1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسماللهالرحمنالرحیم. باحضور 180 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی - بسماللهالرحمنالرحیم، دستور جلسه سیصد و هشتاد و سوم روز دوشنبه هشتم آذرماه 1361 هجری شمسی مطابق با سیزدهم صفر 1403 هجری قمری. 1- گزارش شور اول کمیسیونهای داخلی، استخدام در خصوص طرح قانونی تعطیل رسمی روز آخر ماه صفر. 2- گزارش شور اول کمیسیون داخلی در خصوص روز 12 بهمن به عنوان روز رحمت 3- گزارش شور دوم کمیسیون ویژه در خصوص طرح احیاء و واگذاری اراضی مزروعی 4- سؤال آقای فخرالدین حجازی از آقای وزیر کشور: 5- سؤال آقای سید عبدالواحد موسوی از آقای وزیر امور اقتصادی و دارائی. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد وآل محمد اعوذبالله من الشیطان الرجیم - بسماللهالرحمنالرحیم الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان الشمس و القمر بحسبان والنجم و الشجر یسجدان والسما رفعها و وضع المیزان الا تطغوا فی المیزان و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان و الارض وضعها للنام فیها فاکهة والنخل ذات الاکمام و الحب ذوالعصف و الریحان فبای الاء ربکما تکذبان خلق الانسان من صلصال کالفخار. و خلق الجان من مارج من نار فبای الاء ربکما تکذبان. رب المشرقین و رب المغربین. فبای الاء ربکما تکذبان. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) 2- بیانات قبل از دستور آقایان هاتفی و موحدی ساوجی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای هافتفی نمایندۀ قروه، آقای موحدی ساوجی نماینده ساوه. هاتفی – اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسماللهالرحمنالرحیم با سلام و درود به امام امت و رزمندگان عزیز در جبههها و همچنین با سلام و درود به برادران بسیجی که با حضورشان استکبار را هر روز به نابودی میکشانند از آنجائی که ملت آگاه ما با لبیک به امام ارجمند بت چند هزار ساله استکبار را شکست و از آنجائی که این جنگ تحمیلی که به وسیله استکبار جهانی برای ما پیش آمد و این جنگ توانست چهره فسادگران و انقلابی نماها را در سطح جهان برای ملتهایشان روشن کند و از آنجائی که اوامر بجای امام عزیز مبنی بر ایجاد ارگانهای انقلابی از جمله سپاه و بسیج و کمیتهها توانست فرآوردههای انقلاب را که همان آرمان انبیاء و اولیاء و علما بود حفظ و حراست کند و از آنجائی که کمیته امداد و بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان و دفتر عمران و جهاد سازندگی و بنیاد شهید و نهضت سوادآموزی و همچنین دادگاههای انقلاب و غیره که همه به امر امام عزیز به وجود آمدند توانست گرد و غبار را از چهره محرومان و ستمدیدگان بزداید و چهره کریه استکبار جهانی را که چگونه بر محرومان ستم میکند به جهان بنمایاند. استکبار چهره خود را همان طور که در دیگر نقاط جهان به شکلهای مختلف به کار گرفته بود نشان داد و همان شگردهای خائنانهای را که در نقاط دیگر جهان به کار گرفته بود در این مملکت ستمدیده به کار گرفت . از جمله همان مهرهةای پیش ساخته شده خودش را که نظیر قاسملوها و عزالدین در کردستان و خسرو قشقائیها و غیره در جنوب و شرق و غرب مملکت اینها را به کار گرفت تا از این مسیر بتواند این ملت بپا خاسته را از این مسیر نجات بخش به انحراف بکشاند و یا تقویت حس ناسیونالیستی داخلی نظیر منطقه جنوب خلق عرب و یا غرب خلق کرد و ترک و یا ترکمن صحرا و بلوچ و غیره و یا در خارج از کشور نظیر اتحاد شوم کشورهای مرتجع عربی علیه انقلاب اسلامی ایران که متأسفانه در این قسمت و یا خوشبختانه از دیدگاه ما باید گفته شود که در این قسمت نیز این استکبار به بن بست رسید زیرا هم در داخل ملت آگاه با توجه به آیه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم تمام این توطئهها را خنثی کردند و همچنین امروز علی رغم بوقهای تبلیغاتی و مکتوبات نویسندگان شرقی و غربی که بیانشان بر این بود که این انقلاب نمیتواند جهانی باشد زیرا نمیتواند خواستههای ملتهای مسلمان را چون آنها عرب و اینها عجم هستند حاصل کند ما میبینیم که یازده گروه مجاهد فلسطینی متحد میشود و شعار ضد ناسیونالیستی عربی را سر میدهند و شعار الهی و اسلامی را که ما نه با شرق و نه با غرب خواهیم ساخت بلکه هدف ما محقق شدن احکام و قوانین الهی در روی زمین است پاسخ کوبندهای را به این جهانخواران دادند و یا تقویت گروههای چپی و راستی در داخل که از این مسیر بتوانند مملکت را و انقلاب را بی ثبات نشان بدهند ولیکن با ایثار رزمندگان و حضور ارگانهای انقلابی ثبات را الان در جهان حس میکنیم که انقلاب اسلامی توانسته حضور خود را در قلوب مستضعفین جهان اعلام کند و یا یکی دیگر از گردهای خائنانهاش که ترور شخصیتها بوده و این نیز سابقه تاریخی دارد که استکبار جهانی در هر زمان در کمین انبیاء و اولیاء و علماء نشسته تا این شخصیتهای عزیز را از بین جامعه بردارد تا این چراغهای هدایت، بشریت را به صراط مستقیم دعوت تنکنند. همان طور که در زمان مرحوم شهید مدرس میبینیم رژیم منفور رضاخان دست به ترور این شخصیت عظیم میزند و وقتی که در ترور اولیه ناموفق باقی میماند مدرس پیامی به رضا خان میددهد که علیرغم اندیشه پلید شما و به کوری چشم دشمنان مدرس زنده است و نمرده است و امروز ما میبینیم ازاین شیوه خائنانه باز در کشور ما استفاده میکند و بسیاری از شخصیتهای عظیمشأن را از ما گرفتهاند و چون دید شخصیتها با رفتنشان انقلاب را استحکام بیشتر می بخشد تصمیم بر طرح خائنانهای گرفت و آن حمله به مردم و ترور مردم و یا بمبگذاریها و غیره است که با این شیوه بلکه بین مردم و رهبران واقعی جدائی بیاندازد و ضربه خود را به پیکر این جامعه و این انقلاب وارد کند . لذا ما میبینیم از طرح ناسیونالیستی و حس ناسیونالیستی در کردستان استفاده کردند. با توجه به اینکه مردم پاکستان مردم با شرافت و با عطوفت هستند و مردم مهربانی هستند اما چون شناخت مذهبی در آن منطقه بسیار کم است تکه خود عزیزان کرد ما می دانند، درزمان رژیم حتی در کنار میادین شراب میفروختند و در ماه رمضان حتی شراب میفروختند و حتی به بعضی از روحانیون بیاحترامی میکردند وبهعنوان مسخره میگفتند، شیخ یا لفظ «ماموسا» را در رابطه با روحانیون بکار میگرفتند و میگفتند ایا شراب نمیخوری؟ به این شیوه در آنجا حتی مذهب را به مسخره گرفته بودند و متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با اینکه باید توجه بیشتری به آن منطقه محروم میشد با شیوههای پستی که گرفته شد و منجمله چندین بار ما تلفن زدیم که اقا این یونسی خبیث دارد این جا جنایت نمیکند و بودجه و اسلحه را در دست گروهها قرار میدهد و گروهها همه از اطراف دارند درآنجا جمع میشوند و آن منطقه را به فساد میکشند متأسفانه توجهی نشد و گفتند یونسی توبه کرده، یونسی کهنامه نشوته بود برای فرماندار قروه که اجازه بدهید آنجا دفتر دمکرات و کومله باز شود. این خائنین کوتاهی کردند و دیدیم که چه جنایاتی در آنجا حاصل شد منجمله قضایای روستای دولاب که مردم کرد آن منطقه علیه گروهکها قیام میکنند و میبینند که مال و حشم گوسفند و همه را این گروههای مسلح خائن به آتش میکشند و مردم را با گوسفندان میسوزانند. اینجا است که ما میبینیم در خود سنندج در آن محل مستضعفنشین شبانه حمله میکنند و قران را روی سینه روحانی آنجا میگذارند و خانه را با کتاب و قرآن و غیره در محله حاجی آباد سنندج میسوزانند. امروز مردم متعهد کرد باید بدانند که جمهوری اسلامی اینقدر قدرت داشت که آن مناطقی را که این خائنین بودند بمباران کند اما نکرد به خاطر اینکه ملتهای محرومی آنجا بودند و زیر سلطه و ستم اینها بودند، این کار را جمهوری اسلامی نکرد. رئیس- یک دقیقه وقت دارید. هاتفی- امروز جمهوری اسلامی ازشما مردم کرد که مسأله نظامی حل شده و رو به پایان هست میخواهد کهبرای ملت شریف همانطور که خودتان به خدمتگذاری این جمهوری آگاه و واقف هستید و علما و بزرگان شما همه میگویند که جمهوری اسلامی بی نهایت در این منطقه به ما خدمت کرده بیائید با استفاده از این امکاناتی که جمهوری اسلامی در اختیار شما قرار داده و با این بسیجی که امروز ما میبینیم این بسیج عزیز درس قیام به ملتهای تحت ستم از شرق اروپا تا غرب آسیا و آفریقا آموخته که علیه استکبار قیام کنند بیایید شما هم با بسیجیان همانطور که بسیج مادیتان کامیونهای مواد را به جبههها میفرستد مواد غذایی و پوشاک و غیره را بیایید امروز با بسیجیان در قسمت رأی دادن به نمایندگان مذهبی که درآن منطقه گروههای خائنی شاید نفوذ کرده باشند و بخواهند به شیوه دیگر باز به شما ضربه بزنند با رأی دادن به افراد متعهد مذهبی آنها را به مجلس بفرستید تا د راینجا ازاینکه شما ملت دارای اندیشه اسلامی و الهی هستید و ضد انقلاب با بوقهای تبلیغاتی شرق و غرب شما را به عنوان انسانهای آن چنانی مطرح میکند اینجا آن نمایندگان بیان کنند که این ملت مسلمانند، متعهدند و غیر از قرآن و اسلام چیز دیگر رانمیخواهند و پایبند به قانونهای کاخ نشینان و قانونهایی که واضعینش مستکبرین کاخهای شرق و غرب هستند به آنها توجه نمیکند. رئیس- وقتتان تمام است. هاتفی- و یا رای دادنتان به نمایندگان مجلس خبرگان. من ضمن تشکر از اهالی محترم کردستان تقاضایم فقط یک مسأله است و آن این است که نامههای زیادی در مورد این عادت و روسم زشت پلیدی که از طاغوت باقی مانده مهریه و شیربها رسیده است من تقاضا میکنم از رادیو و تلویزیون و همچنین از علمای آن منطقه که همانطور که در قروه امروز خواهرانی ازدواج کردهاند با مهریه یک سکه طلا بنام الله و یا مهریههای یک جلد کلامالله مجید ازاینها تلویزیون فیلمهائی را تهیه کند و د رمعرض نمایش قرار بدهد تا مردم متوجه بشوند که این مسأله، مسأله اسلامی است و باید به این شیوه عمل بشود و غیر این، غیر اسلامی است و همچنین علماء متذکر بشوند تا جوانان آن منطقه که حتی جوانان یا مردان غرب هشتاد سالهای به چشم میخورند از این رنج خائنانهای که عادات و رسومات پلید آن منطقه حاکم ساخته برایشان نجات پیدا کنند. والسلام علیکم و رحمة الله. رئیس- متشکر، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای موحدی ساوجی. موحدی ساوجی- بسماللهالرحمنالرحیم. موضوعی را که امروز برای سخن گفتن پیرامون آن در نظر گرفتم مسأله مجلس خبرگان و انتخاب خبرهها است که در پیش داریم مجلس خبرگان در واقع همطراز سایر ارکان جمهوری اسلامی ایران است و اگر اهمیتش از مجلس شورای اسلامی و دولت و سایر نهادهای جمهوری اسلامی بیشتر نباشد کمتر نیست و اصولاًهمانطور که مجلس و دولت و شورای نگهبان و اسیر ارگانهای این نظام جمهوری اسلامی تشکیل شده بود بهتر میبود که حتی مجلس خبرگان خیلی زودتر ازاینها تشکیل میشد برخلاف تصور بعضی که ممکن است چنین تصور کنند که مجلس خبرگان مربوط میشود به اینکه یک زمانی یک وقتی در نظام جمهوری اسلامی ملت و امت از وجود رهبر و ولایت امر محروم باشند تا وقتی که این مجلس خبرگان تشکیل بوشد این چنین نیست زیرا وظائفی که مجلس خبرگان دارد و در قانون اساسی اصول مربوطه یعنی اصل 5. یکصد و هفت و یکصد و هشت و یکصد و نه یکصد و یازده که این در رابطه هست نقش مجلس خبرگان را در رابطه با نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هم نقش تقریباً علت محدثه میداند و هم علت مبقیه یعنی حتی در آنجائی که تمام امت یا اکثریت قاطع امت یک مرجع والای واجد شرایط را به عنوان مرجع و رهبر میپذیرد همچنانکه درباره امام امت و رهبر عزیز انقلاب اسلامی چنین شده است آنجا هم مجلس خبرگان لازم است، زیرا مجلس خبرگان است که طبق اصل یکصد و یازده مراقب و ناظر ب راحوال رهبر یا شورای رهبری است زیرا مطابق موازین فقهی ما و مطابق حدود و اصول قانن اساسی کسانی میتوانند رهبر باشند، یا عضو شورای رهبری باشند که دارای شرایط کافی و لازم بوده باشند واین شرایط علاوه بر مسأله اجتهاد وفقهات که فطعی است که باید دارا باشند یعنی فقیه و مجتهد باشند علاوه بر این باید آگاه به زمان شجاع مدیر و مدبر باشند طبق اصل پنجم قانون اساسی و طبق اصل یکصد و نهم قانون اساسی، مواردی را که برشمرده درواقع همین محتوائی است که دراصل پنجم آمده دراصل یک صد و نهم میگوید که شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری عبارت است از: 1- صلاحیت علمی و تقوائی لازم برای افتاء و مرج عیت. 2- بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری. اینجا است که مسأله رهبر و شورای رهبری مسأله اداره کردن یک جامعه اسلامی مسأله تصدی مقام ولایت امر یک چیزی نیست که ما فکر کنیم که تنها با ملائی و سواد و علم مقدور باشد اینجا است که باید ملت مسلمان ایران و امت انقلابی و شهامت و ایثارگر ما توجه داشته باشند و قطعاً خواهند داشت که افرادی را به عنوان خبرگان انتخاب کنند کهاینها از همه زوایا و ابعاد به مسأله رهبر و شورای رهبری بنگرند نه تنها به یک شرط و آن مسأله اجتهاد و افتاء باشد من یادم نمیرود که آن مدتی که در حوزه علمیه یک بخش بیشترش را درسهائی خارج موفق بودم در درس و محضر حضرت آیتالله اراکی استفاده میکردم ایشان یک بار در رابطه با مرجعیت وقتی که از او سؤال میکنم که شما آیا حاضر هستید که رساله چاپ کنید و مردم از شما تقلید کنند زیرا از حیث اجتهاد و فقاهت قطاً ازافراد مجتهد و بزرگ حوزه علمیه است و بعد ایشان در پاسخ چنین میفرمایند در حالیکه تسبیحی در دست داشتند میفرمایند که «مرجعیت دارای شرایطی است به شماره دانههای این تسبیح و مسأله علم وفقاهت یکی از این شرایط است نه همه آن شرائط» بنابراین باید توجه داشت کسانی میتوانند رهبری یا شورای رهبری برای تصدی امور جامعه اسلامی را بر عهده گیرند و انقلاب سالامی را هدایت کنند که اینها دارای همه شرایط سیاسی، اجتماعی، آگاهی و بینش و شجاعت کافی و قدرت و قاطعیت و مدیریت و مدبریت باشند این است که من در این رابطه لازم بود این تذکرات را بعرض برسانم. و اما چند مطلب دیگر هم هست- یکی درارتباط با مسأله هندوستان و اینکه امروز 60 روز است که 87 نفر از دانشجویان ایرانی انجمن اسلامی شهر بنگلور هندوستان درزندان بسر میبرند چرا دولت هند هنوز به وضع این عزیزان رسیدگی نکرده است ما ازامریکا و فرانسه و آلمان غربی و دولتهای اروپایی و استعماری قطعاً هیچ توقعی نداریم آنها با اسلام و انقلاب اسلامی و همه نهادهای اسلامی ما و جوانان مسلمان ما دشمن و خصماند. اما دولت هندوستان چرا؟ ما از وزارت خارجه و مسؤولین میخواهمی که با این مسأله به صورت خیلی جدیتر برخورد کنند و مسأ لهای که دراین رابطه لازم است عرض کنم این است که در رابطه با همین طرح قانونی احیاء و واگذاری اراضی کشاورزی است. ما در رابطه با این طرح که اکنون شور دوم آنرا در مجلس میگذراند. برخوردی واقعاًدقیق و عینی و اسلامی و همه جهات را د رنظر بگیریم مبادا خدای ناکرده ما با این مسائل به طور سطحی و ساده برخورد کنیم. شرایط جامعه را، نیاز جامعه را، وضع روستائیان و مستضعفین را، و کوچ کردن روستائیان به شهرها را و همه مسائل دیگری که گاهی واقعاً ضرورت ایجاب میکند و هماینها است که این ضرورت را تشکیل میدهد که ما گاهی تصمیم بگیریم به عنوان ثانوی همه اینها را در نظر بگیریم و بهاین طرح امیدواریم بعد از اینکه مجلس کاملاً به آن توجه کرد یک طرح جامعی از شور دوم خارج بشود انشاءالله . و مسائله دیگری که لازم بود عرض کنم این است که دولت و مجلس و همه نادها و ارگانهای جمهوری اسلامی ایران همانطوریکه امام فرمودند تضعیف کردن اینها کمال بی انصافی است یعنی سوءظن، بدبینی، بدگویی، شایعهپراکنی یعنی هر گونه حرکت و گفتاری که نشانه تضعیف باشد ازکمال بی انصاف است دولت و مجلس و همه مسؤولانی که شب و روز هم خودشان را صرف مردم و ملت و مصالح انقلاب اسلامی کردهاند بایستی واقعاً تضعیف کرد. اما این را هم باید توجه داشته باشیم خدای ناکرده مدبادا مجلس و دولت و خودمان، خودمان را تضعیف بکنیم. ازحرکتها خدای ناکرده یک مقدار کم دقتیها و یا کم کاریها که ممکن است بعضی افراد داشته باشند از این مسائل یک مقداری خودداری کنیم و خودمان را تضعیف نکنیم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. رئیس- متشکر. 3- تذکرات نمایندگان به مسؤولین امور مملکتی بوسیله رئیس. رئیس- تذکرات آقایان نمایندگان به مسؤولان اجرائی: آقای خلخالی نماینده قم به وزارتخانههای کشور، بهداری در مورد استقرار پلیس راه و اورژانس در مسیر اتوبان تهران- قم. به وزارت کشاورزی در مورد واگذای تراکتور به کشاورزان روستاهای خلخال تذکردادهاند. آقای آقا محمدی نماینده همدان به وزارت کشور در مورد تأمین مینی بوس و اتوبوس مورد نیاز خطوط اتوبوسرانی همدان به وزارت نفت درمورد تأمین نفت سیاه منطقه تذکر دادهاند. آقای سیدزاده نماینده باختران به وزارت آموزش و پرورش در مورد رفع کمبود کتابهای درسی مدارس باختران تذکر دادهاند. آقای غفور گیوی نماینده خلخال به وزارت راه در مورد شنریزی راههای روستائی خلخال تذکر دادهاند. آقای سبحانی اللهی نماینده تبریز به وزارت کاورزی در مورد تأسیس سردخانه در استان آذربایجان شرقی تذکر دادهاند. اولین دستور طرح تعطیل رسمی روز آخر صفر ماه است که تذکراتی از نمایندگان داریم که به نظر وارد میآید بعضیها میگویند که این طرح خلاف قانون اساسی است از جهت اینکه بودجه تحمیل میکند و منبعش تأمین نشده است. این تذکر وارد است چون... (رجائیان- در کمیسیون همین نظر داده شده است) بلی، به نظر این اشکال وارد است ما از آقایانی که این طرح را دادهاند تقاضا میکنیم که منبع تأمین پولی که دولت باید در روز تعطیلی به کارگرانی که در شیفتهای تعطیلی کار خواهند کرد بپردازد در نظر بگیرند که بتوانیم این را مطرح بکنیم. 4- رد طرح نمایندگان در مورد نامگذاری روز 12 بهمن به نام روز رحمت. منشی- دستور بعدی «نامگذاری روز دوازدهم بهمن» گزارش از کمیسیون داخلی. رئیس- مخبر کمیسیون داخلی تشریف بیاورند این را توضیح بدهند. آقایان خیلی مختصر بحث کنند که از آن زود بگذریم و به طرح اصلاحات اراضی بپردازیم. متن ماده واحده را بخوانید. مادۀ واحده- روز ن12 بهمن به عنوان روز رحمت نامگذاری میشود. منشی- آقای حسن زاده مخالف. حسن زاده- بسماللهالرحمنالرحیم. مخالفت من با این طرح از چند جهت است اولاً روز 12 بهمن را به عنوان روز« رحمت» روز « امام» تعطیل کردن هم برخلاف موازین اسلامی است. محمد خلیلی- فقط بحث نامگذاری است بحث تعطیلی نیست. رئیس- تعطیل که اصلاً قابل بحث نیست. حسن زاده- نوشتهاند تعطیل رسمی. اگر تعطیل رسمی نباشد من مخالف نیستم که به عنوان روز امام نامگذاری بشود. من با تعطیل رسمی شدنش مخالف هستم. در عنوان طرح قید تعطیل رسمی آمده است. رئیس- کمیسیون که قبول نکرده فق نوشته است روز « روز رحمت»اصلاً به نظر ما این لزومی به قانون ندارد و روز رحمت را میتواند همینطوری هم نامگذاری کنند. آقای موحدی توضیح بدهید. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون امور داخلی)- بسماللهالرحمنالرحیم. طرحی که به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده بود چند چیز در آن بود. یکی اینکه روز 12 بهمن که روز تشریف فرمائی امام به کشور اسلامی ایران بود و یکی از روزهای بسیار حساس و مهم و با ارزش برای ملت مسلمان ایران هست و هرگز آن روز فراموش نخواهد شد،آن روز را به نام « روز امام» و « روز رحمت» نامگذای کنند و تعطیل رسمی هم بشود. درکمیسیون امور داخلی در شور اول ضمن بررسیهائی که انجام گرفت مسأله اینکه تعطیل رسمی باشد این را صلاح ندانستند و اکثریت اعضاء کمیسیون به آن رأی ندادند و لذا روز دوازدهم بهمن به عنوان تعطیل رسمی در کمیسیون رأی نیاورد. و اگرروز امام م نامگذاری بشود از آن جهت که حضرت امام دام ظله خود ایشان شاید اکثر کمیسیون،نمایندگان محترم هم میداند که خود امام چندان خوشآیندشان نیست که بخواهند فرض کنید روزها و اینطور چیزها را فقط به عنوان تظاهر به نام ایشان نامگذاری کنند. این است که کمیسیون برای اینکه آن روز بنام «روز امام» نامیده بشود چندان این مسأله را صلاح ندانست. اما روز «رحمت» که همه چیز در آن هست. روز « رحمت» واقعاً روز رحمت است به معنی صحیح کلمه برای اینکه در چنین روزی بود که دهها میلیون قلب تپنده مشتاق ورود امام امت در طپش و تلاطم بود که امام بزرگوار در چه لحظهای و در چه زمانی د رکشور اسلامی ایران و د رتهران نزول اجلال خواهند فرمود و این دوریها و هجرانها و دعاها و محبتها جامه عمل و تحقق به خود خواهد پوشید. این است که واقعاً آن روز سرآغاز انقلاب اسلامی ما و سرنگونی رژیم پهلوی و بعد همه برکتها و رحمتها و آزادیها و هر چه که شما بنامید همه از آنروز نشأت میگیرد. لذا چه بهتر که ما با این کلمه و واژه بسیار پر ارزش و پرمعنا که نشانه رحمت خدا، لطف خدا، رحمت واسعه الهی است ما آنروز را روز رحمت بنامیم. این است که نامگذاری روز 12 بهمن به روز « رحمت» در کمیسیون رأی آورد و تصویب شد و حالا در شور اول و کلیات است. یکی از نمایندگان- این قانون نمیخواهد اگر همه نمایندگان امضاء کنند کافی است. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون) – این قانون باشد بهتر است که به طور غیر رسمی یک نامهای بنویسند یا یک تقاضائی بکنند این است که قانون خیلی ارزشش بالاتر است از اینکه بخواهیم یک نامهای نوشته بشود! رئیس- حالا آقایان توجه بفرمایند آن کلمه تعطیل بودنش مطرح نیست فقط نام روز است اگر آقایان میخواهند مخالفت کنند فقط روی این کلمه باشد اگر هم نمیخواهند ما رأیگیری کنیم. کسی میخواهد روی این کلمه مخالفت کند؟ خلخالی- با تعطیل بودنش موافقیم. رئیس- تعطیل نمیشود، چون بار مالی دارد، قابل طرح در مجلس نیست پیشنهاد کفایت مذاکرات آمده. یکی از نمایندگان- بار مالی آن چیست؟ رئیس- کارگرهائی که کار میکنند باید پول اضافی بگیرند. حسن زاده- من با روز امام مخالف نبودم. رئیس- آقای حسن زاده بفرمائید. حسن زاده- بسماللهالرحمنالرحیم. مخالفت من با عنوان « روز رحمت» ازاین جهت هست که متأسفانه برادران اعضاء کمیسیون توجه نکردند اولاًسرتاسر روزهای انقلاب اسلامی « روز رحمت » هست مگر روز فرار شاه، روز رحمت نیست،روز 12 فروردین، روز رفراندوم جمهوری اسلامی روز رحمت نیست؟ مگر روز سقوط بنی صدر روز رحمت نیست؟ مگر روز فتح المبین روز رحمت نیست؟ مگر روز عملیات بیت المقدس ... همه آنها روز رحمت است و هیچ تخصیصی ندارد که ما روز ورود اما را در مجلس روز رحمت مطرح بکنیم و و قت مجلس را بگیریم، وقت مردم را بگیریم و مسائل اصلی را در مجلس مطرح نکنیم و یک مسائل فرعی بی تأثیر در زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم را (و یا کم تاثیر) مطرح بکنیم! برای این جهت است که من با طرح چنین چیزهائی در مجلس مخالف هستم. رئیس- آقای نواب شما بفرمائید. نواب- بسماللهالرحمنالرحیم. در اینکه از روز 12 بهمن که روز ورود امام بود به ایران باید تجلیل بشود شکی نیست. من از تجلیل از این روز بعمل آوردن موافقم ولی با اینکه اسم آن را به عنوان رحمت بگذارید من مخالفم و پیشنهاد میکنم که آن روز روز امام یا روز رهبر نامگذاری بشود. والسلام. زرهانی- آقای هاشمی رأی نگیرید، آقای منتظری بگویند « روز رحمت» ما همه قبول میکنیم . مثل روز پاسدار و غیره. نادی- این کار صحیح نیست که میکنید. رئیس- خیلی خوب ، آقایان رأی ندهند. اجازه بفرمائید الان وقت مجلس را سر این مشاجرات گرفتن درست نیست 180 نفر حضور دارند. نمایندگانی که با اصل این طرح موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) اصل طرح رد شد، اگر اسم خواستند بگذارند هرچه دولت اعلام کرد و یا آقای منتظری اعلام بفرمایند همان اسم میشود. 5- بحث پیرامون طرح احیاء و واگذاری اراضی مزروعی رئیس- طرح احیاء و واگذاری اراضی مزروعی مطرح است مخبر کمیسیون برای توضیح تشریف بیاورند (یکی ا زنمایندگان – حضور ندارند) نایب رئیس کمیسیون آقای موحدی ساوجی تشریف بیاورند. موحدی ساوجی (نایب رئیس کمیسیون) – بسماللهالرحمنالرحیم. بعد از انقلاب اسلامی یکی از آروزهای امت مسلمان ایران این بوده که در رابطه با مسأله کشاورزی و اراضی از دو جهت توجه بشود. یکی از در رابطه با مالکیتها و اموال و املاک کشاورزی که اینها به طور نامشروع به دست افراد و مالکین غیر متعهد و فاسد افتاده بود که البته اکثر مالکینی که اینها وابسته به رژیم گذشته بودند، کشت و صنعتها و مزارع درست کرده بودنددادگاههای انقلاب به وضع اینها رسیدگی کرده و اموال آنها را به حق به مردم و بیتالمال بازگردانده . اما باز بدون تردید مسأله کشاورزی برای اینکه به صورتی در بیاید ( از حیث کمی و کیفی) که بتواند ما را به خودکفائی برساند و مواد غذائی، غلات، و حبوبات و چیزهایی که مورد نیاز جامعه هست در داخل تولید بشود و دیگر از خارج ما چیزی را وارد نکینم بلکه مثل گذشتههای قبل از سال 1350 که ما نه تنها در داخل کشور خودکفا بودیم (در زمینه غلات و محصولات کشاورزی) بلکه به کشورهای دیگر هم صادر میکردیم دو مرتبه همان وضع گذشته را پیدا کنیم که در کشوری که از حیث وسعت جغرافیائی، زمین، مواهب طبیعی، آبهای سطح الارضی،آبهای تحت الارضی، در شرایطی هستیم که واقعاً ما اگر برنامهریزیها و سیاستهای صحیح را اتخاذ کنیم میتوانیم به خودکفائی برسیم این کار را انجام بدهیم. قطعاً سیاستهای دراز مدت است که مربوط به این میشود که دولت برنامهریزیهای حساب شده منظمی را در نظر بگیرد و این همه زمینهای غیر مزروعی و مواتی که داریم اینها را احیاء بکند. اگر با زدن چاهها باشد، اگر با حفر چاههای عمیق باشد و یا ایجاد سدهای خاکی و یا سدهای بتونی. و در واقع باید گفت که بخش عمده حل مشکلات کشاورزی و توسعه کشاورزی ما رسیدن به خودکفائی در همین بخش باید گفت که متمرکز هست و اما ما در کوتاه مدت نمیتوانیم که کاری انجام ندهیم. بدون تردید بعد از انقلاب، شورای انقلاب قانونی را تصویب کرد در رابطه با اراضی موات، بایر و دایر و برای هر کدام حکمی و قانونی مشخص ذکر شد و مقرر شد که تحت نظر 3 نفر از فقهای عالیقدر وقت یعنی شهید مظلوم آیتالله بهشتی و آیتالله منتظری دامظله و آیت الله مشکینی این قانون اجرا بشود و این قانون در گذشته اجرا شده است، گرچه در مواردی در اثر بی تجربگی و یا مثلاً عدم اطلاع کافی ممکن است بعضی تخلفهایی هم صورت گرفته باشد اما در واقع اصل آن قانون یا اجرایش چیزی بود که بسیار برای مردم امیدوار کننده بود و در رابطه با کشاورزی مفید و مؤثر بود. تا زمانیکه مجلس شورای اسلامی تشکیل شد واجرای آن قانون متوقف گردید و موکول به تصمیمگیری مجلس و قوانینی که دراین رابطه از مجلس بگذرد،شد. مجلس شورای اسلامی هم این طرح را طی مدتها مورد بررسی و توجه قرار داده و شور اولش تصویب شد. در شور دوم به یک کمیسیون ویژهای داده شده متشکل از 15 نفر و روی طرح خیلی کار شده و سعی شده که با موازین شرعی تطبیق داده بشود و عملی، قانونی و یا چیزی که خلاف شرع باشد در طرح نباشد. این است که تمام این دقتها انجام گرفته است و لذا ادر این طرح نگفتهایم که فرض کنید هر کسی که دارای زمین زراعتی بزرگ هست حالا صد هکتار یا دویست هکتار بایر یا دایر بگوئیم که این را بگیریم و تقسیم بکنیم و به معنای مصادره باشد و بعد او را مالک شرعی ندانیم. اگر چنانچه افرادی از راههای مشروع زمین زراعتی داشته باشند. زمینهای بزرگی مثلاً صد هکتار، دویست هکتار، پانصد هکتار، یا بیشتر و این اراضی اگر چنانچه مطابق این قانون بخواهد ازآنها گرفته بشود، اولاً روی ضرورتی است که تشخیص داده شده، ضرورت ایجاب میکند. مدتش هم به مدت 5 سال در این طرح محدود شده و ثانیاً ازانها اگر این اراضی گرفته میشود قیمت عادلانهاش تبه آنها پرداخت خواهد شد یعنی همینطوری از آنها نمیگیرند و اگر مالکینی باشند که این مالکین وضعشان شبههناک باشد، شکایاتی شده باشد، پروندهای دردادگاه داشته باشند و مشخص نباشد که مالکیتش مشروع هست تیا نه آنجا هم نگفتهاند که این شخص تمالک نیست بلکه اگر زمین را بگیرند و به زارعین و افراد واجد صلاحیت واگذار بکنند پول آن ملک و زمین را در یک حساب خاصی میگذارند تا وقتی که دردادگاه رسیدگی نهایی به پرونده آن افراد بعمل بیاید اگر چنانچه مالک شرعی بودند آن پولی که در حساب مخصوص هست به آنها داده میشود و اگر نبودند به بیتالمال برمیگردد و سایر جنبههایی هم که باز دراین قانون پیش بینی شده از اینکه هیأتها بتوانند بطور خودمختار هر چه دلشان میخواهد عمل بکنند از این هم جلوگیری شده است و در قانون آمده است که به اشد وجه ازآنها جلوگیری میشود و حق ندارند که برخلاف معیارها و ضوابط قانونی قدمی بردارند و یا اقدامی انجام بدهند. بنابراین ما فکر میکنیم که این طرح با توجه به شرایطی که الان هست و شاید دهها هزار هکتار اراضی مزروعی الان هست که هیأتهای گذشته اینها را به افرادی واگذار کردهاند آنها هم دارند کشت میکنند. مشدخص نیست، که آیا مالکش چه کسی است؟ آیا باید به آن کسی که قبلاً در دستش بوده برگردد؟ یا در دست این افرادی که دارند میکارند و زراعت میکنند باشد؟ و لذا بسیاری اراضی بلاتکلیف هست خلاصه وضع طوری است که الان نه مالک میتواند کا رکند و دل به کار میدهد که برود مثلاً کار زراعتش را انجام بدهد و نه تکلیف زارع مشخص است. اگر چنانچه ما یک قانونی را از مجلس بگیریم که واقعاً مورد نیاز هست، مورد انتظار هست بارها همه ملت خواستهاند، هر جا میرویم همواره این سؤال میشود که بالاخره این طرح چی شد اگر یک طرحی مسأله را مشخص بکند و طبق آن قانون در جامعه عمل بشود ازسرگردانی و تحیر و بالاخره تاریک بودن آینده و مجبور بودن آینده این جلوگیری میشود و امیدواریم که به یاری خداوند وضع کشاورزی ما خیلی مطلوبتر و بهتر بنماید که البته عقیده ما بر این است که این طرح هم میتواند واقعاً تکلیف همه را مشخص و روشن کند و هم اینکه برای کشاورزی بسیار مؤثر و مفید باشد و هم میتواند کماً و کیفاً کشاورزی و تولیدات کشاورزی را بالا ببرد. اگر بعد مطالبی بود عرض میکنم. رئیس- حالا فصل اول تعاریف مطرح است. پیشنهادهایی که دراین فصل اول دارید به ترتیب مطرح کنید. آقایانی که کمیسیون تشریف بردهاند و پیشنهاد دادهاند، به دلیل اینکه پیشنهادها خیلی زیاداست خودشان پیشنهادهای خودشان را ملاحظه بفرمایند و به هیأت رئیسه یادآوری کنند که بتوانند به ترتیب در دستور بگذارند. اولین پیشنهاد مطرح شود. منشی – تعداد پیشنهادهایی که قبلاً به کمیسیون داده شده خیلی زیاد است. اگر ما بخواهیم اینها را یکی یکی مطرح کنیم کار دشواری است. اگر ممکن است نمایندگانی که میخواهند پیشنهادشان مطرح بشود الان یادآوری بکنند که ما همان پیشنهادها را مطرح بکنیم و اینجا همه را نخوانیم. نجفی – طبق آئین نامه باید یکی یکی مطرح کنید. رئیس – خیر ما میگوئیم یادآوری کنند که به ترتیب مطرح شود. نجفی – از نظر آئین نامه پیشنهادهایی که شده است باید مطرح شود و دیگر یادآوری هم نمیخواهد. باید هیات رئیسه مطرح کندو یکی یکی آقایان روی آنها نظر بدهند. رئیس – در آئین نامه چنین چیزی نیست ده ورق اینجا پیشنهاد است اگر ما بخواهیم همه اینها را به ترتیب بخوانیم وقت میگیرد آن کسی که خودش پیشنهاد داده بیش از همه یادش است تذکر هم به ما بدهد... یکی از نمایندگان – بعضی از این پیشنهادها هم تأمین شده است. نجفی – پس بگوئید که هر کس منصرف شده است بیاید اطلاع بدهد. رئیس – بسیار خوب ماده اول خوانده بشود. منشی – بسماللهالرحمنالرحیم. طرح احیا و واگذاری اراضی مزروعی فصل اول تعاریف مادۀ 1 – اصلاحاتی که در این قانون به کار برده میشود از نظر اجرای آن به شرح زیر تعریف میگردد: رئیس – این نسخهای که به ما دادند اصلاح شده آن است. منشی – شماره چاپ 1145... رئیس – چون این طرح چند دفعه چاپ شده چاپ 1145 درست است و ما از روی آن داریم میخوانیم: منشی 1- کشاورزی. کشاورزی عبارت است از بهرهبرداری از آب و زمین به منظور تولید محصولات گیاهی و حیوانی (از قبیل زراعت، باغداری، درختکاری مثمر و غیره مثمر، جنگلداری و جنگلکاری ، دامداری پرورش طیور و زنبور عسل و آبزیان) 2- اراضی دولتی . عبارت است از زمینهای ثبت شده و ثبت نشده دایر، بایر، خالصه و سایر انواع اراضی که به نحوی از انحاء به دولت منتقل شده و یا بشود و یا آن دسته از اراضی که دولت به مؤسسات دولتی و غیر دولتی حقوقی یا حقوقی جهت اجرا طرحی واگذار کرده و مطابق ضوابط مربوطه به اجرا در نیامده باشد. 3- اراضی ملی. عبارت است از زمینهایی که در اختیار دولت جمهوری اسلامی میباشد از قبیل موات، جنگلی مستحدثه، ساحلی و آن دسته از اراضی که دولت به مؤسسات اعم از دولتی و غیر دولتی حقیقی یا حقوقی جهت اجرای طرحی واگذار کرده و تا تصویب این قانون مطابق ضوابط مربوطه به اجرا در نیامده باشد. 4- اراضی مسترد شده کشت و صنعتها و اراضی نیمه مکانیزه و زمینهایی که توسط محاکم صالحه اسلامی حکم به تملک عمومی صادر و در اختیار دولت قرار گرفته باشد. 5- موات. زمینهای غیر آبادی که سابقه احیا و بهرهبرداری نداشته و به صورت طبیعی باقی مانده است (موات بالا صاله) و همچنین زمینهایی که سابقه احیا داشته لکن به مرور زمان خراب و موات شده است و مالک هم ندارد. (موات بالعرض) 6- اراضی معرض عنها. زمینی که مالک از آن اعراض کرده یا بکند. 7- بایر. زمینهایی است که حداقل 5 سال متوالی بدون عذر موجه مورد استفاده قرار نگرفته باشد. 8- دایر. زمینهای آبادی است که عرفا مورد بهرهبرداری است. 9- اراضی دایر بزرگ. اراضی دایری که بیش از سه برابر عرف محل باشد. 10- زمینهای موقوفه. زمینهایی است که توسط فرد یا افرادی وقف شده باشد و به دو دسته خ اص و عام قابل تقسیم است. 11- اراضی مستحدثه. زمینهایی است که در اثر پائین رفتن سطح آب دریاها و دریاچهها و تغییر بستر رودخانهها و خشک شدن تالابها پدید آمده باشد. 12- اراضی ساحلی . زمینهایی است که در مجاورت حریم دریا، دریاچه و یا اراضی مستحدثه قرار دارد و با توجه به انواع اراضی مذکور در این قانون بر حسب مورد در حکم یکی از آنها محسوب خواهد شد. 13- مراتع. زمینهایی است اعم از کوه و دامنه یا زمین مسطح که در فصل چرا دارای پوششی از نبابات علوفهای خودرو بوده و با توجه چرا عرفا مرتع شناخته شود. چنانچه مرتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد مرتع مشجر نامیده میشود. 14- نهالستانها جنگلهای دست کاشت عمومی که توسط دولت ایجاد شده باشد. 15- اراضی جنگلی. به جنگل تکامل نیافتهای گفته میشود که به دو صورت زیر باشد: الف) تعداد کنده درخت یا نهال یا بوته جنگلی در هر هکتار آن جداگانه یا مجموعا از یکصد اصله اجاوز ننماید. ب) درختان جنگلی به صورت پراکنده باشد به نحوی که حجم آن در هر هکتار در شمال (از حوزه آستارا تا حوزن گلیداغی) کمتر از پنجاه متر مکعب و در سایر نقاط ایران کمتر از 20 متر مکعب باشد (در صورت وجود شمشاد و حجم بیش از 30 متر مکعب جنگل شمشاد محسوب میشود) 16- آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. 17- خانواده . عبارت است از مجموع سرپرست و افراد تحت تکفل او که در عرف یک واحد خانواده محسوب میشود. 18- عرف محل: مقدار زمینی است که برای تامین معاش زندگی یک کشاورز و خانوادهاش با توجه به توان خانوادگی مورد نیاز باشد. به طوری که بعد از کسر هزینههای کاشت، داشت و برداشت به مقدار اجرت روزانه یک کارگر شهری برای او باقی بماند. 19- منبع یاممر درآمد دیگر. عبارت است از منبع یا درآمدی غیر از زراعت که نیاز این خانواده را به طور متعارف و مشروع تأمین نماید. 20- اراضی تمام مکانیزه. زمینهائی است که عملیات کاشت، داشت، برداشت و سیستم آبیاری آن به وسیله ماشین آلات متناسب انجام میگیرد. رئیس – پیشنهادهای چاپ شده کمیسیون را مطرح کنید. منشی – آقای شرعی در بند 2 ماده 1 پیشنهاد دارند که خودشان مطرح میفرمایند. رئیس – آقای شرعی بفرمائید. شرعی – بسماللهالرحمنالرحیم یک قسم از این زمینها اراضی دولتی هست که اینجا تعریف شده و بر مبنای این تعریف بعداً احکامی را گفته است اینجا تعریف اراضی دولتی این طور است: اراضی دولتی عبارت است از زمینهای ثبت شده و ثبت نشده دایر، بایر، خالصه و سایر انواع اراضی که به نحوی از انحا به دولت منتقل شده یا بشود. پیشنهاد من این است که اینجا به نحوی از انحاء تبدیل بشود به نحو مشروع دلیل من هم این است که بعد از این در مادههای بعد میآید که اراضی دولتی که بنحوی از انحاء در اختیار دولت است او میتواند واگذار بکند. اما میدانیم که در دولتهای طاغوتی که همیشه طبق احکام شرعی عمل نمیکردند ممکن است زمینی را غصبا از یک صاحب واقعی گرفته باشند و اگر امروز بتواند اثبات بکند که این زمین مال من است و انتقالش به دولت به نحو مشروع نبوده الحق القدیم لایبطله شیی وقتی واقعا ثابت بشود که مال او هست اینکه دولت قبل از او گرفته است دلیل نمیشود که حالا هم در اختیار دولت باشد. بنابراین من پیشنهاد کردم که این به نحوی از انحاء تبدیل بشود به نحو مشروع. رئیس – مخالف و موافق صحبت کند. منشی – آقای خلخالی مخالف خلخالی – بسماللهالرحمنالرحیم. این قید در تمام این طرح وجود دارد «به نحوی از انحاء» را نمیخواهیم بگوئیم که باید خلاف شرع صورت بگیرد، که یک مصداقش در نظر آقای شرعی همین است. «به نحوی از انحاء» یعنی قانونی باشد، این قید شرعی نمیخواهد. قانونی که میگوئیم در تمام موارد شرعی است. و ما شورای نگهبان هم داریم. اگر این جمله بوده باشد در خیلی از جاها باید این قید را بزنیم و این وقت مجلس را میگیرد. «به نحوی از انحاء» یعنی «به نحوی از انحاء قانونی» همین اندازه برای ما کفایت میکند و قید شرعی نمیخواهد. اگر خلاف شرع این جریان بوده باشد شورای نگهبان این را کنترل خواهد کرد به این قید احتیاج نداریم. در تمام این موارد باید بیائیم بگوئیم «به نحوی از انحاء شرعی» این وقت مجلس را میگیرد و این قید احتیاج ندارد و توضیح واضحی است. منشی- آقای انصاری موافق. مجید انصاری- بسماللهالرحمنالرحیم. موافقت با پیشنهاد آقای شرعی زیاد احتیاج به استدلال ندارد، برداشتی که آقای خلخالی فرموده بودند از «به نحوی از انحاء» یعنی حتماً شرعی باشد، این برداشتی است که اکثراً این برداشت را ندارند. چون «به نحوی از انحاء» شامل شرعی و غیرشرعی هر دو میشود و اینکه ما بگوئیم وقت مجلس گرفته میشود، اصلا مجلس شورای اسلامی برای همین است. و من فکر میکنم از آن طرف وقت مجلس گرفته بشود که ما مرتب چیزهایی را در مجلس بدون توجه کافی به موازین شرعی و قانون اساسی تصویب بکنیم، بعد از شورای نگهبان برگردد و مجدداً در دستور کار قرار بگیرد و به کمیسیون برگردد و لوایحی از قبیل بازرگانی خارجی و غیر ذلک که روی موازین شرعی دقت کافی نشده بود، ما دیدهایم که به مراتب وقت مجلس را بیش از دقتهای اولیهای که میبایست در مجلس صورت بگیرد گرفته و هنوز هم بجایی نرسیده است. لذا ما باید کمال دقت را بعنوان یک نماینده مسؤول که میخواهیم رأی بدهیم روی موازین شرعی بکنیم. شورای نگهبان یک وظیفهای دارد و ما هم که به شرع و قانون اساسی سوگند خوردهایم که پایبند باشیم یک وظیفه دیگری داریم. لذا خلاف شرع است اگر به این صورت «به نحوی از انحاء» بگذاریم و شامل تمام زمینهایی که بزور در رژیم گذشته از صاحبانش گرفته شده خواهد شد و شامل زمینهایی که از روی غفلت و عدم علم به مسائل شرعی بعد از انقلاب بعضی از افراد در جاهایی گرفتهاند آنها را هم شامل خواهد شد. لذا ما باید حتماً قید «شرعی» را بگذاریم. رئیس- آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی- این مسأله به «نحو مشروع» باشد یا منظور اراضی است که دولت بعد از انقلاب گرفته یا اراضی است که قبل گرفته شده است. اگر منظور اراضی قبل باشد با قوانینی که غیر مشروع بوده این مسأله مسلم است که اگر با قوانین غیرشرعی در گذشته اراضی را دولت گرفته باشد مسلم همانطور که قوانین تغییر میکند آ»ها هم عوض میشوند. بدون آنکه قانون تغییر بکند الان هیچکس هیچ کاری نمیتواند بکند. شما فرض کنید که در رژیم گذشته اراضی را میان کشاورزان تقسیم کردند و اصلاحات ارضی کردند، حالا ممکن است در بین آنها مواردی هم بوده که به نحو نامشروع گرفتهاند و به زارعین دادهاند، حالا شما این را نمیتوانید به یک کلمهای که اینجا ذکر میکند آن را تغییر بدهید. مجلس شورای اسلامی قانون را با قانون میتواند اصلاح کند و تغییر بدهد و مطابق با موازین شرعیاش بکند. اگر بعد از انقلاب بوده که بعد از انقلاب دولت در هیچ کجا به نحو نامشروعی نیامده زمین کسی را بگیرد، یا اراضی مزروعی کسی را بگیرد، این است که بنظر ما این «به نحوی از انحاء» در واقع یعنی مطابق قانون صحیح شرعی و اگر چنانچه ما بخواهیم هر جا یک کلمه مشروع بگذاریم فکر نمیکنم مسألهای را حل بکند. رئیس- متن پیشنهاد آقای شرعی مشخص بشود. شرعی- بجای «به نحوی از انحاء» در بند 2 مادۀ 1 نوشته میشود «به نحو مشروع». یکی از نمایندگان- به نحو شرعی بنویسید. رئیس- فرقی نمیکند، 180 نفر در جلسه حضور دارند. موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- آقای طاهری در مادۀ 1 پیشنهاد حذف قسمت بعد از عبارت «موات بالاصاله» را در بند 5 دادهاند. رئیس- آقای طاهری بفرمائید. مهندس طاهری- بسماللهالرحمنالرحیم. در بند 5 اراضی موات تعریف شده اراضی هست که مسبوق به احیاء نباشد و اراضی موات همین است، اراضی هست که اصلا سابقه احیاء نداشته باشد و مالک هم نداشته باشد. این اراضی موات است. بعد اینجا دو قسمت کرده است بالاصاله و بالعرض. با توجه به اینکه خیلی از زمینهای بایر که این زمینهای بایر بالعرض موات شده با توجه به اینکه در مورد زمینهای بایر تعریفی داریم که «زمینهائی است که حداقل 5 سال متوالی بدون عذر موجه مورد استفاده قرار نگرفته باشد» با این تعریفی که ما برای زمینهای بایر داریم هیچ لازم نیست که ما زمینهای موات را دو قسمت کنیم، یکی زمینهای «بالاصاله» و دوم زمینهای «بالعرض» لذا پیشنهاد من این است که قسمت دومش حذف بشود تا بهانهای بدست افراد نیفتد که بعداً زمینهای بایر را بنام زمینهای موات قالب بکنند و باز به این وسیله یک قسمت از زمینهای بایر جزء موات بحساب بیاورند و این یکنوع ظلم میشود و خلاف فقه اسلامی است. پیشنهاد دوم من در «بند 18» است. یکی از نمایندگان- پیشنهاد دوم را بعداً مطرح کنید. رئیس- دو پیشنهاد را با هم بگویند که در وقت صرفهجوئی بشود. طاهری- جدا، جدا باید رأیگیری شود. رئیس- بسیار خوب، جدا ازهم رأی میگیریم. طاهری- باز اینجا در عرف محل اینطور تعریف شده که مقدار زمینی که در اختیار فردی گذاشته میشود بطوریکه به اندازه یک کارگر شهری درآمد داشته باشد، این عرف محل میشود. یعنی ما برای روستائیان آمدهایم حداقل معیشت و زندگی را در نظر گرفتیم و این دور از منظور ما هست که میخواهیم روستائیان را در روستاها نگهداریم و میخواهیم از هجرت جلوگیری کنیم، بلکه بهتر است که مقدار این عرف کمی بالاتر گرفته بشود که روستائیان علاقمند بشوند، با توجه به اینکه ... رئیس- آقای مهندس طاهری این پیشنهاد حذف نیست، پیشنهاد جدید است. مهندس طاهری- خیر، قسمت اخیرش که حذف بشود منظور من تأمین میشود. یعنی اینطور میشود: «بند 18- عرف محل مقدار زمینی است که برای تأمین معاش زندگی یک کشاورز و خانوادهاش با توجه به توان خانوادگی مورد نیاز باشد» فردا هیأتهای هفت نفری میگویند یک کارگر شهری حقوقش 60 تومان است پس ما به روستائیان آن مقدار زمین میدهیم که روزانه 60 تومان برایش بماند. چرا یک کارگر فنی نباشد که روزانه روزی 500 تومان حقوق میگیرد، و درآمد دارد. الان اکثر جوشکارها و کارگرهای فنی، کارگرهای آزاد نوعاً بطور متوسط روزانه روزی 500 تومان دارند. پس اگر ما این قسمت اخیرش را حذف نکنیم هیأتهای هفت نفره آن حداقل در نظر میگیرند و هیچ کارگر روستائی و کشاورز ترجیح نمیدهد که در روستا بماند. این است که اگر قسمت اخیرش حذف بشود دست هیأتهای 7 نفره باز میشود و یک مقداری عرف محل را میتوانند بالاتر بگیرند و هرچه ما زمین را کوچکتر کنیم هم به ضرر کشاورز و هم به ضرر کشاورزی است. منشی- آقای سیدابوالفضل موسوی تبریزی مخالف. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم، اینکه ایشان پیشنهاد میکنند لفظ «موات بالاصاله و موات بالعرض» حذف بشود این برخلاف فقه اسلامی ما است. البته آقایان توجه داشته باشند که «موات بالاصاله» همانطور که معنا کردیم در تمام کتابهای فقهی همانطور معنا کردهاند، در مقابل «موات بالعرض» که الان نکتهاش را میگویم که چرا تقسیم به دو قسمت شده است. اگر کسی زمینی را معطل بگذارد و بقول ایشان بایر بگذارد و روی آن هیچ کار و کشت نکند و روی آن کاری انجام ندهد و همانطور مترو که قرار بدهد از ملکش خارج میشود یا خارج نمیشود؟ اینجا فقهای ما در زمینهائی که ملکیت آنها به غیر احیاء باشد یعنی خریده است، به او به ارث رسیده است، هبه کردهاند، تملیک کردهاند، تملک مطلق. اینجا احدی از فقهاء فتوا ندادهاند بر اینکه به ترک زمین از ملکیت او خارج میشود. اما زمینی را که به احیاء مالک شده است، زمین مواتی بوده رفته است به احیاء مالک شده، بعد ترک احیاء کرده «ثم خربت» آن زمین خراب شده و بصورت اولیه برگشته است. اینجا مورد اختلاف فقهاء است، مشهوری از فقهاء فتوا دادهاند بر اینکه اینجا هم با ترک و با خرابی از ملکش خارج نمیشود ولی عدهای از متقدمین و متأخرین فتوا دادهاند بر اینکه اگر تخریب بکند و خراب باشد و ترک بکند از ملکیت او خارج خواهد شد. و از بقیه مباحات اصلیه میشود. در اینجا ما فتوای مشهور را گرفتیم که با آن بایری که در آن، اصطلاحی ما معنا کردیم که بایر، زمینی است که بدون عذر موجه 5 سال بلاکشت و بلازرع بماند، برای آن است که خواستهایم از او جدا بکنیم و به فتوای مشهور که فتوای امام در تحریرالوسیله هم همینطور است که ایشان میفرمایند: (الا قوی یا عبارت: «لا یخلوعن قوه») که آن زمینی را که با احیاء مالک شده است اگر ترک بکند و خراب بشود از ملکش خارج نخواهد شد مثل زمین ملکی بالبیع یا بالشری و یا بالهبه یا بالتملیک، که با آنها هیچ فرق ندارد. روی این اساس زمین موات بالعرض که برمیگردد بر مباحات اولیه و طبق اصل 49 قانون اساسی در اختیار حکومت اسلامی هست آن زمین مواتی است که کسی احیاء کرده است بعد ثم ترکوا ثم خرجت و مالک معین هم ندارد، قید را در آخر ببینید، اگر کسی زمین مواتی را احیاء بکند و بعد ترک بکند بعد خراب بشود و مالک معین هم ندارد اینجا به اتفاق آراء فقهاء این زمین برمیگردد طبق موات اصلی و طبق اموال عمومی مباحات اصلیه میشود. برای این جهت ما اینجا موات بالاصاله و موات بالعرض را تقسیم کردیم که با آن بایری که صاحبش ترک کرده ولی مالک دارد، بایر، مالک دارد، الان مالک مشخص و معین دارد، صد سال هم اینطور بگذارد چون مالک مشخص و معین دارد. از ملک او خارج نخواهد شد، از آن جهت موات را به دو قسمت تقسیم کردیم تا با آن بایر اشتباهی نباشد، با آن ملاحظه قیود که در اینجا بکار برده شده است مسأله را روشن بکند از این جهت حذف این مضر است. یعنی این در واقع به ضرر کشاورز است، آن نظری را که برادرمان آقای مهندس طاهری داشتند این در واقع به ضرر کشاورز است. آن کسی را که زمین بایر دارد، از کشاورزان بخواهند با موات بالعرض قاطی بکنند فردا به قول ایشان، حالا هیأتهای 7 نفری در این قانون نیست، جور دیگری پیشبینی شده است، به قول ایشان هیأتهایی بروند و سوء استفاده بکنند راه این سوء استفاده را ما در این تقسیم بستهایم. رئیس- متشکر، موافق صحبت کند. طاهری- من پیشنهاد اول را پس میگیرم. رئیس- بسیار خوب، در مورد پیشنهاد بند 18 ایشان مخالف و موافق صحبت کند. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- اما در رابطه با پیشنهاد بعدی ایشان من مخالفتم نه برای آن جهت و آن ملاکی است که ایشان گفتند. چون آن درست است. اگر ما به کشاورزها، به این 15 میلیون زحمتکش مملکت ما که دست توانشان و قدرتشان پشتوانه مملکت ما هست رفاه ندهیم هیچوقت نه با شعار، نه با ایجاد مانع جلوی هجرتها را نمیتوانیم بگیریم و دهات ما آنجاها که منبع درآمد طبیعی ما هست، حتماً به خرابی خواهد کشید. این مطلبی که ایشان گفتند درست است. اما این در واقع احاله بر مجهول میشود. اگر آن جمله را ما حذف بکنیم در واقع میشود «مورد نیاز او را تأمین بکند» آنجا هست که دیگر هیأتها، دستگاههای اجرائی اگر بیاید در آئیننامه اجرائیش یک شاخصی، یک سقفی برایش تعیین بکند که سقف معتنابهی که واقعاً رفاه دهقان و کشاورز را تأمین بکند، اشکالی ندارد اما اگر همین قانون بشود و آن جمله حذف بشود و سقف برایش قائل نشویم اینجا هست که هیأتهای یک نفره. در آذربایجان یک مورد نیاز تعیین میکنند، در سیستان و بلوچستان یک مورد نیاز. آنوقت این مطلب که قانون یکی، ولی موارد نیاز چقدر است؟ از نظر تعیین آنها اختلاف میشود پس از این جهت با حذفش مخالفم ولی اگر حذف بکنند و در آئیننامه اجرائی یک مقدار سقف معقولی که واقعاً رفاه طبقه کشاورز ما را تأمین بکند اشکالی ندارد. منشی- آقای عباسی موافق. عباس عباسی- بسماللهالرحمنالرحیم، البته خود جناب آقای موسوی هم مخالفت مطلق نداشتند و ضمناً در کل با حذف این قسمت موافق بودند و همانجور که برادرمان آقای مهندس طاهری فرمودند میآید حداقل 60 تومان میگیرد بعد آن کشاورز میبیند اگر در شهر بیاید و 8 ساعت، پنج ساعت کار بکند فرضاً حداقل 60 تومان دارد بقیه راحت خودش است و در روز میتواند سه، چهار کار بگیرد. از صبح تا ساعت 2 بعد از ظهر یکجا، از ساعت 2 بعد از ظهر تا ساعت 6 بعد از ظهر یکجا، از ساعت ... بالاخره سه، چهار تا کار انجام میدهد و این الان هم هست حتی کارمندان دولت هم دارند. این مسلم است و این کار را میکنند. بعد آنها بیایند قسمت حداقل که کارگر رسمی دولت هست و یا مزد رسمی یک کارگر هست بگیرند؟ این کشاورز دیگر دردی ندارد و مشوقی ندارد که بماند یکسال کار بکند، بیست و چهار ساعت کار بکند، زیر برف و باران و آن همه سرما برای اینکه فقط 60 تومان دریافتی داشته باشد. بعلاوه اینکه همانطور که آقای موسوی فرمودند اگر بنا است که یکی را 100، یکی را 200 تومان حساب بکنند و یا زندگی در استان خوزستان سیستان بلوچستان را دو تا بگیرند، همین موضوع در این قسمت است که اگر بماند، هیأت 7 نفره سیستان و بلوچستان حقوق کارگر را مثلا، کارگر فنی میگیرد 500 تومان. در استان دیگر کارگر عادی میگیرد 60 تومان به نسبت آن میشود حدود سی، چهل هکتار این آقا با همان وضعیت 5 هکتار میشود. این است که با توجه به این ابهام رسائی که واقعاً هست این حذف بشود بعد خود دولت مجبور میشود طبق آئیننامه اجرائی یک سقف معین و معقولی برایش قرار بدهد. مثلا حداقل و یا میانگینی میگیرد و ابلاغ میکند. این است که با حذف این دست هیأت هفت نفره و دست دولت هر دو بازتر است و مشوقی برای خود کشاورزان است. روی این جهت من موافقم. رئیس- آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون)- این موردی را که آقای مهندس طاهری پیشنهاد حذفش را دادهاند بر ابهام بیشتر میافزاید یعنی اگر ما در این بند 18 صرفاً بنویسیم که «عرف محل» عبارت است از اینکه زمینی دارای درآمدی باشد که نیاز یک کشاورز را مرتفع بکند، خوب میگویند چقدر؟ قطعاً وقتی ما میگوئیم به اندازه حقوق یک کارگر شهری، یعنی این فردی که روستا هست بعد از اینکه همه هزینههای کشاورزیاش را از محصول و درآمد بیرون کرد مابقی به اندازهای باشد که مثلا در یکروز صد و بیست تومان، صد و پنجاه تومان، یعنی فرض کنید در سال تقریباً چهل هزار تومان درآمدش باشد. اگر ما این را ذکر نکنیم آنوقت بشکلی درمیآید که ممکن است یک عده مثلاً بگویند که خوب این روزی پنجاه تومان هم برایش کافی است، یک عدهای میگویند نه، این روزی 60 تومان خرجی و هزینهاش میباشد. این چیزی است که نمیشود خیلی تحت ضابطه صحیحی در آورد. البته من معتقدم این قسمت اگر حذف بشود واقعاً مضر است و البته پیشنهادهائی هم هست برای اینکه مشخصتر بشود از جمله اینکه خود من هم پیشنهادی داشتهام. لذا من با حذف این قسمت مخالفم. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی! اگر مجلس محترم توافق بکند که یک لفظ «متعارف» را اضافه بکنیم و آن ذیل را حذف کنیم مسأله حل میشود. موحدی ساوجی- متعارف چیزی را حل نمیکند. رئیس- پیشنهادهای دیگری هست که مطرح میشود حالا این پیشنهاد برای رأیگیری مشخص بشود. پیشنهاد ایشان این است که قسمت اول حذف بشود یا همه بند 18؟ منشی- پیشنهاد این است که این عبارت حذف بشود : «بطوریکه بعد از کسر هزینههای کاشت، داشت و برداشت به مقدار اجرت روزانۀ یک کارگر شهری برای او باقی بماند.» رئیس- 182 نفر حضور دارند. موافقان با این پیشنهاد حذف قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی مطرح شود. منشی- آقای واعظی در بند (3) ماده یک پیشنهاد حذف کلمات «موات» «جنگلی»، «مستحدثه» و «ساحلی» را دادهاند. رئیس- آقای واعظی بفرمائید. منشی- اسامی کسانی که در یک نوبت رأیگیری حضور نداشتند. آقای دکتر هادی، آقای عزتالله سحابی، آقای صدر حاج سیدجوادی، آقای قرهباغ، آقای اختری، آقای امید نجفآبادی. رئیس- آقای واعظی توضیح بفرمائید. واعظی- بسماللهالرحمنالرحیم. در بند (3) وقتی صحبت میکند که اراضی ملی عبارت از زمینهائی است که در اختیار دولت جمهوری اسلامی باشد از قبیل موات، جنگلی، مستحدثه ساحلی. من عرضم این است که اینجا بایستی یا این عبارت ذکر نشود و حذف بشود و یا اینکه یک قیدی اضافه بشود برای اینکه « لم یسبق به ید غیر من المسلمین » در موات جنگلی چه بسا بعضیها هستند که تصرف کردهاند،در مستحدثه ساحلی هم ممکن است بستر دریا بوده است افراید آمدهاند و خودشان جنگلکاری کردهاند و این عبارت اطلاق دارد و بر هر دو مورد شامل است من معتقدم یا قیدی اضافه بشود یا اینتفسیر به عنوان بند (3) بطور کلی حذف بشود. رئیس- مخالف و موافق صحبت کنند. منشی- موافق؟ (اظهاری نشد) موافق ندارد. رئیس- پیشنهاد بعدی. منشی- پیشنهاد بعدی باز ازآقای واعظی هست که پیشنهاد حذف بند (4) مادۀ یک را دادهاند. رئیس- آقای واعظی بفرمائید. واعظی- در بند (4) نوشته است که توسط محاکم صالحه اسلامی حکم به تملک عمومی صادر و دراختیار دولت قرار گرفته باشد» مکرر دیده شده است از طرف خود مسؤولین در بعضی از حکمهای مصادره که صادر شده اشتباه بوده و برگرد شده و خود آقایان هم اقرار کردندبر اینکه این قضاوتها نابجا بوده و لذا به اطلاقش من مخالفم که هر حکمی که محاکم صالحه اسلامی داد، دولت مالک باشد برای اینکه بایستی مجدداً تجدید نظر بشود دراین اموال مصادره زیرا که اشتباهات زیاد بوده و خود مسؤولین هم تا کنون چندین بار اقرار کردهاند، حتی یادم هست مرحوم شهید قدوسی مکرر دراین جهت اعترافاتی داشت که قضاوتهای نابجایی شده و مصادره اموالی نابجا بوده است . بنابراین من با اطلاقش مخالفم مگر قیدی اضافه بشود. رئیس- حالا پیشنهاد حذف کل بند (4) را دارید؟ (واعظی- بلی). منشی- موافق؟ (اظهاری نشد) موافق ندارد. رئیس- بسیار خوب، پس عبور کنید. منشی- پیشناد بعدی آقای واعظی این است که بند (5) مادۀ یک حذف بشود. رئیس- آقای واعظی صحبت بفرمایند. واعظی- عرض کنم که اینجا صحبتی شد در بند (5) موات بالاصاله و موات بالعرض و خوشبختانه جناب آقای موسوی هم منصفانه قضاوت کردند ( درجائی کهبا آقای مهندس طاهری مخالفت میکردند) و آن این است که اصلاً در اراضی موات مسائل اختلافی است. ایشان هم که درکمیسیون قضا هستند رسماً اقرار کردند که ما فتوای مشهور از علماء را گرفتهایم و این خودش اقرار هست بر اینکه بس مطلبی خلاف آن هم هست و لذا اگر دیگران همبخواهند عمل بکنند چون آقای موسوی مرجع تقلید نیست، نظر ایشان را نمیتوانیم مستند قرار بدهیم. موات بالاصاله، همان انفال است که اگر فردی ( در اسلام عنوانش این است و مکرر گفته ایم) آمده و تحجیر کرده، با تحجیر حیازت میکند تا حداقل سه سال یا پنج سال هم به او مهلت میدهند اگر احیاء کرد مالک میشود اگر احیاء نکرد از او میگیرند. اما بصرف حیازت از موات بودن بیرون نیامده ولی حق آن طرف هم ساقط نشده است. این راجع به موات بالاصاله. در موات بالعرض هم آنجائی که مثلاًآباد بوده و صاحبش رفته باید اعراض طرف ثابت بشود. صرف اینکه گذاشتهاند و رفتهاند دلیل سلب مالکیت نمیشود و باید معرض عنه باشد یعنی صاحبش از آن محل اعراض بکنند و این مسلم بشود تا ما این حکم را در مورد آن اجراء بکنیم. محلاتی- آقای واعظی؟ کلمه « مالک ندارد» دارد. شما ذیلش را نخواندهاید. واعظی- «مالک ندارد» بلی... رئیس- حالا دیگر بحث نکنید، ایشان پیشناد حذفش را کردهاند. واعظی- من معتقدم اعراض آن طرف بایدثابت بشود. رئیس- اصلاً اینجا حکمی نیست حالا پیشنهاد دادهاید که این تعریف حذف بشود؟ (واعظی- بلی) بسیار خوب موافق؟ (اظهاری نشد) این هم موافقی ندارد بنابراین رد میشود پیشنهاد بعدی را بخوانید. منشی- در بند (18) ماده یک آقای واعظی پیشنهاد حذف دادهاند. رئیس- آن پیشنهادهای قبلی که خیلی موفق بوده این هیجدهم را هم مطرح کنید. واعظی- عرض کنم که اینجا هم آقای مهندس طاهری پیشنهاد حذف بعضی قسمتهایش را دادند و بعد هم پس گرفتند. من می خواستم به عنوان موافق آنجا صحبت کنم. (رئیس- خوب میخواستید صحبت کنید.) بلی، ولی چون پس گرفتند حالا من خودم مستقلاً... رئیس- بند (17) یا (18) را می خواهید بگوئید؟ واعظی- بند (18) را. رئیس- بند (18) را پس نگرفتند، رأی نیاورد. واعظی- یعنی حذف آن قسمت را، من حذف تمامش را دادهام ( رئیس- بسیار خوب بفرمائید) اینکه در اینجا میگوید « عرف محل مقدار زمینی است تا آخر...» که میخوانند اصلاً این خودش تعیین کننده حدود مالکیت مسلمین است در اراضی. توجه کردید؟ در صورتی که در اسلام حد مالکیت حرام است تا آنجائی که به حرام نرسیده حلال است و طرف هم مالک است و این شرطهائی که الان شما در مالکیت افراد قائل شدهاید روزانه زندگیاش بچرخد، درآمدش چه جور باشد اینها یک چیزهائی است که بر این کار افزوده میشود و این مخالف اساس اسلام است چون اسلام حدی برای مالکیت اراضی اگر مالکیتش مشروع باشد قائل نشده و این بند و با این شرایط بر خلاف موازین اسلامی است. رئیس- آقای واعظی توجه بفرمائید! اینجا حد تعیین نکرده، عرف محل را تعریف کرده. آنائی که رسیدیم که گفتند به اندازه عرف محل، آنجا باید مخالفت کنید که نه ما عرف محل را قبول نداریم. این تعریف و معنای عرف محل است. وقتی که به حکمش رسیدیم که گفتند بهاندازه «عرف محل» به زمین میدهیم آنجا باید مخالفت کنید. واعظی- همین عر فمحل را هم، من معتقدم که درست نیست. رئیس- خوب پس معنای «عرف محل» را شما قبول ندارید، پس چرا بحث میکنید که درحد مالکیت فلان و ... منشی- آقای شوشتری به عنوان مخالف بفرمائید. شوشتری- عرض کنم که درمورد فصل اول باید نمایندگان بیشتر توجه کنند که ما اصطلاحات را تعریف کردهایم. اصطلاحاتی که دراین قانون به کار رفته تعریف شده و حکمی برای هیچ یک از این اصطلاحات بیان نشده است، و در مورد عرف محلی که دراینجا تعریف شده حکم بیان نشده که چه مقدار حلال است و حرام است، مالک هست یا نیست؟ صرفاً یک اصطلاحی است که در قانون در موارد عدیدهای به کار رفته و باید تعریف شود. به خاطر اینکه در موا قعی که ما به عرف محل میرسیم مجری در آنجا بدون عرف محل یعنی چه و مقصود از عرف محل د راینجا چیست؟ و لذا اصطلاحاتی که دراینجا بکار برده شده کلاًحذف هر یک از این بندها صحیح نیست و منجمله بند (18) به خاطر اینکه اگر ما حذف بکنیم معنایش عبارت از این است که در مواد بعدی وقتی نامی از عرف محل بیاید، ندانیم یعنی چه؟ و لذا صرفاً تعریف است نهبیان حکم. و مخالفتهایی که آقای واعظی میفرمایند خوب است در مواد مخالفت بکنند، اینجا حکم بیان نشده است در بقیه جایمخالفت هست. منشی- آقای قره باغ موافق. قره باغ- بسماللهالرحمنالرحیم، بند (18) عرف محل، مقدار زمینی است به این شرایط که بعد از کفاف معاش خود و خانوادهاش به مقدار اجرت روزانه یک کارگر شهری برای او باقی بماند. برادران میدانند که این کلمه «عرف محل» اگر ما به لغتها مراجعه بکنیم یک معنا پیدا میکنیم اما حتماً آن معنا بهاین تعریفی که دربند (18) گفته شده حتماً منطبق نیست هیچ لغتی شما پیدا نخواهید کرد که معنی عرف محل این باشد و اگر به خود عرف هم مراجعه بکنید که «عرف محل» چیست؟ اگر بگوئیم که این زمین مطابق عرف محل است، ممکن است بگویند که زمین عرف محل تآن است که این درآمدش کفایت بکند برای خود و خانوادهاش عرفاً آن کسانی کهزندگیاش بوسیله او تأمین میشود و زندگی آنها هم بوسیله این زمین تأمین میشود. اما این باقی ماندهاش هم یک مقدار هم برای او باقی بماند و این مقدار چیست؟ به مقدار یک کارگر شهری. آنهم کدام شهر ؟ تهران یا خراسان یا شیراز و شهرهایدیگر، این هم معیار و میزانی ندارد. پس نه درعرف عام شما این تعریف را پیدا میکنید و نه در لغت. پس منظور این است که ما میخواهیم که خودمان یک موضوعی بسازیم که حکمی رویش باز بکنیم. پس این موضوع مشخص نمیشود مگر با بیان خود حکم اگر حکم شرعاً دلیل داشته باشد، یا عقلاً یا به هر نحو دیگر، این موضوع بوسیله خود حکم مشخص میشود، تاحکم گفته نشود این موضوع معین و مشخص نمیشود و اعتبار ندارد اینکه پیشنهاد می کنند که این حذف بشود جداً باید حذف بشود چون برای اینکه هیچگونه معیاری ندارد. شما قانون مینویسید، فردا اگر بخواهند برای احکام این بندهای شما دلیل بنویسند هیچ دلیلی نه از لغت، نه از عرف، نه از شرع پیدا نخواهد کرد. یک موضوعی که هیچ دلیلی ندارد معنی ندارد که دویست و چهل نفر بنویسند و یک موضوعی را بگویند که الی آخر یک دلیل پیدا نخواهد شد. رئیس- آقایموحدی ساوجی بفرمایند. موحدی ساوجی (مخبر کمیسیون) – آقای قره باغ تصور فرمودند که دراین طرح خواسته شده که لغت معنی بشود. بلی، اگر چنانچه عرف محل که در کتب لغات هست اگر ما خواستیم معنی بکنیم، یک چنین معنی ندارد. ما در رابطه با این طرح دراین قانون مطالبی هست،احکامی هست این احکام روی موضوعاتی رفته. یکی از این موضوعات مسأله عرف محل است. ما دراینجا عرف محل را معنی کردهایم نه اینکه در فرهنگ لغت چه معنی شده است؟ لذا میبینید که دراینجا خیلی موارد دیگر هم هست. مثلاً دراینجا فرض کنید که اراضیدایر بزرگ، اراضی دایر بزرگ د رهیچ جای فرهنگ لغات چنین چیزی نیست. ولی ما از روی قرارداد ( قانون یعنی قرارداد) آمدهایم گفتهایم این واژهها، این اصطلاحها، این معنی را ا زنظر ما دراین قانون خواهد داشت. اتفاقاً مطلب بسیار درستی هست و ربطی به ترجمه لغت نیست. رئیس- بسیار خوب، پیشنهاد آقا ی واعظی را به رأی میگذاریم. ایشان پیشنادشان این است که بطور کلی این بند (18) که «عرف محل» را تعریف کرده برداریم که ما این معنا را برای عرف محل نفهمیم. 182 نفر در مجلس حاضرند. کسانی که با حذف بند (18) موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- آقا ی موحدی بفرمائید. رئیس- آقای موحدی عرف محل را در اینجا معنی کردهاند. آقا یموحدی بفرمائید. موحدی ساوجی- عرض میشود که در رابطه با تعریف «عرف محل» علاوه بر آنچه که در بند (18) آمده بنده یک قیود دیگری هم به آن در پیشنهادم اضافه کردهام که این قیود یک مقدار مسأله «عرف محل» را بیشتر مشخص کند تا در مقام اجراء با مشکلاتی روبرو نشویم. و یکی از موارد عمدهای که در کمیسیون مطرح بوده و در این طرح واقعاً مطرح است همین است. ما که میگوئیم «عرف محل» تمام آن چیزی است که در تعریف آمده من اینجا پذیرفتهام و قبول کردهام « عرف محل مقدار زمینی کهبرای تأمین زندگی یک کشاورز و خانوادهاش با توجه به توان خانوادگی مورد نیاز، باشد بطوریکه بعد از کسر هزینههای کاشت و برداشت به مقدار اجرت روزانه یک کارگر شهری برایش باقی بماند» یعنی حدود یک صد تومان در روز مقدار تقریبی عرف محل (البته آن یعنی حدود یکصد تومان در روز، این مهم نیست میتوانم آن را پس بگیرم) آن چیزی که به نظر من مهم هست این است. مقدار تقریبی عرف محل در زمینهائی که محصولش گندم و جو و حبوبات و پنبه و صیفی باشد 15 تا 20 هکتار و در اراضی شالی و باغهای میوهدار 3 هکتار خواهد بود. منشی- موافق پیشنهاد کیست؟ (اظهاری نشد) آقای هاشمی موافق ندارد. رئیس- صرفنظر کنید چون شما مخبر کمیسیون هم هستید این را صرفنظر کنید. موحدی ساوجی- حالا من به نظرم آمده که در اینجا یک توضیح کوتاهی میدهم اگر چنانچه اجازه بدهید. رئیس- مجلس موافقت ندارد. عرف محل را نمیشود بگوئیم 3 هکتار و 2 هکتار، عر فمحل را باید در محل تعیین کنند. موحدی ساوجی- غرض اینکه به نظر من چیز خوبی بود حالا... رئیس- متشکر. یکی از نمایندگان- عرف هر کشت فرق میکند. رئیس- این صد تومانی که ایشان گفتند در دهات ساوه این جور است اگر بیائید رفسنجان گرانتر است (خنده نمایندگان) بعلاوه زمان هم فرق میکند. قانون برای صد سال دیگر هم هست. آقایان توجه بفرمایند ماده یک را با تعاریفی که شده به رأی میگذاریم. 181 نفر حضور دارند موافقان با ماده یک قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. فصل دوم را قرائت کنید. «فصل دوم: اهداف و زمینهها» ماده 2- «باتوجه به اصول 3 و 43 و 44 قانون اساسی و سیاست اقتصادی کشور جمهوری اسلامی ایران که بر اصل استقلال اقتصادی توجه عمیق دارد و به منظور رسیدن به خودکفائی کشور که در درجه اول مبتنی بر توسعه امر کشاورزی و بهرهبرداری صحیح از اراضی مزروعی میباشد و برای ریشهکن نکردن فقر و محرومیت افراد جامعه و جلوگیری از هجرت بیرویه روستائیان با استفاد از اجازه مورخ 19/ 7/ 1360 حضرت امام خمینی ( حضار صلوات فرستادند) که در آن مجلس شورای اسلامی را صاحب صلاحیت برای تشخیص موارد ضرورت و فساد و قانوگذاری لازم در اینگونه موارد دانستهاند تصویب و اجرای رح احیاء و واگذاری اراضی مزروعی برای مدت 5 سال ضروری تشخیص داده شده است.» منشی- آقای شرعی پیشنهاد دادهاند که قبل از طرح مسأله ضرورت یک ماده ای اضافهبشود که خودشان شرح می دهند. رئیس- آقای شرعی بفرمایند. عبدالکریم شرعی- بسماللهالرحمنالرحیم. برای اینکه مجلس طبق اجازهای که امام امت روحنافداه دادهاند، ضرورت یک مسأله را تشخیص بدهند بایدمسأله ترتب را در نظر گرفت. همیشه اشکال میکردند و میگفتند که این آقایانی که اشکال میکنند میگویند یک مسأله شرعی نیست، این طرح شرعی نیست، چرا خودشان یک طرحی را ندادهاند تا مشکل جامعه حل بشودو فقط مسأله شرعی نبودن را مطرح میکنند عیناً مثل پیشنهادهای حذفی که جایش چیز دیگری عنوان نشود. حذف تنها بدون اینکه جایش چیز دیگری عنوان بشود درست نیست. در اینجا برای اینکه اجرای این قانون ضروری بشود به چند مسأله توجه شده است یکی مسأله خودکفائی در امر کشاورزی است، مسأله ریشه کن شدن فقر است. مسأله جلوگیری از هجرت بی رویه روستائیان هست. بر این اساس گفتند که اجرای این قانون برای 5 سال ضرورت دارد اگر این پیشنهادی باشد که آن پیشنهاد این اهداف را تأمین بکند بدون آنکه بخواهیم از حکم ثانوی استفاده بکنیم مسأله تربت اقتضاء میکند که اول آن پیشنهاد مطرح و به آن عمل بشود اگر به اهداف نرسیدیم آن وقت نوبت همین قانونی است که الان مطرح است. پیشنهادی که دادهام میخوانم من معتقدم که اگر به آن عمل بکنیم به اهداف مذکور در این قانون میرسیم. پیشناد من این است: «دولت موظف است برای رسیدن به خودکفائی در امر کشاورزی و ایجاد اشتغال زمینهای موات را (البته چند نکته دیگر که ریشه کن شدن فقر و ماندن روستائیها د رورستا اینها هم درآن هست) به صاحبان سرمایه که نامشروع بودن سرمایه آنها اثبات نشده واگذار نماید.» اگر یادتان باشد مخبر کمیسیون در شور اول همین طرح گفتند مبنای کار ما این است که لفرادی که مالک هستند مالکیتشان مشروع است مگر دلیلی بر عدم مشروع بودن مالکیتشان آورده بشود که درآنجا باید همهاش را از آنها گرفت. لازم نیست که سه عرف یا دو عرف محل را به آنها داد همه را باید ازشان گرفت. منتها باید اثبات شود که مالکیت یک نفر نامشروع است «اشتغال زمینهای موات را به صاحبان سرمایه که نامشروع بودن سرمایه آنها اثبات نده واگذار نماید. تا با هزینه خود آباد نمایند» اینجا برادران را به یک نکته توجه میدهم. و آن این است که شما میدانید که تنها دادن زمین بدون اینکه امکانات کشاورزی را برای کشاورز تهیه بکنیم به اهداف نمیرسیم و میدانید که هزینه دادن امکانات به یک کشاورز خیلی بالا است با توجه به رقم هنگفت بدهکاریهایی که دولت ما به بانک مرکزی دارد و پیشنهاد اینکه هزینه را زا وام بانک مرکزی تأمین بکنیم در وضع فعلی یک پیشنهاد نامعقولی است باضافه اینکه شما میدانید که در حدود پانصد میلیارد تومان نقدینههایی است که در دست بخش خصوصی هست و چون برای اینها راهی پیشنهاد نمیشود که بروند و سرمایهشان را به کار بیاندازند، حتماً جذب یک مجرای ناجور میشود مانند احتکار و امثال اینها، ما برای اینکه این سرمایهها بکار بیفتد و هزینهای بر دوش دولت بار نشود که باید این هزینه را قرض کند اینجا پیشنهاد میکنیم که به خرج خود افرادی که نامشروع بودن سرمایهشان اثبات نشده است این مسأله اجرا بشود منتها دواشکال اینجا باقی می ماند، یک اشکال مسأله استثمار است ( رئیس- وقتتان تمام شد) (یکدقیقه اجازه بدهید) و آن این است که شما میگوئید که یکعده سرمایهدار بیایند و مانند زالو به جان این زارعین بیفتند و ازشان بهرهکشی کنند من دو تبصر پیشنهاد کردم که جلوی این مسأله را میگیرد. تبصرۀ 1- مقدار زمین و شرایط واگذاری و سهمیه کارفرما و زارعین از محصول یا مقدارمزد زارعین را هیأتی مرکب از اول –نماینده اداره کشاورزی دوم- نماینده جهاد سازندگی، سوم- نماینده حاکم شرع، چهارم و پنجم دونفر معتمد محلی به تشخیص امام جمعه، حاکم شرع نماینده امام تعیین میکنند. برای اینکه این سرمایهها جذب بشود اگر قرار شد که این پیشنهاد تصویب شود حتماً این تبصرۀ تصویب بشود. و آن این است: تبصرۀ 2- دولت امنیت سرمایه و محصولات کسانی که دراین زمینه سرمایهگذاری میکنند تأمین خواهد کرد. یک جمله د رآخر عرایضم بگویم و آن این است تکه من بر اساس ترتب این مسأله را میگویم و ممکن است که اگر این هم تصویب بشود کارساز نباشد و آن وقت نوبت اجرای این قانونی میشود که الان در مجلس هست. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف بفرمایند. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم، برادران و خواهران نماینده توجه بکنند من مورد ضرورت با مورد ولایت فقیه و این پیشنهادی را که برادرمان آقای شرعی دادهاند عرض بکنم تا ببینم با این طرح ما جور هست یا نیست. اگر مسأله ضرورت شد توجه دارند از نظر فقهاسلامی از عصر سید مرتضی الی زماننا هذا ضرورت اگر پیش آمد حکم شرعی در آنجا مشخص است اگر برای کسی یا برای امتی، برای جامعهای ضرورت پیش آمد در آنجا حکم شرعی مشخص است و این که امام عزیز روحی فداه تشخیص ضرورت را به مجلس داده است نه این معنای اعطای ولایت است این به معنای تشخیص موضوع است که وقتی کهاین موضوع را تشخیص دادند قهراً پشت سر آن حکم آن مشخص است یک مسأله هم، مسأله ولایت فقیه است. مسأله ولایت فقیه دایر مدار ضرورت نیست که اگر ضرورت شد اعمال ولایت بکند و اگر نشد نکند. مسأله ولایت فقیه دایر مدار ملاکش مصلحت است اگر مصلحتی شد از مالکی که حتی مالکیتش مشروع هم باشد شرعیت آن صددرصد هم درست باشد اگر مصلحت امت اسلامی ایجاب کرد که آنرا از دستش بگیرد، باز میگیرد قدرت ولایت فقیه این است د رواقع ملاک ولایت فقیه ملاحظه مصلحت جامعه است ملاک ضرورت همان خود ضرورت است روی این اساس در این ماده 2 که ما استناد بر آن تشخیص ضرورتی را که امام بر مجلس واگذار کرده است میگوئیم وقتی که ( چون ضرورتی در کار هست برای اینکه د رگذشته تولید کشاورزی ما را به حد صفر رساندند و الان ما پانزده میلیون کشاورز در این مملکت داریم که آنها واقعاً بر زندگی روزمره خودشان عاجز و معطل و واماندهاند و بهمین دلیل به شهرنشینی گرایش پیدا کردهاند) این مسائل را وقتی که ملاحظه بکنیم مجلس ضرورت را تشخیص میدهد و بعد طبق ضرورت اول از اراضی موات و بعد موات بالعرض و بعد مثلاً اراضی بایر و بعد دایر همانطور که دراین قانون ترتیب برای آنها قایل شده است عمل میشود و اما آن پیشنادی را که برادرمان اقای شرعی دادند آن دردی را برای کشاورز دوا نمیکند اگر قرار باشد آنهائی کهمالکیتشان مشروع است و من میگویم حد مالکیت در اسلام شرعیت آن است سقف ندارد حد المالکیه شرعیة است این تعریفی است که از لابلای کتابهای فقهی داریم حد مالکیت شرعیت آن است آن سرمایهای که بخواهد در اراضی موات بکار بیفتد این پیشنهاد اگر درجای خودش خوب باشد ولی برای پانزده میلیون کشاورز ما دردی را دوا نمیکند خوب،سرمایهداری که مالکیتش مشروع است اگر زمینهای موات را احیاء کرد درست است که برای تولید مملکت مفید است اما برای این پانزده میلیون که تخصصهائی هم دارند و انسان هستند و خواستههایی دارند و باید ما خواستههای اینها را د رحد متعارف یک مسلمان، یک زندگی متعارف برآورده بکنیم آن پیشنهاد اینها را درمان نمیکند بهتر است به جای آن این را بگوئیم. دولت امکانات در اختیار همان پانزده میلیون بگذارد و این اراضی موات که اینهمه ارضالله واسعه در ایران افتاده است کشاورزان ما بروند و آباد بکنند که هم تولید مملکت بالاتر برود و هم بالاخره نانی برای آنها باشد، یک زندگی متعارف برای آنها باشد بنابراین من با آن پیشنهادی که آقای شرعی در اینجا فرمودند من مخالف هستم. منشی- آقایاختری بفرمائید. ضمناً اسامی کسانی که در یک نوبت رأی گیری حضور نداشتند آقای حاج سید جوادی- اقای دکتر هادی- آقای عزت الله سحابی- آقای امید نجف آبادی- آقای فومنی- آقای عابدین زاده. اختری- بسماللهالرحمنالرحیم، این پیشنهادی که بردرمان آقای شرعی مطرح کردند چند مطلب را دربردارد کهبرای خاطر تراکم مطالب و تفکیک آنچه که به سهولت موافقت آن انجام میگیرد یا آن قسمتی که موافق کمتری دارد خوب بود جدا جدا مطرح میشد و موافقت بنده مربوط است به این مطلبی که در شماره 2 پیشنهادات صفحه 6 آمده است یعنی مراعات ترتب.نمایندگان محترم باید توجه بفرمایند که اینکه جناب آقای موسوی فرمودند اگر ضرورت شد حکم مشخص است. البته کسی دراین تردید ندارد. آری، اگر ضرورت شد حکم مشخص است اما پیشنهاد آقای شرعی و پیشنهادهای مشابه دیگری که هست و در جای خود مطرح میشود برای احراز ضرورت است و همچنین درباره اراضی کسی نمیگوید به کشاورزها زمین ندهند بلکهصحبت این است که ترتب مراعات بشود یعنی اول از زمینهای موات استفاده بشود بعد از زمینهای مصادره شده و دولتی استفاده بشود اگر اینها ضرورت را رفع نکرد آن موقع نوبت به اراضی بایر و اراضی دایر میرسد ازجناب آقای موسوی جای تعجب است که ایشان اینجوری برخورد کنند و بفرمایند که باید زمین به کشاورز داد، باید زمین را چنین کرد و چنان کرد کسی که این را انکار نمیکند علاوه بر این تاموقعی که در موضوع ضرورت تا مندوحه باشد احراز ضرورت نمیشودکرد بنابراین حتماً باید ترتیبی در بین اجرای این بندها و استفاده ازاین زمینها باشد این قسمت شماره 2 صفحه 6 «ضرورت اجرا درجایی است کهمندوحه وجود نداشته باشد در صرتی که مندوحه وجود نداشته باشد در صورتی که مندوحه وجود دارد قبل ازآنکه ماده 4 اراضی بایر و ماده 5 اراضی دایر مطرح شود دو ماده پیشنهاد میشود» که ماده اول « دولت موظف است برای رسیدن به خودکفائی» که یک مطلب است من با قسمت «ترتب» آن موافق هستم والسلام. موسوی تبریزی- آقای هاشمی اجازه بدهید در مورد تحریفی که در سخنان من شده است توضیح بدهم. رئیس- حرفتان را بنویسید تحریفی که شده اعلام میکنم. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- اجازه بدهید من خودم توضیح بدهم. رئیس- بنویسید بدهید ببینیم چه تحریف شده است تا اعلام کنیم آقا یموحدی ساوجی بفرمایید. موحدی ساوجی- عرض میشود د رماده 10 این قانون فصل پنجم ضوابط واگذاری. در ماده 10 اولویتها مشخص شده است نوشته شده است. بند1- اراضی- در واگذاری زمین به ترتیب ذیل عمل میشود. 1- زمینهای مسترد شده به دولت و سایر زمینهای دولتی. 2- زمینهای موات، رها شده، منابع طبیعی. 3- زمینهای بایر. 4- زمینهای دایر مشمول واگذاری. یعنی در ماده 10 واقعاً همین مسألهای که ایشان میگویند مطرح است یعنی اگر در شرایطی که بشود با اراضی موات این نیاز برطرف بشود قطعاً نوبت به بایر و دایر نمیرسد اما بحث این است که ما روی اطلاعات و آماری که توسط مسؤولین و دست اندرکاران وجود دارد همه اراضی موات ما به این صورت نیست که واقعاً قابل احیاء باشد و بعد به آن صورتی که ایشان میگوید رفع نیاز نمیکند ما دراین رابطه میگوئیم کهباید جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها بشود البته اشکال ندارد که افرادی که دارای پول و درآمد مشورعی هستند اگر صلاح باشد این اراضی موات را به آنها بدهند که احیا بکنند اما او رفع این ضرورت را نمیکند رفع ضرورت یعنی آن ضرورتی که به این شکل شده در اثر فقر و محرومیت و کمی درآمد و نبودن مثلاً اراضی مزروعی و نبودن علاقه برای روستایی که در روستا بماند اینها مسائلی است که ما را الزام میکند که درمواردی که ضروری باشد با رعایت همه این اولویتها طبق این قانون عمل بشود بنابراین به نظر من موردی برای اسن پیشنهاد باقی نمیماند. رئیس- متشکرم آقای آقا منش معاون وزارت کشاورزی مطلبی داید؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد را برای رأیگیری بخوانید. در ضمن آقای موسوی تبریزی میگویند در اظهارات آقای اختری یک تغییری در حرفهای ایشان بوده است که ایشان نگفتند که زمین را بگیرید و به کشاورز بدهید. منشی- « دولت موظف است برای رسیدن به خودکفائی د رامر کشاورزی و ایجاد اشتغال زمینهای موات را به صاحبان سرمایه که نامشروع بدن سرمایه آنها اثبات نشده واگذار نماید تا با هزینه خود آباد نمایند. تبصره 1- مقدار زمین و شرایط واگذاری و سهمیه کارفرما و زارعین از محصول یا مقدار مزد زارعین را هیأتی مرکب از: 1- نماینده اداره کشاورزی. 2- نماینده جهاد سازندگی، 3- نماینده حاکم شرع 4- و 5- دو نفر معتمد محلی ( به تشخیص امام جمعه، حاکم شرع و نماینده امام) تعیین کنند. تبصره 2- دولت امنیت سرمادیه و محصولات کسانی که در این زمینه سرمایهگذاری میکنند تأمین خواهد کرد. رئیس- پیشنهاد آقای شرعی این است قبل از این ماده دومی که در فصل دوم داریم این ماده و تبصرهها بیاید. (186 نفر حاضر) موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.یک ربع ساعت تنفس اعلام میکنیم آقایان بعد از یک ربع تشریف بیاورند. (جلسه 45/10 به عنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 10/11 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل گردید) 6- طرح سؤال آقای فخرالدین حجازی از آقای وزیر کشور رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم، جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است دو سؤال در دستور کار داریم انجام میدهیم اگر وقتی باقی ماند بقیه وقت را مصرف طرح اراضی میکنیم. اولین سؤال از آقای وزیر کشور شده است که آقای حجازی سؤال کردهاند. آقای حجازی سؤالشان را مطرح کنند. فخرالدین حجازی- بسماللهالرحمنالرحیم. سؤالی داشتم ا زجناب آقای وزیر کشور مسأله مهمی که مطرح است این است که دشمن با تمام توانش علیه انقلاب ما اقدام میکند. یکی حملات نظامی برون مرزی است که فاجعه جنگ تحمیلی را به وجود آورد و یکی تبلیغات رسانههای گروهی خارجی است و دیگری اقدامات ننگین تروریستهای داخلی است که اینها همه ازیک ریشه آب میخورند بیگانهةا میخواهند با دست تروریزم داخلی وضع جمهوری اسلامی را متشنج نشان بدهند و شخصیتهای والای جمهوری اسلامی را نابود کنند کما اینکه شاهد مصائب بسیار بزرگی دراین زمینه بدهایم که ستارههای درخشان روحانیت و عناصر پاک الهی ما به دست این اهریمنها افول کردهاند و هنوز هم دامنه تروریزم در داخل کشور به وسیله قتلها و انفجارها ادامه دارد اما در نوسانهای مختلف. سؤالی که از وزیر محترم کشور کرده بودم این بود که چه تصمیماتی اتخاذ شده تا با تروریم و انفجارهای داخلی مبارزاتی جدی شود اگر چه چندی مسأله ترور فروکش کرده بود ولی باز اخیراً نمونههایی ازآن مشهود است که منافقین افراد حزباللهی را نابود میکنند حتی کسبه بیگناه را. اتفاقاًهفته پیش خود بنده هم مشمول لطف آنها قرار گرفتم و به اتومبیل من مدتی تیراندازی شد که بدبختانه هنوز مزاحم نمایندگان هستم میخواستم به برادرم حضرت ناطق بگویم که شما ناطقید ولیوقی وزیر کشور میَوید باید نطقتان تبدیل به تفکر شود و وعظ و نطق و خطابه را به ماها بسپارید و خودتان بشینید و بیندیشید وزیر کشور یعنی حاکم کشور، وزیر کشور یعنی شخصیتی که حکومت اسلامی را بر مدار نظم و امنیت و حتی عدالت، برقرار کند. یکی اینکه وزیر کشور باید اصولاً در استانداریها، در خود وزارت کشور افراد متفکر و تحلیلگر و سیاست مداریرا بگمارد تا گروهها را بشناسند آیا تنها تروریستها منافقین هستند؟ کمونیستها هستند طاغوتیان هستند؟ یا جاسوسان خارجی هم برای آنها طرح نقشه میکنند. این ریشهیابیها که به صورت یک شبکه بس خطرناک درآمده است باید بوسیله جناب وزیر کشور انجام یابد و یک بافت بسیار دقیق سیاسی ( رئیس- پنج دقیقه اولتان تمام شد) در مرکز و در سایر استانها پدید بیاید تا بدین وسیله بتوان آنها را شناخت، روابط آنها را کشف کرد و اقداماتشان را خنثی کرد مسأله دیگر حتی وزیر کشور بایستی ریشههای نارضایتی را هم د رکشور پیدا کند همان ریشههایی که موجب میشود دشمنان بتوانند فرزندان ما را فریب دهند و منحرف کنند اگر این ریشهها در سیستم اقتصادی ما هست یا اجتماعی ما هست همه را بشناسد و بعد در هیأت دولت طرح کند تا بهانههایی که بدست منحرفین داده میشود از آنها گرفته شود و بالاخره مسأله سومی، مسأله نظامی است که بایستی وزیر کشور از نیروهای انتظامی که در اختیار دارند کمیتهها، ژاندارمری و شهربانی بتوانند کاملاً با این عناصر قتال جلاد مبارزه کنند ما میبینیم در زمان طاغوت نزدیک چهل هزار مستشار خارجیدراین کشور وجود داشت و همین شهربانی ازوجود آنها نگهبانی میکرد و نمیگذاشت به کسی آسیب برسد ولی در حادثه شهادت آیتالله شهید اشرفی اصفهانی که بنده از نزدیک شاهد بودم دیدیم که این شهادت واقعاً به طرز مظلومانهای انجام پذیرفته است و آنهائی که مسؤولیت داشتهاند مسؤولیت خودشان را درست ایفاء نکردهاند. سخن ما دراین است که اولاً باید این وجودهای محترمی که در کشور هستند و مورد هدف دشمنان انقلابند کاملاً حمایت شود آیا وزیر محترم در این باره چه اقداماتی کردهاند؟ و دوم در اصل مسؤولیتی که عرض کردم در ایفای وظائف مهم سیاسی و استقرار حکومت و ریشهیابی نارضائی و بعلاوه ایجاد یک شبکات حزباللهی برای مقابله با آنها یکی از رؤسای کشورهای خارج که کشور او هم انقلابی بود گفت ما توانسته بودیم گروههایی و شبکاتی به نفع انقلاب تشکیل بدهیم که آنها بتوانند شبکات دشمنان انقلاب را را هم کشف کنند، هم نفوذ کنند، هم متلاشی کنند. من هم برای حفظ جان شخصیتهای کشور،هم برای حفظ جان مردم بیگناه و هم برای ایجاد امنیت و ثبات کامل در داخل جمهوری اسلامی به آقای وزیر کشور تأکید میکنم، تلاش بیشتری انجام بدهند و به عوض اینکه بعد از شهادت در مجلس ترحیم شرکت میفرمایند، کاری کنند که قبل از شهادت اقدامی کنند که نیازی به شرکت د رمجلس ترحیم نداشته باشند. و سؤال بنده از محضرشان این است که تا چه حد جنبه نطق و ناطقیشان را به جنبه تفکر و طرحریزی تبدیل کردهاند. والسلام علیکم و رحمة الله. رئیس- آقای ناطق بفرمایند. ناطق نوری (وزیر کشور)- بسماللهالرحمنالرحیم، با سلام به نمایندگان محترم و درود به امام بزرگوارو درود به امام بزرگوار و درود به همه شهداء و با تشکر ازآقای حجازی مطالبی را که چه پیرامون سؤالشان بود و چه ارتباط تبا سؤالشان نداشت ولی آموزنده بود فرمودند، من مسائلی را به عرض برسانم. سؤال جناب آقای حجازی و متن سؤال این بود که د رخصوص بمبگذاریها و کم توجهی مقامات انتظامی و طرحهایآیندهای که هست وزیر کشور احضار بشوند و در این رابطه اقداماتی اگر شده و یا اینکه در رابطه با بمبگذاری کارهائی که قبلاً شده است و یا خواهد شد توضیحاتی بدهند. این سؤال است. در این رابطه باید عرضکنم که امروز به فضل خدا در حالتی بنده اینجا در خدمتتان هستم که به برکت خون شهداءمان و ایثارگری برادران پاسدار، اعم از پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی، پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج و مردمی ما زا یک امنیت نسبی برخوردار هستیم. و امروز در حالتی بنده این سؤال را پاسخ میدهم که سطح ترور در سراسر کشور و مخصوصاً تهران که بیشترین ترورها در مرکز انجام میشد، توسط منافقین کور دل به برکت حضور نیروهای فعال انقلابیمان سطح ترور یابه صفر و یا به یک و دو رسیده، در حالی که 4 ماه قبل و یا بیشتر وضع ترور خوب،وضع بدی بود و سطح ترور خیلی بالا بود. عنایت دارید که وقتی منافقین دیدند شخصیتها را نمیتوانند ترور کنند و برایشان خیلی خسارت دارد. به جان ملت حزبالله افتادند و در کوچه و پس کوچه و در حال کسب یک مغازهدار و یا یک آلبالو فروش و یا یک چرخسازی را میآمدند همینطور یک هدف دیگری داشتند،کما اینکه در مصاحبههایشان شاید آقایان و خانمهای نمایندگان محترم دیده باشندکه گفتهاند وقتی یک هدفی را نمیتوانستند دسترسی به آن پیدا کنند، برای اینکه دست خالی هم به پایگاهشان ( به قول خودشان) برنگردند،یک بسیجی رامیزدند، یا یک بقالی را میزدند یا یک کاسب دیگری را میزدند که این گونه ترورهای کور در شرایط جامعه ما که سلاح بدست همه هست و بعد از پیروزی انقلاب وقتی که عزیزان ما مشغول دفاع بودند در 22 بهمن 57 و روز بعدش و قبلش،این گروهکها به فکر جمعآوری اسلحه و انبار کردن سلاحها بودند که در یک چنین حالتی چنین ترورهای کور انجام دادن خیلیآسان هم هست و یک کار پیچیدهای هم نیست، در عین حال با بسیج نیروها و با آماده باشی که نیروهای کمیته های انقلاب اسلامی داشتند، یک ماه و بلکه بیشتر کمیتهها د رحالت آماده باش بسر میبردند و نهایتاًبا همکاری و هماهنگی برادران سپاه و برادران بسیج و سایر نیروها توانستند طح ترور را به وضعی که امروز هست،برسانند که سطح به میزان زیادی پائین است. و حالا من یک نمونهای از دستگیریهائی که تنها بدست کمیته شده عرض میکنم که شاید قابل توجه هم باشد، کمیتهها تنها در آبان ماه 805 نفر را در تهران و حومه تهران که 14 کمیته مشغول کار هست در ستادهای مختلف و کمیتهها مستقر در کلانتریها، 805 نفر را که تاینها بطور قطعی از گروهکها بودهاند دستگیر کردند و تحویل مقامات قضائی دادند و 932 نفر را که مشکوک بودند و وضعشان مشکوک بود دستگیر کردند. این فقط رقم دستگیری کمیتههای انقلاب است در طول یک ماه در آبان ماه در تهران و حومه توانستند 805 نفر را قطعی که حالا یا از منافقین بودند، از مجاهدین خلق بودند، یا از پیکاریها بودند، یا از اشرف دهقانیها بودند، از این گروهکهای مختلف دستگیر کردهاند و تحویل مقامات قضائی دادهاند. اگر دیده میشود که رقم ترور پائین آمده در شرایط کنونی، این به علت حضور فعال نیروهایمان است، در صحنه و برخوردی که اینها دارند، در ابطه با مسأله طرح مالک و مستأجر اینکه جناب حجازی فرمودند که تا کنون چه طرحهائی برای مقابله با تروریسم پیاده شده یک طرح بسیار موفق ما، طرح مالک و مستأجر بود که با همکاری دادستان انقلاب و برادران دیگر این طرح پیاده شد و بسیار هم موفقیت آمیز بود و رقم بسیارزیادی از این منافقین دستگیر شدند بگونهای که مرکزیت از خارج از کشور برایشان در واقع پیام میفرستد که در تهران و ماندن در مرکز دیگر به صلاح نیست حتیالمقدور مرکز را ترک کنید و از کادر میخواهد که حتی اگر بتوانند از کشور هم بیرون بروند و دیگر خانه امنی کمتر میتوانند پیدا کنند. دو همچنین طرح گلوگاههای شهر. این هم باز طرح بسیارموفقیت آمیزی تبود که توسط کمیتههای انقلاب اسلامی پیاده شد و رفتنها، ایاب و ذهاب را در گلوگاههای تهران اینها کنترل میکردند با همکاری و هماهنگی نیوری سپاه پاسداران و نیروی بسیج و همه این برادران با هماهنگی هم راههای ورودی و هم راههای خروجی را کنترل دمیکردند و الان هم کنترل میکنند . بهر حال این گلوگاهها را کنترل کردند که مواردی خود بنده شاید ساعت یک بعد از نیمه شب بود برای بازدید به قسمتهایی رفته بودم و میدیدم واقعاً این بچهها یک چادری زدهاند و آنجا عدهآی ازآنها شیفتشان است که مشغول بازدید هستند و عدهای هم خارج از شیفتشان است که همانجا درآن چادر یکی دو ساعت استراحت کنند کهباز بتوانند کاررا ادامه بدهند. البته مسائل دراین رابطه چه کارهایی هم کردیم، باز غیر از آن «سه مناط» یعنی ستاد مشترکی که تشکیل شده بود از شهربانی و سپاه و کمیتههای انقلاب اسلامی که این «سه مناط» که از هر سه نیرو بود، تکاورهای شهربانی و کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بودند، اینها بطور مشترک، برنامههایی را داشتند که او نیز بنوبه خودش نقش بسیارخوبی در برخورد با این گروهگها داشت. راجع به انفجارها هم که جزء سؤال است و بمبگذاریها، هم شما نمایندگان محرتم و هم ملتمان عنایت دارند که اولاً مسأله بمبگذاری یک مسألهای نیست که فقط درایران دو،سه، چهاربمب کمتریا بیشتر گذاشته شده و این حکایت ازاین کند که دراینجا وضع امنیتی و وضع حفاظتی و وضع انتظامی وضع خوبی نندارد. اینطور نیست. بلکه اگر عنایت داشته باشید، الان در فرانسه که یک کشور پیرفته با داشتن وسایل مدرن از نظر جستجو و بررسی و کشف، درعین حال شما میبینید که هر چند روز یکبار در خود پاریس، انفجاری رخ میدهد و اینها نتوانستند جلو انفجارها را در مرکز فرانسه بگیرند. با اینکه وسایل مدرن و مجهز دارند که حالا من دراین رابطه یک اشارهای میکنم.البته برادرها عنایت هم دارند، خوشبختانه یکی از نمایندگان هم این تذکر را داد که من خودم هم توجه داشتم، ما در پاسخ به سأال جناب آقای حجازی توجه داریم، ایشان و همه دارند همه مسائلی را هم که در رابطه با مسائل امنیتی و حفاظتی و همه تصمیماتی که دراین رابطه گرفته شده را هم از نظر امنیتی مقتضی نمیدانیم که اینجا عرض کنیم از تریبون مجلس، بگونهای که همه جا پخش میشود. آن مقداری که لازم است عرض میکنم کهدوستان عنایت داشته باشند، در رابطه با انفجارها خوب همه جا هست. شما میبینید که درلبنان با اینکه الان آن نیروهای کذایی از آمریکا و غیر آمریکا ونیروهای اسرائیلی با همه ورزیدگیشان آنجا مواظب هستند که نیروها کاری نکنند ولی همانطور، هر چند روزی باز یک انفجار از انفجارهای عظیم در آنجاها رخ میدهد. در اسپانیا دریک شب درده شهر یازده شهر، یازده مرکز، یازده بمب منفجر میشود... رئیس- دو دقیقه وقت دارید. ناطق نوری (وزیر کشور)- بهرحال این مسأله انفجارها را در شورای امنیت چون فرصت نیست من حالا آقای هاشمی بعداً هم، کتباً تقاضا میکنم که یک جلسه غیر علنی اگر مقتضی باشد و یا در یک مجمعی که بشود مسائل را در یک فرصتی بیان کرد، من بیایم عرض کنم که نیروها چه کار میکنند شهربانی حالا اولو اینکه ما انتقاد هم داریم، دررابطه با انفجار جلو مخابرات، خود بنده شکایت کردم حالا مدارک راهم من آوردهام که اقداماتی که شده قبل از انفجار چه بوده است، که اینوطر نباشد که فقط بعد ازانفجار ما به باختران رفته بایم و سخنرانی آنجا را کرده باشیم که بد هم نیست به جناب آقای حجازی هم اینجا بگویم که وقتی بنده مسؤول وزارت کشور شدم لازمها ش این است که قبل از سخنرانی به مسأله امنیت برسم و لازمهاش هم این بود که شما هم بعد از وکالت، به قانونگذاری و مجلس برسید نه به سخنرانی. اما این است که بهر حال اقداماتی دراین رابطه شده، که این اقدامات را ما ادر شورای امنیت کردیم و راجع به حفاظت شخصیتها هم شورای امنیت جلساتی داشته با شرکت سپاه پاسداران، دادستانی انقلاب، وزارت کشور و سایر نیروها. و اقداماتی هم برای حفاظت شخصیتها شده است. انشاءالله آنچه که در شورای امنیت، تصویب شده، انشاءالله ابلاغ بشود به مسؤولینی که دراین رابطه مسؤولیت را پذیرفتند،امید است که درصد این کارها و و انفجارها و ترورها انشاءالله از این حد هم که هست پائینتر بیاید و انشاءالله برای همیسه به صفر برسد و خداوند انشاءالله توفیق خدمتگذاری را بما انشاءالله عطاکند، والسلام. رئیس- آقای حجازی بفرمائید. فخرالدین حجازی- عرض کنم خدمتتان که علت اینکه میزان ترور خوشبختانه پائین آمده، دیکی گشتیهای سپاه است که اینها با لباس مخصوص و آرم خودشان و اتوموبیلهایی کهخودشان دارند، مشغول گشت هستند. و همین یکی دو روز پیش باز تروری انجام شده حزباللهی کشته شده. بعد گشتی سپاه رسید یکی ازمنافقین کشته شده و یکی هم زخمی شده و دستگیر شده. راجع به خدمات کمیتهها بنده احترام برایشان قائل هستم، ولی همکاری شدید مردم بوده کهکمیتهها توانستهاند اینهمه افراد را دستگیر کنند. و اینکه جناب وزیر کشور وضع ایران را با وضع اسپانیا و فرانسه و سایر کشورها تطبیق فرمودند، بنده استناد میجویم به سخنان خود جناب ریاست مجلس که مردمیترین دولت در دنیا دولت ایران است.در اسپانیا و درفرانسه و در لندن هیچ وقت مردم دنبال تروریسم نمیگردند، مشغول زندگی تعادی خودشان هستند. ولی دراینجا مردم بنا به فرمانی که امام به آنها داد مراقب کوچکترین مسأله هستند و بیشتر این کشفیات هم بوسیله مردم انجام میشود. بنده همانطور که رعض کردم راه این است که باید اطلاعات وسیعی وزارت کشور و شهربانی از شناخت این باندها و گروهها داشته باشد و فعالیتهای معاونین سیاسی استانداریها و وزارت کشور کاملاً گسترده بشود که انشاءالله این حوادث پیش نیاید، همینطور که ایشان حرفهای محرمانهای دارند و نمیتوانند بزنند و نباید بزنند، بنده هم عرایض محرمانهای دارم که نمیتوانم بزنم و نباید بزنم. بنابراین در یک کمیسیونی پهلوی هم مینشینیم، با هم صحبت میکنیم بنده وظیفه قانونگذاریم را شاید یک خرده، کمی انجام دادهام و میدهم و اگر گاهی هم صحبت میکنم در اوقاتی است که مجلس نیست. در هر صورت هردومان با هم داداشدهستیم و برادر هستیم، و این مشکلات بایدانشاءالله حل بشود. والسلام علیکم و رحمة الله. رئیس- متشکر، آقا یناطق برای خودشان وقتی نگذاشتند وزراء یاد بگیرند که چند دقیقهای را بگذارند برای بعد ازصحت دوم که بتوانند حرف بزنند. سؤال بعدی را مطرح کنید. آقای ناطق نوری تذکر میدهند برای اینکه حقوق کمیتهها ضایع نشود ایشان تأکید میکنند که این پائین آمدن ترورها هم به وسیله سپاه بود، و هم کمیتهها که با هم همکاری کردهاند که در سطح شهر ترورها پائین آمده خوب انصافاً هم همینطور است، دیگر حالا ما از همه اینها ممنون هستیم. انشاءالله که موفق باشند. 7- طرح سؤال آقای موسوی لاری از آقای وزیرامور اقتصادی و دارائی و ارجاع آن به کمیسیون. منشی- سؤال آقای موسوی لاری از آقای دکتر نمازی. رئیس- آقای موسوی بفرمائید. موسوی لاری- بسماللهالرحمنالرحیم، سؤال من از برادرمان آقای دکتر نمازی در رابطه با مسائل گمرکات است، من بنا داشتم که فقط چند مسألهای را که در سؤال مطرح کردم، بخوانم، چون مسأله روشن بود سؤال روشن است، جوا روشنی هم از برادر عزیزمان آقای دکتر نمازی بگیرم و انشاءالله به نتیجه برسیم. منتها برای اینکه مسأله یک مقدار روشن بشود، من یک مقدمهای عرض بکنم و بعد سؤال را مطرح میکنم ، مشکلاتی که درفرودگاهها و بنادر ما موجود است. دو مشکله است، یک مشکله در رابطه با بندرگاهها و فرودگاه است که ارتباطی با آقای دکتر نمازی ندارد، مسؤولینی که آنها باید پاسخگو باشند، لذا من آن مشکلات را اینجا مطرح نمیکنم که ایشان هم لازم نیست در آن زمینه پاسخ بدهند. یک سری مشکلات هست که این مشکلات در رابطه با گمرک است و مربوط، میشود به وزارت اقتصاد. این مشکلات دو قسم است: یکی مشکلات مقرراتی و در رابطه با قوانین است. یک سری مشکلات در اجراء است. سؤالی که من مطرح کردم حاوی هر دو نکته است یعنی سؤال هم در رابطه با این است که چه تغییراتی در مقررات داده شده؟ و وزارت اقتصاد چه اقدامی کرده در رابطه با رفع آن موانعی که از طریق مقررات به وجود میآید؟ و هم در رابطه با مسائل اجرائی؟ من با اجازه ریاست محترم و نمایندگان عزیز، این سؤالات رامطرح میکنم، اگر بعد از فرمایشات آقای دکتر نمازی لازم بود نسبت به تک تک اینها توضیح میدهم. چه اقدامی در زمینه رفع تنگناهای ناشی از مقررات امور گمرکی شده است؟ چه اقدامی در جهت تصفیه عناصر ناباب از اداره گمرک شده است؟ چرا د رگمرک بندر عباس کالای مسافری را بیش از 5 ماه د رموتور لنج متوقف میکنند؟ علت غرق شدن موتور لنجها، و چند موتور لنج در بندرگاه، بندر عباس چیست؟ چرا ازکارکنان گمرک خرمشهر و آبادان ، در جهت تکمیل کادر مورد نیاز دیگر بنادر استفاده نمیشود؟ دکتر نمازی (وزیر امور اقتصاد و دارائی)- لطفاً سؤال اخیر را تکرار کنید. موسوی لاری- چرا از کارکنان گمرک خرمشهر و آبادان بطور کامل در جهت تکمیل کاد رمورد نیاز دیگر بنادر جنوب استفاده نشده؟ و آن چند سؤال دیگر، من عرایضم را تمام میکنم. توضیح رامیگذارم بعد از فرمایشات آقای دکتر نمازی که روی تک تک اینها من خدمت برادران توضیح بدهم، اگر فرمایشات ایشان قانعکننده بود که دیگر حرفی نداریم، والسلام. رئیس- متشکر آقای دکتر نمازی بفرمائید. دکتر نمازی ( وزیر امور اقتصادی و دارائی)- بسماللهالرحمنالرحیم، البته توجه بفرمائید که با کثرت تعداد سؤالات خیلی محدود من میتوانم راجع به هر سؤالی صحبت کنم. اگر بخواهم از آن راهنمائی جناب آقای هاشمی رفسنجانی هم استفاده بکنم، چند دقیقهای را هم برای آخربگذارم این محدودیت دیگر خیلی زیادتر میشود. در مورد رفع تنگناها و تغییر مقررات گمرکی، من این مطلب را عرض کنم و مقدمتاً از آقای موسوی نماینده محترم مردم لارستان تشکر کنم که موجب شدند با طرح این سؤالات یک مقداری این مسائل روشنتر بشود و توضیح داده بشود و یک تصور بهتری از مسائلی که مطرح میشود بوجود بیاید. مشکل اساسی این است که بعضی وقتها ما یک توقعاتی داریم ازمسؤولین اجرایی و آن چیزهائی را که در قانون پیشبینی شده و حتی ازطرف دستگاه اجرائی وزارت امور اقتصاد و دارئی هم پیشنهاد برای تغییر آن شده است، اینها را آنطور که باید به آنها توجه نمیکنیم. من برای مثال عرض میکنم. قانونی داریم که تا دوهزار تومان کالا کلاً از پرداخت حقوق عوارض گمرکی معاف است ومازاد بر دو هزار تومان هم چنانچه تا پانصد تومان حقوق وعوارض گمرکی آن بود این را میشود با پرداخت عوارض و با صدور پته، آنرا ترخیص کرد. و مازاد بر آن باید طبق مقررات صادرات و واردات ترخیص بشود که اظهار نامه و مجوز از وزارت بازرگانی میخواهد. البته این مسأله د رگمرک، د ر وزارت امور اقتصادی و دارائی بررسی شده و پیشنهادی شده کهمیزان معافیت تا پنج هزارتومان افزایش پیدا کند. و پنج هزار تومان بعدی با پرداخت حقوق و عوارض قابل ترخیص باشد اکثراً اشکالاتی را که ما در مورد ترخیص داریم و بعضی از برادران نمایندگان هم به ما مراجعه میکنند، در همین زمینه است. من نامهای راکهبه عنوان مثال بهامضای خود جناب آقای موسوی نماینده محترم مردم لارستان است، اینجا خدمتتان میخوانم و همینطور نامه دیگر که ببینیم واقعاً اصل مشکلات به کجا برمیگردد. این نامه به عنوان مدیر کل گمرک بندر عباس نوشته شده: با سلام د رمذاکره تلفنی که با برادر میر کریمی داشتم ضمن برشمردن مسائل گمرک و منجمله معطل گذاشتن مسافرین قرار شد که با تماس تلفنی با شما قضیه را پیگیر نمایم.. ضمناً حامل نامه برادر فلان ( من اینجا اسم را نمیآورم) که پدرشان به دلیل معطل ماندن نتوانستهاند کالایشان را تحویل بگیرند با وکالتنامه رسمی به حضور میرسند، امید است در جهت حل مشکلشان تسریع شود. البته با آقای مدیر کل که صحبت شد فرمودند که از نظر قانونی بلامانع است که با وکالت اینرا ترخیص کنند. بعد کالاهائی که تازه مازاد است بر آن حدی که قانون معافی آن پیشبینی شده، من چند قلم از آنرا برای شما میخوانم: 24 جفت کفش کتانی- 10 جفت دمپائی ابری- 10 جفت کفش پارچهای- 2 جف کغشمردانه- 24 ثوب پیراهن مردانه- 6 ثوب شلوار مردانه و 22 ثوب زیر پوش وهمینطور چیزهای دیگر که قید شده مثلاً کاپشن و چیزهای دیگر. و همینطور یک دستگاه تلویزیون، پنکه رویمزی، پنکه سقفی 200 مترپارچه. اینها تازه مازاد بر آن مقداریاست که در قانون معافیتش پیشبینی شده است. چون یک چنین تصوری است که فرض کنید فردی هست و میآید و کالائی دارد و ترخیص نمیشود این به عنوان مقررات دست و پا گیر گمرکی به حساب میآید. بلی، این مقررات دست و پا گیر بررسی شده به همین دلیل هم تجدید نظر شده در خرداد ماه لایحهای به مجلس داده شده یعنی هیأت دولت هم آنرا تصویب کرده و به مجلس داده شده که این مبلغ ازدو هزار تومان پنج هزار تومان افزایش پیدا بکند و همچنین مازاد پنج هزار تومان هم بشود با پرداخت حقوق و عوارض ترخیص بشود. حالا اینکه این مبلغ آیا چرا پنجهزار تومان شده چرا نشده این با توجه به سیاست اقتصادی، سیاست بازرگانی و سیاستهای ارزی هست که ما داریم. حالا آنرا هم باز مجلس دستش باز است میتواند بگوید 10هزار تومان 100هزار تومان یا نامحدود. ولی ما وظیفه خودمان را انجام دادهایم لایحه را پیشنویسش را تدوین کردیم به هیأت دولت دادیم و هیأت دولت تصویب کرده و در خرداد ماه به مجلس ارائه داده . حالا خوب، البته ما قبول داریم که مجلس هم کارهایش زیاد است و خیلی هم گلایه نداریم که چرا از خرداد تاالان این بررسی نکرده یا نمونه دیگری که باز به امضای برادر دیگرمان ازنماینده مردم لارستان هست نامهای باز نوشته شده به رئیس گمرک بندر عباس و پس ازمقدمات نوشتهاند آقائی که از حوزه انتخابیه اینجانب هست مقداریاجناس مورد لزوم منزل از دوبی ابتیاع نموده است، توسط برادران گمرک بندر عباس ضبط گردیده است ضمن تقدیر از هشیاری و تلاش شبانهروزی برادران در اجرای قوانین دولتجمهوری اسلامی ایران مستدعی است نهایت همکاری و مساعدت ممکن را به معظم له که دارای عیال سنگین هست به عمل آورده و الطاف خود را مبذول فرمایند قبلاً ازمساعی جمیل شما سپاسگذاری مینمایم. حالا چیزهائی که گفته شده اینجا بگذاریم از آنها مثل 24 جفت دمپائی و 5 جفت کفش و ساعت و 2 کیسه پارچه به وزن 118 کیلو و 12 ثوب پیراهن 70 شورت مردانه و 6 ثوب بولیز حولهای و باز یکصد متر پارچه علاوه بر آن 118 کیلو و کیسه برنج و چائی و اینها، مازاد بر آن معافی است که قاون پیشبینی کرده خوب، یک وقت ما مشکلمان ، مشکل مقررات است که عرض کردم ما برای تغییر این، اقدام کردیم. این سنگینی عیال هم قبول. حالا عیال سنگین است. ولی عیالسنگین70 شورت مردانه؟ من واقعاً رابطه این دو رابا هم نمیفهمم یا 118 کیلو پارچه به خاطر عیال سنگین؟ یا باز صد متر پارچه اضافه بر اینها. اینها مسائلی است کهباید به صورت بنیادی حل شود. واقعاً اگر میخواهید ورود کالا نامحدود باشد خوب بگوئید نامحدود باشد و قانونگذاری که دست مجلس است و از این نظر هم مسألهای نیست و هر قانونی تصویب بشود وزارت اقتصاد و دارائی و گمرک مجری آن هستند. این مسأله فراموش نشود که در عین حالی که ما پیشنهاد میکنیم مقرراتی را که به نظرمان میرسد باید تغییر کند ، در عین حال ما مجری تهستیم. هر چه را که مجلس تصویب کند دستگاه اجرائی هم باید همان را اجرا کند. من حالا لوایحی را که دراین زمینه تدوین شده و کارهایی که شده نمیخواهم دانهدانه بشمارم چون واقعاً وقتم نمیرسد که همین یک سؤال را جواب بدهم. ولی این نکته را هم عرض میکنم که یک بررسی و دگرگونی اساسی در مقررات گمرکی بستگی دارد به تعیین تکلیف لایحه بازرگانی خارجی و خیلی روشن و واضح است که تا این مسأله روشن نشود ما نمیتوانیم یک دگرگونی بنیادی را دراین زمینه فراهم بیاوریم. سؤال دوم که چرا د رگمرک بندر عباس کالاهای مسافری بیپ از پنج ماه در موتور لنچها متوقف شده است این را من عرض میکنم به علت عدم توانائی ترخیص کالا در بعضی از بنادر ما مسلماً تراکم کالا و امر ترخیص در بعضی از بنادر افزایش پیدا کرده با کمبود بنادر روبرو بودیم. نصف از انبارهای مربوط به سازمان بنادر کشتیرانی در اختیار گمرک قرار گرفت. و الان هم با توجه به آن مبلغ 100 هزار تومان کالائی که میتوانند کارگران وارد کنند الان اکثراً وانت وارد میشود و این مسأله الان کمتر مطرح است. مقدار زیادی از موتورلنچهائی که توقف دارند آنجا بیشتر بعلت همین کالای مازادی است که خارج از این ضوابط وارد میشود و نیاز به مجوز دارد از وزارت بازرگانی در مورد غرق موتور لنچ هم من فکر کردم این جزو همان سؤالهائی باشد که فرمودند به وزارت اقتصاد و دارائی مربوط نیست چون در واقع غرق موتور لنچ و تصادفات و سقوط هواپیما و اینها مسألهای نیست که با وزارت اقتصاد و دارائی رابطهای داشته باشد مگر اینکه برادرمان بخواهند ربطش را اینجوری توضیح بدهند که چون این موتور لنچها بیش از حد لازم آنجا متوقف بودهاند باعث شده که مثلا بدنه اینها آب درش نفوذ بکند و مثلا غرق بشوند. که این مسأله را همانطور که عرض کردم اگر که کالاهائی باشند غیر مجاز و نیاز به مجوز داشته باشند ما نمیتوانیم اینها را ترخیص کنیم. واقعاً چارهای نداریم و از طرف دیگر هم طبق اطلاع کتبی که از گمرک به من رسیده این دو موتور لنج غرق نشدهاند یعنی توجه کرده بودند که آب دارد به آن ناحیه خم اینها نفوذ میکند و قبل از غرق شدن کالاهایش را تخلیه کردهاند. من باز یک گزارشی دارم از وزیر راه و ترابری که رسماً توضیح دادهاند که علت توقف طولانی کشتیها در بنادر جهت تخلیه کالا تأخیر حمل مواد خام و نوشتهاند که اینها در اثر یک سلسله کمبودها و مشکلاتی است که باید بطور کلی برطرف بشود و کمتر این، مربوط به وزارت امور اقتصادی و دارائی است. سؤال چهارم در مورد تصفیه و پاکسازی عناصر ناباب گمرک است و استفاده از کارکنان گمرک خرمشهر و آبادان. در تاریخ 7/6/58 هیأت پاکسازی در گمرک تشکیل شد که چهار نفر از پنج نفر اعضای آ» از اعضای انجمن اسلامی گمرک ایران بودند و اینها به کار پاکسازی مشغول شدند. در مدت یک سال 319 نفر را بازنشسته و ده نفر را اخراج کردهاند. /6 نفر را بازخرید کردهاند و تغییراتی هم که در پستهای مهم بوجود آمده از اردیبهشت سال 60 تا آخر دیماه 60 پنجاه و شش تغییر در پستهای مهم گمرک است. و الان هم که هیأت بازسازی در گمرک تشکیل شده و مشغول به کار هست منتها این را هم عرض کنم که الان دست مدیریتهای ما بسیار بسته است و اختیاراتشان محدود است در مورد کنار گذاشتن افراد ناباب، بزرگترین کاری را که میتوانند بکنند آماده بخدمت کردن است که این آماده بخدمت کردن هم معنیش این است که فردی که آماده بخدمت میشود صددرصد حقوقش را بگیرد و کار نکند و خیلی از افراد منتظر این هستند اصلا که آماده بخدمت بشوند و دنبال کارهائی هستند که توسط آن کارها آماده بخدمتشان بکنند و کار نکنند. ولی بهرحال هیأت بازسازی الان در گمرک کارش را شروع کرده کار هیأت پاکسازی را هم که عرض کردم. ضمناً سؤالی که فرمودند از وجود کارکنان خرمشهر و آبادان چرا در بنادر دیگر و جاهای دیگر استفاده نمیشود. باید عرض کنم که از وجود این کارکنان خرمشهر و آبادان در بندر امام، در بندر بوشهر، در بندر عباس و جاهای دیگر استفاده شده یعنی یک دانه از اینها هم بیکار نیستند. هر جا که بوجود اینها نیاز بوده از اینها استفاده شده است. سؤالی هم هست در مورد اینکه علت معطلی بیش از حد مسافران در فرودگاه مهرآباد چیست؟ این را هم شما در نظر دارید که الان به مطلب پاسخ داده بشود؟ یا میخواهید بگذارید برای بعد؟ موسوی لاری- بلی میگذاریم برای بعد. رئیس- آقای موسوی لاری بفرمائید. موسوی لاری- بسماللهالرحمنالرحیم. یک قسمتی از فرمایشات جناب آقای دکتر نمازی ارتباطی به سؤال من نداشت. اما من روی دو سه مسأله توضیح بدهم یکی در راطه با آن نامهای که ایشان قرائت کردند برادران میدانند مدت اقامت کسانی که در کشورهای حوزه خلیج فارس مقیم آن کشورها هستند در ایران بیش از چهار ماه نیست یعنی باید در مدت چهار ماه از کشور خارج بشوند افرادی که میآیند اینجا همانطور که عرض کردم اثاثشان توی موتور لنجها میماند بیش از پنج ماه که ما از اسفندماه سال 60 تا مرداد ماه من تاریخ دارم که موتور لنجها متوقف بودهاند و کسی آنها را آزاد نکرده است نامهای که من نوشتهام این بوده که پدری وکالتنامه رسمی به پسرش داده که بعد از رفتن من به مسافرت تو برو اثاثیه مسافری من را از گمرک ترخیص کن مسأله کالای غیرمجاز و مسائل دیگری هم اصلا مطرح نبوده اما اینها مسائل جزئی است مسأله اساسی این است چند ماه پیش با همکاری برادرانمان آقای شرعی و آقای عطاری از طرف کمیسیون اصل 90 ما مأموریت پیدا کردیم گمرکات جنوب را بررسی و بازرسی کنیم ما در آنجا با مسائل زیادی روبرو شدیم و تذکر هم دادیم و در کمیسیون اصل 90 هم کم و بیش بحث شد یکیش را من عرض میکنم که گفتم چه اقدامی در جهت تصفیه عناصر ناباب شده از 7 ارزیاب بندر بوشهر با آن همه تراکم کالا 4 نفرشان از حزب توده بودهاند که معلوم میشود که این اگر قرار باشد کسانی که در یک همچو نقطه حساسی هستند حالا چه خطراتی دارد من اینجا نمیخواهم بگویم ولی از 7 ارزیاب 4 نفرشان از حزب توده هستند و با آن برنامههائی که پیش میآورند اسامیشان هم مشخص است خود آقای محلوجی هم کم و بیش در جریان کارشان هستند در خود مرکز باز من در رابطه با مسأله اجرائی این را عرض کنم. مدیرکل گمرک ایران آقائی است که در کمیسیون اصل 90 وقتی صحبت از گمرک آبادان و خرمشهر شد و دلیل اینکه چرا در بندرعباس و جاهای دیگر کالا متراکم شده و شما ترخیص نمیکنید؟ حرفش این بود که ما گمرک خرمشهر و آبادان که گمرک مسافری قوی ما بوده و 90% مسافرهای ما از آن طریق میآمدند تعطیل شده مسافرها میروند آنجا بندرعباس و بندر گناوه و جاهای دیگر معطل میشوند یعنی حتی اطلاعی از وضع گمرک در این حد که من طلبه میدانم نداشت مساله بنظر من اینجا است که در گمرکات چه بندر لنگه چه بندرعباس چه بندربوشهر تمام اینهائی را که بنده عرض میکنم از نزدیک رفتهام و دیدهام آنجا با توجه به شرایط انقلاب و اینکه نمیتوانند از کارگرها استفادههای نامشروع کنند کار بصورت جدی انجام نمیگیرد اضافه بر آن. مسألهای که برادرمان گفتند مسأله انبار و اینها مطرح نیست. کالاهای مسافری را در فضای بازبررسی و بازرسی میکنند و تحویل میدهند مسأله در رابطه با نیروی انسانی است که آنجا کمبود دارند گمرک عظیمی مثل گمرک بوشهر 7 تا ارزیاب دارد که اینها هم همیشه سرکار نیستند روزی که ما برای بازدید از گمرک رفتیم فقط دو نفر بودند که آنجا ارزیابی میکردند و همانطور که عرض کردم 4 نفرشان هم تودهای هستند وقتی که شما میگوئید ما این همه نیرو داشتیم توی گمرک خرمشهر و آبادان حداقل باید این نیروها را ببرید به گمرکات دیگری که آن نیروی کمبود نیرو در آن گمرکات را جبران بکنند مسأله اینجا است هیچ یک از مشکلاتی که مطرح فرمودند نه مسأله انبار و نه مسائل دیگر مربوط نمیشود به عدم ترخیص کالای مسافر. نامههائی که ایشان قرائت کردند بنظر من ارتباطی با مسأله نداشت من حرفم این است چرا باید یک موتور لنج که مسافر میآورد اینقدر معطل بشود؟ شما اگر تعداد ارزیابیها را زیاد بکنید بجای اینکه در روز کالای 4 مسافر را ارزیابی بکنید این 4 تا را به 40 نفر برسانید حداقل در روز میتوانید دو تا موتور لنج را ترخیص کنید متأسفانه از زمانی که با برادرمان آقای دکتر نمازی صحبت کردیم نه تنها تغییری داده نشده بلکه اطلاعاتی که به ما میرسد وضع، بدتر شده است یعنی آنوقت موتورلنجها در بندرعباس و بندر بوشهر متراکم بود امروز در بندر گناوه و جاهای دیگر هم شده مسأله غرق موتورلنج را هم من عرض کنم همانطور که خودشان هم متوجه شدند بخاطر این است ما یک محدوده کمی داریم که موتور لنجها میتوانند متوقف باشند وقتی تعداد زیادی موتور لنج کنار هم پهلو بگیرد و با آن مسائل خاصی که در بندر هست اینها بهم بخورند مسلماً موتور لنج سوراخ میشود و آن مسائل پیش میآید تمام مشکلات بنظر من بدنبال این است که نیروی انسانی جهت ترخیص کالا یا وجود ندارد یا آنهائی هم که وجود دارند کارشکنی میکنند برای اذیت و آزار مسافرین. این است که این مسائل پیش میآید روی این حساب برای اینکه مجلس هم از فعالیتهای وزارت اقتصاد و گمرک در رابطه با تغییر قوانین مطلع بشود و هم این مسائلی که من عرض کردم و فرمایشات آقای دکتر نمازی چندان ارتباطی با این مسائل نداشت روشن بشود من تمنا میکنم که در خدمت ایشان توی کمیسیون باشیم و این مسائل را برادرانه بشکافیم و انشاءالله راهحل پیدا بکنیم و نخواهیم که به یکدیگر جواب بدهیم و قضیه روشن نشود. با عرض معذرت والسلام. رئیس- آقای دکتر نمازی شما یک دقیقه دیگر وقت دارید. دکتر نمازی (وزیر امور اقتصادی و دارائی)- بسماللهالرحمنالرحیم- من باز این مسأله را تکرار میکنم که در مورد کالاهائی که مسافر میتواند با خودش بیاورد حتی اگر بیش از یک سال در خارج هم زندگی کرده باشد این صرفاً کالاها و لوازم منزل است یعنی 118 کیلو یا 200 متر پارچه یا 70 شورت مردانه اینها جزو لوازم منزل نیست. این مسأله خیلی روشن است یعنی بیش از یک سال ماندن در خارج مجوز این نیست که یک نفر بتواند این کالا را بیاورد و اگر این کالا را بیاورد گمرک اینها را با توجه به سیاست اقتصادی و بازرگانی و ارزی مملکت نمیتواند ترخیص کند حتی اگر موتور لنج آنجا بماند و 8 ماه یا یکسال و بپوسد و غرق بشود. مسأله دیگر مسأله پاکسازی است که عرض کردم یک سال انجمن اسلامی گمرک یعنی چهار نفرشان اعضای این هیات را تشکیل میدادند 4 نفر از 5 نفر بودند و تا آنجائی که میتوانستند اعداد را هم خدمتتان خواندم که چند نفر را بازنشسته، بازخرید و بیرون کردهاند و چند تغییر هم در پستهای مهم ایجاد شده الان هم هیأت بازسازی تشکیل شده و کار خودش را دارد میکند و ضمناً هر جا هم که به ما اطلاعی رسیده بلافاصله اقدام کردهایم نمونههائی داریم که از حراست نخست وزیری از جاهای دیگر نامهها و اطلاعاتی به ما رسیده و بالفور حتی همان روز ما اقدام کردهایم و آماده بخدمت کردهایم و در مورد مسائل آنجا هم بنده هم رفتهام بندر گناوه بندر بوشهر، بندرعباس آنجا را هم بنده رفتهام و مسائلش را از نزدیک دیدهام و یک مقدار از مسائل همینها است که عرض کردم و ماندن این کالاها قسمت عمدهاش بهمین دلیل است که کالاهائی است که مجوز ندارد برای ترخیص. و آن انبارها هم مسأله بسیار عمدهای بود که الان ممکن است انبارها مسأله عمدهای نباشد بدلیل اینکه هم نصف انبارها از سازمان بنادر گرفته شده و هم اینکه الان کمتر این نوع کالاها وارد میشود. بیشتر کسانی که میتوانند کالا وارد کنند از آن 100 هزار تومان استفاده بکنند بیشتر وانت و این قبیل کالاها را وارد میکنند که مسألهاش الان کمتر شده است. رئیس- متشکر، آقای موسوی به کمیسیون ارسال کنیم؟ موسوی لاری- بلی. رئیس- سؤال به کمیسیون ارجاع میشود. محمد فروغی- بنده اخطار آئیننامهای دارم. رئیس- حالا دیگر چیزی در دستور نداریم که شما اخطار کنید. محمد فروغی- در همین رابطه است. رئیس- آقای فروغی بفرمائید. فروغی- بسماللهالرحمنالرحیم- مادۀ 147 در صورتیکه سؤال کننده با پاسخ وزیر قانع نشود رئیس مجلس به تقاضای سؤال کننده موضوع را به کمیسیون تفحص ارجاع مینماید. کمیسیون مزبور مکلف است از تاریخ ارجاع سؤال بدون فوت وقت ظرف 15 روز برای روشن شدن مطلب بهر طریق که صلاح بداند اعم از خواستن سوابق امر و یا اخذ توضیح کتبی یا شفاهی از شخص وزیر و هرگونه تحقیقات دیگری که لازم بداند به موضوع رسیدگی نموده گزارش خود را تنظیم و به مجلس تقدیم دارد و این گزارش در دستور هفته بعد قرار خواهد گرفت و بدون بحث در مجلس قرائت خواهد شد. ما الان در حدود چندین ماه است که این آئیننامه را تصویب کردهایم و چند ماه است از آن میگذرد، متأسفانه هنوز این کمیسیون تفحص تشکیل نشده اینکه میگویند بعد از 15 روز گزارشش را به مجلس بدهند، آقایان نمایندگان که این همه سؤال کردهاند کدامیک از این سؤالات به کمیسیون رفته کمیسیونی که اصلا موضوعیت خارجی ندارد چطور رفته در آن کمیسیون بررسی شده که بعد از 15 روز بیایند گزارشش را در مجلس بدهند؟ رئیس- بسیار خوب. متوجه شدیم، آقای فروغی این مسأله را میدانستید متاسفانه برای اینکه حالا میخواستند مطرح بکنند اخطار کردهاند. آقای فروغی اگر در جریان کارها بودند میدانستند که کمیسیون تفحص وقتی که رفت به شورای نگهبان، شورای نگهبان با آن کیفیتی که در آئیننامه ما پیشبینی کرده بودیم کمیسیون تفحص را رد کرد. و کمیسیون تفحص معلق ماند. ما اصلا در آئیننامه کمیسیونی بنام کمیسیون تفحص تصویب شده نداشتیم ... فروغی- آقای هاشمی در آئیننامه هست. رئیس- حالا اجازه بدهید، دیگر بحث نداریم. من دارم توضیح میدهم بعد ما جلسه کمیسیون آئیننامه را تشکیل دادیم و کمیسیون تفحص را از کمیسیون سؤالات جدا کردیم. کمیسیون سؤالات اخیراً جدا شده و آقای خامنهای هم که مسؤول کمیسیونها هستند مسئول شدند آقایانی که نام نویسی کردهاند به کمیسیون سؤالات دعوت کنند این حرف کار جدیدی است که کمیسیون سؤالات مشغول به کار شود. کمیسیون تفحص هم بکلی حذف شد که ماده مربوطهاش جهت تصویب به مجلس میآید. فروغی- آقای هاشمی چهار ماه است از تدوین آئیننامه میگذرد... رئیس- خیر، کمیسیون تفحص را با آن شکلی که ما گفتیم که اقدام بکند شورای نگهبان رد کرد و بعد آوردیم در مجلس، مجلس اصلاحیه را هم تصویب نکرد ما رویش اصلاحیه جدید دادیم. 8- قرائت سؤال آقای اربابی از آقای وزیر نیرو رئیس- سؤالاتی که امروز رسیده اعلام کنید. منشی- سؤال آقای اربابی از وزیر نیرو در مورد علت عدم تحویل فونداسیون آب منطقهای سیستان و بلوچستان و علت ناموفق بودن طرح برقرسانی در شهرستان چاه بهار. 9- قرائت سؤال آقای نواب از آقای وزیر نیرو منشی- سؤال دوم سؤال آقای نواب از وزیر نیرو در مورد علت ناموفق بودن طرح آبرسانی کارون به رامهرمز و هفتگل. رئیس- اسامی غائبین خوانده بشود. منشی- بسماللهالرحمنالرحیم. جلسه امروز دوشنبه مورخ 8/9/61 غایب غیرموجه نداریم. تأخیرهایی داریم به این شرح: آقای امید نجف آبادی 18 دقیقه- خانم بهروزی 19 دقیقه- آقای احمد حسینی 16 دقیقه- آقای خوئینیها 18 دقیقه- آقای خسروی 18 دقیقه- آقای رمضانی 16 دقیقه- آقای رجبعلی طاهری 24 دقیقه- خانم طالقانی 30 دقیقه- آقای محمدمجتهد شبستری 19 دقیقه- آقای احمد ناطق 20 دقیقه- آقای محمد نوروزی 20 دقیقه- آقای عزت دهقان 18 دقیقه- آقای حسینعلی رحمانی 18 دقیقه- آقای یوسفی 21 دقیقه- آقای ابراهیم یزدی 40 دقیقه. 10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس- جلسه بعدمان فردا سهشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بررسی طرح احیاء و واگذاری اراضی مزروعی است جلسه ختم میشود. (ساعت 22/12 جلسه ختم شد) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی