جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 27 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 27 )

  • دوشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۶۳

جلسة بیست و هفتم 22مرداد ماه 1363 هجری شمسی  15 ذیقعده  1404 هجری قمری
 دوره دوم ـ اجلاسیه اول
 1363 ـ 1364
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز دوشنبه بیست و دوم مرداد ماه1363 
فهرست مندرجات
1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2ـ بیانات قبل از دستور آقای صادق خلخالی .
 3ـ بحث پیرامون تقاضای دولت مبنی بر گرفتن رأی اعتماد از مجلس .
4 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن .
جلسه در ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1 ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
رئیس ـ با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود .
منشی ـ دستور جلسه بیست وهفتم روزدوشنبه بیست و دوم مرداد ماه 1363 هجری شمسی مطابق با پانزدهم ذیقعده 1404 هجری قمری .
رئیس ـ تلاوت کلام الله را شروع کنید .
رئیس ـ در مورد سخنان پیش از دستور اگر آقایان داوطلبانه خودشان مایل باشند به تاخیر بیندازند از لحاظ ما مورد استقبال قرار می گیرد البته اگر بخواهند صحبت کنند ما منع نمی کنیم اگر تاخیر بیندازند نوبتشان محفوظ است برای روزی که مجلس جلسه عادی داشته باشد .
آقایان را دعوت بفرمائید اگر مایل هستید تشریف بیاورند و اگر هم مایل نیستند نوبتشان را می گذاریم برای بعد.
2ـ بیانات قبل از دستور آقای صادق خلخالی .
منشی ـ آقای قادری ( قادری ـ باشد برای بعد .)
آقای خلخالی ( خلخالی ـ من صحبت می کنم )
آقای کامیار ( کامیار ـ باشد برای بعد .)
صادق خلخالی ـ توطئه گران بین المللی و استعمارگران و در رأس همه آنها ایالات متحده آمریکا و پیمان ناتو هر روز برای ملل مستضعف جهان مسأله ای را خلق می کنند چندی قبل در دریای مدیترانه با برخورد خصمانه با هواپیماهای کشور لیبی کار را به آنجا کشاندند که ممکن بود در دریای مدیترانه مسأله مهمی را ایجاد نمایند و حالا باز دست از توطئه برنمی دارند در کانال سوئز و در بحر احمر و در باب المندب مین می گذارند و کشتی های بی طرف را که مربوط به همه جهان آزاد است از آن رهگذر می گذرد منفجر می کنند . کاشتن این مین ها کار هر دولتی نیست یک مینی را در شش متری یک مین را در بیست متری در سی متری با یک تکنیک پیشرفته

معلوم است همه می دانند این کار جمهوری اسلامی ایران و کار لیبی نیست ولی وقیحانه این نسبت های ناروا را به دولت جمهوری اسلامی ایران می زنند و حال آنکه خودشان در رأس حمایت گران تروریست بین الملل صهیونیزیم و دولت پوشالی اسرائیل و دولتهای خود کامه در منطقه هستند . بعض ها به عنوان شاهد علیه بنده مطالبی را عنوان کردند که ایشان ( یعنی من ) در گچساران محاکمه غیر اسلامی داشتم من با آقای تاجگردون به گچساران رفتم و اصلاً در گچساران محاکمه ای صورت نگرفته است اگر آقایان دلیلی دارند دلیلش را بگویند تا مردم بفهمند و نمایندگان محترم در جریان قرار بگیرند گفتند که جنابعالی ( جنابعالی به آن مخاطب است به بنده نیست ) در جریان امر آقای حاج زنگنه در باختران هستند و هر یک از این امور در اثبات عدم التزام عملی نامبرده یعنی بنده کافی است باید روشن شود که حقیر یک نفر قاچاقچی معروف به نام زنگنه را بدوا محکوم به اعدام با یک درجه تخفیف نموده ام و یک میلیون تومان هم او را جریمه نموده که در دفتر مبارزه با مواد مخدر رسید دارد ولی پس از چند روز نماینده ما در باختران برادر آقای اسماعیلی که در نخست وزیری هستند پرونده کامل او را همراه یک فقره طومار بزرگ با امضاهای زیاد و چند خبره و مطلع محل به محکمه آورده و شاهد شدند که او یک نفر قاچاقچی حرفه ای است که نباید در حق او اغماض شود روی این جهت حقیر ملاحظه کردم که تخفیف خطا بوده و حکم اول را دون تخفیف در حق او اجراء کردیم و این مطلب که شاهد کرارا عنوان کرده و بعض ها آن را دامن زده اند یک مطلب مطابق شرع و واقع و جزو مسلمات مذهب شیعه است در شرایع می فرماید اکثر نمایندگان اینجا یا مجتهدند یا فریب به اجتهاد یا اینکه بالاخره این مطالب را می دانند اگر حاکم شرع حکمی بکند و سپس خطای او ثابت شود آن را باطل کرده و حکم دیگر مطابق علم خود عمل می کند ( صفحه 94 جلد 40 جواهر ) از قضا ما هم عینا همین کار را کردیم صاحب جواهر می فرماید حکم در صورتی که مخالف دلیل علمی شود که مجالی برای اجتهاد در آن نیست و یا مخالف دلیل اجتهادی که مجالی برای اجتهاد به خلاف آن نیست جز غفلت و مانند آن نقض می شود و در غیر آن نقض بردار نیست و اگر کسی بخواهد با یک عنوانی که در پیش خودش ثابت شده باجتهاد نمی تواند حکمی را که ما صادر کردیم نقض بکند علامه حلی اعلی الله مقامه در ارشاد می فرماید : … حتی خود حاکم من وقتی می بینم یک نفر قاچاقچی هست از نظر من با اینکه اولاً یک قرائمی بود قاچاقچی بود قاچاقچی گری او مسلم بود و ما حکم به اعدام کردیم با یک درجه تخفیف که این شگرد هر قاضی هست که بالاخره برود توبه کند بعد دیدیم خیر از آن پاچه باره های درجه یک است حاکم باشد یا غیر حاکم باید این را لغو کند هر حکمی که بطلان آن آشکار شود باید آن حاکم آن را نقض نماید بلکه در قواعد علامه می فرماید : ( رئیس ـ وقتتان تمام شد ) هر حکمی که بطلان آن آشکار شود حاکم ولو خودش بوده باشد آن را نقض و حکم جدید را صادر می کند حقیر نیز طبق اصول مسلم اسلام پس از ثبوت بی جا بودن علل مخففه حکم اول را نقض و حکم جدید را دادم اگر غیر از این بود معلوم می شد که بنده ملتزم به اسلام نبودم و من نمی توانستم خلاف حکم خدا عمل نمایم حضرت آیت الله آقای گلپایگانی دام ظله در مباحث این مسأله را مستوفی مورد بحث قرار داده است صفحه 164 تقریرات ولی متاسفانه عده ای می گویند که من التزام عملی به اسلام ندارم و حال آنکه ملاحظه می فرمائید که حکم اینجانب عین التزام عملی به اسلام است و اگر شبهه را قوی بگیریم باید گفت … نه اینکه مرا بخواهند محروم از دو اجر کنند نه من مستحق دو اجر هستم مصیبم باید بگوید که خود از مسلمات فقه

 

 

است بنابراین با چه میزانی می توان گفت که من عملا به اسلام ملتزم نیستم و این خیلی جسارت می خواهد آیا  یک امر صرفا اجتهادی از یک نفر مجتهد ولو ازباب خطا موجب عدم التزام عملی به اسلام است ؟ التزام و عدم التزام عملی اصولاً مربوط به این مقام نیست  و مراد از آنچه در مجلس تصویب شده لاابالی بودن و بی بند و بار بودن و پایبند نبودن به اسلام است و حال آنکه شما خودتان می دانید حقیر مسلمان نماز خوان ، روزه بگیر و خلاصه به همه احکام اسلام عملا و اعتقادا ملتزم بودم باید گفت که این مسأله را چرا دامن می زنند و چرا مسأله را کش می دهند ؟
رئیس ـ وقتتان تمام است .
صادق خلخالی ـ برای خاطر اینکه یک جریاناتی در کار هست ( رئیس ـ آقای خلخالی وقت تمام است ) پرونده هائی هم هست مطالبی هم هست دیروز آقایان معترضین حرفشان را پس گرفتند و من از آنها متشکرم نگذاشتند حرفها زده بشود ولی به طور خلاصه مطالب را عرض کردم می بخشید والسلام .
 3ـ بحث پیرامون تقاضای دولت مبنی بر گرفتن رأی اعتماد از مجلس .
رئیس ـ دو سه مسأله باید قبلا روشن بشود و تذکراتی هم داریم پیش از بحث یکی اینکه آقایان توجه داشته باشند همانطور که در آئین نامه هست هر نماینده یک ربع ساعت وقت دارد چه مخالف و چه موافق و می تواند از وقت خودش قسمتی و یا همه اش را به یک نماینده دیگری که ثبت نام کرده بدهد یعنی سقف بیست نفر می توانند صحبت کنند اگر آقایان بخواهند وقتشان را تقسیم کنند این را آقایان یادشان باشد .
فؤاد کریمی ـ عده ای تقاضای جلسه غیر علنی کرده ایم در آئین نامه داخلی است که با تقاضای ده نفر …
رئیس ـ آن نمی شود . آن مربوط به امنیت و از این قبیل مسائل است جایش اصلاً اینجا نیست .
فؤاد کریمی ـ مسائل دفاعی و مسائل سیاست خارجی مستقیما مربوط به امنیت است .
رئیس ـ حالا نمی شود تا بعد که به مسائل امنیت برسیم .
فؤاد کریمی ـ در رابطه با مسائل دفاعی و سیاست خارجی از پشت این تریبون نمی شود صحبت کرد .
رئیس ـ حالا تا به انحا برسیم . مسأله ای که الان برای ما مبهم است این است که در مورد سه نفر وزیری که جدیدا معرفی شدند یک ابهامی وجود دارد این را در مجلس اول رفع کنیم بعد وارد بحث بشویم طبق آئین نامه قبلی اگر بخواهد عمل بشود یک حالت دارد طبق آئین نامه جدید اگر بخواهد بحث بشود یک حالت دارد ما فکر کردیم که همه را در یک برنامه بگذاریم بعضی از آقایان اعتراض دارند می گویند چون آنها مطابق آئین نامه قدیم است منتهی من یک توضیح می دهم آقایان یکی را انتخاب کنید از لحاظ آئین نامه ما یک گیری الان داریم در این مورد دارد وقتی نخست وزیر رأی اعتماد گرفت کابینه اش را معرفی می کند اعضاء کابینه اش را در ظرف یک هفته معرفی می کند و این مطلق است شامل این هم می شود اگر افراد جدیدی هم قبلا در وزارتخانه نبودند و وزیر نداشتیم جزو اینها می تواند باشد یعنی مانعی ندارد شامل بشود . آن طرف قضیه ما صریح در آئین نامه قبلی داریم اگر نصف کابینه کمتر جداگانه معرفی بشوند آن یک برنامه خاص خودش را دارد که نصف وقت معمول را دارند یعنی دو ساعت و نیم را دارند و رأی آنها هم علنی است یعنی تفاوتی که دارد رأی به آن وزرای جدید علنی هست ما اگر بخواهیم اینها را از هم جدا کنیم یک سه جلسه برای این می خواهیم برای همین که الان در دستور
رئیس ـ نه این دوتا مخالف صحبت کردن بود این را من خودم هم قبلا گفتم در اینجا آمده است در صورتی که مجلس به نخست وزیر رأی اعتماد داد وی موظف است ظرف یک هفت برای وزرای کابینه درخواست رأی اعتماد کند .
هراتی ـ آقای هاشمی تبصره اش مشخص می کند که نمی شود .
رئیس ـ کسی نظرش این هست که دوقسمت را در یک بحث بگذاریم یا نه ؟ ( منشی ـ کسی موافق نظر آقای هاشمی هست ؟) من خودم هم نظرم این نیست . خوب پس چون کسی نمی خواهد موافقت کند ما از این بحث می گذریم این بحث امروز مخصوص وزرای موجود در کابینه است و برای آن قسمت آقایان آماده باشند وقتی این تمام شد دوباره یک جلسه یا دوجلسه می توانیم برای آن سه وزیر جداگانه بگذاریم خیلی خوب مخالفین و موافقین را دعوت کنید به ترتیب اول مخالف بعد موافق صحبت کنند .
کیاوش ـ آقای هاشمی چرا تقاضای جلسه سری را قبول نمی کنید ؟
رئیس ـ آقای فؤاد کریمی هم همین را دارند می گویند بفرمائید .
فؤاد کریمی ـ اصل شصت و نهم . مذاکرات مجلس شوری باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود در شرایط اضطراری در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند به تقاضای نخست وزیر یا یکی از وزراء یا ده نفر از نمایندگان جلسه غیر علنی تشکیل می شود که بحث در مورد وزارت امور خارجه وزارت دفاع و نفت یک مباحث بسیار سری است و با امنیت کشور ارتباط دارد و اگر مطرح نشود در معرض نمایندگان قرار نگیرد حق ضایع می شود و اگر هم مطرح بشود اسراری است بسیار محرمانه که به نظر من صحیح نیست این اسرار محرمانه از تریبون مجلس پخش بشود و به دشمنان انقلاب و جمهوری اسلامی برسد . این است که ما تقاضا کردیم بنا به اصل 69 فقط به اقاضا این مطلب تأمین می شود .
رئیس ـ به دست من هنوز نرسیده است نامه ای آقای کیاوش داده بودند من نخوانده بودم البته اگر این جور بخواهد بشود یعنی کل جلسه باید تا آخر سری باشد ؟ ( بعضی از نمایندگان ـ نه ) ( فؤاد کریمی ـ قسمتی از آن ) قسمتی هم که نمی شود برای اینکه هر نماینده ای که می خواهد مخالف صحبت کند ممکن است بخواهد درباره وزیر نفت دفاع صحبت بکند ما که نمی توانیم محدود کنیم از اول . یعنی این طور که آقای کریمی می گویند یعنی کل جلسه ما یعنی همه ده ،‌سیزده ساعت باید … ( فؤاد کریمی ـ نه حاج اقا فقط دو ساعت یا سه ساعت تقاضای ما چند نماینده این است که شما سه ساعت یا چهار ساعت موافقت بفرمائید . موافقت هم لازم نیست چون به صرف تقاضای ما این حق برای ماایجاد می شود . ما مسائل مربوط به نفت و سیاست خارجی و داخلی را در جلسه غیر علنی مطرح می کنیم .
رئیس ـ نه باید ضرورتی ایجاب بکند البته تقاضای ده نفر نماینده کافی است تصویب مجلس در آن نیست تقاضای نخست وزیر هم کافی است اما این که …
زواره ای ـ نمی شود قسمتی سری باشد و قسمتی علنی .
یکی از نمایندگان ـ آقای هاشمی همین اقائش که مطالب بسیار مهمی است ضررش بیشتر است .

رئیس ـ مشکل آن الان از نظر من این است چون در بین مخالفین که ممکن است بیست نفر شایر عده ای بخواهند ازوزارت دفاع یا وزارت نفت یا وزارت خارجه حرف بزنند .
فؤاد کریمی ـ آنها بیایند حقشان را اینجا مصالحه کنند .
رئیس ـ الان تقاضای این ده نفر چه هست ؟ یعنی کدام قسمت را ما غیر علنی کنیم ؟ جدا نیست ممکن است همه وزراء‌ بخواهند راجع به نفت صحبت کنند همه نمایندگان بخواهند صحبت کنند .
فواد ـ افراد به خصوصی حرف دارند .
رئیس ـ افراد بخصوص که در پیشانیشان ننوشته فقط آنها که از خوزستان آمدند این طوری هستند ؟
فوادکریمی ـ این به مصلحت مملکت است غیر علنی باشد .
رئیس ـ حالا شلوغ نکنید می خواهیم مسأله را روشن کنیم او رفته به شعار دادن . این وضع روشن نیست آقایان می گویند سری باشد سری یعنی کل بحث دولت را سری کنیم خیلی خوب آئین نامه را بخوانید .
منشی ـ ماده 69 آئین نامه داخلی مجلس . مصوبات جلسات غیر علنی که بنا به رعایت امنیت کشور طبق اصل 69 قانون اساسی به تقاضای نخست وزیر یا یکی از وزراء‌ یا ده نفر از نمایندگان تشکیل می گردد در صورتی معتبر است که با حضور شورای نگهبان به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد گزارش و مصوبات این جلسات در صورت پیشنهاد 15 نفر از نمایندگان … در این رابطه دیگر ما غیر از این نداریم .
رئیس ـ پس همین ابهام وجود دارد یعنی ما الان درباره هر وزیری که آقایان می خواهند بحث سری کنند ، آقایانی که امضاء کرده اید بگوئید تقاضایتان این است که کجای جلسه را سری کنیم ؟
کیاوش ـ اول جلسه را .
رئیس ـ چقدر ؟
فؤاد کریمی ـ سه ساعت ، نوشته ایم سه ساعت .
رئیس ـ سه ساعت بحث سری یعنی چه ؟ شما از همه نمایندگان می خواهید …
کیاوش ـ سه ساعت نوشتیم هر کس مطلب حسابی دارد که برخلاف امنیت کشور است بتواند بیان کند .
رئیس ـ اخر شما نوشتید سه ساعت سری . شما که اینجا دو نفر هستید وقت دارید چند نفر مخالف هستید؟
فؤاد کریمی ـ آقای هاشمی بنده جزو مخالفین هستم .
رئیس ـ آنهائی که اینجا امضاء‌ کرده اند و نوبتشان می رسد و می خواهند بحث ممکن است مثلاً سه ربع ساعت وقت داشته باشید . آن وقت می خواهید ما کل مجلس را سه ساعت سری کنیم . حالا که ما همه مردم می خواهند به این مذاکرات گوش کنند و مسائل کشورشان است ما سه ساعت جلسه را سری کنیم . این چه تقاضائی است که شما می کنید ؟ آیا  امنیت مربوط به این سه ساعت است ؟
دری ـ شرایط اضطراری به تشخیص کیست ؟ مسأله امنیتی و تشخیص اضطرار به تشخیص چه کسی است؟
رئیس ـ نه در قانون اساسی هست و نه در آئین نامه .

دری ـ همین القائش در شت تریبون مجلس بیشتری آثار سوء را دارد هر چه هست بگوئید مردم بفهمند چیست ؟
نیکروش ـ آقای هاشمی اگر اجازه بفرمائید صبح امروز حدود سه ساعت جلسه غیر علنی باشد و درباره این وزارتخانه هائی که مورد نظر است هر کس صحبت دارد فقط درباره این وزارتخانه ها بیاید صحبت کند . بعد از ظهر هم جلسه علنی بشود .
رئیس ـ از این ده نفری که آقایان هستند به ترتیب :
فؤاد کریمی ، عباسی فرد ،‌صفری دماوندی ،‌نمی دانم امضایشان هست یا نه .
عباسی فرد ـ درخواست ما برای مذاکرات غیر رسمی بوده است .
رئیس ـ پس این اصلاً اعتبار ندارد . آقای عباسی فرد می گویند امضای ما برای مذاکرات رسمی نبوده در جلسه غیر علنی خواستند صحبت کنند . پس تقاضایتان این نیست . آقایانی که اینجا نوشتید که می خواهید صحبت بفرمائید .
آقای صفری دماوندی می خواهند وقتشان را غیر علنی صحبت نمایند ؟
صفری دماوندی ـ خیر .
رئیس ـ بسیار خوب آقای میرزائی می خواهند غیر علنی صحبت کنند ؟ ( میرزائی ـ خیر ) آقای بادامچیان می خواهند غیر علنی صحبت کنند ؟‌ ( بادامچیان ـ خیر ) این وقتهائی که شما می فرمائید ،‌این مربوط به مسائلی است که در کشور مطرح می شود اینجا وقت حق نمایندگان است برای صحبت کردن ، چطور شما همینطور مخلوط امضاء فرمودید و به من دادید ؟
آقایانی که آن طوری صحبت دارند می توانند صحبت هایشان را نگهدارند ،‌همین طور که آقای عباسی فرد می گویند عده ای از نمایندگان را جمع کنند و هنگام تنفس بگویند صحبتهایمان این است .
اگر هم می خواهید غیر رسمی باشد اگر این طور باشد جلسه باید تقاضا کنیم تبعیضی هم در جلسه نداریم که بگوئیم یک ساعت سری یک ساعت غیر رسمی .
یکی از نمایندگان ـ 10 نفر کافی است .
فؤاد کریمی ـ این حق ما بوده ، ما می خواهیم جلسه غیر علنی باشد .
رئیس ـ همه جلسه ؟
فؤاد کریمی ـ هر قدر شما می فرمائید .
رئیس ـ من می گویم آنچه که آقایان امضاء نموده اند این نیست . آقای عباسی فرد می گویند این نیست .
فؤاد کریمی ـ ما سه ساعت از شما خواهش کردیم حالا هم …
رئیس ـ بسیار خوب . یکی از امضاهایتان کم شد . آقایان دیگر هم همین را می گویند .
منشی ـ آقای رحیمی هم امضایشان را پس گرفتند .
رئیس ـ آقایان امضاهایشان را پس گرفتند . پیدا است که روی خامی مطلب را مطرح کرده اند و توضیح نداده اند .
رئیس ـ بسیار خوب . اولین مخالف صحبت کند .
منشی ـ اولین مخالف ، آقای فؤاد کریمی .( فؤاد کریمی ـ آقای رشیدیان صحبت کنند ).
رئیس ـ آقای کریمی یعنی شما وقتتان را به ایشان می دهید ؟ ( فؤاد کریمی ـ بلی .)
بسیار خوب . آقای رشیدیان صحبت بفرمایند .
کریمی ـ من وقتم را از این جهت دادم که می خواهم جلسه غیر علنی باشد .
رئیس ـ عرض کردم که شما این مشکل را اول حل بفرمائید شما همین طور می فرمائید .
کریمی ـ بسیار خوب . با شلوغ کردن که حل نمی شود من توضیح دادم . جلسه سری برای مسائل غیر سری آن هم هیات دولت که مردم می خواهند حرف ها را بفهمند ما بیائیم آن ها را سری کنیم . بلی قسمت معین آن را جدا کنید و اقایانی که نوبتشان است جدا کنند و ما یک ربع و یا یک ساعت سری بگذاریم .
رشیدیان ـ با عرض سلام به محضر امام امت و همه امت رزمنده و شما برادران و خواهران ارجمند .
قبل ازاین که وارد اصل مطلب شوم توضیح مختصری لازم است که بدهم . کمیسیون نفت در دوره گذشته مجلس شورای اسلامی تقریباً در یک سال و خرده ای آخر دوره مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و از کمیسیون صنایع نفت جدا گردید . در آن موقع از آن وقت تا دوره بعد که همین الان باشد و دیشب عده زیادی از نیروهای حزب الله . النجمن های اسلامی ، افرادی که بسیارشان مورد شناخت کمیسیون نفت بودند مراجعه کردند و این مدارک را به کمیسیون دادند و این مدارک در کمیسیون ضبط است و من با خود به این جا آورده ام که حتی اگر بخواهم ورق بزنم هم در این ربع ساعت نمی گنجد و من توکل به خداوند می نمایم که مرا یاری فرماید تا بتوانم آن چه که در این مدت بوده بیان کنم . و این از یاری خدا دور نیست  . ضرر و زیانی که به بیت المال وارد شده فهرست وار می خوانم :
900 میلیون دلار ضرر وارده در رابطه با قراردادهای تصفیه خام ظرف مدت یک سال و نیم .
2 ـ زیانی به میزان 50 میلیون دلار در رابطه با فروش 4 میلیون بشکه نفت خام بشرکت کاغذی و دلال نفت که بقیه اش را نمی خوانم این شرکت ، شرکت های دلال ، شرکت هائی هستند که فقط روی کاغذ هستند و پشتوانه مالی ندارند و اعتباری ندارند و دیگری در پشت او حضور دارد و به حساب او می ریزد . این شرکت با این که در زمان شاه هم بد سابقه بوده . 108 میلیون دلار از شوروی خورده و بعد هم اداره حقوقی نفت ، وزارت نفت نوشته که این شرکت بد سابقه است و با او معامله نکنید ، اما معامله شده و 50 میلیون دلار ما را خورده دو نداده است زیانی به مبلغ 130 میلیون دلار بابت توقیف وجه المعامله نفت خام های ایران توسط شرکت ( گت اویل ) که پرونده اش در بازاریابی و صادرات نفت خام وجود دارد .
عدم برخورد قاطع و قانونی و اصولی در جهت گرفتن 908 میلیون دلار حقوق و مطالبات قانونی و حقه ایران از طرفهای دوم قرار دادهای کان لم یکن اعلام شده و پرداخت 460 میلیون دلار در جهت انجام تصفیه حساب بین معاونت بازاریابی و بین الملل وزارت نفت به شرکت های فوق . در حالی که یک سال قبل از این توفیق طرفین در این رابطه اعلام آمادگی جهت تصفیه کامل به مبلغ 340 میلیون دلار بوده است .

زیانی به مبلغ 42 میلیون تومان در رابطه با خرید روغن جهت تعاونی های کارکنان صنعت نفت . گزارش 14/8/62 بازرسی کل کشور مستقر در وزارت نفت و رئیس هیات پیگیری فرمان امام در صنعت نفت .
مسأله خرید بیش از 6 میلیون متر لوله غیر استاندارد از ترکیه که از نظر فنی و ایمنی جهت گازرسانی مناسب نیست  .
اینها همه مدارک و گزارشاتی است که بازرسی کل کشور داده و مستند هم هست و اسنادش را هم الان ارائه می دهم .
وارد شدن زیانی به مبلغ 40 میلیون تومان در رابطه با خرید یک هزار تریلر نفتکش بعلت عدم برنامه ریزی و عدم رعایت مصوبات هیات مدیره شرکت ملی نفت پرونده شماره 9 .
وارد شدن زیانی به مبلغ حدود 11 میلیون تومان به بیت المال در رابطه با فروش بشکه های خالی نفت توسط یکی از اطرافیان وزارت . سوء‌استفاده در امر خرید 5 میلیون متر چلوار و کرباس و فروش آن در بازارهای سیاه خوزستان و فارس . گزارش هیات پیگیری فرمان امام و بازرسی کل کشور مستقر در وزارت نفت .
قراردادی به مبلغ 130 میلیون تومان با شرکت طب شیمی که فاقد صلاحیت فنی و اجرائی و سرمایه و ابزار کار و تجربه بوده برخلاف مقررات آئین نامه کمیسیون معاملات اظهارات و مکاتبات رئیس کمیسیون معاملات شرکت نفت با وزیر محترم .
وجود روابط سو، مالی در انجام خریدهائی که توسط شرکت کالاهای لندن انجام شده . 90 درصد کارکنان شرکت کالای لندن انگلیسی و مبلغ خرید سالانه رقمی حدود یک میلیارد و هفت دهم میلیارد است خریدهائی که توسط شرکت کالا انجام می شود حدود سی تا پنجاه درصد گرانتر از خرید مستقیم از سازنده اصلی است . پرونده شماره 2 مستند به مدارکی که اینجا کمیسیون نفت متعلق است و خلاصه و بررسی شده است .
خریدهای عجولانه و بدون برنامه ریزی از اروپا و ژاپن ،‌پرونده شماره 27 که آنها را نمی توانیم بخوانیم .
عدم رعایت اصول 77 ـ 80 ـ 82 ـ 125 ـ 139 قانون اساسی جمهوری اسلامی بدین شرح است :
عدم رعایت قانون اساسی . استخدام مهندسین خارجی با حقوق های کلان از کره جنوبی ، استرالیا ، آلمان ،‌ایتالیا ،‌انگلیسی علیرغم وجود افراد متخصص در داخل کشور بدون مجور مجلس شورای اسلامی که باید استخدام کارشناس با تصویب مجلس باشد . انجام مذاکرات با اعضای کنسرسیوم سابق و طرفهای دوم قراردادهای مشارکت و حل و فصل های دعاوی . قراردادهای کان لم یکن شده که اینها به وسیله معاون وزارت نفت فقط مستقیما صورت گرفته و 908 میلیون دلار حقوق حقه ایران طبق اسناد موثق و پرداخت 460 میلیون دلار در جهت تصفیه با شرکت شل برخلاف قانون اساسی است که این گونه حل و فصل ها هم باید با مجور مجلس باشد .
فروش نفت به خارجیان و قراردادها که باید به مجلس بیاید . ما به برادرها گفتیم که قراردادها باید طبق قانون اساسی به مجلس بیاید گفتند ما شرکتیم . معامله شرکت با شرکت . گفتیم بسیار خوب طبق همان قانون خودتان و اساسنامه سابق خودتان عمل کنید و این برادرها حتی طبق اساسناهم هم به هیات مدیره نبردند و آقای غرضی در کمیسیون نفت در جواب سوالی که از ایشان شد که چرا به هیات مدیره برده نشد ایشان گفتند که ما
برای نرخ گذاری بردیم . و برای نرخ گذاری هم نبردند یعنی فقط یک نفر که آقای هنردوست می باشد طرف معامله بوده و شرکت خارجی .
پرداخت 5 میلیارد ریال از بودجه پالایشگاه هفتم به وزیر محترم آموزش و پرورش که این می بایست از طیرق مجلس صورت بگیرد . مسأله قانون نفت که مجلس شورای اسلامی تصویب کرد که وزارت نفت ظرف مدت4 ماده لایحه نفت را بیاورد که بعد از شش ماه آن هم از کانال دولت گذشتن آمد به کمیسیون نفت و بعد از شش ماه که روش کار کردیم و متخصصین آوردیم در ظرف سه دقیقه آمد و از مجلس پس گرفت و اینکه هنوز اساسنامه و قانون را نیاوردند . برخلاف اساسنامه شرکت ملی نفت ایران هیچکدام از قراردادهای فروش نفت و هیچ موردی برای تعیین قیمت فروش و یا سیاست گذاری ، نحوه فروش نفت خام از سال 1360 تامهر ماه 1362 به هیات مدیره شرکت ملی نفت نیامده است . و در جلسه کمیسیون مجلس شورای اسلامی وزیر نفت اعلام کرده است که مسأله تعیین قیمت فروش نفت را به هیات مدیره برده است . که حتی یک مورد هم انجام نشده است .
برخلاف مصوبات هیات مدیره یک هزار اسب تانکر نفتکش خریداری شده که در این رابطه 40 میلیون سوء استفاده مالی شده است و اسنادش توسط بازرسی کل کشور و اکنون در شعبه 39 دادستانی انقلاب تحت پیگیری است .
مسأله سرمایه گذاری در دریای شمال . وادار کردن هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران برای سرمایه گذاری حدود 10 میلیون پوند برای توسعه امور اکتشافی در دریای شمال علیرغم اینکه 85 درصد درآمد ناشی از عملیات نفتی دریای شمال طبق قوانین انگلستان به صورت مالیات اخذ می شود و با توجه به اینکه تنها در مناطق 3/15 و 29/3 مورد نظر مشارکت با انگلستان در دریای شمال 20 میلیون بشکه نفت قابل استحصال وجود دارد . و با عنایت به این مسأله که از سال 74 تاکنون فقط ایران به انگلستان پول داده و عملیات اکتشافی و حفاری و اعور عملیاتی انحصارا در اختیار انگلیسیها بوده است و با توجه به این مسأله که سرمایه مزبور ظرف 15 سال اینده و با نرخ 1/3 بازدهی سرمایه به بیت المال برگشت می شود ، در حالی که ما شدیدا احتیاج به ارز خارجی داریم و در خلیج فارس ، دریای عمان و دریای خزر و میادین عظیم نفت و گاز وجود دارد و آماده حفاری هستند و هیچ اقدامی در اینجاها نشده و مهاجرت نفت ایران بسوی کشورهائی که با آنها مشترک هستیم مثل عربستان سعودی و غیره …
حالا اینجا مسأله ای است که متاسفانه نمی دانم بگویم یا نه . ولی آنچه که می شود گفت استفاده از عناصر نامطلوب و دارای سوابق سوء که مثلاً در رأس بهداری صنعت نفت ،‌کسی هست که سوابق سوء دارد که دادستانی ارتش هم نوشته که ایشان در خط ولایت فقیه نیستند و سوابق توده ای دارند و غیره و هنوز هم در رأس است و این اقا قرائت قران و انجمن اسلامی و همه را در هم کوبیده و تعطیل نموده است .
وارد کردن فراورده ها با ارز دولتی و فروش آن در بازار داخلی و پول آن را بحساب درآمد وزارت نفت حساب کردن که از تبصره 38 بودجه فرار کرده باشد و این یک قدرت مالی به یک وزارت می دهد که می تواند از آن استفاده هائی کند که مورد اعتراض بعضی از نمایندگان مجلس نیز هست . مثل استفاده مکرر از فالکنها و بازدیدها و خیلی از مسائل دیگر .
محدود کردن اختیارات قانونی حسابرسی وزارت نفت که ذیحسابی وزارت نفت را از اقدامات قانونی بازداشته و مسوولی که تخلفات را مورد بررسی قرار داده او را از مقام خود عزل کرده و در وزارتخانه دیگری به کار مشغول شده است .
جلوگیری از نظارت و کنترل قانونی حراست کل نخست وزیری برحراست نفت . که این اداره حراست نفت باید زیر نظر اداره کل حراست باشد که متاسفانه اطاعت نمی کنند و آنها نظارت ندارند . باز این مسأله دیگر است که مربوط به کالای لندن است که حراست آن ساختمان به عهده چه مسائلی است .
گزارشی را آقای وزیر نفت چند روز پیش داده اند ، که اینجا برادران مجمع اسلامی کارکنان وزارت نفت چیزهائی استخراج کرده اند . که تطبیق داده شد و من اینجا بعضی از آنها را می خوانم :
در گزارش پیشرفت پروژه های عمرانی یعنی اینها مسائل خلافی است که گزارش داده است .
در گزارش پیشرفت پروژه های عمرانی تنها به پروژه هائی که قابل ذکر بوده اشاره شده است و برای اینکه از حقیقت موضوع باخبر شویم ، کافی است به گزارش پیشرفت پروژه های عمرانی سال 1362 شرکت ملی نفت ایران که توسط برنامه ریزی تلفیقی شرکت تهیه شده است مراجعه نمایند .
در سال 62 جمعا 366 پروژه به عنوان پروژه عمده برآورد هر پروژه بیش از 250 میلیون ریال باشد ، وجود داشته که جمعا 150 میلیارد و 9 درصد ملیارد بودجه را به خود تخصیص داده است در پایان سال 62 تنها مبلغ 9/37 میلیارد ریال از بودجه تخصیصی یعنی بیست و پنج و یک دهم درصد بودجخ جذب گردیده است .
رئیس ـ شما دو دقیقه وقت دارید . من نوعا به آقایان دو دقیقه قبل از تمام شدن وقتشان تذکر می دهم .
رشیدیان ـ و این در حالی است که آقای نخست وزیر در گزارش مجلس شورای اسلامی میزان جذب و جاهای عمرانی کشور را بیش از 90 درصد اعلام داشته است . چون این بین بعضی از نمایندگان تقسیم شده . از خواندن بقیه اش صرفنظر می کنم و من در این دو دقیقه فقط فرصت دارم که پرونده های بازرسی کل کشور را ارائه دهم . و این هم مدارک است هر کس خواست می تواند مراجعه کند و در اختیار آقایان هست .
بازرسی کل کشور مستقر در وزارت نفت که خود این اقا هم رئیس هیات پیگیری فرمان امام است که دست آخر هم ایشان را به وزارت نفت راه ندادند .
گزارش هیات پیگیری فرمان امام در مورد حیف و میل ها و فسادهای مالی شرکت ملی گاز 140 میلیون و 460 میلیون تومان ورق از طرف دادستانی هم الان تحت تعقیب است .
وارد کردن ویدئو غیر مجاز به اسم نیاز صنعت نفت جهت مصارف شخصی بدون رعایت ضوابط قانونی 3 دستگاه محو اسناد دولتی در وزارت نفت . اینها همه از بازرسی کل کشور و هیات پیگیری فرمان امام که مستقر در وزارت نفت بوده است .
برخلاف مدارک وزارت نفت که این سوابق شرکتها و امور حقوقی که بعضی از اینها را محو کرده اند . که البته سوابق شرکتها ، به این شکل است که اگر شرکتی تقاضای نفت کرد ، بلافاصله پرونده اش را بیرون آورده سوابق آن را خارج نموده آیا  این نفت به کشورهای آمریکائی . افریقای جنوبی و غیره می دهد یا نمی دهد .
رئیس ـ وقتتان تمام شد .
رشیدیان ـ حدود 1315 کارتن روغن فاسد شده . تخلفات از اساسنامه شرکت نفت و آئین نامه های اجرائی .برخورد غیرقانونی در مورد اخراج نیروهای متعهد . خرید 300 میلیون تومان شاسی کمپرسی به جای شاسی تریلر ضعف مدیریت در اجرای طرح کار کنگان موجب افزایش هزینه مهندسین 400 میلیون به 900 میلیون افزایش یافته است . گزارش در مورد آقای رضاقلی که ایشان مدیر امور اداری است و سوابق ایشان فرقانی و الان هم از طرف حراست تحت تعقیب بوده .
گزارش سوء استفاده های مالی امور تدارکات پارچه ، روغن ، لاستیک از وضع حدود 8 هزار نفر از افراد حراست شرکت نفت . اقدامات خلاف قانون و درگیری های حراست با سپاه پاسداران پرداخت 50 میلیون تومان تنخواه گردان ،‌خرید لاسیتک به آقای پورخلخالی و سوء‌ استفاده هائی مالی در این رابطه این ها همه گزارش بازرسی کل کشور مستقر در وزارت نفت است . که این ها در داخل خرید کرده و به رانندگان می فروختند که سوء استفاده هائی در این زمینه شده است
گزارشات متعدد مربوط به این که سه هزار نفر از افراد متخصص و کارشنای از وزارت نفت تا سال 62 اخراج شدند و فرار دادن بسیاری از حزب اللهی ها و سلب مسوولیت از آنها به خاطر آن که زیر بار نرفتند و خواستند مطابق قانون شرع عمل نماید . که البته مدارک فراوان است . تمام مسائل هست آقایان این جا می بینند هر کدام که خواستند می ایند در کمیسیون نفت هم مطرح است و ما در جلسات حزب الله . دوره اول مطرح کردیم و امیدواریم که برادران نماینده با دقتی که فرموده اند به این مسائل توجه نمایند .
منشی ـ موافق اول ،‌آقای شاهچراغی بفرمائید .
ناصری ـ در رابطه با کابینه باید صحبت بشود .
رئیس ـ این دیگر نقص آئین نامه است ما راهی نداریم . آقایان با هر کس مخالفند می توانند صحبت نمایند این طور نیست  که با کل کابینه باید مخالف باشد وقتی کسی که صحبت می کند . موافق هم همچنین موافق با آنهائی که موافقند می توانند صحبت نماید . لازم نیست با کل کابینه موافق باشد . بفرمائید .
شاه چراغی ـ در بحث از وزراء‌کابینه من موافق مطلق و مخالف مطلق نمی شناسم . موافقت من هم طبعا با کل وزراء‌نیست . اما اعتقاد دارم که تغییر عمده در هیات دولت و جمعی از وزیران در شرایط موجود به مصلحت کشور نیست  . این کار ما را متزلزل نشان خواهد داد و کشور ما امروز بیش از هر چیز به این نیاز دارد که با ثبات و مستحکم از حیث مدیریت جلوه کند به همان حکمت که مجلس حضور شخص آقای نخست وزیر را برای ادامه کار دولت و ثبات کشور ضروری دانست ، عدم تغییر اساسی و سرنوشت ساز در دولت را لازم و ضروری یم بینم  واقع بینی می گوید که جایگزینی برای وزیران کنار رفته و امکان هم آهنگی بین مسئولین محترم و مجلس برای تعیین و انتخاب افراد جدید کار آسانی نیست بی وزیر بودن بیش از یک سال وزارت مسکن و وزرت خانه های دیگر موید این مطلب است . و یا اگر تصور کنیم که وجود بعضی نارسائی ها در کار وزارت خانه ای تنها معلول ضعف شخصی و عدم مدیریت شخص وزیر یا مسوولین آن تشکیلات است ، به خطا رفته ایم . وزیر به طور روزمره و مرتب با مراکز قدرت و عناصر دخی شناخته و یا ناشناخته دیگری روبروست که نه تعهدی در برابر مجلس دارند و نه در برابر رئیس جمهور . وزیر به طور مستمر ، مسوولیت خویش را با مسوولیت های نهادی های
دیگری می بیند که به غلط تصور می کنند . باید به خاطر اسلام و انقلاب به کار خویش ادامه دهند . برای نمونه به دو وزارت خانه کشور و ارشاد اسلامی اشاره می کنم .
با صراحت باید بگویم ، وزیر کشور و استاندارانش در استان ها و شهرستانها با نهادها ،‌امام جمعه ها ،‌و جماعاتی روبرو هستند که هیچ مرزی برای دخالت آنها در امور وجود ندارد. بدون آنکه خدای نخواسته بخواهم نقش سرنوشت ساز و حرمت حضرت ائمه جمعه و جماعات را منکر شوم . این آقایان ناخواسته و نادانسته ، مدیریت و گاه شخصیت استاندار و فرماندار و یا مدیران کل دیگر را نقض می کنند . تیغ مسوولان ما به هیچ وجه در مورد برخی نهادهای مقدس انقلابی . مثل سپاه و جهاد و غیره نمی برد .
شما از وزیر کشوری که مامورش به عنوان بالاترین مقام سیاسی استان و شهرستان مورد فشار مراکز دیگر و دست بسته از قدرت افتاده است . چه انتظاری دارید .
در مورد وزارت ارشاد مشکل ،‌مشکل تداخل مسوولیت ها در کشوری که همه مسوولان آن بحمد الله مرشد و اهل ارشاد و در این زمینه لااقل خود را متخصص هم می دانند جایگاه وزارت ارشاد را باید روشن کنید . روزی باید مرز دخالت و وظائف وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی روشن شود و همچنین معلوم گردد که دیگران تا کجا در میدان فیلم و تاتر و هنر کتاب باید وارد شوند .
سال گذشته فستیوالی برای فیلم و تاتر در دهه فجر تشکیل شده بود . در افتتاحیه صحنه ای از تاتر مورد نمایش به نظر وزیر ارشاد ،‌مخل به وحدت کشور و سیاست در نظر گرفته شده از سوی مقامات جمهوری اسلامی بود . وزیر وقتی از مسوول فستیوال در این مورد پرسید یک برادر سپاهی که نقشی در تهیه و اجراء‌ تاتر داشت با تحریک کسانی دیگر جلوی جمعیت گستاخانه وزیر را به باد انتقاد گرفت و می گفت ما با سیاست دولت کاری نداریم . این حق ماست که این تاتر را هر جا جلوی هر کس که بخواهیم پخش کنیم . میهمانان خارجی هم در آن محل حضور داشتند بعد هم عده ای را راه انداختند و در چندید محل نمابش فیلمها و تاترها در حضور خارجیان اخلال کردند تا آنجا که من اطلاع دارم اخلالگران نه به سخنان نخست وزیری گوش دادند و نه به سخنان وزیر محترم سپاه و نه وزیر محترم ارشاد و نه مسوولین سطح بالای سازمان تبلیغات اسلامی .
برادران نماینده ، ما نمی توانیم ضعف و عدم مدیریت و در برخی موارد حرکات تنگ نظرانه و عوامانه و رابطه بازان از سوی وزرا و مسوولین را منکر شویم . اما برای علاج این بیماری ها مجلس باید فضای فرصت طلبی ، سفله پروری و تنگ نظری و عوام زدگی را از بین ببرد تا وزیر قوی و مقتدر از هیچ غیر مسوولی نهراسد و در محیط قانون و تعهد به اجرای قوانین ضابطه گرا بار بیاید ما چه تلاشی کرده ایم تا جلوی این عوامل دشواری آخرین و خطرناک برای مدیریت کشور را از بین ببریم .
دولت و وزیران مسوول اجرای سیاستها و برنامه ، به طور کلی مصوبات مجلس هستند . از خود اختیاری دیگری ندارند و وظیفه دیگری هم ندارند . ما باید خط مشی و سیاستهای کلی را با قوانین برای آنان روشن کنیم بعد هم مسوولیت بخواهیم . ملاک انتخاب مدیران و سرپرستان و مقامات را بیان کنید بعد وزیر را به سؤال بکشید که چرا پسرخاله ات را رئیس روابط عمومی و پسر عمویت را مسوول حراست و همشریانت را همه کاره وزارتخانه ات کرده ای ؟
در پایان باز تاکید می کنم . تغییر عمده به مصلحت کشور نیست با وضع موجود ، جایگزینی دشوار است . لااقل سه ،‌چهار ماه اینده در بسیاری از موارد بی وزیر خواهیم بود و از اینکه ، چون بحث در مورد وزیر محترم نفت شد . از اینکه اصلاع کافی از آنچه در مورد وزارت نفت گفته شده ندارم متاسفم اما منصفانه باید بگویم که فعالیتهای وزارت نفت و وزیر محترم نفت در سوخت رسانی و گازرسانی از دیدگاه من و بسیاری از برادران نماینده ،‌قابل تقدیر است .
آقای خاتمی هم تذکر دادند که به دنبال آن واقعه آقای وزیر سپاه برخوردی قاطع داشتند و دادستانی سپاه هم برخورد خوبی کردند والسلام .
 رئیس ـ بسیار خوب مخالف بعدی را دعوت کنید . آقایانی که کمتر صحبت می کنند وقتشان برای موافقین می ماند یعنی کل وقت موافقین و مخالفین مضبوط است .
منشی ـ مخالف بعدی آقای عباسی فرد .
یکی از نمایندگان ـ مگر باید وقتش را ببخشد ؟
رئیس ـ نه لازم نیست یعنی مجموعه وقت مخالفین دو ساعت و نیم مجموعه وقت موافقین هم دو ساعت و نیم است . در آئین نامه قبلی تعداد محفوظ بود که 5 نفر می بایست صحبت کنند . اینجا مقید نیست هر تعدادی باشد می توانند صحبت کنند .
عباسی فرد ـ در این فرصت کوتاه خیلی فهرست وار و به طور اشاره مخالفتی را که قبل از رأی اعتماد به جناب آقای میرحسین موسوی نخست وزیر محترم هم به جناب آقای هاشمی ریاست محترم مجلس به عنوان پیشنهاد عرض کردم . هم خدمت خود آقای نخست وزیر به عنوان سلامت و قوت دولتشان و الحمد الله ایشان که با توجه به خدمات صادقانه خودشان و دولتشان و تاییدات امام است و مسأله جنگ ، رأی اعتماد گرفتند ، فعلا می رسیم به آنچه را که در مورد اعضای کابینه به خاطر قوت دولت هست . من عرض کردم که اکنون که مجلس این چنین برخوردی از خودش نسبت به نخست وزیر قبل از رأی اعتماد هم مشخص بودنشان می داد و بعد در عمل هم نشان داد ، آقای نخست وزیر به مجلس و مردم این اعتماد و اطمینان را بدهند که دوگروه از وزراء‌ وقتی که مشخصا در حد اتفاق کلمه یا اکثریت مقبولی روی آنها حرف هست . به نحوی کنار گذاشته می شوند . یکی وزرائی که به هر دلیل بازده کارشان کافی نیاز جامعه امروز و مردم نیست ، که ممکن است بسیاری از آنها آدمهای بسیار مقبول و مخلص و فداکار و ایثارگر هم باشند . دسته و گروه دوم افرادی که من عرض کردم برای دولت تقریباً می شود گفت که ماجرا سازی می کنند و دولت را برای مردم به اشکال مختلف و گوناگون ناشایستی مطرح می کنند و مردم راجع به دولت همیشه می خواهند با تردید حرف بزنند که ممکن است آنها آدمهای این جوری هم نباشند ولی به هر حال به این مردم و به این جامعه باید احترام کرد و باید به آنها حق داد یا توجهشان کرد یا موقت هم شده حرفشان را شنید و ترتیب اثر داد . از گروه اول من با تمام ارادت دینی و مذهبی و اخلاصی که به برادر پارسا و یا تقوایمان جناب آقای دکتر منافی دارم حرف می زنم . ایشان را من گاهی شده ساعت دوازده شب هم در وزارتخانه شان پیدایش کرده ام ، زنگ زدم ، تلاش هم می کند ، کار هم می کند ، زحمت هم می کشد ،‌آدم بسیار خوبی هم هست و همه چیز و حتی تنها فرزندش را هم در راه خدا داده است ، اما وضع درمانی مملکت به
نظر من چیزی نیست  که لازم باشد برآن سند ارائه کرد و راجع به آن به بحث و استدلال پرداخت . جناب آقای نخست وزیر در بحث های خودشان چند روز قبل و برادرمان آقای بانکی در بحث بودجه در مورد مسأله بهداشت به حق اظهار نگرانی کردند و آماری که افراد صاحبنظر هم آن را تایید می کنند و رویش صحه می گذارند ، نشان میدهد که الان کودکان زیر یک سال دوازده درصد مرگ و میر دارند و با توجه به آنچه را که در دنیا هست ،‌این آمار باید در کشورهای خیلی عقب مانده افتاده و خیلی دور از معرکه علم و پیشرفت های شگرف  امروز می باشد  در حالیکه بسیاری از جاها یک درصد ، دو درصد ، سه درصد و معمول تا حدود چهاردرصد و این جورها است و دوازده درصد برای ما بسیار سنگین است ،‌کمبود نیروی انسانی با توضیحاتی که خود آقای دکتر منافی بارها اینحا گفته اند ما در حال حاضر حداقل نیاز به چهل هزار پزشک داریم . اگر برای هر هزار نفر تنها یک پزشک احتیاج داشته باشیم در حالی که ما بین دوازده تا سیزده هزار نفر پزشک بیشتر الان نداریم ، چه فکری برای تأمین این نیاز حتمی جامعه شده است ، اگر رشد جمعیت ما تنها سه و نیم درصد باشد تاسال 70 ما 75 میلیون نفر جمعیت خواهیم داشت . در آن هنگام به جای اینکه الان 27 هزار پزشک کم داریم ، تازه آن موقع چهل هزار پزشک کم داریم ،‌ توزیع امکانات در بخش های مختلف درمان ، بهداشت ، خدمات ، بسیار ناعادلانه است در حدی که تهران به تنهائی حدود شصت درصد از امکانات درمانی مملکت را به خودش اختصاص داده است . وزارت بهداری در قبال این مشکلات احساس وظیفه ای نمی کند جناب آقای دکتر منافی در برنامه دولت شهید رجائی خودشان برای حل این مشکل با توجه به راه حل هائی که بوده ، برنامه ای که دادند و با آن رأی گرفتند ، من می خوانم ببینیم چه قدر از این برنامه عمل شده است :
1 ـ تأمین بهداشت و درمان برای همه افراد جامعه با اولویت دادن بهداشت به درمان ، با توجه خاص به محروم ترین نقاط و محروم ترین افراد .
2 ـ تأمین درمان برای همه افراد با فعال کردن مراکز درمانی موجود و حداکثر استفاده از امکانات بیمارستانی و انسانی از طریق عمل کردن به طور جهادی .
3 ـ تأمین داروهای ضروری از طریق صحیح .
4 ـ در دراز مدت همکاری با وزارت علوم جهت تربیت پزشک و رشته های وابسته پزشکی تا حد خودکفائی .
در برنامه دولت شهید رجائی ایشان یک سطر از وعده ای را که داده اند من می خوانم در حال حاضر مجتمع های آموزشی و پژوهشی ایجاد شده در وزارت بهداری آماده تربیت کادر پزشکی است که با عملی شدن طرح فوق با ارتباط ستاد انقلاب فرهنگی به نهایت درجه باوری خواهد رسید . چه وقت ؟ فقط در مرحله گفتن و نوشتن و برنامه دادن در شان مجلس شورای اسلامی و دولت اسلامی هست ؟ آن چه را که ایشان در برنامه ای که دولت به مجلس ارائه کرده و خودشان ادعا کرده اند من تعدادی از ارقام و آمارهای داده شده را می خوانم ، قضاوت را با مردم مسلمان و مجلس شورای اسلامی می گذارم . ایشان فرموده اند که کاهش اقلام داروئی بیش از سه هزار و ششصد به کمتر از هزار قلم . این آمار و ارقام را تعبدا از ایشان به خاطر صداقتشان قبول می کنم . اما کاهش با تأمین قابل قبول است ،‌نه این که نسخه افراد روی دستشان بماند و داروخانه به داروخانه و شهر به شهر
و حتی گاهی متوسل به شخصیت هائی بشوند برای تأمین نسخه شان و تهیه دارو و نتوانند ،‌این کاهش چه اندازه می تواند مفید و موثر باشد ؟ بلی اگر دارو به اندازه ضرورت حتمی جامعه در اختیار بود و ایشان می گفتند از سه هزار و ششصد به هزار رسانده ایم ،‌بسیار با ارزش بود . ایشان فرموده اند که تبدیل صنایع داروئی از یک صنعت زیان ده به یک صنعت سودآور و شکوفا ،‌مگر بحث تجارت است ؟ بحث در تأمین نیاز مردم و جامعه است . وزارت خانه یک تجارت خانه نیست ، آیا  برای تأمین داروی مردم و بیماران و مشکلاتی که دارند چه شده ؟ بحث اول بحث تأمین نیاز مردم است بعد بحث این که سود است یا زیان .
درمان معتادین به میزان وسیع ، این میزان وسیع ، خود من به عنوان نماینده مردم بارها و بارها افرادی را که به من مراجعه کرده اند ،‌به مراکز معرفی کرده ام نامه نوشته ام ،‌تلفن زده ام ، خواهش کرده ام . التماس کرده ام و کمترین امکاناتی برای پذیرش و قبول این ها و اقدام در مورد این ها ندیده ام و اگر هم اقدام مختصری بوده ، احیانا از ناحیه بهزیستی و هلال احمر و مراکز دیگر یک مقداری اقدام شده است . ایشان در این جا فرمده اند که حدود ده هزار تخت بیمارستانی مجموعا بعد از انقلاب اضافه شده است . این اعتبار که ده هزار تخت بیمارستانی جدید اضافه شده باشد من نمی توانم انکار کنم چون ایشان قطعا صادق و راستگو هستند ، اما برادرها چه مقدار از بیمارستان ها بخش های متعددی از آنها بسته شده است . چرا از تخت های تعطیل شده … بلی در مجموع ثابت کنید که ده هزار تخت به میزان امکانات آن روز اضافه شد ، نه اینکه ده هزار تخت اضافه شده است . من بیمارستانهای زیادی را می توانم به نام معرفی کنم که بخش هائی از آنها الان تعطیل هستند ، بسته شده اند ، امکانات ندارند ، پزشک ندارند و وضعیت بسیار نامطلوبی دارند و ایشان ادعا کرده اند که قبل از انقلاب تنها در تهران و نه شهر واحد دیالیز بوده و بعد از آن ده جائی دیگر اضافه شده است . خود من چند وقت پیش از بیمارستان شهدای عشایر لرستان در خرم آباد بازدیدی داشتم . آن وضع بسیار نامطلوبی که در آنجا بود و دیدم که آنجا در بخش دیالیز قفل است و بسته است . گفتم روز تعطیل که نیست ، بخش های دیگر … جریان چه جوری است ؟ گفتند که تعدادی از بخش های اینجا امکاناتی نیست و بسته است و کاری نمی شود کرد ،‌و بعد در نهایت می بینیم از مراکز بهداشت ، از مراکز درمان ،‌از خانه های بهداشت صحبت به میان می آید اگر با یک اطاقک می شود گفت خانه بهداشت یا به عنوان یک ساختمان می شود گفت مرکز درمانی ، این رقم ها ممکن است درست باشد ، اما من مراکز زیادی را می توانم معرفی کنم . خانه های بهداشت زیادی را می توانم معرفی کنم . اگر لازم بود ، می گویم بفرستند ،‌بازدید کنند که کاهدانی شده در روستاها برای مردم و افراد از آن استفاده مشخصی می برند . آخر خانه بهداشت و مرکز درمانی و ارزش اجتماعی آن زمانی است که بازدهی در خدمت مردم داشته باشد ما در خدمت بعضی از برادران نماینده و بسیاری از مسوولین به بخش چغلوند رفته بودیم ( این را به عنوان مثال می گویم نه اینکه قبل از دستور است و بخواهم از حوزه ام بگویم ) یک بخشی از بروجرد تا خرم آباد و از زاغه تا الشتر وسعتش است . مسائلی هم دارد ، جمعیتش هم بسیار سریع در حال کوچ کردن هستند ، آنجا رفتیم در تمام بخش یک پزشک خارجی است که می گفتند گاهی می ماند و گاهی هم نمی ماند . وقتی هم که می ماند بیشتر از اینکه بخواهند راجع به بیماری خودشان حرف بزنند ،‌می خواهند به او دو کلمه فارسی یاد بدهند . به هر حال اگر بخواهم در این بخش زیاد صحبت کنم معطل می شویم . من تصور می کنم ، خود آقای دکتر منافی هر وقت ما با
ایشان صحبت می کنیم ، این مشکلات را می پذیرند ولی نهایتا می فرمایند که مسأله جنگ است ، مسأله فرار پزشکان است ،‌ مسأله کم کاری بعضی از پزشکان و اینها … بلی چه وقت این باید حل بشود ؟ چه وقت باید رسید ؟ در حالی که ما ادعا می کنیم که ده هزار تخت بیمارستانی اضافه شده من یادداشت شکوائیه ای خدمت ایشان چند روز پیش داده ام که بیمارستان برای عمل ساده سالک در گوش در یک بیمار وقت سال 70 داده است بیماری که الان رنج می برد . بلی ایشان فرمودند که این بیمارستان مربوط به وزارت علوم است و ما حاکمیتی روی آن نداریم . من گفتم آقای دکتر منافی ! به عنوان یک مسأله درمانی من دارم با شما حرف می زنم نه به عنوان اینکه حاکمیت این بیمارستان با چه کسی است . جزو مجتمع های آموزشی است یا درمانی ؟ (رئیس ـ جنابعالی دو دقیقه وقت دارید ) پس اگر اجازه بفمائید لیست آن آقایان را در سه چهار دقیقه بگویم . ( رئیس ـ خیر . دو دقیقه وقتتان اسن ) عرض می شود که ما از جریان خطوط و آن گروه دوم ،‌اولاً به نظر می رسد که برادرمان جناب آقای آقا زاده وزیر مشاور از اینکه با بحث در کار و یا خط بخواهیم با ایشان صحبت کنیم . شورای نگهبان حرف لازم را با دولت و مجلس زده است و ثانیاً من دلم می خواست که از برادرمان سؤال کنم ، از آقای وزیر کشور من این سؤال را کرده بودم که بیایند در مجلس توضیح بدهند ، ریاست محترم مجلس فرمودند که با توجه به فرمان امام خوب است به کمیسیون بدهید . در مورد مسأله هندوانه ای که در تابستان گرم و در ماه مبارک رمضان در خوزستان به وجود آمده ما خیلی دلمان می خواست ببینیم شورای عالی کشاورزی بوده ، شورای اقتصاد بوده ، وزیر مشاور بوده ، وزارت کشاورزی بوده . بسیج اقتصادی بوده ، وزارت بازرگانی بوده ،‌چه کسانی بوده اند ؟ هر چه خصوصی هم از آقای وزیر کشور سؤال کردیم ایشان گفتند که بالاخره ، شما می گوئید استاندار شما کرده است ، ما فعلا پای آن ایستاده ایم . این ها خوب است در یک جائی مشخص بشود  . یک جائی روشن بشود . به هر حال جناب آقای بهزاد نبوی هم که من اگر فرصت زیادی داشتم ، این ها اسناد و مدارکی است . این سند نشان دهنده این است که یک شرکت آلمانی با هجده درصد تخفیف هزار دستگاه ماشین فرزرا پیشنهاد می کند و وزارت صنایع سنگین علیرغم این پیشنهاد آن رقم گرانتر را با کیفیت پائین تر می پذیرد و این را نمی پذیرد که تفصیلش خیلی زیاد طول می کشد و در بین این پرونده ای که دست من است ، اسناد زیادی هست مبنی براطلاعاتی که از ناحیه افرادی که خودشان برای بازدید از صنایع سنگین معرفی کرده اند ضمن این که گفته اند این ها مونتاژی است که در کوتاه مدت چنین و چنان است ، گفته اند همین الان هم عیوبی که داده اند ، یک جای آن راجع به یک شرکت من دیدم ، رقم چهارده آخرین رقمش بود بعد از این که مقدار زیادی یک صفحه را بی عدد و رقم نوشته بود که کیفیت را نشان می داد بسیار پائین است . دو سه نفر از آقایان وزراء‌من به عنوان مخالف ، بلکه به عنوان تذکر گونه به آنها می گویم . یکی جناب آقای ناطق نوری .. ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) همه برادرانمان از ایشان این تقاضا را دارند ،‌با ائمه جمعه ، علماء و با اعتراض هائی که می شود ، برخورد بهتری داشته باشند و در نهایت وقتی کسی را جابه جا می کنند ، بعد از اصرار زیاد قانع می شوند به جابه جائی کردن ، یک کاری کنند پست بهتری به آن آقا داده نشود ، این یک مقداری ذهن کجی به مردم و معترضین تلقی می شود . من به جناب آقای رفیق عرض می کنم به بسیج مستضعفین . که در حوزه کار شما و سپاه شما است تذکر بدهید که یک وقتی برای این ها اتفاقی می افتد ، همان چیز روز پیش اتفاق افتاده بود وقتی مراجعه کردند ، گفتند آقا این هارا باید تحویل
بدهید و معرفی کنید . گفتند اقا این ها زیر پانزده سال هستند و بالغ نیستند . زده با تفنگ مجروح کرده ، اگر مسوولیت ندارد ، چرا به او اسلحه داده اید ؟ ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) اگر مسوولیت دارد این تعبیر چه هست و سرانجام آخرین تذکر من به وزیر محترم علوم است که با کنکور سال گذشته من یک مورد را می گویم … (رئیس ـ دیگر وقتتان تمام است اقا ) این درباره فردی است که وزارت علوم درباره او نامه ای نوشته بود که نشان دهنده خباثت او و بسیار انسان بد بودن و ناپسند بودنش است ، اما این دبیرستانی است که تحصیل کرده ، ایشان را تایید کرده و این همسایه ها هستند و ممکن است که بگویند این ها خیلی ملاک نیست . این امضاء‌چهارده نفر از علمای شهر است که نوشته اند ما این خانواده را و این فرد را و بسیاری از آنها نوشته اند ، شخص خودش را می شناسیم و این برخوردها شایسته نظام جمهوری اسلامی نیست که به این سرعت در مورد افراد تصمیم گرفته بشود و خانواده ها را لکه دار کنند که پدر این دختری که علماء مکتبی است ، مسلمان است ، اخلاقش خوب است ، چه هست و چه هست ، آمده بود به حاکم شرع آن جا پیشنهاد می کرد که خوب است با این نوشته وزارت علوم دختر مرا اعدام کنید . والسلام .
رئیس ـ موافق بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ موافق بعدی آقای علی کامیار ( کامیار ـ آقای ناصری به جای من صحبت می کنند ) وقتشان را به آقای ناصری داده اند .
ناصری ـ با تشکر از برادر بزرگوارمان جناب آقای کامیار نماینده محترم ارومیه که وقتشان را در اختیار من گذاشتند ، من قبل از اینکه در رابطه با تک ، تک وزراء‌ و بیست و سه وزیری که از طرف جناب نخست وزیر به مجلس معرفی شده ،‌صحبت کنم ، دو مطلب داشتم که در رابطه با رأی اعتماد به آقای نخست وزیر نوبت نرسید الان همان را عرض می کنم :
مسأله اول این است که هیچ کسی منکر نیست که ما در این مملکت یک سری مشکلات داریم ، یک سری ضعف ها داریم ، یک سری بی توجهی ها هم هست . اما باید دید عامی این ضعف ها و این مسائلی که هست اشخاص هستند صددرصد ، یا پنجاه درصد ، یا شصت درصد تاثیر اشخاص در این ضعف ها باید دید چقدر است و میزانش را دقیق مشخص کرد . بنده معتقدم که دولت مجری برنامه هائی است که باید در مجلس تدوین بشود و به او داده بشود  . البته دولت در دادن لوایح و تدوین برنامه ها باید نقش فعال داشته باشد . اما ما امروز با وضعی روبرو هستیم که از نظر اقتصادی ( من یک مثال فقط می زنم ) هنوز هم حدود فعالیت بخش هائی که قانون اساسی آنها را به رسمیت شناخته ، بخش خصوصی ،‌ بخش تعاونی و دولتی دقیقا مشخص نشده و هنوز هم هر کسی براساس سلیقه خودش ، براساس آنچه که می فهمد عمل می کند و تا اینجور طبعا بعضی از نارسائی هائی که آقایان روی آن تکیه می کنند . خواهیم داشت . ما باید برای مملکت یک برنامه تدوین و منظم داشته باشیم که همان برنامه پنج ساله در این رابطه تنظیم شده بود و مجلس آمد ، البته نظر کمیسیون حتما می آید به مجلس و مجلس باید روی آن کار بکند ،‌ما باید به وزراء‌ و اعضای هیات دولت برنامه بدهیم و بعد دست بگذاریم روی تخلفات که کجا تخلف کرده اند ، کجا عمل نکرده اند ، کجا سیاست مشخصی را اعمال کرده اند و تا این وضع نباشد ، ما همین مسائل را خواهیم داشت و تعویض اشخاص کاری از پیش نخواهد برد . ما باید بنشینیم ،‌مجلس و
دیگر کسانی که اهل نظر هستند برنامه هائی را برای مملکت تدوین کنند تا این مسائل رفع بشود و این اولین مسأله ای است که هست و حدود فعالیت این بخش ها مخصوصاً که امروز به صورت یک مسأله سیاسی بناچار در آمده ، مشخص بشود که مقداری برادرمان آقای شاهچراغی اشاره کردند .
مسأله دوم ، مسأله حاکمیتی است که باید یک مسوول هب معنای صحیح آن داشته باشد . ما وقتی به کسی مسوولیت می دهیم باید قدرت هم به او بدهیم .ما امروز می بینیم که برادرمان اشاره کردند ( من با توجه به اینکه مطالب زیاد است ، تکرار نمی کنم ) اشخاص زیادی ارگانهای زیادی ، نهادهای زیادی خودشان را در اداره مملکت دخیل می دانند . شما به یک شهری بروید ، هر نهادی در آن شهر دلش می خواهد استاندار ، فرماندار ،‌بخشدار و دیگر مسوولین براساس سلیقه او عمل می کنند که اگر براساس سلیقه هر کدام از اینها عمل نکنند مخالف خواهند بود . آن وقت باز نمایندگان محترم هستند که براساس وظیفه شان اعتراض خواهند کرد ،‌آقا چنین شد ، چنان شد ، ائمه محترم جمعه هستند . نهادهای انقلاب هستند و هر کدامشان خودشان را ذیحق و دخیل در اداره این مملکت می دانند ، ذیحق و دخیل هم هستند ، اما در چه حدی ؟ حدود باید مشخص بشود ،‌ببینیم اینها چه قدر باید واقعاً دخالت داشته باشند . وقتی که یک نیروی نظامی یا یک نیروی انتظامی به خودش قدرت می دهد ، به خودش اجازه می دهد به راحتی در برابر یک مسوول فوق بایستد و احیانا یک مسائلی هم انجام بشود . اگر یک مقدار بی توجهی بشود دلش می خواهد بگیرد و بازداشتش هم بکند شما در اینجا چه توقعی از آن مسوول دارید که دلگرم به کارش بشود و برود مسوولیتش را خوب انجام بدهد . باید یک تمرکزی پیدا بشود . باید این دستهای متفرق و مختلف که البته اینها هستند ، محترم هستند ، هر کسی باید فعالیت بکند ، اما باید به مسوولین قدرت هم داد ، افراد صالح را وقتی شما به آنها رأی می دهید ،‌و وقتی انتخاب می کنید باید از آنها حمایت بکنید . البته اگر خلافی هم دیدید باید جلویش را بگیرید . این دو مسأله بود که مقداری از ضعف ها و گرفتاریها به نظر من معلول این دو مسأله است و تا این مسائل برطرف نشود ، اگر ما بیائیم تغییر اساسی البته معنای صحبت موافق این نیست که با همه این افرادی که معرفی شده اند موافق است نه ، با این مجموعه ای که به عنوان اعضای کابینه معرفی شده اند آدم موافق صحبت می کند ، تا اینها نشود شما بیائید ، شخصی ، اشخاصی را هم عوض بکنید ، جز اینکه آن تجربیات چندین ساله ای که در یک وزارتخانه دارد آن تجربیات به باد می رود ، از بین می رود .به نظر من سودی عاید ما نخواهد شد .
بعد از این مسأله من توجه نمایندگان محترم و ملت شهید پرور را به ترکیب کابینه جلب می کنم . به نظر من کابینه ای که معرفی شده ترکیب خوبی دارد ، یعنی باید بگوئیم کابینه ای است که هم متعهد ها و هم متخصص ها در آن هست ، در اینکه برادران افراد متعهدی هستند . فکر نمی کنم کسی اشکالی داشته باشد . لذا می بینید که خود مخالفین محترم هم وقتی صحبت می کنند ، می گویند که در خوبی آقای فلان وزیر ما حرفی نداریم . اما فلان جا فلان جور است در خوبی در اینکه آدمهای متعهدی هستند حرفی نیست . اما از نظر تخصص در ترکیب کابینه ، هشت نفر دکتر و دارای تحصیلات بالا حضور دارند که معرفی شده اند حدود ده نفر فوق لیسانس و مهندس و در کابینه حضور دارند و حدود سه نفر روحانی که هر کدام از اینها علاوه براینکه دارای تحصیلات حوزه ای هستند دارای تحصیلات عالی و دانشگاهی هم هستند . من ادعا ندارم که بهتر از این افرادی که الان در
خدمت مجلس هستند در ایران پیدا نمی شود و همه آنها اینجا جمع شده است اما اگر شما یک کابینه ای بخواهید که آدمهای متعهد در آن باشد و دارای تخصصی هم در کارشان باشند .و یک تجربه ای هم از کارشان گرفته باشند ، به نظر من در بین این افراد وجود دارد . افرادی که هم دارای تحصیلات هستند ، هم تجربیاتی در کارهای خودشان دارند و در رابطه با سه برادر وزیر روحانی که هستند هم عرض کردم و در رابطه با تک تک اشخاص من دو ،‌سه مثال می زنم چون فرصت این نیست که در رابطه با همه وزراء‌ همه اشخاصی که هستند صحبت بشود . برادرمان اشاره کردند به مسأله وزارت نفت و پرونده هائی را اینجا ارائه دادند ،‌من قبلا در نظر نداشتم در این رابطه صحبت کنم چون فکر نمی کردم با مسأله به این صورت برخورد بشود ، البته برادر عزیزمان ، برادر بسیار محترمی است و ما در مجلس از دوستانی که به او خیلی احترام قائل هستیم ،‌ایشان هستند ،‌اما مطالبی را اینجا فرمودند ما باید ببینیم وظایف وزارت نفت مشخصا چه هست ؟ و در رابطه با این وظایفش چقدر توانسته است عمل کند ، چقدر موفق بوده ؟ البته در کنار این کارها قطعا اشکالاتی هم خواهیم داشت که اول عرض کردم . یک از وظایف وزارت نفت این است که از طریف فروش نفت برای مملکت ارز تهیه کند و در اختیار خزانه دولت قرار بدهد ، در اختیار مملکت قرار بگیرد که در این رابطه در سال 61 بیست و سه میلیارد دلار و در سال 62 بیست و یک و نیم میلیارد دلار ارز از طریق فروش نفت به وسیله وزارت نفت تهیه شده و در اختیار خزانه دولت برای هزینه های عمرانی و جاری مصرف شده است . وظیفه دیگر وزارت نفت سوخت رسانی است که د راین مورد لازم نیست من چیزی را بگویم ،‌خود نمایندگان محترم همه استحضار دارید که وضع ما از نظر نفت در سال 60 چه بود و الان که بار دیگر برادرمان آقای مهندس غرضی به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شده است وضع سوخت رسانی در سراسر مملکت چیست . از بین رفتن کوپن در رابطه با بنزین ، تحویل به موقع نفت و گازوئیل و سایر چیزها که به نظرم در این رابطه کار خوب انجام شده است . البته در کشوری که هر آنی احتمال هست مسأله برایش از طریق جنگ پیش بیاید و آن چیزی که باید به موقع برسد . نرسد . این طور چیزها هم امکان دارد اختلالات ایجاد بکند .
وظیفه سوم وزارت نفت این است که از ذخایر نفت نگهداری وصیانت بکند و ذخایر نفت را نگذرد از بین برود و بیهوده تلف بشود که در این رابطه هم کارهای خوبی انجام شده که نمایندگان محترم گزارش وزارت نفت را ملاحظه فرموده اند .
وزارتخانه دیگری که قبلا هم مثال زده شد و موقعیت آن در این کشور مقداری ناشناخته است . وزارت ارشات است کارهائی که در مدت تصدی برادرمان جناب آقای خاتمی انجام شده به نظرم این وزارتخانه می رود که موقعیت خودش را در مملکت پیدا کند . وزارتخانه ای که اصلاً وظایف و کار و مسوولیت او برای مردم آن طوری که باید شناخته نشده در حالی که وزارتخانه بسیار مهمی است . کارهائی که در این مملکت انجام شده من 2 ـ 3 مثال می زنم که می تواند نمونه ای برای قضاوت باشد .
دررابطه با حج و سازماندهی امور حج .
رئیس ـ شما د ودقیقه وقت دارید .
ناصری ـ من از بقیه وقت آقای شاه چراغی نمی توانم استفاده کنم ؟
رئیس ـ روشن نیست مسأله اش که آیا  …
یکی از نمایندگان  نفر بعدی استفاده می کند .
رئیس ـ نه ،‌نفر بعدی ندارد . هر نماینده ای که ثبت نام کرده می تواند از وقت دیگری استفاده کند . اما چون ایشان از وقت دیگری هم دارد استفاده می کند ما از این جهت شبهه داریم که از وقت 2 نفر استفاده بکنند و شبهه ما از این جهت است . والا هیچ شبهه ای نداریم . بفرمائید .
ناصری ـ سمنارهائی که امسال در 4 کشور سیرالئون ، کانادا ، آلمان غربی و اسپانیا تشکیل شد از نمونه کارهائی است که وزارت ارشاد اسلامی انجام داده و اثر بسیار خوبی در سراسر جهان اسلام داشت بطوری که ما پارسال در مالزی سمیناری را برگزار کرده بودیم ( وزارت ارشاد برگزار کرده بود ) امسال موانعی برایش پیش آمد علمای آن جا در اثر استقبالی که از این نوع سمینارها داشتند خودشان جمع شدند و در برابر دولت ایستادند و سمیناری را تشکیل دادند . این از کارهائی است که بسیار قابل تمجید است .
سرو سامان دادن به سینماهای کشور که بسیار نابسامان بود و وضع آن بسیار آشفته بود البته مسائل هنری ما به این زودی با زمانی کم به سامانی که دلمان می خواهد نمی رسد . اما خیلی سرو صورت پیدا کرده و فیلم ها یک مقداری کنترل شده است . ضوابطی که برای انتشار کتاب کودک ، وزارت ارشاد اسلامی که با آن وضع قبلا منتشر می شد در نظر گرفتند و کنترل می شود و کاری است که انجام شده است .
برنامه ریزی که در مورد چاپخانه ها کرده اند ( وزارت ارشاد ) که کارهابین چاپخانه تقسیم بشود هم این قشری که در این قسمت کار می کنند از نظر اداره امورشان اداره بشوند و هم در رابطه کارها که خوب انجام بشود و همین کار باعث شد که سال گذشته کتاب های درسی و کتاب های نهضت سوادآموزی تقریباً به موقع به دست دانش آموزان رسید که علت آن عمدتا برنامه ریزی ای بود که وزارت ارشاد اسلامی در زمینه چاپخانه ها کرده بود و کارهای دیگری که در گزارش ارشاد اسلامی ، برادها احتمالا ملاحظه فرموده اند که الان فرصت آن نیست ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) از وزارت بازرگانی در دوران تصدی کوتاه برادرمان جناب آقای جعفری که به نظرم این وزارتخانه در سرتاسر مملکت اداراتش ، خودش در این دوران کوتاهی که ایشان تصدی این وزارت خانه را به عهده داشته اند سرو صورتی پیدا کرده و بعضی از مسائل که عمدتا خودشان هم یک روز مثال زدند من هم مستقیما در جریان این کار بودم حل مسأله چای بود که واقعاً برای مملکت یک مسأله ای بود و ایشان با مدیریتی که داشتند در مدت زمانی توانستند این مشکل را حل بکنند و دیگر برادرانی که در وزارت بهزیستی که قرار بود آماری را بگویم که الان فرصت نیست یا وزارت راه که انصافا فعالیتش در این مدت بسیار خوب بوده و در مجموع معنای موافقت با تک تک 23 نفر نیست اما این مجموعه ای که معرفی شده مجموعه خوبی است که ما امیدواریم با رفع مشکلات و با هماهنگی و همکاری بیشتر و با دست به دست هم دادن بتوانیم در رفع مشکلات بعد از رأی اعتماد بکوشند والسلام .
رئیس ـ مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ مخالف بعدی آقای صفری هستند که وقتشان را به آقای دهقان داده اند .

دهقان ـ ما طبق وظیفه ای که داشته ایم با 3 نفر از برادران عزیز معرفی شده مخالف هستیم و نوع مخالفت هم از آن قبیلی که برادرمان جناب آقای ناصری فرمودند چنین نیست که ما در رابطه با مسائل اقتصادی ، در رابطه با تنگناها چنین نیست ، مجلس صاحب بیت است و مشهور است که خود مجلس مشکلات و تنگناها را می داند ، ما اگر بابرادمان جناب آقای دکتر منافی مخالفت می کنیم نه از این بعد است که چرا بیمارستان فلان جا تمام نشده است ، چرا دکتر کم است اینها را ما می دانیم و هیچ نمی گوئیم که چرا 5 ساله ساختمان مخابرات کجا ، چون میدانیم کابل نیست و این حرفها . نوع مخالفت ها از این مخالفت هائی است که ما تسامح می بینیم ، تغافل می بینیم احیانا تعهد می بینیم مثلاً در اینکه سهمیه آهن بند عباس را تهران بیاورند و دوباره از تهران به بند عباس بگردانند اینکه تنگنای اقتصادی نیست این هست این خانه را با دست خود خراب کردن است . از این جا شروع می کنیم که با برادر عزیزمان ضمن تایید و اذعان به همه مسائل روحی و ابعاد معنوی جناب آقای دکتر منافی برادرها می دانند که بعد از حکم امام امت مبنی بر حذف گزینش های کذائی هیات عالی گزینش تشکیل شد و بنده هم به عنوان نماینده هیات عالی گزینش در وزارت بهداری مشغول به کار شدیم . کار را انجام می دادیم تا یک زمانی که با شواهد و بینات که به خود آقای دکتر منافی هم عرض کردم ، به آن جا رسیدیم که این گزینش نه آن گزینشی است که در خور شان جمهوری اسلامی باشد و در همین رابطه یکی از بهترین برادرهائی که خود آقای دکتر منافی هم می شناسند ، آقای هاشمی ریاست محترم مجلس هم می شناسند . آقای دعائی هم می شناسند ،‌دیگران هم می شناسند در این رابطه که این بنده خدا یک مقداری از نقاط ضعف گزینش را از اینکه از روی عکس گزینش می کنند ، از اینکه مصاحبه را آن جوری که شاید و باید نمی کنند ، خود گزینش گر هم باید گزینش بشوند در رابطه با این جرم بنده خدائی را که پدرش هم در یکی از حساس ترین مشاغل این کشور است چنان برکنده اش کردند و چنان از کار بیزارش کردند که 5 ماه هم حقوقش را قطع کردند و با تلفن های متمادی و مستمری که با مذاکرات شفاهی که با جناب آقای دکتر منافی داشتیم بعد از 2 ماه یا 3 ماه بلکه بیشتر این برادر نتوانست با ایشان تماس بگیرد . بنابراین گزیتشی که آن جوری باشد . هیات محترم عالی گزینش الان جناب آقای دری ، جناب آقای دکتر پورگل این جا تشریف دارند خواستند کرارا که آقا! در این مسوولتان در این نماینده تان در هیات گزینش تجدید نظر کنید . حرف همان بوده است که خودشان گفته اند و خودشان شنیده اند هیچ تغییر اثری داده نشده است و وقتی که گزینش وزارتخانه آن جوری باشد ، گزینشی که باید معیار باشد ، گزینشی که باید صافی باشد ، گزینشی که باید همه افراد خوب از آنجا بگذرند ،‌گزینشی که باید ارزش ها را به خوبی ها بدهد و ارزش های اسلامی را محقق کند وقتی که گزینش این جوری باشد .
وظیفه اهل البیت معلوم است .بنابراین ما گزینش وزارت بهداری را قبول نداریم و حالا که گزینش آن را قبول نداریم سرچشمه را هم قبول نداریم ،‌حالا سرچشمه را هم قبول نداریم با برادر عزیزمان با تمام خلوص هم مخالف هستیم .
مخالفت دوم با برادرمان آقای هاشمی وزیر محترم صنایع است .
مسأله سیمان ، نامه های متعددی که از انجمن های اسلامی به ما رسیده است . در جائی که خود من در جریان تنگاتنگ آن بودم مسأله سیمان آبیک قزوین است . برادری را در آنجا به عنوان مسوول گماشته بودند که
این برادر در گیری ها داشت ، با انجمن اسلامی درگیری ها داشت ، برادر بزگوارمان جناب آقای سلطانی که مسوولیت قضائی کرج را به عهده داشتند که بیست و چند نفر کارگر حزب الله بنده خدا را در زندان کردند بر این مبنا که دولت باید حاکمیت داشته باشد رئیسی که نمی تواند اداره بکند بعد از این که صحبت ها شد و ترتیب اثر هم داده نشد پس از مدتی من غیر مترقبه به این کارخانه سایپا رفتم به من گفتند که آنجا با رئیسی که تازه آمده و مدت 1 ماه است که تقریباً آمده است در بدو ورود تقریباً زد و خورد و دعوا بوده است . کی هست این رئیس ؟ آن رئیسی بوده است که قبلا در کارخانه آبیک قزوین رئیس بوده است . این رئیس در گوش یک کارگری زده است که در آنجا اضعف مامومین بوده است . الان هم آن کارگر اخراج است و کسی هم به حرف او توجه نمی کند و ما اینها را برای یک نفر وزیر … ما وزیری باید داشته باشیم که به قول امیرالمومنین : وزیر باید تمام مهره ها را چنان دور هم بچیند چنان انتظامی درست بکند . وزیر باید بند تسبیحی باشد که همه مهره ها را به هم متصل بکند و درست کند والا وقتی که به امیرالمومنین گفته می شود که در حیطه اختیار تو در فلان جا چنین و چنان شده است آتش می گیرد آن وقت ما به برادر عزیزمان جناب آقای هاشمی این مسأله را می گوئیم ایشان بی تفاوت از کنار مسأله رد شده اند و تا الان هم هیچ اقدامی نکرده اند و شواهد و دلایل هم در کارخانه آبیک قزوین هست و هم در شرکت سایپا .
برای صاحب یک آب و ملک این تنگ است که دست بند شتری در ملکش گم بشود آن وقت برای او وزیر چه خواهد بود ؟ که کسی را که این شخص انتصاب کرده در گوش بزندبه دلیل واهی خودش هم ککش نگزد ؟ بنابراین با این برادر هم مخالفم .
رئیس ـ آقای پورگل اطلاع داده اند که 5 دقیقه وقت مربوط به ایشان است . اینطوری نیست ؟ ( دهقان ـ چه قدر وقت دارم ؟ ) سه دقیقه دیگر وقت دارید .
دهقان ـ پس یک کمی بیشتر وقت بدهید چون من عمده مخالفتم با آقای نمازی است . مسأله سوم مسائل گمرکات کشور است برادرانی که در رابطه با گمرکات کار کرده اند و در حوزه های انتخابیه شان هست این مسائل را خوب می دانند بنده خودم یک سوالی از آقای نمازی کرده بودم از این قرار که :
1 ـ علت تسامح و عدم اجرای احکام صادره از طرف هیات پاکسازی و سالم سازی دارائی خراسانی چیست ؟ (‌و این جا 8 – 9 اسم را نوشتم که هم الان از تریبون مجلس نمی خوانم )
2 ـ علت انتقال یکی از برادرهای مومن و متعهدی که خدا می داند
هیچ اشکالی بر او نداشتند جز اینکه حزب اللهی بود از گمرک دوقارون تایباد برداشتند و به بوشهر انداختند در صورتی که بچه دبیرستانی دارد و زندگیش مستاصل شده است . برادر دیگری را از آنجا برداشتند و به باجگیران انداختند در صورتی که پستی را که این برادر باید احراز کند در گمرک باجگیران اصلاً وجود نداشت .
1 ـ بعد از دریافت نامه این جانب مبنی بر حیف و میل های گمرک دوقارون مامورین اعزامی شما چقدر با فرمانداری و ارگان های منطقه تماس حاصل نموده اند و تحقیق کرده اند ؟
2 ـ علت خط خوردگی کپیه های فیش های ارز خارجی و ریال های خروجی با اختلاف فاحش در گمرک دو قارون چیست ؟
علت عدم توجه و بی جواب گذاشتن نامه هیات بدومی پاکسازی خراسان چیست ؟
اینها سؤال بنده بوده این هم جوابی است که البته حیف و میل ها بوده تسامح بوده ، تغافل بوده ، خط بازی ها بوده و این هم جوابی است که گزارش داده است .
گزارش از کمیسیون رسیدگی به سؤالات به مجلس شورای اسلامی :
سؤال ـ دهقان نماینده تربت جام از آقای دکتر نمازی وزیر امور اقتصادی و دارائی مطرح شد و کمیسیون جواب را قانع کننده تشخیص نداد .
شوالات دیگری است که آقای موحدی کرده اند بعد از انقضای دوره اول مجلس که همین ها را جواب بدهند من خودم هنوز هم به ایشان رأی موافق می دهم .
1 ـ با توجه به اینکه مدیر عامل بانک ملت در تاریخ 19/1/1359 توسط هیات پاکسازی بانک ملی ایران به دلایل :
الف ـ عامل تسهیلات اعتباری در زمان تصدی ریاست شعبه هامبورگ خارج از حدود مصوبات اداره مرکزی به کسانی قادر به پرداخت بدهی خود نبوده اند و تاکنون بلاوصول مانده است .
ب ـ عدم انجام وظیفه درست سرپرستی شعب اروپا و مصرف هزینه های زاید بدون در نظر گرفتن مصالح ملی و بانکی .
ج ـ اعمال نفوذ در انتخاب روسای واحدهای خارج از کشور و عدم تمایل به بازرسی این واحدها توسط بازرسان اداره کل بازرسی محکوم به بازنشستگی با 25 روز حقوق گردیده و هر چند که نوبری ملعون این حکم را امضاء‌ننموده و در ان روز آقای اصلانی معاون فعلی بانکی جنابعالی که عضو هیات پاکسازی فوق الذکر بوده است این حکم را تایید و امضاء کرده است .
چگونه آقای مدیر عامل با این سوابقی که بر شما پوشیده نبوده و به حکم بنی صدر خائن و فراری از سال 1358 تا سال 1360 به سمت مدیر عامل منصوب شده بود مجددا به سمت مدیر عامل بانک ملت انتخاب گردید ؟
همین را اگر که جواب دادند خود حقیر هم رأی موافق می دهم .
رئیس ـ 10 دقیقه تان تمام شد اگر می خواهید وقت به ایشان داده بشود والا (‌دهقان ـ اگر 1 دقیقه دیگر اجازه بدهید ) پس چهار دقیقه برای ایشان می ماند .
دهقان ـ با توجه به اینکه قانون بازسازی نیروی انسانی شامل کلیه دستگاههای دولتی و مؤسسات و بانکها می شد به چه دلیلی هیأت عالی نظارت بر بازسازی و وزارت امور اقتصادی و دارائی به ریاست معاون امور بانکی جنابعالی طیب نامه شماره … قانون مذکور را به شرح زیر تفسیر کرده است ، یک تفسیر آنجوری که خودشان عمل کردند بنابراین مخالف ها از این ها است که اعمال نظر می شود اعمال غرض می شود ،‌حزب الله در بعضی از وزارتخانه ها حاکم نیست و عمده مخالفتها بر این محور است و الا مسائل اقتصادی را خودمان می دانیم و وقتی که با این سه نفر مخالفت شد معلوم شد که دیگر وزراء را ما قبول داریم .
رئیس ـ ایشان 4 دقیقه وقتشان را برای آقای پور گل مانده است ولی یک نفر به عنوان موافق صحبت کند یعنی به ترتیب موافق و مخالف صحبت بشود . 
علت عدم توجه و بی جواب گذاشتن نامه هیات بدومی پاکسازی خراسان چیست ؟
اینها سؤال بنده بوده این هم جوابی است که البته حیف و میل ها بوده تسامح بوده ، تغافل بوده ، خط بازی ها بوده و این هم جوابی است که گزارش داده است .
گزارش از کمیسیون رسیدگی به سؤالات به مجلس شورای اسلامی :
سؤال ـ دهقان نماینده تربت جام از آقای دکتر نمازی وزیر امور اقتصادی و دارائی مطرح شد و کمیسیون جواب را قانع کننده تشخیص نداد .
شوالات دیگری است که آقای موحدی کرده اند بعد از انقضای دوره اول مجلس که همین ها را جواب بدهند من خودم هنوز هم به ایشان رأی موافق می دهم .
1 ـ با توجه به اینکه مدیر عامل بانک ملت در تاریخ 19/1/1359 توسط هیات پاکسازی بانک ملی ایران به دلایل :
الف ـ عامل تسهیلات اعتباری در زمان تصدی ریاست شعبه هامبورگ خارج از حدود مصوبات اداره مرکزی به کسانی قادر به پرداخت بدهی خود نبوده اند و تاکنون بلاوصول مانده است .
ب ـ عدم انجام وظیفه درست سرپرستی شعب اروپا و مصرف هزینه های زاید بدون در نظر گرفتن مصالح ملی و بانکی .
ج ـ اعمال نفوذ در انتخاب روسای واحدهای خارج از کشور و عدم تمایل به بازرسی این واحدها توسط بازرسان اداره کل بازرسی محکوم به بازنشستگی با 25 روز حقوق گردیده و هر چند که نوبری ملعون این حکم را امضاء‌ننموده و در ان روز آقای اصلانی معاون فعلی بانکی جنابعالی که عضو هیات پاکسازی فوق الذکر بوده است این حکم را تایید و امضاء کرده است .
چگونه آقای مدیر عامل با این سوابقی که بر شما پوشیده نبوده و به حکم بنی صدر خائن و فراری از سال 1358 تا سال 1360 به سمت مدیر عامل منصوب شده بود مجددا به سمت مدیر عامل بانک ملت انتخاب گردید ؟
همین را اگر که جواب دادند خود حقیر هم رأی موافق می دهم .
رئیس ـ 10 دقیقه تان تمام شد اگر می خواهید وقت به ایشان داده بشود والا (‌دهقان ـ اگر 1 دقیقه دیگر اجازه بدهید ) پس چهار دقیقه برای ایشان می ماند .
دهقان ـ با توجه به اینکه قانون بازسازی نیروی انسانی شامل کلیه دستگاههای دولتی و مؤسسات و بانکها می شد به چه دلیلی هیأت عالی نظارت بر بازسازی و وزارت امور اقتصادی و دارائی به ریاست معاون امور بانکی جنابعالی طیب نامه شماره … قانون مذکور را به شرح زیر تفسیر کرده است ، یک تفسیر آنجوری که خودشان عمل کردند بنابراین مخالف ها از این ها است که اعمال نظر می شود اعمال غرض می شود ،‌حزب الله در بعضی از وزارتخانه ها حاکم نیست و عمده مخالفتها بر این محور است و الا مسائل اقتصادی را خودمان می دانیم و وقتی که با این سه نفر مخالفت شد معلوم شد که دیگر وزراء را ما قبول داریم .
رئیس ـ ایشان 4 دقیقه وقتشان را برای آقای پور گل مانده است ولی یک نفر به عنوان موافق صحبت کند یعنی به ترتیب موافق و مخالف صحبت بشود . 
یا نه ؟ هنوز نمی دانیم اصلاً کس دیگری وجود دادر یا وجود ندارد ، امکان دارد یا ندارد ؟ من این عرایضی که عرض کردم هیچ کدانش به معنای این نبود که من بخواهم تأیید مطلق کنم و شاید خودم نسبت به تعدادی از وزراء انتقادهائی داشتم در رابطه ای که با عملکرد آنها بود منتهی کیفیت آئین نامه این است موافقین و مخالفین یا باید در لیست موافقین ثبت نام کنند یا در بیست مخالفین که به هر جهت من این بعد قضیه را انتخاب کرده ام که در لیست موافقین صحبت کنم .
صحبت من در مورد چند وزارتخانه است که اولین آنها وزارت کشور است و وزیر محترم کشور که زمزمه ها و مخالفت هائی که احتمالا به گوش می رسید این وظیفه را برای من به وجود آورد که به عنوان موافق در مورد ایشان صحبت کنم .
اولاً مسأله وزارت کشور را ما باید با بسیاری از وزارتخانه های دیگر (‌نمی گویم تمام وزارتخانه های دیگر با بسیاری از وزارتخانه های دیگر ) جدا کنیم زیرا که وزارت کشور با فرد فرد مردم ، یا کلیه نمایندگان با کلیه مسئولین با کلیه ائمه جمعه برخورد مستقیم دارد و به صورت طبیعی اصطکاکات مستقیمی هم در این زمینه به وجود خواهد آمد . این است که وزارت کشور با گستردگی عظیمی که دارد و همان جور که بعضی از برادران دیگر در این زمینه مسائلی بیان کردند اداره کردن این وزارتخانه کار بس بسیار دشوار است . کسی می تواند این وزارتخانه را اداره کند که در عین حال که می تواند دارای قدرت و مدیریت قوی ای باشد که بتواند استاندارن ،‌ فرمانداران ، بخشدارانی را که خودش انتخاب کرده است بعد از انتخاب آنها کسانی که تمام قدرت یا عمده قدرت داخلی ممکلت در دست آنها است بتواند بعد از انتخاب آنها اشراف بر آنها داشته باشد . این کار هر کسی نیست و هر کس نمی تواند این اشراف را حتی بر مسئولینی که خودش انتخاب کرده است داشته باشد . و مسأله دیگر برخورد با ائمه جمعه است . باز می دانیم که برخورد با ائمه جمعه کار ساده ای نیست یعنی نیروهای ارزنده ای که قدرت و توان اجتماعی را دارند و در این رابطه خدمات زیادی هم به ممکلت کرده اند ولی کار اجرائی عمدتاً انجام نداده اند و مشکلات و مسائل کارههای اجرائی را هم شاید کمتر لمس کرده باشند ،‌برخورد میکنند که باید این مسئول عوض شود اما حالا جایگزینش کسی هست یا نیست ، وزارت کشور دستش باز است یا دستش باز نیست ، افرادی را رزرو دارد برای گذاشتن در آن پست یا ندارد دیگر توجه به این قضیه نمی شود . عرض کردم این مربوط به کسی است که کار اجرائی نکرده باشد دچار این نقیصه هست که اگر قدرت باشد ولی مسئولیت اجرائی را انسان نداشته باشد از آن دردهای مسئولین اجرائی نمی تواند باخبر باشد . وزیر کشور کسی است که باید بتواند با یک دست این نیروها و مسئولینی که در مراکز گوناگون گذاشته است احاطه بر آنها داشته باشد و با یک بیان و یک جذبه و یک قوت دیگر باید ائمه بزرگ و محترم جمعه را در دست داشته باشد و قدرت هماهنگی بین ائمه جمعه و این استانداران را داشته باشد . یکی دیگر از ویژگی هایی است که باید این وزارتخانه و این وزیر داشته باشد و من باید عرض کنم با اینکه شخصاً اگر بنا بودمسائل شخصی خودم مطرح بشود شاید نمی بایستی اینگونه صحبت کنم و اگر وظیفه نبود شاید این گونه صحبت نمی کردم  اما باید بگویم که وزارت کشور در این زمینه بالنسبه موفقیت بسیار خوبی داشته است یعنی در منصوب کردن استانداران و ایجاد هماهنگی نسبی بین استانداران و بین ائمه جمعه و یکی دیگر از مسائلی که احتمالاً در بعضی از مراکز اداری و یا احتمالاً از وزارتخانه
ها متاسفانه ممکن است دامن گیر باشد مسأله این است که هر کسی که مسئول هر جا می شود فوراً افرادی را از فکر خودش و به تعبیر (حالا زشتش ) از خط خودش در آن جا منصوب می کند . البته یک مقداری این قضیه طبیعی است و نمی شود به یک مسئولی که یک جائی مسئولیت پیدا می کند که با کسانی که با او نمی توانند کار کنند او را مجبور کنیم که حتما باید با او کار کنی و به صورت طبیعی با کسانی کار خواهد کرد که آنها را می شناسد و کسانی که آن ها را می شناسد معمولا از دوستان و ار رفقایش هستند . نمی شود فورا متهم کرد که چرا تو از دوستانت آوردی . این یک قضیه طبیعی است اما گاهی ممکن است نه واقعاً به این کیفیت نباشد و طور دیگری باشد . اما وزارت کشور ما با سراغی که از تعدادی از مسئولین و استانداران داریم می بینیم که از افکار و عقاید و خطوط گوناگونی که همه شان البته در مسیر و در خط امام بزرگ و انقلاب قرار گرفته اند ولی در خطوط گوناگون یعنی با عقاید گوناگون یا در جناح های گوناگون هستند ، ولی همه جناح ها ،‌جناح های صحیح و سالمی هستند بدون تعصب از جناح های گوناگون برگزیده شده اند این هم یک امتیازی است که می شود برای وزارت کشور گفت . و بعد مسأله تجربه در این مدت باز خودش برای ما کارساز است . آن که می بینید مسأله انتخابات که یک مسأله سیاسی اجتماعی مهمی است در کشور بحمدالله به صورت بسیار آبرومندانه ای برگزار می شود و از 193 حوزه انتخابیه تنها شاید قریب 20 یا بیست و چند حوزه فقط باطل می شود در حالی که انتظار می رفت خیلی بیش از این حوزه ها (‌معزی ( معاون وزارت کشور ) ـ 16 حوزه باطل شد ) 16 شانزده حوزه باطل می شود و باز از این 16 حوزه هم دوازده حوزه اش دو مرتبه بحمدالله انتخابات برگزار می شود و خیلی خوب هم برگزار شده است . کشوری که مسائل سیاسی در گوشه و کنار این مملکت وجود دارد و گروه ها و گروهک ها در صدد به هم زدن و از بین بردن انتخابات بودند . می خواهیم لگوئیم که انتخابات موفقی بوده است (‌رئیس ـ جنابعالی دو دقیقه وقت دارید ) من بنا بود که در مورد چند وزارتخانه صحبت کنم تنها چون دو دقیقه بیشتر وقت ندارم و بنا ندارم که بیش از این هم … یعنی تخلف از وقتم داشته باشم .
از وزیر محترم راه هم آقای نژاد حسینیان من تقدیر میکنم که فعالیتهای ایشان را که شما دیده اید ، طبق گزارشاتی که داده اند در این مدت بسیار چشمگیر بوده  .
از وزارت نیرو به خصوص باز تقدیر می شود زیرا در امر برق رسانی و نیرو و ایجاد مهار کردن آب های روی زمینی می توان گفت موفقیت بسیار چشمگیری داشته اند .
ضمن اینکه از بسیار از وزرای محترم دیگر قدردانی می شود و احتمالاً به بسیاری از آن ها هم انتقاد هست و تنها نکته ای را که من به تمام سروران و برادران عزیزی وزراء دارم و به خصوص وزیر محترم کشور این که نمایندگان محترم که شیره مردم و خلاصه مردم هستند و مردم تمام دردهایشان را قبل از این که به مسئولین بگویند به نمایندگانشان می گویند و توقعی است که از نمایندگان دارند ،‌حالا این موقع را چه طوری باید از مردم گرفت که بابا نماینده کارش این نیست . ولی به هر جهت فرهنگ مردم این چنین شده است . من تقاضا می کنم که در مسائل ، در گذاشتن مسئولین برای شهر ها ، برای استانها ، اگر مشورتی با نمایندگان بشود این مشورت هم به سود مردم هست ،‌هم به سود خود وزارت کشور است ، هم موجب هماهنگی بیشتری خواهد بود و هم شما به وسیله این مشورت می توانید یک پشتبان قوی برای مسئولین خودتان برای وزارت کشور خودتان به وجود بیاورید و ان
شاء‌ الله  بدان گونه نباشد که یک نماینده وقتی که تلفن می کند به یک وزیر دو روز ، سه روز ، چهار روز ،‌معطل بشود و نتواند با وزیرش تماس بگیرد تا درد دل مردم را به آن وزیر بگوید و دیگر می گویند وقتی که نماینده نتواند با وزیرش صحبت کند وای به حال بقیه مردم . من اگر در مورد بعضی از وزرائی که بنا داشتم صحبت کنم ،‌ صحبت نکردم به خاطر کمی وقت بود و این میزان در دستم نبود .
رئیس ـ یک نفر موافق و مخالف صحبت کنند .
منشی ـ آقای دکتر پورگل می توانند از چهار دقیقه وقتی که مانده استفاده کنند ( به عنوان مخالف )
دکتر پورگل ـ با احترام به تعهد اسلامی همه برادران وزراء نظر بر این که اداره یک وزارتخانه فقط به تخصص نیست ،‌بلکه تعهد و مدیریت و بالای همه این ها تصمیم و اداره هم لازم دارد لذا در باب یک قسمت از وزارت کشاورزی یعنی درباره شیلات مطالب مفصلی داشتم که متاسفانه وقت کم است و با تشکر از برادرمان آقای دهقان به طور فهرست عرض می کنم :
بنده اگر مایوس نبودم از اداره این دستگاه عظیم به وسیله مدیریت حاضر هرگز مخالفتی هم نمی کردم  ولی به طور خیلی خلاصه در چهار بعد من نسبت به اداره این تاسیسات مخالفت دارم و مدیریت را کافی نمی دانم .
مطلب اول ـ تخلفات عظیم و متعددی که انجام می گیرد و قسمت مهمی از این تخلفات و تأیید  بازرسی کل کشور رسیده که سندش الان موجود است . و هم چنین براثر سؤالات بنده از وزیر محترم کشاورزی سابق و شکایت در این زمینه به مراکز قضائی و اجرائی برادر عزیزمان جناب آقای خامنه ای و برادر عزیزمان جناب آقای موسوی شش بازرس پارسال برای شیلات فرستادند . شیلات شمال و جنوب را بررسی کردند و سه دفتر گزارش تخلفات و ناراسائی ها و تنگناهای شیلات شمال دادند که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت .
مطلب دوم درباره آمار خلافی است که مدیران شیلات در روزنامه ها و بعضی از مراکز می دهند و این آمار خلاف به قدری زیاد است و به قدری ناجور است که حتی روزناهم کیهان وقتی که می خواهد این آمار را بنویسد ( میزان صید را مدیر شیلات امسال ( سال 62 )400 هزار تن معرفی کرده ) بعد ایشان می نویسد اگر نصف این مقدار هم بتوانند صید بکنند ما از آوردن گوشت قرمز به کشور بی نیاز می شویم و بعد وقتی از طرف یکی از مراکز اجرائی توضیح خواستند از مسوول شیلات که این چه آماری است که شما داده اید ؟ رفتند یک هفته بعد در نوزدهم آبان در صفحه 21 کیهان این توضیح کوچک را آن پائین نوشتند بدون این که اشاره کنند به آن آمار دیگر و تازه در این آمار اصلاح شده که دارند باز هم نامه ای که در برنامه 5 ساله داده اند . متناقض است . دفعات بعد و ماه بعد آمارهای بعدی که آمد باز متناقض با این ها بوده است .
مسأله سومی که می خواستم عرض کنم فساد ماهی است که به وسیله نارسائی در شیلات مرتب انجام می گیرد و این کار در سال گذشته 160 هزار کیلوی آن به وسیله وزیر وقت در این جا اعتراف شد . که خبری که به ما رسیده بود به مراتب زیادتر بود ولی متاسفانه امسال از ماهی هائی که از خارج خریدند در حدود پنج میلیون کنسرو ماهی درست کردند و به علت نارسائی این کنسروها را هم خراب کردند که اداره بهداشت ،‌اجازه فروشش را ندادند و مسأله مهمتر دیگر که برای امسال داریم و فاجعه ای است که برای صیادان شما از گنبد تا آستارا به وجود آمده این است که در نوزدهم اسفند ماه بر اثر پی گیری های متعدد و جلسات متعددی که با وزیر محترم و
مسوولین شیلات در مجلس و خارج داشتیم آقایان راضی شدند که بیایند در رشت در منزل نماینده محترم امام در آنجا جلسه ای داشته باشیم و مشکلات را حل بکنیم . این جلسه منجر شد به این قراردادی که بین نمایندگان صیادان و وزیر و مسوولین امضاء شد . من فقط صورتش را مختصر می خوانم : ( رئیس ـ وقت تان تمام شد ) « در مورخه 19/12/62 در محل اقامتگاه در رشت با شرکت برادران وزیر محترم کشاورزی و معاونت ایشان در امر شیلات و آبزیان و معاون عمرانی نخست وزیر و چند تن از نمایندگان استان گیلان و مازندران در مجلس شورای اسلامی و چند تن از حجج اسلام از ائمه محترم جمعه استان و معاون استانداری و هم چنین عده ای دیگر .مطالب:
الف ـ ضوابط صیاد شناسی و مقررات صید صیادان سنتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که به شرح پیوشت در چهار صفحه منعکس است .
ب ـ از مراجع قضائی و ضابطین اجرائی خواسته می شود که اجراء بکنند این چهار صفحه مقررات است یک ماده اش را فقط می خوانم . ( رئیس ـ خیر ،‌دیگر نخوانید این ها وقت غصبی است ) شیلات مکلف است تا زمان جذب صیادان به تعاونی های ماهی گیری مشابه تعاونی های صید پره آلات و ادوات صید را از قبیل تور و لباس و هم چنین وام تهیه و با نرخ دولتی در اختیار صیادان قرار دهد که متاسفانه این کار را بایستی در اردبیهشت تمام می کردند و نکردند . الان به شهریور نزدیک می شود و آخر شهریور صیادان برای صید به دریا می روند در حالی که از سماکان وام گرفته اند و بعد در این جا تعهد کرده اند که ماهی را به قیمت نرخ دولتی بیاورند و به شیلات بدهند در حالی که ماهی 1200 تومان در بازار خرید و فروش می شود و شیلات 85 تومان . 100 تومان می خواهد بخرد . شما حساب کنید این صیاد بیچاره ای که در این تابستان و بهار با گدائی ،‌عدم کار ، ممنوعیت صید ساخته و مانده و وام و ابزار به او نداده اند . حالا می ایند اینجا اعلام می فرمایند که خیر ما این کار را به خاطر صیاد شناسی عقب انداختیم . خوب عقب انداختن این کار باعث می شود که آنها هم در گرسنگی بیمانند در گرسنگی ماندن دردادم ( رئیس ـ اینها که دیگری مطلبی نیست … ) بدین ترتیب بنده با وزارت جناب وزیر کشاروزی مخالف هستم . امیدوارم ان شاء‌ الله  بتوانیم به راه صحیح تری برسیم .
رئیس ـ آقایان نمایندگان وقتی که مدارکی این جا اعلام می کنند دولت درخواست این است که مدارک را به ما بدهند تا در اختیارشان بگذاریم برای رسیدگی و یا بعدا جواب بدهند . موافق بعدی صحبت کند .
منشی ـ آقای عزیز حجتی موافق بعدی هستند .
عزیز حجتی ـ البته همان طوری که برادران عزیزمان در مورد موافقت با وزرای محترم فرمودند موافقت با هیأت دولت به معنی موافقت با همه وزراء‌نیست و هم چنین مخالفت با دولت مخالفت با همه وزراء‌نیست . بنده نظر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را به مسائلی معطوف می دارم .برادران به جا است که ما آن مسوولیت خطیری که در این موقعیت حساس به عهده داریم دقت کامل داشته باشیم و طوری نشود که ما در ازمنه آتیه مورد سؤال قرار بگیریم . امروز تقویت دولت بنا به فرموده امام عزیز برهمه ما لازم است . امام عزیزی که اشراف برهمه کارها و امور این کشور دارد امروز که ما مدعی هستیم در خط امام هستیم و باید در خط امام حرکت کنیم وقتی که امام را ناظر برجریانات این کشور می دانیم و همان طور هم هست و امام می داند اعضای
محترم هیأت دولت نقطه ضعف هائی هم دارد . البته ما همه می دانیم نقطه های ضعفی تک تک این برادران دارند ، اما بیائیم این نقطه ضعف ها را با نقطه قوت های این برادرها بسنجیم ،‌ببینیم دراین شرایط جنگی ، در آن زمانی که این مسوولیت را به عهده این برادران گذاشته ایم چه زمانی بوده ؟ موقعیتی بوده که دشمنان این انقلاب مدعی بودند که اگر یکی ، دو نفر از شخصیت های دیگر از بین ببریم انقلاب اسلامی  از بین رفته . یعنی درست در آن شرایط نابسامانی ما این کشور را به دست این برادرها دادیم . وقتی که ما اعتماد به جناب آقای موسوی نخست وزیر محترم داریم و رأی اعتماد داریم و می دانیم این برادر خیرخواه این کشور است ،‌باید اذعان داشته باشیم که این برادر وقتی اعضای محترم هیأت دولت را معرفی می کند روی اینها اعتماد دارد و مدت مدیدی است که با این برادرها کار می کند . البته عده ای از برادرها و نمایندگان محترم که به عنوان مخالفت صحبت کردند اعداد و ارقامی بیان کردند بنده چون کاملاً در جریان این مسائل نیستم و وزرای محترم به نوبه خود جواب قانع کننده به مجلس خواهند داد . بنابراین با در نظر گرفتن اینکه مجموعه این دولت یک مجموعه خوبی است همان طوری که برادر عزیزمان آقای ناصری بیان کردند یک ترکیب خوبی این دولت دارد و این جوری هم نمی گوئیم که بهتر از این برادرها در کشورمان نیست . الحمد الله ما با قحط روبرو نیستیم ممکن است جهل الرجال داشته باشیم . اما اگر معتقدیم که این برادرها خیرخواه هستند و متعهد و مسلمانند و مومن اند . و عمدا خیانت نمی کنند آیا  چه داعی دارد که ما تازه که این برادرها اشراف به امورشان پیدا کرده اند و می توانند رموز موفقیت را لحظه به لحظه به دست بیاورند و عمل کنند اینها را کنار بزنیم و البته برادرها و نمایندگان محترم مردم اختیار دارند و این حق مال آنها است که برمبنای تشخیصی که می دهند به هر یک از برادرها رأی بدهند و به هر کدام که نخواستند ندهند . ولکن بنده که به عنوان موافق صحبت می کنم برخود لازم مید انم که برادری که تقریباً به لحاظ شغلی که داشته ام و ارتباطی که داشته ام ، مشکلاتش را دقیقا لمس کرده ام وزیر محترم آموزش و پرورش ، شما حساب کنید آموزش و پرورشی که این اندازه عریض و طویل و حدود ده میلیون نفر دانش آموز ( اگر از نظر رقم اشتباه نکرده باشم ) شما حساب کنید مشکلات این برادرها را ، ببینید بعد از انقلاب در قسمت بیشتری از تکنیک و وسایل ما اختراعی داشته ایم یک خودکفائی نسبی داشته ایم . اما بیائید ببینید در مسأله چاپ و چاپخانه آیا  تا به حال شنیده اید که یک چیزی اختراع بشود ؟ یعنی در مسأله چاپ و چاپخانه ما صددرصد وابسته ایم . اگر اشتباه نکرده باشم . شما این مشکلاتی که دشمنان انقلاب برای ما فراهم می کنند . فراهم کردن امکانات و برنامه ریزی این مسأله که امسال 15 مرداد تمام کتابهای دانش آموزان شما توزیع شده است . این یک افتخاری است برای کشور ما که وزیر محترمش این چنین برنامه ریزی کرده ،‌در حالی که یادمان نرود در رژیم طاغوت با آن همه امکاناتی که دشمنان در اختیارش می گذاشتند ما چند ماه از فصل و موقعیت درسی که می گذشت هنوز کتابها برایمان فراهم نبود. البته ما نمی خواهیم بگوئیم که ضعف هائی در کار نیست . ممکن است ضعف هائی هم وجود داشته باشد ولکن فقط قوت ها را در کنار ضعف ها قرار بدهیم ،‌منصفانه در مقابل خدا و مردم مسائل را بررسی کنیم و رأی بدهیم و هم چنین در مورد وزارت پست و تلگراف و تلفن . با قدردانی از زحمات و کوششهای برادر نبوی که بحمد الله پوشش مخابراتی کشور ایران امروز می خواهد با آن کشورهای پیشرفته رقابت بکند . شما ببینید اگر احیانا در بعضی از شهرستانها به عللی نواقصی در کار است که شهرستان خود ما هم مشمول همین مسأله است
،‌در عین حال از زحمات بی پایان و بی وقفه برادر عزیزمان هم تشکر می کنیم و باید از این برادر قدردانی بشود به نظر بنده و نمایندگان محترم پیشرفتهای مخابراتی را هم در نظر بگیرند . و هم چنین وزیر محترم مشاور جناب قای اژه ای با آن ظرافت کاری که دارند ، با آن مشکلاتی که در مسولیتشان موجود است که همه می دانید . افرادی که پدرشان مادرشان که مهربان ترین انسانها هستند نسبت به اولادشان عاجزند از تربیت فرزندان ، شما ببینید در شهرستانها مراکز بهزیستی چگونه به فریاد این چنین افراد رسیده و حداقل می توانم در شهر خودم ادعا بکنم که این مسأله بحمد الله به خوبی پیش می رود و این از جهت برنامه ریزی انی برادر عزیزمان می باشد که هم چنین موافق این برادرمان هم هستیم و البته برادران موافق دیگر هم مورد وزارتخانه هائی که صحبت فرمودند مطالبی که بیان کردند عمده مطالب بنده را تشکیل می داد که نمی خواهم وقت مجلس را بگیرم و اینجا برخود لازم می دانم از وزارت محترم کشور هم قدردانی بکنیم واقعاً ببینیم این برادر عزیزمان در مقابل این همه مشکلاتی که در مقابل این برادرها ایجاد شد ، تداخل قدرت ، مراکز قدرت ،بالاخره برادرها اشاره فرمودند که بنده هم نمی خواهم دیگر این مطالب را تگرار کنم . شما را به خدا اگر بخواهد یک استانداری در یک منطقه موافق نشود وقتی که این استاندار مثل این می ماند که ما اسلحه را دست این برادر داده ایم اما مهمات را از او گرفته ایم چه کاری می تواند بکند ؟ و بار هم اینها هستند به آن جهتی که به انقلاب دلسوزند ، علاقه به حفظ انقلاب دارند ، با همه مشکلات و سنگ اندازی هایی که در روبه روی اینها قرار می گیرد باز به فعالیت خودشان دامه دادند و البته برادران عزیز دیگری که باز همان طور .. و لذا بنده من حیث المجموع موافق هستم که برادران عزیز ، نمایندگان محترم هم ان شاء‌ الله ‌به این مسأله توجه خواهند فرمود . اگر بقیه وقتم هست به حضرت حجت الاسلام جناب آقای هاشمی رفسنجانی تقدیم می کنم که مطلبشان را بیان کنند . والسلام .
رئیس ـ دو دقیقه از وقت ایشان مانده است . الان هوا گرم است چراغها هم روشن است آقایان هم خسته شده اند . یک ربع ساعت تنفس می دهیم خواهش می کنم آقایان سر یک ربع تشریف بیاورید که کارمان عقب نیفتد .
( جلسه در ساعت 30/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 11 به ریاست آقای هاشمی تشکیل گردید .)
رئیس ـ جلسه برای ادامه مزاکرات رسمی است . مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ مخالف بعدی آقای میرزائی هستند که جایشان را با آقای نادی عوض کرده اند .
رئیس ـ آقای نادی بفرمائید .
نادی ـ « از امیر المومنین علی (ع) »تصمیم گرفتم که هاشم بی عتیه را حاکم مصر گردانم و اگر چنین کرده بودم زمینه را برای دشمن مهیا نمی کرد و راه نفوذی نمی گذاشت این سخن بدان جهت است که هیچگونه مذمتی برای محمد بن ابی بکر نیست چون او هم دوست من بود و هم ربیبه من بنده سخن خود را با توجه به اصل 134 قانون اساسی که وزیران برناهم و خط مشی دولت را تعیین می کنند و اصل 137 : « …. در اموری که به تصویب هیأت وزیران می رسد مسوول اعمال دیگران نیز هست » آغاز می کنم بنا به دلایل ذیل بنده مخالفتم را شروع می کنم :
1 ـ کاهش تولید ناخالص داخلی به طوری که از 3922 میلیارد ریال سال 56 به 3400 میلیارد ریال کاهش یافته است .
2 ـ ادامه اتکاء به نفت متکی نمودن اقتصاد به نحو بی رویه ای به صادرات نفت و واردات کالاها به گونه ای که هنوز به عنوان مثال سال 61 ،‌5/67 درصد بودجه کل کشور را نفت تشکیل و سال 62 ، 3/64 درصد می باشد و 35 درصد بقیه که مالیات و سایر را تشکیل می دهند در اثر اتکاء مستقیم و غیر مستقیم از نفت حاصل می شود . از کل درآمد های مالیاتی 43 درصد مالیات بر واردات و 4/26 درصد مالیات بر شرکت ها و 15 درصد مالیات برمصرف فروش است که این 85 درصد کل مالیات مستقیم و غیر مستقیم بر نفت و فروش آن تکیه دارد . و متاسفانه این اتکاء‌ موجب شده که صادرات غیر نفتی دچار رکود شود یعنی صادرات غیر نفتی از یک میلیون و سی و هفت هزار تن سال 56 به 224 هزار تن سال 62 کاهش یابد . و موجب شده است که تورم سایر کشورهای دیگر را به داخل ایران کشیده و در نتیجه زندگی بسیاری که مشغول به کار بودند ، مختل نمائیم و فعالیت های سالم تولید رو به کاهش گذاشته شود و نظام واسطه گری و دلالی در بخش خصوصی اشاعه پیدا بکند . همان گونه که پنج ساله قبل از انقلاب نظام گذشته 80 میلیارد دلار به دست آمده از نفت را وارد بازار جهانی نمود و با این عمل وضعیت و ساختار اقتصادی شهری و روستائی را دگرگون کرد بعد از انقلاب نیز در طول 5 سال ما نیز 80 میلیارد دلار وارد بازار جهانی کردیم . تداوم بخش همان وضعیت شدیم مسأله 24 میلیارد دلار سال 62 و یا کمتر سال های گذشته نیست ،‌بلکه در جمع که نگاه بکنید یک چنین مبلغی وارد بازار شده و به همین مبلغ موجب تخریب اقتصاد کشور شده نفت به عنوان سرمایه و پول نقدی که در جهان قابل هزینه و قدرت خرید دارد ، به جای اینکه در بخش تولید مصرف گردد و موجب رشد تولید ناخالص گردد جهت منفی داشته و بیشتر در بخش خدمات حرکت کرده که 60 درصد از ارزش افزوده بخشهای اقتصادی را خدمات به خود اختصاص داده و این روند از آغاز انقلاب ادامه داشته و بخش کشاورزی که 17 درصد و صنایع و معادن 19 درصد تشکیل می دهند عامل منفی اینها نفت بوده و می باشد .
3 ـ تشدید تورم : آقایان می فرمایند تورم از 22 درصد سال 60 به 5/17 درصد سال 62 کاهش یافته و لیکن باید بدانیم آنچه سالهای کذشته افزایش قیمت داشته ایم حفظ شده ، به اضافه سال بعد . یعنی از سال 1359 تا سال 62 ،‌83 درصد تورم یا افزایش قیمت داشته ایم و عامل آن نبوده جز تزریق پول در جامعه و میلیونر و میلیاردر کردن افراد به خصوصی . به جای اینکه دولت به خصوص وزارت دارائی سیاست های مالیاتی و ابزراهای محدود کننده به وجود آورد ، دامن زده شده است . به عنوان نمونه : خود سوبسید ها که خود عامل تورم است چون منبعی ندارد به خصوص وقتی که پرداخت سوبسید برای مصرف کننده باشد ، نه تولید کننده همان طور سیاست 3 سال گذشته حمایت از مصرف کننده بوده ، سوبسید پرداختی بابت مصرف سال (60) 7/53 میلیارد ریال ،‌ سال 61 1/68 میلیارد ریال و 62 ، 7/65 میلیارد ریال ولی بابت امور تولیدی سال 60 ، 6/27 ،‌61 7/27 و 62 ، 28 میلیارد ریال بوده و اینکه اغاز کاهشی در مصرف و یا در رشدی در تولید دیده می شود در اثر فشار و تبصره هائی بوده که کمیسیون برنامه و بودجه گذاشته و سیاستگذاری نمود و این که تورم رو به کاهش دیده می شود و امروز به آن
استثناد می شود در اثر مقاوت شدید کمیسیون بود و حاضر شد همه مسائل را تحمل و به خود بخر و سیاست های تورم را نپذیرد .
4 ـ بودجه دولت : از زمانی که جنگ به جمهوری اسلامی تحمیل گردید کل بودجه دولت در سال 60 ، 3379 میلیارد بود که از آن مبلغ 475 میلیارد ریال هزینه جنگی بود و این هزینه در سال 61 445 میلیارد ریال و 62 ، 350 میلیارد و سال 63 ،‌400 میلیارد ریال ملاحظه می شود و آن چه بودجه جنگی به حساب می آید همین مبلغ است . اما آنچه یک سوم کل بودجه را ناشی از جنگ نامیده اند در اثر اشتباهی است که هزینه جاری ارتش ، سپاه و بنادها را نیز حساب کرده اند که بعد از اتمام جنگ نیز ناگزیر از پرداخت خواهیم بود که مجموعا 1100 میلیارد ریال از بودجه را قوای نظامی و جنگی و ناشی از جنگ به خود اختصاص داده اند که قابل دقت است و از مجموع اینها 400 میلیارد ریال هر ساله یا تا 500 میلیارد ریال رشد پیدا می کند که اختصاص به جنگ دارد . مبلغی از این بودجه جهت صنایع دفاع اختصاص داده می شود و یا جهت تولید مهمات پرداخت می گردد . اولین سخن این است که ،‌ما اولین کشوری نیستیم که درگیر جنگ هستیم بلکه کشورهای دیگر نیز بوده اند و حین جنگ مشکلات و مسائل خودشان را حل نموده اند انگلستان توانست در حین جنگ تورم خود را حل نموده و به 1 درصد برساند . از طرفی وقتی کشوری در حال جنگ است . معنایش این است که باید اقتصاد جنگی داشته باشد و مسائل با توجه به اولویت جنگ دیده شود ، یعنی کل وزاتخانه ها و نیروها باید بسیج شوند برای حل مشکل جنگ و آن را اصل بدانند به جای اینکه صنایع نظامی در زمان جنگ اصل قرار گیرد و مورد توجه ، متاسفانه مغفول عنه قرار گرفت و درگیر تعویض مدیریت های مختلف قرار گرفت . به جای سرمایه گذاری جهت راه اندازی خط جدید تولید یا در جا زدیم ، یا حداقل رقابتی بین سپاه و وزارت دفاع ایجاد شد . ( چون مسائل فراوانی است من نمی توانم از میکروفون بیان کنم ) و سه وزارتخانه صنایع به جای اینکه خودشان را با صنایع نظامی هماهنگ نمایند در مسیر خود افتاده اند وقتی نیروئی حاضر است از امکانات صنایع دفاع استفاده کند و خط تولید نارنجک تفنگی یا مین دریائی را به خط تولید بیاورد و هر گونه تولید دیگر یکی پس از دیگری راه بیندازد باید همه گونه امکانات را برای آنها فراهم آورد ،‌نه اینکه اصل این قرار گیرد که به اسم کدام تمام می شود . تیجه متلاشی شدن نیروی فعال در صنایع بینجامد و با به جای اینکه حتی الامکان از نیروهای داخلی استفاده شود اصل استفاده از کارشناسان خارجی قرار نگیرد . به جای اینکه صنایع نظامی را گسترش بدهیم و تکنولوژی خود را غنی کنیم و همه کارگاههای خود را به کار گیریم و از ابتکارات آنان استفاده ، راهی بازارهای خارجی شدیم و باعث ثروتمند شدن دلال ها و سرمایه داران وابسته به صهیونیسم شدیم به جای اینکه 8 وزیر مربوطه نظارت کامل و دخالت در مدیر عامل داشته باشند متاسفانه به آقای سلیمی تفویض کردند و آقای سلیمی برای اینکه بتواند به اصطلاح کادر کارشناسی جذب کند ، تصویب افزایش حقوق از دیپلم به بالا را یعنی ماشین نویس هم که دیپلم دارد از چهار هزار تومان به 9 هزار تومان افزایش می یابد تصویب و امضاء نمودند . طبیعی است این افزایش از تولید محدود باید داده بشود یعنی تولید داخلی افزایش قیمت پیدا بکند . ونتیجه بودجه جنگی نیز افزایش پیدا می کند و یا بودجه سپاه باید همراه آن طرح و برنامه اش مشخص باشد و بودجه عمرانی و جاری آن جدا باشد تا قابل نظارت باشد . متاسفانه طرح بودجه به آن اختصاص داده می شود دوباره تخریب می گردد و یا عوض می شود و یا
ساختمانی که با کمترین قیمت می توان ساخت ولی برای اینکه 100 متر بیشتر در چهار راه شهری باشد به قیمت گزاف هزینه و یا جنسی را که از خارج خریده می شود باید تکراری نباشد که مورد نیاز نیست و خرید از افراد حداقل سالمی باشند نه کسانی که سابقه فساد دارند و فساد مشهورند و تلاش دارند جنس را گرانتر و با کیفیت پائین تر به فروش برسانند . جنسی را که سپاه یم خرد و مفقود می شود باید پیگیری بشود نه اینکه به راحتی از کنار آن عبور کنند و خرید آنها با کیفیت خوب و مورد نیاز باشد نه اینکه کالای حساس خریداری شده و هنگامی تخلیه می شود به درد سپاه نمی خورد . اجناسی که خریده می شود از بیت المال است باید حفاظت کرد ولو اینکه تیرآهن باشد و دیگر اینکه افراد را آموزش داد که کالای گران قیمت یک بار مصرف نگردد ،‌موارد متعدد است که در اینجا قابل ذکر نیست . اینها را نمی شود جزو بودجه جنگی به حساب آورد . در مورد آموزش و پرورش که باید تأمین کننده نیروی انسانی و جهت دهنده محصلین برای رفع نیازهای کشور باشد با اینکه از 380 میلیارد ریال سال 59 به 500 میلیارد ریال سال 63 افزایش یافته و تقریباً بیش از یک چهارم کل بودجه را تشکیل می دهد ولی از نظر محتوا و جهت بسیار تاسف آور است به عنوان نمونه در رشته ریاضی و فیزیک که ما در علوم فنی می باشند و کشور نیاز مبرم دارد از 17 درصد سال 56 به 5 درصد سال 61 کاهش یافته اند . مفهوم این اعداد این است که بودجه های سنگین هزینه شده ولی نیازهای کشور برآورده نشده . علاوه بر این زمینه را برای وارد کردن 350 هزار دیپلمه که مورد نیاز نمی باشد وارد بازار کرده ایم . در مورد آموزش عالی همان گونه که افت تحصیلی پایه ای در آموزش و پرورش دیده می شود در آموزش عالی نیز این گونه است . پزشکی از 25 هزار نفر سال 58 به 16 هزارسال 62 کاهش یافته و کشاورزی از 6600 نفر به 4400 نفر کاهش یافته این اعلام خطری است که علاوه بر اینکه نمی توانیم نیروی انسانی کشور را تأمین کنیم با پیشرفت و رشد جمعیت نتوانیم استاد مورد نیاز دانشگاهها را نیز تأمین کنیم ( که البته مسائل دیگر هم در ارتباط با تحقیقات هست در ارتباط با مدرسه ، تربیت مدرس و در ارتباط با مسائل فراوان دیگری که در آموزش عالی وجود دارد ) اما بخش کشاورزی :
با توجه به اینکه سال 62 اوج برنامه ریزی و آزاد شدن سرزمین خوزستان و مناطق غرب کشور و آمادگی برای هر گونه کشت وجود داشته ولی مشاهده می شود سالی که کشاورزی را محور قرار داده بود در این سال کشاورزی وضع اسفناکی داشت ما از نظر سطح کشت نسبت به سال قبل 61 گندم 13 درصد جو 5/5 درصد برنج 5/24 درصد پنبه 16 درصد چغندرقند 5/15 درصد توتون 16 درصد و پیاز 23 درصد کاهش داشتیم و از نظر عملکرد و برداشت در هکتار در محصولات عمده زراعی از 5/3 تا 8/17 درصد کاهش داریم و اساسا تاکنون هیچ گونه برنامه ریزی برای افزایش سطح کشت و برداشت در هکتار نشده است .دلیل روشن آمار ذیل میباشد .
سطح زیر کشت گندم ، سال 58 ،‌ 000/5400 هکتار سال 59 ، 81000/60 هکتار سال 60 ، 6000125 هکتار 61 ، 6000192 هکتار ، 62 ، 6000042 یعنی 62 سطح کشت ما از سال 59 پائین تر است . برنج سال 59 ، 459 هزار هکتار سال 62 ، 429 هزار هکتار . پنبه سال 58 ، 215 هزار هکتار سال 62 ،‌184 هزار هکتار . چغندرقند سال 59 ،‌169 هزار هکتار ، سال 62 ، 168 هزار هکتار . اما از نظر تولید و برداشت در هکتار در همین سال ها نیز یک نواخت بوده و چندان تغییری پیدا نکرده است و افزایش در مجموع دیده نمی شود . به عنوان نمونه : تولید گندم
در سال 58 ، 000/5946 تن و سال 62 5956000 تن . برنج ، شلتوکش سال 58 ، 1262000 تن و سال 62 ، 1215000 تن .
رئیس ـ وقتتات تمام است .
نادی ـ آقای میرزائی وقتشان را به بنده داده اند .
رئیس ـ آقای میرزائی ! وقتتان را به آقای نادی داده اید ؟
میرزائی ـ پنج دقیقه استفاده کنند .
رئیس ـ بسیار خوب بفرمائید .
نادی ـ پنبه سال 58 ، 322 هزار تن و سال 62 ،‌300 هزار تن . طبیعی است چون کشاورزی تزریقی نیست و نمی تواند وابسته باشد خود را نشان می دهد البته بی نصیب هم نبوده ،‌بلکه از سال 58 تا 62 در بخش کشاورزی 233 میلیارد و 887 میلیون ریال اختصاص داده شده و در بخش آب  و تأمین آن در طول این 5 سال 235 میلیارد و 543 میلیون ریال هزینه شده . علاوه بر این مبلغ وامهای بانک کشاورزی و تبصره های 3 و 4 و 5 ماشین آلات کشاورزی در سالی 2 میلیون کود که همراه با سوبسیده بوده کمک گردیده است . معلوم است که اشکال جای دیگر است و باید در سیاست ها تجدید نظر نمود که بتوانیم جلو رشد و اردات را بگیریم و سعی کنیم گندم از 400 هزار تن وارداتی سال 58 به 3 میلیون تن و 150 هزارتن افزایش پیدا نکند و برنج 371 هزار تن سال 58 به 750 هزار تن سال 62 و روغن 282 هزار تن به 400 هزار تن و گوشت 125 هزار تن به 240 هزار تن افزایش نیابد و علوفه از 700 هزار تن به 000/2300 تن افزایش نیابد . متاسفانه در کل واردات آنچه مشاهده می گردد به جای اینکه بعد از انقلاب ترکیب واردات ما تغییر کند و به سمت کالاهای سرمایه ای رو آوردیم به عکس حرکت نمودیم . مثلاً سهم واردات مصرفی ما از 18 درصد سال 56 به 5 / 22 درصد سال 61 افزایش یافته و سهم واردات سرمایه ای از 5/27 درصد سال 56 به 5/19 درصد سال 61 کاهش یافته است . اما بخش صنایع :
در این بخش تولیدات سرمایه ای در کل تولید صنعتی ناچیز و سهم تولیدات مصرفی در آن زیاد است . صنایع ایران عمدتا به خاطر بازار داخلی تولید می کنند ، در صورتی که 90 درصد مواد خود را از خارج تأمین می کنند . در حقیقت صنایع ما با تزریق ارز سالانه 7 میلیارد دلار زنده است و هیچ گونه توان رقابتی با کشورهای دیگر را ندارد و رشد 24 درصد سال 62 نیز با تزریق پول نفت بوده که در هیچ کشوری تزریق پول نفت را به حساب نمی آورند بلکه ارزش افزوده رامعیار قرار می دهند و این اشکال نسبت به صنایع مادر و بنیادی شدیدتر و ملاحظه می کنیم ما ذغال سنگ از خارج وارد می کنیم و کیلوئی 65 ریال آهن آن را می فروشیم . باز برای ما صرف نمی کند ولی ژاپن نیز ذغال خود را از خارج تأمین می کند و آهن آن را در ایران کیلوئی 20 ریال تمام  می شود و سود نیز دارد . علت آن هم جهت نداشتن و بی برنامه حرکت کردن است . شما ذوب آهن را در نظر بگیرین تا قبل از راه اندازی کوره دوم ، کوره اول تولید آن به مرز 1900 تن در شبانه روز رسیده بود ،‌با راه اندازی کوره شماره 2 تولیدش کاهش یافت و به 1200 تن رسید و کوره دوم نیز کاهش پیدا کرد و به جای اینکه 5400 تن کار کند به 3400 تن کاهش یافتند و این کاهش 2000 تنی باعث می شود که حداقل بتواند پرسنل خودش را تأمین و مشکلات آنان را برطرف نماید و به جای کمک به بودجه دولت خود نیز بر بودجه دولت تحمیل شود و
قابل توجه این که آرام کار کردن کوره ها و یا از ظریف خود کمتر کار نمون در دراز مدت ضربات جبران ناپذیری به کوره ها خواهد خورد نتیجه در صورتی که روند وابستگی این صنایع به خارج به همین نحو ادامه پیدا کند بدون تردید اقتصاد کشور قادر به تحمل بار ارزی ناشی از این وابستگی شدید نخواهد بود و در بلند مدت موجب اختلال در سایر بخش های اساسی مثل کشاورزی و صنایع دفاعی خواهد گردید ( آمارش را هم دیدیم من آمار و ارقام که دادم در همین ارتباط بود ) و همیشه در ذهنمان باشد که تکنولوژی های به کار رفته در بخش صنعت کشور در ارتباط با نیازهای کشور نبوده و غالبا از گرانترین نوع که موجب افزایش تولید و بی نیازی از خارج نگردید ، بلکه موجب تغییر الگوی مصرف ،‌شدت شهرنشینی ، تخریب کشاورزی گردید . جریان صنعتی کردن ایران برخاسته از نیاز واقعی مردم نبوده ، بلکه برخاسته از خواست و تمایلات دولتمردان سرمایه داران بوده است و علی رغم سرمایه گذاری های هنگفت صنعتی به توسعه صنعتی کشور بی ریشه و بدون تغییر و تکامل فرهنگی صورت گرفته است . صنایع موجود در کشور 68 مصرفی ، 24 درصد واسطه ای و تنها 8 درصد سرمایه ای می باشد . در صورتی که کشورهای پیشرفته 27 درصد مصرفی ، واسطه ای و 40 درصد سرمایه ای هستند . صنایعی که چنین وضعیتی دارند آیا  صحیح است مسوولین به جای برنامه ریزی و جهت دادن به انجام امور ستادی وقت خود را مصروف امور جاری روزانه نمایند که این امرو ناشی از گسترش بی رویه وا حد های تحت اداره خود و تبدیل بیش از 72 درصد کارکنان صنایع بزرگ کشور به مزد و حقوق بگیران مستقیم و غیر مستقیم شده و همیشه نیری انسانی برای آنان مسأله باشد ؟ آیا  صنایع با چنین ماهیتی اگر 24 درصد افزایش تولید داشته باشد هشداری نیست که مسیر و راه را عوض می پیمائیم ؟‌آن چه بیان گردید ناشی از ساخت تشکیلاتی دولت موجود می دانم که:
1 ـ گسترش تشکیلات دولت به تبع نیازهای روزمره بدون توجه به توان تولیدی جامعه و کارائی دستگاههای دولتی که آن هم ناشی از فقدان برنامه ریزی تشکیلات دولتی متناسب با اهداف نظام جمهوری اسلامی است ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) نیم دقیقه دیگر اجازه بدهید .
2 – حاکم نبودن تفکر برنامه ای بر دستگاههای اجرائی که منجر به دو باره کاری و یا چند باره کاری در انجام وظایف می گردد .
3 ـ عدم هماهنگی بین دستگاههای اجرائی در انجام وظایف مرتبط با یکدیگر که منجر به کاهش کارائی و گسترش بوروکراسی می گردد .
4 ـ عدم وجود مکانیزم جهت جذب نیروی انسانی کارآمد که خود باعث تورم پرسنل در دستگاههای اداری و کاهش کارائی می گردد .
5 ـ  تعهد نسبت به انجام وظایفی که در توان او نیست و با امکانات واقعی اجرائی تناسب نداشته که این تفکر باعث توسعه تشکیلات دولتی و عدم کارآئی آن را فراهم می آورد .
6 ـ اتکاء به مداخلات مستقیم در امور اقتصادی و تصدی هر امری توسط دولت به عوض اعمال سیاست های مناسب اقتصادی و اجتماعی .

7 ـ عدم ارزیابی در مدیریت اقتصادی کشور و استمرار خطاها و اشتباهات ناشی از فقدان حسابدهی لازم در مقابل خطاها یا اشتباهات مدیران اقتصادی .
8 ـ عدم انجام تفریغ بودجه و در نتیجه روشن نشدن عملکرد دستگاهها و هزینه ها در ارتباط با اهداف . امیدوارم موفق و موید باشید . اینها درهای کشور است برادران توجه داشته باشند والسلام .
رئیس ـ متشکر ، موافق بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ موافق بعدی آقای مهرزاد صدقیانی هستند که 5 دقیقه از وقتشان را خودشان صحبت می کنند و ده دقیقه از وقتشان را هم به آقای کروبی داده اند .
مهرزاد صدقیانی ـ به طوری که برادران نماینده ، هم موافقین و هم مخالفین در صحبت هایشان این مسأله را تدکر دادند که صحبت کردن مخالف و موافق ، مخالفت و یا موافقت با کل اعضاء‌ محترم دولت جمهوری اسلامی نیست بنده هم یک مسائلی در رابطه با بعضی از وزارتخانه ها به عنوان موافق به عرض برادران می رسانم ان شاء‌ الله ‌نمایندگان محترم که خودشان با اطلاعاتی که دارند در دادن رأی جانب انصاف و احتیاط را رعایت خواهند کرد و منصفانه در مورد دولت جمهوری اسلامی قضاوت خواهند فرمود .
در مورد وزارت دارائی که برادرمان آقای دهقان مسائلی را پیش کشیدند وزارت دارائی وزارتخانه ای است با وسعت بیشتر و چند سازمان بزرگ مثل گمرک یا بنادر ، بانک ها تحت نظر وزارت دارائی اداره می شوند . در گذشته چندان که مورد نیاز مردم و جامعه بود در سیستم گذشته کارهائی در این موسسات انجام نشده بود ولی بعد از پیروزی انقلاب با مدیریت صحیحی که تحت رهبری های امام امت و از خودگذشتگی های کارمندان صادق و حزب اللهی به عمل آمد پیشرفت های شایان توجهی شد .
وزارت دارائی چندین کار عمده دارد :
یکی وصول مالیات است . در وصول مالیات نسبت به قبل از انقلاب افزایش مافوق تصوری دارد . اصلاً قابل مقایسه نیست ، ولی حتی اگر ما بیائیم وصولی های وزارت دارائی را از سال 59 تا سال 62 مقایسه بکنیم رقم خیلی قابل ملاحظه است . در این موقعیتی که ما می دانیم خیلی از منابع مالیاتی از بین رفته ، جنگ تحمیلی شده بنادر به تعطیلی کشانده شده ، کالا از بین رفته گمرکات چندان وضع خوبی نداشتند با این همه در اثر کار خوب وزارت دارائی وصولی در سال 60 ، 554 میلیارد ریال ، در سال 62 به 789 میلیارد رسده یعنی در حدود 131 درصد افزایش وصولی داشته .
در مورد حساب و ذی حسابی ها که در گذشته عموما حسابها چندین سال عقب بوده الان عموما و تقریباً 80 درصد ذیحساب هایشان به روز رسیده و این حساب به روز بودن در تنظیم و در تفریغ بودجه کمک شایان توجهی می کند .
در مورد گمرکات که تحت نظر وزارت دارائی اداره می شود با اینکه چندین بندر و گمرک بزرک در رابطه با جنگ الان تعطیل شده و کاری انجام نمی شود و با این تراکم کالا و افزایش واردات که بوده در سال 60 حدود 14 هزار تن کالا وارد شده و در سال 62 حدود 21 هزار تن کالا و افزایش درآمدی که دولت در این مورد داشته از 169 میلیارد ریال به 335 میلیارد ریال رسیده . در سایر موارد هم روی هم رفته … البته ابن را عرض کنم هر
وزارتخانه ای ، هر کسی ، هر فردی هر موسسه ای خواه و ناخواه یک ضعف هائی در کارهایش طبیعتا به وجود می اید یا در اثر اشتباه ، یا در اثر ندانم کاری های رده های پائین ممکن است که اشکالاتی به نظر برسد و همه اینها را از دید وزیر ، از دست وزیر نیاید این مسائل را ما ببینیم ( البته منظور من گمرکات بود ، نه بنادر و کشیرانی) یکی از برادران یادداشتی فرستاده اند که « سازمان بنادر و کشتیرانی تابع وزارت راه و ترابری است » من گمرکات را که تابع وزارت دارائی و امور اقتصادی است عرض کردم .
در مورد بازسازی ها و یا بعض مسائل پرسنلی که در ادارات انجام می شود عموما آقایان وزراء‌ در جریان کار نیستند به خصوص در مورد بازسازی ها خود هیأت های بازسازی رأساً اقدام می کردند و یا اگر یک کارمندی در یک وزارتخانه ای . اداره ای انتقال پیدا بکند این انتقال صرفا نظر وزیر نیست . امر طبیعی است که کارمندان منتقل می شوند از شهری به شهر دیگر می روند و این کارمندی هم که از گمرک دو قارون به گمرک بوشهر منتقل شده روی مصلحت اداری بوده و در مورد بازسازی استان خراسان ( دارائی مشهد ) که برادرمان آقای دهقان اظهار داشتند مسأله به این صورت نبوده . هیأت بازسازی استان خراسان نامه ای به بعضی از برادران نماینده نوشته بودند که بعضی از کارمندان دارائی خراسان مثلاً ایراداتی دارند ، باید پاکسازی بشوند . این مربوط به همان هیأت بازسازی بوده ربطی به وزیر مربوطه ندارد که دستور بازسازی بدهد ، یا جلو بازسازی آنها را بگیرد . و در مورد سایر وزارتخانه ها ، برادران موافق …
رئیس ـ شما 5 دقیقه وقتتان تمام شده البته وقت مال شما است هر چه می خواهید از وقتتان صحبت کنید بقیه مال آقای کروبی است .
مهرزاد صدقیانی ـ کارهائی انجام شده ، به این صورت نیست که همه ما بیائیم نقطه نظرهای منفی و ضعفها را ببینیم و نقاط قوت برادرانی که در این مدت زحمت کشیده اند در نظر گرفته نشود . مثلاً وزارت بهداری با یان وسعتی که دارد و با این سیستمی که در آنجا حاکم بوده و فرهنگی که قبل از انقلاب در وزارت بهداری حاکم بوده ، الان بعد از انقلاب چه نیروی عظیم مسلمان حزب الله متعهد و متخصص می خواهد که وزارت بهداری را به وزارت بهداری جمهوری اسلامی تبدیل بکند .
اولاً از نظر تخصص و پزشک ما تعداد کافی نداریم و ثانیاً آن فرهنگی که آنجا هست و بیمارستانها یا درمانگاهها درروستاها مسأله ای نیست که یکی دو ساله بتوان در این موقعیت خاص که جنگ هم به ما تحمیل شده ، محاصره اقتصادی هم هست ، کاری انجام داد ، یا در مورد وزارت نیرو با اینکه طرحهای عظیمی که ما را از وابستگی برهاند و به خودکفائی برساند ، کارهای چندانی نشده ولی روی هم رفته مظاهر انقلاب را آن چه را مردم زحمت کشیده بودند به روستاها برده اند . الان روستائی از نظر اینکه وزارت نیرو در توان داشت فرضا احساس کرده که بعد از انقلاب حداقل یک برقی به این روستاهایمان رسیده و به آنهائی هم نرسیده ان شاء‌ الله ‌منظرند و امیدوارند که در اثر تلاش برادران تمام کشور ما ، روستاهای ما اول تولید و بعدا توزیع صحیح که همه به رفاه نسبی برسند . بنده دگیر بیشتر از این وقت را نمی گیرم . ان شاء‌ الله ‌موفقیت دولت و تمام خدمتگزاران جمهوری اسلامی را از خداوند متعال خواهانم والسلام .

رئیس ـ آقای کروبی هشت دقیقه وقت دارند ( منشی ـ مخالف صحبت می کنند ) نه موافق ( هادی ـ آقای هاشمی باید به ترتیب مخالف و موافق صحبت کنند ) آن ترتیب را نمی شود تا آخر حفظ کنیم چون گاهی این ها جلو می افتد  ما یک توازنی در وقت را حفظ می کنیم به هر حال سقف وقت برای مخالف و موافق محفوظ است
کروبی ـ با این وقت کم من نکاتی را که به نظر خودم که خیلی لازم می دانم و البته دوستان و برادران و سروران و نمایندگان محترم و معظم به مراتب از من واقف تر هستند لازم می دانم این ها را تذکر بدهم .
1 ـ مشکلات کار اجرائی ـ همه دوستانی که در کار اجرائی بودند می دانند که کار اجرائی چه مشکلاتی دارد و چه دشواری هائی در کار اجرائی هست و طبیعی است و قهری است بر این که در کار اجرائی نواقصی و کمبودی و مشکلاتی هم به وجود می آید هر کاری که بکنی بالاخره دوجایش ممکن است آن جور که شایسته و لایق است کار نتیجه خوبی ندهد در جمع و کل کارها و حرکتی که آن کسی که انجام می دهد آن ها را باید در نظر گرفت جنبه های مثبت و موفقت ها را من از این جهت این نکات را عرض می کنم برای این که می بینیم نوعا انگشت می گذارند دوستان روی جاهائی که نابسامانی بوده یا مشکلاتی بوده یا دشواری هائی بوده یا یک جا کار خراب شده .
نکته دوم ـ کمبود در جامعه نابسامانی ها مشکلات ناشی از جنگ کمبود نیروهای متعهد خواه ناخواه که بخش عظیمی از آنها در جبهه های جنگ هستند این را هم باید فراموش نکرد و توجه داشت کسی که در رأس یک کار اجرائی است بسیاری از نواقص و نابسامانی ها مربوط به قضایای جامعه و قضایای جامعه هم که زنجیروار هب هم مرتبط هستند و در ارتباطند طرف خیال می کند مسوولیت به دوش این آقا است .
مسأله سوم ارائه اسناد دادن و فرضا در رابطه با وزارت کشور یا در رابطه با وزارت بهداری اینها که صبح تا حالا یک مقداری من گوش دادم عنایت می شود بر اینکه آقایان می روند یک جائی گوشه ای مطلبی را پیدا می کنند یا به آنها می دهند و می آورند و ارائه می دهند ما نمی گوئیم این جور چیزی نیست و نمی گوئیم برای این که صددرصد کذب است . اما باید توجه کرد براینکه خیلی اوقات این مدارک و اسناد صحیح نیست ، خیلی اوقات مسوول مربوط وقتی تماس با او می گیری می بینی جواب برای این دارد و مسأله به آن صورتی که آن برادران عزیز فرمودند نبوده و به علاوه اصلاً رفتن و روی یک جائی تکیه کردن گفتند این موارد این جوری شده خوب صدها ده ها کار هم درست از کار درآمده ممکن است در یک موردی هم کار خراب بشود همان طور که تذکر یکی از برادران داده بود که مثلاً در وزارت کشور کج دهنی است به افرادی که یک فردی را از آن جا بلند کنی و جای دیگر به او واگذار بشود با این که آنها پافشاری کردند خوب من معتقدم اصلاً راه حلی غیر از این ندارد اگر آن آقایانی که درخواست می کنند آدم های صالح و مومنی هستند و این آقا هم آدم صالح و مومن و کاردانی هست بالاخره آقا نمی تواند یک ائتلافی . یک نحوه حلی آنجا به وجود بیاورد ناگزیر می شود برمی دارد یعنی این را دیگر لجن مالش کند این را از بین ببرد خوب ناچار است این را بردارد بگذارد آنجا و مشکل را به این صورت حل کند . این جور مثال هائی که زده می شود یا مثال زده می شود مثلاً در مسائل وزارت بهداری من به عنوان یک بچه طلبه خودتان واقف هستید اگر به هیچ کدام از وزارت خانه ها آشنائی نداشته باشم به تناسب کارمان به نحو کامل ( این ادعا هم شاید غلط باشد من می گویم ) به وضع پزشکی کشور واقفم و مطلع هستم در ارتباط با مسائل


خدا و فضل خدا موفق باشد اضافه کنم براینکه نبود وزیر در وزاتخانه آن ه مبا این تعطیل تابسانی و مسائلی که هست خود آن یک ضایعه ای دارد و یک مشکلاتی دارد و یک دشواریهائی دارد که بعضی وزارتخانه ها که وزیر نداشتند دیدیم چه نابسامانیهائی برایمان بوجود آمده مثلاً در رابطه با وزارت مسکن به هر جهت در صنایع در صنایع سنگین تولید بالا رفته نیروهای خوب جذب شده در همه اینها من رأی مثبت می دهم . وزارت بازرگانی واقعاً اعتقاد من است و با این مدت کوتاه توانسته گامهای موثری بردارد و خیلی از مشکلات را نسبتا حل کند با همه دشواریهائی که وجود داشته چون آقای هاشمی فرمودند دو دقیقه وقت دارم ما حرف شنو هستیم و عرایضم را کوتاه می کنم والسلام .
رئیس ـ مخالف بعدی صحبت کند .
منشی ـ مخالف بعدی آقای میرزائی هستند که ده دقیقه وقت برای ایشان باقی است .
میرزائی ـ بنده ضمن عرض ارادت به بسیاری از برادران محترم هیأت دولت در مورد برخی از سوء مدیریت ها انتقاد دارم و نه به کم بودها و نواقص ها زیرا کمبودها و نواقص چیز روشنی است که توقع چندانی در شرائط فعلی کشور از این عزیزان و از هر برادران دیگری که خدمتگزار باشند نیست . لکن سوء مدیریت ها چیزی نیست  که در شرائط انقلابی قابل تحمل و اغماض باشد . قبل از شروع سخنم آماری که در صحبت قبل دو درصد بود و به اشتباه بنده بیست درصد خواندم از این تریبون اصلاح می کنم و این نکته را تذکر میدهم که یک سری از آمار و اطلاعات و مسائل هست که واقعاً ما متعذریم ازاین تریبون عرض کنیم ربای حفظ مصالح کشور و آرزو می داشتیم که جلسه یک مقداری موقعیت آن طوری بود که می توانستیم باز صحبت کنیم . مسأله دیگر این است که در رابطه با کمبود وقت فقط روی یکی از برادران وطراء به تفصیل و چند نکته را به عنوان تذکر عرض می کنم . وزیری که بنده می خواهم به تفصیل روی ایشان صحبت کنم برادران آقای نیلی هست ،‌وزیر محترم معادن و فلزات که ایشان آماری را اینجا ارائه دادند و در شرح کارشان که من امیدوارم بقیه آمارهائی که در این کتاب آمده این طور نباشد چون برخی را که تحقیق کردم به نکاتی رسیدم که الان خدمت دوستان عرض می کنم در رابطه با ذعال سنگ ایشان 37/5 رشد را نشان می دهند در حالی که این 37/5 رشد با توجه به کمبودی که در انبار ذعال سنگ در ذوب آهن هست یعنی 90 هزار تنی که ذخیره بود در زمانی که آقای موسویان رفتند و در این هشت ماه 90 هزار تن الان موجودی 45 هزار تن را نشان می دهد قابل بحث است که اگر این افزایش بوده پس از کجا این انبار به نصف رسیده و هم چنین اگر این افزایش هست چرا با طریهای ک ک از 15 ساعت اکنون به 25 تا 30 ساعت دارند می رسند که ضربه مهم اقتصادی به عمر آنها زده می شود و همچنین اگر بخواهند بفرمایند که خوب کوره دوم راه اندازی شده بنده نظرشان را جلب می کنم به این که کوره دوم از نظر مصرف ذغتل سنگ هیچ گونه مصرفی ندارد و از ک ک حاصل از کوره اول استفاده می کند مسأله دیگر 136 درصد رشد سنگ آهن را نشان می دهد . خودشان می دانند که کوره دوم اگر درست بهره برداری شود دویست درصد باید ظرفیت تولیدش بیشتر از کوره اول باشد و سنگ آةن هم چیزی است که کوره اول تا نهایتی که می کشیده به آن تزریق می شده و این رشد معلوم نیست که چرا از دویست درصد رشد که باید باشد تا در حقیقت اداره کوره بلند باشد 136 درصد است و بعضی از نمایندگان فکر می کنند حالا 136 درصد رشد سنگ آهن مثلاً چه کار مهمی است . مسأله دیگر رشد چدن
مذاب است که ایشان 69/77 درصد رشد نشان دادند بنده نظر برادران را جلب می کنم اولاً که این آمار مقایسه سه ماهه اول سال 62 است با سه ماهه اول سال 63 و سه ماهه اول سال 62 اصلاً کوره دومی وجود نداشته که ما بخواهیم به آن مقایسه کنیم سال 63 را که یک کوره جدید وجود داشته ،‌پس اولاً قیاس ، قیاس مع الفارق است ثانیاً این مقداری که رشد نشان دادند 77 درصد نشان دهنده 130 درصد افت واقعی است یعنی اگر واقعاً می خواست این کاره کار بکند باید 130 درصد دیگر هم چدن تولید می کرد و این هنری نیست که حالا 77 درصد یک کوره دوم با آن ظرفیتی که دارد چدن تولید بکند . مسأله دیگر این است که در رابطه با همین رشد چدنی که ایشان در عملکردشان به آن اشاره کردند این مسأله هست که خوب این چدنی که شما تولید کردید چقدر از آن رفته ریخته گری ،‌از پنج ریخته گری سالمی که شما تحویل گرفتید الان آیا  بیش از سه تا ریخته گری کار می کند و بقیه این چدن چه می شود ؟ شمش چدن می شود ؟ شمش چدن که شما الان دارید با روسیه و ایتالیا و بعضی از شرکت های دیگر صحبت می کنید که برای توسعه فولاد مبارکه بخرید ، یعنی این قدر ما نمی توانیم حتی تولید بکنیم ، شمش چدن برای خود توسعه صنایع فولاد و هم چنین این مسأله که آمار عجیلی است که ذکرش باعث تاسف می شود در طول یازده سال که گذشته عمر ذوب آهن 12 خرسک چدنی که زوائد چدن هست در بیابانهای اطراف آن ایجاد شده که باصطلاح سرباره های آن هست و در طول هشت ماهی که این برادرمان به عنوان وزیر بودند اینقدر مدیریت ذوب آهن بالا بوده که این به 150 عدد رسیده شما ببینید یازده سال کجا و 12 خرسک کجا و هشت ماه کجا و 150 خرسک بدون استفاده که خوب پیداست که کیفیت چدن اینقدر پائین بوده که با اینکه مدیریت نبوده در نحوه بهره برداری از مسأله و اینها چندان قابل استفاده نیست که بعدا بگویند اینها قابل استفاده است و چه می کنیم مسائل فنی است که قابل اثبات است . مسأله دیگر مسأله برخورد ایشان است با بافت وزارتخانه بعد از اینکه ایشان وزیر شدند تغییراتی که در بافت وزارتخانه ایجاد شد علیرغم هشداری های آیت الله العظمی منتظری و واقعیت انقلاب واقعاً تکان دهنده است اینجا لیست 52 نفر از متخصصان بسیار بالا و متعهدی را ما داریم که (‌رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید ) به نحوی آنها را اخراج کردند و همه شان ده سال ، دوازده سال ، 15 سال سابقه کار داتند و عذرشان خواسته شده و جایگزین آنها هم از نظر تخصص کمتر و هم از نظر تعهد که آن با من خیلی نیست منتها عملکرد آنها نشان می دهد و به طور صددرصد خطی گزینش شده که البته می توانیم به اسم و با وابستگی که در چیزهای خطی دارند عرض کنم که چندان مورد نظر نیست . مسأله انتقال دفتر شرکت فولاد از اصفهان و برخلاف سیاست تمرکز . ایشان را ما دعوت کردیم با وزیر سابق و مدیر عامل نشستند اینجا ؤ دلیلی برای این انتقال نداشتند مصوبه شواری انقلاب را که اینجا هست این مصوبه شورای انقلاب را که قانون و علی الاصول مجلس باید به هم بزند اینجا دو تابرادر نشستند دو تا وزیر امضاء‌ کردند که به هم بخور علیرغم اینکه یک میلیون تفاوت حقوق خرداد 60 بوده ظاهرا که این شرکت رفته اصفهان و الان اگر بخواهد بیاید چنین وضعی خواد بود این شرکت را منتقل کردند و اساسا نه به حرف نمایندگان استان و نه به حرف برادران متخصص که این جا طوماری برای ما فرستادند که در این طومار (‌البته من نمی دانم چقدر امضاء کردند ) همه برادران می توانند ببینند در این طومار همه آنها مخالفت کردند با انحلال چنین مسأله ای . مسأله دیگر برخوردی است که ایشان با وضعیت انجمن های اسلامی دارند تقریباً وضعیت انجمن های اسلامی همانطور که یکی از بزرگان اشاره کرد که یک
حرکت بزرگی در سطح همه وزارتخانه ها هست که بچه مسلمانها را منزوی کنند و غول تکنوکراتها دارد واقعاً می بلعد بچه مسلمانهای خوب را در این وزارتخانه بیشتر از همه جا است ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) اجازه بدهید یک دقیقه دیگر ، و آمار انجمن های اسلامی که مخالفت کردند 52 امضاء هست که امضاء کردند و دادند که با کیفیت کار ایشان و برخورد ایشان روابط عمومی را یک کلمه ارشاد پشتش گذاشتند گفتند انجمن اسلامی نمی خواهیم و از این حرفها و اما یک تذکر بدهم که اساس حرف من این تذکرات آخر بود که متاسفانه فرصت تمام است یک تذکر به برادران نماینده دارم و آن اینست که برادران نماینده یعی بکنید به وزرائی از زورای آقای موسوی رأی بدهید که با ایشان هماهنگی داشته باشند از قضایای سابق درس بگیرید افرادی که واقعاً فکر ایشان را قبول ندارند و زیر بار ایشان نمی روند و آن قضیه معروف زمان به وجود آورند ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) درس بگیرید و امیدواریم که ایشان در یک دولت هماهنگی که داشته باشند به این کشور خدمات زیادی انجام بدهند والسلام با اینکه دو سوم مسائل گفته نشد  (سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ حالا مثل زمان بنی صدر نیست دولت هماهنگ است و وزراء‌ هماهنگ هستند )
منشی ـ موافق بعدی آقای محمد رضا باهنر .
رئیس ـ آقای باهنر بفرمائید .
باهنر ـ علیرغم تذکرات مکرری که اغلب ناطقین دادند من مجبورم باز اعلام کنم که موافقت من دلیل موافقت با همه وزراء‌نیست ولی این مسأله را یادآوری می کنیم و تذکر می دهیم به نمایندگان عزیز که اگر احساس می کنیم یک وزیر کارش مطلوب بوده در حد خودش و توان کاریش خوب بوده خدای ناکرده فقط به این دلیل که با رأی قوی انتخاب نشود خدای ناکرده نباشد که به او رأی ندهیم و از رأی دادن امتناع کنیم چون وزیری که رأی بیاورد در هر صورت ما و مردم همه مسوولین ملتزم هستیم که او را بپذیریم حال چه رأی پائین بیاورد چه رأی بالا چه بهتر که با آراء بالا و قوی همانطور که مجلس خودش را در رأی دادن به برادر عزیزمان جناب آقای موسوی نشان داد در رابطه با وزراء‌هم خودش را نشان بدهد به عنوان نمونه ناچارم از برادر عزیزمان آقای دکتر ولابتی صحبتی به میان بیاورم البته تا به حال در صحبت های مخالفین و موافقین نامی از ایشان برده نشده و بر این اساس که من معتقدم از جمله ایشان باید رأی خیلی قوی و محکمی را ان شاء‌ الله ‌از مجلس بیاورند به چند نکته اشاره می کنم .
می دانیم که تا قبل از دولت آقای موسوی ما وزارت امور خارجه ای را عملا نداشتیم ، البته اگر یادمان نیاید که سنجابی ها و بنی صدرها و قطب زاده ها زمانی براین وزارتخانه وزارت می کردند اگر آن را فراموش کنیم می توانیم ادعا کنیم که اصلاً وزارت امور خازجه نداشتیم و هیچ سیاست خارجی مشخصی را جمهوری اسلامی اعلام نکرد . ولی خوشبختانه با آمدن ایشان در کابینه آقای موسوی ، در عرض خدمتشان می بینیم که تعداد سفرای ما از 9 نفر به حدود 45 نفر رسیدند و تعداد نمایندگیها از حدود 80 نمایندگی به 111 نمایندگی رسیده با توجه به اینکه اغلب نمایندگیها و اگر بخواهیم مقایسه کنیم با بقیه وزارتخانه ها شاید بالاترین تغییر و تحولات در وزارت امور خارجه بوده که طبق آمار نمایندگانی خارح از کشور و سفارتخانه ها در حدود 90 درصد از کارمندانش تغییر پیدا کردند و کارمندان جدیدی منصوب شدند و کل کارمندان وزارت امور خارجه حدود 60 درصدشان تبدیل به
نیروهای جدید شدند من دقیقا نمی توانم مقایسه کنم ولی فکر می کنم که وزارت کشور و وزارت امور خارجه شاید وزارت امور خارجه بالاتر از حتی وزارت کشور توانسته در مسوولین و کادرهایش تغییر اساسی به وجود بیاورد مسأله بعدی که در رابطه با وزارت امور خارجه می توانیم متذکر بشویم فعالیت های فرهنگی این وزارتخانه است و شاید این صرف ادعا نباشد که فعالیت های فرهنگی وزارت امور خارجه در رابطه با کشورهای خارجی حتی از وزارت ارشاد هم بیشتر بوده ، براین اساس که وزارت امور خارجه در حدود سی نشریه با 12 زبان مختلف و در تیرژای حدود صد هزار نسخه مجموع تیراژ صد هزار نسخه الان منتشر می کند و برای اعتلای فرهنگی اسلام و فرهنگ انقلاب اسلامی  به وسیله نمایندگیهایش در کشورهای مختلف توزیع می کند مسأله بسیار مهمی که حتما باید ذکر شود و یکی از ثمرات فعالیت های شبانه روزی برادران عزیز دروزارت امور خارجه و در رأس آنها برادرمان آقای ولایتی است مسأله حرکت قاطع وزارتخانه در جریان اجلاسیه غیر متعهد ها بود که همه ما یادمان می آید با جوی که کشورهای غیر متعهد داشتند و تقریباً تمام کشورهای منطقه عضو بودند و می دانید که سیاست آنها در قبلا جمهوری اسلامی و در قبال صدام چه بود ، این سیاست با یک کار طاقت فرسا و پرتلاش تبدیل به نتیجه ای شد که باعث شد اجلاسیه غیر متعهد ها از بغداد به دهلی نو منتقل بشود و صورت قضیه این بود این طبیعی است که انجام این تغییر محل تقاضا می کند که سران غیر متعهد ها سیاستشان را در رابطه با بغداد عوض کرده باشند و این تعویض سیاست یا تعدیل سیاست می دانید چقدر می تواند بر جبهه های جنگ ما ، جنگ تحمیلی که بر ما تحمیل شده می تواند موثر باشد و این یکی از آن فعالیت ها و کارهای فراموش ناشدنی وزارت امور خارجه و برادر عزیزمان آقای دکتر ولایتی است برقراری روابط نزدیک و حسن همجواری با همسایگان جمهوری اسلامی یکی از سیاست های خارجی ما بوده که برادر عزیزمان در این رابطه هم بسیار موفق بودند بزرگترین زیر و روها و همانطور که عرض کردم شاید در وزارت خارجه چهره اش عوض شده و به یک چهره جدید ، چهره انقلابی ، نیروهای حزب الله و مومن به انقلاب تبدیل شده درست برعکس بعضی از وزارتخانه ها که بعضی از ناطقین ادعا دانرد که نیروهای حزب اللهی طرد می شوند بحمد الله در وزارت امور خارجه در جذب نیروهای حزب الله و نیروهای معتقد و مومن به انقلاب فعالیت چشمگیری شده و مسأله دیگری که در این رابطه لازم می دانم تذکر بدهم چون بعضا از طرف بعضی از برادران شنیده می شود مسأله گسترش روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است با تعداد زیادی از کشورها و رفت و آمدها و رفت و آمدهائی که اخیرا بوجود آمده یا چیزهای دیگر تا انحا که من اطلاع دارم و این را ان شاء‌ الله ‌اگر قرار شد برادرمان آقای ولایتی صحبت بکنند حتما بکنند حتما اگر اشتباه می کنم اصلاح می فرمایند ولی تا آنجائی که من شنیدم اغلب این سیاست گذاری ها در مشورت با مسوولین طراز اول مملکت یعنی مقام ریاست جمهوری جناب آقای موسوی نخست وزیر ، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بوده و حتی در بعضی از موارد بسیار مهم نظر مشورتی امام نیز گرفته شده و در مشورت با ایشان یک حرکت مهم انجام شده بنابراین با توجه به این مسائل و مقدمه ای که عرض کردم تقاضا می کنیم که برادران عزیزمان که ان شاء‌ الله ‌با رأی قاطع خودشان بازوی سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی را ان شاء‌ الله  تقویت بکند و با قدرت و توان بیشتر ایشان را به مبارزه با سیاست هائی که علیه این نظام تدارک دیده شده بفرستند .
مسأله دوم ـ مسأله وزارت کشور است ، برادران تذکر دادند گرفتاری های وزارت کشور در رابطه با سیاست داخلی کشور ، در رابطه با هم آهنگی با نهادها ائمه جمعه ،‌مسوولین ادارات و دیگر افراد صاحب نظران و صاحب نفوذهائی که در مناطق مختلف کشور وجود دارند ، کار آسانی نیست و به این سادگی نمی شود هر کس از عهده این هم آهنگی نمی تواند بربیاید و فراموش هم نکنیم که فرماندهی کل نیروهای انتظامی هم نیز از طرف امام و برادر عزیزمان آقای ناطق نوری تفویض شده اگر ما یادمان بیاید آن نابسامانی ها و ناهماهنگی هائی که در کمیته انقلاب اسلامی  در سطح کشور وجود داشت و به همت و خلاصه قدرت این برادران عزیزمان توانست به سامان برسد البته نه اینکه حالا به سامان کامل رسیده باشد و ما بخواهیم ادعا کنیم که هیچ معضلی و مشکلی در این زمینه وجود ندارد . ولی در این حدی که به سامان رسیده و هیچ کس نمی تواند آن را نفی بکند ، این را باید یکی از ثمرات فعالیت های ایشان در وزارت کشور دانست . مسأله افاغنه که یادمان می آید ، یک برادر مهاجر افغانی اگر در این کشور پیدا می شد هیچ کس نمی دانست که این اسمش چیست ، آیا  مهاجر رسمی است ، غیر رسمی است چه جوری است و آن مسائل و فجایعی که پیش می آمد بحمد الله حرکت جدی در کنترل آنها شروع شده به وسیله وزارت کشور و وزیر محترم کشور که ان شاء‌ الله ‌امیدواریم با رأی قاطعی که برادران مجلس به ایشان می دهند دست ایشان را برای ادامه این فعالیت ها باز بگذارند ، نقش نیروهای انتظامی در برخورد با منافقین ، گروهک ها و دیگر ضد انقلابیون نیز جزو فعالیت های وزارت کشور محسوب می شود و در خور توجه است . به این دلایل رأی من به برادرمان آقای ناطق نوری مثبت هست و از برادران عزیز هم می خواهیم که رأی قاطع و بالائی به ایشان بدهند ، من بیش از این وقت عزیزان را نمی گیرم ، ما بقی وقتم اگر چیزی باقی مانده در اختیار آقای طاهری خرم آبادی باشد ، والسلام .
رئیس ـ دو دقیقه از وقتتان مانده است مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ آقای محمد علی هادی مخالف بعدی بفرمایند ( هادی ـ وقت خودم را به آقای رهامی دادم )
رئیس ـ بسیار خوب ، آقای رهامی بفرمائید .
محسن رهامی ـ آنچه که ما می خواهیم در مخالفت با هیأت وزیران خدمت وکلای محترم و عموم ملت که بحث وزارتخانه مطرح است و نه بحث خود آقایان وزراء اگر معرفی ابتدائی بود همین چیزی که ما در مورد سه نفر از برادرها خواهیم داشت ، بیشتر بخث شخصی خواهیم داشت ، اینجا بحث وزارتخانه ای که چند سال در رأس آن یکی از برادران وزراء‌بوده و چون بالاترین مقام مسوول وزارتخانه برادرمان وزیر محترم آن وزارتخانه است ، نهایتا بحث می گردد به شخص آقایان وزراء‌ هر جائی که من به شخص آقایان حرف داشتم ، مشخص می کنم ،‌البته برادران می توانند بیایند توضیح بدهند که این بحث ها چه قدر به خودشان مربوط است ، چه قدر به سایر عواملی که در وزارتخانه آنها هست ، من عمد بحثم را با این وقت کمی که هست صرف بحث روز وزارت آموزش و پرورش می کنم به لحاظ اهمیتی که فرهنگ و آموزش در کشورمان ،‌در انقلابمان دارد و نقشی که مدارس و دبیرستانها ، راهنمائی ها نهایتا دانشگاهها در حفظ انقلاب ، تداوم انقلاب در جهت مثبت و در شکست انقلاب در جهت منفی خواهد داشت . گر چه در مورد دیگر برادران هم من مسائلی یادداشت کرده بودم . حالا چه قدر برسم ، اما بیشتر وقتم را اینجا صرف می کنم ، من ابتداء‌ لازم می دانم برای شروع بحث پیام حضرت امام را
که در اول مهر ماه 61 در شروع مدارس این پیام را دادند ،‌ولو اجمالاً به بعضی از نکاتش اشاره کنم که خود وزیر محترم فرازهائی از این پیام را برای توجه و اجراء به ادارات پیوست کرده اند ، فرستاده اند امام می فرمایند ،‌« باید سعی شود متصدیان امور تربیتی از مرتبه ابتدائی تا آخر از اشخاص صالح و متعهد و معتقد به جمهوری اسلامی انتخاب شوند ، افرادی که هیچ گونه گرایش به مکتب های انحرافی شرق و غرب نداشته باشند باید توجه داشته باشند که نفوذ منافقین و دیگر خرابکاران و احزاب منحرف در دبیرستانها و مراکز تعلیم و تربیت موجب تباهی اسلام است و مسوول آن هم دست اندر کاران امور تربیتی خصوصا دبیران و معلمان و دانش آموزان حزب اللهی میباشند ، امروز رئیس جمهور ،‌دولت مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امور تربیتی در مقابل خداوند قادر و توده های ملت مستضعف مسوول هستیم . مسامحه سهل انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد و باید از آن احتراز کرد » و فرازهای دیگر که حالا فرصت کم است . در ابتدای این پیام هم ایشان فرموده اند بعد از آن که مقدمه دو خطی دارند « تذکراتی را که کرارا داده ام ،‌به علت اهمیت موضوع شایسته تکرار می دانم » بعد فرموده اند « اینجانب خود را مسوول اسلام و ملت محترم می دانم تا در این امر حیاتی باز تاکید و پافشاری نمایم » این تاکید امام و اهمیتی که آموزش و پرورش دارد ، موجب می شود که ما روی آموزش و پرورش اینجا وقت بگذاریم . مسأله ای که در مورد آموزش و پرورش هست اولاً این پیام را ایشان می ایند وقت دارند ، توضیح می دهند که چه توجه ای کرده اند در برآوردن فرازهای این پیام که خودشان برای ادارات کل فرستاده اند . برای مدیریت ها فرستاده اند ، چه اقدامی کرده اند ، وضع کلی آموزش و پرورش را بهتر است از زبان پنج نفر از نمایندگان محترم مجلس که در سال قبل از طرف کمیسیون آموزش و پرورش مامور شدند بروند ، بررسی کنند روی آموزش و پرورش گزارش بیاورند ،‌پنج نفر از برادران گزارش با امضاء و مستند است رفته اند ، بررسی کرده اند . چون وقت کم است ،‌من فقط تیتر مطالب را عرض می کنم ، عنوان نامه به خود ریاست محترم مجلس است ، بعد مراتب زیر ، حالا من به یکی دو تا از آن اشاره می کنم
بند دوم ـ آقای پرورش در حالی که قصد خدمت به جمهوری اسلامی دارند اشراف و تسلط کافی و توان لازم برای اداره امور این وزارتخانه گسترده را نداشته و در رفع مشکلات و حل معضلات به جای هدایت صحیح جریان امور ، خود به دنبال جریان کشیده می شوند و در نتیجه این نحوه مدیریت ، انسجام لازم در بافت وزارتخانه به وجود نیامده و روز به روز برمشکلات افزوده می گردد ( من این گزارش را می خوانم ، چون خودم اعتقاد ، به این گزارش دارم ، یعنی این حرف خودم هست که از زبان این هیأت مامور از طرف کمیسیون عرض می کنم .. )
رئیس ـ تاریخ این مربوط به چه وقت است ؟
رهامی ـ تاریخش 16/6/61 حالا ببینید من عرض کنم الان اعتقاد من این مطالب هست که تغییری در این مطالب ایجاد نشده ، بلکه بدتر شده . با این مدارکی که اینجا آورده ام .
3 ـ معاونان وزارتخانه و غالب مسوولات ستادی کسانی هستند که در عین صداقت و علاقه به خدمت از تجربه کافی بی بهره هستند ،‌بدین معنی که اکثر سابقه کار در آموزش و پرورش را نداشته و یا بسیار کم سابقه
هستند و دارای اطلاعات کافی برای انجام وظیفه در حوزه مسوولیت خود نیستند ، اسمهائی که من در رابطه با شاخه های معاونت درآورده ام ، نه تنها این اصلاح نشده ، بلکه روز به روز از کسانی که در کارهای اجرائی جاهای دیگر بوده اند آنجا آورده شده و این نداشتند تجربه کار در آموزش و پرورش فرق می کند با اینکه بگوئیم در تجربه کار در امور اجرائی ندارند .
در ربطه با شاخه پژوهش و برنامه ریزی ، اینجا بعد از بحثی « با اینکه مسوولیت قانونا به عهده رئیس سازمان است ، مشاور وزیر و ستاد تغییر نظام نیز به دستور وزیر هر کدام اقدام به این کار کرده اند ، به علت تداخل وظایف مسوولیتها لوث شده و سرنوشت تغییر نظام در هاله ای از ابهام فرو رفته است . باعث تاسف است که معاون و مشاور وزیر هر دو از این وضع رنج می برند »
در مورد بخشنامه بند پنجم که بهیچوجه رعایت نمی شود . در آخر « علیهذا لازم است هر چه زودتر نسبت به رفع نارسائیهای فوق و تقویت اساسی وزارتخانه مذکور اقدام شود با امضاء پنج نفر از اعضاء‌کمیسیون آموزش و پرورش »
مورد بعدی مسأله امور تربیتی است در مورد امور تربیتی برادران می دانند که امور تربیتی مثل یک نهاد انقلابی است شبیه سپاه ، شبیه بسیج ، شبیه جهاد که در اول انقلاب برای حفظ نظام برای بردن انقلاب داخل مدارس به دست بنیانگذاران آموزش و پرورش نوین شهیدان مرحوم باهنر و رجائی ایجاد شد ولی اعتقاد برادمان آقای پرورش این است که این برای اول انقلاب بوده ، ما شاهد از همین مجلس داریم ، گفته الان لزومی به این امور تربیتی ما نداریم و انی برای اول انقلاب بوده که وضع مدارس مثلاً چنان بوده ، من عرض می کنم که اگر این قرار است منحل بشود . رسما انحلالش را اعلام کنید ، اما انحلالی که شما در عمل پیش گرفته ایم قطع حقوقهای مکرر که اکثر آقایان مراجعه دارند اینها همه گزارشهائی است که آقایان به من داده اند که مطرح کنم من غیر از این پرونده قرمز همه آن مربوط به آموزش و پرورش است ( گزارشات نشان داده شد ) گزارشهای مفصلی که از برخورد با امور تربیتی ،‌موزه هائی ما داشتیم که سه ماه ، چهار ماه ، حقوقهایشان قطع شده ، آن نسبت یک ، دویست و پنجاهم آمده و یک سیصد و هفتاد و پنجم و نهایتا در مدارس حزب الله و امور تربیتی که مدافع حزب الله و تشکیل دهنده حزب الله ، بازدیدها و جریانات مذهبی بوده است رو به انحلال می رود .
مورد بعدی وضع مراکز تربیت معلم که شدیدا قدرت جذبشان تا پنجاه درصد طبق آماری که بنده اینجا دارم ، پائین آمده و تعداد زیادی بعضی ها که ( حالا استان ما دارد ،‌جاهای دیگر اطلاع داریم این گزارش رسیده ) آقایان  به علت برخوردهای بد ، به علت ضعف مدیریت ها ، اصلاً رها کرده اند رفته اند جذب کارهای دیگر شده اند . مورد بعدی پائین آمدن آموزش و پرورش هم از نظر کیفی ، هم از نظر کمی در مورد کمی آماری اینجا داده شده که حالا فرصت بود من منتشر این آمار را می خوانهدم وضع آموزش دبیرستانی برای سال 61 و 62 و 63 بیست و شش درصد ، بیست و هفت درصد و بیست و نه درصد کل کسانی که باید تحت آموزش قرار بگیرند ، بیست و هفت درصدشان در دبیرستان در مورد راهنمائی آمار سال 61 پنجاه و سه درصد ، سال 62 پنجاخ و پنج درصد ، در مورد ابتدائی قدری بالاتر ، هشتاد و یک درصد و در مورد مدارس روستائی یک سوم کسانی که باید تحت آموزش قرار بگیرند ،‌تحت آموزش قرار گرفته اند .
مورد ششم ـ حذف نیروهای حزب الله منزوی ساختن آنها که دیگر مسأله روشنی است ، من گمان نمی کنم برای کسی پوشیده باشد ،‌ملاقاتی هم که ایشان قبلا در قم داشته اند خدمت آیت الله العظمی آقای منتظری اشارات ایشان برداشت من این بود به شخص وزیر است و وزارتخانه است و من لیستی را یانجا تهیه کرده بودم از مدیریت هائی که دائم عوض شده اند ، نیروهای به درد بخور که آقایان می گویند ما نیرو نداریم ، افراد کم هست و قحط الرجال است ، این نشان میدهد که تعداد زیادی از نیروهای متخصص ،‌متعهد ، حزب الله به علت برخوردهای بد ، به علت این که نتوانسته اند به اینها هماهنگ کنند ،‌رها کرده اند ، جاهای دیگر جذب شده اند . پس قضیه قحط الرجال حداقل در این مورد صدق نمی کند .
مورد بعدی مسأله نداشتن روحیه انتقاد پذیری این که وقتی تذکر به آنها داده می شود ، آقایان نمایندگان و دیگر نمایندگان محترم ،‌از یکی از خواهرهای نماینده ،‌خانم رجائی هم در این مورد یادداشت به من داده بودند که وقتی ما می آئیم انتقاد می کنیم ،‌تذکر می دهیم ، به ایشان برمی خورد ناراحت می شوند ، خانم رجائی این جا نوشته اند حتی به من توهین کردند ،‌وقتی من به ایشان تذکر دادم ، یعنی برخوردهائی که ما داشتیم ، مجموع ایشان به علت نداشتن روحیه انتقاد پذیری باعث حذف نیروهای متعهد شده اند .
مورد بعدی اسراف هائی است که در آموزش و پرورش بوده ، آماری به ما داده اند که برای یک سمینار شش روزه فقط در مشهد ، شما ببینید یک سمینار شش روزه که آنجا تشکیل داده اند یک لیست مفصلی ، تا … حالا شاید خیلی برادرها قبلا … چون اینجا مجلس بحث بود تا مثلاً روزانه سیصد لیوان فالوده شیرازی پفک نمکی و مقدار زیادی رقم برای کیسه حمام گرفته تا انواع پسته پانصد ،‌کیلو گوشت سیصد کیلو برنج ، چهارصد و پنجاه کیلو مرغ نمی دانم ( چند نفر از نمایندگان ـ در شیراز بوده ) تا آخر تا ریزترین مسائلشان آنجا مطرح بوده که آقایان ، با خانواده آمده بودند برای گذراندن تعطیلاتشان و ریزترین مسأله مدیر کل ها و خانواده هایشان مطرح است آنجا ، اما وضع معلمان بی سرو سامان است .
یکی از نمایندگان ـ بلی ببخشید تاریخش اینجا هست تابستان سال 62 است دقت بفرمائید من عرض می کنم مسأله ای که در وزارت آموزش و پرورش … این لیست مفصلی است از تغییر مدیریت ها که در مدت های کم دائم افرادی آمده اند باز برداشتند کسی دیگر را آورده اند سر جای او ، باز بعد از مدتی و افرادی که ما می شناسیم ، اکثرا خود آقایان شاید خیلی از کسانی که در آموزش و پرورش بوده اند ، الان در مجلس هستند . من می خواهم عرض کنم مملکتی که اساسش آموزش و پرورش است و فرمایش امام که می فرمایند « اگر آموزش و پرورش اصلاح بشود ( من حالا این را هم می خوستم یادداشت کنم بتوانم … ) می فرمایند « سرنوشت آینده اسلام و انقلاب بستگی دارد به آموزش و پرورش اگر تمام ارکانه و نهارهای انقلالی دولتی خوب کار کنند ، اما آموزش و پرورش اصلاح نشود ، بیم آن می رود که فساد آن تمامی نتایج آن نهادها و ارگان ها را به باد دهد و اگر آموزش و پرورش اصلاح شود آن ارگان ها و نهادها صحیح کار نکنند ،امید آن می رود که اصلاح آموزش و پرورش خرابی آنها را آباد کند » من عرض می کنم که مسأله آموزش و پرورش را برادرها و خواهرهای محتمر نماینده نباید دست کم بگیرند ، هر جای دیگر شما نیرو می خواهید برای وزارتخانه ها دیگر بیست و پنج و شش ، بیست و هفت وزارتخانه نیروهایش را آموزش و پرورش تربیت می کند و به قول آن برادر موافقمان که یازده
میلیون فرمودند دانش آموز دست این وزارتخانه است ، به همین لحاظ ما می گوئیم این برخوردها نباید بشود . چون خود برادرها از نزدیک در جریان مسأله و کمیسیون آموزش و پرورش در جریان است … ( رئیس ـ دو دقیقه دیگر وقت دارید ) من این دو دقیقه را برای وزارتخانه دیگر اشاره می کنم .
درمورد وزارتخانه های دیگر من اشاره خیلی کوتاهی به وزارت پست و تلگراف و تلفن بکنم با آشنائی که بنده دارم هم در این زمینه در دانشکده درسهائی خوانده بودم که مربوط می شود به زمینه های مخابرات الکتورنیک هم در دوره قبل مدتی مسوول کمیسیون مخابرات بودم ، و از نزدیک در جریان هستم ،‌آمدن برادرمان آقای نبوی به وسیله نیروهای مذهبی ، انجمن های اسلامی نامه های آنها هنوز هم هست ایشان آمدند ، ولی وقتی مسلط شدند به وزارتخانه شروع کردند به برخورد خیلی بد ، حذف نیروهای مذهبی و استفاده از مخابرات به خصوص وبعد هم پست و تلگراف به عنوان یک اهرمی سیاسی و تشکیلاتی و افراد خودشان و دوستانشان را ، آشنایانشان را هر جا م یخواستند جایگزین کردند ، افراد حتی غیر متخصص ،‌غیر وارد ،‌من اطلاع دارم ، عرض می کنم اگر لازم باشد من ساعتها می توانم در این پست و تلگراف و مخابرات بحث کنم در مخابرات غیر از ضعف مدیریتی ایشان دارند ، ایشان تخصص خاصی روی مخابرات ندارند ، از معاونین ایشان هم که من چند نفر از آنها را می شناسم ، تخصص در این زمینه ندارند ، می توانند از آدمهای متخصص در مخابرات آورد آنجا برکار گذاشت . مورد بعدی در مخابرات قضیه انفجار میدان امام خمینی بود که بعد از چند روز که آیت الله مهدوی کنیم تذکر می دهند که بعد از انفجار وزارت صنایع ،‌ این کمیته باید باشد در آنجا به دولت هم تذکر می دهد اینها اولاً انجمن اسلامی دست هایشان را کوتاه می کنند بعد کمیته را ،‌من نامه ایشان را دیده ام ،‌آیت الله کنی نوشته اند که نباید این منحل بشود ،‌ایشان گفته است من مقام مسوول وزارت هستم . باید منحل بشود کمیته را بیرون می برند ، می دهند دست حراستی که از زمان سابق مانده است ، اینها نیروهای مذهبی ( من همه آنها را عرض نمی کنم ) قابل اعتماد نیستند ، نهایت آن مصیبت بار آمد ، آن خسارتی جانی ، مالی عظیم که حالا هم افتاده اند که مثلاً چند مغازه خراب شد آنها درست بشود  بقیه مسائل فراموش شد من در اینجا شخص آقای وزیر را مسوول می دانم و و کوتاهی ایشان ، عدم توجهشان . مورد بعدی در مورد قراردادهای کابل ها ، کابل کاپسیاد و قراردادهای دیگری که با شرکت آلمانی بسته اند ، این شرکت را ما تحقیق کردیم . برادرها گزارش داده اند یک شرکتی است که سرمایه اش متعلق به آی ، تی ،‌تی آمریکائی است یا شرکت زعیم داخلی که اصلاً به این صورت که قرار دادسنگینی باشد اصلاً توان انجام این کار را ندارند . من در مورد مخابرات عرضم را خلاصه می کنم ، یک اشاره ای به وزارت علوم بکنم وزارت علوم به نظر بنده توانائی اداره دانشگاههای این مملکت را ندارد ، ضعف مدیریت شدید در وزارت علوم هست … ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) برخوردهائی که با انجمن های اسلامی . برخوردهائی که با جهاد دانشگاهی می شود ، مسأله دانشگاهها را برادر عزیز اگر خدای ناکرده مسأله ای پیش بیاید ما با توپ و تانک که نمی توانیم حل کنیم ،‌با این ضعف مدیریت ها ، با این وضعی که پیش آمده ، من نگرانم برای وضع دانشگاههای کشور خودم از نزدیک در جریان هستم . یک اشاره ای خواستم به وزارت صنایع بکنم ، که فرصت نشد در وزارت صنایع ،‌گسترش وزارت صنایع را ما ایرادداریم از چند معاونت به چهارده شاخه معاونت ، برخوردهائی که با هیأت بازسازی بدوی شد ، برخوردهائی که با هیأت بازرسی عالی شد و نیروهای مذهبی . در مورد موفقت اصولی که
برادرها تاکید می کنند باید ببینیم این موافقت های اصولی با چه کسی شده ، کجا رفته ، از کجا سردرآورده اند ؟ بالا رفتن تولیدات از نظر کمی دلیل رشد صنعت نمی تواند باشد ، کیفیت صنایع ما شدیدا پائین می آید بلی رقم بالا است با موافقت اصولی ،‌ما اطلاع داریم که موافقت اصولی گرفته شده ، بعد رفته بیرون فروخته ، یا جنس گرفته اند ، بیرون فروخته اند ، حالا وقت من تمام شد ( رئیس ـ بلی ، وقتتان تمام است ) راجع به وزارت خارجه و وزارت کشور من حرف داشتم که اگر می رسیدیم این طور نیست که آقای باهنر گفتند ، سیاست فرار از انزوا باعث شده ما آن معیارها و ارزشهای انقلاب را از دست داده ایم و یک سیاست روشنی وزارت خارجه ما ندارد ، ما از پیروزی در جبهه ها نمی توانیم استفاده کنیم ، در خارج بالاخره طرفداران ما نمی دانند که ما بالاخره سیاست درهای کاملاً باز را داریم ، یک روز درها بسته می شود . وزارت خارجه ما نمی تواند به طور صحیح یک معیاری و یک اصولی را در دنیا اعلام کند فقط وقتی حمله می شود . پیروزی به دست می آید ، چند روزی می بینیم که یک حرکت هائی خیلی مختصر ، این هم به برکت بچه ها است ، بچه های رزمنده ، نه به برکت وزارت امور خارجه .
در مورد وزارت کشور آقای وزیر کشور اطاعت از قانون ندارند ، ایشان نظر شخصی را در وزارتخانه حاکم می دانند . ایشان برخوردشان . برخورد حذف کننده با نیروهای مذهبی است . ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) ووزیری که به قانون ارزش قائل نشود نمی تواند تعهد ببندد در مجلس که من مجری قانون خواهم بود من خیلی عذر می خواهم از نمایندگان و ریاست محترم مجلس که وقتشان را گرفتم ، اگر برادران از آموزش و پرورش مطالب بیشتری خواستند . من در خدمتشان هستم ، هر چه قدر مدرک و سند و گزارش بخواهند من خدمتشان تقدیم می کنم . با عرض معذرت .
رئیس ـ بسیار خوب ، آقایان اولاً بفرمائید ببینیم نمایندگان مایل هستید بعد از ظهر هم جلسه ادامه داشته باشد یا نه ( نمایندگان ـ بله ) آقایان که موافق هستند بعد از ظهر هم جلسه ادامه داشته باشد قیام کنند ( اکثر قوی برخاستند ) اکثریت قوی هستند ما ساعت سه جلسه می گذاریم الان به عنوان تنفس جلسه تعطیل می شود و مجدداً ساعت سه جلسه ادامه خواهد داشت ان شاء‌ الله ‌.
(جلسه در ساعت 25/12 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 17/15 دققه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل گردید )
رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است . آخرین کسی که صحبت کرد آقای رهامی بود به عنوان مخالف . موافق را دعوت کنید .
منشی ـ موافق بعدی ، آقای فخرالدین حجازی .
فخرالدین حجازی ـ آنچه در آغاز تشکیل دوره دوم مجلس شورای اسلامی موجل امیدواری و خرسندی کامل مردم شد . رأی اعتمادی بود که این مجلس به دولت آقای مهندس موسوی داد . علی رغم سمپاشی هائی که علیه این دولت شده بو د. این رأی اعتماد با این اکثریت قاطع امید مردم را دو چندان کرد و حتی خبرگزاری های خارجی هم در این باره اظهار نظر نموده و تثبیت مقام جمهوری اسلامی را از این رأی اعتماد درک کردند . و الحمدلله . ما پیروز هستیم که مردم ما چنین نمایندگانی را انتخاب می کنند و نمایندگان ما چنین دولتی را تأیید  و
تثبیت می کنند . و ما امیدواریم که این دولت موفق شود خدمات بیشتر و بهتری را انجام دهد . البته این دولت شکل یافته از مجموعه ای است که آن مجموعه این حرکت و خدمت را انجام می دهد . و البته سایه روشنها و نقاط ضعف و قوتهائی هم در خدمات آقایان وزراء مشهود است که نمایندگان موافق و مخالف به آن اشاره کردند .
بنده فقط از چند تن از وزیران نام می برم و خدمات آنها را شرح می دهم و این دلیل آن نیست که خدمات سایر وزراء‌ ملحوظ نباشد . مسأله مهمی که امروز در دنیا مطرح است همین مسأله تبلیغات است و متاسفانه جمهوری اسلامی ایران زیر بماباران شدید تبلیغات استکبار عالمی قرار دارد . وزارت ارشاد امروزی و وزارت اطلاعات دیروزی در دو جبهه متضاد حرکت می کنند .
وزارت اطلاعات دیروزی یک مرکز فاسدی بود هم از لحاظ فکری ،‌اخلاقی و فرهنگی و هم از جهت سیاسی . آن وزارت اطلاعات را تبدیل کردن به وزارت ارشاد اسلامی جگر نهنگ با قلب پلنگ لازم دارد که آقای خاتمی ما الحمدالله از هر دو برخورار بودند و توانستند که عناصر فساد را از این مرکز دور کنند و استعدادها و لیاقتها را جذب کنند و آنها را در مسیر اسلام به کار ببرند . چون بنده اندکی در مسائل تبلیغاتی تجربه دارم ، درک می کنم عمق این خدمت را هنر در جامعه امروزی ضرورت دارد . هنرمند باید در خدمت اسلام قرار بگیرد ، باید نوشته ها ، سروده ها ،‌نقش ها ، و بازیها همه در مسیر تجسم حقایق اسلامی باشد و مبارزه با دشمنان اسلام . خوشبختانه وزارت ارشاد ما توفقی یافته است با این مسأله نشر کتب توسعه پیدا کرده است . امروز مردم ما خاصه طبقه جوان ما به کتاب رو آورده اند ( ولی آزادی به حدی شده که یک مقدار کتابهای چپی و انحرافی هم گاهی منتشر می شود که باید جلو آنها را گرفت ) و در خارج از کشور نیز فعالیت های وزارت ارشاد اسلامی کاملاً منعکس است و ان شاء‌ الله ‌امیدواریم که بتوانیم از زیر این بمبارانهای تبلیغاتی دشمن سالم خارج شویم و ارشاد و هدایت اسلامی ما نصیب دیگران هم بشود ، آنها هم به حقایق دین و مکتب ما و انقلاب ما آشنا بشوند . این تقویت وزارت ارشاد اسلامی ، تقویت انقلاب است و ما هنوز هم انتظار داریم که گسترده تر شود ، و اما در زمینه اقتصادی هم این دولت خدمات بزرگی انجام داده . البته ما نباید باز این دولت را آماربارانش کنیم که تو تورمت چنین است و مشکلاتت چنین و گرانیت چنان . بالاخره توانسته در محیط جنگی و دوران جنگی این کشور را خوب اداره کند ، طوری اداره کند که عده ای حتی فراموش کنند که ما در جنگ هستیم و طوری وسائل رفاه را فراهم کند که عده ای اصولاً خطرهای موجود را درک نکنند و حس نکنند . تلاشهائی که در مسائل صنعتی هم انجام شده خیلی مقید است . اینجا من باید از خدمات وزیر صنایع سنگین یاد کنم . چون وزیر صنایع سنگین هم کسی است که از ابتدای انقلاب تحت فشارها و حملات بوده و واجب است برهر مسلمانی که از مظلوم حمایت کند . اگر چه خودشان مظلوم نیستند ولی از لحاظ فکری واسلامی ایشان را که من از نخست می شناسم مورد تأیید  هستند به عنوان یک مسلم پاک ، مومن ، انقلابی حتس فقاهتی ، حتی سنتی  . بنابراین چنین فرید باید مورد حمایت قرار بگیرد و من هنوز در گوشم آن سخنان شهید رجائی منعکس است که آن مرد بزرگ حمایت می کردند و عنایت داشتند به این عنصر فعال و همچنین سخنان حضرت رئیس مجلس هم در گوشم طنین انداز است که از ایشان حمایت می کردند و امیدوارم در این عصر پیروزی و این موقعیت مستحکممان ، قلبهایمان از غل و
غش تطهیر شود و همه دوست باشیم و تأیید  کنیم خدمتگزاران را ، و ایشان هم تلاشهائی کرده اند و از بعضی دوستان گله مندم که پرونده های دربسته ای را پشت تریبون بلند می کنند که داخل این پرونده  و این کیسه مارگیری افعی هائی است از خیانتهای وزیر صنایع سنگین ، بعضی ها هم مخصوصاً آن عکسهای بالا تصور می کنند در این پرونده و کیسه لابد موجوداتی هست نه اینجور نیست  . اینها را باید گشود ، دید ، خواند و بعد هم از طرف خواست که توضیح بدهد . آنجا است که می بینیم اینها زحمت کشیده اند اینها فرزندان همین کشور و همین امت هستند مخصوصاً که ایشان سید هم هستند و فرزند پیغمبر هم هستند .
از لحاظ وزراء مشاور هم بنده با اینکه هیچ خبری از بزرگواران ندیده ام ، چندین بار به این آقای آقازاده گفته ام مقداری برنج به ما بدهید ماه رمضان است هیچ خبری ما از اینها ندیده ایم . ولی آقای آقازاده هم در مساهل توزیع کالا در مسأله مبارزه با گرانی ، در مسأله همان ایجاد قسطی که همه ما تشنه آن هستیم تلاشها و فعالیتهائی داشته و اینها برای کشور ما عناصر مفیدی هستند که باید تشویق شود و همچنین آقای بانکی که در تنظیم این بودجه تلاشهائی نموده و زحمات شبانه روزی کشیده . یادم هست در دبیرستان علوی که واقعاً مرکز جوانهای حزب اللهی بود در دوران قبل ازانقلاب اینطور افراد فعالیت داشتند ،‌ خدمت داشتند و الان هم خدمت می کنند و ما باید مخصوصاً اینها را ، طبقه جوان را بیشتراز این مورد تائید و کمک قرار بدهیم تا تلاش داشته باشند و آقای وزیر بازرگانی هم به طوری که در کارهایان مطالعه شده ، باز ایشان هم مسیر خدمتشان مسیر خدمت به طبقه محروم و مستضعف بوده . مشکلاتی اگر در کارش بوده با وجود مشکلات ، خدمت کدره و آن تشنج ها کمتر شده و ان شاء‌ الله ‌امیدواریم که بتواند بیشتر از این خدمت کند و مجری قوانین مجلس شورای اسلامی باشد .
از لحاظ جهاد سازندگی هم با وجودی که ایشان هنوز دیری نیست  که مشغول کار شده اند ولی همان تلاشهای مستمر جهار را ادامه داده اند و من از موقعیت استفاده می کنم و شهادت چند جهادگر را به برادران محترم مجلس شورای اسلامی تبریک و تعزیت می گویم که باید مسلما این نهاد تقویت شود به حدی که لزوم دارد و این خدمات هست .
وزیر کار هم لایحه ای تهیه کرده ، زحماتی کشیده که حقوق کارگران بیشتر ایفا شود برخلاف آن لایحه سابق که کمتر توجه شده بود به زحمات کارگران و رنجهائیکه آنها می کشند ما انتظار داریم که مجلس شورای اسلامی دقت کافی مبذول دارد و این دولت را مورد حمایت و عنایت خودش قرار بدهد . من بیشتر از این مزاحم نمی شود و تاکید می کنم که این دولت باید تقویت شود و اگر بعضی ها فکر می کنند که در آینده نزدیکی این دولت برود ، دولتی دیگر بیاید . وقتی که این دولت خدمت کرده و تجربه آموخته و در این موقعیتهای سخت و تلخ توانسته کارهائی انجام بدهد مسأله فعالیتهای خارجی را هم باید مطرح کنیم که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران از انزوای سیاسی خارج شده و دنیا روی آن حساب می کنند و تلاشهائی که وزارت خارجه ما کرده مورد ارزش هست
وزارت نیرو هم فعهالیتهائی کرده که جناب آقای رفسنجانی هم از سد طرق بازدید کرده اند الحمد الله در این راه هم گسترش تمدن بسیار مثبت در برابر چشممان مجسم هست و امیدواریم که وزارت نفت ما هم اگر
نقایصی هست مرتفع کند تعهداتش را تاکنون با وجود جنگ و این بمباران ها و خطرها به خوبی انجام داده و ان شاء‌ الله ‌انجام خواهد داد . توفیق سایر وزراء محترم را از پروردگار محترم خواستارم . والسلام .
رئیس ـ متشکر . مخالف بعدی را دعوت کنید . ایشان پانزده دقیقه شان را صحبت کردند .
منشی ـ مخالف بعدی ،‌آقای سعید امانی که وقتشان را به آقای دکتر نیک روش داده اند .
نیک روش ـ با سلام به امام امت و رزمندگان پرتوانمان در جبهه ها و تمام خدمتگزاران جمهوری اسلامی در هر لباسی که هستند . مخالف بنده مسلما با تمام اعضای محترم کابینه ، به هیچوجه نیست . و در مورد چند نفر از آقایانی که وقت کردم چیزی را عرض می کنم و امیدوارم به صورت تذکری باشد که ان شاء‌ الله ‌برای عملکرد آیندگان مفید واقع شود .
در یکی دو مورد که بنده صحبت می کنم تماس مستقیم داشتم و یا اینکه به علت اینکه در کمیسیون صنایع هستم مستقیما در ارتباط قرار گرفتم و نتیجتا مطالبی را به عرض می رسانم :
ابتدا مختصری راجع به برادر ارجمندمان جناب سرهنگ سلیمی وزیر دفاع عرض می کنم . چند مدتی در خدمتشان بودم در صنایع دفاع . صنایع دفاع در مدتی که سرهنگ سلیمی تشریف داشتند تاکنون پنج بار هیأت مدیره و مدیر عامل عوض کرده و این چیزی نیست که ثبات در صنایع دفاع بیاورد . و این چیزی نیست  که امروزه بشود به آن توجه نکرد . افرادی را که خودم از نزدیک با آنها همکاری کردم و حزب الله بودنشان را تأیید  می کنم متاسفانه از این صنعت کناره گیری کرده و یا اکثرا کنار گذاشته شده اند و اکنون افراد دیگری که گاه از ابتدای انقلاب به خارج رفته بودند و مشغول زندگی در آنجا بودند فراخوانده شدند و به امید اینکه بتوانند با تخصصی که دارند ، کارهای بیشتری را برای صنعت انجام دهند . باید عرض کنم کا صنایع دفاع قبلا در زمان شاه چنین تولیداتی که برادران حزب اللهی ما در آن ایجاد کردند نداشته . و هر چه داریم بعد از تأیید ات خداوند این دست پرتوان برادران مسلمان ما بوده که آنجا این کار را کرده اند و حالا متاسفانه با آنها بی مهری شده است .
من بیش از این صحبت نمی کنم چون می گویند بعضی از چیزهای صنایع دفاع محرمانه است . درحالی که من آن را محرمانه ندیدم ولی به هر حال چون تریبون بازی هست و شاید نشود خیلی چیزها را گفت :‌بنابراین من آن مطالبی را که … خیلی بیش از این هائی هم که عرض کردم نیست تصور نکنید که خیلی مسأله است نه همین است که عرض کردم و امیدوارم که ایشان تجدید نظر کنند در رفتاری که دارند یا به خودشان برگردند و این پنج هیأت مدیره نمی شود که همه شان خراب باشند . شاید که یک اشکالاتی از خود ما هم باشد که ان شاء‌ الله  مرتفع بشود .
در مورد برادر دیگرمان جناب نجفی وزیر محترم علوم و آموزش عالی که بنده در دانشگان در خدمتشان هستم ،‌عرض کنم که مدیریت ایشان در دانشگاه ها وضع را به جای خیلی باریک و خرابی کشیده و من واقعاً نمی دانم که راجع به دانشگاه ها چه باید بگویم . فقط از اینجا عرض می کنم ، آن انتظاری که ما از دانشگاهها داریم که ما را خودکفا کنند و به پای خود بایستیم ، با این وضع نخواهد بود و این مدیریت شورائی و شواری مدیریت ها که اصلاً معلوم نیست . چه کسی مسوول است و چه کسی اختیارات دارد و یا آن طرز تحقیقات است که جای دیگر خدمتتان عرض کرده بودم و فقط اشاره می کنم تحقیقات به جائی رسیده که امروز می گویند ما سالی دوهزار
تحقیق داریم . یا تحقیقات نمی دانند چیست و یا این که دو هزار را نمی فهمند چیست ؟‌به هر حال من امیدوارم که با برخورد قاطعی که در این زمینه … البته برادرانی که مسوول تحقیقات هستند این را فرموده بودند . به هر حال امیدوارم که ایشان لیست این تحقیقات را که بارها بنده خواهش کردم در اختیار ما بگذارند ،‌هزینه هایش را مشخص کنند ، درآمد ها معلوم بشود چیست تاکنون چیزی از آن دیده نشده است .
مطالبی راجع به صنایع سنگین عرض می کنم و امیدوارم که برادران عزیزمان با صحبتی که بعد خواهند فرمود ،‌مقداری از این مطالب را روشن کنند که حداقل برای بنده که در کمیسیون صنایع و قسمت صنایع سنگین به بنده مربوط می شود در آنجا روشن بشود . توجه می دهم برادران را به این مسأله که بنده در خدمت سایر برادران در کابینه بودم و از نزدیک خدمت آقای بهزاد نبوی ارادت دارم و ایشان سال بالائی دانشگاه ما هم هستند . یعنی به هر حال این احترام را هم بنده خدمتشان دارم . ولی باید عرض کنم که در کابینه که در خدمتشان بودیم ایشان را مخالف سرسخت مونتاژ را می فرمودند کسی که در این راه قدم بردارد عمله امپریالیست است . حال متاسفانه در جائی که خودشان مصدر این کار شده اند من می بینم که به مونتاژ فراوان ارج گذاشته می شود و نتیجتا کارخانه های ما به سمت مونتاژ رفته اند .
در مورد صنایع . تمام تقصیرها را من به گردن ایشان نمی گذارم به هیچ وچه . چون ایشان هم وارث گذشته ها هستند . ما درصد صنایعی که داریم به این ترتیب است :
صنعت خودرو سازی 47 درصد .
صنعت … البته ماشین الات کشاورزی از این بیرون کشیده شده و علت این که مشخص شود چقدر آن کشاورزی است .
3 درصد ادوات و ماشین آلات کشاورزی هست 1 درصد ابزارسازی هست . 11 درصد ریخته گری ،‌12 درصد ساخت تجهیزات ، 14 درصد نورد سبک .
با داشتن 1 درصد ابزارسازی من می پرسم چگونه کشور می تواند خودکفا بشود ؟ البته صنعت ماشین سازی را هم می توانند جزو ابزار سازی بگیرند یعنی جمعا 8 درصد . آیا  یک کشوری که 8 درصد صنعت ما در ابزارسازی دارد . می تواند از نظر صنعتی خود کفا بشود ؟ به هیچ وجه . صنعت خودرو ما اکثر این درصدی که اولاً 47 درصد کل صنایع هست ، خود این درصد قسمت بالای آن مونتاژ است و از خارج وارد می شود .
من بازدیدی که پریروز از اراک داشتم ، صندلی غلطک را از خارج می آورند . عرض کردم که این صندلی را که تهران می سازند ؟‌ شنیدم که گفتند تهران چرا ؟ اراک هم می سازند . گفتم که خوب چرا شما نمی سازید ، حالا این که هست ؟ گفتند به هر حال ما این را کمپلت وارد می کنیم و انیجا خط مونتاژمان باید کامل کار کند . این به هیچ وجه صحیح نیست . البته عرض کردم ما وارث گذشته هستیم . ولی باید بدانیم که در آینده چه کار می خواهیم بکنیم . مثل معرفی است که می گویند دزدی شب به خانه کدخدا رفت . بعد از اینکه مال را برد به کداخدا گفت به این خانم بگو برقصد . کدخدا گفت زن بلند شورای عالی قضائی  و برقص . رقصید و فردا صبح گفت بیا برویم محضر طلاقت بدهم گفت چرا ؟ گفت برای رقص دیشب گفت بابا تو گفتی ؟ گفت من گفتم برقص ولی نه اینجوری . تو با تمام جان و دل رقصیدی .
ما صنعت مونتاژ داریم اصلاً این مسأله صحبتی ندارد . ولی باید سعی کنیم این را به جهت دیگری بکشانیم نه اینکه صددرصد برویم مونتاژ . ماشین آلاتی را در ماشین سازی اراک وارد می کنند که حتی رنگ آن در خارج زده شده است . به اینجا می آورند و می فروشند . این وجود دارد . البته این را خدمتتان عرض کنم که از بازدیدی که از صنایع داشتم خوشبختانه دیدیم خوب کار می شود ، کار شده ، افراد کار می کنند و این باز جای خوشوقتی بود ولی عرض بنده این است که چرا در این صنایع جهت درست جهت درست را نمی گیریم ؟‌اگر ما تجارت را در کنار صنایع بیاوریم . کارمان به آنجا می رسد که صنایع را کنار گذاشته و فقط به تجارت بپردازیم . اگر ما این کار را پیش بکشیم . همان می شود که بنزی که برای سپاه می خریم ،‌( مبالغش این جا هست ) برای سپاه خیلی راحت تر بود . خودش رفته از خارج وارد کرده و 100 هزار مارک نمی دانم چقدر اینجا نوشته شده است چون وقت زیادی ندارم اگر عدد و رقم دقیقش را پیدا کردم عرض می کنم . خوب این چیست ؟‌ می فرمایند که ما اگر خودمان این کار را می کنیم . خودمان همراه آن تکنولوژی هم می آوریم . کدام تکنولوژی ؟ صنایع را بنده بازدید کردم . کدام تکنولوژی را شما می آورید که حتی صندلی آن از خارج وارد می شود ؟ کدام تکنولوژی را می آورید که واگن پارس را می روید می بینید ، می بینید به چه تمیزی . به چه قشنگی . تمام پیچ و مهره های آن هم از خارج وارد شده . 99 درصد از خارج بسته بندی شده به اینجا می آید آیا  این تکنولوژی همراه دارد ؟‌ چرا ما سعی نمی کنیم صنایعمان را به جهتی بکشیم که بتواند مورد استفاده مملکت بشود . نسلهای بعد بتواند روی آن حساب کنند . جناب نخست وزیر هم که به اینجا تشریف آوردند . هفته گذشته فرمدند که ما در این صنایع سود دهی داشتیم . بلی سود دهی داشته ایم ولی به چه قیمتی ؟ به همین قیمتی که عرض کردم . یعنی وسائل را ما خریداری کرده ایم . از خارج آورده ایم ، رنگ زده ایم با قیمت بالاتر فروخته ایم . با سه برابر قیمت به دولت فروخته ایم . به سپاه فروخته ایم . به ارتش و جهات فروخته ایم . خوب ،‌ پس یم خواهید سود نداشته باشد ؟ ( سه برابر قیمت) باید سود دهی داشته باشد . این آمار کاذب است . این آمار دقیق نیست که نمایندگان ملت باید از آن اطلاع داشته باشند و برای کمبودهای آن تصمیم بگیرند . شاید آن تصمیمی که گرفته شده است که ما صنایع را سود دهی بکنیم اصلاً این تصمیم ،‌تصمیم صددرصد درستی نیست . در طول یک زمانی باید این تصمیم به اجراء در بیاید ،‌نه چیزی که پارسال آن همه ضرر و زیان داشت یک مرتبه امسال بخواهیم آن را سود ده کنیم . آن وقت این طور می وشد . از جیب دیگر دولت در بیاوریم به عنوان اینکه صنایعمان سودده شده است جا می زنیم . تمام صحبت ها را راجع به سال 56 می کنند . سال 56 سالی است که شکوفائی صنعت مونتاژ شاه است و چرا ما برای اینکه به صنعت مونتاژ شاه برسیم کف می زنیم ؟ چرا ما دنبال ارقام و اعداد شاه هستیم ؟ اگر ما رژیم جمهوری اسلامی هستیم ، چرا الگوی مصرفمان درست نمی شود ؟ چرا آنکه می گفت هر ایرانی باید یک پیکان داشته باشد . باز برای بعضی از مسوولین مورد نظر است ؟ به هیچ عنوان اینها در جمهوری اسلامی پسندیده نیست .
خلخالی ـ بهزاد نبوی را هم با شاه مقایسه کردن این بی انصافی است .
نیک روش ـ بنده به هیچ وجه آقای بهزاد نبوی را خدمتشان ارادت دارم با شاه … نه ایشان را مقایسه نمی کنم ، که هیچ قسمتی .. زائده بدن ایشان را با شاه مقایسه نمی کنم . شما بیخود سعی نفرمائید که مسأله ایشان را با شاه یکی بکنید . بنده دارم عین واقعیتها را عرض می کنم . امیدوارم که شما تصحیح بفرمائید .
رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید .
نیک روش ـ‌ راجع به طرز فکری که می فرمایند بخشنامه ای شده است به صنایع ،‌که اگر قطعه ای را با قیمت خارجی کمتر بود ،‌آن را بخرید . آخر چه طور می توان با این سیاست دنبال خودکفائی دوید ؟ این اصلاً وابستگی کامل است . شما چرا قدرت نمی دهید به سازمان ها که کار بکنند ؟‌ ماشین سازی اراک من کتبا از آنها دارم ،‌نوشته که ما حاضریم یک قسمتهائی از بوژی واگن پارس را بسازیم . دقیقا به آن پرخاش شده که از این گنده گوئی ها نکنید . اگر کسی از این شعارها بدهد و بخواهد با زیربنای اقتصادی فلان کند با او مبارزه می کنیم امام می فرمایند به خودتان متکی باشید ، خودتان را باور داشته باشید ، بعد ما اینجا این صحبت ها را می کنیم . ما اگر در صنایع دفاع یان صحبت ها را بکنیم ،‌می گوئیم جنگ است . ولی در صنایع دیگر به هیچوجه قابل قبول نیست . در صنایع دیگر ما باید سعی بکنیم روی پای خود بایستیم . افراد متعهد از این صنعت باز به دلیل سوء مدیریت ها کنار گذاشته شده اند و این یک لیستی است … اگر چه آقای حجازی فرمودند نگوئید لیست هست ، نگوئید کیسه مارگیری هست . نه ، اینجا هست ، مارگیری هم نیست ، اسم است . اگر خواستند بعد خدمتشان می دهم که این افراد را کنار گذاشتند . سوء مدیریت باعث شده که بعض سوء استفاده های مالی بشود . البته این را که عرض می کنم تصور نشود که واویلا است . خیر ، یکی در مورد ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) چشم همین الان تمام می کنم . یکی دو مورد است ولی در جمهوری اسلامی بهیچوجه یکی دو مورد هم حتی نباید از دیده پنهان بشود . باید حتما گرفته بشود . این باز مقایسه است با زمان شماه نیست . زمان شاه اگر بود یکی دو تا سالم بود حالا می گوئیم همین یکی دو مورد که گرفته می شود چرا واقعاً مو شکافی نمی شود و مسائل اخلاقی در ان  رعایت نشده است . من چیزی را عرض کردم ، شما چرا به جای دیگری گرفتید ؟ خیر ، واقعیتی بود که در مقایسه ، اصلاً منظورم آن نبود ببخشید عذر می خواهم والسلام .
رئیس ـ موافق بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ موافق بعدی آقای اسدالله بیات است .
بیات ـ با کمال خوشوقتی شاید از آثار و برکات صحبت های پیامبرگونه امام و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی  بوده ، موافقین و مخالفین الحمد الله طلبگی با مسائل برخورد کردند . واقع مسأله این است که یک طلیعه امیدواری است ان شاء‌ الله ‌و مجلس ، همیشه اخلاص و علاقه و ارادت خودش را عملا برامام نشان داده ، این هم یکی از نشانه هائی بود که بسیار جای خوشبختی است .
مطالبی را من در 10 دقیقه عرض می کنم چون 5 دقیقه را به خدمت سرور بزرگوار رئیس محترم مجلس تقدیم می کنم که ایشان تذکراتی دارند بفرمایند .
مطلب اول در رابطه با همان بحث هائی که من به عنوان موافقت با برادر عزیزمان جناب آقای مهندس موسوی نخست وزیر عرض کردم نوع موافقین و مخالفین قبول داشتند کلی توفیقاتی که دولت داشته در طول این 30 ماه و همه آقایان این معنا را … منتها معمولا در ضمن توفیقاتی که این آقایان قبول دارند گاهی هم به نقاط ضعف تکیه دارند و طبیعی هم هست من اتفاقاً یکی از ادله موافقت این دولت را همین اعتراضات آقایان می دانم ،‌ برای اینکه نشان می دهد برادران بزرگوار ما آن قدر در این دولت موفقیت دیده اند ، پیروزی دیده اند ، برنامه
ریزی دیده اند ، آنجاهائی که ندیده اند آنها را می بینند و انتظارات هم دارند و به جا هم هست حق هم هست و اگر واقع مسأله این بود که مسأله حادتر از اینها بود حساس تر از اینها بود مسلما نحوه برخورد غیر این بود که آقایان داشتند . این نوع برخوردها نشنان دهنده توفیق دوست است منتها به چند نکته در رابطه با موافقت ها ، مخالفت ها لازم است اشاره کنم .
یک نکته عبارت از این است گاهی با مسأله به صورت ذهنی و مجرد برخورد می شود و گاهی در مقام عمل ، من در آنجا این مثال را عرض کردم الان هم باز این مثال را می گویم .
در مجلس دویست و پنجاه و اندی نماینده نشستند ، یک طرح دو فوریتی را آوردند ، موافق و مخالف صحبت کردند عملا دیدیم طرح دو فوریتی در مقام تئوری و نظری طوری بود ولی 2 ـ 3 روز نگذشت باز یک اصلاحیه برایش دادیم این نشان دهنده این است که یک مسأله در مقام ذهن و تصور طوری است اما وقتی که به مقام عمل بیاید جوری دیگر است . مشکلات آن طوری است برادران بزرگوار ما با مخالفت ها به صورت ذهنی برخورد نکنند با مسأله به صورت اجرائی برخورد کنند ، با این وضعی که الان ما داریم . کادر کم داریم ، مشلات زیاد داریم ، بلکه فراوان مشکلات داریم ، علاوه بر این طبع انقلاب هم همین طور بوده ، ناهماهنگی بوده ، تداخل بوده . برادران ما مسأله ائمه جمعه را مطرح کردند . تنها مسأله ائمه جمعه نبود . همه برادران بزرگوار ما احساس وظیفه شرعی می کنند در همه مسائل به عنوان وظیفه شرعی دخالت می کنند . طبیعی بوده ، در طور این مسائل ما هم این مسائل را داشتیم می دیدیم لذا با توجه به همه این مسائل آقایان با مسائل و دولت و مخالفت و موافقت برخورد کنند .
نکته دومی که باز داریم مخصوصاً برادر عزیزمان جناب آقای نادی مشکلات را مطرح کردند و به جا هم بوده است اما باز عنایت کنند مگر بودجه در دست شما نیست ؟ مگر پول را شما تصویب نمی کنید ؟ مگر سازمان برنامه و بودجه با همکاری کمیسیون برنامه و بودجه این کارها را تنظیم نمی کند ؟‌مگر اختیارات در دست شما نیست ؟ مگر دولت برنامه 5 ساله را نداد ؟ مگر کمیسیون ویژه ای برای بررسی این تعیین نشد/ چه شد ؟ این مسأله یک مقدارش مربوط به ما است ، بلکه بیشترش مربوط به ما است . در آن جلسه جناب آقای رئیس تذکر دادند و به جا هم بود 7 ـ 8 مسأله داریم که باید مجلس و شورای نگهبان حل کنند تا دولت دست و بالش باز بشود و بتواند کار بکند . من مقدار زیادی از این مشکلات را معلول این مسأله می دانم  که باید دقت کنند . مثلاً در رابطه با وزیر اقتصاد و دارائی ، برادران بزرگوار ما کم لطفی می کنند آماری که الان ما در اینجا داریم من فقط یکی از موارد را اشاره می کنم .
مسأله برنامه ریزی را می فرمایند ، البته من قبول دارم گمرک ضعف دارد ، مشکلاتی دارد . ما رفتیم از نزدیک دیدیم ، اما گمرک زمان گذشته را با آن روزی که جناب وزیر اقتصاد و دارائی آمدند با امروزش مقایسه کنید چقدر تفاوت پیدا کرده ؟ چرا به طور کلی همه مسائل را به طور مجرد و ذهنی بررسی می کنیم و در مقام قضاوت هم این فاصله را به صورت طفره می بریم بعد می آئیم اول تا آخر را با هم وثل می کنیم و یک نتیجه می گیریم ، به نظر من این کار ، کار درستی نیست ،‌مثلاً در رابطه با جدول وصولی مالیات ها :

ما در سال 60 داریم می بینیم تفاوتی که سال 61 داشته 11 درصد است و در سال 62 نسبت به سال 61 ،‌31 درصد است یعنی این قدر اینها تفاوت و اضافات حسابی داشتند . من الان عین گزارش را می خوانم :
در سال 59 یعنی وصولی 554 است ، درصد افزایش 5/62 درصد است در سال 61 باز نسبت به آن همین طور 5/28 درصد است و انسان احساس می کند که یک نوع برنامه ریزی دقیقا در این جا وجود دارد .
در رابطه با مسائل گمرکی هم باز همین معنا را ما داریم و می بینیم ، یا در رابطه با برخوردی که با وزیر نفت می شود . من این جا این مسأله را می خوانم ببینید ، برادران بزرگوار ما عنایت بکنند . شاید سه ماهه دوم سال 1360 بوده است برادر عزیزمان جناب آقای غرضی که مسوولیت را می پذیرند مشکلاتی که در آنجا مطرح می کنند . مشکلات سیاسی داریم ، مشکلات اجتماعی داریم ، مشکلاتی داریم که آن وزیر عزیزمان را به صورت گروگان اسیر گرفته اند الان هم هستند خدا ان شاء‌ الله ‌او را حفظ بکند و این برادرمان آمده اند … حالا مشکلات را به صورت فهرست خدمت شما می گویم :
قیمت رسمی نفت خام ایران در آن موقع 37 دلار و عربستان سعودی 32 دلار بوده و این را می دانید که عربستان سعودی روی اقیانوس نفت نشسته است برای آن مسأله ای نیست که ارزان بشود ، بیشتر بشود . بازار دنیا را به این مسأله پر کرده است . با اینکه قیمت نفت ما گرانتر و قیمت آنها ارزانتر است طبیعی است که مشتری برای آنها بیشتر است .
مشکل دومی که ما داریم این است :
نیاز شدید دولت به واردات و فرآورده های مورد نیاز داخلی در رابطه با جنگ و در رابطه با چیزهای دیگر است .
مشکل سومی که ما داریم مشتری ها هم مایل نبودند با ما کار بکنند (در آن موقع ) مشکل چهارم ما این بود که نیاز مبرم به تحصیل ارز داشتیم .در این موقعیت این آقا مسوولیت را پذیرفته است . حالا من از شما می پرسم . شما را به خدا در روز قیامت بگوئید برای ما . آقا ! امروز مشکلات در رابطه با این مسأله نسبت به آن موقع کمتر شده است ؟مسلما در رابطه با خلیج یک مقدار بدتر هم شده است . من نمی گویم همه مسائل درست بوده است ، اما برادران ما با توجه به واقعیات با مسأله برخورد کنند . با توجه به مشکلات با مسأله برخورد بکنند . لذا من معتقدم این دولت (‌تعبیر فنی می کنم ) به عنوان عام مجموع یعنی دولت ، دولت موفقی بوده است . دولت ؤ، دولت پیروزی بوده است دولت واقع مسأله است که در کار خودش بسیار دقیق بوده و برنامه ریز هم بوده است . اگر ضعف هائی هم بوده به نظر من این ضعف ها معلول خود این برادران ما نیست ،‌بلکه ضعف هائی است طبع جریانات و مشکلاتی که ما در خارج داریم طبعا این مشکلات هم خواهی نخواهی طبیعی است علاوه بر این به یک نکته دیگر هم باز برادرمان مخصوصاً آقای نیک روش تکیه داشتند من روی همان حرف تکیه دارم . من خودم به عنوان فردی که قبلا در مسوولیت اجرائی بودم ، در دادگاه بودم بعد ها ، در بعضی از مسوولیت های اجرائی بودم ، بعد در دوره اول در مجلس بودم ، الان هم در خدمت شما هستم ، من ثبات را به عنوان یک اصل می دانم اگر در کشور شما ناراحت هستید از اینکه فلان وزیر چرا 5 نفر مدیر را عوض کرده است ؟ من می گویم شما چرا تقاضا می کنید که هر روز دولت جدید . به خدا ضربه این بیش از آن یکی است . اگر یک مدیر در یک موسسه
عوض بشود و مشکل ایجاد بکند مطمئن باشید که یک وزیر دامنه تزلزل و مشکلاتش بیشتر از آن است . خطراتش بیشتر از آن است . این را شما به عنوان یک اصل بپذیرید و ما باید بپذیریم . من این را چند بار گفته ام ،‌در استان خودمان البته الحمد الله کم کم دارد حالت ثبات پیدا می کند این نهمین استانداری است که ما الان داریم . اینمطالب را در آنجا هم عرض کردم طبیعی است که اگر یک استاندار عوض بشود ، استاندار فرماندارانش را عوض می کند ، بخشداران را عوض می کند . البته الحمد الله الان حالت ثبات پیدا کرده است . این را به عنوان مثال می گویم که برادران عنایت بکنند حالا اگر وزیر باشد چه ؟ ده وزیر باشد چه ؟ بیشتر باشد چه ؟ در این صورت نمی شود آن کار و آن انتظاری که شما دارید نمی توانید انجام بدهید .شما از خودتان آزمایش کنید . از مجلس تجربه کنید مجلس وقتی که دور دوم آغاز شد . یعنی دور اول تمام شد مجلس در دوره اول 5 ـ 6 ماه مسلط برکارش نبود الان هم چند ماه ازعمر مجلس دوم می گذرد ما در سر کار هستیم تجربیایت داریم . آئین نامه را باید مسلط باشیم ، مطالعات بیشتری … طبع کار است هیچ نقص هم نیست ، انتقاد هم نیست برشا . این طبع جریان است این است که من معتقدم اگر ما با مشکلات به صورت ملموس برخورد کنیم ، اگر ما با مسائل به صورت نقد و به صورت ارشاد و اصلاح برخورد بکنیم و با توجه به مشکلات سیاسی که داریم ، اقتصادی که داریم ،‌اجتماعی که داری و تزلزی که عدم ثبات ایجاد می کند اینها را اگر در نظر بیاوریم به نظر من دولت ، دولت موفقی بوده و لذا من به اکثریت قاطع این دولت رأی می دهم . حالا اگر اتفاق هم نگفتم آن هم باز منظر بحث های بعدی هستیم که آن را ان شاء‌ الله  امیدواریم که خداوند آن چه که رضای خودش است ما را بر آن موفق بگرداند ان شاء‌ الله ‌.
و ضمنا یک نکته دیگر هم عرض بکنم که بیشتر از این وقت سروران و بزرگواران را نگیرم این کاهش هائی که بعضی از برادران در آمار داده اند . ما قبول داریم اما این کاهش ها را عزیزان این طوری برخورد نکند و بگویند که دولت جلو مهاجرت را نگرفته است یا مثلاً فرض کنید که فلان درآمد کمتر شده است بیل ،‌مدتی من در گنبد قاضی بودم در آن موقع درآمد پنبه خیلی بالا بود و بسیار خوب بود جالب بود ، کاشت پنبه شان خیلی بود اما الان کمتر است . اما شما حساب بکنید مسأله را مجرد از همه مسائل بررسی نکنید . مسائل فراوانی در این کشور وجود دارد همه در هم تاثیر دارد . در سیاست خارجی ما اگر برادران تاکید دارند برثباتش درست هم هست که موفق بوده اما معلول تنها یک جا و یک مورد نبوده است . بنده معتقدم این مجموعه به طور نسبی در کارش هماهنگ بوده ، برنامه ریز بوده ، موفق بوده و مجموعا موفقیت ها چشمگیر بوده . ما امیدواریم ان شاء‌ الله  مجلس رشدی که دارد بلوغی که دارد الحمد لله و همیشه هم همین طور بوده محصولش نوعا چیز خوبی از آب  در می امده الان هم باهدایت الهی و توفیق الهی محصول خوبی از این مجلس در بیاید . ان شاء‌ الله  و السلام .
رئیس ـ من 5 دقیقه از آقای بیات وقت دارم و 2 دقیقه هم از آقای حجتی ان شاء‌ الله  که رحفهایم تمام می شود .
حرف زیادی من ندارم الحمد الله بحث های مجلس خوب است مخالفین و موافقین الحمد الله با متانت حرفهایشان را می زنند . همه خوب صحبت می کنند و من می بینم دلسوزانه هم صحبت می کنند . یک نکته ای
که در حرفهای موافقین نبود من آن را می خواهم تکیه کنم که به نظرم مهم هم هست آقایان روی این توجه بفرمائید .
در مورد آمار و ارقام چیزهائی که مخالفین گفتند  .خود وزراء چون دو مقابل وقت دارند صحبت خواهند کرد اگر مطالب قانع کننده ای داشته باشند مجلس بعضی از وزارتخانه های دیگر یک مقدار در انتقاد افراط شد یا مثلاً صنایع سنگین که گفتند تا چه رقم سنگینی مونتاژ است این بی انصافی است . ما می دانیم این مدت ، یقین داریم به طرف استقلال رفتیم . ان شاء‌ الله ‌خود آقایان با آمار و ارقام می گویند من وارد این بحث ها اگر بشوم این دوسه کلمه حرف را هم نمی توانم بزنم لذا وارد این بحث اصلاً نمی شود .
نکته ای که می خواهم بگویم  این است که ببنید در چه شرایطی الان این کابینه دارد برای وزراء رأی اعتماد می گیرد . فرض کنید یکی از وزراء‌ یا چند نفر از وزراء را ما الان رأی ندادیم . ببینید اگر این کار را بکنیم چه خواهد شد ؟ 2 ـ 3 روز دیگر مجلس تعطیل می شود یک ماه مجلس نداریم بطور عادی ، بعدش هم اطلاعی که بنده دارم شاید بعضی از آقایان داشته باشید به این زودی من مطمئن نیستم وزیر مناسبی بجای وزرائی که اگر حذف بشوند بتوانیم به مجلس معرفی کنیم . من احتمال بسیار قوی می دهم که سرنوشتی شبیه وزارت مسکن یا وزارت اطلاعات برای وزارتخانه هائی که امروز اگر احتمالاً بی وزیر بشوند پیش بیاید و چنین چیزی در خال جنگ برای مملکت خدمت نیست من یقین دارم آقایانی که الان بحث می کنند حتما با حسن نیت حرف می زنند این خدمت نیست که ما الان یک وزارتخانه ای را در حال جنگ بی سرپرست بگذاریم از طرفی لااقل باید یک وزیری معرفی بشود ، رئیس جمهور و یا لااقل توافق بشود که خود نخست وزیر سرپرست باشد که این خودش هم دوباره یک مشکلی دارد که در وزارت مسکن آقایان دیدید که دارید . بنابراین بهیچ نحو الان در این شرایط ما مصلحت نمی دانیم ( البته من به رأی خودم می گویم مصلحت نمی دانم یک وزارتخانه ای بدون وزیر بشود و راه تعویض وزیر را هم این جوری در این شرایط ، درست نمی دانم . وزراء‌ ما هیچ یک از آنها به صندلی به آن شکل نچسبیده اند و خیلی از آقایان دیگر ببینند اگر کسی کار آنها را انجام می دهد مایل هستند که بروند ، یا لااقل حاضرند بدون غصه بروند کار دیگری انجام بدهند . اگر واقعاً وزیری را بعداً تشخیص داده شد که ضعیف است یا ناصالح است که ما ناصالح نداریم با رئیس جمهور ، با نخست وزیر بعداً صحبت بشود که با یک شکل بهتری قبلا جا پیدا بشود یک نفر را تعیین بکنند بعد بیاورند و عوض بکنند . آن سالم ترین شکل می تواند باشد . ز طرفی مخالفینی که صحبت کردند چه گفتند ؟ شما دیدید حالا حرفهائی که آقایان زده بودند هیچکس در صلاحیت هیچیک از وزراء ( صلاحیت فردی آنها ) بحثی نداشت همه گفتند متعهد هستند ، مسلمان هستند ، آن روزهائی هم که این وزراء پیدا شدند خیلی گشتیم سوابق آقایان را ببینید اینها نوعاً از آدمهای حسابی این جامعه ما هستند که از پیش شرایطی داشتند بعد تجربه اندوختند . آن روز که انتخاب می کردیم جزو بهترین بودند و امروز تجربه به آنها اضافه شده است . حالا ما اگر بخواهیم کسی را بیاوریم بلی ، اگر یک صف مدیری داشتیم که در آن جا منتظر بودند می گفتیم حالا او جای این می آید . ممکن است داشته باشیم اما ما نمی شناسیم . پس در صلاحیتشان که حرفی نیست ، در تجربه شان که حرفی نیست . مشکل این تعویض را هم ما الان داریم ، آن فکری هم که در ذهن بعضی از آقایان هست که پس هیچوقت وزیر را عوض نکنیم . خیر ، من نمی گویم عوض نکنیم در شرایط
دیگر نخست وزیر و رئیس جمهور می توانند عوض کنند و اگر هم احیاناً یک وزیری را آنها عوض نکردند ما راه استیضاح را بعداً داریم ان شاء‌ الله  ما چنین وزیری را نخواهیم داشت که نیاز به استیضاح داشته باشد . اینطور نیست که اینها نخواهند ابدالمدت برای ما بشوند . این هم در کار نیست . ضمناً یک چیزی دیگری در ذهن بعضی از آقایان است که خوب نیست که بعضی از وزراء بیشتر از نخست وزیر رأی داشته باشند . این هم هیچ اشکالی ندارد . این نخست وزیر اگر وزرایش هم رأی بالائی بیاورند افتخار اوست . نخست وزیر مجموعه هماهنگ کننده‌ای را در نظر دارد . خودش هماهنگ کننده است و اگر وزیرش خوب کار کرده باشد افتخار ایشان هم حساب می شود . هیچ مانعی ندارد ، آقایان به این ادله رأی ممتنع یا رأی خلاف ندهید مگر اینکه قبول نداشته باشید . البته اگر کسی قبول نداشته باشد هیچ کس نمی تواند بگوید رأی بخودی بدهد که این کار را هم نماینده ها نمی کنند . نماینده ها واقعاً آزاد هستند . ضمناً از تیپ مخالف ها معلوم شد که نوعاً بیشتر روی مدیریت و اینها حرف نیست یک مقدار حساب های فکری و اینها هم در جریان است . بنابراین معلوم می شود مدیریتها برای یک عده ای مطلوب است برای یک عده ای مطلوب نیست . یکی قبول ندارد یک جا افتاب است یک جا سایه است و می شود قبول کرد که در مجموع کابینه خوبی بوده ، موفق بوده ، مشکلات عظیمی که در این انقلاب وجود داشته اگر جاهای دیگر بود و این شرایط یعنی حمایت رهبر ، حمایت مردم ، حمایت مجلس و صبر و تحمل مردم اینها را ما اگر نداشتیم واقعاً برای نظامی غیر از ما تحمل نبوده . این مشکلات به خوبی حل شده فقط غصه ای که من دارم این است که مخالفین یک مقدار آمار و ارقامی دادند که کمی ظلم به موفقیتهای این انقلاب است  البته مخالف باید این کار را بکنند چون اگر مخالف بخواهد موافق کنند نمی گذاریم باید هم در مخالفت صحبت بشود . آنها وظیفه شان بوده که همان جور صحبت کنند . اما نماینده های موافق هم آمار و ارقام نقطه مقابل را نشان ندادند ان شاء‌ الله وزراء با وقت زیادی که دارند این کار را می کنند و ما امیدواریم که با تصویب همه  وزرائی که عرضه شدند به مجلس یک خاری در چشم دشمنان اسلام و آنهائی که نشسته اند آن طرف دربارها و انتظار ضعف ما را دارند می کشند ان شاء‌ الله  فرو بکنیم .
کیاوش ـ ‌پس برنامه ریزی مجلس در این موقعیت غلط بوده است ؟
رئیس ـ مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ آقای بادامچیان .
رئیس ـ این صحبت های من معنایش این نیست کسی حق مخالفت ندارد آقای بادامچیان آمده اند و به من می گویند که … من مخصوصاً وسط گفتم که اگر حرفهای ناصحیحی من هم گفتم آقایان اصلاح بفرمایند . من عرض بکنم این بحث ها برای خود وزراء هم مفید است که در آینده اگر نقاط ضعفی دارند برای اصلاحش تلاش کنند .
بادامچیان ـ کار من را جناب آقای هاشمی خیلی مشکل کردند با این بحثی که فرمودند . بعد چون اجازه گرفتم از خودشان این صحبت را میکنم طبیعی است که همین جور که فرمودند همه نمایندگان محترم در فکر دلسوزی برای مصالح انقلاب و کشور هستند و با هیچیک از وزراء محترم را زحمت کشیده اند و کار کرده اند خصومت شخصی ندارم مثلاً مسائل خیلی فکری و اینها کمتر به چشم می خورد به خاطر اینکه انسان نمی آید
مصالح یک انقلاب عظیم را صرف اعتقادات شخصی خودش بکند ، بلکه تشخیص وظیفه می دهند به همین علت در این فرصت کم با اینکه مطلب بسیار زیاد است من مجبورم بطور فشرده و اجمالی تقدیم کنم و قبلا هم از وزرائی که در مخالفت با آنها صحبت می کنم پوزش می طلبم . چون با بعضی هایشان سابقه آشنائی زیادی داریم. برخلاف نظر آقای هاشمی هم از تعویض چند وزیر نگرانی ندارم برای اینکه معتقدم که تعویض چند وزیر کابینه را تقویت می کند نه اینکه ضعیف می کند و اگر هم سیاستشان خوب باشد که عوض نمی شوند و مجلس هم رأی می دهد .
مسأله اساسی این است که انقلاب اسلامی  ما در صحنه های سیاسی  ، نظامی ، فرهنگی به پیروزیهای چشمگیری دست یافته است ولی متأسفانه در صحنه اقتصادی به دلائلی از جمله به دلیل بعض سیاستهای غلط اتقصادی دچار مشکلات است . این هم چیزی نیست که قابل انکار باشد همه هم که آمدند در اینجا صحبت کردند همین حرف را واداشتن مشکلات را تشریح کردند . طبعاً مسئولیت بیشتر این مشکلات و تنگناها به عهده آن دسته از وزیران امور اقتصادی است که نتوانستند یک سیاست صحیحی را ارائه بدهند  و اعمال بکنند .
مسأله جمگ و تحریم اقتصادی هم که بهانه عمده اینها است در عین اینکه اثر دارد اما دلیل قطعی و کافی نیست زیرا نظام اسلامی و نظام جهادی است همیشه در پیکار با اعداء‌الله است و اساس اقتصادی اسلامی بر اقتصاد جنگی است و جهاد که بابی از ابواب الجنه هست این نمی تواند موجب معیشت تنگنائی و زنگ برای جامعه اسلامی بشود . ندانستن راه صحیح ، حل مشکل اقتصادی براساس فقه توانای اسلامی است که موجب تنگناها و مشکلات می گردد . مسأله تحریم اقتصادی نیر به اندازه خودش اثر دارد نه بیشتر که آقایان بیش از حد به آن بهاء می دهند . ما زمان مصدق ملی گرائی که او را قبول نداشتیم شاهد بودیم که نفت هم نمی فروخت ولی در عین حال با یک سیاست صادرات خوب ارز کشور را تأمین می کرد تا آن زمانی که با روحانیت بود و با ملت بود و جدا نشده بود توانسته بود کشور را اداره بکند .
اینکه امام امت در پیامشان به مجلس دوره دوم و حضرت آیت الله العظمی منتظری در رهنمودهایشان و سایر بزرگان محترم جمهوری اسلامی چاره اندیشی برای مسائل اقتصادی را به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مسئولیت داده اند ضرورت دارد که منتهای دقت را به وزرای مسئول امور اقتصادی و عملکردهایشان و اینکه مناسب برای این مسئولیت هستند یا خیریه عمل بیاوریم . ضمن احتارم به شخصیتشان و زحماتشان به خاطر اینکه برای حل مشکلات افراد قوی و قدرتمند لازم است و کسانی که در تجربه نشان داده باشند که توانائی لازم را برای حل مشکلات دارند و آنهائی که ندارند ، یا با سوء استفاده سیاست خودشان این مشکلات را پدید آورده اند ، یا افزوده اند اینها را نمی شود دو مرتبه به سر همین کار گماشت به بهانه اینکه ممکن است مشکلات پیش آید و دچار تغییرات بشویم . خیر ، این تقویت است . به همین علت این جانب در مخالفت با آن دسته از وزرای اقتصاد که آنها را مسئول این سوء مدیریت و سیاست می دانم و بطور مختصر صحبت می کنم . البته با وزرای دیگری که در صحنه های سیاست خارجی و داخلی و نظامی و امور فرهنگی برای انقلاب موفقیت آورده اند کاملاً موافقم .
این وزراء عبارتند از ، آقای بهزاد نبوی ، آقای هاشمی ، آقای بانکی ، آقای جعفری

آقای بهزاد نبوی را صریح بگویم که در حقیقت ( با پوزش از ایشان ) مسبب اصلی این سیاست غلط اقتصادی می دانم و معتقدم که او از کارگردانهای اساسی این سیاست است . اگر یک روزی یک رسیدگی جدی بشود معلوم می شود که ایشان در لباس شعار حمایت از مستضعفین و مخالفت با سرمایه داری چگونه مستضعفین را دچار معیشت تنگنائی کرده اند و سودجویان نامشروع از بابت سیاست غلط ایشان چه سودهای کلانی برده اند ، چه ایشان بخواهند چه نخواهند چه خواسته باشند و چه نخواسته باشند .
افکار اقتصادی ایشان آن جور که برادرمان فرمودند فقاهتی باشد نمی دانم فقاهتی چقدر گسترده است ؟ من بیشتر ‌آن را در مورد سوابق ایشان می دانم که قبلا در جبهه ملی در جزب ملت ایران بودند با مصطفی شعاعیان متأسفانه در این شرح حالشان نوشته اند ، «‌انجمن اسلامی پلی تکنیک » این جور نیست . این خلاف است . من صحبت های ایشان را در همان کمیته دانشکده پلی تکنیک دارم که در آنجا حتی پیشنهاد نظامت مصطفی شعاعیان را می دهند . مصطفی شعاعیان یک کسی است که با ایشان گروه جبهه دموکراتیک خلق ایران را تشکیل دادند و در آنجا افکارشان تا سال 51 که ایشان به زندان آمدند در همین روشها بود و آن کتاب شوروی و نهضت جنگل را توشته اند . در آن نوشته است که اگر خواهد این مملکت اصلاح بشود باید روحانیت را از بیخ و بن بکنند و این مسائل هست . منتها ایشان از سال 51 که به قزل قلعه آمدند و در آنجا در رابطه با مذهبی های آن زندان مذهبی شدند و از آن موقع تا الان در همین رشته هستند در همین جهت هستند ، من این را قبول دارم و زحماتی هم کشیده اند در زندان هم که ما سر نقل فتوا با هم اختلافاتی داشتیم ، اما در عین حال در جهت مذهبی ها بودند .
اما این دلیل نمی شود که گذشته افراد روی افکار شخص نگذارد  . این اعتقاد شخصی من است اگر هم اشتباه می کنم از ایشان پوزش می طلبم .
مسأله افزایش کمیت تولید ضمن اینکه در بعضی از جهات همین جور که آقای هاشمی فرمودند ما پیشرفت داریم منتها آن پیشرفتی که در مونتاژ این قضایا داریم و آن مسائلی که برادرمان آقای دکتر نیکروش فرمودند انی مسائل واقعیت دارد چشممان را روی واقعیت ها نبندیم انباشته کردن کشور از این ماشین ها و اینها مشکلات دیگری از قبیل وابستگی لوازم یدکی و دیگر هم دارد که متاسفانه برای‌آن سیاست های ایشان همین جور که آقای نیکروش نشان دادند یک چاره اندیشی کافی نشده است . می شود هیأتی انتخاب کرد و رسیدگی کرد .
در مورد آقای هاشمی وزیر صنایع هر کس به امر صنایع ورود دارد می داند که بر سر صنایع در زمان تصدی ایشان چه آمده است ؟ هم بی نظمی و هم ضعف شدید در مدیریت است ،‌هم بعضی قضایای دیگری که نمایندگان خودشان اکثرا که من با آنها صحبت کردم در این زمینه آگاهی هائی دارند .
در مورد آقای بانکی به علت وقت کم تنها یک حرف می زنم و آن این است که با این که من با مرحوم پدر ایشان خیلی دوست بوده ایم و همسایه هم بوده ایم . اما نمی شود حقایق را فدای دوستی ها کرد بلکه ایشان آن برنامه پنجساله را که دادند مجلس آن کمیسیون .یژه اش کاملاً رد کرده و اگر ایشان دو باره می خواهد همین را بدهد و یا این که همین زمینه طرز فکر خوب معلوم است که یک وزیر برنامه و بودجه موافق برای بعد نخواهد بود ، راجع به آقای جعفری ، وزیر بازرگانی که امروز کمتر صحبت شد ، قضیه مشکل است کافی است نمایندگان محترم به گزارشی که ایشان از بازرگانی کشور و عملکرد شان در این یازده ماه داده اند یک توجهی بکنند تا میزان
ضعف و تناقض و ضعف آماری و اطلاعاتی و حتی ضعف گزارش دهی را برای رأی اعتماد در همین گزارش ببینند وزیری  می خواهدیک گزارش برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس بدهد و نمی تواند را به آمار قوی بدهد . آماری که می دهد یکی مربوط به چای است یکی لاستیک است ، یکی هم رشد تعاونی ها ، همان رشد طبیعی اش است حالا مگر وزارت بازرگانی کشور همه اش در چای و پنیر و لاستیک خلاصه می شود ؟ ایشان هیچ آماری از رشد صادرات از کم شدن واردات از بهبود توزیع از جلوگیری از دو نرخی بودن ارز و ریال در حد کار خودش نه در حد کار بانکداری و سایر چیزها … از رشد و اداره سه بخش دولتی ، تعاونی خصوصی ،‌ندادند . این آمار هم کامل نیست  . مقدار توزیع چای هست مقدار خریدش از داخل و خارج نیست و کسی که نمی تواند تا این حد از وزارتخانه اش یک آمار صحیح به مجلس شورای اسلامی بدهد چه طوری می تواند اشراف پیدا بکند به کل مسائل بازرگانی کشور که خودشان معتقدند دچار مشکلات فراوانی است و در همین گزارش نوشته اند البته ایشان نوشته اند که مسأله چای و پنیر حل شد و مهار شد و یک گزارش دیگر این دفترچه ای که این روزها حدمت ما دادند . متاسفانه من آنجا جا گذاشتم اگر این برادرمان به ما بدهد آنجا شما ببینید منحنی صعود قیمت ها چه قدر است از فروردین 62 که آن بحران سیاسی ،‌آن جریان سیاسی نسبت به وزارت بازرگانی آغاز شد این قیمت ها بالا آمده در زمان تصدی ایشان رشد داشته هیچکدام از آنها به آن معنا پائین نیامده که به آن نقطه صفری که خود اینها گزارش دادند برسد . آقایان می بینند که این چیزی است که خود وزارت بازرگانی داده ما که ندادیم . نوشته اند چای مخلوط این منحنی قیمت ها است فروردین 62 از نقطه صفر آمده تا مهر این سال و رفته تا آخرین اوجه و بعد هم آمده تااین حد .
در مورد چای داخله و خارجه باز این منحنی رشد است .
در مورد مسأله پنیر که اشان نوشتند حل شد باز این منحنی رشد است منحنی صعود است . و صعود آن قیمتها بالا . شما ملاحظه بفرمائید موقعی وزیر بازرگانی موقع معرفی ایشان گفته شد برنامه ریزی و قدرت اجرائی دارند ایشان چه کار کردند ؟ همین !
در مورد صادرات چه کرده ان که صادرات ایران در دو ماهه سال 62 نسبت به 2 ماهه سال 62 نزدیک به نصف شده . این آمار مربوط به گمرک ایران دفتر آمار و امور بین الملل است .
برای رفع مشکل صادرات فرش ،‌پسته ، زیره که ما را از تک محصولی نجات بدهد ایشان چه کردند ؟ یک سری بزنند برادران و ببینند چه خبر است . در مقابل وضعی که الان در اثر قاچاق فرش وجود دارد چه سیاستی را پیش گرفتند که فرش توسط صادر کننده فرش به طور قانونی صادر بشود اگر کاری کرده اند بگویند تا ان شاء‌ الله ‌رفع این مسائل بشود . برای کم کردن واردات ، برای کم کردن فرهنگ مصرفی ، با سیاستهای خودشان چه سیاستی را ارائه دادند ؟ چرا در مورد آهنی که کاملاً دولتی است و امروز به دست دولت وارد می شود و در سراسر کشور ساختمان های غیر مجاز با همین آهن ها بالا می روند ایشان در این زمینه چه سیاستی دارند ؟‌چه مدیریتی دارند که جلو اینها را نمی توانند بگیرند . آیا  گرفته اند یا نه ؟ راجه به قاچاق سایر کالاها که خودشان در صفحه 17 این گزارش شان نوشته اند که وجود دارد چه کاری کرده اند ؟ در حد خودشان وزارت کشور یک کار دیگر باید بکند برای این دو نرخی بودنها و این که جنس دولتی با جنسی که در بازار به طور قاچاق پیدا می شود چه فکری کرده
اند چه سیاستی پیش گرفته اند که این کم بشود ؟ خودشان که در این مدت تصدی در گزارششان نوشته اند . مشکلات و موانع قانونی هم چنان با قیست (‌در صفحه 16 مراجعه کنید ) پس در این زمینه چه کرده اند مجلس هم که فرمودند با ایشان هماهنگی داشته . خودشان نوشته اند « اشراف کلی و وحدت سیاست گذاری و فرماندهی در بازرگانی حاصل نشده ( صفحه 17 ) » خود این آقا قبول دارد که نتوانسته این کار را انجام بدهد . « وجود ناهماهنگی ها در وزاتخانه های همراه و قوه قضائیه ( صفحه 17 ) » ایشان برای تفاوت نرخ ارز و ریال و متاسفانه در دوران تصدی ایشان بالا رفته و پائین نیامده چه فکری کرده اند ؟ توزیع قماش را که در گزارششان نوشته اند حل شده ، من نمی دانم این تلفنگرامهایی که بعضی از این کارخانجات نساجی به ایشان زده اند و من اینجا می توانم یکی ،‌دو تای … ( رئیس ـ دو دقیقه دیگر وقت دارید ) آن را اشاره بکنم . در این دو دقیقه حرفم را تمام می کنم و. اشاره بکنم که نساجی پارس ایران نوشته ، تلفنگرامش آن جا روی میز هست که نزدیک به یک میلیون متر پارچه در انبار ما موجود است . اگر ایشان می توانست خوب توزیع بکند چرا اینها آنجا مانده است . آن وقت پارچه در سطح کشور دچار مشکلات است و همان کارخانه نوشته من دچار مشکلاتم . کارخانه پرسان آن هم نوشته است که آستری پرزدار 120 هزار متر موجود است و چند تا کارخانه دیگر هم تا آنجا که به دست من رسیده اینها هست . این مسائل و در ضمن مسأله رعایت مسائل قانونی ایشن در گزارششان نوشته اند تاسیس دفاتر خرید خارج از کشور و تاسیس شرکتهای دولتی مثل شرکت جدید حمل و نقل ، شرکت ترخیص خیبر ،‌ایشان مجوز قانونی برای این شرکت های دولتی از مجلس گرفته اند یا بی قانونی عمل کرده اند ؟گه اگر بی قانونی عمل کرده باشند دیگر این چنین وزیری نمی تواند مجری قانون و فرزند مجلس باشد من نمی خواستم بیایم صحبت کنم واقعاً من فکر کردم مدتی که با این مسائل چه بکنم ؟ چون موافق صحبت کردن خیلی آسان است ولی مخالف صحبت کردن مسائل سختی است امروز و مشکل است امروز . اما آن پیام امام ،‌سخنان آیت الله العظمی منتظری در جهت مسوولیت رفع مشکلات اقتصادی من را وادار کرده که بیایم این جا بگویم که برای رفع این مشکلات مغزها و بازوهای نیرومندی لازم است تا اگر مجلس قوانین لازم را تصویب کرد بتوانند آنها را اجراء کنند ،‌برای این که امام فرمودند معمولا قوانین خوب هستند اما مجری ها نمی توانند آن را خوب عمل بکنند اگر مجری نتواند خوب قانون را عمل بکند دچار این مشکلات می شویم والسلام .
رئیس ـ موافق بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ موافق بعدی آقای موحدی ساوجی است .
موحدی ساوجی ـ بنده در ارتباط با موافقتی که با اکثر اعضای کابینه موجود دارد لازم می دانم که شرایط لازم برای یک وزیر و هم چنین زمینه ای لازم برای موافقت های وزراء‌و هیأت دولت را اول به عرض برسانم ، و بعد ، بعد از این مقدمه نکته هائی را که لازم بود و اگر وقت ایجاب کرد معروض خواهم داشت . به عقیده بنده برای موفقیت یک وزیر در هر وزارتخانه ای شرایطی لازم است که این شرایط عبارتند از :
1 ـ ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی  و ارزشهای آن .
2 ـ مکتبی بودن یعنی در احکام اسلامی و سیاست ها و برنامه های عملی یا مجتهد باشد یا مقلد . نه این که به احتیاط عمل کند یا محافظه کار و یا لاابالی باشد .
3 ـ عقل کافی و لیاقت و کاردانی و داشتن استعدادهای لازم .
4 ـ تقوای اخلاقی و سیاسی و دوری از کبر ، غرور ،‌خودمحوری ، استبداد به رأی ، خودگرائی ، و باند بازی و معتقد باشد ،‌به ایجاد سیستم و نظام که اگر وزیری در رأس وزارتخانه تغییر کرد مهره ها و اعضاء تغییر ننموده یک دستگاه زیر و رو نشود .
5 ـ جاذبه اسلامی برای گرد آوردن نیروهای مومن و کاردان و خصوصا کمک گرفتن از انجمن های اسلامی و نیروهای حزب الله واقعی .
6 ـ وزیر خود را فرزند و زاده مجلس و خادم مردم بداند و در برابر قانون و مجلس خاضع باشد و مانند شهید رجائی رضوان الله تعالی علیه که می گفت من فرزند مجلس و مقلد امام هستم خود را مقلد واقعی و فرزند خلف مجلس بداند و آقایان وزراء دولت پس از اخذ رأی اعتماد پیوند قانونی و انقلابی خود را با مجلس حفط کنند و نمایندگان مردم را مطمئن ترین و بهترین برادران مطمئن خود بدانند نه این که پس از اخذ رأی اعتماد پشت سرخود نگاه نکنند و نمایندگان را به قدر منشی و دفتر دار خود محرم اسرار نشناسند .
رئیس ـ اگر منظورتان تعریض است که این جور دارید مخالفت می کنید و نمی توانید صحبت کنید .
موحدی ساوجی ـ به هیچ وجه تعریض نیست .
رئیس ـ پس بگوئید که وزراء‌این طوری هستند .
موحدی ساوجی ـ یقینا جناب آقای رفسنجانی می دانند که هیچ کس در این جا نه موافق مطلق بود و نه مخالف مطلق . بنده هم از این کلیت مستثنی نستم ، چه قدر خوب است هیأت محترم دولت سالی چند بار این پیشنهادی است که من می کنم . الان ملاحظه می کنیم که گاهی به خاطر هماهنگی هائی که لازم است ایجاد بشود بین قوه قضائیه گاهی جلسات مشترک که اخیرا از رسانه ها هم اعلام می شود بین هیأت دولت و بین قوه قضائیه .
رئیس ـ آقای موحدی اجازه بدهید من توضیح بدهم . آن آقایانی که با بعضی از وزراء‌ مخالف بود کاری به آن مسائل نداشتند . نسبت به آنهائی که موفق بودند صحبت می کردند این وقت حق کسانی است که می خواهند وزیری را تأیید  کنند اگر بخواهید به کلیات بگذرانید نمی شود و شما این غصب را نکنید . بگذاری کسانی که می خواهند از بعضی از وزراء .
موحدی ساوجی ـ بنده اگر چنان چه بخواهم یک مقدمه ای ذکر کنم در این مقدمه …
رئیس ـ اگر مقدمه است که هیچ …
موحدی ساوجی ـ آن چه که لازم است …
رئیس ـ من تذکر را دارم می دهم و الا وقت را حفظ می کنم برای دیگری .
موحدی ساوجی ـ خوب بنده می رسم به آنجائی که از وزرائی هم که باید حمایت بکنم ذکر خواهم کرد ،‌ولی اگر شما فکر می کنید که من اول که می آیم بگویم آقای کی تأیید  … آقای کی تأیید  .. آقای هاشمی اینکه معنی موافقت نیست .
رئیس ـ این دفعه دوم است که اخطار می کنم ، اگر باز هم مربوط به کلیات باشد دیگر نمی شود صحبت کنید .
موحدی ساوجی ـ بلی ، لذا پیشنهاد من این است که هیأت محترم دولت سالی چند بار در مجلس حضور پیدا کنند حالا در جلسات علنی یا غیر علنی ، رسمی یا غیر رسمی مشترکا حاضر و مشکلات و حقایق را با نمایندگان در میان گذاشته به مسائل و سؤالات مجلس پاسخ دهند . این خیلی کمک می کند به این که حتی نمایندگان خیلی سؤالات که دارند گاهی به صورت قانوین مطرح می کنند دیگر سؤال نکنند .
شرط هفتم قدرت و شجاعت لازم برای پیشبرد کارها و تصمیم گیری ها و اما زمینه های مساعدی که به نظر من لازم است برای پیشرفت کار هیأت وزیران و بعد هر یک از وزراء در مسوولیتی که به عهده می گیرند این است که وضعیت و شرایط جامعه یک شرایط عادی باشد شرایط جنگ و یا شرایط انقلابی مخصوصاً شرایطی که بعد از انقلاب در جامعه ما به وجود آمده و ما در حال دگرگونی و تغییر هستیم از نظامی به نظام دیگر و باید تشکیلاتمان را نظام مان را قوانین مان را ،‌بافت ادارات و دستگاه ها و وزارتخانه هایمان را که از گذشته به ارث رسده این ها همه باید تغییر بکند وقتی که ما در یک چنین شرایط هستیم و از یک طرف هم در شرایط جنگی هستیم و از طرفی هم این شرایطی که وجود دارد البته نتوانسته و یا این که مانع شده از این که برنامه ریزی های دقیق و حساب شده دراز مدت و کوتاه مدتی آنجا بگیرد که تمام وزراء و وزارتخانه ها از یک برنامه و از یک سیاست در زمینه های . سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ،‌آموزشی و خدماتی بخواهند پیروی کنند وقتی که الگوهای مشخص و روشنی برای وزراء و هیأت دولت مشخص نشده ، بنابراین وضع به همین صورتی است که ملاحظه می شود که هر وزیری با توجه به ایمانی که دارد ،‌اعتقادی که دارد . فرض کنید اخلاصی که دارد . توانائی که دارد ، سعی می کند که کار بکند حالا درجه موفقیت او هم بستگی دارد به آن ابتکار و خلاقیت و استعداد و میزان مدیریتی که دارد و یکی دیگر از چیزهائی که به نظر من لازم است برای این که دولت کاملاً موفق بشود و هم دولت و هم تک تک وزراء در کارهایشان موفق باشند این است که یک دولت و یک هیأت وزیرانی که تقریباً هماهنگی کامل داشته باشند به نظر من هماهنگی فکری ، عملی . سیاسی ، لازم است در میان اعضای هیأت دولت که در حکم اعضاء و جوارح یک پیکر هستند و خدای ناکرده من در این جا مثال می زنم به عنوان مثال اگر چنان چه در مسائل اقتصادی یک نفر جهت گیری اش در جهت دولت سالاری باشد و تخطئه بخش خصوصی ولی یکی دیگر درجهت آزادی مطلق دادن به بخش خصوصی و باز گذاشتن دست سودجویان سرمایه دار در بخش اقتصادی ، این دو جور فکر و دو نفر که هر دو ممکن است در فرض کنید وزارتخانه هائی که مربوط به مسائل اتقصادی هم هست می خواهند کار کنند یقینی است که با هم هماهنگی لازم را نخواهند داشت . این است که بنده با توجه به این مقدمه ای که عرض کردم در رابطه با عده ای وزراء یعنی در حدود شاید دو سوم کابینه را من قبول دارم و رأی هم به آنها خواهم داد . و در ارتباط با کسانی هم که بعضی از برادران مخالفین ، مخالفت کردند بعضی از آنها را که خواسته اند اسنادی و مدارکی ارائه بدهند از آن جائی که پاسخگوئی واقعاً بر عهده خود آن وزیر محترمی است که مخاطب بوده و اسناد و مدارکی را برایش ارائه کرده اند . خوب او باید خودش بیاید و جواب بدهد و اما بعضی از وزرای دیگری که بدون ارائه اسناد و مدارک به نظر من یک مقداری هم شاید از روی استدلال قوی نبود مخالفتی که با آنها انجام گرفت ، من این جا لازم می دانم که بعنوان نمونه مثل آقای ولایتی را که وزیر امور خارجه هستند و هدایت سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران را به عهده دارند من به این نکته اشاره کنم
که بحمدالله آقای ولایتی که در این مدت در پست وزارت خارجه انجام وظیفه می کرده اند ، همان طوری که بارها ما مشاهده کرده ایم خود جناب آقای نخست وزیر در رابطه با رأی اعتماد به خودشان وقتی که دو ساعت صحبت فرمودند من دیدم که بعضی قسمتهای برجسته و فرازهای مهم بیاناتشان در ارتباط با موفقیته ائی است که ما در سیاست خارجی داشته ایم اگر چنان چه یک وزیر امور خارجه توانا و دانا و مدیر و هماهنگ نمی بود که این جور نمی شد بعضی از آقایان می گویند که باید یک وزیر مستقل باشد و بعد هم استقلال را آن قدر افراطی معنا می کنند که اصلاً این وزیر وقتی میخواهد کار کند دیگر مشورت و هم فکری با رئیس جمهور یا نخست وزیر با بخشهای دیگر اصلاً نداشته باشد این یک غلط است در یک مجموعه یک وزیر کار می کند . اتفاقاً باید هم سوئی و هم فکری باشد و اگر هم جهتی و هم فکری نباشد اصلاً نمی شود کار کرد بنابراین من فکر می کنم همان طوری که سیاست های نظامی ما خیلی مهم هستند و حتی امام و رهبر کبیر انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در رابطه با آن نظر دارند و باید نظر خواهی بشود و ایشان در جریان قرار بگیرد و تأیید بکند سیاست های خارجی با هم همین طور است و من تا آن جائی که اطلاع دارم این جور هم ایشان عمل کرده اند ( آقای ولایتی ) حالا این گناه است که ایشان در ارتباط با سیاست های خارجی در ارتباط با موضع گیریها در رابطه با دشمنانمان آمده اند با همه مسئولین مربوطه ، مسئولین مافوق یا هم سطح خودشان مشورت کرده باشند هماهنگی کرده باشند این گناه نیست این بهترین امتیاز به جنبه مثبت ایشان است و در رابطه با وزارت کشاورزی و وزارت آموزش و پرورش هم بنده آن مطالبی را که بعضی از آقایان مثل آقای نادری و بعضی آقایان دیگر مطرح کردند من اینجا نمی خواهم وارد مسائل مربوط به توانائی های مدیریت و نمی دانم برنامه ریزی ها و این چیزها بشوم ولی یک نکته ای را می خواهم به عرض نمایندگان محترم برسانم و آن این که در بین تمام وزارتخانه های ما در بین تمامی وزرائی که یک کاببینه دارد مخصوصاً در کشور ما ، وزارت کشاورزی و وزارت آموزش و پرورش از اهمیت بسیار فوق العاده ای برخوردادر است با توجه به وسعت این وزارتخانه و حجم کار و هم چنین مشکلائی که وجود دارد و پرسنلی که وزارت آموزش و پرورش دارد . وزارت آموزش و پرورش بیش از ده تا وزارتخانه است و وزیرش هم به اندازه بیش از ده وزیر بایستی که بدود و تلاش کند و فعالیت کند و برنامه ریزی کند و کارهای دیگری بنابراین اگر چنانچه ، وزارت آموزش و پرورش بخواهد موفق باشد هیأت دولت باید پشت سرش باشد یعنی در خود دولت اگر چنان چه آموزش و پرورش مسائلی دارد برنامه هائی دارد ، طرحهای دارد ، اعتباراتی می خواهد بودجه هائی می خواهد این را باید هیأت دولت اهمیت بدهد والا خود وزیر واقعاً به تنهائی ازش کاری ساخته نخواهد بود . این مربوط به آن مسائلی کلی اش بود و اما در امر کشاورزی هم به عقیده من مسأله کشاورزی مسأله ای نیست که یک وزیر بتواند در این جا کاری انجام بدهد و ما تا آن جائی که سیاست کلی جمهوری اسلامی را و برنامه کوتاه مدت و دراز مدت جمهوری اسلامی را بر محور بودن کشاورزی آن هم به صورت واقعی و جدی و حقیقی و راست بگوئیم و به آن عمل کنیم به این صورت در نیاوریم  کشاورزی ما در این مملکت به هیچ وجه حل نخواهد شد و به خودکفائی هم  نخواهیم رسید پیشرفت نخواهیم کرد این یک مسأله ای است که تمام وزارتخانه های دیگر ، بازرگانی ، صنایع ، معادن ، اقتصادی و دارائی ، بایستی که پشت سر این قضیه باشند که مسأله کشاورزی را اصل و محور بدانند نه این که بروند دنبال مسائل دیگر و مونتاظ و صنعت و پیشرفت صنعت و این چیزها .
رئیس ـ متشکر ، مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ آقای رضوی مخالف بعدی هستند .
رضوی ـ پیشنهاد می کنم قبلا برادرمان آقای حجازی یک کتابی در مقابل کتاب تنزیه الانبیا، به نام تنزیه الوزراء بنویسد منتها استدلالاتش دیگر از کیسه مار و این ها نشود . این جا جلسه است و این طوری که بنده احساس می کنم جای مسوولیت است و استدلال جای کیسه و مار نیست طبق تاریخ و تفاسیرگویا در حضور پیغمبر گرامی اسلام گاهگاهی پیشنهادهائی می شده مثلاً برویم با فلان کله گنده کفر رابطه داشته باشیم تا به وسیله همین رابطه بتوانیم اسلام را پیش ببریم که آیه می گوید سازمان برنامه و بودجه سوره عبس و تولی پیامش همین مورد است که ای پیغمبر یک انقلابی کرده ای باید این انقلاب را بر ملت ها صادر کنی نه بر دولت ها ، پیامت باید روی زبان توده های مردم به جهان گسترده بشود نه روی زبان حکومت های طاغوتی مسلط بر مردم روی دنیا اینجا است که مخالفت بنده متاسفانه که خودم متاسفم با درخشانترین چهره هائی ( چون دونفر ) کابینه می باشد وزارت امور خارجه این منطق وسیع و پذیرای وزارت امور خارجه در مسائل سیاسی خارجی اگر به خاطر صدور انقلاب است عرض کردم انقلاب با قلمداد کردن ژنرال ارشاد به عنوان نماینده ایران در فلان کنفرانس نمی شود . ژنرال ارشادی که خودش را به زور اسلحه برمردم مسلمان بنگلادش مسلط کرده است و یا ما بودیم که مدتی پیش مسافرت گنشر به اسرائیل را محکوم کردیم و حالا دیگر نمی توانیم محکومش کنیم و آمدن این ها و رابطه این دولت در این وسعت البته نه در اصلش رابطه این ها در این وسعت با ما ، چز تضعیف کردن ما و به اصطلاح به لوث کشیدن ابهت انقلاب همانند سرنوشت نهضت فلسطین نتیجه ای ندارد . یک روزی بود دنیا همه به اصطلاح استکبار در هر مرکزی و موضعی از نام فلسطین و نهضت فلسطین می ترسید اما از آن روزی که سران نهضت مسأله کنار میز نشینی و مصاحبه بازی و روابط وسیعی که با سران کفر و طاغوت و با ظالمین و حکام دنیا شروع کردند به تدریج تحلیل رفتند و امروز می بینیم نهضت فلسطین به چه سرنوشتی مبتلا شده است . هر چیزی یک خاصیتی دارد یک ماهیتی دارد . ماهیت انقلاب ما قران است ، امام و رهبرش ،‌حرفش ،‌بیانش ، روح امام درست مساولی با قران است و مردم ،‌توده اش و شهدایش و همان بی سواد هایش چنان انقلابشان را می فهمند و زبان انقلابشان جذب و دفع انقلاب است ،‌ممیزات انقلاب ، مشخصات انقلاب از نظام های دیگر ، کشورهای دیگر ، حکومت های دیگر برای همه شان مشخص است ، برای امام هم شمخص است اما در این میان حائل و پرده و به اصطلاح به قول حافظ ، خداحافظ .
در این میان گاهی ،‌ماها … قوه مقننه گاهی ، مجریه و حتی گاهی قوه قضائی ماها ، تفسیراتمان با توجیهاتمان با استنباطات و اجتهاداتمان اسلام بیانش هر چه هست برای توده مردم ما روشن و انقلاب هم درست همان اسلام است . منطق وسیع در سیاست خارجی درست برخلاف سیاست پیغمبر است که لکم دینکم ولی دین به مردم می گفت بیائید مسلمان بشوید ، اسلام را تشریح می کرد اما به کله گنده های کفر می گفت که نه من خیلی رابطه ندارم با شماها … آنها هی می رفتند سراغ ابوطالب ، سراغ ابولهب سراغ آن یکی ، این یکی که شاید رابطه با پیغمبر برقرار کنند ، نمی توانستند ما وسعت و گستردگی سیاست خارجی مان آن قدر زیاد است که خودمان نمی توانیم کنترل کنیم و به اصطلاح طبق نظر قاصر بنده نظر کوچک بنده قدم گذاشتیم به آن جاده ای که
سران نهضت فلسطین گذاشته بودند . چین با آن رژیم الحادی اش ، آن روزهائی که درهای جهان را به روی خودش بست حداقل توانست شکم یک میلیارد انسان را پرد کند ، آن روزی که باز کرد حالا رفته شده نوکر آمریکا ما امام مان کی از انزوا ترسیده ؟ در محاصره اقتصادی امام استقبال کرد در انزوای سیاسی امام استقبال کرد می گویم کلا منزوی بشویم اما حقیقت این است که با این گستردگی نمی توانید . اصل انقلاب را به باد می دهید آن طوری که برادرها اشکال می گیرند در کشاورزی نمی دانم از نظر مسکن و چی … اولاً انقلاب سپس مسکن ،‌اول انقلاب سپس بهداشت ، اول انقلاب سپس خودمان و مگر این مردم نیستند که از جان خودشان می گذرند به خاطر همین انقلاب چرا این همه ما مشغول مسائل روبنائی هستیم انقلاب را در داخل بسازیم . آن بودجه های سرسام آور. برادرمان با افتخار می گوید تیتراژ یکصد هزار نسخه مجله ، مجله نمی تواند این انقلاب ار صادر کند این انقلاب را روح خودش عظمت خودش ساخته شدنش در داخل می تواند برجهانیان معرفی کند ، و مخصوصاً این را با تنگ نظری هرض نمی کنم حقوق سفرای ما در خارج 3000 دلار چرا دلار ؟ در آمریکا هر خانوده ای بتواند روزانه 40 دلار درآمد داشته باشد می تواند زندگی کند در ماه می شود 1200 دلار با 1200 دلار می تواند زندگی کند ، بقیه اش را تومان بدهید چرا دلار ؟ یک سری مسائل اینجا هست که خیلی است و در کمیسیون هم مدارکش هست . البته شکایت دارد ، چرا با دلار بازی می کنند ؟‌ اولاً بیشتر … تنگ نظری نمی کنم می تواند در هر چهار سال یک دستگاه اتومبیل بنز وارد کشور بکند . در هر ماموریتش که می خواهد بیاید وسایل تمام یک منزل را بیاورد اگر از این توانستن استفاده کند نمی گویم که می کند اگر از این توانستن استفاده کند ماهی 50 هزار تومان حقوق دارد این نمی تواند پیامبر انقلاب و مستضعفین بشود . نمی تواند آدم را وسوسه می کند من طلبه را وسوسه می کنم پول است آن هم بادلار . یک قاچاقچی سیستانی و بلوچستانی می خواهد از خارج برود هروئین بگیرد دلار برایش لازم است . من هم دلار را در ایران اگر می گویم بیایم تبدیل کنم آن وقت به دست قاچاقچیان می رسد و می روند هروئین می اورند و از قبل این قبیل مطالب بگذریم .
وزارت راه : عرض کردم متاسفانه من با دوچهره خیلی درخشان مخالفم وزارت راه خدماتی در سیستان و بلوچستان دارد و آن راهای مهم خوب و کارها مثبتی که دارد فراموش نمی کنیم و تک بعدی برخورد نمی کنیم . امااز استانهای شما برادران اطلاع ندارم ،‌استان خودمان یک اتوبان از تبریز به آذرشهر نه راه ورودی است ، نه این راه به اقتصاد کمک می کند نه به ترافیک فقط یک راهی است برای آسایش طلبی و رفاه طلبی بنز سوارها در صورتی که هشترود قدیم معروف بود انبار غله ایران به خاطر عدم راه . روستاها خراب شده ، زمین ها بایر مانده ما آیا  در این وضع هستیم که برویم در جاده سازی لوکس بازی کنیم ؟ اگر موکلین بنده بشنوند به من اعتراض خواهند کرند اما می گویم عقیده ام هست . جاده ای که از وسط دریاچه ارومیه می گذرد فقط پل آن حداقل یک میلیارد تومان هزینه برمی دارد برادرمان می فرمایند خوب موسس آن نبودم من وقتی که آمدم بود ولی وقتی شما تشریف آوردید چندان کاری انجام نشده بود چرا متوقفش نکردید ؟ یک جاده ای که تاحالا در کنار دریا داشتیم حالا می شود وسطدریا ( خنده نمایندگان ) به خدا قسم اقتصاد چهار شهر کوچک و بزرگ را فلج می کند مثل خوی ، سلماس نقده و مهاباد . یک مسأله مهم اینجا است مادامی که این راه نبود ما مجبور بودیم همیشه فاصله بین سلماس و ارومیه و سلماس و نقده و مهاباد را به زور اسلحه از ضد انقلاب پاکسازی کنیم این جاه دیگر
تنبلمان می کند باور کنید دیگر منطقه را در مواقه به اصطلاح ضروری چنان جدی از نظر پاکسازی نمی گیریم هیچ نفع اقتصادی هم ندارد اینها یک سری مسائل استراتژی دارد که خوب گفتنی نیست یک میلیارد ،فقط هزینه پل آن است ( یک میلیارد ) حالا روستاهای اهر ، روستاهای هشترود همان در آذربایجان به خاطر کمبود راه خرابه ماند . می گوئیم کشوری که گرسنه است و گندم ندارد واز خارج گندم می آورد یک اتوبان بین آذرشهر و تبریز می خواهد چه کار کند ؟ هی آمار دادن نمی شود . آمار بدهید این قدر کیلومتر راه ، راه مفیدی ، بحث اینجا است . یا آمار فلان و فلان خوب با این همه از مجموعه هیأت دولت بنده به عنوان یک نماینده تشکر می کنم و بیش از این وقت آقایان را نمی گیرم والسلام .
رئیس ـ موافق بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ آقای طاهری خرم آبادی بفرمائید .
هادی ـ آقای هاشمی چه قدر دیگر از وقت مخالفین مانده ؟
رئیس ـ یک مخالف دیگر می تواند صحبت کند و بعد ازا یشان هم یک موافق دیگر بفرمائید .
طاهری خرم آبادی ـ یکی از سلاطین بی عرضه صفویه ( که همه شان بی عرضه بودند اما دیگر این مشهور است ) می گفت کاش همیشه ماه مبارک رمضان باشد وزیر از او سؤال کرد جناب سلطان قضیه چیست ؟  گفت چون ماه رمضان پشمک و زولبیا هست دلم می خواهد ماه مبارک رمضان باشداین قدر کوتاه فکر بود . من هم این قدر فکرم کوتاه است دلم می خواست این رأی اعتماد هیأت دولت یک یکسالی طول می کشید تا این دفترچه هائی که زیر بغل وزراء و معاونین آنها هست و گروگر این تذکرات نمایندگان را ذکر می کنند دیگر ما برای یک سال دیگر تذکراتمان ته نمی کشید و خلاص می شد ولی خوب خوشبختانه مملکت در حال انسجام و قدرت است .
بخت باز آید از آن در که یکی چون در آید
روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید
( خنده نمایندگان ـ‌آقای طاهری ما تا حالا میمون ندیدیم )‌باغ وحش می روید نگاه می کنید چه چیز هست بعد از رأی اعتناد به جناب آقای نخست وزیر رادیو های بیگانه تبلیغات مسمومی در حد جسارت به مقام رهبری و بعض اساتید داشتند . مسلم است زشت گوئی دشمنان سند حسن عمل مجلس آزادی و استقلال کشور و مجلس است هر چه آنها با ما پر خاش میکنند دلیل انسجام و قرصی ما است و این دولت ، دولت شهید رجائی ، دولت آیت الله مهدوی . همه اکثراً فرزندان مجلس ، ریاست محترم مجلس آقای هاشمی ریاست محترم جمهور جناب آقای خامنه ای و ریاست متعهد شهید باهنر همه اینها فرزندان عزیز امام و انقلاب اسلامی  می باشند . دوستان قصه من گوش کنید . تاریخ اسلام به جان امام مجلسی به این وحدت و به این تشکل و به این دلسوزی به یاد ندارد این جور در دخالت جنگ پنج استان ما زیر رکبارها و آتش های دشمن راجع به کابینه از تریبون آزاد ، آزاد ، آزاد صحبت بنمایند ؟ بنابراین
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جان های شیران خداست .
مه فشاند نوز و صهیونیزم عوعو کند .
هر کسی بر طینت خود می تند
اگر مجلس بدون مخالف و موافق رأی می داد یا رأی میدهد همین بیگانگان بی بی سی و فرستنده ها می گفتند در ایران اختناق است در ایران مجلس فرمایشی است در ایران حرفهای دیکته شده به اینها گفته می شود . ما به ساز بیگانگان نمی رقصیم ، اصلاً چرا برقصیم که به ساز به رقصیم ، نمی رقصیم . شناخت من ، شناخت شخص من از حضرت امام ( رئیس ـ لطفاً در موضوع هم صحبت بفرمائید ) بلی در موضوع صحبت می کنم (‌خنده نمایندگان ) حتی المقدور … من آقا سیاسی کار نیستم مرا محض رضای خدا بگذارید در این 15 دقیقه هر چه گفتم اگر عوضی هم رفتم 5 دقیقه اش مال آقای هاشمی دو وقیقه هم اضافی داریم جمع و جورش کن دیگر بلی جمعش کن ( رئیس ـ با این حال شما در موضوع موافقت صحبت کنید . ) امام حتی المقدور دوست ندارد مسئولین از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمایند و ملت از تجربیات تلخ و شیرین آنها در نظام بهره نبرند در مواقع اضطراری که جوهای مسمومی حاصل می شود . با اشرافی که دارند از طریق اوامر ارشادی در مواقع اضطراب با اوامر مولوی ، کشتیان و نجات دهنده این مملکت است تأیید معظم له از دوت در آغاز این مجلس از همین ویژگی برخوردار بود و این روش متخذ از قران است بقیه اش طلبتان ، آقایان جسارت نمی کنم ، قبل از رأی اعتماد در نخست وزیر به جناب آقای مهندس موسوی خیلی بی پردهو باز عرض کردم برادر اگر تنگ اسب خود را محکم می بندید بسم الله . مجلس در صلاحیت مذهبی وزیران و آقایان ایرادی ندارد . بحث در کارآئی است به نظر حقیر حرف امام اتمام حجت برای ملت ،‌دولت و مجلس این دولت با تمام ویژگی ها و خدمات ارزنده مشکلاتی دارد به پهنای کل ایران عملکرد دولت قسمت مهمی از آن مطلوب ، نامطلوب مخصوصاً کشاورزی ، تحجارت ، عرضه و تقاضا و توزیع و دیگر بیشتر از این وارد نمی شود در کل بنده اعتقادم این است که دولت بیش از اندازه شعار داده است اگر دست از شعار بردارد این دولت موفق اسیت اگر دست برندارد نتیجه نامطلوب است . اینجانب در کل با همه وزراء موافق نیستم چون برادران مخالف تعدادی از آنها را مشخص نموده و من سیاسی کار نیستم اینجانب در بعض از وزراء که با آنان مخالفند ،‌هم فکرم و ضرورت نمی بینم که نام آن آقایان را ببرم نام شریفشان را ذکر نمی کنم اما علت اصلیم وافقت حقیر بنده دو علت بوده ، یک بعد سیاسی برای خودم و برای عقل خودم دارد که کسی دیکته نکرده ، یک بعد روانی برای خودم دارد . آن بعد سیاسی اش من خودم را ازوقتی که شناختم زمان مرحوم آقای بروجردی هم که شاه به قم می آمد، رنج می بردم از شاه و کلاه برداشتن کدخداهای در مقابل شاه ستمگر و اینها از ان روز این جزء ویژگی و ذات من شده ، حالا اشتباه هست و درست است ،ان شاء‌ الله  درست است . من از جهت موضع و عناد و بغض و کینه ای که شخص خودم و ستیزی که با ابرقدرت ها دارم و می دانم آنها چه موذی ها ، چه فاسد ها و چه مفسدهائی هستند اگر این دولت هم کارآئی خوب نباشد ، بد هم باشد، ناجور باشد روی قانونی که ما در اصول و فقه و غیره خواندیم هم بخواهیم بگیریم ما بخواهیم وعظ بکنیم والله بالله آن لپه تیزی که آنها روی تبلیغات می گذارند برای نظام ما ، امام ما ، جمهوری ما ، مجلس ما ، وزیر ما و و کیل ما ، مفاسدش به مراتب بیشتر از این است که ما چهار تا وزیر کارآ داشته باشیم یا کارآ نداشته باشیم کار آئی شان خوب باشد. آن خیلی اکثر مفسده هست و این بینش سیاسی من است راجع به جهان خارج .
و اما بینش روانی من این است معتقدم عملکرد آقایان صددرصد به روش سابق باش این را خودشان هم بعداً احساس خستگی خواهند فرمود چون مردم از مجلس و دولت انتظاری دارند غیر از مجلس سابق ، مجلس سابق یک درگیری سیاسی بود الان الحمدالله همه منسجم هستیم از دم هر کس بایستد آن گوشه از رئیس مجلس تا آن خادم مجلس همه پشت سرش اقتدا می کنند و می ایستند ، عادلند در صفایشان ، در صمیمیتشان بحثی نیست بنابراین ملت انتظار عظیمی از مجلس و دولت دارد اگر دولت تنگ اسب را محکم نبندد و مجلس هم دنبالش تغذیه کامل هم او را نکند ، مسائل را حل نکند دیری نمی گذرد که مجلس با دولت جفتی اش می آید زیر سؤال برای ملت و آن وقت هم باردم شیر بازی کردن ، بسیار کار مشکلی است . من این دو بینش راداشتم به عنوان این دو بینش جهت موافقت دارم ولی از برادر عزیزمان آقای رفسنجانی با عرض معذرت یک جمله ای چون با چهار پنج تا از وزراء صحبت کردم این کلمه را هم من عرض کنم که بحث در استانداری ها در هیأت وزیران می گویند ما نفرات نداریم با تجربه که وزیر باشد نداریم ولی من یک حرف می زنم وقتی ما بچه بودیم وقتی ما صرف میر را میخواندیم آقا به ما گفتند شما شرح امثله را درس بدهید بعد می آمدیم صمدیه می گفتند ضرف میر را درس بدهید اگر دولتی که 30 ماه که یک آدم در وزارتخانه است نتواند چهار تا از معاونین خودش را در حد وزیر پرروش بدهد ، یک استاندار نتواند چهار ا از معاونین خود را در حد استاندار پرورش بدهد یک کسی که در جهاد است ،‌نتواند از چهار تا معاونین خود در حد … (‌رئیس ـ در مخالفت صحبت نکنید شما باید موافق باشید ) این درست نیست بنده اعتقادم این است از نمایندگانی که به این مجلس نیامده اند و رفته اند ، لیاقت وزارت دارد افرادی که در همین مجلس هستند لیاقت دارند افرادی که 1150 نفر کاندیدا بودند لیاقت دارند ولی به هر حال چون تجربه اینها بهتر است باز این را هم روی اهم و مهم این دلیل و سند من می باشد که رأی موافق میدهم .
رئیس ـ مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ آقای هادی غفاری که آخرین مخالف هستند .
هادی غفاری ـ مقدمتاً بگویم برخلاف نظر سه تن از برادران بزرگوارمان این نقدها سبب سستی نظام نه تنها نخواهد بود بلکه خود نشانه ای است از ثبات و ایمان به رشدی که می توان انتظار آن را داشت .
من در مورد سه یا چهار وزارتخانه صحبت خواهم کرد دو تا را مفضل تر و دو قسمت دیگر یا سه قسمت دیگر را به اختصار :
اول نسبت به وزارت کشور صحبت می کنم چند چیز برای من مطرح است من عناوین آن ها را می گویم بعد توضیح می دهم .
1ـ بافت کلی وزارتخانه است .
2ـ ارگان های امر وزارتخانه است که در این زمینه مسأله شهرداریها ، مسأله راهنمائی و رانندگی ، مسأله استانداری ها ، فرمانداریها ، بخش داری ها و برخورد با ائمه جمعه و درن هایت هم یک جمع بندی .
بافت کلی وزارتخانه ـ این وزارتخانه بافتی دارد با این خصوصیات بافت کاملاً تشکیلاتی است و حساب گرانه من آن چه را یافته ام انصافاً یک بافت کاملاً خود محورانه است و معیار و ملاک التزام و ارزش ها نیست و یا خداقل جستن و جدا کردن این ملتزمین الزاماً از جمع دوستان و آشنایان و گاهی از منسوبین است به شهادت
کسانی که نمی خواهم نامشان را ببرم . هر کس در این بافت نباشد موقعیت وی تضعیف خواهد شد و دفع و هر که در این بافت باشد به سرعت رشد خواهد نمود و جذب خواهد شد به عنوان نمونه : هیأت منتخب انجمن اسلامی وزارت کشور و بعضی از برادران متعهد و مسئول به دلیل انتقاد از وزارت کشور سرگردان و به نحوی از وزارت کشور به کنار رفته اند .
خصوصیت دوم این  بافت نداشتن التزام عملی به قانون و تکیه بر برداشت های شخصی و روابط و انجام اعمال قانونی و خود سرانه که نمونه های آن را این جا آورده ام .
1ـ عدم اجرای قانون بنیاد امور جنگ زدگان و تضییع حقوق عده ای از جنگ زدگان و بی توجهی به تذکرات و سؤالات نمایندگان مجلس در این مورد .
2ـ تجاوز به اراضی و واگذاری صدها قطعه زمین توسط شهرداری تهران بر خلاف قانون اراضی شهری و بی توجهی وزیر محترم کشور به هشدارهای وزارت مسکن در رابطه با تخلفات شهرداری سابق تهرات و نیز تذکران نمایندگان در این مورد .
3ـ حمایت از مسئولان خاطی و متخلف و عدم التفاوت به تذکرات نمایندگان مجلس در این خصوص :‌به عنوان نمونه حمایت و پس دادن به فردی که به علت پاره ای تخلفات قرار بود ایشان به پست حساس گمارده می‌شود .
مسأله دوم در این زمینه ارگان های تحت امر است البته من در این مجموعه خیلی خلاصه صحبت کردم مجموعاً جوی که بر وزارت کشور به تشحیص من حاکم است آن جو مطلوبی که ما انتظار داریم از یک وزارت خانه نظام جمهوری اسلامی نیست .
مسأله دوم ارگان های تحت امر این وزارتخانه است : یکی شهرداری است شهرداری در چند بعد برای من مطرح است یکی عجز کامل در حل ترافیک شهرها نظافت شهرها به ترتیبی است که خوتان می بینید ، نگاهی به باجه های تلفنهای همگانی که مطلقاً فراموش شده است . تابلو های اعلانات و آن چه که در هر حال برای یک شهر به عنوان نظافت مطرح است .
عدم اقدام به قیمت گذاری لااقل در آن چه که در مقدورات این وزارتخانه بوده است و توجه به اثر تورمی این عدم قیمت گذاری ها و رشد قیمت های کاذب و سرسام آور . حداقل مسأله تاکسی و مسأله قیمت و نرخ تاکسی وزارت کشور چرا نباید بتواند تاکسی را و مسأله تاکسی را حل بکند برای ما دیدنش چندش آور هست که زنان و کودکان مردم در صف تاکسی بایستند و تامسی با جرأت بیتواند بگوید ما فقط مستقیم می رویم . و بعد نه تاکسی متری ، نه نرخی قیمت های علی الله .
مسأله بعد ، مسأله راهنمائی و رانندگی است دوستان ما در سرچهارراه ها نوعاً دیده اند نه هدایتی هست و نه کنترلی ،‌سرچهارراهها مرکز کنفرانس ها شده است عدم کنترل جدی و دقیق بر پلاک اتومبیل ها ، عبورهای غیرمجاز ، عدم برخورد جدی با خاطیان ،‌سری هم به ادارات راهنمائی و رانندگی بزنید اگر بروید تورم و تراکم آقایان افسران و درجه داران که پشت میز نشسته اند و تورم کارمند در ادارات را در این زمینه می بینید کاملاً حس خواهید کرد . در شرایطی که ما میتوانیم هم به مقدار کافی نیرو داریم و هم می توانیم ، به راحتی می توان کنترل
کرد دوستانمان می دانند کشورهای به اصطلاح متمدنی که خودشان می گویند مسأله نداریم ، همان کشورهائی که هیچ مسأله ندارند در ان جا ها شما یک دو چرخه نمی توانید پیدا بکنید که پلاک نداشته باشد ، کنترل نداشته باشد که نداشته باشد و ما که دارای ویژگی ده ها مسأله امنیتی هستیم در این مسأله خیلی بی توجهی است و انصافاً من گله دارم .
مسأله سوم من استانداری ها ، فرمانداری ها و بخشداریها ، و برخورد با ائمه محترم جمعه است . برای ما هنوز روشن نیست که انتخاب و جابجائی آقایان استاندار ها بر چه ملاکی است و چرا ؟ یکی از برادران نماینده محترم که قبلا استاندار بوده اند و اینک نماینده هستند خودشان شاهد ماجرا بودند که وقتی وزیر محترم کشور به آن استان رفته است خود ایشان ، ( یعنی این برادر استاندار ) از تلویزیون شنیده است که اعلام کرده اند که آقای استاندار استعفا داده اند و استعفای ایشان مورد قبول وزیر کشور قرار گرفته است در حالی که خود استاندار هیچ خبری از این مسأله ندارد بعد که انتقاد می شود جواب می دهند که این اشتباه از روابط عمومی بوده است .
در رابطه با فرمانداران و بخش داران باید بگویم چنین به نظر می رسد که هر گونه استقلال فکری و سیاسی آفت خورانده ای است که فرمانداران و بخشداران برای بقای خود باید از آن کاملاً احتراز داشته باشند . در رابطه با ائمه جمعه و بخشدارها با ائمه جمعه و فرماندارها باید گفت یک برخورد کاملاً دو گانه ای وجود دارد هر کجا امام جمعه فردی است کاملاً شناخته شده ، مورد وثوق و اعتماد و قوی و احیاناً فرماندار یا بخشدار اختلاف نظری با وی دارد . هر چند که اشکالات متوجه فرماندار و یا بخشدار باشد وزارت کشور حاضر نیست و دوستانمان حاضر نیستند این مسأله را بر داشتن بخشدار و یا فرماندار حل کنند و قضیه را فیصله بدهند و اگر برعکس باشد بلافاصله فرماندار یا بخشدار قدرتمند عزل و یا جابجا خواهد شد . وزارت کشور به اینجانب پاسخ خواهد داد که علت برکنار نمودن فرماندار لایق و متدین و متعهد ، زجر کشیده ( و به تصدیق خود اقی مجد آرا استاندار محترم مازندران ) فرد مدیر و مدیری مثل حجت الاسلام آقای عباسی از بهشهر چیست ؟ و پس از وی انجام همین معاملع با فردی بعدی او آقای سید محسنی با نسبتاً همان ویژگی ها بر چه اساسی بوده است ؟ در بخشداری گلوگاه ، بخشدار آنجا که اینجانب ایشان را از قبل از انقلاب و از دوران حاکمیت ستم شاهی به خوبی ایشان را می شناسم به نام آقای علیخان کاظمی به چه دلیلی بدون رضایت وی ایشان را مجبور به استعفا نموده اند از باب استعفال است طلب در اوست و من نمی دانم این جور استعفائی است که در او طلب نگنجیده است . اگر ایشان استعفاء داده است  استعفاء نامه اش کجا است ؟ و اگر برکنار شده است چه کسی وی را برکنار نموده است ؟ و دلیلش چیست ؟ و در پایان این بحث ، من امیدوارم سؤال های زیر جواب قانع کننده ای لااقل برای اینجانب داشته باشد آیا درست است که رشوه ، کار چاق کنی ، به فساد کشیده شدن محیط اداری بعضی از شهرداریها امروز به عنوان یک درد مطرح است ؟ آیا درست است که از بودجه جنگی اتومبیل سواری وارد کرده اند ؟ در حالی که میتو انستند با راه اندازی و تعمیر ماشین های موجود این نیاز را برآورد کنند و ارزششان را لااقل حفظ کنند ؟
سؤال سوم من ، پس از انحلال صندوق مشترک شهرداری ها به موجب قانون مصوب مجلس شورای اسلامی موجودی آن صندوق که در حدود یک میلیارد تومان بوده است در اختیار معاون مربوطه بوده است . چرا ؟ با این پول چه کرده اند ؟ و با چه مجوز قانونی ؟ آیا درست است که وزارت کشور کنترل و بازرسی کامل
برسازمان ها و ارگانهای مربوطه به وزارت کشور و نیز تسلط کامل به اموری که در خود وزارت کشور می گذرد ندارد ؟ و آیا درست است که روح حاکم بر وزارتخانه آن چنان است که همه فرزندان مؤمن و متدین را به گوشه ای منزوی کرده ، باید فراری بدهد ؟ خلاصه و در چند جمله : عدم وجود مدیریت لازم و کافی در انجام وظایف سنگین مربوط به اداره امور وزارت کشور و عدم توانائی در هماهنگی های لازم در اداره امور استانها و بروز تخلفات و قانون شکنی در برخی از ادارات و نهادهای وابسته به وزارت کشور و عدم التزام به قانون ،‌همه اینها مسائلی است که برای من به عنوان یک مخالف جدی این وزارت مطرح است .
مسأله بعدی من آموزش و پرورش است در اینجا برای من مسائل چندی مطرح است :‌
1ـ جذب و دفع غیر اصولی و سست عمل کردن نسبت به حاکمیت بخشیدن به خط روشن امام در وزارتخانه و احیاناً منزوی شدن نیروهای متعهد و ملتزم  و مؤمن هنوز برای اینجانب برکناری آقای مشکینی که به قول عده ای از دوستان از افراد کاردان و مؤمن این وزارتخانه بوده است ، روشن نشده است و نیز علت استعفای آقایان شگرف نخعی ،‌دکتر آیت اللهی ، مرتضی زاهدی ، و برکناری برادرمان آقای مظفری نژاد و به خصوص برادرمان آقای نوروزی معاون سابق آقای پرورش و نجفی علمی نبوده است ؟ مسأله بعدی ضعف شدید امور اداری و مالی است در این زمینه به طور اشاره به بخشنامه ای شما را متذکر می شوم (‌رئیس ـ جنابعالی دو دقیقه وقت دارید ) چشم، این بخشنامه است که با امضاء این وزارتخانه همان بخشنامه وزیر معدوم زمان شاه به عنوان روش اجرائی ابلاغ شده و بعد یکی از برادران مدیر کل آموزش و پرورش خراسان اشکالاتش را تذکر داده است که این چه هست که من نمی خوانم دوره شش ماهه کلاسهای شبانه رشته آرایش و اینها که در این هست ، بعد توسط بخشنامه دیگری مجبور به اصلاح ابلاغیه ای که نخوانده ابلاغ کرده اند ، شده اند .
مسأله بعدی عدم تشخیص صحیح و باور نسبت به بخش های انقلابی در یک جمله و تضعیف آن نهاد یا آن جریان به عنوان امور تربیتی است که قبلا در زمان شهید رجائی و شهید باهنر یک دویست و پنجاهم بوده است حالا یک صد و هفتاد و پنجم شده و خود برادرمان آقای پرورش به یکی از نمایندگان محترم این مجلس گفته اند که به چنین چیزی اصلاً نیاز نداریم ، به ارگانی که تفکر و اندیشه والای اسلامی بالا بدهد گفته اند نیاز نداریم . بهر حال یک سری آمار همین جا دارم که در دوره وزارت برادرمان آمار این چنین حرکت کرده است :‌
دوره متوسطه ـ در سال تحصیلی 57 ـ 58 ، 269 هزار نفر بوده است و در سال 61 ـ‌62 ، 850 هزار نفر بوده یعنی پائین آمده است .
فنی و حرفه ای در سال 57 ـ 58 ـ 256 هزار نفر . در سال 61 ـ 62 ، 127 هزار نفر . همین جور مرتب سال به سال که به عقب بر می گردیم به عقب رقم بیشتری است به جلو که می آئیم کمتر می شود .
در رشته ریاضی فیزیک در سال 56 ، 17% کل دانش آموزان را تشکیل می دادند در سال 61 ـ 62 فقط 50% بهر حال برای من در آخر یک سؤال مطرح است و آن این است که آیا ایشان راه شهید باهنر و شهید مظلوم بهشتی را در آموزش و پرورش دنبال کرده اند یا خیر ؟
و اما مسأله بعدی من مسأله وزیر محترم دفاع است که باید بگویم انتظار داشتیم نسبت به صنایع نظامی که به خصوص در این شرایط ، حکم صنعت خاص و ویژه و حیاتی و به قولی مادر را دارد به شکل اساسی و درست
برخورد می کردند که متأسفیم که باید بگویم چنین کاری نشده است 11 هزار باطری تولیدی در روز در 4 نوبت مختلف که تولید می شود روزانه در اثر پائین آمدن کیفیت مصرف بر می گردد .
گاز آرگون بازسازی نیرو 60 کمپروسور آن شکسته است و تولید آن زیر 5 درصد و روزانه 20 هزار تومان هم برای کشور ضرر زا است .
در قسمت باطری های ساکن مثل باطری مخابرات 50 روز است این تشکیلات خوابیده است در صورتی که قبلا از کارخانه بهشهر کپسول گاز هیدروژن بالن خریداری و استفاده می کردند و متأسفانه تعطیل شده است .
و در این جا باز مسائلی دارم یعنی 2 ـ 3 مسأله است نسبت به برادران وزراء ( رئیس ـ‌وقتتان تمام است ) در این یک دقیقه من به طور خیلی خلاصه نسبت به برادرمان آقای دکتر ولایتی وزیر محترم امور خارجه باید متذکر شوم که نسبت به سیاست درهای باز تجدید نظر نموده و سفارتخانه در فلان کشور بدون اینکه در آنجا کاری بشود و دادن آماری از این افتتاح ها کارساز نخواهد بود . امید است این عادت فراموش شود آیا  برادرمان آقای وزیر امور خارجه همچون گذشته مجلس را مطلقاً در جریان جهت گیری های سیاسی نخواهد گذاشت ؟‌ یا ان شاء‌ الله ‌خواهدن گذاشت لابد برادرمان می دانند که سیاست وزارتخانه ها را مجلس است که باید تیین کند نه آن که وزراء سیاست گذار باشند و بعد مجلس تازه در جریان قرار بگیرد که در خیلی از جاها این کار هم نشده است ( رئیس ـ 1 دقیقه تان تمام شده است ) من دوسه مطلب دیگر داشتم که فرصت هم تمام شد و در این لحظه آخر باید بگویم که رسانه های گروهی دشمنان مان هرگز چنین می پندارند که اینها به عنوان مخالفت با نظام است خیر . اینها مسائلی است در درون یک خانه که هر کسی برای بهتر شدن نظام خانوادگی خودش حق دارد زوایا و گوشه ها را ببیند و دوستان مان باید بداند که ما با این جور برخورد ان شاء‌ الله ‌پیش خواهیم رفت و دشمنان ما هم باید خفه بشوند والسلام ( نمایندگان ـ احسنت )
رئیس ـ موافق بعدی صحبت کند .
منشی ـ موافق بعدی که آخرین موافق خواهند بود آقای حسین هراتی است بفرمائید .
حسین هراتی ـ تکیه کلامی که در ابتدای سخنان موافقان محترم مجلس بود ناگزیر از تکرارش هستم که نه دولت ار دولتی ایده آل می دانم و نه وزراء‌ را وزرائی صددرصد موفق بلکه انگیزه موافقت من به عنوان جمعی است در هیأت دولت با داشتن این ترکیب و این محتوا و به طور خلاصه داشتن اکثریت قاطع وزراء ما با 3 خصیصه تجربه ، تعهد و تلاش در این شرایط خاص زمانی و لحظات حساس و سرنوشت ساز انقلاب می توانند در بعد خود جزء‌بهترین ها باشند تجربه مسأله ای نیست که بتوان آن را به سادگی نادیده گرفت تجربه 2 ساله تجربه 3 ساله 4 ساله و بیشتر . یعنی ما در شرایطی از انقلاب نیستیم که بتوانیم افراد بی تجربه و به اصطلاح صفر کیلومتر را بر کرسی …
رئیس ـ اجازه بدهید آقای هراتی من یک توضیح بدهم .
بعضی از آقایان چون می بینند که موافق عددش بالاتر رفته است در ذهنشان اشکال بیاید این جور نیست ما سقف مان 2 ساعت و نیم است عدد تعیین نشده است در آئین نامه موافقین بعضی هایشان 6 ـ 7 دقیقه صحبت
کردند عدد بالا رفته لذا این اشکالی ندارد . الان ایشان 15 ـ 16 دقیقه هم وقت دارند منتهی وقت خودش است و 15 دقیقه هم وقت دارد . آقای هراتی بفرمائید .
هراتی ـ لذا در نخستین مرحله نمی توانیم افراد بی تجربه یا کم تجربه را بر این مسوولیت حساس بگمریم و در این موقعیت حساس دست به یک ریسک بزنیم .
نکته دوم تعهد است . مجموعه هیأت دولت در راستای اهداف انقلاب گام برمی دارد البته بعضی با شدت بعضی ها با ضعف ولی در این راستا حرکت می کنند و نکته دوم اینکه جهت حرکت دولت جهت محرومین و مستضعفین در این مملکت است .
نکته سوم تلاش است . امروز وزراء ما در سنگرهای مسوولیت برای آنها ساعت کار و صبح و بعد از ظهر و شب مطرح نیست و جمعه تعطیل و غیر ذلک . بلکه کمر بسته یا اخلاص و تمام توان خویش در این راستا هستند پس بنابراین مسأله تجربه ،مسأله تعهد و مسأله تلاش ویژگی است که ما در هیأت دولت جمهوری اسلامی امروز می بینیم . برادرها خوب دقت کنید من یادم می آید آنهائی که در موافقت با آقای نخست وزیر صحبت کردند و آماری که آقای نخست وزیر ارائه داد خلاصه و چکیده اش این مسائل است :
رشد اقتصادی ،‌رشد در بخش صنعت ،‌موفقیت در سیاست خارجی ، صدور نفت با همه توطئه ها در آغاز 400 هزار بشکه در روز تا حالا متجاوز از 2 میلیون . کالاهای اساسی با همه مشکلات به دست مردم رسیده است در جهت بهبود وضع کشاورزی تلاش می شود حاکیت نیروهای حزب الهی . با کمبود ذخایر ارزی به شدت مبارزه شد و به سطح مطلوب رسید . خدمات عمومی نظیر برق تلفن و گاز گسترش یافت جنگ را به بهترین وجه در بعد تداراکات و خدماتی که از مسیر دولت لازم بود اداره کرد . از کل سرمایه گذاری مملکت چهل و نیم درصد متعلق به بخش خصوصی است . بازسازی مناطق جنگی ، احداث و تکمیل بنادر جدید . من از شما برادرهائی که در مخالفت صحبت کردید بعضا سؤال می کنم آیا  نقش نخست وزیر در این موفقیت ها در این دوران حساس به چه شکل بوده است ؟ تنها به شکل یک هم آهنگ کننده یعنی اصل تلاش ، فداکاری و از خودگذشتگی وزراء بوده و نقش نخست وزیر هماهنگی این خدمات و این تلاش ها در راستای اهداف انقلاب و جهت محرومین و مستضعفین بوده است بنابراین آنهائی که در مخالفت صحبت می کنند باید توجه داشته باشند اگر فرع نخست وزیر بود با 80 درصد وزرای متعهد تلاشگر با تجربه بیش از 80 درصد در این موفقیت هائی که در اسم برده ام نقش داشته اند لذا یکی از برادران که با تکیه به آمار سخن می گفت کافی است یک مقایسه ای بشود بین آن آمار و آمار رسمی که آقای نخست وزیر ارائه دادند تا صدق مطلب روشن بشود .
ما دررابطه با هیأت دولت آن زمانی می توانیم به قضاوت صحیح و منطقی برسیم که مشکلات و تنگناهای وزراء را در نظر داشته باشیم اگر بدون توجه به این مشکلات و تنگناها بخواهیم سخن بگوئیم قضاوتی است غیر منطقی و بلکه ظالمانه . یک اتومبیلی که از یک جاده پرپیچ و خم دارای پرتگاه ، دارای مسیرهای خطرناک و پرسنگلاخ عبور می کند باید این اتومبیل را با این شرایط سنجید نه این که در یک جاده بزرگراه آسفالته ئی که در اختیارش گذاشته باشند و بتواند با سرعت ماقوف 100 کیلومتر حرکت کند . آیا  واقعاً وزرا، ما این چنین بوده اند؟ در یک جاده صاف و هموار و بدون موج می توانستند هر چه می توانند روی پدال گاز فشار بدهند یا اینکه هزاران
مشکل و مانع و گرفتاری در جلو راه آنها بوده و ما باید حرکت را با توجه به این مشکلات و تنگناها بسنجیم ؟ به اعتقاد من اکثریت قاطع وزراء با 3 مشکل در وزارتخانه هایشان روبه رو بوده اند ، نخستین مشکل کمبود قانون است چه کسی می گوید در مملکت کمبود قانون نیست ؟ اگر کمبود قانون نیست پاسخ دهید مالکیت کشاورزی وضعش مشخص است ؟ چهارچوب مالکیت صنعتی و اندازه گیری آن ترمیم شده و در اختیار مسوولین گذاشته شده ؟‌زی ساخت های اقتصادی مملکت به شکل قانونی شکل گرفته ؟ بازرگانی خارجی به صورت یک قانون مدون در اختیار مسوولش گذاشته شده ؟ نحوه فعالیت و گیفیت فعالیت های بخش خصوصی و تعاومی مشخص شده است ؟ لذا این نخستین مشکلی است که بسیاری از وزراء با آن مواجه و دست به گریبان هستند و اگر این مشکلات حل نشود در واقع ابزار برای حرکت و خیزش و جهش ندارند .
دومین مسأله تنگناها و مشکلات مادی مملکت این هم برای همگان آشکار است که ناشی از 2 موضوع است محاصره نامرئی اقتصادی و جنگ تحمیلی . اما اثراتش برای کار یک وزیر چیست ؟ اثراتش در دو مقوله خودش را نشان می دهد نخستین آن این است که با کمبود اعتبار در جهت حرکت کارهای خویش مواجه است . بسیاری از وزراء‌ طرحهائی که برای اجراء دارند 2 برابر 3 برابر و حتی 5 برابر آن مبلغی است که به عنوان بودجه عمرانی در اختیارشان قرار می گیرد ولی وقتی این بودجه به یک پنجم کاهش پیدا می کند ناگزیر و قهرا فعالیت ها و تلاش های آنها محدود می شود من فقط به یک رقم اشاره کنم .
برادرهای عزیزی که سلسله وار و بدون وقفه تذکر میدهد که گاهی اوقات تذکر 1 روز بودجه یک ماهه دولت را به خودش اختصاص می دهد ما تنها 700 میلیارد تومان برای تکمیل طرحهای نیمه تمام مان پول لازم داریم و اگر سالانه حساب کنیم 100 میلیارد تومان می توانیم جذب کنیم بلکه من امیدوار هستم در آینده توان بیشتری پیدا کنیم تنها 7 سال برای تکمیل این طرحهای نیمه تمام زمان و بودجه لازم است .
مشکل دومی که وزراء با آن مواجه هستند فرار نیروهای متخصص و کارا از بعضی وزارتخانه ها است من منهی تعهدش را می گویم چرا ؟ دلیلش مشخص است وقتی که یک وزارتخانه با توجه به محدودیتی که دارد بیش از 7 هزار تومان نمی تواند به یک مهندس بدهد و در بازار آزاد با به به و احترام های آن چنانی 30 هزار تومان می دهد در یک محاسبه خیلی ساده می گوید این جا در وزارتخانه 7 هزار تومان می دهند بیرون 30 هزار تومان من با 7 عزار تومان چه جوری می توانم زندگیم را اداره کن ؟ من به عنوان نمونه بگویم ما 3300 دامپزشک داشتیم که 2700 نفرش الان در وزارت کشاورزی نستند . بروید مطالعه کنید .تحقیق کنید . بررسی کنید . این نیروها چرا رفته اند ؟
سومین مشکلی که دولت با آن مواجه است نداشتن برنامه است . یعنی وزارتخانه ها در محدوده های خودشان فعالی و تلاشگر اما جهت مشخصی در راستای رسیدن به آن هدفهای دراز مدت نیست . لابد می گوئید مقصر دولت است ! این به عنوان نقطه ضعف دولت است من می خواهم بگویم این نقطه ضعف دولت نیست  . دولت برناهم 5 ساله اش را با 5 هزار کارشناس با تلاش پیگر و فراوان تقدیم مجلس کرد و این کمیسیون بود که به اعتقاد من که می توانست اصلاحش کند اصلاح نکرد و ردش کرد .

می گویند آقا ! آمارها دقیق نبوده بلند پروازی ها بوده امکان تربیت نیروی متخصص نبوده پس این هدفها را کاهش بدهید ولی چرا برنامه را رد می کنید ؟ شما اگر برنامه را رد کردید یعنی هدف را از دولت گرفتید .
رئیس ـ من تذکر میدهم برنامه رد شده نیست آنها هنوز گزارش رد به ما ندادند و کمیسیون الان مشغول است و با دولت هماهنگ می کند .
هراتی ـ البته آن روز من در کمیسیون بودم آن روزی که آقایان رأی گیری کردند .
رئیس ـ ولی کسی گزارش به هیأت رئیسه نداد که بگویند رد شده است .گزارش رد در مجلس قبل به هیأت رئیسه نرسیده است .
هراتی ـ این مسأله نداشتن هدف مشخص باز ناشی از این بود که این برنامه ، البته امیدواریم با توجه به اصلاحاتی که صورت گرفته در آینده به تصویب برسد تا جهت دولت در راستای اهداف انقلاب روشن بشود (‌رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید ) بنابراین با توجه به این دو دقیقه ای که وقت مانده البته من یک پاسخ خیلی سریعی به برادر مخالف قبلی عرض کنم :
بسیاری از اهم مسائلی که در رابطه با برادرمان آقای ناطقی مطرح شد اینها در استیضاح مطرح شد پاسخ‌های لازم داده شد و رأی قاطع هم از سوی مجلس گرفته شده بعضی مسائل دیگر به مشکل کلی گوئی مطرح می شود که خدمت شما عرض کنم عدم مدیریت ،عدم توان اگر این بدون استناد به آمار و مدارک دقیق و مستند باشد قابل پذیرش نیست .
یا چرا فلان شخصیت را از فلان پست برداشتند از فلان مقام برداشتند آن جا گذاشتند این جا گذاشتند من اعتقادم بر این است یک مسلمان متعهد قبل از آن که در پشت این تریبون این را مطرح بکند باید از وزیر مربوطه‌اش سؤال کند اگر متقاعد نشد آن وقت شرعاً می تواند در پشت تریبون مجلس مطرح بکند .
اما نکته ای که من به عنوان سخن با عزیزان هیأت دولت دارم این است که برادران عزیز ! امروز امید امام در حل مسائل و مشکلات اقتصادی مملکت به شما بسته است شهداء منتظر اجرای پیامشان هستند و محرومان و مشتضعفان این مملکت چشم امید به شما بسته اند شما در یک فرصت زمانی بسیار درخشانی وجود دارید یعنی فرصت جنگ . موقعی که ایثارگری و شهادت طلبی در اوج قله خودش وجود دارد این بهترین فرصت هست برای اجرای طرحهای ضربتی و انقلابی . طرحهای ضربتی و انقلابی شما باید در جهت کاهش هزینه ها و در جهت افزایش درآمد ها باشد که راه نهائی مبارزه با تورم نیز از این دو مقوله خارج نیست کاهش هزینه ها افزایش درآمدها است . ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) در این موقعیت خاص زمانی که یک عده ای در صف مقدم جبهه جان می دهند یک عده ای اگر در پشت جبهه جانی ندارند بدهند نان می دهند فرصت بسیار درخشانی است برای طرحهای انقلابی و ضربتی که چشم انتظار آن هستیم و گرنه .
رئیس ـ وقت موافقین و مخالفین تمام شد و وقت وزراء هم همان طور که در آئین نامه آقایان یادشان است در مقابل وقت مخالفین است یعنی در حدود 5 ساعت البته مخالفین یک مقدار بیشتر صحبت کردند نوعاً یکی 2ـ‌3 دقیقه بیشتر صحبت کردند که آنها هم در محاسبه باید منظور بشود . اگر بخواهیم برای جلسه فردا این مقدار وقت را کار بکنیم در یک جلسه نمی شود برای اینکه رأی گیری هم داریم ممکن است یک ساعت برای رأی گیری
طول بکشد . یعنی6 ساعت با مقدماتش هنوز حدود 7 ساعت ما کار داریم اگر الان خسته اید فردا صبح و عصر می توانیم جلسه را داشته باشیم . (‌نمایندگان ـ یک ساعت ادامه بدهید  )‌
چند تن از نمایندگان ـ‌به فردا موکول کنید .
4 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن
رئیس ـ اگر خسته اید تنفسی بدهیم آن وقت دوباره بیاوریم (‌همهمه نمایندگان )‌هر کسی هم جای من باشد از حرفهای شما چیزی نمی فهمد چون همه باهم دارید حرف می زنید .
آقایانی که با یک ساعت ادامه جلسه موافقند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) رأی نیاورد بنابراین فردا برنامه شان را طوری تنظیم بکنند که صبح و عضر جلسه داریم . لذا جلسه بعدی ما ، فردا ساعت 30/7 صبح است و دستور جلسه هم ادامه بحث در باره تقاضای رأی اعتماد برای وزراء است ان شاء‌ الله  آقایان هم سر وقت تشریف می آورند . جلسه ختم است .
( جلسه در ساعت 45/17 پایان یافت . )
رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی