مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 77 )
مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز چهارشنبه دوازدهم آذرماه 1359. فهرست مندرجات: 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. 2- بیانات آقای رئیس راجع به مسائلی که در نظم مجلس مؤثر است. 3- بیانات قبل از دستور آقایان یوسفی جیردهی، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، سیدحسین موسوی تبریزی. 4- معرفی آقای الخمی بسمت معاون پارلمانی وزارت صنایع و تصویب دو فوریت لایحه دوفوریتی مربوط به تمدید مهلت مقرردر بعضی مواد قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران. 5- تصویب دوفوریت طرح دوفوریتی مادة واحده مربوط به تشکیلات دیوان محاسبات. 6- تقدیم لایحه دوفوریتی تأمین کسری هزینه های پرسنلی و نیازمندیهای افراد احتیاط مقتضی خدمت سال 1356 وارجاع آن به کمیسیون. 7- ادامه بحث پیرامون طرح ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 8- پایان جلسه. جلسه ساعت هشت و سی و پنج دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. 1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 181 نفر جلسه رسمی است دستور جلسه را قرائت کنید. منشی- دستور جلسه هفتاد و هفتم روز چهارشنبه دوازدهم آذرماه 1359 هجری شمسی مطابق با بیست و چهارم محرم الحرام 1401 هجری قمری. 1- تلاوت کلام الله مجید. 2- نطقهای قبل از دستور 3- دنباله رسیدگی به طرح قانونی ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 4- طرح تأمین نیازمندیهای استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 5- سؤال آقای گلزاده غفوری از وزارت دفاع ملی. 6- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل. 7- اعلام ختم جلسه و تاریخ و برنامه جلسه بعد. رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم، هذا بیان للناس و هدی و موعظه للمتقین. ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین. ان یمسکم قرح فقدمس القوم قرح مثله و تلک الایام. ندا ولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا و یتخذمنکم شهداء والله لایحب الظالمین. و لیمحص الله الذین آمنوا و یمحق الکافرین. ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین. و لقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد رأیتموه و انتم تنظرون. و ما محمد (حضار صلوات فرستادند) الا رسول قدخلت من قبله الرسل افائن مات اوقتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئاً و سیجزی الله الشاکرین. و ما کان لنفس ان تموت الا باذن الله کتاباً مؤجلا و من یرد ثواب الدنیا نوته منها و من برد ثوات الاخره نؤته منها و سنجزی الشاکرین. (صدق الله العلی العظیم، حضار صلوات فرستادند). «از آیة 132 الی 140 سورة آل عمران ». 2- بیانات آقای رئیس راجع به مسائلی که در نظم مجلس مؤثر است. رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، پیش از اینکه ناطقین قبل از دستور تشریف بیاورند من یک تذکری نسبت به مسائلی که در نظم مجلس مؤثر است لازم میدانم که بدهم : اولا آقایان توجه داشته باشید که کسانی که اینجا قبل از دستور یا به مناسبتهای دیگر صحبت میکنند مسؤول صحبتهایشان خودشان هستند و هر حرفی معنایش این نیست که این را مجلس قبول دارد . یک نماینده وقتی که حرف میزند نظر خودش را میگوید. بنابراین هر چه از اینجا پخش شد معنایش این نیست که این نظر مجلس است و مردم هم این را میدانند خیلی اتفاق می افتد که آقایان در سخنرانیهای قبل از دستورشان مطالبی را میگویند. از جهتی من ممنونم که رفقا الان شلوغ نمیکنند، و اظهاری نمیکنند ولی مرتب به من نامه مینویسند و تذکر میدهند که این حرف درست نبود و آن حرف درست نبود خوب پیدا است که معمولا حرفهائیکه گوینده میگوید در یک جلسه ای که همه اهل نظر باشند خیلیهایش را دیگران قبول ندارند یک چیزهائی هست که برخلاف مصلحت انقلاب است ویا خلاف نسبت دادن به دولت و یا مسؤولان است و اینها را باید توضیح داد و این حق است، شما هم توضیحتان را بدهید من از تریبون میخوانم ولی یک چیزهائی هست که اظهار نظر است و در این مورد گاهی مربوط به مجلس میشود و مجلس تذکر خودش را میدهد این را مراعات بفرمائید مثلا دیروز آقای منوچهری صحبت کردند و راجع به حوزه انتخابیه شان چیزهائی گفتند عده ای از نمایندگان کرمان در اینجا نامه ای نوشتند و امضاء کردند که ما حرفهای ایشان را قبول نداریم . آنها مربوط به خود ایشان است و در منطقه هم می بینند که ایشان صحیح گفته اند یا نگفته اند و نظر مردم هم روشن میشود. اظهاری داشتند در مورد تقسیم اراضی که چون قانونی نیست همینطوری هر کس به میل خودش عمل میکند این درست نبود و میبایستی دیروز تذکر میدادم چون شورای انقلاب قانون آنرا تصویب کرده است و حد هم تعیین کرده است و حد هم معین شده است حالا اگر یک جائی هیأت هفت نفری برخلاف قانون عمل کرده است این مربوط به آنها میشود ولی قانون آن هست، مثلا گفتن اینکه دوهکتار را از یک پیرزن میگیرند چنین چیزی در قانون شورای انقلاب نیست واگر چنین موردی باشد خلاف شده است و باید جلو آن را گرفت و چنین چیزی نبوده است و چیزهای دیگر از جمله در مورد جهاد سازندگی. که فعالیت نکرده اند من جهاد جیرفت را میدانم که خیلی فعالیت کرده اند به جهاد برخورد بکند و رویهم رفته اولا آقایان مواظب باشند که اظهاراتشان دقیق باشد چون تریبون مجلس است. ثانیاً رفقا هم توقع نداشته باشید که هر چه میگویند ما قبول داشته باشیم، یا اظهارات جناب دکتر سامی در مورد اینکه ما حق نداریم برای رئیس جمهور تکلیف معلوم کنیم دوستان خواستند اخطار قانونی کنندو نامه نوشتند و یا اظهاراتی کردند آن کلی که به مجلس مربوط میشود بله، تذکری بود و مجلس میبایستی این تذکر را میداد. چرا؟ چون مجلس شأن قانونگذاری دارد و این قانون شامل رئیس جمهور هم میشود و هر قانونی که مجلس بگذارند و رئیس جمهور هم مشمول آن قانون باشد تکلیفی است برای رئیس جمهور و همة مردم. اینطور نیست که مجلس حق تعیین تکلیف برای کسی نداشته باشد. مثلا خود ریاست جمهوری یک نهادی است، و بالاخره ان نهاد هم قوانینی دارد ، بودجه دارد، دفتر دارد، کارمند دارد، کارکن دارد و قانون آن باید نوشته بشود و این قانون را هم فقط مجلس باید تصویب بکند. و قطعاً نظر آقای دکتر سامی هم این نبوده است که بگوید ما هیچ قانونی نمیتوانیم بگوئیم که در آن قانون تکلیفی برای رئیس جمهور و یا دیگری باشد. دکتر سامی- نظر من این نوبده است ، و اینکه شما میفرمائید نظر من نیست شما نظر خودتان را به عنوان نظر مجلس اعلام میفرمائید؟ رئیس- تکلیف، مجلس قانون میتواند بگذراند یا نه؟ دکتر سامی- قانون میتواند بگذراند000 رئیس- دیگر بحثی نداریم، آقایان اخظار قانونی دادند که من از حیثیت مجلس در جلسه دفاع کنم و من این مقدار گفتم، و یا در مورد سخنان دیروز آقای مجد و مسائلی از این قبیل. مجلس تصویب کرد که آقای مجد میتوانند بیایند و صحبت کنند و آمدند که صحبت کنند، بنظر رئیس مجلس ایشان از موضوع خارج شد و شما هم خودتان میدانید که قانون تصویب کرده ایم که اگر ناطق به تشخیص رئیس مجلس از موضوع خارج شد. رئیس مجلس تذکر میدهد و اگر به تذکر دوم توجه نکرد ، برای تذکر سوم حق دارد که سخنان او را قطع کند در این مورد مسائلی پیش میآید آنچه که من میخواهم به دوستان تذکر بدهم این است که : کسانی اینجا صحبت میکنند حالا یا واقعاً با حسن نیت و یا احیاناً با قصدی یک چیزی میگویند ، اگر یک وقتی این مطلب خلاف باشد سه حالت دارد یا رئیس مجلس جلویشان را میگیرد و آنها پیش خودشان فکر میکنند که خوب ما به هدفمان رسیدیم و میگوئیم که این مجلس دیکتاتوری است و نمیگذارند که آدم حرفش را بزند. یا شما شلوغ میکنید اگر من نگویم و میگوئید که آقا خلاف است، خلاف است و بعد میگویند که ببینید جو میسازند و نمیگذارند ما حرفمان را بزنیم یا هیچکس حرفی نمیزند و حرف اینجا زده میشود و بعد میگویند مجلس تصویب کرده است یعنی حرفی زده شده است از زبان مجلس. تریبون مجلس خیلی حساس است و شنونده بسیار دارد، گاهی سندیت پیدا میکند، لذا ما طبق همین رویه عمل کنیم یعنی این پیش بینی که شده است بحث بوده است که رئیس مجلس متوجه باشد، مسائلی که خارج از موضوع است فوری تذکر میدهد، آقایانی که صحبت میکنند دقیقاً توجه کنند، و فعلا قانون است، اگر بخواهیم به مجلس واگذار کنیم هرج و مرج میشود باید رئیس مجلس تذکرش را بدهد و بگوید خارج از موضوع است حتی گفته شده است که طرف نمیتواند دفاع کند و بگوید خارج از موضوع نیست و یک چنین حقی را هم بخاطر اینکه وقت ضایع نشود به گوینده نداده اند بخاطر حساسیت تریبون. و مسؤولیت رئیس مجلس، رئیس مجلس هم تذکرش را میدهد که آقا این خارج از موضوع است و باید قبول بکند، البته اخیراً من خوب متوجه هستم که شما ملاحظه میکنید و صبر میکنید و در حد تذکر به من، تذکر بفرمائید اگر جائی خلافی دیدید، آن چیزی که مربوط میشود به حیثیت مجلس و من تشخیص میدهم (البته منهم گاهی اشتباه میکنم.) و همیشه اینطور نیست که من هم هرچه میگویم صحیح باشد ، خواهش میکنم از برادرانم که این نظم در آینده مراعات بشود. سخنران قبل از دستور را بفرمائید تشریف بیاورند. یکی از نمایندگان- آقای هاشمی کسانی که امضاء میکنند و از مجلس میروند بیرون اسمهایشان را حالا بخوانید 196 نفر امضاء کرده اند چرا 182 نفر در جلسه هستند؟ رئیس- من به آقایان منشیها و مسؤولان گفتم که کسانی که امضایشان اینجا هست و تشریف میآورند بدون اجازه رئیس از مجلس بیرون نروند اگر رفتند بعد اسمشان را میخوانیم. ابوسعیدی منوچهری – آقای رفسنجانی من معذرت میخواهم. رئیس- خیر، شما معذرت نخواهید. ابوسعیدی منوچهری- با این صحبت به من توهین شد اجازه بدهید من از خودم دفاع کنم. رئیس- خیر توهین نشد آقای منوچهری من از شما دفاع کردم. ابوسعیدی منوچهری- اجازه بدهید حرف بزنیم. رئیس- شما دیروز فرمودید از دو هکتار پیرزن000 قانون نداریم، در صورتیکه قانون داریم. منوچهری- من نامه دارم. منشی- از این نامه ها زیاداست. منوچهری- بحث من روی هیأت پاکسازی بود از پنج نفر ، سه نفرشان را معرفی کردم. رئیس- شما گفتید که قانون نداریم یا نه؟ ابوسعیدی منوچهری- بله گفتم. رئیس- خوب، قانون داریم و این خلاف را از تریبون مجلس فرمودید. ابوسعیدی منوچهری- اگر قانون دارید چرا عمل نمیکنید؟ رئیس- شما که وکیل مجلس هستید و نمیدانید که برای اصلاحات ارضی قانون داریم و میآئید پشت تریبون و میگوئید قانون نداریم و خودشان عمل میکنند این چه اثری دارد؟ ابوسعیدی منوچهری- قانون باید حد داشته باشد و این حد ندارد. (همهمه نمایندگان). رئیس- حد دارد. و حد در آن تعیین شده است (زنگ رئیس، سکوت نمایندگان ). 3- بیانات قبل از دستور آقایان یوسفی جیردهی، سید ابوالفضل موسوی تبریزی، سید حسین موسوی تبریزی. یوسفی جیردهی- بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین والصلوه والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله. سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و امام بزرگوارمان که سکاندار عظیم و بزرگ کشتی نجات ما هستند . و درود ما بر همه شهیدان راه حق و راه آزادی انسان، بخصوص بر شهیدان موحد وادامه دهندگان راه پیامبران توحیدی در انقلاب اسلامیمان ، قبل از شروع مطلب نکته ای را باید عرض بکنم و آن هم این است که چرا برخلاف معمول نطقهای قبل از دستور اخیراً از برنامه پخش تلویزیونی حذف میشود البته مسؤولان ودست اندر کاران میگویند که نطقهای قبل از دستور یک جا و در یکشب پخش میشود ولی گویا بعضی از نمایندگان محترم گله دارند که بعضی از نطقها تاکنون پخش نشده است و تازه مگر نطق قبل از دستور جزو برنامه نیست؟ و در دستور نیست؟ پس روشن است که جا دارد یکجا به همان ترتیبی که برنامه مجلس هست از تلویزیون پخش بشود که هم موجب سوء تفاهم نشود و هم از سوئی دیگر برخی از نطقهای قبل از دستور در رابطه با شرایط روز و اوضاع و احوال جاری روز است که ممکن است که یک هفته بعد مثلا نطقی پخش بشود در حالیکه ممکن است دیگر از موضوعیتش افتاده باشد و اما آنچه که میخواهم در این فرصت کوتاه به عرض شما برادران و خواهران نماینده برسانم دو نکته است یک نکته در رابطه با مجلس و برخی شرایط سیاسی روز و یک نکته در رابطه با مسؤولیتمان در رابطه با شرایط جنگ و مسؤولیتی را که در این برهه از زمان داریم و این که چه باید بکنیم تا انشاءالله بعد از پایان جنگ به سرعت بسوی تحقق هدفها و پیاده کردن آرمانهایمان برویم ونیز قبل از بیان آن دو نکته نمیتوانم یادی نکنم از دو روحانی بزرگوار و دو شهید عزیزی که در تاریخ یک قرن اخیر کشور ما و در این سلسلة مبارزات ضد شرک و ضد کفر و ضد استعمار جهانی نقش بسیار مؤثری داشته اند یکی مرحو.م شهید آیت ا000 مدرس و دیگر شهید میرزاکوچک خان جنگلی که شیخ یونس بود، شیخ یونسی که در آن شرایط خاص احساس کرد که باید با اسلحه و با نبرد مسلحانه علیه استعمارگران و تجاوزگران شرق و غرب بپا خیزد و لذا با احساس مسؤولیت انسانی و اسلامی که داشت مردانه بپا خاست ودر قلب جنگلهای سرسبز گیلان و مازندران انقلاب سرخی را پدید آورد و علیه امپریالیسم بریتانیا و انگلیس و استبداد دربار آنروز و علیه نیروهای سرخ شوروی و رفقای نارفیق مبارزه کرد و تا آخرین نفس هم مقاومت نمود. که دیروز سالگرد شهادتش بود. درود خدا و همه آزادیخواهان بر روان این دو مرد بزرگوار. و اما نکته اولی که میخواستم در رابطه با شرایط کنونی روز عرض کنم با این مقدمه آغاز میکنم که لابد همه شما برادران و خواهران بیاد دارید که روز چهارم خرداد ماه گذشته روز افتتاح غیر رسمی مجلس که خدمت اماممان رسیده بودیم امام در آن سخنرانی و در آن سخنان هدایتگر و تاریخیشان تأکید زیادی داشتند روی یک نکته. و آن نکته این بود که شما وکیل ملت هستید، نماینده مردم هستید، نماینده مردم مسلمان هستید، و در چهار چوب وکالتتان مسؤولیت دارید و باید امید مردم را که امروز به شما است برآورده سازید و یک نکته ای را که امام خیلی تأکید میکردند این بود که شما اختلافات و درگیریهای گذشته تان را بگذارید کنار و در مجلس در چهارچوب هدفهای اسلامی و وکالتتان عمل کنید، سخنی به این مضمون به کرات امام در آنروز فرمودند و تأکید و تکیه داشتند روی این مطلب من که خودم مطمئناً آدم کم تجربه ای هستم احساس میکردم یا با خودم فکر میکردیم که چرا امام اینقدر روی این نکته تأکید میکند. ولی وقتیکه به مجلس آمدم و مجلس رسماً افتتاح شد و کارش را آغاز کرد از همان روزهای نخست متوجه شدم که تأکیدهای امام بسیار بجا و بمورد بوده است و من آدم خام و بی تجربه ای بوده ام و متوجه خیلی از مسائل نبودم ولی امام از آنجائیکه اشراف کامل بر حوادث و بر وقایع دارد و با آن پیش بینیهائی که میکند و آینده نگریهائی که دارد دقیقاً متوجه آینده بوده و لذا از قبل هشدار میداد زیرا متأسفانه از همان روزهای آغاز دیدیم که بعضی از مسائل مطرح میشود و بسیاری از موارد هم حرفهای حقی گفته میشود ولی یک هدفهای سیاسی دیگر نه مربوط به یکسال قبل، دو سال قبل، ده سال قبل و حتی می بینیم و مشاهده کردیم که مسائل یا درگیریهای مربوط به سی سال قبل تاکنون به شکلهای مختلف مطرح شد و امیدواریم که دیگر اینچنین نباشد و آنچه که مردم را ناراحت و نگران میکند دقیقاً در همین رابطه است و متأسفانه، تأسف بیشتر از این است که بسیاری از این مسائل در رابطه با اسلام، انقلاب و خط امام انجام میگیرد البته خوب در یک جامعه بپاخاسته و تازه آزاد شده، در یک جامعه آزاد اختلاف نظرها طبیعی است، اختلاف سلیقه ها طبیعی است، اختلاف بینشها طبیعی است، اما، آنچه را که در یک جامعه اسلامی و در یک جامعه ای که انقلاب اسلامی کرده است و امید مستضعفین دنیا شده است و غیر طبیعی است این است که هواهای نفسانی خدای ناخواسته بر افراد و بر مسؤولان حکم بشود و تحت عنوان دفاع از حق، یا دفاع از مکتب و یا دفاع از آزادی، یا دفاع از هر چیز دیگر، دفاع از هر چیز مشروعی، هدفهای دیگری دنبال بشود واین مسلماً قابل گذشت نخواهد بود و مردم هم دقیقاً متوجه هستند و خواهند بود ، خط امام مشخص است، و اختلاف نظرها طبیعی است، اما باید سعی کنیم که خط امام را از خود امام بگیریم، ما میگوئیم خط امام، خط امام را خود امام مظهر عینی اش است و الحمدالله و شکر خدا را که نعمت وجود امام هست و هر روز و هر لحظه رهنمود میدهد وهمیشه به ما بیدارباش میدهد و خطش را مشخص میکند. و این درست نیست که ما از حرف امام یک جمله ای را بگیریم و بقیه اش را کنار بگذاریم یا یکی دیگر بیاید و یک قسمت دیگر را بگیرد و قسمت دیگر را کنار بگذارد، خود امام خطش را مشخص میکند و راهش را مشخص میکند به عقیده من اگر در شرایط کنونی خودخواهیها و هواهای نفسانی اگر از بعضی از ماها برداشته بشود، بالاخره ما از خود امام که انقلابی تر نیستیم از خود امام که خط امامیتر نیستیم از خود امام هم که دلسوزتر برای این ملت نیستیم می بینیم که امام در رابطه با درگیریها چه کار میکند آیا یکطرف را میگیرد و طرف دیگر را میکوبد؟ یا اینکه نه، اگر ارشاد میکند همه را ارشاد میکند اگر انتقاد میکند به همه انتقاد میکند و اگر مینالد از همه مینالد و میفرماید «مردم خوب هستند ولی سران شما بروید با همدیگر متحد بشوید» و می بینیم که تیتر درشت همه روزنامه ها هم همین بوده است پس بنابراین ما سعی میکنیم مثل خود امام برخورد کنیم. مثل خود امام حتی با مخالفین برخورد کنیم و خط امام مشخص است و آنچه را که من (البته در اینجا نمیخواهم بحث کنم) میدانم این است که خط امام برای همه روشن است و برای خود من هم روشن است اینها است. خط امام خط مبارزه با کفر و استکبار جهانی است و دفاع از اسلام است نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. دفاع از اسلام به عنوان تنها نجات بخش انسانها و نجـات بخض همه ما، خط امام خط مبارزه با فئودالیسم است در اینجا این روزها زیاد مطرح میشود. مسألة اصلاحات ارضی ، مسأله فئودالها و این که تا چه حد در اسلام مالکیت هست یا نیست، من اینها را در اینجا مسلماً نمیخواهم مطرح کنم. همه شماها صاحبنظر هستید و بعداً هم انشاءالله در مجلس امیدوارم هر چه زودتر این خطوط و چهارچوبها مشخص بشود اما امروز بعضی از ایرادها که گرفته میشود ممکن است اشتباهات باشد. حتماً در حین عمل هم اشتباهات است. مسأله اینکه یک پیرزن دو هکتار زمین از او گرفته باشند یا نگرفته باشند اینها یک چیزهائی است که بتدریج حل خواهد شد. ولی آنچه که مسلم است این است که 000 رئیس- شما دو دقیقه دیگر وقت دارید. یوسفی- اسلام و انقلاب اسلامی فئودالیسم را نمیتواند بپذیرد. فئودالیسم به عنوان یک نظام استثمارگر مسلط اسلام و انقلاب اسلامی نمیتواند آن را تحمل کند برای اینکه همة ما پیرو خط امام هستیم و استناد به فرمایشات امام میکنیم این جمله را من از امام میخوانم. امام فرمود: «وضع در ایران به صورتی بوه است که حقوق کارگران و رعایا را سرمایه داران بزرگ و مالکان بزرگ برده اند و امروز هم دارند میبرند. بدین جهت آنان مالک کارخانه ها و زمینهای خو نمیباشند ماهمة آنها را پای میز محاکمه میکشیم و مایملک و سرمایه آنان را مورد بررسی قرار میدهیم و حقوق حقه مردم محروم را که عمری است مالکان بزرگ و سرمایه داران بزرگ خورده اند به محرومان بازپس داده میشود.» و این است که اصلاحات ارضی را که شورای انقلاب آن را تصویب کرده است ما خواستاریم که دقیقاً اجر بشود و اگر آن بندی را که امام امر فرمودند ما تسلیم فرمان امام هستیم. و امیدواریم که هر چه زودتر شرایط برطرف بشودو این اصل هم انشاءالله اجرا بشود خط امام خط مبارزه با سرمایه داری استثمارگر است که بعضیها متأسفانه حتی میگویند سرمایه داری اسلامی. شاید البته خوب ضوابط و تعریهای این واژه ها هم مشخص نیست. و یا خط امام خط مبارزه با استبداد در تمام اشکالش است. خط امام خط مبارزه با تفرقه در صفوف ملت است و امروز هر کسی را که به هر عنوان از این فرمان امام تخطی کند و تفرقه در صفوف مردم ملسمان ایجاد کند او خائن به خط امام است. خائن به اسلام است. و خائن به این انقلاب و این مردم است. پس بنابراین باید سعی کنیم که خط ما خط تفرقه نباشد. و این روزها هم حرف زدن البته امر بسیار مشکلی است. من که خودم الان خواستم بیایم صحبت کنم، بعد از شش ماه ، گفتم چه بگویم. چون تا بگوئی تخصصی مثلا کلمه تخصصی را بکار ببری یک عده دیگر ممکن است بگویند آقا تو در خط آمریکائی. تا بگوئی مکتب، ممکن است یکی دیگر بگوید که آقا تو مکتب را چماق کردی. تا میگوئی آزادی. میگوید آقا تو لیبرال شدی. تا بیائی یک چیز دیگر بگوئی میگوید تو از مشرکانی. رئیس- وقت شما تمام شد. یوسفی- چشم. الان تمام میکنم و امیدوارم که دیگر به یک شکلی باشد که با یک جمله یا یک کلمه همدیگر را برچسب نزنیم. و آنچه را که اسلام است و آنچه را که به خصوص روحانیت متعهد میگوید که میخواستم روی این تکیه کنم و متأسفانه وقت من تمام شد و در خط ولایت فقیه است انشاءالله انجام بدهیم. و سعی کنیم با سعه صدر اسلامی دست در دست همدیگر این انقلاب را به پایان ببریم. مطالب زیادی بود که خواستم عرض کنم ولی خوب این ساعت هم خیلی سریع حرکت میکند و وقت ما به پایان رسید. با تشکر از همه شما. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. (نمایندگان: احسنت). منشی- آقای سید ابوالفضل موسوی تبریزی بفرمائید. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم، «رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی». من 5 دقیقه از وقتم را به برادرم آقای موسوی داده ام که جناب آقای رئیس در وقتش تذکر بدهند. این را همه برادران و خواهران نماینده و ملت عزیزمان میداند که آمریکا امپریالیسم غرب یا شرق یا هر جهانخواری از پیاده شدن اسلام واقعی و راستین اسلامی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) آورده است بخواهد در ایران پیاده بشود و صدور بشود و این حرکت طبیعی و فطری مردم به منطقه و از منطقه اگر به آن طرف دنیا برود قهراً دیگر امپریالیسمها باید دست و پایشان را جمع و جور کنند و بروند. روی این اساس امپریالیسم در دو خط با انقلاب اصیل ما مبارزه میکند: یکی در جبهه های جنگ ، در آن جبهه ها که برادران شما 000 فردوسی پور- اگر طبق قرعه کشی رعایت نوبت بشود نوبت بنده است. به علاوه اسم بنده را هم غلط نوشته اند. رئیس- اسم آقای فردوسی پور به اشتباه نوشته شده است اسماعیل مرادی پور000 فردوسی پور- من به آقای الویری روز اول این نکته را تذکر دادم وایشان گفتند مانعی ندارد. تصحیح میشود. رئیس- بلی مانعی ندارد حالا شما اگر میخواهید امروز استفاده کنید میتوانید و اگر هم میخواهید فردا میتوانید استفاده کنید به هر حال اسم شما از قلم نمی افتد. جلسه بعد شما استفاده کنید. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- مهم نیست میتوانید استفاده کنید دیروز به من نامه دادند که فردا نوبت شما است حالا اگر میخواهید تشریف بیاورید. رئیس- بلی چون مرادی پور نوشته شده بوده است این اشتباه پیش آمده است. آقای موسوی تبریزی بفرمائید. سید ابوالفضل موسوی تبریزی – این وقت را جناب آقای هاشمی به حساب من نگذارید. رئیس- خیلی خوب بفرمائید. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- آمریکا در دو خط موازی میخواهد با این انقلاب ما مبارزه کند و آن را سرکوب کند. یکی در جبهه های جنگ، صدامها را نه یکنفر نه دو نفر نه ده نفر صدامها را که حتی خودشان هم نفهمیدند و این جنگ را به پا انداختند که ارتش عراق را هم از حیثیت انداختند. اینها را وادار میکند برای کوبیدن انقلاب ما. خط دوم که به نظر من (البته نظر شخصی خود من است) مهمتر از این جبهه های جنگ است. این است که با آن ارگانها با آن به اصطلاح افرادیکه حامی انقلاب هستند و میخواهند اسلام اصیل حساب شده و دقیق پیاده بشود با آن مبارزه میکند. اجازه بدهید امسال تابستان نه تابستان سل گذشته در همین جا که مجلس خبرگان بود قبل از صورت جلسه چهارم را شما ببنید دو بحث را در آن جا رداً بر مقدم مراغه ای که به اصطلاح متأسفانه به توسط روحانی نماها در این مکان مقدس آمد و نشست و خواست برای مسلمانان نقشه بکشد در آن جا من داوطلب را تذکر داده ام: یکی اینکه پیشنویسی که دولت موقت به ما داده است اینجا قدرت را متمرکز کرده است در صورتیکه باید تقسیم بشود دوم اینکه در این پیشنویس مسأله ولایت فقیه نیست. از همان روز اولی که در این مجلس خبرگن مسأله ولایت فقیه به دهان نمایندگان آمد آمریکا نقشه اش را کشید. البته قبلا هم کشیده بود. از همان اصل پنجم این اصولی که دارید و فصل هشتم الان در باره رهبر یا شورای رهبری است اینها پس و پیش شده است یعنی دوباره برده اند و پس و پیش کرده اند. اصول همان است منتها جاهای ابواب آنرا عوض کرده اند. روزیکه در اینجا رهبر یا شورای رهبری یا روحانیت واقعاً حکومت اسلامی که ولایت باید با امام باشد به اصطلاح . ولایت باید با افرادی باشد که مثل نقش پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نقش امام زمان (صلوات الله علیه) و ائمه اطهار(علیهم السلام) در جامعه نقش داشته باشد نقشه انحلال مجلس خبرگان را کشیدند. در پس پرده ها در اطاقهای دربسته خواستند مجلس خبرگان را منحل کنند. بعد امام فرمود هیچ قدرتی حق ندارد مجلس خبرگان را منحل بکند. اصل 110 قانون اساسی که برای رهبر یا شورای رهبری آن قدرتها داده شده است بر سر این، جنجالهائی و جوی برای ما درست کردند . خدا میداند تا آنجا برای ما جو درست ردند که یکی از سرشناسان حوزه علمیه قم حتی آنجا تحت تأثیر جو واقع شد، که یک مقاله ای علیه ولایت فقیه نوشت در آنجا با هم نشسته بودیم گفتم آقا این را نخوان آمد خواند و دوباره سر و صدائی ایجاد کرد. تا آنجا. بعد که قانون اساسی تمام شد، متأسفانه از حنجره های چهره های شناخته شده مخالفت با قانون اساسی مخصوصاً اصل 110 شروع شد. چون به اصطلاح حکومت اسلامی زیربنایش ولایت امام است. حکومت اسلامی زیربنایش ولایت است. اسلامی که تا: «ارش خدش» اظهار نظر کرده است اسلام ولایت را حکومت را اداره مردم را برایش نقشه اساسی دارد. تا آنجا که علیرغم این تبلیغات علیه ولایت فقیه یعنی اسلام اصیل روحانیت مبارز که مظهرش امام امت است روحی له الفداء. مظهر روحانیت مبارز، امام امت است. شاخص آن است. مثل اعلای آن است. دیدند که علیرغم این تبلیغات 16 میلیون واندی به این قانون اساسی رأی دادند. بعد آمدند نغمه های دیگری ساز کردند. از چهره های شناخته شده یا ناشناخته علیه اسلام اصیل، روحانیت مبارز یعنی اسلام اصیل، روحانیت متعهد یعنی اسلام اصیل و منظورم چند متر پارچه سیاه یا سفید نیست تا اینکه روحانیت اصیل را با این نقشه ها که میدانند واقعاً اگر عدالت اسلامی وواقعاً اسلام پیاده بشود نه اسلام شاهنشاهی نه اسلام به اصطلاح امپریالیستی کلیسای امپریالیستها را بروید ببینید من در لندن به یک کلیسائی رفتم دو پیرمرد به عنوان کاردینال در آنجا نشسته بودند چندین نفر هم در داخل کلیسا بودند او یک داستانی گفت از برادرم پرسیدم چی میگوید؟ گفت داستانی را میگوید. کلیسای بی بو خاصیت و اسلام بی بو و خاصیت همان اسلامی است که انقلاب آنها را روحانیت بیاورد. دلیلش هم انقلاب مشروطه است که بعد از چهار سال از دوران اول مشروطه شما ببینید آخرش سر در آورد از شاهنشاه آریامهر قلدر خاور میانه، کثیف خاور میانه عنصر ناپاک خاور میانه. شما ببینید اگر روحانیت اصیل یعنی دین را اگر از انقلاب جدا بکنید تا آنجا افراد را به ذلت میکشانند شما نگاه بکنید من نمیخواهم اسم ببرم. مظهر انقلاب را تا آنجا وقتی که آیت الله کاشانی را از انقلاب جدا کردند وقتی که آیت الله کاشانی را کنار زدند تا آنجا رسید که مظهر انقلاب دست زن منحرف را هم باید ببوسد تا به مقاصدش برسد. (احسنت) شما بیائید برای خودتان نمیگویم برای اسلام روحانیت مبارز یک وظیفه دارد. این از هیچ جوی از هیچ تهمتی از هیچ الفاظی که بخواهد روحانیت مبارز را بکوبد ترس ندارد. ولی شماها بیائید برای خودتان اگر بخواهید واقعاً روحانیت مبارز را امروز جدا بکنید از این انقلاب که ما داریم. به روزگار آنهائی که در زمان مشروطه و بعد از مشروطه کودتای 28 مرداد و بعد از آن صحنه ها رجال و شخصیتها را ببینید به کجاها کشاندند. شما بیائید برای خودتان یک فکری بکنید. آنهائی که با روحانیت اصیل و با روحانیت مبارز و در اینجا این جمله را بگویم، من حزبی نیستم. اما اگر از این حزب جمهوری اسلامی سه یا چهار نفر روحانیت مبارز و متعهد را منها بکنند به خدا هیچکس با حزب جمهوری اسلامی کاری ندارد. برای اینکه روحانیت مبارز است. روحانیت متعهد است. روحانیت متعهد است که میرود و به اصطلاح تحت تأثیر سیاستهای امپریالیستی سیاستهای صهیونیستی و سیاستهای شیطانی قرار نمییرد و میگوید: «الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» اگر امروز رهبر انقلاب ما غیر از امام خمینی (حضار سه مرتبه صلوات فرستادند) مثل کوههای بزرگ که «المؤمن کالجیل الراسخ» اگر در مقابل سیاستهای ضد انسانی و ضد مردمی و امپریالیستی نمی ایستاد ببینم آنهائی که دعوی شخصیت میکنند در این مملکت آنهائی که دعوی و ادعا دارند که ما چنین و چنانیم ببینم اینها چه کاری میتوانستند در مقابل این سیاستها بکنند؟ این عزت اسلام است. این را صراحتاً میگویم عزت اسلام است برای رئیس جمهور، نخست وزیر، وزراء ، نمایندگان و تمام ارگانهای مملکت. این عزت اسلام است «ان العزه لله و لرسوله و للمؤمنین». والا اگر روحنیت اصیل و روحانیت مبارز را منها بکنید و از این انقلابمان قیچی بکنید اصلا طبق یک نقشه صحیح نقشه حساب شده و دقیق، روزی با ولایت فقیه در همین جا خدای عالم شاهد است شما بروید صورت جلسات را ببینید آنها که در کمیسیون مشترک مجلس خبرگان میگفتند آقا ولایت فقیه چیست؟ شما آخوند را به قانون نیاورید شما بروید قداست تان را حفظ بکنید شما اگر ولایت فقیه را به قانون بیاورید دیکتاتوری آخوندی میشود. از آن زمان ، نمیگویم خدای ناکرده عامل بوده اند. رئیس- شما دو دقیقه دیگر وقت دارید. سیدابوالفضل موسوی تبریزی- من پنج دقیقه از وقتم را به آقای حسین موسوی داده ام. (خنده نمایندگان). سید حسین موسوی تبریزی- همان دو دقیقه بس است. سید ابوالفضل موسوی- اگر دو دقیقه بس است پس آقای موسوی تشریف بیاورند من آنچه را که برای برادران و خواهران عزیزم طبق وظیفه شرعی خودم و این وکالت هم برای من آش دهان سوز نیست. برادران میدانند (به قول آیت الله منتظری) که خدمت من در قم بالاتر است از این خدمت در مجلس بوده است ولی این را من برای اتمام حجت میگویم خدایا شاهد باش اگر روحانیت مبارز را بخواهند از این انقلاب قیچی بکنند به روزگار همانها گرفتار خواهند شد که سابقین ما گرفتار شدند. (احسنت، احسنت). رئیس – وقتتان تمام است. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- آقای سید حسین موسوی تبریزی شما بفرمائید شما فقط دو دقیقه وقت دارید. سید حسین موسوی تبریزی- دو دقیقه وقت برایم کافی است. بسم الله الرحمن الرحیم، با تشکر از جناب آقای موسوی دیروز در رابطه با سخنان آقای مجد اعضای شورای سرپرستی بسیج مستضعفین تهران و شورای بسیج تبریز و آذربایجان شرقی که ظاهراً مسؤولش م هستم ولی باطناً آن اعضا کار میکنند نامه ای نوشته اند و درخواست کرده اند که من اینجا آن را بخوانم. حالا فقط همین دو نامه را میخوانم. بسم الله الرحمن الرحیم، مقام محترم ریاست مجلس شورای اسلامی دامت برکاته. بعد از سلام به عرض مجلس میرساند که اظهارات آقای مجد در مجلس بدین وسیله اعلام و به اطلاع مردم رزمنده ایران میرسانیم که سخنان آقای مجد رابطه ای با خط مشی بسیج نداشته و ایشان صرفاً نظرات خود را بیان کرده اند. و مؤکداً به آگاهی نمایندگان محترم میرساند که منشاء کلیه ناروائیها و نارسائیها خود مشارالیه بوده و ما معتقدیم که ایشان در خط ولایت فقیه حرکت نمیکنند تقاضا داریم این نامه در جلسه فردا جهت اطلاع مردم قرائت شود. سید جواد هشترودی مسؤول سازمان بسیج استان. داود دستمالچی مسؤول امور استانها در سازمان بسیج، محمد حق پناه مسؤول هماهنگ کننده روحانیت در امور نظامی، فرمانده پادگان مرکز آموزشی بسیج نصرت الله شهرتش را نمیتوانم بخوانم چون به صورت امضاء ا ست. یک نامه ای هم از آذربایجان شرقی نوشته اند: مقام محترم ریاست مجلس شورای اسلامی دامت برکاته. بعد از سلام به عرض عالی میرساند که سخنان آقای مجد به هیچ وجه مورد تأیید سازمان بسیج مستضعفین آذربایجان شرقی نبوده است این سازمان معتقد است که تنها حاکمیت ولایت فقیه بر تمام ارگانها میتواند ضامن بقای انقلاب اسلامی باشد و بدینوسیله اعتراض این سازمان را نسبت به سخنان ایشان به اطلاع مردم مسلمان ایران میرسانیم. البته آنجا ظاهراً امضای من را میگذارند ولی چون شورائی اداره میشود. از طرف، امضاء کرده اند. رئیس- آقای موسوی وقت شما تمام شد. فخرالدین رحیمی- بسیج لرستان هم معترض است. 4- معرفی آقای افخمی بسمت معاون پارلمانی وزارت صنایع و تصویب دوفوریت لایحه دوفوریتی مربوط به تمدید مهلت مقرر در بعضی مواد قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران. ردیس- برنامه را شروع کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم. یک لایحه دوفوریتی آقای نعمت زاده وزیر صنایع آورده اند که دوفوریتی آن مطرح میشود آقای نعمت زاده وزیر صنایع خودتان لایحه را بخوانید و علت دوفوریتش را توضیح بدهید. وزیر صنایع(آقای نعمت زاده)- بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. پس از عرض سلام خدمت برادران و خواهران عزیز البته این اولین فرصتی است که خدمت دوستان میرسیم و برای ادای احترام خواستم خودم خدمتتان برسم و ضمن عرض سلام برادر و معاون امور پارلمانیمان آقای افخمی را خدمت دوستان معرفی کنیم که اگر بعد از این لوایحی و مواردی پیش آمد خدمت آقایان خواهند بود تا اینکه بتوانند یا از لوایح دفاع کنند یا توضیحات لازم را بدهند. و هر موقع امری بود ما هم در خدمت حاضریم. و اما امروز یک ماده واحده و لایحه مختصری است منتها به علت فوریت موضوع به صورت دوفوریت ارائه شده است. و موضوع تمدید یکی از قوانین مربوط به سازمان صنایع ملی ما است. همانطوریکه مسبوق هستید بخشی از صنایع کشور بعد از انقلاب ملی اعلام شد و موارد مختلفی دارد. مورد الف- واحدهای بزرگ صنعتی است که کلا در اختیار دولت قرار گرفته است. و مورد بند ب است که کارخانجات و واحدهای تولیدی مربوط به پنجاه و سه نفر بودند که به علت وابستگی شان اینها ملی اعلام شد. و همینطور بند ج است واحدهائی است که به علت بدهی سنگین به دولت و به بانکها دولت دست روی آنها گذاشته است و مدیریت و مالکیت آنها را به عهده گرفته است. چون این قوانین حقیقتش در شرایط خاص نوشته شده است در طول سال گذشته و اوائل امسال و مسائل و مشکلاتی که بعداً پیش آمده و نمیشد قبلا پیش بینی کرد لذا در روزهای آخر شورای انقلاب یک قانونی بنام متمم قانون توسعه و حفاظت صنایع ملی نوشته شد که حدود سه صفحه است. بنده اینجا آن را دارم و در آن قانون یک هیأت پنج نفری پیش بینی کرده است که یک سری موارد اختلافی که در رابطه با این صنایع وجود دارد این هیأت اینها را بررسی کند واظهار نظر کند. و مدتی که برای هیأت قائل شده است سه ماه بیشتر نبود با توجه به اینکه در اواخر شورای انقلاب عملا دولت کنار رفت و تا تعیین دولت بعد و روی کار آمدن مسؤولان و تعیین نمایندگان عملا این سه ماه سپری شد بنابراین دیگر آن کاریکه آن هیأت میتوانست انجام بدهد حالا با وجود اینکه افرادش معین شده اند ولی سه ماهش تمام شده و دیگر کاری نمیتوانند بکنند. ما درخواستمان این است که این سه ماه را تمدید بکنیم تا آخر شهریور ماه سال آینده، و فکر میکنم زمان زیادی نباشد چون موارد اختلاف اینها زیاد است که باید بررسی بشود. البته ما علت دوفوریت را در سه مورد در اینجا نوشتیم که اگر بیش از این لازم باشد من میتوانم از رویش بخوانم ولی این توضیح مختصر بود که وقت آقایان را بیشتر نگیریم. و اما یک مورد دیگری هم در این قانون هست که اصلاح شده است. وقتی که این لایحه برای تمدید به هیأت وزراء ارئه شد آنها بررسی کردند دیدند ترکیب هیأت در آن موقع به این صورت پیش بینی شده بود که در مادة بنده 2 است که «هیأت پنج نفری مرکب از نماینده دادستانی کل کشور، نماینده سازمان اداره کننده مؤسسه (یعنی وزارت صنایع یا بازرگانی یا کشاورزی مربوط به آن نوع واحدی که در اختیار گرفتیم) یک نماینده از سوی مجلس شورای اسلامی یک نفر حاکم شرع و همچنین نماینده ریاست جمهوری.» این وقتی در هیأت دولت مطرح شد آقایان اظهار نظر فرمودند چون دیگر حالادولت و مجلس و کل قوا به صورت عادی کار خودشان را شروع کرده اند «نماینده» را به این صورت اصلاح کردند: «نماینده دادستانی کل کشور، نماینده سازمان اداره کننده مؤسسه، نماینده حاکم شرع، نماینده مجلس شورای اسلامی و نماینده نخست وزیر.» و این هم مورد «ب» این ماده واحده است که اصلاح شده است. و چون قانون تمدید میشود این موردش هم اصلاح بشود. این کل ماده واحده است. رئیس- متن ماده واحده را قرائت کنید. وزیر صنایع- مادة واحده: الف: مهلت مذکور در تبصره مادة 3 و مهلت مقرر در مادة 5 متمم قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران و آئین نامه اجرائی مصوب 25/4/59 شورای انقلاب تا پایان شهریور 1360 تمدید میگردد. (این بخض اول بود که عرض کردم). ب: ترکیب کمیسیون پنج نفری مذکور در مادة 2 قانون فوق الذکر به ترتیب زیر اصلاح میشود: نماینده دادستانی کل کشور نماینده سازمان اداره کنندة مؤسسه نمایندة مجلس شورای اسلامی نماینده حاکم شرع و نماینده نخست وزیر. رئیس- خوب مخالف و موافق صحبت کنند. یکی از نمایندگان – دلیل فوریت را بگویند. رئیس- دلیل فوریت را بگوئید یا متن نامه تان را بخوانید. وزیر صنایع- بنده مقدمه اش را نمیخوانم. دلائل و فوریت مهلت مقرر در تبصره مادة 3 (چون دو مورد بود یکی از آنها تبصرة 3 است) در تبصرة مادة 3 متمم قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران پیش بینی شده است که چنانچه مشمولین بند ج (یعنی آنهائی که بدهی زیادی به بانکها دارند) ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون یعنی تا 25/7/59 حداقل پنجاه درصد از کل بدهی خویش را به بانکها پرداخت نمایند هیأت پنج نفری موضوع مادة 2 متمم قانون فوق الذکر میبایست به وضع آنان رسیدگی و اتخاذ تصمیم نماید. ملاحظه میگردد در صورت عدم تمدید مهلت مقرر این امر نیز امکان پذیر نخوهد بود و عملا مشمولان که قادر به پرداخت دیون خود به بانکها هستند نمیتوانند در جهت بازپرداخت آن اقدام نمایند و این امر موجبات زیان مالی دولت و بانکها را فراهم میسازد. 2- تعدادی از شرکتها که بدهی به سهامدارانشان جزو بدهی به دولت و بانکها منظور شده است این یک موردی بود که باز به علت مغایرتهائی که بین آئین نامه های اجرائی و قوانین مربوط به این موضوع بود شاید حدود 20 مورد قانون نوشته شده است. چون همانطوریکه عرض کردم اینها بتدریج مسائلی پیش آمده است که نسبت به آن ، شورای انقلاب اتخاذ تصمیم کرده است و بین این قوانین یک مقدار اختلافاتی است که حقیقت این است که افرادی که باید قضاوت کنند برای آنها مشکل است و بنابراین در تمام این موارد عمل باحتیاط کرده اند که آن مشکلات را هم قرار است این هیأت پنج نفری واقعاً بررسی بکند و من جمله این موضوعی است که بدهی شرکتها به خود سهامداران آن شرکت جزو بدهی به بانکها محسوب شده است و حال آنکه هدف قانونگذار بر این بوده است که شرکتهائی که بدهی به دولت و بانکها دارند روی اینها دست بگذارند نه اینکه مثلا بدهی به خود آن مالکش داشته باشد بیست، سی مورد اینطور است که اختلاف خیلی شدیدی است و ارباب رجوع زیاد که این را متمم این قانون به عهده این هیأت گذاشته است. و چون هیأت حالا نمیتواند قانوناً تشکیل بشود بنابراین نتوانسته است در این مورد هم اتخاذ تصمیم بکند و این برای ما خیلی مهم است و درگیری مسائل کارگری و غیره هر روز داریم. این را من توضیح دادم و بیش از این دیگر از روی آن نمیخوانم. مورد دیگر. دلیل دوفوریتی مهلت مقرر در مادة 5. به استناد بند 3 و 4 آئین- نامه اجرائی قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران کلیه مؤسسات صنعتی و معدنی سردخانه ها و سایر مؤسسات مشمول این آئین نامه مکلفند تا آخر سال مالی 1358 وضعیت مشمولیت یا عدم مشمولیت خود را با مراجعه به وزارت امور اقتصادی و دارائی روشن نمایند (یعنی تمام شرکتها موظفند بروند به وزارت دارائی و مشمولیت و عدلم مشمولیت خود را در مورد این بند ج که یک فرمولی دارد که از این مقدار اگر تجاوز کرد نتیجه این فرمول باید مثلا این بند ج باشد و اگر کمتر شد بند ج نیست. و این در قانون ذکر شده است. و مهلتی که داده شده است تا آخر سال 58 بوده است) و نظر آن وزارت را همراه با فتوکپی اظهارنامه مالیاتی سال 56 جهت سازمان حفاظت و توسعه صنایع ایران بمنظور صدور گواهینامه مشمولیت یا عدم مشمولیت ارسال دارند با وجود اینکه مهلت مقرر در بارة مادة 5 متمم قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران تا پایان مهر ماه 59 تمدید گردیده است (یعنی در این قانون متمم تا آخر مهر ماه امسال هم تمدید شده است) معذلک عملا اکثر مؤسسات مشمول این آئین نامه بعلت عدم اطلاع و یا عدم احساس ضرورت اقدام به انجام چنین امری نموده اند لذا میبایست مهلت کافی برای مراجعه شرکتها بوزارت امور اقتصادی و دارائی و نیز سازمان صنایع ملی ایران وجود داشته باشد تا سازمان صنایع ملی ایران با بررسی کافی مشمولیت یا عدم مشمولیت آنان را تشخیص دهد بنابراین تمدید مهلت مقرر در این ماده هم ضروری است. ولی بیشتر مشکل ما در رابطه با پرداخت بدهیها به بانکها است و همچنین تعیین تکلیف این افرادی که به سهامداران بدهکارند واقعاً مبتلا به خیلی زیاد است اگر لطف بفرمائید بصورت دوفوریت تصویب بشود وابلاغ بشود. احمد کاشانی- تا چه وقت تقاضای تمدید شده است؟ نعمت زاده - تا آخر مهر ماه سال 60 میشود. یکی از نمایندگان – چند ماه میشود. نعمت زاده- عملا 11 ماه میشود آخر مهر ماه 59 بود تا آخر شهریور 60 تمدید خواست و این مدتی است که واقعاً لازم است. رئیس- آقای بجنوردی مخالف هستید. (بجنوردی: بلی) بفرمائید. بجنوردی- بسم الله الرحمن الرحیم، قانونی که ما داریم یکی بند «ج» است که میگوید هر مؤسسه- ای که بیش از سرمایه اش به دولت یا به بانکهای دولتی (که البته تمام بانکها دولتی هستند) مقروض باشد آن کارخانه ملی میشود یا بند «د» که میگوید هر مؤسسه ای که مدیریتش ناقابل باشد و نتواند مؤسسه را اداره بکند از طرف دولت مدیر برای آن تعیین میشود. من فکر میکنم که اگر بخواهیم با یک نظام حرکت بکنیم کافی است که همین 2 بند را اجرا بکنیم و نگذاریم که مؤسسات تولیدی ما در بلاتکلیفی بسر ببرد. امروز یکی از ضربات مهلکی که به انقلاب عظیم اسلامی ما وارد میشود بلاتکلیفی این مؤسسات تولیدی است این بلاتکلیفی یکی همین مسألة مدیریت است یکی هم بلاتکلیفی برخی از مؤسساتی که مشمول بند «ج» هستند و از همه مهمتر بلاتکلیفی آنها در مورد حدود مالکیت صنعتی است که هر چه زودتر باید دولت لایحه اش به مجلس بدهد چرا که طبق نظام قبلی یعنی الان صنایع ما طبق نظام قبلی است با این تفاوت که در نظام قبلی لااقل آن سرمایه دارها، آن صاحبان صنایع سرمایه گذاری میکردند؟ چون روی انگیزه سودخواهی که داشتند، سرمایه گذاری میکردند و ایجاد اشتعال میکردند البته آلاف و الوف میبردند ولی امروز بعلت اینکه اینها هنوز در بلاتکلیفی بسر میبرند، آن سرمایه گذاری را هم نمیکنند آن سرمایه هایشان را هم میبرند در بازار و به کار تجارت میپردازند یا اینکه از کشور خارج میکنند پس بنابراین وزارت صنایع و معادن میباید طبق بند «ج» و بند «د» با قاطعیت عمل بکند هر مؤسسـه ای که تابع بند «ج» است بدون فوت وقت فوراً میباید ملی بشوند و آنهائی که تابع بند «د» هستند فوراً میباید برایشان مدیریت تعیین بشود برای بقیه صنایع هم در آینده تکلیفشان را روشن بکنند تا اینکه واحدهای صنعتی ما راه بیفتد در غیر اینصورت ما روزبروز با کاهش تولید روبرو خواهیم بود. تورم ما فزاینده از قدرت خرید اقشار مستضعف ما کاسته خواهد شد و بنابراین من توصیه میکنم که دولت هر چه زودتر این مسائل را روشن بکند. رئیس- موافق فوریت صحبت بکند. منشی- موافق آقای انصاری هستند. مجید انصاری- بسم الله الرحمن الرحیم، این مادة واحده در کمیسیون صنایع و معادن مورد بررسی و بحث قرار گرفت و همینطوری که آقای نعمت زاده فرمودند ما الان بسیاری از صنایع ملی شده کشور را بر اساس قانون شورای انقلاب بعلت اختلافاتی که وجود دارد و موارد مبهمی که داشتند، بعد از ملی شدن عملا تعطیل شدند یعنی هیچ بازدهی ندارند و کار آنها متوقف شده است. و بعضی از آنها در معرض نابودی است الان همین امروز صبح نامه ای در رابطه با همین واحدها به من رسید که واحد مرغداری که 400 میلیون ریال از بانک کشاورزی وام گرفته بودند که روزانه 12 تن تخم مرغ تولید بکنند و این کار را انجام دادند یعنی دستگاهها آماده است و در این شرایط حساس که کشور ما با کمبود مواد غذائی روبرو است و روزانه میتواند 12 تن تخم مرغ تولید بکند، بخاطر همین مسائل اختلافات جزئی تعطیل شده و تمام آن تأسیسات و دستگاه دارد زیر آسمان نابود میشود و منتظر هستند که یک هیأتی بیاید این را بررسی بکند و راه بیندازد و موارد مشابه در صنایع ملی شده بسیار زیاد داریم واگر قرار باشد دوفوریت تصویب نشود دولت مجبور است مجدداً یک طرح قانونی بیاورد و بعداً برود در کمیسیون چندین ماه طول میکشد و به نوبت بیاید و در مجلس مطرح بشود عملا ضربه سنگینی به اقتصاد کشور و تولیدات خواهد خورد و مخصوصاً مسأله بانکها حائز اهمیت است شما میدانید که الان سیستم بانکی و پولی ما دچار اختلالات و مشکلاتی است و در این شرایط اگر این واحدهای صنعتی راه بیفتد، تکلیفشان روشن بشود، و بتوانند بدهیهای کلانی که به بانکها دارند واقعاً بانکها از این جهت ضربه های زیادی خوردند این پول را صاحبان سهام به بانکها بپردازند در نتیجه آن کمبودهای سیستم پولی ما جبران خواهد شد و کمک میشود بنابراین با توجه به ضرورت راه اندازی صنعت کشور و کار بانکها، و اینکه مسأله ای نیست که لازم باشد اطراف و جوانبش را زودتر منسجم یک هیأتی بوده است انتخاب هم شده اند همینجور که توضیح دادند اما چون ملت 3 ماه تمام شده است عملا هیچ کاری را انجام ندادند آن هیأت را ما تمدید میکنیم کارشان را انجام بدهند منتها در این مدت 11 ماه اگر یک قانون جامعی از طرف دولت به مجلس رسید در زمینه صنایع و مثلا وزارتخانه جدیدی شاید احداث بشود و آن سری مسائل، بسیار خوب بعداً قوانینی وضع میشود این قبیل مؤسسات قطعاً تحت پوشش آن قوانین قرار خواهند گرفت اما در حال حاضر کشور ما شدیداً احتیاج به تصویب این لایحه دارد که این هیأت بسرعت کارشان را آغاز بکنند لذا من موافق هستم و تقاضای رأی دادن به دوفوریت آن را دارم. حائری زاده- آقای هاشمی، طبق مادة 111 اخطار آئین نامه ای دارم. رئیس- بفرمائید. حائری زاده- بسم الله الرحمن الرحیم، من خواهش میکنم که جناب وزیر بر اساس مادة 111 آئین- نامه داخلی اولا لزوم سرعت تصویب را بگیند و دقیقاً اگر مسأله یک فوریتی باشد و بتواند ظرف یک هفته با یک شور این کار انجام بشود. در کمیسیون مشترک صنایع و معادن و بازرگانی این کار انجام بشود و حداقل وقوع خسارت و فوت فرصت را دقیقاً بگویند تا اینکه بتوانیم دوفوریت را تصویب بکنیم. رئیس- حالا این اخطار بود ؟ آقای نعمت زاده ادله اش را نوشته بودند و خواندند. حائری زاده – بلی اخطار است برای اینکه چه لزومی دارد که لایحه ای را شتابزده به تصویب برسانیم اگر وقت گذشته است جلوتر وقت بود که این لایحه را بیاورد. رئیس- آقای حائری زاده ببینید اصرار نکنید ایشان نوشته بودند و خواندند و دلیل شان را هم گفتند ممکن است برای شما قانع کننده نباشد رأی نمیدهید. حائری زاده – اگر قرار است هر چیزی را شتاب زده انجام بدهید خیلی خوب. رئیس- عجیب است از شما ، خودتان میگوئید اخطار قانونی، آنوقت اینجور اخطار میکنید. حائری زاده- ببینید ، «دلایل لزوم سرعت تصویب و وقوع خسارت و فوت فرصت» چه مسأله پیش میآید؟ رئیس-آقایان از من میخواهند که برخوردم را یک قدری تعدیل کنم ولی خواهش میکنم خودشان هم مراعات بکنند به عنوان اخطار آئین نامه ای بلند میشوند و میفرمایند ادله شان را بگویند، آقای نعمت زاده در اینجا ادله اش را گفت نوشته بود، خواند اگر قانع کننده نیست رأی نمیدهید صحبت بر سر این مسأله است. حالا 186 نفر حضور دارند ادله مخالف و موافق دوفوریتی هم گفته شد آقایانی که با دو فوریتی لایحه موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند) تصویب شد لایحه تکثیر و توزیع میشود و بشورای نگهبان هم ابلاغ خواهد شد یک توضیحی آقای آقامحمدی خواستند که من به آقای نعمت زاده دادم. آقامحمدی- موقع رأی گرفتن باید. بگوئید بعد از رأی حالا ایشان توضیح هم بدهند. رئیس- آن توضیح در موقع بحث در لایحه000 آقامحمدی- اگر میخواهید که ما نفهمیم که آن یک مسأله ای است. رئیس- خیر ، آقای آقامحمدی دوباره000 نکنید در موقع بحث کردن در لایحه روشن میشود. آقامحمدی- یعنی چه من پرسیده ام که هیأت 5 نفره اختیارش چیست؟ رئیس- بعد معلوم میشود حالا که نمیخواهیم رأی بدهیم . الان کسی که نمیخواهد رأی بدهد. آقامحمدی- آقا سؤال را قبل از رأی گرفتن باید جواب بدهد. رئیس- این مربوط به دوفوریتی است آقای آقامحمدی! رئیس- عجیب است ما میخواهیم برای دوفوریتی رأی بگیریم، در مورد لایحه بعداً بحث میشود. دکتر آیت- مخالف دوفوریتی حرف نزده است. رئیس- خوب، مخالف هم آن جور حرف زد. دکتر آیت- آخر، این چطور حرف زدنی است. رئیس- بلی، بروید آئین نامه تان را اصلاح کنید اینجور نمیشود. دکتر آیت- آئین نامه نیست آقای هاشمی باید بگوئید که شما مخالف نیستید، یکنفر که مخالف است صحبت بکند. رئیس- مخالف بود، گفت من مخالفم وقتی استدلال ضعیف است آقای آیت شما هم اگر بودید، و استدلال ضعیفی میکردید دیگران میگفتند قبول نداریم چرا با مسائل منطقی برخورد نمیکنید؟ بجنوردی- بهترین مخالفت حرف من بود که یک نظام باید باشد. 5- تصویب دوفوریت طرح دوفوریتی ماده واحده مربوط به تشکیلات دیوان محاسبات. رئیس- یک طرح دوفوریتی دیگری هم آمده است آقایانی که این طرح را داده اند یک نفرشان بیایند دفاع بکنند. آقای سید محمد خامنه ای (حضور ندارند) آقای حاج سید جوادی نسخه طرح را دارید؟ حاج سید جوادی- خیر. رئیس- تشریف بیاورید اینجا و بگیرید بخوانید. حاج سید جوادی- بسم الله الرحمن الرحیم، طرح ماده واحده ای است در مورد ترتیبی برای دیوان محاسبات، که تحت نظر مجلس اداره میشود. مقدمه: نظر به دو اصل 54 و 55 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که تشکیلات دیوان محاسبات تحت نظر مجلس شورای اسلامی اداره خواهد شد نظر باینکه تجدید نظر در ترکیب تشکیلات آن دیوان و همچنین تجدید نظر در قانون دیوان محاسبات ضروری ، بلکه واجب است نظر باینکه قبلا دیوان محاسبات فعالیت چندانی نداشته است و کارهای روزمره و پرونده های جاری آن بکلی معوق مانده است لذا مادة واحده زیر با قید دوفوریت پیشنهاد میگردد: مادة واحده: 1- رئیس و دادستان دیوان محاسبات بنا به پیشنهاد کمیسیون محاسبات و تصویب رئیس مجلس شورای اسلامی منصوب خواهند شد. 2- هیأت مستشاری دیوان محسبات بنا به پیشنهاد رئیس دیوان مزبور و تصویب کمیسیون دیوان محاسبات فارغ از شرایط مندرج در قانون مصوب سال 1352 از میان افراد امین و متدین و مبرز دیوان محاسبات و سایر کارکنان دولت منصوب خواهند شد. 3- رئیس دیوان محاسبات دستور ابلاغ آراء شعب دیوان را صادر مینماید . 4- پیش نویس قانون دیوان محاسبات و آئین نامه اجرائی آن وسیله دیوان مزبور ظرف سه ماه تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد. 5- کمیسیون دیوان محاسبات تا تدوین و تصویب قانون جدید دیوان محاسبات، قوانین و آئین- نامه های مورد نیاز دیوان مزبور را برای مدت 6 ماه تهیه و تصویب ، و پس از گذشت مدت مزبور به مجلس تقدیم خواهد نمود. 6- دیوان محاسبات میتواند با واحدهای قوای مملکتی مکاتبه ارتباط برقرار نماید و واحدهای مزبور نیز مکلف به پاسخگوئی مستقیم میباشند (به امضاء عده ای از آقایان نمایندگان محترم است) علاوه بر کمیسیون دیوان محاسبات . یکی از نمایندگان- دلیل فوریتش را بفرمائید. رئیس- امضاء ها را بخوانید دلیل فوریتش را هم بفرمائید. حاج سید جوادی- اسامی امضاء کنندگان بشرح زیر است حضرت حجه الاسلام آقای حمیدی (اجازه بفرمائید دیگر القاب را نخوانم) (رئیس: بله) آقای شرافت، آقای هاشمیان، آقای علی هاشمی، آقای پاک نژاد، آقای تاجگردون ، آقای رحمانی، آقای کتیرائی، خانم دستغیب، آقای کیاوش، آقای ملک پور، دو سه امضاء دیگری هم هست که درست خوانده نمیشود. عرض کنم که دلیل فوریت را اجازه بفرمائید بگویم. رئیس- بفرمائید. حاج سید جوادی- دو اصل از اصول قانون اساسی ، اصل 54 و 55 مربوط به دیوان محاسبات و طرز ادارة دیوان محاسبات است باید گفت تنها تشکیلاتی که مستقلا تحت نظر مجلس اداره میشود یعنی مؤسسه ای که تحت نظر مجلس ا داره میشود دیوان محاسبات است غیر از صدا و سیمای ایران که آن مشترکاً خواهد بود. دیوان محاسبات برای رسیدگی به حسابهای دخل و خرج دولت است که در قانون اساسی پیش بینی شده است و این بمنزلة چشم مجلس است در کارهای مالی دولت، که این چشم کاملا تیزبین و حساسیت بسیار ظریفی هم دارد. «اصل 54: دیوان محاسبات کشور مستقیماً زیر نظر مجلس شورای اسلامی میباشد سازمان و ادارة امور آن در تهران و مراکز استانها بموجب قانون تعیین خواهد شد.» «اصل 55: دیوان محاسبات (این وظائفش را نشان میدهد) بکلیه حسابهای وزارتخانه ها ، مؤسسات ، شرکتهای دولتی و سایر دستگاههائی که به نحوی از انحاء از بودجه کل کشور استفاده میکنند به ترتیبی که قانون مقرر میدارد رسیدگی یا حسابرسی مینماید که هیچ هزینه ای از اعتبارات مصوب تجاوز نکرده و هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده باشد، دیوان محاسبات حسابها و اسناد و مدارک مربوطه را برابر قانون جمع آوری و گزارش تفریغ بودجه هر سال را به انضمام نظرات خود به مجلس شورای اسلامی تسلیم مینماید این گزارش باید در دسترس عموم گذاشته شود.» دلیل فوریت این لایحه: ملاحظه فرمودید که دیوان محاسبات تحت نظر مجلس اداره میشود وظائفش به چه صورت است اما دلیل فوریت این لایحه ای که تقدیم شده خود دیوان محاسبات یک لایحه ای تهیه کرده بود به مجلس فرستاد و از طرف هیأت رئیسه مجلس به کمیسیون محاسبات ارجاع شد، کمیسیون محاسبات به آن لایحه رسیدگی کرد و خلاصه لایحه به این صورت است که به امضاء برادران و خواهران نماینده رسیده است و تقدیم میشود دلیل فوریتش هم این است که : دیوان محاسبات دارای شعبی است یعنی به صورت هیأتهای رسیدگی به محاسبات است که این هیأتهای رسیدگی به محاسبات الان تقریباً باید گفت وجودندارد به دلیل انقلاب، از انقلاب به بعد به دلیل اینکه عده- ای بازنشسته شده اند و عده ای هم رفته اند بهر حال الان آن هیأتها فعلا فاقد فعالیت است البته تعدادی ممیز هستند از قبیل ممیز جزء ، ممیز کل ، در محاسبات عمومی رسیدگی میکنند و دخالت دارند ولی رسیدگی به محاسبات یعنی رسیدگی کاملی که باید به محاسبات بشود ، الان نمیشود. این تشکیلات چون تحت نظر مجلس است بالاخره باید هر چه زودتر تکلیفی برای آن معین کرد با این ترتیب ما این لایحه ای را که تقدیم کردیم اگر دقت بفرمائید در این قسمتش هم که ما تقاضا کردیم که حالا وارد متن لایحه نمیشوم بلکه بموقعش باید دفاع کرد اینکه هر چه زودتر ما قوانینی را تدوین بکنیم که طبق اصل قانون اساسی که میگوید: «بموجب قانون تعیین خواهد شد» آن قوانین را ما تعیین کرده باشیم که دیوان محاسبات فعال بشود و به کار خودش ادامه بدهد تقاضای تصویب دوفوریت از نظر کمیسیون دیوان محاسبات و نمایندگان امضاء کننده برای همین است که الان این دیوان فعال بشود و به محاسبات رسیدگی بشود . تعدادی از پرونده ها هست که الان معوق مانده است بعضی از مقاطعه- کارها بعضی از صاحبان حسابها الان تضمیناتی دارند که در اختیار دولت است واین تضمینات یا باید رفع بشود یا گرفته بشود، فعلا معوق مانده است به دلیل اینکه هیچیک از شعب دیوان محاسبات فعال نیست و کار نمیکند. مجلس باید هر چه زودتر تکلیف این کار را معین بکند. رئیس- مخالف و موافق صحبت بکنند. منشی- اسامی که میخوانم لطفاً اولین نفری که مخالف است آقای خامنه ای (موافق) آقای خزاعی (موافق) آقای استکی (مخالف). استکی- بسم الله الرحمن الرحیم، جزو دلایلی که آقای حاج سید جوادی برای لزوم دوفوریتی این طرح اقامه کردند ضمن اینکه همه حرفها درست و منطقی بود ولی هیچکدام آن دال بر فوریت نبود. و همانطور که خودشان هم فرمودند اگر بنا است که دیوان محاسبات چشم تیزبین ملجس باشد بر امور مالی دولت و بر کلیه حسابهائی که در رابطه با دولت مطرح میشود با این فوریت یک چشم سالم تیزبینی نمیشود درست کرد یعنی با این فوریت اگر بخواهیم بگذریم در دید عادیش هم حرف خواهد بود تا چه برسد به تیزبینی اش. اما اینکه هیأتها وجود ندارند دلیلش عدم وجود قانون که این فوریت را ایجاب بکند نیست، اشکالش در جای دیگری است که حالا اگر لایحه مطرح شد بموقع صحبت خواهم کرد اما با توجه به حساسیت موضوع و با توجه به اهمیت این دیوان نمیتوانیم در عرض چند ساعت یا یک جلسه با قید دوفوریت به این مسأله رسیدگی بکنیم و لذا من با دوفوریتش مخالفم. منشی- آقای سید محمد خامنه ای بفرمائید. سید محمد خامنه ای- بسم الله الرحمن الرحیم، در تشریح فوریت برای این لایحه که تقاضای دوفوریت شده است بد نیست یعنی بنظر من لازم بود که ما از دیوان محاسبات در مجلس صحبتی کرده باشیم همانطوری که آقای صدر فرمودند دیوان محاسبات چشم تیزبین است برای امور حسابرسی یا مالی و نظارت در مخارج و حسن اجرای قوانین مالی و مخارج و بودجه. و این یکی از کرامات فانون اساسی ما بود که دیوان محاسبات را که به عللی در اختیار خود دولت و دارائی گذاشته بودند به مجلس دادند یعنی واقعاً همان دستگاهی که تصویب بودجه میکرد میبایستی در تفریغ بودجه و اینکه خوب خرج شده نظارت بکند و این مجلس بود. ولی بر اثر این تغییر که حقاً و صحیحاً به مجلس واگذار شد مقدار زیادی اصول و اساس آن بهم میخورد مثلا از نظر تشکیلات چون نمیخواهم در ریزش وارد بشویم ولی برای اثبات فوریت این لازم است مثلا انتخاب رئیس، رئیس کل دیوان محاسبات همیشه با پیشنهاد وزیر دارائی و «شاه» مثلا تصویب میشده است و حال اینکه در اینجا مستقیماً با پیشنهاد کمیسیون محاسبات مجلس و تصویب رئیس مجلس یعنی در واقع خود مجلس خواهد بود این انتصاب باید بشود. خوب، چطور باید بشود؟ وقتیکه قانونی نباشد بلارئیس میماند از ارگانهای فعال و مؤثر و مفید دیوان محاسبات یک دستگاه دادستانی است (دادسرا دارد) که در مواقعی دادستان مستقلی باید داشته باشد که آن دادستان انتخابش بوسیله رئیس آنجا نیست واین دادستان سابق با همان فورمولهای پیشنهادی وزیر دارائی تصویب میشده است امروز معلوم نیست چه کسی باید تصویب بکند و پیشنهاد بکند واین را برای فعالیت به کار بگمارد بطور خلاصه دیوان محاسبات برای اینکه زیاد در ماهیتش وارد نشویم (رئیس: یک دقیقه وقت دارید) به همان صورتی که طرح شد من عرض میکنم. یکی اینکه نبودن این قانون مانع تشکیلات دیوان محاسبات است برای اینکه از نظر تشکیلات دیوان محاسبات ندارید البته قانون تشکیلات دیوان محاسبات تفصیلی اش بعد خواهد آمد کما اینکه قانون حسابرسی و قانون محاسبات هم بعد خواهد آمد این غیر از آن قانونی است که آقای استکی اشاره فرمودند ما در اینجا هنوز تشکیلاتی که وجود دیوان محاسبات را بشکل قانون اساسی پیشنهاد کرده است داشته باشیم نداریم و همچنین طرز عمل دیوان محاسبات به این صورت نیست که بنشیند بصورت حسابرسی در آخر دورة سال اینها را بررسی بکند برای اینکه پیدا است دولت به وسیله وزارتخانه ها بطور فعال دارد خرج میکند واینها را هیچ دستگاهی یک جا نمیتواند رسیدگی بکند حتی خود دولت بنابراین باید مأمورین ممیز دیوان محاسبات در طولی که دولت خرج میکند اسناد را کنترل کنند حتی در خود آن اداره ها هم مقیم باشند بررسی کنند و آنها را چک کنند و نظارت داشته باشند بنابراین به حسب مخارجی که دولت همین الان مشغول است و قبلا هم مشغول بوده است نیاز به این قبیل ممیزین هست وما این ها را نمیتوانیم حتی یک ماه عقب بیندازیم مسأله دیگر حل اختلافات است که 000 رئیس – وقتتان تمام شد آقای خامنه ای. محمد خامنه ای- اگر اجازه بدهید دو کلمه هم هست. مسأله حل اختلافات است که در دیوان محاسبات است و باید رسیدگی شود، و چهارم تعقیب متخلفان است بنابراین فوریتش ضروری است و شاید بیش از فوریتهای دیگر ما در این فوریت می بینیم. رئیس- در مورد این طرح مخالف و موافق صحبت کردند و دفاع هم شد الان 186 نفر در جلسه حاضرند آقایانی که با دوفوریتی بودن این طرح موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک لایحه دوفوریتی دیگر هم داریم که مربوط به وزارت دفاع است. سید ابوالفضل موسوی تبریزی- آقای هاشمی مسائل دوفوریتی تر از اینها هم داریم مانند مسأله اراضی آنها و سایر مسائل مردم. رئیس- ماکاری نمیتوانیم بکنیم خوب وقتی مطرح شد آقایان اگر رأی ندادید میرود به کمیسیونها و مثل طرحهای عادی خواهد بود آقای دکتر مهران تشریف بیاورید لایحه دوفوریتی تان را عنوان بفرمائید. 6- تقدیم لایحه دوفوریتی تأمین کسری هزینه های پرسنلی و نیازمندیهای افراد احتیاط منقضی خدمت سال 1356 و ارجاع آن به کمیسیون . دکتر مهران (نماینده وزارت دفاع)- بسم الله الرحمن الرحیم. بطوریکه نمایندگان محترم استحضار دارند پس از تعرض مزدوران بعثی عراق ارتش بفکر افتاد که دوره منقضی خدمت سال 1356 که در دوره احتیاط قرار داشتند احضار کند و این عمل انجام گرفت بنابراین دوره منقضی خدمت 1356 امروز در اختیار ارتش و مشغول خدمت هستند. برای تأمین نیازمندیها این دوره از لحاظ تغذیه ، پوشاک و سایر تجهیزات ما احتیاج داشتیم به یک بودجه اضافی که این بودجه اضافی در بودجه وزارت دفاع منظور نشده بود در شرایط فعلی ارتش از محل ذخایر خودش تجهیزات این دوره را تأمین کرده است هزینه هائی که تا به حال بایستی پرداخت کند پرداخت کرده و نگذاشته است که کار معطل و راکد باقی بماند ولی از نظر قانونی و از نظر احتیاجی که ارتش امروز به این پول دارد ما لایحه ای تقدیم کردیم که هیأت دولت با آن موافقت کرد و آنرا تصویب کرد و با قید دوفوریت تقدیم کردیم بنده اول متن لایحه را میخوانم و بعد راجع به فوریتش به عرض میرسانم. ماده واحده- به سازمان برنامه و بودجه اجازه داده میشود بابت تأمین کسری هزینه های پرسنلی و نیازمندیهای افراد احتیاط احضار شده منقضی خدمت سال 1356 مبلغ هجده میلیارد و هستصد میلیون ریال به بودجه سال 1359 وزارت دفاع ملی و مبلغ سه میلیارد ریال به بودجه سال 1359 وزارت کشور (مقصود ژاندارمری است) اضافه میشود و در تقدم یک نسبت به تأمین و تخصیص آن به وزارتخانه های مزبور اقدام نماید. بنابراین برآوردی که طبق تعرفه های موجود در ارتش از نظر هزینه تغذیه ، پوشاک ، تدارکات و قسمتی هم بابت شهدا است برآوردی ما کردیم و بر اساس این برآورد تعداد افرادی که مورد نیاز بودند و الان در حقیقت در خدمت ارتش و ژاندارمری هستند این لایحه تقدیم شد فوریت امر بیشتر از این جهت است که الان تعدادی از این افراد منقضی خدمت در جبهه های جنگ بشهادت رسیدند یا معلول شدند و طبق قانون ارتش و طبق قانون موجود ارتش، ارتش موظف است که همان مزایائی که به کادر ثابت و پرسنل ثابت ارتش پرداخت میکند به خانواده شهدای این گونه افراد هم پرداخت کند و الان خانواده های زیادی هستند که بایستی این پول به آنها پرداخت بشود البته الا ارتش از نظر وضع خاصی که بوده بطور علی الحساب مقداری جزئی به خانوادة اینها پرداخت کرده ولی از نظر داشتن اعتبار و صورت قانونی بودن این پرداختها لازم است که هر چه فوریتر این پول در اختیار ما قرار بگیرد اینست که من تمنا میکنم با توجه به وضعیت موجود و بخصوص رفاه حال خانواده های شهدا و معلولین و پرداخت حقوق اینها به خانواده شان و مزایائی که ارتش میدهد اجازه بفرمائید که این دوفوریت هم تصویب بشود موافقت بفرمائید که دست ما برای رفاه حال خانواده ها باز بشود واز آنطرف هم بتوانیم تدارکات آنها را قانوناً تأمین بکنیم بنده فکر میکنم که نفس خود همین لایحه و شرائط حساس وضع روز شما لطف میفرمائید که این دو لایحه به قید دو فوریت تصویب بشود تا ما بتوانیم کارهای خودمان را انجام بدهیم. منشی- آقای زرهانی موافقید یا مخالف (زرهانی: مخالف). رئیس- آقای زرهانی بفرمائید. زرهانی- بسم الله الرحمن الرحیم، با اینکه نماینده یکی از مناطق جنگ زده هستم و میدانم کمبودهای مادی برای مردم آن سامان بسیار رنج آور است و معتقدم که هم پرسنل منقضی خدمت 56 هم سایر پرسنل شجاع ارتش هر چه زودتر بایستی کمبودهای مادیشان برطرف بشود علیرغم همه اینها چون در گذشته اکثر وزارتخانه ها منجمله وزارت دفاع نتوانسته اند صددرصد بودجه -شان را جذب بکنند و از طرف دیگر بودجه های اضطراری در اختیار وزارتخانه ها برای مواقع اضطراری وجود دارد و بایستی روشن بشود که تا چه اندازه ای اینها مصرف شده و از طرف دیگر چون تأمین این نوع بودجه ها مستلزم درآمدهای بیشتری از ناحیه دولت است و الان وضع اقتصادی و وضع تولیدی مملکت در حالی است که ما صادرات چندانی نداریم و بعدها با کمبود بودجه مواجه خواهیم شد و همچنین مسأله تورم و دهها مسأله دیگر مطرح است معتقدم که این طرح بدون شتابزدگی در کمیسیون مطرح بشود جوانب کار بررسی بشود . و چنانچه تصویب شد وهمه ابعاد قضیه رعایت شد به مجلس بیاید رویش اظهار نظر بشود و بعد تصویب بشود تا قبل از تصویب آن میتوان یک بودجه یا را از بودجه اضطراری وزارت جنگ و یا سایر وزارتخانه ها که بودجه های جذب نشده دارند و رئیس محترم کمیسیون بودجه کماکان در جریان است مجلس تصویب بکند اگر کمبودهائی هست مقداری در اختیار ارتش قرار داده بشود تا این طرح مراحل قانونی خودش را طی بکند واحیاناً سوء استفاده ها و یا سهل انگاریهائی صورت نگیرد که بعدها در وضع اقتصادی ما اثرات سوئی داشته باشد. منشی- آقای صباغیان موافقید؟ (صباغیان: بله) بفرمائید. صباغیان- بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکنم آنقدر مسأله روشن و واضح است که فقط بر حسب مسأله آئین نامه است که بعنوان موافق هم صحبت بشود چون من خودم در اینمورد مراجعاتی داشتم که خانواده بعضی از همین منقضی خدمتهای 56 که آن شخص به درجه رفیع شهادت نایل شده و خانواده اش سرگردانند در مراجعاتی که به ارتش کرده موفق نبوده یا بعد از مراجعات زیادی که کرده یک مبلغ مختصری به او دادند که نتوانسته خانواده اش را تأمین بکند. قسمت اساسی این کار که تعلق به این مقرری است که باید به خانواده شهدا داشته باشد هیچ شکی درش نیست اما مطلب دوم فکر میکنم بقیه خواهران و برادران هم این مراجعه را داشته باشند که منقضی 56 میگوید که آقا ما را احضار کردید ولی چرا نمیبرید ضمن بررسی که کردم دیدم آن امکاناتی که باید ژاندارمری و یا ارتش داشته باشد گرفتاریهای بودجه است که باعث نشده که اینها را همه شان را بتواند به جبهه ها اعزام بکند از این نظر ضرورت دارد که این دوفوریتش تصویب بشود و مسائلی که برادرمان آقای زرهانی فرمودند مسأله تورم مسأله ای نیست که اگر به یک خانواده شهید یا مقداری به تدارکات اولیه برای اعزام اینها فراهم بکنند از نظر اقتصادی به تورم اضافه بشود متشکرم. آیت- طبق مادة 107 اخطار قانونی دارم. معادیخواه- اخطار قانون دارم. رئیس- آقای معادیخواه اخطار قانونیتان چیست بفرمائید. معادیخواه- «اصل 75 قانون اساسی- طرحهای قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در00 رئیس- اینرا من پیش از اینکه بخوانید خدمتتان عرض بکنم که این که میفرمائید در مورد طرح است، لایحه ایشان آوردند شما همان اشتباهی که آقای معزی کردند شما هم تکرار کردید. سید احمد حسینی- اخطار آئین نامه دارم. رئیس- تذکر آئین نامه ای تان را بفرمائید. سید احمد حسینی- ماده 107 آئین نامه داخلی- لایحه بودجه و لوایح مربوط به مخارج و اعتبارات کشوری یک شوری خواهد بود و دربارة کلیة اصلاحات و یا مواد الحاقی که در این خصوص پیشنهاد میشود طبق این آئین نامه و در بارة پیشنهاد مذاکره خواهد شد و در صورت قبول مجلس لایحه اصلاح و یا به آن اضافه میشود » یعنی این باید یک شور حتماً بشود فوریت ندارد (آیت: باید به کمیسیون برود) یعنی این حکم خاص دارد یکمرتبه باید برود به کمیسیون بعد برگردد. رئیس- آقای حججی بفرمائید. حججی- مادة 108- هنگام طرح لایحه بودجه در مجلس جلسات باید بلاانقطاع در کلیه ایام هفته غیر از جمعه و تعطیلات رسمی متوالیاً حداقل روزی پنج ساعت منعقد گردد و تا موقعیکه شور و مذاکره پایان نیافته و رأی مجلس اخذ نشده است از دستور خارج نمیشود و هیچ لایحه یا طرحی دیگر نمیتواند مطرح شود مگر لایحه یا یک یا چند دوازدهم بودجه در صورت ضرورت. تبصره- اگر مطالب فوری و فوتی اعم از لوایح و طرحهای دوفوریتی و غیره پیش آید که به تشخیص مجلس تغییر آن موجب زیان جبران ناپذیر باشد در اینصورت برای طرح و تصویب آن زمانی معین میشود. رئیس- خوب چه ارتباطی دارد با آن، آن در اصل لایحه بودجه است این ارتباطی با آن ندارد آقای حججی. حججی- این طرح است آن لایحه است. رئیس- خیر حرف ایشان اینست که طبق مادة 107 لالیحه 00 حججی- یکی از آنها بودجه است نه اینکه 0000 رئیس- توجه کنید دقیقاً مطالعه بفرمائید این ارتباطی ندارد با این قضیه نظر آقای حسینی که دارند میگویند که مادة 107 دیگر میگوید لوایح مربوط به اعتبارات یک شوری است (یکی از نمایندگان: نه مخارج) یک شوری را ایشان معنی میکنند که باید لااقل یک بار به کمیسیون برود و توجه به این دارد که دو شور نیست اما اینکه آیا در مجلس وقتیکه دوفوریتش تصویب شد همه لوایح دیگرمان هم دوشوری است، ولی وقتی که دوفوریتش تصویب شد در مجلس میتواند خودش یک شوری باشد. دکتر آیت- آقای هاشمی این مواردی که میگوئید غیر از آن است. رئیس- چرا؟ دکتر آیت- برای اینکه در تمام مجالس اصلا بودجه را نمیشود بدون کمیسیون بودجه تصویب کرد، این یک بدعت است. رئیس- خیلی خوب، یک نظری هم این آقایان دارند که بازمیگردیم به تفسیر آئین نامه. دکتر آیت- تفسیر نیست، مادة 107 صریح است. رئیس- چطور صریح است؟ دکتر آیت- صریح است برای اینکه بودجه را استثنا کرده است. رئیس- یک شوری کجا گفته است برود کمیسیون؟ دکتر آیت- آقای هاشمی، مخصوصاً مادة 107 آمده است که غیر از یک شوری نمیتواند باشد این مفهوم مشخص است وگرنه آنجا استثنا نمیکرد. رئیس- میگویم این برداشتی است از آئین نامه. زرهانی- آقای هاشمی مستدل است این برداشت. دکتر آیت- شما در تمام دورة مجلس نمیتوانید چنین چیزی را پیدا بکنید. رئیس- با دقت آقایان این عبارت را گوش بدهند «لایحة بودجه و لوایح مربوط به مخارج و اعتبارات کشوری یک شوری خواهد بود و در بارة کلیه اصلاحات (این یک شوری خواهد بود اینجا مطرح است) و در بارة کلیه اصلاحات یا مواد الحاقی که در این خصوص پیشنهاد میشود طبق این آئین نامه و در حدود پیشنهاد ، مذاکره خواهد شد». دکتر خلیلی- آقای هاشمی، تبصرة 108 را بخوانید کمک میکند. رئیس- یعنی تبصرة مادة 108؟ (خلیلی: بله) آن کمک نمیکند همین بود که آقای حججی خواندند، اگر مطالب فوری مطرح شد00 دکتر سامی- آقای هاشمی، اجازه میدهید توضیح بدهم؟ رئیس- آقایانی که در تدوین آئین نامه مشغول بودند توضیحی بدهند ببینیم بیشتر میتواند مطلب را روشن بکند. دکتر سامی- عرض کنم مسأله ای را که آقای هاشمی مطرح میفرمایند یعنی لایحه یک شوری و لایحه دوشوری در آئین نامه قدیم مجلس که در حقیقت مبنائی هم بوده است برای تهیه همین آئین نامه جدید یک فصلی است بنام لوایح یک شوری، در آنجا دقیقاً مشخص شده است. لایحه یک شوری یعنی یک شور در مجلس دارد اصلا مسأله کمیسیون مطرح نیست اینها اعم میشود از دو نوع لایحه، یکی لوایح یک فوریتی است که یک مرتبه میرود به کمیسیون و به مجلس میآید خارج از نوبت در کمیسیون رسیدگی میشود و در مجلس یک شور خواهد داشت. و یکی هم لوایح دوفوریتی است که فوریتش در مجلس تصویب میشود و باز هم یک شور خواهد داشت یعنی در حقیقت، امروز اگر شما به فوریت این لایحه رأی بدهید بعد از تکثیرش در جلسه ای که قرار میگذاریم ما شور خواهیم کرد همان شور میشود یک شوری بنابراین معنیا یک شوری این نیست که حتماً باید به کمیسیون برود آن مسأله ای را که آقایان میگویند اگر ضرورت دارد که مسائلی از قبیل مخارج واعتبارات به کمیسیون برود امر دیگری است ولی مسألة یک شوری یعنی یک شور در مجلس بهیچوجه در ارتباط با کمیسیون نیست. رئیس- آقای آیت بیش از این مطالب اگر مطلبی دارید بفرمائید. دکتر آیت- دوستان توجه کنند اصولا بودجه مهمترین چیزی است که باید به تصویب مجلس برسد به همین دلیل در آئین نامه، در قوانین اساسی چه در ایران چه در سایر جاهای دنیا صحبت در لایحه بودجه نامحدود است یعنی یک نفر ممکن است 20 ساعت راجع به بودجه صحبت بکند چه راجع به مدتش نامحدود است چه راجع به مسائل یعنی اگر کسی در مورد بودجه صحبت کرد اعم از دادگستری یا از راه و یا از هر جای دیگر نمیشود جلویش را گرفت این دلیل اهمیت بودجه است و بهمین دلیل هم لایحه بودجه را گذاشتند که در کمیسیون هم برود، در کمیسیون مورد مذاکره واقع بشود. شما تمام ادوار مجالس خودمان را حالا آن 24 دوره ای که قبلا بوده است حالا چه طاغوتی، و چه نیمه طاغوتیش، هیچوقت شما نمی بینید که لایحه بودجه و مسائل مربوط به بودجه به کمیسیون نرفته باشد اگر ما امروز این دوفوریت را تصویب بکنیم، بدعت گذاشتیم برای اینکه دولت (حالا هر دولتی بیاید) و بودجه را هم دوفوریتی بدهد و رویش هم مذاکره نشود، بودجه حداقل یک بار باید برود به کمیسیون همین آقای دکتر مهران دو هفته پیش آمدند راجع به همین لایحه به کمیسیون بودجه آمدند، خوب، دو هفته پیش میتوانستند این لایحه را بصورت یک شوری بدهند آنجا هم مذاکره میشد و الان هم به مجلس میآمد. برای بودجه میتواند شب هم جلسه تشکیل بشود و برود به کمیسیون که این بدعت گذاشته نشود برای بودجه بنظر من این بدعت خطرناک است و آقای سامی هم که خودشان اشاره کردند از آئین نامه های قبلی گرفتند بدون اینکه بدانند فلسفه اش چیست؟ لایحه یک شوری یعنی باید به کمیسیون برود. والسلام. رئیس- همانطوری که توجه فرمودید استدلالهای آقای آیت مسأله دیگری است یعنی در آئین نامه نویسی باید دقت کرد که اینجوری نشود. زرهانی- اخطار قانونی دارم. رئیس- اخطار قانونی تان چیست؟ اخطار قانونی یا تذکر آئین نامه ای دارید. زرهانی- تذکر آئین نامه ای است. آئین نامه هم قانون است. رئیس- خیر به آن اخطار قانونی نمیگویند. بفرمائید. زرهانی- «مادة 94- کلیه پیشنهاددهندگان خواه در شور اول و خواه در فاصله بین شور اول و دوم میتوانند در کمیسیون مربوطه حاضر شوند» همین امر نشان میدهد که در یک شوری باز پای کمیسیون در میان است در حالیکه در طرحهای دوفوریتی 000 رئیس- این چه تذکر آئین نامه ای دارید؟ زرهانی- اجازه بفرمائید ادامه بدهم. رئیس- این برای چندمین بار است که من از دوستان خواهش کردم که استدلالشان را (من نمیگویم حرف شما باطل است) استدلالتان را در قالب یک اخطار نریزید که بتوانید مذاکرات را متوقف بکنید چون میدانید اخطار یا تذکر آئین نامه خصوصیتش این است که مذاکرات را متوقف میکند. شما دارید یک استدلالی میکنید و میخواهید از آن ماده استفاده کنید که حق با این طرف است این را نفرمائید. زرهانی- شما نگذاشتید آقای هاشمی، من حرفم را تمام بکنم. رئیس- تمام که میکنید بعش هم می بینیم که وقت مجلس را گرفته اید . زرهانی- در طرح دوفوریتی که آقای دکتر سامی استدلال میکنند پای کمیسیون در میان نیست اینجوری نیست. رئیس- خوب آن یک استدلال است این را نمیگویند اخطار قانونی یا تذکر آئین نامه ای، یک استدلالی است برای مفاد یک مادة دیگر که میخواهید استدلال بکنید. زرهانی- لازمة یک شور پیشنهاد دادن به کمیسیون است. یکی از نمایندگان – تبصره را توجه نکردید. رئیس- آن تبصره را آقای حججی گفتند آن تبصره مربوط به بودجه است میگوید وقتی که لایحه بودجه مطرح است چون چیزی غیر از لایحه بودجه نباید بحث بشود اگر در خلال بحث بودجه مسائل فوری پیش آمد و مهم بود میتوانیم یک زمانی لایحه بودجه را متوقف کنیم و بحث فوری انجام بدهیم خوب دقت بکنید آن مربوط به جهات نیست آقای سحابی هم که متخصص بودجه هم هستند ممکن است یک حرف حسابی داشته باشند. مهندس حسابی- بسم الله الرحمن الرحیم. عرض کنم که اولا پرداخت این فوق به منقضی خدمتها خوب میدانیم که واجب است و کسی هم اصلا حرفی ندارد اصلا و همینطور که آقای دکتر مهران گفتند تا حالا ارتش پرداخته، یعنی وزارت دفاع تا این تاریخ لنگ نبوده ، بنابراین مسأله چنین نیست که اگرچهار روز این طول بکشد و برود به کمیسیون و برگردد کاری لنگ بشود هیچ مسأله- ای این اندازه فوریت ندارد مخصوصاً از نظر اینکه یک امر مالی است. امر مالی را ما باید ببینیم از کجا میخواهیم تأمین کنمی این باید با خود وزارت دفاع یا وزارت دارائی یا سازمان برنامه بحث کنیم ببینیم از کجا تأمین بشود. یکی از نمایندگان – مخالفت با فوریت را بفرمائید. مهندس سحابی- به هر صورت بنده نتیجه میگیرم که اگر مجلس به دو فوریتی بودن این لایحه رأی ندهد من پیشنهاد میکنم که یک فوریتی بشود یعنی اقلا یک بار به کمیسیون برود و وقتی میگوئیم یک فوریتی فایده اش اینست که به کمیسیون برود. رئیس- لااقل شما مشکل گشا هستید. مهندس سحابی- اولویت هم پیدا میکند یعنی جلوتر از همه برنامه ها قرار میگیرد. رئیس- حالا خوب است که با لحن مظلوم نمائی حرفتان را تا آخر زدید این خارج از موضوع بود. مهندس صباغیان – شما بعنوان تخصص به بعضیها وقت میدهید. رئیس- خوب تخصص در نظر ما اهمیت دارد (خنده رئیس و نمایندگان ) شما آنقدر شلوغ کردید که تخصص را فوق حق کردید. آقای دکتر مهران شما میتوانید برای این تقاضای یک فوریتی کنید که یکبار به کمیسیون برود. دکتر مهران- بله. رئیس- بسیار خوب. یکی از نمایندگان – رأی باید بگیرید. دیالمه- طبق مادة 91 اخطار آئین نامه ای دارم. رئیس- من مادة 91 را خواندم از ماده 91 هم چیزی بیرون نمی آید. دیالمه- «مادة 91- بطور کلی تمام لوایح به استثناء لایحه بودجه کل کشور و لوایح مربوط به تقاضای اعتبارات برای مخارج مخصوص دو شوری خواهد بود.» بحثی که در اینجا کرده اینست که فقط لایحه بودجه را آمده تخصیص داده و گفته همه دوشوری هستند بجز لایحه بودجه که یک شوری مربوط به بودجه نمیشود تقاضای دوفوریتی کرد، در هیچ ماده ای از آئین نامه این وجود ندارد، که برای طرح یک ماده ای که بصورت دوفوریتی طرح شده و یک شوری باید مطرح میشده تقاضای دوفوریت نمیشود کرد. رئیس- بله مانعی ندارد. آخر آقای آیت میخواهند 000 دیالمه- یک شوری ممکن است باشد ولی با دوفوریت هم باشد000 رئیس- شما همان استدلال خلاف آقای آیت را میکنید ببینید یک عبارتی هم آقای یوسفی تذکر دادند آن هم هست اصلا تیتر شور اول که در مادة 92 داریم شور اول را اصلا مجلس میداند، اصلا اصطلاح شور اول مال کمیسیون نیست موقعیکه گزارش کمیسیونهای مربوط در خصوص لایحه یا طرح عادی برای شور اول در جلسه علنی مطرح میگردد. آیت- گزارش کمیسیونها. رئیس- خیلی خوب ولی شور اول اصطلاح کار مجلس است. آیت- از کمیسیون میآید به مجلس. رئیس- آنجا گفته یک شوری یعنی در مجلس یک شور لازم دارد اما اینکه به کمیسیون برود از آن ماده نمیشود استفاده کرد از ماده دیگر باید استفاده کرد. زرهانی- آقای هاشمی لطفاً مادة 94 را هم بخوانید. رئیس- مادة 94 هم میرساند که شور در مجلس است ملاحظه بفرمائید. مادة 94: حضور پیشنهاد دهندگان در کمیسیون کلیه پیشنهاد دهندگان خواه در شور اول و خواه در فاصله بین شور اول و شور دوم یعنی شور در مجلس است اینکه میگوئیم یک شوری فقط مجلس را میرساند. عده ای از نمایندگان – آقا رأی بگیرید. محمد خامنه ای- آقای هاشمی رأی نگیرید. رئیس- چرا ، تفسیر آئین نامه است. محمد خامنه ای- تفسیر نیست آنطور که معمول است و در کتب حقوقی نوشته اند اصولا شور در مجلس هست ولی هیچ شوری بدون کمیسیون و بدون تأکیدات و تخصصی یک کمیسیون غیر ممکن است. رئیس- دوفوریتی است، پس شور در جائی هست. خامنه ای- دوفوریتی شوری نیست. رئیس- شور است این هم استدلال است. البته خوب شما مدعی این هستید من باز هم تأکید میکنم دوستانی که مسؤولیت آئین نامه نویسی را بعهده گرفتند از این ریزه کاریهائی که در مجلس میآید دقت کنند که خیلی کار ظریفی است اینکار. یکی از نمایندگان – رأی بگیرید. رئیس- تعداد حضار چند نفر است. منشی- 187 نفر. رئیس- 187 نفر در مجلس حاضرند دو نظر در تفسیر این مادة 107 مطرح است آقایان خود دقت کنید میخواهیم رأی بگیریم، یک نظر اینست که آقای آیت پیشنهاد کردند و عده ای هم نظر دادند، که این شوری که گفته شده حتماً باید به کمیسیون برود چون لایحه بودجه است و استدلالهائی در این مورد کردند بنابراین شور با کمیسیون است، یک نظر اینکه، نه این شور میتواند در صورتی که تقاضای دوفوریتی شد در خود مجلس بدون کمیسیون انجام بشود استدلالهای مخالف و موافق هم گفته شد آقایانی که این نظر دوم را دارند که امروز عمل بکنیم و چون میخواهیم عمل بکنیم اثباتی است و باید روی این رأی بگیریم آقایانی که نظرشان اینست که این شور میتواند در مجلس باشد و بدون کمیسیون و در صورتی که دوفوریتی تصویب شد مستقیماً در مجلس مورد شور قرار بگیرد این آقایان قیام بکنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. یکی از نمایندگان- خودتان بلند نشدید. رئیس- من خودم نظرم نیست که رأی بدهم اجباری که نیست بنابراین این لایحه یک شوری است و به کمیسیون فرستاده میشود و زود برمیگردد. شبستری- باید آقای دکتر مهران تقاضا کنند. رئیس- چون مربوط به اعتبارات است خودش یک شوری است و زود برمیگردد. آقای دکتر مهران یک فوریتی دیگری هم دارید میخواهید مطرح کنید. عده ای از نمایندگان- تنفس بدهید. رئیس- آقایان من یک ربع تنفس میدهم ولی خواهش میکنم000 عده ای از نمایندگان- مخالفیم جلسه را ادامه بدهید. رئیس- خوب اگر مخالف هستید بنشینید بنابراین چون مجلس مایل به تنفس نیست، یک پیشنهاد دیگری رسیده که من عمل میکنم و آن اینست چون یک عده ای از آقایان خواستند مسائلی راجع به جنگ بدانند و خواستند مسائلی از مشخصات محرمانه تر مسافرت من بدانند گفتند که جلسه نیمساعت یا سه ربع خصوصی باشد ما این کار را انجام میدهیم البته اول طرح بسیج را شور اولش را تمام میکنیم بعد انشاءالله بعد از آن فرصتی که باقی ماند برای آخر وقت میگذاریم برای جلسه خصوصی پس بگذارید این تمام شود آن دوفوریتی هم فعلا مطرح نیست. 7- ادامه بحث پیرامون طرح ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. رئیس- طرح ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطرح است آقای مجد بفرمائید. با تذکر مطالب دیروز همانطور که دیروز تذکر دادم در غیاب شما هم گفتم رئیس اگر تشخیص داد که از موضوع خارج است حق دارد تذکر بدهد و ناطق باید قبول بکند، شما از نظر خودتان اگر با ادغام بسیج و سپاه مخالفید استدلال بکنید، که چرا مخالفید ؟ بیائید اینجا صحبت بفرمائید و چیزی هم خارج از این موضوع نگوئید (هادی: چقدر وقت دارند؟) ایشان یک ربع دیروزصحبت کردند، حالا خیلی وقت ندارند، حدود10 دقیقه وقت دارند که حرفشان را بزنند. یکی از نمایندگان- مجلس اکثریت ندارد. رئیس- چرا الان میخواستیم رأی بگیریم اکثریت بود کسی بیرون نباشد . مجد(رئیس سازمان بسیج مستضعفین)- بسم الله الرحمن الرحیم، با دورد فراوان بر روان پاک شهیدانمان سلام بر شما برادران و خواهران عزیز حاضر، آنچه را که در این مدت کوتاه میتوانم به عرضتان برسانم چند مسأله است که تقاضا میکنم، این فرصت را به من بدهید اگر هم انتقادی یا اشکالی به نظر برادران آمد در پایان جلسه خودتان قضاوت کنید، مردم قضاوت خواهند کرد، فرصت بمن بدهید که من چند جمله بطور خلاصه عرض بکنم مفصلش را حالا اگر در شور دیگر یا در کمیسیون و یا درجلسات غیر علنی بعرض میرسانم، چون مسائلی که در اینجا مطرح میشود. خواه ناخواه در سطح جامعه سؤال ایجاد میکند و باید این سؤالات را جواب داد، هر جور که خود آقایان صلاح میدانید بما فرصت بدهید ما در خدمت هستیم تا به مرور راجع به آنچه که مطرح شده است، عملکرد یکساله مان به عرض شما و ملت عزیزمان برسانیم. در آغاز کار من را به عرضتان برسانم که هر کاری که در آغاز میخواهد شروع بشود طبیعی است که با نواقص و نارسائیها و اشکالات فراوانی باشد و کار بسیج هم از این مسأله کلی استثناءپذیر نیست، ما هم اعتراف میکنیم که اشکالات کار فراوانی در عملکرد گذشته مان بوده است اما خوب وقتی که اشکال بوجود میآید معلول است باید ریشه یابی بشود ببینیم واقعاً علت این کار چه بوده است بعد که ریشه کار بررسی شد، آنوقت در جهت تصحیحش باید بکوشیم. ما متأسفانه فرصت نداشتیم که شما را در جریان کامل کار بسیج قرار بدهیم این حق شما بود و حق مردم بود که در مقابل کارهائی که انجام شده است و نارسائیها و اشکالات کار در جریان کار قرار بگیرند و از همه اینها مسؤول تر طبیعی است که آن کسی است که در رأس آن سازمان قرار گرفته چون از آغاز کار تا آخر در جریان بوده است باید پاسخگوی همة اعمال و رفتار خودش باشد، حالا من این فرصت را به خودتان واگذار میکنم که یک فرصتی بدهید تا من در فرصت دیگری صحبت بکنم اما آنچه که مربوط به اینجاست. ما معتقدیم که از آنجائی که بسیج نقش فراگیر دارد قالبی است که باید کلیه قشرهای علاقمند جامعه را در بر بگیرد. دلایل قانونیش را شما میدانید، در قانون اساسی پیش بینی شده در مصوبه شورای انقلاب پیش بینی شده دلایلش را نمیخواهم اینجا ذکر کنیم ما معتقدیم که باید یک کانالی داشته باشیم که کلیه افراد علاقمند به این انقلاب و جمهوری و کشور بتوانند در آنجا استعدادها و ابتکارات و خلاقیتهای خودشان را به کار بکشند اینکه میگویم کلیه افراد علاقمند باز نیازی به توضیح نیست که افراد ضد انقلاب، آن کسانی که عملا بر علیه این جمهوری دارند کار میکنند آنها در این ارتش نمیتوانند بیایند و نه هم ما میتوانیم بپذیریم و ما بخاطر اینکه مکتب زیربنای انقلاب ما هست برای ما به عنوان یک اصل اجتناب ناپذیر است سلاح پیروزی و عامل پیروزی ما هست، این همیشه در مد نظر بوده و هیچ وقت ما فراموش نکرده ایم منتها برخوردی که ما داشته ایم در رابطه با جامعه این بوده است که خوب ما اگر خواسته باشیم این اصول مکتبی را اعتقاد خودمان را پیاده بکنیم باید یک زمینه ای برای جذب افراد بوجود بیاید که ما بتوانیم بوسیله آن زمینه پیام اسلامی خودمان را برسانیم و از همه گذشته در این مملکت هستند کسانیکه معتقد به اسلام نیستند، مثل اقلیتهای مذهبی ما، اما نسبت به این جمهوری و نسبت به این مملکت عشق میورزند و علاقمندند، اینها باید در این ارتش شرکت داشته باشند، بخاطر این مسأله ما سعی کردیم که واقعاً افراد علاقمند جامعه را بکشانیم بنابراین وقتی صحبت از ارتش بیست میلیونی میشود یا آن بعد جهانی انقلاب و برون مرزی انقلابمان را در نظر بگیریم، در آینده نزدیک که انشاءالله به میلیارد و چند میلیاردی خواهد رسید ما باید این سعه صدر را داشته باشیم که بتوانیم زمینه ای فراهم بکنیم تا این استعدادها به کار کشیده بشود برای این هدف، یک شخص، یک نهاد، یک گروه و سازمان و حزب به تنهائی هرگز قادر نیست باید همه احزاب و گروهها و سازمانها و شخصیتها همه افراد علاقمند این مملکت دست به دست بدهند امکانات مادی و معنوی خودشان را بکار بشکند تا بتوانند نیروهای مادی و معنوی جامعه را بسیج بکنند. سازمان بسیج نباید بعنوان یک نهاد تلقی بشود که یک عده جمع شده اند و میخواهند این گام بزرگ را بردارند، هرگز، سازمان بسیج وقتی صحبت میکنیم مفهوم خارجی ندارد به جز تمام قشرهای علاقمند جامعه که تا حالا اینطور بوده، این نباید تصور بشود که در رأس یک فردی هست یا یک جمعی هست که میخواهد این کار را انجام بدهد تا بگوئیم که خوب یک فرد لیاقت ندارد شایستگی ندارد، بله باید بررسی بشود واقعاً اگر چنانچه اشکال و ضعف در مدیریت بود ، در شخص بود در یک جمع بود آنها را باید کنار گذاشت، این جای هیچ شک و تردیدی نیست باید کار پیش برود، سازمان بسیج را وقتی ما نگاه میکنیم، مفهوم خارجیش که عملا در ظرف این یکسال کار کرده است یعنی روحانیت، یعنی ارتش، یعنی سپاه پاسداران ، یعنی شهربانی، یعنی ژاندارمری، یعنی کمیته ها، یعنی تمام قشرهای علاقمند جامعه، بهمین دلیل هست که ما یک تشکیلات عریض و طویل اداری بوجود نیاوردیم که در موقع خودش باری بر بارهای گذشته و مشکلی بر مشکلات باشد، هرگز این کار را نکردیم، و حتی صدی نود از کادرهای اداری این سازمان را همین نمایندگان سازمانهای مختلف برای ایجاد هماهنگی و ایجاد زمینه همکاری متقابل این کار را در اینجا دارند انجام میدهند، البته باید یک سازمانی باشد که بتواند این هماهنگی را بین ارگانهای مختلف بوجود بیاورد و این مسوولیت بعهده سازمان بسیج مستضعفین واگذار شده است. ما معتقدیم که اگر خواسته باشیم به این هدف برسیم که واقعاً با توجه به آن رسالت جهانی که داریم ما بتوانیم ملت خودمان را بسیج بکنیم و حتی به نهضتهای حق طلبانه کمک بکنیم باید همه افراد علاقمند در این جا سهم و نقش داشته باشند چه موقع میتوانند این کار را انجام بدهند؟ آنوقتی که احساس نکنند که این سازمان متعلق و مربوط به یک قشر به یک گروه و یا یک فرد است همانطوریکه همین حالا همکاری صمیمانه وجود دارد، دلیلش همین مسأله بوده که احساس کرده اند که اینجا مربوط به هیچ فرد نیست، مسؤول سازمان شورای مرکزی سازمان و همة افرادی که اینجا کار میکنند بعنوان یک جزئی که باید زمینه بکار کشیدن استعدادهای علاقمندی که از عنوان خوششان نمیآید از قیافه فرد خوششان نمیآید از اسم خوششان نمیآید با این حال میخواهد کار هم بکند، علاقمند به این انقلاب است دلش میسوزد عشق میورزد به این اسلام و جمهوری اسلامی باید در اینجا کار بکند، دلیل ما بر اینکه نباید سازمان بسیج در نهاد انقلابی سپاه و یا هر نهاد دیگر، فرق نمیکند حتی اگر بزرگترین سازمان باشد ، ارتش میخواهد باشد، شهربانی میخواهد باشد، ژاندارمری باشد یا سایر سازمانها، فرق نمیکند نه اینکه خدای ناکرده حساسیت روی یک نهاد انقلابی باشد که عملکردش برای همة ما روشن است و ما وظیفه داریم که قدردانی خدمات و فداکاری آنها را بجا بیاوریم، هرگز حساسیت روی یک نهاد نیست مسأله این است که آیا یک نهاد که مسؤولیت خاصی دارد میتواند به تنهائی کار را انجام بدهد یا خیر؟ ممکن است بگوئیم که خوب همان نهاد این کار را میکند چه اشکال دارد، بله ولی آیا ما میتوانیم این احساس را هم در جامعه بوجود بیاوریم که این نهاد بیطرف است نسبت به همه با یک چشم نگاه میکند و مسأله تعصب و پیشداوری یا خدای نکرده یک مسائل فردی و گروهی نیست؟ این احساس را میتوانیم در جامعه بوجود بیاوریم این عملکرد ما نشان میدهد. رئیس- خلاصه بکنید، وقتتان دارد تمام میشود. 10 دقیقه برایتان وقت در نظر گرفته شده است. مجد- بله، متأسفانه بهر دلیلی که شما در نظر بگیرید، سپاه پاسداران به تنهائی نتوانسته و امروز هم قادر نخواهد بود این کار را انجام بدهد به دلایل مختلف که بسیاری از اینها هم مثبت است، این نهاد یک نهاد انقلابی هست و قاطعیت دارد طبیعی است که خیلیها خوششان نیاید و تبلیغات مسمومی علیه این سازمان بشود و در نتیجه ضد انقلاب بجای خودش اما افراد علاقمندی هم هستند که تحت تأثیر قرار میگیرند و نمیآیند آنجا کار بکنند. مسأله دیگر امکانات محدود یک نهاد است مسأله دیگر موضع گیریهائی است که یک نهاد دارد، مسأله دیگر عملکرد غلط و اشتباهکاریهائی است که حداقل افرادی در این لباس و زیر این پوشش انجام داده اند، مسأله دیگر اینکه این نهاد نهاد درگیری هست به دلایل مختلفی که در گذشته حتماً به عرض شما رسیده است ما معتقدیم که یک نهاد به تنهائی نمیتواند انجام بدهد، برای نمونه دو مسأله را دیروز برادرهای نماینده اینجا مطرح کردند راجع به عملکرد بسیج، خوب طبیعی است که این مسأله اصلاً فلسفة طرحش این بوده که بسیج فعال نبوده، باید این را فعالش کرد چه کسی میتواند این کار را بکند؟ به فکر این مسأله افتاده اید که بیائید این را حلش بکنید و حق هم هست باید این کار را کرد. بالاخره نمیشود که نیاز انقلاب را نادیده گرفت، ولی از این طرف هم هست که واقعاً فرصت و مجالی شده که ما گزارش کار را که چکار کرده ایم و چکار میکنیم و مشکلات ما چه هست به عرض شما برسد؟ این فرصت پیش نیامده است ما برای نمونه مسألة عشایر را که اشاره کردند برادران و یا سازماندهی افرادی که به جبهه اعزام میشوند، این را برادران نمایندة ما در مرزهای مختلف ، در خیلی جاها اینجا هستند در اثر عملکرد غلط و اشتباهکاریها و یا هر دلیلی عشایر ما در گذشته در مناطق بسیار مهم و حساس که کلید ایران است اینها به کوهها پناهنده شده اند، اینها رانده شده اند اینها بدبین شده اند و بعد که مسذله بسیج مطرح شده ، نامه هایش اینجا فراوان وجود دارد، که اینها با کمال میل با کمال عشق و شور آمده اند که اقا اگر بنای دخالت فلان نهاد و فلان نهاد باشد ما می ایستیم ، ما حاضر نیستیم زیر بار برویم ، اما اگر بسیج هست اما اگر جمهوری اسلامی هست انقلاب اسلامی هست ما و مال و جاو و زن و بچه و همه چیزمان در اختیار شماست این گوی و این میدان اینهم امتحان اگر قبول ندارید بیائید زن و بچه ما را به گروگان بگیرید، ببینید ما ثابت میکنیم یا نه؟ خوب ما چکار کردیم که به اینها امید دادیم فقط به آنها اعتماد کردیم هنوز چیزی به آنها نداده ایم، قشرهای علاقمند جامعه، عشایر نماینده بلوچستان اگر هست اینجا میتواند گواهی بدهد در کرمانشاه، در ایلام، عشایر قبل از انقلاب وارد صحنه ها بودند و بعد از انقلاب این بسیج بوده که توانسته به آنها امید بدهد فقط با تشویق، فقط با سعه صدر، فقط به حساب اینکه اینها استعدادهای علاقمندی هستند که اگر ما جذب نکنیم، جذب ضد انقلاب میشوند، من بطور قاطع میگویم اینجا که ما ایلی، عشایری، قبائلی، مردم مرزنشین نداریم که ضد انقلاب باشند، بطور قطع اینرا حاضریم ثابت کنیم، مسأله شعار هم نیست قبول ندارید بنده در هفته دو روز ، سه روز اینجا نیستم، هر کدام از برادران که مایل باشید میرویم از نزدیک مسائل را بررسی بکنیم اگر غیر واقع بود، در همین جا میآئیم حرفمان را پس میگیریم، این یک واقعیتی هست که امروز بسیج به عشایر مخصوصاً امید داده و توانستیم ما هزاران نفر از عشایر را آماده بکنیم که امروز در جبهه های جنگ دارند میجنگند و یا اعلام آمادگی کرده اند ، سازماندهی بسیج آقایان ما قبل از انقلاب000 رئیس- وقت شما تمام است آقای مجد. مجد- اجازه میدهید خلاصه بکنم؟ فخرالدین رحیمی- فرمایش ایشان در مورد عشایر لرستان صحیح نیست. رئیس- خیلی خوب آقای رحیمی اجازه بدهید000 مجد- اجازه بدهید من خلاصه بکنم اینرا، ما این را ادعا میکنیم آقایان و پای این ادعا هم ایستاده- ایم ، در جامعه حاضریم ثابت کنیم در این جا حاضریم ثابت کنیم که ما امروز هزاران نفر از نیروهای اجتماعی حاضر و آماده داریم با تخصصهای لازم که در هر نقطه ای از این کشور و در هر شرائطی که خواسته باشید اینها را در اختیار شما میگذاریم منتها مسأله این بوده که ما نخواستیم بدون هماهنگی و ارتباط با جبهه مقدم، با نیروهای مسلح از خیابان جمع بکنیم یا همینجور خودسرانه بفرستیم ما نیرو داشته ایم تا با هماهنگی و بر مبنای نیازمندیهای جبهه بعد از اینکه فرماندهش مشخص شد بعد از انیکه تدارکاتش ، تخصصهای لازم معلوم شد امتحانشان میکنیم و بعد میفرستیم، خوب گروههائی ، افرادی آمده اند و افرادی را بردند این نیروها ماند، و امروز در سرتاسر کشور وجود دارد و ما مورد انتقاد و اعتراض شدید افراد آماده هستیم که میخواهند بروند و با این حال ما نمیتوانیم اینها را همینجور بدون حساب بفرستیم بسیج قبل از انقلاب وارد جبهه بوده ، ایلام، خوزستان، کسانیکه اینجا نمایندگانشان هستند امروز هم حتی در جبهه های مقدم و حتی در جلوی نیروهای مسلح ما امروز دارند میجنگند. رئیس- آقای مجد شما وقتتان تمام است، آقای محمدزاده از طرف سپاه پاسداران بفرمائید. فؤاد کریمی- ایشان گفتند نمایندگان خوزستان اجازه بدهید جواب بدهم چون حرف خلافی بما نسبت دادند. رئیس- شما اظهارتان را بنویسید و بفرستید. محمدزاده (نماینده سپاه پاسداران)- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. واعدوالهم مااستطعهم من قوه، بحثی که سپاه پاسداران . رئیس- آقای محمدزاده شما 12 دقیقه وقت صحبت دارید. محمدزاده- ولی ایشان خیلی صحبت کردند. رئیس- دیروز را حساب نمیکنم در 12 دقیقه خلاصه کنید. من به ایشان ده دقیقه وقت داده بودم 12 دقیقه صحبت کردند شما هم 12 دقیقه وقت دارید. محمدزاده- پس اجازه بدهید یک ربع باشد. رئیس- بسیار خوب حداکثر یک ربع باشد. محمدزاده- بحثی که سپاه پاسداران در مورد ادغام بسیج در سپاه دارد در این رابطه نیست که بسیج چه عملکردهائی داشته یا مسؤولینش چه عملکردهائی داشته اند اینها ممکن است رفع بشود ، یعنی فرض بگیریم اگر در سپاه یا در بسیج، مسؤولی کار اشتباهی کرده است و با رد شدن آن مسؤول کس بهتری جایش قرار بگیرد، مسأله حل میشود. ما یک بحث اصولی در این مورد داریم و آنرا اینجا مطرح میکنیم. عملکردها را خود مردم بهتر میتوانند، قضاوت کند ، و همین الان هم خوشبختانه عملکردها در بوته آزمایش در میدان جنگ هست. مسأله ای که ما در اینجا مطرح میکنیم که برادرمان آقای مجد هم دیروز و امروز رویش تأکید داشتند یک مسأله مکتبی بودن است که سپاه رویش زیاد تأکید دارد. این مسأله مکتبی بودن حالا همینطور که معلوم است راجع به تخصص و اینها مطرح میشود، در مورد سپاه هم حالا به یک طریقی مطرح شده که ما میگوئیم مکتبی بودن یعنی چه. مسأله روشن است، هم اکنون اینجا مجلس شورای اسلامی است. اینکه مجلس شورای اسلامی بوده ولی در میان اینها اقلیتها هستند، این دلیل بر این میشود که ، حالا که اقلیتها اینجا هستند، خدای نکرده اینجا مکتبی نیست؟ به نظر ما این است که هر حرکتی در انقلاب اسلامی باید سمت مکتبی داشته باشد ما بر مبنای حرکت مکتبی خودمان قبول میکنیم که باید نمایندگان اقلیت در اینجا باشند، و بر مبنای همان سمت مکتبی است که ما میگوئیم که سپاه پاسداران . پاسدار انقلاب اسلامی است و در رابطه با همان حتی اقلیتها را میرود و در کلیساها آموزش میدهد، پس این دیگر باید فکر کنم مسأله اش حل شده باشد. اما در مورد اینکه یک پاسدار چه ضوابطی داشته باشد با یک فردی که سازماندهی میدهد سپاه به آنها، این یک مسأله جداست و در هر دو صورت مسأله مکتب را نقض نمیکند امام این مسأله که صحبت از این میشود که دیروز هم آقای مجد فرمودند این است که قدرت مهمی میشود سپاه اگر بسیج زیر نظرش قرار بگیرد. این بحث هم باید در اینجا خدمت نمایندگان محترم عرض کنم که ترس از قدرت بزرگ شدن در انقلاباتی است که مکتب و رهبریش مشخص نیست و اتفاقاً رهبریش جوشیده از مکتب نیست و یا رهبریش امکان دارد از مکتب عدول کند در یک انقلاب اسلامی که امام میفرماید ولی فقیه حتی خدای نکرده یک نظر سوء به یک نامحرم داشته باشد از این مقام برکنار میشود در این انقلاب با این وجهه مکتبی و با این رهبری مشخص از قدرت هرگز نترسید آنهم بر مبنای اسلامی که ما معتقدیم باید جهانی بشود، حکومت جهانی واحد آقا و مولایمان امام زمان (ع) یعنی قدرت واحد در تمام جهان . پس این موجب فساد میشود؟ مسأله دیگری که در این رابطه مطرح است ما سه اصل را در انقلابمان در نظر گرفته ایم، اصل اول مکتب ، دوم ولایت فقیه، سوم مردم، هر ارگانی با تمام قدرت هر چقدر میخواهید به آن قدرت بدهیم اگر این سه اصل را در آن رعایت بکنید تقویت کرده اید انقلاب را و هیچ مسأله ای هم ایجاد نمیکند و خوشبختانه سپاه پاسداران به ولایت فقیه بعنوان رهبر و فرمانده خودش نگاه میکند ، رهبر و فرمانده خودش. اجازه میخواهم این فرصتی را که برای اولین بار به یک پاسدار داده شده که در خدمت نمایندگان مردم صحبت بکند اعتقاد سپاه پاسداران را به ولایت فقیه در یک جمله عرض کنم: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معتقد به ولایت فقیه به اینگونه است که اگر خدای نکرده هزار سال دیگر دو هزار سال دیگر به فرض محال یک حکومتی ولو با نام جمهوری اسلامی بوده باشد. رئیس- آقای محمدزاده توجه داشته باشید از موضوع خارج نشوید. بحث ادغام سپاه و بسیج است. محمدزاده- چشم، چون اینها صحبتهائی است که شده دارم عرض میکنم و همین یک جمله را اجازه بدهید من عرض کنم، اگر خدای نکرده هزار سال دیگر حکومتی بنام جمهوری اسلامی بوده باشد ولی حاکمیت ولایت فقیه در آن نبوده باشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دفاع از این حکومت را و خدمت کردن به این حکومتی که ولایت فقیه حاکمیت ندارد خیانت به اسلام میداند (تکبیر نمایندگان) بنابراین برادرها و خواهرها سپاه پاسداران از روز اولی که تشکیل شد نمیخواست ارتش بشود، سپاه پاسداران از روز اولی که تشکیل شد نمیخواست ژاندارمری بشود یا شهربانی بشود، این در نهایت اگر ما معتقد باشیم که میخواهیم سپاه را جای ارتش بنشانیم این توهین است به برادران ارتشی ما ورشادتها، شهامتها و حرکتهای مکتبی که برادرها در جبهه اول نبرد دارند انجام میدهند ما بخواهیم سپاه پاسداران را در کنار آن بگذاریم سپاه پاسداران دقیقاً مسأله بسیج بوده و چیزی جز اینهم نبوده است سپاه پاسداران خواسته که دقیقاً پاسدار انقلاب اسلامی باشد، انقلاب اسلامی ما را چه کسی ایجاد کرد؟ رهبری و مردم بر مبنای مکتب پاسدار انقلاب اسلامی هم باید مردمش بوده باشند این چارتی که در تشکیلات سپاه پاسداران هست ببینید شما اگر مردم را از سپاه پاسداران بگیرید یک لشکر شده، یک گارد شده، ما باید زمینه های مردمی داشته باشیم بحث این میشود که اگر سپاه پاسداران بیاید این مهم را به عهده بگیرد که اصلا سپاه پاسداران چیزی جز این نیست، ممکن است که از کارهای جنگش بماند مگر ما فراموش کردیم در صدر اسلام را، که یک پاسدار انقلاب اسلامی آن زمان به کارهای مردم هم رسیدگی میکرد و در جای خودش هم به جنگ میرفت ما چرا میخواهیم فقط و فقط سپاه پاسداران را در دیدگاه مدممان در آینده نه امروز فقط یک ژ3 به دست تصور کنیم بگذارید سپاه پاسداران آنجا که باید بجنگد، بجنگد و در رابطه با مردم، نفت یک پیرزن هم در حلبش بریزد چه اشکالی دارد همه جانبه تر کرده ایم یک پاسدار انقلاب اسلامی را، نه اینکه یک گاردش بکنیم در یک گوشه مملکت. این را دقت داشته باشند برادرها، خواستگاه اجتماعی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در قانون اساسی صریحاً مطرح شده باید برایش پیدا کنیم، ما قبول داریم رهبر ما فرموده است که باید ارتش باشد، شهربانی باشد و ژاندارمری باشد، مسؤولیتهائی که در این رابطه امروز سپاه گرفته، مسؤولیتی است که در هر جنگی تمام مردم ما بعهده شان است ولی بعد از آن اینها باید کار خودشان را بکنند و سپاه چیزی جز بسیج نیست. مهمترین مسأله سپاه بعد از اینکه سپاه در خط مکتب بود با همان بیانی که عرض کردم و رهبری و فرماندهی ولایت فقیه مسأله اش مردم است، اسلحه نیست بودجه نیست، هیچکدام از اینها نیست، مگر نه این است که هم اکنون در افغانستان برادران مسلمان ما آنجا میجنگند با امپریالیزم شرق و آنها این همه امکانات و مهمات را ندارند اسلحه دست ساز مردم افغانستان دارند با چکش اسلحه میسازند، پاسدار انقلاب اسلامی اگر باید باشد در تحت رهبری ولایت فقیه ، مردم هم باید با آن باشند، در داخل مردم باشد با مردم باشد، جدا از مردم معنا و مفهوم این جمله ندارد. یکی از نمایندگان- ارتش هم همین است. محمدزاده- بله ارتش هم همین است، فقط سپاه پاسداران وظیفه اش این است که مردم را سازماندهی بکند، حتی ما در این بحث نداریم که از نظر آموزش نظامی هیچ اشکالی ندارد، همانطور که برادرهای نظامی ما با ما همکاری دارند در آموزش و الحمدالله بهترین همکاری ما در میدانهای جنگ با برادران ارتشی داریم. هیچ اشکال ندارد، در قسمتهائی ارتش بیاید آموزش بسیج را بعهده بگیرد. هیچ اشکال ندارد، مهم سازماندهی است، آینده ای که خدای ناکرده اگر قرار باشد انقلاب ما در خط مکتب بخواهد حرکت کند، خدای ناکرده کسانی خواسته باشند تجاوز به این مملکت بکنند چه سازماندهی است که مردم میتوانند اعتماد به آن داشته باشند؟ غیر از آنهائی که امروز دارند در میدان نبرد با شهادت خودشان ، صلاحیت خودشان را در این سازماندهی مشخص میکنند و کدام انقلاب بوده که پاسدار آن انقلاب غیر از کسانی بوده اند که در کوران انقلاب خودشان را نشان نداده باشند؟ و مسأله دیگر ما در همین جنگ بیش از هزار نفر از سپاه پاسداران شهید داده ایم، قرا ر بر این است که همین چند ده هزار نفری که سپاه داریم یکی ، یکی شهید بشود و مسأله تمام بشود یا نه باید از درون با مردم تماس داشته باشد؟ از درون این مردم بیایند در درون این سپاه و تداوم پیدا بکند مسأله سپاه، با اینکه امام فرمودند که ما ممکن است 20 سال هم جنگ داشته باشیم، مسأله دیگری که در این رابطه هست که دیگر نمیخواهم بیش از این وقت برادرها را بگیرم این است که مردم به سپاه اعتماد دارند، من واقعاً خدا گواه است تصمیم بر این است که راجع به بسیج یا کارهائی که سپاه کرده هیچ حرف نزنم چون این بحث نیست. فرض بگیریم، فرمانده سپاه اشتباهی کرده باشد اگر این اشتباه قابل حل باشد باید حل بشود، فرض بگیریم در آینده، اشتباهش هم قابل حل نبود یک فردی جایش میگذارند، بسیج ه همینطور ولی از برادرانی که رفته اند در جبهه های خوزستان و در شهرستانها هم اکنون رفته اند و دیده اند بپرسید که بسیج واقعی ، بسیجی که تا به امروز کار کرده چه کسی درستش کرده آن بسیجی که این برادرمان آقای مجد میفرمودند که سازماندهی داشته و رفته به میدان جنگ دو روز دیگر برنگشته، آن بسیجی که تا به امروز هنوز که هنوز است در آبادان مانده است این مربوط به کجا بوده است؟ بحث اینرا و قضاوتش را به عهده برادران میگذارم. مسأله دیگری که در این رابطه هست مسأله مردم است که من تأکید میکنم وآن این است که انقلاب ما تا به امروز توانسته است که با مردم باشد، مردم هم با انقلاب باشند کوششهائی که میشود سپاه را از مردم جدا کند این کوششی است که امروز به انحاء دیگری می بینیم چون در مسألة مکتبی بودن انقلاب ما هیچکس نمیتواند در آن خدشه وارد کند. رهبری انقلاب ما را هم کسی نمیتواند در آن خدشه وارد کند. هم اکنون دستهائی است که میخواهند در این صف متحد مردم بر مبنای مکتب که رهبری و ولایت فقیه را قبول کرده اند با آن دیدگاهی که اول عرض کردم میخواهند در آن انشقاق ایجاد کنند. کلمه و اسم مطرح نیست، درست است که در قانون اساسی اسم سپاه آمده است. سپاه بشود بسیج مردمی. آن چه که برای ما مطرح است، پاسدار انقلاب اسلامی باید مردم باشند. در تحت رهبری ولایت فقیه و بس. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. رئیس- آقای دکتر مهران شما در این رابطه بحثی دارید؟ دکتر مهران- روی مواد بحث درام. رئیس- خیلی خوب روی مواد بحث دارید، آقای بجنوردی شما میتوانید سیزده دقیقه صحبت کنید آقایان تشریف داشته باشید باید رأی بگیریم که مجلس از اکثریت نیفتد. آقای بجنوردی بفرمائید. بجنوردی- بسم الله الرحمن الرحیم، برادرمان آقای محمدزاده دفاع زیبائی کردند و به حق صحبت کردند. منتها من از لحاظ قانونی، از جنبه قانونی که بعضی از مخالفین صحبت کردند میخواهم پاسخ بدهم. عموماً مخالفین این طرح قانونی ، اشاره داشتند به اصول 150و151. در اصل 150 آمده است که سپاه پاسداران یک ارگان رسمی است و از این صحبتها. ولی در پایان همان ماده نوشته است که قانون وظایف سپاه را تعیین میکند. یعنی همین مجلس شورای اسلامی هست که وظایف سپاه را تعیین میکند. این یک نکته ای بود که میخواستم برادران و خواهران مد نظر بگیرند. اصل 151 دولت را موظف میکند که میباید امکانات آموزشی را فراهم بکند که همه مردم آموزش نظامی ببینند. اصول دیگری هم هست که سفارش چیزهای دیگری را میکند. مثلا اصل 43 میگوید بازرگانی خارجی باید دولتی بشود. آیا معنای این حرف این است که هر قانونی که در اینجا آمده است یک ارگان و نهاد جداگانه ای باید برای آن درست بشود یا باید ارگان و نهاد مسؤول آن که جزء وظایفش هست آنرا انجام بدهد؟ مثلا وقتی که بخش اول اصل 44 میگوید بازرگانی خارجی دولتی بشود یعنی وزارت بازرگانی باید آنرا انجام بدهد. این اصل 151 که میگوید دولت باید امکانات آموزش نظامی را در اختیار همة مردم بگذارد. سازمان مسؤولش باید این کار را بکند. سازمان مسؤولش کیست؟ ما می بینیم در اساسنامه سپاه پاسداران آمده است که امر بسیج سازمان یافته و مسلحانه مردم را بعهده دارد. البته شواهد دیگری زیاد هست. از جمله مخالفین اشاره کردند که امام چون فرمان داده اند که ارتش بیست میلیونی تشکیل بشود و به سپاه پاسداران اشاره نکرده- اند پس باید یک ارگان جداگانه ای درست بشود. امام خیلی فمران دارند . خیلی توصیه دارند. راجع به ادارات توصیه میکنند که مثلا باید درست بشوند. پس ما بیائیم یک هاد جداگانه ای درست بکنیم بنام نمیدانم فلان چیز باید تمام فرامین امام ، توصیه های امام یا آنچه را که در قانون اساسی هست آن نهاد مربوطه اش انجام میدهد مگر اینکه یک چیز تازه ای باشد، که آن وقت یک ارگان جداگانه ای برایش درست میکنند. در مورد بعضی از مخالفین که گفته اند سپاه نمیتواند این مسؤولیت را انجام بدهد. از جمله برادرمان آقای فرض پور گفته اند که این آب دریا را در کوزه ریختن نیست و از این صحبتها. باید عرض بکنم که یک ارگانی مثل ارگان سپاه پاسداران که تمام انقلابیون استخوان دار این کشور که سوابق ممتدی هم دارند در آن جمع شده اند. تمام مکتبی های ما در آنجا جمع شده اند و شاید بیشترین درصد را در جذب انقلابیون داشته است، اگر این ارگان نتواند کدام سازمان نوپا میخواهد این کار را بکند؟ آخر این چه حرفی است که ما میزنیم؟ الان سپاه پاسداران در کوران عمل، چه در کردستان چه در نقاط دیگری از کشور در رابطه با توطئه هائی که امپریالیزم علیه انقلاب اسلامی ما میکند درگیریهای مستمر داشته است. و در جریان عمل رشد کرده است. و امروز هم سهم بسزائی مخصوصاً در جبهه هائی که در خوزستان یا در غرب هست بعهده دارد . اگر این سازمان با این کیفیت عالی، با این انقلابیونی که در آن جمع شده اند ، با این تجاربی که کسب کرده است نتواند. پس کدام سازمان میتواند بکند؟ و جالب اینکه خود آقای مجد، برادرمان اشاره کردند ه ما نمیخواهیم یک سازمان جداگانه ای بوجود بیاوریم. ببینید وقتی که ما یک چیزی را خیلی عام بگیریم و هیچ خصوصیتی در آن نباشد. این در واقع به مثابه نفی فرمان امام است. یعنی اینکه ما مقدماتی را فراهم میکنیم که فرمان امام بانجام نمیرسد. شما بگوئید مطلق کار، خوب هر کاری خاص باید باشد. کار مطلق یعنی بدون کار. هیچ سازمانی نباشد بلکه مجموعه همه باشد، یعنی بسیج بی بسیج. و عملا هم در واقع تا بحال همین بوده است. در این مدت ما با انیکه درگیریهائی با امپریالیزم داشته ایم، چه با ارتجاع منطقه ، چه با ضد انقلاب داخلی، چه با جهانخواران، که تمام قدرت ما میبایست مبتنی میبود بر همین بسیج مستضعفین، بسیج نتوانسته است کاری بکند. نه اینکه برادرمان آقای مجد کار نکرده است یا اینکه اخلاص ندارد. بلکه همه اینها بوده است ولی شیوه عمل درست نبوده است. ایشان که میگوید ما سازمان جداگانه ای نمیخواستیم درست بکنیم، این نقطه قوت نیست، نقطه ضعف است. باید سازمانی باشد با مشخصات کامل، با خصوصیات که بتواند این مسؤولیت مهم را که بسیج بیست میلیون نفر هست فراهم بکند. این کادر میخواهد ، بودجه میخواهد، وسایل میخواهد، تجربه میخواهد، طرح میخواهد، آموزش میخواهد، افراد مکتبی میخواهد، افراد با صلاحیت میخواهد، جهت میخواهد. باید جهت دار باشد همانطوریکه آقای محمدزاده فرمودند میباید ما باین ارتش بیست میلیونی جهت مکتبی بدهیم. معنای این حرف این نیست که تک تک این افراد میبایست صد درصد مکتبی باشند یا اباذر و سلمان باشند. خیر، حرکتی که ما میکنیم باید جهت مکتبی داشته باشد. یعنی اینکه این آموزشی که من باین جوان میدهم، در مسجد، در کلیسا یا در کارخانه یا در مدرسه یا در هر جای دیگر، باید با آن جهت مکتبی بدهم. یعنی آن را طوری بار بیاورم که ضد امپریالیزم باشد، طرفدار مستضعفین باشد، به نظام ارزشی اسلام ارج بنهد یا لااقل آشنا بشود. و غیره جهت مکتبی باید داشته باشد. پس بنابراین ما نتیجه میگیریم که سپاه پاسداران که وظیفه اصلی آن در واقع بسیج مردم بوده است. صلاحیت آنرا دارد که این فرمان امام را به اجراء در بیاورد. یعنی سازمان مسوول اجرای این فرمان باشد، و همانطوریکه اشاره کردند هر فرمانی، هر قانونی که در قانون اساسی هست، سازمان مسؤولش عهده دار اجرای آن است. شما اگر دلیلی برای ما میآوردید که سپاه پاسداران سازمان مسؤولش نیست ما از شما می پذیرفتیم. ولی در اساسنامه سپاه وجود دارد که ما نیروی ذخیره داریم. رئیس- آقای بجنوردی دو دقیقه وقت دارید. بجنوردی- نیروی ذخیره یعنی چه؟ یعنی این که ما مرتباً مردم را آموزش میدهیم و آن آموزش دیده ها جزو نیروی ذخیره میروند. این در اساسنامه سپاه هست. گفته شده است که مثلا بعضی از مخالفین گفته اند که سپاه چون ضوابط خیلی سختی دارد نمیتواند آن شمولی را که سازمان بسیج باید داشته باشد، دارا باشد. باید بگویم که شرایطی که الان سازمان بسیج مستضعفین وابسته به سپاه که از ابتدای فرمان امام شروع بکار کرد و خوب هم کار کرده است. حتی در کلیساها الان واحد آموزشی دارد. در کارخانه ها، مساجد، در اصفهان که بودم بیشترین آموزش را به همین مسأله بسیج، سپاه میداد. در تهران هم همینطور. همانطوریکه آن روز اشاره کردم در همین تهران قریب 250 هزار نفر در واحد بسیج مستضعفین سپاه آموزش دیده اند. مثلا بعنوان مثال یک آماری دارم. رئیس- یک دقیقه وقت دارید. بجنوردی- بسیار خوب، آماری دارم که سازمان بسیج مستضعفین وابسته به سپاه در همین جنگ اخیر 2280 نفر به جبهه جنگ حق و باطل که بین ما و عراق هست فرستاده است. و حال اینکه سازمان بسیج مستضعفین 960 نفر فرستاده است (مجد: این آمار صحیح نیست) البته تاریخی که این آمار را بما داده اند. مجد- آقای هاشمی اجازه بفرمائید. رئیس- خیر اجازه نمیدهیم. بجوردی- لابد میخواهند این آمار را جور دیگری بگویند. مجد- این شیوه ها شیوه های صحیحی نیست. رئیس- آقای مجد این جور نمیشود صحبت کنید. این تذکراتی که آمده است در باره فرمایشات شماست که من تذکر ندادم. از این حرفها زیاد است. بفرمائید. آقای بجنوردی وقت شما تمام است. سید علی خامنه ای- جناب آقای هاشمی اجازه میفرمائید. رئیس- خیر، نمیشود. سید علی خامنه ای- نمیخواهم بحث کنم فقط یک پیشنهاد دارم رئیس- جناب آقای خامنه ای و جناب آقای منتظری میخواهند صحبت بکنند. با همه ارزش و اعتبار و عزتی که پیش ما دارید اجازه بفرمائید که ما مقررات را نشکنیم. سید علی خامنه ای- در جزئیات این مسأله بنده اطلاعاتی دارم که میخواهم عرض کنم. رئیس- اگر مرا در محظور نگذارید خیلی ممنون میشوم. ما در مقابل امام جمعه حاضع هستیم اما بهرحال مراعات مجلس را بفرمائید. (عده ای از نمایندگان: آقای هاشمی رأی بگیرید). رئیس- اجازه بفرمائید 187 نفر در مجلس حضور دارند. سید محمد خامنه ای- همانطور که مخبر کمیسیون میتواند دومرتبه و هر بار بیش از یکربع صحبت کند. کسی هم که مدتی تصدی سپاه را داشته است بیاید صحبت کند (همهمه نمایندگان). رئیس- آئین نامه اجازه نمیدهد بفرمائید بنشینید. در کلیات بحث شد مخالف و موافق هم صحبت کردند. نماینده بسیج حرف زد نماینده سپاه هم حرف زد ما سه تا نیم ساعت میتوانستیم اجازه بدهیم. و اجازه هم دادیم و بیش از این نمیتوانیم اجازه بدهیم. این رئیس مجلس است که میتواند برای صحبتهای اضافی به مجلس پیشنهاد بدهد و مجلس رأی بدهد. (عده ای از نمایندگان: به رأی بگذارید) من میخواهم برای اصل لایحه رأی بگیرم، آقایانیکه با کلیات لایحه موافقند قیام بکنند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا آقایان پیشنهاداتشان را بدهند. محمد شبستری- تذکر آئین نامه ای دارم. رئیس- آقای شبستری بعد از رأی چه تذکری دارید؟ محمد شبستری- بنده این تذکری که عرض میکنم برای حالا و بعد است اینکه جنابعالی میفرمائید که آقایانیکه با کلیات موافقند قیام کنند آئین نامه هرگز اینطور پیش بینی نکرده است. نه تنها د راین ماده در مواد دیگر هم همینطور است ممکن است بعضی از آقایان با کلیات موافق و بعضیها مخالف باشند آئین نامه میگوید پس از ختم شور در کلیات و تصویب کفایت مذاکرات در آن باب رئیس نسبت به ورود در شور ماده واحده یا مواد از مجلس اخذ رأی میکند. این مسأله معنایش این نیست که قیام کنندگان موافق با کلیات هستند نیست بلکه قیام کنندگان با این موافق هستند که در مواد شور بشود. اعم از موافق و مخالف. رئیس- خیلی خوب، آقای شبستری این تذکر را قبلا هم داده اند و تعبیر من اگر این است. یکبار دیگر در صورت جلسات نگاه بکنید ببینید این قضیه مکرر اتفاق افتاده است. ما منظورمان از این رأی که میگیریم برای ورود در شور در مواد است. و آن دفعه هم گفتم همان است که در آئین نامه است. چند دفعه این کار را کرده ایم. آقایان پیشنهاداتشان را بدهند مثل رویه گذشته که برای آن رأی میگرفتیم. پیشنهادات به کمیسیون میرود و در شور دوم مطرح میشود. مجد- حالا که تصویب شد اجازه بدهید مطالبی را عرض کنم. رئیس- آقای مجد میخواهند در باره کار کرد بسیج مطالبی بگویند. یکی از نمایندگان- در جلسه غیر علنی ایشان را دعوت کنید که مطالبشان را بگویند. مجد- باید در معرض افکار مردم قرار بگیرد. رئیس- بله در جلسه غیر علنی تشریف بیاورید که نمایندگان را مطلع سازید. مجد- آقای رئیس ما کجا حرفهایمان را بزنیم خواهش میکنم یک وقتی را معین بفرمائید که ما حرفمان را بزنیم. رئیس- اسامی غائبین را بخوانید. منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، جلسه روز سه شنبه مورخ 11/9/59 . غائبین غیر موجه: آقای حسن بهروزیه از کلیبر، آقای عطاءالله مهاجرانی از شیراز. تأخیرهای بیش از پانزده دقیقه غیر موجه: آقای میریونسی از کنگاور 20 دقیقه، خانم طالقانی از تهران، آقای شاهچراغی از دامغان، آقای یونس محمدی از خرمشهر، آقای محمد خزاعی از رشت، آقای طیبی از اسفراین ، آقای غضنفرپور از لنجان، آقای عبدالکریمی از لنگرود، آقای بیانی از خواف که هر کدام 20 دقیقه تأخیر داشته اند. آقای جعفری از دشتستان 25 دقیقه ، آقای زرگر از شهریار 35 دقیقه، آقای زرهانی از دزفول 40 دقیقه، آقای هادی غفاری از تهران 45 دقیقه، تأخیر داشته اند. تأخیرهای تا 15 دقیقه غیر موجه: آقای عباس عباسی، آقای کروبی ، آقای تاتاری، آقای خاچاطوریان، آقای تاجگردون، آقای محمد شجاعی، آقای کاظم دانش، آقای قاسم صادقی، آقای موسوی خوئینی ها، آقای پورمیرغفاری، آقای حسینی لواسانی ضمناً غیبتهای غیر موجه روز دوشنبه 10/9/59 ، آقای حسن بهروزیه از کلیبر، آقای میریونس عرفانی از طوالش ، تأخیرهای غیر موجه بیش از 15 دقیقه 22 نفر هستند که فقط اسم آنها را میخوانم. آقایان: ابوسعیدی، غضنفرپور، سید محمد میلانی، محمد شجاعی، محمد علی حیدری، کیان ارثی، عبدالکریمی، هادی غفاری، صادق خلخالی، سید حسین موسوی جهان آبادی، یونس محمدی، خاچاطوریان ، فخرالدین حجازی، عمادالدین کریمی، خانم طالقانی، موسوی خوئینی ها، بیت اوشانا، محمد مجتهد شبستری، محلاتی، ابراهیم یزدی، خزاعی ترشیزی، صلاح الدین بیانی، اینها تأخیرهای غیر موجه داشتند. ضمناً غیبت آقای مصطفی تبریزی در روز چهارشنبه گذشته موجه بوده است. 8- پایان جلسه. رئیس- آقایان: جلسه بعد روز یکشنبه ساعت 8 صبح و دستور جلسه، شور دوم نیازمندیهای سپاه پاسداران و لایحه تربیت تکنیسینها و جواب دو سؤال، آقای دکتر مهران امروز هستند اگر آقایان مینشینند جلسه ادامه پیدا میکند. و ایشان جواب بدهند مثل اینکه کسی مایل نیست جلسه ادامه پیدا کند. بنابراین جلسه ختم میشود. (جلسه در ساعت یازده و سی دقیقه پایان یافت). رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی