جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه526 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه526 )

  • یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۶۲

1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید نایب رئیس (محمد یزدی) – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با حضور 185 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه ادامه استیضاح آقای وزیر کشور است. تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء‌بالقسط و لا یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی و اتقوالله ان الله خبیر بما تعملون. وعدالله الذین آمنوا و عملوا الصالحات لهم مغفرة واجر عظیم. والذین کفروا و کذبوا بایاتنا اوئلک اصحاب الجحیم. یا ایهاالذین آمنوا اذکروا نعمت الله علیکم اذهم قوم ان یبسطوا الیکم ایدهیم فکف ایدیهم عنکم و اتقوالله و علی الله فلیتو کل المومنون (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 7 الی آیه 11 سورة المائدة» 2- بیانات قبل از دستور آقایان : پور استاد، حمید زاده ، مجید انصاری و منتجب نیا رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای پور استاد نماینده تهران پور استاد – سلام علیکم. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم با سلام به امامت امت و امت امام و تبریک پیروزیها و ایام الله و لعنت به صدام و صدامیان در یکی از کتابهای مرحوم دکتر شریعتی خوانده‌ام که انقلاب‌های دنیا همیشه توسط پابرهنه‌ها و طبقه سومی‌ها به ثمر می‌رسد و روشنفکران از آن بهره‌برداری می‌کنند و در آخر هم به انحراف می‌کشانند کجائی‌ ای دکتر شریعتی تا ببینی که دوستان آن روزت درست مصداق همین جمله شده‌اند دگرانی به دنبال روحانیت مبارز و پیروی از مرجع تقلیدشان و لبیک به رهبرشان انقلاب کردند و رهبر انقلاب با بزرگواری خاص خودشان حکومت را به آنها سپردند دیدیم که چه فضاحتی به بار آوردندو انقلاب را می‌خواستند به بیرانه بکشند تا آنچا که با برژینسکی ملاقات کردند و علیه همین انقلاب و رهبر توئطه نمودند منافقین این کثیف‌ترین ، رذل‌ترین پست ترین گروهکهای تاریخ بشریت که در خون آشامی روی هیتلر را سفید کرده‌اند که نه به نوامیس مردم و نه به زن و بچه شیرخوار رحم نکردند این عناصر سیاه را اولاد خود خواند و ابوالمنافقین شدند این یار صدیق مصدق به طرفداری از شاه پشت قرآن امضا نموده بود و در آخرین نطقش هم گفت شاه باید سلطنت کند نه حکومت. پیرو مقلد شریعتمدار که شریعتمداری تا این اواخر هم یک کلمه علیه شاه صحبت نکرد این رهبر نهضت آزادی ورشکسته که در حزبش افرادی همچون حسن نزیه، امیر انتظام ، صادق قطب زاده ، علی بابائی ، مهندس سحابی که علیه روحانیت و ولایت فقیه در همکاری منافقین در همین خیابان خزانه میتینگ می‌دادند را به دور خود جمع کرده است و هم اینها این جمعیت را از پاریس رهبری می‌کنندو به دستور اربابانشان می‌خواستند همچون چهارده اسفند که پا به پای بنی صدر ایستادند فتنه‌ای دیگر بپا کنند که من در اینجا از وزارت محترم کشور به خاطر جلوگیری از این فتنه به خاطر جلوگیری به موقع از این فتنه تشکر می‌کنم که حزب الله هم جوابشان را دادند و حالا به خیال خام خود دارند مظلوم نمائی می‌کنند ولی دیگر حنای شما رنگ ندارد و اگر بزرگواری امام عزیز و تذکرهای برادر عزیز جناب آقای هاشمی رفسنجانی نبود حزب الله به عنوان فریضه بعد از هر نمازی بر شما نفرین می‌فرستاد و همین جلوگیری‌ها بود که عقده شد و روز جمعه گذشته ترکید و حزب الله فکر می‌کرد شماها را به اوین می‌برند وگرنه تا گور شماها را تعقیب می‌کرد. من گاهی فکر می‌کنم که بعد از این همه حوادث چرا من زنده مانده‌ام بعد به این نتیجه می‌رسم شاید به خاطر شهادت بعضی از موضوع‌هاست که باید به عرض ملت ایران برسد مردم از این روشنفکرها در تاریخ گذشته هیچ خیری ندیدند این آقایان در گذشته یک مقداری مخالفت با شاه مثلا می‌کردند و حزب الله و مردم کوچه و بازار هم فکر می‌کردند که این‌ها اصالتی دارند هر عمل خودشان را سعی می‌کردند که مثلا یک جوری به این‌ها متصل کنند داستان چهلم مسجد ترک‌ها مسجد آذربایجانیها در چهلم شهادت عده‌ای از برادرهایمان در تبریز این آقایان مشهد تشریف داشتند آنجا مشغول زیارت بودند یک عده افراد کوچه و بازار تصمیم گرفتند که چهلمی برای شهدای تبریز بپا کنند گفتند چکار کنیم؟ کجا این چهلم را برگزار کنیم . دیدیم مسجد ترک‌ها بهترین جاست ولی چون پدر آقای مهندس بازرگان در مسجد ترک‌ها دست اندرکار بودند ما تصمیم گرفتیم به احترام پدر ایشان که آنجا مشغول بودند و جو مسجد ترک‌های آن روز هم جوی بود که اگر امضای ایشان نبود اجازه برگزاری آن چهلم را به ما نمی‌دادند لذا ما امضای آقای مهندس بازرگان لازممان بود تحقیق کردیم آقا مشهد تشریف داشتند در هتل سپد همین آقای دکتر شیبانی که الان من در خدمتشان هستم رفتیم خدمت ایشان که جناب آقای دکتر شیبانی مسا یک همچنین چهلمی می‌خواهیم بپا کنیم و امضای مهندس بازرگان به خاطر این که پدرش در مسجد ترک‌ها سمتی داشته لازممان است ایشان فرمودند که من برای این طور مواقع یک اجازه‌ای از آقای مهندس بازرگان دارم ایشان پای آن اعلامیه را امضا کردند آقای مهندس بازرگان از مشهد تشریف آوردند و ما را احضار کردند به من گفتند که من به جرم جعل امضاء تو را تعقیب می‌کنم که ایشان حتی حاضر نبودند در مسجد ترک ها به خاطر شهادت یک عده‌‌ای از برادرانمان در تبریز یک ختم بپا کنند بنده را بردند منزل همین آقای احمد صدر حاج سید جوادی آقای پولادی هم بودند چند نفر دیگر هم آنجا بودند به من گفتند که آقا این امضاء که امضای من نیست من تو را تعقیب خواهم کرد بعد از مدتی صحبت ما از ایشان خواهش کردیم که آقای مهندس شما اجازه بدهید این مجلس برگزار بشود اگر مجلس خوب بود افتخارش مال شما اگر بد شد بفرمایید که آقا فلانی سر خود این کار را کرده وقتی آن مجلس با آن شکوه و عظمت که برادر عزیزمان جناب حمید زاده آن روز چهلم را اداره کردند به بهترین وجه از در مسجد که آقای مهندس بازرگان می‌آمدند بروند آنجا گفتم آقای مهندس خوب بود مجلس؟ تبسمی فرمودند و گفتند بله، ‌گفتم دیگر تجدیدی نمی کنید گفتند نه این را من به خاطر شهادت در تاریخ می‌گویم که اینها اگر حرکتی هم برایشان شروع شده بود حرکتی هم انجام می‌دادند حزب الله و مردم کوچه و بازار بودند این حرکت را انجام می‌دادند منتها فکر می‌کردند که خودشان نمی‌تواند باید یک امضای مثلا یک شخصیت آن چنانی آن روز پای ورقه‌هایشان باشد این را من فقط به خاطر شهادت تاریخ گفتم که ثبت در تاریخ بشود اینها هیچ حرکتی از خودشان نداشتند اگر حرکتی بوده حرکت مردم کوچه و بازار بوده است و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. منشی __ آقای حمید زاده بفرمایید. حمید زاده __ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. سلام به امام امت و امت شهید پرور بزرگوار ایران شهادت جمعی از عزیزان در مسجد سلیمان و اندیمشک و بهبهان و نهاوند را به امام و امت تبریک و تسلیت عرض می‌کنم با توجه به پیروزیهای چشم‌گیر سپاهیان اسلام در جبهه های نور بر علیه ظلمت این نهایت ضعف و ذلت صدامیان کافر است که مناطق مسکونی ایران اسلامی را نشانه بروند و مردمی بیگناه و مظلوم را به خاک و خون بنشاندند و من در این رهگذر شاید آنچه را که از قرآن و نهج البلاغه استفاده می‌کنم و به عرض ملت بزرگ ایران می‌رسانم پرداختن بهای پیروزیها در جبهه‌ها و بهای بهبهان و اندیمشک و مسجد سلیمان و نهاوند است مرحوم آیت الله شهید بهشتی مطلبی داشتند که «بهشت را به بها می دهند و به بهانه نمی دهند» یعنی بهشت ارزشهای اسلامی را باید در مقابلش بها پرداخت و‌ شاید ‌برترین‌ و ‌بالاترین ‌بها ‌عبارت‌ از‌: قطرات خون شهیدان و عزیزانی که به لقاء رحمت حق پیوسته اند و در این رابطه لازم است به عنوان شعاع برد فرهنگ انقلاب نکته‌ای را در خارج از کشور عرض کنم که آن عبارت است از : شناسایی افکار مستعد و آماده‌ای که می توانند حاملان بار امانت در کنار فرزندان برومند اسلام و قرآن در خارج از کشور اسلامی باشند. و تجلیل می‌کنم از گروه جهاد اسلامی که در جهت عرضه افکار و اندیشه های اسلامی با بهره گیری از فرهنگ انقلاب اسلامی هم در فرودگاه بیروت با انهدام سفارتخانه و آنگاه ستاد عملیاتی صهیونیزم و آمریکایی‌ها و سپس برخورد قهر‌ آمیز با اسراییل در بندر صور امیدوارم که این گروه در کنار دیگر گروههای اسلامی انقلابی آن چنان برخورد قاطع و آن چنان مصداقی از برای اشداء علی الکفار باشند که جهان استکباری باورش بیاید امروز اسلام به عنوان یک مکتب دینسامیک و تحریک بخش به امتهای مستعضف می‌تواند سرنوشت همه ارزشها را تعیین بکند. عملیات ارزشمند گروه جهاد مخصوصا در صورتیکه به عنوان بزرگترین عامل وحشت برای آمریکا و اسراییل قلمداد می‌شود شاید آنها درس کوچکی باشد و امیدواریم از همین درس کوچک برای فرداهای خودشان اندیشه بکنند که اگر در برخورد با انقلاب اسلامی ایران برآیند چنان می‌توانند در مقابل فرزندان عاشورا و شهادت مقاومتی و ایستادگی داشته باشد و لازم است در اینجا اشاره کنم که یکی از آنها عبارت است از : اخلاق، اخلاق در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تبلیغاتی «اخلاق» یعنی همان اکسیر اعظمی که استاد شهید مطهری می‌فرمود «ملتی بدون اخلاق می‌تواند انقلاب کند ولی بدون اخلاق و فاقد اخلاق انقلاب را نمی‌تواند حفظ کند» و در اینجا تکیه می‌کنم روی فرمایشات امام و رهنمود‌های دهبر بزرگ و امید مستضعفان جهان که چنان وقتی با مجلس و در رابطه با مجلس می خواهند صحبت بکنند روی رافت روی رحمت روی اخلاق اسلامی و بعد آن مثال از گذشته که من وقتی در مدرسه فیضیه درس می‌گفتم از جهنم و عذاب بهت زده می نشستند (رییس – وقتتان تمام است ) اما با رافت و رحمت اسلامی قطرات اشک بر چهره‌های آنها می‌نشست که امیدواریم مجلس شورای اسلامی مورد تایید امام بتواند رسالت اسلامی انقلابی خودش را چون گذشته ابلاغ نماید. و توجه به بعضی از عوامل نارضایتی مردم و پیشگیری از رشد آنها از قبیل تبعیض، نارسایی در توزیع، تورم، عدم حاکمیت قانون، عدم بها دادن به مستعضفین در ادارات دولتی و بها دادن به ادب و شرف انسانی در تمام ابعاد زندگی اجتماعی اسلامی انقلابی ایران بزرگ ما به ویژه توجه به روستاهای دور دست و تشکر می‌کنم از وزارت نفت که در عین رساندن سوخت به دورترین نقاط استدعا می‌کنم که ولو اینکه فکر می‌کنند دیگر مسوولین عهده‌دار این مسوولیت هستند کمک کنند تا به عموم روستاها سوخت برسد و تشکر می‌کنم از فرزندان برومند انقلاب که چون سربازان گمنام در سنگرهای مختلف انقلابی ایفای وظیفه می‌کنند مخصوصا جوانان برومند حزب الله در سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی ایران (رییس – وقتتان تمام است آقای حمید زاده ) و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی - آقای انصاری نماینده زرند بفرمایید. مجید انصاری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و به نستعین با سلام به امام زمان ارواحنا له الفداء و نایب بزرگوارش امام است و با درود بی پایان بر سلحشوران جبهه های نبرد حق علیه باطل و سلام بر ارواح طبیه شهیدان اسلام و دورد بر شهیدان مظلوم جنایتهای صدامیان کافر خداوند را بر این نعمت سپاس کمی ‌گزاریم که انقلاب اسلامی ایران بر خلاف دیگر انقلابها و حرکتهایی که تا به حال به وجود آمده است گذشت زمان آن را دچار کهنگی و فرسودگی نکرده و هر روز که از عمر پر بار این نهضت خونین می‌گذرد ارزشهایی که بر مبنای آن ارزشها و بر مبنای آن انگیزه‌ها ملت مسلمان ایران انقلاب کردند یکی بعد از دیگری به مرحله عمل و ثبوت می‌رسد و شعارهای نخستین شهدای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که بر حول محور اسلام، استقلال و آزادی دور می‌زد به سرعت شگفت انگیزی به عمل می‌رسد و نمونه‌های آن را امروز در جهان شاهد هستیم مدتها بود که ما را متهم به سازش با آمریکا، رابطه با اسراییل و از جانب بلوک غرب متهم می‌شدیم به نزدیک شدن به سوسیالیزم و شوروی اما گذشت زمان همه این اکاذیب را رو کرد و نشان داد ماهیت دشمنان ما را و از طرفی نشان داد ماهیت مستقل انقلاب اسلامی را با کنار زدن عناصر آمریکایی از دستگاه حکومتی مملکت با دور ریختن گروههای محارب و آمریکایی ضد انقلاب و بعد‌ها با دستگیری حزب خاین توده سیاست نه شرقی و نه غربی کاملا روشن شد. و امروز وضعیت به جایی ترسیده که ابر‌قدرتها دیگر توان تزویر و پرده پوشی و توطیه مخفی را علیه انقلاب اسلامی ندارند و انقلاب توانسته است همه چهره‌ها و جبهه‌ها را روشن و مشخص کند و امروز ابر‌قدرتها رو در روی و با صراحت به جنگ جمهوری اسلامی آمده‌اند و از توان نوکر‌ها و سگهای زنجیری خودشان در منطقه امثال صدام مایوس شده اند و خودشان مستقیما در خلیج فارس و در اقیانوس هند و در تمام صحنه‌های نظامی و سیاسی و اقتصادی چنگ و دندان نشان می دهند و جمهوری اسلامی و انقلاب عظیم توفنده ملت ایران آن چنان سهمگین بوده است که کاخ سفید واشنگتن و سیاست گزاران جهان استکبار غرب و شرق را وادار کرده است جمهوری اسلامی و را به عنوان خطری جدی تلقی کنند و ایران را تهدید بکنند به دخالت مستقیم و اینکه امروز در هر کجای عالم حرکتی علیه استکبار صورت می‌گیرد اعم از در بیروت و در لبنان نابود کردن آمریکایی‌های متجاوز و فرانسوی‌های تجاوزگر و صهیونیستهای غاصب این را به حساب جمهوری اسلامی و عملکرد ملت ایران می‌گذارند این از یک نظر برای ما پیروزی است که انقلاب ما توانسته است خط مبارزه با آمریکا را تا آنجا پیش ببرد که اینها با صراحت ایران را دشمن رودرروی خود اعلام کنند و حتی عملیاتی که دیگر ملتها در پرتو آگاهی و بیداری ناشی از انقلاب اسلامی بدست آورده‌اند به حساب ما بگذارند البته این حرکت، حرکت مزدورانه‌ای است برای فراهم کردن زمینه دخالت آنها در منطقه یا احیانا توطیه های گسترده‌تری علیه انقلاب اسلامی. من به طراحان این توطیه های پوسیده زنگ زده اعلام می‌کنم که ملت ایران را از مرگ و شهادت و جنگ نترسانید. شما همه حربه‌ها را آزمودید و امروز با رسوایی و فضاحت از تمام صحنه‌ها شکست خورده فرار می‌کنید و در حین فرار شعار پیروزی می‌دهند. صدام با سیزده یا چهارده لشکر مجهز به سلاحهای مرگبار شما به ما حمله کرد و امروز وضعیت او به گونه‌ای است که خود شما‌ها از حیات ننگین او و زنده بودن او مایوس شده‌اید و تلاشهای مذبوحانه صدام در بمباران شهرهایی مثل اندیمشک، دزفول، مسجد سیلمان موشک باران کردن این شهرها شهید کردن بچه‌های دبستان و دبیرستان و مدارس راهنمایی نشان دهنده شکست و کمال ضعف آمریکا و شوروی و نشان دهنده عدم کارآیی سلاحهای آنها در برابر سلاح ایمان است و شما با ملتی روبرو هستید که نمونه‌اش این است من این هفته به حوزه انتخابیه رفته بودم یکی از اسرایی که در این جریان حمله سلحشوران اسلام آزاد شده بود هفته گذشته آزاد شد آمد در مراسم نماز جمعه شهرستان زرند صحبت کرد و شرح رنجهایی را که بر او رفته بود توضیح داد و این هفته همان عزیز در بند اسیر زجر دیده آمد در مراسم از مردم خدا حافظی کرد و روانه جبهه شد شما با چنین مردمی روبرو هستید و این مردم شهادت را به عنوان یک وسیله پیروزی انتخاب کرده‌اند ومساله شهادت آنها را نمی‌تواند بترساند و بلرزاند و موضع گیری به حق جمهوری اسلامی توانسته است که همه آن دروغها و تهمتها را برملا کند و توانسته است ماهیت کسانی که این اتراها و دروغها و تهمتها را به نظام پاک اسلام می‌زند ماهیتشان افشا بشود گروهی از آنها به جهنم نابودی رفتند. قطب زاده‌ها و امثال آنها و گروهی به جهنم رسوایی و ذلت خزیده‌اند و از آنجا زوزه کشان بر علیه انقلاب سم پاشی می‌کنند (رییس – وقتتان تمام است اگر وقتی به آقای منتخب داده‌اید) و مانده این گروهکهای وابسته چه از نظر فکری چه از نظر سیاسی در کشور هم می‌بینیم که به بن بست کامل رسیده‌اند و برای شکست این بن بست مذبوحانه دست وپا می‌زنند از برگزاری میتینگ گرفته تا استفاده از تریبون آزاد مقدس مجلس شورای اسلامی اما من به عنوان نماینده محرومترین اقشار مردم حزب الله این مملکت به اینها هشار می‌دهم که مردم ما دیگر توان و تحمل شنیدن مزخرفات شما را در بحبوحه جنگ در شرایطی که جنازه شهدای خودشان را تشییع می‌کنند ندارند و خوب است که به همین مقدار بسنده بکنند، و بیش از این برای خودشان رسوایی به بار نیاورند. چند تا تذکر بود که. .. (رییس – این را بگذارید دیگر برای بعد) می‌خواستم عرض بکنم اما از آنجایی که نمایندگان مناطق موشک خورده باید مسایل و مصایب مردم را منعکس بکنند. تذکراتی است به قوه قضاییه و مجلس و به دولت انشاء الله بعدا عرض می‌کنم و السلام علیکم و رحمه الله. منشی – آقای منتخب بفرمایید. منتخب نیا – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا» درود بر شهدای گرانقدر اسلام و انقلاب اسلامی، درود بر شهدای عزیز عملیات و الفجر چهار (4) و شهدای مو شکی اخیر شهرهای مقام نهاوند، بهبهان، مسجد سلیمان و اندیمشک. روز گذشته رژیم صهیونستی عراق به دستور اربابش مردم قهرمان چهار شهر از کشورمان را به عزای دهها نفر از زنان و کودکان و مردانی که بدنهایشان پاره پاره شد نشاند. با این که این عمل دد منشانه هیچ گونه بعد نظامی و شهادت و برتری را در برنداشته چرا این جنایتکاران از فاصله بیش از دویست کیلومتر شهرهای مسکونی ما را زیر آتش موشکهای اهدایی استکبار شرق قرار می‌دهند؟ کرارا به این سوال پاسخ داده شده که هدف از آن اولا وارد کردن فشار اقتصادی، سیاسی، بر مسوولین و ملت ایران و تحمیل صلح ذلت بار است و ثانیا انتقام گرفتن از مردم ایثارگری که با مال و جان جبهه‌های حق را پشتیبانی می کنند و اخیرا با صدور قطعنامه از پیش ساخته استعماری شورای به اصطلاح امنیت این موشکها را به صورت اهر ای فشار برای تسبیم ایران قرار داده‌اند تا به دنبال آن هیاتهای میانجی گری به راه افتاده بلکه بتوانند با برقراری آتش بس موقت مهلتی برای تجدید قوا به صدام در حال سقوط و نابودی بدهند. دولت و ملت ایران با الهام از رهبری حکیمانه امام است این مجامع و شوراهای بین‌المللی را با ترکیب و کیفیتی که دارند مراکز توطیه و تصمیم‌گیری علیه انقلاب اسلامی و مصوبات و تصمیمات آنها را فاقد اعتبار حقوقی و انسانی و در جهت حفظ منافع امپریالیسم می‌دانند. و به آنها که به نا حق خود را قیم و ولی ملتها می‌دانند می‌گوییم که مردم ما فرزندان رمضان و محرمند و چنانچه تجربه چهار ساله جنگ اثبات کرده نه تنها آن گونه فشارهای سیاسی و اقتصادی ملت را از پای در‌ نمی‌آورد بلکه این همه مقاومت و ایثارگری را مردم ما در همین روزهای سخت و زیر زمین فشارها بدست آورده‌اند و لذا مردم شریف و پر استقامت ایران زیر آتش بمبها و مو شکها می‌ایستند و مهاجرتی که خانه‌هایشان ویران شده در اردوگاهها با تمام قدرت رزمندگان اسلام را یاری می‌دهند و این جنگ و دفاع شرافتمندانه را تا رسیدن به اهداف عالیه انسانی. اسلامی خود ادامه خواهند داد. اینجانب به سهم خود و از طرف برادران محترم آقایان فرغی، زینعلی و زمانیان، شهادت عزیزان اسلام در شهرهای مقاوم نهاوند، بهبهان، مسجد سلیمان و اندیمشک و شهدای عملیات اخیر را به محضر مقدس امام زمان علیه السلام و نایب به حقش و امت اسلام به خصوص بازماندگان شهدای آن شهرها و اصفهان و نجف آباد که بیشترین شهید را در عملیات اخیر تقدیم کرده و تعداد نه نفر روحانی در شهدای آن استان می‌باشند تبریک و تسلیت گفته و برای مجروحین شفا و صبر و اجر برای بازماندگان و پیروزی قریب الوقوع برای رزمندگان اسلام و آزادی ملتهای مسلمان و قدس عزیز را از چنگال جهانخواران از خداوند متعال مسالت می‌نمایم و از ملت فداکار ایران و جوانان غیور استدعا داریم با بسیج عمومی و اعزام هر چه بیشتر به جبهه به دعوت امام کبیرمان لبیک‌ می‌گویند ‌و السلام ‌علیکم و رحمه الله و برکاته. 3– بیانات آقای رییس به مانسبت حمله موشکی عفلقیان عراق به شهرهای نهاوند، اندیمشک‌،‌ مسجد‌ سلیمان ‌و ‌بهبهان رییس -‌ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم جنایت جدید عفلقیان عراق را در حمله به چهار شهر کشورمان نهاوند، اندیمشک، مسجد سلیمان، و بهبهان را ملت ما و نمایندگان محترم شنیده‌اند و از مجروحان و شهدای حادثه اطلاع دارند وقتی که استیصال عراق را در جبهه‌های جنگ مشاهده می‌کردیم ما انتظار چنین وحشیگری را داشتیم برای کسانی که در سازمان ملل دم از صلح می‌زنند باید این مساله آموزنده باشد که عراق که مدعی است قطعنامه شورای امنیت را پذیرفته هم در دریا دست به ماجراجویی می‌زند هم در مراکز غیر نظامی که هر دو جزء ارکان این قطعنامه بوده و ایران اسلامی با این که این قطعنامه را به خاطر مقدمات و به خاطر عوامل پشت پرده ناصالحش رد کرده اما عملا مضمون این قطعنامه را هم در گذشته و هم امروز دارد اجراء می‌کند و ما به طوری که می‌دانید نه در خلیج فارس و بنا در اطراف آن و آلوده کردن محیط زیست تا به حال اقدامی‌کرده‌ایم و نه نسبت به مردم غیر نظامی که دهها شهر و صدها روستا در تیررس مستقیم توپهای ما هستند ما اقدامی نکردیم ما عملا به مضمون این قطعنامه مقیدیم ضمن این که آن را با صراحت رد کردیم اما جنایتکار عفلقی در همان موقعی که ادعای قبول این قطعنامه را می‌‌کند این جوری است که می‌بینید که دیروز رکورد جنایت را شکست و چهار شهر را در چند ساعت با موشک و بمب ناپالیون مورد حمله قرار داد ما به قربانیان این جنایت تسلیت عرض می‌کنیم خداوند به آنها شفا عنایت کند و قلب ریوف و عطوف امام امت را خداوند تقویت کند که این همه مصایبی که از استکبار جهانی تحمل می‌کنیم تحمل بفرمایند و انشاء الله رزمندگان ما در جبهه‌های جنگ همانطور که شیوه گذشته ما بوده جواب را خواهند داد استیصال صدام به آنجا رسیده که گارد جمهوری‌اش را که بشدت مورد نیازش هستند الان در بغداد به جبهه فرستاده و آخرین اخبار به ما می‌گوید که صدها نفر از این جنایتکاران در برخورد دیروز به درک واصل شده‌اند که ان‌شاء‌الله بقیه آنها هم به همین سر نوشت خواهند رفت.(تکبیر نمایندگان). 4 – تذکرات نمایندگان‌ به ‌مسوولان اجرایی کشور به وسیله آقای رییس رییس – آقای نظری نماینده آباده به وزارت راه مورد آسفالت جاده مهرآباد و ابرقو و به وزارت نیرو در مورد تکمیل به ویژه برق رسانی ایزد خواست آباده تذکر داده‌اند. آقای سالک نماینده اصفهان به وزارت کشاورزی در خصوص تسریع در توزیع بذر گندم بین کشاورزان استان اصفهان تذکر داده‌اند. آقای محلوجی نماینده کاشان به وزارت صنایع در خصوص تأمین قطعات یدکی و سایر ابزار لازم برای ماشین آلات و به وزارت بازرگانی در مورد توزیع تولیدات کارخانجات مخصوصا فرش ماشینی تذکر داده‌‌اند. و شهادت رزمندگان کاشان در عملیات و الفجر (4) را به خانواده‌هایشان تبریک و تسلیت گفتند. آقای آقا رحیمی‌نماینده شهر بابک به وزارت بهداری در خصوص اعزام پزشک متخصص به شهر بابک و به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تکمیل ساختمان مخابرات و به وزارت کشور تأسیس در شهر بابک و به وزارت دادگستری در مورد اعزام مسوول دفتر اسناد به منطقه تذکر داده‌اند. آقای حسن زاده نماینده کاشمر به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تکمیل و راه اندازی مخابرات کاشمر تذکر داده‌اند. عده‌ای از نمایندگان به وزارت علوم و آموزش عالی در مورد تسریع در اعلان اسامی قبول شدگان در مرحله دوم کنکور بازگشایی سال اول دانشگاهها تذکر داده‌اند. آقای محمودی نماینده گلپایگان به وزارت بهداری در مورد اعزام پزشک جراح متخصص زنان به منطقه تذکر داده‌اند. آقای ملکوتی نماینده سراب به وزارت کشاورزی در مورد تسریع در بهره برداری از کارخانه شیر سراب تذکر داده‌اند. آقای پور استاد نماینده تهران به وزارت بازرگانی در مورد تأمین آهن افرادی که از شهرداری پروانه ساختمانی دارند و به وزارت نیرو در مورد آب آشامیدنی در که تذکر داده‌اند. آقای سید زاده نماینده باختران به شرکت سهامی کارخانجات خانه سازی ایران در مورد رسیدگی به رفع مشکلات کارخانه خانه سازی باختران و به بنیاد امور جنگ زدگان در مورد رسیدگی به وضع اسفناک اردوگاه باختران تذکر داده‌اند. و نمایندگان استان لرستان به خانواده‌های شهید داده و مجروح داده تسلیت و تبریک‌ گفته‌اند و برای مجروحان و برای آسیب دبدگان از خداوند طلب شفا و اجر و صبر کرده‌اند 5 - طرح استیضاح عده‌ای از نمایندگان از آقای ناطق نوری وزیر کشور رییس – امروز دستورمان استیضاح آقای وزیر کشور است که همین حالا مطرح می‌کنیم اول متن استیضاح را که استکبار خوانده‌ایم و فکر نمی‌کنم که لازم باشد بخونیم اما اسامی استیضاح کنندگان خوانده نشده بوده که باید توی متن مذاکرات بیاید یکبار می‌خوانیم من قبل از شروع این بحث یک بار دیگر نمایندگان محترم را به یاد فرمایشات امام می‌آورم که ایشان توصیه فرمودند اخلاق اسلامی و حدود و موازین اسلامی در این برنامه مراعات بشود البته من مطمینم که آقایان غیر از این کاری نخواهند کرد و مراعات خواهند کرد مخصوصا از اسم بردن از افرادی که ممکن است خودشان وسیله دفاع نداشته باشند و اینجا خدای ناکرده ما کار حرامی مرتکب بشویم و ظلمی بشود که نتوانیم به زودی جبران بکنیم و از تعببراتی که مناسب با مجلس و شوون خود نمایندگان نباشد البته دو طرف خودداری خواهند فرمود و امیدواریم به عنوان یک عمل قانونی و حق که در مجلس برای نمایندگان پذیرفته شده ما بتوانیم این استیضاح را به خوبی برگزار کنیم. آقای الویری اسامی امضاء کنندگان را بخوانید: الویری (منشی) - آقایان: صادق خلخالی – ملازاده – سید عبد الواحد موسوی لاری – بهرام تاجگردون – سید محسن موسوی تبریزی – سید علی اکبر قوه باغ – هاتفی – حسینی نیا – محمد علی خسروی – محسن رهامی – عابدین زاده – قهرمان رحمانی – سید کاظم اکرمی – سید مصطفی کیایی – سید حسن موسوی تبریزی – ایرج صفاتی دزفولی – غلامحسین نادی – علم الهدی – سید حسین حسینی رامیانی – محمد نوروزی – سید محمد حسین محمدی – سید ابوالحسن حسینی – سید محمد میلانی – علی طاهری – سید باقر هاشمی – سید فخر‌الدین موسوی – عطاء الله مهاجرانی – سبحان اللهی – راشد – حسن زاده – بیمقدار – شکر الله زینعلی – زمانیان – رفیعیان – عجم – رشیدیان – غفور خلخالی – سید حسن واعظ – ناصری – سازگارنژاد – زرهانی – الله بداشتی – محمد شریعتی – ید الله دهقان – محمد حسین دانش آشتیانی. رییس – دو نفر از آقایان، آقایان: اخلاخی نیا و یونس محمدی نامه نوشته‌اند و آنها امضاء خودشان را پس گرفته‌اند که ما امضاء آقایان را نخواندیم. من از آقایان خواهش می‌کنم این را با دقت ملاحظه بفرمایید. مواد مربوط به استیضاح که در آیین نامه داریم خوانده بشود که هم مردم از بیرون بشوند و هم آقایان هم توجه بکنند که این آیین نامه مراعات بشود. بیات (منشی) – بسم‌الله‌‌الرحمن‌الرحیم. مادۀ 150– تقاضای استیضاح نمایندگان از وزیر با وزیران باید کتبا در جلسه علنی به رییس مجلس داده شود و در آن، موضوع استیضاح باید صریحا و با ذکر مورد یا موارد معین شود تقاضای مزبور در آن جلسه یا جلسه بعد قرایت می‌شود و بدون مباحثه تقاضا پذیرفته شده و برای وزیر یا وزیران فرستاده می‌شود. مادۀ 152 – حداکثر وقت برای نخست وزیر یا چند وزیر به منظور به منظور دفاع از استیضاح پنج ساعت و برای یک وزیر سه ساعت خواهد بود. مادۀ 153 – استیضاح کنندگان مجاز نخواهند بود در ضمن استدلال و توضیحات خود موضوعهای دیگری را که به موارد استیضاح مربوط نیست مورد بحث قرار دهند پس از بیانات استیضاح به دفاع از خود می‌پردازند. تبصرۀ (1) – بیانات استیضاح کنندگان و پاسخ آنها باید در یک یا چند جلسه متوالی ایراد شود. تبصرۀ (2) – وزیر یا وزیران مورد استیضاح می‌توانند حداکثر یک ساعت از وقت دفاع خود را در اختیار یک یا دو نفر از نمایندگان موافق قرار دهند. مادۀ 154 – پس از پاسخ وزیر یا وزیران مورد استیضاح حداکثر دو نفر از نمایندگان استیضاح کننده حق دارند توضیحات تکمیلی بدهند بشرطی که آن توضیحات مختصر بوده و صحبت هر کدام از ربع ساعت تجاوز ننماید نخست وزیر یا وزیر مورد استیضاح هم می‌تواند حداکثر نیم ساعت مجددا از خود دفاع کند. مادۀ 155 – پس از آن که وزیر با هیأت وزراء در مجلس حاضر شدند و استیضاح به عمل آمد خاتمه یافت استیضاح شونده باید تقاضای رای اعتماد کند مجلس وارد اخذ رای اعتماد به دولت یا وزیر مربوط می‌شود. مادۀ 76 – را هم بخوانم. ترتیب مدت نطق در آنجا گفته شده. الف – مدت نطق در جلسه علنی به قرار زیر خواهد بود: 1- برای استیضاح یک وزیر دو ساعت. و برای استیضاح دولت و یا بیش از یک وزیر جهار ساعت. استیضاح کنندگان می‌توانند از بین خود یک یا چند نفر را برای بحث در موضوع استیضاح معرفی نماینده ولی در هر حال مجموع نطقه‌های استیضاح کنندگان نباید از مدت فوق تجاوز نماید. رییس – آقایان 10 نفر را انتخاب کرده‌اند که آن آقایان تشریف می‌آورند باری صحبت. دعوت بفرمایید بیایند. منشی – آقای هاشمیان بفرمایید. هاشمیان – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. ربنا لا تکلنا الی انفسنا طرفه عین ابدا. با سلام به امام و امت و درود به ارواح پاک شهیدان اسلام مقدمه متن استیضاح را خدمت نمایندگان محترم تقدیم می‌کنم. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اساسی‌ترین هدف و انگیزه ما از طرح استیضاح تثبیت و تحکیم نقش مجلس به عنوان قوه نظارت کننده بر امور کشور و پاسداری از قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس و حقوق عمومی امت مسلمان و بزگوار ایران است ولی فقیه عالی‌ترین رکن در حکومت اسلامی است و روح قانون اساسی و رهنمودهای حضرت امام مدظله العالی این است که باید قوای سه گانه مو قعیت اصلی خود را پیدا کرده و هر دستگاهی بدون تسامح به وظایف قانونی خود عمل کند در این صورت مردم برای همیشه با قلبی سرشار از اعتماد و آگاهی از انقلاب اسلامی و متصدیان امور حمایت خواهند کرد مردم وقتی باور کنند که در نظام جمهوری اسلامی متخلف و قانون شکن هر کس که باسد در برابر قانون مصونیت بیجا ندارند و تحت هیچ نام و نشان و ارتباطی حقوق عمومی ضایع نمی‌شود به تحقق دوباره عدالت اجتماعی که در صدر اسلام بویژه در حکومت درخشان حضرت امیر علیه السلام ایجاد شده بود امیدوارتر خواهند شد. و همه آنانی که برای قانون ارزش قابل نیستند و خود را معیار ارزشها می‌دانند بجای خود خواهند نشست و بساط قانون شکنی و خود سری و بی حرمتی به حقوق مردم برچیده خواهد شد در جمهوری اسلامی پس از مقام رهبری مجلس اصلی ترین و مقتدرترین مرجع و مسؤول سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشور است هر وضعیت و حرکتی که در کشور ایجاد شود مجلس در قبال آن مسوولیت دارد چنانچه طبق اصل 84 قانون اساسی هر نماینده‌ای در برابر تمام ملت مسوول است حق دارد در همه مسایل داخلی متعال سوگند یاد کرده‌ایم و با تکیه به شرف انسانی خویش تعهد نموده‌ایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهان دست آورد‌های انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشیم و دیعه‌ای را که ملت به ما سپرده است به عنوان مینی عادل پاسداری کنیم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت کنیم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پای بند باشیم از قانون اساسی دفاع کنیم و در گفته‌ها و نوشته‌ها و اظهار نظرها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را در نظر داشته باشیم. همان طور که اشاره شد جوهره این استیضاح پاسداری از قوانین و دفاع از حقوق ملت و تقویت نقش مجلس برای استمرار و استحکام رسالتهای ناشی از وظایف نمایندگی مردم است. بدیهی است که نمایندگان موافق و مخالف که به تعبیر امام است عصاره فضیلتهای هستند و قلب هر کدامشان کتابی است از مشکلات کشور به مصداق آیه کریمه «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» باسمه صدر و حس حق‌جویی به بیانات ما و دفاعیات وزیر کشور گوش خوهند نمود. امت مسلمان اخذ رای هر کس به وظیفه شرعی و قانونی اساسی و تصریح حضرت امام استیضاح حق مجلس است و در اصل 89 قانون اساسی آمده است: نمایندگان مجلس می‌توانند در مواردی که لازم می‌دانند هیات وزیران با هر یک از وزرا را استیضاح کنند پس اعمال هر گونه فشار علیه حق استیضاح نمایندگان ملت به منزله تایید تخلفات و میدان دادن به افراد قانون شکن و ایجاد هرج و مرج در اداره امور کشور و به هم ریختن حسابها و ضابطه‌ها و نقض قانون اساسی تلقی می‌شود در اصول متعددی از قانون اساسی راه نظارت و کنترل برای مقام رهبری به مجلس باز شده است سلامت و استحکام نظام در گرو آن است این قدرت، ناظر و هادی به نحو احسن به وظیفه خود عمل کنند و با اعمال نظارت و کنترل اوضاع جلو انحرافات را بگیرد خوشبختانه حضرت امام است آن رهبر نمونه تاریخ به مطلوب ترین شکل ممکن به وظایف خطیر رهبری عمل نموده و انقلاب و کشور را با تاییدات الهی از گردنه‌های متعدد به سلامت عبور داده است مجلس نیز حتی المقدور به وظیفه مهم خود عمل نموده و در یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی جریانات فاسد سیاسی متکی به غرب را از صحنه مناسبات ادای و سیاسی کشور طرد کرده است اما به اعتقاد ما در زمینه نظارت برعملکرد دستگاههای اجرایی و حسن جریان امور باید دایره فعالیت مجلس تقویت و توسعه بیشتری پیدا کند زیرا متاسفانه در برخی از دستگاههای اجرایی بی توجهی به قوانین و مقررات جمهوری اسلامی که بنا به فرمایش امام، قداست شرعی دارند رایج شده و علامتهای سوال زیادی در اذهان ایجاد کرده است که موجبات دلسردی عده‌ای را فراهم کرده است و به راستی این وظیفه مجلس بوده و هست تا بیش از پیش از حریم قانون و حقوق عمومی دفاع کرده و راه هر گونه تعرض و تجاوز و خود کامگی را مسدود کند زیرا اگر در اولین دوره مجلس قانون بی اعتبار و حقوق مردم پایمال شود در دوره های بعد کمتر نماینده‌ای جرات دفاع از قانون و برخورد با قانون خواهند داشت مجلس قانون تصویب می‌کند که اجراء بشود اگر نشود و عده‌ای به میل خود عمل کنند چرا از خزانه ملت مستضعف سالانه صدها میلیون تومان خرج اداره مجلس شود و این همه وقت و نیرو بیهوده تلف گردد؟ الحمد لله بر خلاف همه مجالس فرمایشی جهان که با مردم خود بیگانه‌اند و عاملی در دست حکام و سیاستمداران برای توجیه اعمال آنها می‌باشند مجلس شورای اسلامی در سه سال و چند ماه بازوی مشترک امام و مردم بوده و با استدلال و ورزیدگی در حل مشکلات مردم فعالیت کرده و اکنون تقویت شود تا نابسامانی‌ها بطور کامل برطرف شده و انقلاب در بستر الهی خود استمرار یابد و خون پاک شهدای اسلام و دست آورد آن، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی زنده و پاینده بماند امید است این استیضاح نقطه پایانی باشد بر حس قانون شکنی و رابطه گرایی در کشور. اطمینان داریم این حرکت هم در جهت تقویت مجلس است و هم در جهت اصلاح و تقویت قوه مجریه و ثمرات آن در مناسبات اداری کشور در آینده محسوس خواهد بود. لازم به تذکر است پیش از نیمی از پنجاه و چند نماینده‌ای که این استیضاح را امضاء کرده‌اند از روحانیون خط امام و متعدی هستند که عمری را در اسلام و محیط فقاهت و مجاهدت در راه خدا گذرانده و بقیه نیز افرادی هستند که نوعا شاگردان روحانیت و مقلدان امام بوده و مبارزاتشان در رژیم گذشته و نیز علیه جریانات انحرافی بعد از انقلاب به ویژه در مجلس برای مردم و نمایندگان آنها روشن است. در همین جا به ضد انقلاب ورشکسته و منافقان و ملحدان چپ و راست و قدرتهای شیطانی مدافع آنها گوشزد می‌کنم که این استیضاح و دیگر انتقاداتی که در مجلس بیان می‌شود فقط و فقط نشانگر برای نمایندگان ملت و مبین تلاش وسیعی است برای اصلاح امور کشور و کنار زدن روابط دوستانه به خاطر رعایت حق و قانون در عین برادری و دوستی و این پدیده در نظر فرزانگان عالم وسیله‌ای است بر اصالت و حقانیت انقلاب اسلامی و خط قرمزی است بر همه اکاذیب دشمنان آن. در رابطه با تخلفات برخی از استانداریها و فرمانداریها و دوایر دیگر وزارت کشور، اسناد و مدارک قابل توجهی در اختیار است ما مصلحت چنین دیدیم که مقدار کمی از آنها را در متن استیضاح عنوان کنیم هنگام تشریح و توضیح آنها نیز ارتباط تخلفات را با وزیر کشور بررسی کنیم و روشن کنیم. دلیل ما این بود که مجریان رده پایین نوعا افراد خدمتگذاری هستند که خط اجرایی خود را از بالا می‌گیرند و اگر مدیریت وزارت کشور اصلاح شود آنها نیز ملتزم به اجرای قوانین خواهند شد. لذا بهتر دیدیم کمتر ذکری از آنها به میان آید تا در آینده بتوانند باز هم بدون علامت سوال و در چهار چوب قانون به کار خود ادامه دهند. بدیهی است در صورت لزوم آن گونه پرونده‌ها تکثیر و در اختیار همکاران قرار خواهد گرفت و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رییس – نفر بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای اکرمی بفرمایید. اکرمی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. «ربنا و فقنا لما تحب و ترضی و لا تکلنا الی انفسنا طرفه عین ابدا» با سلام به اسوه عدالت و تقوا و جهاد امام امت و نمایندگان محترم و با تقدیم مراتب ادب. از ورود به اصل موضوع چند تذکر را لازم است به عرض نمایندگان محترم برسانم. بنده به شهادت آقای وزیر کشور مساله‌ای شخصی با ایشان یا مسوولان استان همدان ندارم. در مساله‌ای هم که بحث خواهم کرد و مربوط به اراضی شهری است و کارهایی که در تهران انجام شده است دو نکته را قبلا گوشزد می‌کنم: گاهی شنیده می‌شود که این واگذاری ارضی در تهران به علت سستی وزارت مسکن انجام گرفته است. با فرض این سستی، وزارت کشور یا هر ارگان دیگری حق بود از راه قانونی به حل این مشکل می‌پرداختند. نکته دوم اینکه گاهی برادران از عدم قاطعیت دستگاه قضایی در این مورد سخن می‌گویند. این موضوع هم فعلا مورد بحث بنده نیست و سخن متمرکز است در مورد عدم اجرای قانون از طرف وزارت کشور. قانون اراضی شهری که در تاریخ 27/12/60 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید اولین قانونی است که مشمول عناوین ثانویه گردید زیرا حضرت امام مدظله العالی در مورد آن حکم زیر را صادر فرموده‌اند: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم آنچه در حفظ نظام جمهوری اسلامی دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب اختلال نظام می‌شود و آن چه ضرورت دارد که ترک آن یا فعل آن مستلزم فساد است و آن چه فعل یا ترک آن مستلزم حرج است پس از تشخیص موضوع به وسیله اکثریت وکلای مجلس شورای اسلامی با تصریح به موقت بودن آن مادام که موضوع محقق است و پس از رفع موضوع خود به خود لغو می‌شود مجازند در تصویب و اجرای آن و باید تصریح شود که هر یک از متصدیان اجراء از حدود مقرر تجاوز نمود، مجرم شناخته می‌شود و تعقیب قانونی و تعزیر شرعی می‌شود. مردم پس از تصویب این قانون انتظار داشتند که یک دستگاه واحد به طور منظم زمین در اختیارشان بگذارد و مسأله بورس بازی در مورد زمین تمام شود. اما چندی از تصویب این قانون نگذشته بود که شهرداری دست به صدور احکامی می‌زند که سبب می‌گردد اشخاص غیر مسوول به اراضی دولتی و غیر دولتی تجاوز کنند و از همینجا نابسامانی شروع می‌شود. وزارت مسکن طی نامه شماره 1904/1 مورخ 21/3/61 (خرداد سال قبل) به سازمان عمران اراضی شهری وابسته به شهرداری اعلام می‌کند که به دادگاه مستقر در شهرداری بگوید هیچ گونه مجوزی به ارضی که از طرف شهرداری به مردم واگذار می‌شود نخوهد داد و به همین منظور هم جلسه‌های در منزل حاکم شرع بر قرار می‌گردد که ایشان را متقاعد کنند که به آن ترتیبی که کار می‌شده است انجام نپذیرد. اما متاسفانه نتیجه چیزی است که ما الان شاهد آن هستیم. ولی آن چه که مربوط به استیضاح وزیر کشور است و شخص ایشان در این رابطه مسوولیت مستقیم دارند مطالبی است که ابتداء فهرست آنها را به عرض می‌رسانم و بعد از آنها از آقای وزیر کشور تقاضا می‌کنم آنها را توضیح بفرمایند. 1 – کوچک شمردن قانون و بی اعتنایی به مصوبه مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و دستور کمیسیون اصل 90. 2 – بی توجهی به مقام شامخ ولایت زیرا این قانون تحت عناوین ثانویه تصویب شده ونمی بایست با آن به مسامحه و تساهل برخورد شود 3 – تأیید متجاوز. 4 – حاکمیت رابطه به جای ضابطه. 5 – رواج فساد در دستگاه شهر داری. 6 – ایجاد یاس و بدبینی و بی تفاوتی در مردم در اثر عدم اجرای قانون. 7 – تبعیض بین مسوولان دولتی و مردم. 8 – از بین رفتن مسلم شرکتهای تعاونی مسکن که در رابطه با وزارت مسکن بوده‌اند، مانند تعاونی مسکن کارگران. 9 – پیامد های ناهنجار اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناشی از واگذاری بی رویه زمین. برای صرفه جووی در وقت و تمرکز هر چه بیشتر روی مساله از تمام مکاتباتی که وزارت مسکن با دستگاههای مختلف وابسته به وزارت کشور انجام داده است صرفنظر می‌کنیم. فقط نامه‌هایی را می‌خوانیم که وزیر کشور مسن به شخص آقای وزیر کشور نوشته‌اند و تا آن جا که بنده تحقیق کرده‌ام این نامه‌ها با همه اشتباه اکثرش بدون جواب مانده است. نامه اول تاریخ 15/12/61 بسمه تعالی جناب آقای حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور و عضو ستاد پیگیری فرمان 8 ماده‌ای امام است. محترما به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی که در صفحه 22 روزنامه کیهان مورخ 14/12/61 به چاپ رسیده و هم چنین گزارش ماموران حفاظت ارضی دولتی در تهران آقای سیفیان شهردار تهران با همکاری آقای صادقی قایم مقام و آقای نوروزی معاون شهرداری بودن مجوز قانونی اراضی ولنجک واقع در شمال غرب تهران را به کارمندان شهرداری واگذار و عدوانا تصرف نموده است. سند این زمینها در اختیار سازمان زمین شهری بوده و به عده‌ای از شرکتهای تعاونی تخصیص داده شده است و طبق قانون اراضی شهری هیچ مرجعی بدون مجوز قانونی و خارج از چهار چوب قانون اراضی شهری نمی‌توانند در زمین شهری دخالت کند. لذا چون احتمال برخورد بین گروههای مردم و کارمندان شهرداری وجود دارد مراتب طبق مادۀ 14 و 15 قانون اراضی شهری اعلام تا به آقای شهردار تهران دستور توقف عملیات را صادر فرمایند و پرونده نام برده را به عنوان متخلف در ستاد پیگیری فرمان 8 ماده‌ای امام مطرح فرمایید. مدارک همراه تایید این تلگرام ارسال می‌گردد. ظاهراً جوابی از طرف آقای ناطق نیامده و پاسخی وزارت کشور عملا و کتبا نداده است. در تاریخ 12/2/62 هم مجددا این نامه را نوشته‌اند که می‌خوانم: حضرت حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو شماره 17781 مورخ 19/12/61 تصویب نامه مذکور پیوست می‌باشد به ضمیمه مقداری از مدارک جدید، دخالت حاکم شرع مستقر در شهرداری تهران و شهردار و قایم مقام شهردار تهران در امر واگذاری زمین که قانونا از وظایف وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان زمین شهری می‌باشد و نیز گزارش شماره 6491 مورخ 9/3/62 سازمان زمین شهری ارسال می‌گردد خواهشمند است برای تعقیب متخلفین دستور لازم صادر فرمایید. (باز با امضاء وزیر مسکن). کاری نشده و تصرف زمینها بدون روبه ادامه داشته. نامه شوم هم در 30/3/62 نوشته شده است: برادر ارجمند حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور محترما با عنایت به رهنمودهای اخیر امام خمینی مدظله در مورد برخورد قاطع با متخلفین و با توجه به اطلاعیه اخیر شورایعالی قضایی در مورد جلوگیری از تجاوزات به اراضی شهری و جلوگیری از تخلفات و با توجه به نطق صریح مواد 14 و 15 قانون ارضی شهری دایر بر جلوگیری از تجاوزات و تخلفات بر اراضی شهری یا دخالت مستقیم قوای نظامی به خاطر اجتناب از مکاتبات پی در پی و سرعت عمل و همچنین کمک به نهادهای مسوول در این امر خواهشمند است دستور فرمایند حداقل 50 نفر از نیروهای انتظامی را تا 6 ماه به این وزارت مامور فرمایند. بدیهی است حقوق و مزایای این افراد حسب مورد طبق مقررات از طرف سازمان زمین یا این وزارت قابل پرداخت می‌باشد. البته خود شهرداری هم مستقلا می‌توانسته است طبق قانون اراضی شهری که بعد خواهم خواند از قوای انتظامی کمک بگیرد و جا و این تجاوز به اراضی را بگیرد و این نامه هم لزومی نداشته که بنویسند که به ما قوای نظامی و انتظامی بدهید. خود شهرداری هم طبق قانون اراضی شهری می‌توانسته این کار را بکند. باز هم نامه‌ای در 30/3/62 به دنبال همین موضوع نوشته شده است: برادر ارجمند حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور محترما طبق گزارشات واصله و بازدید حضوری از بعضی از نقاط تهران اخیرا افرادی در اراضی سعادت آباد، شهرک قدس (شهرک غرب سابق) شرکت عمران شرق وابسته به این وزارت، اراضی فرح زاد، خیابان ملاصدرا و... شروع به ساختمان نموده‌اند و بنا به گزارش واصله بسیاری از این افراد دارای پروانه ساختمانی نبوده و در هر مورد مراتب به شهرداری تهران نیز اعلام گردیده که پاسخی دریافت نشده است. با توجه به اینکه جلوگیری از ادامه کار ساختمانهای بدون پروانه و تخریب آنها از وظایف شهرداریها است و این افراد هم مجوزی از سازمان زمین شهری دایر بر عمران این زمینها ندارند لطفا دستور فرمایید شهرداری تهران از وجود چنین عملیاتی مطلع‌اند یا خبر و علت عدم جلوگیری از ادامه کار این افراد چیست؟ نامه چهارمی است که عرض کردم. نامه اول از 61 شروع می‌شود حالا رسیده است به تاریخ 30/3/62 چهار ماه است و آن جور که نوشته شده است و جناب آقای ناطق خودشان اطلاع دارند این شماره‌ها را هم خدمتشان می‌دهیم پاسخی که طبق این شماره‌ها داده اند انشاء الله عنایت می‌فرمایید تا مساله روشن بشود. نامه شماره 5 در تایخ 2/4/62 است: برادر ارجمند حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور احتراما به استحضار می‌رساند برابر اخبار واصله کارمندان شهرداری منطقه 14 به زمینهای شرکت عمران شرق که یکی از شرکتهای تابعه وزارت مسکن و شهرسازی می باشد و اخیرا اراضی آن توسط شازمان زمین شهری خریداری شده تجاوز نموده و در حال احداث بنا نیز می‌باشند که مراتب طی تلفنگرام شماره 5094/1 مورخ 22/3/62 به ریاست محترم سازمان بازرسی کل کشور انعکاس یافته و طی شماره 4854/1 مورخ 21/3/62 به عنوان برادر مهندس سیفیان شهردار محترم تهران تقاضا شده است که اقدامات قانونی لازم را بر مبنای مواد 14 و 15 و 16 قانون اراضی شهرداری معمول فرمایند. لیکن تا کنون نه تنها اقدامی از سوی شهرداری صورت نپذیرفته، بلکه دامنه تجاوزات وسعت نیز یافته است و لذا همانطور که مکرر موارد تجاوز به اراضی شهری اعم از دولتی و غیر دولتی جهت رفع آثار تجاوز و تعقیب متجاوزین و صدور او امر قانونی به استحضار رسیده است، هواهشمند است مقرر فرمایید ضمن رسیدگی به موضوع دست‌اندکاران و عاملین این جریان را که عوامل قانون‌شکنی و تجاوز به حقوق عمومی می‌باشند سریعا برابر قانون تعقیب و مجازات نمایند. حالا شهرداری که تصور بفرمایید برای اینکه یک کسی یک متر یا دو متر خانه‌اش را بخواهد بالاتر ببرد یا چند تا موزاییک را جابه‌جا کند یا هر کار اصلاحی دیگر بخواهد در خانه‌اش ‌بکند چقدر سخت گیری می‌کنند و مردم را سر می‌دوانند؟ این همه تجاوز به اراضی شده و آثار و پیامد‌هایش را بعد عرض خواهم کرد با این نامه‌‌ها معلوم نیست چه کرده‌اند و الان هم چقدر ادامه دارد باز از این ورقه‌هایی که نوشته‌اند و داده‌اند. نامه دیگر را می‌خوانم. حضرت حجت‌الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو شماره‌های 17781 مورخ 19/12/61 و 4095/1 مورخ 9/3/62 به استحضار می‌رساند در اثر دخالت غیر قانونی حاکم شرع مستقر در شهرداری تهران و آقای سیفیان شهردار تهران در واگذاری زمین اوضاعی پیش آمده که اگر به سرعت اقدام قاطع برای جلوگیری آن صورت نگیرد در آینده هیچکس قادر به کنترل شهر تهران نخواهد بود. در اجرای قانون اراضی شهری که حاصل دو سال تلاش مجلس شورای اسلامی است مقادیری زمین برای مجرومین بی سر پناه تهیه شده و از آنها ثبت نام به عمل آمد و طرح تفکیک این اراضی برای تایید به شهرداری واگذار کردند و گیرندگان زمین در مقابل چشم محرومین منتظری که به احترام مقررات دولت جمهوری اسلامی مدتها صبر کرده‌اند مشغول احداث بنا در این اراضی هستند و فریاد این وزارت در دفاع از حقوق محرومین بی سر پناه و به دفاع از حریم قانون و جلوگیری از مهاجرت و گسترش بی رویه شهر به جایی نمی‌رسد جواب این مردم را چه بگوییم؟ اگر با قاطعیت و در اسرع وقت این متخلفین مجاوزات نشوند و دستور قاطعی برای توقف عملیات خلاف قوای انتظامی داده نشود هرج و مرج موجود که روز به روز منجر به تصرفات بیشتر می‌گردد تهران را به وضعی به مراتب بدتر از وضع فعلی در خواهد آورد. و دیگر آن وقت هیچ کس قادر به کنترل آن نخواهد بود بنابراین خواهشمند است دستور فرمایید سریعا اقدامات موثر و قاطع برای تعقیب متخلفین و توقف عملیات غیر قانونی در این اراضی به قوای انتظامی صادر نمایند. و چون همه اینها بدون جواب مانده است. این نامه است که در تاریخ 14/4/62 به جناب آقای ناطق نوشته شده است. حضرت حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو نامه‌های شماره 23057/1 مورخ 15/12/61 و 4095/1مورخ 9/3/62 و نامه شماره 4302/1 مورخ 12/3/62 و نامه شماره 5606/1 مورخ 20/3/62 و نامه شماره 5274/1 مورخ 25/3/62 و نامه شماره 582/1 مورخ 1/4/62 و نامه شماره 5886/1 مورخ 2/4/62 و نامه شماره 6360/1 مورخ 8/4/62. خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقدام، این وزارت را مطلع فرمایند. یعنی تمام شماره‌هایی که تا به حال خواندیم مجددا داده شده و پاسخی دریافت نشده است. یک نامه‌ای است البته از شهرداری تهران که به مناطق بیست گانه نوشته‌اند و در اینجا ظاهرا دستور داده‌اند که جلو این کار گرفته بشود ولی با خواندن این نامه و دقت در محتوای آن معلوم می‌شود که جلو این کار را نمی‌خواسته‌اند بگیرند بلکه می‌خواسته‌اند یک نامه‌ای بنویسند که یک روزی جواب به وسیله این نامه بتوانند بدهند. شهرداری مناطق بیست گانه. پیرو بخشنامه شماره 5556/10 مورخ 18/2/62 و بخشنامه شمارل 3267 مورخ 25/1/62 ابلاغ می‌گردد که از هر گونه عملیات ساختمانی که بدون پروانه شهرداری اقدام می‌نمایند جلوگیری به عمل آورند و پروانه مذکور نیز فقط برای زمینهایی صادر می‌شود که واگذاری آن از طرف مراجع تعیین شده در قانون زمین شهری باشد و با اینکه مالکیت متقاضی از طرف حاکم شرع دادگاه اسلامی تایید شده باشد. تمام این فریادهایی که وزارت مسکن می‌زند و این نامه را نوشته‌اند باز در آخرش نوشته‌اند که حاکم شرع دادگاه می‌تواند با هر نامه‌ای هر کس را صاحب زمین بکند طبق آن چیزهایی که حالا پیش خودشان بوده است. به دنبال این مسایل این نامه از نخست وزیری نوشته می‌شود: برادر حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور 5/5/62 به پیوست تصویب نامه شماره 7171/1 مورخ 19/4/62 وزارت مسکن و شهرسازی و ضمایم مربوط در خصوص تصرف زمین توسط افرادی که به موجب دستور حاکم شرع انجام گرفته و در خواست جلوگیری از انجام آن متضمن پی نوشت برادر موسوی نخست وزیر محترم به شرح زیر ایفاء می‌گردد. جهت اقدام مقتضی که مساله به آنجا رسیده و از طرف آقای نخست وزیر دستوری داده شده است مجددا در 15/5/62 باز وزیر مسکن نامه می نویسد: حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو مکاتبات قبلی پیرامون دخالتهای حاکم شرع دادسرای مستقر در شهرداری در امر واگذاری زمین و تخلفات مسوولین شهرداری تهران به پیوست تصویب نامه اهالی فرحزاد را که حاوی عکس العملهای سوء ناشی از واگذاری زمین بدون ضابطه می‌باشد جهت اطلاع و اقدام مقتضی ارسال می‌دارد. بعد این جریانات به اینجا می‌رسد که کمیسیون اصل 90 مساله را پیگیری می‌کند و این نامه را به شورایعالی قضایی می‌نویسد: بسمه تعالی شورایعالی قضایی‌اید هم الله تعالی در جریان رسیدگی به شکواییه وزیر محترم مسکن و شهرسازی مبنی بر دخالت حاکم شرع مستقر در شهرداری تهران در امر واگذاری زمین، موضوع در کمیسیون اصل 90 مورد رسیدگی قرار گرفت و مداخله حاکم شرع مستقر در شهرداری و شهردار تهران را تخلف از قانون اراضی شهری مصوبه مجلس شورای اسلامی شناخت‌ و اینک جهت رسیدگی به آن شورا ارجاع می‌گردد. بعد دیوان عدالت اداری هم این نامه را نوشته‌اند: حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو مکاتبات قبلی به پیوست یک نسخه از رای دیوان عدالت اداری در خصوص تخلفات شهرداری تهران ایفاء می‌گردد. با عنایت به اینکه حکم به ابطال کلیه اقدامات آقایان صادقی و سیفیان صادر گردیده متصدی است دستور فرمایند ضمن صدور دستور ابطال پروانه‌های صادره شهرداری قوای انتظامی از هر گونه عملیات ساختمانی بر روی اراضی مورد بحث جلوگیری و نتیجه را به این سازمان اعلام فرمایند. اینها همه به تخلف شهردار رای داده‌اند بعد من نمی‌دانم شهردار حالا چگونه رفته و با چه تشکراتی او کنار گذاشته شده است که خود آن هم قابل بحث است. نامه‌ای است از دفتر ریاست جمهوری به وزیر مسکن نوشته شده است. بازگشت به نامه شماره 6691/1 مورخ 11/4/62. گزارشها و نامه‌های آن جناب از تاریخ 9/3/62 تا تاریخ 18/4/62 به استحضار ریاست محترم جمهوری رسید آن چه در رابطه با واگذاری زمین در شهر تهران رخ داده است حاکی از تخلف صریح از قانون اراضی شهری مصوب 27/12/60 می باشد ارتکاب این تخلف توسط برخی دستگاههای اجرایی و مقامات قضایی غیر مسوول برای اشخاص صورت گرفته است که شرایط آنان مورد تایید سازمان شهری قرار نگرفته و بعضا بر مبنای روابط نا صحیح خاص بوه است به علاوه چنین اقدامی یک نوع مداخله غیر مجاز قوه قضاییه در وظایف قوه مجریه محسوب می‌گردد که موجب بروز اختلال در روابط قوای سه گانه می‌شود اگر این قبیل تخلفات به نقاط دیگری تسیری یابد منتهی به تضعیف و الغاء حاکمیت دولت و در نتیجه بروز هرج ومرج در جامعه خواهد شد و موجبات بدبینی مردم بسبت به مسوولین و از بین رفتن اعتماد نسبت به نظام جمهوری اسلامی را فراهم می‌آورد. بعد از این نامه‌ها آنچه را که در اول به عنوان فهرست عرض کردم مجددا توضیح می‌دهم و امیدوارم که خیلی سریع بگذرم. توجهی به قانون همه اینها نشان می‌داد به اینکه می‌بایستی وزیر کشور به سرعت جلو این تخلفات را بگیرند، دستور بدهند این تخلفات به وجود نیاید که ما دچار پیامدهای ناشی از آن نشویم و بعد البته مسایل دیگری هم هست که روشن خواهد شد که در جریان بوده‌اند. ما اینکه ما عرض کردیم بی توجهی به مقام ولایت جهتش این است که در وهله اول این قانون به عنوان یکی از مصادیق عناوین ثانویه در اینجا تصویب شده و حضرت امام آن جور روی آن تاکید داشتند. بعد هم که نامه دیگری آقای وزیر مسکن به محضر مقدس رهبر عالیقدر انقلاب حضرت امام می‌نویسند در حاشیه مرقوم فرموده‌اند که «شورای محترم عالی قضایی در آن چه که گزارش داده شده دقیقا و با سرعت رسیدگی نمایند که جلو تخلفات گرفته شود و این جانب را از آن چه که عمل شده مطلع نمایند». چرا باید کار به جایی برسد که دو مرتبه نامه خدمت حضرت امام نوشته شود و ایشان دستور بفرمایند که جلو تخلفات گرفته شود. تأیید متجاوز. ما یک نامه‌ای اینجا داریم که از دفتر نخست وزیری است طبق این قریب 11 هزار مورد واگذاری پرونده‌اش تا به حال مورد دقت قرار گرفته. حالا 9 هزار دیگر را هم می‌گویند در (حدود 20 هزار مورد) حالا من نمی‌گویم دقیقا احتملا بیش از 20 هزار قطعه زمین بدون این قاعده‌ها و ضابطه‌هایی که در قانون نوشته شده به مردم داده و الان هم می‌دانید که چه پیامد‌هایی به وجود آورده است و این پرونده‌ها هم چه وقت رسیدگی می‌شود و آن عده از اینها که مستضعف واقعی هستند چه وقت به خانه خواهند رسید و آن مقدار مصالحی که ریخته‌اند جلو آفتاب و باران و برف بقیه زمستان چگونه از بین خواهد رفت اینها امیدواریم که ان‌شاء‌الله زودتر درست شود. اما گفتیم که رابطه به جای ضابطه. نامه‌ای داریم رای دادگاه است، رای دادگاه مستقر در شهرداری. بسمه تعالی رای دادگاه – وضعیت ثبتی پلاکهای شماره 1413 فرعی از 48 اصلی مشترک و مشاعی بین آقای. .. و آقای. .. مورد بررسی قرار گرفت. با التافت به اینکه برابر سوابق موجود در نتیجه پیروزی انقلاب اسلامی این املاک از مالکیت آنان خارج و به ملکیت بلا معارض دولت جمهوری اسلامی ایران در آمده است و پاسخ استعلام ثبتی شماره فلان حاکی از آن می‌باشد لذا در جهت اجرای منویات دولت جمهوری اسلامی در خصوص تامین مسکن برای واجدین شرایط که فاقد هر گونه خانه و زمین بوده به موجب این حکم شرعی و قانونی (پس معلوم می‌شود که حاکم شرع هم حکم شرعی و هم حکم قانونی هنوز تصورشان این است که اینها دوتا است، نمی‌دانم) پلاکهای مذکور را به اشخاص ذیل که فاقد خانه و زمین می‌باشند و از هر نظر واجد شرایط هستند واگذار می‌نماید. لذا دفاتر اسناد رسمی مکلفند بدون دریافت گواهیهای لازم از قبیل مالیات دارایی و عوارض شهرداری و سایر مدارک سند مالیات به دارایی بپردازند اینها نه عوارض شهرداری بدهند. آن وقت چه قدر زمین داده‌اند؟ پلاک ثبتی 1414/48 به مساحت 900 متر مشاعا بالمناصفه به آقای. .. و آقای. .. عده‌ای از نمایندگان – اسامی را بخوانید. اکرمی قرار نیست که ما از آن چه که فرموده‌اند تخلف کنیم. یکی از نمایندگان – رای کیست؟ اکرمی – مال حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی مستقر در شهرداری پلاک ثبتی شماره فلان به مساحت 5/862 متر مشاعا بالمناصفه به آقای. ... و آقای. ... پلاک ثبتی شماره فلان به مساحت 822 یا 5/828 متر باز بالمناصفه به آقای. .. و آقای. ... اینجور بدون توجه به ضابطه که اگر بعدا برادران خواستند بدانند این نامه‌ها هست می‌آیند می‌بینند که اینها به چه کسی داده شده. در مورد تسری این جریان به جاهای دیگر نامه‌ای است می‌خوانیم که باز نوشته شده به جناب آقای ناطق نوری در 8/4/72. برادر ارجمند حجت الاسلام ناطق نوری وزیر محترم کشور پیرو مکاتبات قبلی در خصوص دخالت حاکم شرع مستقر در شهرداری تهران در واگذاری زمین در شهر تهران به استحضار می‌رساند ضمن اینکه تا کنون برای جلوگیری از تصرف اراضی شهری وسیله کسانی که بدون ضابطه و به صورت غیر قانونی از حاکم شرع مذکور زمین دریافت کرده‌اند و رفع اثر و ابطال احکام مذکور اقدام قاطعی به عمل نیامده است این رویه خلاف به تدریج در سایر شهرها شروع شده و طبق اطلاع واصله در شهرستان کرج شخصی به نام آقای زید مشغول تقسیم زمین شده و از استان گیلان نیز اطلاع رسیده به همین طریق زمینهای شهری را عده‌ای تصرف تنموده و اقدامات اداره کل زمین شهری گیلان برای اجرای قانون اراضی شهری و جلوگیری از اعمال خلاف مذکور به نتیجه‌ای نرسیده است با عدم توقف این تصرفات غیر مجاز و عدم تعقیب فوری متخلفین ضمن اینکه برنامه‌های دولت در امر زمین و مسکن را در تهران به هم ریخته و نابسامانیهای فراوانی در این شهر به وجود آورده و خواهد آورد به تدریج به سایر استانها و شهرستانها سرایت می‌نماید و صریحا برای خطر تعطیل قانون اراضی شهری را که حاصل دو سال تلاش مستمر مجلس شورای اسلامی و مسوولین اجرایی مملکت می‌باشد اعلام کنم. الویری – نامه از چه کسی است؟ اکرمی – این نامه از خود وزیر مسکن است تاریخ 8/4/62 در مورد پیامدها سه مطلب را عرض کردم، پیامد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی. در مورد پیامد اجتماعی درگیریهایی است که به وجود آمده که حتی در هفته گذشته انشاء الله نوارش هم تهیه شده است به اطلاع کسانی که بخواهند می‌سد. از رادیو تعاونی مسکن عده‌ای از کارگران مسکن اعلام می‌کرد که رفته‌‌ایم زمینهایمان را تصرف کنیم مواجه شده‌ایم با یک عده دیگری که تصرف کرده‌اند و جار جنجال و دعواهایی که دنبال سر این به وجود آمده است، اینجا این زمینهایی که همین جور داده شده است ما در بعضی از تابلوها نتایجی را که بار آورده که اگر بخواهیم یک یک بخونیم معطلی دارد و وقت زیاد می‌برد فقط ملاحظه بفرمایید (در این موقع آقای اکرمی عکسهایی را که از این زمینها و ساختمانها گرفته شده بود به نمایندگان نشان دادند) برق و آب بی‌ رویه، خانه‌هایی که بی رویه ساخته شده. با ماشین شهرداری رفته‌اند برای ساختن آن خانه‌ها، این برقهایی است که غیر مجاز از تیرهای اصلی گرفته‌اند و به این خانه‌ها وصل کرده‌اند بعد وزیر نیرو تشریف می‌آورند اینجا و می‌گویند دیگر نمی‌توانیم اداره کنیم. هم آب را غیر مجاز و هم برق را غیر مجاز گرفته‌‌اند. دکتر شیبانی – آقای هاشمی این اسناد را وزارت کشور هم باید داشته باشد. وزیر کشور (ناطق نوری) – داریم. اکرمی – آقای وزیر کشور خودشان می‌فرمایند که اسناد را دارند. پیامدهای سیاسی این قضیه همان نامه‌ای است که منتشر شد در روزنامه صبح آزادگان و باعث شد که بسیاری از مسوولینی که خودشان اظهار می‌دارند، اطلاعی هم از گرفتن زمین نداشته‌اند مورد ایراد و خدای نکرده تهمت قرار بگیرند و کسانی که با این جمهوری مخالفت دارند این را سوژه‌ای بکنند و مطالبی بگویند. پیامد اقتصادی‌اش این است که وقتی بدون رویه این زمینها را می‌دهند، مصالح بنا، کارگر بدون رویه به این زمینها سرازیر شده‌اند و ساخته‌اند و بالا برده‌اند و تمام کارگردانی هم که آمده‌اند دیگر به روستا بر نخواهند گشت و مصالح و پول عمله و بنایی هم که این جور اضافه شده است مسلما در سایر مسایل اقتصادی تاثیر بدون رویه خودش را خواهد گذاشت و نتایجی از این قبیل به وجود آمده و شاهد هستید. الان برای دستگاه قضایی مملکت که خود مشکلاتی داشت قریب بیست هزار پرونده فراهم کرده‌اند که قریب دو سه ماه است به جایی نرسیده و معلوم هم نیست با چه ضابطه‌ای بتوانند این مشکل را که برای جمهوری اسلامی پیش آمده حل کنند. در حالی که اگر از روز اول به همین نامه اول وزیر مسکن جواب عملی و کتبی داده شده بود و هم ما این مساله و این وقت گیری را نداشتیم به اینکه شخصا از بیان این مسایل که با نهایت احترام و ادب هم عرض کردم متاسفم و ما باید در جمهوری اسلامی انشاء الله از این به بعد همه مشکلاتمان را بدون این طریقی که الان هست حل بکنیم. صمیمانه الهی و اسلامی و دل امام امت و این مردم شهید پرور را که گاهی گریه می‌کنند از این مسایل. پریروز یکی از بچه‌های محصل می‌گفت روی قضایایی که پیش می‌آید دختر خانمی در مدرسه نشسته گریه کرده. امیدوارم که از اینکه مسایل را بیاوریم و اینجا مطرح کنیم و گاهی دل کسانی رنجیده بشود دیگر این وضع انشاء الله پیش نیاید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رییس – نفر بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای صفتی دزفولی. صفاتی دزفولی – اعوذ‌ بالله‌ من‌ الشیطان‌ الرجیم، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. در این قسمت مواردی از بندهای 3 و4 و 6 بر عهده این تجانب گذارده شده که قبلا از اینکه سریع می‌خوانیم به خاطر تنگی وقت از نمایندگان محترم عذر خواهی می‌کنم. آقای حسن آخوندی که اکنون به عنوان مشاور وزیر کشور و مسوول کمیته کشاورزی مشغول به کار گردیده بود. به علت تخلفات مالی و برداشت 3 میلیون تومان پول از تنخواه گردان و احداث مرغداری توپولی پرونده‌ای از طرف واحد تحقیق جهاد تشکیل می‌گردد. در این بین آقای حسن آخوندی طرح اعزام گروهی از جهاد از جمله خودش را به هندوستان می‌ریزد. شب روزی که قرار بود حسن به هند برود در منزل مسوول پذیرش داوطلبین (عده‌ای از نمایندگان – کمی آرامتر بخوانید ). رییس – یک مقدار با طمانینه بخوانید چون آقایان می‌گویند آهسته‌تر بخوانید. صفاتی دزولی – به اتفاق یکی از اعضاء شورای مرکزی و معاون او، اعضاء قسمت پذیرش و بعضی از اعضاء واحد تحقیق جلسه‌ای تشکیل می‌گردد و بعد از روشن شدن تخلفات آقای حسن آخوندی پیرامون پیامد‌های مسافرت ایشان بحث و تبادل نظر به عمل می‌آید و عضو شورای مرکزی پیشنهاد می‌کند که همان موقع به منزل آقای ناطق نوری بروند ساعت 10/12 شب ایشان به منزل حاج آقا می‌رود و جریان مسافرت حسن را به هندوستان در میان می‌گذارد به دستور آقای ناطق نوری همان نصف شب حسن را از نظریات ایشان با اطلاع می‌کنند و به او می‌گویند طبق نظر حاج آقا شما نباید به هندوستان بروید ولی بلافاصله حسن به منزل حاج آقا می‌رود و می‌گوید اگر نروم آبرویم می‌ریزد و در آن صورت شایعه می‌شود که حسن خطا کار است و به این ترتیب با متقاعد کردن حاج آقا روز بعد طبق تاریخ تعیین شده به هندوستان می‌رود. در تاریخ 18/3/60 اعضای واحد تحقیق در مجلس شورای اسلامی جهت تعیین تکالیف این قضیه و مسایل دیگر با آقای ناطق ملاقات می‌کنند. ایشان می‌گویند موضوع را با نماینده دادستان مرکز آقای مرتضی ناطق نوری برادر زاده‌اش مطرح کنند و در ضمن همین جلسه آقای ناطق می‌گوید در آن شب که حسن به منزل من آمد به او گفتم که بعد از بازگشت از هندوستان دیگر حق کار کردن در جهاد را ندارد. این برادران طبق دستور آقای ناطق پرونده به دادستانی ارایه می‌دهند ولی به علت مخالفت آقای ناطق پرونده به دادستانی ارایه می‌دهند ولی به علت مخالفت آقای عباس آخوندی برادر حسن و عضو شورای مرکزی جهاد پرونده پیگیری نمی‌شود و مسکوت می‌ماند عدم پیگیری تخلفات آقای آخوندی مورد اعتراض جمعی از برادران قرار می‌گیرد و در غروب فردای روز عید فطر سال 60 حدود 12 نفر از مسوولین مختلف جهاد از جمله مسوول جهاد خارج از کشور جانشین مسوول پذیرش جهاد سازندگی مرکز، مسوول واحد تحقیق، مسوول جهاد ادارات، مسوول خبر (عده‌ای از نمایندگان – آرامتر بخوانید) عضو نشریه جهاد روستا. رییس – آقای صفاتی می‌گویند که آرامتر بخوانید که آقایان بفهمند. صفاتی دزفولی – عضو شورای مرکزی و عده دیگری از جهاد به منزل آقای ناطف نوری می‌روند و اعتراض می‌کنند که اجرا حسن به زندان نرفته و یا پرونده اش پیگیری قانونی نشده است؟ که پس از صحبتهای زیاد می‌گوید همین قدر که حسن از جهاد اخراج شده کافی است و مثال می‌آورد که یک آخوند سرشناس اگر تخلفی بکند حاضر است که یک سال زندان برود ولی خلع لباس نشود و حسن آخوندی که زمانی کاندیدای وزارت بود امروز اخراج شده است و مانند کسی است که خلع لباس شده و از زندان شدن بسیار بدتر است تخلفات آقای حسن آخوندی که به اخراج وی توسط آقای ناطق نوری منجر گردید به این شرح است. 1 - آقای حسن آخوندی به اتاق شصت این شخ جزو 16 نفری است که از طریق آقای ناطق در اسل 58 صاحبانه شده است ادامه خرید سه دستگاه ماشین پیکان به عنوان جهاد مرکز برای خودشان و برادر خانم آخوندی که آن زمان در جهاد نبوده است می‌نمایند که تفاوت قیمت دولتی هر ماشین با بازار آزاد در آن زمان شصت هزار تومان بوده است. این موضوع و مسایل دیگر مورد اعتراض حدود سی و پنج نفر از جهادگران مرکز قرار می‌گیرد و افراد معترض پس از آنکه از جلسات متعدد با حاج آقا نتیجه‌ای نمی‌گیرند با حالت قهر و اعتراض جهاد را ترک می‌گویند و آقای حسن آخوندی علاوه بر اینکه در پست خود ابقاء می‌شود به عنوان کاندیدی وزارت کشاورزی به کابینه شهید رجایی پیشنهاد می‌گردد که دو نفر از سی و پنج نفر معترض با آن شهید بزرگوار تماس گرفته و وی را از قبول ایشان به عنوان کاندیدای وزارت کشاورزی منصرف می‌کنند. موضوع گرفتن پیکان از طریق غیر قانونی در گزارش هیات شش نفره که هم اکنون اینجا است که شرح تشکیل آن بعدا خواهد آمد ذکر شده است. 2 – برداشت غیر قانونی 3 میلیون تومان از تنخواه گران کمیته کشاورزی و ایجاد مرغداری توپولی توسط آقای حسن آخوندی و دو تن از بستگان که با او شریک بوده‌اند. در توضیح این قسمت باید به عرض برساند که ابتداء آقای ناطق نوری در تاریخ 16/2/60 در جلسه شورای مرکزی این موضوع را تایید و برای دومین بار نیز در مرداد 60 یک روز بعد از عید فطر در جلسه‌ای متشکل از 12 نفر از مسوولین جهاد برداشت غیر قانونی مبلغ فوق الذکر از تنخواه گردان را توسط آقای حسن آخوندی مجددا تایید می کند به علاوه هیات شش نفر هم این دو تخلف بین را توسط آقای حسن آخوندی تایید و در گزارش خود آورده اند که این گزارش اینجا موجود است. 3 – تقلب و سوء استفاده از امکانات و عنوان جهاد از جمله اقدام جهت دریافت 52500 قطعه جوجه یک روزه به استناد نامه شماره 2779 – 16/10/59 و یک دستگاه تراکتور برای مرغداری نیمه تمام توپولی که عکس تراکتور هم اینجا موجود است. آقای آخوندی به علت برداشتهای غیر قانووی ملی و سوء استفاده از مهر و مسوولیت خود در جهاد و دریافت تراکتور بر خلاف مقررات جهت احداث مرغداری توپولی مبلغ حدود دویست هزار تومان سود کسب کرده است که در جلسه 16/2/60 شورای مرکزی با حضور آقای ناطق پیروان این مبلغ بحث و گفتگو شده و کسب این سود غیر عادلانه از طریق آقای آخوندی و تخلف ایشان از قانون به همین علت مورد تایید اعضا قرار گرفته است و به علاوه اعضای واحد تحقیق نیز طبق تحقیقاتی که انجام داده اند و مدارک موجود پرونده ای در این زمینه تشکیل داده اند ولی هیچگاه پیگیری نشده است. و در این رابطه نوارهایی نیز موجود است. 5 – کسانی که در زیر دست آقای آخوندی بوده اند با حمایت ایشان سوء استفاده های مالی کرده اند که پرونده های مربوط به آنها تشکیل گردیده ولی به علت حمایت آقای آخوندی و یا سنگ اندازی در سر راه اعضای واحد تحقیق مانع پیگیری موارد سوء استفاده شده است و کمیسیون جهاد مجلس نیز در جریان این قبیل سوء استفاده ها و ریخت و پاشها بوده و سه نفر از اعضای آن کمیسیون نیز مدتی این قبیل مسایل را پیگیری کرده‌اند. در توضیح بند 3 از تخلفات اضافه می‌نماید در حوالی آذر ماه 59 آقای حسن آخوندی شریک خود را که یکی از بستگانش هست وارد جهاد کرده و مدت چهار ماه او را مسوول امور پخش جوجه می کند همچنین همان آقا مسوول پیگیری تخلفات مرغداریها می‌شود و با امضای ایشان برداشت جوجه صورت می‌گیرد. در این رابطه سندی است که آقای حسن آخوندی نامه‌ای به واحد امور جوجه جهت تحویل جوجه یک روزه نوشته و آن شخص نیز به عنوان مسوول امور پخش آن را تایید کده است پس از آنکه واحد تحقیق در جریان این نامه قرار گرفت نامه از بایگانی به سرقت می‌رود و حتی شماره نامه نیز از دفتر پاک می‌گردد و سپس به پیشنهاد آقای حسن و تصویب شورای هماهنگی هیاتی متشکل از شش نفر تعیین می گردد تا موضوع نامه را روشن و از گسترش خبر جلوگیری کنند و جالب است که آقای آخوندی به هیات خود ساخته می گوید (از این نظر می‌گویم خود ساخته به خاطر اینکه این هیات را خودش پیشنهاد می‌کند) اگر مدرکی بر این شایعه دارید ارایه دهید که در این موقع واحد تحقیق جهاد فتوکپی نامه‌ای را که سرقت شده بود با ضمایم آن به شماره‌ای که عرض شد اریه می‌دهد که الان نامه را خدمتتان می‌خوانم. آقای آخوندی بعد از ارایه نامه هر استان شده و می‌گوید موضوع نامه را فراموش کرده بودم و از چنین سوء استفاده‌ای اظهار ندامت می‌کند و می‌گوید اشتباه کردم (این نامهای است که به سرقت رفته) واحد امور جوجه جهاد سازندگی مرکز نظر به آنکه مرغداری توپولی در اربطه با این دفتر می‌باشد لذا برای تامین جوجه یک روزه آن به مقدار 52500 قطعه جوجه یک روزه برای روزهای فلان و فلان و فلان اقدام لازم معمول را به عمل آورید – 31/1/60، 10/2/60 و 20/2/60 با تشکر حسن احمد آخوندی کمیته کشاورزی دفتر مرکزی جهاد. واین هم نامه‌ای است که آن شریکش نوشته (در این موقع آقای صفاتی چند نامه را به نمایندگان نشان دادند) و اینجا امضاء کرده، انجا هم امضاء کرده و در اینجا هم امضاء کرده نوشته که این مرغداری در رابطه با جهاد سازندگی مرکز است و این هم عکس هایی است که کمسیون تحقیق یعنی کمیته تحقیق با اجازه دادستانی رفته و این عکسها را از آن مرغداری که هنوز در حال ساختن بوده انداخته و این هم تراکتوری است که بطور غیر قانونی ایشان از جهاد برداشت کرده است. جالب اینجا است در جلسه 12 نفری روز بعد از عید فطر سال 60 آقای ناطق نوری در جواب یکی از برادران که عنوان می‌کند می‌ترسم مدتی بع حسن پست بگیرد می‌گوید من نمی‌گذارم و با این ترتیب پرونده را مختومه می‌سازد ولی بعد از مراجعت حسن به وزارت کشاورزی به تأیید آقای ناطق نوری مسوولیت های گوناگونی برای او در آن وزارتخانه در نظر می گیرند که با روشنگری واحد تحقیق جهاد مساله منتفی می‌شود. پافشاری برادران واحد تحقیق در این مورد و بعضی اتهامات وارده دیگر به آقای حسن آخوندی سبب می‌شود که زیرکانه آنها را کنار بگذارند و مجبور بشوند جهاد را ترک کنند. بعد از تصدی وزارت کشور از طرف آقای ناطق نوری حسن به وزارت کشور می رود و مشاور وی می‌شود و سپس مسوول باز سازی مناطق جنگی می‌گردد ملاحظه می‌فرمایند شخصی که در جهاد با بیت‌المال چنان عمل کرده بود که شرح آن گذشت حالا حدود صد میلیارد ریال اعتبار بی‌زبان از طرف آقای ناطق نوری در زیر رستش قرار می گیرد و جالب اینجا است که ایشان همیشه در رأس مسوولیت هایی منصوب می‌گردد که هزینه هایش خارج از محاسبات عمومی است و حساب کتاب درستی ندارد. اعضاء واحد تحقیق جهاد از دو سال قبل با پاره ای از علماء اسلام و مسوولین مملکتی و بعضی از نمایندگان مجلس تماس و پیرامون این تخلفات و سوء استفاده‌های مالی صحبت کردند و آنها را در جریان مسایل قرار دادند که اسامی ورمان تماس با همگی آنان مشخص است و لزومی به ذکر آنان نیست بهر حال ما از مسؤولان قضایی جدا تقاضای تعقیب و پیگیری این کونه تخلفات را که در جهاد صورت گرفته هستیم و حاضریم در هر دادگاهی پاسخگوی مواردی که طبق سند ارایه گردید و اسناد و نوارهای دیگری که موجود است باشیم. اما یکی ازموارد بند 6 راجع به تخلفات استانداری خوزستان متجاوز از یکسال و نیم قبل کارهای خلاف قانونی در استان خوزستان صورت گرفته که محور اصلی آن استاندار خوزستان بوده است. به وسیله ایشان بر خلاف قانون اساسی و قوانین موجود، شورای عالی استان متشکل از امام جمعه اهواز، رییس دادگاههای انقلاب اسلامی خوزستان، استاندار خوزستان، فرمانده سپاه منطقه 8 شورای مرکزی جهاد سازندگی خوزستان تشکیل گردیده که در مسایل قضایی، انتظامی ف سیاسی و حتی مسایل روحانیت استان تصمیم گیریهایی کرده و به مرحله اجرا درآورده است که تحقیقا پیامد ناشی از به اجراءدر آوردن تصمیمات شورا متضمن تضییع حقوق بسیاری از اهالی خوزستان گردیده و از نظر جزایی قابل تعقیب می باشد. در این زمینه شکایات متعددی جمعی از نمایندگان خوزستان از حدود یکسال و نیم قبل در دادگاه انتظامی قضات، داسرای انتظامی قضات، شورای عالی قضایی، کمیسیون اصل 90 اقامه نموده وحتی سوالاتی از وزیر کشور و وزیر دادگستری در مجلس مطرح کرده اند که امید واریم مقامات مسوول به طور جدی شکایارا تعقیب و پیگیری و نتیجه را روشن سازند و بیش از این مردم تشنه عدالت خوزستان را معطل نگذارند. تشکیل شورای عالی استان با ترکیبی که به عرض رسید مغایر با اصول یکصدم تا یکصد و ششم قانوون اساسی است و غیر قانونی بودن چنین شورایی آنقدر بدیهی است که لزومی به شرح بیشتر ندارد و اینکه به ذکر موارد خلاف قانونی که این شورای غیر قانونی انجام داده است و تبعات ناشی از آن می‌پردازم: الف – تصمیم‌گیری و دخالت شورای عالی استان در امور شهرستان بهبهان در اصل گذشته بدنبال اختلافاتی که بین عده‌ای از مسوولان و افراد متدین بهبهان اتفاق افتاد منجر به بروز این تخلفات از طرف شورای عالی گردید. 1- دخالت در امور مربوط به روحانیت. 2- دستگیری حجت الاسلام آقای دعاوی سر پرست بنیاد شهید بهبهان و مسوول سیاسی ایدیولوژیک نیروی هوایی. 3 – تیر اندازی از طرف شورای عالی آقای اراکی به مدت 20 دقیقه در نماز جمعه بهبهان. 4 – تشکیل کمیته موقت به مدت یک ماه در بهبهان به وسیله افراد اعزامی از کمیته انقلاب اسلامی اهواز. 5 – ایجاد وضعیت شبه حکومت نظامی در بهبهان. 6 – دستگیری افراد متدین و با سابقه حزب اللهی و باز داشت آنها در شرایط نامناسب و توام با فشار در زندان اهواز در حدود دو ماه. 7 – صدور و توزیع اعلامیه به امضای شورای عالی استان در سطح شهر بهبهان. 8 – دخالت شورای عالی استان در امور سپاه آبادان که به بروز تخلفاتی انجامیده است. توضیح اینکه عده‌ای از اعضای سپاه پاسداران آبادان از ابتدای تشکیل سپاه در مقابل یک جریان انحرافی قرار گرفتند و مدارک و شواهدی نیز در دست نفوذی منافق در سپاه بودند که هر دو بیش از ده نفر از جمله حجت الاسلام بهشتی و فرزندش را در اصفهان ترور کردند. به علت افشای این خط در سپاه آبادان برخی از اعضای این جریان مجبور به ترک آبادان شدند و به اهواز انتقال یافتند و در آنجا با تغییر چهره مسوولیت های بالاتری را اشغال کردند که برادران سپاه آبادان به خاطر احساس تکلیف شرعی با روحانی سپاه منطقه قضایا را در میان گذاشتند ولی نه تنها نتیجه‌ای نگرفتند بلکه به علت هم دستی آن جریان با فرماندهی و روحانی سپاه با تصویب شورای عالی استان که فرماندهی منطقه 8 عضوی از آن بود حدود یکصد و چهل نفر از سپاه آبادان با ابلاغ کتبی تبعید شدند که این حکم با دخالت آقای فاکر اجرا نشد ولی پس از آنکه برای بار سوم حکم صادر گردید در حالی که تعداد 16 نفر از همان برادران خود را به منطقه معرفی می‌کردند تا به محل جدید اعزام شوند دستگیر و زندانی گردیدند و برای سرکوبی افراد باقی مانده سپاه و خانواده‌های آنان در آبادان که بد بر‌خورد‌های ناصواب با خود اعتراض داشتند آقای ارکی به نمایندگی از طرف شورای عالی استان و معاون سیاسی استانداری و شخصی از شورای فرماندهی منطقه 8 همراه با عده قابل توجهی از افراد مسلح سپاههای مختلف استان به آبادان می‌روند ولی اقدام به موقع جناب آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس که توسط نمایندگان منطقه در جریان امور قرار گرفته بود آن عده را پس از تحمل حدود پانزده روز بازداشت با شرایط نامناسب و زننده از زندان آزاد و از فجایع خون باری که در شرف تکوین بود جلوگیری گردید ولی بعد از مدتی به طریق دیگری حکم شورای عالی استان به مرحله اجراء در آمد و در دسته‌های سی نفری اعضای سپاه را به شهرهای مختلف تبعید و آخرین دسته سی نفری را در همین هفته گذشته از آبادان اخراج و حتی بسیج آبادان را نیز منحل کردند. 3 – دخالت در امور مربوط به شهرستان شوشتر بنا بر تصمیم این شورا عده‌ای از مسوولان این شهرستان از کار بر کنار می‌شوند از جمله فرمانده سپاه شوشتر که پس از عزل و تحمل اتحاماتی با قلب شکسته عازم جبهه می‌شود و در عملیات پس از چند روز به شهادت می‌رسد در اجرای همین سیاست‌ها دو تن دیگر از افراد سپاه دستگیر و محکوم به هفتاد ضربه شلاق و ده سال زندان می‌شود که حکم شلاق در مقابل چشمان گریان بچه‌های سپاه اجراء می‌شود و بیش از یک سال نیز در زندان به سر می‌برند و چندی بیش به دنبال پیگیریهای امام جمعه و نماینده شوشتر در مجلس دادگاه انتظامی قضات اقدام به آزادی آنها نمود. 4- دخالت شورای عالی در مسایل شهرستان ایذه که اسناد و مدارک زیادی در این رابطه جهت پیگیری به مراجع قضایی تسلیم گردیده است. دخالت این شوراء همانطور که شرح داده شد جنبه مشورتی یا هماهنگی نداشته بلکه هر تصمیم‌گیری از طرف اکثریت اعضاء شورا لازم التباع و لازم الااجراء است. توجه شما را به گوشه‌ای از اعلامیه منتشره در مورد بهبهان که در بین مردم در اردیبهشت ماه سال 61 توزیع گردیده جلب می‌کنم. (که اعلامیه‌اش اینجا موجود است‌) هم چنین در تاریخ 12/01/62 در منزل امام جمعه اهواز اعضاء شورای عالی از سه تن از نمایندگان خوزستان با دعوت قبلی جلسه‌ای تشکیل می‌دهند که هدف در اصل نوعی محاکمه نمایندگانی بوده است که قصد جلوگیری از اعمال خلاف قانون شوراء را داشته‌اند. در آن جلسه رییس دادگستری استان خوزستان در توجیه عمل شوراء می‌گوید من با دخالت در مساله بهبهان موافق بودم و در مورد دخالت در مساله شوشتر اعضاء شوراء اتفاق نظر داشت ولی در مورد آبادان اختلاف نظر بود و من با دخالت در مساله آبادان مخالف بودم ولی چون شوراء تصمیم گرفت و آنها اکثریت داشتند تصمیم شوراء را اجراء کردند که نمایندگان در جواب می‌گویند قاضی نباید تابع رای دیگران باشد و باید مستقل رای و نظر بدهد. ملاحظه می‌فرمایید که آقای محمد فروزنده استاندار خوزستان جهت جبران ضعف مدیریتش در اداره امور استان و ایجاد پشتوانه‌های محلی برای عمال غیر قانونی و پیاده کردن اهداف خود با تشکیل شورایی بر خلاف موازین قانونی پای عده‌ای از مسیولین استان را در یک جریان خلاف چگونه وارد کرده است. و جمعی از نمایندگان خوزستان آقای ناطق نوری را کرارا در جریان کار این شورای غیر قانونی و عمل کرد آن کتبا و شفاها قرا دادند از جمله در جلسه‌ای در وزارت کشور با حضور آقای ناطق نوری و سه تن از نمایندگان خوزستان تشکیل گردید این نمایندگان به توزیح عملکرد استانداری پرداختند و آقای ناطق نوری باند بودن آقایان و غیر قانونی بودن شورای عالی را مورد تایید قراردادند ولی با این اوصاف هیچ گونه اقدامی در قبال این همه خلاف کاری به عمل نیاوردند. و لذا عده‌ای از نمایندگان ناچار شدند که علت تشکیل این شورای غیر قانونی را از آقای ناطق نوری به صورت رسمی و بنا بر تعهد و وظیفه نمایندگی مورد سوال قرار دهند که ایشان از حضور در مجلس و پاسخ به آن تا کنون سرباز زده است. شایان ذکر است که بعد از اقداماتی از ناحیه نمایندگان خوزستان برای جلوگیری از ادامه اعمال خلاف قانون شورای عالی و طرح سوال عده‌ای از نمایندگان در رابطه با آن شورا استاندار خوزستان با یک حرکت حساب شده مبادرت به آشفته کردن اوضاع استان و مسخ مسایل می‌کند و در همین هنگام با مشارکت ایشان و برخی از اعضاء شورای عالی استان تایید نامه‌ای تهیه و به امضاء ایمه محترم استان می‌رسد بدون اینکه فرصتی پیش آید تا ما مسایل خود را خدمت آنان توضیح دهیم. آنگاه این اعلامیه در هزاران نسخه تکثیر و در سطح استان پخش و برای مسوولان ارسال می‌گردد و آقای فروزنده به ویژه توسط معاون سیاسی خود و بعد از طرح سوال از طرف جمعی از نمایندگان خوزستان و حتی در سر کلاسهایی که به منظور تربیت بخشدار از افراد شهرهای مختلف استان ترتیب داده بودند مطالب ناروا و خلاف و توحین آمیزی عنوان می‌کند و حتی با آبادی خود به نشر شایعات پیرامون نمایندگان در سطح استان می‌پردازد. این همه آشفته کردن اوضاع برای آن است که شخصیت این گونه نمایندگان در معرض تهدید قرار گیرد تا مسایل جنگ زدگان و قانون شکنی‌های استانداری پیگیری نشود و نمایندگان از ایفای وظایف نمایندگی باز مانده ولی ما در آغاز کار نمایندگی سوگند یاد کردیم که از حقوق مردم دفاع کنیم و در این راه از بذل هر گونه کوشش و تحمل هر نوع مشقت و زدن هر نوع اتهام ترسی به دل راه نخواهیم داد و یقین داریم با اسرار خود سرانجام مسایل روشن خواهد شد کما اینکه با تشریح مسایل برای برخی از ایمه محترم جمعه خوزستان خلافکاریهای شورای عالی و سایر مسایل استان برای آنان روشن گردیده است و همچنین مسوولان و جوانان حزب اللهی استان و مردم شریف خوزستان به کنه خیلی از مسایل پی بردند (این اعلامیه‌ای است با نام دقیقا شورای عالی استان که از طرف این آقایان امضاء شده و من فرازی از آن را برایتان می‌خوانم) شورایعالی استان خوزستان متشکل از امامت جمعه اهواز نماینده رییس دادگاههای انقلابی استان خوزستان، استاندار خوزستان، فرمانده سپاه منطقه 8 و شورای مرکزی جهاد استان در رابطه با اختلافاتی که در شهرستان بهبهان به وجود آمده بود علی رغم درگیری در جبهه نبرد علیه صدام کافر نظر به ضرورت حل این مشکل تصمیم بر این گرفت که شورایی متشکل عده‌ای از علمای متعهد شهرستان بهبهان با توافق کلی علمای بهبهان نظارت بر کلیه جریان سیاسی و فکر شهرستان را به عهده گرفته و نقش رهبری کننده روحانیت را در این زمینه تجسم بخشد بنابراین تصمیم شورای مذکور تشکیل شده و از تاریخ 10/02/61 شروع به کار می‌شود. و اما موارد دیگری از تخلفات مالی و بودجه‌ای که همه اسناد آن در اینجا موجود است که متاسفانه به خاطر ضیق وقت من نمی‌توانم همه آنها را بخوانم اما یکی دو تای آن را قرایت می‌کنم قسمتی از تخلفات استانداری خوزستان در رابطه با قوانین بودجه مصوب مجلس در سالهای 60 و 61 و62 : الف - ابلاغ سه برابر اعتبارات اضطراری در سال 1361 توسط استانداری که نتیجه این عمل بلا تکلیف ماندن پروژه‌های زیادی در سال 1362 بوده است با عنایت به اینکه اکثر این پروژه‌ها بیش از یک سال به طول می‌انجامد می‌توان پی برد که این عمل چه بار مال سنگینی را در سالهای بعد به بت المال تحمیل خواهد نمود. حاصل این کار که متاسفانه در سال 1362 نیز علی رغم مبادله موافقت نامه به استناد ذی حسابی مجددا تکرار شده به طور خلاصه به این صورت است : 1- شروع انجام پروژه عمرانی بیش از حد و توان اجرایی استان و عدم امکان تامین اعتبار در سال بعد که متاسفانه این مطالب در سال جاری شدیدا گریبان‌گیر استان شده است. 2 – در همان سال 1361 که تعدادی از صورت وضعیتها به علت عدم وجود اعتبار پاس نشدند. 3 – عواقب سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ناشی از این حرکت به وضوح روشن است. یک مورد دیگر از تخلف دیگر از تخلف بدون مراجعه به کمیته برنامه ‌ریزی ایشان مبالغی را جهت بعضی از پروژه‌ها اختصاص می‌دهند. یا فرض کنید اعتبارات امسال را برای سال دیگر مصرف می‌کنند که اینها بر خلاف قانون است و تمام مدارک آنها اینجا مستندا از سازمان برنامه و بودجه بنده دریافت کرده‌ام که موجود است و دیگر بقیه آنها به خاطر تنگی وقت قرایت نمی‌شود. اما مواردی از تخلف بند های 3 و 6 : یکی از موارد استیضاح وزیر کشور سهل انگاری در اجرای قانون و انجام اعمال غیر قانونی و خود سرانه است که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌شود. مجلس شورای اسلامی در آغاز سال 1360 قانون احزاب را تصویب کرد لیکن وزارت کشور که مسوول اجرای این قانون است تاکنون از اجرای آن خود داری کرده است البته ممکن است که برای این کار دلایلی مانند آماده نبودن شرایط و اوضاع کشور جهت اجرای قانون باشد لیکن توقف یک قانون نیز احتیاج به قانون دارد و اگر واقعا به عللی بعضی مواد قانون مذکور با همه آن امکان اجرا شدن نداشت می‌بایستی قبل از پایان مهلت مقرر در قانون از قوه مقننه کسب تکلیف می‌کرد و اگر قرار باشد به صرف تشخیص مقام اجرایی قانون معطل بماند، آیا کشور دچار هرج و مرج نخواهد شد؟ و آیا بتدریج قوانین و مقررات لوث نخواهد شد؟ و نهایتا منجر به بی ثمر و بی ارزش شدن مجلس و قوه مقننه نخواهد گردید؟ مورد دیگر استیضاح عدم اجرای قانون تشکیل شوراهای کشوری است که در سال گذشته تصویب گردید و طبق تبصرۀ 2 مادۀ 2 این قانون وزارت کشور می‌بایستی 2 ماه از تاریخ تصویب این قانون، لایحه شماره 68484 مورخ 7/1/62 انتخابات 2 ماه پس از تصویب این لایحه، امکان پذیر نیست و تقاضا نموده که : اولاً تهیه لایحه مذکور به بعد از تصویب طرح جدید تقسیمات کشوری موکول گردد. و ثانیاً انتخابات 2 ماه پس از تصویب قانون شروع و ظرف 18 ماه انجام بگیرد. لیکن با کمال تعجب می‌بینیم که وزارت کشور از تهیه لایحه انتخابات اظهار ناتوانی کرده و طی بخشنامه شماره فلان که.... (این بخشنامه آن است) به استانداریها اعلام کرده است که جهت هماهنگی با جهاد در امر برگزاری انتخابات شوراهای روستایی، آیین نامه اجرایی انتخابات، جهت اقدام ابلاغ می‌گردد و فرمهای اوراق انتخاباتی متعاقبا ارسال خواهد شد. اما یک مورد دیگری از تخلف که در بند 6 آمده: پس از اینکه پرونده تخلفات آقای کریمی نوری سرپرست بنیاد امور جنگ زدگان در کمیسیون اصل 90 مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و نامبرده محکوم می‌شود و بدین وسیله موضع مجلس شورای اسلامی در مقابل عملکرد سوء سرپرستی بنیاد روشن می‌شود، وزیر کشور باز هم عملا به حمایت از سرپرست متخلف بنیاد ادامه می‌دهد. برای نمونه در مصاحبه‌ای با شماره 40 مجله شاهد مورخ 15/4/62 می‌گوید من از عملکرد آقای کریمی نوری کاملا راضی هستم و به میزان خوبی هم موفق هستند وزیر کشور پا را از این فراتر گذاشته و به خاطر دوستی با آقای کریمی نوری در مقابل مجلس، رسما مقاومت می‌کند. ملت ما به خاطر دارند پس از محکومیت سرپرست بنیاد در کمیسیون اصل 90 مجلسو را به حمایتهای آقای ناطق نوری از نام برده، یکصد و ده تن از نمایندگان مجلس نامه‌ای به این شرح برای آقای نخست وزیر ارسال نمودند: «با این که نمایندگان مناطق جنگی و جنگ زدگان کشور از عملکرد و سوء مدیریت بنیاد امور جنگ زدگان ناراضی می‌باشند و کمیسیون اصل 90 مجلس نیز، پرونده بنیاد را بررسی کرده و از نزدیک انبوه تخلفات آقای کریمی نوری سرپرست بنیاد جنگ زدگان را مشاهده کرد و نام برده را رسما محکوم کرده است و با اینکه طبق اصل 90 قانون اساسی رای کمیسیون عینا رای مجلس است. چرا وزارت کشور بر خلاف رای مجلس، مدیر بنیاد را عوض نمی‌کند؟ آیا ادامه این ایستادگی در مقابل قانون ثمره‌ای جز تضعیف نظام در بر نخواهد داشت؟ از آن برادر عزیز به عنوان نخست وزیر و مسوول قوه مجریه تقاضا دارد در سالم سازی محیط بنیاد و انتصاب سر پرست کاردار و قانون پذیری مساعدت فرمایند. وزیر کشور بجای تکمیل در مقابل قانون اساسی و اراده اکثریت مجلس در مقابل مجلس بصورت ناروایی موضع‌گیری می‌کند و می‌گوید این تذکر، همچون تذکرات معمولی است که از طرف نمایندگان محترم مجلس به تمام وزارتخانه‌ها داده می‌شود. و ادامه می‌دهد کمیسیون اصل 90 آیین نامه اجرایی مشخصی ندارد. و از نظر قانون مشخص نیست که نظریه آن لازم الجراء است یا نه؟ آیا وزیر کشور نمی‌دانست که اصولا مخاطب نمایندگان مجلس، نخست وزیر است نه ایشان که این چنین شتابزده مجلس را تضعیف می‌کند؟ وزیر کشور بر خلاف معیار‌های شرعی و قانونی در موارد مختلف به نمایندگان مجلس توهین کرده و عبارت خلاف اخلاقی که به هیچ وجه در شان یک وزیر جمهوری اسلامی و حتی یک فرد مسلمان معمولی نیست، به کار برده است که در متن استیضاح که تکلیف شده بود. موارد آن صریحا ذکر شود به چند مورد اشاره شده است از آنجایی که برای هر مورد عده‌ای از نمایندگان حضور داشته و شاهد بوده‌اند و نیز شان مجلس و ملت بالاتر از بازگویی این اهانتها است. لذا از توضیح آنها خودداری می‌شود. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رییس – مخالف بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای خسروی بفرمایید. خسروی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. با سلام به پیشگاه امام امت و رزمندگان عزیز اسلام و درود و تحیت بر شهیدان گرانقدری که به منظور حمایت و پاسداری از حریم حرمت قانون و احکام حیات بخش اسلام به شهادت رسیده‌اند. یکی از ادله استیضاح ضعف مدیریت وزیر کشور در انجام وظایف سنگین وزارت کشور و ناتوانی ایشان در ایجاد هماهنگی‌های لازم در اداره امور استانها است. که این امر موجب اختلافات تفرقه‌ها و تخلفات و نابسامانی در برخی از شهرستانها گردیده است. نمایندگان مجلس و پس از مشاهده یک سری اشتباهات، دسته بندیها و باند بازیها، و تخلفات قانونی در برخی از استانداریها و فرماندهی‌ها سعی نموده‌اند که این مشکلات را از طریق مختلف همچون: تذکر، سوال، نطق‌های قبل از دستور، نامه‌های کتبی، ملاقاتهای حضوری و تشکیل جلسات خصوصی با آقای وزیر کشور در میان بگذارند. ولی متاسفانه ایشان بجای رفع این نابسامانی‌ها و برداشتن عوامل تفرقه و خاطی از استانها با حمایت مجدد از این گونه عناصر موجب تجری بیشتر آنان گردیده است و اسم این را متاسفانه قاطعیت گذاشته‌اند البته قاطعیت خوب است ولی نه در همه جا. قاطعیت و ایستادگی در برابر تقاضای به حق کلیه نمایندگان یک استان در این گونه موارد، نه تنها دلیل بر حسن تدبیر و مدیریت نیست، بلکه نشانه‌ای آشکار بر ضعف مدیریت یک وزیر است. بطوری که هم اکنون شما می‌بینید وزارت کشور به علت اتخاذ این شیوه نادرست و یک دندگی و اتعاف ناپزیری در عزل یا نصب استانداران و فرمانداران و سایر مسوولین وابسته به وزارت کشور چه اختلافات عمیق و عوارض نامطلوبی در استانها ببار آورده است. وجود اختلافات نگران کننده و بی کفایتی تعدادی از استانداران. فرمانداران موضوع بسیار روشنی است که گمان نمی‌کنم برای اکثر نمایندگان احتیاج به توضیح داشته باشد، ولی به عنوان نمونه به چند مورد که در متن استیضاح آمده است، اشاره می‌کنم با تاکید بر اینکه بسیاری از استانها از این لحاظ وضع مشابه دارند البته اگر قرار باشد نمایندگان استیضاح کننده هر استان مسایل خاص و تخلفاتی را در رابطه با استانداریها خودشان در اینجا مطرح و اثبات کنند در این فرصت کوتاه نمی‌گنجد. و لذا یا صرفنظر از آن مسایل خاص تنها به یک سری موضوعات عمده و اشتباهات اساسی و مسلم اشاره می‌کنم: 1– استان آذربایجان غربی: این استان از آن جهت که با سه کشور خارجی هم مرز است و شهرهای عمده کردستان و نقاطی که مقر اصلی ضد انقلاب بوده و در این استان واقع شده است دارای ویژگی‌ها مسایل خاص و یکی از حساسترین استانهای کشور است. طبیعی است استاندار این استان و استانهای مشابه باید از قوی‌ترین و فداکارترین و لایقترین استانداران کشور باشند. متاسفانه ایشان نه تنها قادر به رفع مشکلات فراوان مردم نموده بلکه خود نیز به عنوان یک مشکل بر مشکلات دیگر افزوده شده است هم اکنون بیش از یکسال و نیم است که نمایندگان استان آذربایجان غربی و روحانیت این استانم و سایر اقشار جامعه به علت مشاهده بی لیاقتی و بی کفایتی در شخص ایشان با او مخالفند و این موضوع از طریق نمایندگان مجلس بارها به اطلاع وزیر کشور رسیده است و هر زمانی که مطرح شده ایشان قبل از اینکه موضوع را بررسی کنند پیش داوری کردند مثل سایر استانها و گفتند اتفاقا ایشان از بهترین استانداران ما هست. سوال من این است: استاداری که کلیه ایمه جمعه یک استان بدون استثناء ایشان را فردی ضعیف النفس و نالایق معرفی کنند (نامه‌ای که کلیه ایمه جمعه استان همه نوشته‌اند: امام جمعه ارومیه، خوی، ماکوه، میاندوآب، نقده) تمام ایمه جمعه یک استان بالاتفاق و شورای روحانیت و نماینده مجلس خبرگان همه بالاتفاق در این نامه نوشته‌اند که ایشان فردی است نالایق و حتی مضطرب الحال انقلاب و اسلام در این منطقه و کوچکترین توجهی به این مساله نشده است. تنها ایمه جمعه نیست که شما بگویید امام جمعه مخالف است ولی نماینده موافق کلیه نمایندگان استان آذربایجان غربی به جز یک نفر که ایشان هم موضوع دفاعی ندارند و بی تفاوت هستند. همه با وجود ایشان مخالفند و این نامه‌ای که مشاهده می‌شود امضاء افراد نیست امضاء اصناف است. یعنی اصناف این شهرستان همگی بالاتفاق نوشته‌اند صنف قصابی‌ها، صنف نانوایان‌، صنف قنادی‌ها، صنف خیاطی‌ها، صنف کتابفروشی‌ها، صنف مکانیکها، صنف فرش فروشیها، صنف بزازها، همه بالاتفاق رای و نظرشان این است که ایشان در این استان نمی‌توانند خدمت کنند و کارایی لازم را ندارند و حتی در بسیاری از موارد کارشکنی می‌کنند. و باز مساله بد اینجا هم اکتفا نمی‌شود و مدیران کل استان قرارگاه حمزه سید الشهداء می‌بینیم با ایشان مخالفند و از دست ایشان ناراضی و ناراحت. سوال من این است البته ممکن است که بعضی از برادران بگویند که عزل و نصب استاندار حق قانونی وزارت کشور است و به دیگران ربطی از نظر قانونی ندارد و اگر قرار باشد با حرف یک نماینده، یا یک امام جمعه فرماندار عوض شود یا نصب شود ثبات مملکت بهم می‌خورد. اما برادران و خواهران نماینده! سوال من این است که اگر همه ایمه جمعه و نمایندگان یک استان و اقشار مختلف و نهادهای گوناگون بر یک نظر اتفاق داشتند آقای وزیر کشور چه اصراری بر ماندن ایشان دارد. و چرا 2 میلیون مردم یک استان را یکسال و نیم است که به بازیچه گرفته‌اند؟ البته این وضع اختصاص به آذربایجان غربی ندارد در آذربایجان شرقی هم که دارای موقعیت حساسی است کم و بیش وضع تقریبا به همین صورت است البته نه به این شدت در استان آذربایجان شرقی از سی و پنچ نفر امام جمعه استان بجز یک یا حداکثر دو نفر کلیه ایمه جمعه استان با ایشان مخالفند و ناراحت و ناراضی و در میان نمایندگان این استان در مجلس اکثریت نمایندگان روی ایشان حرف دارند روحانیون مسوول در نهادها و ارگانها، ایشان را ناتوان در اداره امور استان می‌شناسند نامه‌ای که علمای تبریز نوشته‌اند و روحانیونی که در نهادهای مختلف هستند نماینده امام در سپاه و حکام شرع دادگاهها نماینده حضرت آیت الله منتظری در دانشگاه تبریز شورای روحانیت مبارز تبریز، همه بالاتفاق بر روی این نظر هستند. ما سوالمان این است که در یک استان چه لزومی دارد که روی یک فرد این قدر پافشاری بشود و موجب اختلاف و کینه و عداوت و بدبینی بشود و در نتیجه مردم نسبت به آینده انقلاب مایوس بشوند. البته سوال خواهند کرد که علت مخالفت روحانیت و اکثر نمایندگان از این استانداران چیست؟ علل زیادی دارد که اگر قرار بود نمایندگان این دو استان صحبت می‌کردند ساعتها طول می‌کشید و هر کدام موارد جداگانه‌ای داشتند که به علت کوتاه بودن وقت همه این موارد را نمی‌شود مطرح کرد فقط یکی دو موردش را من به اجمال عرض می‌کنم: یکی مساله نان و گندم در این استان بود که حدود یک ماه قبل نان در این استان گیر نمی‌آمد، پیدا نمی‌شد و علتهای مختلفی البته داشت اما حد اقل 60% علت آن بخشنامه‌ای بود که از ناحیه استانداری این استان به شهرها و بخشها صادر شده بود در آن بخشنامه خواسته شده بود که از حمل و نقل گندم به بخشهای مجاور، شدیدا جلوگیری شود این بخشنامه آنچنان مردم را به وحشت انداخت و نگران کرد که گندم از کیلویی سه تومانی به 12 تومان رسید و اگر یکنفر یک گونی گندم پیدا می‌کرد از قرار کیلویی 10 – 12 تومان مخفیانه به منزل می‌برد و تازه خوشحال هم بود که پیدا کرده است تا بالاخره در دهه اول عاشورا به علت اقداماتی که نمایندگان کردند به علت اقداماتی که انجام شد در منزل آیت الله ملکوتی جلسه‌ای تشکیل و آن بخشنامه لغو شد. و می‌بینیم چند روز بعد از آن جریان که تصمیماتی گرفته می‌شود، این موضوع حل می‌شود و الان کمبود نان و آرد و گندم در این استان بطور چشمگیری کاهش یافته اگر بعضی‌ها می‌خواهند همه این کمبودها را به حساب جنگ و مسایل عمومی کشور بیندازند ما می‌بینیم که هنوز جنگ تمام نشده اما این مساله حل شده پس در اینجا پیداست که مساله از بی عرضگی و نالیاقتی مسوول سر چشمه گرفته است. موضوع دیگر مساله سوخت این استان بود که در زمستان گذشته مسایل حادی را ببار آورد علتهای مختلفی داشت اما یکی از علل عمده‌اش این بود که می بایست مخازن از نفت کوره تخلیه بشود ولی به موقع انجام نشد در نتیجه به علت پر بودن مخازن 50% تولیدات پالایشگاه، تولید نفت سفید پایین آمد و همین امر موجب گرفتاری و ناراحتی مردم در زمستان سال گذشته شده بود. مسایل مختلفی در این باره هست که من بد اجمال عرض می‌کنم مو از آن می‌گذره و همچنین در مورد تشکیل تعاونی کامیون نداری که کاری خلاف قانون بود و لایحه‌ای که در این رابطه اخیرا در مجلس مطرح شد و از طرف شورای محترم نگهبان رد شد ناظر به همین جریانات بود که ما می‌بینیم همچنان این کار خلاف قانون باقی مانده است این گونه مسایل موجب نارضایتی مردم و در نتیجه موجب اعتراض نمایندگان مجلس و روحانیت منطقه و مخالفت آنان با فرماندار یا استاندار می‌گردد آن هم نه نمایندگان لیبرال و احیانا ضد انقلاب که تعدادشان در مجلس مشخص است و همه آنها را می‌شناسند بلکه نمایندگانی که با بنی صدر در افتادند. بالیبرالنیا در افتادند سابقه مبارزاتی با رژیم طاغوت دارند با حزب آمریکایی خلق مسلمانان در افتادند از مدافعین سر سخت امام و خط امام بوده و هستند و همچنین روحانیونی که با این گونه فرمانداران یا استانداران مخالفند، کسانی هستند که یک عمر بیانشان را، قلمشان را، هستی و زندگی‌شان را در راه آرمانهای انقلاب و اسلام بخدمت گرفته‌اند وقتی که این نمایندگان و آن روحانیون با یک استاندار و یا فرماندار مخالفت می کنند به خاطر اغراض شخصی با نفع مادی نیست بلکه درد جامعه را و نیازهای مردم محروم را از یک سو لمس می‌کنند و از طرفی ناتوانی بعضی از مسوولین اجرایی را مشاهده می‌کنند البته این یک دردی است که بسیاری از شهرستانها و استانها گرفتار آن هستند ما از آن وحشت داریم که در اثر بی توجهی و بی اعتنایی وزارت کشور به درد دل افراد دلسوز و خیر خواه و ادامه این وضع به تدریج نیروهای انقلابی ناامید و منزوی شوند و بجای آنان افراد فرصت طلب و ضد خط امام اما متملق و چاپلوس در پست ها و شغل ها نفوذ کنند. در اینجا تذکر یک نکته را ضروری می‌دانم و آن اینکه این انقلاب عظیم را من به عنوان وکیل و شما به عنوان وزیر حفظ نکرده‌ایم نیرو هایی که امروز در جبهه‌ها دشمن را به خاک مذلت نشانده‌اند به خاطر ما نمی‌جنگیدند تا بودن یا نبودن مادر روحیه آنان تاثیر بگذارد بلکه آنان به داعیه فرمان امام و رهنمودهای علمای عظام و روحانیت آگاه در سراسر کشور جان خود را فدای اسلام می‌کنند و شما ببینید نمایندگان امام در مراکز استانها که نقش مهمی در بسیج نیرو های مردمی و کمکهای مادی و معنوی برای جنگ دارند از دست بعضی از استانداران چه می‌کشند ولی به خاطر مصالح اسلام سکوت کرده‌اند(نماینده امام در آذربایجان نماینده امام در کردستان و اصفهان و در جاهای دیگر که لزومی به شمردن آنها نیست) چرا در جلسه سمینار سراسری ایمه جمعه در قم بیش از یک سوم وقت جلسه صرف بیان اختلافات و ناهماهنگی‌ها و بی ضابطگی در استانداریها و فرمانداریها می‌گذرد؟ و از این مساله به عنوان یکی از مشکلات بزرگ یاد می‌شود. چرا باید در سمینار 600 نفری روسای ادارات آموزش و پرورش کشور در تهران در مرداد ماه سال جاری مهمترین مساله و مشکلی که عنوان می‌شود، مساله اختلاف مدیران کل با استانداران و فرمانداران است؟ اگر همه اینها دلیل بر ضعف مدیریت وزارت کشور نیست، پس دلیل بر چیست؟ قسمت دومی در مورد بی اعتنایی وزارت کشور به اجرای قانون و عدم تسلیم در برابر ضوابط قانونی و نهادهای تعیین شده در قانون اساسی است که موجب شده است که روح قانون شکنی و بی اعتنایی به مقررات جمهوری اسلامی در بعضی از ادارات تابعه وزارت کشور سرایت کند که به ذکر دو نمونه به اختصار اکتفا می‌شود: 1 – فرمانداری کرمان، فرماندار کرمان در تاریخ 27 شهریور سال گذشته یکی از ساختمانها متعلقق به اداره ارشاد اسلامی را بطور غیر قانونی تصرف می‌کند که متعاقب آن هیاتی از سوی سازمان بازرسی کل کشور برای رسیدگی به موضوع اعزام و نظر خود را مبنی بر تخلف فرماندار اعلام می‌نماید. رییس سازمان بازرسی کل کشور در تاریخ 27/1/ طی نامه‌ای از وزارت کشور می‌خواهد که در اسرع وقت فرماندار را تعویض و از ساختمان مذکور رفع تصرف کنند. اما این دستور اجرا نمی‌شود. مجددا بازرسی کل کشور در تاریخ 29/3/ یعنی 2 ماه بعد از این قضیه از وزیر کشور می‌خواهد که این دستور را اجرا و رسیدگی کنند ولی باز هم جوابی نمی‌دهد تا بالاخره رییس سازمان بازرسی کل کشور در تاریخ 18/4/ از آقای وزیر کشور ناامید شده و به آقای نخست وزیر موضوع را گزارش می‌دهد که در این نامه بعد از ذکر اصل موضوع و شماره نامه‌های گذشته، رییس سازمان بازرسی کل کشور به نخست وزیر نوشته‌اند بر خلاف انتظار نه تنها تا به امروز وزارت کشور در اجرای پیشنهادهای این سازمان برای حسن جریان امور و حفظ نظامات مملکتی صورت گرفته و بنا به مستنبط از ماده 10 قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور وزیر و مسوولین ذیربط مکلف به اجرای آن هستند خواهشمند است دستور فرمایید این موضوع را اجرا کنند. من فعلا کاری به این ندارم که تشخیص بازرسی کل کشور درست بوده یا نادرست. بلکه موضوع بی اعتنایی وزیر کشور به مقررات قانونی و نهادهای قانونی است که اجرا نمی‌کند و جواب هم نمی‌دهد. مساله دوم موضوع شهرداری شیراز است، ستاد پیگیری فرمان 8 ماده ای امام در اسفند ماه سال گذشته شهردار شیراز را متخلف شناخته و در همان روزها دستور بر کناری ایشان را از سمت خود شفاها به آقای وزیر کشور ابلاغ می کند ولی پس از گذشت قریب یک ماه هیچ گونه ترتیب اثری داده نمی‌شود تا اینکه رییس سازمان بازرسی کل کشور و مسوول پیگیری مصوبات ستاد در تاریخ هفدهم فروردین 62 دستور بر کناری شهردار شیراز را کتبا به وزیر کشور تذکر می‌دهد. متاسفانه باز هم اعتنایی نمی‌شود و علی رغم مراتب فوق در تاریخ 25/1 نامبرده با حفظ سمت شهرداری شیراز به عنوان نماینده تام الاختیار استادار در فرمانداری فیروز آبد منصوب می‌گردد. این گزارش و این خبر که به ستاد پیگیری می‌رسد آیت الله موسوی اردبیلی و اعضای ستاد ناراحت می‌شوند و آیت الله موسوی اردبیلی نامه‌ای به این صورت که یک قسمت آن را می‌خوانم به استاندار فارس می‌نویسد: آقای استاندار فارس! علی رغم تصمیم این ستاد مبنی بر برکناری شهردار شیراز از سمت خود، نه تنها این تصمیم اجرا نشده بلکه نامرده را با حفظ سمت ضمن اعلام عزل ایشان شما نیز به اتهام مقاومت در برابر ستاد مورد فیروز آباد برگزیده‌اند. لازم است ضمن بر کنای فوری ایشان نتیجه را همراه با توضیح علت عدم اجاری تصمیم ستاد و اتخاذ تصمیم مغایر به ستاد برسانید در غیر این صورت ضمن اعلام عزل ایشان شما نیز به اتهام مقاومت در برابر تصمیم ستاد مورد تعقیب قرار خواهید گرفت. صحبت ما این است که وقتی یکی از نهادهای قانونی این کشور یعنی وزارت کشور باید مجری قوانین باشد اینگونه در برابر اجرای قانون تعلل می‌ورزد و گاهی به این صورتها دهن کجی می‌شود و سمتهای دیگری را هم به یک متخلف می‌دهند آیا می‌خواهند روح قانون شکنی در ادارات جزء و تابعه سرایت نکند؟ من در خاتمه مجددا تذکر می‌دهم که به علت کمی وقت فرصت اینکه در مورد استانهای مربوط مسایل و پرونده‌های زیادی که هست، مطرح بشود نیست. و مطلب کلی را در یک جمله عرض می‌کنم که در اکثر استانها و شهرستانها از اینگونه مسایل زیاد است و نمایندگان مجلس در رابطه با استانهای خودشان کم و بیش با خبر هستند و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته(احسنت – احسنت). رییس – 20 دقیقه دیگر از وقت استیضاح کنندگان مانده است که بعد از تنفس آخرین فرد منتخبشان مطالبشان را خواهند گفت قبل از تنفس، اسامی میهمانانمان را عرض می‌کنم میهمانان امروز مجلس شورای اسلامی جمعی از کارگران و مدیران و اعضای انجمن اشلامی کارخانه ایران خودرو، عده‌ای از خانواده‌های شهداء و اهالی منطقه تولید دارو و مسجد جامع حضرت ابولفضل علیه السلام و گروهی از معلمین دانش آموزان و اعضای انجمن اسلامی دبیرستان دکتر شریعتی و جمعی از خواهران جهاد سازندگی منطقه 8 تهران هستند که ما حضورشان را در مجلس و دیدار نمایندگان خیر مقدم می‌گوییم و از خداوند برای آنها توفیق موفقیت می‌خواهیم، یک ربع ساعت تنفس داده می‌شود آقایان سر یک ربع تشریف بیاورند که بتوانیم یک مقدار برنامه را جوری عمل کنیم که در جلسه‌ آینده این مساله تمام بشود. (جلسه در ساعت 45/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجددا در ساعت 05/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی شد). رییس – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. الحمد لله رب العالمین. با درود و سلام خدمت امام امت و امت شهید پرور. وسلام بر رزمندگان اسلام در طول جبهه‌ها، در تمام جبهه‌های حق علیه باطل. و سلام بر شما برادران و خواهران و همه ملت شهید پرور. وقت من (که تقسیم کرده بودیم) 45 دقیقه بود ولی متاسفانه به علت اینکه برادران یک مقدار مطالب زیادتری داشتند به 20دقیقه تقلیل پیدا کرد. این است که مطالبی که کتبا نوشتم نمی‌توانم در بعضی موارد بخوانم و ناچارم یک توضیحات شفاهی خدمتتان عرض کنم. اول چند نکته را تذکر می‌دهم که وقتی ما از مسایل جنگ زدگان صحبت می‌کنیم منظور این نیست که واقعا از کمبودهایی که به علت جنگ و طبیعی جنگ است صحبت می‌کنیم بلکه به خاطر تخلفاتی است که در این مساله صورت گرفته و امکانات فراوانی که بنیاد و مسوولین بنیاد. مسوولین بالای بنیاد داشتند از آن استفاده نکردند و بنابراین جنگ زدگان در سراسر کشور در یک مضیقه و مشکلات اساسی حل شدنی که می شده حل بکنیم قرار گرفته‌اند، این مساله است. اول تاریخچه برخورد ما با بعضی از مسوولین بنیاد را خیلی مختصر به عرض می‌رسانم که چند بار در جلسه محرمانه. روزهای سه شنبه به عرض رسانده‌ام: در تاریخ فروردین ماه 1361 عده‌ای از نمایندگان مناطق جنگی به مناطق جنگی به مناطق غرب و جنوب رفتند و از شهرکها و اردوگاههای مناطق جنگی غرب وجنوب بازدید کردند و به مسایل بسیار رفت باری برخورد کردند و دیدند که مسوولین بنیاد از لحاظ قانونی به وظایفشان عمل نکردند، بعد فرهنگی، بعد اشتغال و بعد امکان که همه اینها در قانون بنیاد امور جنگ زدگان پیش بینی شده بطور کلی مسکوت گذاشته شده و در بسیاری از جاها تعطیل مانده است چون مساله اداره جنگ زدگان تنها غذا دادن و نان دادن و آب دادن آنها نیست بلکه اداره مردمی است که ممکن است عواقب سیاسی و اجتماعی و اخلاقی خیلی وخیم و بدی را بدنیال داشته باشند. همنطور که ما الان می‌بینیم در بسیاری از جاها مثل مردم آبادان و مردم شهرهای دیگر که احیانا بعضی‌هایشان هم برگشته‌اند یک حالت روانی و اخلاقی خاصی پیدا کرده‌اند و این در اثر بیم بالاتری و نرسیدن به موضع جنگ زدگان بوده است. ما رفیتم به اتفاق برادران متعهد و متدین غیر از نمایندگان و خارج از مجلس یک گزارش مفصل و یک تحقیقات نسبتا منظم و دقیقی به عمل آوردیم از استان خوزستان، استان فارس و اصفهان و باختران این گزارشات را تکذیب و رد کردند در حالیکه آقای شفیق با شش شغل نمی‌توانست حتی هفته‌ای دو روز در بنیاد شرکت بکند. یک بار در بنیاد می‌آمد بدون اینکه اطلاعی داشته باشد این گزارشات را بطور کلی تکذیب کرد حتی در جواب تذکر نمایندگان آنها را متهم کرد که روابط شخصی دارند. و نظر خاصی اعمال کرده‌اند. ما ناچار شدیم این مطالب و مسایل و گزارشات را خدمت آقای برادر ناطق نوری عرض کنیم ایشان فرمودند بروید و این مسایل را مستندا و مستدلا بنویسید. و به من بدهید تا اقدام بکنم. ما هم رفتیم و نمایندگان مناطق جنگی جلسه گرفتیم و مطالب و گزارشهایی که داشتیم مستندا و مستدلا جمع کردیم و یک نامه هم نوشتیم که این نامه‌ها اینجا هست و خدمتشان داده‌ایم. ایشان رفتند و آنها را مطالعه کردند بعد از مدتها گفتند آقای شفیق می‌گوید که من اینها را قبول ندارم و رد می‌کند و حاج آقا هم مطالبی دارد، گفتیم یک جلسه‌ای با حضور حاجی آقا باشد، یک جلسه‌ای با حضور اقای شفیق و برادر ناطق نوری تشکیل دادیم و مطالب را طرح کردیم. در آنجا آقای شفیق مطالب را شنیده ولی جوابی نداشت، البته جوابهایی که می‌داد مر بوط نبود، وقتی راجع به بعد فرهنگی صحبت شد، وقتی راجع به بعد اشتغال صحبت شد، وقتی راجع به بعد اسکان صحبت شد مطالب متناقضی گفتند که هنوز آن مسایل هم وجود دارد یعنی همین الان که ما بررسی کردیم علاوه بر اینکه کسان دیگری هم رفتند بررسی کردند که بعدا به عرض می‌رسد. همان مسایل همین الان هم وجود دارد. آقای شفیق گفتند اصلا در استان خوزستان به عنوان نمونه حتی یک چادر هم نیست، این سخن را در مصابحه رادیو تلویزیونی هم عنوان کردند که مدارک و آن روزنامه و همه اینها هستند. و حال آنکه همین الان که به اتفاق برادرمان آقای شجونی می‌رفتیم در اره بهبهان آن شهرک سلمان و بلال را به او نشان داده که وضعیت چه وضعی است. در بیشتر این شهرکها هنوز اتوبوس وسیله نقلی ای که حتی بتواند در مواقع اضطراری بیمار را بهشهر برساند نداریم. در بسیاری از این جاها آب آشامیدنی و وسایل ابتدایی شان هم فراهم نشده است. حالا بگذریم از آن مسایلی که بعدا به وجود آمده است. در آن جلسه با در ناطق نوری پیشنهاد کردند که یک هیاتی مرکب از پنج نفر برود این مسایلی که شما می‌گویید، (بیست و دو مورد را ما ایراد گرفته بودیم و آن بیست و دو مورد هستند مدارکش اینجا است) بروند بر اساس آن مطالعه بکنند. پنج نفر انتخاب شدند یک نفر از طرف ریاست محترم مجلس شورای اسلامی برادر عبد خدایی، معاون پارلمانی آقای وزیر کشور، یک نفر از طرف نمایندگان مناطق جنگی و دو نفر از طرف بنیاد امور جنگ زدگان. این برادران رفتند در حدود سه ماه تحقیق کردند از استان فارس، خوزستان، اصفهان و باختران و نتایج تحقیقات خودشان را آوردند و جمع بندی هم کردند، امضاء پنج نفر هم پای همین گزارش هست و این گزارش تقریبا منطبق است با ایرادها و دلایلی که نمایندگان مناطق جنگی آورده بودند. قبل از اینکه این برادران خدمت ریاست محترم مجلس و آقای وزیر کشور و دیگران بیایند و گزارش‌شان را بدهند و بر اساس آن تصمیم‌گیری بشود بلافاصله آقای شفیق استعفا می‌دهند و آقای کریمی نوری به جای او منصوب می‌شوند و حال آنکه برادران نماینده یکی از نمایندگان را انتخاب کردند که با آقای ناطق نوری صحبت کند که این کار را نکند تا گزارش هیات را بشنوند. گزارشی که خودش پیشنهاد داده بود و خودش قول داده بود که بشنود. آقای کریمی نوری آمد و نمی‌دانم بگیم خوشباختانه یا متاسفانه همان روز اول که در شورای عالی بنیاد شرکت کرد گفت من این قانون را قبول ندارم، و اولین سخنش این است: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، ام تقولون ما لا تفعلون. دقیقا قرآن می‌فرماید چرا می‌گویی و کار اجرایی نمی‌کنی، تو که کار اجرایی نمی‌کنی حق نداری که بگویی عین جمله‌اش در آن صورت جلسات شورایعالی هست، روی نوار هم ضبط شده به اصل 90 هم دادیم، و این برای اصل نود محزر شد، بعد می‌گوید (منظورش اینست که) مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند و حق ندارد که برای مسوول بنیاد و کار اجرایی تصمیم بگیرد. یا شورایعالی بنیاد حق تصمیم گیری برای من که مسوول اجرایی هستم ندارد و این قانون باید از میان برداشته شود در این میان ما به اختلاف فقط قانون است چیزی که باعث اختلاف است قانون است و این قانون باید برداشته شود. مثال میزند، و قانون را نمی‌شود پیاده کرد چون بعضی از احکام اسلام هم قابل پیاده شدن نیست، مثل شیر دادن بچه که باید شوهر تقبل بکند که مخارج شیر را بدهد اگر زن بگوید من شیر نمی‌دهم، خوب چه مصیبتی ببار می‌آید فاجعه اتفاق می‌افتد، این حرف را حتی در کمیسیون داخلی در حضور ریاست محترم و اعضاء و نمایندگان مناطق جنگی عنوان کردند که آقای موحدی کرمانی که مرد آرام و متینی است عصبانی شد و گفت این احکام اولیه اسلام است اگر احکام اولیه اسلام پیاده شود دنیا گلستان می‌شود شما روی این هم حرف دارید؟ با شما صحبت کردن فایده‌ای ندارد باید با آقای وزیر کشور صحبت کنیم. باز آمدیم با ملایمت خدمت جناب مزیر کشور مسایل را گفتیم، گفتیم آقا این قانون را قبول ندارد تورا خدا یک کاری بکن، حالا که ما نمی‌توانیم حرف بزنیم بیاییم این مسایل را هم در مجلس مطرح کنیم آیا از عهده ادای مطلب بر می‌آییم؟ آیا می‌توانیم حق مطلب را ادا کنیم؟ آیا می‌توانیم دویست و هفتاد نماینده را در جریان قرار بدهیم؟ رای این نمایندگان همینجوری که نیست باید در متن جریانات امر قرار بگیرند تا رای بدهند. ما چه بکنیم؟ ایشان گفت نه، حاج محمود آقا مرد خوبی است گفته من توبه کردم و از این حرف برگشته‌ام و من آقا تسلیم. اما در یک جلسه دیگری که در همین مجلس تشکیل دادیم این آقا تلویحا باز قانون را قبول نکرد، و می‌گفت باید منتخبین نمایندگان در شورایعالی بیایند کار اجرایی بگیرند و کاری به قانون نداشته باشند، خود برادر ناطق نوری هم در گزارشی که به مجلس داده می‌گوید برادران نماینده یکی‌شان بیایند دستشان را بالا بزنند و کار اجرایی بکنند و خود بادر ناطق نوری هم قانون را مورد اشکال قرار داده یعنی به جای آنکه بگویید خیلی خوب، شما تا زمانی که این قانون اصلاح بشود و پیشنهاد اصلاحی بدهیم به این قانون فعلا عمل بکنید تا ما پیشنهاد اصلاحی از طریق قانونی بدهیم. خود آقای ناطق نوری هم در مجلس آمده مکرر از این قانون انتقاد کرده و گفته که آقا این قابل پیاده شدن نیست و خود آقای کریمی نوری متخلف نیست آشکارا در جلسه چهار صد و نودم جلسات مجلس گفته است که این آقای کریمی نوری متخلف نیست او یک مرد شایسته‌ای است و سوابق مبارزاتی‌اش را می‌گوید و اینکه چه کسی او را نصب کرده، بعد منافقین بر علیه او بودند، روزهای اولی که سرپرست بنیاد شد منافقین در روزنامه‌های مجاهد و غیره بر علیه او نوشتند و این تاریخچه ابتدایی بنیاد بود. حالا چرا به قانون عمل نکردند؟ برای اینکه بازرسی حسابها نشود، مانع رسیدگی به امور مالی شدند از وضع آشفته جنگ زدگان اینجا ما نمی‌توانیم همه چیز را بگوییم‌؛ 20 نفر در یک اطاق، برخورد بد و زننده ای که با مردم جنگ زده دارند، از کارهایی که این آقا کرده، همین آقای کریمی نوری که در بدو ورود انجام داده بانکی طرح جیره جنگ زدگان است. جنگ زده ای که در بیابان هندیجان است، در شهرک شهید رجایی، و شما می‌شنوید شهرک شهید رجایی اگر ببینید حیف این اسم که روی این شهرک بشد باور کنید در اینجا یک بیابان است که وقتی که من رفتم خجالت کشیدم گفتم آقا برگردیم، سه نفر آمدند جلو، یکی از آنها نداشت، گفت آقا ما فقط می‌خواهیم یک توالتی اینجا باشد که شب این زن و بچه جاهای دور نروند، دکتر و دوا و بهداشت و درمان اصلا، وسیله نقلیه‌ای که بتواند اینها را به شهر بیاورد وجود ندارد، اما آقای کریمی نوری در اینجا که مدارکش هست نامه نوشته ببینید دولت کمک کرد، ما یک نامه به دولت جمهوری اسلامی نوشتیم، به نخست وزیر و وزراء، آقا! جنگ زدگان مانده‌اند، وسیله نقلیه می‌خواهند، کالای خانگی ندارند کسی که در خونین شهر خانه است را از دست داده، کسی که در آبادان همه چیزش را ز دست داده، کسی که در قصر شیرین همه زنگیش را از دست داده کسی که در سوسنگرد همه زندگیش را از دست داده این کالا ندارد، احتیاج به کالای خانگی دارد، دولت بلا فاصله اقدام کرد، دستور دادش درصد از سهمیه کل تولیدات داخلی را در اختیار جنگ زدگان قرار بدهند آقای کریمی نوری این شش درصد را اول به یک شرکت داد بنام شرکت گاز الکتریک، (برادر آقای عسگر اولادی که صادق عسگر اولادی است) بعد در مجلس از ایشان انتقاد کردیم و چون مخالف قانون و مغایر با اساسنامه بود لغو شد. بعد دید این لغو شد آمد چکار کرد؟ سهمیه را اصلا تحویل نگرفت. سهمیه‌ای که مورد احتیاج جنگ زدگان است همین الان که ما صحبت می‌کنیم مورد احتیاج جنگ زدگان هست و120 موتور سیکلت را که خود آقای کریمی موری نوشته به وزارت صنایع که آقا بعضی از جنگ زدگان هستند که در طول جنگ ماشین، خودرو و موتورسیکلت خود را از دست داده‌اند خواهشمند است تعداد 200 موتور سیکلت در اختیار این بنیاد قرار بدهید. آنها هم بلا فاصله تعداد 120 موتور سیکلت را در اختیار بنیاد قرار دادند، 120موتور سیکلت را به کارکنان تهران داده است، به کارکنان بنیاد تهران، و 50 یا 60 موتور سیکلت دیگر را به کارکنان بنیادهای شهرهای دیگر داده است که اصلا بومی هستند و مهاجر و جنگ زده نیستند. و طی نامه‌ای که آقای غروی یکی از مسوولین بنیاد به دفتر حضرت امام نوشته و استفتاء کرده که آیا می‌شود اموال بنیاد را فروخت؟ آنجا جواب داده که این بستگی به اساسنامه و مقررات مالی آن موسسه دارد. و اساسا بنیاد حق فروش ندارد آقای کریمی نوری در این اواخر تمام انیارها را خالی کرد از رادیو، تلویزیون تمام وسایل تبلیغی و غیر تبلیغی را همه به ارگانهای مختلف فروخته که لیست آن اینجا موجود است. و بعضی‌ها هم پولش را نداده‌اند گفته‌اند ما در گذشته طلبکار بودیم مهاجرین در فلان ساختمان نشسته‌اند، این به جای او و نداده‌اند. در حالیکه ما الان احتیاج شدیدی به این وسایل نقلیه، احتیاج شدیدی به وسایل تبلیغی، احتیاج شدیدی به وسایل که این آقا به ارگانها مختلف داده است داریم، حتی بیل مکانیکی، در این گزارشاتی که استان فارس آمده، ملاحظه بفرمایید بیشتر این شهرکها و بیشتر این جاهایی که مهاجرین نشسته‌اند آب گرفته که احتیاج به باز کردن کانالها و غیره دارند که آب حتی اطاقها را هم گرفته است. که خودشان گزارش دادند. یک بیل مکانیکی که مورد احتیاج به این بنیاد جنگ زدگان است، مورد احتیاج فوری و حتمی و ضوری و حیاتی او است این را بدون اجازه بخشید است. در تمام استانهای مختلف، در تمام این شهرهای مختلف هر بنیادی برای خودش مستقلا عمل می‌کند. بودجه را می‌گیرد و هیچ گزارشی از عملکرد حسابهای خودش را پس بدهد و تا حالا حساب پس نداده است.که مربوط به امور مالی است انشاء لله در یک فرصت دیگری اگر شد می‌خوانم. حالا تخلفاتی که این آقا انجام داده من می‌خوانم: بسم‌الله‌الرحمن‌‌الرحیم، تخلفات آقای کریمی نوری طی نامه‌ای به شماره 142 – ک – 25، 14/4/62 بعد از ده ساعت بررسی و رسیدگی در مورد قانون اساس نامه بنیاد از طریق کمیسیون اصل نود به وزیر کشور ابلاغ شده است که بعضی از آن به شرح زیر است: 1 – تخلف از بند 3 ماده 11 اساس نامه که می‌بایست برنامه های عمومی در شورایعالی تصویر گردد ولی آقای کریمی نوری در مورخ 30/10/61 بدون تصویب شورایعالی با شرکت نفت گاز الکتریک به نمایندگی صادق عسکر اولادی قراردادی منعقد می‌نماید که به منظور قرارداد خرید و غیره، بعد که در مجلس تحت فشار قرار می‌گیرد این قرارداد لغو می‌شود. و بعضی از این سهمیه هر ماه اینها هستند. کالاهای اساسی عبارتند از: یخچال 2900 دستگاه، تلویزیون 1650 دستگاه، پنکه رومیزی 27580 دستگاه، پلو پز 1700 عدد و غیره، که سند زمینه است. سند شماره (1) که زمینه همین است واگذار نمودن قسمتی از اموال متعلق به بنیاد و ارگانها و سازمانهای دولتی از قبیل ویدیو، تلویزیون رنگی، پروژکتور و غیره 29 عدد ویدیو 197 عدد دستگاه تلویزیون رنگی 26 اینچ و 26 عدد پروژکتور و همچنین 57 عدد وسایل لوله کشی به ارزش شانزده میلیون و نهصد و چهل و دو هزار و پانصد و چهل وسه ریال که در زیر هم نام برده به تفکیک به کدام ارگان داده، هلال احمر کمیته امداد، بنیاد شهید، حزب جمهوری اسلامی، نیروی زمینی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت کار و غیره که به تفکیک هم آمده، عدم اجرای بند 6 ماده 11 اساس نامه مبنی بر ارایه گزارشات و نحوه عملکرد بودجه به شورای عالی بنیاد از سوی سرپرستی که در این رابطه نتنها هیچ نوع گزارشی تا به حال به شورایعالی ارایه نکرده‌اند بلکه از نظارت و بازرسی شورایعالی بنیاد جلوگیری کرده‌اند. و همچنین طبق تبصره ماده 10 اساس نامه بازرسان شورای عالی بنیاد خودشان می‌توانند در همه امور از افراد متعهد و متخصص برای امور بازرسی به کار گیرند از این عمل برادرها هم جلوگیری کردند طبق این نامه‌ای که زمینه است. طبق تصویب نامه هیات وزیران به شماره (رییس- شما دو دقیقه وقت دارید) 7990 بنیاد موظف است در اجرای مفاد تبصره قانون بودجه سال 61 گزارش عملکرد و اعتبارات این تصویب نامه را هر سه ماه یک بار جهت تقدیم به مجلس شورای اسلامی به سازمان برنامه و بودجه ارسال نماید ولی تاکنون هیچ اقدامی نشده است. آقای کریمی نوری در اواخر دوره سهمیه یکصد و بیست دستگاه موتورسیکلت را طی نامه‌هایی به شماره فلان. .. تاریخ 19/12/61 و 6/4/62 تحت عنوان مهاجرین از وزارت صنایع گرفته و به کارکنان بنیاد مرکز داده است. و آقای کریمی نوری طی بخشنامه شماره. .. 4/1/62 پنجاه دستگاه موتورسیکلت که برای مهاجرین گرفته به بنیادهای کشور یعنی کارکنان آنها داده است. جلوگیری از تحویل سهمیه وسایل نقلیه سبک و سنگین از وزارت کشور که ضمیمه است اینجا نوشته که در سال 62 بنیاد مهاجرین احتیاجی به وسایل سنگین ندارد. مثل مینی بوس و اتوبوس که الان به سختی ما احتیاج داریم. تخلف ایشان بعد از اینکه کمیسیون اصل نود رای به تخلفش داده است، اصل نود در هفده مورد یکی در مورد ضعف مدیریت ایشان و تخلفات مالی و تخلف از قانون رای مخالف به ایشان داده است. و رای مخالف و رای اصل نود هم از طریق رادیو و تلویزیون عنوان شد به جانب وزیر کشور ابلاغ شده است. اصل نود در مورخ 26/2/62 آقای کریمی را در 9 مورد از قانون اساس نامه بنیاد متخلف شناخت ولی به علت روحیه قانون شکنی ایشان حتی بعد از اعلام رای اصل نود تخلف قانونی ادامه دارد به عنوان مثال در جلسه شورای مدیریت بنیاد مورخ 24/3 که آقای کریمی نوری و مدیران بنیاد در آن حضور داشتند یکی از مصوبات جلسه اختصاص دادند 206 میلیون تومان اعتبار جهت پروژه‌های عمرانی بنیاد بوده است. که به شرح زیر است: اختصاص دادن 50 میلیون تومان جهت احداث شهرکی در برازجان و شهرهای دیگر. که این شهرکها در مناطق جنگی و حوادث جنگی ساخته بشود که بتوانیم مهاجرین را به استانهای خودشان برگردانیم. برای حمایت از پشت جبهه وآثار سوء دیگر. این نامه‌ای است که در تاریخ 8/12/61 به وزارت صنایع نوشته، می‌نویسد پاسخ نامه شماره. .. تاریخ 8/12/61 به اطلاع می‌رساند که بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی در سال 62 نیازی به خودرو ندارد خواهشمند است دستور فرمایید سهمیه بنیاد را به نهاد های دیگر واگذار نمایید. این مسایل، بعدهم در نامه دیگر که موتورسیکلت را برای مهاجرین خواسته است. خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از طریق کمیته توزیع عادلانه خودرو سهمیه‌ای جهت موتورسیکلت در اختیار این بنیاد قرار گیرد تا بر اساس ظوابط بین مهاجرین عزیز توزیع گردد. عجب بین مهاجرین توزیع شد، (رییس – وقتتان تمام است) یعنی به کارکنان بنیاد تهران دادند. به آقای شفیق هم طی این نامه ماشینی که مخصوص مهاجرین است، نامه نوشته که ماشین پیکان دولوکس را در اختیار آقای شجیعی فرد معاون خودش قرار بدهد و آن هم ماشین را برداشت و برد. و ماشین دیگر و وسایل دیگر که انشاء الله در یک فرصت بعدی تخلفات مالی را یکی پس از دیگری که از خود بنیاد گرفتیم و گزارشاتش هست از 16 استان کشور است و ما 9 تا از آن را فهرصت وار برای آقایان خواهیم خواند در جلسه بعدی به عرض خواهد رسید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (رییس – آقای وزیر کشور سه ساعت وقت دارند از حالا شروع بفرمایید. (رییس – آقای مجید انصاری می‌فرمایند در استیضاح اسمی از فرمانبرداری کرمان آمده است.(زرهانی – صحبت شد) بله صحبت کردند. .. ضمنا آقای سلکوتی هم اعتراض دارند. به آقایانی که گفتند نمایندگان آذربایجان شرقی از آنها چیزی نقل کردند ایشان گفتند از کل نماینده‌ها نقل کردند که ایشان اعتراض دارند. عده‌ای از نمایندگان – گفتند اکثریت. رییس – اگر گفتند اکثریت دیگر اعتراض ایشان وارد نیست. علیزاده – آقای خسروی گفت جز یک نماینده که خطش معلوم نیست بقیه امضاء کردند. رییس – به هر حال چون اکثریت گفتند ما دیگر حرفی نداریم. آقای ناطق نوری بفرمایید. ناطق نوری (وزیر کشور) – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. قال علی علیه الصلوه و السلام. اما و الذی فلق الحبه و برء النسمه لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقار و اعلی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاریها. باسلام به نمایندگان محترم و درود به شهدای اسلام مخصوصا شهدای دیروز جنایات حکومت عفلقی عراق و با تبریک و تسلیت به مردم قهرمان پرور و همیشه در صحنه بهبهان، مسجد سلیمان، اندیمشک نهاوند و با تبریک پیروزی های اخیر رزمنده‌هایمان در و الفجر 4 قبل از صحبت یعنی قبل از طرح متن استیضاح چند نکته را من به عرضتان می‌رسانم. یکی اینکه بر کسی پوشیده نیست که مساله اصلی ما جنگ است، جنگ است که عزت و شرف اسلام و انقلاب اسلامی و ملت قهرمان ایران را تضمین می‌کند، جنگ است که نهایتا سرنوشت ما را از یک سو و سرنوشت استکبار جهانی را از سوی دیگر روشن می‌کند. دشمنان اسلام و انقلاب اعم از ملحدین چپ و مستکبرین راست و منافقین کور دل بدانند که هیچ امری نمی‌تواند ملت ما و رزمندگان ما را از جنگ منحرف و منصرف کند. بلکه ملت و دولت مصمم هستند تا احقاق تمامی حقوق خویش و سرنگونی رژیم فاسد افلقی در عراق جنگ را ادامه دهند. 2 – دشمنان اسلام و بوقهای تبلیغاتی بیگانگان و قلمهای مسموم و خود فروخته به شرق و غرب که در رابطه با مسایل ایران همانند اربابانشان گرفتار گیجی و حیرت شده‌اند و مترصند که از کاهی کوهی بسازند و خود را تغزیه نمایند بدانند که اولا نظام ایران و حکومت جمهوری اسلامی در این سرزمین آنچنان عمقی پیدا کرده که فراز و نشیبها در ابعاد مختلف، سیاسی، اقتصادی، نظامی نمی‌تواند کمترین اثر منفی روی آن بگذارد و حرکت انقلابی اسلامی ملت ما راکب به رهبری ولی فقیه و امام بزرگوار آغاز شده متوقف سازد، بحران محاصره اقتصادی بعد از انقلاب دوم و تصورف لانه جاسوسی شاهدی بر این مدعا است کودتای نوژه و دهها کودتای دیگر و شکست آنان شاهدی بر این مدعا است. بحران لیبرالیزم در کشور به سرکردگی بنی صدر خاین و دیگر همدستانش شاهدی بر این مدعا است. بوقهای تبلیغاتی دشمنان اسلام خارج از کشور و دست نشاندگان آنها در داخل بدانند که حفظ اسلام و انقلاب و ولایت فقیه و قانون اساسی برای ملت ما یک اصل و یک تکلیف الهی است. گرچه برای حفظ این دست آوردهای انقلاب طلبه کوچکی همچون ذوب شوم، آری ! با مطرح کردن مساله استیضاح به دست آنان و تحلیل احمقانه نمودند و از آن در رادیوها و رسانه‌های گروهی وابسته نه به جنگ ما، نه به اسلام و نه به مجلس شورای اسلامی و نه به هیات محترم دولت ضربه ای نمی‌تواند بزند. تنها عرض خود می برند و زحمت ما را می‌دارند. 3 – نمایندگان محترم مجلس و ملت به خوبی می‌دانند دور کن اساسی این انقلاب عبارت است از مقام شامخ امامت و رهبری و امت وفادار و همیشه در صحنه که تجلی گاه ملت مجلس شورای اسلامی است. این نهاد مردمی، مجلس عصاره ملت است. مجلس قوی‌ترین و با اهمیت‌ترین نهاد و بعد از رهبری و ولایت فقیه است. مرکز قانون گذاری است. این مجلس است که طبق اصل هفتاد و شش قانون اساسی حق تحقیق تفحص در تمام امور کشور را دارد. این نمایندگان محترم مجلس هستند که می‌توانند بر اساس اصل هشتاد ونه قانون اساسی وزیر یا هیات وزیران یا نخست وزیر را استیضاح نمایند و این حق قانونی آنها است. و چه بهتر که در اولین دوره مجلس این اصل قانون اساسی به اجراء گذارده شود و چه بهتر که خدمت گذاری همچون بنده مورد آن قرار گیرم تا علی رغم خواست دشمنان انقلاب و اسلام که خواهان نابودی مجلس تضعیف آن هستند و ندای کی باید برود را سر می‌دادند در همین رابطه این نهاد مردمی توان بیشتری بگیرد. و دشمنان اسلام و طرفداران خطوط شرقی و غربی بدانند که هرگز این گونه مسایل نمی‌تواند کمترین شکافتی بین مجلس و دولت، بین ما و برادران مجلس ایجاد کند. مزدوران بیگانه بدانند این تفاوت نظرها که انشاء الله برای خدا و حفظ دست آوردهای انقلاب مطرح می‌شود سبب نمی‌گردد تا در مقابل جریانات انحرافی داخلی و خارجی یک پارچه و یک صدا نزنیم، چرا که کار برای خدا است استیضاح وزیر کشور 51 نماینده محترم انشاء الله برای حفظ انقلاب و قانون اساسی و نهاد مردمی، مجلس شورای اسلامی است. پاسخ گویی بنده نیز انشاء الله برای خدا و روشن شدن اذهان ملت و نمایندگان محترم مجلس است: و امیدوار نمودن ذکر کارهای انجام شده و مایوس کردن مخالفین اسلام و ایران نقطه همه به یاد دارید. اینجانب همانند شما به عنوان یک عضو مجلس و نماینده مردم محترم تهران در این سنگر خدمت می‌کردم. وقتی پیشنهاد وزارت کشور عنوان شد با توجه به بحران آن روز کشور و مشکلات وزارت کشور و استانداری ها که مشروحا عرض خواهم کرد. روزی که جوترور و وحشت کشور را فرا گرفته بود. هر روز تا سی ترور در تهران انجام می شد. در آن دوران و در آن جو که گزارش این موضوع را نیز به عرض می‌رسانم با مشورت برادران دلسوز و جمع کسیری از شما عزیزان مسوولیت را پذیرفتم. نه بدان جهت مشکلات وزارت کشور را نمی‌دانستم و یا اصولا مشکلات کارهای اجرایی را مطلع نبودم. زیرا بعد از انقلاب نوعا در کارهای اجرایی خدمت گذار بودم، و نه برای اینکه کارهای آسانتر از سنگر مجلس پیدا کردم و به خاطر آسایش و راحت طلبی می‌روم ونه برای اینکه وزیر شوم تا کسب پرستیژ نمایم. همواره گفته‌ایم عشق ما، طلبه بودن ما است. کار ما روحانیون مشخص است. به کرات امام بزرگوار فرمودند هرگاه افرادی پیدا شوند که کارها را انجام دهند و این مملکت را به سمت غرب و شرق نبرند ما کارها را رها می‌کنیم به سراق درس و بحث و منبر می‌رویم. اما تنها و تنها پذیرفتن پست وزارت برای انجام وظیفه و احساس مسوولیتی بود که در آن وضع بحرانی نمودم. همان گونه که شما آقایا نیز بر همین اساس به مجلس آمده‌اید و جا دارد که عبارت امیر المومنین علیه السلام را تکرار کنم که «لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما علی اعلماء ان لایقا روا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم لا لیقت حبلا علی غاربها» به هر حال به قول شهید بزرگوار مرحوم رجایی که در پشت همین تریبون فرمود من یک معلم ساده هستم. کار اجرایی زیادی نکردم. اگر تکلیف است مسوولیت نخست وزیری را قبول کنم، می‌کنم من که چیزی ندارم تقدیم اسلام کنم. همین یک مقدار آبرو را برای سلام سرمایه گذاری می‌نمایم. من عبارت مرحوم رجایی را تکمبل می‌کنم و عرض می‌کنم اگر انسان کاری برای خدا پذیرفت و برای خدا قیام کرد و برای خدا هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشت خداوند آبروی او را نیز در دنیا حفظ خواهد کرد، و اجر و آخرتش نیز محفوظ است. 4 – نامایندگان محترم توجه به این نکته ضروری است. که بدانید در چه شرایطی ملت ایران کشور را از دست نظام ستم شاهی نجات دادند. امکانات مادی و نیروی انسانی منطبق با جمهوری اسلامی چه مقدار داشتیم. کشوری را تحویل گرفتیم که فرهنگ غلط ستم شاهی همه جا مخصوصا در دوایر دولتی تا عمق رسوخ کرده بود. فساد و فحشا ورشوه خواری و کم کاری و منطبق نبودن با انقلاب اسلامی از یک سو، ضوابط و قوانین دست و پاگیر باقیمانده از نظام گذشته از سوی دیگر عرصه را بر مجریان تنگ می‌کرد. ناچار برای اینکه کارهای اجرایی به تعویق نیفتد و با سرعت انقلاب پیش برود نهادهایی همچو جهاد و کمیته و سپاه و امداد و غیره درست شد، اما کافی نبود. ضرورت داشت تحریکی در ادارات و ارگانهای دولتی بوجود بیاید، لذا از برادران حزب اللهی برای همکاری جهت اداره کشور از سطح وزارت تا سطح بخشداری و از مدیریت تا بایگانی دعوت به عمل آمد. روشن است جمع کثیری از آنان که از قبل بودند متعهد نبودند و آنانکه جدید آمدند و متعهد بودند آنها نیز به خوبی وارد به کارها نبودند « ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع» اما کم کم با آموزش حین عمل و با ندانم کاریها بعضی از موارد و اشتباهات، اینها نیز تجربه آموختند و توانستند این رسالتها را برای رضای خدا بپذیرند. به یاد دارم مرحوم شهید مظلوم بهشتی وقتی که به جهاد تشریف آوردند گزارشی را به ایشان دادند که آقا چهار صد کیسه سیمان آنجا حرام شد، هزار پاکت فلان جا از بین رفت، بچه ها نمی‌توانند در جهاد کار بکنند، حیف و میل در بیت المال می‌شود این چنین و آنچنان. مرحوم شهید مظلوم فرمود. آری می‌دانیم. اما باید اینها را تحمل کنیم تا استعدادها بروز کند و نهایا بتوانم کار را به دست امت حزب الله بسپاریم، خوب، در کنار این مشکلات، محاصره اقتصادی و موضوع جنگ پیش آمد، عرضه با تقاضا به هم نمی‌خورد و تطبیق نمی‌کرد. تهیه امکانات برای کارهای عمرانی و رسیدگی به روستاها و شهرها محدود شد. پر واضح است، وقتی عرضه با تقاضا وفق ندهد، حکیم باشی قضیه مسوولین اجرایی خواهند بود. تمام کاسه کوزه‌ها سر آنها شکسته می‌شود. سپر بلای همه حملات و مشکلات می‌شوند. امروز اکثر قریب به اتفاق مسوولین در سطح استانداریها و فرمانبرداریها، بخشداریها، مدیران کل وزارتخانه‌ها در استانهای مختلف از جوانهای سپاهی و جهادی و دانشگاهی مسلمان هستند که بر اساس وظیفه اسلامی، انقلابی خود این کارها را پذیرفته‌اند. در رابطه با استانداران و فرمانداران و بخشداران اضافه کنم که به غیر از مسوولیت خود که نمایندگی سیاسی دولت است بار مسوولیت وزارتخانه‌هایی مثل بازرگانی، کشاورزی و غیره را نیز بردوش دارند. برادران و خواهران خوب می‌دانند که وزارت بازرگانی در اکثر شهرها دفتر و مدیر ندارد و این فرمانداری است که به جای آنان کار می‌کنند و بار آنان را به دوش می‌کشد و تبدیل به یک سوپر مارکت شده است. البته ضرورت انقلاب اقتضاء می‌کند و هنوز نیز اقتضاء می‌کند که بار را به دوش بگیرند. خوب، برای توزیع کالا، مخصوصا در بحران جنگ و توزیع کوپنها و دادن ارزاق عمومی در شهرها و در روستاها می‌باید فرمانداریها و بخشداریها نیرو تهیه کنند، وسیله تهیه کنند و از طرفی ردیفی برای چنین بودجه‌ای قرار نگرفته است تا در اختیار مسوولین شهرها قرار بگیرد ناگزیر فرماندار می‌ماند با همه مشکلات که ردیفی برای اینکار برایش وجود ندارد و گاهی در اثر ندانستن قوانین گذشته دست به کاری می زند، مثل نمونه ای که در ستاد پیگیری فرمان امام جوانی را آوردند. بد نیست عرض کنم. فرمانداری را به عنوان اینکه پنج ریال به قیمت سیمان اضافه کرده بود و از این پنج ریال اضافه کردن اوژانسی را تهیه کرده بود، درمانگاهی را تهیه کرده بود برای بیماران آن شهری که دود و خاک سیمان آنها را اذیت می‌کند بدون تجوه به اینکه یک ماده قانونی از گذشته وجود دارد که این تخلف است. به قصد تربت و برای رضای خدا. وقتی در ستاد آمد رییس دیوان عالی کشور حضرت آیت الله آقای موسوی اردبیلی به ایشان خطاب کردند که خوب، است چه کاری است کردی؟ جوابی که داد گفت تازه امشب فهمیدم که «خسر الدنیا و الاخره» هستم. چون تا کنون زن و بچه را رها کرده‌ام و بچه‌ام مسلول شده است به خاطر همین خاکها در این شهر، فکر کرده برای خدا دارم کار می‌کنم. ندیدن زن و ندیدن بچه و مسلول شدن برای خدا است. امشب فهمیدم که بر خلاف قانونی عمل کرده‌ام که رضای خدا در آن نیست. اجازه بدهید حالا که این چنین است ما برویم دنبال کارمان و به خودمان برسیم و با اشک وگریه جلسه را ترک می‌کند که جناب آقای موسوی او را دلداری می‌دهند و بقیه اعضاء جلسه آنجا و جناب آقای نخست وزیر او را دلداری می‌دهند. در یک چنین شرایطی و با چنین مشکلاتی بنده وزارت کشور را بدست گرفتم. حالا مشکلاتی هم ما در استانها داریم. زمانیکه شما می‌بینید الحمد لله به برکت انقلاب آزادی آنچنان حاکم بر جامعه است که هر کسی به خود حق می‌دهد که بر فرمادار فرماندهی کند و فرمان برای او صادر کنند. در چنین شرایطی، در شرایطی که استاندار قرار دارد، اما از طرفی اختلاف نظرها و تفاوت نظرها آنچنان است یک عده در استان به این سمت هستند، عده‌ای به آنطرف هستند و استاندار اگر این طرف جذب بشود. تکفیر از آن طرف، به آنها جذب بشود، تکفیر از این طرف «مذبذبین بین ذلک لاالی هولا و لاالی هولا» و نهایتا با توجه به اینکه یک جوانی را مسوول سیاسی استان کردیم و همه مسوولین ما الحمدلله از این نیروی پر تحرک جوانها هستند در شرایطی که در استان اختلاف بین خود آقایان است نمی‌گویم چه کسی و چه کسی. در شرایطی که بین نمایندگان محترم و مجلس ایمه جمعه اختلاف است. در شرایطی که بین آقایان است یک استان اختلاف است و من نمی‌خواهم باز تکیه کنم به اینکه استانداری را ما اینجا می‌خواستیم برداریم و عوض کنیم به علت اینکه با او در مرکز کار داشتیم. نمایندگان محترم همان استان (اجازه بدهید بگویم آذربایجان شرقی) استاندار آذربایجان شرقی را به علت اینکه کار دیگری داشتیم، می‌خواستیم بیاوریم برادران محترم تشریف دارند، که جلسه تشکیل دادند، با من صحبت کردند که آقا آن دارد کار می‌کند، یک جریان هست، یک خط است، این را بر ندارند، اینها را اینطوری برخورد نکنید و عده‌ای هم می‌گویند اگر بماند خلاف شرع است و وزارت کشور با این بیان قطعا باید یکی از دو خلاف شرع را مرتکب بشود، یا باید استاندار را بگذارد یا باید استاندار را بردارد. این اختلاف سلیقه‌ها و اختلاف دیدها. البته عرض کردم اختلاف نظر است، اختلاف سلیقه است، در استانها وجود دارد استاندار آذربایجان شرقی را می‌خواستیم برداریم. هیچ تخلفی از استاندار آذربایجان شرقی هنوز به بنده به عنوان مسوول وزارت کشور از هیچ مقامی داده نشده است. دو پرونده در آنجا هست که هر دو در دست جریان است و از نظر قانونی شما می‌دانید که تا پرونده در مراجع قضایی و ذیصلاح رسیدگی نشد و متهم تبدیل به مجرم و متخلف نشد، نمی‌شود اقدام کرد، و از طرفی در همان استان آقایان علماء چند بار ما تصمیم داشتیم، خوب است که اینجا برادمان آقای دوزدوزانی شاهد بر این مدعا هستند. خود آقای سید محسن موسوی تبریزی شاهد دیگر بر این مدعا هستند که جزو امضاء کنندگان متن استیضاح هستند، خود ایشان شهادت بدهند که تماس گرفته شد، همان موقع حضرت آیت الله ملکوتی امام جمعه محترم تبریز می‌فرمود که خیر، خوب است که ایشان باشد. حالا چه ادعایی دارید که او را عوض کنید. حالا مسایل را پی برده است. الان اگر معتقد باشند، سمینار ایمه جمعه در قم را شما به یاد دارید که پانزده روز نشده است، و بنده یک روز و نیم در این سمینار در محضر آقایان ایمه محترم جمعه مراکز استانها بودم هیچکدامشان درباره استاندارهایشان سخن نگفتند و انتقادی نکردند. تنها امام جمعه محترم ارومیه بود، که همین نامه‌هایی را که آقای خسروی خواندند، همینها را آنجا آورد گفت. فقط یک امام جمعه آن هم آقای ملاحسینی، بقیه ایمه جمعه محترم تشریف داشتند، یک مورد که این استاندار اینچنین است او را بردارید هم این بار ما در سمینار ایمه جمعه نداشتیم. خوب، حالا تخلفات رسیدگی بشود. درباره نان گفته شد. آذربایجان غربی را به علت اینکه نوع نمایندگان محترمش موضع داشتند و با استاندار مخالف هستند، اجازه بدهید که در بحث بعدی مستندتر صحبت کنم جه اقدامات و تحقیقاتی شده و چه نتایجی داشته است و مدارکش را من خدمتتان عرض می‌کنم. کارهای انجام شده را هم من بعدا خدمتتان عرض می‌کنم، اما حالا فقط به عنوان مقدمه خواستم بگویم. چون امروز اشاره شد ممکن است ذهنها تا پس فردا که... (رییس – آقای ناطق نوری! اگر شما مطالب امروزتان را می‌توانید خلاصه کنید، چون الان ظهر است.) بلی، من الان تمام می‌کنم. راجع به زمین خوشباختانه همه آنچه را که آقای صفاتی اینجا خواندند همه این نامه‌ها را ما داریم و همه اقداماتش را هم کردیم که بنده تمام پرونده‌ها را با تاریخ و شماره می‌آورم، اقدامات وزارت کشور را بیان می‌کنم که قبل از اینکه خود وزیر مسکن اقدام بکند، وزارت مسکن اقدام کرده است. و بعد از آن نیز ادامه داشته و تخلف وزیر مسکن را هم که حالا چون وزیر مسکن نیست الان می‌گویم، از روی قانونی که خود شما آقایان تصویب کرده‌اید به عرضتان می‌رسانم که اصلا مرجع او من نیستم که نامه ها را به من فرستاده است، که حالا متن این نامه را چون وقت کم است برای بعد می‌گذارم، قانون هم هست، متن قانون را من برای آقایان می‌خوانم که اصلا او اشتباه کرد که به من مراجعه کرد و بعد در عین حال ما چه اقدامی‌ کردیم و چه مدارکی در رابطه با اقدام داریم. همه آن نامه‌هایی که آقای صفاتی فرمودند همه را اقدام کردیم، آن را هم بیان می کنیم (یکی از نمایندگان – آقای اکرمی ‌گفتند.) هر یک از آقایان که فرمودند، آقای اکرمی، همه را بیان می‌کنیم. راجع به خوزستان، جالب اینجا است. برادرانی استیضاح را امضاء کرده‌اند که بعد پس فردا اگر عمری بود روی استیضاح مو به مو می‌گوییم که بعضی از جاها اصلا قابل تعقیب قانونی و حقوقی است که حالا آن را من بعدا عرض می‌کنم. اما کسانی استیضاح را امضاء کرده‌اند که یک کسی مثل آقای خسروی اینجا می‌آید و می‌فرماید که همه ایمه جمعه مخالفند، ایمه جمعه را باید نگه داشت، علماء را باید نگه داشت. اینها بسیار حرف خوبی است اصلا اصل برای ما روحانیت است. اصل ایمه جمعه و علماء هستند. توصیه امام همواره بر این بوده است. اما در عین حال از طرفی هم ما می‌بینیم که یک استاندار ما مثل استاندار خوزستان به جرم اینکه با ایمه جمعه دوست و رفیق است زیر علامت سوال قرار می‌گیرد. حالا متن را ببینید. محضر مقدس حضرت مستطاب حجه السلام جناب آقای هاشمی رفسنجانی. نامه‌ای است که به جناب آقای هاشمی داده‌اند، ایمه جمعه استان خوزستان و بعد حمایتی که از استاندار کرده‌اند. نمی‌دانم چطور آقایان را نیامدند بخوانند. شما که در استان بودید و داشتید. من تیترها را نمی‌گویم چون دقت کم است. آقای جمی، حضرت آیت الله قاضی. آقای موسوی جزایری، آقای موسوی دامغانی، امام جمعه هندیجان، امام جمعه ایذه، امام جمعه بهبهان، اما جمعه شوشتر، امام جمعه شادگان، امام جمعه بندر امام، همه و همه نامه‌ای را هم به من فرستادند، هم برای آقای هاشمی فرستادند، به حمایت از استاندار و تشکر کردند استاندار محترم خوزستان از نظر تعهد و تدین و تقید به احکام شرع و اعتقاد به ولایت فقیه و خط روحانیت و اسلام رساله ای از افراد متدین و نمونه است و تا کنون حرکتی خلاف خط امام از ایشان مشاهده نشده است. این را اسطوره مقاومت همچون آقای جمی بیان می‌کنند. این را آقای قاضی و از این قبیل بیان می‌کنند. هماهنگی کامل بین استاندار محترم و ایمه جمعه و مسوولین نهادها و ادارات در استان که جرمش این می‌شود که چرا با اینها هماهنگی کرده است و یک شورایی تشکیل داده است که بحث شورا را باز من روی متن عرض می‌کنم که آن شورایعالی استان معنایش چه بوده است؟ به هر حال آقایان گفتند استاندار تخلف مالی کرده، کجا چه کرده، چه کرده، آقای حجه الاسلام محصل همدانی که معاون و یا قایم مقام بازرسی کل کشور هستند، شش ماه در استان خوزستان بودند، شش ماه تحقیقاتی با هیاتی که با ایشان بود، در استان داشتند، و ستاد پیگیری فرمان امام، این آقایان هم در استان رفتند. این متن آقای مجد روحانی ستاد پیگیری فرمان امام با کاغذ هیات پیگیری فرمان امام در استان خوزستان است. ایشان نوشته‌اند تا این تاریخ با توجه به ناتمام ماندن کار هیات و عدم رسیدگی یه بیش از 9500 شکواییه از 22 هزار، (بیست و دو هزار شکایت به ستاد پیگیری فرمان امام در خوزستان داده شده که نه هزار تا را رسیده‌اند) تا این تاریخ 14/4/62 شکایتی علیه آقای فروزنده که مستند به دلایل مثبت شرعی و حاکی از تخلف ایشان باشد از سوی مردم استان دریافت نداشته‌ایم و رویت نکرده‌ایم. این استانداری است که به عنوان متخلف گفته می‌شود. علی فرض اینکه از نظر مالی بگویید که آقا فلان بودجه را جابجایی کرده. شما آقایان در مرکز قانونگذاری تشریف دارید، عنایت دارید. اگر استاندار من یک جا دارد کار می‌کند و از یک بودجه‌ای به بودجه دیگری، از یک ردیفی به ردیف دیگری و اینها و من هم در تهران هستم و مشخص نیست. کسی هم به ما نداده است. مگر می‌شود با علم غیب من بفهمم که او آنجا چه کار کرده است. مسوول سازمان برنامه و بودجه است. مسوول اقتصاد و دارایی است. هر کسی هم تخلف را دیده است ما مقام دسیدگی داریم. دیوان عدالت اداری را اصلا شما تصویب کرده‌اید و تشکیل داده‌اید بر اساس قانون اساسی، به خاطر رسیدگی به تخلفات کارمندان دولت و دوایر دولتی و این خدمتگزارها. خوب، می‌دادند به آنجا رسیدگی می‌کردند، اگر بود. این ستاد پیگیری، این هم علمای آنجا و این هم تایید نهادهای استان خوزستان. امام جمعه اهواز، نماینده امام در جهاد آقای نجفی، رییس دانشگاه شهید چمران اهواز محمد صادق نجفی و همچنین بنیاد امور جنگ زدگان، سر پرست کمیته امداد، شورای جهاد سازندگی و همچنین سازمان تبلیغات، هیات واگذاری زمین، بنیاد پانزده خرداد، دادستانی انقلاب، نهضت سوادآموزی، مسوول دفتر نمایندگی امام در منطقه و خود سپاه هم چون به آنها بخشنامه شده که در اینگونه موارد امضاء نکنند گفتند که ما به این دلیل امضاء نکردیم. این تایید را از ایشان دارند، اما ماده به ماده این استیضاح راه با اینکه باید یک گله هم بکنم. حالا نمی‌دانم این گله را باید از جناب آقای هاشمی بکنم یا از آقایان، که متن استیضاح را آیین نامه می‌گوید باید موردها ذکر بشود. آقایان فقط نوشته‌اند استان خوزستان، استان آذرزبایجان غربی، اما مورد هم در آن نیست. در عین حال چون ما می‌دانستیم که مسایل چیست، همه آن موارد را هم تهیه کرده‌ایم، انشاء الله همه مدارکش را هم اینجا تقدیمتان می‌کنیم. امیدواریم انچه که تکلیف و وظیفه شرعیتان است. همان را انجام بدهید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رییس – بسیار خوب، بعضی از نمایندگان استان آذربایجان غربی، آقای رایی، آقای شاورانی و آقای علیپور امضاء کرده اند، گفته‌اند ما با استاندار اختلافی نداریم، و گفته‌اند آقای رستمی و آقای حجازی هم که اینجا نیستند آنها هم اختلاف ندارند که البته چون گفته شد بقیه آقایان غیر از یک نفر مخالفند، این تذکر را آقایان داده‌اند. اسامی غایبین را بخوانید. منشی – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. جلسه امروز یکشنبه مورخ 15/8/62. غایبین غیر موجه عبارتند از آقایان حسینی نیا از رودسر، آقای محمد حسین سلمانی از سنقر، آقای عالی پور از ایلام، آقای کروبی از الیگودرز. تاخیرهای غیر موجه عبارتند از آقایان شرعی 30 دقیقه، شاهچراغی 26 دقیقه، خانم طالقانی 33 دقیقه، محمد مجتهد شبستری 17 دقیقه، هاشمیان 21 دقیقه، خزاعی 90 دقیقه. 6 – پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه ‌آینده و دستور آن رییس – جلسه بعدمان روز سه شنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم ادامه بحث استیضاح می‌باشد. (جلسه در ساعت 00/12 پایان یافت) رییس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی