جلسة بیست وسوم 14 مرداد ماه 1363 هجری شمسی ، 7ذیقعده  1404 هجری قمری
 دوره دوم ـ اجلاسیه اول
 1363 ـ 1364
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز پنجشنبه 14 مرداد ماه1363 
فهرست مندرجات
1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2ـ بیانات قبل از دستور آقایان : معماری ، آذری قمی و شینی مصطفی .
3ـ بیانات آقای رئیس به مناسبت سالگرد شهادت شهیدان حاج شیخ فضل ا… نوری و شهید آیت .
4ـ تذکرات نمایندگان مجلس به مسوولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس .
5ـ رأی اعتماد به آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر .
6ـ اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت و ارسان آنها به کمیسیون های مربوط .
7 ـ  پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن .
جلسه ساعت هفت وپنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
رئیس ـ با حضور 180 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه بررسی تقاضای رأی اعتماد از طرف نخست وزیر است  تلاوت کلام ا… مجید را شروع کنید .
2ـ بیانات قبل از دستور آقایان : معماری ، آذری قمی و شینی مصطفی .
رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید .
‌منشی ـ آقای معماری نماینده اهر ، آقای آذری قمی نماینده قم ،آقای شینی مصطفی نماینده مسجد سلیمان .
معماری ـ درود فراوان بر بیدار گر شرق از سیدجمال و نائینی نویسنده کتاب حکومت اسلام و شهید راه مشروطه مشروعه آیت الله نوری و بالاخره تحقق بخشنده این ایده آیت الله شیخ فضل الله نوری و بالاخره تحقق بخشنده این ایده آل به حکومت جمهوری اسلامی لاشرقیه و لاغربیه این پیر جماران زاده حسین و امید مستضعفان جهان و راهگشای انقلاب جهانی امام زمان حضرت آیت الله و امام خمینی ( حضار سه مرتبه صلوات فرستادند ) قبل از مسائلی که باید عرضه کنم اول طرق آیه از اینکه برادرمان نژاد حسینان وزیر راه دعوت ما را تقبل فرمودند و از جاده محروم و بزرگ منطقه ارسباران که در گمنامی به سر می برد دیدن فرمودند و با اعتباری آن جاده را لااقل به عنوان موقت ترمیم کردند تشکر و همانطور که ایشان خودشان با دیدن فرمودند که اصلاً آذربایجان شهرهایش رسیدگی نشده امید است که راههای اصلی این منطقه بزرگ لااقل اسفالت بشود .
و اما مسأله ایکه در رابطه با نطق قبل از دستور 17/4 سوء تفاهم شده بود عرض کنم ، ما همانطور که در پیام امام امت که نمایندگان باید مدرس وار باشند و نماینده ای که این روح شهامت را در خودش بکشد و نتواند از نارسائیهای منطقه حرف بزند فردا نخواهد توانست که نسبت به یک مسئول بزرگ مملکتی یک وزیریرا استیضاح کند ، من گفته بودم که یک حسابرس بفرستید به کار شهرداری اهر رسیدگی بشود در صورت تخلف تعویض والا تشویق این حرف ما بود ، آقای معزی اینرا الم شنگه کرده بر ما ، که بله تو مثل اینکه پا را از گلیمت بیرون گذاشتی ودر حالیکه حضرت آیت الله منتظری در روزنامه کیهان 23 نوشتند که پیام امام به این معنا نیست که نماینده در مجلس نتواند حرف نزند . حالا عین پیامشان «‌و خیال نکنند که منظور رهبر انقلاب در پیامشان این بود که کسی اصلاً در مجلس حرفی نزند و اعتراضی به مسئولین نکند این تصور و سوء استفاده از پیام امام امت است» و در آخر می نویسد « همچنین هیچ نماینده ای در اثر اظهار نظر در مجلس قابل تعقیب قانونی نیست »‌غیر از این ما حرف نزدیم اما مسائلی که فعلاً لازم است و اصلی است در این موقع که ان شاء الله هیأت دولت می خواهد رأی اعتماد بگیرد مسائلی که در پیام امام در آغاز شروع مجلس به ما فرمودند ، «‌آن مسائل باید در رأس قرار بگیرد بعد در کنارش آن لایحه ها و طرح هائی که دست و گیر است بررسی بشود یعنی آنچه که هم امام و هم امت از ما می خواهند عبارت از :
1ـ اینکه خطوط اقتصادی در این مجلس بوسیله دولت به صورت لایحه و از طرف نمایندگان به صورت طرح طبق اصل 43 تا 50 قانون اساسی مشخص بشود که مسئولین هایشان و برنامه ریزی هایشان از این خطوط با بیرون نگذارند که اقتصاد ما براساس اسلام است و قرآن که کسی به طرف شرق و کسی به طرف غرب نکشد .
دوم ـ مسأله تورم است ، اگر به این مسأله نرسیم ، می ترسم که این تورم ورم کند و طبقه مستضعف کم درآمد را از پا دربیاورد و طبقه ایکه بیشتر بار این تورم به دوش آنهاست کارگر و کم درآمد به خصوص کارمندان . مسأله ای که باید مورددقت قرار بگیرد به وسیله همکاری و همیاری دولت و مجلس این مسأله در اولویت قرار بگیرد و اینکه ما بفهمیم واردات ما سال به سال زیاد میشود و صادرات ما کم می شود مملکتی که در حال جنگ امت باید ما ارز وارد کنیم نه ارز خارج کنیم و اگر به این مسأله رسیدگی نشود مملکت با بحران روبرو میشود ، امید است که علاج واقعه را پیش از وقوع بکنیم ، و مسأله مهم دیگر زمین است ، همانطور که در نطق قبل از دستور 17/4 عرض کردم برای اینکه کشاورزی ما پیش برود و جلو بورس بازیها گرفته بشود و زمین های زراعی به صورت بورس بازی در نیاید و به قیمت های کلان فروخته نشود از طرف نمایندگان محترم و شورای نگهبان این مسأله به طور جدی حل بشود تا کشاورزان ما بتوانند ان شاء الله که اگر دقت نشود یک جوانی که کارمنداست میخواهد ازدواج کند از ترس اینکه نمیتواند دو تا اطاق گیر بیاورد اصلاً تن به ازدواج نمیدهد . نمونه اش شما در این تهران برای دو تا اتاق خالی در جنوب شهر باید صد هزار تومان دویست هزار تومان قبلاً باید بدهی با کرایه پنج هزار ، شش هزار تومان حالا یک کارمندی که کل درآمدش 2500 تومان است چه کار کند در حالیکه این حق مشروع هر جوان است که لااقل یک سایه بانی داشته باشد و اینها به صورت فهرست وار عرض شد از ترس اینکه وقت ما کم است چون اگر به شرح و بسط بپردازیم اخطار میشود وقتتان تمام است . امید است ما این مسائل را در رأی برنامه های مجلس قرار بدهیم و بعد در کنارش آن طرحها و لایحه هائی که می آید به مجلس آنرا بررسی کنیم تا آن رسالتی که امام امت و امت شهید پرور از ما خواسته اند آنرا به جا بیاوریم تا بگوئیم که رسالتمان را انجام داده ایم و در پایان اشاره ای دارم به نیازهای منطقه .
رئیس ـ وقتتان تمام است .
معماری ـ یک دقیقه دیگر اجازه بفرمائید نیازهای منطقه :
1ـ از وزارت پست و تلگراف و تلفن خواسته می شود که به خط ارتباطی اضافه شود تا در گرفتن کد اهر ساعتها وقت تلف نشود .
2ـ از صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران بطور جد خواسته میشود که رله تلویزیونی کانال ( 1) اهر را از اردبیل به تبریز منتقل و امکان استفاده از کانال دوم برای مردم اهر فراهم نماید .
از وزارت نیرو خواسته می شود که ساهتن سد اشتله و تأمین آب و صد خدا آفرین برای سال آینده لااقل جزو برنامه اساسی خود قرار داده و تصفیه خانه جهت تأمین آب بهداشتی مشروب اهر فکری بشود .
از وزارت معادن و فلزات خواسته می شود در شناخت و برنامه ریزی استخراج معادن و ایجاد کارخانه های مادر و جنبی در رسیدن به خودکفائی سرمایه گذاری لازم در منطقه اهر اقدام عاجل مبذول شود .
از وزارت بازرگانی خواسته می شود نسبت به رفع کمبود سهمیه لوله های آب و تیرآهن نسبت به نیاز وسیع منطقه اقدام عاجل به عمل آید .
از بهداشت محیط زیست و دفتر عمرانی استانداری آذربایجان شرقی در پوشش فاضلاب که از وسط یعنی رودخانه کوچک می گذارد اقدام فوری به عمل آورد و میدان از کنار جاده های آب مشروب اهر تغییر داده شود .
از وزارت جهاد سازندگی خواسته می شود که امکانات عمرانی جهاد سازندگی را در رفع نیاز روستائیان محروم منطقه در تأمین راه و آب توسعه دهد . والسلام .
‌منشی ـ آقای آذری قمی .
آذری قمی ـ ( البته روضه هائی که خواندیم از یک ساعت کمتر نبوده بنابراین اینجا نمی دانیم چه بگوئیم در عرض ده دقیقه خیلی خلاصه و فهرست وار ) خدا دفاع می کند از مومنین مدافع خدا است . مدافع و مدافعه ، باب مفاعله  است یعنی خدا خودش مستقیما به جنگ دشمن اسلام می آید و رزمندگان اسلام یک ابزار و وسیله ای است و در حقیقت یا تعلل می کند و یا استثناء که درست است از مومنین خدا دفاع می کند ولی خدا دوست ندارد هر خوان و کفوری را یعنی هر خیانتکاری و هر ناسپاسی را که هر دو صیغه مبالغه است یعنی خیلی خیانت می کند که مصداق اتم آن الان در زمان ما که مستقیقا با او درگیر هستیم صدام و حزب بعث است . این بشارتی است به اینکه خداوند تبارک و تعالی در کنار رزمندگان ما دفاع می کند از اسلام و رزمندگان اسلام و به زندگی ننگین خوان کفور صدام پایان می دهد .
خدا اجازه داده است به آنهائی که مورد هجوم قرار گرفته اند ظاهرا اینجا تقدیر یک کلمه باشد خدا به اینها اجازه داده به اینکه مورد تهاجم قرار گرفتند اینها هم بجنگند و مقاتله کنند به دلیل اینکه اینها مورد ظلم و ستم قرار گرفتند اینهم اجازه ای است که از طرف خداوند عالم به ما داده شده و به دولت ما داده شده به حکومت ما داده شده که صلح نکنند و بجنگند و جنگ را ادامه بدهند برای اینکه اینها خداوند متعال امضاء مظلومیت مردم ما را کرده و از اینکه شایر موفقیتی نباشد از اینهم نباید نگران باشیم برای اینکه با تاکید خدا می فرماید خدا بر نصر و یاری آنها توانا است چند تاکید دارد پس بنابراین آنهائی که دم از قرآن می زنند حکومتهای مرتجعی که اسم اسلام و یدک می کشند و خودشان را مدافع خانه خدا می دانند و مدافع قرآن و اسلام می دانند اینها با این آیه قرآن چه
می گویند اصرار می کنند که شما صلح بکنید با اینکه خدا به ما اجازه داده ما مظلوم هستیم ما مورد تهاجم قرار گرفتیم و خدا هم موکدا به ما بشارت کمک داده و تواناست براین کمک .
اینهائی که از خانه هایشان بیرون رانده شدند بدون حق گناه حکومت ما این است که مسلمان است گناه حکومت ما این است که می گوید من ایمان به خدا دارم و اسلام را پیاده می کنم رزمندگان به ما وظیفه خودشان عمل می کنند اگر رزمندگان ما در آن هوای گرم نمی جنگیدند ما الان اینجا نمی توانستیم این مجلس را داشته باشیم و در امور مهم مملکت خودمان بحث کنیم ، پس ما هم باید به وظیفه خودمان عمل بکنیم من یک جمله اینجا معذرت می خواهم و اشکالی ندارد که این برادر کوچک شما را موعظه کند همانطور که امیرالمومنین (ع) به عمار گفت یا عمار ! ( عمار مرا موعظه کن ) ما ،‌در موقعیت بسیار حساس و خطرناکی قرار گرفته ایم گر خدای نکرده یک میلی متر انحراف در انجام وظیفه مان پیدا بکنیم مسوول خواهیم بود در مقابل خدا در مقابل امام در مقابل شهداء و در مقاببل همه مقدسات . مجلس ما مجلس شور است ، یعنی مجلس مشورت است یعنی یعنی رایی را که ما تخاذ می کنیم به یک لایحه ای به طرحی به شخصی ما باید در مقدمه اش مشورت بکنیم یعنی مخالف و موافق نظرات را بگویند و دریغ هم نداشته باشیم از این جهت کاملاً گوش بدهیم و به نقاط ضعف و به نقاط قوت طرح و لایحه برخورد بکنیم و در آخر تصمیم نهائی را بگیریم به این شکل که اعتقاد پیدا بکنیم به صحبت یا بطلان و اگر هم این امکان برایمان پیدا نشد که نتوانستیم تصمیم بگیریم رأی ممتنع بدهیم . بنابراین من عرضم این است این نکته ای که به عنوان موعظه خواستم عرض کنم که البته ساحت برادران منزه است از این مقدار ولی به عنون تذکر عرض می کنم این است که ما نباید با مسامحه و بی تفاوتی به سخنان موافق و مخالف گوش بدهیم بلکه باید با دقت گوش بدهیم و به نقاط ضعف و قوت برسیم ( این یک ) دوم اینکه احتراز بکنیم از اینکه جوسازی بکنیم و کاری بکنیم که طرف را به اصطلاح در حقیقت یعنی نمایندگان محترم را اغفال بکنیم و او را معتقد بکنیم به خلاف واقع این گناه است و گناه بسیار بزرگی است و همچنین مادر حالی که معتقد به مطلب نشدیم صحبت و سقم مطلب را رأی ندهیم اگر ما مقدمات برایمان فراهم شد و واقعاً اعتقاد پیدا کردیم به یک طرف رأی بدهیم ، اما اینکه نه بناگذاری کنیم براینکه نه حالا ما رأی مثبت می دهیم یا حالا رأی منفی می دهیم ، این درست نیست و این خیانت است و وظیفه خودش را انسان انجام نداده جمله ای است آقایانی که اصول خواندند می دانند می گویند در باب حجیت خبر واحد و در باب تعبد آنجا می گویند آن مطالبی که از قبیل معارف است و مطلوب است درا نها عمل و اعتقاد است اینها دلیل حجیت خبر واحد انجاها را نمی گیرد یعنی مثلاً خدا خواسته که م اعتقاد و ایمان به روز قیامت داشته باشیم حالا یک خبر واحد از امام صادق (ع) آمد و یقینی نیست از نظر دلالت ما در یک چنین مواردی بیائیم و بگوئیم که نه این خبر حجت است ما می توانیم به مفاد این عمل بکنیم . این درست نیست برای اینکه آن برای ما یقین آورد نیست چون یقین آور نیست به درد نمی خورد و اثری برای اینکه ما اعتقاد به این مطلب … بله یک وقتی است که ما یقین پیدا می کنیم که این از امام صدق صادر شده و دلالتش هم درست است به همین مطلب آن وقت است که البته چون از سرچشمه وحی امام صادق فرموده ما باید اعتقاد به این پیدا بکنیم ولی این غیر از تعبد به ظاهر و امر ظنی و غیر قطعی است این هم مطلب دوم که خیلی باید به اصطلاح با عجله ان شاء الله مطلبی فراهم بشود که گفت ما باید همدیگر را موعظه کنیم نصمیحت
کنیم مجالسی فراهم باشد که شما آقایان بفرمائید دیگران بفرمایند بالاخره این وظیفه ای است که قرآن به گردن ما گذاشته است که
کیاوش ـ آقا مطلب را روشنتر بفرمائید که ما هم بفهمیم .
آذری قمی ـ حالا اینجا الان نمی شود ( رئیس ـ بفرمائید ) مطلب سوم این است که می خواهم عرض کنم قم ( رئیس ـ وقتتان تمام شده یک دقیقه هم زیادی صحبت کردید ) این مظلومیت سوم است ( رئیس ـ این ظلم را شما کردید اول می بایستی قم را می گفتید و بعد حرفهای دیگر را ) حالا اجازه بفرمائید دو دقیقه دیگر ( رئیس ـ در یک دقیقه کوتاه بفرمائید ) شهر مذهبی قم مظلوم است من 40 سال قبل درست یادم است صحبت آب کارون بود که برای قم بیاورند والان بعد از انقلاب هم 6 سال گذشته است و وعده به ما می دهند و صحبت هم می شود اما متأسفانه خبری نیست و این مسأله زمین چون به من گفته اند ( این شاید مخصوص قم باشد ) که مالیات زمین و قیمت منطقه ای زمین را خیلی بالا بردند همین قانون اراضی شهری که تصویب شده است باعث شده که قیمت زمین را 10 برابر بکند یعنی سازمان زمین برای یک زمینی را که از 1 نفر خریده است که در اختیار مستضعفی قرار بدهد متری 70 تومان خریده حالا می خواهد متری 700 تومان بدهد ، دیگر بنا نبود که در سازمان زمین شهری ما خودمان سود ببریم ! این این جور شده و کارمند دولت هم این جور نوشته امیدوارم که دولت محترم جمهوری اسلامی عنایت بیشتری به قم بفرمایند والسلام .
‌منشی ـ آقای شینی مصطفی بفرمائید .
شینی مصطفی ـ درود به پیشگاه مقدس امام زمان آن اختر تابناک آسمان ولایت و آن رهاننده بشر از بند اسارت و نایب برحقش روح خدا امام امت این امید مستضعفی عالم و اسلام به ارواح پاک و مطهر شهداء و اسلام و انقلاب اسلامی .
انقلاب اسلامی ایران که خون بهای بهترین و رشیدترین فرزندان این مملکت اسلامی است می رود تا در کلیه نهضت های رهائی بخش سرمشق شود امت حزب الله ما که وارث حماسه های خونین ایثارگران و رزمندگان و مورد هجون جهان خواران است به راهیان راه رهائی آموخته است که تنها در پناه مکتب الهی و نجات بخش اسلام است که می توان در مقابل استکبار قد علم کرد و رها شد . جریانات و حرکتهای اخیر در برخی از کشورهای مسلمان از جمله لبنان که در آن منجربه اخراج خفت با نیروهای بیگانه از این کشور شد گویای حرکت اسلامی رزمندگان مسلمان و تاثیر انقلاب اسلامی ایران در بین آنها است .
استکبار جهانی بیش از دیگران به این مهم پی برد که تنها مانع رسیدن او به مقاصد و شیطانی اش اسلام و نهضت های اسلامی است و او به تجربه کسب کرد که حرکتهای مبتنی بر تفکرات ناسیونالیستی و یا الحادی یا در نطفه خفه گشته اند و یا در مقابل یکی از برقدرتها فرود آورده اند و آن تفکری که هرگز تسلیم در مقابل غیر خدا را نخواهد پذیرفت اسلام است و بس . از این جا بود که همواره سعی در ایجاد تفرقه در بین مسلمین جهان نمود و کوشید تا روحانیت مبارز و متعهد را بوسیله عوامل خود فروخته اش از صحنه دور نگهدارد و لذا شعار جدائی دین از سیاست را رایج نمود و ما دیدیم که از این تفکیک نامیمون برما و سایر مسلمین جهان چه گذشت ؟ اما زمانی که امت مسلمان ایران به فضل الهی و با رهبری امام هشیار و بیدارمان و روحانیت مبارز متعهد برخاست و
حرکت طوفنده خود را آغاز نمود دیدیم که در مسیر خود چگونه کفر و نفاق را در هم پیچید و شرق و غرب متحاوز را زبون ساخت و ترفندهای گوناگون استکبار را خنثی نمود .
سلیله جنبان نان استکبار و در راس همه آنها شیطان بزرک پس از این در پی آن برامده اند تا انقلاب و جوان و نوپای ما را درهم کوبند و به همین دلیل کسی را سرسپرده و حلقه به گوش تر از صدام جانی نیافتند . آنها که از آن همه توطئه طرفی نیستند می خواستند از طریق صدام علاوه بر ژاندارمری منطقه از نفوذ و صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورهای نمطقه جلوگیری نموده و لذا جنگ را به راه انداختند . صدام به نمایندگی از سوی امپریالیزم و صهیونیزم و مرتجعین عیاش منطقه رسالت یافت تا پیشاهنگ این جنایت عظیم تاریخ شود این روسیاه تاریخ که در ابتدای خود را سرادار قادسیه می دانست پس از آن هم ددمنشی اکنون به جائی رسیده است که باید انتحار ننگین را برگزیند . شکست های پی درپی صدام را برآن داشت تا جنگ را به خلیج فارس کشیده از این طریق اربابان جنایتکارش و مرتجعین سرسپرده را عملاً وارد معرکه نماید . ما به آمریکا جنایتکار و اذناب سرسپرده اش اعلام می کنیم اگر بخواهند خلیج فارس را به آشوب بکشانند ابهای خلیج فارس را گورستان اجساد متعفن شان خواهیم ساخت . به مرتجعین منطقه که خود هنوز درگیر وادار اختلافات درونی دودمانی به سر می برند نیز هشدار می دهیم بیش از این خود را ملعبه دست شیطان بزرگ نکرده و از حمایت صدام دست بردارند زیرا که صدام رفتنی است و آنچه که برای شما خواهد ماند باری از پشیمانی و ندامت خواهد بود .
ما امت مسلمانان ایران می دانیم که شکست ما در این جنک شکست اسلام است و دشمن برای نابودی اسلام سوگند یاد کرده است و لذا قاطعانه خواستار ادامه جنگ تا پیروزی کامل رزمندگان دلیر و ایثارگر و نابودی صدام و صدامیان هستیم . رزمندگان دلیر و شهادت طلبمان بدانند که ان شاء الله پیروزی با ما است .
از مسائل مهم اخیر مملکت درخواست رأی اعتماد توسط دولت خدمتگزار از مجلس است . با توجه به رهنمود اخیر حضرت امام روحی له الفدا که همچون سایر مواقع حساس نگران این بار نیز به ما هشدار داده اند ضمن تأیید نخست وزیر محترم با استقلال رأی و هشیاری و دقت و دور از هر گونه حب و بغض و صرفاً به خاطر رضای خدا و تحکیم انقلاب و اسلاممیدان عمل را به اهل امانات بسپاریم و در سپردن مسوولیت ها به افراد عهده بودن ملاک باشد . انتقاد از مسوولین اگر لله باشد نه تنها ضعف کننده نیست بلکه پویائی انقلاب اسلام را در جامعه و در جهان بیشتر می کند در عین حال فراموش نکنیم که دولت درگیر چه مشکلاتی بوده است که عمده ترین آنها جنگ تحمیلی است . مجلس باید به دور از جزئی نگری ها و با استفاده از احکام اسلامی و فقه سنتی در پی تصویب طرحها و لوایحی به نفع محرومین جامعه که بار اصلی انقلاب را به دوش می کشند باشد . آنجا که امام امت یک موی سرکوخ نسینان را به تمام کاخ نشینان نمی دهد و آنها را ولی نعمت می داند خط مشی جمهوری اسلامی را در رابطه با محرومین تعیین می فرماید .
پیام تاریخی رهبر کبیر انقلاب به مجلس دوره دوم مبنی بر رسیدگی به وضع قشر کم درآمد باید مد نظر مجلس باشد در این رابطه وزارت بازرگانی می تواند نقش عمده ای را داشته باشد مگر نه این است که براساس ماده 7 لایحه قانونی تشکیل مراکز تهیه و توزیع کالاهای منصوب 20/2/59 شرکتهای تعاونی مطرف از جهت دریافت سهمیه کالاهای وارداتی و تولیدی در اولویت قرار دارند . متأسفانه این ماه نه تنا کاملاً اعمال نشده بلکه
سهمیه اکثر تعاونی های متصرف کارمندان دولت نیز قطع شده است این امر باعث فشار براین قشر کم درآمد گردیده بجای اینکه سهمیه کالاهای مورد نیاز کامندان به بازار آزاد داده شود اگر در اختیار تعاونی های مصرف قرار گیرد هم از تورم قیمت ها می کاهد و هم کارمندی که از حقوق ناچیزی برخودار است قسمت عمده ای از مشکلات زندگیش برطرف خواهد شد .
به وزاتر بازرگانی در مورد اعمال بند ه از ماده قانون تشکیل وزارت بازرگانی تذکر مید هم که بیش از این نگذارند عدم تعادل بهای کالاهای داخلی و وارداتی گلوی مردم را بفشارد . از مجلس می خواهم که هر چه زودتر نسبت به روشن شدن وضعیت زمین و در نهایت احیاء کشاورزی که می تواند ما را در خودکفائی یاری دهد نه در شعار بلکه عملاً اقدام نماید ، اگر برخوردی که اخیرا با کشاورز و کشاورزی در استان خوزستان گردید و نتیجه اش این شد که دسترنج کشاورزان عزیز در مقابل چشمان حیرت زده ایشان تباه شود در کشور تعمیم یابد باید فاتحه کشاورزی را خواند . از دولت خدمتگزار می خواهم که برای دلگرمی هر چه بیشتر کشاورزان با اینکه مسائل بطور جدی برخورد نماید و تاکیدات حضرت آیت الله منتظری را مدنظر داشته باشد وضع بدو نابسامان بهداشت از جمله مسادل مهمی است که رابطه مستقیم را تعدد بیماریها دارد . بردولت خدمتگزار است که در این مورد تصمیمات جدی اتخاذ نموده و این مسأله حیاتی را نیز اولویت دهد . مسجد سلیمان حوزه انتخابیه این جانب که سالیان سال پایگاه استعمار بوده است و شهری که نفتش سالها ثروت این کشور را تأمین می کرده اکنون به جائی رسید است که یکی از محرومترین شهرهای ایران است . ضد انقلاب که از فقر و تنگدستی مردم اطلاع داشت پس ازا نقلاب با تمام قوا سعی در جذب نیرو در این شهر می کرد ، اما فطرت پاک خداجوی این مردم هرگز بازیچه دست خود فروختگان شرق و غرب قرار نگرفت و حزب الله این شهر به رهبری روحانیت عزیز و پیرو امام تار و پود از خدا بی خبران را درهم پیچیده و آن گاه که نیمه های شب موشکهای جنایتکاران تاریخ این مردم رنج دیده و مظلوم را به خاک و خون می کشد فریاد مرگ بر آمریکای آنها گوش فلک را کر می کرد و این مصیبت های پی در پی هیچگاه خللی در عزم راسخشان ایجاد نکرد . اما اخیرا کم لطفی های بعضی از مسوولین این شهرستان مبتی بر اخراج نیروهای متعهد و حزب الله و جایگزین کردن افراد متلق و فرصت طلب باعث حیرت زدگی در بین مردم شده است . مدتی است که برادران پاک مخلص مسجد سلیمان که هموازه در مقابل ضد انقلاب قد علم کرده و خاری در چشم آنها بوده اند و حتی آنهائی که عضوی از اندام خود را در راه خدا از دست داده اند به دلایل واهی کنار گذاشته شده است یا در شرف این کار قرار گرفته اند .
از وزارت محترم کشور می خواهم هر چه سریعتی بازرسی را به محل فرستاده و علت این امر را جویا شوند و بیش ازاین نگذارند عده ای خود محور و یا سهل انگار نیروهای مخلص و فداکار را اط صحنه دور نمایند و به قول آیت الله صانعی تز شهید مظلوم بهشتی به فراموشی سپرده نشود (‌رئیس ـ وقتتان تمام شده است ) سالیان سال است که بی آبی مردم این شهر را مستاصل کرده است .
از وزارت محترم نیرو برای دومین بار می خواهم که تصمیم عاجلی در این مورد گرفته و طرح جامع 40 اینچ را هر چه سریعتیر به اتمام رسانیده و تا اتمام این طرح یک طرح ضربتی کوتاه مدت پیاده نماید . قبلاً تذکراتی
آقای همتی نماینده مشکین شهر به وزارت کشاورزی در خصوص استفاده دامداران از منطقه کولاش و به وزارت نیرو درمورد آب آشامیدنی مشکین شهر و سد خاکی اینچه نو تذکر داده اند .
5ـ رأی اعتماد به آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر .
رئیس ـ دستورمان امروز بررسی و درخواست رأی اعتماد از طرف جناب آقای نخست وزیر است که از ایشان دعوت می کنیم تشریف بیاورند و توضیحاتی که می خواهند بفرمایند آقای نخست وزیر 2 ساعت وقت دارند که می توانند همه را یک جا استفاده کنند یا به وققت مجلس تقدیم کنند .
مهندس میر حسین موسوی ( نخست وزیر ) ـ با سلام به امام امت که نظام جمهوری اسلامی و همه نهادها مشروعیت و اقتدار خودشان را از ایشان می گیرند و سلام به ارواح پاک شهدای راه اسلام و سلام بر ملت عظیم الشان مان و سلام برنمایندگان محترم و با آرزوی پیروزی رزمندگان دلیرمان که سرنوشت منطقه و بلکه جهان اسلام را دارند تعیین می کنند .
در مورد انگیزه گرفتن رأی اعتماد من زیاد صحبت نمی کنم چرا که نامه ای که خدمت مجلس شورای اسلامی نوشتم به وضوح نمایانگر همه چیز هست و در عین حال بحث هائی که در این دو هفته در مورد قانون مربوط به گرفتن رأی اعتماد شده است این موضوع و انگیزه را نشان داده و علت گرفتن رأی اعتماد را من فکر می کنم به خوبی روشن کرده باشد . مجلس تازه ای تشکیل شده نمایندگن تازه ای آمده اند ترکیب تازه ای در مجلس داریم طبیعی است که در شرایطی این چنین حساس اگر بخواهد دولت قوی با مسائل برخورد بکند گرایش آن هم سو با گرایش مجلس باید باشد دولت نمی تواند در تضاد با مجلس باشد . بلکه دولت هنگامی قدرتمند است هنگامی میتواند پرقدرت عمل بکند که بلکه دولت هنگامی قدرتمند است هنگامی می توان پرقدرت عمل بکند که هم سو با نمایندگان محترم مجلس و گرایش مجلس حرکت بکند و رأی اعتماد این فرصت را پیش می آورد و این موضوع علاوه بر آن ضرورت هائی است که نشات گرفته از قانون اساسی جمهوری اسلامی است .
در کنار این مسأله که من فکر می کنم روشن است طبیعی است در چنین جلسه ای دولت عملکرد خودش را در اینجا بیان بکند گرچه این عملکرد در یکی طوفانی ترین دورانهای تاریخ کشور ما نمی تواند در یک مجال کوتاهی گفته بشود ولی تصور بر این است که همه شما نمایندگان عزیز خودتان در معرکه بودید و در نتیجه اشارتهائی که در این زمینه می شود کافی باشد برای اینکه ما در جو مشکلاتی که دولت با آنها دست و پنجه نرم کرده است و احیانا پیش رفته و یا ایستاده برای نمایندگان روش بشود .
برای توضیح این مسائل خیلی خوب است که ما اشاره ای به نقطه ای که دولت کار خودش را از آن نقطه آغاز کرده بکنیم که بسیار حساس است چرا که الان در یک موقعیتی در جهان و درداخل کشور ایستاده ایم که پایه های نظام استوار شده . قوی هست ما در رابطه با سیاست خارجی خودمان در رابطه با جنگ در رابطه با خیلی از مشکلاتی که سه سال پیش و در اول انقلاب داشتیم الان در وضعیت کاملاً اطمینان بخشی قرار داریم و این قضاوت ما تنها نیست ، بلکه این قضاوت جهان در مورد انقلاب اسلامی ما است . برگشت به آن نقطه آغاز می تواند نشان بدهد که دولت در این ثبات و در این موقعیتی که ما و انقلاب به دست آورده چه نقشی را بازی کرده و این مسأله ، داوری در مورد عملکرد دولت را می تواند بسیار راحت بکند گرچه ما مجبور هستیم که آن موقعیت را
خیلی کوتاه این جا خدمت برادران عرض  بکنیم به خاطر اینکه به مسائل اساسی تری که باید اشاره بشود برسیم همه شان نمایندگان هم نیم اول و هم نیمه دوم سال 60 را در نظر دارید ، تنش های عظیمی که در جامعه ما بخاطر حاکمیت لیبرا ها بوجود آمده بود تاخت و تاز گروهکها بوجود آمده بود ماجرائی که در هفتم تیر در دفتر مرکزی حزب داشتیم که عده زیادی از رهبران ، از بهترین فرزندان این ملت را گرفت در سخت ترین شرایط . ماجرای انفجار نخست وزیری را در نظر دارید تظاهرات مسلحانه یک عده آدم کش که چون عروسک های کوکی به خیابان می افتادند ماشین ها را آتش می زدند به مغازه ها حمله می کردند به مردم حمله می کردند به عنوان تظاهرات مسلحانه به سمت مردم گلوله باز می کردند را در نظر می آورید در کنار اینها در نظر بیاورید حاکمیت سیاسی دولت را و در نظر بیاورید وضع ادارات را و انسجام اجرائی اثر گذاشته بود . شوخی نیست که در یک کشوری ،  در یک فاصله کوتاهی مردانی چون بهشتی ها ، رجائی ها ، باهنرها ، شهید بشوند و تعداد زیادی وزیر و معاون شهید بشوند ، حدود 30 نفر از نمایندگان شهید بشوند ودر کوچه و خیابان مان این ماجراها راداشته باشیم و محاصره اقتصادی را داشته باشیم و انتظار داشته باشیم که یک سیستم جا افتاده داشته باشیم . سیستمی که دولت آن را تحویل گرفت یک سیستمی که دولت آن را تحویل گرفت یک سیستم به شدت پاشیده بود به این مسأله من اضافه می کنم ، کارهای سازمان یافته ای که در رابطه با سیستم اداری صورت گرفته بود برای اینکه این سیستم را از نیروهای متخصص و کارا تهی بکند ما آن موقع وقتی شعار تقابل تخصص و مکتب از سوی بنی صدر مطرح می شود این شعار را شاید خیلی مهم نمی گرفتیم گر چه به آن واکنش نشان می دادیم و این دو مقوله را از هم جدا نمی دیدیم ،‌ولی عملاً این شعار که مدت مدیدی در کشور داده شد باعث شده بود که در سیستم اجرائی ما وقتی وارد شدیم به واقع یک تقابلی بین افراد مکتبی و نیروهای متخصص وجود داشته باشد چرا که آن شعار برای این داده می شد که تمام متخصصین تکنوکرات ها دور لیبرال ها ، دور گروهکها گرد بیایند و در نتیجه نیروهای اصیل مذهبی بمانند و این بدبینی و تقابلی که وجود داشت از یک سو محلس برای سربازگیری ضد انقلاب بود ، گرهکها بود ، لیبرال ها بود از یک سوی دیگر تهی گذاشتن دست نیروهای اصیل مذهبی بود اگر رویه شهید بهشتی را در نظر بیاورید که چقدر ایشان برای جذب نیرو حساسیت داشتند و جذب نیروهای متخصص و کارا در جامعه ، انهائی که تعهدی داشتند می توانیم به اهیمت این قضیه پی ببریم ، ولی اهمیت این موضوع موقعی می توانست برای ما مشخص بشود که وارد دستگاه اجرائی بشویم و مواجه بشویم با هزاران کارخانه ، پست های خالی ،سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی وببینیم که در این موقعیت شاید مهمترین مسأله دولت در ان دوره مسأله همین نیروهای انسانی و پیدا کردن افراد متعهد برای پرکردن این خلاء ها بود ما باید این را در نظر بیاوریم امروز که در دوران حاکمیت نیروهای حزب اللهی ما به سر می بریم نباید آنروز ها را فراموش بکنیم .
از سوی دیگر در آن چنان موقعیت اگر یادمان باشد دستگاههای مختلف بخاطر روشن نبدن چهارچوبه ها به خاطر نبودن حاکمیت سیاسی دولت هر دستگاهی بسیار فراتر از مرزهای وظایف قانونی خودش می رفت مخصوصا در رابطه با نهادهای انقلاب . این مسأله طبیعی هم بود که بخاطر حفظ حراست از انقلاب در وهله اول و گاهی به خاطر روشن  نبودن مرزهای وظایفی که دستگاههای مختلف داشتند ما یکی از مهمترین مشکلاتی که داشتیم همین  مسأله فراتر رفتن هر دستگاهی از مرزهای قانونی خودش بود همان طوری که اشاره کردم این مسأله
هم در رابطه با دستگاههای نهادهای سنتی ادارات وجود داشت هم در رابطه با نهادهای انقلاب که نهادهای انقلاب این حرکتشان از یک انگیزه های انقلابی برای حفظ و حراست انقلاب سرچشمه می گرفت . برادران سپاهی انگیزه های انقلابی برای حفظ و حراست انقلاب سرچشمه می گرفت . برادران سپاهی برادران کمیته فقط خودشان را درآن چهارچوب که طبیعی است وظیفه شان بود خودشان را نگه نمی داشتند چرا که برای کشور احساس خطر می کردند و اصولاً هر فردی چنین خصوصیتی را از خودش بروز می داد و این خودش یک ناامنی و گسستگی در کارها را ایجاد می کرد که در عین حالی که این دستگاهها بایستی تقویت می شدند و این نگیزه بایستی سرجای خودش می ماندند بایستی هر دستگاهی در جای قانونی خودش قرار می گرفت تا این حرکت آغاز می شد . در این رابطه دولت مواجه با این مشکلات بود ولی خوشبتانه حمایت امام در کنار دولت بود ، حمایت ملت در کنار دولت بود ، حمایت مجلس درکنار دولت بود و دولت هم با انرژی زیاد وارد کار شد .
ما برای اینکه آن موقعیت را یک مقدار دقیق از بررسی بکنیم که من در رابطه با مسائل سیاسی در وسط صحبت هایم بیشتر توضیح خواهم داد که سیاست خارجی ما که اشاره خواهم کرد که در چه نقطه ای بودیم و به چه دلیل ما وزارت خارجه نداشتیم ، وزیر امور خارجه نداشتیم تا سایر مسائل داخلی . خوب است که در این موقعیت یک مقداری وضعیت اقتصادی اجتماعی آن موقع با یک مقدار آمار و ارقام و تحلیل خدمت شما نمایندگان عزیز ارائه داده شود .
تا سال 60 نظام اقتصادی کشور 2 شوک عمده وارد شده بود که یکی ناشی از مسائل اجتناب ناپذیر انقلاب و محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی بود ، نتیجه این عوامل بر جمیع جهات نظام اقتصادی کشور و بر عموم فعالیت های تولیدی اثر گذاشته بود این تاثیر باعث کاهش قابل ملاحظه ای در تولید و اشتغال در بخش های مختلف کشور  از جمله بخش های صنعت ، آب ، برق ، گاز و ساختمان و معدن و نفت و خدمات بود . من یک رقمی می دهم که بعداً روی این رقم ما توضیح بیشتری خواهیم داد که چه سرنوشتی در این 3 ـ 4 ساله اخیر داشتیم .
تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت در سال 1357 ، 7/16 درصد و در سال 1359 مجددا معادل 4/16 درصد کاهش یافت . در آن دو سال این رقم کلیدی و این آمار کلیدی بسیار می تواند مورد توجه قرار بگیرد در تحلیل حرکتهائی که در این 3 سال اخیر دولت انجام داده است که این هر دو نشان دهنده کاهش شدید و دامنه دار فعالیت های اقتصادی است کاهش تولید ناخالص داخلی در سال 1357 عمدتا به علت کاهش تولید نفت که حدود 31 درصد کاهش داشتیم کاهش تولید بخش صنعت که حدود 16 درصد کاهش داشتیم البته بیشتر از 16 درصد کاهش تولید بخش ساختمان که حدود 13 درصد بوده کاهش تولید در بخش های آب و برق و گاز 5/9 درصد و بالاخره کاهش ارزش افزوده بخش خدمات 6/7 درصد بوده یک رقم های دیگری هم هست برای اینکه به مسائل دیگری برسیم و به این ارقام من دوباره برخواهم گشت به مسائل دیگری می پردازیم :
ضربه ناشی از جنگ تحمیلی علاوه برکاهش تولید داخلی ، اختلالات قابل ملاحظه ای نیز در امکانات زیربنائی مانند خطوط لوله نفت و توزیع سوخت ، پالایشگاهها ، بنادر ، امکانات حمل و نقل زمینی شهری و بین شهری و هوائی و دریائی ،‌تولید انتقال نیرو ایجاد نموده که تک تک اینها اگر بحث بشود و داستانهایش گفته بشود
ما در موردش مسائلی داریم در نتیجه این امر بهره برداری از ظرفیت های موجود کشور در سطح بسیار پائینی قرار داشت . برای مثال شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی که در 6 ماه اول سال 1357 معادل 161 بود در 6 ماه اول سال 60 به 9/12 تقلیل یافته بود که خواهیم دید که در سال 62 که 9 ماهه اولش این ارقام به دست آمده که در این زمینه ما جهشی داشتیم یعنی تولید کارگاههای بزرگ به 75 درصد تولید 1357 کاهش بافته بود و خود سال 57 سالی است که ما به خاطر اعتصابات و حرکت هائی که مردم برای انقلاب داشتند . کاهش یافته بود . این کاهش عمدتا در تولید فلزات اساسی ، مواد محصولات شیمیائی و تولید ماشین آلات و محصولات وسایل فلزی و تولید مواد غذائی اتفاق افتاده بود فعالیت های عمرانی کشور در حال رکود قرار داشت این نکته همیشه مورد توجه مجلس بوده که از علت آن من می گذرم کاملاً روشن است فقط این رقم را نقل می کنم که از 1072 میلیارد ریال یعنی حدود 100 میلیارد تومان بودجه عمرانی سال 1359 تنها 568 میلیارد ریال جذب شد حدودا 56 میلیارد تومان که حدود 53 درصد بودجه عمرانی آن سال بود .
کاهش شدید تولید ناخالص ملی و در نتیجه کاهش استفاده از ظرفیت های موجود ، بیکاری وسیع نیروی انسانی را همراه داشت به طوری که در مقاطعی نرخ بیکاری معادل 20 درصد نیروی کار کشور برآورد شده . من در اینجا اول انقلاب و آن سالها را به یاد همه برادرها می آورم که یکی از مهمترین مشکلات دولت و نظام مسأله بیکاری بود طوری که در شواری انقلاب من یادم هست که تصمیمی گرفته شد برای اینکه حدود 5 میلیارد تومان برای مقابله با دیپلمه های بیکار تخصیص داد هبشود جهت ایجاد تعاونی هائی که اینها را مشغول بکند و آن موقع تصور بر این بود که این پول حتی به صحرا همه ریخته شود در آن مقطع مشکل سیاسی را حل کند تا نظام به مسائل دیگری برسد که الحمد الله آن پول به دورهم ریخته نشد و در رابطه با این تعاونیها اثرات بسیار خوبی هم داد . بعضی جاها ما افت داشتیم و البته در بعضی جاها نتایج بسیار خوبی را گرفتیم . من فقط قصدم این است که نشان بدهم که تا چه اندازه آن موقع این مسأله اهمیت دشت و با وضعیت فعلی مقایسه بشود .
در آن زمان مسائل مهم دیگری بود که دولت به خاطر شرایط ویژه ای نمی توانست آنها را بیاید صریحا بیان بکند . و برادران مسوول در جریان این کار بودند یکی از مهمترین آنها که واقعاً برای دولت کل نظام خطرناک بود مسأله کم شدن ذخایر ارزی به حالت خیلی خطرناکش بود و این پائین آمدن که دلائل زیادی داشت از جمله محاصره اقتصادی ، نخریدن نفت که در حدود شاید بیشتر نفت ژاپن را ما تأمین می کردیم . 4 میلیون بشکه نفت در روز ژاپن مصرف دارد آن موقع خریدهای خودش را از ما متوقف کرده بود . سایر کمپانی ها و شرکتهای بزرگ هم همین جور و در مهر و آذر بهمن سال 1360 فروش نفت حدود 300 هزار بشکه ، 400 هزار بشکه بیشتر در روز نبود و ما می توانیم حساب بکنیم که این چه قدر می تواند ارز بیاورد در کنار این مسأله بلا استثناء مخارج جنگ را داشتیم مسائل مهمی در رابطه با گندم و غلات و نظایر اینها داشتیم که نمی توانستید کم بکنید و این در حالتی بود که عملاً ما در جهان تنها بودیم و شاید در آن موقعیت های سیاسی هم صورت گرفت که ما سپرده هائی از کشورهای دوست در بانکهای خودمان داشته باشیم بدون اینکه این مسائل به طور علنی بیان بشود و حتی آن هم داده نشد . مقابله با این بحران به صورت گسترده در دولت صورت گرفت  و موفق شد یکی از افتخارات دولت خدمتگزار می تواند به حساب بیاید که در این مورد من بعداً کمی توضیح خواهد داد و بد هم نیست که
اینجا اشاره بشود سال 1359 نزدیک چهار میلیارد و خرده ای ما در ذخایر کسری داشتیم و از ذخایر خودمان خوردیم در سال 60 هم دو و خرده ای باز هم از این ذخایر کم اشد و آن رقمی که رسید طبیعی است که اینجا ما بیان نکنیم و پایه ای برای محاسبات قدرتهای استکباری قرار ندهیم و اگر یاد نمایندگان محترم باشد شما در تلکس های خارجی دائم بشارت سقوط نظام جمهوری اسلامی و ورشکستگی آنرا می دیدید به هم نوید می دادند این ماه ، آن ماه یک هفته دیگر دو هفته دیگر و دائم به خاطر همین اطلاعاتی بود که در زمینه فروش نفت ذخائر ارزی و مسائل اقتصادی ما و پائین آمدن تولید در سطح کشورخارج از این ما ذخایر استراتژیک کشور مثل گندم مان بسیار پائین آمده بود . خوب بعضی دردها هست که همان موقع نمی شود بیان کرد ولی وقتی که گذشت و موقعیت ها حاصل شد می شود این دلهره ها را منتقل کرد گرچه باز هم احساس نمی شود در آن موقعیت ما بارها ته بعضی از سیلوهایمان را جارو می کردیم همانطور که سال گذشته هم این چنین بود . خوب این یک چیز ساده ای است که الان موقعی که ما سیلوها یمان پر است و از نظر ذخایر مطمئن هستیم و قوی روی پای خودمان ایستادیم و برنامه رییز کردیم گفتنش ساده هست ولی مسائلی که دنبال این قضیه هست که چگونه ما حداقل 10 هزار تن گندم را در بنادری که دائم در مرز تهدید قرار دارد بند خرمشهر و بند امام از دست خارج شده ما وارد کشور بکنیم با دستگاههای فلجی و کامیونهائی که قطعات ندارد ، کم هست ، رسیدگی نشده و در یک وضعیت آشفته ای اینها را به مرکز کشور و به سیلوها برسانیم و مسأله نان را در سطح کشور تنظیم بکنیم که حداقل این کالا را به طور منظم برسانیم چیزی است که الان وضعیت آرام است و دراین زمینه ما قوی هستیم می توانیم این را بیان بکنیم و شاید من فرصت نکنم یک موقع دیگر روی این مسأله صحبت بکنم و خوب است که اینجا این موضوع را بگویم که سال گذشته هم ما چنین وضعیتی را در رابطه با سیلوهایمان داشتیم که البته آن وضعیت الان برطرف شده و برنامه ریزی منظمی در این ارتباط صورت گرفته و ما ذخایر عظیمی داریم ولی شاید مهمترین وسخت ترین روزهای دولت در رابطه با مسائل مختلف به هیچ وجه مسائل سیاسی نبوده و همین مسائل نان مردم ، آرد مردم وامثال اینها بوده که الحمد الله به لطف خدا و با کوشش بسیاری از سربازان گمنام در این کشور ، مسائلش حل شده .
وجود این شرایط یعین کاهش تولید داخلی و کمبود منابع ارزی و درآمدی و کاهش ذخائر کالاهای استراتژیک سبب شده بود که فشارهای تورمی در سطح قیمت ها ظاهر شود به ترتیبی که شاخص قیمت عمده فروشی در سال 59 از رشد بی سابقه 30 درصد برخوردار بود و نرخ رشد قیمت خرده فروشی نیز به حدود 23 درصدرسیده بود سرنوشت این رقمها را در طولاین 3 سال بعداً خواهیم دید . اینها یک شرح مختصری از مسائل اقتصادی در این موقعی بود که دولت به اصطلاح مسوولیت را می پذیرد البته همانطور که اشاره کردم دلایل این موضوع هم روشن است . تنش های سیاسی ، انقلاب ،‌حرکت گرهکها و کارشکنی های بنی صدر ما چهار تا از وزارتخانه هایمان بدون وزیر بی دلیل نبود در رابطه با مسأله ارز که باز هم راجه به آن صحبت خواهم  کرد به یاد بیاوریم دولت مردمی و انقلابی شهید رجائی حاکمیتی بر بانک مرکزی نداشت و بانک مرکزی در دست بنی صدر بود و امکان هیچ نوع کنترلی بر ذخایر ارزی و برنامه ریزی روی آن وجود نداشت از آذرماه که دولت مسوولیت را به عهده می گیرد ما در عین حالی که یک پیروزیهائی در جبهه ها با حرکت رزمندگان دلیر خودمان داریم این
حرکت را اینجوری در نظر بیاوریم که وظیفه دولت را در تدارک جبهه ها بالا می برد این جور نیست که بگوئیم تحرکی هست و دولت در این زمینه کاری صورت نمی دهد هر حمله بزرگی میلیاردها ریال و تومان تدارک و تجهیزات می طلبد ما در سخت ترین روزها تمام ماشین آلات کشور را راه سازی و سایر ماشین آلات را در کشور جمع می کردیم و برای این حملات تجهیز می کردیم و به جبهه ها می فرستادیم و نیروهای خودمان را به جبهه ها می فرستادیم و هر کدام از این حملاتی که به صورت موفق صورت گرفته بار سنگینی را بر دوش دولت گذاشته که تاریخی برای خودش دارد برای بیانش و شایر یک اشاراتی در طول این صحبت بشود شاید هم نشود و می شود نمایندگان محترم در این زمینه یک حدس هائی بزنند . بطور کلی می توان گفت زحمات و فعالیت های بی وقفه مسوولین دولت خدمتگزار از نیمه اول سال 60 به بعد به تدریج اثرات خود را در به راه اندازی نظام اقتصادی نشان داد به نحوی که در سال 60 برای اولین بار در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تولید ناخالص داخلی از رشد برخوردار شد این رشد گرچه اندک و حدود 8/2 درصد بود لکن نشان دهنده این واقعیت بود که سال 60 نقطه عطفی در حرکت اقتصاد کشور بعد از پیروزی انقلاب محسوب می شود . من آنجا رقمها را قبلاً گفتم 2/16 ، 8/16 دوسال اول ما در تولید ناخالص داخل افت داشتیم . این رقم ارزش تمام تولیدات و خدماتی است که در کشور صورت گرفته این رشد در سالهای بعد نیز ادامه یافت به نحوی که در سال 61 تولید ناخالص داخلی از رشیدی معادل 2/15 درصد برخوردار شد این رشد عمدتا ناشی از رشد بخش نفت 5/95 درصد رشد تولید در بخش های برق و گازو آب 3/14درصد رشد بخش کشاورزی 9/7 درصد بخش ساختمان 4/4 درصد بخش خدمات 8/2 درصد بود .
البته در مورد ترکیب این رقم ما فکر نمی کنیم که ترکیب سالمی باشد به غیر از نقطه به اصطلاح صنعتش و یک مقداری نفت گرچه روی نفت مانعی نمی توانیم حساب بکنیم ولی یک جهش به نظر می آید و باید در نظر آورده بشود در مقایسه با افتی که در دوسال قبل بود و ما گر چه آمار سال 62 مان در دستمان نیست ولی با توجه به اینکه در زمینه صنعت بیست و چهار و خرده ای درصد ما رشد داشتیم و ما یقین داریم که این رشد به صورت قوی در سال 62 اداکخ داشته و همین الان هم این چنین هست . تفاوتی که احیانا در روند رشد بخش های اقتصادی در سال 62 قابل مشاهده است رشد بخش ساختمانهای مسکونی است این مسأله بسیار مهمی است زیرا تعداد ساختمانهائی که شروع شده در سالهای بعد از انقلاب پیوسته در حال کاهش بوده به ترتیبی که از 162563 واحد در سال 1358 به 104هزار واحد در سال 61 کاهش یافته بود یک کمی علت بحران مسکن را می توانیم حدس بزنیم یعنی در این 5 سال مادائم کاهش داشتیم سال 62 تعداد واحدهای مسکونی شروع شده حدود 224 هزار واحد هست که ما فکر می کنیم این روند را می شود تا 350 هزار واحد بالابرد و با مشکل مسکن برخورد کرد البته این روی محاسبات مصالح و امکانات داخلش کشور است که نسبت به رقم مشابه سال قبل 110 درصد رشد برخوردار شده . این آمار از طریق پروانه ها و مدارکی در شهرداریها هست و در وزارت مسکن هست و آن مراجعی که این کارها را دنبال می کنند و از طریق بانک مرکزی بدست آمده .
 بخش صنعت نیز در ارسال 62 از رشد چشمگیری برخوردار شد چنانکه شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی که در 9 ماهه اول سال 61 از رشد معادل 9/11 درصد برخوردار بود در سال 62 معادل 2/24 درصد رشد
داشت . علاوه بر این که فعالیت های متعارف اقتصادی در بین سالهای 60 تا 62 تشدید شد و بهره برداری از ظرفیت های بلا استفاده افزایش یافت در نتیجه تولید در بسیاری از بخشها از رشد برخوردار شد در همین دوره میزان سرمایه گذاری نیز از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار شد این مسأله امیدوارم که نمایندگان محترم دقت بکنند چنانچه تشکیل سرمایه ناخالص داخلی که به عملل گوناگون از جمله اطمینان سرمایه گذاران و مشکلات ارزی تا سال 59 در حال کاهش بوده ما در سالهای اول انقلاب دائم افت در زمینه سرمایه گذاری داشتیم که به نظر می رسید که به یک نقطه فلج کامل داریم نزدیک می شویم از آن سال به بعد به طور مداوم افزایش یافته رشد سالانه تشکیل سرمایه ناخالص داخلی که در سال 1360 معادل 6/1 بود در سال 1361 به 10 درصد افزایش یافته .
سرمایه گذاری بخش خصوصی به قیمت جاری در سال 1361 معادل 802 میلیار ریال یعنی حدود 5/42 درصد کل سرمایه گذاری انجام شده است البته یکی دورقم دیگر من اینجا نقل خواهم کرد که این مسأله کاملاً آن تبلیغاتی که علیه دولت می شود که دولت جلو سرمایه گذاری های بخش خصوصی را گرفته کاملاً رد می کند و مستند به آمار دقیقی در این زمینه هست و نشان دهنده تشویق سرمایه های سرگردان ، سرمایه های بخش خصوصی هست برای اینکه سرمایه گذاری بشود گرچه آمار حسابهای ملی برای سال 62 هنوز در دسترس نیست لکن شواهد نشان می دهد که سرمایه گذاری در سال مزبور نیز افزایش یافته به ویژه به نظر می رسد در سال مزبور سرمایه گذاری بخش خصوصی از رشد قابل توجهی برخوردار بوده باشد . برای نمونه می توان به این اطلاعات توجه نمود :
تقاضا برای استفاده از وامهای صنعتی توسط بخش خصوصی در بانک صنعت و معدن در 9 ماهه اول 1362 نسبت به مدت مشابه سال 30 درصد و وامهای پرداخت شده 21 درصد افزایش یافته . به همین ترتیب حجم سرمایه گذاری براساس پروانه های بهره برداری از واحد های جدید و یا توسعه سافته معادل 98 درصد رشد نموده است این امر نشان دهنده افزایش اطمینان سرمایه گذاران بخش خصوصی و همچنین رفع تدریجی مشکلاتی است که برسر راه این امر قرار داشته است افزایش قابل ملاحظه ای فعالیتهای تولیدی و رشد سرمایه گذاری از سال 60 به بعد به تدریج مسائل ناشی از بیکاری را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش داده یعنی ما اگر می بینیم امروز مسائل سه سال قبل را در زمینه بیکاری نداریم به خاطر گسترش همین فعالیت های اقتصادی در سطح کشور هست و جنبه تصادفی ندارد . همان گونه که قبلاً اشاره شد به دلیل اینکه مسائل مربوط به کمبود منابع ارزی و بی برنامگی در استفاده از این منابع مسائل و مشکلات را ایجاد کرده بود به عنوان یکی از اولین اقدامات دولت تصیمم به یافتن روشهائی برای بهبود مدیریت این منابع گرفت که برای اولین بار در تاریخ کشور خودمان دولت می آید یک کمیسیونی را تشکیل می دهد و می آید می گوید که چقدر ارز داریم و کجاها باید به اولویت مصرف بکنیم و می آید هزینه ارزی را با درآمد ها کاملاً یکسان می کند و مکانزیزمی پیشنهاد می کند که درست به اندازه ارز به دست آمده مخارج صورت بیگرد این یکی از رمزهای مقاوت دولت در یک سالی است که مادر زمینه ارز دچار وضعیت خطرناکی هستیم و در جهان هیچ کس به کمک ما نمی شتابد . بلکه کارشکنی ها هم وجود دارد من یادم است دررابطه با همین مسأله کمبود ارز یک بار یا یکی دو بار بین مسوولین بالای کشور در خدمت ریاست جمهوری ،‌در خدمت ریاست مجلس و در خدمت ریاست دیوان عالی کشور حتی بحث فروش طلا شد که به هیچ
وجه قبول نشد چون می توانستیم بایستیم . همان موقع در اعترافات حزب بوده ، به دست آمده مقالاتی در روزنامه ها شروع شد چاپ شدن مورد این مسأله که فروش طلا خوب نیست که بعداً در این اعترافات حزب توده می آید برای عدم افت فروش قیمت طلای شوروی حزب توده شروع می کند جو ساختن که طلا فروختن به حیثیت کشور لطمه می زند و الی آخر … مقالات و خبرهای متعددی در روزنامه های آن موقع داریم برای اینکه زیر پای دولت را خالی بکند و دولت را از این کار کنار بزند . خوب این بحث در دستگاهها مطرح بود هیچگاه عملی نشد ولی می خواهم بگویم هیچ تصمیمی در دولت نبود که بتواند در یک محیط سالم ، آرام ، بدون فشار ،‌بدون جوسازی بدون دخالت نیروهائی از بیرون صورت بگیرد و همه این تصمیمات جنبه های بسیار مهمی دارد . یکی از مسائل که همان موقع انجام شد و در این گزارش نوشته نشد و نیامده و همین جوری من خدمت برادرها عرض می کنم . یک جلساتی بود که نزدیک سه ماه ما در نخست وزیری داشتیم حدود دو ساعت طول می کشید 6 نفر از وزراء شرکت می کردند در مورد فروش نفت هر روز ساعت 11 شروع شده تا حدود ساعت 1 این جلسات طول می کشید که راههای مختلف برای بالا بردن ارز ، پیدا کردن مسأله مشتری برای نفت حرکت بکنیم که مماملات بی ـ تی ـ سی  که بعضی از برادران ممکن است شنیده باشند از آن موقع باب شد یعنی در مقابل نفت ما بتوانیم کالا بخریم برای اینکه کارخانه ها را بتوانیم به راه بیندازیم و این روشی بوده که در این چند سال کمک زیادی در موقع حساس به ما کرده برای اینکه این چرخها را به حرکت در بیاورد ولی اینها چیزهائی نبود که بیاید گفته بشود و این حرکتها بیان بشود و تحرکی که هر کدام از وزارتخانه ها در زمینه همین مسأله داشت . در رابطه با این فعالیت هائی که در این مدت صورت می گرفت نتیجه اش کم کم همین  طوری که اشاره شد داشت ظاهر میشد و در نتیجه این اقدامات فعالیت ای عمرانی شدت گرفته به نحوی که عملکرد بودجه های عمرانی همانطور که اشاره شد از 53 درصد در سال 59 70 درصد در سال 60 و 90 درصد در سال 61 افزایش یافت که نشان دهنده قدرت دستگاههای اجرائی است . خوب در کنار این خود نمایندگان محترم در جریان بودند چه انهائی که تازه آمده اند و چه آنهائی که از قدیم بودند ، شنیدند که برای اولین بار دولت موفق می شود با هماهنگی تمام دستگاهها و با قوتی که دارد برای اولین بار  سر موقع قانونی خودش بودجه را به مجلس بدهد و در این زمینه کارها را به جریان بیندازد این رقم بسیار اهمیت دارد که گرایش دولت را نشان می دهد و بلکه گرایش نظام را می تواند نشان بدهد که دولت هم افتخار دارد درست هم سو با این گرایش حرکت بکند مخصوصا برادرانی که از نقاط مختلف کشور و از نقاط محروم آمده اند . از حدود 100 میلیارد تومان بودجه عمرانی سال 66 و 63 قریب 20 تا 25 میلیارد تومان جهت اجرای حدود 22 هزار پروژه کوچک در سطح استانها اختصاص داده شده است البته ما نسبت به این مسأله نقدی هم داریم ولی در عین حال این را از نظر سیاسی و از نظر نشان دادن گرایش نظام بسیار پر اهمیت میدانیم و اگر بیش از این نمی تواند بشود به خاطر تنگناهای شدید بودجه ای و اجرائی و مصالح ساختمان و امثال اینها است که در کشور وجود دارد . این پروژه ها که اغلب در جهت کمک به رفاه مردم مناطق مملکت و بالاخره مناطق دور افتاده اجرا می شود در عین کوچک بودن و گسترده و پخش بودن در جریان مسائل اقتصادی و اجتماعی استانها تاثیر سریع و ملموس دارد در چند سال گذشته اعتبارات استانی با سرعت زیادی رشد کرده بطوری که از حدود 5/3 میلیارد تومان در سال 57 به 21 میلیارد تومان در سال 63 رسیده که باز هم این از
افتخارات دولت است و نشان دهنده گرایش دولت به سمت نقاط دور افتاده و مستضعفان و روستاها می تواند به حساب بیاید با توجه به تعداد بسیار زیادی طرح در دست اجراء هم دولت برتکمیل طرحهای در دست اجراء قرار داده شده است این یک مسأله اجرائی است که خودش اهمیت دارد و بعداً روی این بحث خواهد شد .
در طرحهای عمرانی ملی نیز علاوه بر کارهای نیمه تمام که از دوران قبل ازانقلاب باقی مانده ادامه یا توقف آنها تصمیم گیری شده و بیشتر طرحهائی الان در نظر گرفته می شود در این رابطه با طرحهای ملی که یک حلقات مفصلی را در زنجیره تولید و فعالیت های گسترده کشور تشکیل می دهد مثل بنادر و راهها ، طرحهای تأمین انرژی طرحهای آبرسانی و غیره و غیره … که اینها در یک ارتباط منطقی به هم برنامه ریزی می شوند این جوری نیست که هر بخشی جدا و تنها برای خود برنامه  ریزی بکند تا اگر طرح مبارکه را داریم مسأله مسأله گازرسانی برای آنجا از همین الان برای ما مطرح است ،‌مسأله نیرو رسانی و ایجاد نیروگاه برای آنجا و نظایر اینها یعنی تمام این فعالیت ها مرتبط با هم دیگر هست و طرحهای مهمی در این دوهر تکمیل شده است که من یک اشاره مختصری راجع به آنها می کنم :
کوره دوم ذوب آهن هست که حدود 2/1 میلیون تن الان چدن تولید دارد که اگر از نورد پانصدش که امسال استفاده خواهد شد این را در سطح وسیع فولاد خواهیم داشت سد میناب هست که حدود 14 هزار هکتار را زیر کشت خواهد برد . تاسیسات مس سرچشمه هست ، تکمیل و بهره برداری از پالایشگاه سرخس هست احداث خط لوله نفت جهت توزیع و بهتر و مناسب تر هست که فقط برای اینکه اهمیت همین رقم آخر ذکر بشود قبل از چیزهای دیگر کافی است که بدانید که در سال 62 صرفه جوئی ناشی از حمل سوخت بجای کامیون یعنی به جای اینکه از این لوله استفاده بکنیم از کامیون قبلاً استفاده می کردیم به استان خراسان بالغ بر یک میلیارد تومان گردیده . یعنی در این زمینه ما یک میلیارد تومان صرفه جوئی داشته ایم . اکتشاف و تجهیز سنگ آهن گلگهر با ذخیره بیش از 200 میلیون تن برای تأمین نیاز مجتمع فولاد مبارکه اکتشاف فسفات هست و ذغال طبس هست و برق هست که … البته این ها رقمهائی هست که برای اینکه به بقیه مطلب هم بتوانم برسم ، سریع رد می شود . برق هست که به شهادت آمار در سالهای 57 تا 61 متوسط روزانه چهار روستای کشور از نعمت برق بهرمند شده این رقم درسال 62 با تلاشهائی که صورت گرفت و علیرغم تمرکز بخش قابل توجه از نیروها در جهت بازسازی شبکه برق رسانی در مناطق آزاد شده جنوب غرب ، آمار متوسط روزانه روستاهای برق دار کشور به 6 روستا رسیده و در این سال به طور متوسط روزانه 6 روستا بر قدار شده به این ترتیب در فاصله سالهای 57 تا 62 بطور متوسط 1900 روستا در هر سال زیر پوشش شبکه های برق منطقه قرار گرفته و در این مدت تعداد روستاهای برقدار هب 3 برابر رسیده و در سال 62 نیز 2207 روستای دیگر تحت پوشش شبکه برق رسانی قرار گرقته و این یک مقدمه حرکت فعالتر در سالهای آتی برای برقدار کردن روستاهای محروم کشور است بعد اینجا اشاره هست در مورد سدهای ساخته شده قبل از انقلاب که کانالهای فرعی 3 و 4 و اینها به خاطر اینکه صرفه نداشته برای کمپانی های خارجی و ساخته نمیشده و تلاش وسیعی در دولت فعلی صورت گرفته برای اینکه این کانال های 3 و 4 ساخته بشود برای اینکه زمین ها زیر کشت بروند و نمونه هائی در این زمینه آورده شده که از جمله سد میناب هست که تا آنجا که من به خاطرم هست جهات و وزارت نیرو در این زمینه با همدیگر همکاری دارند در اطراف سیستان و
بلوچستان و ورامین و گرمسار هست که در رابطه با ورامین ظاهرا استفاده از فاضلاب تهران هم پیش بینی شده . و با تکمیل کانالها کلاً حدود 450 هزار هکتار در 19 منطقه کشور تحت پوشش قرار خواهد گرفت که در 225 هزار هکتار آن بهبود راندمان و در 225 هزار هکتار دیگر کشت جدید آبی خواهیم داشت و رقمی در حدود 62 میلیارد ریال سالانه ارزش تولیدات کشاورزی این زمینها را بالا خواهد برد . یک چیزهای دیگر هم هست که من از اینها یم گذرم دو سه تا چیزی که یک کمی ارزش سیاسی هم برای ما داشته نقل می کنم که یکی از کارهای جالبی که دولت انجام داد در رابطه با احداث بند شهید بهشتی بود آن موقع ما شایر فشار خیلی شدیدی روی بند امام نداشتیم این فشارها در خلیج فارس نبود ولی پیش بینی میشد که ممکن است که ما در معرض خطر قرار بگیریم و با یک ریسک زیادی قرار دادی که ما زیاد هم خیلی به جوانب آن اشنا نبودیم ایرادات زیادی را متخصصین ما می گرفتند ولی به خاطر اهمیت قضیه گرفتیم و در 11 ماه ما اسکله هائی داریم در بند شهید بهشتی در چابهار که الان یک تنفس گاهی برای کشور هست گر چه رقم وارداتی که ما از آنجا داریم د رحدود 3 میلیون تن هست که رقم بسیار بالائی نیست ولی برای ما اهمیت سیاسی ویژه ای دارد در این سیاست در ارتباط با آبادانی آن نقطه از کشورمان که به صورت یک گوشه ای دور افتاده به نظر می آید ادامه خواد یافت چرا که ما فکر می کنیم محکم شدن آن گوشه واستواری آن منطقه در پایائی و ایستائی و محکم شدن نظام جمهوری اسلامی اهمیت زیادی خواهد داشت یک مقدار طرحهای جازموریات که الان به آن توجه می شود راه سازی می شود یک مقدار برناه های وسیعی در آنجا شروع شدن و برنامه  های گسترده ای را ما در این ارتباط داریم به این دلیل است که در جنوب شرقی کشور خودمان هم تمرکز جمعیت بیشتر و هم حرکتهای اقتصادی سالمتری را به وجود بیاوریم و این در آینده جغرافیای سیاسی کشور ما و منطقه بسیار اهمیت خواهد داشت اشاراتی هست راجع به ارتباطات تلفنی که مخصوصا از این نظر مهم است که مخابرات کارهای مهمی را انجام می دهد که ما مقایسه بکنیم مراکزی که در روستاها زده می شود که در سال 62 تعداد 1380 نقطه و در سه ماهه اول سال 63 در 35 نقطه روستائی جمعا 1415 نقطه مخابراتی را دور برقرار شده که اگر برادرها فرصت بکنند و مقایسه بکنند این آمار را با آمار رژیم سابق موقعی که انقلاب پیروز شده اگر اشتباه نکرده باشم در حدود 230 یا 250 این حدودها رقمش یادم نیست ولی یقینا از 250 بیشتر نیست ما مراکزی داریم که مخابرات دور در سطح روستاها انجام می شده که گرایش دولت را به سمت روستاها نشان می دهد در اینجا از پروژه هائی نام برده شده که عملاً ما اعتقاد داریم با نظامی که داده شده به تولید رسیدن آنها تضمن خواهد کرد رشد تولید ناخالص داخلی کشور را در سال آینده یعنی مسأله این است که 2/15 که سال گذشته هم ما اعتقاد داریم ادامه یافته و تا چند ماه دیگر هم ان شاء الله‌این آمار در خواهد آمد . این جوری نیست که بگوئیم این دوسال است بلکه با توجه به این پروژه هائی که برای آینده الان کار می شود ما یقین داریم که می توانیم این روند را اگر مدیریت کشور قوی برخورد بکند حفظ بکنیم . در اینجا من از متجمع فولا اهواز نام می برم . فولاد مبارکه ، مس سرچشمه ،محصول نهائی اش که 145000 تن مس خواهد بود که به صنایع جنبی مس می آید که بودجه اش تصویب شده و سرمایه گذاری اش در جلسات قبل شورای اقتصادی بحث ترک مناقصه اش بود و اینها … پتروشیمی شیراز است که 000/750 تن کود خواهد داشت و فولاد مبارکه 5/2 میلیون تن انواع فولاد ورق ، پتروشیمی بندر امام است 5/1 میلیون تن انواع تولیدات جهت مواد لاستیکی و
پلاستیکی شیمیائی و نورد 500 ذوب آهن که امسال ان شاء الله تا آخر سال افتتاح خواهد شد بعد چیزهای دیگر هم هست نظیر راه آهن بافق ـ‌بندر عباس ، مجموع کانالهای 3 و4 کشور ، احداث و توسعه سیلوها ، ماشین سازی اراک و تراکتور سازی تبریز که به 000´20 دستگاه تراکتور جدید خواهد رسید و سد جیرفت که تک تک اینها این جا آثارش بررسی شده و بسیار مهم است . کل ارزش تولید سالانه قابل تقویم به ریال تعدادی از طرحهای در دست اجرای کشور ، که اسم بردم و در سالهای آینده به مرحله بهره برداری وارد خواهد شد . متجاوز از ششصد میلیارد ( 600 میلیارد ) ریال است . به بهره برداری رسیدن این حجم عظیم از ظرفیت های تولیدی کشور که طیف وسیعی از فعالیتها را در بر می گیرد موجب افزایش ارزی کل ، جانشینی قابل توجه واردات و ایجاد اشتغال مولد و رونق قابل توجه فعالیتهای کشاورزی و صنعتی در سطح جامعه می گردد . براساس برآوردهای اولیه چنان که تنها ظرفیتهای مهم صنعتی در دست احداث را به بهره برداری برسانیم ( در نظر بگیریم ) نزدیک 7/7 میلیون تن کالا و متجاوز از 22 درصد به تولیدات صنعتی کشور افزوده خواهد شد . برای این که عظمت این رقم درک بشود کافی است که به رقم واردات کشور توجه بشود که به صورت عادی اش 18 میلیون تن 20 میلیون تن یا کمتر و بیشتر هست که در رابطه با واردات سال گذشته البته ما حرف داریم و تحلیل داریم که اگر رسیدیمم ان شاء الله آن را بیان خواهیم کرد ولی رقم را می شود حدس زد و به همین دلیل الان در دولت گرایشی هست و این گرایش قوی است و ان شاء الله ادامه خواهد یافت که ما به این پروژه های مادر بیشترین اهمیت را بدهیم البته ما به این پروژه ها اهمیت می دهیم به این شکل نیست که باعث افت در کارهای عمرانی در ارتباط با مستضعفان جامعه خودمان بشود در کشورهای دیگر که یک حرکت های صنعتی حرکتهای تولیدی وسیعی را شروع کرده اند (‌صورت داده اند ) معمولا این حرکتها به قیمت فقر و فاقه قشرهای مستضعف و وسیع جامعه‌صورت گرفته که در کشور ما ،‌ما فکر می کنیم که به طور متعادل و موازی این فعالیتها را می شود پیش برد .
ازنکات دیگر مهم فعالیتهای دولت عملکرد دولت در رابطه با بازسازی مناطق جنگی است و بد نیست نمایندگان محترم بدانند که براساس برآوردی که ما داریم تا پایان سال 1361 رقمی که ما خسارت دیده ایم حدود 165 میلیارد دلار است و البته روشی که برای بازسازی در پیش گرفته شده و برادران و خواهران شاهد آن هستند روشی است که از نیروهای مردمی بهترین استفاده بشود و مدتهای مدیدی سیستمی خاص خواسته شد طرحی بشود که جلو حرکتهای مردم گرفته نشود و دستگاههای دولتی به صورت مانع و دیواری در مقابل حرکتهای خود جوش مردمی در نیایند ، این اثرات خیلی خوبی داشته و اگر ما نگاه بکنیم به فعالیتهای استان های مختلف در امر بازسازی اهمیت این روش را خواهیم دید .
از فعالیتهای دیگری که به اهتمام دولت و با پیگیریهای مداوم انجام شده تدوین اولین برنامه پنج ساله جمهوری اسلامی ایران است که این برنامه البته در کمیسیون برنامه و بودجه رد شده ولی اثرات آن در کار اجرائی بسیار بسیار گسترده بوده کسانی که با امر برنامه ریزی واقف هستند و برنامه های موجود در رژیم سابق را دیده اند اول نظام جمهوری اسلامی را در نظر می آورند می دانند که در نظام ما بعد از آن در هم ریختگی ها ، جابجائی مالکیت ها ، ملی شدن های وسیع در مورد کارخانه های طاغوتی ها املاک طاغوتی ها ، و دگرگونی مدیریت و هم چنین به خاطر آمار و چیزهای غلطی که از سابق بوده ما به هیچ وجه نمی توانستیم در نظام اجرائی روابط
منطقی بخش های مختلف اقتصادی را با همدیگر ببینیم هم چنین بخش های سیاسی اجتماعی را ، ما در سطح کشور برنامه ریزی را شروع کردیم ، این برنامه ریزی از پائین به بالا بود و حدود 5000 نفر از نیروهای جوان ، فعال ، و محلی شروع کردند امکانات هر محلی و هر استانی را بررسی کردن و این ها را به صورت منظم و با طرحها و شکل هائی که به ایشان داده می شد پیش بردند به طوری که ما امروز می توانیم ادعا بکنیم که در سطح کشور غنی ترین اطلاعات را در حد مقدور ما و با استفاده از از یک نیروی عظیم مردمی در رابطه با بخش های مختلف اقتصادی و امکانات بالقوه استان های مختلف داریم و این کار عظیم بود که صورت گرفته و آن برنامه ای هم که تقدیم مجلس شده ، خوب در رابطه اش با بحث های مختلفی است که امیدواریم با همکاری و هماهنگی مجلس نه در اهداف که اهداف را ما یقین داریم که هم سو با اهدافی است که یقیناً در مجلس است و ما فکر می کنیم اگر تغییراتی پیدا کند تغییرات کمی خواهد شد ، بلکه در رابطه با ارقام و آمار ما یک تغییراتی بدهیم و بشود یک برنامه منظمی را داشته باشیم ولی به هر حال آن برنامه الان به نحوی از اطلاعاتی در کلیه سطوح اجرائی الان استفاده می شود در بخش های برق و گاز و صنایع و امثال این ها ….
از اقدامات اساسی دیگری که در سالهای مورد نظر صورت گرفته ادامه حرکت انقلابی و مهم کابینه شهید رجائی در مورد سهمیه بندی بعضی از کالاهای اساسی است که در این جا من باید این مسأله را توضیح بدهم که برخلاف آن شایعات و بحث ها و گفتگوهای زیادی که هست این کالا ها تعداش بسیار محدود است . پنج رقم بیشتر نیست ما پنج رقم بیشتر کالای سهمیه بندی شده نداریم که لیستش را من دارم و یادم هم هست . قند و شکر‌، برنج ، مرغ و تخم مرغ و یکی دو تا دیگر هست که البته جدولش هست که من در یک بحثی دیگر خدمت برادرها خواهم گفت . این مسأله جدا از کنترل و نظارت دولت بر بعضی از کالاهای اساسی است . اثرات این مسأله برای ما بسیار مهم بوده موفقیت امر سهمیه بندی کالاهای اساسی هنگامی برما روشن می شود که تجربه اخیر را با تجربه جنگ جهانی اول و دوم در کشورمان مقایسه کنیم ، در زمان جنگ اول جهانی ،‌خصوصاً در سال 1297 (‌1918 میلادی ) قحطی در سراسر کشور حاکم بود طبق گزارشات تاریخی مثلاً در استان مرکزی یک چهارم جمعیت روستائی از قحطی تلف شدند در بقیه نقاط کشور نیز وضع از این بهتر نبود در مقایسه با سال 1292 شمسی ، یعنی سال قبل از شروع جنگ در سال 1297 قیمت نان 9 برابر شکر 11 برابر ، قیمت برنج 6/4 برابر و قیمت نفت 4 برابر شده بود . در مورد جنگ دوم نیز آمار شاخص قیمت عمده فروشی که توسط بانک ملی جمع آوری می شده است نشان می دهند که شاخص قیمت مزبور در سال 1322 معادل 5/4 برابر سال 1318 بوده یعنی قیمت ها در این مدت معادل 5/4 برابر شده بودند . اهمیت مسأله وقتی روشن می شود که توجه کنیم در جنگ‌های مزبور اصولاً ایران به طور مستقیم درگیر نبوده در صورتی که در جنگ اخیر قسمتهای قابل توجهی از سرزمین میهن اسلامی صحنه تاخت و تاز بعثیون قرار داشت و امکانات تولیدی و زیربنائی کشور نیز صدمات قابل ملاحظه ای را متحمل شده بود لکن علیرغم این نکته به یاری خداوند و همت مسئولان و تلاش شبانه روزی آن ها و پیاده  کردن طرح توزیع سهمیه بندی ، مسائل اساسی در امر معیشت متعارف مردم بروز ننمود در هنگام قحطی های زمان جنگ اول و دوم جهانی در ایران مردم برای خرید چند کیلو گندم مجبور بودند در زمان هائی قسمت قابل ملاحظه ای از دارائی های خود را از دست بدهند ، ماجراهای بسیاری در این رابطه ذکر شده است
مثلاً این که محتکرین در مقابل یک من جو که مردم برای ارتزاق از آن استفاده می کردند یک من مس طلب می‌نمودند و یا در مقابل یک خروار گندم یک باغ و یا چند جریب زمین و یا خانه افراد را دریافت می کردند این شرایط را به سادگی می توان با شرایط جنگی اخیر مقایسه نمود که به قول یکی از افرادی که ناظر شرایط جنگ های مزبور و حوادث اخیر بوده ، در حال حاضر یک کارگر شاده با دستمزد خود میت اند روزانه بیش از یکصد عدد نان خریداری نماید . به اعتقاد من این یکی از افتخارات دولت جمهوری اسلامی است ما در آن هستیم و قدر آن را نمی دانیم البته با کمک ملت و مجلس این به دست آمده ،‌این درحالتی است که بزرگتریم کمک ها از نظر نقدی ، جنسی ،‌حمایتهای سیاسی ، ارزی به دشمن ما در جهان دارد می شود . و ما در محاصره اقتصادی در حال انقلاب ،‌در حال تنش های داخلی در حال حرکتهای ضد انقلاب در داخل که ناامنی ایجاد می کنند . و روحیه بدی را به بوجود می آورند و نظایر اینها … با آن روبرو بوده ایم و توانسته ایم این کار را بکنیم . نه تنها این که به خواست خداوند و در رابطه با آب و نان مردم مشکل حادی حادث نگردیده و چیزی نزدیک به آن چه که قبلاً بروز ننموده بلکه سایر ما یحتاج زندیگی مردم نیز در مقیاسی قابل توجه و علیرغم رشد سریع جمعیت کشور که در حال حاضر از مرز 42 میلیون نفر گذشته به اندازه کافی و به شهادت ارقام و آمار در بعضی موارد بیش از زمان طاغوت هم فراهم شده . ما در اینجا بد نیست که رقم جمعیتی را برادران ببینند که 36میلیون بوده ایم و الان 42 میلیون شده ایم . نسبت به اول انقلاب و مهاجرین جنگی را اضافه کنند 5/1 میلیون افغانی را اضافه کنند 200000 عراقی های رانده شده را اضافه کنند به اضافه 50000 نفر اسیر جنگی عراق را که فعلاً سربار دولت هستند . برادران گرامی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بایستی اذعان کنیم که در هنگامی که پیچیده ترین ابزار نظارت و جاسوسی مانند آواکس ها ، مبادی ورودی و خروجی اقتصادی کشور را تحت ظر داشته و پیچیده ترین و مخرب ترین ابزار تکنیکی موجود جهان مانند هواپیماها و موشک های مدرن امنیت کشتی های ما را به طور جدی تهدید می کرد و زمانی که قسمت قابل ملاحظه ای از امکانات کشور ما در نتیجه جنگ آسیب دیده بود و قسمت های مهمی از سرزمین اسلامی تحت اشغال بعثیون قرار داشت این امر که معیشت مردم دستخوش اختلال نگشته و برخلاف انتظار و تبلیغات خارجی کشور با قحطی و کمبود و مشکلات حاد روبرو نشده یک امر تصادفی نبوده است . که میلیون ها افراد بیکار به تدریج صاحب کار و ممر معیشت شده اند و تصادفی نبوده است که در بحرانی ترین شرایط اسباب اولیه معیشت مردم در اقصی نقاط مملکت تأمین شده است بلکه دلیل این توفیق تلاش بی وقفه و شبانه روزی مسئولینی بوده است که بدون سر و صدا و تبلیغات هر لحظه مشکلات جدیدی را از سر راه برداشته اند و هر آن گرفتاری جدید و تنگناهای جدید را برطرف کرده اند تا وظیفه خود را به منظور ممانعت از ایجاد اختلال در گردش چرخهای کشور و معیشت متعارف مردم انجام دهند ، بعضی نکات را من مجبورم که خلاصه کنم برای این که مطلب زیاد است که ان شاء الله برادران هم صحبت خواهند کرد چه بسا لازم باشد که بعد از صحبت نمایندگان محترم باز هم اشاره ای داشته باشم . من در این جا فقط یک مشکلی را اشاره می کنم به عنوان مشتی از خروار ، که برادران مشکلات دولت را حس بکنند . مشکلاتی که ما در شرایط عادی نمی توانیم بیائیم آن ها را بیان بکنیم و آن مسأله بنادر ما است که البته الان حل کرده ایم ولی ما بنادرمان شرایط عادی را ندارد حمل و نقل مان شرایط عادی را ندارد ما در رابطه با گندم و آرد که بحرانی در سال گذشته داشتیم گفتم به عنوان
یک مورد چیزی که در روز شاید صدها و یا حداقل ده ها از آن به گوش من رسیده و حلش کرده ایم به گوش برادران میرسانم تا حدس بزنید که ما با چه مشکلاتی روبرو بوده ایم . مشکل آرد و نان که بود یک خبری به ما دادند که در ایران فشار زیادی در این زمینه است . آردهائی که باختران توسط کامیون های ما برای ایلام فرستادیم بعد خبر دادند که فردا اینجا آرد نرسید ، تحقیق جستجو کردیم ،‌دیدیم که برادرهای رزمنده ما به این کامیون ها احتیاج داشتند و این را گرفته اند و برده اند به سمت جبهه ها ، این یک کار معمول در طول فعالیتهای ما و روزمره ما در این دولت بوده ، نه این که ما انتقادی از آن رزمنده ها داشته باشیم که ما خاک پای آنها هم حساب نمی شویم ولی طبعت این کارها نوعی است که ما نمی توانیم بیائیم در رادیو بگوئیم که این مشکلات را داریم و این طبیعی هم هست ، این ها را ما باید پنهان نگهداریم جائی دیگر این بحث اشاره شده و همین جا می گویم که در آنجا دیگر احتیاجی به بیان آن نباشد . ما اطلاعاتی که از دشمنان به دست مان می آید در اقل خودش است . یعنی شما از نظر آمار ، ارقام مربوط به سیلوها ، گندمش نبادرش ارزش بودجه اش ، بودجه سالانه اش ، بودجه دفاعی اش و امثال اینها …. در اقل ممکن است ما با این که اطلاعات در این زمینه زیاد داریم و همه برای مردم وبرای نمایندگان محترم روشن است درست آن نقاطی که به دولت بیشترین آسیب را می زند و بیشترین فشار را وارد می‌آورد ما همیشه در تنگنا بوده ایم که نیائیم بگوئیم برای نمایندگان ، چرا که دشمنان ما می توانند از این مسأله ساتفاده بکنند پارسال ما ایرادی داشتیم به یکی از برادران نماینده که در اینجا می گفت که حدود 150 کشتی منتظر نوبت در بنادر داریم که البته آن موقع 150 تا نبود که حتی 50 تا گفتنش به اعتقاد من در این جا به نفع انقلاب نبود که ما این 50 تا را 3 برابر می کردیم و می گفتیم 150 تا . خوب . این دموراژ را زیاد می کند ، جریمه را زیاد می کند . بیمه را زیاد می کند . نقاط آسیب پذیری دولت را در این جا زیاد می کند . در این نقاط دولت درست در سرایطی قرار دارد که نتواند بیاید ان چنان که باید و آن چنان که مردم احساس می کند مشکلات را بیان بکند برای اینکه پشتیبانی آنها را جلب بکند مردم البته با دید تیز خودشان این مشکلات را می بینند و راه حل های آنها را احساس می کنند ولی چه بسا نتوانیم این ها را به طور مفصل بحث بکنیم .
یک نکته ای که در رابطه با سیستم سهمیه بندی لازم است گفته بشود این است که این سیستم در تمام کشورهای درگیر جنگ های عمده مورد استفاده قرار گرفته و در کشور ما نیز از زمان شهید رجائی به این کار اقدام نمودیم این امر نیز علیرغم اشکالات متعددی که دارد و طبعا بایستی برطرف شود می تواند یک موفقیت به حساب بیاید برای این منظور نیز دلایل متعددی قابل ارائه است یک دلیل این که توزیع سهیمه بندی مانع از این شد که برخلاف زمان جنگ های اول و دوم مردم مستضعف جامعه مجبور نشوند برای به دست آوردن چند گرده نان و یا مختصری مواد غذائی دیگر دارائی های اندک خود را تقدیم محتکرین کنند . دلیل دیگر این مدعا آن است که انجام این امر توزیع سهمیه بندی شده مطرف را در جامعه متعادل تر کرده و سهم مصرف اقشار مستضعف را بالا برده این جا بسیار این رقم هائی که ما می دهیم مهم است ، این ها رقم هائی است که اخیراً من به آن ها برخورده‌ام و باز هم این را به عنوان به حساب گرایش نظام می دانم که دولت ابزاری برای اعمال این گرایش بوده . که این ارقام همان طوری که اشاره کردم گرایش طرفداری دولت از مستضعفان را می رساند . برای مثال بررسی بودجه خانوار شهری در سال 56 نشان می دهد که 40 درصد بالای درآمدی جامعه معادل 66 درصد مصرف
جامعه را به خودشان اختصاص داده اند (‌در جامعه شهری البته ) یعنی بقیه 60 درصد امکانات مصرفی و معیشتی را در اختیار داشته اند ، این هم نشان دهند ه توزیع نامتعادل مصرف در جامعه شهری است که از توزیع نامتعادل در آمد ریشه گرفته است . در سال 59 آمارگیری های بودجه خانوار نشان میدهد که بالاترین … ( 40) درصد درآمدی جمعیت یک کشور حدود 61 درصد از کل مصرف را به خود اختصاص می داده است . یعنی 60 درصد مردم در مجموع 39 درصد از کالاها و خدمات را جهت مصرف در اختیار داشته اند که بعداً این 61 درصد در سالهای 61 به استنتاج از نتایج اولیه آمار گیری بودجه خانوار سال 1361 نشان می دهد افرادی که در 40 درصد بالای درآمدی قرار داشته اند 5/53 درصد از مصرف کالاها و خدمات را به خود اختصاص داده اند یعنی در قبل 66 درصد بود این به 5/53 درصد رسیده یعنی مصرف آن 40 درصدی که درآمدهای بالای جامعه را دارند کمتر شده یعنی 60 درصد بقیه 5/46 درصد کالاها و خدمات را در اختیار داشته اند . یعنی از 34 درصد مصرف این طبقات کم درآمد ، طبقات مستضعف و متوسط به 5/46 درصد رسیده ، این آمار از نظر نشان دادن گرایش نظام جمهوری اسلامی به نفع مستضعفان از راه های شرعی و از راههایی که قانون اساسی اعمال می شود را به خوبی نشان میدهد و برای ما بسیار مهم است و این رقم ها ما اعتقاد داریم که با سیاست های هم چنان به سمت متعادل شدن باید پیش بروند برای برخورداری بیشترین نیروی انسانی ما ، مردم ما ، اقشار ما ،‌از نعمات خداونی این روند نشان می دهد که علیرغم وضعیت توزیع درآمد در شهرها ،‌توزیع مصرف کالا و خدمات بین اقشار مختلف جامعه به طور چشمگیری بهبود یافته و در سال های اخیر اقشار کم درآمدتر جامعه از سهم بیشتری از کالاها و خدمات نسبت به سالهای قبل استفاده می کردند ، علت این امر را می توان بعضاً در اعمال نظام توزیع سهمیه بندی شده جستجو کرد که البته تنها این نیست خدماتی که جهاد به روستاها می دهد و این راهها و این چیزهائی که هست را باید به این مسأله اضافه کرداگر در ارتباط با مقایسه جامعه شهری و روستائی در نظر بگیریم . روند فوق الذکر را می توان در مورد توزیع هزینه های خوراکی بین اقشار مختلف جامعه نیز مشاهده کرد در سال 1356 ، 40 درصد بالای درآمد یک جامعه 1/56 درصد از کل هزینه های خوراکی را به خود تخصیص می داده . در صورتی که همین نسبت در سال 61 به 2/53 درصد کاهش یافته است .
یکی از مهم ترین مشکلاتی که دولت با آن روبرو است . و کشور با آن روبرو است مسأله تورم قیمت ها است . اهیمت این  مشکل در این است که اثر نامطلوب و فشار بر زندگی اقشار وسیعی از مردم را اعمال می کند نزخ تورم که در سال های بعد از انقلاب در حال کاهش بود . در سال 59 بعد از شروع جنگ تحمیلی  ناگهانی افزایش یافت لکن با اقداماتی که توسط دولت در سالهای اخیر انجام پذیرفته از جمله افزایش ارزی کل در نتیجه بهبود شرایط تولید و هم چنین واردات کالا از یک سو و کاهش شدت رشد نقدینگی از سوئی دیگر از شدت افزایش شاخص قیمتها در سال 1362 کاسته شد به این ترتیب که نرخ افزایش شاخص کالاها و خدمات مصرفی از 8/22 درصد در سال 60 به 3/19 درصد در سال 61 به 7/17 درصد در سال 62 تقلیل یافته . این رقم ها به این معنی نیست که دیگر کالاها گران نیستند . روند و آهنگ تند شدنشان همین طور رو به کاهش بوده . البته علیرغم کاهش مداوم نرخ تورم از سال 59 به بعد نرخ تورم قیمتها هنوز به میزان قابل ملاحظه ای بالا بوده و ضروری است تلاش مداومی برای رفع این مشکل انجام بگیرد ، از آنجا که یکی از عوامل ایجاد فشارهای تورمی ، کسر
بودجه حاد دولت و استقراض از بانک مرکزی بوده است برای دولت مسلم است که هر گونه اقدام عملی و مؤثر در جهت کنترل تورم نمی تواند جدا از کاهش سریع و قاطع وابستگی دولت به استقراض از بانک مرکزی باشد لکن برای اینکه ابعاد مختلف مسأله برای برادران و خواهران گرامی روشن شود ضروری است توضیحی در باره کل بودجه کشور مطرح شود ، مسائلی که در رابطه با بودجه دولت قابل طرح است . می توان آن ها را به دو دسته مختلف تقسیم نمود : دسته اول مسائلی هستند که در رابطه با اندازه بودجه دولت مطرح هستند یعنی افرادی استدلال میکنند که اندازه بودجه دولت بزرگ است و به خصوص بودجه جاری دولت را تحت سؤال برده و بعضا چنین وانمود می کنند که بودجه جاری دولت بودجه ای است بی حاصل . بایستی عرض کنم که این یک نتیجه گیری ناصحیح و غیر دقیق است زیرا یکی از مهم ترین ارقام بودجه دولت ، بودجه های مربوط به دفاع است ، بودجه های مستقیم وابسته به دفاع در سال 1358 یعنی سال قبل از شروع جنگ تحمیلی معادل 381 میلیارد ریال بوده در سال 1363 به 6/1117 میلیارد ریال افزایش یافته است . رقم هزینه های مستقیم دفاعی مزبور شامل بودجه وزارت دفاع ، سپاه ، هزینه ناشی از جنگ تحمیلی و بودجه بنیاد شهید ، و بنیاد امور جنگ زدگان است که البته این جا مسأله باز سازی را ننوشته اند که آن هم می تواند باشد . اول این که رقم مزبور در سال های بعد از سال 1359 حدود 30 درصد مجموع بودجه جاری و عمرانی را در بر می گرفته است این رقم در بودجه سال 62 بیش از 42 درصد از بودجه سال جاری کشور را به خود اختصاص می داده است اگر سایر هزینه هائی که توسط جهاد سازندگی و وزارتخانه و استانداری های مناطق جنگی در رابطه با مسائل دفاعی صرف می شود را نیز به این رقم اضافه کنیم سهم بودجه دفاعی از 42 درصد کل بودجه های جاری به مراتب بیشتر خواهد شد .
دوم اینکه برای روشن شدن اندازه بودجه های دفاعی کشور می توان به ارقام ذیل توجه نمود . خوب این جا من قبل از این که این رقم را بگویم ،‌این را بلافاصله به عنوان سیاست دولت عنوان می کنم که ادامه جنگ اهمیتش یقیقناً بیش از همه بر نمایندگان محترم مطرح است اگر نظام ما بخواهد استوار بشود و پایه هایش قوی بشود بتوانیم ارزشهای انقلاب را به تمام جهان تسری بدهیم و نقش و رسالت خودمان را در جهان بازی بکنیم و امنیت انقلاب اسلامی خودمان را حفظ بکنیم و امنیت ملی خودمان را در مقابل دهان های گشوده گرگ هائی که به کمین نشسته اند حفظ بکنیم ما مجبور هستیم این جنگ را ادامه بدهیم . بدون این جنگ انقلاب حفظ نخواهد شد . این جنگ برای ما مهم است و باید ان شاء الله با پیروزی تمام بشود ، ما مشکلات را که مطرح می کنیم ( که بخشی از مشکلات است ) فقط در این جلسه تاریخی برای این است که نمایندگان محترم به بخشی و قسمتی از فشارهائی که به دوش دولت می آمده است را من بتوانم این جا منتقل بکنم .
اگر کل بودجه های مستقیم دفاعی کشور را برای سال 1363تقسمیم به جمعیت کشور نمائیم رقمی معادل 26000 ریال به دست می آید . یعنی هزینه ای دفاعی کشور معادل 2600 تومان در مقابل هر فرد از نفوس کشور است از آنجا که اندازه متوسط خانوار حدوداً پنج نفر است این بدان معنی است که در ازاء هر خانواده سالانه 13 هزار تومان توسط دولت صرف این امر حیاتی می شود که برای حیات انقلاب ما مهم است . از آنجا که امکانات در هر مقطع زمانی محدود است ، و تخصیص بودجه نیز در حقیقت نشان دهندة تخصیص امکانات است ، بنابراین هنگامی که کشور صرف یک نوع مصرف می شود به این معنی است که نمی تواند صرف مصارف دیگر شود . از
این نظر در سال های اخیر که قسمت قابل توجهی از امکانات کشور صرف جبهه ها شده طبعاً کمبود ها و تنگناهایی در سایر قسمتها مطرح می گردد . البته یک ارقام و آماری در این جا هست که تجزیه و تحلیل بقیه بودجه کشور که در ارتباط با مسأله آموزشی هست ، بهداشتی هست ، و امثال اینها من آورده ام که اگر وقت شد و در آخر یک کمی وقت بیشتری آوردم آن ها را باز بکنم تا نشان داده شود که آیا به واقع این بودجه جاری کشور در ارتباط با نقشی که هم اکنون دولت جمهوری اسلامی دارد . زیاد است یا نه و آیا در رابطه با تقلیل این بودجه دولت اصلاً می تواند کاری بکند یا نه . خوب حالا ما از این قسمت برای خلاصه کردن سریع می گذریم .
رئیس ـ شما هنوز وقت زیاد دارید اگر مطالبی در مکمل حرفتان می خواهید بزنید می توانید .
نخست وزیر ـ بلی ، این مسائل به هم پیوسته است و ارتباط دارد …
رئیس ـ 47ـ48 دقیقه وقت دارید .
نخست وزیر ـ سعی می کنم یک قسمتی از آنرا تند بخوانم . در کلیه مراحل عملیات جنگ دولت با تمام امکانات خود ،‌کلیه نیازهای جبهه را تأمین نموده است ، بعضی وقتها گفته می شود که جنگ است و رزمندگان دارند می جنگند و دولت هم کار خودش را بکند . و این نوع ندیدن واقعیت است و ارتباط عمیق جنگ با تمام مسائل امنیتی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور است و ندیدن تدارک وسیع جنگ است مخصوصا که ما بعضی وقت ها می بینیم که تدارک از ذخیره های خود دستگاههای مختلف انجام می شود الان کافی است که به خوزستان همین الان نگاه بکنیم تا ببینیم که وزارت نیرو ، کشاورزی ، جهاد و بعضی از دستگاهها چه قدر ماشین آلات خودشان را در آن جاها ریخته اند و دارند عمل می کنند و یا در زمینه وزارت صنایع همین عملیات ساخت پل خیبر را که همه برادران و خواهران در جریان هستند ، یا وزارت نفت سوخت را چگونه می رساند باز هم خودش بحث بسیار طولانی دارد و یا وزارت نیرو در تأمین آی و برق مناطق جنگ زده و تأمین و راه اندازی تأسیسات و شبکه برق و آب که در اثر حملات موشکی صدام دچار خسارت می شود یک نقش بزرگی دارد وزارت راه  چند اداره کل برای ساختن راه درست کرده به اسم ادارات راه قدس و کربلا و نجف که برادرانی که در زمینه جنگ اطلاعاتی دارند می دانند که چه قدر این راهها حیاتی است در غرب کشور و در جنوب کشور و هم چنین نقش وزارت بهداری و نقش وزارت پست و تلگراف برای کار مخابرات ، نقش جهاد سازندگی در امور مختلف که ما حالا فعالیتهای وسیعی که گفته نشده و جزو تاریخ جنگ است در رابطه با جهاد آن ها را نمی گوئیم این چیزی که این اواخر در زمینه سیاسی یک کمی اهمیت داردپیدا کرده اشاره می کنم این هدف های مصنوعی که برای موشک های اگزسه ساخته شده و از اینموشک ها ده تا با هزینه گزاف می فرستند . بیشترینشان 90 درصدشان منحرف می شوند و به این هدفهای کاذب می خورند از ابتکارات و تلاش های جهاد سازندگی است که در دور و بر نقاط حساس آب راههای ما گذاشته شده است این تذکر علاوه بر این که نشان می دهد سهم قابل ملاحظه ای از بودجه جاری و شاید تا پنجاه درصد آن صرف هزینه های دفاعی می شود ، نشان دهنده بعد درگیری دولت در مسائل مربوط به جبهه های حق علیه باطل نیز هست . علاوه بر پرداخت هزینه های مستقیم و غیرمستقیم دفاعی از محل بودجه های جاری از محل باقیمانده آن بودجه ها خدمات قابل ملاحظه ای به بخش های اجتماعی اقتصادی کشور به مردم ارادئه می شود ،‌این خدمات عبارتند از : حفظ نظم و امنیت شهرها ، ارائه
خدمات بهداشتی ، درمانی به میلیونها مراجعه کننده در هر سال ارائه خدمات آموزشی به بیش از حدود نه میلیون دانش آموز ، ارسال میلیونها بسته پستی در سال حمل میلیونها نفر مسافر و میلیونها تن باز به وسیله امکانات راه آهن و هواپیمائی و ارائه سایر خدمات و الی آخر … من در اینجا فقط باز هم یادم آمد یک نمونه کوچکی را خدمت برادرهاعرض می کنم در زمینه همین هواپیمائی خودمان که یک مؤسسه (‌هواپیمائی جمهوری ) ضرر دهی بوده سال گذشته سود بسیار کلان و خوبی داشته تعداد مسافرینش به بیش از سه میلیون نفر رسیده و الان در یک مدت زمان کوتاهی می تواند صد و پنجاه هزار نفر را سرویس بدهد برای مسافرت حج ، برادرها و خواهرها بدانند و کسانی که فرودگاه تهران رفت و آمدداشتند در اوائل جنگ تا همین یک سال و نیم پیش ، دو سال پیش می‌توانند حدس بزنند که چه کارهای پیچیده  و گسترده ای صورت گرفته تا وضع به این شکل درآمده ، من یادم است که در رابطه با همین نظم و انتظامی که کار هواپیمائی گرفته و خود فرودگاه تهران به خصوص گرفته ، سه تا چهار جلسه در حدود دو ساعت با شرکت شاید بیش از پانزده ، شانزده مؤسسه ما در نخست وزیری داشتیم بحث می کردیم ، گفتگو می کردیم چگونه اینها را با همدیگر هماهنگ بکنیم کارها راه بیفتد که اینها چیزهائی است که گفته شدنی است . من مسائل بودجه ای را که مفصل اینجا آورده ام ، از آن می گذرم و اگر بعد از صحبت نمایندگام محترم ، وقتی بود که در آنجا صحبت خواهم کرد و می ترسم یکی دو تا از فعالیت های مهم دولت را اینجا نگویم آنرا بیان بکنم و میروم روی برنامه ها و بقیه مطالب را برای بعد می گذارم . در رابطه با سیاست خارجی خواهران و برادران میدانند که ما سیاست خارجی بعد از انقلاب نداشتیم ، وزارت خارجه یکی از طاغوتی ترین دستگاهها بود که طبیعتاً تصفیه عمیقی در آن صورت بایستی می گرفت ، افرادی که آنها را اول انقلاب در اختیار گرفتند ، از اولینش که از جبهه ملی بود تا آخر ، یم وضعیت نا جوری در آنجا وجود آوردند که اگر یادتان باشد در اواخر دوره بنی صدر صحبت سند ربائی و دزدی ، حتی یک مدیر کل آنجا مطرح بود به نفع بنی صدر که بعضی هایشان را ، آن موقع روزنامه جمهوری اسلامی هم افشا کرد و در حقیقت ما به طور رسمی در جهان سیاست خارجی نداشتیم ، توسط لیبرالها ، گروهکها ، فعالیتهای مختلف خالی ماندن وزارت خارجه بدون وزیر ما به یک انزوای کاملی داشتیم رانده می شدیم و این مسأله برای امنیت کشور ما ،‌امنیت انقلاب ما بدترین خطرات را داشته و اگر باز هم یاد خواهرها و برادرها باشد ، یکی از بزرگتریم انتقادهائی که هر روز و هر هفته در مورد دستگاههای دولتی ما داشتیم مسأله سفارتخانه های ما در خارج از کشور بود ، خوب در این مدت برادران و خواهران نگاه بکنند ،  حرکتیکه ما در این زمینه داشتیم که از دو هزار فردی که در وزارت خارجه بودند ، هزار و چهار نفر الان جدید هستند ، سفارتخانه ها ، نه سفارتخانه ها داشتیم بیشتر از نه سفیر نداشتیم ،‌الان به چهل و پنج رسیده ، یکی از بزرگترین پیروزیهای ممکن را در صحنه بین المللی با بردن کنفرانس عیر متعهد ها از بغداد به دهلی انجام دادیم ، که این کار ساده نبود با صدها پیام ، ملاقات ،‌نامه ، مسافرت این کار صورت گرفت و در خود کنفرانس دهلی برخورد هیأت جمهوری اسلامی در خور اهمیت بود ،‌امروز ما استراتژی برای سیاست خارجی خودمان داریم از تاکتیک های خاصی استفاده می کنیم ، طرح داریم ، برنامه داریم و تحرک داریم و هر روز این مسأله را می بینید ، این کارها به صورت ساده ای صورت نگرفته ودر اینجا شاید یک کمی حالت مضحکی هم داشته باشد ، ولی من نقل می کنم روزی که وزارت خارجه ، خود من یک چند ماهی بودم برایتان نقل بکنم ، ما آنجا رفته بودیم ، دیدیم
که‌هیچ تلکسی ، خبری از نمایندگی ها نمی آید . تا وقتیکه به معاونت مراجعه شد و یک کمی سر و صدا که هیچ خبری نیست ، این نمایندگی هر چه قدر هم کم خوب یک خبری ، چیزی ،‌تلکسی ،‌تحلیلی چیزی باید بیاید ،‌گفتند که به آنها تلکس شده برای اینکه خرج زیادی دست جمهوری اسلامی و دولت نگذارند ، تلکسی نکنند ، تحلیل هایتان برای خودتان باشد ، لزومی ندارد که شما تحلیلی ارائه بدهید ، این وضعیت وزارت خارجه بود ، در یوگسلاوی من یادم هست که مأمور تلکس ما در آنجا اولیننفر به اصطلاح سفارتخانه بود ، یعنی یک نفر در یوگسلاوی در سفارتخانه مانده بود که می دانید که هر فردی که می ماند به یک ترتیبی اولین نفر حساب می شود و همان فرد یا مأمور تماس ها با بالاترین مقامات آن کشور بود ، این مسأله ای نبود که در سایر سفارتخانه ها نباشد ، ما خیانتهائی که در سفارتخانه ها داشتیم وضعیت بد اخلاقی که داشتیم به هیچ وجه نمی توانست کمک به انقلاب بکند و آن وضع را با الان در نظر بگیریم ، در سطح جهانی خواهیم دید که ما از کجا به کجا رسیده ایم ،‌در اینجا خوب است که اشاره ای به تلاشی که در زمینه ایجاد محور سوریه ، لیبی و ایران شده ، ما اینجا به عنوان یک کار موفق نقل بکنیم و نقشی که این محور در سه ساله اخیر داشته پایه گذاری این محور اگر خاطر خواهران وبرادران باشد با مسافرتی که به بن غازی داشتم صورت گرفت در سک شرایطی که شهید رجائی شهید شده بود ، انفجار نخست وزیری باعث شده بود که آقای رجائی و آقای باهنر شهید شده بودند ، زمان برادر بزرگوارمان حضرت آیت الله مهدوی بود و در چنان موقعیتی که طبیعتاً ما از موضع ضعیف بایستی حرکت می کردیم ما پایه را با استفاده از این سرمایه های گرانقیمت و گرانقدر ، یعنی خون شهدای خودمان از موضوع بالا گرفتیم با اطمینان ، با این مسأله درسازمان ملل و در جاهای دیگر برخورد کردیم و این برخوردها به صورت قوی ادامه یافت و من یادم است که وقتی که یک بار بحث در مجلس بود که آیا این سیاست ها می تواند ادامه پیدا بکند یا نه ؟ ما امروز نه تنها این محور را حفظ کردیم ، بلکه ارتباطات گسترده و حساب شده با حفظ شعار نه شرقی نهغربی الان داریم ، به این مسأله من اضافه می کنم ، مسائل سیاسی داخلی را که بحث آن بسیار طولانی است و کافی است که خیابانهای آن موقع ، استانهای آن موقع ، مدیریت سیاسی کشور ، استانداریها ، فرمانداریها ، بخشداریها ،‌خلاء هائی که در این زمینه داشتیم و امثال اینها را ما در نظر بگیریم ، ما شاید صدها جلسه شورای امنیت داشتیم که هیچکدام از این جلسات تصمیماتی گرفته شده به وضوح گفته نشده ، بیان نشده و درهر کدام از آن جلسات در مورد یک مسأله دو ،‌پنج ،‌ده مسأله امینتی تصمیم گیری شده و کار شده تا وضعیت به این حدی که هست رسیده .
و اما در مورد برنامه که من خیلی سریع آنها را می خوانم دوقسمت کردم ، یک قسمت مسائل داخلی هست ، یک قسمت مسائل سیاست خارجی است که با خواندن این مطالب بحثم را خاتمه می دهم .
در درجه اول و در صدر مسائل دولت ، مسائل مربوط به جنگ قرار دارد ، دولت تا سر حد امکان تمام امکانات و تمام منابع لازم برای ادامه نبرد حق علیه باطل را ان شاء الله تا پیروزی رزمندگان اسلام فراهم خواهد کرد و در اختیار جبهه ها خواهد گذاشت علاوه بر این اجرای برنامه هائی که در زمینه خنثی کردن توطئه های مختلف استکبار جهانی ضروری است را گسترش خواهد داد . از برنامه های کاری دولت ، سعی در مبارزه ریشه ای با مسائل مربوط به تورم قیمت ها و عوامل اصلی ایجاد کننده آن است که در این زمینه ضروری است دو نوع فعالیت اساسی انجام پذیرد ، از یک طرف بایستی در جهت مقابله با افزایش کسر بودجه و کاهش نقدینگی اقدام
که‌هیچ تلکسی ، خبری از نمایندگی ها نمی آید . تا وقتیکه به معاونت مراجعه شد و یک کمی سر و صدا که هیچ خبری نیست ، این نمایندگی هر چه قدر هم کم خوب یک خبری ، چیزی ،‌تلکسی ،‌تحلیلی چیزی باید بیاید ،‌گفتند که به آنها تلکس شده برای اینکه خرج زیادی دست جمهوری اسلامی و دولت نگذارند ، تلکسی نکنند ، تحلیل هایتان برای خودتان باشد ، لزومی ندارد که شما تحلیلی ارائه بدهید ، این وضعیت وزارت خارجه بود ، در یوگسلاوی من یادم هست که مأمور تلکس ما در آنجا اولیننفر به اصطلاح سفارتخانه بود ، یعنی یک نفر در یوگسلاوی در سفارتخانه مانده بود که می دانید که هر فردی که می ماند به یک ترتیبی اولین نفر حساب می شود و همان فرد یا مأمور تماس ها با بالاترین مقامات آن کشور بود ، این مسأله ای نبود که در سایر سفارتخانه ها نباشد ، ما خیانتهائی که در سفارتخانه ها داشتیم وضعیت بد اخلاقی که داشتیم به هیچ وجه نمی توانست کمک به انقلاب بکند و آن وضع را با الان در نظر بگیریم ، در سطح جهانی خواهیم دید که ما از کجا به کجا رسیده ایم ،‌در اینجا خوب است که اشاره ای به تلاشی که در زمینه ایجاد محور سوریه ، لیبی و ایران شده ، ما اینجا به عنوان یک کار موفق نقل بکنیم و نقشی که این محور در سه ساله اخیر داشته پایه گذاری این محور اگر خاطر خواهران وبرادران باشد با مسافرتی که به بن غازی داشتم صورت گرفت در سک شرایطی که شهید رجائی شهید شده بود ، انفجار نخست وزیری باعث شده بود که آقای رجائی و آقای باهنر شهید شده بودند ، زمان برادر بزرگوارمان حضرت آیت الله مهدوی بود و در چنان موقعیتی که طبیعتاً ما از موضع ضعیف بایستی حرکت می کردیم ما پایه را با استفاده از این سرمایه های گرانقیمت و گرانقدر ، یعنی خون شهدای خودمان از موضوع بالا گرفتیم با اطمینان ، با این مسأله درسازمان ملل و در جاهای دیگر برخورد کردیم و این برخوردها به صورت قوی ادامه یافت و من یادم است که وقتی که یک بار بحث در مجلس بود که آیا این سیاست ها می تواند ادامه پیدا بکند یا نه ؟ ما امروز نه تنها این محور را حفظ کردیم ، بلکه ارتباطات گسترده و حساب شده با حفظ شعار نه شرقی نهغربی الان داریم ، به این مسأله من اضافه می کنم ، مسائل سیاسی داخلی را که بحث آن بسیار طولانی است و کافی است که خیابانهای آن موقع ، استانهای آن موقع ، مدیریت سیاسی کشور ، استانداریها ، فرمانداریها ، بخشداریها ،‌خلاء هائی که در این زمینه داشتیم و امثال اینها را ما در نظر بگیریم ، ما شاید صدها جلسه شورای امنیت داشتیم که هیچکدام از این جلسات تصمیماتی گرفته شده به وضوح گفته نشده ، بیان نشده و درهر کدام از آن جلسات در مورد یک مسأله دو ،‌پنج ،‌ده مسأله امینتی تصمیم گیری شده و کار شده تا وضعیت به این حدی که هست رسیده .
و اما در مورد برنامه که من خیلی سریع آنها را می خوانم دوقسمت کردم ، یک قسمت مسائل داخلی هست ، یک قسمت مسائل سیاست خارجی است که با خواندن این مطالب بحثم را خاتمه می دهم .
در درجه اول و در صدر مسائل دولت ، مسائل مربوط به جنگ قرار دارد ، دولت تا سر حد امکان تمام امکانات و تمام منابع لازم برای ادامه نبرد حق علیه باطل را ان شاء الله تا پیروزی رزمندگان اسلام فراهم خواهد کرد و در اختیار جبهه ها خواهد گذاشت علاوه بر این اجرای برنامه هائی که در زمینه خنثی کردن توطئه های مختلف استکبار جهانی ضروری است را گسترش خواهد داد . از برنامه های کاری دولت ، سعی در مبارزه ریشه ای با مسائل مربوط به تورم قیمت ها و عوامل اصلی ایجاد کننده آن است که در این زمینه ضروری است دو نوع فعالیت اساسی انجام پذیرد ، از یک طرف بایستی در جهت مقابله با افزایش کسر بودجه و کاهش نقدینگی اقدام
علاوه براقدامات فوق . روش هائی جهت کاهش مستقیم نقدینگی از طریق جمع آوری نقدینگی اضافی در دست بررسی است که یک راهش که با کمیسیون برنامه و بودجه در میان گذاشته شده بود ، استفاده کردن از یک میلیارد دلار بود برای یکی مسأله سکه طلا و همچنین فروش یک مقدار کالاهای مصرفی که جزو درآمد های دولتی امسال دولت هم در برنامه و بودجه آمده است .
از آنجا که بخش کشاورزی به عنوان محور برنامه های توسعه کشور تعیین شده ، قسمتی از برنامه های دولت چه در زمنیه های برنامه های عمرانی و چه در زمینه های برنامه های عملکرد جاری دولت در جهت رشد و تعالی بخش مزبور هدایت و جهت گیری خواهد شد ،‌خط مشی هائی که د راین زمینه مورد توجه است عبارتند از :
1 ـ ارائه خدمات زیر بنائی روستائی ، خدمات بهداشتی و ترویجی و فنی و تأمین نهادهای تولیدی کشاورزی به قیمت های مناسب و به مقدار کافی .
2 ـ اجرای فعالیت های زیربنائی و تولیدی بخش های مختلف در رابطه با توسعه مناطق روستائی . این فعالیت ها شامل اجرای برنامه های مهار منابع آب کشور و تأمین آب کشاورزی . اجرای فعالیت های صنعتی و سایر خدمات اساسی به نحوی است که روستا محور فعالیت های وابسته به کشاورزی تلقی شود .
3 ـ تعیین قیمت متعادل محصولات کشاورزی به نحوی که علاوه بر افزایش درآمد کشاورزان ، جهت گیری ترکیب کشت به نفع تولید کالاهای اساسی تغییر یابد .
4 ـ خرید به موقع محصولات مازاد کشاورزان به نحوی که درآمد کشاورزان در مقابل نوسانات نامطلوب قیمت تضمین شود .
برنامه دیگر دولت تلاش در جهت افزایش کارائی بخش دولتی و کاهش اندازه کادر اداری دولت و رسیدگی به مسائل معشیتی کارمندان است که در این زمینه لایحه ای هم تنظیم شده که ان شاء الله به مجلس داده خواهد شد .
تلاش در رفع کمبود مسکن است که یک برنامه هائی ریخته شده و امیدواریم با آمدن وزیر جدید مسکن ( البته در صورت دادن رأی اعتماد مجلس ) فکر می کنم که بتوانیم حرکتی در این زمینه داشته باشیم ، حرکت قابل توجه .
جزء‌دیگر برنامه کار دولت رفع موانع و مسائل مربوط به بخش خصوصی و جلب مشارکت فعالیت بخش خصوصی در امور اقتصادی است و یک مقدار چیزهای دیگر است که بنده می گذارم که باز هم اگر وقت کردم بخوانم ، منتها راجع به سیاست خارجی هم چند بند می خوانم و به دو سه مشکل اشاره می کنم و زحمت را خدمت برادران و خواهران کم می کنم .
در مورد سیاست خارجی هدفها و برنامه ها و این ها هست .
1 ـ تعمیق شعار نه شرقی نه غربی ، جمهوری اسلامی در عمل . ما سعی خواهیم کرد در عین نفی نظام های استکباری شرق و غرب با فهم عمیق تر ارزش های اسلامی ، سیاست خارجی خودمان را باشتاب بیشتری به سمت اسلامی شدن ببریم .
2 ـ مبارزه با استکبار جهانی به ویژه امریکایی جنایتکار به عنوان شیطان بزرگ ، همچنان در تمام عرصه های برون مرزی و داخل مرزی ادامه خواهد یافت .
3 ـ ادامه موضع سازش ناپذیر دولت جمهوری اسلامی در قبال اشغال تجاوزگرانه افغانستان از سوی ارتش سرخ شوروی به دلایل مکتبی و نقش این تجاوز در جغرافیای سیاسی منطقه ، توضیح آنکه با تکیه بر اصول اسلامی و روح بین الملل اسلامی ما برخود فرض می دانیم تا رفع تجاوز از یک وجب قلمرو مسلمانان از کفر جهانی بایستیم ، اشغال را همانقدر برای مسلمانان مصیبت بار  و تکلیف زا میدانیم که اشغال فلسطین اسلایم را و از سوئی دیگر دولت خدمتگزار بارها اعلام کرده است یکی از مهم ترین بهانه های آمریکا برای حضور در اقیانونس هند و خلیج فارس و کشورهای مرتجع منطقه ، حضور نیروهای شوروی در افغانستان است .
4 – تلاش برای بر هم زدن تعادل وحشتی که ابرقدرتها برای تقسیم جهان و تسهیم ثروتهای ملت های مظلوم بین خود برقرار کرده اند ، ما انقلاب اسلامی را آغزی برای بهم خوردن این تعادل سیاه به نفع ملتهای مظلوم می دانیم
5 ـ مبارزه بی امان و همه جانبه با صهیونیزم ، دولت جمهوری اسلامی به تبع امام امت اسرائیل را یک غده سرطانی میداند و سیاست دولت برآن است که در عرصه سیاسی و نظامی در تدارک بک مبارز مستمر با این پیدده شوم در جهان اسلامی باشد .
6 ـ تشکیل محور ایران ، سوریه ، لیبی ، تا کنون نقش پراهمیتی را در سیاست جمهوری اسلامی در جهان اسلام و عرب و در جنگ اسلام و عرب و در جنگ با رژیم صهیونیستی صدام بازی کرده و این محور که با مسافرت بن غازی و شرکت در کنفرانس غیر متعهد ها در تابستان سال 60 شکل گرفته ، توسط وزارت خارجه با حساسیت فراوان تقویت گردیده است ، برنامه دولت تقویت این محور از طریق سیاسی ، فرهنگی ،‌اقتصادی است .
7 ـ تلاش برای زنده نگهداشتن و گسترش روحیه بین الملل اسلامی به عنوان گامی جهت تشکیل یک جبهه واحد اسلامی نیرومند در جهان .
8 ـ حمایت فعال از نهضت های آزادیبخش و حرکتهای مستضعفان جهان از هر طریق ممکن .
9 ـ ادامه گسترش روابط با کشورهای اسلامی و کشورهای جهان سوم در آسیا ،‌آفریکا و امریکای لاتین که در این زمینه گامهای بزرگی برداشته شده و از بیست سفارتخانه بزرگی که ما باز کرده ایم ، هفده سفارتخانه آن مربوط به کشورهای آفریکای جنوبی است و نه درصد مبادلات تجاری ما قبل از انقلاب با کشورهای جهان سوم بوده که به بیست و پنج درصد رسیده و این از گرایش های بسیارم هم دولت در رابطه با کشورهای خارجی است و به صورت ساده ای به دست نیامده است . تکیه برسیاست حسن همجواری با همسایگان در چهارچوب اصول اسلامی و تا هنگامی که به امنیت انقلاب اسلامی و امنیت ملی ما کمک نماید و اصل نه شرقی  ، نه غربی ، جمهوری اسلامی دچار خدشه نگردد . استفاده از تریبون ها و سازمانهای بین المللی به عنوان ابزاری جهت رساندن پیام انقلاب به جهان بدون آنکه تحت تاثیر داوریها و ضوابط و جو حاکم بر این سازمان ها قرار بگیریم و طبیعی است که جنبش غیر متعهد ها در موقعیت فعلی نسبت به سایر سازمانها و حرکتهای بین المللی به خاطر امکاناتی که در اختیار قرار می دهد ، در اولویت قرار داشته باشد و لازم است که در انتها به خطوط عمده سیاست
خارجی دو نکته اضافه گردد ،‌اسلام به ما آموخته است که قبل از آن که به داوری در جهان خارج گوش فرا دهیم باید چشم به آموزه های اسلامی و قرآنی داشته باشیم . بی اعتنائی به داوری غرب و شرق دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی ما است که باید با قوت در تمام گوشه ها و زوایای سیاست داخلی و خارجی کشور ، مورد توجه قرار گیرد ، ما نمی خواهیم در جهان منزوی باشیم ولی در عین حال برای آنکه در جهان منزوی نباشیم ، حاضر نیستم حتی یک قدم از مواضع به حق اسلامی خود عقب نشینی کنم ، همه باید بدانیم که هر قدر هم عقب نشینی از مواضع محکم خود ، قدمهای دیگری را پیش خواهد آورد ، ما با توجه به اصولی که آموخته ایم و بی اعتنا به جحوی که سرگردان ابرقدرتها در میان افکار عمومی جهانی نسبت به انقلاب اسلامی و اعمال ما به وجود می آورند ، باید عمل کنیم و نکته دوم آن که ما باید بدون خوف از هیچ قدرتی در جهان اصل ضربه در مقابل ضربه را با قوت دنبال کنیم ، باید همه قدرتها بدانند که نمی توانند به نظام ما آسیبی وارد آورند ،‌مگر آنکه آسیبی خود ببینند ،‌ما نمی توانیم جنایت جنایتکاران بین المللی را در حق انقلاب اسلامی خود بدون پاسخ بگذاریم . در خاتمه باید اعلام نمایم اگر دولت خدمتی را با کمک از عنایات و الطاف بیپایان خداوند تبارک و تعالی نموده است ، انجام این خدمات جز با تکیه بررهبری و رهنمودها و حمایت های بی دریغ امام امت که همانطور که اول اشاره کردم ، مشروعیت و اقتدار همه نهادها ، همه ارگانها ، قانون اساسی ما ،‌نظام جمهوری اسلامی ما از او است و حضور امت شهید پرور در صحنه های پرشکوه انقلاب و سیاست و اجتماع و نظارت و حمایت مجلس بیدار دوره اول و یاری نهاد ریشه در تاریخ روحانیت غیر ممکن بوده است ، داوری در مورد برنامه های آتی و توانائی برای انجام آنها به عهده مجلس شورای اسلامی دوره دوم هست و به هر حال هر دولتی در نظام جمهوری اسلامی برای اجرای برنامه های خود احتیاج به حمایت و اعتماد مجلس که در راس امور است ، دارد والسلام 
رئیس ـ متشکر . جناب آقای مهندس موسوی یک ساعت و سی و پنج دقیقه صحبت فرمودند که بیست و پنج دقیقه از وقتشان باقی است ، حالا نوبت نمایندگان مخالف و موافق است که می توانیم تنفس بدهیم و می توانیم هم اگر آقایان خسته نباشند . ادامه بدهیم (عده ای از نمایندگان ـ تنفس بدهید ) بسیار خوب چون ما با آمار و ارقام سرو کار داشتیم ، یک قدری خستگی داریم ، پس یک ربع تنفس می دهیم ، خواهش می کنم آقایان تشریف بیاورند که ان شاء الله بتوانیم در یک جلسه این بحث را تمام کنیم .
جلسه در ساعت 20/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 50/10 تشکیل گردید .
رئیس ـ جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است ، حالا نوبت مخالفین و موافقین است ،‌همانطور که در آئین نامه آقایان اطلاع دارند ،‌هر مخالفی پانزده دقیقه وقت خودش دارد و می تواند تا یک وقت یک نفر دیگر از نمایندگانی که ثبت نام کرده اند ، هم استفاده بکند ، موافق هم همچنین ، اولین مخالف را دعویت کنید صحبت کنند .
‌منشی ـ آقای احمد کاشانی مخالف اول .
رئیس ـ آقای احمد کاشانی اولین مخالف ،‌بعد آقای اسرافیلیان هم که مخالف دوم هستند متعلق به آقای کاشانی است ، چون وقت خودشان را به آقای کاشانی داده اند ، ایشان نیم ساعت می توانند صحبت کنند .

سید احمد کاشانی ـ ضمن درود به روان پاک همه شهداء‌ مخصوصا شهید مظلوم و پیروز انقلاب شکوهمند اسلامی مان مرحوم استاد دکتر حسن آیت که امروز سالگرد شهادت مظلومانه اش به دست جنایتکاران وابسته به شرق و غرب هست وسلام به امام امت ، سخنم را آغاز می کنم ،‌باید خدمت برادران و خواهران محترم عرض کنم که برای صحبت کردن در یک کشمکش درونی بودم با شرایطی که خود شما می دانید ،‌حقیقت قضیه این است که احساس کردم شاید هم اینطور باشد که مخالفت من به ضرر آن چیزی باشد که با آن مخالفم ولی محاسبه کردم مصالح دراز مدت را ، مصالح انقلاب  ، مصالح کشور ، مصالح ملت و وظیفه ام را نسبت به شخص امام که در اینجا آنچه را که به نظرم می رسد به سمع برادران و خواهران برسانم . البته در این بحثی که به این ترتیب وجود دارد و این مدتهای کوتاه می دانید حقیقتا آنچه که روح قانون اساسی هست و رسیدن به یک اعتماد تأمین نمی شود ولی به هر حال این طوری که مجلس تصمیم گرفته من هم تمکین می کنم و درهمین مدت وجود عرایضم را تقدیم می کنم .
آقایان می دانند که نخست وزیر بزرگترین مسوولیت اجرائی را در چهارچوب قانون عهده دار است ، غیر از مسوولیت هائی که به عهده رهبری هست ، در اصول مختلف قانون اساسی اگر ملاحظه بفرمائید ، مسوولیتهای نخست وزیر را ذکر می کند که مسوولیت های زیادی است ، به خصوص در اصل یکصد و سی و چهارم ، می گوید :‌« ریاست هیأت وزیران با نخست وزیر است که بر کار وزیران نظارت دارد و با اتخاذ تدابیر لازم به همانگ ساختن تصمیم های دولت می پردازد و با همکاری وزیران برنامه و خط مشی دولت را تعیین و قوانین را اجرا می کند » توجه بفرمائید که عمده ترین مسوولیت به عهده نهست وزیر است و طبیعی است که ما نسبت به این قضیه باید حساسیت لازم را به خرج بدهیم و آنچه را که به نظرمان می رسد در ارتباط با این محور بسیار مهم در امور اجرائی کشور بیان بکنیم ، می دانید همه شما من از ابتدا مخالف بودم و در بحث تصدی وزارت مسکن در این مجلس اعلام کردم ، من اعتماد واگذاری این سمت را ندارم وقتی شما همه ناظر هستید که مخالفت با اعتبارنامه من عمدتا به دلیل مخالفت با نخست وزیر بود ، بنابراین بک امر طبیعی است که من در اینجا به عنوان مخالف سخن بگویم و وظیفه نمایندگی خودم را انجام بدهم ، البته به دلیل کوتاهی وقت من ناچارم پاره ای از مشکلات را تیتروار بشمارم ، از کنارش عبور کنم و وقتم را به یک بحثی که مهمتر می دانم ، اختصاص بدهم ، قبل ازشمردن این مطالب لازم است که بگویم من درباره آقای نخست وزیر در این جلسه از نظر مسائل سیاسی هم به خاطر تنگی وقت . هم به خاطر مصالح دیگر صحبت نمی کنم ، فقط ارجع میدهم نمایندگان محترم را به مذاکرات جلسه علنی چهاردهم تیر ماه سال 1360 که اینجانب و مرحوم شهید دکتر آیت الله در ارتباط مسوولیت وزارت خارجه ایشان مخالفت کرده بودند ، همان را ان شاء الله مطالعه می فرمائید و با گذشت زمان من تجدید نظر در آن نظر و عقیده ام هم نکرده ام ، اما مسائلی که امروز ما دست به گریبانش هستیم و من همه آنها را حتی تیتر وار هم نمی توانم بشمارم ولی بعضی ها یش را می شمارم ، عبارتند از :
1 ـ مسکن و گرفتاری عظیمی که از قبل آن برای مردم وجود دارد ، در همین  جنوب شهر تهران ، در خیابانهای قدیمی چندی پیش من سؤال کردم یک خانه ای بیش از سی سال پیش ساخته شده کمتر از صدوبیست متر و سعتش هست ، شاید زیربنا مثلاً حدود نود متر . صد متر در دوطبقه بیش از دومیلیون تومان قیمت این خانه
در آن محل است ( خیابان لرزاده تهران ، برای اینکه آدرسش دقیق باشد ) و شما می دانید در تهران ، اطراف تهران ، الونک سازی خانه های به اصطلاح موقت که بسیار اشکالاتی به دنبالش است ، ریاد ساخته شده و توسعه پیدا کرده و اقدامات غیر قانونی درشهر تهران و شهرهای بزرگ هم زیاد وجود دارد .
مسأله کشاوزی و افزایش واردات ما روی کالاهای اساسی برای همه روشن است ، سال گذشته قرار خرید بیش از سه میلیون تن گندم بوده . درحالی که براساس آمار سازمان برنامه یا نمی دانم آمار وزارت بازرگانی ( چون مثل اینکه تفاوتهائی متأسفانه بین این دو آمار وجود دارد ) رقمی کمتر از یک میلیون تن واردات خارجی گندم ما بوده ، من حالا اینکه گفتم شاید خیلی کمتر باشد ولی حالا به خاطر اینکه زیاد نشده باشد این رقم را گفتم و اینافزایش زیاد واردات این کالای اساسی محل تامل است و سایر کالاها مثل برنج ، پنبه و غیر ذلک .
در زمینه تجارت خارجی و خریدهای بی رویه و مفاسدی که در آن می گذرد نمایندگان محترم اطلاع دارند و متأسفانه فرصت نکردم به دلیل گرفتاری زیاد که سخن یکی از وزیران مان را در مجله صنعت حمل و نقل بیاورم که وقتی از خریدهای خارجی صحبت می کند ، می گوید طوری است که حتی کار حمل و نقل کشور همسایه ما یعنی ترکیه را هم دچار اشکالاتی کرده و باعث شده که آنها نرخ حمل و نقل را برای ما بالا ببرند ومسائل دیگری که گفتم بخاطر کوتاهی وقت اشاره نمی کنم .
در مورد حمل و نقل و گرفتاری های عجیبی که این سیستم حیاتی از نظر اقتصادی و سیاسی برای ما بوجود آورده من دراین مجلس بارها صحبت کردم و واقعاً بحثش چیزی نیست که با 1 ساعت و 2 ساعت خلاصه بشود بلکه ساعت ها وقت لازم دارد که راجع به این مسأله بسیار مهم صحبت بشود فقط اجمالا می گویم به عقیده من ظرفیت حمل و نقل جاده ای داخلی ما یعنی کامیون موجود در داخل کشور به حدی است که به سهولت کار حمل و نقل مان را از مبادی ورودی ودر داخل کشور انجام بدهیم ولی متأسفانه شما می دانید یک وابستگی بسیار خطناکی در امر حمل و نقل جاده ای برای ما بوجود آمده آن چه که گفتم به شرط این است که سیاست های صحیحی در پیش گرفته بشود که آن برمی گردد به آن بحث کلی این تأمین قطعات یدکی که متأسفانه با مطالعاتی که کرده ام می بینم علیرغم همه اشکالاتی که دولت به عینه دیده ولی نمی دانم چرا از راهی که رفته و نتیجه گیری حاضر به بازگشت نیست همین چند روز پیش 4 ـ 5 نفر از این رانندگان زحمتکش استان آذربایجان شرقی پیش من آمده بودند و صحبت از خرید قطعات یدکی به چند برابر قیمت 5 برابر و گاهی 10 برابر قیمت در بازار ازادمی کردند ضمن اینکه وارد کننده قطعات یدکی منحصرا خود دولت است اولاً نمی دانم از کجا وارد بازار آزاد به آن ترتیب می شود و ثانیا اگر مدت طولانی این راه را دنبال کردیم و دیدیم به نتیجه نمی رسد چرا راه را ادامه بدهیم ؟ توجه کنید یک طرف قضیه قطع وابستگی است یک طرف قضیه یک سری شعارهائی است این را من استدعا می کنم همه نمایندگان پیرامون آن مطالعه بکنند .
درمورد توزیع و مشکلات عجیب سیاسی که برای ما بوجود آورده وگرفتاریهائی که برای مردم ما ایجاد کرده و اتلاف وقت و نیروی آنها و منحرف کردن فکر مردم ما از مبارزه اصلی شان و کشاندن آنها به یک راه نادرست و به طور کلی بالا بردن مصرف به دلیل این سهمیه بندی های بی رویه که بعض هایش را اگر فرصت کنم به آن اشاره می کنم :
در مورد صادرات و مخصوصا مهمترین کالای صادراتی کشورمان یعنی فرش که با رکود آن مواجه هستیم و شما می دانید بیش از 5 میلیون نفر از مردم زحمتکش ما زندگیشان وابسته به صدور این کالا دارد و متأسفانه با سیاستی که وجود دارد فقط و فقط یک عده قاچاقچی کسانی که نه حقوقی دولت را تأمین می کنند نه احترام به سایر مسائل می گذارند ، دارند این کار را انجام میدهند گاهی اوقات این یک جمله را که با خودم و با بعض دوستان گفتم خدمت شما بگویم می گفتم اگر این قاچاقچی ها نبودند که این فرش تولیدی را صادر کنند آنوقت معلوم نبود چه به سر آن بیچاره روستائی می آمد که بخش عظیمی از زندگیش به تولید این کالا بستگی دارد البته ما دلمان می خواهد آن چه که راه صحیح است باز بشود و آن راههای نامربوط و فاسد کننده بسته بشود و در مورد دانشگاهها می دانید از 3 ـ 4 سال پیش به این طرف بیش از 4 هزار از اساتید دانشگاههای ما به انحاء مختلف از گردونه تدریس خارج شده اند و ما اگر چنانچه بخواهیم به همین  رویه ادامه بدهیم ناچاریم برای تأمین کادر متخصصیا فرد متوسل به اعزام دانشجو به کشورهائی بشویم که واقعاً قابل قیاس با ما نیستند و اسباب تاسف است که مجبور باشیم جوانان مان را برای تحصیل به آن کشور بفرستیم یا خدای نکرده دعوت کنیم از آنها بیایند برای تدریس و وضع اسفبار گزینش دانشجو در سال  گذشته که تا همین بعد از کنکور امسال شکایات افرادی به دست من می رسید که جز تاسف خوردن راهی نداشتم چرا که هیچ گونه پاسخگوئی حتی به من نماینده وجود نداشت چه برسد به یک آدمی که دست رسی به هیچ کجائی ندارد . مطبوعات که باید بگویم « مطبوعات دولتی » متأسفانه در روی مهمترین ارگان این کشور یعنی مجلس بدترین سانسورها را اعمال می کنند همین  چند روز پیش بحث یک اعتبارناه بسیار مهم در این مجلس مطرح بود اعتبارناه آقای آذری قمی یک چهره ای که خوب و بدش باید برای مردم شناخته بشود چون خیلی در مسأله انقلاب با این همه حرفهائی که روی ایشان زده شده موثر بود ولی شما می بینید از این بحث بسیار مهم که اکثر این نمایندگان از آن استفاده کردند فقط یک چند خطی بیشتر روزنامه منعکس نمی کند در حالی که صفحاتش را به حرفهای بسیار بی ارزش که فرض کنید شما مصاحبه با یک بخشدار ، یک شهردار که قابل احترام هستند به جای خودش اختصاص می دهد و صفحه را پر می کند یا فراموش نمی کنم در این مجلس بیش از 50 نفر نماینده سوالی را راجع به برنج از دولت امضاء کردند و این سؤال در مجلس مطرح شد و تخلفاتی از قانون اساسی و حتی قانون اسلام در آن وجود داشت . مورد متعدد این را توصیه می کنم بگیرید مطالعه بکنید ببینید چقدر واقعاً دقیق و حساس مسائل تنظیم شده ولی مطبوعات ما از انعکاس این مسأله به این مهمی خودداری می کنند که بحث راجع به مطبوعات بحث مفصلی است که در اینجا فرصت آن را ندارم ولی می توانم به طور جدی بگویم من این را از دولت می خواهم که تأمین کننده این قضایا باشد . و یا راجع به اعتبارناه خود من که این همه مساله  وجود داشت به عنوان ضد خط امام و سایر مسائل مهمی که اینجا ما یک ساعت صحبت کردیم ، دیگران صحبت کردند چرا از انعکاس این ابا می کنید که مردم ما در جریان قضایا قرار بگیرند . بالاخره انتخابات تهران و نقش یک جناحی از قوه مجریه به عنوان یک رقیب انتخاباتی در صحنه و حضور تعدادی از وزراء که بحث مسأله انتخابات تهران هم بحث مفصلی است که از کجا شروع شد از سخن امام راجع به صحبتی در دانشگاه و مسائل بعدی آن و شروع آن که توسط شخص آقای نخست وزیر و سایرین که به دلیل نبودن فرصت  وارد آن نمی شویم ولی واقعاً مسأله ای است قابل تامل … استدعا می کنم روزناهم های آن
زمان را مطالعه بفرمائید و بالاخره مسأله کمبود قانون که مسوولین در توجه قضایا به آن زیاد استناد می کنند بارها دیدم آقای نخست وزیرو سایر وزراء به این مسأله اشاره می کنند ولی مسأله چنین نیست مسأله کمبود قانون در چند مورد به کار رفته ، در مورد اراضی کشاورزی بوده که من می خواهم بفرمائید ببینیم کجای کمبود قانون مطرح است ؟ اگر بخواهیم قانونی تهیه کنیم که متضمن یک نوع تقسیم زمین باشد بلی . ولی اگر نخواهیم دنبال این قضیه باشیم و ابتداء بگوئیم ما تنظیم امنیت مالکیت ها را می کنیم مالیت های نامشروع طبیعتا قوه قضائیه بر آن تسلط دارد و می تواند اعمال نظر کند و اگر چنانچه موارد استثنائی هم دولت به نظرش می رسد که لازمه اش قانون است می تواند بیاورد والا در حالت کلی چنین چیزی وجود ندارد یا مسأله تجارت خارجی ، بارها به آن اشاره شده که نبود قانون ، آن کسانی که اشاره می کنند به نبود قانون در مورد تجارت خارجی اعتقادشان به این است که تجارت خارجی را باید دولتی کرد ، ولی تجارت حارجی در شرایط کنونی که دولتی است بیش از 95 درصد واردات ما در مراکز و دستگاههای دولتی وارد می کنند بنابراین اگر اشکالاتی وجود دارد باید در همین حالت جستجود کرد و اشاره به مسأله کمبود قانون و ارجع به مجلس نداد و در سایر مسائل هم متاسفانه من این قضیه را دیدم آن قانونی هست به آن احترام بگذارید به آن عمل کنید اگر قانون بد است اشکال دارد پپ ات ارائه می شود ، این مجلس هم در خدمت و با تمام قوا وظیفه اش را انجام می دهد .
اما راجع به یک مساله که زیاد هم صحبتش هست و شاید بتوانیم بگوئیم فصل مشترک و برآیند همه این مسائل است مساله تورم در کشور ما است که بدون استثناء همه به این قضیه اشاره کرده اند شما همه می دانید به طور خلاصه تورم را در جامعه حاصل زیاد بودن پول در دست مردم و کم بودن کالا در داخل کشور است یا به دلیل عدم توزیع صحیح درداخل کشور است ولی مساله اصلی و مهم مساله زیاد بودن پول در جامعه است این را باز همه مسوولین به آن اشاره کرده اند و گفته اند متاسفانه بیش از 700 میلیارد تومان نقدینگی بخش خصوصی است و تا زمانی که این وضع وجود دارد ما باید ناظر تورم در جامعه باشیم ، خیلی امر طبیعی است . البته راههائی در نظر گرفته می شود که ما بیائیم و برویم به زور کنترل کنیم تا اثر این پول را از بین ببریم ، ولی می دانید این روشی که از این طرف در پیش گرفته می شود برای کنترل اجباری و زور حاصلی جز این نداشته است که معاملات و کارهای غیر رسمی و قاچاقی را در جامعه بشدت افزایش و توسعه بدهد شما هر کالائی را که امروز نتوانید در سیستم دولتی به دست مردم برسانید در بازار آزاد به قیمت های بالا می توانید پیدا کنید . من البته تمام آن کسانی را که می روند در این راه کار می کنند محکوم نمی کنم به خاطر اینکه معتقدم باید راه را ابتدا باز کرد روش صحیح را حاکم کرد بعد گفت آن کسی که تخلف می کند محکوم و قاچاق فروش است ولی به هر حال آن کسانی که در امانت با تمکین از قوانین جج حاضرند کار کنند اینها از گردونه خارج می شوند و یک عده افراد بی اعتقاد و ناصاح و ناسالم وارد کار می شوند یعنی این روش روشی است که به جائی نمی رسد باید برای نقدینگی بخش خصوصی یک فکری کرد باید این مشکل را از میان برداشت و این نقدینگی فوق العاده زیاد ، بخش خصوصی در مملکت ما به طور طبیعی بوجود نیامده است یک رقم این جا ابتدا بگویم :
بعضی اوقات برادران می گویند که جنگ است حاصل جنگ هم این تورم است ولی واقعیت این است که از سال 59 تا سال 61 نرخ تورم ناشی از جنگ از 5/6 درصد اضافه نشده و حال آن که نرخ تورم نسبت به سهم
بخش خدمات در کل تولید ناخالص داخلی 5/35 درصد در آخر سال 56 به 5/61 درصد در آخر سال 61 می رسد یعنی متوجه می شوید که رقم اصلی تورم را مساله جنگ و بودجه جنگ تشکیل نمی دهد قضیه جای دیگر است و باید حتما به فکر آن جا بود ولی ان علتی که باعث شده این تورم بوجود بیاید و این جور نقدینگی بخش خصوصی بالا برود حاصل یک فکر در جامعه ما است همینطوری نیست باید شرایط ذهنی را برای پیاده کردن سیستم اقتصادی دولتی در جامعه فراهم کرد اگر فراهم نشود بطور طبیعی جامعه زیر بار این قضیه نمی رود لازم هست که شرایط ذهنی را فراهم کنیم . چه جوری می شود شرایط ذهنی را فراهم کرد ؟ به این ترتیب که گفته بشود در جامعه ما به دلیل حالا مثلا شرایط جنگ یا غیر ذلک اگر فعالیت های اقتصادی را آزاد بگذاریم باعث این می شود که عده ای سودجو ، عده ای فرصت طلب ، عده ای محتکر و از این مقوله صفات اینها بیایند و دست به این اعمال و به این قضایا بزنند من علت اینکه این جا مخالفت می کنم بخاطر اینکه معتقد هستم اصل این فکر را خود ایشان دنبال می کنند و من اشاره می کنم به آن چه که خود ایشان در یکی از برنامه های مشهورشان اعلام کردند . در تاریخ یکشنبه نوزدهم تیر ماه 62 اقای نخست وزیر بحثی داشتند که آن بحث به شکل گسترده ای پخش شد اعلام حمایت بی دریغ از نقاط مختلف روی آن شد و متاسفانه بعد از گذشت این همه وقت ما نتیجه مثبتی از قضیه نگرفتیم من کاری ندارم ریشه اش چیست ؟ امیدوار هستم اگر متوجه شدند این راه غلط است از این راه غلط برگردند ولی آنچه که اعلام شد به این ترتیب بود که صحبت از باندهای سیاه قدرت طلب و تروریست های اقتصادی بود و اینکه در جامعه ما یک چنین وضعیتی وجود دارد یعنی شما وقتی که این صحبت ها را مطالعه کنید عمد صحبت و محور صحبت روی مساله مبارزه با محتکر و گران فروش است می گوید : « اگر اجحاف و ظلم این باند سیاه محتکریم و گران فروشان ادامه پیدا کند شمشیر دادگاههای انقلاب علیه آنها به کار گرفته‌خواهد شد » . یا در جای دیگر میگوید که :
« بازار باید توسط خود بازار از ایادی شیطان از گرانفروشان و محتکرین پاک شود ».
و از این قبیل مطالبی که اظهار شده و اگر شما بررسی بفرمائید می بینید این شرایط ذهنی است تصدی دولت در فعالیتهای نختلف اقتصادی را بوجود می آورد و من نمیتوانم با یک چنین فکری موافق باشم من می گویم در یک جامعه اسلامی مثل جامعه ما که این همه سلامت نفس از خودش نشان داده این همه ایثار و فداکاری نشان داده مساله محتکر و مساله گران فروش یک مسأله محوری و اصلی نیست . ما نمی گوئیم وجود ندارد دارد ولی آیا باید پایه را به این گذاشت ؟ یا پایه را بر صحت جامعه گذاشت و قوه قضائیه را بسیج کرد برای مبارزه با عناصری که در این راه قدم بر می دارند بنده اعتقادم این است که در خیلی از مواردی که این تصدی صورت گرفته میتوانست این کار نشود و به سهولت با همان روابط عادی در جامعه کار را بگذارند و این مشکلات بوجود نیاید . یکی از مواردش مسأله برنج بود که به آن اشاره کردم شما می دانید تولید برنج ما به گفته خود مسئولین از گذشته بیشتر شده واردات ما به اعتراف خود مسئولین رقم بیشتری پیدا کرده حداقل بیش از 200 هزار تن افزایش واردات داشتیم ولی ما می بینیم برای مبارزه با محکترین و گرانفروشان و حمایت از مستضعفان و محورمین یک سیستمی در خرید و توزیع برنج داخلی بوجود می آید که حاصلش این است که می گویم و شاید اکثر نمایندگانی که با روستا ارتباط داشتند این جمله را با آن برخورد کرده باشند که روستائی می گوید پس چه شد؟ چرا این
سهمیه کمی که نسبت به شهری برای ما قرار داده می شود همین هم به دست ما نمی رسد و حاصل قضیه آیا به نفع تولید کننده است ؟ آن مصرف کننده اش و تولید کننده اش که چه که من ( رئیس ـ شما سه دقیقه وقت دارید) خدمت آقایان ارائه می دهم این شکایات تولید کنندگان برنج در شهرهای شمالی است روستائی هم هستند حالا نمی شود دیگر هر چیزی به ایشان گفت این هست آقایان می توانند مطالعه کنند ببینند چه کسی از قبل این قضیه نفع برده ؟ آیا غیر از آن که باز به گواهی خود مطبوعات کشور اقلام بسیار زیادی قاچاق فروش را در این ضیه گرفته اند ؟ شاید بیش از 500 مورد در همین مطبوعات من خودم دیدم که مدام صحبت از کشق برنج قاچاق ، برنج قاچاق ضمن اینکه حالاآن قاچاق بودن و نبودنش خودش محل تردید است ولی به هر حال آن بوده مقادیرش هم نبوده یعنی آن کسی که از این قضیه سوء استفاده کرده آن هست که ما داریم علیه او شعار می دهیم و از او می‌نالیم بنابراین ، این فکر ، فکری است که به عاقبتی نمی رسد من استدعا می کنم دولت راهی که دارد می رود تأمل کند ما دشمنی نداریم من اینجا عرض می کنم که صحبتی که بعنوان مخالف کردم در کوتاه مدت مخالفتم به ضرر آن هدفی است که می توانستم داشته باشم که آقایان متزلزل بشوند و رای نیاورند ولی من به دراز مدت و مصالح انقلاب فکر کردم و این مخالفت را کرده ام با این شیوه به جائی نمی شود رسید و این مسأله کلی را باید حل کرد و بالاخره مسأله بسیار مهم دیگر که متأسفانه ما از آن اطلاعی نداریم قضیه حل و فصل دعاوی ایران در دیوان بین المللی « لاهه» است که به تبع آزاد شدن گروگان ها و قرار دادن شروطی توسط مجلس شورای اسلامی و به تبع آن امضاء بیانیه الجزایر بوجود آمده است حقیقتش این است که ما از این قضیه اطلاع لازم را نداریم (‌دعائی ـ‌شما از آقای اخوی تان بپرسید ) .
احمد کاشانی ـ من اگر میخواستم برای خودم باشد نمی آمدم این جا حرف بزنم آقای دعائی .
رئیس ـ بفرمائید .
سید احمد کاشانی ـ میلیون ها دلار ازسپرده های جمهوری اسلامی بدون تصویب مجلس شورای اسلامی گفته شده است که در جریان امضای بیانیه الجزایر به دولت آمریکا پرداخت شده هنوز کم و کیف این دیوان عالی و میزان واقعی آن برای مجلس شورای اسلامی و ملت ایران روشن نشده است در جریان ارجاع اختلافات فی‌مابین دولت جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به داوری نیز نه تنها چهارچوب قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی را رعایت نکرده اند و موجبات طرح میلیاردها دلار دعاوی موهوم را علیه جمهوری اسلامی ایران فراهم آورده اند بلکه در چنین دعاوی خطیر و حساس از سرداوران تحمیلی و منفور تمکین کرده اند که این امر در حقوق بین االملل و روابط دولتهای مستقل و با حاکمیت سابقه نداشته است این امر ( رئیس ـ وقتتان تمام است . ) باعث شده که احکام محکومیت متعددی به ناحق و ناروا علیه جمهوری اسلامی ایران و به نفع دولت و شرکتهای آمریکائی صادر بشود و بالاخره در کمال تأسف ایرانیان فراری که دارای تابعیت مضاعف بودند به دلیل سستی و نرسیدن در دیوان داوری « لاهه »‌ محق تشخیص داده شده اند که به آن جا رجوع کنند و ادعای به اصطلاح « حق » در آن جا بکنند و این مسأله مهم مسأله ای است که باید مورد توجه مجلس قرار بگیرد و انقلاب اسلامی شاء‌الله ولت نسبت به این قضیه وقرار دادن مجلس در جریان آن بیش از گذشته کوشش به خرج بدهد . با تشکر از همه برادران عزیز و خواهران گرامی .
رئیس ـ بسیار خوب . نیم ساعت از وقت مخالفین یعنی ایشان به اندازه دو نفر صحبت کردند و دو نفر از آقایان موافقین به ترتیب صحبت کنند .
منشی ـ موافق اول آقای معماری هستند .
معماری ـ من وقت خودم را به آقای داده ام .
رئیس ـ اشکالی ندارد . آقای کروبی با وقت آقای معماری صحبت می کنند .
کروبی ـ با سلام و درود به امام بزرگوارمان و امت مقاوش و رحمت بی پایان به ارواح تابناک شهدای اسلام به خصوص شهدای انقلاب اسلامی .
حدود سه سال است که دولت برادر موسوی از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت امروز هم به تقاضای خودش تقاضای رای اعتماد نموده در حالیکه از روزی که رأی اعتماد گرفت ( سال 60 ) و تا امروز که بار دیگر رأی اعتماد می گیرد یک دولتی است که زمان جنگ بوده و دولت جنگی بوده و سه سال با افتخار و سرافرازی و سربلندی دولت خدمتگزار با انسجام و وحدت امت حزب الله و با حمایت امام بزرگوارمان کارها و برنامه هایش را اجرا کرده که در تمام دوران در نشیب و فراز و پستی و بلندی جنگ و محاصره اقتصادی و فشار قدرتهای بزرگ بر او بوده آن هم جنگ نابرابر و ظالمانه . جنگی که یک طرف جمهوری اسلامی است و امکانات خودش و مردم مظلوم و مبارز و در طرف مقابل امکانات ارتجاع منطقه ، امکانات قدرتهای بزرگ از غرب و شرق در اختیار خصم این ملت بوده و روزگاری این دولت مسئولیت را پذیرفت که بخش عطیمی از کشور ما در اشغال دشمن بود و دشمن قسمتی از کشور را اشغال کرده بود و روزی دولت این مسئولیت را پذیرفت که اشاره شد انفجارها و برخوردهای داخلی ، کشت و کشتار ، انفجارها ،‌درگیریهای خیابانی و مسائل مختلفی که همه شنوندگان و سروران ، آگاه هستند . آیا به حق مهم نیست و اعجاز آسا نیست و دولت دولت با کفایتی و مدیری نیست ؟ که سه سال در حال جنگ همه برنامه ها پیش رفته و موفقیت بوده این بدان معنا نیست که نابسامانی از قبیل کمبود ، نواقص ، ضعف وجود نداشته باشد اما دولتی که مسئولیت را می پذیرد در حالیکه بسیاری چیزها گسیخته و از هر طرف مورد تهاجم مردم قرار گرفتند و امروز شاهد هستیم که در همه زمینه ها در زمینه سیاسی ، تبلیغاتی ، در زمینه نظامی ، در زمینه اقتصادی رشد کردیم و موفق بوده ایم حقاً دولت با کفایتی بوده ، زحمت کشیده شده توانستیم دشمن را از کشورمان بیرون کنیم (‌البته رزمنده ها جنگیده اند ) اما دولت سهم بزرگی در این قضیه دارد . روزگاری گذشت که همه هیاهو کردند برای اینکه اینها ورشکسته شدند و جواهراتشان را می خواهند بفروشند از نظر ارزی با آن جدول بندیها و آن دقت ها و آن تلاش هائی که شده الحمدالله توانستیم حیات خودمان را ادامه بدهیم آن هم مقاوم و پایدار که می توانیم هم بجنگیم و ادامه بدهیم .
نکته دوم ـ‌مسأله ضعف ها و نواقص را بعض دوستان می شمارند حالا این ضعف ها و نواقص چقدر وجود دارد و چقدر شایعات است و چقدر آمار و ارقام صحیح است و چقدر ناصحیح به جای خود بماند اما همه وقت عاقلانه و منفصانه آنست که جمع بندی کنیم همه وقت نشده ها را یا عدم موفقیت ها را در نظر نیاوریم . موانع و مشکلات و موفقیت ها را عدم موفقیت ها کنار هم بگذاریم و در جمع بندی ببینیم دولت موفق بوده و یا موفق نبوده اصولاً یک نکته ای را من اینجا عرض بکنم در بسیاری از کارها موفقین نبوده یا موفقیت نیست مربوط به
رئیس ـ بسیار خوب . نیم ساعت از وقت مخالفین یعنی ایشان به اندازه دو نفر صحبت کردند و دو نفر از آقایان موافقین به ترتیب صحبت کنند .
منشی ـ موافق اول آقای معماری هستند .
معماری ـ من وقت خودم را به آقای داده ام .
رئیس ـ اشکالی ندارد . آقای کروبی با وقت آقای معماری صحبت می کنند .
کروبی ـ با سلام و درود به امام بزرگوارمان و امت مقاوش و رحمت بی پایان به ارواح تابناک شهدای اسلام به خصوص شهدای انقلاب اسلامی .
حدود سه سال است که دولت برادر موسوی از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت امروز هم به تقاضای خودش تقاضای رای اعتماد نموده در حالیکه از روزی که رأی اعتماد گرفت ( سال 60 ) و تا امروز که بار دیگر رأی اعتماد می گیرد یک دولتی است که زمان جنگ بوده و دولت جنگی بوده و سه سال با افتخار و سرافرازی و سربلندی دولت خدمتگزار با انسجام و وحدت امت حزب الله و با حمایت امام بزرگوارمان کارها و برنامه هایش را اجرا کرده که در تمام دوران در نشیب و فراز و پستی و بلندی جنگ و محاصره اقتصادی و فشار قدرتهای بزرگ بر او بوده آن هم جنگ نابرابر و ظالمانه . جنگی که یک طرف جمهوری اسلامی است و امکانات خودش و مردم مظلوم و مبارز و در طرف مقابل امکانات ارتجاع منطقه ، امکانات قدرتهای بزرگ از غرب و شرق در اختیار خصم این ملت بوده و روزگاری این دولت مسئولیت را پذیرفت که بخش عطیمی از کشور ما در اشغال دشمن بود و دشمن قسمتی از کشور را اشغال کرده بود و روزی دولت این مسئولیت را پذیرفت که اشاره شد انفجارها و برخوردهای داخلی ، کشت و کشتار ، انفجارها ،‌درگیریهای خیابانی و مسائل مختلفی که همه شنوندگان و سروران ، آگاه هستند . آیا به حق مهم نیست و اعجاز آسا نیست و دولت دولت با کفایتی و مدیری نیست ؟ که سه سال در حال جنگ همه برنامه ها پیش رفته و موفقیت بوده این بدان معنا نیست که نابسامانی از قبیل کمبود ، نواقص ، ضعف وجود نداشته باشد اما دولتی که مسئولیت را می پذیرد در حالیکه بسیاری چیزها گسیخته و از هر طرف مورد تهاجم مردم قرار گرفتند و امروز شاهد هستیم که در همه زمینه ها در زمینه سیاسی ، تبلیغاتی ، در زمینه نظامی ، در زمینه اقتصادی رشد کردیم و موفق بوده ایم حقاً دولت با کفایتی بوده ، زحمت کشیده شده توانستیم دشمن را از کشورمان بیرون کنیم (‌البته رزمنده ها جنگیده اند ) اما دولت سهم بزرگی در این قضیه دارد . روزگاری گذشت که همه هیاهو کردند برای اینکه اینها ورشکسته شدند و جواهراتشان را می خواهند بفروشند از نظر ارزی با آن جدول بندیها و آن دقت ها و آن تلاش هائی که شده الحمدالله توانستیم حیات خودمان را ادامه بدهیم آن هم مقاوم و پایدار که می توانیم هم بجنگیم و ادامه بدهیم .
نکته دوم ـ‌مسأله ضعف ها و نواقص را بعض دوستان می شمارند حالا این ضعف ها و نواقص چقدر وجود دارد و چقدر شایعات است و چقدر آمار و ارقام صحیح است و چقدر ناصحیح به جای خود بماند اما همه وقت عاقلانه و منفصانه آنست که جمع بندی کنیم همه وقت نشده ها را یا عدم موفقیت ها را در نظر نیاوریم . موانع و مشکلات و موفقیت ها را عدم موفقیت ها کنار هم بگذاریم و در جمع بندی ببینیم دولت موفق بوده و یا موفق نبوده اصولاً یک نکته ای را من اینجا عرض بکنم در بسیاری از کارها موفقین نبوده یا موفقیت نیست مربوط به
دولت نیست . مسأله جنگ ، مسأله عدم امکانات ،‌مسأله موانع و دخالت های دیگری که وجود دارد و خیلی قضایا که حالا بحث آنها اینجا لازم نیست و صحیح هم نیست ،‌اینها خود به خود گاهی کار دولت را کند می کند و آن موفقیت لازمی که باید باشد نیست .
بنابراین نکته دوم سخن من اینکه ما دنبال ضعفهای یک طرف نرویم و یک بعدی ننگریم ، شده ها و موافقیتها را هم در نظر داشته باشیم ،‌مطلب برای ما کاملاً روشن می شود .
نکته سوم مسأله آرد، مسأله برنج ، مسأله پنیر ، مسأله چای و بسیاری چیزهای دیگر در همین رابطه با توزیع حدود دو سال پیش ، یک سال و نیم پیش برای ما داشت مشکلی می شد همه اینها بالنسبه حل شد . خود مسأله توزیع از بسیار از شهرها که ما از نمایندگان محترم (‌برخی ها عرض می کنم ) تعبیر به بسیار نکنم از برخی ها سؤال کردیم  و خبر میدهند و می گویند خود توزیع حتی بعضی از نمایندگان بزرگوار و عزیزی که در این مجلس شدیداً قبلاً معترض بودند می گفتند در منطقه حدود 70% مسأله توزیع حل شده . بنابراین یک سری مسائلی که داشت فاجعه می شد و مسأله سیاسی بود ، اما هر یک از این ها به نوبه خودش حل شده اینها موفقیتهائی است که نصیب دولت شده است .
برادرمان مخالف محترم یک اشاره ای به سخنرانی آقای موسوی در آن موقعیت کردند اولا این از نقطه قوتهای آقای موسوی بود که صحبت کردند در همان جا بازاری ها و کسبه محل و انقلابی و در خطر امام و اسلام از ایشان تقدیر و تشکر و سپاس کرده و حتی بهائی به آنها داده شده و از آنها خواسته که اینها ، این شیاطین و مهره های ناصالح خودشان را بیرون کنند . این یک نکته و بعد هم واقعیت این است مسأله احتکار آن هم زمان جنگ یک مشکلی بوده همان موقع ها (‌حالا ما آماده نبودیم که آمار و ارقام بیاوریم وقت آمار و ارقام هم نیست ) همان روزها ما می دیدیم بر اینکه انبارهای بزرگ از وسایل یدکی از چای از برنج درگوشه  وکنارکشور کشف می‌شود  و عده ای همانند زالو به جان مردم افتاده بودند . مجتهدی ، فاضلی ، عالمی ، مانند آیت الله صانعی دادستان کل کشور بارها از این احتکار نالیده و فریاد کرده ، مقام مسئول بنابراین مسأله احتکار و مبارزه با احتکار و طرح کردن این مسأله مثلاً گناهی است که این را مطرح کنید به نظر بنده این نقطه قوت و فضیلتی است .
مسأله دیگر ، موضع گیریهای سیاسی برادر موسوی در رابطه با مسائل جهانی و مسائل منطقه مبسوطاً نسبتاً خودشان بیان کردند و تغییر و نحولی که در این دولت پیش آمده و شده در رابطه با مسأله افغانستان ،در رابطه با مسأله لبنان و تهاجم آمریکا به آنجا ،‌در کل مسائل آفریقا موضع گیری دولت جمهوری اسلامی یک موضع گیری است در خور جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی که شعار نه شرقی و نه غربی و همان طور تغییر و تحول هائی که برای صدور انقلاب انجام شده به خصوص دروزارت امور خارجه و این است که ما هر کجا به لطف خدا و به فضل پروردگار رفتیم دیدیم سفارت ها کاملاً تغییر و تحول یافته نیروهای حزب الله ، خط امام ، جوانان مؤمن و فداکار آنجا مشغول فعالیت و تلاش برای صدور انقلاب بودند و این مسأله برای ما بسیار مهم و پر اهمیتی است موضع گیری سیاسی ،‌انقلابی ، اسلامی ، شعار نه شرقی و نه غربی این مهمترین مسأله است برای یک امت انقلابی و فداکاری که دارند مبازره می کنند بیش از مسأله توزیع ، بیش از مسأله احتکار ، بیش از مشکلات داخلی مسأله
سیاسی و انقلاب اسلامی برای ملت ما ارزش دارد . نکته دیگری نقطه وقت هائی که اصلاً دولت دارد و به خصوص برادرمان آقای موسوی و شایستگی برای این مسئولیت و برای این کار :
اولاً سه سال در این نشیب و فرازها لیاقت و کفایت خودش را نشان داده و به علاوه شخصی مؤمن ، صاحب نظر ، تحلیل ،‌متدین ، در خط امام و شخصی که از اول انقلاب برادران به این نکته توجه کنند که می دانند از اول انقلاب در آن برخوردها در خطی بوده که خط امام بوده و خط انقلاب بوده و همین قالب هائی بوده که همه ما برای ان جان می کنیم . یعنی در ان دورانی که خیلی ها ناخالصی های خودشان را نشان دادند ، خیلی ها خیلی کرکری ها خواندند ، خیلی ها خیلی حرف ها زدند در همان روزگاری که به حزب جمهوری اسلامی ،‌به روزنامه جمهوری اسلامی به شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی جسارت ها و اسائه ادب ها می شد و خیلی هایشان هم اسائه ادب می کردند حالا چه بس شعار خیلی حزب اللهی هم بدهند از آن لحظه اول بعد از پیروزی انقلاب برادر موسوی در کنار آقای بهشتی و برادرهای بزرگوارمان آقای خامنه ای و آقای هاشمی ،‌ مرحوم شهید باهنر قرار گرفتند ، چه در تأسیس حزب ، چه در اداره روزنامه آن موقعی که اینها برچسب می زدند ، انگ می‌زدند تهمت می زدند بچه های مردم را دخترها و پسرها ی معصوم را تحریک می کردند و یان طرف را مرتجع می‌دانستند گم می دانستند استادن در این خط و مقاومت کردن‌آن موقع هائی که برخوردها بود ،‌درگیریها بود این خود نشان دهنده صلاحیت و در خط امام بودن و این قالب را از آن روز پذیرفتند و قبول کردها ند . حالابرادر عزیزی برود از روزنامه یک روزی یک چیزی بیاورد که آن حرفها را هم ما در تیر ماه سال 60 شنیدیم مسائلی که برادر محترممان آقای کاشانی بیان کردند یک نکته دیگری که من دارم راجع به برادر عزیزمان آقای کاشانی . البته من انتقادی ندارم ولی همین اندازه عرض می کنم ماهاهم نماینده هستیم ، دیگران هم نماینده هستند ،‌ما نمی دانیم چه جوری است این اعتراض ها ،‌این شکایت ها این ناراحتی ها و این طومارها همه اش به این آقایان می رسد ؟ و چه طور به دیگران نمی رسد . یک روزگاری بود که یک خواهر عزیزی ما اینجا داشتیم همه شکایت ها به او می رسید حالا ما احساس می کنیم جایگزیم ایشان آقای کاشانی شده و همه شکایت ها دارد به او می رسد . ولی خوب دیگران هم نماینده هستند با مردم هم سر و کار دارند به خصوص ماها که آخوند و روحانی هستیم افتخار هم به این قضیه می کنیم به شهرستانها بیش از همه می رویم و سخنرانی بیش از همه می کنیم در جلسات و مساجد می رویم و با مردم خلاصه همان روشی که داشتیم و داریم و افتخار می کنیم بیشتر می دانیم . چه طور این شکایت ها به این برادر ها می رسد من نمی دانم ؟
رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید .
کروبی ـ البته شکایت ها هم هت ، چه بسا نارضایتی هم باشد . چه بسا در گوشه و کنار کار خرابی هم باشد . هر کس دریک جامعه گسترده و وسیعی چنین چیزی را انکار نمی کند .
اما اقدامات و کارها و رضایت ها و فعالیتهایی که شده مردم خوب واقف و آگاه هستند مسأله بعدی تجارب و ورزیدگی ، ببینید برادرها و خواهرها ! وقت من هم الان تمام شد . دولت آمده این مسئولیت را پذیرفته 3سال این فشارها بر گرده اش آمده ، همه دشواری ها را دیده از جمله تهاجم ها ی ما بر دشمن و آماده کردن امکاناتی که مربوط به دولت است تا فشارهای سیاسی ، تا مسائل منطقه و خلیج و تا دشواریهای داخلی ، حل مشکلات
داخلی در زمین های مختلف . کوله باری از تجربه و ورزیدگی این دولت دارد و طبیعی است که در آینده بهتر و بیش از پیش می تواند خدمت کند . در حالی که هر گونه تغییر و تحولی باز مسأله را به قهقرا بر می گرداند ، باز مشکلاتی به وجود میآورد ، باز تجربه های کافی و وافی نیست ، باز هم باید برویم به قول معروف از صفر و از اول شروع کنیم بنابراین خود این سه سال کار و کوشش و تلاش و در این کوران بودن طبیعی است که دولت را ورزیده کرده و موفق نموده و ان شاء‌الله امیدواریم که با رأی اعتماد نمایندگان معظم و محترم بتواند بهتر خدمت بکند و من به نمایندگان معظم و محترم عرض میکنم دولت باید بتواند ببرد ، دولت باید قوی و قاطع باشد قوی قاطع دولت ،‌حمایت امام و باید رأی قاطع مجلس را داشته باشد تا بتواند کار کند . و الا اگر رأی قاطع نباشد ، اگر این چوب لای چرخ گذاشتن هاباشد ، اگر انسجام نباشد طبیعی است که دولت نمی تواند موفق باشد
لذا من با طیب خاطر خودم به عنوان یک نماینده و یک مسلمان رأی می دهم و از برادرها و خواهرها هم می خواهم بدون دغدغه همان طور که فرمایش اماممان راهم عنایت دارند ، رأی بدهند که رأی هر چه قاطع تر باشد دولت می تواند براتر وارد میدان بشود و مسئولیت ها و وظیفه اش را انجام بدهدو چنانچه دولت ضعیف باشد و رأی قاطع نداشته باشد صاف بگویم دودش به چشم این ملت مقاوم و فداکاری که دارند همه چیزشان را در راه اسلام می دهند می رود . ( احسنت ـ احسنت )
رئیس ـ موافق بعدی صحبت کند .
منشی ـ موافق بعدی آقای هادی غفاری .
هادی غفاری ـ پیرامون رأی اعتماد به برادرمان جناب آقای موسوی من به طور دسته بندی شده دو سه مطلب را در این فرصت یک ربع ساعت عرض می کنم .
مسأله اولی که من باید به آن بپردازم مشکلات و تنگناهائی است که این دولت با آن برخورد داشته است . یک مقدار من تندتر صحبت میکنم که از وقتم بیشتر استفاده کرده باشم . یکی مسأله جنگ هست که حدود یک سوم بودجه دولت را به خودش اختصاص داده است که اگر این مسأله نبود مسلماً این یک سوم به بودجه های عمرانی کشور تزریق میشد و معلوم است که یک سوم بودجه کشور وقتی بر گردد به بودجه عمرانی چه تغییر و تحولی در کشور می تواند بدهد .
مسأله دوم نظام نیمه فاسد اداری است که برای این نسل از خوانین گذشته به یادگار مانده است که راه اصلاح این نظام فاسد دو راه بود : یا بیائیم تصفیه جدی و خونین بکنیم همان جور که در خیلی از انقلابها کردند ، یا براساس موازین اسلامی بیائیم با ارشاد و اخلاق اسلامی سعی بکنیم این بافت را عوض بکنیم که در صورت دوم ما می توانیم کار بکنیم یعنی فقط به شکل دوم می توانیم کار بکنیم ،نه به شکل اول و باز طبیعی تر است که چه قدر وقت می بردو چه قدر نیروهایمان را هدر می دهد اگر بخواهیم از چنین راهی وارد بشویم البته طبیعی است که ثمر بخش تر هست در دراز مدت ، اما حداقل الان دست و پای ما را یک مقداری زیادی خواهد بست . مسأله سوم که مسأله مهمی هم هست و من امیدوارم که حوزه های علمیه ما و هم مجلس بزرگوار ما با دقت این مسأله را گوش بکنند ، برنامه اقتصادی غیرمشخص و نامعینی که حتی تا امروز چهار چوبه های دقیق آن تدوین ندشه است . این مسأله ای است که واقعاً دولت را من بارها خودم ملاحظه کرده ام نسبت به یک کاری اینکه
آستین را بالا بزند و کار بکند خیلی وقت ها جایر است ،‌جایز نیست می شود نمی شود و دولت در یک اضطراب که انجام بدهد یاندهد این کاری است که هم حوزه های علمیه وهم مجلس باید رویش سرمایه گذاری بکند و کار بکند .
مسأله چهارم فقدان ضامن اجرائی اصولی و مستحکم است بحث از قوه قضائیه است . قوه قضائیه باید باور کند که ضامن اجرای قانون او هست ، مترقی ترین قوانین و قوی ترین دولتها اگر ضامن اجرا نداشته باشند ، پشتیزی ارزش نخواهند توانست و هیچ موفقیتی نخواهند داشت . مردم ما امروز به خوبی فهمیده اند که اگر نه ، کلاً لااقل مقدار زیادی از بار سنگین مسئولیت فزونی سرسام آور قیمت ها ، احتکارها ، توزیع های غیر عادلانه و بسیاری از این قبیل کارها بر عهده قوه قضائیه است به خصوص بازار سیاه کاذبی که همه چیز را به مسلخ پول می برد و قربانی می کند و من امیدوارم که پاسخ این قسمت از صحبت من یک لبخند ملیح نباشد .
مسأله پنجم شکل کار و مجموعه هائی است که یادگار ایام استثمار و استبداد ستم شاهی است . نگاهی به آمار موجود نشان می دهد که این آمار در بعضی از قسمته ا وحشت زا هم هست ،نشان میدهد که ما در چه جزیره ای هستیم که حل این مشکل برای ما چه قدر زمان خواهد برد . من به عنوان نمونه یکی دو مورد از این آمارها را اینجا یادداشت کرده ام و خدمتتان می خوانم تعداد و درصد پزشکان و نسبت توزیع آنها در کشور : تهران 8275 پزشک دارد درصدنسبت به کل جمعیت ایران 51/54 درصد است . یعنی تقریباً نیمی از پزشکان کشور در تهران انبار شده اند . جمعیت به ازاء هر یک پزشک 798 نفر ، پزشک برای هر هزار نفر 25/1 درصد (‌برای هر هزار نفر ما تقریباً یک نفر پزشک در تهران داریم ) این آمار را من تندتندمی خوانم :
مازندران تعداد کل پزشک 586 درصد نسبت به کل کشور 86/3 درصد . تهران 54% مازندران 3% جمعیت به ازاء یک پزشک در تهران 798 نفر یک پزشک دارند و در مازندران هر 4636 نفر یک پزشک . پزشک برای هر هزار نفر 21 صدم درصد . همین جور رقم هست من بویر احمد وکهکیلویه ، ارقام همه استانها را تقریباً اینجا نوشته ام :
بویر احمد و کهکیلویه 35 پزشک ، درصدنسبت به کل کشور 23 درصد یعنی کمتر از یک چهارم یک درصد . جمعیت به ازاء هر یک پزشک 7923 نفر ، در ایلاماین جمعیت 11309 نفر . این مسأله ای است که کار این دولت و این نظام نیست . هر وقت هم خواستیم دست به یک کار انقلابی بزنیم طبیعی بود که مشکلاتی داشتیم . دست به ترکیب نمی توانیم بزنیم بلافاصله فریاد تخصص خواهی عده ای بلند می شود . درست در شرایطی که قهرمانان بزرگواری  از پزشکان ما در جبهات جنگ شربت شهادت را به شرف نوشیدند ، یک عده ای این شهرها را گرفته اند به خصوص تهران را گرفته اند و تکان نمی خورند و بعد مسأله داور و درمان که باز من اشاره ای میکنم به همین مسأله بیمارستانها . در تهران ما 142 بیمارستان داریم در حالی که همین عدد در مازندران 36 است . همین عدد سیستان و بلوچستان ،‌عدد اینها هم طبیعی است که کار بعد از انقلاب نیست مشکلیاست که ما با آن درگیر بودیم . ما الان می خواهیم تهران اول بکنیم ،‌ چه بکنیم ؟ این مشکلی است که ماالان با آن گریبانگیر هستیم . باز تخت برای هر هزار نفر در تهران 3 تخت داریم همین رقم در کردستان 71 درصد کمتزر از یک تخت برای هر هزار نفر این آمار را من خواندم تا ببینید که گرداب هائی که برای ما از نظام گذشته باقی مانده است چگونه
است این توضیحی است که از قبل برای ما مانده است مسأله تراکم کارمند بالاخص کارمند اداری و خدمات چه در ادارات دولتی ، همین عنصر تراکم خودش سبب قرطاس بازی و کاغذ بازی می شود که اگر بخواهیم برخورد جدی با این بکنیم به یکی از آن دو صورت باز باید انجام بدهیم که صورت اول را نمی توانیم از ادارات بیرون بریزیم . نمی توانیم انیها زن و بچه و خانه وزندگی به هر حال نان خور این کشور هستند بخشی از عائله این نظامند ناچار باید به این مسأله تن بدهیم .
مسأله ششم که من روی سخنم به بعضی از برادران است که خودشان میدانند که چه کسانی رامی گویم سخنرانی ها و مخالفت های اینجا و آنجای بی در و پیکر فلان برادری است که این دولت را در سخنرانی در یک مسجد و یا در یک حسینیه آن چنان می گوید که تو گویی دارد یزید را می کوبد . این سخنرانی ها را گاهی می بینیم ، برادرانی که به مسأله کامیون و حمل و نقل اعتراض می کنند و بعد می گویند که ما به قدری کامیون از خارج داریم استفاده میکنیم که حتی وضع راه و ترابری ترکیه را به هم می زنیم ، نمی دانم ان شاء‌الله که درست نباشد . آیا درست است که این برادر می روند در اصفهان و بعد می گویند که این دولت کامیوندارها را گربه کرده ، لاستیک را گوشت کرده شما را به شمال ، گوشت را به جنوب . خوب در یک جمع کامیوندار شما وقتی یک دولت را این جور بکوبی ، چه انتظاری هست دیگر آن نظام کامیوندار و کامیون بر بتواند به حرف دولت گوش بکند ، بتواند واقعاً تسلیم باشد یا حداقل کار بکند ؟
یا صحبت هائی اینجا و آنجا که خیلی وقت ها هم که دیگر نه نیازی هست که اینجا نوار بگذاریم که اصطلاحات بسیار ناجوری که می رسند آقا نظر شما راجع به دولت آقای موسوی چیست ؟ در یک سخنرانی که عده ای مردم مؤمن ، فداکار و وفادار آمده اند و شما آمده اید این مردم را تشویق بکنید که بروند جبهه و شهید بدهند . شما یک کلمه بگوئید چه عرض کنم این چه عرض کنم شما ، دولت را یک سکه پول سیاه کردید که اگر صدها مورد تخطی و گناه صریح می شمردید ضربه اش کمتر از همین یک کلمه ،‌چه عرض کنم بوده است .
مسأله هفتم و بالاخره در این مورد عیاشان و بی خیالان و خیل قانون شکنانی که تا دیروز و تا مرگ شاه سر در آخور آباد شکم ، شهوت و شهرت خویش فرو برده بودند و امروز که اسلام و دولت اسلامی منافع آنها را به خطر می اندازد طبیعی است که هر جا بنشیند از این منافع که بر باد رفته است و یا تأمین نشده است صحبت می کنند کسانی که به راحتی می توانستند بیندوزند ،‌کسانی که به راحتی می توانستند با هر نرخی خواستند بفروشند ، کسانی که هر قدر می خواستند بخورند حالا که دیده اند آنها حق درند به قدر یک برادر سیستانی و بلوچستانی شکر بخورند ، آنها حقدارند به قدر یک برادر ایلامی گوشت بخورد بعد در مجله ای برمی دارد کو پنیستی را مطرح می کند و بعد تلقی اش را از کوپنیستی به دلیل قریب الامخرج بودن می نویسد کوپنیستی یا کمونیستی و بعد این جور به زیر علامت سؤال بردن برنامه ها که من دیگر بیش از این وارد بحث نمی شوم .
اما کارهائی که انجام شده ، قبل از هر چیز به یاد بیاوریم که این دولت در چه شرایطی مسئولیت را بر عهده می گیرد . فراموش نکنیم که آذر سال 60 هست اوج به اصطلاح قدرت نمائی گروهکها و در گیری های داخلی ، خوانین ، قشقائی ها و آن بازی های سیاسی که اینجا و آنجا در این کشور فریاد خودمختاری ، خود گردانی ، نمیدانم اخراج سپاه و ارتش و ژاندارمری برپائی ارتش محلی و بومی و این مسائل را داشتند . در این شرایط دولت
باید کار را بر عهده بگیرد . به طور مشخص من نوشته ام ،‌بررسی شرایط سیاسی داخلی ، بررسی شرایط سیاسی خارجی بررسی شرایط اقتصادی و مالی که من اشارتاً‌می گویم که ما درسال 59 و در سال 60 دستگاههای بزرگ تولیدمان که مال طاغوتی ها ، و یا شبه طاغوتی ها و طاغوت بچه ها اغلب گذاشته بودند ول کرده بودند و فرار کرده بودند دستگاهها از هم پراکنده ، دارد زنگ میرند ، اکثر ضرر می دهد ، هیچ کدام آنها بازدهی نداشتند ، سود نداشتند ، حتی نگهداری آنها منهای مسأله سود و بازدهی کل نگهداری اینها برای دولت در ابعاد گوناگون مقدار زیادی بودجه می برد به خصوص در بخش صنایع سنگین که این یک مسأله ای بوده که درسال 60 گریبان دولت را به شدت گرفته بود و البته فراموش نکنیم فشار تروریسم کور را بر ایران در آن شرایط که خودش کلی از مسأله است . باتوجه به این مقدمه ببینیم در این چهار زمینه که من الان خواهم شمرد دولت چه مقدار موفق بوده یا موفق نبوده است : یکی مسأله اداره جنگ در آن قسمت که به دولت مربوط می شده است . دولت ببینیم در این کار توانسته موفق بشود یا نه ؟ آنچه که می توانیم براساس آمار صحبت بکنیم و آن چه که براساس بودجه های ریالی که داشتیم می بینیم که دولت دراین کار به درستی هم موفق بوده است . 1200 میلیارد تومان از بودجه دولت در زمینه مسائل جنگی جذب شده ،کار کرده اند . در مساتل بازسازی که دانه دانه خواهم گفت (‌رئیس ـ دو دقیقه دیگر وقت دارید )‌ هزینه های ناشی از جنگ چه مقدار کار شده ؟
برخورد با مسائل گروهک ها که در این زمینه باز می بینیم که دولت موفق بوده و بحمدالله امروز شما امنیتی که در شهرها می بینید هست ، انکار کردنی نیست .
در رابطه با سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی حضور فعال داشته ، اینجا و آنجا شرکت داشته و برخورد سیاسی ما بسیار هم موفقیت آمیز بوده است . در رابطه با مسائل اقتصادی که در کنار  تأمین هزینه های جنگی توانسته است کالاهای مورد نیاز اساسی و نیمه اساسی را تأمین بکند . با همان فشاری که برادرمان آقای کاشانی گفتند که من مانده ام که کدام را باور کنم ؟ اگر دولت نیاورد می گویند چه دولت بی عرضه‌ای است که نمی تواند تأمین بکند اگر بیاورد و آن قدر بیاورد که حتی کامیون های ترکیه هم مختل بشود می گوئیم چرا بیاورد یا نیاورد (‌شما بعد مرا راهنمائی بفرمائید ) در زمینه کارهای عمرانی علاوه از آن چه که برادرمان آقای موسوی خودشان گفتند تکمیل سد قشلاق ، بهره برداری از سد میناب ، بهره برداری از سدجیرفت آن هم توسط نیروهای مومن ایرانی در شرایطی که قبلاً خارجی ها بایستی این کارها را می کردند .
در زمینه راهسازی و ترابری مردم مایه خوبی می دادند که 8 هزار کیلومتر راه روستائی (‌تازه این عدد منهای کاری است که جهاد کرده است ) 8 هزار کیلو متر راه روستائی کشیده شده . بند شهید رجائی فعال شده که ان شاء‌الله امسال به حول و قوه الهی امیدواریم که به بهره برداری برسد .
احداث 530 مرکز خدمات روستائی در زمینه خدمات نفت، و تأمین سوخت مردم با این زمستان سرد ، با این وضع راهها ، با این وضع کمبود امکانات و با این وضعی که بسیاری از تریلر کش های ما و نفت کش های ما در جبهات کار می کردند طراحی و احداث پلایشگاه هفتم .
رئیس ـ وقتتان تمام است .
هادی غفاری ـ اگر یک دقیقه اجازه بفرمائید من عرضم را تمام می کنم .
رئیس ـ بفرمائید .
هادی غفاری ـ البته سد جیرفت را من هم گفتم که الان فعال شده و ان شاء‌الله امسال بهره برداری خواهد که من هم گفتم ان شاء‌الله بهره برداری خواهد شد . طراحی و احداث پالایشگاه هفتم در اراک توسط نیروهای مؤمن ، طراحی پالایشگاه کنگان که ان شاء‌الله کار عظیمی است که باید انجام بشود .
در زمینه مسائل نیروهای انتظامی هم باید بگویم که امنیت شهرها ، روستاها را در این شرایط برقرار کردن ، کار آسانی نبوده است .
مسأله فعال برخورد کردن ژاندار مری ،‌تحول عمیقی که در ژاندارمری و در شهربانی به وقوع پیوست است و خدمات بی شائبه کمیته های انقلاب در تأمین انقلاب دارند که من به خصوص یاد میکنم از آن شهدای گرانقدری که در زاهدان ، در سیستان و بلوچستان چه قدر قوی و مطمئن بخورد کردند و من تشکر می کنم از زیان مردمی که حداقل به من رأی داده اند که در مسأله تریاک و هروئین و مواد مخدر که یک مسأله سیاسی است چگونه برخورد شد که من رفتم و دیدم جائی که احتمال نمی دادیم نظام شاه هم بتواند به آن قله ها و به آن خانه های آهنین بر سر کوهها است دست پیدا کند . بحمدالله ژاندارمری و کمیته ها توانستنداین کارها را انجام بدهند . من البته وقتم تمام شد و مطالبم نیمه تمام ماند و امیدوارم ان شاء‌الله موافق بعدی در همین زمینه این حرفها را ان شاء‌الله ادامه خواهد داد . امیدواریم ان شاء الله این دولت با رأی قاطع شما ،‌البته امکان دارد با رأی کمی هم دولت رأی اعتماد بگیرد اما آنچه که برای ما مهم است این است که دولتی می تواند در برابر دنیا قرص حرف بزند و در درون ایران در برابر طاغوتی ها و طاغوت بچه ها و در جریانات برنامه ریزی قوی تصمیم بگیرد که با رأی بسیار بالائی اداره امور کشور را به عهده بگیرد ان شاء‌الله
رئیس ـ مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ مخالف بعدی آقای ولی الله زمانی.
زمانی ـ امید است در این کوتاه زمانی که مزاحمت ایجاد می شود مفهومی از مخالفت که سوای آن موافقت ها و مخالفت ها و آن به گناه اندازی مصرف کننده و تولید کننده با شیوه های غلط اجرائی توزیع اشارتی داشته باشم و آنچه را که ما می خواستیم انقلابی بود جامع و متضمن و در برگیرنده ویژگیهای مادی و معنوی . نه انقلاب مادی هست و نه انقلاب معنوی و انتزاعی . انقلابی است جامع می خواهد انسانی بسازد هم ستم ستیز و هم ستم گریز . می خواهد انسانی متعالی بسازد جامعه ای بسازد براساس آن اندیشه ای که داشت و آن بنی که انقلاب بر آن اساس حرکت در درون جامعه پدید آورد ، آن دگرگون بخشی هائی که ایجاد کرد مردممان ان شاء‌الله براساس رهنمودها و تحرکات درونی احکام اسلامی عمل کنند و بر‌آهنگ قرآنی حرکت و جهت گیری داشته باشند که قصد قربت الی الله باشد . می خواهیم همه چیز از عبادت برخوردار باشد و هر رهگذر این راه هر گامی که در تولید ، در توزیع و در مصرف ،‌در عمل دارد لحظات و آفات و حرکات زندگی خویش را عبادت بسازد . ما میخواهیم انسانی این چنین نمونه بسازیم و متأسفانه دولتهای بعد از انقلاب به جای اینکه ، به این بعد عظیم اخلاقی توجه کنند به جائی که انسانها را در این رشدیابی و تکامل مدد بخشند می بینیم این انسانها را آگاه و نا آگاه به سمت گناه می کشاند . می بینیم که آن بعد قداست عمل را از تولید کننده و مصرف کننده هر دو یک جا
میگیرند و این مخالفت نه به قصد این هست که خدای نخواسته بیائیم روی فرد یا بافتی سخن بگوئیم نه ، روی فکر فراموش مانده ای می خواهیم سخن بگوئیم . وقتی که قرار شد اسلام از هر مکتبی بالاتر باشد و هیچ چیز بالاتر از آن نباشد من نمی توانم در نظام جمهوری اسلامی کبریتی ببینم که وقتی آنرا میخرم نیمه ببینم و وقتی که می زنم متعل بشود و کم مشتعل بشود . من نمی توانم ببینم در نظام اسلامی آنجائی که هست در چنین زمینه ای من پیدا بکنم پارچه ای که از بافته جامه من هست ولی آن سلامتی که باید داشته باشد را ندارد . آن دوخته ها و ساخته ها و بافته هائی که می باید از آن قداست عمل و صحت عمل برخوردار باشد نداشته باشد . ما وقتی که انقلاب را می خواهیم صادر کنیم حتماً این نیست که با اسلحه می خواهیم پیش برویم . ما در آینده نزدیکی نه چندان دور زندانی مدینه و بقیع و زندان و زندانیان بقیع و مدینه را رها خواهیم کرد . منتها با یک حرکت فرهنگی واگر لازم شد نظامی ما از جنگ نمی ترسیم . سلام بر جنگ چون اساس جهاد ما را شکل داده و ما از این جنگ نمی هراسیم تا روزیکه به همه خواسته های خود برسیم . ما از این جنگ وحشتی ندارم . سرور عزیز ، دوست گرامی ، برادر مؤمنم جناب آقای میرحسین موسوی می فرمایند در جنگ گذشته که من آنروز سه سال و چند ماهم بود که یادم می آید ، بنا به این خاطرات خاصی که از آن زمان دارم می دانم که اگر گران شد در جنگ دوم جهانی شهریور 20 سرور عزیز این گرانی تا چه موقع دوام داشت ؟ آن روز شما امتی این چنین نداشتید که دارد به دنبال مرگ می رود ،‌مرگ از او می گریزد همچنان که مولای متقیان را بر او منسوب میدارند که مولانا نمی ترسی از اینکه این چنین به جبهه می روی ؟ منسوب میدارند به حضرتش : که مرگ از من فرار می کند ، مرگ از من می ترسد . امروز به قصد شهادت می روند و از این که شهید نشدند چه بسا خجالت می برند . امروز شما با مردمی مواجه هستید که اگر درصد بالا نیست ولی این حضور را پیدا می کنیم ،‌این فرهنگی که همه ادیان و همه پیامبران الهی همین را می خواستند . ماه رمضان می شود ، می بینیم این روزه دار من بعد از آن گرمای تابستان روزه گرفت وقتی که به اذان نزدیک شد اذان را گفتند دعا را کرد ،‌لب وقتی که به آب نزدیک می شود دست و لب آب در کنارش می ماند ،‌فکر می کند الها ! من امروز را روزه گرفتم آیا روزه امروز من مورد قبول تو واقع شد یا نه ؟ نمی گوید که گرم بود و منت کند . ما امروز با معلولینی مواجه هستیم که اگر دست و پای خویش را داده اند نگران این نیستند که چرا دستم قطع شد و چرا پایم را از دست دادم یا گوش و چشمم را . الها ! آنچه که در راه تو دادم مورد قبول تو واقع شد یا نشد ؟ ما با این مردم مواجه هستیم . ما با مردمی کواجه هستیم که با بدن خویش می آیند بر خلاف تمام تاکتیک ها و شیوه های جنگی ،‌من را منفجر میکنند و اینجا به قرعه میروند و اگر کسی قرعه بنامش اصابت نکند می گرید . فرق می کند با سرباز عصر رضاخانی که با لباس و اسلحه ،‌اسلحه را رها می کند و از پادگان فرار می کند و حتی بیرون که آمد برای اینکه نشاسند لباس نظامی اش را هم از خودش دور میکند و فرار می کند . امروز ما امامی داریم که جهان و جهت حرکت جهان را دارد تغییر میدهد که اگر در بعد اعتقادی خویش سالها گفته ایم اصول دینمان یکی از آنها امامت هست در عینیت نداشتیم از اینها آسان نگذریم . من منکر خدمات این برادران و زحماتشان نیستم . من منکر این نیستم که فراوان رنج می برند، کم خوابی دارند ، زحمت کسی دارند ، اما اجازه بدهید به آنچه که اشارت کردم ،آنجائی که بعد اخلاقی حرکت را در انقلاب کم توجه کردیم ،به کمبود و زیاد بود ها کاری ندارم . ببینید سروران و برادران علت مخالفت اینست . مخالفت روی فرد نیست ، مخالفت
روی یک جریانی که در جامعه هست ، یکی از آن جریانات اینست که در ادارات به راحتی آدمها به تهمت دارند کشیده می شوند . غیبت ها دارد فراوان می شود . ما در بزرخ انقلاب هستیم .در برزخ انقلاب هنوز نه ویژگیهای گذشته و ارزشهایش نابود شده ، نه هنوز ارزشهای مطلوب جانشین شده . در برزخ انقلاب شما این جریانها را خواهید دید . وقتی که در معنای عام خودش انقلاب را تعریف کنیم . بگوئیم یعنی تغییر مبنای ارزشها . آنوقت ارزشی جانشین می شود تا ارزش نامطلوب بمیرد ، بر جسد ارزش نامطلوب ارزش مطلوب روئیده می شود . پس تا آن نمیرد این نمی روید و این بوجود نمی آید . این اقلاب بود ،می خواستیم ارزشها را عوض کنیم .یکی از تفاوتهایمان این است که اینجا ما نه شرقی نه غربیمان در همه جا شعار نیست دقیقاً عمل هست و معیار دارد . می خواستیم جهانی دیگر ، انسانی دیگر و جامعه ای دیگر بسازیم ،‌اسوه و نمونه بسازیم که مردم دیگر اینرا دیدند حرکت کنند و جهت بیابند . بسیار خوب ، اما مگر ارزشهای منفی بی مقاومت می ماند ؟ هرگز . اینجاست که در برزخ انقلاب اوج تهمت ،‌اوج لجاجت ، اوج خیانت ، اوج جنایت ، اوج دنائت ، اوج زشتکاری ، اوج نفاق را از برخاستگان آن ارزشهای نامطلوب منفی پیشین می بینید . اما در مقابلش اوج ایثار ،‌اوج فداکاری ، اوج طهارت ، اوج پاکی . یک فرزند می دهد ،‌دومی را، سومی را ، چهارمی را و خود می رود . جنگ این ارزشهاست . من می‌بینم امروز ولایت در جامعه در خطر هست . ارزش ارزش های جامعه مان ولایت هست و آنچه که سبب پیروزی انقلاب هست مؤثرترین عاملش و قداست بخش آن ولایت است . وقتی که ارزش ارزشها ولایت شد خواهیم دید ... اجازه بدهید سعه صدر پیدا کنید ، حرف بزنیم انتقاد کنید ،‌رد کنید ، سکوت را بی دلیل نشکنیم و با منطق جواب بدهیم . وقتی که ارزش ارزشها هست گوش کن ،‌اگر نبود رد کن . وقتی ارزش ارزشهای انقلابیمان ولایت باشد ، وقتی ولایت در نهایت به ذات رحمن بخواهد برگردد ، نقطع مقابل این چه خواهد بود ، ولایت من . ما در جامعه با ولایت من هم مواجه هستیم . ولایت من در مقابل ولابت فقیه است . نمونه اش را بخواهید ببینیم بسیار راحت ، همان مسأله ای که سرورمان و دوستمان جناب آقای موسوی اشاره کردند بحث مکتب و تخصص را ، آنجا که امام معصوم می فرمایند علم و دین توأمان هستند . وقتی که می گوئیم جدائی مکتب از تخصص ، یک بیان دیگری هست با یک ترفند دیگری از جدائی دین و علم چون چکیده ای که از علم بخواهیم بگیریم تخصص خواهد شد و اگر ترجمه کنیم به این زمان که فریبکارانه بر ما تحمیل شده مکتب  را دین خواهیم دید که مجموعه ایدئولوژی و جهان بینی مان خواهد بود . می بینیم متأسفانه به بهانه مکتبی بودن ،‌بسیاری از متخصصین را راندیم و به بهانه تخصصی بودن بک فرد بسیاری از مکتبها را راندیم . شما برادران و خواهران عزیز فراوان شکایتها از وزارتخانه ها می آید ،‌نیروهای حزب الله و نیروهای متخصص سخن ها می گویند شاید از هفته آینده احتمال این هست که مهاجرت و خروج بسیاری از متخصصین نفتی در وزارت نفت شروع بشود . بسیاری از کناره گذاریها را در بسیاری از ادارات می بینیم (‌ عده ای از نمایندگان ـ این حرفها چیست آقای هاشمی )
رئیس ـ آقایان اعتراض که نمیتوانید بکنید ،‌مخالف می گوید موافق هم جواب بدهد .
ولی الله زمانی ـ یکی از ارزشهای انقلاب این بود که منصب ها براساس لیاقت ها توزیع بشود . ما یکی از دلائلی که آن رژیم را از هم ریزانیدیم وجود هزار فامیل بوده . بار دیگر هزار فامیل به گونه ای دیگر متجلس شده یعنی ده فامیل و بیست فمیل و صد فامیل ، می گوئید نه با هم برویم و به ادارات سر بزنیم . خواهیم دیدکه یک
مسئولی که ا‚د به جای اینکه مسئولان دیگر و کسان همراه خویش را شخص ببیند شی می بیند . به راحتی به یک مدیر کل بسیاری از افراد را همینجور بنا به خواسته خویش یا به هر دلیل دیگر کنار می گذارد . به راحتی با تعویض هر وزیر بسیاری از مسئولان آن وزارتخانه تغییر می یابند و جمع دیگری حضور پیدا می کنند کسی که به همین راحتی کنار گذاشته می شود شیئی تلقی خواهد شد و آن کسی که به همین دلیل می آید شیئی بلا اراده در برابر آن قدرت مقتدر خواهد بود . این خطر برای جامعه هست . این حریت های آدمها را کاهش می دهد و همانجاست که بله قربانها را افزایش می دهد . می بینیم وقتی که یک اداره ، یک مؤسسه تغییر مدیر پیدا میکند گاهی لهجه اش یک باره عوض می شود می‌ آئیم در این اداره می بینیم بعد از تغییر آن مسئول یک مرتبه زبانها مازندرانی می شود فردا می بینیم عوض شد اصفهانی می شود ، پس فردا می بینیم گیلانی و دیگر جائی می شود . اینها خطر جامعه هست (‌رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید ) وقتی که ما ترجیح فاضل بر مفضول یا بر افضل را روا نمی دانیم با چه جرأتی بیائیم در این محدود نگریهای اندکمان این مسئولین را بگماریم ؟ برادران و خواهران می‌دانند که ما سطح کشت تولید گندممان بعد از انقلاب افزایش پیدا کرد ولی از شما سؤال می کنم چرا محصول کندممان کاهش پیدا کرد ؟ هزار نکته بارکتر از مو اینجاست . در جلسات خصوصی اگر خداوند عمری بدهد مسائل و مواردی که از وزارتخنه ها از بسیاری از جریانهای در جریان جامعه داریم به محضر برادران و خواهران خواهیم رسانید . شناکردن در خود را عادت کرده ایم و از این جو و از این فشاری هم که بخواهند وارد بشود وحشتی نخواهیم داشت و بعد وقتی سخن از خودکفانی می گوئیم ،‌امروز بچگانه ترین حرفمان این خواهد بود که سخن از خودکفانی بگوئیم مگر خودکفانی در این معنا باشد که بر راستای قامت خویش بایستیم . وقتی قرار شد که دریائی در کنار داشته باشیم ما انتظارمان این باشد که خزینه ای برای آب تنی از این اب دریا داشته باشیم و این کافی باشد این انتظارمان محدود است . ما می توانیم آمار جمعیت جهان و جوامع دیگر را نگاه کنیم هندوستان با دو برابر خاک ما چهل برابر ما جمعیت دارد و آن مشکلی که آن دارد ما نداریم و برخی از کالای کشاورزی آن را وارد کردیم می بینیم سرزمین هلند و دانمارک و بسیاری از کشورهای دیگر که دامپروری می کنند همه مساحتشان از یک چندم خاک خراسان کمتر است اما چگونه می توانند بیایند ، سفره بخش عظیمی از روی زمین را در صبحگاه و شامگاه از پنیر و کرده خویش تزئین بکنند اینها شدنی است (‌رئیس ـ وقتتان تمام شد)‌یک دقیقه اجازه بدهید . این دولت به این دلیل در حالیکه عرض می کنم یک ضعف مدیریت ،‌ناتوانی در حفظ دولت ، یعنی وجود دولت در دولت ، حکومت در حکومت . اینها را موارد داریم . کمبود آینده نگری ،‌ضعف پیش اندیشی ، دید علت نگری را دقیقاً اعمال نکردن ، بازنگری نداشتن کمبود برنامه ریزی و نظارت و توزیع مناسب و حل نکردن مسأله مکتب و تخصص ،‌به گناه اندازی آدمها از جمله سیگار ، برای اینکه یک چیز لمسی و حسی خدمتتان عرض کرده باشم ببینید چگونه ما را به گناه می اندازد . خیلی راحت خدمتتان بگویم که سیگار را همه می دانیم در انحصار دولت است ، آنچه که در ایران کشت ی شود بذرش ، برگش ، خریدش تبدیلش و توزیعش در اختیار دولت.
رئیس ـ یک دقیقه هم تمام شد .
ولی الله زمانی ـ چشم یک دقیقه دیگر اجازه بدهید . وجود این سیگار در خیابانها که در کنترل دولت است این نشان دهنده این است که می گوید : مردم دریابید ، بدانید که درکنترل ، دولت توانمندی کافی ندارد . اما به این
مسئولی که ا‚د به جای اینکه مسئولان دیگر و کسان همراه خویش را شخص ببیند شی می بیند . به راحتی به یک مدیر کل بسیاری از افراد را همینجور بنا به خواسته خویش یا به هر دلیل دیگر کنار می گذارد . به راحتی با تعویض هر وزیر بسیاری از مسئولان آن وزارتخانه تغییر می یابند و جمع دیگری حضور پیدا می کنند کسی که به همین راحتی کنار گذاشته می شود شیئی تلقی خواهد شد و آن کسی که به همین دلیل می آید شیئی بلا اراده در برابر آن قدرت مقتدر خواهد بود . این خطر برای جامعه هست . این حریت های آدمها را کاهش می دهد و همانجاست که بله قربانها را افزایش می دهد . می بینیم وقتی که یک اداره ، یک مؤسسه تغییر مدیر پیدا میکند گاهی لهجه اش یک باره عوض می شود می‌ آئیم در این اداره می بینیم بعد از تغییر آن مسئول یک مرتبه زبانها مازندرانی می شود فردا می بینیم عوض شد اصفهانی می شود ، پس فردا می بینیم گیلانی و دیگر جائی می شود . اینها خطر جامعه هست (‌رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید ) وقتی که ما ترجیح فاضل بر مفضول یا بر افضل را روا نمی دانیم با چه جرأتی بیائیم در این محدود نگریهای اندکمان این مسئولین را بگماریم ؟ برادران و خواهران می‌دانند که ما سطح کشت تولید گندممان بعد از انقلاب افزایش پیدا کرد ولی از شما سؤال می کنم چرا محصول کندممان کاهش پیدا کرد ؟ هزار نکته بارکتر از مو اینجاست . در جلسات خصوصی اگر خداوند عمری بدهد مسائل و مواردی که از وزارتخنه ها از بسیاری از جریانهای در جریان جامعه داریم به محضر برادران و خواهران خواهیم رسانید . شناکردن در خود را عادت کرده ایم و از این جو و از این فشاری هم که بخواهند وارد بشود وحشتی نخواهیم داشت و بعد وقتی سخن از خودکفانی می گوئیم ،‌امروز بچگانه ترین حرفمان این خواهد بود که سخن از خودکفانی بگوئیم مگر خودکفانی در این معنا باشد که بر راستای قامت خویش بایستیم . وقتی قرار شد که دریائی در کنار داشته باشیم ما انتظارمان این باشد که خزینه ای برای آب تنی از این اب دریا داشته باشیم و این کافی باشد این انتظارمان محدود است . ما می توانیم آمار جمعیت جهان و جوامع دیگر را نگاه کنیم هندوستان با دو برابر خاک ما چهل برابر ما جمعیت دارد و آن مشکلی که آن دارد ما نداریم و برخی از کالای کشاورزی آن را وارد کردیم می بینیم سرزمین هلند و دانمارک و بسیاری از کشورهای دیگر که دامپروری می کنند همه مساحتشان از یک چندم خاک خراسان کمتر است اما چگونه می توانند بیایند ، سفره بخش عظیمی از روی زمین را در صبحگاه و شامگاه از پنیر و کرده خویش تزئین بکنند اینها شدنی است (‌رئیس ـ وقتتان تمام شد)‌یک دقیقه اجازه بدهید . این دولت به این دلیل در حالیکه عرض می کنم یک ضعف مدیریت ،‌ناتوانی در حفظ دولت ، یعنی وجود دولت در دولت ، حکومت در حکومت . اینها را موارد داریم . کمبود آینده نگری ،‌ضعف پیش اندیشی ، دید علت نگری را دقیقاً اعمال نکردن ، بازنگری نداشتن کمبود برنامه ریزی و نظارت و توزیع مناسب و حل نکردن مسأله مکتب و تخصص ،‌به گناه اندازی آدمها از جمله سیگار ، برای اینکه یک چیز لمسی و حسی خدمتتان عرض کرده باشم ببینید چگونه ما را به گناه می اندازد . خیلی راحت خدمتتان بگویم که سیگار را همه می دانیم در انحصار دولت است ، آنچه که در ایران کشت ی شود بذرش ، برگش ، خریدش تبدیلش و توزیعش در اختیار دولت.
رئیس ـ یک دقیقه هم تمام شد .
ولی الله زمانی ـ چشم یک دقیقه دیگر اجازه بدهید . وجود این سیگار در خیابانها که در کنترل دولت است این نشان دهنده این است که می گوید : مردم دریابید ، بدانید که درکنترل ، دولت توانمندی کافی ندارد . اما به این
قدر کشمکش وجود داشت در این که ایشان را به وزارت امور خارجه برسانند آقای بنی صدر خبیث این را قبول نمی کرد ، ولی بالاخره با اصرار مسئولین محترم و مجلس شورای اسلامی ایشان در سمت وزارت امور خارجه تثبیت شدند یعنی این وزارتخانه را به عهده گرفتند در آن موقع مسائلی بود علیه ایشان و آن عبارت از این بود که جناب آقای میرحسین موسوی که در این جا چون مخالفین اشاره کردند من عرض میکنم در تیرماه 1360 که با وزیرخارجه بودن ایشان مخالفت کردند که ایشان طرفداری از مصدق کرده است و مقاله را هم اینجا خواندم مقاله ،‌مقاله معمولی بود جو آن زمان اینجوری نبود حالا بر فرض شبهه را قوب می گیریم که نامه اصلاً به قلم ایشان بوده و ایشان هم نوشته و همه کارها را کرده و این مسائل کم کم برای ما معلوم می شود و واضح می شود و آشکار می شود ، اصلاً در زمان مصدق که این مسأله لیبرالی و این ها .. مطرح نبود . مصدق که کاری به روحانیت نداشت مرحوم آیت الله کاشانی مجاهد کبیر که اسوه بودند واقعا از هر جهت برای ما که آقای میرحسین موسوی و من هر دو خاک پای مرحوم آیت الله کاشانی هستیم و مبارزات درخشان این مرد بزرگ هیچ وقت در تاریخ ما فراموش نمی شود خوب شما ملاحظه می کنید که خود همین آقای کشاانی چه قدر سعی و کوشش کردند تااین که همین آقای مصدق را بیاورند و نخست وزیر بکنند .
رئیس ـ شما مثل آقای زمانی هستید اصلاً معلوم نیست موافقید یا مخالف ( همهمه نمایندگان )
صادق خلخالی ـ روی این جهت اشتباه شد آدم که علم غیب ندارد متوجه  نمیشود ، خوب ممکن است که آقای میرحسین موسوی هم یک مسأله ای را گفته باشد ولی در واقع هیچگونه قصدی ، غرضی در کار نبوده باشد ،‌آن چه که ملاک تعقیب است و ملاک این است که یک کسی را متهم کنند به این که من باب مثل ایشان خائن است . نه خدا می داند ،‌از قضا دولت جمهوری اسلامی ما در رابطه با سیاست خارجی به ریاست همین نخست وزیرمان موفقیت های بزرگی را به دست آورده تا توانسته از دولتهای ارتجاعی ،‌پیمان ناتو ، گیشر را و وزیر امور خارجه ژاپن را به ایران بکشاند و با این ها قراردادهائی ببندد و مسائلی را به نفع جمهوری اسلامی ایران انجام بدهد این بزرگترین موفقیت برای دولت آقای میرحسین موسوی است و اگر ایشان خدای نکرده یک کار ناجوری داشتند این همه مورد حمایت و مورد علاقه امام امت نمی شدند که فرموده اند که ایشان متدین است و من سالیان دراز است که ایشان را می شناسم . خوب یک کسی می گوید که خیر این خبر یک خبر واحد است . خبر واحجد هم که حجیت ندارد . ما عرض می کنیم اولاً خبر واحد در اصول و عقاید اصلاً حجیت ندارد جنبه ارشادی دارد . و ثانیاً‌ این جا خبر ،‌خبر واحد نیست بلکه خیر محفوف به قرائن علمیه است . صرف این که یک نفر بیاید و یک چیزی را بگوید نیست بلکه با این همه ارتباطات جمعی که ما داریم و ما که این جا مطالبی را می گوئیم که امام امت شاید گوش می دهند اگر هم گوش نمی دهند خلاصه مطلب را به خدمت ایشان می برند . آخر می شود یک دروغ به این بزرگی را گفت که من باب مثل یکی کسی نشسته پهلوی خودش یک نامه ای نوشته و بعد هم یکی پرچین کرده و بعد آمده اند و یم خواهند یکی را تحمیل کنند بر مردم . این کمال بی انصافی است بلکه این جا علم حاصل میشود برای انسان و باعقل این جا مسأله مسأله عمل است علم می آورد برای انسان این مطالب و لذا اکثر نمایندگان تا آن جائی که ما با آنها ارتباط داشته ایم ، این ها اعتقاد دارند که آقای میرحسین موسوی از یک رأی گیری بالائی در مجلس برخوردار خواهد بود . مخالفین آمدند گفتند من باب مثل گندم چه قدر امسال وارد
شده و پارسال چه قدر وارد شده ، چهار میلیون و دویست هزار تن ، یا صد هزار تن یک خرده کمتر یا یک خرده بیشتر در همین حدودها ، 4 میلیون تن عله بخواهد وارد کشور بشود مسلماً ترافیک ایجاد می کند و یا احتیاجات روز مره به مواد خوراکی و مواد ضروری و استراتژی به وسیله ماشین از بنادر ترکیه می خواهیم وارد بکنیم . بلی . هم در بنادر ترکیه و هم در راههای حیاتی ترکیه و هم در راههای ایران یک ترافیک سنگین و بزرگی را ایجاد می کند خوب حالا این چه ایرادی است یه ایشان این راهها را که ایشان نساخته ،‌این وضع ممکلت را با این وضع که شما دارید ملاحظه می کنید که ایشان درست نکرده ما آن موقع آقای هویدا را محاکمه می کردیم ، می گفت این پاسدارها خیلی خوب به ما می رسند اما یک گلایه ای من دارم . گفتم گلایه شما چیست گفت این جا یک خرده تنگ است گفتم عجب بابا اینجا را که ما نساخته بودیم . این ها را شما ساخته بودید برای ما حالا نصیب خود شما شده است . حالا هم این مسأله این جوری است . بیائیم و آسمان را به ریسمان جفت کنیم و بگوئیم تمام اینها ، این نارسائی ها از ناحیه آقای نخست وزیر است که می توانستند تمام این مشکلات را با یک معجزه و شق القمر برطرف بکنند این جور هم نیست صرف نمی کند . کاشتن گندم ، زمین های کشاورزی زیادی را این ها در اختیار دارند آقای وزیر کشاورزی هست خودشان می دانند زمین های زیادی را ما داریم که در دست فئودالها است . در دست همین زمین خوارها است ، در دست ضد انقلاب است و خود آقای میرحسین موسوی هم از این جهت رنج می برد که چرا باید وضع ممکلت این جوری بوده باشد . از یک طرف دیگر اگر نیاورند ممکن است ممکلت به یک حالت بحرانی کشیده شود . اگر بیاورند ترافیک ایجاد می شود در این وسط چه باید بکنند ؟‌لاجرم و ناچار باید بیاورند و چاره ای هم نیست و همین پشتکار داری ایشان در کارها و گوش ندادن به حرف های ناموزون موجب شده است که وضع دولت تثبیت بشود شما اگر امروز بروید در بازار ملاحظه خواهید کرد تورم تا اندازه ای مهار شده است . آن هائی که ممکن است حساب دقیق را هم بدهند این مسأله را بیان کنند من ارقام ساده را عرض می کنم ماشینی که یک میلیون و هشتصد هزار تومان در بازار خرید و فروش می شد امروزه مشتری ندارد یک میلیون و دویست هزار تومان تا یک میلیون تومان می شود در بازار معامله کرد 4 ماه قبل ،‌5 ماه قبل چای در حدود کیلوئی 400 تومان 350 تومان بود الان در بازار 200 تومان کمتر است این ها را بازاریها به ما گفته اند ارقام و اعداد را در باره مواد خوراکی از قبیل نخود و لوبیا و عدس و این جور چیزها ،‌خوب اینها هم یک مسأله ای بوده از یک طرف مسأله برنج را به میان می کشند ، می گویند مسأله برنج همه تقصیراتش دست دولت است از آن طرف می بینیم آقای احسان بخش بعضی از امام جمعه های دیگر در گیلان و در مازندران می گوینداگر نظارت دولت بر این برنج برداشته بشود یک وضع نابسامانی را پیدا می کنیم در منطقه به طوری که ضرر مستقیم آن فقط و فقط به چشم کشاورزان گیلانی خواهد رفت . بنابراین نمی توانیم چنین مطلبی را قبول بکنیم ما در وضع فعلی کشورمان که کشور جنگ زده است .
رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید .
صادق خلخالی ـ ضد انقلاب داریم ... من پنج دقیقه اش را می خواستم بدهم به آقای هادی نجف آبادی ... ( خنده نمایندگان ) وقت ما خیلی تند کار می کند . حالا این دو دقیقه را تمام بکنیم ،‌عرض کنم که آقا ضد انقلاب همه رقم کار دارد می کند . اگر این سانسور برداشته بشود آنها حاضرند بگیرند . تخم مرغ و مرغ و مواد
خوراکی را آتش بزنند ، پولش را هم از سی ـ‌ آی ـ ا  ( C.I.A ) بگیرند . خوب شما هم می آئید مستقیماً در این جا می گوئید که بلی آقای نخست وزیر مثلاً مسئول است . خیر کار به دست هر کسی در این برهه از زمان داده بشود غیر از این نخواهد بود شاید آن ها وضع را به مراتب بدتر بکنند . یکی از آقایان گفتند که اگر این قاچاقچی ها نبودند این مردم بدبخت ، بدبخت تر می شدند و این حرف ها ... می خواهم  بگویم این قاچاقچی که قالی های نخ فرنگ درجه یک را می برد بی مقررات و بی گمرک استفاده اش را فقیر و بیچاره می برد یا همان پولدارهای بی امام و بی ایمان . آن ها می برند . یک شاهی نه عاید ارز دولت می شود نه عاید فقیر و بیچاره و بدبخت می شود . دولت هم با این که ما زیاد فشار آورده ایم درباره فرش نسبت به این دولت با خود اقای موسوی با دیگران با وزیر بازرگانی ، صحبت کردیم درباره فرض آنها می گویند که قیمت فرض در خارج خیلی ارزان تر است تا دخل .
رئیس ـ وقتتان تمام شد .
صادق خلخالی ـ‌یک دقیقه دیگر من خواهش می کنم وقت بدهید .
رئیس ـ نه دیگر . تمام شد .
صادق خلخالی ـ به همه یک دقیقه وقت دادید به ما که می رسد می گوئید نه ( خنده نمایندگان ) بنابراین چگونه می شود فرشی که در ایران 100 هزار تومان تمام می شود بخواهیم در خارج بفروشیم به چه چیز ؟ به یک ثمن بخس این فقط صرف صادرات نیست که ما یک پول کلانی در یک گوشه ای روز گنج ننشسته ایم تا بیائیم یک کارهائی بکنیم و بعد هم عرض کنم که دل خوش کنک ما بوده باشد ضرر زیاد . درباره دانشگاهها گفتند که دانشگاه ها را به تعطیل کشاندند . این جوری نبوده آن گروهک ها بوده . کم کم این دولت خدمتکار تا آن جائی که توانسته این دانشگاه ها را راه انداخته ، خلاصه تورم و از این جور چیزها . آقایان دیگر خواهند گفت این ها یک مطالبی است که اصلاً ربطی به این دولت ندارد و این دولت با خلوص نیت خدمت کرده و امیدواریم که ان شاء‌الله‌رأی قاطع شما موجب دلگرمی این دولت بشود و کارهای خوبی بکند  که حالا که وارد در کارها است به این معنا ،‌معلم آموخته است می داند که اولویت ها در کجا است و تقدیم اولویت را می داند و هیچ خیانتی هم در کار نیتس امیدواریم که انشائ بارای شما این دولت تثبیت بشود خیلی می بخشید و معذرت می خواهم .
رئیس ـ مخالف بعدی را دعوت کنید .
منشی ـ مخالف بعدی آقای آذری قمی هستند .
آذری قمی ـ من با این که مطالبم را اصلاً در رابطه با مخالفت با دولت فهرست نکرده ام و نرسیده ام ولی حرف خیلی دارم . بنابراین باید اجازه بدهید و معذرت می خواهم خیلی تند حرف بزنم که اکثر حرفه هایم را اقلا بزنم و یکی هم از خدا بخواهیم که قوه ساعت آقای هاشمی را کند بکند و خراب بکند و یکی هم خداوند تبارک و تعالی رد شمس بکند اگر قوه خراب نشد . ( رئیس ـ شما که دارید وقت تان را به چیزهای بی خودی تلف می کند ) خوب اگر دعاعایم مستجاب بشود جبران می شود .
در سطح جامعه و نمایندگان محترم البته بعضی کم و بیش آن که من را وادار کرد به صحبت کردن . این مطلب است که مخاتلفت با دولت را به  عنوان مخالفت با امام و منتخب امام و مورد علاقه امام و تلقی می کنند
من این را دیدم تا اندازه ای البته خیلی دعا ندارم ولی تا اندازه ای در تخصص من هست این را خواستم یک قدری باز کنم و خوشبختانه در آخر صحبت آقای زمانی برادر بزرگوارمان که من هم سابقا افتخار می کردم و مکرر هم به خودش گفته ام و هم در نماز جمعه کذایی که گفتم به وجود امثال آقای هاشمی افتخار می کنم و حالا هم همین جور دیدم با یک جمله این مطلب را فرمودند که فرمایش امام ارشادی است . این مسأله ولایت فقیه ،‌اولاً این فقط نظر شخصی خود من است و به هیچ گروهی ، رابطه ندارد که چوبی اگر بنا هست خورده بشود به سر خود من خورده بشود ، ما امتحان مان را ( یعنی بنده شخص خودم آذری قمی ) در این کشور پس داده ایم . از آن روز اول که امام مهندس بازرگان را انتخاب فرمودند که ما همان موقع هم قبول نداشتیم ولی سه هزار نفر از فضلا و طلاب قم و جامعه مدرسین حرکت کردند بازرگان ، بازرگان حمایتت می کنیم . برای این که منتخب امام هستی بنی صدر هم ،‌همچنین ، قطب زاده هم همچنین ، ان هائی را هم که امام اصطلاح اظهار می کرد می شناسم تا آن موقعی که انحرافی نبود و می دانستیم که مورد توجه و علاقه امام هستند و حتی جناب موسی نخست وزیر محترم را همین اخیراً که ایشان تقویت کردند و گفتند راجع به دولت تضعیف نشان نکنید و چه نکنید گرچه این را حمل بر فریبکاری کردند ولی خوب ما نوشتیم و لو 20 تا کامیون که بعضی ها گفتند این حرفها چیست  پس از ما از این جهت امنحان مان را پس داده ایم و من خودم بحث ولایت فقیه را خیلی مستوفی بحث کردم که فکر نمی کنم که کسی به این مستوفاتی که من بحث کرده باشم ( نوارهایش هم موجود است در دفترخانه نواز دفتر تبلیغات قم) بنابراین از این جهت مسأله ای نیست من می خواستم عرض کنم که ما بزرگترین سرمایه و اندوخته ای که برای این انقلاب داریم چه درحال و چه در آینده های بسیار دور امام است . ما از امام مایه نگذاریم مطالبی را ، مسائلی را ، و به وظیفه شرعی و قانونی خودمان به این بهانه عمل نکنیم . امام در این جا همین طوری که من صبح هم شاید اشاره کردم که بعضی ها معلوم شد خیلی زیرک و تیزهوش هستند مثل اینکه فهمیدند که من چه میخواهم بگویم امام به عنوان یک مرشد و ناصح امین باید به وظیفه اش عمل بکند و به وظیفه اش هم عمل کرده است . و می کند در مقاطع حساس آن نظر خودش را ابراز می کند که به نظر من چنین است و چنا ن است اما یک وقتی با مردمی که به اصطلاح ،‌آن ها مأمور به شور و بررسی و این مسائل نیستند با آن ها صحبت می کند . یک وقت با نمایندگان مجلس صحبت می کند . که می گوید نمایندگان مجلس من این نظرم است یعنی نصیحت من است و الا خود دانید یعنی چه والا خود دانید . یعنی خودتان می دانید اگر واقعاً در موضوع مسأله برخلاف است یعنی شما در جامعه هستید در روستا هستید در شهرها هستید ، برخورد می کنید با مشکلات و نقص ها و ضعف مدیریت ها و امثال اینها ...
خودتان به وظیفه تان عمل بکنید . یعنی می خواهم عرض بکنم که من این را با کمال قرص به شما عرض میکنم اگر ما در این جا تحقیق نکنیم و به صرف این مطلب که ولی فقیه فرموده ما باید رأی بدهیم ، غیر از همان اشکالی که صبح کردم و دیگر تکرار نمی کنم . ما فردا ، خدا ،‌پیغمبر ، ملت و خود امام ممکن است از ما مؤاخذه کند . من گفتم من نصیحت کردم ، اما تو که فهمیده بودی که این دولت ضعف مدیریت دارد به چه مناسبت رأی دادی ؟ من گفتم رأی بده .
رشیدان ـ رأی نده ولی امام را چرا می زنی زمین ؟
آذری قمی ـ نگفتم ورقه رأی . من گفتم رأی بده یعنی اظهار کن که من اعتقاد دارم به مدیریت این دولت ، این یک مطلبی است که بلی ، البته همین طوری که آقای خلخالی اشاره کردند ممکن است برای بعضی ها فرمایش امام یقین بیاورد و اعتقاد به یک مطلب پیدا کنند ، او به وظیفه خودش عمل کرده اما اگر کسی در جامعه به اشکالات و ضعف هائی برخورد بکند و در عین حال بدون تحقیق علی العمی بخواهد رأی بدهد این مسئولیت دارد و خود امام فردا مؤاخذه می کند و اگر خدای نکرده فردا فاجعه ای ، مسئولیتی پیش آمد خود امام مؤاخذه می‌کند من یکی ، دو تکه ازامام دارم که برایتان عرض میکنم یکی یک سفری که با آقای مهدوی خدمت ایشان رفتیم و من نگرانیهایم را اظهار کردم که در رابطه با بعد اقتصادی و برنامه اقتصاد دولت گفتم آقا من و دوستان من اینها احساس نگرانی می کنند برای انقلاب و برای آینده اسلام حتی . و در عین حال به دو دلیل اگر شما بفرمائید که حرف نزن و سکوت کن . من سکوت میکنم بدون هیچ درنگی .
1ـ این که اگر من در انقلاب یک میلیونم شما سهم داشته باشم از نظر زندان ،‌از نظر ناراحتی ، نگرانی ، .لی شما میلیونها برابر من نقش دارید و دلسوز برای این انقلاب هستید و برای اسلام دلسوز هستید ، چطور من به خودم این حق را بدهم که با اینکه شما می فرمائید بگوئید و به من اطمینان بدهید که من احساس نگرانی نمی کنم. آذری راحب باش خطری تهدید نمی کند ، می گویم چشم و اگر شما بفرمائید که به عنوان ولی فقیه باز امر به سکوت بکنید یعنی معنایش این است ، این لفظ محترمانه اش بود یعنی میگفتم اگر مسئولیت را شما به عهده بگیرید ما هیچ چیزی نمی گوئیم ،‌ایشان عصبانی شد . ناراحت شد حالا جمله ای که فرمود شاید آن جمله بعض جهاتش خلاف سیاست باشد طرح کردن در اینجا ولی ایشان ناراحت شد و به من فرمود که من که در این سن و سال هستم من دخالت داشته باشم و شما ها که جوان هستید در این کار دخالت نکنید ؟ نه حتماً باید دخالت بکنید با کمال و تأکید و عصبانیت . این یک قصه . قصه دیگر این که من آن موقعی که دادستان انقلاب بودم و نظرتان باشد یک شب 21 نفر در تهران اعلام شد ، بنی صدر ظاهراً رفته بود گزارش ناردستی به ایشان داده بود که همه اینها را در عرض دو ساعت محاکمه کرده اند . ایشان خیلی عصبانی شد که ما از تهران رفتیم با آقای محمدی گیلانی و آقای هادی غفاری هم تشریف داشتند ایشان به قدری ناراحت و عصبانی ، که من عرض کردم آقا اجازه می خواهم چند جمله بگویم . فرمودند که من وقت ندارم . و بعد با کمال عصبانیت فرمودند من شنیده ام که یک فردی برای اینکه با من مخالف کرده یا به من بد گفته اعدام شده ؟ گفتیم آقا خلاف عرض کردند این طور نیست گرچه آن این فرد بوده ولی نه روی آن حساب برنامه دیگری در کار بوده او می خواهد فردا پیش خدا احتجاج بکند . حالا اگر بنا شد که بنده آمدم اشتباه کردم و به استناد فرمایش امام فردا برای امام است که مؤاخذه کند و اگر خدابپرسد بگوید که بلی ، من اظهار تبری می کنم و کردم بنابراین به این نکته کاملاً توجه نمایندگان محترم را جلب می کنم که ما از امام مایه نگذاریم و امام برای ما اندوخته ای است و باید اسوه باشد برای آینده این انقلاب و تمام حرکات کوچک و بزرگ امام برای اداره جمعیت روی کره زمین باید اسوه باشد و مطرح باشد و بنابراین کاری نکنیم که بعد نتوانیم در مقابل امام و در مقابل خدا و پیغمبر جوابگو باشیم .
رئیس ـ شما دو دقیقه وقت دارید .
آذری قمی ـ‌مثل اینکه آقای فهیم یکربع ساعت به من وقت بدهند .
رئیس ـ اگر بدهند ...
دوزدوزانی ـ اقای هه خود این مطالب مایه گذاشتن از اما م بود ما نماینده این مردمی هستیم که زمام امرشان به دست امام است .
فهیم ـ من وقتم را در اختیار آقای آذری گذاشتم .
رئیس ـ آقای فهیم هم وقتشان را دادند به آقای آذری بنابراین آقای آذری 17 دقیقه دیگر وقت دارند .
آذری قمی ـ و اما در رابطه با مطالبی که عرض کردم من درست فهرست نکردم و نقطه نظرم این بود که این مطب را عرض بکنم حالا اسمش را می گذارید از امام مایه گذاشتن یا هر چه هست . من اینرا خدمت به امام و خدمت به این انقلاب و علاقه ای که شاید بر خیلی مخفی نباشد که من در حد عشق به امام علاقه دارم . چون وقتم کم است مطالبم را به طور فهرست وار می گویم و اگر بعداً دیدم که مقتضی شد بعض ها را به طور مبسوط عرض می کنم .
یکی اینکه جناب آقای موسوی بر طبق قا که وزیر مشاور شورای نگهبان نفی کرد ایشان توجه به این مطلب نکردند و این را باقی گذاشتند مطلب دیگر که شاید اینها فن من نیست صادرات و واردات که می دانید 22 میلیارد یا 24 میلیارد دلار وارداتمان است و 500 میلیود دلار صادرات است این طوری نقل کردند عرض کردم من وارد نیستم و فن من هم نیست و تازه در مجلس آمده ام و مطلب دیگر اینکه کشاورزی در دولت ایشان به سقوط کشیده شده محور کشاورزی است . خود ایشان می گوید ،‌امام هم فرموده اند ولی در رابطه با کشاورزی کاری نشده ، بلکه حرکات و برنامه هائی که در این دولت انجام گرفته نه آبی برای کشاورزی ها تهیه شده ، سدی که تاکنون در این دولت تهیه نشده اگر بوده البته همینطور که خودشان هم اشاره کردند تکمیل کارهای گذشته است . صادرات را که اشاره کردند من جمله ، فرش از بین رفته .
حمایت از مأمورین خود در مقابل فرمان 8 ماده ای امام . فرمان 8 ماده ای امام که ایشان و آقای موسوی اردبیلی ایشان به اجرای فرمان 8 ماده ای امام مأمور شدند البته توجه دارید که یکی از انها را من عرض می کنم در مورد استاندار آذربایجان ایشان محکم ایستادند که من اجازه نمی دهم که یک مأمور من به دادگاه کشیده بشود .
بینش های خاصی که در رابطه با اقتصاد دارند که اینها اقتصاد را به سقوط می کشاند و کشانده همانطور که حضرت آیت الله منتظری مکرر اشاره فرمودند تعمیم فقر و این باعث شده که اقتصاد ما به سقوط کشیده شده من در مورد کارخانه های ملی شده که حالا نظرم نیست ظاهراً در سال 1359 بود که 16 میلیارد تومان خودشان گفتند که ما ضرر دادیم گفتیم آقا این 16 میلیارد تومان چرا ضرر می دهید شما این راحتی به کارگران می توانید یا به کارگران و غیر مشترکاً پولتان را بگیرید و بعد این خرج را نکنید و آنها هم عشق و علاقه پیدا بکنند به اینکه مالک کارخانه شده اند و کار بکند . گفتند نه ما این کار را نمی کنیم که دو دفعه اشخاصی پولدار بشوند .
عدم مدیریت کافی در رابطه با تعیین وزراء وزارت خانه های خالی . خوب یکی از مسائلی که مطلوب است و انتظار می رود از یک مدیر ، این است که بتواند همکارهای خوبی انتخاب بکند. ایشان خوب در وزارتخانها های خالی حتی یک وزیر را یک دفعه می آورند ،رد می شود باز دو دفعه می آورند . یعنی این مملکت قحط الرجال است ؟ مملکت وزیر مسکن ندارد ؟ و یا وزیر دیگر کشاورزی و امثال اینها که به درد این کار
بخورد. روی به اصطلاح جهاتی افراد معینی را باید انتخاب بکنند و به مجلس معرفی کنند خوب مجلس هم رأی نمی دهد . باز دو دفعه بیاورند مجلس رأی نمی دهد باز سه دفعه بیاورند مجلس رأی بدهد .
مطلبی که یادم هست باز از ایشان در رابطه با قانون کار ما عرض میکردیم که این قانون به اصطلاح با توجه به فقه نوشته شده و تهیه شده و نظرم هست که ایشان در روزنامه جمهوری اسلامی فرموده بودند به اینکه این لایحه درست است که مطابق فق هست با مطابق اسلام است . حالا البته عبرات من درست یادم نیست ولی در حال ما آن فقهی با آن اسلامی یا هر چه که منافع مستضعفین را جبران نکند ما قبول نداریم . این عبارت خیلی صریح و روشن این الان در روزنامه جمهوری اسلامی موجود است البته این جمله با اینکه امام نظر مبارکتان باشد در پیامی که به مجلس دادند در اینجا فرمودند من تصور نمی کنم کسی معتقد باشد که به مستضعفین باید کمک کرد از راه عصب ، از راه گرفتن مال دیگران .
من این مقدمه را اینجا عرض می کنم که اشاره ای به حرفهای موافقین و حتی به بعضی حرفهای مخالفین باشد و آن این است ، حضرت امیر علیه السلام میفرماید : ما‌آنچه را گوش دادیم چه در فرمایشات خود جناب آقای موسوی و چه در صحبتهائی که موافقت کردند یا چیزهائی را ، محاسنی را به ایشان مربوط می کردند که هیچ ارتباطی به ایشان نداشت فرص بفرمائید کوبیدن منافقین . خوب این در سایه رهبری امام بود نه نخست وزیر داشتیم ، نه رئیس جمهور داشتیم 72 تن از بزرگان ما اینها همه شهید شدند ولی وقتی که ملت چشمش را باز کرد به جماران و آن مطالب را از جماران شنید خوب این آمد و مقاومت کرد و توانست هم مجلس و هم قوه مجریه ، همه اینها سرکار خودشان بمانند کشور را اداره کنند . خوب این چه ربطی به آقای موسوی نخست وزیر و دولت دارد ؟ یک مطالبی است که ارتباط با ایشان ندارد اینها را جزو مجلس ایشان گرفته اند یک مطالبی که جزو معایب هست متأسفانه اینها را جزومجلس گرفتند می گویند دکتر چنین و چنان توزیعش صحیح نیست و این باقی مانده از زمان رژیم طاغوتی است یا مسائل دیگری که اینجا عنوان کردند خوب اینها را قبول داریم و خیلی هم از این مسأله رنج می بریم اما دولت مدیر باید چه بکند ؟ باید این مسائل را رفع بکند. نه اینکه اینها زیاد بشود .افرادی که در این مملکت دکتر بودند و رفتند و حتی همین اخیراً من از آقای دکتر منافی شنیدم گفتند که فلان دکتر آمده می گوید به من ماهی 500 هزار تومان بدهید ما به او ندادیم  . چرا به او ندادید ؟ من ممکن است روزی 5 تا ده تا عمل بکنم خوب این را قبول نکردیم و نتیجتاً این شد که این آقای برود ولی ما مرتب به افرادی که در حال مردن هستند بگوئیم ارز نداریم و یا اینکه خوب ارز به اینها بدهیم اینها بردارند و ببرند بیرون مملکت بروند . خوب این سبک برنامه 5 ساله این جزو معایب دولت آقای موسوی است یا جزو محاسن است . برنامه 5 ساله که در کمیسیون ویژه اینجا قلم به قلم مورد اشکال قرار گرفته و مورد نقد قرار گرفته و متأسفانه مکرر باز در جملات ایشان شنیدم که امید است که مجلس آینده که لابد حسارت است معذرت می خواهم که اینها هنوز وارد باغ نشده‌اند این را دو دفعه در کار بیاوند بعد این را مطرح بکنند و یک مقداری باز از وقت مجلس را بگذرانند . نامه ای برای من آمده که حتماً برای همه نمایندگان آمده البته من وارد نبودم نامه آمده بود همین دیروز دیدم که جناب آقای کیاوش از وزیرین مشاورین سؤال کرده اند این وزیرین مشاورین 166 میلیون دلار رفتند در رومانی آنجا حاتم بخشی کردند اینجا هم نتوانستند جواب هم بدهند و کمیسیون پاسخ به سؤالات جوابهای آنها را غیر موجه
دانست آیا یک نخست وزیر می تواند بگوید من یک مدیر هستم و بر اینها اشراف دارم ؟ چرا رفتند این کار را کردند ؟ چرا مورد مؤاخذه نشدند ؟ چرا باز هم یک سال بعد از این جریان یا بیشتر باز سرکار باید باقی باشند ؟ ایشان راجع به مسأله سهمیه بندی فرمودند 5 تا ما سهمیه بندی داریم راست است اینجور این سهمیه بندی شما نمایندگان محترم سهمیه بندی 5 تا شده ؟ سهمیه بندی تخم مرغ و مرغ و قند و شکر و روغن نباتی ، چای برنج و این مسائل ... صابون و پفک و استکان و نعلبکی و امثال اینها حضرت آیت الله منتظری فرمودند یک شب پسر من رفت استکان و نعلبکی بگیرد دیدم استکان و نعلبکی با یک مقدار پفک آورد . گفتم که پفک برای چه گرفتی ؟ گفت ،یارو گفت که اگر این پفک را نبری، استکان و نعلبکی به تو نمیدهیم . عرض کردم .که من اهل آمار نیستم ، سوادش را هم ندارم و لیکن این مطلبی که برای ما ملموس است در جامعه ، خدا شاهد است که من اکثراً ناراحت هستم با اینکه ضعف بدنی هم دارم ، مرض قند دارم ولی همه اش می خوابم و خوابم نمی برد که خدایا به سر این اسلام چه خواهد آمد ؟ در انتخابات گفتند روحانیت شکست خورد بعضی ها هم تصدیق کردند روحانیت شکست خورد گفتم چرا شکست خورد ؟ شکست خورد برای اینکه اشکالاتی هست و قبول دارم اما آن علت اساسی شکست روحانیت این بود که گفتند انتظار دارند این کشور و این حکومت را حکومت ولایت فقیه می دانند حکومت روحانیت میدانند ، حکومت امام می دانند . اگر در این حکومت پیدا بشود این اشکال را به گردن چه کسی می گذارند ؟ می آیند فحشش را به ما می دهند . وقتی آمدند بحشش را به ما دادند ما چه بکنیم ؟ ما می گوئیم آقا به ما ربطی ندارد ، هر چه ریش مان را می کنیم هر چه داد می زنیم می گویند مرتجع است ، طرفدار سرمایه دارد است ، مالک است . نمی دانم 30 میلیون ، 150 میلیون نمی دانم 450 میلیون از فلان سرمایه دار ... از این قیبل تهمت ها . اینها جواب خدا می شود ؟ نه والله . پس بنابراین همین طوری که اشاره شد و اتفاقاً جناب آقای خلخالی باز از همان مطالب که فرمودند آقای موسوی مرد متدینی است بنده هم قبول دارم . ادارات هم دارم . حتی من اضافه نقل بکنم علاوه بر اینکه امام فرمودند من یک موقع از خود آیت الله منتظری شنیدم فرمودند به نظر من موسوی مرد خوبی است . مرد متدینی است . ولی اتفاقاً اشکال قضیه همین جا است اگر ایشان مرد مدینی باشد و هست کما اینکه شهادت دادند مثل امام ، مثل آیت الله منتظری وخود ما هم ارادت داریم آیا این همه اشکالاتی که الان وارد هست از نظر اتقاصد از جهات سیاست خارجی و اشکالات دیگری که هست که حالا عرض کردم  من نیستم آمار در دست دیگران هست و خودتان بهتر از من می دانید اشکال این است ما مرد متدین فقط نمی خواهیم . حضرت یوسف گفت : باید علیم باشد ، مدیر باشد ، متخصص باشد ، هماهنگ کننده باشد یعنی وزرا ء را بتواند مدیریتش را بر آنها اعمال بکند و الا خوب اگر این جور باشد . امام اگر که خدا را قسم می دهیم به حق فاطمه زهرا که وجود با برکتش را هزار ها سال بر سر این ملت مستدام بدارد ( نمایندگان ـ‌الهی آمین) ( رئیس ـ از وقتتان دو دقیقه مانده است ) چشم . اگر ایشان بیاید و بفرمائید که من آقای موسوی را انتخاب کرده ام  به نخست وزیری بسیار خوب ما هم می گوئیم باید قبول بکنیم حکم ولی فقیه است اما بگوید شما رأی بدهید و شما بگوئید که ما هم قبول داریم که ایشان هیچ اشکالی ندارد و ضعف مدیریت ندارد . بنابراین کسی که متدین هست و به این معنا قبول داریم اگر این ، ضعف مدیریت نشان بدهد پس بنابراین فاجعه اینجا است . اگر بنده هم بیایم بگویم من آذری قمی هستم ، و متدین هستم من هم ادعا می کنم متدین هستم ممکن است که امام هم من را
متدین بداند . من به درد بخشداری هم نمی خورم بیاید مرا نخست وزیر قرار بدهد . بسیار خوب قرارداد بدهد من پیرمرد ، پعیف ، هیچ نیروی کار کردن ندارم البته شما هم می پذیرید و خود من هم می پذیرم اگر فهمیدم وظیفه ام هست پس بنابراین صرف تدین کفایت نمی کند بلکه نقطه ضعف حسابی است . شما ملاحظه بفرمائید ما اجناس را این مسأله دو نرخی که باز این جمله را آیت الله منتظری نقل کردند من به ایشان گفتم که آقا شما مگر نمی‌گفتید که در انبار کرمان 200 هزار تن آهن است پس چرا این 200 هزار تن آهن را ... آقای ملکوتی امام جمعه تبریز نقل می کرد و می گفت ما نیم ساعت ظاهراً در انبار گمرک جلفا با ماشین راه می رفتیم و همه اش آهن بود و در داخل شهر تبریز سر آهن با همدیگر کشت و کشار می کردند آقای منتظری می گفت من به ایشان گفتم آقا چرا شما اینها را توزیع نمی کنید ؟ گفت وسیله حمل و نقل نداریم . گفتم آهنی که در اصفهان هست این آهن اصفهان را چار می برید تهران باز دو مرتبه به اصفهان برمی گردانید ؟ همین جا به مردم بدهید که دیگر وسیله حمل و نقل نخواهد معطل نشوند و خرج نداشته باشد . ( رئیس ـ وقتتان تمام است . ) الان می بینید در بازار آهن به حد وفور پیدا می شود . لوله ای که 70 تومان یا 100 تومان است . 700 تومان 800 تومان در بازار به حد وفور پیدامی شود خوب این دو نرخی در اثر چه چیز هست ؟ دراثر چه سیاست نادرستی است که در کشور پیدا شده که همین مردم را رنج می دهد من این جمله را عرض بکنم همان آیه را که اول خواندم با اجازه جناب آقای هاشمی من نمی گویم به جناب آقای موسوی رأی ندهید من عرض میکنم تفکر کنید ،‌فکر کنید . بررسی بکنید اگر این مطالب یا مطالب دیگری که در دست خودتان است اگر اینها را قبول دارید به ایشان رأی ندهید هییچ مسأله ای نیست . هیچ اشکالی هم به امام وارد نمی شود یعنی هیچ ضربه ای به امام نمی خورد به مسأله گذشته در مسأله صدا و سیما خوب رأی دادند و اشکالی ندارد امام ارشاد میک ند موعظه می کند ،‌ نصیحت می کند . اگر نه حرفهای مرا باور نکردید آزادانه اعتقاد به خدا پیدا کردید به مدیریت ایشان رأی بدهید و فردای قیامت هم و فردای این است هم شما مؤاخذه نخواهدی بود .
یکی از نمایندگان ـ توجه بفرمائید که امام فرمودند « دولت موفقی بوده .
آذری قمی ـ اگر آقای هاشمی اجازه بدهند جواب این حرف را می دهم .
یکی از نمایندگان ـ جواب نمی خواهد . رهنمودهای امام اینقدر مبهم نیست .
رئیس ـ ایجا جای بجث بین الاثینی نیست  .
آذری قمی ـ پس بنابراین ، این جواب را من عرض میکنم امام همان طور که فرمودند درست است دولت موفق بوده است اما بالنسبه به ضعفها که حساب بکنید صعف ها خیلی زیادتر است که قابل جبران نیست .
منشی ـ دو نفر موافق می توانند صحبت کنند موافق بعدی آقای بیات هستند .
رئیس ـ آقای بیات بفرمائید .
اسدالله بیات ـ مسائل در رابطه با موافقت زیاد است و من یادداشت زیاد کرده ام ولی در دو بخش مقداری وقت عزیز نمایندگان بسیار عزیزی و محترم را میگیرم و قبلاً لازم میدانم که یک جمله عرض بکنم و آن این است که من علاوه بر این که بر همه نمایندگان قدیم و جدید اخلاص دارم نسبت به نمایندگان جید بیشتر امیدوارم که
آن جهنمی که در کارهای اجرائی بوده اند و یا مسائل اجرائی و مشکلات اجرائی بیتر به طور تنگاتنگ رابطه داشته اند و می دانند مشکلات اجرائی چسیت .
در بخش اول اشاره می کنم به حرفهائی که برادران مخالف گفتند چون در این رابطه هیچ بحث مطرح نشد لازم است که من مقداری اشاره کنم . من از حرفهای جناب آقای کاشانی شروع می کنم در اینجا لازم است که به این نکته هم اشاره کنم من معتقدم انصاف و تعهدی که ما از برادران مخالف و همینطور از موافقین سراغ داریم به ابهام گوئی مسائل را نگذرانند . من نوشته ام حالادر مشروح مذاکرات هم هست برادرمان جناب آقای کاشانی همین طور ردیف فرمودند : وزارت خارجه ،‌سیاست خارجی ، تجارت خارجی ، حمل و نقل خارجی ، وابستگی ، توزیع ، اتلاف وقت ، بالا رفتن مصرف ، اینها ردیفهائی است که به صورت ترجیع بند خیلی خوب می شود گفت . و انسان می تواند در اینجا مرتب دنبال می کند بلی آقا ! فرهنگ مصرفی بالا رفته . مسأله توزیع چنین و چنان است . و این را شما مطمئن باشید مسأله کمبود ها و ضعف ها را همه بلدند و شاید بیش از همه به صورت مرتب می توانند بگویند آقا اینجا صعف داریم ،‌اینجا ضعف داریم ،‌اینجا ضعف داریم . ولی من معتقدم چرا شما اینها را می آورید و در اینجا مثل در رابطه با بحث بودجه ای که ما داریم آقایان همه مسائل را مطرح می کنند و در ذیل بحثشان می گویند بودجه و بعد جناب ریاست مجلس هم ناچار می شوند بگویند بلی برادر بسیار بزرگوار و سرورمان جناب آقای آذری می گویند کشاورزی را این دولت ساقط کرده است من معتقدم برادران یک کمی با الفبای مسائل سیاسی و جریاناتی که در رابطه با کشاورزی بوده و رژیم گذشته جنایت هائی کرده آشنائی داشته باشند مید انند این حرف بسیار غیر مطابق با واقعیت است اقلاً این طور تعبیربکنند اصولی تر است . بگویند این دولت مثلاً چرا برنامه ریزی نمی کند کشاورزی ساقط شده را احیاء بکند . اما عین تعبیر ایشان این بوده که در زمان دولت فعلی آقای مهندس موسوی کشاورزی ساقط شده به نظرم اینن عبارت ، عبارت بسیار غیردرستی است . یا در رابطه با مسأله مصرفی شدن ،‌مصرفی کردن و من این جمله را می خواهم بگویم شما چرا همه مسائل را ... یک مقدار قضیه در رابطه با نمایندگان مجلس است . شما در رابطه با تذکرات خودتان تجدید نظر بکنید . یک مقدار در رابطه با چیزهائی دیگر عنایت کنید یادتان هست که روزانه چقدر ما ناچاریم که در اینجا تذکر بدهیم و در هیأت رئیسه تصمیم گرفتیم روزانه 10 تذکر بیشتر ندهیم همه تذکرها برای مصرفی کردن مردم است . این تذکرات چیست من می گویم همه مسائل نشود چرا مسائلی که خودمان داریم می کنیم و مسائلی را وادار می کنیم آن مسائل را به پای دولت حساب می کنیم ؟ علاوه بر این برنامه هایی که در دولت هست اتفاقاً به عکس این مسأله برای این است که کالاهای اساسی در این مملکت وارد بشود و کالاهای مصرفی کمتر بشود .
در رابطه با مسأله دانشگاهها من البته در اوایل در رابطه با مسائل دانشگاهها ارتباطی نداشتم اخیراً در آن شورای برنامه ریزی هستم من از برادرمان جناب آقای کاشانی تقاضا دارم در آنجا از نزدیک با مسائل و مشکلات برخورد بکنند نکنید این مسائل را . همین جا بنشنیم و بگوئیم بلی این دولت آن کار را کرد . مشکل کتاب هست ،‌ مشکل مدرس هست ما در رابطه با معارفی که در تخصص حوزه های علمیه ما هست کمبود استاد داریم تا چه رسد بر چیزهای دیگری که نداریم و کمبود داریم و گرفتاری داریم ما الان کمبود روحانی داریم در قوه قضائیه کمبود داریم در جاهای دیگر کمبود داریم در رابطه با معارف کمبود داریم اما در رابطه با چیزهای دیگر ... هیچ
عیبی هم ندارد اگر موافقید از متخصصینی بیاورید بیاید در آنجا در روان شناسی مسائل غیر اسلامی و مسائل روانی جنسی را مطرج بکند آیا حاضرید شما به این عنوان در دانشگاهها این آقایان درس بگویند ؟
اسرافیلیان ‌ـ آقای بیات این طور نیست . استادهائی که رفتند استادها خودشان رفتند آقا چه چیز می گوئی ؟
رئیس ـ صبر کنید ، آقای اسرافیلیان شلوغ نکنید .
رئیس ـ آقای اسرافیلیان این جرم و تخلف است که سر کار می کنید .
اسرافیلیان ـ‌دانشگاهها را به آتش کشیده آید شما .
رئیس ـ آقای بیات بفرمائید .
بیات ـ برادران بزرگوار ما می گویند دولت در فکر دولتی کردن اقتصاد است این اولاً محض ادعا است از آن طرف واویلای قضیه این است که اگر دولت دخالت نکند ضعف مدیریت دارد . اگر دخالت بکند آقا می گویند دولت می خواهد اقتصاد را دولتی کند . این دولت چه کار کند ؟ یادم هست در یکی از جلساتی که در قم در محضر مقدس حضرت آیت الله مشکینی عرض کردم و گفتم یک سری تنگناها هست که شما باید حل بکنید در رابطه با حدود اختیارات دولت شما طرح بدهید با کلمه نه که مسأله حل نمی شود . بابا این کار را نکنید خیلی خوب پس چه کار بکنیم ؟ این چه کار بکنیم را شما به ما بدهید و خدمتشان عرض کردم من به عنوان شاگرد مخلص و کوچک شما ، نظریات شما را به عنوان طرح می برم با 15 امضا همه نمایندگان امضاء‌میکنند و در مجلس مطرح می کنیم و رأی هم میدهند . اما با کلمه نه ، مسائل حل نمی شود با نفی مسأله حل نمی شود . فلان مسأله درست نیستفلان مسأله درست ، فلان مسأله هم درست نیست خیلی خوب ما هم قبول داریم ما نوکر فقه هستیم ما نوکر فقه سنتی هستیم . اما یادتان هست ما قانون می خواهیم حتی نظر مبارکتان هست در رابطه با تعزیرات شورای نگهبان گفتند تحریر امام قانون نیست باید ما اینر ا به شکل قانون در بیاوریم و مجلس باید این مسئولیت را به عهده بگیرد و اینها را به صورت مدون دربیاورد و مشکل دولت را حل کند این ها کار شما ها است کار شما سرورانی هست که ادعا دارید و درست هم هست تخصص فقهی دارید بنویسید در اختیار مجلس قرار بدهید ، ‌مجلس هم تصویب می کند شما این جوری با مسائل رفتار نکنید . یک سری برادران بزرگوار ما می آیند و می گویند ما جنگ را قوبل داریم من می گویم این هم شعار است چرا ؟ من چاره ای ندرام براینکه یک مقدار بیشتر بااین مسائل برادران را مأنوس تر بکنم  آقایان می گویند جنگ است اما شما همه را به پای جنگ حساب نکنید مثل آن مثل معروفی است که بعضی از برادران می گویند . رفته بود طرف جائی محکوم به 500 ضربه شلاق شده بود گفته بود که یا عدد بلد نیستید یا شلاق نخوردید . من می گویم شما با تاریخ جنگها را درست تتبع نفرموددید یا اینجوری نکنید که ما جنگ را قبول داریم . جنگ ما 40 میلیارد تومان هزینه ندارد ، 114 میلیارد تومان هزینه دارد 114 میلیارد تومان با مسائلی که نوسازی دارد ، آباد کردن مناطق جنگی دارد چیزهای دیگری دارد ، مسائل گوناگونی دارد هر موشکی چون این را از کانالهای متعدد به من گفته اند هر موشکی که به این مملکت زده می شود 40 میلیون تومان خسارت برای این دولت خدمتگزار ایجاد می کند و فراهم می سازد با توجه به همه این مسائل برادران می گویند نه آقا آنها مسائل جنگی نیست پس مسائل جنگی کدام است اگر ما جنگ نداشتیم 114 میلیارد تومان برای مملکت مصرف شده بود برای برق مملکت ، برای آب مملکت برای سد مملکت
، برای کشاورزی مملکت ما وضعمان این بود ؟ به همه گرفتاری و با اینکه صدور نفت را تنزل داده اند و روزانه یک سوم نفت را صادر می کنند و مالیات ما سیستم دقیق ندارد و با آن وضع فکسنی مالیات قبلی و با وضع بسیار مشکل و برنامه ریزی توانستند چهار سال این جنگ را اداره کنند و این همه مشکلات را متحمل باشند باز هم برادرها می گویند این ضعف را دارد . بلی ما هم این را قبول داریم اما این ضعف ها مال این دولت است ؟ شما چرا از گذشته غفلت کردید ؟ مخصوصاً برادرانی که درکارهای اجرائی بوده اند من از برادر و سرور عزیزمان از آقای آذری این تمنارا دارم مدتی ایشان دادستان بودند می گویم ایشان در آنجا عملکرد خودشان را بگویند در آن مدت در دادستانی چه قدر موفق بوده اند ؟ نظر سوء ندارم اخلاص دارم موفق هم بودند اما من معتقدم مشکلات این طوری نیست که ما 24 ساعته مسأله را حل بکنیم مگر شعار آن اقایانی که آمده بودند می گفتند ما مسأله را 24 ساعته حل می کنیم ولی با 24 ساعت نمی شود مسأله را حل کرد .
و اما آثار جنگ من دو تا نمونه برایتان می خوانم ببینید دو شوروری در سالهای 1317 تا 1321 جنگ در آنجا چه مشکلی ایجاد کرده حالا من همه را نمی خوانم ببینید وضع چه بوده کارگران بر اثر گرسنگی شر به شورش برداشتند و به جان روستائیان افتادند هیچ زارعی قادر نبود پیش از نیاز خانواده خود تولید کند و این محصول ناچیز هم توسط دستجات مسلح از جنگ کشاورزان خارج می شد کار به جائی رسید که گرفتن خوار و بار با توسل به زور از روستائیان صورت علنی و رسمی پیدا کرد . شهری و روستائی به جان هم افتادند و بحران اقتصادی دولت شوروی را بر سر دوراهی سقوط یا تغییر برنامه اقتصادی قرار داد بعد در آنجا آنگاه در دوره استالین و بعد از آن مخالف کشی های گسترده نیز با وجود اینکه 15 سال از انقلاب اکتبر می گذشت در سال 32 قحط و غلای شدید در روسیه جان بیش از 5 میلیون مردم را گرفت . این تنها آنجا نیست شما آلمان را هم بخوانید همین است. جاهای دیگر را هم بخوانید همین است .. مسأله جنگ مسأله شوخی نیست برادر بزرگوار ! ما روزانه چاره ای نداریم البته من ناچارم اصلاح بکنم البته برادر عزیزمان خودشان هم اصلاح می کنند که فرمودند این جنگ برای ما ، منظورشان دفاع است و واقعاً هم منظور از جنگ ما همیشه در حالت تدافعی و دفاع بودیم الان هم در حالت دفاع هستیم اما راهی جز این نداریم الان انقلاب ما امرش دائر است بین بود و نبود مگر اینکه در این جنگ ما رو سفید و مردانه روی پای خودمان بایستیم و از خدای مان کمک بگیریم و ازمردممان یاری بگیرم که ان شاء‌الله در این جنگ پیروز باشیم . بنابراین جنگ یکی دو تا خاصیت و اثر ندارد نمونه دیگری هم در رابطه با آلمان داریم . نمونه های ناچیز از آشفتگی های ناشی از جنگ در آلمان و اوضاع وحشتناکی که جامعه آلمانی با آن مواجه شد تورم شدید سالهای پس از 1929 است و مردم آلمان بدون شک هرگز نمیتوانند خاطره این سالهای پر از مخاطره را فراموش کنند در این سالها بر اثر تورم و قحطی برای خرید یک گرده نان ... چرا قدر این نظام را نمی‌دانید ؟ می گویند برای یک گرده نان یا یک قالب کره باید یک چمدان مارک پرداخت میکردند . این وضع آنجا بود ، آقایان می گویند ما جنگ را قبول داریم اما آب از آب تکان بخورد .
اما دررابطه با تورمی که برادرمان جناب آقای کاشانی فرمودند ( رئیس ـ شما دو دقیقه وقت دارید ) در رابطه با دو تا آمار هم که ایشان بیان فرمودند باید عرض کنم که با کمال تأسف اشتباه بوده چون من برت عهد ایشان باور دارم . ایشان فرمودند بخش خصوصی بطور کلی وارداتش کم شده است اتفاقاً به عکس است .در سال
62، 16 درصد واردات بخش خصوصی بوده، 15% هم دولتی . جز واردات کالاهای اساسی وواردات جنگ و طرحهای عمرانی و چیزهائی که از این قبیل که ما چاره ای نداریم و نمی توانیم بگوئیم فلان بزرگوار ! شما حق دارید بروید فانتوم وارد بکنید که البته به ما هم نمی دهند و این چنین چیزی هم اصلاً مطرح نیست . ما که نمی توانیم اینها را درا ختیار بخش خصوصی قرار بدهیم باز یک آمار دیگری که ایشان دادند و به نظر من کاملاً در خطا بود مسأله تورم بود که در تورم هم باز مسأله به عکس اینها است . تورم در سال 62 مقداری کمتر از سال 58 شده است و این هم باز دقیقاً مشخص است . در سال 60 8/26 %  بوده ، در سال 61 ، 19% ،‌در سال 62% 17 درصد بوده و اینها دقیقاً نشان دهنده این است که روند اقتصادی دولت وبرنامه ریزی اش دقیقاً حسابشده و منظم بوده است . علاوه بر اینها برادر بزرگوارمان آمدند و به یک سری جملاتی من خواهشم از موافقین بعدی این است که در این رابطه تذکر بدهند . آمدند و گفتند مثلاً فرض کنید بینش سیاسی ایشان چنین است و چنان است . شما را به خدا نیائیم در اینجا بر خلاف نص قرآن نباید بیائیم ما دنبال این تعبیرات خط کشی بکنیم و بعد بگوئیم چنین و چنان است . اگر همینطوری آیت الله آذری گفتند و دیگران هم نقل کردند ما خودمان شناخت داریم که هیچ و علاوه بر این امام و دیگران هم فردی را که متعهد و متدین می دانیم چطور می توانیم بگوئیم که آقا ایشان فلان مقاله چنین نوشته است . اینها را من ضرر بر انقلاب اسلامی و زیانم بر پیکر جوانهای اصیل انقلاب اسلامی می دانم و خلاف شرع هم به نظر شخص خودم میدانم . علاوه بر اینها ایشان فرمودند ،ایشان بازاریان را چنین گفتند . من عبارت ایشان را نوشته ام که جناب آقای نخست وزیر گفته اند که بازاریان متعهد تلاش کنند افراد ناصالح را پاکسازی کنند (‌رئیس ـ وقتتان تمام است) بنده هم گفتیم اگر امام این جمله را می گفت غیر از این می گفت ؟ ما به اکثریت بازاریانی که محروم و مستضعف اند احترام قائل هستیم . آنها چوب دیگران را دارند می خورند . 1% ، 2% ، 3% افرادی هستند که اینها خون مردم را می مکند همه از دست اینها می نالند بازاری هم باشدخوب دارد ،غیر خوب دارد منتها اکثریت قاطع دنیا محرومیت دارند و از اول هم با انقلاب بودند و عین عبارت هم همین است . به نظر من این نوع برخورد کردن ، برخورد درستی نیست و من با توجه به ضوابطی که در قانون اساسی هست و شرایطی که من در برادرمان جناب آقای میرحسین می بینم و خودم تحقیق کرده ام و باز هم به این نکته اشاره کنم از آقایان خواهشی که داریم نگویند از امام مایه نگذارید که خودشان مایه بگذارند اما این جمله را لازم است اشاره کنم . ارشادهای امام برای ما مولوی نیست اما تجربه نشان داده ارشادهای امام هم باز برای ما همیشه مفید بوده و همیشه رهگشا بوده است و این امام برای ما همه چیز هست و ما ارشادهای او را هم با جان و دل می پذیریم . ومن طبق ضوابطی که خودم رسیده ام و طبق معیارهائی که خودم تشخیص داده ام بینی و بین الله من رأی اعتماد به برادرمان آقای نخست وزیر میدهم. امیدوارم ان شاء‌الله برادران و خواهران نماینده عزیزمان هم همینطور این رأی اتماد را بدهند و معنای این حرف این نیست که ما ضعف ها را نمی بینیم . ما در بعضی ازابعاد موفقیت ها را خیلی خوب می بینیم و در بعضیاز ابعاد از در اثرمشکلات موفقیتها نسبی بوده است . اما در عین حال روی هم رفته ما واجد شرایط می دانیم و شخیص میدهیم . ( نمایندگان ـ احسنت )
منشی ـ موافق بعدی آقای کیاوش بودند که وقتشان را به آقای رفسنجانی داده اند .

هاشمی رفسنجانی ـ من تشکر می کنم از جناب آقای کیاوش من از ایشان تقاضا کردم که به جای ایشان صحبت کنم البته اسم نوشتم ولی نوبتم نشده بود و علتش هم این بود که من احساس کردماین اظهاراتی که بعضی از آقایان مخالفین فرمودند کل انقلاب را زیر سؤال برد . البته آنها با نهایت حسن نیت در موضوع صحبت کردند اما من از طرف کل انقلاب حرف می زنم و جناب آقای نخست وزیر آن بیاناتی که اوایل جلسه فرمودند جواب آن صحبت ها در آن بود و خیلی چیزها را روشن کرد وبعداً خودشان خواهند فرمود .
در مورد اظهارات جناب آقای آذری البته ایشان در مسائل حزبی و سیاسی و اقتصادی و اینها خودشان مطلبی نداشتند و نقل فرمودند از این و آن که زیاد ما به این مسائل نمی پردازیم ، باز در بیاینات آقای نخست وزیر جوابش هست در مورد ارشادات امام البته در مجلس کسی استدلال آن جوری نکرده بود که این همه بحث لازم داشته باشد در ذهن نماینده ها مسأله بود و همیشه هم این بوده و امام هیچوقت نخواستند رائی را بر مجلس تحمیل بکنند ولی وقتی که مهم تشخیص بدهند یک ارشادی می فرمایند حالا هم همین است یعنی واقعاً آقایانی‌که به ارشادهای امام اهتمام قائل باشند در حد اهتمامی که قائل باشند نظرشان را در رأی شان ابراز میکنند . این دیگر این بحث‌ها را من فکر می کنم لزومی ندارد و امام هم مجلس را مجلس آزاد می خواهند این را من تأکید می کنم .
خلخالی ـ خدای نکرده گفته اگر نخست وزیری رأی ...
رئیس ـ بهر حال آقایان آن حرفها را شنیده اند . در مورد خبر واحد و هم انشاء بقیه استنباطات ایشان در اصول مثل این خبرواحد نباشد . چون این از آن خیر واحدهائی است که محفوف به قرائن است قطعی است و یک ذره هم احتمال خلاف در موردش نیست .
اما مسائلی که در مورد کمبودها گفته شد طبیعی است که بنده هم که یکی از موارد مراجعه مردم در شکایات هستم می دانم کمبود در مملکت خیلی زیاد است . در مسکن ، در توزیع ، در تورم ، در بعضی از تولیدات این چیزهائی که اشاره شد من یقین دارم آقای مهندس موسوی در اصلش حرفی ندارند اما اینکه آدم این جوری صحبت بکند این نهایت بی انصافی است و ندیده گرفتن اعجاز یک انقلاب است . من این حرف را با اغراق نمی گویم و خدا نیامرزد من را که اگر بخواهم با اغراق حرف بزنم . ، آن ایمانم را می گویم با مجموع اطلاعاتی که دارم فکر میکنم جمهوری اسلامی با تأیید الهی ، با ارشادات امام و با چیزهای دیگری که در فدا کاریهای مردم خوابیده و زحمتهائی که مسئولان کشیده اند در موفقیت ها اعجاز کرده و کارهائی که در این انقلاب شده و موفقیتهائی که به دست آمده است . در هیچ انقلابی با مقایسه با مشکلاتی که در انقلاب ما بوده سابقه ندارد . البته کسانی که خیلی امیدوار به رحمت خدا هستند ممکن است قانع نباشند و بگویند ما بیش از این هم می توانستیم پیش برویم . من منکر این هم نیستم چه بسا اگر جای ما کسان دیگری در این مملکت بودند بهتر از ما عمل میکردند ولی ما تاکنون آن مردها را پیدا نکرده ایم . ما خیلی می گردیم برای یک وزیر ، برای نخست وزیر ، برای اینکه نماینده مجلس و برای سایر مسئولان و بیننا و بین الله همیشه سراغ بهترین ها می رویم این که به دست ما آمده اینها است بعضی از آقایان که صاحب ادعا هستند یک وقتی یک مدرسه به دستشان داده بودند چند روز بعد از مشکلاتی که آنجا بود استعفا دادند این جور نیست که خیال بکنید اینهائی که آنجا هستند حالا بهترین ها در صف ایستاده اند البته ممکن است باشند ، کسی واقعیت ها را نمی خواهد منکر بشود که ممکن است باشند . اما ما
نمی شناسیم . ممکن است یک مدیر خوب باشند اما عیبش این باشد که طاغوتی باشد و نشود او را معرفی کرد . یک عیبی دارد که در این مجلس رأی نمی آورد یا لیبرال باشد ممکن است کشور را به آن جائی بکشاند که اشاره فرمودند یکی از دوستان در مخالفت که چرا حقوق 500 هزار تومانی به یک دکتر نمی دهید که به این جا بیاید . که اگر ما بخواهیم این کار را بکنیم اصلاً فاتحه انقلاب خوانده ایم بگذارید مردم بعضی هایشان مریض باشند اما 500 هزار تومان به یک دکتر حقوق ندهیم حالا درآمدهای نامشروعشان را خودشان می دانند بنظر من بیشتر اختلافاتی که تاکنون من دیده ام همان اختلافات بنشی است که این جوری بروز می کند البته آنها هم حقشان است و نباید به آنها گفت چرا مخالفت می کنید . بینش برای انسان محترم است با ارزش است و انسان روی بینش خودش می تواند تکیه بکند منتهی منصفانه اگر تکیه بشود بهتر است هم این طرف هم آن طرف بهر حال بک قدری من اشاره می کنم روی مواردی که آقایان فرمودند. اشاره کردند به واردات گندم . خوب اگر این جوری القاء بکنیم مردم عادی که مسائلی را نمی دانند می گویند ای رحمت بر رژیم شاه که اینقدر کمتر گندم وارد می کرد این آقا اگر انصاف داشت قبول میکرد که وقتی در یک کشوری 5 استان آن از جمله خوزستان ، ایلام ، باختران ، کردستان و آذربایجان غربی که از حاصلخیزترین استان های کشور ما هستند این چند سال اکثر اراضی شان دچار آن وضع بود که می دانند و هنوز هم خیلی هایش هست و در همین 5 سال ما حداقل 7 میلیون جمعیت اضافه کرده ایم اگر نرخ توالد همان نرخ 5/3 درصد باشد بیشتر است و به اضافه 3 میلیون تحمیلی که از جنایت شوروی ها در افغانستان و مهاجرین خودمان که آنها طبعاً نمی توانند فعال باشند و به اضافه اسراء عراقی و به اضافه آوارگان رعاقی یعنی 8ـ9 میلیون جمعیت اضافه گردید . این 8ـ9 میلیون نفر نان می خورند 5 استان تان هم وضعش آن جوری است . انصاف بدهید ببینید که کسی نان کمتری خورده است ؟ امروز کسی در مملکت هست که بگوید من کمتر از زمان قبل نان می خورم ؟ این یک مقایسه روشنی است که ما مصرفمان بالا رفته و با این مقداری که وارد می کردیم نمی توانیم تأمین کنیم ( یکی از نمایندگان ـ خشکسالی را هم اشاره بفرمائید )
بلی وضع جنابعالی را می دانیم چه جوری است .
مسأله دیگری که آقایان صحبت می کنند مسأله واردات است و وارادات را هم همین جا بگوئید اولاً واردات را ببینید چه وارد می شود . این‌وارداتی که می‌فرمائید 20میلیون تن چه مقداری مربوط به جنگ است و چه مقداری مربوط به کالاهای واسطه است و چه مقدارش مربوط به کالای سرمایه ای است ؟ شما یقین دارید که کالاهای لوکس ،‌کالاهای بی ربطی که در رژیم شاه وارد این مملکت شد و ارز و نفت این مملکت را می بلعید الان نیست . چرا روی این تکیه نمی کنید ؟ شما بگوئید فلان کالای غیر ضروری وارد مملکت شده است اگر یک چند قلم توانستید پیدا کنید ، این هم همان قاچاقچی هائی است که ار او تأیید شد و همان سرمایه دارهای گردن گلفتی است که ممکن است آن بینش را یک وقتی تأیید بکند ، آنها به صور مختلف وارد می کنند والا نه دولت مسئول کالای غیر ضروری است و نه چنین چیز در انقلاب اسلامی ما پذیرفته است و این بینش ما است و ما روی این ایستاده ایم .
امنیت اقتصادی را اشاره کردند امروز برای سرمایه گذاری مشروع هزار مرتبه از زمان شاه و هر رژیم دیگری صاحبانشان مطمئن تر هستند که می توانند بگذارند دلیلش هم این است که عرض می کنم 17 هزار موافقت
اصولی وزارت صنایع سبک و سنگین کرده اند . این معنایش این است که مردم اعتماد دارند و امدند و خواستند سرمایه گذاری کنند ما محدودیت داریم . برای تأسیس یک کارخانه ارز لازم است که ماشین الات وارد کنند که ما محدودیت داریم آب و برق لازم است ما محدودیت داریم ، نیروی انسانی لازم است ما محدودیت داریم شما این را به پای دولت چرا می گذارید که می گوئید امنیت اقتصادی ندارد . این حرف انصافاً ظالمانه ترین حرف است و مضرترین حرف برای کشور القاء از تریبون مجلس که شما امنیت اقتصادی بدهید . امروز کار به افراط کشیده یعنی کار به جائی رسیده که سرمایه هائی که خون مردم را مکیده اند حالا دارند یکی یکی این جا بر می گردند و مطالبه دزدیهایشان را دارند از ما می کنند . یاز این آقایان می فرمایند امنیت اقتصادی نیست . برای چه کسی ؟ شما معتقدید که هژبر یزدانی را هم بیاوریم و به او امنیت بدهیم . اگر از پنجه های او برای این مملکت زر بریزد مردم مملکت و این رزمندگان ما پاهای ما را قلم می کنند که ما بخواهیم به اینگونه آدم ها اجازه بدهیم . آدمهای حسابی هم هر چه می خواهند بیایند سرمایه گذاری کنند . البته محدودیت است ، محدودیت ها را بفهمیم .
توزیع را می فرمائید . شما انصاف بدهید . در کشوری که وضعش این جوری است که یک سوم نزدیک به 40% بودجه اش را رسماً جنگ دارد می خورد و 9 میلیون جمعیت به یک معنا اضافه کرده و از طرفی این موادی هم که داریم تا آخرین نقاط روستاها می رود ، اینکه فرمودند ما روزی داریم بطور معدل 5 تا 6 روستا را برق دار می کنیم می دانید معنایش یعنی چه ؟ برق که در روستا رفت می دانید چقدر توقع آنها بالا می رود ؟ اینها را باید چه کسی تأمین بکند ؟ به  همان اندازه هم در شهر دارند برق می دهند همه اینها مصرف زیادی می خواهد . ما وقتی که آمدیم انقلاب کردیم یک دفعه حقوق کارگر را سه برابر کردیم و امروز حقوق کارگر 5 برابر است و کارگر یک رقم بالائی را در مملکت دستمزد می گیرد . این پول در بازار می آید چه جور ؟ کالا میخواهد یک روش آنهائی است که شما پیشنهاد می کنید . من نمی گویم شما ها ، یک کسان دیگری پیشنهاد می کنند که ما یک عده ای را مرفه کنیم البته آنها شکمشان محدود است ،‌خانه هایشان هم محدود است آنها را هم خوب می شود سیر کرد . اما اگر بخواهیم به همه مردم کالا برسانیم مطمئن باشید 10 ـ 15 سال طول می کشد تا تولیدمان بالا برود و بتوانیم به همه مردم نیازهائی که هیچ چی نداشتند بدهیم . یک خانه خالی که در گذشته روزی 10 تومان ، 15 تومان می گرفته و امروز 200 تومان می گیرد باید این بقیه اش را پر کرد . این فرد جارو برقی هم می خواهد ، یخچال هم می خواهد ، برای دخترش هم جهیزیه جدید می خواهد چیزهای دیگری هم می خواهد لذا اینها را باید پر کرد و البته این یک قدمی است برای آینده کشور که تولید بالا برود و کار درست بشود . آن کاری که مهم بود دولت کرده است امروز نان را ، گوشت را ، برنج را ، تخم مرغ را ، پنیر را ، روغن نباتی را به حداقلی که یک زندگی فقیرانه لازم است در کشور رسانده است این ظلم است به آقای منتظری که شما به ایشان نسبت بدهید که ایشان بگویند که همه را فقیرانه می خواهید اداره بکنید . آیت الله منتظری که ما می شناسیم که اگر این حرف را زده است در طول یک طوماری زده است که بقیه اش تعریف دولت بوده است . او را که ما از بچگی در خدمتش بوده ایم . حرف از ایشان نقل کردن و این جوری ذهن را عوض کردن که نمی شود .

مسأله صادرات را دولت همه همتش را کرده است و هزار گونه امتیاز دارند به صادر کننده می دهند . ارز امتیاز ترجیهی به او می دهند . مهلتش را زیاد کرده اند اما اینها خیلی هایشان طمع کار هستند ، اینها می خواهند جنس صادر بکنند و ارز چند برابر را همه اش را داشته باشند و برای آیندهشان در بانکهای اروپا بگذارند . اگر قانع بودند به درآمدهای معموی به خدا قسم راه برای صادرات برای همه شان باز بود . ما دزدها را نمی توانیم راضی بکنیم . البته نابسامانیهائی هم هست که من قبول دارم مثلاً من مسکن را می دانم می شود . من خودم اگر نظراتی داشتم و عمل می شد ممکن بود مسکن به این مشکل نبوده که الحمدالله دولت تصمیم گرفته و این کارها را ان شاء‌الله‌ امسال می کند .
از دانشگاهها گفتند . شما می فرمائید که ما اساتیدی که دیدنشان برای دانشجو از خاک خوردن بدتر است . اینهای که آن جا آن حرفها را تزریق میکردند اینها را نگذاریم که آنها بیایند درس بخوانند ؟ و علاوه بر اینها را دولت امروز ...
اسرافیلیان ـ آقای هاشمی ! فقط 360 نفرشان را بیرون کردند بقیه خودشان رفتند .
رئیس ـ من شما را که از قدیم می شناسم می دانم اشتباه می کنید که بنام این دولت می خواهید تمام بکنید . شما می دانید که اینها اگر هم بی جهت رفتند .
رئیس ـ من شما را که از قدیم می شناسم می دانم اشتباه می کنید که بنام دولت می خواهید تمام بکنید . شما می دانید که اینها اگر هم بی جهت رفتند قبل از این بوده است . مگر همین نخست وزیر نبود که آقای دکتر شیبانی را حکم داد در دانشگاه تهران برود و هدفش هم این بود که یک قدری جو را آن جا تطلبف بکند و در همین مجلس با او مخالفت شد . مگر شما ندیدید ؟ سیاست دولت که این نیست . دولت برای جذب نیرو به اطراف دنیا دارد آدم می فرستد این ظالمانه است که ما دولت را مسئول بدانیم و بگوئیم استادهای فلان رفتند . البته یکعده ای از آن استادها بهتر که رفتند و یک عده شان که باید صالح باشند بایدتلاش کرد اینها را برگرداند .
مطبوعات چه ربطی به نخست وزیر دارد ؟ این منصفانه است این جا مطرح بکنید . نخست وزیر مسئول مطبوعات است ؟
در مورد انتخابات تهران گفتند قانون نداریم داریم ، ظالمانه حرف نزنید . مجلس و شورای نگهبان مسئولند با قوانینی که مشکلات این دوره را حل بکند کار بکنند . چرا ما خودمان را تبرئه بکنیم.ما باید مسأله زمین را حل بکنیم  . ما باید تجارت خارجی را حل بکنیم . اگر قبول نداریم آن روش را قانون بگذرانیم آن طرفش را بیاوریم . اگر قبول داریم این طرفش را ... این کار ما است و این کار شورای نگهبان است . تورم را آقایان یک چیز آسانی یاد گرفته اند که می گویند نقدینگی را کم کنید . نقدینگی را کم کردنش آقایان خیال میکنند در زمان جنگ کار آسانی است . خیال می کنند کار آسانی است . ما امروز نقدینگی را کم بکنیم وقتی که یک سوم بودجه مان در جنگ می رود معنایش این است فردا کار نباشد آنهائی کخه پول دارند که برایشان فرق نمی کند آنها هر چه لازم باشد می خرند و همن ها هم مایه بدبختی بازار هستند . آن پولداری که می رود که دکان و کاهوی کیلوئی 7 تومان نرخ دولت را حاضر می شود تا 20 تومان 30 تومان هم بخرد آن فساد است که باز هم می ماند . اما کارگری که امروز کارگیرش نیامده . نقدینگی کم کردن هزار رمز دارد . در کشورهائی می تواند مطرح بشود به آن صورت البته
من قبول دارم یکی از اصول اساسی که هر آدمی که الفبای اتقتصاد را خوانده باشد می داند اولین قدیم برای مبارزه با تورم کسر نقدینکی را یک طرف کم کردن یک مقدار باید مسائل دیگری را در نظر گرفت . یک مقدار باید دستگاه قضائی قوی بشود ، یک مقدار باید فشار آورد ،‌این تورم یک مقدارش روانی است مسأله جنگ است ، مسأله ضد انقلاب است ،‌مسأله القائات رادیو بیگانه است ،‌مسأله مخالفین پولدار ما است یکی از آن موارد هم ، بلی اضافه نقدینگی است و این هم تقصیر دولت نیست بلکه مربوط به مجلس است . مجلس اگر امسال نصف بودجه را هم زده بود دولت چه کار می کرد ؟ ما وقتی که این رقم عظیم بودجه را زدیم دولت تسلیم شد و هیمن جا هم تشکر کرد و رفت . دولت که بودجه را پیشنهاد می دهد و ما هستیم که باید تصویب بکنیم نه اینکه به اسم دولت بنویسیم . و در کل من عرض می کنم که مسأله « لاهه » از بی انصافانه ترین حرفهائی بود که برای این دولت مطرح بشود که خود آقائی که مطرح کردند می دانند و مسائل را من نمی خواهم باز بکنم . و من عرض می کنم که در دولت ممکن است وزیر ضعیف باشد ، ممکن است مسائل کوچک و اینها باشد ، ممکن است نقص هائی باشد ، ممکن است بهتر از این بشود مملکت را اداره کرد من این را هم نمی گویم . اما در شرایط موجود بنده هم شهادت می دهم که در این شرایط یک دولت نیرومند مورد اعتماد مجلس فقط می تواند مشکلات را حل بکند و عرض می کنم که اگر بخواهیم بجای این دولت دولت دیگری را بیاوریم اولاً آن فرد مناسبی که شما می گوئید ما که نمی شناسیم حالا ممکن است شما بشناسید و بعدا برای کارهای دیگر مطرح بفرمائید و ثانیا در حال جنگ با این شرایط تعویض دولت برای مملکت بسیار گران تمام خواهد شد و امیدواریم که نماینده ها آن طوری که خودشان مایل هستند و تشخیص می دهند همانطوری که آذری فرمودند آزادانه چون رأی هم مخفی است هر طور هر کسی که فکر می کند و مصلحت می داند رأی خودش را در گلدان می اندازد ( نمایندگان ـ احسنت )
منشی ـ آخرین مخالف آقای محمد میرزائی هستند ، بفرمائید .
محمد میرزائی ـ ضمن عرض سلام خدمت همه عزیزانی که از صبح تا اکنون به بحث های موافق و مخالف گوش داده اند .
بنده چند جمله ای را دارم که فکر می کنم مسوولیتی را که مردم به عهده من واگذار کرده اند بتوانم با بیان آنها اداء بکنم . قبلاً لازم است از آن جمله ای که برادرمان آقای کاشانی به آن اشاره کردند که من به دلیل مخالفت با نخست وزیر اعتبارنامه ام زیر علامت سؤال رفته است این را عرض کنم که بنده به آن دلیل که ایشان در این مجلس چنین مخالفت هائی را کرده بودند به ایشان انتقاد نداشتم . بحث عمده من این بود که ایشان در تبلیغات اجتماعی خودش و در سخنرانی های عمومی یکی از مسائل عمده خودشان را حمله و تضعیف قرار دادند و من به آن معترض بودم و تا قیامت هم معترضم البته اظهار نظر ایشان در اینجا که مجلس است و محل قانونگذاری است کاملاً آزاد است . برادرمان جناب آقای بیات اشاره فرمودند که خوب است مسائل ریشه ای و عمیق و با آمار و ارقام ارائه داد که متاسفم که بگوئیم در 1 ربع ساعت فرصت چنین چیزی نیست و البته این مشکلی است که از نظر آئین نامه ای ما داریم .

بند در تدین و صداقت و حرکت مکتبی برادر گرامی مان آقای میر حسین موسوی هیچ گونه شک و بحثی ندارم ایشان فردی است متدین ،‌دلسوز و به دور از هر گونه انحراف و در کمال صداقت برای انقلاب زحمت کشیده و تلاش کرده که خداوند در دنیا و آخرت اجز لازم را به ایشان و همه خدمتگزاران عنایت بکند .
رئیس ـ شما در مقام مخالف باید صحبت بفرمائید .
محمد میرزائی ـ مخالفتی که بنده دارم با خط مشی سیاسی و سیاست های اجرائی ایشان است که فکر می کنم اگر در دولت آینده تداوم پیدا کند به شکوفائی های انقلاب ضربه خواهد زد . برای اینکه پراکنده صحبت نکنم موارد را تنظیم کرده ام که خیلی مختصر ان شاء‌الله از آن بگذریم .
دو محور اساس مخالف من هست . محور اول و مسائل مربوط به جنگ و نحوه برخورد با آن است . همانطور که می دانید جنگ ما اکنون تبدیل به یک جنگ زودرس با استکبار در شکل دراز مدتش شده است . در یک طرف این جنگ جبهه متحد کفر قرار گرفته که همان طور که ضرورت ایدئولوژیک و قانون اساسی ما هست باید ما برای شکستن این جبهه در همه زمنیه ها اقدام بکنیم و طبیعی است که با ابزاری که اکنون در اختیار دشمن هست در کوتاه مدت وارد ساختن چنین ضربه ای غیر ممکن و می شود گفت محال است . اینکه امام عزیز می فرماید « که این جنگ اگر 20 سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم » به معنای این است که جامعه را باید برای چنین برخورد سرنوشت سازی آماده کرد . زوند برخوردهای اقتصادی و نظامی دولت برخورد های مقطعی و موضعی را در ذهن ما تداعی می کند . اهرم هائی که اساس یک حرکت طولانی در جنگ است آن اهرم ها به شدت زیر علامت سؤال است همانطوری که بیان شد و واقعیت اجتماعی است که بعضی هایش را من خیلی خلاصه عرض می کنم :
کشاورزی به عنوان یک اهرم و پشتوانه داخلی واقعاً و بدون تعارف فلج مانده است . علت های بنیادی آن چیست ؟ باید دولت از مجلس استمداد بکند و آن مراحل را بشکافد که چنین کاری نشده است .
اقتصاد یک پایه و وابسته به نفت به صورت پذیرفته شده ای ادامه یافته است و براساس آن برنامه ریزی می شود و به حدی این اقتصاد تک پایه به وخامت رسیده است که جامعه در حال جنگ را بارها شدن چند موشک یا تهدید بسته شدن تنگه هرمز واقعاً روند عادی جامعه را دچار اختلال می کند و من فکر می کنم در این چهار سال جنگ اگر سالی 20 درصد وابستگی این تک پایه ای حذف می شد اکنون ما خیلی راحت می توانستیم ترسی نداشته باشیم از اینکه تنگه هرمز بسته بشود یا با موشک ها چه بکنند و یا نکنند . فرهنگ مصرف زدگی و تجمل گرائی و حرص با تدوام ماکت های تولیدی رژیم گذشته اوج گرفته و برای مهار کردنش چه در ابعاد فرهنگی و چه در ابعاد برنامه ریزی اقتصادی فکر روشن و مدونی نشده است . نمودهای اقتصاد زمان جنگ درست همزمان با توسعه زمانی و جبهه های نبرد روبه کاهش است و مثلاً برای ما جای سؤال است که چرا موارد ارز خوار جامعه کم و بیش در قالب همان حرکتهای سابق در حال تداوم است . این واقعیت است که اکنون تورم خطر دوم انقلاب اسلامی شده در داخل که بایر برنامه ریزی صحیح مهار بشود .
برای فساد اداری و رشوه خواری فکر جدی نشده و سیستم اداری ما جوری است که برخی از مسائل متأسفانه دارد در آن عادی می شود .
برای خود کفا شدن جنگ فکر جدی در صنایع کشور به عمل نیامده و صنایع وابستگی خودشان را کاملاً حفظ کرده اند بلکه در وابستگی رشد کرده اند و هیچ واحد صنعتی بزرگی ما ندیده ایم که در رابطه با جنگ تغییر خط تولید بدهد .
وزارتخانه ها به ادامه یک روش جاری گویا عادت کرده اند و سیاست روز مرگی باید بگوئیم که یک چیز عادی است که می تواند برای کشور خطرناک باشد . هنوز این واقعیت که با اتکاء به سلاح امپریالیزم نمی شود به جنگ استکباری که دشمن حاضر در صحنه ما است برویم و اینکه آنها هر چه خواستند و تا هر زمان که خواستند با ما معامله خواهند کرد هنوز در سیاست گذاریهای دولت جای خود را باز نکرده ما هنوز جنگ خود را با پشتوانه واقعی که عبارت است از مقدار سلاح قابل تهیه داخل که قاعدتا باید رویه رشد و گستردگی باشد تنظیم نمی کنیم و این در خحالی است که عطش کاذب صلح توسط دستگاههای خبری و تبلیغاتی دولتی در جامعه دمیده می شود و دولت کمتر توجه می کند و توجه می دهد به اینکه چه درصد از معاهدات جریان گروگانگیری که اشاره شد الان اجرا می شود و چه مقدار به نفع انقلاب است و به نفع انقلاب نیست و اشاره نمی شود به اینکه چقدر از قراردادها روی کاغذ مانده در جهان دیپلماسی ، اشاره نمی شود به اینکه اینگونه قصد دارد امپریالیزم ما در یک انزوای داخلی و خارجی نظیر آن چه که به سر ملت مصر آورد که یک زمان به صورت یک امید مطرح بود در کشورها چگونه به دامن غرب کشیده آن مسائل و فاتحه همه شکوهها خوانده شد برای اینها به نظر می رسد که فکر جدی نیست و یک دیپلماسی باز دولت ها در حالی که هیچ توجه اصولی و غیر شعاری به احیاء حرکتهای مردمی سطح جهان مستضعفین نمی شود ادامه پیدا می کند . خوب ، این برای ما قابل سؤال است . ما از آقای موسوی هم طرح مشخص و هم تضمین اجرائی می خواهیم که با مسائل فوق مثل گذشته برخورد نشود ، ایشان به عنوان یک هماهنگ کننده مجموعه وزارتخانه ها باید در جهت بسیج کلیه امکانات فنی و تولیدی کشور و در صورت لزوم حاکم ساختن وضعیت فوق العاده زمان جنگ در وزات خانه ها جبهه ها را از ابزار و مهندسی مطلوب نظامی که بتواند افسون ابزاری حاکمب ر جنگ را بشکند بررسی نماید و مجلس مطمئن باشد که رهنمود سرنوشت ساز رهبری معظم مبنی براین که جنگ در صدر مسائل است ولو بیست سال طول بکشد در سیستم اجرائی کشور بدون کم ترین بی توجهی دنبال می شود و ما بتوانیم در آینده عملکرد مثبت و منفی هر یک از وزارء را در رابطه توجه شان با جنگ محک بزنیم . البت اینها تفصیل دارد که متأسفانه نمی رسیم . محور دومی که آن مبنای بحث من هست انتقادی است که در مورد حفظ تابعیت واقعی و قانونی دولت مطرح بوده است به طوری که گفته می شود دولت فرزند مجلس و مجلس عصاره ملت است بنابراین نباید یک دولت مردمی و متکی به مجلس خط حرکت اجرائی و کیفیت اولویت بندی شده آن را باید از مجلس بگیرد و قوانین ابلاغ شده مجلس را که محصول صدها ساعت مطالعه و مشورت و بحث نمایندگان است معوق نگذارد . درست است که کمبود قانون داریم . اما قانون اجرا نشده و وزرائی که هیچ اهمیت نمی دهند به مصوباتی که به آنها ابلاغ شده نیز داریم که البته در بحث تک تک وزراء ان شاء‌الله مطرح خواهد شد . وزارت خانه های خود را دولت باید به انتقال اطلاعات درست که متضمن تحقق نظارت و هدایت نمایندگان باشد و ارائه مشورتهای تخصصی به مجلس ملزم کند که متأسفانه برادرمان آقای موسوی در این زمنیه ضعف هائی داشتند که جای شرح زیادتری ندارد . به نظر می رسد که
لازم است نخست وزیر قبل از اخذ تصمیمات اصولی و مهم د رتماس مستمر نمایندگان با آنها مشورت کند و تصمیمات مهم را قاطعانه بگیرند و آنها را در سیستم اجرائی کشور تعقیب بکند . برای مجلس شورای اسلامی سؤال خواهد بود اگر آقای نخست وزیر و وزیران به جای اصل قرار دادن تابع نظرات تشکل های سیاسی ذی نفوذ یا افراد قرار گیرند و این مسأله می تواند یک خسران برای نخست وزیری که این همه رأی اعتماد مجلس و امام را دارد می تواند یک مسأله جدی باشد . چرا که آنها بطوری که مشاهده شده به عنوان عدم دخالت در تصمیم گیری ها نظرات خودشان را می گویند یا صرفا نظر مشورتی دادیم و دولت را مسوول عملکرد خودشان قلمداد می کنند و می گویند ما هیچ مسوولیتی نداریم در حالی که بنظر می رسد فشارها از جای دیگر برنخست وزیر یا وزراء وارد شده باشد . ملت از شما قبول نمی کند که تحت فشار یا صلاحدید فلان کس و فلان گروه چنین چنان کردید . دولتی که از این پشتوانه کم نظیر امام و ملت ایثارگر و مجلس برخوردار است چگونه گاه مدتهای مدید در مسأله استعفا یا ادامه کار یک یا چند وزیر مردد باقی می ماند چرا نخست وزیر با قدرت و شهامت لازم به مجلس و مردم نمی گویند که با فلان یا بهمان وزیر نمی توانیم کار بکنم و آنها هماهنگی ندارند یا مخالفت با نخست وزیر را تکلیف شرعی خودشان می دانند . این چیزهائی است که باید قاطعانه به مجلس گفت و مجلس در خدمت نخست وزیر و هیأت دولت است . بیش از دوره گذشته در معرفی وزارء‌ و انتصاباتشان در رده های کلیدی وزارتخانه ها استقلال خودشان را نشان بدهند و به کسی اجازه داده نشود در وزارتخانه ها که طبق سلیقه خودش بافت یک ارگان را گاهی عوض بکند به این عنوان که من رفته ام و با کسی می توانم کار کنم با کسی نمی توانم کار بکنم وزارتخانه های ما اگر اینطور باشد که هر روزی ، سالی یک عده بیایند و یک عده بروند کشور شکل نمی گیرد و باید با این کار بطور جدی مخالفت بشود . به دلیل اینکه هر وزیر و مدیر و کارمندی ( رئیس ـ شما دو دقیقه دیگر وقت دارید ) مربوط  ومتعلق به کل مردم است نباید تحت تاثیر و دستور این و آن عمل کند و همان ملاکی که براساس آن نیروهای مسلح را که بازوی مجموعه نظام هستند در دسته بندیهای سیاسی منع شده اند و این ملاک هب عینه در بازوی دیگر انقلاب یعنی دولت که باید پدر و خادم همه باشد باقی است و با توجه به ضربه هائی که عدم مراعات آن توسط برخی از وزارتخانه ها در گذشته به پیشرفت امور کشور زده اند و عناصر لایق و دلسوزی که در اثر همین سیاست منزوی و محروم از خدمت شده اند و خسرانی شد برای انقلاب دیگر تکرار نشود . البته ما شدیداً گلایه مندیم که آقای موسوی به عنوان مسوول هیأت دولت برای مهار کردن این مساهل در وزارتخانه ها اقدام موثری که جلو آن گرفته و خاطیان از کار باز داشته بشوند بعمل نیاورده اند و متأسفانه این بازی غم انگیز هنوز هم تاهمین چند روز پیش نیز نمونه هایش بود و ادامه داشت که همان تعبیر کودتای خزنده ای که حضرت آیت الله العظمی منتظری مطرح کردند و گویا اصلاً در سیستم اجرائی ما چنین چیزی نیست و معلون نیست که چه کسی باید بالاخره برسد که اگر چنین چیزی هست جلویش گرفته بشود . در پایان ضمن تقدیر و تشکر مجدد از زحمات طاقت فرسای ایشان در گذشته و آرزوی بهره گیری از تجربیات خوبی که دارند مخصوصا در این وضعیت فعلی کشور و برای ایشان و سایر وزرای آینده توفیق الهی را خواستارم والسلام .
رئیس ـ آخرین موافق را بگوئید تشریف بیاورند .
منشی ـ آخرین موافق آقای محمد خزاعی .
رئیس ـ قبل از صحبت ایشان من تذکری بدهم که یکی از برادران ضمن صحبت من به عنوان تایید از خشکسالی اسم بردند که من هم به صورت تایید گفتم یعنی می خواستم بگویم می دانم جنابعالی در موافقت حرف می زنید . گویا بعضی ها برداشتشان این بوده که من به صورت اعتراض با ایشان برخورد کرده ام که اینجور نیست .
خزاعی ـ باسلام به خدمت امام امت و مردم قهرمان و شهید پرور ایران و با بزرگداشت روح پرفتوح همه شهدای انقلاب اسلامی  ایران و با پوزش از تصدی که به عنوان آخرین سخنگو از نمایندگان محترم خواهم  داشت مطالب در موافقت با دولت برادرمان آقای موسوی گفته شد . سخنان وافی و کافی را برادران محترم به ویژه آقای هاشمی فرمودند و بنابراین شاید جائی برای بسیاری از مطالبی که من فکر کردم باید گفته بشود باقی نمانده باشد ولی لازم می دانم با توجه به مدتی که در جریان مجلس گذشته بودم و بعضی از مسائل اقتصادی هم تا حدودی آشنائی مختصری داشتم یک اشاراتی به یکی از جنبه هائی که در مخالفت ها مطرح شد بکنم یعنی من به یک گوشه اشاره خواهم کرد و بقیه مطالب را برادران فرمودند .
مطلبی که محور مخالفت آقایان بود به ویژه محور مخالفت آقای کاشانی را تشکیل می داد من یادداشت کرده ام از مسکن ، واردات گندم و تجارت خارجی و قاچاق فرش و تورم کل مسائل این بود و نکاتی که بقیه رویش انگشت می گذاشتند همان مسائلی است که اگر بخواهید از سایر افردای هم که در خارج از مجلس هستند به عنوان مخالفت با دولت سؤال کنید روی آن مسائل انگشت می گذارند . جالب اینجا است که در مخالفت با دولت آقای موسوی اظهار شد که ما مخالف که هستیم نه به عنوان اینکه تورم مسأله محوری است ولی چنین و چنان یعنی ضمن اینکه مسأله تورم و مشکلات اقتصادی کشور محور قرار داده میشد ولی برای اینکه به مخالفت یک بعد وسیعی داده بشود می گفتند که نه ما تورم را محوری نمی دانیم ، خیر ، تورم محور مخالفت ها است و مشکلات اقتصادی که داریم و من فکر می کنم که آن جنبه های دیگری که نگفته آمد و در پرده ابهام ماند که بیشتر بزرگ بشود جنبه های فرعی مخالفت را تشکیل می داد . من اینجا یک اشاره مختصری به همین قسمت بکنم که یک مقدار آشنائی داشتیم در طی چهار سال گذشته که در مجلس بودم کارم همین بود که ایا این گرفتاریها و مشکلاتی که ما الان در رابطه با تورم داریم واقعاً صددرصد تقصیرش متوجه دولت آقای موسوی است و عوامل دیگری دست اندر کار این مشکلات اقتصادی در کشور نیست و اصولاً مملکت ایران و این مردم ایران الان در چه صحنه ای از تاریخ و در چه بعدی از زمان قرار دارند . ما یک کشتی آرامی نیستیم که برروی یک دریای آرام در حال سیر باشیم . ما یک کشتی بزرگی هستیم که هم در داخل کشتی بعضی از کارگران و سرنشینان دست به شورش برمی دارند و هم خود دریا طوفانی است . خوب با توجه به این مسأله باید دید که واقعاً بنده نمی خواهم منکر شوم که خیر تورم نیست ، خیر مشکلات اقتصادی نیست . خوب . من هم مثل هر شهروند ایرانی دیگر و بیش از بسیاری از افراد که مواجه با مشکلات مردم هستند در جریان مسائل قرار دارم ولی می خواهم بگویم که این مسائل را باید منصفانه برخورد کرد بنده به هیچ عنوان اعتقاد ندارم که صددرصد کابینه آقای موسوی وزرائش موفق و ایده آل هستند . خیر ، اینها نه جبرائیل هستند و نه میکائیل بلکه یک مشت برادرانی هستند که در ترکیب
کنونی دولت مفید تشخیص داده شده اند و دعوت بکار شده اند و ضعف هائی هم دارند شایر من به کیک دو تا وزراء همه رأی ندهم ولی مسأله برخورد با شکل کلی دولت است و امروز برخورد با آقای موسوی به عنوان هماهنگ کننده بیست و چند وزر است . اولین ضربه ای را که به تورم در مملکت زده شد آخرین حربه ای بود که دولت رژیم شاه در ایران بکار بست . من انتظار دارم برادران اگر در جریان باشند یادشان باشد . آخرین روزهائی که دولت شریف امامی یا بختیار در جریان بودند که دیگر همه نخ ها را رشته می دیدند برای اینکه آخرین ضربه را بزنند تا جائی که یادم هست حالا رقمش را الان دقیق چون فکر نکرده بودم این نکته را بگویم در ذهنم نیست حجم نقدینگی به یک باره در عرض یک ماه توسط آن دولت به دوبرابر افزایش پیدا کرد . این افزایش در عرض یک ماه به دوبرابر یا بیشتر به همراهش هر کسی که با مسأله اقتصادی آشنا باشد می داند تورمی نزدیک به حداقل چهل درصد را همراه خواهد داشت و من فکر می کنم که حقوق کارمندان ارتشی ها و .. را زیاد کردند اگر یادنا باشد من فکر می کنم که این یک حربه ای بود که در آخرین روز به کار بردند برای اینکه بعدا ما را مواجه با مشکلاتی بکنند این از انجا شروع شد . این یکی از عواملی بود که آغاز حرکت بود حالا من اشاره می کنم به همه مسائل نمی خواهم بپردازم . مسأله دیگری که ما الان داریم این است مملکتی که از روزی که شروع شد برخوردش بود با تمام مخالفان داخلی و خارجی از توطئه های کردستان و آذربایجان غربی کشور گرفته و امروز هم در مرزی نزدیک به هزار کیلومتر  جنگ با صدام و مشکلات دخلی که در کردستان و غیره داریم . مملکت ایران را اینکه بخواهند تحت فشار قرار بدهند توطئه های فروان صورت گرفت که یکی از این توطئه ها محاصره ایران بود . شما الان ایران در نقشه جغرافیائی نگاه کنید مثل یک خانه ای می ماند که از همه طرف دورش را بسته باشید . یک راه ورودی کالا آن هم با یک شرایطی که خودتان هم می دانید لطایف الحیلی از ترکیه است ، دریای خزر هم هنوز از طریق ولگا شاید بعضی چیزها بیاید که انجا هم شوروی چه مشکلاتی را برای ورود کالاها وارد می کند حتی بعضی از کالاها را باز می کنند و بسته بندی اش را که دو سه ماه روی اب می ماند و به این دلیل باید دموراژ بدهند من یادم می آید ( اگر اشتباه می کنم برادران بگویند ) یک کشتی که متوقف می شود به دلیل توطئه های همسایگان ما روزی ده هزار دلار باید دموراژ بدهند . این کاری است که آنها می کنند . از این طرف هم حساب کنید افغانستان وضعیتش معلوم است ، در قسمت جنوب شرقی هم که ما به آن صورت مبادی ورودی مهمی نداریم مانده بود بند خرمشهر که جزو مهمترین مبادی ورودی کشور بود که آن هم به آن وضع درآمد که دولت موفق شد در سال گذشته طی 11 ماه یک اسکله بسیار بزرگ را در کشور پایه گذاری کند که در تاریخ اسکله سازی جزو کم سابقه ترین حرکت ها است . این مملکتی که از همه طرف بسته است ،‌ این طرف که صدام ، آن هم شیخ نشینان جنوب که وضعشان روشن است . شما از طریق این راهها می خواهید به این مملکت جنس برسانید و ازاین طریق می خواهید مملکت را تأمین کنید ... ( من این آمار را از زمان طاغوت در ذهنم هست و بعد هم مسأله اش را دیدم ) مملکتی که 97 درصد صاراتش را نفت تشکیل می داد ، شما گاهی اوقات برزیل و غنا را جزو کشورهای فقیر جهان سوم امریکای لاتین می شمارید . برزیل به همه فقرش 60 درصد درامد صادراتش را قهوه تشکیل می داد و ایران که می خواست به تمدن بزک برسد 97 درصد درآمدش درآمد های نفتی بود و سه درصدش هم فرش و چرم و این چیزها که صادر می شد . این مملکت را شما می خواهید به خودکفائی برسانید ،
به افزایش سطح تولید برسانید به جائی که از حالت تک محصولی به قول آخرین مخالف محترم که فرمودند دربیاورید . خوب نمی شود . آن هم با یک چنین شرایطی که وجود داشت ، مسأله افزایش حجم نقدینگی در کشور که دلائل متعددی دارد یک دلیلش این است که وقتی در کشور امکانات تولیدی کافی نبود ، وقتی در کشور به دلیل بهم خوردن نظام تولیدی حالا من وقت ندارم خیلی بحث بکنم طبیعتا نیروهای شاغل تولیدی به سمت شهرها و به سمت مصرف کنندگی رو آوردند هزینه بیش از درامد می شود اینها یک سری مسائلی است که بطور طبیعی بوجود می آید . بطور طبیعی هزینه های باصطلاح جاری کشور وقتی بالا رفت و درامد کاهش پیدا کرد طبیعی است هزینه دولت افزایش پیدا می کند و دولت به بانک بدهکار می شود و حجم نقدینگی بالا خواهد رفت و در این شکی نیست .
نکته دیگر گرانیها و تورمها و سایر مسائل که موجود است یک مقدار زیادی به دلیل جنگ است همانطور که برادرمان آقای بیات فرمودند که نمی شود « یا دم خروس را باور کرد یا قسم حضرت عباس را » من که البته سنم آنقدر یارا نمی دهد و وجود هم نداشتم ولی آنجوری که شنیده ام در جنگ جهانی که گفته شد در مملکت ما در جنوب ظاهرا سه روز یک اغتشاشی بوده است گفته شده است که در همان زمان که چهل تا تخم مرغ یک ریال قیمتش بوده قند شده منی چهل تومان یعنی حالا چهار هزار تومان . خوب ، ما حالا نزدیک به چهار سال است از مهر 59 در حال جنگ مستقیم رودرو هستیم غیز از جنگ های مخفی که داشته ایم و درصد تورم به این نسبت با توجه به همه مشکلات یعنی جنگ ، افزایش هزینه های جاری به دلیل جابجائی نیروهای تولیدی به مصرفی و سایر مسائلی که داریم در مملکت ما چیزی نزدیک به 5/17 یا 7/17 درصد تورم مملکت ما است با همه مسائلی که داریم . در حالی که یک کشور صهیونیستی مانند اسرائیل غاصب که حمایت همه ابرقدرتهای شرق و غرب برخوردار است تورم موجود همین لحظه اسرائیل چیزی بین 220تا 240 درصد است . این را هم من در رسانه های خارجی دیدم و برای اطمینان هم از برادرمان سؤال کردم و این را تایید کردند . تورم موجود در کشورهائی مانند برزیل 80 درصد است ، آرژانتین 170 درصد است ، هند را یکی از مخالفین مثل زدند ( یادم نیست کدام یک از آقایان گفتند ) گفتند هندی که آن قدر جمعیت دارد ما از آن گندم می خریم ملت در هند دارند از گرسنگی می میرند . پایشان را قطع می کنند . دستشان را برای گدائی کردن قطع می کنند یک کشور گاهی ممکن است برای حفظ آبروی سیاسی خارجی خودش بمب اتم هم بسازد مانند هند ولی به معنای این نیست که واقعاً در داخل آن کشور وضعیت بسیار بسامان است . ما امروز در خود کشور امریکا رقمی بیش از 13 میلیون یعنی نزدیک به پنج یا شش درصد کل جمعیت امریکا بیکار داریم و تورمی که در کشور امریکا وجود دارد به طوری که ریگان لعنه الله در سال گذشته مجبور شد برای جذب سپرده های خارجی به کشور بهره ای را که بر سپرده ها تعلق می گرفت تا سی درصد افزایش بدهد این وضعیت کل دنیا است شما انگلستان را ببینید که من در سال گذشته که مطالعه می کردم در عرض یک هفته پوند انگلیش چیزی در حدود بیست درصد سقوط کرد . سقوط ارزش پوند که یکی از پولهای معتبر دنیا بود اینها را همه شما بیائید بگذارید در مقابل کاهش ارزش داخلی ریال و در مقابل مسائلی که ما به این ترتیب داریم . آن هم در یک کشوری که یک سوم کل بودجه مملکت مصرف جنگ می شود یعنی از صبح تا به شب که تمام شنوندگان این مجلس ، در بیرون ، در مملکت می شنوند روزانه بیش از سیصد میلیون تومان
ریالی دولت دارد خرج جنگ می کند ، خوب ، اینها اگر نبود مسأله خیلی روشن بود وضع به چه صورت است گفتم من نمی خواهم بگویم که تمام وزرای کابینه صددرصد ایده آل کار کرده اند . خیر ، ولی برخورد کلی با دولت و مسائلی که ما داریم این را نباید یک جوری مطرح کرد که واقعاً یک شنونده ای که در بیرون نشسته و بعضی از مسائل را نمی داند چنان یاس و ناامیدی به ویژه در جبهه ها از بعضی از صحبت ها دامنگیر این برادران می شود که اصلاً می گویند پس این مملکت را ول کنیم و پی کارمان برویم . ولی واقعاً به این ترتیب نیست و باید انصاف را رعایت کرد . ما تنزل درصد تورم داشتیم در چند سال یعنی تورم ما چند درصد کاهش پیدا کرده است همانجور که آقای بیات گفتند که حالا من دیگر وقتشان را نمی گیرم و بعد موقعیت جمهوری اسلامی ایران در خارج ، برادرمان جناب آقای هاشمی فرمودند حوادثی را که جمهوری اسلامی ایران در سطح بین المللی پدید آورده است من فقط یک اشاره می کنم که برای جمع عقلاء کافی است . زمانی بود که ایران بازیچه دست سیاستهای بین المللی بود و امروز کارت برنده دست ایران است یعنی امروز وقتی که تمام قدرتها توطئه می کنند که باید کنفرانس غیر متعهد ها در بغداد برگزار بشود با تمام تبعاتی که دارد و یک جمله صادر می شود که نباید چنین بشود نمی شود . من نمی خواهم بگویم که این ها موفقیت های دولت آقای موسوی است برای این که گفتند که شما همه را بنام آقای موسوی گنجاندید . تمام این موفقیت ها و پیروزیهائی که امروز جمهوری اسلامی ایران در دنیا چنان قدرتی تشکیل داده حالا من یادم نیست یکی از سیاستمداران کشورهای جهان سوم ، تهدید کرده بود امریکا را که اگر شما مثلاً به ما پشت کنید ما رو به ایران خواهیم آورد یعنی وضع در دنیا این جور شده است . این موفقت ها البته ناشی از عنایات خدا ، درایت امام و جان سپاری ملت ایران است و این را ما بحثی نداریم ولی مهم این است که صرف جان سپاری و صرف تعقل کاری از پیش نمی برد . تعقل و جان سپاری وسیله اجرا می خواهد و وسیله اجرا دولت است و دولت هماهنگ بوده است . یکی از مخالفین به مسأله تحول ارزشها اشاره کردند . بلی ، اتفاقا من بنای صحبتم را روی این مسأله گذاشته بودم که چون دیدم حربه ای شد برای دست مخالف محترم که من نفهمیدم آخرش موافق بودند یا مخالف دیگر نخواستم از این باب وارد بشوم . من حرف این است که اگر ما بخواهیم دولت آقای موسوی را استیضاح کنیم یا در طول تاریخ هر دولتی را نباید ببینیم که این دولت چقدر جاده کشیده ، چقدر برق داده ، چقدر تورم را کاهش داده ، چقدر پول در جامعه کم کرده یا زیاد کرده است . ما باید ببینیم این دولت در راستای آن ارزشهائی که انقلاب آفریده هست یا نه ؟ زیرا انقلاب به خاطر دگرگونی ارزشها بود ( رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید ) این همه تکیه کردند من ندیدم که مخالفین روی این مسأله صحبت کنند . من ندیدیم مخالفی در اینجا ایراد بگیرد که آقا این دولت برخلاف ارزشهای انقلاب حرکت کرده باید این مطرح بشود . نه این ما دائم بیائیم بوق کنیم در جامعه و توقع مصرفی مردم را افزایش بدهیم انگار که ما در این مملکت انقلاب کرده ایم که فقط راه بسازیم . بلی راه باید ساخت منجمله همانجور که گفتیم آمار زمان شهید کلانتری رحمه الله علیه 21 هزار کیلومتر راه است یعنی سه برابر کل پنجاه ساله رژیم پهلوی در این کشور راه روستائی ساخته شد . ما نمی گوئیم نباید کرد . باید کرد به حداعلی به طوری که ما بیش از سایر کشورهای اروپائی هم از نظر تمدن فیزیکی بالا برویم ولی مسأله این ها نیست . شما ببینید دولت در جهت ارزشهای انقلاب همگام با ملت و مام بوده یا نبوده است ؟ مسأله سیاست خارجی که آخرین مخالف اشاره کردند تمام تلاش دنیا بر
این است که ما را منزوی کنند . خوب ، ما تاکی باید چوب این را بخوریم . من این را خدمت برادران عرض کنم گاهی اوقات شیوه های ضد انقلابی امپریالیستی طوری است که ناخواسته به بعضی خط بدهد . خوب ، یک مقدار باید هوشیار بود . مسأله این طور نخواهد بود و تمام کنم صحبتم را هر چند که مطلب زیاد است با یک جمله و آن این است که اولاً در رابطه با این جریان رومانی و غیره که گفته شد که روشن نشد من باید خدمتتان عرض کنم آنجوری که من یادم هست و یکی از برادران هم اشاره کردند این مسأله خرید تراکتورها از رومانی دوره اول مجلس در کمیسیون اصل 90 مطرح و بررسی شد و دولت مقصر تشخیص داده نشد و اما آخرین سخن .
رئیس ـ وقتتان تمام است .
خزاعی ـ بسیار خوب ، مطلب آخر این است که حالا این دولت نه آخر با کلمه « نه » گفتن که کار درست نمی شود با لااله کار درست نمی شود یک الا هم می خواهد حالا کی می خواهد بیاید جایش ؟ ایا از این شکلی که الان کل دولت ما دارد یک شکل بعید دیگری می خواهیم جایگزینش کنیم و ثانیا من آن روز در آن طرح هم خدمت نمایندگان محترم عرض کردم بزرگترین ضربه ای که می شود به برپیکر انقلاب زد این است که شما یک وزیری را ، یک نخست وزیری را ،‌یک کابینه ای را البته من شکل کلی دولت را می گویم این را بیائید بردارید و ببرید که سه سال جان کنده و تمام ریزه کاریها را شناخته و برنامه ریزی کرده و کار کرده یک دفعه حالا یک آدم توانائی را دوباره بیائید بگذارید باز سه سال دیگر بخواهید بقول آن یاور که گفته بود که با سر کل ما سرتراش بشود . این که نمی شود این باید باشد که این تجربیات بالاترین اندوخته ای است که دولت دارد و من فکر می کنم که در شکل کلی قضیه به دولت برادرمان آقای موسوی باید رأی داد و عرض می کنم خدمتتان که اگر این رأی ، رأی ضعیفی باشد امشب تمام کسانی که با جمهوری اسلامی مخالفند هزار و یک تحلیل در ضعف دولت در مخالفت دولت با مجلس خواهد کرد . بنابراین من فکر می کنم که رأی قوی به دولت آقای موسوی خدا پسندانه خواهد بود . با پوزش از تصدیع وقتتان والسلام
نمایندگان ـ احسنت .
رئیس ـ بسیار خوب دیگر وقت مخالفین و موافقین تمام شد آقای مهندس موسوی 25 دقیقه دقت دارند که مطالبی را اگر لازم می دانند توضیح بدهند .
موسوی ( نخست وزیر ) ـ با تشکر از همه برادرانی که موافق و مخالف صحبت کردند و باعث شدند که یک مقداری پیچیدگی های کاری که دولت با آن روبرو است اینجا روشن بشود . گرچه برادرانی که مخالف صحبت کردند نسبت به آمار و ارقامی که من خدمت برادران و خواهران ارائه دادم و آمار و ارقام سرنوشت سازی برای نظام جمهوری اسلامی هیچ نوع داوری نکردند . من شنیدم بیرون مجلس که چنین گفته شده البته شاید یک نفر یا دو برادر که این آمار صحتش از کجا معلوم است ؟ این آماری است که فعلا که من نخست وزیر هستم به عنوان یک مقام مسوول و رسمی اعلام می کنم و ضامن صحتش هم یک مقام رسمی در این کشور هست فعلا طبیعی است که در محضر این چنین مقدس و هوشیار و بازوتریبونی این چنین گسترده وقتی که آمار و ارقام اینجا گفته می شود داوری در موردش خواهد شد و بنده می خواهم عرض کنم که دولت روی این آمار می ایستد . ممکن است ما دهها آمار اینجا نقل کردیم یک کمی افتی بعضی جاها داشته باشد . اشتباهاتی داشته باشد ولی در
کل آماری قابل استناد است . برادران به صورت لیست وار مسائلی را مطرح کردند که هرکدام شاید بعضی ها ساعتها مثل دیوان داوری لاهه صحبت می خواهد تا مسائل روشن بشود و من مجبور هستم بعضی از اینها را برگزینم و نسبت به آنها اشاراتی داشته باشم که ان شاء‌الله‌ اگر یک نوع اشکالی در این مسائل بوجود آمده و یا ابهامی به وجود آمده این ابهام از بین برود . من از اول شروع می کنم آنهائی که به نظر من مهم بوده است . اولینش همان مسأله دیوان داوری لاهه است که این دیوان یقینا برادران در جریان خواهند گرفت و یکی از مهمترین مسائلی است که نظام جمهوری اسلامی به آن روبرو است ولی چیزی که بسیار مهم است در این مجلس گفته بشود مسأله رفتن به دیوان داوری به هیچ وجه به این دولت مربوط نیست ولی این دولت از آن فعلا دفاع می کند . ما سمیناری تشکیل داده بودیم از کسانی که وارد هستند و از قدیم در جریان این مسأله بودند در آن سمینار که بعضی از برادران نماینده هم حضور داشتند همه به اتفاق دارند بهترین تصمیمی که در آن موقع می شد گرفت  گرفته شده توسط شهید بزرگوار با مقام و منزلت رفیع رجائی و پشت این قضیه شهید بهشتی است . ما اگر این مسأله را بخواهیم لوث بکنیم یقینا با دست تنهای خودمان به جنگ با کوههای رفیع و منزلت های شامخی رفتیم که نتیجه ای نخواهیم گرفت  به هر حال از این مسأله چیزی به دولت خدکتگزار فعلی برنمی گردد و ما سعی می کنیم با مشورت وسیع و با هیأت عالی نظارت که پنج وزیر در آن شرکت دارند ، با سیاستهائی که در وزات خارجه اعمال می شود ،‌این کار را پیش ببریم . علت مخالفت برادرمان بعدا روشن خواهد شد که یک مقدار مسائل در ارتباط با روابط هست و امثال اینها ،‌البته در انجا داروهائی از ما هستند که خلاف سیاستهای دولت در آنجا عمل می کنند که قرین شد . این صحبت برادرمان امروز با یک یادداشتی که اتفاقا همین صبح امروز من برای برادر عزیزمان آقای افتخاری جهرمی در دفتر خدمات حقوقی می نوشتم که به این داور اطلاع بدهد که خلاف سیاست های دولت ، خلاف سیاست های وزارت خارجه ، خلاف سیاستهائی که من به عنوان نخست وزیر اعلام کردم ،‌خلاف سیاستهائی که هیأت پنج نفره ،‌وزراء‌ اعلام کرده ، آنجا از طرف دولت حرف نزند و چیزی را دنبال نکند و گرنه از کار خودش استعفاء بدهد در مورد مسأله برنج من نظر نمایندگان عزیز را به وضع فجیع برنج در اول سال 62 جلب می کنم ، در زمینه برنج الان بحث های زیادی هست ، طبیعتا این بحث ها رسیدگی خواهد شد و برای امسال تصمیم گیری خواهد شد ولی آن چیزی که هست این تصمیمی که سال گذشته گرفته شد ، منجر به این شد که ما در حقیقت بتوانیم کاهشی در تنش ناشی از آن آزاد شدن برنج بدهیم . حالا ممکن است این راه حل ، راه حل ایده آلی نباشد . در مورد مطبوعات به عقیده بنده با اینکه ما با مطبوعات هیچ نوع ارتباطی نداریم ، در حقشان ظلم شد ، دولت هیچ نوع ارتباطی با مطبوعات ندارد و یکی از مظلومترین دولتهای دنیا است ، وضعیت دولت در این زمینه ، نه کم نظیر که بی نظیر است ، همه دولت ها یک تریبونی دارند ،‌ارگان دارند ، صدا و سیما در دستشان است ، مستقیم و روزنامه ای دارند ، مجله ای دارند ، نشریه ای دارند ، در جمهوری اسلامی دولت چنین چیزی ندارد ، گرچه روزنامه ها لطف دارند ، سیاست های درست دولت را تایید می کنند و ما انتظار داریم نقد هم بکنند ، بعضی وقتها نقد هم می کنند و دولت این قدرت را هم دارد که پذیرائی نقد بیشتر از این هم در نشریات و روزنامه ها و رسانه ها باشد . به خاطر اینکه این نقد ها ،‌این انتقادها می تواند دولت را به سمت صحیح ترین هدایت بکند . ایا برادران نماینده که در مجلس انتقاد می کنند ، در نطق های پیش از دستور و ت کنون هم کرده
اند ، باعث شده دولت ضعیف بشود ؟‌من اعتقاد به این ضعف ندارم ، تمام این نظارت ها ، تمام این انتقادها باعث قوت دولتی است که در راستای حق و حقیقت ،‌اسلام ، خواسته های امام امت ، مردم و خود مجلس دارد حرکت می کند . ما چیز مخفی که نداریم ، ولی به هر حال من اینجا اعلام می کنم که ما با مطبوعات ارتباطی نداریم ، نه تنها مطبوعات ما که صدا و سیمای ما به هیچوجه جنبه دولتی ندارند و نمایندگان امام هستند که روزنامه و اطلاعات و کیهان را می گردانند و در روزنامه جمهوری اسلامی هم که بنده سردبیر بودم ،‌از همان موقعی که زوارت خارجه رفتم ، دیگر آنجا سردبیر نیستم و هیچ مسوولیتی در آنجا ندارم .
در رابطه با مسأله کمبود قوانین ،‌برادرمان اشاره ای کرد که چه کمبود قوانینی ؟ خوب این مسأله را ، قضاوت و داوری آن را به خود مجلس می سپاریم که ایا نبود قانون در زمینه زمین تا کنون چه خسارتهائی را وارد کرده ؟ ما کاری نداریم چه علت هائی باعث نبود قانون در این زمینه هست ، دشواریهای زیادی داشتیم این طبیعی است ولی ما یک قانون مشخص در زمینه زمین نداریم . فقط یک قلم آن هفتصد ، هشتصد هزار هکتار زمین مکانیزه که به اصطلاح آبیاری می شود و توسط طاغوتی ها به جا مانده و بهترین زمین های ما است مربوط می شود ،‌در مورد سابر زمین ها هم چیز مشخصی در دسترس نداریم و صحبتی که دولت دارد این است که اصلاً مسأله جهت گیری مطرح نیست ، بیش از اینکه قانون چه شکلی باشد ، به چه سمت متمایل باشد ، مسأله خلاء قانونی در این زمینه مطرح است و اگر مسأله زمین مطرح نیست ، کمبود قانون در این زمینه نیست ،‌پس امام امت چرا این مسأله را به مجلس محول کردند ؟
مسأله تجارت خارجی ، سه سال است این لایحه در مجلس است و در شورای نگهبان است ، ما نمی گوئیم که این قانون را به چه شکلی تنظیم بکنیم ، دولت زحمتی کشیده ، یک قانونی داده بد است ، اصلاحش کنید ، ولی شما چگونه تصور می کنید ، بازرگانی کشور ، تجارت کشور در یک راستای منطقی بیفتد ،‌بدون اینکه یک قانون رسمی آن قانون را حمایت بکند ، می گویند از سابق قانون هست ولی قانونی که متزلزل هست و هر لحظه ممکمن است قانون تازه روی آن بیاید و دائم انتقاد است و تحت عنوان اینکه درست است ، چپ هست ، راست هست ، دائم مورد انتقاد است ، این قانون چگونه می تواند در کشور با قوت و قدرت اعمال بشود ؟ قانونی که حتی در دولت ما بعضی وقتها شک می کنیم این تکه اش درست است ، این تکه اش درست نیست ، خوب در این زمینه سه سال است دولت منتظر است خوب شما هم می دانید تجارت خارجی بی نهایت هم از نظر تنظیم روابط ما با کشورهای خارجی ، جهت گیریهای سیاست خارجی ما و هم از نظر توزیع داخلی به مسائل داخلی ما اثر می گذارد . در ترکیب و بافت کالاها ، نوع ارتباط با کشورهایم ختلف و هزاران مصلحت دیگری که آن قدر اهمیت داشته که در مجلس خبرگان مطرح شده و در اصل 44 به این وضوح و صراحت از آن صحبت شده ، یا مسأله توزیع هست که دولت لاحه در مجلس دارد ، قانون محاسبات عمومی هست و چندین لایحه زیربنائی دیگر . من اینجا اگر قضیه و روایت قانون نویسی دولت را در مورد قانون های زیر ساخت اقتصادی بیان بکنم ، یقینا جلسه متاثر خواهد شد . من فقط این مسأله را در اینجا بیان می کنم که نزدیک یک سال تمام دولت در اول کار خودش با انرژی زیاد به این مسأله پرداخت ولی عوض تشویق و عوض حمایت تنها و مورد اتهامات زیادی قرار گرفت که ما امروز که می گوئیم لایحه ای دیگر در این زمینه نداریم ،‌هنوز مورد اتهام آقای آذری قمی هستیم که اقتصاد
دولت چه جوری است به چه نحوی فکر می کند ، به چه چیزی فکر می کند . خوب این اثرات یک سال تلاش ما است . ما ان موقع فکر کردیم آن قدر در مملکت کار زیاد اس که اگر ما وقت خودمان را در دولت بگذاریم به این سایش ها ، برخوردهای شدید و طولانی ، یقینا به آن کارهای روزمره حساس که برای انقلاب اسلامی  شکننده است ، نخواهیم رسید . ما فقط نحوه فعالیت بخش خصوصی را دادیم نتیجه آن جلسات متعدد که نسبت به آن جلسات بسیار کم است و بعدا گفتیم که این مسأله را مجلس انجام بدهد . ما اجرا می کنیم ولی این مسأله به این معنا نبوده که در زمینه دادن لوایح اساسی دولت تا الان کار نکرده ، در این زمینه ما کار می کنیم ، منتها همانطور که که در پیام امام امت بود ، این مسائل اساسی را مجلس باید حل بکند . دولت نمی تواند در این رابطه قدمهای بیش از این که برداشته ، بردارد مگر این که مجلس به دولت کمک بکند . من فکر نمی کنم که پیام امام در این زمینه نارسا باشد وقتی که این مسائل را مطرح می کنند .
برادرمان آقای زمانی صحبت های خوبی در مورد حف ظ ارزشهای انقلاب کردند ، من هر چه فکر کردم که ایا ما مخالف هستیم ، در دولت برخلاف این عمل می کنیم ؟ چیزی نددیم ، ما هم برادر دنبال همین راهی که شما می گوئید هستیم ، به این ارزش می دهیم ، این ها را مهم ترین ارزش های انقلاب اسلامی  می دانیم ، ولی بحثی ایشان کردند وسط صحبت در مورد ولایت که من نفهمیدم ولی ترسیدم که ما فردا ضد ولایت بشویم و خواستم که این مسأله را بیان بکنم که ماطرفدار ولایت هسیتم ، ما مقلد امام هستیم دولت مقلد امام هست ، دولت در راه اسلام گام برمی دارد ، ما خودمان را دولت امام زمان می دانیم و به هیچ وجه در این زمینه گرایش انحرافی ،‌نپذیرفته است از دولت و اگر باشد ،‌ملت پای این دولت را قلم می کند و مجلس نمی تواند ساکت باشد در مقابل این دولت ،‌( احسنت ) در مورد حمایت دولت از طرف امام امت که آقای آذری پایه بحثشان را در این زمینه گذاشتند این توهم به وجود آمد که خدای ناکرده حمایت امام امت از دولت باعث ضعف دولت یا علت بدی است ، ما فکر کردیم که ببینیم دولت چه قدر مظلوم است ،‌وقتی که امام امت از همه نهادها تقویت می فرمایند ، حمایت می فرمایند به خاطر مصلحت اسلام و کشور . خوب این حمایت ها به حساب می آید و موثر واقع می شود ، علامت قوت و قدرت آن نهاد به حساب می آید ،‌شخصیت های گوناگون وقتی مورد تایید امام امت قرار می گیرند ، این تایید سند افتخار است ، چگونه این تایید و این حمایت به این ترتیب سعی می شود که به عنوان ضعف دولت به عنوان نمی دانم .. همان کلمه ضعف بهترین کلمه و مودبانه ترین کلمه است که در اینجا من می توانم به کار ببرم به حساب بیاید . در نظامی که مشروعیتش را از ولی فقیه می گیرد ، از رهبر انقلابش می گیرد ، قانون اساسی اش ، مجلس اش نهادهای انقلابش و همه و همه و حتی شخصیت هایش و در این دوره به این شکل از حمایت رهبر صحبت کردن یک نوع جفا به دولت است . مقام شامخ رهبری در جای خود محفوظ ولی این یک نوع ظلم و جفائی به دولت است . ما این حمایت امام را به عنوان سند افتخار آمیز دولت خودمان قلمداد می کنیم چه دولت باشد ، چه نباشد . این سند همیشگی برای دولت باقی خواهد ماند .
صحبت هائی برادر بزرگوارمان حاج آقا آذری قمی در اینجا کردند ، در ضمن اینکه می گفتند من وارد نیستم ، یک چیزهائی را می گفتند ، اگر وارد نیستند شما چرا اظهار نظر می کنید ؟ اگر وارد هستید بیائیم صحبت بکنیم و آمار و ارقام بیاوریم ، با هم بحث کنیم و برویم جستجود بکنیم ، درمورد صحت آن آمار و ارقام به نتیجه
برسیم ، براساس آن نتیجه ای که گرفتیم عمل بکنیم ، چرا دولت را متهم می کنید ؟ این دولت ،‌دولت جمهوری اسلامی است وصل به نظام ،‌بالاخره این نظام این دولت را ، سه سال است حداقل تحمل کرده و هر کاری که ما کردیم به پای نظام گذاشته شده ، یکی از برادرها یا خود حاج آقا آذری گفتند که هر کاری اینها کردند ، به حساب روحانیت گذاشته شده ، بلی این درست است ، ما هر کاری کرده ایم ، به پای روحانیت گذاشته شده ، برای همین با احتاط باید صحبت کرد و دقیق باید صحبت کرد ، اینکه من بگویم من وارد نیستم ولی می گویند ، خوب از این می گویند ها زیاد است من که با شما ، با آمار و ارقام دارم صحبت می کنم ، چرا شما تمسک به می گویند ها پیدا می کنید ؟ من که حاضرم توضیح بدهم ، شاید آمار و ارقام زیادی همه پیدا بکنید که توسط آن دولت را محکومبکنید و چرا زحمت یک مقدار جستجو به خودتان نمی دهید ؟
در مورد کارخانه های ملی شده ، نتیجه عدم تحقیق این می شود . برادر بزرگوار عنوان می کنند که در سالی که ایشان کارخانه ها مصادره کردند ، یعنی در موقعیتی که رئیس کارخانه ها یا اعدام شده توسط آقای خلخالی یا توسط خود ایشان ، یا فرار کرده اند ، مدیریت از هم پاشیده ...
خلخالی ـ بیست و دو نفر که گفتند آن 9 نفرشان را حکمش را من دادم .
میر حسین موسوی ( نخست وزیر ) ـ و صاحبان این کارخانه ها پولهای زیادی را خارج کردند ، در چنین موقعی خوب طبیعی است که شانزده میلیارد تومان اینها ضرر بدهند ، نه تنها شانزده میلیارد که بایستی همه این کارخانه ها از بین می رفتند . بلی با همت کارگران ،‌شوراهای اسلامی کارگران ،‌ انجمن های اسلامی ، مدیریت حزب اللهی ، تمام این کارخانه ها در چنگ این ملت نگهداشته شده ،‌اینها سند افتخار جمهوری اسلامی است که از دست پنجاه و دو خانواده وابسته نزدیک هفتاد درصد کشور متمرکز بوده بیرون می کشد و در چنگ خودش میگیرد ، خوب امروز بیائیم قضاوت بکنیم ، ببینیم که این صحبت آقای آذری درست است یا نه ؟ ما می گوئیم که سال گذشته همین مجلس بعد از سالها ضرر کردن ، بعد از آن وضعیت آشفته ،‌بعد از مسائلی که در زمینه مواد اولیه داشتیم در مجلس قرار براین شد که یک میلیارد تومان از سود سازمان گسترش که صنایع سنگین ، مصادره شده زیر دستش هست ، به حساب درامد های دولتی ریخته بشود . ما اگر ارز این صنایع را امسال تأمین بکنیم ، به ما وعده چهار میلیارد تومان مالیات به دولت را داده اند غیر از سودی که خودشان می برند . من در اینجا برای اینکه بگویم چه مظلومیتی دولت دارد و با همین چند کلمه گفتن چگونه می شود محکوم کرد یک جریانی را ولی برای تضیع دادنش ما وقت زیادی را می خواهیم ، یک مقدار آمار و ارقامی در کیفم بود ، دو ، سه نمونه از این آمار و ارقام را خدمت برادرها می خوانم در رابطه با همین مسأله ای که ایشان فرمودند ما موتور پیکان در سال 56 ( 61 ) عدد ساختیم ، در سال 61 ( 163 ) عدد در سال 62 ( 259 ) عدد در روز ( تولید روزانه مان بود ) ما موتور سیکلت در سال 56 که اوج تولید این کارخانه ها از نظر مدیریت ، کارگری ، آن محیطی که ایجاد کردند و اینها 6/308 در روز است ، در سال 61 ( 5/269 ) در سال 62 ( 6/490 ) ما در سال 56 تولید روزانه وانت مان 123 دستگاه بوده ،‌سال 61 ( 109 دستگاه بوده ، سال 62 ( 237 ) دستگاه ( از دوبرابر بیشتر تولید روزانه مان ) تمام این رقم هائی که من می بینم با آن رقمی که برای سود گفتم این مسأله را کاملاً برای برادران روشن می کند . این صنایع را ما بایستی چه کار می کردیم ؟ بایستی می گفتیم آقای لاجوردی ها ،‌آقای رضائی ها ،‌آقای القانیان ها ،
برای اینکه این مسأله را اداره بکنیم بیائید اینها را خودتان اداره بکنید ، دو دستی تقدیم آنها می کردیم ؟ ایا دولت حق این کارها را داشته ، ایا  این همان نبوده که نزیه اعلام می کرد و ما آمدیم و در روزنامه جمهوری اسلامی برایش تیتر زدیم ، « نزیه بوق سرمایه داری » خوب ما نمی توانیم این کار را بکنیم ، مجلس قانون بگذارند ما تمام اینها را می دهیم به اصل خودشان  مجلس نمی گذراند این قانون را ، مجلس این گام را برنمی دارد دولت با قدرت کارخانه ها را اداره کرده این صمایع را تکان داده و 2/24 درصد رشد این صمایع در 9 ماهه اول سال 62 بوده و ما یقین داریم که تمام سال هم در آورده بشود ،‌همین رشد و شاید بیشترش را خواهیم داشت .
آذری قمی ـ ایشان ما را متهم می کنند به اینکه من با این مصادره ها مخالفم .
موسوی ( نخست وزیر ) ـ نه ایشان با مصادره ها مخالف نیستند .
آذری قمی ـ کارخانه ای که شانزده تومان ضرر داد و ما به شما پیشنهاد کردیم ، این را بفروشید به ...
رئیس ـ اقای آذری می فرمایند که من با مصادره ها مخالف نیستم . خودشان مصادره کرده اند ، ایشان روی درآمد و اینها صحبت می کنند ،‌بسیار خوب ، من صریحا حرف شما را زدم .
آذری قمی ـ ما با مصدره مخافل نیستم ،‌ما را متهم می کنند که طرفدار سرمایه داری هستیم ( رئیس ـ نه ) ما مسائلی را هم که شما اینجا مطرح کردید ،‌همه را اشکال داریم .
موسوی ( نخست وزیر ) ـ ما مورد اتهام قرار گرفتیم ، آقای آذری اینجا بحث کردند بدون اینکه با آمار و ارقام( خودشان فرمودند ) ما ایشان را به عنوان دادستان انقلاب ، به عنوان یک فقیه اینجا قبول داریم ، انتظار داریم که ایشان حرفی که می زنند دقیق باشد ، ایا  این انتظار نابجائی است ، ایا  یک فردی که فقیه نیست و کسی که روحانی نیست ، نمی تواند انتظار از یک فقیهی را داشته باشد که دقیق صحبت کند ؟
رئیس ـ خوب ایشان الان دارند آمار از سود می دهند .
آذری قمی ـ مطالبی را که من اینجا عرض کردم ، شما از تواضع من سوء استفاده نکنید همه مطالب من ، دقیق بوده .
رئیس ـ خوب ، این چه دقیقی بوده ، ایشان دارد سود میدهد .
آذری قمی ـ چه شانزده میلیارد تومان ، چه صدو شصت و شش میلیون تومان هر چه بوده تمام مطرح شده
رئیس ـ  آقای آذری ! ایشان دارند آمار سود می دهند .
آذری قمی ـ آقای هاشمی اجازه بدهید ، ایشان دارند الان ...
موسوی ( نخست وزیر ) ـ حاج آقا ببینید ، شما و برادرها صحبت کردند .
آذری ـ در رابطه با مصادره که می فرمایند ، با آنکه خود من مصادره کردم ...
رئیس ـ این آماری که ایشان می دهند ، تحویل خزانه میدهند ، اینکه نمی تواند آمار ناصحیح باشد .
آذری قمی ـ هیچ کدام را تکذیب نکردید .
نخست وزیر ـ در مورد کارخانه ها من مسأله را اینجا مطرح کردم ،‌موضعی که ما در مورد کارخانه ها داریم اولاً ،‌ما قانون باید داشته باشیم ، این را ...
رئیس ـ آقای مهندس ، جنابعالی پنج دقیقه دیگر وقت دارید ، حرفهایتان را جمع بفرمائید .
هادی ـ آقای هاشمی ! این چه عدالتی است ؟ آقای آذری خودشان چند بار فرمودند که به من داده اند ، اگر شما می خواهید بنده می گویم که چه شیاطینی همین امروز این آمار را به ایشان داده اند والله آقای آذری را فریب می دهند آقای هاشمی یک روحانی پیرمرد را ...
رئیس ـ خیر ، نمی خواهیم بگوئیم .
آذری قمی ـ کمیسیون پاسخ به سؤالات دیروز فرستادم ولی من جواب آقای کیاوش را ندادم و کافی ...
رئیس ـ اقای آذری آن مساله در مجلس مطرح بود ناقص به جنابعالی گفته بودند ، حالا ما به این کار نداریم من احترام برای جنابعالی قائل هستم و مایل نیستم در این بحث ها این قدر مشاجره بشود . شما هم حرفهایتان را فرمودید ، بفرمائید . ( همهمه نمایندگان ) .
مهندس موسوی ( نخست وزیر ) ـ دو سه جمله دیگر اگر برادرها اجازه بدهند من در رابطه با سخنان مخالفان دارم ، آنهائی که البته خیلی مهم است گذرا اشاره ای می کنم . اشاره ای شد که دولت تبعیت از اصولی که مجلس می گذارد یا قوانین مجلس نمی کند . ما این را قبول نداریم ،‌نقش دولت و سیاست دولت همیشه تبعیت از آن رهنمود ها و حرکتهائی است که مجلس داشته اصلاً فلسفه گرفتن رأی اعتماد همین را می رساند ، منتها اول شورع دوره دوم است مجلس مشغول گذراندن اعتبارنامه ها و تماس با وزارتخانه ها هنوز به صورت عادی برقرار نیست ، و گرنه برادرانی که از سابق در مجلس هستند می دانند که تا چه اندازه تنگاتنگ مجلس با دولت ارتباط داشته و به هیچوجه این ارتباط ضعیف نبوده . مسائل دیگری هم هست که یک اشاره ای شد . وزارتخانه ها و مسأله هزار فامیلی در صحبت یکی از برادرها به خاطر انعکاس نامطلوبی که در جامعه می تواند داشته باشد ، ما این را مطرح بکنیم که ما هزار فامیل را . در این کشور نابود کردیم و هزار فامیل دیگری در این کشور وجود ندارد که حکمروائی بکند در وزارتخانه ها منتها وزرائی که می روند ، معمولا یک عده ای از مطمئن ترین افراد خودشان را کنار خودشان می برند و این اول انقلاب شدت داشته و روز به روز کمتر می شود ، به خاطر این است که شناسائی نسبت به افراد بسیار کم است عدم اعتماد در اول انقلاب نسبت به افراد با جهت گیری های خاص وجود دارد و طبیعی است که در آینده به صورت طبیعی مسأله حل بشود . ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) خوب یک مقدار آمار و ارقام دیگری بود که یقینا برادرها در جریان هستند و در مورد مسأله آب هم یک کمی به وزارت نیرو ظلم شد یک جدول مفصلی از کارهایشان که در حال انجام است ، داده اند که من از آنها می گذرم که ایشان فرمودند کار آبی اصلاً در این مدت نشده ، ما این را قبول نداریم والسلام .
رئیس ـ بسیار خوب ، آقایان توجه بفرمائید من یک توضیح در مورد رأی گیری بدهم ،‌ بعد کارت ها توزیع می شود توجه بفرمائید امروز یک کارت مخصوصی خدمت آقایان داده شده که پشت آن را مهر زده ایم که به هر نفر از آقایان سه کارت داده می شود : یکی زرد است یکی سفید است ، یکی متمایل به قرمز است ،‌صورتی رنگ ، به جای کبود  ، کارت کبود نداشتند که روی آن مهر بزنند ، این را به هر یک از آقایان بک بسته یعنی سه عدد کارت می دهند وقتی که گلدانها را خدمتتان می آورند ،‌ یکی از این کارتها را به دست مامور بدهند که در گلدان بیندازد ، هر یک را خودتان مایل هستید . کارت سفید برای موافقت ، کارت زرد برای امتناع و کارت نارنجی رنگ به جای کبود برای مخالفت . این چیزی است که خدمتتان می دهند ، گلدانها را مامورین بگردانند . 209 نفر در
مجلس حاضر هستند عده از آقایان رأی ندارند ، آن آقایانی که اعتبارنامه شان تصویب نشده ، خواهش می کنم بایستند ( هفت نفر ایستادند ) هفت نفر هستند ، کارتها را مامورین می گیرند و در گلدان می اندازند . آقایانی که اعتبارنامه هایشان تصویب نشده ، کارتهایشان خدمتشان باشد ، بعد از آنها می گیریم ، ( یعنی همان بسته سه تائی را ) . ( دراین موقع اخذ رأی به عمل آمد و نتیجه به شرح زیر اعلام شد )‌
رئیس ـ نتیجه استخراج آراء‌ در مورد تقاضای رأی اعتماد آقای نخست وزیر : 209 نفر حاضر بودند که گفتم هفت نفر رأی نداشتند معلوم می شود که هفت نفر دیگر باز به مجلس آمده اند چون 209 کارت به گلدان ریخته شده ، از این 209 کارتی که به گلدان ریخته شده 163 کارت موافق است و 21 رأی کارت مخالف است و 25 رأی کارت ممتنع است بنابراین جناب آقای نخست وزیر از مجلس شورای اسلامی با اکثریت قوی رأی اعتماد گرفتند ( تکبیر نمایندگان 9 ان شاء‌الله که این اعتماد مجلس شورای اسلامی و اعتماد امام امت به جناب آقای نخست وزیر بعد از سه سال کاربرایشان مبارک باشد و امیدواریم که این حمایت مجلس و رهبری باعث بشود که ایشان در آینده بتوانند مشکلات را برطرف بکنند و بهتر از گذشته خدمت بفرمایند . ( نمایندگان ـ ان شاء‌الله )
نخست وزیر ـ من از حمایت برادران و خواهران تشکر می کنم و ان شاء‌الله این حمایت سرمایه ای باشد برای دولت که در راه آرمان های اسلامی و قرانی که مجلس به خاطر آن تشکیل شده زیر چتر رهبری های امام امت دولت بتواند خدمت بکند ، نارسائی ها را کم بکند . ما قبول داریم ، ضعف داریم ، در کشور نارسائی هست ، کمبود هست ، این کمبود ها و این نارسائی ها جز با حضور مجلس نیرومند و جز با دولتی که معتقد باشد به جهت گیری مجلس امکان پذیر نیست که درست بشود و دولت آماده خواهد بود که ان شاء‌الله در کنار مجلس به جنگ و نبرد با این سختی ها بشتابد . من باز هم تشکر می کنم . والسلام .
6ـ اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت و ارسان آنها به کمیسیون های مربوط .
رئیس ـ دولایحه رسیده که وصول آنها اعلام می شود .
منشی ـ دو لایحه از طرف دولت به مجلس تقدیم شده است .
1 ـ لایحه بودجه ارزی سال 1363کل کشور .
2 ـ لایحه مالیات های مستقیم .
رئیس ـ به کمیسیون های مربوط فرستاده می شود .
7 ـ  پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن .
رئیس ـ جلسه بعدمان روز سه شنبه ساعت 30/7 صبح ، دستور جلسه هم بقیه دستور هفتگی است که خدمتتان داده ایم و اعلام شده است . جلسه ختم است
( جلسه در ساعت 55/17 پایان یافت )
 رئیس مجلس شورای اسلامی ـ‌ اکبر هاشمی رفسنجانی