جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 21 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 21 )

  • سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۶۳

جلسة بیستم و یکم 9 مرداد ماه 1363 هجری شمسی ، 2ذیقعده  1404 هجری قمری
 دوره دوم ـ اجلاسیه اول
 1363 ـ 1364
صورت مشروح مذاکرات جلسة علنی روز سه شنبه نهم مرداد ماه1363 
فهرست مندرجات
1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
2ـ بیانات قبل از دستور آقایان : بادامچیان ،‌هجرتی و هراتی .
3ـ تذکرات نمایندگان مجلس به مسوولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس .
4ـ استرداد اعتراض آقای جلاالدین فارسی از پرونده آقای خلخالی و اعتراض مجدد آقایان سید احمد کاشانی و موحدی کرمانی نسبت به پرونده ایشان .
5ـ تصویب قانون الحاق موادی به آئین نامه داخلی راجع به تقاضای رأی اعتماد و نحوه برگزاری آن اعاده شهد از شورای نگهبان .
6 ـ گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای آذری قمی از حوزه انتخابیه قم و تصویب اعتبارنامه ایشان .
7 ـ گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای میر علینقی سید خاوری و تصویب اعتبار نامه ایشان .
8 ـ تقاضای عده از نمایندگان مبنی بر « در دستور کار قرار گرفتن طرح قانونی محاسبات عمومی و ارجاع آن به کمیسیون مربوطه » .
9 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن .
جلسه ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد
1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید .
رئیس ـ با حضور184 نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه قرائت شود
‌منشی ـ دستور جلسه  بیستم  روز سه شنبه هشتم  مرداد ماه هزار و سیصد وشصت و سه هجری شمسی مطابق با دوم ذیقعده هزار و چهار صد و چهار هجری قمری .
1 ـ گزارش از کمیسیون تحقیق در خصوص پرونده انتخاباتی آقایان : ‌احمد بیگدلی (آذر قمی ) و میر علینقی سید خاوری از حوزه انتخابیه قم و لنگرود .
2 – گزارش از کمیسیون برنامه و بودجه در خصوص طرح تفسیر ت 82 قانون بودجه سال 62 کل کشور .
3 ـ‌ بررسی طرح تقاضای رأی اعتماد و نحوه برگزاری آن اعاده شده از شورای محترم نگهبان . صنف و طبقه دارد . از دانشگاهی و اداری و بازاریان متدین و کارگران و کشاورزان و نیز خواهرانی که سهم بزرگی در این انقلاب داشته و دارند و در راس همه روحانیت معظم و اسلام شناسان متعهد که ان شاء الله با نظریات و ارشاد خویش ما را در طرحها و لوایح و حل مسائل کشور بر اساس فقه و احکام اسلام یاری بفرمایند .
این حضور همگانی ما در صحنه است که برکت الهی را براساس ید الله مع الجماعه به همراه می آورد و امکان و بهره مندی از داشنها همگان را فراهم می سازد و دلها را به یکدیگر نزدیک می کند و با این وحدت دشمنان خدا را مأیوس می سازد .
اگر امام امت در پیام تاریخی خویش به این مجلس می فرمایند این مجلسی است که باید سیاست نه شرقی و نه غربی را در جهان دو قطبی اجراء‌ کند و احکام سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اسلام را که به طاق فراموشی سپرده شده و قرن ها منزوی بود به صحنه آورد و بی وحشت به سوی حق رود و جو سازی ها و شایعه پردازی ها را به هیچ شمارد انچجام این وظیفه ای که امام برعهده مجلس گذاشته اند با حضور همگان در صحنه مسیر است و بس  واگر ما توانستیم مجلس مان را همان طور که شهید رجائی برای دولت گفت مجلس 40 میلیونی کنیم آن گاه می توانیم امیدوار باشیم که این رسالت را به خوبی می توانیم به انجام برسانیم . اگر امام می فرمایند حل مسائل بسیار مهم اقتصادی و مبارزه با تورم و حل مسأله مسکن و زمین و رسیدگی هر چه بیشتر به امور محرومان و قشرهای کم درآمد و حل مسائل کشاورزی برعهده این دولت است آیا می توان این مسائل از بدون کمک همه اقشار مردم و حضور آنها در صحنه حل کرد ؟
برادران و خواهران ! امروز خداوند همه وسائل را برای سعادت و عزت دنیا و آخرت به ما داده است . امام امت ، این عبد مبارک خداوند رهبر ما است که نعمتی بزرگ و الهی است . اسلام دین ما است که مومنان به آن اعلون و برترین هستند . کشور ما کشوری بزرگ و سرشار از منابع ثروت و استعدادها است . ملت ما هم که این چنین فداکار و هوشیار ملتی است که کم نظری است مسوولین و نمایندگان هم که مخلصانه می کوشند و می خواهند خدمت کنند پس این نعمت الهی را باید قدر بدانیم و آن را با کفران خویش ضایع نکنیم که ذلا دنیا و آخرت را به همراه خواهد داشت مشکلات هم هست اما این مشکلات در مقابل اسلام و امام و امت و اخلاص ها چیز مهمی نیستند فقط باید با همدلی و همفکری و دوری از تفرقه ها و اختلاف و بد دلی ها آنها را حل کرد و ما به آنها بسیار امیدواریم .
امام که همیشه عنایت داشته و رهنمود داده اند  ودر هر مظقعی که پیش آمده بهترین حمایت و پشتیبانی را از هر نهاد و ارگان و مسوولین و افراد کرده اند . فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری و مسوولین هم تذکرات را داده اند . امت هم که در صحنه است پس فقط مجاهدت و حفظ وحدت و همدلی ها همراه با احترام گذاشتن به افکار و سیلقه های یکدیگر به دور ازخود وحورهای و گروه گرائی ها است که می تواند به ما کمک کند تا ان شاء الله‌ با عمل به احکام الله و با حفظ حدود الله بکوشیم این وظایف مهم که راه آنچه که بیش از همه اهمیت دارد :
1 ـ دقت در تشخیص و قانونگذاری و برنامه ریزی بر طبق اصول صحیح مکتبی به دور از هر گونه تاثیرپذیری از فرهنگهای غربی و شهرقی و شاهنشاهی و برداشت های شخصی است .
2 ـ‌اخلاص در عمل .
3 ـ‌ مجریان شایسته ای که بتوانند فقه را در نظر داشته انقلابی عمل کرده و همچون شهید رجائی مقلد امام و فرزند مجلس باشند که ما هر جا  دچارین بست و تنگنا هستیم گرفتار یکی یا همه این مسائل باید باشیم زیرا هر کس از ذکر خدای تبارک و تعالی اعراض بکند دچار معشیت تنگنائی می شود و ما در هر موردی باید بنگریم که در چه ذکری از ذکرهای الهی اعراض کرده ایم که دچار معشیت تنگنائی شده ایم و راه علاج را در بازگشت بیابیم و رفع نواقص ایمانی و تقوائی که از همین  رواست که امام امت در پیامشان فرموده اند در تمام این امور آن چه لازمست بدون مسامحه عمل شود موافق بودن قوانین مربوطه به این امور و سایر امور کشور با قوانین مقدس اسلام اعم از احکام اولیه و ثانویه است که اگر جزئی انحرافی خدای ناخواسته در این مجلس از شرع اسلام پیدا شود سنت سیئه ای خواهد شد .
بار الها ! توبه وسیله اولیائت دست ما گیر . این همان دعای امام است که من به تمسک به آن از خدای تبارک و تعالی و از طرف همه برادران و خواهران می خواهم که خدا ما را در این راه کمک کند ، بار الها توبه وسله اولیائت دست ما گیر و ما را از خود و شر خود برهان تا جز تو نبینیم و جز تو خوف نداشته باشیم و امید به کس نبندیم والسلام .
‌منشی ـ آقای هجرتی بفرمائید .
هجرتی ـ‌ با درود و سلام بر امام بزگوار و امت ایثارگر . سلام و درود بر روان تابناک شهدای کربلای خونین ایران و با تشکر از مردم حزب الله و همیشه در صحنه قزوین که این ناچیز را به نماینگی خود به مجلس شورای اسلامی فرستاده اند .
اکنون که با پیروزی انقلاب اسلامی در این نطقه از جهان میهن اسلامی ما را به عنوان تنها کشوری که بدون اعتناء‌به استکبار شرق و غرب تنها به اتکاء‌به مکتب نجات بخش اسلام به راه خویش ادامه می دهد و کعبه آمال انسان های خداجوی می باشد که می توان روی پای خود ایستاد و اسوه ای بود برای مسلمین و مستضعفان تحت ستم که ید واحده باشند و وارثان روی زمین .
در این لحظات حساس که رزمندگان کفر ستیز سپاه اسلام گوش به فرمان رهبر بوده در جبهه های حق علیه باطل و در انتظار فرمان سرنوشت ساز امام امت می باشند به هوش باشیم که بوق های تبلیغاتی استکبار جهان رژیم عراق متجاوز و جنایتکار را مظلوم و صلح طلب معرفی می کند و ایران را که توسط ارتش ددمنش صداو صهیونیزم مورد تجاوز قرار گرفته و حال که برای دفاع از حریت و مقام والای انسان بر اساس مکتب اسلام برخاسته متجاوز و جنگ طلب جلوه می دهد ندا می دهیم تا مجازات متجاوز و محو ستم ایستاده ایم و به حکام مرتجع منطقه دیگر بار هشدار می دهیم که از حمایت جنایتکار منطقه که با اعمال سفا کانه خود روی خونخواران تاریخ را با ددمنشی های خود سفید کرده است بردارند بیش از آن که کار از کار گذشته باشد .
باز روی سخن با مسوولین محترم و دلسوز جمهوری اسلامی است چه به مصداق با توجه به مسوولیت خطیری که انقلاب خون پاک شهدا به عهده فرد فرد آنان قرار داده است بایستی پاسخگوی راستین مردم باشند و در برآوردن حاجات مشروع آنان سراز پای نشناسند که این خود امتحانی بس حساس و مهم است . چه در رژیم طاغوت به درگاه خداوند از مظالم طاغوتیان نامه می کردیم و حال که در بوته آزمایش قرار گرفته ایم به هوش باشیم که مردم ولی نعمت ما هستند آن هم در عمل نه در شعار و آنان که خدای ناکرده دانسته و نادانسته به نارضای کردن مردم سرگرم شوند سرانجام امواج خروشان انقلاب آنان را فرا خواهد گرفت که نه دنیائی برای آنان ماند و نه آخرتی . مسوولین محترم قضائی کشور با سعی و تلاش بی پایان در جستجوی یافتن راههای مختلف در جهت گسترش قسط و عدل اسلامی باشند تا مردم شریف ایثار گر با آسوده خاطر از تجاوز زالو صفتان به عمران و آبادی کشور بپردازند و اگر در این میان قوانین موجود نارسائی هائی دارد با پیشنهاد و لایحه به مجلس شورای اسلامی موانه را از پیش پای بردارند کوتاه سخن آن که قضاوت محترم بدانند در چه مسندی قرار گرفته اند که احقاق حق ستمدیدگان به دور از هر مسأله ای به آنان داده شده است . حال که به یاری پروردگار دیگر بار کنگره عظیم مسلمین جهان در مهبط وحی دیگر بار تشکیل می شود برخواهران و برادران ما که در این گردهمائی عظیم که می تواند گفت به نمایندگی امت ایثارگر و شهدای به خون خفته شرکت می نمایند که با تلاشی خستگی ناپذیر سعی بر شناساندن چهره واقعی انقلاب اسلامی ما را به دیگر مسلمین جهان بنمایند و فریاد مظلومیت این امت بپاخاسته را به گوش جهانیان برسانند که این امت خواهان استقرار نظام اسلامی و عدل مبتنی بر آن است . چه امروز با کمال تاسف گوش حاکمان حکام منطقه و دیگر دولتمردان بی اعتنا به اصول انسانیت با بوقهای تبلیغاتی استکبار جهانی شرق و غرب ناشنوا شده است و بدانان امیدی نمی رود و این ملت ها هستند که خود بایستی در گرفتن حقوق انسانی خود بپاخیزند . روی سخن با علمای اعلام ، فرهنگیان دلسوز و مردم آگاه می باشند که با فرستادن پیشنهادات سازنده خود در دگرگونی نظام آموزشی آموزش و پرورش ما را یار باشند و راهنما .
تذکراتی چند به مسوولین محترم جمهوری اسلامی در رابطه با حوزه انتخابیه :
به وزارت بهداری جهت رسیدگی به وضع بهداشت و درمان بیمارستانهای موجود قزوین و بخش های رود بار الموت و آبیک از نظر کمبود پزشک ،‌ کادر خدماتی و امکانات لازم و دیگر .
اجازه احداث و یا تاسیس بیمارستان های بخش خصوصی با نظارت وزارت بهداری در سطح استان .
به وزارت راه و ترابری در تکمیل راه اکبر آباد به الموت . معلم کلایه به هرانک و راه اندازی و تکمیل راه دو هزار ( تنکابن ) به معلم کلایه که استانهای مازندران گیلان و زنجان را به یکدیگر مرتبط می نماید .
به وزارت جهاد سازندگی با تأمین بودجه و و سایل لازم در احداث و مرمت راههای روستائی در دو بخش محروم رود بار الموت و آبیک .
به وزارت نیرو در جهت برق رسانی به روستاهای بخش مرکزی حومه قزوین و روستاهای بخش آبیک و رودبار الموت .
تأمین آب آشامیدنی قزوین و با توجه به سخنی آب آن احداث تصویه خانه مناسب . در این رابطه تأمین آب آشامیدنی مرکز بخش رودبار الموت و آبیک .
به وزارت کشاورزی جهت تأمین آب کشاورزی روستاهای بخش رودبار الموت و آبیک و در خریداری غله مازاد بر احتیاجات منطقه و ایجاد تسهیلات لازم و رفع موانع موجود که گهگاه به وسیله افراد ایجاد می شود والسلام .
‌منشی ـ آقای هراتی نماینده سبزوار .
هراتی ـ با سلام به عدالت آفرین پهن دشت جهان حضرت ولی عصر ارواحنا و نایب والا مقام و بزرگوارش امید مستضعفان جهان و امام المسلمین و با درود به ارمغان آورندگان سپیده پیروزی در یادلان کفر ستیز مقجوی و تکر سواران غرور آفرین پیکار با یزیدیان زمان در گسترده دشت خونین کربلای ایران که می روند تا با الهام و مدد از آسمان یورش سترگ و دلاورانه خویش را در زمین برای در هم پیچیدن طومار ننگین صدامیان و سقوط ابدی آنان در لجن زار و متعفن ستم پیشگان کفر پیشه تاریخ بیاغازتند .
سقوط ذلت بار نخستین هواپیمای سوپرتاندارد صدام نگون بخت و در ماتم نشسته که به عنوان بزرگترین پشتوانه نظامی و امید بزرگ و نوک پیکان اقتدار ارتش بعث معرفی می شد دیگر بار ناقوس مرگ صدام محتضر و در حال جان کندن را در منطقه به صورتی وحشتناک به صدا درآورد و نیز خطری بود برای غرب مفلوک و به بن بست رسیده که امروز عصر پیروزی ایمان بر اسلحه و عقیده بر زور و قدرت نظامی و اندیشه های الهام گرفته از مکتب اسلام بر تفکرات مادی گرایانه و اندامهای غرقه در سلاح شرقی و غربی است .
سخن کوتاه امروز من در خصوص رسالت ننگین و حساس نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان مغزهای متفکر و اندیشمند نظام جمهوری اسلامی است . در قانون اساسی به عنوان استراتژی الهام گرفته از مکتب و نهضت بزرگ اسلامی رسالت نماینده مجلس را در دو بعد قانون گذاری در چهارچوب موازین اسلامی و نظارت بر اجرای قوانین بیان می کند . در نخستین دوره مجلس در بعد حرکتهای سیاسی و تثبیت نظام ،‌نمایندگان نقش عهده و اساسی داشته اند . اما در بعد تقنین پایه های اساسی و زیر بنائی نظام موقعیت چشمگیر و جالبی وجود نداشت و در بعد نظارت نیز هرگز به صورت هماهنگ و منسجم و جهت دار و تعیین کننده حرکتی مشهود نبود که بیشتر به شکل سؤالات پراکنده و بعضا غیر ضرور و رفاهی و کم محتوا طرح می شد . علت عمده عدم موقعیت در دو رسالت فوق را اینجانب طی تجربیات 4 ساله گذشته مجلس اصولاً در دو مورد ذیل می دانم :
1 ـ‌ مسوولیت بزرگ نماینده مجلس هرگز و در هیچ سمینار و کنفرانسی و جلسه و تریبون و هفته و برنامه ای مطرح نشد و اگر احیانا مطالبی گفته می شد بیشتر جنبه شعار داشت تا شعور و این عدم معرفی سبب شد که نماینده خودش نیز یادش برود که چه جایگاهی دارد و در کدام  پایگاه به سنگر نشسته است و مسوولیت وی نه تنها در بعد شهر و روستا و حوزه انتخابیه و استان که یک مسوولیت عظیم چهل میلیونی بر دوشش سنگینی می کند .
2 – توده های عظیمی از مردم روی همان برداشت گذشته از نماینده مجلس که او را همه کاره می دانستند که با یک امضاء‌و تلفن باید در چشم بهم زدنی مسائل حل و فصل شود مصرانه از او حل تمامی معضلات و نابسامانیها را طلب می کردند به ویژه در بعد آب و برق و جاده و اسفالت و لوازم خانگی و اتومبیل و افزایش حقوق و سهمیه شهرستان و غیره و خلاصه تمام قد در جهت اجرای خواسته های رفاهی و مادی و شخصی ، خصوصی ، آن عدم آگاهی و شناخت و این برداشت ناصحیح تقریباً عمومی سبب شده بود که گاهی اوقات نماینده در شکل یک تدارکچی برای تأمین لوله آب و تیر برق ،‌موتور عمیق ، ماشین آلات اداره و سهمیه فلان و به همان دراید . آن هم در یک زمان و مکان خاص بلکه در تمامی ساعتها و حتی ساعات جلسات علنی به شکل تلفن در طبقات مختلف و اتاق هیأت رئیسه و بعضا در کمیسیون ها به شکل صدا زدن و پای تلفن خواستن ها خلاصه در دوره اول هر چه بود گذشت و خدا به سلامت دارش اما باید از تجربیات پر ارج گذشته درس گرفت لذا با عنایت به اینکه این دوره دوره معماری و پی ریزی و ساخت نظام جمهوری اسلامی در جهت قوانین اقتصادی فرهنگی اجتماعی و نظامی است و متأسفانه گهگاه مشاهده می شود که روند ناصواب گذشته ادامه یافته و رسالت اصلی و هدف نهائی از نمایندگی مجلس می رود که تحت الشعاع مسائل حوزه انتخابیه و خواسته هیأت رئیسه غیر اساسی قرار گیرد هشداری دارم برای مسوولان و دست اندرکاران و هیأت رئیسه مجلس و پیامی برای امت . اما در مورد هشدار نخست به دو نماینده محترم مجلس در شورای سرپرستی صدا و سیما و سپس هیأت رئیسه و روابط عمومی مجلس که موظف و مکلف هستند حداقل در طول هر هفته یک برنامه نیم ساعته قبل از شروع اخبار در مورد رسالت و مسوولیت نماینده مجلس در نظام جمهوری اسلامی به ظور مرتب داشته باشند و بیش از پیش و در شکل های گوناگون و جذاب این موضوع را برای کلیه اقشار ملت تفهیم و تشریح و تبین نمایند تا سنگر عظیم قانونگذاری مجلس و مسوولیت نطارت بر کل دستگاههای مختلف مملکت برای همگان آشکار و روشن شود و اما پیام به امت :
مردم ایثارگر و شهید پرور باید بدانند که وظیفه و مسوولیت نماینده مجلس چیست و در همان بعد از او انتظار و توقع داشته باشند . و گرنه انتظار بی جا و غیر منطقی در واقع بهترین وسیله هدر دادن و تلف کردن نیروهای اصیل و سازنده است . زمانی که شما خواسته ای از نماینده ای دارید که به او ارتباطی ندارد عملاً او را از کار اصلی و مسیر سازنده باز داشته و به جهت ناصوابی سوق داده آید که از اینجا مانده و از آنجا رانده شده است و نه مشکل شما حل گردیده و نه دشواریها و نابسامانیهای نظام در بعد قانون گذاری و نظارت بر اجرای قوانین به سامان رسیده است لذا . باید خواست و پرسش شما از نماینده در بعد مسائل اساسی و زیر بنائی جامعه نظیر تورم ، سیستم صحیح توزیع ، حل بحران مهاجرت روستائیان به شهرها ، اصلاح سیستم و نظام اداری ،‌نظام دریافت عادلانه مالیاتها ،‌نظام تولید ،‌اصلاح نظام آموزشی کشور و محور بودن کشاورزی باشد که چه طرحی دارید ، چه کرده آید و چه خواهید کرد . آن موقع است که جایگاه نماینده پایگاه مسوولیت به سنگر تلاش و جهاد او مشخص می شود . در پایان توجه همه عزیزان مقاوم و ایثارگر را در جبهه و پشت جبهه در این مقطع و برهه حساس و سرنوشت ساز انقلاب به این نکته جلب می نمایم که امروز معیار انقلابی و در خط امام بودن در دو بعد بیش از ابعاد دیگر متجلی است . امیدوار نگهداشتن مردم در تمامی زمینه ها و تلاش در جهت وحدت . عوامل استکبار جهانی و ضد انقلاب داخلی امروز تلاش می کنند که مشکلات طبیعی انقلاب نظیر تورم و گرانی را بیش از پیش بزرگ و عظیم جلوه داده و به شکل پتکی بر مغز انقلاب فرود آورده و مردم را مأیوس و دلسرد نمایند و همچنین با پخش شایعات و اکاذیب و اراجیف در بین صفوف متحد مردم رخنه و شکاف ایجاد نمایند تا شاید روزی بتوانند به خیال خام خویش کاخ ستم خویش را بنیان نهند . لذا بر همه انقلابیون متعهد و پیروان و هواداران راستین خط امام است که با تلاش و بیان هر چه بیشتر موقعیت های بزرگ انقلاب با یاس و دلسردی مبارزه نموده و اتحاد و انسجام امت را ارج نهند و پاس دارند تا این آخرین امیدهای شکست خورده استکبار نیز به نابودی ابدی کشانده شود .
3ـ تذکرات نمایندگان مجلس به مسوولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس .
رئیس ـ تذکرات نمایندگان محترم به مسوولان اجرائی کشور .
آقای رحیمی نماینده ملاوی به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد کابل مخابرات پلدختر و به وزارت نیرو در مورد طرح آب رسانی امیر سیف .
چهار نفر از نمایندگان به شهرداری تهران در مورد احداث پل دختر در چهار راه افسریه به وزارت راه در مورد تعریض و اسفالت جاده تهران ـ شهریف آباد .
آقای رنجبر نماینده صومعه سرا به دولت در مورد گازرسانی صومعه سرا و افتتاح بیمارستان جدید .
آقای راجی نماینده نائین به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد راه اندازی تلفن خور و بیابانک و کد شهرستاه نائین و به صدا و سیما در خصوص راه اندازی تلویزیون منطقه مهریجان و بیاضیه .
آقای عبدالله پور نماینده هشترود به وزارت نیرو در مورد تأمین آب آشامیدنی هشترود و ایجاد سد در منطقه به شورای عالی قضائی در مورد رسیدگی به وضع دادگاه صلح هشترود .
آقای صاحب الزمانی نماینده ارومیه به وزارت راه در مورد اسفالت مسیر رزمندگان در آذربایجان غربی .
آقای قادری نماینده پیرانشهر و سردشت به وزارت بهداری در مورد تأمین پزشک و به صدا و سیما در مورد پوشش تلویزیونی منطقه و به وزارت نیرو در خصوص احداث سد و به وزارت آموزش و پرورش  در مورد تاسیس تربیت معلم در پیرانشهر .
آقای علوی نماینده لارستان به وزارت نیرو در خصوص تسریع در برق رسانی روستای فداغ .
آقای فارغ نماینده دزفول به وزارت بهداری در مورد تأمین پزشک و کادر درمانی و صدور مجوز بیمارستان کشت و صنعت کارون و به شهربانی کل کشور در مورد تاسیس قسمت شماره گذاری وسایل نقلیه در دزفول و به وزارت راه در مورد احداث و تکمیل راه سردشت و میانکوه و به وزارت کشور در خصوص تأمین مسکن .
آقای محمدی نماینده سلسله و دلفان به وزارت نیرو در خصوص ادامه مطالعات برای احداث سد در در منطقه الشتر و آب آشامیدنی نور آباد تذکر داده اند .
4ـ استرداد اعتراض آقای جلاالدین فارسی از پرونده آقای خلخالی و اعتراض مجدد آقایان سید احمد کاشانی و موحدی کرمانی نسبت به پرونده ایشان .
رئیس ـ دستوراتمان را شروع می کنیم اولین دستور ، آنچه که از شورای نگهبان برگشته اصلاحیه کوچکی است که اول آن را انجام می دهیم .
ضمنا آقای جلاالدین فارسی اعتراضی که به اعتبار نامه آقای خلخالی داشته پس گرفتند . بنابراین اعتبارنامه خلخالی مطرح است .
رشیدیان ـ آقا این خلاف است . پرونده آقای خلخالی به کمیسیون تحقیق رفته و تحقیقات به نهایت خودش رسیده و رأی گیری هم شده است . حالا که دیگر مراحل نهائی اش را هم طی کرده و هیچ مسأله دیگر ندارد ،‌آقایان می گویند مطرح است و این به دور و تسلسل می کشد ، یعنی اگر هزار بار برود به کمیسیون تحقیق باز دو مرتبه آقایان پس بگیرند دو مرتبه مطرح است و این واقعاً به مجلس لطمه می زند .
موحدی کرمانی ـ من معترض هستم .
کاشانی ـ من معترضم .
یکی از نمایندگان ـ یک مسأله اساسی است . بنده هم معترض هستم که چرا پس گرفته اند .
رئیس ـ خوب ، حالا باز هم همین طور شد چون باز معترض دارد پس آقایان به کمیسیون تحقیق مراجعه بکنند .
لطیف صفری ـ معترضش کی هست ؟
خلخالی ـ آقای هاشمی من خودم هم معترض هستم من عقیده ام این است که باید اینجا مطرح بشود و حقایق روشن بشود . طبق ماده 19 هر گاه معترض به اعتبارنامه ای قبل از رأی گیری نهائی از اعتراض خود منصرف شود اعتبارنامه در جلسه رسمی علنی مطرح می گردد . و اگر کسی اعتراض داشته باشد دوباره اعتراضش مطرح می شود . اما من اعتقادم این است کما اینکه به شما عرض کرده ام ،‌حقایق روشن بشود اصلاً من رأی نمی خواهم مطالب روشن مشخص بشود .
رر بحث سر این نیست . ما می خواهیم به آئین نامه عمل بکنیم فعلاً ما اعتراض آقای فارسی را که پس گرفتند اعلام کردیم . اگر کسی معترض هست ؟
احمد کاشانی ـ من معترض هستم .
موحدی کرمانی ـ من هم معترض هستم .
رئیس ـ آقای احمد کاشانی و آقای موحدی کرمانی معترض هستند پس پرونده به کمیسیون تحقیق می رود
خلخالی ـ آقای هاشمی من از روز اول به شما گفتم این خط ول نمی کند با کمال صراحت در مجلس عنوان کنید من هم رأی نمی خواهم فقط و فقط حقایق اینجا دانسته بشود والسلام شد تمام . غیر از این چیز دیگری نیست . این خط شیطانی باید مشخص بشود .
5ـ تصویب قانون الحاق موادی به آئین نامه داخلی راجع به تقاضای رأی اعتماد و نحوه برگزاری آن اعاده شهد از شورای نگهبان .
رئیس ـ بسیار خوب اولین دستور مطرح می شود . نامه شورای نگهبان را بخوانید .
‌منشی ـ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
عطف به ناهم 276/ق مورخ 2/5/63 طرح قانونی تقاضای رأی اعتماد و نحوه برگزاری ان در تاریخ 8/5/63  با حضور اعضاء شورای نگهبان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید مورد بحث اعضاء‌شورای نگهبان قرار گرفت و ذیل تبصره ماده 5 که تشخیص موارد مهم را منوط به تصویب مجلس دانسته است به نظر اکثریت اعضاء مغیر قانون اساسی و خلاف مستفاد از اصل 87 شناخته شد سایر مواد و تبصره ها مغیر موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد .
دو سه نفر از نمایندگان پیشنهاد داده اند که آن قسمت ذیل تبصره ماده 5 حذف بشود یعنی آقایان عباسی فرد ،‌موحدی ساوجی بیات و آن قسمت آخر هم این است « مشروط به اینکه تشخیص آنها به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد » این را گفته اند حذف بشود .
رئیس ـ البته کسی ممکن است مخالف باشد ما حرفی نداریم اگر کسی می خواهد بحث کند می تواند . اگر کسی مخالف این اصلاحیه است صحبت کند ( اظهاری نشد )‌این اصلاحیه پیشنهادی ، مخالفی ندارد . 180 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد اصلاحی که مطرح شد قیام بفرمایند . ( بیش از دو سوم نمایندگان برخاستند ) تصویب شد .
6 ـ گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای آذری قمی از حوزه انتخابیه قم و تصویب اعتبارنامه ایشان .
رئیس ـ دستور بعدی مان اعتبارناهم جناب آقای آذری است مخبر کمیسیون تحقیق برای توضیح تشریف بیاورند . آقای موسوی تبریزی .
ابوالفضل موسوی تبریزی ـ (‌نایب رئیس کمیسیون تحقیق ) ـ البته مخبر کمیسیون تحقیق برادرمان جناب آقای شوشتری هست . طبق آئین نامه داخلی اگر مخبر کمیسیون نباشد نایب رئیس می تواند گزارش را بخواند که به این ماهد عمل می کنیم .
گزارش از کمیسیون تحقیق به مجلس شورای اسلامی
کمیسیون تحقیق در تاریخ پنجشنبه 28/4/63 تشکیل جلسه داد و پس از تلاوت آیاتی از قرآن حکیم پرونهد حوزه انتخابیه قم در رابطه با اعتبارنامه آقای احمد بیگدلی آذری که در جلسه مورد 29/3/63 شعبه 11 به اتفاق آراء‌ تأیید شده و پس از طرح در جلسه علنی مورخ 30/4/63 مجلس شورای اسلامی مورد اعتراض آقایان دوزدوزانی و دشتی قرار گرفته بود مطرح گردید . براساس لایحه اعتراضیه موارد اعتراض عبارت بودند از :
1 ـ تخلف تبلیغات انتخاباتی .
2 ـ‌ تحریف شخصیت رقیب .
3 ـ عدم التزام به یکی از اصول قانون اساسی .
نسبت به بند اول اول استدلال شده بود به اینکه در یک پلا کاردی نوشته می شود که آقای اسماعیلی در تشکیل سپاه قم سهیم بوده اند و بعد توسط سپاه قم این مطلب تکذیب می شود و هیأت نظارت با انتشار اطلاعیه ای در آخرین روز تبلیغات این تکذیب را تأیید می کند . در خصوص بند 2 استدلال شده بود که آقای آذری در یکی از سخنرانیهای خود سخنی از یکی از رادیوهای بیگانه نقل کردند که ادعا شده موجب تضعیف شخصیت رقیب شده است و نسبت به بند 3 استدلال شده که آقای آذری در یک جلسه گفته اند فصل شوراها تحت تاثیر شرایط خاص بوده و شورا در اسلام به معنای دیگر است . کمیسیون پس از بحث و مذاکره به این نتیجه رسید که نسبت به بند اول در سرنوشت انتخابات موثر نبوده و نسبت به بند دوم چون اصل جلسه پاسخ به سؤالات بوده و در جلسه بعد آقای آذری تصریح کردند که نظر خاص و قصد توهین نبوده و به شکل عادی نقل شده تا حدودی جبران کرده اند و در هر صورت در سرنوشت انتخابات تاثیری نداشته و نسبت به بند سوم چون گفتگو در جلسه محدود و تا حدودی خصوصی بوده و اظهار نظر علمی ، فقهی استنباط شخصی ربطی به التزام عملی ندارد . کمیسیون با توجه به محتویات پرونده و لائل معترضین و مذاکرات اعضاء وارد مرحله اخذ رأی گردید که در نتیجه اعتبارنامه آقای آذری قمی با اکثریت 8 رأی موافق و 2 رأی ممتنع و یک رأی مخالف تأیید گردید بنابراین کمیسیون هر سه مرد را تحقیقا بررسی کرد و بعد بعضی از معترضین هم که لایحه اعتراضیه داده بودند و بعضی ها هم در جلسه بودند حرفهایشان را گفتند بعد از این همه مذاکرات کمیسیون وارد رأی گیری شد و با هشت رأی موافق اعتبارنامه آقای آذری قمی را تصویب کردند .
رئیس ـ خوب آقایانی که اعتراض داشتند می تواند صحبت بفرمایند .
آقای دوزدوزانی ـ یک ربع ساعت وقت دارند .
دوزدوزانی ـ‌ از روزی که بنده اعتراض در رابطه با نحوه برگزاری انتخابات مرحله دوم انتخابات حوزه قم داشتم مراجعاتی از سوی برادران همین طور تداوم داشت و یک مطلب را دائما به من گوشزد می کردند و آن اینکه شما این اعتراض را پس بگیرید و این صحیح نیست اضافه بر اینکه پرونده خودت هم در کمیسیون تحقیق است ، این صحیح نیست و نگران هم بودند برادران ، اما آنچه که بنده بر اساسش اعتراض کردم و تصریح و تاکید می کنم که فقط در نحوه برگزاری انتخابات قم بنده اعتراض کرده ام و در رابطه با صلاحیت فردی ربط به اعتراض بنده ندارد واعتراض بنده هم ربطی یه آن مسائل ندارد . امااین اعتراض چیزی نبود که من بتوانم پس بگیرم بینی و بین الله بر اساس مدارکی بود که در اختیار داشتم و خوب ، اعتراض الان مطرح خواهد شد تا برادران و خواهران عزیز و همین طور مردم هوشیار و آگاه ما در جریان قرار بگیرند . آنچه مجلس نهایتا تصمیم بگیرد همانطور که در اعتراض اولی که نسبت به مورد داشتم وقتی مجلس تصویب کرد خود من هم جزو تکبیر گوها بودم در این رابطه هم اگر مجلس تصویب کرد خود من هم جزو تکبیر گوها بودم در این رابطه هم اگر مجلس تصویب کند همان خواهد شد و اگر تصویب هم نکند فبها . امروز هم روزی نیست که من بخواهم بخاطر اینکه پرونده خودم اعتراض رویش شد و به کمیسیون تحقیق رفت و اتهام ضدیت با روحانیت و ضدیت با ولایت فقیه اینها زده شد در ترکی ما مثلی داریم که می گویند بعضی حرفها به قدری بی مزه است که مرغ توی دیگ هم که در حال جوشیدن هست آن هم خنده اش می گیرد . حالا اعتراض به ولایت فقیه بنده دقیقاً از آن قماش بود و معترض هم که بعد از رأی و تصویب کمیسیون تحقیق آمد پس گرفت لابد به او اطلاع داده شد و فهمید که مسجد جای بعضی کارها نیست ( اعتراض چند نفر از نمایندگان ).
رئیس ـ مربوط به پرونده صحبت کنید .
دوزدوزانی ـ وقت را نگیریم همه اش یک ربع وقت هست .
رئیس ـ خوب حالا شما مطالبی مطرح می کنید که ایجور بشود .
دوزدوزانی ـ اما من مطرح می کنم برادران و خواهران عزیز من و ملت مان توجه بفرمایند . من می گیرم که آنچه در انتخابات مرحله دوم قم صورت گرفته است صحیح النسب و راستین باشد و براساس حق باشد .سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم ( بنده هم که صحبت می کنم خدمتتان همه آشنا هستید بنده خودم سپاهی هستم اساسا و از بنیانگذاران سپاه پاسدارانم ) یک اطلاعیه ای را در روزهای آخر تبلیغات رقیب انتخاباتی جناب آقای آذری قمی بوده است سپاه قم در این اطلاعیه اعلام می کند که یکی از کاندیداها بر اساس انتشار پلاکارد تبلیغاتی خود اعلام کرده است که باگزینش افراد صالح در جریان تشکیل سپاه قم سهیم بوده به نوبه خودش ، این را سپاه با مهرش منتشر می کند که اینجا پیش بنده هست و خدمت برادران و خواهران عزیز ارائه می کنم . این اطلاعیه سپاه قم است و در سطح شهرستان قم این تکثیر می شود و پخش می شود متنش را دقیق می خوانم .
در پلاکارد تبلیغاتی یکی از کاندیداهای قم به سهیم بودن وی در تشکیل سپاه قم اشاره شده ، پیرو سؤالات مکرر تلفنی و شفاهی امت حزب الله قم در این مورد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اطلاع می رساند ادعای مزبور صحت ندارد و تکذیب می شود . مهر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم هم پای آن هست (‌یکی از نمایندگان ـ اسم که نبرده است ) اسم اینجا نبرده بعد مشخص است . در اطلاعیه بعدی اسم مشخص است به دنبال این هیأت نظارت شورای نگهبان شهرستان قم براساس همان اطلاعیه سپاه این اطلاعیه را در 25/2 صادر کرده است یعنی آخرین روز مهلت تبلیغات .
امت شهید پرور و حق جوی قم . نظر به اینکه آقای محمد رضا اسماعیلی ( که رقیب انتخاباتی است ) کاندیدای دوره دوم مجلس شورای اسلامی در اعلام فعالیتهای گذشته طی انتشار پلاکاردهائی ( در آنجا در پلاکاردکرد )‌خود را در تشکیل سپاه پاسداران قم سهیم ندانسته و ادعای همکاری نموده است . این مطلب از طرف سپاه رسما تکذیب و ادعای نامبرده کذب اعلام گردیده لذا مراتب جهت آگاهی و حفظ سلامت محیط انتخابات به اطلاع عموم می رسد .
هیأت نظارت شورای نگهبان شهرستان قم .
از سوی هیأت نظارت شورای نگهبان هم در قم این تکذیب نشده یعنی راجع بوده و در سطح شهر فراوان این تکثیر شده و به اطلاع عموم رسیده است . من این طور تصور می کنم و خدمت عزیزان عرض می کنم که می گیریم این حرکت درست بوده است  . اگر درست باشد شما تلقی بفرمایئد که تاثیرش چه هست . فرض بفرمائید در هر شهرستان دیگری حتی در تهران چنین حرکتی خدای ناکرده سپاه پاسداران انجام بدهدو بعدش هم هیأت نظارت شورای نگهبان در تهران ، در استانداری ،‌در جائی دیگر بیاید روی آن اطلاعیه ای بدهد . آن را تأیید بکند . بنده ،‌شما ، یا هر کس دیگر محترم ترین و معتبرترین شخصیت کاندیدای انتخاباتی باشد نتیجه چه خواهد شد ؟ خیلی روشن است . مردم ، سپاه در قلبشان جای دارد . مردم ،‌شورای نگهبان را همان طوری که امام هم مکرر در مکرر مورد تأیید و حمایت قرار داده اند و همین  طور هم هست . حدیقف قانون در جامعه اسلامی ما شورای نگهبان است . وقتی که این طور است نتیجه اش چه خواهد شد ؟ این یک مدرک که فضای انتخابات را از سلامتش خارج ساخته و کاندیدائی که در مرحله اول انتخابات بیش از صد هزار رأی داشته ،‌در خصوص مرحله دوم انتخابات رایی با چهل ، پنجاه هزار تا پائین تر ، برای او ریخته می شود این را عرض کردم که می گیریم درست باشد اگر درست باشد بسیار خوب ما هم می زنیم توی دهان کسی که چنین ادعائی کرده و بعد هم سپاه افشاگری کرده است . اما این مطلب را بنده در کمیسیون تحقیق هم خدمت برادران خیلی روشن عرض کردم ، من خودم مسوول سپاه بودم ، آن موقع من در فرماندهی کل سپاه یا در شورای فرماندهی سپاه بودم . برادری که آن موقع در مسوولیت سپاه قم یا در جریان تاسیس آن در شورای فرماندهی سپاه قم بود . در مسوولیت بخش آموزش قم بود برادری است طلبه ، برادری است از فاضل های قم ، از آقای منتظری هم نسبت به ایشان تحقیق کنید ، همه اینها مطرح شد که این فرد کسیت . من با او تماس گرفتم ، برادر من یک چنین چیزی بوده این آقای اسماعیلی چنین سهمی داشته ،‌و این کار را کرده ،‌یا این مهر و امضای سپاه قم که این جا زده شده و نقش اساسی را ایفاء‌کرده این درست است ؟ فرمودند که خیر کاملاً برادرمان اسماعیلی سهیم بود افراد صالح را گزینش می کرد و ان روز که در آغاز تاسیس سپاه ما له له می زدیم برای گزینش افراد صالح آن موقع افراد صالح پیشنهاد می کرد و ما گزینش می کردیم . این یک مسأله است به دنبال حرکت هائی که خود امام در ملاقات نمایندگان دوره اول و دوم که اجمالا در جماران در خدمتشان بودیم فرموند ،‌ آن کارهائی را که در آغاز مطلباش اشاره فرمودند به دنبال ان کارها امام در آن شب بیست و ششم ..
عباسی فرد ـ بفرمائید که مسوول گزینش بوده یا افراد را معرفی می کرده ؟
دوزدوزانی ـ خیر ، در همان حدی که در پلاکارد که می گویند نوشته شده . با معرفی افراد صالح به سپاه در تاسیس سپاه به نوبه خود سهیم بوده ، همین  که عرض کردم … سپاه قم برخلاف گفته است . البته جریان در مراحل بررسی است و آن کسی که آن روز مسوول بوده است در رابطه با برادر اسماعیلی و افراد گزینش شده و معرفی شده از سوی ایشان را ایشان تحویل می گرفته و در تاسیس سپاه به کار گرفته می شدند آن برادر هست ،‌همین الان هست و از برادران طلبه فاضل قم هم هست بعدش هم فرمانده سپاه قم بود ایشان هم هست و می شود تحقیق کرد و من عرض می کنم که تحقیق کردم . در شب بیست . ششم امام آن پیام حمایت از شورای نگهبان و نکته ای در خلال آن پیام می فرمایند که مردم مواظب باشید که جریان مشروطه تکرار نشود با بیرون کردن روحانیون از مجلس . بسیار خوب روی چشم مان این پیام که صادر می شود بلافاصله پلاکاردی از طرف حامیان جناب آقای آذری قمی یا از ستاد ایشان یا از طرف طرفداران ایشان …
خلخالی ـ پیام امام راجع به شورای نگهبان بود راجع به مجلس نبود .
دوزدوزانی ـ بلی ، راجع به شورای نگهبان بوده و فرموده بودند که از شورای نگهبان حمایت بشود و نظر شورای نگهبان محترم شمرده بشود ضمنا این جمله بود که کاری نشود که جریان مشروطه تکرار بشود . این را به صورت پلاکارد در قم ، پیام در شب بیست و ششم که فردایش دیگر تبلیغات انتخاباتی ممنوع بود ،‌آن شب از رادیو و تلویزیون  خوانده شد .
آن زمان یعنی مشروطیت به تدریج فقها را از مجلس بیرون راندند و بر سر ملت آن آوردند که دیدید .
همان موقع من نمی دانم دیگر آن شب بوده یا فردای آن من این جا را کاری ندارم . اگر فردایش بوده باشد که ممنوع هم بوده ،‌ اگر آن شب بوده که این به صورت یک پلاکاردی در امده و عکس جناب آقای آذری قمی در این جا هست و بعد نوشته امام خمینی 25/2/63 از آن پیام است . بعد نوشته شده است ، امام عزیز … نویسنهد و ارائه کننده این . این جا دو دوزه بازی کرده ، یک امام عزیز نوشته و بعد دو تا نقطه جلو آن گذاشته است . همه می دانیم در کتابت وقتی که اسمی برده بشود یا عنوانی آورده بشود و دو تا نقطه جلو آن بگذارند یعنی امام فرمودند یا آن کس فرمودند . یا فلاین این طور گفت .
یکی از نمایندگان ـ تفسیر می کنید ،‌مردم قم که ..
دوزدوزانی ـ تفسیر نیست و من هم مفسر نیستم . بعد از دو نقطه نوشته است که مردم رشید قم با رأی خود به فقیه مجاهد ایت … آذری قمی از تکرار مشروطیت جلوگیری خواهند کرد و این را حضرت امام نسبت داده اند ،‌بهد در این اوراقی که بین مردم همان موقع همان شب و فردایش پخش شده ، در روز ممنوعیت تبلیغاتی انتخاباتی ،  در اینجا می نوسید که رأی ما برای دور دوم مجلس شورای اسلامی طبق فرمایش امام عزیز ( این همان عنوانی است که آنجا روی پلاکارد نوشته شده و دو تا نقطه هم جلو آن خورده ) بنا به فرمایش امام عزیز از همه با صلاحیت تر حضرت آیت آذری قمی . این هم هم بین مردم پخش شده . من یک حرف اصلاً بیشتر ندارم … ( رئیس ـ یک دقیقه وقت دارید ) بند 1 گزارش کمیسیون آن چه که در این کلاً اعتراض بنده بود و این هم شرحش بود و از مطالب دیگر هم من اصلاً فاکتور می گیرم و هیچ چیزی از آن را نمی گویم . شکایات بسیاری که در این پرونده هست . که سر صندوق ها چه گذشته ، چه جور رأی می نوشتند یکی می گوید من اصلاً صندوق را ترک کردم و رفتم ،‌من حدود پنجاه برگ خورده اسناد مربوط اش را داده ام به کمیسیون تحقیق ، متاسفم از نتیجه ای که حاصل شده . در این جا هم خدمت برادران عزیزم عرض کردم . اگر آن قضیه ادعای سپه و اطلاعیه هیأت نظارت شورای نگهبان شهرستان قم مبتنی بر آن درست باشد ، حقیقی باشد مبنایش صحیح باشد ، بنده هم هیچ حرفی ندارم . تعظیما به جناب آقای آذری قمی در کمیسیون عرض کردم . من در مورد صلاحیت ایشان هیچ حرفی ندارم . و نسبت به بعضی از برادرانی هم که می شناسم خیلی برایم عزیزتر هستند . اما نحوه برگزاری انتخابات ، سلامت فضای انتخابات کاملاً مخدوش است و در نتیجه آراء به شدت موثر است و من عرض کردم که هم نمایندگان محترم بشنوند ،‌هم مردم بشنوند ،‌این انتخابات یک انتخابات صحیحی نیست . از عنوان امام سوء استفاده شده است نه به وسیله ایشان ، حامیانی که چه بسا دشمنی با ایشان هم داشته اند ( رئیس ـ وقتتان تمام است ) اما فضای انتخابات را به شدت ناسالم کردند و این انتخابات نمی تواند یک امتخابات سالمی باشد والسلام .
رئیس ـ آقای دشتی بفرمائید .
دشتی ـ سلام علیکم اعتراض من در رابطه با اعتبارنامه جناب آقای آذری اولاً معلوم باشد که در رابطه با هیچ جریانی فردی ، چیزی نیست و شخصا نظر خودم است ، مطلب دیگر معلوم باشد که به معنی نادیده گرفتن جنبه های مثبت ایشان و جنبه های مثبت جامعه مدرسین نیست . جامعه محترم مدرسین خودشان بنده را می شناسند ، سال ها هم هست که با هم آشنا هستیم و به عقیده من ، به نیت من هم آگاه هستند . حمل بر این جهت نشود ولکن مسأله ای که از هر چیزی مهمتر است این است که قانون مخصوصا قانون اساسی اگر رعایت نشود پایه اصل انقلاب متزلزل می شود و اساسا هر چیزی که از نظر ما دارای احترام و تقدیسی هست به خاطر این است که وسیله ای است برای رسیدن به کمال و رسیدن به الله ، بنابراین احترام و شخصیت فرد یا سازمان یا گروه اگر باعث بشود که ما حقی را نخواهیم بگوئیم و نخواهیم آن مطلبی که وظیفه مان است طبق قانون اساسی و طبق قسمی که خورده ایم و سوگندی که یاد کرده ایم اگر بخواهیم نگوئیم معنایش این است که ما خودمان هم اعتبار یا به تعبیری که رایج است رابطه را بر ضابطه مقدم بداریم و مجلس شورای اسلامی که مرکز قانونگذاری است و تصمیم گیری در همه قسمت ها در خودش هم این مسأله یعنی مسأله اعتماد و مسأله شخصیت و مسأله احترام اشخاص باعث بشود که کسی حق را نخواهد بگوید . متأسفانه بعضی از برادران در این روز با بنده طوری صحبت کردند ، نگفتند که اشکال شما وارد نیست ، نگفتند اعتراض شما به مورد نیست . گفتند که شما پس بگیرید بهتر است به خاطر حوزه ، به خاطر ایشان . من عرض کردم احترام حوزه در آن نوشته ام هم نوشته ام … ( همهمه نمایندگان )‌
یزدی ـ‌مشخص کنید چه کسی گفته است .
یکی از نمایندگان ـ چه کسی گفته ؟
هاشمی رفسنجانی ـ حالا من گفته ام .
یزدی ـ من هم گفته ام . این مطلبی که شما فرمودید یا مطلبی که من گفته ام در این معنا نمی دهد ،‌
دشتی ـ ن راجع به حضرت عالی عرض نکردم ، من راجع به شما هیچ عرض نکردم .
رئیس ـ حالا شما در موضوع بحث کنید اینها چیزی نیست ده ، پانزده دقیقه وقت بوده و شما وقت تان تمام می شود و همه اش سراین چیزها می رود .
مننظرم این نیست من واقعاً همان طوری که سابقا بنده را می شناسید نیتم به همان طور است و هیچ وقت هم اهل هوچی گری نیستم اهل این که هو بکنم و …
رئیس ـ شما بحث تان را بکنید این حرفها تمام بشود .
دشتی ـ جو انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی را همان طوری که شنیده آید و خبر دارید همه می دانند یعنی تقریباً به این صورت در اذهان عوام جا افتاد که می خواهند روحانیت را از صحنه کنار بزنند . این جا افتاد و در نتیجه اش این تبلیغات به این صورت که مقداری از آن گفته شد من یادداشت کرده بودم همین  موارد و مواردی دیگری که دیگر نیازی به گفتن نیست . مسأله واضح است و تعجب من از این است که کمیسیون تحقیق چه طور می گوید که چنین چیزی در آراء مثلاً در 5500 رأی تاثیر ندارد من نمی دانم . یک اطلاعیه ای در سطح گسترده پخش بشود که ایشان دروغ گفته با این در یک مقوا در یک جا بوده  و اگر هم دیده باشند توی یک خیابان و توی یک کوچه دیده اند در سطح حوزه انتخاباتی پخش بشود که ایشان دروغ گفته و تکذیب است و خطاب بکند امت حزب الله قم ! در پی تلفن های مکرر ، من واقعاً نمی توانم چنین چیزی را باور بکنم و به هیچ وجه هم برای بنده باور کردنی نیست که این جور است ، این اطلاعیه و امثال این اطلاعیه برای 5000 رأی در 140000 رأی تاثیر نداشته باشد ،الان همان صحبتی که جناب آقای آذری خودشان فرمودند در مسجد امام که نقل کردند از رادیوهای بیگانه که گفته اند در قم روحانیت از یک فوتبالیست شکست خورد عینا نوارش اینجا موجود است . نوار روز دومش که ایشان عذرخواهی کرده که من قصدی و سوء نیت نداشته ام ، نمی خواستم به ایشان بی احترامی بکنم . اما واقعاً شما می بینید اگر این تعبیر گفته شده باشد . حالا شخص نیت داشته باشد یا نیت نداشته باشد . وقتی در آن انتخابات قم که به خصوص مبارزه شدید بوده و جو شدید که تند تند و به سرعت حرف ها دهان به دهان می گشت در یک مسجد در یک سخنرانی عمومی چنین مطلبی بفرمایند به سرعت واضح است که خیلی به سرعت دهان به دهان می گردد و به همه افراد می رسد . بعد ما عذر بخواهیم و بگوئیم ما قصدی نداشته ایم ، سوء‌نیتی در کار نبود ، واقعاً این اثر در آراء نمی کند و تاثیر ندارد ؟‌ یک جمله هست از صحبت جناب آقای آذری را من در این جا ضبط را روشن میکنم که خواهران و برادران بشنوند ( در این هنگام ضبط صوت را روشن کردند)
آذری ـ یک روز … نقل کردند که رادیو اسرائیل گفته است که روحانیت در قم از یک فوتبالیست شکست خورد .
نمایندگان ـ ما نمی شنویم ، مفهوم نیست .
خلخالی ـ همین  را بگو ، مضمونش را بگو .
رئیس ـ ما نمی شنویم خودتان توضیح بدهید .
دشتی ـ این صحبت ایشان واضح است که دهان هب دهان می گردد و به سرعت میان مردم پخش می شود و مردم خلاصه اش را بگویم که تحریک می شوند
رئیس ـ این صحبت ـ این عبارت چه بوده ؟ ما اصلاً چیزی نفهمیدیم .
خودتان اگر می دانید بگوئید .
دشتی ـ ایشان می فرمایند که مطلبی که من دیروز از رادیو کلن و رادیو اسرائیل نقل کردم که روحانیت مثلاً در قم از فوتبالیست شکست خورده اند . بعضی ها حمل بر این کرده اند که من خواسته ام بی احترامی به آن آقای محترم کرده باشم .
سید ابوالفضل موسوی ـ این حرف حقی بود که ایشان گفتند آقا ، رادیو کلن گفته بود او هم گفته است این چه توهین به رقیب می شود ؟ یک واقعیتی را نقل کرده اند .
دشتی ـ به طور کلی در آنجا به این مسأله دامن زده می شود که تقریباً کندیدا شدن این شخص در برابر ایشان به معنای این است که می خواهند روحانیت را از صحنه سیاست بیرون کنند . اما راجع به تبلیغات و انتخابات من فکر می کنم که نیازی نباشد . بیشتر از این توضیح بدهم ، چون مسأله واضح است با اینکه نوار هم موجود است و پلاکاردها و اطلاعیه های شورای نگهبان و اطلاعیه های سپاه و هم چنین اطلاعیه های دیگری نظیر این کوجود است که از کلمات امام سوء استفاده کرده اند مکرر هست ، مسأله دیگری که بنده نوشته بودم البته در کمیسیون تحقیق از من توضیح نخواستند و لازم ندیدند که من برایشان توضیح بدهم ، که ایشان در رابطه با فصل هفتم قانون شوراها ، نظری داشته اند و نظرشان را بنده نوشته ام و عده ای فضلا هم که در آن جلسه بوده اند گواهی کرده اند و ایشان هم ظاهرا منکر (‌حالا با کم و زیادش ) این مطلب نبودند . این هم به تاخیر افتاد برای اینکه خیلی از برادرها مسافرت بودند بعد برگشتند یکی از آنها که از آن جلسه نت براداری کرده بود یعنی در جلسه یادداشت برداشته بود ما گشتیم در کاغذهای ایشان تا این که این نوشته را پیدا کردیم که عین عبارتش را من می خوانم :
فرمودند قانون اساسی ما تحت تاثیر شرقی ها قرار گرفته شورا ،‌شورا ، به حد شوربا رسیده است . این آقای طالقانی بودند روی این مسأله تاکید داشت و نماز جمعه ای کرد قضیه را ،‌آیا پیامبران ، امام مجتبی ، امام حسین ، ائمه شورائی بودند (‌البته ممکن است کلماتی افتاده باشد چون عرض کردم نت برداری کرده اند و روی ضبط پیام نداشت ) . بعد و استناد را رد کرده اند ، بعد استناد کرده اند ، تجربه مملکت هم خوب نبوده . البته من نمی دانم که این نظریه هست اگر نظریه اجتهادی کسی درباره یک ماده یا فصلی از قانون اساسی داشته باشد ، این خلاف نیست من این را می دانم اما … البته این را هم نمی خواهم معترض بشوم که کسی که مجتهد است و اجتهادش هم برخلاف قانون اساسی است چه گونه می تواند در مجلس شورای اسلامی قسم یاد کند که به این قانون ( قانون اساسی ) وفادار باشد و بر مبنای همین قانون ، قانون عرفی وضع بکند . این را هم من کاری ندارم .
یکی از نمایندگان ـ سنی ها هستند ،‌اقلیت های دینی هستند .
دشتی ـ نظریه علمی محض است اما نه … من می خواهم عرض بکنم که در مقام عمل بود این جریان ،‌بعد از همان طوری که نوشته ام ، شواری مدیریت حوزه ، عده ای به عنوان ( البته منصوب هستند )‌این را من می دانم و انتخاباتی نیستند و لکن همین  شواری مدیریت حوزه ای که انتصابی هستند دستور داده اند برای این که طلاب هم در امور حوزه سهیم بشوند از هر شهرستانی یک نفر انتخاب بکنند و مجلسه بگیرند و این ها برنامه و طرح را تهیه کنند برای حوزه . خوب مدتی این جریان گذشت ،‌صحبت شد که این طرح ها چه مقدار اعتبار و ارزش قانونی دارد ؟‌آقایان صحبت کردند که فقط طرح است و لکن ضامن اجرا رسمیت ندارد که کسی ملزم باشد به اجرای این . گفته شد حالا خوب است که چند نفر از این جمعیت (4ـ‌5) نفر هم باشند که اقلا یک رأی یا دو رأی در این جمع داشته باشند . گفته شد که نه اصلاً این جلسه و این نمایندگان قفط طرح تهیه می کنند و طرهایشان فقط ارزش پیشنهادی بیشتر ندارد . البته من هم می خواهم باز عرض بکنم که ممکن است که شورای نمایندگان طلاب خیلی هم ربطی به قانون اساسی نداشته باشد ، از شوراهای آن قسم نباشد من ادعا نمی کنم که این از آن شوراها است . اما حرف من این است که این مسأله مطرح بود ایشان هم برای رد کردن این مطلب به این استناد کردند . صرف استناد کردن به قانون شوراها که اسلامی نیست نظر من است ، ولی من خودم مدعی این نیستم که شورای مدیریت حوزه و شورای نمایندگان و طلاب بر مبانی قانون اساسی بوده که این کار را کرده اند ، ظاهرا هم بوده ،‌حالا ما کاری به این جهت نداریم . بر فرض که مورد از قانون اساسی خارج باشد ولکن آن که مهم است استناد ایشان است . بعد از آن که ایشان سخنرانی کردند و به مطلب استناد کردند بعد دیگر قرار گذاشتند حالا با یک مقداری هم جنبه صلح آمیزی که نه این مصوبات جلسه نمایندگان طلاب فقط جنبه پیشنهادی دارد و ارزش اعتبار بیشتری ندارد و الزامی هم برای پیاده کردنش نیست . فقط استناد نظر من است اما جنبه علمی اش نظر من نیست و من کاری به این جهت ندارم . جلسه هم البته عمومی نبوده من می گویم جلسه عامی نبوده که ایشان در ملاء عام نسبت به قانون اساسی ابراز کرده باشند عدم وفاداری . من عرض می کنم که در مقام عمل راجع به یک شورا ایشان استناد کردند به این مطلب ،‌و بعد از صحبت ایشان هم قرار شد که دیگر این مصوبات شورای طلاب فقط جنبه پیشنهادی دارد و اعتبار دیگری ندارد . ایشان استناد کردند و استدلال کردند به این مطلب . البته این موارد را که من عرض کردم ،‌نوشته ام فقط به خاطر این است که کسانی که شاید از نزدیک اطلاع ندارند و این را بنده مکرر از ایشان شنیده ام و از کسانی دیگری که همین طور فکر می کنند . و من البته این استنباط خودم است شما البت شاید باور نکنید و نظر من و انتزاع من را رد بکنید . انتزاع من و برداشت من این است که نظر آقایان درباره قانون اساسی باعث می شود که آن نامه ای که سال گذشته از طرف بخش اقتصادی جامعه مدرسین در میان نمایندگان پخش کردند و این جایش هم نوشتند مسوولان بهوش با سه علامت تعجب . ( رئیس ـ دو دقیقه وقت دارید در موضوع هم صحبت کنید ) بعد در این قانون نوشته اند بخوانید و به دیگران بدهید .
2 ـ در تکثیر این مجموعه کوشا باشید
این تلاش این آقایان که در دو ماه از این نامه این جوری آمده دو سطرش را می خوانم : آن چه ما شاهد تصویب آن بودیم به سوسیالیست …
عباسی فرد ـ این نوشته آقای آذری است .
یکی از نمایندگان ـ مربوط به جامعه مدرسین نیست . ( همهمه نمایندگان )
رئیس ـ در موضوع صحبت کنید چیزهائی که مربوط نیست نیاورید .
یکی از نمایندگان ـ در موضوع صحبت کنید .
رئیس ـ من تذکر دادم .
یکی از نمایندگان ـ آقا ایشان این جا حامعه مدرسین را …
دشتی … عرض کردم به نظر من ارتباط کامل با این برداشت دارد و لفظ این است … ولی آنها را اسلامی می دانستند و احیانا خود را از مراجع در این موارد آگاهتر ، ماده دیگرش این است : ما می گوئیم غیر از خمس ،‌زکواه ،‌انفال و آن چه ضرورت بسیار شدید اقتضا کند و مردم از طریق تبرعات می پردازند مالیات دیگری به عهده مسلمین نیست و آنها می گویند از همه چیز باید مالیات گرفت و این مالیات ها بودجه دولت را تأمین می کند .
این همین نامه ای بود که حضرت امام درباره آن هشدار دادندو یادشان هست و به نظرم این است که این ها با همدیگر ارتباط دارند . یعنی خلاصه کلام این می شود که اجتهاد و نظر اجتهادی در برابر قانون اساسی می خواهد قرار بگیرد این را هم عرض بکنم برداشت خود من نسبت به شخص ایشان نمی دهم … در این باره از شخص ایشان من هیچ چیزی نشنیده ام ، اما این مجموعه ای که به هم مرتبط هست عین آن صحبتی که حضرت ایت … العظمی منتظری فرمودند یک کودتای خزنده در حال پیشروی است من با این موضع گیری ها ارتباطشان را می دانم ، احساس می کنم ، که اشخاص دیگری که همین جور موضع می گیرند و همین  جور صحبت می کنند یکی شان بعد از صحبت حضرت ایت .. منتظری در همان روز من را کشید کنار و توی یک اتاق نشستیم و صحبت کردیم که ذهن من را نسبت به ایشان مشوش بکنید ببینید ایشان چه می گوید درباره چه کسانی چه موضعی می گیرد ، نیم ساعت در خود دفتر آقای منتظری صحبت کردیم بعد ما را برد در دفتر …
یزدی ـ‌آقای هاشمی اینه به چه کسی ارتباط دارد نامه قبلاً این جا بحث شده ، تکذیب شده ، ربطی به جامعه مدرسین ندارد . این چه مسائلی است که ایشان می فرمایند ؟
دشتی ـ شما بفرمائید که ربط ندارد خیلی خوب جواب بفرمائید .
خلخالی – آقای یزدی ایشان هم راجع به جامعه مدرسین چیزی در اینجا نمی گوید . یک نفر می گوید و شما پای جامعه مدرسین را می کشید وسط .
یزدی ـ مسائلی که هست باید مطرح بشود .
رئیس ـ وقت تان تمام است .
دشتی ـ بعد با آن آقای حدود یکی ، دوساعت هم صحبت کردیم چون اسم ایشان مطرح نیست من مجوزی نمی بینم که اسمشان را مطرح کنم .
یزدی ـ اصلاً نباید مطرح بشود شما حق ندارید این مسائل را مطرح کنید .
رئیس ـ تمام شد .
دشتی ـ مجلس رئیس دارد و تذکر می دهد .
یزدی ـ بله ، رئیس مجلس هم باید بگوید حق ندارید در موضوع باید صحبت کنید . ضمنا این اتهام باید مشخص باشد که چه کسی به ایشان گفته است …
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ آقای هاشمی اخطار آئین نامه ای دارم .
یزدی ـ‌ایشان متهم کردند آن کسی که با ما صحبت کرده متأسفانه در مجلس …
رئیس ـ این بحث ها را الان این جا نمی شود بکنیم .
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ اخطار آئین نامه ای دارم .
یزدی ـ من از نظر آئین نامه ای حق دارم . شما به عنوان رئیس مجلس ، بنده از این اتهام باید خودم را پاک کنم ایشان اول صحبتشان گفتند که …
رئیس ـ به شما نگفته ،‌من قبول کردم که من به ایشان گفتم که این مسائل حالا این جا مطرح نشود و بگذارید تمام بشود .
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ طبق پیام امام جامعه مدرسید باید بیایند و از خودشان دفاع بکنند . این هیچ ارتباطی به جامعه مدرسین دارد آقای هاشمی نمی شود ساده از آن بگذریم .
رئیس ـ آقای دشتی وقت شما تمام است . آقای آذری یک ساعت وقت دارید صحبت کنید .
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ پیام امام این است که اگر اسم اشخاص حقیقی و حقوقی در مجلس برده شود باید بیایند از خودشان دفاع کنند .
رئیس ـ آقای علوی می گویند که آقای دوزدوزانی در موضع اظهاراتشان اشاره ای کرده اند به این که پس گرفتن اعتراض شان یک معنای دیگری داشته است و ده دقیقه وقت می خواهند این نه توهینی است نه .. البته خارج از موضوع بوده و ما هم جلو آن را گرفتیم ،‌ایشان هیچ نطری نداشته و خواسته وقت مجلس گرفته نشود . من این …
علوی ـ من این حق را دارم .
رئیس ـ نه من این را حق نمی دانم اگر ما بخواهیم این طور چیزها را حق بدانیم .. بالاخره هر کسی یک حرفی می زند …
علوی ـ من حق دارم ، ماده آئین نامه این را می گوید .
رئیس ـ خیلی خوب شما گفتید و نامه تان را نوشتید آقای آذری بفرمائید .
آذری قمی ـ من به یاد روز قیامت می افتم . فکر نشود برای رأی و این نوع مسائل است . خدا شاهد است که خیلی مایلم که توفیق شرکت را در مجلس نداشته باشم ولی به یاد روز قیامت افتادم که انسان در محضر عدل الهی بایستد و خداوند متعال بفرماید که بنده من چه کردی ، چه کردی ؟ و شهود هم بیایند گراهی بدهند ،‌دست و پای آدم شهادت بدهد ، همه مردم علی رئوس الخلائق همین طوری که امام زین العابدین (ع) می فرماید و انسان نتواند آنجا جواب بدهد ،‌همین طور که حضرت ابراهیم می گوید پیغمبر هم می ترسد از این . اینجا شاید چهل میلیون بدون واسطه یا با واسطه بیشتر الان درست همان منظره قیامت را تداعی می کند که پناه می برم به خدا همین طوری که امام زین العابدین 0ع) در دعاب ابو حمزه ثمالی فرمود . من خیلی تشکر می کنم به سهم خودم و تقدیر می کنم از آقایان دوزدوزانی و دشتی بر اینکه در رابطه با شخص من و جامعه مدرسین در جامعه افتراها و شایعات خیلی زیاد بود و گاهی البته یک حالت هدوء و سکوتی هست و منتها مثل آتش زیر خاکستر است که گفت در انتخابات ، مثلاً آن موقعی که به ما پیشنهاد کردند ، گفتم که اولاً من آن نیروی بدنی لازم را ندارم و در عین حالا اهل این کار هم نیستم ، گفتند نه چنین و چنان و تنها کسی که به اصطلاح در قم کاندیدا بشود . این انتخاب می شود ، با رأی بالائی ، گفتم من فکر نمی کنم ولی در عین حال یک وظیفه شرعی است ، من می پذیرم و بعد در موقع انتخابات معلوم شد که چه مطالب گذب و افتراء و تهمت . .. چه در رابطه با جامعه مدرسین و چه در رابطه با شخص خود من در اذهان مردم قم که البته آن قسمتی که سکنه خود قم بودند ، خوب آشنائی با من داشتند ولی آن قسمت نیروگاه که جدید الاحداث است ، آنجا خوب اینها تحت تاثیر واقع شده بودند که حتی مکرر برای من نقل کردند که می آمدند وقتی که می خواستند رأی بدهند ، بیسوادها ، می گفتند که به چه کسی می خواهی رأی بدهی ؟ گفت آن که طرفدار سرمایه دار هست و آن که خودش سرمایه دار هست و آن که نمی دانم چنین است ،‌آن نه اسم را هم بلد نبوده و یا بعضی ها اسمم را بلد بودند و وضع را به چنین کیفیتی درآوردند در اثر افتراها و تهمت ها و شایعات و لذا من به سمهم خودم تشکر می کنم از این آقایانی که آمدند اینجا مسائلی را مطرح کردند که یک فرصتی به من داده بشود که با مردم صحبت بکنم . البته نمایندگان محترم کم و بیش شاید بنده را می شناسند ( کم وبیش ) و فکر نمی کنم نیازی باشد که به آقایان مثلاً توضیح داده بشود اما در عین حال خوب برای مردم که در جریان قرار بگیرند و ببینند که مسائل از چه قبیل هست ،‌از این جهت ، خیلی من خوشحال شدم ، و مخصوصا از اینکه بعضی ها اصرار کردند ، اینطور که معلوم شد آقای دوزدوزانی که ایشان گفتند نه من پس نمی گیرم . واقعاً من موضعش را از این جهت کاملاً تقویت می کنم و واقعاً اگر بنا باشد که وقت ملت این مقدار ( الان دو ماه از عمر مجلس گذشته ) و وقت به اینگونه مسائل گذشته که نوعا خوب معلوم شده ، یعنی مجلس تشخیص داده که اینها بی اساس است و بی پایه است و از این جهت ، این مایه تاسف است که پس بنابراین اگر انسان خودش معتقد شد که حرفی هست و مردم و مجلس را می خواهد معطل بکند ،‌این دیگر معنا ندارد فردا بیاید پس بگیرد . بنابراین از اینکه واقعاً ایشان باقی ماند بر شکایت خودش و اعتراض خودش، از این جهت من باز تقدیر می کنم‌وهمچنین از آقای دشتی که مطالبی را عنوان کردند ، چون خیلی از من سؤال میکنند ، مخصوصاً بین مرحله اول و مرحله دوم انتخابات قم ،‌شاید مشتری‌این جوری من زیاد داشتم که واقعاً من را خسته کردند که ما از افتراها و تهمت هائی به شما زدیم یاشنیدیم می آمدند استحلال می کردند و من حتی در همین سخنرانی که شاید همین جا ، ایشان اشاره کردند ، من گفتم که من از حق شخصی خودم صرفنظر می کنم و حالا مسأله صحبت هائی که راجع به انتخابات کردند من این را فکر می کنم احتیاجی و نیازی به اینکه من این حرفها را رد بکنم ، نباشد و به همان مقداری که کمیسیون تحقیق رد کرده . اکتفا بکنم و مطالب دیگر را مقدم بدارم . برای اینکه آن مطالب که مسأله صلاحیت شخصی است ، آنها را من لازم تر می دانم که جواب بدهم ، چه در رابطه با خودم و چه در رابطه با جامعه مدرسین و اما نمی دانم حالا من نیروی اینکه یک ساعت را هم صحبت بکنم ، داشته باشم یا نه ، ولی فکر می کنم که طبق پیام امام لازم باشد‌‌که از طرف‌جامعه مدرسین که در اینجا گروه فعلاً غایبی است که نمی تواند از خودش دفاع بکند ، اگر لازم شد ، یک مقداری وقت را در رابطه با دفاع از این صحبتهائی که ایشان در رابطه با جامعه مدرسین کرد ، عرض بکنم ، بنابراین فکر میکنم وقت من یک ساعت و نیم باشد . حالا آن بسته به تصمیم هیأت رئیسه و ریاست محترم است و اما مطالبی که ….
یزدی ـ جناب آقای آذری من پیشنهاد می کنم که آن مسأله دوم با دبیر محترم جامعه ، حضرت آیت الله مشکینی مطرح بشود ، ایشان ممکن است خودشان یک کسی را مأمور کنند برای دفاع.
آذری ـ بلی ، حالا این را چون فعلاً در این جلسه من مناسب می دانم که دفاع واقع بشود فرق نمی کند ، حالا بعداً در جلسه دیگر … علی ای حال باید دفاع بشود . حالا اگر الان می توانید با ایشان تماس بگیرید که به من وکالت بدهند ….
رئیس ـ حالا شما که خودتان عضو جامعه هستید ، دفاع کنید ، بهتر است . در پرونده هم بماند ، این در مذاکرات مجلس چاپ می شود ، در تاریخ می ماند .
آذری ـ نه می گویم یعنی وقت بگیرند برای من …
رئیس ـ حالا وقت که هست .
سید ابوالفضل موسوی ـ این یک ساعت مال خودشان است .
آذری ـ راجع به شوراها که جناب آقای دشتی فرمودند ، فرمودند که آقای آذری ، ( یعنی در نوشته ای هم که دارد )‌آقای آذری نظراً و عملاً به قانون اساسی وفادار نیست ، یک چنین عبارتی . راجع به شوراها در مقام جواب عرض می کنم که یک قدری مطلی را توضیح بدهم برای خودم و برای ملت ، عرض کردم آقایان را من مستغنی می دانم و تعارف هم نمی کنم ، چون چند مدتی که من اینجا بوده ام ، واقعاً دیدم که خیلی صحبت ها اکثراً صحبتهای عالی ، پاکیزه ، خیلی بهتر ، از مطالب را تحلیل میکنند با استفاده از قانون اساسی ، لذا خیلی نیاز نمی بینم من در رابطه با خود مردم بخواهم این توضیحات را بدهم که ما دو جور شورا داریم : یکی مدیریت شورائی ، یک شورای تصمیم گیری ، مثل مجلس شورای اسلامی ، شورائی است تصمیم گیری که ابلاغ به دولت می شود ، دولت مجری است . برخلاف مدیریت شورائی که مدیریت شورائی معنایش این است مثلاً اکثریت شورا تصمیمی گرفت اجرا کننده هم به اصطلاح خودش است . شاید مثل آن اوایل (‌حالا من نظرم نیست ) اوایل دانشگاه یک چنین صحبتی بود . شاید عمل هم شد ، الان درست نظرم نیست ، اجمالا یک موقعی از جناب آقای خامنه ای شنیدم که در رابطه با همین دانشگاه می فرمودند که چیز بدی است ، مدیریت به اصطلاح شورائی . آنچه در قانون اساسی ، فصل هفتم ذکر شده ،‌آقایان توجه دارند که آنجا شوراهائی که در فصل هفتم هست ، شوراهای تصمیم گیری است و اصلاً هیچ به مدیریت شورائی ارتباط ندارد . پس اصلاً در قانون اساسی اگر کسی بیاید مدیریت شروائی را منکر بظود ، هیچ مخالفتی با قانون اساسی نکرده . ثانیاً با مدیریت شورائی مخالفت ندارد . ما در آن جلسه خود آقایان تذکر دادند که ما در حمایت از شورای مدیریت حوزه این صحبت ها را کردیم ، پس بنابراین ما شورای مدیریت را در قم پذیرفته ایم برای حوزه پذیرفته ایم ، پس اینکه ما با شورای مدیریت مخالفتی کرده باشیم ، این جور نیست و خودمان هم در جامعه مدرسین خوب شورائی اجرائی داریم ، یعنی هم جلسه عمومی هست که تصمیم می گیرد و بعد شورائی هست در آنجا شورای اجرائی . و اما مطلبی که … ایشان جلسه ای که نقل میکنند ، واقعاً حقیقت قضیه را  برای آقایان نقل می کنم . آن وقت شما خودتان قضاوت کنید . مطلب این است که ما معتقدیم روی اصل ولایت فقیه رأی اکثریت نمی تواند نفوذ داشته باشد ، مگر یک جائی حالا قضیه اضطراری شد و راهی نداشتیم ، مگر اینکه قضیه را فیصله بدهیم به اکثریت . ولی در نظاممان به اصطلاح اصل ولایت فقیه را حاکم می دانیم ، یعنی اگر مجلس شورای اسلامی و اکثریت تصمیم گرفت و یک چیزی را تصویب کرد ، این در حقیقت به عنوان مشاور ولی فقیه است که همانطوری که در مسأله احکام ثانویه و ضرورتها امام یک موقعی فرمودند ، اکثریت ، یک موقعی دو سوم ، این معنایش این است که امام مشورت می کند با متخصصین ، با افرادی که در مجلس هستند ، وارد هستند ، اینها اگر تشخیص ضرورت دادند ، امام هم حکم را بر طبق تشخیص این آقایان می کند و حکم را اجرا می کند . پس روی حساب ولایت فقیه ما اگر ارزشی قائل هستیم . روی این جهت است . آن وقت بنابراین مسأله شورای مدیریت این بود که پس از اینکه امام امر فرمودند به اینکه وضع حوزه از آن وضع سابق خارج بشود ، که نظمی به اصطلاح برقرار بشود ، این بود که ،‌جامعه مدرسین در حقیقت مأموریت پیدا کرد برای این جهت یعنی چون خودمان پیشنهاد کننده به امام بودیم و امام ظاهراً در همان اعلامیه بیست و دوم بهمن بود ، یکی از اعلامیه هائی که ایشان فرمودند و یا سخنرانی ، الان درست نظرم نیست ، خلاصه خطاب به جامعه مدرسین بود و خطاب به مدرسین  ، لذا جلساتی تنظیم شد که در این جلسات ما تصمیم گرفتیم که چه بکنیم . اولاً نشستیم یک جهت این بود یعنی دو نظر بود ، آن موقع عده ای از طلاب و فضلا ، اینها یک طرحی تهیه کرده بودند مبنی بر به اصطلاح دموکراسی ، یعنی انتخابات از پائین بیاید و رأی بگیرند . رأی گیری و از شهرستانها و بعد یک مدیری مثلاً انتخاب بکنند ، این یک نظر بود و یک چارتی هم تهیه کرده بودند ، بعد جامعه مدرسین موقعیکه تصمیم گرفت . یعنی مأمور شد این که کار را بکند گفتند خوب پس ما چه بکنیم ؟ یک طرحی تهیه بکنیم و این طرح را خدمت امام بدهیم و خدمت سایر مراجع خدمت آیت الله العظمی گلپایگانی ،‌ خدمت آیت الله منتظری و امثال اینها ، این آقایان هم صحه بگذارند و امضاء‌ بکنند . ما از قسمتهای مختلف و از طبقات مختلف ، آنهائی که در این رابطه فکری داشتند ، طرحی داشتند دعوت کردیم شاید در حدود آن موقع حساب می کردیم شاید مثلاً پانصد ساعت یا هزار ساعت یادم نیست ، چون عده ای بودیم ، نشستیم و طرحی تهیه کردیم ( طرح جامع الاطرافی ) و بعد خدمت امام دادیم . امام که این را ملاحظه فرمودند ، اشکالی که داشتند این بود بعضی اشکالاتی داشتند که حالا آنها که عرض نمی کنم ولی این مسأله مطرح بود که از کلام امام هم ما این مطلب را استفاده کردیم و آن این بود که آیا به شکل همانطوری که بعضی ها پیشنهاد می کردند ، انتخاباتی باشد و یا اینکه نه از طرف ولی فیه و از طرف رؤسای حوزه علمیه ، اینها که یک افرادی معین بشوند ولی از نمایندگان طلاب به اصطلاح به عنوان بازوی اجرائی و مجری این طرحها استفاده بشود . نظر آیت الله منتظری با این مسأله موافق بود البته شاید ایشان روی همان مسأله اول تأکید بیشتری داشتند که اصلاً نه انتخابات بشود بطور کلی ، اینطوری که من الان یادم هست . ولی بعضی از بزرگان دیگر اینها با این جهت مخالفت داشته ، ما نتیجتاً تصمیم گرفتیم که در جامعه رأی بگیریم با توجه به نظرات آقایان و نتیجه این شد همینطوری که عرض کردم که : شورای مدیریت از طرف امام و آقایان دیگر معین بشود و بعد بازوی اجرائی طلاب باشند ( نمایندگان طلاب که انتخاب می شوند ) و روی این اساس خدمت امام ،‌طرح مجدداً داده شد و ایشان توشیح فرمودند و بعد بنای اجرا گذاشته شد . بنابراین روی این حساب … خوب حالا بعضی مسائل خیلی دخیل نیست ، عرض نمی کنم ،‌نتیجتاً این شد که شورای مدیریتی انتخاب شد با امضای حضرت امام و با امضای حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی و موافقت آیت الله منتظری و جامعه مدرسین هم به عنوان به اصطلاح مجری این طرح و مأمور اجرای این طرح ، اینها هم دو نفر در آنجا ،یا سه نفر ، ظاهراً سه نفر معین کردند . نتیجه این شد که این شورای مدیریت به این شکل شروع به کار کرد و بعد خود جامعه مدرسین پیشنهاد انتخابات کرد که انتخاباتی بشود ، نماینده ای از شهرها انتخاب بشود و آن نمایندگان بیایند و معرفی بشوند و این یازده قسمت یا ده قسمت برای اجرا داشت، اینها متکفل بشوند و خوب این کار هم شد . پس اینکه ایشان دارند که جامعه مدرسین گفتند که بیایند طلاب نماینده معین کنند ولی بعد حق رأی دادن ندارند ، نه این جور نبود . از اول اصلاً تحت این عنوان انتخاب شدند. بعد خود این آقایان دور هم جمع شدند و هوس کردند به اینکه خوب نه ، آخر شاید هم درست بود ،‌از این جهت ، به اینکه اگر خود آنها دخیل در تصمیم گیری هم بودند ، شاید بهتر اجرا می شد اما علی ایحال ما وضعی که داشتیم ، وضع این بود که قرار بر این جهت نبود روی به اصطلاح نصب ولی فقیه که ولی فقیه بالاخره بیشتر از این مقدار اجازه نداده بودند . این هم این مسأله . بعد آقایان سر ناسازگاری را (‌البته یک تعداد کمی از آقایان نمایندگان طلاب شاید در حدود پنج نفر ، شش نفر ، ده نفر ، اینها را حالا من نمی دانم یادم نیست که بگویم )‌اینها اصرار داشتند به اینکه نه باید انتخاب بکنند ، اینها در رأی گیری در تصمیم گیری در تصیمی ها شرکت بکنند ، بعد ، خوب یک جلسه ای گرفته شد که عده ای از جامعه مدرسین بودند و بنده هم بودم ، در آنجا عرضی که من کردم این بود ، اصلاً هیچ مربوطبه مسأله به اصطلاح قانون اساسی نبود ، حالا من تکذیب هم نمی کنم شاید هم از قانون اساسی اسم هم برده باشم ، آن را هم بعد عرض می کنم که علی فرض اینکه گفته باشم ، بحث این جهت بود و اینطوری که ایشان می گویند نبود که ما وعده گرفته باشیم و دعوت کرده باشیم که شما بیائید ولی … بهد شوراهای مذکور در قانون اساسی (‌این را عرض کردم که روی حساب ولایت فقیه ) رابعاً نظر مخالف با مجموعه قانون اساسی با توجه به اصل چهارم در صورت عدم اعتقاد به اصلی حاصل نمی شود . آنکه ما میخواهیم باید ما به مجموع قانون اساسی مثلاً اعتقاد داشته باشیم یا التزام عملی داشته باشیم ، اگر در قانون اساسی اصل چهارمی داریم که می گوید : باید همه قوانین مصوبه ما اسلامی باشد و مخالف شرع نباشد ، این اصل حاکم است بر اصول دیگر همین قانون ، پس بنابراین با وجود اینکه خود ایشان هم در آن عبارت نوشته اند ،‌فلان کس به دلیل اینکه این اصل را اسلامی نمی دانست با شورا مخالفت می کرد ،‌پس با توجه به اینکه یک اصل حاکم داریم ، ما در مجموعه قانون اساسی و یک اصل محکوم ، پس اگر من برخلاف این عمل بکنم من مخالف قانون اساسی هستم . یعنی من به یک ، یک از اینها اعتقاد داشته باشیم با اینکه بعضی از اصول محکوم است ، محکوم است ، یعنی اعتبار ندارد . این به عکسش خلاف قانون اساسی است نه اینکه باید به آن اعتقاد باشد . این هم مطالب دیگر . خامساً اعتقاد به مشروعیت یک ، یک از اصول لازم نیست . حالا ما این اصل چهارم و حاکم و محکوم را هم دیگر صرفنظر می کنیم . آیا لازم است که ما به یک ، یک قانون اساسی واقعاً معتقد باشیم ؟ما می توانید فردی را پیدا کنید از خبرگان اول که قانون اساسی را تصویب کردند ، یک ، یک این اصول را به آن معتقد بودند ؟ اعتقاد می گویم ، التزام عملی چیز دیگری است ،‌اعتقاد داشته باشند و همه را صحیح بدانند ، نه . ملاحظه فرموده آید که فرض کنید آن اصل نمی دانم چه و ولایت فقیه را عده ای قبول نکردند ،‌عده ای چه کردند . اصل دیگری همین جور اصلی دیگری ، همین جور … خیلی از اصول شصت نفر یا پنجاه و شش نفر نمی دانم پنجاه نفر رأی دادند خیلی ها شاید آیت الله منتظری یا مرحوم شهید مظلوم دکتر بهشتی یا خیلی از اینها خودشان با این اصول و اینها مخالف بودند . پس معنای اینکه ما به قانون اساسی معتقد باشیم ، معنایش این نیست یک ، یک از آن اصول را صحیح بدانیم و مخالف نباشیم مثل شما آقایان …
رئیس ـ اینجا یک توضیحی بفرمائید که این اشتباهی نشود این اصول که آقای بهشتی و آقای منتظری مخالف بودند ، منظورتان ولایت فقیه و اینها که نبود .
آذری ـ خیر خدا نکند .
رئیس ـ چون این اصول فرمودید ، ممکن است اشتباه شود .
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ـ اتفاقاً آقای بهشتی مؤسس اصل ولایت فقیه بودند .
آذری ـ بلی ، منظورم اصول دیگر است حالا همین اصل شوراها و شاید همین اصل را ، من نمی دانم، شاید همین اصل را ، یک چیزهای دیگر را چون من ندیده ام ولی اجمالا این یقینی است احتیاجی به مراجعه هم ندارد به نظر من ، چون به اتفاق آراء نبوده . الان شما آقایان این طرحها و لوایحی که تصویب می کنید ، عده ای مخالف هستید ، عده‌ای از شما موافق . خوب حالا بعد از اینکه تصویب شد ، شما هم باید به این معتقد باشید که این درست است ، از نظرتان برگردید ؟ یا نه باید بمانید ، می گوئید من روی حرفم اصرار دارم ولی عملاً من تسلیم هستم و باید ترتیب اثر بدهم . خدا رحمت کند یک آقای خیلی بزرگواری داشتیم .
یزدی ـ توضیح بدهید که اعتقاد و التزام عملی مخلوط نشود .
آذری ـ الان که صحبت نظر را دارم می کنم …
رئیس ـ اینها را شما خلاصه هم بفرمائید بهتر است ، چون این بحثها را بعداً یک جائی می فرمایند .
آذری ـ یک آقایی بود در کربلا ، خیلی آدم مقدسی بود …
یکی از نمایندگان ـ وقتتان تلف می شود .
آذری ـ بشود ، شما غصه من را نخورید . عرض کنم که یک کسی من را معرفی کرد ( من تازه طلبه بودم ، رفته بودم نجف ) گفت آقا این آقای آذری فرانسه بلد است او برگشت و گفت یادت برود ، یادت نرود . یادت برود یعنی چه ؟ بعضی ها … این عقیده را دارند مثلاً آقای دشتی عقیده شان این است که آدم وقتی نظر مخالف در یک لایحه ای داشته باشد ، بعد باید یادش برود یعنی آن مطلب را فراموش کند ، بگوید نه اصلاً این غلط بود ، من فکر می کردم تا حالا صحیح همین است …
دکتر شیبانی ـ آقای هاشمی ! من تذکر می دهم ، قانون تا زمانی که قانون است …
آذری ـ اجازه بفرمائید آقا شما تذکر ندهید ، من خودم توضیح می دهم ( همهمه نمایندگان )
رئیس ـ خود ایشان توضیح می دهند .
آذری ـ و اما مسأله و شاور هم فی الامر راجع به مسأله مشورت ، من همیشه حرفم این بوده و حالا هم این حرف را می زنم . در خبرگان هم همین مطرح شد که شورای رهبری آیا درست است ، من به نظرم و خیلی از اینهائی که در خبرگان بودند ، نظرشان این بود که نه شورای رهبری درست نیست و استناد هم می کردم به اینکه در روایت دارد ، حضرت امام هشتم در کتاب فضل این شاذان می فرماید این یک سؤالی میکند که چرا امام یکی قرار داده شد ؟ و مثلاً دو تا سه تا نشد ،‌شورائی نشد ؟ عرض کنم که حضرت خودش این اشکال را جواب می‌دهد ، حالا من به این یک کلمه اش که ظاهراً در همان جا هم داشته باشد ، می فرماید : امام حسن و امام حسین اینها باهم مساوی بودند و در عین اینکه مزیتی و ترجیحی احدهما بر دیگری نداشت معذالک یک کدام از اینها امام شد و دیگری مأموم ،‌حضرت فرمود به امام حسن که تو امام هستی و به امام حسین فرمود او را اطاعت بکن و قضیه شاور هم فی الامر که من یادم است مرحوم آیت الله طالقانی هم در یک نماز جمعه ای که اینجا صحبت کردند ، اشاره کرد ،‌من در همانجا این مطلب را …. ایشان خیلی می چسبید به این وشاور هم فی الامر فاذا عزمت فتوکل عرض کردم که مشورت مطلبی است و کسب نظر و استفاده از نظرات دیگر یک مطلب است ولی تصمیم گیرنده یک نفر است یعنی خود پیغمبر است که تصمیم می گیرد پس بنابراین تصمیم گیرنده و اجرا کننده یک نفر باید باشد این یک مسأله ای است که ما همیشه به این مطلب توجه داشتیم خوب این راجع به این مسأله .
و اما گفتند که التزام عملی البته این التزام عملی یک چیزی است که من فکر می کنم یعنی این جور پیش خودم فکر می کردم گرچه من خیلی ناقابل هستم ولی خیلی فکر میکنم شبیه به این باشد که به مردم شام وقتی رسید خبر اینکه حضرت امیر (ع) در محراب شهید شده در نماز صبح ، گفتند مگر علی نماز می خوانده واقعاً اینکه به قانون اساسی التزام عملی نداشته باشیم به نظر من مثل همان وصله هائی است که به علی بن ابیطالب می چسباندند که نماز نمی خواند عرض کردم من نمی خواهیم خودم را مقایسه با حضرت بکنم ولی آنهائی که سابقه من را که اینجا جای تعریف شخصی خودم وسابقه مبارزاتی و اعتقاد به مبارزه از سال 1324 یادم است که آن موقعی که مرحوم نواب صفوی و اینها البته من جزؤ سمپات های آنها بودم یعنی ازباب اینکه چه بودند من در آن حوزه اشخاصی که در آن جریان یادشان باشد ما از آن موقع در مبارزه و از این حرفها وارد شدیم و الحمدالله تا حالا هم تخطی نکرده ایم این راجع به این که «‌التزام عملی » واقعاً یک چنین نفی این مطلب اگر یک جائی هم هست که ما التزام عملی به اصطلاح به قانون اساسی نداشته باشیم خوب است که توضیح و تذکر بدهند خیلی خوب است .
و اما مطلب دیگری که گفتند که این مربوط به جامعه مدرسین می شود . و به خود من هم به اصطلاح مربوط می شود چون در آن نوشته « موضع گیری ایشان و مانند ایشان » در آن نامه اینجا هم که اسم بردند .
راجع به مالیات است ببینید ما تا حالا عقده مان این بوده و اگر هم اعتقادی برخلاف این داشتم فکر می کنم که اشتباه باشد که آن چیزی که به اصطلاح به عنوان مالیات اسلامی یعنی اگر ما می خواستیم استدلال بکنیم و اثبات بکنیم که دین از سیاست جدا نیست می گفتم که حضرت امام راجه به مسأله خمس و سهم سادات یک چنین استدلالی در حکومت اسلامی دارند . می گوید اگر بنا بود که سهم سادات را فقط سهم سید ها بود مثلاً مال اولاد فقیر پیغمبر بود همان خمس و سهم سادات بغداد برای اینها کفایت می کرد این همه ثروت کلان را ، این معلوم است کشف می کند به اینکه این مربوط به حکومت اسلامی است ما می گفتیم اینها را خمس و زکواه ،‌انفال که رقم بسیار درشتی است این مربوط به مالیات اسلام و مربوط به حکومت اسلامی است و نیازی هم ندارد .
اما این مسأله که یک موقع یادم است که جناب آقای هاشمی روایتی از حضرت الامام جواد سلام الله علیه تمسک می کردند یا روایتی را به حضرت امیر (ع) است که حرموم حاج آقا رضا در طهارتش نقل میکند نقل می کند که از اینها استفاده می شود به اینکه نه ،‌ در مواقع خاصی و در مواقع نایز حکومت اسلامی و حاکم اسلامی حق دارد یا حضرت جواد آن جمله را که می فرمایند امسال من یک چنین خراجی قرار دادم . این قابل انکار نیست و اینکه نه حضرت امام و هیچ کس از فقها این مطلب را منکر نیست که مالیاتی که در اسلام ثابت است و مقرر است همین  هابیشتر نیست . منتها مسأله ضرورت البته ضرورت یک موقع امام فرمودند به اینکه اگر امیرالمومنین (ع) الان تشریف داشتند و یک چنین جنگی را ما مبتلی بودیم ، ایشان مبتلی بود عبای من را می آمد از دوش من به عنوان مالیات حکومت اسلامی برمی داشت . آن یک بحث دیگری است . مسأله ضرورت و نیاز بحث است ، حالا آمد و فرض بفرمائید که زکواه ندادند حالا زکواه ندادند باید حکوکت اسلامی دست روی دست بگذارد ؟ نه ، مثل الان مثلاً ما از کشاورزانمان نمی توانیم زکواه بگیریم و لذا هیچ صحبتی هم نیست اما آمد و یا نداشتند و یا نتوانستند بدهند خوب این جا این طور نیست که حکومت دست روی دست بگذارد خوب باید حکومت اسلامی یک مالیاتی وضع بکند نه 10 درصد نه 20 درصد نه 100 درصد هم می تواند ، مالیات وضع بکند برای نیازی که دارد . پس این نظر شخصی خودم راجع به مالیات . و اما این قصه ای که حتی در همان حادثه شومی که من ممکن است از آن اسم ببرم آن سخنرانی قبل از خطبه نماز جمعه که چوب آن را داریم می خوریم و خدا حفظ کند ایشان را که این موقعیت و احترام و محبوبیت را دارد ( اشاره به آقای هاشمی رفسنجانی ) کسی جرات نمی کند بگوید بالای  چشمت ابرو است ( خنده نمایندگان )‌من در آنجا اعتراضی که به قانون کار داشتم در قانون کار من راجع به بیمه بحث کردم که می گوئید مثلاً بیمه شرعی نیست و فلان و این حرف ها . گفتیم نه ، بیمه راه دارد اولاً از کار فرما می شود روی حقوقش حساب کرد 100 تومان می گیرد 110 تومان می گیرند ، 10 تومان حقوق ، این مال آن اما سهم او را بدون رضایتش نمی شود گرفت و این را حالا هم اینجا می گویم . آنجا من عرض کردم که خوب این راه دارد بیمه را ممکن است که این را به عنوان مالیات ، حکومت اسلامی برگردن همان کارفرما بگذارد یا برگردن خود کارگر هم مثلاً بگذارد این دیگر دست ولی فقیه و دست حکومت اسلامی باز است به عنوان ضرورت اگر ضرورت اقتضا کرد این کار را می تواند بکند پس نوار من هم آنجا موجود است که من مالیات را اینطوری توصیف کرده ام .
اما راجع به این قضیه نامه ای که ایشان متذکر شدند که خوشبختانه خودشان آن را خواندند که در آنجا اینها می گویند « خمس ،‌زکوة ، انفال ، ضرورت ،‌تبرعات »‌ یعنی اگر متبرعی باشد که بپردازد و حکومت اسلامی را اداره بکند حالا مرض دارد حکومت اسلامی بیاید به زور بگیرد به ضرب ( ژ ـ 3 ) بگیرد آن را که خود مردم به قصد قربت می آیند می دهند . بنابراین ، ایشان هم حرفش همین است این هم حرفی مخالف اسلام و آنچه را که ما از فقه می دانیم و از اسلام نزده و حالا مطلبی که هست این است که در این رابطه من این اعلامیه ای را که پخش کرده اند به نام گروه اقتصاد جامعه مدرسین حالا این گروه جزو جامعه نیست و شاید جامعه هم آن موقع بی اطلاع بود و این را چه ایادی آمدند و منتشر کردند گفتند ثواب دارد این را بخوانید و تکثیر بکنید ، به همه بدهید در نماز جمعه تهران و حالا اینکه این نامه ای که این دو نفر نوشته اند فقط به نمایندگان مجلس نوشته اند و به حضرت امام دادند . آن به اصطلاح کودتاچی هائی که می خواستند علیه جامعه مدرسین کودتای خزنده بکنند و علیه حوزه و علیه فقه و علیه فقه سنتی و علیه حوزه ، آنها دست اندر کار این مطلب بودند که این را تکثیرش کردند . و متعاقب آن این اعلامیه را پخش کردند که حتما آن را دیده اند من چون برای امام خواندم با اینکه حال نداشت از امام اجازه گرفتم و گفتم اجازه بدهید اقلا چند جمله این را برای شما بخوانم « چه کسی باز دل امام را به درد آورد ؟‌» « نگرانی امام از چیست ؟‌» کودتای خزنده ای که حضرت آیت الله منتظری فرمودند از طرف چه کسانی است ؟ چه کسانی خود آگاه یا نا خودآگاه در خدمت آمریکا در آمدند ؟ این خناسان وسواس چه کسانی را گول زدند ؟ پیام اخیر امام که از روی درد و نگرانی برخاسته است هشداری است به همه دلسوزان انقلاب به ویژه طلاب متعهد سرتان درد نمی آورم تا اینجا می گوید « به نظر می رسد که دقت در سخنرانی های قبل از دستور مجلس و مطالعه اطلاعیه ها و نامه های آکادمی قم و گروه اقتصاد جامعه مدرسین و گوش دادن به نوارهای سخنرانی در شیراز و بازار تهران روشنگر چهره کسانی است که دل امام را به درد آورده برای نمونه فرازهائی از سخنان امام و ناهم دو تن از گروه اقتصاد جامعه مدرسین را که بعد می گوید که اینهائی که در جهت تضعیف انقلاب … اولاً می گوید که « گرچه اینان با فرستادن خدمت امام خود را در ظاهر تبرئه کردند »‌امتحان خودشان را جامعه مدرسین پس دادند در هر فرصتی اگر از طرف امام مسأله ای مطرح می شد اولین لبیک گو خودش را می دانست . مسأله ایشان مسأله حمل و نقل را عنوان کردند ، ما برای اینکه به اصطلاح با عجله لبیگ گفته باشیم و بگوئیم و مردم دیگر هم در حقیقت تشویق شده باشند به این عنوان ، این آقایان می گویند بلی خواستند خودشان را تبرئه کنند . بعد « ولی چنانجه بار دیگر دست به اقدام مشابهی بزنند و در جهت تضعیف انقلاب برآیند سوابق آنان را برملا نموده و ماسک طرفداری از انقلاب و اسلام راستین را که به دروغ بر چهره زده اند کنار خواهیم زد » این جامعه مدرسین است . من به امام عرض کردم که آقا گر چه فرمایشات شما را من دلیلی نمی بینم که منظور جامعه مدرسین باشد ولی چون ایادی هستند که این را در سطح جامعه پخش کرده اند که این مربوط به این است که منتشر شده شما نظرتان را بفرمایئد شاید من اشتباه کرده باشم من نظرم این است . ایشان فرمودند که نه ، من نظرم به جامعه مدرسین نیست من نظرم به جامعه مدرسین نبوده . « امام کسی نیست که خلاف بگوید و بگوید که نه ، گفته حالا تو روی من درمانده باشد و بگوید خیر ،‌امام تصریح فرمودند که من نظرم به شما نبود ، البته ما دیگر نپرسیدیم که نظر شما به که بوده ؟‌ کاری به این کار نداشتیم ، آن وقت این آقایان که حالا عرض می کنم شرح حالشان را که متأسفانه جناب آقای دشتی که گفتند جامعه مدرسین مرا می شناسند ایشان توی این باند افتاده ممکن است که خودشان هم متوجه نباشد ولی توی این باند کودتای خزنده که آیت الله العظمی منتظری فرمودند که توی این باند افتاده ،‌چقدر دیگر من وقت دارم ؟
رئیس ـ آقای آذری ! جنابعالی چهار دقیقه دیگر وقت دارید .
آذری قمی ـ اینکه یک ساعت وقت نشد ، سه ربع ساعت شد .
رئیس ـ ببخشید . چهارده دقیقه دیگر وقت دارید ، بفرمائید .
آذری قمی ـ بنابراین ایشان در آن باند گرفتار شدند و خودشان هم شاید توجه نداشته باشند که ان شاء الله توجه ندارند که حالا توضیح می دهم . این راجع به این مطلب .
و اما راجع به همین مسأله کودتای خزنده که متأسفانه خیلی باعث شرمندگی بنده شد که ما بشویم جزو کودتاچی و نظر آیت الله العظمی منتظری هم به ما و به جامعه مدرسین بادشد ، من شاید سنم خیلی بیشتر از شماها  باشد ، شاید در سال 1322 یا 1320 که من طلبه شدم آیت الله العظمی منتظری واقعاً یک طلبه مبرزی بود ، یعنی ایشان را من از 40 سال پیش از این کشف کردم زمان آیت الله العظمی بروجردی بر هیچ کس حاضر نبود که تقریظ بنویسد و نوشته های علمی اش را و یا علمیتش را اجازه اجتهاد بدهد و ایشان روی ایت الله منتظری واقعاً تاکید داشت به اینکه نجف آبادی ها آمدند ایشان را ببرند ایشان تاکید بر این داشتند که باید آقای منتظری در قم باشند و بعد هم در جریان مبارزات که البته ما یک سنگر کوچکی بودیم نه اینکه خودمان را بخواهیم در ردیف ایشان قرار بدهیم در جامعه مدرسین همسنگر بودیم تا سه سال قبل و این مسأله ای بوده که ایشان هم من خودم یادم هست تلفنی به ایشان گفتم ما می خواستیم اساسنامه جامعه مدرسین را ثبت بدهیم به ایشان اصرار کردیم که آقا شما از موسسین جامعه مدرسین هستید چه هستید ، چه هستید در سال 1337 شاید آقای هاشمی یادشان بیاید در قم در زمان آقای بروجردی جامعه مدرسین در قم تاسیس شد (‌البته به اسم هیأت مدرسین ) خواستیم ثبت بدهیم گفتیم شما که جزو موسسین هستید ایشان حرفشان این بود هر چه من اصرار کردم ایشان فرمود که من چون نمی توانم در جلسات شرکت کنم نمی توانم پاسخگوی تصمیمات باشم بنابراین مرا معاف بدارید گفتم خوب این یک حرف منطقی و درستی است ، ولی ایشان فردی است که برای حوزه علمیه و برای جامعه مدرسین بسیار مفید است گفت که « اول من آمن به امام ایشان بوده » و اول من آمن به ایشان » خود من بودم . یعنی من کسی را سراغ ندارم که زودتر از من ایشان را به عنوان مرجعیت و رهبری یعنی حداقلش مسأله رهبری حالا من مرجعیتش را شاید یادم نباشد که دروغ گفته باشم و شاید بعضی ها فکر بکنند که می خواهم تملق بگویم . نه ، عرض کنم در سال 1352 که در نائین بودیم مراجعاتی که می شد من می گفتم ان شاء الله بعد از هزار سال دلمان به آقای منتظری خوش است و مطمئن هستیم و امیدواریم این راجع به این . پس ما راجع به آقای منتظری همه می دانند که حرفی نیست و جامعه مدرسین هم مذاکراتش نوعا هم مذاکرات محرمانه نیست ، بیرون می رود . این اتهامی که این آقایان می زنند که مثلاً جامعه مدرسین با آقای منتظری اختلاف دارند یا آقای هادی غفاری مثلاً می فرمایند که نه آقای مشکینی دبیر جامعه مدرسین نیستند خوب حالا اینها مسأله ای است ولی خیر ، ایشان هستند ولی نپذیرفتند به اینکه اعلان بشود برای اینکه می گفت من نمی توانم از نظر مزاجی آن وظایفی که بر عهده ام هست درست از عهده اش بربیایم . علی ای حال پس بنابراین این راجع به آیت الله العظمی منتظری که اعتقاد من این است و این خواهد بود اما این آقایانی که ادعای دوستی می کنند و اظهار علاقه به آقای منتظری می کنند ، اینها را بدانید که اولین ضربه ای که اینها دارند به آقای منتظری می زنند اولی ضربه این است :‌ که بگویند جامعه ممدرسین کودتاچی است جامعه مدرسین علیه آقای منتظری چنین و چنان است برای اینکه حالا این را ما نمی خواهیم افتخاری و به اصطلاح منتی بر سر مام یا به سر مردم ایران بگذاریم ، ولی اولین کسی که امام را به عنوان مرجعیت و رهبریت نمی دانم در سال هزار و سیصد و چند بود معرفی کرد ، جامعه مدرسین بودند ، حالا این زشت نیست که بیایند بگویند که آقای منتظری را اشتباه نمی کنند که آقای منتظری را اینها قبول ندارند این به آقای منتظری ضربه نیست ؟ که افرادی که سابقه این جوری دارند چه در مبارزه ، چه در علمیه ،‌چه در تدریس آقای منتظری را قبول ندارند و مخالف آقای منتظری هستند . این همان دوستی همان چیز نیست و کودتای خزنده را چه کسی می کند علیه خود آقای منتظری ، الان تشکیلاتی در قم هست که حالا من لازم نمی دانم اسمش را ببرم که نقاط مثبتی هم دارد تشکیلات تبلیغی هست که متأسفانه آقای دشتی هم در آن تشکیلات است و باز با جای دیگر هم ارتباطی برقرار است که اینها مشغول کشاندن حوزه هستند به پوچی ، یعنی چه ؟‌ یعنی می گویند : « ولی فقیه » ولی فقیه چه کسی است که ما می گوئیم آن را که امام فرمود فقه سنتی را به جامعه مدرسین گفت کاری بکنید تحصیل در حوزه علمیه به طور سنتی انجام بگیرد که مثل امام خمینی از آن دربیاید .
صادق خلخالی ـ آقای عبائی و اینها را امام هم قبول دارد ، درباره اینها صحبت نشود .
آذری قمی ـ من صحبت آقای عبائی را نکردم .
صادق خلخالی ـ بالاخره همین ها را داری می گوئی پس چه کسی را می گوئی ؟
آذری قمی ـ خیلی خوب همان ها را می گویم بلی ، حالا که ایشان فرمودند بلی همان دستگاه را من می گویم ( خلخالی ـ خوب ) ( خنده نمایندگان ) بلی آنجا الان با یک روابطی که بین تهران و بین اصفهان و بین بعضی از تشکیلات هست که دارند علیه فقیه و فقاهت کودتا می کنند که حوزه آن درسی که لازم باشد به طریق سنتی بخوانند که بشود امام از آن دربیاید مثل آقای منتظری از آن دربیاید اینها دارند حوزه را به این طرف می برند یکی از نمایندگان ـ حاج آقا ! طبق آئین نامه حق دارد که فقط دفاع کند
آذری قمی ـ مجله حوزه را تماشا بکنید . مجله ای به نام حوزه دارد منتشر می شود علیه فقه و علیه اجتهاد (همهمه و اعتراض نمایندگان )
رئیس ـ آقای آذری اینها صحبت نشود بهتر است .
آذری قمی ـ آقا من دارم از خودم دفاع می کنم ایشان ما را متهم کرده در دخالت کودتای خزنده .
کروبی ـ‌حاج آقا آذری ! همان طور که فرمودید و به حق هم بود تا اینجا دفاع … ( همهمه نمایندگان ) اینها از بهترین چهره های سوابق انقلابی هستند که خود حضرتعالی … ( همهمه نمایندگان )
آذری قمی ـ بسیار خوب پذیرفتم چشم ، دیگر ادامه نمی دهم فقط می خواستم یک گوشه ای از کودتای خزنده را برایتان توضیح بدهم .
صادق خلخالی ـ آنها هم کودتاچی نیستند .
رئیس ـ آقای آذری ادامه بدهید و دیگر در این بحث صحبت نکنید چون وقتتان خیلی کم است شما فقط 5 دقیقه دیگر وقت دارید .
آذری قمی ـ خیلی خوب ، و این یک خطری است که من احساس می کنم حالا باز به اشخاص کار ندارم یک خطری است که مجلس شورای اسلامی هم وظیفه سنگینی در این مقطع تاریخی به عهده اش هست حالا خودتان می دانید هر کاری می خواهید بکنید .
و اما راجع به مسأله انتخابات که من عرض کردم خیلی ضرورت نمی بینم حرف بزنم ولی یک جمله را عرض می کنم و جمله این است که بلی ، قبلو کردیم که این کار خلافی بوده که سپاه کرده و یاهیات اجرائی کرده اینکه موثر هم بوده رأی من را بالا برده و رأی او را پائین آورده همه اینها درست و یا گفتن فوتبالیست مثلاً این رأی را پائین آورده همه اینها را ما قبول می کنیم ولی من از آقای دوزدوزانی و از جناب آقای دشتی و از سایر نمایندگان محترم درخواست می کنم که خوب بود سری به قم می زدند و یک تلفنی اقلا می کردند که ببینند در مرحله اول و مرحله دوم چه قدر از این قبیل حرفها درباره شخص بنده و درباره جامعه مدرسین گفته شد و پخش شد که اگر ما صد هزار داشتیم آن صد هزار را یک رأی می کرد . درست است این معنا غلط ، اشتباه ، تخلف ، اما با همدیگر همه را مقایسه کنید تنها این مسأله را چسبیدن و بعد اینکه آقای خلخالی مثلاً در دوره دوم می روند به یکی از حوزه ها می گویند من به اسماعیلی رأی می دهم ، ما 40 تا تخلف در شورای نگهبان داریم این تخلف هم چهل و یکمی اش باشد یا به فرض بفرمائید جامعه مدرسین … ( خلخالی ـ آقای هاشمی من اخطار دارم ) شما بعد حرف بزنید اشکالی ندارد ( خلخالی ـ خواهش می کنم ) ( خنده نمایندگان ) یا ایشان می فرمایند جامعه مدرسین دروغ و واضح و فاش ، جامعه مدرسین شش نفر ، بیشتر اینها را انتخاب نکردند رأی به اینها ندادند یا ایشان می دانستند یا نمی دانسته اگر نمی دانسته که خوب چیزی که آدم نمی داند بگوید ، دروغ است دیگر (رئیس ـ حالا دیگر از این حرفها نگوئید ) نه آقا ، و همچنین مسأله همان تشکیلاتی که عرض کردم که به اقرار خود آقای اسماعیلی هفتاد هزار توما یا صد هزار تومان درباره انتخابات از بودجه دولت ، بودجه تبلیغاتی برای آقای اسماعیلی خرج می کند و اشخاصش حاضر هستند و از خودش رفته اند و سؤال کرده اند و گفته آنها داده و بعد می نویسند بدون هیچ استثنائی « ما طلاب فیضیه و اساتید حوزه علمیه ما به آقای اسماعیلی و برادر آقای خلخالی رأی میدهیم اینها آیا در رأی من و تنزل رأی من به اندازه رأی او هیچ اثری نداشته ؟
صادق خلخالی ـ آقای هاشمی ! من باید یک جمله ای بگویم .
رئیس ـ ما در این …
صادق خلخالی ـ آقای آذری یک مطلبی را فرمودند آقایان توجه کنند ( رئیس ـ اینکه هیچ عیبی نداشت که شما رفته آید تبلیغ کرده آید ) من رفتم آنجا علنا به آقای اسماعیلی رأی دادم خیر ، آقایان بشنوند من زیر عبایم رأی دادم اواکس آمریکائی و عربستان هم ممکن است که آن را ببینند این یک جواب .
و جواب دوم که من گفته باشم 40 تا تخلف در شورای نگهبان دارم ، این کذب محض است و خود این آقای آذری قمی که این مسأله را می گویند ، دروغ می گویدن والله والله دروغ می گوید ، شما باید شاهد داشته باشید که من این حرف را پیش کسی گفته باشم چرا خودت به موش مردگی میزنی و بازی در می آوری .
یکی از نمایندگان ـ آقای هاشمی این تعبیر درست نیست .
خلخالی ـ خوب ، تعبیر من غلط .
کروبی ـ آقا ! مودب حرف بزن .
رئیس ـ دیگر بحث تمام شد و آقای آذری از یک ساعت وقتشان استفاده کردند
آذری قمی ـ جناب آقای هاشمی لطف بفرمائید رأی علنی گرفته بشود .
رئیس ـ آقای آذری از آقایان درخواست کردند که رأی علنی بدهند گلدانها را جهت اخذ رأی حاضر کنید .
یکی از نمایندگان ـ آقای هاشمی ! باید من هم صحبت کنم اسم من برده شد .
رئیس ـ ببینید در این بحث اسم خیلی ها آمد و ما حالا دوباره بیائیم در این وسط به همه وقت بدهیم دیگر نمی شود .
قائمی ـ به آقای خلخالی تذکر بفرمائید که حق توهین ندارد .
رئیس ـ آن تریبون نبود هیچ کسی حق توهین به کسی ندارد .
سید محمود علوی ـ آقای هاشمی اهانت شد و من از حقم نمی گذرم .
رئیس ـ آقای علوی ، آقای دشتی ،‌آقای خلخالی و آقایان دیگر ببینید اشارات در این بحث ها این جوری است هر کسی اسم کسی را می برد ما اگر بخواهیم به همه 10 دقیقه وقت بدهیم تسلسل لازم می آید چون بالاخره آن کسی هم که دفاع می کند یک چیزی می گوید که ...
علوی ـ آقای هاشمی اجازه بفرمائید .
رئیس ـ آقای علوی مطلبشان این است که من اعتراضم را پس گرفتم هیچ روی مصالح سیاسی نبوده روی فکر خودم بوده منتظری داشتم و نظرم را …
علوی ـ آقای هاشمی من یک توضیح مختصری دارم .
رئیس ـ اجازه بدهید بعد از جنابعالی هم آقای دشتی وقت می خواهند این نمی شود . آقای دوزدوزانی هم حالا وقت می خواهند اما وقت نمی دهم .
( 199 نفر در مجلس حاظرند )‌ همه آقایان می توانند در این رأی گیری رأی بدهند و رأی هم علنی است کسانی که موافق اعتبار نامه آقای آذری هستند کارت سفید با اسم و آن کسانی که مخالف هستند کارت کبود با اسم و آنهائی هم که ممتنع هستند کارت زرد با اسم ، به گلدان بیندازند همه کارتها با اسم باشد کارت هائی که بی اسم باشد ما نمی خوانیم یعنی رأی باطل به حساب می آید .
رهامی ـ آقای هاشمی ! ایشان راجع به دفتر تبلیغات هم گفتند .
رئیس ـ خیلی خوب راجع به دفتر تبلیغات طبق همان چیزی که آنها حق دارند دفاع بکنند اما اینجا که دیگر روی آن بحث نیست .
صادق خلخالی ـ آقای هاشمی ! من تعبیری که نسبت به آقای آذری داشتم از ایشان عذر خواهی می کنم .
رئیس ـ آقای خلخالی از تعبیری که نسبت به آقای آذری داشتند به طور رسمی عذرخواهی می کنند .
خلخالی ـ واقعاً عذر خواهی می کنم .
رئیس ـ آقایان یک ربع ساعت تنفس می دهیم و بعد از تنفس آراء‌ را می خوانیم ( جلسه در ساعت 25/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 55/10 به ریاست آقای محمد یزدی تشکیل شد )
نایب رئیس ـ مجلس برای ادامه مذاکرات رسمی است نتیجه آراء‌ مربوط به اعتبارناه جناب آقای آذری را می خوانیم :
آراء موافق 164 رأی آراء مخالف 9 رأی آراء‌ممتنع 20 رأی و 6 رأی بی نام داشتیم که طبعا باطل حساب می شود بنابراین اعتبار نامه جناب آقای آذری تصویب شد ( تکبیر نمایندگان )
( اسامی رأی دهندگان به اعتبارناهم آقای آذری قمی به شرح زیر است )
موافقین :
آقایان : سید مصطفی ذوالقدر ـ احمد همتی ـ زواره ای ـ سید علی عوض زاده ـ قلی شیخی ـ ملازهی ـ راجی ـ لطفی ـ ارومیان ـ لطیف صفری ـ یعقوبی ـ سید محمد حسینی نژاد ـ سید عبدالله هجرتی ـ علی پریزاد ـ خانم بهروزی ـ سید محمد مهدی طباطبائی نژاد ـ خانم مرضیه حدیدچی ـ علی مطهری ـ زین العابدین قربانی ـ رحیم علیزاده ـ محمد مهدوی ربانی املشی – حکم الله پزشکی ـ سید داود مصطفوی ـ غلامرضا فدائی ـ مهدی مهدیزاده ـ حسین ابراهیمی ـ محمد رضا باهنر ـ خدا کرم جلالی ـ سید حسین موسویانی ـ عبدالله تاتلی ـ یونس محمدی ـ علی عبدالله پور ـ عزیز حجتی ـ محمد کلاته ای ـ محمد باقر داودی ـ محمد یزدی ـ محمد هاشم رهبری ـ سید محمد رضا هاشمی ـ سید حسین محمدی آذر ـ محمد صالح طاهری ـ محمد مهدی پورگل ـ دکتر زرگر ـ سید حسین شاهچراغ ـ شید حسن حسینی طباطبائی ـ سید مجتبی عرفانی ـ مصطفی ناصری ـ عباس رحیمی ـ محمود مروی سماورچی ـ سید کمال الدین نیک روش ـ امیر میر ـ علی شوشتری ـ سید علی قریشی ـ حسین سبحانی نیا ـ محمد رضا عباسی فرد ـ میر علی سید خاوری لنگرودی ـ غلامرضا سلطانی ـ ابراهیم اسلامی خرمی ـ سید نور محمد محمودیان ـ محمد صالح احمدوند ـ غلامرضا بیات ـ علی نظری منفرد ـ هادی غفاری ـ عزت الله دهقان ـ ولی زمانی ـ رحمان رحیمی ـ فرج الله افرازیده ـ حجت الله زمانی ـ محمد محمدی ـ غلامرضا رحیمی حاج آبادی ـ حاتم ناروئی ـ رمضان روحانی نیا – محمد اشرفی خوزانی – علی آقا محمدی ـ کامل خیرخواه ـ حسین محلوج چی ـ جاوید رمضان پور ـ محمد باقر آخوندی – سید حیدر جعفری ـ مهدی قائمی فر ـ قربانعلی دری نجف آبادی ـ رحمت الله رحمتی ـ حسن جعفری ـ سید جواد انگجی ـ یارمحمد عرب عامری ـ سید حسن شجاعی کیاسری ـ موسی سلیمی – سید ابوالحسن مخزن موسوی ـ سید رضا اکرمی ـ سید علی حسنی زاده ـ بادامچیان ـ فخرالدین فال اسیری ـ فخرالدین هاشمی خانکهدانی ـ سید ابوالفضل سید ریحانی ـ مهدی شاملو محمودی اسماعیل آهنی ـ سعید امانی ـ سید جلیل صدر طباطبائی ـ سید مصطفوی کاشانی ـ علی بابا بابائی ـ ابوالقاسم رزاقی ـ میر ابوطالب حجازی ـ محمد خزاعی ـ سید هادی خامنه ای ـ نورالدین رحیمی ـ میرغفار سجاد نژاد ـ هاشمی رفسنجانی ـ محی الدین انواری ـ هراتی ـ محسن مجتهد شبستری ـ سید هاشم حمیدی ـ سید فضل الله حسینی برمائی ـ سید ابوالحسن حسینی ـ سید محمود علوی ـ سید جلیل سیدزاده ـ محمد علی سبحان اللهی ـ سید محمد اصغری ـ اسد الله بیات ـ سید مجتبی میرجعفری ـ مرتضی فهیم کرمانی ـ محمد تقی رنجبر ـ حسین کمالی ـ سید محمد خامنه ای ـ عبدالکریم اربابی ـ علامحسین نادی ـ علی موحدی ساوجی ـ احمد زمانیان ـ خنانشو – حایری زاده ـ علی ملکوتی ـ موسوی دامغانی ـ یوسف پور ـ امام موسوی - سید مرتضی موسوی ابر به کوه ـ علی مثبت فاضل همدانی ـ وارتانیان ـ مراد علی احمدی ـ حسینعلی احمدی ـ معرفی زاده آذری قمی ـ‌اسدی نیا ـ محمد علی صاحب الزمانی ـ محمد صفری ـ نور الله عابدی ـ ابراهیم عباس پور ـ جلال فارسی ـ فردوسی پور ـ مصطفی قادری - سید مطهر کاظمی کرج ـ کروبی ـ ابوطالب محمودی ـ مهدی مهدی حاجی ـ قاسم مهرزاد صدقیانی ـ علیرضا نظری ـ‌راستی لاری ـ عباس متین .
مخالفین :
آقایان :خلخالی ـ دوزدوزانی ـ پورسالاری ـ طالب خیاطی ـ قنبر کبیری ـ صمد شجاعیان ـ فریدون سلیمی محمد شینی مصطفی ـ راثی .
ممتنعین :
آقایان : مرتضی رضوی – انجیری ـ‌رهامی ـ معماری – عبدالحسین ساوه ـ حسین محقق بانکی ـ غراوی ـ‌محمد امین طرفی ـ سید حسن موسوی پور ـ محمد علی عربی ـ سید علی حسینی ـ علی محمد عریبانی ـ علی پناهنده ـ سید رسول موسوی ـ خانم دستغیب – حسین سلطانی ـ حامد دامنی ـ علی اکبر روحانی فرد ـ محمد رشیدیان ـ کیاوش .
آراء‌بی نام 6 رأی
7 ـ گزارش کمیسیون تحقیق در مورد پرونده انتخاباتی آقای میر علینقی سید خاوری و تصویب اعتبار نامه ایشان .
‌منشی ـ دستور بعدی گزارش کمیسیون تحقیق در باره پرونده انتخاباتی آقای میر علینقی سید خاوری از حوزه لنگرود است .
نایب رئیس ـ چون مخبر کمیسیون تشریف ندارند نایب رئیس کمیسیون تشریف بیاورند .
سید ابوالفضل موسوی تبریزی ( نایب رئیس کمیسیون تحقیق ) ـ گزارش از کمیسیون تحقیقه به مجلس شورای اسلامی
کمیسیون تحقیق در روز یک شنبه مورخ 31/4/63 پس از تلاوت ایاتی از کلام الله مجید بررسی پرونده انتخاباتی حوزه انتخابیه لنگرود را آغاز کرد . پرونده حوزه انتخابیه مذکور که در رابطه با اعتبارنامه آقای میر علینقی سید خاوری رد شعبه 12 مطرح و پس از عدم تائید در شعبه مذکور در جلسه علنی مورخ 22/3/63 مجلس شورای اسلامی مطرح و جهت تحقیقات لازم به کمیسیون ارجاع گردید . موارد اعتراض مندرج در پرونده از جمله عبارتند از :
1 ـ نامه ای که مشتمل بر مطالبی بوده از جمله اهانت به بعضی از شخصیت هاس علمی و معنوی و مقام رهبری .
2 ـ تخلافات تبلیغاتی انتخاباتی .
3 ـ وجود افراد ناصالح و وابسته با گروهکها و بی تفاووت در ستاد ایشان .
4 ـ عدم موضع گیری صریح در برابر گرهکها و ضد انقلاب و خوشروئی و بی تفاوت نسبت به آنها .
5 ـ شکایان 53 انجمن اسلامی .
در ادامه رسیدگی به پرونده پس از مطالعه اوراق و مذاکره اعضاء‌کمیسیون و شنیدن توضیحات آقای سید خاوری مقرر شد دو تن از اعضاء‌کمیسیون به منطقه عزیمت و پس از تحقیقات محلی نتیجه را گزارش نمایند و در جلسه مورخ 31/4/63 گزارش اعضاء محقق ارائه شد ، پس از توضیحات آقای سید خاوری توهین به مقامات مملکتی و رهبری را تکذیب نموده و استناد گفتار توهین آمیز را حاکی از اغراض شخصی دانست .
در زمنیه گردن آمدن افراد ناصالح در ستاد توضیح دادند که لازم است افراد ناصالح با نام و نشان ذکر شود و در ستاد من روحانیون هم بوده اند ، در مورد نحوه تبلیغ گفته شد که طرفداران آقای سید خاوری وجود کمبودها در منطقه را متوجه رقیب نموده و از این طریق در کاهش رأی ایشان موثر بوده اند ،‌در زمنیه عدم موضع گیری صریح در برابر افراد گروهکها و اشخاص بی تفاوت آقای سید خاوری اظهار داشتند که من گفته ام انتخابات است و نه انتصابات و اگر افراد را با عناوین مختلف رد کنیم علی می ماند و حوضش و همه مردم حق رأی دارند توضیحا اضافه می شود بر اساس گزارش یکی از اعضاء محقق امام جمعه لنگرود انتخابات لنگرود را سالم ترین انتخابات توصیف نموده و اظهار داشته اند که در صورت رد اعتبارنامه مشارالیه مظلوم واقع خواهند شد . کمیسیون وارد مرحله اخذ رأی گردید که اعتبارنامه ایشان با اکثریت 5 نفر رأی مخالف و سه نفر رأی ممتنع و 4 رأی موافق رد گردید . دلایل رد اعتبارناهم بشرح زیر اعلام می گردد :
1 ـ نامه ای مشتمل بر گزارش اهانت ایشان به مقامات معظم دینی و مملکتی به امضاء عده ای از طلاب قم .
( فهیم کرمانی ـ امضاء‌کنندگان چند نفر بودند ؟‌ ) هشت نفر بودند ، آقایان حجج اسلام محفوظی و فیض عده ای از امضاء کنندگان نامه را تأیید نمودند .
2 ـ نامه حجت الاسلام آقای ممجد که یکی از شخصیت های علمی است و مشارالیه رئیس هیأت نظارت شورای نگهبان در منطقه بودند نامه مذکور حاکی از مخدوش بودن انتخابات و وجود جو رعب و وحشت می باشد .
3 ـ مذاکرات و توضیحات مفصلی که در جلسه کمیسیون تحقیق توسط اعضاء کمیسیون انجام گرفت .
خلخالی ـ آقای موسوی . آن دو نفر آقا آن افراد را تائید کردند مضمون را تائید نکردند .
سید ابوالفضل تبریزی ( نایب رئیس کمیسیون تحقیق ) ـ حالا این گزارشی است که نوشته شده است 2 ـ 3 توضیح اجمالی من در رابطه با این اعتبارنامه بدهم خودشان بیایند مسائل را مطرح بکنند.
آن نامه که نوشته شده است توسط 8 نفر از طلبه های قم بوده است که ما آنجا رفتیم البته آن نامه 2 مطلب دارد یکی توهین به مقامات مذهبی و معنوی و علمی که مرحوم آقای مطهری باشد یکی هم توهین به مقام رهبری و .. است از آن امضائ کنندگان نامه ها که آنجا بودند من نامه را خوانده ام گفته ام آقایان این را قبلاً برایتان می گویم آقای ممجد هم گفت 3 نفر از این امضاء‌کنندگان نامه از افرادی است که من پشت سر آنها نماز می خوانم آقای ممجد این را اظهار داشتند .
کروبی ـ آقای موسوی آن حدی که می شود توهین را بگوئید .
نایب رئیس ـ توضیح داده می شود هر کجا کمبود داشت شما تذکر بفرمائید .
نایب رئیس کمیسیون تحقیق ـ می گویم ، چشم ، خود نامه این جا است .
هر کجا کمبود شد شما اجازه بفرمائید من تا آنجا که در جریان پرونده هستم توضیح میدهم .
نایب رئیس ـ مخبر شعبه هم هستند ایشان هم حق دارند ممکن است توضیح بدهند اگر چیزی ماند و برای مجلس ابهامی داشت آن وقت توضیح می دهند .
سید ابوالفضل تبریزی ( نایب رئیس کمیسیون تحقیق ) – 3 نفر از آن امضاء‌کنندگان را آقای ممجد یک روحانی متدین و مقدس که در منطقه بودند ایشان گفتند من سه نفر از اینها را می شناسم و پشت سر آنها نماز می خوانم این عین عبارتش بوده که من علامت گذاشتم با آقای ممجد وقتی که صحبت می کردیم بر آن 3 تا علامت گذاشتیم بعد آمدند خودم هم شناختم که از طلبه های قم بودند متن نامه را برایشان خواندم گفتم آقایان !‌ هر کدام از شما بر این نامه که امضاء کردید و مطلبش را می دانید خودتان غیر از امضاء صراحتا هم بگوئید به مطلب اول که رسیدیم ( نامه هم اینجا است ) یکی از آن آقایان در آنجا بود گفت بلی من گفتم اما بلاواسطه نگفتم بلکه این را مع الواسطه گفتم بلاواسطه من از دو نفر که در دهی بودند آنها گفتند و من ای را گفتم .
به مطلب دوم که مهم هم همین مطلب دوم بود وقتی که رسیدم یکی از آن آقایان گفت من می گویم چون پیش من گفته است و اگر هم بخواهد هر کجا خواست من می توانم بیایم بگویم . این جریان آن نامه و امضاء کنندگان بود که از آن امضاء‌کنندگان 8 نفر در آنجا به نظرم 7 نفر از آنها بودند و یکی از آنها نبود .
یکی از نمایندگان ـ مطلب چی بود ؟
نایب رئیس کمیسیون تحقیق ـ نامه را نیم خواهم بخوانم شما اصرار نکنید نامه توهین به مقام رهبری و توهین به شخصیت های علمی و مغز متفکر انقلاب که مرحوم آیت الله شهید مطهری است . اصل نامه اینجا است من دارم اشاره می کنم خودتان تصمیم بگیرید بعد این آقایان که اینطور گفتند با اعضاء هیأت اجرائی و اعضاء هیأت نظار شورای نگهبان و شواری فرماندهی سپاه و روحانیت منطقه و امام جمعه جناب آقای شمس ما جلسه داشتیم کل جریانات را آنجا .
یکی از نمایندگان ـ آقا ! این توهین چه بود ؟
نایب رئیس ـ همین مقدار کافی است بعد روشن می شود . اگر لازم دانستند مخبر شعبه می گویند آقای موسوی شما بفرمائید .
نایب رئیس کمیسیون تحقیق ـ با تمام اینها ماجلسه داشتیم و اول با برادران که رفته بودیم برای اینکه بی طرفی خودمان را حفظ کنیم و علی القاعده که کسی اگر به جائی رفت باید وارد منزل امام جمعه باشد مخصوصا مثل ما طلبه ها که انس مان با امام جمعه ها است این کار را هم نکردیم اول رفتیم شب در فومن ماندیم در منزل برادرمان آقای صفوی بعد صبح رفتیم فرمانداری اول جلسه ای داشتیم با اعضاء هیأت نظارت و اعضای شورای نگهبان که جناب آقای ممجد یکی از آنها بوده و آقای معزی یکی از روحانیت آن جا بود که آن هم عضو شورای نگهبان بوده با اینها جلسه داشتیم همین حرفها که وجود افراد ناصالح در ستاد این داشتن و تخلفات انتخاباتی و باکلیات پلاکارد و اعلامیه دادن که ما موتور سواران ما ماشین چی ها ما روحانیت ما فلان … اینها را همه آنها گفتند و عین گزارش را با عین الفاظشان بنده آنجا نوشتم که الان در این جا موجود است . بعد از تمام شدن جلسه تقریباً 3 ساعت شاید طول کشید بلکه بیشتر هم طول کشید ( نایب رئیس ـ آنچه که دخالت د رگزارش تشریح دارد بفرمائید )بعد از ظهر هم رفتیم نزد روحانیت آنجا که حدود 9 نفرشان آمدند منزل آقای شمس ( امام جمعه ) قبل از آمدن امام جمعه صحبت کردیم برادرمان آقای صفوی هم بودند امام جمعه فرمود سالمترین انتخابات است و اگر بخواهند این انتخابات را رد بکنند اولی ظلمی است که در جمهوری اسلامی می شود ( و این را هم بگویم که امام جمعه وجود افراد ناصالح را منکر نشد نکته این جا است و توجه بکنید ) فرمود اگر در ستاد انتخاباتی آقای خاوری چهار نفر آدم ناباب بودند این همه روحاین هم که بودند 10 ـ 15 نفر اینجا بودند از قم آمده بودند افراد صالح و متدینی هم بوده اگر آنها بودند چطور شما رفتید چسبیدید به آن 4 نفر افراد ناصالح و این همه افراد صالح را کنار گذاشتید . این هم فرامایش امام جمعه بود که تلویحا و کنایتا و ضمنا تقریباً این بود افراد ناصالح را ایشان تصدیق کردند ( دوزدوزانی ـ آقا دلایل رد باید توضیح داده شود ) دلایل رد را داریم توضیح می دهیم فردای آن روز در شورای فرماندهی جلسه داشتیم که فرمانده سپاه آنجا برادرمان آقای رحمتیان یک فرد مخلص واقعاً آدم متدین و بقیه اعضای شورای فرماندهی هم همین طور . اینها مخلصانه مسائل را ذکر کردند و همان اشکالاتی را که هیأت اجرائی انتخابات و هیأت نظارت شورای نگهبان گفتند همان اشکالات را به اضافه بعضی از مسائل دیگر که حدود چهارصد و خرده ای برگ به ما دادند آوردیم دیدیم بعضی ها با اینها که این جا داده بودند و قبلاً لای پرونده بود مطابق است و بعضی ها اضافاتی هم داشته است که در نتیجه گزارشی که من و برادرم آقای صفری دادیم اصل گزارش این بوده است ، روحانیت . امام جمعه مویدند شواری فرماندهی سپاه و هیأت نظارت ، هیأت اجرائی که از جمله آقای ممجد که یکی از علمای خوب آنجا است اینها هم موید نیستند و رد می کنند ما عین گزارش را برای کمیسیون تحقیق دادیم کمیسیون تحقیق بعد از شنیدن گزارش از ما و برداشت هائی که ما داشتیم دو نفر این را شنیدند بعداً وارد رأی گیری شد و 5 رأی مخالف و 4 رأی موافق و دو رأی ممتنع و بنابراین مصوب اخیر مجلس ، اعتبارنامه آقای سید خاوری را تائید نکردند والسلام .
نایب رئیس ـ چون پرونده از شعبه آمده بود مخبر شعبه می توانند صحبت کنند ( یکی از نمایندگان ـ مخب شعبه حضور ندارند 9 اشکالی ندارد نایب رئیس می توانند توضیح بدهند .
یکی از نمایندگان ـ نظر شعبه تأیید شده است .
نایب رئیس ـ شعبه هم براساس همین نامه و همین مطالب بوده که قهرا تحقیق شده است . به هر حال مخبر شعبه می توانند بیایند توضیح بدهند . آقای علوی بفرمائید .
علوی ـ مطابق نظر شعبه است .
نایب رئیس ـ یعنی مطلب اضافی مخبر شعبه ندارد ( علوی ـ خیر ) بسیار خوب . خود آقای خاوری می توانند صحبت کنند .
نایب رئیس کمیسیون تحقیق ( موسوی تبریزی ) ـ اجازه بفرمائید یک توضیح عرض کنم .
نایب رئیس ـ اگر اشتباهی داشتید تشریف بیاورید همین جا توضیح بدهید .
نایب رئیس کمیسیون تحقیق ( موسوی تبریزی ) ـ برادرمان آقای رهامی تذکری دادند که تذکرشان بجا بوده این عدم تأیید پرونده انتخاباتی آقای سید خاوری مبنیا بر مصوبه اخیر مجلس نبوده چون اگر آن نظر قبلی هم بوده باز تائید نشده است چون 5 نفر ماخالف و 4 نفر نوافق دارد بنابراین مبنیا برکار عادی تائید نشده است .
نایب رئیس ـ یا مخبر با نایب رئیس شعبه تشریف بیاورند . ضمنا این کلمه « توهین » را که ظاهرا برای نمایندگان خیلی مهم است و عین تعبیر را هم نمی بایستی در این جا گفت ، می شود کمی توضیح داد که تحقیر آمیز و در حقیقت عبارت جوری است که به مرحوم شهید آیت الله مطهری و مقام رهبری . آن تعبیر در حقیقت یک نوع هتک و تحقیر آمیز است بیشتر از این من نمی خواهم توضیح بدهم . البته در نامه نوشته است جریان در موقعی که تشییع جنازه انجام می شده . .. آن نامه این جور نوشته است و آقای موسوی توضیح دادند که امضاء‌کنندگان به چه نحوی برخورد داشتند . آقای علوی بفرمائید .
رحیمی ( نایب رئیس شعبه )
یکی از نمایندگان ـ آقای یزدی ایشان نمی توانند صحبت کنند .
نایب رئیس ـ اگر مخبر شعبه نبود نایب رئیس ( بیات ـ اجازه می فرمائید ) آقای بیات بفرمائید.
بیات ( منشی ) ـ من ماده 20 آئین نامه داخلی را می خوانم :
ماده 20 ـ چنانچه اعتبارنامه نماینده ای از طرف شعبه مورد اعتراض واقع شده و به کمیسیون تحقیق احاله شده باشد نظر کمیسیون تحقیق در مجلس قرئت می شود ، اگر گزارش کمیسیون مبنی بر رد اعتبارنامه باشد مخبر کمیسیون تحقیق ادله رد اعتبارنامه را توضیح می دهد و در صورتی گزارش مبنی بر تأیید اعتبارنامه بشود شعبه حق بحث دارد »
بنابراین از نظر آئین نامه ایشان نمی توانند بحث بکنند کمیسیون تحقیق باید توضیح بدهند .
رحیمی ( نایب رئیس شعبه ) ـ آقای یزدی ! لازم نیست توضیح بدهم ؟
نایب رئیس ـ خیر ، یعنی توضیحات لازم توسط مخبر کمیسیون تحقیق شده است . آقای خاوری بفرمائید سید خاوری ـ بنده به خاطر اینکه بتوانم از خودم دفاع کنم ناچارم ناریخچه مختصر و مفید ، تاریخچه انتخابات لنگرود را به عرض برادران و خواهران نماینده برسانم ، بعد موارد اعتراض و اشکالاتی که کرده اند عرض کنم اگر مسبوق نیستید بدانید آقایان و خانم ها که بنده مسقط الراسم لنگرود است ایام نوروز به خاطر صله ارحام دست هل بیتم را گرفتم به لنگرود رفتم ، چهار فروردین بود عده ای آمدن به من گفتند که اگر ممکن است ( معذرت می خواهم اوایل فروردین بود ) گفتند اگر ممکن است شما در این شهر خودتان را کاندیدا کنید بنده چون اصلاً تصمیم کاندیدا نمودن خود نبودم لذا مقدمات کاندیدا شدن را که اول بلااول قصه شناسنامه است عکس است . هیچ همراه نداشتم عده ای اصرار کردند بنده یک کسی را فرستادم شبانه در قم از منزلم شناسناهم و عکس 3در4 برای من آوردند که حاضر بود ، بنده رفتم به فرمانداری لنگرود نامنویسی کردم 2 ساعت بعد فرمانداری لنگرود طبق قرار و برنامه ای را که داشت دیگر نامنویسی را ممنوع کرد یعنی آخرین روزنام نویسی بود ( در آن شهر که بنده رفتم نام نوشتم ) برگشتم مواجه شدم با عده ای از مردم محترم لنگرود اعم از علماء و غیر اهل علم . به من این جمله را زیاد می گفتند به کرات که فلانی« تو چرا خودت را کاندیدا کردی ؟ » آقای محترم و نماینده قبل لنگرود (‌نماینده میاندوره ای لنگرود ) جناب آقای جعفری به طور مسلم رأی خواهد آورد و به مجلس راه پیدا خواهد کرد شما کاندیدا کردن تان بیهوده و گزاف بوده ( این یک مسأله ) مسأله مهم دیگری که به آن اتکاء می کردند این بود می گفتند قبل از اینکه شما خودتان را کاندیدا کنید هم هیأت اجرائی شهر مشخص و معین شده ( و قانونا معین شده ) هم هیأت نظارت و شورای نگهبان غیر از فرماندار شهر و رئیس ثبت احوال و آمار شهر همه از دوستان رقیب شما هستند بنابراین افرادی را که صندوق تعیین می کند از دوستان ایشان هستند ( حالا آنها به صورت قطع گفتند این را بنده عرض می کنم ) ممکن است به نفع او رأی در میان صندوق بیندازند ، 9 نفر هیأت اجرائی و 3 نفر شورای نگهبان و هیأت نظارت وقتی که شایع شد در شهر لنگرود که سید خاوری لنگرودی خودش را کاندیدا کرده و من را می شناختند چون بنده اهل آن شهر بودم گر چه کمتر در آن شهر رفت و آمد داشتم مکرر به من مراجعه می کردند که شما از مقامات مملکتی تقاضا کنید که ترکیب هیأت اجرائی و شورای نگهبان شهر را به همه بزنند اگر این جوری باشد انتخابات به صورت یک طرفه است . مردم لنگرود طی این دوشکایت بسیار مفصل و طولانی به شورای محترم نگهبان کل کشور .
به وزیر محترم کشور به استاندار گیلان برادر رحمانی به نماینده محترم امام در گیلان حاج آقا احسان به فرماندار لنگرود امام جمعه لنگرود شکایت کردند که آقا اگر هیأت اجرائی و اعضاء هیأت نظارت شورای نگهبان به همین ترکیب باشد انتخابات در این شهر یک طرفه است . کسی غیر از حضرت آقای جعفری خودش را کاندیدا کند رأی نخواهد آورد این نامه رفت و شکایت رفت دیدند ترتیب اثری داده نشده بنده یک پیوست زدم به شکایت اول و دوم دادم برای مقاماتی را که اسامی شان را الان یاد کردم بعضی از مقامات استان این حرف را به ما زدند که حرف شما واهی است و به درد نمی خورد زیرا اینکه این آقایانی که انتخاب شدند قانونا انتخاب شدند و این حرفهای شما قصاص قبل از جنایت است شما بمانید اگر بخدای ناکرده جنایتی به وقوع پیوست آن روز شکایت کنید . این را داشته باشید آقا دو تا شکایت پیوست آن دو شکایت نامه ای بنده به این مقامات دادم و این جوار را شنیدم . قبل از انتخابات ، رئیس اعضاء هیأت نظارت شورای نگهبان شهر ما جناب آقای حاج شیخ علیرضا ممجد که غالب آقایان هم شاید بشناسند ایشان مدرس سطوح اولیه قم بوده و بعد از وفات مرحوم حاج شیخ یحیی زکی لنگرود ایشان رئیس حوزه علمیه لنگرود شدند ایشان رئیس اعضاء هیأت نظارت شورای نگهبان آن شهر بودند دو نفر دیگر یکی بنام آقای حسن زاده یکی هم بنام آقای فتح الله شفیعی که یکی کارمند بانک بوده و یکی هم مسوول محترم جهاد لنگرود بوده این دو نفر به ضمیمه آن آقای سه نفر ، اعضای هیأت نظارت شورای نگهبان شهر هستند خواهش می کنم …
نایب رئیس ـ روشن است هک منظورتان « هیأت نظارت شورای نگهبان است »
علی نقی سید خاوری ـ عرض کردم هیأت نظارت شورای نگهبان و هیأت اجرائی است تقاضا می کنم به عرایضم توجه کنید اولاً بار مسوولیت نمایندگی بسیار گران است و سخت است و مثل بنده ناچیز نمی تواند این بار را حمل کند شما آقایان و خانمها به من رأی بدهید و ندهید برای من علی السویه است هیچ ملاحظه این معنا را نکنید که این آقا فردا روزگارش چطور می شود همان خدائی که تا امروز روزگار ما را گذراند بعد هم می گذراند علی السویه است از این جهت که نمایندگی یک بار بسیار مشکل و دشواری است شما این قضایا را که من عرض می کنم دقیق توجه کنید بعد قضاوت به عهده شماست . سه روز یا چهار روز قبل از انتخابات آقای حاج شیخ ممجد بنده را در حوزه علمیه لنگرود دعوت کرد در حالیکه آن دو نفر آقایانی که ردیف ایشان بودند آقای فتح اله شفیعی و آقای حسن زاده بودند بنده داشتم می رفتم یکی از دادیارهای محترم دادسرای عمومی تهران که نامش را ذکر نمی کنم آن بزرگوار مرخصی گرفته بود به عنوان یک روحانی شناخته شده شهر لنگرود ده روز کمتر یا بیشتر از من حمایت کرد با من همراه بود رفتیم مدرسه حاج شیخ آقا ممجد یک نصایحی به من فرمودند یک نصیحتش این بود که تو آدم آبرومندی هستی یک کار نکن در این شهر وجودت لکه دار بشود گفتم چه است آقا ؟ گفت مثل اینکه افرادی ناباب دور و برت جمع شدند من تقاضا می کنم از آقای غفاری به عرایض من گوش بدهند چون شما فرمایشاتتان را فرمودید حالا نوبت من است .
هادی غفاری ـ آقای یزدی تذکر دهید که مجلس رئیس دارد .
علی نقی سید خاوری ـ آقای ممجد وقتی این را به من گفت ، گفت من این قدر ایمان به شما دارم همین آقای حاج شیخ علی رضا ممجد که وقتی که نامت را در صلاحیت اولیه انتخابات در فرمانداری لنگرود دیدم گفتم تو مورد قبول من هستی خدایا ترا شاهد می گیرم اگر خواستید نام آن آقای طلبه را هم می برم و می آورم اینجا جلو شما شهادت بدهد و آن دو نفر اعضای هیأت نظارت شورای نگهبان دیگر اگر خدا را در نظر بگیرند و شهادت دادند حرف آقای ممجد را دیگر خیلی از مسائلی که لوث شده حل می شود او گفت شما مورد قبول من هستی وقتی من نام تورا در فرمانداری دیدم گفتم صلاحیت اولیه آقا را من تأیید کردم همین آقای ممجد بعد از انتخابات بینی و بین الله من آن طلابی را که در مدرسه فیضیه پای سخنان این آقا نشسته بودند که متأسفانه بعضی از برادران محترم کمیسیون تحقیق در لنگرود فقط حرفهای آقای ممجد را تمسک می کنند نگاه و نظر به امام جمعه آن شهر علمای دیگر آن شهر نمی کند من تاسف می خورم حالا یک خرده دقت بکنید همین آقای ممجد در مدرسه فیضیه گفت ( جلو من نه جلو آن آقایان طلبه ها ) اگر من می دانستم تو رأی می آوری صلاحیت اولیه ات را تأیید نمی کردم این را در پاسخ چه حرفی آقای ممجد گفت ؟ در پاسخ این حرف گفت که آقایان به او گفتند که آقا تو چرا این قدر مته به خشخاش می گذاری بنا بود فلانی رأی بیاورد رأی نیاورد انتخابات هم به صورت آزاد بوده اتفاقا تمام ارگانهای انقلابی اعم از سپاه ، بسیج ، هسته انجمن های اسلامی ارگانهای انقلابی و بعضی از ادارات دولتی روساشان طرفدار رقیب محترم بنده حضرت آقای جعفری بودند در عین حال بنده رأی آوردم آن هم در مرحله اول با قریب پنج هزار تفاوت رأی . این حرف آقای ممجد بود و حالا شما می توانید تمسک کنید به حرف آقای ممحد که شش صفحه نامه علیه من نوشته است حالا چهره واقعی آقای ممجد را می خواهید بشناسید من ممکن است ده دقیقه یک ربع وقتم را بدهم به برادر عزیزم نماینده محترم رشت آقای حجازی آنچه را که از آقای ممجد می داند به شما بگوید او رئیس هیأت نظارت شورای نگهبان شهر لنگرود بوده .
نایب رئیس ـ نسبت به اشخاص نمی بایستی جوری باشد که حق ایجاد کند باید فقط مربوط به مطلب خودتان باشد .
علی نقی سید خاوری ـ حاج آقا ! من باید دفاع کنم از خودم .
نایب رئیس ـ بفرمائید .
علی نقی سید خاوری ـ مسأله دیگر این بود که هفت نفر یا هشت نفر طلبه علیه بنده مطلب نوشتند که آن مطلب حاکی از این معنا است که حضرت آقای موسوی تبریزی اباء داشتند از اینکه نقل بکنند .
مسأله دیگر این است که هفت نفر از طلاب محترم قم هستند که علیه بنده مطلب نوشتند عمده مسأله این است . آقایان ! اوایل انقلاب بود سومین شهید انقلاب اسلامی ایران فیلسوف عالیمقام مرحوم شهید مطهری بوده این هفت نفر آقایان سه نفرشان به طور تحقیق یک ماه قبل از انتخابات در منزل بنده ناهار خوردند مخصوصا رئیس این هفت نفر که آنجا اسمشان هست من نام نمی برم و دو نفر دیگر میوه میل کردند در منزل بنده بک ماه قبل از انتخابات بنده کسی هستم که آقایان یقین دارند اوایل انقلاب بنده نسبت به مرحوم شهید مطهری اهانت کردم تکذیب می کنم این حرف را بینی و بین الله این حرف مال من نیست .
خدایا تو را شاهد می گیرم تصور می کنم بعضی از آقایان دارند خطی برخورد می کنند من نمی خواستم این را بگویم عرض کردم چه به من رأی بدهید چه ندهید برای من علی السویه است چون این مقام مقام بسیار سنگینی و گرانی است و حملش برای من مشکل است و به زور به گرده و دوش من گذاشتند الان پذیرفتم و پایش می ایستم و آنچه که در توانم هست انجام می دهم ولی بدانید که بنده شکمم را صابون نمالیده بودم بیایم مجلس یک صندلی را اشغال کنم جای بعضی از بزرگان دیگر را اشغال بکنم . سه نفر از این هفت نفر خانه بنده بودند خدایا تو را شاهد می گیرم اسمهایشان را هم یم خواهید برایتان می گویم و می اورم همین جا با اینجا موجه می شوم . ناهار خوردند منزل من دسر میل کردند و میوه میل کردند و بعد از ظهر آن روز چون من یک قرار قبلی داشتم از خانه بیرون رفتم به این آقایان اطمینان کردم گفتم شما اینجا بمانید راحت باشید اول قرار بود بمانند بعد من راه افتادم با اهل بیت آقایان هم دنبال من راه افتادند رفتند . هفت نفری که امضاء‌ کردن سه نفر از آنها هستند . خوب رفتند آن روز آنها نیم دانستند من با مرحوم شهید مطهری اهانت کردم آن روز این آقایان نمی دانستند من نسبت به مقام رهبری اهانت کردم قیامت راست است ؟ آیا می توانند جوابگوی این حرفی باشند ؟ چرا آخر این کارها را اینها می کنند ؟ به چه جرمی ؟ جرم من این بود که رأی آوردم ؟ جرم من این بود که مردم استقبال کردند از انتخابات . من به جرات یاد می کنم بروید سؤال بکنید انتخاباتی که درشهر لنگرود در دوره اخیر شد یک قرت است یا مردمش را نداشته یا داشته سابقه نداشته این قدر مردم شور انتخابات داشتند آن وقت این آقایان بیایند آنجا نمک بخورند بعد آن روز بنده یک آدم جانی بودم یک آدم خیانتکار بودم من را به مقامات قضائی معرفی نکردن پدر من را در نیاوردند الان که من رأی آوردم می گویند ایشان چنین کرده خدایا تو را شاهد می گیرم در شهادت مرحوم شهید مطهری از میدان سعیدی قم در کمیسیون تحقیق هم گفتم بنده در تشییع جنازه مرحوم شهید مطهری به سینه و سر می زدم و گریه می کردم هیچ بی دینی و لامذهبی من نشان ندارم که اگر باشد خیلی کم است در اوان انقلاب با شهید مطهری بد باشد آن وقت بنده طلبه سید . اهل علم در حوزه علمیه قم پای جنازه مرحوم شهی مطهری بد بگویم ؟ اقایانی که شما این فرمایش را کردید و این نامه را دادید خداوند به شما ان شاء الله مزد و اجر بدهد قضاوت هم به عهده خود آقایان نمایندگان هست که بنده در تشییع جنازه ایشان آقای دهقان یک فرمایشی خوبی کرد گفت کسی که بخواهد به مرحوم شهید مطهری اهانت بکند دیگر پای تشییع جنازه نمی رود من در تشییع جنازه مرحوم شهید مطهری به مرحوم شهید مطهری اهانت می کنم ؟‌ در اوان انقلاب آن هم یک طلبه به این امر را بنده شدیدا تکذیب می کنم و هر کسی هر دلیل مستندی دارد بیاورد من دستش را می بوسم مستند . این هم  این هم مال این آقایان آقایان دیدند که بنده رأی اوردم از آن روزی که رأی آوردم شروع کردند به کارشکنی هر کجا که دست اینها می رسید آقایان شکایت کردند که انتخابات آنجا را یک نحوی یک کاری بکنند لوث بکنن به شورای نگهبان مکرر نامه نوشتند که انتخابات اینجا مخدوش بوده و درست نبوده آنروزی که مردم لنگرود شکایت کرده بودند که این جا هیأت اجرائی و هیأت نظارت شورای نگهبان یک طرفه هست مقامات مسوول می فرمودند که نه یک طرفه نیست صبر کنید واقعه ای پیش بیاید بعداً شما این چنین ادعا کنید الان من واقعه را خدمتتان عرض می کنم بنده 26 فروردین با قریب پنج هزار رأی نسبت به رقیبم به مجلس راه پیدا کردم . شورای نگهبان مرکز انتخابات لنگرود را تأیید کرد از شما سؤال می کنم اعتبارنامه شما آقایان کی به دست شما رسید ؟ وقتی که مرحله اول رأی آوردید شب هفتم خرداد بود بنده در منزل یکی از دوستانم در تهران بودم رئیس شهربانی لنگرود سروان خسروانی به من تلفن کرد گفت تا روز ششم فروردین اعتبارنامه شما را در نکرده بودند هیأت اجرائی شورای نگهبان یک طرفه معنایش این است رد نکرده بودند بنابراین شما الان هر جا هستی فرماندار از تهران به من تلفن کرد چون پرونده شما را روز ششم خرداد برد . هفتم خرداد شما باید اعتبارنامه ات دست باشد که بروید مجلس من گفتم آقای رئیس شهربانی برای من مشکل است گفت نه من الان می روم در فرمانداری را باز می کنم با معاون فرماندار شهر امضاء کرده اعتبار نامه را رئیس ثبت احوال و آمار امضاء‌ کردند چهار نفر عضو علی البدل هیأت اجرائی هیچ یک از 9 نفر و سه نفر آقایان اعتبارنامه را امضاء‌نکردند این دلیل یک طرفه بودن است . حالا من یک مقدار وقتم را می دهم به حضرت آقای قربانی امام جمعه محترم لاهیجان و یک مقدار وقتم را هم می دهم به حضرت آقای حجازی نماینده محترم رشت بنابراین یکی مسأله اول بود که بنده تکذیب می کنم . بهشدت یک مسأله ایکه در ستاد انتخاباتی بنده افراد ناباب بودند من در کمیسیون تحقیق عرض کردم گفتم آقایان دو نفر را به من معرفی کنید چرا معرفی نکردید ؟ حتی بعد از تحقیق آمدید معرفی نکردید آقای موسوی فرمودند که امام جمعه محترم لنگرود هم این حرف را تأیید کرده ولی این دلیل بر مخدوش بودن انتخابات آن شهر نیست شما چرا ملاحظه نمی کنید که حداقل ده نفر طلبه به تناوب اهل علم آنجا در ستاد انتخاباتی بنده رفت و آمد می کردند و به نفع بنده سخنرانی و به نفع بنده تبلیغات کردند . … هکذا این هم این مسأله ، مسأله دیگر شکایات انجمن های اسلامی بود من فکر نمی کنم 120 ـ 130 پارچه ده و شهر هست که انجمن اسلامی در لنگرود دارد . من فکر نمی کنم ده تا انجمن اسلامی با من موافق باشند همه بالکل با من مخالفند دلیلش هم این است کاندیدای آن آقایان حضرت آقای جعفری بوده سلمه الله بنده که کاندیدای آن آقایان نبودم شما می دانید و در حوزه انتخابیه شما هم این حرفها رخ داده مسأله حب و بغض را در نظر بگیرید این آقایان چه شکایت کردند ؟ تمام شکایات را جمع کنید من تقریباً در یک پاکت پر از این نامه ها دارم تمام سؤالات یک چیز است کان یک نفر رهبری می کرده به اینها می گفته آقا این سؤال را فقط بکنید سؤال این بود آقای خاوری چرا طرفدارانت سرمایه دارها هستند ؟ آقای خاوری تو احتمال میدهی سرمایه دارانی که اطرافت را گرفتند حافظ خون شهداء باشند ؟ آقای خاوری چریک فدائی خلق و توده ای اطرافت را گرفته . آقا بنده عرض کردم انتخابات یک امر همگانی است البته یک آدم توده ای نمی تواند حافظ خون شهداء‌ باشد البته یک آدم چریک فدائی خلق نمی تواند حافظ خون شهدا،‌باشد البته یک آدم سرمایه دار و زالو صفتی که خون حسن ،‌تقی ، نقی را خورده نمی تواند وفادار به انقلاب باشد ولی بنده رفتم دنبال آنها آنها در انتخابات شرکت کردند چطور افراد خوبی که در ستاد انتخاباتی بنده بودند و عکس هاشان الان همه اش موجود است در منزل بنده است نواری که گرفته اند موجود است آنها اطراف من بودند چطور آنها را توجه نکردید من عرایضم را تمام می کنم خسته شدم و هیچ تقاضای رأی علنی ندارم این بستگی به آقایان و خانمهای نماینده دارد چون ممکن است اعتبارنامه بنده تصویب بشود و اگر تصویب بشود من باید در این مجلس با چهره نازنین آنها آشنا باشم بنابراین رأی بنده به صورت مخفی باشد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل . قاضی خودت هستی بین خودت و خدای خودت  که قصه کلاً اینطور بود ه است حالا آنچه از وقتم باقی مانده است به آقای قربانی و آن یک نفر دیگر می دهم .
نایب رئیس ـ برای رفع شبهه و اینکه بحث در آئین نامه نشود اگر آن نفر دوم مطلبی دارند می توانند به نفر اول بدهند که او صحبت کند که دیگر وقت را با این بحث نگیریم .
یکی از نمایندگان ـ جناب آقای یزدی این حرفی که در مورد ایشان  گفته اند به هیچ وجه من نمی توانم قبول کنم خود شما بنده را می شناسید و برادرانی که در قم بوده اند بنده را می شناسند بیست سال است من این آقا را می شناسم .
نایب رئیس ـ من عرض کردم مطلبتان را به جناب آقای قربانی بدهید .
رهامی ـ این خلاف آئین نامه نیست که ایشان صحبت می کند ؟
نایب رئیس ـ مثل صحبت کردن بقیه که مراعات نمی کنند آقای قربانی بفرمائید .
قربانی ـ شهر لاهیجان با لنگرود کنار هم هست  بنده چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب نقشی در انقلاب اسلامی ایران در منطقه لنگرود داشته و حتی دوبار که به زندان رفتم به خاطر سخنرانی هایم بود که در لنگرود کرده بودم که برادرمان آقای جعفری و مرحوم لاهوتی در آن روز جمعیتی را آورده بود . من که سخنرانی کردم و نام امام را بردم آغاز درود بر امام از برادرمان جعفری شد بنابراین من در لنگرود نقشی داشتم و آشنائی و اگر مطالبی را می گویم مطالبی است روی آگاهی و علم می گویم فردای قیامت جواب می دهم . یک جریانی در لنگرود بعد از انقلاب پیش آمد یک تیپ تندرو که به قول حضرت ایت الله منتظری در حسن نیت آنها شک ندارم ولی عملشان مردم را طرد کرد در لنگرود وجود داشت و دارد که همان تند روی های آن برادران ما سبب شد که برادر بسیار خوبم آقای جعفری ضربه بخورد اگر به جای آقای خاوری عذر می خواهم این کلمه را می گویم عذر می خواهم این کلمه را می گویم این توهین نیست باز عذر می خواهم اگر یک حمال می آمد در لنگرود کاندیدا می شد ، رأی می آورد . چرا ؟ چون مردم دمغ شده بودند مردم یا به عنوان طرفداری فلان ایت الله و فلان آیت الله که اسمش را روی دیوار نوشتند فلانی ملعون . همانی که امام برای او آیت الله اخیر تلگراف کرد یا به عنوان انجمن حجتیه یا به عنوان فودال و سرمایه دار یه به عنوان سازشکار مردم طرد شده بودند و آقای خاوری که آمدند آنجا و کاندیدا شدند برای مردم مائده آسمانی بود.
و اما این تهمت هائی که به ایشان زده اند شما می دانید مطهری مراد من بود . اگر شمس تبریزی و مولوی مرید و مراد بودند من فکر می کنم نسبت به مطهری این جوری بوده ام . و برای ایشان مرید بوده ام و به این جهت ایشان هر سال تابستانها 8 ـ 10 روز به لاهیجان پیش من می آمدند و برادران روحانی لنگرود من از ایشان پذیرائی می کردند و این برادرما هم از همان پروانه های شمع وجود آیت الله مطهری بود و من حدود 2 سال قاضی شرع دادگاههای استان گیلان بوده ام عده ای را خلع لباس کردم . خدا تو شاهدی ! اگر می دانستم خاوری چنین حرفی به مطهری یا به امام می زند والله خلع لبایش می کردم چه طور شد در آن زمان ها این آقایان این حرفها را در نیاوردند ؟ و ماندند و با هم رفیق جان جانی بودند . مسأله انتخابات پیش آمد ، خاوری مادر مرده ، شد ضد امام ؟ ضد آیت الله مطهری مراد من ؟‌ من از زمان بچگی روی شناختی که از ایشان داشتم و آشنائی که با ایشان داشتم در دوارن انقلاب 2 سال ایشان به عنوان مسوول بنیاد مستضعفان گیلان تاییدش کردم و با نامه من ایشان رئیس بنیاد مستضعفان گیلان شد . چوطور می شود من یک انسان ضد انقلابی را به عنوان رئیس بنیاد مستضعفان امین برمال ملت بدانم ؟‌ یک طیفی در لنگرود وجود داشت و دارد همین مقدار به شماهابگویم امام جمعه آقای شمس مردی است محترم ، عارف ، شاعر ، دانشمند و نویسنده کاری کردند که این بنده خدا برای نماز می رفت ، بازرسی بدنی از ایشان کردند ببینند مواد منفجره ندارد که خودش را بکشد ( خنده نمایندگان ـ احسنت ـ احسنت ) کاری کردند این بنده خدا در یک وضع بسیار بدی قرار گرفت ،‌جای پدر من است من اخلاص به ایشان دارم ،‌ آمد درد دل کرد من جریان را به عرض ریاست محترم جمهور رساندم ایشان مرا از گیلان احضار کردند ،‌خدمتشان شرفیاب شدم ماجرا را عرض کردم و گرنه داشتند ایشان را از امامت جمعه عزل می کردند این تیپ برنامه شان طوری بود من رئیس دادگاههای انقلاب گیلان بودم اعلام کردند فلان شیخ مادر مرده را که قائم مقام کمیته انقلاب اسلامی گیلان بود در آن وقت در جهاد اسمش را نمی گویم ایشان را می خواهند سرفلکه بیاورند شلاق بزنند . قاضی منم خبر ندارم . دادستان خبر ندارد 5 هزار جمعیت جمع شدند این شیخ بیچاره سه ماه در خانه نشست ، زنش سیده بود من با دادن سهم سادات به زنش ایشان را نگهداری کردم این طیف آن قدر تندروی ها کردند امام جمعه ای در یکی از دهات های اطراف لنگرود منبر بود به جای اینکه او را تضعیف کنند آمدند شعار مرگ بر آمریکا درود بر بهشتی و امثال آن می دادند …
کروبی ـ آن سلسله مسائلی که با آقایان هم خیلی حرفها دارند و اگر بنا بشود بعض نامه را از آقایان باید بیاورند اینجا بخوانند و در روز اول ما خیلی از نامه ها را نخواندیم و فهمیدیم غلط کردیم که بعضی از نامه های آقایان را اینجا نخوانیدم تا آقایان را بشناسند .
نایب رئیس ـ سعی کنید مسأله در موضع بحث باشد . سعی کنید در موضوع بحث صحبت بشود . آقای کروبی خواهش می کنم بفرمائید .
کروبی ـ من یک روزی آن نامه ها را اینجا خواهم خواند .
نایب رئیس ـ آقای قربانی شما در موضوع بحث صحبت کنید .
کروبی ـ آن آقایان هم نیستند اینجا که از خودشان دفاع کنند .
کروبی ـ اگر روز اول نامه آقای قربانی را به شاه در اینجا می خواندم …
قربانی ـ آقا اجازه بدهید .
نایب رئیس ـ خواهش می کنم این بحث ها را نکنید استدعا می کنم بفرمائید .
کروبی ـ متاسفم به خاطر فرمایش امام ما نامه این آقا را …
نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ آقای کروبی شما نمی توانید این طور صحبت کنید . خلاف آئین نامه است خلاف ضوابط است . خلاف دستور امام است ، خواهش می کنم بفرمائید . آقای قربانی شما سعی کنید مطلب را در موضوع صحبت کنید .
هادی غفاری ـ جناب آقای یزدی ! عکس های امام جمعه عکس با شاه …
قربانی ـ آقای کروبی اجازه بدهید من صحبتم را تمام می کنم .
نایب رئیس ـ ایشان الان هم امام جمعه و نماینده امام هستند آقای قربانی خواهش می کنم بفرمائید زود مطلبتان را تمام کنید .
قربانی ـ من آنچه که می گویم پیش خدا جواب می گویم و هر کس حرف می زد باید پیش خدا جواب بگوید آن چیزی را که من می دانم این است ایشان انقلابی به معنای اینکه زندان رفته باشد نیست . آن وقتی که دیگران شلاق می خوردند و زندان بودند ایشان بچه طلبه ای بود ، مشغول کار خودش بود شاید در این حد از رشد نبود اما به عنوان ضد انقلاب ایشان را معرفی کردند ! خدا تو را شاهد می گیرم که ایشان ضد انقلاب نبودبنابراین آن برادرم که در نظق قبل از دستور ایشان را ضد انقلاب معرفی کرد . خدا را شاهد می گیرم این جور  نبود و اگر ضد انقلاب بود من خودم ایشان را خلع لباس می کردم ، بنابراین اختیار با شما است می توانید به ایشان رأی بدهید و می توانید به ایشان رأی ندهید .
نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ 193 نفر حضور دارند مأمورین گلدانها را برای رأی ببرند .
8ـ تقاضای عده از نمایندگان مبنی بر « در دستور کار قرار گرفتن طرح قانونی محاسبات عمومی و ارجاع آن به کمیسیون مربوطه » .
‌منشی ـ حدود 20 نفر از نمایندگان محترم نامه ای را امضاء کرده اند و تقاضا کرده اند که طرح قانونی محاسبات عمومی که در دوره اول مجلس یک شورش هم تصویب شده بوده . این طرح در دستور کار مجلس قرار بگیرد یعنی به کمیسیون های مربوطه ارجاع خواهد شد .
محلوجی ـ از هیأت دولت به عنوان لایحه به مجلس تقدیم شده است .
نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ عده ای امضاء کرده اند و به شکل طرح آمده است . به هر صورت باید مجدداً وارد دستور بشود .
‌منشی ـ طرح قانونی ،‌ قانون محاسبات عمومی که در دوره اول مجلس یک شورش هم تصویب شده بود و در کمیسیون داشت بررسی می شد . نمایندگان طبق آئین نامه تقاضا کردند در دستور قرار بگیرد و به کمیسیون هم ارجاع خواهد شد .
نایب رئیس (‌محمد یزدی ) ـ براساس همین ماده آئین نامه که در پایان هر دوره ای از مجلس کل طرح ها و لوایحی که از مرحله شور دوم نگذشته است مجدداً باید در دوره قرار بگیرد براساس بوده و به شکل طرح آورده اند .
ملحوجی ـ آقای یزدی تکلیف لایحه دولت چه می شود ؟
‌منشی ـ هر دو را بررسی می کنند آقای محلوجی ممکن است شما موافق طرح نباشید . موافق لایحه باشید ولی بالاخره به کمیسیون می رود و سیرش را میکند . ( اعلام نتیجه استخراج آراء در مورد اعتبارنامه آقای سید علی نقی خاوری )
نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ نتیجه آراء نسبت به اعتبارنامه جناب آقای خاوری :‌
موافق ( 129 )‌رأی
ممتنع (‌39 )‌رأی
بنابراین اعتبارنامه جناب آقای خاوری نماینده لنگرود تصویب شد ( تکبیر نمایندگان )
اسامی غائبین را بفرمائید .
‌منشی ـ غایب غیرموجه امروز آقای منوچهر کلیمی نماینده کلیمیان .
دیرآمدگان امروز آقایان : حسین کمالی 12 دقیقه ، سید مطهر کاظمی 14 دقیقه ،‌ محمد رشیدیان 19 دقیقه ـ محمدباقر داودی 12 دقیقه ، غلامرضا بیات 30 دقیقه .
ضمناً علت این که دیروز یک مقداری تعداد دیرآمدگان زیاد بود این بود که اولین روزی بود که ساعت 5/7 اعلام شده بود .
9ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن
نایب رئیس ( محمد یزدی ) ـ جلسه بعد ساعت 30/7 صبح روز 5 شنبه است دستور جلسه هم رأی اعتماد به جناب نخست وزیر است ختم جلسه اعلام می شود . ( جلسه در ساعت 07/12 پایان یافت )
رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی