جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه420 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه420 )

  • یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۶۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی. صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه بیست وچهارم بهمن ماه 1361. فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان میرجعفری ، دکتر کیائی ، خلخالی و جسیم سعادتی. 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان امور اجرائی بوسیله آقای رئیس. 4- اعلام وصول طرح اصلاح آئین نامه داخلی. 5- تصویب قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان. 6- تصویب قانون اصلاح لایحه قانونی انتخاب سه نفر از قضات کشور برای عضویت در شورایعالی قضائی. 7- تصویب کلیات لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان‌ری. 8- تصویب کلیات طرح اصلاح تفسیر مجلس شورای اسلامی در مورد ماده 3 قانون خدمت پنج ساله پزشکان. 9- تصویب کلیات طرح الحاق یک تبصره به ماده 7 لایحه قانونی خدمت نیروی انسانی مصوب شورای انقلاب. 10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. با حضور 181 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه قرائت شود. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. دستور جلسه چهارصد و بیستم روز یکشنبه 24 بهمن ماه 1361 هجری شمسی مطابق با 29 ربیع الثانی 1403 هجری قمری. 1- لایحه اصلاح لایحه قانونی انتخاب سه نفر از قضات کشور برای عضویت در شورای عالی قضائی. 2- گزارش شور دوم کمیسیونهای امور اقتصادی و دارائی و کار و امور اداری واستخدامی درخصوص لایحه راجع به دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام. 3- گزارش شور اول کمیسیون مسکن وشهرسازی و راه وترابری در خصوص لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان ری. 4- گزارش شور اول کمیسیون امور بهداری وبهزیستی در خصوص طرح اصلاح تفسیر مجلس در مورد ماده 3 قانون خدمت پنج ساله پزشکان. 5- گزارش کمیسیون امور بهداری و بهزیستی مبنی بر رد طرح الحاق یک تبصره به ماده 7 لایحه قانونی خدمت نیروی انسانی مصوب شورای انقلاب. 6- گزارش شور دوم کمیسیون مشترک شوراها و امور داخلی و برنامه و بودجه درخصوص لایحه راجع به اجازه تنظیم و تصویب بودجه سالانه بعضی از شهرداریهای مناطق جنگی بدون رعایت حد نصاب مقرر در ماده 68 قانون شهرداریها. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. قل اطیعواالله و اطعیواالرسول فان تولوا فانما علیه ماحمل و علیکم ما حملتم وان تطیعوه تهتدوا و ما علی الرسول الاالبلاغ المبین. و عدالله الذین آمنوا منکم و عملواالصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبد لنهم من بعد خوفهم امناً یعبدوننی لایشکرون بی شیئاً و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون. و اقیمواالصلوه واتواالزکوه واطیعوا الرسول لعلکم ترحمون. (صدق الله العلی العظیم. حضار صلوات فرستادند). «از آیه 52 الی آیه 56 سوره النور». 2- بیانات قبل از دستور آقایان میرحعفری ، دکتر کیائی ، خلخالی و جسیم سعادتی. رئیس- سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی- آقای میرجعفری نماینده اراک، آقای دکتر کیائی نماینده تویسرکان ، آقای جسیم سعادتی نماینده مهاباد. میرجعفری- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین . در آستانه پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی تبریک خود را به پیشگاه مقدس امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و نائب گرامی اش رهبر کبیر انقلاب و خانواده های محترم شهدای انقلاب و جنگ تحمیی و امت شهیدپرور ایران تقدیم میدارم و درود فراوان نثار رهبری که از پرتو انوار قدسیه خود تمام ظلمتها را از سر راه مردم بینا و بصیر زائل گردانید که راه خود را از چاههای کنده شده به دست دشمن و استکبار جهانی باز شناختند و به استقلال کشور عزیز پرداختند و درود به روان پاک شهدائی که با ایثار خون خود ودفاع از میهن عزیز و اسلام و قرآن خود مفسر «انی اعلم مالاتعلمون» شدند و درود بر رزمندگانی که طلسمهای بسته به دست دشمن را یکی پس از دیگری شکسته ودشمن زبون را بیش از پیش به سرگیجه و حیرت دچار کردند و حفاظها و سنگرهای غیر قابل تصور را به هیچ گرفته ومردانه از آنها عبور کردند و به جمله‌ای که از امام صادق علیه السلام در باره یاران امام بیان شده که «له اصحاب کالزیر الحدید ولایخافون الحرب» تحقق بخشیدند و بطل قادسیه را چنان دچار وحشت کردند که همانند حشرت‌الارض که رد لانه های خاکریز شده ، خود را مخفی نموده و یا از سیمهای خاردار و سایر موانع دیگر برای خود فقسی ساخته که تا چند صباحی دیگر به جنایات خود ادامه دهد و عربده‌های روزگاران اول جنگ را فراموش کرده و خود را برای هر ذلتی آماده نموده ولو نوکری صهیونیسم باشد و درود بر مردمی که همانند طوفانی خروشان و سیلی بنیان کن رهسپار جبهه های نبرد شده و عرصه را چنان بر دشمن تنگ کرده که برای فراهم کردن یک فرد نیروی رزمی باید از ناآگاهان مصر و اردن و سودان و حجاز با پرداختهای دلار که آنهم از مال خود آن بیچارگان است استفاده کند واین همه حماسه ها و ایثارگریها و شهادتها و فداکاریها برای آنست که کشوری اسلامی، علمی و اخلاقی ، مستقل و نمونه در جهان مادی گرائی و شهوت پرستی امروز بوجود آید تا توجه دنیای کنونی را به سمت خود جلب کرده و حقیقت اسلام را عملا به دنیا بهمانند ، از اینرو مسؤولیتی بس گران بر دوش تمام اقشار ملت بار شده است: 1- دانشمندان و علماء تقاضا میشود از خطبای گرامی و مبلغان و علمای شهرستانها و بخشها و روستاها هر چه بیشتر در تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام و صبر و تحمل در مقابل مشکلات، مردم را راهنمایی کنند و این خود خدمت بزرگی به اسلام عزیز و به قرآن کریم است واگر دانشمندی نظریه و یا فتوائی را دادند و مورد پذیرش دانایان حقیقت و آگاهان طریقت نشد مریدان و پیروان خود را نکوهش نکنند، بلکه قلم خود را ، که اینان به اتکاء آن . 2- قضات محترم، تقاضا میشود از قاضیان محترم که هر چه زودتر به پرونده های زندانیان رسیدگی کرده و آنها را زا بلاتکلیفی نجات دهندو اگر نزاعی در نزد قاضی مطرح شد به همان وظیفه قضاوت خود عمل کند با همان شروط قضاوت و متعرض فروعات مورد دعوا نگردد او را چکار کرد که باغ مورد دعوا در سال، یک میلیون تومان اجاره اش میشود یا بیشتر با کمتر که مردم خیال نکنند که باغی درآمدش کلان باشد چه خواهد شد. خدا کند ملت ایران چنان به خودکفائی و مهارت برسند که روستائی بتواند از یک هکتار زمین میلیونها برداشت کند و به اقتضاء کشور کمک نماید که دیگر یک میلیون تومان اجاره برای یک باغ جرم نباشد. 3- دولت محترم جمهوری اسلامی که بحمدالله روز به روز در پیشرفت کارهای اجرائی کشور قدمهای مثبت تری برمیدارد یکی از وظایف مهمش هر چه زودتر رسیدگی به تقسیمات کشوری است که از اثر نفوذ مالکین سابق، روستائیان دچار زحمتهای زیادی شده اند. مثلا اگر مالکی در اراک بوده وده او در کنار بروجرد با اعمال نفوذ آن ده را تابع اراک قرار داده و از راک به تفرش و ازهمدان به اراک و غیره ذلک و امروز رنجش به دوش همان روستائی است که آنجا زندگی میکند که برای انجام یک کار جزئی باید از داخل شهری بگذرد و به شهر دیگر برود تا کار اداریش درست شود. روستائی از پشت بروجرد باید وارد شهر بروجرد شود و بیاید اراک یا شازند اراک و آنجا کار خود را انجام دهد و برگردد. از کنار اراک باید برود تفرش، از کنار همدان بیاید اراک یا از اراک عبور کند برود شازند برای یک شناسنامه یا یک امضای جزئی. 4- تقاضا از دادستانهای محترم که متوجه زندانیان خود باشند چه بسا یکنفر زندانی که خانواده و همسر و فرزندانش در یک شهر زندگی میکنند و خودش در یک شهر دیگر که اینها برای ملاقات در هر ماه یک مرتبه بیش از هزار تومان باید هزینه کنند و ملاقات نمایند. باید از اراک به شیراز برای ملاقات زندانی خود برود یا بیاید تهران، علاوه بر هزینه این راههای ترافیک و این سرماهای شدید و جاده های ناهموار خطرات بسیاری هم در پی دارد. و اگر امکان دارد آنها را به شهرهای خودشان در کنار خانواده هایشان در زندان نگهدارند وتقاضای دیگر اینکه برای ملاقات زندانیان و خانواده هایشان یکجای مخصوص ومحرمانه ای تشکیل دهند که ملاقات کاملتر حاصل گردد. 5- ستاد توزیع، سهمیه برنج و روغن روستائی را زیادتر کند که این هم خود یک عامل جذب به روستا میباشد و مواد سوختی به اکثر روستا در این هوای سرد کم میرسد یا نمیرسد سرمای اراک در حدود 23 الی 28 درجه و اخیراً 16 درجه زیر صفر بوده و مواد سوختی را باید روی سهمیه‌بندی کشوری در اینمورد حساب نکنند و باید ضرورت سرما را واین یخبندان عجیب را مسؤولین محترم بیشتر توجه کنند. در منطقه اراک شهرک هایی ساخته شده (در منطقه شرا) که درآنجا شهرکها ساخته شده یا نیمه ساز است و وسایل برق را درآنجا برده اند و از برق خبری نیست به آنها در حد امکان رسیدگی شود. 6- تمام امکانات دولتی از آن ملت است و همه باید عادلانه از آنها استفاده کنند، از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی که استان مرکزی اراک که در هر ماهی بیش از هزار نیرو از سپاه و بسیج اعزام به جبهه ها میشوند و شهدای فراوانی هم تقدیم اسلام کرده اند و کمکهای پشت جبهه اش هم از هیچ جا کم نبوده که اصلا از اینها در صدا و سیما خبری نیست و به یک رادیو استان هم که راضی شده بودند آنرا هم بردند که میتوانستند خبر استان را بگوش مردم خود برسانند و برای تشییع جنائز شهدای خود ناچارند با بلندگو در شهر و روستا اعلام کنند والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. منشی- آقای دکتر کیائی نماینده تویسرکان . دکتر کیائی- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین . با سلام به امام عزیز امت همیشه در صحنه و رزمندگان پیروزمند. 22 بهمن هر سال یادآور یومی است که در ایام نمیگنجد و در این میقات رهبر کبیر انقلاب در پرتو اسلام و یا پشتوانه مردم در میعادگاه ایران دست به حرکتی زد که باعث شد انقلابی بدیع در صحنه حیات جامعه و جهان انسانی بوجود آورد. معیاری نو در توان و آرمان و اندیشه و عمل و راز ونیاز والای انسانیت رقم بزند. بیم و خوب بر اندام جباران و قانون شکنان خون‌آشام و صاحبان زور و زر و تزویر بیندازد و تحلیل گران حرفه ای غرب و جامعه شناسان شرق را در وادی حیرت و سرگردانی بیفکند به گونه ای که دیگر خود نقاش تاریخ نباشد بلکه منقوش انقلاب اسلامی گردند. 22 بهمن سال 57 سال تبلور شهادتهای پاک و ایثارهای ناب و مجاهدتهای بی‌ریای مردم پاکباخته ای بود که سالهای سال برزیرگان دشت خون بودند و چهره های سوخته شان و بردستهای پینه بسته شان بوسه پیامبر بر تارک تاریخ از ستم دژکاکها به جان آمده بودند، بندها را رستند و ستمکاران را آواره نمودند . /22 بهمن 57 سال وزش نسیم آزادی ، قیام اصحاب میمنه و تاختن بر گروه مشئمه و نجات گروه متربون و سرنگونی تخت ظلم و برپائی عدل و واگذاری آن به دست السابقون. و اکنون در پنجمین سالگرد طلوع فجر سپیده امید بعد از پایان لیالی عشر و طلوع نور و آزادی در پیروزمند عملیات یعنی فجر هستیم. عاد، صاحب شهر ارم در به در شد و ثمود که بر صخره های شرق و در زیربنای فرهنگ غرب همراه با گنج سعودی کاخ خود را بنا کرده بود در حال ویران شدن است واین عبرتی است برای صاحبان بصیرت صدام که زمانی طاغی شده بود و بیش از 56 هزار کیلومتر مربع از خاک ما را اشغال کرده بود اکنون مجبور به فرار شده و این بعد از جنگ جهانی دوم شاید بزرگترین جنگ کلاسیک است که ملت ما مردانه استقامت کرده و سرانجام دشمن را به تنهایی شکست داده است و باز میبینیم که فرعون ذی الاوتاد در مصر مشغول تغییراتی عوامفریبانه به گونه شاهانه شده است و با قانونی که به مجلس برده خواهان تغییر مبدأ تاریخ از میلادی به هجری گردیده است و اینها نمایانگر صدور انقلاب اسلامی و از هم پاشیده شدن میخهای حکومت تحمیلی به مردم نجیب مصر است و در این هنگامه انقلاب ما را رسالتی سخت بر دوش. باید دامن همت را به کمر زد و آنچنان ایرانی ساخت که جذبه اسلامی آن دنیا را به خود وا دارد و قبله‌گاه شیفتگان حقیقت گردد. در این زمینه باید دگرگونیهای بنیادی و عمیق در سیستم اقتصادی و فرهنگی ایجاد گردد که بطور مختصر به سه مسأله اشاره میشود. بی شک تا زمانی که یتیم اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در جامعه ما تکریم نگردد مسکینهای جامعه در اقصی نقاط مملکت تعزیر نگردندو آنهایی که «تحبون المال حباجماً» در حقشان صادق شده و به احتکار و گرانفروشی میپردازند و به تعبیر سرورمان جناب آقای هاشمی و به تأیید امام عزیزمان تروریست اقتصادی هستند تهدید و تنبیه نگردند عدالت اسلامی در جامعه تحقق پیدا نخواهد کرد و در اجرای این اصل سهم دولت میبایست هر چه زودتر ضوابط پیاده کردن اصل 49 قانون اساسی را تهیه و آنرا به مرحله اجرا درآورد تا مجلس را در اضطرار طرحهای اضطراری قرار ندهد تا بدانند که در اسلام هرگز خان بوجود نمیآید که خان گزیده هایی به دنبال داشته باشد. و با توجه به عنایتی که دولت محترم در زمینه توزیع کالا داشت و همه آنها را با یک اقدام انقلابی در اختیار وزارت بازرگانی قرار داده و به این وسیله از تضادهای درونی جلوگیری نموده لازمست نهایت عدالت در توزیع صورت بگیرد ودیگر این مسائل تکرار نشوند که بگویند در دیماه سال 61 سهمیه آهن تهران 38 هزار و پانصد تن و خراسان سه هزار تن و نتیجه آن هجوم حاشیه نشینان کویر به تهران است و به قول استاد شهید آیت‌الله مطهری «سرمایه داری جدید یک پدیده جداگانه و مستقل و بی سابقه ای است که جداگانه باید در باره آن اجتهاد کرد» و شاید در این مقطع قابل بررسی باشد که وزارتی بنام تجارت خارجی مبتنی بر اصل 44 قانون اساسی ایجادگردد و تجارت خارجی در دست دولتی متعهد و کتبی باشد. و نباید از نظر دور داشت که اگر تجارت خارجی کنترل نگردد ممکن است خدای ناکرده اقتصاد تبیین کنندده سیاست ما در درازمدت گردد. مسأله دیگر، مسأله فرهنگ انقلاب است که به قول اماممان هر چه در باره فرهنگ گفته شود کم گفته شده است. متأسفانه اکنون که سه سال از انقلاب فرهنگی میگذرد عملکرد ستاد انقلاب فرهنگی همپای انقلاب نیست و نه تنها پیشناز نیست بلکه میتوان گفت که همپای امام امت نیز نبوده است و در این مهم میبایست به جهاد دانشگاهی بهای بیشتری داد و در انتخاب استاد سختیگری و در تربیت مدرس سخت کوش بود وگرنه انحراف در دانشگاه یعنی انحراف در انقلاب و میبایست از متفکرین و متخصصین متعهد در حوزه و دانشگاه و در زوایای اجتماع یاری بیشتری طلبید وزارت علوم در رابطه با اجرائیات اگر نگوییم تعلل میورزد حداقل دلیل باز نشدن دانشگاه را برای مردم توضیح نمیدهند . کمتر مصاحبه میکنند و کمتر با مردم مشکلات را درمیان میگذارند با اینکه سه ماه از تصویب پذیرش دانشجوی پزشکی میگذرد ولی معلوم نیست چرا تا بحال اسامی قبول شدگان اعلام نشده است؟ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- متشکر، آقای خلخالی سه دقیقه از وقت ایشان را دارند. خلخالی- بسم الله الرحمن الرحیم. با درود فراوان به روان رزمندگان اسلام و امام بزرگوارمان و امت شهید پرور. شما امروزه در تمام رسانه های گروهی و جرائد جهان حرکت ددمنشانه دولت فرانسه را ملاحظه میکنید. آقای میتران که طرفداری از سوسیالیسم میکند و از کارگران حمایت میکند دست خودش را بالا زده میخواهد جنایات بیشماری را که گذشتگان آنها در حق ملتهای مستضعف جهان انجام داده‌اند تجدید کند. جنایات دژخیمان و حکومتهای ضد ملی و ضد دینی و ضد فرهنگی ملتها که در فرانسه بوده است همیشه دمار از روزگار بیچارگان و بینوایان مخصوصاً مردم خاور میانه، آفریقای سیاه، آمریکای لاتین و جاهای دیگر کشیده است. کشت و کشتاری که فرانسویان در آنام که حالا ویتنامه میگویند ، در کامبوج ، در نیجر و نیجریه و مالی و جاهای دیگر بقدری زیاد بوده که تاریخ جهان را پر از ظلم و جنایت نموده است. حالا هم دولت میتران برای ترمیم کسر بودجه اش و برای سر و سامان دادن به مسأله تورم و رفع بیکاری ، کارخانه ها و زرادخانه های اسلحه سازی مدرن خودش را بکار انداخته ودر حدود 2 هزار میلیون دلار از بودجه فرانسه را با آن موشکهای پیشرفته و هواپیماهای آخرین سیستم در اختیار دولت عراق میگذارد که به این وسیله میخواهند ملتهای مسلمان در خاور میانه را به نابودی بکشانند. قبلا هم همین وضع بوده است. فرهنگ ما، مدنیت ما، اسلامیت ما ، بشریت ما که از بین رفته بود در اثر هجوم طرفداران فرهنگ غرب مخصوصاً فرانسه و پاریس بوده است . از یکطرف کانون تروریستها است پایتخت فرانسه (پاریس) رجوی، بنی صدر، شاپوربختیار ، امینی را در محل امن جا میدهد و از یکطرف دیگر اسلحه و مهمات پیشرفته به عراق میفرستد. آنهاچه منفعتی در عراق دارند؟ از جان ملت عراق و ملت ایران چه میخواهند ؟ آنها چه میخواهند و چه طلبی از ما دارند؟ غیر از اینکه میخواهند فرهنگ ما و اسلامیت ما را در منطقه به خاموشی بکشند؟ ملت مبارز ایران به رهبری امام و رزمندگان ما در روزهای آینده نشان خواهند داد که اسلحه پیشرفته فرانسه هیج کمکی به صدام و عفلقیان نخواهد کرد و امیدواریم که انشاءالله هر چه زودتر بساط خودکامگی که به پشتیبانی فرانسه امروزه در عراق جریان دارد هرچه زودتر برچیده بشود تا ملت ایران و ملت عراق در کنار همدیگر در آسایش و رفاه زندگی کنند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- سخنران بعدی آقای سعادتی بفرمایید. جسیم سعادتی – بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدالله رب العالمین والصلوه و السلام علی خیر خلقه محمد و آله محمد و صحبه اجمعین. کلام حضرت علی علیه السلام که به مالک اشتر نوشته است صفحه 84 نهج‌البلاغه جزء ثالث «و أشعر قلبک الرحمه للرعیته والمحبه لهم و اللطف بهم ، ولاتکونن علیهم سبعاً ضاریاً نغتنم اکلهم . فانهم صنفان : اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق ، یفرط منهم الزلل ، و تعرض لهم العلل، و یوتی علی ایدیهم فی العمد و الخطاء قاعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب ان یعطیک الله من عفوه و صفحه ، فالک فوقهم.و والی الامر علیک فوفک والله فوق من ولاک و قد استکفاک أمرهم و ایتلاک بهم. » و مهربانی و خوش رفتاری و نیکوئی با رعیت در دل خود جای ده و مبادا نسبت به ایشان چون جانوری درنده بوده که آنان دو دسته اند، یا با تو برادر دینی اند یا در آفرینش مانند تو هستند که از پیش گرفتار لغزش بوده و سبب های بدکاری به آنها رو آورده عمداً وسهواً در دسترسشان قرارمیگیرد. پس چون جز پیغمبر وامام که معصوم هستند کسی نیست که از خطا و نادرستی ایمن باشد ، اگر پیشامدی آنها را عمداً و سهواً و بدکاری روا داشت نباید به ایشان بخشش روا نداشت بلکه با بخشش و گذشت خود آنان را عفو کن. همانطوری که دولت داری خدا با بخشش و گذشتش تور را بیامرزد . زیرا تو بر آنها برتری و کسی که تور را به حکمرانی فرستاده واز تو برتر است و خدا برتر است از کسی که این حکومت را به تو سپرده و خواسته است کارشانرا انجام دهی و آنانرا سبب آزمایش تو قرار داده، هر گونه با آنها رفتار نمائی با تو معامله خواهد نمود. کلام حضرت علی علیه السلام صفحه 84 جزء رابع: «لاتظنن بکلمه خرجت من احد سوء و انت تجدلها فی الخثر محتملاً» ظن بد میبرید به کلامی که از زبان احدی خارج شود با وجود این که احتمال خیر و نیکوئی داشته باشد. این جمله جواب معترضینی است که بدون فهم و ادراک و شعور ، شروع به اعتراض جمله ثالث است که متکلم مقصودی داشته باشد و مستمع کلامش را بر خلاف مقصودش حمل نماید. بسم الله الرحمن الرحیم و ان جنحواللسلم فاجنح لها و توکل علی الله ولا تدفعن صنحاً دعاک الیه عدوک والله فیه رضی – فان فی الصلح دعه لجنودک و راحه من همومک و امناً لبلادک» (کلام حضرت علی علیه السلام که به مالک اشتر نوشته صفحه 105 جزء ثالث. ) دشمن شما اگر ادعای صلح نمود دفعش مکن چون در صلح استراحت لشکر و راحت از هم و غم و امن مملکت موجود است. من در هفته قبل در مهاباد بودم خبر دادند که در ده سبزی درگیری شده و در روز بعد باز خبر دادند که ضد اصول و قوانین اسلام 18 نفر اشخاص بی دفاع و پیر و فلک زده در قریه قره گول حوزه مهاباد و 11 نفردر قریه کلب رضاخان بطور فجیح کشته اند (یارمحمدی: پسر ایشان جزو کومله است که دارد این حرفها را میزند) جناب هاشمی ! «و لیسهذا اول قاروره کسرت فی الاسلام» چون در قریه دیگر این فجایع باز رخ داده بعد از درگیری آمده اند اشخاص بی دفاع کشته اند. در قریه قلاتان ، قارنی،‌ اندرقاش، تپه رش ، قم قلعه ، دارلک ، حسین مامه، سر او و رحیم خان و غیره و غیره. ملاحظه بفرمائید بعد از کفر قتل است. «و من یقتل مومناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها» این کلام خدا است ، خدا قهار وجبار است جواب خدا با این همه فجایع چیست؟ تقاضا دارم که انشاءالله دولت سد الباب میفرماید که من بعد امثال این فجایع رخ ندهد و مسببین را به مجازات حقیقی خودشان برسانند. (همهمه نمایندگان). 000 بالاخره متوسل میشوم به دوازده امام برای رفع حوادث از امام و مدت چندین سال است برادران تشیع این جواهرها از برادران تسنن غصب کرده اند و من این جواهرهای مغصوبه برای کلیه فرق اسلامیه که 73 فرقه اند و 22 فرقه آن شیعه اند و در آخر کتاب شرح مواقف به تفصیل اسامی همه آنها ذکر گردیده اثبات مینمایم و به همه تحویل میدهم که همه ذیحق و سهیم باشند و باز مرکز نباید در رادیوها انتشار نماید. امام هفتم شیعیان. باید بطور حتمی بگوید امام کلیه مسلمانان جهان چون این تبعیض بنظر من کاملا به هفته وحدت ووحدت اسلامی مضر است و من در بیان فضایل و منافب امام چهارم کلیه مسلمانان جهان حضرت زین العابدین دو ماه قبل تقریباً 20 صفحه نوشته ام و تسلیم به قدسی پور رئیس مرکز بزرگ اسلامی مهاباد نموده ام و به او تذکر دادم اگر این فضائل و مناقب را به چاپ برسانید و دربین علماء اعلام برادران تشیع منتشر گردد آنوقت من حاضر میشوم در بیان فضایل و مناقب باقی ائمه اطهار برای هر یک مستقلا فضایل و مناقب مختصه ایشان تحریر و تألیف نمایم تا که انشاءالله این بیانات باعث وحدت کامل در بین این دو فرقه اسلامیه گردد و اخوت صحیح و سالم بی خدشه برقرار شود. (رئیس: وقتتان تمام است ). خداوندا به ذات بی مثالت موجد اشیاء به قول کن درآوردی سماء وارض و بحروبر خداوندا به خیر خلق طراً حضرت خاتم به زهرا و امیر المومنینت حضرت حیدر به آن سبطی محمد حضرت حسن هم حسین به نجل او که زین العابدین است نام آن سرور به ذات باقر و حضرت جعفرموسی کاظم رضاجواد و عسکری حسن حجه من الاطهر به فریاد امام ما خمینی عالم و عادل برس محفوظ فرما از مصائب کهتر ومهتر اگر با جمله اندک نیایش کردم و گفتم امیدم هست گر گردد قبول قلب آن رهبر. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولان امور اجرائی بوسیله آقای رئیس رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم . تذکرات نمایندگان محترم به مسؤولان محترم اجرائی کشور: آقای جابری نماینده بناب و ملکان به مسؤولان هلال احمر جمهوری اسلامی در مورد تأسیس دفتر هلال احمر در ملکان تذکر داده اند. آقای سید حسن موسوی تبریزی نماینده هشترود به وزارت نیرو در مورد آب آشامیدنی و شبکه آبرسانی هشترود و قروه آغاچ تذکر داده اند. آقای بهرامی نماینده اورامانات به وزارت کشاورزی در مورد تأمین ماشین آلات کشاورزی بخشهای روانسر، جوانرود، ثلاث وبه شهربانی کل کشور در مورد تأسیس ساختمان شهربانی پاوه و رسیدگی به وضع پرسنل فداکار تذکر داده اند. خانم طالقانی نماینده تهران به وزارت کار در مورد رسیدگی به وضع هنرکده ها و کارفرمایان تعمیرگاهها و زنان شاغل در مؤسسه امکان و کارخانجات خوشاب خراسان تذکر داده اند. آقای آقارحیمی نماینده شهر بابک و مس سرچشمه به وزارتخانه های آموزش و پرورش و بهداری در مورد توجه به به تذکرات و دادن پاسخ لازم به نمایندگان . آقای موسوی ننه کران به وزارت نفت د رمورد تأمین سوخت مورد نیاز اردبیل و حومه. آقای همتی نماینده مشکین شهر به وزارت نیرو در مورد تسریع در ارسال مواد سوختی به خصوص گازوئیل به وزارت بازرگانی در مورد آهن مورد نیاز، به وزارت کشاورزی در مورد علوفه دامی و به صدا و سیما در مورد تصویر سیمای منطقه . آقای صلواتی نماینده اصفهان به وزارت بهداری در مورد تعیین دکتر داروساز برای داروخانه های بدون دکتر. آقای الویری نماینده فیروزکوه و دماوند به صدا و سیما در مورد تعمیر آنتن تلویریون فیروزکوه. آقای آقامحمدی نماینده همدان تشکر دارند از مردم در خصوص بزرگداشت دهه فجر با اجرای برنامه های متنوع و راه پیمایی های عظیم. 4- اعلام وصول طرح اصلاح آئین نامه داخلی. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. یک طرح تقریباً با حدود 17 امضاء برای اصلاح آئین نامه داخلی داده شده که اعلام وصول میشود. 5- تصویب قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش شور دوم کمیسیونهای اقتصاد ودارائی و اداری و استخدامی در مورد لایحه راجع به دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدامی. رئیس- مخبر کمیسیون اقتصاد ودارائی بفرمایید (یکی از نمایندگان : در جلسه حضور ندارند) نایب رئیس کمیسیون تشریف بیاورند. آقایان مخبران کمیسیون اگر گاهی مسافرت میروند یا در روزی که لایحه مطرح میشود ، نیستند توجه داشته باشند اینکه جلسه قبل هم مطرح شده بود و معلوم بود که امروز مطرح میشود باید مسؤول توضیح را معین کنند. آقای فؤاد کریمی نایب رئیس کمیسیون تشریف بیاورند. فؤاد کریمی (نایب رئیس کمیسیون اقتصاد ودارائی)- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش از کمیسیون امور اقتصادی و دارائی به مجلس شورای اسلامی . کمیسیون اقتصادی و دارائی در جلسه مورخ 24/8/61 لایحه راجع به دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام را که بشماره 1007 چاپ گردیده بود مورد رسیدگی قرار داد و با اصلاحاتی تصویب نمود. اینک گزارش آن جهت شور دوم به مجلس شورای اسلامی تقدیم میگردد. لایحه راجع به دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام. ماده واحده- بمنظور تأمین هزینه های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی در وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی مشمول قانون استخدام کشوری. به دولت اجازه داده میشود از داوطلبان شرکت در امتحانات و مسابقات دوره های تربیتی و یا ورود به آموزشگاهها و دانشکده‌های اختصاصی وزارتخانه ها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشوری که تعهد استخدامی مینمایند مبلغی که از یکهزار ریال تجاوز نخواهد کرد به عنوان حق ثبت نام دریافت و وجوه حاصله به حساب درآمدهای عمومی دولت منظور گردد. هزینه های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی از بودجه وزارتخانه و مؤسسات دولتی موضوع این قانون تأمین خواهد شد. آئین نامه اجرائی این قانون از طرف سازمان امور اداری واستخدامی کشور تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. تبصره – از تاریخ تصویب این قانون، قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی مصوب 28/12/50 به استثناء وجوه دریافتی بابت تغییر گروه استخدامی لغو میگردد. موضوع این تبصره را اگر برادران ، توجه بفرمایند در صفحه 3 در یک کادر این ماده واحده و تبصره را ما آنجا آوردیم که قانون این بوده است که : ماده واحده – به دولت اجازه داده میشود از داوطلبان شرکت در مسابقات و امتحانات استخدام رسمی و تغییر گروه استخدامی یا دوره های تربیتی و یا ورود به آموزشگاهها و دانشکده های اختصاصی وزارتخانه ها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشوری که تعهد استخدامی آنان مبلغی که از 500 ریال تجاوز نخواهد کرد به عنوان حق ثبت نام دریافت و وجوه حاصله را در حساب مخصوص که ازطرف خزانه به این منظور در بانک مرکزی افتتاح خواهد شد نگهداری کنند. این وجوه مسترد نخواهد شد و هزینه ثبت نام و مسابقات و امتحانات و تهیه وسایل لازم از حساب مذکور پرداخت میشود و مازاد آن بحساب درآمد متفرقه کشور انتقال خواهد یافت. آئین نامه مربوط به میزان حق ثبت نام و نحوه مصرف آن از طرف سازمان امور اداری واستخدامی کشور تهیه و پس از موافقت وزارت دارائی به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. و اما گزارشی که از کمیسیون امور اداری واستخدامی به مجلس داده شده است: گزارش از کمیسیون امور اداری واستخدامی به مجلس شورای اسلامی. لایحه راجع به دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدام. ماده واحده – بمنظور تأمین هزینه های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی در وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی مشمول قانون استخدام کشوری. به دولت اجازه داده میشود از داوطلبان شرکت در امتحانات و مسابقات دوره های تربیتی و یا ورود به آموزشگاهها و دانشکده های اختصاصی وزارتخانه و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشوری که تعهد استخدام مینمایند مبلغی که از یک هزار ریال تجاوز نخواهد کرد به عنوان حق ثبت نام دریافت وجوه حاصله به حساب درآمدهای عمومی دولت منظور گردد. هزینه های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی در بودجه وزارتخانه و مؤسسات دولتی موضوع این قانون پیش بینی خواهد شد آئین نامه اجرائی این قانون از طرف سازمان امور اداری واستخدامی کشور تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. تبصره – از تاریخ تصویب این قانون، قانون دریافت حق ثبت از داوطلبان استخدام و تغییر گروه استخدامی مصوب 28/12/50 لغو میگردد. در این لایحه ای که دولت تقدیم مجلس کرده چند اختلاف با قانون سابق هست. یکی اینکه همانطوریکه توجه میفرمایید قبلا 500 ریال بوده که از 500 ریال به هزار ریال تغییر یافته و این بعلت بالا بودن هزینه است و اینکه دولت برای امتحان ورودی آموزشی که برای کارمندانش میگذارد تحمل میکند یعنی یک عده کارمندان دولت برای اینکه آموزش ضمن خدمت ببینند آموزشگاهها میبینند و دراین آموزشگاهها امتحانات ورودی از کارمندان بعمل میآید کارمندان هم با دیدن این دوره‌های آموزشی طبق مقررات مربوط به خودشان گروه و رتبه وپایه میگیرند . چون دولت بابت این خدمتی که به کارمندهای خودش ارائه میدهد هزینه ای بابت کاغذ و پول و قلم و همچنین هزینه هایی که برای گرفتن امتحان از کارمندان خودش تحمل میکند، بنابراین بایستی مقداری از این هزینه را از کسانی تأمین بکند که از این خدمات استفاده میکند قبلا 500 ریال بودجه (پنجاه تومان) و به این ترتیب بعلتی که دولت دیده هزینه این امتحانات زیاد است تقاضا کرده از 500 ریال به 1000 ریال افزایش پیدا کند به اضافه اینکه برای یک کاسه کردن امور مالی این پولها به خزانه دولت ریخته میشود و بابت یدرآمد اختصاصی وزارتخانه یا دستگاهی نیست. مستقیماً به خزانه داری کل از اینطرف ریخته میشود از آنطرف هم هزینه هایی که دستگاهها بابت امتحانات کارمندانشان تحمل میکنند در بودجه شان پیش بینی خواهد شد. این توضیحات مختصری است در اینمورد و اگر باز توضیحات دیگری خواستند در خدمت شما هستم. رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد نداریم و پیشنهاد حذف هم از طرف آقایان نرسیده بنابراین ما باید ماده واحده را به رأی بگذاریم . ماده واحده را بخوانید. منشی- ماده واحده – بمنظور تأمین هزینه های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی در وزارتخانه ها ومؤسسات دولتی مشمول قانون استخدام کشوری. به دولت اجازه داده میشود از داوطلبان شرکت در امتحانات و مسابقات دوره های تربیتی و یا ورود به آموزشگاهها و دانشکده های اختصاصی وزارتخانه ها و مؤسسات مشمول قانون استخدام کشوری که تعهد استخدامی مینمایند مبلغی که از یکهزار ریال تجاوز نخواهد کرد بعنوان حق ثبت نام دریافت و و جوه حاصله به حساب درآمدهای عمومی دولت منظور گردد. هزینه‌های مربوط به امتحانات و مسابقات استخدامی از بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی موضوع این قانون تأمین خواهد شد. آئین نامه اجرائی این قانون از طرف سازمان امور اداری و استخدامی کشو ر تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. تبصره – از تاریخ تصویب این قانون، قانون دریافت حق ثبت نام داوطلبان استخدامی و تغییر گروه استخدامی مصوب 28/12/1350 به استثناء وجود دریافتی بابت تغییر گروه استخدامی لغو میگردد. رئیس- 180 نفر در مجلس حاضرند . موافقان ماده واحده و تبصره قیام بفرمایند . (اکثر برخاستند) تصویب شد. 6- تصویب قانون اصلاح لایحه قانونی انتخاب سه نفر ازقضات کشور برای عضویت در شورایعالی قضائی. رئیس- چون العضاء شورای نگهبان تشریف دارند لایحه دوفوریتی که وزارت دادگستری تقدیم کرده بود مطرح میشود. آقای وزیر دادگستری توضیحی بدهند. اصغری(وزیر دادگستری)- بسم الله الرحمن الرحیم. ماده واحده ای بود در رابطه با انتخابات دو تن از اعضاء شورایعالی قضائی که ظاهراً پنجشنبه گذشته بود خدمتتان اوردیم و بدون وجود مخالف تصویب شد آنهم دو بند از ماده اول و ماده 10 بود که یکی مربوط به شرایط انتخاب کنندگان اعضاء شورای عالی قضائی است ، ما در قانون سابق داشتیم که نوشته بود که افرادی میتوانند انتخاب بکنند که 3 سال سابقه کار در دادگستری جمهوری اسلامی ایران داشته باشند این 3 سال سابقه با توحه به حکام شرع و قضائی که جدیداً در دادگستری جمهوری اسلامی ایران مشغول کار هستند و تشریف آورده اند لزومی نداشت. این ماده ای که قبلا میگفت با سه سال سابقه میتوانند رأی بدهند، تبدیل شد به «قضات شاغل در دادگستری جمهوری اسلامی ایران». یعنی تمام قضات (به اصطلاح حقوقیها) ایستاده و نشسته ، قضات دادسراها و دادگاهها آنهایی که شاغل هستند میتوانند برای انتخاب عضو شورای عالی قضائی رأی بدهند. یکی این اصلاح بود واصلاح دوم هم این بود که رأیی که قضات برای انتخاب عضو شورای یعالی قضائی میدادند باید الزاما در عرض 7 روز میرسید یعنی مدت رسیدن این رأی 7 روز بود که اصلاح شده و مدت به 14 روز تمدید پیدا کرده که اگر رأیی تا 14 روز هم آمد معتبر باشد. همین دو اصلاح هست و توضیح بیشتری هم اگر لازم هست بنده در خدمت هستم. رئیس- متشکر، در اصل لایحه کسی مخالف نیست؟ (اظهاری نشد) مخالف نداریم 182 نفر در مجلس حضور دارند موافقان با کلیات این لایحه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد حالا متن لایحه را میخوانیم،اگر پیشنهادی هست مطرح میشود: ماده واحده : بند 1 ماده 1 لایحه قانونی راجع به انتخاب سه نفر از قضات کشور برای عضویت در شورای عالی قضائی به این عبارت اصلاح میشود. «قضات شاغل در دادگستری جمهوری اسلامی ایران». حداکثر مهلتهای مقرر بند 10 ماده 3 از هفت روز به چهارده روز اصلاح میگردد. رئیس- پیشنهاد اصلاحی نداریم . همان 182 نفر حاضرند موافقان با متن ماده واحده که ارائه شده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. 7- تصویب کلیات لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان ری. منشی- گزارش شور اول کمیسیون مسکن و شهرسازی و راه وترابری درخصوص لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان ری. مخبر کمیسیون مسکن و شهرسازی. رئیس- آقای کاشانی تشریف بیاورند. کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم. گزارش شور اول لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان ری. لایحه راجع به واگذاری اراضی بطور معوض به مالکین اراضی متصرفی سیمان ری در جلسات 2/8 و 9/8/61 کمیسیون مسکن و شهرسازی و راه و ترابری با حضور مسؤولین اجرائی مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی در عنوان و متن به تصویب رسید که گزارش آن جهت شور اول تقدیم مجلس شورای اسلامی میگردد. ماده واحده- به موجب این قانون وزارت مسکن و شهرسازی موظف است عوض اراضی متصرفی کارخانه سیمان ری را به بقیه مالکین واجد شرایط که اراضی سیاهدشتک پائین و سلیمانیه و باقلازار جهت عوض کافی نبوده از اراضی سیاهدشتک بالا و یا هر نقطه از ارضی دولتی واقع در محدوده قانونی 25 ساله شهر تهران که امکان داشته باشد به تشخیص خود واگذار نماید و شهرداری مکلف به همکاری لازم میباشد ومصوبات مغایر با این قانون منسوخ است. تبصره 1- ورارت مسکن و شهرسازی میتواند به تقاضای مالکین مذکور در سایر شهرستانها زمین عوض واگذار نماید. تبصره 2- زمینهای عوض مورد واگذاری موضوع این ماده واحده از شمول ضوابط تفکیک معاف بوه و مابه التفاوت بهای عوض و معوض در مورد کلیه واگذاریها در قبال اراضی متصرفی کارخانه سیمان ری طبق تقویم دولت دریافت خواهد شد. این لایحه یک سابقه ای در مجلس شورای اسلامی دارد و آن یک طرحی بوده که به تبع یک تصویب نامه شورای انقلاب در مجلس تهیه شده بود، شورای انقلاب تصویب کرده بود آن کسانی را که از اراضی متعلق به کارخانه سیمان دارای سند مالکیت بودند به عوض زمینهایشان اراضی ای را از اراضی سیاهدشتک بطور کلی بالا و پائین واگذار بشود، آن اراضی سیمان ری را در زمان رژیم گذشته دولت ازمالکینش برای کار کارخانه سیمان گرفته بوده و در قبال اراضی شان چیزی هم به آنها نداده بوده است .شورای انقلاب تصویب میکند که قطعه زمینی از اراضی سیاهدشتک بالا و پائین به آنها واگذار بشود یک مقدار از آن اراضی که از سیاهدشتک پائین باشد به کسانی که آنجا سند داشته اند واگذار میشود. کار واگذاری از اراضی سیاهدشتک بالا هنوز صورت نگرفته بوده و عده ای هم باقی مانده بودند که اسناد مالکیتی را در دست داشته اند و شهرداری وقت شاید قریب یکسال پیش با واگذاری اراضی از سیاهدشتک بالا مخالفت میکند و میگوید اگر اینجا بخواهد واگذار بشود لطمه میزند به طرحهای ما درشهر و عامل گسترش شهر و از این قبیل هست این بود که نماینده های استان تهران یک طرحی تهیه کردند که بجای اراضی سیاهدشتک بالا به کسانی که از کارخانه سیمان ری از اراضی آنجا سند در اختیار دارند از نقاط دیگر زمین واگذار بشود ، دو نقطه دیگر را هم مجلس تصویب میکند که به آنها زمین داده بشود که اینجا اسمش آمده سلیمانیه و باقلازار این اراضی هم قطعه بندی میشود و به کسانی که دارای سند بوده اند واگذار میشود اما تعداد مالکینی که در آنجا بوده اند و سند در اختیار داشته اند تعدادشان بیشتر از این اراضی بوده این بار یک لایحه ای دولت به مجلس میفرستد و طی این لایحه تقاضا میکند که از آن اراضی سیاهدشتک بالا که قبلا موافقت با واگذاریش نشده بود میگویند آن اشکالاتی که ما در گذشته داشتیم مبنی بر گسترش شهر و از این قبیل رفع شده و شورایعالی شهرسازی که مسؤول طرح جامع شهر است این قضیه را پذیرفته و تصویب کرده اند لذا مجلس اجازه بدهد که ما از آن اراضی بتوانیم به بقیه کسانی که سند در دستشان هست و باید زمین در اختیارشان گذاشته بشود بتوانیم از آن اراضی به آنها واگذار بکنیم. کمیسیون این قضیه را به این دلیل که آنها در آنجا مالک بودند، مالک شرعی بودند و سند هم در اختیارشان هست میباید حتماً فکری برایشان بشود وغیر از اینجا هم الان دولت اعلام میکند که زمینی در اختیار ندارد که بتواند این مشکل را حل بکند موافقت میکند که به بقیه افراد که سند در اختیارشان هست زمین داده بشود تا بتوانند مشکل شان را حل کنند. این البته شور اول رسیدگی به این لایحه است ،‌ کلیات قضیه است. این که یک شکلی بشود این را محدود کرد به اینکه این تعداد اسناد روز بروز اضافه نشوند مثلا مجلس یک حدی را قائل بشود با یک بررسی که میکند از نظر مساحت اراضی در آنجا و یک تخمینی از تعداد کسانی که آنجا میتوانند سند داشته باشند مشکل آن قابل حل است ولی کلیات قضیه این است که ما اجازه بدهیم از آن اراضی به کسانی که مالک هستند و سند مالکیت در اختیارشان هست زمین واگذار بشود. حالا آقایان بحث میکنند اگر مطلبی بود بعداً توضیح میدهیم. منشی – آقای ناصری مخالف. یکی از نمایندگان – نماینده دولت کجا هستند؟ رئیس- خوب، دعوت شده اند، به نماینده وزارت مسکن بگوئید تشریف بیاورند داخل مجلس که مذاکرات را بشنوند. ناصری- بسم الله الرحمن الرحیم. بنده با اصل اینکه به این افراد باید زمین داده بشود نه تنها مخالف نیستم بلکه روی این مسأله تأکید هم دارم که باید این افرادی که زمینهایشان از آنها گرفته شده و دولت فاسد شاه زمینها شانرا را غصب کرده باید عوضش داده بشود و در این حرفی نیست و اما با این لایحه ای به این صورت مخالفم به دلیل اینکه مراحلی را که این لایحه طی کرده تا به اینجا رسیده اگر برادران دقت کنند میبینند که تقریباً یکی ا ز مظاهر خیلی روشن اختلاف سلیقه ها است که اینجا آمده است. شورای انقلاب آمده قانونی را تصویب کرده مبنی بر اینکه عوض این زمینهایی که در آنجا در کنار کارخانه سیمان ری بوده و از صاحبانش غصب شده باید داده شود ومدتی هم روی همین قانون عمل شده ، زمین واگذار شده در این فاصله شهردار وقت آمد گفته این بر خلاف شهرسازی است و شهر وسعت بیشتری پیدا میکند . حالا با کسی صحبتی کرده نکرده با وزیر مسکن وشهرسازی صحبت شده، نشده بالاخره اصرار بر این بوده که شهر نامرغوب میشود وباید متوقف بشود، متوقف شده و بعد آمده طرحی در مجلس تهیه شده مبنی بر اینکه از زمینهای باقلازار و سلیمانیه به اینها داده بشودو این هم حالا یک مقداری ظاهراً عمل شده یا نشده آن قسمتش را اطلاع ندارم. بعداً طرحی به این صورتآمده و این آقایان ادعا میکنند در مدت کوتاهی آن اشکال از بین رفته است. سؤال اینجا است که چطوری شده شما که قبلا میفرمودید اگر این زمینها را بدهیم شهر نامرغوب میشودو وسعت بیشتری پیدا میکند و امثال اینها در مدت کوتاهی چطوراین اشکال رفع شد مگر شهر تهران نقشه جامعی ندارد،‌طرح جامعی ندارد. این طرح مگر در هر چند ماه یک بار تغییر پیدا میکند؟ و به این ادله من با این لایحه مخالف هستم و با اصل دادن زمین به آن افراد نه تنها مخالف نیستم بلکه تأکید هم دارم که باید داده بشود ولی چون در کلیاتش هم مسأله سیاهدشتک مطرح است بنده مخالفم و این مسأله را به صلاح نمیدانم. والسلام منشی- آقای صفری موافق. صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. کلا این لایحه یک تکمیلی هست برای قانونی که قبلا برای تعویض این زمینها تصویب شده بنابراین وقتی که وضعیت کلی این صاحبان زمینها ،‌وضعیت کارخانه سیمان را و بعد کسانی از اینها که زمینها به آنها داده شده و وضعشان از نظر تعویض زمینهایی که داشته اند روشن شده در نظر میگیریم می بینیم که جلوگیری از این و یا مانع کار اینها به بهانه اینکه شهر گسترش پیدا میکند و یا به بهانه اینکه شهرداری امکان خدماتی ندارد و یا به بهانه اینکه اینها به شهرستانها و مناطق کوچک بروند که از گسترش شهر جلوگیری بشود یک مسأله منطقی بنظر تمیرسد چون اگر مسأله گسترش شهر است کارخانه سیمان هم اگر آنجا ایجاد نمیشد طبیعتاً اینها این زمینهایی که مالکش هستند و اجازه اش را داشته اند در آنجا خانه میساختند و همین گسترش را پیدا میکرد. اگر بگوئیم در این منطقه سیاهدشتک به اینها ندهیم پس چرا به آنهای قبلی داده ایم و قانون قبلی را که خودمان تصویب کرده ایم چرا اجراء نمیکنیم و این خودش یک تبعیض میشود چون در حال حاضر به یک عده ای زمین داده شده است. اگر مسأله شهرداری است که با شهرداری و خدمات شهری و وضعیت گسترش شهر و آن محدودیت شهر و وزارت مسکن و همه اینها چه در کمیسیون و چه نماینده وزارت مسکن که اینجا طبیعتاً صحبت خواهند کرد بررسیهای لازم را کرده اند. روی این اصل برای اینکه یک حقی پایمال نشود عده ای که مالکیتشان مشخص است و وضعیتشان مشخص است ، زیمنهایشان ، محدوده زمینهایشان مشخص است،‌مقدار زمینشان مشخص است و همه امکاناتشان مشخص است و حقشان هم تشخیص داده شده و به یک عده هم داده شده و یک عده معدودی مانده اند بخاطراینکه تبعیضی قائل نشود یک چیزی طبیعی است و دو یا سه سال هم هست سرگردان هستند و قانونش هم برایشان تصویب شده ولی هنوز در موردشان اجراء نشده به بهانه اینکه ایرادهایی مسؤولین شهرداری ووزارت مسکن گرفته اند این انشاءالله تصویب بشود و وضعیت آنها هم روشن بشود و آنها به حقشان برسند من روی این اصل با این لایحه موافقم. منشی- آقای رجائیان مخالف. رجائیان – بسم الله الرحمن الرحیم. این مصوبه ای که شورای انقلاب داشته اگر واقعاً در تاریخ 5/7/60 آن لایحه ای که از طرف وزارت مسکن به مجلس آمده لغو نمیشد الان همین نظری که ورارت مسکن دارد تأمین میشد یعنی مصوبه ای که شورای انقلاب دارد که متأسفانه 14-15 خط است و من نمیخوانم اینجا دقیقاً میگوید ، وزارت مسکن را مکلف میکند که باید از اراضی سیاهدشتک پائین و اگر نرسید از اراضی سیاهدشتک بالا هم به اینها بدهند. حالا چه میشود که در تاریخ 5/7/60 این لغو میشود و مجلس تصویب میکند که از اراضی باقلازار و سلیمانیه و احیاناً از اراضی سیاهدشتک پائین بدهند . اگر واقعاً اینطوری که آقا ی صفری میفرمایند مشخص است، دقیقاً چند نفرند مساحت چقدر است این همه وقت مجلس را نمیگرفتند و روز اول دقیقاً معین میکردند که چند نفر هستند و هر کدام باید چقدر زمین بگیرند و اراضی‌ای که در سیاهدشتک هست معلوم است چقدر است و وقتی که بررسی میشد ، الان سه بار وقت مجلس را برای این کار گرفته اند معلوم نیست چیست؟ که واقعاً این آمار و ارقام را نمیدهند و جرا مشخص نمیکنند که مدام مجلس باید در رابطه با مشکلاتی که خودشان دارند وقتش را صرف کند الان من پیشنهاد م این است اگر ارقام و آمار تعداد کسانی که تا حال زمین گرفته اند و تعداد کسانی که باید بگیرند مشخص نشود باز مجلس درگیری خواهد داشت یک لایحه دیگری بیاورند مثلا بگویند آن زمینهایی که داده ایم کافی نبود پس از اراضی منطقه هم به اینها بدهید با توجه به وضعی که اصولا اراضی شهری در اکثر استانهای مملکت دارد من در استان خودم را عرض میکنم گزارشهایی که به آقای گنابادی میدهند متأسفانه برخلاف است. من تذکر ی در این مجلس به آقای گنابادی دادم معاون آقای گنابادی که رئیس همین اراضی شهری است مطالب بنده را تأیید کردند که آقا درست است ما این مشکلات را داریم در صورتیکه مسؤول دیگری گزارش داده که آقا اینطوری نیست درست این دو تا گزارش در مقابل هم هستند و معلوم نیست کدامیک از اینها درست است . الان افرادی را که در خیلی از استانها بخصوص در استان خود من تخلفاتی داشته اند و باید اینها الان پرونده هاشان در دادگاهها باشد در اطراف آقای گنابادی پست و سمتی دارند و خود آقای گنابادی هم این مسأله را میداند من بارها به ایشان تذکر داده ام اینها افراد صالحی نیستند الان گزارشاتی که به آقای گنابادی داده اند در رابطه با همین اراضی عیناً همینطور است برای اینکه این سومین دفعه است وقت مجلس را میگیرند برای یک کارخیلی ساده ای که حالا صد نفر یا دو هزارنفر بدبخت باید یکسال پیش این مسأله شان حل میشد و لذا من پیشنهادم این است که دقیقاً آمار بدهند و مشخص کنند که چند نفر هستند آنها حقشان هست که باید زمین به آنها داده بشود. رئیس- این دو نفر آقایانی که مخالف صحبت کردند با اصل این لایحه مخالف نبودند میگویند یا آمار بدهید یا مثلا یک 00 (رجائیان: باید مشخص بشود) برای شور دوم میتوانید پیشنهاد بدهید. منشی- آقای سید حسن موسوی تبریزی موافق. حسن موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم. در اظهارات مخالفین من دلیل عمده ای ندیدم که این طرح و یا لایحه در جلسه مطرح نشود. فقط چیزی که ایراد بنظر میرسد من بعنوان موافق صحبت کنم اما مخالفین باید میگفتند که این یک مسأله جزئی است و مخصوص افراد صاحب زمین در سیمان ری است و این مشابهش خیلی در جلسه مطرح شده و میشود با اضافه کردن یک تبصره به دولت بگوییم که موارد جزئی و محدود را به مجلس نیاورد و کلیه موارد مشابه را که حق کسی از نظر زمین و یا سایر چیزها در زمان رژیم سابق صایع شده دولت باید به ازای آن حق ، حق صاحب حق را بپردازد، اگر زمین شد زمین مشابه و با قیمت مناسب را به صاحبان زمین بپردازد ، لذا این یک حقی است از محرومین که درزمان طاغوت ضایع گشته است و این بی قانون هم نبوده که ما جبران کنیم. در شورای انقلاب قانونی به تصویب میرسد منتها در اجرایش به تأخیر می‌اقتد و یا مشکلاتی پیش میآید که وزارت مسکن و شهرسازی بالاخره برای اجرا شدن این قانون میآورد به مجلس شورای اسلامی و حالا برادرمان جناب آقای ناصری فرمودند که به دلیل اینکه قبلا قبول نکرده اند و الان میآیند دوباره قبول میکنند از اراضی سیاهدشتک به آنها واگذار بشود این دلیل مهمی نیست حالا یک سری موانعی قبلا بوده قبول نشده الان می‌بینند که ناچارند از آن اراضی بدهند و یا اراضی دیگر که در لایحه اشاره شده است و این موارد و این ایرادات قابل جبران است و امروز ما در کلیات ودر شور اول بحث میکنیم و فکر نمیکنم حتی خود مخالفین که اشاره هم کردند مخالف جبران حق ضایع شده محرومین و مظلومین باشند. والسلام علیکم و رحمه الله. منشی- آقای موحدی ساوجی مخالف. موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم. اینکه فرمودند این مخالفت با کلیات نبود اتفاقاً این صحبتهایی که برادران کردند کلیت این لایحه را زیر سؤال میبرد. ببینیم ما کلیت این لایحه چیست و بعد ببینیم آیا این کلیت در این مجلس قابل تصویب هست یانه. کلیت این لایحه این است که گفته میشود اراضی ای را کارخانه سیمان ری در زمان ریژیم سابق تصرف کرده و مالکین این اراضی در گذشته مراجعه کرده ند و دولت قبلی یا اینها را مالک نمیدانسته بخاطر اینکه مثلا اراضی موات بوده، بایر بوده من نمیدانم باید این بررسی بشود و به اینها چیزی نداده وبعد از انقلاب آمده اند شورای انقلاب رادیده اند وشورای انقلاب مصوبه ای را گذرانده که به جای اراضی ای که از این افراد در محل سیمان ری تصرف شده از اراضی سیاهدشتک بالا وپایین ،از پایین مقداری واگذار کرده اند وبعد به مجلس شورای اسلامی شهرداری ووزارت مسکن آن زمان ومسؤولان مراجعه کرده اند که آقا ای داد، ای بیداد اگر ما بخواهیم از سیاهدشتک بالا نیز به این افراد اراضی را بدهیم اینجا برای جلوگیری گسترش شهر تهران بسیار خطرناک و مضراست وچنین می شود، وچنان میشود. من یادم هست که درکمیسیون ما این مسئله بررسی میشد وآن آقایان میگفتند اگراز سیاهدشتگ بالا به این افراد زمین بدهیم دیگر ازآنجا تا کرج قابل جلوگیری نیست همینطور گشترش خواهد یافت برای اینکه وقتی دولت میآید زمین میدهد باید آب هم بدهد، برق هم بدهد، امکانات هم بدهد قهراً همینطور گسترش پیدا میکند عین بادکنک ، این است که آمدند بااصراروالتماس که بله ، مابجای سیاهدشتک بالا دو قسمت دیگر زمین داریم واین دوقسمت افرادی را که الان از مالکین قبلی این اراضی سیمان ری بئده اند تکافو میکند وبرای آنها کافی هست وشما این دوبخش راکه سلیمانیه وباقلازار باشد دراین دوبخش به بقیه افراد زمین واگذار کنیم . در آنوقت هم به ما نگفتند که این اراضی که سیمان ری تصرف کرده چند هکتار بوده والان مخبر کمیسیون نه ، میداند ونه ، گفته ونه میتواند الان بگوید وبعد هم به ما درآن زمان نگفتند که دقیقاً افرادی که مدعی هستند که از اراضی سیمان ری تصرف کرده واز اینها گرفته است چند هزار نفرند . تا کنون چند جورآمده اند اینها آمار داده اند . یکبار گفته اند که جمعاً پنجهزار نفر بیشتر نمیشوند، چند هزار نفر در سیاهدشتک پایین گرفته اند یک چند هزار نفر کمی مانده اند که اینها را هم در این دو بخش میدهیم وتمام میشود میرود بعد آمده اند گفته اند که پنچهزار نفر هم بیشترند حتی الان هم گفته میشود که بعد از این اراضی ای که واگذارشده است باز هم چندین هزار افرادی هستند که مدعیند وباز هم که ما از مسؤولین سؤال میکنیم آیا همین مقدارکه شما میگویید فرض کنید پنجهزار نفر دیگر هم مدعی هستند همین پنچهزار نقرند یا بیشتر است میگویند نه ممکن است بیشتر باشد ویک افرادی بیایند جدیداً وبه اصلاح برگه هائی بیاوند وبگویند آقا ما اینجا زمین داشته ایم وزمین ما را گرفته اند . این است که ابهامات زیادی این مسأله دارد واز اول هم شورای انقلاب بنظرمن ابعا د مسأله را بررسی نکرده و روشن نکرده بطور مشخص اجازه نداده، اجازه باز و نامفهوم و بعد هم مجلس متأسفانه این اشتباه را مرتکب شده و خود بنده هم در کمیسیبون داخلی بوده ام و ما هم اشتباه کرده ایم که قبلا اینرا تصویب کردیم که بله، گفته شد بجای این زمین سیاهدشتک بالا شما بیائید باقلازار و سلیمانیه را بدهید قضیه تمام است. حالا آنجا آن دو مورد را هم داده اند باز هم آمده اند میگویند سیاهدشتک بالا را هم بدهند کوه من میترسم کم کم بیایند بگویند کرج را هم باید به اینها داد چونکه به اینهم کفایت نمیکند. بنابراین در قانونگذاری واقعا نمیشود ما اینجور عمل بکنیم . چطور میشود که مسؤولین محترم شهرداری و وزارت مسکن نتوانند مشخص بکنند که آقا این اراضی ای که از افراد گرفته شده اولا اینها مالک شرعی و قانونی بوده اند یا مالک نبوده اند؟ و ثانیاً چقدر از این زمینهایی که گرفته اند مگر سیمان ری وجود ندارد، مگر پرونده ندارد، چند هکتار بوده که گرفته است . نکند که کسانی هم در این وسط سوإ استفاده بکنند و با یک سندهای دروغی و حعلی زمینهای زیادی را بگیرند . آنوقت از یکطرف دولت فریاد میزند که ما میخواهیم که جلوگسترش شهر تهران را بگیریم از یک طرف اینجور ولنگ و واز جلو قضیه را باز میگذارد و بعد هم از جمله مسائلی که باید در این لایحه به آن توجه کرد این است؟ کمیسیون مسکن بهیچوجه در اینجا محدودیتی را قائل نشده است یعنی گفته هر کس در آنجا مالک بوده هر چند در تهران ساکن نباشد مثلا در شهرستانها ساکن باشد باز هم به او یک قطعه زمین بدهید و اگر چنانچه در تهران هم ساکن باشد هر چند مثلا دارای ده دستگاه آپارتمان هم باشد،‌هیچ اینجا محدودیت ندارد و نگفته اند مطابق قانون اراضی شهری به کسانی که مالک این اراضی بوده اند ولو مالک شرعی هم باشند و ثابت هم بشود ما زمینی را بدهیم که در این زمین بخواهد خانه ای بسازد والا اگر چنانچه این فرد در تهران خانه دارد یا اصلا ساکن تهران هم نیست مالک شرعی هم باشد پولش را به او بدهد. چرا میخواهی زمین دگیری به او بدهی که باعث بشود تهران گسترش پیدا بکند. بنابراین، این لایحه بنظر من قابل اصلاح نیست و بایستی که کلا رد بشود تا یک لایحه دیگری تنظیم شود تا معلوم بشود با بقیه افرادی که مالکیت دارند و مالکیتشان هم واقعاً شرعی است چه جوری عمل بشود. والسلام. منشی- آقای باغانی موافق. باغانی- بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد این لایحه که واگذاری اراضی سیاهدشتک بالا است به مالکین زمینهایی که کارخانه سیمان ری آنها را تصرف کرده است قبلا شورای انقلاب مصوبه ای در تاریخ 8/7/58 داشته که در آن تاریخ شورای انقلاب تصویب کرده کسانی که زمینهای آنها در محدوده کارخانه و در تصرف کارخانه سیمان ری هست به آنها زمین داده بشود . از زمینهای سیاهدشتک پائین و همچنین اراضی سلیمانیه قرار بوده به اینها زمین بدهند اراضی سیاهدشتک پائین کافی نبوده ، اراضی سلیمانیه را هم طرحهای نظامی آنجا وجود داشته و نیروی هوائی مانع شده که زمینها را به افرادی که زمینشان در تصرف کارخانه قرار گرفته واگذار بکنند دوباره قرار شده که از اراضی سیاهدشتک بالا که بلامانع هست عوض اراضی اینها را بدهند. شهرداری بدواً مخالفت کرده با واگذا ری اراضی سیاهدشتک بالا و پافشاری داشته که اراضی سلیمانیه به اینها واگذار بشود ولکن بعد که دیدند اراضی سلیمانیه قابل واگذاری نیست. طرحهای نظامی آنجا هست ونیروی هوائی آنجا لازم هست طرحهایی داشته باشد.‌شهرداری تهران هم موافقت کرده که از اراضی سیاهدشتک بالا به اینها واگذار بشود و اما اینکه آقا ی موحدی ساوجی گفتند مشخص نیست که چقدر بوده و چه هست، در کمیسیون ما هم از شهرداری دعوت کردیم و هم از مسؤولین وزارت مسکن و شهرسازی، آنها آمار دقیق آوردند و گفتند حدود یازده هزار پلاک، سند که گاهی هر کدام به شصت متر یا کمتر زمین میرسد. دست مردمی هست که اراضی آنها در تصرف کارخانه قرار گرفته ودر موقع واگذاری اینجور نیست که برابر هر یک سندی که مثلا شصت متر است یک سند دویست متری به آنها واگذار کنند، گاهی ممکن است به سه یا چهار پلاک یک قطعه زمین واگذار بشود و زمینهایی که تاکنون به اینها واگذار شده از اراضی سیاهدشتک پائین و همچنین باقلازار حدود چهار هزار قطعه زمین تا حالا به اینها واگذار شده است،‌محتملاً چهار هزار قطعه دیگر زمین از ارضی سیاهدشتک اگر به اینها واگذار بشود، اینها کلا صاحب زمین میشوند و اما اینکه آقای موحدی باز گفتند که هیج قیدی کمیسیون آنجا نکرده ، اینجا در این لایحه قید شده که آنهایی که واجد شرایط باشند، یعنی شرایطی را که وزارت مسکن و شهرسازی جهت واگذاری زمین به افراد دارد، آنها اگر آن شرایط را داشند زمین به آنها واگذار میشود ودیگر اینکه گفتند ابهام دارند و همینجور هر کسی ممکن است بیاید ادعا بکند که من آنجا زمین داشتم ، خوب معلوم است به صرف ادعا که کسی گوش نخواهد داد، اگر سند ثبتی مشخص داشته باشند زمینشان در تصرف کارخانه قرار گرفته شده باشد به آنها زمین میدهند. مگر مسؤولین همینجور بیحساب است که واگذار کنند؟ در نقطه های دیگر تهران به ادعای اینکه کسی میگوید زمین من در تصرف کارخانه سیمان ری واقع شده ، این نیست و علاوه در لایحه قید شده که زمینهای واگذاری تقویم میشود. بهای عوض و معوض باید سنجیده بشود مثلا اگر کسی که در تصرف کارخانه قرار گرفته متری صد تومان ارزش داشته باشد و زمینی که حالا میخواهند به آن مالک بدهند این زمین متری 200 یا 1000 تومان ارزش داشته باشد مابه التفاوت را از اینها دریافت خواهند کرد. همینجور بی حساب نیست که ایشان رد میکنند با اینکه خودشان هم در کمیسیون امور داخلی هم تصویب کردند منتها اینجا قیدی گذاشته اند که «کسانی که تا 22 بهمن 1357 سند مالکیت داشته باشند، » بهر حال اگر کسی آنجا حق شرعی دارد حکومت جمهوری اسلامی هم میخواهد احقاق حقوق بکند باید حقوق این اشخاص را که شورای انقلاب هم تصویب کرده بپردازد. اینجور نیست که بگوییم حالا اگر سندی پیدا شده دیگر به او نخواهند داد، نه اینها سند دارند، شهرداری تحقیق کرده، وزارت مسکن وشهرسازی هم تحقیق کرده با تحقیقات طبق ضوابط وزارت مسکن وشهرسازی به اینها و زمین واگذار خواهد شد. من خیال میکنم که مجلس مثلا روز قبل از تعطیلی به 16 نفر از کارکنان شهرداری که چندین سال قبل بازنشسته شده اند و فوت کرده اند تصویب کرد که حالا به اینها حق بازنشستگی بدهند با اینکه به ظاهر حقی نداشتند، گو اینکه آقای موحدی همانجا هم مخالفت کردند اما حالا اینهایی که زمینشان در تصرف کارخانه قرار گرفته و حکومت طاغوت هیچ چیز به آنها نداده خوب شرعاً حقی دارند و باید دولت حقشان را بپردازد. من خیال میکنم که تا حالا چهار هزار قطعه به تعدادی از مالکین واگذار شده بقیه را هم باید احقاق حق بکنند و واگذار بکنند مخصوصا که تحقیق میشود که اینها زمین دیگری نداشته باشند و واجد شرایط باشند. این چیزی نیست که مجلس محترم بخواهد با این مخالفت کندبا اینکه مصوبه قبلی هم مجلس در این زمینه داشته است از این نظر من موافق هستم که زمین به اینها داده بشودو حقشان تضییع نشود. منشی- آقای فروغی مخالف. فروغی- بسم الله الرحمن الرحیم. برای اینکه ببینیم آیا این آقایانی که ادعا شده برای آنها حقی هست مشخص بشود. لازم است که برگردیم به سابقه این زمینهایی که در اختیار کارخانه سیمان ری قرار گرفته شده و چند سال است . آنطوری که بعضی از برادران عزیز اظهار کردند در حدود دوازده سال پیش این کارخانه سیمان ری در آنجا تأسیساتی شروع شده و هیچ مشخص نکرده اند که آیا این زمینهایی که در آنحا در اختیار کارخانه قرار گرفته شده دولت وقت اصلا این زمینها را تضمین کرده است که خود زمین یا پول آنرا بدهد؟ هیچ مشخص نیست. و از آن بالاتر 12 سال پیش آنجا زمینها به چه صورت بوده؟ آیا به همین مقدار که فرض بفرمایید فلانی گفت من صاحب این زمین هستم و زمین موات بوده میتواند ادعا بکند بدون اینکه تأسیساتی ، خانه ای ، دیواری ، تحجیری ، چیزی در آن ایجاد بکند و بگوید که من اینجا زمین داشته ام؟ اینها رامشخص نکرده اند و حتی بعضی از برادران اعضای کمیسیون وقتی که از آنها سؤال میکردیم خودشان هم نمیدانستند و علت اینکه سه مرتبه این مسأله آمده به مجلس و این مسأله قابل توجه است ، بعضی از برادران مثل آقای باغانی فرمودند تحقیق شده این کار شده است . اگر تحقیق کرده بودید سه مرتبه به مجلس و شورای انقلاب نمیرفت. پس معلوم میشود این هیچ در و پیکری نداشته، روی این مسأله هیچ تحقیق نشده که این کارخانه سیمان ری مگر چند متر است ؟ مگر چند کیلومتر است؟ مگر چند قطعه زمین بوده؟ آخر آن چند آقایی که مهندس یا کارشناس هست در این شهرداری، در وزارت مسکن نباید تحقیق کرده باشد که چقدر زمین بوده و چند پلاک بوده است که 12 سال پیش از صاحبانش مثلا غصب شده و آنوقت که در شورای انقلاب میآید و تصویب میشود، آیا زمینی را باید در نظر بگیرند که به اندازه همان زمین متصرف هست یا نه؟ اینها مشخص نکرده اند،‌متأسفانه برای بار دوم هم که در مجلس آمده ، کمیسیون تحقیق نکرده که چند پلاک است، تازه هفته پیش بعضی از برادران میگویند، سه هزار، حالا آقای باغانی میگویند چهار هزار ولی آن آقا میگفت سه هزار پلاک دیگر مانده است. خوب این سه هزار پلاک یدگر یک قلم کوچکی نیست که مابگوییم خوب این تقریبی هست. سه هزار پلاک را شما پلاکی صد متر حساب بکنید چون آنموقع زمین طرف شهر ری که اینقدر مسأله ای نبوده که یک نفر بیاید 60 متر برای خانه در نظر بیگرد. در آنموقع 60 متر بعید است. شما حساب بکنید اگر چنانچه هر پلاکی صد متر یا صد و پنجاه متر باشد الان سه هزار بنا بر یک قول و چهار هزار پلاک بنا بر یک قول این را ضرب بکنید ببینید چند متر دیگر میشود؟ آنوقت شما کجا را میخواهید بدهید؟ مگر نمیخواهید از همین زمینهای سیاهدشتک بالا بدهید؟ سیاهداشتک بالا را که شما قبال رد کرده اید وگفته اید برخلاف سیاست دولت و شهرسازی هست. آنوقت شما میخواهید. آنجا سه هزار ، چهار هزار پلاک دیگر بدهید آنوقت این گسترش شهر تهران با این وضعیت که واقعاً باید دولت برای این فکری بکند تازه دارد لایحه ای میآوردید مجلس تا اینکه هر چه بیشتر این شهر را بزرگتر بکند آنوقت فردا صدها مسأله خدماتی و امنیتی و مسائل دیگری به دنبال دارد که متأسفانه به آن توجه نمیشود. و من خواهش میکنم از جناب آقای باغانی اینجور نفرمایند که تحقیق شده ، اگر تحقیق شده بود حداقل در کمیسیون مشخص بود. خود برادران کمیسیون گفتند که ما از کارشناسان شهرداری و وزارت مسکن پرسیدیم ولی برای ما روشن نکردند که چند پلاک قبلا بوده و چقدر داده اند و الان چقدر است؟ با توجه به آن بی در و پیکری شهرداری در سال 58 و 59 و 60 که اصلا هیچ ضوابط و ملاکی نبوده که این سند آیا واقعاًسندی بوده که قبل از پیروزی انقلاب به آنها داده‌اند یا بعد از پیروزی انقلاب؟ ما هیچ تضمینی نداریم در اینکه چه بسا افرادی باشند که اصلا آنجا صاحب زمین نبوده اند وحق نداشته اند وازاین سوء استفاده کرده اند. بنابراین خواهش میکنم برادران عزیز توجه بکنند دولت یا مجلس در این رابطه اینجور برخورد نکند. تحقیق کرده اگر لازم بوده یک مرتبه میآورد به مجلس و میگفت آقا صد هزار متر زمین در آنجا از بین رفته وباید به صاحبانش داده بشود، صد هزار متر اینجا بدهیم. کسی مخالف با این مسأله نیست. اما اینجامعلوم میشود زیرکاسه نیم کاسه ای هست. باید این مشخص بشود . ما باید به این جهت توجه بکنیم. رئیس- متشکر، آخرین موافق صحبت کند. منشی- آقای شهرکی موافق. شهرکی- بسم الله الرحمن الرحیم. سابقه این طرح بر میگردد به گزارشاتی که به نمایندگان محترم تهران از مردم مستضعفی که در اطراف کارخانه سیمان ری یک قطعه زمینی داشته اند و در زمان رژیم منحوس پهلوی از آنها به زور گرفته شده بود و در مقابل این قطعه زمینی که حتی برادرهای مخالف خودشان دارند میگویند که قطعه شصت متر را چه کسی تهیه میکرده است؟ اینگونه افرادی که یک قطعه زمین شصت متری داشتند و در زمان شورای انقلاب آمده اند و دیده اند اینها وضع بسیار بد و پائینی دارند واز طبقه محرومی هستند، به این افراد اجازه داده اند که در سیاهدشتک به آنها زمین داده بشود. بعد شهرداری تهران به دلیل اینکه شهر از طرف مسیر کرج گسترش پیدا نکند مخالفت کرده بود و مدتی آن لایحه شورای انقلاب همینجور معطل مانده بود و به تعدادی زمین داده بودند و برای واگذاری تعداد دیگر آن شهرداری ممانعت میکرد و با وزارت مسکن اختلاف داشتند. وزارت مسکن آمد به شهرداری در آن زمان گفت که شما اگر میخواهید که حق اینها را ندهید یک مطلب است، اگر میخواهید حقشان را بدهید شما یک جای دیگر زمین معرفی بکنید ما لایحه ای بگذرانیم واز آنجا زمین به آنها بدهیم. چون این مردم سه چهار هزار خانواده هستند یعنی افرادی بین اینها هستند که مثلا دو تا پلاک 60 متری یا سه تا پلاک 60 متری دارند که الان باز به آنها هم یک پلاک داده میشود یعنی سه پلاک، یک پلاک میشود. اینکه یازده هزار آمار گفتند، آمار دقیقی است و اینکه گفتند چهار هزار پلاک به اینها میدهیم به این دلیل چهار هزار میدهیم که بعضی از این پلاکها، (سه پلاک یا دو پلاک) تبدیل به یک پلاک میشود و به بعضی از افراد هم اصلا داده نمیشود چون یا خانه دارند یا زمین دارند و تحقیق هم شده ودیگر به اینها زمین نمیدهند. فقط زمین به کسانی میدهند که هیچ امکانی نداشته باشند، از نظر خانه و مسکن، از نظر زمین در تهران امکانی نداشته باشند به آنها زمین میدهند و اینها حقشان است. حتی اگر ما از این راه ندهیم از راه دیگر بایستی به اینگونه افراد زمین بدهیم. مسأله این بود که شهرداری آمد دو قطعه زمین را یکی در باقلازار و یکی هم در سلیمانیه معرفی کرده در قطعه زمین باقلازار حدود سه، چهار هزار نفر را آنجا زمین داد که متأسفانه به دلیل یک طرح نظامی نیروی هوائی جلویش راگرفت و نگذاشتند که از آن زمین به میزان کافی استفاده کنند و فقط 1800 خانوار را توانستند آنجا زمین بدهند و بقیه آن را نیروی هوایی جلویش را گرفته و گفته اند یک طرح نظامی امنیتی است و شما نمیتوانید این کار را بکنید. حالا اینجا شهرداری و وزارت مسکن مانده در مقابل مردمی که یک عده از آنها رفته اند و زمین گرفته اند، ذیحق هم بوده اند، مستحق هم بوده اند، و بایستی میگرفتند. یک عده دیگر مانده که اینها نگرفته اند و یک طرح نیروی هوایی جلو این کار را گرتفه است. حالا برخورد مجلس بایستی از این زاویه باشد که اگر این افراد مستحق هستند و واجد شرایط هستند (واجد شرایط ، همان شرطهایی است که ما در قانون واگذاری زمین گذاشته ایم) اگر کسی که خانه داشت، به او نمیدهند، اگر کسی زمین داشت که به او نمیدهند ،اگر کسی در جاهای دیگر ثروتی داشت به او نمیدهند که بتوانند از زمین و مسکن اینجا استفاده بکند و لذا یک عده افرادی هستند که مرتباً هم دنبال این کار هستند من نمیدانم نمایندگان محترم تهران که آن همه دنبال این کار بودند و من یادم هست که مرحوم شهید آیت یکی از این افرادی بود که از وضع اینها اطلاع داشت و دنبال این کار بود و آمد و لایحه هم از وزارت مسکن آوردند و قضیه آن موقع حل شد. متأسفانه در گیر و دار این کار دو، سه مشکل پیش آمد که خوب مجلس بایستی رفع بکند. ما کارمان همین است که اینجا دردی از اینگونه افراد دوا بکنیم. اگر ما یازده هزار پلاکی که در آنجا هست و سه، چهار هزار تا از آنها را تا الان توانسته ایم زمین بدهیم و سه، چهار هزار دیگر مانده ودرد اینها را دوا نکنیم، آنهایی هم که 60 متر زمین داشتند شما وضعشان را بررسی کنید. کسی که میرود اطراف کارخانه سیمان ری و 60 متر زمین دارد این را بررسی بکنید که چه تیپ آدمی هست و آمار هم دقیق است و اینکه گفتند خیلی دقیق نیست ، آنجور هم نیست فقط مشکل این بوده که یک دفعه شهرداری جلو این کار را گرفته و یک دفعه هم نیروی هوایی گرفته والبته کار اولی غیر منطقی بوده و میخواستند که کمربند سبزی بزنند و نمیدانم چه کاری بوده و دومی اش هم ما تا حدودی در کمیسیون قانع شدیم که منطقی هست، اگر یک طرح امنیتی هست ، آن ارجح است که در یک جای دیگری زمین داده بشود واین مسأله ای ندارد و آنجور نیست که بخواهد کاسه ای زیر نیم کاسه باشد و ما هم در کمیسیون خواستیم و آمار دقیق را در جلسه بعد آوردند دادند، اگر برادرانی از کمیسیون اظهار بی اطلاعی کردند برادرانی بودند که در جلسه دوم که آمار و اطلاعات را آوردند و نقشه آن منطقه را آوردند در کمیسیون تشریف نداشتند. چون خود ما هم این بحث را کردیم که بدون آمار و اطلاعات و نقشه دقیق و تعداد دقیق این کار را نمیتوانیم بکنیم بنابراین آن برادران در کمیسیون حاضر نبودند و اگر اطلاع نداشته اند در مرخصی بوده اند و این بحث در کمیسیون هم بطور کامل انجام شده است. متشکرم. رئیس- متشکر، آقای کاشانی مخبر کمیسیون. موحدی ساوجی- فقط ادعا نکنید که آمار درست ودقیق است ، ارائه بدهید برادر! این مجلس است دیگر. رئیس- آقای موحدی شما که حرفهایتان را زدید، هنوز شور دوم هم مانده اگر خواستید در شور دوم بفرمایید. آقای کاشانی بفرمایید. احمد کاشانی(مخبر کمیسیون)- دو تا اشکال اصولی بود که آقایان مخالفین داشتند بنده هم وقتی که گزارش میدادم خودم اشاره به آن کردم . گفتند فکر میکنیم در شور دوم با پیشنهادات قابل رفع باشد. البته باز باید خود مسؤولین را خواست که موضوع را روشن کنند. یک قضیه این بود که چرا یک بار تصمیم گرفته شده از آن اراضی واگذار نشود و الان میخواهیم تصمیم بگیریم واگذار کنیم. اگر ما اشکالی در ارتباط با دولت داشته باشیم که چرا اینجور برخورد میکنید ما نباید این قضیه را با یک عده زیادی از مردمی که (من دفعه اول نمیخواستم به کیفیت اینها اشاره کنم) در سیمان ری زمین داشته اند، کسانی بوده‌اند که مایملکشان را فروخته بودند یک قطعه زمین خریده بودند و اینها را الان ما نباید بر سر این قضیه معطل کنیم. خودمان هم در کمیسیون این مسأله برایمان مطرح بود واز این موضوع ناراحت بودیم و عنوان هم کردیم حتی یک جلسه یا دو جلسه هم تصویب را ضمن اینکه کلش را واقعاً وظیفه خودمان میدانستیم تصویب را در کمیسیون به تعویق انداختیم تا یک جوابی در این زمینه اورده بشود. متأسفانه جواب نرسیده بود ولی خوب باز هم باید پیگیری کرد برای اینکه دقیقاً این موضوع مشخص بشود. البته در مورد مشکل اول که شهرداری مخالف بود من عرض کردم شورای عالی شهرسازی که مسؤول کنترل طرح جامع شهر تهران و کنترل گسترش شهر هست، دولت گفت که این موضوع را تأیید کرده و تصمیمات دیگری را گرفته که حکایت از پذیرش این قضیه میکند. در باره تعداد هم اگر چنانچه خوددولت یک حدود مشخصی را ارائه ندهد. مجلس میتواند یک حداکثری را قائل بشود البته با یک بررسی که در آنجا باز سوء استفاده صورت نگیرد. ولی بهر حال این مسائل بنطر میرسد جزو جزئیاتی باشد که قابل حل و رفع باشد. متشکرم. رئیس- متشکر، نماینده دولت تشریف دارند؟ احمد کاشانی – متأسفانه هنوز نیامده اند. رئیس- بسیار خوب، آقایان مسائل مربوط به این لایحه را شنیدید و مخالفین و موافقین بطور مبسوط صحبت فرمودند. /188 نفر در مجلس حاضرند ما اصل لایحه مورد بحث را به رأی میگذاریم اگر تصویب شد به جزئیاتش در شور دوم میرسیم. موسوی خوئینی ها – نظر وزارت کشور را بگوئید. رئیس- نماینده وزارت کشور الان اینجا نیست آنها که موافق بوده اند و نظر داده اند (موسوی خوئینی‌ها: موافق نبوده اند) لایحه از طرف دولت آمده یعنی در هیأت دولت تصویب شده و آمده است. نمایندگانی که با اصل این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی مطرح بشود. 8- تصویب کلیات طرح اصلاح تفسیر مجلس شورای اسلامی در مورد ماده 3 قانون خدمت پنج ساله پزشکان. منشی- گزارش شور اول کمیسیون بهداری در مورد طرح اصلاح تفسیر مجلس در مورد ماده 3 قانون خدمت 5 ساله پزشکان. منشی- اسامی کسانی که در یک نوبت رأی گیری حضور نداشتند، آقای هاشیم ججازی ، آقای تاجگردون. آقای حائری زاده ، آقا ی سید محسن موسوی تبریزی، آقای رفیعیان ، آقای اسدی نیا. عبد خدائی- آقای هاشمی! نماینده دولت اینجا نیستند و طرح هم هست ، لایحه نیست. رئیس- باشد، لازم نیست، دعوت شده اند اگر نیامدند هم لزومی ندارد. عبد خدائی- من تلفن زدم ، مثل اینکه اطلاعی نداشتند. رئیس- نامه نوشته ایم، نامه روی پرونده هست. دکتر شیبانی- شماره ترتیب چاپ 1220. شماره سابقه 780 . طرح اصلاح تفسیر مجلس شورای اسلامی در مورد ماده 3 قانون خدمت پنج ساله پزشکان طی دو جلسه در کمیسیون بهداری با حضور آقایان معاونان وزارت بهاری مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با اصلاح عبارتی به شرح زیر به تصویب رسید. اینک گزارش آن تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی میگردد. ماده واحده - «متخصصان ومدرسان علمی موضوع ماده 3 قانون خدمت خارج از مرکز پزشکان و دندانپزشکان و داروسازان مصوب جلسه علنی 4/3/60 که اجازه استخدامشان در دانشگاهها به تصویب کمیسیون مشترک بهداری و آموزش عالی مجلس شورای اسلامی میرسد در صورتی که مدت 10 سال در دانشکده پزشکی مربوطه خدمت کنند از شمول قانون انجام خدمت 3 ساله مصوب 24/9/58 شورای انقلاب هم معاف میشوند. » مسأله این است که یک قانون خدمت نیروی انسانی داریم که خدمتش 3 ساله بود ، یکی قانونی که سال 60 به بعد تصویب شده که خدمت خارج از مرکز 5 ساله بود. کسانی را که دانشگاهها به تدریسشان احتیاج دارند و پیش از اینکه این خدمت را انجام بدهند به خدمت میگرفتند، پیشنهاد شد که پس از 10 سال تدریس در دانشگاه ، چون حداکثر آن خدمت خارج از مرکز پنج سال بود، پس از 10 سال یعنی به ازای هر دو سالی که درس بدهند از آن خدمت نیروی انسانی، خدمت خارج از مرکز معاف بشوند. علتش هم این است که چون ما به افرادی که بیایند و تدریس بکنند احتیاج داریم ، اگر این قانون نگذرد آنها میگویند ما باید برویم و خدمت خارج از مرکزمان را انجام بدهیم .به این دلیل گفتند به جای 5 سال ، ده سال اگر در دانشگاه تدریس کردند از آن خدمت معاف بشوند. رجائیان- اگر هر دو سال تدریس معادل یکسال خدمت باشد چون مدت خدمت سه سال است 6 سال میشود. شیبانی – خدمت خارج از مرکز 5 سال است، خواستیم که حاکثر را بگیریم که شامل آن قسمت هم بشود (رجائیان: قانون شورای انقلاب سه سال است) خیر خدمت خارج از مرکز 5 سال است، خواستیم که شامل آن خدمت 5 ساله بشود حداکثر ده سال گرفتیم که آنوقت آن خدمت سه ساله را هم شامل میشود یعنی چون 10 سال باشد، شامل 6 سال هم میشود، از این نظر 10 سال گفتند. رئیس- مخالف صحبت کند. منشی- آقای عبد خدائی مخالف. عبد خدائی- بسم الله الرحمن الرحیم. این طرح با اینکه در رابطه با دانشگاهها است من تعجب میکنم که چطور به کمیسیون آموزش عالی و آموزش و پرورش نیامده و حال اینکه کمیسیون اصلی آن هست و کمیسیون آموزش عالی و آموزش و پرورش اصلا در جریان قضیه نیست. خواهش میکنم که نمایندگان محترم توجه داشته باشند در اینجا نکته خیلی ظریفی هست . مصوبه قبلی مجلس شورای اسلامی در این رابطه بود، که اختیار به مراکز آموزشی کشور میداد. مراکز آموزشی کشور اعم از اینکه مراکز آموزشی دانشگاهی و مراکز آموزشی بهداری است . بواسطه اینکه بهداری هم مؤسسات آموزشی دارد. که پزشک تربیت میکند و لیکن متأسفانه دراین ماده واحده آمده اند آن مراکز آموزشی بهداری را حذف کرده اند و فقط در چهار چوبه دانشگاهها قرارش داده اند. مشکل دوم این است که در طرح قبلی مصوبه مجلس عنوان شده بود که «در موارد استثنایی» ، نه اینکه همیشه این موارد استثنایی هم حذف شده است. در انجا محققین بود و محققین هم حذف شده ، بعض بود که بعض هم حذف شده واین به یک صورتی که بعضیها نظر مبارکشان بوده درآمده و باصطلاح «کلمه حق یراد بها الباطل» شده نتیجه این کار چه هست؟ نتیجه اینکار این است که بهداری دستش کاملا بسته میشود. همین الان مدتی است که وزارت بهداری برای تعدادی پزشک استخدام بکند متأسفانه مدت 2 ماه است که در کمیسیون گیر و دار هست و نمیگذارند بعضی از آقایان به اینکه این استجازه داده بشود. بعد هم بوسیله این طرح آمده دست بهداری کاملا بسته شده که نتیجتاً آن نتواند پزشک استخدام کند به عنوان اینکه ما میخواهیم ببریم در کادر دانشگاهها. من میگویم معنا ندارد از طرفی ما از بهداری کار میخواهیم ، بار سنگین معالجات جبهه های ما روی دوش بهداری باشد. از طرف دیگر هم بهداری وقتی که استجازه میکند دو ماه سه ماه آن را معطل بکنیم و بعداً یک کلکی این فرمی به سر بهداری زده بشود . دست بهداری باید باز باشد. اگر از بهداری مسؤولیت میخواهید و انصافاً هم جوابگوی خوبی نسبت به جبهه ها و معلولین و مصدومین و مجروحین جنگی ما بوده باید امکانات هم در اختیارش بگذاریم . البته در آینده ممکن است که با تصویب مجلس کادر آموزشی منحصر به دانشگاهها باشد . ولیکن فعلا نه تقریباً ممکن است و نه صلاح است. بگذارید دانشگاهها یک مقداری را ه بیفتد بار فعلی خودش را خوب بتواند بکشد. بعد از دو سه سال دیگر تمام آموزش پزشکی را بعهده دانشگاه بگذارید. ولیکن همین الان معنا ندارد که ما بهداری را اینقدر ضعیفش بکنیم و دست و بال آنرا ببندیم و نگذاریم پزشک استخدام بکند و در نتیجه به دانشگاهها منحصرش بکنیم. لذا من با اصل این ماده مخالف هستم. اگر میخواستند که اصلاحیه ای بزنند در نیم خط دنباله آن مصوبه قبلی مجس امکان پذیر بود. این ماده محتوای قبلی مصوبه را بطور کلی تغییر میدهد. والسلام. منشی- آقای حسینعلی رحمانی بعنوان موافق بفرمایید. حسینعلی رحمانی – بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد ماده 3 قانون اصلاح خدمت خارج از مرکز پزشکان سؤال این است: اجازه استخدام نامبردگان آیا موجب معافیت از شمول قانون انجام خدمت سه ساله مصوب 24/9/1358 شورای انقلاب و انجام خدمت پنج ساله مصوب 9/3/1360 مجلس شورای اسلامی میباشد یا خیر؟ اینکه اجازه استخدام داده اند به محققین که تدریس بکنند آیا بعد از اینکه پنجسال ، ده سال، پانزده سال در دانشگاهها و یا در مدارس عالی مشغول تدریس شدند، باز هم باید بعد از فراغت از تدریس بروند خدمت سه ساله و پنجساله را انجام بدهند یا خیر؟ قانون ابهامی داشته است، که آیا این استخدام برای معافیت موجب میشود و در حکم خدمت سه ساله و پنجساله هست یا نه؟ جوابی که داده‌اند این است : اجازه استخدام متخصصین و مدرسین علمی موضوع ماده 3 که به تصویب کمیسیون متشرک بهداری و آموزش عالی مجلس شورای اسلامی رسیده است ، مادام که در مرکز آموزشی خدمت مینماید موجب معافیت از شمول قانون انجام خدمت سه ساله و انجام خدمت پنجساله میباشد. مادامی که در مرکز آموزشی مشغول تدریس است، معاف است این مفهومش این است که اگر چنانچه بعد از ده سال و پانزده سال تدریس او تمام شد باید برود خدمت سه ساله و پنجساله را انجام بدهد آنچه که اینجا برای اصلاح این تفسیر که شاید این اصلاح تفسیر، تعبیر صحیحی هم نباشد. یعنی این تفسیر کافی نبوده است ، این درست است . مادامی که مشغول تدریس است ، از خدمت معاف است. بحث دیگری هست که آیا بعد از تدریس هم معاف است یا معاف نیست؟ لذا نیاز پیدا شده است به اینکه این طرح داده بشود. حالا این طرح را، طرح اصلاح تفسیر بنامید یا ماده واحده ای بنامید، فرق نمیکند که تفسیر نباشد. ماده واحده – متخصصان و مدرسان علمی موضوع ماده 3 قانون خدمت خارج از مرکز پزشکان مصوب جلسه علنی 9/3/1360 که اجازه استخدامشان دردانشگاهها به تصویب کمیسیون مشترک از بهداری و آموزش عالی مجلس شورای اسلامی میرسد. (در صورتی که اینجا مدت برای آن قرار داده) در صورتی که مدت 10 سال در دانشکده پزشکی مربوطه خدمت کنند، از شمول قانون انجام خدمت سه ساله مصوب شورای انقلاب هم معاف میشوند بنابراین اگر چنانچه 10 سال تدریس بکند از شمول قانن سه ساله و پنجساله معاف میشود . و عجالتاً این مقدار به اینها امتیاز داده شده است. بعقیده بنده این شور اول است و لابد شور دوم هم میخواهد که قابل اصلاح هم هست. همچنانکه در اصل طرح 7 سال ذکر کرده بود. اینجا 10 سال است و ممکن است که آقایان هم پیشنهادات و تغییراتی بدهند و نیاز به اصلاحاتی هم دارد که اگر چنانچه فرض بفرمایید 10 سال تدریس نکرد، پنج سال تدریس کرد شش سال تدریس کرد. این چه ملاکی باید داشته باشد؟ و برادر عزیزمان جناب آقای عبد خدائی آنچه که فرمودند که این غیر از آن چیزی است که قبلا تصویب شده بود کاری ندارد. وقتی که میخواهند این را در کمیسیون اصلاح بکنند ممکن است که نمایندگان محترم به کمیسیون تشریف ببرند و پیشنهادات خودشان را بدهند واصلاح بفرمایند. و در مجلس هم بعداً بررسی میشود. پس بنابراین ما ناچاریم که کلیات این طرح را تصویب بکنیم. رئیس- اصلا این تفسیر نیست ، این اصلاح آن قانون است اصلا عنوان هم بیخود است . یک طرحی است اصلاح قانون. حسینعلی رحمانی – اگر اصلاح بشود تفسیر وجهی دارد بنابراین لازم است برای خاطر اینکه موجبات دلگرمی برای مدرسین و محققین دانشگاهها فراهم بیاید این طرح تصویب بشود. و اصلاحاتی هم داشته باشد. رئیس- خیلی خوب ، آقایان دیگر هم میتوانند بعنوان مخالف صحبت کنند. شهرکی- آقای هاشمی ! من اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- بفرمایید. شهرکی – بسم الله الرحمن الرحیم. در متن این طرح نوشته است که اجازه استخدام در دانشگاهها به تصویب کمیسیون مشترک بهداری و آموزش عالی مجلس شورای اسلامی میرسد. این مخالف اصل 85 قانون اساسی است که کمیسیونها فقط از یک مسیر میتوانند مجوز تصویب قانون را بگیرند و آن هم از مجلس است و هیچ مجوز دیگری نمیتوانند تصویب بکنند. مجوز استخدام هم بایستی همانطوری که مجلس برای وزارت صنایع سنگین تصویب کرد بایستی مجلس تصویب کند مگر اینکه طبق اصل 85 به کمیسیونها بدهد واینجا آوردن این مطلب خلاف قانون اساسی است. رئیس- آقای شهرکی! اینجور اخطارها مربوط به شور دوم است و حالا اگر این اخطار وارد باشد پیشنهاد اصلاحی بدهند. حالا در کلیات این بحث نیست. مخالف هم میتواند این حرف را بزند. بعنوان مخالف میتوانستید صحبت بکنید حالا یکربع ساعت تنفس داده میشود. (جلسه در ساعت 40/10 بعنوان تنفس تعطیل و در ساعت 15/11 مجدداً به ریاست آقای هاشمی تشکیل گردید.) رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است آقای لطیف صفری بعنوان مخالف بفرمایید. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. هم توجه به آن سؤالی که راجع به این قانونی که قبلا تصویب شده است و هم توجه به متن تغییر یافته این، سبب میشود که نسبت به رد شدن این ماده واقعاً انشاءالله که رد بشود، صحبت کنیم. با توجه به صحبتهای آقای رحمانی خود آن سؤالی که شده در مورد این بوده که آیا این کسانی که سه سال خارج از خدمت دیده اند مطابق قانون شورای انقلاب و این قانون برای آنهایی است که پنجسال بوده اند این مسأله در مورد اینها هم شامل میشود یا نه؟ جواب این سؤال از جانب کمیسیون و مجلس تأیید این مسأله است که بلی شامل اینها هم میشود. ولی اینها بجای اینکه این جواب را بدهند ، آمده اند اصلا اصل قانون را تغییر داده اند و چند اثر منفی بنظر ما اصل این تغییرات دارد: یکی اینکه عمده آن پزشکانی که مطابق این طرح در خدمت وزارت بهداری هستند و بیشتر در مناطق محروم هستند برای اینها هم یک راهی باز بشود بجای اینکه در مراکز آموزشی وزارت بهداری حتی جذب بشوند، به مراکز آموزشی دانشگاهها و وزارت علوم بیایند، که در حال حاضر اینها از هم جدا هستند، و حتی لطمه به مراکز آموزشی وزارت بهداری هم میخورد. چون اینجا قید و مشخص نشده است کسانی که بعنوان مدرس ، بعنوان اسناد دانشگاه در آموزشهای پزشکی خدمت میکنند، آیا انحصاراً فقط آهایی هستند که در دانشکده های پزشکی وزارت علوم کار میکنند یا آنهایی را هم که در دانشکده های پزشکی وزارت بهداری کار میکنند شامل میشود. پس این یک ایراد میتواند باشد و لطمه میزند و به ضرر وزارت بهداری است. چون نیروهایی که حذب این کار میشوند جزء نیروهای واقعاً اهل علم و ارزنده دانشگاهها هستند و کسانی هستنند که میتوانند بعنوان صلاحیتدار در آموزش پزشکی کار کنند. پس کار خدمتی و کار درمانی و کار بهداشتی شان در اولویت است و ارزش دارد. مسأله دیگر اینکه همانطوری که جناب آقای عبد خدائی گفتند چند کلمه اینجا تغییر کرده مثلا مسأله تحقیق را مسأله افراد خاصی که این ضابطه را در آنها ببینیم و آن مشخصاتی که در آن هست وقتی اینها را ما برداریم و لایحه را تغییر بدهیم بدون اینکه از ما خواسته باشند و بدون اینکه اصلا سؤال این باشد سبب میشود که راه باز باشد برای خدای نکرده تبعیضهایی بین افرادی که دریک شرایط هستند. و باز این تصور پیش بیاید که اینها میخواهند افراد خاصی را که مورد نظر خودشان هست بعنوان اینکه نروند خدمت خارج ار مرکز انجام ندهند این افراد را بیاورند در مراکز دانشگاهی در شهرستانهای بزرگ قرار بدهند و مشغول کنند و باز بار مراکز محروم و دورافتاده به دوش یک عده ای باشد که مثلا به تصور اینکه خدای نکرده پیش بیاید که مثلا کسی آنجا ندارند با اهل دوست بازی واینطور چیزها نیستند ما بخاطر اینکه این مسأله اصلا پیش نیاید و مخصوصاً این احساس تبعیض نشود. ضمن اینکه با این تغییرات مخالفت میکنیم و باز با این تغییراتی که در متن آن داده شده وباز بخاطر اینکه این لطمه ای هم به کادر آموزشی و کادر درمانی وزارت بهداری نخورد با این اصلاحیه مخالفت میکنیم مگر اینکه جوابش همان باشد که از آنها خواسته شده والسلام. منشی- آقای دکتر معین بعنوان موافق بفرمایید. دکتر مصطفی معین نجف آبادی – بسم الله الرحمن الرحیم. برادران ارجمند به این طرح از سه وجه باید که نگاه بشود اول نیاز دانشگاهها به کادر درمانی و آموزشی هست دوم نیاز بهداری به کادر درمانی و آموزشی هست و سوم نیاز روستاها به کادر پزشکی هست. در مورد دانشگاهها هم باید عرض کنم بطور کلی به امر آموزش عالی متأسفانه یکمقدار کم لطفی شده واهمیت آن آنطوری که بایستی درک بشود، نشده . و مخصوصاً در مورد آموزش پزشکی که کلا مسأله دارد فراموش میشود. من خودم حدود 14 سال بعننوان دانشجوی پزشکی و بعد دانشجوی تخصصی پزشکی و مدتی هم در کادر علمی دانشگاه مردم می‌بینم که روز به روز و سال به سال دارد مسأله آموزش پزشکی افت میکند واین باعث تأسف است یعنی اگر خدای نکرده روال بهمین ترتیب باشد ما در آینده ، پزشکی به آن صورت نخواهیم داشت، این است که به مسأله آموزش عالی به خصوص در مورد طب باید بیشتر توجه بشود. دانشگاه ما و مخصوصاً دانشکده های پزشکی یکی به دلیل انقلاب و فرار مغیزهایی که پیش آمد و یکی هم به دلیل تصفیه افراد ناصالح و یکی هم به دلیل انجام گسیختگی طب خصوصی که درآمدش چندین برابر است کادر درمانی بهداری ودانشگاه هست. بیشترین افراد متبحر خودش را از دست داده و بیشتر آنها به طب خصوصی جذب شده اند. و باعث این شده که الان دانشگاههای ما لخت بشود یعنی الان کادر علمی به آن صورت نداریم. این حق از قدیم برای مؤسسات آموزش عالی بوده است که بتوانند یک درصدی را، یک تعداد مشخصی را ، بلی این حق دانشگاه و حق جمهوری اسلامی است که اگر افرادی از فارغ التحصیلان خودشان دارند که از نظر تعهدی و از نظر علمی بصورت درصد بالائی هستند یعنی افراد ممتاز را تشکیل میدهند آنها را بتواند در دانشگاه مربوطه خودش نگهدارد و در امر آموزش آنها را بکار گیرد. این حق دانشگاه است. دانشگاه خیلی متفاوت است تا فلان وزارتخانه. شما جهات تعهدی را باید بیشتر اهمیت بدهید. دانشگاه یک نهاد آموزشی و تربیتی با هم هست. این است که در زمان طاغاوت هم این بود که یک درصدی را فرضاً ده درصد رتبه اول کلاس را که البته یک مقداری معیارهای ما تفاوت دارد. اگر الان ما میگوییم ممتاز فقط ده درصد اول رتبه اول نیست. خیر آن ده ردصدی که هم از جهت علمی و هم از جهت تعهدی ممتاز هستند این حق دانشگاهها باید باشد و مؤسسات آموزش عالی فرق نمیکند چه بهداری، چه دانشگاه که بتوانند آنها را در خود آن مؤسسه نگهداری نمایند. نه اینکه آنها را بخواهند بفرستند به مناطق محرومی که حتی امکانات کار تخصصی خودشان را ندارند چه جاده، چه درمانگاه چه آزمایشگاه و یا بقیه موارد. در مورد بهداری اولا این درصد، درصد خیلی کمی هست یعنی افراد متخصصی که جهات تعدی لازم را برای کار در دانشگاه و موسسات آموزش عالی داشته باشند. درصد زیادی تشکیل نخواهد داد بنابراین به بهداری هم ضرری نخواهد خورد. یعنی اگر فرضاً شما صد پزشک داشته باشید ممکن است ده تا از این پزشکها این صلاحیت لازم را داشته باشند و بهمان دلیل به روستاها هم ضرری نخواهد خورد ، چرا ؟ چونکه بیشترین تعداد باز هم به روستا گسیل خواهند شد. و در ثانی اگر اینها در خود دانشگاه بماند. شما ببینید در مراکز استانها بیمارستانهای دانشگاهی آن بیمارستانهایی هستند که بیشترین سرویس را به مناطق محروم دارندمیدهند. چون بیمارستانهای دولتی هستند چونکه دانشجوی پزشکی دارند و کار تخصصی دارند و واقعاً به درددل مردم میرسند. این است که بالفرض اگر این درصد کم هم نگهداشته بشوند باز هم در خدمت مناطق محروم هستند از باب مثال بیمارستان شهید فقیه درمرکز استان فارس شیراز یا بیمارستان شهید کاشانی در اصفهان. شماوقتی که بیائید درصد بگیرید، می‌بینید که 70% سرویس را باز هم دارند به مناطق محروم میدهند . پس در مناطق محروم هم این اصطلاح صحیح نیست که اگر شما آنها را نگهدارید، ممکن است که لطمه ای بخورد ، خیر درصد خیلی کم است. من میخواهم بگویم که ماباید سعی بکنیم یک مقداری جاذبه ها را برای آن افرادی که از جهت علمی درصد بالائی هستند و جهت تعهدی هم دارند، قائل بشویم واین پارتی بازی هم نیست برخلاف آن بیانی که برادرمان آقای صفری داشتند ، من مخالف هستم. این حق جمهوری اسلامی است که افراد متعهد و متخصص را بتواند در مؤسسات آموزشی و تربیتی خودش نگهدارد. این پارتی بازی نیست. و ما امر را بر اعتماد در زمان فعلی میگذاریم. یعنی اگر مدیریتهایی در دانشگاهها یا در وزارت فرهنگ وآموزش عالی ویا در خود کمیسیون بهداری هستند، اینها جهات تعهدی و تخصصی را با هم در نظر میگیرند و پارتی‌بازی هم نخواهند کرد . این است که آن مسأله پیش نخواهد آمد. و در هر صورت این حقی هست که هم بهداری و هم دانشگاه میتوانند هردو از آن استفاده کنند تبعیض هم نیست. که مثلا آن بیمارستانهای آموزش بهداری بخواهد از کادر متخصص خالی بشود. اینطور نیست دست آخر آن تعدادی را که دانشگاه یا بهداری پیشنهاد میکند باید در کمیسیون مشترک آموزش عالی و بهداری بیاید اگر آنجا تصویب شد ازاین حق استفاده خواهندکرد. چه دردانشگاهها کار بکنند و چه در بهداری و من فکر میکنم که این مسأله که 10سال یک پزشک درمناطق محروم معاف بشود این چیزی نیست که ما فکر بکنیم به یک عده ای امتیاز بدون جهت داده باشیم یادر حق محرومین روستا ظلمی قائل شده باشیم. خیر، این آینده پزشکی شما را و تربیت پزشکتان را تضمین خواهد کرد. این است که از برادران عزیز من خواهش میکنم که در موقع رأی دادن به این مسأله توجه بکنند و انشاءالله رأی مثبت بدهند. والسلام. رئیس- آقای وزیر بهداری بفرمایید. دکتر هادی منافی (وزیر بهداری)- سلام علیکم بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض تبریک و آرزوی اینکه انشاءالله هر چه زودتر پیروزی اسلام را در مقابل نابودی کفر ببینیم من این را میخواهم بعرض برسانم که همه مسأله این است که ما در واقع نیرو کم داریم بعلت این کمبود نیرو، خوب تدابیری اندیشیده میشود و بعد هم این اشکالات در اثر همان کمبود پیش میآید. یعنی ما احساس کردیم که در مملکت ما کادر پزشکی و تخصص این رشته کم است . قانونی تصویب میشود که تمام فارغ التحصیلان این رشته مدتی را در خارج از مراکز دانشگاهی و نقاط محروم و نیازمند خدمت ارائه بکنند تا کمبود آن نقاط تا حدی جبران بشود. ولی خوب این چاره اساسی نیست . چاره اساسی بالاخره تربیت و زیاد کردن تعداد پزشک است. اما امروز این برای ما یک راهگشا است. چون اگر همین طرح نباشد کسی در نقاط محروم نمیرود خدمت بکند و بالطبع با کمبود روبرو میشویم. حالا وقتی که میخواهیم نقاط محروم را پوشش بدهیم این دفعه نگاه میکنیم می‌بینیم که افرادی که فارغ التحصیل میشوند اگر بلا استثناء همه را به آن نقاط بفرستیم مراکز بزرگی در شهرها که اینها اکثراً مراکز آموزشی هستند، اینها از پزشک متخصص خالی میشوند و کادری که باید خدمت ارائه بکنند و نمیشود خدماتش را هم نادیده گرفت. بنابراین، این بار انسان به این فکر میافتد که خیلی خوب حالا یک کاری بکنیم اینجا را هم پر بکنیم . بهمین دلیل همان موقع فکر شده که برای اینکه یک هماهنگی وتعادلی بین آموزش و درمان باشد، این را به کمیسیون مشترک وزارت بهداری و آموزش عالی دادند که در آن کمیسیون نشستی بشود و مطالعه بشود و احتیاجات آموزشی در نظر گرفته بشود ضمن این، از درمان هم غافل نبوده باشند تا بتوانند آن نیروی موجود را به نحوی تقسیم بکنند که نه درمان صدمه ببیند و نه آموزش. این کل قضیه بوده حالا چطوری عمل شده کاری نداریم. ولی اصل قضیه این بوده است که آن کمیسیون که مرکب از کمیسیون بهداری و آموزش عالی است بنشینند و انتخاب بکنند. خوب وقتی تصمیم گرفته میشود که یک عده ای در مراکز آموزشی باقی بماننداین افراد چون مکلف هستند که خدمت خارج از مرکز انجام بدهند واگر خدمت خارج از مرکز انجام ندهند هیچوقت استقلال برای خودشان نخواهند داشت و نمیتوانند مستقلا کار بکنند، بنابراین تمایلی نشان نمیدهند که بیایند جزء کادر علمی بشوند یا بیایند در این مراکز کار بکنند چون هر کسی میخواهد که راحت تر باشد و زودتر برود آن خدمت و وظیفه اش انجام بدهد و بعد بیاید مثل بقیه زندگی آزاد خودش را ادامه بدهد. برای اینکه این قسمت حل شده باشد این پیشنهاد شده است که افراد دو سال یعنی دو برابر آن خدمتی را که باید در خارج کار بکنند، در مراکز علمی اگر صلاحیت علمی شان تأیید شد و توانستند آنجا خدمت بکنند، حساب بشود. ولی چیزی را که این ماده واحده در واقع گرفتاری برای وزارت بهداری درست میکند این است که اینجا فقط ذکر شده است که دانشگاهها و دانشکده پزشکی. این در واقع کار بهداری را میخواباند. نمیشود گفت که فقط دانشگاهها ودانشکده های پزشکی باشد اگر آنطور باشد پس مراکز آموزشی وزارت بهداری از فردا باید تخلیه بشود. چون کسانی که الان در مراکز آموزش وزارت بهداری مشغول هستند. اینها آنوقت نمیتوانند از این مزایا استفاده بکنند. باید ول کنندواز آنجا کنده بشوند که در هر صورت آن هم باز باعث میشود که یک رکودی در آن بیمارستانها بوجود بیاید. حسینعلی رحمانی – قابل اصلاح است. دکتر منافی ( وزیر بهداری ) – این است که من فکر میکنم تا زمانی که این را به این شکل درنیاوریم این، مشکل ایجاد میکند مگر اینکه ما اینجا ذکر بکنیم مراکز آموزش پزشکی کشور. اگر مراکز آموزش پزشکی کشور ذکر کنیم و آن کمیسیون مشترک وزارت بهداری و آموزش عالی هم 000 رئیس- آقای دکتر منافی شما دارید راجع به آن طرح دیگر حرف میزنید. وزیر بهداری – کدام طرح ؟ الویری- نه ، درست است. دکتر منافی- همین است. ببینید اینجا ذکر کرده اند، «دانشگاهها و دانشکده پزشکی ، اینها همه باید تبدیل به مراکز آموزشی پزشکی کشور . موحدی ساوجی – در شور دوم قابل اصلاح است. دکتر شیبانی – قابل اصلاح است. رئیس- آقای دکتر منافی! جنابعالی در اصل موافقید؟ دکتر منافی- اگر قید (مراکز آموزش پزشکی کشور) آورده شود موافقم. رئیس- آقای دکتر شیبانی بفرمایید. دکتر شیبانی(مخبر کمیسیون)- بسم الله الرحمن الرحیم. من یک عرض مختصری خدمت سروران عزیز بکنم وضع دانشگاهها بسیار بد است یعنی استاد به مقدار کافی نداریم و اگر بخواهیم دانشجوی پزشکی تربیت بکنیم با این کادر موجود از آن مقدار قبلی هم که دانشجو میگرفت، نمیتواند دانشجو بگیرد، کمتر باید بگیرد اگر بخواهیم از متخصصین دانشمندی که در نقاط مختلف دنیا هستند دعوت کنیم و بیایند. و به آنها بگوییم بروند خدمت سربازی بروند خدمت پنجسال خارج از مرکز ، اینها نمیآیند. مجبوریم یک امکاناتی ایجاد بکنیم که البته اینها همه با تصویب کمیسیون مشترکی است که از کمیسیون بهداری و آموزش عالی تشکیل میشود آنها صلاحیت را تأیید بکنند و به استخدام دربیایند اگر اینجور شد میگوییم که اینها که آمدند در دانشگاها یامراکز آموزشی که برادرمان آقای دکتر منافی میگویند، ما حرفی نداریم آن را هم بعداً در شور دوم اضافه بکنیم. اگر اینها آمدند و آموزش دادند 10سال در دانشگاه درس دادند. از آن خدمت پنجساله معاف هستند برای اینکه این اشکال پیش نیاید و یک وقتی وزارت بهداری نگوید که شما گفتید از خدمت پنجساله معاف هستند،اینجا یک عبارتی که اضافه شده این است که گفته اند خدمت سه ساله هم معاف هستند توجه بفرمایند من ذیل این طرح را میخوانم: «متخصصان ومدرسان علمی وموضوع ماده3 قانون خدمت خارج از مرکز پزشکان ودندانپزشکان و داروسازان مصوب 4/3/1360 که اجازه استخدامشان در دانشگاهها به تصویب کمیسیون مشترک بهداری و آموزش عالی مجلس شورای اسلامی میرسد. در صورتیکه مدت 10 سال در دانشکده پزشکی مربوطه خدمت کنند از شمول قانون انجام خدمت سه ساله هم معافند» یعنی آن پنجساله که معاف بودند طبق این تصویبی که کمیسیون فرهنگ و تحقیقات که تصویب کرده آنها تصویب کرده اند که آن پنجساله معاف باشند. گفتیم این سه ساله هم معاف باشند که آن بحث یک وقت بیشتری نیاید که بگویند پنجساله گفتید، شامل سه ساله نیست. هیچ بحث دیگری نیست که بگوئیم دانشگاهها اختصاصی برای خودشان خواسته اند دانشگاه به دلیل اینکه مجوز ندارد. این وزارت بهداری است که به دانشگاه میگوید که آقا این خدمت سه ساله یا پنجساله را نکرده باید به خدمت برود. دانشگاه به وزارت بهداری چنین حرفی را نمیگوید. حقی هم ندارد که چنین حرفی را بزند. مسأله این است، مسأله دیگری مطرح نیست و من خواهشم این است که این را بپذیرید چون اگر میخواهید که دانشگاه دانشجوی بیشتری بگیرد که بتواند بعدا پزشکی مملکت را تأمین بکند والا اگر با این کادر کم بخواهیم آموزش بدهیم تعداد کمتری را میتوانیم آموزش بدهیم والسلام. رئیس- خیلی خوب، دیگر مسائل ماده واحده روشن شد. /181 نفر در مجلس حاضرند اصل این طرح را به رأی میگذاریم ،البته عوانش هم باید اصلاح بشود.«طرح اصلاح ماده 3 قانون» باید باشد نه «طرح اصلاح تفسیر» که بعد در شور دوم این ، اصلاح میشود نمایندگانی که با این طرح موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. دستور بعدی رامطرح کنید. 9- تصویب کلیات طرح الحاق یک تبصره به ماده 7 لایحه قانونی خدمت نیروی انسانی مصوب شورای انقلاب. منشی- رد طرح الحاق یک تبصره به ماده /7 لایحه قانونی خدمت نیروی انسانی مصوب شورای انقلاب ، آقای دکتر شیبانی بفرمایید. دکتر شیبانی – بسم الله الرحمن الرحیم. شماره ترتیب چاپ 1221 شماره سابقه 1038. طرح الحاق یک تبصره به ماده /7 لایحه قانونی خدمت نیروی انسانی درمانی و بهداشتی مصوب 24/9/58 که جهت رسیدگی به این کمیسیون ارجاع شده بود در جلسه روز یکشنبه 30 آبانماه /61 مجدداً با حضور آقایان معاونان وزارت بهداری مطرح و مورد بحث و رسیدگی قرار گرفت و پس از توضیحات و ارائه دلائل مفصل در مورد مشکلاتی که در اجرای این طرح بوجود خواهد آمد و با توجه به تجارب واطلاعات حرفه‌ای که‌ آقایان دارند لذا بطور کلی با تصویب لایحه مخالف بودند و سرانجام به آن رأی گرفته شد و با اکثریت آراء رد شد. اینک گزارش آن تقدیم مجلس شورای اسلامی میشود. تبصره – به مشمولان این قانون در سالهای خدمت موضوع قانون بمدت /5سال فقط درمناطق محروم و دورافتاده به تشخیص وزارت بهداری اجازه دایر نمودن مطب در نیمه وقت داده میشود. مسأله این است که این دکترهایی که خدمت این طرح را باید انجام بدهند تمام وقت هستند یعنی افراد مراجعه کرده اند که اجازه بدهند به این دکترها در نقاط محروم خارج ازآن وقت اداریشان مطب بزنند نظر به این که دایر کردن مطب دراین نقاط برای دکترها سبب میشود که درآن ساعت موظفشان مریض را ببینند یا مریض را بفرسند آنطرف سراغ مطبشان یک چنین توهمی برای نمایندگان کمیسیون بهداری پیش آمد به این دلیل هم از معاون محترم وزارت بهداری خواهش کردند که خود وزارت بهداری درمانگاهها یا محلی را معین بکند این پزشکان در آنجا مریض ببینند خودشان مطب مستقل نداشته باشند حالا بسته به نظر برادرمان آقای دکتر منافی است که اگر اینطور مسأله شان حل میشود انجام بدهند. منشی- آقای لطیف صفری مخالف رد. لطیف صفری- بسم الله الرحمن الرحیم. اصل قانون که تصویب شده این پزشکانی که فارغ التحصیل میشوند به مدت پنج سال در مناطق محروم خدمت کنند بر مبنای ضرورتی بوده که از آن محرومیتهای بهداشتی و درمانی منطقه ایجاب کرده است . و اینهایی که خیلیهایشان هم راضی نیستند ولی به حکم قانون میروندودر آنجا خدمت میکنند هدف از فرستادن اینها هم خدمت به همان مردمی است که محرومیت بهداشتی و درمانی دارند یعنی معالجه آن بیمارانی که انبوهشان مراجعه میکنند به درمانگاهها به مطبها و خیلی جاهایی که احساس میکنند در مقام معالجه شان برمیآیند. اینکه ما بیائیم و یک نیرویی را در یکجا نگهداریم، عده ای از این نیروهای متخصص و نیروهای قابل استفاده ای که برای خدمت به مردم در یک جا قرارش داده ایم این نفس قضیه فوق العاده واقعاً انسانی است و قابل تقدیر است که قانون شرع است ولی اینکه این نیرو را ما آنجا قرار داده ایم و بگوییم که فقط در این ساعت مشخص از آن استفاده بشود هم برخلاف میل خودش کار بکنیم هم بر خلاف میل آنهایی که در خدمتشان باید باشد. بنظر من این دور از انصاف است بخاطر اینکه ما قانون را بخاطر رفع نیازهای ضروری و برمبنای آن واقعیتهای موجود که در جامعه هست مطابق آن مسائلی که شرع مقدس به ما تفهیم میکند. و آن وظیفه ای که احساس میکنیم تصویب میکنیم این احساس ما احساس آن محرومیتهای عمیقی است که در جاهای محروم ، خودمان هم قید کرده ایم قبول کردن از جانب آن پزشکهایی که میروند در آن مناطق خدمت میکنند احترام به قانون و تبعیت از قانونی است که در این حکومت وجوددارد اما اینکه این قانون را ما بیائیم و یک تبصره ای به آن اضافه کنیم که بابا تو که میروی آنجا، تو که وقتت تلف میشود. تو که دلت هم میخواهد که استفاده بیشتری برسانی و در عین حال خودت هم استفاده ای برای عمرت مثلا دو 2 بعدازظهر تمام شد تو اگر بیماری را ببینی که از پنجاه کیلومتر فاصله آمده از فلان روستا مراجعه کرده و وسیله دیر برایش بوده و رسیده در درمانگاه اگر ببینی دیگر خلاف کرده ای. یا بعدازظهر اگر مثلا بنشینی در خانه ات ودر مطب ات دو تا بیمار را ببینی ، ده تا بیمار را ببینی که نیازمند هم هستند و دسترسی به هیچ جایی ندارند جرم کرده ای. نبودن این تبصره الان برای این پزشکانی که دلشان هم میخواهد و خیلهایشان هم واقعاً دنبال پول نیستند ، سبب شده که اینکار بعنوان یک کار خلاف حساب بشود، نمونه‌هایش را ما در مناطق خودمان با وضعیت بد بهداشتی که دارد و کمبود پزشکی که آنجا هست و مسائل جنگ و مهاجرین است داریم سال گذشته عده ای از برادران عزیز فداکار پزشک رفته بودند آنجا بعنوان استفاده از این طرح در آنجا در درمانگاه در بیمارستان کار میکردند مردم هم انصافاً راضی هستند و راضی بودند و خداوندانشاءالله از آنها راضی باشد ولی بعدازظهر مردم با توجه به مسافتی که دارند با توجه به اینکه بیماری نمیپرسد که کی به سراغ آدم بیاید. ممکن است یک تصادف برای یک شخصی ساعت 5 بعدازظهر بیاید شب پیش بیاید ولی اینها چون مطب نداشتند و اجازه مطب داری هم نداشتند و اینکه اگر ما در خانه مان هم بیماری ببینیم ممکن است بگویند که استفاده خصوصی کرده و از وقت مأموریتش استفاده کرده و بعد ما را بازخواست کنند بیمارها را نمیدیدند و پزشکهایی که اجازه مطب هم داشتند در منطقه نبودند واین بصورت یک مشکل شده بود برای همان مردمی که مانشسته ایم و برایشان قانون تصویب کرده ایم که خدمت بیشتری به آنها برسد. درست بعکس از آن استفاده میشد که بیمار مثلا اکثراً مجبور میشدند بیماری که از روستا از 50 الی 60 کیلومتر میآمد به شهر میرسید همان فاصله را دوباره باید یک وسیله ای با هزارمشکلات دیگر میآورد و مثلا از اسلام آباد میآمد و میرفت باختران و آنجا یک پزشکی گیر بیاورد با آن وضعیتی که مطبهای خصوصی دارند روی این اصل ما با دیدن این وقایع عینی که هر روز صدها موردش را می‌بینیم و اینکه بعضی از پزشکان به محض ایکه این خدمت وظیفه‌شان تمام میشود مطب میزنند و حتی در خدمت بهداری هم در نمی‌آیندو موارد زیادی داریم ما یک پزشکی داشتیم که آنجا قبل از جنگ روزی 100-150 تا بیمار میدید جنگ که شروع شد دید قافیه تنگ است فرار کرد و رفت شمال ایران ، دید که دوباره مردم خودشان ایثارگری کردند و دشمن را شکست دادند و آنجا آرام شد برگشت دوباره بدون اینکه یک ساعت در درمانگاه کار کند. روزی 150 تا بیمار بخاطر بیماری صد تومان 50 تومانش می‌بیند از این طرف اینطور افرادی هستند که سوء استفاده میکنند از آن طرف افرادی هستند بخاطر آن حقوق کمی که دولت به آنها میدهد و وظیفه ای که قانون برایشان تعیین کرده میروند 5 سال در مناطق دورافتاده حتی بدتر از آن مناطق خدمت میکنند آن وقت ما بیائیم دست و بال اینها را ببندیم که آقا تو بعدازظهر از وقت خودت از آن چیزی که اختیارش دست خودت است استفاده نکن کار ده تا بیمار را راست بیاوریم. این بنطر من رد کردن این تبصره از طریق کمیسیونی که اعضایش واقعیتهای درمانی بهداشتی این جامعه محروم را میداند و نقاط محروم را میدانند، جای تأسف است انشاءالله که مجلس محترم که اکثراً در مناطقشان این مسائل را دارند در روستاهایشان در مراکز بخشهای محرومشان و در مناطق شهرهای دورافتاده شان و می‌بینند که دائر بودن یک پزشک عمومی حتی تا برسد به اینکه متخصص هم باشد و وارد هم باشد دایر بودن مطبش چقدر میتواند در سلامت مردم آن جامعه مؤثر باشد و مردم چقدر خوشحال میشوند وقتی می‌بینند یک پزشکی خودش با کمال میل در وقت اداری ، درمانگاهش در بیمارستانش کار میکند بعداز ظهر هم میل خودش است میآید آنجا و مطب را باز میکند و مردم هم با کمال میل به او مراجعه میکند و معالجه شان میکند تأثیر فراوانی در رفع نیازهای مردم دارد. من انتظار دارم که انشاءالله برادران و خواهران عزیز با توجه خاصی که نسبت به مناطق محروم دارند ومخصوصا با شناختی که از وضع بهداری و بهداشت مناطق محروم بخاطر نبودن پزشک و کمبود پزشک دارند که یک واقعیتی است و در جامعه ما وجود دارد و به عنوان یک قدم کوچکی در رفع قسمتی از نیازهای مردم ودرعین حال بعنوان دادن یک حق به این پزشکی که کارش است و باید از عتلش استفاده بکند این نظر کمیسیون بهداری را تأیید نکنند واین تبصره تصویب بشود. رئیس- اینکه اجازه مطب است. لطیف صفری- من مخالف رد آن هستم. کمیسیون رد کرده است. منشی- آقای ناصری موافق رد. ناصری- بسم الله الرحمن الرحیم. اگر ما میتوانستیم روی این نکته عمل کنیم و تکیه کنیم که اگر یک چنین اجازه ای را به پزشکانی که درآن مناطق هستند دادیم هیچ تخلفی صورت نخواهد گرفت و سوءاستفاده‌ای نخواهد شد. شاید میتوانستیم رأی بدهیم اماما اینطور نمیتوانیم فکر بکنیم و آن چه که می‌بینیم غیر از این است . بر این اساس نمایندگان محترم توجه داشته باشند به فلسفه تصویب اصل قانون. اصل قانون برای این بوده که به مستضعفین مناطق محروم، مناطقی که از مسائل درمانی عقب مانده هستند خدمتی بکند. اینجا یک طرحی آمده بصورت یک تبصره به این آقایان پزشکان که در آنجا هستند اجازه میدهیم که نیمه وقت بروند درمانگاه کار بکنند نیمه وقت هم برای خودشان، شما انصاف بدهید. آیا میشود مطمئن بود این پزشکان با این اجازه که میتوانند بیرون مطب داشته باشند بیایند بفکر مردم درمانگاه بفکر محرومین باشند یا تعدادی هم پیدا میشوند که همیشه در فکر امکانات مطبشان برای پیدا کردن دارو، آوردن دارو, و چیزهایی دیگر باشند و درمانگاه و مراکز پزشکی را اصلا فراموش کنند تعدادشان هم کم باشد ما بخاطر همان تعداد کم نمیوانیم یک چنین اجازه ای را بدهیم و این برخلاف اصل قانون است. قانون برای خدمت به مستضعفین بوده واین میآید وخود قانون را از بین میبرد و خود برادر عزیزمان آقای صفری در فرمایشاتشان داشتند که خوب حالا یک تعدادی هستند که سوء استفاده میکنند همان تعداد کافی است برای رد این تبصره که بی تعارف هم حرف بزنیم تعدادشان هم شاید خیلی کم نباشد و رفع نیازهای موجود در آنجا به این نیست که ما بیائیم یک قانونی را از بین ببریم و به یک عده ای اجازه بدهیم بروند آنجا ، مطب باز کنند و وقتشان را اکثراً در مطب مصرف کنند صبها هم وقتی میآیند اینجا یک افرادی هم باشند که مریضها را دلالت کنند بر این که بعد از ظهر اگر بیائی آنجا خوب بتو میرسد و خوب معاینه میکند و عرض کنم خوب دارو برایت مینویسد واز این حرفها در نتیجه درمانگاهها هیج بشود. راه چاره‌اش این نیست راه چاره اش این است که یک روش دیگری اتخاذ بشود برای دان امتیازات بیشتر به این پزشکانی که در مناطق محروم خدمت میکنند نه ازطریق اجازه افتتاح مطب. بنابراین چون تصویب این تبصره مخالف خود قانون است و مخالف فلسفه قانون است امیدوارم که نمایندگان محترم با دقت تمام که توجه دارند بیشتر توجه داشته باشندو ما درمانگاههایمان را تبدیل به مطب نکنیم با تصویب این تبصره والسلام. منشی- آقای دکتر میلانی مخالف رد. دکتر میلانی – بسم الله الرحمن الرحیم. در کمیسیون بهداری که مسأله مورد بحث بودمطلب این بود و همه برادرهای دیگر هم تقریباً به این مسأله معترف بودند و تقریبا میپذیرفتند که پزشکی که به روستاها میرود باید در جهت تثبیتش و استفاده کامل از بهره گیری از نیروی این پزکشی که آنجا فعالیت میکند تلاش بشود از این نظر پیشنهادی شد و تقریبا کمیسیون هم موافق بود در جلسه بعد من یادم نیست چطوری شده با یک رأی ، دو رأی رد خود این طرح پیش آمده ولی کلا خود کمیسیون هم تقریبا روحش موافق بود تا آنجا که بنده یادم است. آن این بود که ما بیائیم به وزارت بهداری امکان بدهیم.این طبیبی که میرود آنجا ، بعدازظهر یا درغیر ساعت اداری مریض ببیند منتهی با مشارکت بهداری فرضا جا یا امکانات ، بهداری در اختیارش بگذارد و پولی از او بگیرد شریک باشد با وزارت بهداری و هم نظارت شده باشد کارش و هم درآمدی داشته باشد و هم بتوانیم از نیرویش حداکثر استفاده را بکنیم این اصل مسأله است. و اما این موضوع را باید توجه بکنیم که ما تمام نیرو و فکرمان باید متمرکز باشد به تثبیت این اطبائی که در مناطق محروم کار میکنند ولو جذبه های پولی و مالی هم یک مقدار برایشان ایجاد کنیم به نظر من این مسأله می‌ارزد و حتی بنده اینطوری عرض بکنم اگر یک طبیبی در درمانگاه وزارت بهداری هم کار نکند بروددر یک نقطه دور افتاده مطب باز بکند باز بیشتر ازاین می‌ارزد که بیاید در شهرهای بزرگ بماند کلا برادرهایی هم که این طرح را مطرح کردند از برادرهای مناطقی بوند که درد مردم را درمناطق خودشان درک میکردند و طبیبهایی هم که در مناطق آنها کار میکنندوضع آنها را میدیدند و سعی میکردند جذبه ایجاد کنند برای اطبائی که دراین مناطق هستند ودارند کار میکنند و مشغول فعالیت هستند. ما وقتی میگوئیم تمام وقت این طبیب باید برود آن جا و کار بکند مفهوم تمام وقت باید روشن بشود. یک کارمندی هست از نظر اداری این کارمند وقت اداری مشخصی دارد و تمام وقت مثلا از 24 ساعت /8 ساعتش در اختیار (اداره است فرضاً) ولی طبیب را وقتی میگوئیم تمام وقت میرود در یک منطقه دورافتاده‌ای قرار میگیرد این آقا شب اگر مریض آمد و درش را کوبید باید در را باز بکند یا نه؟ اگر وقت اداری است تمام وقت اداری است که نمیتوند اگر نیست، وقتی در را باز میکند شما باید برایش امکان ایجاد بکنید و کمکی بکنید تا در آن منطقه ای که میماند جذبه ای برایش داشته باشد از این نظر اطبائی که به این مناطق میروند ولو مثلا شما امکاناتی ایجاد بکنید که برای یک کار خارج از وقت مقرر پولی بگیرد و کمکی باشد برای معاش اش در اینجا، چون با این حقوق کم با این گرانی طبیب در مناطق دورافتاده با این کمبودها شما بتوانید تثبیتش کنیدو او را نگهدارید . خیلی خیلی خودش کار مثبتی است و عمل درست و منطقی است. در مواردی که ما با کمبود مواجه هستیم ما دو جور میتوانیم مسأله را حل کنیم یا از نیرویی که کار میکند باید حداکثر استفاده را بکنیم و یا بتوانیم نیرو را زیاد بکنیم و نیروی بیشتری به روستاها گسیل بکنیم. چون ما نمیتوانیم خود به خود نیروی بیشتری گسیل بکنیم به روستاها. آنهم طبیبی که هفت سال دوره طبابت را باید بگذراند و تحصیل بکند و چه بکند000 در روستاهای محروم و دوردست خود به خود باید بیاییم از امکانات انسانی این حداکثر بهره گیری را داشته باشیم رد کلیات این طرح که از دل این مجلسیان درآمده، کسانی که دلسوزند برای مناطق محروم و کسانی که در آنجاها زندگی میکنند و میخواهند به یک شکلی مسأله را حل بکنند کمک بکنند به مردم جز این که دست ما را و دست مسئولین امر را و دست این مردم را ببندد در مناطق محروم به نظر من اثر دیگری ندارد ما بیائیم کلیات این طرح را تصویب بکنیم رأی مثبت به این کلیاتش بدهیم بعد از این که رأی مثبت دادیم آنوقت می‌نشینیم و با کمک وزیر بهداری یا بهر کیفیت دیگر این مسأله را به شکلی درمیآوریم که هم بتواند طبیب مریض بیشتری ببیند و هم آنجا بلکه بتوانیم انشاءالله بعد از این سه سال تمام میشود آنجا تثبیتش کنیم بماند با مردم منطقه عجین بشود و زندگیش آنجا باشد و مشکلات آنجا را از نظر طبی و درمانی حل کند و همین که مشکلات وزارت بهداری را حل کنیم به یک شکلی که شریک بشود با این طبیب و نظارت داشته باشد. و ازاین طریق بشود که مشکل مردم حل بشود ما در لوایح مان در مصوباتمان به نظر من میزانی که در مسائل بهداشتی ، درمانی برایمان باید مطرح باشد باید این باشد که ببینیم آیا این بنفع مردم هست یا نه؟ حالا ما میگوئیم پول زیادی و یا مقداری پول خواهد گرفت ، بگذارید پول بگیرد ولی مریض را ببیند . حالا ما جاهایی که نباید پول بگیرند نباید خرج اضافی روی دست مردم بگذارند دستمان باز است و خیلی گشاده دلیم. آنجایی که باید ما یک مقداری کمک بکنیم که خوب طبیبی که آنجا آمده تثبیت بشود آنجا دستهایمان را میبندیم، شعارهای خیلی تند و خارج از موضع میدهیم که بنظر من غیر از اینکه باز مناطق محروممان از این خدمتها محرومتر بمانند مسأله دیگری را برایمان حل نمیکند والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته. منشی- آقای تاجگردون موافق رد. تاجگردون- بسم الله الرحمن الرحیم. خواهران و برادران مستحضرید که استان کهکیلویه و بویراحمد استانی است محروم و در عین حال نمونه اعلاو بسیار خوب و مناسبی است برای اجرای این قانون و اینکه چگونه تا حالا انجام شده و یا نتیجه بخش بوده یا نیست و پیشنهادی که برادرها در این زمینه داده اند تا چقدر میتواند مؤثر باشد متأسفانه خلاف قانون در آنجا این مورد انجام شده و الان پزشک طرحی داریم که دارای مطب است چرا شده فعلا مورد بحث نیست. اما نتیجه آن چه شده بحث میکنیم در مناطق محروم معمولا دایر کردن مطب بستگی به افزایش جمعیت است در مراکز شهرستانها که جمعیت زیادد است معمولا در خواست دایر کردن مطب از طریق پزشکان طرح به وزارت بهداری داده شده است اما موافقت تلویحی در این زمینه این نتیجه را داشته که بقیه پزشکان طرحی که باید در روستاها بروند خدمت بکنند و به آن مردم محروم فقیری که پول دادن حق ویزیت پزشک را ندارند باید به آنان رسید متأسفانه برادران پزشک طرحی عدول کرده اند و آمده اند در مراکز شهرستانهای پرجمعیت آنجا تقاضای خدمت کردن وادامه خدمت را داده اند برای اینکه میدانند اگر خدای ناکرده این طرح . تصویب بشود و پذیرفته بشود مطمئن باشید شما دیگر در روستاها که الان پزشکهای طرح دارند جهادی کار میکنند عملا ما این شیوه کاری و این جهاد را از آنها میگیریم، و به آنها اینطور میگوئیم چون در روستاها امکان دایر کردن مطب نیست بعلت اینکه مردم روستا فقیرند و پول ویزیت ندارند باید یا روستایی بیاید و در شهر ساکن بشود یا کلیه پزشکان بخاطر این اختلافی که در صنف خودشان بوجود میآید درآمدن به مراکز پرجمعیت که عملا نسبت به مراکز روستایی تا حدی متمول تر هستند و میتوانند کار بکنند به آنجا کشانیده بشوند و زیان و ضرری به بار بیاورد خط دومی را که برادرمان ناصری هم به آن اشاره کردند برای همگان روشن است که در زمان طاغوت عملا میدیدیم چه بر سر درمانگاههای ما آوردند اما اگر میخواهیم خدمت بکنیم به مردم و میخواهیم واقعاً به آن مناطق محروم خدمت بیشتری بشود این آقایان را بیائیم و ساعت کارشان را اضافه بکنیم. پول بیشتری به آنها بدهیم تا بتوانند به آن مناطق محروم تر برسند من به این دلیل که الان میبینم و دیده ام که مثلا در روستاها تعداد 6 الی 7 پزشک از مراکز شهرستان محرومی به مرکر استان ، تقاضای درخواست کرده اند و مدیر کل هم (من الان اینجا اعلام میکنم) میگوید که من نمیتوانم به اینها تحکم بکنم که در مناطق روستائی بروند ، حالا یگر شما بیائید اجازه دایر کردن مطب هم به اینها بدهیم که انگیزه دومی خواهد بود که مستقیماً ما خودمان اجازه بدهیم که این آقایان بخاطر ضعف مدیریت از یکطرف و نتوانستن و فشار آوردن به پزشکان که بالاجبار بابد به روستاها بروند مسأله دوم و مردم محروم و مناطق روستایی را از داشتن این امتیازی که مجلس به مردم داده محروم بکنیم من عرضی ندارم. والسلام. منشی- آقای هاشمی مخالف رد. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم. من در مراجعات فراوانی که در این یکی دو سال اخیر داشته ام به این نتیجه رسیده بودم که بسیاری از پزشکهایی که الان در اینگونه مناطق هستند درحد کار اداری اکتفا میکند و اوقات زیادی هست که میتوانند در خدمت طبابت باشندو نیستند و ما میدانیم اصل آن قانون مقطعی بوده و این تبصره ای هم که آمده مقطعی است باید این مسأله حل بشود خوب اگر ما اینجور بودیم و میدانستیم که پزشکانمان هیچ ساعتی از خودشان را باطل نمیگذارند و تا بتوانند برای مردم کار میکنند، چه در مطب و چه در جای دیگری حرفی نداشتیم ولی عملا اینجور نیست و شما میدانید یک پزشک میتواند بیش از ده ساعت الان در آن مناطقی که هست برای مردم خدمت بکند کار اداری هم خیلی کمتر از این است و آن ساعات اضافی با این کمبود پزشکی هم که داریم ما چرا بخل بکنیم؟ و نگذاریم اینها یک مقداری درآمد بیشتری داشته باشند و چه بسا باعث بشود که بخاطر مطبی که میزنند و آشنایی بیشتری که پیدا میکنند علاقمند بشوند و بعداً هم آنجا بمانند. ما نمونه هایش را هم داشته ایم ما خودمان در مناطق خودمان دیده ایم پزشکانی که مطب داشته اند روابط عاطفی بیشتری با مردم برقرار میکنند، آنهایی که در آنجاها پول دارند به مطب مراجعه میکنند آنهایی هم که ندارند میآیند و به مراکز بهداری مراجعه میکنند بهر حال با همین تبصره ای که شما میگذرانیدممکن است که یک درصد زیادی به وقت پزشکان اضافه بکنید والان هم ما این وقت را احتیاج داریم البته ما انتظار داریم که یک روزی برسد که اینقدر پزشک زیاد داشته باشیم که احتیاجی به این قوانین نداشته باشیم و خودشان دنبال بگردند جای خالی پیدا بکنندو بروند ولی حالا اینطوری نیست که این آقایان فرمودند که ممکن است به بهداری نرسند ممکن است مریض را از بهداری پاس بدهند به مطب البته من هم منکر نیستم ممکن است چنین چیزهایی باشد. اولا باید وزارت بهداری مراقبت بکند که چنین چیزهایی کمتر پیش بیاید و ثانیا تالی فاسد وضع موجود بیشتر است یعنی در حال حاضر پزشکی که آنطوری فکر بکند الان در بهداری مریض را خوب نمی‌بیند بقیه وقتش را هم میرود و بیکار میگردد یا مطالعه میکند. روزنامه میخواند اگر پزشک با وجدان صحیح باشد آن کار را نمیکند فقیری که آمده به بهداری او را پاس نمیدهد به مطبش ، سعی میکند آنجا انجام بدهد و ثانیاً آنقدر برای مطب مشتری پیدا میشود که آن نیاز ندارد که به آنجا پاس بدهد، مراجعات مردم زیاد است، بار مراجعه به بهداری کم میشود و قسمتی از نیروهای مکرر در خدمت گرفته میشود در مجموع بنده جزو موافقین جدی این تبصره هستم انشاءالله که تصویب بشود. منشی- آقای دکتر معین موافق رد. دکتر معین- بنده با بیانات برادرمان آقای ناصری و تاجگردون موافق هستم و فقط میخواستم یک نکته بکری را به برادرها عرض بکنم که این تنها تعداد مریض دیده شده و حتی رضایت خود بیمار نیست که تعیین کننده است برای این که سلامتی اجتماع تأمین بشود و یا نشود. باور بفرمایید این بیشتر میشود بگوییم که کیفیت کار است که مطرح است، چون که ترکیب آن نسخه هایی که پیچیده میشود، اینها را خود ما خوب دیده ایم دیگر ، نسخه ای که در درمانگاه بهداری پیچیده میشود، آن که در درمانگاه دانشگاهی نوشته میشود ، و آن که در مطب نوشته میشود، شما از آن استثنائاتی که ممکن است فلان فرضاً پزشک حاذق یا فلان پزشک متعهد یا با هم اینطرف و آنطرف باشند و تعدادشان هم خیلی زیاد نیست، ما میگذریم ، اگر بخواهیم که کل مسأله را در نظر بگیریم بیشترین خدمتی را که به سلامت اجتماع الان دارد میشود باور بفرمایید که از طریق درمانگاهی، بهداری و دانشگاهی هست، هر چند که ممکن است خیلی محقر باشد، ممکن است که خیلی مدرن نباشد، دکور نداشته باشد، منشی نداشته باشد و آن سکرتر نداشته باشد نمیدانم حتی در نوبت باید بایستد و نسخه اش هم ممکن است خیلی خلاصه تر و مختصرتر باشد ولی با توجه به مضار دوای بدون دلیل و با توجه به این به اصطلاح مسائل کلی که ما د رطب خصوصی مشاهده میکنیم، بنظر میرسد که این زیاد کارساز نیست. تعداد مریض دیده شده و حتی رضایت سطحی خود بیمار عرض کنم که بنظر میرسد که روح اولیه قانون، روح آن قانون به اصطلاح اولیه در این بود که هم تعداد مریضی که در مناطق محروم دیده میشود و هم کیفیت کار همزمان با هم بالا برود یعنی اینکه اگر فرضاً پنج سال به عنوان خدمت حساب میشود، این یک خدمت مقدسی است که طبیب را وزارت بهداری مکلف است که تأمینش بکند که الان آن پزشک عمومی ما در مناطق محروم حدوداً با خارج از مرکز و اضافه کار و اینها حدوداً بیست هزار تومان بدستش میتواند میرسد، اگر بخواهد استفاده بکند، اگر متخصص باشد تا حدود سی هزار تومان اگر که اشتباه کردم برادرهای بهداری تذکر بفرمایند این است که بنظر میرسد که اگر سه سال در مناطق محروم میخواهد برود یا پنج سال در خارج از مرکز ، واقعاً هم کیفیت کارش خوب باشد هم خوب کمک بکند به اطبای دیگر که آنجا هستند و تعداد بیشتری مریض را ببینند و هم در عین حال تأمین هم هست، حدود بیست هزار تومان عمومی و سی هزار تومان متخصص تقریباً میگیرند، حالا اگر که ما بگوییم که خوب در مناطق محروم و شهرهای کوچک که خوب خود من شاهدش بودم درآمد طبیب عمومی حدود پنجاه هزار تومان تقریباً میتواند بگیرد تا شصت هزار تومان یا متخصص تا صد هزار تومان ایها بطور متعارف است ممکن است بیشتر هم حتی بگیرند، اگر اینطور هست و خودبخود یک تعدادی به اصطلاح در کار آن طبیبی که در خدمت بهداری هست اثر میگذارد، ما میدانیم که این وجود دارد اگر راه حلی میخواهید پیدا کنید یا باید آن مطبها را یک مقدار کنترل بکنند یا اینکه حقوق پزشک بهداری را بالا ببرند یا ساعت کارش را بالا ببرند ، میدانید راه حل بینادی ترش فکر کنم این باشد، یعنی من خودم پیش بینی میکنم که اگر این تصویب بشود، حتی آن هشت ساعت کاری را که باید آن پزشک بصورت خدمتی انجام بدهد برای مملکت. آنهم تحت الشعاع قرار میگیرد یعنی کیفیتش نزول میکند حالا یا خدای ناکرده مریض به مطب سوق داده میشود، یا اینکه بیشترین تعداد خود بخود حتی بدون اینکه آن بخواهد پاس بدهد خدای ناکرده خود آها بیشتر به طب خصوصی و مطبها روی میآورند و خود بخود یک مقدار ممکن است طب درمانگاهی و بهداری واینها، آنهم تضعیف بشود ، این است که بر رویهم من فکر میکنم که اگر راه حلی وجوددارد خود وزارت بهداری باید به اصطلاح آنرا پیشنهاد کند که آن ساعات خدمتی را بالا ببرد یا حقوق و مزایا را اضافه کند و طب خصوصی آن مناطق را کنترل بکند. یک نکته دیگر را هم به آن اشاره بکنم که اگر سه سال آن مزد مجاز بود که فرضاً حدود ماهی هجده تومان، بیست تومان از بهداری بیگرد و همزمان مطب هم داشته باشد، مطبی که مثل بقیه بتواند تا ماهی پنجاه هزار تومان، شصت هزار تومان درآمد داشته باشد، بعد از این سه سال دیگر خود بخود احتیاجی ندارد که آنجا بماند، در صورتی که اگر به عکس بود یعنی سه سال در مناطق محروم کار میکرد، در خدمت بهداری با حقوق بیست هزار تومان، خود بخود بامریضها آشنا میشد و در عین حال اگر که فردی بود که میخواست به مناطق محروم خدمت بکند و خوب احتیاج پولش هم در عین حال تأمین میشد بعد از سه سال خدمت خودبخود در آن مناطق میماند، حتی به دلیل احتیاج هم که بود پنج سال بعد از اینکه آن سه سال اولیه تمام میشد در مناطق محروم میماند و به مردم خدمت میکرد، برای اینکه از همان اول به آنصورت تأمین بشودو بیشتر از حد نیازش ، من فکر نکنم که بعد از این سه سال در مناطق باقی بماند، والسلام. رئیس- متشکر، مخالف بعدی. منشی- آقای اختری مخالف رد هستند. اختری- بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با خدمت خارج از مرکز پزشکان آنقدر از گوشه و کنارش زده شده که دیگر معلوم نیست چه درصدی مانده که بروند در خارج از مرکز خدمت کنند. به خدمت گرفتن این نیروها برای مناطق نیازمند و مستضعف نشین تنها با وضع قانون امکان ندارد، بلکه باید یک مقداری تشویق و مزیت هم باشد،این یک مزیت مختصری است که در اوقات فراغت بتوانند مطبی داشته باشند و برای مردم خصوصی خدمت کنند، اینکه در اینجا در آن ماده 7 آمده «خدمت مشمولان این قانون تمام وقت تلقی میشود» این تمام وقت قید نشده که چندساعت است بدون تردید این تمام وقت بیست و چهار ساعت که نیست، همیشه در خدمت مردم نخواهند بود، قهراً این تمام وقتی که یادآوری شده، تمام وقت تلقی میشود، تمام وقت ساعات اداری خواهد بود و وقتی ان ساعات اداری گذشت، به استناد این ماده آن دیگر چنانکه بعضی از برادران اشاره کردند، نمیتواند مریض بپذیرد، بنابراین همچنانکه در شهر افرادی که بهترین مزایا و امکانات و بهره بریها را دارند،‌مطب هم دارند و با ویزیتهای گزاف هم مریض میپذیرند، با اینکه چندین شغل دیگر دارند. این اشکالی که آقایان گفتند، احتمال دارد که مریضها را از درمانگاه محول به مطب کنددر شهر هم وارد است و حال نکه راجع به آنجا کسی اعتراض نکرده، در شهر بهترین مزایا هست، مطب هم دارند پس کاری کنیم که در آنجا هم علاوه بر زور قانون ودستور قانون، یک جاذبه و مزیتی هم باشد، بالاخره انسان موجود مادی هست،‌ نیازی به زرق و برق مادی هم دارد، نمیشود همه مردم صد درصد برای خدا کار کنند و چشم داشتی به مزایای دنیا وامتیازات دنیایی نداشته باشند، بنابراین یک درس خوانده ای که باید برود در جاهای محروم خدمت کند، از شهر دور است بگذاریم چشم داشت مادی هم برایش باشد، مزیتی باشد که بتواند مطب خصوصی هم در بعضی از اوقات دائر کند اگر نصف بعدازظهر زیاد است محدود کنید، بگویید دو ساعت، سه ساعت این قابل محدود کردن است ، اما بطور کلی منع کردن درست نیست،‌بنظر من این تبصره خوب است، باشد تا یک مزیت و تشویقی برای کسانی باشد که میخواهندبروند آنجاها خدمت کنند. والسلام علیم . لذا با رد این مخالف هستم. رئیس- موافق دیگری هست؟ منشی- آقای آقامحمدی موافق رد. آقارحیمی – چقدر مخالف و موافق صحبت کند دو نفر روشن شد دیگر جناب آقای هاشمی همه اینها مشابه هم است دیگر چیز تازه ای نیست. رئیس- دیگر خیلی وقت نمیگیرد، آقایان مختصر بفرمایید که پیش از ظهر اینرا تمام کنیم. آقامحمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. عمده صحبتها انجام شد و گفته شد انیکه زمینه خوب برای آنها باشد و ساعات اضافه کاری آنها برای درمان مردم استفاده بشود، این حرف درستی است ، اما راه حلش اشکال دارد، یعنی اگروزارت بهداری همینجور که از آقای منافی هم من پرسیدم، گفتند چنین طرحی را دارندو آماده اجرا است، بیاید و علاوه بر ساعت کار اداری هر کسی که آمادگی دارد به آنها امکانات بدهد و بتوانند ارائه خدمت بدهند. این راه حل مناسب تر و درست تری است والا مطب که بزنند طبیعی‌اش این است که انتقال به مطب از صبح به بعدازظهر است و ما الان در تمام شهرهای خودمان هم که داریم کار مطب وقتی در کنارش شاغل در بهداری هست، در حقیقت آنجا مرکز کاریابی میشود و این درست نیست، ما چون این واقعیت را همه خبر داریم و ساعات کار مطب هم پائین میآید، یعنی هشت میشود نه، دو هم میشود. دوازده این یک چیزی نیست که حالا کسی بخواهد منکرش باشد و بعدش هم حالا که آقایان هم با این آمارهایی که متأسفانه میدهند و یک جوری بیان میکنند که انگار ما خیلی پزشک کم داریم. به آن معنای آمریکائیش، چون پزشکان ما از کارگر ما هم بیشتر کار میکنند، سه شیفت هستند ، در صورتیکه اینها شیفت آمریکایی حساب میکنند. دائم میگویند چهل هزار پزشک لازم داریم، حالا چهارده هزار نفر هست، پس بیست وشش هزار پزشک کم داریم، اینهم سبب میشود که آنها یواش یواش خیال کنند که خیلی مثلا کم داریم به اینصورت آماری که میدهند مثل مسکن که آمار میدهند ، یعنی خانه های روسائی هم فکر میکنند مثل خانه های ویلائی تهران است، دائم میگویند شش میلیون کم داریم، پس سالی ششصد هزار تا، این آمار پدر ما را درآورده است سبب شده که ما گرفتار بشویم، دست برادرانی که فکر میکند کمیاب هستند و نادرند و بنابراین حالا برای ما بیشتر ناز میکنند، تا حالا هم که در انقلاب متأسفانه روحانیون ما که در مجلس بخصوص من تقاضایم این بوده که از قیامتی بگویند، از حساب و کتابی بگویند، از معنویتی بگویند، بیشتر از قانون ترسانده اند از اینکه پدرتان را درمیاوریم، نه از انسانیت ، نه از اینکه پزشک چه وظایفی دارد و چه کارهایی باید بکند و نماز جمعه هایمان هم باز اینجوری نیست، یعنی قیامت و تقوی و اینها که دائم گفته میشود، میتواند حرکت بدهد، مطرح نیست، حالا بهر صورت اگر ما بخواهیم با این زمینه هایی که الان موجود است بیاوریم مطب هم کنارش بگذاریم، یعنی باید بهداریمان راتعطیل بکیم، درمانگاهها را تعطیل بکنیم و این به مصلحت نیست. من تقاضایم این است که آقای منافی در اینجا این طرحی را که الان من سوال کردم ، گفتند رسماًاعلام بکنند و واقعاً بروند عمل بکنند به صورت جدی کسانی که میخواهند از این برادرها اضافه کار بکنند به آنها اضافه کار بدهند. اضافه کارشان را هم خوب بدهند، به جوری که زندگیشان هم در سطح یک پزشک اداره بشود نه در سطح یک آدم معمولی. منشی- آقای صلواتی مخالف رد. رئیس- حالا مختصر صحبت بفرمایید. محلاتی – آقای هاشمی به نوع پزشکان اهانت شده ، همه که اینطور نیتسند. صلواتی – بسم الله الرحمن الرحیم. عجیب است که از یک طرف میگوییم که آقایان پزشکانی که میخواهند نقاط محروم بروند ، نروند. بیایند ده سال در دانشگاه کار کنند و آنهایی که موقعیت بهتری دارند و سواد خوبتری داشند بیایند دانشگاه ونقاط محروم را از وجود این پزشکان محروم کنیم بعد چهار پزشک که به دهات میروند اگر دو ساعت در روز ده آدم به آنها مراجعه کردند و حاضر شدند که پول دوایشان را خودشان بدهند، مگر مانعی دارد؟ چه مانع عرفی و عقلی و شرعی و قانونی دارد که کسی خودش میخواهد معالجه بشود. یک مقداری از پولش را خودش بدهد. اگر از نظر شرعی یا قانونی اشکال دارد آن را هم بهداری معلوم میکندنه خود پزشک ممکن است مثلا بگویند در اطراف اصفهان تا شعاع پنجاه کیلومتر، نه. تا شعاع صد کیلومتر نه، جائی که کوهستانی باشد. جائی که مثلا فلان مراحل بد را دارد. در آنجاها مراجعه بکنند یا نکنند. در هر صورت بهداری هست که میتواند تعیین کند و این مسأله را تشخیص بدهد. من معتقدم اگر این امکان را به پزشک بدهم، همینطور که برادرمان آقای هاشمی هم فرمودند خیلی از پزشکها در آن محل میمانند علاقمند میشوند. خودمن بسیاری از پزشکها را سراغ دارم که وقتی ساعت دو بعدازظهر کارشان تمام میشود یا مجبورند برای گردش بروند یا وقتشان را به بطالت صرف کندن یا فوتبالی، والیبالی، دامنه کوه قدم بزنند، چه بهتر که این وقت صرف خدمت به مردم بشود، صرف مردم بشود و اینطور هم نخواهیم بهترین چهره هایمان که الان در جبهه ها هستند و بهترین جا که الان در جبهه ها هستند، آنها را نه در دانشگاه بیاوریم . نه بعد اجازه بدهیم که دو تا ده تومان از دست مردم بگیرند . حداکثرش را هم میتوانیم بگوییم ویزیت این آقایان در صورتی که متخصص باشند در آن نقاط محروم بیست تومان باشد. اگر متخصص نباشند ده تومان باشد و این چه مانعی دارد و بهترین خدمتی هست که ما میتوانیم در آن نقاط محروم و محدود انجام بدهیم. رئیس- متشکر، موافق رد صحبت کند. منشی- آقای انصاری موافق رد. مجید انصاری – بسم الله الرحمن الرحیم. مطلب روشن است . ما اگر بیائیم به پزشکانی که دوران خدمت وظیفه شان را سپری میکنند، اجازه تأسیس مطب بدهیم، همان مفاسد و مشکلاتی را دارد که به آنها اشاره شد و بهتر است ما برای رفع این نقیصه ای که مخالفین رد فرمودند به خود وزارت بهداری مجوز بدهیم که با یک شیوه ای بتوانند بیماران خارج از وقت را هم طوری نمرده بدهند و در برابر هر یک، یک مقدار پول مشخصی را خود وزارت بهداری به اطباء بدهد که برای طبیب فرق نکند که قبل از ظهر، بعد از ظهر قبل ازساعت و بعد از ساعت رسمی و قانونی کسی را ببیند، یعنی تعیین مقدار و مبلغ به دست خود وزارت بهداری باشد و آن مفسده ها را در بر نداشته باشد. اینهم که آقایان میفرمایند ماتشویق بکنیم، تشویق بکنیم. خوب این درست است و اطباء را باید تشویق کرد و مزد آنها را داد ولی تا چه حد امروز یک سرباز وظیفه وقتی که دو سال سربازیش را طی میکند ماهی پانصد تومان هم دستمزد به او نمیدهند، در جبهه جانش را فدا میکند، هر کجای ایران که در سربازی به سرباز بگویند باید بروی او مکلف است برود ولو اینکه خط مقدم جبهه باشد آنوقت اطباء هم که این پنج سال را به عنوان انجام خدمت وظیفه سپری میکنند آن آماری که برادرمان آقای دکتر معین فرمودند، اگر درست باشد ماهی بیست هزار تومان در دوران خدمت وظیفه کمشان است ، حالا بگویید که مالیات و غیر ذلک از آنها کم میشود ماهی دوازده هزار تومان، ماهی چهارده هزار تومان، در دوران خدمتشان بطور رسمی ماهی چهارده هزار تومان میگیرند قبول که وزارت بهداری مالی هشت هزار تومان هم به یک سیستمی به آنها بدهد که ایها بقیه بیمارها را خارج از وقت ببینند.اما اجازه دادن که از همان روز اول پزشکی که دوران خدمتش را طی میکند برود مطب خصوصی باز کند و همان بر سر مردم مستضعف بیاید که درگذشته آمده مگر چه تحولی در فرهنگ طب و بهداشت بوجود آمده که ما به اعتماد آن تحول میخواهیم ، اجازه بدهیم که مطب باز بکنند در برابر خدمت وظیفه اینهاآیا تضمینی بر انجام خدمت وظیفه برای حداقل معدودی از آنها خواهد ماند یا نخواهد ماند؟ لذا من ضمن اینکه موافق هستم وزارت بهداری به نحوی پولی به اطباء بدهد که خارج از وقت بتوانند از وقتشان استفاده بکنند اما شدیداً دایر کردن مطب را بوسیله اینها خلاف میدانم، به ضرر مردم هست و بر خلاف عدالت اجتماعی هم از نظر توزیع پول و دستمزد حقوق هست ، اگر چه به اطباء باید بیشتر داد. والسلام. رئیس- متشکر. منشی- آقای عباسی فرد مخالف رد (همهمه نمایندگان) رئیس- اجازه بدهید ، با توجه به اینکه اگر ما اینرا به فردا بیندازیم دو تا چهل و پنج دقیقه قابل بحث است من مطمئنم که وقت عمده مجلس فردا را هم این خواهد گرفت ، بگذارید امروز دیگر اینرا تمام کیم، مسأله هم روشن است ، آقایان در دو کلمه حرفشان را میتوانند بزنند (یکی از نمایندگان : وقت را باید تمدید کنید) تمدید نمیخواهد، پنج دقیقه دیگر تمام میشود. منشی- آقای عباسی فرد بفرمایید. میلانی – همه اش تکرار مکررات است هیچکدام مطلب تازه ای ندارند. رئیس- الان بحثهای بعدی دیگر اثر معکوس خواهد داشت چون نمایندگان تصمیمشان را گرفته ند. آقای عباسی فرد بفرمایید. عباسی فرد- بسم الله الرحمن الرحیم. خوشبختانه نیازهای روستا و مشکلات درمانی آنها را اکثر نمایندگان توجه دارند و پزشکی را که با بی میلی و بر اساس وظیفه ای اعزام کرده اند. اینهمه محدودیت و مشکلات را هم برایش ایجاد کنند که در ساعاتی که متعلق به خودش است التزامی در برابر دولت ندارد، کار مجازش را نتواند انجام بدهد، این ، تنها خدمتی به روستا و درمان روستایی نیست. یک مقداری گذشته از جنبه های اشکال شرعی که کسی را ملتزم کنند که از عملش استفاده نکند، قرارداد را در ساعات اداری با او بسته اند، قرارداد را برای وقت اداری و تمام وقت یعنی هشت ساعت در روز بسته‌اند ، این یک قدری برای روستائیان صدمه است، شما در حالیکه همه مستخدمین دولت را مجاز میدانید که در ساعاتی متعلق به خودشان است هر جوری دلشان میخواهد کار مجاز و شرعی انجام بدهند، چه اشکال دارد بخشی از خدمات درمانی را خود مردم و با پول خودشان آنهم با تشخیص وزارت بهداری به عنوان منطقه محروم و بارش هم به عهده پولدارها است، درمانگاهها را بگذارید برای بی‌پولها و مطبها باشد برای افرادی که امکانات مالی دارند. من تصورم این است اگر آقای شیبانی به جای انتخاب به ریاست دانشگاه قدری در امور روستاها کار میکردند و آنجا مسؤولیت میداشتند این قسمت از مخبر بودنشان را در اینجا تأیید نمیکردند و از این رد دفاع نمیکردند. والسلام. رئیس- متشکر. منشی- آقای متکی موافق رد. متکی – بسم الله الرحمن الرحیم. قانونی که قبلا دراین رابطه تصویب شده بود. در رابطه با مشکلاتی بود که در روستاها وجود داشت و روستائیان و مناطق محروم با توجه با فقر ومشکلاتی که در آنجا هست نسبتاً ما در مناطق خودمان اطبائی که به ترکمن صحرا آمده اند، اینها را بعد از ورود به منطقه، با توجه به مشکلاتی که مردم دارند و اینها از نزدیک این مشکلات را لمس کردند، تا حدود بسیار زیادی توجیه شدند که در قالب این طرح به مدتی که معین شده در قانون تصویب شده قبلی خدمت بکنند، حالا اگر چه مقداریش اکراه بوده یا عرض شود که اجبار بوده در ابتدا با توجه به نیازهای مملکت و مناطق محروم کشور، اگر از ابتدا ما مسأله باز کردن مطب را بصورت یک حق، خوب خلاف شرع، آقای صلواتی میفرمایند نیست ، بلی ما اگر آنجا مطرح بکنیم یک ساختمانی هم باید برایشان تهیه کرد، اینهم نیست، امکانات دیگری هم باید تهیه کرد، اینهم خلاف نیست، منتها با توجه به بازدهی ، با توجه به تجاربی که در این مناطق وجود دارد واینکه باید وزارت بهداری هم با توان بیشتری و هم بقیه اطباء توجیه بشوند که بسیاری از آنها شده اند، آنهایی که در سنگرها و جاهای مختلف دارند خدمت میکنند ، در یک برهه زمانی بتوانند خدمات بیشتری برای مناطق محروم کشور ما داشته باشند. والسلام. رئیس- متشکر، بسیار خوب، آقای دکتر منافی وزیر بهداری بفرمائید. دکتر منافی(وزیر بهداری)- بسم الله الرحمن الرحیم. در اینکه اطباء را باید از تمام ساعاتشان استفاده کرد هیچ شکی نباید بکنیم و اینکه اگر بخواهیم بگوئیم در مسأله پزشکی ، مسأله مادی مطرح نشود، حداقل امروز به غیر از اینکه شعار داده باشیم، چیز دیگری نیست،‌آنچه را که عملا مشاهده میکنیم، این است که طبیب هم مثل هر کاسب دیگری کاسب است ، منتها این کسبش، کسب حساسی است و حق هم این است که در وهله اول مسائل مادی برای طبیب مطرح نشود چه بسا هم مطرح نیست ولی حرفه ای است که به علت کمبود پزشک ونیاز بیشتر مردم درآمدی برای پزشک تأمین میکند. اما اینکه این طرح برای چه اصلا به مجلس آمد برای اینکه ما به نقاط محروم بتوانیم پزشک بفرستیم، خوب این پزشک با این طرح به نقاط محروم میرود، ما نقاط محروممان و نیازمندمان از نظر پزشک در واقع به چند قسمت تقسیم میشود، بعضی از نقاط نیازمند هست که بنا به موقعیتی که آن منطقه دارد آن منطقه اصلا منطقه پولسازی است، مردمش یک درآمدهایی را دارند، اصلا یک محلی است که از آن پول درنمیآید، اگر ما بخواهیم این مسأله را فقط به این شکل از این بعد نگاه بکنیم که بگوئیم طبیب برود و یک مطب خصوصی باز بکند. آنوقت افرادی که در نقاط پولساز هستند، آنجا بیشتر جذب میشود. نقاطی که پولساز نیستند، طبیب نمیرود، از اینطرف هم ما باید رضایت طبیب را جلب بکنیم، بدون جلب رضایت طبیب نمیتوانیم طبیب را آنجا نگهداریم، گرفتاریهای ما این است ، آنجا که میگویند به طبیب بیست هزار تومان در آنجا داده میشود، عملا چنین پولی دست طبیب نمیرسد، اگر که ما آمده ایم میگوئیم ما یک حقوق به شما میدهیم نهایتاً میگوئیم در نقاط محروم یک حق محرومیت از مطب میدهیم به علت اینکه مطب ندارد، یک حقوق دیگر هم به او میدهیم برای کسانی که در منطقه کار اضافه میکنند، این میشود بیست هزار تومان از این متجاوز از هفت ، هشت هزار تومان مالیات کسر میشود، چون تصاعدی است، یک پولی که دستش میماند. این پول ده ، دوازده تومان است که حاضر نمیشود طبیب بخاطر آن سه ، چهار تومان اختلافی که با حقوق اصیلش دارد بیاید کار اضافی را به آن شکل انجام بدهد. بنابراین ما باید ، یک کاری بکنیم که مسأله مالیات بطور تصاعدی از اطباء برداشته بشود. آنوقت ما میتوانیم آن کمک را بکنیم که البته ما مشمول تهیه یک لایحه برای این مسأله هستیم. ولی من موافق با این هستم که پزشکان را نقاط محروم خود وزارت بهداری همان طرح خودکفائی که دارد در واقع مثل مطب است، ما اطباء را میتوانیم از آنها استفاده بکنیم، بر حسب تعداد بیمارانی که میبیند، ما میتوانیم به آنها دستمزدشان را بپردازیم، این کاملا از نظر ما قابل قبول است و کار مفیدی است و باید هم همین کار را کرد که پزشک هر چقدر که میتواند مریض را ببیند و به اندازه فعالیت و تلاشی که میکند بتواند مزد خودش را هم بگیرد اینرا ما باید قبول بکنیم ولی علت اینکه مطب اگر بطور خصوصی فقط بشود مطب و بعنوان درواقع یک محل کسب تلقی بشود ، گرفتاری ما این خواهد بود ما میگوئیم که یک مرتبه یک پزشکی در یک روز دویست تا دویست و پنجاه مریض دید، خوب از نظر ما این پزشک نیست که مریض را دیده، در واقع مریض رفته پزشک را دیده، این تشخیص روی این دویست و پنجاه ، سیصد مریض فی الواقع نمیتواند بگذارد مگر اینکه در حد یک معنی باشد، یک ضبط و ربطی وجود داشته باشد که با آن ضابطه بشود کنترل کرد و نهایت اینکه بهداری در واقع میتواند آنجا مطب باشد برای اطباء و با همان قراردادها و برنامه هایی که دارند، بتواند به اینها را هم درآنطرح خودکفایی جایشان بدهد به اندازه ای که کار میکنند، مزدشان را به آنها داد، قدردانی هم از آنهایی که خوب کار میکنند باید کرد، باید قدرشان را دانست ، تا انشاءالله بشود خدمات خوبی را ارائه داد، متشکر. رئیس- متشکر. یکی از نمایندگان- آقای هاشمی این پیشنهاد را میتوانند بدهند. رئیس- حالا آن اگر تصویب شد در جزئیات میآید آقای دکتر شیبانی هم همین صحبتهای آقای دکتر منافی را تأیید میکنند. (181 نفردر مجلس حاضر هستند) ما برای اصل طرح رأی میگیریم، نه برای نظر کمیسیون. کسانی که با اصل این طرح موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد اسامی غائبین را بخوانید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه امروز یکشنبه مورخ 24/11/61 غائبین غیرموجه عبارتند از: آقایان : ابوترابی از قزوین، سید علی حسینی از سنندج، دهقان از تربت جام ، رحیم حاج آبادی از ماهشهر، علوی از لارستان، فاضل هرندی از اقلید، کیاوش از اهواز، ضمناً آقایان: حجتی کرمانی هجده دقیقه، شیبانی شصت دقیقه، خانم طالقانی بیست و نه دقیقه، معزی چهل دقیقه، امید نجف آبادی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه تأخیر داشته اند. 10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. رئیس- جلسه بعدمان فردا دوشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بقیه دستور هفتگی اعلام شده است جلسه ختم میشود. (جلسه در ساعت 36/12 پایان یافت). رئیس مجلس شورای اسلامی – اکبر هاشمی رفسنجانی