1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید رئیس – بسماللهالرحمنالرحیم. باحضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه قرائت شود. منشی - بسماللهالرحمنالرحیم، دستور جلسه سیصد و هفتاد و نهم روز دوشنبه اول آذرماه 1361 هجری شمسی مطابق با ششم صفر 1403 هجری قمری. 1- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون امور شوراها در خصوص طرح تشکیلات شوراهای اسلامی کشور. 2- گزارش کمیسیونهای جهاد سازندگی فرهنگ و تحقیقات، نیرو، نفت ، صنایع و معادن، بهداری ، امور اداری و استخدامی ، راه و ترابری، آموزش و پرورش و کشاورزی در خصوص اساسنامه جهاد سازندگی. رئیس – تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اللهم صل علی محمد و آل محمد اعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسماللهالرحمنالرحیم فبما رحمة من اللت لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا انفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین. این ینصرکم الله فلا غالب لکم و ان یخذلکم فمن ذا الذی ینصرکم من بعده و علی الله فلیتوا کل المؤمنون. و ما کان لنبی ان یغل و من یغلل یات بما غل یوم القیمة ثم توفی کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون. افمن ابتع رضوان الله کمن باء بسخطمن الله و ماویه جهنم و بئس المصیر. هم درجات عندالله و الله بصیر بما یعملون. (صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند) «از آیه 157 الی آیه 163 سورة آل عمران» 2- بیانات قبل از دستور آقایان آقا رحیمی و راشد و سید حسن موسوی تبریزی رئیس – سخنرانان قبل از دستور را دعوت کنید. منشی – آقای آقا رحیمی نماینده شهر بابک و مس سرچشمه و آقا راشد نماینده مغان رئیس – آقای آقا رحیمی بفرمائید. آقا رحیمی – سلام علیکم، بسماللهالرحمنالرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. سلام و درود به حضرت مهدی (عج) و نایب برحقش و به شهدای به خون خفته اسلام مخصوصا شهدای اخیر به ویژه شهدای اصفهان و شهدائی که در کردستان مظلومانه شهید میشوند و درود بر ملت قهرمان ایران بحث بنده راجع به این موضوع میباشد که چه بودهایم و چه هستیم و چه باید باشیم . امیدوارم این را سرمقاله روزنامهها کنند و سخنرانان و نویسندگان با آمار و ارقام و دلائل منطقی برای مردم بیان کنند. ما ملتی بودیم که سرنوشتمان سالهای سال در لندن و در این پنجاه سال اخیر در واشنگتن تعیین میشد و به دست مزدوران داخلیاش اجرا میشد و منابع و معادن ما چپاول میگشت و مغزهای متفکر ما در شکنجه گاهها از بین میرفت و به جایش مزدورانی را به عنوان مستشار به کشور ما میفرستادند و با حقوقهای کلان ثروت ما را به جیب یمزدند بشکههای نفت ما را میبردند و به جای آن بشکههای شراب و هروئین برای از بین بردن نسلهای جوان وارد میکردند. و در داخل نظامی را به نام نظام شاهنشاهی بر ما تحمیل میکردند که آغا محمد خانش یک جا دستور کور کردن و کشتن مردم کرمان را میداد و نادر قلیاش هزاران جوان را میکشت و شاه سلطان حسینش کشور را تقدیم بیگانه میکرد و فتحعلیشاهش حرمسرا درست میکرد و فرزندش پس از مرگ شاه ولیعهد بود اگر چه در شکم مادر باشد مثل شاپور ذولاکتاف. آیا این توهین به بشریت نیست؟ آیا این توهینی به ملت ایران نبود؟ من سؤال میکنم آیا امروز حضرت امام و آیت الله منتظری فقیه عالیقدر برای شما بهتر نیست آیا حضرت خامنهای برای شما بهتر نیست همین شماها نبودید که این طرز فکر را قبول داشتید و میگفتی شاه سلطلطنت بکند نه حکومت آیا من و تو که در این مجلس نشستهایم نشانه آزادی و انقلاب نیست آیا صیاد شیرازی مانند ازهاری است؟ آیا محسن رضائی، اویسی است؟ آیا این دولتی که با رأی ملت به وسیله ما نمایندگان روز کار آمد و شبانه روز تلاش میکند مانند دولت شریف امامی است که به زور سرنیزه روی کار آمده باشد آیا شما که برای جوانان مردم دل میسوزانید و از شهادت آنها ناراحت میشوید و میگوئید قبرستانها آباد است آیا اگر دهها هزار نفر دختر و پسر ملت ایران به دست شاه و خواهرش به فساد و فحشا کشیده میشدند و درخیابان جمشید تهران و در جاهای دیگر با ذلت جان میدادند اعتراض میکردید؟ شاید ولی حالا که جوانان ما در یک جنگ تحمیلی وارد شدهاند و برای دفاع از ناموس و شرف و دین کشور اسلامی خود میجنگند اشک تمساح میریزید ؟ آیا خون پاک همین فرزندان اسلام نیست که اسماء مقدسه علی ، فاطمه، زینب، زهرا، مهدی ، مسلمبن عقیل را در سراسر جهان منتشر کرده و بر روی صفحات روزنامهها و تلویزیونها منعکس نموده جهانیان فکر میکنند که اینها چه کسانی میباشند؟ که به عشق آنها چنین سخاوتمندانه جوانان مسلمانان جان میدهند در حالی که امروز شهدای ما مانند شهدای کربلا هم طفل شش ماه است ، هم پیرمرد هفتاد ساله هم بهشتی است هم رجائی، هم فلاحی، هم پاسدار هم پاسبان هم وزیر هم نماینده مجلس و اما این خونها باعث تقویت اسلام وسرافرازی ایران است. و آیا این نماز جمعهها این شرکت مردم در رأی دادنها که بیش از ده بار است که مردم به پای صندوق رأی آمدند. با زور است یا علاقه مردم به انقلاب اسلامی در همین جا از مردم تقاضا میکنم در این دفعه حساس شرکت کنند و به کاندیداهای مجلس خبرگان رأی دهند که هر رأی آنها که به صندوق ریخته میشود فشنگی است که به قلب آمریکا فرو میرود. من نمیگویم انتقاد نکنید پیشنهاد ندهید من میگویم با اساس انقلاب مخالفت نکنید و اما چه باید باشیم؟ قال عسی ربکم ان یهلک عدوکم و یستخلفکم فی الارض فینظر کیف تعلمون. حضرت موسی به قومش فرمود چه بسا پروردگار شما دشمنان شما را هلاک نموده و شما را جانشین آنها قرار دهد. پس بنگر تا شما چه خواهید کرد؟ حالا که به رهبری پیغمبرگونه حضرت امام و خواست خدا و از خود گذشتگی ملت رشید ایران آن نظام سرنگون شد خدا مینگرد که ما چگونه رفتار میکنیم آیا ما شایسته این انقلاب الهی هستیم یا خیر آیا نماینده مجلس، وزیر ، رئیس جمهور، پاسداری، پاسبان، کاسب بازاری همه و همه به احکام اسلام عمل میکنیم یا این که خدای ناکرده هر کسی در هر پستی است غرور او را میگیرد و نظر خود را عمل میکند نه نظر خدا را. به هوش باشید که هم خدا و هم ملتهای مسلمان بلکه تمام ملتهای مستضعف جهان به اعمال ما نگاه میکنند نه به گفتار ما و به قول امام صادق علیه السلام مردم را از راه اعمالتان به خدا دعوت کنید و در جامعه اسلامی همه اقشار باید مواظب باشند تا اعمالشان مطابق اسلام باشد چنانچه صدور انقلاب اسلامی بستگی به عمل ما دارد و ما با جنگ نمیخواهیم انقلابمان را صادر بکنیم. بلکه با شناساندن فرهنگ اصیل اسلامی به جوامع دیگر ما قصد کودتای نظامی نداریم بلکه قصد کودتای فرهنگی داریم. میخواهیم خدا را در دلهای مردم جهان جای دهیم و شیطان را از دلهای آنها برون آوریم و اگر انقلاب رسول الله آنها که منکر صدور انقلاب هستند آنها که صدور انقلاب را به ضرر ایران میدانند اگر انقلاب اسلامی رسول الله صادر نمیشد امروز اسلام در عربستان همینطور که میبینید مرده بود ولی در ایران ما اسلام زنده است. و اما جنگ: جنگ را آمریکا بر ما تحمیل کرد ما اگر اهل تجاوز بودیم به بحرین و کویت حمله میکردیم که جمعیت آنها کم است نه به عراق. پس این عراق بود که به کشور ما به تحریک آمریکا حمله کرد آیا صدام نبود که قرار داد 1975 الجزایر را یکسره لغو نمود آیا صدام نبود که با ده لشکر مجهز به کشور ما حمله کرد آیا او نبود که میگفت خوزستان عربستان است آیا او نگفت که من سردار قادسیه هستم؟ پس از بیست و شش ماه جنگ ناخواسته ما چیزی نمیگوئیم ما میگوئیم متجاوز باید تنبیه شود غرامت جنگ پرداخت شود نیروهای متجاوز از کشور ما خارج شوند و ضمن پشتیبانی از مجلس انقلاب اسلامی عراق خواستار تعیین سرنوشت ملت عراق به دست خودشان میباشیم. و اما شورای خلیج فارس من به شما بگویم خودتان را به زحمت نیندازید عامل دست آمریکا نباشید ماحتی طالب یک وجب از خاک شما نبودهایم و نخواهیم بود. تذکرات به دولت جمهوری اسلامی: شنیدهایم دولت جمهوری اسلامی کالاهای ساخته شده وارد میکند. باید دولت سیاستی را در پیش گیرد که واردات غیر ضرور کمتر و واردات غیر نفتی زیاد شود و مردم را تشویق کنند به تولید بیشتر و مصرف کمتر چون راه ما دراز است و انقلاب اسلامی ما جهانی است چون راه استقلال اقتصادی که مقدمه استقلال سیاسی و فرهنگی است این است که به کشاورزی رونق بیشتر بدهند همانطور که موفق هم بودهاند وزارت کشاورزی با کمیته جهاد سازندگی و بخش کشاورزی بنیاد مستضعفان و هیات هفت نفره شورائی به نام شورای کشاورزی تشکیل دهند و امکانات را یکجا نمایند. و در اختیار روستائیان عزیز قرار دهند. سوم – فرهنگ اسلامی گسترش یابد نه مجلات و روزنامهها زیاد شود و بیت المال به هدر برود چون اگر نابسامانی هست یا هوای نفس است یا نشناختن اسلام درست. چهارم – تشکیلات وزارتخانهها باید به زودی در مجلس مطرح شود. تا از بودجه جاری که شاید قسمتی از آن به هدر میرود جلوگیری شود. پنجم – طبق مادۀ 61 آئین نامه مجلس کمیسیونی تشکیل شود تا قوانین غیر اسلامی وزارتخانهها به الامی تغییر کند. ششم – لایحه بازسازی با ضوابط اسلامی همانطوری که حضرت امام روحی له فدا فرمودند اجرا گردد. هفتم – لایحه تقسیمات کشوری باید به زودی زود به مجلس بیاید در پایان ضمن تشکر از کارمندان و کارگران مس سرچشمه که در راه اندازی این مجتمع عظیم فعالیت نمودهاند و مشت محکمی به دهان ابر قدرت جنایت کار آمریکا کوبیدند. همان آمریکائی که میگفت وقتی ما برویم این کارخانه سالهای سال دیگر نمیتواند به فعالیت تولیدی خود ادامه بدهد. ولی الحمدلله و المنه به دست کارگران و کارمندان و تمام اقشاری که در سرچشمه فعالیت میکنند راه اندازی گردیده است و از دولت جمهوری اسلامی این چیزها را درباره حوزه انتخابیه خود شهرستان شهر بابک تقاضا دارم. 1- اداراتی در شهر بابک وجود ندارد ادارۀ بازرگانی کار،شهربانی، اوقاف، و راه اندازی تلفن خود کار شهر بابک و اسفالت راه هرات به شهر بابک و از وزیر محترم مسکن هم تشکر میکنیم که بانک مسکن را تأسیس نمودند. در پایان درود و سلام به فقیه عالیقدر حضرت آیت الله منتظری و سلام بر شهیدان مظلوم کردستان و از دولت جمهوری اسلامی میخواهیم که به این قطعه محروم و به این منطقهای که ظلم مضاعف به آن شده هم در زمان شاه و هم در زمان گروهکهای ضد انقلاب از نظر اقتصادی و فرهنگی به آنها رسیدگی شود. در پایان این دو جمله از ائمه را میخوانم یکی از آن مربوط به مسوولین جمهوری اسلامی است یکی هم به آنهایی که مسلمان نیستند ولی ایرانی هستند از قول حضرت حسین علیهالسلام است که : ان کنتم لا تخافون من معادفکونوا احرارا فی دنیاکم ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون من معادفکونوا احرارا فی دنیاکم. این مربوط به ایرانیان غیر مسلمان است که باید آزاده باشند و به کشورشان خدمت کنند و این را هم به مسوولین میگویم و لا تکونن سبعا ضاریا تغتنم الکهم فانهم صنفان صنف اخ لک فی الذدین و صنف الذین لک فی الخق امیدوارم این اخلاق اسلامی سرمنشا رفتار ما با مسلمین و غیر مسلمین باشد همانطوری که حرت امام فرمودند ما با مخالفین جنگی نداریم آنها میتوانند انتقاد کنند ولی محاربین به سینه دیوار فرستاده خواهند شد و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. رئیس – بسیارخوب، سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی – آقای راشد. موسوی تبریزی – آقای هاشمی! آقای راشد سه دقیقه از وقتشان را به بنده محبت فرمودهاند. رئیس – اشکالی ندارد آقای راشدبفرمائید. راشد - بسماللهالرحمنالرحیم. با درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رزمندگان افتخار آفرین جبهههای حق علیه باطل سخنم را آغاز میکنم شکی نیست انقلاب اسلامی ایران ثمره زحمات طاقت فرسای همه پیامبران الهی به ویژه انقلاب خونین حضرت سید الشهدا علیه السلام است. ملت ما قرنهای متمادی بود افسوس میخورد و اشک میریخت که چرا آن روز در کنار سرور آزادگان جهان نبود تا جانش را فدای اسلام عزیز بکند و به صدای مظلومانه حسین که انسانهای آزاده جهان را به یاری قران میطلبید لبیک گوید. امروز گرچه ظاهرا حسین نیست ولی کلمات گهربارش هست که فرمود هر روز عاشورا و هر سرزمین کربلا است یعنی این عاشقان الله و ای دوستداران عدالت و ای حسینیان یزید همیشه خواهد بود و یزیدیان دست از شیطنت بر نخواهند داشت تو باید همیشه رد یک دستت قرآن و در دست دیگرت سلاح آتشین باشد هر کجا دیدی ظلم است و هرگاه دیدی عدهای به نام حاکمان اسلام ضربه به اسلام میزنند و دین خدا را مسخره میکنند باتمام توانت به یاری خدا بشتاب و کیان اسلام را حفظ کن حسین جان اگر تو با هفتاد و دو تن از یارانت نتوانستی در برابر طغیانگری یک نفر سکوت کنی ما امروز با امامت فرزند برومندت و با داشتن 20 میلیون سرباز متعهد و از جان گذشته و با وجود این این همه سران به اصطلاح حکومت اسلامی که بدتر از یزید یا بیت المال مسلمین به عیاشی و میگساری مشغولند و با دشمن شماره 1 اسلام یعنی صهیونیست جنایتکار این قاتل مردم بیدفاع لبنان و فلسطین، طرح دوستی دارند و با نقشه آمریکا، این امپریالیسم جهانخوار، اسلام و مسلمین را به بازی گرفتهاند چگونه میتوانیم سکوت کنیم؟ ما هم چون تو فریاد برمیآوریم اگر امروز دین خدا با قیام ما حفظ میشود پس ای هواپیماهای بمبافکن و ای تانکهای تی-72 و ای صدام بیائید، خرمشهر و آبادان را ویران کنید و ای منافقین بکشید بهشتی و رجائی و دیگر عزیزان را و ای ابن ملجمها به خون بکشید محراب نماز جمعه را زیرا که ما به یاری دین خدا برخاستهایم. چرا که ما گام در گام حسین گذاشتهایم و در آتش اندازید ما را چون به فکر شکستن همه بتهای جهان هستیم (احسنت- احسنت) و اما تو ای آمریکا! با پیروزیهائی که رزمندگان ما به دست میآورند، یقین بدان دیگر برای همیشه دستت را از منابع و ذخایر کشورهای اسلامی قطع خواهیم کرد. انشاءالله به زودی زود به کربلا میرسیم اگر چه تمامی فرات از خون ما رنگین شود. و صدام را همچون محمد رضای ملعون سرنگون خواهیم کرد. و با قافلهسالاری روحالله با یک میلیارد مسلمان راهی قدس خواهیم شد و آن روز کمر تو خواهد شکست. و اما نیازمندیهای منطقه: با درود به مردم ایثارگر و حزباللهی مغان که همیشه یار و یاور انقلاب بودهاند، کمبودهایشان را به دولت تذکر میدهم. مغان یکی از شهرستانهای پربرکت ایران است که گندم، پنبه، سویا، ذرت و میوه آن به تنهائی قادر است چندین استان را تأمین نماید. ولی متأسفانه هنوز دولت اسلامی ما این منطقه را نشناخته است مغان با سه شهر و نهصد روستا یکی از بزرگترین و محرومترین نقاط ایران است که اغلب روستاهای آن آب آشامیدنی و جاده ارتباطی ندارند به ویژه مناطق خروسلو، برزند، وانگوت و موران که در تمام مدت بارندگی سال تماسشان با شهر قطع میگردد. وضع بهداشت منطقه بسیار اسفناک است. به طوری که از نهصد روستا یک روستا حمام دارد که آن هم خراب است و در این همه روستا فقط پنج درمانگاه وجود دارد که اغلب یا دارو و یا پزشک ندارد. مغان با داشتن سد بزرگ ارس با چندین توربین و نیروگاههای متعدد روستاهایش بخصوص در نوار مرزی، در برابر روستاهای به ظاهر نورانی کشور شمالی، در خاموشی مطلق بسر میبرد. هیچ کدام از سه شهر مغان تلفن شهری ندارند. و تلفنهای بینشهری آنها از نوع بیسیم رادیوئی با فرکانس ژاندارمری است که بعلت پخش پارازیت از روسیه از کلیه کابینها لهجه روسی شنیده میشود. در صورتیکه امروز در اکثر شهرهای کوچک ایران تلفن خودکار نصب شده و یا میشود. هیچ کدام از سه شهر مغان آب آشامیدنی ندارند در حالی که رودخانههای بزرگ ارس و درۀ یورد خشمگینانه از مسوولین وزارت نیرو قهر کرده به شوروی میریزند (احسنت-احسنت) مغان با این وسعت فقط یک بیمارستان 20 تختخوابی متعلق به هلال احمر دارد و بیمارستان امام پارس آباد که جداً مرا خسته کرده است از بس که به مسؤولین گفتهام، پس از سه سال که احتیاج به تأسیسات داشته هنوز به پایان نرسیده و دو سال است که اعتبار تصویب میشود ولی نمیدانم چرا جذب نمیشود آن هم در پارسآباد که همه بودجه استان را جذب میکند. زمینهای حاصلخیز مغان در نواحی زیر کانال احتیاج به زهکشی دارند. اگر وزارت کشاورزی توجه نکند در نزدیکی نزدیک به یک باتلاق بزرگ تبدیل میشوند. و مجتمع عظیم کشت و صنعت مغان با شش هزار پرسنل احتیاج شدید به خانههای مسکونی دارند. و در همین جا توجه وزیر کشاورزی را جلب میکنم اخیراً اختلافات جزئی بین مسؤولین این شرکت و با عشایر بوجود آمده. امیدوارم در رفع کردن این اشکالات اقدام نمایند، امید است دولت برادر موسوی بازدیدی که از منطقه میکنند به شهرستان فراموش شده مغان توجه بنمایند. در پایان توجه دولت را به این مسأله جلب میکنم رادیو و تلویزیون شوروی در منطقه بیداد میکند. صدای جمهوری اسلامی ایران روزها در پارسآباد شنیده نمیشود در صورتیکه آنها 24 ساعت برنامه دارند. تمنی میکنم در این مورد اقدامات لازم را بنمایند. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- متشکر، سه دقیقه از وقتشان را به آقای موسوی دادهاید. سیدحسین موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم و ما النصرالامن عندالله با تشکر از برادرمان جناب آقای راشد که یک مقداری از وقتشان را به من اختصاص دادند لازم دیدم چند تذکری که در مسافرتی که داشتیم از طرف سازمان تبلیغات اسلامی و مسائل ضروری که بود به خدمت نمایندگان محترم و ملت عزیز برسانم در این فرصت کوتاه من نمیتوانم تمام مسائلی که آنجا وجود دارد و روزمره پیش میآید و وضعیت عمومی دانشجویان مسلمان و انجمنهای اسلامی اروپا را تشریح کنم و روابط آنها با نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران و موضعگیریهای نمایندگیها را اما به اختصار چند تذکر را عرض میکنم، مادامی که نمایندگیهائی ما بتوانند چهره اصیل انقلاب را وانمود کنند در خارج ما نداشته باشیم هیچوقت دلمان خوش نباشد به اینکه در ایران از هر لحاظ از نظر نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی روحیه قوی ملت مسلمان ایران پیروز هستیم و امیدواریم که همین انقلاب به سادگی به سایر نقاط جهان صادر خواهد شد تنها وسیلهای که ما بتوانیم انقلاب را از هر نظر صادر کنیم وجود دارد همین نمایندگیها است متأسفانه ما به دو سه کشوری که سر زدیم و مأموریت اصلیمان مسأله سفارتها نبود مسأله نمایندگیها نبود اما در اثر شکایتهای متعدد و زیاد و ناراحتیهائی که برای دانشجویان مسلمان عزیز در خارج از کشور این نمایندگیها پیش آوردند مسائلشان را شنیدیم و در جریان واقع شدیم و اکثر مواقع با خود نمایندگیها مطرح کردیم که متأسفانه یک عناصری را وزارت امور خارجه در رأس نمایندگیها قرار داده که اصلا در فاز انقلاب در جو انقلاب نیستند و نمیتوانند خودشان را با مسائل انقلاب تطبیق کنند. رئیس- وقتتان تمام شد. سیدحسن موسوی تبریزی- والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 3- تذکرات آقایان نمایندگان به مسؤولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس رئیس- تذکرات نمایندگان محترم: آقای همتی نماینده مشکین شهر به وزارت نفت در مورد تسریع در ارسال سوخت کافی به منطقه. آقای عبدخدائی نماینده مشهد به وزارت بهداری درخصوص تسهیلات لازم جهت خرید دارو به وزارت نیرو. درخصوص آب بهاء و بهای برق درمانگاههای خیریه مشهد. نمایندگان تبریز به وزارت نیرو در مورد تسریع در اجرای طرح فاضلاب تبریز. آقای کیاوش نماینده اهواز به وزارت بازرگانی در مورد رفع کمبود آرد اهواز. آقای مهدی قائمی نماینده بویراحمد به وزارت بهداری در مورد تأمین پزشک و کادر مورد نیاز بهداری استان کهکیلویه و بویراحمد. آقای احمدی نماینده همایون شهر به دولت در مورد افزایش حقوق مستخدمین و کارکنان جزء ادارات. آقای فهیم کرمانی نماینده کرمان به وزارت کشاورزی در مورد تسریع در جمعآوری گندم کشاورزان راور کرمان و به دولت در مورد رفع مشکلات مسؤولین ادارات کرمان و به وزارت نفت در مورد اموال مسروقه شرکت نفت کرمان. آقایان دانش آشتیانی و سیداحمد زرهانی نمایندگان تفرش و دزفول به وزارت کشور در مورد تأخیر در تقدیم اساسنامه کمیتهها به مجلس. آقایان یونس محمدی و معرفیزاده نمایندگان خرمشهر و شادگان به وزارت کشور در مورد شرکت مهاجرین جنگی فاقد شناسنامه در انتخابات مجلس خبرگان. آقای طیب نماینده نائین به وزارت معادن و فلزات در مورد تسریع در احداث تأسیسات ذوب سرب انارک، به وزارت بازرگانی و دولت در مورد خرید و صدور فرشهای منطقه نائین تذکر دادهاند. 4- تصویب اصلاح طرح قانونی تشکیلات شوراهای اسلامی کشوری پس از بررسی شورای نگهبان رئیس- اولین دستورمان ادامه بحث در لایحه شوراها است. آقای موحدی ساوجی برای توضیح اصلاحات تشریف بیاورند. موحدی ساوجی- بسماللهالرحمنالرحیم، در مادۀ بیست و یکی که دیروز اصل پیشنهاد اصلاحی کمیسیون رأی نیاورد پیشنهاد دهندگانی پیشنهاداتی دادهاند که در بین پیشنهادات حدود تقریباً 8-9 نفر از نمایندگان محترم پیشنهاداتی داشتند که 5 نفر از پیشنهاددهندگان روی یک پیشنهاد توافق کردهاند. این پیشنهاد را من میخوانم. این پیشنهاد به این صورت است که مادۀ 21: «هر یک از شوراها در صورت انحراف از وظایف قانونی» یعنی آن پیشنهاد اصلاحی کمیسیون را ملاحظه بفرمایند. «هر یک از شوراها در صورت انحراف از وظایف قانونی به تشخیص کمیسیونی مرکب از نماینده بازرسی کل کشور» یعنی بجای «دادگستری» «نماینده بازرسی کل کشور، نماینده وزارت کشور و نماینده شورای مافوق منحل میگردد» در تبصره هم «دعوت حاکم شرع» حذف میشود میماند تبصره- «این کمیسیون با شرکت کلیه اعضاء تشکیل میگردد. و تصمیمات آن با حداقل با رأی دو نفر نافذ خواهد بود». اگر اجازه میدهید یک توضیحی بدهم. رئیس- بلی، بدهید. موحدی ساوجی- من باید این توضیح را عرض کنم آنچه که در اصلاحیه ما آمده بود این را ما با توجه با همه احتمالات و تماس با شورای محترم نگهبان به این نتیجه رسیده بودیم. اینکه نماینده امام جمعه یا نماینده او باشد مثلاً در هر شهرستانی و یا مثلاً حاکم شرع و یا نماینده او باشد این از مواردی بود که در کمیسیون هم مطرح شد. اما جمعی از اعضای کمیسیون و بعضی از برادران شورای نگهبان صلاح ندانستند که در ارتباط با این مسائل و شکایاتی که در رابطه با روستاها و اینها میشود ما بخواهیم پای امام جمعهها را مثلاً به میان بکشیم. این است آن قسمتها بصلاح دانسته نشده و حذف شد و در نتیجه در اینجا میبینیم که آنهائی که بیشتر در ارتباط با شوراها هستند یکی وزارت کشور است که در سراسر ایران از استاندار و فرماندار و بخشدار که شما بگیرید حضور دارند، یکی هم بازرسی کل کشور است که معمولا تخلفاتی اگر باشد به آنجا شکایت میشود. خوب، اینجا این مناسبت را هم دارد که نمایندهای از بازرسی کل کشور در این کمیسیون باشد. یک نماینده هم از شورای مافوق باشد زیرا که شوراها که مثلاً یک شورای روستا انتخاب میشود قهراً شورای بخش است که از آن منطقه و از آن روستا بیشتر اطلاع دارد، آن هم تازه شورای مافوق نیست که تصمیم میگیرد بلکه یک نفر را آنها انتخاب میکنند که در این کمیسیون شرکت بکند و بعد هم این تذکر هم لازم است عرض بکنم که این کمیسیون کار قضائی نمیکند. طبق قانون اساسی فقط قانون اساسی گفته یک مرجعی تشخیص بدهد که اینها تخلف کردهاند و اینها را منحل بکند بعد اگر اعتراضی باشد شکایتی به این انحلال باشد آنوقت است که به دستگاه قضائی میکشد و به قوه قضائیه بالاخره مراجعه میکند و شکایت به دادگاه صالح میکنند و او رسیدگی میکند. من بعقیدهام این پیشنهاد، پیشنهاد مناسبی است و برای حل مشکل انشاءالله به این پیشنهاد نمایندگان محترم رأی بدهند. مجید انصاری- آقای موحدی ساوجی! تذکر بدهید که پیشنهاد دیگری هم بود و عدهای هم با آن پیشنهاد موافق بودند. شما یک جانبه کار میکنید. رئیس- بسیار خوب، آن مال بعد است شما غصه آن را نخورید. اگر این پیشنهاد تصویب نشود پیشنهاد بعدی مطرح می شود. مجید انصاری- یک پیشنهاد دیگر هم هست. مجموعاً دو پیشنهاد بود. رئیس- پیشنهاد خیلی است و هفت هشت ده تا پیشنهاد بوده است. (مجید انصاری- خیر جمعاً یکی شده است) مخالف و موافق صحبت کنند. منشی- آقای فؤاد کریمی مخالف. آقارحیمی- آن پیشنهاد دیگر را هم بخوانید که ببینیم متن آن پیشنهاد چیست. الویری- آقای هاشمی! بهتر است که آن دیگری هم خوانده شود. رئیس- بسیار خوب آن پیشنهاد را هم میخوانیم. شما غصه آن پیشنهاد را نخورید. هراتی- من اخطار قانون اساسی دارم. رئیس- شما به عنوان مخالف میتوانید صحبت کنید (هراتی- خیر، اخطار قانون اساسی دارم) بسیار خوب بفرمائید. هراتی- بسماللهالرحمنالرحیم، اصل یکصد و هفتاد و چهارم «براساس حق نظارت قوۀ قضائیه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری» تنها سازمان بازرسی کل کشور میتواند در رابطه با دستگاههای اداری این نظارت را داشته باشد در حالی که این شوراها یک شوراهای مردمی هستند و نمیتواند نمایندهاش در اینجا نظری بدهد و حضور پیدا کند. اللهبداشتی- شورای نگهبان رد میکند. رئیس- ممنوع که نیست ... یکی از نمایندگان- اخطار وارد است فقط به دستگاههای اداری میتواند نظارت داشته باشد. رئیس- تنها نظر او که نیست نظر شورا است... اللهبداشتی- بازرسی کل کشور حق رأی دارد. رئیس- از بازرسی کل کشور یک نفر است به عنوان یک عضو، آن هم بخاطر اطلاعاتش او را آوردهاند و بخاطر چیز دیگری او را نیاوردهاند یعنی بخاطر اطلاعاتش میآید نه بخاطر اینکه قضاوت کند ... اللهبداشتی- حق رأی دارد آقای هاشمی. رئیس- حق رأی همه دارند این اخطار وارد نیست. فؤاد کریمی- بسماللهالرحمنالرحیم، پیشنهادی که آقایان مطرح فرمودند شبیه پیشنهادی است که دیروز رد شد و همان اشکالات هم به عینه به آن وارد است. اساساً شوراها ارگانهای مردمی هستند، شوراها کارمند دولت نیستند، مستخدم دولت نیستند که هر وقت دولت از یک شورائی خوشش نیامد منحلش بکند. بگذاریم ارگان شوراها بصورت مردمی در بیاید و با قدرت و نظارت مردم اداره بشود و بلکه مردم از طریق شوراها بر امور اجرائی نظارت کنند نه اینکه میآئیم دستگاه دولتی را بر یک ارگان مردمی ناظر میکنیم اگر دستگاه دولتی ناظر بر ارگان مردمی بشود مثل این است که بگوئیم در انتخابات مجلس شورای اسلامی فرماندار حق دارد اگر تشخیص داد آن نماینده صلاحیت ندارد اعتبارنامه آن نماینده را لغو کند موقعی که مردم یک شهر جمع میشوند، هزاران نفر مردم میآیند رأی میدهند و شورائی را انتخاب میکنند بعد که این شورا انتخاب شد آقای فرماندار میبیند از این ترکیب خوشش نمیآید آن چیزی را که او خواسته از صندوق بیرون نیامده میگوید آقا این شورا منحرف است کافی است که بیاید یک رأی دیگر را بخودش منضم بکند، یک نفر دیگر را با خودش موافق بکند، با دو رأی مخالف هزاران رأی مردم باطل میشود. آیا جمهوری اسلامی که پایهاش روی آراء مردم است میتواند این چنین پیشنهادی را قبول کند؟ که سه نفر با حداکثر دو رأی که یک رأیش فرماندار است و یک رأیش ممکن است یک شورای مافوق یا یک رأیش بازرسی کل کشور باشد تفاوتی نمیکند خواهی نخواهی در هر انتخاباتی که در یک شهر برگزار میشود جناح بندیهای مختلفی هست، ممکن است فرماندار و آقای بازرس کل کشور طرفدار یک عدهای باشند و دیگران طرفدار یک عده دیگر بعد آن کسی را که این آقایان میخواهند از کار در نیاید میگویند آقا این شورا منحل است. با دو تا رأی چطور ممکن است ما در جمهوری اسلامی اینقدر ارزش رأی مردم را از بین ببریم؟ رئیس- متشکر، وقتتان تمام شد. فؤاد کریمی- گذشته از این مردم موقعی که دیدند ارزش رأیشان با دو رأی مخالف باطل میشود هیچوقت وارد صحنه نمیشوند که بیایند رأی بدهند و مردم هم که از صحنه رفتند بیرون چند بار چند تا شورا در بعضی از شهرها این مسأله در آن پیدا شد کلا مردم اصلا ناامید میشوند و کنار میروند، این است که خواهش میکنم برادران به این پیشنهاد رأی موافق ندهند. منشی- آقای محلاتی موافق. مجید انصاری- جناب آقای هاشمی؟ بفرمائید آن پیشنهاد را هم بخوانند. رئیس- میخوانیم، پیشنهاد شما را هم قبل از رأیگیری میخوانیم. مجید انصاری- منظورم این است که یک اشارهای هم به آن بشود تا آقایان بدانند که به چه رأی میدهند. رئیس- خیلی خوب، آقای محلاتی بفرمائید. محلاتی- بسماللهالرحمنالرحیم، برای اینکه آقای انصاری خیلی عجله دارند آنجا ایشان آمده نماینده رئیس جمهور و نماینده شورای قضائی و نماینده شورای استان ذکر شده این پیشنهاد ایشان است که پای رئیسجمهور را توی کار کشیدهاند. فؤاد کریمی- حداقل رئیس جمهور بهتر و بالاتر از فرماندار است. محلاتی- حالا آن بحث نیست، من اگر قرار شد بعنوان مخالف با آن صحبت میکنم. آقایان توجه بفرمایند یک مطلبی در اینجا گفته شد بعنوان مخالف که خود بیان این مطلب بنظر من برای جمهوری اسلامی فاجعه است یعنی یکروز ما بیائیم یک تصوری بکنیم که بین مردم و دولت جدائی هست و مردم با دولتشان مقابل شدهاند و دولت حق نظارت در اجرای امور ملتش را نداشته باشد. ما اگر بخواهیم با این طرز تفکر پیش برویم که یک ملتی جدای از دولت بیاید شوراها را تشکیل بدهد و قوه اجرائیه، قوه قضائیه، حق نظارت در کار آنها را هم نداشته باشد و این مردم هر کاری دلشان خواست بکنند بهرنحوی آن روز برای این جمهوری اسلامی فاجعه است، اصلا این مطلبی که ما بیائیم بگوئیم نظارت حکومت بر مردم جایز نیست اصلا خود این جمله خطرناک است. در جمهوری اسلامی بین قوه مجریه و بین قوه قضائیه و بین خود نیروهای مردمی اختلاف نیست. اصلا این شوراها تشکیل شده که یک مقداری از کارهای دولتی را در عمران و آبادی و کارهای دولتی همکاری کند، در این پیشنهادی که شده است تقریباً با روح قانون اساسی موافق است. قوۀ قضائیه ناظر بر اعمال و رفتار مردم است و حق دارد که هرکاری را بمنظور پیشگیری از جرم عمل بکند. در اینجا نمایندۀ قوۀ قضائیه که ناظر بر اجرای قانون و اعمال و رفتار مردم است. یک نماینده آورده شده، نماینده از قوۀ اجرائیه گذاشته شده که وزارت کشور است و در تمام این شؤون مسؤولیت دارد، یک نماینده هم باز از خود مردم است، آن شورای مافوق باز منتخبین خود مردم هستند، در یک جائی که نماینده منتخب مردم هست، نماینده قوۀ قضائیه هم هست. نماینده قوۀ مجریه هم هست اینها مینشینند و رسیدگی میکنند و در صورت مشاهده یک تخلف او را منحل میکند و تازه این انحلال هم قطعی نیست. اگر باز به آنها ظلم شده، اشتباهی شده رأی قطعی مال دادگاه است و ما در اینجا بیائیم تشبیه بکنیم به انتخابات که فرماندار حق دارد انتخابات را باطل بکند چنین تشبیهی غلط است. رئیس- وقتتان تمام است. محلاتی- یک جمله عرض میکنم. اینجا باید بگوئیم، تشبیه بکنیم مثل بازرس کل وزارت کشور برای اجرای انتخابات صحیح وقتیکه دید انتخابات غلط انجام شده است همین بازرس اظهارنظر میکند و انتخابات بر همان مبنا لغو میشود. بنابراین تشبیه هم درست نبود. این پیشنهادی است که چند نفر نمایندگان که مختلف پیشنهاد داده بودند با هم روی این پیشنهاد توافق کردند و آن تبصره هم یا حذف میشود یا با دعوت حاکم شرع که مورد اعتراض بود آن جمله حذف میشود و هیچ اشکالی هم ندارد والسلام. رئیس- آقای موحدی پیشنهاد را مشخص کنید. ضمناً پیشنهاد دیگری هم هست که آن هم خوانده میشود برای اینکه نمایندهها بتوانند بین این دو تا یکی را انتخاب بکنند. موحدی ساوجی- پیشنهادات زیاد است. شما یک پیشنهاد را رأی بگیرید اگر رأی نیاورد دیگری را مطرح کنید. رئیس- عیب ندارد، برای رأیگیری نمیخوانیم برای اینکه مطلع باشند میخوانیم. موحدی ساوجی- با برادران نمایندهای که ... رئیس- دیگر بحث ندارد آن پیشنهاد را بخوانید دیگر ... موحدی ساوجی- توافق شد که بجای «نماینده بازرسی کل کشور» «نماینده دادگستری باشد» آقایان محلاتی، نواب خود بنده و آقای دانش هم که نمیدانم با ایشان صحبت کردهاند یا نه موافقت کردند و آقای عباسی هم موافق بودند که در اینجا از تبصره «دعوت حاکم شرع و ...» این جمله برداشته میشود بقیه این میشود «هر یک از شوراها در صورت انحراف از وظایف قانونی به تشخیص کمیسیونی مرکب از نماینده دادگستری و نماینده وزارت کشور و نماینده شورای مافوق منحل میگردد.» فؤاد کریمی- آقای هاشمی من اعتراض دارم این همان پیشنهادی است که ما رد کردهایم. موحدی ساوجی- تبصره- این کمیسیون با شرکت کلیه اعضاء ... تشکیل میگردد... فؤاد کریمی- من اعتراض دارم. موحدی ساوجی- و تصمیمات آن حداقل با رأی دو نفر نافذ خواهد بود (چند نفر از نمایندگان- این پیشنهاد قبلا رد شده است) رئیس- آقایان توجه بفرمائید، اصولاً شیوه کار همین خواهد بود یعنی یک پیشنهادی که رد شد در آن اصلاحاتی میکنند برای اینکه بعضی از نمایندهها بخاطر همان تبصره و بخاطر بعضی چیزها رأی نداده بودند بنابراین آمدند آن چیزهائی که مورد اعتراض دیگران بود برداشتند بخاطر اینکه رأی بیاورد این شیوه است. فؤاد کریمی- اعتراض به ترکیبش بود. رئیس- آن پیشنهاد دیگر را هم بخوانید. منشی- پیشنهاد دیگر به این صورت است که میخوانم: مادۀ 21- بمنظور رسیدگی به تخلفات و انحرافات شوراهای مندرج در این قانون و در صورت لزوم انحلال آنها کمیسیونی مرکب از افراد زیر در مرکز هر یک از استانهای کشور تشکیل میگردد: 1- نماینده شورایعالی قضائی. 2- نماینده ریاست جمهوری. 3- نماینده شورایعالی استانها. تبصره 1- کمیسیون فوق میتواند شعب فرعی تحقیقاتی در مراکز شهرستانهای استان ایجاد نماید اما رأی قطعی با کمیسیون استان میباشد. تبصرۀ 2- شورای منحل شده در صورت اعتراض به رأی صادره از سوی کمیسیون مذکور میتواند به مراکز قضائی صالحه جهت دادرسی شکایت نماید. مجید انصاری- بجای ریاست جمهوری وزارت کشور بگذارید؟ رئیس- خیلی خوب، دیگر بحث ندارد. اگر آن پیشنهاد رأی نیاورد این یکی مطرح میشود. ما خواندیم برای اینکه آقایان نگویند چرا تبعیض قائل شدید و آن یکی را اول مطرح کردید. آقای جنتی ملاحظه بفرمائید شورای نگهبان ما را توی این دستانداز انداخته است. مسأله اینقدر مهم نبود، این جزئیات را اینقدر به مجلس برنگردانید. من خواهش میکنم با دقت به این پیشنهاد توجه بفرمائید که اینقدر وقت مجلس گرفته نشود. اصل مطلب هم چیزی نبوده که ما اینقدر معطل شدیم. یکبار پیشنهاد را بخوانید. موحدی ساوجی- مادۀ 21- هر یک از شوراها در صورت انحراف از وظایف قانونی به تشخیص کمیسیونی مرکب از نماینده وزارت کشور، نماینده دادگستری و نماینده شورای مافوق منحل میگردد. تبصره- این کمیسیون با شرکت کلیه اعضاء تشکیل و تصمیمات آن حداقل با رأی دو نفر نافذ خواهد بود. فروغی- آقای هاشمی رد شد، همان پیشنهاد اول است. رئیس- دارم میگویم اصلاح کردهایم، چرا آقایان حاضر نیستند به آئیننامه توجه کنند میگویم یک اصلاحی شد بخاطر اینکه بعضیها رأی ندادند. فروغی- اصلا ماهیتش تغییر نکرده است. رئیس- ماهیتش هر چه میخواهد باشد. رأی آقایان قضیه را روشن میکند 180 نفر در مجلس حاضرند کسانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (عدۀ کمی برخاستند) تصویب نشد، پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- پیشنهاد بعدی را یکبار خواندهام دوباره بخوانم؟ رئیس- نه، دیگر خواندن ندارد، آقای انصاری دفاع کنید. مجید انصاری- بسماللهالرحمنالرحیم، پیشنهادی که ما دادیم ترکیب را عوض کرده و چند امتیاز دارد. اشکال اساسی این بود که نمایندگان محترم دوست نداشتند که شوراهائی که با زحمت آن هم بوسیله آراء مستقیم مردم انتخاب میشوند براساس خواست و سلیقه و طرز تفکر مثلاً فرماندار و شورای مافوق که مثلاً یک نفر از شورای بخش حق داشته باشد تمام شوراهای روستاهای تابعه آن بخش را منحل بکند و رأی بر انحلالش بدهد و ما میدانیم که در بخش روستائیها نیستند که نماینده انتخاب میکنند بلکه مردم بخش مرکزی داخل شهر هستند که نماینده انتخاب میکنند. این ایرادات را داشت ما این پیشنهاد را به این صورت اصلاح کردیم که اولاً در هر یک از استانهای کشور این کمیسیون تشکیل بشود یعنی 24 تا استان داریم 24 تا کمیسیون در مراکز استانها تشکیل میشود و اینها میتوانند شعب فرعی تحقیقاتی در بخشها و شهرستانها بزنند اما رأی نهائی را خودشان صادر بکنند تا شوراها از ارزش نیفتد، امروز مردم انتخاب کنند فردا آقای فرماندار و نماینده بخش بیاید منحلش بکند و مردم بعد از چند دفعه که این طور شد اصلا از صحنه خارج بشوند و احساس بکنند که شورا برای آنها شورای واقعی نیست لذا پیشنهاد ما این بود که ... رئیس- مردم اینجوری از صحنه خارج نمیشوند (خنده نمایندگان) مجید انصاری- شما در مخالفت بفرمائید جناب آقای هاشمی. رئیس- نه، من موافقم و رأی هم میدهم ولی مردم هم بخاطر یک شورای منحل شده از صحنه خارج نمیشوند. مجید انصاری- ببینید واقعیت مطلب این است که در کشور همه بر مبنای سلیقه واحدی که عمل نمیکنند، ممکن است بنده فرماندار یک شهری باشم با یک طرز بینش و سلیقه خاصی در مسائل باشم که براساس آن سلیقه کوشش میکنم تمام شوراهای تحت حوزه بخشداری یا فرمانداری من آن شکل باشند و اگر نبودند اشکالتراشی بکنم و سه نفر هم بیشتر نیستند و دو تا رأی هم کافی است و شورا منحل بشود تا اینکه یک شورای مافوقی باشد و از اشراف و موضع بالاتر برخورد بکند. پیشنهاد ما این است که ترکیبش اینجوری باشد، «نماینده قوۀ قضائیه» این قوۀ قضائیه است که اگر مصلحت دانست رئیس دادگستری شهر باشد، حاکم شرعش باشد، فرد ثالثی باشد که خود قوۀ قضائیه میداند و فرد دوم نماینده رئیس جمهور است مردم چون مستقیماً رأی دادهاند و رئیسجمهور انتخاب کردهاند تحمل این مطلب برایشان آسانتر است که نماینده رئیسجمهورشان اعلان بکند که ما تشخیص دادهایم شورای شما تخلف کرده و تحمل انحلال برایشان آسانتر است تا اینکه فرماندار یا بخشدار این حرف را بزند و فرد سوم نماینده شورای عالی استانها است که در سطح استانهای کشور شورای عالی استان بر تمام مسائل اشراف دارد، و نمایندههای پختهتر و واردتری را میتوانند انتخاب بکنند در نتیجه رأیشان (رئیس- وقتتان تمام شد) به صواب نزدیکتر باشد و بعد گذاشتیم که اگر بعد از صدور رأی اینها اعتراضی داشتند میتوانند بعداً به دادگاههای صالحه مراجعه بکنند بنابراین پیشنهاد مشخص ما ترکیبش این سه نفر است و رأی قطعی هم با این سه نفر است، والسلام. منشی- آقای محلاتی مخالف. محلاتی- بسماللهالرحمنالرحیم، بنظر من این پیشنهادی که آقایان فرمودند حالا چون پیشنهاد اولی رأی نیاورد این پیشنهاد انحلال را بدست شورای عالی استان داده است و نماینده شورای عالی قضائی در آن پیشنهاد کتبیشان این بود البته این از نظر اینکه یک مرتبه مافوق رسیدگی میکند این جنبه را دارد و ما هم موافق هستیم اما این ترکیبی که نماینده رئیسجمهور بیاید جزوش باشد ما با این مخالفت کردیم علتش هم این است که مقام ریاست جمهوری یک مقامی نیست که در کارهای مردمی بیاید به این صورت مداخله بکند، او منتخب ملت هست ولی اینطور نیست که حالا نمایندهاش نباید در یک ده که اعضاء یک شورا با هم دعوا کردهاند حق رأی داشته باشد و شورا را منحل بکند. نه او یک سمبلی است از نیروی مردمی و از طریق قوه مجریه و سایر قوا اینها را با هم هماهنگ میکند. اما اینطور نیست که حالا مقام ریاست جمهور را پائین بیاوریم به نحوی که نمایندهاش بیاید شورای ده را منحل کند. اصلا یک چنین چیزی صحیح نیست. اگر آقای انصاری موافقت بکنند نماینده رئیسجمهور را با نماینده وزارت کشور ما هم از مخالفتمان دست برمیداریم. والا این در مقام اجراء مشکل است یکی از امتیازات هر قانونی این است که اجرایش خیلی ساده باشد الان نماینده قوۀ قضائیه در استان و در شهرستانها هست و نماینده شورای مافوق یا نماینده شورای عالی استان آن هم خیلی مشخص است اما نماینده رئیس جمهور خصوص برای یک کار این یک مشکلی در اجراء بوجود میآورد و به این صورت ما با این پیشنهاد مخالفیم والا از نظر اینکه شورای استان یا اینکه نماینده شورای عالی قضائی باشد اینها تقریباً با پیشنهاد ما یکی بوده و ما حرفی نداریم والسلام. رئیس- متشکرم، آقایان خواهش میکنم این مطالبی را که در ظرف نیم دقیقه میشود گفت پنج دقیقه وقت نگیرید. منشی- آقای هراتی موافق. محمد مجتهد شبستری- من هم یک پیشنهاد دارم. رئیس- بسیار خوب، آقای شبستری هم پیشنهاد دارند. هراتی- بسماللهالرحمنالرحیم. در مرحله اول مخالف محترم به امتیازی که این ترکیب نسبت به ترکیبهای قبلی دارد اشارهای فرمودند و اشارهشان به این نکته بود که چون ریاست جمهوری یک مقام مردمی است و با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود مثلاً شایسته نیست که در اینگونه مسائل دخالت کند. در حالیکه درست قضیه برعکس است. یک کسی که از یک رأی قاطع مردمی برخوردار هست بهترین فرد هست که یک شورائی را که مردم انتخاب کردهاند رأی به عدم صلاحیتش بدهد یا رأی به نقض مقررات و قوانینی را که لازم بوده در این رابطه اجرا بکند یعنی این واقعاً نقطه حسنش است و نقطه بسیار ارزنده و مردمی آن است که وقتی نماینده ریاست جمهوری در این موقعیت باشد بنابراین اگر این شورا هم منحل بشود مردم با خیال راحت این مسأله را میپذیرند. ایشان اشارهای داشتند که مسأله انتخاب نماینده یک مقداری با مشکلات و دشواریهائی روبرو خواهد شد. در حالیکه ما بیست و چهار استان داریم و ریاست جمهور خیلی راحت میتواند بیست و چهار نماینده در سطح مملکت انتخاب کند. ایشان در پایان مخالفتشان اشاره کردند که اگر نماینده وزارت کشور جایگزینش بشود ما با آن موافق هستیم. هیچ بعید نیست در صورتی که مقام ریاست جمهوری او را فردی شایسته و دارای موقعیت و پایگاه مردمی بداند همان فرد را بعنوان نماینده خودش انتخاب کند، مقید نکردهایم که آن نمایندهای که میخواهد انتخاب کند یک ضوابط خاصی داشته باشد ایشان هر کس را دارای این صلاحیت و پایگاه مردمی دانست آن فرد را انتخاب میکند بنابراین در کل مخالفت ایشان مورد خاصی نداشت و در عین حال آن نظری هم که ایشان دارند ممکن است آن نمایندهای که رئیسجمهور انتخاب میکند این ویژگیها را داشته باشد و از آن گذشته نماینده دادگستری هم نیست و نماینده قوۀ قضائیه هست که از یک قاطعیت و یک جنبه اسلامی بیشتری برخوردار است، شورای مافوق هم که جنبه مردمیاش را حفظ میکند والسلام. محلاتی- آقای هاشمی! اشکال قانون اساسی هم دارد مجلس نمیتواند... رئیس- چرا نمیتواند این قانون اساسی کجایش چنین چیزی است. واقعاً اگر آقایان توجه میکردند و برای کار به این کوچکی اینقدر وقت مجلس را نمیگذراندیم خیلی بهتر بود. ما این همه کار مهم داریم ولی سر چه داریم وقت مردم را صرف میکنیم. فؤاد کریمی- وقت مردم بیجا نمیگذرد مردم انتخابات بکنند بعد یک شورای دو نفره بیاید و بگوید رأی مردم هیچ. موحدی ساوجی- بسماللهالرحمنالرحیم، در اینجا لازم است عرض کنم که اینجا این کمیسیون که آقایان میگویند دولت، یک فرماندار هر کاری بخواهد میکند این حرف به نظر من ناموجهای است برای اینکه یک کمیسیون اولاً سه نفر است نه یک نفر و بعد هم اگر اینها منحل کردند دادگاه است که در نهایت باید نظر بدهد مگر همینطور ساده است که هر که بیاید بعنوان نماینده وزارت کشور بخواهد هر تصمیمی بگیرد بعد هم در اینجا تخلف از موارد قانونی را بالاخره شما به چه کسی میخواهید واگذار کنید؟ بگوئید، مردم چون این شورای مردمی است گاهی ممکن است که خود مردم یک شورائی را در یک محلی انتخاب میکنند بعد اکثرشان میبینند که اینها به وظایفشان درست عمل نمیکنند و اصلا از رأیشان برمیگردند شما باز هم میگوئید شورای مردمی هست و چه و چه بنظر من این پیشنهادی که در اینجا مطرح شده در بیست و چهار استان آن هم نماینده رئیس جمهور این چیزی است که اصلا ضرورتی ندارد بلکه خوب هم نیست برای اینکه رئیس جمهور را با تمام شوراها درگیر میکند و بعد هم در بیست و چهار استان آن کمیسیونی که در مرکز استان هست چه اطلاعی دارد از آن روستا که در دور دستترین شهرها و مناطق قرار دارد، باز هم میشود همان وضع گذشته و یک افرادی میروند آنجا اعمال نفوذ میکنند و آن شوراها را بیخودی منحل میکنند اتفاقاً این خیلی بدتر است. رئیس- آقای انصاری پیشنهادشان را اصلاح کردند. نماینده رئیس... محمد مجتهد شبستری- این خلاف آئیننامه است. رئیس- هیچ خلاف نیست این جزئیات روال ما بوده است حالا رئیس جمهور را وزیر کشور کردهاند. مجتهد شبستری- خلاف آئیننامه است پیشنهاد را نمیشود تغییر داد. رئیس- چرا نمیتوانیم؟ کجای آئیننامه هست که اصلاح جزئی نمیشود کرد؟ فؤاد کریمی- این پیشنهاد جدید است غیر از آن پیشنهاد اول است. رئیس- آقایانی که میخواهند در کار مجلس سنگ بیندازند اینجور حرف میزنند ما از اول تابحال همیشه روال اینجوری بوده است. فؤاد کریمی- نماینده رئیس جمهور را رأی بگیرید اگر رأی نیاورد پیشنهاد بعدی را به رأی بگذارید. رئیس- آقایان ببینید ما دو سال و نیم است که روالمان این بوده موقع قرائت نهائی پیشنهاد اصلاحات جزئی در آن میکردیم اما امروز اعتراض میکنید پیشنهاد مشخص شد بجای نماینده رئیسجمهور نماینده وزیر کشور مطرح میشود. فؤاد کریمی- پیشنهاد اول مطرح بشود. ما پیشنهاد اول را قبول داریم پیشنهاد اول را رأی بگیرید اگر رأی نیاورد پیشنهاد بعدی. رئیس- پیشنهاد اول چیست؟ (فؤاد کریمی- همان نماینده رئیس توضیح دادند در این اصلاحیه آن دو اشکالی که در آن ماده قبلی بوده اصلاح شده که همان موقع هم پیشنهاد حذف داده شده بود یک اشکالی که در آن ماده قبلی بود مسألۀ مورد هزینهها مشخص نبود آمده بود برای تأمین تمام یا قسمتی از هزینهها که در این اصلاحیه بعدی مورد هزینه مشخص شده و بعد اشکالی که شورای محترم نگهبان کردند که اشکال واردی است با این عبارت این اشکال شورای محترم نگهبان هم حل شده که «و سایر درآمدهای قانونی کافی نباشد» تقریباً میشود گفت این عوارض بعنوان اولیه نیست بعنوان ثانویه است و اشکالی ندارد چون درآمدهای قانونی مکفی نبوده «شورای شهر میتواند برای تأمین هزینههای شهرداری عوارضی متناسب با امکانات اقتصادی محل و خدمات ارائه شده تعیین نماید» و لذا من با این اصلاحیه موافقم. رئیس- آقای موحدی توضیحی دارید؟ بفرمائید. موحدی ساوجی- یک جمله فقط عرض میکنم که ما رفتهایم یعنی خود بنده از طرف کمیسیون به شورای نگهبان رفتم خدمت آقایان فقهاء و حقوقدانان تشریف داشتند و آنجا ما این اصلاح و این صورت را تقریباً مطرح کردیم و مخالفت اساسی نشد یعنی بنظر ما نظر شورای محترم نگهبان تأمین شده است. رئیس- بسیار خوب (186 نفر حضور دارند) اصلاحیهایکه قرائت شد برای بند 1 مادۀ 35 به رأی گذاشته میشود موافقان با این اصلاحیه قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اگر پیشنهادی برای اصلاحش آمد اصلاح میکنیم. پیشنهاد دیگری دارد؟ منشی- پیشنهاد نداریم. رئیس- چون پیشنهادی نداریم عبور میکنیم تا آقایان پیشنهاد بدهند برای اصلاح آن. توجه بفرمائید که این از بیدقتی آقایان است یا آن دفعه بیخود رأی دادید یا این دفعه بیخود رأی ندادید. این دیگر عین آن است یعنی هیچ تفاوتی ندارد یکی را رأی دادید یک را رأی ندادید. موحدی ساوجی- مورد بعدی که شورای محترم نگهبان نظر دادند بند 3 مادۀ 35 است در اینجا فرمودهاند «بند 3 مادۀ 35 که سعی در رفع اختلافات را بعهده شورای شهر میگذارد بعلت اینکه خارج از اختیارات وظایف تعیین شده در اصل 100 میباشد بنظر اکثریت اعضای شورای نگهبان مغایر با قانون اساسی شناخته شد». نظیر این در دو مورد دیگر هم بود که رفع اختلافات را ایراد گرفتند گفتند که این با اصل 100 مغایر هست و از اختیارات اینها نمیتواند باشد آنجا هم مجلس رأی دادند که شوراهای روستاها و یا شاید شورای شهر اینکار را نتوانند انجام بدهند و روی این اساس در بند 3 پیشنهادی که بنظر من اینجا باید مطرح باشد چون در این که چاپ کردند نیامده و ما حتماً حذف کردیم در کمیسیون (رئیس- بلی حذف کردید اصلا نیاوردید) و در بند 3 «سعی در رفع اختلافات» حذف بشود. رئیس- خوب پس آن حذف را بگوئید که رأی بگیریم. موحدی ساوجی- بله. حذف شود «حذف» را هم باید رأی بگیرند. مجید انصاری- اینها قبلا تصویب شده است. رئیس- آن را چون چیزی جایش نبوده که بگذارند طبق این حذف کردهاند (185 نفر حضور دارند) کسانی که با حذف این بندی که پیشنهاد پیشنهاد حذفش را کمیسیون داده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی مطرح شود. منشی- اسامی نمایندگانی که در یک نوبت رأیگیری حضور نداشتند. آقای امین ناصری- آقای هادی خامنهای- آقای بهشتی- آقای نجفی- آقای علوی- آقای اسدینیا- آقای تبریزی- آقای اکرمی- آقای مهندس طاهری- آقای عزتالله سحابی- آقای سجادی- آقای خوئینیها. موحدی ساوجی- مورد بعدی که مورد نظر شورای نگهبان بوده در مادۀ 46 است. در اینجا این چنین اظهارنظر شده «مادۀ 46 که به شورای عالی استانها اجازه میدهد درخواست توبیخ یا برکناری مسؤولان را بنمایند بنظر اکثریت اعضاء شورای نگهبان مغایر با وظایف تعیین شده در اصل 101 قانون اساسی میباشد». در اصل 101 قانون اساسی اگر ملاحظه کرده باشند آنجا در ارتباط شورای عالی استانها کاری که میتوانند بکنند در ارتباط با استانها هماهنگ کردن آنها و اینها میتوانند فقط طرحهائی را مثلاً در ارتباط با هماهنگ کردن طرحهائی را به مجلس تقدیم بکنند و چیزی شبیه این مسأله که در آن ماده ما ذکر کرده بودیم نیامده بود لذا ما مادۀ 46 را به این صورت اصلاح کردیم که تقریباً محتوی و مضمون اصل 101 در آن گنجانیده شده. مادۀ 46- شورای عالی اسلامی استانها موظف است نارسائیها و اشکالات نهادها و سازمانهای اجرائی را به مسؤولان مربوطه ابلاغ نماید. منشی- مخالف ندارد. رئیس- خیلی خوب رأی میگیریم 188 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد اصلاحی که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد بعدی مطرح شود. موحدی ساوجی- مورد بعدی که شورای محترم نگهبان نظر داشتهاند در مادۀ 47 است. «مادۀ 47 که شورای عالی استانها را موظف میدارد که بطور اطلاق و کلی طرحهای پیشنهادی شوراها را در صورت تأیید بعنوان طرح قانونی به مجلس شورای اسلامی تقدیم دارد بنظر اکثریت اعضای شورای نگهبان مغایر اصل 102 قانون اساسی میباشد. زیرا وظیفه این شورا عنایت به رفع تبعیض و ایجاد هماهنگی میان استانها است». اصل 102 را ما در اینجا میخوانیم اینست «شورای عالی استانها حق دارد در حدود وظایف خود طرحهائی تهیه و مستقیماً یا از طریق دولت به مجلس شورای ملی پیشنهاد کند این طرحها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد» ببینید در اینجا شورای عالی استانها حق دارد در حدود وظایف خودش طرحهائی را بدهد آنوقت وظایفش را هم در اصل یکصد و یک گفته «بمنظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامههای عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آن شورای عالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل میشود». که آنجا وظائف را مشخص کرده. روی این اساس ما اصلاحی کردهایم در مادۀ 47 و به این صورت پیشنهاد کردهایم: مادۀ 47- «شورای عالی اسلامی استانها موظف است طرحهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی، آموزشی، اداری، خدماتی و نظائر آنها را که از سوی شوراهای استانها در جهت جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری و ایجاد هماهنگی میان استانها رسیده مورد بررسی قرار دهد و در صورت تأیید بعنوان طرح قانونی به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید». به این صورت ما اشکال را مرتفع کردهایم. رئیس- مخالف صحبت کند (محمد مجتهد شبستری- تغییر مهمی داده نشده است) آقای موحدی اشکال ایشان این است که هیچ تغییر مهمی ندادهاید. منشی- خیر، میگویند تغییر داده ولی عین قانونی اساسی است. رئیس- بلی، من هم همین را میگویم یعنی همان قانون اساسی را آوردهاند خوب حالا این قانون اساسی باشد... موحدی ساوجی- طرحها را مشخص کردهایم چه نوع طرحهائی باشد. طیب- عبارت قانون اساسی خودش پختهتر است همان عبارت اگر قید بشود بهتر است. رئیس- بهرحال هرکس میخواهد میتواند بعنوان مخالف صحبت کند اگر مخالف نیستید که یعنی امر مستحبی را میخواهید تأکید کنید. (193 نفر حضور دارند) این پیشنهادی که قرائت شد به رأی میگذاریم موافقان این اصلاحیه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یکی از نمایندگان- اگر رئیس مجلس رأی نداد، به قانون اساسی رأی نداده. رئیس- اگر کسی رأی نمیدهد برای عدم ضرورت آن است میگوید لازم نیست والا نه اینکه مخالف با آن باشد. موحدی ساوجی- آخرین مورد از مواردی که مورد نظر شورای محترم نگهبان بوده در مادۀ 49 است. مادۀ 49 قبلی ما این بوده: «شورای عالی اسلامی استانها میتواند پیشنهاد تغییر طرح یا جابجائی بودجۀ عمرانی استانها در چهارچوب مقررات مربوطه و یا تبدیل مجری طرح را به کمیته برنامهریزی استان بنماید.» نظر شورای محترم نگهبان این هست، «اطلاق مادۀ 41 که به شورای عالی استانها اجازۀ تغییر هرگونه طرح یا جابجائی آن را در بودجۀ عمرانی استانها میدهد و به این ترتیب موجب مداخله در امور استانها و خارج از حوزه مسؤولیت عمومی آنها است به نظر اکثریت اعضای شورای نگهبان مغایر اصل یکصد و یک قانون اساسی شناخته شد. سایر مواد مغایر موازین شرعی و قانون اساسی شناخته نشد». ما برمبنای نظر شورای محترم نگهبان که این نظر ناظر به اصل یکصد و یک هست، که در آنجا در جهت رفع تبعیض و جلب همکاری اینها میتوانند مثلاً طرحهائی را بدهند نه اینکه بطور مطلق بگویند مثلاً یک طرحی عوض بشود یا مثلاً مجری طرح تغییر بکند. ما بر این مبنا اصلاح کردیم این مادۀ 49 را و اصلاح به این صورت درآمده: مادۀ 49- «شورای عالی اسلامی استانها میتواند در جهت جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری و ایجاد هماهنگی میان استانها پیشنهاد تغییر طرح یا جابجائی بودجۀ عمرانی استانها را در چهارچوب مقررات مربوطه بنماید.» توضیح اینکه شورای عالی اسلامی استانها طبق قانون اساسی و این ماده دیگر نمیتواند مثلاً بگوید آقا در یک شهرستان این طرح باید تغییر بکند، از این بخش به آن بخش، یا فرض کنید که در یک استان یک طرحی را پیشنهاد کند که از یک شهرستان به یک شهرستان دیگر برود، نه آن چیزی که در قانون اساسی آمده و شورای محترم نگهبان هم رویش نظر دادهاند این است که اینها اگر یک جائی تبعیض دیدند ناهماهنگی دیدند به جهت جلب همکاری. ایجاد هماهنگی و رفع تبعیض بین استانها میتوانند این پیشنهادها را بدهند. لذا ما بر این مبنا این اصلاح را انجام دادیم که ملاحظه فرمودید. منشی- مخالف؟ (اظهاری نشد) مخالف ندارد. رئیس- (192 نفر در مجلس حاضرند) پیشنهاد اصلاحی آخری که قرائت شد و توضیح دادند به رأی میگذاریم موافقان با این اصلاحیه قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. موحدی ساوجی- در مورد اصلاحیهای که رأی نیاورد اجازه بفرمائید توضیح عرض کنم. رئیس- پیشنهاد اصلاحی آمده. یک مورد بود که رأی نیاورد. «در مورد حق دادن عوارض به شوراهای شهر بود که آن را ...» الویری- بند 1 مادۀ 35. منشی- آقای عباسی فرد پیشنهاد دادهاند این اصلاحیه کمیسیون، «مادامی که قانون وصول زکوات تصویب نشده و سایر ...» تا اینجا حذف بشود بعد چنانچه درآمدهای پیشبینی شده قانونی کافی نباشد، شورای شهر میتواند برای تأمین هزینههای شهرداری عوارضی متناسب با امکانات اقتصادی محل و خدمات ارائه شده تعیین نماید». آقای عباسی فرد توضیح بدهید. محمدرضا عباسی فرد- بسماللهالرحمنالرحیم، آنچه را که در اعلام نظر شورای محترم نگهبان آمده که با توجه به وجود زکوات در جامعه، مسأله عوارض را زیر سؤال بردهاند این از دو جهت میتوانست مورد توجه باشد. یکی اینکه شورای نگهبان در وصول عوارض این شکلی ایراد دارد و یکی اینکه شورای نگهبان میخواهد اعلام نظر کند که شوراها بجای عوارض از زکوات استفاده کنند و مبنای اصلاحیۀ کمیسیون محترم این بوده که از عبارت شورای نگهبان و اظهارنظر شورای نگهبان اینجور استنباط کردهاند که آنها گفتهاند با توجه به اینکه زکوه هست و میشود به شورا داد، دیگر چرا عوارض وضع کنند؟ در حالیکه بنظر میرسد شورای محترم نگهبان ایراد گرفتهاند برای وضع عوارض این چنین. با توجه به اینکه در جامعه اسلامی بودجههای مالی قرار داده شده است از جمله «زکوات» و اینجور میشود بیان کرد که آقا مردمی که زکوه میپردازند از آنها عوارض این چنین نمیشود گرفت. اما اینکه زکوه را به شورا بدهند، از نظر شورای نگهبان این استفاده نمیشود و در این عبارت اصلاحیه چیز دیگری هم آمده است که من خدمت ریاست معظم مجلس نوشتم در اینجا آمده است که «اگر سایر درآمدهای قانونی مکفی نباشد، شورا وضع عوارض در مقابل خدمات کند». یعنی اینجور میشود فهمید که اگر درآمد قانونی کافی نبوده اجازه میدهیم به شکل غیرقانونی اینچنین استفاده کنید و حال آنکه منظور کمیسیون این نبوده که بگوید یک شکل غیرقانونی، نه، عوارض در مقابل خدمات را هم قانونی است، هم شورای نگهبان پذیرفته و هم شورا میتوانند در مقابل خدمات از آن استفاده کنند. بنابراین پیشنهاد به این شکل است. آن عبارت: «مادامی که قانون وصول زکوات تصویب نشده. که وصول زکوات در حال حاضر بر همان مبنائی که در رسالههای عملیه هست، خود کسی که بدهکار است میپردازد و کسی هم که مستحق است میگیرد و مصارفی که آمده است. وقتی هم تصویب شد اگر مجلس شورای اسلامی و نظام اسلامی به این رسیدند که زکواه را و وجوهات اسلامی را به خزانۀ دولت بریزند یعنی از مردم وصول کنند و به خزانه دولت بریزند و تعهد کرد فقرا را هم تأمین کند آنموقع به خزانۀ کل ریخته میشود فرق نمیکند که دولت زکوه یا غیر زکوه را برای تأمین بودجۀ شوراها بپردازد. این عبارت (وصول زکوات) حذف بشود و بعد درآمدهای پیشبینی شده و عوارض در مقابل خدمات را بپردازند والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم، اینکه برادرمان آقای عباسی توضیح دادند اصلا این از نظر شورای محترم نگهبان مورد اشکال نبوده. اینکه در باب زکوات قرآن صراحتاً هشت طایفه را گفته است که در عرض هم هستند و در طول هم نیستند و بسط واجب نیست یک مثل فرد اعلای آن فیسبیلالله است حتی در کلمات فقهاء داریم که تسریع کردهاند که پل درست بکنند، خیابان درست بکنند، معبر درست بکنند اینها از آن جاهائی است که اگر کسی زکوتش را بدهد و در شورای شهر برای حفظ منافع عامه شهر مصرف بشود این هیچ اشکالی ندارد و مورد اشکال این نبوده، مورد اشکال وضع عوارض شورای شهر است که همین الان با یکی از اعضاء محترم شورای نگهبان اینجا صحبت کردم، شورای شهر نمیتواند عوارض وضع بکند مگر با نظر ولی فقیه چون مسألۀ عوارض و مالیات مال طلق آن شخص را گرفتن هست برای حفظ رعایت عامۀ مسلمین و برای حفظ نظام. اینجا هست که باید اعمال ولایت بشود پس اگر شما از نظر زکوه بگوئید زکوه را مصرف بکنند در مصالح شهر، بدست شورای شهر هیچ اشکالی ندارد. از نظر شورای نگهبان این اشکال ندارد آن چیزی که اشکال دارد عوارض نمیتواند حتی در طول هم باشد اول زکوه بعد درآمدهای عمومی، بعد درآمدهای محلی، چهارم بشود وضع عوارض، بدون نظر ولیفقیه اینها نمیتوانند عوارض وضع بکنند اشکال شورای نگهبان این بوده و در این پیشنهاد تأمین نشده است. بناء علیهذا باز میرود و برمیگردد. منشی- آقای بجنوردی موافق. موسوی بجنوردی- بسماللهالرحمنالرحیم، البته فرقی هست بین عوارض در برابر خدمات ارائه شده و عوارض بطور عام. این که آقای موسوی میفرمایند که شورای شهر نمیتواند عوارض وضع بکند مگر با اجازۀ ولی فقیه این عوارض بطور کلی است ولی اینکه آقای عباسی پیشنهاد کردند که این در صلاحیت شورای شهر میتواند باشد، عوارض در برابر خدمات ارائه شده است. زکوه را که ما میدهیم اگر شامل ما بشود در برابر خدمت ارائه شده به ما نیست، اگر فرضاً آمدند زبالههای خانۀ ما را جمع کردند ما چیزی در برابر آن پرداخت کردیم، نمیتوانیم این را به حساب زکوه بگذاریم بنابراین، این پیشنهاد آقای عباسی کاملا منطقی است که ما بگوئیم بعد از اینکه آن درآمدهای قانونی که شهرداری میتواند داشته باشد اگر کم آورد، عوارضی را بگذاریم در برابر آن خدماتی که ارائه شده است و اگر به این ترتیب تنظیم بشود شورای محترم نگهبان دیگر ایرادی نخواهد گرفت. رئیس- آقای موحدی شما مطلبی ندارید؟ موحدی ساوجی- البته اگر چنانچه نظر شورای محترم نگهبان تأمین میبود با آن اصلاحیه، مانعی نداشت که به این صورت تصویب بشود. من الان که با جناب آقای جنتی صحبت کردم ایشان نظرشان این است که ما تنفیذ ولی امر را در خود ماده بیاوریم. گرچه به اصطلاح بعضی از آقایان با امام تماس گرفتهاند و در همین زمینه سؤال کردهاند، امام اجازه فرمودهاند گفتهاند که اگر درآمدهای دیگر کافی نباشد و لازم باشد خوب مانعی ندارد. این را در خود قانون بیاوریم بعد آنوقت به یک صورتی اگر از ولی امر سؤال کنند مثلاً استفتاء کنند ضمیمه این قانون میشود بعد عمل میکنند. من فکر میکنم که پیشنهادی بر این مبنا بنده هم نوشتهام، آن را مطرح کنیم که دیگر اگر به شورای نگهبان رفت برنگردد و دو مرتبه باز مشکل چند تا بشود. رئیس- ایشان هم حاضرند اصلاح بکنند، همان پیشنهاد را اصلاح بکنید. موحدی ساوجی- با تنفیذ ولی امر. (رئیس- بلی با تنفیذ ولی امر). ابوالفضل موسوی تبریزی- به نظر من به اینصورت «با نظر ولی فقیه یا نمایندۀ او» این اصلاح بشود. رئیس- بسیار خوب، یک کلمهای اضافه کنید. عباسی فرد- «چنانچه مقررات پیشبینی شده کافی نباشد، «با نظر ولی امر». رئیس- بسیار خوب «با نظر ولی امر» اضافه میشود (186 نفر حاضرند) پیشنهاد اصلاحی جدیدی که بحث شد به رأی گذاشته میشود. موافقین قیام بفرمائید. (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی- یک اصلاح عبارتی داریم که از آقای یونس محمدی است ایشان تذکر دادهاند که در مادۀ 34 تبصره (1) آنجائی که نوشته شده «در مناطقی که برطبق تبصره (2) مادۀ 33 (مادۀ 33 اصلا تبصرهای ندارد این مادۀ 32 است که اشتباه چاپ شده به این ترتیب اصلاح میشود) «برطبق تبصرۀ (2) مادۀ 32». رئیس- بلی درست است این مادۀ 32 باید باشد. میتوانیم تنفس بدهیم (یکی از نمایندگان- به بحث ادامه بدهید) پس مخبر کمیسیون جهاد تشریف بیاورند برای دادن گزارش. عدهای از نمایندگان- آقای هاشمی یک ربع تنفس بدهید. رئیس- بسیار خوب یک ربع ساعت تنفس میدهیم (زنگ رئیس). جلسه در ساعت 10/10 بعنوان تنفس تعطیل و مجدداً در ساعت 40/10 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 5- بحث پیرامون طرح اساسنامه جهاد سازندگی رئیس- بسماللهالرحمنالرحیم، برای ادامه مذاکرات جلسه رسمی است، مخبر کمیسیون جهاد تشریف بیاورند و شور دوم اساسنامۀ جهاد را مطرح کنند. آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم، با درود بر امام امت و با سلام به جهادگران خلاق و ایثارگر که در طول جنگ بزرگترین خدمات را به جبهههای حق نمودهاند و در عین حال در دورافتادهترین کوهساران کشور به داد مظلومان مستضعف و روستائی رسیدهاند و کارنامۀ درخشانی از خود بجای گذاشتهاند و هم اکنون نیز به آن راه شکوهمند و تاریخیشان مشتاقانه ادامه میدهند. و با درود به امید امام و امید مردم، مرجع عظیمالشان اسلام حضرت آیتالله منتظری. بعد از آنکه کلیات اساسنامۀ جهاد سازندگی در شور اول به تصویب مجلس محترم رسید، اساسنامه به چند کمیسیون بعنوان کمیسیون فرعی و به کمیسیون جهاد سازندگی با عنوان کمیسیون اصلی داده شد تا بررسی و تنظیم و تصویب بشود. کمیسیونهای فرعی عمدتاً با تصویب اساسنامه و ایجاد اصلاحاتی در مواد مربوطه گزارشات خود را برای کمیسیون ارسال نمودند و کمیسیون جهاد سازندگی با استفاده از گزارشات کمیسیونهای فرعی و با استفاده از رهنمودها و پیشنهادات نمایندگان محترم مجلس که کتباً به کمیسیون پیشنهاد داده بودند و همچنین با استفاده از توضیحاتی که برادران هیأت دولت و شورای مرکزی جهاد سازندگی میدادند بطور بنیادی یک دور اساسنامه را بررسی کرد تمام موارد ضعفی را که مخالفین محترم در شور اول مطرح کرده بودند پیش روی خودش گذاشت و با استفاده از رهنمودهائی که به سمعتان رسید آنها را تغییر داد و تصویب کرد. مدت زیادی که ما روی این اساسنامه کار کردیم شاید بیش از سایر قوانین و اساسنامههائی است که در مجلس مطرح شده بخاطر اینکه جهاد سازندگی بعنوان نهادی نوپا و برخاسته از فرهنگ انقلاب نظامی را برای ارائه خدمات که با نظامهای قبلی تفاوت بنیادی و فاحش داشت ارائه کرده بود و ما میخواستیم با رعایت ضوابط قانون اساسی بطوریکه به ماهیت این نهاد لطمه وارد نشود آن را تدوین کنیم، مدون بکنیم و بصورت قانون ارائه بدهیم ما از نظر قانون اساسی موانعی داشتهایم با شورای نگهبان مذاکرات متعددی بعمل آمد رئیس محترم کمیسیون چندین بار در جلسات شورای نگهبان شرکت کردند، با بعضی از برادران نماینده مجلس که دید حقوقی داشتهاند، مشورتهائی انجام گرفت و ما توانستیم راهحلهائی برای جلوگیری از آن موانع پیدا بکنیم که در این اساسنامه بطور کلی منعکس است و آنچه را که ما انجام دادیم این بود که آن طور عمل بکنیم که اولاً تداخلها به کمترین اندازۀ خودش تقلیل پیدا بکند در ضمن خطمشی و آیندۀ جهاد سازندگی مشخص باشد و از طرف دیگر تصویب اساسنامه جهاد بعنوان یک نهاد مستقل تناقض و مباینتی با اصول قانون اساسی در زمینههای اجرائی نداشته باشد. گزارش شور دوم در اختیار خواهران و برادران نماینده هست و من با کسب اجازه از ریاست محترم مجلس مادۀ اول را میخوانم برای بررسی در شور دوم. طرح اساسنامۀ جهاد سازندگی فصل اول: هدف مادۀ 1- جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب اسلامی ملتزم به ولایت فقیه که به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته و هدف عمدۀ خود را تلاش و کوشش در مناطق روستائی و عشایری کشور در موارد ذیل میداند: الف- حرکت بسوی استقلال و خودکفائی کشور با تلاش در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها از طریق توسعۀ کشاورزی و دامداری و بازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی مربوطه و اقشار مختلف مردم. ب- نشر و گسترش فرهنگ اسلامی با همکاری و هماهنگی نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در بین روستائیان و عشایر. ج- ایجاد زمینه جهت رشد شخصیت والای انسانی روستائیان از طریق مشارکت و نظارت آنان در فعالیتهای روستائی. (توضیح اینکه ما سه محور برای جهتیابی و هدفگیری جهاد سازندگی اینجا انتخاب کردهایم.) محور اول- جهت اقتصادی دارد، بمنظور خودکفائی در زمینههای اقتصادی هماهنگ با دستگاههای اجرائی و محور اصلی کار هم در این رابطه کشاورزی و دادن خدمات به روستائیان و عشایر است و فلسفۀ وجودی جهاد سازندگی و پیدایش جهاد بعد از پیروزی انقلاب انجام خدمات در همین زمینهها بوده است. ب- قسمت دوم یعنی محور دوم از اهداف، در تنظیم اساسنامه و دادن هویت مشخص به جهاد سازندگی فعالیتهای فرهنگی جهاد سازندگی در سطح روستاها و عشایر هستند. بدیهی است که روحانیت معظم اسلام در طول تاریخ همیشه تمام مملکت را زیر پوشش تبلیغاتی داشته، منتها در زمان گذشته به این دلیل که امکانات برای روحانیت کم بود، بعد از اینکه انقلاب پیروز شد زمینههای فرهنگی میبایست در روستاها شکوفا بشود به فرمان امام و یا حمایت مسؤولان طراز اول مملکت جهاد سازندگی تحت ارشادات روحانیت وارد روستاها شد و توانست فرهنگ انقلاب اسلامی را در روستاها جا بیندازد و تعمیم و توسعه بدهد. ممکن است نقائصی در کار وجود داشته باشد که با قانونی شدن موضوع و حمایت بیشتر روحانیت انشاءالله این حرکت استمرار خواهد یافت و آن نقائص هم برطرف خواهند شد. محور سوم: برای اهداف جهاد سازندگی مسأله شخصیت دادن به روستائیان کشور بمنظور فعال کردن آنها در امور سیاسی و اجتماعی خودشان میباشد. برادران و خواهران استحضار دارند یکی از جنایات رژیم قبل این بود که به هیچ وجه اجازه حضور روستائیان و اقشار مستضعف را در مسائل سیاسی و اجتماعی به آنها نمیداد با تعبیه خان و کدخدا در روستاها اینها فرصت اندیشیدن نداشتند و ناچار بودند برده وار کار بکنند ولی یکی از مواهب انقلاب اسلامی این است که برادران روستائی و خواهران روستائی آزادی لازم را پیدا کردهاند، در صحنۀ مسائل سیاسی و اجتماعی خودشان حضور فعال پیدا کردهاند و با همفکری و همگامی نهادهای انقلابی و مسؤولان جمهوری اسلامی و با برخورداری از امکانات رفاهی و امکانات تولیدی در مسیر تعالی شخصیت قرار گرفتهاند و این حرکت تکاملی هم خوشبختانه در معیت جهاد سازندگی و سایر نهادهای مسؤول دارد ادامه پیدا میکند و این معنا را هم ما بعنوان محور سوم جهت اهداف در نظر گرفتهایم. رئیس- متشکر، اگر مطلبی ندارید پیشنهادها مطرح بشود. یکی از نمایندگان- مگر ماده به ماده نمیخوانند؟ رئیس- خواندهاند آقای الویری پیشنهادها را مطرح کنید. منشی- در مورد پیشنهادهائی که قبلا به کمیسیون داده شده ما آنهائی را مطرح میکنیم که نمایندگان محترم خودشان درخواست بکنند چون بعضیها ممکن است پیشنهادشان لحاظ شده باشد یا اینکه دیگر نخواهند مطرح بکنند. رئیس- پیشنهاد حذف برای مادۀ یک چه کسی دارد؟ منشی- آقای نواب در مادۀ (1) پیشنهاد دادهاند که جمله «به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته باشد» حذف بشود. آقای نواب بفرمائید. منشی- اسامی کسانیکه در یک نوبت رأیگیری حضور نداشتهاند، آقای موسوی خوئینیها، آقای مهندس طاهری، آقای مصطفی تبریزی، آقای بجنوردی، آقای قرهباغ، آقای یوسفی، آقای خلخالی، آقای حقیقت افشار، خانم دستغیب. آقای باباصفری. نواب- بسماللهالرحمنالرحیم، این در ماده یک که ملتزم به ولایت فقیه آمده ما را بینیاز میکند از این قیودی که در اینجا آمده «جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب اسلامی متلزم به ولایت فقیه و هدف عمدۀ خود را تلاش و کوشش در مناطق روستائی و عشایری کشور در موارد ذیل میداند» اینطور اگر ما بیائیم بگوئیم «به هیچ حزبی وابستگی نداشته باشد»، روی مصالحی مثلاً ما در سپاه آمدیم گفتیم که اگر کسی رسماً متکی به یک حزبی باشد این برداشته بشود ولی ممکن است الان افرادی که برای جهاد انتخاب میشوند اینها اکثراً کسانی هستند که حزباللهی هستند و اینها ممکن است در حزب هم نامنویسی کرده باشند یعنی جزو حزب جمهوری اسلامی هم باشند و این احتیاجی ندارد که ما بیائیم در اینجا بگوئیم این نهاد به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته، این قید زیادی است. منشی- آقای عباسی به عنوان مخالف بفرمائید. عباس عباسی- بسماللهالرحمنالرحیم. خود لفظ «ملتزم به ولایت فقیه»، ذکر این سازمانها و احزاب را دارا است. یعنی باید باشد، همچنانکه مقام ولایت فقیه به هیچ حزب و یا سازمان خاصی وابسته نیست. جهاد هم از نظر ارگانی وابسته نیست. حالا افرادش عضو باشند غیر از این است که جهاد در خط آن بیفتد. وقتی سازمانی قانونی شناخته شد شاید مانعی نداشته باشد و ندارد. اما نه اینکه حزب یا فلان سازمان خط دهنده جهاد باشد و یا جهاد در خط مستقیم آن قرار بگیرد! این است که ذکر این، بسیار بجا است اما خود من هم پیشنهاد دادهام که همان نظر آقای نواب را تأمین میکند و آن «حذف «و شخص معین» بلی. این کلمه باید حذف بشود که من پیشنهادش را دادم. اما بقیه باید بماند. منشی- آقای عباسی! ایشان پس گرفتند. رئیس- آقای نواب گفتند که اگر منظور تشکیلات است پس میگیرم منظور افراد نیست و همین طور است. افراد منظور نیست. منشی- آقای شبستری در مادۀ 1 پیشنهاد دادند قسمت «ملتزم به ولایت فقیه که به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته باشد»، حذف شود. عدهای از نمایندگان- مخالف، مخالف. محمد مجتهد شبستری- بسماللهالرحمنالرحیم آقایان اول توجه بفرمائید ببینید منظور پیشنهاد دهنده چیست؟ بنده توضیح بدهم. بعد بفرمائید. مسأله این نیست که جهاد یا سایر سازمانهای مملکت، ملتزم به ولایت فقیه نیستند، بلکه همه ملتزماند. مسأله این است که گوئی آقایانی که اساسنامه جهاد سازندگی را تنظیم کردهاند. جهاد سازندگی را یک تافته جدا بافتهای غیر از همه سازمانهای اداری مملکت و غیر از نهادها و وزارتخانهها بحساب آوردهاند با این تفکر، خواستند یک اساسنامهای بنویسند. و این موجب تناقضهای زیادی در بخشهای مختلف این جهاد شده که بنده در آن پیشنهاداتی که داده بودم حالا اگر آنجا نوبتش رسید عرض میکنم اصلا آقایان کارهای اجرائی جهاد را که امور اجرائی است از مسیر دیگری تعیین کردهاند و این اشکالات فوقالعادهای منافات با قانون اساسی پیدا کرده است و آن حالا در جای خودش. بنده میخواهم عرض بکنم در نوشتن اساسنامه یک نهادی که یک ارگان دولتی است و تحت شمول قانون اساسی اصولاً این تنظیم شده است و یک بخش دولتی است و اگر بخواهد هماهنگ بشود با قانون اساسی، پوشش اصیلش باید پوشش وزارتخانهای باشد. و امور باید کلا و عمدتاً زیر نظر آن وزیری که در جهاد قرار میگیرد، انجام بگیرد تا منافات با قانون اساسی پیدا نکند در نوشتن اساسنامه یک چنین نهادی گفتن اینکه این، به هیچ سازمان بستگی ندارد و به هیچ حزب بستگی ندارد به هیچ فرد بستگی ندارد، این یک امر زائدی است مثل اینکه شما در تبیین مثلاً وزارت آموزش و پرورش بفرمائید وزارت آموزش و پرورش یک وزارتخانهای است که به هیچ حزبی به هیچ سازمانی به هیچ شخصی بستگی ندارد. این یک امر لغوی است این پیدا است. این وزارتخانه است. وزارتخانه به دولت وابسته است. بنابراین، این قسمت که من عرض میکنم نه از لحاظ این است که افرادی از حزبی یا جمعیتی در داخل جهاد نمیتوانند باشند. بلکه میتوانند باشند. اما جهاد به عنوان یک نهاد دولتی، بخشی از دولت است. و مشمول قانون اساسی است. دیگر در اساسنامه جهاد درست نیست که ما بگوئیم که این، به هیچ جا وابستگی ندارد، خیر، وابسته است و بخشی از جمهوری اسلامی است. و بخشی از دولت است. والا مخالف قانون اساسی خواهد بود. و همین را بنده در مسأله ملتزم به ولایت فقیه عرض میکنم. اینکه عرض میکنم این جمله نباشد، نه این است که ملتزم به ولایت فقیه نیست. طبق قانون اساسی هر آنچه که به عنوان سازمان و نهاد اداری هست. ملتزم به ولایت فقیه است طبق اصل چهارم قانون اساسی و اصول دیگر قانون اساسی. و اشکال بنده از نظر قانون نویسی است و این از نظر قانون نویسی درست نیست که ما یک بخش دولتی را اینطوری آنرا منفک کنیم و بگوئیم که به هیچ جا وابسته نیست. از این نظر، بنده عرض میکنم نه از نظر اینکه الزام به ولایت فقیه نداشته باشد و امثال این مطالب. رئیس- وقتتان تمام شد. اول مخالف صحبت کند. منشی- آقای عباسی به عنوان مخالف بفرمائید. عباس عباسی- بسماللهالرحمنالرحیم، فرمایشات آقای شبستری این است که نهادی است دولتی. چون اعتبار از دولت میگیرد. و وزیر آن هم مربوط به هیأت دولت است. روی این حساب باید این قسمت حذف بشود. اتفاقاً این باید باشد. چون دولت امکان دارد یکی از وزرایش مربوط به یک سازمان خاصی باشد و یا مواضع سیاسی خاصی در مقاطعی داشته باشد. لزومی ندارد که جهاد در موضعگیری سیاسی نعلاً بالنعل دولت باشد. چون امکان این است که دولت اشتباهی بکند و خطائی مرتکب بشود. التزام به ولایت فقیه یعنی باید بداند جهاد که در آن خط است و بس. و در ماده 27 بند «م» دارد: «اتخاذ مواضع سیاسی برحسب موضعگیریهای مقام رهبری» اگر اینجا را شما حذف بکنید آن بند را هم باید حذف کنید. در حالی که حذف آن بند، واقعاً یک فاجعهای شاید باشد. و این به آن مفهوم نیست که دولت التزام به ولایت فقیه ندارد. خیر، تصریح در قانون است. آن قسمت حزب و سازمان، درست، صحیح، اما التزام به ولایت فقیه از این به بعد، هر سازمانی هر وزارتخانهای که اساسنامهای آورد و بنا شد از طریق مجلس تصویب بشود این لفظ را خواهند گذاشت تا همه حواسشان جمع باشد که البته جمع هم هست. و خواهد بود. بنابراین حذف لفظ «التزام به ولایت فقیه» مخالف است حتی با نیات خود جهاد، و دولت و ملت وامت و مجلس و من مخالفم. منشی- آقای کمالی بفرمائید. کمالی- بسماللهالرحمنالرحیم، در مادۀ 1 جهاد سازندگی میگوید که: «جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب اسلامی، ملتزم به ولایت فقیه» تا اینجا کاملا رساننده است. که در خط امام و ولایت فقیه میبایست جهاد سازندگی عمل بکند. اما اینکه اینجا میگوید به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته باشد. اگر سازمان یعنی جهاد سازندگی وابستگی داشته باشد، کار خطائی است و درست است. اما الان این جمله اینجا غیرضروری است یعنی حالتی را که در بسیج مستضعفین پیش آوردند و بسیج 20 میلیونی میبایست غیر وابسته باشد، گفتند که اعضاء بسیج نمیتوانند وابسته به هیچ حزب و گروهی باشند. الان همین مسأله را در رابطه با جهاد مطرح میکنند. اعضاء جهاد هم وابسته به هیچ گروه و حزب اسلامی نمیتوانند باشند بنابراین مسائل سیاسی و گروه به چه شکل باید مطرح بشود؟ بنابراین... رئیس- توجه بفرمائید اعضاء مطرح نیست. خود سازمان، نه اینکه اعضاء. کمالی- متوجه فرمایش شما هستم این تصریح بشود یا این حذف بشود با موضوع دوم تصحیح بشود. والسلام. رئیس- آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی- بسماللهالرحمنالرحیم، اساس استدلال آقای شبستری این بود که «التزام به ولایت فقیه» پس گرفته بشود و بعد قسمت دوم پیشنهاد در طول آن قرار داشت. نه در عرض آن. یعنی اگر اساس پیشنهاد را ایشان پس بگیرند، بطور طبیعی معنای وابستگی بقوت خودش در رابطه با ولایت فقیه وجود دارد و آن استدلال ایشان اگر از صحتی برخوردار باشد باز هم بقوت خودش باقی است ولی برادران این را عرض بکنم که عمود و ستون فقرات جهاد سازندگی التزام به ولایت فقیه و حضور روحانیت در جهاد است و جهاد اساساً براساس این شیوه و این متد، تولد پیدا کرده و رشد پیدا کرده است. اگر این علت از آن گرفته بشود بطور طبیعی چیزی جای جهاد باقی نمیماند. و اینکه فرمودند این التزام به ولایت فقیه یک چیز لغوی است، کمیسیون این را قبول ندارد. و اصولاً ایشان بهتر میدانند که لغو چیزی است که یاد خدا در آن نباشد. التزام به ولایت فقیه که سرتاپا یاد خدا در آن مستتر است و لذا با این قسمتش نه مجلس موافقت میکند و نه کمیسیون. اما در ارتباط با قسمت دوم که به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته باشد. باز ما در زمانی که بسیج بعنوان یک نیرو در کنار سپاه مطرح بود در زمان آن رئیسجمهور ملعون ما خاطرات بدی داریم که بسیج بطور ناخودآگاه برای یک سلسله سیاستها وابسته شده بود به آن دفتر و به آن دستگاه و به آن خط. و بسیجی که مسؤول بود در کنار سپاه و در کنار ارتش خدمت بکند افتاده بود در دام یکعده آدم اجنبیپرست که میخواستند همه چیز مملکت را به باد بدهند لذا ما تأکید داریم که جهاد سازندگی که فعالیتهایش آراء جمع میکنند و محبوبیت ایجاد میکنند، در اختیار هیچ دسته و حزب و سازمانی نباشد. و در خط ولایت فقیه و ملتزم به دستورات ولی امر به کارهای خودش ادامه بدهد و در غیر اینصورت از بازده و دستآوردهای جهاد ممکن است در آینده سوءاستفاده بشود. رئیس- ما با توجه به اینکه در این اساسنامه جهاد خیلی پیشنهاد داریم و صرفهجوئی بسیار لازم است ما از مخبر کمیسیون و از آقایان تقاضا میکنیم که حداکثر صرفهجوئی را بکنند والا همه ما خسته میشویم. پیشنهاد آقای شبستری را به رأی میگذاریم ایشان میخواهند آن جمله «ملتزم به ولایت فقیهش» را بردارند. وافی- آقای هاشمی توضیح بدهید که چون در قانون اساسی آمده است که قوای ثلاثه زیر نظر ولایت امر است. رئیس- اگر آقای شبستری پیشنهادشان را پس بگیرند آقای وافی دوباره میخواهند مطرح کنند. شبستری- «ولایت فقیه» باشد ... رئیس- خیر، آقای وافی میگویند همان «ولایت فقیهش» هم حذف بشود. شبستری- پس جداگانه رأی بگیرید. رئیس- اگر این کار را بکنیم دوباره ایشان باید صحبت کند. با هم باشد که جداگانه ما رأی نگیریم. الویری- شما میتوانید دو رأی متوالی بگیرید. رئیس- آقای وافی میگویند چون در قانون اساسی ما هست که ... وافی- آقای هاشمی توجه بفرمائید در اصل 75 نوشته «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیرنظر ولایت امر و امامت امت» این هم جزو قوای مجریه میشود. رئیس- بلی، آقای وافی حرفشان همین است میگویند این جمله در قانون اساسی تأمین شده حالا شما سر هر موردی بخواهید بیاورید... (همهمه نمایندگان) دیگر ما بحث نمیکنیم یک بار بحث شده پس بنابراین مجموعه پیشنهاد آقای شبستری را به رأی میگذاریم. یک قسمتش را آقای وافی تأکید دارند پیشنهاد بشود و یک قسمتش را هم آقای شبستری که عبارت: «ملتزم به ولایتفقیه که به هیچ حزب و سازمان و شخص معینی وابستگی نداشته» حذف بشود 196 نفر حضور دارند موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی- آقای عباسی پیشنهاد کردند عبارت: «و شخص معینی» حذف بشود. رئیس- این کلمه جزء همین بود. عباس عباسی- جدا است آقای هاشمی (همهمه نمایندگان). رئیس- اصلا این تحصیل حاصل است معلوم است که این نهاد که وزارتخانه میشود و متکی به شخص معین نیست. آن پیشنهادهائی که از قبل داده شده فقط آنها را بخوانید بعداً به پیشنهاد حذف میرسیم. خلخالی- این عبارت غلط است. جهاد نمیتواند ملتزم باشد. آقارحیمی- اگر پیشنهادها به این صورت بخواهد پیش برود که بجائی نمیرسیم. رئیس- اجازه بدهید. اول پیشنهادهائی که در کمیسیون بوده مطرح میشود بعد به اینها میرسیم. پیشنهادهای کمیسیون را مطرح کنید. خلخالی- این عبارت غلط است. «ملتزم» غلط است. رئیس- خیلی خوب، آخر بار نوبت شما میشود. صبر کنید تا نوبت شما بشود فقط پیشنهادهای کمیسیون را مطرح کنید (اشاره به منشی). منشی- آقای اختری... رئیس- آقای اختری نیستند. لذا همه پیشنهاداتشان در این مورد ساقط است. منشی- آقای عباس عباسی... عباس عباسی- همین پیشنهاد است که اینجا تأمین شد. رئیس- آن پیشنهادهائی که در کمیسیون داشتند فعلا آنها را مطرح کنید. فؤاد کریمی- آقای الویری ما پیشنهاد داشتیم. یکی از نمایندگان- پیشنهاد حذف مقدم است. رئیس- چه کسی گفته؟ اللهبداشتی- آقای شبستری گفتند. رئیس- خیر، آقای شبستری اشتباه کرده بودند. ماده 105 معنایش این نیست. تقدم در آن نیست. منشی- آقایانی که در کمیسیون تشریف بردند در ماده اول اگر پیشنهادهائی دادند که تصویب نشده بفرمایند. رئیس- ماده 105 که آقای شبستری تذکر دادند من میخوانم: مادۀ 105- «هنگام بحث نسبت به هر ماده هر گاه پیشنهاد حذف تمام یا قسمتی از ماده یا رفع ابهام از آن بشود پس از توضیح پیشنهاد دهنده و اظهارات یک مخالف و یک موافق نسبت به پیشنهاد اخذ رأی به عمل خواهد آمد. در صورت تصویب پیشنهاد نسبت به بقیه ماده بحث و اخذ رأی به عمل خواهد آمد «اینکه پیشنهاد حذف تقدم داشته باشد اصلا در اینجا نیست. پیشنهادهائی که در کمیسیون مطرح شدهاند طبعاً مقدماند بعد به پیشنهادهای حذف میرسیم. لذا تقدم در آن نیست. بلی، ما فقط رویهمان این بوده که پیشنهادهای حذف را مقدم میداشتیم که تکراری نباشد. ولی اینطور که آقایان کلمه به کلمه میخواهند حالا پیشنهاد بدهند درست نیست. آقای فؤاد کریمی پیشنهادتان را مطرح کنید. فؤاد کریمی- بسماللهالرحمنالرحیم. پیشنهاد من اضافه یک کلمه است به بند الف مادۀ 1- در بند الف مادۀ 1 گفته شده «در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی روستاها از طریق توسعه کشاورزی و دامداری» اما عبارت: «عمران روستائی» اینجا افتاده که عمران روستائی برای رسیدن به بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اگر نباشد عملاً کارهای جهاد و اهداف جهاد اصلا غیرقانونی میشود همین حالا جهاد سازندگی عمده کارش در روستاها عمران روستائی است و کاری که وزارت کشاورزی در گذشته نکرده و حالا هم مشغولش نیست و عمده کار جهاد است، عمران روستائی است اگر از اینجا لفظ «عمران روستائی» بیفتد عملاً این وظیفه و این هدف غیرقانونی میشود. منشی- آقای رضوی بعنوان مخالف بفرمائید. رضوی اردکانی- بسماللهالرحمنالرحیم، ذکر جمله: «بهبود وضع اقتصادی» شامل مسائل عمرانی و کارهائی که انجام میدهند میشود. و لذا قید این جمله که ایشان پیشنهاد کردهاند، لزومی ندارد. و همین جمله «بهبود وضع اقتصادی» کافی است. رئیس- موافق صحبت کند. خیلی متشکر. به همین نحو مختصر و مفید بفرمائید. منشی- آقای شجاعیان بفرمائید. صمد شجاعیان- بسماللهالرحمنالرحیم، کار جهاد سازندگی در این اساسنامه اصولاً در رابطه با کار روستاها و عشایر پیشبینی شده است. کار مناطق روستائی کشاورزی و دامپروری تنها نیست همانطوریکه آقای کریمی گفتند، عمرانی هم هست. شامل راهسازی، آب، مدرسه، برق و غیره هم میشود. اگر اینها را به این قسمت اضافه کنیم مفهومش کاملتر است و پرمعنیتر و وظیفه جهاد بطور کلی اینجا مشخصتر میشود. به این مفهوم دیگر این مسأله نیست که بگویند کارهای عمرانی به شما مربوط نیست. زیرا در تبصره مادۀ 1 نیامده. چونکه بعد در شرح وظایف این، آمده. اگر در این قسمت که هدف است ذکر بشود مطابق میشود با شرح وظایفی که در فصل دوم آمده. رئیس- 192 نفر حضور دارند موافقان این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی- آقای محلاتی بفرمائید. محلاتی- بسماللهالرحمنالرحیم، من سعی میکنم در پیشنهادات دیگر هم خیلی مختصر بگویم. الان هم بطور اختصار عرض میکنم: در قانونگذاری اول، مرزهای هر نهادی و هر ارگانی با سایر نهادها باید مشخص بشود. فلسفه تشکیل جهاد سازندگی همانطوریکه در اول همین اساسنامه از زبان امام امت ذکر شده است این است که: «بنابراین بوده است که ایران را خراب کنند الان بحمدالله آن سد شکسته شده برای مرحله ثانی که مرحله سازندگی است ما دستمان را نزد تمام ملت دراز میکنیم و از ملت میخواهیم که در این نهضت شرکت کنند و همه دست برادری و دوستی بهم بدهند و این جهاد سازندگی را شروع کنند» در این انقلاب ما که همه چیز در اختیار مردم هست دو نهاد است یکی سپاه برای بسیج مردم در مقابل دشمنان خارجی و ضد انقلاب داخلی. یکی هم جهاد است که تشکیل شده است برای بسیج نیروهای مردمی و امکانات برای عمران و آبادی کشور. که همه نیروهای ملت را برانگیزد والا امکانات دولتی در درجه اول، متعلق به ارگانهای دولتی است و این نهاد است که باید با نیروی انسانی مردم و با سرمایههائی که دست مردم است در درجه اول ملت را بسیج بکند. و این مسأله در خود این مادۀ 1 که هدف است اصلا ذکر نشده. بنده در اینجا پیشنهاد کردم که به اینصورت اصلاح بشود: جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب ملتزم به ولایت فقیه، مستقل،به هیچ گروه و حزب و سازمان یا شخص معینی وابستگی نداشته و به امر امام امت مدظله تشکیل و هدف آن تلاش و کوشش در مناطق روستائی و کشوری در موارد ذیل میباشد: الف- بسیج اقشار مردم و فراهم کردن امکان تلاش برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه، جهت سازندگی و حرکت بسوی استقلال و خودکفائی کشور از طریق توسعه کشاورزی و بازسازی ویرانیها و عمران و آبادی، با همکاری و هماهنگی دستگاههای اجرائی. فلسفه تشکیل جهاد در اینجا ذکر شده. البته دولت هم کمکش میکند. ما نباید این ارگان را مثل وزارت کشاورزی قرار بدهیم. همه بودجهاش از دولت باشد و نیروهای مردمی هم به تدریج از آن کاسته بشود. ولی به این صورتی که من عرض کردم مسأله حل میشود. هماهنگی آن را هم ذکر کردم، وزیر مشاور در امور اجرائی، آئیننامه هماهنگی با سایر وزارتخانههای مربوطه را در این جهت تنظیم میکند. منشی- آقای موسوی تبریزی بفرمائید. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم. این معنی که آقای محلاتی برادرمان فرمودند که هدف و فلسفه جهاد این بوده، این درست است. ولی نه به این معنا است که تمام نیروها را بسیج بکنند و در جهاد جا بدهند که بیاید کار بکند. وقتیکه یک عده نیروی خدائی و حزباللهی و معتقد به ولایت فقیه، منسجم شدند، و یک تشکیلاتی بنام جهاد تشکیل دادند، و هدفشان این بود که توسعه کشاورزی و دامداری و آبادی ویرانیها باشد، این قهراً، نیروهای حزباللهی و متعهد را بر خودش جذب میکند و با همکاری و همیاری آنها کار میکند. لزوم ندارد ما در اینجا تصریح بکنیم. اینجا کنایتاً گفته شده است خودش هم میداند «الکنایه ابلغ من التصریح» است لزوم ندارد که آن را تصریح بکنیم. یک عدهئی از اینها حتماً در جهاد بیایند. جهاد با این تشکیلاتش و با این ماهیتش که یک ارگان جوشیدهئی از متن انقلاب و ملتزم به ولایت فقیه و افراد حزباللهی هستند که آنجاها منسجم شدند نتیجه عملشان این است که در دهات ما عملاً هم آن را دیدیم. در دهات امروز که واقعاً «شکرالله سعیهم» کار خوبی کردهاند و کارهای مثبتی را انجام دادهاند با همیاری و همکاری همان افراد حزباللهی انجام دادهاند و هیچ هم التزام ندارند بر اینکه در جهاد باشند یا نباشند. منشی- آقای انصاری موافق. مجید انصاری- بسماللهالرحمنالرحیم. گرچه اساسنامه طولانی است و پیشنهاداتی که تغییر ماهوی در قانون نمیدهد سزاوار هست که مطرح نشود. اما پیشنهاد آقای محلاتی از پیشنهادهائی است که پایه و اساس جهاد را محکم میکند. درست است که تابحال جهاد بر همین مبنا عمل کرده و نیروهای مردمی را بسیج کرده ولی اگر در متن قانون نباشد، احتمال دارد که در گذشت زمان و مرور زمان، آرام، آرام، از آن شکل بسیج مردمیاش در بیاید و بصورت یک تشکیلات صرف اداری تجلی بکند. کما اینکه این روند، کم و بیشس، در بعضی از استانها بوده یعنی بعضی از استانها جهادش مبدل شده به تشکیلات اداری. و تکیه کردن بر اینکه همیشه و همیشه جهاد، باید روی محور بسیج مردم کار بکند تا روی رفتن بسوی یک تشکیلات وزارتخانهای و ادارهای. کار بسیار مناسبی است و به قانون تغییر ماهوی میدهد. لذا من موافق هستم. زرهانی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم. من خیلی مختصر میگویم که یک مفهوم بسیج را در بند الف آوردهایم که بازسازی ویرانیهای کشور با همکاری دستگاههای اجرائی مربوطه و اقشار مختلف مردم. یعنی معنا در این بند الف گنجانده شده. مضافاً بر این، مفهوم بسیج، مفهومی است که در ارتباط با اضطرارها و یک شرایط غیرعادی از آن استفاده میشود. و ما در مادۀ /20 این اساسنامه که برادرها حتماً مطالعه کردهاند آوردهایم «شرکت فعال در موارد حساس و ضروری از قبیل جنگ، سیل و زلزله در سراسر کشور. با بسیج و استمداد از مردم.» رئیس- آقای فیروزآبادی بفرمائید. سیدحسن فیروزآبادی (عضو شورای مرکزی جهاد)- بسماللهالرحمنالرحیم، ما با بسیج اقشار مردم و فراهم کردن امکان تلاش برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه جهت سازندگی موافقیم و اصلا معتقدیم بسیاری از موفقیتهای جهاد با بسیج اقشار مردم بوده و توانسته که با بسیج مردم کارها را اینطوری رشد بدهد و حرکتهای سریع و قوی انجام بدهد، البته یکی میتواند در اول همین قسمت الف مادۀ 1 مطرح بشود و یا میتواند خودش بعنوان یک قسمت پیشنهاد بشود که کمیسیون محترم کشاورزی پیشنهاد کرده. رئیس- بسیار خوب، آقای محلاتی پیشنهادشان را مشخص کنند. نماینده دولت و آقایانی که از طرف جهاد سازندگی آمدهاند حرفهایشان را یکی کنند، چون این جمعی که از طرف دولت و جهاد آمدند، اگر بخواهند همه صحبت کنند، ما تحملش را نداریم. محلاتی- بسماللهالرحمنالرحیم، مادۀ 1- جهاد سازندگی نهادی است مکتبی و جوشیده از متن انقلاب. رئیس- شما آنچه را که اصلاح شده بخوانید. محلاتی- عنایت بفرمائید من یکدقیقه میخوانم. رئیس- تغییراتی که هست مشخص کنید که برای آنها میخواهیم رأی بگیریم. محلاتی- دنباله عبارت «وابستگی نداشته» این جمله اضافه میشود: «و به امر امام امت مدظله تشکیل و هدف آن تلاش و کوشش در مناطق روستائی و عشایری کشور در موارد ذیل میباشد» نمایندگان محترم توجه بفرمایند، پیشنهاد این است: الف- بسیج اقشار مردم و فراهم کردن امکان تلاش برای نیروهای مؤمن و ایثارگر جامعه، جهت سازندگی و حرکت بسوی استقلال و خودکفائی کشور از طریق توسعه کشاورزی و بازسازی ویرانیها و عمران و آبادی با همکاری و هماهنگی دستگاههای اجرائی. همه آن مطالبی هم که آقایان ذکر فرمودند در آن هست. رئیس- آقای داودی نماینده دولت با حرف آقای فیروزآبادی موافقت دارند 198 نفر در مجلس حاضر هستند، موافقان با پیشنهاد آقای محلاتی قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی- آقای موحدی ساوجی پیشنهاد الحاق یک تبصره را در این ماده کردهاند. آقارحیمی- اضافه هم میشود کرد؟ رئیس- پیشنهادهای قبلی است. منشی- تبصره- اعضای جهادسازندگی میتوانند طرفدار یا عضو احزاب و گروههای اسلامی و مکتبی در خط ولایت فقیه باشند. یکی از نمایندگان- احتیاج به اضافه کردن این تبصره هست؟ رئیس- احتیاجی ندارد ولی خوب حالا ایشان گفتهاند. موحدی ساوجی- بسماللهالرحمنالرحیم، اینکه میفرمایند احتیاجی ندارد، خیر احتیاج دارد بهترین دلیلش این است که این همه پیشنهادهائی که در مادۀ 1 دادهاند ابهامی که در این ماده هست، موجب شده که بنده این پیشنهاد را قبلا بدهم و این پیشنهاد در رابطه با این هست که درست است که در این مملکت هیچ نهادی انقلابی و یا وزارتخانه و دستگاه دولتی نباید به حزب و سازمان خاصی وابسته باشد، اما از آنطرف هم نمیتوانیم که محروم کنیم، افرادی که در سازمانها و احزاب اسلامی در خط ولایت فقیه هستند، آنها نتوانند اعضای این جهاد سازندگی باشند، لذا الان میبینیم که در مجلس هم هست در دولت هم هست، در همه دستگاهها افرادی که عضو یک سازمان اسلامی و در خط ولایت فقیه یا عضو یک حزب اسلامی هستند، چه مانعی دارد که در این نهاد وجود داشته باشند و اگر ما این تبصره را ذکر نکنیم ممکن است یک افرادی که اصلا بیخط هستند، بعنوان اینکه ما عضو هیچ حزب و دستهای نیستیم آدمهای بیخط بیایند به اصطلاح بخواهند در اینجاها نفوذ بکنند، لذا من میگویم این تبصره اضافه بشود. منشی- آقای موسوی تبریزی مخالف بفرمائید. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- بسماللهالرحمنالرحیم، آنچه در جوی میرود آب است. این پیشنهاد برادرمان آقای موحدی تقریباً شبیه این حرف است ما وقتی که میگوئیم جهاد یک سازمانی است، یک نهادی به هیچ حزب وابستهای و گروهی وابسته نیست، این منافات ندارد که اعضایش، افرادش اگر یکی از احزابی که در مملکت داریم و در خط امام هستند و در چهارچوب یک سیاست مستقل هماهنگ با سیاست نظام جمهوری اسلامی کار میکنند نباشند، این هیچ عیب و ایرادی ندارد، و اگر آن را ما تذکر بدهیم موهم است اگر در قانون بیاوریم موهم است، آنچه که لازم است این است که اصل سازمان، اصل این ارگان نباید وابسته باشد. الان هیأت دولت ما. هیأت دولت یک هیأتی است یک نهادی است، یک به اصطلاح ارگانی است که وابسته به هیچکس نیست ولی بعضی از اعضایش از اعضای حزب جمهوری اسلامی هستند و خیلی هم خوب است اصلا تصریح کردن به این مطلب، موهم است و لذا این نباید در قانون بیاید. منشی- آقای هادی موافق. هادی- بسماللهالرحمنالرحیم، من توجه برادران و خواهران نماینده را به این نکته جلب میکنم که حزب و سازمان اسلامی که به ملت مسلمان ما و به مردم ما یک تشکیلاتی میدهد و سازماندهی میکند تودۀ مردم را، یک ارزش است و ما در مصوباتمان، در مجلس و در گفتههایمان باید کاری بکنیم که حزب و سازمان بعنوان یک ضد ارزش در جامعه تلقی نشود. افرادی نتوانند از بعضی از مواد قانونی سوء استفاده کنند، آنچه که در مادۀ اول آمده که تصویب شد و حذفش رأی نیاورد مبنی بر این است که جهاد نباید در اختیار حزب و سازمان و شخص معینی باشد، آن حرف منطقی است، اما اگر چنانچه به این تبصره پیشنهادی آقای موحدی رأی ندهیم و بحال خودش این مادۀ اولی تصویب بشود، فردا در فلان شهرستان اگر با یک افرادی که عضو حزب هستند مخالف بودند میگویند آقاجان جهاد نباید در اختیار حزب باشد و بنابراین میتوانند افرادی را که وابسته به حزب هستند همه را از جهاد بهمین دلیل اخراج بکنند، آنوقت نتیجهای این میشود که پس فردا همۀ باید تبری پیدا بکنند، بگویند آقا ما جزء هیچ حزب و گروه و سازمان و دستهای نیستیم. و حتی احزاب اسلامی، و این سوء استفاده احیاناً در آینده میشود. اما در رابطه با سپاه که ما آن ماده را تصویب کردیم و از رهنمودهای بسیار مهم امام بود، در آنجا مسأله فرق میکند. در آنجا نیروی مسلح نظامی است و خیلی طبیعی است که یک نیروی نظامی نباید عضو حزب باشد ولو سازمان و حزب اسلامی. اما اینجا برای خدمت کردن به مردم است، طبق این اساسنامهای که در جهاد هست، بنابراین من پیشنهاد میکنم که پیشنهاد آقای موحدی را ما تصویب بکنیم. برای اینکه در آینده احیاناً نیروهای حزبی و نیروهائی که وابسته به سازمانهای اسلامی و احزاب اسلامی یا حزب اسلامی هستند، بتوانند وارد جهاد بشوند و در بعضی جاها هم سوء استفاده را بگیریم. والسلام علیکم و رحمه الله. رئیس- آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی (مخبر کمیسیون)- بسماللهالرحمنالرحیم، آقای موحدی هم که کمیسیون تشریف آوردند، همین توضیحات را دادند، ما برایشان روشن کردیم که منظور ما این نیست که اعضای جهاد در احزاب سالم و اسلامی فعالیت نداشته باشند. و ایشان هم تا حدودی قانع شدند، اگر برادرها توجه کنند به اصل 26 قانون اساسی. قاعده را مشخص کرده، ما اینجا آمدهایم و استثناء زدهایم. وقتیکه ما قاعده داریم با توجه به قاعده قانون وضع کردن کار چندان صحیحی نیست. احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزاد هستند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، جان کلام اینجا است. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت. وقتی ما در قانون اساسی اصل برایمان روشن است که اینها حق حضور دارند بطور انفرادی دلیل این نمیشود که ما اینجا قانون تصویب بکنیم. رئیس- بسیار خوب، متشکر. آقای فیروزآبادی. سیدحسن فیروزآبادی (عضو شورای مرکزی جهاد)- بسماللهالرحمنالرحیم، ما معتقدیم که این تبصره بایستی باشد. دلیلش هم این است که ما در تعیین مسؤولین جهاد در شهرستانها، در رابطه با مراجعاتی که در شهرستانها از طریق جناحهای مختلف با جهاد میشود، به این مسأله رسیدیم، ما این سؤال طرح است. این وسیله قرار خواهد گرفت و مشکلات زیادی برای برادران مؤمن و معتقد و در خط ولایت فقیه که در احزاب در خط ولایتفقیه هستند پیش خواهد آمد و پاسخگوئیش هم خیلی مشکل است بخصوص وقتی که ما در بالا گذاشتیم «جهاد سازندگی وابستگی ندارد» شما دیدید که در مجلس حتی داشت بحث میشد که اگر یک کسی در حزب بود آیا نمیتواند در جهاد باشد؟ خوب مسلم است این تیپ سؤالات در بیرون هم مطرح است و به وسعت بنابراین ما از بودن این تبصره برای مادۀ 1 حمایت میکنیم. رئیس- بسیار خوب، رأی میگیریم، 193 نفر در مجلس حضور دارند. پیشنهاد را بخوانید. منشی- تبصره: اعضای جهاد سازندگی میتوانند طرفدار یا عضو احزاب و گروههای اسلامی و مکتبی در خط ولایت فقیه باشند. رئیس- موافقان با این تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. کیاوش- تذکر آئیننامهای دارم. رئیس- آقای کیاوش بفرمائید. کیاوش- بسماللهالرحمنالرحیم، اول ماده را نمیخوانم وقت میگیرد «در موقعیکه فوریت طرح یا لایحهای تقاضا میشود باید در همان جلسه در باب لزوم و عدم لزوم فوریت آن شرح داده بشود و رأی گرفته بشود. تقاضای دو فوریت برای یک طرحی کردیم، الان هم وقت نیست. رئیس- بالاخره آقای کیاوش از عوامیشان دست برنمیدارند. یک طرح دو فوریتی دادهاند که ما مطرح کنیم، خوب ما مطرح میکنیم دیگر، فوری، فوری که نگفتید. در این جلسه مطرح میکنیم. منشی- مخبر کمیسیون کشاورزی در مورد پیشنهاداتی که در کمیسیون کشاورزی به تصویب رسیده، پیشنهاداتشان را در این ماده مطرح کنند. رئیس- بسیار خوب، اشخاص دیگر پیشنهاد ندارند؟ اللهبداشتی- پیشنهاد حذف دادهایم. رئیس- عیبی ندارد میتوانید مطرح کنید، مخبر کمیسیون کشاورزی بفرمائید. کیان ارثی (مخبر کمیسیون کشاورزی)- بسماللهالرحمنالرحیم، اول کمیسیون کشاورزی این گلایه را از کمیسیون جهاد سازندگی دارد که در وقتی که مقرر کرده بودند کمیسیون کشاورزی بررسی کرد و پیشنهاداتشان را هم به کمیسیون جهاد داد و کمیسیون جهاد سازندگی از پیشنهادات کمیسیون کشاورزی استفاده کرد و دلیلش هم این تغییری است که در شور دوم بعمل آورده و کمیسیون کشاورزی را به کمیسیون دعوت نکرد، برای اینکه از پیشنهاداتش دفاع کند. این گلایه قبل از وارد شدن در صحبت بود. در این مادۀ اول، کمیسیون کشاورزی سه پیشنهاد دارد. پیشنهاد اول: نشر و گسترش بینش اسلامی عملاً و در مقام تبلیغ (با رعایت مقررات وزارت ارشاد اسلامی) بعنوان پایه و اساس انقلاب اسلامی. این جهت را توجه داریم که وزارت ارشاد اسلامی ما با آن بافتی که برای آن جهتی در گذشته داشته تا بیاید حالتی را پیدا کند که بتواند فرهنگ اسلامی را در سطح جامعه مخصوصاً روستاها ببرد، مدت مدیدی زمان لازم دارد و برای اینکه جامعه روستائی ما از فرهنگ اسلامی محروم نمانند، کمیسیون کشاورزی بهترین ارگانی را که بتواند متکفل این مهم بشود، جهاد سازندگی را تشخیص داد، چرا که جهاد سازندگی در دورترین روستاها حضور دارد و عملش نشان داده است باید الگو باشد برای سایر نهادها و سازمانهایمان، روی این حساب پیشنهاد کرده که «نشر و گسترش بینش اسلامی را عملاً یعنی جهاد سازندگی عملش در روستاها از جهت کارهای عمرانی یا جهات دیگر باید طوری باشد که از عمل این نهاد مردم اسلام را درک بکنند و بعد تبلیغات اسلامی را هم که انجام میدهد برای اینکه تداخل نشود در انجام وظایف، مقررات و ضوابط ارشاد اسلامی را رعایت بکند تا بتواند کاربردی داشته باشد که برای آن جهت، جهاد بوجود آمده است. رئیس- متشکر، مخالف صحبت کند. منشی- آقای محلاتی مخالف. محلاتی- بسماللهالرحمنالرحیم، در مسؤولیتهائی که در اینجا برای جهاد ذکر شده، اولین مسؤولیت همین است که ذکر فرمودند و ما با اصلش مخالف هستیم. برای اینکه هر سازمانی و هر ارگانی یک وظیفهای دارد، از ارگانها و نهادهای دیگر هم کمک بگیرد. در جمهوری اسلامی اینطور است، وقتی که وزارت ارشاد اسلامی یا آموزش و پرورش یا سازمان تبلیغات اسلامی در یک کشور بوجود میآید، برنامهریزی که میکند برای شهرها برنامهریزی نمیکند، برای سطح مملکت برنامهریزی میکند، در مقابل آن بودجه تنظیم میشود، برای همه مملکت و یک وظیفه مستقلی دارد، ما در اساسنامه سپاه پاسداران، نشر و فرهنگ اسلامی را آقایان تصویب فرمودید و شورای نگهبان رد کرد و گفت این جزو وظایف و مأموریتهای سپاه نمیتواند باشد سپاه یک مسؤولیت مستقل و مستقیمی دارد و یک مسؤولیتهای جنبی که دیگران میتوانند در موقع ضرورت از وجودش استفاده کنند. مثل عمران و آبادی یا در هنگام سیل وقتی که صلح باشد به درخواست دولت ما در اینجا آمدهایم در این اساسنامه برای جهاد سازندگی هر وظیفهای که هر ارگانی داشته در روستاها آمدهایم به دوش جهاد گذاشتهایم و آن وظیفه اصلیش اصلا دارد فراموش میشود اصلا وظیفه اصلی آن، عمران و آبادی است و بازسازی ویرانیها، همان که امام فرمودند، دیگر بقیهاش را کسی جوگیری نکرده، این اختصاص دادن به اینکه باید عملاً مسلمان باشند، همه باید عملاً مسلمان باشند. و اختصاص به جهاد ندارد که «نشر معارف اسلامی عملا...» امام در مقام تبلیغش این مسؤولیت مربوط به جهاد نیست و این وظیفه در قانون نباید برایش بیاید، البته در جمهوری اسلامی هر مسلمانی بعنوان امر به معروف و نهی از منکر موظف است هر جا که میرود عملاً مسلمان باشد معارف اسلامی را هم نشر بدهد، این وظیفه را ما در قانون نیاوریم، برای یک ارگانی، وظیفه همه است، مثل خیرات صدقات، امر به معروف و نهی از منکر و این مسائل و لذا اینکه جزو مأموریت جهاد باشد من مخالفم، بر همین اساس با پیشنهاد کمیسیون کشاورزی هم در این مورد با اصلش مخالف هستم. مجید انصاری- تذکر آئیننامهای دارم. رئیس- آقای مجید انصاری تذکر آئیننامهای دارند، بفرمائید. مجید انصاری- بسماللهالرحمنالرحیم، در تبصره مادۀ 47 میفرماید که: «رئیس مجلس اگر لایحهای جنبههای مختلف داشته باشد به کمیسیونهای فرعی مواد مربوطه را میفرستد» و کمیسیونهای فرعی فقط در مواد مربوطه حق اظهارنظر دارد. کمیسیون کشاورزی نمیتواند در رابطه با ماده تبلیغاتی که ارتباط به کمیسیون ارشاد دارد اظهارنظر بکند، این تذکر را من از این بابت عرض میکنم که بقیه پیشنهادات کمیسیون کشاورزی هم بعضیهایش غیر مربوط است. و طبق تبصرۀ 1 مادۀ 47 حق ندارند در اینجا مطرح بکنند. فقط مواردی که مربوط به کشاورزی باشد میتوانند مطرح بکنند. رئیس- اصل ماده به کمیسیون مربوط بوده، منتها یک چیزهای اضافه از کمیسیون در آن ماده وارد کرده، ولی اصل آن که مربوط بود. یعنی رئیس مجلس بایستی این ماده را میفرستاده برای کمیسیون کشاورزی آنجا هم مثل کمیسیون جهاد، یک چیزهائی که مربوط بوده است اضافه کردهاند. منشی- آقای همتی موافق. مجید انصاری- مگر پیشنهاد حذف مقدم نیست؟ ما قبلا پیشنهاد حذف دادهایم. قرهباغ- آقای هاشمی، ما این بند «ب» را پیشنهاد حذف دادهایم. رئیس- بسیار خوب، میرسیم. قرهباغ- اگر این، حذف بشود، دیگر پیشنهادش را باید پس بگیرد. رئیس- آخر، ما التزامی نداریم اگر هم تصویب شد، آنوقت پیشنهاد حذف مطرح نمیشود. قرهباغ- اگر تصویب بشود، دیگر پیشنهاد حذف موضوع ندارد. رئیس- اشکال این بود که آقایان همه شروع کردند کلمه به کلمه پیشنهاد حذف دادن. نمیشد که آنطوری عمل بکنیم. محلاتی- برای حذف بند ب عده زیادی پیشنهاد دادهاند. رئیس- ما پیشنهادهای حذف را میپذیریم. من برای اینکه جلو آن رویه را بگیرم که ما یک جملهای را نتوانستیم حذف کنیم بعد شروع کردند کلمه به کلمه یکی میخواست کلمه : «فقیه» را حذف بکند و یکی میخواست کلمۀ : «ملتزم» را حذف بکند، این نمیشود. حالا پیشنهاد کمیسیون کشاورزی که بحث کردیم عمل بشود. آقای همتی بفرمائید. همتی- بسماللهالرحمنالرحیم. چون در مادۀ 1 چیزهائی در تعریف جهاد و این نهاد انقلابی گفته شده است، جوشیده از متن انقلاب اسلامی و به تحقیق در خط ولایت فقیه، هیچ اشکالی بنظر نمیرسد که این نهاد مقدس آن چیزی را که کمیسیون کشاورزی پیشنهاد کرده است دارا باشد و ضمناً این ایرادی که آقای محلاتی برادر عزیزمان گرفتند، این ایراد وارد نیست. چون اینجا در پیشنهاد کمیسیون کشاورزی این مسأله تبلیغ به عهده جهاد سازندگی گذاشته نشده است. بلکه با رعایت مقررات وزارت ارشاد اسلامی در آن جنبه تبلیغی، در مقام تبلیغ، اگر اینها بخواهند تبلیغات انجام بدهند، همکاری با وزارت ارشاد است، و اما عملاً چه بهتر که این قید بیاید که نشر و گسترش بینش اسلامی عملا، چون نهادی است جوشیده از متن انقلاب و در خط امام، این جنبه را هم داشته باشد. اشکال و ایراد آقای محلاتی به عقیده ما وارد نیست. بنابراین من با این پیشنهاد کمیسیون کشاورزی موافق هستم. رئیس- آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی- اولاً کمیسیون ما التزامی نداشت که از کمیسیون فرعی طبق آئیننامه دعوت بکند، ولی هر جا این مسأله بار تخصصی داشته است، ما هم با اصل کمیسیون تماس گرفتیم و هم با مقامات و مسؤولین دستگاههای اجرائی تماس گرفتیم تا روشنگری لازم حاصل بشود. بعد مسألهای که اینجا است «نشر فرهنگ اسلامی» ما نخواستیم مسأله تبلیغ روستا را بطور جامع با تجربهای که از شورای نگهبان و اظهارات و آرائش داشتیم در اختیار جهاد قرار بدهیم و از طرف دیگر قید «وزارت ارشاد اسلامی» چون هنوز محور بودن وزارت ارشاد برای هماهنگ کردن همۀ تبلیغات کشور مسجل نشده و به تصویب نرسیده است، ما آمدیم نظام تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران را در این رابطه مطرح کردیم که مجلس هم درصدد این است که نهادی را برای این هماهنگی و یا شیوهای را برای هماهنگ کردن تبلیغات بوجود بیاورد و این آیندهنگری ملحوظ بوده است. رئیس- آقایان جهاد و کشاورزی اگر مطلبی دارند بفرمایند. سیدحسن فیروزآبادی (عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی)- بسماللهالرحمنالرحیم، ما با کلیت اینکه یکی از اهداف جهاد نشر و گسترش فرهنگ اسلامی باشد، موافقیم و اصالتاً یکی از ابعاد اصلی حرکت جهاد در روستا، حرکت فرهنگی بوده است. و تغییر جریانات فکری و عقیدتی موجود در روستا در جهت ولایت فقیه با برخورد با نیروهای جهاد و انعکاس تبلیغات جهاد در بین روستائیها و این انعکاس هم انعکاس مواضع ولایت فقیه و فرهنگ اسلامی که از رهبر انقلاب و روحانیت صادر میشده، به روستا بوده است. و جهاد بعنوان یک وسیله انتقال دهنده این فرهنگ از شهرها و از رهبری و از روحانیت به روستا عمل کرده است و این بایستی تداوم هم پیدا بکند. قطع این رابطه تا اینکه بخواهیم، باز یک واسطه دیگری طرح بکنیم برای این انتقال، مشکلات زیادی برای ما خواهد داشت و در عین اینکه ما الان هم پنجاه هزار نفر نیروی متعهد و مسلمان و امتحان دادهای که تابحال هم یک قسمتی از کارشان این بوده است، ما در روستاها داریم و اصلا این وظیفه جزو ملکهشان شده است و حذف این وظیفه به سود ادامه گسترش فرهنگ انقلاب در روستا نیست. رئیس- آقای داودی بفرمائید. سیداسماعیل داودی (نماینده دولت)- بسماللهالرحمنالرحیم- یکی از ویژگیهائی که نهادهای انقلاب اسلامی دارند از جمله جهاد سازندگی و نهادها را از سازمانهای دولتی متمایز میکند، فعالیت فرهنگیشان است و اگر این نباشد و ما فقط وظایف عمرانی و وظایف سازندگی و غیره را برای جهاد در نظر بگیریم فرقی با یک سازمان عمرانی دیگر یا یک اداره و وزارتخانه نخواهد داشت. از این هدف نشر و گسترش فرهنگ اسلامی از اهداف اصلی جهاد است. و اگر نباشد یک پای جهاد میشکند. رئیس- پیشنهاد کمیسیون را به رأی میگذاریم آقایان توجه بکنید آقای کیان ارثی پیشنهاد کمیسیون را برای رأیگیری میخوانند. کیان ارثی- «نشر و گسترش بینش اسلامی عملاً و در مقام تبلیغ با رعایت مقررات وزارت ارشاد اسلامی بعنوان پایه و اساس انقلاب اسلامی». رئیس- 198 نفر در مجلس حاضرند موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب شد. 6- تصویب یک فوریت طرح مربوط به تهیه قانون نفت ظرف مدت چهار ماه رئیس- یک طرح دو فوریتی آقای کیاوش و دوستانشان دادند که دو فوریت آن مطرح است. منشی- بسماللهالرحمنالرحیم- ریاست محترم مجلس شورای اسلامی با توجه به فرمان تاریخی امام مبنی بر لغو کلیه قوانین مغایر شرع مقدس اسلام و از آنجا که قانون نفت مصوب 1353 مجلسین منحله به دلایل: 1- مغایرت با قانون اساسی بویژه اصول 82، 152، 153، 81 و غیره و شؤون انقلاب اسلامی ایران. 2- عدم تأمین منافع عمومی ملت ایران: 3- امکان سوءاستفاده از آن، در جهت منافع بیگانگان شایسته نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. لذا مادۀ واحده زیر با قید دو فوریت پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را دارد. مادۀ واحده- از تاریخ تصویب این قانون، وزارت نفت موظف است ظرف مدت 4 ماه قانون نفت منطبق بر موازین اسلامی و قانون اساسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید. تبصره- کلیه قوانین و مقرراتی که با قانون اساسی و شرع مقدس اسلام مغایرت دارد ملغی میگردد. رئیس- فعلاً فقط دو فوریت آن، مطرح است. آقای کیاوش مختصر توضیحی بفرمائید. فقط روی فوریت صحبت بفرمائید. هیچ چیز غیر از فوریت مطرح نیست. کیاوش- قبلا لازم است که بگویم اصلا چرا این مسأله مطرح بشود؟ رئیس- میگویم فوریت مطرح است علت فوریتش را بگوئید. کیاوش- هم مسائل را باید گفت و هم فوریتش را. آنجا دفع وقت فرمودید با یک نسبت عوام وقت گرفته شد. حالا رسیده است به آخر وقت. معلوم است که حالا باز هم همین فرمایشی را باید بفرمائید. بسماللهالرحمنالرحیم- از خصلت هر نظام طاغوتی است که ریشه میدواند. فوریترین و حساسترین کار انقلاب این است که این ریشهها را خشک کند، خصوصاً نظام طاغوتی، امریکا باشد و اقمارش و مسأله، مسأله نفت مطرح بشود. قبل از اینکه من راجع به فوریت این مسأله صحبت کنم باید مسأله آنچه که این طرح را ایجاب میکند بگویم که چطور با آن مواردی که در آنجا اشاره شده است مخالفت دارد باید اینها را شرح بدهم تا بتوانم فوریت آن را مطرح کنم. در قانون اساسی طبق موادی که خواندند در اصل 81 هر نوع امتیاز دادن را به خارجیها ممنوع میکند. در اصل 52 با دول غیرمحارب روابط برقرار کردن را با یک تعبیراتی مطرح میکند و مخصوصاً سلطهگری و سلطهپذیری را ممنوع میکند در اصل 82 استخدام کارشناسان خارجی را ... رئیس- آقای کیاوش فقط راجع به فوریت صحبت کنید اینها چه ارتباطی به فوریت دارد؟ کیاوش- آقای هاشمی مگر من نباید بگویم که در آنجا نوشته شده با فلان قانون، فلان قانون، مغایرت دارد و با شرع مقدس اسلام مخالفت دارد. مگر من اینها را نباید بگویم؟ رئیس- فقط درباره فوریت بگویید. باید ضرر فوقالعاده داشته باشد. کیاوش- در قانون نفت، برخلاف قانون اساسی شرکت ملی نفت را موظف میکند برای اجرای قانون نفت، اجازه میدهد شرکت ملی طبق مادۀ 3، بند 3 و بند 5 با کشورهای خارجی هر نوع قراردادی بسته بشود. در مادۀ 7 باز اولویت به بعضی از کشورهایی میدهد که شرکت نفت تأیید کند مسایل فنی و مخصوصاً سرمایه آنها را در مادۀ 8 امضای قراردادهای پیمانکاری را هر کسی با شرکت ملی نفت نه با دولت اسلامی، نه حتی با وزارت نفت، شرکت نفت بعنوان یک شرکت مستقل، موظف میکند با هر کسی، داخلی و خارجی قرارداد ببندد. در مادۀ 17 و در مادۀ 19 هم این مسأله را که مهمترین مسأله است که مالکیت نفت را در اختیار شرکت نفت میگذارد در حالیکه اخیراً امام فرمودند مالکیت نفت در اختیار دولت است. و هیچکس حق اعتراضی ندارد. در مادۀ 22 باز مراعات قوانین قراردادهایی را میکند برخلاف قانون اساسی و سنت پیامبر و قوانین اسلامی. مسأله مهم دیگر این است که الان یک مقدار زیادی از اموال ما در دریاها سرگردان هستند. یا اینکه صاحبشان ما هستیم، الان دول دیگر قبضه کردهاند و حتی نان و آبشان هم از جای دیگری است. در بند «ب» مادۀ 9 در اساسنامه شرکت نفت، دولت را موظف میکند دوباره باز با هر دولتی خواست قرارداد ببندد. در مادۀ 12 راجع به زمین است. هرگاه شرکت نفت بخواهد در هر جایی پالایشگاه یا مؤسسه نفتی ایجاد کند اجازه دارد زمینهای دایر، بایر، مشاع و هر نوع زمینی را تصاحب کند، حتی بدون اجازه صاحبش الان مسأله ایجاد پالایشگاه یا انتقال پالایشگاه مطرح است. فوریترین مسأله این مسأله است که باید الان حل بشود. در موضوع اعطای حقوق و وظایف شرکت نفت در ماده 5 آن میگوید که «بمنظور تأمین مقاصد و انجام عملیات مذکور در مادۀ 4 شرکت نفت صاحب یک چنین اختیاراتی است. ایجاد شرکتهای فرعی و وابسته و نمایندگیها در ایران و در خارج ایران با توجه به اندکی از این مطالبی که بنا بود بعنوان لزوم این طرح گفته بشود، میبینیم که شش ماه قبل از طرف مجلس به دولت دستور داده شده که اساسنامههای خودش را بیاورد. و تا حالا نیاورده است. و مسأله نفت که حیاتیترین مسأله است و الان با این فتح و پیروزی که نصیبمان شده است و با بودجهای که چند روز پیش تصویب کردیم باید روابط سیاسی ما گسترش پیدا کند. مسأله نفت با اهمیتترین مسأله اقتصادی ما است. رئیس- وقتتان تمام شده است. کیاوش- با زحماتی که برادران نفتی ما و همه کارکنان شرکت نفت کشیدهاند مورد تشکر است، با سه میلیون. بشکه باید برای فروش آن، قوانین جدید و قراردادهای جدید و برطبق اساسنامه جدیدی باید الان مطرح بشود. این است که فوریترین مسأله است. در شرکت نفت الان سه نوع قانون برای کارگران مطرح است و میان کارگران با این سه نوع قانونی که متضاد و مختلف است، اختلافاتی بین آنها بروز کرده است. برای رسیدگی به وضع کارگران که طبق قانون اساسی از مهمترین مسایل این مملکت است فوریت دارد هر چه سریعتر به این طرح رأی داده بشود. والسلام علیکم و رحمهالله. رئیس- مخالف و موافق فوریت صحبت کنند... منشی- آقای مجید انصاری مخالف بفرمایید. ضمناً خانم دستغیب در رأیگیری حضور داشتند که اسمشان اشتباهاً جزو غائبین خوانده شد. مجید انصاری- بسماللهالرحمنالرحیم- من مخالف با این نیستم که قانون نفت زودتر تغییر بکند ولی این شیوه، شیوه درستی نیست که ما بگوئیم چون امام امت فرمودند قوانین را عوض بکنید هر روز یک، یک فوریت یا دو فوریت در مجلس بیاید، دولت را دو ماه، سه ماه و چهار ماه مکلف بکند که برو فلان کار را بکن. دیروز یک چیزی راجع به قانون حج آورده بودند امروز راجع به نفت. کدام وزارتخانه هست در این کشور که قانونش طبق نظام اسلامی عوض شده باشد که حالا به فوریت مسأله نفت مطرح باشد؟ همه این سازمانها و وزارتخانهها باید عوض بشوند. راهحلش این نیست که ما دولت را اینجوری مکلف بکنیم که آنها هم بعد از چهار ماه بگویند، نتوانستیم. راه حلش این است که کمیسیونهای مجلس خودشان فعالانه برخورد بکنند. ما تجربه داشتیم آقای فؤاد کریمی در رابطه با تغییر نظام بانکی یک طرحی را به مجلس ارائه کردند بلافاصله ما دیدیم دولت فعال شد یک طرحی دولت آورد و یک طرحی کمیته زیرساخت اقتصادی آورد و الان شش طرح در کمیسیون ویژه نظام بانکی رسیده و آقای موسوی خوئینیها که رئیس کمیسیون هستند، میدانند که از طرف دولت هم فعالانه برخورد میکنند. پیشنهاد من این است که کمیسیون نفت کار زیادی هم ندارد چون من خودم مدتی در کمیسیون نفت بودم اینها بیایند قانون را بررسی کنند وقتی که دولت احساس کرد که کمیسیون میخواهد یک چیزی را به مجلس بیاورد آنها خودشان فعال برخورد میکنند. یا لایحه میآورند و یا در کمیسیون مشارکت میکنند. یک چیزی که جلو مجلس، راه باز کرده است و کمیسیونها میتوانند این کار را بکنند چه لزومی دارد ما از موضوع ضعف اینطور برخورد بکنیم؟ لذا نه تنها فوریت ندارد، بلکه لزوم ندارد. و وقت مجلس هم حیف است که با این دو فوریتها گرفته بشود و کارهای اساسی مجلس به تأخیر و به تعویق بیفتد. والسلام. منشی- آقای اللهبداشتی موافق بفرمائید. اللهبداشتی- بسماللهالرحمنالرحیم. برخلاف حرف برادرمان آقای انصاری وقتی که امام امت فرمودند که قوانین خلاف شرع باید کلا، در مملکت نباشد که اجرا بشود. مجلس به جنب و جوش افتاد و یک طرح دو فوریتی را مطرح کرد که آقا تمام وزارتخانهها این کار را بکنند. ولی متأسفانه عمل نشد و هنوز هم که ما میبینیم هیچ تفسیری در وضع موجود داده نشده حتی در مسایل قضایی که دادگستری مانده بود برادران میدانند آن قاطعیت لازم در تصویب قوانین اسلامی بوسیله کمیسیون قضایی انجام نگرفت. این طرح، اتفاقاً باید برای همه وزارتخانهها باشد. ولی حالا که برای همه وزارتخانهها نیست، برای خود شرکت نفت یک چیزهایی هست که ضروریتر هست. و واقعاً لازمتر است که اقلا وزارت نفت، این کار را بکند. بعنوان نمونه اگر بخواهم برای برادرها عرض کنم. حالا غیر از جریان مسایل شرعی آن از نظر مسایل اجتماعی هم یک چیزهای خلاف است و واقعاً تبعیضهایی در شرکت نفت هست که حد ندارد. ما در وقتی که بحران کمبود نفت و مواد سوختی بود، احتکارهای نفتی در خانه کارمندان و کارگران شرکت نفت پیدا میکردیم و فکر میکردیم که اینها غیرقانونی این کار را کردهاند. بعد متوجه میشدیم که خود شرکت نفت یک قانونی دارد که اینها این کار را میتوانند بکنند در حالیکه همه ملت فرض کنید نفت نداشته باشند، آنها نفت بسیار زیادی را ذخیره داشته باشند، یا مسائلی که اصلا ما در جریانهای اجتماعی با آنها برخورد کردیم. یا مسأله قراردادها یا مسأله اینکه اصلا وضع کارمندان خود شرکت نفت نسبت به وزارتخانههای دیگر با هم هماهنگی و انسجام ندارد. وظیفه ما است که این کار را انجام بدهیم وقتی امام امت فرمود، مجلس باید شبانه روزی کار میکرد و تصمیم میگرفت که قوانین خلاف شرع نباشد. حالا که این کار را نکرده و به خود دولت هم این تکلیف را نکرد حالا یک عده از برادران پیشنهاد دادهاند که وزارت نفت این کار را بکند. دیگر با این طرح مخالفت نکنیم. والسلام. رئیس- الان فقط دو فوریت مطرح است 185 نفر در مجلس حاضرند کسانیکه با دو فوریت این طرح موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پانزده نفر هم تقاضا کردهاند که حالا که دو فوریت آن تصویب نشد یک فوریت آن مطرح بشود دیگر بحثی هم روی این پیشنهاد نمیشود میخواهیم دوباره رأی بگیریم رقم همان 185 نفر است کسانیکه با یک فوریت آن موافقند، قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. برای بررسی به کمیسیون میرود. اسامی غائبین را قرائت کنید. منشی- بسماللهالرحمنالرحیم- جلسه روز دوشنبه مورخ 1/9/61 غائبین غیرموجه عبارتند از آقایان: باقر هاشمی از فلاورجان- موسوی جهان آبادی از مشهد- کیائی از تویسرکان- فروغی از مسجدسلیمان- شاهرخی از خرمآباد- تاجگردون از گچساران- ارومیان از مراغه- 19 نفر تأخیرهایی دارند از هیجده دقیقه تا سه ساعت که در پروندهشان ضبط خواهد شد. 7- اعلام وصول طرح قانونی اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات رئیس- طرحی رسیده است که اعلام وصول میشود. منشی- طرحی با 18 امضاء رسیده که اعلام وصول میکنم: «طرح قانونی اصلاح قانون و مقررات دیوان محاسبات» که به کمیسیون فرستاده میشود. 8- قرائت سؤال آقای علم الهدی از کمیسیون امور داخلی و شوراها و از وزیر کشور رئیس- یک سؤال رسیده است که قرائت میشود. منشی- سؤال آقای علم الهدی از کمیسیون امور داخلی و شوراها. و از وزیر کشور علت تأخیر در تقدیم لایحه تقسیمات کشوری به مجلس. 9- پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن رئیس- جلسه بعدیمان فردا روز سهشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه هم بررسی اساسنامه جهاد است. (جلسه در ساعت 15/12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی