1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسماللهالرحمنالرحیم. باحضور 185 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه بررسی طرح اساسنامه جهاد سازندگی است. تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسماللهالرحمنالرحیم اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجدالحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستوون عندالله والله لا یهدی القوم الظالمین. الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و نات لهم فیها نعیم مقیم. خالیدن فیها ابدا ان الله عنده اجر عظیم. یا ایهاالذین آمنوا لا تتحذوا آبائکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان و من یتولهم منکم فاولئک هم الظالمون. قل ان کان آباؤکم و ابناؤکمن و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقتر فتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتر بصواحتی یاتی الله بامره والله لا یهدی القوم الفاسقین (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 18 الی آیه 24 سورة التوبة» 2- بیانات قبل از دستور آقایان صفاتی دزفولی، سید ابوطالب محمودی؛ عزت الله دهقان. رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای صفاتی نماینده آبادان ،اقای محمودی نماینده گلپایگان آقای دهقان نماینده تربت جام. صفاتی دزفولی – اعوذبالله من الشیطان الرجیم انهم لهم المنصورون و ان جندنالهم الغالبون بعد از جنگ دوم جهانی با توجه به آگاهی که در سطح تودههای مستضعف به وجود آمد ملتها یکی پس از دیگری زنجیرهای بردگی و بندگی را از دست و پای خود گسستند و استعمار را از کشورهای خود بیرون کردند. ولی دیری نپائید استعماری که از در بیرون رفته بود از پنجره وارد شد کلونالیسم مبدل به نئوکلونالیسم یعنی استعمار کهنه به استعمار جدید تبدیل گردید. جهان به مناطق نفوذ تقسیم گردید و دو بلوکی شد. و در این تقسیم بندی بعضی از کشورها در مناطق نفوذ یک ابر قدرت و بعضی از کشورهای دیگر در منطقه نفوذ ابرقدرت دیگری قرار گرفتند. و هرگاه در مناطق نفوذ حرکتهای رهایی بخش پیش میآید با توجه به اصل سازش و معاملات سیاسی و بده و بستانهایی که در فرهنگ سیاسی ابرقدرتها وجود دارد این ملتهای مستضعف را پایمال میکنند. در همین رابطه است که ما شاهد یک برنامهریی دقیق و یک معامله سیاسی در سال جاری در منطقه هستیم و این معامله سیاسی به منظور نجات شوروی از باتلاق افغانستان و به منظور ادامه سرکوبی نهضتهای رهایی بخش در منطقه بخصوص ملتهای فلسطین و لبنان به وسیله صهیونیسم و امپریالیسم است و لذا میبینیم که پاکستان و رژیم افغانستان مجبور میشوند تا در ژنو در زیر پوشش سازمان ملل متحد تن به مذاکرات غیر مستقیم بدهند و به توافقهای زیر دست یابند. 1- خروج نیروهای بیگانه از افغانستان 2- عدم مداخله در امور داخلی کشورها 3- تضمینهای بینالمللی درباره عدم مداخله بازگشت داوطلبانه آوارگانی که بر ایران و پاکستان پناهنده شدهاند و تعداد آنها سه میلیون نفر برآورد شده است ما این توافقها را که راهی برای نجات شوروی از باتلاق افغانستان و به منظور تحکیم رژیم کابل و ادامه سرکوبی نهضتهای رهایی بخش در منطقه توسط آمریکا و صهیونیزم میدانیم بنابراین ضمن محکوم کردن این توافق این رفت و شدها را کاملا باید مورد توجه قرار بدهیم گرچه قرائنی وجود ندارد که مقامات جمهوری اسلامی بر این توافقها صحه گذاشتهاند. ولی اینجانب بنابر مسؤولیت نمایندگی که بر عهده دارم در صورتی که توافقی در این زمینه با توجه به این که در بیانیه مشترک اسمی از افغانستان به میان آورده نشده است در صورتی که قسمت عمده مذاکرات مربوط به افغانستان بوده است در صورت چنین سازشی من بنا بر وظیفه نمایندگی این سازش را محکوم میکنم اما در مورد جنگ ایران و عراق آنچه که قابل پیشبینی است پیروزی ایران در این جنگ قطعی است. و با وجود این که مانور مشترک آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه در تنگه هرمز در جریان است آمریکا دیگر قادر به دفاع از چیزی که آنرا منافع حیاتی خود در منطقه میداند نیست و به دنبال این پیروزی احتمالا جمهوری اسلامی درعراق به وجود خواهد آمد. و بدنبال این حرکتها پیشبینی میشود که تشنجاتی در تنگه هرمز به وقوع بپیوندد که احتمالا به بسته شدن تنگه هرمز بیانجامد. و به همین دلیل که کشورهای مرتجع منطقه وابر قدرتها که از یک سال قبل از پیروزی ایران را پیشبینی میکردند در کنفرانس سران در ریاض، عمان پیشنهاد احداث یک خط لوله را در عمان میکند تا نفت کشورهای منطقه را به دریای عرب در موقعی که احتمال بسته شدن تنگه هرمز وجود داشته باشد برساند. و یا در هفته نامه لوپوئن ما شاهد هستیم که رئیس ضد جاسوسی فرانسه به اتفاق کشورهای مرتجع منطقه اخیرا سرگرم طرحی هستند جهت احداث یک خط لوله در زیر تنگه هرمز که نفت کشورهای منطقه خلیج را در صورت بستهشدن تنگه هرمز جریانش را برقرار بکند. با توجه به این که ریگان حالت فوق العاده که علیه ایران در زمان کارتر بسته شده بود این حالت فوق العاده را تمدید کرده است ملت ایران باید بدانند که توطئه آمریکا علیه ما ادامه دارد و ما باید توجه به نکات ضعف خودمان داشته باشیم و این نکات ضعف را اصلاح کنیم بنابر این پیشنهاید را که بنده یک سال قبل در کمیسیون نفت صنایع و معادن دادهام مجددا تکرار میکنم که نسبت به احداث یک خط لوله تا دریای عمان هر چه سریعتر باید اقدام بکنیم. اما در زمینه داخلی برخورد مسؤولین اجرایی با مجلس قابل بررسی است. مجلس که باید به عنوان عقل و چشم مردم در برنامهریزیهای دراز مدت اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی باید نقش نظارت داشته باشد متأسفانه سرگرم لوایح مقطعی و دست و پا گیر است. وزارت امور خارجه و سایر وزارتخانهها با کشورهای مختلف تفاهم نامه امضا میکنند. پروتکل امضا میکنند. و به مورد اجرا در میآورند. و سپس وقتی که در همین مجلس پشت همین تریبون آقای فؤاد کریمی به این نحو اعتراض میکند آن وقت میبینیم سیل پیش نویسها به مجلس سرازیر میشود سازمان برنامه و بودجه به جای ارائه اهداف و سیاستها و استراتژی وقتی که مورد اعتراض قرار میگیرد تازه قصد دارد فقط برنامههایش را به مجلس ارائه بدهد و این در شرایطی است که بر مبنای اهداف مراحل اول برنامهریزی در حال اجرا و پیاده شده است. ستاد انقلاب فرهنگی به جای ارائه یک برنامه بنیادین دعوای خودش را با وزارت علوم مطرح میکند تا به این طریق بر برنامه رفرمیستی خودش سرپوش بگذارد و مهر تایید از مجلس بگیرد. و بالاخره بنیاد امور جنگ زدگان قانون شکنی میکند و قانون را زیر پا میگذارد و وضع جنگ زدگان نابسمان است و آنها نسبت به عملکرد مسؤولین بر اثر این اعمال بدبین شدهاند و در این شرایط با وجود تلاشهای زیادی که متجاوز از سه ماه نمایندگان خوزستان میکنند تا ثابت کنند که مسؤول توان اداره ندارد خود محور است قانون را زیر پا میگذارد ولی متأسفانه میبینیم بعد از این تلاشها آقای ناطق نوری شخصی را به نام کریمی نوری که همه نمایندگان محترم او را میشناسند او را به جای آقای شفیق میگذارد. آقای کریمی نوری کسی است که دو سال تمام مجلس را علاف کرد. و برنامه ارائه نداد ریز اموال بنیاد مستضعفین و عملکرد بنیاد را در بودجه ارائه نداد. و میبینیم که حالا آقای ناطق نوری یک چنین فردی را به بنیاد که قادر به اداره در آنجا نبوده و با مجلس چنین برخوردی داشته است معرفی میکند (رئیس – وقتتان تمام است) در پایان ما این گونه برخوردها را بیحرمتی به خون شهیدان میدانیم و از نمایندگان محترم تقاضا دارم در برخورد با مسائل اجتماعی، سیاسی اقتصادی، نظامی از خودشان قاطعیت نشان بدهند و همه ما بدانیم که ما در مقابل خدا و ملتی که به ما رأی دادهاند مسؤول هستیم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. یکی از نمایندگان – آقای صفاتی راجع به آقای کریمی کم لطفی کردند. رئیس – راجع به همه کم لطفی کردند. این جور با مسؤولان اجرایی برخورد کردن غیر از ضربه زدن به انقلاب چیز دیگری نیست. منشی – آقای محمودی بفرمائید. سید ابوطالب محمودی - بسماللهالرحمنالرحیم، سلام بر رهبر کبیر انقلاب و سلام به رزمندگان اسلام و سلام به شهدا و سلام بر ملت شهید پرور. قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؛ «ثلاث لا یغل علیهن قلب امرء مسلم اخلاص العمل الله و النصیحة لائمة المسلمین و اللزوم لجماعتهم. پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود سه چیز را هیچ مسلمانی ظاهر و باطنش در او نباید جز این که یکسان باشد یعنی غل و غش نمیکند اول اعمالش برای خدا خالص باشد ظاهر و باطن عمل خلوت و جلوت یکی باشد. دوم خیرخواهی پیشوایان اسلامی در این جمله بنده چند تذکری را فشرده عرض میکنم ما بعد از انقلاب بیسابقهای که در دنیا تمام موازین شرق و غرب را به هم زد و در اصالت و صحتش دشمن و دوست توافق دارند توانستیم در مبارزه با خارج دشمنان انقلاب، ابر قدرتها آن نقشی که همه دنیا را به اعجاب آورد اعمال کنیم. این جنگی که بر ما تحمیل شد و دو سال و بیشتر است با کمبود امکانات و محاصرهها میجنگیم دنیا را به اعجاب آورد اما در امور داخلی آن طوری که باید پیش نرفتهایم یکی از مسایل ما مسأله اقتصاد است اقتصاد مسلم اگر شکست بخورد انقلاب ما را حداقل به رکود خواهد کشاند. البته انقلاب ما اقتصادی نیست. اسلامی است. اما اقتصاد هم وقتی نابسامان باشد من لا معاش له لا معادله ما در صنعتمان یک قسمتش به خارج احتیاج داشتیم ارز هم کم داشتیم البته رکود پیدا میشد و لازمه جنگ هم همین است اما در قسمتی احتیاج به خارج نداشتیم و آنجا هم رکود داریم. یعنی کمبود و کم کاری داریم فی المثل سیمان یکی از تولیدات ما است که سنگ آن از کوههای ما و کارگرش از مردم ما و کارخانهاش هم موجود است اگر گاهی فقط لوازم یدکی بخواهد الان بعضی از آمارها میگوید که مثلا در یک استان که باید 13 هزار کیسه رد روز تولید داشته باشد به 4-5 هزار رسیده است و این چیزی جز ضعف مدیریت یا مسائلی شبیه این نمیتواند باشد آجر چرا کمبود باشد پنبه چرا کمبود باشد؟ کارخانهةای ما پنبه از زمین ما و کارگر ما برای ما ببافد و بپوشیم و محتاج به غیر نباشیم فعلا من یک گزارش کوتاه از یک مؤسسه صنعتی که در دستم هست فشرده عرض میکنم این کارخانه اشتاد تیلرسازی است. تیلر در چهار مدل در ایران ساخته میشود 48 درصد آنچه که محتاج است خودش از خودش به وجود میآورد و 52 درصدش از خارج تهیه تامین میشود دو نوع خرمن کوب میسازد، 97 درصد مصالحش از داخل است سه مدل تریلی میسازد همه چیز آن صد در صد در ایران ساخته میشود چرخ و گاو آهن میسازد که صد در صدش از داخل است در حدود شاید 60 درصد احتیاجات مزارع برنج را این میتواند با همین ادوات کشاورزیش تامین کند. الان در قیمت هم از سال 58 تا کنون قیمت ثابت نگهداشته شده یعنی ترقی قیمتی هم نداشته است مثلا دو سوم یا یک سوم از وسایل خارجی هم ارزانتر تمام میشود بنابراین خوب است این صنعت به تمام توان تشویق شود. من همین جا مدارکی دارم که میرساند از سال 1360 تا الان که نیمه دوم سال 61 است برای تامین ارز یک قسمت از مواد یدکی و یا احتیاجاتی که نگذارد این کارخانه بخوابد این شرکت در جریان است و هنوز هم جواب قانع کنندهای نسبت به همین ارز مورد احتیاج آن داده نشده است با این که مطابق اظهارات همین شرکت (من الان صورتش را دارم و اگر نمایندگان خواستند بعدا خدمتشان تقدیم میکنم) بعضی از چیزهایی که محتاج است فرضا مته یا فرضا چیزهایی است که 25 تومان قیمتش است و مثلا 10 تا از آنها میتواند یک ماه کارخانه را اداره کند. و همین 10 تا 25 تومان و یا فرض کنید 100 تا 25 تومان الان برای ارز آن حدود یک سال و خردهای است دوندگی کرده و هنوز هم نیمی از آن ارزی که احتیاجش را تشخیص دادهاند و گفتهاند بدهند وزارت بازرگانی نداده است از این گونه مسائل هست که ما میتوانیم عرض بکنیم که وضع داخلی صنعت ما در رکود است و مسؤولین کمتر توجه میفرمایند یک مختصر هم مربوط به صادرات عرض بکنم. این آمار صادرات فرش است که من الان روی آمار دقیق دارم عرض میکنم. صادرات فرش از سال 1356 تا الان. سال 1356 شش هزار و صد و پنجاه و هشت تن سال 57 پنج هزار و پانصد و شش تن سال 58 هفت هزار و ششصد و شصت و چهار تن سال 59 پنج هزار و دویست تن سال 1360 دو هزار و صد و شصت و سه تن حالا سال 61 را ببینید یک مرتبه چقدر سقوط کرده است صادرات پنج ماه اول سال 1360 هزار و دویست چهل و پنج تن. صادرات 5 ماه اول سال 61 سیصد و هفتاد و نه تن یعنی یک مرتبه میبینیم که 70 درصد صادرات فرش ما از پارسال تا امسال کاهش نشان میدهد. در صورتیکه مهمتر قضیه، فرش کهنه ما است. فرش کهنه ما وقتی که صادر نشود نابود است. برای اینکه پیدا است که دو سال که ماند تا روپودش از هم گسیخته میشود و نابود نابود است و ما در گذشته چقدر صادرات فرش کهنه داشتیم که میتوانستیم ارز برای این مملکت تهیه و احتیاجات را برطرف کنیم البته بنظر بنده یک سختگیریهای بیموردی هست اضافه بر این فرش به صورت قاچاق خارج میشود و همه ارزش هم آنجا میماند و از این طرف چون خریدار عمدهای برای فرش نیست و صادراتش کم است کارگرها دارند بیکار میشوند الان فرش بازار بسیار راکدی پیدا کرده است. تولید کنندگانش دارند ضرر میکنند، بافندگانش دارند به بیکاری کشانده میشوند و اینها یک نوع مسائلی است که وزارت بازرگانی باید به آن توجه کند. باز گزارش مفصلی است در اینجا از شرکت سهامی ت.ث.ث که زیر پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران است. من اینجا چند جمله از آن را میخوانم. این گزارش خیلی مفصل است. این گزارش را شرکت به وزارت کشاورزی میدهد: دیگر اینطور نباشد که لوازم یدکی نیاید و تعدادی تراکتور و کمباین بخاطر مبلغ مختصری لوازم یدکی از کار بیفتد و دولت مجبور شود با وجود کمی ارز، اقدام به وارد کردن تراکتور و کمباین یا سایر ادوات بنماید. در حالتی که بازسازی دستگاههای از کار افتاده یک صدم مبلغ ارز آنها را هم احتیاج ندارد. کمباینی که با 20 هزار تومان تعمیر میشود و یک فصل دیگر کار میکند چرا بایستی کنار بگذاریم و برویم از آمریکا یا آلمان یک کمباین دیگر با مبلغ 400-500 هزار تومان وارد کنیم؟ نه یک کمباین بلکه 300 تا 600 کمباین. که اگر قیمت آن را با تعداد ضرب کنیم به ارقام بالایی خواهیم رسید. یعنی میبینید لوازم یدکی (رئیس- یک دقیقه وقت دارید) وارد نمیشود، مسامحه میشود. ولی 500-600 دستگاه کمباین در یک قیمت بالایی بنابر احتیاج وارد میشود. حوزه انتخابیه اینجانب، گلپایگان و خوانسار. این دو شهر در زمان طاغوت مغضوب بودند. من از دولت تقاضا میکنم که فعلا این دو شهر را بیشتر مورد توجه قرار بدهند. محصول عمده این دو شهر میتواند کشاورزی و دامداری باشد. الان آماری که مدتها قبل به وزارت کشاورزی دادهام از مسؤولین گلپایگان 69 قنات خراب و نیمه خراب است. تنها برای 69 قنات خراب و نیمه خراب در گلپایگان که خوانسار هم قناتهایش به همین گونه است میبینید که دو میلیون اعتبار داده شده است. 69 قنات خراب، دو میلیون تومان اعتبار، آنوقت شهری که تمام کارش کشاورزی و دامداری است. قسمتی از دهات خوانسار امسال زراعاتش برای کمبود آب خشک شد. خود خوانسار منطقهای است که برای درخت گردو و بادام بسیار منطقه مناسبی است و از کوه میشود برای کشت درخت استفاده کرد. و اگر یک مختصری توجه و سرمایهگذاری بشود. میتواند بازده خوبی داشته باشد. ما از نظر برق بحمدالله خوب هستیم و از وزارت نیرو تشکر میکنیم. اما از نظر راه فقیریم، از نظر آب کشاورزی فقیریم، در بعضی دهات ما الان دو سال است که آب خوردن با تانکر برایشان برده میشود، در صورتیکه سه هزار جمعیت در آنجا زندگی میکنند و بعضی راههای فرعی ما آنچنان است که یعنی مثلا در فصل زمستان برف نمیگذارد که مردم حتی مریضشان را به منطقه برسانند و از این جهات هم کسری داریم. خدا انشاءالله دولت را بهتر از این مؤید بفرماید تا بتواند به مصالح امور داخلی مملکت بیش از این و بهتر از این برسد، والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی- آقای دهقان نماینده تربت جام. عزتالله دهقان- اعوذبالله من الشیطان الرجیم، «و کذلک جعلنا لکل نبی عدواً شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً ولوشاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون» (انعام 112) با سلام و درود به امام امت و همه پویندگان صراط المستقیم خط نجات بخش او و با تقدیم عرض تبریک و تسلیت اربعین چهارمین شهید محراب حضرت آیتالله شهید اشرفی اصفهانی از بدو خلقت عالم، یا از زمان هبوط آدم همیشه دو جریان حق و باطل در مقابل یکدیگر بودهاند و هستند و خواهند بود. در مقابل هر یک از انبیاء یک طاغوتی یا شیاطین انسی و جنی وجود داشتهاند چون انبیاء آمدهاند که: «لیستعدوهم میثاق فطرته ولیذکروهم منسی نعمه و لیثیروالهم دفائن العقول» و در نتیجه «لیضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم» درست کنند در مقابلشان طواغیت آمدهاند که مردم را استضعاف کنند و تفرقه بیفکنند که «ان فرعون علافی الارض و جعل اهلها شیعاً» «یا استضعف قومه» این مسأله چنان کلیت دارد که «لکل موسی فرعون» در این آیه داشت که «جعلنا لکل نبی عدواً شیاطین الانس والجن» و به حق این مسأله محرز است و از انفاس قدسیه رهبر عظیمالشأن انقلاب و برکات انقلاب اسلامی، حتی بچههای ابتدائی ما به این مسأله رسیدهاند و دیوارهای شهرهای ما پر است که «ولایت فقیه استمرار حکومت انبیاء است» حالا که حرکت ما استمرار حکومت انبیاء است در مقابل این حرکت هم شیاطین جنی و انسی فراوان است. بلکه کلامی توان گفت که بیشتر از آنچه در مقابل همه انبیاء توطئه شده بود، در مقابل انقلاب اسلامی توطئه شده است و خیل و رجل شیطان برای برانداختن این انقلاب بپا خاستهاند شیطان بزرگ که امام امت تعبیر نمودهاند گاهی که متوقع باشد و توقع پیروزی از سرسپردگان داخلی خودش امثال منافقین، امثال حزب توده، امثال چریکهای اقلیت و اکثریت، امثال جبهه ملی، نهضت آزادی داشته باشد. بوسیله اینها «یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول» وقتی که از همه اینها محروم بشوند خودش ندای حقوق بشر سر میدهد و در شورای امنیت بینالملل مردم ایران را ناقض حقوق بشر معرفی میکند. اما انسانهای آزاد عالم و وجدانهای بیدار از آنها سؤال میکنند که اگر صلح با متجاوز درست است و اگر میشود به متجاوز باج سبیل داد و حق سکوت داد و نازشست داد، چرا شما ابرقدرتها در مقابل هیتلر نایستادید؟ و با هیتلر صلح نکردید؟ و حتی پایتخت هیتلر، پایتخت کشور آلمان را گرفتید؟ الان هم ملت مستضعف دنیا، ملت آزاده دنیا این نکته را توجه میکنند. بعد از اینکه توطئههای خودشان و بنگاههای شایعه پراکنی خودشان بجائی نمیرسند و میبینند که حنایشان رنگی ندارد، کشورهای به اصطلاح اسلامی را برای ایجاد صلح و با توبرههای دریوزگی قدرت برای صدام آمریکائی راهی ایران میکنند. کشورهای به ظاهر اسلامی هم وقتی که میدانند سقوط صدام حتمی است ولواء نصر و پرچمهای پیروزی در کلیه جبههها برای جندالله محرز است و حتی از بهترین جاها و مستحکمترین جاهائی که صدام آمریکائی احساس امنیت میکند، از همانجا به آن ضربه میزنند و کوبندهترین ضربهها را هم به او میزنند، آنوقت نمایندگان کشورها را راهی ایران میکنند که شما بیائید صلح کنید. شاید هم استدلالشان و ما به الاستدلالشان هم از قرآن و اسلام این باشد که «وان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی الی امرالله» اما آنها یک طرف قضیه را فراموش کردهاند که «ان طائفتان من المؤمنین» اگر دو طایفه از مؤمنین، صدام آمریکائی نه تنها مؤمن نیست، بلکه مسلم هم نیست در فلکه خرمشهر، در دیوارهای خرمشهر نوشته بودند «الوحده، الحریه، الاشتراکیه» صلح بین اسلام و کمونیست، صلح بین اسلام و اشتراکی اصلا معنا ندارد و کشورهای اسلامی که این همه دم از اسلام میزنند اگر راست میگویند پس چرا یک حرفی نمیزنند که به شکن زلف یار بر بخورد و یک حرفی را نمیزنند که به آمریکا بربخورد؟ چرا برای مسلمانان افغانی سینهچاک نمیکنند؟ چرا برای بردران مسلمان و حتی عرب که این همه دم از عروبت و دم از ناسیونالیستی عربی میزنند، چرا نسبت به اعراب فلسطینی حرف نمیزنند؟ چرا نسبت به مسلمانان و اعراب جنوب لبنان حرفی نمیزنند؟ اینها هم باید بدانند که معنی اسلام را نفهمیدهاند و تا امثال این مفتیهائی که بحق مفت، گران هستند و قیمتشان مفت هم نمیارزد تا افسارشان بدست آنها است، بجائی نمیرسند، اینها اگر به عظمت اسلام برگردند، اگر اینها واقعاً قرآن را بفهمند که قرآن میفرماید «فان العزه لله و للرسول و للمؤمنین» عزت و عظمت مال اسلام است، مال مسلمین است. «الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه» کفار در مقابل اسلام حتی باید حق سکوت بدهند. باید جزیه بدهند، «حتی یعطوا الجزیه عن یدو هم صاغرون» منتها مسأله اینجا است که مسلمانها به اسلام بازنگشتند و خودشان را فراموش کردهاند «فانسیهم انفسهم» خدا هم از آنها فراموش کرده است و خودشان هم از خودشان فراموش کردهاند، و الا این لکه ننگی بر دامن اسلام نیست، این لکه ننگی بر دامن مسلمانان عربستان نیست که کشور عربستان را، مهد وحی و سرزمین قرآن را و سرزمین پیغمبر اسلام را یک عده طرفداران محمدبن عبدالوهاب وهابی و بقیه السیف ابن تیمیه آنجوری اینها بیایند و عربستان سعودی را ملک طلق خودشان بدانند؟ اسم عربستان را بگذارند المملکه العربیه السعودیه». این لکه ننگی بر دامن جوانان عرب نیست؟ این لکه ننگی بر دامن آنهائی که دم از قرآن میزنند نیست؟ اینها این آیه را نخواندند که «انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم» اینهائی که آنقدر سکوت کردند در مقابل امریکا و اینقدر سکوت کردهاند در مقابل امثال فهد، بقول آن برادر عزیز نمایندهمان سدانه خانه کعبه و پردهداری خانه کعبه امثال با ریگان بوده است. آن افرادی که نمیتوانند نزدیک مسجد الحرام بشوند کاندوهایشان بیایند و از آنجا حفاظت کنند، یعنی از منافع امریکا حفاظت کنند؟ اگر اینها مسلمانند و به اصل اسلام برگردند، این پیام الهی آیتالله منتظری و امید امام و امت را در نظر بگیرند که فرمود اگر شما راست میگوئید و اگر شما مسلمان هستید و دلتان بخاطر اسلام میتپد، کما اینکه ما برای جولان، مسؤولین محترم جمهوری اسلامی برای رها کردن ارتفاعات جولان، گردان تهیه کردهاند و به جنوب لبنان فرستادهاند. کشورهای اسلامی افرادی و نیروهائی تهیه کنند و مسجدالحرام را از لوث وجود کفار پاک کنند. اگر اینها مسلمان هستند، فقط دم از این میزنند که ما میخواهیم صلح را برقرار کنیم. این را از قرآن فهمیدند که «والصلح خیر» بلی، اسلام هم میگوید «الصلح خیر» ما هم میگوئیم «الصلح خیر» ما هم پیرو مجادله نیکو و مجاوره احسن هستیم. ما هم اول مجادله میکنیم، اول استدلال میکنیم. اما وقتی یک کسی استدلال حالیش نمیشود وقتی یک کسی حرف حساب در گوشش نمیرود، وقتی یک کسی دیوانه شد، اینطرف قضیه را هم میدانیم که «دیوانه را به بند نیاورد بجز طناب» و مسألۀ پیروزی را جنگ خاتمه میدهد. و لذا شعار «جنگ، جنگ، تا پیروزی» را امت حزبالله فراموش نمیکنند چه در جبهههای خارجی و چه در جبهههای داخلی. مسأله صلحی که ما میگوئیم «الصلح خیر» نه آن صلحی که تحمیل بشود. (رئیس- وقتتان تمام است). والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- بیانات آقای رئیس بمناسبت میلاد مسعود حضرت موسیبن جعفر علیهاالسلام و تذکرات نمایندگان به مسؤولین امور مملکتی رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم. با عرض تبریک میلاد با سعادت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر به امت عظیمالشأن و امام امت، تذکرات نمایندگان محترم را به مسؤولان اجرائی عرض میکنیم: آقای راثی نماینده میاندوآب به وزارتخانههای کشاورزی و مسکن و شهرسازی در مورد پرداخت وام کشاورزی و مسکن به روستائیان منطقه تذکر دادهاند. آقای صلواتی نماینده اصفهان به وزارت کشور در مورد تعیین محل مناسب برای فروشندگان کنار خیابان و به صدا و سیما در مورد پخش وصیتنامه شهداء تذکر دادهاند. آقای وحید، نماینده کلیبر به وزارت راه در مورد تکمیل و مرمت راه اهر و ارگهان و بیشه پاره تذکر دادهاند. آقای هاشم حجازی نماینده ماکو به وزارت کشاورزی در مورد پرداخت وام تعاونی روستائی منطقه و به وزارت پست و تلگراف و تلفن در مورد تلفن خودکار ماکو و به صدا و سیما در مورد فرستنده رادیوئی منطقه تذکر دادهاند. آقایان سیدزاده و لطیف صفری نمایندگان باختران و اسلاماباد غرب به وزارت علوم و آموزش عالی در مورد ساختمان دانشکده پزشکی و تأسیس دانشکده کشاورزی در باختران تذکر دادهاند. آقای صبوری نماینده شیروان به وزارت کشور در مورد احداث ساختمان شهربانی شیروان تذکر دادهاند. آقایان منتجب نیا و زرهانی نمایندگان شوش و دزفول به وزارت نیرو در مورد آلودگی آب آشامیدنی منطقه دزفول و اندیمشک تذکر دادهاند. آقای متکی نماینده کردکوی و بندر گز به جهاد سازندگی مرکز در خصوص تعیین نماینده روحانیت در جهاد کردکوی و بندر گز تذکر دادهاند. آقای کاشانی نمایندۀ نطنز و قمصر کاشان به وزارت صنایع در مورد تأمین نخ و پشم کارگاههای قالیبافی و پنبه کارخانجات ریسندگی کاشان تذکر دادهاند. آقای یونس محمدی نماینده خرمشهر به وزارت کشور در مورد جلوگیری از انتقال مهاجرین جنگی ساکن شاهرود به مشهد تذکر دادهاند. 4- ادامه بحث پیرامون طرح اساسنامه جهاد سازندگی و تصویب موادی از آن رئیس- دستور جلسه را شروع میکنیم. بحث در ماده اول اساسنامه جهاد بود پیشنهادهای باقی مانده مطرح است. منشی- آقای کیان ارثی دنباله پیشنهاداتتان را که در کمیسیون کشاورزی در ماده اول مطرح شده است، بفرمائید. رئیس- آقای کیان ارثی بفرمائید. کیان ارثی- بسماللهالرحمنالرحیم، البته اینطور که ما برآورد کردیم بیشتر پیشنهادهای کمیسیون کشاورزی در مواد مختلف اساسنامه تأمین شده است و به آنهائی که کمتر بها داده شده است، ما یادآور میشویم. و در مادۀ 1 ما دو پیشنهاد داریم. اولین پیشنهاد که امروز ذکر میشود این است: «کمک به تغییر سیستم اداری و اجرائی کشور براساس مکتب اسلام از مجاری قانونی جمهوری اسلامی با ارائه راهحل از طریق عملکرد خود بعنوان میدان تجربه انقلاب اسلامی» آنچه که مورد اتفاقنظر همه است، این است که ادارات ما چه از حیث اداری و چه از جهت اجرائی مورد قبول نه مسؤولین است و نه مردم. و معتقدند که باید این سیستم اداری که از طاغوت به ارث مانده است، متحول بشود و تغییر پیدا کند. همه مردم و مسؤولین معتقدند که سیستم اداریمان باید متحول بشود و انقلاب در آن بوجود بیاید و از آنطرف همه معتقدیم که جهاد سازندگی که بوجود آمد. انگیزه اولیهاش شاید برای راهگشائی و رهنمود صحیح دادن به تحول در ادارات و اداریها بوده است و روی این حساب است که کمیسیون کشاورزی به این نتیجه رسید، بهترین الگو برای متحول شدن ادارات و سیستم اداری و مخصوصاً در مرحله اجرائی میتواند جهاد سازندگی باشد که با آن برخورد مردمی و در ادارهاش با پرهیز از کاغذبازی میتواند کاربردها را چند برابر کند. کمیسیون کشاورزی معتقد است که روش اداری (طبق قوانین و ضوابطی که برایش معلوم میشود) و روش اجرائی جهاد سازندگی، بهترین الگو و سرمشق و نمونه میشود و میتواند برای تحول ادارات باشد، نه اینکه منظور این باشد که بروند در ادارهای و مستقیم دخالت بکنند و بخواهند فرض بفرمائید اداره را بهم بریزند. بلکه عملکردهای صحیح و کارآیشان را راه حل ارائه میدهند به ادارات و سازمانهای مربوطه و میگویند مثلا ما این کار را با این نیروی کم انجام دادیم و کاربرد بیشتر و شما میتوانید آن بوروکراسی و کاغذبازی و پیچ و خمهای اداری را حذف کنید و به کاربرد کار هم خسارتی وارد نکنید و کمیسیون کشاورزی معتقد است که این بهترین مسؤولیت یا بهترین کاری است که به جهاد سازندگی ارتباط دارد و میتواند در این جهت نقشی ایفاء کند. رئیس- مخالف صحبت کند. منشی- آقای عباسی مخالف. عباس عباسی- بسماللهالرحمنالرحیم، اول اینکه جهاد سازندگی در حدود بیست ماده شرح وظایفی برایش تنظیم شده است و کار آن در ارتباط با روستاها است و در آن مواد هم کارهائی که باید جهاد انجام بدهد بررسی و پیشنهاد شده است و بعد در رابطه با این تغییر سیستم اداری و نظام اداری کشور بهیچوجه میسر بر یک ارگان و یا اداره نخواهد بود. شما اگر جدیدترین وزارتخانه و یا عالیترین وزارتخانه را تأسیس بکنید، آن نمیتواند سیستم و نظام اداری ما را عوض بکند جز ایجاد ناراحتی و این مربوط به دولت است که دولت باید طرح جدید نظام اداری منطبق با جمهوری اسلامی به مجلس ارائه بدهد، بعنوان یک لایحه و در مجلس بررسی بشود. ما اصلا چند وزارتخانه میخواهیم؟ چند مؤسسه تابع وزارتخانهها میخواهیم؟ چه مؤسساتی را ما باید منحل بکنیم؟ چه مؤسسات جدیدی را باید ایجاد بکنیم؟ شرایط استخدام دارد، پایه و گروه دارد، بازنشستگی دارد، اینها ارتباطی با جهاد سازندگی ندارد، که هیچ و نه تنها جهاد در این امر موفق نخواهد بود، بلکه خدای نخواسته گرفتار افراد ناجوری خواهد بود که از کارهای اساسی که اسمش سازندگی است و در موارد متعددی در رابطه با روستاها هم عقب خواهد ماند و به هیچ جا نمیرسد و با قوانین جدید و یا قوانین حاکم باز تضادی قطعاً ایجاد خواهد شد. این است که حتی کار شخص نخست وزیر نیست. (رئیس- آقا، خواهش میکنم مختصر بفرمائید) چشم. این، باید یک لایحه قانونی مدون جامع که وضعیت استخدامی، وضعیت حقوقی، زمان بازنشستگی شرایط استخدام، شرایط انفصال، شرایط اخراج، همه اینها در آن باشد و دولت به مجلس تقدیم کند و مجلس روی آن بررسی کند و اظهارنظر بکند و نظریه بدهد و کار جهاد نخواهد بود و موفق هم نخواهد شد. این است که من مخالفم. رئیس- من باز به برادران تذکر میدهم که ببینید این همه پیشنهاد که ما هنوز در مادۀ 1 با کمیسیونها و آقایان و پیشنهادهای حذفی هم که خواهید داد، ممکن است ده، بیست پیشنهاد داشته باشیم. اگر شما بخواهید برای هر پیشنهادی اینطور مفصل صحبت کنید، یعنی اصلا اساسنامه جهاد و همه کارهای ما به این زودیها نمیتواند بجائی برسد. خواهش میکنیم خیلی مختصر حرفتان را در یکدقیقه بزنید، همه حرفها را در یک دقیقه میشود گفت. مختصر بیان کنید تا ما بتوانیم کارمان را انجام بدهیم. مجلس هم حوصله گوش دادن پیدا میکند. اگر اینطور که مفصل میگوئید، آقایان هم گوش نمیدهند، توجه نمیشود، پیشنهادها خودش بیاثر میشود. موافق صحبت کند. منشی- آقای بجنوردی موافق. موسوی بجنوردی- بسماللهالرحمنالرحیم. انقلاب اسلامی ما طبیعتاً از ویژگیهای خاص خودش برخوردار است، از فرهنگ اسلامی و ناب خاص خودش برخوردار است و بنابراین این فرهنگ و این ویژگیها میباید به میان روستائیان ما برود، به میان ادارات ما برود و جهاد سازندگی به عنوان یک ارگان انقلابی و برخاسته از انقلاب میتواند بهترین وسیله برای انتقال این فرهنگ و این ویژگی به ادارات ما باشد، پیشنهادی که شده است، مبتنی بر این است که تجربه جهاد چه از لحاظ اجرا و چه از لحاظ تماس با مردم و رفع نیازمندیهایشان که هماهنگی با روح انقلاب اسلامی دارد این تجربه به ادارات ما منتقل بشود. چرا که ادارات ما چیزی نیست که برخاسته از انقلاب باشد، ما داریم کوشش میکنیم این ادارات را با انقلاب منطبق بکنیم. در آنها تغییر و تحول بوجود بیاوریم. ولی جهاد در اساس تحول یافته شده بوجود آمده است. خودش از متن انقلاب برخاسته و بنابراین تجربهاش میتواند به عنوان یک تجربه انقلابی الگو باشد برای تمام ادارات. بنابراین در مادۀ 1 بند «د» که پیشنهاد کمیسیون کشاورزی است خیلی مناسب است. رئیس- متشکر، آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم با درود به امام امت در این بند «د» که قبلا هم جزو همین طرح بوده و کمیسیون بعد از بحثها و بررسیهای زیاد آن را حذف کرده است یک مفهوم تغییر بطور مستمر وجود دارد که عمده استدلال کمیسیون این بود که اگر این تغییر مستمر ادارات توسط جهاد سازندگی به تصویب مجلس برسد، ثبات اداری مورد یک تهدید دائمی قرار میگیرد و هر آن، امکان دارد برای اینکه از این میدان تجربه ما بخواهیم یک قسمتی از کارها را پیاده کنیم لازم بشود تغییراتی در سیستم اداری وزارتخانهای داده بشود و اگر چه به نیت خیر انجام بشود ولی اگر وزارتخانهای نتوانست کارش را انجام بدهد، بگوید بخاطر این بوده است که جهاد سازندگی بیجا دخالت در امور ما کردهاند. روی این اصل و با اینکه با اصل این، کمیسیون موافق بود، ولی چون در پیاده کردنش ممکن بود ما با مشکلاتی مواجه بشویم، حذفش کردیم. رئیس- متشکر، آقای فیروزآبادی و آقای زرهانی هم سعی کنند آن جاهائی که متحد هستند یک نفرشان صحبت بفرمایند. بطور کلی آنجائی که متحد هستید، یکی از آقایان بگوئید. سیدحسن فیروزآبادی (عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی)- بسماللهالرحمنالرحیم، در رابطه با کمک به تغییر سیستم اداری و اجرائی کشور از روزهای اولی که جهاد ایجاد شد این اندیشه وجود داشت که حال که جهاد براساس معیارهای انقلاب اسلامی حرکت خودش را آغاز کرده است تجربیاتی را که در نظام اجرائی خودش که مبتنی بر معیارهای انقلاب اسلامی هست، بدست میآورد مدن بکند و آن را در اختیار مسؤولین نظام جمهوری اسلامی بگذارد تا در تغییر نظام به نظام اسلامی و نظام اجرائی اسلامی از آن استفاده بشود. هنوز هم ما معتقدیم که تجربیات گرانبهائی از حاصل کار جهاد و روشهائی که جهاد بکار گرفته است بدست آمده است که اینها بایستی مدون بشود و مسؤولین نظام اسلامی از این تجربیات برای دگرگونی نظام انشاءالله بهره بگیرند. رئیس- متشکر، /190 نفر حاضرند، پیشنهاد دوم کمیسیون کشاورزی برای رأیگیری قرائت بشود. منشی- «د»- کمک به تغییر سیستم اداری و اجرائی کشور براساس مکتب اسلام از مجاری قانونی جمهوری اسلامی با ارائه راه حل از طریق عملکرد خود، بعنوان میدان تجربه انقلاب اسلامی. رئیس- بسیار خوب /194 نفر حضور دارند، موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید خواهش میکنم خلاصه بفرمائید. آقای کیان ارثی بفرمائید. کیان ارثی- بسماللهالرحمنالرحیم، «بسیج اقشار مردم برای سازندگی و فراهم کردن امکان تلاش برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه و رشد و تکامل آنها» آنچه که مسلم است و برای همه است اگر چنانچه بسیج را و حرکت ... رئیس- این موضوع را در بند «ب» ماده 60 داریم و به آن میرسیم یعنی نظر شما در آنجا آمده. کیان ارثی- آقای هاشمی به این شکل نیست. کمیسیون کشاورزی منظور دیگری دارد غیر از مسأله زلزله و سیل و این حرفها است. رئیس- توجه بفرمائید بسیج یک کار دیگری است. کیان ارثی- این مفهوم را نمیرساند. رئیس- بسیار خوب، بفرمائید منتها کوتاه بفرمائید. کیان ارثی- ما که سعی کردیم از اول هم کوتاه صحبت کنیم عرض شود که اگر چنانچه توده مردم را از جهاد و همینطور از سپاه بگیریم بعد اینها هم دو اداره میشوند مثل بقیه اداراتمان منهای مردم در اینجا منظور کمیسیون کشاورزی این است، این شیوه احسنی که جهاد تا حالا پیش گرفته در کار کردن به این معنا در هر محل و روستائی که میروند خود مردم را در کار کردن سهیم میکند و شریک میکند و امکانات حرکت و فعالیت برای خود مردم بوجود میآورد، مثلا کارهای اجرائی که دارد نحوه اجرای کارهائی که بشکل امانی انجام داده چون مردم میبینند که خود جهادگرها دارند کار میکنند، مردم هم شرکت میکنند و با آنها همکاری میکنند و کار را از خودشان میدانند اما وقتی بنا شد که مردم کار را بعنوان یک اداره یا بعنوان یک مقاطعه کاری که از اداره گرفته باشد دخالت در آن جهت نمیکنند ما میگوئیم اگر چنانچه این جهت برای جهاد در نظر گرفته بشود که مردم را شریک کند، بسیج کند که خود مردم با جهاد همکاری کنند، خود مردم همکاری کنند در کارهای اجرائی و عمرانی و مقدمات مشارکت و فعالیت را در روستاها برای مردم فراهم بکند، این کار میتواند با دوام باشد و روی پای خودش بایستد. رئیس- بسیار خوب. منشی- آقای قرهباغ مخالف. قرهباغ- بسماللهالرحمنالرحیم، من آن مقدار که از کمیسیون کشاورزی در اینجا آورده این در بند (الف) آمده است، آنطور که ایشان توضیح دادند غیر از اینکه در اینجا گفته که «حرکت بسوی استقلال و خودکفائی کشور با تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی، اجتماعی، روستاها از طریق توسعه کشاورزی و دامداری و بازسازی ویرانههای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی مربوطه و اقشار مختلف مردم» این همکاری با اقشار و حرکت بسوی استقلال و خودکفائی و توسعه کشاورزی بازسازی ویرانههای کشور با همکاری اقشار مختلف مردم میسر نیست و مگر اینکه جهاد هر جائی که هست مردم را دعوت به همکاری بکند این دعوت به همکاری همان منطبق است بسیج و بسیج همین است که کارها را با همکاری خود اهالی منطقه که در آنجا جهاد کار میکند با آنها انجام بدهد، چیز تازهای که مشخص باشد در ازاء این همکاری با اقشار مختلف مردم پیشنهاد کمیسیون کشاورزی چیز علیحدهای نیست و دیروز هم آقای محلاتی نظیر این را مطرح کردند و مجلس قبول نکرد، این عبارت که در بند (الف) است هم مشخص است و هم بهتر است از آنچه کمیسیون کشاورزی پیشنهاد کردهاند. منشی- آقای فؤاد کریمی موافق. فؤاد کریمی- بسماللهالرحمنالرحیم، آنچه که در بند (الف) فرمودند هست همکاری مردم است نه بسیج نیروی مردمی، همکاری مردم غیر از بسیج نیروی مردمی برای عمران روستاها و احیای کشاورزی است اساساً مجلس محترم به این نکته توجه کند که ما موقعیکه میگوئیم بسیج نیروی مردمی بوسیله جهاد، این چه ضرری دارد که ما به جهاد بدهیم و اگر به جهاد ندهیم به چه کسی میخواهیم بدهیم، اساساً بسیج مردمی تنها راه برای حل مشکلات وسیع و گستردهای است که هیچ ارگانی قادر به انجام آن نیست، روستاهای ما خراب است، کشاورزی ما، تولید کشاورزی ما عقب افتاده است شما انتظار دارید از جهاد سازندگی یک عده جوان بروند تمام روستاهای کشور را آباد کنند، کشاورزی را احیاء کنند و ما را به خودکفائی برسانند، این جوانها، این ارگان و هیچ ارگان دیگر قادر نیست روستاهای ما را آباد بکند و ما را خودکفا بکند، مگر اینکه بسیج نیروی مردمی باشد، مشکل خیلی عظیم است روستاها خیلی خراب هستند، ما از نظر تولید و خودکفائی بسیار عقب هستیم، اگر مجلس محترم، بسیج مردمی را برای عمران روستائی و احیای تولید در کشاورزی، در این مجلس و در این مرحله تصویب نکند دیگر معلوم نیست که ما چند سال دیگر بتوانیم روستاهای خرابمان را آباد کنیم، ما بدون بسیج مردمی چگونه میخواهیم در امر کشاورزی خودکفا بشویم، اگر امام میفرمایند محور باید کشاورزی باشد، باید در کشاورزی به خودکفائی برسیم، بدون بسیج مردمی، بدون اینکه یک ارگانی باشد، مردم داوطلب را بگیرد، مثل همینطور که حالا در جنگ عمل میکنیم ببرد به روستاها و روستاها را آباد کند، دیگر چه راه حل دیگری هست؟ هیچ راه حلی نیست و اگر این مسأله تصویب نشود، آنوقت مجلس مسؤول است و ما هیچ جوابی برای مردم و روستاهایمان نداریم. رئیس- متشکر، آقای زرهانی. زرهانی- کمیسیون مخالف این پیشنهاد است به این دلیل که یک مفهوم بسیج در بند (الف) مادۀ 1 یاد شده و آنهم این است که «بازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی مربوطه و اقشار مختلف مردم» طبیعی است که اگر قرار باشد همۀ مردم را فعال بکنیم در یک حرکت بسیجی میسر خواهد بود والا کار گرفتن از مردم و به کار گماردن آنها برای بازسازی روستاها در حرکات عادی امکانپذیر نیست، ضمناً در مادۀ 20 یک مفهوم بسیج را برای امور ضروری و حساس هم ما گنجاندهایم. رئیس- آقای داودی مطلبی دارید؟ ما پیشنهادمان این است که آقایان مطالبشان را یکی کنند. داودی (نماینده دولت)- بسماللهالرحمنالرحیم، رمز موفقیت جهاد اگر ما مطالعه بکنیم ببینیم که چرا جهاد موفق بوده و توانسته است بیشتر از دستگاههای اجرائی مشابه کار انجام بدهد، بکارگیری نیروهای مردمی بوده و بعضی جاها هست که نیروهای مردمی داوطلب هستند و خودبخود به کار گرفته میشوند، ولی در کارهای سازندگی و در ابعاد مختلف خیلی از قسمتها داریم که بایستی نیرو را جذب کرد، باید آموزش داد و بسیج کرد و بسیج خودبخود انجام نمیدهد، این است که آوردن این موضوع بسیج در اهداف و وظایف جهاد بعدها امکان آماده کردن مردم، فراهم کردن زمینه بسیج و مشارکت مردم را به جهاد میدهد و خود بسیج کردن هم امکانات میخواهد، یک مثال مناطق محروم ما است، بلوچستان یا کردستان و مناطق محروم ما شاید فاصلهاش با مناطق آباد در طول زمان بیشتر بشود و این یک بسیج میخواهد و یک جائی بایستی باشد که آنجا امکاناتی را فراهم بکند، بتواند نیروها را از جاهائی دیگر جذب بکند و ببرد آنجا و این میتواند وظیفۀ جهاد باشد در راه سازندگی، این است که بنده پیشنهاد میکنم که این موضوع حتماً در هدف و وظایف جهاد ذکر بشود بطور روشن. رئیس- متشکر، بفرمائید. فیروزآبادی- بسماللهالرحمنالرحیم، ما در بیشتر ملاقاتهائی که افتخار پیدا کردیم حضور حضرت امام برسیم، ایشان روی نقش مردم در انجام کارهای جهاد تکیه فرمودند و فرمودند که شما سر کار را یافتید که مردم را در کنار خودتان دارید و بودن مردم، وجود روحانیت در کنار شما است و من میخواهم اینجا عرض بکنم که اگر میبینید جهاد در انجام کارها معجزه کرده یا در پشتیبانی جبههها، این معجزه را بسیج اقشار مردم انجام داده و یک موردی را که بایستی روی آن تکیه کرد که فرق میکند همکاری اقشار مردم با بسیج این است که ما مناطقی الان در کشور داریم که برای سازندگیش جز بسیج مردم مناطق دیگر برای سازندگی آنجا ممکن نیست کار کردن، بنابراین بسیج مردم برای سازندگی بخصوص در مناطق محروم و دورافتاده برای جهاد ضروری هست. رئیس- متشکر، پیشنهاد سوم کمیسیون کشاورزی را به رأی میگذاریم، آن بند (هـ) را بخوانید. بند هـ- بسیج اقشار مردم برای سازندگی و فراهم کردن امکان تلاش برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه و رشد و تکامل آنها. رئیس- (191 نفر در جلسه حضور دارند) موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی- کمیسیون آموزش و پرورش در بند (ب) از ماده اول پیشنهاد داده است «کمک به نشر و گسترش بینش اسلامی در روستاها و مناطقی که ضرورت ایجاب میکند». یکی از نمایندگان- پیشنهاد حذف دادهایم. رئیس- خوب حالا که پیشنهاد حذف است، اول آن را مطرح کنید شاید حذف رأی آورد خیلیها پیشنهاد حذف دادهاند. حذف بند ب را مطرح کنید. منشی- آقای اللهبداشتی، آقای عابدین زاده، آقای عباسی، آقای واعظی، آقای نادی، آقای قرهباغ و آقای محلاتی پیشنهاد حذف بند (ب) را دادهاند. رئیس- یکی از آقایان توضیح بدهند، آقای اللهبداشتی بفرمائید. الله بداشتی- بسماللهالرحمنالرحیم، با احترام به فعالیتهای جهاد در روستاها و اینکه نقش بسیار مثبتی جهاد در روستاها داشته ولی این بند (ب) را من شدیداً مخالفش هستم. به عللی که عرض میکنم. ببینید یکی از وظایف اصلی جهاد را نشر و گسترش فرهنگ اسلامی قرار دادهاند در حالی که ما از نظر اسلامی واقعاً به تخصصی بودن کارها بصورت کلی اعتقاد داریم برخلاف دشمنان اسلام که فکر میکنند اسلام با تخصص و علم در هر مسألهای مغایرت دارد شدیداً اسلام طرفدارش است و ما این کار را مخصوص روحانیت میدانیم یعنی واقعاً اگر کسی میخواهد برود مسائل اسلامی را، مسائل دینی را، بینش اسلامی را در هر سطحی در جامعه بگوید، این باید در مرحله اول تخصص در مسائل اسلامی را داشته باشد، باید برود حوزه علمیه زحمت بکشد، درس بخواند، آگاهی دقیق اسلامی پیدا بکند تا اینکه برود برای مردم از اسلام حرف بزند، ما چه از نظر گذشته تاریخمان، چه از نظر مبارزاتی را که ملت ما کردند، این خطر را احساس کردیم و دیدیم که چه فاجعهای بوده وقتی که افراد غیر متخصص آمدند از اسلام صحبت کردند، با اینکه نیتهای خوبی داشتند با اینکه از ابتدای کار با نیت صادق آمدند، اما تخصص و علم نداشتند و مردم زیادی را بیچاره کردند، جوانهای زیادی را بدبخت کردند، ببینید برادران در گذشته طوری بوده که اگر کسی میخواست برود روایت بگوید اگر میخواست بگوید قال الصادق، قال الباقر، این فرد نمیتوانست، اجازه نداشت که همینطور برود از یک کتاب روائی روایت نقل کند، میبایستی از کسی که تخصص دارد و مورد قبول عامه است و مجتهد است و عالم و آگاه است اجازه حدیث گفتن بگیرد و وقتی که اجازه میگرفت آن میتوانست نقل روایت بکند، من نمیخواهم بگویم الان فرض بفرمائید اگر جهاد در یک روستا میرود خلاف اسلام میگوید: نه بحث این نیست، این روال غلط است، این نوع روش غلط است که ما یک گروهی را که تخصصش این نیست، تخصصش در مسائل اسلامی نیست، کار اسلامی و کار اعتقادی را بدست او بدهیم، از این جهت من مخالف هستم و امیدوارم برادرها به این مسأله توجه بکنند، این مسأله اساسی است و ما مسائل اسلامی را اگر قرار است در دولت هم این کار انجام بگیرد واقعاً خود باید آن تخصص پیدا بشود، باید اول زمینهسازی را دولت برای این کار بکند و بعد دست به این کار بزند، از این جهت من با حذفش موافقم. منشی- آقای محسن شبستری مخالف. محسن شبستری- بسماللهالرحمنالرحیم، استدلالی که برادرمان درباره پیشنهادشان داشتند این بود که این کار وظیفۀ روحانیت است و فکر میکنم که آقایان دیگر هم که موافق با حذف این بند هستند، با بعضیهایشان که صحبت شده میفرمایند این وظیفۀ ارگان دیگر است و مثلا وزارت ارشاد اسلامی یا نظام تبلیغات اسلامی اینها باید به این کار برسند، ولی من خواهش میکنم آقایان به واقعیتهای موجود در جامعه توجه داشته باشند (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس). رئیس- آقایان همهمه زیاد است، توجه بفرمائید. محسن شبستری- از طرفی فقر فرهنگی خیلی زیاد در روستاها که دیگر احتیاج به بیانش نیست چقدر احتیاج دارند، فرهنگ اسلام، کتابهای اسلامی، مجلات اسلامی، نوارهای اسلامی، کتابخانهها در روستاها دائر بشود و از طرفی ما میبینیم که حوزۀ علمیه قم فعلا به تعداد کافی مبلغ ندارد بفرستد، بر فرض هم محرم و ماه مبارک را میفرستد، منافات با این ماده ندارد، در اوقاتی که فراغت دارند آقایان میروند، به همۀ روستاها هم نمیرسند و دیگر اینکه اصلا کار جهاد در زمینۀ گسترش فرهنگ اسلامی همانطور که عرض شد، مسأله نوار است و کتاب است و دائر کردن کتابخانه است و این مسائل است و دیگر اینکه آقایان میفرمایند بعضی مجلات ما میبینیم مثلا ارگان جهاد منتشر میکند که نیاز نیست این اشکال اگر وارد باشد به تمام ارگانهائی که این نشریات را منتشر میکنند، نمیدانم نیروی دریائی، هوائی، پلیس انقلاب. ارگانهای دیگر همه یک نشریهای دارند، اینهم نشریه برای اعضای خودش دارد، اگر بنا است جلوگیری بشود، باید از همۀ ارگانها جلوگیری بشود، ولی این مسأله مخصوص روستاها است، نوشته شده در این ماده که «گسترش فرهنگ اسلامی در روستاها» و دیگر با همکاری نظام تبلیغاتی اسلامی» یعنی اگر چنانچه مبلغی اعزام میشود برنامههائی میشود با همکاری نظام تبلیغاتی باشد، خودسرانه نباشد، بنابراین من فکر میکنم گسترش فرهنگ اسلام در روستاها که یکی از پایههای اساسی کار جهاد بوده و علاوه از اینکه روستاها به غذای جسمی احتیاج دارند، به غذای روحی هم احتیاج دارند و این جهادگران هستند که میتوانند در اعماق روستاها انفعالیتهای تبلیغی را از نظر توزیع کتاب و اینها داشته باشند، بنابراین بودن این ماده بسیار ضروری و لازم است. منشی- آقای نادی موافق. نادی- بسماللهالرحمنالرحیم، اولین مسألهای که باید مطرح کنیم این است که این را شورای نگهبان رد میکند، همین مادۀ قانون در اساسنامۀ سپاه هم بود و شورای نگهبان رد کرد. مسألۀ دومی که وجود دارد، این است که برادران حداقل خودتان مجموعۀ مجلاتی که از همۀ ارگانها هست برای مجلس میاید ببینید چند نفر از بودجۀ بیتالمال است چند نفر از خود آقایان مطالعه میکنند به اضافه اینکه چرا ما اگر بنا است نشر و فرهنگ اسلامی هست نگذاریم به صاحبان ذیصلاحش که با نشری که خودشان میدهند، با بودجۀ خودشان و روی پای خودشان بایستد و از همۀ مهمتر اگر بنا است باشد، وزارت ارشاد هست، شورای عالی تبلیغات اسلامی هم هست و بگذارید همه یک جا متمرکز بشود، ما از مسؤولی که معین میشود بخواهیم در این کشور چه کرده است؟ برای امسال 26 میلیارد ریال بودجه خرج تبلیغات این کشور شده من تقاضایم این است که یک ارزیابی دقیق بکنید ببینید چه شده، تابحال چقدر از نظر رشد فرهنگی بوده تمام مجلاتی که ارگانهای انقلابی و غیر انقلابی داشتند از نظر محتوا چه اندازه تکراری و چه اندازه نوین بوده یک بررسی و ارزیابی دقیق بشود و اگر بنا است بعهده یک ارگان مشخصی گذاشته نشود، در آینده ما همیشه دچار مکررات خواهیم بود در این کشور و همیشه بالاخره رشد فرهنگی نخواهیم داشت، هیچکس هم مسؤولیت نخواهد داشت و تبلیغاتمان بهمین گونه که بوده هست و جهت پیدا نمیکند و من تقاضایم این است که برای اینکه اساسنامههای دیگر و دیگر ارگانها سرمشقی باشد و حساب شده باشد و جلوگیری کنیم از این همه بودجهای که بیحساب و کتاب خرج میشود و هیچگونه جهت ندارد و به کجا میخواهد پایان بیابد، یکجا متمرکز بشود، یک مسؤول پیدا بکند و از او بخواهیم و امیدوارم که خداوند توفیق بدهد و نمایندگان هم موافقت بکنند. عرض کنم که مسائلی دیدیم که اینجا تذکر دادند چونکه در یکجا متمرکز نباشد، سلیقهها مصرف میشود وقتی که سلیقهها مصرف شد و بکار گرفته شد مسائلی پدید میآید راجع به اختلافات شیعه، سنی و غیره همه اینها در اثر این است که جهتگیری اسلامی مشخص یک ارگان دقیقاً ندارد و به فاجعههائی هم منتهی میشود، بگذاریم یکجا متمرکز بشود و تصمیمگیری کنیم، والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. رئیس- آقای زرهانی. زرهانی- ببینید برادرها این موضوع بنظر ما حساس است و بایستی روی آن عنایت بیشتری بشود در تبلیغات اسلامی دو مسأله هست. یکی مسأله تبیین و تبلیغ است که بار تخصصی دارد و همانطور که برادرمان اللهبداشتی فرمودند، بایستی افراد ذیصلاح روحانی این کار را انجام بدهند و در کمیسیون هم روی این مورد بحث شد ولی اینجا مسأله تبیین احکام و حدود و مسائل اسلامی نیست بلکه نشر فرهنگ اسلامی است یعنی نشر یک حرکت فیزیکی است و جنبه استخراج از متون ندارد و ما در اینجا هم به جهاد سازندگی اجازه میدهیم که نوارهای دینی، کتابهای اسلامی و سایر مواردی که جنبه روشنگری و ارشاد دارد از باب امر به معروف و نهی از منکر در بین روستاها ببرد و منتشر بکند، زیرا در دهات دورافتادهای که هنوز مردم کوچکترین مسائل شرعی خود را بلد نیستند، مسائل طهارت را هم بلد نیستند، اگر ما با تصویب این قانون اجازه بدهیم که بچههای جهاد تسهیلات برای روحانیت فراهم بکنند و برادران روحانی را به روستاها ببرند تا مسائل اسلامی توضیح داده بشود اینها از استضعاف فکری بیرون بیایند، این یک کار بسیار با ارزشی است شما برادرها یک مقدار عنایت بفرمائید (همهمه نمایندگان). رئیس- آقایان چرا توجه نمیفرمائید آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی- برادران عزیز توجه بکنند، نیروهای جهاد سازندگی غالباً به انگیزههای دینی و برای کسب ثواب در روستاها روانه میشوند، اگر ما به اینها بگوئیم که شما همانند یک اداره بدون هیچگونه فعالیت دینی بروید و کار بکنید، اینها این کار را نخواهند کرد، الان هم که در جبههها هستند به نیت گسترش فرهنگ اسلامی بچههای جهاد لااله الا الله روی پیشانی بچهها روی آن پارچهها مینویسند، توزیع میکنند، این جزو نشر فرهنگ اسلامی است و واژه فرهنگ اسلامی خیلی وسیع و فراگیر است و هم خواص اسلام یعنی روحانیت میتوانند (رئیس- وقتتان تمام شد) در این جهت کار بکنند و هم میدان عمل باز میشود برای جوانان پرشور و متدین جهاد سازندگی که با استفاده از انگیزههای دینی تسهیلات لازم را فراهم بکنند برای برادران روحانی که بروند در جهاد وسائل اسلام را بیان بکنند ... (رئیس- وقتتان تمام شد) اگر این تبصره حذف بشود روستاها در یک غربت خواهد ماند و آن امکانات برای رسیدگی فراهم نیست. رئیس- بسیار خوب، وقتتان تمام شد، آقایان توجه بفرمائید حرف گوینده شنیده بشود. فیروزآبادی- بسماللهالرحمنالرحیم، اصلا کار جهاد کار فرهنگی است ما در روستا خشت هم که گذاشتیم برای این بود که حرف انقلاب اسلامی را بزنیم، کار اجرائی برای جلب اعتماد و برقراری تماس با روستائی بود که حرف اسلام را با او بزنیم، ارتباط اعضای جهاد با روستائی نقش رادیو و تلویزیون و روزنامه را داشته و با بکار گرفتن وسایل مختلف سخن امام و پیام انقلاب اسلامی را به روستاها رسانده است (همهمه نمایندگان) جهاد قبل از شروع یک کار اجرائی در روستا، ابتدا کار فرهنگی را شروع میکند و در حین اجراء و پس از آن ادامه میدهد و کار اجرائی وسیلهای برای تبلیغ ارزشهای انقلاب اسلامی است و وسعت چشمگیر کار اجرائی به عشق ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی است، انگیزۀ مهم حضور اعضای متعهد حزباللهی جهاد در دورافتادهترین مناطق کشور و تحمل مشکلات رساندن پیام انقلاب اسلامی بوده است مقاومت ایثارگرانۀ اعضای جهاد در مناطقی که ضدانقلاب فعالیت داشت مانند گنبد، کردستان، سیستان و بلوچستان و فارس و شهادتها و اسارتها و تحمل شکنجهها توسط این عزیزان موجب شده است که اطمینان مردم این مناطق به اعضای جهاد جلب بشود و بپذیرند که جهاد برای خدمتگزاری آمده است و کار فرهنگی جهاد بر آنان اثر مثبت و سازنده داشته باشد و امروز مردم این مناطق با یک پیوند الهی با اعضای جهاد در راه سازندگی در تلاش هستند وجود و حضور افراد با کیفیت از نظر فرهنگی در جهاد به دلیل حرکت فرهنگی جهاد بوده است و همین امر جهاد را بصورت یک دانشگاه پرورش نیرو برای انقلاب درآورده است (رئیس- وقتتان تمام شد) آقای هاشمی اگر اجازه بفرمائید مطالب مهمی است که باید بگویم (رئیس- نمیشود چون وقت شما 5 دقیقه است) اجازه بدهید بقیه مطالب را بگویم (رئیس- بعداً بگوئید پیشنهادات دیگری هم داریم) حرف اصلی من مانده است (رئیس- خلاصه کنید نیم دقیقه دیگر وقت دارید) اصلا ضد انقلاب با کار فرهنگی در روستاها خلع سلاح شد اجازه ندادند که ضدانقلاب به روستا بیاید و آنهائی هم که بودند اخراجشان کردند (فؤاد کریمی- آقای هاشمی من اعتراض دارم چرا از جهاد سازندگی یک نفر بیاید توی مجلس شورای اسلامی صحبت کند) اصلا زمینۀ حضور فعال روحانیت در جهاد کار فرهنگی است، اگر کار فرهنگی در جهاد نباشد، زمینه برای حضور روحانیت کم میشود و ارزشهای مکتبی در جهاد کاهش پیدا میکند، با توجه به فقر فرهنگی باقیمانده از رژیم خائن و با توجه به اینکه بعد از روحانیت جهاد تنها ارگانی است که در مسائل فرهنگی روستا تلاش میکند و زمینه را برای طرح ارزشهای فرهنگ انقلاب اسلامی فراهم میکند اگر کار فرهنگی از دست بیش از پنجاه هزار عضو جهاد گرفته بشود شما چه ارگانی را پیشنهاد میکنید که این کار را انجام بدهد؟ من میتوانستم آمارها را خدمتتان عرض بکنم اما جهاد در کار فرهنگی بعنوان انتقال دهنده پیام جمهوری اسلامی عمل میکند و سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی را توسط هر ارگانی که مجلس تعیین نماید اعم از وزارت ارشاد یا شورای عالی تبلیغات یا هر نهاد قانونی دیگر (همهمه نمایندگان) (رئیس- آقایان همهمه نباشد) ضمناً ما در مادۀ 10 رابطه با روحانیت و حوزهها را در شرح وظایف مشخص کردیم والسلام علیکم و رحمةالله. رئیس- آقایان توجه بفرمائید این شیوهای که این دفعه در این پیشنهاد بود هم موافقین و هم مخالفین همهمه بیجهت کردند و اینقدر هم همهمه زیاد بود که من نمیتوانستم یکی دو نفر مشخص را مورد عتاب قرار بدهم که جلو این همهمه را بگیرم خواهش میکنم که دیگر این رویه را عمل نکنید. اگر تکرار بکنید برخورد تند است. پیشنهاد مشخص است بحث هم کافی است چون زیاد حرف زده شده است. (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس) هرکسی طبق میل خودش صدای خودش را بلند میکند و این خلاف اسلام و تقوی است. پیشنهاد آقایان که آقای اللهبداشتی از طرف آنها صحبت کردند. حذف بند «ب» از مادۀ 1 است بند «ب» را قرائت کنید. بند «ب»- نشر و گسترش فرهنگ اسلامی با همکاری و هماهنگی نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در بین روستائیان و عشایر. رئیس- (194 نفر حاضر در جلسه هستند) موافقان با حذف بند «ب» قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. پس پیشنهادهائی که مربوط به بند «ب» بود با تصویب این بند بکلی کنار میرود پیشنهاد بعدی را قرائت کنید. منشی- برادرانی که در مادۀ 1 پیشنهاد داشتند و پیشنهادشان خوانده نشده میتوانند بفرمایند صحبت کنند. باغانی- من در مادۀ یک پیشنهاد داشتهام. منشی- آقای باغانی بفرمایید. باغانی- بسماللهالرحمنالرحیم. در بند «ج» ذکر شده است. «ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی روستائیان از طریق مشارکت و نظارت آنان در فعالیتهای روستایی» البته پیشنهاداتی که بعداً کمیسیون جهاد چاپ کرده است با پیشنهاداتی که قبلا داده شده است فرق دارد چون بهم خورده است. در پیشنهادات خودم نوشته بودم بند «الف و ب» از وظایف ارشاد اسلامی و وزارت کشور است و در صلاحیت جهاد نیست. حالا بند «ب» که حذف شد ولی بند «ج» در این چیز جدیدی که کمیسیون نشر داده است و با آنچه که در پیشنهادات آمده است درست تطبیق نمیکند اما بند «ج» این با آن بند «الفی» که من در آنجا پیشنهاد داشتم تطبیق میکند «ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی» قطع نظر از اینکه ابهام دارد «ایجاد زمینه جهت رشد» آیا با نشر فرهنگ مثلا که حذف شد یا «ایجاد زمینه جهت رشد» آیا با تبلیغات مثلا ایجاد زمینه در جهت «رشد شخصیت والای انسانی روستائیان» بکنند؟ «ایجاد زمینه جهت رشد» از طریق تبلیغات جهت مثلا فرض بفرمایید که شرکت و فعالیت آنها در امور سیاسی صورت میگیرد؟ این بند «ج» واقعاً مبهم است و اگر هم ابهامش برطرف بشود از وظایف وزارت کشور خواهد بود و در وظایف جهاد سازندگی با اینکه جهاد نهادی خادم است و خدمت به روستائیان میکند از وظایف جهاد نیست، بدین جهت من تقاضای حذف بند «ج» در ماده یک را دارم. منشی- آقای آقارحیمی مخالف بفرمائید. آقارحیمی- بسماللهالرحمنالرحیم، شما میدانید جهاد سازندگی تنها یک پیمانکار نیست و تنها یک عمران و آباد کننده صرف هم نیست. بلکه با همان اخلاق و رفتارش و با طرز تفکرش و با آمد و شدهائی که در روستاها میکنند از این راه اخلاق اسلامی را عملا به یاد روستائیان میدهد و زمینه رشد شخصیتشان از این راه درست میشود و احتیاج به آن معنا تبلیغات که میگوئید حذف شد ندارد و روستائیان را دعوت در شوراها میکند الان مسؤولش هم باصطلاح هست. روستائیان را در کارهای عمران و آبادی دعوت میکند از این نظر ما این بند را در کمیسیون تصویب کردیم یعنی وقتی که جهاد سازندگی خشتی یا آجری را روی دیوار میگذارد همراه آن یک «یاالله» هم میگوید، الله اکبری هم میگوید یا وقتی غذا میخورد با حرکت اسلامی یا راه میرود هم همینطور یعنی وسیله تبلیغات فرهنگ اسلامی بوسیله عمل در روستاها از طریق جهاد سازندگی امکان پذیر باشد و روستائیان از روی این جوانها به شخصیت خودشان پی ببرند یعنی روستائیانی که سالهای سال توی سرشان زدهاند حالا یا احترام با آنها رفتار کنند و به اینها ثابت بشود که شما هم بقول امیرالمؤمنین انسانهای خوبی هستید «اتزعم انک جرم صغیر- و فیک انطوی العالم الاکبر» مقصود ما این بوده است بنابراین با حذفش مخالف هستیم. منشی- آقای قرهباغ موافق بفرمائید. قرهباغ- بسماللهالرحمنالرحیم، برادران توجه بفرمایند «ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی روستائیان» این زمینه جهت رشد شخصیت والا همان اوصاف نفسانی انسان است ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی ظاهراً برادرانی که روی این طرح کار کردهاند و تهیه کردهاند این بند «ج» مبتنی بر بند «ب» بود چون در آنجا پیشبینی کرده بودند که «نشر و گسترش فرهنگ اسلامی با همکاری نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی» در روستاها انجام بگیرد در همین زمینه بند «ج» هم مناسب بود گفته بشود که زمینه رشد شخصیت والای انسانی روستائیان را هدف جهاد سازندگی قرار دادهاند. بعد از آنکه بند «ج» رفت، ایجاد زمینه رشد غیر از راه تبلیغات، نشر فرهنگ راه دیگری ندارند و لذا این ابقاء بند «ج» عبارت دیگر نشر فرهنگ اسلامی در بین روستائیان است که گفتیم و نمایندگان محترم رأی دادند که آن حذف بشود که برادران وظایف سنگین و مهم دیگری که دارند آنها را انجام بدهند لذا منظور حرف آخر ما این است اگر بنا است که گفته بشود افراد جهادی میتوانند در روستاها کار بکنند که اخلاق خوب و همه کارهایشان انسانی باشد، این در اهداف گفته نمیشود این در شرح وظایف یا در شرح تشکیلات جهاد سازندگی باید گفته بشود. اگر نظر این است که اینها تبلیغ زبانی و کتابی بکنند این بوسیله بند «ب» گفته شده بود که نمایندگان محترم رأی دادند که حذف بشود، بالاخره این بند «ج» چیزی که منطبق به غیر از تبلیغات باشد چیز دیگر نیست و نباید باقی باشد و من موافقم که حذف بشود. رئیس- کمیسیون نظرش را بگوید. زرهانی- بسماللهالرحمنالرحیم، «ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی روستائیان» بعدش مشخص شده از چه طریق، «از طریق مشارکت و نظارت آنان در فعالیتهای روستائی» نمایندگان محترم استحضار دارند که رژیم سابق روستائیان را به بند کشیده بود به آنها اجازه حضور در فعالیت و رقم زدن سرنوشتشان را نمیداد و این جمهوری اسلامی بود که توانست آن شخصیت را دوباره به روستائیان بازگرداند، اگر ما اینجا این بند را بعنوان یکی از اهداف جهاد سازندگی آوردیم به این دلیل بوده که با ورود جهاد سازندگی در روستاها و فعال کردن روستاها در امور سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خودشان در طول این سه سال و نیم بعد از پیروزی انقلاب شاهد پیشرفتهای عظیمی بودهایم اگر این هماهنگی بین جهاد بعنوان نماینده انقلاب در روستاها و روستائیها برقرار نباشد و یا ضعیف بشود ما به چه امیدی میتوانیم زمینه کار و فعالیت در جبهه و امور اقتصادی و کشاورزی را در روستائیان ایجاد بکنیم اگر ما از اینجا از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی جهاد سازندگی حرف میزنیم بمعنای این نیست که در عرض روحانیت جهاد بخواهد فعالیت بکند بلکه جهاد بعنوان نهادی است که تحت ارشاد است روحانیت این فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی را میخواهد انجام بدهد. برادرمان فرمودند این جزو وظایف وزارت کشور است وزارت کشور زمان شاه آخرین میدان جولانش بخش بود یعنی مرکز بخش در یک محیطی که میبایستی صدها روستا را پوشش فرهنگی، سیاسی، اقتصادی بدهد ولی دسترسی به آنها نداشت و هنوز هم در نظام اداری مملکت که همه شما از آن ناراحت هستید آن تحول بوجود نیامده که کارمندان وزارت کشور منقلب بشوند و به روستاها بروند و اعتلای شخصیت به روستائی بدهند و آنها را در جهت امور اجتماعی فعال بکنند. لذا من خواهش میکنم با این پیشنهاد مخالفت بکنید و حداقل به اندازه یک انجمن اسلامی اختیارات برای جهاد سازندگی در زمینه مسایل اجتماعی و فرهنگی قایل باشید. رئیس- متشکرم، آقای فیروزآبادی بفرمائید. فیروزآبادی- بسماللهالرحمنالرحیم- در رابطه با بند «ج» برادرمان آقای زرهانی توضیح فرمودند حرف ما همین است ولی من از اینکه در رابطه با دفاع از بند «ب» بلند صحبت کردم، هدفم این بود که میخواستم صدا برسد ولی نمیدانستم که این تلقی شعار میشود. اگر این طوری تلقی شده که من میخواستم شعار بدهم یا داد بکشم واقعاً معذرت میخواهم و اما این را هم عرض کنم که اگر کار فرهنگی به کلی در جهاد نباشد این یعنی اینکه شیشه عمر جهاد شکسته بشود و امیدوارم که نمایندگان محترم در تنظیم شرح وظایف این اجازه را به جهاد بدهند که بتواند کار فرهنگی را در رابطه با روحانیت در روستاها ادامه بدهد. والسلام. رئیس- پیشنهاد را به رأی میگذاریم (187 نفر در مجلس حاضرند) موافقان با پیشنهاد حذف بند «ج» از مادۀ یک قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را قرائت کنند. منشی- پیشنهاد کمیسیون آموزش و پرورش هست که «کمک به نشر و گسترش بینش اسلامی در روستاها و مناطقی که ضرورت ایجاب میکند.» عدهای از نمایندگان- آقای هاشمی این همان پیشنهاد است. رئیس- البته یک تفاوتی دارد آن «نشر فرهنگ» را مستقیماً بدوش جهاد گذاشته بود این کمک است یعنی مثلاً اگر روحانیت یا ارشاد یا شورای تبلیغات مسؤولیت دارند اینها هم وظیفه دارند کمک کنند، امکاناتشان را در اختیار بگذارند (قائمی- من مخبر کمیسیون هستم اجازه بفرمائید توضیح عرض کنم) آقای قائمی مخبر کمیسیون توضیح بدهید. قائمی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم- آنچه را که من عرض میکنم پیشنهاد کمیسیون آموزش و پرورش است که قبلا این را مطرح و تصویب کرده است طرز فکر ما در تهیه این مسأله و حذف آن قسمت اول که شما هم به آن رأی دادهاید این است که کار جهاد لااقل در دو قسمت حساستر و ضروریتر است یکی برداشتن باری را که دیگر نهادها و ارگانها آن بار را برنداشتند و فعلا بر زمین مانده است. مسأله دوم- تسریع در اموری است که معمولا کند به پیش میرود این دو مسألهای بود که ما فکر کردیم باید در جهاد باشد در آنچه که مربوط به این ماده است ما دو تغییر در این دادهایم و آن قسمت اول را حذف کردیم. مسأله اول این است که کار نشر و گسترش فرهنگ اسلامی به معنای عام است قضیهای که شامل آداب و رسوم و سنن و از این قبیل میشود ما این را حساب کردیم که کار اساسی وزارت ارشاد است و وظیفه جهاد کمک به این کار است و مهمتر از آن همینها را که الان آقای زرهانی فرمودند و برادرمان آقای کهزادی «گسترش بینش اسلامی است» یک نکتهای را که در آنجا گنجاندیم این بوده. مسأله دومی را که گنجاندیم این است که در آن قسمت اول داشت. عرض شود که «نشر و گسترش فرهنگ اسلامی در بین روستائیان و عشایر» ما این را گذاشتیم. «نشر و گسترش بینش اسلامی در روستاها و مناطقی که ضرورت ایجاب میکند.» یعنی میخواهد عشایر باشد میخواهد مناطق دیگر باشد یعنی کارش یک مقدار وسیعتر و همان هدف دومی را که در مسأله جهاد مطرح است یعنی کاری را که دیگران انجام ندادند نهادهای دیگرمان انجام ندادهاند جهاد این را انجام بدهد. این دو مسأله بود که ما کل ماده «ب» را حذف کردیم و این جور نوشتیم «کمک به نشر و گسترش بینش اسلامی در روستاها و مناطقی که ضرورت ایجاب میکند» این مورد نظر ما بود. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف هستید بفرمایید. رئیس- خیلی مختصر صحبت بفرمایید مطلب روشن است. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم- علت مخالفت من این است که این همان بند «ب» است که حذف شده منتها اگر به عنوان کمک هم باشد بعد مشکلاتی در مناطق روستایی ایجاد خواهد کرد که خدا میداند این همان اولی است که رد شد و مجلس قبول نکرده بود. منشی- آقای حسینی موافق بفرمایید. سیداحمد حسینی- بسماللهالرحمنالرحیم- با توجه به اینکه در منطقه خود من تعدادی از سرپرستان جهاد سازندگی از روحانیون متعهد و خوب هستند و امیدوار هستیم که در بسیاری از جاهای دیگر هم به همین شکل صورت بگیرد که سرپرستان جهاد از روحانیون باشند بنابراین، این امتیاز را از یک سرپرست جهاد نباید گرفت که وقتی به یک روستا میرود و راجع به راهشان و حمام شان یا مدرسهشان و سایر نیازهای مادیشان، در آنجا کمک میکند از لحاظ دینی و نشر فرهنگ اسلامی دست او را تهی بگذاریم و به او فرصت ندهیم که چنین کاری را انجام بدهد. بنابراین کلمه «کمک» که میآید بدین معنا است مثلا اگر یک واعظ بخواهد در یک روستا برود و سخن بگوید جهاد سازندگی مقدمات سخنرانی آن واعظ را فراهم کند یا اگر پوستر یا اعلامیههای مذهبی میخواهد به آنجا برود قهراً آن جهاد سازندگی بتواند کمک و راهنمایی بکند برای نشر احکام اسلامی وانگهی مگر نشر اسلامی و احکام اسلامی اختصاص به یک دسته و یک طبقه و یک شخص دارد نه، هر کس به اندازه فهم خودش و قدرت خودش میتواند آنچه را که از مذهب میداند به دیگران برساند و جهاد سازندگی در اینجا سمبل است برای رساندن به احکام اسلامی. دکتر روحانی- آقای هاشمی اگر بندی حذفش رأی آورد دیگر اصلاح معنی ندارد. رئیس- عرض کردم این «کمک» است این اصلا پیشنهاد قبل بوده است. در سپاه هم ما داشتیم مثلا کار انتظامی بعهده شهربانی بود در صورت تقاضای شهربانی آن موظف بود کمک بکند و این هم کمک است (همهمه نمایندگان) از آقایان اگر کسی مخالف است رأی ندهد. دکتر روحانی- این خلاف آئیننامه است وقتی یک بندی حذف شد اصلاح نمیشود. کرد. رئیس- نه، انصافاً این خلاف آئیننامه نیست این غیر از آن است به علاوه اصلاح نیست و این غیر از آن هست آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی- بسماللهالرحمنالرحیم- برادران توجه بفرمائید که کار فرهنگی را از جهاد سلب کردن بطور مطلق تبدیل جهاد سازندگی به یک مجموعه تخصصی صرف منجر به متلاشی شدن جهاد در درازمدت میشود. من همانطور که قبلا هم خواهش کردم شما به اندازه یک انجمن اسلامی که در روستاها فعالیت بکند اختیارات به جهاد سازندگی در زمینه مسائل فرهنگی بدهید چیز اضافهای نمیخواهد در پیشنهاد قبلی که در بند «ب» حذف شد «فرهنگ اسلامی» بود که ممکن بود در ذهن متبادر بشود که همان «معارف اسلامی» است و مجلس به آن رأی نداده ولی این جا «بینش اسلامی» آمده است. و آن هم در حد فهم اسلامی که یک شناخت نسبی به روستائیهایی که تحت استضعاف فکری بوده داده بشود. مسأله دوم- اینجا کمک است یعنی جهاد سازندگی به عنوان یک نهاد مستقل نمیخواهد اینجا عمل بکند بلکه بعنوان یک نهاد در خط ولایت فقیه دستورات و مسایل دینی را توسط برادران روحانی و با همکاری نهادهای مسؤول در روستاها و در مناطقی که ضرورت دارد گسترش میدهد. اگر به ماده 10 همین اساسنامه توجه بکنید (رئیس- آنکه هنوز تصویب نشده است.) نه، من نمیخواهم بگویم که جهتگیری نیتی که این قانون تصویب شده است مشخص بشود گفتیم «در چهارچوب صلاحدید روحانیت و حوزههای علمیه» یعنی ما نخواستیم بعنوان یک نهاد مستقل و جدای از روحانیت کار فرهنگی انجام بدهد لذا کمیسیون با این پیشنهاد موافق است. رئیس- متشکر (فیروزآبادی- اجازه بدهید توضیح عرض کنم) این توضیحات زیاد اثر نامطلوب دارد این مطلب روشن است مختصر بفرمائید. فیروزآبادی (نماینده جهاد)- بسماللهالرحمنالرحیم. من میخواهم فقط عرض کنم که ما چه جور به نشر و گسترش کمک میکنیم. گزارشی از کارهایمان را عرض میکنم. «تشکیل شورای اسلامی ده» چهارده هزار مورد و بعد هم ده هزار مورد، «تشکیل کلاس قرآن و احکام و اصول عقاید، ایجاد کتابخانههای ثابت، توزیع کتابهای اسلامی، برگزاری سخنرانی با دعوت از روحانیون محترم، تشکیل نمایشگاه، نمایش فیلم و اسلاید توزیع پوستر و نشریات و جملات حضرت امام انتشار هفته نامه جهاد روستا، با تیراژ بیش از هفتاد هزار» ما اینجوری کمک میکنیم یعنی وسایلی را که سخن روحانیت و رهبری را بایستی به مردم روستاها که رادیو و تلویزیون ندارند و یا صدا به آنها نمیرسد ما از این طریق به آنها میرسانیم. امکان برگزاری سخنرانی و جلسات توسط روحانیت برای مردم را فراهم میکنیم والسلام. یکی از نمایندگان- این همان است. رئیس- نه، ببینید عبارت این است: «کمک به نشر و گسترش بینش اسلامی در روستاها و مناطقی که ضرورت ایجاب میکند.» این که حذف شد به این صورت بود. «نشر و گسترش فرهنگ اسلامی» کمک یعنی یک سازمان دیگری مسؤول است این سازمان اگر ضرورت ایجاب کرد به او کمک کند. (همهمه نمایندگان) آقایان اعتراض دارند که این اصلاح آنست در صورتیکه این اصلاح نیست و چیز جدیدی است این دیگر به رأی آقایان بستگی دارد. (195 نفر حاضرند) موافقان با پیشنهاد کمیسیون آموزش پرورش قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد بفرمائید. منشی- آقای عبدخدائی پیشنهادهایی داشتند و در کمیسیون هم رفتند تصویب نشده و میخواهند که مطرح کنند هر قسمتی را که میخواهید مطرح کنید بفرمایید. رئیس- آقای عبدخدایی میگویند کمیسیون تشریف نبردند. عبدخدایی- دعوت کردند آنوقت وقت نداشتیم مجدداً خواستم که از من دعوت برای کمیسیون بکنند که دعوت نکردند. رئیس- وقتی که دعوت کردند و تشریف نبردید دیگر نمیشود (محمد شبستری- از شخصی دعوت میکنند میگوید من در این ساعت کمیسیون دارم وقت دیگری تعیین کنید اینکه نپذیرفتن نیست) کمیسیون که نمیتواند کارش را متوقف کند تا شما تشریف ببرید این مثل این میماند که ما بگوئیم وزیر الان نمیتواند بیاید در مجلس دفاع بکند صبر کند تا آن موقع بیاید اگر ما این رویه را قبول کنیم تمام آقایان به کمیسیونها نمیروند و نامه مینویسند که ما وقت نداریم اصلا این رویه برای مجلس خطرناک است و نمیتوانیم قبول کنیم. عبدخدائی- آقای هاشمی یعنی کمیسیونهای دیگر... رئیس- اجازه بفرمائید مسأله این است که اولا ما دعوت را شخصی هم نمیدانیم ما قبلا هم گفتیم وقتی که زمان تشکیل کمیسیون را اعلام بکنند آقایان باید تشریف ببرند اگر نرفتند آن پیشنهاد دیگر ساقط میشود. عبدخدایی- آقای هاشمی گاهی پنجاه پیشنهاد است پنجاه نفر که نمیتوانند به کمیسیون بروند. رئیس- بالاخره آنوقت بخصوص که شما را دعوت کردند. عبدخدایی- کمیسیونهای دیگر یک وقت دعوت میکنند طرف وقتی که فرصت نداشته باشد وقت دیگری را تقاضا میکند. رئیس- آئیننامه هم همین را گفته است که آقایانی که به کمیسیون نرفتند اینطور میشود و الا اگر این باب را باز کردید بعد از این هر کس که دعوت کمیسیون را نپذیرفت میتواند نامه بنویسد من این ساعت وقت ندارم. عبدخدایی- از یک طرف هم اگر این شیوه اشتباه گذاشته بشود هیچکس موفق نمیشود که به کمیسیون برود. رئیس- همین مقداری که هست اسباب زحمت در مجلس است تا چه رسد به بیشترش و تا چه رسد به اینکه توسعه بدهیم اصلا شما میبینید پیشنهادها به چه وضعی افتاده است. عبدخدایی- آخر شما پشت بلندگو حرف میزنید. رئیس- ما در همین وضعمان دو روز است در یک ماده گیر کردهایم اگر بلندگوها را باز کنیم برای هر پیشنهاد 250 تا پیشنهاد خواهد بود. منشی- آقای طیب در مادۀ واحده پیشنهاد کردهاند کلمه «معینی» از شخص معینی حذف شود. طیب- مهم نیست وقت مجلس را نمیگیرم. منشی- آقای عباسی در بند «الف» پیشنهاد کردهاند قسمت «با تلاش» تا «دامداری» یعنی از سطر اول «خودکفایی کشور با تلاش» تا خط دوم «توسعه کشاورزی و دامداری» حذف شود و بند «الف» به این صورت در میاید. «حرکت به سوی استقلال و خودکفایی کشور و بازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرایی مربوط به اقشار مختلف مردم». منشی- آقای عباسی بفرمائید. عباس عباسی- بسماللهالرحمنالرحیم- این از آن قسمت «با تلاش» تا «از طریق توسعه کشاورزی» پیشنهاد حذفش را دادهام آنجا متذکر شدم که «دامداری» بماند. اما از طریق توسعه کشاورزی ما مواد دیگری داریم که در رابطه با کشاورزی جهاد باید چه کار بکند. این به صورت عام است یعنی کل کارهای کشاورزی را جهاد در اختیار بگیرد و این نه در قدرت جهاد است و نه با وجود وزارت کشاورزی امکان پذیر است. به این مفهوم است که باید ما وزارت کشاورزی را منحل اعلام بکنیم و فعلا هم انحلال وزارت کشاورزی برای شما امکان ندارد برای اینکه نظام اداری شما روشن نیست. هر موقع که یک لایحه تبیین و مشخص کردن نظام اداری را آوردید آنوقت درست است. اما الان وزارت کشاورزی با آن پرسنل و با آن امکاناتی که دارد و با آن شیلاتی که حتی دارد، شیلات و آن قسمتی از کشاورزی در اختیار وزارت کشاورزی فعلا قرار میگیرد. دامداری، بازسازی، ویرانیها که بعد میاید برقرسانی، لولهکشی، درمان، بهداشت و همه اینها و حتی گسترش و نشر فرهنگ اسلامی با آن شرایط خودش، در اختیار جهاد است. این قسمت را برای وزارت کشاورزی با امکاناتی که دارد بماند که مجبور به انحلال وزارت کشاورزی نشوید، والا عملاً یعنی انحلال وزارت کشاورزی است. این است که من پیشنهاد حذفش را دادهام. منشی- آقای آقارحیمی بعنوان مخالف بفرمائید. آقارحیمی- بسماللهالرحمنالرحیم. بعضی از این کارهای باصطلاح مربوط به وزارت کشاورزی را که به جهاد سازندگی دادهایم و آمارش هم اینجا هست 19 وظیفه برای وزارت کشاورزی میماند که حالا اگر من بخواهم همهاش را بخوانم. وقت مجلس را میگیرد. یعنی مستقلا خود وزارت کشاورزی امور جنگلها و مراتع کل کشور، تحقیقات علمی و بررسی اقتصادی. علمی، آموزش حرفهای و تخصصی، کشاورزی، به مروجین کشاورزی، حفظ و اصلاح خاکهای کشور، اصلاح تهیه بذر و نهال بطور کلی، خیلی از اینها است، 19 تا کار هست. چون وزارت کشاورزی اگر برادران بدانند که مسلم اطلاع دارند. سه چهار تا وزارتخانههای زمان شاه ملعون در هم ادغام شده مثل وزارت اصلاحات ارضی، وزارت منابع طبیعی و زیاد کار دارد و الان هم وزارت کشاورزی نیرو به آن معنا در تمام روستاهای دور و دراز ندارد. خوب جهاد سازندگی هم ما این آئیننامهای را که برای آن نوشتهای مشخص است، کار هر دوشان مرتب است و اگر این کار را از جهاد سازندگی بگیریم، دیگر چیزی نمیماند. حمام هم وزارت کشور میسازد درمانگاه هم وزارت کشاورزی مدرسه هم آموزش و پرورش پس جهاد سازندگی را منحل کنیم که راحت بشود. منشی- کسی موافق هست؟ (اظهاری نشد؟) آقای هاشمی! موافق ندارد. رئیس- بسیار خوب، چون موافق ندارد نیازی به ادامه بحث نیست. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- آقای نواب در همین قسمت پیشنهاد کردهاند در سطر دوم بند الف «توسعه کشاورزی و دامداری» حذف شود. رئیس- این همان پیشنهاد آقای عباسی است و قابل طرح نیست. اگر میخواهید بعنوان موافق پیشنهاد قبلی صحبت کنید که رأیگیری بشود. نواب- بسماللهالرحمنالرحیم. در اینجا که آمده: «از طریق توسعه کشاورزی و دامداری» در آینده مزاحمتهائی با وزارت کشاورزی ایجاد خواهد کرد. اولا ما قبل از اینکه اساسنامه وزارت کشاورزی را ببینیم داریم این مسؤولیتها را به جهاد میدهیم. ما منکر خدمات جهاد نیستیم ولی بحث، بحث اساسنامه است. ما اگر بیائیم توسعه کشاورزی و دامداری را به وزارت کشاورزی بدهیم ولی بگوئیم: الف- حرکت بسوی استقلال و خودکفائی کشور با تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها، از طریق بازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی مربوطه و اقشار مختلف مردم. در آینده آن تزاحمی که ممکن است باشد، آن دیگر بوجود نخواهد آمد. و حتماً هم تزاحم پیش خواهد آمد و با وزیر هم ما صحبت کردیم، تزاحم پیش خواهد آمد و تحقیق هم شده و لذا من پیشنهاد میکنم که بیائیم مسؤولیتها را مشخص کنیم. جهاد مسؤولیتش چیست، کشاورزی مسوولیتش چیست؟ و در آینده پاسخگوی کدام یک از اینها باشند؟ اینطور نباشد که در یک مساله نه وزارت کشاورزی پاسخگو باشد و نه جهاد باشد، این تداخل مسؤولیتها است که در این اساسنامه آمده، این در آینده خطرناک خواهد بود. والسلام. رئیس- بسیار خوب، مخبر کمیسیون توضیح بدهند. زرهانی- بسماللهالرحمنالرحیم یکی از زمینههای کار جهاد سازندگی بعد از پیروزی انقلاب، فعالیتهای کشاورزی و دامداری بوده و حتی وقتی ما با برادران وزارت کشاورزی صحبت میکردیم در این قسمت هیچگونه مخالفتی با فعالیتهای جهاد سازندگی در زمینههای کشاورزی و دامداری نداشتند. اگر گاهی مسائلی پیش میامده در نحوه اجرای سیاستهای ترویجی و مسائل دیگری بوده است والا به کلیت طرح طرفین قضیه ایرادی نداشتهاند و نمیشود از جهاد سازندگی مسأله کشاورزی و دامداری از هم حذف کرد و اشارهای به حصر و انحصاری هم نشده است که با تصویب این قانون وظایف وزارت کشاورزی بطور کلی از بین برود. از ابتدا تا الان بعد را پیروزی انقلاب هر دو نهاد در این زمینه کار کردهاند. من بعد هم هر دو، حتی طبق این قانون موظف به ادامه کار خواهند بود. رئیس- جهاد و وزارت کشاورزی هم میتوانند صحبت کنند. سلامتی (وزیر کشاورزی)- بسماللهالرحمنالرحیم. البته کار برادران جهاد قابل تقدیر بوده و نمیشود منکر شد که چه کارهای ارزندهای انجام دادهاند منتها مسأله این است که برادرها دارند اسانامه تنظیم میکنند و قاعدتاً ارگانهایی که یک کار خاص را بخواهند انجام بدهد، باید توجه داشته باشند که ممکن است در جریان عمل تداخل وظائف به وجود بیاید و مسؤولیتها احیاناً لوث بشود و اشکالات زیادی وجود داشته وقتی یک کار را دوارگان مختلف انجام میدادهاند. ما معتقدیم که کار کشاورزی به علت حساسیت خاصی که دارد و ارتباط ارگانیکی که بین زیر بخشهای بخش کشاورزی وجود دارد و سرعت عملی که بایدبه خرج داده بشود، امکانپذیر نیست که دوارگان با همدیگر جداگانه کار بکنند باید همیشه تحت یک مدیریت باشد و این هم در تجربه کشور خودمان و هم در تجربه کشورهای دیگر به ثبوت رسیده که این ضروری است که زیر چتر یک مدیریت کارهای زیر بخشهای مختلف بخش کشاورزی اداره بشود. ما معتقدیم که درارتباط با کشاورزی باید حتماً یا جهاد سازندگی همه کارها را متقبل بشود. یا همه این کارها به وزارت کشاورزی محول بشودو هر دوی اینها قدرت انجام این کارها را دارند. هم جهاد میتواند، تمام کارها را انجام دهد و هم وزارت کشاورزی قدرت این را دارد که سیستم خودش را دگرگون و متحول بکند و با یک سیستم جدید تمام کارها را به نحو احسن اداره بکند. (یکی از نمایندگان- پس چرا نمیکند) این قدرت را دارد و این کار را شروع کرده و علی رغم اینکه کاملاً حمایت نشده. دیدهایم که موفقیتهای چشمگیری را کسب کرده است، حتی در رابطه با آموزش کادرهای مختلف غیر فنی به فنی موفقیتهایی را کسب کرده است. ما تا به حال که حدود کمتر از یکسال است که از آموزشی کادرها داریم پشت سر میگذاریم، حدود 853 نفر از کادرهای غیر فنی را به فنی تبدیل و آموزش دادیم و در برنامه سال 1362 سه هزار نفر پیش بینی شده و برادران نمایندگان محترم میتوانند اظهار نظر بکنند روی شیوه جدیدی که وزارت کشاورزی دارد در رابطه با تحول سیستم عمل میکند. اگر وزارتخانه به رسمیت شناخته شده، یعنی وزارتخانه باید داشته باشیم، باید متحول بشود، و اگر باید متحول بشود و سیستم جدیدی را عرضه بکند، باید با این دید به آن نگاه کرد، حمایتش کرد، تقویت کرد، کمک کرد که راه بیفتد که بتواند کارهایش را انجام بدهد، و اگر احیاناً دو ارگان بخواهند این کار را انجام بدهند، با توجه به کمبود نیروها، کمبود امکانات، حیف و میل این امکانات هست و عدم استفاده درست ازنیروهاو ما فکر میکنیم که درست نباشد و در این رابطه اگر احیاناً کاربه وزارت کشاورزی کلاً محول بشود، معتقدیم که جهاد سازندگی یک نیروی ضربت باید برای وزراتخانهها باشد به این معنی که بتواند نیروها را بسیج کند و جاهائی که وزارتخانهها نمیتوانند، کار بکنند، تحت سیاست آنها و در ارتباط با آنها، کارهائی را که وزراتخانهها نمی توانند انجام بدهنهد با سرعتی که اینها میتوانند به وجود بیاورند انجام بدهند. والا در غیر این صوت کارها کاملاً نمیشود هماهنگ انجام بشود. رئیس- اقای فیروز آبادی بفرمائید. فیروز آبادی (نماینده جهاد)- بسماللهالرحمنالرحیم، مابا حذف توسعه کشاورزی و دامداری از اهداف جهاد مخالفیم، به خاطر اینکه معتقدیم با توجه به تأکیداتی که حضرت امام و حضرت آیتالله العظمی منتظری فرمودند و محور توسعه اقتصادی کشور، کشاورزی قرار گرفته است، کشاورزی آنقدر اهمیت و وسعت دارد که یک ارگان به تنهائی قادر نیست همه کارها را انجام بدهد و ما معتقدیم که کارهای ترویج و آموزش روستائی را در روستا جهاد بایستی انجام بدهد. همینطوری که بعد از انقلاب انجام داده البته یک مسأله مهم هست و آن این است که سیاستگذاری کشاورزی بایستی توسط دولت انجام بگیرد و همه ارگانها، با هم مشترکاً میتوانند این سیاستگذاری را بکنند و در اجرای مسائل کشاورزی ودامداریبین وزارت کاورزی و جهاد تقسیم کار معقول میشود کرد. والسلام. رئس- متشکر، آقای داودی بفرمائید. داودی (معاون نخست وزیر درامور نهادها)- بسماللهالرحمنالرحیم، فقط من یک جملهای عرض میکنم چون محور توسعه اقتصادی، کشاورزی خواهد بود، در برنامه آینده اگر هم وزارت کاورزی و هم جهاد روی کشاورزی کاربکنند با ز هم جا باقی میماند که دیگران هم فعالیت بکنند. ازنظر تقسیم کار ما د رلایحه نظام اداری میتوانیم تقسیم بکنیم که چه کارهایی را جهاد انجام بدهد و چه کارهایی را وزارت کشاورزی بنابراین بودن این جمله در اهداف جهاد اشکالی نخواهد داشت. رئیس- متشکر، حالا پیشنهاد حذف مشخص بشود، آقای عباسی گفته بودند، « در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها از طریق توسعه کشاورزی» حذف بشود. آقای نواب « از طریق توسعه کشاورزی و دامداری» را گفته بودند که حذف بشود. حالا آقای عباسی هم در صحبتشان روی این تکیه کردهاند یعنی کاری به جهات دیگری ننداشتند و همین را گفتند بنابراین ما حذف «از طریق توسعه کشاورزی و دامداری» را به رأی میگذاریم. عباس عباسی- در پیشنهاد من « و دامداری» نداشت. رئیس- آقای عباسی « و دامداری» را نمیگویند. زرهانی- از نظر تخصصی کشاورزی شامل دامداری هم میشود. رئیس- بسیار خوب، در پیشنهاد آقای نواب دامداری هم هست. 197 نفرحاضرند. موافقان با این حذف پیشنهادی قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری ندارم؟ (منشی- خیر) ماده را به رأی میگذاریم آقای بیات ماده را جهت رأیگیری بخوانید. منشی- (بیات) – بسماللهالرحمنالرحیم. مادۀ 1- جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب اسلامی ملتزم به ولایت فقیه که به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته و هدف عمده آن تلاش و کوشش در مناطق روستائی و عشایری کشور در موارد ذیل است. رئیس- آقایان توجه بفرمایند آن نسخه چاپی که خدمتتان است«مواد ذیل میداند» است که ما از زبان جهاد که صحبت نمیکنیم که بگوئیم میداند خودش را بنابراین کلمه «میداند» به «است» تبدیل شده است و کلمه «خود را» هم شده «آن» و عبارت اینطوری شد که خواندند. منشی- الف- حرکت به سوی استقلال و خودکفائی کشور با تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها از طریق توسعه کشاورزی و دامداری وبازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی و اقشار مختلف مردم. ب- ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی روستئیان از طریق مشارکت و نظارت آنان در فعالیتهای روستائی. ج- بسیج اقشارمردم برای سازندگی و فراهم کردن امکان تلاش، برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه و رشد تکامل آنها. تبصره- اعضاء جهاد سازندگی (البته این تبصره قبل ازبندالف است) میتوانند طرفدار یا عضو احزاب و گروههای اسلامی و مکتبی در خط ولایت فقیه باشند. موحدی ساوجی- تبصره باید آخرذکر شود. چون نوشتهاید موارد ذیل است. منشی- درست است، فرقی نمیکند. رئیس- خیلی خوب،اقای موحدی ساوجی تبصره را پیشنهاد داده بودند نظرشان این است که تبصره آخر ماده باشد. 197 نفر حاضرند موافقان با ماده 1 و تبصره قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک ربع ساعت تنفس داده میشود. (جلسه در ساعت 40/10 به عنوان تنفس تعطیل و در ساعت 10/11 مجدداً به ریاست آقای محمد یزدی نائب رئیس تشکیل گردید) 1- طرح سؤال عدهای از نمایندگان از وزیر کشور در خصوص علت حل نشدن مشکلات جنگ زدگان و تعلل و تسامح بنیاد جنگ زدگان در این امر چند نفر از نمایندگان سؤال کردند لطفاً یکی از آقایان سؤال را مطرح نمایند. آقای صفاتی دزفولی بفرمائید. صفاتی دزفولی- بسماللهالرحمنالرحیم. می دانیم که عامل پیروزی ما در تمام توطئهها بعد ازانقلاب در صحنه بودن مردم حزبالله بوده است. با یاری این مردم ما موفق شدیم بر همه توطئهها چیره بشویم و انشاءالله در آینده هم به پیروزی نهائی خواهیم رسید. از جمله کسانی که واقعاً د ر جریان جنگ با ایثار و از خود گذشتگی و صبر و استقامت نقش ارزندهای در پیروزی ما ایفا کردهاند جنگ زدگان عزیز هستند که انواع و اقسام مصائب و نابسامانیها را متحمل شدهاند، صبر کردند و به حق باید از اینها تشکر کرد. مجلس به موقع وارد کار شد، قانون جنگ زدگان را به تصویب رساند. دولت بودجههای هنگفتی در اختیار گذاشت به وطری که در سال گذشته متجاوز از پنج میلیارد تومان در اختیار گذاشته است ولی متأسفانه خود محوری، نقض قوانین و عدم نظارت بر مسؤولین سبب گردید که جنگ زدگان نسبت به مسؤولین جمهوری اسلامی بدبین بشوند و حالت عصیان به آنها دست بدهد. بنابراین همینطور که درمتن سؤالات آمده مسائلی مطرح است که من به عنوان نمونه به بعضی از آن مسائل ااره میکنم. از جمله مسائلی که مطرح است، فساد مالی است به وسیله بعضی از مسؤولین در بنیاد که من به عنوان نمونه یک مدرک را اینجا ارائه میدهم. متجاوز از ده میلیون تومان به حساب شخصی به نام افشاری ریخته میشود و از شهریور ماه به این طرف این آقای افشاری رابط تدارکاتی بنیاد در باختران است که این شخص الان متواریشده و این حساب فعلاً مطرح است. و وقتی که برادران نماینده مطرح میکنند که خارج از محاسبات عمومی بودجه را تصویب نکنیم. واقعاً حق دارند و مسائلی وجود دارد که الان به آن مسائل میرسیم. یا میبینیم که متجاوز از 23 میلیارد تومان در رابطه با سه اردوگاه در باختران قرار داد بسته میشود. صورت وضعیت مشخص میشود و متناسب با آن پولی که گرفته میشود و کار تحویل داده نمیشود و در دادگاه مسأله مطرح میَود و بنیاد این مسأله را پی گیری نمیکند. از این نمونهها هست. ولی متأسفانه به خاطر آنکه یکی از وظائف بنیاد یعنی نظارت بر عملکرد بودجه است توسط شورایعالی آقای شفیق طفره رفته و تا الان که در خدمتتان هستم به شورایعالی بنیاد چنین گزارشی را ارئه نداده. وضع جنگ زدگان را اگر ما بخواهیم اینجا واقعاً تشریح کنیم، ساعتها وقت لازم است و دراین رابطه ما گزارشات متعددی داریم. به عنوان نمونه بنده باید عرض کنم رفتار بد مسؤولین با جنگ زدگان فیالمثل در اردوگاه نجف آباد میبینیم که مسؤول با جنگ زده برخوردش این است که من پوزه جنگ را زده به خاک می مالم و آنها را به کاراجباری میکشاند و در اصل بیگاری از آنها میکشد و وادارشان میکند با دریافت حقوق بسیار ناچیز کارهایی را که به او پیشنهاد میکند، اینها انجام بدهند زیرا در غیر این صورت جیره آنها قطع میشود یا برای اسکان آنها با قانون من درآوردی سفتههای چهار صد تومانی تا هشتصد هزار تومانی از جنگ زده مفلوکی که ناچار است که اسکان بیاید.ارائه میدهد. یا میبینیم که در یک اردوگاه که پنجهزار نفر است و خارج از شهر است، حتی یک آمبولانس وجود ندارد و شب زنی که میخواهد وضع حمل کند بر اثر نبودن وسیله نوزاد با سر به اسفالت برخورد میکند و ازاین قبیل نابسامانیها... مسألهای که ما اینجا مطرح کردیم در رابطه با اسکان است لازم بیادآوری است که وضع اسکان بسیار اسفناک است. شما میتوانید در همین اطراف تهران یک گشتی بزنید. اصطبلها تبدیل شده به محلی که جنگ زدگان در آن سکنی دارند. یا در قبرستانها اغلب سکنی دارند. تازه درآپارتمانهائی که هم سکنی دارند. من یکی از بهترین اردوگاهها را به عنوان مثال اینجا برایتان عرض میکنم. نگاه کنید این نامهای است که یکی از مسؤولان پالایشگاه تهران به بازرس شرکت نفت نوشته است. در رابطه با اسکان ببینید این بهترین اردوگاهی است که تازه آقای غرضی ازاینها هزار و پانصد تومان بابت مسکن از حقوق یک کارگری که سههزار تومان یا چهار هزار تومان حقوق میگیرد، کسر میکند. و این در شرایطی است که این اردوگاه زیر نظر بنیاد جنگ زدگان است که البته ما اعتراضکردیم ولی نمیدانیم آیا این مسأله اصلاح شد یا نه؟ دقت کنید اردوگاه پالایشگاه اصفهان از 25 بلوک یا واحد که هر واحد مشتمل بر 6 آپارتمان سه اطاقه است تشکیل و در هر آپارتمان حداقل سه خانوار به طور متوسط 20 نفر سکنی دارند یعنی در هر اطاق یک خانوار هفت هشت نفره زندگی میکنند. بنابراین ملاحظه میفرمائید که درآپارتمان کوچک فاقد هر گونه لوازم رفاهی از قبیل آب لولهکشی یعنی آب آشامیدنی به صورت لولهکشی آنجا وجود ندارد و فاضلاب، برق درست و حسابی و مرتب و کولر و و سیله خنک کننده یا وسیله گرم کننده در ز مستان سکونت چنین جمعیتی چه مشکلاتی برای ساکنین در بردارد، به واقعیت د رهر آپارتمان برای استفاده ازتنها دستشوئی و توالت در موقع مختلف و بخصوص اول صبح صف تشکیل میشود. این یکی از بهترین اردوگاههایی است که تازه برای هر اطاق 1500 تومان هم این کارگران میپردازند در رابطه با اشتغال باید عرض کنم که هیچ گونه اقدامی و طرحی در این جهت داده نشده و اشتغالی هم که دراین زمینه هست، به صورت کاذب است و افراد یا دست فروش هستند، به کارهای پست و با بیچارگی زندگی خودان را اداره میکنند و اگر در کارخانهها هم کاریابی شدهاند، اینها معمولاً استثمار میشوند یعنی پنجاه در صد حقوقی که به یک کارگر داده میشود به این نوع افراد داده می شود. باز در رابطه با اسکان باید به عرض برسانم (نایب رئیس- شما چون قسمت اول وقتتان تمام شده، مطالبتان را خلاصه بفرمائید که فرصت باشد) من مسائل زیادی دارم در رابطه با خلاف قانونها و تخلفاتی که آقای شفیق کرده اینها مسائل زیادی است که اینجا است و من در رابطه اسکان هم خیلی مسأله دارم که تازه مسائل عمده اینها است که باید مطرح کنم. یکی از نمایندگان- آقای یزدی ! 7 نفر سؤال کردهاند باید یک وقت بیشتری داده شود. صفاتی دزفولی- حضورتان عرض کنم شهرک فجر به قول مسؤول بنیادش در تابستان این شهرک فجر چادری هست و یکهزار و صد خانوار در تابستان در آن زندگی میکرده است و الان هم دراین اردوگاه هنوز برقرار است و به قول مسؤول آنجا دراین شهرک مرگ و میر زیادی امسال بر اثر تابستان در بین نوزادان و کودکان وجود داشته است. در خوزستان ما هنوز سی هزار نفر داریم که با وضع اسفناک در زیر چادر زندگی میکنند ایلام از پنجاه و ششهزار جنگزدهای که دارد، هجده هزار در زیر چادر زندگی میکنند و اخیراً بر اثر سیلی که آنجا آمده واقعاً وضع اسفناکی پیدا کردهاند. در رابطه با تخلفاتی که آقای شفیق کرده البته این را عرض کنم که ما تبه نمایندگان خوزستان 4 ماه بود در رابطه با جنگ زدگان در حال فعالیت بودیم و بعد از جلسات متعددی که داشتیم بالاخره تصمیم گرفتهشد یک هیأتی تعیین بشود که این هیأت خوشبختانه تشکیل شد نماینده آقای هاشمی رفسنجانی جناب آقای عبد خدائی دراین هیأت بودند و به جمعبندی و نتیجه نهایی هم رسیدند و خوشبختانه آقای عبد خدائی در مجلس است و این نمونه خوبی میتواند برای قضاوت کارما باشد. اما تخلفاتی که آقایشفیق در رابطه با قانون جنگ زدگان و اساسنامه داشته است. آقایشفیق شش تا پست و مسؤولیت داشته: 1- متصدی و مسؤولیت بنیاد جنگ زدگان 2- سرپرست کمیته امداد 3- مدیر عامل سازمان گسترش خدمات بازرگانی 4- ناظر مالی بنیاد مستضعفان 5- مسؤول حل و فصل اختلافات بنیاد مستضعفان 6- نماینده دادستان کل انقلاب در ستاد مبارزه با قاچاق کالا شما خودتان تصدیق بفرمائید کسی که این شش تا مسؤولیت سنگین را بر عهده داشته باشد آیا میتواند هیچ کدامش را انجام بدهد؟ (یکی از نمایندگان- یک نامه 4 ماه روی میزش میماند) حدود سه ماه است که ایشان بعدازظهرها یک الی 2 ساعت به بنیاد میروند و د رحضور هیأت 5 نفری نیز اعتراف کرده است د رغیاب من برادر کیوان راد مدیریتش ضعیف است. ایشان از هشت مورد وظائف سرپرستی که طبق ماده 11 اساسنامه بر عهدهاش میباشد پنج مورد را انجام نداده است. نائب رئیس- جناب آقای صفاتی سه دقیقه دیگر بیشتر از وقت شما نمانده است مطالب را فشردهتر بفرمائید. صفاتی- یکی از وظائف سرپرستی ایجاد هماهنگی بنیاد مرکز با استانها و شهرستانها میباشد ولی دستورالعملها و بخشنامهها با آئیننامههای اجرائی در بیشتر شهرستانها و استانها به مرحله اجرا در نیامده است مثلاً طبق دستورالعمل 16 / 2 / 61 بنیاد مرکز هزینه ماهیانه هر نفر مهاجر عبارت است از یک تغذیه 1288 ریال پوشاک 540 ریال هزینه نقدی 1000 ریال بهداشت 177ریال خدمات فرهنگی 167 ریال خدمات اداری 285 ریال که بغیر ا زخدمات اداری جمعاً 3172 ریال میشود ولی بنابر بررسیهایی که از استانهای خوزستان، فارس، باختران و ایلام شده است این بخشنامه به اجرا در نیامده و مسؤولین مطابق با سلیقههای شخصی عمل کردهاند. به عنوان نمونه در استان خوزستان که بیش از 50 درصد از جنگ زدگان کشر اسکان یافتهاند در شش ماه اول سال 61 فقط دوبار جنگ زدگان گوشت خودهاند و تا تاریخ 17/7/61 در استان فارس و ایلام و باختران این بخشنامه به اجراء درنیامده است. 2- عدم گزارش فعالیتهای بنیاد و عملکرد بودجه به شورای عالی جهت اطلاع و نظارت و بازرسی شورای عالی طبق وظیفه سرپرستی که در اساسنامه آمده است. 1- عدم نظارت بر حسن انجام کار مسؤولین استانها و شهرستانها و اجرای مقررات ازآن جمله عدم اجرای صورت جلسه شورای عالی 29/3/61 در مورد دادن وجه نقد در ازاء کالاهایی که موجود نیست. 2- بودجه هر استان ب رحسب نیاز اولویتها به پیشنهاد سرپرست بنیاد و تأیید شورای دعالی تعیین میگرددولی متأسفانه سرپرست تا کنون در این زمینه راساً اقدام کرده است. 3- عدم اطلاع از وضعیت جنگ زدگان و موضعگیری شدید در مقابل گزارشاتی که منتخبین نمایندگان مجلس به سرپرست بنیاد ارائه کردهاند. 4- عدم برنامهریزی ب راثر بی اطلاعی ا ز وضع جنگ زدگان 5- اتخاذ تصمیماتی فردی و عدم توجه به نظرات شورای عالی علی رغم اسانامه بنیاد در این زمینه تا کنون هفت بار ایشان انفرادی در مسائل مهم تصمیمگیری کرده است و چند مورد مصوبات شورا نیز اصلاً اجرا نشده است. لذا ا ز سی و پنج جلسه شورا د رزمان سرپرستی آقای شفیق ده جلسه به علت عدم حضور و اکثریت تشکیل نشده است و نماینده جهاد به مدت 7 ماه از حضور در جلسه شورا خودداری کرده است و نماینده بنیاد شهید به علت نا امیدی از عمکرد شورا به مدت 11 جلسه در جلسه حضور نیافته است. نائب رئیس- وقتتان تمام شد. آقای ناطق نوری بفرمائید. ناطق نوری (وزیر کشور)- بسماللهالرحمنالرحیم، با سلام به نمایندگان محترم متن سؤالاتی که آقایان داشتند این است نامهای کهبه رئیس محترم مجلس نوشته شده از طریق آقایان سه چیز را مطرح کردهاند. 1- علت حل نشدن مشکل مسکن و بهداشت و درمان و اشتغال جنگ زدگان محترم و مظلوم کشور چیست؟ و چرا بنیاد امور جنگ زدگان درانجام وظایف قانونی خود تعلل و تسامح میورزد؟ 2- با اینکه آقای شفیق چندین مشغله دولتی و غیر دولتی دیگر دارد و توان و فرصتلازم را برای اداره امور جنگ زدگان نداد چرا فرد واجد شرایطی به جای ایشان منصوب نمیکنید؟ 3- سؤال شده که شما به عنوان وزیر کشور چه اقداماتی جهت حل مشکلات جنگزدگان انجام دادهاید و نظرتان درباره مسائل حاد عاطفی و انسانی آن هم وطنان مسلمان چیست؟ مسائلی را که برادرمان آقای صفاتی فرمودند یک قسمت اولش که به عنوان سؤال شاید من اینطور استنباط کردم جزء سؤال نبود و نتیجتاً آنرا از پاسخ گفتنش که جزء سؤال نبوده من خودداری میکنم بعداً اگر لازم بود مطرح میفرمایند من هم در خدمتشان هستم که تحقیق کنیم چیست. چون جزء سؤال نبوده است. اما اجمالاً عرض کنم که ما معولاً اگر میگوئیم فلان مسؤل و خدمتگذای خوب کار کرده است و یا میگوئیم که خوب کار نکرده است این خوبی و بدی کار یک مسؤول و یک خدمتگذار را باید در رابطه با شرایطی را که این مسؤولیت را پذیرفته است و شرایط جامعه ای که درآن زندگی میکنیم و امکاناتی را که در اختیار داریم این مسائل را هم باید لحاظ کنیم با توجه به مقدورات و امکانات آن وقت ببینیم که مسؤلی خوب کار کرده یا خوب کار نکرده، تعلل ورزیده، آدم بی عرضهای بوده و مدیریت نداشته و از قبیل اینها. هیچ کس حتی مسؤولین بالاتر از این رده در جمهوری اسلامی حتی وزراء و هیأت دولت هیچ موقع مدعی نیستند که ما خدماتی را که میکنیم بحد ایدهآل داریم کار میکنیم و اینها برای ما ایدهآل است، هیچ کس این ادعا را نمیتواند بکند و نمیکند، کار ایدهآل نیست و خواستهها و آنچه را که ما میخواهیم و دوست داریم ایدهآل هست. انشاءالله امیدواریم که شرایط به گونهای بشود که ما به آن ایدههامان برسیم ولی با توجه بهاین مسائل امکانات را بسنجیم، نارسائیها و کمبودها را هم توجه داشته باشیم و نیازها را هم ببینیم و بعد ببینیم که این نیازها با توجه به آن کمبودها قابل جبران هست، اصلاً عرضه با تقاضا چه اندازه با هم تطابق دارند و یا ندارند به اینها خوب است که ما توجه بکنیم. اگر بنده میگویم برادرمان آقای شفیق خدمتگذاری بود و در بنیاد خوب کار کرد معنایش این نیست که واقعاً ایدهال کار کرده است خیر، آن مقداری که در توانش بود برای این کار سرمایهگذاری کرده و برای اینکه این مسأله روشن بشود خوب است که برادرها و مخصوصاً مجلس شورای اسلامی به زمان قبل از آقای شفیق و شرایط آن موقع بنیاد توجه و نظری بیاندازند (فؤاد کریمی- بدتر شده است) که بنده خودم آن موقع در مجلس بودم و وضع و شرایط بنیاد وقتی مطرح بود خوب، معلوم بود چه بود و آقای شفیق در چه شرایطی بنیاد را قبول کرد و مسؤولیتش را پذیرفت آقای شفیق در زمانی مسؤولیت بنیاد را پذیرفت که تعداد بسیار زیادی افرادبی حساب و کتاب از نظر خط و ربط فکریدر بنیاد رسوخ کرده بودند و اینها مشغول کار بودند از زن و مرد که اگر کسی آن موقع وارد بنیاد میشد شاید فکر نمیکرد که اینجا ابنیاد امور جنگ زدگان است بلکه فکر میکرد که یک جای دیگر است که حالا یک عدهای آمدهاند و یک ادارهای است و با آن مثلاً رنگ و آب قبل از انقلاب و ایشان آمدند و بنیاد را دراین شرایط که افراد ناباب در آن زیاد بود قبول کردند. یکی از نمایندگان- حالا که میر سلیم بالاتر رفته است. فؤاد کریمی- حالا شفیق هم بالاتر میرود. ناطق نوری (وزیر کشور) – و میفرمائید که از نظر پرسنل رقم خیلی زیاد بود و یک نفخ اداری در بنیاد بود که آقای شفیق آمدند و هم با آن طرز تفکرها برخورد کردند و امروز بنده میتوانم ادعا کنم و مدعی باشم که در بنیاد امور مهاجرین جنگی در بین مسؤولینش در همه استانها ما مسؤولی نداریم که از نظر فکری و از نظر خطی زیر علامت سؤال باشد... یکی از نمایندگان- قبلاً آقای میر سلیم این مسؤولیت را داشت. ناطق نوری (وزیر کشور) – بهر حال ایشان این مسؤولیت را داشت با این طرز خط ها و فکرها برخورد کرده و مسؤولینی دلسوزگر چه جوان اما دلسوز و متعهد و خدمتگزار انتخاب کرده و در رأس دفاتر بنیاد در استانها قرار داده و آن نفخ اداری را هم به میزان بیش از 20 درصد پائین آورده و جمع کرده آن حالتی را که قبلاً بود.آقای شفیق با تشکیل گزینشی همه آن کسانی را که در بنیاد مشغول کار بودند اینها را مجدداً آورد و در گزینش و دربارهشان بررسی و تحقیق کرد. حراست و انتظاماتی را ایجاد کردند که در سایه این اگر صد در صد نباشد که هیچ جا ما نمیتوانیم ادعا بکنیم، در هیچ ارگان و در هیچ نهادی و در هیچ جامعهای نمیتوانیم ادعا بکنیم که آقا ما گونهای عمل کردهام که فساد به تمام معنی ریشهکن شده و انحرافات همه از بین رفته اما تا بیش از 90 درصد با تشکیل دادن حراست و انتظامات در استانها و د رمراکز و در اردوگاهها جلو انحرافات اخلاقی و اعتیاد و از قبیل اینها گرفته شده و به میزان بسیار کمی اگر دیده بشود هست که آن طبیعی است که د رهمه جا و در جامعه اینطور است و اما درباره (یکی از نمایندگان- چه کار کردند) شما اگر عجله نکنید عرض تمیکنم و همانطور که آقای صفاتی صحبت کردند شما گوش دادید برادران، این پارازیتهایی هم که رها میکنید، خوب نیست. فؤاد کریمی- شما به نمایندگان توهین نکنید. نماینده پارازیت نمی اندازدنائب ریس- آقایان اجازه بفرمائید... ناطق نوری (وزیر کشور) شما اگر عنایت بفرمائید گوش بدهید. یکی از نمایندگان- اینجا حرفهای خلاف واقع میگویند. نائب رئیس- توجه کنید، شما مطالبتان را بفرمائید... ناطق نوری (وزیر کشور)- بعد بفرمائید که قانع نشدیم بعد به کمیسیون ارجاعش بدهید. آن وقت بررسی میکنید اینکه داد و فریاد ندارد. یکی ازنمایندگان- مثل میر سلیم آقای شفیق فردا وزیر میشود. ناطق نوری- راجع به مسکن که سؤال آقایان هست قبل از آمدن آقای ... (همهمه نمایندگان) نائب رئیس- شما اجازه بدهید ایشان دارند صحبت میکننددر پایان بحث ایشان اگر آقایان سؤال کنندگان قانع نبودند طبیعی است سؤال به کمیسیون میرود آنجا بحث کاملی میشود. باید مطالب ایشان را گوش داد و شنید که اگر میتواند قانع کننده باشد نمیتواند که بعد رویش بحث میشود. ناطق نوری (وزیر کشور)- راجع به مسکن ایشان زمانی که مسؤولیت بنیاد را پذیرفتند نوعاً برادران و خواهران مهاجر در کپرها و چادرها بودند (همهمه نمایندگان) نائب رئیس- عنایت بفرمائید. زرهانی- صحبت ایشان توهینی به نمایندگان بود. نائب رئیس- ایشان چیزی نفرمودند که... زرهانی- چرا، ایشان گفتند که پارازیت ندهید. فؤاد کریمی- به نمایندهها توهین کردند. نائب رئیس- ایشان گفتند اجازه بدهید من صحبتم را ادامه بدهم یعنی بتوانم صحبت کنم یعنی بین صحبتشان نباید صحبت متفرقه بشود. حالا من از طرف ایشان عرض میکنم اجازه بفرمائید که ایشان به صحبتشان ادامه بدهند چون وقت هم خیلی نمانده است. آقای ناطق نوری بفرمائید. ناطق نوری (وزیر کشور)- اگر گوش بدهند که بهتر است بعداً میتوانند حرفشان را بزنند. نائب رئیس- اجازه بفرمائید اگر مسألهای هم هست... ناطق نوری (وزیر کشور)- ایشان زمانی که تصدی بنیاد را گرفتند بیشتر برادران و خواهران جنگزده ما و مهاجرین جنگی زیر چادر و کپر و ساختمانهای نیمهکاره در شهرکها و در خوابگاهها به سر میبردند که درآن شرایط ایشان این مسؤولیت را پذیرفتند (معرفی زاده- « بیشتر» تأئید نمیشود) اقدامی کهایشان در این رابطه کرده است این است کهالان من یک چند نمونهاش را به عرض برادران میرسانم... نائب رئیس- سه دقیقه از وقت جنابعالی مانده است. ناطق نوری- حاج آقا باید گزارشها را بدهم بهر حال آمار اینجا هست که من چون وقت نیست آمار را نمیگویم ولی وقتی که ایشان گرفتند از همان اول تصمیم گرفتند به تنبدیل کردن چادرها و کپرها به سرپناه ساختمانی که ساید ساختن بیش از ده هزار واحد و اطاق مسکونی را در استانهای مختلف ایشان شروع کردهاند که اکثر آنها تکمیل و تحویل برادران و خواهران مهاجر شده و تعدادی هم در حال ساختن و در حال تکمیل شدن است. محمودی- تأئید نمیشود. ناطق نوری (وزیر کشور) – یعداً میرویم و از نزدیک میبینیم. فؤاد کریمی- تحقیق کردهاند و رفتهاند دیدهاند. محمودی- نمایندگان شاهد هستند. ناطق نوری (وزیر کشور)- بهرحال، آماری را هم که ما در اینجا داریم که چند درصد ساخته شده و چند درصد ساخته نشده اینها اینجا هست که من بعداً حضور برادران و نمایندگان محترمی که لازم دارند تقدیم میکنم. البته عنایت دارید که مسأله مسکن و اسکان دادن اصلاً در جامعه خودش یک مسألهای است و اگر ما میگوئیم که آمدهاند و ده هزار .احدی را شروع کردهاند به ساختن و اطاقهای مسکونی میسازند این برای یک میلیون و نیم مهاجری که ما داریم با کم و زیادش تکافوی آنها را نمیکند اما به اندازه ممکن و مقدور اقدام شده و جاهائی را که ساختهاند مشخص است و آنجاهائی هم که در حال ساختن هستند در واقع با نشانههایی که دارند و نمونه و شهرهای خاص و استانهای خاص و اینکه چند درصد در کدام استان و چند درصد کدام شهر این هست که من خدمتتان عرض میکنم. در رابطه با مسأله مواد و لوازم زندگی یا از نظر بهداشت که برادران فرمودند هیچی آنجا رسیدگی نشده تقاضای من از برادرمان آقای صفاتی این بود وقتی که میفرمودند لااقل مثبتات کار را هم یک مقداری اشاره میکردند که لااقل یک قدمی هم برداشته شده، لااقل چند تا یخچال داده شده، چند تا پتو داده شده، چقدر امکانات داده شده، کولر داده شده خوب بود اینها را عنایت میفرمودند لااقل یک گزارشی میدادند بعد بگویند آقا کم داده شده که آن وقت من عرض کنم چرا کم داده شده. نائب رئیس- وقت جنابعالی تمام شد. ناطق نوری(وزیر کشور)- خوزستان آنچه را که اجمالاً عرض میکنم از تاریخ اول فروردین سال 61 تا پایان شهریور است. خوزستان 1184 یخچال و 2062 تلویزیون و 2218 پلوپز اینها لوازم خانه و زندگی است که به برادران و خواهران داده شده 1480 تا آبمیوه گیری که حالا رقم کلی اینها هست همه استانها را که من جمع بزنم 6702 یخچال به برادران و خواهران جنگی، مهاجرین جنگی داده شده است. فؤاد کریمی- کسانی که توی کپر زندگی میکنند یخچال را کجا بگذارند. این آقای وزیر کشور چه میگوید. نائب رئیس- آقای کریمی این طرز برخورد نیست که شما دارید شما مسأله را در کمیسیون مفصلتر میتوانید بفرمائید. ناطق نوری(وزیر کشور)- این آماری است که داده شده و اضافه کنم که خود بنده این را درجریانش هستم درهیأت دولت در تایستان بحث بود که خوب حالا این میزان اجناس موجود در کشور که باید به همه استانها بین مردم توزیع بشود ازنظر لوازم و یخچال و کولر و از قبیل اینها خوب، به استان خوزستان کم میرسد و برادران و خواهران مهاجر ما آنجا گرفتاری دارند. در هیأت دولت تصویب شدکه مخصوصاًجناب آقای نخست وزیر دستور دادند که مقداری از کالاهائی کهبرای استانهای دیگر برای افراد عادی میخواهند بفرستند جلوگیری کنند و این سهمیه را به خوزستان بفرستند و فرستادند علاوه بر اجناس فوق تعداد 342 دستگاه جارو... نائب رئیس- وقت شما تمام شده است. ناطق نوری (وزیر کشور)- و در واقع یک میلیون و هشتصد و سیو نه هزار و خردهای پارچه و ارقام دیگری هست که وقت تمام است من این آمار و ارقام را دارم و خدمت برادران میدهم و بعد اگر بنا شد که برادران بروند بررسی کنند ساختمانهایی که شده و انتقالاتی که داده شده و میزان کاری که تاکنون شده و ازنظر بهداشت و درمان من نیز گزارشاتی را د رهمین رابطه دارم که باز تقدیم حضور برادران میکنم که راجع به بهداشت و درمان نیز چه اقداماتی بنیاد انجام داده دراین دورهای که برادرمان آقای شفیق مسؤول بوده است. اما اینکه گفتید چند تا شغل داشتهاند ایشان آن روزی که برای بنیاد انتخاب شدند که بنده خودم در مجلس بودم... نائب رئیس- یکی دو سؤال دیگر هم ازجنابعالی هست که اقلاً باید به یکی از آنها برسیم. چون وقت تمام شده خلاصهتر بفرمائید. ناطق نوری(وزیر کشور) – این را عرض بکنم. آن روز شما توجه داشتید که برادرمان آقای شفیق در کمیسته امداد بودند. آن روز شما توجه داشتید که یک سلسله مسؤولیتهایی را بدوش ایشان گذاشتته بودید( فؤاد کریمی- کسی نپذیرفت، شما خودتان گذاشته بودید) و تشویق میکردید و تبریک هم میفرمودید. نائب رئیس- اجازه بفرمائید بقیه مسائل را در کمیسیون گفته شود. ناطق نوری( وزیر کشور)- بعلاوه اشتغال ایشان بکار دیگر، مدیریت این نیست که فقط دنبال کار بدود اگر مدیر برنامهها را تنظیم کرده باشد که کار خوب به نحو احسن اداره میشود به این دیگر انتقادی اخواهد بود زیرا کار خوب انجام داده است و اما اینکه کا چه فکری کردهایم. فؤاد کریمی- یک نفر بدتر از او گذاشتید، یکی مثل خودش گذاشتید. رشیدیان- اگر خوب بود چرا او را برداشتید. نائب رئیس- جناب آقای ناطق نوری وقت تمام شده و یک مقدار هم گذشته است و معلوم هم هست کهبااین چند جمله مسأله حل نمیشود. فؤاد کریمی- آقای وزیر کشور! اگر او خیلی خوب کار میکرد چرا او را برداشتید؟ نائب رئیس- آقای کریمی بقیه بحث را برای کمیسیون بگذارید. استدعا میکنم. ناطق نوری (وزیر کشور)- جناب آقای یزدی اجازه بدهید یک جمله را هم عرض کنم. این جمله را هم بگویم که مسؤل بنیاد را اسانامهای که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده و مجلس مشخص کرده قانونی که برادران میفرمایند مشخص کرده مسؤول بنیاد را مسؤول وزارت کشور تعیین میکند و در این رابطه هم ندارد کهبا اجازه شورا با اذن دیگران نه، بنابراین اگر کاری نتوانست بکند بنده مسؤول هستم و بنده هم نصب کردهام بر اساس قانونی که به من اجازه داده است. نائب رئیس- آقای صفاتی بفرمائید ولی خیلی خلاصه بفرمائید، همینقدر بفرمائید قانع شدهاید یا نه؟ همین مقدار چون دیگر نمیشود بحث کرد. فؤاد کریمی- حاجی آقا پنج دقیقه وقت دارند. نائب رئیس- وقت قبلیشان را گرفتهاند. فؤاد کریمی- قبلاً ده دقیقه صحبت کردند حالا هم 5 دقیقه وقت دارند. نائب رئیس- یک ربع وقت بوده و در نوبت اول از یک ربع هم بیشتر صحبت فرمودهاند (همهمه نمایندگان) اگر قانع هستید که بفرمائید و اگر قانع نیستید که سؤال به کمیسیون ارجاع شود چون وقت کاملاً گرفته شده است. صفاتی- یک مقدمهای صحبت میکنم بعد نظرم را اعلام میکنم بنده واقعاً شرم دارم دنباله این نامه رابخوانم در مورد وضع فرهنگی و اعتیاد بعداً نمایندگان بطور خصوصی میتوانند بیایند من این نامه را بدهم درمورد... نائب رئیس- این باید به کمیسیون برود و بقیه بحث در کمیسیون انجام شود. حالا فقط شما بفرمائید که قانع هستید یا نه؟ صفاتی- اجازه دهید بنده عرضم را بکنم... نائب رئیس- چون شما در وقت قبلیتان هم بیشتر صحبت کردید (زرهانی- ده نفر امضاء کردهاند) عنایت بفرمائید. ( همهمه نمایندگان) اینکه ده نفر امضاء کردهاند معنایش این نیست که ده تا سؤال است ده نفر ازنمایندگان محترم خوزستان امضاء کردهاند. زرهانی- آقای ناطق نوری را گفتید سه دقیقه صحبت تکنید... نائب رئیس- عنایت بفرمائید طبق آئیننامه که یک ربع وقت هست جناب آقای صفاتی 20 دقیقه صحبت کردند من اینجا دقیقاً یادداشت کردهام ملاحظه بفرمائید از آن دقیقهای که مجلس کارش را شروع کرده آقای صفاتی 20 دقیقه شاید 2 دقیقه هم اضافهتر صحبت فرمودند یعنی از وقت پنج دقیقه هم اضافهتر گرفته شده است الان هم بفرمائید اگر قانع نیستید سؤال برود به کمیسیون آنجا در وقت مبسوطی صحبت بفرمائید. صفاتی- مسائل اساسیتری دارم کهاجازه بفرمائید مطرح کنیم. نائب رئیس- اینجا نمیشود گفت، اجدداً میتوانید سؤالبفرمائید باز ایشان بیایند اینجا جواب بدهند. صفاتی- مسلم است که من قانع نشدم برای اینکه مسائل اساسی دارم. نائب رئیس- سؤال به کمیسیون داده میشود ایشان هم باید تشریف ببرند به کمیسیون آقایان هم تشریف ببرند به کمیسیون و آنجا تکلیفش را روشن کنند. اسدی نیا- آقای یزدی هیچ فایدهای ندارد. نائب رئیس- قاعدهاش این است دیگر(رشیدیان- ما مسائل را به دادگاه میبریم) بسیار خوب درباره آن کمیسیون میتواند تصمیم بگیرد و هر جوری که قانون ایجاب میکند بنابراین، این سؤال فرستاده میشود. 7- طرح سؤال اقای تاجگردون ازآقای وزیر کشور و ارجاع آن به کمیسیون نائب ریس- سؤال آقای تاجگردون مطرح است آقای تاجگردون توضیح بفرمائید. تاجگردون- بسماللهالرحمنارحیم، با درورد به امام عزیزمان و رزمندگان پیروزمند اسلام و سلام به شهیدان انقلاب اسلامی من سؤالی از وزیر محترم کشور داشتم که تشکر میکنم ازاینکه تشریف آوردند و امیدوارم هم مسائلبه این صورت که الان در جو مجلس میبینیم و روال کار مجلس هست حواله به کمیسیونی که اصلاً وجود ندارد نشود (احسنت) عرض کنم استان کهکیلویه و بویر احمد یک استان عشایری و محروم است که سه شهرستان دارد، شهرستان گچساران منطقه صنعت نفتی و بسیار حساس و ازنظر امنیتی حائز اهمیت است همینقدر در مورد این شهرستان عرض کنم که یک دوم تولیدات نفتی کشور کهبر مبنای آن اعتبارات و بودجه کشور تدوین و تنظیم شده از گچساران است . شهرستان بویراحمد باز شهرستانی است محروم و شهرستان کهکیلویه ازآن محرومتر به طوریکه عموم مسؤولین قبول دارند که این استان از استانهای بسیار محروم کشور است. سؤالی که من دارم در رابطه با چگونگی سرنوشت استاندارانی است که به آنجا ارسال میشود و این چهارمین استاندار است که متأسفانه میبینیم استان را ترک میگوید اولین استاندار آقا ی هومن بود دومین آقای نیک روش و سومین آقای لواسانی و چهارمین استانداری هم که استان را ترک کرده به علت بیتوجهی که من تصور میکنم از ناحیه مسؤولین مرکزی بوده برادرمان آقای کفافی است. بعقیده من شخصی است پرکار، مومن، مسلمان و همینقدردر مورد چگونگی تلاش و دلسوزی ایشان عرض کنم که این برادرمان در سال گذشته 94 درصد بودجه آن استان راجذب کرده استانداری است که با تمام نیرو درآن استان محروم مشغول کار بوده است البته برادرمان آقایناطق نوری انشاءالله توضیح خواهند داد که علت اینکه برادرمان نتوانستند تا حالا دراستان آنطوری که باید و شاید و با توجه به اهداف و خواست انقلاب اسلامی حاکمیت دولت را ایجاد بکنند به معنای اخص وانتظارات مردم توضیح لازم را خواهند فرمود من فقط همینقدر درباره این برادرمان آقای کفافی عرض کنم که در ابتدای ورودشان به استان، امام جمعه محترم مرکز استن د رمورد ایشان اینجوری به مردم اظهار نظر میکند: « ای مردم اکنون مالک اشتر زمان بین شما حضور دارد و قدرش را بدانید» بعد از چند ماهی که میگذرد میبینیم که این مالک اشتر استان را ترک میگوید چرا؟ هر چه کهبه مسؤولین مرکز دراینمورد تذکر دادیم یا صحبتهای خصوصی کردیم نتیجهبخش نبود و باز استان همچنان به شکل سابق خودش باقی مانده است. روشن است که استاندار دو وظیفه مهم دارد. یکی برقراری امنیت که خود استندار اظهار میداشت (چیزی را که به بنده فرموده) منبه علت اینکه احساس میکنم نمیتوانم مفید واقع باشم در ایجاد و برقراری امنیت، ناچار به این شدم که استان را رها کنم و دوم برقراری و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرائی است. رئیس دستگاه اجرائی، استاندار منطقه است. وقتی که میبیند کادرهایی که باید با ایشان هماهنگ باشد و کار انجام بدهد نه تنها کاری انجام نمیدهد، کا راندمان کار آنها بسیار ضعیف است و مسؤولین در سطح بالای کشور توجهی به خواست آنها نمیکند و با آن دلسوزی و تلاشی که د رحق خدمت به مردم واقعاً، به حق خدمتگزار بوده ناچار میَود که با این شرایط به صورت سؤال انگیز استان را ترک بگوید... نائب رئیس- قسمت اول وقت شما تمام شد. تاجگردون- چشم من الان تمام می کنم و بقیه وقتم را برای بعد از صحبت آقای ناطق میگذارم. همینقدر عرض کنم که بدنبال آن چون فرمانداران و مسؤولین وزارت کشور هم میبینند نمیتوانند وقتی که استاندار با این شرایط به کار خودش ادامه بدهد، استعفای خودشان را تقدیم سرپرست جدید یا معاون سیاسی که جدیداً منصوب شده و الان سرپرستی استانداری را به عهده دارد می کنند و سرپرست محترم استانداری هم استعفای همه را موافقت میکنند که عموم این کادری که استان را ترک کردهاند همه در پستهای حساس و مسؤول جمهوری اسلامی مشغول انجام وظیفه هستند. چیزی که به عنوان حق مردم من اینجا ادعای آن را میکنم این است که آخر چه؟ مردم با چه شکل و به چه نحوهای باید شاهد باشند که هر چند ماه یک بار استاندار که درواقع اجرا کننده کلیه امور اجرائی در استان است با چنین وضعی استان را رها بکند؟ با تشکر از برادرمان که انشاءالله جواب قانعکنندهای خواهند داد والسلام. نائب رئیس- در رابطه با استان کهکیلویه چون وقتمان خیلی محدود است اگر حضرتعالی هم محبت کنید که کمتر وقت گرفته بشود خیلی ممنون میشویم. ناطق نوری (وزیر کشور)- بسماللهالرحمنالرحیم، در رابطه با استان کهکیلویه و بویر احمد، زمانی که بنده مسؤولیت وزراتخانه را گرفتم برادرمان آقای کفافی استاندار آنجا بودند و طولی نکشید، شاید از همان روزهای اول مسؤولیت بنده در وزارتخانه در خود مجلس بین نمایندگان محترم استان اختلاف نظر بود با 180 درجه تفاوت نظر. یعنی یکی از برادران معتقد بود که ایشان باید باشند ، خوب است چه و چه نماینده دیگری با 180 درجه تفاوت معتقد بودند که ایشان مشکلاتی دارند و اختلافاتی در آنجا هست. از همان روزهای اولی که بنده این مسؤولیت را پذیرفته بودم با این اختلاف دید و نظر نمایندگان محترم استان در مجلس روبرو بودم. این سبب شد که بنده مسأله را پیگیری کنم. برادرمان آقای کفافی همانطور که آقای تاجگردون فرمودند. ایشان جوانی فعال و عمرانی است، خوب هم کار کرده بودند از نظر عمرانی سال گذشته خوب بودجه جذب کرده بودند، از این جهتها بسیار خوب بود. لکن آن جملهای که ایشان نقل کردند از امام جمعه محترم که وقتی ایشان وارد استان شدهاند، فرمودند«مالک اشتر زمان وارد شد» طولی نکشید که همان آقای امام جمعه محترم به خاطر اختلاف با ایشان استان را ترک فرمودند و جناب آقایحائری شیرازی امام جمعه محترم فارس جلو هجرت امام جمعه را گرفتند و با تماسی که بنده با ایشان داشتم و از ایشان تقاضا کردم که شما آقایان را آنجا بخواهید، امام جمعه محترم یاسوج را بخواهید، مسؤولین نهادهای انقلابی را حضرتعالی بخواهید و استاندار را هم شما بخواهید و اینها را با هم آشتی بدهید. خوب یک بار این کار شد، ایشان هم جمعشان کرد و تفاهمی ایجاد شد و مجدداً برادرمان به استان برگشتند. ولی باز طولی نکشید که به قول معروف «کالاول» قضیه باز اوج گرفت، اختلاف به گونهای شد که به قم کشیده شد، به تهران کشیده شد، بنده برای استان نماینده فرستادم، مسائلی را آوردند تا جائی که ناچار شدم خودم به استان بروم. از نزدیک با مشکلات استان و مسائلی که آنجا مطرح هست برخورد کنم ببینم قضیه چه هست. با امام جمعه محترم، با روحانیون دیگر غیر از امام جمعه که در یاسوج و مرکز استان بودند جلسهای داشتم . با مسؤولین نهادها، برادران سپاه، برادران جهاد و بنیادها نوعاً جلسات مختلفی داشتیم با خود ایشان و با فرماندارها هم جلسه جدایی گذاشتیم بهر حال مسأله را بررسی کردیم. نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که برادر استاندار که در یک استان مثل کهکیلویه و بویر احمد بخواهد موفق باشد و کار بکند، لازمهاش این است که سایر نهادها و ارگانها هم با ایشان همکاری داشته باشند خوب، این همکاری نبود، آن آقایان مخالف بودند و با هم اختلاف داشتند و اختلافشان هم قابل حل نبود. چند بار جلسه، چند بار آشتی دادن، اکا چون مبنائی بود لذا باز به هم میزدند. نتیجه این شد، مصلحت را بنده دراین دیدم که این برادر استاندارمان که در آنجا، هم امام جمعه، هم همه آن آقایان، هم نهادها، هم سپاه و جهاد همه با او مخالف هستند بهتر این است که ما از وجود ایشان در جای دیگر استفاده بکنیم. ما داعی نداریم که یک برادری را که رفته در یک استانی خدمت بکند حالا یا اختلاف دید هست یا اختلاف سلیقه، یا علل دیگری. آنقدر بماند برای اینکه بگوئیم خیر چون باید ثابت بماند و تکان نخورد اینقدر بماند تا اینکه نیرویش آنجا از بین برود و دیگر نتواند جای دیگر در جمهوری اسلامی خدمت بکند. بهترینش این است که ایشان ازآن منطقه انتقال داده بشود تا اینکه هم مسأله سیاسی استان حل بشودو هم این نیرو هدر نرود و جای دیگر ازآن بهرهبرداری بشود. البته سعی بنده در این هست که حتیالمقدور بکوشیم که بین آقایان تفاهم باشد و این نیروها صرف اصطکاک نشود . ولذا همین برادرمان آقای کفافی که د رکارهای عمرانی سال گذشته موفق بود، امسال دو سه ماه اخیری که ایشان آنجا بودند به علت این اصطکاکها و درگیریها آن موفقیت در امور عمرانی را هم یک مقدارش را از دست دادند، چون نیروها صرف برخوردها میشد. روی این حساب از ایشان خواستیم تشریف آوردند و برادر دیگری را ما به عنوان سرپرست در استان نصب کردیم که الان مشغول هستند. استان سه فرمانداری دارد، فرمانداری بویر احمد هست، فرمانداری گچساران هست، و خود یاسوج فرمانداریهایشان الان هستند یعنی ما آنجا فرمانندار داریم بدون فرماندار و مسؤول نیستند و در تحدود 8-9 بخش دارد که همه این بخشها، بخش مرکزی کهکیلویه، بخشداری چرام، بخشداری گچساران لنده، بخشداری بهمئی، همه این بخشداریها هم الان بخشدار دارد و مشغول هستند و موفق هم هستند ما مشکلی و مسألهای آنجا نداریم. بنابراین اگر یک مسؤولی در یک جا درگیر شدند خوب بهترینش این است که به وضع رسیدگی بشود. به نظر بنده از این هم بهتر نمیشود که من یک عدهای را فرستادم، از آقایان دیگر هم در منطقه خواستهام، نهایتاً خود بنده هم به منطقه رفتهام و قضیه را به این کیفیت حلش کردهام. مشکلی در این رابطه نداریم. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته. نائب رئیس- اقای تاجگردون. تاجگردون- آقا من چقدر وقت دارم؟ نائب رئیس- وقت تمام شده است پنج دقیقه وقت بیشتر نیست یعنی وقت کل مجلس تمام شده است حالا محبت کنید و در دو سه دقیقه خلاصهتر بفرمائید. تاجگردون- بسماللهالرحمنالرحیم، جوابی که برادرمان آقای ناطق دادند درست مرا به یاد همان جوابهائی میاندازد که بقیه وزرای کشور قبل از برادرمان در حل مسائل عنوان میکردند. برادر عزیز! من بارها این را تکرار کردهام، این اولین استاندار نیست که شما مسائلش را حل کردهایداین چهارمین استاندار است که به عنوان اعتراض استان را ترک میگوید. این مسکن است که شما دارید به استان میدهید. به عقیده من اگر کار به این شکل پیش برودمردم جز فلاکت و بدبختی، جز شاهد تضاد و درگیریهای سلیقهای نخواهند بود. اگر برای بار اول این جواب را عنوان میفرمودید راه حلی بود، ولی وقتی که چهارمین استاندار هست که دارد استان را ترک میگوید و همه هم ادعایشان بر این است که یک عدهای با ایشان مخالف هستند و راه حل نهائی هم برداشتن آن کسی است که قانون به او مسؤولیت داده، امام جمعه محترم هست. در جهت بعد فرهنگی شاهد برکارها است. بارها امام تأکید فرمودند بر اینکه ائمه جمعه و روحانیون محبت بفرمایند اگر ایرادی و اشکالی دارند به مقامهای مسؤول بگویند نه در استان درگیری ایجاد بکنند. نه مالک اشتر زمان را بعد از مدتی ببینیم با آن تأئید آنچنان که هم آقای ناطق نوری میفرمایند با این چنین وضعی در بین مردم شاهد باشیم رها بشود و استان را ترک بگویند نهادهای انقلابی محترم هستند اما قانون تکلیف همه را روشن کرده، مگر ما از استاندار چه انتظار داریم؟ غیر از کار خوب کردن و اجرای صحیح کارها است؟ انتظاری که قانون از استاندار دارد و مردم هم میخواهند این است که حفظ قانون و رعایت امنیت را بکند. استاندار وظیفهاش مشخص هست آیا برخلاف آنچه که قانون برایش تکلیف کرده ما از استاندارتان چیزی مشاهده کردهاید؟ اگر مشاهده کردهاید عنوان بفرمائید و الا یک مجری را که خودتان توان اجرائیش را تأئید میفرمائید خودتان از نظر صلاحیت فکری و اخلاقی و ایمانی قبولش دارید، چه جیزی باعث شده که همه استانداران مورد تأئید قانون و مورد تأئید وزرای محرتم کشور بروند آنجا و با این سرنوشت برگردند؟ من معتقدم این حل مشکل نیست کمیسیون از استانداران قبلی لطف کنند بیایند در جلسه، ( اگر کمیسیونی باشد) و درد دل اینها رسیدگی بشود، آقایان علت رها کردن استان را بخواهید و علت را پیدا بکنید. بعد از اینکه علت مشخص شد راه حل را پیدا بکنید و الا مسکن دادن به یک استان محروم آنچنانی دردی را برای انقلاب دوا نخواهد کرد. من قانع نشدم و نهایتاً درخواست میکنم سؤال به کمیسیون ارجاع بشود. با تشکر والسلام. نایب رئیس- جناب آقای تاجگردون فرمودید کمیسیونی نیست ولی خود شما به کمیسیون ارجاع فرمودید ولی این کمیسیون به همین زودی تشکیل میشود، البته از برادر عزیزمان جناب آقای خامنهای میخواهم که آن خصوصیات را هم ملحوظ بدارند که کمیسیون زودتر بتواند کارش را شروع کند. پس شما سؤالتان را به کمیسیون می دهید؟ تاجگردون- به کمیسیونی که انشاءالله تشکیل میشود ارجاع میدهم. 8- قرائت سؤال آقای مجید انصاری از وزیر محترم دادگستری منشی- سؤال آقای مجید انصاری از وزیر دادگستری: « مجوز قانونی تشکیل دادسراهای خاص سپاه پاسداران چیست؟» 8- قرائت سؤال آقای علمالهدی از وزیر کشاورزی سؤال آقای علمالهدی از وزیر کشاورزی: « علت برکناری مدیران شرکت (چوکا) موضوع کارخانجات خوراک دام، کارخانجات نئوپان و سؤالاتی در این رابطه.» 9- قرائت سؤال خانم طالقانی از وزیر راه سؤال خانم طالقانی از وزیر راه: « علت عدم تعمیر و بهرهبرداری از باند فرودگاه ایرانشهر» 10- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نایب رئیس- جلسه بعد صبح پنجشنبه ساعت 8 خواهد بود. ختم جلسه اعلام میشود. ( زنگ رئیس). ( جلسه در ساعت 06/12 پایان یافت.) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی