جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه567 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه567 )

  • پنجشنبه ۶ بهمن ۱۳۶۲

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه ششم بهمن ماه 1362 فهرست مندرجات 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید . 2- بیانات قبل از دستور آقایان دوزدوزانی ،کمالی ،ناصری و هادی غفاری . 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس . 4- تصویب تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات برای مدت 6 ماه . 5- اعلام وصول دو فقره لایحه از طرف دولت . 6- ادامه رسیدگی به لایحه انتخابات و تصویب موادی از آن . 7- طرح سؤال عده ای از نمایندگان از آقای دکتر بانکی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و ارجاع آن به کمیسیون . 8- اعلام سؤال خانم طالقانی از وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی . 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده . جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم . با حضور 189 نفر جلسه رسمی است . دستور جلسه قرائت شود . منشی – بسم الله الرحمن الرحیم . دستور جلسه 567 روز پنجشنبه بهمن ماه 1362 مطابق با بیست و دوم ربیع الثانی 1404 . 1- طرح تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات . 2- دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیونهای داخلی و قضائی در خصوص لایحه انتخابات مجلس شورای اسلامی . 3- سؤال عده ای از آقایان نمایندگان از آقای وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه . 4- سؤال آقای موحدی ساوجی از آقای وزیر صنایع سنگین . رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید .اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر وانثی و جعلناکم شعوباً وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر . قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم وان تطیعواالله و رسوله لا یلتکم من اعمالکم شیئاً ان الله غفور رحیم . انما المؤمنون الذین امنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون . قل اتعلمون الله بدینکم والله یعلم ما فی السموات و ما فی الارض والله بکل شئی علیم .(صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند ) «سوره الحجرات از آیه 13 الی 17 » 2- بیانات قبل از دستور آقایان دوزدوزانی ،کمالی ، ناصری و هادی غفاری رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید . منشی – آقای دوزدوزانی نماینده تبریز ، آقای کمالی نماینده تهران ، آقای هادی غفاری نماینده تهران . دوزدوزانی – بسم الله الرحمن الرحیم « رحم الله امراء عرف من این و فی این والی این » . سلام به حضرت امام و امت بزرگ اسلام و رزمندگان پیروز و سرافراز جبهه های حق علیه باطل و با درود به شهدای گرانقدر اسلام . دهه فجر فرا میرسد و به خواست خدا حزب الله در سراسر جهان ششمین سالگرد وقوع امر الله را بزرگ خواهد داشت . تحول منحصر به فرد اجتماعی یعنی انقلاب عظیم و اصیل اسلامی در جامعه ما رخ داد . این قیام لله در جهت نجات مستضعفان عالم در غفلت استکبار جهانی به یاری حق تعالی و رهبری امام و همت دلباختگان خدا به ثمر رسید . کوردلان ضد رشد در بدو امر از پیش رو و از پشت سر به سد اللهی مسدود غافل گیر شده فهم نکردند که تیشه ای کاری ریشه فاسدشان را بر کنده است . اما بزودی درخشش گام های سریع براق انقلاب اسلامی داخلی و خارجی آنان را سراسیمه به موضع محاربه سوق داد تا کفر و شرک و الحاد متحد و اعیان با اسلام و ایمان رویاروی گردد . باشد که به تعبیرمعصومین علیهم السلام در احادیث مربوط به این ایام حجت بر عالمیان تمام شود . در این میان نقش مجاهدین فی سبیل الله و برکات جهادشان و شر مقاتلین فی سبیل الله الطاغوت و تبعات عنادشان موعظة العبرة اهل ایمان است و تفصیلش جاری بر زبان زمان و جبین زمین « والعاقبة لا هل التقوی و الیقین » با این مقدمه و با امید به ثمرات عاجل نهضت های ضد استکباری که موعظه به قیام لله را لبیک گفته و در اکناف عالم با دشمنان خدا می جنگند و با آرزوی محو و نابودی مستکبرین و عوامل مزدورانشان در جای جای جهان در فرصتی که دارم اجمالی از آن چه هست را باقصاری از تذکرات که لازم میدانم به استحضار امت حزب الله و مسؤولین نظام جمهوری اسلامی مان می رسانم . 1- جنگ ، جنگ تا مرحله پیروزی نهائی و حصول شرط های اعلام شده ما همواره مسأله اول و اصلی است و این معنا به طور کاملا جدی باید نصب العین دولت و همه مسؤولین کشور باشد . همه مسؤولین نظام باید هم گام با مردم ایثارگر و حتی پیشاپیش عموم حرکت کنند و با سیاست گذاری های مناسب زمان جنگ از این همه ایثار لایزال که به لطف خدا حاصل است نهایت بهره نتیجه گردد . ما باید در این نبرد سرنوشت به زودی پیروز شویم و با تمام تلاش از هر گونه خسارت غیر معقول پیشگیری نمائیم . تلقی اصلیت جنگ یعنی اینکه همه امور دیگر هر قدر هم که مهم باشند اعم از رفاهی ، خدماتی و غیر آنها و حتی عمرانی تا پایان جنگ تحت الشعاع آن و فرعی تلقی شوند . امام بزرگوار و امت حزب الله چنین می اندیشند و کرداری بر این مبنا می خواهند ، مسؤولین نیز باید چنین کنند که متأسفانه تا کنون نشده است . ما از سوئی جنگ را مسأله اصلی میدانیم ، جگرگوشگان و عزیزانمان با لبیک به ندای امام از دنیا و مافیها دست شسته شهادت طلبانه به جبهه ها گسیل میگردند . لکن سیاست گذاری ها مبتنی بر فرهنگ مصرف و رفاه و سلیقه های دنیوی و خصوصی و کم و بیش بر شالوده ای از زیر ساخت های قبل از انقلاب انجام میگیرد . صریح باید گفت که فاصله فضای جبهه ها با فضای زندگی عموم از بسیاری جهات فاحش و غیر قابل قبول است و اشکال عمده و اساسی عدم سیاست گذاری زمان جنگ از سوی دولت است . من این را تسامحی آشکار در قبال جنگی سرنوشت ساز دانسته تذکر میدهم که دولت ضرورتاً باید آن جمله از دستگاههای اجرائی را که در افزودن توان رزمی نیروهای مسلح ما مؤثر توانند بود و از وسائل و وسائط و جاده های رزمی تا جنگ افزارهای سبک و سنگین و قطعات یدکی را می توانند تهیه نمایند تا آنجا که ممکن باشد که طبق برآورده های دقیق بسیار هم ممکن است همآهنگ و بسیج نماید تا نیروهای پرشور و دلیر و برومند ما ان شاء الله از هر حیث مطمئن تر از مراحل قبلی ضربات کاری نهایی را بردشمن وارد و کار را یکسره کنند . لازم به تأکید می دانم که بی توجهی به تاریخ جنگ ها و تجارب با ارزش خدای ناکرده می تواند خسارت زا باشد . در جنگ هائی که نه محتوا و اهدافش قابل مقایسه با جنگ تحمیلی بوده و نه ابعادش چنین گسترده و نه رزمندگانش چنین آزاده و دلیر و رشید و نه زمانش چنین طولانی مطالعه کنیم . در جنگ ها مسؤولین ممالک با همه دشواری ها و تنگناهائی که داشتند با تدابیر همه جانبه جنگ می کردند. همین رژیم رسوای بعثی که جهان بر احتضار اقتصادی سیاسی آن واقف و ناظر است نه مردمی خشنود دارد و نه حکومتی استوار و نه پشیزی در خزانه که همه قرض است و بدهکاری و خرابی بر سر مردم بیچاره در عین حال همه فشارها را برخود و مردم زحمتکشیده و رنجور عراق هموار نموده و امکانات کشور را برای تأمین و تدارک جنگ بسیج کرده است . بسیاری از کارخانجات تنها و تنها در رابطه با جنگ افزار فعالند . ما که قاطبه اقشار مردمان مشتاق جهاد و با بذل مال و جان و تحمل دشواریها خالصاً لوجه الله ایثار می کنند چرا باید غفلت و مسامحه داشته باشیم . من امیدوارم در پی این هشدار مهم که به عنوان عضوی از کمیسیون امور دفاعی مجلس شورای اسلامی دادم دولت محبوب ما بیدرنگ در جهت جبران مافات اقدام عاجل نماید . و پر واضح است که به عنوان فرجه برای دولت نمایندگان محترم مجلس نیز مصلحت عالیه اصلیت و اولویت جنگ را جایگزین بسیاری از خواست های فرعی حوزه های انتخابیه در سراسر کشور از هرگونه که باشند بفرمایند و به موکلین محترم نیز توضیحات لازم به هر وسیله ممکن داده شود . 2- مجلس و انتخابات دوره دوم در این رابطه کاملا باید با هوشیاری و گوش به رهنمودهای روشنگر حضرت امام و حضرت آیت الله العظمی منتظری و بر اساس تجارب ارزنده گذشته عمل کنیم . باید بدانیم درصد بسیاری از مسؤولیت ها در امور مختلف و عمدتاً اجرائی در دستگاهها با واسطه متوجه مجلس شورای اسلامی است . مجلس عهده دار تعیین حدود و حقوق و تقنین قوانین و ضوابط کل کشور است . مجلس بنا بر حق قانونی خود تفحص و نظارت و اشراف بر حسن قانونی جریان امور دارد. از همین رو به تعبیر امام عزیز « مجلس بالاترین قدرت » قلمداد شده است . این بالاترین قدرت باید واجد اعضائی آزاده ، دانا ، آگاه ، هوشیار باشعور ، اندیشمند ، آشنا به ضوابط و تنگناهای اجرائی ، اهل مشورت ، مردم دوست و درد آشنای محرومین جدی ، قاطع ، مدبر ، متعهد ، دقیق و صاحب نظر حتی الامکان متخصص لااقل در وظایف یکی از دستگاههای اجرائی ، فعال ، با نشاط و بالاخره حتماً و حتماً مکتبی و انقلابی و خوش سابقه باشد . تا این مجلس بتواند بر اساس قانون اساسی وظائف سازنده و حیاتی را در قبال انقلاب اسلامی ، مردم ، نظام جمهوری اسلامی ، رعایت ضرورت ها و اضطرارهاو عسر و حرج ها ، کنترل مسؤولین و بازخواست های لازم از آنان به عهده گرفته و به انجام رساند . اینجانب در نطق قبلی پیشنهاد نمودم که خاصه در مراکز استان ها از برادران جانباز انقلاب که بنا به نظر اولیاء و پزشکان مربوطه قادر به انجام وظیفه نمایندگی بوده و صلاحیت های قانونی این وظیفه را نیز دارا باشند کاندیدا نمائیم . این عزیزان به تعبیر امام « سندهای انقلابند » و چه نیکو است که مجلس آینده به نحو بارز مستند به این اسناد باشد . محافل یا افرادی که بنا است که کاندیدا معرفی نمایند خوب است که به جای برخی عناصر بد سابقه که به قول برادرمان آقای موحدی ساوجی قبل ازانقلاب حتی از نام امام و دستخط معظم له می ترسیدند و اساساً با انقلاب و انقلابیون ضدیت آشکار داشتند و در دوره اول متأسفانه توانسته اند با فریب کاری و شیطنت به مجلس راه یابند امروز عزیزان جانباز را جایگزین این شیادهای ضد انقلاب نمائیم . 3- برنامه و برنامه پنج ساله : اجمالا تأکید دارم که دولت بر اساس کم و کیف زیر ساخت های واقعی جامعه و در نظر گرفتن نیروها و امکانات مادی و معنوی و تصور حقیقی از اهداف متعالیه مورد پیگیری در مراحل مختلف آینده و نیز با توجه به معنای دقیق و عمیق برنامه باید کاملا از قدم اول برای نظام اسلامی این کشور و این مردم برنامه بریزد . در یک جمله تصریح می کنم که آنچه فعلا تقدیم مجلس شده است برنامه نیست . در عین حال یقین دارم که دولت محترم و معتبر و خدمتگزار ما با توجه به رهنمودهای واقع بینانه این وظیفه راهگشا به سوی شکوفائی ها را به راحتی و سرفرازی انجام تواند داد و اگر اساس برنامه صحیح ریخته شود برنامه پنج ساله دستگاهها نیز دقیق و با زمان بندی های بالنسبه روشن میسر خواهد بود . تذکر میدهم که تحلیلی گویا از وجود یا عدم برنامه و کم و کیف نتایج آن در پنج سال پس از انقلاب به عمل آید تا به نوبه خود انگیزه اندیشه های مفید در برنامه ریزی گردد . این نکته را ناگفته نگذارم که دولت ما باید با دعوت از طراحان قوی و حرفه ای طرح نظام تشکیلاتی جدیدی متناسب با انقلاب و اسلام را برای رسیدن به حکومت اسلامی صد در صد تدارک نماید و این دین مسلم بر عهده ما است و از این راه رهنمود اخیر حضرت آیت الله العظمی منتظری در رابطه با ضرورت تحولی انقلابی در سیستم اداری و استخدامی معمول خواهد گشت . 4- بودجه : در رابطه با بودجه با توجه به آنچه در مورد جنگ و ضرورت سیاست گذاری جنگی بیان شد تأکید دارم که وظیفه امروزه ما ( رئیس – وقتتان تمام است ) این است که فقط سقف بودجه نظامی مان را برحسب اقتضائات حقیقی جنگ جواب مثبت دهیم و در بقیه موارد تأمین سلامت بودجه و تقلیل یا رفع اساسی کسری آن را قصد نمائیم و تصریح می نمایم که به قیمت بازگرداندن سلامت بودجه جراحی پایین آوردن سقف اقلام و ارقام را معمول داریم حتی در مورد پروژه ها و بودجه های عمرانی توقف کوتاهی در امور عمرانی آن هم در زمان جنگ و تنگناها منطقی ، اساسی برای ملت ما کاملا موجه خواهد بود و برای طراحان و برنامه ریزان کشور آرامش خاطر و فرصت اندیشه و برنامه ریزی به سوی آینده ای مطمئن و روشن به وجود خواهد آورد . 6- در خاتمه ( رئیس – وقتتان تمام است ) از وزارت کشور می خواهم که هرچه زودتر استانداری قوی ، مدیر و کارآ و مستقل و آزاد برای استان مظلوم آذربایجان شرقی تعیین و منصوب نمایند . تا ان شاء الله برای آینده استان از دست اندازی های عناصر مغرض یا غیر مسؤول مصون و امور مردم به نحو احسن مجری گردد . در پایان سخن با سپاس به درگاه خداوند تحقق صدور انقلاب اسلامی در آغاز و اوج بارز قیام ملت برادر مراکش بر ضد ستم شاهی حسن ثانی و شهادت صدها تن عزیز را به آن ملت بزرگ و همه مستضعفان عالم و نهضت های آزادی بخش در جهان تبریک عرض نموده پیروزی عاجلشان را از خدا می خواهم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .منشی – آقای کمالی بفرمائید . کمالی – بسم الله الرحمن الرحیم . با سلام به امام امت و شهیدان و معلولین و مجروحین و رزمندگان . رزمندگان شجاع و سنگرنشین اسلام که در جبهه های نبرد برای دفاع از تمامی اسلام در مقابل کفر و شرک جهانی مردانه می رزمند .و شهیدان این شاهدان شجاع که با بریدن قیود اهریمنی و شکستن حصرهای شیطانی و با اعتصام بحبل الله شمع فروزان و همیشه سوزان انقلاب و اسلام شده اند تا روشنگر راه مؤمنین و مسلمین در تشخیص بهتر حق از باطل و راه از بی راه شوند و معلولین و مجروحین عزیز انقلاب این اسناد زنده و متحرک جنایات استکبار . اکنون دیگر برای تحلیل گران سیاسی و کارشناسان نظامی جهان جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمانده است که به دنبال سقوط سیاسی اینک رژیم بعث و صدام عفلقی در آستانه نابودی و سقوط کامل قرار گرفته اند و افزایش روز افزون کمک های استکبار جهانی به رژیم سر سپرده صدام تنها در جهت حفظ سرمایه ها و منافع استعماری آنان در منطقه است و کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس به علت ماهیت ارتجاعی خود جدای از خواسته ها و تحولات فکری مسلمین منطقه بر پایه احساسات ناسیونالیستی و حول محور استعمار خود را در مهلکه ای قرار داده اند که رهائی از آن روز به روز و ساعت به ساعت مشکل تر می شود . آنها هنوز مفهوم اسلام ، تشیع و شهادت و حکومت مردمی را درک نکرده اند و نفهمیده اند خصومت با یک ملت از خود گذشته و شهادت طلب مفهومی به جز نابودی و خودکشی ندارد . دولت سرسپرده و دست نشانده کویت باید بداند که اگر خشم محرومین و مستضعفین منطقه و به خصوص کارگران مسلمان را بیش از این شعله ور سازد در آینده ای نه چندان دور در آتش آن خاکستر خواهد شد و از ملت مسلمان و برادر کویت درخواست می کنم در مقابل وحشی گری های حکام کویت بی تفاوت نباشند و از برادران مسلمان خود حمایت کنند و اما از مردم مسلمان و ایثارگر تهران درخواست می کنم همان طور که تا به حال در تمامی صحنه ها و جبهه ها حضور داشته اند از این به بعد نیز سعی کنند و بر میزان تلاش خود بیفزایند تا خونین شهر دوباره خرم ساخته شود و مردم جنگ زده و محروم و قهرمان این شهر به خانه و کاشانه خود بازگردند و اما مطالبی چند در مورد مسائل کارگری و صنعتی کشور به عرض مسؤولین محترم کشور میرسانم تا ان شاء الله با توجه به آنها بخشی از مشکلات مراکز تولیدی و صنعتی رفع شود . حمایت از تولیدات داخلی که امروز توجه کافی به آن نمیشود و همین طور کیفیت تولیدات و اختصاص ارز بیشتر به مراکز صنعتی و تولیدی و تلاش در جهت انتقال سرمایه های تجاری به بخش تولید و حمایت و هدایت صحیح و اصولی آن ها . توجه به سواد آموزی و حمایت از برنامه های نهضت سواد آموزی در کارخانجات و ان شاء الله مدیران دولتی و کارفرمایان بخش خصوصی توجه دارند که سواد آموزی کارگران اولین قدم در جهت تبدیل کارگران غیر فنی و ساده به کارگر فنی و متخصص و نقشه خوان است . توجه شورایعالی کار و شورای حقوق دستمزد را به حداقل حقوق و سن و حقوق بازنشستگی و شرایط دشوار زندگی با حقوق های کم جلب می کنم و عرض می کنم که حد متوسط فرزندان خانواده های کارگر سه یا چهار فرزند است نه دو فرزند که ان شاء الله در برنامه ریزی های آینده مورد توجه قرار خواهد گرفت . و ان شاء الله اجرای طرح طبقه بندی مشاغل کارگران را در مراکز تولیدی و صنعتی در اولویت قرار خواهند داد و امیدوارم با حمایت اصولی از تعاونی های تولید و مصرف و مسکن کارگران از فشارهای اقتصادی وارده بر این قشر محروم بکاهند . از شورایعالی صنایع درخواست می کنم تا ضمن سرعت بخشیدن به برنامه ریزی صنعتی کشور به پرورش و تربیت مدیران کاردان و متعهد همت بگمارد و از مدیران و کارگران پر تلاش واحدهای تولیدی می خواهم با توجه به کیفیت تولید بر میزان آن بیفزایند و در ضمن به سرویس و نگهداری دستگاهها توجه کافی مبذول نمایند تا ان شاء الله بازده کار پیوسته و به روش صحیح انجام بگیرد . و اما از مسؤولین محترم درخواست می کنم تا با توجه به سازمان پژوهش های علمی و صنعتی و سازمان آموزش فنی و بالا بردن کیفیت آموزش در هنرستان های صنعتی حرکت به سوی خود کفائی تخصصی کشور را حمایت و هدایت و سرعت ببخشند و ان شاء الله ادارات کاریابی و مراکز نیروی انسانی در شناخت تخصص ها و استعدادها و فرصت های اشتغال مفید تلاش بیشتری به کار ببرند و بازرسین کار توجه بیشتری به بهداشت محیط کار و ایمنی دستگاهها و حفاظت از جان تولیدکنندگان به عمل بیاورند و براجرای قانون در ایجاد شیرخوارگاه و مهدکودک برای زنان محروم کارگر همت بگمارند . و اما سازمان تأمین اجتماعی می تواند ضمن رسیدگی بیشتر به مسأله از کارافتادگی و بازنشستگی و بخصوص درمان کارگران از سرمایه های ثابت خود در جهت ایجاد مراکز تولیدی مناسب و سرمایه گذاری و وام دهی به مراکز تولیدی به منظور ایجاد منازل مسکونی از جهت کارگران استفاده کند و مسلماً هیچ قشری مستحق تر از کارگران برای استفاده از سرمایه های خود آنان نیستند و ان شاء الله اقدامات لازم را در جهت ایجاد اورژانس های لازم در قطب های صنعتی و مراکز تولیدی به عمل خواهند آورد تا از ضایعات جبران ناپذیر و مرگ های ناشی از سوانح کار بکاهند .و در مورد مسأله مسکن کارگران عرض می کنم در صورت ایجاد منازل مسکونی به صورت شهرک های کارگری و در جوار کارخانجات علاوه بر حل مشکل مسکن کارکنان و ایجاد فرصت های مناسب برای تولید یا استراحت بیشتر از تراکم جمعیت در شهرها کاسته شده و دهها هزار اتوبوس که روزانه کارگران را به محیط کار میرسانند به خدمت مفیدتری گرفته میشوند و دهها هزار راننده در خدمت مراکز نیازمند قرار خواهند گرفت و همین طور دیگر نیاز نخواهد بود که قطعات یدکی این وسایل از خارج از کشور وارد شود و هیچ نیازی به پول یا وام دولت نیست تنها اجازه واگذاری زمین های بی مصرف اطراف کارخانجات که بسیار زیادند همه مسائل مسکن کارگران و کارکنان مراکز تولیدی را حل خواهد کرد . در پایان از رسانه های گروهی درخواست می کنم توجه بیشتری به طرح مشکلات تولید بنمایند و از روحانیون عزیز و مبلغین محترم درخواست می کنم تا بر میزان حضور خود در کارخانجات و مراکز تولیدی و شرکت ها به منظور آشناتر نمودن کارگران با فرهنگ اصیل و پربار اسلام بیفزایند و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته . رئیس – آقای ناصری سه دقیقه وقت دارید . ناصری – بسم الله الرحمن الرحیم . با سلام به امام امت و همه کسانیکه در راه تحقق اهداف این مرد اللهی تلاش می کنند بخصوص آنهائی که سلامت جسمی شان را در این راه از دست داده اند و تشکر از برادرمان جناب آقای کمالی که سه دقیقه از وقتشان را در اختیارمن برای چند تذکر قرار دادند صحبت مختصری دوسه تاتذکربه مسؤولین دارم که عرض می کنم . امروز در سایه تلاش دست اندر کاران و رهبری های پیامبر گونه حضرت امام و در سایه فداکاری رزمندگان عزیز جمهوری اسلامی از نظر سیاست خارجی در موقعیت بسیار خوبی قرار گرفته و از ثبات بسیار جالبی برخوردار است .و اینکه می بینیم آمریکای جنایتکار این بزرگ تروریست دنیا اسم ایران را جزء کشورهای تروریست قرار میدهد و یا شاه حسن مراکشی که امروز با انقلابیون مسلمان روبرو است و مردم آن کشور علیه جنایتهای وی برخاسته اند ناچار میشود در نطق تلویزیونی اعتراف کند که رهبری مردم آنجا با امام امت و از امام در حقیقت خط می گیرند و اینکه می بینیم همه آنهائی که به نحوی از انحاء خود سپرده اند به قدرت های دنیا و دست به دست هم داده اند تا انقلاب اسلامی را از بین ببرند شاهد این عرض من است که جمهوری اسلامی در بین ملت ها جا افتاده و از ثبات بسیار خوبی و از موقعیت جالبی برخوردار است . و اما در زمینه سیاست داخلی به خصوص در زمینه های اقتصادی و اجتماعی و سایر زمینه ها پس از پنج سال از انقلابمان باز به تلاش بیشتری احتیاج داریم و باید مجلس و دولت که به حق دولت طرفدار مستضعفین است سعی بکنند و همه مان تلاش بکنیم تا گرفتاری هائی که در این زمینه ها داریم از بین ببریم . من در زمینه اقتصادی به دولت تذکر میدهم که از وارد کردن و تبلیغ و عرضه هر نوع اجناس غیر ضروری و غیر اساسی جداً خودداری کنند . ( رئیس – وقتتان تمام است ) و از مطبوعات هم میخواهم که شما رسالت بسیار مهمی دارید ، کار شما تبلیغ وسائل مصرفی ، ماشین پیکان و رنو و تلویزیون سیاه و سفید و تلویزیون رنگی نیست . شما آن رسالت بزرگ خودتان را فراموش نکنید و سعی بکنید که از این مسائل خودداری کنید . یک تذکر هم به شورایعالی قضائی دارم که یکی از پایه هائی که رژیم شاه داشت سرمایه داران بزرگ و فئودالها بودند که همه میدانیم و امروز متأسفانه می بینیم در اثر سهل انگاری ها و بی توجهی ها تعدادی از فئودالها دوباره به داخل روستاها برگشته اند و ایجاد فساد میکنند و لانه های فساد را دوباره دایر می کنند و به آزار و اذیت مردم محروم می پردازند . من از شورایعالی قضائی تقاضا میکنم که جداً جلو این حرکت ها را بگیرند و اگر از نظر مالکیت هم احیاناً مسأله ای دارند و شبهه ای دارد که نمیشود اموالش را از دستش گرفت ، حداقل اموالی را که آنها در روستاها دارند با پول بخرند و به اینها اجازه ندهند که به روستاها بروند و دوباره مردم را به زحمت بیندازند . در خاتمه سلام رزمندگان عزیز جبهه کردستان را به محضر امام از همین جا تقدیم میکنم . والسلام . رئیس – سخنران بعدی را دعوت کنید . منشی – آقای غفاری بفرمائید . هادی غفاری – بسم الله الرحمن الرحیم . فرا رسیدن بهمن ماه شهر الله بزرگ امت اسلامی یادآور روزهای عظمت و اوج روحی و معنوی ملت عظیم الشأن قهرمان و سترگ این مرز وبوم است . بهمن ماه و آنچه که در آن اتفاق افتاده بیان کننده نادرست بودن و حقارت همه آن چیزی است که نامش فرمولهای ذهنی و عددی رقیبان و دشمنان ما است . بهمن ماه در خود بزرگترین اسطوره های تاریخ بشریت را با سرانگشتان ظریف و قوی ملتی بزرگ و امامی بزرگتر برای بشریت پدید آورد . همراه با هدم ستون های بلند کاخ های سر به ستم بر آورده که جای جای این مملکت سلطنت گزیده را فراگرفته بود ، همه ذهنیت های کور و بی نور دشمنان ما ، همه بر سر صاحبانشان فرو ریخت . امریکا هر آنچه در توان داشت و هر آنکه را می شناخت ، همه را به کار گرفت . از سیاستمداران کهنه کار ، آشتی ملی خواه ، تا جلادان دوربین دار و تا بازی خوردگان سر منقل ، همه را در جهت سرکوبی انقلاب و خاموش نمودن این مصباح الهی آزمود . راست ها همه مارا سرزنش میکردند که مگر سرتان درد میکند و چپ ها خنده میکردند که مگر مذهب میتواند نظام آفرین باشد و مگر مذهب راهی دارد که رهرو می طلبد ؟ زورمندان به زندان و شکنجه و اعداممان تهدید میکردند و زرمحواران آسایش مدار به در به دری و گرسنگی ، عده ای هم می گفتند انقلاب کار امام زمان است ، تا او نیامده است نمیشود کاری کرد . حوالت به حضرت عباس مان میدادند و وعده به قیام فقط آخرالزمان . تکنوکراتها می گفتند بی امریکا نمیشود زندگی کرد و ترسوها نگران ، که مگر میشود ؟ عده ای هم ناصحان مشفق بودند و اینگونه نصیحت میکردند که شما را چه به این کارها ؟ بروید و درستان را بخوانید . فقط یک نفر نهیب میزد که میتوان کاری کرد و باید کرد و علی الدوام ایمان جدید ، نیرو و توان تازه مان می بخشید و می گفت اگر این نهضت شکست بخورد اسلام شکست خورده است و معلوم نیست دیگر کی و کجا سربرخواهد آورد . اماممان با صلابتی که فولاد را به بازی نمیگرفت ، سربلند ملت خویش را درکناره اجساد به خون کشیده و غلتان انقلاب گرم و صمیمی دیدار میکند و درست در حالی که چشم حسودان و دشمنان همه به عداوت منتظر بودند و عاشقان همه در التهاب تا ببینند این قهرمان بزرگ ، این اسطوره ، این امام ، پیشوا ، قدوه ، قائد ، این زاهد شب و شیر روز به کجا فرود میآید و با مردمش از چه سخن خواهد گفت ، دیدند که جایگاهی آرام بخش تر و صدائی دلنوازتر از جایگاه و مکمن شهیدانمان و فریاد آنان نجست تا از آنجا پیام رنج و درد جدا بودن از مردم را تبعید و شکوه شهیدان را و عشق به جهاد را و ایمان به پیروزی و استقرار نظام اسلامی را صلا در دهد و چه انتخاب خوبی که امام همیشه امام است . همه جا امام است و کارهایش نیز همه امام کارها . اینک پنجسال از آن روزها می گذرد . امتی که امام در طی این سالها ساخته است و نظامی که وی پدید آورده است الحق که آگاه ترین ، آزادترین ، سربلندترین و غیر وابسته ترین و خلاصه عصاره غالب فضائل برتری است که چشم انتظار بشریت از سالها بر آستانه آن فضیلت ها دوخته شده بود .امام عزیز و شهیدان همیشه شاهدمان کار خود کردند و پیام خود گذاردند . و اینک ما مانده ایم و ملتی آزاده و ملت هائی که باید آزاد شوند . در این پنجسال به اعتقاد اینجانب بیش از همه پنجاه ساله نظام پیشین کار شده است .هم امروز مجلس را می بینیم که بی هیچ شک و تردید در تاریخ انسان تا آنجا که مطلعیم هرگز مجلسی به این عظمت و آزادگی و شرف وجود نداشته است . مجلسی که اکثریت معظم آن از متن دردها و رنج های این امت رنجدیده جوشیده است . مجلسی که تا امروز در حد توان خویش گامهای بلندی برداشته است . هر چند که کار خیلی مانده است و راه دراز . دولتی امروز در ایران دست اندر کار است که با این همه مشکلات که نمونه ای از آن را خواهم گفت همچنان استوار به پیش می تازد و چون رودخانه ای می غرد و حرکت می کند که شاید اینها پاره ای از مشکلات باشد . 1- جنگ ، که حدود یک سوم بودجه عظیم این کشور را به خود اختصاص داده است . 2- نظام نیمه فاسد اداری که برای این نسل از خان های گذشته به شوم ترین شکل خویش به یادگار مانده است . 3- در برابر بازاریان متعهد و متدینی که تاریخ انقلاب ما شاهد سالها مبارزه و شکنجه شدن آنان در سیاهچال های شاهی بود و هم اینک نیز بخشی از بار حرکت اسلامی مان بردوش آنها است ، سرمایه داران ، محتکران و زراندوزان فاسد و مفسدی که دارند جان انقلاب را به لب می آورند و درست در حالیکه رزمندگان قهرمان مان سر در آغوش توضیح المسائل امامشان ، عاشقانه جان خویش ایثار دوست می نمایند و آیات عظیمه ای از شرف بر بام گیتی نقاشی می کنند . اینان هر کدام توجیه المسائلی زیر بغل و دل در هوای پیدا کردن یک کلاه شرعی ( یکی از نمایندگان – احسنت ) یا اقوی و احوطی بعد از فتوائی در جهت توجیه همه احتکارها و شکم بارگی ها و فسادهای خود دائماً برمکیدن خون محرومان و مظلومان روز خویش را به شب می برند و شب به روز . 4- برنامه اقتصادی تقریباً غیر مشخص و نامعینی که حتی تا امروز چهارچوب های دقیق آن تدوین نشده است . 5- و بالاخره عیاشان ، بی خیالان و خیل قانون شکنانی که تا دیروز و تا مرگ شاه سر در آخور آباد شکم ، شهوت و شهرت فرو برده بودند و امروز اسلام را که در برابر خویش مانعی و رادعی بزرگ یافته و برای هدم اساس آن از هیچ کوششی فرو گذار نمی کنند . پس از پنجسال از استقرار نظام الله بر این سرزمینی که شریعتمداری آذربایجانش را میخواست و خسرو فارسش را و عزالدین کردستانش را و صدام الاهوازش را ( با حای حطی بخوانید ) و آمریکا همه اش را و دیگران مرگش را . کشوری و انقلابی که توده ای به روسش میفروخت و لیبرالها به آمریکا . عده ای آن را به چپ میکشیدند و جمعی به راست . آری اینک پس از پنجسال باید مصمم تر و قوی تر از پیش آستین ها را بالا زد و کارکرد و براین اساس و بدینگونه است که باید به ترتیب پیشین : 1- جنگ را در سر لوحه همه کارها و برنامه های خویش و کشور خویش قرار داد . 2- قرطاس بازی و حاکمیت دیوان سالاری را از ادارات گرفت و به آنان اصالت اسلامی خدمت سریع به مستضعفین را همچون هدیه ای گرانبها تقدیم کرد . دولت را چه شده است که قوی و مطمئن با این جریاناتی که حزب الله را در فشار و منگنه میگذارد و کارشکنی میکند و هم زبان درازی و درنهایت کلی هم طلبکار برخورد نمیکند . دولت اینجا به دقت گوش خواهد داد تا بشنود که نماینده این مردم به شدت ناراحت است که در ادارات ما حزب اللهی های متخصص وفادار و متعهدین به انقلاب اینگونه دفع میشوند و زبان درازهای چاپلوس فرصت طلب بی اعتقاد جذب . من نمیگویم متخصصین را بیرون کنید . میگویم متعهدین و متدینین را بیرون نکنید . به خدا قسم و خدای نکرده اگر تلاطمی پیش آید ، اینان که زبان بازند هر کدام سوراخ موشی را به قیمتی گزاف خواهند خرید تا به آنجا بخزند و بچرند ، اگر از پشت خنجر نزنند و خندقی برایمان حفر نکنند و باز این دست های پرقدرت و ایمان پر محتوای حزب اللهی ها است که خواهد ماند و سینه های خود را سپر بلا خواهد نمود . 3- قوه قضائیه نه چون گذشته باید باور کند که ضامن اجرای قانون او است . مترقی ترین قوانین اگر ضامن اجراء نداشته باشد پشیزی ارزش نخواهد داشت و مردم اینک به خوبی فهمیده اند که بار سنگین مسؤولیت فزونی سر سام آور قیمت ها ، احتکارها ، توزیع های نامتعادل و به خصوص بازار سیاه کاذبی که همه چیز را به مسلخ پول می برد و آن را ذبح شرعی و غیر شرعی میکند . اگر نه کلا، لااقل به مقدار زیادی بر دوش قوه قضائیه است و امید است که پاسخ این حرف ها یک تبسم ملیح نباشد و مردان قضای ما بر خویش بیایند که اگر این کشتی غرق شود دیگر به این زودی ها نجات ممکن نخواهد بود و کار از کار خواهد گذشت . این مردم سخت منتظرند تا قوه قضائیه آنچه را که باید عمل کند . 4- و به قول یکی از برادران بزرگوارمان : حوزه های علمیه ما باید رساله ها ، مقاله ها ، جزوه ها و کتابهائی عمیق و مستند و در عین حال ساده و مردمی و یا به گونه های مختلف برای سطوح مختلف درباره عدالت اجتماعی در اسلام و سیاست اقتصادی اسلام بنویسند و تدوین کنند و نظر اسلام را در این باره به وضوح منعکس سازند و به جای دفاع برخی کسان از مالکیت ها ، آن هم دفاع بی قید و شرط ، چون مالکیت های موجود که یا از دوره طاغوت مانده است یا برمبنا و معیارهای دوره طاغوت حرکت می کند ، بی قید و شرط است ، دفاع از آن ها به هر گونه و به هر نام باشد ، دفاع بی قید و شرط تلقی خواهد شد و این اثر سوء را خواهد داشت . آری به جای دفاع بی قید و شرط سخنی هم از عدالت اجتماعی به منظور دفاع از محرومان بگویند و پای سخن خود بایستند و قشر تکاثر طلب مانع آفرین نق زن شکم باره را از خود طرد نمایند و خلاصه بگویند که در اسلام عدالت اجتماعی هست یا « العیاذ بالله » نیست ؟ و اگر هست چگونه است و راه اجرای آن چیست ؟ و حل مشکل فقر و محرومیت به چیست ؟ آیا تنها و تنها موعظه است ؟ یا خیر ، قانون است و اجراء ؟ می بینید که باید فکری کرد . حفظ دین خدا و ارزش های آن نیازمند به درگیری های بسیار است . هم با طاغوتان سیاسی و هم با طاغوتان مالی و در جای خود روشن است که طاغوتان مالی از طاغوتان سیاسی بدترند و مگر نه امام صادق سلام الله علیه ندامان داد که : « ان الناس ما افتقروا و لااحتاجوا و لاجاعوا و لاعروا الابذنوب الاغنیاء » . که فقر فقیران ، احتیاج محتاجان ، گرسنگی گرسنگان و برهنگی برهنگان ، همه و همه به گردن اغنیاء و توانگران است . ( وسائل الشیعه ، کتاب الزکوة باب الحقوق فی المال سوی الزکوة ) . مردم به درستی مایلند بدانند این ذنوب اغنیاء‌کدام ها هستند و چه خوب امام امت آواز بر میدارد . آنهم خطاب به شورای محترم نگهبان که شما بیائید احکام الهی را اجراء کنید . باید قوانینی وضع بشود که حقوق محرومین و فقرا به آن ها بازگردانده شود . این وظیفه شما است . 5- و به این عیاشان که امروز به این صف اند و فردا بدان ، به اینان که در زمان شاه خفه شده بودند و اینک از لج این جمهوری و این اسلام هم که شده ، از این که قانونی بشکنند ( رئیس – وقتتان تمام است ) . و یک نق هم یک نق است خوشحال میشوند ، باید گفت که صبر مردم حدی دارد و « اگر در دیزی باز است حیای اینان کجا است ؟ » با این وضع نامناسبی که آقایان و خانم های آنچنانه از نو دارند پدید میآورند که پدید هم آورده اند و با این بی حالی ما صدای اسلام و ملت مسلمان درآمده است که یا الله کاری بکنید . و به انجمن های اسلامی ادارات باید نوید داد که اگر با حساب و کتاب ، طبق ضوابط قانونی و با مقررات کار کنند ، این مجلس از آنان دفاع نموده ، آنان را در استقرار بخشیدن به حاکمیت نظام الله در ادارات یاری خواهد نمود . و اما امریکا باید پس از پنجسال دیگر خود را گول نزند و حماقت را به کناری افکند که شعله آگاهی ملت ها نزدیک است که تمامی وجود او را بسوزاند و چون جسدی ملعون به گورستان تاریکی فرستد تا دیگر خون آشامان خون نیاشامند و خون آشامی را فراموش کنند و جلادان جلادی را . امریکا لابد میداند که این ملت مسأله مرگ و مردن را در مبارزه با آمریکا و دیگر ابرقلدران حل شده میداند . تا دیر نشده است ناوگان خویش را و سیطره پلید خویش را بردارد و فرار کند که وعده الهی دیر نیست « وان الساعة آتیة لاریب فیها » و از ملت مسلمان مراکش ، تونس ، لبنان و افغان میخواهم که خسته نشوند و احیاناً فریب نخورند و از ایران شهید دادن برای پیروزی اسلام را تجربه کنند . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور . آقای ناصری نماینده زنجان به وزارت بهداری در مورد احداث سردخانه های مناسب در شهرهای مسیر جاده قزوین ، زنجان تا گمرک جلفا تذکر داده اند . آقای رحمانی نماینده بیجار به شورایعالی قضائی در مورد حفظ استقلال قضائی و توجه به مسائلی که نسبت به کادر قضائی بیجار در جریان است ، تذکر داده اند . آقای جابری نماینده بناب و ملکان به وزارت پست و تلگراف و تلفن در خصوص هزینه تکمیل ساختمان مخابرات ملکان تذکر داده اند . آقای سید خاموشی نماینده تهران به وزارت صنایع در مورد رفع محدودیت توزیع چرم و افزایش قیمت آن تذکر داده اند . آقای سید فضل الله حسینی برمائی نماینده کلات و درگز به وزارت نفت در مورد احداث شعبه نفت و به وزارت بازرگانی در خصوص احداث سردخانه در شهرستان درگز تذکر داده اند . 4- تصویب تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات برای مدت 6 ماه رئیس – دستور اول مان را شروع کنید . آقایان شورای نگهبان هم تشریف آورده اند . منشی – اولین دستور طرح تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات است که هیچکسی مخالفت نکرده است . رئیس – توضیح بدهید . الویری – بسم الله الرحمن الرحیم . توضیحش اینست که قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات طبق اصل 85 قانون اساسی به کمیسیون صنایع و معادن ارجاع شد و در آنجا به تصویب رسید . زمان آزمایشی اش دو سال بود که در مردادماه امسال به پایان رسید . وقتیکه به پایان رسید ، هنوز لایحه جدید تقدیم مجلس نشده بود . به همین جهت مجلس برای ششماه همان قانون آزمایشی را تمدید کرد . مدت ششماه در چهارم بهمن ، یعنی پریروز به پایان رسیده است .و چون زمانش به پایان رسیده و لایحه قانونی که از طرف دولت داده شده الآن در کمیسیون مورد بررسی است که تقریباً شور اولش تمام شده و اگر بخواهد سیر طبیعی اش را طی بکند و به مجلس بیاید و دوباره برای شور دوم به کمیسیون برود یک چیزی حدود شاید یک ماه ، یک ماه و نیم طول خواهد کشید . بنا بر این جمعی از نمایندگان امضاء کردند و درخواست کردند که همان قانون سابق تمدید بشود . البته در این طرح سه ماه هست که بعضی از برادران پیشنهاد ششماه را داده اند که برای مدتی تمدید بشود که وزارتخانه بدون قانون باقی نماند . با توجه به اینکه وزارتخانه یک سری کارهای جاری دارد . احیاناً قراردادهائی را با شرکت های خارجی میخواهد منعقد بکند و برای کارهای روزمره بدون قانون بودن وزارتخانه چیز درستی نیست . به همین جهت درخواست تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات شد . بنابراین آن چیزی که الان در کلیاتش مطرح است تمدید آن قانون آزمایشی هست . بعد از اینکه این تمدید تصویب شد روی زمانش که حالا سه ماه باشد یا ششماه یا یکماه قابل بحث و بررسی است . رئیس – آقای کاشانی مخالف . احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم . مخالفت من با این قضیه به این عنوان هست که در آئین نامه داخلی مجلس ما چیزی به اسم تمدید قانون نداریم . یعنی یا قانونی که در مجلس میاید باید مراحل خودش را طی بکند ، به صورت یک فوریتی ، دو فوریتی ، روی آن شور بشود و مجلس تصویب کند .یا باید لایحه یا طرح برای تصویب به کمیسیون ارجاع بشود که پس از تصویب کمیسیون مدتش را مجلس است تعیین میکند . الان اینطوری که این قانون توضیح داده شد ، مدتش تمام شده است . یعنی دیگر در خاتمه این مدت ، الان قانون نیست . حالا ، به صورت یک طرح مجدداً این قانون به مجلس تقدیم شده است . عیبی ندارد . باید باز هم مجلس به کمیسیون ارجاع بکند . ( مطابق اصل 85 ) که روی این نظر بدهد . یعنی در حقیقت الان می باید گزارش مثلا کمیسیون صنایع درباره این طرح به مجلس تقدیم بشود و یک مدتی را تقاضا کند که مجلس مجدداً اجازه بدهد این عمل بشود . والا چیزی به نام تمدید یک قانون در آئین نامه داخلی مجلس ، به نظر من وجود ندارد . رئیس – بسیار خوب . این حرف ایشان یک تذکر آئین نامه ای بود و توجه داشته باشند که این اتفاقاً درست به صورت یک طرح آمده است ( طرح کامل ) کلمه تمدید را ممکن است شما در عبارت بردارید . دو فوریت طرح تقاضا شد و تصویب شد . آقایان شورای نگهبان هم آمدند و دو شورش هم امروز انجام میشود . یعنی اول در اصلش و بعد هم در ماده واحده ای که داده شده است . ممکن است کلمه تمدید را برداریم . اسم تمدید روی آن نباشد . یعنی طرح کامل است ، با دو فوریت آمده . آن اشکال آئین نامه ای را دیگر ندارد . احمد کاشانی – این که گفته : ماده واحده . ما یک مجموعه ای را به نام قانون تصویب می کنیم . رئیس – بلی ، یک مجموعه ای را برای مدت ششماه اجازه میدهیم که به صورت یک ماده واحده در بیاید . دیگر به کلمه « تمدید » احتیاج نداریم که در آئین نامه باشد . عده ای از نمایندگان – مدت سه ماه باشد . رئیس – حالا پیشنهاد سه ماه است . عده ای از نمایندگان – شش ماه باشد . رئیس – اصلا ما حالا نرسیده ایم . فعلا کلیاتش است . آن در شور دوم است که ششماه یا سه ماه /184 نفر حضور دارند کسانی که با اصل این طرح موافق هستند قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . منشی – یک پیشنهاد فقط در مورد زمانش هست که پیشنهاد کرده اند به جای سه ماه ، ششماه باشد . رئیس – یکی از آقایان توضیح مختصری بفرمایند . الویری – من به عنوان یک امضاء کننده صحبت می کنم . چون با بقیه امضاءکنندگان هم صحبت کردیم مخالفتی نبود . علت اینکه سه ماه گذاشتیم این بود که احساس کردیم همین لایحه ای که الان در کمیسیون دارد بررسی میشود قاعدتاً بایستی ظرف یک ماه و نیم ، دو ماه دیگر کارش تمام بشود . بنابراین اگر این زمان را حتی یکسال هم بکنید هیچ فرقی نمیکند . بلافاصله که آن لایحه کارش تمام شد ، حتماً در دستور کار قرار میگیرد و وقتیکه به تصویب مجلس رسید آن قانون جدید قانونیت خواهد داشت و قانون قدیم لغو میشود . بنا بر این ششماه هم بشود هیچ مشکلی پیش نمیآید . منشی – آقای موحدی ساوجی مخالف . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، اصولاً یک قانونی که به وسیله کمیسیون تصویب میشود ، طبق اصل 85 ، برای اینکه یک مدتی به عنوان آزمایشی به موقع اجراء در بیاید وحالا باید قبل از اینکه مدت فرا برسد ، یعنی مهلتش سربرسد ، هم دولت یا کمیسیون یا مجلس فکری میکردند و قانونی را تنظیم میکردند که به موقع از مجلس بگذرد . نه اینکه بگذارند و یک دو فوریتی بیاورند . آن هم بخواهیم بگوئیم که ششماه … به آن ها بازگردانده شود . این وظیفه شما است . 5- و به این عیاشان که امروز به این صف اند و فردا بدان ، به اینان که در زمان شاه خفه شده بودند و اینک از لج این جمهوری و این اسلام هم که شده ، از این که قانونی بشکنند ( رئیس – وقتتان تمام است ) . و یک نق هم یک نق است خوشحال میشوند ، باید گفت که صبر مردم حدی دارد و « اگر در دیزی باز است حیای اینان کجا است ؟ » با این وضع نامناسبی که آقایان و خانم های آنچنانه از نو دارند پدید میآورند که پدید هم آورده اند و با این بی حالی ما صدای اسلام و ملت مسلمان درآمده است که یا الله کاری بکنید . و به انجمن های اسلامی ادارات باید نوید داد که اگر با حساب و کتاب ، طبق ضوابط قانونی و با مقررات کار کنند ، این مجلس از آنان دفاع نموده ، آنان را در استقرار بخشیدن به حاکمیت نظام الله در ادارات یاری خواهد نمود . و اما امریکا باید پس از پنجسال دیگر خود را گول نزند و حماقت را به کناری افکند که شعله آگاهی ملت ها نزدیک است که تمامی وجود او را بسوزاند و چون جسدی ملعون به گورستان تاریکی فرستد تا دیگر خون آشامان خون نیاشامند و خون آشامی را فراموش کنند و جلادان جلادی را . امریکا لابد میداند که این ملت مسأله مرگ و مردن را در مبارزه با آمریکا و دیگر ابرقلدران حل شده میداند . تا دیر نشده است ناوگان خویش را و سیطره پلید خویش را بردارد و فرار کند که وعده الهی دیر نیست « وان الساعة آتیة لاریب فیها » و از ملت مسلمان مراکش ، تونس ، لبنان و افغان میخواهم که خسته نشوند و احیاناً فریب نخورند و از ایران شهید دادن برای پیروزی اسلام را تجربه کنند . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . 3- تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور به وسیله آقای رئیس رئیس – تذکرات نمایندگان مجلس به مسؤولان اجرائی کشور . آقای ناصری نماینده زنجان به وزارت بهداری در مورد احداث سردخانه های مناسب در شهرهای مسیر جاده قزوین ، زنجان تا گمرک جلفا تذکر داده اند . آقای رحمانی نماینده بیجار به شورایعالی قضائی در مورد حفظ استقلال قضائی و توجه به مسائلی که نسبت به کادر قضائی بیجار در جریان است ، تذکر داده اند . آقای جابری نماینده بناب و ملکان به وزارت پست و تلگراف و تلفن در خصوص هزینه تکمیل ساختمان مخابرات ملکان تذکر داده اند . آقای سید خاموشی نماینده تهران به وزارت صنایع در مورد رفع محدودیت توزیع چرم و افزایش قیمت آن تذکر داده اند . آقای سید فضل الله حسینی برمائی نماینده کلات و درگز به وزارت نفت در مورد احداث شعبه نفت و به وزارت بازرگانی در خصوص احداث سردخانه در شهرستان درگز تذکر داده اند . 4- تصویب تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات برای مدت 6 ماه رئیس – دستور اول مان را شروع کنید . آقایان شورای نگهبان هم تشریف آورده اند . منشی – اولین دستور طرح تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات است که هیچکسی مخالفت نکرده است . رئیس – توضیح بدهید . الویری – بسم الله الرحمن الرحیم . توضیحش اینست که قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات طبق اصل 85 قانون اساسی به کمیسیون صنایع و معادن ارجاع شد و در آنجا به تصویب رسید . زمان آزمایشی اش دو سال بود که در مردادماه امسال به پایان رسید . وقتیکه به پایان رسید ، هنوز لایحه جدید تقدیم مجلس نشده بود . به همین جهت مجلس برای ششماه همان قانون آزمایشی را تمدید کرد . مدت ششماه در چهارم بهمن ، یعنی پریروز به پایان رسیده است .و چون زمانش به پایان رسیده و لایحه قانونی که از طرف دولت داده شده الآن در کمیسیون مورد بررسی است که تقریباً شور اولش تمام شده و اگر بخواهد سیر طبیعی اش را طی بکند و به مجلس بیاید و دوباره برای شور دوم به کمیسیون برود یک چیزی حدود شاید یک ماه ، یک ماه و نیم طول خواهد کشید . بنا بر این جمعی از نمایندگان امضاء کردند و درخواست کردند که همان قانون سابق تمدید بشود . البته در این طرح سه ماه هست که بعضی از برادران پیشنهاد ششماه را داده اند که برای مدتی تمدید بشود که وزارتخانه بدون قانون باقی نماند . با توجه به اینکه وزارتخانه یک سری کارهای جاری دارد . احیاناً قراردادهائی را با شرکت های خارجی میخواهد منعقد بکند و برای کارهای روزمره بدون قانون بودن وزارتخانه چیز درستی نیست . به همین جهت درخواست تمدید قانون تأسیس وزارت معادن و فلزات شد . بنابراین آن چیزی که الان در کلیاتش مطرح است تمدید آن قانون آزمایشی هست . بعد از اینکه این تمدید تصویب شد روی زمانش که حالا سه ماه باشد یا ششماه یا یکماه قابل بحث و بررسی است . رئیس – آقای کاشانی مخالف . احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم . مخالفت من با این قضیه به این عنوان هست که در آئین نامه داخلی مجلس ما چیزی به اسم تمدید قانون نداریم . یعنی یا قانونی که در مجلس میاید باید مراحل خودش را طی بکند ، به صورت یک فوریتی ، دو فوریتی ، روی آن شور بشود و مجلس تصویب کند .یا باید لایحه یا طرح برای تصویب به کمیسیون ارجاع بشود که پس از تصویب کمیسیون مدتش را مجلس است تعیین میکند . الان اینطوری که این قانون توضیح داده شد ، مدتش تمام شده است . یعنی دیگر در خاتمه این مدت ، الان قانون نیست . حالا ، به صورت یک طرح مجدداً این قانون به مجلس تقدیم شده است . عیبی ندارد . باید باز هم مجلس به کمیسیون ارجاع بکند . ( مطابق اصل 85 ) که روی این نظر بدهد . یعنی در حقیقت الان می باید گزارش مثلا کمیسیون صنایع درباره این طرح به مجلس تقدیم بشود و یک مدتی را تقاضا کند که مجلس مجدداً اجازه بدهد این عمل بشود . والا چیزی به نام تمدید یک قانون در آئین نامه داخلی مجلس ، به نظر من وجود ندارد . رئیس – بسیار خوب . این حرف ایشان یک تذکر آئین نامه ای بود و توجه داشته باشند که این اتفاقاً درست به صورت یک طرح آمده است ( طرح کامل ) کلمه تمدید را ممکن است شما در عبارت بردارید . دو فوریت طرح تقاضا شد و تصویب شد . آقایان شورای نگهبان هم آمدند و دو شورش هم امروز انجام میشود . یعنی اول در اصلش و بعد هم در ماده واحده ای که داده شده است . ممکن است کلمه تمدید را برداریم . اسم تمدید روی آن نباشد . یعنی طرح کامل است ، با دو فوریت آمده . آن اشکال آئین نامه ای را دیگر ندارد . احمد کاشانی – این که گفته : ماده واحده . ما یک مجموعه ای را به نام قانون تصویب می کنیم . رئیس – بلی ، یک مجموعه ای را برای مدت ششماه اجازه میدهیم که به صورت یک ماده واحده در بیاید . دیگر به کلمه « تمدید » احتیاج نداریم که در آئین نامه باشد . عده ای از نمایندگان – مدت سه ماه باشد . رئیس – حالا پیشنهاد سه ماه است . عده ای از نمایندگان – شش ماه باشد . رئیس – اصلا ما حالا نرسیده ایم . فعلا کلیاتش است . آن در شور دوم است که ششماه یا سه ماه /184 نفر حضور دارند کسانی که با اصل این طرح موافق هستند قیام بفرمایند . ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . منشی – یک پیشنهاد فقط در مورد زمانش هست که پیشنهاد کرده اند به جای سه ماه ، ششماه باشد . رئیس – یکی از آقایان توضیح مختصری بفرمایند . الویری – من به عنوان یک امضاء کننده صحبت می کنم . چون با بقیه امضاءکنندگان هم صحبت کردیم مخالفتی نبود . علت اینکه سه ماه گذاشتیم این بود که احساس کردیم همین لایحه ای که الان در کمیسیون دارد بررسی میشود قاعدتاً بایستی ظرف یک ماه و نیم ، دو ماه دیگر کارش تمام بشود . بنابراین اگر این زمان را حتی یکسال هم بکنید هیچ فرقی نمیکند . بلافاصله که آن لایحه کارش تمام شد ، حتماً در دستور کار قرار میگیرد و وقتیکه به تصویب مجلس رسید آن قانون جدید قانونیت خواهد داشت و قانون قدیم لغو میشود . بنا بر این ششماه هم بشود هیچ مشکلی پیش نمیآید . منشی – آقای موحدی ساوجی مخالف . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، اصولاً یک قانونی که به وسیله کمیسیون تصویب میشود ، طبق اصل 85 ، برای اینکه یک مدتی به عنوان آزمایشی به موقع اجراء در بیاید وحالا باید قبل از اینکه مدت فرا برسد ، یعنی مهلتش سربرسد ، هم دولت یا کمیسیون یا مجلس فکری میکردند و قانونی را تنظیم میکردند که به موقع از مجلس بگذرد . نه اینکه بگذارند و یک دو فوریتی بیاورند . آن هم بخواهیم بگوئیم که ششماه … اگر یک انسان پخته ، با تجربه رأیی را بدهد گر چه جوان ، از نظر حماسه و اینها … خوب ید طولائی دارد ، اما در مجلس باید افرادی که یک مقدار تجربه آموخته باشند ، سنی از آنها گذشته باشد به مجلس بیآیند ما با حذف سن مخالفیم . منشی – آقای دکتر هادی موافق . دکتر هادی – بسم الله الرحمن الرحیم ، ما در موارد مختلفی از این ماده قانون مسأله را گذاشتیم بعهده مردم گفتیم مردم می شناسند و انتخاب می کنند و بسیاری از شرائط هم حذف شد به دلیل اینکه نمی خواستیم محدود بکنیم دائره انتخاب را و می خواستیم اجازه بدهیم به مردم که هر کسی را که تشخیص دادند که این به نفعشان است و میتواند نماینده انقلاب اسلامی در مجلس باشد آنرا انتخاب بکنند من بنظرم می آید در مقابل فرمایش آقای نواب که آن حدیث را از حضرت علی علیه السلام خواندند شما توجه داشته باشید که ما مسلمانها اصولا یک تجربه بسیار تلخی در تاریخمان از مسأله اینکه به جوانها اهمیت نمیدهند و جوانها را کنار میزنند داریم در طول تاریخ ما ، در مراحل بسیار حساس افرادی را فقط به دلیل اینکه سنشان کم بوده و جوان بودند زده اند کنار و افراد دیگری آمده اند در مصدر امور قرار گرفتند و این را ما باید دقت بکنیم که لیاقت و کارشناسی و آن چه که در اسلام تقوی ما می نامیم « ان اکرمکم عند الله اتقیکم » حالا این « اتقی » اگر بیست ساله بود ، اگر سی ساله بود ، و اگر هشتاد ساله بود این اتقی را ما باید به مجلس بفرستیم من بنظرم میرسد همانطور که آقای موحدی فرمودند در بسیاری از مناطق ایران ما الان داریم یک شهرستانی است یک حوزه انتخابیه است که فرض یک معلم با یک دبیر یا یک طلبه رفته در این شهرستان ، رفته در این حوزه انتخابیه ، از قبل از انقلاب ، منشاء اثر بوده در محرم و صفر و ماه رمضان می رفته در آنجا تبلیغ می کرده یا یک دبیری بوده یا یک جوان معلمی بوده بسیار نقش مؤثری در آن منطقه دارد اتفاقاً این سنش الان به حد نصابی که ما پیشنهاد می خواهیم بکنیم بیست و پنج سال یا کمتر یا بیشتر به آن حد نرسیده ما نیائیم مردم را محروم بکنیم از انتخاب شایسته در بعضی از حوزه های انتخابیه و اینجور هم نیست که حالا مردم با وجود افراد لایق بروند آنطور که ایشان مثال زدند یک جوان هفده ساله را انتخاب کنند ما همین الان هم در کارهای بسیار حساس در کشور یعنی واقعاً الان مدیریت کشور بدست جوانان است . در سپاه ، در جهاد ، در انقلاب فرهنگی ، در جهاد دانشگاهی ، در بسیاری از جاها شما می بینید که چه قدر جوانها تلاش می کنند و فعالیت می کنند و مسأله ای که وجود دارد این است که مجلس باید نماینده کل ملت باشد . آن چیزی که الان حذف شد در رابطه با دیپلم یا رسائل و مکاسب مجلس محترم آنرا رد کرد شاید به این دلیل بود که اگر آن تصویب میشد یک قشری استثناء میشدند مجلس باید نماینده قشر جوان ، قشر پیر ، قشر متوسط ، قشر بازاری ، دانشگاهی ، طلبه ، روحانی ، مجلس باید نمایندگی همه این اقشار را داشته باشد و اگر ما بخواهیم نمایندگی همه این اقشار را داشته باشد با پیشنهاد آقای موحدی موافقت میکنیم که این شرط سنی اصلا حذف بشود یک فایده ای هم برای مجلس دارد برای اینکه اگر این بند حذف نشود اینقدر روی این بند پیشنهاد هست که من میترسم تا ظهر هم این پیشنهادات تمام نشود . رئیس – آقای موحدی از طرف کمیسیون بفرمائید . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم ، در رابطه با این شرط سنی من تقاضا دارم که نمایندگان توجه بفرمایند چون که نقطه نظرهای بسیار متفاوت و متضاد و مختلفی وجود دارد بعضی را عقیده بر اینست که باید مثلا 30 سال 35 سال حداقل باشد حداکثر هم 75 سال ، بعضی ها هم میگویند حدی برای حداکثر نگذاریم و بعضی معتقدند که حداقل 25 سال باشد لایحه دولت هم پیشنهادش این بوده عده ای هم موافق با این هستند که حداقل 25 سال باشد حداکثر هم 65 یا 70 سال خوب در اینجا برادرمان آقای موحدی کرمانی هم پیشنهاد کرده اند که اصلا شرط سنی لازم ندارد شرط سنی اگر نگذاریم یعنی هیچ محدودیتی نداریم از نظر شرعی بخواهیم حساب بکنیم 15 سال برای پسرها سن تکلیف شرعی است برای دخترها هم 9 سال تمام یعنی ورود به ده سال سن تکلیف شرعی است آنوقت ببینید که چقدر مسأله توسعه پیدا می کند و ما معتقدیم که در این زمینه اگر ما هیچ شرط نگذاریم درست نیست قانون باید این را تعیین بکند آیا وزارت کشور میتواند با آئین نامه تعیین کند که مثلا چند سال باشد یا شما ممکن است بگوئید خوب خود وزارت کشور ببیند چه کسانی پخته هستند آنهائی که دارای صلاحیت هستند و پخته اند و با تجربه اند آنها را تعیین کند این هم باز کار مشکلی است و ناچار است از 15 سال حداکثر تا 100 سال هر که هر قدر سنش است اگر آمد کاندیدا بشود نمیتواند بگوید نه ، شرایط دیگر را اگر داشته باشد یعنی مسأله اسلام و التزام عملی به اسلام و این چیزها را داشته باشد یقیناً باید ثبت نام بکند آنوقت چه واقعاً در اینجا مشکلاتی را برای دستگاههای اجرائی بوجود می آورد و بعد هم ما معتقدیم که خود سن و سال بی مدخلیت نیست یعنی فردی که به مجلس بخواهد بیآید اگر هجده سالش باشد ، بیست سالش باشد ، ممکن است این فرد دارای استعداد و نبوغ باشد در زمینه های تحصیلی در کارهای دیگر کارهای اجرائی خیلی موفق باشد اما در مسأله قانونگذاری افرادی که دارای سنین پائینی 17 ، 18 سال اینطورها باشد واقعاًمشکل است گاهی هم ممکن است آنوقت مسأله نمایندگی یک جوری بشود بگویند خوب یک کسی در یک منطقه ای چون پدرش خیلی شخصیت یا سیاسی یا اقتصادی یا مثلا روحانی بوده حالا فرض کنید او نیست بگویند بچه اش ولو اینکه 17 – 18 سالش هست خوب حالا که آن آقا نیست بچه اش باشد و اینجور مسائل گاهی ممکن است به وجود بیآید بنظر ما در این رابطه برداشتن شرط سنی بسیار نادرست هست و شرط سنی باید باشد حالا ببینیم نمایندگان محترم چه مقدار را لازم میدانند . رئیس – آقای معزی بفرمائید . معزی ( نماینده دولت ) – بسم الله الرحمن الرحیم ، برادران توجه بفرمایند اگر ما شرط سنی را برداریم به این صورت در می آید که اگر یک فردی دارای این شرائط باشد غیر شرط سنی ده نفر هم تأئیدش بکنند این میتواند بیآید ثبت نام بکند حال توجه بفرمائید اگر این فرد دارای 14 سال سن ، 15 سال سن باشد میفرمائید مردم به او رأی نمیدهند بله مردم هشیارتر و آگاهتر از این هستند که به یک بچه 14 ، 15 ساله رأی بدهند اما اگر آمد همین مقدار خودش را کاندیدا کرد نامزد کرد اولا از نظر پرستیژ و شخصیت جریان انتخاباتی در یک جمهوری اسلامی کسانی که بخواهند توطئه بکنند و ضربه بزنند بیآیند چند تا کاندیدای سن کم معرفی بکنند عکس و تبلیغات بعد در دنیا بگویند آقا ببینید جمهوری اسلامی این است ، بچگان را می آیند بعنوان نمایندگان معرفی می کنند میتواند یک توطئه ای باشد . دوم آنکه از نظر اجرائی وقت ما را می گیرد شما تصور بفرمائید هر کاندیدائی که می آید ثبت نام می کند ولو یک رأی هم بیاورد پنج هزار تومان حداقل برای دولت خرج برمیدارد یعنی هر یک نفری که ثبت نام کرد ، رأی هم اصلا نیاورده پنچ هزار تومان برای دولت خرج برمیدارد توجه بفرمائید اگر یک توطئه ای بشود پنجاه تا ، سی تا ، بیست تا ، نامزد در سراسر ایران با سن بسیار کم چون شرط سنی را که ما برداشتیم 12 ساله 10 ساله 15 ساله هم میتواند بیاید ثبت نام بکند قانون نداریم ( هادی – شرط قانونی اش است ) دیگر شرط قانونی نداریم یعنی سن دیگر از نظر قانون نیست توجه بفرمائید باید حتماً سن مطرح بشود اما اینکه برادرمان آقای هادی فرمودند جوان یا غیر جوان آن در پیشنهادات سنی آن بیاناتشان را بیان میفرمایند اینجا باید دولت واقعاً یک معیار سنی داشته باشد برای ثبت نام اگر این را ما برداریم درست است که دست و پا باز است برای مردم که هر کس را می خواهند انتخاب کنند از اینطرف هم توجه بشود که اگر کسانی بخواهند توطئه بکنند و آبرو ریزی بکنند میتوانند بعنوان عکسهای نوجوانانی که کاندیدا شدند و نامزد شدند ولو یک رأی هم نمی آورند در جامعه ، مردم هم به آنها رأی نمیدهند ، آن شخصیت انتخاباتی را در جامعه مخدوش می کنند والسلام . رئیس – متشکر پیشنهاد را به رأی می گذاریم 199 نفر در مجلس حاضرند پیشنهاد آقایان حذف بند ( 8 ) یعنی شرط سن بود . کسانی که با حذف این بند موافقند قبام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) ورد و ب تصویب شد . منشی – آقای نواب پیشنهاد سی سال و 70 سال را داده اند . رئیس – آقای نواب بفرمائید . نواب – بسم الله الرحمن الرحیم ، ولما بلغ اشده اتیناه حکماً و علماً . فؤاد کریمی – واتیناه الحکم صبیا . نواب – آقای فؤاد شلوغ نکن . این آن آیه نیست آن آیه در سوره قصص است . این آیه در سوره یوسف است . آقایان توجه دارند که مجلس شورای اسلامی بسیار حساس است مخصوصاً در سه بعد باید به این مجلس توجه کرد . 1- مسأله نطق های قبل از دستور است . 2- مسأله قانونگذاری است . 3- برخورد با مسائل اجرائی و مسؤولان اجرائی . اگر یک نماینده ای به مجلس بیاید از تجربه و پختگی حتی نسبی برخوردار نباشد بازتاب نطقهای قبل از دستور چه خواهد شد . چنانکه در جامعه ملاحظه کردیم . در مرحله قانونگذاری آن آدمی که از مدرسه مستقیماً به مجلس آمده ، این با چه مشکلات جامعه آشنائی دارد . چه دردی از جامعه را لمس کرده که میخواهد با توجه به درد جامعه و مشکلاتی که در جامعه دارند ، مشکلاتی که قوه قضائیه و مجریه دارند ، بخواهد در اینجا قانون تصویب کند که گاهی شده است در اثر بی تجربگی ممکن است قانونی تصویب شده که درد جامعه را حل که نکرده ، بلکه مشکلاتی هم بر مشکلات قوه مجریه یا قضائیه افزوده است . شما ببینید از نظر روانی هم که ما حساب کنیم ، روانشناسان می گویند در یک انسان تا سن 26 سالگی احساسات بر عقل غلبه دارد . از سن 26 سال به بعد عقل بر احساسات غلبه پیدا میکند . آیا ما سه ، چهار سال لازم نیست که عقل بر احساسات غلبه پیدا کند در سن سی سالگی که یک مقدار احساسات خاموش شده ، البته ما منکر نیستیم که جوانان ما حماسه آفرینند ولکن مجلس جای حماسه نیست . مجلس جای شعار نیست . مجلس جای تصمیم گیری و قانونگذاری است . یکی از برادران می گوید فرزندان ما در جبهه در چه سنینی هستند ؟ آری ، فرزندان ما در جبهه در آن سنین منافات با این پیشنهاد ندارد که بگوئیم یک نماینده به مجلس بیاید از تجربه کافی برخوردا باشد ، و دلیل دیگر این است که خط فکری افراد در سن سی سال خوب شناخته می شوند . این آقا در چه خطی قرار گرفته است . خط انحرافی دارد یا ندارد . ولکن وقتی در سن 26 سال تا سی سال را حساب کنیم ، غالب افراد نوسانات فکری شان در این سنین بوده است . اما وقتی که به سن 30 سال رسیده ما شناخت کاملی از او می توانیم پیدا کنیم و ما قانون را نباید با توجه به اینکه حالا تعدادی زیر سنین 30 سال هستند و اینها نبوغ دارند . مگر ما قانون را برای افراد می نویسیم ؟ زیر سی سال ممکن است افرادی باشند ولکن جنبه استثنائی دارد . هیچوقت قانون روی استثنائات نمی رود . اگر می بینیم مثلا عیسی پیغمبر در سنین طفولیت ، اولا آن نبوت ، نبوت شأنی بوده ، نبوت ، نبوت فعلی نبوده است .ما روایات زیادی داریم . حتی یک روایت یکی از برادران گفتند که کسی که میخواهد طرف مشورت قرار بگیرد ، در یک روایت داریم که باید چهل سالش باشد . اما چهل سال که رأی نمیآورد ( رئیس – وقتتان تمام است ) ولکن ما پیشنهاد کرده ایم که سی سال برای نمایندگی باشد که از پختگی و تجربه کافی برخوردار باشد . اگر آقای آقا محمدی شلوغ نکنند . والسلام . منشی – آقای هاشمی مخالف . رئیس – بسم الله الرحمن الرحیم . من با این پیشنهاد آقای نواب مخالفم و فکر میکنم این هم از آن پیشنهادهائی است که نه به نفع مجلس است ، نه به نفع کل کشور . برای اینکه یک آدم 25 ساله را شما امروز در نظر بگیرید . اگر میخواسته تحصیل کند ، تحصیل دانشگاهی اش هم تمام شده ، وارد جامعه هم شده ، مشغول خدمت هم شده . اگر طلبه هم باشد ، باز سطح را خوانده ، رسیده است به جائی که دیگر اهل نظر است . اگر استعداد عادی برای تحصیل داشته باشد ، و این چیزهائی است که درباره احساسات و خرد و اینها فرمودند من نمیدانم مبنای علمی اش کجا است که تا سن 26 ، 25 سالگی احساسات غلبه دارد ، واقعاً تجربه غیر از این را نشان میدهد . ما جوانهای بسیار فراوانی داریم که الان در سطح بهترین مدیریتها در این سن دارند کار می کنند . یا مثلا شما می گوئید فرماندهی جبهه آنجا مگر احساساتی است . کسی که در جنگ آنطور خوب اداره بکند ، احساسات آنجا به درد نمیخورد . آنجا دقیقترین مدیریتها و آنی ترین تصمیم گیریها را میخواهد . در مجموع اگر ما بیائیم تصمیم بگیریم در این مجلس که این پنج ، شش سال را از سن ، محدودیت درست کنیم ، مجلس را محروم بکنیم ، مجلس را از یک نیروی فعالی در دوره آینده محروم کرده ایم ، و من می بینم ، آقایان دیگر هم می بینید الان مجلس شورای اسلامی در این دوره مقدار زیادی نشاطش را و اعتبارش مرهون جوانهای مجلس بود . ما در این دوره حدود چهل و چند نفر داشتیم که زیر سی سال بودند و ما شهادت میدهیم که اینها انصافاً برای مجلس ، حالا من همه را بلااستثناء نمیگویم ، ولی اکثریت اینها برای مجلس بسیار مفید بودند ، برای کمیسیونها بسیار مفید بودند . سخنرانیهای پیش از دستورشان خیلی خوب بود ، و احساسات هم در جوانها بود ، هم در کاملترها بود ، اینطور نبود که منحصر به یک عده باشد ، و این تجربه را هم حالا اگر شما قبول ندارید در جامعه هم بروید همین است . به علاوه شما میخواهید قشر جوان اصلا نماینده در مجلس نداشته باشند . از سن سی سال به بالا اگر ما قرار دادیم ، دیگر در مجلس آن پانزده سال قشر جوان در مجلس بی نماینده می شوند و این هم باز معقول نیست . قانونگذاری که ما میخواهیم در این مجلس بکنیم خیلی هایش مربوط به اینها است . اصلا این دوره اساسی کار در هر کشوری این است . بهترین سن برای کار کردن از همین 25 سال به بالا است که آدم تحصیلاتش را تمام کرده است ، تازه تو جامعه آمده ، نشاط دارد ، امید دارد ، روح دارد و در مجلس شورای اسلامی کاملا می تواند مفید باشد و ان شاء الله نمایندگان محترم با این واقع بینی رأی بدهند که ما از این قشر به درد بخور در مملکت محروم نشویم . به علاوه ضربه ای هم به روحیه جوانهایمان در بیرون نباشد که فکر کنند آن سن نمیتوانند برای کارها کارگشا باشند . محمد خامنه ای – این نظر مجلس نبود ، نظر شخصی بود . در مورد قانون گذاری نبود . منشی – آقای باغانی موافق . باغانی – بسم الله الرحمن الرحیم . در مورد شرط سن مثل معروف است که در چهل سالگی و این را استدلال علمی هم کرده اند ، شیارهای مغز یک انسان پر میشود و عقلش تا آنجائی که ظرفیت داشته باشد ، تکامل پیدا میکند . در روایات ما هم هست . علاوه بر اینکه در مباحث علمی ذکر شده ، در روایات هم هست . استدلال هم زیاد شده ، روایات متعدد در این زمینه هست . البته اینجا شرط چهل سال این جا گذاشته نشده ، شرط سی سال گذاشته شده که اقرب به همان چهل سال است . شرط سی سال یک شرط معقولی است ، و ما در قانون بازسازی که تصویب کردیم و دوسالش گذشت ، یکی از شرایط هیأت را متأهل بودن شرط کردیم برای مصالحی که نکند اگر مجدد باشد در بررسی پرونده ها بلغزد . مجلس قانونگذاری که همه قوانین را میخواهد بررسی کند ، تصمیم بگیرد ، مسلماً مهمتر از قانون بازسازی است . شرط سی سال برای این است که انسانهائی که اینجا تصمیم گیری می کنند از تجارب و متانت بیشتری برخوردار باشند . در موقع بررسی قوانین تحت تأثیر احساسات اگر این شرط رعایت بشود ، مسلماً انسانی که سی سال دارد ، تا انسانی که 25 سال یا 26 سال دارد ، تجارب بیشتری دارد در آن چهار ساله تفاوت سنی و تحت تأخیر احساسات قرار نمیگیرد و میتواند درست تصمیم بگیرد . و اما اینکه جناب آقای هاشمی فرمودند اگر معمم باشد در 26 سالگی سطح را میخواند ، اینطور نیست . یک جوانی که میخواهد درس علمی بخواند بعد از پانزده ، شانزده سالگی شروع میکند و در 26 سالگی نمیتواند سطح را بخواند . اگر معمم باشد در سطوح پائین تری قرار دارد . مبانی اسلام را خوب درک نمیکند . آغاز تحصیل او خواهد بود ، و همچنین اگر بنا باشد غیر معمم هم بیاید در سنین سی سالگی که باشد علاوه بر تجارب علمی ، مطالب عملی را هم کسب میکند . من خیال میکنم که این شرط سی سال ، شرط معقول و متناسبی است . نه افراط است و نه تفریط ، و بایست نمایندگان محترم به این شرط رأی بدهند که به صلاح مجلس و مملکت اسلامی خواهد بود . رئیس – آقای علوی بفرمائید . علوی ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله الرحمن الرحیم . کمیسیون با پیشنهاد 30 سال مخالف است و عمده ترین دلیلی هم که دارد که استدلال برادرمان جناب آقای نواب را و موافقت برادرمان جناب آقای باغانی را نقض میکند واقعیتی است که ما هم اکنون در مجلس شاهد آن هستیم و برادرمان جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم به آن اشاره کردند و همان دلیلی است که فلاسفه می گویند « ادل الدلیل الوقوع » کسانی که 46 نفر حدوداً زیر 30 سال در دوره اول مجلس شورای اسلامی نماینده شده اند اینها به چه صورت عمل کردند آیا عملکرد اینها ضعیف بوده ؟ و آیا در برخورد با واقعیت های جامعه قدرت درکشان پائین بوده ؟ و آیا توان کارشان کم بوده ؟ و آیا کشش مغزی شان کم بوده می بینیم که اینها نقش بسیار مؤثر و بسیار مفید و خوبی داشته اند واین خود نشانگر این است که افراد 26 ساله 25 ساله در این مجلس وجودشان می تواند بسیار مؤثر و مفید باشد اینکه برادرمان جناب آقای نواب فرمودند در 30 سالگی نوعاً خط افراد شکل می گیرد واقعاً این یک ملاک قابل قبولی نمی تواند باشد به خاطر اینکه آیا خط افرادی هم چون شهید دیالمه و یا شهید چراغزاده دزفولی شکل نگرفته بود ؟ شکل گرفتن خط افراد بستگی به سن آنها ندارد چه بسا افرادی که 40 – 50 سالشان است خطشان شکل نگرفته و چه بسا افرادی که 20سالشان است خطشان با یک استحکام مبنائی شکل گرفته است از سوی دیگر ما افراد زیادی را از نظر استدلال علمی که تا 26 سال ، سطح را میتواند تمام بکند یا نه ، ما در بیرون داریم کسانی را ، و داشته ایم کسانی را که 24 ساله 25 ساله و کمتر از آن به مرحله اجتهاد رسیدند بنابر این ، سن نمی تواند مشخص کند که در سن 25 – 26 سالگی میزان سواد و معلوماتش چقدر خواهد بود این است که کمیسیون با 30 سال مخالف است و پیشنهاد همان 26 سال را دارد والسلام . رئیس – آقای معزی ؟ معزی ( معاون وزارت کشور ) – در لایحه ما همان 25 سال است . رئیس – نماینده دولت هم می گوید در لایحه ما 25 سال بوده و با این پیشنهاد 30 سال مخالفیم . 202 نفر حضور دارند . ایشان حداقل سن را 30 سال و حداکثر سن را هم 70 سال گرفته اند نمایندگانی که با پیشنهاد آقای نواب موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) رأی نیاورد . با اینکه پیرمردهای مجلس به آن رأی دادند ولی چیزی در آن نبود . منشی – آقای حقیقت افشار 35 سال را پیشنهاد داده اند . الویری – این که دیگر قابل طرح نیست . رئیس – نه دیگر آن را مطرح نکنید . بیست و پنج سالی ها هم صرفنظر کنند . منشی – پس گرفتند . رئیس – پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . منشی – آقای هادی پیشنهاد چاپی دارند . رئیس – آقای هادی بفرمائید . هادی – بسم الله الرحمن الرحیم . پیشنهاد چاپی این است که حداقل سن 25 سال و حداکثر 70 سال باشد ( اعتراض و همهمه نمایندگان ) دولت پیشنهاد کرده بود که حداقل سن 25 سال باشد حداکثر هم 75 سال . ( معزی – دولت هم همین پیشنهاد را دارد ) آقای معزی می فرمایند دولت هم همین پیشنهاد را دارد یعنی 25 و 70 شور اول کمیسیون باز حداکثر را 65 سال گرفته بودند که بنظر من با توجه به آن دو رأیی که مجلس داد یعنی اولا شرط سنی حذفش بکلی رأی نیاورد و بعد 30 سال هم حداقل رأی نیاورد من پیشنهادم این است که 25 سال همان طوری که آقای هاشمی هم استدلال فرمودند یک حد معقولی از سن است و آقای علوی هم از نقطه نظر کمیسیون گفتند 26 سال . حالا این 1 سال خیلی تفاوتی نمی کند لذا حداقل را 25 سال بگذاریم و همان طوری که اشاره شد ما تجربه بسیار خوبی از نیروی جوان مجلس داشتیم از اول دوره تا حالا از آن طرف هم از سن 70 سالگی که می گوئیم اگر چنانچه یک کسی را ما بعد از سن 70 سال اجازه بدهیم به مجلس بیاید . یعنی آن چیزی را که کمیسیون یا دولت ، ( 75 سال ) پیشنهاد کرده بعد یا بودن 4 سال در مجلس ، یعنی وقتیکه اواخر دوره نمایندگی اش است سن او به 79 سال می رسد و این سنی است که نوعاً دیگر کسی توان کار و فعالیت و نشاط را در مجلس ندارد . البته استثناء بسیار زیاد است اما افراد نوعاً توان را ندارند بنا بر این پیشنهاد من این است زیاد هم نمی خواهم استدلال بکنم پیشنهاد خیلی روشن است یعنی حداقل سن 25 سال و حداکثرش 70 سال منشی – آقای باغانی بفرمائید . رئیس – خیر آقای امانی مقدم هستند چون سن شان اقتضاء میکند این حق را به ایشان بدهیم . منشی – آقای امانی مخالف . امانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، البته ان شاء الله حمل به دفاع از شخص یا نوع نشود چون بنده اگر وظیفه شرعیم باشد که کاندیدا بشوم و اصلحی جلو من نباشد . میتوانم با همین 70 سال هم کاندیدا بشوم ( در این هنگام آقای محمد یزدی ( نایب رئیس ) ریاست جلسه را به عهده گرفتند . ) ولی نکته جالب توجهی که بنده عرض میکنم و فکر نمیکنم با عرض این نکته دیگر لازم باشد که توضیح بدهم ، از توضیح مستغنی میشوم . این است که ما در زمانی زندگی میکنیم که بالاترین رهبری ها را در سطح جهانی یک مرد سالخورده ای می کند چه در زمینه پیروز شدن در انقلاب که اگر این رهبری نبود ما پیروز نمی شدیم و چه در زمینه بعد از پیروزی انقلاب که ما ملاحظه می کنیم در هر زمانی و در هر فرصتی رهبری ایشان باعث تداوم انقلاب شده مضافاً به اینکه ما وقتی که داریم یک بندی که آن فردی که کاندیدا میشود باید از سلامت جسمی برخوردار باشد و از شنوائی و گویائی و دید لازم برخوردار باشد دیگر ما نمی توانیم این را بپذیریم به دلیل اینکه ممکن است یک فردی در این سن بود و تمام این شرایط هم در او جمع بود به چه جهتی ما این را منع بکنیم از اینکه نتواند کاندیدا بشود مخصوصاً ذکر شده بالاخره مجلس جای تفکر و اندیشه و تجربه است . و هر چه از این اندیشه و تجربه و فکر استفاده بشود بهتر استفاده میشود مخصوصاً نیروی جوان توام میشود با رهبری و تجربه پیر ، رویهمرفته فکر می کنم در همین سطحی که آمده یک سن معتدلی است بنظر بنده کمتر کردنش از نظر خود این مجلس عکس العمل جهانی و داخلی دارد والسلام علیکم و رحمة الله . منشی – آقای موحدی ساوجی بعنوان موافق بفرمائید . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم . من البته از آقای امانی و پیرمردهای دیگر مجلس هم خواهش می کنم به این نکته توجه بفرمایند چون خودشان در این دوره در مجلس بوده اند بنظر ما بهتر می توانند بدانند که نمایندگی و کارهای نمایندگی و وقتی که می گیرد و سنگینی این وظیفه چه قدر است . البته اینکه برادر ما فرمودند افرادی که از سنین به بالا هم هستند گاهی ممکن است شاداب و سرزنده سالم و قوی ….. باشند استثناء گاهی پیدا میشود از این طرف هم از 25 سال به پائین هم ممکن است که آدمهای 20 ساله ای هم پیدا بشوند عقلشان و علمشان و فهم سیاسی و اجتماعی شان و پختگی شان هم از آدمهای 60 ساله بیشتر باشد استثناء که بصورت ندرت ما ملاحظه می کنیم در هر دو طرف هست ما می خواهیم بگوئیم که بصورت اعم و اغلب میان 25 سال و 70 ساله واقعاً کسانی هستند که در مجلس می توانند کار بکنند بالاخره آنهائی که در مجلس نیستند باید متوجه باشند در مجلس این جور نیست که افرادی بیایند نماینده بشوند و اسمشان هم نماینده باشد و بعد هم اینجا روی صندلی بنشینند و بدون اینکه بخواهند قبل از اینکه جلسه علنی است یا در کمیسیونها حضور پیدا می کنند بدون اینکه مطالعات لازم داشته باشند ، وقت روی مسأله بگذارند . فکر بکنند روی طرحها و لوایح و روی برنامه ها ، بتوانند واقعاً در مجلس فعال برخورد کنند در مجلس کسانی که از سن 70 سال به بالا هستند غالباً در شرایطی هستند که این قدرت را ندارند 4 تا جلسه علنی 4 تا چهار ساعت باید پشت سر هم بنشیند و گاهی تنفس هم نمی دهند اگر هم بدهند یک ربع ساعت تنفس می دهند ، اگر هم دیر کنند فوراً اسمشان را بعنوان اینکه دیر آمده می خوانند و بعد هم در ارتباط با کمیسیونها حداقل می بینیم کمیسیون ها 6 ساعت ، گاهی بیشتر . کمیسیونهای فعال در مجلس ممکن است در هفته 20 ساعت 15 ساعت کار بکنند بنا بر این مسأله نماینده شدن بصرف اینکه فکر کنیم یک آدمی است پیرمردی است محترم است ، معنون است گاهی نظرش به درد می خورد این شخص نمی تواند در مجلس ایفای وظیفه نمایندگی را درست انجام بدهد خدای نکرده اگر به مجلس بیاید و نتواند 2 ساعت بنشیند ، طاقت نیاورد ، ناراحتی پیدا می کند گاهی برود بیرون ، گاهی بیاید داخل ، ما در ارتباط با پیرمردهای مجلس ، بعض های شان را داریم می بینیم واقعاً برایشان دشوار و سخت است اینجا بتوانند بنشینند و تحمل بکنند من معتقدم 70 سال خوب است این طرف هم که 25 سال هیچ اشکالی نداشت فقط مسأله این بود که ( 25 سال و 30 سال ) یک بار 25 سال در کمیسیون تصویب شد یک بار هم 30 سال بعد گفتند که مثلا 26 سال باشد بنا بر این هیچگونه دلیل یا منطق محکمی واقعاً مجلس ندارد به اینکه حتماً 26 سال باشد لذا 25 سال هم می تواند باشد بنا بر این من از ریاست محترم تقاضا دارم که برای این پیشنهاد که در واقع دوتا میشود هم برای 25 سال و هم برای 70 سال جداگانه رأی بگیرید . هادی – جدا جدا رأی نگیرید . نایب رئیس – یک پیشنهاد بیشتر نیست یک رأ هم بیشتر نمیشود روی آن گرفت مخبر کمیسیون نظری ندارد ؟ ( اظهاری نشد ) آقای معزی بفرمائید . عبدالحسین معزی ( معاون وزارت کشور ) – چون اشتباهی پیش آمد که من فکر می کردم ( همین طور ذهنی ) در لایحه دولت 70 سال بود به برادرمان آقای هادی گفتم ضروری دیدم که بیایم تذکر بدهم . در لایحه دولت 25 سال و 75 سال بوده است بنا بر این آن نظر دولت را من اینجا باید در زمینه اش یک مقداری توضیح بدهم که بر چه پایه ای در رابطه با سن 25 سال که مطالب بیان شد و دیگر ضرورت ندارد اما 75 سال باید فقط این نکته را به آن توجه بکنیم که در مجامع علمی ما حوزه ها یا دانشگاه یا مراکز تحقیقی که کار فراوان فکری می برد . ما اگر نگاه کنیم مسنین با سن بالا کار بسیار هم می کنند روزی 10 ساعت در حوزه ها گاه تدریس هست پیرمردی درس می دهد در مراکز دانشگاهی و همچنین و اگر ما مجلس را یک مرکز تقنین و قانون گذاری بدانیم مرکز تحقیق ، تتبع ، کار اجرائی آن چنانی نیست جای فکر و اندیشه است و بنا بر این می تواند کسی با آن پختگی که دارد در سنین 75 سالگی بیاید 4 سال از آن تجربیات دوران زندگیش از آن ذهنیت پربار علمی اش بهره بگیریم ما اینجا بیائیم محدود بکنیم در 70 سال شاید چند تنی از 70 سال یک چند ماهی گذشته تا 75 سالگی که واقعاً ارزشمند هستند و می توانیم از آنها استفاده بکنیم سلامت جسمی را هم دارند و می توانند بهره دهی داشته باشند ما از وجودشان بی بهره خواهیم شد بنا بر این معقول به همان صورتی که بیان شده است هست و در لایحه هم آمده که حداقل 25 سال ، حداکثر هم 75 سال باشد ، و در لایحه دولت به این صورت آمده بود والسلام . صدوقی – دو قسمت رأی بگیرید . نایب رئیس – یک پیشنهاد بیشتر نیست و آن اینکه یک طرف 25 سال یک طرف هم 70 سال یک بار بیشتر نمیشود ( هادی – 25 سال ) ( همهمه نمایندگان ) یک پیشنهاد بیشتر نیست روی آن هم بحث شده است . حضار 200 نفر هستند نمایندگان محترمی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . موحدی ساوجی – روال مجلس بر این بوده که جدا جدا رأی بگیرید . نایب رئیس – روال براین است که یک پیشنهاد را بحث می کنند مطرح می کنند موافق و مخالف دفاع می کنند بعد هم رأی گرفته میشود ( منشی – یک پیشنهاد جداگانه ایشان دارند حداکثر 70 سال ) جداگانه می توانند مطرح بکنند اگر موافقید دیگر روی آن بحث نشود چون راجع به 70 سال بحث شده است بدون بحث به رأی می گذاریم ( موحدی ساوجی – بلی ) پس پیشنهاد جدای جناب آقای موحدی این است که ( درحداکثر 70 سال باشد ) پس بدون بحث به رأی می گذاریم نمایندگان محترمی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – آقایان : رحمانی ، اکرمی ، سوری ، آقارحیمی ، حقیقت افشار ، پیشنهاد حذف 75 سال را داده اند . نایب رئیس – این پیشنهاد هم مثل پیشنهادهای قبلی است اجازه بدهید وقت مجلس را نگیریم ( منشی – اصلا قابل طرح نیست ) اگر پیشنهاد دهندگان موافق هستند بدون بحث به رأی می گذاریم ؟ ( پیشنهاد دهندگان – اشکالی ندارد )‌200 نفر حضور دارند لذا این پیشنهاد بدون بحث به رأی گذاشته میشود ( حذف 75 سال ) نمایندگانی که با این حذف موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – در بند 4 آقای موحدی ساوجی پیشنهاد حذف کلمه « ابراز » را داده اند . عده ای از نمایندگان – اصلاح عبارتی است . موحدی ساوجی – بسم الله الرحمن الرحیم . خوب اگر قبول می کنید که اصلاح عبارتی است کلمه « ابراز » را بردارید . نایب رئیس – نه بعضی ها معتقدند باید باشد . موحدی ساوجی - … مسأله وفاداری به قانون اساسی اگر ما کلمه « ابراز » را بیاوریم . ابراز یعنی بگوید که « من وفا دارم » ولو اینکه کسی از اعمال و رفتار و حتی ممکن است که گرایش هائی که داشته است معلوم بشود که این وفادار نیست اما به حسب ظاهر می گوید که من وفادارم . من مثال می زنم شما الان را که در دوره دوم هستیم در جامعه ما گروههای غیر قانونی مشخص شده اند این را حساب بکنید ولی گاهی می بینید که همین حزب توده ای که قبلا غیر قانونی نبود همین حزب توده می آمد می گفت من پیرو خط امام هستم می آمد می گفت من وفادار به قانون اساسی هستم در صورتی که ما می دانیم دروغ می گوید یا همین الان هم یک آدمی که می دانند ، می شناسند که این آدم ملی گرا است و این آدم اعتقادی به قانون اساسی به آن معنا و اصل 110 و ولایت فقیه ندارد بعد می آید می گوید یعنی همانجا وقتی می آید آن را می گویند پر کن و خود فرمانداری به او برگه را می دهند می گویند پرکن و مشخصاتت را و شرایطی را که داری یا نداری آن جا می نویسد که من وفادار به قانون اساسی هستم . به نوشتن که ما نباید قبول بکنیم !! این را « ابراز » می گویند اما باید واقعاً وفادار باشد یا به زبان اگر ادعا کرد و ما یقین داریم که واقعاً و عملا این جور نیست باز هم بگوئیم که قبول است بنا بر این من پیشنهاد می کنم کلمه « ابراز » برداشته بشود . نایب رئیس – مخالف ؟ منشی – آقای طیب مخالف . طیب – بسم الله الرحمن الرحیم . برادرمان جناب آقای موحدی ساوجی و دیگر نمایندگان محترم عنایت داشته باشند که ما در مقام قانون نویسی هستیم در مقام قانون نویسی هم چیزی را باید بنویسیم که امکان سوء استفاده از آن نباشد بخاطر داریم در جلسات قبل شرط بینش سیاسی و اجتماعی در عین اینکه ما منطقاً معتقدیم که نماینده مجلس باید از بینش سیاسی و اجتماعی کافی برای تصمیم گیریها برخوردار باشد اما از آنجائی که ممکن بود مورد سوء استفاده واقع بشود و افرادی چهره های لایقی را به بهانه اینکه از نظر ما و بر اساس سلیقه ما ، بینش سیاسی و اجتماعی لازم را شما ندارید از صحنه بیرون رانده بشوند لذا مجلس محترم آن شرط را حذف کرد . « مسأله قانون اساسی » ما قلباً معتقدیم کسی که وفادار به قانون اساسی نیست نمی تواند نظام قانونی اجرای قانون اساسی را در مجلس تدوین بکند مهم این است که ببینیم آیا حذف کلمه « ابراز » زمینه سوء استفاده می دهد یا خیر . این 175 اصل قانون اساسی را با جامعیتی که دارد در نظر بگیرید و ببینید آیا نمیشود از بسیاری از مردم این جامعه به بهانه گوشه ای از یکی از این اصول قانون اساسی ایراد گرفت و او را از صحنه انتخابات به کنار راند . ما یادمان است که در خود همین مجلس گاهی اوقات با یعضی از مسؤولین عالی رتبه اجرائی کشور بحث داشتیم و ایراد می گرفتیم که شما فلانجا در اجرای قانون اساسی تخلف کرده اید این خطر را من هشدار می دهم حالا یک یک این اصول را بخوانیم تا معلوم بشود که هر سلیقه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در کشور ما می تواند به یکی از این اصول متوسل بشود و مخالفین خودش را از صحنه انتخابات بیرون براند ( این مهمترین نکته است ) و اما آن خطری که برادرمان جناب آقای موحدی ساوجی از آن هراس داشتند با وجود اینکه خودشان عضو کمیسیون داخله هستند نمی دانم چرا فراموش کرده اند که در ماده 37 در بند 5 آمده است وابستگان تشکیلاتی به احزاب ، سازمان ها و گروههائی که غیر قانونی بودنشان از طریق مراجع صالحه اعلام شده اینها نمی توانند بیایند به مجلس ولو ابراز وفاداری هم بکنند بنا بر این آن خطرات در مواد دیگر دفع شده اما خطر اینکه کسی به بهانه عدم وفاداری از صحنه بیرون رانده بشود با عملی شدن پیشنهاد ایشان به وجود میآید این است که من معتقدم به مصلحت نیست ما صرفاً ابراز وفاداری را که کمیسیون محترم هم پذیرفته است او را شرط بدانیم همان طور که در مجلس هم در زمانی که فرد میآید سوگند اداء بکند ما نمی گوئیم بروید تحقیق بکنید . ببینید که مثلا این سوگندش را دارد قلباً اداء میکند یا لفظاً اداء میکند ما نفس آن سوگند را برای مجلس کافی میدانیم همان طور در زمانی که می خواهد داوطلب نمایندگی هم بشود باید اعلام بکند در آن ورقه ای که دارد یا نوع دیگری اگر سن او از نظر قانونی کفایت می کرده برای رأی دادن به این قانون اساسی باید رأی داده باشد ( به این قانون اساسی ) و از همین طریق ما متوجه بشویم که معتقد به قانون اساسی هست یا خیر . نایب رئیس – متشکر . منشی – آقای دهقان بفرمائید . دهقان – بسم الله الرحمن الرحیم . اولا این حذف کلمه « ابراز » با آن شبهه ای که برادرمان داشتند که حتی گفتند که این اصلاح ، اصلاح عبارتی است و خود کمیسیون هم احیاناً با حذف آن موافق باشد ، این اینقدر بحث ندارد که ما پیرامون آن بحث کنیم نمی خواهند بگویند افرادی که در تفسیر اصول قانون اساسی دچار مثلا اختلافات نظری هستند آنها را منع کنند . این کلمه « ابراز » موهم این جهت است که همین که در آن پرسشنامه از او پرسیده شد قانون اساسی را قبول داری یا نه ؟ بنویسد قبول دارم از نظر این قانونی که ما نوشتیم از نظر کلمه « ابراز » کفی ، کافی است بنا بر این حذف کلمه ابراز یعنی التزام عملی به قانون اساسی یعنی در تمادی ایام ثابت کرده باشد عملش خود مردم مشخص اند همان افرادی که تشخیص میدهند همه موارد را این جا را هم تشخیص میدهند در مرور زمان ثابت کرده باشد که عملا ملتزم به قانون اساسی است نه صرف ابراز . بحث این است که قضیه اش در مرحله ثبوت رسیده باشد و مردم همین قضیه را میدانند اگر از این بعد بخواهیم حساب کنیم که عمل مفسر عقیده است « والایمان عمل کله » بگوئیم که عقیده اش بوسیله ابرازش ثابت بشود ابراز یعنی اظهار ، لذا اظهار تنها کافی نیست حالا که منظور از حذف ابراز این است که التزام عملی آن در طی ایام گذشته ثابت شده باشد . بحثی هم ندارد کمیسیون خودش هم می گوید تقریباً اصلاح عبارتی است بنا بر این با حذفش موافقیم و مسأله را محکمتر می کند هیچ شبهه ای هم نیست هیچکس را هم نمی توانند الکی کنار بزنند والسلام . نایب رئیس – آقای علوی . علوی ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله الرحمن الرحیم ، ما هر شرطی که در رابطه با انتخاب شوندگان یا درباره هر چیزی تصویب و مقرر میکنیم باید شرطی باشد که قابل سنجش باشد اگر چنانچه یک میزان دقیقی برای سنجش نداشته باشد به همان میزان که میزان دقیقی برای سنجش ندارد راه را برای سوء استفاده باز می کند اگر ما کلمه « ابراز » را برداریم و بگوئیم وفاداری به قانون اساسی ، وفاداری به قانون اساسی چیست ؟ هر کس یک تفسیری می کند هیأت اجرائی چطوری می خواهد تشخیص بدهد که این فردی که آمده داوطلب نمایندگی است آیا وفادار به قانون اساسی هست یا نه ؟ اگر چنانچه مثلا یک نفر آمد و گفت من با بخش تعاونی مخالفم بگویند آقا! شما قانون اساسی را قبول نداری . یکی آمد گفت من بخش خصوصی را قبول ندارم یا بخش دولتی را من قبول ندارم . آقا! شما مخالف قانون اساسی هستید و نمی توانید ثبت نام بکنید بنا بر این اگر کلمه « ابراز » باشد سنجش را مشخص می کند و میشود سنجید که این ابراز می کند وفاداری به قانون اساسی را یا ابراز نمی کند اگر « ابراز » برداشته بشود راهی و میزان درستی برای سنجش نداریم و به همین میزان راه برای سوءاستفاده و یک سلسله مسائل گوناگونی باز میشود اضافه بر اینکه برادر عزیزمان جناب آقای دهقان فرمودند که مردم این را تشخیص می دهند که این وفادار بوده یا وفادار نبوده در طی سالهای متمادی . شما اجازه بفرمائید که مردم تشخیص شان را در مرحله انتخاب اعمال بکنند طبیعی است یک فردی که وفادار به قانون اساسی نیست توسط امت شهیدپرور اسلام هم انتخاب نخواهد شد زمانی که یک هبأت اجرائی بعنوان اینکه وفادار به قانون اساسی نیست یک فرد را رد بکند ممکن است یک سلسله صحبت ها را طرف داشته باشد اما زمانی که امت شهیدپرور به دهان چنین فردی مشت می کوبد این فرد دیگر نمی تواند هیچ حرفی داشته باشد که اعمال غرض شد یا چی یا فلان یا بهمان و این ملت است که تشخیص داده که وفادار به قانون اساسی نیست و او را رد کرده بنا بر این در شرایط ثبت نام داوطلب با ابراز وفاداری باید کلمه « ابراز » باشد اما در مرحله انتخاب است که ملت این تشخیص را دارد لذا ما با حذف کلمه « ابراز » مخالف هستیم . نایب رئیس – آقای معزی بفرمائید . عبدالحسین معزی ( معاون وزارت کشور ) – من وقت مجلس را نمی گیرم فقط همین مقدار عرض کنم که هیأت اجرائی باید واقعاً امکان پیاده کردن قانون برای او باشد وقتی در قانون می آید وفادار به قانون اساسی است وفاداری یک امر قلبی است کلمه « ابراز » مسائل التزام و عمل و کارهای او است اما یک حداقل یک چیزی که همرنگ باید باشد کمرنگ ترین نوع ابراز از نظر حقوقی همان در آن برگ معرفی نامه ای که می نویسد می گوید من به قانون اساسی وفا دارم . امضاء می کند کمرنگ ترین نوع ابراز هست ما دست قوه مجریه را باید در این رابطه واقعاً بتوانیم باز بگذاریم که بتواند عمل بکند اگر فقط بیائیم همان وفاداری را بگذاریم مبهم خواهد بود و مشکلات فراوانی را پدید می آورد این کلمه « ابراز » از این نظر بوده والسلام . نایب رئیس – 190 نفر حضور دارند پیشنهاد حذف کلمه « ابراز » است منشی – این پیشنهاد با پیشنهادی که چند نفر دیگر از آقایان داده اند ادغام بند 3 و 4 است . نایب رئیس – حالا بهر حال آن جدا است چون الان روی آن بحث شده است این را به رأی می گذاریم بعد می توانیم ادغام بکنیم . نمایندگانی که با حذف این کلمه موافقند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – آقای روحانی و چند نفر دیگر از آقایان پیشنهاد داده اند که بند 3 و 4 ادغام بشود . بیات – آن اصلاح عبارتی است و من موافقم . نایب رئیس – یعنی اگر در متن تغییری نمی کند پشت سر هم نوشته بشود و یک بند بشود خیلی تأثیری ندارد یعنی اینطور میشود : « اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران و ابراز وفاداری به قانون اساسی » خوب این دیگر مهم نیست ، دو بند باشد یا یک بند باشد مهم نیست . روحانی – خیر ، پیشنهاد این نیست آقای یزدی . نایب رئیس – ادغام غیر از این است ؟ ( روحانی – بلی ) بفرمائید . روحانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، عرض کنم که پیشنهاد ما که حالا شاید هم اصلاح عبارتی تا یک حدی باشد این است : بند « 3 و 4 » ادغام بشود به این صورت « اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی ایران » علت امر این است طیب – قابل طرح نیست . روحانی – چرا قابل طرح نیست ؟ علت اینکه ما می گوئیم که اینها ادغام بشوند نسبت به نظام جمهوری اسلامی … نایب رئیس – آقای روحانی اصلا این پیشنهاد اگر تغییر ماهوی داشته باشد و در کمیسیون هم بحث نشده باشد قابل طرح نیست . منشی – خیر ، چون کلمه « ابراز » در دنباله اش بوده است … نایب رئیس – کلمه « ابراز » را رأی گرفتیم حذفش رأی نیاورد ادغامی که بتواند از اینها چیزی را حذف بکند یک کلمه را حذف بکند بعد از اینکه رأی نیاورده است مجدداً بخواهد حذف بکند این نمی تواند باشد و اگر تغییر ماهوی هم داشته باشد قابل طرح نیست مگر حذف . روحانی – چرا قابل طرح نیست ؟ نایب رئیس – برای اینکه در کمیسیون بحث نشده است . قابل طرح نیست اجازه بدهید رد بشویم . پیشنهاد بعدی را بخوانید . منشی – آقایان : انصاری ، الویری ، روحانی ، هراتی ، مروی ، رهبری ، موسوی و تعدا زیادی از نمایندگان پیشنهاد حذف بند 9 این ماده را داده اند . منشی ( الویری ) – من حذف بند 9 را پیشنهاد نداده ام . آقای انصاری بفرمائید . مجید انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم .بند 9 این است « تولد و یا سکونت شش ماه متوالی قبل از ثبت نام در حوزه انتخابیه به استثنای نمایندگان مجلس شورای اسلامی » منظور کمیسیون و انگیزه ای که این بند 9 را آورده اند برای همه نمایندگان محترم روشن است منظور آقایان این بوده است که نماینده ای از حوزه انتخابیه به مجلس بیاید که حوزه را بشناسد حداقل آشنائی به آن محیط داشته باشد درد مردم را ، فرهنگ مردم را و سایر مسائلی که در آن حوزه انتخابیه وجود دارد بشناسد این حرف بسیار منطقی و معقولی است . اما ببینیم آیا در بند 9 این مسأله تأمین شده است یا اینکه بند 9 چه بسا یک سری افرادی که همه این ویژگی ها را دارند ولی این دو شرط مذکور در بند 9 را ندارند از نماینده شدن محروم می کند اینجا گذاشته اند : « تولد » چه بسا فردی در حوزه انتخابیه ای متولد بشود بعد هم به تبع پدر و مادر که مهاجرت کردندو رفتند به یک شهر دیگر و یا یک کشور دیگر اصلا تولدش آنجا بوده است رشد و نمو و بزرگ شدنش چه بسا خارج از کشور بوده است ما بگوئیم این آقا به صرف اینکه در آن حوزه انتخابیه متولد شده ولو اینکه یک ساعت بعد از تولد آنجا بوده و بعد از آنجا کوچ کردند و رفتند او بتواند نماینده بشود . اما یک فردی که آنجا متولد نشده بوده شش ماه متوالی هم نبوده اما معلمی بوده که هفته ای دو مرتبه طی دهسال ، بیست سال است که رفته آنجا تدریس کرده است ما بگوئیم که آن فرد نتواند اما کسی که در حوزه انتخابیه متولد شده است بتواند انتخاب بشود . این یک مورد نقض آشکار است . و بعد شش ماه متوالی را ما برای چه گذاشتیم ؟ حالا ما بسیاری از جوانهای حزب اللهی داریم بعد از انقلاب مثلا در مناطق محرومی مثل سیستان و بلوچستان اینها در جهاد سازندگی بودند در سپاه بودند ، در ارگانهای دیگر بودند ، شش ماه متوالی نبودند اما مرتب هفته ای دو مرتبه ، سه مرتبه در منطقه رفته اند و دردها را می دانند . مسایل را می شناسند مردم قبولشان دارند ولی چون مسؤولیت های سنگین تری را در حد استان دارند ناچارند مثلا در دفتر مرکزی جهاد یا سپاه یا ارگان مربوطه یا آموزش و پرورش در مرکز استان باشند هفته ای دو مرتبه سه مرتبه هم در محل رفته اند و قشنگ محل را هم می شناسند شما فراموش نکنید بعضی از حوزه های انتخابیه را داریم افراد صالحی داشتند ، طلبه ای بوده در حوزه علمیه به مناسبت تبلیغات مستمر چندین سال ماههای رمضان می رفته آنجا ، ماههای محرم می رفته آنجا محیط را می شناسد ما الان آن حوزه را محروم می کنیم از اینکه این فرد بتواند کاندیدا بشود . اما یک فرد بومی و محلی که آنجا متولد شده یا حداکثر شش ماه آنجا ساکن بوده به او حق می دهیم بنظر من این قیدی که کمیسیون گذاشته خلاف آن منظوری بوده که خودشان داشتند بگذارید تشخیص این مسأله بعهده مردم باشد شما یقین داشته باشید اگر یک فرد تازه از راه رسیده ای بیاید در جایی که مردم نشناسند به روحیات او آشنا نباشند به او رأی نمی دهند و اینکه ما قید بگذاریم اینجا متولد شده باشد این قید نه ملاک عقلی بنظر می رسد داشته باشد و نه ملاک شرعی . و قید دوم هم شش ماه متوالی نقض می کند آن جاهایی که شش سال غیر متوالی آن فرد آنجا بوده است شصت سال غیر متوالی آنجا بوده است و ما داریم محرومش می کنیم . لذا بنظر می رسد که این اگر حذف بشود ما نمایندگان بهتری را بتوانیم از بعضی از حوزه های انتخابیه که با این دو شرط کسی را ندارند نماینده بهتری را انتخاب بکنند . والسلام . منشی – آقای هادی غفاری مخالف بفرمائید . آقایان : دکتر هادی – عباسی فرد – رضوی اردکانی – کاشانی و خزاعی هم جزو پیشنهاد دهندگان حذف این بند بوده اند . هادی غفاری – بسم الله الرحمن الرحیم – برادران بزرگواری که این پیشنهاد را دادند و تعبیری هم از کمیسیون را توضیح دادند من چون خودم عضو آن کمیسیون هستم احق و اولی هستم از اینکه بالاخره در این مورد نظر بدهم . ببینید قانون اساسی وقتی می گوید نماینده مجلس از شهرستانها ، لابد یک امعان نظری ، یک توجهی دارد به اینکه می گوید که نماینده از شهرهای گوناگون بیاید والا می گفت که در کل کشور مردم بیایند 270 رأی بدهند هر کس در هر کجا و از هر کجا می آید یک لیستی منتشر بشود هر کس به هر کجا و از هر کجا خواست کاندیدا بشود و رأی بدهد و این چه قیدی است که دارد و علاوه از آن مسأله حوزه و نمایندگی ، در خود قانون اساسی هم هست در آئین نامه مان و در قسم نامه مان ، رسیدگی به مسایل حوزه ، کسی که هیچ رفت و آمدی به حوزه ای ندارد و معلوم نیست آشنایی دارد با آنجا یا ندارد این یک مسأله و مسأله بعد مسأله سیاسی آن است شما فقط امروز راحتی امروز هم ممکن است این کار بشود ولی شما امروز را ملاک نکنید چه بسا که بیایند یک دفعه 270 نماینده را ، یک جمعی خودشان بنشینند یک باندی ، جریانی ، تشکلی بهرنام ، سیاسی و غیر سیاسی بیاورند و معرفی بکنند و بخصوص برای اینکه در فلان شهر یک کسی که پیشنهاد شده ، کاندیدا شده ممکن است مخالف نظر خودشان باشد ، یک کسی که اسمی و رسمی دارد بردارند ببرند او را از آنجا کاندیدا بکنند تا او رأی نیاورد همین کار که در خبرگان دوم شد . دیدیم که به سودمان هم تمام نشد و برادران بزرگوارمان در قم دوستانی را که فاضل بودند و مورد احترام ما بودند بجایی بردند که نا آشنا بودند هیچ شناختی نداشتند نه از مردم و نه از آن منطقه ، نه خودشان رأی آوردند و نه خلاصه کاری شد و آن کس هم که می باید می آمد هم نیامد این یک مطلب . و مطلب دیگر اینکه ما نگفتیم کسی که شش ماه در محل مانده با کل مشکلات آن منطقه آشنا است . اما کسی هم که از بیرون می آید هیچ آشنایی ندارد لااقل کسی که شش ماه آنجا بوده ، متوطن بوده و سکونت متوالی داشته لااقل یک شناختی ، یک دریافتی از مشکلات آن منطقه داشته است و در مورد اجرای قانون در آن منطقه لااقل مشکلی داشته و اشکالی هم که ممکن است به ذهن برسد که کسی آنجا متولد شده و دیگر از آنجا بیرون آمده که آقای انصاری فرمودند من این را می گویم که کسانی که در یک منطقه ای و در یک شهری بدنیا آمده اند یک علاقه ولو قلیلی باز به آن وطن اصلی و به زادگاهشان دارند . خواه نا خواه رفت و آمدهایی داشته اند ، خواه ناخواه آنجا فامیل داشته اند ، خواه ناخواه آنجا اتصالاتی داشته اند و بر اساس همین اتصالات و رفت و آمدنها از آنجا یک دریافتی یک فهمی ، یک مواجه شدن با مشکلاتی داشته اند این جور نیست که کسانی واقعاً یک جا متولد بشوند و بعد دیگر ول کنند و رفتند که رفتند و تازه مگر چند درصد اینجور افراد پیدا میشود ؟ این است که من دقیقاً با حذف این قید مخالفم و بگذارید مجلس به روال طبیعی خودش نمایندگانی که مردم به مجلس می فرستند از منطقه خودشان بفرستند کسانی را بفرستند که بیشتر با مشکلات ، آنها برخورد داشتند و توجه داشته باشید که هم امروز و هم در آینده پیدا میشوند جریاناتی که از پیش وشه ساخته ، نمایندگانی را برای محله هائی و مناطقی و استانهایی استاندارد قالب می کنند ( عده ای از نمایندگان – احسنت ) بشارتی – تذکر قانون اساسی دارم . نایب رئیس – آقای بشارتی بفرمائید . بشارتی – بسم الله الرحمن الرحیم ، در صحبت های برادر عزیزمان حضرت حجة الاسلام جناب آقای هادی غفاری بود که نمایندگان طبق قانون اساسی موظفند که به حوزه انتخابیه شان سربزنند و مشکلات مردم را بررسی کنند و منتقل کنند . نایب رئیس – تذکر قانون اساسی تان را بفرمائید . بشارتی – اجازه بفرمائید ، با توجه به اینکه انتخابات نزدیک است و این مسأله ممکن است در ذهن بسیاری از مردم اثر نامطلوب داشته باشد نمایندگان موظفند صرفاً در مجلس شورای اسلامی کار کنند . کارهای مجلس و به خصوص حضور فعال در کمیسیونها این قدر وقت گیر است که فرصتی برای رسیدگی به آن مسائل را باقی نمی گذارد . تمنا داریم این مسأله را شما خودتان متذکر بشوید که مردم توجه بیشتری بکنند در قانون اساسی ، اصلی که نمایندگان را موظف به رفتن به حوزه انتخابیه و رسیدگی به مشکلات کند وجود ندارد . خیلی متشکرم . نایب رئیس – این تذکر قانون اساسی در حقیقت تذکری به جناب آقای غفاری بود نه به کار مجلس ، آقای روحانی بفرمائید . هادی غفاری – آقای بشارتی حرف مرا تحریف کردند من به این شکل و به این معنا نگفتم اجازه بفرمائید جواب بدهم . نایب رئیس – حق تان نیست شما مطالب تان را فرمودید آقای بشارتی هم در رابطه با آن ، مطالبی گفتند . و مجلس هم شنید . آقای روحانی بفرمائید . روحانی – بسم الله الرحمن الرحیم . با توجه به اینکه حذف این بند اهمیت فراوانی دارد من از نمایندگان محترم خواهش می کنم به عرایض بنده توجه کنند . اولا این بند ناشی از یک تفکر غیر دقیق نسبت به نمایندگان مجلس است در قانون اساسی در اصل 84 آمده است : « هر نماینده در برابر تمام ملت مسؤول است و حق دارد در همه مسایل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید » در واقع نماینده ای که از هر حوزه انتخابیه انتخاب میشود می آید که برای کل کشور خدمت کند نه برای حوزه انتخابیه ، این ناشی از تفکر غیر دقیق نسبت به وظیفه اصلی نمایندگان مجلس است . و لذا ما در مجلس فرماندار انتخاب نمی کنیم ، استاندار انتخاب نمی کنیم ، وزیر انتخاب می کنیم ، نخست وزیر انتخاب می کنیم که مربوط به کل کشور است . اما اینکه یک نماینده باید به دردهای حوزه انتخابیه اش هم بعنوان وظیفه فرعی برسد این حرف درست است اما من از شما می پرسم یک فرد حتی اگر با حوزه انتخابیه هیچ آشنائی نداشته باشد اگر یک ماه در حوزه انتخابیه برود با درد مردم آشنا نمیشود ؟ با مشکلات مردم آشنا نمیشود ؟ آخر مشکلات مردم ، مشکلات عمومی است ، آب می خواهند ، برق می خواهند ، تلفن می خواهند ، مسایل فرهنگی ، مشکلات اقتصادی و چیزهای عمومی هست . یعنی الان مشکلاتی که نمایندگان در حوزه های انتخابیه دارند ، معمولا مشترک است البته مشکلات خاص هم هست که هر نماینده ای مسلماً با یک ماه ، دو ماه ، در حوزه انتخابیه کاملا با مشکل آشنا میشود . از این مسأله که بگذریم در این بند چه چیز آمده است ؟ گفته : « تولد در آن محل باشد یا شش ماه سکونت متوالی » من از شما می پرسم اگر بنده در یک حوزه انتخابیه ای متولد شده باشم شناسنامه من هم از آنجا باشد تا سن حتی پنج سالگی ، شش سالگی هم آنجا بودم و آمدم بیرون من چه آشنائی با حوزه انتخابیه دارم ؟ طبق این قانون اگر من متولد یک شهری باشم ولو اینکه دو روز در آغاز تولد در آن شهر بوده ام و شناسنامه بنام من صادر شده می توانم کاندیدا باشم و از آن طرف یا شش ماه متوالی ، این شش ماه متوالی چه خاصیتی دارد ؟ بنده الان مسافرت کنم به یک حوزه انتخابیه ، شش ماه متوالی بمانم واقعاً به همه مشکلات آشنا شدم ولی به عکس اگر یک فردی نسبت به یک شهر شش ماه متوالی نبوده فرضاً بنده ساکن تهران هستم همه هفته دو روز رفتم دماوند و به مشکلات مردم دماوند هم آشنا هستم هم مرا می شناسند بنده محروم هستم که در آنجا کاندیدا باشم من که در طول عمرم همه هفته من باب مثال رفتم اما یک فردی اگر شش ماه برود دماوند بماند می تواند کاندیدا باشد ؟ چرا افرادی که با حوزه های انتخابیه در رابطه بودند ، چه طلاب علوم دینیه ای که ماه محرم ، صفر ، ماه رمضان ، هر سال سه ماه می رفتند آنجا و تبلیغ می کردند و مردم آنها را می شناسند اینها را بی جهت محروم بکنیم و از آن طرف بگوئیم اگر یک فردی شش ماه رفته سکونت کرده او آزاد باشد من فکر می کنم این بند ، عده ای از کاندیداهای لایق و خوب را محروم می کند بی جهت ، ما این بند را حذف بکنیم مسلماً مردم به کسانی رأی می دهند که اعتماد کامل دارند اما اینکه برادر عزیزمان آقای غفاری فرمودند تشکل هایی ممکن است نماینده ای را به حوزه انتخابیه ای تحمیل کنند من نه تنها امروز در ایران انقلابی احتمال نمی دهم برای فردا و پس فردا هم همچون احتمالی وجود ندارد . ملت ایران که هر روز در حال رشد است کدام تشکل در این مملکت هست که بتواند نماینده ای را بر یک حوزه انتخابیه تحمیل کند ؟ مگر امکان پذیر است ؟ مسأله خبرگان ، مسأله تخصص خاصی بوده است با مجلس شورای اسلامی از زمین تا آسمان فرق دارد مسلماً ممکن است تشکل هایی هم افرادی را معرفی کنند اما مردم تا به یک فرد اعتماد کامل نداشته باشند رأی نخواهند داد . بنا بر این ما این بند را حذف کنیم و دست مردم را باز بگذاریم . والسلام . نایب رئیس – آقای علوی بفرمائید . علوی ( مخبر کمیسیون ) – بسم الله الرحمن الرحیم . برادران توجه کنند موافق و مخالف صحبت کردند عرایض کمیسیون را هم لطفاً توجه کنند و بعد تصمیم بگیرند قانون اساسی اعلام می کند که در برابر هر 150 هزار نفر بعد از هر دهسال که جمعیت افزایش پیدا می کند هر حوزه انتخابیه می تواند یک نماینده اضافی داشته باشد اینجا محتوای قانون اساسی دقیقاً همین است که هر 150 هزار نفر یک نماینده داشته باشند و احساس کنند یک نماینده از میان خودشان دارند ما می گوئیم نمایندگانی که به مجلس می آیند به گونه ای باشند که مردم احساس کنند این نماینده از میان آنها رفت حالا این با یک وطنیت شرعی تحقق پیدا می کند یا با نوعی تولد و وابستگی به آنجا تحقق پیدا می کند که مردم احساس کنند نماینده از میان آنها رفته یک فردی که در جایی متولد شده مردم او را فرزند آنجا می دانند و یک فردی که حداقل شش ماه در میان مردم بوده مردم او را اهل آنجا می دانند شما ببینید چرا شرع بر روی مسأله اقامت تکیه می کند ؟ چرا زمانی که بحث میشود که وطن ثانوی کجا است در « تحریر الوسیله » امام هم ذکر شده و امام ذکر فرمودند که وطن ثانوی جایی است که انسانی شش ماه متوالی در آنجا مانده باشد می تواند در آنجا قصد توطن بکند و منظور از شش ماه متوالی در اینجا ، این شش ماه عرفی است نه اینکه اگر یک فردی شش ماه در یک جا باشد . نایب رئیس – مسائل فقهی ربطی به این مسأله ندارد آقای علوی از مطلب دفاع کنید . علوی ( مخبر کمیسیون ) – نه اینکه اگر شش ماه در یک جا باشد دو روز رفت دیگر این صدق نکند که شش ماه در آنجا بوده است بنا بر این مسأله شش ماه یک مسأله ای است که توطن ثانوی ، وطنیت ثانوی یک جائی را محرز می کند و شرع هم روی این انگشت گذاشته است از سوی دیگر ما چرا افرادی را بالاخره راه به انتخابات بدهیم که احتمال انتخاب شان ضعیف باشد یک مقداری از آراء را جذب بکنند و در نتیجه انتخابات را ما خراب کنیم . کسانی که این شرایط را نداشتند و فاقد این شرط هستند وارد گود انتخابات میشوند به دلیل اینکه مردم شناخت کافی روی آنها ندارند برای اینکه رأی بیاورند فشار کار را روی تبلیغات می گذارند و در واقع قبل از اینکه انتخاب را یک انتخاب طبیعی بکنند سعی می کنند یک انتخاب تبلیغاتی بکنند و اثر تبلیغات هم انکار ناپذیر است البته استثناء نمایندگان هم که برای بعضی از برادران سؤال بود این بود که نمایندگان مجلس در هر دوره ای قهراً باید تهران باشند نمی توانند شش ماه متوالی در آن حوزه خودشان ساکن باشند این است که نمایندگان به این جهت استثناء شدند کمیسیون با ابقاء این بند موافق و با حذفش مخالف است . و آن را لازم می داند برای اینکه مردم احساس کنند نماینده از میان آنها برخاسته و نماینده آنها شده است . والسلام . محلاتی – مسأله شرعی که آقای علوی تذکر دادند صحیح نبود شش ماه سکونت در یک شهر دلیل بر توطن نیست . نایب رئیس – مسأله فقهی را من اشاره کردم ربطی به این بحث ندارد ایشان خواستند یک استفاده حاشیه ای بکنند . آقای معزی بفرمائید . معزی ( نماینده وزارت کشور ) – بسم الله الرحمن الرحیم . این شرط در لایحه دولت نبوده است و وقتی این شرط را برادران در کمیسیون گذاردند واقعاً موافقت بود چون که اثر این ، حالت تشنج زدائی در دو مرحله دارد در آن حوزه یکی بیش از انتخابات و یکی بعد از انتخابات ، کسی که اهل جایی نیست کاندید میشود بدون شک یک تشنج و اضطرابی در جامعه آنجا پدید می آید که بازتابهای سیاسی اش دامنگیر دستگاههای سیاسی کشور میشود و مسؤول او خواهد بود این ، جلوی آن تشنج را می گیرد . تشنج زدایی خواهد کرد . از نظر اینکه نماینده شش ماه متوالی در آنجا باشد و یا اینکه متولد آنجا باشد از نظر پس از انتخابات اعتراض زیاد بوده ، نمایندگانی که از اهل آن حوزه نبوده اند متوطن نبوده اند یا آنجا قبلا نبوده اند و آشنایی نداشته اند اعتراضاتی به وزارت کشور رسیده است که آقا اینها به حوزه سر نمی زنند ، نمی رسند این مسأله هم بوده است و اما مسأله توالی که فرمودند یک روز اگر از این شش ماه بیرون آمده باشند برادرمان فرمودند ما در اینجا متوالی شرعی نمی گیریم به آنصورت که سی روز متوالی روزه بگیرد متوالی عرفی است یعنی شش ماه عرفاً در یک جا مانده باشد نه اینکه حالا بیائیم حساب بکنیم یک روز وسط این شش ماه از این شهر خارج شده است یا نشده است . اینجا متوالی عرفی است . تولد هم فرمودند یکی متولد میشود از مادر یکساعت و می رود این را هیچ وقت متولد آنجا نمی گویند شرعاً مسقط الرأس کجا گفته میشود در شناسنامه هم مسقط الرأس می آید ، متولد کجا است و مشخص است طرف اهل آنجا است آباء و اجدادش اهل آنجا هستند بنا بر این چون در لایحه دولت نبوده این را برادران می توانند بگویند که چرا به این قرص و محکمی دفاع می کنی اما از نظر اینکه شرط خوبی است از آن دفاع شده است والسلام . نایب رئیس – من در آن جمله تقابل بین آقای بشارتی و آقای غفاری عرض می کنم که همانطور که عنایت دارید وظایف اصلی نمایندگان قانون گذاری و نظارت بر امور جاری است و در بین مردم سؤتفاهمی پیش نیاید که فکر کنند نماینده وظیفه قانونی دارد که به همه مسایل اجرایی برسد این شبهه پیش نیاید . 206 نفر حضور دارند آن چه که مطرح است حذف بند 9 است نمایندگانی که با حذف این بند موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . البته در اینجا بعنوان اصلاح عبارتی ، بعضی از نمایندگان محترم مرقوم فرموده اند که کلمه : « به استثنای نمایندگان » میشود : « نمایندگان حاضر در مجلس » . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . مطلب روشن است . منشی – آقایان عباسی فرد ، رضوی و قره باغ پیشنهاد داده اند این دو عبارت حذف بشود « قبل از ثبت نام به استثنای نمایندگان مجلس شورای اسلامی » البته آقای عباسی فرد حذف کل آن را پیشنهاد داده اند و آقای رضوی حذف عبارت : « قبل از ثبت نام » را . عباسی فرد – بسم الله الرحمن الرحیم . من در تماس با مخبر محترم کمیسیون داخلی سؤال کردم که این قید « قبل از ثبت نام » چه هدفی را تعقیب می کند در حالی که شش ماه متوالی را کمیسیون لازم و ضروری دانسته قید « قبل از ثبت نام » چه فایده ای در اینجا در بردارد نتیجه عملی اش چیست ؟ جواب دادند که هدف این نبوده است که شش ماه متوالی را حتماً قبل از ثبت نام برای آن دوره در محل مانده باشد و اقامت داشته باشد بلکه هدف این بوده که از ثبت نام تا انتخابات معمولا یک مدتی است در حدود یک ماه که مدت ثبت نام و مدت تبلیغ هست آن مدت را می خواهند استثناء کنند یعنی این شش ماه متوالی را قبل از ثبت نام باید پر کرده باشد و آن زمان ثبت نام تا انتخابات را استثناء کنند . در حالی که این عبارت با ابهام و گنگی که دارد شامل این میشود که اگر کسی ده سال و بیش از ده سال در یک حوزه ای نه شش ماه متوالی همه ده سال را متوالی بوده اما قبل از ثبت نام یک مسافرتی رفته ، تولد در آنجا و توطن در آنجا هم ندارد عبارت را برادران محترم و نمایندگان محترم دقت بفرمایید شامل این قسمت خواهد بود چون فردا برای هیأتهای اجرایی و برای شورای نگهبان بخصوص که وقتی هم برای تفسیر قانون نخواهید داشت این قانون بلافاصله بعد از اینکه تصویب شد با فشردگی زمان باید اجرا بشود و وقت زیادی هم برای تفسیر ندارید . در اینجا من تصورم این است که این عبارت را حذف کنیم و اگر بنا است که حذف هم نشود رفع ابهام بشود که غرض بودن شش ماه متوالی یا بیشتر در حوزه انتخابیه است ولو مثلا شش ماه یا بیشتر ، قبل از ثبت نام از آنجا بعلتی ، برای مأموریتی ، برای فرضاً جبهه ای یا برای شغل اجرایی رفته باشد فکر می کنم که توضیح زیادی لازم نباشد عبارت : « قبل از ثبت نام » در اینجا ضرورتی ندارد والسلام . منشی – آقای حسینی مخالف بفرمائید . سید احمد حسینی – بسم الله الرحمن الرحیم . واقعیت این است که ما بطور دقیق نتوانستیم متوجه بشویم که پیشنهاد ایشان درچه زمینه ای است اگر آقای دهقان صحبت کند بهتر است عذر می خواهم اجازه بدهید آقای دهقان بجای من صحبت بکند . منشی – آقای دهقان بفرمائید . دهقان – بسم الله الرحمن الرحیم . آقای عباسی پیشنهاد فرمودند که کلمه « قبل » را حذف کنیم نمی دانم برادرمان چه جور استنباط کردند که کلمه « قبل » را حذف کنیم می فرمایند که اگر کلمه « قبل از ثبت نام » را حذف نکنیم موهم این جهت است که اگر دهسال متوالی هم آنجا بوده ولی قبل از ثبت نام شش ماه نبوده شامل حال او نمیشود این خیلی استنباط ناجوری است پس آنوقت شما کلمه « تولد » را چه می گوئید ؟ به قرینه تولد یعنی باید شش ماه قبل از تولد آنجا باشد ؟ یعنی شش ماهه را می خواهند انتخاب کنند ؟ این که اصلا جای این است که گفته شود عوامانه است بنا بر این تولد یا سکونت شش ماه متوالی « قبل » از کلمه « قبل » شروع میشود ، شش ماه قبل را فرا می گیرد ، ده سال قبل را ، چهل سال قبل را ، همه را فرا می گیرد اگر کلمه « قبل » را حذف کنیم اصلا یک چیز بی محتوایی خواهد شد و کلمه « قبل » اعم است از همان زمان ثبت نام در حوزه انتخابیه تا خیلی پائین تر تا پنجاه سال هم پائین تر ، بنا بر این هیچ وجهی ندارد حذف این ، موهم این جهت هم ابداً نیست به قرینه تولد ، بنا بر این با حذفش مخالفیم ، والسلام . منشی – آقای رضوی بفرمائید . رضوی – بسم الله الرحمن الرحیم ، نمایندگان محترم توجه بفرمایند این شبهه کاملا هست من تعجب می کنم آقای دهقان آن را با آن جمله تولد مربوط کردند و حال آنکه کسی که این عبارت را بخواند مخصوصاً آن استثنائی که دارد : « به استثنای نمایندگان مجلس شورای اسلامی » این شبهه کاملا هست که کسی مثلا بیست سال در حوزه ای بوده ولی از آن شش ماه ، قبل از ثبت نام اینجور فهمیده میشود که متصل باشد انتهای شش ماه به ثبت نام لذا اگر کلمه « قبل از ثبت نام » برداشته شود این شش ماه عمومیت پیدا می کند برای مدتهای قبل . لذا برای رفع شبهه با اعضای کمیسیون هم من صحبت کردم نظر مخالفی نداشتند . جمله « قبل از ثبت نام » حذف بشود تا هم منظور کمیسیون حاصل شود و هم این شبهه برطرف شود . والسلام . نایب رئیس – آقای علوی شما اگر نظری ندارید رأی بگیریم . علوی ( مخبر کمیسیون ) – کمیسیون مخالف با حذف است . نایب رئیس – وزارت کشور نظرش چیست ؟ معزی ( نماینده وزارت کشور ) – ما هم مخالف با حذف هستیم . نایب رئیس – وزارت کشور هم مخالف حذف هستند . پس رأی می گیریم 190 نفر حضور دارند نمایندگانی که با حذف این قسمت : « قبل از ثبت نام » موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – قسمت بعد از آن : یعنی عبارت : به استثنای نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم هست . نایب رئیس – نه ، آن یک مسأله جدائی است آنچه که مطرح است پیشنهاد حذف فقط این قسمت : « قبل از ثبت نام » است آن کلمه : « به استثناء » یک بحث دیگری است . که راجع به آن ، تعدادی از نمایندگان مرقوم فرموده اند لازم است که توضیح داده شود . منشی – جداگانه باز مطرح می کنیم . نایب رئیس – بسیار خوب . پیشنهاد بعدی را مطرح کنید . منشی – آقایان : نواب ، سوری ، راشد ، فروغی ، سید حسن موسوی تبریزی ، پیشنهاد حذف کلمه : « تولد و یا » را داده اند . آقای نواب توضیح بدهند . یکی از نمایندگان – قابل طرح نیست . نواب – بسم الله الرحمن الرحیم . اگر نمایندگان توجه بکنند . قابل طرح است … نایب رئیس – بسیار خوب ، فرض می کنیم قابل طرح است . به خاطر اینکه پیشنهاد حذف یک کلمه است . این همان چیزی است که دیروز هم من خودم عرض کردم ولو یک کلمه هم باشد قابل طرح است . ولی چون بحث زیاد شده است ، اگر موافق هستید مطلب روشن است . بدون بحث به رأی بگذاریم . نواب – راجع به کلمه تولد بحث نشده است ، فقط راجع به کلمه « سکونت » بحث شده است . در این بند دارد که « تولد یا سکونت شش ماه متوالی » یکی در ایام طفولیت ، یک جائی متولد شده ، شش روز آنجا بوده ، یک ماه در آنجا بوده ، متولد آنجا است ، ولی یک ماه بیشتر آنجا نبوده است ، یا ده روز بیشتر آنجا نبوده است ، شناسنامه اش فقط مربوط به فلان حوزه است . او بعداً از آن شهر مهاجرت کرده و به شهر دیگر رفته است . هدف از این بند این است که کاندیداها آشنا با منطقه باشند و مردم منطقه هم با کاندیداهایشان آشنایی نسبی داشته باشند تولد تنها در این هدف هیچ نقشی نمیتواند داشته باشد و لذا پیشنهاد شده که « تولد » حذف بشود و بند این طور بشود : « سکونت شش ماه متوالی قبل از ثبت نام » . والسلام . منشی – آقای هادی غفاری مخالف . هادی غفاری – بسم الله الرحمن الرحیم . برادران و خواهران بزرگوارمان دقت کنند ، گاهی مجلس در بعضی از پیشنهادات از آن طرف می غلطد ، گاهی هم از این طرف . نه آنجا که هیچ شرط لازم نیست ، نه شرط تولد و نه شرط سکونت لازم است و نه این طرف قضیه که بگوئیم « تولد » لازم نیست فقط « سکونت » کافی است . من در نوبت قبل که مخالف آن پیشنهاد بودم عرض کردم کسیکه در یک منطقه ای یا در یک شهری متولد شده به هر حال مسأله انسانی که به محل تولدش علاقه ای دارد رفت و آمدی داشته ، بارها به آنجا رفت و آمد کرده ، حداقل آنجا فامیل و منسوب و خانه دارد ، بالاخره یک اتصال مائی دارد و همین اتصال ما سبب میشود که شناختی از آن منطقه داشته باشد . والسلام . منشی- آقای فروغی موافق . فروغی – بسم الله الرحمن الرحیم . من به همان دلیلی که اصل بند ،‌ حذفش رأی نیاورد و دقیقاً برادران عزیز به آن توجه داشتند که باید آن کسیکه در منطقه انتخاب میشود و مردم میخواهند او را انتخاب بکنند باید فردی باشد که مردم او را بشناسند ، به همین جهت من با پیشنهاد حذف این کلمه « تولد »‌ که اینجا آورده اند موافق هستم و به جای آن پیشنهاد آقای صفری که پیشنهاد اصلاحی است و چاپ هم شده است گذاشته بشود تا اینکه این توهم اینجا بوجود نیاید که بعضی ها ممکن است ، سه ، چهار روز در یک منطقه ای ، در یک شهری متولد شده باشند و بعد از سه ، چهار روز پدر و مادرهایشان کوچ کرده باشند ، مهاجرت کرده باشند و به یک شهر دیگری رفته باشند و بعد در آن محل اصلا این شخص را نشناسند شما با اینکه به این مسأله توجه داشتید که حتماً باید این فرد را مردم تا حدودی بشناسند اگر چنانچه به این صورت تصویب بشود خلاف نظر خود مجلس است . (‌ نایب رئیس – آقایان عنایت بفرمایند که مذاکرات روشن باشد ) و پیشنهاد جایگزینی آن هم همان پیشنهادی است که آقای صفری داده است که سکونت را ذکر کرده و نظر تمام نمایندگان محترم در این جهت تأمین میشود . نایب رئیس – بسیار خوب آقای معزی بفرمائید . معزی ( نماینده وزارت کشور ) – من اینجا لازم می بینم که یک تذکری را بدهم که اولا ما با حذف کلمه « تولد و یا » موافق هستیم . چون بحثی که من چند دقیقه قبل داشتم در رابطه با این بود که کسیکه میخواهد از جائی انتخاب بشود و نماینده آنجا بشود باید با منطقه آشنائی داشته باشد ، با منطقه بیگانه نباشد ، ‌مردم او را بشناسند . و بحث تشنج پیش از انتخاب و پس از انتخاب را اگر من کردم در رابطه با این بود که یک فردی را که هیچ کس نمی شناسد برود کاندید بشود و در اثر یک مسائلی در انتخابات رأی بیاورد مشکلات پدید میآورد . بنا بر این « تولد » مسأله شناختن در آن مطرح بود ، مردم او را بشناسند و در آنجا با او آشنا باشند ، حالا اگر واقعاً کسی در آنجا سکونت داشت ،‌ در طول مدت زمانی شش ماه هم قبل از ثبت نام بود و به گونه ای ساکن شده که مردم او را شناخته اند همین بس است که بتواند رأی را به خودش اختصاص بدهد و نماینده آن منطقه باشد چه آنکه با آن منطقه آشنا است . بنا بر این برادران توجه بفرمایند اگر « تولد و یا » برداشته بشود و سکونت هم شش ماه باشد شش ماه برای آشنا شدن با یک منطقه کافی است در رابطه با افرادی که ذهنیت تیز و تند و حادی دارند ، استعداد بالایی هم داشته باشند ، شش ماه بس است که انسان در یک جائی بماند و به مسایل آشنا بشود . بنا بر این اولا مقصود ما از شش ماه متوالی قبل از ثبت نام نه این است که متصل به روز ثبت نام باشد بلکه اساساً شش ماه قبل از ثبت نام آنجا بوده است ، حالا اگر تا ثبت نام چند ماه فاصله دارد مانعی نداشته باشد ، مقصود ما این بوده ، « تولد » هم اگر نباشد ولی « سکونت » باشد رفع مشکل میکند . والسلام . نایب رئیس – راجع به آن استثناء هم توضیح بدهید . معزی ( نماینده وزارت کشور ) – اما راجع به استثنای نمایندگان هم من اینجا عرض بکنم ، اینکه اینجا گفته اند « به استثنای نمایندگان در مجلس شورای اسلامی » مقصود این بوده است که اولا این مربوط به آن وقتی است که لحظه قبل از ثبت نام باید آنجا باشد ، اگر ما لحظه قبل از ثبت نام را بگیریم باید نمایندگانی که در مجلس هستند و اهل آنجا هم نیستند ، متولد آنجا نیستند نتوانند کاندیدا بشوند . ما گفتیم نماینده در همان حوزه ای که قبلا کاندید از آنجا انتخاب شده این بار با اینکه شش ماه در تهران است و در مجلس بوده میتواند از آنجا کاندیدا بشود فقط از همان حوزه انتخابیه خودش . نه اینکه نماینده از سراسر ایران میتواند ، دیگران نمیتوانند . اگر آن شش ماه متوالی قبل از ثبت نام لحظه ای آمد که مقصود ما هم آن نبوده ، نمایندگان یک چنین استثنائی را در حوزه انتخابیه خودشان دارند . نایب رئیس – بنا بر این اگر مقصود کمیسیون همین بوده میشود با یک جمله این ابهام را رفع کرد . « نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای حوزه انتخابیه » نه برای سراسر . اگر برای حوزه انتخابیه مقصود بوده میشود این کلمه را به عنوان توضیح اضافه کرد . معزی – آقای موحدی ریاست کمیسیون فرمودند ، بقیه اعضای کمیسیون هم فرمودند ، مقصود این بوده است . نایب رئیس – بسیار خوب ، پس « برای حوزه انتخابیه » اضافه بشود این ابهام را رفع میکند که برای سراسر کشور نیست . /184 نفر در مجلس حضور دارند . پیشنهاد حذف کلمه « تولد و یا » است نمایندگانی که با حذف این قسمت موافق هستند قیام بفرمایند ( عده کمی برخاستند ) تصویب نشد . منشی – آقای قره باغ پیشنهاد کردند در این بند … قره باغ – پس گرفتم . منشی – آقایان : محمد نوروزی ، بهشتی نژاد ، اختری ، پیشنهاد کردند کلمه : « متوالی » حذف بشود . محمد نوروزی – بسم الله الرحمن الرحیم . با اینکه جناب آقای معزی از طرف دولت توضیح دادند که شش ماه متوالی آن شش ماهی نیست که متصل به روز نام نویسی است . ولی باز این ابهام وجود دارد ، اگر این قضیه روشن میشد که شش ماه متوالی ، فرض کنید شش ماه در چند سال پیش در آنجا مانده است . اگر این مسأله روشن میشد من دیگر پیشنهاد حذف کلمه « متوالی » را نمیدادم . اینجا شما دقت بفرمائید شخصی سی سال در یک شهری زندگی میکرده و شناسنامه اش هم مال آنجا نیست بنا به مسائلی یا اجباری یا اختیاری آن شهر را ترک کرده است ، در یک نهادی کار میکند ، فرض کنید در تهران ، آن سی سالی که در آنجا مانده آن سی سال هیچ گونه اثری نخواهد داشت برای دور بعدی که ایشان میخواهد برود در آنجا نام نویسی بکند و کاندیدا بشود . بایستی کارش را در تهران یا در هر شهرستان دیگری که هست ترک بکند ، برود شش ماه قبل از نام نویسی در آنجا سکونت بکند ، یعنی شش ماه وقت خودش را به باطل در آنجا بگذراند تا اینکه بتواند در آنجا نام نویسی بکند . اگر مراد کمیسیون این نبوده که من اینجا این پیشنهادم را پس میگیرم ولی اگر مراد کمیسیون این مسأله هست حتماً این شش ماه متوالی را بایستی کلمه « متوالی » را حذف بکنیم . اما در مورد نمایندگان که در اینجا صحبت شده منظور نمایندگان شاغل است . آقایی از شهری به مجلس آمده با اینکه 20 سال در آنجا سکونت داشته و 4 سال هم نماینده آن شهر است ، چون شناسنامه اش مال آن شهر نبوده و از آن شهر کوچ کرده دیگر نمیتواند نماینده آن شهر بشود پس این کلمه « متوالی » اگر از اینجا حذف بشود شامل کسانیکه 20 یا 30 سال در آن شهر زندگی کرده اند میشود و آنها هم میتوانند به آن شهر برگردند و در آنجا کاندیدا بشوند واقعاً آنها اهل آن شهر هستند . من فقط موافق با حذف کلمه « متوالی » هستم . منشی – آقای هادی غفاری مخالف . نایب رئیس – من خواهش میکنم روی این کلمه دقت کنید چون هم وزارت کشور نظر دارد که این ابهام رفع بشود هم تعدادی از نمایندگان نوشته اند و مایل هستند که این ابهام رفع بشود . ببینیم با این پیشنهاد میشود اقدامی کرد یا نه ؟ هادی غفاری – بسم الله الرحمن الرحیم . ببینید : در مورد مسأله متوالی قطعاً کمیسیون فلسفه سکونت را با قید توالی قبول داشته است ، من خودم در کمیسیون بودم مقصود از سکونت سکونتی است که متوالی ، آن هم متصل ، کما اینکه اینجا هم قبل از ثبت نام آورده ایم . و علاوه بر این ، مسأله این است که یک نماینده برای آن موقعی که میخواهد ثبت نام کند این چه جور قابل اثبات است که بگوید من ده سال پیش ، پنج روز بوده ام ، پنج سال بعدش یک ماه بوده ام ، پنج سال بعدش من یک ماه بوده ام این را با چه چیز میشود ثابت کرد ؟ برویم بلیط اتوبوسی را که 18 سال پیش خریده و در آنجا یک ماه مانده یا نمانده چه جور میشود ثابت کرد ؟ عملا این قید سکنی با حذف قید متوالی حذف خواهد شد . دوستان التفات داشته باشند اگر قید « متوالی » را برداریم قید سکونت شش ماهه کان لم یکن تلقی میشود به این دلیل که امکان ندارد آدم بتواند ثابت بکند که من شش ماه غیر متوالی ساکن بودم و آن کسی هم که دارد ثبت نام میکند آن هیأت اجرایی فرمانداری که در تهران دارد ثبت نام می کند . نمیتواند رد بکند که خیر ، شما شش ماه متوالی ساکن نبودید چه جور میشود این را رد کرد یا ثابت کرد . بنا بر این اگر میخواهیم که مسأله سکنی و ساکن بودن شش ماه در یک حوزه انتخابیه با توجه به آن فلسفه ای که عرض شد مطرح بشود باید قید « متوالی » ذکر بشود . والسلام . منشی – آقای اختری موافق . یکی از نمایندگان – مسأله شش ماه متوالی هنوز ابهام دارد . نایب رئیس – تصریح کردند که مقصود از قبل از ثبت نام نه متصل به زمان ثبت نام است اگر مجلس فکر میکند هنوز ابهام دارد باید برای رفع ابهام پیشنهاد داده شود . اجازه بدهید صحبت آقای اختری تمام بشود . اختری – بسم الله الرحمن الرحیم . از نمایندگان محترم تقاضا میکنیم توجه و عنایت بیشتر بفرمایند . نایب رئیس – پیشنهادهای مختلف نشان میدهد که ابهامی وجود دارد و مجلس میخواهد این ابهام را رفع بشود . اختری – حذف این کلمه « متوالی » خواسته و نظریه تعداد زیادی از نمایندگان را که با حذف تمام بند 9 رأی دادند تا حدود زیادی تأمین میکند . فلسفه گذاشتن این « شش ماه سکونت » برای خاطر آشنائی فرد با آن حوزه ای بوده است که میخواهد از آنجا انتخاب بشود . این پر واضح است که تحقق این آشنایی بستگی ندارد به اینکه شش ماه متوالی در آنجا بماند بلکه اگر شش ماه غیر متوالی هم به آنجا رفت و آمد کند این آشنایی حاصل میشود و تحقق پیدا میکند . اگر در مسایل فقهی در مواردی توالی را قید کرده اند برای خاطر احراز آن موضوعی بوده است که موضوع برای احکام شرعیه بوده است . باز هم به این مطلب توجه بشود ، منظور از این عبارت مسلم ، شش ماه متصل به زمان انتخابات منظور نیست . اگر شش ماه متصل به زمان انتخابات منظور بود باز توالی فاسد دیگری داشت . بنا بر این چون شش ماه متصل به زمان انتخابات منظور نیست . این عبارت را به حال خودش گذاشتن این اثر را دارد که اگر کسی شش ماه غیر متوالی ولو در ایام انقلاب ، در ایام نزدیک به انتخابات ، بعد از انقلاب ، در آنجا بوده و آشنائی داشته باشد او نتواند انتخاب بشود ، ولی کسیکه شش ماه متوالی بیست سال پیش آنجا بوده ، سی سال پیش آنجا بوده ، چون شش ماه متوالی بوده ، او بتواند انتخاب بشود . اما مطلبی که برادرمان جناب آقای غفاری فرمودند که اثبات این مطلب مشکل است ، کسیکه آمد ادعا کرد من شش ماه غیر متوالی در آنجا بوده ام ، مثبتش نظر مردم است ، وقتی مردم با او آشنا بودند ، او هم میگوید شش ماه غیر متوالی من بوده ام همان نظر مردم مثبت است ، بلکه گیر در نقطه مقابلش است که توجه داده شد و این موجب این میشود آن کسی که آشناتر هست و بیشتر از آن کسی که شش ماه متوالی بوده آنجا آمد و رفت داشته نتواند انتخاب بشود ولی کسیکه سی سال ، چهل سال پیش شش ماه آنجا بوده بتواند انتخاب بشود . بنا بر این نمایندگان محترم عنایت کنند این کلمه « متوالی » حذف بشود و همه آن خواسته هایی که مورد نظر کمیسیون و دولت هست هم تأمین میشود . والسلام علیکم و رحمة الله . نایب رئیس – آقای علوی مخبر کمیسیون بفرمائید . علوی ( مخبر کمیسیون ) – ما با حذف کلمه « متوالی » مخالف هستیم به خاطر اینکه صرفاً تنها آشنایی فرد داوطلب با حوزه انتخابیه مطرح نیست ، آشنایی مردم با او هم مطرح هست . اضافه بر اینکه اثبات اینکه شش ماه غیر متوالی در یک جایی بوده یک امر بسیار مشکلی است ، حالا هیأت اجرایی بیاید ببیند ، ده سال پیش ، پانزده روز بوده ، یازده سال پیش مثلا دوازده روز بوده ، بیاید اینها را جمع بندی کند ، یک ماشین حساب بیاورد ببیند آیا اینها شش ماه میشود یا نمیشود ، اثبات این معنا مشکل است . لذا برای اینکه یک امر با ضابطه ای در تشخیص باشد ما کلمه « متوالی » را لازم میدانیم و با حذفش مخالف هستیم . نایب رئیس – آقای معزی بفرمائید . معزی ( نماینده وزارت کشور ) – من اینجا بار دیگر عنایت برادران و خواهران را جلب میکنم به اینکه اگر واقعاً کسی در یک حوزه انتخابیه بوده که چندین سال در آنجا خدمت کرده است و مردم او را می شناسند اما قبل از ثبت نام آنجا نیست ، شش ماه قبل از ثبت نام از آنجا بیرون آمده است و با مسایل آنجا آشنا است ، مردم هم با او آشنا هستند ، اما متولد آنجا نیست ، شش ماه قبل از ثبت نام هم بیرون آمده است ، این را برادران و خواهران توجه کنند ، اگر ما با حذف این بند مخالفت کردیم به خاطر این بود که کسیکه اصلا آشنایی به حوزه ای ندارد و آگاهی ندارد و به آنجا میخواهد برود مشکلات سیاسی قبل از انتخابات و پس از انتخابات پدید میاورد . اما اینکه این چنین قید را محصور بکنیم که حتماً « قبل از ثبت نام شش ماه » باشد ، کسی باشد که آشنا به محیط باشد ، مردم هم نسبت به او آشنا هستند ، مسایل را خوب می شناسد شش ماه بر سر هم آنجا باشد کفایت میکند . برادرمان آقای علوی فرمودند هیأت اجرایی باید بیاید جمع بندی کند ، خیر ، به جمع بندی هم نیاز نداریم ، ده روز این سال ، پنج روز آن سال ، چنین جمع بندی را نیاز نداریم ، داریم که ده نفر این نماینده را معرفی کنند ، همان ده نفر اگر استشهاد کنند ، شهادت بدهند که ما شهادت و گواهی میدهیم که ایشان شش ماه در اینجا ساکن بوده است ، بدرد هیأت اجرایی میخورد و قابل پذیرش است چطور به عنوان معرفی یک شخصیت و صلاحیت او معرفی کردن ده نفر کفایت میکند ، در رابطه با ساکن بودن شش ماه هم اگر همان ده نفر بنویسند کفایت میکند ، پس مشکلی برای هیأت اجرایی پدید نمی آورد . حذف « متوالی » خیلی خوب است ، من باز توجه برادران و خواهران را جلب میکنم که با این قید متوالی قبل از ثبت نام ، انسانهای صالح ، شایسته ، آشنا را از آن حوزه انتخابیه بیرون می کنیم و آنها نمیتوانند رأی بیاورند و محدود میشود به یک افرادی در همان حوزه یا متولد یا ساکن ، که مشکلات پدید میاورد . توجه بفرمائید . بند سرنوشت ساز است . این بند واقعاً بتواند مشکلات آن چنانی را از نظر سیاسی که گفتم پدید نیاورد ، راهش هم این است که به این صورت اگر قید « متوالی » برداشته بشود و عبارت : « قبل از ثبت نام » هم به این صورت دیگر معنا ندارد ، درست خواهد شد . لذا برادران موافقت بفرمایند و رأی به حذف کلمه : « متوالی » بدهند که میتواند مشکل گشا باشد و راه را باز بکند . والسلام علیکم . نایب رئیس – بسیار خوب ، عرض شود که نایب رئیس کمیسیون نوشته اند که مقصود حتماً اتصال به زمان ثبت نام بوده است یعنی در کمیسیون که بحث شده است این اقامه زمان متصل بوده است . حالا به هر حال با توجه به این مسأله اگر این حذف میتواند راهگشا باشد مجلس است که میتواند رأی بدهد . آقای موحدی کرمانی شما رسماً توضیح بفرمائید که این ابهام رفع بشود . موحدی کرمانی – آنچه که به نظر بنده میاید ، حالا آقای ساوجی نوشته اند که مقصود شش ماه متصل به ثبت نام بوده من هیچ چنین چیزی یادم نیست ، آنچه که در ذهن من هست این است که شش ماه بایستی آنجا باشد ، این شش ماه حتماً متصل به ثبت نام باشد یعنی اگر یک ماه قبل از ثبت نام این آقا به جای دیگری رفته او نتواند کاندیدا بشود ، این طور چیزی اصلا به نظر من نیست . ولی من معتقدم که این حذف قید « متوالی » یک مقدار به مقصد کمیسیون کمک میکند و خوب است که حذف بشود و اگر باز نیاز بیشتری به توضیح باشد توضیح داده بشود . نایب رئیس – بسیار خوب ، متشکرم ، 185 نفر در مجلس حضور دارند ، عنایت بفرمائید آقایانیکه موافق با حذف کلمه « متوالی »‌هستند قیام بفرمایند ( اکثر برخاستند ) تصویب شد . قرار شد در آخر بند 9 عبارت : « برای حوزه انتخابیه خود » اضافه بشود . قبل از اینکه ما وارد دستور بعدی مان بشویم اسامی میهمانان را اعلام می کنم . میهمانان امروز مجلس جمعی از اعضای جهادسازندگی و بسیج شهرهای ماه نشان ، ابهر ، خدابنده و سلطانیه استان زنجان و جمعی از مسؤولین بنیاد شهید شهرهای استان اصفهان و گروهی از روستائیان روستای توحید حومه تهران و جمعی از مربیان امور تربیتی شهرستان دهاقان و جمعی از مدرسین و خواهران طلبه مدرسه الزهراء اصفهان هستند که مقداری زیورآلات و وجه نقد جهت کمک به جبهه های جنگ تحمیلی تقدیم به مجلس شورای اسلامی نموده اند . ما از طرف مجلس به همه آنها خوش آمد میگوئیم و به هدیه کنندگان این زیورآلات هم دعا می کنیم خداوند ان شاء الله قبول کند و به رزمندگان ما توفیق عنایت کند . نمایندگان خوزستان هم حضور جمعی از اهالی سوسنگرد و مازندران را که در قسمت تماشاچیان حضور دارند خوش آمد میگویند و از طرف مجلس هم به آنها خوش آمد میگوئیم . دستور بعد را مطرح کنید . 7- طرح سؤال عده ای از نمایندگان از آقای دکتر بانکی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و ارجاع آن به کمیسیون نایب رئیس – یکی از آقایان توضیح بدهند . آقای کاشانی بفرمائید . احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم . این سؤال در تاریخ 1/9/… توسط 67 نفر از نمایندگان تقدیم مجلس شده ، البته بعداً حدود پانزده نفر از نمایندگان امضایشان را از سؤال مسترد کردند استدعا می کنم جناب آقای یزدی حد نصاب لازم برای رسمیت مجلس را اعلام بفرمائید . نایب رئیس – بلی تذکر داده ام ، آقایانی هم که الان بیرون تشریف دارند ، تشریف میآورند به داخل جلسه . احمد کاشانی – قبل از اینکه وارد سؤال بشویم ، باید عرض کنم که این سؤال دارای یک زمینه و سوابقی هست که لازم است نمایندگان محترم از سوابق این سؤال اطلاع داشته باشند . در جلسه سه شنبه سیزدهم بهمن ماه 1360 برادر عزیزمان آقای مهندس طاهری از جناب آقای نبوی سؤالی داشتند راجع به همین مسأله برنج که من قسمت هائی از آن سؤال را که آن موقع صورت گرفته عیناً در اینجا برای شما میخوانم . ایشان میگویند « که ستاد بسیج اقتصادی ، ما می بینیم برای اینکه حق عبور اتوبان کرج تعیین بشود ، این مجلس مقداری وقتش گرفته میشود ، اما یک مسأله بسیار مهم که به حیات اقتصادی و حتی انقلاب بستگی دارد ، دولت در آن شرایط بحرانی که یک حالت انتقالی دارد ، از یک فرصت استفاده شد و پیش خود بر خلاف اجازه مجلس و بر خلاف قانون تصویب کردند که برنج دو استان را انحصاری کنند ، آنهم نه از طریق شرعی ، بلکه راه شرعی این بود که اگر واقعاً آنها ضرورتی تشخیص میدادند ، مستقیماً جریان را پیش امام می بردند ، اگر از طریق مجلس برایشان ممکن نبود یا طولانی بود ، مستقیماً حکم از حاکم و ولایت فقیه می گرفتند تا به راحتی و بدون واکنش و دردسر قضیه عمل بشود . اصل سؤال همین است که مجلس یعنی قوه مقننه درست شده برای چنین موارد مهم و اساسی و دولت نه از ولایت فقیه اجازه گرفته و نه از مجلس و یک تخلف هست » . این یک قسمت از صحبت برادرمان آقای طاهری بود و پاسخی که برادرمان آقای نبوی دادند . باز یک قسمتی از این را که مربوط به پاسخشان هست من میخوانم . ایشان فرمودند که دولت بدون اینکه از حق ولایتی که به مجلس داده شده ، استفاده کند و یا از ولایت فقیه اجازه بگیرد ، این کار را کرده است ، ( یعنی در حقیقت اعتراض به صحبت آقای طاهری ) ، طوری القای شبهه میشد که گویا این طرح جنبه های غیر شرعی داشته و دولت بدون اجازه مجلس و یا ولایت فقیه این کار را کرده است ، اینجا من رسماً اعلام می کنم که کار ما بهیچوجه جنبه غیر شرعی نداشته است ، هیچ جنبه ای نداشته است و موقعی این طرح در هیأت دولت به تصویب رسیده است که نخست وزیرش یک فقیه بوده است و ایشان هم اشکال شرعی که بوده پرسیده اند و حتی خودشان اظهار نظر نکردند و پرسیدند معلوم شد آن جنبه هم که تصور میشد اشکال شرعی است ، اشکال شرعی نبوده است ( قسمتی از پاسخ ایشان بود )‌. که البته در پایان صحبت مجدداً آقای طاهری این مسأله را عنوان میکنند که این قضیه هیچ جائی آن مجوز قانونی لازم برایش گرفته نشده . در جلسه بعدی مجلس که در چهاردهم تیر ماه وجود داشت و سخنانی آقای آقازاده وزیر مشاور داشتند ، در ارتباط با جریاناتی که برای نمایندگان محترم آشنا هست ، اظهار کردند که آن مسأله آزاد کردن برنج خلاف قانون بوده و در حقیقت آنچه را که شورای اقتصاد تصمیم گرفته بود ، قانون تلقی کردند . به نظر عده ای از نمایندگان این مسأله همانطور که سابقه امر نشان میدهد ، احتیاج به مجوز قانونی دارد و لذا این سؤال در آن تاریخ تهیه شده که من به خاطر اینکه خود متن گویای همه چیز است ، عین سؤال را اینجا میخوانم : ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به طوریکه مستحضرید طرح خرید و توزیع برنج داخلی در جلسه مورخ 22/4/62 شورای اقتصاد به تصویب رسیده است ، مستدعی است که بر اساس اصل هشتاد و هشت قانون اساسی به وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ابلاغ فرمائید که ظرف مدت ده روز برای پاسخگوئی به سؤالات زیر به مجلس تشریف بیاورند : 1- در حالیکه به حکم شرع و قانون اساسی مالک شرعی هر کالائی آزادی کامل برای تصرف در آن دارد و در موارد ضرورت نیز به موجب اجازه مورخ 19/7/60 حضرت امام مدظله مجلس شورای اسلامی تنها مرجع صالح برای تصمیم گیری است ، معهذا به موجب کدام مجوز قانونی محدودیت های مذکور در طرح خرید و توزیع برنج و آئین نامه اجرائی آن مصوب 22/4/62 شورای اقتصاد شامل موارد زیر ایجاد شده است ؟ خزاعی – آقای بانکی باید گوش کنند دارند سؤال میکنند ، این که درست نیست . نایب رئیس – بلی ایشان اینجا یک مسأله ای دارند که من عرض کردم که خوب میتوانند در … یکی از نمایندگان – آقای بانکی باید به سؤال گوش بدهند . نایب رئیس – برای اینکه رفع سوء تفاهم هم بشود ، مطلب ایشان این است که در جواب چون بحث زیاد است و اقلا یک ساعت وقت میخواهد و من تقاضای وقت هم کرده ام ، لذا فکر میکردم که آن یک ساعت وقت را مجلس به من داده ، ما داریم به ایشان عرض می کنیم که طبق آنچه که در آئین نامه هست ، این به شکل یک سؤال و جواب است که در برنامه یک ربع وقت بیشتر برای ایشان گذاشته نشده است و اگر یک ساعت وقت بخواهند ، جداگانه آن روال دیگری دارد … حالا به هر حال مسأله این موضوع بود که … احمد کاشانی – ما حرفی نداریم آقای یزدی ، پنج سؤال هست … نایب رئیس – به هر حال حالا اینطور می شود که بعد از صحبت شما که ایشان از وقتشان استفاده می کنند ، بعد اگر لازم بود ، وقت مجدد خواستند ، باز اقدام می کنند یا اینکه در کمیسیون میآیند مطرح می کنند . احمد کاشانی – بلی ، این پنج سؤال است ، هر کدامش هم انصافاً نیم ساعت وقت می خواهد ، متقابلا ما حرفی نداریم ، وقت داده بشود صحبت بکنند ، ولی در موقع سؤال و جواب نباید کار این جوری به تعویق بیفتد به عنوان اینکه من وقت میخواهم … نایب رئیس – درست است . احمد کاشانی – یک ساعت ، پنج ساعت ، ده ساعت ، هر وقت مجلس وقت داد میآیند صحبت می کنند ، مسأله ای نیست . نایب رئیس – بلی ، این در آئین نامه طبق سؤال و جواب هم مطرح شده است . بفرمائید . احمد کاشانی – و در موارد ضرورت نیز به موجب اجازه مورخ 19/7/60 حضرت امام مدظله ، مجلس شورای اسلامی تنها مرجع صالح برای تصمیم گیری است ، معهذا به موجب کدام مجوز قانونی محدودیت های مذکور در طرح خرید و توزیع برنج و آئین نامه اجرائی آن مصوب 22/4/62 شورای اقتصاد شامل موارد زیر ایجاد شده است : الف – فروش انحصاری به دولت یا اشخاصی که تنها از سرپرست ستاد بسیج اقتصادی حواله دارند . ب – جلوگیری از خروج برنج از استانها . ج – نرخ گذاری روی برنج بدون جلب رضایت صاحب آن . 2- علیرغم اصول 36 و 32 قانون اساسی به موجب کدام قانون تخلف از مقررات طرح و آئین نامه های اجرائی آن جرم شناخته شده است که مستوجب تعقیب قانونی باشد و شورای اقتصاد با کدام مجوز برای قوه قضائیه ( دادسراهای انقلاب ) تعیین تکلیف کرده است ؟ 3- علیرغم اصل 53 قانون اساسی که همه پرداخت های دولت را در حدود اعتبارات مصوب و به موجب قانون مجاز میداند ، سازمان برنامه و بودجه با کدام مجوز قانونی قرارداد اخذ و تضمین بازپرداخت زیان احتمالی مبلغ یکصد میلیارد ریال از محل سیستم بانکی به عنوان تنخواه گردان جهت اجرای طرح و خرید از شالی کاران را منعقد نموده است . 4- در حالیکه بر اساس بند (ج) … نایب رئیس – آقای بانکی قرار شد جنابعالی برای جواب سؤال آماده شوید . آقای نبوی تشریف میبرند ، این بقیه وقت را شما استفاده میکنید تا بعد ببینیم چه میشود ، از آقایان هم خواهش میکنم اجازه بدهند که آقای بانکی هم بتوانند مطالب را گوش کنند که … قائمی – تذکر آئین نامه ای دارم . نایب رئیس – بفرمائید . مهدی قائمی – بسم الله الرحمن الرحیم ، الان رقم حاضر در مجلس از نمایندگان محترم از حد نصاب کم است ، بنا بر این ادامه مذاکرات رسمی نیست تذکر بفرمائید آقایان نمایندگانی که بیرون از جلسه هستند تشریف بیاورند ، نصاب ، یعنی 135 نفر درست بشود که ادامه مذاکرات رسمی باشد . نایب رئیس – بلی بسیار خوب ، این را تذکر دادیم چند نفر بیرون تشریف دارند ، داخل مجلس تشریف بیاورند … مهدی قائمی – این مقدار هم که انجام شده ، در جلسه غیر رسمی انجام شده ، طبق آئین نامه ای که برای همه روشن هست و ظاهراً بحثی هم نداشته باشد . الان رقم شاید هم زیر صد نفر باشد و مذاکرات دارد انجام می شود . این مقدار هم که انجام شد غیر رسمی بود . ما تقاضا می کنیم وقتی رقم درست شد مذاکرات شروع بشود . نایب رئیس – تذکر دادیم ، الان تشریف میآورند داخل جلسه ، خیلی متشکر . احمد کاشانی – آقای یزدی ! من با این اخطار آئین نامه ای موافقم ، بگوئید اگر واقعاً رسمیت جلسه موکول به وجود نصف نمایندگان … نایب رئیس – من اول اعلام به آقایان عرض کردم که رعایت کنید که ما گرفتار مشکل آئین نامه ای نشویم . الان هم ضمن صحبت های جناب آقای کاشانی تذکر دادم ، آقایان هم دارند تشریف میآورند . طیب – هر وقت به نصاب رسید ، مذاکرات را میشود شروع کرد . تا جلسه رسمیت پیدا نکند ، نباید مذاکرات انجام بشود . فروغی – این کار یک روز و دو روز نیست . از اول که سؤالات مطرح شده با مجلس اینطور بازی می کنند با قانون اساسی این جور بازی ؟ … نایب رئیس – به آقایانی که بیرون از جلسه هستند بگوئید تشریف بیاورند داخل جلسه ، ما مکرر این موضوع را تذکر داده ایم و به آقایان عرض کرده ایم رعایت بکنند که ما مشکل آئین نامه ای نداشته باشیم … طیب – جناب آقای یزدی ! مشکل این است که سؤالات را میگذارند آخر وقت ، تنفس هم نمیدهند ، سؤال را به معنای تنفس در این مجلس تلقی کرده اند ، قدرت نظارتی مجلس را هم گرفته اند از روی دولت ، مشکل این است . این را بگذارید اول جلسه تا همه نمایندگان حضور داشته باشند . نایب رئیس – بلی ، یک بار این بحث مطرح شد که مجلس نظر بدهد که سؤالات را به دلیل تراکم سؤالات یک جلسه ، دو جلسه اصولا برای سؤالات گذاشته بشود ، یا در اوائل وقت گذاشته بشود . طیب – اول هر جلسه سؤال را بگذارید ، نه اینکه به عنوان تنفس ، روزی که سؤال هست . اصلا تنفس را هم وسط سؤال بدهند … نایب رئیس – بله ، من موافق هستم ، با این مسائل بحث شده است . احمد کاشانی – آقای یزدی اگر هیأت رئیسه بخواهد میتواند ، این کار را انجام بدهد . هیأت رئیسه نمی خواهد این کار انجام بشود . آخر جلسه هم که باشد وظیفه دارند بنشینند . تا حالا به این موضوع یک کلمه اعتراض نشده است . نایب رئیس – چرا اجازه بدهید ، بلی درست است . بسیار خوب حالا بگوئید آقایان تشریف بیاورند داخل مجلس ، ما بتوانیم بحث را ادامه بدهیم . هادی غفاری – با این سؤالها دولت را تضعیف می کنید . نایب رئیس – این بحث را نکنید ، آقای غفاری حق این صحبت ها را ندارید ، اجازه بدهید خودشان زبان دارند جواب هم داده میشود ، این بحث ها را نباید مطرح کنید . آقای غفاری شما در متن سؤال نباید دخالت بکنید ، بگوئید نمایندگان تشریف بیاورند داخل ، آقای کاشانی خواهش می کنم بحث را شروع کنید ، الان نصاب هست ، من از نمایندگان هم خواهش می کنم که رعایت کنند ما مشکلی پیدا نکنیم ، نمایندگانی که تعهد دارند ، بیشتر تقید دارند ، همه آنها بیشتر به هر حال تشریف دارند ، ولی پنجشنبه به دلیل مسافرت ها و مشکلات دیگر گاهی آخر وقت ها ، یک مقداری زودتر تشریف میبرند ، نه اینکه بخواهند مجلس را بشکنند ، به دلیل کارهای متفرق ناچار زودتر تشریف میبرند ، خواهش می کنم بفرمائید . احمد کاشانی – بند 4 – در حالیکه بر اساس بند (ج) از شماره 2 تصویب نامه مورخ 16/9/ هیأت وزیران ، ستاد بسیج اقتصادی حق دخالت در امور اجرائی را ندارد ، به چه دلیل اقدامات اجرائی مینماید ؟ 5- به موجب کدام قانون برنج به عنوان کالای غیر مجاز و قاچاق اعلام شده است که به مأمورین انتظامی و استانداریها دستور کنترل همه جانبه آن از نظر وزن و نوع و قیمت های خرید و فروش و غیره داده شده است و در حالیکه بر اساس اصل بیست و دوم قانون اساسی حیثیت ، جان ، مال ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است ، مگر در مواردی که قانون تجویز کند ، مجوز تفتیش اتومبیل افراد و هتک حیثیت آنان برای جلوگیری از حمل برنج متعلق به خودشان چیست ؟ با توجه به سیر جریاناتی که آقایان همه شما ناظر آن هستید و شاهد بودید اخبار و مسائلی را که در رسانه های ما و مطبوعات ما میگذشت ، این سؤال به طور جدی برای ما مطرح شد و یکی از روزها آقای نخست وزیر که به عنوان رئیس شورای اقتصاد هستند ، در یک مصاحبه ای با روزنامه جمهوری اسلامی ، جمله ای را گفتند که در صفحه اول تیتر درشت روزنامه است ، میگویند صریحاً اعلام می کنم که دولت در پی دست گذاشتن روی کالا نیست جز به اجبار و ضرورت و در چهارچوب شرع و قانون ، حق میدهید که برای ما به عنوان یک عده ای نماینده که این مسائل روشن نیست که آیا امام یا مجلس اجازه داده که در یک چنین امر بدیهی و ابتدائی که لازمه حیات جامعه اسلامی هست ، این جور دخالت بشود یا نشود ، سؤال بکنیم . جنبه سیاسی در کار وجود ندارد . اگر توجه بفرمائید در سؤال ما فقط یک شکل قانونی و صوری مطرح است ، به محتوای طرح مطلقاً نپرداختم ، نه این باشد که بگویم من با این طرح و این کار موافقم . من با این شیوه عمل ، با این طرح با همه چیز آن مخالفم ، اگر فرصتی هم بود ، یک چند دقیقه آخر آن وضع فعلی را در ارتباط با برنج درکشورمان برایتان تشریح می کنم ، ولی عمده قضیه جنبه قانونی و حقوقی مطلب علی الخصوص در ارتباط با قانون اساسی است ، چون سؤالات مشخص است ، من استدعا می کنم پاسخ بدهند ، اگر هر کجا احتیاج بود روی آن توضیح مجدد خواهم داد . نایب رئیس – جناب آقای بانکی بفرمائید . بانکی ( وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ) – بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین ، با سپاسگزاری از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که در محضرشان امکان پاسخگوئی به سؤالات گروهی از نمایندگان محترم در مورد طرح خرید و توزیع برنج داخلی و آئین نامه اجرائی آن مصوب 22/4/62 شورای اقتصاد فراهم است . ضرور میداند ضمن پاسخگوئی به سؤالات در زمینه چهارچوب کلی وضع اقتصادی کشور و اثر گذاری آن بر تصمیمات مسؤولان اجرائی ، مطالبی به طور خلاصه به آگاهی نمایندگان محترم برسد : در شرایط کنونی کشورمان تحلیل و تعلیل هر پدیده اقتصادی و تصمیم گیری در مورد آن ، با در نظر گرفتن عوامل و شرایطی ممکن است که عموماً ریشه در حضور دیرپای رژیم وابسته سرسپرده سابق داشته و بعضاً معلول جبهه گیریهای حقه جمهوری اسلامی ایران در مقابل جهانخواران و یا نتیجه طرز تلقی و عمل آنها نسبت به انقلاب اسلامی ایران است . این عوامل به صورت فهرست وار به شرح زیر است : 1- انقلاب و تبعات آن در زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و مدیریت . 2- جنگ تحمیلی . 3- محاصره اقتصادی . 4- نقدینگی زیاد و تورم که گسترش واسطه گری ، عدم گرایش منابع مالی و انسانی به تولید ، گسترش فاصله های درآمدی و تشدید فقر محرومین ، به ویژه دارندگان حقوق و درآمد ثابت و گریز نیروی انسانی کارآمد از دستگاه دولت . 5- ساخت اقتصادی وابسته که نیاز کامل به واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای و استراتژیک و اساسی از مشخصه های اصلی آن است . 6- عدم استفاده کامل از ظرفیت های موجود در صنعت ، در واحدهای آموزشی فنی و حرفه ای و در فعالیت های عمرانی . 7- سرمایه گذاری کم و عدم گسترش کافی ظرفیت های تولیدی و زیربنائی . 8- تعداد زیاد بیکاران پنهان و آشکار که تورم نیروی انسانی در بخش توزیع و عدم تکافوی سرمایه گذاری کافی برای ایجاد مشاغل مولد جهت نیروهای تازه را موجب شده است . ناهماهنگی نظام آموزشی از نظر گنجایش رشته های علمی و فنی با نیازهای واقعی کشور ، عدم تکافوی درآمدهای دولت ، بافت ناسالم درآمدهای دولت و عدم اتکای آن به فعالیت های داخل اقتصاد ، ضعف نظام اداری و نسبت بالای پرسنل خدماتی و اداری و پرسنل کارشناسی و نهایتاً وابستگی شدید اقتصاد شهرها ، آشفتگی در نظام قیمت گذاری ، مهاجرت به شهرهای بزرگ و رشد قابل توجه جمعیت . یافتن و جدا کردن عوامل اصلی از عوامل فرعی و تعیین علت و معلول در میان این عوامل و خصیصه های اقتصاد کشورمان ، کار چندان آسانی نیست . اما آنچه در سحرگاه 22 بهمن برجای بود و آنچه به لحاظ ماهیت دیرپای اقتصاد دوران طاغوت و یا با توجه به جبهه گیری های حقه جمهوری اسلامی ایران و نگرش و اعمال خصمانه جهانخواران نسبت به انقلاب اسلامی ، پس از پیروزی انقلاب حادث و یا تشدید شد در تصمیم گیری ها قویاً مؤثر هستند … نایب رئیس – جناب آقای بانکی معذرت می خواهم اگر که عنایت بفرمائید چون برنامه سؤال و جواب یک مسأله است ، برنامه بیان مطالب حضرتعالی یک مسأله دیگر است ، اگر در ارتباط با جواب آن سؤال نباشد ، ممکن است مورد اعتراض قرار بگیرد که رعایت آئین نامه نشده است . اگر مقدمه جواب سؤال است مانعی ندارد . یک طوری که از وقتتان استفاده بشود ، تا حدودی جواب سؤال داده بشود ، بعد دیگر برای مطالبتان از فرصت دیگری استفاده بشود . بانکی ( وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ) – البته به تشخیص بنده هست ، یعنی اگر اینها گفته نشود ، در اینصورت نمیشود حل کرد ، نظر بنده است به عنوان یک کارشناس . نایب رئیس – بسیار خوب ، من فقط خواستم عرض کنم که اگر مقدمیت دارد ، مانعی ندارد که از وقتتان بشود استفاده بکنید . بانکی ( وزیرمشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ) – علت اینکه من وقت گذاشتم و اینها را نوشتم و خدمت مجلس عرض می کنم ، برای اینکه اعتقاد دارم که تذکر اینها نشان میدهد که چرا ما آن تصمیم را گرفتیم و اگر تذکر داده نشود … نایب رئیس – به هر حال مرتبط با جواب باشد ، مانعی ندارد . بانکی ( وزیر مشاور ) – البته هیچکدام از مسؤولان جمهوری اسلامی خود را تسلیم این شرایط نمیدانند ، برعکس خویشتن را موظف به رفع و محو آنها میدانند ، اما واقعیت موجود این است که عرض شد ، جامعه ای با وفور کاذب ورشد ناهماهنگ پیش میرفت ، اما اینک به واقعیت می اندیشد و سیاست گذارانش اکنون خود را غرق در وفور و فراوانی مصنوعی و سرمست از درآمد بی حساب حاصل از به یغما دادن سرمایه نسل های آینده این سرزمین نمیدانند . مردمی انقلاب میکنند ، به سختی تن میدهند ، گروهی در نیمه راه خسته میشوند ، گروهی افتان و خیزان و گروهی دیگر پایمرد و استوار ادامه میدهند تا به هدفی که در آغاز برای خود تعیین کرده اند ، یعنی استقلال در تمامی ابعاد و گونه هایش برسند . ما در این موقعیت قرار داریم ، زمان ما ، زمان پرداخت به واقعیت و تصمیم گیری با توجه به واقعیات است ، دولت خدمتگزار ، انحصار طلب و طرفدار کوپن ، یا صف و یا توزیع کنترل شده نیست ، اما چهار چوبه کلی وضع اقتصادی کشور با توجه توضیحات مذکور و به ویژه شرایط اضطراری زمان ، جنگ و حصر اقتصادی و ضرورت تأمین معیشت مستضعفان ، اعمال محدودیت در توزیع و مصرف در برخی از کالاهای اساسی از جمله برنج را ناگزیر میسازد ، جنگ تحمیلی شرایط خاصی را به وجود آورده و مسائلی را برای نظام اقتصادی ما مطرح کرده است ، که ذیلا به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت . در سال 59 با شروع جنگ تحمیلی تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت ثابت دستخوش کاهش شدیدی شد و به میزان 4/16 درصد ( شانزده و چهاردهم درصد ) کاهش داشت ، به عبارت دیگر ارزش افزوده کالاها و خدمات تولید شده در بخش های مختلف اقتصادی در سال مزبور 6/84 درصد سال ماقبل آن بود . در سال 59 درآمد ملی معادل 5/16 درصد ( شانزده و نیم درصد ) کاهش داشته است و با توجه به رشد جمعیت ملاحظه میشود که در آمد سرانه مردم کشور در سال 59 معادل 6/19 درصد نسبت به رقم مشابه سال ماقبل کاهش داشته است . به عبارت دیگر متوسط درآمدی که در سال 59 عاید هر شهروند میشده ، به قیمت های ثابت نزدیک به 20 درصد نسبت به رقم مشابه سال قبل کاهش داشت . در اینگونه مواقع معمولا اقشاری از جامعه که از نظر بنیه مالی ضعیف و جزو اقشار مستضعف جامعه هستند با مسائلی آنی و حاد مواجه میشوند در حالیکه اقشار متمکن جامعه میتوانند اینگونه شرایط را راحت تر تحمل نموده و آنها را پشت سر بگذارند ، جذب شوک حاصل از شروع و استمرار جنگ تحمیلی بیش از یکسال به طول انجامید ، به طوریکه آمار و اطلاعات موجود نشان میدهد تولید ناخالص داخلی در سال 60 فقط معادل 8/2 درصد رشد داشته است که با در نظر گرفتن رشد جمعیت ملاحظه میشود که در سال 60 نیز تولید ناخالص داخلی سرانه نسبت به رقم مشابه سال قبل اندکی کاهش داشته است و تنها در سال 61 است که در نتیجه تلاش و کوشش پیگیر و همه جانبه مردم و مسؤولین تولید ناخالص داخلی رشد مینماید . کاهش تولید در سال 59 و ادامه رکود در سال 60 با مسائل و تنگناهای دیگری نیز همراه بوده است . مبادی ورودی و خروجی کالا از کشور عمدتاً به خاطر بروز جنگ و خطرات ناشی از آن با مشکلاتی روبرو شد . از آنجائی که ایجاد هماهنگی و کارآئی در عملکرد مبادی ورودی کالا نیاز به زمان کافی داشت ، در نتیجه بلافاصله پس از بروز جنگ تحمیلی واردات کالاهای اساسی با مشکلاتی روبرو گردید . کاهش تولیدات داخلی و مشکلات مربوط به ورود کالا ، حجم کالای قابل عرضه در بازارهای داخلی را کاهش داد ، لکن این هنوز تمام سخن نیست . لزوم تأمین نیاز جبهه ها قسمت قابل توجهی از همین کالاهائی که عرضه آنها کمتر و محدودتر شده بود را به سوی جبهه های جنگ و در جهت تدارک نیروهای اسلام گسیل داشت . این امر ، هم از طریق اقدامات و تدارکات دولتی و هم از طریق کمک های بی دریغ مردم انجام پذیرفت . علاوه بر این قسمت قابل توجهی از ماشین آلات ، ابزار و امکانات تولیدی و زیر بنائی کشور نیز یا مستقیماً به جبهه های جنگ رفت و یا غیر مستقیم به منظور ایجاد تدارکات و فراهم کردن امکانات لازم برای جبهه های جنگ مورد استفاده قرار گرفت . به این ترتیب از یک طرف به علت کاهش تولید ، مشکلات واردات و تأمین نیازهای جبهه های جنگ مجموع عرضه کالاهای مورد نیاز مردم کاهش یافت . از طرف دیگر به منظور تأمین نیاز مالی … نایب رئیس – جناب آقای بانکی پنج دقیقه دیگر از وقت شما مانده است . اگر به جواب سؤالات نزدیک میشوید ، ادامه بدهید ، اگر نه جواب سؤالات را یک مقداری بفرمائید که مجلس بپذیرد که پاسخگوئی بوده است . بانکی ( وزیر مشاور ) – من حس میکنم دارم نزدیک میشوم . در این مورد به اطلاع نمایندگان محترم میرساند که سهم هزینه های مستقیم دفاعی کشور که در سال 58 ، 5/18 درصد کل بودجه بوده ، در سال 60 به 30 درصد کل بودجه رسید . در این مدت هزینه های دفاعی معادل 439 میلیارد ریال افزایش پیدا کرد و اضافه بر این مسأله کسر بودجه ، مسأله نقدینگی است که نسبت های آن در سال 59 و 60 رقم های قابل توجه و نگران کننده ای بوده و هست . مقایسه بین ارقام و آمار و نمودارهائی که خدمت نمایندگان پخش خواهد شد و ان شاء الله خدمتتان خواهد رسید ، این واقعیت را نشان میدهد که فشار تورمی در مورد کالاهائی که دولت بر توزیع آنها نظارت مستقیم نداشته به مراتب بیشتر از فشار تورمی در مورد کالاهائی بوده که دولت در توزیع آن نظارت مستقیم داشته است . مثلا علیرغم اینکه کالاهای جانشینی برای حبوبات با قیمت های رسمی و به مقدار کم و بیش کافی ارائه شده است ، اما قیمت حبوبات بین سالهای 58 تا 61 معادل 155 درصد رشد داشته است . با شروع جنگ تحمیلی دولت در زمینه کنترل عرضه و قیمت کالاهای اساسی ، محدودیت هائی اعمال کرد ، چرا که با آزاد گذاشتن عرضه کالا و قیمت گذاری حتماً شاهد افزایش غیر قابل تحمل قیمت سایر کالاها می بودیم . کما اینکه قیمت برنج داخلی در مدت کوتاهی که کنترل آن لغو گردید ( آن چنانکه بعداً هم عرض خواهم کرد ) ناگهان به شدت افزایش یافت ، در صورتی که دولت نسبت به امر حیاتی کنترل توزیع و قیمت کالاهای ضروری اقدام نمی نمود و این کالاها دستخوش سوداگری و احتکار و کمیابی که ویژگی زمان جنگ هستند طبعاً معیشت اقشار قابل ملاحظه ای از جامعه دچار مشکلات و محدودیت های بسیار حاد شده و لطمات جبران ناپذیری بر پیکر اقتصاد جامعه وارد میگردید . به عنوان نمونه بد نیست تاریخ وقایع دوران جنگ اول و دوم جهانی را در کشورمان مورد بررسی قرار دهیم . ( نایب رئیس – دو سه دقیقه دیگر از وقت ایشان مانده است ) در زمان جنگ اول جهانی و به ویژه در سال 97 شمسی علی رغم اینکه ایران در جنگ مزبور درگیر نبود قحطی در سراسر کشور حاکم بود . به شهادت تاریخ فقط در استان مرکزی یک چهارم جمعیت مناطق روستائی از قحطی تلف شدند . در سایر نواحی کشور نیز وضع از این بهتر نبود . به عنوان مثال در شهر شیراز که در آن زمان پنجاه هزار نفر جمعیت داشته است حدود ده هزار نفر یعنی 20% جمعیت شهر در نتیجه قحطی تلف شدند . برای ارائه تصویری از اثر جنگ بر وضع اقتصادی کشور میتوان به بعضی از ارقام توجه کرد . در سال 97 در مقایسه با سال 92 شمسی یعنی سال قبل از شروع جنگ اول نان 9 برابر قیمت شکر 11 برابر ، و قیمت برنج 6/4 برابر و قیمت نفت 4 برابر شد . بسیاری از افراد مسن خانواده ها سالهای دردناک قحطی را به یاد می آورند . اگر از آنها علت پرسیده شود شاید ندانند که این همه مرگ و میر و تنگدستی و مشکلات فقط برای این بوده است که کشورهای روسیه و انگلیس با کشور عثمانی در نزدیکی مرزهای ما و نه در داخل مرزهای ما مشغول به جنگ بودند . سؤالی که در اینجا مطرح است این است که اگر در دورانهائی که کشور مستقیماً درگیر جنگ نبوده ، قحطی ، گرانی و تضییقات در حد ایجاد فجایع وسیع در جامعه اتفاق افتاده ، پس در زمانی که از یک طرف چند استان مرزی و مولد کشور تحت اشغال قرار گرفته ، بنادر و راههای عمده تجاری کشور مورد تجاوز واقع شده … نایب رئیس – جناب آقای بانکی وقت شما تمام شده است و همینطوری که آقای کاشانی هم فرمودند ، سؤال دو قسمت داشت ، یکی بحث حقوقی اش بود ( از نظر قانونی ) و یکی اینکه چرا چنین تصمیمی گرفته شد ؟ که جنابعالی مقدماتی که فرمودید ظاهراً مقدماتی است که برای تصمیم گیری میخواهید توضیح بدهید که البته فرصت نبود و نسبت به جنبه قانونی اش ظاهراً هیچ اشاره ای نشد . تکیه سؤال روی « قانونی بودن » است . و طبعاً هم وقت تمام شده ، حالا از نظر برنامه سؤال و جواب ما به غیر از این شکل نمیتوانیم عمل کنیم . برای صحبت حضرتعالی طبیعی است که درخواستی که نوشته شده جداگانه بحث میشود و وقت داده می شود . آقای کاشانی بفرمائید . یکی از نمایندگان – وقت را اضافه کنید . نایب رئیس – الان ما اینجا نمیتوانیم وقت اضافه بدهیم ، باید به ایشان وقت داده بشود و بیایند صحبت کنند . آقای کاشانی بفرمائید . احمد کاشانی – بسم الله الرحمن الرحیم ، من پیشنهاد میکنم ان شاء الله وقت بسیار زیادی به ایشان داده بشود ، بعداً بیایند کاملا مسائل را مطرح بکنند . یک جمله ای را هم بگویم من … ( همهمه نمایندگان ) . نایب رئیس – آقا هر دو نفرتان در کمیسیون حضور پیدا کنید و آنجا بحث کنید ، اینجا جای بحث نیست ، آقای عباسی نظم مجلس را رعایت کنید . بفرمائید . احمد کاشانی – یک جمله ای هم بگویم علت اینکه از آقای بانکی این سؤال شده به خاطر اینکه ایشان دبیر شورای اقتصاد بودند و طرح به امضای ایشان ابلاغ شده بوده والا من به شخصه وجداناً شاید انتظار نداشته باشم که ایشان پاسخگوی همه مسائل باشد ولی پاسخ ایشان را که می شنوم و مسائلی را که آن زمانی که جریان برنج مطرح بود و بوق و کرنائی را که متأسفانه تبلیغات در کشور راه انداخته بود می بینم ، احساس میکنم مثل اینکه فقط هدف این بوده که روی دستگاه قانونگذاری کشور پل زده بشود و حتی تا جائی پیش بروند که شخص امام را هم در این قضایا به شکلی شریک قرار بدهند . روزنامه کیهان سه شنبه 29 شهریور عنوانی دارد که « با تصویب شورایعالی قضائی میزان مجازات خارج کنندگان برنج غیر مجاز از گیلان و مازندران اعلام شد » . مصوبه ها را چاپ کرده بالایش نوشته ، « قسمتی از مصوبه های شورایعالی قضائی در مورد تخلفات ذکر شده که مشروعیت آن به وسیله مقام رهبری به تصویب رسیده به این شرح اعلام شده است » … آقایان میدانید این سؤال را بیش از پنجاه نفر از نمایندگان مجلس امضاء کرده اند ، ( نایب رئیس مجلس جزو امضاء کنندگان است ) بعضی از نمایندگان امام امضاء کننده این سؤال هستند ، آیا ممکن است آنها این قضیه را ندانند ، ندانند که یک چنین چیزی مشروعیتش را امام تأیید کرده و روزنامه کیهان بردارد این مطلب را به این شکل بنویسد . جناب آقای حجت الاسلام یزدی برادر عزیزمان در ارتباط با شورایعالی قضائی به مناسبت همین سؤال یک برگه ای به دستشان رسیده بود که عیناً من این را خدمتتان میگویم . نامه ای است به امضای جناب آقای مقتدائی که در این نامه همین مطالبی را که به عنوان مجازاتهای مذکور در قانون گفته ، نوشته و زیرش یک خط هم وجود دارد که این یک خط را حذف کرده اند و در روزنامه بقیه اش را چاپ کرده اند . گفته اند « مشروعیت این مجازات بستگی به موافقت امام یا تصویب مجلس شورای اسلامی دارد » . توجه میفرمائید ، البته این ایراد به نظر من وارد است . شورایعالی قضائی یک چیزی را که به عنوان مجازات مشخص می کند اگر قرار است به صورت لایحه داده بشود چرا نیامده ؟ چرا پیگیری نشده که به صورت لایحه بیاید ؟ اگر چیزی هست که میخواهد به مجلس داده بشود ، ما با این برخورد نکردیم ولی به هر حال آنها انصافاً نظرشان را زیر این نوشته اند که « مشروعیت این مجازاتها به این ترتیب هست » . ولی بنده که اینجا در حضور شما هستم و همه این نمایندگان نمیدانند آیا امام بر این صحه گذاشته که وظیفه نظارت خودشان را بر اجرای قانون در آن قسمت صرفنظر کنند یا نگذاشته ؟ و وظیفه دارند اعمال نظارت بکنند . روزنامه اطلاعات چهارشنبه بیست و ششم مرداد تحت عنوان « خرید برنج مازاد بر مصرف شالی کاران از هفته آینده آغاز میشود » مطلبی دارد که میگوید : « این مطلب را آقای جراحی معاون وزیر مشاور در امور اجرائی اعلام کرده » ، بعد اینطور می گوید « طرح خرید برنج از شالی کاران استانهای گیلان و مازندران بر اساس برنامه مدونی که به تصویب قوای سه گانه رسیده با همکاری شالی کاران و دست اندر کاران به اجراء گذاشته میشود » . کدامیک از نمایندگان از این طرح اطلاع دارند یا اساساً این طرح را دیده اند که تصویب کرده باشند و برای اجراء داده باشند ؟ بنده به شخصه مدتها دوندگی کردم تا توانستم این طرح را به دست بیاورم و استدعا میکنم آقایان نمایندگان مطالعه بفرمایند ببینند به نام نمایندگان مردم در این کشور چه کاری صورت می گیرد ؟ واقعیت برنج را و وضعیتی که الان دارد وقتی آدم نگاه بکند می بیند که این مردم حق دارند به ما بد بگویند ، می گویند شما نماینده ما هستید ، آیا شما رضایت دارید که به این ترتیب عمل بشود ؟ در محور لوشان – قزوین ببینید چه رفتاری با این مردم میشود ؟ یک نفر آدم شمالی که در یک شهرستانی دارد زندگی میکند این آدم اگر در گذشته 30 کیلو ، 40 کیلو ، 50 کیلو برنج را بستگانش میتوانستند برایش ببرند ، این الآن باید خودش از آنجا بلند بشود برود آنجا تا به او اجازه بدهند بتواند این کار را انجام بدهد . یا آن کسانی که در این مملکت در امر توزیع ( سی هزار نفر آدم خرده پائی که در این مملکت که در امر توزیع ) دست اندر کار بوده اند ، اینها صلاحیت کار ندارند و باید بیست و پنج ، شش هزار نفرشان را کنار بزنند فقط چهار هزار نفر افرادی که عامل توزیع قند و شکر بوده اند ، حق توزیع داشته باشند ؟ پس چه کسی در این مملکت قابل اعتماد است که آنها قابل اعتماد نیستند ؟ ( نایب رئیس – وقتتان تمام شده است شما تکلیف سؤال را روشن کنید ) خیلی عذر میخواهم ، البته وقتی که ما می بینیم در روزنامه تیتری به این ترتیب زده میشود که « 95% کسبه کشور برای رسیدن به مال دنیا رعایت حدود اسلامی را نمی کنند » طبیعی است که باید یک چنین تصمیماتی هم به این ترتیب گرفته بشود . به هیچوجه پاسخ سؤال من داده نشده ، یک کلمه اش پاسخ داده نشده ، انواع و اقسام تخلفات از قانون اساسی و قانون وجود دارد و من معتقدم باید حتماً در کمیسیون بیایند آقایان پاسخ بدهند . ما نمی گوئیم نباید تصمیماتی که به استناد ضرورت لازم است گرفته بشود . ولی برای تشخیص این قضیه مرجعی دارد . این مرجع هم مجلس هست ، بیایند بحث کنند اگر تصویب شد بروند اجراء کنند . چنانکه در مورد سایر کارها انجام شده . روی این مطالبی که عنوان کرده بودم مورد به موردش بحث هست و دلیل دارم ولی فرصت بحث نیست . خیلی ممنون . نایب رئیس – بسیار خوب ، پس سؤالتان به کمیسیون ارجاع میشود ( دکتر بانکی – اجازه بدهید مطلبی را عرض کنم ) . البته این نمی تواند به شکل سؤال جواب ادامه پیدا کند ، ولی حالا بفرمائید . دکتر بانکی ( وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه ) – برای اینکه مطالب شنیده میشود بنده اینجا صریحاً به عنوان عضو دولت عرض میکنم اظهار نظر آقای نخست وزیر صد در صد در این مورد درست است . ما مجوز شرعی قانونی در این مورد داشتیم و دقیقاً داشتیم توضیح میدادیم و به موقعش هم میخواستیم برسیم که به کمیسیون ارجاع شد . بنده هم معتقدم که کار خیلی خوبی است که به کمیسیون ارجاع بشود .آن حرف بسیار درست است . ما داشتیم توضیح میدادیم که از کدام شرایط قانونی مان استفاده کردیم و توضیح بدهیم که شرایطی که بر ما حاکم بود که ما را مجبور کرد از قدرت قانونی مان استفاده کنیم و اگر نیاز به مجوزهای شرعی هم داشت استفاده کنیم ، توضیح بدهیم . من اگر میدانستم که یک ربع وقت دارم مسلماً تقاضا میکردم . نایب رئیس – من که اول عرض کردم جناب آقای بانکی که برنامه سؤال و جواب غیر از برنامه مسائل است . من اول عرض کردم که الآن به شکل سؤال و جواب است و برای وقت ، طبعاً درخواست وقت جنابعالی گذاشته میشود و ان شاء الله سعی می کنیم یک ساعت وقت برایتان بگذاریم . سؤال رسیده را اعلام کنید . 8- اعلام سؤال خانم طالقانی از وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی منشی – خانم طالقانی نماینده تهران از وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی در مورد اعتیاد و معتادین سؤال کرده اند . نایب رئیس – اسامی غائبین را بخوانید . منشی – غائبین غیر موجه جلسه امروز پنجشنبه مورخ 6/11/62 آقایان : جعفری نماینده باختران ، سید هادی خامنه ای نماینده فریمان ، آقای زنگنه نماینده شیراز ، آقای نادی نماینده نجف آباد و خانم دستغیب نماینده تهران . 10 نفر هم تأخیرهای از 16 تا 38 دقیقه دارند که در پرونده هایشان ضبط می کنیم . 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رئیس – جلسه بعد صبح یکشنبه هفته آینده ساعت 8 خواهد بود . ختم جلسه اعلام میشود . ( جلسه در ساعت 05/12 پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی