واقع از هر مالکی که بیست هکتار الان در اختیارش است صد و چهل هکتار گرفته شده به هر خانواری هفت هکتار داده شده البته باز رقم ریزتر و دقیق‌ترش را در این جزوه در آوردم که کمتر است 2/6 هکتار است ولی خوب روی حساب سر انگشتی برای اینکه سریع‌تر حساب بوشد هفت هکتار به هر خانواده‌ای داده‌اند آن هم خانواده هائی بوده‌اند که باز در این طرح هم قید ده، اگر کشاورز متصرف زمین، دارد به او نمی‌دهند، از او می‌گیرند چون از شرایطش است که به کشاورزی واگذار می شود بی زمین باشد یا کم زمین باشد به صد هزار خانواده کشاورز در این مملکت هفت صد زمین داده‌اند نکته سومی که مجلس به آن توجه بکند مالکینی که بیست هکتار زمین الان در اختیارشان هست. صد و چهل هکتار هم در اختیارشان بوده ه از آنها گفته شده شما بیائید حساب بکنید که این مالکینی که الان بیست هکتار هم در اختیارشان هست راجع به انقلاب راجع به جنگ چه کرده‌اند؟ اما همین کشاورز بدبخت بی زمینی که هفت هکتار زمین به او دادند گنبد امسال هشت صد تن از همین اراضی کشت موقت به جبهه کمک کردند؛ یعنی هر خانواده‌ای که هفت هکتار به او زمین داده‌اند کشت موقت است زمین نداشته، هشت صد تن همین اراضی کشت موقتی‌ها کمک کرده‌اند در خراسان، شهرستان هائی داشته‌ایم که (من کلی عرض نمی‌کنم مواردی که اطلاع دارم عرض می‌کنم) تا سه سال اینها از این اراضی کشت موقت کشت کردند نیروی انسانی‌شان را مصرف کردند، بذر، شخم، تمام هزینه‌ها را دادند تا سه سال کل محصول را آورند در اختیار دولت جمهوری اسلامی گذاشتند، گفتند به جبهه می‌دهید، به هر کجائی که می‌دهید، بدهید. این هم مسأله سوم که باز قابل توجه است شما هفت سال است تک تک شما نمایندگان محترم در تمام سخنرانیها خودتان گفته‌اید (البته ممکن است بعضی از آقایان بلند شوند و اعتراض کنند و بگویند ما نگفتیم من کلی دارم عرض می‌کنم) همه شما در سخنرانی‌هایتان به مردم رفتید و گفتید که این نظام حامی کشاورز، حامی کارگر، حامی مستضعفین، حامی کسانی که زیر بار ظلم ستم بودند اینها است و این نظام و این حکومت می‌خواهد از اینها حمایت بکند و شش سال بخشنامه پشت سر بخشنامه صادر شد که کشت‌های موقت کشت بشود تا مجلس تکلیف را مشخص بکند حالا انصاف بدهید قوة مقننه بیاید و طرح را در کند بگویند نه آقا بر گردانید. به مالکین اصل بر گردانید انصاف بدهید قوه مقننه بیاید و طرح را در کند بگویند نه آقا برگردانید. به مالکین اصل برگرداند انصاف بدهید خود شماها چه پاسخی برای این مردم خواهید داشت و سؤال این است که ما نمی گوئیم غیر مشروع میگوئیم بنا را گذاشته‌ایم در این طرح بر این که مالکیت مشروع است به این دلیل که می گوئیم بهاء عادله را به او بدهیم چون اگر غیر مشروع بود بنا نداشت بهاء عادله را دادن اما اگر ضرورتی در کشور هست سؤال این است که چه ضرورتی بالاتر از این مورد؟ و اگر نیست خوب بحث دیگری است ما مهمترین مسأله ای که امروز ضرورتش را احساس می‌کنیم می گوئیم بابا ماکلی که 160 هکتار زمین دارد آنهم 5000 نفر این معادله را باید در نظر گفت 5000 نفر ـ یعنی 5000 خانوار 160 هکتار هر نفری مالکند؛ اما /000/100 نفر در این کشور هستند که اصلاً مالکیتی ندارند و کشاورز هم هستند زحمتکش هم هستند خوب اینها را در نظر بگیرید اگر ضرورتی هست موردش همین جا است راجع به جزئیات قضیه مسائل زیاد است شما حساب بکنید از مالکینی که به اصطلاح مالکین اراضی کشت موقت بودند، 78 درصدش ساکن در شهرند، 8/8 ساکن در روستا هستند که طبعاً اگر خودشان کشاورزی کنند این 8% مشمول تبصرة 5 هستند 8/1 آن هر دو جا ساکنند حدود 6 درصدش مالکینی هستند که در خارج از کشور سکونت دارند یعنی در اروپا هستند و در عین حال کشاورزند (بیچاره هیات) و 5 درصدش محلشان مشخص نیست و بالطبع در مجموع وی کلیات اگر بخواهیم صحبت بکنیم اعتقاد ما این است که در شور کلیاتش را نمایندگان محترم با دو سوم رأی بدهند الان این مذاکره در مجلس کلیاتش را نمایندگان محترم با دو سوم رأی بدهند الان این مذاکره در مجلس مطرح است همة کشاورزها همة این افراد گوش به زنگند که نمایندگان منتخبشان چه خواهند کرد و هم چنین ملکت شهید پرور ضرورتش را تصویب بفرمائید در جزئیات اگر احیاناً در مورد جزئیاتش نظری باشد پیشنهاد می‌دهیم. یک سلسله از سؤالات مطرح است که این را در یک کلمه توضیحاُ عرض بکنم که بعضی از نمایندگان سؤال فرمودند که ما تصویب کردیم این قانون را و شورای نگهبان رد کرد این جور نبوده و شورای محترم نگهبان اشکالشان این بود که این کشت موقتی‌ها را در شور دوم آوردید و باید به صورت یک قانون مستقلی بیاید نظرشان هست من الان در اختیار نبود که از رو می‌خواندم و به صورت قانون مستقلی باید بیاید بعد شورای محترم نگهبان نظر بدهد بنابراین نظر شورای نگهبان راجع به اراضی کشت موقت مبنی بر رد نبوده مبنی بر این بوده که در شور دوم اضافه کردیم و نمایندگان نظر ندادند و باید قانون مستقلی بیاید تا بعد نظر بدهند این هم در مورد سؤال کنندگان. رئیس ـ بسیار خوب این که دو سوم گفته‌اند دو سوم در کلیات نمی‌خواهد و بر فرض در جزئیات هم دو سوم نیاورد اصلش تصویب می شود منتهی شورای نگهبان حق برگرداندن دارد. دو سوم فقط اثرش این است که قاطعیت دارد و دیگر بر نمی‌گردد فعلاً دو سوم لازم ندارد (موسوی تبریزی ـ آقای هاشمی! این ماده واحده در احکام ثانویه است) بهر حال دو سوم اصلا نمی خواهد. ما همین طور با اکثریت که تصویب کنیم تصویب شده است دو سوم اثرش این است که شورای نگهبان دیگر نمی تواند برگرداند والا تصویب شدن دو سوم نمی خواهد تصویب شدن هر لایحه ای در مجلس با اکثریت مطلق است اگر ما به عنوان ضرورت بعداُ تصویب کردیم آن وقت شورای نگهبان نمی توانند برگردانند. به علاوه در این ها تبصره هایی است مطالبی هست که اصلا ضرورتی نیست مطالبی هست که یک قسمتش عادی است (یکی از نمایندگان ـ ضرورتی است) حالا آن دیگر بحث جزئیات است فعلا در اصل کلیات است. موسوی تبریزی ـ پس به عنوان طرح خود ماده واحده را رأی بگریید. رئیس ـ کلیات همین است در جزئیات هر جایش را به عنوان دو سوم به عنوان ضرورت و موقت تصویب کردیم که دیگر قابل بر گشت نیست. 183 نفر در جلسه حضور دارند کلیات طرح را به رأی می گذاریم. کاشانی ـ آقای هاشمی! این همه بحث کرد مخبر کمیسیون در ضرورت بود. فؤاد کریمی ـ نه در کلیات بحث کرد آقای کاشانی. برای کلیات اعلام رأی دشه است. رئیس ـ حالتا در هیر چه بحث کرده ما فعلا بحث ما در اصل مسأله است آقا بنشینید شما که در این بحث نباید دخالت کنید این نظر من است و دارم می گویم ما اگر همة این را حتی جزئیات (همهمه نمایندگان) آقایان توجه بفرمائید اگر جزئیاتش را هم با اکثریت مطلق تصویب کنیم مصوبه مجلس است منتها شورای نگهبان حق برگرداندن دارد در آن صورت و این یک بحث روشن است ما فعلا به عنوان ضرورت در این رأی نمی گریم اصل طرح را رأی می گریم. 183 نفر حضور دارند کسانی که با اصل این طرح موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) با اکثریت بسیار قوی تصویب شد (منشی ـ بیش از دو سوم بود) دو سوم را احتیاج نداریم فعلا ما کلیات را تصویب کردیم موارد هر جا احتیاج به دو سوم داشتیم در جزیئات می گوئیم. خلخالی ـ آقای هاشمی! دو سوم که شد حالا. رئیس ـ حالا شد یا نشد من کاری ندارم ما اصلا احتیاجی نداریم چرا روی این مسأله بحث می کنید. حالا بر فرض دو سوم شده باشد در جزئیاتش که بحث می کنیم اگر دو سوم نیاورد فایده ای ندارد ما باید موارد را با دو سوم تصویب کنیم. یکی از نمایندگان ـ دو سوم مهم است. رئیس ـ حالا مهم است که اکثریت قوی بوده دو سوم را می خواهید چه کار کنید پیشنهادات را مطرح کنید. منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اولین پیشنهاد، پیشنهاد آقای اسلامی است که گفته اند در عنوان طرح به جای کلمه ‹‹ واگذاری ›› کلمة ‹‹ فروش ›› و در سطر آخر صفحه اول به جای کلمة ‹‹ واگذار ›› کلمة ‹‹ فروخته ›› ذکر شود. اسلامی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من پیشنهاد را از این جهت کردم که اگر ما کلمة ‹‹ واگذاری ›› ذکر کنیم و همین طور آن جا ‹‹ واگذار می شود ›› ذکر کنیم این یک اسم بی مسماء برای این طرح خواهد بود چون این طرح مربوط به فروش زمینها به زارعین است و واگذاری وجود ندارد و اگر کلمة واگذاری را ما ذکر کنیم این باعث سوء استفاده خوانینی می شود که بسیاری شان از این طرح خوشحال هستند برای اینکه پول این زمینها را می گیرند و میبرند در پاریس می خورند و کیف می کنند. ولی خلاصه قیافه مظلومانه هم به خودشان می گیرند که بلی زمینها ما را واگذار کردند و آن کسانی هم که خواهند طرفداری کنند نوحه سرائی می کنند که بلی زمینها را گفتند و بردند و بستند و چه کردند ولی اگر چنانچه ما کلمة ‹‹ فروش ›› در عنوان طرح و ‹‹ فروخته ›› در سطر آخر به جای ‹‹ واگذار می شود ›› ذکر کنیم که ‹‹ فروخته می شود ›› با محتوای طرح سازگاری بیشتر دارد و انطباق بیشتری دارد. منشی ـ آقای شیخ موسی سلیمی مخالف. موسوی سلیمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اگر بنا باشد که ما ضرورت مسأله زمین را حل بکنیم ضرورت فقط منحصر به فروش و بیع نیست حالا اگر آمدیم به وسیله مزارعه یا به وسیله اجاره، یا به وسیله بیع یا به وسیله مصالحه خواستیم حل کنیم. خوب، اینجا اگر کلمة واگذاری باشد شامل همة اینها هست اما اگر بیع باشد راههای دیگر بسته می شود ما هم نمی خواهیم راههای دیگر بسته بشود والسلام. منشی ـ آقای اکرمی موافق. اکرمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای سلیمی مطلبی که بیانگر مخالفت با پیشنهاد آقای اسلامی باشد در واقع که قانع کننده هم باشد نداشتند پیشنهاد این است که اگر عبارت ‹‹ واگذاری ›› تبدیل به ‹‹ فروش ›› بشود با آنچه که در متن مادة واحده آمده بیشتر موافقت دارد. در سطر آخر می خوانیم ‹‹ به اقساط فروخته می شود و سند مالکیت رسمی و ثبتی به صورت بیع شرط با معرفی هیأتهای هفت نفره واگذاری زمین ›› پس در متن مادة واحده مسأله بیع شرط مطرح است بنابراین با خود فروش موافقت بیشتری دارد. نکتة دیگر این که اگر در مسأله فروش باشد به دلیل این که ما ناچاریم اصل ماجرا را در یک مقطعی ببریم و تمامش بکنیم با فروش مناسبت بیشتری دارد تا مسأله واگذاری. نکته سوم این است که انصافاُ باعث می شود که جلو سوء استفاده هائی که از عبارات می شود، جلو این سوء استفاده ها هم گرفته بشود؛ بنابراین پیشنهاد، پیشنهاد مطلوبی است که محتوای ماده واحده با کلمة ‹‹ فروش ›› بیشتر تناسب و هماهنگی دارد تا با کلمة ‹‹ واگذاری ›› رئیس ـ آقای شوشتری بفرمائید. اسمعیل شوشتری (مخبر کمیسیون) ـ در مورد پیشنهادی که ایشان فرموده اند در عنوان که حالا خیلی چون عنوان است و قانون نیست اما در سطر آخر مادة‌واحده که خلاصه ‹‹ واگذار ›› با تبدیل به ‹‹ فروش ›› بکنیم واگذاری مربوط می شود به متصرفین، یعنی به متصرفینی واگذار می شود گر چه اینها فعلا متصرف هستند اما هنوز مالک نشده اند و هنوز بلاتکلیف مانده اند بحث سر این است که واگذار به آنها بشود و در واقع هم به آنها واگذار می شود واگذاری هم در اینجا اعم است معنایش این نیست که یعنی به آنها رایگان داده اند و بیع و فروش را میرساند آن طرف قضیه هم بالطبع وقتی شما بگوئید که فروش معنایش این است که ضمناُ مالکیت همة اینها را شرعاُ تثبیت کرده اید خوب خود آن هم در همة موارد حداقل صادق نیست و لذا فکر می کنیم که باز در مجموع صادر ‹‹ واگذاری جامع تر از این است که فروش بگوئیم بنابراین ‹‹ واگذار ›› باشد بهتر است با پیشنهاد موافق نیستم .

رئیس ـ دولت حرفی ندارند؟ (اظهاری نشد) آقای دهقان پیشنهاد را مشخص کنید.

 منشی ـ پیشنهاد مشخص جناب آقای اسلامی این است که به جای کلمة ‹‹ واگذاری ›› هم در عنوان طرح و هم در متن مادة واحده کلمه ‹‹ فروش ›› و ‹‹ فروخته ›› بیاوریم.

 رئیس ـ ‹‹ به اقساط واگذار می شود ›› در سطر آخر صفحه اول می شود ‹‹ به اقساط فروخته می شود ›› 182 نفر حاضرند موافقان با این پیشنهاد اصلاحی قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) رأی نیاورد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد بعدی ، پیشنهاد آقای فهیم کرمانی است که گفته اند در ماده واحدة سطر اول بعد از کلمه ‹‹ دائر ›› کلمة ‹‹ غیر مشروع ›› اضافه شود.

 فهیم ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، خوشبختانه جناب ریاست محترم مجلس تصریح فرمودند که این طرح به عنوان ضرورت مطرح نیست و به عنوان یک طرح عادی برایش رأی گیری کردند.

 رئیس ـ این جور من نگفتم شما اگر به همین وضوح حرف من را عوض کنید.

فهیم ـ در نوار ضبط شد که فرمودید ما به عنوان ضرورت رأی نمی گیریم و در نوار هم ضبط شده است.

 رئیس ـ آقای فهیم گفتم در رأی گیری احتیاج به دو سوم برای تصویب ندارد ما اگر کمتر از دو سوم هم بیاوریم و اکثریت مطلق بیاورد تصویب شده است باید برود به شورای نگهبان شورای نگهبان می تواند آن موقع رد کند. اگر دو سوم رأی دادند ، شورای نگهبان دیگر نمی تواند رد کند.

 فهیم ـ سه مرتبه مسأله تکرار شده پس بعداُ هم پیاده می شود و مشخص می شود.

رئیس ـ خیلی خوب، حرف من این است. شما معمولاً وقتی تریبون دستتان می آید یک حرفی می زنید که چیزی خراب بشود.

فهیم ـ حالا بحث ما این است که با توجه به این مسأله که در کلیات حداقل به عنوان ضرورت رأی گیری نشده و بنابراین دلیلی نداریم برای این که مالکیت یک مالک مشروعی را سلب بکنیم و دلیل مزیل می خواهد سلب مالکیت ، از این جهت بنده عرض کردم اگر این کلمه غیر مشروع در اینجا اضافه بشود آن وقت تمام مشکلات حل خواهد شد برای اینکه اگر این غیر مشروع نباشد. می شود اموال مشروع و اموال مشروع مالکیتشان برای مالکشان محرز است و مزیل میخواهد و حیث این که ما مزیلی و دلیلی بر ازلة مالکیت در این جا نداریم بنابراین کلمة ‹‹ غیر مشروع ›› به نظر میرسد که ضروری است و باید در اینجا اضافه بشود.

منشی ـ آقای موحدی ساوجی مخالف.

موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، این پیشنهاد آقای فهیم کرمانی در واقع با موضوع این طرح مغایرت دارد برای این که طرح ، طرح اجرائی اصل 49 و رسیدگی به اموال نا مشروع از جمله ملک و زمین نیست اگر چنانچه این اراضی دایر نا مشروع باشد و پیدا است که این را دولت می گیرد و به کشاورزها واگذار می کند دیگر چیزی هم به مالک نمی دهند بحث طرح ، کلیات و جزئیاتش در ارتباط با اراضی است که اراضی دایر است. مالک هم دارد ، فرض هم این است که غیر مشروع بودنش هم مشخص نیست که غیر مشروع باغشد یعنی به ظاهر حکم مشروع بودند و قانونی بودن به آن بار می شود ؛ بنابراین اگر این پیشنهاد را ما بخواهیم مطرح کنیم کلا این طرح را باید که تغییر داد و یک طرح دیگری مثلا به مجلس آورد که به نظر من درست نیست.

 منشی ـ آقای کاشانی موافق.

کاشانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، از همین جملة آخر جناب آقای موحدی ساوجی من شروع می کنم ، فرمودند که اگر ما بخواهیم کلمة ‹‹ غیر مشروع را پشت سر کلمات ‹‹ دایر و بایر ›› بیاوریم یعنی کلا این طرح را کنار بگذاریم یعنی معلوم می شود که بحث در کلیات این طرح که برایش رأی گرفته شد. رئیس ـ پیشنهاد این است که ‹‹ نا مشروع ›› بیاوریم نه ‹‹ مشروع ››. احمد کاشانی ـ عرض می کنم غیر مشروع بعد آن دو تا کلمه بیاید. کلیات این طرحی که برایش رأی گرفته شد ، به عنوان یک طرح عادی برایش رأی گرفته شد. ما هم برداشتمان از سوابق مجلس ، بالاخره در ذهنمان هست که چه شکلی بوده ، به این ترتیب است که اگر چنانچه یک طرحی کلیاتش را آدم می خواهد رأی بگیرد بر خلاف عنوان اولیه است بر خلاف حکم اولیه است قرار بر این شده بود قرار داد این طور بوده به تبع سخنان امام که در آن باره دو سوم رأی گیری بشود اگر نشد یعنی یک حالت عادی برای طرح منظور شده بنابراین من مطمئنم آقای فهیم پیشنهادی که داده اند به تبع این رأی مجلس بود یعنی اگر به این ترتیب رأی گیری نمی شود قطعاُ ایشان این پیشنهاد را نمی دادند چون متوجه بودند که اگر بنا براین باشد که راجع به اراضی که غیر مشروع است تصمیم گرفته بشود دیگر مجلسی نمی خواهد و رأی مجلسی نمی خواهد. لذا حالا که به طور عادی رأی گیری شده ما حق نداریم که بیائیم بگوئیم که اراضی دایر و بایر را با یک رأی عادی مجلس بر خلاف رویه گذشته تصرف مالکانه را در آن محدود کنیم. بگوئیم بفروشید با هر کار دیگر بکنید و بعد به هر حال به عنوان یک قانون بخواهیم تلقی بکنیم بنابراین ، این پیشنهاد ایشان با این وضع جدید یک پیشنهاد کاملا منطقی است یعنی اراضی بایر و دایری که ثابت می شود غیر مشروع است آن ها را اگر اشخاص به هر نحوی گرفتند مطابق این با آنها عمل می شود البته من اگر این پیشنهاد تصویب بشود پشت سرش پیشنهاد میکنم که دیگر مسأله پرداخت وجهی بابت اراضی متصرفی معنا و مفهومی نمی تواند داشته باشد و باید آن قسمت هم حذف بشود لذا من به تبع این رائی که مجلس گرفت با این پیشنهاد موافقم.

منشی ـ آقای شوشتری بفرمائید.

 اسمعیل شوشتری ( مخبر کمیسیون )ـ اولا این پیشنهاد در واقع عدم رأی به کلیات طرح است چون اصل طرح همین است ( کاشانی ـ اصلش که دو سوم رأی میخواهد ) و وانگهی چون مفاسد زیادی این پیشنهاد به وجود می آورد مخالفیم ، برای این که شما وقتی گذاشتید کله اراضی بایر و دائر نا مشروع که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به نحوی تا پایان سال 59 از آن گرفته شده گرفته شده اما اراضی نا مشروعی که بعد از 59 شده به آن ها بر گردانید این یک تالی فاسد بسیار بدی دارد. اراضی اگر نا مشروع است که باید همه را گرفت آن وقت تا پایان سال 59 یعنی چه ؟ آنوقت معنایش این می شود که از 22 بهمن 57 تا پایان 59 اراضی نا مشروع را گرفته اند که گرفته اند ، آنهائی را که نگرفته اند نگیرند دست خودشان بماند خوب اگر نا مشروع است که باید گرف .

خلخالی ـ اخطار قانون اساسی دارم .

شوشتری ( مخبر کمیسیون قضائی )ـ مسأله دوم عبارت از این است این نا مشروع و یا مشروع معنایش این است که باید به دادگاه بروند ( خلخالی ـ آقای هاشمی اخطار قانون اساسی دارم ) باز کلی هفت ، هشت سال دیگر صبر بکنیم همین طور که شش ، هفت سال این اراضی بلاتکلیف بوده ، سرمایه گذاری نشده باز 5ـ6 سال دیگر هم برود در دادگاه و بررسی بکنند که آیا مشروع است یا نا مشروع باز 7 ـ6 سال دیگر هم بگذرد لذا ما شدیداُ مخالفیم و نیازی نیت .

رئیس ـ اخطار به چی ؟ به پیشنهاد یا به

خلخالی ـ اخطار به پیشنهاد .

رئیس ـ می توانید مطرح کنید .

خلخالی ـ عرض کنم که در اصل 49 قانون اساسی دارد از جمله چیزهایی که دولت باید بگیرد ‹‹ زمین های موات و مباحات اصلی ، دایر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیر مشروع را گرفته و به صاحب حق رد کنند ›› بنابراین در این طرح اگر مسأله ای غیر مشروع بوده باشد، آن مربوط به اصل 49 قانون اساسی است و اصلا ربطی به اینجا ندارد. پس این جا ما مطلق بحث می کنیم. ما کار نداریم به این که مشروع است یا غیر مشروع است

 رئیس ـ آن وقت می شود یکی از مصادیق اصل 49 ، اگر گفتیم ، عیبی ندارد . آقای دکتر زالی حرفی ندارید ؟( اظهار نشد ) 182 نفر حاضرند پیشنهاد آقایان فهیم این است که بعد از دائر در سطر اول کلمه نا مشروع اضافه بشود و می شود ‹‹ اراضی بائر و دائر نا مشروع ›› کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند، قیام بفرمایند ‹‹ عده کمی برخاستند › رأی نیاورد یک ربع ساعت تنفس می دهیم.

( جلسه در ساعت 15 /10 دقیقه به عنوان تنفس تعطیل و مجدداُ در ساعت 50 /10 به ریاست آقای کروبی ‹‹ نایب رئیس ›› تشکیل گردید )

 نایب رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . آقا دهقان بفرمائد .

 منشی ـ پیشنهاد آقای موسوی تبریزی مطرح است که فرموده اند از ماده 1 سطر اول لفظ ‹‹ به هر نحوی ›› حذف بشود و جایگزین آن بشود ‹‹ که بوسیله جهاد یا هیأتهای هفت نفره ›› کاشانی ـ شورای نگهبان حضور ندارد .

 نایب رئیس ـ بلی شورای نگهبان تشریف ندارند دو تا سؤال داریم سؤالات مطرح میشود . 5- طرح سؤال آقای محمد صالح طاهری از آقای دکتر زالی وزیر کشاورزی ارجاع آن به کمیسیون .

 منشی ـ سؤال اول ، سوال محمد صالح طاهری از آقای زالی وزیر کشاوری .

 محمد صالح طاهری ـ بسم الله الرحمن الرحم . حسنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصر . آیه ای که در شروع مجلس قرائت شد، مناسب فراوانی با بحث حقیر دارد «ءانتم تزرعونه ام نحن الزارعن .» نمایندگان محترم ، ملت قهرمان ایران، با توجه به شرائط جنگ امور برای مملکت دو چیز مهم است : 1- باروت برای سوزاندن دشمن که بحمدالله از این جهت دست ما پر است و کوچکترین نگرانی را ندارد . 2- گندم که بایستی شکم مردم سیر باشد تا بتوانند سلاح را بکار برد . جامعه ما احتیاجات فراوانی دارد که سخت و مشکل ولیکن تا حدودی قابل تحمل می باشد . اگر در این مجلس محترم بحثی می کنم بخاطر آن است که وجدانم آرام نمی گیرد شاهد ندانم کاریها وضعف ها باشم . از برادر مسلمان آقای دکتر زالی خواهش می کنم اولا در پاسخ به سؤالات حقیر به جای شاخه به شاخه رفتن، دقیقا جواب سؤالات را بدهد . رأی به ایشان داده ام هنوز وجدانم از این رأی آرام نیست. ثانیاُ آقای دکتر زالی سعی نماید به جای توسل به آمار و ارقامی که در اختیارشان گذاشته اند برای قانع کردن مردم و مجلس، مبادرت به جوابی نمایند که وجدان خود ایشان قانع شود و اگر در مواردی می داند اشکال وارد است، شهامت نماید قبول اشکال کند و وعده اصلاح از اصرار به توجیه نمودن و به هر قیمت پاسخ گفتن، بهتر است .اکنون برای اینکه امت اسلامی ما مستحضر باشند دقیقاُ متن سؤالات را قرائت می کنم :

 حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی

 ریاست محترم ملس شورای اسلای .

احتراماُ دستور فرمائید وزیر محترم کشاورزی طبق اصل 88 قانون اساسی ضمن حضور در مجلس به سؤالات ذیل پاسخ دهند :

  1. علت انحلال ، تعطیل طولانی و جلوگیری از تشکیل مجدد انجمن های اسلامی اداره کل کشاورزی استان لرستان چه بوده ست .
  2.  هزینه ـ ها ، صورت وضعیت مراکز خدمات روستائی استان لرستان بخصوص مراکز حشمت آباد ، همت آباد ، چولان ، شیروان قائد رحمت چگونه بوده و پرونده های حیف و میل اموال عمومی و اختلاس در این مراکز در چه مرحله ست .
  3. خریدهای دو و چند نرخی که در یک زمان از افراد و وابستگان مسؤولین اداره چه توجیهی دارد و چرا فاکتورهای گرانتر بجای امضاء معاونت اداره مالی به امضاءمدیر کل رسیده ست .
  4.  فلسفه تعلل و سهل انگاری در معرفی خاطیان آن اداره و هیأتهای رسیدگی به تخلفات و دادگاههای صالحه تحت حفظ آبروی اداره چه توجیهی درد .
  5. اشتغال افراد با عناوین و مدارک جعلی در آن اداره و تخلف از مقررات و بخشنامه ها در تأیید صلاحیت دام یا دامداری و بالاخره حاتم بخشی در گاو داری سراب چنگائی در چه مرحله از رسیدگی ست .
  6. استخدام و اشتغال به کار نیروهای زائد و استفاده از وسائل نقلیه و امکانات اداره در غیر مأموریت و تأمین خسارت تصادفات در اموال عمومی و سند سازی برای اضافه کار مراقبت از بیت المال می باشد .

 طاهری : 25 /2 /65 بعد از اینکه از سؤال ها را مجلس محترم و ملت قهرمان عنایب فرمودند، پیرامون مختصری از این سؤالات توضیح کوچکی می دهم و بعداًاگر نیاز بود، صحبت می کنم .جناب آقای زالی اینجانب میل ندارم آمار و ارقامی با شواهد ذکر کنم ، دوست دارم آقای دکتر زالی که مسؤول است خودشان برای مجلس و مردم توضیح دهند که هزینه های عمرانی این مرکز چقدر بوده ؟ چگونه صرف شده؟ کجا رفته؟ اگر در این زمینه اطلاع و با تحقیق کافی ندارند، بنده حاضرم در این زمینه اطلاعاتی در اختیار ایشان قرار هم . نمایندگان محترم توجه دارند فلسفه ایجاد مراکز خدمات در تحقق بخشیدن به شعار تولید و خودکفائی است. آقای زالی ! خودتان را به کمک خرید بیشتر در رسانه های گروهی قانع ننمائید، توضیح فرمائید در این مملکت تولید چه بوده و مقایسه تولید نمایید.  زیرا ملت می داند وضع فلاکت بار کشاورزی باعث شده روستائی به شهر مهاجرت و گندم تاپو ( من لری عرض می کنم ) گندم تاپو و انبار سال خود را به دولت به قیمت بالاتر بفروشد و نان ارزان تری از شهر بخرد که در اثر سوءمدیریت صف نانوایان به حدی است که نماز صبح را کنارد که های نانوایان مردم می خواهند و دود این ما به التفاوت و سوبسیدها مستقیماُ به چشم می رود . از تولید بفرمائید نه از خرید نه از مهاجرت که گندمش را بفروشد و در صف نانوائی بایستد .

دربارة سؤال سوم ـ خریدارهای دو و چند نرخی که در استان لرستان در یک زمان در یک محل با کیفیت پائین تر صرفاُ بخاطر اینکه فروشنده با بعضی مسؤولین اداره کل نسبت داده با قیمت گرانتر خریداری شده و عجب آنکه معاون اداری مالی قیمت های عادلانه را امضاء و با وجود حضور ایشان و به علت استنکاف از خرید بالاتر از قیمت عادلانه از امضاءخودداری نموده که الان این شخص بخاطر همین حرفها از سمت خود ، بخاطر ایستادن برای عدالت از سمت خود بر کنار می شود . اسناد ارقام اینجا موجود است. اگر مجلس اجازه بدهد آنها را عرض می کنم پنج ماه از زمان این سوال می گذرد صدای مسؤولین و حزب الله آنا به جائی نرسیده و احیاناً در صدد جبران بعضی از این سؤالات آمده .

 در سؤال پنجم در مورد اشتغال افراد با مدارک جعلی به عنوان دکتر چون این افراد الان در مجلس نیستند و نمی توانند از خودشان دفاع نمایند ولی به هر حال ضعف مدیریت را میرساند من از اسم بردن صرف نظر مینمایم ولی اگر آقای وزیر و مجلس محترم به مسؤولیت شرعی و قانونی خودشان اجازه بدهند آن افرادی که در اداره کل کشاورزی با مدرک جعلی در حد دکتر چه ماجرهائی بوجود آورده اند برای ملت عرض می کنم ایشان بفرمایند تا بنده اگر لازم بود آن دلائل و مدارک را یک یک خدمت مجلس ارائه بدهم والسلام علیکم.

 منشی ـ آقای دکتر زالی .

دکتر زالی ( وزیر کشاورزی ):  بسم الله الرحمن الریم . من فکر می کنم که در رابطه با مطالبی که برادر عزیزمان آقای طاهری خرم آبادی مطرح فرمودند در دو قسمت جواب بدهم یکی در رابطه با سؤالاتی که مطرح فرمودند و یکی در رابطه با سخنرانی قبل از دستوری که ارائه فرموده بودند  و برای من جنبه گلایه گذاشته که آن قسمت دومش است البته قسمت اول هم نماینده محترمی سؤال مکند و دستگاه اجرائی هم موظف است که تا آنجائی که مطلع است جواب بدهد و انشاء الله از صداقت دور نبشد . سؤال اولی که مطرح شد علت انحلال تعطیل طولانی و جلوگیری از تشکیل مجدد انجمنهای اسلامی است خوشبختانه سوال را در رابطه با وزارت خانه ای مطرح می کنند که روابطش با انجمن اسلامی خیلی خوب است ؛ اما موضوع : در اداره کل کشاورزی در آبان ماه سال 60 در شهرستان پنج نفر را به عنوان هیأت رئیسه انجمن اسلامی انتخاب کردند بعد از یک سال انجمن مذکور خود بخود تعطیل شد و تاکنون داوطلبانی در این زمینها برای اینکه انتخابات مجددی داشته باشند نبودند علیرغم اینکه چند دفعه از طرف اداره کل هم از آنها خواسته شده ست . مسأله دوم سیستم حسابرسی که مطرح فرمودند هزینهها . صورت وضعیت مرکز خدمات روستائی استان لرستان بخصوص چند تا مرکزی که اشاره فرمودند اولا اگر مطالبی را برادر عزیزمان آقای طاهری اشاره فرمودند با توجه به پی گیریهائی است که خود وزارت کشاورزی در این زمینه داشته است ما در رابطه با مراکز خدماتمان یک سیستم حسابرسی خاصی داریم که مسائل را بررسی می کنند و اگر خدای نکرده اشتباهاتی باشد آنها را مطرح می کنند پیش گیری می شود و حتی به دادگاهها و دادسراها اگر موارد خلاف باشد منعکس می شود ، در استان لرستان ما 38 تا مرکز خدمات داریم کارهای حسابرسی شده و این چهار تا مرکزی که اشاره فرمودند ما خودمان از سه سال پیش به بعضی از مشکلات آگاهی پیدا کردیم و به این صورت بوده : حشمت آباد نتیجه حسابرسی در 21 /8 /63 یعنی در حدود دو سال قبل انجام شده و یک تخلفی مشاهده شده و پرونده به دادسراها محول شده که تمام جزئیات و تواریخش در اینجا هست ولی چون مسائلی که مطرح فرمودند زیاد است من وارد جزئیات نمی شود الان یک سال و هشت ماه است که ما از دادسرا نتیجه خواستیم و هنوز جوابی نیامده است مع الوصف آن فرد مختلف در تاریخ 16 /3 /64 آماده به خدمت شده و در تاریخ 7 /10 /64 از کاربر کنار شده و ما هنوز پی گیر مسأله هستیم که دادسرای تهران برای ما نتیجه نهائی را اعلام بکند ؛ بنابراین خود وزارت کشاورزی بیشتر از هر مسؤولی دنبال مسأله بوده است مرکز خدمات چالان چولان حسابرسی در تاریخ 14 /11 /63 نتیجه در تاریخ 21 /2 /64 موارد خلاف در تاریخ 17 /4 /64 به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری و بعد از آن به دادسرا داده شده که هنوز نتیجه ای به ما ندادند منتها فردی که متخلف بوده و در ضمن غیبت هم داشته الان سر کار نیست ولی ما دنبال نتیجه از طرف دادسرا هسیم . مسأله شیروان حسابرسی در تاریخ 6 /9 /64 اعلام نتیجه به هیأت رسیدگی در تاریخ 24 /10 /64 و از تاریخ 4 /10 /64 قبل از اینکه یعنی از تاریخ بعد از فرستادن به هیأت رسیدگی این طرف از کار بر کنار شده تا نتیجه پرونده اش مشخص بوشد و مورد آخر قائد رحمت نتیجه حسابرسی در تاریخ 20 /11 /64 به دادگاه کیفری روم خرم آباد داده شده و آن متخلف هم به صورت موقت از کار بر کنار هست تا نتیجه کارش مشخص بوشد بنابراین مسائلی را که برادر عزیزمان به عنوان اینکه سوء استفاده شده مطرح کردند چیزهائی است که از نتیجه پی گیری های خود وزارت خانه و اداره کل خدمتشان ارائه شده اینجا منعکس شد و چیزی نبوده که برای ما تازگی داشته باشد و دنبالش نبوده باشیم و همه این تاریخ ها حتی قبل از تاریخ سؤال ایشان در پنج ماه قبل که از پنج ماه بوده ست . سؤال سوم ـ خریدهای دو یا چند نرخی کاه در یک زمان از افراد عادی و وابستگان مسوولین . در سال 64 دو تا خرید کاه و گندم شده برای یک دامداری که یک قبلا شده و یک در یک فاصله زمانی بعد با یک مقداری تفاوت نرخ که البته مسؤولین آنجا زمان را برای ما مطرح کردند و اینکه در هر صورت در آن زمان این مقدار ارائه دادند و در زمان بعدی به نرخ دیگر ولی ما به این قناعت نکردیم و الان از طرف بازرسی خود وزارت خانه این مسأله تحت بررسی است والان من نتیجه ای روی این مسأله ندارم که بتوانم قضاوت صحیحی روی مسأله بکنم ولی آن گزارشی که به من دادند تفاوت زمان را مطرح کدرند ولی الان برادرمان که مسؤول بازرسی کل وزارت خانه است برای همین جهت یک دفعه به لرستان رفته و قرار است که شنبه هم باز در رابطه با پی گیری دنبال کار باشد . سؤال چهارم ـ فلسفه تعلل و سهل انگاری در معرفی خاطیان آن اداره به هیأتهای رسیدگی . اتفاقاُ وزارت کشاورزی و ادارات تابعه اش در این زمینه فعال بودند و بخشنامه هائی که من در این رابطه دادم بجا بود که اینجا اگر فرصت بود بعضی هایش را می خواندم در رابطه با اینکه چقدر باید سخت گیری بوشد برای کم کاری و خدای نکرده سوء استفاده و از خود همین اداره کل از 66 رائی که در رابطه با مسائل ارجاعی به هیأتهای رسیدگی به تخلفات ادای داده شده 36 مورد اینها مؤاخذه شدند بنابراین این نبوده که خدای نکرده ما خواسته از معرفی خاطیان چشم بپوشیم و اگر کسی سوء استفاده یا کوتاهی در انجام وظیفه کرده خدای نا کرده حامی او باشیم . سوال پنج ـ اشتغال افراد با عناوین و مدارک جعلی در آن اداره و تخلف از مقررات و بخشنامه ها یک موردی در سال 60 یک نفر دامپزشکی فارغ التحصیل ترکیه مدرک موقتی از وزارت علوی ارائه داده به سازمان دامپزشکی و سازمان دامپزشکی تهران با توجه به کمبود دامپزشک این را به اداره کل معرفی کرده و اداره کل این را استخدام کرده بعد از یک مدتی که یک سال گذشته متوجه شدند این مدرک مدرک صحیح نبوده و فرد را جواب کردند تفاوت حقوقی که گرفته از او گرفتند و به وزارت آموزش عالی نوشتند که این مدرک که دست ایشان هست چیست و آنها تأیید کردند که این فوق الیسانس دامپزشکی است و دکتر نبوده و دکترا را به صورت جعلی وارد ورقه کردند که این را ما پی گیری کردیم و مسأله ای نبوده که خدای نکرده ما خواسته باشیم بدون مدرک به کسی حقوقی بپردازیم و به این صورت باشد . سوال ششم ـ استخدام و اشتغال به کار نیروهای زائد و استفاده از وسائل نقلیه و امکانات اداره در غیر مأموریت و تأمین خسارات تصادفات در اموال عمومی و سند سازی برای اضافه کار از بیت المال . اولا ما از نظر کارشناسی بقدری فقر کارشناسی داریم که همیشه دنبال نیرو می گریم و این نیست که خدای نکرده نیروی زائد دنبالش باشیم ما اولا که کمتر از لیسانس الان اجازه استخدام نداریم و با لیسانس هم با شرائط خاصی هست و اگر استخدامی می شود صرفاُ در رشته های کارشناسی و با توجه به نیازهای مبرمی است که نمونه بارزش خود استان لرستان است که واقعاُ از نظر کارشناسی شاید یکی از محرومترین استانها باشد در رابطه با اینکه تصادفات از نظر کارشناسی شاید یکی از محرومترین استانها باشد . در رابطه با اینکه تصادفاتی بوده و خساراتی دیده شده و اینها 22 مورد در اداره کل هست که به وسائل نقلیه خسارتی وارد شده است . در تمام این موارد خسارت از شخص خاطی گرفته شده یعنی آن کسی که رعایت نکرده است . وقتی که تشخیص دادند که تقصیر با راننده بوده و یک مورد حتی ماشین خود اداره کل بوده مدیر کل بوده که از حقوق خودش کسر شده به در خواست خودش که مدارک هست که در صورتی که لازم بادش خدمت سروران ارائه می شود . مسأله اینکه سند سازی شده اضافه کار معمولا 85 ساعت حداکثر با نظر بالاترین مقام اجرائی به ازای هر ساعت یک صد و پنجاهم حقوق به افرادی که کار کنند داده می شود اگر سندی هست که خدای نکرده مخدوش است و درست نیست به ما ارائه بدهند ولی چنین چیزی را ما در بررسی هایمان به آن نرسیدیم که چنین چیزی بوده ولی اگر سندی دارند ما با تشکر این را بررسی می کنیم ؛ اما این قسمت اول سؤال یعنی سؤال قسمتی که الان خیلی به صورت کلی جناب آقای طاهری مطرح فرمودند و آن روز هم متأسفانه در سخنرانی قبل از دستورشان اشاره فرموده بودند این هست که ما همه چیز را در این کشور خراب تلقی کنیم و رو به تنزل و مردم را از این جهت نگران بکنیم من مواردی را اشاره می کنم و قضاوت را به عهده خود سروران عزیز می گذارم . اولا مدیر کلی که ایشان به عنوان یک فرد نا صالح اشاره کردند رقیب انتخاباتی جناب آقای طاهری در دوره جدید بوده نایب رئیس ـ آقای دکتر زالی وقتتان دارد تمام می شود . دکتر زالی ـ بعداد آراء او بعد از آقای عباسی بوده . طاهری ـ خارج از موضوع صحبت می کنی ، میایم می کشمت پائین . منه پنجاه هزار رأی آورده ام . دکتر زالی ـ من اینجا صحبت می کنم . طاهری ـ مملکت را نابود کرده نایب رئیس ـ آقای طاهری چرا این جور صحبت می کنید ! از مجلس برو بیرون . طاهری ـ من پنجاه و شش هزار دکتر زالی ـ هر توهینی باید به مقامات اجرائی این کشور بوشد ولی قدرت جواب دادن نباشد . نایب رئیس ـ آقای طاهری آخر با یک وزیر که این جور بر خورد نمی کنند شما وقت دارید بعد میتوانید صحبت کنید این چه نحو بر خوردی است ؟ آقای زالی صحبتتان را بفرمائید . دکتر زالی ـ برادر عزیز کلی گوئی نتیجه ای را حل نمی کند اینکه مشکل سوخت بوده یا مشکل کود بوده یا مشکل سیلو بوده یا صف خرید بوده یا جائز بوده اینها مشکلاتی است که دستگاه اجرائی همیشه دنبالش است و نامه ای که من خدمت برادران عزیز دادم به عنوان استمداد از برادران عزیز این است که ما همه اش دنبال این مسائل هستیم خوب تا آنجا که از دست مان ساخته است دنبال کود بوده ایم دنبال ماشین آلات بوده ایم دنبال جوائز بوده ایم دنبال خرید گندم بوده ایم حالا آن مسائلی که هست دیگر بیشتر شرح نمیدهم در سخنرانی قبل از دستورشان یک سری عربی بود که من متوجه نشدم انشاء الله ذکر خیر بوده ، قسمت های فارسی هم بعضی وقت ها کلی بود که متوجه نشدم آنهائی که جواب میدهم چیزهائی است که متوجه شدم . در رهبری املشی ـ راجع به سال جواب بدهند . نایب رئیس ـ آقای زالی اولا وقتتان هم الان تمام است و دو دقیقه دیگر بیشتر نمانده است و برای بعد هم وقت می خواهید که صحبت کنید و بعد هم سؤال را جواب بدهید . دکتر زالی ـ در رابطه با سؤال و در رابطه با سخنرانی قبل از دستور ایشان فرمودند سه میلیون جوجه گفتم که به ترکیه صادر می شود و خدا نکند اینها در جنگ سر پیدا بکند این مسأله اصلا چیزی است که قابل توضیح است در رابطه با وضع کشاورزی که الان صحبتشان است و جزو سؤال مطرح شده در نظر نیاوریم در استان لرستان که نظر ایشان هست سه تا محصول اساسی است گندم ، جو ، حبوبات که من تغییرات را در این چند سال می ـ خوانم و قضاوت را به عهده برادران می گذارم و بررسی آن هم اگر لازم باشد حاضرم در خدمتشان باشم که خدای نکرده اینها کذب نباشد . مقدار خرید گندم ( که حالا آن اشکال را جدا شرح میدهم ) خرید گندم 61 ـ62 ، 23 هزار تن و 62 ـ63 ، 65 هزار تن و 63 ـ64 ، 125 هزار است و پیش بینی 150 هزار تن . چو : تولید در سال 61 ، 58 هزار تن در سال 62 ، 70 هزار تن و در سال 63 ، 98 هزار تن و در سال 64 ، 107 هزار تن . حبوبات : در سال 61 ، 18900 تن و در سال 62، 18900 تن و در سال 63 ، 2075 تن و در سال 64، 53900 تن با وجود این همه مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم اگر خدای نکرده زحمات کشاورزان و خدمتگزاران در این بخش کشاورزی که شامل وزارت خانه های مختلف می شود نادیده گرفته بشود من فکر می کنم این کفران نعمت است . از بقیه مسؤولین استان بشنوید من فکر نمی کنم در صداقت امام جمعه محترم خرم آباد کسی شک داشته باشد در نماز جمعه روز 11 /7 /65 به پیشرفت کشاورزی و افزایش تولیدات استان چنین اشاره فرمود که الحمدلله در عرض چند سال بعد از انقلاب از نظر کشاورزی پیشرفت چشمگیری داشته مخصوصاُ استان لرستان که در سال گذشته علاوه بر اینکه آذوقه استان را تهیه نموده است مقدار زیادی گندم به شهرستان قم صادر کرده و امسال این مقدار بیشتر خواهد بود ( خودشان فرمودند ) در رابطه با مراتع مسائلی را مطرح فرموده بودند . اتفاقاُ در زمینه مراتع و تثبیت شن های روان وزارت کشاورزی در این دو ، سه سال بر خورد بسیار فعالی داشته و اعداد و ارقامی که در اینجا هست من ذکر نمی کنم چون وقت ندارم . نایب رئیس ـ آقای زالی وقتتان تمام است . دکتر زالی ـ فقط یک مورد را اشاره می کنم ایشان اشاره فرموده بودند و تشکر کرده بودند در صحبتشان که من از آقای هاشمیان و از آقای محلوجی تشکر می ـ کنم که زحمت کشیدند و شن زارها را آباد کدرند ولی وزیر بی لیاقت کشاورزی چنین و چنان کرده می خواهم بگویم اگر تفاوتی هست از نماینده است ؛ بنابراین حوزه انتخابیه باید تجدید نظر در انتخابت نماینده بکند . نایب رئیس ـجناب آقای طاهری شما صحبت بفرمائید منتها جناب آقای زالی یک نکته ای که خارج از بحث بود فرمودند و آن مسأله انتخابات است . شما دیگر خراج از بحث نشوید . مطلب حول و حوش همان سؤال و جواب صحبت بفرمائید . محمد صالح طاهری ـ از آقای زالی که اشکالات را 90% یا 80 % قبول کرد متشکرم ؛ اما از جواب هائی که راجع به انتخابات نطق های قبل از دستور و مسائل دیگر به من داد حق این است که یک وزیر دیگری تشریف بیاورد و به سؤالات من جواب بدهد چون جوابهای این وزیر مطابق این سؤال نبود من تصحیح می کنم فرمایش ایشان را ، کسی نمیداند در مملکت ، در استانش 39 مرکز خدمات هست یا 38 تا من چه بگویم به این ملت ؟ من چه بگویم به این ملت ؟ جواب ضعف مدیریت پرسنل آنجا آقای عمرائی در بروجرد منزوی کرد اگر این انجمن اسلامی را آقای منحل نکردید و به انحلال نکشیدی این گوی و این میدان . آنها که نموده اند یک تعدادشان در جبهه شهید شدند ، یک تعداد که هستند بکوئید همین الان تلگراف کنند که آقا ما هستیم ما را منحل کردند ، پدر ما را در آوردند یا در نیاوردند اگر گفتند پدر ما را در نیاوردند من همه سؤالاتم را پس می گیرم آقای زالی به جای این که از وزارت خانه بخواهد دفاع کند از تشکیلات دفاع کند دارد از خودش دفاع می کند هزینه هائی که من می گویم بارها آقای زواره ( نه این زواره ای ) مسؤول حسابرسی واحد مالی معاونت هماهنگی برنامه و بودجه مشتاق حسابرسی و در خواست بوده آقایان در استان تن به قضا نداده اند . نمونه آن مرکز خدمات شیروان است که با یک وضع عجیبی نمایندگان دیگر هم داد و فریادشان به جائی نرسیده . مرکز خدمات حشمت آباد 30 /8 /63 حسابرسی شده مدیر کل شما نوشته ما آن را در تاریخ 8 /9 /63 به دادسرای خرم آباد داده ایم برادر جان ! مطلب همین جا است طبق ماده 20 قانون هیأت تخلفات اداری باید هیأت رسیدگی نماید شما مدعی هستید باید عرض اداره نرود مطلب درز نکند جمهوری اسلامی آبرویش نرود چگونه شما به هیأت تخلفات اداری خودتان بی اعتماد هستید و برده اید به دادسرا و آنجا درز پیدا کرده ؟ این ضعف مدیریت نیست ؟ چون میخواستند در مسیر رابطه عمل کنند و بچه های حزب الله مانع بودند هم آنها را منحل کردند هم به هیأت بی اعتماد شدند و هم اینها اکنون این پرونده در دادگستری دادسرای عمومی تهران پیش آقای شهید زاده کارشناس رسمی کل اداره است خلاف مسؤول است حشمت آباد زیر سؤال است آقای زالی ! شما دستی از دول به خدا بر آتش دارید پول دولت را به جیب شخصی ریخته و گفته امانت داری من بیشتر از این است که در صندوق باشد . در کدام مملکت و دنیا یک آدمی امین تر از کل دولت می شود ؟ آدمی امین تر از مجلس می شود ؟ آدمی امین تر می شود ؟ پول را ریخته آنجا و مسأله صف نان را من تازه می کنم همه جا نبود شهر ما حداقل هست تهران هست ، تبریز بود همه جا همه ایران را من از این جهت توضیح عرض میکنم از همه اینها گذشته وقتی سؤالات من شده آقا ! مرکز خدمات همت آباد من حالا قاطی عرض می کنم به جای جمع و جور کردن مسؤولش را کمیته انقلاب اسلامی رفته آنجا با وافور و منقل گرفته که اسمش و ماشینش و همه اش اینجا هست ( با ماشین دولتی ) ما چه خاکی به سر بکنیم در این مملکت ؟! اسمش را ببریم باید او بیاید صحبت کند اسمش را نبریم باید همین جور ما بسوزیم بعد از سؤالات من با وافور و با منقل و با همه اینها والله ، بالله ، تالله ، به خدا قسمت ( نایب رئیس ـ وقتتان تمام است ) جواب هائی که ایشان داده اند به هیچ وجه من را قانع نکرد . جواب های نطق قبل از دستور بنده بوده است و نطق هائی هم دارم و در این زمینه کشاورزی کتاب هم خواهم نوشت و راجع به این سؤال به کمیسیون برود ولی همان طوری که حضرت امام فرمودند دو نفر از کارشناسان بیایند به من اجازه بدهند دو نفر از کارشناسان وزارت کشاورزی آنجا باشد و این پرونده ها که یک دهم آن پرونده هاست اینجاست بنده آنجا ارائه بدهم اگر حرف من نا حساب بودن میآیم لری ، صاف و پوست کنده می گویم آقای زالی من غلط کردم بهتر از این چیزی می شود ؟ اگر نبود تحولی در کشاورزی ایجاد کنید و به جای بلوط و چه در کرد کیلویه و نمیدانم کجا زال و زالک نکارید والسلام علیکم و رحمه الله . نایب رئیس ـ شما مطلبی دارید بفرمائید . دکتر زالی ( وزیر کشاورزی )ـ من اولا معذرت می خواهم از نمایندگان محترم در رابطه با نی نحوه سوال و جواب ولی وقتی که بالاخره صدائی زده گفته می شود خواهی نخواهی یک جوابی هم معادلش باید باشد والا شاید ظلم باشد در رابطه با ین که چرا به دادسرا ؟ من تعجب می کنم از جناب آقای طاهری که چرا ( نایب رئیس آقای زالی وقت آن قدر ندارید خیلی فشرده مطلب تا را بگوئید ) مسأله ای در هیأت تخلفات اداری بررسی شده و جنبه مالی در آن بوده ما برای این که تشخیص نهائی داده بشود به دادسرا فرستاده ایم این که دیگر چرا به دادسرا فرستادیم من فکر نمی کنم که مسأله خاصی باشد در رابطه با گندم هم که فرمودند گندم را گران می خرید و در شهرها توزیع می شود و ارزان هست اولا این اشکال کلی را من همیشه خودم گفته ام در ثانی این مسأله هم که کشاورز گندم تا پویش را میفروشد و بعد نان میگیرد در کل صادق نیست برای این که ما حساب کرده ایم مثلا در سال 64 که این مسأله خیلی در بحبوحه بود تفاوت توزیع وزارت بازرگانی در روستاها با سال قبلش 40 هزار تن بود . در صورتی که تفاوت خریدمان حدود 600 هزار تن بود این نیست که خدای نکرده زارع ما آن طور خواسته باشد سود جوئی بکند و تمام گندمش را بفروشد و در صف خرید قرار بگیرد البته به علت تفاوت نرخ این مشکل در اطراف شهرها پیش میآید شما تفاوت نرخ را حل بکنید مشکل رفع می شود . نایب رئیس ـ متشکرم آقای زالی . آقای طاهری بفرمائید . طاهری ـ سؤال من به کمیسیون برود . نایب رئیس ـ خوب قانع نشدند سؤال میرود برای کمیسیون سؤالات سوال بعدی . 6- طرح سؤال آقای کریمی مرندی از آقای دکتر زالی وزیر کشاورزی ارجاع آن به کمیسیون . منشی ـ آقای کریمی مرندی سؤآلشان را مطرح کنند . رضا کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم . ما با استفاده از اصل 84 قانون اساسی که هر نماینده در برابر تمام ملت مسوول است و با استفاده از اصل 88 باز که هر نماینده حق قانونی اش هست که میتواند که از یک وزیر مسوول سؤالی بکند چهار تا سؤال در رابطه با ایستگاه شامداران که در حومه جلفا و شهر مرزی ما است من مطرح کرده ام که امید است انشاء الله وزیر محترم کشاورزی پاسخ بفرمایند من قبل از طرح سؤال باید عرض کنم در رابطه با از بین رفتن 24 تن سیمان که نزدیکی ایستگاه از بین رفته که این را ما سوال کردیم سر جنگلدار کل استان یعنی مدیر محترم جنگلبانی که باید تشکر کنم که ایشان پاسخ دادند یعنی حتی خود ایشان قضایا را و این از بین رفتن 24 تن سیمان را خود ایشان از طریق حتی خود ایشان قضایا را و این از بین رفتن 24 تن سیمان را خود ایشان از طریق کمیته توزیع سیمتان استان ، دادسرا ، مسوول کارخانه سیمان صوفیان و شرکت حمل و نقل استان تعقیب کرده اند که دیگر نیازی به پاسخ نیست اما موضوعی که قابل بحث و توضیح دادن است اصل طرح است من در مورد اصل طرح واقعاُ نتوانستم خودم را قانع کنم چون رفتم از نزدیک هم دیدم ما دشت های خوبی در اطراف شهرستان مرزی مرند داریم از قبیل دشت یکانات ، علا کوه ، کل فرج و دشت ها و واگذاری آن زمین ها به کشاورزان اطراف و کشاورزانی که در آن روستاها کار می کنند واقعاُ میشد در کوتاه مدت کار کرد یعنی کسانی که از نزدیک آشنائی دارند میداند زمیها بسیار مستعد است و استعداد عجیبی برای کشاورزی دارد اگر در این دشت ها که من اسم بدم آب تأمین میشد طبعاُ برای خود کفائی ما در کل کشور یا حداقل در استان کمک های فراوانی میکرد که متأسفانه ما توجه نکردیم الاقرب یمنع الابعد که این که ما آن طرح کوتاه مدت را که بودجه کمتری نیاز دارد اگر انجام میدادیم دیگر نیازی نبود به کاریهای دراز مدت که بعد از گذشت 7 شال هنوز هم نتیجه کافی و کلی عاید نشده است دست بزنیم . چون الان ما نامه هائی که نوشته ایم مخصوصاُ یک نامه در تاریخ 29 /11 /62 به جناب آقای زالی وزیر محترم کشاورزی نوشته ایم که عین نامه را من قرائت میکنم عطف به مذاکره حضوری در مورد احیای دشت یکانات و دشت علا کوه در حومه شهرستان مرند مواردی را به استحضار جنابعالی میرسانم : 1- با تأمین آب هر دو دشت بزرگ وزیر کشت رفتن آن به طرح خودکفائی کمک مؤثری حداقل در سطح استان خواهد نمود. 2- تأمین آب اگر از رود ارس مشکل و به نفع نباشد از طریق آب چای و قنات های دیگر می شود این دشت ها را احیاءنمود . 3- کشاورزان منطقه با دلگرمی مشغول فعالیت شده و از مهاجرت بی رویه به شهرها خودداری خواهند کرد . این نامه ای است که در آن تاریخ نوشته شده و مشابه این نامه ها باز در تاریخ های دیگر نوشته شده که متأسفانه از خود جناب آقای وزیر ما جوابی دریافت نکردیم حرف من این است چرا آن دشت ها با آن وضع که الان ما درایم و داشتیم چرا آنها احیاء نشد ؟ الان هم که ما تقاضا می کنیم و یا نامه مینویسیم جناب آقای وزیر خوب بر فرض هم جواب بنویسند جوابش این است می گویند که ما فعلا امکاناتی نداریم یا بودجه نداریم . حرفشان هم درست است ؛ اما چرا آن روز که وقتی که ما می خواستیم یک طرح دراز مدت را دست بزنیم که آن هم طرحی است در آینده و من نفی نمی کنم ؛ اما دشتهائی که در کوتاه مدت برای ما برای مردم محروم ما در آن منطقه کمک می کرد و از مهاجرت کشاورزان به شهرهای بزرگ از قبیل تهران ، تبریز و شهرهای دیگر جلوگیری میکرد چرا اقدام نشده است ؟ این حرفی است که واقعاُ توجه نشده است ؛ اما در رابطه با سؤالی که به طور اجمال من عرض کنم سؤالاتی شده به عنوان ریاست محترم مجلس شورای اسلامی . سوالات را من عرض می کنم سؤال اول من این است . چرا طرح آبرسانی در دشت شامداران هنوز به مرحله عمل نرسیده ، سر جنگلداری کل آذربایجان شرقی حدود 20 هزار اصله نهال و 22 تن بذر جو در آن دشت کشت نموده است نتیجه اکثر نهال ها خشکیده و طبق اطلاع دقیق بیشتر محصول کاشته شده هم از بین رفته است . 2- چرا در اجرای طرح کشاورزی شامداران که با مشارکت سازمان آب منطقه ای به مورد اجرا گذاشته شده است دقت نگردیده است ؟ 3- جهت جلوگیری از ضرر و زیان و نیز جلوگیری از مهاجرت بی رویه روستائیان به شهرها . چرا زمین های مذکور در اختیار کشاورزان واقعی نوار مرزی قرار داده نمی شود تا با استفاده از امکانات دشت را احیاء نموده و از مهاجرت صرفنظر کرده و کمک به خود کفائی بنماید . 4- از جناب آقای زالی طی نامه شماره 30167 مورخه 5 /3 /64 و سر جنگلداری کل استان آذربایجان شرقی طی نامه شماره 367 مورخه 5 /3 /64 از هزینه هائی که در آن طرح به مصرف رسیده و عملکرد سؤال نمودیم تنها سر جنگلدار کل عملکرد ایستگاه از قبیل بذر و تولید علوفه شامداران را گزارش کرده است و از مقدار هزینه هم اسمی بده نشده است که چقدر واقعاُ بودجه مصرف شده است و چه نتیجه ای عاید شده و مردم توانسته اند واقعاُ استفاده بکنند . در توضیح این 4 سؤال باید عرض کنم:

 سؤال اول که مشخص بود سؤال دوم این را عرض کنم که از نزدیک بنده رفتم و دیدم برادر مسؤول ایستگاه شامداران می گوید علت خشکیدن نهال ها و خشک شدن جول علتش عدم هماهنگی بین ما و بین جنگلداری و سازمان آب منطقه ای بود خوب وقتی که اینها می دانستند هماهنگ نیستند،شروع کردند به کاشتن این همه نهال و بذر جو . چرا فکر نکردند که اول باید هماهنگ باشند تا این طرح را اجرا کنند ؟ برای اینک که این بودجه بالاخره از دسترنج این مردم محروم و مستضعف است و حالا ممکن است جوابی بدهند که این مربوط به سازمان آب یک قسمتش هست برای ما فرقی نمی کند. چون ما از وزارت نیرو هم میتوانیم بپرسیم .

 در رابطه با سؤال سوم اهالی روستاها ما از نزدیک خوب سری می زنیم و می رویم می بینیم بندگان خدا الان آب ندارند کشاورزی را آنجا احیاء کنند و آنجا بمانند حرفشان خواستن آبت است اینها می گویند اگر (نایب رئیس ـ جناب آقای کریمی ! شما 3 دقیقه دیگر وقتتان نمانده بعد نیاز به وقت دارید ) الگر ثلث این بودجه واقعاُ خرج میشد و آب در اختیار کشاورزان قرار می گرفت همین کشاورزان میتوانستند با وجهی بهتر ، وقتی که آب دارند خوب کار می کنند ، می توانستند احیاء بکنند و از حرکت به شهرهای دیگر و از مهاجرت هم جلوگیری بوشد که ایئ نشده است.

 در رابطه با سؤال سوم باز ادامه بدهم که بالاخره جلوگیری از مهاجرت لازم است جلوگیری بشود هنوز هم آنجا ما زمین هائی داریم و من این را جداُ از جناب آقای وزیر می خواهم لطفی کنند ، عنایتی کنند در این رابطه آن زمین هائی که فعلا هست با این دشت هائی که همین طور لم یزرع افتاده است و استعداد عجیبی برای کشاورزی دارد لطفی کنند عنایتی کنند در این رابطه ان زمینهائی که فعلا هست یا این دشتهائی که همین طور لم یزع افتاده است و استعداد عجیبی برای کشاورزی دارد لطفی کنند لااقل در فکر آبی باشند برای احیاء این دشت ها که قابل کشت است یعنی قابل استفاده من عرضم تمام شد .

 نایب رئیس ـ آقای دکتر زالی بفرمائید .

 دکتر زالی ( وزیر کشاورزی ): بسم الله الرحمن الرحیم ، با عرض تشکر از برادر محترم جناب آقای کریمی نماینده محترم مرند مسائلی که مطرح فرمودند. بحمدالله استعدادهای بالقوه آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بسیار زیاد است دشت هائی که نام بدرند منحصر به این چند تا اسم نیست دشت های یکانات و مراک و زنگنه و شیولوئه و چند تا دشت دیگر هست آنجا که اینها اگر سرمخایه گذاری بشود و استحصال آبت بشود دشت های بسیار مستعدی است یا در خود آذربایجان غربی تعداد دشتهائی که با یک سرمایه گذاری میتواند زیر کشت بروئد بسیار زیاد است و این را ما در خدمت برادرمان استاندار آذربایجان غربی هم که آمده بودند در شورای عالی کشاورزی و بعضی از نمایندگان مطرح کردیم که هر چه توجه بشود کم است ولی این که چه کار میشده انجام بدهیم که نکرده ایم آن مسأله ای است که باید رویش صحبت بشود من قبل از این که شروع به صحبت در رابطه با جواب سؤال ها بکنم چون یکی از برادران قبلا یادداشتی گذاشته بودند و من فراموش کردم در رابطه با آن یادداشت مسأله را مطرح بکنم این را ذکر می کنم که برادر عزیزمان آقای طاهری اشاره کردند به صف های بسیار طولانی در نانوائی ها . این خدای نکرده سوء تفاهمی در بین مردم یا کسانی که می خواهند روی این کلمات کار کنند نشود ؛ اما یک مشکل مقطعی برای 2 ـ3 روز داشتیم که جلساتی در حضور برادر عزیزمان آقای مهندس موسوی تشکیل شد رفع مشکل شد و امسال بحمد خدا و یا لطفی که به این انقلاب خداوند داشته انبارهای ما از همیشه پر تر است چه قل از انقلاب و چه بعد از انقلاب حالا مرهون لطف خداوند هست و چه کسانی در این رابطه سهیم بوده اند آن مسأله جداگانه ای است این را برای این که سوء تفاهم ایجاد نشود بین مردم عزیزمان من لازم دانستم که به آن اشاره بکنم سؤالاتی که برادر عزیزمان آقای کریمی مطرح فرمودند و هم چنین سؤالاتی که برادرمان آقای طاهری مطرح فرموده بودند اگر طبق همان توصیه معمولی که قرار بود این سؤالات در کمیسیون کشاورزی مطرح بشود مطرح میشد شاید وقت نمایندگان عزیز کمتر گرفته می شود ولی در هر صورت جوابشان را در اینجا من خدمتتان تقدیم می کنم . سؤال اول ـ چرا طرح آبرسانی در دشت شامداران هنوز به مرحله عمل نرسیده ؟ سر جنگلداری کل حدود 20 هزار اصله نهال و 22 تن بذر جو در آن کشت کرده که نهال ها بعضی خشکیده و بعضی از محصول بداشت نشده است اولا همانطور که اشاره کردند و خدمتشان گفتیم و ایشان گفتند که فرق نمی کند حالا یا وزیر نیرو یا وزیر کشاورزی الان وزیر کشاورزی است که جواب میدهد اگر سؤال کنید وزیر نیرو او هم میآید جواب میدهد ولی برای ما فرق می کند که چه کسی جواب بدهد چرا طرح آبرسانی در دشت شامداران به مرحله عمل نرسیده اولا این طرح مربوط به وزارت نیرو بوده بعد این را در سال 63 ( حالا در سؤال بعدی من تاریخ دقیق آن را نوشته ام ) واگذار می کنند به سر جنگلداری به عنوان این که از این مرکز برای تهیه بذر برای احیای مراتع استفاده بکند و از آن به بعد سر جنگلداری بدون داشتن هیچ اعتبار مسؤول ادامه اجرای این طرح می شود و تاکنون هم علیرغم بسته بودن دستش با کمک استانداری اقداماتی را انجام داده و برادر عزیز مان آقای عبدالعلی زاده هم در جریان این طرح بوده اند و از طرح هم بازدید کرده اند از کارهائی که شده در رابطه با ین طرح در سال 62 با بپیشنهاد معاونت محترم عمرانی استاندار فعالیت به سر جنگلداری محول شده و از همان زمان برای تولید بذر گونه های علوفه ای جهت احیاء بیشتر از 300 هزار هکتار مراتع مخروبه در این منطقه فعالیت هائی شروعت شد این که برادر عزیزمان میفرمایند که اگر اینجا به جای این چاهی که زده بودند پول را به کشاورز میدادند که کشاورزی بکند این مرکزی که می خواهد ایجاد بشود در خدمت 300 هزار هکتار از مراتع منطقه هست و ما این که بیائیم مقایسه اش بکنیم که اگر به یک کشاورز داده بودیم مشکلش حل میشد این مقایسه صحیحی به نظر من نیست در 600هکتار این اراضی سر جنگلداری 120 هزار اصله نهال کاشته که برادرمان گفتند چرا 20 هزار اصله اش خشک شده ؟ 120 هزار اصله نهال کاشته در یک زمین بدون آب و علفی که تازه میخواهد زیر کشت برود و طبیعی است کهٔ تعداد یک درصدی 10 یا 15 در صد از نهال ها خشک بشود این چیزی طبیعی است یعنی خشک شدن آنها از نظر فنی برای ما مسأله ای نیست 10 ـ 15 % طبیعی است ولی بقیه اش گرفته و آقای کریمی راجع به خشک شده هایش اشاره کردند مسأله بعد گفتند که چرا علوفه کاشتند و برداشت نکردند ؟ اصلا ما مخصوصاُ علوفه ای کاشتیم که برداشت نکنیم . این علوفه برای تقویت زمین و ده که بعداُ برگردانده بشود در زمین و زمین را تقویت بکند علوفه یونجه ای وقتی در زمین کاشته می شود زمین را از نظر ازت تقویت می ـ کند ریشه هایش و بعد اگر ما این را باز برگردانیم در زمین باعث تقویت زمین برای کارهای آینده می شود . سوال دوم ـ چرا در اجرای طرح کشاورزی شامداران که با مشارکت سازمان آب منطقه ای به مورد اجرا گذاشته شده دقت نگردیده ؟ جواب : این طرح اولا مشارکتی نبوده آن کارهائی که عدم دقت را اشاره می کنند اجرای کل طرح محول بوده به سازمان آب منطقه ای که اگر دقت حالا بوده یا نبوده من نمی دانم خودش جدا قابل بررسی و جوابگوئی است ولی در تاریخ 17 /7 /63 این به صورت ناقص تحویل سر جنگلداری شده و از آن پس هم یک اقداماتی مادر این زمینه شروع کردیم که نتیجه کار به نظر خودمان منفی نبوده و خوب بوده است یعنی جوابی که دادم این است که چرا دقت نگردیده آن عملیاتی که از قبل شده مربوط به ما نبوده و شاید از وزارت نیرو در این رابطه جواب بدهند . سؤال سوم ـ جهت جلوگیری از ضرر و زیان و نیز جلوگیری از مهاجرت بی رویه روستائیان به شهرها چرا زمین های مذکور در اختیار کشاورزان واقعی نوار مرزی قرار داده نمی شود . عرض کردم این یک مرکزی است برای بررسی های مرتع و تولید بذر مرتعی مثل یک ایستگاه تحقیقاتی است و این که ما بیائیم بدهیم به چند تا کشاورز مشکلی را از منطقه حل نمی کند . اگر انشاء الله در این کارهائی که در برنامه است در این مرکز انجام بشود بسیار منافعش برای منطقه بیشتر است ثالثاُ در مورد افرادی هم که مایل به سرمایه گذاری روی زمین باشند از طرف استانداری با کمک خود اداره کشاورزی در ستان اعلام شده اگر کسانی مایل به احیای زمین باشند می توانند به استانداری مراجعه و هر قدر که بتوانند زمین احیاء کنند به آنها واگذار می شود ؛ بنابراین اگر چنین افرادی هست به ما یا به استانداری معرفی کنند که ما در خدمتشان باشیم و انشاء الله آنها حرکتی را در این زمینه شروع بکنند .

سؤال چهارم ـ از آقای زالی طی نامه شماره فلان و سر جنگلداری کل استان آذربایجان شرقی طی نامه شماره 367 مورخ 5 /3 /64 از هزینه هائی که در آن طرح به مصرف رسیده سؤال کردیم که البته ما گزارشی دادیم خدمتشان ولی خلاصه اش را من در اینجا عرض می کنم جواب نامه به این صورت بوده که نامه ای که دادیم که البته خدمتشان همانطور که فرمودند مذاکره کردیم و قسمتی اطلاعات را به صورت شفاهی خدمتشان دادیم کارهائی که در آنجا صورت گرفته اینها هست از نظر عدد و رقم احداث استخر ذخیره آب به ظرفیت 3400 متر مکعب با هزینه 15 میلیون و 300 هزار ریال که البته سازمان آب طی اطلاعیه در روزنامه اطلاعات با مبلغ بیشتری پیشنهاد داده بود و کسی حاضر به انجامش نشده بود که بعداُ این انجام شده است . 2- احداث ساختمان اداری و نگهبانی به هزینه 11 میلیون و 500 هزار ریال ، احداث کانال و حوضچه که به علت کمبود اعتبار تا کنون دو قسمت اصلی تکمیل و مبلغ 9 میلیون و 800 هزار ریال پرداخت شده و پس از تکمیل دو قسمت دیگر 5 میلیون و 200 هزار ریال بایستی پرداخت شوئد که هنوز اعتبار آن ابلاغ نشده ( نایب رئیس ـ وقتتان رو به اتمام است یکی دو دقیقه مانده برای بعد بماند ) تا کنون 36 میلیون و 600 هزار ریال در این ایستگاه از طرف سر جنگلداری هزینه شده و هزینه های هم لازم بوده برای این که ما معتقدیم که این یک مرکز خوبی میتواند برای احیای مراتع در استان باشد . اعداد و ارقامی هم در رابطه با حیای مراتع که خوشبختانه استان آذربایجان شرقی و غربی از این نظر هم وضع خوبی دارند داده شده که واقعاُ برادران میتوانستند مقایسه بکنند کارهائی که در این 2 ـ3 سال با سالهای قبل از انقلاب یا حتی سالهای اولیه شده و انشاء الله حرکتها رو به گسترش است . خیلی ممنون .

 نایب رئیس ـ جناب آقای کریمی بفرمائید .

رضا کریمی: بسم الله الرحمن الرحیم ، با تشکر از پاسخ های جناب آقای زالی وزیر محترم کشاورزی در مورد مشارکت این که طرح تا آب منطقه ای سازمان آب اجرا می کرد خوب این سؤال باید در کمیسیون مطرح بشود و بعد هم ما از آن طریق میتوانیم قضیه را دنبال کنیم اما اینکه در شامداران ، جو و درخت و کاشته شده ، خدماتی انجام گرفته من عرض کردم اصل سؤال که مطرح شد و پاسخ هم تقریباُ داده نشده آن این بود که ما چرا زمینهائی که تقویت شده بود در کوتاه مدت میشد استفاده های شایانی کرد چرا آنها احیاء نشده ؟ چرا همان زمینهائی که قبلا اسم بردم چرا آنها احیاء نشده چرا در فکر آنها نبودیم ؟ الان هم که در فکرش هستیم خوب آب نداریم و بودجه و امکاناتی نیست چرا رفتیم سراغ آن زمینهائی که باید هفت سال شش سال کار بشود نمیدانم دوباره زمین از شوره زار بودن تبدیل بشود ، خاش عوض بشود نمی دانم درخت کاشته بشود  تا آن تقویت بشود خوب بهتر بود که ما زمینهائی که در اختیار داشتیم و داریم که اسم بردم منجمله مثلا دشت علا کوه یک دشتی است که واقعاُ قابل استفاده است چرا از آنها استفاده نشده ؟ جواب این داده نشده که این اشکال در اصل طرح است بعد در رابطه با زمینهائی که الان آنجا هست ما سعی داریم حتی امروز در این مجلس و در مجلس شورای اسلامی مسأله زمین و واگذاری زمین به کسانی که نیاز به کاشتن زمین دارند مطرح بشود من این را عرض می کنم حالا آنجا که ما روستائی داریم روستائی که نیاز به کشاورزی دارد ، قصد دارد مخلصانه کار بکند تلاش بکند و برای کشاورزی و برای خودکفائی در این کشور کمک بکند چرا زمین به او نمی دهیم که کمک بکند و زمین هم حقش است و مال آن روستا است و در کنار آن روستاها است ما که خودمان اینجا در مجلس مطرح می کنیم و مسأله مطرح بود و تصویب شد چرا پس آنجا زمینی که متعلق به خود مردم است چرا واگذار نمی شود ؟ البته پاسخ ها قانع کننده بود خوب بود اما این دو سه مورد برای بنده حل نشد و ما امیدواریم انشاء الله برنامه طوری اجراء بشود که ین روستائیان عزیز ما مهاجرت نکنند . به آنها کمکی بوشد ( نایب رئیس ـ آقای کریمی وقتتان تمام است بفرمائید ه قانع شده اید یا نشده اید ؟) بلی در همان روستاها اگر ما برسیم واقعاُ آب در اختیار آنها باشد ، الان هم زمین باز ( همین زمینهائی که عرض کردم ) زیاد است می توانیم کمکی به آنها بکنیم و آنها هم میتوانند برای خودکفائی کشور کمک بکنند والسلام .

 نایب رئیس ـ حالا قانع شدید یا نشدید ؟ کریمی مرندی ـ عرض کردم در رابطه با آن سؤالی که جناب آقای زالی وزیر فرمودند مربوط به ما نمی شود این باید مطرح بشود ما از وزیر نیرو وزارت نیرو سوال بکنیم .

نایب رئیس ـ پس قانع نشدید آقای زالی بفرمائید . دکتر زالی ( وزیر کشاورزی )ـ البته صحبت هائی که آقای کریمی میفرمایند به اندازه ای به حق هست که آدم نمیداند چه بگوید یعنی اگر ما زمین به کشاورز بدهیم خوب چیزی است ولی زمین تنها مشکلی را از کشاورز حل نمی کند مگر اینکه همانطور که فرمودید سرایه گذاری برای آوردن آب روی زمین بشود در آنجا هم دست زیاد است و اینکه چرا نشده ؟ خوب آن یک مسأله ای است که باید گفت بار مالی داشته ولی انشاء الله باید بشود ولی در رابطه با همین زمین که چرا این زمین را انتخاب کردید ؟ عرض کردم این طرح ، طرح نیمه تمامی بوده که ما فقط متصدی شدیم که این را تمامش کنیم ، یعنی آن هم به منظور خودمان نه به آن منظور اولیه به عنوان یک ایستگاهی که مشخص کننده یک منطقه نسبتاُ خشکی است برای کارهای تحقیقاتی روی مرتع و از آن ما استفاده بکنیم و من فکر می کنم غیر از اینکه فرمایشات شما را تصدیق کنم که امکانات بالقوه در این کشور بسیار زیاد است و انشاء الله باید حرکت بشود و از مهاجرت جلوگیری بشود و زمین در اختیار کشاورز باشد چاره دیگری ندارم . نایب رئیس ـ آقای کریمی قانع شدید ؟ همین را بفرمائدید که قانع شده اید یا نه ؟ کریمی مرند ـ این مسأله در رابطه با مرند و حومه نیست بنا به گفته نماینده محترم ملکان آنجا هم این اشکالات هست منشی ـ سوال به کمیسیون رسیدگی به سؤالات برود یا نه ؟ کریمی مرند ـ بلی ، آن یک مورد برود بقیه را جناب آقای زالی ( همهمه نمایندگان ).

نایب رئیس ـ قانع نشدند به کمیسیون سؤالات میرود . دو سوال رسیده که اعلام وصول می شود . 7 -اعلام وصول سؤال آقای مهدوی از آقای وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی . منشی ـ سؤال آقای مهدوی نماینده بابلسر بند پی از وزیر محترم بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در مورد عدم بهره بداری از ساختمان بهداری روستای عزیزک . 8- اعلام وصول سؤال آقای زواره ای از آقای وزیر اقتصاد و دارائی . سوال دیگر سوال آقای زواره ای از وزیر محترم اقتصاد و دارائی در مورد فروش سکه است دو سه سؤال است در همین رابطه که کلا در رابطه با فروش سکه است که اعلام وصول مشود .

نایب رئیس ـ بسیار خوب اسامی عائبین و دیر آمدگان را بخوانید .

 منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، غائبین غیر موجه : آقایان : رنجبر چوبه ، یونس محمدی و منتجب نیا . تأخیر کنندگان از اول جلسه : آقای روحانی دهلران بیست دقیقه ، راه چمنی بیست دقیقه ، حسینی زاده بروجن بیست دقیقه ، خاوری بیست و یک دقیقه ، کریمی مرند بیست و یک دقیقه ، کاشانی بیست و دو دقیقه ، جعفری لنجان بیست و هفت دقیقه ، اسلامی اقلید بیست و نه دقیقه ، محمودیان یاسوج سی دقیقه ، خزاعی پنجاه و هفت دقیقه . غائبین بعد از تنفس ، صمد شجاعیان بیست دقیقه ، غلامرضا بیات بیست دقیقه ، لطفی ایلام بیست دقیقه ، ذوالقدر بیست و یک دقیقه ( البته اینها بعد از تنفس هست ) هراتی بیست و دو دقیقه ، بهرامی اسدآباد بیست و چهار دقیقه ، صاحب الزمانی بیست و چهار دقیقه ، محقق بانکی بیست دقیقه ، هادی نجف آبادی بیست و یک دقیقه ، پناهنده بیست و چهار دقیقه ، صدقیانی بیست و چهار دقیقه ، واقفی بیست و پنج دقیقه ، موسوی پور ابهر بیست و پنج دقیقه ، ضمناُ آقای ارسلان صفائی 13 /7 /65 تا 17 /7 /65 غائب خوانده شده که جبهه رفته بود و غیبت ایشان موجه است . 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده .

 نایب رئیس ـ ختم جلسه اعلام می شود جلسه بعد صبح سه شنبه ساعت هفت و نیم میباشد و اعلام میکنیم سه شنبه و چهار شنبه و پنجشنبه جلسه است ( جلسه در ساعت 12 پایان یافت )

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی