جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه533 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه533 )

  • سه شنبه ۱ آذر ۱۳۶۲

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با حضور 185 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. دستور جلسه پانصد و سی و سوم روز سه‌شنبه اول آذر ماه 1362 هجری شمسی مطابق شانزدهم صفر 1404 هجری قمری. 1. دنباله رسیدگی به گزارش شور دوم کمیسیون ویژه در مورد اساسنامه جهاد سازندگی. 2. سئوال آقای سید محمد کیاوش از آقای وزیر کشور. 3. سئوال آقای حسین بهجتی بازقندی از آقای وزیر کشور. رئیس – تلاوت کلام‌الله مجید را شرع کنید. اللهم صلی علی محمد و آل محمد اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و الی ثمود اخاهم صالحا قال یا قوم اعبدوالله مالکم من اله غیره قدجائتکم بینة من ربکم هذه ناقة الله لکن آیة فذروها تا کل فی ارض الله و لا تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب الیم. و اذکرو اذجعلکم خلفاء من بعد عاد و بواکم فی الارض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتا فاذکروا الا الله و لا تعثوا فی الارض مفسدین قال الملاء الذین استکبروا من قومه للذین استضعفوا لمن آمن منهم اتعلمون ان صالحا مرسل من ربه قالوانا بما ارسل به مومنون. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 71 الی آیه 74 سورة الاعراف 2- بیانات قبل از دستور آقایان کاظمی، اسحاق مدنی ، بشارتی و حججی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای کاظمی نماینده سلسله و دلفان،‌ آقای اسحاق مدنی نماینده سراوان و آقای حججی نماینده میانه. کاظمی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با سلام به پیشگاه امام امت و امت شهید پرور و درود به روان پاک شهدای عظیم الشان انقلاب اسلامی ایران به ویژه شهدای عملیات والفجر چهار و شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی لبنان آن دلیر مردانی که به دست تروریستهای فرانسه و جنایتکاران صهیونیست در شهر حماسه و خون بعلبک در کنار برادران لبنانی در خاک و خون غلتیدند، رشید مردانی که در حمله ناجوانمردانه هوایی به وسیله بمب افکنهای فرانسوی و اسرائیلی شربت شهادت نوشیدند. آری اگر ما در ایران پس از هر بار شکست مفتضحانه قوای کفر صدامی در میدان نبرد شاهد حملات ناجوانمردانه موشکی و هوائی دشمنان زبون بعثی هستیم. در لبنان نیز شاهد بودیم که اربابان صدام ضربات کوبنده‌ای را که در میدان نبرد از دست رزمندگان مسلمان لبنان خورده‌اند در پشت جبهه با بمباران‌های وحشیانه بعلبک تلافی می‌کنند تا ثابت کنند که حق استادی بر صدام دارند. اما اسرائیل و اربابان متجاوزش بدانند که رزمندگان سپاه اسلام پاسخ این حمله وحشیانه را در جبهه نبرد به مزدورشان صدام عفلقی خواهند داد و راه خود را به سوی قدس از کربلا خواهند گشو که امام عزیزمان فرمود راه قدس از کربلا می‌گذرد. اما به مناسبت فرا رسیدن ایام اربعین سبط اکبر و سرور آزادگان حسین بن علی علیه السلام چند حدیث از کتب عامه بخوانم کتاب اسد الغابته جلد یک صفحه 349 روی انس بن حارث بن نبیه عن ابیه الحارث بن نبیه و کان من اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله من اهل الصفة – قال سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و الحسین فی حجره یقول ان ابنی هذا یقتل فی ارض یاقل لها العراق فمن ادرکه فلینصره فقتل انس بن الحارث مع الحسین علیه اسلام یعنی انس بن حارث از پدرش حارث که از اصحاب رسول خدا (ص) بود نقل می‌کند که رسول خدا در حالی که حسین علیه السلام در دامانش نشسته بود شنیدم که می‌فرمود این پسرم حسین در سرزمین عراق کشته خواهد شد هر کس زبان او درک نمود باید یاریش کند و انس بن حارث به همراه حسن علیه السلام در کربلا کشته شد مستدرک الصححین جلد 4 صفحه 487 عن ابی سعید الخدری قال قال رسول الله صسلی الله علیه و آله ان اهل بیتی سیلقون من بعدی من امتی قتلا و تشریدا و ان اشد قومنالنا بغضا بنوامیة و بنو مغیرة و بنو مخزوم قال هذ حدیث صحیح الاسناد از ابی سعید خدری روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند پس از من خاندانم کشته و آواره خواهند شد و بیش از همه بستگان نسبت به ما بنی امیه مغیرة و بنی مخزوم دشمنی دارند. صاحب مستدرک می‌گوید این حدیث از لحاظ سند صحیح می‌باشد. ذخائرالعقبی صفحه 17 «عن عبدالله قال، قال رسول‌الله صلی‌الله و آله و انا اهل البیت اختارالله لناالآخرة علی الدنیا و ان اهل بیتی سیلقون بعدی اثرتاً و شدتاً و نظریداً فی البلاد حتی یاتی قوم من هاهنا و اشار بیده نحوالمشرق اصحاب رایات السود». یعنی از عبدالله روایت شده است که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند خداوند برای ما اهل بیت برای آخرت را بر دنیا اختیار نموده است و پس از من خاندانم به کشتار و سختی و آوارگی دیار گرفتار می‌شوند تا آنگاه که برای آنان از مشرق زمین قومی به فریادرسی آیند، انیک ای رزمندگان شیردل جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و ای کفرستیزان پرخروش امت حزب‌الله که امروزه پرچم اسلام را به دوش کشیده، پاسخگویان به ندای هل من ناصر حسینی و لبیک‌گویان به فرزند دلیرش خمینی راهی کربلا هستید با گلوله‌های آتشین خود که از آتش قهر الهی شراره گرفته است، قلب تیره سپاهیان صهیونیستی صدام را بشکافید و یقین بدانید که روزگار یزیدیان به سر آمده است. همانگونه که پیامبر خدا فرموده‌اند زمان خونخواهی حسین فرا رسیده و باید از شرق رفت تا با فتح کربلا (رئیس ـ وقتتان تمام است) قدس عزیز را آزاد ساخت. اما چند مشکل از حوزۀ انتخابیه و روستائیان الشتر و نورآباد: توزیع ناسالم ارزاق عمومی آنان، بعضی از مدیران عامل و سرپرستان سازمان تعاونی روستائی به علت تفاوت فاحش نرخ دولتی و بازار سیاه دست به چپاول سهمیۀ روستائیان زده که در این رابطه استاندار لرستان با تأیید امام جمعه محترم چند نفر از اعضای سازمان تعاون استان را با مأموریت از طرف سازمان به بازرسی شرکتهای تعاونی روستائی واداشته‌اند. و بازرسان با تلاش فراوان و جمع‌آوری مدارک و اسناد گویا تعدادی از متخلفین را تحویل دادگاه نموده‌اند. اما با کمال تأسف پس از مدتی شاهد برخورد بسیار زشت مسؤولین تعاون و رستائی مرکز بودیم که حکم اخراج بازرسان مزبور را صادر می‌کنند و نمونه‌های بسیاری از تخلفات با اسناد و مدارک به ما ارائه شده است امید است مسؤولین محترم فکری کنند. ضمناً از وزرات محترم راه و ترابری که اقدام به احداث یک پل فلزی و مرتب جاده منطقه قلائی‌الشتر نموده است اخیراً اقدام برای نقشه‌برداری راه نورآباد به نهاوند کرده‌اند تشکر می‌کنیم و همچنین از وزارت پست و تلگراف بخاطر فعالیت‌های اخیر و از سازمان بهداشت محیط استان لرستان به خاطر آبرسانی به چند روستای محروم و از سایر دستگاههای محترم که در رفع نیازهای مردم تلاشهائی کرده‌اند، تشکر و سپاسگزاری می‌کنیم. والسلام علیکم و رحمةالله. رئیس ـ سه دقیقه وقت که دادید نماند، یک دقیقه مانده است. منشی ـ آقای بشارتی. بشارتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم شهادت افتخار آمیز اسطورۀ تهور و ایثار و شجاعت محمد فرد اسدی در مرحلۀ سوم عملیات پیروزمندانه والفجر 4 به امام امت و امت شهید پرور جهرم و خانواده و بازماندگان آن شهید بزرگوار تبریک و تسلیت می‌گویم. او در اوج انقلاب پر شکوه و شورانگیزمان در سال 57 طراح و مجری اعدام انقلابی فرماندار انتظامی جهرم و رئیس شهربانی جهرم بود. خداوند روح مطهرش را با ارواح پاک شهدای کربلا محشور فرماید. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. رئیس ـ آقای مدنی. اسحاق مدنی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و امت شهید پرور و رزمندگان اسلام و درود بی پایان به روان پاک شهدای جنگ تحمیلی و رحمت حق نثار ارواح طیبه شهدائی باد که هزارها فرسخ دور از زادگاه خویش به خاطر نجات مسلمانان و محرومین لبنان به دست شقی‌ترین انسانها، شربت شهادت نوشیدند و شاید مناسب باشد که به استحضار نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ملت قهرمان ایران برسانم که مردم غیور سیستان و بلوچستان کمافی‌السابق مانند بقیه هموطنان خویش وفادار به این انقلاب عظیم می‌باشند و تا آخرین لحظه از دستاوردهای آن دفاع خواهند کرد شرکت عمومی مردم در انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات مجلس شورای اسلامی و سه بار در انتخابات ریاست جمهوری و حضور آنان در مراسم مختلف دلیل این مدعا است. حضور جوانان منطقه کنار برادران خود در میدان نبرد و کمک‌های مالی مردم حسب استطاعتشان بزرگترین نشان اخلاص این مردم وفادار می‌باشد. و دروغ‌هائی که بعضی اوقات فراریان به خارج کشور به وسیله ایادی خود به این مردم فداکار و وفادار نسب می‌دهند، چیزی نیست جز اینکه می‌خواهند چند صباحی دوستان خود را در سایۀ این اکاذیب خوشحال نگهدارند. اما خواسته‌های مردم شهرستان سراوان با توجه به موقعیت فعلی کشور عزیزمان اولاً باید بنده به عنوان نماینده مردم شهرستان در مقابل کارهای انجام شده از قبیل برق رسانی و لوله‌کشی آب آشامیدنی بعضی روستاها و احداث سیل‌بندها و به اجرا گذاشتن طرح شهید رجائی و تلفن خودکار و غیره از مسؤولین مربوطه تشکر کنم. بالاخص از وزارت‌های نیرو و کشاورزی نسبت به اقدام سدهای خاکی گشت و کهن داود سراوان که از اهمیت خاصی برخوردار است تشکر می‌کنم. از خدمات شبانه‌روزی مسؤولین و کلیه خدمتگزاران بهداری و بیمارستان شهرستان سراوان که برای مردم آن سامان شب و روز زحمت می‌کشند، تشکر می‌کنم. امیدوارم که وزرات بهداری امکانات بیشتری در اختیارشان قرار دهد. از زحمات کارکنان و مسؤولین ادارۀ راه سراوان تشکر می‌کنم، البته با توجه به وسعت منطقه امکاناتشان ناچیز است. چند خواسته هم که باید انجام بشود و من فکر می‌کنم خیلی کوچک و ناچیز است، امیدوارم برآوردن آنهم برای مسؤولین هیچ مشکلی نداشته باشد عرض می‌کنم. 1ـ احداث فرودگاه سراوان که از موقعیت خاص نظامی و خدماتی برخوردار است و به جذب نیروهای انسانی از شهرستانهای دیگر به این شهرستان که نیاز شدید و مبرم به نیروی انسانی دارند کمک می‌کنند. 2ـ احداث پل رودخانه ماشکید که تا هنوز چندین تلفات و ضایعات داشته است و خصوصاً در این اواخر از نیروهای خوب یکی دو نفر در اثر سیل رودخانه و نبودن پل جان خود را از دست داده‌اند. راه انداختن تعاونی‌هائی برای مبادلات مرزی که کمک بزرگی به اقتصاد این مردم خواهد شد. راه انداختن برق گشتگان که همه کار آن تکمیل شده متأسفانه فقط برای اینکه موتوربان ندارند بیش از یک سال است که از آن استفاده نمی‌شود. شهرداری قرار دادن مرکز بخش سوران با توجه به اینکه از جمعیت خاص و از نظر قانونی استحقاق دارد. احداث سیل‌بند برای مرکز بخش زابلی که هر سال در فصل بارندگی دچار سیل‌زدگی می‌شود و باز دولت برای تأمین خسارت آنها یک مبلغ هنگفتی پرداخت می‌کند. راه انداختن پمپ بنزین زابلی که در حال حاضر ساکنین این بخش حدود بیست فرسنگ سفر می‌کنند تا بنزین بگیرند، رفت و آمدشان حدود چهل فرسخ می‌شود، یک باک هم بیش از این شاید بنزین نگیرد. راه انداختن پمپ بنزین جالق که این بخش هم از مرکز بنزین حدود شانزده فرسخ فاصله دارد. تأمین دبیر برای دبیرستانهای سراوان بالاخص برای دبیرستان جالق که در بازدیدی که بنده به عمل آوردم کلاً فاقد دبیر مربوطه بود. اعزام پزشک زن به بیمارستان سراوان که با توجه به مسائلی که در منطقه هست خیلی از خانمها به دکتر مرد مراجعه نمی‌کنند. احداث مدرسه راهنمائی شبانه‌روزی در بخش زابلی با توجه به اینکه روستاهای این بخش از هم فاصله دارند و فقط یک مدرسه راهنمائی است، لازم است که مدرسه شبانه‌روزی برای اینها دائر بشود. ایجاد تسهیلات برای ایاب و ذهاب دانش‌آموزان کله گان که اکثر مردمش مستضعف و نیم عشایر هستند و از راه دور و دراز برای تحصیل به مرکز روستاها مراجعه می‌کنند. برق رسانی کله گان که یک دهستان پر جمعیتی است. برق رسانی جالق که مرکز بخش است و کنار مرز واقع شده است. گذاشتن امکانات بیشتری در ادارۀ راه سراوان که این ادارۀ خیلی فعال هست، منتها چون که منطقه خیلی وسیع است، نمی‌توانند به همه جا امکانات برسانند. تسریع در برق رسانی از بخش زابلی به سوران که این برق استفاده‌اش این است که حدود سیصد چاه نیمه عمیق که اکثراً بعد از انقلاب بنا به فرمایشات رهبر انقلاب و توجه مسؤولین، مردم توجه بیشتری به کشاورزی کرده‌اند، می‌توانند از این برق استفاده برند. فعال نمودن کار اسفالت راه و خاش پسکوه و سوران که از اهمیت خاصی برخوردار است. امیدوارم که مسؤولین با توجه به این خواسته‌های مختصر و خیلی ناچیز هرچه زودتر اقدام بفرمایند. رئیس ـ متشکر. منشی ـ آقای حججی بفرمائید. حججی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم درود بر شهدای اسلام وانقلاب از جمله پانزده شهید از منطقه میانه، سلام گرم بر جانبازان ارزشمند و دو نفر از برادران عزیزمان از سپاهی میانه که هر کدام یک پای خودشان را در فجر 4 نثار تداوم انقلاب اسلامی نمودند. الف تحیات و سلام مخلصانه به حضور امام بزرگوار که در جامعه بشری اسلامی چنین تحول بزرگ اجتماعی و فرهنگی اسلامی و سیاسی بوجود آورد و بعد در تاریخ بشریت پس از گذشت چهارده قرن از دوران اسلامی مردم جهان مشاهده می‌کنند براینکه در یک کشور اسلامی، ایران به رهبری مرجع عظیم‌الشأن و با همکاری ملت همیشه در صحنه یک حکومت واقعی الهی به بوجود آمده و از جمله آثار این انقلاب همانا نشان دادن قیافه‌های باطنی سران و سرمایه‌داران غرب به سرکردگی آمریکای جهانخوار و بلوک شرق به سرپرستی شوروی و آنهائی که وابسته به دو بلوک استعمارگر می‌باشند. جنایتکارانی که جز ایجاد اختلاف و جنگ و خونریزی و کشتارهای بیرحمانه که نمونه‌اش را در گذشته و حال از ویتنام و الجزایر و کشتارهای بیرحمانه که نمونه‌اش را در گذشته و حال از ویتنام و الجزایر و آفریقا و آمریکا و چکسلواکی و لهستان و گرانادا و افغانستان و عراق و ایران و لبنان و غیره مشاهده می‌نمائیم. در خلال این مدت چهارده قرن یک فرصت و موقعیتی بسیار مناسب به وسیله انقلاب جمهوری اسلامی به مسلمین جهان با یک میلیارد مسلمان عالم روداد، متأسفانه نمی‌دانم چرا سران اسلام و مسلمین دنیا بدین وسیله در فکر تشکیل یک حکومت اسلامی برنمی‌آیند چطور شد سردمداران اسلامی طرف دشمنان اسلام و قرآن را از فرانسه و انگلیس و آمریکا و شوروی و اسرائیل گرفته و در عوض دامن دین اسلام و قرآن و پیغمبر عظیم‌الشأن را رها کرده‌اند. کجا رفت آن صدائی که از خاک مصر از حلقوم جمال عبدالناصر از طرف ملت اعراب و مسلمین بیرون می‌آمد؟ براینکه اسرائیل را باید به دریا ریخت و آنان را در خاک فلسطین و سینا مدفون نمود؟ اما امروز جانشین او حسنی مبارک با قدم نامبارک و ذلت‌بارش به پابوسی اسرائیل می‌رود و به مردگان کثیف آنان که در لبنان نابود شده‌اند، تسلیت می‌گوید و دست دوستی و رابطه و صلح با ایشان می‌دهد. چنین زمامدار پلید و ناپاک را چرا ملت مصر این فرعون و طاغوت را قبول دارند و او را از بین نمی‌برند؟ چرا ارتش مصر تن به ذلت و حقارت می‌دهند و می‌بینند براینکه صهیونیست خائن و ظالم و اشغالگر قدس و فلسطین بر نوامیس اسلام و مسلمین در میهن عزیزمان و فلسطین و لبنان تجاوز می‌کند. احسنت بر ملت مسلمان لبنان و علمای مبارز و مجاهد عظام لبنان که روح و مردانگی بوذر را بعد از چهارده قرن در برابر ناوگان و مزدوران آمریکا و فرانسه و چند ملیتی نشان داده و استقامت می‌کنند. صدآفرین بر ملت و شیعیان دلیر و شجاع لبنان که روح حسینی را در خودشان به وجود آورده و شهامت و قهرمانی زینب کبری (ع) در اجسام بانوانشان هویدا است. کجا است دانشمند گرامی آیت‌الله سیدموسی صدر که ببیند ملت رشید لبنان عاشورای سرور آزادگان را در میهن عزیزشان بپا نموده و فریاد می‌زنند هیهات مناالذله و ورد زبانشان: سامضی و ما بالموت عار علی الفتی اذا مانوی حقاً و جاهد مسلما را می‌گویند. آری، این دلیر مردان و شیرزنان لبنان در مقابل ستمگران ناتو مردانه ایستادگی نموده و تاریخ اسلام و مسلمین را با خون پاکشان رنگین‌تر می‌نمایند این همه جنایتها در ممالک اسلامی به لحاظ این است که جلو انقلاب را بگیرند و بس. وقتی که سران آمریکا و کارتر و ریگان پس از پیروزی انقلاب لانه جاسوسی خود را در اشغال و رانده‌شدن مستشاران و در کل از دست رفتن منافعشان را در ایران دید، دوستان خود را در خاورمیانه و غیره وادار نمود تا همگان بسیج شوند بر علیه جمهوری اسلامی و صدام دیروزی را که فریاد می‌زند باید فلسطین از چنگ اسرائیل بدرآورد. و او را دشمن اعراب و مسلمین می‌دانست شاید به گمانش فراهم نمودن مهمات و تجهیزات جنگی بدین خاطر بود که می‌خواست صلاح‌الدین ایوبی دوم باشد که در تاریخ او را نجات‌دهنده ملت فلسطین بنامند. ولی ریگان و همدستانش را شاه سعودی و اردن و بعضی از امیران خلیج و مراکش و غیره او را فریب دادند و گول خورد براینکه او را سردار و سپهسالار قادسیه و خاورمیانه نام گذاشتند، و آن همه امکانات مادی و مهمات و تجهیزات انباشته شده که از خون ملت عراق و مسلمین بدست آمده بود برعلیه جمهوری اسلامی و خرابی شهرها و آبادیها، مزارع و تأسیسات مردم مظلوم و انقلابی و مسلمان ایران بکار بست. الا خود بر عمل شرم‌‌آورش اگر وجدان داشته باشد تأسف می‌خورد. با این حال جای تعجب است، هنوز لشکر مسلمان عراق بخود نمی‌آیند و متوجه مکر و حیله شرق و غرب نشده و راه شیطانی را ادامه می‌دهند. عوض اینکه با این سلاحها آمریکا و اسرائیل و فرانسه و غرب و شوروی را که دشمنان اصلی ما می‌باشند بکوبند و بزنند، مردم غیور و متدین ایران را نشانه‌گیری می‌کنند به مناسبت هفته حزب جمهوری اسلامی برحسب وظیفه باید عرض کرد، اگر مؤسسین حزب جمهوری اسلامی از جمله آیت‌الله مظلوم دکتر بهشتی و همسنگران شهیدش و حاضرین محترم و عالیقدرشان که از بهترین اعوان و انصار انقلاب اسلامی و یار باوفای حضرت امام عظیم‌الشأن بوده و هستند و در رأس امور کشور و شورای انقلاب اسلامی و هکذا هم‌پیمانان ایشان از حزب‌اللهی‌ها در شهر و شهرستانها و بخشها نبودند، معلوم نبود وضع مردم و مملکت را وابستگان شرق و غرب به کجا می‌کشاندند. لذا مساعدت و همکاری و شرکت در عضویت این حزب را اهم مسائل سیاسی و اجتماعی و مذهبی ما می‌باشد. تضعیف این حزب بنظر قاصر، تضعیف اسلام و انقلاب و مسلمین می‌باشد. اگر فرد یا افردای برخلاف مواضع حزب عمل و رفتار نماید به حساب حزب نبوده و نیست. بانیان و تشکیل‌دهندگان سمینار بین‌المللی پزشکی و شرکت‌کنندگان در این سمینار از پزشکان داخلی و مهمانان گرامی خارجی را تبریک و آرزوی موفقیت را دارم. بخاطر فرا رسیدن هفته بسیج مستضعفین از عموم ملت غیور ایران می‌خواهم در شهر و شهرستانها و بخشها این روز ارزشمند را گرامی و در تمام مجالس و اجتماعات برادران بسیجی و سپاه شرکت و بسیج بیست میلیونی را محکمتر و ثابت‌تر نگهدارند. از دولت محترم تقاضا می‌شود به وضع و حال کارگران و کشاورزان، محرومین و مستضعفین در شهرها و بخشها و روستاها بیشتر توجه نماید. همیشه افراد لایق و شایسته و متدین و متعهد را از هر صنف و طبقه باشد در کارهای اداری و اجتماعی انتخاب نماید. ضوابط را همیشه بر روابط مقدم بدارند، و در انتخابات استاندار محترم در آذربایجان شرقی با نمایندگان محترم منطقه و حضرت آیت‌الله ملکوتی تبادل افکار شود و بهترین فرد لایق و مدبر و مدیر و متقی را منتخب نمایند. اما نیازمندیهای منطقه: از وزارت محترم تکمیل ساختمان بیمارستان امام خمینی را درخواست و حضوراً از آن بازدید متأسفانه با گذشت پنج سال از جمهوری اسلامی توجه کامل به آن نمی‌شود. درباره ایجاد کارخانه پرلیت و هکذا ایجاد کارخانه چینی‌سازی که مرکز کائولن می‌باشد و رفع مشکلات راه‌اندازی کارخانه گچ پاکتی که بدست پرتوان مردم میانه و حومه سرمایه‌گذاری، نظر وزارت محترم صنایع و معادن و فلزات را جلب می‌نماید. از وزارت محترم آموزش و پرورش در تسریع مقدمات ساختمانی هنرستان کشاورزی خواهانم. از وزارت محترم راه، از دوران نمایندگی ایجاد پل ایدعموش و گردلاین تقاضا شده، متأسفانه توجهی نمی‌شود. هکذا در تکمیل راه میانه و اوج تپه، میانه خلخال و فومن، سراب و میانه و ایجاد دو راهروی زیرزمینی در مسیر راه بین‌المللی در آبادی اچاچی و درخواست لودرو بولدوزر و آب‌پاش و سایر ضرورتهای اداری راه میانه تقاضا شده ولی عنایتی نشده است. از وزارت کشاورزی درخواست می‌شود در اثر سیل در رودخانه‌های قرانقو، میانه‌چائی و گرم‌چائی و قزل اوزن دهها هکتار از بهترین زمین‌های حاصلخیز منطقه از بین رفته و باقی‌مانده در نابودی سیل قرار گرفته، خاصه اراضی آبادی ارس و قویجاق و غیره اقدام عاجل با ایجاد سیل‌بند بنماید. از مسؤولین محترم توجه بیشتر در تسهیل وسائل تولیدی و صنعتی و زندگی همشهریان و روستائیان عزیز به ویژه راههای روستائی و بهداشتی و درمانی و رفاهی و ایجاد دبستان و دبیرستان و فراهم نمودن وسیله آموزش و پرورش فرزندان عزیز روستائی و توزیع عادلانه مایحتاج همگانی بین شهری و روستائی را خواستارم. تلگرافی به حضور مسؤولین محترم از میانه مخابره شده، تقاضای رسیدگی به وضع دادگستری میانه و آنهائی که تاکنون با انقلاب اسلامی خودشان را تطبیق ننموده‌اند، اقدام بجا و متخلفین و سوء‌استفاده کنندگان را مجازات بنمایند. از وزارت محترم نیرو دربارۀ ایجاد سدهای فرعی در پشت سد استور درخواست عملکرد دارم و از مسؤولین گرانقدر در فراهم نمودن وسائل یدکی تراکتور و لاستیک و لوازم تولیدی بذل توجه دارم و بیش از یک ماه است تقاضای بذر به موقع از وزارت کشاورزی نموده‌ام، ان‌شاءالله توجه می‌فرمایند. (رئیس ـ وقتتان تمام است) در پایان پیروزی رزمندگان اسلام را به رهبری امام عزیزمان، با اتحاد و وحدت همیشگی ملت ایران از خداوند متعال خواستارم. از نمایندگان محترم تقاضا می‌شود به عیادت جانبازان و مجروحین تشریف ببرند. با احوالپرسی آنان رضایتمندی حق تعالی و خرسندی عزیزان را فراهم فرمایند. والسلام علیکم و رحمةالله. 3ـ تذکرت نمایندگان به مسؤولان اجرائی کشور بوسیله آقای رئیس رئیس ـ تذکرات نمایندگان محترم مجلس به مسؤولان محترم اجرائی کشور. آقای رحمانی نماینده بیجار به وزرات کشور در خصوص مرکز پخش شدن حسن آباد سوکند بیجار و به وزارت آموزش و پرورش در مورد کادر امور تربیتی آموزش و پرورش بیجار تذکر داده‌اند. آقای رحمانی نماینده بهشهر به وزرات نیرو در مورد تسریع در عملیات ساختمانی مجتمع مسکونی برای کارکنان نیروگاه اتمی نکا و به وزارت نفت در مورد گازرسانی به نیروگاه نکا تذکر داده‌اند. آقای حججی نماینده میانه به وزارت کشاورزی در خصوص اقدام سریع در جلوگیری از خطر سیل نسبت به اراضی کشاورزی منطقه تذکر داده‌اند. آقای حمزه‌ای نماینده اسدآباد به وزرات بازرگانی در مورد تأسیس اداره بازرگانی در اسدآباد، به وزارت راه در مورد تکمیل راههای منطقه، به وزارت نفت در مورد احداث مخزن نفت در اسدآباد تذکر داده‌اند. آقای سبحان اللهی نماینده تبریز به وزرات نیرو در مورد حل مشکل آب آشامیدنی تبریز تذکر داده‌اند. آقای سید خاموشی نماینده تهران به دولت در مورد رسیدگی به وضع حقوقی آموزگاران پرورشی و پیمانی و حق‌التدریسی، به بانک مرکزی در مورد ایجاد تسهیلات جهت صدور فرش، به وزارت اقتصاد و دارائی در مورد برگ تشخیص مالیاتی اصناف، به شهرداری تهران در مورد تعدیل ضریب عوارض اصناف تذکر داده‌اند. آقای اخلاقی‌نیا نماینده سیرجان به وزرات بازرگانی در خصوص تخصیص سهمیه کالا نسبت به جمعیت موجود سیرجان، به وزرات راه در مورد تأسیس اداره راه و در برد سیر، به شورای عالی بانکها در خصوص تأسیس شعبه بانک رفاه کارگران در سیرجان و دادن وام به مجتمع تعاونی کشاورزی و دامداری از طریق بانک استان تذکر داده‌اند. آقای حائری زاده نماینده بیرجند به دولت به وزارت معادن و فلزات در مورد رفع نابسامانی‌های معدن زری و حل مشکل کارگران این معدن و توجه در حل مشکلات فروش مواد معدنی تذکر داده‌اند. آقای کیاوش نماینده اهواز به وزارت علوم و آموزش عالی در مورد اعزام هیأتی برای رسیدگی به وضع دانشکده پزشکی اهواز و به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأمین معلم برای منطقه تذکر داده‌اند. آقای آقا محمدی نماینده باختران به وزارت مسکن و شهرسازی در مورد تعیین لیست خانه‌های سازمانی فرسوده قابل واگذاری تذکر داده‌اند. 4ـ ادامۀ رسیدگی به لایحه اساسنامه وزرات جهاد سازندگی و تصویب موادی از آن رئیس ـ دستور جلسه‌مان اساسنامه جهاد سازندگی است که به مادۀ 15 رسیده‌ایم. مادۀ 15 را بخوانید. مادۀ 15ـ شرکت فعال در موارد حساس و ضروری از قبیل جنگ (در چهارچوب ضوابطی که شورای عالی دفاع تعیین خواهد کرد) و عملیات امدادی سیل و زلزله در سراسر کشور با استعداد از مردم و ضمن همآهنگی با ارگانهای ذی‌ربط. منشی ـ آقای مهندس طاهری پیشنهاد حذف مادۀ 15 را داده‌اند. رئیس ـ آقای طاهری بفرمائید. مهندس طاهری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با توجه به اینکه در نظام جمهوری اسلامی به تدریج کارها دارد تقسیم‌بندی و منظم می‌شود، این است که ما باید کوشش کنیم در تصویب قانونها کلاً این مسأله مهم را رعایت کنیم که مسؤولیت هر وزارتخانه‌ای معلوم و مشخص باشد. مسائل امدادی از قبیل کمک به زلزله و امثال اینها یا حتی کمک به جنگ، هر کدام وظیفه‌ای به عهده ارگان مربوطه است. مسائل امدادی از قبیل کمک به زلزله و سیل و امثال اینها اصلش به عهده هلال احمر است که او به موقع وقتی مسأله‌ای پیش بیاید از همۀ مردم کمک می‌گیرد، حتی از کشورهای خارج، از مسلمانهای جهان کمک می‌گیرد، کمک می‌دهند و همچنین از وزارتخانه‌ها و هر دستگاهی که بتواند کمک بدهد در آن مسأله‌ای که پیش آمده، همه کمک می‌دهند. پس اصل مسؤولیت در مسأله‌هائی از قبیل زلزله و اینها به عهدۀ هلال احمر است. موارد دیگر مثل جنگ که اصلش به عهده ارتش و سپاه و شورای دفاع است. با توجه به اینکه کلاً در جمهوری اسلامی و در قانون ما این قبول شده است که هر وزارتخانه‌ای که مسؤولیتی به عهده‌اش هست، می‌تواند از سایرین، از مردم، از وزارتخانه‌های دیگر کمک بگیرد و هیچ نیازی به مادۀ خاصی نیست. این است که اینجا این ماده هیچ لزومی ندارد که بیاید و جهاد هم در در هر مسأله‌ای بخواهد کمک کند و هر وزارتخانه ای که از او کمک بخواهد، آن هم امکان داشته باشد، این عمل انجام می‌گیرد. با توجه به اینکه در مادۀ 15 مخصوصاً این جمله آمده است «شرکت فعال در موارد حساس و ضروری» کمک‌فعال معنی‌اش این است که فردا جهاد می‌گوید که این موضوع بطور اساسی دست من است، یعنی من باید نقش فعال داشته باشم، مجلس تصویب کرده که در این مسأله جنگ، زلزله و سیل، من باید نقش فعال داشته باشم. فرضاً دستگاه ذی‌ربط کمک نمی‌خواهد، با اینکه کمک خاصی می‌خواهد، ممکن است جهاد بیاید و ناهمآهنگی ایجاد بشود و مسائلی ایجاد بشود و مسؤولیت لوث بشود. لذا پیشنهاد من این است که این ماده حذف بشود و جهاد هم با توجه به اینکه هر کاری به وزارتخانه خاصی محول شده و آن وزارتخانه حق دارد اگر خودش توانائی آن کار را نداشته باشد. کمک بخواهد، کمک بگیرد. از جمله از جهاد کمک بگیرد و هیچ نیازی نیست که این مسأله باشد که خودش در عمل هرج و مرج و ناهماهنگی بوجود می‌آورد و بطور کلی باید ما سعی کنیم ان‌شاءالله برای اینکه جهاد قوی داشته باشیم و زیاد زیر سؤال نرود کارش را محدود کنیم، همانطورکه مجلس هم تصویب کرد، کارهای اصولا عمران روستائی، همانطورکه تا الان هم بعضی موادش تصویب شده است از قبیل راههای روستائی و امثال اینها، کلا همین کار را جهاد به تنهائی بتواند انجام بدهد که کم‌کاری نیست و یک کار زیربنائی و اساسی است. این است که از نمایندگان خواهش دارم که توجه کنند برای اینکه هرج و مرجها و ناهماهنگی‌ها از بین برود، جهاد هم واقعاً تکلیفش روشن باشد و همه کاره هیچ کاره نشود، کارش دقیقاً در این چهارچوب مشخص بشود. لذا من پیشنهاد حذف ماده را دارم. منشی ـ موافق؟ (اظهاری نشد) موافق ندارد. رئیس ـ چون موافق ندارد دیگر بحث نمی‌کنیم. اگر می‌دانستیم موافق ندارد اینقدر نمی‌گذاشتیم ایشان صحبت بکنند. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ بسیارخوب، پس خود ماده را رأی می‌گیریم. چون حضار کم هستند، ماده بعدی خوانده شود. مادۀ 16ـ کمک به خدمات بهداشتی و درمانی با موافقت وزارت بهداری در مناطق روستائی و عشایری. منشی ـ آقایان وافی و واعظی پیشنهاد حذف مادۀ 16 را داده‌اند. رئیس ـ بحث همان بحث قبلی است، خیلی معطل نفرمائید. آقای واعظی بفرمائید. واعظی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مادۀ 16 کمک به خدمات بهداشتی و درمانی است. من یک فهرستی در کارهائی که برای جهاد مشخص شده، عرض کنم که مداخله می‌کند. وزارت کشاورزی، جهاد حق دارد در وزارت کشاورزی، وزارت نیرو و گسترش خطوط برق، وزارت راه و ترابری، اجرای طرحهای آبیاری، تشکیل شوراهای اسلامی، تبلیغات اسلامی، وزارت صنایع، گسترش صنایع، کارهای بانکی اعطای وام، دامپروری، امور جنگی شورای دفاع، وزارت بهداری، نهضت سوادآموزی، وزارت معادن، وزارت امنیت و آمارگیری، اداره نظام وظیفه، آموزش و پرورش، دائره سیاسی ایدئولوژی پس بفرمائید که جهاد یک دولتی است در دولت تشکیل می‌دهید. چه خبر است؟ برای یک نهاد این همه مداخله دادن در اکثر نهادها و ادارات و وزارتخانه‌ها اصلا مفهومی ندارد. این یک روح افراطی است که نوعاً در ایران حاکم است. ایران نمی‌دانم چطور این روحیه را می‌پروراند، مثلا یک وقت در تاریخ داریم حجاب زن را طوری کرده بودند که مورد مسخره بود، یک وقت هم صحبت مینی‌ژوپ پیش‌آمد کرد. چرا نمی‌گذارید در قسمت عمران آبادی و بازسازی ویرانیها فعالیت کند؟ جهاد را در هرجا وارد کردن چه معنی دارد؟ چرا چنین لایحه‌ای تنظیم می‌شود؟ و چرا مجلس با آن برخورد قبول می‌کند؟ من از مجلس تعجب می‌کنم. از اینکه تا یک طرح و لایحه به مجلس عرضه می‌شود، هنوز این طرح یا لایحه در مقام تئوری و فرضیه است. مجلس آن را بصورت یک عمل انجام شده و اصلی مسلم تحویل می‌گیرد. در صورتی‌که اعتبار آن با تصویب شما محترمین است و مجلس باید ابعاد مطلب را بسنجد. مصالح و مفاسد آن را درنظر بگیرد. ولی من می‌بینم مجلس بعنوان مدافع و جانبداری از هر لایحه و طرح از آن دفاع می‌کند تا رأی بیاورد و تصویب شود. این روش برخلاف روش صحیح عقلانی است و لذا پیشنهاد حذف داده‌ام. رئیس ـ مخالف صحبت کند. منشی ـ آقای آقا رحیمی مخالف. آقا رحیمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. «معما چو حل گشت آسان شود، کارها وقتی انجام شده، حالا همه وزارتخانه‌ها به میدان آمده‌اند. آن روزهائی که کسی در دهات و روستاها نبود جهاد سازندگی بود، همه درباره‌اش سفیر انقلاب و پیامبر انقلاب و منجی مستضعفین در روستاها و اینها زیاد بود. حالا که اوضاع الحمدالله سروسامانی گرفته است، همه می‌گویند هیچی. مسلم جهاد سازندگی یک اداره دوم تمام وزارتخانه‌های الان است و در زمان اوج انقلاب یک اداره اولی بوده است. و الان هم اگر جهاد سازندگی در روستاها نباشد، وزارتخانه‌ها به آن معنای اکمل و تمامش از بیش نخواهند برد. و من نمی‌دانم آقای واعظی به این روستاها سری زده‌اند. ما جاهائی داریم که هنوز ماشین نمی‌رود مثل بشاگرد میناب و اگر این جهاد سازندگی نباشد خدا می‌داند شاید پنج سال دیگر، دمسال دیگر هم آن امکانات به آنها نرسد. و ایشان هم فرمودند لایحه در حدود یک طرحی است و چیز ساده‌ای است و روی آن کار نشده است. این در حدود سه سال‌ونیم است، یعنی آنچه کار کمیسیون جهاد سازندگی از اول که تشکیل شده، کرده است روی همین لایحه تنها بوده است، و بسیار پخته است و کار هم روی آن شده است، و اگر مواردی هم بوده است که به ذهن نمایندگان محترم درست درنمی‌آورده دیدید با پیشنهاداتی که دادند، حتی دویست نفر رأی به حذفش دادند. پس اینطوری نیست، اتفاقاً همه الحمدالله عاقل و کامل و دلسوز به انقلاب اسلامی و به کشور هستند و این ماده هم که اینجا نوشته است «کمک به خدمات بهداشتی و درمانی با موافقت وزارت بهداری در مناطق روستائی و عشایری» آقایان مسؤولین وزرات بهداری هم در کمیسیون آمدند، ما آنجا بودیم، موافقت کردند. بعضی از جهاد سازندگی‌ها ماشینها و امکانات دارند. بعضی دکترهای متدین و حزب‌اللهی در خدمت جهاد سازندگی هستند و بعضی از آقایان که دانشجو بودند همینطور و علاقه به این کارها دارند و خودسرانه هم این کار را نمی‌کنند، با موافقت است. اگر وزارت بهداری خواست، با هم توافق کردند یک کاری انجام می‌دهند و خدا می‌داند به نفع روستائیان است. ما شصت هزار روستا داریم شما ببینید چند هزار دکتر فقط در این روستاها و در شهرهای دورافتاده است. بنابراین حذفش خلاف مصالح ملت و مملکت و مخصوصاً روستائیان می‌باشد. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای وافی. وافی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم من نسبت به این سه ماده پشت سرهم، هر سه را پیشنهاد حذف دارم. من برای اینکه وقت را نگیرم اگر اجازه می‌دهید در هر سه ماده صحبت می‌کنم، اگرنه راجع به همین ماده و آنها را جدا صحبت می‌کنم. رئیس ـ حالا حرف یکی است، همان یک حرف را بزنید. وافی ـ بلی، خیلی کم تفاوت می‌کند. حرف اصلی این است که در این ماده 15 و16 و17، در بعضی اصلاً روال قانون نیست. مثل اینکه، «همکاری با نهضت سوادآموزی به‌منظور ریشه‌کن نمودن بیسوادی در روستاها» ما در اساسنامه نهضت هم داریم و اصلاً وظیفه دینی و وجدانی همه افراد هم هست که با نهضت سوادآموزی همکاری کنند. در فرمان امام هم برای تشکیل نهضت این را دارد که همه اقشار و همه ادارات همکاری کنند. ما بیائیم در وظایف جهاد یک ماده‌ای قرار بدهیم بعنوان همکاری با نهضت سوادآموزی به‌نظر من این اصلاً لازم نیست و فقط ازدیاد ماده‌ای است برای اینکه مواد را زیاد بکنند و اصلاً این هیچ دخالتی در احساس وظیفه‌ای برای افراد ندارد. این راجع به مادۀ 17 بود. راجع به کمک خدمات بهداشتی و درمانی، اگر یادتان باشد همین طرح روستا پزشک را یکی از اشکالاتی که می‌کردند این بود که جهاد در روستاها دخالتهائی می‌کند و این با امور درمانی و پزشکی تضاد دارد. اگر یک کسی در یک جائی از بچه‌های جهاد باشد و یک نیازی هم برای کمک به درمانی داشته باشند کار می‌کند. ما بیائیم اصلاً جزو وظایف جهاد در روستاها قرار بدهیم که اگر موافقت بهداری هست شما همکاری بکنید اصلاً همکاری در اینها به‌نظر من نیاز به قانون ندارد. همچنین در ماده 18 که جدا یک بحث اساسی است که من پیشنهاد حذف داده‌ام، این دو ماده را من پیشنهاد حذف می‌کنم و به‌نظر من آقای آقا رحیمی هم که فرمودند سه سال‌ونیم اگر بعضی از این مواد بوده است، موافق جو آن روز بوده، ولی الان با فعال شدن وزارتخانه‌ها و اینکه ما می‌خواهیم یک وزارت جهادی تأسیس بکنیم. نیازی به این دو بند نداریم. کمیسیون هم خیلی تعجب نداشته باشد در اینکه چون ما این را گذاشتیم نبایستی حذف بشود. اگر می‌بیند که از نظر قانونی این اصلح است. همین اصلح را انتخاب بکند. رئیس ـ آقای رهامی بفرمائید. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم این ماده 16 قبلاً صورت دیگری بود. ما حتی ساختن درمانگاه و اینها را هم بعهده جهاد مطرح کرده بودیم. به‌هرحال بعد از آنکه خود وزارت بهداری در جلسه تشریف آوردند، الان هم معاون محترم پارلمانی وزارت بهداری هستند، می‌آیند صحبت می‌کنند این مقدار از کمک جهاد را آنها هم توافق کرده‌اند که در خدمات بهداشتی، درمانی با موافقت وزارت بهداری در مناطق روستائی و عشایری کمک بشود. این به معنی بعهده گرفتن درمان بهداشت کشور نیست. این کمک هم همانطوری که برادرها می‌دانند در جاهائی که دفتر جهاد است، در بخشها در روستاها و مراکز جهاد، یک اطاقهائی هست بعضی داروهای لازم مخصوصاً مال دامها بعضی نسخه‌ها که دکترها می‌نویسند آنجا پیدا نمی‌شود. بعضی داروهای بهداشتی و مثلاً ضدعفونی و غیره در این حدودها، به عنوان کمک به بهداشت و درمان مردم باشد. آن هم در حدودی که وزرات بهداری معین می‌کند. بعد هم ما یک ماده‌ای گذاشتیم که آئین‌نامه‌اش بطور مشترک بین وزیر بهداری و وزیر جهاد سازندگی نوشته بشود در آخر این می‌آید. بعضی تمام جاهائی که موافقت یا همکاری به نحوی از انحاء هست آئین‌نامه اجرائی‌اش را وزیر جهاد باوزیر مربوطه می‌نویسد. بنابراین ما نگرانی از این نداریم که تداخل وظیفه پیش بیاید. خود وزارت بهداری موافقت کرده است. بعضی این در واقع کمکی به آنها است و الا جهاد هم نباشد، کار خودش را می‌کند، یک کمکی است که جهاد به وزارت بهداری می‌دهد. می‌نشینند با وزیر بهداری آئین‌نامه می‌نویسند که چگونه این کمکها در کجا، با چه ضوابطی داده بشود. این بودنش هیچ ضرری ندارد و کمیسیون هم مصر است که این تصویب بشود. خود آقایان هم هستند صحبت می‌کنند، معاون وزارت بهداری هم صحبت می‌کند. بدانید که خود آنها موافق این قضیه هستند. رئیس ـ معاون وزیر بهداری هم می‌توانید صحبت کنید. لطیفی (معاون پارلمانی وزارت بهدرای) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم شکلی که در این ماده آمده، بیشتر شکل کمک به آن وظیفه‌ای است که به عهده وزارت بهداری است. با رعایت ضوابط و استانداردهائی که از نظر بهداشتی، درمانی باید مملکت داشته باشد که آن هم تعیین‌کننده‌اش وزارت بهداری است. به شکلی که وزارت بهداری توافق بکند و موافقت داشته باشد و درخواست بکند ما نظر مساعد داشتیم و الان هم مخالفتی با این ماده نداریم به خاطر اینکه ارائه‌کننده اصلی خدمات مختلف در روستا جهاد است و جهاد اصولاً مسؤولیت سنگینی در رابطه با خدمات به قشر محروم و مستضعف که روستائیان باشد، دارند به اصطلاح از این بابت به عنوان یک ماده کمک به وزارت بهداری در رابطه با مسائل بهداشتی، درمانی از نظر ما بودنش مسأله‌ای نیست. رئیس ـ آقای زنگنه (اظهاری نشد) بسیارخوب، ما اول باید روی مادۀ 15 رأی بگیریم. آن موقع نصاب نبود، صبر کردیم تا این بحث بشود./182 نفر حضور دارند مادۀ 15 را یک‌بار برای رأی‌گیری میخوانیم. مادۀ 15ـ شرکت فعال در موارد حساس و ضروری از قبیل جنگ (در چهارچوب ضوابطی که شورای عالی دفاع تعیین خواهد کرد) و عملیات امدادی سیل و زلزله در سراسر کشور با استمداد از مردم و ضمن همآهنگی با ارگانهای ذی‌ربط. رئیس ـ مادۀ 15 را به رأی می‌گذاریم نمایندگانی که با این ماده موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد حذف مادۀ 16 را که آقای واعظی و آقای وافی داده بودند به رأی می‌گذاریم نمایندگانی که با حذف مادۀ 16 موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی ـ آقای صلواتی پیشنهاد حذف کلمه: «بهداشتی» را داده‌اند. صلواتی ـ با بیانات آقای دکتر لطیفی من از پیشنهادم منصرف شدم. رئیس ـ بسیارخوب آقای صلواتی هم از پیشنهادشان منصرف شدند پیشنهاد حذف کلمه بهداشتی را داده بودند که با اظهارات آقای معاون وزارت بهداری منصرف شدند. مادۀ 16 را برای رأی‌گیری بخوانید. مادۀ 16ـ کمک به خدمات بهداشتی و درمانی با موافقت وزارت بهداری در مناطق روستائی و عشایری. رئیس ـ 183 نفر در مجلس حضور دارند موافقان با مادۀ 16 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ 17 را مطرح کنید. منشی ـ مادۀ 17ـ همکاری با نهضت سوادآموزی به منظور ریشه‌کن نمودن بی‌سوادی در روستاها و مناطق عشایری کشور در صورت درخواست نهضت و در حد امکان جهاد در چهارچوب مقررات مربوطه. آقایان مهدی قائمی، وافی و موحدی ساجدی پیشنهاد حذف داده‌اند. رئیس ـ لطفاً مختصر صحبت کنند. منشی ـ آقای قائمی سمنانی بفرمائید. قائمی سمنانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم کسی با مبارزه با بی‌سوادی مخالف نیست و سوادآموزی وظیفه همه است. اما حرف این است که یک نهاد، آن هم اداره‌ای از گذشته مانده نیست که بگوئیم احیاناً فعال نیست، نواقصی دارد و کارآئی از آن کم است. یک نهاد بعد از پیروزی انقلاب به فرمان امام تشکیل شده نهضت سوادآموزی، البته این هم روشن است که برادران جها در ابتدای کار نهضت واقعاً با نهضت سوادآموزی همکاری کرده‌اند ماشین و نیرو می‌دادند حتی یک نفر نماینده در شورای نهضت داشتند تا اینکه نهضت سوادآموزی کارش را شروع کرد و راه افتاد الان نهضت سوادآموزی به عنوان یک نهاد وابسته به وزارت آموزش و پرورش چند روز پیش در همین مجلس، کلیات اساسنامه‌اش رأی آورد و طبیعاتاً بودجه و یک سازماندهی مشخص و وظیفه خاصی خواهد داشت ما فکر می‌کنیم حالا اگر برادران جهاد خدمت و همکاری کردند و نهضت راه افتاد و کارش را شروع کرد. الان برادران می‌گویند که ببینید، شما ملاحظه بفرمائید دارد که: «در صورت درخواست نهضت و در حد امکان جهاد در چهارچوب مقررات»، این واقعاً قانون‌نویسی نیست. این معنایش این است که اگر نهضت یک ماشینی خواست که به یکی از روستاها برود، اگر نداشت و به سراغ جهاد آمد جهاد هم ماشین داشت و اضافه بر نیازش داشت، به او ماشین بدهد. اولاً که الان جهاد اضافه بر نیازش ماشین ندارد واقعاً هم در مورد ماشین‌آلات، جهاد کمبود دارد و اگر ماشین هم داشته باشد، خودش احتیاج دارد و بر فرض هم اگر داشت و نهضت ماشین خواست، این دیگر قانون نمی‌خواهد، خوب یک ماشینی اضافه دارد و نهضت هم آمده درخواست کرده و می‌گوید که آقا برو کار اینها را انجام بده و بیا به‌نظر می‌آید هیچ ضرورتی ندارد. این مقدار همکاری را برادران جهاد می‌توانند داشته باشند اگر در حد امکاناتشان باشد که نیست و احتیاج به نوشتن در اینجا به‌نظر می‌آید که نیست. والسلام. منشی ـ آقای دهقان مخالف. دهقان ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یک اصل ثابتی را که ما درباره جهاد باید ابتداءً بپذیریم این است که کلاً روح جهاد یعنی وجود یک نهادی در کنار سایر وزارتخانه‌ها این را ما باید به عنوان یک اصل ثابتی اول قبول داشته باشیم و داریم و الا هریک ار وظایف جهاد با یکی از وزارتخانه‌ها و نهادها تداخل دارد که البته تداخل آن را هم رفع کردیم. در اساسنامه نهضت، (این اساسنامه نهضت است که الان در دست من است) ارگانهای دولتی و نهادهای انقلابی مواظفند امکانات خود را در صورتی که وقفه‌ای در انجام وظایف قانونی ایشان وارد نیاید، در اختیار نهضت قرار دهند. تازه در اساسنامه نهضت هم این خودش جا افتاده است بنابراین برادران جهاد نمی‌خواهند در حد امکانشان در روستائی می‌خواهند بروند که روستای دورافتاده‌ای است چند خواهر نهضت سوادآموزی هم می‌خواهند به آنجا برود، اینها دستشان باز باشد که ماشینشان و وسیله خودشان را در اختیار آنها بگذارند و فراوان در این مورد دیده شده است. من آن وقتی که خودم مسؤول آموزش و پرورش یک محلی بودم به خدا آن جائی که آموزش و پرورش اصلاً نرفته بود، نهضت ما با تمام امکانات نتوانسته بود که به آنجا برسد، چند نفر خواهر از جهاد مشهد آمده بودند که ما اصلاً نمی‌دانستیم آنها چه کسانی هستند بعد آنها گفتند که ما را جهاد فرستاده است. بنابراین خدمت جهاد در نهضت سوادآموزی محسوس و ملموس است. آن وقت هم ضرری نخواهد داشت وجود این ماده در اینجا هیچ ضرری ندارد. فایده‌اش هم این است که اگر یک وقتی امکان داشتند و در کار خودشان هم وقفه‌ای ایجاد نشد، دستشان باز باشد. خیلی هم حرف ندارد. والسلام. منشی ـ آقای وافی موافق. وافی ـ اظهارات من همان اظهارات قبلی است. رئیس ـ بسیارخوب. اسامی کسانی که در یک نوبت رأی‌گیری حضور نداشتند. بخوانید. منشی ـ اسامی آقایانی که در یک نوبت رأی‌گیری در جلسه حضور نداشتند: آقایان: یونس محمدی ـ اخوتیان ـ دکتر شیرازیان ـ دکتر شیبانی ـ سالک ـ علوی ـ بهرامی ـ علم‌الهدی ـ صدر حاج سیدجوادی ـ علی‌اصغر رحمانی ـ اختری ـ میرزاپور. علم‌الهدی ـ آقای وافی توضیح بدهند. رئیس ـ آقای وافی نظراتشان را قبلاً بیان نموده‌اند. حالا اگر می‌خواهید یک نفر موافق صحبت بکند. منشی ـ آقای عباس عباسی. رئیس ـ بفرمائید. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم روش قانون معمولاً یکی از چند امور است: 1ـ لغو یک قانون و یا لغو یک مانع. 2ـ اجازه به یک ارگان و یا نهادی. 3ـ نهادی مانع جدید و کوتاه کردن دست یک ارگان و یا یک نهادی در رابطه با یک کاری، معمولاً این جوری است و یا الزام کردن یک نهاد و ارگان. در این ماده هیچکدام از اینها نیست. یک توصیه اخلاقی است به جهاد سازندگی و نهایتاً خود نهضت سوادآموزی که خواهش می‌کنم شما با هم توافق کنید این روش قانونگذاری نشد، خواهش می‌کنیم چیست؟ سفارش می‌شود که این دو باهم، همکاری بنمایند. یا ملزمش کنید ملزم الا‌بالله که باید این کار که باید این کار را انجام بدهد. یا نهضت را ملزم بکنید که حتماً باید با جهاد همکاری بکند و از طریق جهاد، کارش را انجام بدهد. نه اینکه با توافق آن، با درخواست این در چهارچوب فلان اینها چیست؟ اینها ربطی به قانون ندارد و این زشت است، بعد جهاد یا می‌خواهد واقعاً کار بکند یا می‌خواهد به همۀ کارها دست بزند و به هیچ‌کاری هم نرسد به آن فهرست را نمی‌شمارم که آن را آقای واعظی شمردند و این همه مسؤولیت دادن برای یک ارگان یعنی ایجاد یک دولت مستقل، تقریباً یک نیمچه دولت یک دولت، به عنوان مثلاً دولت روستائی این چیست؟ هر وزارتخانه‌ای وضعش مشخص است این وزارتخانه جدید اختیارات بیشتری دارد و از طرفی محدودتر است. یعنی اختیاراتش در روستا با محدودیت و ممنوعیت از شهر. اما خوب آن اختیاراتی که گفتند دیگر نه همه کارهای مربوط به روستا بهداشت و درمان وچه وچه ... این است که این ماده واقعاً اضافه است و هیچ ارتباطی با قانون ندارد ما که این را ممنوع نمی‌کنیم با حذف این ماده ممنوع نخواهد شد. این روشن است در آن اساسنامه نهضت که می‌آید ممنوع نخواهند بود، فرمان امام هم که هست، نهضت احتیاج پیدا کرد به جهاد اطلاع می‌دهد، جهاد هم اگر امکان داشته باشد در اختیار نهضت می‌گذارد. اگر احیاناً در اختیارش نگذاشت با اینکه مقدورش بود، نهضت می‌تواند گزارش بدهد، می‌تواند شکایت بکند که بابا این امکانات بود و جهاد هم به آن احتیاج نداشت و ما نیاز داشتیم ولی آن کمک نکرد، بعد هم از وزیر جهاد می‌شود سؤال کرد یا مثلاً استیضاح کرد دیگر این توصیه اخلاقی در قانون لزومی ندارد. من موافق حذف هستم والسلام. رئیس ـ بسیارخوب، آقای رهامی بفرمائید. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ آقایان نمایندگان محترم دقت بفرمائید اینکه می‌فرمائید توصیه اخلاقی است. یک نصیحت است و الزام‌آور نیست، اینطوری اصلاً نیست شما ماده را نگاه کنید آنجا اولاً این کمک را خود نهضت از جهاد سازندگی می‌خواهد نه اینکه جهاد خودش علاقمند باشد که دنبال نهضت راه بیفتد، خود آقایان جهاد حالا هستند باز اگر لازم باشد صحبت می‌کنند که می‌فرمایند آقای قرائتی نماینده محترم امام در نهضت سوادآموزی به ما بارها رجوع کرده‌اند که شما به ما کمک بدهید. و این کمک هم اعم است از اینکه وسیله نقلیه‌ای در روستاها داشته باشند یا احیاناً از امکانات فرهنگی‌شان مثل فیلم و غیره ... بخواهند در نهضت استفاده بکنند. یا در زمستان‌ها که تعداد زیادی از اعضاء جهاد آن کار عمرانی‌شان دیگر امکان عمل کردن در هوای سرد ندارد می‌آیند در نهضت و روستاها کمک می‌کنند، پرسنلشان را جمع نکنند و به شهر بیایند و حالا یک تعداد زیادی از اینها را اگر لازم باشد به جبهه می‌فرستند و یک تعدادی هم به نهضت سوادآموزی می‌فرستند. مسالۀ بعدی این است که اینجا الزام مشخص شده گفته شده در صورت درخواست نهضت سوادآموزی یعنی مشخص بشود که خود جهاد سازندگی در روستاها نرود و کلاس دایر کند باید اول نهضت سوادآموزی بخواهد خوب وقتی آن خواست برای جهاد الزام‌آور می‌شود که به نهضت سوادآموزی کمک کند منتها چه مقدار کمک کند؟ این را ما گفتیم که در حد امکان جهاد و در حدود مقررات مربوطه آن وقت این در حد امکان جهاد و مقررات مربوطه را در مادۀ 23 که قبلاً در آن مورد توضیح داده، مسؤول نهضت، آن بالاترین مقامش که حالا اگر بعد به صورت وزیر مشاور دربیاید یا سرپرستی و یا به هر شکلی باشد آن بالاترین مقام مربوطه می‌آید با وزیر جهاد می‌نشیند طبق ماده 23 حدود را که نوشته‌ایم در حد امکان و مقررات مربوطه این را تعیین می‌کنند. اینجا دقت بفرمائید اما اینکه می‌فرمایند که اصلاً چرا نهضت آمده؟ چرا ما که مثلاً وزارتخانه آموزش و پرورش داریم و نهضت داریم چه لزومی دارد که جهاد کمک کند، خوب این در بهداشت هم مطرح بود در برق هم مطرح بود اصولاً جهاد به عنوان یک دستگاه متولی مسائل روستائی در این اساسنامه مطرح است و ما وزارتخانه‌هائی داریم که در سطح کشور مسؤولیت دارند مثل اداره برق، یک قسمتی که مربوط به روستاها می‌شود و روستا متولی نداشتند یک وزارتخانه‌ای ایجاد شده است که کمکی به وزارتخانه‌های دیگری بکند و الا شما برای هر ماده همین حرف را مرتب تکرار می‌کنید چرا مثلاً در مدرسه این گذاشته شده آموزش و پرورش داریم؟ چرا در برق گذاشته شده وزارتخانه داریم؟ چرا در راه گذاشته شده، وزارت راه داریم. انی همه جا هست. جهاد به عنوان یک کمک دهنده به عنوان یک کسی که می‌تواند نیروهای مردمی را بسیج کند مخصوصاً بعد ما این را آوردیم که دیپلم وظیفه‌ها و سربازهای مشمول خارج از احتیاج ارتش را مازاد را بگیرد و ببرد استفاده کند خوب وقتی دیپلم وظیفه و سربازهای مشمول را بگیرد در تابستان می‌تواند در مورد کار عمرانی از آنها استفاده بکند در زمستان که اینها بیکار می‌شوند، به صورت معلم در اختیار نهضت می‌گذارد که در روستاها بخش بشوند و کمک به نهضت بکنند، یک چیز مفیدی است و حذف آن ضرر می‌زند. رئیس ـ آقای زنگنه بفرمائید. زنگنه (نماینده جهاد) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم آنچه که در رابطه با این ماده هست همانطوری که برادرمان آقای رهامی هم فرمودند خواست عمده نهضت است که از جهاد می‌خواهد که به او کمک بکند و تا الان هم ما کمک داشتیم چه در زمینه استفاده اعضای نهضت از خوابگاه‌های جهاد که در مناطق مختلف هست و معمولاً تعداد اینها اینقدر زیاد نیست که خودشان بخواهند یک مرکز جداگانه‌ای داشته باشند یا در جهت ساختن مراکز کار نهضت. یک مطلب بسیار مهمی که اینجا لازم است که خدمت برادران و خوهران محترم عرض بکنم، این است که الان یک ماده دیگر هم بود بعضی از برادران فرمودند که اگر خود نهضت آمد و درخواست کرد و جهاد و یا هر وزارتخانه دیگری قبول کرد. خوب این را انجام می‌دهند عین یک عقد ازدواج. در حالی که آنجا هم گفته شد که یک وزارتخانه دولتی اگر در وظیفه‌اش نباشد، حق ندارد وارد مقوله و وارد بحث بشود اگر اینجا آن خواستی که نهضت داشته بیاید که در واقع جهاد بتواند به او کمک بکند خوب در مواردی که نهضت هم درخواست بکند و در حد امکانات جهاد هم باشد، کمک می‌کند، ولی اگر نیاید جهاد حق ندارد که از ماشینش استفاده بشود حق ندارد کمک ساختمانی و یا چیزی بیاید اگر مواردی مراکز نهشت احتیاج دارند انجام بدهد. نهایت قضیه این است که ما امکانات جدیدی را نمی‌خواهیم در این رابطه بیائیم و به نهضت اختصاص بدهیم بلکه از امکانات موجودمان با توجه به اینکه به اصل کارمان که کار مسائل دیگری است که در این اساسنامه به آن تصریح شده لطمه‌ای نخورد بتوانیم کمک به نهضت بکنیم و مسأله بی‌سوادی در روستاها یک سد بزرگی حتی در جهت تولید است یعنی اینکه فرد وقتی که سواد نداشته باشد آموزش‌ها آموزش‌های ترویجی و اینکه بتواند کارش را بهتر انجام بدهد دفع آفتهای نباتات و مسائل دیگر را نمی‌شود به خوبی به آنها آموزش داد و این یک اقدامی است در واقع در جهت همان بازسازی ویرانه‌های روستاها و آباد کردن روستاها منتها با یک شکلی که مسؤولیت اصلی آن با نهضت است و اگر این ماده حذف شود آن ضربه‌ای که نهضت فکر می‌کند نهضت بیشتر متأثر از این قضیه خواهد بود. والسلام. رئیس ـ متشکر، 182 نفر حضور دارند پیشنهاد حذف ماده 17 را به رأی می‌گذاریم نمایندگانی که با حذف این ماده موافقند، قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. در مادۀ 17 دیگر پیشنهادی نداریم. خود مادۀ 17 را به رأی می‌گذاریم تعداد همان 182 نفر، موافقان با مادۀ 17 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادۀ 18 قرائت بشود. مادۀ 18ـ بهره‌برداری آن بخش از معادنی که مورد مصرف جهاد است براساس قانون معادن. آقایان: وافی، قائمی، زواره‌ای و موحدی ساوجی پیشنهاد حذف این ماده را داده‌اند. رئیس ـ آقای وافی بفرمائید. وافی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم معادن یک ثروت ملی است که طبق اصل 45 قانون اساسی در اختیار حکومت اسلامی است که بایستی در مصالح عامه مسلمانها این ثروت خرج بشود. این اصل معادن. در اینجا هست که بهره‌برداری آن بخش از معادنی که مورد مصرف جهاد است اولاً این خودش یک اجمال دارد که ما بگوئیم که خوب ممکن است جهاد ادعا بکند جهاد هم یک ارگان خاص محدودی نیست یک وزارتخانه‌ای شما دارید تأسیس می‌کنید که به نام وزارت جهاد است بعد بگوید که همه این معادنی که هست، مورد مصرف من هست نفت هم مورد مصرف هست یعنی اصلاً جهاد می‌تواند معدن اورانیوم هم اگر بعد آمد، می‌گوید مورد مصرف من هست و قانون هم گفته است که از این می‌توانم بهره‌برداری بکنم. این اجمال موجب این می‌شود که ولو این جمله براساس قانون معدن هست ولی علی ای حال یک تداخلی بین وزارت معادن و وزارت جهاد می‌شود و این اجمال هم دوباره نیازی تفسیر پیدا می‌کند و حتی به‌نظر من از نظر شورای نگهبان هم معلوم نیست که بشود این ثروت ملت را که جزء انفال هست وبایستی در مصالح عامه مسلمان‌ها بهره‌برداری بشود ما در اختیار یک وزارتخانه بگذاریم. وزارتخانه‌های دیگر هم معادنی مورد نیازشان هست. ما نمی‌توانیم به هر وزارتخانه‌ای بگوئیم که هر معدنی مورد استفاده شما هست، شما این را بردار، این یک جهت. جهت دوم این است که اصلاً خود تشخیص مصالح عامه‌ای که بتواند انفال را که ابتداءً مال امام است و در زمان بسط ید در اختیار حکومت است ما بتوانیم در اختیار یک وزارتخانه‌ای بگذاریم و بگوئیم که او مصالح عامه را تشخیص بدهد و این ثروت عمومی مردم را در آن خرج بکند این کار آسانی نیست که ما بخواهیم این را به عهده وزارت جهاد بگذاریم. مسأله بعد این است که شما اگر بخواهید این کار را نسبت به وزارت جهاد بکنید، این معنایش این است که درست جهاد را که به صورت یک وزارت خانه‌ای بیرون می‌آید مخصوصاً که در این قانون جهاد، جای پائی برای نماینده امام نیست، یک بخش سیاسی و عقیدتی هست که آن را هم پیشنهاد حذف داده‌اند مثل بخش‌های سیاسی و عقیدتی سایر وزارتخانه‌ها نه نماینده امام در آن پیش‌بینی شده و نه نظر نماینده امام در شوارئی هست یک وزارتخانه‌ای هست که یک بخش سیاسی و عقیدتی هم دارد که پیشنهاد حذف از طرف بسیاری از نمایندگان داده شده است. آن‌وقت یک وزارتخانه‌ای با این وضع ما بیائیم و بگوئیم که هر معدنی که مورد مصرف او هست این درست نیست. خصوصاً که اصلاً بسیاری از معادن در روستاها الان هست که اوائلی که جهاد تأسیس شد و وزارت معادن هم آنطور بسط یدی نداشت در دست عده‌ای بود اصلاً آن معادن را الان هم دست جهاد است که وزارت معادن بایستی آنها را هم به‌نظر من زیر نظر یک حساب و قانونی باشد که آنها هم اگر در دست جهاد هست و بایستی که طبق مصالح عامه مصرف بشود آنها را هم بایستی بگیرند. این است که در این قانون این کار و این وظیفه را به عهده جهاد گذاشتن به‌نظر من این نسبت به مصالح عامه بی‌اعتنائی بودن است و دست یک وزارتخانه‌ای را در تشخیص مصالح عامه بازگذاشتن درست نیست. رئیس ـ مخالف. منشی ـ آقای آقارحیمی مخالف. آقارحیمی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اصل چهل و پنجم قانون اساسی می‌گوید که: انفال و ثروت‌های عمومی از قبیل زمین‌های موات، یا رها شده و معادن همه اینها در خدمت دولت جمهوری اسلامی است و قانون معادن هم سه بخش آن‌جا ضبط شده است. معادن طلا، نقره، مس و فلان ... درآخر می‌رسد به شن و ماسه و این چیزها که به درد مصالح ساختمانی می‌خورد. جهاد سازندگی در جاهائی احتیاج دارد و قانون معادن هم گفته ارگان‌های دولتی و انقلابی می‌توانند از آنها استفاده کنند مشروط به اینکه از وزرات معادن و فلزات اجازه بگیرد و ما هم در خود لایحه نوشته‌ایم و آقایان هم از وزارت معادن و فلزات تشریف آوردند آقای دکتر بازرگان و مهندسین دیگر نظرشان را دادند بهره‌برداری آن بخش از معادنی که مورد مصرف جهاد است براساس قانون معادن. یعنی آئین‌نامه‌اش هم بر طبق مادۀ 23 اساسنامه جهاد سازندگی می‌نویسند. حدود آن مشخص است افراد متدین و مهندسینی هم دارند، احتیاجاتی هم دارند از معادن و فلزات هم اجازه می‌گیرند و استفاده می‌کنند بودن این خیلی خوب است و حذف آن برای جهاد سازندگی بدتر است. الان جناب آقای مهندس مداح از وزارت معادن و فلزات هم هستند توضیح می‌دهند. منشی ـ آقای قائمی موافق بفرمائید. قائمی سمنانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اضافه بر آنهائی که جناب آقای وافی فرمودند با تأیید به اینکه جهاد احتیاج به معادن دارد در این شکی نیست معادنی که مورد نیازش هست مثل بقیه دستگاهها و بیشتر از دستگاههای دیگر باید از آن‌ها استفاده کند چون که ما خرابی‌ها و از بین بردن ویرانی‌ها را در روستاها به جهاد داده‌ایم طبیعتاً معدن شن و ماسه می‌خواهد و معادن سنگ و چیزهای دیگری که مورد احتیاجش می‌باشد معنا ندارد که برود با یک هزینه‌های زیادی از دیگری بخرد ولی ما حرفمان این است که این ماده در خود قانون معادن تأمین است نظری را که جهاد دارد خود برادران جهاد هم می‌گویند که ما نمی‌خواهیم معادن را اداره کنیم در اوائل بعد از انقلاب جهاد این کار را کرده در مناطقی که خود برادران بهتر می‌توانند بگویند که این کار را کرده معادنی را رفته رسیدگی کرده و آن‌ها را راه‌انداخته و الان بعضی از آنها در اختیارش هست. اما این مقدار که خودش نیاز دارد برود و با توافق وزارت معادن طبق قانون معادن تصویب شده و هیچ نیازی که ما اینجا بیاوریم، نیست. اگر آقایان می‌خواهند بفرمایند آنچه که جهاد می‌تواند انجام بدهد باید در یک مجموعه‌ای بیاید، آن یک حرفی است که همان مسأله شوراها بود که خوب پریروز حذف شده ولی در قانون شوراهای کشوری این وظیفه برای جهاد فعلاً هست. این مسأله معادن هم از همین باب است یعنی در قانون معادن ما دقیقاً آمده‌ایم و گفته‌ایم هر دستگاه دولتی، هر نهادی هر تعاونی می‌رود درخواست می‌دهد تقاضای پروانه می‌کند با اکتشافات، یا بهره‌برداری به صورت‌های مختلفی که در قانون معادن هست نیازی به آوردن اینجا نیست همان مقدار برای دست باز بودن جهاد کافیست. رئیس ـ بسیارخوب مخبر کمیسیون توضیح بدهند. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ توجه بفرمائید همینطوری که برادرها گفتند در قانون معادن آنچه را که ارگانهای دولتی لازم داشته باشند می‌توانند بهره‌برداری کنند، آنجا هست. اینجا اولاً حدود آن را مشخص کرده قبلاً ما پیشنهاد مورد مصرف و نیاز را نوشته بودیم خود دولت هم که پیشنهاد داده، دولت هم پیشنهاد مورد مصرف و نیاز را داده بود که نیاز را در کمیسیون پیشنهاد حذف دادند و فقط مورد مصرف ماند. و آن مقدار از معادن که مثل سنگ‌های معدنی ماسه، شن، گچ و آهک و بعضی جاها لازم باشد سنگ مرمر و غیره که برای بعضی از ساختمان‌ها لازم است اینها را ما اجازه می‌دهیم که جهاد براساس مجوز برود بهره‌برداری کند و مقدار مصرفی خودش را از این‌ها استفاده کند برادران و جناب آقای وافی که می‌فرمایند که این انفال است و از ثروت‌های ملی است. مگر ما انفال و ثروت‌های عمومی را داریم به کشورهای دیگر و یا به آدمهای خصوصی می‌بخشیم. ما تصویب نمی‌کنیم که مثلاً یک شخصی بیاید برای خودش بهره‌برداری بکند بعد ایشان بفرماید که نه. این انفال است. اگر یک جائی معدن ماسه و معدن آهک است، جهاد برود بهره‌برداری بکند و ببرد مدرسه و حمام بسازد؟ این، کجای انفال و ثروت‌های عمومی صدمه می‌بیند؟ چه اشکال دارد؟ اما بودن آن چه لزومی دارد؟ به اینکه مجوزی برای جهاد جهت بهره‌بردرای از معادن باشد چون الان جهاد طبق این وظایفی که برای آن می‌نویسیم و اینجا بهره‌برداری از معادن یعنی کل معادن که الان در اختیارش هست، معدن سنگ مرمر و معدن‌های دیگر چون مجوزی ندارد، همه آن معادن را بایستی به وزارت معادن پس می‌دهد. فقط آن مقدار که مورد نیازش هست مثل همین‌هائی که عرض کردم اجازه بهره‌برداری دارد که بهره‌برداری کند آن هم فقط در حد مورد نیاز و مصرفش و آئین‌نامه‌ای که کدام معدن و کجا باید بهره‌برداری کند؟ چقدر بهره‌برداری کند، دوباره همین هم در اصل 23 حدود آن مشخص می‌شود. و لذا هم بودن آن لازم است و کمیسیون هم از بودن این ماده دفاع می‌کند. رئیس ـ متشکر. آقای مداحی بفرمائید. مداحی (معاون وزارت معادن و فلزات) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم تنظیم مادۀ 18 با هماهنگی وزارت معادن و فلزات بوده این هم به این لحاظ بوده که جهاد سازندگی درگذشته تعداد زیادی از معادن در اختیارش بوده و بهره‌برداری از معادن در زمانی که ما قانونی برای معادن نداشتیم خیلی از معادن کشور را جهاد سازندگی بهره‌برداری کردند و بخش بزرگی از نیازهای کشور را بدینوسیله تأمین کردند. ولی در رابطه با اینکه وزارت جهاد سازندگی می‌خواهد ایجاد بشود و قانون جدید معادن هم تصویب شد و وزارت معادن و فلزات عهده‌دار معادن کشور شد. به این لحاظ جهاد سازندگی هم باید در اساسنامه‌اش این بیاید که مجوزی داشته باشد و بتواند فقط از معادنی بهره‌برداری بکند که مورد مصرفش هست. پلی و جاده‌ای، حمامی و مدرسه‌ای می‌خواهد بسازد از مصالح ساختمانی و معادنی که مورد نیازش هست و مورد مصرف این کارهائی است که به عهده او گذاشته شده، بتواند بهره‌برداری بکند و اجازه‌اش را داشته باشد. به این لحاظ این با توافق وزارت معادن و فلزات بوده، در جلسات کمیسیون هم بحث شده و با موافقت طرفین بوده است. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. رئیس ـ متشکر، آقای زنگنه دیگر صحبتی ندارند خوب، طبعاً موافقند یعنی موافق پیشنهاد حذف نیستند، موافق اصل ماده هستند پیشنهاد حذف مادۀ 18 را که آقای وافی داده بودند، به رأی می‌گذاریم. منشی ـ دو نفر از حد نصاب کم داریم. رئیس ـ دو نفر کم داریم آقایانی که در راهرو هستند بگوئید به داخل جلسه تشریف بیاورند روزهای سه‌شنبه ما اجازه دادیم کمیسیون برنامه پنجساله کار می‌کند عده‌ای از نمایندگان هستند که به آن کمیسیون می‌روند. خوب حالا تعداد به حد نصاب رسید 181 نفر حضور دارند کسانی که با حذف مادۀ 18 موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. حالا برای اصل مادۀ 18 رأی می‌گیریم. کسانی که با اصل مادۀ 18 موافق هستند قیام کنند. (ضمناً آقایان توجه کنند چون تابلو خراب است ایستاده باشند که بشماریم). یکی از منشیان می‌گویند 86 نفر ایستاده‌اند. یکی از منشی‌ها می‌گویند 91 نفر. عده‌ای از نمایندگان ـ رأی نیاورد. رئیس ـ باید با ورقه رأی بگیریم، چاره‌ای نداریم. ما تا بحث می‌کنیم مأموران گلدانها را ببرند. آقایان موافق (کسانی که موافق با این مادۀ 18 هستند) کارت سفید با اسم بیندازند آقایانی که مخالف هستند کارت کبود بی‌اسم در گلدان بیندازند. ما کارتهای بی‌اسم را نمی‌خوانیم. مادۀ 19 را مطرح کنید. منشی ـ آقای طیب ماده‌ای را بعد از این ماده پیشنهاد کرده‌اند که بعد از این ماده اضافه بشود. رئیس ـ این ماده در کمیسیون بوده؟ منشی ـ بلی. رئیس ـ پیشنهاد آقای طیب را مطرح کنید (زنگ رئیس) ضمناً آقایان در حال رأی‌گیری سکوت بفرمائید که بحثمان را ادامه بدهیم. منشی ـ این ماده در واقع می‌شود مادۀ 19 اگر مادۀ بالائی رأی بیاورد ... مادۀ 19ـ در هر استان کمیته برنامه‌ریزی و همآهنگی خدمات روستائی مرکب از افراد زیر تشکیل می‌شود. این کمیته برنامه خدمات ارگانهای ذیربط در سطح روستاها را تدوین و نیز در اجرای پروژه‌ها و عرضۀ خدمات، ارگانها را در سطح استان همآهنگی نماید. مسؤول جهاد سازندگی استان معاون امور عمرانی استانداری، مدیر عامل برق منطقه‌ای، مدیر عامل آب منطقه‌ای، مدیر کل کشاورزی، مدیر کل راه و ترابری، مدیر کل صنایع، مدیر کل معادن، رئیس اداره بهداشت محیط استان. مدیر عامل شبکه بهداری منطقه، رئیس سرجنگلداری کل استان، مسؤول هیأت واگذاری زمین استان. رئیس گروه توسعه و تجهیز و نوسازی مدارس استان. رئیس ـ آقای طیب توضیح بدهند. طیب ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با توجه به مسؤولیتهای متنوعی که در ارائۀ خدمات به روستاها در اساسنامۀ، مجلس برعهده جهاد گذاشته و ناگزیر کار جهاد با کار ارگانهای اجرائی دیگر نقاط تماسی خواهد داشت و یا کارهای مشترکی را برعهده دارند در ارائه خدمات به روستاها، می‌بایست در تصمیم‌گیری در مورد انجام آن خدمات و طرحهائی که می‌خواهند پیشنهاد کنند تا بر آن مبنا در لایحۀ بودجه برنامه‌ریزی بشود یک همآهنگی بین دستگاه‌های مشابه جهاد در یک جائی انجام بشود. یعنی احیاناً اگر لوله‌کشی آب آشامیدنی است، اگر ارائه خدمات بهداشتی دیگر است، اگر ساختن حمام یا غسالخانه است، اگر هر مسؤولیت دیگری هست که دستگاههائی در سطح کشور آنها را به عهده دارند، جهاد هم بخشی از انجام آن خدمات را برعهده دارد می‌بایست در جائی جهاد با دستگاههای دیگر خودشان را همآهنگ کنند (همهمه نمایندگان) آقای هاشمی من خواهش می‌کنم مجلس را آرام بفرمائید. رئیس ـ من هم مرتباً تذکر می‌دهم، رأی‌گیری هم که تمام شده، شما بفرمائید ادامه بدهید. طیب ـ بلی، ناچار باید دستگاههای اجرائی همآهنگ بشوند. پیشنهاد بنده این است که در سطح هر استان، همانطور که کمیته برنامه‌ریزی استان را ما به‌عنوان یک تجربه چند سال است در لایحۀ بودجه پیش‌بینی می‌کنیم و نقش مفیدی این کمیته داشته در اینکه به‌صورت حساب شده اعتبارات عمرانی استانها تقسیم بشود و بعد با برنامه‌ریزی مشخصی این اعتبارات جذب بشود همانطور یک کمیته برنامه‌ریزی خدمات روستائی در سطح هر استان تشکیل می‌شود، و مسؤولیتی که در رابطه با ارائه خدمات به روستاها مسؤولیت دارند در آن کمیته جمع می‌شوند. در پیشنهاد چاپی که الان خدمت نمایندگان محترم هست، در آنجا من پیش‌بینی کرده بودم که جهاد مسؤول این کمیته باشد. پیشنهاد خودم را تصحیح کردم. مسؤولیت این کمیته را من به جهاد در این پیشنهادی که الان به رأی گذاشته می‌شود نگذاشته‌ام. آن کلمۀ «جهاد به عنوان مسؤول» را حذف کردم. مسؤول را خودشان انتخاب خواهند کرد. ولی تمامی ارگانهائی که مسؤولیت رائه خدمات را در سطح روستا دارند در این کمیته جمع می‌شوند. نیازمندیهای روستاها را هم بررسی می‌کنند، بر مبنای آن، اولویتها را تعیین می‌کنند و مشخص می‌شود که احیاناً اگر پانصد تا مدرسه قرار است ساخته بشود، اگر 200 باب حمام قرار است ساخته بشود. اینها را چه بخشی از آن را جهاد انجام می‌دهد، چه بخشی از آن را به پیمانکارها باید واگذار کنند چون ما گفتیم که جهاد در انجام پروژه‌های عمرانی در روستاها در مجلس تصویب شد که اولویت داشته باشد حالا جهاد باید در جائی بیاید اعلام آمادگی بکند، بگوید من که اولویت دارم می‌پذیرم که ده درصد، بیست درصدش را من انجام می‌دهم، آن دستگاه اجرائی باید به فکر باشد که هشتاد درصد دیگر را برایش پیمانکار پیدا کند و دنبال تهیه زمینه‌های اجرای آن پروژه‌ها باشد. علی ای حال پیدا کردن یک شورائی که متکفل امر روستا باشد و در مورد روستا تصمیم‌گیری بکند چیزی است که قطعاً می‌تواند رشد آیندۀ روستاها را تسریع بکند و اگر همینجوری رها شده هر دستگاهی به حساب خودش فکری بکند، طراحی بکند، بودجه‌ای بگیرد و گاهی اوقات ما دیدیم که در سطح استانها جهاد و وزارت کشاورزی یا دستگاههای دیگری کارهای موازی انجام داده‌اند. یا اعتباراتی را برای یک واحد هر دو دستگاه پیش‌بینی کرده‌اند و در نتیجه چون یکی از این دو دستگاه بیشتر معقول نبود که آن کار را در سطح یک روستا انجام بدهد، بودجه دستگاه دیگر مانده و مصرف نشده. به خاطر اینکه اینجور تداخلات پیش نیاید و از طرف دیگر برنامه‌ریزی شده توسعۀ روستاها را رویش فکر بکنند. اینجوری نباشد که یک روستا را جهاد به عنوان قطب در یک دهستان درنظر بگیرد و برای توسعه آنجا و تمرکز خدمات در (رئیس ـ وقتتان تمام است) آنجا برنامه‌ریزی کند. (الان تمام می‌کنم، چشم) و روستای دیگری را وزارت کشاورزی درنظر بگیرد. به‌خاطر اینکه این پراکنده‌کاریها نباشد پیشنهاد کرده‌ام یک کمیته‌ای به نام کمیته برنامه‌ریزی و هماهنگی خدمات روستائی در هر استان تشکیل بشود و مسؤولین مربوطه‌ای که ذکر شدند جمع بشوند تا برای این کار برنامه‌ریزی بکنند. منشی ـ آقای عباسی مخالف. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم پیشنهاد جناب آقای طیب به یک دولت فدرال می‌ماند یعنی هر استانی را از این به بعد باید گفت «ایالت» مثلاً ایالت کجا و ایالت کجا ... با کابینۀ خاص خودش و خودمختاری داخلی. این به یک کمیته نمی‌خورد. به یک دولت داخلی بیشتر می‌خورد تا یک کمیته برنامه‌ریزی استانی. بعد شما ببینید چند مورد اضافه کرده که اصلاً خود آنها رؤسایشان هستند، باز رؤسای زیردستش را آورده. فرضاً «رئیس اداره بهداشت محیط» که مربوط به بهداری منطقه هست. و «جنگلبانی استان» که مربوط به اداره کل کشاورزی است. «رئیس گروه توسعه و تجهیز و نوسازی مدارس استان» که مربوط به آموزش و پرورش است. و ظاهراً دادگستری را نیاورده‌اند. و آنچه که ایشان پیشنهاد کرده‌اند علاوه براینکه یک تداخل بی‌خود و بی‌مورد هست و دادن مسؤولیت به گروهی و یا به کسی که در واقع مسؤولیتی ندارد. چون مسؤول برنامه‌ریزی هر استان در اولین مرحله سازمان برنامه و بودجۀ استان است، بعد کمیته برنامه‌ریزی داریم، کمیتۀ فنی داریم، شورایعالی استان هم هست (شورایعالی برنامه‌ریزی) با حضور همۀ اعضا بالای ادارات. یعنی از بانکها، ادارات سیاسی گاهی و یا عمرانی و اقتصادی و نظارت استانداری و اینها همه هست با حضور خود استاندار، من نمی‌دانم این برای چی هست؟ می‌خواهید چکار بکنید؟ در این کمیته می‌خواهند چکار بکنند؟ اگر برنامه‌ریزی برای تفکیک مسؤولیت‌ها است و صرف بودجه هست که از طریق کمیته برنامه‌ریزی این امور انجام می‌گیرد و کمیته برنامه‌ریزی داریم اگر نظارت عالیه هست جهاد در شورایعالی برنامه‌ریزی وجود دارد و یکی از اعضایش هست. اگر برای ارائه پیشنهادات است، جهاد در کمیتۀ برنامه‌ریزی و کمیتۀ فنی و شورایعالی برنامه‌ریزی در همۀ اینها می‌تواند شرکت بکند. اگر برای جابجاکردن بعضی از اعتبارات است که در برخی موارد مصرف نمی‌شود این کار را شورایعالی برنامه‌ریزی می‌تواند انجام بدهد و اصلاً ما در لایحۀ بودجه هم می‌توانیم یک تبصره به تبصره‌های دیگر اضافه بکنیم که مثلاً شورایعالی برنامه‌ریزی یک چنین اجازه‌ای دارد که در هر مورد از هر اداره که اعتبارش جذب نشده مثلاً ده‌ درصد، پنج درصد، صد درصد به فلان اداره و یا به هر دستگاه اجرائی دیگری که شواریعالی برنامه‌ریزی تصویب بکند واگذار بکند. این تشکیل و این ترکیب (رئیس ـ وقتتان تمام است) اصلاً ترکیب ناموزون است که استاندار درش نیست، مسؤول سازمان برنامه‌ و بودجه استان هم درش نیست و این در عرض و در کنار و یا رو درروی کمیته برنامه‌ریزی، کمیته فنی و شورایعالی برنامه‌ریزی استان هست و تمام کارهای استان را مختل می‌کند. بنابراین من با این پیشنهاد مخالفم. منشی ـ آقای صلواتی موافق. صلواتی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم واقعاً نمی‌دانم جای خوشبختی هست که ما نمردیم و معنی فدرال را هم فهمیدیم! و اصلاً من می‌خواهم ببینم نقش استاندار در یک استان چه هست؟ و استاندار در یک استان چکاره هست؟ غیر از هماهنگ‌کننده برنامه‌ها و کارها و مدیریت سیاسی در یک استان شما ببینید با تصویب این قانون در یکی دو موردش آمده‌اید و تداخلهائی ایجاد کرده‌اید. کار مشترک، فرض کنید اگر قرار شد جهاد لوله‌کشی آب بکند ادارۀ بهداشت محیط زیست هم فقط در روستاها لوله‌کشی آب بکند و آب در این لوله‌ها نباشد، آن یکی بیاید برق بکشد و برق در اینجا نباشد آیا کمی بهتر از معاون فنی استاندار می‌تواند همآهنگی ایجاد کند که آقا اول روستای A را آب بکشید که ما می‌توانیم به آنها آب بدهیم، یا برق بکشید که ما می‌‌توانیم برق بدهیم بعد روستای B را، جهاد برای خودش کمیتۀ همآهنگی نداشته باشد، ادارۀ کشاورزی هم برای خودش، استانداری هم برای خودش. حالا با این شرایط یک همآهنگی خیلی خوبی ایجاد می‌شود و با همآهنگی هم کار پیش می‌رود و ما می‌توانیم جلوی تداخلها را یک مقدار زیادی بگیریم. شما ببینید الان دو تا مرکز خدمات روستائی در هر استانی داریم. یکی مربوط به کشاورزی و یکی مربوط به جهاد سازندگی است. حالا به زور برویم مثلاً یک روستای A را بگوئیم آقا تو باید از ما خدمات بگیری. هم این برود و هم آن. اگر همآهنگی باشد این کجایش اشکال دارد؟ که یکی از آنها را کشاورزی بگوید من میروم، یکی از آنها را جهاد بگوید من میروم. الان این را ببینید کمیته برنامه‌ریزی این کار را می‌کند و شما می‌گوئید استاندار در آن نیست. پس معاون فنی استاندار یعنی چه کسی؟ معاون فنی استاندار یعنی خود استاندار، مسؤول برنامه‌ریزی یعنی خود آن کسی که کار بودجه را دارد از این بودجه به نحو احسن استفاده می‌کنند و با این همآهنگی که این کمیته پیشنهادی برادرمان که خیلی واقعاً پیشنهاد ارزنده‌ای است، با بودن کمیته جلوی خیلی از دوباره‌کاریها و چندباره‌کاریها و کارهای پراکنده گرفته می‌شود و من معتقدم اگر به این رأی داده بشود خیلی کار مثبتی است. والسلام. رئیس ـ مخبر کمیسیون اگر توضیحی دارند بفرمایند. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم در صحبتهای جناب آقای عباسی تقریباً همان دلایلی که در کمیسیون هم مطرح بود و خود آقای عباسی هم در کمیسیون بودند و در جریان هستند که چرا رد شد. ایشان مطرح کردند و همین دفاع را آقای طیب کردند کمیسیون به دلیل تقریباً مشابه آنچه که آقای عباسی فرمودند این پیشنهاد را رد کرد. به این دلیل که اولاً در استانها ما کمیته برنامه‌ریزی داریم به ریاست استاندار و شرکت تقریباً همینهائی که اینجا هست با چند تفاوت، آنجا در کمیته برنامه‌ریزی استان، مدیران کل آموزش و پرورش و برق و آب و صنایع و کشاورزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه استان، دو نفر از اساتید دانشگاه یا دانشکده‌ای که آنجا هست و جهاد و غیره ... یک چیزی آنجا هست به ریاست استاندار و ریاست کمیته برنامه‌ریزی هم قاعدتاً باید با کسی باشد که به هر حال یک مسؤولیتی بالاتر از دیگران داشته باشد یا حالت مافوقی نسبت به مدیرانه کل داشته باشد و این «در کمیته» در آنجا پیش‌بینی شده و عملاً وجود دارد. آنهم برنامه‌ریزی‌اش بیشترش مربوط به روستاها است یعنی وقتیکه مدیر کل راه در کمیته برنامه‌ریزی شرکت می‌کند برای راه روستاها هست (یعنی بیشترش روستاها است) برق هکذا، دیگران هکذا، آموزش و پرورش برای مدرسه روستاها است اینطور نیست که آن کمیته برنامه‌ریزی که در استانها الان وجود دارد فقط کار شهرها را داشته باشد. خود آقایان نمایندگان محترم که شرکت کرده‌اند یا صورتجلسه‌ها برایشان می‌آید می‌بینید که تصمیم‌گیریها کلی است و اعم از شهر و روستا است. پس به این دلیل دوگانگی ایجاد می‌شود و دوتا کمیته برنامه‌ریزی داریم. اینجا تصمیم می‌گیرند به ریاست جهاد که فلان کار را بکنند رد فلان منطقه، در آن کمیته برنامه‌ریزی هم یک تصمیم دیگر می‌گیرند. حالا دوباره یک نفر را می‌خواهد این دوتا کمیته برنامه‌ریزی را درهم جمع کند و تصمیمهایشان را مشترک کند این دوگانگی می‌شود. ثانیاً جهاد اگر حرف داشته باشد، در همان کمیته برنامه‌ریزی جهاد یکی از اعضای رسمی آن کمیته هست و آنجا حرفهایش را میزند، دفاع می‌کند و رأی می‌آورد و پیشنهادهایش مطرح می‌شود. اینکه تقسیم کار بشود چه مقدار را جهاد و چه مقدار را دیگری دارد در همانجا مطرح می‌کنند. تا به حال هم همینطور بوده. بنده در خیلی از این کمیته‌های برنامه‌ریزی که در استانمان تشکیل می‌شد شرکت کرده به همین نحو عمل شده است. طیب ـ جهاد تابع کمیتۀ برنامه‌ریزی استان نیست. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ جهاد طبق قانون بودجه دقت بفرمائید آقای طیب شما قانون بودجه جلویتان هست، خواهش می‌کنم نگاه کنید بنده عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هستم و اطلاع دارم. ما خودمان تصویب کردیم براساس قانون بودجه اگر شما نگاه کنید کمیته برنامه‌ریزی استان از کسانی که عضو رسمی هستند یکی از آنها عضو شورای مرکزی جهاد است. شما قانون بودجه را نگاه کنید حالا آنجا طرح تقسیم کارهای استان است که چه مقدار را کدام ادارۀ کل به عهده بگیرد وقتی که شما وزارتخانه درست کردید. جهاد هم رسماً در کابینۀ دولت یک وزیر دارد و لذا مدیر کلی که آنجا هست آن حالت ریاستی که استاندار به ادارات دیگر دارد. به آن ادارۀ جهاد که حالا رئیسش مدیر کل باشد یا هر اسم دیگری داشته باشد او حالت ریاست دارد، مسأله عملی است. ثانیاً اینکه اصلاً مسأله حالت بودجه‌ای دارد یعنی کمیته برنامه‌ریزی خاصیت بودجه‌ای دارد و در تبصره‌های بودجه باید تکلیفش روشن بشود. بنابراین اگر کسی حرف دارد روی این کمیته برنامه‌ریزی که بعضی از اعضاء جابجا بشود یا اینجا مثلاً جناب آقای طیب پیشنهاد داده‌اند که رئیس گروه توسعه و تجهیز نوسازی مدارس هم بیاید، در همین کمیته برنامه‌ریزی اعضای جدیدی بیاید، پیشنهاد بدهید یا در اختیاراتش دست برده شود شما همینها را در قانون بودجه پیشنهاد بدهید ما آنجا اینها را درست می‌کنیم و لذا قانونی و اساسنامه‌ای که برای وزارتخانه نوشته می‌شود، برای یک اداره یا یک وزارتخانه و یا یک نهاد نوشته می‌شود ما نمی‌توانیم روی اساسنامه که یک چیز دائمی است یک تبصره، یک ماده‌ای بیاوریم که حالت بودجه‌ای دارد و یک ماده‌ای بیاوریم که تمام ادارات کل را ملزم کنیم بروند زیر نظر جهاد و کمیته برنامه‌ریزی تشکیل بدهند. این کار کمیسیون بودجه است و آنجا در قانون بودجه باید روشن بشود و لذا ما مخالف این پیشنهاد هستیم که کمیته برنامه‌ریزی هم اکتفا می‌کند. رئیس ـ آقای زنگنه هم حرفی در این مورد ندارد و به دیگران هم مربوط نمی‌شود که بخواهند صحبت بکنند. دکتر زالی (قائم مقام وزارت کشاورزی) ـ اجازه می‌فرمائید؟ رئیس ـ این مربوط به کشاورزی نمی‌شود ولی بالاخره یکی از موارد ذی‌ربط هستند و می‌توانند صحبت کنند. زالی (قائم مقام وزارت کشاورزی) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مشکلی را که برادر طیب به آن اشاره کردند مشکلی اساسی هست ولی راه حلی که داده‌اند راه حل صحیحی نیست. ما الان از نظر ابعاد همآهنگی با آن تمرکزی که در وزارتخانه‌ها هست و همه چیز به مرکز مربوط می‌شود خوب مشکلات زیادی داریم ولی اینکه در این اساسنامه جهاد منعکس بشود همانطور که برادرمان آقای رهامی هم فرمودند مشکلی را حل نخواهد کرد و جهاد را درگیر کاری می‌کند که خوب در رابطه با همۀ وزارتخانه‌ها هست. بنابراین در رابطه با کل مسأله چون خیلی از مسائلش مربوط به کشاورزی خواهد شد ضمن اینکه ما معتقدیم کار به صورتی که تاکنون انجام گرفته و به آن اشاره شد به صورت ناهمآهنگ و هر کسی در یک گوشه‌ای کار کردن ممکن است در نهایت مسألۀ رفاه یا احیای روستاها در جهت احیای کشاورزی باشد حتماً باید کار از همآهنگی بیشتری برخوردار باشد. ولی نحوۀ همآهنگی باید به صورت دیگری و شاید در زیر نظر استاندار و همان کمیسیون برنامه‌ریزی بودجه کل استان شکل بگیرد تا اینکه همۀ وظیفه به جهاد واگذار بشود. رئیس ـ پیشنهاد آقای طیب را به رأی می‌گذاریم، 185 نفر در مجلس حاضرند کسانی که با این مادۀ جدیدی که آقای طیب پیشنهاد کرده‌اند و بحث شد موافق هستند قیام بفرمایند (عدۀ کمی برخاستند) تصویب نشد. اجازه بدهید مسألۀ قبلی را روشن کنیم. برای مادۀ 18، رأی‌گیری با ورقه هم باز مسأله را حل نکرده موافق 80 نفر هستند، مخالف 74 نفر هستند و ممتنع 15 نفر هستند حالا باید برای حذف آن ماده رأی بگیریم. وقتی که یک ماده‌ای رأی نیاورد باید برای حذفش رأی بگیرند اگر حذفش هم رأی نیاورد آن موقع تازه باید پیشنهاد اصلاحی بدهیم برای اینکه اصلاح بشود. عده‌ای از نمایندگان ـ برای حذفش که رأی گرفتید. رئیس ـ آن به نحو دیگری بود، آن پیشنهاد حذف بود یعنی وقتی که ماده‌ای خودش رأی نیاورد آئین‌نامه جدید می‌گوید بلافاصله برای حذفش رأی بگیریم. (بیات ـ ذیل مادۀ 100 آمده) بلی. آقایان مادۀ 100 آئین‌نامه را ببینید این را مکرر عمل کردیم و دیگر باید با این آشنا باشید. بعد از این دیگر، پیشنهاد اصلاحی می‌آید یعنی ممکن است یک عده با حذف این مخالف باشند اما با اصلاحاتی موافق باشند و از این جهت، این در آئین‌نامه پیش‌بینی شده است 186 نفر حضور دارند کسانی که با حذف مادۀ 18 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. خوب ما از پیشنهادهای بعدی راحت شدیم. سیدحسن موسوی تبریزی ـ تکلیف مادۀ 14 را هم معین کنید. رئیس ـ مادۀ 14 مربوط به امروز نبوده، مادۀ 14 در جلسۀ قبل حذفش رأی نیاورده و برای اصلش هم هنوز درست رأی‌گیری نشده، باید تکلیف آن را بعد روشن کنیم. بعداً به آن می‌رسیم. چون آقای یزدی تشریف داشته‌اند. ایشان خودشان این قسمت را اداره می‌کنند. منشی ـ آقای شبستری پیشنهادی در کمیسیون داده‌اند، ماده‌ای که در واقع به جای مادۀ 18 می‌شود: مادۀ 18ـ «ایجاد دفاتر جهاد در ادارات دولتی با کمک نیروهای شاغل همان دستگاهها با درخواست بالاترین مقام مسؤول دستگاه اجرائی». رئیس ـ این پیشنهاد افزایش هزینه دارد. منشی ـ با کمک پرسنل همان وزارتخانه است. رئیس ـ خوب، عیبی ندارد، اگر از خود دستگاه خواسته‌اند هزینه نمی‌خواهد از خود دستگاه است یعنی مأمور جدید نمی‌خواهند هزینه لازم ندارد. بفرمائید. محسن مجتهد شبستری ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم در توضیح این پیشنهاد عرض می‌کنم انتظار می‌رفت با انقلاب اسلامی و تحول فکری که در بین اکثر اقشار جامعه به وجود آمده وضع ادارات ما هم بهتر بشود و کارمندان دولتی هم از تعهد بیشتر برخوردار باشند. ولی متأسفانه واقعیت با این انتظار تطبیق نمی‌کنند. البته منظورم نفی تعهد از همۀ کارمندها نیست. الحمدالله در ادارات افراد صالح و متدین وجود دارند ولی به قول معروف با یک گل و پنج گل و ده گل بهار نمی‌شود، در فصل بهار باید همه‌جا گل بشود بنابراین می‌بینیم که این همه نارضایتی‌ها بیشتر از ناحیۀ کارمندان و بعضی از افرادی که کم‌کاری دارند یا غیرمتعهد هستند یا ضدانقلاب هستند. به وجود می‌آید. باید علاوه از اینکه سیستم ادارات ما عوض بشود و مجلس در این زمینه فعال باشد باید کارمندان هم از تعهد و اخلاص و ایمان بیشتر برخوردار باشند. بدین منظور اگر دفاتر جهاد در ادارات به وجود بیاید همانطوریکه در بعضی از ادارات به وجود آمده و نتایج بسیار خوبی داشته افراد جهادگر و افرادی که از تعهد و اخلاص بیشتر برخوردارند الگو و اسوه می‌شوند برای سایر کارمندان و قطعاً در افکار و اخلاق و اعمال آنها اثر می‌گذارند. من از سه وزارتخانه اطلاع دارم. از وزارت نفت و از وزارت نیرو و از وزارت مخابرات که در آن‌جا این دفاتر جهاد نقش بسیار مؤثری داشته است. در همان وزارت نفت ظاهراً در بستن چاه نوروز این برادران جهادی یعنی جهاد ادارات وزارت نفت نقش مؤثری داشته‌اند همینطور در کشیدن یک لوله سری اینها فعال بودند و همینطور آقای دکتر غفوری در وزارت نیرو خیلی از این دفتر جهاد ادارات تمجید و تعریف می‌کند و اظهار رضایت می‌کند و همینطور در مخابرات. پس بنابراین ما عملاً هم تجربه کرده‌ایم که اینها مؤثر و مفید هستند. اگر این شبهه بشود که ممکن است تداخل وظایف به وجود بیاید یا اختلافی به وجود بیاید ولی این جمله‌ای که در این پیشنهاد آمده است با درخواست بالاترین مقام مسؤول دستگاه اجرائی، دیگر جائی برای این شبهه باقی نمی‌ماند. اگر خود وزیر مربوط یا بالاترین رئیس اداره از جمله مدیر کل، بالاترین مسؤول ارگان اجرائی درخواست بکند این دفتر ایجاد می‌شود و با کمک نیروهای شاغل همان دستگاه‌ها این دفاتر به وجود می‌آید و فکر می‌کنم که این بسیار لازم و مفید است و در اساسنامه قبلی هم این پیشنهاد بود منتها در کمیسیون به نظرم با اختلاف یک رأی که آراء مخالف بیشتر از آراء موافق بود این حذف شده و الا پیشنهاد بسیار مفیدی است انشاءالله برادرها و خواهرها رأی بدهند. منشی ـ آقای عباسی به‌عنوان مخالف بفرمائید. آقایانی که در یک نوبت رأی‌گیری تشریف نداشتند عبارتند از: آقایان: اخوتیان، یونس محمدی، شیبانی، بهرامی، علم‌الهدی، حاج سیدجوادی، میرزاپور، بیانی، کروبی، اعظمی، وحید، زائری، ابراهیم یزدی، شاهرخی، بجنوردی، مصطفی تبریزی و سازگارنژاد. ضمناً کسانیکه اسامی را یادداشت می‌کنند، می‌گویند اسامی آقای سالک و آقای شیرازیان از طرف ما اشتباه شده است. رئیس ـ نخوانید «تشریف نداشتند» آقایانی را که نبودند حداقل بگوئید «نبودند» برای اینکه «تشریف نداشتند» برای آنها زیادی است. این برای توبیخ خوانده می‌شود، ایشان می‌گویند: تشریف نداشتند. علم‌الهدی ـ من اینجا بودم. هادی غفاری ـ ایشان اینجا بودند و من هم ایشان را دیده‌ام، اصلاً از سرجایشان تکان نخورده‌اند. رئیس ـ آقای غفاری می‌گویند که آقای علم‌الهدی اصلاً از صندلی‌شان بلند نشده‌اند. از مأمورین می‌پرسیم اگر صحیح بود اصلاح می‌کنیم. منشی ـ من این اسامی را که مأمورین حضور و غیاب می‌دهند می‌خوانم آقایانی که اعتراض دارند اعتراضشان رسیدگی می‌شود. رئیس ـ آقای عباسی به‌عنوان مخالف بفرمائید. عباس عباسی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم این پیشنهاد جناب آقای شبستری همچنانکه خودشان فرمودند در کمیسیون هم مطرح شد ولی رأی نیاوردند. علت اساسی که ایشان فرمودند وادار کردن و به حرکت درآوردن و فعال کردن دستگاههای دولتی است و کارها را زودتر انجام می‌دهند مثل خود جهاد انجام بدهند و مشغول کارشان بشوند. تنها فلسفه این پیشنهاد این است البته کسی مخالفتی به اینکه ادارات ما و دوایر ما فعال بشوند ندارد. اما این با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهد بود: اول اینکه، این خود دخالتی است در امور ادارات و مقرراتی که ویژه هر اداره‌ای هست. هر اداره‌ای، هر نهادی و هر سازمانی برای خود مقررات و قوانین خاصی دارد. با جهاد می‌خواهد منطبق با همان قوانین، دفاتر ایجاد بکند یا خارج از آن. اگر با همان قوانین طبق همان مقررات بخواهد دفاتر ایجاد بکند که دردی دوا نشده است یعنی همان است که بوده اگر بخواهد خارج از آن قوانین و مقررات باشد آن آقا نمی‌تواند عضوش بشود. چون شاغل در همان اداره است و آن مقررات شامل همین فردی که می‌خواهد در این دفتر جهاد مشغول بشود، خواهد بود و نمی‌تواند. جهاد اگر بخواهد نیرو از بیرون بیاورد که بگوید خیلی خوب، ما در کنار اینها نیروهائی از خارج می‌آوریم. این برخلاف پیشنهاد آقای شبستری است که از نیروهای شاغل همان اداره استفاده بشود. پس این یک درگیری و دخالتی ایجاد خواهد کرد که حل آن معلوم نیست به دست چه کسی باشد این یک موضوع، موضع دیگر، جهاد اگر این وظیفه به عهده‌اش گذاشته بشود از روستا به‌طور کلی و سازندگی روستا که وظیفه اصلی جهاد است و بالا بردن تولیدات داخلی و احیاء روستاها بازخواهد ماند. خیال می‌کند که ظرف یک هفته یا یک ماه یا یک سال می‌تواند تمام دفاتر را در تمام ادارات نه تنها دروزارتخانه‌ها، در تمامی ادارات یعنی از اراده بخش گرفته تا وزارتخانه بخش و شهرستان و مرکز استان و ... شما ببینید هر وزارتخانه‌ای چندین مؤسسه و ادارات تابعه دارد. مگر امکان دارد که جهاد هم دفتر جهادی را آن‌جا ایجاد بکند، هم به کارش در روستا برسد! واقعش این است که نمی‌تواند. وانگهی جهاد می‌خواهد با این کار انقلاب اداری بکند؟ یعنی مثلاً مسؤول انقلاب اداری کشور، جهاد بشود؟ این امکان دارد؟ این اصلاً برای جهاد میسر نیست و از کار اصلی‌اش بازمی‌ماند. دیگر اینکه با کدام قانون طبق چه قانون و مقرراتی کدام آئین‌نامه به درخواست‌مان تمام شد؟ این‌جا اشاره‌ای به آئین‌نامه هم نشده است. قانون مشخصی هم نیست که اعضاء این دفتر چند نفر باشند، وظائفشان چه باشد و بودجه را از کجا بگیرند خارج از قانون محاسبات عمومی مصرف بکنند. طبق قانون محاسبات عمومی، با مناقصه، حذف مناقصه؟ هیچکدام از اینها روشن نیست کدام جهاد؟ جهادی که خودش می‌تواند، قانونش صریح دارد که این اعتبار جهاد است و خارج از قانون محاسبات عمومی مصرف بکند. آن‌که معفو نیست و مشمول این تبصره نیست. رئیس ـ وقتتان تمام است. عباسی ـ الان عرض می‌کنم از آن گذشته جهاد در امور نظامی، انتظامی و مالی چه کار می‌کند؟ مثلاًً برود در ژاندارمری، در شهربانی در نیروی دریائی در نیروی هوائی دفتر جهاد را دایر بکند؟ در گمرکات چه کار می‌کند؟ جهاد برای ترخیص یا برای صدور یا برای ورود در رابطه با امور گمرکی، با هزینه گمرکی و عوارض گمرکی می‌خواهد کار بکند یا نکند. این پیشنهاد آقای شبستری شامل تمامی ابعاد کارهای دولت در تمامی زمینه‌ها در سرتاسر کشور، از قبیل عمرانی، قضائی، رفاهی، خدماتی، درمانی، سیاسی، نظامی، انتظامی و دیگر امور است و این اصلاً نشده است و امکان ندارد و میسر نیست لذا من مخالف با این پیشنهاد هستم. منشی ـ آقای زرهانی موافق. زرهانی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم گاهی اوقات قانونگذار بدون داشتن الگو و براساس یک سری ارزش‌ها و اصول، قانون می‌نویسد و ممکن است برای او تردید ایجاد بشود که در آینده این قانون از نظر اجراء به چه سرنوشتی گرفتار خواهد شد؟ حق دارد در چنین حالتی چنین تردیدی را داشته باشد و گاهی اوقات ما تجارب موفقی در جامعه داریم بدون آن پیامدها و وسواس‌ها و احتیاط‌هائی که برادرمان آقای عباسی مطرح کردند و ما می‌خواهیم آن تجارب را مدون بکنیم و به صورت قانون دربیاوریم. در آن حالت طرح این همه پیامدهای احتمالی و احتیاط‌های بی‌جا نمی‌تواند منطقی و معقول باشد. اگر آقای عباسی اطلاعاتی در این رابطه می‌داشتند قطعاً قضاوتشان عوض می‌شد. جهاد ادارات در بعضی از وزارتخانه‌ها با تقاضای مسؤولین مربوطه و همگانی و همکاری جهاد درست شده و در طول این 2ـ3 سال اخیر بازده خیلی خوبی هم داشته و از این مواردی که آقای عباسی وحشت داشتند هیچ موردی هم پیش نیامده است. ماده‌ای را که آقای شبستری پیشنهاد کرده‌اند چیزی است ناظر بر همین معنا و ادامۀ این تجربۀ موفق مسائلی را که آقای عباسی مطرح کرده‌اند هر کدامشان جای یک بحث مفصل دارد. دخالت در امور دستگاههای دیگر و ایجاد درگیری حداقل اگر ایشان یک بار دقت می‌کردند روی ماده‌ای که داده شده بود این چنین قضاوت نمی‌کردند. برای اینکه در آن متن آمده «به درخواست آن مسؤول مافوق دستگاه اجرائی» این دیگر دخالت ندارد. یک فردی که خودش استمداد می‌کند و طلب کمک می‌کنند، بعید است که سر و صدایش بالا بیاید هر وقت هم نخواست می‌تواند آن قرارداد را کان لم یکن اعلام بکند. نکته دیگر محروم شدن روستاها از خدمات جهاد است. ما در جاهای مختلف گفتیم که اولویت کار با روستاها است و اصلاً کار جهاد در روستاها است و جهاد سازندگی هم طبعاً طرح‌هائی را می‌پذیرد که بازدمشان در روستا باشد. مثل الان شامل حال روستاهای متعددی از منطقه می‌شود و سازمان آب و برق به‌طور طبیعی نمی‌توانست در آن مدت زمان کم این طرح موفق را انجام بدهد. مشارکت جهاد ادارات و سازمان آب و برق و جهاد سازندگی منجر به بهره‌برداری از آن پروژه شد. احتیاط دیگری که ایشان کردند گفتند که آیا جهاد سازندگی می‌خواهد انقلاب اداری انجام بدهد؟ ما معتقدیم که نظام اداری ما در یک لجن‌زار بوروکراسی گیر کرده است. هر اهرم و هر کمکی که بتواند آن را یک قدم از این حالت بیرون بیآورد از آن استقبال می‌کنیم. مردم هم تأیید می‌کنند. دستگاههای اجرائی هم خودشان استقبال می‌کنند. این جهاد ادارات یک قدم برای فاصله گرفتن از آن بورکراسی حاکم بر اداراتی است که این همه بودجه‌های جاری ما را بالا می‌برد و کارهای عمرانی و خدمات را به عقب میاندازد و به نحوی نارضایتی در مردم ایجاد می‌کند. انقلاب اداری نیست ولی یک گام است که ارزشمند هست و تجربه موفقی داشته است. ایشان گفتند: طبق کدام قانون و آئین‌نامه، بودجه‌ها خارج از قانون محاسبات یا داخل قانون محاسبات باشد. بودجه هر طوری که مجلس تصویب کرد به همان شکل بایستی اجراء بشود. اگر خارج از قانون محاسبات بود خارج و اگر در چهارچوب قانون محاسبات بود طبق همان. آئین‌نامه هم یک چیزی نیست که نشود آنرا تصویب کرد. اگر کار آنقدر وسعت داشته باشد که نیاز به تصویب داشته باشد، خوب، آئین‌نامه‌ای را وزیر مربوطه حق قانونی‌اش هست براساس آن قانونی که روی آن عمل می‌کند آئین‌نامه‌ای را به هیأت دولت ببرد و به تصویب برساند. گفتند که این قانون وسیع است و شامل قوه قضائیه و مقننه و مجریه و چندین قوه دیگر که اسم بردند که وجود ندارند، می‌شود. چنین نیست. کارهای فنی و خدماتی که وزارتخانه‌ها می‌دانند با کار و وظایف جهاد سازندگی تطبیق می‌کند ارجاع می‌دهند. لذا این یک کار فوق‌العاده خطرناک آن‌چنان‌که ایشان ترسیم کردند که ناشی از عدم اطلاع ایشان نسبت به عملکرد این واحد جهاد ادارات بود، نیست. و به اعتقاد من تصویب آن هیچگونه خطر و ضرری ندارد و گامی است در جهت فعال کردن نظام اداری و خدمت به روستاها و فعال کردن نیروهای اخلاقی که اسیر ضوابط و تار و پودهای بوروکراسی حاکم بر ادارات هستند، می‌باشد. رئیس ـ مخبر کمیسیون بفرمائید. رهامی (مخبر کمیسیون) ـ دقت بفرمائید در مصوبه کمیسیون قبل از آن طرح قبلی که داشتیم، در آن‌جا عین همین بود و وقتی هم که دولت لایحه داده بود مصوبه هیأت دولت عیناً پیشنهاد مصوبه قبلی کمیسیون بود. به اینصورت بود که همکاری با دفاتر جهاد ادارات دولتی که توسط دستگاه مربوطه با نظر مقام مسؤول دستگاه اجرائی تشکیل می‌شود. یعنی قبلاً نظر ما این بود که جهاد برود در وزارتخانه‌ها دفتر جهاد اداری دایر بکند بعداً بعضی از آقایان وزراء گفتند که ممکن است اشکال پیش بیاید، تداخل بشود. آمدیم قبلاًٌ در کمیسیون تبدیلش کردیم به اینصورت که خود دستگاه مربوطه دفتر جهاد دایر بکند و وزارت جهاد سازندگی برود همکاری کند. آن را هم در کمیسیون دیدیم که یک چیز لغوی است یعنی اگر قرار است آنها خودشان جهاد دایر بکنند. خوب، جهاد خواه ناخواه با ادارات دیگر همکاری دارد. همکاری با دفاتر جهاد نمی‌تواند وضع مشخص داشته باشد. بنابراین لغو شد و نتیجتاً حذف شد. پیشنهاد جناب آقای شبستری هم آن‌جا مطرح شد نگرانی از همین قضیه که مثلاً ممکن است (البته همه وزراء این مطلب را بگفتند) خود وزارت نفت مشروح مذاکرات را که بنده نگاه می‌کردم و بعضی وزارتخانه‌های دیگر موافق بودند که چنین دستگاهی باشد و گفتند که در فعال کردن ادارات و ایجاد تحرک و جوشش در ادارات و پیوند دادن مردم و ادارات خیلی مفید بودند اما آن نگرانی که آقایان در کمیسیون داشتند که مبادا مثلاً یک موقع تداخلی پیش بیاید. حالا اگر به‌نظر ما آن ماده 23 مسأله را حل کند چون در کمیسیون به هر حال این حذف شده من نمی‌توانم نظر خودم را بگویم و اینجا دفاع کنیم، در کمیسیون رد کردیم. اما اگر واقعاً مادۀ 23 مسأله را حل کند و تداخلی پیش نیاید، آن روح حاکم بر کمیسیون این بوده که مخالفت با اصل قضیه نداشته و قبلاً نداشته و قبلاً هم این را تصویب کرده بودند. رئیس ـ نماینده جهاد بفرمائید. زنگنه (نماینده جهاد سازندگی) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم توجه برادران را جلب می‌کنم به این متنی که الان پیشنهاد شده است. این متنی است بسیار نزدیک به آنچه که در لایحه دولت بوده و حتی در یک مورد از آن یک مطلبی را بیشتر دارد و آن در واقع «تشکیل این دفاتر به درخواست وزیر مربوطه» است و آنطور که ما استنباط می‌کنیم و برخوردهائی که داشته‌ایم ودر آن قسمت‌هائی که جهاد ادارات فعال بوده. وزارت نفت بوده، وزارت نیرو بوده، مخابرات بوده اینها که فعال بوده یک کارهای ارزنده‌ای را داشته و به اعتقاد ما آنچه که آقایان وزراء هم این را خواسته‌اند به این لحاظ بوده که این یک وسیله‌ای است که می‌تواند بسیاری از مشکلات اداری‌شان را از این کانال حل بکند و یک وسیله‌ای برای به تحرک درآوردن خود تشکیلات اداری آن جاها باشد که به درخواست خودشان هم تشکیل می‌شود. در واقع وقتیکه به اینصورت «به درخواست» باشد وزیر اگر خدای نکرده (که این احتمالش البته خیلی کم است ولی از نظر قانونگذاری باید پیش‌بینی بشود) ناهمآهنگی را حس کرد و درخواستش را پس بگیرد عملاً به مفهوم تعطیل این دفاتر جهاد ادارات در آن وزارتخانه مربوط است. یک مطلبی که برادرها فرمودند که جهاد کارش از روستاها به شهرها کشیده خواهد شد. کارهائی که انجام شده که من بعضی‌ها را عرض خواهم کرد اینها همه کارهائی است که در جهتی است که امکانات ادارات به سمت روستاها هدایت می‌شود تا اینکه امکانات جهاد در شهرها بیاید. در مورد انقلاب اداری به هر حال جائی که باید در موردش تصمیم بگیرد، مجلس شورای اسلامی است. جهاد در این رابطه وظیفه قانونی برای خودش قائل نیست، اما هر کاری که تحرک باشد حرکت‌زائی در آن باشد، خلاقیت باشد طبیعی است که به‌عنوان یک الگو می‌تواند در جهت اصلاح وضعیت ادارات تأثیر داشته باشد. اما هدف دفاتر جهاد ادارات این نیست که برود نظام آن‌جا را بهم بریزد و بخواهد در آن‌جا انقلاب ایجاد بکند. آنرا باید مجلس حدود و نحوه‌اش را تعیین بکند. اما یک کار خوبی که انجام بشود واضح است که در محیط اثر مثبت می‌گذارد. آن‌چه که در قانون بودجه در سال‌های اخیر آمده است که سال 61 تبصرۀ 28 بودجه و سال 62 تبصرۀ 26 بوده است که دستگاهها می‌توانستند بیایند و پروژه‌هایشان را واگذار بکنند به جهاد یعنی در واقع دستگاه اجرائی یک طرح عوض بشود آن‌چه که جهاد به آن توانائی می‌داده که این کار را بکند در واقع همین دفاتر جهاد اداراتش بوده و اگر این نباشد در واقع آن توانائی جهاد لطمه اساسی در جهت پذیرفتن پروژه‌هائی که خود دستگاه اجرائی متقاضی این هستند که جهاد انجام بدهد به آن لطمه وارد می‌شود. کارهائی هم که جهاد در این رابطه داشته همانطوری که آقای زرهانی هم گفتند یک خط لوله سری در جنوب بوده، سدشهدا است که حدود 13 هزار هکتار را زیر کشت آبی می‌برد و با همآهنگی وزارت نیرو بوده و جالب هم این است اینها به‌عنوان یک مرکزی هم هست برای در واقع جمع‌شدن همان نیروهای حزب‌اللهی شاغل در ادارات که به‌عنوان نمونه این برادرانی که چاه شماره 3 نوروز را بستند و از فورانش جلوگیری کردند این برادران جهاد ادارات بودند بخش عمده‌اش هم برادران جهاد ادارات پالایشگاه نفت تهران بودند. از کارهای مهمی که بازداشته است طرح برق صنایع فولاد اهواز است که این کار عظیمی است و همینطور پست 63 دیمچه و نظائر اینها که طرحهای عمده بود که کارهای کوچک زیادی بوده که انجام شده و بدون اینکه بخواهد تداخلی پیش‌بیاورد یک وسیله و ابزاری است در دست وزیر در وزارتخانه‌ها که قدرت مانور به او می‌دهد و قدرت این را می‌دهد که وزارتخانه خودش را فعال بکند و الگوی خوبی در آن‌جا ساخته بشود و به درخواست خودش هم تشکیل می‌شود والسلام. حسینعلی رحمانی ـ نماینده دولت هم در این مورد اظهارنظر کند. رئیس ـ نماینده دولت نیستند. رهامی (مخبر) ـ نظر دولت در لایحه آمده است. رئیس ـ پیشنهاد آقای شبستری را قرائت کنید. منشی ـ ماده‌ای که آقای شبستری به عنوان ماده جدید پیشنهاد کرده‌اند. «ایجاد دفاتر جهاد در ادارات دولتی با کمک نیروهای شاغل همان دستگاهها با درخواست بالاترین مقام مسؤول دستگاه اجرائی». رئیس ـ 195 نفر حضور دارند. موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. قبل از تنفس به اسامی میهمانانمان اشاره می‌کنیم. میهمانان امروز مجلس شورای اسلامی که برای تماشای مجلس تشریف آوردند گروهی از خانواده‌های محترم شهدای شهرستان لنجان سفلی هستند و عده‌ای از معلمان و دانش‌آموزان دبستان دوشیزگان امامیه هستند و جمعی از معلمین و دانش‌آموزان مدرسه راهنمائی فیضیه هستند و عده‌ای از اعضاء انجمن اسلامی و کارگران شرکت «فیلکو» که ما به همه‌شان خیر مقدم می‌گوئیم و برای همه‌شان سعادت و سلامتی از خداوند می‌خواهیم و مخصوصاً خانواده‌های شهداء که ما برای آنها احترام فوق‌العاده‌ای قائل هستیم و برای شهدای آنها مقام عالی و برای خودشان اجر و صبر از خداوند تقاضا می‌کنیم. یک ربع ساعت تنفس می‌دهیم. (جلسه در ساعت 45/10 به‌عنوان تنفس و مجدداً در ساعت 12/11 تشکیل شد) رئیس ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. ما دو سؤال داریم که باید مطرح کنیم. قبل از طرح سؤالها اگر بتوانیم یک ماده دیگر را هم مطرح کنیم و بعد سؤال‌ها مطرح بشود خوب است (عده‌ای از نمایندگان ـ وقت کافی نداریم) پس دو سؤال مطرح بشود. 5ـ طرح سؤال آقای کیاوش از آقای وزیر کشور منشی ـ سؤال آقای سیدمحمد کیاوش از آقای وزیر کشور در خصوص علت قحطی آب در شهرستان اهواز و اقداماتی که تا کنون در زمینه آبرسانی انجام گرفته است. رئیس ـ این سؤال چون مربوط به شهرداری آنجا است از آقای وزیر کشور شده است، آقای کیاوش بفرمائید. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سؤال من از وزیر محترم کشور درباره کمبود آب اهواز مربوط به تاریخ 9/5/62 است (یعنی تابستان) در این تاریخ من از شهر اهواز و حومه بازدیدی داشتم که در حقیقت قحطی آب بود. اکثر اهالی شهر اهواز، شهر مقاوم، قهرمان پرور، جنگ‌زده مجبور شده بودند برای تأمین آبشان در بعضی از جاهائی که آب بود ظرف آب را بگیرند زیر شیرها قطره قطره آب بگیرند و در بعضی از مناطق هم در اثر نبودن آب له‌له می‌زدند و حتی در بعضی از درمانگاهها مثل درمانگاه آسیه آباد آب قطع شده بود در حالیکه مجروح جنگی هم آن‌جا بوده است. نامه‌هائی نوشته‌ام در همان تاریخ تلفنگرام‌هائی کرده‌ام حتی رونوشت هم به جناب آقای هاشمی دادم که وضع اهواز الان اینطوری است. پس این مسأله مربوطه به تاریخ 9/5/62 است نه اینکه مسأله جدیدی است، که این قابل ذکر بود. مسؤولیت آب اهواز مربوط به سازمان آب اهواز است. سازمان آب اهواز هم مربوط به استانداری خوزستان است به آن جهت ما از وزیر محترم کشور تقاضا کردیم که حضور پیدا بکنند و به حضورشان شرفیاب بشویم. اهواز محصور به 4 رودخانه است. رودخانه کارون، کرخه، جراحی، دز و رودخانه دیگری که در سطح آنها نیست شاوور است. پنج رودخانه یک شهری را احاطه کرده و مردمش دارند در تابستان له‌له می‌زنند. طبق آماری که در برنامه 5 ساله داده شده 30% آب کل مملکت از خوزستان می‌شود تأمین بشود. موضوع کمبود آب اهواز مسأله تازه‌ای نیست. ما از سال 60ـ61 و 62 به کرات که همۀ نامه‌ها الان موجود است به تمام ارگان‌هائی که احساس می‌کردیم روی این مسأله، مسؤولیت دارند تذکر دادیم. خود من نامه‌ای نوشته‌ام به سازمان آب در تاریخ 5/5/62 طی نامه 2779/8081 مدیر منابع آب آقای قهرمان قدرت‌نما جواب داده که تأمین آب آشامیدنی اهواز سال 68 تأمین می‌شود. با توجه به اینکه طرح تأمین آب آشامیدنی 5 میلیارد ریال بودجه می‌خواسته است 3 میلیارد و نیم این بودجه هم پرداخت شده یک میلیاردش هم در اعتبار سال جاری است یعنی کل بودجه پرداخت شده و هنوز کوچکترین اقدامی درباره آبرسانی به این طریقی که الان من آمار می‌دهم تأمین نشده است الان مسأله آب آشامیدنی مطرح است نه آب کشاورزی که خود بحث جداگانه‌ای دارد که از یک میلیون و /500 هزار هکتار زمین در خوزستان الان فقط /150 هکتار دقیقاً طبق اصول آبیاری، آبیاری کامل می‌شود و بقیه‌اش مانده است. تولید آب آشامیدنی اهواز طبق گزارشی که سازمان آب اهواز داده در نامه 2937 می‌فرماید که 121 هزار مترمکعب است که این مقدار برای فقط 450 هزار نفر تأمین شده بوده. اما در همین نامه می‌نویسند اهواز الان بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. اگر برای یک نفر ده لیتر هم روزانه آب مشخص بشود معلوم می‌شود که ما چه‌قدر آب در خوزستان کم داریم. آیا واقعاً راست می‌گوئیم که له‌له می‌زنند یا فقط لغت ادیبانه است. خود سازمان آب اهواز می‌نویسد، آب موجود و تولیدی الان یک سوم نیاز آب آشامیدنی مردم را نمی‌توانند تأمین بکنند. منابع آب در اهواز پنج پمپ در علی بن مهزیار است که الان سه تا از این پمپها مدتها است خراب است خود این سه پمپ اگر تعمیر می‌شد 120 هزار متر مکعب در شبانه روز به آب اهواز اضافه می‌شد که متأسفانه نشده است. پروژه عمرانی آب آشامیدنی وجود دارد که بزرگترین پروژه خوزستان است که قرارداد این سال 55 بسته شده است به مبلغ 113 میلیون تومان. پیمانکار بنا بوده چهارده ماهه بدهد بعد هجده ماه تمدید شده بعد از هجده ماه هم تا الان از سال 55 تا حالا راکد مانده و الان یک مقداری ابزار هم آنجا مانده و روزبه‌روز از بین می‌رود. برای اینکه وقت مجلس را زیاد نگیرم فقط همین‌قدر اضافه می‌کنم که اگر این 25 تانکر که مجلس به کمک برادر ارجمندمان آقای هاشمی رفسنجانی تهیه کرد و امسال به اهواز فرستاده نمی‌شد یقیناً یک تعداد زیادی از تشنگی می‌مردند و همین برنامه الان برای سال 63 وجود دارد. یعنی 60 و 61 و 62 و به این طریق که الان پیش رفته در سال 63 هم همین کمبود آب، همین وضع در خوزستان خواهد بود. اخیراً هم آقای شیخ محمد یزدی اطلاع دارند که نایب امام جمعه اهواز نامه‌ای به آقای شیخ محمد یزدی نوشته‌اند و دوباره تقاضا کرده‌اند که سال آینده باز همین وضع پیش است کمک کنید باز از همان مبلغ یک مقدار حداقل تانکر هم برای ما بفرستید تا بیم آنکه مردم به قحطی آب بیفتند نباشد. دو پیشنهاد برای تأمین آب آشامیدنی در اهواز هست یکی اینکه این پروژه هرچه زودتر به‌راه بیفتد یکی اینکه تا حالا باید طرحهای ضربتی در اینجا بوجود آمده باشد. از آقای ناطق نوری برادر ارجمندمان استدعا می‌کنم توضیحاتی بدهند که برای سال آینده چه مطالبی پیش‌بینی شده و آیا در سال آینده باز همین وضع ادامه پیدا خواهد کرد یا نه؟ والسلام علیکم و رحمةالله. رئیس ـ آقای ناطق بفرمائید. ناطق نوری (وزیر کشور) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم در رابطه با سؤال برادر عزیزمان جناب آقای کیاوش همانطوریکه خود ایشان هم اشاره فرمودند سؤال مربوط به چند ماه قبل بود که نوبت آن نشده بود و بطور طبیعی روی سیر سؤالات مجلس حالا نوبت آن شده ... رئیس ـ ما بخاطر مسأله استیضاح این سؤالات مربوط به وزارت کشور را گذاشتیم تا تکلیف استیضاح روشن بشود. ناطق نوری ـ این توضیح لازم بود و همانطور که خود جناب آقای کیاوش اشاره فرمودند خوزستان غیر از خود استان و مخصوصاً شهر اهواز مسأله هجوم جمعیت به لحاظ منطقه جنگی مسأله است و طبیعی است که شهری که در سالهای 59ـ60 که به علت آتش توپخانه دشمن و شرایط جنگی امکان فعالیت در آن کمتر بود و مشکل بود و پیمانکارهای داخلی و خارجی هم نمی‌توانستند آنجا کار بکنند و امکان افزایش آب که مورد نیاز جمعیت آنجا بود، نبود با توجه به این مسأله من عرض می‌کنم که اقداماتی که اجمالاً انجام شده چون متن سؤال جناب آقای کیاوش این است که در شهرستان اهواز قحطی آب است و در اغلب روستاها بی‌آبی بزرگترین خطر را ایجاد کرده و از اول انقلاب تاکنون چه اقداماتی جهت آبرسانی و کمبود آب آشامیدنی شهر صورت گرفته. این متن صحبت و سؤال ایشان است. در رابطه با قحطی آب که ایشان فرمودند در آن روزی که ایشان اشاره فرمودند اتفاقاً همان روزها بعلت کندن مسیرها طی سؤال که از منطقه شده و جوابی که آمده این است که از سازمان آب و سایر مراکز بعلت کندن مسیرها برای گاز و امثال آن لوله‌ای سوراخ شده بوده و نتیجتاً آب قطع شده بوده که طبق مدارکی که ما داریم و مسؤول فرودگاه هم که نگران بی‌آبی بود و با حضرتعالی هم صحبت کرده بودند خود او نوشته است که بعد از 24 ساعت سریعاً به وضع فوق‌العاده آن روزها رسیدگی شد. اما اصل قضیه این است که در شهری که 450 هزار نفر باید زندگی بکنند و برای آنها باید آب تأمین بشود خوب الان جمعیت آنجا خیلی زیادتر شده و قریب یک میلیون جمعیت است. بعلاوه اینکه مسأله تأمین آب برای جبهه هم هست، انتقال آب با تانکرها به جبهه هم هست و این مشکلات هم در این رابطه هست. اما اقدامی که شده است. راجع به روستاها ایشان اشاره فرمودند، تأمین آب روستاها ابتدا به ساکن مربوط به وزارت کشور نیست. تأمین آب روستاها با بهداشت محیط است که زیر نظر بهداری است. اما با این وصف اقداماتی که شده من فهرست روستاهایی که وسیله سازمان آب از آب تصفیه شده شهری در اطراف اهواز برخوردار هستند من لیست آن را آورده‌ام که اینجا خدمتتان چند موردش را می‌خوانم. جاده روستای زرگان با استعداد تقریبی 430 خانوار آنجا شیر فشاری از آب تصفیه شده شهر قرار دارد و تعاونی آموزش و پرورش مقابل زرگان باز شیر فشاری هست. جنب فرودگاه مرکزی که 400 خانوار است انشعاب به آن داده شده و جاده ماهشهر 1000 خانوار شیر فشاری نداشته و حالا نصب شده، هادی آباد شیر فشاری نداشته حالا نصب شده و کوت سید صالح جاده کوت عبدالله و روستای کوت عبدالله و گندمکار اینها با 461 خانوار و 500 خانوار و از قبیل اینها شیر فشاری نداشته نصب شده و در کوت عبدالله انشعاب داده شده و همچنین جاده خرمشهر که اسامی روستاهای آن اینجا ثبت است 2000 خانوار شیر فشاری نداشته فشاری داده‌اند و همچنین به بعضی از آنها انشعاب داده‌اند. این اجمالی از اقدامی است که شده است. شیر فشاری معنایش این است که لوله‌کشی برای همه خانه‌ها و خانواده‌های روستایی نیست، اما آب به روستا برسد و این روستاها نزدیک شهر هستند. و نتیجتاً چند شیر در کوچه گذاشته می‌شود و مردم می‌آیند از آن استفاده می‌کنند. با اینکه کار اصلی وزارت کشور و یا استانداری نیست اما در عین حال این اقدامات به علت ضرورت امر انجام شده است. اما راجع به طرحی که فرمودید و سؤال فرمودید که بعد از انقلاب تا حالا چه اقداماتی صورت گرفته؟ خود حضرتعالی هم اشاره فرمودید که طرح و پروژه‌ای از قبل بوده که این طرح همین‌طور ادامه دارد. ما از سازمان برنامه و بودجه سؤال کردیم در رابطه با اقداماتی که در شهر راجع به این طرح انجام شده شما هم نظرتان را بدهید. غیر از اینکه ما از استانداری نظر خواستیم و استانداری نظر داده از برادرهای سازمان برنامه و بودجه هم ما نظرخواهی کردیم و آقایان نظرشان را داده‌اند که من قسمتی از خدمتتان عرض می‌کنم. کمبود آب اهواز همان‌طور که باز برادرمان آقای کیاوش اشاره کردند 120 هزار مترمکعب آب کم دارد. (کریمی ـ این مقدار تولید می‌کند) خیر، الان گفتند 120 هزار مترمکعب کم دارد گزارش ما هم همین است، سازمان برنامه هم همین را می‌گوید و طرحی که الان در دست اجرا هست این 150 هزار مترمکعب آب را تأمین می‌کند یعنی اگر ان‌شاءالله این طرح به پایان برسد بیش از آن مقداری که مورد نیاز اهواز هست آب تأمین می‌شود. اجمالاً من کارهای انجام شده در این طرح را که سازمان برنامه برای ما فرستاده خدمت برادرها عرض می‌کنم. ساختمان منبع بالای کوه که مبلغ قرارداد است، تعدیل پرداخت شده است، هزینه تا پایان سال 61 هست، اعتبار سال 62 هست، همه اینها هست، من خلاصه آنرا عرض کنم، سازمان برنامه گزارشی که به ما داده نوشته است که ساختمان منبع بالای کوه 96 درصد کارش انجام شده است. کارهای ساختمانی تصفیه خانه 83 درصد انجام شده است. تهیه و نصب تجهیزات تصفیه خانه تهیه آن صددرصد و نصب آن پانزده درصد انجام شده است تهیه و نصب لوله‌های 1400 میلی متری تهیه آن صددرصد و نصب آن 90 درصد تهیه و نصب لوله‌های 1200 میلی متری 80 درصد انجام شده است. این آماری است که از سازمان برنامه و بودجه خواستیم، برادرمان آقای مظاهری معاون همآهنگی و امور مجلس سازمان برنامه و بودجه برای ما فرستاده است و اعتباری که برای این طرح هم در این سالها تخصیص داده شده بوده آن را هم برای ما بیان کرده‌اند که چه مقدار اعتبار برای این طرحها تخصیص داده شده، در هر سال چه قدر اعتبار، و این هم جذب آن اعتبارات است و اجمالاً کاری که انجام شده که باز همان طوری که ایشان فرمودند طرح تا بخواهد انجام بشود و به پایان برسد یک مقداری مشکلات دارد که ما باید با همان کیفیت به هر حال یا با تانکر یا با غیر تانکر یا کارهای فوق‌العاده ان‌شاءالله اقدامی بکنیم که گرفتار کمبود نباشند تا ان‌شاءالله طرح به نتیجه برسد. رئیس ـ آقای کیاوش بفرمائید. کیاوش ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم البته آن خطری که من آنجا نوشته‌ام خطر به اصطلاح سیاسی نیست چون مردم مقاوم این مملکت الحمدالله در مقابل این ابتلاها و آزمایش‌هایی که از طرف خداوند از اینها به عمل آمد استقامت و پایداری و صبر آموختند و امتحان خودشان را هم دادند. بیشتر خطرات ناشی از کارهایی است که ممکن است در اثر گرفتاریها انجام بدهند. یکی از خطراتی که می‌شود الان در مجلس به آن اشاره کرد این است که لوله‌های آبی هست که از اهواز منشعب شده رفته به صنایع پتروشیمی، شیمیایی رازی، آغاجاری و وسایل خنک کننده شرکت نفت در شهرهای مختلف این لوله‌ها از این روستاها رد می‌شود. در اثر کمبود آب می‌آیند این لوله‌ها را سوراخ می‌کنند و برای مثلاً برداشتن یک کاسه یا یک سطل آب یک دفعه می‌بینی مبالغ زیادی از آب می‌رود صحرا را می‌گیرد. صنایع ما از بین می‌رود، وزارت نفت می‌تواند در این باره گزارش بدهد و وسایل خنک کننده ما که خودمان رفتیم دیدیم از کار افتاده. منظور از این سؤال من که اینجا مطرح کردم این بود که بیشتر به فکر این مسأله باشند که ان‌شاءالله در تابستان آینده چنین مسایلی پیش نیاید، خطرات ناشی از این سهل انگاری‌ها با مردم روبرو نشود. با آرزوی موفقیت بیشتر جناب آقای ناطق نوری در کارهایشان و پیگیری مسأله آب در خوزستان و بهبود مردم مخصوصاً از این نظر در تابستان آینده. والسلام علیکم. رئیس ـ به کمیسیون میرود؟ کیاوش ـ خیر. 6ـ طرح سؤال آقای بازقندی از آقای وزیر کشور و ارجاع آن به کمیسیون رئیس ـ سؤال بعدی را مطرح بفرمائید. منشی ـ آقای بازقندی بفرمائید. بازقندی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ابتداء متن سؤال را عرض کنم بعد مواردی که باید صحبت بشود. مطالبی را بیان کنم. دو مورد بود که از رادر عزیزمان وزیر محترم کشور سؤال کرده بوده در ارتباط با ده ریال که به‌عنوان عوارض از هر کیسه سیمان کارخانه سیمان درود گرفته می‌شود. یکی در ارتباط با اینکه آیا این مجوز قانونی دارد یا ندارد؟ بند اولش این است: گرفتن ده ریال از هر کیسه سیمان کارخانۀ سیمان شهرستان درود طبق چه قانونی و مجوزی گرفته می‌شود و بند دوم این است که: برداشت آن مبلغ از بانک با امضاء چه کسانی و در چه راهی به مصرف می‌رسد و آیا تاکنون رسیدگی شده یا خیر؟ این یک تومان را از مدتها قبل افرادی نشستند کنار همدیگر به‌عنوان اینکه این شهر از نظر بهداشتی و دود و گرد سیمان اذیت می‌شوند، از نظر بهداشتی شهر نشستند، رئیس کارخانه نشست، عدۀ دیگری که من صلاح نمی‌دانم که اسامی آنها را ببرم. برای هر کیسه سیمان که به فروش برسد یک تومان به‌عنوان عوارض بگیرند. عوارض را خوب می‌دانیم که گرفتن عوارض باید مجوزش از مجلس شورای اسلامی گرفته بشود و متأسفانه عده‌ای از مسؤولین اجرائی هم در این نشست بوده‌اند، که تعجب از این است که آیا اینها چرا از قانون بی‌خبر باشند بدون اجازه از مجلس شورای اسلامی و از دولت یک تومان به هر کیسه سیمان اضافه بکنند. از تاریخ 25/6/59 این عوارض گرفته می‌شود. عوارض این چند ماه را عرض می‌کنم. (البته این چند ماه در سال 59 تولید کارخانه آنگونه‌ای که مطلوب باشد، نبود، تولیدش حد وسط بود، مثل الان تولید بسیار جالبی با تلاش مهندسین و کارگران و کارمندان، آن‌موقع اینگونه تولید نداشت) در تاریخ 25/6/59 تا پایان روز 30/7/59 با توجه به اینکه تولید در سطح پائین بوده 63 هزار تومان (خرده‌اش را من نمی‌خوانم) به‌عنوان عوارض گرفته شده آبان ماه 73 هزار تومان، آذر ماه 65 هزار تومان، دی ماه 76 هزار تومان، بهمن ماه 67 هزار تومان، اسفند ماه 77 هزار تومان، البته این‌را هم به‌عنوان این گرفته‌اند، عرض کردم برای بهداشت شهر و به‌عنوان اورژانس ساختن برای مردم. این روال ادامه داشت تا اینکه بعد از فرمان هشت ماده‌ای امام به هیأت پیگیری امام شکایاتی کردند، فرماندار بروجرد را خواستند، بخشدار درود را خواستند در این ارتباط که جناب آقای ناطق خودشان در جریان هستند و آن روز هم در این جلسه اشاره‌ای به آن کردند که این خلاف قانون است، حالا گرفته‌اند، به‌عنوان دلسوزی، به‌عنوان اینکه خودش خدمتی باشد، متأسفانه از آن به بعد هم که تذکرات پی‌درپی داده می‌شد، بی‌توجه به این مسأله ادامه به کار می‌دادند برای گرفتن این ده ریال، روزی که من این سؤال را دادم با جناب آقای ناطق صحبت کردم، ایشان مستقیماً با استاندار محترم لرستان تماس گرفتند و نامه نوشتند برای آن کسانی که این ده ریال را می‌گیرند، که قطع بشود. غیرقانونی است. استاندار محترم هم نامه نوشته که در جریانش هستم که نوشته: در اسرع وقت این ده ریال قطع بشود و حسابرسی هم بشود و تاکنون از این تاریخی که این ده ریال را می‌گیرند نه بیلان کار به مردم داده‌اند و نه حسابرسی شده است و این پول را هم که می‌گیرند به‌عنوان فرد، به‌عنوان شخص به این طرف و آن طرف داده می‌شود که نه حسابرسی و نه بیلان کار داده شده. از جناب آقای ناطق تقاضا می‌کنم که در این رابطه اگر چنانچه مطالبی دارند که قهراً دارند، ان‌شاءالله بدهند تا اینکه ببینیم به چه صورتی درمی‌آید. رئیس ـ آقای وزیر کشور بفرمایند. ناطق نوری (وزیر کشور) ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم باز سؤال برادرمان آقای بازقندی هم از قبل است که بعلت همان برنامه‌های استیضاح متوقف شده بود که در نوبت قرار گرفت. در رابطه با این یک تومان اضافه کردن به پول سیمان من در آن روزی هم که برای استیضاح خدمتتان آمده بوده، اشاره‌ای کردم که این آقای فرماندار قبل را که زمان من هم ایشان فرماندار نبوده‌اند بخشدار آن منطقه بودند، بعداٌ فرماندار جائی دیگر شده بودند، ستاد پیگیری ایشان را خواسته بود و صحبت شده بود. اما سیر کار را من خدمت برادرها عرض می‌کنم که چیست و اقداماتی که شده، همانطور که ایشان فرمودند قضیه از سال 59 است، یعنی آن زمانی که ما در خدمتتان اینجا بودیم و باید گفت اوائل آن دورانی بود که خدمتتان رسیدیم. از آن زمان در شهر درود عده‌ای جمع شدند، بعضی از روحانیون که آن موقع چون امام جمعه محترم نبودند، امضائی که هست به‌عنوان نماینده روحانیت است. نماینده روحانیت آن سال 59 و بخشدار آن موقع مسؤول جهاد سازندگی و نماینده سپاه آن زمان و نماینده کارخانه دور هم جمع شدند در سال 59 و گفتند که این شهر درود که این کارخانه داخل شهر درود قرار دارد (برادرها که تشریف برده‌اند، می‌دانند) و گرد و غبار و سیمان و این وضع مردم و مشکلاتی که به بار می‌آورد، خوب است که تصمیمی بگیریم و بگوئیم که یک تومان هر کیسه را بدهند که ما اینجا اورژانسی تشکیل بدهیم و لااقل عوارضی را که برای مردم شهر به بار می‌آورد، اینرا جبران بکنیم با تشکیل یک درمانگاه، با یک اورژانس و از قبیل اینها (این سال 59) هیأت امنائی تشکیل دادند که صورتجلسه آن اینجا هست که امضاء کرده‌اند که چه جوری این پول را بگیرند و به چه مصرفی برسانند و چه کسی حق برداشت داشته باشد. اینها را هم آن موقع نوشته‌اند خوب این روال ادامه پیدا کرد تا بعد (آن موقع که باز من نبوده‌ام) معاون استانداری همان موقع نامه‌ای نوشته است. در تاریخ 15/2/60 معاون عمرانی استانداری نامه‌ای به مجتمع صنعتی کارخانه سیمان و فارسیت درود نوشته با ارسال فتوکپی نامه ... گروه صنایع و مصالح ساختمانی هیچگونه وجهی بابت عوارض سیمان و بدون مجوز قانونی قابل دریافت نیست (سال 60، یعنی استانداری آن موقع اقدام کرده بوده) و وضع هرگونه عوارض و دریافت این وجه از محل فروش سیمان و غیره بایستی قبلاً به استانداری اعلام تا در صورت تصویب در مراجع قانونی‌اش به مرحله اجرا درآید این نامه را ایشان برای کارخانه نوشته است. آن موقع کارخانه این جواب را داده، باز این جواب هم جالب است در 21/2/60 همان موقع در همان برج جوابی که رئیس کارخانه به معاون ما داده است بازگشت به نامه شماره ... به ضمیمه کپی نامه گروه صنایع و مصالح ساختمانی موضوع عوارض سیمان، برادر عزیز این قبیل مکاتبات وقت‌گیر موجبات همان کاغذ بازیها را فراهم خواهد کرد. همه مقامات استان از چگونگی آن مطلع هستند (البته آن موقع نوشته) حتی جناب نخست‌وزیر هم در جریان هست (در سال 60) و خود اقدام کننده نیز از چگونگی امر واقف. لذا بهتر است بگذارید کار انجام شود. تنها این مورد نیست که غیرقانونی است، بلکه (یک جمله هم نوشته است که من نمی‌خوانم) در سال 60 معاونت استانداری به مسؤول کارخانه نوشته، استاندار ما در سال 62 همانطور که باز برادرمان آقای بازقندی هم اشاره فرمودند، در 16/8/61 استاندارمان برادر عابدینی بخشنامه کرده به کلیه فرمانداریها، بخشداریها و شهرداریها. برادران موظف می‌باشند قوانین مربوط به بخشداری، شهرداری را دقیقاً اجرا نموده و در مواردی که قانون برای برادران مشخص نیست از حوزه معاونت عمرانی کسب تکلیف نمایند. به هیچ عنوان اخذ مالیات و جرائم خارج از مقررات قانونی جایز نمی‌باشد و خلاف شرع مقدس است. ایشان بخشنامه را در تاریخ 16/8/61 به همه جا کرده، آنجا فرماندار و بخشدار عوض می‌شود. این هیأت امنای آن کارخانه، کار خودشان را می‌کردند به اعتبار اینکه از اول تصمیمی گرفته شده بود. تصویب آن موقع کرده بودند (سال 59) دیگر حالا کاری به بخشدار و فرماندار هم که عوض می‌شد نداشت. همان مقررات سال 59 انجام می‌شده، نماینده سپاه استعفا می‌دهد، نماینده جهاد نیست، بخشدار نیست و در عین حال ما باز اقدام کردیم، همانطور که آقای بازقندی هم اشاره کردند در تاریخ 19/6/62 در حضورشان اینجا ما تلفن کردیم، مجدداً آقای عابدینی استاندار محترم به کارخانه سیمان درود دستور می‌دهد تا اطلاع ثانوی (به کارخانه می‌گویند) و رسیدگی به مسائل قانونی عوارض از طرف مقامات ذیصلاح از گرفتن عوارض مأخوذ از فروش سیمان خودداری فرمائید. رونوشت آن هم به بخشداری درود، شهرداری درود، هیأت امنای اورژانس جهت اطلاع و ارسال ریز کلیه وجوه دریافتی از بدو شروع به اخذ عوارض تاکنون همه اینها را هم استاندار اقدام کرده و نوشته، مسافرتی را من خودم به لرستان داشتم امام جمعه محترم درود در آنجا تشریف داشتند، ایشان گفتند آقا این چه اصراری است که دائم می‌گوئید این یک تومان را چرا می‌گیرید؟ ما اینجا این اورژانس را راه انداختیم و این کار برای مردم است، مردم بیچاره اینجا گرد و غبارش را می‌خورند و اینطوری است الان هم در پاسخ برادرمان آقای بازقندی در نهایت بگویم این سیر اقدامات قانونی وزارت کشور است که الان بخشدار هم آنجا عضو نیست یعنی شرکت نمی‌کند و نیست ضمن اینکه جلسه‌ای خود شما تشریف داشتید در یک جلسه‌ای در تاریخ ... اگر، بله حضرتعالی و امام جمعه محترم درود که مکه مشرف بودند و آقای صحفی نماز آنجا می‌خواندند جلسه‌ای در دفتر امام جمعه ساعت 30/2 بعد از ظهر آن جمعه در حضور آقای صحفی آقای خراسانی آقای بخشدار و شما و محافظینتان که از سپاه بودند جلسه‌ای تشکیل شده آنطور که گزارش را مسؤول و معاون سابق کارخانه آقای خراسانی برای ما فرستاده «در مورد مسأله اورژانس و مخارج شهرسازی عمران روستاها که از محل عوارض تأمین می‌گردید بحث و تبادل نظر شد مقرر شد تا سه ماه هیأت امناء اسناد هزینه و چگونگی صورت هزینه‌ها را به شما بدهد. یعنی هزینه‌ها را به شما بدهد، ایشان نیز سؤال خود را پس بگیرند» یک همچنین چیزی در آنجا خود آقایان صحبت کرده بودند در عین حال عرض کنم که ربطی به وزرات کشور هم ندارد قضیه الان هم اینطور است که مسؤول کارخانۀ سیمان و حضرت امام جمعه در رابطه با این قضیه هستند که دریافت پول هم به حسابی است که آقایان برداشت می‌کنند و به مصرفی خودشان می‌رسانند آن اقدام از هر طریقی باید بشود آن را آقایان اقدام می‌توانند بکنند اجمالاً این مقداری که مربوط به وزارت کشور می‌شد، این سیری است که من تقدیم حضورتان کردم. رئیس ـ آقای بازقندی نظرشان را بگویند. بازقندی ـ باید عرض کنم که این جوابی که جناب آقای ناطق دادند این جواب، جواب نه قانونی است نه شرعی است که این است که هیچ ارتباطی به ما ندارد پس این مسائل خلاف قانون را باید کی حل بکند؟ این مسائلی که در ارتباط با هر وزارتخانه‌ای است مسؤول وزیر آن وزارتخانه است آیا استاندار، نماینده دولت در استان نیست؟ هر خلاف قانونی که انجام بگیرد کسی نباید جلو آن را بگیرد؟ این است که اگر جلو اینجور کارها گرفته نشود فردا 2 تومان می‌کنند و بعد عرض کردم مدتی که این عوارض را می‌گیرند نه حسابرسی شده نه بیلان کار داده‌اند و در جلسه‌ای که همانطور که اشاره فرمودند داشتیم حتی آمدند گفتند که سؤالی کردید یک تومان قطع می‌شود بعد مردم به شما نفرین می‌کنند چه می‌کنند ... گفتیم که خوب اگر خلاف شرع و خلاف قانون سؤال کرده‌ام بسیار خوب خود مسؤولین تشخیص می‌دهند اگر به حق من سؤال کرده‌ام خوب بگذار نفرین بکنند و بنابراین شد که بعد از یکی دو هفته بیلان کار را به مردم بدهند این عوارضی که می‌گیرند روی بودجه درود تأثیر می‌گذارد بودجه‌ای که به استان می‌رود استان می‌گوید درود همچنین درآمدی دارد پس بودجه‌اش را نباید همانطوری که از اول می‌داده‌ایم بدهیم نه باید یک مقدار کسر بشود آیا نباید درباره اینجور مسائل رسیدگی بشود؟ و این درست نیست که یک وزیر مربوطه بگوید این مسائل به من هیچ ارتباطی ندارد و دخالتی ندارد انی مسائل مربوط به شماست شما نامه نوشته‌اید استاندارتان نامه نوشته خوب با قاطعیت باید بایستید حساب بخواهند اینطوری نیست که هر کسی کاری انجام داد بگوید من اینکار را انجام می‌دهم بخاطر مردم بله قانون هم بخاطر مردم است. اینکه نمایندگان محترم در اینجا می‌نشینند این همه وقت صرف می‌کنند این هم بخاطر مردم است قانون بخاطر مردم است اگر کسانیکه شما اسم برده‌اید قانون را مراعات نکنند کی باید مراعات بکند اگر ما خودمان قانون را مراعات نکنیم و از قانون دفاع نکنیم پس کی باید از قانون دفاع بکند در همین کارخانه سیمان من نمی‌دانم چرا وزیر صنایع باز در این قسمت نمی‌رسد در همین کارخانه سیمان که این هم باز مربوط به شما می‌شود آمده‌اند دایره سیاسی ایدئولوژی من نمی‌دانم برای کارخانجات چه صیغه‌ای است که در خانه سیمان درود قرار داده‌اند من نمی‌دانم این مسائل را کی باید برسد؟ (یکی از نمایندگان ـ وزیر صنایع) عرض کردم وزیر صنایع خوب این را که باید برسند (رئیس ـ خوب حالا وزیر کشور فعلاً به سؤال جواب می‌دهند) و اینکه جناب آقای ناطق نوری به این مسائلی که بگویند بما ارتباطی ندارد و شانه از زیر بار خالی بکنند اینطوری نیست و من سؤالم را به کمیسیون سؤالات ارجاع می‌دهم که آنجا رسیدگی بکنند و بعد به نتیجه مطلوب برسیم. رئیس ـ آقای ناطق نوری بفرمائید. یکی از نمایندگان ـ لطفاً سؤالی که مربوط به یک وزیر نمی‌شود مطرح نکنید. رئیس ـ اگر مربوط به وزیر نشود ما طرح نمی‌کنیم اما این از یک جهت به هر حال فرمانداری و شهرداری اینها ... ناطق نوری (وزیر کشور) ـ عرض کردم که این قضیه اصلش مال سال 59 بوده، تخلف و این هم که خلاف هست مسلم است که خلاف قانون است و ما هم اقدام کردیم آنچه که در ارباب جمعی ما هست فرماندار و بخشدار است که الان آنها هیچ سهمی در این رابطه ندارند و نه امضاء دارند نه حق امضاء دارند دخالت می‌کنند تنها رئیس کارخانه هست و امام جمعه هیچکدامش را هم ما نمی‌توانیم بایستیم بگوئیم آقا شما نه، ما می‌توانیم اقدام قانونی کنیم به رئیس کارخانه بگوئیم اینکار را نکن اما اگر آن ادامه داد شما می‌توانید از وزیر مربوطه سؤال کنید می‌توانید از قوه قضائیه از آن طریق پیگیری کنید ربطی به ما ندارد الان در آنجا دایره سیاسی ایدئولوژی راه می‌اندازند خوب به من چه ربطی دارد وزارتخانه‌های دیگر را از دیگران می‌توانید سؤال کنید وزیر کشور که حکیم باشی همه وزارتخانه‌ها نیست والسلام. رئیس ـ خوب سؤال می‌رود به کمیسیون. سؤالاتی که رسیده اعلام کنید. 7ـ اعلام وصول سؤال آقای احمد بهشتی از آقای وزیر کشور منشی ـ سؤال آقای احمد بهشتی از وزیر محترم کشور در رابطه با اقداماتی که وزارت کشور در مورد گزارشات شهرستان فسا تا حال انجام داده چه بوده است؟ 8ـ اعلام وصول سؤال آقای همتی از آقای وزیر راه منشی ـ سؤال آقای همتی از وزیر محترم راه در رابطه با فعال نبودن پیمانکاران جاده مشکین شهر و اهر. 9ـ اعلام وصول سؤال عده‌ای از نمایندگان از آقای وزیر مشاوره و سرپرست سازمان برنامه و بودجه منشی ـ سؤال عده‌ای از نمایندگان محترم از وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه در رابطه با طرح خرید و توزیع برنج داخلی. رئیس ـ اسامی غائبین را بخوانید. منشی ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم جلسه امروز سه‌شنبه مورخ 1/9/62 غایب غیرموجه آقای حمزه‌ای نماینده اسدآباد. تأخیرهای غیرموجه عبارتند از: آقایان امین ناصری 29 دقیقه، بیانی 33 دقیقه، باباصفری 60 دقیقه، موسوی 28 دقیقه، خانم طالقانی 45 دقیقه، فردوسی‌پور 17 دقیقه، کمالی 40 دقیقه، خزاعی 90 دقیقه، معزی 20 دقیقه، ناطق نوری 17 دقیقه که در پرونده‌شان ضبط می‌کنیم. 10ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس ـ جلسه بعدمان روز پنج‌شنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه بقیه دستور هفتگی که اعلام شد به اضافه استعفای آقای دوزدوزانی که مطرح می‌شود. ختم جلسه اعلام می‌شود. (جلسه در ساعت 12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی