جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه560 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه560 )

  • یکشنبه ۲۵ دی ۱۳۶۲

صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه بیست و پنجم دیماه 1362 . فهرست مندرجات:1ـ اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید.2ـ بیانات قبل از دستور آقایان رحیمی حاجی بابایی ،آقا محمدی و زواره ای 3ـ تذکرات نمایندگان به مسؤولان محترم اجرایی کشور بوسیله آقای رئیس. 4ـ تصویب قانون اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب 28 آذرماه 1338 وبرقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان و نوادگان اناث . 5ـ تصویب قانون استفاده از ساعات آزاد اساتید ومدرسین دانشگاهها ودر آمد کارگاهها. 6ـ اعلام وصول 4 فقره لایحه از طرف دولت. 7ـ بحث پیرامون لایحه راجع به نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی. 8 ـ پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده ودستور آن. جلسه ساعت هشت و پانزده دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.1ـ اعلام رسمیت جلسه وتلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم با حضور 182 نفر جلسه رسمی است.دستور جلسه قرائت شود.منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم.دستور جلسه پانصدوشصتم روز یکشنبه بیست و پنجم دی ماه 1362 هجری شمسی .مطابق با یازدهم ربیع الثانی 1404 هجری قمری.1ـ گزارش شور دوم کمیسیونهای کار وامور اداری واستخدامی و برنامه وبودجه وامور اقتصادی ودارایی در خصوص لایحه اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب 28 آذر ماه 1338 وبرقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان ونوادگان اناث.2ـ گزارش شور دوم کمیسیونهای آموزش،فرهنگ،تحقیقات وامور اقتصادی ودارایی در خصوص طرح استفاده از ساعات آزاد اساتیدومدرسین دانشگاهها ودرآمد کارگاهها.3ـ گزارش شور دوم کمیسیون قضایی در خصوص نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی.4ـ گزارش شور دوم کمیسیونهای داخلی وقضائی درخصوص لایحه انتخابات مجلس شورای اسلامی.رئیس ـ تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد وآل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ـ بسم الله الرحمن الرحیم شرع لکم من الدین ماوصی به نوحاًوالذی اوحینا الیک وماوصینا به ابراهیم وموسی وعیسی ان اقیمواالذین ولا تتفرقوا فیه کبر علی المشرکین ما تدعوهم الیه الله یجتبی الیه من یشاء ویهدی الیه من ینیب.وماتفرقواالا من بعدماجاءهم العلم بغیاًبینهم ولولا کلمة سبقت من ربک الی اجل مسمی لقضی بینهم وان الذین اورثواالکتاب من بعدهم لفی شک منه مریب.فلذلک فادع واستقم کما امرت ولا تتبع اهواء هم وقل امنت بما انزل الله من کتاب وامرت لا عدل بینکم الله ربناوربکم لنا اعمالنا ولکم اعمالکم لاحجة بیننا وبینکم الله یجمع بیننا والیه المصیر.(صدق الله العلی العظیم ـ حضار صلوات فرستادند) «ازآیه 12الی 15 سورة الشوری» 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان رحیمی حاجی آبادی،آقا محمدی و زواره ای. رئیس ـ سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید.منشی ـ آقای رحیمی حاجی آبادی نماینده ماهشهر ، آقای آقا محمدی نماینده همدان ، آقای زواره ای نماینده تهران.رحیمی حاجی آبادی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «وماالنصر الا من عندالله العزیز الحکیم».جنگ همچنان مسأله اصلی کشور است وکلید حل مشکلات چه از نظر اقتصادی وچه از جنبه های دیگر وعزت وشرف ما در جنگ است.تامسأله جنگ حل نشود ، مشکلات مرتفع نخواهد شد.کشوری که تمام نیروهای کاری متعهدش را در جنگ وپشت جبهه به خود مشغول ساخته،وحداقل یک سوم بودجه اش به جنگ اختصاص یافته وبیش از 1200 روستا وچندین شهرش به کلی ویران گشته وهر روز دشمن بی رحم شهرهای دیگرش را مورد حملات موشکی قرار میدهد وبالاخره مملکتی که شرق وغرب علیه او قیام کرده وصدور انقلابش خواب راحت را از جنایتکاران گرفته تا مسأله جنگش حل نشود،مشکلات وکمبودها وتورم وکسر بودجه ادامه خواهدیافت.ملت بزرگ ماهمچنانکه تا کنون خم به ابرو نیاورده واستقامت وایثارش دشمن بی رحم را عصبانی کرده باید خود را برای برخورد با همه مشکلات آماده سازد.واین خدا است که پیروزی را در گرو برخورد جدی با مشکلات وسختی ها میداند.«ام حسبتم ان تدخلواالجنة ولما یاتکم مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البأساء والضراء وزلزلوا حتی یقول الرسول والذین آمنوا معه متی نصرلله الا ان نصرالله قریب» آری ملت شریف ایران دین خود را به اسلام ادا کرد ولیاقت نصرت وامدادهای پی در پی خداوند را پیدا کرد وعجز وناتوانی دشمن را امروز در صحنه نبرد می بیند.به صدام این بازیچه مثلث شوم اعلام میکند که هر چه حمایتت کنند،قدرت وکیانت از شاه معدوم ایران بیشتر نخواهد شد.درست همین روزها بود که ملت بزرگ ایران شاه را از کشور اسلامی ایران بیرون کرد وبرای همیشه دست آمریکا را کوتاه.اکنون همان ملت وهمان رهبر با قدرتی بیشتر برای نابودی حزب بعث ونجات ملت عراق بپاخاسته وبنابه وظیفه اسلامی،انسانی خویش مصمم است تا شرق وغرب بر مستضعفین جهان حکومت می کنند وتا ارتش سرخ در افغانستان جنایت میکند وتامردم جنوب لبنان قتل عام می شوند وبالاخره تا رژیم اشغالگر قدس زنان وکودکان مسلمان را به آتش می سوزاند وتا هنگامی که مظلوم در جهان است،از پای ننشیند وبه نصرت خداوند ایمان دارد «ولقد سبقت کلمتنا لعبادناالمرسلین انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون ».ورزمندگان کفرستیزما ،این لشکریان خدا به حکم قرآن که می گوید«فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم» کافران را در میدان نبرد امان نخواهند داد«انامن المجرمین منتقمون» اماتذکرات:1ـ مسؤولان ومجریان در مصاحبه ها و سخنرانیها سطح توقعات مردم را بالانبرند وازبلند پروازی ها وخلاف گوئیها جداً بپرهیزند وخود را در نظر مردم بی اعتبار نکنند.مجبور نیستید بیشتر قدرت امکانات موجود به مردم وعده دهید وسرانجام چوپان دروغگو از کار در آئید.2ـ ملت ما با رشد فرهنگی وانقلابی که دارد هرگز از کمبود ها ومشکلات به تنگ نیامده ونخواهد آمد،آنچه کاسه صبر مردم را لبریز کرده ناعدالتی ها وتبعیض هااست.از توزیع ظالمانه کالاها مینالند.روابط وپارتی بازی هاست که مردم را سخت عصبانی وبه تنگ آورده است.مردم به ما میگویند میدانیم کشور ما در حال جنگ است،آن هم جنگ بعد از انقلاب وبا همه قدرتها ونیز میدانیم در حصر اقتصادی هستیم ومیدانیم انقلاب کرده وپای همه مشکلاتش تاجان ایستاده ایم.اما اگر کمبود هست،چرا برای بعضی ها فراوان هست؟در مورد احتکار وگرانفروشی هم صحبتهاو مصاحبه های فراوانی تا به حال شده،ولی سرانجام برای مردم ما روشن نشد محتکر اصلی کیست وعوامل گرانفروشی در چیست،وآیا با شلاق وتعزیرات می توان این درد بی درمان را دوا کرد؟ 3ـ بر خلاف تأکیدهای مکرر امام وحضرت آیةالله منتظری کاغذ بازی وسرگردانی مردم برای یک کار جزئی روز به روز در ادارات بیشتر شده وچه بسیارند افرادی که هنوز در ادارات نفوذ دارند ونه تعهد به انقلاب دارند ونه از خدا می ترسند،واینان جان مردم را به لب آورده واین درد بی درمان جزبا یک تحول عظیم اداری درمان نخواهد شد.فرمان هشت ماده ای امام در این مورد بسیار ره گشا بوده که متأسفانه با چند مصاحبه وسخنرانی پرشورغیرمنصفانه وبدون بسم الله ذبح شرعی اش کردند.4ـ مدت زمانی است بعضی از وزارتخانه ها وادارات دولتی برای کنار زدن افراد مکتبی متعهد کمر همت بسته اندکه سخنان صریح وقاطع حضرت آیةالله منتظری در سمینار مرکزی ائمه جمعه واعلام خطر معظم له در این مورد ورونق بازار بلی قربا گوهادلیل این مدعاست .به امید آنکه مسؤولین با این خطری که اساس انقلاب را تهدید میکند قاطعانه برخورد ونگذارند انقلاب به سمتی رود که دشمنان می خواهند.5ـ در ابتدا نظر مبارک شورای عالی قضائی رابه فرمان حضرت امیر به مالک که فرمود«ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک»ای مالک کسی را که میخواهی جان ومال وعرض وناموس مردم را در اختیارش قرار دهی تا میان مردم به عدل حکم کند جلب کرده ومیخواهم کسانی که توان علمی ودرک فقهی را ندارند از کار بر کنار که نداشتن یک دادگاه در بعضی از موارد از بودن آن بهتراست.اگر خدای ناکرده یک قاضی کوچکتری انحرافی داشته باشد،بزرگترین ضربه را به اسلام خواهد زد،واز دادگاهها میخواهم قدری درها را به روی مردم باز تا مردم بتوانند با مسؤولین قضا درد دل کنند.ونکته دیگری که شورای عالی قضائی لازم است به آن توجه کندترتیب اثر دادن به نظریات بازرسی کل کشور است که با حمایت آن یقیناً تخلفات مسؤولین کمتر خواهد شد وخلاصه رسیدگی به وضع خانواده زندانیان که از نظر مالی در مضیقه هستندتا خدای ناکرده در اثر فقر مالی به تباهی وفساد کشیده نشوند.6ـ صنعت فرش که از بهترین منابع ارز بعد از نفت بود در حال نابودی قرار گرفته وخانواده های مستضعفی که در شهر وروستا از پرتو صنعت قالی ارتزاق میکردند اکنون برای قوت لایموت خود دست بسوی کمیته امداد امام دراز کرده ودولت هم برای تأمین مایحتاج عمومی دست به سوی نفت ،آیا این است معنای خارج شدن از تنگنای تک محصولی که برایش شعار میدهیم.از مسؤولین میخواهم،مخصوصاً وزیر محترم بازرگانی با توجه به صحبتهائی که در مجلس فرمودند،برای رضای خدا وصدها هزار خانواده با شرفی که زندگی شرافتمندانه شان با آه وسوز وفقر وپریشانی مبدل گشته فکری بیندیشندونگذارنداین زحمتکشان در جمهوری اسلامی له شوند،واین هنر زیبا به نابودی کشیده شود.7ـ کشاورزی که بر محور بودن آن معتقدیم بر خلاف شعارهائی که داده می شودعملاً فراموش شده وهر روز شاهد خالی شدن روستاها وهجرت کشاورزان هستیم.سهمیه ناعادلامه کالاهای اساسی بری روستا نشینان واعمال سیاستهای غلط،قرار دادن سهمیه آرد برای روستاهای گندم کار وسوق دادن آنان به مصرف گرائی وبی توجهی به آب کشاورزان ومحروم بودن از مزایای شهری دلیل این مدعاست .این فاجعه است.روستائیانی که روزی تولید کننده وصادر کننده بودند امروز بجای درخواست ابزار تولید وکشاورزی درخواست سهمیه گوشت وکره وتخم مرغ وگندم وارداتی داشته باشند.آیا راستی وزارت کشاورزی در این پنج سالی که از پیروزی انقلاب گذشته برای آن همه زمین زرخیز خوزستان چه کرده است؟وآیا در برنامه پنج ساله چه طرح وبرنامه ای برای بیش از یک میلیون وهشتصدهزار هکتار زمین زرخیز آن دیار که پنج رودخانه بزرگ اطرافش را محاصره کرده در نظر گرفته که متأسفانه برنامه پنج ساله هم مشوق شهر نشینی است.از باب نمونه بر پایه برنامه پیش بینی شده 71 درصد ازکل سرمایه گذاری در بخش مسکن به مناطق شهری و29 درصد بقیه به مناطق روستائی کشور اختصاص یافته وقس علیهذا تفاعل وتفعلل.درپایان اگربه نظر مبارک وزیر محترم پست وتلگراف وتلفن سه سال وعده وتأخیر کافی است،مخابرات ماهشهررا راه اندازی وبه وزارت نیرو در مورد طرح جامع آب رسانی بندرامام وفاضلاب ماهشهر وبندرامام که مسؤولیت آنرا به عهده گرفته،برای چندمین بار تذکر میدهم.ودر خاتمه به ملت عزیز ومظلوم لبنان تبریک عرض میکنم که قهر خدا این جنایتکار را بحمدالله از این ملت گرفت.والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته.منشی ـ آقای آقا محمدی نماینده همدان.آقا محمدی-اعوذبالله من الشیطان الرجیم.بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به امام امت رهبر بزرگ انقلاب اسلامی وقلب تپنده امت مسلمان وبا درود به رزمندگان پر توان جبهه های حق علیه باطل .اینک که در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهداف انقلاب اسلامی که حذف بهره از سیستم بانکی بوده است،در حال اجرا است وبزودی شاهد حذف بهره از کل سیستم بانکی خواهیم شد،این قدم بسیاراساسی و مهم را که موجب نجات هفتاد هزار کارمند بانک از اینکه واسطه ربا باشند ونزدیک بیست میلیون مشتری بانک که آلوده به این قضیه می شوند اینک که نجات پیدا می کنند،به همه تبریک گفته می شود وبه عنوان یک قدم بسیار مهم واساسی باید صدا وسیما ومطبوعات ما به این مهم بپردازند واثرات مهم آن را مورد توجه قرار بدهند.اولین نکته اجرای احکام الهی است که هدف از انقلاب وقیام ملت مسلمان ایران بوده است ،واینک من در اینجا ضمن تبریک این پیروزی برای جمهوری اسلامی مقداری در مورد اثرات اقتصادی حذف بهره از سیستم بانکی،مطالبی تقدیم می کنم:نکته ای که در لایحه با تغییراتی که در مجلس شورای اسلامی داده شد،وقابل توجه است،این است که از این به بعد سیستم بانکی به جای این که در جهت منافع عده ای از سرمایه داران نظام اقتصادی کشور را به اختلال بکشاند وبه جای اینکه موجب بوجود آمدن تنگناهائی د رکشور بشود،بر اساس منافع عده ای خاص،اینک در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار می گیرد که فصل اول لایحه به طور مشروح ومفصل اهداف نظام بانکی را بیان کرده ویکی از آن اهداف برزگ ماده 4 آن حفظ ارزش پول است که انشاءالله با نوع اجرائی که مسؤولین اجرائی آئین نامه هایش را تدوین خواهند کرد،این مهم به انجام خواهد رسید.نکته دوم این است که ما قرض الحسنه را وارد سیستم بانکی مان کردیم وبا توجه به ماده 3 قانون که حسابها را دو حساب اعلام میکند.یکی حساب قرض الحسنه که جاری وپس انداز است ویکی حساب سرمایه گذاری مدت دار وحساب سرمایه گذاری،می بینیم که حساب قرض الحسنه رسماً وارد سیستم بانکی می شود وخودش یک محور عمده ای را تشکیل میدهد.با عنایت به میزان اقلامی که در حساب جاری وپس انداز جریان داشته که نسبتش 13و18 است،با آنچه که در سپرده های مدت دار بوده که 5 است ،به فرض اینکه مقداری از پس اندازها را مردم بخواهند مدتی در بانکها نگه بدارند وبه حساب سپرده مدت دار تغییر بدهند می بینیم که رقم عظیم وهنگفتی در حساب قرض الحسنه باقی میماند که در جهت اهداف تعیین شده قانون اساسی که در قانون هم ذکر شده که کسانی که ابزار کار ندارند ،در اختیارشان قرار داده بشود،ان شاءالله می تواند بسیار کار ساز ومهم باشد،و در حقیقت ما می توانیم بگوئیم که با اجرای این قانون حسابهای قرض الحسنه چیزی معادل حسابهای سرمایه گذاری بلکه بیشتراز آن خواهد بود واین آوردن قرض الحسنه در داخل سیستم یک قدم بسیار مثبت ومهمی است که برداشته شده است.نکته دومی که در این قانون به آن توجه شده ،این بوده که ما در بعضی قسمتها که گردش پول باعث نابسامانی هائی میشده،آن را ممنوع کردیم،من جمله در امر خرید وفروش ساختمان بوده که با ریختن پول در آنجا وتبدیل کردن ساختمان که یک نیاز واقعی است به یک کالای تجارتی ،موجب نابسامانی های فراوان می شد وبا عنایت به مانده اعتبارات تا پایان شهریور 61 که در امر ساختمان 108،در صنعت 64،در بازرگانی 51،ودر کشاورزی38 است،می بینیم که ریختن این همه پول در امر ساختمان که نه تولید ساختمان بلکه مبادله ساختمان موجب این همه نابسامانی بوده ودر این لایحه ممنوع شده است که بانکها دیگر در این زمینه قدم بر ندارند واین موجب شکسته شدن قیمتها خواهدشد وموجب پائین آمدن اجاره ها به تناسب خواهد شد،واز آن طرف بانک را موظف کردیم که با گرفتن زمین به ساختن ساختمانهای مناسب بپردازد واز آن طرف از تولید یا پرداخت پول برای تولید کالاهای تجملی وغیر ضروری ممنوع شده وبنابر این بانک دیگر در جهت های مضر هیچگونه فعالیتی را نخواهد داشت.نکته بعدی که در اینجاتوجه شده،نوع اعتباراتی است که می خواهد توزیع بشود،با توجه به اینکه در گذشته پول،پول می آورد.اینک با اجرای عقود اسلامی دیگر هر کسی می تواند از اعتبار مناسبی برخوردار بشود.فقط کافی است که من یک رقم از آماری را که در بانک ملت وبانک تجارت در گذشته قبل از انقلاب اتفاق افتاده بگویم تا معلوم بشود که اثرات این لایحه چه خواهد بود.تاسال 59 در بانک ملت65 تا70 درصد کل اعتبارات بانک در اختیار 331 نفر یا مؤسسه قرار داشته بود.در بانک تجارت تا 31 شهریور54 درصد از کل اعتبارات در اختیار 445 نفر یا مؤسسه وشرکت قرار داده شده بود،که بعضی ها میگفتند حتی ممکن است کسانی مشترکاً هم از بانک ملت گرفته باشند هم از بانک تجارت.یعنی دو بانک عمده که مجموعه 23 بانک بوده که ما بعد از انقلاب ادغام کرده ا یم در اختیار 776 نفر یا مؤسسه قرار داده می شده وبه این وسیله بوده که کسانی در این کشور چاق می شدند وعده بسیار زیادی باید لاغر می شدندوبه این صورت در می آمده که با اجرای این عقودکه هر کس باید کاری را بداند وابزاری را نیازمندباشدکه برود به بانکها مراجعه بکند،این اعتبارات در سطح کلی مردم توزیع می شود.نکته دیگری که قابل ذکر است نوع تقسیم سپرده های بانکی است در روستاها وشهر ها ودر بین استانهای مختلف بوده است که با عنایت به نکته ای که در قانون پیش بینی شده وذکر خواهیم کرداین را هم قانون علاج کرده است.به فرض در یکی از بانکها جمع سپرده های استانها 173 میلیارد را از استانها جمع آوری کرده ولی در ازایش 77 میلیارد به استانها پرداخت کرده است.بر عکس در تهران 238 میلیارد که جمع آوری کرده،245میلیارد پرداخت کرده است طبیعی است که پرداخت این همه پول در داخل تهران،تهران را بزرگتر میکندوعدم پرداخت آن به نقاط محروم به محرومیت آنها می افزاید.یا در زمینه کشاورزی همانطوری که اشاره کردم از کل اعتباراتی که در ساختمان در 108رفته است،در صنعت64،در تجارت51،ودر متفرقه 52،در کل کشاورزی مانده اعتبارات 38 بوده است،طبیعی است که به این سبک حرکت کردن موجب این اختلافات ونابسامانیها وافزایش مصرف وجلوگیری از تولیدمی شده.با عنایت به نکته ای که در لایحه پیش بینی شده که اعتبارات سیستم بانکی باید بیاید برنامه پنج ساله اش به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد وبرنامه سالانه آن باید به تصویب هیأت دولت برسد،این نکات تماماً در آن ملحوظ خواهد شدوتماماً میزان سرمایه گذاری ها در نقاط مورد نظر اعمال خواهد شد.یعنی در اینجا نمایندگان محترم لایحه راکه در روزهای آینده تقدیم مجلس خواهد شد ،ان شاءالله در جریانش قرار خواهندگرفت.جاهائی را که محروم تشخیص میدهندبرایشان اعتبارات بانکی منظور خواهند کرد.رشته هائی را که برایش اولویت قائلنداعتبار بانکی منظور خواهند کرد وسیستم بانکی ناچار باید در آن چهار چوب حرکت بکند وطبیعی است که وقتی برنامه سالانه هم با هیأت دولت تنظیم بشود ،همراه باسایر برنامه های مملکتی حرکت می کند وسیستم بانکی که تا بحال یک چیزی معادل بودجه عمل میکرد،اما به دور از ضوابطی که مراجع تصمیم گیری کشورباید روی آن نظر میدادند وفقط شورای پول واعتباربود که نظر میداداینک این نظر در اختیار دولت ونهایةدر اختیار مجلس شورای اسلامی خواهد بودکه انشاءالله با نظراتی که نمایندگان محترم خواهند داشت وبا آنچه که از مجلس شورای اسلامی تا کنون دیده شده انشاءالله در جهت مستضعفین در حمایت از کشاورزی وانشاءالله در خدمت تولیدسیستم بانکی متحول خواهد شد.با عنایت به این نکاتی که عرض کردم خلاصه مطلب این خواهد شد که پنج هزار میلیارد ریال اعتباری که سیستم بانکی در این کشور میتواندبه چرخش در بیاوردومقدار زیادی از آن در قرض الحسنه خواهد رفت وافراد بدون وسیله وکسانی که کاری بلد هستندوامکان کار ندارند وقانون اساسی این را از وظایف دولت قرار داده ان شاءالله برایشان این امکان از طریق سیستم بانکی فراهم خواهدشدوهمچنین کسانی که بخواهند در سرمایه گذاری ها شرکت کنند امکان بردن سود متناسب در امر تولید برایشان بوجود خواهد آمدوهمچنین تغییرات اساسی در جهت حال مستضعفین ان شاءالله مراعات خواهد شدوهمانطور که عرض کردم مهمتر از همه هفتاد هزار کارمندبانکی ما از ربا واز عامل ربا بودن نجات پیدا خواهند کردوبیست میلیون مشتری بانکی ما از این بلای خانمان سوز واز آن چیزی که محاربه با خدا نامیده شده است وآثار شومی را در جوامع داشته است.رئیس-وقتتان تمام است.آقامحمدی-انشاءالله پاک خواهدشدواین پیروزی انشاءالله بر امت مسلمان مبارک باد بدان امید که به بهترین وجه به اجرا در آید.والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته.منشی-آقای زواره ای نمایده تهران.زواره ای-بسم الله الرحمن الرحیم،با سلام به امام عزیز وامت ایثارگروشهید پروروشهیدان گرانقدر اسلام وبا درود به رزمندگان دلیر وفداکارجبهه های نبرد حق علیه باطل که با اتکال به خداوندوتکیه بر نیروی ایمان وروحیه ایثار وفداکاری علاوه بر حفظ کیان اسلام وسرکوب دشمنان داخلی وخارجی میروندتا به یاری خداوند طومار عمر ننگین وذلت بار زژیم دست نشانده عراق را در هم پیچیده ومردم مسلمان عراق را از سلطه نوکران جبار استکبار جهانی نجات دهندعنایات الهی ومقاومت وپایمردی ملت مسلمان در جنگ تحمیلی موجب انتقال ارزش های انقلاب اسلامی به درون ملل محروم عالم گردیده واین امر خواب راحت را از کسانی که دهها سال خود را قدرتهای فائقه وبلامنازع جهان میدانستند گرفته وآنان را با امواج خروشان قهر ملل مسلمان ومحروم جهان مواجه ساخته است این تحولات وضربات ناشی از آن سردمداران کفر جهانی را دچار پریشان خاطری وهذیان گوئی نموده ودر رسانه های گروهی خود با صرف میلیونها دلار به یک سلسله تحلیل وتفسیر های ابلهانه دست می یازندکه نشان دهنده عمق اضطراب و وحشت آنان از انقلاب اسلامی است.یک روز سفریک روحانی به اروپا برای معالجه را مأموریت برای به آتش کشیدن منافع آمریکادر آلمان تفسیر می کنندوروز دیگر ورود احتمالی یک مسلمان ایرانی به خاک چین را مأموریت برای انهدام سفارت آمریکادرآن کشور.گرچه اینگونه تبلیغات مغرضانه وآنهم در سطح وسیع به خیال خام طراحان تبلیغاتی استکبار جهانی بمنظور مخدوش ساختن چهره انقلاب اسلامی در نزد جهانیان لیکن مبین عمق وحشت واضطرابشان از قیام ملل مسلمان ومحروم نیز می باشد وبا عدم درک واقعی انقلاب اسلامی بیهوده تلاش مینمایندکه هرروز با ترفند تازه ای ملت ایران را تهدید نمایندیک روز با طرح سوپر اتانداردهای اهدائی فرانسه وروز دیگر با اتحاد خیالی جلال طالبانی با رژیم محتضر عراق.این قبیل تشبثات انسان را متوجه فرمایش امام صادق سلام الله علیه می سازدکه فرمودخداوند دشمنان مارااز احمق ها آفریده است راستی مگراز ابتدای جنگ تحمیلی تا به حال طالبانی در کنار صدام قرار نداشت که حالا می خواهد حامی صدام شود مگر شرق وغرب ونوکرانشان در منطقه با قراردادن همه امکانات خود در اختیار رژیم بعثی چه غلطی توانستند بکنندکه امروزاین رسالت به طالبانی محول میشود.اینگونه تشبثات برای رژیم محتضر عراق مبین نهایت ضعف جهانخواران در برابر انقلاب اسلامی ایران است.آمریکا شوروی وفرانسه بدانند که ارزش های انقلاب اسلامی به سراسر جهان صادر شده ودیگر هیچ قدرتی قادر نیست جلو این حرکت کفر ستیز الهی رابگیرد خوبست حکام کشور های اسلامی بخود آیند ودست از نوکری بیگانه بر داشته وبه آغوش ملت های مسلمان خود بازگشته وگذشته هارا جبران نمایند وبدانند که ملت های مسلمان بیدار شده ودیگر تحمل حکام فاسد ودست نشانده را نمی نمایند.سخنی چند با مسؤولین : یکی از مشکلات امروز جامعه ما گسترش روز افزون مواد مخدر است.با قبول اینکه این درد خانمان سوز جوامع بشری که یک پدیده استعماری است امروز به شکلی وسیعتر وگسترده تر دامنگیر خود استعمارگران شده است وبا عنایت به اینکه این معضل بزرگ اختصاص به جامعه ما نداردوغالب جوامع بشری از آن رنج میبرندوبا تشکر وتقدیر از همه دست اندرکاران ومسؤولین مبارزه با این بلای خانمانسوز وآفت بزرگ اجتماعی تذکر نکاتی را لازم میدانم : در برخورد با یک پدیده اجتماعی ومبارزه برای ریشه کن کردن مفاسدوجرائم گرچه کیفر دادن مجرمین از اولویت خاص برخوردار است ولازمست اما کافی نیست اگر مسؤولین قضائی ودیگر قوا تصور کنند که تنها با برخورد قانونی با مجرمین پیدا وآشکار وبدون توجه به علل وعوامل ایجاد زمینه فسادوارتکاب جرم در جامعه ومبارزه همه جانبه با تمام ابعاد گوناگون پیدا وپنهان ومستقیم وغیر مستقیم میتوان فساد را در جامعه ریشه کن نمودتصوری ناصحیح است صرف حبس وتعزیر واعدام مجرمین مبارزه با معلول است ودردی را درمان نخواهد کردکما اینکه تا کنون چنین بوده است وهرکجا که قدم بگذاری فریادمردم از آلودگی روز افزون جوانان به اعتیاد وتباهی خانواده هابلند است آیا به زندان انداختن معتادین وبی سرپرست گذاشتن خانواده آنها مفاسد اجتماعی دیگر بدنبال نخواهد داشت ؟ آیا برای مبارزه با مفاسد جدید ناشی از بی سرپرستی وفقرمالی خانواده معتادین ومجرمین مواد مخدر نیازمندبه گسترش قوه قضائیه وایجاد محاکم جدید وساختن زندانهای نو نخواهیم شد؟وقس علیهذا000 راستی چاره درد چییست؟طبیب قبل از تجویز دارو باید درد را بشناسند وعواملی را که موجب پیدایش بیماری شده اند می باید بیابد آنگاه به درمان بپردازدزمینه های پیدایش اعتیادودیگر مفاسد اجتماعی از این قبیل عبارتند از فقر فرهنگی ومعنوی وفقر مادی ثروت بیش از حد یا باد آورده ترس واضطراب از آینده احساس عدم امنیت ،فشارهای روانی وروحی ،ضعف اراده وایمان ،عقده حقارت،هوسباز بودن،وجود تبعیض در جامعه،بی کاری آلودگی محیط اجتماعی وتربیتی وعدم حاکمیت قانون وبالاخره در دسترس بودن مواد مخدر ومسائلی از این قبیل با این ترتیب ملاحظه میکنیم که صرف اجرای قانون وتنبیه مجرمین مواد مخدر بدون از بین زمینه های پیدایش اعتیادورواج مواد مخدر در جامعه دردی را درمان نخواهد کرد گرچه پیشگیری از وقوع جرم واصلاح مجرمین بعمل آمده لیکن نتیجه مطلوب ومورد نظر را بدست نداده زیرا در زمینه پیشگیری یا تا کنون قدمی برداشته نشده یا قدم مثبتی برداشته نشده باید اضافه نمود که که پیشگیری از وقوع جرم واز بین بردن زمینه ارتکاب جرم واصلاح کل جامعه نه از اختیارات قوه قضائیه است ونه در توان یک قوه بلکه مسؤولیت هدایت جامعه بعهده هر سه قوا است ودر این رهگذر سهم مجلس شورای اسلامی ومسوولیت نمایندگان ملت کمتر از دو قوه دیگر نیست ساده اندیشی است اگرفکر کنیم بدون برنامه ریزی صحیح وایجاد اشتغال وامنیت اقتصادی قضائی واجتماعی وهدایت سرمایه ها در تولید وکشاورزی وصنایع کوچک وسامان دادن به وضع اقتصادی وحاکمیت قانون به جای اجتهادبه رأیهاوخود محوریها گسترش فرهنگ وتربیت صحیح جامعه ورشد ایمان ومعنویت بتوانیم با شعار دم از محرومین ومستضعفین زدن جامعه را اصلاح واداره نمائیم گفته میشودکه در استانهای شرقی کشور مواد مخدر بطور رایگان بوسیله عوامل استعمار پخش وتوزیع میشودبرای مقابله با این توطئه کثیف آمریکا وهمدستانش صرف شعار مرگ بر آمریکا کافی نیست باید مرزهای کشور را بست واز ورود مواد مخدربه داخل کشور جلوگیری نموداکر مأمورین ومسؤلین مربوطه توان انجام کار راد ندارند تعویض شوند واگر سوءنیتی در کار باشدمرتکب با قاطعیت کیفر بیند.مجلس در کار مسؤولین نظارت ودر موارد لزوم بازخواست نمایدکه این امر موجب تقویت حکومت ودولت است رسانه گروهی بجای ذکر خبر کوتاه پخش مجانی مواد مخدر اهداف جنایتکارنه استکبار جهانی را به تحلیل وتفسیربنشینندوپرده از نیات شوم آنها برداد مسؤولین محترم بدانند که بستن چشمها بر روی واقعیات اجتماعی تغییری در ماهیت واقعیت نمی دهداز شنیدن مشکلات جامعه گریزان نباشند که بدون شناخت مشکلات احتمال درمان بسیار ضعیف است اگر یک طبیب امراض عفونی بعلت علاقه زیاد به بیمار نخواهد بیماری خطرناک اورابپذیردوچشمش را بر واقعیت ببنددوبگوید انشاءالله سرماخوردگی است ودرمان سرماخوردگی نماید نه تنها محبتی به بیمار نکرده که به مرگ حتمی وسریع او کمک کرده است.پس از پیروزی انقلاب بر اثر حاکمیت ارزش های اسلامی بسیاری از مفاسد اجتماعی از بین رفته یا یا به حداقل رسیده وامروز انسانهای صالح ومسلمانان مؤمن دیگر کشورهاآرزوی زندگی در محیط اجتماعی ما را می نمایند اما اگر تصور کنیم که بدون برنامه ریزی برای حفظ این ارزش ها وجلوگیری از پیدایش زمینه های فساد اخلاقی این وضع برای ابد ادامه خواهد داشت خیلی خوش باوری وساده اندیشی است برای مثال در جامعه ما پس از انقلاب جلوی فساد وفحشاء گرفته شده لیکن اگر زمینه ازدواج جوانان مسلمان در سنینی که شرع مقدس تعیین نموده فراهم نشود ومسؤولین به نیاز فطری وطبیعی انسان در سنین جوانی توجهی نداشته ودر جهت حل مشکلات اقتصادی که سد راه ازدواج است گام مؤثری برداشته نشود انتظار پاک ماندن جامعه وعدم گرایش به فساد اخلاقی خیلی معقول بنظر نمیرسد اگر برای اشتغال جوانان وتأمین درآمدی که زندگی حد اقل را برای آنان ممکن سازداقدام جدی وعملی نشوداگر در تفکر خانواده هابا ارشاد وهدایت تغییر وتحول لازم پدید نیاید واز سختگیری بی مورد دست برندارندانتظار تعالی وتکامل ورو به صلاح رفتن جامعه قدری خیالی است که در جریان عمل نمیتواندتحقق یابد.رئیس وقتتان تمام است.زواره ای-از دیگر مشکلات جامعه امروز ما گرانی وتورم وبیکاری است گرچه ممکن است گفته است تورم ناشی از جنگ وگرانی ناشی از سودجوئی اگر چه این مطلب تا حدی صحیح است اما بدون توجه به اثرات حجم نقدینگی بخش خصوصی انسداد راه تولید وعدم امنیت اقتصادی که موجب فرارسرمایه ها از تولید به دلالی در شهر ها شده که از مهمترین عوامل گرانی ونابسامانی اقتصادی است نمیتوان به راه حلی صحیح ومنطقی برای مشکلات اقتصادی رسید وبدون برنامه ریزی صحیح برای مهار تورم وهدایت سرمایه ها به بخش تولید وایجادامنیت اقتصادی000رئیس-وقتتان تمام است.زواره ای-وبرخورد قانونی وکیفر دادن گرانفروشان صرف شعار حمایت ازمستضعفین وگفتن تروریست اقتصادی بدون اقدام عملی چاره ساز درد نخواهد بود باید گفت که پدیده های اجتماعی همه در یکدیگر تأثیر می گذارندواگر توجه به توالی یک مفسده اجتماعی به تمام معنانشود توالی فساد بیشتری بدنبال خواهد داشت.مطلب دیگر سؤالی است که در طول پنج سال پس از پیروزی انقلاب به آن پاسخی داده نشده وآن اینکه گاه وبیگاه شنیده می شود که وضع مالکیت روشن نیست آیا در زمان پیامبر گرامی اسلام وخلافت علی علیه السلام وضع مالکیت روشن نبود؟آیا تحقیقات وتتبعات وسیع فقهای شیعه درطول چهارده قرن در حقوق خصوصی که مورد اعجاب وتحسین بزرگترین حقوقدانان جهانی است در زمینه مالکیت حقوق و تکالف اشخاص وروابط مالی افراد با یکدیگر وبا حکومت نبوده که امروز مامدعی شویم وضع مالکیت روشن نیست آیا در نظرات وفتاوی امام بزرگوار وتحریرالوسیله امام وضع مالکیت روشن نیست؟شاید گفته شودکه وضع مالکیت در مباحث لفظی وکتب فقهی روشن است ولی در اجرا وعمل مشخص نگردیده است پاسخ اینست که مگر در زمان پیامبرگرامی اسلام وخلافت علی علیه السلام000رئیس-وقت تمام است.زواره ای-ضوابط اسلامی به مرحله اجرا درنیامد؟مگرقانون مدنی ما از فقه شیعه ونظرات مشهور گرفته نشده ؟آیا بیان این مطلب موهم این معنا نیست که روابط مالی بین مسلمین از صدر اسلام تا کنون منطبق بر ضوابط شرعی نیست آیا این بیان بهانه ای برای تاختن به اسلام عزیز واینکه با ضوابط شرعی نمیشود مملکت را اداره کردبدست معاندین نمیدهد ؟ آیا برادران مسؤول ودلسوز احتمال نمیدهندکه این مطالب القائات ناصحیح ونادرستی باشد ودر آخرسخنم را با حدیثی از پیامبر گرامی اسلام زینت می بخشم : «لاتزال هذه الامةبخیر ما اذا قالت صدقت واذا حکمت عدلت واذا استرحمت رحمت»والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته.3-تذکرات نمایندگان به مسؤولان محترم اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس.رئیس-تذکرات نمایندگان مجلس به مسوولان اجرائی کشور.آقای اژه ای نماینده اصفهان به وزارت راه در مورد نرده های اتوبان تهران قم تذکر دادند.آقای محمدی نماینده رودباران به مسؤولان در مورد تأمین آب مورد نیاز منطقه تذکر دادند.آقای میرزاپورنماینده رودبار به وزارت راه در مورد عملیات ساختانی راه جیرنده به کلشیم واحداث جاده لابه و به وزارت بهداری در مورد تأمین پزشک ونیاز های پزشکی رودبار تذکر دادند.آقای حسن زاده نماینده کاشمربه وزارتخانه بهداری وزارت ارشاد اسلامی در مورد بهداشت قهوه خانه ها ومهمانخانه های بین راه تذکر دادند .4-تصویب قانون اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب 28آذر ماه 1338وبرقراری حقوق وظیفه در فرزندان ونوادگان اناث.رئیس-اولین دستور را مطرح کنید.منشی بسم الله الرحمن الرحیم.اولین دستور گزارش شور دوم کیسیونهای کار وامور اداری واستخدامی وبرنامه وبودجه وامور اقتصادی ودارائی در خصوص لایحه اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب 28آذر ماه1338وبرقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان ونوادگان اناث مخبر کمیسیون تشریف بیاورند.رئیس-آقای کمالی بفرمائید.کمالی مخبر کمیسیون-بسم الله الرحمن الرحیم،شماره ترتیب چاپ2023شماره چاپ سابقه1487.گزارش ازکمیسیون کار واموراداری واستخدامی به مجلس شورای اسلامی.لایحه راجع به اصلاح تبصره 2ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب 28آذر ماه 1338که طی شماره چاپی 1552 به کمیسیون کار وامور اداری واستخدامی ارجاع شده بود در جلسه 29/8/62 مورد بحث وبررسی قرار گرفت ودر نتیجه با اصلاحاتی به اتفاق آراءبه تصویب رسید.اینک گزارش شور دوم تقدیم مجلس شورای اسلامی می گردد.رئیس کمیسیون کار وامور اداری واستخدامی دکتر محمد هنجنی.لایحه راجع به اصلاح تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب28 آذر ماه 1338 وبرقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان ونوادگان اناث.ماده واحده:الف-از تاریخ تصویب این قانون حقوق وظیفه ومستمری موضوع تبصره 2 ماده واحده قانون اجازه پرداخت وظیفه ومستمری وراث کارمندان مصوب آذر ماه 1338 در مورد ورثه ذکور تا پایان بیست سالگی وچنانچه به موجب مدارک مثبته در یکی از دانشگاهها یا مؤسسات آموزش رسمی عالی مشغول تحصیل باشند تا پایان بیست وپنج سالگی قابل پرداخت خواهد بود.ب-حقوق وظیفه سهم فرزندان ونوادگان اناث کلیه مستخدمین وزرتخانه ها ومؤسسات وشرکتهای دولتی وشهرداریها وهمچنین سازمانهای دولتی که شمول قاتون بر آنها مستلزم ذکر نام است ومشمولین قانون استخدام نیروهای جمهوری اسلامی وقانون تأمین اجتماعی که طبق قوانین ومقررات مربوطه برقرارشده یا بشود با رعایت کلیه قوانین ومقررات مورد عمل به شرط نداشتن شوهر وحرفه وشغل قابل پرداخت می باشد.تبصره1-حقوق وظیفه سهم فرزندان ونوادگان اناث که بر اساس قوانین قبلی به علت رسیدن به سن مقرر قطع شده به شرط آنکه شوهر یا شغل نداشته باشند مشمول مقررات بند (ب)مذکور خواهد بود.تبصره2-آئین نامه موضوع این ماده واحده توسط سازمان امور اداری واستخدامی کشور تهیه وبه تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.در تبصره 2 ماده واحده قانون مربوط به اجازه پرداخت وظیفه ومستمری درباره وراث عده ای از کارمندان دولت مصوب 28 آذر ماه 1338 به این شکل ذکر شده:حقوق وظیفه ومستمری اعم ازآنچه از صندوق بازنشستگی پرداخت می گردد یا ازمحل اعتبارات بودجه کل کشور درباره ورثه ذکور تا سن بیست سالگی در صورت اشتغال به تحصیل تا خاتمه آن،طبق گواهی وزارت فرهنگ واناث مادامی که شوهر اختیار نکرده اند قابل پرداخت می باشد.ماقوانینی را که داریم در رابطه با برقراری مستمری وحقوق بازنشستگی وحقوقی که وظیفه بگیران میگییرنددر اربطه با پسران یا دختران مشغول به تحصیل یا غیر مشغول تحصیل افراد وظیفه بگیر یا متوفی در سه مرحله جمع بندی وخلاصه میشود:مرحله اول مصوبه ای است که در سال1338 بتصویب رسیده است در آنجا گفته شده که ورثه ذکور تا سن بیست سالگی ودر صورت تحصیل تا پایان تحصیل بدون ذکر سقفی برای مدت تحصیل تا پایان تحصیل از مستمری مربوطه استفاده میکنند ودر مورد000 رئیس-شوردوم است توضیح زیاد لازم نیست.کمالی (مخبر کمیسیون)-ودر مورد اناث مادام که شوهر نکرده اندبدن هرگونه ضابطه در سال 1338 بتصویب رسیده بود در سال 45 این قوانین تغییر کردوبه شکلی که الان حضورتان عرض میکنم تصویب شدبرای فرزندان ذکور سن بیست سالگی ودر صورت تحصیل تا سن بیست وپنج سالگی ودر مورد فرزندان اناث به همین شکل تا سن بیست سالگی به شرط نداشتن شوهر وتا بیست وپنج سالگی به شرط تحصیل .ما دیدیم که این قانون در موقع اجرا به یک سری موانع برخورد کرد ودر بعضی موارد مورد سوءاستفاده واقع شدوبخاطر جلوگیری از سوءاستفاده وزا بین بردن آن موانع ما اصلاحاتی را در قانون بوجود آوردیم که به این شکل درمی آید:ورثه ذکور تا سن بیست سالگی وچنانچه به موجب مدارک مثبته در یکی از دانشگاهها یا مؤسسات آموزشی رسمی عالی مشغول تحصیل باشند تا پایان بسیت وپنج سالگی .بنابر این ما یک سن قرار داریم برای تحصیل بعضی از افرادی بودند که در کشورهای خارج تحصیل می کردند این افراد از این دانشگاه به آن دانشگاه از این مدرسه عالی به آن مدرسه عالی بدون اینکه درس بخوانند مرتب ثبت نام می کردند واز دولت حقوق بازنشستگی را میگرفتند واین موجب سوءاستفاده شده بود ودر آنجا به کارهای غیر تحصیلی مشغول بودند در کشورهای خارج ما آمدیم این را بستیم گفتیم آقا اینقدر فاصله برای تحصیل هست حتی اگر در دانشگاهها اسم بنویسند از25 سالگی که گذشت دیگر حقوقی براین قرار نخواهد شد این در مورد ورثه ذکور.در مورد اناث ما قانونی داشتیم که به شرط اینکه شوهر نکرده باشند میتوانند این مستمری را مادام العمر بگیرند بعد به یک اشکال دیگر برخوردیم دیدیم اینجا که بعضی ها هستند که خودشان کار میکنند ونیازی به این پول ندارند به این شکل که کارمند دولت هست یا کارمند یک بخش خصوصی هست ودر آمد خوبی هم دارد خانم دکتر هست مهندس هست آموزگار هست دبیر هست دارد کار میکندویک حقوقی می گیرد وبازنشستگی را هم دارد می گیرد یعنی از سهم سایر افراد خانواده.آمدیم این را هم بستیم گفتیم به شرط نداشتن شغل یعنی فرد برای اینکه پول بتواندبگیرد ومستمری بگیرد باید شغل ندشته باشد اینهم مرحله دومی است که در رابطه با قانون ما اصلاح کردیم.مسأله اصلی که در رابطه با این قانون وجود دارد اینست که این بودجه خاصی را هم بخودش اختصاص نمی دهد یعنی آنجا که ما گفتیم کسانی که حقوقشان قطع شده است دومرتبه برقرار میشوددر قانون بازنشستگی به این شکل است حقوق مستمری یک کاسه است که بین فرزندان خانواده تقسیم میشودمبلغی که وجود دارد یکی است یعنی کم وزیاد نمیشود این مبلغ گاهی بین پنج نفر تقسیم میشود گاهی بین چهار نفر.الان ما گفتیم برای کسانی که ازدواج نکرده ومشغول تحصیل هستند یا کار ندارند این حقوقی که قطع شده بوده به دلیل قوانین سابق از همان خانواده پرداخت می شودنه از خارج ازآن بنابر این بار مالی هم برای دولت ندارد انشاءالله که توضیحات کافی بوده باشد والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.منشی-یک پیشنهاد از جانب آقای اختری است که ایشان فرمودند که بند (ب) وتبصره یک حذف شود.آقای اختری بفرمائید.اختری-بسم اله الرحمن الرحیم.نمایندگان محترم عنایت بفرماینددر این ماده واحده طبق تبصره یک ماده 100 آئین نامه میشود بعنوان مخالف صحت کرد.آنچه که الان بعنوان شور دوم مطرح است،اصلش همین بند(الف) بوده وآنچه که دربند (ب)وتبصره بند(ب) آمده خودش یک لایحه مستقل است که بعداً دولت آورده زیر شماره 2072 که مضمون آن لایحه را در این ماده واحده گنجانیده اند بدون اینکه مراحل قانونی اش را که شور اول است طی کرده باشد.ودر بعضی از کیسینونها که بعنوان دفاع از این بند(ب)وتبصره اش صحبت شده یاد آوری کردند که فرزندان اناث یا نوادگان اناث که کسی را ندارد به آنها رسیدگی کند نامه های زیاد نوشته اند تلفن ها کردند تلگراف ها زدند که چرا حقوق اینها قطع شده از این جهت دولت لایحه ای آورده که آن حقوق و مستمری از اناث از فرزندان اناث ونوادگان اناث که قطع شده پرداخت بشود حضرت علی علیه السلام میفرماید:لاثم الله،الله فی الطبقة السفلی من الذین لاحیلة لهم من المساکین والمحتاجین واهل البؤسی والزمنی000 ادامه دارد فرمایشاتشان تا آنجا که میفرمایند وتفقدامور من لایصل الیک منهم ممن تقتحمه العیون وتحقره الرجال ففرغ لاولئک ثقتک من اهل الخشیه والتواضع»حضرت علی میفرماید«به آنهائی که نمی توانند به شما تلفن بزنند ،به آنها که نمی توتنند به شما تلگراف بزنند ،به آن بیچاره هائی که نمی تواتندبرای شما طومار فراهم کنند توجه داشته باشید.»چطوراست برای فرزندان ونوادگان اناث از کارمندان که اکثراً هم از آن کارکارمندان زمان طاغوت هستند باید فکری بشود.دلسوزی بشودجون ندارند،زندگیشان پیش نمی رود.اما آن دختر روستائی ودهاتی که آنقدر قالی بافته تا چشمش از نور افتاده وآنقدر روی آن چوب ها نشسته تا بدنش زخم شده برای او فکری نمیشود.آنوقت مطلبی را مضمون یک لایحه دیگر هست برای تأمین کردن این مستمری که قطع شده با اینکه شور اولش را طی نکرده به عنوان بند«ب»وتبصره1 در اینجا گنجانده اند.بنده عرض می کنم این تبعیض بطور کلی از بین برود .این روحیه ای که قفط بازنشستگی ومستمری برای کارمندان ونوادگان آنها،اولادهای آنان،آنهائیکه پنجاه سال پیش جنایت وخیانت در این کشورکردند،بیست سال پیش،سی سال پیش،در زمان رژیم حالا نواده هایشان وفرزندانشان مانده اند فقط به فکر آنها هستیداین موافق عدل نیست،موافق نظر حضرت علی علیه السلام نیست.از این حهت من پیشنهاد می کنم این بند«ب»وتبصره1 حذف بشود،مراحل قانونیش را طی نکرده است والسلام.منشی آقای رجائیان بفرمائید.رجائیان- بسم الله الرحمن الرحیم.ماده واحده ای که خود دولت آورده که فقط درمورد فرزندان اناث است کیسیون اتفاقاً توجهی کرده که تبعیض بین کارکنان رسمی دولت که کارکنان به اصطلاح مشمول قانون استخدامی کشوری هست ودسته دوم کارکنانی که مشمول تأمین اجتماعی هستندمانند کارکنان بانکها،شرکتها،کارخانجات وهمچنین نیروهای نظامی وانتظامی از بین برود یعنی با توجه به اینکه کارکنانی که مشمول قانون تأمین اجتماعی هستند وقوای نظامی ،انتظامی که اینها اتفاقاً از نظر بازنشستگی وصندوق بازنشستگی هیچ باری هم به دوش دولت ندارند کمیسیون به این مسأله توجه کرده وگفته این تبصره ها که برای کارمندان مشمول قانون استخدامی کشوری می آورید آنها هم مشمول بشوند،پیشنهاد آقای اختری می گویداین بندی که کمیسیون اضافه کرده حذف بشودبنابراین اگر حذف بشودالان یک لایحه دیگر به شماره 2072بعد از این آمده که عیناً همین مسأله را توجه کرده ودولت فرستاده است. یعنی اول این لایحه را که داده اند توجه به این مسأله نکرده اند که تبعیض است وخود کمیسیون اضافه کرده واگر این حذف بشود شما یک لایحه دیگری به شماره2072 دارید که باید این دوباره مطرح شود وانصافاً این تبعیض هم هست چون افرادی در این ملاقات ها مراجعه می کنند که واقعاً پدرشان ،مادرشان فوت کرده والان هیچ مستمری ندارندوقتی که سن هم از بیست بالاتر می روددیگر قطع می شود واین مدت ها بود که در سازمان امور اداری صحبت بود که فکری برای این ها بشود واین ها کسانی هستند که اتفاقاً قانون اساسی هم در اصل 43 ودر یک بندی در آن اصل 12 پیش بینی کرده که دولت باید بهداشت ومسکن ولباس این ها را تأمین کند.خوب از این راه می خواهد تأمین کند اگر واقعاً از آن را تأمین نشود باید بروند کمیته امداد از آن راه باید تأمین بشود وفرقی نمی کند.اگر این بند حذف بشود.دولت با توجه به اصلی که در قانون اساسی هست باید زندگی یک عده افراد بی سرپرست ویتیم را تأمین کند ،چه فرقی می کند از این راه باشد.بنابراین حذفش اصلاً به صلاح نیست بالاخره مشکل اینها با دولت خواهد بود والسلام.منشی-موافق آقای محمد فاضل هستند.فاضل-بسم الله الرحمن الرحیم،یکی از صفات معروف آقا امیرالمؤمنین علیه السلام این جمله است که «القاسم بالسویه والعادل فی الرعیه»رعیت یک ملت مسلمان خصوص کارمندان تنها نیستند.ما همانطور که فرزندان اناث کارمندان متوفی داریم که محتاج کمک ومساعدت از بیت المالند افراد غیرکارمند هم داریم،خیلی هم بیشتر داریم.فکر اساسی بشود آنها هم مسلمان هستند،آنها هم در بیت المال حقی دارند.دختری که تا بسیت سال مقرری گرفت وقطع شد چه ضرورتی دارد که حتماً از بیت المال اداره اش کنند،تا چه وقت اداره اش کنند؟توجه دارید که یک فرهنگ غلطی مخصوصاً غرب رواج دارد اینجا هم اثر سوئی گذاشت که ازدواج دختران ما فقط صرفاً‌برای تأمین زندگی است،غافل هستند ازفرهنگ اصیل ومحتوای قرآن که ازدواج یک رشد وتکامل معنوی است سکن وآرامش ،آرامش فکری وروحی ایجاد می کند معمولاً دخترانی که در آمدی داشته باشند به آسانی حاضر به ازدواج نمی شوند.از یک جهت دختران بیست به بالا چرا نباید خودش بتواند زندگی فردی خودش را تأمین کند،از راه خیاطی،بافندگی،کارهائی که درخانه می توانددرآمدی برای خودش فراهم کند.با داشتن درآمدی از بیت المال بلاعوض هم فکر تأمین درآمد نمی کند وخدمتی به جامعه نمی کند وکمکی به اقتصاد نمی کند وهم به آسانی حاضر به ازدواج وتشکیل خانه و خانواده نمی شود.وتبعیض واضحی هم هست تا بیست سال امکانات مالی برایش رسید کمکی هم شد فردی بالغ،عاقل،رشید بتواند زندگی خودش را ادامه بدهد.فرضاً هم اگر نتوانست بشود مثل هزاران دختران بی پدر که وسیله تأمین زندگی ندارند.بنا بر این حذفش فکر می کنیم که لازم وضروری باشدوالسلام علیکم.رئیس-آقای کمالی بفرمائید.کمالی-بسم الله الرحمن الرحیم.در رابطه با پیشنهاد برادر عزیزمان جناب آقای اختری باید عرض کنم که مطلبی را که ایشان با آن مخالفت فرمودندبعد از شش ماه مورد دقت وتوجه قرار گرفت وتوسط دولت در یک لایحه جدید به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است یعنی چیزی را که ایشان هنوز وارد قانون نشده ومخالفت می کنندمورد توجه دولت هست ودرخواست داردکه این مسأله را در رابطه با کارمندان اعمال بکندوکمیسیون در رابطه با دقتی که روی مسأله داشت تأمین اجتماعی را هم اضافه کرد.البته منظور ما از تأمین اجتماعی که در آنجا ذکر شده بند2ماده81 قانون تأمین اجتماعی سال 54 است.واما در رابطه با این حقوق خدمت برادر عزیز جناب آقای فاضل عرض می کنم که هیچ بودجه ای با قطع این به بیت المال اضافه نخواهدشدیا هیچ پول اضافه ای از بیت المال خارج نخواهدشد.پولی که داده شده مشخص هست فقط مبلغ بین این افراد تقسیم شده اینجا در قانون ما قبلاً تصویب کردیم که اگر یک دختری در یک خانواده ای بود به عللی نتوانست ازدواج بکندوپدر این به این جامعه،به این مردم خدمت کرده ودر مقابل آن علاوه بر خدمت کسور بازنشستگی از او گرفته اندودر مقابل این به او تعهد داده اندکه بعد از فوت تو،بعد از مرگ تو،بعد ازکارافتادگی تو ما از خانواده ات حمایت می کنیم.خوب حالا این دختری که ازدواج نکرده البته این قبلاً نصویب شده الان قابل بحث نیست ما چطور می توانیم حقوق این را قطع کنیم وبگوئیم برو در جامعه هر کاری دوست داری بکن.شما که معتقد هستید که جامعه باید سالم بشود وکانون خانواده گرم بشود ورشد پیدا بکندومردم به طرف تشکیل خانواده بروند.خوب وقتی که کسی حقوق نداشت مجبور است بجای اینکه برود نبال تشکیل خانواده برود دنبال کار،برود در کارگاهها ،برود در مراکز تولیدی به آن وضعیت بسیار بد مشغول بکار شود.بنابر این اگر این حقوق را برقرار کنیم اولاً کسانی که دچار مشکلاتی هستندمشکلاتشان رفع می شودثانیاً هیچ پولی از جیب دولت نخواهد رفت.حقوقی است که مجموعه است بین چند نفر تقسیم می شود بین مثلاً چهار نفر بعد میشود بین پنج نفر واز چهار نفر هم که بشود سه نفر باز میشود بین سه نفر یعنی این شکلی نیست که پول کم وزیاد شود.پول یک کاسه است تعدادنفراتی که این را می گیرند کم وزیاد میشودوبرای دولت هیچ گونه بار مالی هم نداردوالسلام علیکم ورحمةالله.رئیس-خوب پیشنهاد آقای اختری را به رأی می گذاریم آقای اختری پیشنهاد دارندکه بند«ب»وتبصره یک حذف بشود.185 نفرحضور دارندموافقان حذف بند«ب»وتبصره1قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشددیگر پیشنهاد نداریم ماده واحده را با 2تبصره ای که داردبه رأی میگذاریم.موافقان با ماده واحده ودو تبصره قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)تصویب شد.5-تصویب قانون استفاده از ساعات آزاد اساتید ومدرسین دانشگاههاودرآمد کارگاهها رئیس-دستور بعدی را مطرح کنید.دکترقائمی(مخبرکمیسیون)-بسم الله الرحمن الرحیم.طرح استفاده از ساعات آزاد اساتید ومدرسین دانشگاههاد ودر آمد کارگاههااست که کلیاتش در شور اول تقریباً به اتفاق آراء درمجلس تصویب شده است.شماره ترتیب چاپ 2132وشماره چاپ سابقش 1993،1974 است.اما در مورد شور دوم این طرح تغییراتی تقریباًجزئی درآن داده شده.از جمله مفاد این طرح در برگزیده کادر آموزشی وزارت آموزش وپرورش هم شده که در این مورد دولت اعلام موافقت کرده واز لحاظ بودجه مسأله ای نخواهیم داشت واین کار البته قدمی است به نفع معلمان زحمتکش ومتعهد وزرات آموزش وپرورش وهم بخشی ازمشکلات این دستگاه در رابطه با کمبود معلمان ونارسائی های مربوط به آن تقریباً تعدیل یا حل میشود.درباره ساعت درسی که برای استادان شاغل 12 ساعت وبرای بازنشستگان 16 ساعت بود کلاًدرشور دوم برای هر دو گروه تا مرز 16 ساعت درس نظری یا معادل عملی مجازبه حساب آمده(رجائیان-مجاز نیست،حذف شده است)حالا لایحه را میخوانیم معلوم میشود.تغییر دیگری در رابطه با حل مشکل دیگری است که در این مورد قبلاً لایحه ای هم در مجلس داشتیم وآن در بر گرفتن مسأله چاپخانه ها ولغت نامه دهخدا بود که بر اساس این طرح نه تنها میتوانندخودشان را خوب اداره کنندواز هزینه دولت در این مورد بکاهند.بلکه خواهند توانست جنبه های در آمد زائی را هم به آن اضافه کنند.در رابطه با باز گذاردن دست مسؤولان این مؤسسه برای اینکه بتوانندخودشان را خوب اداره کنند وخدمات خودشان را توسعه بدهند در کمیسیون پیشنهاد شد ودرطرح هم گنجانده شدکه پنجاه درصد در آمد برآوردی که صرف مخارج ضروری جهت تقویت این واحد ها وبالا بردن این درآمدها میشود از قانون محاسبات عمومی خارج باشد.البته این سخن به این معنانیست که حساب وکتابی در کار نباشد(خودتان مستحضرید)بلکه صحبت در این است که در طول مدت سال کل درآمدحاصل را به خزانه برگردانند.این طرح در کمیسیون امور اقتصادی و دارائی تصویب شد ولی با حذف ماده2،ودر کیسیون کار وامو اداری واستخدامی عیناً وبا اکثریت آراء تصویب شده است.حالا اگر اجازه بفرمائیدیکبار این را بخوانم.رئیس-اگرپیشنهادنداردبخوانید.قائمی-پیشنهاد دارد.رئیس پس پیشنهادهاباید مطرح بشود.دکتر قائمی(مخبرکیسیون)-طرح را یکبار می خوانم تا پیشنهادات مطرح بشود.شماره ترتیب چاپ 2132.گزارش از کمیسیون آوزش،فرهنگ،تحقیقات به مجلس شورای اسلامی.«طرح استفاده از ساعات آزاداساتید ومدرسین دانشگاهها ودرآمد کارگاهها»ماده 1-کلیه حق التدریسهای هیأت علمی تمام وقت دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی0000 رئیس-اگر پیشنهاد داردنمی خواهد بخوانید.بعد از پیشنهادها می خوانیم پیشنهاد هائی که به کمیسیون رفته بوده یا پیشنهادهای حذفی که در جلسه داریم می توانیدمطرح کنید.دکتر قائمی- اولین پیشنهاد از خود من است که در ماده یک عبارت«کد 10193»حذف بشود.این اولین پیشنهاد است.ودرحقیقت یک اصلاح عبارتی هم به حساب می آید.به این علت که در000 رئیس-بلی ،در حدود اعتبارات مصوب ماده واحده؟دکتر قائمی- بلی،این ماده باید حذف بشود.از این بابت که درتصویب بودجه بعدی ممکن است اصلاًاین ماده را عوض کنند،این یک تصحیح عبارتی است.رئیس کسی مخالف با حذف این قسمت هست یا نه؟(اظهاری نشد) بسیار خوب پس اصلاح عبارتی میشود.لطیف صفری-اگر توضیح بدهندخوب است.رئیس-برای آقایان توضیح بدهید تا متوجه بشوند.دکتر قائمی –توضیحش به این صورت است که در همین بودجه ای که امسال به مجلس می آید،اینکه ما اینجا نوشته ایم عبارت «ماده 1کد10193»این را اینها تغییر می دهند کدها همیشه بنا نیست که بر این اساس باشد.بر این اساس یک اصلاح عبارتی بیش نخواهد بود.در ماده 2سطر پنجم پیشنهادی از آقای رجائیان است که عبارت«به عبارت تنخواه گردان»حذف بشود000 شهر کی-من مخالف پیشنهاد آقای قائمی هستم.رئیس اگر مخالفید می توانیدصحبت کنید،آقای قائمی شما توضیحتان را بدهید تا ایشان مخالفت کنند.دکتر قائمی-توضیح را من عرض کردم،با مسؤلان بودجه صحبت شده واینها گفتند این عدد را اینجا نگذاریداز این بابت که در همین لایحه بودجه ای الان مطرح میشود،این عدد را ما ممکن است عوض کنیم،شما دو مرتبه باید یک اصلاحیه بیاورید واین عددی را که اینجا هست تغییر بدهید.به این حساب این کلمه را اصلاًحذف می کنیم ،بر اساس اعتبارات مصوب که مسأله ای نیست.رئیس –آقای شهرکی مخالف هستید بفرمائید.شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم اینکه آقای قائمی فرمودند که برادرانمان از بودجه هم موافقت کرده اند،شرح مواد هزینه از ماده 1 تا ماده 200 هیچوقت تغییر نمی کند وعنوان این مواد هم که تحت چه شرایطی هزینه بشودباز هم تغییر نمی کند.یعنی ماده 1 همیشه حقوق ومزایا است ،ماده 2 یک چیز دیگر است.ماده سه هزینه سفر وحمل ونقل 000هست،ماده 4 اینها مشخص است.هیچ وقت هم نمی آیندشرح مواد ماده 1 را درماده10بگذارند،این تغییری نمی کند.واینجا هم که گفته«در حدوداعتبارات مصوب ماده1،یعنی یک وقت نروند ازدمواددیگری از مواد هزینه برای پرداخت این حق التدریس استفاده کنندواین درست هستومحدودش کرد ه است.حالا اگرمجلس در نظر داردبه مواد دیگر گسترشش بدهد واز مواددیگر هم استفاده بکننداین یک مسأله است.یا اینکه ردیف 10193 که اینجا بعنوان کد نوشته ، این ردیف هست.در ردیفهای بودجه هم ملاحظه می فرمائید که اگر یک برنامه ای برای حق التدریس هست در ردیف 10193،این ردیف منعکس میشود،این برنامه منعکس میشود،این ردیف دیگر تا ابدتغیر نمی کند یعنی مگر آن برنامه حذف بشود وبرنامه دیگری جایگزینش بشودیا نه،نه ردیف فرق می کند.نه مواد هزینه،شرح مواد هزینه هم فرق نمی کند،مواد هم فرق نمی کند.یعنی ماده1 شرح مواد هزینه همیشه حقوق دستمزد واین چیزهااست ،ماده 2 مزایا وچه هست،ماده3 هم به همین ترتیب000اینها تغییر نمی کندواگر قرار هست که از مواد دیگری استفاده کنند،از ردیفهای دیگری استفاده کنند،از ردیفهای دیگری استفاده کنندآن یک مسأله است.این را آن کسی که از نظر مالی توجه داشته می خواسته محدودش بکند به همین ردیف وبه همین ماده هزینه.هادی-اخطار دارم.رئیس-شما برای حذفش اخطار قانون اساسی دارید؟هادی-اگرمشخص نباشدبار مالی دارد.منشی-آقای لطیف صفری موافق.لطیف صفری-بسم الله الرحمن الرحیم.عرض کنم که در این قسمت پشت همین صفحه نوشته که این کد 10193حق التدریسی است که در پرانتز نوشته«فقط در وزارت آموزش وپرورش،دانشگاهها وسایر مؤسسات آموزش عالی بکار می رود»با توجه به اینکه هزینه ها در ردیف های بودجه مشخص است که مثلاً فرض کنید هزینه سوخت دیگر برای چیز دیگری بکار نرود ودر عین حال این کدها در قانونی که ما تصویب می کنیم فقط برای امسال یا سال آینده نیست،می خواهد ان شاءالله بصورت قانونی برای همیشه بماند واستفاده درسی ازآن بشودوپیش بینی های لازم بشود.این است که اگر در سالهای بعد وقتی که بودجه می آید لازم بود که این ردیف تغییر کند،دیگر مانع قانونی نداشته باشد.آوردن این فقط یک اشکال ویک مانع قانونی برای سالهای بعد می کندونبودنش اشکالی ایجاد نمی کند.روی این اصل که نبودنش اشکالی ایجاد نمی کند،ما با پیشنهاد حذف این موافق هستیم.رئیس(خطاب به آقای قائمی)-مخبرکمیسیون که خود شما هستیدوحرقی ندارید(قائمی-بلی)نماینده دولت بفرمائید.یکی از نمایندگان بار مالی دارد.رئیس-نه این اخطارقانون اساسی را آقای هادی هم کردند.ولی این اصلاح اعتباررا از بین نمی برد.اشاره به کد را ضروری نمی دانند.امسال هم از همین کد استفاده می کنیم منتها در سال آینده باز اعتبار مصوب است وکد اسمش نیست،این چه اختلافی است؟هادی-اگر اینجور باشدماهر طرحی را به مجلس می آوریم ومی گوئیم0000 رئیس-نه،این اعتبار مصوب داردمنتها کدش را می خواهندبردارندکه قانون دائم است.اسم کد رابردارند واین با قانون اساسی مغایرت ندارد.شهرستانی (معاون وزارت فرهنگ وآموزش عالی)-بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین.عرض کنم این همانطوری که فرمودنددیروز هم با برادران سازمان برنامه وبودجه صحبت شده بودگفتند که ما ممکن است که تغییراتی در کد گذاری ها بدهیم اصولاًواز طرفی وقتی توجه میشودکه در حدود اعتبارات مصوب عبارت آمده اینجه دیگر موضوع روشن میشودوطبیعی است که حق التدریس را دیگر ازماده شش ،ماده سیزده که مثلاً‌برای سوخت هست یا برای اجاره بها هست یا برای موارد دیگرهست نمی توانند استفاده بکنند.تغییر مواد هم اگربخواهند بدهندچه این کد باشد وچه نباشدیک ضوابطی دارد تا ده درصدمثلاً تغییر ماده به ماده است که هیچ فرقی نمی کند تا مثلاً بیست وپنج درصد با تصویب هیأت دولت است.این ها چیز هائی است که در سازمان برنامه وبودجه مطرح هست وچه این کد باشد وچه نباشد هیچ فرقی نمی کند یعنی این کد هم وجود داشته باشدآن تغییر ردیف را تا حدودی که قانون اجازه داده دستگاههای اجرائی می توانند انجام بدهند.اما اگر این کد در قانون باشدبعد یک تغییری درآن انجام بشودوعنوان این شماره عوض بشودباز یک اصلاح احتیاج دارد.بنابراین با حذفش موافقیم ومسأله ای ایجاد نمی کند.رئیس-خیلی خوب الان دیگرباید رأی بگیریم./184نفر حضور دارند.آقای قائمی پیشنهادشان را قرائت کنند.دکتر قائمی-بنده نظرم این است که اینجا نوشته بشود«در حدوداعتبارات مصوب ماده 1»وکمله«کد10193»حذف بشود.رئیس-ایشان می گویندماده1 می ماند فقط«کد10193»حذف می شود.دکتر قائمی-بلی،چون خود ماده1اعتبار دارد.رئیس-کسانیکه با حذف این دو سه کلمه موافق هستندقیام بفرمایند(اکثریت برخاستند)تصویب شد.منشی-پیشنهاد دوم از آقای رجائیان هست.درباره ماده2آقای رجائیان پیشنهاد دارند در خط پنجم عبارت «به عنوان تنخواه گردان»حذف بشود.رجائیان-بسم الله الرحمن الرحیم.یعنی ماده دوم در سطر پنجم که هست«هر ساله به میزان پنجاه درصددر آمد برآوردی خود را تا پایان سال در اختیار بگیرند»یعنی سه کلمه «به عنوان تنخواه گردان »اشکال دارد والان توضیح میدهم حذف بشود.ولی نظری که وزارت علوم دارد وآنهائی که این طرح را داده اند باز تأمین هست چون کلمه«تنخواه گردان»در رابطه با یک رقم دقیقی هست وتعریف خاصی هست که از نظر وزارت دارائی مشخص هست واز اطراف آنها این رقم مشخص میشود چون اینجا درآمدی که این موسسات وکارگاهها ،دفاتر فنی ویا این کتابخانه ها دارندیک رقم برآوردی هست ومشخص نیست که چقدر هست.لذا مسأله «تنخواه گردان»عنوان «تنخواه گردان»درست نخواهد بود«تنخواه گردان»موقعی اطلاق خواهد شد که یک رقم دقیق ومشخصی گفته بشود.بنابراین چون این تعریف در اینجا به عنوان «تنخواه گردان»تعریف خاصی داردبه این رقم درآمدی که اینجا دارد برآودری هست اطلاق نمیشود وبعداً مورد اشکال خواهد بود.ولی معناونظری که اصولاً ماده دارد از بین نمی رودمی گوید پنجاه درصد درآمدخود را در اختیار دارم وآخر سال به صندوق واریز خواهند کرد.بنابراین یهتر هست که این سه کلمه حذف بشود.منشی-مخالف،(اظهاری نشد)مخالفی ندارد.رئیس-با پیشنهاد آقای رجائیان کسی مخالف نیست(اظهاری نشد)خیلی خوب پس رأی می گیریم.(شهرکی- من نخالفم) پس شما چرا دیر میگوئید.آقای شهرکی مخالف هستند.شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم.در مؤسسات آموزشی ودانشگاهای وکارگاهی اصولاًیک مقدار از نظر اعتبار اینها همیشه می لنگند.این ها آمدند گفتند پنجاه درصد از درآمدهایشان را که دارند مثلاً از فروش یک جنسی که خودشان در آزمایشگاه وامثال آن تولید کرده اند این در اختیارشان باشد که به هزینه های ضروریشان در مواقعی که ضرورت داردهزینه های ضرورری استفاده بکنندوتنخواه گردان یک پولی هست که در اختیار کسی هست یعنی دو ماه،سه ماه،یک سال باید واریز کند یعنی این هزینه ها نیست فقط یک کارگشائی است برای مؤسسات فنی واین مؤسساتی که نیاز دارند مؤسسات آموزشی ،کشاورزی،،فنی این ها000 ومن فکر می کنم یک چیزی هست که در حد سایر مؤسسات هست یعنی شما هر اداره ای را در مملکت نگاه بکنید یک تنخواه گردانی از محل بودجه برایش می گذارند یعنی ذی حسابی ها به آن تنخواه گردان میدهند.اما در اینجا از درآمد خودش از درآمد خودش پنجاو درصد را گفتندبه خزانه واریز کند وپنجاه درصدش تا آخر سال به عنوان تنخواه گردان در اختیارش باشد وهزینه بکند بعد از مواد هزینه،ازجاهای دیگر بردارد واینجا جایش را پر کند.هیچ مسأله ای نیست وباری بر دولت نیست فقط یک کارگشائی هست در یک چنین مؤسسات آموزشی که واقعاً لازم هست وضرورت دارد.رئیس-پس شما که مخالف نیستید.ایشان هم می گویندنگه داردشما هم می گوئید نگه داردمنتها اسم«تنخواه گردان»را می گویندروی آن نباشد.شهرکی-«به عنوان تنخواه گردان»بهتر است اقای هاشمی که بعد برگرداندمن همان «تنخواه گردان»را رویش تأکید دارم اگر غیر«تنخواه گردان»باشد این پولهااز بین خواهد رفت ودرست نیست وبایستی حتماً برگردد.منشی-موافق آقای دهقان بفرمائید.دهقان-بسم الله الرحمن الرحیم.این قید«تنخواه گردان»را که اگر حذف کنیم در اصل عبارت ودر اصل مطلب هیچ تغییری هم نمی آید.منتها اصطلاح تنخواه گردان از نظر ضوابط اداره دارائی به یک مبالغ معلومی،به یک مبالغی که مقدارش معلوم باشد اطلاق میشود.این جا ما میخواهیم یک مقداری که پنجاه درصد نا معلوم این شبهه هست که معلوم نیست از نظر ضوابط وزارت دارائی به این مقدار نامعلوم تنخواه گردان اطلاق بشود.بنابر این پیشنهاد حذفش را داده ایم.این برادرمان هم در مخالفت چیزی که قابل توجه باشدنفرمود ویک اصلاح عبارتی است،موافقیم که حذف بشودودکتر قائمی-از نظر کیسیون ،کمیسون موافق است ودولت هم موافق است.شهرستانی(معاون وزرات فرهنگ وآموزش عالی)-بسم الله الرحمن الرحیم.عرض کنم که این مسأله به این ترتیب است که پنجاه درصد درآمد برآوردی را که میخواهد مؤسسه در اختیار داشته باشد،مراکز تحقیقاتی،علمی،فنی،به اعتبار این که مسائل پزشکی حاد دارند، مسائل کشاورزی ،میخواهدسهم وغیره وذلک بخرد.اگر می خواستیم به عنوان تنخواه گردان باشد.خوب تنخواه گردان بطور طبیعی هر دستگاه اجرائی از مجموعه اعتبارات مصوبش میتواند مقداری را به شکل تنخواه در اختیار کار پردازان خودش قرار بدهدوآن ها هزینه کنندواسناد مربوطه را بدهندودوباره پول بگیرند.این یک گردش پول است در داخل دستگاه اجرائی که مبلغی به عنوان پول توجیبی یا بعنوان تنخواه گردان در اختیار کار پردازاند خودش قرار می دهند.منظور این است که از درآمدبرآوردی ،آنی که پیش بینی می کنندمثل تبصره (75) بودجه(62)که در مورد فنی وحرفه ای مطرح است این تعمیم پیدا می کند ودر مورد این مسائل هم مطرح میشودکه از آن در اختیارداشته باشند،از درآمد برآوردی شان ،پیش بینی که می کننداز فعالیت هایی که در آمد ساز هست برای مملکت از آن پیش بینی که می کنند ودر بودجه محاسبه میشوداول سال 63پنجاه درصدش را بتوانند خرج بکنند.این را اگر عنوان تنخواه گردان بگذاریم چون عنوان تنخواه گردان ،با برادر های وزارت دارایی هم صحبت شد .یک بار مالی خاصی دارد ،یک تعریف خاص مالی داردممکن است در اجراءمشکلاتی گریبانگیر ما بکنند.برای اینکه آن مشکل رفع بشوددر عین حال که هیچ فرقی نمی کند در هر صورت آن پنجاه درصد است که در اختیار قرار می گیرد ،چه به شکل تنخواه چه به شکل پیش بینی هایی که شده هیچ فرقی در نحوه خرج نمی کند ولی واژه تنخواه گردان ذیحسابها دارند که این ممکن است گرفتاریهایی ایجاد بکندوبرادر های ما می گفتند که مشکلاتی ایجاد می کنند این است که من با حذفش موافقم.اسلامی(نماینده دولت)اجازه بدهید من یک توضیحی بدهم.رئیس-ازطرف دولت معمولاً یک نفر صحبت می کند.آقای اسلامی بفرمائید.اسلامی(نماینده دولت)بسم الله الرحمن الرحیم.برادرها یک نکته را توجه بفرمایند.این محتوای کار واصل کار مشخص شدکه چه کار می خواهیم بکنیم.منتها این عنوان تنخواه گردان معمولاًبه پولی اطلاق میشود که بایدبرگردد یعنی آدم می گیردبعنوان قرض است وبایدبه موقع خودش پرداخت بکند.الان اگر ما بخواهیم در اینجا کلمه ای بگذاریم که این را شامل بشودباید بگذاریم درآمد اختصاصی وچون الان شور دوم است ومشکل دارد.لذا با حذف این تنها راهی است که به ان مسأله برسیم والان عنوان تنخواه گردان به این نوع مکانیزم کار اطلاق نمی تواند بشودچون قرض نیست شما می خواهید بگوئید مال خودت وخودت برو روی آن دخل وتصرف کن (عباسی-این قرض است)خیر در آمد اختصاصی است وآن توضیحی هم که آقای شهرکی دادندومخالفت کردند برادر هایی که عنوان کردند این است که این درآمدی که کسب می کند نصفش مال خودش .البته آن مکانیسم اصل 53 وبه خزانه ریختن واینها هم هیچ مشکلی ندارد،مطابق تبصره(75)است.رئیس-184 نفر حضور دارند.آقایان توضیحات را شنیدندکسانی که با حذف کلمه«تنخواه گردان»از اینجا موافق هستندقیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد.(فؤاد کریمی-پیشنهادکیسیون ما را مطرح کنید)آقای فؤاد کریمی می گویند که کمیسیون آنها اصلاً مخالف ماده(2) بوده است وپیشنهاد حذف دارندوباید این قبلاً مطرح میشد.منشی-ولی آقای هاشمی!این را همین الان آقای اختری فرستادند.رئیس-خیر،کمیسیون مخالف بوده است.آقای کریمی بفرمائید.فؤاد کریمی-بسم الله الرحمن الرحیم.کمیسیون اقتصاد ودارائی ماده(2) را کلاً رد کرده وبطور مختصردلایل رد این ماده عبارت از این است که:اول این که شما با این ماده توجه بفرمائید تمام دستگاهائی که بعنوان کار گاه ومؤسسه صنعتی،دارئی،کشاورزی،آموزشی،بهداشتی،درمانی،تحقیقاتی دانشگاهها،مؤسسات آموزش عالی،وابسته به آنها، چاپخانه ها ، لغت نامه،آموزشگاهها وهنرستانها وابسته به آموزش وپرورش یعنی یک بخش عظیمی از درآمدهای دولت که باید وارد خزانه بشودوصرف پوشاندن کسربودجه بشودشما می خواهید اجازه بدهید که صرف هزینه های اختصاصی بشود،این باعث افزایش کسری بودجه دولت است.آقایان مستحضر هستید که در طی این دو سال،سه سال افزایش کسری بودجه دولت افزایش پیداکرده واین کسری بودجه به معنای میلیاردها ،میلیارد اسکناس وپول در بازار ملکت وافزایش تورم بوده است.اگر شما سیاست کسری بودجه را می خواهیدتشدید کنید این را تصویبش کنید تا کسری بودجه بیشتر بشود.اگر می خواهید کسری بودجه مهار بشودوکاهش پیدا کندباید بگوئید آقا در آمدها را بیاورند توی خزانه وصرفه جوئی بکنندوبتوانند این کسری بودجه را جبران کنندخصوصاً امسال کمیسیون بودجه دارد کوشش می کند که کسری بودجه را به صفر نزدیک کند.این طوری که نمی توانیم کسری بودجه را به صفر برسانیم.موقعی که شما می فر مائید 50درصد تمام کارگاهها وتمام صنعت گرها وهر چه وابسته به وزارت آموزش عالی است،وزارت آموزش عالی سازمانهای مختلف دارد صدهاسازمان تحقیقاتی.پژوهشی،صنعتی ،کشاورزی،وابسته به آموزش عالی،وابسته به آموزش وپرورش است.همه اینها بروند نصف درآمدهایشان را خودشان خرج بکنند.این طوری که کسری بودجه را نمیشود کم کرد.آقایان فکری برای مشکل فعلی مملکت بکنند.فعلاًهم مملکت وهم دولت با مشکل درآمد روبرو هستند.مجلس شورای اسلامی مصوباتی را تصویب نکنندکه هزینه ها را بالا ببرد وکسری بودجه را بشتر بکند.بنابر این دلیل اول ما این است که این باعث افزایش کسری بودجه میشود.دلیل دوم ما این است که موقعی که 50 درصد پول درآمد هر دستگاه را بدهیم دست خودش می رود برای خودش خرج می تراشد.اینجا شما نگاه کنید.در اینجا ماده است نوشته پرداختهای لازم جهت تقویت واحدها ،واحد هر پرداختی را به تشخیص خودش لازم می داند می رود هزینه می کند ،50 درصددرآمد را می گیردومی رود وخرج می کند .سوم این است که نوشته:خروج از شمول قانون محاسبات.خروج از شمول قانون محاسبات در مورد درآمد های اختصاصی اولاًباعث نا بسامانی مالی در مملکت میشود.یعنی درآمد های اختصاصی را اینها می روند توی بازار وخرید می کنند،خرید های کلان می کنند وقیمت ها را بالا می برند.ثانیاً این چنین هزینه هائیکه خارج از قانون محاسبات عمومی است راه سوء استفاده وفساد مالی را باز می کند،باید مجلس را سوءاستفاده ها وفساد های مالی را ببندد.چهارم این است که طبق قانون اساسی کلیه دریافتها باید به خزانه کل کشور واریز بشود وما نمی توانیم یه هیچ نحوی از انحا اجازه بدهیم به هیچ دستگاهی که پنجاه درصد از درآمدهایش را در نزد خودش نگه داردوخرج بکند آنوقت آخر سال هر چه باقی ماند به خزانه بریزد.بلکه از نظر قانون اساسی هر نوع دریاقتی بلا فاصله باید ئارد خزانه بشودومنظور وهدف قانون اساسی این بوده که یک جای واحدی برای درآمد کشور درست کند،تمام پولها از یک کانال وارد بشود واز یک کانال خارج بشودوگرنه تعدد مراکز جمع آوری پول وخرج کردن پول باعث نابسامانی وضعیت اقتصادی کشور می شود.آقایان نمایندگان مجلس توجه کنندکه ما دروضعیت اقتصادی کاملاًبسامانی بسر نمی بریم.این نوع خرحها اقتصاد کشور را نا بسامان کرده ورو به نابسامانی می برد وباید یک جا جلوی این نابسامانی ها گرفته بشودوبه نظر ما بهترین جاهائی که گرفته میشوداز درآمدهای اختصاصی است.منشی-مخالف اقای شیبانی.دکتر شیبانی –بسم الله الرحمن الرحیم.من اول یک مثال بزنم000 کیاوش-من اخطار دارم.رئیس-بگذارید آقای کیاوش اخطار قانون اساسی شان را بکنند.اخطار به حذف دارید؟الان حذف مطرح است.کیاوش راستش من موافق هستم. رئیس-پس اخطار نداریدموافق حذف هستید(کیاوشی-بلی)آن که مطرح است حذف است.شما اگر به حذف اخطار دارید می توانید مطرحج کنید.دکتر شیبانی-بسم الله الرحمن الرحیم،می گویندکه یک محکومی را بردند پیش یک حاکم.گفت که ببریدهزار تا شلاقش بزنیداو روکرد به حاکم وگفت یا عددنمی دانی یا این که شلاق نخوردی.برادرمان اگر آمده بود توی چاپخانه دانشگاه وگرفتاری آنجا را می دیدبه هیچ وجه این فرمایش را نمی فرمود.حقوق یک کارگر چاپخانه،حقوق حروفچین درجه اول/2500 تومان است واین حروفچین کار نمی کندبه دلیل اینکه می گوید این 2500تومان زندگی من را تأمین نمی کندوبیرون همین کارگر 15000تومان حقوقش است.اگر دست دانشگاه باز باشد وبتواند فوق العاده به این بدهد یعنی بیشتر این کار کندکتاب هایی که باید دست دانشجو بیایدزود تر بیرون می آید .الان تعداد زیادی کتاب در دانشگاه هست به دلیل این که کارگرآن جا نمی آیدمانده وچاپ نشده است،هیچ کارگری حاضر نمی شود آن جا بیاید.اگر چاپخانه دانشگاه بیشتر کار کند درآمد دولت هم بالا میرود.بر خلاف تصور ایشان که می گوینددرآمد پائین می آید درآمد بالامی رود برای اینکه تعداد بیشتری کتاب چاپ میشودومی آید بیرون وفروش می رودوتمام پول هم اول به خزانه برمی گردد.در این طرح پیشنهاد شده پول برود به خزانه ومعادل 50 درصد در اختیار آن مؤسسه باشد وخرج هایش را بکند بعد هم تازه بقیه را به خزانه برگرداند.این طور نیست که همین طور دستش باز باشد هر کاری می خواهد بکند.منابع طبیعی در شمال،سال گذشته حدود چهار میلیون تومان درآمد داشت ،جنگلکاری کرده ودرآمدش را توی خزانه ریخته است.اگر شما به او امکانات ندهید که مارگر اضافی بگیرد ومقداری کار راتوسعه بدهد خوب این درآمدش همانطور محدود می ماند. اما اگر این امکان رابدهید درآمدش بالا می رود.در نهایت این لایحه برای اضافه کردن درآمد است وراه انداختن کار،اصل این ست که کارها راه بیفتد.الان این داروئی دانشگاه اکثریت دواهای بییمارستانها را تهیه می کندوبه ارزانترین قیمت در اختیار بیمارستانها می گذارد.اگر به او امکانات ندهیداو دارو نمی تواند بسازدومقدار زیادی ارزباید بدهیم واز خارج دارو وارد کنیم که بیمارستان هایمان تأمین بشود.واین برعکس تصور برادرمان است،خیال می کند درآمد کم میشود.خیر،این طور نیستودرآمد صد درصداضافه میشود موافق آقای حسن پور میر غفاری.اختری-من پیشنهاد حذف داده بودم.رئیس-آقای اختریمی گویندمن مقدم هستم.حسن پور میرغفاری-این ماده(2)اصلاًدر بین دعوا نرخ تعیین کردن است یعنی محتوای ماده(1) وتبصره آن راجع به یک کمطلب دیگر صحبت می کند. که از ساعات آزاد اساتیدومدرسان دانشگاهها ودرآمد کارگاهها استفاده کردن است بعد در این بین بدن توجه به بودجه سالانه وبدون توجه بر سیاست هزینه بودجه می آید با یک ماده کلیه محاسبات بودجه ای کشور را بهم می ریزد وپنجاه درصد از درآمد این مراکز آموزشی در اختیار خودشان قرار می دهدویک مطلب دیگر هم که باید گفت وخلاف است به چه مجوزی خارج از محاسبات عمومی این ها بتوانندهزینه کنندوحساب وکتابشان کجا باید رسیدگی شودبه این دلایل من مخالف بودن این ماده هستم.وموافق حذف این ماده والسلام علیکم والرحمة الله وبرکاته.رئیس-دولت صحب کند.شهرستانی(معون وزارت فرهنگ وآموزش عالی)-بسم الله الرحمن الرحیم من یکی ،یکی مواردی را که فرمودندتوضیحی عرض بکنم که هیچ مشکلی نیست.یکی این که مغایرتی با اصل 53 قانون اساسی اساساًنداردودرست همان شیوه ای که تبصره(75) قانون بودجه سال 62تصویب شده است وشورای نگهبان هم هیچ ایرادی ازنظرقانون اساسی نگرفته اند.با همان مکانیسم این تهیه شده وفقط آن جا آموزشهای فنی حرفه ای درصنعت،خدمات،کشاورزی وپزشکی وپیرا پزشکی واینها 000 آمده است،اینجا مثلاًمؤسسات تحقیقاتی وفنی واینها هم اضافه شده است یعنی هیچ مشکلی از آن نیست وعلتش هم روشن است.خوب ،شورای نگهبان هم به همین دلیل ایرادی نگرفته اند.چون پیش بینی درآمد هست یک نکته دیگری که باید خدمتتان عرض بکنم این است که اینجا مسأله این است که به کسر بودجه اضافه می کند امر مخیر است بین این که اصلاً این دستگاه درآمدی نداشته باشد یا درآمد داردو50 درصدش را استفاده بکند.این به این معنااست.بحث سربودجه اش نیست.سر در آمدش است.بحث سر بودجه اش نیست،سر درآمد های اختصاصی خود آن دستگاه است.یعنی دانشکده کشاورزی،دانشکده های پزشکی،بیمارستانهای وابسته به این دانشکده پزشکی ،اینها درآمدهائی دارند.اگر نتوانندمقداری از آن درآمدهایشان را خرج بکنندهم مجدداً در آمدشان بالا نمی رود وسرعت عملشان کم میشود.برای نمونه مزرعه دانشکده کشاورزی که همان هزینه ها را اگر این ماده هم نباشد باید انجام بدهدبافاصله مثلاً شش ماه،پنج ماه،چهارماه،می خواهدسم بگیردبرای این کارتحقیقاتی روی گندم،می خواهد گند زدائی بکند بذر گندم را ،دچار مسأله میشودکه تا آن تشریفات بخواهد طی بشود وآن برنامه را انجام بدهد تمام آزمایشاتش بهم خورده است اما وقتی یک مقدار از آن درآمدپیش بینی شده اش یعنی از آنچه که پیش بینی کرده برای درآمدش ،برای درآمدهای اختصاصی خودش مقداری در اختیارش باشدکارهای جاریش انجام میشود وبعددرآمدش را هم بالا می برد.این که فرمودند پنجاه درصد درآمدهر دستگاهی از بین می روداین طور نیست بلکه درآمد همانطور که آقای دکتر شیبانی هم اشاره فرمودنداضافه خواهد داشت وعمدتاً‌باعث سرعت در کارهای تحقیقاتی ومطالعاتی خواهد شدوگرفتاریهای عدیده ای که الان مراکز انتشاراتی ما ،مراکز تحقیقاتی ما دارندیکی یکی از هم می پاشند،این را توجه داشته باشید ،ما الان توی این مراکز تحقیقاتی متخصصینی درجه یک داریم که ازاین مراکز یکی ،یکی خارج می شوند وجذب بخش خصوصی میشوند چنان که در دانشگاه هم این مشکل بوجود می آیدالان با این لایحه حق التدریس مشکل یک مقداری حل میشودآنجا استاد،دکترای یک رشته ای می گوید که من نمی خواهم از این مرکز تحقیقاتی یا ازنظام جمهوری اسلامی اخراج بشوم استعفای من را بپذیرید این 9 واحد شما را می آیم مجانی درس می دهم.فقط من اخراج از دانشگاه نباشم من را بگذارید بروم بخش خصوصی کاربکنم می آیم این چند واحد درس را مجانی برایتان درس می دهم،استعفای من را بپذیرید.یعنی یک چنین وضعیتی در شرایط هست برای اینکه آنجا جاذبه ها بیشتر است،درآمدها بیشتر است ،استاد ومحقق وکسانی که آنجا کار فنی وکارهای خاص می کنند شبا نه روزی نمی توانند به کارشان بپردازند.این است که عنایت داشته باشید که چیزی به کسر بودجه اضافه نمی کند بلکه از درآمد خودش استفاده می کندوبه درآمد عمومی مملکت هم اضافه می کند .اینها مال دستگاههائی است که درآمد دارد ودرآمد اختصاصی دارداگر نداشته باشد که موردی نیست.رئیس-کمیسیون دکتر قائمی(مخبر کمیسیون)-توجه بفرمائید من اصلاً از پیشنهاد حذف تعجب می کنم.این را رابطه با نیاز کشور ومملکت مطرح شده همان مسأله ای را که جناب آقای فؤاد کریمی فرمودند که برادران به فکرمملکت باشید.همین مسأله باعث شده که اصلاً این طرح تهیه بشود.مشکلات کاررا،جناب آقای شیبانی وهمین طور نماینده دولت فرمودند.اصل بر این است که دست وپای دولت را در پوست گردو نگذارندکه اینها بتوانندکار کنند.من یک سؤال می کنم وآن سؤال این است که اصلاً اجازه می دهیدکه یک مؤسسه فنی در دانشگاه مثلاً تلویزیون مردم را تعمیر بکند یا نه؟خوب مطمئناً این اجازه را می دهید.وقتی می خواهید بدهید اینها وسایل کارلازم دارد.خوب پولش را از کجا تهیه کنند اگربر اساس قانون محاسبات عمومی وآن ضوابط بخواهند تهیه کنندکه این کار انجام نمی شود.اگر نکنند که کر مردم می ماند.حالا بر فرض هم این کار را از یک محل خاصی از یک بودجه ای تهیه کردندواین کار را ساختند،به اینها ما حقوق بدهیم یا ندهیم.مسأله این است شما بر اساس ضوابطی که الان دارید نمی توانید به اینها حقوق بدهید.این ماده را تهیه کرده اند که هم کار مردم انجام بشود،هم جنبه درآمد زائی مؤسسات اضافه بشودوهم مازاد این را به حساب دولت می ریزید.بر این اساس کمیسیون با حذف این ماده کلاً مخالف است.رئیس-خوب پیشنهاد کمیسیون اقتصاد ودارائی وبعضی از آقایان این بود که ماده (2)این طرح حذف بشود.حضار 182نفر هستند.کسانی که با حذف ماده (2) از این طرح موافق هستند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد.با آن همه هیاهوئی که کردید کم هستید. فؤاد کریمی-اشکال ندارد،مجلس می خواهد سیاست کسر بودجه را بیشتر کند.رئیس-خیر،تبلیغات نفرمائید،شماها می خواهد توی کارهای تحقیقاتی سنگ بیندازید.برای اینکه یک چاپخانه ای که می خواهد کارش را خوب انجام بدهدبخاطر اینکه یک کتابش را 0000 دکتر قائمی-داروئی هم همین است.الان به ارزانترین قیمت دارند جنس تهیه می کنند.هادی-من اخطار قانون اساسی دارم.رئیس-آقای هادی اخطار قانون اساسی دارند.ببنید واقعاً این5-6 نفر چقدر شلوغ کردندما به خیال مان این مجلس اکثریتش مخالف است که این قدر همهمه می کنند.هادی- بسم الله الرحمن الرحیم.من این اخطار را گذاشتم بعد از رأی گیری که حمل بر جو سازی نشودوگفته نشود که شما نمی گذاریدتحقیقات بشود بحث در این است که کلیه درآمد های عمومی باید به خزانه وارد بشودویکی دیگر اینکه ماده(2)کلاً با ماده اول فرق می کندویعنی دو مقوله است.رئیس-اخطار قانون اساسی تان را بگوئید.هادی-ماده اول مشخص شده بودکه در حدود اعتبارات مصوب ولی این مشخص نشده استووقتی که شما می گوئیدیک دستگاهی ازدرآمدهای خودش که موظف است به خزانه بریزیدتا50 درصد را هزینه بکنداین خلاف قانون اساسی است.رئیس-مخالف کجای قانون اساسی؟بگوئید.هادی-اصل(75)می گوید در صورت یپیشنهادها وطرحهای نمایندگان قابل طرح در مجلس است که درآن طریق جبران کاهش درآمد مشخص بشوددر اینجا درآمد کاهش پیدا می کندیعنی شما را یک دستگاهی را می گوئید از درآمد خودش استفاده کند.رئیس-اتفاقاً بر خلاف آن قانون اساسی ایشان این حرف را می زنندبرای این که اینجا می گویدیک دستگاهی،یک مؤسسه تحقیقاتی که دانشگاه دارد ویک نوع درآمدی هم توی کار تحقیقاتی خودش دارد.اگر در موقع کار،درطول سال بعضی از این اقلام درآمدش را صرف بهتر کردن کارش بکندکه درآمدش را بالا ببرد یعنی آنجا برای این که یک استادی بیشتر بیایدمثلاً یک تلویزیونی را بیشتر اصلاح بکنندیا یک طرحی را بیشتر بدهندیک استادی را می آورندوکارشان را بهتر می کننداز درآمد بین سالش خرج می کند،آخر سال هم پولش را به خزانه می ریزد(فروغی-درآمدندارد)اگر درآمد نداردکه خرج نمی کند فرض این است که یک درآمدی دارد تا 50 درصدش را بین سال برای بهتر کردن کار خودش خرج می کند.اصلاًمن تعجب می کنم آقایان این چه ربطی به قانون اساسی دارد؟چه ربطی به برگشتن به خزانه دارد؟این اعتراضات چیست.منشی-پیشنهاد بعدی از آقای فروغی استایشان فرموده اند ککه عبارت خارج از شمول قانون محاسبات عمومی حذف بشود.فروغی-بسم الله الرحمن الرحیم.برادران عزیز توجه کنندکه بعد انقلاب یک سنت سیئه ای در رابطه با قانون گذاری پیدا شده وآن این که سعی می کنند تمام بودجه ای که گذفته میشوددر رابطه با بعضی ارگانها ویا اینکه درآمد هائی که خود ارگانها دارند یا بودجه ای که در اختیارآنها گذاشته می شودبه یک طریقی از قانون محاسبات عمومی خارج بشود.حالا علتش چیست؟دلیلی که اینها می آورندمی گوینداگر خارج از محاسبات عمومی باشد دست وبال ما باز است وما خوب می توانیم خرج بکنیم وشما همین کار را کردیدکه این وضعیت بوجود آمده که الان وقتی که مسائل بودجه را برای شما مطرح می کنندفقط چیزی که دارید افسوس خوردن است واگر چنان چه یک جائی باشد که کنترل بکندوجلو حیف میل ها گرفته بشودواین جور دست ودل بازی ها را در کارهای اجرائی بکارنبرندوساختمانهای بی خودی را نسازند مطمئیناً وضع ما به این صورت در نمی آیدکه آقایان تصور کرده اندخارج از قانون محاسبات می توانند کاری بکنند واین هم یکی از همان جاهائی است که می خواهند درآمد هارا خارج از محاسبات عمومی خرج بکنندوهیچ حساب وکتابی از این حهت نداشته باشند که آیا در این رابطه با همان چیزی یا طرحی که پیش بینی کرده اندهست یا نه؟لذا من با اصلاحیه یا مصوبه کمیسیون اقتصاد ودارائی که اصلاً این ماده را نیاورده وکمیسیون کا رواموراداری واستخدامی که د رآنجا این جمله را حذف کرده اند موافق هستم واین جمله حذف بشودتا این که حالا که در اختیارشان گذاشتید از این درآمد ها که استفاده بکنندواجازه به آنها دادید که حداقل یک جائی باشد که از این حساب کتاب پس بگیرند وبتوانندکه این ها آن پولی را که می گیرند در کجا مصرف بکنند.منشی-آقای رجائیان مخالف.رجائیان-بسم الله الرحمن الرحیم.متأسفانه این عبارت خارج از شمول قانون محاسبات عمومی به ظاهر مثلاً معنی اش این است که این دستگاه پول هائی،درآمد هائی که دارد بریزد توی صندوقش .توی جیبش.به هر طریقی که دلش بخواهدخرج کند،به هیچ وجه این طوری نیست،اگر خارج از شمول قانون محاسبات عمومی که در بعضی از تبصره ها،بعضی از لوایح نمایندگان رأی می دهند وتوجه دارند باز حساب دارد،کتاب دارد.صورت حساب دارد،رسیدگی دارد،دارائی دارد،به آن معنی نیست که هر چه دلشان خواست همان کار را بکنند.من حالا مثالی می زنم فقط از دانشکده کشاورزی کرج،برادرهاتوجه بفرمایند وهر تصمیمی که می گیرند رأی بدهند.دانشکده کشاورزی کرج،باغهای بسیار وسیعی داردوهمچنین زمین های زراعی دارد که درآمد های خیلی زیادی دارد،دامپروری دارد،گاوهای از نژاد اصیل دارد،گوسفند دارداگر واقعاً000 این عملاً اتفاق افتاده است.اگر واقعاً یک گاوی که 80 هزار تومان قیمتش است تصادفاً این وضعش طوری است که باید سرش بریده شودوگوشتش به بازار برودباید اعلام مزایده بکندو3ماه روزگار،4ماه روزگار بایداین اعلام مزایده بشودوچندین بار آگهی بشودوگاو هم بمیردوهشتاد هزارتومان هم از بین برودچون تابع قانون محاسبات عمومی است.برای فروش میوه ومحصولاتی که در باغ هست باید با مزایده بفروشند.بسیار مشکلات از این طریق دارند.در مورد کارگاههای دانشکده فنی محصولات بسیار جالب وارزانی دارد .اگر این محصولات بصورت آگهی مزایده در روزنامه باشد.آن افرادی که واقعاًزدوبند دارندآنها همیشه برنده میشوندوآن مصرف کننده واقاً نمی توانداستفاده بکند ولی دانشکده یک راههائی دارد،افرادی دارد که می تواند اینها را در تعاونی ها بدون آگهی مزایده به قیمت مناسب در اختیار افرادی که واقعاً مصرف کننده هستند قرار بدهد.لغت نامه دهخدا که خود برادران واقعاً همه شان علاقه مند هستنداین را داشته باشندبه علت همین مشکلات هست که نمی تواند در سال بیش از تعداد محدودی از این چاپ ومنتشر کند ودر اختیار کسانی که علاقه مند هستند بگذارند.خارج از شمول قانون محاسبات عمومی به این معنی نیست که هر چه دلشان خواست.دقیقاًحساب کتاب دارد دارائی رسیدگی می کندولی از یک سری قید وبند هائی که واقعاًدست و پایشان را می گیردومشکلاتی را ایجاد می کند،اینها را خلاص می کند.اگر واقعاًاین حذف بشود در حقیقت خود ماده است که باید حذف بشود برای اینکه باز میشود همان ضوابطی که هست وبه هیچ وجه این کارگاهها ودفاترفنی000 دفاترفنی در دانشکده های فنی مثل این شرکت های مشاوره واقعاً کار انجام می دهند،پول دریافت می کنند.اگر بخواهند این پولی را که خرج می کنندد ربیابان،درصحرا،اینطرف،آن طرف خرج می کنندمطابق همان ضوابط بشود خوب،کارشان را فقط تعطیل می کنند.مسأله ای نیست.اگر این حذف بشودکارشان تعطیل می شودودولت دآمدی نخواهد داشت.بنابراین اگر این قانون خارج ازشمول محاسبات بودباز دفتر وحساب داردولی باعث افزایش درآمد خواهد شد.منشی-آقای سیدحسن پور غفاری موافق.سیدحسن پور میر غفاری-بسم الله الرحمن الرحیم.حالا که مجلس محترم شورای اسلامی اجازه داد که ماده(2)به قوت خود باقی باشدواحتمالاًشوری محترم نگهبان هم بنا به دو ماده قانون اساسی ردخواهد کرد.حالا چراخارج ازمحاسبات عمومی باشد؟واگر تفسیر خارج ازمحاسباتبودن مخصوص به این مطلب لاشد که آقای رجائیان فرمودندکه فقط قید وبندهای خاصی رابردارند ودستشان در هزینه کردن باز باشد،این طور نیست.وقتی ما قید می کنیم که این نصف درآمد در طول سال خارج از محاسبات عمومی هزینه بشود،بخاطر همین اهدافی که ذکر شده است یعنی دیگر دیوان عالی محاسبات نمی توانددخالتی در کیفیت هرینه ودرآمدهای ان هزینه ها بکندواگر این مسایل واین مراکز علمی وآموزشی احتیاج به هزینه دارد در ردیف بودجه شان منظور کنندوبوسیله کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی تصویب بشود وبیاینددفاع کنند ودیگر اگر از هر جهت گیر ومشکلی دارند بیایندمطرح کنندوبودجه بگیرند ومیوه ومحصولات ودامداری دانشگاه وکیفیت کار آنهادیگر باعث نشودکه مخارج وهزینه ها بی حساب وکتاب انجام بگیردوکسی هم نباشد که در مقابل این هزینه ها سؤال کندوحساب وکتالی رسیدگی کند.ومنظور من این است که حالا که قرار شداصل ماده باقی بماند،لااقل زیر نظر یک مرکزی باشد که دیوان محاسبات عمومی است وببنید که چطور هزینه میشودودرآمدشان چقدر است واگر احیاناً ضرر داشته باشددر نظر بگیرند.والسلام علیکم والرحمة الله.رئیس-نماینده دولت یا کمیسیون اگر نظری دارندبفرمایند.شهرستانی(معاون وزارت فرهنگ وآموزش عالی)-بسم الله الرحمن الرحیم.عنایت بفرمائید که این مسأله خارج از دیوان محاسبات همانطور که اشاره شداصولاً به این معنا نیست که هیچ حساب وکتابی ندارد.میدانیدتمام چیزهائی که خارج از دیوان محاسبات عمومی مصرف میشودگزارش آن به مجلس خواهدآمد،حتی آن ماده(17) بودجه هائی که خارج از قانون محاسبات میتوانند عمل بکنند سه به سه ماه باید گزارش آن را تقدیم مجلس بکنندوعلاوه بر آن مقررات وآئین نامه ها ومقررات مالی داردکه کاملاًکنترل می کند ووزارت دارائی هم ناظر بر این جریان هست.به اضافه ما چیز اضافه ای اینجا مطرح نکردیم.اگربخواهیم واقعاً واحد های تحقیقاتی وپژوهشی مان فعال بشود وهمه آقایان مستحضر هستندکه مسأله کمبود متخصص یک امری هست که همه جا گریبانگیرمان هست واینها از این دستگاه به آن دستگاه با هم رقابت می کنندومی برند.به اضفه تأمین لوازم وخیلی مشکلات دیگردرضمن تبصره(75) بودجه که مااز آن الگو گرفته ایم ومشابه آن هم هست ملاحظه بفرمائید من عین عبارت بند(ب)تبصره75 رامی خوانم«همه ساله اعتباری معادل مجموع درآمدهای پیش بینی شدهمذکور در بند (الف) در ردیفی تحت عنوان هزینه های خاص آموزش فنی وحرفه ای منظور ومصرف آن از شمول قانون محاسبات عمومی وسایر مقررات عمومی دولت مستثنی است».این مسأله ای است که در مورد آموزشهای فنی وحرفه ای وجود دارد ومسائل تحقیقاتی اگر واقعاً خیلی شدیدتر از مسائل آموزش فنی وحرفه ای نباشدکم از آن نیست وآن دستگاهائی که کار تحقیقاتی می کنندکه فی الواقع مکمل کار آموزشی است ،تمام رشته هائی که کار تجربی می کنند،اگر تحقیقاتی شان موفق نباشداصلاًآموزششان هم موفق نیست واین است که واقعاً برای این که آن قسمت موفق باشد باید بتوانند با دست باز هزینه های فوری وفوتی راانجام بدهند،خرج بکنند وبعد هم می ریزند به حساب .مشخصات دارد،مقررات دارد،گزارش داردواین به آن معنا نیست که هرچیزی خارج از قانون محاسبات باشدیعنی اینکه هر کاری دلشان خواست بکنند.بنابراین باحذف این«خارج از شمول قانون محاسبات»مامخالف هستیم واگر نباشدواقعاًنقض غرض میشود.تمام محتوای کار تحقیقاتی بری همین مسأله هست.رئیس-کمیسیون اگر نظری دارد بفرمائید.دکترقائمی (مخبرکیسیون)-نظر کمیسیون همان است که درطرح قرار داده شده است.یعنی درحقیقت ارزش وجودی این ماده بهمین عبارت است.والا اگر بنا این بوداصلاً آوردن چنین ماده ای در مجلس لازم نبود.به همین نظر ما با مخالفش هستیم.فؤادکریمی-شما باید جلوی این ریخت وپاشها را بگیرید.رئیس-خیال میکنندمثلاًچاپخانه دانشگاه یک ریخت وپاشی دارد.فؤادکریمی-خارج از قانون محاسبات عمومی که باشد ریخت وپاش میشود.رئیس- درچاپخانه دانشگاه یا مثلاً باغ کشاورزی دانشکده کشاورزی ریخت وپاش کجا است.آن یک مؤسسه تحقیقاتی است.اختری-صدها مؤسسه است.فؤاد کریمی-صدهامؤسسه است،مؤسسه تحقیقاتی نیست.رئیس-اصلاًشما خیال می کنید آنجا منابع تأمین بودجه دولت است.آنجا یک جاهائی است برای یک کارهای علمی،تحقیقاتی.دستشان هم باید باز باشدتا بتوانند کارشان را خوب انجام بدهند.یکی از نمایندگان-شمادفاع می کنید.رئیس-آقا بعداز بحث رسم نیست اینجور بشود.شما جوری رفتار می کنیدکه آدم مجبور می شود دفاع بکند.آخر چرا اینجور می کنید؟مخالف بودید،حرفتان را گفتید.دوبارگفتید،سه بارگفتید،دفعه دهم هم دوباره درمجلس دادمی کشید.پیشنهاد آقای فروغی را به رأی بگذارید.منشی-پیشنهاد آقای فروغی این است که این عبارت«خارج از شمول قانون محاسبات عمومی»حذف بشود.رئیس-185نفر درمجلس حاضرند کسانیکه با حذف این جمله موافقند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد.منشی-کسانیکه در یک نوبت رأی گیری نبودندآقایان:محمد مجتهد،شبستری،یونس محمدی،فؤادکریمی،(رئیس-آقای کریمی که ازصبح اینجا دارند بحث می کنند)این صورتی هست که به ما داده اند،سازگار نژاد، بهرامی،صدرحاج سید جوادی،نواب،محمد غفاری،اخوتیان،خلطیان، عزت الله سحابی،معین فر،شهاب محمودی،صباغیان،وباز اسامی افرادی که در رأگیری دیگر نبودند،آقایان:اعظمی،محمد غفاری،شاهرخی،سید محمد خامنه ای،زواره ای،موسوی ننه کران،مهندس طاهری،محمدمحمدی،سازگار نژاد،صدر حاج سید جوادی.فؤادکریمی-من درجلسه بودم.یونس محمدی-من هم اینجا بودم .منشی-آخرین پیشنهاد پیشنهادحذفی است که آقای شهرکی دادندکه درسطر اول ماده(2) «کارگاههاومؤسسات صنعتی ودارئی وکشاورزی»حذف بشود.رئیس-آقای شهرکی بفرمائید.شهرکی-بسم الله الرحمن الرحیم.تکیه دولت وبرادران کمیسیون فرهنگ وتحقیقات بر این بود که ما مؤسسات تحقیقاتی وآموزشی ودرمانی وبهداشتی مان باید دستشان باز باشد که البته به آن شکل قبلی اش که تنخواه گردان در اختیارشان باشدما هم موافق بودیم.اما این که ما الان یک راه دیگر بازکنیم ویک بودجه دیگری الان دارین اینجا تصویب کنیم که هرکس به میل خودش هزینه بکند واین درآمدی که بایستی بیاید وروز به روز ما باید تأکید داشته باشیم که درآمدها دراین مملکت زیاد بشودکه درآمد ما فقط متکی به درآمد نفت نباشد.اینکه الان اینجور اجازه دادیم.این مؤسسات را فقط به مؤسسات تحقیقاتی،آموزشی،درمانی،وبهداشتی محدود بکنیم.برادرانی هم که دانشگاهی هستند می دانندکه مؤسسه صنعتی اگر آنجا هست خود این بودجه را می گیردیا اینکه اگر خودش شرکت دولتی هست،خودش یک درآمدهائی داردوبایستی صورت حساب سود وزیان بدهد،درست است که می خواهیم دست دولت را باز بگذاریم ولی این باز گذاشتن،اینقدر زیاد نباشد که بودجه مملکت دچار تزلزل بشود.شما اگر وضع درآمدهای غیر تفتی را الان در بودجه مملکت نگاه بکنیدمی بینید که واقعاً داریم چه کار می کنیم ما به تمام مؤسسات صنعتی وکشاورزی ودارئی اجازه می دهیم 50 درصد از درآمد خودشان را 000 که واقعاً اینها سعی می کننددرآمدی هم کسب نکنند.تحصیل درآمد الان واقعاً یک مورد بخصوصی در دستگاه دولتی ما نیست.غالباً دستگاههای هزینه کننده هستند،بدون درآمد.واگر مااینجور دستشان را باز بگذاریم.تمام مؤسسات صنعتی،تمام کارگاهها،تمام جاهائی که کار داروئی می کنند.اینها همه 50 درصد درآمدشان را که درآمدشان هم باز ازمحل هزینه دولت است.ما به مؤسسات داروئی بودجه می دهیم که دارو تولید بکنند.این داروئی که تولید می کند،میفروشد،جواب آن بودجه ای را میدهدکه به او دادهایم.حالا اگر بگوئیم 50 درصد این درآمدت را،بدون اینکه برگشت بدهی هزینه بکن،بسیار کار بدی است.فردا ما این هزینه هائی که می کنیم همه شان برگشت نخواهد داشت.من به شما قول می دهم که تمام دستگاهها یواش یواش این راه را باز کنند.امروز دانشگاهها آورده اندخوب من درمورد تحقیقاتش،آموزشش،کارگاهها وهنرستانهایش موافق هستم.ولی تمام کارگاهها ومؤسسات دارئی وصنعتی وکشاورزی وغیره را اینجا مطلق گذاشتن بسیار خطر بزرگی برای بودجه ودرآمد مملکت است مخصوصاً درآمد های غیر نفتی که ما بایستی من بعد روی آن تکیه داشته باشیم.ما مرتباً با اینجور لوایح که بدون توجه به مسایل بودجه وبرنامه داریم تصویب میکنیم به درآمدهای غیر نفتی مملکت لطمه می زنیم ودرآمدمان منحصربه فرد ومنحصر به درآمد نفت میشود.خواهش من این است که از کمیسیون برنامه وبودجه اظهار نظر بشود وچرا به گزارششان ترتیب اثر داده نشده است.یا اینکه می گویندگزارش نداده اند .من معتقد هستم آنها بایستی اظهار نظر کنندچون این یک مسأله مهمی است وخیلی گسترده اجازه داده شده است وبعد محل این هزینه ها کجا است؟بعضی از برادران می گویندکه ما می خواهیم حقوق برادران چاپخانه یا استاد یا000 را بالا ببریم.اگر قرار هست شما حقوق کارگر چاپخانه دانشگاه را بالا ببرید واز این نظر بخواهید یک مورد دیگر باز به قانون استخدام اضافه بکنید که یک راهی باز باشد که باز تبعیضی در دستگاهها بشود.این مجلس ازآن روز اول دنبال این قضیه است که این تبعیض هارا در دستگاهها از بین ببرد.الان یک موردی پیدا شده که دستگاههای مادارندکارمندان فنی متخصص از یکدیگر میگیرند.با پرداخت حقوق بیشتروبالاتر از همین راهها.راههائی که ما داریم در مجلس بدون توجه به قانون استخدام وقوانینی که تبعیض رابرطرف می کند،ازهمین راهها دارند این چیزها را میگیرند.من معتقد هستم که حالا که همین جوری خرج می کنند،درآمد نخواهد داشت.آقای هاشمی شما می فرمائیدکه اینها درآمد رابرمی گردانند (رئیس-وقتتان تمام است)واقعاً درآمدی برنمی گردانند.شما وضع درآمدهای غیر نفتی را در بودجه ببینید.ببینیددستگاهها چقدر درآمد برمی گردانند.حالا این اجازه داده شده منحصر به مسائل تحقیقاتی وآموزشی واین چیزها بشود.چیزهائی که واقعاًلازم هست.ولی کارگاهها وتمام این چیزها را اگر شامل بشودخیلی چیز بدی استومنشی-آقای لطیف صفری مخالف.لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم،برادران عزیز حتماً توجه دارندکه این کارگاهها و مؤسسات صنعتی ودارئی مربوط به دانشگاهها هستندوکار اینها دروهله اول کار آموزشی در دانشگاهها است ودرعین حا ل برای اینکه هم اینها آموزش بدهند وهم اینکه توسعه پیدا کنندکه جنبه های انتفاعی هم دارد .درآمدی هم دارد .در صورتیکه اینها توسعه پیدا کنند که نمونه هایش را برادران در صحبت های قبلی گفتند،مثل باغ کشاورزی مثل مؤسسات جنگلکاری مثل کارگاههای صنعتی که داردانشکده های فنی هستنداما این که اینجا آمده به خاطر بهبود وبهره گیری بهتر ازوضع اینها است.فالن کارگاه صنعتی که دانشکده فنی ،ماشین های تراشش بخاطروسائل یدکی خوابیده ودانشجو نمی تواند واقعاًآموزش ببنید ودست استادش بسته است ونمونه هائی که در چاپخانه یا کتابخانه هست یا نمونه هائی که درباغ های کشاورزی ومؤسسات کشاورزی وتحقیقاتی هست ،اینها احتیاج داردبه اینکه امکاناتی باشد،وسیله ای باشد اختیاری باشد که آن مسؤولش این وسایل را،این قطعات یدکی را واین ابزار را تهیه کند که بتواندهم آموزش به موقع ولازم را به دانشجویش بدهدکه متخصص تربیت کندوهم اینکه در شرایط لازم توسعه اش بدهد که خود توسعه اینها سبب بالا رفتن کلی درآمد مملکت درمجموع می شودواینکه حالا بیائیم دست اینها راببندیم درواقع هیچ کاری نکرده ایم ومطابق روال قبلی همان سنگی است که درجلوراه آموزش دانشگاهها،مخصوصاً مؤسسات فنی وحرفه ای انداخته ایم .روی این اصل من با حذف این قسمت، مخصوصاً اینکه توجه میدهیم اینها مراکز فنی ومؤسسات علمی دانشگاههائی هستند که ما این همه واقعاً به حق برای بهبود وضع آنها دل میسوزانیم،مخالف با حذفش هستم.والسلام.منشی-آقای طیب موافق.طیب-بسم الله الرحمن الرحیم.من استدعا می کنم مجلس محترم به یک نکته عنایت بفرمایند وسرور عزیزمان جناب آقای هاشمی هم این لطف را نسبت به ما داشته باشندکه اگر ما بعدی از قضیه را مورد توجه قرار می دهیم خدای ناکرده بخشی از نمایندگان مورد بی مهری قرار نگیریدکه خدای نکرده با تحقیق،با پرورش نیروی انسانی متخصص وامثال اینها مخالفند وخدای ناکرده میخواهند سنگ بیندازند.خود جناب آقای هاشمی می دانند که 000 رئیس-من این تذکر را بدهم.بعد از اینکه مجلس رأی داد،آقای فؤادکریمی بلندشدند وگفتند که مجلس میخواهد مثلاً همه چیز را چه جوربکند.من دفاع ازمجلس کردم،گفتم مجلس که رأی نمی دهد ،شما نگوئید مجلس میخواهد خراب کند.خوب شما میخواهید سنگ بیندازید .طیب-علی ای حال نهایت احترام را برای دستگاههای تحقیقاتی کشور قائلیم ومعتقدیم از مبرم ترین جاهائی که می شودبرایش سرمایه گذاری کرددر زمینه تربیت نیروی انسانی است.یعنی اگر ما از نان شب مان هم بزنیم وبرای پرورش محقق ونیروی انسانی متخصص در این کشور بدهیم،جادارد وبیراه کار نکرده ایم .بعد از اینکه این مقدمه را عرض کردم،عنایت برادران را به این نکته جلب می کنم که ما در برخورد با یک سیستم واحدی بنام دولت باید سیاست واحدی اتخاذ کنیم.متأسفانه این بیماری گربانگیر دستگاههای ما شده است.کمبود نیروی متخصص وکاهش قدرت خرید پول،این دو تا سبب شده که نیروی متخصص در دستگاههای دولتی با حقوقی که ما به آنها می پردازیم باقی نماند.در نتیجه رقابت شدیدی هم بین دستگاههای دولتی درربودن نیروی متخصص از همدیگر وجود دارد.من اینجا مصلحت نمیدانم اعداد وارقام را بگویم که دستگاههای دولتی با چه حقوق های کلانی ودستگاههای پوشش ومدیریت دولت از آن هم بیشتر دستگاههای دیگری مثل بنیادمستضعفان از آن هم بالاتر،به یک سابقه نابودکننده ای درجهت دادن پول بیشتر برای کشیدن نیروهای متخصص متوسل شده اند.اگر ما بیائیم خودمان را تسلیم این سیستم بکنیم،یعنی امروز بگوئیم دانشگاهها مهم است.یک کاری بکنیم که درآمد خاصی را اینها بتوانند داشته باشند.فردا بگوئیم وزرات نیرو،اگر برق کور قطع بشود آن ضربه خیلی مهمی است .مجبوریم حقوق متخصصین وزارت نیرو را بالا ببریم .پس فردا پزشکان ،پس آن فردا ،فلان دستگاه دیگر واقعاً اسیر یک نظام خرد کنده ای خواهیم شد که قطعاً از ابتدا چنین نیتی نداشتیم.اگر ما الان می خواهیم امتیازی برای نیروهای متخصص قائل بشویم به اعتقاد من یکسان ویکنواخت قائل بشویم.دستگاههای تحقیقاتی یک بحث است ،دستگاههائی که نقش تولیدی دارند یک بخش دیگری است.در مؤسسات صنعتی،واقعاً آیا یکی فرزند تنی ویکی فرزند ناتنی است که در رابطه با یک وزارتخانه اجازه بهره برداری بیشتر از پول بدهیم ودر یکی کمتر وفردا اگر آن دستگاهی که امکان کمتر به آن داده بودیم،کارش نتوانست با این سرعت پیش بود.خو.د من وشما نمایندگان آن را می کشیم اینجا زیر سؤال وجواب که چرا نتوانستی وواقعاً هم او نمی توانسته،چون خود ما کار اورا فلج کرده بودیم.باتوجه به این وبا عنایت ب این که این دستگاههائی که اینجا ذکر شده جزدستگاههای تحقیقاتی اش واقعاً دستگاههائی است که در وزارت خانه های دیگر ما داریم.ما چاپخانه دولتی را در وزارت ارشاد داریم،درنظام دانشگاهی مان چاپخانه داریم، در وزارت صنایع موسسات صنعتی داریم ومؤسسات صنعتی را وابسته به دانشگاههایمان داریم .اینگونه ناهماهنگی ها سبب خواهد شد که فردا پرسنلی که در آن دستگاهها کار می کنند وواقعاً قدرت خریدشان هم به دلیل این تورم کشنده معلول ناسالم بودن بودجه های سالیان گذشته ما پائین آوده آنها هم دست به ناآرامی بزنند وما مجبور بشویم برای ایجاد اطمینان خاطر حقوق آنها را هم بالا ببریم واین روند جز بالا بردن بودجه جاری مملکت جز کاستن از درآمد های مملکت چیزی نیست وواقعاً بدانیدبرادرانی که اینجا روی این نکته ها دست می گذارند خیر خواهانه واز صمیصم قلب دلشان می خواهد به یک سلامت اقتصادی برسیم که نیروهای متخصص ما در آن شرایط واقعاً دغدغه خاطر مسایل کوچک وکم ارزش مالی را نداشته باشند .در بهترین شرایط بتوانند تحقیقات کنند.آموزش بدهند .نیروی انسانی بپرورانند وما فکر می کنیم تن دادن به این روال ناسالمی که فعلاً حاکم شده ،هر روز نیروهای متخصص را از یکی از دستگاههای مملکت که همه آنها هموبه این متخصصین نیاز دارند،محروم خواهند کرد ،چرا ؟چون هر روز یکی ازاینها حقوق بیشتر می دهد وانگیزه کار در دستگاه دیگر را از بین می رود ،با کم کاری،بابد کاری،زمینه اخراج خودشان را فراهم می کنند تا بیایند دردستگاه دیگر مشغول به کار بشوند.علی ای حال من فکر می کنم اگر مجلس محترم عنایت بکنندفقط این منحصر در دستگاههای آموزشی وتحقیقی بشود و دستگاههائی که تولیدی وصنعتی هستند،این دستگاهها که در وزارتخانه های دیگر هم مشابهشان هست،مثل بقیه باید عمل بشود،یک برخورد عادلانه ای است که از مجلس محترم همین انتطار میرودمتشکرم.رئیس-نماینده دولت بفرمایند.شهرستانی(نمایندهوزارت فرهنگ وآموزش عالی)-بسم الله الرحمن الرحیم،عرض کنم که مجلس محترم اصل موضوع وهمه ابعادش را تصویب فرمودند.منتها فقط این شبهه که اینجا شد در عنوان کارگاهها ومؤسسات صنعتی وغیره هست که فرمودند مثلاً‌به دانشگاهها منحصرش بکنند.الان از همین آخر بحث ایشان صحبت می کنیم که اتفاقاً وقتیکه گفته شده است اینها مؤسسات دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی هستند.این یک.یعنی باز نیست0000 فؤادکریمی-مثل سازمان صنایع0000رئیس-اینها نمی توانندشلوغ نکنند.شهرستانی-اجازه بدهید.عرض میکنم ببنید وابسته به دانشگاه،مؤسسات تحقیقاتی اما 000زرهانی-باید برود به کمیسیون بودجه،ربطی به کمیسیون های دیگر ندارد. رئیس-بخوانید آقایان ببینند اینها مربوط به دانشگاهها هستند.من تعجب میکنم.آقای شهرکی ،آقای طیب هردویشان(6) دقیقه حرف زدند.یعنی 12 دقیقه مخالفین حرف زدند.باز هم که دولت می خواهد دفاع بکند آقایان بلند می شووند وشلوغ می کنند(زرهانی-این تبصره بودجه است)درضمن کمیسیون کار وامور استخدامی هم این راتصویب کرده است اصلاً این کاری به بودجه ندارد.بفرمائیدآقای شهرستانی.شهرستانی(معاون وزلرت فرهنگ وآموزش عالی)-ملاحظه بفرمائید.عرض کنم که اینهادر گذشته اساساً هیچ درآمدی به این معنا نمی دادند،همه را به یک ترتیبی می خوردند والان همین مؤسسات تحت عنوان اینکه آموزشی وپژوهشی هستند،اصلاً هیچ نوع درآمدی هم نداشتند.حالا بحث این است که فعالشان کنیم صاحب درآمد بشوندواز درآمد خودشان این استفاده را بکنند.این عناوین کارگاهها ومؤسساات صنعتی وابسته به این دانشگاهها،برای ای که دانشکده به دانشکده عنوانش فرق می کند مثلاً آزمایشگاه در دانشکده فنی عنوان کارگاه دارد مثلاً در مؤسسه داروئی وابسته به آن کارهای داروئی که دارو تولید می کند،ضمن اینکه کار تحقیقاتی می کند ،عنوان کارگاه صنعتی تولیدی دارو داشته باشدکه این عناوین را شامل بشود والا فی الواقع هر آزمایشگاهی یک عنوانی داردوحالا که اصل موضوع مورد تأئید آقایان هست .اینها همه وابسته است.ببینید اینجا هست.کارگاهها ومؤسسات صنعتی وداروئی وآموزشی وبهداشتی وتحقیقاتی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی ومؤسسات وابسته به آنها.اینها هست والا مثلاً الان در چاپخانه دانشگاه تهران ما مشکلات عدیده ای در رابطه با کتب درسی دانشجویان داریم.الان دانشگاهها باتمام ظرفیت بازگشائی شده است.چاپخانه نمی تواند برسد،برای اینکه چاپخانه با این مقررات وبا این ترتیب هم حروقچینش نسبت به حتی آنها ئی که شرکت دولتی شدند،اینقدر کم حقوق می گیرد .وحتی نسبت به چاپخانه های دیگر اصلاً نمی تواند رقابت بکند .بنابراین گرفتاریهای عدیده ای ایجاد می کنند.همین کارگاهها،همین مؤسساتی که همه اش هم وابسته به آموزش عالی کشور است یعنی اصلش این است که بخواهد یک محل درآمد خاصی برای یک جائی بشد.بلکه درآمدبه نفع فعالیت های آموزشی وتحقیقاتی است.هیچ بحثی نیست.رئیس-آقای قائمی بفرمائید.قائمی(مخبر کمیسیون)-بسم الله الرحمن الرحیم.آنچه که در این طرح آورده شده ،با توجه به ضرورت های کشور بوده ومربوط به مؤسسات وابسته به دانشگاهها است نه مؤسسات آزاد.امروزه مؤسسات صنعتی وابسته به دانشگاه مادر این رابطه مسأله دارند وهمینطور مؤسسات داروئی وکشاورزی ما در این رابطه مشکل دارند.اگر این طرح الان حل نشود.دولت مجبور خواهد شد که یک لایحه دیگر بیاورد وبعد دو دفعه وقت گیری از مجلس بشود.شور اول وشور دوم وکمیسیون ها وغیره .من نمی دانم این چه اصراری است به مثله کردن این طرح .موضع گیری بعضی از آقایان به صورتی است مثل اینکه مثلاً یک غارتگری می خواهد در مملکت صورت بگیرد در حالیکه این نکته باید مورد توجه باشد که تهیه کنندگان طرح وخود دولت شاید از جهاتی دلسوزتر از دیگران باشند.مؤسسه ای است داروئی،صنعتی،کشاورزی میخواهد یک سرمایه ای بگذارد وبعددرآمدی به وجود بیاورد .هم کاری از مملکت را حل کند وهم گره ای ازکار مردم باز کند.بر این اساس ضروری است که اول به اینها امکان بدهیم وبعد درآمد ایجادکنیم.طبعاً کمیسیون با حذفش کاملاً مخالف است.قزه باغ-اخطار قانون اساسی دارم.رئیس-پیشنهادحذف است.شما به پیشنهاد اخطار قانون اساسی دارید؟قره باغ-هم برای ماده اول وهم برای ماده دوم.رئیس-اگر به قانون دارید که اخطار قانون اساسی ،آقای کریمی وآقای هادی گفتند .اگر به حذف دارید که000 قره باغ-برای متن ماده اول ودوم است.رئیس-حالااصلاً متن مورد بحث نیست وفقط حذف مورد بحث است.قره باغ-اصل طرح قابل طرح نیست.رئیس-حالا موقعش نیست.اگر صبح زود می فرمودیدیا در شور اول می گفتید،یا وقت دیگری می فرمودید.تازه همان بود که آقای دکتر هادی گفتند . مگر چیزدیگری است ؟آقایان چرا وقت گیری میکنید؟چرااین رویه برخورداست.شمامثل اینکه فرض کرده اید نماینده هااینجا نشسته اند، مردم ساده ای هستند، توجه نمیکنندیک چیزی مرتب اضافه میکنید.خوب این سه بار گفته شد.ما هم جواب اخطار را داریم .اگر نماینده ها فهمیدند به آن رأی نمی دهند.چرا این جور برخوردمیکنید؟پیشنهاد حذف آقای شهرکی مشخص شود.که چه چیزی بایدحذف بشود.آقای شهرکی بفرمائید.شهرکی-بسم الله الرحمن الرحیم.پیشنهاد من این بود که ماده(2) به اینصورت دربیاید.«ازاول سال63مؤسسات آموزشی وبهداشتی ودرمانی وتحقیقاتی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی ومؤسسات وابسته به انها از قبیل دفاتر000الی آخر».رئیس-آن چاپخانه ها واینها می ماند.شهرکی-بلی.فقط آن کارگاهها ومؤسسات صنعتی ودارودی وکشاورزی که جنبه مطلق داردآن ها حذف بشود.مؤسسات آموزشی وتحقثیقاتی ودرمانی وهمه اش بماند.فقط آن دو، سه موردی که مطلق هست آن ها حذف بشود.رئیس-پیشنهاد ایشان این است که کلمه«کارگاهها،صنعتی،داروئی،کشاورزی»حذف بشود.میشود:«از اول سال1363مؤسسات آموزشی وبهداشتی»تا آخر ماده(2)باقی می ماند،187نفر حضور دارند.موافقان پیشنهاد حذف که از طرف آقای شهرکی مطرح شد قیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند) تصویب نشد.ماده(1)رابخوانید.ماده(1)-کلیه حق التدریس های هیأت علمی تمام وقت دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی ،همچنین حق التدریس کادر آموزش وزارت آموزش وپرورش ونیز حق التدریس معلمان حق التدرسی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی از جمله بازنشستگان مشمول مقررات مالیات تصاعدی نیست وفقط مشمول10 ردصد مالیات می باشد.پرداخت ها در حدود اعتبارات مصوب ماده(1) می باشد.رئیس-تبصره اش را هم بخوانید.تبصره-استفاده ازمعلمان حق التدریسی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی مذکور در این ماده حداکثرتا16ساعت درس نظری یامعادل عملی آن در هفته مجاز می باشد.رئیس-ما تا به حال مثل ماده واحده عمل کرده بودیم ماده2را جداگانه بایست بحث میکردیم،بعد از بحث ماده1 که این کار را نکردیم،الان برای ماده 1رأی میگیریم.ماده2را باید جداگانه رأی بگیریم،187نفردرمجلس حضور دارند کسانیکه با ماده1وتبصره موافق هستند قیام بفرمایند(اکثربرخاستند)با اکثریت قوی تصویب شد.ماده2-از اول سال 1363کارگاهها ومؤسسات صنعتی وداروئی وکشاورزی وآموزشی وبهداشتی ودرمانی وتحقیقاتی دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی یامؤسسات وابسته به آنها از قبیل دفاتر فنی،چاپخانه ها،ولغت نامه دهخدا،ونیز آموزشگاهها وهنرستانها ومراکز تربیت دبیرفنی وحرفه ای وابسته به وزارت آموزش وپرورش هر ساله به میزان پنجاه درصددرآمد برآوردی خود را تا پایان سال در اختیار بگیرند وآن را خارج از شمول قانون محاسبات عمومی صرف خارج ضروری وپرداختهای لازم جهت تقویت واحد های مذکور وبالا بردن درآمدنمایندودر پایان سال درآمدهای حاصل از این محل را به خزانه واریز کنند.رئیس-خیلی خوب،این ماده2 را رأی میگیریم ،194نفر درمجلس حضور دارندموافقان با ماده2قیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد.اسامی میهمانان امروز مجلس شورای اسلامی جمعی از خواهران دانشجوی مرکز تربیت معلم شهید باهنرشهرستان همدان،گروهی از بستگان وخویشاوندان خانواده شهید رجائی،گروهی از مربیان امور تربیتی منطقه 8تهران وگروهی از اعضای انجمن اسلامی مخابرات وکارکنان مرکز اطلاعات 118تهران هستند که ما حضورشان را در مجلس شورای اسلامی خیر مقدم میگوئیم وتشکر میکنیم وبرایشان دعا می کنیم که موفق باشند.لوایح رسیده را اعلام کنید.6-اعلام وصول 4فقره لایحه از طرف دولت.منشی-بسم الله الرحمن الرحیم،چند لایحه هست که اعلام میشود:1-لایحه راجع به مستثنی بودن سازمان خبر گذاری جمهوری اسلامی ایران از شمول ماده13مقررات استخدامی شرکتهای دولتی که در جلسه9/9/1362هیأت وزیران به تصویب رسیده است.2-لایحه راجع به توزیع کالا که درجلسه مورخ18/10/1362 هیأت وزیران به تصویب رسیده است.3-لایحه راجع به انتقال حق بیمه سهم مستخدمین شاغل ارتش از سازمان تأمین اجتماعی به صندوق بازنشستگی ارتش جمهوری اسلامی ایران که درجلسه مورخ14/10/1362هیأت وزیران به تصویب رسید.4-لایحه راجع به اعاده به خدمت کارکنان بازخریده شده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که درجلسه مورخ14/10/1362هیأت وزیران به تصویب رسیده است.رئیس-یکربع ساعت تنفس اعلام میشود.(جلسه ساعت 50/10به عنوان تنفس تعطیل ومجدداً در ساعت 20/11به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد)رئیس-بسم الله الرحمن الرحیم،جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است.7-بحث پیرامون لایحه راجع به نحوه اجرای اصل 49قانون اساسی.منشی-بسم الله الرحمن الرحیم،دستور بعد گزارش شوردوم کمیسیون قضائی در خصوص نحوه اجرای اصل49قانون اساسی است.آقای شوشتری مخبر کمیسیون تشریف بیاورند.شوشتری(مخبرکمیسیون)-بسم الله الرحمن الرحیم.شماره ترتیب چاپ 2119.گزارش از کمیسیون امور قضائی وحقوقی به مجلس شورای اسلامی.لایحه راجع به نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جلسه سه شنبه13/10/62پس از بحث وبررسی در جلسات متعدد با اصلاحاتی به تصویب رسید.که گزارش آن درشور دوم تقدیم می گردد.البته چون شور دوم است یک مختصر توضیحی در رابطه با این لایحه خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم.در شور اول راجع به نحوه اجرای اصل 49توضیحات مفصلی داده شدومجلس محترم شور اولش را تصویب کرد.در شور دوم طی جلسات متعددی این لایحه مورد بحث وبررسی قرار گرفت وتمامی ابعاد وجهاتی که لازم بود در تصویب این لایحه مد نظر قرار بگیرد در کمیسیون مورد توجه قرار گرفته بود.وبا توجه به همه ابعاد،این لایحه را به تصویب رساند.که الان گزارش آن را خدمت مجلس محترم ،کمیسیون قضائی تقدیم کرده است.در این لایحه ما اصل اولی در زمینه مشروعیت اموال ودارائی اشخاص است منتها بر اساس اصل 49قانون اساسی ثروتهائی که ناشی از ربا،قمار،سرقت ومواردی که در اصل چهل ونه تصریح شده اگر بدست آمده باشدودولت ومقامات قضائی موظفنداینها را رسیدگی بکنندوبر اساس مواد مصوبه به صاحبان حق رد کنند.پس بنابراین ضمن اینکه ما توجه داشته باشیم که در جامعه اموال ودارائی اشخاص باید محکوم به مشروعیت باشد وهرچه بیشتر ملت شهید پرور ایران راجع به امنیت اقتصادی خودشان بیشتر احساس امنیت بکننداین مسائل کاملاً مورد توجه هست واجرای اصل 49قانون اساسی بدین معنا نیست که احیاناًدر جامعه این امنیت از مردم سلب بشود،ولی نسبت به مواردی که در اصل 49قانون اساسی تصریح شده است آن هم مواردی است که اصل را بر عدم مشروعیت نگذاشتیم،بلکه از مواردی است که مشروعیت اموال آنها(دارایی آنها)مورد تردیداست،مورد سؤال است.حد اقل در مظان این هست که دادگاه رسیدگی کندچنانچه مشروع بود،خوب،اموال آنها محکوم به مشروعیت خواهد بودوچنانچه ثابت نشدآنها را گرفته وبه صاحب حق برگرداند.وآن افراددرماده4مشروحاًذکر شده ومشخصاًمعلوم شده ولی نسبت به بقیه اشخاص،چه حقیقی وچه حقوقی اموال ودارا ئی شان محکوم به مشروعیت است مگر احیاناًشاکی داشته باشند ودردادگاه ثابت بشود که طبعاً درچنین مواردی دادگاه اقدام خواهد کرد.نکته دومی که قابل توجه است نسبت به رسیدگی،نسبت به اموال ودارائی اشخاص حقیقی وحقوقی که در ماده2ذکر شده دادگاه راساً نمی تواند اقدام بکند.مگر افراد شاکی خصوصی داشته باشند که درچنین موادری دادگاه رسیدگی خواهد کرد.ولی افرادی که ماده 4این لایحه ذکر شده انددر آنجا دادگاه راساًاقدام می کند.ونیازی به شاکی خصوصی نداردودادگاه راساًنسبت به اثبات مشروعیت اموال ودارائی این اشخاص اقدام می کند.نکته سومی که لازم است من در این مورد عرض بکنم،نسبت به مواردی که در این لایحه ذکر شده،نسبت به اشخاصی که در ماده4ذکر شده،چه این افراد از تاریخ پیروزی انقلاب تا کنون کلیه اموال ودارائی که داشتندبه هر نحو نقل وانتقال داده باشند به اشخاص ثالث،چنانچه ثابت بشودآن اموال نا مشروع بوده این گونه معاملات ولوبه صورت هبه یا صلح باشدغیر نافذ خواهد بودوباز به صاحب حق باز خواهد گشت.بنابراین بنده درختام عرایضم این نکته را باید عرض بکنم که ضمن اینکه باید اصل 49قانون اساسی اجرابشود واموال نامشروعی که دست افراد واشخاص هست باز گرفته بشودوبه صاحبان حق برگردداما آن طرف قضیه هم اموال ودارائی اشخاص حقیقی وحقوقی محکوم به مشروعیت واز تعرض مصون است مگر مواردی که شاکی خصوصی داشته باشد ودر دادگاه اثبات بشود.چنانچه در پیشنهادات مطالبی بود بعد خدمت نمایندگان محترم عرض خواهم کرد.رئیس- بسیار خوب،خودتان ماده1را بخوانید.شوشتری(مخبرکمیسیون)-لایحه راجع به نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.بخش اول تعریف ومقررات خاصه.ماده1-اصطلاحات مذکور دراین قانون که درقوانین دیگر تعریف نشده به شرح زیر بیان میشود:1-«ربا»وآن بر دو نوع است.الف-ربای قرضی،وآن بهره ای است که طبق شرط یا بناوروال،مقرض از مقترض دریافت نماید.ب-ربای معاملی وآن زیاده ای است که یکی ازطرفین معامله زائد بر عضو یا معوض ازطرف دیگردریافت کند به شرطی که عوضین مکیل یا موزون وعرفاًیا شرعاًازجنس واحد باشند.2-«زمین رهاشده»زمین مسبوق به احیایی است که مالک از آن اعراض کند.تبصره-اعراض مالک بایددر دادگاه ثابت شود.3-«مباحات اصلی»،اموالی است که مالک وسابقه احیاء وتحجیر وحیازت نسبت به آنها معلوم نباشد.4-«سوء استفاده از موقوفات»،عبارت است از تحصیل ثروت ناشی از دخالت در وقف برخلاف ترتیبی که شرع معین نموده باشد.5-«سوء استفاده از مقاطعه کاریها ومعاملات دولتی»عدم رعایت قوانین ومقررات وشرایط در قراردادهائی است که بین دولت واشخاص حقیقی وحقوقی منعقد شده باشد ویا اینکه در اثر اعمال نفوذ وروابط معامله ویا قرار دادی برخلاف شرع ومصالح مسلم امت اسلامی انعتقاد یافته باشد.رئیس-پیشنهاد دارید؟منشی-خیر،در ماده1پیشنهاد ندارد.رئیس-یک اصلاحات لفظی میخواهد مثلاً:1-«ربا»وآن بر دو نوع است،عبارت فارسی نیست،عربی بوده،ترجمه شده.بگوئیم،ربا بر دونوع است.دیگر«وآن»نمی خواهد.ربا بردو نوع است،ربای قرضی000دکتر قائمی-اول بایدربا را تعریف می کردند،بعد می گفتندبر دو نوع است. رئیس-ربا تعریف نمی خواهد،روشن است.هادی خامنه ای-اگر«وآن»حذف شود درست می شود.ئیس-بلی؟ما هم همین را می گوئیم.یک عبارت عربی ترجمه شده است.آقا محمدی-بنویسید،ربا که بر دو نوع است.رئیس-«که»هم نمی خواهد.ربا بردو نوع است.آنوقت دومی هم الف-ربای قرضی که بهره ایست000«که»اینجا لازم دازد.معزی-پیشنهادحذف قسمت دوم را داده ام.منشی-آقای معزی همین الان پیشنهاد حذف قسمت سوم«مباحات اصلی»را داده اند.رئیس-آقای معزی بفرمائید.معزی-بسم الله الرحمن الرحیم.این تعریقی که بریا میاحات اصلی کرده اند تعریف غلطی است،یا باید حذف بشودیا تبدیل بشود.چون اینجا تعریف کردند«مباحات اصلی اموالی است که مالک وسابقه احیاءوتحجیروحیازت نسبت به آنها معلوم نباشد.خوب اگر یک چیزی مالکش معلوم نیست این که مباحات اصلی نیست.یا اگر زمین مواتی است سابقه احیاء ندارد.زمین موات که مباح اصلی نیست،ملک امام زمان است اجازه داده در زمان غیبت هر کس احیاء کند،مباحات اصلی در اصطلاح و روایات،آب است،کلاء است،آتش است اموری است که همه مردم در آن مساوی هستندیا بایستی این عبارت برداشته شود،بجای آن نوشته شود مباحات اصلی عبارت است از اموری که همه مردم در آن مساوی هستند،مانندآب،کلاء،نار،نمک،چیزهای دیگر،یا اینکه بخواهیم بگوئیم مباحات اصلی اموالی است که مالکش معلوم نباشد،سابقه احیاء آن معلوم نباشد سابقه تحجیرش000اینها که مباحات اصلی نیست،اگر این سابقه احیاء نداشته باشدزمین موات است مثلاً اموالی که مالکش معلوم نباشد اموال مجهول الممالک است یک چنین تعریفی هم درقانون این خیلی اشتباه وغلط است.والسلام علیکم.منشی-موافق آقای فؤاد کریمی،مخالف آقای سید ابوالفضل موسوی تبریزی.سید ابوالفضل موسوی تبریزی-بسم الله الرحمن الرحیم.آقای معزی!مباحات اصلی منحصر به الماء والکلاوالنارنیست حتی اراضی موات هم جزومباحات اصلی است منتها به یک معنا جزو انفال هم هست،منحصر به آنجا نیست.چه کسی گفته اراضی موات صاحب دارد(معزی-صاحب آن امام زمان است)همه دنیا مال امام زمان علیه السلام است.نه فقط موات اصلی،مباحات اصلی،هم به اراضی وهم آن اموالی ک صاحب معلوم نداشته باشد،آن مجهول الممالکی که شما میفرمائیدمعنایش این است،اصل مالکش محرز است،مالک داشتنش محرز است،منتها شخص آن معین نیست.این مجهول الممالک میشود.وچیزی که اصل مالکیتش روشن نیست،در بیابانی،در یک جائی مثلاً آبی هست،کلائی هست،یا زمینی هست که سابقه احیاء وتحجیر در آن نیست،اینها کلاًجزو مباحات اصلیه است،وقتی جزو مباحات اصلیه شدمنتها زمین بواسطه احیاء ملک میشود،اموال منقول هم بواسطه حیازت بر آدم ملک میشود.بنا بر این هیچ اشکالی ندارد.هیچ اشکال شرعی وقانونی نداردومنشی-آقای فؤادکریمی موافق.فؤداکریمی-بسم الله الرحمن الرحیم،دلیل موافقت من با این پیشنهاد این است که اساساًسری که درد نمی کندچرا شما دستمال می بندید؟در قانون مدنی همه این مواردتعریف شده است.خیلی بهتر از اینکه آقایان ننوشته اند تعریف شده است.اساساًقانون مدنی ما اگر آقایان ملاحظه ومراجعه بفرماینداز بهترین قوانین هستندهم ازنظر ماهیت وهم از نظر شکل،هم از نظر ماهیت تمام مواردوجزئیات مباحات اصلی که آقایان در اینجا غافل شده انداینجاذکر شده،از نظر ماهت تمام مواردش مشخص است،از نظر شکل هم مختصرترین وموجوز ترین قانون است.من درقوانین گذشته که نگاه کردم ونه تنها درقوانین گذشته حتی درقوانینی که مجلس نوشته،در تاریخ قانون گذاری در ایران هیچ قانونی بهتر از این قانون مدنی متناًواز نظر محتوا نوشته نشده است.حالاکه یک چیزی در قانون مدنی داریم کاملاً مباحات اصلی ومواردش توضیح داده شده چرا یک چیز جزئی بنویسیم بعد اشکال بشود،بعدشورای نگهبان برودشورای نگهبان همین اشکالی که حاج آقا گرفته به آن بگیرد.اینجای آن درست است،آنجای آن درست است000چیزی که ما داریم مشخص هم هست بهتر از اینکه نوشته اندداریم به نظر من اصلاً از نظر قانون نویسی عبث است به اضافه اینکه مقدارزیادی وقت مجلس وشورای نگهبان را هم در این وسط تلف خواهد کرد.رئیس-آقای شوشتری بفرمائید.معزی-آقای هاشمی او که موافقت نکرد000 رئیس-چرا،گفت که آن را حذف کنید،دلیل فقهی آن را شما فرمودید دلیل قانونی اش را ایشان گفتند.شوشتری(مخبرکمیسیون)-در اینجا باید خدمت نمایندگان محترم عرض کنم که اگر درماده 1دقت کرده باشید،اصلاحی که در شور دوم شد به این شکل درآمد.«اصلاحات مذکور دراین قانون که در قوانین دیگر نشده به شرح زیر بیان میشود.»ولذا خیلی از اصلاحات را که در قوانین دیگر تعریف شده درآخر لایحه چاپ شده.از قبیل رشوه،اختلاس،اراضی موات،سرقت،غصب،امثال اینهادر قوانین دیگر چون تعریف شده یودحذف کرده ایم واز قوانین دیگر هم درآخر لایحه چاپ شده است.بنابر این ما توجه اشتیم آن مواردی که درقوانین دیگر تصویب نشده ونداریم اینجا آوردیم،یا اگر احیاناًمورد بحث بوده اصلاح شده است.واما آنچه جناب آقای معزی فرمودند.یک اشتباه ایشان درتعبیرخواندن است.بحث این نیست که مباحات اصلی اموالی که مالک نداشته باشد،یا سابقه احیاء نداشته باشد،به تنهائی مباحات اصلی نیست.کل اینها است.مالک وسابقه احیاء وتحجیر وحیازت نسبت به آنها معلوم نباشد.ونسبت به مالک همین جورکه جناب آقای موسوی اشاره فرمودند.بحث سر این نیست که مالکش معلوم نیست،که مجهول است،مراد این است که ماالک اصلاً ندارد.نه مالک دارد وثابت نشده است.لذا مبحث اصلی به همین تعبیر است وازنظر فقهی هم ایرادی ندارد.معزی-نوشته است اموالی است که صاحب آن معلوم نباشد.رئیس-ملکیت باشداین مسأله حل میشود.شوشتری-به جای مالک،ملکیت بگذارید.بیات-ملکیت هم باشد خوب است.رئیس-بلی ملکیت باشد این مسأله حل میشود.شوشتری (مخبرکمیسیون)-برای اینکه تصریحی شده باشدبه جای«مالک»«ملکیت»گذاشته بشود.رئیس-آقای کیاوش نوشته اند:«مالک آنها وسابقه احیاء000»کلمه«آنها»را اضافه بکنیم.فؤادکریمی-چیزی که ملکیت نداشته باشد000رئیس-ملکیت نداشته باشد،مانمیدانیم،میخواهیم معلوم نباشدمنظور این است.اگر میدانستیم ملکیت ندارد دیگر نمیگفتیم معلوم نباشد،یعنی معلوم نیست.این تعبیری که آقایان میگوینداینها از تحریرالوسیله گرفته اند،«لم یعلم لها مالک»بوده000معزی-تحریرالوسیله چنین چیزی ندارد.اگر تحریرالوسیله را آوردندواینظوری نوشته بود؟هادی خامنه ای-مباحات اصلی همان مشترکات است ولی این ازمشترکات نیست.یکی از نمایندگان-حذفش کنید.دکترقائمی-حذفش ضرر ندارد.رئیس-خوب حالا ماپیشنهاد حذفی راکه آقای معزی دارندوآقای کریمی هم موافقت کردندکه این را از نوادر تاریخ مجلس باید به حساب بیاوریم این را به رأی می گذاریم.هادی خامنه ای-درقانون مدنی تعریف نداریم.حرف آقای کریمی درست نبود.توضیح بدهید(بیات-اصلاح عبارتی است).رئیس- اول بگذارید پیشنهاد حذف اگر رأی نیاوردآنوقت می رویم سراغ اصلاح عبارتی ودرست بود یانبودش را هم مجلس بارأیش می گوید.184نفر درجلسه حضور دارند،کسانیکه با حذف بند3که تعریف مباحات اصلی است موافق هستندقیام بفرمایند.(عده کمی برخاستند) تصویب نشد.آقای فهیم تبصره را درماده 1پیشنهاد حذف داده اندکه توضیح بدهند.فهیم کرمانی-بسم الله الرحمن الرحیم.در اینجا زمین رها شده را توضیح می دهد،«زمین رهاشده زمین مسبوق به احیائی است که مالک ازآن اعراض کند»من خودم درکمیسون بودم درآنجا این تبصره به عنوان قید متصل به این جمله آمده بود.یعنی نوشته بود«زمین رها شده زمین مسبوق به احیائی است که مالک ازآن اعراض کند واعراض باید دردادگاه ثابت بشود»در آنجا صحبت شده که اگر چنانچه باید این قید در دادگاه ثابت بشود باید هرکس که بخواهددر یک زمینی تصرف بکند اول باید دادگاه مراجعه بکند،دادگاه یک پرونده ای تشکیل بدهد در نوبت هم بگذارد .مدتها بر این مسأله بگذردتا بعد درآیا دادگاه بدهد که این معرض عنها هست یا اینکه نه ،رأی ندهد.وحال آنکه مسأله اعراض یک مسأله عرفی هست،در عرف محل در همان روستاها،در مزارع خود مردم میتوانند تشخیص بدهند که آیا این زمین معرض عنها هست یا نه؟به مجرد اینکه تشخیص دادند که این معرض عنها هست این میتواندتصرف بکندومشغول به احیاءبشود.منتها اگر آن صاحب اولیه اعتراضی وشکایتی داشت بعداً میتواند به دادگاه مراجعه بکندوادعا بکندودادگاه اگر برایش ثابت شدکه این معرض عنها نبوده ،ازآن متصرف خلع ید می کندواگر هم ثابت شدکه معرض عنهابوده تثبیت می کندوبنابراین یک قید اضافی بی مورد هست وخلاف عرف هم هست ما اینجا اضافه نکرده ایم ،از این جهت من پیشنهاد حذف این قید را داده ام.منشی-آقای نواب مخالف.نواب-بسم الله الرحم الرحیم،البته خود آقای فهیم هم در کمیسیون تشریف داشتندکه میتوانستندآنجا همان عرف محل را پیشنهاد بدهنداینجا که ما در بند2گفتیم «زمین رها شده،زمین مسبوق به احیائی است که مالک ازآن اعراض بکند»این اعراض حتماً یک مرجع تشخیصی دارد.باید یک جا تشخیص بدهند که این اعراض کرده.حالااگر عرف محل است خوب این عرف محل پیشنهاد داده نشده شور دوم است پس بودن تبصره در اینجا لازم است که اعراض مالک باید در دادگاه ثابت بشود،باحذف آن مخالفیم.منشی-آقای واعظی موافق.واعظی- بسم الله الرحمن الرحیم،همانطوری که خود ایشان فرمودند موقعیت این زمین راها شده واینها به سه دلیل باید درخارج ثابت بشود.یا خود شخص اقرار کندکه من دیگر احتیاج ندارم یا دو تا بینه قائم بشود،شاهد عادل یا شیاعی در کار باشد ودادگاه باید تازه حکم خود را به یکی از این سه عامل مستند بکند واما اینکه آنها را رها بکنیم وبگوئیم در دادگاه ثابت شد اگر این زمین رها شده است این عمل درست نیست واگر دادگاه هم نظر بدهد،نظر دادگاه مخدوش است ومخصوصاًکه غالب امکان دارداعمال غرض ها هم بشودولذا باید این قید حذف بشودوبرگردد مظلب به روال شرعی قبلی خودش که یا شیاع ،یابینه یا قرارالسلام.رئیس کمیسیون؟شوشتری-در این زمینه زمین رها شده تعریف شد واین اصطلاح در این قانون تعریف شده.زمین رها شده زمینی است که مسبوق به احیاء بوده وبعد مالک آن از آن زمین اعراض کرده وطبیعی است که باید اعراض مالک ثابت بشودنه عدم اعراضش که اگر شاکی بود بیاید شکایت بکندوعدم اعراض مالک ثابت بشودواز طرف دیگر گواینکه در مقام ثبوت اعراض اعراض مالک ثابت بشود،این تبصره را گذاشتیم.رئیس-حیلی خوب پیشنهاد حذف که از طرف آقای فهیم مطرح شدبه رأی میگذاریم ایشان می گویند تبصره 2 حذف بشود(187نفرحضور دارند) نمایندگانی که با حذف تبصره موافقند،قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد پیشنهادبعدی را مطرح کنید.منشی-پیشنهاد بعدی مربوط به آقای معزی است ایشان میگویندکه کلمه«مسبوق به احیاء»در همین بند2حذف بشود.رئیس-آقای معزی بفرمائید.اسمعیل معزی-بسم الله الرحمن الرحیم.در اینجا تعریف کرده اندکه زمین رها شده،زمین مسبوق به احیائی است که مالک از آن اعراض کند این قید مسبوق به احیاءلازم نیست.اگر حالامملوک هم هست ملک کسی است اصلاًخودش هم احیاءنکرده زمینی که مالک از آن اعراض کرد آن میشود زمین رها شده چه از آن اراضی مواتی باشد که احیائش کرده چه ملک پدری است که به او ارث رسیده.زمینی را که مالک از آن اعراض کرداین رها شده است ،این قید مسبوق به احیاءرادیگر نمیخواهداینجور میشود:«زمین رها شده زمینی است که مالک از آن اعراض کند(همهمه نمایندگان)این معنا را تغییر میدهد چون اعم است که مسبوق به احیاء باشدیا ملک شخصی است که خودش هم احیاء نکرده باشد ملک آباء واجدادی اش هست این قید مسبوق به احیاء را نمیخواهد.منشی-آقای خلخالی به عنوان مخالف بفرمائید.خلخالی-بسم الله الرحمن الرحیم.آنهائی که اینجا این قید را گذاشتندمیخواهنداین را بگویندکه یعنی در صورتی که مالکیت مالک برای زمین محرز بوده وبعد رها کرده باشد.اما آقای معزی میگویند که این قید برداریم ،این معنا رادمی رساند که یعنی«زمین» ولو به قباله ثبتی ولو به ادعا ولو اینکه مثلا‌ً یک عواملی که مثلاً‌از نظر شرعی ملکیت ثابت نشده،اما از نظر عرفی ممکن است که ملکیت ثابت شده باشد این قید احیاء برای این است که یعنی مالکیت مسلم بوده رها شده والا در جائی که مالکیت مشکوک باشدمسلماً این را نمیگیرد در صورتی که از مباحات اولیه باشد،زمین موات باشد ،خوب زمین موات را صرف اینکه کسی ادعا کند مالک است و رها کرده یعنی چه؟اصلاً اینجور درنمی آید.روی این جهت من عقیده ام این است که قید«مسبوق به احیاء»بوده باشد.منشی-آقای اختری بعنوان موافق بفرمائید.اختری-بسم الله الرحمن الرحیم.نمایندگان محترم عنایت دارندکه مالکیت تنها یک را ندارد.که فقط احیاء باشد،احیاء یک راه ملکیت است راههای دیگری هم دارد از قبیل مثلاً تحجیر هم یک راه ملکیت است.یا ارث بردن هم یک راه ملکیت است خود این کلمه که دارد:«مالک ازآن اعراض کند»در کلمه«مالک»همه مطالب گنجانیده شده.بنا براین کلمه«مسبوق به احیاء»حذف میشوداین(ی)احیائی به آن زمین می چسبد.زمین رها شده زمینی است که مالک ازآن اعراض کند.معلوم است که مالکیتش اثبات شده است و روشن است از آن اعراض می کند.بسار جالب است واین قید بیخودی آوردن ظاهراً وجهی ندارد.از این جهت موافق حذف هستم.رئیس-مخبر کمیسیون.شوشتری(مخبر کمیسیون)-در این تعریف دو قید گذاشته شده برای زمین رها شده:یکی اینکه زمین مسبوق به احیاء باشددوم اینکه:مالک از آن اعراض کرده باشد .در اینجا اولاً زمین مسبوق به احیاءمعنایش این نیست که خود معرض احیاءکرده باشد که پیشنهاد دهنده وموافق نظرشان این بود که ممکن است که از راه دیگری مالک شده باشدمقصود این نیست.مقصود عبارت از این است که زمین سابقه احیاء ‌داشته باشد وقید دومش عبارت از این است که مالک از آن اعراض بکند.وانگهی مسأله دیگر هست وآن عبارت از این است که اگر شخصی مالک شده به غیر احیاء واز طریق احیاء‌نبوده اعراض آیا مخرج از ملکیت او هست.یعنی زمین را از ملکیت او خارج می کند مورد بحث است آن مقدارکه قدر متفین است،همین است.رئیس-پیشنهاد آقای معزی را به رأی می گذاریم /192نفر حضور دارندایشان میگویند که در بند2اینجوری بشود:«زمینی است که مالک آن از آن اعراض کند»دیگر «مسبوق»به احیائی»از آن حذف بشود.نمایندگانی که با حذف این قسمت که ایشان پیشنهاد کرده اندموافقند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد.پیشنهاد بعدی را مطرح کنید.منشی-پیشنهاد بعدی مربوط به بند4است که آقای علم الهدی نظر داده اندکه حذف بشودیا اصلاح بشود.رئیس-حذف بشودیا اصلاح بشودکه نمیشود باید پیشنهاد مشخص بدهند.منشی-در پیشنهادشان نوشته اند حذف یا اصلاح.رئیس-اصلاح که نمیتوانیدبگوئید اگر میخواهید حذف بشود،پیشنهاد را مطرح کنید.علم الهدی-آقای هاشمی!یعنی کمیسیون اصلاح بکندنه اینکه000رئیس-بفرمائید.علم الهدی-بسم الله الرحمن الرحیم.این یک تعریفی است که واقعاًما در کتابی نخوانده ایم توجه بفرمائید.سوءاستفاده از موقوفات عبارت است از تحصیل ثروت ناشی از دخالت در وقف برخلاف ترتیبی که شرع معین نموده باشد.این تحصیل ثروت فقط این است که یعنی سوءاستفاده از موقوفات؟کسی تحصیل ثروت نکرده،خورده است یا مثلاً آن موقوفات را د رغیر مایوقف مثلاً صرف کرده این سوءاستفاده است.سوءاستفاده عام است نه در تحصیل ثروت .دقت بفرمائید سوءاستفاده از موقوفات عبارت است از تحصیل ثروت،خیر،سوءاستفاده خیلی از این عام تر است.لذامن حذف این را خواسته ام.منشی-آقای عباس عباسی به عنوان مخالف بفر مائید.عباس عباسی-بسم الله الرحمن الرحیم.آن پیشنهادجناب آقای علم الهدی خوب است اما ارتباطی به این لایحه ندارد.‎آن مربوط به قانون موقوفات وقانون وقف است که اگر کسی دخل وتصرف بیموردی کرده وبر خلاف نیت وشریط واقف مصرف کرده،بایستی او را چه کارش بکنند؟آن اصلاً ارتباط با اینجا ندارد.اینجا صحبت این است که کسی اموالی وثروتی را جمع کرده یکی از طریق قمار یکی از طریق مقاطعه کاری های بیخود،یکی از طریق رشوه وسوءاستفاده واستفاده از موقوفات بر خلاف شرایط وقراردادهای واقف برای تحصیل ثروت هودش این بند مربوط به نحوه افراددر تحصیل ثروت است به نمونه های افرادبه شیوه تحصیل حرام است،ارتباط با اینکه حالاطرف اگر برخلاف وقف عمل کرده ولو از جیب خودش هم خرج کرده باشد،آن اصلاً ارتباطی با اینجا ندارد وان شاءالله بگذارید برای قانون وقف که آمدودر ایجا مطرح شد د رآن موقع پیشنهاد بدهند.روی این جهت من با حذف مخالفم.منشی-آقای معزی به عنوان موافق بفرمائید.معری-بسم الله الرحمن الرحیم.خوب این معلوم است که این عبارت،عبارت درستی نیست.به جهت اینکه وقتی ما گفتیم سوءاستفاده از موقوفات شما خودتان و وجدانتان اگر حالااین تعریفی را که ینها کرده بودند،نبود چه به ذهن نمایندگان محترم می آمد؟آیا سوء استفاده از موقوفات ،اگر می گفتند فلان کس سوءاستفاده از موقوفات کرده،شما به ذهنتان می آمد که ثروت زیادی جمع کرده،همین؟اینکه تنها به ذهن آدم که نمی تواند سوءاستفاده از موقوفات مواردی دارد متعدد ما بیائیم منحصر کنیم در این آنوقت تعریفش هم بگوئیم.این به عنوان تعریف در قانون ،آن هم قانون مجلس شورای اسلامی ،آن هم علماء تعریف کنند،خوب این اصلاًدرست نیست،وقتی هم آدم می گویدکه بابا این تعریف درست نیست باید درست بشودوصحیح بشود جامع ومانع باشد،خواهش می کنم آقایان دقت بیشتری بفرمائید سوءاستفاده ازموقوفات ممکن است کسی زمین موقوفه را به یک کس دیگر بخشیده وخوب این شد سوءاستفاده.اگر فقط منحصراًمیخواهیدبگوئید،کسی که مال از موقوفات به دست آورده پس این عبارت را نفرمائید،بفرمائید اشخاصی که ازموقوفات ثروتی تحصیل کرده اند،نه اینکه به عنوان سوءاستفاده از موقوفات بنویسید وبعد هم اینجور غلط معنا کنید.این آنوقت نقص قانونگذاری است والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.رئیس-آقای شوشتری بفرمائید.شوشتری(مخبر کمیسیون)-اولاً اصل 49 قانون اساسی را برادران توجه کنند0000 هادی-«تحصیل ثروت ناشی از آن»حذف بشود.رئیس-آخر موضوعش،اصلاً موضوع ثروتها است که میخواهندپس بگیرند،موضوع چیز دیگری نیست.بفرمائید.شوشتری (مخبر کمیسیون)-اگر برادران به اصل 49 قانون اساسی توجه میکردنداین پیشنهاد را نمی دادند.«دولت موظف است ثروت های ناشی از ربا،غصب،رشوه،وسوءاستفاده ازموقوفات»بحث اصلاً موضوع در رابطه با ثروت هائی است که از این موارد به دست آمده.مسأله دوم-در این مورد این واژه ،بحث سر این نیست که چگونه اعمالی نسبت به موقوفات مشروع است.چگونه اعمالی مشروع نیست،حرام است.بحث سر این است که سوءاستفاده ازموقوفات مورد بحث است وسوءاستفاده معنایش این است که فایده ای از تصرفات برده باشد.واما در این که پیشنهاد دهنده گفتند که تحصیل ثروت،ممکن است که ثروتی نیندوخته باشد بلکه خورده باشداین فرق نمی کند ولو خورده باشدهم به آن می گویندتحصیل ثروت غیر از این هم دیگر پیشنهاد دهنده مطلیب نداشتند.رئیس-خوب پیشنهاد را به رأی می گذاریم/192نفر حضور دارندپیشنهادحذف بند 4 است موافقان با حذف قیام بفرمایند.(عده خیلی کمی برخاستند)رأی نیاورد.وافی-ذیل آن بداست سوءاستفاده از موقوفات باشد،سوءاستفاده از موقوفات تفریط هم می شود.رئیس- خوب ،حالاپیشنهادمشخصی نیست حالاقانون اساسی که الان نمی خواهدجریمه کند کسانی که دریک وقتی از وقف مثلاًتخریب کرده اند این اصل برای این است که کسانی که سوءاستفاده ای کرده اند اموالی الان دارند ،می خواهند از آنها پس بگیرند.وافی-اگر تفریط کرده اند ضامن نیست.رئیس- ضامن باشند ،اینجا نیست قانون اساسی که دنبال آن نیست موحدی ساوجی-آقای هاشمی برداشت شما خیلی درست نبود.رئیس-خیر،در قانون اساسی هست که «ثروتهای ناشی از اینها را باید پس بگیریم»ثروتی که نیست یک کسی آن موقع تخریب کرده وقف را ثروتی که ندارد.ببینید آقایان یک وقت شما می خواهید کسانی که در گذشته گناه کرده اند تنبیه کنید.خوب این یک کار دیگری است ما الان می خواهیم اصل49 قانون اساسی را پیاده بکنیم موضوع اصل 49 قانون اساسی این است:کسانی پولهائی الان دارند وثروتهائی دارندکه ناشی از این ها است.سید احمد حسینی-موجود است.رئیس-خوب حالا موجودی دیگری،ثروتهای ناشی از اینها را می خواهیم پس بگیریم ،اصلاً استرداد ثروت است.موحدی ساوجی-اگر هم موجود نباشدمدیون هستند.رئیس- حالادر قانون اساسی آن نیست.خروج ازحدود قانون اساسی یک مسأله جدیدی است .شما می توانید یک می توانید یک قانونی بیاورید وبگوئید هرچه 000این سوءاستفاده از این جهخت تعریف شده است خوب حالاپیشنهاد جدیددر این ماده چه داریم؟منشی-پیشنهادی در این ماده نداریم جزهمین مسأله قبلی اش یعنی مسأله مباحات اصلی که خدمت شما است.رئیس-در مباحات اصلی مجموعه اظهار نظرهائی که آقایان کتبی یا شفاهی کرده اند جامع ترین آنها این میشودکه«اموالی که ملکیت وسابقه احیاءوتحجیروحیازت آنها معلوم نباشد»یعنی دیگر بحث سرمالک نیست،ما مالی را پیدا کرده ایم،یک زمینی،یک چیزی آنجا می بینیم که نمی دانیم اصلاً ملکیتی در مورد این هست یا نیست.یا سابقه تحجیر،سابقه چیزی دارد یا ندارد،هم اصل ملکیت آن مجهول است (معزی-درست نیست)خوب درست هست یا نیست من می گویم جامع ترین پیشنهادی که آمده است این است دیگر چیز دیگری ما نداریم بعض ها گفته اند که «آنها»اضافه کنیم بعض ها گفته اندمالکیت مشخصی دارد.وافی-آقای هاشمی که بگوئیم«شامل این میشود»جامع تر است.رئیس-شامل بشود که تعریف نمیشود.آقای وافی گفتند که بگوئیم شامل میشود،شامل میشود که یک مورد آن هست مامیخواهیم همه مواردش را بگیرد000وافی- بنویسیم که«مباحات اصلی شامل هست»رئیس- شامل است که تعریف نمیشود،بلکه یک مصداق میشود.وافی-پیشنهاد ما را مطرح کنید.رئیس-آقای وافی شما که می دانید تعریف باید جامع ومانع باشد.شما که دارید مصداق ذکر می کنید ما مثل اینکه بخواهیم مثلاً پارلمان را تعریف بکنیم پارلمان شامل پارلمان ایران میشور خوب بایدشامل همه بشودنمی خواهیم که شامل یک مورد بشود،جامع باید بشود.وافی- آقای هاشمی پیشنهاد من را مطرح کنید. رئیس-«احراز»شما گفتید شما اینجا نوشته اید که احراز شود.موحدی ساوجی-آقای هاشمی ظهر شرعی شده است.رئیس-حالااجازه بدهیدبه یک جائی برسیم.عده ای ازآقایان پیشنهاد داده اند که لایحه را برای دو هفته مسکوت بگذاریدآخر دوهفته چه مسأله ای را حل می کند؟یکی از آقایان پیشنهادشان را مطرح کنندوآقای رضوی بفرمائید.رضوی اردکانی-بسم الله الرحمن الرحیم.یکی از نمایندگان-دیروزمطرح شده.رئیس-لطفاًآقای رضوی صبر کنید سابقه را ببینیم پیشنهاد حذف ماده1اصلاًکه از تعریف هایش فارغ بشویم برویم سراغ مسائل دیگر (همهمه نمایندگان)اجازه بدهید ما پرونده را ببینیم که دارد یا ندارد؟من پیشنهاد حذف ماده1را می دهم اجازه بدهید من در مورد پیشنهاد توضیح بدهم بعد آقایان مخالف وموافق صحبت کنند.آقارحیمی-آقای هاشمی!الان نزدیک ظهر شرعی است.رئیس- عیب ندارد.حالاظهر شرعی که با 5دقیقه اینطرف وآنطرف مسأله ای نمیشود.ببینید ماده 1بعض چیزها را تعریف کرده است که اگر تعریف هم نداشته باشددادگاههای ما که نوعاًکسانی هستند که صلاحیت قضاوت شرعی برای این کار را دارند،خودشان می توانند این تعبیرات وسوءاستفاده از وقف،یاربا،یا مباحات اصلی همه اینها در رسالات فقها روشن است لااقل امروز که امام مرجع هستند وما به فتوای ایشان عمل می کنیم برای قضات روشن است که این واژه ها را از کتاب ایشان دربیاورند.ما الان اینهائی را که تعریف می کنیم در جلسه معلوم است یعنی افرادی که اینجا هستند وفقه هم سرشان میشوداتفاق نظر ندارند،آقایانی هم که دفاع می کنند،یک دفاع قاطعی نمی توانند بکنند که نه مباحات اصلی ،نه سوءاستفاده ای که اینجا معنا کرده اندودرآن مورد هم که آقای فهیم گفتند،هر کدام از اینها یک اشکالی دارد.شورای نگهبان هم برود،در شورای نگهبان مشکل دیگری برای آن مطرح میشودوآن این است که اینها چون واژه ها واصطلاحات فقهی هستندکه ما برای یک منظور خاصی تعریفی کرده ایم وممکن است که بعداًتلقی بشود که اینها برای همه موارد منظور بوده واین خودش نشان ضعف فقهی مجلس است شورای نگهبان هم اگر تأئید بکند بعداًنشان ضعف فقهی آنان هم خواهد شد بنابراین ما چه لزومی دارد اینها را تعریف بکنیم ماالان گرفتار شده ایم د رتعریف هائی که در عمل هم به آنها نیازی نداریم.این ماده را حذف می کنیم اگر چنانچه بعداً آقایان در دادگاهها گرفتار این مشکلات شدند،خودشان شورایعالی قضائی با توجه به مجموعه ها یک تعاریفی تهیه می کند وبه مجلس می آورد.ما در ماده واحده ها آنها را تعریف می کنیم وشاید نیاز های دیگر ی هم داشتیم ما درخیلی از مقرراتی راکه گذرانده ایم این تعریف ها را نداشته ایم این تعریف ها هم ازلحاظ فقهی خیلی مبهم نیست منتها ما اینجا بخواهیم یک تعریف جامع ومانعی برای آن دراین جلسه بیاوریم،به نظر من عملی نیست ولذا اگر ما این را حذف بکنیم می توانیم وارد بحث های جدی بعدی مان بشویم.موافق ومخالف صحبت کند.منشی-آقای سید ابوالفضل موسوی تبریزی مخالف. سید ابوالفضل موسوی تبریزی-بسم الله الرحمن الرحیم-این تعاریف را که کمیسیون قضائی اینجا آورده است علتش این بود.البته همانطور که جناب آقای هاشمی توضیح دادندکه بالا خره اگرواقعاًدادگاه ،دادگاه شرعی هست واینطور هم هست که اینها خودشان اصلاحات را اراضی رها شده مباحات اصلیه،آن وقت اینها را می دانند ،ولی نه اینکه د ردادگاهها فعلی ما ،کمیسیون نظرش این بوده در دادگاههای فعلی ما،مأذون از قبل مجتهد،قاضی زیاد داریم.اگر قاضی آن شرایط اولیه قضاوت را داشته باشد که یکی از شرایط اولیه همان اجتهاد است آنجا هیچ حرفی نداریم،هیچ تعریفی هم برای آن نگوئیم که ربا یعنی چه؟رباء قرضی ومعاملی فرقشان چیست وچه شرایطی دارند؟این را احتیاج نداریم.اگر واقعاًقاضی آن شرایط اولی که اجتهاد است،آن را داشته باشد این مباحات اصلی یا زمین رها شده،سوءاستفاده از موقوفات واینها را احتیاج نداریم.اما الان 80% یا شاید90%دادگاههای ما اینها قضاتی هستند مأذون از قبل مجتهد طبق قانونی که خود مجلس محترم شورای اسلامی تصویب کرد که به اجازه شورایعالی قضائی که مجتهد هستند.اینها تصدی قضاوت را بکنند وحضرت امام هم این را تنفیذ کرد.بنابراین برای سهولت امر قاضی که ما دیگر بر قوانین دیگر حواله نکینم.برای سهولت امرقاضی وبرای اینکه واقعاًکار پیشبرد داشته باشدوبتواند کار بکند،یک خط سیردر حد فتوای مشهورفقهاء اسلامی برای آنها بدهیم ،تا درآن خط سیر احکام بعدی ومواد بعدی را بتواند پیاده کند برای این جهت کمیسیون قضائی صلاح دیده است ،ربا وسوءاستفاده ومباحات اصلی ویکی هم سوءتفاهم از مقاطعه کاری ها که عین متن قانتون اساسی هست،آنرا تعریف بکنیم وبقیه جاها که در این قانون تعریف نشده است چون درقانون مدنی تصریح شده وزیاد مورد احتیاج دادگاه در این قسمت از پیاده کردن اصل49 قانون اساسی نخواهد داشت فلذا ما از تعریف آن صرف نظر کردیم پس بهتر است برای سهولت امر در دادگاهها باشد واین تعاریف ،مشهورترین تعاریف است که برای این چیزها گفته شده است.همان مباحات اصلی که منظور کمیسیون هم این بوده است که ملکیت بر او معلوم نباشد یعنی انتساب آن الی احد معلوم نیست.مال هست،مال زمین محیاة است وهمه چیز هم دارد ولی انتسابش بر احدی معلوم نیست یعنی ملکیت آن معلوم نیست نه اینکه مالک داشتن مسلم،اما شخص آن معلوم نیست بنا بر این اینها تعاریفی است مسلم از نظر فتوای مشهور شیعه مسلم است واز نظر شورای محترم نگهبان هم هیچ اشکالی نخواهد داشت.منشی-آقای موحدی ساوجی موافق.موحدی ساوجی-بسم الله الرحمن الرحیم.حذف ماده به چند دلیل لازم است وبه نظر ما این ماده توسط کمیسیون قضائی که به این لایحه اضافه شده،فکرکردند که پاره ای از تعاریف برای اصلاحات لازم است وتصور می کردند که این اصطلاحات در قوانین گذشته تعریف نشده.لذا آمده اند پاره ای از موارد را مثل ربا،مثل قرض ویاسوء استفاده از موقوفات را خواسته اند تعریف بکنند همانطور که مجلس ونمایندگان محترم در جریان هستنداین تعریف ها،تعریف هائی است ناقص ومبهم ودر پاره ای موارد مضر است یعنی با آن چه که در فقه ما آمده می بینیم که هیچ وقف نمی دهد همین مسأله اعراض این که می گوید در دادگاه اعراض بشود کدام فقه ،کدام مجتهد ، کدام فقیه تا حالاگفته که اعراض در صورتی تحقق پیدا می کند که دریک دادگاه اثبات گردداین چیزی است که ما داریم به آن اضافه میکنیم ویا فرض کنیم در رابطه با آن بندی که می خواهد بگوید زمین رها شده چه زمینی است؟ این زمین رها شده یعنی زمینی که مالکش آن را رهاکرده واعراض کرده حالاچه مسبوق به احیاء بوده یا به ارث به اورسیده بوده یا خریده بوده،به هر یک از اسباب مملکه این مالکش بوده شرعاً مالکی داشته وحالامالک ندارد این دیگر نیازی ندارد به اینکه ما به این صورت بخواهیم اینجور قید کنیدکه خراب کنیم به جای اینکه تعریف بکنیم ما داریم مفهومش را خراب می کنیم.پس بنابر این اولین دلیل بر اینکه باید این ماده حذف بشوداین است که این تعریف ها همه اش ناقص است ومضر وبی خود است.دلیل دوم مان این است که دراصل 49 خیلی عنوانها است که در این ماده (1) باید می آمد ولی نیامده است فرض کنید علاوه بر ربا،قرض وسوءاستفاده از موقوفات،مسأله سرقت،قمار،احتکار و رشوه وامثال اینها هم وجود داشته.چرا آنها راذکر نکرده اند؟درکمیسیون اظهارات آقایان این بود که چون درقانون مدنی،عناوین دیگر وجود داردما نیازی نمی بینیم که این عناوین را در این جا هم بخواهیم تعریف کنیم.من می خواهم عرض کنم که اگر این دلیل آقایان درست است عناوینی که در اینجاهم آمده است درقانون مدنی وجود داردوتعریفی که از این عناوین در قانون مدنی شده است هم پخته تر است وهم کامل تر از تعریفی است که این آقایان کرده اندمثلاً در ماده 27قانون مدنی آمده است:اموالی که ملک اشخاص نمی باشدوافرادمردم می توانند آنها را مطابق مقررات مندرجه در این قانون وقوانین مخصوصه مربوطه یه هر یک از اقسام مختلفه آنها تملک کرده ویا ازآنها استفاده کنند مباحات نامیده میشود،مثل اراضی موات یعنی زمین هائی که معطل افتاده وآبادی وکشت وزرع در آنها نباشد.ماده 28-اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا مأذون از قبل او به مصارف فقرا می رسد.می بینیم که عناوین دیگرش هم در خود قانون مدنی آمده واینجا بنظر ما به ذکر این مسأله نیست بنابراین اگر این ماده حذف بشود هم بهتر است وحتی لازم است.رئیس-آقای شوشتری بفرمائید.شوشتری(مخبرکمیسیون)-بسم الله الرحمن الرحیم .ادله ای که ذکر شداولاً جناب آقای موحدی گفتنداین بخش درکمیسیون اضافه شده است خیر،در اصل لایحه دولت هم بوده وخیلی مفصل بود ما مواردی راکه در قوانین دیگر تعریف شده حذف کردیم.مسأله دیگر که جناب آقای هاشمی فرمودنداین عناوین واضح است،روشن است مخصوصاًبرای قضات ما،اینجور نیست،دلیل اینکه واضح نیست وبحث دارد خود مجلس است که در مورد طرح این عناوین این همه بحث است وانگهی اگر در مجلس بحث بشود،مطرح بشودفوقش این است که شما می گوئید ازنظر شرعی اشکال داردخوب بهتر،می رود به شورای نگهبان اگر اشکالی دارد برمی گردانداما اگر شما حذف کنید بدهید به دست قضات.راجع به عناوینی که در اصل49قانون اساسی است چه خواهند کرد؟آنوقت تشتت آراء،خلاف آراء در زمینه این عناوین زیاد خواهدبود.ما در اصل49 قانون اساسی داریم ثروتهای ناشی از ربا .ربا چیست؟یا سرقت،اختلاس،سوءاستفاده از موقوفات.سوءاستفاده از مقاطعه کاریها همه اینها مورد بحث است.عرض کردم دلیل بحثش هم همین مجلس است.که در مورد این تعاریفی که کمیسیون خیلی روی اینها کار کرده مدارک را دیده این همه بحث می کنند.واما مسائلی که فرمودند.چرا بعضی از عناوین را حذف کردید؟چون در قوانین دیگر بوده که چاپ هم شده.اما اینها با وجود اینکه بوده وحذف نشده خیر،نداریم وخیلی جالب است که دو ماده را ازقانون مدنی،آقای موحدی خواندند که ارتباط با این عناوین داشت.یکی راجع به مجهول الممالک بود که اصلاًما برای مجهول الممالک بحث نکردیم وما فقط موضوعاتی را اینجا تعریف کردیم که در قوانین دیگرنبوده ولذا لازم است بحث بشود حذف شدن این بخش واین فصل مضرات زیادی دارد،فردا دردادگاهها وقتی مطرح بشود کل این موضوعات نیاز به تفسیر ومعنا داردوبهترین جا که ازاشکالات شرعی خالی باشدمجلس است که در قانون باشد به شورای نگهبان برود اگر اشکال شرعی دارد برگرداندواگر خاطر جمع باشیم که اشکال شرعی در آن نیست لذا کمیسیون با حذف آن مخالف است.رئیس- بسیا خوب،نماینده دولت اگر نظری دارید بفرمائید.درچه زاده (نماینده دولت)-بسم الله الرحمن الرحیم.بنده با تأیید نظر کمیسیون دو مطلب را خدمت نمایندگان محترم عرض می کنم.یکی اینکه در تعیین تعزیرات این بحث مطرح بود که بگذارند تعزیرات را بعهده حاکم ولی به اتفاق نظر شورایعالی قضائی این بودکه برای وحدت رویه قضائی وجلوگیری از اختلاف آراء در دادگاهها تعزیرات تعیین بشودوبه همین علت این تعریفات درلایحه اصل 49 آمده،برای اینکه از اختلاف آراء دادگاهها جلوگیری بشودویک رویه واحدی اتخاذ بشود.دومین مسأله این است که تنها اجرای اصل 49 بعهده قضاوت شرع نیست.ابتدا تعقیب با دادسرای انقلاب وبا دادیاران ومسؤلین در دادسرای انقلاب است که اگر این تعریفات در قانون بشودبرای آن دادیاران مسأله روشن میشودومی توانند یک روش واحدی اتخاذ بکنند بنابر این ما با حذف ماه(1)مخالف هستیم.رئیس-بسیارخوب(201نفرحضور دارند)پیشنهاد بنده این بود که ماده(1)راکه تعاریف است حذف کنیم نمایندگانی که باحذف (1)موافق هستند قیام بفرمایند(عده کمی برخاستند)تصویب نشد.اسامی غائبین را بخوانید.منشی-بسم الله الرحمن الرحیم.جلسه امروز(یکشنبه)مورخ25/10/62غائبین غیرموجه عبارتند از:آقایان:سید حسین موسوی جهان آبادی ازمشهد،باقرهاشمی از فلاورجان.تأخیریهای غیر موجه:آقایان:انصاری راد،امید آبادی،ابوترابی،بابا صفری،حق شناس،خزائی،رنجبر،شاهرخی،فضلعلی،کیاوش،احمدمصطفوی،مولائی،ناقی وخانم طالقانی که هرکدام تأخیریهائی دارندکه د رپرونده شان ضبط می کنیم.8-پایان جلسه وتاریخ تشکیل جلسه آینده ودستور آن.رئیس-جلسه بعدی ما فردا ساعت 8صبح است دستور جلسه هم بقیه ستوری است که مانده است.(جلسه در ساعت25/12پایان یافت)رئیس مجلس شورای اسلامی-اکبر هاشمی رفسنجانی.