جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 164 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره دوم – جلسه 164 )

  • پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۶۴

: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان: پورسالاری، اسماعیل فدائی و مطهری. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت رحلت ابوی آقای موحدی ساوجی و اظهار تسلیت به خانواده ایشان. 4- تذکرات نمایندگان به مسئولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس. 5- ادامه بحث پیرامون لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل. 6- بحث پیرامون گزارش کمیسیون خارجه در خصوص ردلایحه تمدید ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور. 7- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هفت و پنجاه دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 180 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی - بسم الله الرحمن الرحیم دستور جلسه یکصد و شصت و چهارم روز پنجشنبه 10/5/1364 هجری شمسی مطابق با سیزدهم ذیعقده 1405 هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارایی در خصوص لایحه افزایش مالیات مشاغل. 2- گزارش شور اول کمیسیون سیاست خارجی در خصوص رد لایحه تمدید مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور. 3- گزارش شور اول کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایحه اصلاح تبصرة 2 مادة 91 اصلاحی قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران. 4- گزارش شور اول کمیسیون امور دفاعی در خصوص لایحه اصلاح مادة 13 اسانامه سازمان تأمین خدمات درمانی عائله درجه یک افسران و همافران و کارمندان ارتش و ژاندارمری و شهربانی مصوب تیرماه1353. 5- سؤال آقای حسنعلی نجفی از آقای وزیر محترم ارشاد اسلامی. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم - بسم الله الرحمن الرحیم اذاالسماء انفطرت. واذاالکواکب انتثرت. واذا البحار فجرت. واذاالقبور بعثرت. علمت نفس ما قدمت و اخرت. یا ایهاالانسان ما غرک بربک الکریم. الذی خلقک فسویک فعدلک. فی ای صورة ماشاء رکبک. کلا بل تکذبون بالدین. و ان علیکم لحافظین. کراماً کاتبین. یعلمون ما تفعلون. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) از آیه 1-الی آیه 13 سورةالانفطار 2- بیانات قبل از دستور آقایان: پورسالاری، اسماعیل فدائی و مطهری رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای پورسالاری نماینده کهنوج . آقای فدائی نماینده سربند اراک. آقای مطهری نماینده زرند. پورسالاری - بسم الله الرحمن الرحیم با درود و سلام به محضر رهبر کبیر انقلاب امام امت و آرزوی موفقیت برای رزمندگان اسلام و طلب شادی برای ارواح طیبه شهدای راه حق. شکر و سپاس خداوند رحمان را که برای حکومت جمهوری اسلامی ثبات مرحمت فرمود. بالاخره اقتدار و حقانیت جمهوری اسلامی از پشت ابرهای تیره تبلیغات مسموم رسانه های جمعی دنیا درخشیدن گرفت و چشمان خفاشان گریزان از نور حق بدین طلیعه نور خیره گردید و با کمال خوشبختی شیون ها و فریادهای دیوصفتانه دشمنان خشمگین بحمدالله کارآیی و رعب خود را از دست داد و ملت قهرمان و دلیر ما با سطوت و سربلندی و افتخار بر پهنه ایران زمین با قدمهای محکم و استوار باقی ماند و توطئه های شیطان بزرگ کارآیی خود را از دست میدهد و ناگزیر از تکرار شیوه های کهنه و ارتجاعی گردیده. اخیراً رونالد ریگان رئیس جمهور امریکا ضمن مصاحبه ای با یکی از روزنامه نگاران عربی با اعلام مواضع و نظرات ایالات متحده راجع به مسایلی از خاورمیانه از جمله ادامه جنگ ایران و عراق اظهار نارضایتی می کند و خود را مخالف ادامه آن نشان میدهد و صلح را مطرح میسازد. آیا عمل ایشان را بپذیریم یا ادعاهای ایشان را؟ با تأییدی که از کشورهای حوزه خلیج فارس و پشتیبانی از سیاست آنها دارد، ایران را دارای سیاست تروریسم معرفی می کند گویا ریگان برای ایران برچسب جدیدی به تصور خود تدارک دیده و باید فراموش نکرده باشند که با مطرح کردن سردمداران امریکائی کلمه آزادی را چه آتشی در دنیا روشن کرده اند و مدتی هم کلمه صلح را دست آویز قرار داده اند و مشاهده کردیم که چه جنگ افروزیهایی را دامن زده اند و اخیراً با متهم کردن ایران که دارای سیاست تروریسم است میخواهند بمب گذاریهای و آدم ربایی و ترور شخصیتها را که شغل روزمره آقایان قرار گرفته ادامه دهند و بی میل نیستند که با هیاهو و برچسب ها به این و آن افکار مردم دنیا را ممشغول کرده و با خاطری آسوده انجام وظیفه نمایند. اگر با این روش تغییر کلمات میخواهند افکار را اغفال کنند بدانند برای ایران و ملت شهیدپرورش بی تأثیر است. بیداری و هشیاری لازم در این ملت موجود است و اغفال نمیشوند. ریگان باید بداند که حنایش دیگر رنگ ندارد و با تأسیس بانک اسلامی هم کاری از پیش نمیبرد. اگر دم از حکومت اسلامی هم بزند مثل خودشان کسی باور ندارد. این سیاستها لو رفته و این شیطنتها کاربردش را از دست داده بهتر است به فکر خودشان باشند که مکافات عملکردشان دیر یا زود گریبانگیرشان خواهدشد و کشت خود را باید درو کنند. انقلاب اسلامی به خلاف میلشان صادر شد و میرود تا همه مستضعفین دربند را بیدار و نجات دهد این خواست خدا بود استکبار جهانی و اقمارش عاجزتر از این هستند که بتوانند مانعی ایجاد کنند و این رهبری پیامبرگونه امام امت ما است که در موضع گیریهای حق طلبانه اش چون همیشه امت بیدار و حزب الله را در هم سویی و هم دلی وحدت می بخشد و در حمایت از اسلام محمدی لحظه ای غفلت نمی ورزند. بر امت حزب الله و اسلامی است که با گوش جان و تمام توان فرمان رهبرش را در انتخابات این دوره جدید ریاست جمهوری با حضور یکپارچه لبیک بگوید و دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی مان را چون همیشه مأیوس و افسرده گرداند و به هوش باید بود که دشمنان شکست خورده در طمع بروز اختلاف و تفرقه و بی تفاوتی ما دل بسته اند و آرزوی شکست ما را در سر می پرورانند و به قول ریاست محترم مجلس مان که فرمود استکبار جهانی از احیاء تفکر اسلامی وحشت دارد باید به دنیا ثابت کنیم که اسلام میتواند در سخت ترین شرایط جوامع را اداره کند. این ملت شاهد بود که این نظام 7 سال در سخت ترین شرایط و هجوم همه جانبه استکبار جهانی با انصار و اعوانش ایستادگی کرد با اینکه دشمنان با تحمیل جنگی سخت با ابزاری مدرن و مخرب و انواع شیطنت ها با این نظام الهی درگیر شدند اما با عنایت الهی درگیر شدند اما با عنایت الهی کاری از پیش نبردند و ناکام ماندند . اکنون که در آستانة انتخابات دورة جدید ریاست جمهوری اسلامی هستیم قطع داریم که امت ما با حضور عظیم میلیونی خود پیوسته از اسلام و انقلاب و دست آوردهایش حمایت خواهد کرد و از این مهم غفلت نخواهد ورزید از باب و اما بنعمت ربک فحدث نمیتوانیم قدردانی و تشکر خود را از دولت خدمتگزار برادر موسوی نخست وزیر مخلص و متعهد پنهان دارم یکی از آثار تلاش شبانه روزی این دولت خدمتگزار در زمان جنگ و عوارض ناشی از آن اداره این کشور و رفع محرومیتها بوده که خود شاهد فرونشاندن تب داغ محرومیت شدید حوزه انتخابیه ام شهرستان کهنومج بوده ام و قطع دارم که در آینده نیز چنین دولتی درد آشنا بیش از این موفق خواهد بود که ناملایمات و محرومیتهای به یادگار مانده از رژیم ستم شاهی را به یاری خداوند برطرف خواهد ساخت و احساس وظیفه میکنم به چند تذکر اشاره نمایم. مسأله روشن شدن تکلیف زمینهای کشاورزی نیاز به سرعت اظهار نظر نهایی مجلس شورای اسلامی و شورای محترم نگهبان دارد و همچنین اتخاذ تصمیمی در خصوص لایحه تجارت خارجی و لایحه توزیع عادلانه کالا از وظایف مجلس و شورای محترم نگهبان می باشد که تقاضای عنایت خاص در این مهم را دارم. و امید است به همین زودی لایحه نظام نوین اداری در دستور کار مجلس قرار گیرد که پس از تصویب امید است در پیشرفت امور این ملت مؤثر گردد و امیدواریم قوه قضائیه با رفع موانع قانونی و اجرایی خود امید تازه ای در این کشور ایجاد نماید. در پایان از فرماندار محترم شهرستان کهنوج که در رفع مشکلات شهرستان سخت کوشند تشکر مینمایم و همچنین از برادرانی که در شهرستان کهنوج در نهادها و ارگانهای دولتی بیش از وظیفه اداری کوشش می کنند تشکر و قدردانی مینمایم و از حضور فعال امت شهید پرور شهرستان کهنوج در جبهه های جنگ مفتخرم و به بازماندگان شهدای عزیز که خداوند را به جای عزیزانشان تسلی خاطر ساخته اند تبریک و تهنیت میگویم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. منشی – آقای فدائی بفرمائید. اسمعیل فدائی – سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و درود به روان پاک شهیدان و رزم ؟آوران سلحشور و خانواده های محترم شهدا. باز هم اساس ترین موضوع و حیاتی ترین مسأله کشور اسلامی ما جنگ است و شعار هر مسلمان در پیکار با ستمگران ضد دین و بشریت این است که تا نیل به احدی الحسنیین یعنی محو ستم و شقاوت و یا پیوستن به لقاءالله و شهادت باید از پای ننشست. خدایا! بسیارند کسانیکه فرمایش رسول گرامی ترا قوه محرکه خود قرار داده و جهاد اصغر و اکبر را همگام و تواماً انجام میدهند و در سنگرهای جنگ و پشتیبانی از حق طلبی حضور فعال دارند و در مبارزه قاطع با هوی ها و نفسانیات خویش سخت موفق هستند و شب و روز در جبهه های مختلف پیکار می کنند. خدایا ما را نیز از راهیان صراط این بزرگواران قرار دهد. اما از طرفی در این انقلاب سراسر نور و عظمت و معنویت متأسفانه هنوز کسانی یافت میشوند که مطالع مادی و فرصت طلبانه خود را از دست نداده و بلکه شدت بخشیده اند و در پوشش های مختلف شغلی و موقعیتهای گوناگون اجتماعی که دست و پا کرده اند نه تنها حقوق مردم را رعایت ننموده بلکه تجاوز نموده و حتی اعتقادات پاک اسلامی و قوانین اساسی و خون رنگ این مردم مسلمان مورد دهن کجی و بی توجهی قرار داده اند و رشوه و ارتشاء روگردان نبوده و نیستند و در ترویج فساد و فحشاء کوشیده و می کوشند که خدایا به حرمت خون شهیدان و آبروی صالحان این امت گروه مفسدین را یا اصلاح و هدایت و یا رسوا و ریشه کن فرما. و اما اشاره به چند مسأله: سلام بر منادیان توحید در سرزمین وحی که میروند تا با قبول بندگی بی قید شرط الله و با تبر تکبیر بر پیکر اصنام و اوثان استکباری بتازند و طواغیت را آن گونه که هستند نشان داده و به تزویر دایگان مهربان تر از مادر مسلمانان گشته اند خاتمه دهند. زائران محترم حج بیت الله الحرام و بلکه همه میدانند که امروز ایران خود کعبه آمال مستضعفین جهان است و باید از هرگونه آلودگی مبرا بوده و بر هر مسلمان متعهد واجب است که در داخل و خارج کشور احساس کند که نام ایران همراه با قداستی است که عشق و ایثار و عبادت و شهادت را تداعی می کند و کسی برخود و هیچ کس اجازه ندهد که این معبد عظیم و یا نام او را آلوده کند و بلکه در صورت هرگونه خلاف شرع باید در تطهیر آن کوشید. خلاصه آنکه حجاج محترم ایرانی باید هرچه بیشتر این معنا را رعایت کنند. مطلب دیگر، تذکری است به هیأت محترم دولت. ای عزیزان ! شما بر مردمی حکومت می کنید که خود را امت رسول الله و شیعه علی علیه السلام و ائمه هدی علیهم السلام به ویژه حسین علیه السلام میدانند و حاکمیت را با حکومت و دستورات ایشان و قرآن کریم می سنجند. اینان نقاط ضعف را به خوبی و با تمام وجود احساس می کنند در حالیکه کم ترین عمل خیر و برنامه صحیح و اقدام مقتضی و اصلاح طلبانه را از نظر دور نمیدارند و ارج می نهند و به جای خود قدردانی می کنند لذا ای بزرگواران! امروز اجرائیات کشور ودیعه ای است الهی که به دست شما سپرده شده است امید آن است که با تمام توان از این موقعیت استفاده کنید و راههای سوء استفاده چیان از خدا بی خبر را به شدت مسدود و با برنامه ریزی های دقیق و هماهنگ با خواست رهبری و ولایت فقیه این نظام را کمک فرمائید و خود بهتر میدانید که نا همآهنگی های فراوانی وجود دارد که زیانهای زیادی را به ملت و بیت المال وارد ساخته و میسازد و گرچه قوه قضائیه قوه ای است مجزا از دستگاه اجرایی مملکت، اما روح و قوه محرکه اجرائیات همین دستگاه قضائی کشور است. اگر خلافکاران به شدت و به سرعت مجازات نشوند فساد اجتماعی و اداری به سرعت روبه گسترش خواهد رفت و چه بسا نگران کننده نیز خواهد شد. و اما مجلس شورای اسلامی باید با کمک مشاورینی آگاه چون طبیبی حاذق دردها را تشخیص داده و برای درمان آنها نسخه هایی از قوانین متقن ارائه دهد و بر حسن اجرای قوانین نظارتی به وقفه داشته باشد و ملت عزیز و بزرگوار ما به مصداق کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته نمایندگان منتخب خودشان را در عمل و اعمال قوانین و نظارت و انظار یاری فرمایند که ما سخت بدان نیاز داریم. وزارت محترم برنامه و بودجه و کمیسیونهای برنامه و بودجه و کشاورزی و عمران پنجساله هرچه زودتر برنامه های خود را بر محور احیاء کشاورزی پویا و فراگیر و سود ده برای کشاورزان ارجمند این کشور تدارک کنند و برنامه و بودجه و کمیسیونهای صنایع بلکه همه کمیسیونها و همه نمایندگان محترم به خصوص در یک ماهه مرخصی تابستانی تا سرحد امکان به وضع کشور سرکشی نموده و میزان بازدهی و یا خدای ناکرده زیان دهی آنها را ارزیابی فرمایند تا شاید سرمایه های کلان این کشور از به باد رفتن مصون بمانند و در این راه وزارتخانه صنایع سنگین و صنایع سبک و صنایع و معادن خود نیز با تمام صداقت همکاریهای لازم را مبذول دارند. و وزارت محترم بازرگانی و کمیسیون مربوطه از اقدامات بی رویه همچون وارد کردن ویسکوز و نخ و پارچه و کالاهای غیر اساسی و تجمل زا که دون شأن این کشور است و زیان بخش می باشد خود داری کرده بازرگانی و تجارت و کسب و کار علیل این کشور را سر و صورت بخشند. و سازمان تبلیغات و وزارتخانه های محترم ارشاد، آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش عالی، آموزش و درمان و کمیسیونهای مربوطه بدانند که آینده کشور و سرنوشت مستضعفین جهان بلکه مستضعفین تمام دنیا در گرو برنامه ریزیهای و تصمیم گیریهای مجامع شما است و در صورت غیر اصولی بودن قوانین و برنامه های فرهنگی ما ، ما نخواهیم توانست که فرهنگی پویا و یا آنکه فرهنگ غنی اسلامی را ارائه دهیم. و اما جمله ای هم از حوزه انتخابیه ام. همین بس که مجدداً به عرض همه ملت و دستگاه قضائیه و مجلس محترم شورای اسلامی و نمایندگان محترم برسانم که شهرستان سربند از محروم ترین شهرهای ایران و علیرغم آگاهی دولت به این مسأله از شهرستانهای بسیار کم بودجه می باشد و دلیل این مدعی آن است که هنوز 80 روستا در این شهرستان (رئیس – وقتتان تمام است) اصلا بدون مدرسه و معلم و یک تخت بیمارستانی و یک دکتر متخصص در سراسر این شهرستان وجود ندارد و بیش از 200 روستای این شهرستان از داشتن جاده در حد حتی جاده های روستایی محروم است و نقاط فراوانی وجود دارد که با نمی باران برای مدتهای طولانی بسته میشود و راه ارتباط مردم با شهرها بلکه با روستاهای هم جوار بسته میشود. در عوض نه تنها این مردم گلایه ندارند که مرتب به جان امام عزیز دعا می کنند و فرزندان خود را عاشقانه به جبهه ها میفرستند و از قوت خود سهمی به جبهه ها گسیل میدارند و از مسؤولین محترم تشکر می کنند به همان اندازه که توانسته اند در این مدت خدماتی ارائه دهند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة. منشی – آقای مطهری بفرمائید. مطهری – بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و الصلوة والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله. قال الله العظیم فی کتابه و اذن فی الناس بالحج یأتوک رجالا و علی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق. مردم را به اداء مناسک حج بخوان تا خلق پیاده و سواره از هر راه دوری به سوی تو جمع آیند. در آستانه برگزاری کنگره عظیم حج میلیونها مسلمان از سراسر جهان با دنیایی از عشق و ایمان به سوی خانه معبودشان شتافته تا با زیارت آن دلهای خود را جلائی بخشیده و به نور ربانی کعبه منور شوند و با انجام مناسک حج درون خود را صیقل دهند. در این کنگره بزرگ الهی همه شرکت کنندگان واقعیتهای را به طور آشکار مشاهده می کنند. مکان مقدسی که تمامی مسلمین اعم از غنی و فقیر، سیاه و سفید در یک لباس واحد به منظور تقرب الی الله شانه به شانه همگام برمیدارند و این درس عظیم در آنجا قابل لمس میگردد و عظمت مکتب حیات بخش اسلام به نمایش گذاشته میشود قدرتی که جهانیان را به تعجب وامیدارد و جباران را به وحشت می اندازد. با کمال تأسف باید گفت در سالهای متمادی این فرضیه دینی در اثر حاکمیت زر و زور و تزویر به صورت مراسم تشریفاتی و بی خطر درآمده تا مسلمین هموار باشد. امروز به رأی العین هر انسان آزاده ای می بیند چگونه سرمایه های مسلمین به یغما میرود در حالیکه مکتب پویای آن چنین ذلتی را شدیداً نهی کرده است. براستی اگر دستورات الهی پیرامون حج عمل شود در آن صورت میتوان به جرأت ادعا کرد در اندک مدتی نظام اجتماعی جهان دگرگون خواهدشد، در احادیث زیادی آمده است اگر حج تعطیل شود عذاب به مسلمین خواهد رسید. البته تعطیل شدن حج را شاید بتوان با تشریفاتی شدن آن یکی دانست چون با توجه به اینکه همه ساله جمع کثیری از مسلمانان از گوشه و کنار جهان چند روزی را در جوار هم به عبادت مشغولند مع الوصف روز به روز فاصله شان از هم بیشتر میشود چیزی که دقیقاً خلاف اهداف حج است زمانی که یک مسلمان آفریقائی از احوالات یک فلسطینی مسلمان حتی در سفر حج بی خبر بماند باید فاجعه به وجود آید و با خیال آسوده و راحت قدس شریف در اشغال صهیونیستها قرار گیرد و پایگاهی شود برای سرکوبی بیشتر مسلمین. امروز به یمن انقلاب اسلامی ایران و رهبریهای خردمندانه رهبر عظیم الشأن انقلاب امت میرود که انجام مناسک حج از حالت تشریفاتی سابق خارج و به اهداف واقعی خود نزدیکتر شود تا مسلمانان جهان پی به اهمیت حج برده و تقربی حقیقی به خدای خویش بیابند و بار دیگر قدرت و عظمت مسلمین که در وحدت آنان نهفته است در مراسم حج بهتر و با شکوه تر به نمایش گذاشته شود. و شما ای زائرانی که از ایران انقلابی عازم خانه معبود خود شده اید مسؤولیتی بس بزرگ بردوش دارید شما سفیران جمهوری اسلامی و حاملان پیام هزاران شهید انقلاب هستند، دیدگان هزاران مسلمان به شما دوخته شده و همگان شما را نظاره میکنند بکوشید با عمل کردن به دستورات رهبر عزیز انقلاب، آبروی نظام اسلامی را حفظ کرده و از هرگونه عملی که شؤونات جمهوری اسلامی زیر سؤال میبرد، خودداری کنید و در ایجاد وحدت و همآهنگی با مسلمانان کوشش کافی به عمل آورده و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت فعال داشته باشید، ان شاء الله تعالی از این سفر مقدس با کوله باری از معنویت به میهن اسلامی باز گردید. در بیست و پنجم مردادماه انتخابات سرنوشت ساز از دومین دور ریاست جمهوری اسلامی ایران آغاز خواهدشد، انتخاباتی که بنابر فرموده رهبر عالیقدر انقلاب حیثیت اسلام به آن بستگی دارد که باید همه ما به آن اهمیت داده بیشتر از هر وقت و بیشتر از هرسال و هر دوره در آن شرکت کنیم حضور شما امت ایثارگر در صحنه انتخابات ضربه مهلکی خواهدبود بر پیکره نحیف سردمداران کفر و الحاد جهانی نغمه شوم دلسردی ملت ایران را از نظام انقلابی خود سرمیدهند و در رهگذر به مطالع استعماری خود جامه عمل پوشند که این آرزو را برای همیشه به گور خواهند برد که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. به سوی صندوقهای رأی هجوم آورید و بدانید که هر رأی شما تیری است بر قلب ضد انقلاب به ویژه آن کسانی که خط و نشان سقوط جمهوری اسلامی را می کشند و در داخل و خارج علیه انقلاب شیطنت میکنند و امواج زهرآگین تبلیغاتی راه می اندازند تا شاید بتوانند زخمهای شما امت قهرمان بر پیکره منحوس آنها وارد کرده اید التیام بخشند غافل از آنکه این زخمها قابل التیام نیست ان شاءالله دگربار در این انتخابات زخمی بر زخمها افزون خواهید کرد. در اینجا لازم میدانم به رسانه های گروهی و مطبوعات که نقش بسیار مؤثری میتوانند در بسیج مردم داشته باشند تذکر هم در برخوردها جانب انصاف را رعایت کرده و فرصت کافی در اختیار کاندیداها قرار دهند و قضاوت انتخاب را به ملت عزیز واگذار نمایند و از هرگونه حرکتی که آزادی انتخابات را زیر سؤال میبرد خودداری کنند. تذکراتی کوتاه به مسؤولین اجرائی راجع به حوزه انتخابیه: به وزارت معادن و فلزات تذکر میدهم بیش از این کارگران سخت کوش معادن ذغال سنگ را در انتظار اجرای مادة واحده نگذاشته و به وعده های داده شده عمل شود. به وزارت محترم نیرو برای چندمین بار یادآور میشویم وضعیت چاههای غیرمجاز منطقه را روشن کرده و از بهره برداری بی رویه آب جلوگیری شود خطر کمبود آب آینده مردم را تهدید میکند. تا دیر نشده تصمیم جدی گرفته شود و نسبت به آب آشامیدنی شهرستان زرند کما فی السابق همکاری لازم را به عمل آورده تا ان شاءالله در آینده نزدیک این پروژه که سالها مردم در انتظار اتمام آن به سر میبرند پایان پذیرد والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحمة الله و برکاته. 3- بیانات آقای رئیس به مناسبت رحلت ابوی آقای موحدی ساوجی و اظهار تسلیت به خانواده ایشان رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، اطلاع پیدا کردیم که ابوی همکار محترم مان جناب آقای موحدی ساوجی فوت کردند ما از طرف همه نمایندگان مجلس و هیأت رئیسه، فوت ابوی ایشان را به ایشان تسلیت عرض میکنیم و برای خانواده محترم ایشان تقاضای اجر و صبر از خداوند داریم. 4- تذکرات نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – تذکرات نمایندگان محترم به مسؤؤلان اجرائی کشور: آقای عبد خدائی نماینده مشهد به دولت و وزارت بازرگانی در خصوص تأمین نیازهای مقطعی و دراز مدت مردم و زائران مشهد تذکر داده اند. آقای خلخالی نماینده قم به وزارت جهاد سازندگی در مورد برق رسانی به روستا های اطراف قم تذکر داده اند. آقای متین نماینده بندعباس به وزارت اقتصاد و دارائی در خصوص اجازه ورود کالاهای مسافری از گمرک تیاب تذکر داده اند. آقای نیکروش نماینده تهران به وزارت راه در خصوص رسیدگی به وضع نابسامان ادارات فروش بلیط و تحویل گذرنامه در شرکت هواپیمائی جمهوری اسلامی در خیابان استاد نجات اللهی تذکر داده اند. آقای علوی نماینده لارستان تشکر کرده اند از عاشقان دیدار امام که با راهپیمائی عارفانه شان ارادة پولادین امت حزب الله را نشان دادند. آقای حسینی نماینده علی آباد و بخش آق قلا به وزارت کشاورزی در خصوص تأسیس سازمان تعاون روستائی در علی آباد تذکر داده اند. آقای عابدی نماینده بهبهان و آغا جاری به وزارت نفت در مورد رسیدگی به وضع کارگران شرکت ملی گاز در آغا جار تذکر داده اند. آقای رحمانی نماینده بیجار به شورای عالی قضائی در مورد جلوگیری از حذف و انتقال نیروهای حزب اللهی در دستگاههی قضائی تذکر داده اند. نمایندگان بند عباس تشکر کرده اند از دست اندرکاران سازمان آب منطقه ای هرمزگان در خصوص اتمام طرح آبرسانی بندعباس و به وزارت راه تذکر داده اند در مورد تسریع اتمام پل رودخانه گنج راه بندر عباس به شیراز. 5 – ادامه بحث پیرامون لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل رئیس – دستور را شروع کنید. منشی – اولین دستور دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون امور اقتصادی و دارائی است دباره لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل. دو نفر از مخالفین و دو نفر از موافقین لایحه صحبت کردند مخالف سوم آقای وافی هستند، بفرمائید. وافی – بسم الله الرحمن الرحیم ، لایحه ای که دولت تقدیم مجلس کرده است اینجا با دو عنوان مطرح شده است یک به عنوان لایحه افزایش مالیات مشاغل و یکی هم به عنوانه لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل که کخبر کمیسیون توضیح دادند که همان لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل هست. بحثی که من در مخالفت با این لایحه دارم یک بحث اصولی و کلی است که توجه نمایندگان محترم را به آن جلب میکنم آنوقت در تصویب و یارد این لایحه خود آقایان مختار هستند. نظر من این است که همیشه برای رد یا قبول یک لایحه و طرح که مورد اطلاع مجلس هست یا یک مسائل اعتقادی و نظری که همه ما در مسائل زندگی با آن روبرو هستیم قبل از اینکه ما بخواهیم یک چیزی را رد بکنیم یا قبول بکنیم، لازمه برخورد با حکمت این است که ماهیت و اصل آن چیز آنطور که هست ما درک بکنیم و به آن برسیم. بعد بررسی بکنیم که آیا این برخوردی که ما داشتیم و این را آن طوری که هست یافتیم، آیا مورد قبول هست یابایستی که آنرا رد بکنیم؟ بدون اینکه بخواهیم اعمال نظر خاصی که جنبه شخصی داشته باشد در آن لایحه و طرح داشته باشیم. من برای اینکه معلوم بشود آن چیزی که خود من درک کردم و مخالفین محترم هم اشاره ای به آن کرده اند و موافقین محترم هم مطرح کردند، به نظر من این لایحه یک لایحه ای است که آنطوری که هست و آنطوری که مطرح شده در مجلس به نمایندگان محترم به آنصورت القاء نشده و حالا عرض میکنم چرا؟ بعضی از مخالفین محترم که صحبت کردند و تذکر دادند موافقین بیشتر نظرشان این بود که شما چرا برای گرفتن مالیات از یک طبقه خاصی میخواهید سنگ اندازی بکنید و حتی یکی از موافقین این لایحه میگفت که اگر ما بخواهیم این کار را بکنیم معنی آن این است که ما از طبقات ضعیف و محروم مالیات بگیریم و از آن کسانی که درآمد سرشاری دارند و روزانه درآمدشان معلوم است آنها را معاف بکنیم و معاف کردن از مالیات، این مناسب باشأن مجلس برای یک طبقه خاصی نیست. همین دلیل این نحو موافقت با لایحه، دلیل این است که آنطوری که واقع لایحه هست، ما نشناختیم برای اینکه اصلا این لایحه هیچ بعد آن مربوط به این نیست که ما بخواهیم یکی کسی را از پرداخت مالیاتی که حق دولت است معاف بکنیم، نه طبقه محروم و نه طبقه غیر محروم را بواسطه اینکه لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل است یا افزایش مالیات هرکدام باشد اصل مالیات و اینکه این حقی است که دولت در مقابلب ارائه خدمات از مردم بایستی بگیرد، این را میرساند که اصل لایحه آن را مفروغ عنه دانسته بنابراین ما اینطور مطرح بکنیم که چرا ما با گرفتن مالیات از یک طبقه خاصی موافق هستیم اصلا این نیست برای اینکه مالیات را بایستی گرفت در مالیات هم کلیاتش را خود همین مجلس تصویب کرده لذا این بحث نیست. بحثی که اینجا ما داریم و من حالا اشاره ای به آن میکنم که چه هست، این است: دولت که ارائه خدماتی را به مردم میدهد این جزو وظایف دولت است و در مقابل این ارائه خدمات داشتن امکانات مالی هم باز از ضروریات است. برای اینکه دولت اگر تمکن مالی و امکانات مالی نداشته باشد دولتی که نماینده مردم است و میخواهد برای مردم کار بکند این ارائه خدمات مثل یک تکلیف مالایطاق است. این یک بحثی نیست. امکانات دولت را ما از چند راه تأمین میکنیم: یکی از راه سرمالیه های عمومی مردم از این سرمایه های عمومی استفاده میکند و در مقابل برای مملکت و برای ملت خدمت میکند.یک راهش ارائه خدمتی است که در مقابل مالیاتی وضع میکند و قانونی دارد و طبق قانون مردم این مالیات را بایتسی بپردازند و پرداخت این مالیات باز برمیگردد به عنوان خدمت به مردم. ما همانطوریکه اگر بیائیم سرمایه های عمومی را از دولت بگیریم و تکلیف بکنیم که تو ارائه خدمت به مردم بکن و بگوئیم مالیات را نگیر و به مردم خدمت بکن، در این مقطع خاص این هم درست نیست، پس ما با اینکه دولت اصلا مالیات نگیرد، این مطرح نیست، بااینکه مردم بتوانند مالیاتی را که طبق قانون می خواهد بگیرد، ندهد، این هم مطرح نیست پس موافقین این لایحه بگویند که چرا شما از یک طبقه خاصی میخواهید مالیات نگیرید، این اصلا موافق با روح این لایحه نیست و اما در کیفیت این مطلب. ما در اسلام ، مخصوصاً در مسائل مالی و اقتصادی مجلس شورای اسلامی قوانین و مصوبه اش بایستی یک الگو برای همه مجالس جهان و دستگاههای قانونگذاری باشد. مجلس ما به عنوان الهامی که از معارف اسلام میگیرد، ما ندارم، یک مسأله و مشکل مالی که اسلام در حل آن مسأله مالی عاجز باشد، شما همین الان اگر کسی یک طلبی از شخصی داشته باشد. در این قوانین مالی ما چه طور وصول میکنید؟ چندی پیش حتی یک خانواده شهیدی یک چکی را کشیده بود که به نظر خودش هنوز دو روز وقت داشت ولی با یک حساب دیگر از محلش گذشته بود. همانجا دادگاه رفته بود و اموال آن خانواده شهید را به نفع طلبکار توقیف کرده بود وقتی که ما در مسائل اسلامی داریم که اگر شما مالی و طلبی طبق قانون و مقررات از ارگانی یا از فردی یا از یک جامعه ای دارید، این را می توانید بگیرید و دستگاه قضائی ما موظف است که اگر شاکی شکایت کرد که من طبق این مدرک، این مال را بایستی بگیرم نداد، او بلافاصله میتواند توقیف بکند، حتی مسأله تقاص گاهی احتیاج به آن جهت هم ندارد، اگر من مال خودم را در یک جائی دیدم، میتوانم بدون اینکه اگر شما حاضر نیستید بپردازید، آن را بردارم،ؤ وقتیکه دولت طبق قانون مالیاتی را وضع کرده و این مالیات را بایستی آن مالیات دهنده بدهد دولت میتواند همین را وصول بکند، طبق یک مقررات صحیحی که در کل نظام جامعه ما هم هیچ بازتاب ندارد یعنی دولت میگوید من طبق این قانون به این وضع، این مقررات من است که شما بایستی این اندازه بدهی مالیاتی بدهید، صاحبان مشاغل یا شرکت ها یا هر کسی میخواهد باشد یا دفتر دارند طبق قانون مالیات دولت مطابق دفتر مالیات میگیرد یا اینکه علی الرأس حساب میکند، اگر آنجائی که دفتر ندارند و در هر دو صورت طلب دولت یک چیزی است که معلوم است خوب، این طلب را اگر دولت نتواند از طریق اسلامی از این کسی که بدهکار به دولت است، شرعاً و قانوناً بگیرد، راهش این نیست که ما نحوه وصولی مالیات را با قطع ارائه خدمات مطرح بکنیم. اولا ارائه خدمات بسیاری از ؟آن از مسائل عمومی است، یعنی اگر پدر یک خانواده ای مالیات را نداد، شما خواستید قطع خدمات بکنید آیا عائله تحت تکفل این چه گناهی دارد که شما بیائید ارائه خدمات را بردارید ارائه خدمات یعنی برق آب ، آسفالت است یک چیزهای دیگری که مربوط به کل باشد شما بگوئید که اگر طبق قانون ما مالیات را معین کردیم و این نداد فوراً دادگاه حق داشته باشد اموال این را توقیف بکند و فرض هم این است که آن بدهکار مالیات مال دارد، یک وقتی هست یک کسی مفلس است، دولت از یک آدم مفلس بی پول هم اگر که نداشته باشد، نمیتواند کاری بکند میشود مثل طلبکار شخصی یعنی گاهی بایستی حتی از بیت المال همین پول را بدهد، فرض این است که این بدهی مالیاتی دارد، بدهی مالیاتی یعنی طلبکار قانونی و شرعی این انسان دهنده، این شخص دولت است که این طلبکار است، خوب این طلب را اگر یک چک شخصی داشم، اموال من را دادگاه به نفع طلبکار توقیف میکند، در مالیات هم عین همین را شما بیائید ارائه بدهید، ما همین را در اینجا پیشنهاد داده ایم، گفتیم شما این ماده را با این صورت حذف بکنید، ما میتوانیم بگوئیم که در هرکجا که طبق قانون و مقررات بدهی مالیاتی را نپرداختند با یک تذکر و اخطار، دولت به وسیله دستگاه قضائی اموال این را برمیدارد، این هم با قدرت برخورد با این مسأله کرده هم بازتاب اجتماعی ندارد، هم یک الگوی معتبر در سطح جهان شما ببینید آنجاهائی که مالیات را میگیرند و نظام اسلامی هم ندارند قانون بشری بر آنجا میخواهد حکومت بکند، این تعبیر را که مات در نحوه گرفتن مالیات بگوئیم که از این تاریخ ارگانها و نهادها و دوائر، وزارتخانه ها از ارائه خدمات یا دادن سهمیه برای آنهائی که مالیات ندادند، کار نمیکنند این به نظر من یک تحریفی است، تحریفی که عرض میکنم یعنی میتوانیم راه واقع و حق را از نظر قوانین و مقررات پیدا کنیم، آمدیم، یک چیزی را کمیسیون محترم اقتصاد و دارائی بعد از آن لایحه دولت تصویب کرده، به نظر من پیشنهاد داریم و دست دولت باز است برای گرفتن مالیات هم با قدرت هم با تکیه به احکام اسلامی بنابراین این چیزی را که در نحوه وصول مالیات است با قطع ارائه خدمات به نظر شخصی من در شأن یک دستگاه قانون گذاری اسلامی که راه صحیح اسلامی دارد، نیست. رئیس – موافق صحبت کند. منشی – آقای حائری زاده موافق، بفرمائید. حائری زاده – بسم الله الرحمن الرحیم برادران گرامی که در مخالفت صحبت فرمودند در بعضی موارد قید کردند در مورد منزل یا فرزندی که گناهی ندارد، پدرش اگر بدهی دارد برق و آب قطع بشود این اصلاً اینطور نیست. در متن مادة واحده واحدهای شغلی مورد نظراست، یعنی واحد شغلی خدماتش قطع میشود اگر لوازم و قطعاتی، اگر مواد اولیه چیزی دارد از شرکتهای دولتی و سازمانهای وابسته به دولت میگیرد آن خدمات مورد نظر است که قطع بشود و ربطی به فرزند صغیر و زن بیوه و پیرزن و این چیزها اصلاً ندارد که به این موضوع واحد شغلی در آن، فرزند صغیر آن فرد یا افراد خانواده او کار نمیکند، اینها واقعاً در آن نیست، واحد شغلی که بدهی مالیاتی دارد و نمیدهد و قطعی هم شده، دیگر تمام مراحلش را طی کرده، به آن هیأت های مختلفی که در قانون هست و دو مرتبه به نظر آن کارشناس اعتراض کرده. تمام اینها را، مراحل آنرا گذرانده و قطعی شده لذا در آن موارد خدمات قطع میشود. از طرف دیگر پیشنهادی داریم چند نفر از آقایان هم پیشنهاداتی داده اند که وزارتخانه ها را محدود کنند، اینکه آقایان فرمودند که مثلاص جائی را دزد میرود بزند و دیگر پلیس حق ندارد دخالت کند، نه این را پیشنهاداتی داده شده چون یک شوری هست قبل از اینکه بحث به اتمام برسد و وارد جزئیات بشود پیشنهاد داده شده که وزارتخانه های مشخصی را معلوم کرده مثلا وزارت بازرگانی ، صنایع، صنایع سنگین، معادن، بانک مرکزی ، اینها فقط یعنی در پیشنهاد قید کردیم، و خدمت آقایان هیأت رئیسه داریم که بعد مطرح میشود یعنی آن نباشد آن فرمایش آقایان درست است ممکن است قانون اگر به اینصورت باشد آن جاها را در بگیرد که حتی پلیس هم حق دخالت در مورد دزدی نداشته باشد یا دادگاهها خدمات ارائه ندهند آن مثالهائی که آقایان زدند،یا آتش نشانی اگر آتش گرفته باشد دخالت نکند. این را به صورتی دیگر اصلاح شده که فقط سازمانها و شرکتهای وابسته به وزارتخانه های بازرگانی متن پیشنهاد به اینصورت است صنایع سنگین فلزات مؤسسات تابعه همچنین بانک مرکزی اینها به واحدهای شغلی دیگر خدمات ندهند آنهایی که قطعی شده و از طرفی دیگر در مورد آب و برق هم موردی عمل شده یعنی یعنی آخرش قید شده که مخابرات و برق منطقه ای و شرکتهای آب اینها با اعلام وزارت دارائی قطع خواهند کرد یعنی برای هر موردی اگر وزارت دارائی اعلام کند دیگر قطع خواهند کرد. از آن حالت کلیت که فرمایش دو سه نفز از آقایان بود، آن اصلاح شده و پیشنهادات اصلاحی داده شده. اما واقعاً شما ملاحظه کنید، برادرانی که میگویند در شأن جمهوری اسلامی نیست، آیا واقعاً در شأن جمهوری اسلامی هست که از سال 46 آقایان بدهی دارند و نمیدهند یک سری افراد پولداری که امکانات دارند و دفترهایشان را پنهان کرده اند یا دفتر را مخفی میکنند یا دو تا دفتر دارند و دفترسازی میکنند آیا در شأن جمهوری اسلامی هست که با اینها با قاطعیت برخورد نکند؟ آیا در شأن جمهوری اسلامی هست که ارزی که می بایستی سرمایه گذاری در کارهای صنعتی و تولیدی و اشتغالزا بکند و در صنایع کشاورزی و مولد به کار بکیرد، این ارز را مجبور باشد تبدیل به ریل بکند و ریال را حقوق بدهد؟ کشورهای دیگر برای اداره کارهایشان چه میکنند؟ از همین مالیاتها هر که بامش بیش برفش بیشتر، این موضوع در جامعه جا افتاده، این مال یک کاسب کار جزئی که سرکوچه ما مثلا بقالی دارد مربوط به آن نیست. مال کسانی است که هفت من طلا گاهی اوقات تا دوازده من سیزده من طلا فروختند و دفترهای آنها هیچ چیز را نشان نمیدهد. این موارد هست، مواردی هست که 90 میلیون تومان مالیات را خودش آمده توافق کرده 127 میلیون تومانت پرداخت کرده و قبول کرده دفاتر و اسنادش موجود است، ما با تعدادی از آقایان همکاران نمایندگان مجلس رفتیم و از خود دفاتر وزارت دارائی بازدید کردیم و واقعاً نمونه های جالبی بود، اگر دولت قاطعیت به خرج ندهد نمیتواند اداره کند. بایستی مسلماً محبت و رئوفت باشد و هست. در قانون هم هست. هر کسی جلوتر مالیاتش را بیاورد بدهد دیگر جریمه ای ندارد یک چند درصدی هم منفعت میگیرد، در خود قانون هم هست، در قانون جدید هم پیش بینی شده. اما آن کسانی که پنجاه میلیون شصت میلیون هفتاد میلیون هشت میلیون تومان بدهی دارند اینرا چطور نگیریم؟ الان می بینید که اگر این تصویب نشود حدود ده میلیارد تومان 100 میلیارد ریال معلوم نیست طلب دولت وصول بشود هشتاد تا صد میلیارد حالا بسته به زور زدن و زحمت کشیدن و تلاش واقعاً مأمورین دارائی است که چقدر کار کنند. مواردی را هم که آقایان اعتراض دارند به بعضی از مأمورین ، که آنچه که هست مشخص کنند کلی گوئی نمیشود واقعاً تمام یک وزارتخانه را زیر سؤال برد. ولی پرونده های مشخص و روشنی که مأمور رفته دیده و توافق کرده که مثلا نود و دو میلیون تومان حسابش بوده و 127 میلیون تومان بعد از بررسی مجدد قطعی شده و قطعی شده اش 127 میلیون تومان است و مواردی بوده که تا حد پنجاه ، شصت میلیون طلب بوده و طرف رفته تمام اموالش را این طرف و آن طرف به نام زنش به نام دامادش دخترش یا دیگری کرده. که اصلا یک قران از او نمیتوانند بگیرند. موارد دیگر که امکان وصول است بایستی با قاطعیت پیش رفت، مملکت را نمیشود بامماشات و همه اش هم که با محبت نمیشود اداره کرد. محبت در مورد کسانی است که فرجه داشتند، امکان داشتند بعداً سرفرصت آمدند و دادند حتی مواردی تقسیط کردند، ولی کسی که بدهی قطعی دارد و اموال هم دارد و سرمایه هم دارد چرا باید مجدد قطعات و مواد اولیه به او داده بشود؟! ما مجبوریم که لحاظ اداره کارخانجات برویم ارز را تبدیل کنیم به ریال و کمک آن هم مختلف به ادارات و مؤسسات و جاهای مختلف داده بشود آن آقا پولش را نمیدهد از آن صد میلیون تومان شصت میلیون تومان پنجاه میلیون تومان یا هشت میلیون تومانی که پول دستش هست میرود در دلالی و بازار سیاه کلی دو مرتبه فاجعه درست میکند و کلی گردش نا مناسب کار دارد و از آن درآمد دارد و بدهی دولت را نمیدهد از این طرف دولت مدام برود از اینجا و از آنجا استقراض بکند و کارش را راه بیندازد، آیا این شایسته دولت جمهوری اسلامی هست که صدها میلیون تومان از کسانیکه دارند و نمیدهند طلب داشته باشد ولی از آن طرف برود خودش اسقراض کند؟ نمیدانم برود لز سازمان تأمین اجتماعی برای فلان معدن از کجا برای فلان کارخانه از کجا وام بگیرد اینکه درست نیست حتی کارخانجاتی که زیر پوشش دولت بوده به لحاظ همین جور مسائل مالی کلی مشکلات و گرفتاری داشتند آیا شایسته جمهوری اسلامی است دولتی که طلب دارد و صدها میلیون تومان مطالبات از کسانیکه میلیونها تومان پول را روی همدیگر انباشته کرده اند، از آنها مطالبات و طلب دارد ولی برای فلان واحد شغلی که زیر پوشش دولت است. فرض کنید یک ماه حقوق کارگرش عقب بیفتد؟! این ناهماهنگی به خاطر اینکه درآمدها هماهنگ و درست وصول نمیشود اگر مردم بدانند که دولت دیر یا زود با قاطعیت مطالبات را خواهد گرفت می روند و پرداخت میکنند. همیشه نیاز جامعه و عطش جامعه به قسط است آنچه که ناراحت میشوند از بی عدالتی است. من و شما وقتی هزارتومان پول ماشین مان باشد برای مالیات نمیرویم بدهیم میگوئیم معنی ندارد کسی که 60 میلیون تومان بدهی دارد نمیدهد من این هزار تومان را بدهم؟ خوب، میگوید بگذار آخر سال میدهم حالا لزومی ندارد بدهم. آن کسی که دو هزار تومان و کارمندان ادارات و کارگران و تمام کارکنان دولتی تمام اینها واقعاً ناراحت میشوند که آقا قبل از اینکه حقوقشان را دریافت بکنند مالیاتشان قبلا کسر شده و چرا آن آقای پولداری که امکانات دارد، همه چیز هم در اختیارش هست و از تمام امکانات جمهوری اسلامی هم استفاده میکند و از امکانات ارزی کشور استفاده میکند و مدام همین جور مرتباً پول ، پول برایش میآورد. او بدهیش را ندهد و باز انباشته تر و واقعاً اگر قرار باشد فکری برای همان پولدارها هم بکنیم، برای اینکه بیشتر از این نخورند و خفه نشوند لازم است که برای جلوگیری از خفگی شان حداقل این را تصویب کنیم و آن بدهی هائی که دارند واقعاً قاطعانه بگیریم. مردم تشنه قسط هستند، کارمند اداره، کارکن یک کارگاه و کارگران یک کارگاه قبل از دریافت حقوقشان مالیاتشان کسر شده و صدها میلیون تومان مالیات وصول نشده مدام باید دنبالش بدوند. ده جور مأمور دارائی را این طرف و آنطرف گرفتار میکند، ده جور دفترسازی در دفترهای اصلی. در دفتر شرکتی که اعلام شده است یک جور دفتاتر نشان میدهد ، در دفاتر مخفی شده ، در فلان آپارتمان در کجا دفاتر جور دیگری نشان میدهد شما به قسمت دادستانی دارائی سری بزنید ببینید اوضاع چگونه است؟ استدعای من این است که این تصویب بشود و پیشنهادات اصلاحی که دارند عرض کردم در مورد تبصره (3) پیشنهاد حذفش بوده، در کمیسیون بودجه هم حذف شده تبصره (4) آنهائی که قطعی نشده است، پیشنهادات دیگری اصلاحی به جای تبصرة (4) جایگزین هست آن را اصلاح خواهد کرد. مایل نبودید، برای قطعی نشده ها رأی نخواهید داد و ترتیب پرداخت هم باز با دولت است، دارائی هم تا به حال در مورد اینکه بتواند خدمات را مثلا سخت بگیرد، اختیاراتی داشته است و ترتیب پرداخت هم حتی کافی است، یعنی حتی دارائی میتواند تقسیط کند، این کار را کرده اند یعنی خودشان آمدند و تقسیط هم کردند ولی کلیات لایحه را بایستی به آن رأی داد تا اینکه مملکت روی یک نظم اصولیدر مورد دریافت ها بیفتد. خیلی متشکرم. رئیس – مخالف بعدی صحبت کند. منشی – آقای سید ابوطالب محمودی، مخالف بعدی است بفرمائید. سید ابوطالب محمودی – بسم الله الرحمن الرحیم همانطوریکه خیلی از برادرانی که در مخالفت صحبت فرمودند بیان شد هدف این نیست که دولت مالیات حقه خودش را نگیرد، بلکه هدف در نحوة وصول مالیات است که در مورد مخالفت ما است. اول عرض بکنم که منشاء اینکه این لایحه را دولت آورده است آنطوریکه اینجانب فهمیدم این است که در لایحه بودجه امسال مالیات مشاغل را 151 میلیارد در نظر گرفتند و روی آن بودجه بسته شده در صورتیکه مالیات مشاغل در سال گذشته به 22 میلیارد رسیده 22 میلیارد را ما خیال کنیم با این لایحه میتوانیم آنرا 150 بکنیم، این یک خیال بسیار خامی است ، نه معجزه ای شده نه مائده آسمانی نازل شده نه چیزی شده که بشود مالیات مشاغل را از 22 میلیارد در سال به 150 میلیارد برسانیم، حالا اگر دولت این را در بودجه گنجانده است. خوب بود اول فکرش را بکند و این چنین آمار خیالی را به عنوان بودجه ارائه ندهد. مرتبه دوم مسئله این است بعد از آن بنده مطمئن هستم، یقین دارم اگر یک لایحه غلیظ تر از این هم ارائه بدهیم چنین مالیاتی بهاین صورت وصول نخواهدشد. بحث این است اگر فرضاً توانستیم وصول کنیم آیا با جمهوری اسلامی و قیافه این حکومت این جور برداشت و برخورد سازگار است؟ یا سازگار نیست. حکوت اسلامی که ما ان شاءالله همه مان دنبالش هستیم که پیاده شود الگوی کاملش 5 سال حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام است. آقایان فقها، علماء همه از بنده بهتر میدانند در نهج البلاغه هست که حضرت به عاملش که مأمور وصول زکوة است میفرماید که وقتی رفتی وارد دهی شدی برای گرفتن حق خدا وارد بر منزل اشخاص نشو. برو روی بلندی مشرف بر مردم یا سرآبی که برای شرب آنها هست . آنجا به صدای بلند صدا بزن که ای بندگان خدا! بیاورید مال خدا بپردازید و اگر کسی یا کسانی آمدند گفتند ما بدهکار نیستیم بپذیر از آنها و اگر کسانی گفتند بدهی ما همین است از آنها بپذیر و نگو به آنها که شما بیشتر ممکن است بدهکار باشید و میفرمائید اگر کسی گوسفند لاغری آورد عوض زکوة بدهد تو نگو چرا گوسفند چاق را برای خودت نگهداشتی و لاغر را برای حق خدا آوردی. ما قبل از هر چیز مأموریم این مکتب را پیاده کنیم و این مکتب است که میتواند الگو بشود. اگر چنان چه ما مثل شرقی ها یا غربی ها فشار آنهم فشارهای سخت، البته این که بعضی از برادران فرمودند قطع آب و برق و تلفن و یا مزایای دیگر پیدا است از واحد شغلی منظور است. اینجا هم واحد شغلی نوشته است. نه از منزل و مسکن و چه … اما همان کار هم آیا واقعاً زیبنده این حکومت هست؟ و بنده عرض میکنم یا این است که اینهائی که مالیاتهایشان را نداده اند و نمیدهند باشند. اگر عده زیادی هستند. باید به این مسأله رسید که چرا مالیات نمیدهند. ملتی که در روز قدس به قول خود جناب آقای رفسنجانی که میفرمود همان هائی هم که بی تفاوت بودند در مقابل دشمن روز قدس آمدند و آن جوری آمریکا را زیر پا گذاشتند خوب الان همین ملت هستند پس چه جور این ملت صبح آن جورند. عصر این جور میشوند؟ اگر چنان چه زیادند آنهائی که نمیدهند باید که مسأله را از راه دیگر بررسی کرد که چرا نمیدهند؟! و اگر چنان چه کم اند. برای عده کم نباید یک قانونی که نازیبا است و نمای ظاهری جمهوری اسلامی ایران بدجلوه میدهد ما بیاوریم تصویب کنیم ولو این که در مقابل عمل اجرا و عمل هم نشود. نفس این قانون زیبنده جمهوری اسلامی نیست. به اضافه بر این مگر دولت طلبی که دارد با سایر مردم اگر زید از عمر و طلب دارد بلافاصله فردا صبح مأمورش برود برق را قطع آب را قطع تلفن را قطع کارگاه را تعطیل خدمات را قطع و امثال اینها. این خودش همان تبعیضی نیست که در قانون اساسی منع شده؟ و ما چرا یک کاری بکنیم که بین دولت و مردم در قانون و نحوه اجرا و عمل فرق بگذاریم؟ و اگر چنانچه از این راه بخواهیم برویم آن وقت قیافه این جمهوری را بدنما کرده ایم. در صورتی که به نظر من نتیجه ای هم نخواهیم گرفت. برای این که همانطوری که اول هم عرض کردم هیچ وقت ما نمیتوانیم 22 میلیارد را 150 برسانیم و این یک خیال واهی بوده. بعد هم اگر چنانچه این کار احتیاجی به قانون داشته پس چرا دولت و هیأت وزیران است و دستور دادند به واحدهای تابعه خودشان که از اول سال 1364 این خدمات را برای کسانی که ورقه مالیاتی ارائه ندهند. اینها را قطع کنند. این الان تصویب نامه است که عین مادة (5) آنرا بنده میخوانم : در جهت تحقق بخشیدن اهداف تبصرة(16) قانون بودجه … از اول مهرماه سال جاری ارائه خدمات به واحدهای شغلی موضوع بخش مشاغل قانون مالیاتهای مستقیم توسط وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداری ها و نهادهای انقلاب اسلامی و همچنین دریافت سهمیه از شرکت های تعاونی و توزیع منوط به ارائه مفاصا حساب مالیاتی با گواهی ترتیب پرداخت مالیات از حوزه مالیاتی مربوطه خواهد بود. اگر چنانچه قانون میخواهد پس این تصویبنامه چیست و ابلاغ چیست؟ اگر چنانچه قانون نمیخواهد خودتان عمل کنید. پس چرا در مجلس میآورید که از این تریبون به این صورت پخش بشود و فردا رادیوهای مخالف ما که از کوچکترین مطلب کاهی را کوه میکنند. آن جور علیه ما جوسازی کنند و مردم را علیه ما تحریک کنند و آن نتیجه کافی هم از این مطلب نگیریم. به نظر بنده مالیات را مردم حق است باید بدهند و مخالفت با مالیات یعنی مخالفت با جمهوری اسلامی و این حکومت اما نحوه وصول هم باید جوری باشد که شرع بپسندد هم ندای مکتب ما باشد. هم مردم را ناراضی نکند هم جوسازی علیه ما نشود و هم مسائل دیگر جنبی جلو نیاید و مردم ان شاءالله مردمی هستند اکثریب قریب به اتفاقشان به این جمهوری معتقدند پای بندند، محکمند، مالیاتهایشان را هم می پردازند. حالا 10 تا 20 تا 100 تا 1000 تا هم در یک مملکت 40 میلیونی ممکن است خلاف بکنند. این خلاف هم نباید برای یک خلاف اینجوری قیافه جمهوری اسلامی را مشوه کرد. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس – موافق بعدی صحبت کند. منشی – آقای پناهنده موافق بعدی بفرمائید. پناهنده – بسم الله الرحمن الرحیم . فرمایشات برادرمان جناب آقای محمودی یکی این بود که اگر کسی مالیات نداد بیایند خدمات را از او قطع بکنند این تبعیض نیست؟ من یک سؤال متقابلاً از خود ایشان دارم و آن سؤال این است آیا خدمات دادن به کسی که پولش را نداده این تبعیض نیست؟ تلفن و آب برق اینها امکانات دولت جمهوری اسلامی ایران است که از پول همه ملت تهیه شده است. چرا یک نفری که یک کارخانه عظیم دارد و درآمد کلان و تلفن و آب و برق و اینها اگر نداشته باشد نمیتواند آن درآمد را به دست بیاورد. ما این چیزها را که خدمات عمومی هست و مال عموم ملت هست به کسی بدهیم که پولش را نپرداخته است. این جاده ها که آسفالت میشود؟ این وسائلی که برای رفاه عموم مردم تهیه میشود. این ها از کجا تهیه میشود؟ از پول خود مردم کهیک قسمتش آن اموالی است که در اختیار دولت هست و یک قسم دیگرش مالیات هست. اگر قرار باشد که مالیات را ندهند یااین که یک جوری قانون را تصویب بکنند که ضمانت اجراء نداشته باشد. خوب، این کالعدم است. مثلا فرض بفرمائید من سراغ دارم کسانی که دارای آلاف و الوف هستند با یک شغلی که خیلی اسم و رسم هم ندارد یعنی مشخص نیست مثلا 10 دستگاه لودر دارد. چند دستگاه بوادزر دارد. ندارد. یعنی یک آدم معمولی که نگاه میکنی لباس هایش هم یک نوع لباس های ساده ای است اما آن قدر که نگاه میکنی لباس هایش هم یک نوع لبا س های ساده است اما آ ن قدر ثروت دارد که چند نفر راننده روی بولدوزرهایش، روی لودرهایش گذاشته که کار میکنند و هر روزی صدها هزارتومان درآمد دارد و میریزد توی جیبش و بعد این آقا مالیات هم ندهد و از آب و برق و تلفن و خدمات عمومی هم استفاده بکند !! این درست است؟ این تبعیض نیست؟ یک وقت است شما یک بقال سر محله را حساب میکنید اغلب بقال سرمحله اصلا تلفن ندارند که قطع بکنند یک آدم کاسب جزء معمولی که خدمات اینچنینی که صحبتش است اصلا در اختیارش نیست که بخواهند از او بگیرند عمده این خدمات در اختیار کسانی است که دارای ثروتهای کلانی هستند و خود نمایندگان محترم مستحضرند . آن کسانیکه دارای ثروتهای کلان هستند اغلب معتقد به جمهوری اسلامی نیستند (نمی گویم همه شان )مستضعفین و بیچاره ها و فقرا و پا برهنه ها و آسمان جل ها هستند که این جمهوری اسلامی را بوجود آورده اند به اذن خدا و اراده پروردگار و رهبری امام امت و همچنان هم در صحنه هستند ما چگونه بیائیم این مستضعفین که بایستی از این خدمات بهره مند بشوند بیشتر کسانیکه به جمهوری اسلامی عقیده ندارند ولی دارای آلاف و الوف هستند بخار اینکه چهره جمهوری اسلامی مشوه می شود . این ضمانت اجراء را از روی این قانون بردارید. چه کسی گفته است که چهره جمهوری اسلامی مشوه میشود؟ اگر یک آدم کارخانه دار گردن کلفت پولدار را وقتی که مالیاتش را نداد . فلان قطعه یدکی که می خواهد برود از خارج بخرد تا اینکه این کارخانه اش را یا آن دستگاهش را راه بیاندازد بگوئیم خیلی خوب ، مالیاتت را بده تا ما اجازه بدهیم که تو بروی فلان قطعه یدکی را بخری کارخانه ات را هم راه بیاندازی این ظلم است ؟ این بیجا است؟ این مشوه کردن چهره جمهوری اسلامی است؟ ما بالاخره این مملکت را اگر بخواهیم اداره بکنیم و در تنگنای بیش از این قرار نگیریم باید از آن کسانیکه دارند و می توانند مطابق دستور اسلام از ایشان مالیات بگیریم اینکه برادرمان فرمودند : امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند وقتی وارد می شوی برای گرفتن زکات برو روی بلندی بایست و اعلام بکن . یا اگر مثلا یک گوسفند لاغر آوردند نگو که مثلا برو یک چاق تر بیاور . این ربطی به این مسأله ندارد، آن مسأله، مسأله زکوه و اعتماد به مردم است. اما اگر به کسی میخواهی خدمتی به او بدهی این یک معامله است. باید در مقابلش وجهش را قطع بکنی. مثلا فرض بفرمائید یک وسیله ای من به شما فروختم در مقابل این که در سه قسط شما پولش را به من بپردازی. اگر موعد رسیدد پرداخت پول شد و شما قسطت را نپرداختی من میتوانم ؟آن چیزی را که به شما پرداختم پس بگیریم. بنابراین اگر تلفن تو را قطع کردم گفتم هر وقت مالیاتت را دادی من این تلفن را وصل میکنم. آب را قطع کردم گفتم این آب متعلق به همه مردم است شما اگر مالیات را دادی که به درد همه مردم بخورد آن وقت من دومرتبه انشعابت را وصل میکنم این آیا غلط است؟ این برخلاف دستور اسلام است؟ اگر ما بخواهیم شرعی بررسی بکنیم شرعیش این است. خدمات عمومی که دولت در اختیار مردم میگذارد متعلق به همه مردم است. و اگر این مردم بخواهند سرپا باشند و جمهوری اسلامی سرپا بماند باید وضع اقتصادیش خوب باشد. مخصوصاً در این موقعیت حساسی که ما قرار گرفته ایم و از اطراف و جوانب به ما فشا میآید و درآمدهای ما یک چیز محفوظ و مشخص و معینی هست و بهترین ضمانت اجراء هم همین راه است. آن آقائی که میفرمائید این را بگذارید به عهده خودش اصلا عقیده ندارد که مالیات بدهد که ما به عهده خودش بگذاریم و بگوئیم که اگر خواستی لاغرش را بیاور. اصلا خیلی هایشان جمهوری اسلامی را قبول ندارند (من نمیگویم همه شان) ولی خیلی هایشان این جوری اند. اصلا جمهوری اسلامی را قبول ندارد که حالا ما به عهده خودش بگذاریم و بگوئیم که خودت بیا پول را بده. کجا خودش میآید پول را میدهد؟ ولی وقتی ما ضمانت اجراء برایش گذاشتیم. گفتیم تو اگر میخواهی در این مملکت پول پیدا بکنی و از خدمات عمومی که متعلق به همه مردم است استفاده بکنی در صورتی که این مالیاتت را ندادی. آب را قطع می کنیم. برق را قطع می کنیم تلفن تو را قطع میکنیم. میخواهی بمان نمیخواهی برو. مثل بقیه که رفتند این مملکت متعلق به مستضعفین است و مستضعفین باید از آن بهره مند شوند. مستکبر اگر خواست در این مملکت زندگی بکند بایستی مالیاتش را بپردازد ولا گورش را گم کند برود آنجائی که بقیه رفتند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاتة. رئیس – کمیسیون و دولت صحبت کنند، آقای خزاعی از طرف کمیسیون بفرمائید. خزاعی (مخبر کمیسیون اقتصاد و دارائی) بسم الله الرحمن الرحیم بنده خیلی دوست داشتم هنگامی که مخالفین محترم در رابطه به لایحه نحوه وصول مالیات مشاغل صحبت می کنند دقیقاً نمایندگان محترم مجلس به فرمایشات این عزیزان توجه میکردند. اگر توجه میکردند بنده دیگر لازم نیود که اصلا در مخالفت با فرمایشات ایشان حرف بزنم. به خاطر این که بیانات به نظر من معرف حفره های مشخصی بود که در استدلال علیه لایحه وجود داشت. حالا من به مواردی اشاره میکنم: تکیه ای که تمام مخالفین محترم با لایحه داشتند و مرتباً هم تکرار میکردند که این تکرار خودش بیشتر ظن آدم را تقویت میکند. این مسأله بود که ما نمیخواهیم بگوئیم که مالیات نگیرید. ما نمیخواهیم. بگوئیم کهنباید مالیات گرفته شود. خوب بنده میخواهم عرض کنم که شما میخواهید بفرمائید که ما نمیخواهیم بگوئیم مالیات نگیرید.ما میخواهیم کاری کنیم که مالیات نتوانید بگیرید.بنده عرض میکنم اینکه این همه وقتی صحبت از مالیاتها میشود مستضعفین و بقال سرکوچه و دست فروش و روزنامه فروش و کاسب سرمحل سپر بلای گردن کلفت هائی میشوند که ماهانه سالانه در سال باید 40 میلیون تومان مالیات پرداخت بکند. (یکی از نمایندگان – ایشان تخطئه میکنند) الان عرض میکنم. سالانه باید 40 میلیون تومان پرداخت بکند یعنی ماهی 4 میلیون تومان این شرکت این آقا بدهی مالیاتی دارد ماهی 4 میلیون تومان بدهی مالیاتی دارد میدانید یعنی ماهانه چقدر باید درآمد داشته باشد که 4 میلیون تومان آن مالیات است؟ من الان یک محاسبه ساده ذهنی کردم یعنی روزی از یک طلوع آفتاب تا غروب آفتاب یک میلیون تومان این آقا باید درآمد داشته باشد تا ماهانه 4 میلیون تومانش میخواهد مالیات پرداخت بکند ( با یک محاسبه سرانگشتی ساده) ما هیچ بحثی یعنی بنده خودم را عرض میکنم هیچ شکی در حسن نیت بعضی از آقایان ندارم و در این که باید از طبقه مستضعف و کم درآمد و محروم حمایت بشود ندارم و هیچ شکی هم در این ندارم که بقال سرکوچه ممکن است اصلا درآمدش به پرداخت مالیات نرسد. ولی ضمناً شکی هم در این ندارم که بنده وقتی رفتم دفتر یم مؤدی مالیاتی را در وزارت اقتصاد دیدم که آمده سندسازی کرده. دفترسازی کرده بنده 10 میلیون تومان زیان کردم. بنابراین بدهی مالیاتی ندارم بعداً دوباره رسیدگی شده معلوم شده آقا 47 میلیون تومان بدهی مالیاتی دارد و بعد از هزار و یک گردش کاری و کارآئی و بوروکراسی آخرش حاضر شده مثلا 40 میلیون تومان مالیات را خودش بدهد. این را چه جور باید اخذ کرد؟ بحث مااینجا است. بحث ما سر اخذ مالیات از آدمهای مستضعف یا متدینی که روی عشق و علاقه به جمهوری اسلامی و احساس وظیفه شرعی میآید مالیات میدهد نیست. بحث سرآن کسانی است که ارزهای صادراتی را در بازار میفروشند. بحث سر آن کسانی است که با استفاده از همین قوانین و مقررات جمهوری اسلامی و تسهیلات بانک مرکزی و سیستم جمهوری اسلامی استفاده های میلیون و میلیاردی دارند. بحث سر اینها است که اینها اگر ما بخواهیم مالیاتشان را بگیریم. اگر بخواهیم به اصطلاح تکانی به این ها بدهیم و یک تعدیلی در سطح جامعه به وجود بیاوریم. اگر بخواهیم منابعی برایس دولت تأمین کنیم در جهت رفع نیازهای اجتماعی همین مستضعفین و محرومین از کجا باید تأمین بشود؟ جاده های روستائی ، برق رسانی، آب رسانی گاز رسانی، این همه تذکراتی که نمایندگان محترم به مردم در مجلس شورای اسلامی به هیأت دولت میدهند، اینها چه جور باید اجرا بشود؟ مرتب باید مخازن نفتی به فروش برسد. به خارج از کشور صادر بشود. به جایش خدمات شهری و غیر ذلک به مردم داده بشود؟ یااینکه باید منابع درآمدی صحیحی برای دولت تأمین کرد؟ اقتصادی که بر اساس صادرات یک کحصول بنا بشود اقتصاد ورشکسته است. این الفبای اقتصاد است که همه مردم دنیا میدانند و ما در کشورمان بر اثر سیاستها میتوانم من بگویم شاید 60 – 70 سال رژیم منحوس پهلوی و رژیم های قبلی، اقتصادمان متکی به نفت شده. باید این را به فوریت از انحصار نفت خارج کرد. در این مقطع ضروری یکی از راه هایش تکیه اقتصاد بر مالیات است. یعنی مسأله روشن و واضح است که اگر ما تکیه منابع درآمدی دولت را در شرایط فعلی که هنوز سایر صادرتمان رشد نکرده، نکشانید در حد معقول بر روی درآمدهای داخلی برابر است با اینکه بگوئیم آقا ! دولت اصلاً نباید کار بکند. یک فرمایشی یکی از مخالفین محترم کردند که من واقعاً تعجب می کنم. این گفته جناب آقای پناهنده را رویش صحه میگذارم حرف قشنگی زدند. یکی از نمایندگان محترم مخالف گفتند که اصلا عین جمله ای است که من اینجا نوشته ام اولا برشمردند که در مملکت ما بخش اقتصاد اصلا بخش دولتی شده. بخش خصوصی هیچ دستش در کارها نیست. سینما ها تاترها مغازه ها یعنی خیلی چیزها را نام بردند که اولا بنده عرض کنم که خود من بعنوان کسی که در امور سینمائی و غیره یک مقدار مسؤولیت هائی دارم. این را خدمت ایشان عرض بکنم که از چهارصد و خرده ای سینما در کشور که ایشان روی آن تأکید کردند. تعدادی از آنها دست بنیاد مستضعفان است.بقیه اش هم دست بخش خصوصی است همین آمار اشتباهی که ایشان فرمودند معلوم میشود که بقیه فرمایشاتشان هم مثل همین است. ایشان یک جمله ذکر کردند که این جمله در فحوای بیان مخالف اخر هم وجود داشت. جمله این بود که ما لول باید تکلیف اقتصاد راروشن کنیم که آیا اقتصاد باید دولتی باشد یا خصوصی و فرمودند که بخش دولتی همه را گرفته است. بعد هم فرمدند که شما بیائید کارها را به دست مردم واگذار کنید. ایشان فرمدند شما آمده اید 151 میلیارد ریال مالیات در بودجه سال 64 پیش بینی کرده اید. سال گذشته 22 میلیارد دریافتی داشتید. این هفت برابر را میخواهید بپوشانید برای این که بپوشانید این قانون را درآورید. بنده خدمت ایشان عرض می کنم بنابر آمار موجود کشور ایران یکی از کشورهائی است که سهم درصد مالیاتی آن نسبت به کل منابع درآمدی اش یعنی درآمد ناخالص ملی اش چیزی اگر اشتباه نکنم حدود 6 یا 7 یا فوقش 8 0/0 است در حالی که کشورهای دیگر رقم های بسیار بالاتری از این دارند که حتی از نظر مالی از ما ضعیف تر هستند . یعنی مبلغ مالیاتی که ما باید بگیریم به مراتب بیش از صد و پنجاه میلیارد است. اگر در گذشته 22 میلیارد درآمد وصول شده به دلیل عدم ضمانت اجرائی نواقص موجود بوده نه این که شما خیال کنید. 150 میلیارد داریم زیاد میگیریم. خیر، هنوز داریم کم میگیریم. براساس یک سری قوانین معقول اصولی درست ما اگر بتوانیم یک روزی مالیات های حقه دولت را وصول کنیم کلمه حقه که دارم میگویم یعنی منطبق با موازین شرعی و قانونی که به تأیید شورای محترم نگهبان برسد. یقیناً بیش از 1500 میلیارد ریالی است که در قانون بودجه سال 64 پیش بینی شده است، حرف اینجا است. به مردم واگذار کنید. یعنی چه این جمله؟ من میخواهم این جمله را باز کنم. به مردم واگذار کنید. خیلی خوب واگذار میکنم. به مردم واگذار کنید یعنی اینکه براق را بکشند؟ حقوق کارمندان دولت را مردم بدهند؟ پرونده هائی که در دادگستری تشکیل میشود کارمزد بدهند؟ آسفالت را مردم درست بکنند؟ معنی انس است؟ اگر معنی این است که جان کلام را بفرمائید دولت لازم نداریم. من میخواهم بدانم وقتی ما دم از ولایت فقیه و حکومت اسلامی می زنیم این ولایت فقیه برای این که بتواند ایفای مقام ولایت کند و بتواند آن وظایف شرعی اش رادر جامعه پیاده کند. بتواند شؤون قضائی و حقوقی و اقتصادی اسلامی و نظامی را در جامعه پیاده کند. آیا پیاده کردن احکام اسلام نیاز به تشکیلات دارد یا نه؟ اگر بگوئید خیر ، ندارد. مقام ولایت فقیه و دولت اسلامی آن بالا بنشیند و خود مردم … اصلا این معقول نیست. من نمی فهمم یعنی چه؟ نمیدانم چه طور میشود پیاده کرد ؟ این مقام نیازمند به داشتن تشکیلات است و این تشکیلات دولت است. حالا این دولت یک کارمند وزارت اقتصادی ، یک ممیز مالیاتی یک جائی صدای یک نفرمؤدی مالیاتی را درآورده و شکایتش به شما رسیده این بحث دیگری است آن هم باید طبق قانون با برخورد کرد. این دولت برای این که بتواند بازو های اجرائی داشت ه باشد. نیازمند به درآمدها است. این درآمد از طرقی تأمین میشود. یکی از آنها مالیات ها است. پس این جمله که اصلا دولت همه جار ار گرفته است و به مردم واگذار کنید. مردم در صحنه باشند. این قضیه به قضیه سیاسی فرق میکند در مسائل سیاسی هم تازه قضیه باید تحت یک رهبری و یک خط دهندگی از مقامات اسلامی و مقام ولایت باشد. مسأله اداره کشور خرج دارد. این که مردم اداره کنند به اعتقاد شخص من این جمله تکیه ای که آقا بگذارید مردم، مردم، مردم یک وقت هست میگوئید آقا ! بخش خصوصی هم باشد بخش تعاونی هم به عنوان تجلی مشارکت مردم باشد. این حرفی است ولی این که هروقت پای مسأله مالیات و این برنامه ها به میان میآید میگوئید دولت همه جا را گرفته. مردم اداره کنند اینجا به نظر من این سخن برابر است با اینکه آقا ما نمیخواهیم دولتی برای ایفای نقش تشکیلاتی جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. والا معنی دیگری از این بر نمیآید. اگر دولت میخواهد باشد باید مالیات هم داشته باشد. صادرات هم داشته باشد. نفت هم بفروشد ارز را هم داشته باشد. جنگ هم بکند و همه این مسائلی که در مسیرش هست و وجود دارد. بنابراین بحث اینجا است ما در این لایحه گفته ایم آقا ! کسانی که مالیات نمیدهند. چه طور باید از آنها گرفت؟ جناب آقای محمودی فرمودند که علی بن ابیطالب علیه السلام یارو را فرستادند که برو زکوه جمع کن. بعد به او گفتند که آقا وقتی آمد گفت من این قدر بدهی دارم. تو هیچی نگو و قبول کن. بلی بنده هم این را میدانم این مطلب را همه هم میدانند . بحثی هم در آن نداریم. ولی عزیز من ! مسأله اینجا است که اولا بحث بحث زکوهاست . ثانیاً شرایط آن زمان را در نظر بگیریدثالثاً در آ‎ن زمان مسائل اقتصادی و دخل و خرج مردم منوط به دفتر و حساب و کتاب و غیر ذلک نبود. مگر همین علی بن ابیطالب نیست که آن آقائی که اسمش ار هرچه من فکر کردم الان یادم نیامد. آن آقائی که رفته بود یک سرقت مختصری کرده بود و از طرفدارن مولا علی علیه السلام هم بود و بعد سرقتش بر اساس قوانین شرعی مسجل شد علی بن ابیطالب حد شرعی را بری او جاری کرد. مگر همین علی بن ابیطالب نیست که وقتی برادرش که بچه هایش هم گرسنه اند یعنی مصداق مستضعفی است که شمااز آن دفاع میکنید. وقتی میآید خدمت علی بن ابیطالب، علی بن ابیطالب آن آهن داغ را نزدیک می کند به دست برادرش که این پول مال بیت المال است (عباسی فرد – آقای خزاعی ! اسم آن شخص یارو نبود) یک آقای عرض کنم که اینجا آهن داغ را نزدیک می کنند مسأله مسأله بیت المال است وقتی که دولت دارد خدمات میدهد به یک واحد اقتصادی یک مغازه، یک کاسب کار، یک فردی که در جامعه از خدمات دارد استفاده میکند و درآمد دارد. این را من استدعا میکنم که برادر عزیزمان این جا توجه کنند (جناب آقای محمودی) این نقطه را مخصوصاً ایشان فرمودند. من سؤال میکنم اگر دولت خدمات اجتماعی و اقتصادی و امنیتی ندهد به یک واحد شغل آزاد، آن واحد میتواند کسب درآمد بکند یا خیر؟ مسلم است که نمیتواند. مگر این که برود در کویرهای ایران آنجا یک مغازه برای خودش درست بکند. تازه آنجا هم باید از سیمان دولتی استفاده بکند. کسی که میخواهد از نور شهر، تمیزی شهر یا در روستا از امکاناتی که دولت فذاهم کرده استفاده بکند برای کسب درآمد دقیقاً مانند یک قرارداد می ماند. دولت میگوید من این خدمات را به تو میدهم این امکانات را در اختیار تو میگذارم تو هم ماهی این قدر درآمد داری. از این درآمد این قدرش را باید مالیات برگردانی بابت حق خدمات. یعنی تصور میکنم بشود حتی نامش را یک نوع کارمزد برای خدمات گذاشت که دولت از مرد اخذ میکند و در مقاب لخدمات میدهند حالا یک آقائی مغازه دار است شرکت دارد ( به هر صورتی هست) این آقای محترم بدکار شده بابت خدماتی که از دولت گرفته. دولت میتواند بگوید آقا! چون حضرتعالی آدم بدحسابی هستی بنده ادامه خدماتم را به تو قطع میکنم تا بدهی. این مسأله فرق می کند با اینکه جناب آقای وافی فرمودند که در شأن دولت اسلامی نیست که نمیدانم به این ترتیب بخواهد مالیات وصول بکند و برود شکایت بکند.شکایت بکند مانند اینکه ما در قانون اسلام داریم کسی از کسی طلبکار است بلی بنده یک وقتی شخصاً از شما طلبکارم حق حق شخصی است. میروم شکایت می کنم همانجور که ایشان فرمدند حق ندارم خودم بیایم آب و برق شما را قطع بکنم اینجا طرف شکایت و شاکی دولت است دولتی که از پول همین ملت تهیه کرده و خدمت به شما داده کسب درآمد کردید. حالا که خدمت به شما کرده کسب درآمد کردید باید این را وصول بکند بابت ادامه خدمت . بنده آن روز هم اینجا خدمتتان عرض کردم اگر ما بخواهیم روی این روال پیش برویم مسأله خیلی اسف انگیز میشود. شما نمایندگان محترم مجلس نگاه کنید همه بر هر حال از قشر کم درآمد و مستضعف و معمولی و متوسط جامعه هستید. شما دقت بفرمائید کارمندان دولت یعنی هیمن ملتی که همین عده ای که به اصطلاح بعد از ظهر برای اینکه بتواند کرایه خانهاش را بدهد میرود با ماشینش ماسفر کشی می کند. یا فوقش یک کارمند دولت 8 هزارتومان، 10 هزارتومان ، 12 هزارتومان کمتر یا بیشتر درآمد و حقوق داشته باشد. کارمندان دولت ما حدود یک میلیون و خرده ای نفر در کشور هستند یک میلیون و پانصد ششصدهزارنفر کمتر یا بیشتر هستند این یک میلیون خرده ای کارمند دولت که تحت پوشش قانون مالیات هستند سه برابر مشاغل آزاد این کشور دارند مالیات پرداخت می کنند این را باید به کجا گفت در حالی که در حدود سه و نیم میلیون نفر مالیات بدهند یعنی تحت پوشش قانون مالیاتی هستن ضاهراً در حدود سه و نیم میلیون نفر هستند یعنی تقریباً دو برابر آنها که اگر ما این را در ضریب ضرب بکنیم معلوم میشود که مالیاتی که کارمندان دولت پرداخت می کنند شش برابر مالیات مشاغل آزاد است که اگر بخواهید ضریب سطح درآمد را هم حساب بکنید یک رقم بسیار بسیار وحشتناکی میشود. میشور 60 برابر به خاطر اینکه متوسط مشاغل آزاد (متوسط را عرض می کنم) متوسط مشاغل آزاد درآمد سرانه آنها نسبت به متوسط درآمد سرانه کارمندان دولت 7 – 8 برابر است. خوب به این ترتیب ما بگوئیم کارمندان دولت همان جور که جناب آقای محمودی فرمودند هرچه آمدند گفتند من مالیات بدهکارم مالیات بدهم بدهم از حقوقشان هم کسر نکنیم. رقمی هم در دست نداشته باشیم، آن وقت نمیدانم میشود این مملکت را اداره کرد یا نه؟ من از نمایندگان محترم خیلی عذر میخواهم به اصطلاح وقتی که در حین صحبت کردنم ممکن است بعضی از کلمات را اشتباه ادا بکنم این به دلیل این است که جداً آدم دلش درد می گیرد واقعاً یعنی من فکر می کنم که اگر ما بخواهیم براساس این همه حسن نیت مملکت را اداره بکنیم آن وقت باید با حسن نیت هم بساط جمهوری اسلامی را جمع بکنیم و بگوئیم خداحافظ بیائید قضیه را بچرخانید من اینجا در خاتمه عرض بکنم که این ماده واحده گفته که ارائه هر نوع خدمات به وسیله وزارتخانه ها اشکالی که برادرها کردند وارد است یعنی حتی ممکن است که پلیس هم بگوید من امنیت را حفظ نمیکنم این را مثلا میشود شما پیشنهاد بدهید مااصلاحش بکنیم ولیکن با کلیات لایحه مخالفت بشود به نظر من معقول نخواهد بود، البته تمام ایرادات در جزئیات مسائل بود، خوب مخالفین محترم میتوانند روی این بحث بکنند. پیشنهاد بدهند و به طور طبیعی کمیسیون اقتصاد هم نمیخواهد لجبازی بکند هر جا ما دیدیم پیشنهاد پیشنهاد مناسبی است با لایحه ( البته به نظر کمیسیون ) خوب قبول خواهیم کرد، دفاع خواهیم کرد و امیدواریم که یک قانونی به وجود بیاید که این قانون بتواند تعیین کننده منابع درآمدی دولت باشد در این وضعیتی که خودتان احساس می کنید من مجدداً ضمن پوزش از اینکه وقت نمایندگان محترم را گرفتم و سرتان را در درد آوردم امیدوارم که خداوند این توفیق را بدهد که ما ان شاء الله بتوانیم خدمت بکنیم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته . رئیس – متشکر دولت. آشنا (معاون وزارت امور اقتصاد و دارائی ) – بسم الله الرحمن الرحیم. من مقدمتاً از توجه عمیقی که نمایندگان محترم در دو روز بحثی که نسبت به این لایحه بود و همه دقایق امر فرمودند و چه صحبت های مخالفین محترم و چه موافقین محترم با دلسوزی و تعهد کافی بود و بسیار برای ما مفید و سازنده بوده . ولی من مقدمتاً ناچار به ذکر این مطلب هم هستم که اگر عنایت میشد به پیام اصلی این لایحه یا یکی دو پیام مختصری که دارد شاید محتاج بحث زیادی نبوده. چون در این لایحه مطلقاً مالیات جدیدی وضع شده و نه نرخهای مالیاتی افزایش پیدا کرده بلکه صرفاً به دلایلی که توضیح میدهم: 1- تغییر روش مختصری در وصول مالیات مشاغل پیش بینی شده و یک ضمانت اجرای مختصری هم به ضمانت اجراها ی موجود اضافه شده. در قسمت اول این لایحه با توجه به اینکه این چیزی که هدف دولت بوده من به طور مختصر خدمتتان توضیح میدهم. با توجه به اینکه همه قبول داریم که پرداخت مالیات در حقیقت سهم مردم هست در تأمین هزینه های عمومی که برای رفاه اجتماع و اداره امور جمهوری اسلامی پرداخت میشود خوب یکی از طبیعی ترین ضمانت اجراهائی که میتواند مطرح بشود، این هست که کسانی که در پرداخت سهمشان با وجود داشتن قدرت و استطاعت مالی خودداری می کنند، از آن خدمات هم استفاده نکنند منتها این خدماتی که مرد نظر بوده. در درجه اول خدمات دستگاههای اقتصادی بوده، نظیر وزارت بازرگانی و وزارت خانه های صنعتی مان، بانک مرکزی و نه اینکه فرض کنید که اموال مردم در مقابل دزدی حفاظت نشود به خاطر اینکه مالیات نپرداخته باشند، مطلقاً چنین چیزی مورد نظر نبوده، و به همین جهت پیشنهادهای اصلاحی که من دیدم برخی از برادران دارند که این خدمات را منحصر به دستگاههای اقتصادی بکند، صد درصد مورد تأیید ماهست و ما هم از آن دفاع می کنیم چون هدفی غیر از این از ابتدا هم وجود نداشته. پیام دوم این لایحه که در قسمت پایین آن هست که گرفتن مالیات به صورت مقطوع آمده ایجاد تسهیل است در امر تشخیص و وصول مالیات. شما مستحضر هستید که یکی از بزرگترین گرفتاریها و مشکلات در رابطه بین مأمور مالیات و مؤدیان مالیاتی در مواقعی بروز می کند که مؤدی مالیاتی فاقد دفتر هست درآمدها و هزینه هایش را ثبت نکرده و معیار و ضابطه صحیحی برای تشخیص مالیات وجود ندارد یا بعضی از مشاغل فرض کنید کامینوداران کعه محل کار ثابتی ندارند از این استان به آن استان از این شهر به آن شهر در حرکت هستند و چون دفتر هم باز ندارند، تشخیص مالیات اینها مواجه با اشکالات زیادی هست برای این قبیل افراد در اینجا پیش بینی شده است که با همکاری اتحادیه های صنفی شان مالیات اینها به صورت مقطوع مشخص و وصول بشود. و این چون با همکاری اتحادیه های صنفی خودشان هست که منختب خودشان هستند نتایج بسیار مفیدی می تواند داشته باشد و به ادلانه شدن مالیات می تواند بسیار کمک بکند. این کار را وزارت اقتصاد و دارائی شروع کرده و نتایج بسیار مثبتی گرفته، یعنی استفاده از همکاری اتحادیه های صنفی را و در امسال برای مالیات عملکرد 63 استقبال بی نظیری شده از نظر دادن اظهارنامه که این اظهارنامه ها از طریق اتحادیه های صنفی توزیع شده و همچنین در جمع آوری این اظهارنامه ها، نهایت همکاری را کرده اند که من وظیفه خودم می دانم که از طرف دولت در این زمینه از اتحادیه های صنفی و اصناف محترم که این استقبال را کرده اند، تشکر بکنم. مطلب سوم این است که اصولا هدف این لایحه این است که در آستانه … (مستحضر هستید که ما در آستانه وضع قانون مالیاتی جدید در نظام جمهوری اسلامی هستیم که لایحه آن در خدمتتان هست) شور اولش تصویب شده شور دومش با دقت و موشکافی کافی در کمیسیون محترم اقتصاد و دارائی تحت بررسی هست و ان شاءالله پس از تصویب به جلسه علنی تقدیم می شود و پس از اینکه به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و به نظر شورای محترم نگهبان هم رسید، یک قانونی خواهد شد که صددرصد منطبق با نظام جمهوری اسلامی باشد و مورد اعتقاد همه مردم باشد و طبعاً اجرایش هم آسان تر باشد و توفیق بیشتری ان شاء الله در اجرایش به دست بیایید… ولی در آستانه تصویب این قانون، یعنی تا قبل از اینکه این تصویب بشود یکی از مشکلاتی که می تواند از توفیق این قانون مانع بشود مسأله مالیاتهای معوقه است. یعنی اگر ما بتوانیم با یک حرکتی مالیاتهائی که از گذشته باقیمانده هرچه زودتر حل و فصل بکنیم و بعد از تصویب قانون جدید کار معوقه نداشته باشیم، مالیاتهای گذشته را وصول کرده باشیم ضمن اینکه بزرگترین خدمت را در شرایط اقتصادی حاضر کردیم، راه اجرای قانون جدید را هم تسهیل کردیم. به همین جهت تمام تمهیداتی که در این قانون اندیشیده شده ملاحظه می فرمائید در قسمتاولش که مسأله ارائه خدمات هست در صورت نپرداختن مالیات، قطع خدمات فقط منحصر به مالیاتهائی است که تا سال 1362 هست و نه بیشتر. یعنی پس از اینکه مالیاتهائی که تا سال 62 پرداخت شد،این قانون دیگر خاصیت اجرائی نخواهد داشت و براساس قانون مالیاتهای جدید که تصویب خواهید فرمود، عمل خواهد شد. یک پیام مختصر دیگری هم این لایحه دارد و آن تمدید مهلت تسلیم اظهارنامه است که به موجب قانون فعلی تا تیرماه است، همین طور که توضیح دادم چون امسال از دادن اظهارنامه مالیاتی و پرداخت مالیات، استقبال زیادی شده است، این مهلت تقاضا شده که تا پایان مردادماه تمدید بشود و تسهیل بیشتری در کار مردم که از پرداخت مالیات استقبال کردند و ادای وظیفه شرعی و قانونی شان به اصطلاح از پرداخت جریمه معاف بشوند و بتوانند تا آخر مردادماه کسانی که توفیق پیدا نکرده اند این کار را انجام بدهند. نکته دیگر این است که من تقاضا دارم توجه بفرمائید که این قانون را ما در حقیقت در ابتدای سال همراه با تصویب لایحه بودجه احتیاج داشتیم و اگر همین امروز هم این قانون تصویب بشود تا زمانی که به تأیید شورای محترم نگهبان برسد و مراحل قانونی اش را طی بکند که زودتر از پایان مردادماه نخواهد بود، احتمالا ما 5 ماه از اجرایش عقب هستیم و به همین نسبت در شرایط حساس فعلی در وصول درآمدهای مالیاتی قطعاً مؤثر خواهد بود آثارش را تا حالا ملاحظه فرمودید و اگر هرچه قدر دیرتر بشود به همان نسبت اطمینان آن به شما می دهم که در وصول مالیاتها مؤثرخواهدبودمطلب آخری که برادرمان آقای خزاعی هم اشاره فرمودند من فقط چند تا آماز ذکر می کنم که واقعاً در مملکت ما نسبت مالیاتها پائین هست به هیچوجه فشار مالیاتی به طوری که بعضی از برادرها اشاره می کنند وجود ندارد. من در بعضی از کشورهای غیر صنعتی و در حال پیشرفت به اصطلاح دو سه تا آمار فقط ذکر می کنم شما در هندوستان ملاحظه بفرمائید بیش از 80 0/0 درآمدهای دولت، از محل مالیات تأمین می شود در پاکستان 81 0/0 ، در فیلیپین89 0/0در تونس 75 0/0 در سودان 80 0/0 در کره جنوبی 85 0/0 ملاحظه بفرمائید اینها کشوهای غیر صنعتی است،کشورهای صنعتی را نخواندم. اینها کشورهائی است که کم و بیش اوضاع و احوال اقتصادی شان شبیه ما هست در حالی که سهم مالیات در درآمدهای عمومی دولت در مملکت ما زیر 30 0/0 هست. بنابراین ملاحظه می فرمائید که به هیچوجه فشار مالیاتی وجود ندارد و ان شاءالله هرچه زودتر قانون مالیاتهای جدید هم تصویب بشود، ما به عدالت مالیاتی نزدیکتر می شویم. مطلب دیگری که یکی از مخالفین محترم اشاره کردند که این لایحه فقط متوجه یک عده افراد مستضعف هست و روی آنها می خواهد فشار بیاورد. در اینجا به دو نکته توجه نشد: اول اینکه مستحضر هستید ما یک معافیت حداقل داریم که تا 4 هزار تومان در ماه درآمدها از پرداخت مالیات معاف است بنابراین به هیچوجه مالیات شامل طبقات مستضعف نمی شود و به حداقل مؤونه شان لطمه نمی زند. ثانیاً برخی از مشمولین ماده 59 قانون مالیاتهای مستقیم را من می خوانم که ملاحظه بفرمائید آیا اینها باید مالیات بپردازند یا طبقات مستضعفی هستند که نباید مالیات بدهند: دارندگان کارت بازرگانی و کلیه واردکنندگان و صادرکنندگان، دلالان حق العمل کاران، کارخانه داران ، صاحبان مؤسسات حمل و نقل صاحبان مؤسسات ساختمانی و تأسیسلت فنی، صاحبان مشاغل پزشکی بهره برداران معادن، ملاحظه می فرمائید فقط برای نمونه این چند شغل را خواندم هیچکدام اینها جزو طبقات مستضعفی که نباید مالیات بپردازند، نیستند و همانطور که برادرمان آقای خزاعی توضیح دادند کارمندان دولت سه برابر این طبقات در حال حاضر دارند مالیات می پردازند. من بیشتر از این وقتتان را نمی گیرم باتوجه به اینکه مطلب روشن هست مخالفین و موافقین محترم همه نکات قضیه را در واقع تشریح کردند تقاضایمان این است که به کلیات لایحه با توجه به اینکه به طور خلاصه فقط این یک تسهیلی در وصول مالیاتها ایجاد می کند تا تصویب جدید قانون مالیات ها و کمک می کند به اینکه مالیات های معوقه هرچه زودتر تسویه بشود و به هیچوجه با تصویب این لایحه شدت عمل به خرج دادن و مردم را بدون جهت از خدمات محروم کردن به هیچوجه مورد نظر نیست فقط خدماتی که دولت ارائه می کند، خدمات اقتصادی که ارائه می کند به واحدهای شغلی که باعث کسب درآمد برای آنها میشود، در صورت نپرداختن مالیات اگر خیلی بدحسابی کردند و نپرداختند، موقتاً قطع بشود تا پرداخت بکنند انتظار داریم همین طور که همیشه از لوایح مالیاتی مجلس محترم حمایت فرمودند و به دولت جمهوری اسلامی اجازه دادند که مالیاتهای حقه را وصول بکند و اوضاع و احوال اقتصادی را بهبود ببخشد به این لایحه هم رأی بدهند والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. رئیس – خوب در کلیات لایحه به اندازه کافی بحث شد ما کلیات این لایحه را به رأی می گذاریم اگر تصویب شد آن وقت به جزئیاتش می پردازیم 180 نفر در جلسه حاضرند کسانی که با اصل این لایحه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) با اکثریت قوی تصویب شد به ترتیب پیشنهادها را برای شور دوم مطرح کنید. منشی – آقای حائری زاده پیشنهاد کرده اند کهدر سطر اول ماده واحده جمله خدمات وزارتخانه ها تا نهادهای انقلاب اسلامی به این شکل تغییر پیدا بکند از اول دیماه 1364 ارائه هرنوع خدمات توسط وزارتخانه های بازرگانی ، صنایع، صنایع سنگین و معادن و فلزات و شرکت ها و مؤسسات تابعه و وابسته به آنها و مراکز تهیه و توزیع وابسته به وزارت بازرگانی و همچنین بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به جای سطر اول و دوم تا به واحدهای شغلی تغییر پیدا بکند. رئیس – این عبارتی را که خواندید وزارت نیرو و مخابرات و اینها را هم دارد؟ منشی – در آخر ماده واحده هم این جملات اضافه بشود: شرکت مخابرات جمهوری اسلامی ایران و شرکت ها و سازمان های برق و آب منطقه ای مکلفند حداکثر ظرف مدت 15 روز از تاریخ اعلام وزارت امور اقتصادی و دارائی خدمات خود را نسبت به واحدهای شغلی مشمول مواد فوق الذکر که در موعد مقرر به تکالیف مذکور در تبصرة 1 این ماده عمل ننمایند، قطع کنند. رئیس – آقای حائری زاده بفرمائید. حائری زاده – بسم الله الرحمن الرحیم. در واقع با همکاری کارشناسان دولت رفتیم به استقبال آن نظراتی از برادران محترم مخالف که ایراداتی بر لایحه داشتند، به استقبال آن نظرات رفتیم و با نظر کارشناسان دولت این پیشنهاد را تهیه کردیم. فرمایش برادران گرامی صحیح بود یعنی در واقع کلیت آن وضعی که خود لایحه داشت فردا اگر یک واحد شغلی در دادگستری یک پرونده ای در حال طرح داشت و از کسی شکایت داشت و خودش هم در واقع فاتح و حاکم بود اما این پرونده باز رسیدگی بشود، دادگستری به او میگوید آقا برو حتی این پرونده مطالباتی است که دارد این واحد شغلی یا این فرد یک مطالباتی دارد و میخواهد این مطالبات را وصول بکند، پرونده هم در دادگاه است میگوید آقا برو شما مفاصا حساب دارائی را بیاور، میگوید من همین طلب را بگیرم، میخواهم بیایم مثلا مالیات هم بدهم و ندارم واقعاً در این مورد پول ندارم کلی سرمایه دارم ولی مطالباتم را باید وصول بکنم حتی دادگستری میتواند به او خدمات ندهد. دادگستری را جدا کردیم. و کنار گذاشتیم. فرض کنید دارد جائی می سوزد آتش نشانی میخواهد برود خاموش بکند میگوید نه، اول برو مفاصا حساب دارائی را بیاور. ما به استقبال این فرمایش مخالفین رفتیم و با کمک آقایان معاونین وزارت دارائی این متن تهیه شد و کارشناس های دارائی روی این نظر دادند که بتوانیم این را حلش بکنیم. از طرف دیگر جائی مثلا مثل یک کمیته یا سپاه یا شهربانی، ژاندارمری، اموال این بابا را دارد دزد می برد، میآید شکایت می کند و میگوید آقا دارند غارت می کنند، میگوید نه، برو مفاصا حساب بیاور تا من بیایم. این فرمایش درست بود و باز هم آن استثناء شد و اینها کنار رفت. برق و آب که خوب حساسیتی هست چرا اگر برق و آب قطع بشود، آن واحد شغلی می خوابد پس بنابراین برق تمام آن واحدهائی که مفاصا حساب مالیاتی ندارند بایستی آب و برقشان قطع بشود نه، این را هم به استقبال رفتیم و فرمایش آقایان صحیح است و اینجا لحاظ شد که شرکت مخابرات تلفن را وقتی قطع می کند که دارائی موردی اعلام کرده باشد مورد به مورد اعلام کرده باشد. نه که تلفن همه را قطع بکند تا مفاصا حساب بیاورند برق و آب را شرکت های آب و برق منطقه ای وقتی قطع می کنند که موردی و هر موردی که دارائی اعلام کرد که این آقا قطعی شده و نمیدهد، آن موقع قطع کنند این در آخر پیشنهاد به این صورت آمده یعنی اول وزارتخانه های بازرگانی، صنایع و صنایع سنگین و معادن و فلزات و مؤسسات وابسته به آنها و بانک مرکزی کلامکلفند که از اول دیماه 64 خدمات ندهند خدمات را به کسانی بدهند که شناسنامه مالیاتی داشته باشند و بدهی های قطعی شده را پرداخت کرده باشند. اما در مورد سایر سازمان های اسمی در اینجا نیست، بقیه میتوانند خدمات بدهند ولو طرف بدهی دارد. اما برق و آب منطقه ای و شرکت مخابرات برق و آب و تلفن منوط به این است که مورد به مورد دارائی اعلام نظر بکند به این خاطر پیشنهاد را به این صورت نوشته ایم و ماده واحده به این صورت درخواهد آمد: از اول دیماه 1364 هر نوع خدمات توسط وزارتخانه های بازرگانی صنایع صنایع سنگین و معادن و فلزات و شرکت ها و مؤسسات تابعه و وابسته به آنها و مراکز تهیه و توزیع وابسته به وزارت بازرگانی و همچنین بانک مرکزی جمهوی اسلامی ایران به واحدهای شغلی مشمول مواد 59 و 63 (همان جور که در قانون هست) قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفندماه 45 و اصلاحیه های بعدی و نیز دریافت سهمیه از شرکتهای تهیه و توزیع منوط به داشتن کارت شناسائی مالیاتی و ارائه آن می باشد از این به عبد شرکت مخابرات جمهوری اسلامی ایران و شرکت ها و سازمان های برق و آب منطقه ای مکلفند حداکثر مدت 15 روز از تاریخ اعلام وزارت امور اقتصادی و دارائی خدمات خود را نسبت به واحدهای شغلی فوق الذکر که در موعد مقرر به تکالیف مذکور در تبصره (1) این ماده واحده عمل ننمایند قطع کنند تبصرة (1) هم که در لایحه خدمتتان هست در پیشنهاد کمیسیون مشخص است آن هائی که قطعی شده است، آنهائی که 50 % اینها را قید کردیم لذا من فکر کردم که این یک خرده نرمتر و اصولی تر هست تا آن چیزی که در خود پیشنهاد کمیسیون و در لایحه دولت آمده این وزارتخانه های خاص را در بر می گیرد و اصولی تر خواهد بود، متشکر. منشی – آقای موحدی به عنوان مخالف بفرمائید. موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم . خود لایحه به آن صورتیکه تنظیم شده از این پیشنهادی که آقای حائری زاده داده اند، بهتر و کاملتر است. زیرا مثلا ایشان در پیشنهادشان وزارتخانه های خاصی را مثل بازرگانی صنایع، صنایع سنگین و معادن و فلزات ذکر کرده اند. مثلا وزارت کشاورزی یا بانک کشاورزی اینجا نیامده و همچنین در آن ذیلش آنجائی که گفتند مورد به مورد هر موردی را که وزارت اقتصاد و دارائی اعلام بکند تنها شرکت مخابرات و همین طور شرکت آب و برق موظفند که خدمتشان را ظرف مده 15 روز قطع کنند در صورتی که ما با وزارتخانه ها و شرکت های دیگری داریم که بهاین گونه مؤسسات خدمات میرسانند. مثلا کارخانه هائی هستند که از شرکت گاز گاز خودشان را می گیرند و به وسیله گاز مثلا تولید می کنند و می گردند و همین طور شرکت نفت بعضی از کارخانه ها هستند که از فرآورده های نفتی استفاده می کنند. بنابرانی ما اینجا پیشنهادی که آقای حائری زاده داده اگر ذکر کنیم پیشنهاد نپخته و به نظر من ناقصی است و آن بهاصطلاح قدرت و قوتی که این لایحه میخواهد داشته باشد در جهت تأمین منافع بیت المال و مردم این قدرتش را تضعیف می کند و از بین می برد آن چیزی را هم که جناب آقای حائری زاده گفتند که ممکن است بعضی ها نداشته باشند خوب خود اقتصاد و دارائی و قوانین مالیاتی پیش بینی کرده اگر چنانچه مؤدیان مالیاتی توان پرداخت را نداشته باشند باید به اینها فرصت کافی بدهند اقساطی که بهاصطلاح بتوانند و توان پرداخت اقساط بیشتری مثلا بدهی را توزیع می کنند که بتوانند بپردازند من فکر میکنم که اگر ما خود لایحه را یعنی عنوان لایحه را در ماده واحده تصویب بکنیم بهتر و جامعتر هست و این پیشنهاد پیشنهادی است که به مقصود و هدف لایحه ضربه میزند. منشی – آقای اکرمی موافق. اکرمی – بسم الله الرحمن الرحیم. اشکالی که آقای موحدی گرفتند اشکال جزئی بود و مربوط به بعضی موارد از قبیل رساندن گاز و نفت. در حالی که حد وسطی که دولت پیشنهاد کرده و مخالفین نسبت به آن معترض بودند این است که ما به مواردی که حساسیت بیشتری دارد و ضرورت بیشتری دارد و میتواند بیشتر صاحبان کارخانه و مشاغل را وادار بکند که روی پرداخت مالیات به موقع انجام وظیفه بکنند حد وسط این است که ما فقط همان وزارتخانه هائی که جنبة کلیدی دارند و کار اساسی کارخانه متوفق بر آنها هست. یعنی آن خدمات ما روی آن حساسیت نشان بدهیم. بنابراین من با پیشنهاد آقای حائری زاده موافقم. رئیس –آقای خزاعی (خزاعی – ما موافقیم ) دولت؟ (آشنا – موافقیم) دولت هم موافق است آقایانی که بیرون هستند بگوئید سریع به داخل تشریف بیاورند رأی گیری داریم. خوب است که رقم درست بشود. کمیسیون و دولت حالا که موافقند بیایند یک توضیحی بدهند در مورد نفت و گاز و مثلا بانک کشاورزی روی اینها چه فکری کرده اید که الان این شبهه در ذهنمان هست این اشکالاتی که آقای موحدی کردند آقای آشنا بفرمائید. آشنا (معون پارلمانی وزارت اقتصاد و دارائی ) – بسم الله الرحمن الرحیم. همان که من در عرایضم توضیح دادم اصولا هدف از این کار هم از ابتدا این قبیل خدمات بوده کهبرادرمان در این پیشنهاد گفتند و قطع خدماتی مثلا حفاظت از کالا در مقابل دزدی و یا آتش نشانی در مقابل آتش گرفتن که بعضی از برادرها مثال زدند مطلقاً نبوده در قسمت اول پیشنهاد)ما بااصلا پیشنهاد بنابراین موافق هستیم فقط این خطر را دارد که ممکن است بعضی از خدماتی که در همین رده اقتصادی هست، از قلم بفتد مثلا فرض کنید وزارت نفت را ماالان می دیدیم بعضی از خدماتی را که وزارت نفت ارائه می کند در اینجا نیست اگر مثلا وزارت نفت هم اضافه بشود ما صد درصد با این موافق هستیم. در قسمت پایین هم روش اجرائی تلفن و برق رااین پیشنهاد خیلی بهتر کرده یعنی برای اینکهمردم دچار گرفتاری و محظور نشوند در مواردی که خیلی ضروری باشد گفته شدهاز طرف وزارت اقتصاد و دارائی اعلام میشود. یعنی چون این خدمات روزمره است و دائما باید برق و تلفن وجودداشته باشد این جوری نیست که برای اینکه استفاده بکنند برود کاری ارائه بکند بلکه برعکس یک مؤدی خیلی بدحسابی وجود داشت به صورت موردی اعلام خواهدشد پیام این پیشنهاد این است که این روش اجرائی را تصحیح می کند و از این نظر هم مورد تأیید ما هست. رئیس – خیلی خوب، پس عبارت نفت و گاز به این اضافه میشود؟ یکی از نمایندگان – آقای هاشمی ! وزارت نفت هم بهاین پیشنهاد اضافه بشود. منشی – در مورد نفت و گاز هم پیشنهاد داده است. رئیس – در مورد نفت و گاز هم پیشنهاد داده بودند، اینها را باه رأی می گیریم که دو جا رأی گیری نشود و آن پیشنهاد را هم به این بگنجانید اصلا آئین نامه به ما می گوید منشی ها باید پیشنهاد های مختلف را با هم جمع بکنند، جامعترین آنها را بیاورند. یکی از نمایندگان – آقا هاشمی ! در اینجا نفت و گاز اضافه میشود. رئیس – خوب نفت و گاز اضافه بشود با آن که کسی مخالفتی ندارند. حائری زاده – آقای هاشمی ! ما بانک مرکزی را گفته بودیم بانک کشاورزی هم آمده. رئیس – یعنی بانک مرکزی را گفتید ، بانک کشاورزی هم در پیشنهاد آمده آنها معافند خیلی خوب حالا عبارت را بخوانید. مادة واحده بهاین شکل تغییر پیدا می کند : (( از اول دیماه 1364 ارائه هر نوع خدمات توسط وزارتخانه های بازگانی صنایع ، صنایع سنگین و معادن و فلزات و شرکت و مؤسسات تابعه و وابسته به آنها و مارکز تهیه و توزیع وابسته به وزارت بازرگانی و همچنین بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به واحدهای شغلی مشمول مواد 59 و 63 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1345 و اصلاحیه های بعدی و نیز دریافت سهمیه از شرکت های تعاونی تهیه و توزیع، منوط به داشتن … کارت شناسائی مالیاتی و ارائه آن می باشد. شرکت مخابرات جمهوری اسلامی ایران و شرکت ها و سازمان های برق و آب منطقه ای و نفت و گاز مکلفند حداکثر ظرف مدت 15 روز از تاریخ اعلام وزارت امور اقتصادی و دارائی، خدمات خود را نسبت به واحدهای شغلی مواد فوق الذکر که موعد مقرر به تکالیف مذکور در تبصره 1 این عمل ننمایند، قطع کنند. رئیس – 184 نفر حضور دارند. نمایندگانی که با این اصلاحیه موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک ربع ساعت تنفس داده میشود. ( جلسه در ساعت 05/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 45/10 به ریاست آقای محمد یزدی ((نایب رئیس)) تشکیل شد) نایب رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است، پیشنهاد بعد را مطرح بفرمائید. منشی – پیشنهاد بعدی از آقای عربی است در تبصرة 3 سه سطر اول به این شکل اصلاح شود: تبصرة 3 – (( وزارت امور اقتصاد و دارائی در مناطقی که لازم بداند می تواند در مورد بعضی از مشاغل که مکلف به نگهداری دفاتر قانونی نیستند مالیات هر یک از سنوات عملکرد سال 1360 و بعد را …)) اضافه شود. نایب رئیس – آقای عربی توضیح بدهند. عربی – بسم الله الرحمن الرحیم . توضیحی که در رابطه با تبصره 3 خدمت نمایندگان محترم عرض می کنم این است که در خود لایحه پیشنهادی دولت هم تقریبا به همین صورت بوده کهدر کمیسیون با صحبت هائی که شد عوض شد ولی بعدا با معونین محترم وزارت امور اقتصاد و دارائی که صحبتشد نظرشان این بود که پیشنهادی به این صورت داده بشود و اشکال برطرف بشود. توجه بفرمائید پیشنهاد در لایحه دولت این گونه است به عنوان بند 4 وزارت امور اقتصادی و دارئی می تواند در مورد بعضی از منابع مشاغل و در نقاطی که مقتضی بداند درآمد مشمول مالیات هر یک از سنوات عملکرد سال 1360 و بعد را در صورتی که مؤدیان موضوع آن مشاغل دارای اتحادیه صنفی باشند با نظر اتحادیه و در غیر این صورت رأسا تعیین و مالیات متعلقه را مقطوعاً وصول نماید)). این پیشنهاد دولت است. بعد در کمیسیون سر این مسأله بحث شد که چرا بعضی از منابع مشاغل و چرا در نقاطی که دولت مقتضی بداند…. نایب رئیس – اجازه بدهید ایم بحث باید در حضور اعضاء شورای نگهبان باشد و چون یستند، این بحث را متوقف می کنیم و دستور بعد را شروع می کنیم. 6- بحث پیرامون گزارش کمیسیون خارجه در خصوص رد لایحه تمدید مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور منشی – دستور بعد از گزارش شور اول کمیسیون سیاست خارجی در خصوص رد لایحه تمدید مأموریت ثابت مأموران وزارتامور خارجه است در خارج از کشور و. آقای شاهچراغی برای توضیح تشریف بیاورند. وافی – آقای موحدی ! آقای دکتر ولایتی تا حالا بودند و اعلام شد که این مطح نمی شود، رفتند. آقای ولایتی یک ساعت و نیم اینجا نشستند و این مطرح نشد و رفتند.نایب رئیس -نه ، به ایشان هم عرض کردیم تشریف داشته باشید که ببینیم وضع مذاکرات چگونه می شود، به ایشان هم عرض کردیم امکان دارد که تشریف داشته باشند و تشریف می آورند خوب مخبر کمیسیون تشریف بیاورند توضیح بدهند. شاهچراغی ( مخبر کمیسیون خارجی ) – بسم الله الر حمن الرحیم گزراش از کمیسیون سیاست خارجی به مجلس شورای اسلامی کمیسیون سیاست خارجی در جلسه مورخه 19/3/64 این کمیسیون لایحه تمدید مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور به شماره چاپ 589 را مرود بحث و بررسی قرارداد و ماده واحده آن را با اکثریت آراء رد نمود. اینک گزارش شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد. رئیس کمیسیون خارجی – احمد عزیزی شماره ترتیب چاپ 642 شماره چاپ سابقه 589 لایحه تمدید مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور. ماده واحده – به وزیر امور خارجه اجازه داده می شود که حسب مورد و در صورت ضرورت مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه در خارج از کشور را حداکثر برای یک دوره چهارساله دیگر تمدید نماید. در سال 1352 در مقررات تشکیلاتی وزارت امور خارجه تصویب شدهاست که مدت مأموریت مأموران وزارت خارجه در خارج از کشور فقط 4 سال باشد کل مأموران از کارمندان سفیر کاردار کسانی کهاز طرف وزارت خارجه در خارج از کشور خدمت می کنند.و در همان جا آمده که به تشخیص وزیر امور خارجه کارمندان تا 6 ماه امکان تمدید مأموریتشان هست و سفراء همتا یک سال. این قانون به قوت خودش همچنان باقی بوده، بعد از انقلاب هم همین طور، روی آن تأکید شده و اجرا شده تا حالا ولی از آنجائی که پس از انقلاب کادرهای فراوان و آماده ای برای خارج کشور رفتند، اینها تجاربی در آنجا آموختند، جایگزینی برای اینها کار ساده ای نبوده. وزارت خارجه به این نتیجه رسیده کهبا توافق مجلس و با تصویب مجلس در صورت امکان این اجازه به وزیر امور خارجه داده میشود که بر حسب مورد و اقتضای ضرورت این مدت، برای یک دوره 4 ساله تمدید بشودیعنی تا 8 سال امکان تمدیدش باشد. آنها چون مشکل داشتند برای تأمین کادرهای خارج از کشور و افرادی را که مناسب خدمت در خارج از کشور را باشند، کم بودند به این دلیل تقاضای این ماده واحده را کرده اند در هیأت دولت هم تصویب شده از مجلس هم انتظار دارند که این ضرورت و این مشکلات را در نظر بگیرد و این را تصویبش بکند. اما در کمیسیون خارجه روی این مسأله بحث شد و اکثریت اعضای کمیسیون با این ماده واحده به این شکلی که از طرف وزارت امور خارجه آمده بود، مخالف بودند. من نظر کمیسیون را در اینجا خدمتتان عرض می کنم آقای دکتر ولایتی هم مشکلات خودشان را مطرح می فرمایند این به عهده مجلس است که تصمیم نهائی را در این زمینه بگیرد. نظر کمیسیون این بود که ما اگر این اجازه را بدهیم مأموران وزارت خارجه در خارج از کشور از کشور بیش از 4 سال بمانند با توجه به شرایطی که بسیاری از کشورهای خارجی دارند به خصوص کشورهای اروپائی و آمریکائی و کشورهای غیر مسلمان. ممکن است خصلت های مؤمنین و افرادی که از طرف وزارت امور خارجه به آنجا فرستاده شدند مناسب و متناسب با شرایط آن کشور عوض بشود خود دوری از کشور جمهوری اسلامی عوارض ایجاد بکند تأثیر سوئی روی فرزندان و زن و بچه او بگذارد به این دلیل خوب است که بعد از اینکه 4 سال مأموریت در خارج از کشور داشته اند حتماً برای مدتی برگردند به داخل کشور و جوری نشود که کاملا از جمهوری اسلامی دور بشوند از اخلاقیات و روحیاتی که در جمهوری اسلامی هست، از شرایطی که اینجا هست، و یا خدای ناکرده تحت تأثیر فرهنگ و وضع خارج کشور قرار بگیرند. عمده دلیلی که در کمیسیون خارجه مطرح میشد همین بود به همین دلیل هم گفتند که ما نمی توانیم این را اجازه بدهیم و این چیز خوبی نیست که وزارت خارجه بتواندد برای 4 سال دیگر تمدید بکند.البته چون به مشکلات وزارت امور خارجه هم توجه می شد، آنجا نظر اعضاء کمیسیون این بود که اگر آقای وزیر امور خارجه نظرشان بر ابقاء بعضی از سفراء و اهمیت کار در بعضی از سفارت خانه ها هست میتواند مورد به مورد لیست بکنند اگر مواردی هست یا مورد خاصی هست و این موارد را به مجلس بیاورند و اجازه همان مورد خاص را از مجلس بگیرند، با این کلی اش موافق بودند، ولی چون این ماده واحده یک ماده واحده کلی و مطلق است با این مخالفت شد. من دیگر عرضی ندارم بقیه مطالب را می توانید از آقای ولایتی بشنوید. نایب رئیس – مخالف و موافق صحبت کنند. منشی – آقایانی که ثبت نام کردند در ستون مخالفین در واقع مخالف رد می توانند صحبت کنند آقای مهدی مهدوی بفرمایند. مهدی مهدوی – بسم الله الرحمن الرحیم. البته نمایندگان در جریان لایحه قرار گرفتند که تمدید بشود (( مأموریت ثابت مأموران وزارت امور خارجه )) من نظرم را درباره مخالفت با رد این لایحه می گویم در این لایحه در کمیسیون ، همانطور که مخبر فرمودند رد شد و نظر من مخالفت با رد این لایحه است . و این هم به این خاطر است که میدانیم که انقلاب اسلامی ما چندسالی ایت که از عمرش می گذرد و افراد مؤمن و متعهد البته زیاد هستند و لی خوب کار هم زیاد است برای گرداندن حکومت جمهوری اسلامی ، الان می بینم که د رداخل کشور ما خیلی از کارها داریم که دنبال افراد می گردیم یا نیستند و یا اگر هستند، بعضی ها قبول نمی کنند باتوجه به کمبود افراد متعهد و لایق (این یک دلیل) دقت بفرمائید مسأله دوم هم این است که تجربیاتی که این برادران در طول این 4 سال به دست آورده اند، خوب انقلاب ما یک انقلاب اسلامی نوپائی است و تازه چندسالی است که دارد مشغول کار می شود. الحمدالله با اتکاء به اسلام و حرکتهای مردمی و توجه خداوند ، خیلی پیشرفت هم داشتیم و موفق هم بودیم ولی درهرحال نباید که تجربیات را نادیده بگیریم برخوردها و تجربیاتی که در طول این 4 سال این برادرها داشتند حالا ما الان بیائیم بگوئیم که باتوجه به کمبود افراد متعهد و مؤمن نه به عنوان به اینکه بگوئیم اصلا نداریم ، داریم ولی کار هم زیاد داریم در کارهای گوشه کنار مملکت و با توجه به مسأله تجربیاتی که اینها در طول این چندسال به دست آوردند لذا نظرم مخالفت با رد این لایحه است البته یک مقداری درباره سالش و درباره بعضی چیزهایش ممکن است پیشنهادهائی داده بشود تا اگر اشکالاتی هست ، اصلاح بشود ولی مخصوصا این نکته ای را که اینها در طول این چند سال این تجربه هائی را که به دست آورده اند و این مقدار از مسائل و برخوردهائی داشته بودند ما بیائیم به آسانی اینها را رد بکنیم . یک نکته ای که هست این است که اگر در میان اینها افرادی باشند که بخواهند محیط در آنها اثر بگذارد یااشکالاتی در مسائل دیگر پیش بیاید این را خود وزیر امور خارجه با برنامه ها و اطلاعاتی که دارد آنهائی را که لایق نیستند خوب به آنها تمدید نمی کند . اینطور نیست که همه سفراء باید تمدید بشوند این بسته به مورد، با توجه به برنامه هائی که می بیند وحرکتهائی و کارکردهائی که داشتند و آنهائی را که انتخاب می شوند فردا صلحشان،تمدید میشود اگر هم در بعضی ها یک اشکالاتی به وجود بیاید این اختیار را هم دارد .میخواهند می آورند،سؤال می کند ردش می کنند ،عوضش می کنند این،این طور نیست که اگر ما مثلاً فرض بفرمائید تصویب کردیم، دیگر دست بسته بشود و همه از نوع تمدید بشوند. نه این بررسی می کند افراد لایق و شایسته رااز میان آنهائیکه را که لزوم دارد آنهائیکه تجربیاتشان خیلی مفید است آنها را نگه میدارد. آن عده ای را که باید عوض بشوند مثلاً عوضش می کند. علاوه بر این در یک حکومت جمهوری اسلامی خوب معلوم است در همان اول که انتخاب می شوند روی آنها دقت میشود خوب بعضی وقتها ممکن است که اینجور پیش بیاید خیلی از جاها در ارگانهای داخلی ما هم همنطور بوده . بعضی وقتها بعضی ها انتخاب می شوند برای خاطر ضعف مدیریت یا جهات دیگر ، بعد اشکالات دیگری پیش میآید خوب عوض می شوند ولی اصل دقت در یک حکومت جمهوری اسلامی انجام می گیرد حالا که اصل دقت انجام گرفت و با توجه به تجربیاتی را که اینها داشته اند( اصل استددلالم روی این مسائل دور می زند ) اولاً دقت روی انتخاب افراد انجام می گیرد، تجربیاتی را که در این چندسال اینها کسب کرده اند . کمبود افراد مؤمن و متعهد باز به آن بیانیکه عرض کردم نه به آن عنوانیکه ما خیلی کم داریم . کار زیاد داریم در داخل و خارج باتوجه به اینها لذا ما با رد این لایحه مخالف هستیم که دست و پا بسته نشود آزاد باشد البته شرایط و برنامه هائی را برادران نمایندگان بخواهند اضافه کنند می توانند اضافه کنند درباره مدت تمدیدش مثلاً 4 سال ، 2 سال، 3 سال یا فقط برای یکدوره دیگر بعد همیشه اینطور نباشد که سفراء وقتی فرض کنید 4 سال رفتند باز 4 سال دیگر ، 8 سال باشد. در این دوره خاص اینها قابل پیشنهاد است ولی از این که بگوئیم مثلاً آنها در آنجا تحت تأثیر قرار می گیرند و محیط روی آنها تأثیر می گذارد که یک مقدارش البته به جاست ولی این نمی تواند باعث بشود که ماکل این لایحه را رد بکنیم و از آنطر ف هم با توجه به اینکه مشکلاتی به وجود خواهد آمد که باز چه کسانی انتخاب بشوند و با چه شرایط سختی و الان از نظر جو سیاسی جهانی هم شاید مقتضی نباشد که ما این چنین دستی بزنیم که همه اش 4 – 5 – 6 ساله است که از انقلاب می گذرد ، اینطور نبود که بگوئیم که مثلاً سوابق زیادی باشد . اینها اکثراً 4 سالشان تمام می شود و اکثراً باید عوض بشوند و این یک مشکلاتی را بعداً به وجود می آورد از نظر سیاست خارجی .لذا این اختیار و این اجازه را وزارت امور خارجه داشته باشد ، البته دقت بیشتری بکند باز یک بررسی کاملی بکند آنهائی را که خیلی لزوم دارد، تمدید بشود آنهائی راکه لزوم ندارد، تمدید نشود. این خلاصه نظر بنده بود درباره مخالفت با رد این لایحه . حالا وقت بیشتر نمی گیرم که وقت باشد برادران دیگری که هستند بتوانند از وقت، خوب استفاده بکنند. والسلام علیکم و رحمة الله. نایب رئیس- موافق . منشی – آقای خلخالی موافق رد. خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که یک مسأله شرعی هست و آن عبارت از این است که آیا اصل در زندگی کردن در بلاد مثلا خارج از اسلام یا بلاد کفر، اصلا چه صورتی دارد؟ فقها در آنجا فتوا میدهند به اینکه حتی المقدور باید اگر شخص یک مشکلاتی دارد از نظر دینی باید به کشورهای اسلامی مهاجرت بکنند. در واقع این یک ((تعرب بعدالهجره )) است آدم با یک اصولی بزرگ شده بیاید آن اصول را ول بکند. مخصوصاً در حاشیه عروة به نظرم از امام و دیگران هست. کسی که مبتلا میشود به یک محلی که در آنجا 6 ماه شب است و 6 ماه روز است درباره روزه و نمازش تکلیفش چیست؟ میگویند خوب مهجرت بکند خوب بیایید به یکی از کشورهای اسلامی این اصل را ما نباید غافل باشیم. این جوری نیست که بودن در خارج ((فی حد ذاته))مسأله جایزی بوده باشد. این یک مسأله ای است مسلم. یعنی بین فقهاء. حالا ما می آئیم در جزئیاتش بحث می کنیم. حالا ما میخواهیم در اینجا طبق یک ضرورتی یادگرفتن صنعتی کاری، طبابتی یا اینکه من باب مثل بروند در آنجا سفارتخانه ای را اداره کنند خوب اینجا ما در واقع برخلاف آن اصل اولیه می خواهیم رفتار کنیم باید با دولت ها ارتباط داشته باشیم و ضرورت ایجاب می کند افراد متعهد ، مؤمن ، متدین و باتقوا را آنجا بفرستیم. حالا کار در این صغریات نمی کنیم که اینها ممکن است آدمهای ناجوری و نابابی بوده باشند. اما شما نگاه کنید چهارسال یک نفر مأمور میرود آنجا. مخالفین همین را میخواهند بگویند که این تجربیات دارد،خلاصه به اینجا برمیگردد.تجربیات دارد و چرا از تجربیاتش استفاده نکنیم؟ رژیم طاغوت آمده بود 4 سال و ما چه اشکال دارد که این را 8 سال بکنیم؟ تجربیات دارد و یکی دیگر اگر بجای او اگر بنشیند آن تجربیات را ندارد. این خلاصه حرف مخالفین رد است شاید دولت هم همین را بگوید. ما میخواهیم این مسأله رااز چند مورد بحث قرار بدهیم: یکی اینکه اولا این جورها نیست که ما افراد صالح در مملکت به جانشیی آن افراد نداشته باشیم، خیلی داریم. شاید بعضی موقع خط و خطوط باعث میشود که افراد صالح را به مقامات سفارت و غیره منصوب نمیکنند. خوب ما شواهدش را داریم. که نمیخواهیم بگوئیم. این خودش یکی از موانع است. باید این مانع را شکست تا اینکه راه را برای افراد حزب اللهی باز بشود بروند خدمت بکنند و با خلوص نیت هم خدمت بکنند و یک مسأله دیگری هست و آن عبارت از این است که همین جوری که این افراد در عرض 4 سال رفته اند و تجربیاتی را آمو خته اند . یک افراد دیگری باید بروند و منبع اطلاعات از خارج از کشور منحصر بر افراد معدود نبوده باشد.مسأله مهم دیگری که در این وسط هست آن عب00ارت از این است که شما بخواهید ، چه نخواهید رسوبات فکری غربی یا شرقی آداب و رسوم نشسصت و برخهاست محاوره ها تأثیر در روحیه ها می کند و اگر در روحیه آن شخص حزب اللهی هم شاید مثلا خیلی تأثیر نکند که می کند در روحیه زنش و بچه اش و افرادی که با او هستند تأثیر می کند آقا. شما این را ندیده نگیرید. ما مخالف استفاده از تجربیات نیستیم. افرادی که به خارج رفته اند با زن و بچه شان بگشتند اینجا. من از یکی از علماء نقل می کنم. که ایشان از طرف بعضی از مراجع قبل از انقلاب به خارج رفته بود و برگشته بود. در صحن حرم حضرت معصومه نشسته بودیم گفتم فلانی در خارج چه خبر، چه استفاده ای کردی؟ گفت نتیجه من این دو دختر است که در حیاط صحن دارند بازی می کنند نگاه کردم. گفت که اینها الان بی حجاب هستند بچه کوچولو هستند و اینها دیگر بی حجاب درمی آیند. نمیشود این را درست کرد. او آن موقع این را گفت و من حالا دارم نقل می کنم. مأمور متدین رفته به خارج دختر کوچکش و پسر کوچکش را برداشته آورده میخواهد برود به حرم حضرت رضا (ع) و حرم حضرت معصومه. هرچه اصرار می کند کمیگوید مامان مگر اینجا سینما است؟ میخواهم برویم سینما؟ توجه کردید ما در ایرانمان در کشورهای اسلامی مان مسجد داریم حرم داریم. جلسات قرآن داریم. تعلیمات دینی داریم. اینها خواه و ناخواه در افکار تأثیر می کند یک خارجی وقتی که در اینجا میآید خیلی اتفاق افتاده که از این خارجی ها اینجا آمده و مسلمان شده اند و اتفاق افتاده که از اینجا رفته اند آنجا بی دین شده اند معلوم میشود که محیط تأثیر می کند کمکم زبان را فراموش می کنند. من یادم هست در سال 1345 رفته بودیم به نجف خدمت امام ، از آنجا برمی گشتیم و به بغداد می آمدیم. در ملشین یک مردی بود بچه اش را با خودش به نجف برده بود برمی گرداند. من دیدم که بچه از او به عربی سؤال می کند و این کاسب نجار جوابش را به فارسی میدهد. من گفتم خوب به این بچه بگو گفت ممکن نیست. اینها در واقع آن آخر ،آخرش میگویند دورگه یعنی به این معنا که نه فارسی حسابی بلد است نه عربی حسابی. نه فارسی بلد است نه آداب و رسوم اسلامی بلد است و نه به تمام معنا فرنگی معآب شده در این وسط یک تخم لغی ما باید یک کاری بکنیم که این جریان کم بشود وال ما مخالف استفاده از تجربیات نیسیتیم. خوب بروند یاد بگیرند، برگردند. (نایب رئیس – وقتتان تمام شد) اما بیائید اختیارات را بدهید به وزارت امور خارجه و با آن خط و خطوطی که ممکن است در وزارت امور خارجه بوده باشد، یا هست یا اینکه مثلا ممکن است یک قدری شل و سفت بوده باشد (نایب رئیس – وقتتان تمام است) خواهش می کنم یک دقیقه اجازه بدهید یک عده ای را می فرستند دائمی آنجا بوده باشد، دیگر مقید عواقبش نیستند، آن گزارشات را میخواهد بخواند اما زن و بچه او چه جوری شد. پسرش چه جوری شد تعلیماتش، تربیتش، خوب شما می بینید متدینین درجه یک ماسالیان دراز با اینکه آباء و اجدادشان مسلمان حسابی بودند، رفتند همه شان برگشتند لیبرال درآمدند. هم نماز میخواند و هم چه می کند لیبرال است. خوب با این وضع ما جور در نمی آید. (نایب رئیس – خوب دیگر بقیه مطالب را به موافق بعدی بدهید) شما نیائید این را از 4 سال بیشتر نگه بدارید دیگران هم همین جور جای خودش هست و استفاده بکنید. والسلام. نایب رئیس – مخالف رد بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای علوی تبار مخالف رد. علوی تبار – بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از ضروریات جمهوری اسلامی تربیت افراد مؤمن و متقی و سیاستمدار است تا این افراد تربیت نشوند جمهوری اسلامی برای پستهای حساس مملکت در داخل و خارج جانشین نداشته باشد تعویض آنها جنایت و خیانت حساب می شود. هرکس که از بین ما می رود یا عوض می شود باید بهتر از اتو یا مثل او طبق آیه قرآن جانشین داشته باشیم. همچنانکه اراده خداست وزارت امور خارجه برای محو آثار طاغوتی بعد از انقلاب اقدام کرد برای پاکسازی افرادی که یا نورچشمی هائی که برای عللی که شما بهتر از من می دانید در این سفارتخانه ها نمایندگی ها رفته بودند برای در حقیقت فروش مملکت اقدام 60 % این افراد را عوض کرد در مقابل آن شروع کرد برای تربیت افرادی در وزارت امور خارجه و تعلیمات نظری به اینها داد و فرستاد حدود 700 نفر را به سفارتخانه ها و نمایندگان نمایندگی های خارج اینها بروند در عین حالی که صاحب ضوابطی هستند اسلامی هم بتوانند آثار طاغوتی گذشته را محو بکنند و هم بتوانند خودشان اسوة حسنه باشند برای صدور انقلاب. اینها رفتند شروع به کار کردند 4 سال گذشته از حرکتهای اسلامی اینها اینها رفته اند در هرجا که رفتند فرهنگ آن جامعه را شناخته اند مسأله فقط تجربه نیست که آقای خلخالی اشاره می فرمایندشناختن روح جامعه همچنانکه شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه می فرمایند ((همچنانکه فرد روح دارد جامعه روح دارد))و مهم ترین مسأله در انقلاب اسلامی شناختن روح جوامعی است که ما با آنها سروکار داریم و این با یکسال ،دوسال،چهارسال حتی من می گویم هشت سال هم درست نمی شود. این نمایندگان ما که آنجا می روند، سفرای امام زمان علیه السلام اینها باید بروند دقیقاً موشکافانه موقعیت جغرافیائی، سیاسی، فرهنگی جوامع مختلفی را که برای آنجا مأموریت پیدا می کنند بشناسند تا بتوانند چه جور انقلاب را صادر بکنند در تحلیلی که درباره حضرت امام می کنند می گویند یکی از رموز موفقیت حضرت امام در پیشبرد انقلاب اسلامی این بود که روح جامعه را در ایران شناخت که اسلامی بود و نبض جامعه رابدست گرفت که الحمدلله به اینجا رسیدیم که می بینید مسأله فقط تجربه خالی نیست. حالا این 4 سال را اینها رفته اند با این روح جامعه ای که در آنجا بوده اند در هر کشوری که رفته اند مأموریت دارند چه به صورت کاردار چهبه صورت سفیر چه به صورت پرسنل سفارتخانه ها و نمایندگی ها. اینها الان آشنا شده اند به کار. یک . دوم اینکه فرهنگ را شناخته اند، سوم اینکه آن تعلمیات نظری که در اینجا به اینها داده شده بود اینها شروع کرده اند به تکمیل آن چیزی که در حقیقت یک دوره کارآموزی است که آنجا شروع کرده اند به تکمیل آن چیزی که در حقیقت یک دوره کارآموزی است که آنجا روی این اقدام کرده اند و برای پیشبرد آن دارند کار می کنند. مسأله بعد این است که برای کشورهای استعماری که انقلاب اسلامی خار چشم است می بینید که الان این خفاشانی که از نور می ترسند مرتب درصدداین هستند یا در انیشه یا در عمل، درصدد این هستند که بهترین افرادی که ما الان در آن کشورها داریم اینها را بیرون کنند به عناوینی و یا اگر اینها را دعوت کردیم برگردند بعد از 4 سال که الان می خواهیم این کار را بکنیم به کام دشمن رفتار کرده ایم آنها را از اینجا دعوت می کنیم در حالی که الان همه ما می دانیم اینها اجازه جانشینی این افراد را نمی دهند ویزا نمی دهند خصوصاً الان به همان منطقه خلیج (مرتجعین منطقه) مراجعه بکنید ببینید چه مشکلاتی ما الان درگیریم؟ وزارت امور خارجه که خداوند اجر جزیلی به آنها عنایت بکند آمده با موشکافی دقیق در عرض 4 سال تمام یک کشور را زیر و رو کرده افراد متقی، سیاسی که این دو تا کم بار می آیند به علت سابقهتاریخی اسلام که ما داشتیم متأسفانه با آن نوع اسلام شاهنشاهی نگذاشتند متقین ما سیاسی بار بیایند الان پرورده شده اند رفته اند می خواهند کار بکنند و کار نکرده، جا نیفتاده ما می خواهیم اینها را بیاوریم در حالی که اینها بیایند هیچکس آنجا جانشین نخواهند داشت و ضربة مهمی خواهد خورد مسأله مهم در اینجا داخل پرانتز می شود اشاره کرد مجبوریم اگر این افراد را فرا خواندیم و به جای اینها کسی را نتوانستیم ویزا ندادند اینها را ما بفرستیم استخدام محلی بکنند استخدام محلی همکردیم همان جاسوسانی کهبا هزار وضع می خواهند در داخل کشور ما نفوذ بکنند نمی توانند بناچار مجبور می شویم از آنها استفاده کنیم در آنجا و این خطای بزرگی است. مسأله چهارمی که برادرمان دکتر ولایتی را همه می شناسید کار سیاسی این مملکت را می دانیم تا کجا رسانده واقعاً اگر یک مسأله ای را با آن ایمانی که به ایشان داریم به ایمانش و عملش و سیاستش داریم وقتی که دیدیم ضرورت دارد و ما مضطر مانده ایم باید بعضی از اینها را در محل نکه داریم. برداریم صدمه بزرگی به جمهوری اسلامی می خورد. پس بهاین طریق باید قبول بکنیم چون امتحانش را آنها داده اند. سابق 2050 نفر در ایران را بیرون کردند یا بزخرید یا عناوین دیگری.در حقیقت 60% اینها تصفیه شده است. با تلاش فراوان و با آن گزینش مشکلی کهنمی دانم متعهد باشد، سیاسی باشد، امتحانش را داده باشد شناخته شده باشد سوابق آنها قبل از انقلاب، بعد از انقلاب خوب باشد بااین ضوابط توانستند 1400 نفر تهیه کنند و به اینجا بفرستند و این سفارتخانه های ما را الحمد الله که می بینید روزبه روز بهتر می شود اینها اداره کنند و حالا 4 سال تمام شده و می خواهند بعضی ها را نگه دارند حتی یک ماه نه ذی حسابی امضا می کند نه به آنها می توانند حقوقی بدهند. آقای خلخالی می فرمایند که ما اینها را بیاوریم تابعضی ها بروند دوباره کار یاد بگیرند انحصاری نباشد آخر موقعیت ما الان مناسب این کار هست؟ در عرض 4 سال توانستند این قدر تربیت کنند 4 سال دیگر باید بماند تا 700 نفر دیگر یا 1600 نفر دیگر بتوانند تربیت کنند اینطور که نیست. خم رنگرزی نیست که اینور بدهد از آنور رنگ بگیرد. مسأله مهمی که بعد هم آقای خلخالی و از ایشان بعید بود اشاره کردند این بود که مسأله فقهی عنوان کردند که در سرزمین کفر آیا اصلا می شود زندگی کرد یا نه نماز اینها چه جوری می شود؟پس اگر اینطور است بیائیم تمام سفارتخانه هائی که الان در سرزمین کفر ما داریم تعطیل کنیم به عنوان اینکه آنها جهت گیری نمازشان معلوم نیست چه جور است. از آن طرف می گویند که اینها می روند از اسلام فاصله می گیرند 4 سال کافر می شوند، شاهد و مثال هم می آورند. خاک بر سر آن مسلمانی که با 4 سال فاصله گرفتن به فرض محال برگردد ما 1400 سال از زمان پیغمبر ندیده ایمان آوردیم و فاصله داریم روزبروز ایمانمان بهرت می شود علاوه بر این در همه سفارتخانه ها انجمن اسلامی است. اینها خودشان می روند انقلاب اسلامی را صادر می کنند هر روز با مسائل اسلامی بیشتر برخورد دارند و بهتر می توانند کار بکنند نه اینکه بروند … اینها نمی روند که کافر بشوند. (نایب رئیس – وقتتان تمام شد) مسأله مهم است که این افرادی که انتخاب کردند غیرقابل خریدند و این مسأله مهم است افرادی راتا بخواهند بشناسند و بفرستند مهم است. مسأله بعدی این است که الا در بعضی از کشورها مخصوصاً در کشورهای آفریقائی این نمایندگی و سفرائی که رفته اند واقعاً (نایب رئیس – وقت تمام شده است آقای کیاوش) چشم، خون دل می خورند یعنی الان وقتی که 4 سال تمام شد از خدایشان است که خود آنها بلند شوند بیایند بعضی ها بجای اینکه برگردند می بینی که آنقدرخون و دل خورده اند ؟آنقدر وضعشان بد بوده اصلا از وزارت خارجه هم رفته اند بیرون ما الان اگر این قانون را تمدید نکنیم 4 سال دیگر به مجرد اینکه حتی در موقعیتهای مشکل در آن مکانهای بی آب و علف زندگی می کند با آن وضع جغرافیائی با آن وضع مالی که زندگی می کند بلافاصله 4 سالش تمام بشود مجبورند بلند شوند بیایند بدون اینکه باز جانشین داشته باشند که اسم آن کشورها را من نمی برم. بعضی از اینها مسأله سیاسی دارند یعنی افرادی هستند در وزارت خارجه کارهای اطلاعاتی دارند کارهای اطلاعاتی می دانید که چقدر عمیق است مسأله یکی دو روز نیست اینها در وزارت خارجه کار می کنند در ضمن کار اصلاعاتی هم دارند اگر بنا باشد این قانون همان 4 سال فردا صبح همه اینها بدون هیچ جانشینی برگردند در حالی که روز به روز کشورهای متخاصم که الان کشورهای خصم ماالان روز به روز دنبال یک مسائلی می گردند علیه ما و اگر مااز این مسائل اطلاعاتی بی خبر بمانیم واقعاً ضربة بزرگی به اسلام می خورد (نایب رئیس – آقای علوی تبار بقیه بحث را بدهند به مخالف بعد) چشم والسلام علیکم ورحمه الله. نایب رئیس – خیلی متشکرم . موافق رد صحبت کند. منشی – موافق رد آقای مصطفی ناصری . مصطفی ناصری – بسم الله الحمن الرحیم. مهمترین دلیلی که برادران مخالف رد بیان کردند عبارت بود از اینکه این برادران تجربیاتی دارند و درست نیست مااز این تجربیات استفاده نکنیم و اضافه کردند بعضی از برادرها که اینها آن محیط را شناخته اند و می دانند که چگونه با مسائل برخورد کنند. این عمده ترین مسائل بود که بیان شد و بعضی از مسائل زیزی که موافقین و مخالفین صحبت کردند در مورد فاسد کردن بچه ها و غیره اینها را نمی شود بصورت کلی … بنده که موافق رد هستم به آن دلیل ها نیست یعنی آنها یک چیزهائی است که ادعای کلیت نمی شود کرد و ممکن است کسانی اینجور بشوند و تعداد کثیری هم تحت تأثیر محیط قرار نگیرند اما یک دلیل دیگری هم من اضافه می کنم که در کمیسیون کار و امور اداری و استخدامی هم این مسأله مطرح شد البته کمیسیون تصویب کرده با یک اصلاحاتی ولی بنده در کمیسیون هم مخالف بودم ایناست که آقایان بیان می کردند که خوب اینهائی که مدتها آنجا رفته اند مشغول شده اند و اینها بعد از برگشتن اینها را چه کارشان بکنیم؟ این هم یکی از مسائلی بود که برادران علت تقدیم لایحه بیان می کردند که آقا افرادی رفته اند آنجا به عنوان سفیر به عنوان کاردار به عناوین دیگر و اینها فردا دوران مأموریتشان تمام می شود وقتی می آیند خوب ما اینها را چه کارشان بکنیم؟ اینهم مسأله ای بود که برادرها بیان کردند اما هیچکدام از اینها دلیل نمی شود. ما اجازه بدهیم اینکه در گذشته قانون داشتیم که بیش از یک دورة 4 ساله اینها نمی توانند خارج بمانند البته در آن زمان بدلیل این بود که ممکن است اینها مدت زیادی آنجا بمانند و معمولاً هم افرادی بوده اند که از کانالهائی انتخاب می شدند در عین حال ممکن بود با آن دولتهای خارجی بند و بست بکنند و خلاصه یک کارهائی بکنند که به ضرر کشور باشد و ظاهر مسأله این بود. الان این موضوع مطرح نیست یعنی برادرانیکه الان به عنوان سفیر یا کاردار خارج می روند کسانی نیستند کهبروند با کشورهای خارجی و کشورهائی که آنجا اقامت دارند با آنها بند و بست داشته باشند. اما آن مسأله تأثیر محیط و امثال اینها یک مقداری مسأله است الان این به آن دلیل نیست ولی از آنطرف برای اینکه بتوانند اینها بیش از 4 سال بمانند هم ما دلیل نداریم دلیل آقایان این است که خوب تجربه دیده اند اینها، اینها مگر چه کار کردهاند اولا در سیاستهای خارجی بارها در همین مجلس بحث شده تصمیم گیرنده در مسائل عمده اصل وزارت امور خارجه هم نیست. رؤسای مملکت بزرگان مملکت معمولا در مسائل مهم نظر می دهند. وزارت امور خارجه مجری آن نظرها و آن تصمیماتی است که رؤسای سه قوه و بزرگان معمولا می دهند و تازه یک سفیر و یک کاردار در حقیقت اجرا می کند آن تصمیماتی را که وزارت امور خارجه در تماس با مقامات بالا و رده های بالا می گیرد هیچ سفیری، هیچ کارداری آنجا از خودش تصمیم گیرنده نیست که مثلا فلان اطلاعیه را فلان کشور داد ما چه موضعگیری بکنیم اینها حتماً از داخل کشور اعلام نظر بکند یعنی نظر بخواهد استعلام بکند یعنی اینها نظر بدهند بعد همان را آنجا پیاده می کند می ماند نحوه پیاده کردن آن نحوه پیاده کردن هم با گذاشتن یک دوره ای که الان وزارت امور خارجه مدتی است که دانشکده مانندی راتقریباً دایر کرده. اینها مدتی دوره می بینند و می روند به خارج این قابل حل است اضافه کنید براین، این معنا را که براردرانیکه آنجا دوره دیده اند آقای زیدی که در فلان کشور مثلا سفیر ما بوده، کاردار ما بوده حالا که که آمده عمرو می خواهد برود بجای او خوب مسائل آنجا را به او منتقل می کند کلیات رابه او می گوید اشکال ندارد که می نشیند محیط آنجا را، اوضاع و احوال آنجا را، روحیات مردم آنجا را، روحیات حکام آنجا را، روحیاتی که حاکم است بر آن جامعه می گوید آن دوره به اضافه این انتقالی که بوسیله این آقا انجام می شود مشکل را حل می کند آن وقت اینجا تجربه هم به نظر نمی آید که از آن تجربه ها باشد که قابل حل نباشد و مسأله دیگریث که هست در اینجا این لایحه در حقیقت یک نوع نشان می دهد کمی افر اد را، قحط الرجال بودن را باصطلاح در حالی که این جور نیست. برادرانیکه در خارج الان خدمت می کنند و حد اخیرشان بدهد برادرهای خوبی هستند انتخابهای اکثراً خوبی هم شده. نظیر اینها در داخل کشور هم داریم خوب شما بگذارید کسانی که این تجربیات را یاد بگیرند تعدادشان زیاد باشد. اگر الان شما در خارج از کشور به عنوان مثال 200 نفر( مثال می زنم، عدد دقیق نیست یعنی نظری به تعداد نیست) 200 نفر الان دارید که آنجا تجربه دیده اند کارهائی آموخته اند بگذارید آنها بیایند داخل کشور مشغول خدمت بشوند در پستهائی در کارهائی در هرکاری که خودشان دلشان بخواهد و نیاز داشته باشیم یک عده دیگری هم بروند یک تجربیات دیگری را یاد بگیرند که فردا منحصر به اینها نباشد. خوب شما دو سال هم تمدید کردید 4 سال هم تمدید کردید بعد از 4 سال دیگر هم تمدید بکنید. خوب اینکه نمی شود با تمدید بعد از تمدید که نمی شود زندگی کرد که خوب شما این افرادی را که الان در خارج هستند اجازه بدهید آنها بیایند داخل یک تعداد دیگری به تعداد آنها بروند خارج مادر حقیقت دو تیم سفیر و کاردار دوره دیده داشته باشیم خوب چه اشکالی دارد بگذارید کسانی که این تجربه را دارا می شوند تعدادشان بیشتر بشود یک افراد محدودی نشوند که همیشه ما درگیر این افراد باشیم که اگر اینها نبودند چه می شود و امثال اینها و یک بدی که این لایحه دارد این است که اینجا هیچ معیار و ملاکی گذاشته نشده که بالاخره با چه معیار و ملاک این افراد را اجازه بدهند مدتشان تمدید بشود. البته پیشنهاد دوره4 ساله بوده کمیسیون سیاست خارجی آن کلا رد کرده کمیسیون کار هم آن را 2 سال کرده اما در هر دو صورت با چه ملاک و معیاری؟ هیچ معیار و ملاکی نیست. اینجا اختیار دست وزیر است و روی شخص وزیر فعلی و بعد آن هم کار نداریم یعنی هیچوقت حرف براساس شخص زده نمی شود و امکان تغییرات در وزارتخانه ها و وزراء به دست نمایندگان مجلس است و انتخاب وزراء با همکاری نخست وزیر و رئیس وزراء به دست نمایندگان مجلس است هیچوقت روی شخص نظر دادن اصلا عاقلانه نیست چون همیشه در حال تغییر و تبدیل است و در حال دگرگونی و رفتن افرادی و آمدن افراد دیگر.اما اینجا اخیار را شمادادید دست وزیر یعنی یک نفر تصمیم می گیرد چه آنجا بماند و چه نماند و این چیز خوبی نیست ممکن فردا وزیر یکنفری آنجا باشد که خوشش نیاید آنجا باشد بنا به دلایلی که برای خودش محترم است در حالیکه ماندن آن فرد آنجا خیلی به نفع مملکت و به نفع انقلاب هم باشد (نایب رئیس – وقت تمام شده است آقای ناصری ) بنابراین ، این ادله ای که برای اثبات این مسأله بیان شد کافی نیست و بنا به ادله ای که من اجمالاً عرض کردم موافق رد هستم والسلام. نایب رئیس – مخالف رد . منشی – آقای هراتی مخالف رد. هراتی – بسم الله الرحمن الرحیم . محورهائی که در مخالفت مخبر محترم کمیسیون و بعضی از برادرها در مخالفت بود روی تقریباً دو سه مطلب دور می زد . نکته اولی کهبیش از همه روی آن تکیه می شد این مسأله بود که در کشورهای خارج و به اصطلاح بلاد کفر بخاطر اینکه فساد در آنجا حاکمیت دارد اگر که سفیری ، کارداری با اعضای خانواده اش در آن محیط قرار بگیرد خوب ممکن است که این فساد دامن آنها را بگیرد و آنها را از آن رسالت اصلیشان باز بدارد. سؤال این هست مگر کسانیکه به عنوان سفیر در کشورهای خارج هستند آیا همه در بلاد کفرند و همه در سرزمینهائی هستند که فساد از در و دیوار آنها می بارد و یا یک سفرائی را هم داریم که در کشورهائیکه تاحد زیادی دور بوده اند از آن مفاسد غرب همین بعضی از کشورهای همجوار خودمان که حالا من نمی خواهم بالصراحه اسم ببرم که تطهیری شده باشد خوب برادرانی که رفته اند و از نزدیک دیده اند یک کشور آسیائی هست و مفاسد هم به آن شکل در آن وجود ندارد آیا در کشورهای آفریقائی این مفاسد وجود دارند؟ آیا در کشورهای جهان سوم و بعضاً مستضعف و تحت سلطه این مفاسد وجود دارند؟ بنابراین نمیشود یک حکم کلی کرد که چون در بلاد کفر و اکثر کشورهائی که این مفاسد وجود دارد پس قطعاً دامن آن سفیر و کاردار ما را هم خواهد گرفت و قس علیهذا. و از آن گذشته ما یک سفیری که به عنوان پیام آور نظام جمهوری اسلامی به یک کشور می فرستیم این سفیر مراحل گوناگونی را می گذراند و به اصطلاح هفت خوان رستم را طی می کند که علاوه بر آن که در آنجا رنگ فساد نمی گیرد بلکه به عنوان یک مشعلدار اسلامی با فساد در آن چهارچوبه اختیارات و ضوابطی که دارد مبارزه بکند . نکته دومی که اشاره می کردند این است که تمدید برای 4 سال دیگر و 8 سال و دور از سرزمین و مملکت و این محیط ماندن این چنین است . اولا برادران دقت کنند که دارد قید می کند در صورت ضرورت نه در یک شکل عادی قضیه در صورت ضرورت آن هم حداکثر برای مدت 4 سال یعنی ممکن است آن ضرورت یک ساله باشد ممکن است 6 ماهه باشد ممکن است دو ساله باشد تا زمانیکه آن ضرورت ایجاب می کند و مصالح جمهوری اسلامی این فرد در آن کشور باقی بماند و نهایتاً جالب بود پیشنهادی که مخبر محترم کمیسیون می کردند این بود که وزارت امور خارجه بیاید این را موردی بکند و هر مورد خاص را بیاورد در مجلس شورای اسلامی و مجلس تأیید کند یعنی مثلاً بیایند بگویند بله سفیر ما فلانی در فلان کشور هست آقایان موافقت کنند 4 سال دیگر بماند شما ببینید اگر 5 مورد از این موارد به مجلس شورای اسلامی بیاید بعد خود برادران چقدر اعتراض می کنند که آقا ما باید به مسائل اساسی و زیربنائی مملکت برسیم این مسائل مقطعی چیست یک سفیر برای یک کشور چرا و چقدر بحث و گفتگوئ روی آن می شود؟ و آیا واقعاً مصلحت و وقت مجلس و کارهائی که مجلس در پیش دارد ایجاب می کند که ما این را به شکل مقطعی دربیاوریم. بعد یکی دیگر از برادران جالب بود که روی مسأله قحط الرجال خیلی تکیه می کنند . نه اصلا بحث قحط الرجال نیست عقل می گوید منطق می گوید آقا یک کسی که یک تجربه در یک محیطی کسب کرده یعنی فرد صاحب تجربه را شما ول نکنید به یک فردی که فقط یک چیزهائی را به عنوان تئوری خوانده اکتفا کنید بویژه اینکه ما بعضی کشورهای بزرگ داریم در دنیا که واقعاًاینها این چنین نیست که بشود با یکسال دوسال یک سفیر آنجا مسلط بشود با توجه به پیچیدگی های سیاسی که هست با توجه به وسعت کشور و مسائل گوناگون و عمده ای که هست قطعاً امکان ندارد یک سفیر در یکسال بتواند آنجا باشد و بعد از آن گذ شته این 4 سال یک آقائی در کشورهای مختلف بوده حالا یکسال آمده در یک کشوری قرار گرفته می بینیم کارآئی او بسیار و ارزنده و مفید است ولی خوب یک قانونی که مربوط به گذشته هم هست دست و پای ما را گرفته مصالح جمهوری اسلامی، منطق ،عقل تمام مسائل حکم می کند که این آقا یک مدت دیگری باشد و چرا ما این کسی که یکسال تجربه آنجا کسب کرده و آدم موفقی هم بوده امکان نداشته باشد برای چند سال دیگر … می فرمایند مدرسه عالی وزارت امور خارجه هست، دوره های آموزشی هست، انتقال تجربه هست، خوب همه اینه برادر تئوری هست ولی آنکسی که خودش رفته و در متن جریانهای سیاسی کار قرار گرفته و از عمق و زوایای مسئله آگاه است این خیلی فرق می کند تا کسیکه دیروز پشت میز مدرسه عالی بوده و احیاناً یک چیزهائی هم به عنوان تجربه شنیده . بنابراین مسئله قحط الرجال نیست مسئله تجربه رجال هست آن هم نظام جمهوری اسلامی که یک نظام نوپائی هست و وزارت امور خارجه اش چندسالی بیشتر نیست که فرصت پیدا کرده و در صحنه دیپلماسی جهان ظاهر شده و خودش را در این زمینه نشان داده و اگر یک نگاهی هم ما به کشورهای که در گود سیاست تجربه دارند و نسبتاً کارهای پخته ای انجام میدهند بیاندازیم می بینیم که بهیچوجه این چنین نیست که سفرائی که برای کشورها انتخاب می کنند یک مدت کوتاهی باشد . من نمی خواهم اسم آن کشورها را ببرم و نمی خواهم بگویم که بعد بگویند آقا سیاست ما نه شرقی و نه غربی است ولی عقل ایجاب می کند کهاز تجربیات دیپلماسی در جهان استفاده کنیم. می بینیم که حتی بوده سفرا ئی برای بعضی از کشورهاکشورهائیکه در گود دیپلماسی هستند و شناخت واقعی دارند برای بیست سال در یک کشور گذاشته برای چه ؟ برای اینکه این فرد آگاهی بوده با تجربه بوده این هم که آقا آنجا خارج از مملکت است اولا اینها سالی یک ماه مرخصی دارند می آیند در این مملکت آنجا با مجلات جمهوری اسلامی آشنا هستند از برنامه های رادیو اکثراً می توانند استفاده بکنند حتی نمونه هائی دیده شده فیلم های ویدئوی اسلامی خوبی که در سرزمین خودمان تهیه شده در اختیارشان قرار گرفته. این نیست که اگر یک سفیری در یک کشوری رفت بعد قطع رابطه کرده باشد بلکه رابطه فرهنگی آن هست حضورش هم سالی یک ماه است حتی ممکن است به مناسبتهای دیگری هم در اینجا بیاید بنابراین ارتباط و این پل ارتباطی فرهنگی بین ما و آنها هست و رد این لایحه واقعاً به مفهوم مخالفت با مصالح جمهوری اسلامی است به مفهوم یک خسران است و مفهوم این است که از افراد با تجربه متعهد کاردان ما در پستها و مسئولیتهائی که بیشتر می توانیم استفاده کنیم نکنیم که ما متأسفانه دچار کمبود تجربه در نظام جمهوری اسلامی در بسیاری از مسئولیتها هستیم والسلام. نایب رئیس – موافق رد. منشی – موافق رد آقا ی سید ابوالحسن حسینی . سید ابوالحسن حسینی بسم الله الرحمن الرحیم . شاید بعضی از برادران تعجب کنند که ما هم به زبان آمدیم و داریم صحبت می کنیم و بلندگوی ما هم به صدا درآمده. ولی من تعجب می کنم، یادم نمی رود که در یک مسافرتی که رفته بودم در یکی از کشورها خوب ما هم در جمع آنها انسان بودیم. من آنچه که بیم دارم، هراس دارم، می ترسم از آنچه که به عنوان طاغوت زدائی دست گذاشته ایم و این مسأله خدای ناکرده برای آینده وضعی پیش بیاید که جنبه ارثی پیدا کند. یک دوره 4 سال دیگری بگوئیم که همان برادرها و همان خانواده ها و همان عده ای که در گذشته بوده اند باز هم، یا آنها یا وابستگان آنها آخر این همه مسأله قحط الرجال که بحث می شود که نداریم والله به خدا دیگران هستند که هم توان دارند هم می توانند ولی به حسابشان نمی آوریم و منزوی کرده ایم من با جمعی از دوستان رفته بودیم به سوریه به عنوان زیارت. خوب من می دیدم یک تعداد انگشت شمار هستند، آقا درة بقاع را همان ها باید بروند ببینید. بابا بگذارید ما هم انسان هستیم برویم ببینیم. حداقل اگر مردم این اعتماد را نداشتند یک دورة چهار سال در مجلس بودیم یک دورة دیگر هم انتخاب کردند. پس به هر حال این اعتماد است چرا مسؤولین این اعتماد را ندارند که ما در اینجا به عنوان اینکه این قانون در 1352 به عنوان طاغوت بوده، حالا این را برداریم و بگوئیم معذرت میخواهم مثلا در محل ما جنگلها رو به ویرانی است به عنوان اینکه از دوران طاغوت مانده است حتی جنگلهای مصنوعی ما، من ضمن اینکه از کمیسیون باید تشکر کنم که خیلی صحیح عمل کردند و روی این مسأله تکیه داشتند از نمایندگان مجلس خواهشم این است که موافقت کنند که رد بشود که بعضی از دوستانی که به عنوان مخالف روی اخلاقیات نمی خواهم روی تجربیات نمی خواهم خیلی مشکل دارید شما یک نفر را دو سال به عنوان کاردار به عنوان کارمند کنار آن سفیرتان بگذارید بعد از دو سال برگردانید در ایران در پست های دیگر بماند چون هرکسی که چهارسال ماند باید برگردد بالاجبار دو سال بماند شما از کسانی که به عنوان سفیر هستند کارمندها و افرادی که مورد اعتمادتان هستند و شناسائی کرده اید اینها را کنار آنها بگذارید که دو سال برگردند در ایران باز مجدداً به عنوان سفیر. چرا باید راثی اش کنید و بگوئید چهار سال، چهار سال دیگر، به قول برادرمان آقای ناصری بعد از 8 سال چکار می خواهید بکنید؟ یعنی شما واقعاً من حالا اسم نمی برم بعضی از سفرائی که الان هستند و تازه شما اینها را اعزام کردید اینها والله به پدرشان سفیر بود، نه برادرشان سفیر بوده، نه خودشان سفیر بودند ولی شما اینها را تشخیص دادید که در این دوران مرتب برادران می گویند برگردند چکار کنند؟ شما الان در وزارت کشور کمبود دارید، در خود وزارت خارجه کمبود دارید. شما گاهی می آئید در وزارت کشور یک کسی را که شایستگی ندارد به عنوان بخشدار خود وزارت کشور برمی دارد و گاهی پست بالاتر می دهد. خوب این آقا را برگردانید اگر د وزارت خارجه نیاندازید وزارتخانه های دیگر نیاز دارند به اینها. به هر حال دارم یک مقداری دور از مسأله صحبت می کنم. خواهش من از برادران، من به شخص آقای دکتر ولایتی اعتماد دارم ولی همیشه که ایشان وزیر نیست که ضرورت را چگونه تشخیص بدهند و بگویند باز باید چهار سال دیگر همانجا باشد. من به هر حال نکاتی را که اینجا یاد داشت کرده ام می گویم برادرمان آقای علوی تبار که تکیه شان این بود که فرهنگ باید… چون اینها به فرهنگ آنجا آشنا شدند توجه پیدا کردند. این مسأله برادرمن دیگران اگر رفتند یک سال ماندند 5 ماه ماندند یک زمان کوتاهی ماندند نمی توانند تجربیات آنها را بدست بیاورند؟ آخر بعد از 4 سال تجربیاتی را آنها بدست آورند بعد چکار خواهید کرد؟ بگذار کسانی که منزوی شده اند فقط به جرم اینکه به حساب نیاوردیم اینها بیایند در صحنه برای آینده اگر ما بگوئیم منحصر به همین چند نفر هستند این از نظر خارج و داخل عجز ما را می رساند. من باز در پایان عرایضم خواهشم این است… می خواستم یک جمله بیشتر صحبت نکنم و آن جمله من این بود که یا واقعاً به صورت ارثی قرار بدهیم بگوئیم همان هائی که بودند همیشه همان ها باشند و وابستگان آنها. الان شما حساب کنید مسافرتهای خارج را الان چه کسانی می روند؟ چهاز طرف وزارت امور خارجه، چه از طرف مجلس،(نایب رئیس – خودتان اشاره فرمودید قرار شد در موضوع صحبت کنید) اتفاقاً درست روی این مسأله تکیه دارم که منحصر نکنید مسائل را فقط تعداد خاصی سفیر باشند یک تعداد خاصی در مسافرت ها کنار سفراء قرار بگیرند. بگذارید یک عده حزب اللهی هائی که تحصیل کرده هستند و واقعاً هم می توانند این بار سنگین را … بگذار آنها هم به حساب بیایند. با اشاره هائی که کردم فکر می کنم اگر بیشتر از این حرف بزنم… فقط مسأله 1352 خیلی قوانین … برادرمان آقای هراتی باز هم روی نکاتی تکیه داشتند که چون اینها تجربه آموختند و کشورهای دیگر … بله کشورهای دیگر 20 سال وزیر خارجه شان عوض نمی شود. ما هم بیائیم 20 سال همین جوری تکیه کنیم؟ بله باز هماگر مجلس تشخیص داد. نمایندگان با تجربه ای در مجلس گذشته بودند ولی همین مردم نمایندگان با تجربه تری را در دورة دوم فرستادند. بگوئیم مجلس خبرگان اشتباه کرده رئیس جمهور که چهار سال و چهخار سال دیگر، بیاید خبرگان آینده این را 16 سال بکند. این که نشد، بگذارید دیگران هم از این تجربه بیاموزند که ما هیشه در یک بن بست کلمه تجربه قرار نگیریم. برادر آقای دکتر ولایتی شما می توانید کسانی را که سفیر هستند به عنوان کارمند آنجائی که کاردار و سفیر دارید دو سال کنار آنها بگذارید، تجربیات از آنها یاد بگیرند برگردند به ایران دو سال هم در وزارت امور خارجه دوباره سفیر همان کشور بکنید والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. نایب رئیس – مخالف بعد صحبت کند. منشی – آقای سید رضا اکرمی مخالف رد. سید رضا اکرمی – بسم الله الرحمن الرحی .مظالبی که به عنوان مخالف رد لایحه خدمتتان عرض می کنم در دو قسمت است یک قسمت پاسخگوئی اجمالی به اشکالات برادران مخالف و قسمت دوم دربارة روح لایحه. آقای خلخالی اولین اشکالی را که مطرح کردند مسأله زندگی کردن در بلاد کفر بود که خوب آقای هراتی جواب داند کهما پنجاه و چند کشور داریم در دنیا که اسلامی هستند اصلا کشور کفر مطرح نیست کشورهای افریقائی داریم که مقدار زیادشان اصلا مسلمانند و این زندگی کردن در بلاد کفر اصولا یک اقلیت بسیار ناچیزی خواهد بود. دومین مطلبی که مطرح کردند آقا ما جانشین به اندازة کافی داریم ولی خط و خطوط سیاسی مانع جایگزین هست. خوب شما بیائید این اشکال را برطرف بکنید. از وزیر امور خارجه سؤال بکنید، حتی استیضاح بکنید بگوئید آقا چرا در مصالح کشور، مسائل خطوط را دخالت می دهید و خط و خطوط سیاسی مقدم بر مصالح کشور هست؟ شما که دست و بال و زبان و قلمتان بسته نیست شما بیائید و آن اشکال را برطرف کنید نه اینکه با اصل لایحه مخالفت بشود. آقای ناصی مطرح کردند که شما اختیار را می دهید به دست وزیری که هیچ ضابطه ای ندارد که حسب مورد و ضرورات را او میخواهد چگونه انتخاب بکند و اختیار بکند و معلوم هم نیست که همیشه وزیر امور خارجه آقای دکتر ولایتی باشد که به او اعتماد است؟ خوب شما بیائید در شور دوم ضابطه قرار بدهید و تعیین کنید برای موارد ضرورت و مواردی که نوشتن حسب مورد، این نمی شود که به خاطر مسائل جزئی ما اصل لایحه و اصل نیاز را نادیده بگیریم. دیگر اینکه خوب حالا آمد وزیر امور خارجه آقای ولایتی نبود یک بندة خدای دیگر بود. اولا آن بنده خدا از مجلس رأی اعتماد گرفته و ثانیاً مجلس ناظر بر کار او است که اگر خلاف کرد حق سؤال هست، حق استیضاح هست. این جوری نیست که مجلس به یک وزیری رأی بدهد و بگوید آقا ما شدیم مفوضه اختیار را به تو واگذار کردیم برو تا هرجا که دلت میخواهد بروی. نکته های دیگری مطرح شده به وسیله آقای حسینی، اعتماد نکردن به افراد است، یا ارثی کردن پست است. خوب شما بیائید این اشکال را به خود مجلس بکنید که اصلا برای مجلس هیچ حد و حدودی ندارد. ممکن است یک نماینده، مادام العمر نماینده بشود این که دیگر همچنین گیری برایش وجود ندارد . مسأله اعتماد نکردن یا ارثی کردن یا این حرفها مطرح نیست که درباره کلی لایحه عرض می کنم. یا مطرح کردند که آقا ما حالا با برگشتیها چکار بکنیم؟ واقعاً این عجیب است. دولت لایحه را آورده براساس نیاز نه اینکه ما حالا برگشتیها بیایند روی دست ما می مانند پس آنجا. بمانند. نه چنین چیزی نیست که حالا من روی اصل لایحه یک دلایلی دارم که خدمتتان عرض می کنم. نکتة اولی که باید عرض کنم این است که برادران اصلا لایحه و اصل قانون بر این است که چهار سال است تمدید آن فرع است. نه اینکه ما بگوئیم عکس. اصل تمدید است و چهار سال بودن فرع است. خیر در خود قانون دارد بر حسب مورد و در موارد ضرورت آن هم حداکثر. یعنی اصل را همان چهار سال گرفته و مورد و ضرورت و حداکثر را فرع، نکته دیگری که مطرح هست این است که ابراز می کنند ما افراد واجد شرایط را به عنوان جایگزین به مقدار کافی نداریم نه اینکه اصلا نداریمی یعنی بنابراین نیست که اگر ما بیش از صد سفیر و کاردارو یا دو هزار مأمور در خارج کشور داریم ما همه اینها را بیائیم برای یک دورة چهار سال آینده اینها را تمدید بکنیم نه افرادی در بعضی موارد به عنوان جایگزین نداریم که قرار بدهیم می گوئیم آن چنر نفر یک نفر، دو نفر هفت نفر به عنوان ضرورت آن هم گاهی ممکن است ضرورت یک سال باشد حداکثرش چهار سال. نکته دیگری که برادران و خواهران دیگر نماینده باید به آن توجه بکنند. مسأله موانع سیاسی است در سابق که چهار سال بوده اصلا ایران با هیچ کشوری در دنیا مسأله نداشته است آنها هم با ایران هیچ مسأله نداشتند. اصلا ایران را بیگانگان می چرخاندند فرهنگ و سیاست و ارتش و همه چیز را دیگران می چرخاندند و قاعده بر این بوده است اما الان ولو ایران با کشورها مسأله نداشته باشد آنها با ایران مسأله دارند و آن ها اشکال تراشی می کنند. شما سفیرتان مدتش تمام شده احضارش می کنید دیگر با فرد بعدی موافقت نمی کنند در سفارتخانه را ببندیم یا چند نفر مأمور را که مدتشان تمام شده آن ها را احضار می کنند با نفرات بعدی موافقت نمی شود یا ویزا نمی شود، به دلیل مسائلی که آنها دارند با ما . انقلاب ما به آنها ضربه زده، بعضی ها را تحقیر کرده و آنها به دنبال بهانه اند و میخواهند از بهانه ای استفاده بکنند. البته روشن است الان روح لایحه مطرح است کلیاتش مطرح هست در شور دوم پیشنهاد بدهیم بگوئیم آقا این تمدید فقط برای یک دورة چهارساله یعنی چهار سال ( آن هم حداکثرش) تمام شد یعنی این دفتر بسته میشود باز چهار سال. چون مسأله نیاز مطرح است. شاید هیچکس از برادران موافق هم نمی خواهد بگوید خیر، الاولابدعلی الدوام این چهار سال بشود 8 سال که به قول بعضی ها حالت ارثی پیدا بکند نه برای یک دوره میتواند تمدید بشود آن هم حداکثر و همین طور می توانیم پیشنهاد بدهیم که وزارت امور خارجه موظف است که موارد ضرورت را به اطلاع کمیسیون خارجة مجلس برساند که کاملا آنها در جریان این مسأله باشند. بنابراین برادرها با کلیات این لایحه موافقت بکنید بعد در شور دوم روی پیشنهادات ما می توانیم نظر دیگری بدهیم والسلام. منشی – دیگر کسی موافق رد ثبت نام نکرده است ولی مخالف رد زیاد هست اگرموافق رد کسی نخواهد در مجلس صحبت بکند یک نفر مخالف دیگر وقت دارد که صحبت بکند. نایب رئیس – هنوز 8 دقیقه دیگر میتوانند صحبت کنند. اگر آقایانی که نام نوشته اند از حقشان بگذرند و کمیسیون و دولت هم صحبت کنند و رأی بگیریم. منشی – آقای حمیدی مخالف بعدی. نایب رئیس – 8 دقیقه دیگر وقت هست. حمیدی – حرفها همانها است. منشی – آقای حمیدی از وقت خودشان گذشتند، صحبت نمی کنند؟ نفر بعدی آقای وافی، بعد آقای محمدرضا عباسی، بعد آقای دکتر هادی. یکی از نمایندگان – مسأله روشن است کسی صحبت نمی کند. منشی (ساوجی)- چرا صحبت که می کنند اگر کسی قبل از من صحبت نکند من صحبت می کنم. نایب رئیس – حالا به هر حال به نظر می رسد که بقیه هم هستند و وقت کافی نیست و باید مقداری بیشتر روی آن بحث بشود بقیة بحث را می گذاریم برای جلسه بعد. اسامی غائبین را بفرمائید. منشی – قبل از اعلام اسامی غائبین و تأخیرکنندگان ، اسصامی افرادی که خوانده میشود در روز یکشنبه جلسه 6/5/64 غیبتشان موجه بوده است. آقایان: محمدعلی هادی، معزی، لطفی، دهقان،یوسف پور.ضمناً آقای عباسی فرد بعد از تنفس تأخیر نداشتند و آقای پرهیزگار هم به خاطر مسؤولیت کارپردازی تأخیرشان موجه بوده است. غائبان غیر موجه امروز آقایان غلامرضا بیات، از ماهنشان،فخر الدین حجازی از تهران، سید محمد حسین نژاد از اردکان، لطیف صفری از اسلام آباد، احمد عزیزی از قزوین، مولوی مدنی از سراوان، مصطفوی از رشت، معرفی زاده از خرمشهر، نجفی از کهگیلویه، هاشمیان از رفسنجان. ضمناً چهارده نفر هم تأخیر دارند که در پرونده شان ضبط می کنیم. 7 پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن نایب رئیس – جلسة بعد صبح روز یکشنبه هفته آینده ساعت 30/7 دستور جلسه هم دنبالة دستور جلسه هفتگی است. ختم جلسه اعلام میشود. (جلسه در ساعت 00/12 پایان یافت)