مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه524 )
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید نایب رئیس (محمد یزدی) – بسماللهالرحمنالرحیم. با حضور 182 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی – بسماللهالرحمنالرحیم. دستور جلسه پانصد و بیست و چهارم روز سه شنبه دهم آبان ماه یکهزار و سیصد و شصت و دو هجری شمسی مطابق با بیست و پنجم محرم الحرام هزار و چهارصد و چهار هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش شور اول کمیسیونهای نفت، صنایع ، امور اداری و استخدامی، اقتصاد و دارائی، بازرگانی، قضایی، نیرو، داخلی و کشاورزی در خصوص طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور. 2- تقاضای دولت در خصوص بررسی لایحه دادگاههای اداری طبق اصل 85 قانون اساسی 3- تقاضای دولت در خصوص بررسی لایحه انتخابات طبق اصل 85 قانون اساسی 4- لایحه راجعه به ثبت اسناد و املاک 5- سئوال آقای مجید انصاری از آقای وزیر صنایع 6- سئوال آقای موحدی ساوجی از آقای وزیر صنایع 7- سئوال آقای بهرام تاجگردون از آقای وزیر نفت. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. ان الله و ملائلکة یصلون علی النبی یا ایهاالذین آمنوا صولوا علیه و سلموا تسلیما (حضار صلوات فرستادند) اعوذبالله من الشیطان الرجیم - بسماللهالرحمنالرحیم و ما افاءالله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من ولارکاب و لکن الله یسلط سله علی من یشاء ولله علی کل شیء قدیر. ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل کیلایکون دولة بین الاغنیا منکم و ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا و واتقوالله ان الله شدید العقاب. الفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم و اموالهم یتبغون فضلا من الله و رضوانا و ینصرون الله و رسوله اولئک هم الصادقون والذین تبو والدار والایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم و لا یجدون فی صدورهم حاجة مما اوتوا و یوثرون علی انفسهم ولوکان بهم خصاصة و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) سوره حشر از آیه 6 الی 10 2- بیانات قبل از دستور آقایان : صباغیان، انزابی ، دوزدوزانی ، خلخالی ، منتجب نیا رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای صباغیان نماینده تهران، آقای انزابی نماینده تبریز، آقای دوزدوزانی نماینده تبریز صباغیان - بسماللهالرحمنالرحیم. با درود و تحیات به روان شهدای راه اسلام و مجاهدان طریق حق از فرمانده و فرمان بر و با عرض تسلیت و تعظیم بر مردم قهرمان دزفول و اندیمشک مسجد سلیمان و بهبهان و درود فراوان بر رزمندگان اسلام که با پیروزیهای اخیر خود حماسه آفریدند با ابراز تنفر از رژیم صدام عفلقی و پشتیبانان شرقی و غربی وی و اعتراض و انزجار از مجامع بینالمللی حقوق بشر که در برابر کشتار غیر نظامیان و زنان و کودکان مسلمان ایران ساکت نشستهاند سخنان خود را آغاز میکنیم. ملت مسلمان ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی خود به مصداق «ولنبلونکم بشیئ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشر الصابرین» در معرض هجوم انواع ابتلائات بوده و آماج کیدهای آمریکای جهانخوار و فرانسه و روسیه تجاوزگر قرار گرفته و بحمدالله با جانبازی و فداکاری مردم مخصوصاً جوانان مخلص و ایثارگر استحقاق خود را برای بشارت الهی نشان داده است. علاوه بر ابتلائاتی که منشاء خارجی داشتهاند مشکلات و مصائبی نیز از داخل سرچشمه گرفتهاند که امیدواریم به حول و قوه الهی بتوانیم با سربلندی آنان را پشت سر بگذاریم. از جمله این ابتلائات تجربهای است که در جمعه گذشته ششم آبان ماه برای برخی از دوستان و اینجانب پیش آمد که گزارش آن طی تلگرافاتی برای رهبر انقلاب و آیت الله العظمی منتظری و ریاست محترم جمهور ارسال شده است و چون این تجربه و ابتلا به سرنوشت آینده انقلاب و بقای جمهوری اسلامی مربوط میشود بدین دلیل لازم میدانم نه به عنوان تظلم برای دوستان و خود بلکه به عنوان دلسوزی برای انقلاب و جمهوری اسلامی و ثبت در تاریخ مجلس شورای اسلامی با کمال ادب مطالبی را به عرض نمایندگان محترم و مردم قهرمان ایران برسانیم. همان طوری که استحضار دارید بعد از سخنان رهبر انقلاب و آیت الله العظمی منتظری و ریاست جمهوری در رابطه با انتخابات دوره آینده مجلس شورای اسلامی نهضت آزادی تصمیم گرفت در تاریخ جمعه ششم آبان سمینار تامین آزادی انتخابات در داخل نهضت برگزار نماید. طبق روش متداول خود این تصمیم را طینامه شماره 00 مورخ 30/7/62 به اطلاع وزارت کشور رسانید ولی وزارت کشور از طریق کمیته مرکزی طی تلفنگرام 292 مورخ 4/8/62 و کلانتری طی تلفننگرام شماره 5/21 مورخ 4/8/ یعنی در ساعت پنج بعد از ظهر چهارشنبه روز بعد از شنبه و یک روز مانده به برنامه به دفتر نهضت ابلاغ نمودند که سمینار را نمیتوانند برگزار نمایند. کمیته مرکزی در تلفنگرام از ما خواسته بود که در جلوگیری از هر گونه تجمع و برگزاری مراسم با نیروهای انتظامی همکاری نماییم. تصمیم گرفته شد سمینار برگزار نشود و قرار گذاشتیم آقایان دکتر یزدی و مهندس توسلی و اینجانب در محل حاضرشده و عدم برگزاری سمینار را به دعوت شدگان اطلاع دهیم علاوه بر آن پلاکاری مشعر بر عدم برگزاری سمینار در جلو ساختمان نصب شد ولی با کمال تاسف در حوالی ساعت چهار بعد از ظهر حدود سیصد نفر مسلح با برنامه تنظیم شده قبلی، که در شکل گرفتن آن برنامههای هفته گذشته اعم از صدا و سیما و مقاله مورخ 5 آبان 62 دور از ادب اسلامی روزنامه جمهوری اسلامی و پیش خطبه نماز جمعه که با کمال تعجب و تأسف ما را به قصد راه پیمایی متهم نموده بود سهم بسزایی داشتند به ساختمان نهضت هجوم آوردند و علی رغم سه بار استمداد از کمیته مرکزی در حالیکه مامورین کمیته مرکزی و دادستانی مرکز شهربانی حضور داشتند پس از شکستن نرده و رودی و دره به عنف وارد ساختمان و طبقات و اطاقها شدند. (مجید انصاری - مردم در 14 اسفند چهره شما را در کنار بنی صدر یادشان نرفته است شما چرا مردم را دعوت کردید) و با نثار فحشهای رکیک و نسبتهای ناروا آقایان دکتر یزدی، مهندس توسلی و اینجانب را شدیدا مضروب و مصدوم ساختند و حدود بیست نفر بر سر اینجانب ریختند و آن قدر مشت و لگد بر بدنم وارد ساختند که تعادل خود را از دست داده و روی زمین افتاده و چند لحظهای از هوش رفتم در این هنگام چند نفر من را به زیر میز فلزی منتقل نمودند پس از مدتی آقای مهندس توسلی را که به شدت مصدوم شده بود پهلوی من آوردند. در این موقع یکی از مهاجمین روی میز رفته و اظهار داشت که برادر آن کمیته و دادستانی در اطاق بمانند و بقیه برادر آن بیرون روند. مسوولین کمیته و دادستانی به جای اینکه متجاوزین و ضاربین را دستگیر نموده و از تاراج و تخریب و بی احترامی به کتابهایی که میان آنها قرآن و نهجالبلاغه و تفسیر نیز وجود داشت جلوگیری کنند سه نفر دیگری را که همراه خود در ساختمان آورده بودیم بازداشت کردند پس از آن که آقایان یزدی و مهندس توسلی و اینجانب را مدتی در یکی از اطاقها نگاه داشتند حدود ساعت 30/6 بعد از ظهر بود که با ماشینهای کمیته ما را به منزل رساندند و در موقع خروج از ساختمان با حالت نزاری که داشتم اصرار کردم که تکلیف اسنادی که مورد تجاوز قرار گرفته را روشن کنید یکی از اعضای کمیته و شخص دیگری که حکم از دادستانی انقلاب مرکز ارایه داد اظهار نمودند هیچ چیز خارج نشده و ما مسوول حفاظت آنها هستیم. اظهار داشتم اقلاً بگذارید از طبقات بازدید کنیم با این امر موافقت کردند و در حالیکه رییس پلیس مرکز حضور داشت چندین اطاق را بازدید کردم که تصادفا دست نزده بودند نماینده دادستانی اظهار داشت ساختمان در اختیار ما میباشد و باید اسناد آن را خارج کنیم اظهار شد در حضور ما صورت جلسه کنید و یا پلمب و مهر نموده فردا با فرصت کافی اسناد را برده و صورت جلسه نمایید قبول نکردند و با اصرار ما را خارج کردند روز بعد از دادستانی تلفن کردند که میخواهند ساختمان را تحویل ما بدهند، پرسیدم چه چیز را میخواهید تحویل دهید گفتند فقط اسناد را بردهایم بقیه چیزها موجود است بلا فاصله دو نفر آقایان دکتر یزدی و مهندس توسلی به محل ساختمان رفته و ساختمان را با در و پیکر شکسته و اثاث خرد شده و با پروندهها و اوراق و کتابها و ضبط صوت و ماشین تحریر و غیره به غارت رفته، تحویلمان دادند. در اینجا باید بگویم بلایی که به سر ساختمان و لوازم و کتابها و اسناد و نشریات آوردند دیدنی است نه شنیدنی. لذا در اینجا از نمایندگان محترم دعوت مینمایم از محل بازدید نموده و خود به داوری بنشینند. (دوزدوزانی - خود ملت کردهاند لازم نیست ببینند) قابل قبول و انتظار نیست که در جمهوری اسلامی ما را به جرم پافشاری در انتخابات قانونی و بردن نام آزادی مورد ارعاب و انواع توهین و تهمت و آزار و یا ضرب و شتم قرار دهند (مجید انصاری - توهین به جمهوری اسلامی نکنید شما میخواهید انتخابات آزاد نباشد. جوسازی میکنید) با این عمل خود عملا عدم آزادی انتخابات و امنیت را به داخل و خارج از کشور اعلام نمایند. بویژه که این واقعه تأسفبار و عکسالعملهای دیگری که بعد از نطق قبل از دستور اخیر آقای مهندس بازرگان نشان داده شد، نمایشنامهای از مقابله اهانت و خشونت با منطق و متانت بود (همهمه نمایندگان) قرهباغ - این بچه شیطان چه کاره است؟ از پشت تریبون بیا پایین. رییس - خواهش میکنم بگذارید حرف تمام شود. قرهباغ - ما نمیگذاریم صحبت کند. رییس - آقای مهندس وقتتان تمام شد. قرهباغ - (خطاب به آقای صباغیان) از پشت تریبون بیا پایین. صباغیان – در هر حال این افتخار نصیـب ما گشت که نوبر انتخابات شیرین (در این هنگام آقای قرهباغ پشت تریبون آمده و آقای مهندس صباغیان را از پشت تریبون پایین کشید). رییس - آقای. ... آقای..... قرهباغ – ما نمیگذاریم آقا، ما نمیگذاریم آقا، بی پایین. صباغیان - ببینید دارند چه کار میکنند؟ رییس - (خطاب به آقای قرهباغ) بگذارید بیاید. صباغیان - (خطاب به آقای قرهباغ) آقا این چه حرکتی است که میکنید؟ نکنید. معینفر - (خطاب به آقای قرهباغ) تو چه کاره هستی؟ صباغیان - (خطاب به آقای قرهباغ) چرا این کار را میکنی؟ چرا میزنی را؟من معین فر - (خطاب به آقای قرهباغ) تو چه کاره هستی،چه کار میکنی اینجا؟ رییس - آقا، از اطراف تریبون بروید عقب. صباغیان - (خطاب به آقای قرهباغ) چرا میزنی من را؟ معین فر - (خطاب به آقای قرهباغ) تو چه کاره هستی؟ رییس - تریبون را قطع کنید. رییس - آقایان بفرمایند روی صندلیهایشان بنشینند (زنگ رییس) سخنران بعدی را دعوت کنید. خلخالی – آقای هاشمی، به رسول الله خون شهداء دارد به هدر میرود. رییس - میرسیم. خلخالی – و الله خون شهداء را دارند آمریکاییان به هدر میدهند. رییس - بسماللهالرحمنالرحیم. آقایان توجه بفرمایید قبل از اینکه سخنران بعدی تشریف بیاورند من دو، سه جمله بگویم. جریان برای این که بیرون ... کسانی که گوش میدادند توجه بکنند، به اینصورت بود که آقای صباغیان اظهاراتی کردند که خوب مردم شنیدند و وقتشان تمام شده بود من اخطار میکردم ایشان قطع نمیکردند، آقای قره باغی آمدند و ایشان را خواستند ببرند کنار که ناراحتی پیش آمد و یک مقداری ما جلسه را از رادیو قطع کردیم و مطلب این است که. (الله بهداشتی - این بیانات پشتیبانی از ایشان است) اجازه بفرمایید ما انتظار نداشتیم به این صورت پیش بیاید. مطلب این است که آقایان پیش از این که از وزارت کشور اجازه بگیرند برای یک کار اعلامیهای پخش کردند که آن کار خلاف بوده نبایست میکردند بایستی اول اجازه میگرفتند. بعد اسمش را گذاشتهاند سمینار تأمین آزادی کانه از پیش بگویند که آزادی وجود ندارد و ما میخواهیم تامین بکنیم از اسمش تحریک آمیز بوده و پیدا بوده، مسأله بعدی این است که آنها دو طرف قضیه را در نظر گرفتند گفتهاند اگر گذاشتند حرف بزنیم میگوییم آزادی نیست اگر هم نگذاشتند همین کارها را میکنیم که حالا دیدید که برنامه بوده و متأسفانه اینطور چیزی را ما توقع نداریم از کسانی که توی مجلس شورای اسلامی هستند اگر بیرون باشند حرفی نداریم. آنهایی که توی مجلس هستند نباید این چنین رویههایی عمل کنند اگر هم بیرون عمل میکنند به مجلس نکشانند حالا به هر حال کشاندند و من از برادر آن میخواهم که خونسردیتان راحفظ کنید این مسایل نیاز ندارد که عصبانی بشوید خون شهداء را اینطوری نمیشود پایمال کرد. شما خیال نفرمایید که این اثر چندانی دارد و اشتباه دیگری این بود که اینجا گفتند که سیصد نفر مسلح آمدند که مسلح نبودند مردم عادی رفته بودند و آنها با مردم طرف بودند. در این قضیه هم مسأله جداگانه است که البته رسیدگی میشود باید ببینیم که آن مسلحی که آقایان میگویند آیا مسلح رفته جلوگیری کند یا برای امنیت رفته؟ این مسایل رسیدگی میشود به هر حال من خواهش میکنم از شما برادر آن و خواهران نمایندهاین است که خونسردیتان را حفظ کنید در این مسایلحرف بهتر از عمل میتواند توضیحگر باشد. حرف بزنید، روشن کنید، مسایل را بگویید. سخنران بعدی تشریف بیاورند.. مجید انصاری - نمایندگان چند دفعه خواهش کردند پرونده 14 اسفند را بررسی کنید. رییس - خیلی خوب، آن مسأله به شورای قضایی مربوط است و به ما مربوط نیست. مجید انصاری – از قوه قضاییه چند دفعه خواهش کردیم پرونده 14 اسفند را بررسی کنند. رییس - حرفی نیست آقای انصاری این حرف به الان مربوط نیست وقت مجلس پر است. نوبت آقای انزابی است خواهش میکنم تشریف بیاورید و صحبـت بفرمایید. به بیرون از جلسه هم بفرمایید که مواظب باشند کسی شلوغ نکند. آقای انزابی بفرمایید. خلخالی - آقای هاشمی چهار دقیقه وقت به من بدهید صحبت کنم. رییس - الان نمیشود. خواهش میکنم. آقای خلخالی درخواست نفرمایید. سید حسن موسوی تبریزی - آقای انزابی یا جواب اینها را بدهید یا وقتتان را به دیگری بدهید. رییس - آقای انزابی بفرمایید. انزابی - الحمد الله، و الصلوه علی رسول الله و علی آله الطاهرین و اللغه علی اعدایهم اجمعین. با سلام و درود به رهبر کبیر و مرجع اعلی حضرت امام مدظله العالی و رزمندگان پیروزمند و کفر ستیز اسلام و ملت و امت مقاوم و شهید پرور ایران. پر واضح است (همهمه نمایندگان) (زنگ رییس) که پایه اساس انقلاب اسلامی ما با خونهای پاک شهیدان گلگون کفن استوار گشته و از این است که آسیب بردار نیست و تا ظهور حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداه پایدار مانده و متصل به انقلاب اکبر جهانی خواهد شد و استکبار جهانی از شرق و غرب باید بدانند که دیگر فشارهای اقتصادی و نظامی و ارعابهای ایشان در ملت ما کوچکترین اثری ندارد.. و میبینید که با وجود بمبارانها و هدف موشک قرار دادنهای شهرهای بلادفاع و غیرنظامی و زنان و پیرمردان و کودکان و دانش آموزان ما ملت مسلمان ایرانی منسجمتر و مقاومتر میگردند. در مسجدسلیمان و بهبهان و دزفول و اندیمشک و مریوان و بانه و امثال اینها در حالیکه از زیر آوار بیرون میآید و خانهاش ویران گشته و بچه هایش در مدرسه شهید شدند با صدای بلند فریاد میکشد جنگ جنگ تا پیروزی مرگ بر آمریکا، مرگ بر فرانسه، مرگ بر اسراییل، مرگ بر صدام. هزاران آفرین بر این استقامت و پایداری. ملت ما از سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) و یاران وفادار او الهام گرفتهاند بطوریکه روز عاشورا فشارهای بنی امیه و اعمال غیر انسانی و ددمنشانه آنها نتوانست ایشان را متزلزل کند و با اراهای راسخ پیش رفتند و کامران گشتند. این ملت حسینی هم با تأییدات خداوند متعال و در زیر سایه خاصه حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و به پیروی از راهنماییهای واجب الاتباع حضرت امام مدظله العالی توام با اراده آهنین و نیروی ایمان راسخ تا کربلای حسینی و از آنجا تا قدس عزیزش خواهند رفت. ملتی که خوف و هراس را از خود دور کرده و عاشق شهادت در راه حق است دیگر شکست ندارد و حتما پیروز است. سازمان ملل و شورای امنیتش را حق وتوی چند دولت ابرقدرت بی اختیار کرده و از دیر زمان ملتهای ستمدیده فهمیدهاند که این نحوه مجالس به نام طرفداری از حقوق بشر تنها و فقط برای مشروح جلوه دادن امیال نفسانی و جنایات ابرجنایتکاران است. ما انتظار خیـری از آنها نداریم و پشتیبان ما خداوند قهار عزیز و وعده او که میفرماید «و کان حقا علینا نصر المومنین» و تصمیم قاطع مردم قهرمان ما است. حزب الله میجنگد و میمیرد سازش نمیپذیرد. حالا به طوریکه در ابتدای عرایضم اشاره کردم که پایه اصلی ما خونهای پر ارزش شهدای ما است. لذا وظیفه داریم ایشان را فراموش نکنیم و پیوسته از آنها تجلیل نماییم و از باز ماندگانش احترام و تقدیر به عمل آوریم. بنابراین یادآوری میکنم که از زحمتشان نستوه و پایه گذاران رشید و بالاخره از شهدای گرانمایه انقلاب ما، شخصیت خیلی بزرگی از تبریز مرحوم آیت الله شهید قاضی طباطبایی رضوان الله تعالی علیه میباشد که امروز سهشنبه دهم آبان ماه 62 مصادف با روز شهادت امام چهارم حضرت علی بن الحسین (ع) سالگرد شهادت آن بزرگوار است. حقیر سال گذشته در مثل این روزها از پشت این بلند گوی مقدس مجلس شورای اسلامی شمهای از صفات حسنه و خدمات پر ارزش انقلابی ایشان را به عرض رساندم و یک دنیا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تشکر مینمایم که به طور احسن در صدا و سیما منعکس کردند. امیدوارم انشاءالله تعالی امسال بیشتر از سال گذشته داوری بشود و از ستاد برگزاری نماز جمعه تهران هم لازم است سپاسگزاری بنمایم که روز جمعه به یاد آن مرحوم بودند و از ایشان اولین شهید محراب تعبیرآوردند. اینجانب از طرف خودم و سایر نمایندگان آذربایجان شرقی به مناسبت سالگرد این شهیـد عزیز به محضر مبارک حضرت امام مدظله العالی و اهالی محترم تبریز و آذربایجان و به ویژه خانواده گرامی ایشان و خصوصا فرزند روحانی و جانشین آن مرحوم حجت السلام آقای سید محمد تقی قاضی طباطبایی دامه افاضاته تبریک و تسلیت عرض مینمایم و همچنین به خانواده شهدای تبریز که در عملیات اخیر شهید شدهاند تبریک و تسلیت عرض مینمایم و در خاتمه از مسوولین امر جمهوری اسلامی ایران استدعا دارم نسبت به منطقه آذربایجان شرقی که از نظر جغرافیایی موقیعت خای دارد، در تمامی امور بیشتر توجه بفرمایند و نگذارند ایادی مرموز و خاین وسایل ناراحتی و نارضایتی مردم با وفا و همیشه در صحنه را فراهم بیاورند خصوصاً وضعیت نان آنجا را دقیقاً تحت نظر بگیرند که حساسیت مخصوص و سابقه داری دارد و دیگر موضوع آب مسأله حیاتی خیلی مهمی میباشد اگر چه برنامه آب زرینه رود تا اندازهای شروع میگردد ولی مدت زیادی لازم دارد که به انجام برسد لازم است عجالتا برای اینکه در تابستان آینده مثل سال سابق از جهت کمبود آب مشکلات ناراحت کنندهای ایجاد نشود، جهت حفر چاهها که در نظر گرفته شده اقدام سریعتری به عمل آورند. در اینجا لازم است از وزارت محترم نفت تشکر نمایم که از حالا پیش بینی کرده و در قسمت نفت رسانی منطقه به حد کافی و وافی اقدام نموده و امیدوارم انشاءالله تعالی در زمستان امسال از جهت سوخت ناراحتی پیش نیاید و از برادر گرامی آقای دکتر رفیعیان نماینده محترم مرند که وقت عزیزشان را در اختیار اینجانب گذاشتهاند سپاسگزارم. توفیق همگان را در راه خدمت گذاری به انقلاب و مردم از خداوند متعال خواستارم. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رییس - آقای دوزدوزانی بفرمایید. دوزدوزانی - بسماللهالرحمنالرحیم، ان الله یامرکم ان تودو الامانات الی اهلها، با سلام و درود به امام و امت و با درود به رزمندگان پیروز و جان بر کف حماسه آفرین و شهدای گرانقدر اسلام و با تعظیم از شهید بزرگوارمان آیت الله قاضی طباطبایی رضوان الله علیه و با تبریک و تسلیت به خاندان ایشان. سال57 در آستانه انقلاب عظیم اسلامی معاصر کشتارهای روزمره رژیم در سراسرکشور اقلیتی زبون و جبون و عناصر ضد انقلاب روح نومیدی و ضدیت با قیام را در میان مردم میدمیدند. گاهی قناعت به اجرای قانون اساسی و تایید سلطنت شاه ملعون را تبلیغ و گاهی آرامش و تمکین از حکومت نظامی را توصیه مینمـودند. گاه خط امام و شخص معظم له را تخطیه و در منابرغصبی حتی مردم را از فرستادن صلوات هم مانع میشدند و گاه تلفنی شق القمرهای خود را بیشرمانه مثلاً از تبریز به قم مخـابره میکردند این شیادها خود را محور میپنداشتند و حقایق و ارزشها را زیر پا میگذاشتند. هم زمان با این تلاشهای مذبوحانه قاطبه مردم ما به پیروی از امام بت شکن خود و با شعار حقیقی بر شمشیر پیروز است و خاطی مطمین مبارزه بر ضد طاغوت را ادامه میدادند. چرا که بنا بر عقیده و نیز تجارب فراوان کاملا روشن بود که دشمنان قیام لله نسبت به سرشت این امر الهی و انگیزههای حرکت مومنین بالله و یوم الاخر جهل مرکب دارند. لذا متذکر میشدیم که فن مقاتلین فی سبیل الله از سوی کفار بدل پذیر نیست. «ان کید الشیطان کان ضعیفا». بر این بودیم که دشمن نه کنه اسلام را میفهمد و نه مسلمانان انقلابی را و این از رموز اساسی بالندگی انقلاب اسلامی بوده و هست و خواهد بود. آن روز و امروز و فرداها و فرق نمیکند. دشمن فرد باشد یا جمع. آشنا باشد یا غیر. داخلی باشد یا خارجی. گروهک و باند و حزب و تشکیلات باشد یا به اصطلاح قدرتها و ابرقدرتهای شرق و غرب. حریف نامحرم هرگز نتواند دانست که اهل ولاء را با بلاها آشنایی اصیل است و ارتباط اثیل و در شعاع نامحدود این آشنایی و ارتباط حذف موجودیت مفسدین فی الارض و مهلکین حرث و نسل حتمی و تحقق امامت مستضعفین و وراثیت صالحان بر زمین وعده مسلم خداوند است. «ذلک بان الله مولی الذین آمنوا و الذین کفروا لامولی لهم». حال ای ابلهان یاوه بسرایید و بوقها به کار گیرید، خانه و کاشانه بسی دفاعان را در دل شب به موشک بندید بر مردم مظلوم بمبها ببارید. ملل محروم را به اسارت بکشید و احمقها را به خیالهای واهی وادارید. مزدوران را به تجاوز بر اسلام بشورانید. شرقی و غربی دست در دست هم نهید و علیه دولت حق جولتی تا میتوانید. آخر ای سرآسیمگان رسوا ولودر پناه سوپراتانداردهاتان با «و الفجر» چه توانید کرد قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین و نحن فتربص بکم ان یصیبکم الله تعذاب من عنده او بایدینا فتربصوا انا معکم متربصون. گیج و سرگشته حال از ملت ما میپرسید که چرا و چه شده است که به پیروی از اماممان شایقانه ظالب شهادتیم؟ پاسخ دقیق که جز به تجربه نخواهید فهمید این است که نهضت ما حسینی است و ما در شعاع رهبری امام بزرگوارمان برای همیشه فهمیدهایم که جان و مال و رفاه و راحت و عزیزان و آبها و خاکمان را به اسلام و انقلاب اسلامی بدهکاریم و فقط اداء دین میکنیم و از این راه دمار از روزگارتان درخواهیم آورد. اما انتخابات دوره دوم مجلس شورای اسلامی مهمترین مسأله فرا روی ما است و رهنودهای امام امت و آیت الله العظمی منتظری با اهمیت تمام باید مورد توجه همگان قرار گیرد. مجلس به حق بالاترین قدرت است و قوت و ضعف آن در همه کشور مؤثر میباشد. اگر در مجلس مجمع نمایندگان شایسته مردم انقلابی و آزاده کشورمان گردد بی شک همه نقایص گذشته و حال ترمیم و سامان و انسجام و ثبات نظام برای آینده کامل و از عوارض سوء مصون خواهد گشت و اگر خدا نخواسته مجلس مرکزی برای طماعان قدرت، فرصت طلبان و خود محوران و نان به نرخ روز بخورها و منافقان گردد، شرارتها و خرابکاریها و مسأله سازیها علیه نظام و انقلاب اسلامی «نعوذ بالله کیان و دستاوردهای انقلاب را تهدید خواهد کرد. اینجانب در مصاحبه دوم شهریور ماه 62 خود با روزنامه اطلاعات برخی نقظه نظرهایم را در رابطه با انتخابات دوره دوم و شرایط و شوون لازم برای نمایندگی در آینده جهت استحضار موکلین ارجمند عرض کردهام و به خواست و یاری پروردگار در فرصتهای قانونی دیگر نیز در این رابطه عرایضی خواهم داشت. اکنون باذکر مقدمهای کوتاه دو نکته را که به نظرم بسیار مهم هستند تذکراً برای مسؤولین و دست اندرکاران تصمیم گیریها در کشور و توضیحا برای امت حزب الله عرض میکنم و نهایتا پیشنهادی خواهم داشت. خواهران و برادر آن میدانیم که انتخابات دوره اول مجلس در مجموعه شرایط و فضایی انجام یافت که تجربه برخی مجربها سلسلهای از آن آثار آن بود و بازیافتیم که «من جرب المجرب حلت به الندامه» البته اغلیت جو حزب اللهی مجلس فعلی را در تمام مراحل گذشته و در حال اذعان دارم و بحمد الله امروز مجلس بالنسبه قویتر و واقع بینتر از بسیاری مراحل گذشته عمل میکند لکن سریع عرض میکنم که ضعفهایی هم اگر نگویم کشنده میتوانم بگویم لااقل برای اعضایی مثل بنده شدیدا فرساینده وجود داشته که سخن امروز مرا با دردهای بسیاری آمیخته است و درد این نیست که معدودی به اصطلاح از ما بهتران در مجلس حضور دارند و هنوز خیال بیراههای به واشنگتن یا مسکو یا هر گورستان دیگری در سر میپرورند که معلوم الحالان شناخته شده مانند همه حریفان آشکار انقلاب اسلامی مفلوکند و مطرود. لکن دو دسته آفت نظام انقلاب اسلامی بوده و هستند و تالی فاسد وجودشان در مجلس شورای اسلامی هم برای امروز خطر است و هم برای فرداها. دو نکتهای که عرض میکنم در رابطه با این دو تیپ است: الف - تیپ مسلما ضد انقلاب که با چهره منافقانه از بازارهای آشفته فرصت طلبانه گذشتهاند و به مرور زمان خود را به عنوان عناصر انقلابی به مصداق کاتولیکتر از پاپ جا زدهاند. در این رابطه به مسوولان بالای کشور تاکید دارم که: ای عزیزان و سروران مورد اعتماد و احترام ملت شهید پرور که ارکان نظام جمهوری اسلامی هستید، شما را به خونهای پاکی که به پای انقلاب اسلامی ایثار شده است و نقش امواج توفندهاش را به کرات تجربه کردهایم. این قبیل ناصالحان را که مصداق مفاهیم آغاز سخن اینجانباند و نمونه بارزشان هم اکنون عضو مجلس هستند و مکالمات تلفنیاش به جامعیتی که در ابتدای سخنانم اشاره کردم در این انوار که توسط ساواک تبریز در آستانه انقلاب اسلامی استراق سمع شده و سند کامل عیار معرفی ماهیتها است به عنوان افراد صالح معرفی و حمایت نفرمایید و ملت انشاءالله با درک و آگاهی و آزاد رای بدهند. بدیهیاست که عرایضم با رهنمودهای بزرگانمان منافات ندارد و اگر ملاحظه وضعیت فعلی رهنمود شده است که درست هم هست، اولا برای سپردن امور مصدری نبوده بلکه در گزینش برای امور عادی و سطوح معمولی است و شامل تصدی تقنین و تفحص امور که در شان نماینده مجلس و مجلس شورای اسلامی است نمیباشد و ثانیا امرتو به باید مسلم گردیده باشد و معنی و مورد در حد توبه گرگ مرگ است نباشد. خدا را شاهد میگیرم از دو سال گذشته که وارد مجلس شدهام دقیقا جریان آفتی عظیم را به طور ریشهای به محوریت یک نفر که با احساس قدرت نمایندگی مجلس خود محوری نموده و قصد قبضه کردن امور یک استان را، آن هم استان حساسی مثل آذربایجان شرقی را دارد و دست بردار هم نیست یافتهام که موجب بی سامانی، عدم شکفتن استعدادها در منطقه، استیصال مسوولین اجرایی استان حساس و سلب هر گونه مجال به بندگان خدا در آذربایجان شرقی شده است این بیرحم بی انصاف کمترین مروت و صداقت نشان نداده و جز کار شکنی و مسأله سازی کار دبگر نداشته است. فقط وجود بک نفر برای یک استان، خدا شاهد است که مخرب و طاقت فرسا بوده است. پس ملاحظه کنیم که با وجود چند نفری از قبیل خدای نکرده مجلس چه میشود. خلاصه کسانی را که به مرور و به ویژه در مسند قدرت خصایل پستشان عود میکند مراقب باشیم. ب - تیپ دیگر آنهایی هستند که در مراحل گذشته به ویژه قبل از انقلاب در جرگه عداد خو بان بوده و حتی خدمات چشمگیر نسبت به اسلام عزیز داشتهاند و بجا است بگوییم که جدا از مال و جان مایه گذاشتهاند ولی به سبب ضعفها یا زمینههایی که به جهات گوناگون و منجله نا آشنایی با واقعیت دردها و محرومیتها و زجرهاییکه مستضعفان جامعه ما داشتهاند و دارند، اینان به مرور تغییر موضع داده و امروز توقع و طلبکاری از انقلاب اسلامی و تولیت آن را برای خود تلقی میکنند و شاید این حاصل اعتیادی است که به قول یکی از آزادگان سنخ خودشان به ران مرغ و کباب برگ و از این قبیل در دراز مدت پیدا کردهاند و تخفیف هم نمیدهند اینان یک تیپ واقعی در جامعه ما هستند و چون درد آشنای محرومان و رنج دیدههای جامعه نیستند (رییس - وقتتان تمام است) ولو اهل نوافل و مستحبات هم باشند نماینده مردم ما نتوانند شد و مردم هم به طوریکه مرتب میگویند با این تیپ آشنا نیستند. در پایان پیشنهاد مینمایم که به ویژه در مراکز استانها از برادر آن جانباز که شهیدان زنده و معتبر و به تعبیر امام عزیز سندها و سرمایههای انقلابند، آنهایی را که به تشخیص و تایید پزشکان و صاحب نظران مربوطه جدا قادر به انجام مسوولیت خطیر نمایندگی مردم هستند که هستند تعیین نمایید کاندید و معرفی شوند. در رابطه با مسایل حوزه انتخابیهام فعلاً عرض میکنم که از مسؤولان صالح حوزه انتخابیه ما حمایت بکنند برادر آن و مسوولان بالاتر تا این عزیزان بتوانند فعال بشوند تا استان شکوفا بشود. و السلام علیکم و رحمةالله. رییس - آقای انزابی شما وقت اضافیتان را به آقای خلخالی دادید؟ (خلخالی - بله خودشان دادند من خیلی مختصر عرض میکنم با عصبانیت هم نمیگویم مطالبم را خیلی خلاصه میگویم). محمد یزدی - جناب آقای هاشمی من پیشنهاد میکنم این سه دقیقه وقت را به آقای منتجب بدهید چون گزارش مستندی از وزارت کشور در رابطه با همین مطلب تهیه کردهاند که چند دقیقه وقت میگیرد. خلخالی - بسماللهالرحمنالرحیم، با درود فراوان به رزمندگان ما و شهدای راه انسانیت و اسلام. به طور خلاصه عرض میکنم که انتخابات در دورههای گذشته آزاد بوده مخصوصاً در زمان دولت موقت سه جور انتخابات، «انتخابات تغییر رژیم و انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها» برگزار شد و دلیل بزرگ آزادی انتخابات مجلس شورای اسلامی عبارت از این بود که آقای بازرگان، آقای صباغیان، آقای ابراهیم یزدی و دیگران به این مجلس راه پیدا کردند، اگر انتخابات آزاد نبود اینها نمیتوانستند در اینجا، در خانه ملت بیایند و در اینجا در روی کرسیهای مردم بنشینند و این انتخابات آزاد بوده، احیاناً در انتخابات اگر خللی میشد، از طرف مسؤولین امر، مخصوصاً از طرف شورای نگهبان کنترل میشد، اینها یک واقعیتی است که شما ملاحظه میکنید. انتخابات خبرگان استان آذربایجان شرقی را ابطال کردند برای خاطر اینکه در آنجا اعمال سلیقه شده بود و از نظر قانون انتخابات باطل بود. ما نباید درصدد این معنا بوده باشیم که انتخابات صحیح میزانش عبارت از اینست که من در این مجلس بوده باشم و اگر نبوده باشم انتخابات باطل است. انتخابات صحیح بوده و اگر هم ناصحیح بوده باشد انتخابات را کنترل میکنند و ما داریم میبینیم و معنای آزادی انتخابات همین است که آقایانی که فعلا دسیسه بازی و توطیه برای این ملت درست میکنند، اینها خودشان میدانند چون برای آمدن به خانه ملت و برای آمدن به خانه اسلام رای ندارند و لذا دستپاچه شده اند و از پیش دارند توطیه میکنند که انتخابات آزاد نیست. من اعلام میکنم در آینده چه ما در این مجلس بوده باشیم یا نبوده باشیم انتخابات آزاد است البته در بعضی جاها ممکن است که خللی واقع بشود کنترل میکنند. آقایان محترم، اینهایی که بلوا درست میکنند و امروز بلوا درست کردند، اینها در خون شهدای ما شریک بودند، اینها در خون آیت الله بهشتی، آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله صدوقی، آیت الله دستغیب، هاشمی نژاد، قدوسی، مفتح، آیت الله فیلسوف مطهری و همه شهدای ما اینها کوچکترین عکس العملی نشان ندادند و همیشه آب به آسیاب آمریکا میریختند و همین آمریکا است که در لبنان مردم را دسته دسته میکشد و باقی کار هم هست و در ایران هم میخواهد آشوب درست کند، در روزی که همه مردم ایران علیه جنگ تحمیلی بسیج شدند، حتی نمایندگان کردستان دادشان بلند است. آقا اگر اینجا داد نزنیم کجا داد بزنیم؟ (رییس - وقتتان تمام است) اینجا خانه ملت است، خانه ملت نمیشود یک عدهای به عنوان نمایندهای از طرف ملت بیایند اینجا سکوت مرگبار را اختیار کنند و بیایند بگویند نه، ما باید ساکت بنشینیم، خیر اینجا خانه ملت است همه ملت داد میزنند و ما هم در اینجا به عنوان نمایندگان ملت داد میزنیم. من از مسوولین امر خواهش میکنم کاری بکنند (رییس – آقا وقتتان تمام است) پرونده اینها را به جریان بیندازند، مطالعه کنند بفهمند که در این روزنامه میزان علیه امام، علیه جمهوری اسلامی ایران، علیه همه ملت ایران قلم فرسایی کردند و چیز نوشتند و معلوم و مشخص است. امیدوارم که انشاءالله قضاوت عادله صورت بگیرد، در آینده، توطئهگران آمریکایی و روسی به این مجلس راه پیدا نکنند. و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. رییس - متشکر. یک گزارشی از وزارت کشور هست که آقای منتخب نیا تهیه کردهاند در رابطه با همین مطلب که چند دقیقه وقت میگیرد. اگر نمایندگان موافقند خوانده بشود برای اینکه مسایل روشن بشود (نمایندگان - خوانده شود) آقای منتخب نیا لطفا سریعا بخوانید. منتخبنیا - بسماللهالرحمنالرحیم. دیروز من گزارشی را از وزارت کشور گرفتم که در جلسه امروز سهشنبه عرض میکنم ولی الان به عرض نمایندگان محترم برسانم. صبح روز سهشنبه هفته گذشته از طرف نهضت آزادی اعلامیهای توزیع میشود، در سطح وسیعی در تهران و متن آن دعوت از عموم مردم بوده به دفتر نهضت آزادی با تعبیر «هموطن» «هموطن عزیز برای تأمین انتخابات آینده در عصرجمعه «جمعه گذشته» شرکت بکنید» این اعلامیه پخش میشود و به دنبال آن وزارت کشور چون احساس میکند که متن این اعلامیه دعوت به سمینار نیست، بلکه به میتینگ است و میتینگ نیازمند به اجازه رسمی از وزارت کشور است اعلام میکند به شهربانی که این میتینگ غیر قانونی است. متاسفانه بعد از اعلام وزارت کشور و شهربانی باز به پخش اعلامیه ادامه میدهند تا حدی که چند نفر دختر را در رابطه با توزیع اعلامیه، اعضای کمیته دستگیر میکنند. این قضیه ادامه پیدا میکند تا روز بعد از آن اعلامیه آقای صباغیان نامهای به وزارت کشور میفرستد و در آن متذکر میشوند که بنا است روز جمعه سمیناری در فلان جا برگزار بشود و ما جهت اطلاع «نه کسب اجازه» جهت اطلاع و تأمین امنیت آنجا این نامه را نوشتیم. یعنی کمک میطلبد از وزارت کشور که مامورین انتظامی امنیت آنجا را برقرار میکنند و ضمنا جهت اطلاع بوده نهکسب اجازه و این برنامهای که آقایان میفرستند و بعد از آن که نامه نوشته میشود و به ایشان متذکر میشوند که غیر قانونی است، آقایان تراکتهایی را پخش میکنند که وزارت کشور گفتند نامههایی را اطراف آن دفاتر ما پیدا کردیم که نوشته شده بود به دلیل ممانعت وزارت کشور این سمینار تعطیل شد و پلاکاری را بالای دفتر نصب میکنند که «به دلیل ممانعت وزارت کشور ممنوع شد و تعطیل اعلام میشود» روز عصر جمعه آقایان صباغیان، توسلی و ابراهیم یزدی و همراهان در ساختمان حضور پیدا میکنند که مردم متوجه قضیه میشوند مردم هشیار و حزب الله متوجه بودند و اطراف دفتر نهضت آزادی را میگیرند. آقای مهندس بازرگان با حضرت آیت الله مهدوی کنی تماس تلفنی برقرار میکنند و میگویند مردم دفتر را محاصره کردهاند و شما جلوگیری کنید. آقای مهدوی کنی با آقای ناطق نوری وزیرکشور هم دستور میدهند به کمیته که کمیته آنجا حضور پیدا کردند و مردم را متفرق کنند. وقتیکه کمیته وارد میشوند، میبینند که مردم، مردمی که مسلح نبودند، مردم حزب الله، که اعضای کمیته، مردم وارد دفتر شدند و با آقایان درگیر شدن پرسنل کمیته درصدد متفرق کردن مردم برمیآیند و مردم را از ساختمان دور میکنند و مامور میشوند از طرف وزارت کشور که آقایانی که در آنجا هستند یعنی اعضای نهضت آزادی را اسکورت کنند و به منازلشان برسانند. ولکن مردم از اطراف دفتر متفرق نمیشوند تا حدود ساعت 30/7 - 7 شب. چون مامورین کمیته میبینند از وسط مردم نمیتوانند آقایان را بیرون ببرند و برای آنها خطر دارد، آقایان را ازپشت بامها رد میکنند از حیاطهای همسایه آنها را بیرون میبرند و با اتومبیل کمیته آنها را اسکورت میکنند به محلخودشان و منزل خودشان میرسانند. فقط اتومبیلی بوده از آقای ابراهیم یزدی که در کمیته باقی میماند با ایشان تماس میگیرند که راننده را بفرستد و اتومبیل را تحویل بگیرند که میفرستند و اتومبیل را از آنجا تحویل میگیرند. این خلاصه گزارشیاست که وزارت کشور به من دادند و معلوم شد که نه مسلحی به آنجا حمله کرده بوده و نه نیروهای انتظامی. مردم بودند و اینهم مسأله سمینار نبوده بلکه برای هر عاقل و آگاهی روشن است که تصمیم بر برگزاری میتینگ بوده به نام سمینار و السلام علیکم و رحمه الله. 3 - بیانات آقای رییس به مناسبت شهادت آقای علی رضایی و تذکرات نمایندگان به مسوولان امور مملکتی رییس - بسماللهالرحمنالرحیم. قبل از تذکرات نمایندگان محترم مطلع شدیم که یکی از فرماندهان بسیار لایق سپاه آقای علی رضایی که در سراسر این جنگ تحمیلی همیشه در خط مقدم، نیـروهای مقدم را فرماندهی میکردند چند روز پیش در منطقه عملیاتی و الفجر 4 روی مین رفتند و مجروح شده بودند و اخیرا شهید شدند که ما شهادت این مرد بزرگ را که حق زیادی بر ملت ما و در پیروزی جنگ دارند به فرزندانشان، خانوادهشان و خدمت امام امت و عموم مردم تسلیت عرض میکنیم و امیدواریم که خداوند به همه شهدای ما علو درجه عنایت بفرماید و به باز ماندگان شهدا صبر و اجر عنایت بفرمایند. تذکرات نمایندگان محترم: آقای عباسی فرد نماینده کوهدشت به وزارت کشاورزی در مورد ارسال به موقع کود شیمیایی مورد لزوم کشاورزان لرستان تذکر دادهاند. آقای ناصری نماینده زنجان به دولت در مورد برنامه ریزی جهت تولید بیشتر مصالح ساختمانی اداره عادله تحت تکفل مشمولین نظام وظیفه تذکر دادهاند. آقای جلالی نماینده نیشابور به وزارت بهداری در مورد اعزام پزشک متخصص جراحی و زنان به نیشابور، تذکر دادهاند. آقای حججی نمـاینده میانه به وزارت آموزش و پرورش در مورد تأمین معلم مورد نیاز منطقه تذکر دادهاند. نمایندگان محلات، گلپایگان و خمین به وزارت راه در مورد تسـریع در مرمت راه دلیجان به خمین تذکر دادهاند. آقای خلخالی نماینده قم به وزارت نیرو در مورد آب آشامیدنی گیوی و تغییر مسیر انتقال برق اردبیل و گیوی تذکر دادهاند. آقای فدایی نمـاینده سربند در مورد پوشش مستقل تلویزیونی استان مرکزی و به وزارت سپاه در مورد ایجاد پاسگاه سپاه پاسداران در سربند تذکر دادهاند. جمعی از نمایندگان بازدید کننده از مناطق آزاد شده عملیات اخیر به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد پخش کامل عملیات عظیم و الفجر توسط فرزندان دلیر اسلام تذکر دادهاند. نمایندگان استان مازندر آن تبریک و تسلیت گفتهاند شهدای جنگ اخیر، پیروزیهای اخیر عملیات و الفجر را در منطقه. آقای میریونسی - نماینده کنگاور و صحنه و هرسین به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد جلوگیری از پخش فیلمهای مبتذل تذکر دادهاند. 4 - تصویب کلیات طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور رییس - دستور باقیمانده از دیروز طرح قانونی جنگـلها و مراتع کشور است که دو نفر از آقایان صحبت کردند حالا نوبت موافق است. منشی - آقای لطیف صفری. نادی – اخطار قانون اساسی دارم. رییس - آقای نادی اخطار قانون اساسی دارند. نادی - بسماللهالرحمنالرحیم، عرض کنم که طرح قانونی جنگلها و مراتع کشور به عنوان طرحی است که عدهای از نمایندگان امضاء کردند و به عنوان شور اول تقدیم مجلس شده است. فصل هفتم این طرح راجع به مقررات مختلفهای است که وجود دارد. مادۀ 43 - برای حفظ و حراست منابع واقع در محدودههای موضوع مادۀ 43 این قانون واحد مسلحی از قوای نظامی یا انتظامی بناء پاسداران تابعجنگلها و مراتع زیر نظر وزارت کشاورزی و عمران روستایی تشکیل میشود. نحوه تشکیل و شرح وظایف و آموزش افراد مزبور در آیین نامه اجرایی این قانون خواهد آمد. تشکیل پاسداران منابع جنگلها احتیاج به بودجه دارد و این طرح است. یعنی چیز نوینی است که وارد این قانون شده و چون منبعی برای این تأمین نکردهاند، این طرح قابل طرح نیست. رییس - بسیار خوب، به نظرم این اشکال وارد نباشد برای اینکه خود جنگلبانی الان بودجه عظیمی در اختیار دارد، از همان بودجه الان هم جنگل حراست میشود. چیزی اضافه بر آن معلوم نیست، الان هم ما مامور حراست جنگل داریم به آنها اسلحه میدهند. فاضل هرندی – از سپاه ژاندارمری میگیرند. نادی – در مادۀ 43 آمده است، واحد مسلحی از قوای نظامی یا انتظامی تشکیل میشود. رییس - بسیارخوب حالا تعبیرش را اصلاح میکنیم. آن چیزی نیست از سپاه و ژاندارمری هم میگیرند، یعنی همان نیروهای موجود را آنجا میبرند. اصلا قانون اساسی ما دارد که نیروهای مسلح غیر از همانها نمیتواند باشند و باید از آنها باشند، چیز اضافهای نمیتواند پیش بیاید. آقای لطیف صفری بفرمایید. لطیف صفری - بسماللهالرحمنالرحیم. حفظ منابع طبیعی و توسعه و بهره برداری از آن در هر مملکتی به عنوان یکی از سرمایههای اصلی و مهمی که گاهی تأمین کننده مبالغ معتنابهی از مخارج مملکت میباشد، مورد نظر هست و در برنامه دولت جمهوری اسلامی هم با توجه به منابع عظیمی که ما خوشبختانه از جنگل و مرتع داریم که در ردیف شاید نفت و انشاء الله یکی از جانشینهای منابع نفتی ما برای نسلهای آینده خواهد بود نیز مورد توجه است. من به چند نمونه از موارد اهمیت جنگلها و مراتع اشاره میکنم. یکی این است که اصولا گیاهان سبز، درختان و بوتهها و بطوریکه گیاهان سبزینهدار خود کفاترین و مستقلترین موجودات زندهای هستند که میتوانند موارد مورد نیاز همه موجودات زمین را تأمین کنند و هم خود استفاده کنند و هم جانوران و گیاهان دیگر بنابراین وجود اینها و هر چه اینها بیشتر توسعه داشته باشند سبب میشود که موجودات دیگر و به خصوص انسانی که به عنوان استفاده کننده اصلی و حاکم بر زمین برای استفاده کردن از این منابع طبیعی هست بیشتراز آن بهرهمند میشود و جانوران هم مخصوصا دامهایی که مورد نیاز و مورد استفاده انسان هم از نظر تأمین مواد غذایی و هم از بهرهگیریهای دیگری که اینجا جای بحث آن نیست، دیگر اینکه اینها تصفیه کنندگان و تأمین کنندگان اکسیژن مورد نیاز ما و موجودات دیگر و در عین حال تصفیه کنندگان هوا هستند که محیط زیست و مسوولین محیط زیست بر این مسأله چقدر تکیه دارند بهخصوص در شهرها که با توسعه منابع سبز مثل فضای سبـز و چمنکاری و از این قبیـل میخواهند همیشه در تأمین هوای سالم و سلامتی انسانها کوشش کنند، نقش گیاهان در کشاورزی هر مملکت و تولیدات کشاورزی باز نقش تعیین کننده است زیرا در مناطقی پوشش جنگلی و گیاهی دارد. ضمن اینکه رطوبت افزایش مییابد و رطوبت هدر نمیرود باران و سیلابها مهار میشود، آبهای زیرزمینی تأمین میگردد و از شستشو و هدر رفتن خاک هم جلوگیری میکند من سریعا از اینها رد میشوم و در عین حال زمین حاصلخیز میشود و از نظر اکـولوژیکی هم برای تأمین و تنوع و مساعد کردن آب و هوا و زمین و محیط و نور و همه اینها برای پرورش موجودات مختلفی که در جنگلها، در کوهها و در مراتع رشد میکنند. یک قسمت دیگر از این مسأله صنعت چوب است که به عنوان یکی از منابع مهم درآمد صنعتی هر جامعه به خصوص جوامعی که از جنگل بهره برداری میکنند و جنگل دارند، که قسمت عمـدهای از نیازهای بودجهای مملکت را تأمین میکند و هم اینکه از وابستگیهای مختلفی بینیاز میکند. کاغذ سازی و مصالح و مواد و امکانات و وسایل چوبی یکی از مهمترین نیازهای انسانهای هر جامعه هست که از طریق جنگلها تأمین میشود. مسأله به عنوان محل پرورش دامهای مورد نیاز که از شیر و گوشت و پوست و همه امکانات آن استفاده میشود و باز به عنوان اینکه یک جامعهای که مراتع غنی دارد، میتوانند ضمن تأمین نیاز خودش قسمتی هم حتی صادر کند و منابعی از بودجهاش را تأمین کند، باز به عنوان یک عامل مهم یک مسالهای که اهمیت جنگلها و مراتع را نشان میدهد مورد توجه میباشد. مهمترین مسأله استفاده صحیح از این منابع طبیعی است که هر گاه در جامعهای از منابع طبیعیاش بطور صحیح و برنامه ریزی شده و منظم استفاده بشود. ضمن اینکه دوام پیدا میکند و توسعه پیدا میکند، در عین حال از وابستگیها هم بی نیاز میشود و یکی از محورها و مسایل خودکفایی است. به خصوص در جامعه ما که الان کشاورزی را به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد مملکتمان قرار دادهایم و انشاء الله در برنامه ریزیها طوری است که در آینده نزدیک ما در مسایل و تولیدات کشاورزیمان به خودکفایی خواهیم رسید و بینیاز از ممالک دیگری خواهیم شد. مسأله جنگل و مرتع به عنوان مهمترین عامل در این تولیدات کشاورزی مورد نظر هست و باید هم همینطور باشد. اما اینکه چرا این قانـون آمده و چرا ما احتیاج داریم که قانون برای جنگلها و مراتعمان تدوین کنیم. قانونیکه در رژیم طاغوت بود به علت آن موادی که در رابطه با مردم داشت و بنام ملی شدن جنگلها در واقع در بسیاری موارد جنگل نشینان و صاحبان اصلی این جنگلها را در تنگنا قرار داده بود، سبب شده بود در طول این ده پانزده سالی که به اجرا در آمده بود نه تنها مردم کوچکترین رغبتـی به حفظ و حراست از جنگل نشان نمیدادند چون آن را از آن خود نمیدانستند و از آن یک عده زالو صفت فرصت طلب سود جویی که مثل همه منابع دیگر این منبع را هم به غارت میبردند میدانستند، بلکه از هر فرصتی برای صدمه زدن، برای ویران کردن برای قطع کردن، برای آتش زدن و برای نابودی این منابع طبیعی استفاده میکردند، یعنی این قانون کینهای در دل مردم ایجاد کرده بود، چون مال خودشان را از دستشان در واقع بنام خودشان گرفته بودند.حتی بعد از انقلاب آماری که شاید برادر آن عزیز وزارت کشاورزی به آن اشاره کنند، ما داریم، نشان میدهد به علت همان کینهای که در دل مردم بوده، در بسیاری از موارد به جنگلها و مراتع تجاوز شده و محدود شده است روی این اصل برای اینکه هم حقوق حقه جنگلنشینان برابر قانون اسـلام و حقــوقی که در جمهوری اسلامی دارند رعایت بشود و هم حدود استفاده از مرتع، از جنگل مورد نظر قرار بگیرد و مشخص باشد، هم کسانیکه در رابطه با استفاده از صنعت جنگل و چوب و کاغذ هستند، حدود کار و وظایفشان مشخص بشود و هم اینکه برنامه توسعه و احیای جنگلهایی که مورد استفاده قرار میگیرند و قطع میشوند و برنامهای که برای توسعه و احیای جنگلهایی که نابود شدهاند و مراتعی که فقیر شدهاند و نابود شدهاند، در نظر گرفته بشود و هم اینکه کسانیکه در مقام تجاوز و تخریب به جنگلها و مراتع در عصرجمهوری اسلامی که در واقع از آن خودشان است تجاوز به این جنگلها در واقع تجاوز به اموال عمومی است و یک نوع عمل ضد انقلابی است و تخریب و لطمه زدن به حکومت مردمی و جمهوری اسلامی است این است که این قانون از هر لحاظ این مسایل را در نظر گرفته است، مسأله استفاده، مسأله توسعه، مسأله بهره برداری مسأله احیاء، مسأله حقوق مردم جنگل نشین که از مهمترین مسایلی است که در واقع تکلیف روشن میکند آن عشایر ما، آن عشایر کوچ روما، آن روستاهای ما که در داخل جنگل، در حاشیه جنگل قرار گرفتهاند، چگونه اینها، تا چه حد میتوانند، چه حقی دارند و چطوری میتوانند از این جنگل استفاده کنند که هم آنها در فشار قرار نگیرند و نابود نشوند و فراری نشوند و در اثر فشارهایی که قبلاً بوده (مطابققانون قبلی) مهاجرت نکنند و همنیکه بیرویه به جنگل لطمه نخورد. روی این اصل من با این قانون با توجه به اینکه دقیقا در کمیسیون محترم کشاورزی مجلس شورای اسلامی در جریان قرار گرفتهام موافق هستم. انشاءالله نمایندگان محترم با توجه به احساس ضرورتی که برای حفظ و احیای این منابع بزرگ طبیـعی ما در جامعهمان احساس میشود به آن رای خواهند داد و مسایلی هم که برادر آن مخالف گفتند، من مطمین هستم که اگر لازم باشد برادر بزرگوارمان آقای فاضل هرندی جواب خواهند داد. و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. منشی - مخالف آقای فخر الدین موسوی ننه کران؟ (اظهاری نشد) آقای حقیقت افشار مخالف بعد. حقیقت افشار - بسماللهالرحمنالرحیم، در اصل لزوم نظم و انضباط در مسایل مربوط به جنگل و مرتع جای بحث نیست، اهمیت جنگل و مرتع هم چیزی نیست که ما بخواهیم نکرار بکنیم، فقط چند مسأله بهعنوان اشـکال مخالفین محترم فرمـودند که جوابـشان را عرض کنیم، آقای واعظی تکیه کلامشــان بیشتر روی این جمـله «ابحنا لشیعتنا» بود این اولاً تقصیر دارد ثانیا یک جواب جلی این «ابحنا» هم در مورد خمس است و هم در مورد انفال و امثال اینها، چطور شد درباره خمس ما این حرف را نمیزنیم؟ و ثانیاً این یک مسأله حکومتی است امام باقرعلیه السلام یا امام صادق (ع) در زمانی چیزی را مباح فرمودند بعد ایمه بعد میآیند و خلاف آن را بیان میکند. الان ما نظیر این را داریم. حضرت امام به این مجلس تفویض اختیار فرمودهاند خوب مسلم است برای دوره بعد دیگر این اختیار نیست، باز خواستند اعطا میفرمایند. نخواستند اعطا نمیفرمایند. پس اینکه ما بیاییم استناد بکنیم به «ابحنا لشیعتنا» خصوصاً با توجه به اینکه ابحنا لشیعتنا مربوط به وقتی است که حکومت، حکومت غیر اسلامی باشد و الان حکومت حکومت اسلامی است فقط متصدی حکومت گاهی پیغمبر است، گاهی امام است، گاهی ولی امر و فقیه جامع الشرایط است، و الا حکومت همان حکومت، برنامه همان برنامه، خصوصیات همان خصوصیات. خصوصا با توجه به این نظرحضرت امام که میفرمایند همان ولایتی را که پیغمبر و امام دارد بودن کم و کاست، همان ولایت را در نظم امور فقیه در مادۀ 2 این قانون قید شده است که اگر سند هم روی جنگلها صادر شده باشد (سند شرعی) اینها ملک دولت است، این خلاف شرع بین است. به ایشان عرض میکنم اولا بین جنگل و اراضی موات فرق است. در اراضی موات کسی که احیاء کرد ملکش است. اما جنگل هیچ گاه ملک هیچکس واقع نمیشود، این از مشترکات است. یعنی افراد به مقدار بهره برداری حق بهره برداری از جنگل را دارند. در جنگل کاری نکردند، احیاء نکردند که حقی برای آنها بیاید. جنگل عین معدن است. همینطوری که حق انتفاع از معدن وقتی حکومت اسـلامی نباشد برای همه هست، حق انتفاع از جنگل هم حق انتفاع برای همه است و الا جنگل ملک کسی نمیشود حتی تملیک به غیر هم نمیشود کرد و الان حکومت اسلامی است همانطوریکه قانون اساسی قید کرده است در اختیار حکومت اسلامیاست و حکومت باید نظر بدهد. راجع به تخلفات و جرایم هم اگر دقت فرموده باشید هر کجا جریمهای گفته شده، گفته شده: «به حکم محاکم قضایی» یعنی تا محاکم قضایی حکم نکنند ما جریمه نمیکنیم، تازه در حبس یا در جریمه نقدی کمیسیون فرق گذاشته است. اگر کسی درخت را کند و برد. یک جریمه نقدی دارد. اما اگر در محیط جنگل آتش سوزی به راه انداخت، این مصداق «اتم هلکحرث» است و اصلاً مصداق فساد است. گفتهاند به «به حکم محاکم قضایی» برایش زندان هم اگر مصـلحت دانستند در نظر میگیرند. شور اول است. آقایان کلیاتش را رای میدهند باز راجع به موادش پیشنهاداتشان را میآورند. انشاءالله بررسی میشود و در شور دوم مواد دانه دانه خوانده میشود هر چه مطابق شرع و قانون مجلس بود مجلس به آن رأی میدهد اگر هم نبود البته رای به آن نمیدهد. من دیگر عرضی ندارم. واعظی - آنچه را که آقای فاضل هرندی به عنوان نقص از خمس مثال زد که اگر (ابحنا لشیعتنا) را بطور مطلق بگیریم باید در خمس هم این باشد. چون در مورد خمس نیز کلمه «ابحنا» آمده، جــواب اینجانب آن بود. درباره مطلق خمس «ابحنا» نیست فقط در اموال مخالفین با شیعه فرمودند که اگر ما از آنان مالی خریدیم یا مهـمان شدیم با اینکه میدانیم خمس ندادهاند اما فرمودند ما خمس اموال آنان را به شیعیان بخشیـدیم تا ازدواج آنها صحیح و اولاد آنان با نطفه آلوده و لقمه حرام تکون پیدا نکند و السلام. منشی - آقای نادی ظاهراً همان نکته را میخواستند بگویند. رییس - آقای نادی که در جلسه نیستند، نماینده دولت مطلبی دارند؟ اسلامی (نماینده دولت) - بسماللهالرحمنالرحیم، برادر آن و خواهران نماینده توجه دارند که در حال حاضر قانون مراتع و جنگلها هست. اما این قانون به علت آن خصوصیت طاغوتی بودنش نیاز به تغییر و دگرگونیحتمی دارد، الا اینکه در این طرحی که ارایه شده فقط در مورد آن تشکیلات جدید که مطرح هست که یکی از برادر آن هم تذکر داده بودند و برای اینکه خیالشان هم آسودهتر بشود در این لایحه تشکیلات جدید فقط جای این را در وزارت کشور نگذاشتند، و الا اصل اینکه این قانون باید تغییر کند مورد توجه است و یک نقطه نظرهایی از نظر همـاهنگی با شورای عالی قضایی و وظایفی که به عهده او ما میخواهیم بگذاریم، قبل از هماهنگی، این یک مقداری قابل دقت است. در این لایحه وظایفی را به عهده شورایعالی قضایی گذاشتهایم که حداقل ما قبلا هماهنگ نکردهایم. چون این طرح قبلا قرار بود که از طریق دولت بیاید. اما یک قدری به علت اینکه فرصت هماهنگی با سایر ارگانها طول کشید به صورت طرح در مجلس مطرح شد. این اصلش که میبایستی تغییراساسی بکند و مطابق با ضوابط اسلامی باشد قابل تردید نیست، اصلاحاتی را که نیاز دارد و هماهنگیهایی را که نیاز دارد، انشاءالله برای اینکه در عمل و اجرا هم به اشکـالی برنخورد ما هم سعی میکنیم که نظرات سایر ارگانها را به برادر آن کمیسیون بدهیم و برادر آن هم لطف کنند با رویه پدر آنهتری از برادر آن دعوت کنند که بیایند که انشاءالله آن هماهنگی لازم بشود. متشکر. رییس - کمیسیون اگر مطلبی دارند، بفرمایند. همتی - بسماللهالرحمنالرحیم، شکی نیست که بنا به گفته مسوولین امور جنگلها و مراتع قسمت اعظمی از این منابع عظیم ملی در شرف از بین رفتن است به خاطر اینکه یک قانون صحیح و خوبی که جلوگیر تجاوزات و تعدیات بشود وجود ندارد. و لذا در اصل لزوم قانون حرفی و شکی نیست و این لایحه به حکم ضرورت به مجلس ارایه داده شده است. اشکالاتی که بعضی از برادر آن مخالف راجع به لایحه یاد آور شدند، ما معتقدیم که به حد کافی برادر آن موافق جوابشان را دادند اما بد نیست که یک چند جملهای هم بنده در مورد اشکالات بگویم. اینکه گفتند انفال اختصاص به ایمه و مخصوصا به امام زمان علیه السلام دارد و اجازه تصرف را امام به مردم داده است و جلوگیری از تصرف مردم با «ابحنا لشیعتنا» جور در نمیآید، در جواب میگویم که نظر آقایان اگر این است که اصلا در مورد انفال هیچ قانون و ضابطهای لازم نیست، این قضاوتش به عهده خود برادر آن نماینده است، یا لازم میدانند ولی احیانا در دلشان اینحرفها هست که دولت را مورد اعتماد نمیدانند، یا دولت اسلامی خدای ناکرده نمیدانند و لذا در خیلی میترسند از اینکه دولت در این منابع عمومی یک قانونی داشته باشد. ایشان که میگفتند بعضی از مالکیتهایی که دارای سند هست. کدام سند؟ بر مراتع و جنگلهایی که یا موات است یا جنگل است، هیچ احیاء هم نشده ولی قلدرها به وسیله قلدریهایشان یا در روابطی که در سابق داشتند یک محلهای زیادی را در اختیار گرفتند. این سندها در کجای شرع اصلا سندیت دارد. فلذا آقایان خودشان و نمایندگان محترم خوب تشخیص میدهند که این سندها هیچ به درد نمیخورد. مثل سایر منابع طبیعی مانند نفت و امثال اینها که دولت یک ضابطهای دارد و قانونی لازم هم هست دولت پیـش آورده جنگل هم مثل همان منابع است و هیچ فرقی ندارد و باید طبق ضوابطی و قواعدی، قانونی اداره بشود. بیشتر من حرف نمیزنم فقط این را عرض میکنم که ما نمیگوییم که این لایحه صـدردصد بیعیب است و حتی یک اشکالات جزیی هم ندارد. کدام لایحه است که اشکالات جزیی نداشته باشد. آقای معزی هم در مخالفت صحبت میکردند، همان اشکالات را جزیی پیش آوردند و گفتند بعضی از مواد مخالف است. حـالا ما حرف ایشان را قبول نداریم تازه اگر هم بود با اصلش مخالف نبودند و گفتند که اصل لایحه خوب است وگو اینکه رضایت دادند برادران مخالف هم رأی بدهند تصویب بشود و اشکالات جزئی هم اگر بود آن در شور دوم انشاءالله اصلاح میشود. والسلام علیکم و رحمهالله. رئیس ـ 186 نفر در مجلس حاضر هستند، برای اصل طرح قانونی جنگل و مراتع رأی میگیریم. کسانیکه با اصل این طرح موافق هستند، قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. 5 ـ تصویب ارجاع لایحه دادگاههای اداری به کمیسیون طبق اصل 85 قانون اساسی منشی ـ دستور بعدی، تقاضای دولت در خصوص بررسی لایحۀ دادگاههای اداری طبق اصل 85 قانون اساسی. رئیس ـ دولت دو تقاضا دارد که دو لایحه را میخواهند برای اصلاح به کمیسیونها بفرستند. نمایندۀ دولت توضیح بدهند. آقای سخائی بفرمائید. منشی ـ تقاضای دوم هم بررسی لایحه انتخابات هست. سخائی (نماینده دولت) ـ بسماللهالرحمنالرحیم، و به نستعین. نمایندگان محترم استحضار دارند که قوانین دادگاههای اداری گذشته طبق مادۀ 59 قانون بازسازی لغو شده بود و در مادۀ 62 قانون بازسازی دولت موظف بود که لایحه دادگاههای اداری را تنظیم کند و تقدیم مجلس کند. دولت در سال 61 (اواخر سال 61 یعنی اسفند ماه) لایحه دادگاههای اداری را تنظیم کرد و تقدیم مجلس شورای اسلامی نمود و متأسفانه تاکنون لایحه دادگاههای اداری در دستور کار مجلس قرارنگرفته است. با توجه به پایان مهلت قانون بازسازی و لغو قوانین دادگاههای گذشته در رابطه با تخلفات و جرائم کارکنان دولت هیچ قانونی وجود ندارد و همانطوریکه دفعۀ قبل خدمت برادران و خواهران عزیز عرض کردم اگر تخلفی یا جرمی در دستگاههای اداری دولت رخ بدهد به هیچوجه اقدامی نمیشود صورت داد و مدیریت کشور، وزراء و مسؤولین حق هیچگونه برخورد را با این مسائل ندارند و اگر تنبیه و تشویق در مدیریت کشور، در ادارۀ امور کشور نباشد میتوانید پیشبینی کنید که ما چه مشکلاتی را خواهیم داشت. بنابراین با توجه به اینکه الان ما هیچگونه قانونی در اینرابطه نداریم و فوریت امر ایجاب میکند که ما هرچه سریعتر به یک قانونی دسترسی پیدا کنیم، حتی برای توبیخ و تذکر هم قانونی و یا آئیننامهای وجود ندارد. این است که ما به خاطر فوریت امر این درخواست را کردهایم. ضمناً لازم است که به استحضارتان برسانم که خود قانون دادگاههای اداری گذشته بخشی از قانونی استخدام کشوری بود و قانون استخدام کشوری خودش دورۀ آزمایشی را طی میکند. هنوز لایحۀ نهائی قانون استخدام کشوری تقدیم مجلس نشده، با اینکه قبل از انقلاب هم این تصویب شده همان موقع به صورت آزمایشی تصویب شده بود و چون خود قانون که مواد مربوط به دادگاههای اداری بخشی از قانون استخدام کشوری است، این الان به صورت آزمایشی اجراء میشود و لایحۀ خدمات کشوری انشاءالله به زودی تقدیم خواهد شد، بنابراین ما نظرمان این است که این بخشی از آن به صورت آزمایشی به کمیسیون (حالا یا به صورت کمیسیون مشترک یا هر کمیسیونی که نظر نمایندگان محترم هست) واگذار بشود و مضافاً به اینکه با نداشتن قانونی در زمینه دادگاه اداری مشکلاتی که در عمل برای اجرای عدالت در کشور پیشمیآید هم امنیت شغلی کارمندآنرا، اگر این قانون به صورت قطعی اجراء بشود بهخطر میاندازد و مواردی را ما ناچار شدیم در لایحه دادگاههای اداری پیشبینی کنیم از قبیل فراماسونری یا ساواکی بودن، اینها را در قانون همیشگی نمیشود منظور کرد، بهخاطر ضرورتی که وجود دارد و ممکن است مواردی پیش بیاید که ما هنوز به آن نرسیده باشیم. بنابراین در لایحه دادگاههای اداری مجبور شدیم پیشبینی کنیم و لذا آزمایشی بودنش و موقت بودنش به ما کمک میکند که در لایحۀ خدمات کشوری اینگونه موارد را انشاءالله دیگر نداشته باشیم و به موارد اصلیاش اشاره کنیم. این است که ما بهخاطر این ضرورتهائی که خدمتتان عرض کردیم و فوریتی که در اینرابطه وجود دارد درخواست کردیم که این به صورت اصل 85 به صورت آزمایشی اجراء بگذارند و پس از تأیید شورای محترم نگهبان به دولت ابلاغ بشود و پس از نوشتن آئیننامۀ اجرائی برای اجراء به مملکت برسد، این مشکلات را به هرحال درپی خواهد داشت. این است که درخواست کردم که به صورت اصل 85 به کمیسیون واگذار بشود. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. رئیس ـ مخالف و موافق دو نفر میتوانند صحبت کنند. منشی ـ آقای محمد فاضل بفرمائید. محمد فاضل ـ بسماللهالرحمنالرحیم، من قبلاً اصل 85 را بخوانم: اصل 85 ـ سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست. مجلس نمیتواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند. ولی در موارد ضروری (نکتۀ قابل توجه اینجا است) میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند. حالا این سؤال پیش میآید که آیا واقعاً مورد ضرورتی پیشآمده که ما این دو لایحه را ارجاع به کمیسیون کنیم یا نه؟ اگر ضرورت ازنظر امنیت یا مسائل دیگر از این قبیل وجود نداشته باشد قانون اساسی اجازۀ تفویض به کمیسیون به ما نداده است. نکته دوم اینکه ارجاع به کمیسیون با طرح شدن در مجلس میشود گفت تفاوت از زمین تا آسمان است به جهت اینکه در کمیسیون اگر طرح شود کمیسیون حداکثر 11 نفر، 13 نفر عضو دارد (آقایان لطفاً توجه کنند) با اکثریت هم تشکیل جلسه میدهد فرضاً با 8 نفر و اکثریت حاضرین هم رأی میدهند، حدود 5، 6 نفر. با طرح در مجلس که حداقل حدود 100 نفر موافق خواهد داشت انعکاسش و جاافتادن مطلب در جامعه خیلی فرق میکند. دو لایحه درپیش است. یکی راجع به انتخابات است که همه مردم باید در جریان کار قرار بگیرند. شهری، روستائی، زن و مرد، پیر، جوان. در مجلس اگر طرح بشود هم در مطبوعات، هم در رسانههای گروهی منتشر میشود مردم به وظایف خودشان آشنا میشوند. خیلی فرق میکند با اینکه برود به کمیسیون و تصویب بشود و منتشر هم نشود، حتی خود نمایندگان هم مطلع نشوند که چه تصویب شد. البته هر 6 ماه یکبار مصوبات مجلس منتشر میشود لکن چه کسی فرصت میکند که مراجعه کند؟ درصورتیکه مورد احتیاج نباشد مراجعه نمیشود. بنابراین هم جا نمیافتد و مردم مطلع نمیشوند، به وظایف خودشان آشنا نمیشوند و هماینکه اهمیت تصویبیاش خیلی کمتر است مخصوصاً دادگاههای اداری که با حیثیت و شرف مردم و با وضع خانوادهها برخورد دارد، اخراج است، انفصال است، آبروریزی در آن است، این باید جوری باشد که قهراً هرچه نمایندگآنرایدهنده بیشتر باشد، بیشتر مورد اعتماد است. حالا ما از این نکته صرفنظر میکنیم که ممکن است همان پنج، شش نفری هم که در کمیسیون باشند از لحاظ اطلاعات، از لحاظ تحقیق، از لحاظ مواضع مختلف ممکن است ضعفی هم داشته باشند اما خیلی فرق میکند با اینکه در مجلس حدود 100 نفر از نمایندگان ملت موردی را، مسألهای را مطرح کنند بحث کنند، گفتگو کنند. نکته دیگر اینکه در کمیسیون (البته این مطلبی که عرض میکنم در رابطه با هر نوع ارجاع به کمیسیون است لذا قانون اساسی هم جز در موارد ضرورت اجازه نداده است.) توجه کنید که در کمیسیون یکبار مورد شور قرار میگیرد و تصویب میشود و تمام میشود و میرود. البته برای پذیرفتن پیشنهادها آماده است لکن فرصت کم نمایندگان اجازه نمیدهد مانند مجلس بررسی کنند. اما اگر بنا بشود در مجلس طرح بشود دوبار به کمیسیون میرود، دوبار به مجلس میآید، پیشنهادها، پیشنهادهای حذف و اصلاحیه و نظر مستقیم هریک از نمایندگان در رأی دادن دخالت دارد. بنابراین بههیچوجه ما صلاح نمیدانیم که هریک از این دو لایحه، چه لایحه انتخابات باشد که ارتباط مستقیم با فرد فرد ملت دارد و هم دادگاه اداری که در رابطه با امور قضائی است، مخصوصاً دادگاه اداری یک موارد مهمی هم درش هست. نحوۀ مجازات، مقدار مجازات، کیفیت اعضاء و انتخاب، عزل و نصب اعضای دادگاه، چند نفر باشند و چه کسانی باشند که اینجوری که اینجا پیشبینی شده هیچیک از شرایط قضات دادسراهای عمومی در اینجا پیشبینی نشده. نه صلاحیت علمی، نه صلاحیتهای دیگر. بنابراین ضرورتی که ما این دو لایحه مهم را به کمیسیون ارجاع کنیم و در کمیسیون با تعداد افرادی از لحاظ کمیت و کیفیت ممکن است تفاوت بسیاری با مجلس داشته باشد بههیچوجه صلاح مجلس و ملت و مملکت فکر میکنیم نباشد. والسلام علیکم و رحمهالله. منشی ـ آقای بجنوردی موافق ارجاع به کمیسیون. موسوی بجنوردی ـ بسماللهالرحمنالرحیم. البته شاید برای اغلب همکاران عزیز روشن باشد که مسأله مدیریت در این کشور از اهم مسائل است چراکه ما در مرحلهای از انقلاب هستیم که بدون مدیریت قوی و کارآمد نمیتوانیم این کارهای عظیمی را که در دست داریم چه در عرصههای نبرد و چه در پشت جبهه اداره بکنیم. انتخاب وزراء بدون ابزار قدرتی به آنـها که بتوانند مدیریتی را که قانون به آنها اجازه داده اعمال بکنند، این یک خطای مدیریت از ناحیه ما خواهد بود. وزیری که نتواند کارمند خاطی را تنبیه بکند، در گزینش او دست نداشته باشد، در پاکسازی او دست نداشته باشد چطور میتواند اعمال مدیریت صحیح بکند؟ مخصوصا حالا که قانون بازسازی هم تمام شده و دیگر اگر هم نیمچه ترسی از آن قانون وجود داشت آن هم از بین رفته است. پس اینکه آقای فاضل اصل 85 را میخوانند و میگویند که قانون اساسی در موارد ضروری اجازه داده است که ما برخی از لوایح را به کمیسیون ارجاع بدهیم و در آنجا به طور موقت تصویب بکنیم، من میخواهم بگویم این از همان موارد است یعنی ضروری است.برای اداره مملکت ضروری است که مدیران ما بتوانند اعمال مدیریت بکنند تا این کارهای عظیمی که در دست داریم از کار نایستد. ما در مرحلهای نیستیم که بتوانیم در اینجور مسـایل مماشات نشان بدهیم، جنگ داخلی داریم با گروهکها در کردستان، با توطیه ارتجاع منطقه و آمریکا و دیگر ابرقدرتها، در جنگ با عراق درگیر هستیم. پس بنابراین میباید مدیریت قوی در داخل داشته باشیم و مدیریت قوی ابزار میخواهد. یکی از ابزار مهمش همین دادگاه اداریاست. این یک طرف قضیه است، طرف دیگر همین این است که همه همین لایحهای را که دولت داده این از صافیهای مختلف تا کنون گذشته است، در معاونین اداری وزراء به تصویب رسیده، در معاونین پارلمانی وزراء به تصویب رسیده است، در هیات دولت به تصویب رسیده، در شور اول کمیسیونها به تصویب رسیده به جز کمیسیون امور قضایی که گفته است باید اسمش تغییر پیدا بکند. پس بنابراین به اندازه کافی رویش هم کار شده و ضرورت هم هست. پس بنابراین ما بطور موقت فعلا که ما قانونی برای این کار نداریم و ضروری هست که کارمندان خاطی به یک شکلی تنبیه بشوند. ما تصویب این لایحه را به عهده کمیسیون بگذاریم تا بعدا سر فرصت انشاءالله وقتی که آزمایشخودش را هم داد بیاوریم در مجلس و در مجلس به تصویب برسانیم. کیاوش - آقای هاشمی! نظام مملکت خوابیده است، اگر این لایحه تصویب نشود واقعا الان تمام مملکت بهم خورده است و هیچ راهی جز این نیست. رییس - خوب نمایندگان به این نکته توجه دارند. آقایان توجه بفرمایید رای گیری میکنیم پیشنهاد این بوده که به کمیسیون بدهیم که تعیین نکردهایم به کدام کمیسیون ارجاع شود بنابراین کمیسیون امور استخدامی که کار کرده و کمیسیون قضایی هم اگر آقایان موافقند اضافه بشود که استحکام پیدا بکند (اظهاری نشد) آقایان توجه بفرمایید پیشنهاد این است که به کمیسیون قضایی و امور استخدامی ارجاع بشود، 150 نفر در مجلس حاضرند کسانی که با ارجاع به کمیسیون برای تصویب آزمایشی موافقند قیام بفرمایید (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه دوممان هم مثل همین است یعنی ارجاع به کمیسیون است. نماینده دولت آقای معزی برای توضیح تشریف بیاورند. عده ای از نمایندگان - هنوز تکثیر نکردهاند. اختری - آن قبلی را هم تکثیر نکرده بودند. رییس - آن اولی که الان چند ماه است چطور تکثیر نکردهاند؟ (بیات – تکثیر شده است) و دومی را هم ما یک هفته برای تکثیر عقب انداختیم. حسینعلی رحمانی - در دسترس نمایندگان نیست. رییس – آخر این را هفته قبل خواسته بودند در دستور بگذاریم که برای تکثیر یک هفته تاخیر انداختیم خیلی خوب حالا در دستور هفتگیمان هست برای پنجشنبه میگذاریم که تکثیر شده باشد، دستور بعدی را مطرح کنید. 6 - بحث پیرامون لایحه ثبت اسناد و املاک منشی - دستور بعدی لایحه راجع به ثبت اسناد و املاک. رییس - آقایان این لایحه وضع خاصی دارد. توجه بفرمایید این لایحه رفته به کمیسیون و مواد زیادی هم دارد - کمیسیون قضایی فرصت پیدا نکرده که این را رسیدگی بکند. هیات رییسه طبق آیین نامه تصمیم گرفت که این لایحه را در دستور بیاورد. برای اینکه حق ما است که اگر از یک مهلتی گذشت بتوانیم این را بیاوریم. از طرفی از طرف مردم و نمایندهها به خاطر اینکه بسیاری از املاک مردم وضع سندیشان مشخص نیست فشار روی ما زیاد است. لذا ما تصمیم گرفتیم در دستور بیاوریم بدون نظریه کمیسیون در شور اول مطرح بکنیم. مخالفین و موافقین که اظهار نظر میکنند فعلاً کمیسیون اینجا... محمدخامنهای - آقای هاشمی! من گمان میکنم که اشتباهی شده است. رییس - آقای خامنهای رییس کمیسیون قضایی هستند میخواهند توضیح بدهند، بفرمایید. محمد خامنهای (رییس کمیسیون قضایی) - بسماللهالرحمنالرحیم، عرض میشود که در لوایح و طرحهایی که به کمیسیون قضایی ارجاع میشد به علت اینکه بعضی از این لوایح گاهی بیش از هفتصد ماده بود و هفتصد ماده را در یک ماه، دو ماه نمیشد در ارجاعها آن موقعی که بنده خودم ارجاع میکردم و آن موقعی هم که من ارجاع نمیکردم خواهش میکردیم به این صورت باشد که در آنجا بنویسند که در نوبت قرار بگیردو10روز (یعنی آن 10 روز مهلت یا یک ماه مهلت را) بعد از اتمام لوایح و طرحهای موجود و جاری به حساب بیاورند. بنابراین لایحه ثبت هم از لحاظ قانونی هنوز در نوبت و در مهلت هست. مسأله یک فوریت و اینها البته یک امری است که میشود ما با کمیسیون مطرح کنیم ولی من این را خواهش میکنم که در خود آن پرونده نوشته دقت بشود. اگر این مهلتش سر نیامده باشد اینجا رسیدگی بر این لایحه بر خلاف آیین نامه خواهد بود. رییس - شما این اقدامی که فرمودید با آییننامه نمیخوانده است. آییننامه چنین حقیرا به رییس هم نداده است یعنی رییس هم وقتی که به کمیسیون ارجاع میکند یک وقتی تعیین کردهاند و میگویند این... شما هم اختیارات من را انجام میدادید و چنین حقی هم نبوده است (محمد خامنهای - نمیشد این کار را کرد) نمیشده که دیگر آن به ما مربوط نیست. آییننامه با صراحت میگوید در مواردی که اینجوری شده باشد میتواند بیاید در مجلس طرح بشود و ما به خاطر فشاری که روی این لایحه هست، نمایندهها بیشتر از همه میدانند که در شهرهایشان چه خبر است، این لایحه باید تکلیفش روشن بشود محمد خامنهای - آقای هاشمی! 2500 ماده را میفرمایید چطور در ظرف یک ماه رسیدگی کنند؟ رییس - من حرف شما را هم قبول دارم یعنی ما کمیسیون قضایی را توبیخ نمیکنیم برای اینکه کمیسیون قضایی از پر کارترین کمیسیونها است و لوایح سنگینیدارد، خوشبختانه خوب هم کار میکنند ولی نرسیدهاند. ما هم طبق حق خودمان عمل میکنیم. آقای یزدی و آقای بیات هم از کمیسیون آیین نامه در هیات رییسه بودهاند و با توجه به همین ما این کار را کردهایم. اختری - اخطار آیین نامهای دارم. رییس - بفرمایید و از همین حالا نمیدانم که وارد نیست. منشی - ایشان بهعنوان مخالف هم اسم نوشتهاند. اختری - بسماللهالرحمنالرحیم. در همان مادۀ 48 که جنابعالی استناد فرمودید قسمت ذیلش مطلبی دارد. در ذیل مادۀ 48 این آییننامه آمده است که «ولی در موارد لوایح مفصل هر گاه کمیسیون نتوانست رسیدگی آن را در این مدت تمام کند باید به رییس مجلسگزارش دهد با موافقت هیات رییسه و کمیسیون مربوط این مـدت تمدید میشود. در صورت موافقت هیأت رییسه این تمدید نباید پیش از یک مرتبه و طولانیتر از دو ماه باشد» بنابراین هنوز دو مرتبه نامه فرستادن و از آنها خواستن انجام نگرفته است. رییس - بسیار خوب، خود ایشان از اول اگر توجه میکردند وقت را نمیگرفتند. برای اینکه هیأت رییسه باید موافقت کند و نکرده و چون موافقت نکرده در اختیار هیأت رییسه بوده و به مجلس آوردهاند و عملاً هم نبود یعنی آقای یزدی هم آنجا بودهاند و دیدهاند که اصلاً نمیرسند. اگر آنها قول میدادند شروع کنند ما حاضر هم بودیم. ولی آنها شروع هم نکردهاند. اگر شروع میکردند ما حرفی نداشتیم، اگر قول بدهند حالا یک ماه دیگر باز به ما میدهند ما قبول میکنیم و میگویم به کمیسیون برود. اما نمیتوانند بدهند و لذا ما شور اول را اینجا بحث میکنیم وقتی به شور دوم رفت آن وقت آقایان رسیدگی میکنند و میآورند. منشی - آقای اختری اگر مخالفتشان همین هست، در رابطه با کلیات مخالف دیگری نداریم. رییس - حالا شما بهعنوان مخالف میتوانید صحبت کنید. اختری - لایحهای که هیچگونه توضیحی هنوز در موردش داده نشده... رییس - حالا بفرمایید صحبت کنید.. بیات – من یک جریانی را از طرف کمیسیون توضیح بدهم که به نظر من مفید است. رییس - آقای بیات توضیح بدهند. بیات - بسماللهالرحمنالرحیم، این توضیحی که من عرض میکنم ظاهرا باید مفید باشد. شاید حدود دو هزار و خردهای ماده از طرف شورایعالی قضایی به کمیسیون قضایی داده شده بود. حدود و قصاص و دیات تصویب شد و داده شد، اصولی از آیین دادرسی حقوقی و موادی از آن باز انتخاب شد و داده شد، آیین خود قانون مدنی اصلاح شد و داده شد و ابلاغ شد و الان مورد اجراء است یک قانون تجارت داریم که هفتصد و خردهای ماده دارد که باید برسیم و غیر از اینها باز در کمیسیون بررسی کردیم صد و چهل و خردهای این ماده دارد و دیدیم که در خود کمیسیون نمیتوانیم برسیم و مشکلاتی هم که مردم دارند در خود کمیسیون رای گیری شد به کمیسیون ویژهای که اسلامی کردن قوانین را بررسی میکند، خود کمیسیون موافقت کرد به آن کمیسیون ارجاع بکند. بنابراین کمیسیون قضایی هم خودش رسیده بر اینکه این روزها به این نمیرسد و با توجه به گرفتاریهایی هم که ما داریم اخیرا از طرف شورایعالی قضایی آیت الله اردبیلی هم تقاضا داشتند هر چه سریع تکلیف این را روشن کنید. این است که خود کمیسیون قضایی هم موافقت دارد بر اینکه شور اولش در اینجا مطرح بشود و در شور دوم قاعدتا به همان کمیسیون باید برگردد و انشاء الله بررسی میشود رییس - خوب، مخالف و موافق اسم نوشتهاند؟ منشی - بلی، آقای اختری به عنوان مخالف اسم نوشتهاند. رییس - آقای اختری بهعنوان مخالف میتوانند صحبت کنند. اختری - اول باید توضیح بدهند، توضیح دهنده این لایحه کیست؟ رییس - دولت میتواند صحبت کند. از طرف وزارت دادگستری معاون وزیر هستند، توضیح میدهند. درچه زاده (معاون پارلمانی وزارت دادگستری) - بسماللهالرحمنالرحیم در مورد لایحه راجع به ثبت اسناد و املاک من خدمت نمایندگان محترم عرض میکنم بعد از انقلاب مشکلات زیادی در برابر مردم و مسوولین اجرایی وجود داشت به علت ثبت اسنادی که در قبل از انقلاب بوده و یا زمینههایی که در قبل از انقلاب به ثبت نرسیده بود و آن مهلتهای مقرر قانونیاش هم تمام شده بود و بعد از انقلاب یا جزو زمینهای شهری شده بود یا به صورتهای دیگری درآمده بود مصو بات شورای انقلاب هم کافی برای حل این مشکل نبود تا اینکه بعد از قانون لغو مالکیت اراضی و قانون اراضی شهری که مصوب همین مجلس محترم هست مشکلات زیادی را برای دستگاههای اجرایی بوجود آورد. مشکلات بعدی است که در بعضی از شهرها و استانداریها حتی نامه نوشتهاند و اظهار عجز کردهاند و بعضیها دیگر به تنگ آمدهاند. گفتهاند ما چون نمیتوانیم قانون اراضی شهری یا قوانین دیگر را یا بودجههایمان را اینجا هزینه بکنیم مجبوریم به کارهای خلاف قانون صحه بگذاریم. از جمله در یکی از استانها که نتوانستهاند بودجهشان را هزینه بکنند و بعضی از شهرهایشان نتوانستهاند قانون اراضی شهری را پیاده بکنند و مشکلات دیگری که در این رابطه داشتهاند حتی شهرداران این اولتیماتوم را دادند که ما دیگر از این پس نمیتوانیم قانون اراضی شهری یا قوانین دیگر را اینجا مجریاش باشیم و تخلفاتش را جلوگیری بکنیم. این مشکلات بود که شورایعالی محترم قضایی مبادرت به تهیه این لایحه کردند و مشکلاتی که برای اسناد و برای زمینها ایجاد شده بود در این لایحه قید شده بود. اما بعد از تهیه این لایحه هم اینجا من خدمت نمایندگان محترم عرض بکنم که مشکلات جدیدی هم در رابطه با اسناد و در رابطه با ثبت اسناد به وجود آمده که در این لایحه قید نشده و مستلزم این است که اصلاحیههایی بیاید که انشاءالله از طریق هیات دولت به مجلس میآید و ضرورت اینکه آقای بیات فرمودند در رابطه با اینکه این لایحه برود در کمیسیونی و در آن کمیسیون سریعتر به تصویب برسد، الان فکر میکنم برای هیچ کدام از وزارتخانههای درگیر این مسأله پوشیده نیست که ضرورت هر چه سریعتر تصویب یک قانونی که بتواند تا حدودی مشکلات اسناد و مشکلات زمینها را بر طرف بکند احساس میشود. این مسأله خیلی مبتلا به وزارت کشاورزی هست، مبتلا به وزارت کشور هست. این دو تا وزارتخانه و وزارت دادگستری مبتلا به مشکلاتشان هستند که هر چه سریعتر این قانون به تصویب برسد و بیاید. علاوه بر این اگر به کمیسیون ارجاع بشود مسلم وقت جلسات علنی مجلس محترم را نخواهد گرفت چونکه صد و بیست، سی ماده هست. رییس - به کمیسیون ارجاع نمیشود این اصلاً شور اول است اگر اصلاح برای شور دوم به کمیسیون میرود. درچه زاده - آقای بیات میگفتند به کمیسیون ویژه ارجاع میشود. رییس - خیر، این شور اول است ما اگر اینجا رأی دادیم برای شور دوم به کمیسیون میرود صحبت ارجاع نیست. درچه زاده – در هر حال اگر آن مسأله هم باشد ما موافقتمان را با رفتن به یک کمیسیون ویژهاش اینجا اعلام میکنیم در هر صورت مسأله دیگری نداریم و ضرورتش فکر میکنم تمام نمایندگان محترم احساس میکنند بنابراین ما تقاضای تصویب آن را داریم و السلام علیکم و رحمةالله. نقوی – این هیچ ربطی به لایحه زمین ندارد باید از خود سازمان میآمدند توضیح میدادند. رییس - شما به عنوان یک موافق و یا مخالف میتوانید بحث کنید. عباسی فرد - این بحثها همه خارج از موضوع است. منشی - آقای اختری مخالف. رییس - اصلاً حالا فرض کنید که از کمیسیون گزارش دادهاند شور اول است مخالف اصل لایحه، هر کس هست میتواند صحبت کند. اختری – آقا فرض که نمیشود کرد. رییس - منظورتان چیست؟ اختری – شما که میخواهید به کمیسیون ویژه برای شور دوم بفرستید. رییس - خیر، کمیسیون ویژه نیست. اختری - کدام کمیسیون میخواهید بفرستید؟ رییس - به کمیسیون قضایی. اختری - فرمودید کمیسیون قضایی و کمیسیون دیگر یعنی دو کمیسیون را نام بردید. رییس - خیر، آن قبلی بود که مخلوط شده است این لایحه الان شور اولش است. اختری - پس شور اول هم بفرستید به کمیسیون تصویب کنند از او بخواهید. رییس - شما الان اگر مخالف این لایحه هستید، صحبت کنید هیچ چیز دیگری غیر از این نیست. محلاتی - آقای هاشمی شور اول را کمیسیون تصویب کرده است؟ رییس - خیر، اصلاً این شور اول است. آیین نامه میگوید که اگر کمیسیون در مدت مقرر کارش را انجام نداد لایحه را برای بحث در مجلس میآورند که ما آوردیم آقای اختری بفرمایید. اختری - بسماللهالرحمن الرحیم اول صحبت مخالف بنده با این لایحه در کلیات این است که آن دلیلی که قانع کند و ایجاب کند تصویب چنین لایحهای را، در مقدمه این لایحه ارایه نشده است همان طوری که نمایندگان توجه فرمودند مطالبی هم که بیان شد توضیحی برای لایحه نبود که موجب بشود ما الزام تصویب آن را درک کنیم یعنی توضیحی داده نشد. ما میخواهیم بدانیم مگر تا حالا ثبت در این کشور قانون نداشته؟ مگر در تمام شهرستانها و در سراسر کشور. اداره ثبت و دفاتر ثبت اسناد و املاک وجود ندارد؟ الان در این کشور قانون هست. آن موادی که میگویید میخواهد اصلاح بشود کدام است؟ اینکه ما بگوییم تا به حال ثبت نشده مگر قانون نبوده که ثبت نشده؟ لابد یک ایرادی و عیب دیگری هست که تا کنون ثبت نشده است. علاوه بر این گفتند «قانون اراضی شهری را ما نمیتوانیم اجراء کنیم» یکی از ادله آوردن لایحه این است. چون مسوولین گفتهاند ما قانون اراضی شهری را نمیتوانیم اجراء بکنیم. این که قانون اراضی شهری نمیشود اجراء بشود چون زمینها ثبت نشده؟ یعنی کسی که زمینش الان مثلا ید دارد به حسب ظاهر چون زمین او ثبت نشده، قانون اراضی شهری امکان اجراء نداشته. حالا اگر ثبت بشود و سند مالکیت به او داده بشود آن وقت امکان دارد اجراء بشود؟ ما نفهمیدیم این چه جور استدلال است؟ وقتی که لایحه در کمیسیون برود و شور اول، کمیسیون یک بررسییی میکند بعد میآید نظریهاش را میدهد. این لایحهای که حدود صد و چهل و چهار ماده دارد هنوز کمیسیون آن را بررسی نکرده و من نمیدانم لابد نمایندگان، اول تا آخرش را مطالعه کردهاند این که مخالف و موافق ندارد برای خاطر این است که چون این کاری است بیسابقه برای اولین باردارد مجلس به این شکل یک لایحه مطرح میشود البته من نمیگویم خلاف آییننامه است با توضیحاتی که ریس مجلس فرمودند اما چون برای اولین بار است نمایندگان سابقه ذهنی نداشتند. من فکر میکنم (تصور میکنم ممکن است اشتباه محض هم باشد) که چون نمایندگان محترم یک مرور سراسری نفرمودند مخالف ندارد. و الا هر لایحهای موافق و مخالفینی خواهد داشت. در ماه اول آمده است که: «ثبت میتواند در هر کجا یک واحد ثبتی تاسیس کند» واحد ثبتی در شهرستانها و شهرهای بزرگ که ما داریم لابد در بخشها و دهات نداریم. این تاسیس واحد ثبتی با یک سری کارمند، یک سری استخدامی که همین جوری دولت را متورم میکند، ایجاب نمیکند؟ مطلب دیگری که میخواستم عرض کنم میگوید که: ثبت املاک هر ناحیهای به ثبت املاک اقدام میکند ما اراضی مزروعی را تصویب کردیم و اراضی شهری را تصویب کردیم و این دو قانون وقتی که میخواهد اجرا بشود در بعضی از موارد باید آن زمینی را هم که یک سند مالکیت دارد، سلب کنند یعنی بعد از برسی از او بگیرند آن وقت برای چه از نو میخواهیم اعلام کنیم که هر کس میخواهد بیاید اراضی و زمین را بنام خودش ثبت کند؟ مگر الان ادارات ثبت این مقدار کار را نمیتواند انجام بدهند؟ به هر حال برای بنده تا کنون این مطالبی که گفته شد قانع کننده نیست که به این لایحه رای بدهم و لذا مخالفم این چیزهایی هم که میگویند چقدر گرفتاری داریم چقدر مشاجرت دارند مالکین این معلول ثبت نکردن نیست. کار از جای دیگر عیب دارد که باید افرادی با قاطعیت آن را مطرح و پیگیری بکنند که متأسفانه گوش بدهکاری به آن جایی که باید قاطعیت باشد نیست. منشی - آقای احمد ناطق نوری موافق کلیات هستند. احمد ناطق نوری – بسماللهالرحمنالرحیم. من هر چقدر گوش کردم که ادله مخالف را ببینم در کجای این لایحه هست در اصل خود برادرمان آقای اختری توجه دارند که مثل اینکه نه لایحه را متوجه شدند چیست و نه موادش را میدانند چیست. ما یکسری املاک در شهرستانها داریم و اکثر برادر آن نمایندگان این مشکل را در همه شهرستانها دارند که بنچاقی است و اینها سند مالکیت برایشان صادر نشده است و دعوای عرصه و اعیانی در تمام شهرستانها وجود دارد الان مشکلی که در شهرکها، ما داریم به خاطر نبودن مسأله ثبت است که ثبت اسناد نمیتواند سند صادر بکند و قانونی برای این کار ندارند و مانده. زمینهای ثبت نشده در تمام شهرستانها الی ماشاالله هست که یکی از ضروریاتی است که احساس میشود و اکثر برادر آن شاید قریب 15 نفر بود که روزی که من با برادرها صحبت کردم که این را در دستور کار قرار بدهیم و الویت آن را تصویب بکنند با 15 نفر اول که صحبت کردم دیدم این مشکل را دارنند و امضاء کردند چه بسا اگر به همه برادر آن میداد ما اکثر بالاتفاق آنها این ضرورت را تشخیص میدادند الان وامهای مسکنی هست که در شهرستانها نمیتوانند وام بدهند به دلیل اینکه سند ندارند و برای اینکه سند ندارند تمام وامها به خصوص من در شهر خودم که این مشکل را داشتیم و چند بار هم مراجعه کرده بودیم دیدیم به علت اینکه قانونی ندارند نمیشود به آن کاری کرد الان 2 سال است که این وام مسکن بانک مسکن دارد برمیگردد (خزاعی – صدها مورد در استان گیلان داریم) بلی، صدها مورد هم برادرمان آقای خزاعی میگویند ما در استان گیلان داریم و همه شهرها معمولاً این گرفتاری را دارند مشکل این نیست که ما میخواهیم زمینهایی که بعد از انقلاب هست به ثبت برسانیم. در گذشته هم اسنادی بوده به صورت بنچاقی و معامله بنچاقی میشده و اینها سندی برایشان صادر نشده بود باید تکلیف اینها روشن بشود و به هر صورت آن بنچاقها تبدیل به سند مالکیت بشود که اینها هم بتوانند شهرکسازی بکنند. هم بتوانند ساختمان سازی بکنند هم بتوانند وام بگیرند و این یک بار بزرگی را از قضیه مسکن برمیدارد الان در شهرهای کوچک کارمندیهای ما نمیتواند در آنجا بمانند به علت اینکه مسکن ندارند و شهرکسازی هم نمینوانیم بکنیم برای اینکه سند ندارند و برای آنها جواز صادر نمیشود همه قضا یا معطل مانده به خاطر اینکه سند ندارند و این یکی از کارهای ضروری است که بایست حتماً انجام بگیرد هم باز مسکن را کم میکند هم مشکلات زمینهای شهری را حل میکند زمینهای شهری به این علت مشکل دارد که اگر میخواهند به کسی واگذار کنند بایستی به او سند بدهند که او بتواند روی این سندی که میگیرد بتواند لااقل وام تهیه بکند یا اینکه برای او جواز صادر کنند و بتواند ساختمانی را که نیاز دارد بسازد. مشکلاتش این است و راجع به اینکه برادرمان آقای اختری فرمودند که «واحدهای ثبتی» ما واحدهای ثبتی داریم که بایستی فعال بشود و کارمندهایی هم داریم الان هم که صحبت کردیم نیروی آن چنانی را نمیخواهد. و این یک قانونی است که در آن ضروری و لازم است گذشته هم که در این جامعه یک چنین مسایلی نبوده مشکلات و معضلات گذشته را هم انشاءالله حل خواهد کرد. و این ضرورتش را من فکر میکنم خود برادر آنی که علی الدوام راجع به اسناد و مالکیت نامه مینویسند قطعا ضرورتش را تشخیص دادهاند. سید ابوالفضل موسوی تبریزی - من مخالف هستم. رییس – یک ربع ساعت تنفس میدهیم. (در ساعت 30/10 جلسه به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 11 تشکیل شد) رییس - بسم اللهالرحمنالرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است سئوالهای امروز مطرح است ادامه بحث راجع به این لایحه را برای جلسه بعد موکول میکنیم که آقایان هم مطالعه بکنند اگر خواستند به عنوان مخالف صحبت کنند هنوز فرصت باقی است دو روز میتوانند مطالعه کنند و بهعنوان مخالف صحبت کنند دولت هم ضمنا خودش را برای توضیح بیشتر لایحه آماده بود. 7 - طرح سئوال آقای مجید انصاری از وزیر صنایع در خصوص عدم نظارت رعایت حداقل استانداردها در تولیدات صنعتی و ارجاع آن به کمیسیون منشی - سوال آقای مجید انصاری از آقای وزیر صنایع در خصوص عدم نظارت بر رعایت حداقل استانداردها در تولید صنعتی. مجید انصاری - بسماللهالرحمنالرحیم و به نستعین. من با اینکه در مجلس از اول تا به حال سوالی مطرح نکردهام اما از اهمیت موضوعی که در رابطه با صنایع بود این سئوال را مطرح کردم به این امید که مورد توجه مسوولین محترم به خصوص وزیرمحترم صنایع قرار بگیرد و این مهم انجام بشود. همان جوری که نمایندگان محتـــرم مطلع هستند یکی از پایههای اساسی خودکفایی در مملکت رشد صنایع ملی و توسعه صنایعی است که مردم باید از آنها استفاده بکنند و برای رشد و توسعه صنایع اولین چیزی که نیاز به آن هست اعتماد مصرفکنندگان است که باید این صنعت را مورد استفاده قرار بدهند. صنایع کشور ما در رژیم گذشته بر اساس منافع صاحبان کارخانجات و یا اهداف شوم سیاسی رژیم شاه طراحی شده بود و از آنجایی که طراحان برنامههای اقتصادی کشور بیگانگان بودند تعمد داشتند در اینکه مردم نسبت به فرآوردههای داخلی بیاعتماد بشوند و در نتیجه بازار بنجلهای خارج همواره بر روی کشورهای تولیـــد کننده صنایع باز باشد. و آنها توجه داشتند که اگر خلاقیتهای داخل مملکت بکار بیفتد و امکانات گسترده معدنی وصنعتی به کار گرفته شود در مدت کوتاهی کشور در بعد صنعت خودکفا خواهد شد و بازارهای اروپا و آمریکاو اقمار آنها به ورشکستگی خواهد افتاد لذا بدون اینکه سیستم اعمال کنترل را در ایران بوجـــود بیاورند پروانههای صنعت را برای بخش خصـوصی صادر میکردند و آنها هم برای تولید بیشتر و پول بیشتر به جیب زدن هر جــور دلشان میخواست تولید میکردند. اما بعد از انقلاب اسلامی که بحمدالله سیاستها در جهت استقلال اقتصادی و خودکفا شدن مملکت هست باید به سرعت این ضایعه صنعتی را جبران کرد و حس اعتماد عمـــومی مردم را نسبت به فرآوردههای داخلی افزایش داد یعنی در بخش صنایع ما جوری باید عمل بکنیم که مردم در مغازهها دقت داشته باشد که حتما صنعت ساخت ایران باشد و آن چنان این صنایع از استحکـام و کیفیت بالاتر باشند که آن صنعت در جهان با بهترین صنایع مشابه خودش رقابت بکند. ممکن است ما در تجملات صنایع و تنوع آنها نتوانیم با دنیا رقابت بکنیم اما در همین مقداری که میسازیم در کیفیت امکان رقابت کردن و بهتر کردن این کالاها است مع الاسف بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این اصل مهم کمتر توجه شده به خصوص در بازار آشفته موجود و کمبودهایی که فعلاً وجود دارد بدون هیچگونه ضابطه و کنترلی مرتب کارگـاههای صنعتی دایر میشوند و کالاهایی را با بدترین وضعیت و کیفیت وارد بازار میکنند من نمونههای بسیار زیادی را جمع آوری کردهام متأسفانه امکان ندارد که از هر یک از آن نمونهها در مجلس بیاوریم از یخچال گرفته از اتومبیل گرفته بعضیهایش هم در حوزه کار صنـایع سبک نیست بلکه مربوط به تمام واحدهای صنعتی اعم از صنایع سنگین معادن و فلزاتو غیر ذلک میشود اما عمدهاش مربوط به صنایع سبک هست و به همین لحاظ از وزیر محتـرم صنایع ما سوال کردیم از جمله اینها تمام لوازم خانگی اعم از ماشین لباسشویی که در برخی موارد موتور چرخ خیــاطی را مونتاژ کردند روی ماشین لباسشویی به محض اینک طرف4 هزار تومان 5 هزار تومان میدهد میبرد در خانه و یک مرتبه روشن میکند مثل یک اسباب بازی که همان دفعه اول هست و فورا موتورش میسوزد. سماورهایی که ساختهاند و حتی این دقـت را نداشتند لااقل یک روکش پلاستیک را روی سیمها نصب بکنند تا خریدار به محض اینکه سماور را در برق میزند برق او را نگیرد و خطر جانی برای او فراهم نشود. یا لااقل یک لعاب استیل را روی این سماور بزنند هم از نظر بهداشتی درست باشد و هم از نظر زیبایی. کمبودها چیزی نیست که ما بگوییم چون مواد اولیه کم است چون متخصـص کم هست این جور است مواد را دارند ولی خراب میکنند مثل بعضی از آشپزها که تخصص در خراب کردن مواد اولیه دارند و بعضی از آقایان دچار یک چنین وضعیتی میشوند در بخش صنایع هم یک چنین وضعیتی است انگار که تخصص در خراب کردن مواد اولیه است. موکت را ساختهاند وقتیکه آویزانش میکنیم آن طرفش کاملا پیدا است و به پردههای توری شباهت بیشتریدارد تاموکت مورد استفاده عرض کنم که در صنایع دیگر از قبیل پوردهایی لباسشویی و انواع صابونها و مایعاتی که در نظافت به کار میرود استانداردها رعایت نمیشود. بستههای پودری که باید بطور استاندارد مثلا 250 گرم وزن داشته باشد به علت قاطی کردن پودر سنگ و نمک و آهک و چیزهای مختلف همان بسته است وزنش یک کیـلو است پولی که از مردم گرفته میشود به ازاء یک کیلو گرم ماده است و به محض مصرف یک دفعه دست کسـی که استفاده میکند مبتلا به امراض جلدی خواهد شد. ترک میخورد و مشکلاتی از این قبیل. عرض کردم من موارد بسیار زیادی را جمع آوری کردم هم در بعد خودرو سازی و ماشین آلات هم صنایع منزل از قبیل فرش. تنها جایی که من نتوانستم موردی از این قبیل پیدا بکنم صنایع غذایی بود که ما از صنایع غذایی تشکر میکنیم که خوشبختانه کیفیت بالایی را دارد و با اجناس مشابه خارجیاش واقعا قابل رقابت و در برخی از موارد بهتر هست اما در بقیه موارد این کنترل بسیار بد بوده است. کنترل حتی در واحدهای دولتی و تحت پوشش وزارت صنایع هم اعمال نمیشود ممکن است بخش خصوصی را بگویند از دست ما خارج است اما در واحدهای دولتی که میشود آنجا مامور کنتـرل کیفی گذاشت. آخر خط تولید افرادی باشند به محض اینکه یک کالایی استاندارد لازم را نداشت برگردانند و جریمهاش را از آن مسوول خط بگیرند اگر چند مورد اینجور بوجود بیاید کالاها کیفیتش بالا میرود و مسأله کارگاههای بخش خصوصی هم مطرح است این هنـر نیست که ما مرتب کارگاه دایر بکنیم مسأله مهم این است که کارگاهی دایر میشود بازار را پر میکند از استکان و نعلبکی کج و معوج و در برخی موارد هم با موادی غیر بهداشتی است کافی است خریداران هم وطن و عزیزان حزب الله یک دفعه این جنس را بخرند و دفعه دوم نخواهند خرید و علت عطش زیاد مردم به اجناس خارجی همین است و این برای اقتصاد و صنعت ما ضایعه است صنعت کاران ما کافی است که در یک خــط تولید دو خط تولید این رعایت و دقت را در استانداردها نکــنند و به ورشکستگی میافتند مردم از آنها جنس را نمیخرند بلکه روی دستشان میماند و طبعا ما همان جنس را باید از کشورهای خارج وارد بکـنیم البته بگذرم از اینکه در واردات هم متاسفانه دیگر رعایت استانداردها فراموش شده چون دیدهاند بازار بنجل خری رواج دارد اجناسی هم که از خارج هم وارد میشود کم و بیش بیشباهت به بنجلهای تولید شده این بخشها نیست که آنجا هم ما متذکر داریم لااقل اجنــاسی که وزارت صنایع بر واردات آنها به نحوی نظارت دارد یا در تخصیص ارزش یا در وارداتش چه دقتی را در کیفیت آن کالاها دارند به هر حال موسسهای است در این مملکت تحت عنوان «موسسه استاندارد ملی» تحت نظارت وزارت صنایع است از بودجه عمومیحقوق میگیرند کار اینها هم همین است باید هر واحد صنعتی را در بدو شروع به او استاندارد بدهند و به او فرمول بدهند و هر هفته هر ماه آن فرآورده را کنترل بکنند به خصوص این مسأله در بعد فرآوردههای بهداشتی و درمانی و دارویی مسأله خطرناکی هم ممکن است بشود و با جان انسانها بازی بکند و در مجموع بیاعتمادی مردم نسبت به صنایع داخل و اقتصاد کشور خطرش کمتر از آن نیست و ما را از خودکفایی و حرکت استقـلال در اقتصاد دور خواهد کرد لذا سئوال ما از وزیر محترم صنایع این است که چه تدبیری را برای کنترل کیفی کالا و رعایت استانداردها پیش گرفتهاند؟ مؤسسه استاندارد در این مملکت چه کاره است؟ چه میکند؟ و اگر مشکلاتی دارند مشکلاتشان چیست؟ بلکه انشاءالله این مشکل اساسی از دست و پای صنایع مملکت و اقتصاد باز بشود از باب اطــــلاع نمایندگان محترم اگر بخواهند نمونههایی را از این کیفیتهای بد کالا داشته باشند میتوانند به شرکتهای تعاونی و فروشگاههای دولتی و حتی فروشگـاه مجلس شورای اسلامی مراجعه بکنند. انواع فرآوردهها از همان ماشینهای لباسشویی که عرض کردم تا یخچالهایی که خود من رفتم آنجا دیدم یخچالی که در آن را با قلم مو انگار رنگ زدند رنگها آویزان است سقف داخل یخچال مثل اطاقهایی قدیمـی دارای لامپ 60 معمولی آویزان کردند و پشتش آن چسبهایی که بود بعضی از برادرها دیدند شبیه به آدامسی بود که جویده شده و با گرفتن و کشیدن همراه انسان حرکت میکرد و امثال اینها زیاد است. نمونههایش را میتوانند ببینند لذا پاسخ بدهند انشاء الله این مشکل حل بشود. رییس - آقای هاشمی وزیر صنایع بفرمایید. هاشمی (وزیر صنایع) - بسم اللهالرحمنالرحیم. مسأله کیفیت کالا را ما باید از لحاظ تولید بر دو دسته تقسیم کنیم یکی کالاهایی که توسط واحدهایی که از وزارت صنایع یا وزارت صنایع سنـگین پروانه دارند و دیگر واحدهایی که اصولا فاقد پروانه هستند و به صورت خودرو در جامعه درست شدند. بخش بسیار زیادی از کالاهایی که ذکر میشود و مشکلاتی که دارد و کیفیت نامناسبی دارد از واحدهایی است که اصولانه آدرسشان در وزارت صنایع موجوداست نه مشخصاتشان و فاقد مجوز هستند. بسیاری از تولیدات پلاستیکی که در بازار هست به همین خاطر دچار عیب و نقص است بنابراین، این واحدهایی که اجازه نمیگیرند و بعد یک سقفی درست میکنند و ریزش تولید اینها دچار این مشکلات هستند و به هیچ وجه از طرف ما هم قابل کنترل نیست. ما فاقد ابزار و فاقد امکانات برای کنترل اینها هستیم. و از لحاظ قضایی هم به دلیل اینکه به هر حال آنها مالک آن واحـد هستند ما فاقد اختیارات لازم برای دخالت در کار آنها هستیم. اینها مواد اولیهشان را هم به انحاء مختلف از جاهای مختلف تهیــه میکنند احیانا در بازار سیاه و یا اخیرا از بعضی از مراکز تهیه و توزیع مواد چنین خودشان را تهیه میکنند بنابراین من مسوولیت اینکه چنین واحدهایی، چنین تولیدات نادرستی را دارند نمیتوانم بپذیرم به دلیل اینکه ما با اصل قضیه و اینکه هر کسـی بدون نظر وزارت صنایع یا مراجع ذیربط ایجاد کارگاه تولیدی با استانداردهای غیر قابل قبول بکند با این امر ما مخالف هستم. مسأله دیگر راجع به کلیت صنایعی است که راجع به آن باید بحث بکنیم مؤسسه استاندارد در مورد 26 نوع کالا استاندارد اجباری دارد، 26 نوع کالایی که از لحاظ ایمنی مسایل خطر جانی مورد توجه است مؤسسه استــــاندارد اینها را اجباری کرده است مثل کبریت، مثل شیر، گاز، مثل دیگ زودپز و غیره با اینکه این استانداردها اجباری کرده است و طبق قانونی که در اختیار مؤسسه استاندارد هست باید هر کالایی که در این زمینه این 26 نوع کالاهست و در ایران تولید میشود دارای آن استـانداردهای مشخص باشد متأسفانه ما در برخورد با این هم دچار مشکلاتی هستیم. واحدی بوده بنام «واحد کبریتسازی» بعد از مکاتبات بسیار زیاد که هم در قوطی کم فروشی میکرده و هم اینکه گوگرد سر کبریت به چشم میپریده بعد از مکاتبات زیاد و مهلتهای بسیار زیاد بالاخره مجبورشدیم آن واحد را تعطیل کنیم و تعطیل شدن این کارگاه با سر و صدای بسیار زیادی با ارنباطهای بسیار زیادی روبرو شد و مجددا بدون اینکه ما نظر بدهیم کارگاه باز شد و به کار خـودش ادامه داد بنابراین اصلاً وزارت صنایع ضمن اینکه از لحاظ کادر داخلی نیرومند و پر توان نیست از لحاظ امکانات اجرایی خارج از وزارتخانه اصولاً در حد صفر است نه ما اجرایی داریم و نه اینکه از لحاظ قضایی اختیاراتی در این مورد داریم. البته حرف مؤسسه استاندارد برای تعطیل بعضی از واحدهایی که از استاندارهای اجباری پیروی نمیکنند باید مورد توجه قرار بگیرد ولی در این امر متاسفانه تسامح میشود. در مورد استانداردهای اختیاری که ما در اغلب کالاها استاندارد تهیه کردیم به دلیل اینکه اینها اختیاری و تشویقی است بعضی از کارخانهها آمدند قبول کردند اگر یک چنین ضابطهای قرار باشد که ما هم تا حد زیاد با آن موافق هستیم که استانداردهایی که توسط موسسه استاندارد تهیه میشود کارخانه اجبارا (اعم از بخش خصوصی یا دولتی فرق نمیکند) آن استانداردها را پذیرفتند و بر مبنای آن تولد بکنــند طبیعتاً تبعات زیادی پشت سرش هست که باید در برابر آن تبعات مقاومت بشود تا کار به اصلاح برسد. اینکه برادرمان آقای انصاری میفرمایند که اگر یک کالایی اشکالی در تولیدش بشود آن مسؤولش را با آن فرد مربوطهاش را یا آن کارگری که پای آن دستگاه ایستـاده تنیبه یا جریمه بشود. بنده عرض میکنم که متاسفانه به دلیل ضعف نهاد مدیریت در شرایط جامعه ما چنین چیزی امکانپذیر نیست یعنی مدیران کارخانجاتمان این توان مدیریت و این حمایت از ایشان نمیشود که بتوانند یک چنین کاری را انجام بدهند. به هر حال اگر قرار باشد که مدیریتی بر کاری اعمال نظر بکند ممکن است یک تعـدادی از تولیدات را به عنوان اینکه خارج از استاندارد و دارای کیفیت نامطلوب است از تولید خارج کند. ممکن است جریمه قایل بشود ممــکن است کار به اخراج بعضی از کسانی که در آن کار، عمدا یا سهواً باعث این عمل شدند دست به این کارها بزنند. در شرایط فعلی بنده عرض میکنم که واقعاً در کارخانجات ما این عمل بسیار بسیار مشکل است به خاطر اینکه مسأله مدیریت و اطاعت و مسأله پیگیری کار، سست و ضعیف هست. منتها علیرغم تمام این مسایل من رسما اعلام کردم به کارخانجات که اگر رعایت کیفیت مطلوب را نکنند و اگر مواد اولیهای که با ارز مملکت تهیه میشود به نحو احسن از آن استفاده نکنند و کالای تولیدی مناسبی را به دست مردم ندادند ما سهمیه ارزیشان را کم میکنیم یا قطع میکنیم البته این پیامد و تبعات دارد که باید در برابرش مقومت کنیم. یکـی از اینها ممکن است کاهش تولید باشد. یکی از اینها ممکن است بیکاری تعدادی از کارگران باشد. ولی اگر ما به درست اصرار در این داریم که کیفیت کالاها به حد مطلوب برسد این تبعات را هم باید تحمل کنیم از یک دوره گذار رد بشویم تا به آن مرحله مناسب برسیم اینها فشارهای اجتماعی در جامعه ما وارد خواهد کرد که باید در برابرآن مقاومت کنیم. البته مسایل دیگری هم در این رابطه هست از جمله اینکه کیفیت بعضی از ماشین آلات تولیدی ما در حد مطلوب نیست یعنی به کهنگی رسیده و باید نوسازی بشود. از جمله اینکه مواد اولیه کارخانجات ما گهگاه تنوع پیدا میکند و از کشورهای مختلف بدلیل سیاستهای مختلفی که در پیش میگیریم برای خرید از کشورهای مختلف تغییراتی در مواد اولیهشان هم پیدا بشود ولی بعرض برادر آن میرسانم که این مشکلاتی که من گفتم در برابر مشکل اساسی که همان مشکل «نظارت، مدیریت» و توان اجرایی و برخورد با قضیه باشد بخش چندان با اهمیتی را تشکیل نمیدهد. امیدوارم که با فشارهایی هم که میآوریم در برابر بخشی که زیر کنترل ما است ما نتیجه مطلوب بگیریم منتها یک سری ضوابط قانونی میخواهد که انشاءالله این مقدمهای باشد برای اینکه آن نیازهای قانونی که ما لازم داریم وقتی به مجلس میآوریم با سعه صدر برادر آن روبرو بشود و از تصویب بگذرد. متاسفانه در برخوردهایی که اصولا در مباحثی که ما همیشه در رابطه با اینکه دولت کنترل بر بعضی از مصالح جامعه بکند دچار مشکل هستیم و بسیاری از برادر آن دولت را فاقد این اختیارات میدانند که در جامعه کنترل و نظارت داشته باشند و مسأله مالکیت افراد بر آن شییی و آن کالایی را که دارند آن را ارجح بر این میدانند این را اگر برادر آن کمک کنند که قوانینی به تصویب برسد دست ما برای کنــترل کار و پیگیری مسأله باز میشود که انتظار کمک از برادر آن داریم مورد بعدی که برادرمان سوال کردند این است که چرا صدور جواز ایجاد کارگاهها و مراکز صنعتی برای بخش خصوصی با کندی و مراتع زیاد صورت میگیرد؟ و چه تدابیری جهت تشویق متخصصان و صاحبان سرمایه بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در امور تولیدی و صنعتی انجام گرفته؟ بنده به اطلاع میرسانم که در سال گـذشته ما بیش از سه هزار و سیصد یعنی سه هزار و سیصد و خردهای «موافقت اصلی» برای ایجاد کارگاه و کارخانه بخش خصوصی دادیم در تاریخ ایران یک چنین «موافقت اصلی» دادن سابقه ندارد و حتی از طریق یکی از برادر آنی که با اطاق بازرگانی روابطی داشت چند روز پیش به من گفتند که شما «موافقت اصلی» را کیلویی میدهید تعداد موافقتهای اصولی که ما صــادر کردیم در سال گذشته نصف کل تعداد کارگاههایی است که در ایران وجود دارد تعداد کارگاههای بیشتر از ده نفر در ایران حدود 7000 کارگاه است ما در سال گذشته 3300 واحد را اجازه دادیم که تاسیس بشود کوچک و متوسط بزرگ در داخل اینها حاکم پیدا میشود. در این رابطه البته ممکن است که در مواردی دچار مشکلاتی ما بشویم به هر تولیدی اجازه نمیدهیم به هر کالایی که ارزش افزودهاش کم باشد و قطعات و مواد اولیهاش صددرصد از خارج بایید حتی المقدور سعی میکنیم که اجازه ندهیم به نظر ما صنعت در جمهوری اسلامی باید نایه توان مندی و قدرت و خودکفایی جمهوری اسلامی بشود اگر قرار باشد که هر جنس وارداتی را بیاورند در اینجا و به عنوان تولید به هم بچسبانند و مونتاژ بکنند اینکه توان علمی و صنعتی ما را افزایش میدهد و هم اینکه ما را بیش از پیش به ارز صادراتی نفت محتاج میکند در سال 42 مقدار نیاز صنایع ما به ارز خارجی در حدود پانصد میلیون دلار بوده در حالیکه کل صنعت ما در پایان سال 56 به چیزی در حدود 8 میلیارد دلار ارز نیاز داشته این وابستگی ارزی به کـشورهای خارجی موجب میشود که ما همچنان در این وابستگی گیر کنیم آن خطی که ما در وزارت صنایع دنبال میکنیم این است که صنایعی را که داریم به خودکفایی برسانیم بتوانیم در داخل مملکت کالا تولید کنیم البته در مواردی که نیازهای ضروری مردم هم باشد اجـازه ایجاد واحدهای صنعتی میدهیم و همین 3300 واحد هم که بالاترین رقم ایجاد صنــعت هست این مبین حرف بنده هست و من خدمت برادر آن هم یک جزوهای فرستادم که از لحاظ حجم بسیار حجیم است کل واحدهایی که اجازه دادیم در آنجا هست در سه ماهه اول سال جاری هم حدود 1000 واحد اجازه دادیم ممکن است که در رهگذر کاری که میشود بعضی از موارد بنا حق دچار مشکلاتی شده باشد که اینها را موردی با آنها برخورد میکنیم و رفع مشکل میکنیم عقیده داریم که کار سهل و ساده برای جمهوری اسلامی مفید نیست ما چه بخش خصوصی چه دولتی معتقدیم که کاری که بتواند ثروت مملکت و انرژی بالقوه مملکت را به بالفعل تبدیل کند باید در جامعه انجام بدهیم و از تولیدات شبه صنعتی حتی المقدور جلوگیری کنیم. سوال سومی که برادرمان کردند این است که (رییس - شما دو دقیقه دیگر وقت دارید) موانع تأمین مواد اولیه کارگاههای صنعتی بخش خصوصی چیست؟ و علیرغم واردات بیحساب و بیکنترل انواع کـالاهای مصرفی ایجاد محدودیت در ورود مواد اولیه از قبیل فولاد مخصوص به چه دلیل صورت میگیرد. عرض کنم ما در مورد بخش خصوصی و بخش دولتی درست مشابه هم اقدام میکنیم به هیچ وجـه من الوجوه تفاوتی در این مورد قایل نیستم حتی یکی از برادر آن مسوول که اگر لازم باشـد بنده بعدا عرض خواهم کرد به من گفت که شما بخش دولتی را تحت فشار قرار میدهید و مثالهایی هم میآورد که البته خیلی دقیق در آن موقع نبود ما سهمیه بندی عرض کردیم تمام سهمیه بندی کارخانههاییکه زیر پوشش وزارت صنایعند اعلام کردیم و گفتیم که هر کارگاهی اعتراض دارد اعتراض خودش را مستــدل بنویسد ما رسیدگی میکنیم الان هم هست هر موردی باشد که ناحق ما عمل کرده باشیم ما در این مورد حاضریم تجدید نظر بکنیم در این مورد برادر آن ساز مان صنایع ملی از ما گله داشتند که چرا توجه مناسبی به واحدهای دولتی و ملی شده نمیشود که به نظر ما هرکسی که برای جمهوری اسلامی زحمت بکشد و در استحکام این رژیم و این نظام کوشش کنـد طبیعی است که باید از طرف ما متناسب به او جواب داده بشود بخش خصوصی و غیره برای ما فرقی نمیکند اما در مورد خاص فولاد مخصوص ما در سال 56،6000 تن واردات فولاد مخصوص داشتیم در سال گذشته ما 8000 تن فولاد مخصوص اجازه دادیم که وارد کشور بشود چون این کالا کالای ویژه است بعد از اینکه عمل شد باید آب کاری بشـود و عملیات حرارتی روی آن انجام بشود بنابراین کالایی نیست که بیاید مصرف بشود برود باید واحدهایی این کار را انجام بدهند که سـرویس بعد از فروششان را که همان آبکاری و عملیات حرارتی هست انجام بدهند این پنج واحدی که بعضیهای آن هم متعلق به بنیاد مستضعفان بوده بعضیها هم متعلق به بخــش خصوصی بوده آزاد اعلام کردیم گفتیم آقا هر چقدر توان دارید بیاورید امسال هم به آنها گفتیم حدس ما این است که ما 15000 تن در سال نیاز داریم تا امروز حدود 7000 تن مجـــوز گشایش اعتبار دادیم که وارد شده باز هم اعلام میکنم و رسما هم اعلام کردیم که در این مورد واحدهایی که میخواهند این کالا را وارد کنند و به بخش خصوصی یا به هر بخش دیگری واگذار کنند که کار ماشین سازی یا قالب سازی به وقفه نیفتد ما آماده این کار هستیم منتها حتـماً توان برادرها در سرویس دادن بصورت محدود است و امیدوارم که توان این برادرها زیاد بشود کلاً در مورد مواد اولیه واحدهای با پروانه که زیر نظر وزارت صنایع باشند ما در حد ارزی که اختصاص داده شده به ما تقسیم کردیم مشکل چندانی هم کلاً ندارند. مگر بعضی از موارد باشد که یا تسامح یا کم کاری شده باشد یا اجبارا به دلیل اولویتها بصورت بسیار نادر این مسأله صورت گرفته باشد. و السلام علیکم و رحمةالله. رییس - مجید انصاری بفرمایید. مجید انصاری - بسماللهالرحمنالرحیم. عرض کنم که صحـبتهای جناب آقای هاشمی در واقع توسعه در اشکال و پذیرفتن اشکال ما بود و بر حجم ســوال افزوده شد البته ما به علت تشنجی که متأسفانه امروز صبح این مطرودین منفور در ذهن ما بوجود آوردند اصلاً آن چنان متشنج بود فکرمان که میخواستم درخواست کنم که سوال را به یک روز دیگر موکول بکنید در بخش دوم و سوم سوال ما حرف زیاد داشتیم. عرض کنم که به هر حال ایشان مسوول صنایع مملکت هستند مشکلات اگر دارند باید بیایند مجلس مطرح بکنند اینکه ما قانون نداریم، ابزار نداریم پاسخ خرابی وضع صنایع نمیتواند باشد بیایید پیگیری بکنید ابزار را بدست بیاورید در رابطه با سوال دوم که مسأله صدور مجوز بود. صدور مجوز زود انجام میشود اما طرف از وقتیکه پروانه صنعت میگیرد تا زمانی که این صنعت بر پا میشود پوست از پایش میافتد و تو به کار میشود از عملی که انجام داده البته خوشبختانه بعد از این سوالی که ما کردیم آن قانون شهرک های صنعتی در کمیسیون آمد و ما در آنجا یک مادهای به آن اضافه کردیم که اگر مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار بگیرد فکر میکنیم این سئوال دوم بطور ریشهای حل بشود. در رابطه با سوال سوم همانطوریکه ایشان در آخر اشاره کردند نیاز ما حدود سه برابر میزان واردات موجود است. در فــولاد مخصوص، به عنوان ما در صنعت آن هم صنایع حساس و صنایع مهم هست و ما نمیتوانیم به صرف اینکه مثلا دو تن ییشتر از سال قبل وارد کردیم خودمان را قانع بکنیم ما اگر حــرکت خودکفایی میخواهیم انجام بدهیم در زمینه صنایع باید صنایعی از قبیل فولاد مخصـوص که ابزار اولیه کار یک واحد صنعتی مستقل هست قبلا این اجنــاس را ساخته شده تراشیده شده آبکاری شده از خارج میآوردند الان این فولاد را شما باید بدهید به واحدهای صنعتی که اینها خودشان بسازند ابتکارات رشد پیدا بکند و این که ما میگوییم نسبت به بخش دولتی و خصوصی یکسان عمل میکنیم این توسعه در اشکال است حتی بخشهای دولتی هم آمدهاند مینالند دیروز در کمیسیون ما یکی از مشکلات بزرگ وزارت صنایع سنگین حتی این بود میگفتند ما فولاد مخصوص کم داریم و وقتی فولاد مخصوص کم هست. قالب را نمیتوانیم بسازیم قالب ساخته نشد جنس ساخته نمیشود. بنابراین سوالات پاسخ داده نشد و البته یک مقدارش مربوط به مشکلاتی است که ایشان دارند من استدعا میکنم برود به کمیسیون سوالات افرادی که ذیربط هستند دعوت بشوند تا کمیسیون سوالات راه حلی برسد که انشاء الله به کمک هم آن راه حل را به مجلس و به دولت ارایه بدهیم و در این سه زمینه اساسی در بحث صنعت انشاء الله گشایشی حاصل بشود و السلام. رییس - بسیار خوب سوال به کمیسیون میرود سئوال بعدی را مطرح کنید. 8 - طرح سوال آقای موحدی ساوجی از وزیر صنایع و ارجاع آن به کمیسیون منشی - آقای موحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی - بسم اللهالرحمنالرحیم. الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله. سئوالی بنده از آقای وزیر صنایع نمودم چهار بند است و سه مطلب: 1 - انجمن اسلامی وزارت صنایع چرا منحل شد و از فعالیتهایش جلوگیری بعمــل آمد مجوز قانونی و شرعی این کار چه بوده است؟ 2 - چرا تعدادی از اعضـای انجمن اسلامی وزارت صنایع که افرادی با ایمان و خوش سابقه و فعال بودند از کار بر کنار شدند و به عنوان آماده بخدمت حذف گردیدند؟ 3 - چرا برخلاف قانون بازسازی مصوب مجلس و شورای اسلامی عمل شده و بجای حاکمیت قانون حضرت عالی راسا به این کار اقدام و در برابر هیاتهای بازسازی که افراد فوق را بیگناه و تصمیمات فوق را نادرست شمردهاند مقاومت نموده از اجرای نظر هیات قانونی و بازگشت افراد به کار و ادامه فعالیت آنان ممانعت فرمودهاید؟ 4 - اصولاً موضع و سیاست مقامات مسوول این وزارتخانه در برابر انجمنهای اسلامی وزارتخانه و ادارات تابعه و شرکتها و موسساتی که تحـت پوشش دارد و تلاشهای دینی، فرهنگی، ارشادی و اصلاحی این نهاد اسلامی چیست؟ و چرا بجای تقویت این نهاد و افراد مومن و دلسوزی که با تمام وجـودشان از انقلاب اسلامی حمایت میکنند با آنها بیمهری میشود و در پارهای موارد بجای پاداش و تشویق اخراج میگردند؟ بدون تردید اگر چه شوراها و انجمنهای اسلامی ممکن است در ادارات و نهادها دربعضی موارد بعضشان دارای اشکالاتی یا ضعفهایی باشند اما خوب است آن جریانها و یا مسوولین و یا برخوردهای تندی که پارهای از مسوولان مملکتی با اینها انجام میدهند و تخلفهای قـــانونی را که مرتکب میشوند و از افراد بزرگ تخلف و خطا خیلی بزرگتر مینماید خوب است که لااقل کارها و اعمال خودشان را هم در ارتباط با انجمنهای اسلامی یک ارزیابی بکنند و بسنجند. در ارتباط با وزارت صنـایع عرض میشود که یک عدهای در آنجا مشغول فعالیت بودند از بچههایی که انجمـــن اسلامی بودند بعضی خواهرانی هم بودند در بینشان و اینها قبل از اینکه آقای هاشمی به وزارت صنایع تشریف ببرند همواره بعد از انقـلاب از وقتی که در این وزارتخانه مشغول بودهاند سعی کردند که مفاهیم و معیارها و معارف اسلامی و ظواهر دینی و عرض میشود که تشکیل کلاسهای معارف اسلامی و اخلاقی و امثال اینها خلاصه در حد امکان فرهنگ اسلام «فرهنگ انقلاب» را در میان وزارتخانه ببرند و گسترش بدهند و اینها نوعا مانند سایر نیروهای حزب اللهی که در همه جا ممکن است یافت بشوند افرادی هستند کم توقع و در عین حال پر تلاش و در برابر مفاسد و یا اقدامات نادرست یا خدای ناکرده اگر یک ضعفها و انحرافهای بزرگی را ببیند و انقلاب را در هر بعدی در خطر ببیند ناچار عکس العمل نشان میدهند تذکر میدهند گفتگو میکنند. مینویسند با مسـوولین و مقامات بالاتر حتی ممکن است در میان بگذارند و نبایستی در رابطه با این افراد انسان عرض میشود که بجای اینکه برخورد صحیـح و گفتگو و مشاوره و مذاکره و بعد هم اگر مطالب درستی دارند بپذیرند اگر مطالب نادرستی دارند به آنها توجه بدهد نباید با برخورد تند و زننده و کوبنده و بعد اخراج افراد صالح و خوب آدم عمل بکند و موضع گیری بکند و در این رابطه انجمن اسلامی را که افراد زیادشان در هیات «بدوی» «تجدید نظر» به عنوان اعضای اصلی و علی البدل از سوی خود وزیر محترم بودهاند و کسان خوبی که بارها مورد تشویق خود وزیر محترم قرار گرفتهاند اما یک مرتبه وضع عوض میشود و آقای وزیر محـترم صنایع در برابر نیروهای حزب اللهی انجمن اسلامی وزارتخانه 180 درجه تغییر موضع میدهند بطوریکه آنها را آماده بخدمت میکنند پارهای از افراد را که پیمانی بودند بیرون میکنند و بعد آراء هیاتهای «تجدید نظر» و «عالی» را کلا رد میکنند مینویسند به مدیر کل اداری مــالی وزارتخانه که این احکام هیاتها را اصلا اجرا نکنید و بعد در برابر وقتی که از هیات «عالی نظارت» و هم چنین از شواریعالی قضایی آیت الله صانعی طی اسناد و مدارکی که من در اینجا مدارک فراوانی دارم نمینوانم یکی یکی ارایه بدهم ولی در کمیسیون ارایه خواهم داد وقتی که از این دو مقام یعنی هیات «عالی نظارت» بر بازسازی و نیز شورایعالی قضایی مینویسند که بابا شما حق ندارید اینها را منحل کنید یا آراء اینها را مثلاً لغو بکنید بلکه شما نهایت کاری که میتوانید بکنید این است که دو نفر را که داشتهاید توی هیات «بدوی» یا «تجدید نظر» آن دو نفر خودتان را تغییر بدهیـد آن هم البته باید با محاسبه باشد با منطق باشد نه به خاطر مثلا فرض کنید اختلاف نظری که در پارهای از مسایل هست. خلاصه در رابطه با وزارت صنایع و بدرفتاری با نیروهای مومن و حزب اللهی چه در خود وزارت صنایع، چه در کارخانههایی که تحت پوشش ساز مان صنایع ملی و وزارت صنایع هست و چه در ادارات کل مثل اداره کل اصفهان اخراج افراد بسیار خوب از آنجـا و نیز بجای افراد پاک و خوب و خوش سابقه و مو من و مخلص تایید و میدان دادن و وارد کـردن و حکمدادن و تشویق کردن بزرگ کردن افرادی مانند یک شخصی که از شهربانی بازسازی میشود و بازنشستش میکنند به حکم بازسازی بعد میبرند مدیر کل استان ایلامش میکنند آقای وزیر صنایع و بعد افرادی نظیر این، خواهرهای متدین و مومنهای را که با 2500 تومان میساختند و خدمت میکردند و کار میکردند متدین هم بودند در رابطه با انجمن اسلامی بودند اخراج میشوند ولی افراد و مخصوصا زنهایی که ظواهر و وضعی متناسب با جمهوری اسلامی و اخلاق اسلامی ندارند و سابقه خوبی هم ندارند آنها را میآورند و تقویت میکنند این است که این مسایلی که وجود دارد و بعد برخورد اهانت آمیز نسبت به ستاد پیگیری فرمان امام که به نظر ما یک علت عمده این که فرمان 8 مادهای حضرت امام و ستادهایی که تشکیل داد برای این بود که جلو اینگونه خلافها را بگیرند ولی متأسفانه آماری ندادند ببینیم که چقدر موفق بودهاند فرمان این امام بزرگوار و دردهای این امام را تا چه حد توانستهاند درمان کنند و اجرا کنند دستورات امام و رهنمودهای امام را ما در این رابطه حداقل آن قدر که میدانیم و مدارک در اینجا موجود هست برخورد آقای وزیر با هیأت مجری فرمان 8 مــادهای امام برخورد خصمانه است نه برخورد دوستانه و برادرانه و همکاری بعد اگر مطالــبی داشتند من بعدا توضیحات دیگری میدهم و السلام. رییس - آقای مهندس هاشمی بفرمایید. مهنــدس هاشمی (وزیر صنایع) - اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسماللهالرحمنالرحیم البته تصـویری که برادرمان آقای موحدی ساوجی دادند بنده تقاضا میکنم که یک چنین وزیری اگر چنین باشد بهیچ وجه شایستگی حضور در هیات دولت جمهوری اسلامی و شایستگی صحبت کردن در اینجا را ندارد خود من اگر چنین چیزی که ایشان فرمودند باشد بنده خودم اولین کسی هستم که بخودم رای عدم اعتماد خواهم داد. متاسفانه مطالب تحقیق نشده و بررسی نشده و استدلال نشده بیان میشود. بنده خوشحال خواهم بود که کمیسیون رسیدگی به سوالات بعد از اینکه من سوالات را جواب دادم روی مدارکی که ایشان میفرمایند تحقیق کنند ببینند و گزارششان را به مجلس تقدیم کنند. سوال اول این است که انجمن اسلامی وزارت صنایع چرا منحل شد؟ بنده پاسخ میدهم که این حقیقت ندارد این کذب محض است. انجمن اسلامی وزارت صنایع منحل نشده است. سوال دوم چرا تعدادی از اعضای انجمن اسلامی آماده بخدمت و حذف گردیدهاند؟ اگر قرار است انجمن اسلامی به اطلاع برادر آن میرسانم که 3 نفر از اعضای انجمن اسلامی آماده بخدمت شدندو به هیات بازسازی کارشان احاله شد و یکنفر هم که کارمند پیمانی بود و بلوا راه انداخته بود در وزارتخانه اخراج شد. آیا صرف اینکه یک نفر در یک نهادی مثل انجمن اسلامی برود آیا باید او را بیمه کنند در برابر هر کاری که میخواهند بکند؟ اگراسم انجمن اسلامی مصونیت استخدامی و مصونیت کاری و مصونیت قضایی ایجاد میکند این را بفرمایید که ما عمل بکنیم. اما اگر آماده بخدمت شدهاند درست مطابق قانون عمل شده و پروندهشان به آنجا احاله شده علتش هم یکی دو تا نیست صدها علت است البته این را واقعا میگویم که این شرعی نیست که بنده که وزیر این مملکت هستم بیایم با 4 نفر که در انجمن اسلامی هستند صبح تا شب کلنجار بروم دنبال مدرک جمـع کردن باشم من ترجیح میدهم که نه دنبال مدرک جمع کردن باشم و نه دنبال اینکه تعقـیب کنم مو به مو جریان را اما از تمام کارهایی که در کل مملکت بدوش ما گذاشتهاند غافـل باشم کار ما این نیست که با 4 نفر دایم کشتی بگیریم، کلنجار برویم و مرتب ضعف اعصاب ایجاد کنیم. بسیاری از کارها است که وظیفه ما است که باید انجام بدهیم ما چقدر از وقت خودمان را اجازه داریم شرعا و قانونا که صرف این کارها بکنیم. بسیاری از علل مختلف است از جمله اینکه نیم ساعت نمازی که مرحوم شهید رجایی ابلاغ کرده بودند به یک ساعت به یکساعت و نیم طول میدادند و مردم پشت در منتظر بودند تذکرات مختلف هیچ اثر نکرد آقایان مدارک از دفتر بنده برداشته بودند مدارکی که در وزارتخانه هست در اختیار کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، هیات بازسازی در اختیار ساز مان بازرسی کل کـــشور و در اختیار دیگر نهادهای قانونی از هیچ کدام هم در این مورد با استــنکاف ما روبرو نشدند مدارکی هم که برداشتند مدرک مهمی نیست اما نفس عمل غلط است و یکی از برادرهای عضو هیات «عالی نظارت» که بنده هم خیلی به علاقه دارم الان هم معاون بنده است ایشان عقیده داشت که اعضای انجمن اسلامی حق دارند بدون اجازه سر هر مدرکی بروند نوار صحبت ایشان هم موجود است. بنده به این دلیلی که مدارک را از دفتر من بدون اجازه برداشته بودند پرونده آقایان را به هیات بازسازی احاله کردم البته هیات بازسازی بدوی به نظر من بدلیل بافت به خصوص خودش آقایان را تبریه کرد و بر خلاف سئوال سوم که چرا از بازگشت این افراد به کار جلوگیری شده؟ خیر این افراد آمدند سر کارشان کسانی دیگر بودند که در پی این، بدلیل اینکه افراد هیاتهای بازسازی «تجدید نظر» و «بدوی» باید با تایید وزیر باشند و من تایید را از آنها برداشته بودم و اینها هم چنان حکم صادر میکردند به این دلیل من گفتم که حکم اینها از نظر من پذیرفته نیست. طبق قانون بازسازی «وزیر هر وزارتخانه مسوول عملکرد هیأتهای بازسازی در مقـابل مجلس است» اگر این نیست بفرمایید این نیست. مسوول بودن یعنی چه؟ یعنی اگر یک رأیی صادر کردند این رای را مسوولش بنده هستم اگر نیست شما میفرمودید که خیـر شما بیخود میگویید بنده تمام مسایلی که در آنجا بوده به مجلس شورای اسلامی ارسال کردم نامههایی که به این طرف و آن طرف نوشتم همه را به مجلس شورای اسلامی ارسـال کردم از نظر من که مجری این قانون در وزارت صنایع هستم مسوولیت آرایی که صـادر میشود در مقابل مجلس با من است. و این مسوولیت لوازم و ابزار میخواهد نمیشود که یک نفر مثل مجسمه باشد بگویید شما مسوولید. و وقتی اعضای هیاتهای بدوی و تجدید نظر را بنده انتخاب میکنم بنده تایید میکنم طبیعی است که به طریق اولی وقتی که تایید بنده از روشان برداشته بشود حکم ایشان «کان لم یکن» اعلام میشود این چیزی است که مورد قبول بعضی برادر آن نیست. تعجب میکنم اسم حضرت آیت الله صانعی این جا برده شده فقط دایره حقوقی دادگستری اظهار نظری درباره بازسازی کرده درباره این قــانون کرده که پر از غلط و اشتباه است بنده حاضرم با اینکه حقوقدان نیستم بیایم یک بیـک آن مسایل را در معرض قضاوت برادر آن قرار بدهم. به هر حال بدلیل اینکه مجری این قانون «وزیر» هست به عقیده بنده این ماده قانونی که در برابر مجلس مسوولیت من دارم نمیتواند بی پاسخ باشد بنابراین آرایی که بعد از آن جریان بعد از اینکه تاییــد بنده از روی این افراد برداشته شد صادر شده من گفتم اجرا نکنند. آراء آن سه نفر اجرا شده است اینطور نیست. اینکه میفرمایند که اهانت آمیز به ستاد بازی فرمان امام شده اصلا اینطور نیست تک تک برادرهایی که مـــال هیات پیگیری فرمان امام بودند، بیایند. هر تسهیلاتی که میخواستند در اختیارشان گذاشــته شده است. هر امکانی که و میخواستند در اختیارشان گذاشته شده است. امکان دارد که در موردی اظهار نظر کردهاند. توصیهای کردهاند، بنده آن توصیه را نپذیرفتهام. بفرمایید چه اشکــالی در رابطه با آقایان بوده است؟ از روز اول که آمدند جلسه گذاشتند اطاق لازم بوده، دادیم، ماشیـن دادیم، هر مدرکی که لازم بوده در اختیارشان قرار دادیم. کجا اهانت آمیز بوده است؟ بیان یک چنین حرفی میرساند که ما به فرمان امام اهانت کردهایم. به نظر من بیان این مطلب در مجلس واقعا زیبنده نیست. اگر هست خود شما مرجع قانون هستید. میتوانید رایتان را از بنده بردارید. این همه مراجع قانونی هست. در برابر این خطاها میتواند رای بدهد. طبیعی است که ما پاکیزه و عاری از خطا نیستیم. ممکن است خطاهایی شده باشد و در موارد مختلف، نه در این مورد. در این مورد اتفاقا اصلا خطا نشده است. ممکن است در موارد دیگر خطاهایی شده باشد، تذکر بدهند، با جان و دل میپذیریم هیچ اشکالی هم ندارد. درباره موضع و سیاست مقامات مسوول وزارتخانه در برابر انجمنهای اسـلامی به نظر من عکسش باید اتفاق بیفتد. من تعجب میکنم چرا هیچ وقت سوال نشده است که چرا مردم را پشت در موقع ظهر یک ساعت و نیم نگه میدارید و در وزارتخانه راهشان نمیدهید؟ چطور شده است وقتی که یک موردی را برادرها به وزارتخانه ارجاع میدهند و عمل نمیشود فوری میآیند به من میگویند آقا آنجا کار نمیکنند، بیکاری است، تن پروری است. خوب به این مسایل رسیدگی بشود که چرا کار نمیکنند؟ چرا یک نفر باید یک ساعت پشت در معطل بماند به زمین و زمان فحش بدهد؟ ما در برابر انجمنهای اسلامی به عنوان اینکه خودمان از موضع اسلام صحبت میکنیم، بنده ادعا دارم و فکر میکنم که انتخاب بنده هم به عنوان وزیر در جمهوری اسلامی صحه براین موضوع بوده است تا وقتی که عدم صلاحیت بنده ثابت بشود. این نیست که انجمن اسلامی از موضع اسلام صحبت کند، ما از موضع کفر. ما هم از موضع اسلام صحبت میکنیم. اگر قرار به این است که سوابق افراد در این مورد سنجیده بشود به سوابق ما برگردند. اگر قرار است که تقلید از امام از چه سالی بوده، برگردند. اگر قرار بر این بوده که در دانشگاهها و دانشکدههایی که در آن موقع موضع کفر بوده، کسانی که موضع اسلامی داشتند چه کسانی هستند، بروند ببینند که چه کسانی بودند. این نیست که ما در برابر انجمنهای اسلامی موضع مخالف و عناد آمیز داشته باشیم. اما معتقد هستیم که برای اقتصاد جمهوری اسلامی در این برهه اقتصاد به عنوان جبهه جنگ مطرح است ما معتقد هستیم که کارخانجات ما باید کارشان را انجام بدهند. این نمیشود که دو نفر، سه نفر، چهار نفر علم بردارند و یک حرفهایی بزنند. ما موارد مختلفی در این مورد داریم. ما مواردی که انجمنهای اسلامی با مدیرهای ما خیلی خوب است. مواردی داریم که انجمن اسلامی با مدیرهای ما خیلی هم بد است نباید اینها را یک جور قضاوت کرد. در شهر صنعتی قزوین انجمن اسلامیاش با مدیران یکپارچه و متحد بودند، در برابر بعضی از نهادهای شهر صنعتی قزوین دعوایشان شد و کاره زد و خورد کشید. حالا اینجا مقصر کیست؟ اگر آن انجمن اسلامی است که از مدیرها حمایت کرده است، پس آیا باید اساس انجمن اسلامی بر این باشد که با مدیران ضدیت بکنند و آن انجمن اسلامی خوب است که کارشکنی در کار مدیران بکند؟ (رییس – شما سه دقیقه دیگر وقت دارید) بنده اعلام میکنم که هر وقت برادرها احساس کردند که ما از موضع اسلام با قضیه برخورد نمیکنیم، حساب ما پـاک و رسیده است. اما ما در این مورد افتخار و ادعا داریم که از موضع اسلام با قضیه برخورد میکنیم. طبیعی است که خود آیت الله منتظری هم چند روز پیش فرمودند که در مورد متخصصین خیلی فشار وارد نشود. در سازمان گسترش یک برخورد تندی بعضی وقتها با متخصصین میشد، ما را تحت فشار قرار دادند که چرا با متخصصین فقط برخورد تند میشود. بنده در اینجا اعلام میکنم که بیشترین کسانی که در وزارت صنایع آمدند و بیشترین انتخــاب ما روی مدیران، روی برادر آن سلمان حزب اللهی متعهد بوده است. هیچ آدم مسلمانی نبوده است که باشد و ما از انتخابش نکنیم و بسیاری آدمها را ما از ضوابط تخصصشان گذشتیم و برای سمتهای معاونت و بالا انتخاب کردهایم. بیایید ببینید، آنهایی را که ما در وزارتصنایع سمت معونت دادیم که چه کسانی هستند، سابقهشان چیست، اختیاراتشان چیست انتخــابشان چیست، اعتقادشان چیست، ایمانشان چیست؟ بنابراین موضع ما راجع به انجمنهای اسلامی این است که انجمنهای اسلامی همینطوری که وجه غالبشان مفید و موثر و خوب بوده و در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی فعالیت میکردند هستند، به آنها هم توجه میکنیم، مخلصشان هم هستیم اما اگر قرار باشد کسی به اسم انجمن اسلامی در تولید و مدیریت کارخانجات اخلال بکند، با او برخورد خواهیم کرد و السلام علیکم و رحمةالله. رییس - آقای موحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی - بسماللهالرحمنالرحیم. عرض میشود که سوالات بنده را ایشان پارهای از موارد را جواب ندادند. پارهای را که جواب دادند در بند، گفتند که انجمن اسلامی وزارت صنایع را منحل نکردهاند. بلی، هم منحل کردهاند هم نکردهاند. آن انجمن اسلامی که انجمن اسلامی بوده است که از موضع اسلامی و بیطریقی و قاطعـانه عمل میکرده، آن را منحل کردهاند، و یک انجمن اسلامی که در برابر خودشان باشد و از خودشــان باشد و در جهت خودشان باشد بوجود آوردهاند، و این اگر چنانچه به معنی انحــلال نیست، خیلی خوب. این یک مسأله. و اما در مورد برخورد با هیات مجری فرمان هشت مادهای امام. اینجا صورت جلسهای هست که مفصل است، فقط سئوال اولی را که از ایشان میکنند این است. افراد هیات تجدید نظر و بدوی که مورد تایید شما بودند چرا از جانب شما نامهای مبنی بر عدم صلاحیت آنان صادر شد؟ اولین سئوال است که هیات پیگیری فرمان امام از ایشان میکنند. در اینجا امضای همه هم هست و صورت جلسه مشخص هم هست. آقـای هاشمی پاسخ دادند که مسأله پیگیـری فرمان امام و بررسی شکایات آیا دو جانبه است یا یک جانبه؟ حقیقت این است که مسوولین در جمهوی اسلامی مظلوم هستند (ببینید واقعاً در برابر فرمان امام ایشان چه سئوالی میکنند؟ ایشان که در واقع ما معتقدیم دولت ما دولت مکتبی و در خط امام است، ولی آیا یک فردی که در خط امام است اینطور باید سوال بکند؟) آیا فرمان امام بالاتر از قانون است یا همراه با قانون و یا حاکمیت بر قانون دارد؟ یک هیـاتی از سوی ستاد پیگیری فرمان امام وارد وزارتخانه میشود. اولین بار است جلسهای تشکیـــل داده و سئوالی از این برادر ما میکند و این برادر ما بجای اینکه اول اگر مطالب و حقایقی و چیزهایی دارد، از خودش دفاع بکند، حقایق را بازگو بکند، در برابر اولین سوال هیات میگویدآیا فرمان امام بالاتر از قانون است یا همراه با قانون یا بر قانون حاکمیت دارد؟ من خواهش میکنم آن آقایانی که در اینجا گفتند بارک الله، احسنت اول به این مـدارک توجه بکنند، یعنی این دو بغل پروندهای که من اینجا دارم برادرهای نماینده ببینند بعـد اگر چنانچه سوالات من بیمورد بوده و بیانات آقا خیلی بیانات روشن و صریحی بوده، خیلی خوب، ما میگوییم معذرت میخواهیم اشتباه کردیم، ببخشید و آقای وزیر فرد بسیار خوب و پاک و حزب اللهی و طرفدار انجمنهای اسلامی و نیروهای حزب اللهی است. و اما در ارتباط با افرادی که ایشان کنار گذاشتهاند، کسانی مثل سید حسن خدایی، علی آقاجانی، علی محمدی، علی اکبر جعفری، فرامرز درودی، مهدی ارکان، عبدالمجید رضایی، ریاحیپور که اینها اکثرشان از طرف خود ایشان در هیات بدوی و هیـات تجدید نظر اصلا حکم گرفتهاند. منتهای مطلب چون بعدا در جهت نظریات ایشان (حالا ما نمیگوییم نظریات ایشان غلط بوده یا خلاف) چون در جهت اعمال نظریات ایشان و برآوردن خواستههای آقای وزیر نبودهاند آقای وزیر با آنها اینطور برخورد میکند. و اما مطلب دیگری که ما در این رابطه داریم این است، ببینید آقایان وزراء میگویند که انجمن اسلامی آیا طرفدار اسلام است، ما طرفدار کفر هستیم نه آقا، نه شمــا طرفدار کفر هستید، نه آنها میگویند شما طرفدار کفر هستید. این نیست. ولی خدای نکرده باید آدم بترسد از اینکه اگر خدای نکرده به قدرتی، به عنوانی رسیــد، خودآگاه یا نا خودآگاه یک مقداری آدم دچار نفسانیات بشود این ترس دارد. و الا همه میگویند اسلام و مسلمانی و این چیزها و در رابطه با روحانیت، مگر ما در این ملکت چند جور روحانیت داریم؟ روحانی که از جانب سازمان تبلیغات وارد وزارت صنایع میشود و در ارتباط با سالگرد شهادت آیت الله مطهری صحبت میکند و چون در زمانی بوده که توطیههای تودهایها کشف شده بوده، به تودهایها میتازد، هم خود روحانی مغضوب واقع میشود و هم کسی که از این روحانی پذیرایی میکند، بعدا او را کنار میگذارند و از وزارتخانه اخراجش میکنند و بعد روحانی مثل آقای خلخالی یک روحانی سیدی است بنام آقـای خلخالی در آنجا دوسال و نیم امام جماعت بوده و برای مردم، برای بچههای وزارتخـانه تبلیغ میکرده است. ایشان بدون اینکه یک ریال دریافت بکند یا حقوقی بگیرد، دستور میدهند که عذر ایشان را بخواهند که دیگر وزارتخانه نیاید و بعد روحانی دیگری که چون بالاخره در جهتی بوده که انجمن اسلامی یا از طرف انجمن اسلامی نبوده، خود ایشان دعوت کرده یا افرادی که ایشان گذاشتهاند آنها دعـوت کردهاند (حالا آن روحانی را نام نمیبریم) آن آقای روحانی را هم تایید میکنند و هم برای ماه رمضان ده هزار تومان به او پول میدهند و بعد هم به اصـلاح یک هزینههایی که بیست و پنج هزار و هفتصد و خردهای برای مداح و منبری و چیزهای دیگر که در این صورت آمده است. ما میخواهیم بگوییم که مسأله این است.آیا اسلام، روحانیت، تبلیغات، معارف اسلامی، فرهنگ اسلام، چیزهایی فقط خوب و صحیــح است که مورد تایید ما و در جهت ما باشد؟ یعنی آیا من مطرح هستم، یا اسلام مطرح است؟ یا مصـــالح اسلام مطرح است؟ آیا باید روحانیت و سـاز مان تبلیغات و انجمنهای اسلامی همه بیایند نوکر حلقه بگوش یک مسوول باشند. خـــوب آن دیگر نمیتواند اصلا انجمن اسلامی باشد، باید روی موازین اسلامی عمل بکند ببیند اگر واقعا حق به جانب مسوول است ضمن اینـکه وزیر و مسوولین را مطابق قانون تایید میکند حمایت میکند، اگر انتقادی هم دارد بکند، اگر انتقاد نکند که فایده ندارد. این است که مسأله ما این است و در این رابطه آن قدر مدرک وجود دارد که خـود ایشان احکامی را صادر کرده است، افرادی را که کنار گذاشته است، میفرمایند قانون بازسازی، آقا شما در برابر قانون بازسازی میگویید مگر من مسوول نیستم باید پاسخگو باشم، پس تمام آرایی که آنها صادر میکنند من باید تایید کنم. نه آقا در قانون بازسازی نگفتهاند وزیر رای صادر کننده استو باید رایی را تایید کند یا تایید نکند. رای او مهم نیست. مطابق قانون بازسازی وزیر مجری احکامی است که از سوی هیاتهایی که بطور قانونی تشکیل شده، آن احکام را باید اجرا بکند. ایشان بطور صــریح و روشن میبینم در اینجا این تخلفاتی را که کردهاند پارهای را خودشان دارند اعتراف میکنند (رییس - وقتان تمام است) خوب، تخلف یعنی چه؟ بعد هم با کمال صراحت میفرمایند که من اصلا در این زمینه خطا هم نکردهام، اگر خیلی جاهای دیگر خطا کردهام، اینجا اصلا خطا نکردهام. رییس - بسیار خوب، دو دقیقه دیگر وقت هست اگر آقای هاشمی مطلبی دارند. میتوانید بفرمایید. هاشمی (وزیر صنایع) - عرض کنم بعضی از مسایل هست که واقـعاً من صلاح نمیدانم که در اینجا مطرح کنم. از جمله آنکه فرمودند در طول خدمات آن برادرمان در وزارت صنایع وجهی دریافت نشده یا مسایلی که از نزدیک باید رسیدگی کرد یا آن ده هزار تومانی که میفرمایند بنده به آن روحانی دادهام من فکر میکنم که بعضی از مسایل را اگر اینجا پرده برداری نکنیم بهتر است و به همین خاطر مسایلی را که دارم نمیگویم. اگر اجازه بدهید در کمیسیون عرض میکنم. زوارهای - این که بدتر شد الان مردم هزار جور فکر میکنند که چه شده است. موحدی ساوجی – سئوال به کمیسیون ارجاع شود. رییس - الان وقت بیش از این نیست. پس سئوال به کمیسیون میرود. سئوال بعدیمان از آقای وزیر نفت است و چیزی از وقت جلسه نمانده است، ظهر است. آقای تاجگردون سئوال دارند که برای بعد میگذاریم. آقای وزیر نفت هم تشریف آوردهاند معذرت میخواهیم که وقت به ایشان نرسید. من قبلا میهمانان را بگویم که امروز جمعی از برادران بسیج امیر کلای شهرستان بابل تشریف آوردهاند و گروهی از پرسنل پادگان مهرآباد جنوبی همراه بخش عقیدتی سیاسی آمدهاند که مبلغ قابل توجهی هم برای خرج جبهههای جنگ با خودشان آوردهاند. ما از حضور این برادرانمان چه بسیجیها و چه نظــامیها و سیاسی، عقیدتیها تشکر میکنیم که در مجلس به دیدن نمایندگان تشریف آوردهاند و امیدواریم که با حمایت و پشتکار اینها رزمندگان ما انشاءالله بزودی جنگ را بخوبی خاتمه بدهند. لایحهای داریم که اعلام میکنیم. 9 - اعلام وصول لایحه بسیج سازندگی از طرف دولت منشی - لایحه راجع به بسیج سازندگی از طرف هیات دولت رسیده است که اعلام وصول میشود. رییس - اسامی غایبین خوانده شود. منشی - بسماللهالرحمنالرحیم. جلسه امروز سهشنبه مورخ 10/8/62 غایبین غیر موجه عبارتند از آقایان: اعظمی از خرم آباد، آقا محمدی از همدان، عالیپور از ایلام، کیان ارثی از فریدن، قدرت نجفی از قمشه، باقر هاشمی از فلاورجان و خانم بهروزی از تهران. تاخیرهای غیر موجه عبارتند از آقایان: صباغیان و معین فر هر کدام 18 دقیقه، آقای هاشمیان 23 دقیقه، آقای ابراهیم یزدی 25 دقیقه، خانم طالقانی 55 دقیقه و آقای دکتر شیبانی 55 دقیقه. 10 - پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه هفته آینده رییس – جلسه بعدمان روز پنجشنبه ساعت 8 صبح است دستور جلسه اگر به ترتیب میرسیدیم، اواخر جلسه به اساسنامه بنیاد شهید میرسید. چون پیشنهاد پانزده نفر بود که از دستور پس فردا خارج بشود و در هفته بعد باشد، آنطور که بتوانیم رای بگیریم جلسه نیست. بطور طبیعی هم نمیرسیم. یعنی آقایان خودشان را مهیا کنند برای دو، سه لایحهای که بعد از اساسنامه است، اساسنامه در هفته بعد مطرح میشود. جلسه ختم است. (جلسه در ساعت12 پایان یافت) رییس مجلس شورای اسلامی - اکبرهاشمی رفسنجانی