جلسات
  • صفحه اصلی
  • جلسات
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 67 )

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 67 )

  • یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۵۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی .
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه هجدهم آبان ماه 1359.
فهرست مندرجات:
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
2- بیانات قبل از دستور آقایان علم الهدائی، معرفی زاده، معین فر، نقوی.
3- بیانات آقای رئیس مجلس در بارة اظهارات جناب آقای حافظ اسد رئیس جمهور سوریه.
4- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی ادارة صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
5- پایان جلسه.
جلسه ساعت هشت و سی دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد.
1- اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 183 نفر جلسه رسمی است، دستور جلسه را قرائت کنید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم، دستور جلسه شصت وهفتم روز یکشنبه هجدهم آبانماه یکهزار و سیصد و پنجاه و نه هجری شمسی، مطابق با سی ام ذیحجه یکهزار و چهارصد هجری قمری.
1- تلاوت کلام الله مجید.
2- نطقهای قبل از دستور.
3- اعلام وصول اعتبارنامه آقای سیدابوطالب محمودی نماینده گلپایگان و انجام مراسم تحلیف.
4- دنباله رسیدگی به گزارش کمیسیون ارشاد در خصوص طرح قانونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
5- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.
6- اعلام ختم جلسه و تاریخ جلسه بعد.
رئیس- تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.   بسم الله الرحمن الرحیم،    یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی علیکم و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم و ایای فارهبون. و آمنوا بما انزلت مصدقاً لما معکم ولاتکونوا اول کافریه والا تشتروا بآیاتی ثمناً قلیلا و ایای فاتقون. ولاتلبسوا الحق بالباطل و تکتمواالحق و انتم تعلمون. و اقیموالصلوه و اتواالزکوه وارکعوا معی الراکعین. اتأمرون الناس بالبرو تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلاتعقلون. و استعینوا بالصبر والصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین. الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم و انهم الیه راجعون.      (صدق الله العی العظیم، حظار صلوات فرستادند.)         «از آیه 38 الی 44 سوره بقره.»
2- بیانات قبل از دستور آقایان : علم الهدائی، معرفی زاده، معین فر، نقوی.
رئیس- ناطقین قبل از دستور را دعوت کنید.
منشی- آقای علم الهدائی.
علم الهدائی- الحمدالله رب العالمین والصلوه والسلام علی سیدالانبیاء والمرسلین وعلی جمیع عباداصالحین والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته. اغوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم ، قل للذین کفرواستغلبون و تحشرون الی جهنم و بئس المهاد. قد کان لکم آیه فی فئتین التقتافئه تقاتل فی سبیل الله و اخری کارفره، برونهم مثلیهم رأی العین والله یؤید ینصره من یشاء ان فی ذلک لعبره لا ولی الابصارد.        کلا هدفهای بزرگ موانع بی شمار و بزرگی را هم توأم است ولی این موانع و مشکلات ، در برابر افراد بزرگ پله ترقی است به قول گوته آلمانی که میگوید سنگ مانع و بزرگ که مانع از ترقی افراد ضعیف است ولی در برابر مردان بزرگ پله ترقی است و لذا متنبی شاعر میگوید «اذاکانت النفوس کبارأدأیت فی مرادها الاجسام» ما غیر از اینکه پیغمبران را همچنین دیدیم که با آن هدفهای بزرگ. با نبودن وسائل در عین حال بر مطالب خودشان فائق آمدند والان هم میتوانیم معاینه و درایت ببینیم و دیدیم. که امام و رهبر بزرگ اسلام حضرت آیت- الله العظمی امام خمینی (حضار سه صلوات فرستادند) با نیروی الهی و با آن هدف بزرگ و روح بزرگ در مقابل طواغیت جهان طاغوت بزرگی که در ایران بود و طاغوت بزرگ آمریکا و شرق و غرب ایستادگی کردند، و به هدف هم رسیدند و تعجب در این است که آنچه میفرمایند هم، ما میبینیم که واقع میشود . حالا اگر بعضی جریانات نبود به قول بعضی از رفقا انسان غلو میکرد در بارة ایشان، روز هجدهم همین ماه بود که ما رفتیم خدمتشان و آنوقت در آنجا دیدید که فرمودند که این کارتر شکست میخورد. و ما هم دیدیم کارتر شکست خورد. و همچنین شاه ایران با آن همه عظمت و قدرت و توانائی اش فرمودند این باید برود و رفت، و ناچار صدام حسین هم باید برود، و ما دیدیم که آنهائی که امام فرموده است درست از آب درآمده و این هم خواهد شد . چون خون این مظلومین را گرفته است واقعاً یزید را من مقایسه میکردم با این صدام یزید که الان معروف شده است. و بلکه یزیدتر است به قول بعضیها چون اگر یزید اباعبدالله امام حسین علیه السلام را کشت ولی با خواهرش زینب کار نداشت. ولی این یزید هم نابغة بزرگ وقعاً نابغه بزرگ صاحب کتاب فلسفتنا و اقتصادنا و سایر کتابهای مفید ، آیت الله محمد باقر صدر را کشت و خواهرش را هم بنت الهدی را هم از بین برد. و امیدواریم انشاءالله این خونهای ناحق ریخته شده، او را نابود کند و نابود خواهد کرد.  و من متعجب هستم که اینها با چه کسانی روبرو هستند. و اثر روح بزرگ امام در همه ایرانیها نفوذ کرده است و تأثیر گذاشته است و ما میبینیم که در تاریخ باید نوشته شود. که یک بچه 13 ساله نارنجک بخودش می بندد. و خودش را زیر تانک می اندازد و تانک و دشمن را از بین میبرد و خودش هم از بین میرود. چرا ؟ برای خاطر اینکه اینها شهادت را یک حیات دیگری میدانند. چون قرآن و اهل قرآن ، اینها هستند نه صدام یزیدی که اصلا خبر ندارد. بنابر نطق دیروز امام که فرمودند اصلا از قرآن خبر ندارد، و اعلام میکند اسلام فقط عربیسم است ولی دیگران مسلمان نیستند ولی واقعاً اینها از قرآن خبر ندارند که مسلمانان ایران قرآن میخوانند و میدانند قرآنشان بر آنها دستور میدهد  و بر پیغمبرش دستور میدهد ، کسانیکه در راه خدا کشته شده اند اصلا فکرش را نباید بکنید که مرده اند. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون.
رئیس- آقای علم الهدائی شما ده دقیقه از وقتتان را به آقای معرفی زاده داده اید بنابراین نیم دقیقه دیگر از وقتتان باقی است.
علم الهدائی- بلی، چون آقای معرفی زاده کار لازمی داشتند، متأسفانه آقایان گزارشاتی داده اند که یکی گزارش آقای شیخ علی ارومیان، فرمودند برای اینکه این سپاهیانی که از مراغه اعزام شده اند خواه از سپاه پاسداران و خواه از افراد عادی تقریباً یکهزار نفر به ارومیه رفته اند. لذا از طرف ایشان و از طرف خودم تشکر میکنم از افرادی که واقعاً جانباز هستند و رفتند در جبهه و دارند میجنگند. و همچنین یک گزارشی رسیده است که واقعاً یک جوانهائی هستند که اینها خدمت میکنند.  در شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران، که مسؤولیت تعمیرات این هلیکوپترهائی که در هوانیروز هست حتی نیروی هوائی و نیروی ژاندارمری ، و شهربانی و همچنین، هلال احمر یک جوانهائی هستند که حقاً فعالیت کرده اند. وبه نوعی تعمیر میکنند که ما احتیاج به یدکی آمریکا نداریم من از طرف خودم و از طرف مجلس از آنها  تشکر مینمایم حالا که وقت من بیش از این نیست والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
رئیس- آقای علم الهدائی ده دقیقه از وقتشان را در اختیار آقای معرفی زاده گذاشته اند، چون راجع به آوارگان جنگ مطالبی دارند، آقای معرفی زاده بفرمائید.
معرفی زاده- بسم الله الرحمن الرحیم، درود به روان پاک شهدای تاریخ، علی الخصوص ، شهدای جنگ تحمیلی ابرقدرتها توسط سگ زنجیریشان ، صدام یزید بر انقلاب اسلامی ایران ، از مسأله جنگ صحبت نمیکنم000
رئیس- از آقایانی که در مجلس تشریف دارند خواهش میکنم که از مجلس بیرون نروند تا مجلس از رسمیت نیفتد.
معرفی زاده- همین بس، به اطلاع موکلین خود و مردم شریف خوزستان میرسانم که از ابتداء جنگ تاکنون تمام مسائل را باطلاع کلیه مسؤولین رسانیده ام و از نظر مسؤولیت شرعی واداری که به گردن ما است تا آن جائیکه خودما نمایندگان خوزستان مطلع هستیم ، ادای وظیفه نموده ایم ولی همانطوری که شما مردم غیور خوزستان در برابر رگبارهای سنگین صدام تاب تحمل داشتید و آن ایام را با بانگ «الله اکبر» می جنگیدید. الان هم همان حالت را پیشه کنید و با آنهائیکه علم و اطلاعی از وضعیت جبهه های جنگ ندارند تاب تحمل بیاورید «ولاتهنوا ولاتحزنوا وانتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» سست نشوید، به خاطر بسپارید روزهائی را که پنجاه نفر و صد نفر جمع میشدید و به همدیگر میگفتید با دست خالی ولی با مشتی پر و بانگ «الله اکبر» به جلو برویم و رفتید و دشمن را نابود کردید. بخش دوم صحبت من با مسؤولین محترم وزارتی میباشد. مرتب صحبت میکنند بر این که مردم باید برگردند ، عده ای در شهرستانها بلندگوها را میگیرند و میگویند که این مردم از مناطق خودشان فرار کرده اند و باید برگردند، عده ای واقعاً با نیت پاک و با خلوص نیتی که دارند این صحبتها را قبول میکنندو برمیگردند. مردم را مورد هجوم قرار میدهند. البته میبخشید اگر من یک مقداری مستقیم صحبت میکنم چون موکلیمان زیاد به ما فشار آورده اند و حتی بعضی از آنها از دردی که داشتند لقبهای خیلی زشتی بما داده اند. پس بنابراین من مجبورم که مستقیم صحبت کنم. صحبت کرده اند که این مردم ترسیده و شهرستان را ترک کرده و فرار کرده اند برادران محترم ، خواهران محترم، عده زیادی از شما جبهه های جنگ را دیده اید مسأله جنگ جبهه ای نبوده است و نیست، مسأله، مسأله بمباران هوائی و خمسه ، خمسه ها و ترکش خمپاره این ظالمین است که انسان توی خانه اش نشسته است و یک مرتبه با زن و بچه و بچه شیرخوار به هوا میشود. هیچ مکتبی این مسأله را قبول نمیکند که آقا شما توی شهرت بمان و اگر نابود هم شدی تو را بعنوان شهید بحساب بیاوریم ضمناًاین مردم در حدود یک ماه یا چهل و پنج روز آنجا بوده اندو همینطور هم در رفت و آمد هستند و تاب تحمل آوردند. در جلسات غیر علنی در آن اوایل ما خدمت همة شما عرض کردیم، وضعیت، وضعیت خطرناکی است. تا خود شما تشریف بردید و اوضاع را دیدید و تأیید نمودید. الان آقای استانداری دستور میدهند که آقا هر چه در شهر اصفهان هست در شیراز هست در بروجرد هست بیایند به خوزستان و حقوق بگیرند. خوب وقتی که شهری از او نمانده است، خانه ای از او نمانده است، بیاید و در راه شهید بشود؟ مرتب بر شهدای ما اضافه بشود؟ مرتب داغ مردم بیشتر بشود؟ خوب یا این آقا خودش زخمی است. پس دل این فرد سوخته است ضمناً کجای مکتب اسلام گفته است که زن و بچه و دخترت را توی یک شهری ول کن و برگرد و بیا و برو یک شهری دیگر؟ الحمدالله با علاقه کامل مردم ایران دارند به جبهه جنگ میروند و میجنگند و ما نیازی به این نداریم که به یک عده از مردم فشار بیاوریم که بیا و برو به شهرت. خوب این آقا یک ماه آنجابوده است، حالا که ما میگوئیم همه با هم برادریم چه فرقی است بین خوزستانی و تبریزی چه فرقی است بین تهرانی و خوزستانی؟ این یک کلامی است که از دهان خود موکلیمان شنیده ایم که ، تا حالا ما چهل روز، یک ماه ، بیست روز آنجا بـوده ایم. خانه مان رفته است، زندگیمان رفته است، الان برادران دیگر ما بروندو ما اینجا بمانیم.   مسأله دیگر ، مسأله اسکان این مردم است. نامه ای از شیراز دیروز بدست من رسیده است که آدرس پیاده رو را داده است، دویست خانوار به تمام مسؤولین نامه نوشته اند، و نامه مفصلی هم به من داده اند. آدرس، شیراز، خیابان زند، پیاده رو، مقابل دفتر لوان تور، این مسوولین مقصرند، مردم مقصر نیستند از جان و دل مردم اینها میپذیرند ولی فلان آپارتمام مال کیست؟ مال فلان کس است که هنوز مصادره نشده است. امروز جنگ است، وقتی که آن آقا با چهار تا بچه به کولش شصت کیلومتر را پیاده راه میرود، هیچ زمانی جلوتر از جنگ آقا حاضر نبوده است که حتی یکقدم راه برود پس فشار به او آمده است و این فشار را ما باید بر همه تقسیم بکنیم. باید این قفلها را بشکنیم، یکی از مسؤولین در وزارت کشور به زنی گفته است که سند خانه خرمشهرت را بیاور، من در تهران بتو جا میدهم، واقعاً باید از مسؤولی که به عنوان مسؤول اسلامی دارد کار میکند بعید باشد. چه فرق میکند که این زن در خرمشهر باشد، یا در تهران باشد؟ تمام خانه ها مال او است و مال من است و مال شما است. (شجونی: بعضیها شیادند آقا و من به آنها برخورده ام) با عرض معذرت وقت مال من است اگر اعتراضی بود بعد از وقت من شما صحبت بفرمائید . این شخصی که میگویم شیاد نبوده است و زن محترمه ای بوده است که با حجاب بوده است ومسلمان هم هست و خودمن هم ایشان را میشناسم و به کمیته امام هم مراجعه کرد و آنجا هم ناراحت شدند. و با خانم دستغیب هم من در این مورد صحبت کردم.     مسأله دیگر ، مسأله ایران ترمینال واستریو درینگ خرمشهر است که عده ای در این تشکیلات کار میکردند با سوابق چهارده سال، پانزده سال، ده سال، بعد از انقلاب چون وضعیت اقتصادی ما طوری شد که روابط را قطع کردیم، مسأله کار کمتر شد، کشتی ها کمتر وارد شدندو برنامه این بود که اینها را از کار برکنار کنند. و با برادرمان آقای غروی صحبت کردیم که منطقه حساس است، و با فعالیتهای جنابعالی وضعیت در خوزستان خوب شده است چنانچه دست به اینکار بزنید باز برنامه های اول پیاده میشوند وایشان نظر ما را قبول کردند و برنامه این شد که برای اینها کارهای کوچکی درست کنیم و جابجا کنیم و به آن کارها منتقل بکنیم،‌الان که جنگ صورت گرفته است وضعیت خونین شهر به اطلاع همگی شما رسیده است تمام کارها تعطیل است، و میخواهند در این برهه از زمان اینها را از کار بیرون کنند. من به آقای رجائی پیشنهاد دادم و به آقای هاشمی هم عرض کردم، فعلا به اینکار دست نزنیم و به اینها حقوقی به اندازه امرار معاش بدهیم بعد از جنگ همان ترتیبی را که با استانداری پیاده کردیم، همان برنامه را پیاده کنیم و اینها سرگردان نشوندو دل ما خوش نباشد از اینکه حقوق پنج هزار تومانی را از کسی گرفته ایم و به خزانه دولت داده ایم، هر جا میخواهد برود و هر کاری میخواهد بشود، همین یک نفر ده هزار نفر دیگر را میتواند خراب کند. به فکر جامعه باشیم که جامع مهمتر از وضعیت مادی ما است، به فکر این نباشیم که ده میلیون تومکان ، بیست میلیون تومان به خزانه ما اضافه شده

است ببینیم چه چیزی به جامعه تحویل میدهیم. این جامعه است که اگر سالم باشد باز پول به ما برمیگردد با عرض معذرت از ریاست مجلس و نمایندگان محترم ، من تعدادی از این خمسه، خمسه هائیکه ، ترکش خمپاره ای که به سر مردم اهواز در یکی از خانه ها آمده است و به سه قسمت تقسیم کرده ایم دو قسمت آنرا به شیراز و اصفهان فرستادیم و قسمتی را هم من به اینجا آورده ام که نشان نمایندگان بدهم که اینها ترکشهائی است که توی خانه ها میریزد (یکی از نمایندگان: لطفاً طوری بگیرید که دیده بشود.) بدون اینکه آقا مطلع باشد که چیزی دارد به روی خانه اش میآید، یا خوابیده است یا در حال غذا خوردن است یا دارد صحبت میکند که یک مرتبه اینها هوا میشوند و خانه را نابود میکنند، (در این موقع ایشان ترکشهای خمسه خمسه ها را جلو تریبون به زمین ریختند.) البته میخبشدی که من اینها را اینجا میریزم، این چیزی است که هیچ قرد عاقلی نمیتواند قبول بکند که آقا بیا برو آنجا بمان چون میخواهیم شهر پر بشود، الان منطقه خوزستان یک منطقه جنگی است و این چیزی است که ما باید بگوئیم . مسأله حقوقی کارمندان خوزستان، اگر نمایندگان جنوب قبول کنند و اگر هم قبول نکنند در رابطه با کارمندان خرمشهر و شادگان که موکلین من هستند، من پیشنهاد میکنم اگر از نظر وضعیت جنگی وضع مالی ما در یک دگرگونی است که انشاءالله نیست، ماده واحده ای از مجلس بگذارد که از حقوق کلیه کارمندان دولت تا زمان جنگ مبلغی به نسبت غائله از پانصد تا هزار تومان (این نسبت هم که ما داده ایم خیلیها گفته اند که اضافه هم میآید.) کم بکنند که دولت از نظر وضع مالی دچار دگرگونی نشود. من یک پیشنهاد دادم که مطابق اصل هشتاد و هشتم قانون اساسی از وزیر کشور، میخواهیم سؤالی بکنیم در رابطه با آوارگان جنگی که تا حالا چه برنامه هائی را پیاده کرده اند و به اطلاع مجلس برسانند؟ چون برنامه ای را من پیاده کرده ام. با آقای رجائی جلسه ای بود شرکت کردم و ایشان من را پیش آقای بهزاد نیا فرستادندو از آقای بهزادنیا برنامه ای شد که خدمت آقای کنی وزیر محترم کشور برسم در تلفنخانه وزارت کشور با اطاق ایشان تماس گرفتند. خانم منشی ایشان با من صحبت کردند، گفتم در رابطه با این موضوع است شما از آقای کنی برای من وقت بگیرید، آقای کنی محبت فرمودند و فرمودند که وقت ندارند. پنج دقیقه خواهش میکردم آقای وزیر محترم کشور من را راه ندادند که خدمتشان برسم، طوری شد که آن تلفنچی و چند نفر خدمتگزار که آنجا رسیدند دستهایشان را بهوا بردند. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.
رئیس- آقای هراتی یک تذکری در رابطه به سخنان آقای معرفی زاده داده اند و نوشته اند «احتراماً با اطلاع میرساند اینجانب که دیروز بعنوان نماینده کمیسیون کار و امور اجتماعی در ستاد بسیج اقتصادی شرکت کردم قسمت اعظم برنامه در مورد اسکان مهاجرین از جنوب مطرح بود و برنامه- هائی در دست تهیه و اجرا میباشد که بزودی اعلام میشود» آقای نقوی پنج دقیقه از وقتشان را به آقای معین فر داده اند، بفرمائید آقای معین فر.
معین فر- بسم الله الرحمن الرحیم، رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعلنی من لدنک سلطاناً نصیراً. با تشکر از برادرم آقای نقوی که چند دقیقه ای از وقت خودشان را به من دادند چند تذکر کوچکی بود که لازم دانستم خدمت خواهران و برادران عزیز عرض کنم. یک مطلب مربوط به دستگیری و بعد ادعای جرح و زخمی بودن وزیر نفتمان ، چون ما شاهد بودیم در موقع ربوده شدن برادرمان آقای تندگویان وزیر نفت، بهیچوجه درگیری ایجاد نشد و شاهدان عینی هستند که میدانند گواهی بدهند که بهیچوجه به ایشان صدمه ای نرسید  وبعداً هم در تلویزیون بغداد که گویا بصورت فیلم دیگری در فرانسه دیده شده است در پاریس دیده شده است. حالا یا فیلم جدای از آن تصویری بوده است که در تلویزیون بغداد بوده است یا همان بوده است، دیده – اند که ایشان سالم بوده است بنابراین دلایل کافی داریم که در درگیری کوچکترین آسیبی به ایشان نرسیده است و اگر خدای نکرده ناراحتی پیش آمده باشد مسلماً عمال بعثی هستند و دولت یعنی رژیم صدام حسین است که مسؤول است. البته از طرف هلال احمر و از طرف اوپک برای آزادی ایشان و همراهانشان اقداماتی شده است و امیدوار هستیم که انشاءالله هر چه زودتر به نتیجه برسیم. در این چند روزی که در خدمت برادرمان جناب مهندس سحابی بودیم موفق شدیم که دیداری از پاره ای از جاها انجام بدهیم، خصوصاً تلاشها و فداکاریهائی که از طرف کلیه مبارزین انقلاب اسلامی صورت میگیرد جلب توجه میکند، بالاخص فعالیت شخصی ریاست جمهور و فرمانده کل قوا. و واقعاً خودمان میدانیم از این همه زحماتی که همه دوستان و برادران، چه آنهائیکه اسمهایشان سر زبان هست و چه آنهائی که نظیر برادرمان دکتر چمران ، آنطور خصمانه و مخلصانه آنجا فعالیت میکند این تشکر انجام بشود و همانطور که امام فرمودند «ملت ایران هیچگاه این فداکاریهائی را که این عزیزان میکنند فراموش نخواهد کرد» مسأله دیگری را که لازم به تذکر میدانیم اینست که گاهی بگومگوهائی در بعضی مراجع میشود و ظاهراً اخلافاتی به چشم میخورد تصور میشود اگر ما قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را که خون بهای شهدای ما هست این را تمام ما ، یعنی هر کس و در هر وضع و مقامی که هست قانون اساسی را محترم بشمارد، این مشکلات پیش نخواهد آمد. قوه مجریه کار خودش را انجام بدهد در کار قوه مقننه و قوه قضائیه دخالت نکند قوه قضائیه منحصراً کار خودش را انجام بدهد و در کار قوه مقننه و قوه مجریه دخالت نکند و قوه مقننه باز به همین ترتیب و آن تفکیک قوائی را که قانون اساسی ما مقرر کرده است، آنرا اگر همه دستگاهها و همه افراد رعایت بکنند، بنده مسلم میدانم که مقدار زیادی از این مشکلاتی که الان موجوداست از بین خواهد رفت، البته شرایط حساس جنگی است، در شرایط حساس جنگی احتمالا در بعضی از مواقع باید تصمیمات خیلی سریعی گرفته بشود. خدا را شرک در این مورد نیز امام امت با آن فرمانی که برای شورایعالی دفاع دادند در مواقع حساس، دست شورایعالی دفاع هم باز است.
ریئس- شما یک دقیقه دیگر وقت دارید.
معین فر- و مشکلی از این بابت ایجاد نخواهد شد. مسأله مهمی که میخواستم عرض کنم ولی ممکن است در این یک دقیقه ، فرصتی برای بیان آن نباشد و زود باید تمام کنم مسأله مهمی که بنده در اینجا دادم مسأله ای است که از طرف جناب حجت الاسلام موسوی اردبیلی دادستان کل کشور احکامی به چند نفر از برادران داده شده است برای کاری که آن کار در شأن سه قوه بوده است و گفته اند که بطور موقت میدهیم گفته اند برای خاطر اینکه بیت المال محفوظ بماند و اینها همه بحثی است که بعنوان ناظر دادستان کل میتواند اینکار را بکند ولی بهیچوجه قوه قضائیه یا دادستان کل نمیتواند برای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سرپرست معین کند، اینکار بر خلاف قانون اساسی است. (آقای نقوی اگر دو دقیقه بیشتر بمن وقت بدهید من سخنم را تمام میکنم) (نقوی: نمیدهم) بنده شاهد هستم که جناب رئیس جمهور منتهای ارادت و علاقه را به شخص حجت الاسلام موسوی اردبیلی دارند و در بعضی از مواقع ایشان را برای کارهایشان حکم قرار میدهند ولی حکم قرار دادن مفهومش این نیست که حکمی را در کاری که نمیتوانند انجام بدهند آن حکم را انجام بدهند. ممکن است گفته بشود که، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به شکلی بود که مشکلاتی را از نظر سرپرستی ایجاد میکردو شاید راه حل این شورایعالی دفاع بوده و در همین مدت موقت تا ما قانون  را بگذاریم نه راه حلش این باشد که قوه قضائیه در اینکار دخالت بکند بنابراین مااز مقام دادستانی کل توقع داریم که قانون اساسی را دقیقاً رعایت کند و محترم بشمارد. به این جهت به آن برادرانی که به این سمت انتخاب شده اند اعلان میکنم که اگر بعنوان ناظر هستید هیچ اشکالی ندارد، ولی دخالت کردن آنها ،امضاء کردن یک سندی، حتی اگر یک شاهی پول به کسی داده بشود اگر به حق هم داده بشود، تصرف غیر قانونی در اموال دولتی است و قابل تعقیب خواهد بود و با این حکم حق ندارند و درخواستی که از جاب دادستان کل داریم این است که هر چه زودتر این حکمی را که روزنامه ها را به این ترتیب نوشته- اند و با امضای ایشان بود این حکم را لغو بفرمایند و اگر قرار است سرپرستان موقتی برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گذارده بشود لااقل این را بگذاریم برای شورای عالی دفاع اینکار را انجام بدهد البته به این مناسبت یک شرحی است خدمت ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، البته همه ما قسم خوردیم، و ایشان بالاخص، حافظ قانون اساسی باشند از طرف حدود سی نفر ا ز نمایندگان محترم نوشته شده است و امضاء شده است این شرح را بنده میخوانم و خدمت ایشان تقدیم میکنم، بسم الله الرحمن الرحیم، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در روزنامه ها روز شنبه 17/8/59 حکمی ملاحظه شد که از طرف دادستان کل کشور،

سرپرستانی برای صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران بطور موقت وتا تعیین سرپرست از طرف قوای سه گانه تعیین گردیده است و معلوم نیست مجوز دادستان کل کشور برای تعیین سرپرست موقت چه بوده است و حال آنکه درشرایط حاضر کشور اگر چنین مصلحتی اقتضا میکرد این وظیفه شورای عالی دفاع بود که سرپرستانی را تعیین کند زیرا اختیار سیاست تبلیغاتی کشور بوسیلة امام به آن شورا تفویض شده است امضاء کنندگان زیر بدون این که بخواهند در مسائل مختلف که در بخشهای صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران جریان داشته و گروه گرائیها و قدرت طلبیهائی که بر خلاف مصالح انقلاب اسلامی ایران اعمال میشود وارد گردند ، این عمل دادستان کل کشور را بر خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و خارج از وظایف خاص قوه قضائیه دانسته خواستارند هر چه زودتر نسبت به لغو حکم صادره اقدام شود متشکرم.
عده ای از نمایندگان – امضاء ها را بخوانید.
رئیس- بسیار خوب امضاءها را میخوانم.
منشی- اسامی برادرانی که این نامه را امضاء کرده اند عبارت است از آقایان: صباغیان، سلامتیان، فرض پور، معین فر، لاهتی، احمد بهشتی، نقوی، باباصفری، سامی، برومند ، سید احمد حسینی، غضنفرپور، جعفری، حائری زاده ، اخوتیان، بازرگان، نجف آبادی. کرمانی، رضا رمضانی خورشید دوست، سید ابوالحسن حسینی، یدالله سحابی، عزت الله سحابی، شهاب محمودی، احمد ملازاده، رجائیان ، رفیعیان، حبیبی، خانم طالقانی، ابراهیم یزدی، شهرکی، بیانی، چراغ زاده دزفولی.
رئیس- آقای نقوی شما پنج دقیقه وقت دارید صحبت کنید چون آقای معین فر ده دقیقه صحبت کرده اند.
نقوی- من گفتم که پنج دقیقه از وقتم را بیشتر نمیدهم.
رئیس- گفتید نمیدهم؟ بسیار خوب من خیال کردم که بیشتر از پنج دقیقه وقت داده اید. بفرمائید پس آقای معین فر پنج دقیقه زیاد صحبت کرده اند.
ابوالفضل موسوی- از ایشان بخواهید توضیح بدهندکه طبق چه اصلی از قانون اساسی بوده است؟
نقوی- بله آقا من توضیح میدهم.
یکی از نمایندگان – احکام قبلی را هم بفرمائید روی چه موازین قانونی بوده است؟
رئیس- اجازه بدهید صحبتشان را بکنند.
معادیخواه- پنجاه کودتاچی هم که در اهواز آزاد شده اند آنهم معلوم بشود.
رئیس- آقای معادیخواه اجازه بدهید صحبت کنند.
نقوی- بسم الله الرحمن الرحیم، فکر میکنم در شرایط فعلی موکلین من که یکی از نقاط عقب افتاده و محروم کشور است از من انتظاری که بیان دردهای این مردم زلزله زده علم زده و افغان زاده را اینجا بکنیم ندارند. شهری که تقریباً همه شما با نام آن آشنا هستید چون از سال چهل و شش مرتباً زلزله این منطقه را ویران کرده است و هنوز شاید بیش از بیست هزار نفر ما در چادر داریم. البته دولت بعد از پیروزی اقدامات مؤثری در این منطقه کرده است که شاید چندین برابر اقداماتی است که در طول این پنجاه سال انجام گرفته است ولی متأسفانه به همین عللی که در وضع داخلی مملکت بوده کافی نیست و نبوده اند، در حد توانائی نیرو، و به امر حضرت آیت الله آیتی بیش از 1200 تخته پتوو مبلغ نسبتاً قابل ملاحظه ای پول و مقدار زیادی گندم به فرماندهی لجستیکی تهران حمل شد. و اما موضوعی که امروز مورد بحث است، مسأله بر سر جناب دادستان کل است، شاید من به علت اینکه در همین دستگاه دادگستری کار کرده ام تا این حدود میتوانم بگویم که آقای دادستان کل فقط میتوانند به عنوان جلوگیری از حیف و میل بیت المال ناظر تعیین کنند. دادستان کل حق تعیین سرپرست برای هیچ اداره ای حتی دستگاه قضائی را هم ندارد. این راجع به جواب، البته ایشان باید جواب بیاورند که به چه مستندی اینکار را کرده اند. یکسال تمام قوانین، قوانین قضائی، حقوقی زیر پا گذاشته شده است و ایشان در خواب تشریف داشته اند. یک مرتبه بدون مقدمه میآیند در قوه مقننه و قوه اجرائیه دخالت میکنند. من فکر میکنم که در مجلس کسانی هستند که اطلاعات و قدرت و شجاعت و شهامت ایشان را دارند از جمله خود رئیس مجلس ، این عمل ایشان با هیچ قانونی تطبیق نمیکند و نباید بگذارید، قدم به قدم به این وضع که پیش میرود این قانون اساسی برمیگردد به همان قانون اساسی گذشته. هر کس باید در حد خود و آن چیزی که به او محول شده است کار کند. من سؤال میکنم از آقای دادستان.
1- تعیین سرپرست برای رادیو تلویزیون به استناد کدام یک از مواد قانون اساسی بوده ؟
2- یکی از افراد تعیین شده خود، متهم به ، بهم زدن نظم در دستگاه مورد بحث بوده.
3- آیا تاکنون نسبت به دستیگری کسانی که چندروز قبل دراین سازمان شروع به تیراندازی کرده- اند اقدامی شده یانه؟
4- بازداشت آقای قطب زاده از طریق دادستان انقلاب به استناد کدام یک از مواد اختیاری دادگاه انقلاب بوده است؟ به فرض آنکه گفته های نامبرده به تشخیص این آقایان خلاف مصلحت عمومی بوده مشمول ماده 32 – 168 قانون اساسی میباشد که با گذشتن بیش از پنجاه ساعت از آن باید اقدام خود را اعلام دارد.
5- با توجه به ماده بیست و چهار قانون اساسی چرا از درج مطالب آقایان، قطب زاده و مبلغی جلوگیری کرده اند تا مردم ، که حکومت ناشی از قیام آنها است، خود قضاوت کنند؟
6- آیا تاکنون به شکایات رسیده از دایره منکرات که نمونه آن پیش من حاضر است و رفتار غیر انسانی آنها با زندانیان رسیدگی شده است؟
7- قدر مسلم تمام احکام صادره از طرف دادگاههای انقلاب صحیح نبوده، آیا تاکنون حتی یک مورد خلاف را دادستانی کل کشف و نقض نموده اند؟
8- عده ای از زندانیان سیاسی مدتی است که بلاتکلیف در زندان میباشند در بازدیدی که به اتفاق یکی دیگر از نمایندگان بعمل آمد و مطالبی که از رفتار و شکنجه و مدت بلاتکلیفی (موضوع مادة 32 قانون اساسی) بیان شد آیا تاکنون ایشان که از همه مطالب اطلاع دارند اقدامی کرده- اند؟ آقای سعادتی مدعی است در زندان شکنجه شده است ورئیس دادگاه میگوید به فرض که شده اید به ما مربوط نیست چه مقامی مسؤول اینکار است؟ به استناد مادة 168 قانون اساسی این محاکمه باید علنی و در دادسرا باشد چرا اقدامی نکرده اند؟ (یکی از نمایندگان: آقا اینها از دهان استعمار صحبت میکنند) انتصاب رئیس دادگاه به استناد مواد 57و90و141 قانون اساسی بر خلاف است در این مورد و موارد مشابه چرا تاکنون سکوت کرده اند؟ بر خلاف مادة 23و24و26 روز شنبه 17/8/59 ساعت 30/11 در خیابان ایرانشهر شمالی پیکان بدون نمرده سبز رنگ دو نفر دختر را بوضع خیلی توهین آمیزی گرفته است و به ساختمان دادگاه انقلاب شهرداری برده اند، که پس ازتحقیق معلوم شد که روزنامه یکی از گروهها را پخش میکرده اند. مجوز این عمل که شخصاً خودم مشاهده کردم چه بوده است؟ با آنکه بیش از یکسال از زندانی آقای امیرانتظام میگذرد، اگر واقعاً اتهامات وارد صحیح بوده است، چرا تاکنون باین پرونده رسیدگی نشده و سکوت کرده اید و رعایت مادة 32 قانون اساسی را نمیکنید؟ در قانون تقسیم اراضی هیأت هفت نفری بطور دلخواه و بیشتر بر طبق رابطه نه ضابطه ، اقدام میکنند و در این مورد شکایات متعددی شده است. چرا تاکنون اقدام نکرده اند؟ کمیته ها و سپاه پاسداران باستناد کدامیک از مواد قانونی حق بازداشت و سلب آزادی و امنیت از دیگران را دارند؟ و اما سؤالی دارم از جناب آقای نخست وزیر پاکسازی در اکثر ادارات بیشتر بر روی اغراض شخصی بوده است و برکناری آقایان از کار، هیچ مجوزی ندارد و چون حقوق بازنشستگی پولی است که کارمند در مدت انجام خدمت از حقوق خودش پرداخت میکند، یعنی ذخیره کارمند است، به چه مجوزی این خانواده ها را متلاشی میکنند؟ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
سید ابوالفضل موسوی- از تریبون ملت سوء استفاده نکنید، آقای رئیس اجازه بدهید پنج دقیقه در جواب ایشان مطالبی را بگویم.
رئیس- اجازه نمیدهم.
رنجبر- ایشان به دادستان توهین کردند باید محاکمه بشوند.
3- بیانات آقای رئیس مجلس در باره اظهارات جناب آقای حافظ اسد رئیس جمهور سوریه.
رئیس- بسم الله الرحمن الرحیم، من اینجا دو مطلب یادداشت کرده بودم

که قبل از شروع دستور تذکر بدهم. یک مطلب گزارشی بود که میخواستم خدمت برادران نماینده در مورد  جریان حوادثی که در اداره رادیو و تلویزیون پیش آمد تا به این نقطه رسید، یک گزارش کوتاهی خدمت مجلس بدهم ودوم مطلبی راجع به اظهارات رئیس جمهور محترم سوریه. در مورد اظهارات بسیار جالب و حتی که برادرمان جناب آقای حافظ اسد رئیس جمهور محترم کشور انقلابی سوریه در رابطه با درگیری ایران در جنگ تحمیلی فرموده اند آقایان شنیده اید . ما چنین انتظاری از شخصیتهای انقلابی و حق جو داشتیم .      خوشبختانه تاکنون لیبی و سوریه و الجزایر که در میان کشورهای عرب و اسلام موقعیت ممتاز انقلابی اسلامی را دارند موضعشان را مشخص کرده اند وباز خوشبختانه در نقطه مقابل امرای معلوم الحالی که میشناسیم آنها را در بعضی از امیرنشینها و کشورهای خلیج فارس مثل ، سعودی و کویت و همپالکی شاه مخلوع ایران در اردن و نمونه هائی از این قبیل هم موضعشان را مشخص کرده اند. ما نیازی نمی بینیم که از برادران انقلابی مسلمانمان در لیبی و سوریه و الجزایر تشکر کنیم. آنها با تشخیص خودشان و به وظیفه انقلابی و اسلامی خودشان عمل کرده اند و به حق تشخیص داده اند که با یک دولت انقلابی اسلامی که در ایران بوجود آمده است و راهی را می پیماید که به نابودی اسرائیل و ارتجاع در منطقه منتهی میشود، آنها بعنوان ادامه راه خودشان ما را تأیید کرده اند. دنیا هم از سرو صدائی که رژیم بعث عراق را ه انداخته و سوریه را متهم کرده است که میخواهد به حلب حمله کند ومیخواهد از راه شمال به عراق حمله کند و عراق را اشغال کند پی میبرد. اشغالگر شناخته شده است. بهر حال ما از این ظهور خطوط و اعلان مواضع که حقانیت موضع ما را در منطقه تأیید میکند خوشحالیم وامیدواریم که برادران انقلابی مسلمانمان د رکشورهای عرب و اسلام با ادامه این راه باعث بشوند که خط انقلاب اسلامی در نطقه و جهان پیروز بشود.       مسأله ایکه در مورد وضعیت رادیو و تلویزیون آقایان کم و بیش باید بدانند تا مفصل آنرا در جریان قرار بگیرند من مختصر آنرا میگویم چون ارتباط پیدا میکند با سخنان برادرانمان جناب آقای معین فر و سخنان آقای نقوی و اصولا مسأله ای است که حق مجلس است که بداند. قضیه از این قرار است که در اوائل ماه مهر آقای فراهی سرپرست رادیو و تلویزیون که به سمت سفارت در چین تعیین شدند در روزهای آخر عمر وزارت خارجه قبل ایشان آقای مبلغی اسلامی را برای آقای موسوی اردبیلی دادستان کل کشور هم میفرستند آقای موسوی توجه میکنند که چون در اساسنامه رادیو و تلویزیون قائم مقام پیش بینی نشده است یک مشکلی بوجود آمده است. به اضافه چون ایشان استعفا داده اند دیگر در شرایطی که خودشان استعفا داده اند کسی بعنوان قائم مقام ایشان نمیتواند انجام وظیفه کند. مراتب را با جناب آقای بنی صدر رئیس جمهور هم در میان میگذارند و ضمناً در همین روزها آقای مبلغی شروع میکنند به یک مقدار عزل و نصب. تعدادی از مسؤولان را در انجا نصب میکنندو تعدادی را عزل میکنند. و با توجه به اینکه این عزل ونصب نمیتوانسته به آن دلیل که عرض کردم قانونی باشد و تذکری هم که امام قبلا در حین تعیین سرپرست جدید در دستورشان داده بودند که مسؤولیت جدید حق برداشتن نیروهای اسلامی را که در آنجا مشغول کار هستند ندارند این هم مزید بر علت شده بود. جناب آقای بنی صدر به آقای موسوی اردبیلی پیشنهاد میکنند که شما رسیدگی کنید، ببینید اگر این عزل و نصبها بیجا است نظر خودتان را بدهید و جلویش را بگیرید. آقای موسوی دخالت و رسیدگی میکنند به این نتیجه میرسند که تا آمدن سرپرستان دائمی این کار نباید بشود و به آقای مبلغی پیشنهاد میکنند که شما فعلا عزل و نصب نکنید آنها سرجایشان بمانندو شما هم اینجا هستید فعلا، اما آن مشکل قانونی را هم باید فکری برایش بکنیم ، اما آقای مبلغی آنرا نمیپذیرند و به کر خودشان ادامه میدهند روزهای اولی که شورای عالی دفاع در شکل جدیدش طرح شد و ما هنوز اساسنامه نداشتیم، در یک جلسه ای در تهران که پنج نفر از اعضای شورای عالی دفاع بودند البته قبلا هنوز اساسنامه نداشتیم و هنوز تعیین نکرده بودیم و آئین نامه هم نداشتیم. پنج نفر بودیم و مسأله را رسیدگی کردیم، دیدیم آنجا دارد هرج و مرج به وجود می آید یک نامه به آقای مبلغی نوشتیم. من و آقای رجائی آنرا را امضاء کردیم که شما کسانی را که از آن تاریخ به بعد عزل و نصب کرده اید بگذارید سر جای خودشان ، کار خودشان را بکنند و وضع اینجا همینطور بماند و فقط کارهای اداری انجام بشود تا ما سرپرستهای جدید را تعیین کنیم. باز به این نامه هم توجهی نشد که در یکی از نوشته هائی که بعد دیدیه شد گفته شده بود که چون شورای عالی دفاع رسمیت نداشته است و جنبه مأموریتی هم در کار نبوده است لذا آن نامه نمیتواند اثری داشته باشد. بعد در جلسه دیگری که شورای عالی دفاع با حضور شش نفر بعد از نوشتن آئین نامه (چون آئین نامه این است که چهار عضو اصلی باید حضور داشته باشند به اضافه دو عضو علی البدل که حداقل 6 نفر در جلسه باشند) و چنین چیزی در اینجا بودکه آقایان: رجائی، خامنه ای ، رضائی فرمانده سپاه و پرورش چهار عضو اصلی. من و آقای منتظری دو عضو علی البدل در همان روز عصریکه وقت جلسه هم از پیش در خوزستان تعیین شده بود، عصر جمعه در تهران، منتها جناب آقای بنی صدر و بعضی از فرماندهان سپاه بخاطر کاریکه داشتند رفته بودند و این جلسه تشکیل شد آنجا هم باز تصمیم گرفتیم که به آقای مبلغی و دیگران بگوئیم که این تغییرات را ندهندو بگذارند تا جریان پیش برود. این قضایا تا اینجا گذشت و روز جمعه صبح که من خدمت امام رفتم قبل از من‌آقای موسوی اردبیلی به آنجا تشریف برده بودند و با امام ملاقات کرده بودند و امام به آقای موسوی چیزهائی فرموده بودند که من که رفتم امام به من فرمودند که من گفتم، به آقای موسوی که آن آقائی که آنجا سرپرست است قانونی نیست او حق ندارد آنجا باشد ترتیبی بدهیدکه موقتاً کسانی آنجا باشد تا مجلس زودتر قانون را رسیدگی کند و به من هم فرمودند این کار را در مجلس با سرعت انجام بدهید و قضیه مبهم است زودتر به یک نقطه ای برسید. این جریان تا آنجائی که من در متنش بوده ام به این صورت واقع شده است. البته هم حق مردم است و هم حق نمایندگان است که در جزئیات قضیه هم وارد بشوند با این مطالبی که در مجلس امروز مطرح شد و نمایندگان حق اظهار نظر دارندو نظرشان را گفتند و اعلام کردند البته نظر شخصیشان است و این مسأله را آقای موسوی اردبیلی دادستان محترم کل کشور باید توضیحی بیشتری بدهند که همه مردم در جریان قرار بگیرند چون قضیه مطرح شده و روشن بشود اگر کسی اشتباهی کرده است اشتباهات ترمیم بشود و این نگرانیهائی که گاهی ابهام به وجود میآورد نباشد.
منشی- نامه ای آمده است از دونفر از آقایانی که اسامی آنها در ذیل این ورقه خوانده شد : آقایان باباصفری و ملازاده نوشته اند: چون امضای آقای نقوی در زیر برگ مربوط به انتصاب دو نفر از طرف دادستان کل خوانا نبود و به لحاظ اظهارات خلاف انقلاب آقای نقوی نمیخواهیم که ایشان در صف ما باشند لذا امضای خود را پس میگیریم. احمد ملازاده و باباصفری (نمایندگان: احسنت ، احسنت).
غضنفرپور- تذکری دارم اجازه بدهید آنرا عرض کنم.
رئیس- الان دیگر صحبتی نیست آقای غضنفر پور قبل از شما آقای موسوی وقت گرفته اند و نمیتوانیم وقت بدهیم اجازه بدهید من آنرا توضیح دادم اگر در توضیحات من کسی فکر میکند که اشتباهی بوده است بگویند و تذکر بدهند من آن توضیح را خدمت آقایان عرض میکنم. خواهش میکنم وقت جلسه را نگیرید . آقای محمودی برای ادای مراسم تحلیف تشریف بیاورند.
رضا اصفهانی- اجازه بفرمائید راجع به ادای مراسم تحلیف توضیحی بدهم.
ریئس- بگذارید من یک توضیحی بدهم که نیازی به بحث شما نباشد. آقایان یادتان است پرونده انتخابات گلپایگان که به مجلس آمد آقای جعفر توکلی با اعتبارنامه امضاء شده آمدند اینجا چند روزی هم بودند. و اعتبارنامه ایشان مطرح شد و رد شد. بحثهائی که در اینجا شد وقتی مجلس رأی داد دخالت در جزئیات نکرد.
بجنوردی- چرا دخالت کرد و صحبت شد.
رئیس- اجازه بدهید بله صحبت شد. حالا من توضیح بدهم بعد شما حرفتان را بزنید. مجلس گفت ما رأی میدهیم به رد اعتبارنامه آقای توکلی . و اما اینکه بعد از ایشان آقای محمودی باید بیایند این را مجلس قبول نکرد و ثابت نکرد که حالا آن انتخابات در آن مورد گفتیم ما اعتبار ایشان البتهچون نقطه مهم این بود که 21 صندوق را در خوانسار ابطال کرده بودند و اینجا که بحث کردیم دیدیم آن 21 صندوق بی جهت ابطال شده است و بهمان دلیل

اعتبارنامه آقای توکلی رد شد. ما مراتب را با صورت جلسات مجلس به وزارت کشور فرستادیم. وزارت کشور با توجه به جریانات انتخاب تشخیص داده است که اعتبارنامه ایشان باید صادر بشود و صادر کرده اند وفرستاده اند الان در مجلس است.
حائری زاده- تشخیص با مجلس است.
رئیس- اجازه بدهید. حالا تشخیص با مجلس است . یعنی تشخیص صحت و سقم آن با مجلس است. آقایان اگر صحبت نکنید مطلب روشن میشود که چیست.
بجنوردی- من باید یک توضیحی بدهم.
رئیس- بسیار خوب، بعد توضیح میدهید. بعد این اعتبارنامه آمده است به اینجا. ما امروز آنرا میدهیم به شعبه و شعبه تحقیق میکند و میآید به اینجا. اگر اعتراضی بود یا شعبه اعتراضی داشت میرود به کمیسیون تحقیق و میآید اینجا. مجلس در بارة اصل انتخابات گلپایگان نظر میدهد.
یکی از نمایندگان- پس مراسم تحلیف بعد انجام میشود؟
رئیس- مراسم تحلیف اول است. یعنی با حضور مثل خیلی از نمایندگان که اعتبارنامه هایشان رد شده است (همهمه نمایندگان) صد نفر دارند میگویند آقای هاشمی ایشان مثل بسیاری از نمایندگان که آمدند و مراسم تحلیف را بجا آوردند و بعد هم اعتبارنامه هاشان قبول نشد. و بعضیها هم قبول شد.
امید نجف آبادی- فرق میکند.
رئیس- هیچ فرقی ندارد اعتبارنامه ای که وزارت کشور000
بجنوردی- اجازه بفرمائید من توضیح بدهم.
رئیس- آقای بجنوردی توضیح بدهند.
بجنوردی- بسم الله الرحمن الرحیم، از ابتدای مسأله انتخابات گلپایگان من در جریان بودم وقتی که فرماندار گلپایگان و دستگاههای مسؤول انتخاب رأی دادند به وکالت آقای توکلی و سپس این رأی در مجلس شورای اسلامی ابطال شد این دلیل بر این است که میباید تجدید انتخابات در آنجا بشود. این بی سابقه است که ما اعتبارنامه یک وکیلی را باطل کنیم بعداً آن وکیل رقیبش بیاید و وکیل بشود. بنابراین اگر خلافی هم صورت گرفته است اگر آن 21 صندوق بر خلاف قانون باطل شده است میباشد خلافکارها را مورد تعقیب قرار داد، نه اینکه وکیل رقیب را. یعنی ما بیائیم یک کار غیر قانونی بکنیم چون د رآنجا یک خلاف انجام شده است. خوب اگر بخشدار آنجا خلاف شده است. خوب اگر بخشدار آنجا خلاف کرده است او را باید مورد تعقیب قرار داد نه اینکه خودمان بیائیم یک خلاف انجام .
رئیس- متشکرم . کس دیگری حرفی ندارد ؟
آقامحمدی- من تذکری دارم.
رئیس- آقای آقامحمدی اگر اضافه بر این مطلبی دارید بگوئید.
آقامحمدی- بسم الله الرحمن الرحیم. چون پرونده گلپایگان اینجا آمده بود وزارت کشور برای آقای توکلی اعتبارنامه را صادر کرده بوده بنابراین وزارت کشور تشخیصش این بود که آقای توکلی نماینده مردم است. ما تشخیصمان این بود که انتخابات خدشه دارد و ما انتخابات را رد کردیم بنابراین بعد از تشخیص وزارت کشور ما تشخیص دادیم. تشخیص ما به انتخابات ضربه میزند نه به آقای توکلی که آقای محمودی به جای ایشان است. بنابراین این باید برگردد و انتخابات تجدید بشود.
رئیس- اجازه بدهید . اگر آقایان مطلب اضافی ندارید حرف نزنید که وقت مجلس گرفته نشود.
معین فر- بنده در مورد سخنان آقای محمدی عرضی دارم.
طباطبائی- به عنوان عضو کمیسیون تحقیق اجازه بدهید توضیح بدهم.
رئیس- آقای امید نجف آبادی مطلبی دارید بفرمائید.
امید نجف آبادی- وقتی که وزارت کشور یک پرونده ای را به مجلس احاله میدهد یعنی او دیگر به هیچ عنوانی در آن پرونده نمیتواند دخالت کند مجلس هم آمده روی این مسأله انتخابات گلپایگان را لغو و باطل کرده است. وقتی آمده آقای توکلی را ابطال کرده یعنی چه؟ یعنی آقای محمودی باید بیاید و اصلا مسأله صلاحیت هم مطرح نبوده است . مسأله این بوده است که انتخابات گلپایگان یک انتخاباتی است که صحیح انجام نشده است روی چه حقی وزارت کشور میتواند بعد از مدتی برگرددو آقای محمودی را به عنوان نماینده آنجا تعیین کند و بفرستد به مجلس. بنابراین تحلیف ایشان درست نیست.
رئیس- آقای دکتر سحابی مطلبی دارید بفرمائید.
دکتر سحابی- عرایض بنده تکرار فرمایش آقایان است. بهیچوجه من الوجوه حق نیست که اعتبارنامه ایشان مطرح بشود0000
رئیس- بسیار خوب، استدلال نفرمائید. آقای معین فر بفرمائید.
معین فر- بسم الله الرحمن الرحیم، مطالبی که ما باید در موقع طرح اعتبارنامه جناب آقای محمودی مطرح کنیم الان مطرح میکنیم. ما الان چه خبر داریم که رسماً انتخاباتی تجدیدی شده نشده و چگونه بود ه است؟ هر کس که اعتبارنامه ای از طرف وزارت کشور به دستش داده شده است میآید اینجا اعتبارنامه اش میرود به شعبه مربوط در شعبه رسیدگی میشود و بعد در مجلس مطرح میشود تام این مطالبی که آقایان میفرمایند مطالبی است که در موقع طرح اعتبارنامه ایشان باید گفته بشود . الان نمیتوانیم بگوئیم چرا اعتبارنامه ای به دستشان داده اند. بنده آقای محمودی را هم نمیشناسم ولی بطور اصولی دارم عرض میکنم کسی که وزارت کشور به هر شکلی اعتبارنامه به دستش داد میآید اینجا مراسم تحلیف را انجام میدهد و اعتبارنامه اش میرود و رسیدگی میشود اگر مشکلی و ایرادی بود باید در شعبه یا در مجلس باشد.
رئیس- آقای باغانی بفرمائید.
باغانی- بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد پرونده انتخاباتی گلپایگان که بنده مطالعه کردم و مجلس هم مطلع شد که به چه نحوه انتخابات برگزارشده و بیست و یک صندوق خوانسار به خاطر دلائلی که کافی نبوده ابطال شده است. مجلس ابطال 21 صندوق را ابطال کرد. یعنی در مجلس که پرونده آقای توکلی مطرح شد. مجلس به باطل بودن ابطال آن 21 صندوق رأی داد قهراً آقای محمودی برنده است. کما اینکه در دور اول هم ایشان برنده شدند روی این حساب حالا برای ایشان اعتبارنامه صادر کرده اند اعتبارنامه ایشان هم صادر شده و در مجلس هم مطرح است.
رئیس- آقای توکلی بفرمائید.
مجید انصاری- بحث ندارد کار شما خلاف آئین نامه است.
توکلی- برادرها اگر یادتان باشد همان روزیکه پرونده آقای جعفر توکلی در اینجا مطرح بود صحبتهای مختلفی شد که ما نسبت به چی رأی بگیریم. نهایتاً تصمیم مجلس این شد که طبق معمول نسبت به اصل اعتبارنامه تصمیم گرفته بشودو مثل همه اعتبارنامه های دیگر که احتمالاً مجلس غل و غشی در انتخابات آن تشخیص میداد اعتبارنامه را تصویب میکرد بدون اینکه فرد را مورد نظر داشته باشد و همه آنجاها انتخابات تجدید میشود من فکر میکنم که خیلی خلاف است که وزارت کشور و یک مرجع رسمی یک اعتبارنامه ای صادر بکند و آن اعتبارنامه لغو بشودو تصویب نشود آنوقت او بخودش  اجازه بدهد به استناد صورت جلسات مجلس دوباره بیاید برای یک نفر دیگر یک اعتبارنامه دیگر صادر بکند.
رئیس- آقای طباطبائی بفرمائید.
طباطبائی نژاد- بسم الله الرحمن الرحیم، من بعنوان عضو کمیسیون تحقیق که کاملا در جریان پرونده گلپایگان بودم بایدبه عرض آقایان برسانم که در دور اول آقای محمودی رأی کافی آورده بودند و بعد 21 صندوق همانطوریکه جناب آقای باغانی فرمودند با چند دلیل باطل شده بود در نتیجه رأی آقای توکلی میرود بالا واعتبارنامه برای ایشان صادر میشود به کمیسیون تحقیق که آمد ما این ادله را برای بطلان 21 صندوق کافی ندانستیم و مجلس هم همانطوریکه جناب آقای توکلی فرمودند بر اساس روالی که قبلا هم داشت دخالتی نکرد که اصل انتخابات را باطل بکند اعتبارنامه آقای توکلی را رد کرد و بعد من فکر میکنم که وزارت کشور این حق را داشته است. این نیست که حق کسی را به کس دیگری داده باشند. آقای محمودی در دور اول رأی را آورده است باید اعتبارنامه برایش صادر بشود یک مانعی برایش پیش میآید و بیجهت اعتبارنامه برای دیگری ثابت میشود. وقتی اعتبارنامه آن شخص باطل شد قهراً اعتبارنامه ایشان دیگر مانعی و رادعی برایش نیست، و باید به مجلس بیاید و در هر حال من این جمله را عرض میکنم بر فرض اشکالی هم باشد روی روال عادی همانطوریکه جناب آقای معین فر فرمودند باید اینجا مراسم تحلیف طبق قانون انجام بشود و بعد مجلس نظر نهائی خودش را بدهد.
رئیس- آقای باباصفری بفرمائید.
باباصفری- بسم الله الرحمن الرحیم . مطالبی که برادرم فرمودند در قسمتی درست نبود و اینکه مجلس در آن روز رأی بر ابطال انتخابات گلپایگان داد و ما

میتوانیم به صورت جلسات آنروز مراجعه کنیم. در صورتی که چنین مسأله ای بوده باشد، آیا وزارت کشور میتواند بر خلاف تصمیم مجلس تصمیم نوی اتخاذ کند و با توجه به اینکه انتخابات را در آنجا مجلس ابطال کرده است وزارت کشور بیاید اعتبارنامه ای را بدست یک نفر دیگر بدهد و او را به مجلس معرفی بکند یا نه؟ من این را بعنوان یک سؤال مطرح کردم. متشکرم.
رئیس- آقای حائری زاده بفرمائید.
ابوالفضل موسوی تبریزی- من جلوتر وقت گرفته ام.
رئیس- مطلب روشن است آقای حائری زاده بفرمائید.
حائری زاده- عرض کنم مشابه همین مسذله در شعبة 6 سابق یک پرونده ای بود که نفر اولی که اعلام شده بود و بعد چند صندوق را باطل کرده بودند و برای نفر دوم اعتبارنامه صادر کرده بودند آمد در شعبه هم مطرح شد در عین حال که یک دلائلی بالاخره قابل طرح در محکمه بود همگی نظر دادند که حق با دومی است که اعتبارنامه برایش صادر شده است. اما در این مورد وزارت کشور در یک سیستمی که انتخابات را برگزار کرده است به آن سیستم اعتماد کرده و برای آقای توکلی اعتبارنامه صادر کرده است. و همان اعتبارنامه را فرستاده است به مجلس و قبول کرده است. آن اعتبارنامه رد شده است به لحاظ چی؟ نه به لحاظ خود نفر بلکه به لحاظ مغشوش بودن انتخابات آن اعتبارنامه رد شده است دومرتبه وزارت کشور بدون اینکه کاری انجام بدهد بر اساس کارهای مجلس آمده است و یک اعتبارنامه ای برای نفردوم صادر کرده است و اینکه آقای معین فرمیگویند که ما اطلاعی نداریم000 ما که از این مسأله مطلع هستیم که آقای توکلی رد شده است و رفته است. مثل اعتبارنامه عادی نیست که بیاید اول مراسم تحلیف انجام بشود و برود. و بعد تالی فاسدی که این مسأله دارد برای شهرهای دیگر که اسم نمیبرم نمایندگانی که استعفا داده اند و به جهت کارهائی که دارند رفته اند، چون انتخابات صحیح و اصولی انجام شده است و معتقدیم که درست انتخاب شده اند پس نفرات بعدی باید بیایند واین مشکلاتی ایجاد خواهد کر اینرا توجه داشته باشید اگر بر این اساس برویم جلو که چون انتخابات درست بوده اگر نفر اول استعفا داد بعد نفر دوم باید جای و بیاید حالا اینجا چون در مورد نفر اول گفتیم که صندوقها را باطل کردیم پس باید نفر دوم بیآید و این مشکل خواهد شد این را باید توجه داشته باشید که باید بازگردد و دوباره انتخاب بشود.
رئیس- آقای فخرالدین رحیمی آخرین کسی است که وقت گرفته است بفرمائید.
فخرالدین رحیمی- بسم الله الرحمن الرحیم، آنچه که در مجلس ما گذشت مسأله ابطال انتخابات بود و بر این معنا تصمیم گرفته شد که انتخاب گلپایگان باطل اعلام میشود و بنا نبود که به این شکل قضیه بگذرد. و قضیه در رابطه با اعتبارنامة آقای توکل بود و اما آنچه که من میخواستم در این فرصت به عرض مجلس برسانم آیا برادران عزیز نمایندگان محترم اطلاع دارند با تمام زحماتی که عشایر محترم لرستان متحمل شدند و ما بر همین منوال یک اعتبارنامه ای با اضافه ای بیش از یازده هزار رأی گرفتیم آمدیم در این مجلس هم شرکت کردیم هیچیک از شما نفهمیدید اعتبارنامه بر اساس هیأت تحمیل شده از طرف شورای انقلاب بر وزارت کشور که‌ آقای وزیر کشور فرمود برای استقلال ما هم مضر بود.
رئیس- این خارج از موضوع است.
رحیمی- و درست نبود اعتبارنامه 000
رئیس- اظهاراتتان خارج از موضوع است تا تذکر سوم را نگرفته اید قطع کنید.
رحیمی- اجازه بفرمائید انتخابات باطل اعلام شد در چند جلسه من شرکت کردم دوباره برگشتم به خرم آباد و مردم در زحمت افتادند.
رئیس- آقا چرا خارج از موضوع صحبت میکنید بفرمائید بنشینید. آقای رحیمی خارج از موضوع صحبت نکنید.
رحیمی- من تقاضا میکنم که اعتبارنامه ما هم که برخلاف 0000
رئیس- اطاق کنترل بلندگوی آقای رحیمی را قطع کنند. آقا بفرمائید بنشینید.
فخرالدین رحیمی- پس مسأله ابطال اعتبار نامه آقای توکل بود.
رئیس- بسیار خوب بفرمائید بنشینید اولا آقای محلاتی تذکری دادند که باز همینطور است وزارت کشور از اول با اعتبارنامه آقای توکل موافق نبود وزارت کشور از اول مخالف با آن اعتبارنامه بود فرماندار محل داده بود. وزارت کشور باز طبق رویة نظر مرکز خودش عمل کرده صورتجلسه را هم ما نگاه کردیم آقایانی که الان میفرمائید با حافظه تان صحبت میکنید که مربوط به مدتی پیش است ما صورتجلسه را نگاه کردیم در مذاکرات آن جلسه آخر بحث همین مسأله مطرح شده در آن جلسه که آیا ما انتخابات را باطل میکنیم یا جای ایشان آقای محمودی را تثبیت میکنیم یا آقای توکل را فقط اعتبارنامه اش را رد میکنیم در آن جلسه گفتیم که فقط ما اعتبارنامه آقای توکل را رد میکنیم (حائری زاده: به چه علت) علت 21 صندوق حالا به هر دلیل (همهمه نمایندگان).
الویری- برادران توجه کنید. زیر اعتبارنامه آقای محمودی امضای هیأت اجرائی که باید باشد جلوی امضاء اعضای هیأت اجرائی نوشته «به احترام نظر مجلس شورای اسلامی» بعد جلوی این جمله را امضاء کرده اند.
رئیس- در این قضیه دیگر بیش از این وقت نگیرید.
بجنوردی- آقای هاشمی اجازه بفرمائید توضیح بدهم. اینجا بحث شد که صحبت بر سر صلاحیت آقای توکل نیست. پس صحبت سر چی بود؟ انتخابات را باطل کردید.
رئیس- صحبت سر21 صندوقی بود که بیجهت باطل شده بود به علاوه در آنجا رأی روشن نیست.
هاشمی سنجانی- آقای هاشمی من یک سؤال دارم.
رئیس- دیگر چه سوالی دارید؟
هاشمی سنجانی- سؤال من اینست که رد اعتبارنامه آقای توکل روی خرابی انتخابات گلپایگان بوده یا روی صحت انتخابات گلپایگان بوده؟ انتخابات گلپایگان چون باطل نبوده است اعتبارنامه آقای محمودی صحبح است.
رئیس- خوب حالا بفرمائید بنشینید آقایان دو طرف به اندازه کافی بحث کردند اجازه بدهید ما از مجلس نظر بخواهیم گرچه من 000
نمایندگان- نه آقا نظر چیست؟
رئیس- نظر هم نخواهم باید تحلیف انجام بشود یعنی برای اینکه اعتبارنامه ای آمده بعد میرود کمیسیون تحقیق نظرش را خواهد داد و میآید مجلس نظرش را میدهد و اگر نظر نخواهیم برعکس میشود نه اینکه حرف شما است شلوغ میکنید.
استکی- تذکر آئین نامه ای دارم.
رئیس- آقای استکی بفرمائید.
استکی- بسم الله الرحمن الرحیم، اصلا این بحثی که الان مطرح است به نظر من هیچ مبنای قانونی ندارد الان جلسه بررسی اعتبارنامه یا صحت و سقم یا اعتبار یا عدم اعتبارش نمیتواند باشد بر اساس مادة پنج آن قسمت آخرش «نمایندگانی که در جلسه نخست شرکت ندارند باید در اولین جلسه ای که حضور پیدا میکنند سوگند را بجای آورند. » این هیچ شرط صحت اعتبار نامه درش نیست (یکی از نمایندگان : ما اینرا میدانیم) شما خیلی چیزها را میدانید ولی آقای معین فر توضیح دادند که دانستن یا ندانستن ما ا لان مبنای کاری نمیتواند باشد هیچ بحثی الان نمیتواند روی اعتبارنامه بشود هیچ حقی هم ادای سوگند برای ایشان ایجاد نمیکند ایشان باید بر اساس آئین نامه سوگندش را اینجا یاد بکند و اعتبارنامه اش هم ممکن است بعداً رد بشود و یا ممکن است قبول بشود با تمام دلائلی که توضیح دادم.
رئیس- همه این مسائل هم در جلسه بعد مطرح میشود من برای اینکه احترام به آراء برادران مجلس گذاشته باشیم گرچه اگر رأی بگیریم هیچ تفاوتی در محتوای واقعیت پرونده نمیکند پرونده را باید شعبه نظر بدهد و کمیسیون تحقیق و بعد مجلس ولی برای اینکه یک مقدار وقت مجلس را گرفتیم و صحبت کردیم نظری هم از مجلس میخواهیم تا بعد000
عده ای از نمایندگان- احتیاج به نظرخواهی ندارد.
رئیس- بله ، لزومی هم ندارد، خیلی خوب آقای محمودی بفرمائید تحلیفتان را بگوئید.
محمودی- بسم الله الرحمن الرحیم.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی ایشان اعتبارنامه ندارد.

یکی از نمایندگان – آقای هاشمی نقض قانون است.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی چه تحلیفی؟
بجنوردی- آقای هاشمی این اعمال نفوذ است. یعنی چه؟
رمضانی خورشید دوست – آقای هاشمی جلسه رسمی نیست.
منشی- برای اعتبارنامه صد وهشتاد نفر لازم نیست.
یکی از نمایندگان- آقا شما هر کاری خودتان میخواهید میکنید.
رئیس- برادر من یک اعتبارنامه امضاء شده آمده (همهمه نمایندگان کجایش امضاء شده) خوب پس بفرمائید بنشینید تا من رأی بگیرم آقای نقوی بنشینید تا من رأی بگیرم.
نقوی- من بعنون اعتراض جلسه را ترک میکنم.
رئیس- بفرمائید بنشینید تا من رأی بگیرم.
عده ای از نمایندگان – رأی هم نمیتوانید بگیرید.
بجنوردی- توی این مملکت باید همه مسؤولین بدانند که هر کس خلاف قانون عمل کند جلویش را میگیریم.
رئیس- رأی هم نگیریم.
نمایندگان – نمیشود.
رئیس- پس آقایان چند نفر در این مجلس میخواهند حاکم مطلق باشند میگویند نه رأی بگیرید و فقط حرف ما باشد یعنی چه؟ (همهمه نمایندگان)
عده ای از نمایندگان: رأی بگیرید.
مجید انصاری- آقای هاشمی چیز غیر قانونی را که نمیشود رأی بگیرید.
رئیس- آقایانی که موافق با تحلیف ایشان هستند که اعتبارنامه برای بررسی به شعبه فرستاده بشود این آقایان قیام بکنند (عده کمی برخاستند).
عده ای از نمایندگان- اکثریت نیآورد.
قره باغ- موضوع روشن نبود.
رئیس- آقایان موضوع اینست که این اعتبارنامه آمده اینجا یا ایشان الان مراسم تحلیف را انجام میدهند واعتبارنامه به شعبه میرود و شعبه نظر خودش را میدهد و بعد اگر رد کرد که هیچ و اگر قبول روال قبلی به مجلس میآید و یا به کمیسیون تحقیق، اگر معترض بود که پیداست معترض خیلی دارد، به کمیسیون تحقیق میرود و درکمیسیون تحقیق هم نظرش را میدهد برمیگردد به مجلس، مجلس هم بحث میکند و نظر نهائیش را راجع به اعتبارنامه ایشان میدهد این یک راه است. یک راه دیگر اینکه اگر چنانچه مجلس موافقت نکند اینجا ایشان مراسم تحلیف را انجام نمیدهند دوباره برگشت میشود به وزارت کشور و جاهای دیگر بحث میشود اگر لازم نبود انتخابات گلپایگان از نو انجام میشود به هر شکلی که بعد تصمیم بگیریم و یا اگر دیدیم مراحل قانونیش محکم است برمیگردانیم به مجلس، بنابراین ببینید به چه رأی میدهیم.
معین فر- امضاء ها تکمیل است یا خیر.
رئیس- بله حالا دیگر بحث جدید پیش نیآورید آقایان اگر دیدیم امضاء هم باطل است و اگر هم تحلیف را قبول کردیم بررسی اعتبارنامه پیش میآید.
یکی از نمایندگان – چرا اینکار را میکنید؟ آقا شما اعتبارنامه بی امضاء را چرا مطرح کردید.
رئیس- آقایان شما شلوغ میکنید که کسی نتواند رأی بدهد آقایانی که با مراسم تحلیف وبررسی اعتبارنامه موافقنداین آقایان قیام فرمایند(یکی از نمایندگان:اکثریت نشد)نود وچهار نفر نشسته اند.
نمایندگان- رأی نیاورد دوبار رأی گرفتند رأی نیآورد.
یکی از نمایندگان- نود و پنج نفر نشسته اند رأی نیاورد این وقت مجلس را گرفتن است تحمیل است.
رئیس- چرا شلوغ میکنید مگرشما باید تشخیص بدهید تعداد را دارند میشمارند(همهمه نمایندگان)
آقامحمدی- آقای هاشمی از 182 نفر 95 نفر نشسته بودند بنابراین رأی نیآورد.
رئیس- آقایان شما دخالت نکنید بگذارید منشیها بشمارند.
باباصفری- دومرتبه رأی گرفتید رأی نیآورد اگر دفعه سوم هم رأی نیآورد برای بار چهارم هم رأی میگیرید.
رئیس- آقای باباصفری چرا شلوغ میکنید ما داریم حساب میکنیم.
باباصفری- حسابش که مشکل نیست پیدا است.
منشی- آقای هاشمی اگر اجازه بدهید من توضیح میدهم که روشن بشود رأی نیآوردند.
باباصفری- اگر رأی نیاورد.
منشی- آقای هاشمی اگر قرار باشد تابلو اشتباه نشان بدهد صد نفر نشسته بودند در برابر 190 نفر بنابراین باز هم رأی نیاورده.
رئیس- تفاوت ضعیف است باید حساب نکنیم وقت مجلس را نگیرید بگذارید حساب کنیم.
باباصفری- خودشان وقت را میگیرند بعد میگویند چرا وقت مجلس را میگیرید.
معزی- اگر انتخابات را وزارت کشور ابطال کرده یک مسأله است و اگر آن چند صندوق را باطل کرده است مسأله دیگری است.
رئیس- این حرف را دیگران هم زدند شما حالا چه چیز اضافه میکنید؟
معزی- صورت جلسه را بخوانید ببینید آیا مجلس اعتبارنامه را رد کرده یا انتخابات را.
رئیس- خواندیم اعتبارنامه را فقط رد کرده.
معزی- پس تمام شد اعتبارنامه رد شده این مجلس مقننه است اعتبارنامه رسمی است.
یکی از نمایندگان- من به کار هیأت رئیسه اعتراض دارم. (همهمه نمایندگان)
دانش- آقای هاشمی من سؤال دارم.
رئیس- سؤال شما چیست؟
دانش آشتیانی- آقا من سؤالم اینست که این اعتبارنامه ای که مربوط به آقای محمودی الان مطرح میشود این اعتبارنامه اعتبارنامه هست یا نیست؟ (یکی از نمایندگان: نیست) اگر اعتبارنامه ای است که وزارت کشور مثل همة اعتبارنامه های دیگر امضاء کرده و در اختیار مجلس گذاشته باید مثل اعتبارنامه های دیگر رویش عمل بشود حتی اگر امضایش ناقص است بفرمائید که اعتبارنامه درست صادر نشده.
رئیس- خوب این حرف را که آقای معین فر هم گفتند شما چیز جدید بگوئید.
دانش- آقای هاشمی حتی در اینکه اعتبارنامه ای درست صادر شده یا نشده این بعد از مراحل تحلیف بوده و ارجاع به شعبه بنابراین، این اعتبارنامه مثل همة اعتبارنامه های دیگر طبق آئین نامه باید در باره هر کسی هست باید تحلیفش را انجام بدهد بعد به شعبه ارجاع بشود اگر اعتبارنامه درست صادر نشده ابطال بشود اگر درست صادر شده و اشکالات دیگری دارد بررسی بشود بنابراین خلاف قانون ما نمیتوانیم عمل بکنیم.
عابدین زاده- اگر رأی گرفتید صحبت آقای دانش موردی ندارد بعلاوه آقای دانش موقع رأی – گیری موافق بود و بلند شد.
رئیس- بهر حال این مجلس دیگر کار زیاد دارد اینرا دیگر بیش از این نمیشود معطل کنیم رأیی که ما گرفتیم مجلس رأی کافی برای مراسم تحلیف نداده برای اینکه 183 نفر در مجلس حاضر بودند، و 94 از آنها نشسته بودند (یکی از نمایندگان: 97 نفر) خیر 94 نفر نشسته بودند. که اگر 188 نفر بود (هاشمی سنجانی: رأی گیری بیخود بود) خیلی خوب ما این پرونده را برمیگردانیم دوباره با وزارت کشور صحبت میکنیم و مراحل قانونی اش را با یک دقت دیگری در صورت جلسه مذاکرات همان روز و با مذاکره با وزارت کشور دوباره نتیجه را اعلام میکنیم.
عبد خدائی- آنهائی هم که رأی ممتنع داشتند نشسته بودند شما اگر رأی مخالف میگرفتید قضیه روشن میشد.
رئیس- حرف آقای عبد خدائی قابل توجه است.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی چند دفعه رأی میگیرند.
محمد مجتهد شبستری – آقای هاشمی شما باید به شعبه بفرستید نه به وزارت کشور.
رئیس- ارجاع به شعبه بعد از مراسم تحلیف است.      خوب حالا ما رأی گرفتیم تمام شد گفتیم میفرستیم به شعبه و وزارت کشور دوباره تحقیق میکنند بعد نتیجه را درجلسات بعد میگوئیم.

یکی از نمایندگان- به ایشان بگوئید که بیرون باشند.
رئیس- رأی ندادند که مراسم تحلیف انجام بشود و بنا شد به وزارت کشور بفرستیم و تکلیفش را روشنتر کنیم و برگردانیم آقای محمودی شما بفرمائید بیرون تا تکلیف روشن بشود.
4- ادامه بحث پیرامون طرح قانونی اداره صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
رئیس- مسأله بعدیمان ادامه بررسی طرح اداره رادیوتلویزیون است.
یکی از نمایندگان – آقای هاشمی یکربع تنفس بدهید.
رئیس- چون هنوز کار فعالی نکردیم اگر تنفس بدهیم دوباره تا برگردید طول میکشد.      ماده دوم که در آن جلسه رد شد از نظر آئین نامه برای ما یک مشکلی است که باز اینجا هم باید مجلس تصمیم بگیرد نسبت به مادة دوم اینجا رأی گرفتیم رد شد به دلیل ابهاماتی بود که نمایندگان محترم نتوانستند تصمیم بگیرند طرح مجدد این ماده در آئین نامه هیچ پیش بینی نشده که اگر خواستیم نظر جدیدی را روی این بدهیم چون پیشنهاد جدید را در شور دوم نپذیرفتند در آئین نامه پیش – بینی نکردند ، حذف و تجزیه پیش بینی شده اما حذف و تجریه هم فعلا دردی را دوا نمیکند کمیسیون ارشاد یک اصلاحی در آئین نامه کرده در همان مادة 2 که مجدداً در مجلس مطرح بشود و برای ما یکی از دو راه مطرح است که یکی از آنها را مجلس انتخاب بکند و عمل بکنیم یا مجلس باید بپذیرد که همین اصلاحی که کمیسیون ارشاد کرده یا آن اصلاح مورد بحث قرار بگیردو یا باید بعنوان یک طرح از اول یعنی مادة 2 را دوباره 15 نفر از نمایندگان امضاء کنند بعنوان یک مادة واحده ملحق به این طرح دوباره برود شور اول و شور دوم جریانش را طی کند تا در جلسه مطرح بشود.
حائری زاده- راه سوم هم هست.
رئیس- راه سوم چیست؟
حائری زاده- چون در شور دوم هیچگونه پیشنهاد جدید قبول نمیشود. راه سوم اینست که تمام پیشنهادات را در همان جلسه اعلام کنید و همه بدهند به کمیسیون و در جلسه بعد مطرح شود.
رئیس- پیشنهادها باید 24 ساعت قبل از نظر کمیسیون داده بشود در صورتیکه کمیسیون نظرش را داده.
حائری زاده- بعد از شور دوم شما نگفتید پیشنهادات نهائی را بیاورید .
رئیس- قرار نبوده و اصلا پیش بینی نشده اگر شور سوم بخواهد برود شور نهائی جای دیگری است در شور دوم این مشکل وجود دارد مجلس الان برای شکستن این بن بست یکی از دو راه را انتخاب بکند که ما کارمان را ادامه بدهیم و خواهش هم میکنم آقایان همانطور که می بینید وضع رادیو تلویزیون جوری است که نمیشود وقت کشی کرد این مادة دوم هم از آن موادی است که اگر برداریم اصل طرح چیزی نمیماند لذا تصمیم بگیریم که یکی از این دو راه را انتخاب بکنیم یا پیشنهاد اصلاحی یعنی اصلاحی که کمیسیون کرده با آن اصلاح به رأی بگذاریم و یا اگر اینرا قبول نکردید بصورت طرح دوباره میرود به شور اول و شور دوم و برمیگردد اگر میخواهید بحث بکنیم باز وقت میگیرد فقط دو نفر صحبت کنند.
منشی- آقای ابراهیم یزدی نفر اول هستند.
رئیس- آقای دکتر یزدی بفرمائید.
دکتر یزدی- بسم الله الرحمن الرحیم، به نظر من راه خرج از این بن بست پیشنهادی است که در جلسه قبل جناب آقای مهندس بازرگان ارائه دادند که اینرا بعنوان شور اول تلقی بکنیم و بعد ادامه بدهیم اگر اینرا بپذیرید که این بحث کنونی ما شور اول باشد نظرشما هم تأمین میشودو از بن بست هم بیرون خواهیم آمد.
رئیس- ما گفتیم راجع به این دو حرفی که من زدم بگوئید پیشنهاد جدید ندهید چون پذیرفته نمیشود.
منشی- آقای مجید انصاری بفرمائید.
مجید انصاری- بسم الله الرحمن الرحیم، همینطور که خودتان بارها فرمودید این آئین نامه موقت نقصهای فراوانی دارد و واقعاً در این شرایط حیف است که وقت ما بخاطر نقصهای آئین نامه اینهمه تلف بشود لذا آن پیشنهادتان بسیار صحیح است که آن اصلاحات جنبی که همراه بررسی طرحها میشود مجدداً درجلسه بعد مورد بررسی قرار بگیرد چون مشاهده میکنیم هر روز که بر بی- تکلیفی رادیو تلویزیون میگذرد مسائل جدیدی خلق میشود و این موضوع را بیش از این طول دادن یک جوری خودتان بعنوان رئیس مجلس یک ماده ای پیشنهاد بدهید آقایان همینطوری که با یک قیام و قعود اصل آئین نامه را تصویب کردند آن ماده را هم تصویب بکنند که طبق آن ماده شما بتوانید سرعت بیشتری به تصویب این طرحها بدهید والا با این صورت من آن روز هم عرض کردم تا یک ماه دیگر این اصلاح نخواهد شد و این پیشنهاد شما بسیار صحیح است و ممکن است در مادة 3و4و5 هم همین اشکال باشد بسیار خوب روز بعد اصلاح بشود و در جلسه بعد مورد بررسی قرار بگیرد.
شبستری – یک راه حل دارم.
رئیس- راه حل دارید بگوئید.
محمدمجتهد شبستری – البته این نقص در مورد آئین نامه بعدی که اصلاح میشود که انشاءالله برطرف خواهد شد و مورد توجه قرار گرفته ولی در عین حال در همین آئین نامه یک مطلبی است که شاید آن حل قضیه باشد در مادة 96 میرسیم به آنجائی که گفته میشود همچنین مجلس میتواند قبل از رأی دادن به مجموع لایحه و یا طرح مجدداً آنرا به کمیسیون ارجاع نماید تا کمیسیون ظرف پنج روز فصول و مواد آنرا مرتب نموده و برای اخذ رأی قطعی به مجلس عودت دهد حداکثر زمانی که به نمایندگان موافق و مخالف برای اظهار نظر در لایحه داده میشود یکساعت خواهد بود اگر از این ماده استفاده بشود که شما این ماده 2 را فعلا مسکوت بگذارید بروید سراغ مواد دیگر مواد دیگر این لایحه تصویب بشود بعد ممکن است در آن مواد هم یکچنین مشکلاتی باشد تنها مادة 2 نیست ممکن است در آن مواد هم به جاهائی برسیم که نه پیشنهادها تصویب بشود و نه خود ماده تصویب بشود. بنابراین بگذارید ببینیم این طرح تا آخر چگونه سیر میکند ماده به ماده بعد از آنکه به نهایت رسیدیم به یک نظری میتوانیم برسیم که آیا این ماده چیزی هست که دوباره باید به کمیسیون ارجاع بشود و برای شور نهائی بایید و یا نه، شسته رفته است همه یزش فقط این مادة 2 مبهم مانده بنده معتقدم تا آن مواد سیر خودش را نکرده اینرا فعلا دست نزنید مسکوت بگذارید در آخر تکلیف این طرح معلوم میشود و این هم که برادران میفرمایند این از نقص آئین- نامه هست البته آئین نامه ابهاماتی دارد ولی توجه بفرمائید این مشکل از جای دیگر بوجود آمد که طرح اول که آمد در شور اول واقعاً بصورت طرح نبود و آقایان ناچار شدند برای شور دوم چیز تازه ای را بیآورند و آنچه که در شور دوم آمده واقعاً یک چیز جدیدی است چون این ابهام در آن هست این پیشنهاد من است.
رئیس- آنروز هم همین مسأله تذکر داده شد که از این راه انجام بدهیم ولی در شور نهائی باز گفتند اصلاح عبارتی فقط میشود و آن مشکل را داریم یعنی همین مشکلی را که امروز داریم در شور نهائی هم داریم اگر باشد یک تغییر معنوی در شور دوم که تصویب شده باشد در شور نهائی نمیشود بنابراین تکلیفش را امروز معلوم کنید، آقایانیکه موافقید.
امامی- توضیحی دارم.
رئیس- شما توضیحتان را بدهید آقای امامی.
امامی- عبارات مادة 94 تا 97 را وقتی که نمایندگان بخوانند می بینید که تعبیر به این صورتی هست که پیشنهاد دهندگان پیشنهادشان رد شد ، قبول شد، تازه بود، تازه نبود، تمام اینها ناظر به این است که یک مطلب نوئی آمده باشد، اما اگر مطلب نو نیامده یک ابهامی داشته که با یک کلمه توضیح بوده اگر ما بخواهیم توضیحات را جزء پیشنهاد حساب کنیم میتوانیم بگوئیم که این آئین- نامه جلویش را گرفته ولی بنده عقیده ام این است که توضیح بهیچوجه ربطی به این کلمه پیشنهاد ندارد  این مطالبی که الان دارد اینجا میآید اصلا نمیشود گفت اصلاحات و لذا بنده اسمش را اصلاح هم نگذاشتم، رفع ابهام گذاشتم، اصلا اصلاحی هم نیست، چیزی که باید یک کلمه ای باشد که اکثریت وزراء یک رأی دارند یا ندارند که تو پرانتز آمده یک رأی دارند این همان توضیح است این چیز اضافه ای نیست پس بنابراین اگر ما قرار باشد الفاظ را بخواهیم توضیحی به آنها بدهیم که قیدی یعنی اختلاف جوهری نداشته باشد فقط جنبه توضیح داشته باشد در تمام لایحه ها و در تمام طرحها ماده شور باید داشته باشیم و این نمیشود این الفاظ را در خود مجلس نمایندگان تصمیم بگیرند. چیزی که اختلاف جوهری ندارد همین جا حلش

کنند و با آئین نامه هم ارتباط ندارد آئین نامه هم جلویش را نمیگیرد از 94 تا 97 مطالعه بفرمائید تمام روی اختلافات جوهری است و مطالب نو و کهنه است و این هیچ مطلب نوئی ندارد.
رئیس- بله، بسیار خوب، حالا ما از مجلس نظر میخواهیم که مشکل همان را باز بکند، گفتم دو راه مطرح است یکی اینکه با همین اصلاحاتی که پیشنهاد میکند کمیسیون دوباره به بحث و برأی بگذاریم یکی اینکه بصورت طرح 15 امضائی دوباره به شور اول و دوم بفرستیم آن ماده را.
دیالمه- دومی اش را نمیتوانیم عمل کنیم طبق تبصرة مادة 86 مواد یک طرح و لایحه را بشکل ماده واحده نمیشود0000
رئیس- ماده الحاقی نمیآید000
دیالمه- طبق تبصرة مادة 86 «نمایندگان مجلس و دولت نمیتوانند مواد یک لایحه یا طرح قانونی را بعنوان ماده واحده پیشنهاد بنمایند.
رئیس- ما چنین کاری نمیخواهیم بکنیم، دوم اینکه یک طرح جدید اصلا به عنوان یک ماده الحاقی به کمیسیون میرود و بعد از شور اول ، شور دوم برمیگردد به اینجا.
دیالمه- میخواهید ماإه 2 را از اینجا حذف کنید و یک ماده دیگری جایش بگذارید نمیشود.
رئیس- این رد شده، الان ماده 2 نداریم.
الویری- رأی نیاورد رد شد، اجازه بدهید توضیح بدهم.
رئیس- توضیحی هم آقای الویری بدهند تا بهتر روشن شود.
الویری- توجه کنید این طرح که ده ماده بوده شور اولش اینجا تصویب شده ، ماده 2 هم یکی از همین ده ماده بوده یعنی شور اولش را گذرانده منتها در شور دومش رد شد بنابراین راه منطقی این است که ما، مادة 3 به بعد را همینطور ادامه بدهیم، الان پیشنهاد کمیسیون ارشاد هم در رفع ابهام همین مادة 2 رسیده منطقی این است که این امروز تکثیر بشود، بعد در جلسه علنی بعدی شور دوم ماده 2 را مورد بررسی قرار بدهیم این هم سریع انجام خواهد شد و هم از نظر قانونی بنظر من درست است.
رئیس- خوب آقایانی که موافقند با اینکه این ماده دوم را با اصلاحاتی که کمیسیون ارشاد داده که امروز تکثیر میکنیم در اختیارتان میگذاریم برای جلسه بعد، حالا چون مواد دیگر را بررسی میکنیم در جلسات بعد مورد بررسی قرار بدهیم آقایانی که با این شکل عمل موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند) تصویب شد، خوب پس مادة سوم را برای رسیدگی بخوانید.
منشی (توکلی)- مادة 3: نمایندگان منتخب قوای سه گانه باید دارای شرائط زیر باشند:
الف- مسلمان و آگاه و ملتزم به وظایف دینی.
ب – اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه طبق قانون اساسی.
ج- آگاهی کافی از سیاست داخلی و خارجی ومسائل روز واوضاع بین المللی.
د- حسن سابقه.
رئیس- آقایانی که قبلا پیشنهاد داده بودند و پیشنهادشان مورد توجه قرار نگرفته میتوانند حرف خودشان را بزنند، آقای هادی بفرمائید.
هادی- بسم الله الرحمن الرحیم، در این ماده 3 بند الف مسلمان و آگاه و ملتزم به وظایف دینی00
رئیس- پیشنهاد خودتان را بگوئید.
هادی- من پیشنهادی نداشتم.
رئیس- پیشنهاد داده بودید؟
هادی- خیر.
رئیس- خیلی خوب، بفرمائید بنشینید آقای عبد خدائی بفرمائید.
عبد خدائی- بسم الله الرحمن الرحیم ، در مادة 3 شرایط منتخبین تعیین شده ولی من این شرایط را کافی نمیدانم.
رئیس- شما پیشنهادی دادید در شور اول؟
عبد خدائی- بله.
رئیس- چه دادید ؟
عبد خدائی – پیشنهاد دادم به اینکه : الف) که بعنوان مسلمان و آگاه و ملتزم به وظایف دینی است این صرف آگاهی کافی نیست ، با توجه به اینکه خودم هم عضو کمیسیون ارشاد هستم ولیکن میخواهم بگویم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی همانطور که امام فرمودند یک دانشگاه است باید فرهنگ اسلامی را در سطح داخلی و خارجی توسعه بدهد و نمایندگان سه قوه میخواهند خط بدهند.
رئیس- آقای عبد خدائی ، اجازه بدهید، شما عضو کمیسیون هستید خودتان؟ (عبد خدائی: بله) در کمیسیون بودید؟
یکی از نمایندگان – آنجا تلویزیون نبود.
عبدخدائی- خیر قابل توجه نشد، پیشنهاد هم هست دست آقای شجونی است (رئیس: خیلی خوب) و اجازه بدهید توضیح بدهم راجع به پیشنهاد خودم.
رئیس- بله.
عبد خدائی- این منافات ندارد به اینکه یکی عضو کمیسیونی باشد و پیشنهاد بدهد و پیشنهادش هم در کمیسیون مورد توجه قرار نگیرد، بعد در مجلس موظف است پیشنهاد خودش را مطرح بکند و نمایندگان نظر بدهند من میخواهم بگویم که نمایندگان سه قوه باید خطوط اصلی رادیو تلویزیون را معین بکنند، صرفا آگاه باشد کافی نیست بلکه یک آدم بتمام معنا پخته ، یک اندیشمند، یک متفکری باید باشد در مسائل اسلامی، او میخواهد، خط بدهد او میخواهد مهمترین دانشگاه را رهبری بکند، ما صرفاً یک رئیس دانشگاه را نمیتوانیم بگوئیم آگاه باشد بلکه یک رئیس دانشگاه باید دانشمند باشد کسی هم که از طرف یکی از قوا تعیین میشود چه مجریه ، چه قضائیه، چه مقننه باید یک اندیشمند اسلامی باشد.
آقارحیمی- بند ج را توضیح بدهید.
رئیس- مخالف و موافق نظر آقای عبد خدائی صحبت کنند آقای فدائی بفرمائید.
فدائی- بسم الله الرحمن الرحیم، همانطور که برادرمان فرمودند ایشان که عضو کمیسیون ارشاد هستند، منهم عضو کمیسیون ارشاد هستم و در همان کمیسیون مطلب مطرح شد و به اکثریت آراء رد شد از این جهت که هیچ منافاتی ندارد این جمله «مسلمان و آگاه» یا «مسلمان آگاه» و ملتزم به وظایف دینی با اینکه از همه جهات این فرد شایستگی و زیبندگی این پست مهم را داشته باشد برادر عزیزمان آقای عبد خدائی نظرشان این بود که حتماً باید یک عالم و یا بقول معروف ملا باشد، از000
عبد خدائی- صحت ندارد.
رئیس- بفرمائید بنشینید.
فدائی- از این جهت ، چون ایشان اصرار داشتند که عالم گذاشته بشود در این کلمه، گفتیم عالم قرار دادن این یک مقدار دست افراد را برای انتخاب میبندد ولی ما می بینیم الان، ارگانهای اجرائی مملکت که همه کارهای مملکت باید طبق موازین شرعی و اسلامی باشند ، اینها انتخاب میشوند ولی اگر هم در یک مسذله ای اینها نتوانند آن مسأله فقهی اش را دربیاورند، فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون، آیه قرآن آنها را راهنمائی میکند تا از اهلش سؤال کنند و در ضمن افرادی هستند و تمام ممفکت هستند که ناظر بر تمام ارگانها هستند که چیزی خلاف شرع انجام نشود.
منشی- آقای صلواتی موافق هستند بفرمائید.
صلواتی- مطلبی که برادرمان فرمودند که حتماً این شخص باید دانش هم داشته باشد و دانشمند باشد و بالاخره یک کسی باشد که باید تخصص داشته باشد، اگر یک آدم غیر متخصص را، این شرایطی که گفته شده اینجا ممکن است در بازار، در خیابان، در مسجد خیلی از افرادی را که این شرایط را داشته باشند راحت بتوانیم پیدا کنیم ولو آن تخصص لازم و آن دانش و آگاهی لازم را باید داشته باشد که در آنجا قرار بگیرد اگر این دانش و آگاهی را نداشته باشد اگر تخصص نداشته باشد که ببیند این دستگاه چکار از آن برمیآید تا یک حدی البته ، تا یک حد خیلی محدودی، این چه کار میتواند آنجا انجام بدهد، همین بعنوان تشریفات و دکور این سه نفر نماینده بروند آنجا بایستند و برگردند

نه باید حتماً تخصص و دانش داشته باشند و اینهائی هم که گفته شده است باید یک مرجع تشخیص یا معیار تشخیص هم داشته باشد، والا هر کس خودش را متعهد میداند.
رئیس- مخبر کمیسیون آقای شجونی بفرمائید.
شجونی- عین پیشنهاد آقای عبد خدائی اینجاست که مرقوم فرمودند که با توجه به اهمیت صدا و سیما، اینکه باید دانشگاهی مهم برای جامعه باشد شورای سرپرستی باید دارای شخصیت علمی و آگاهی کامل به اسلام داشته باشد، لذا پیشنهاد میشود کلمه عالم اضافه شود، (البته بعد خط کشیده- اند) بعدش نوشته اند «دارای اطلاعات وافر به حقایق اسلامی باشد» پیشنهاد ایشان چون لغت «عالم» در همین مجلس ممکن بود سر و صدا ایجاد کند که خیال کنند حتماً یک آقای معمم باید آنجا باشد، ما رد کردیم برای اینکه مبادا مورد بحث بحث قرار بگیرد، البته جمله بعدی دارد در بارة اینکه مدیر عامل منتخب نمایندگان سه قوه است، اضافه میکنیم در صورتی که به اتفاق آراء نرسیدند با اکثریت برسد. جناب آقای صلواتی هم که آن جمله را فرمودند خوب نوشته شده که تخصص نسبی این باید 000
یکی از نمایندگان- تخصص نسبی نوشته نشده، وجود ندارد.
شجونی- تخصص نسبی نوشته شده.
یکی از نمایندگان – نیست، وجود ندارد.
شجونی- در مدیر عامل است ، خوب حالا ببینید اگر ما یک نفر را بخواهیم از همین مجلس الان انتخاب کنیم ، هر که ادعا کند که من تخصص کامل و مطلق دارم، همه ما ممکن است به او اشکال کنیم، بهر حال آن ایده آل میشود و مسلماً به نتیجه ای نخواهیم رسید ، لذا کمیسیون اینجوری پیشنهاد کرده و اصلاح کرد.
رئیس- تعداد حضار با توجه به آن چیزی که برای تابلو گذاشتیم 183 نفر است، آقایانی که با پیشنهاد آقای عبد خدائی موافقند قیام بکنند.
چند نفر از نمایندگان- پیشنهادشان چه بود آقا؟
رئیس- پیشنهاد ایشان این بود که عالم و اندیشمند باشد در اسلام.
عبد خدائی- و با آگاهی کافی به حقایق اسلامی.
شجونی- آقای هاشمی تخصص مال مدیر عامل است.
رئیس- حالا شما بفرمائید بنشینید اینرا گفتند آقایانی که با پیشنهاد آقای عبد خدائی موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) بفرمائید بنشینید تصویب نشد. آقای شبستری پیشنهادی داشتید. که توجه نشده بود.
محمد مجتهد شبستری- بنده پیشنهادی داده بودم به کمیسیون ارشاد برای این ماده 3 و آن اضافه کردن یک شرط بود به شرایط نمایندگان قوای سه گانه آن شرط را بنده میخوانم و بعد توضیح میدهم، آن شرط این بود که یکی دیگر از شرایط نمایندگان منتخب قوای سه گانه این باشد که (همانطور که ملاحظه میفرمائید چند تا شرط ذکر شده) قلباً معتقد و عملا ملتزم به مراعات آزادیهای مصرح در فصل حقوق ملت قانون اساسی باشد. حالا بنده این شرط را چرا پیشنهاد کردم، ما این را میدانیم که هر کس در این مملکت در جمهوری اسلامی پست حساسی به او واگذار میشود، قطعی باید ملتزم به همة قانون اساسی باشد ولی آقایان آمدند مسأله ولایت فقیه را جدا کردند از قانون اساسی و مرقوم داشتند اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه طبق قانون اساسی چرا اینکار را کردند؟ به حق هم هست، برای اینکه ، جریانها نشان داد کسانی که رهبری را بخصوص تکیه من روی رهبری امام هست چون وقتی گفته میشود که ولایت فقیه، مصداقش ایشان هستند فعلا قبول ندارند در خط مشیهای کلی، میخواهند از این رهبری تخلف بکنند مشکلات زیادی و انحرافهای زیادی پیش میآید، این باعث شده است که آقایان اصل ولایت فقیه را جداگانه ذکر کنند بنده عرض میکنم که درست همین فلسفه ایجاب میکند آن اصل پیشنهادی که بنده عرض کردم اضافه شود زیرا اگر دقیق ملاحظه بفرمائید، این مشکلاتی است که در رادیو تلویزیون تا حالا بوجود آمده ومتأسفانه در این اواخر به مرحله بحرانی رسیده و به مسائلی منتهی شده که نمیبایست منتهی بشود و بعضی از این مسائل مجوز قانونی ندارد، علتش این است که ما این آزادیهای مصرح در قانون اساسی را بد معنا میکنیم وقتی گفته میشود آزادیهای تصریح شده در قانون اساسی، تصور میکنیم منظور این است که کسانی که عقاید انحرافی دارند به اینها میدان داده بشود که بیایند از رادیو تلویزیون حرفهایشان را بزنند این نیست قضیه، مسأله، مسأله خودیهاست، خودیها آراء مختلف سیاسی و برداشتهای مختلف سیاسی ممکن است داشته باشنند، همانهائی که وفادار به این انقلاب هستند، اگر خودیها همدیگر را تحمل نکنند برای مملکت مشکلات پیچیده ای بوجود میآورد و عملا دیده شده است که در این مدت متأسفانه چیزی که مورد مراعات قرار نمیگرفته در رادیو تلویزیون این بوده است که افراد یا گروهها را که خودشان در خط مشی سیاسی مملکت صحیح میدانند همان را فقط باید از این رسانه گروهی اعمال کنند و به هیچ نظر دیگری حق اینکه از رسانه به مردم و ملت ابلاغ بشود ندهند برادران و خواهران عزیز این روش ، اشتباه بودنش و عواقب سوء آن، حداقل دیگر در این اواخر بر همة ما معلوم شده من تعجب میکنم چرا کمیسیون محترم نسبت به این پیشنهاد حساسیت نشان داده و اینرا نیاورده ما بایدتصریح بکنیم که 000
رئیس- 5 دقیقه وقت شما تمام است.
شبستری- رسانه های گروهی را دردست میگیرد قطعاً به این شرط ملتزم باشد تا از این بن بستها بیرون بیائیم.
الویری- کسانی که موافق ومخالف این پیشنهاد هستند آقای دکتر لواسانی بفرمائید.
دکتر لواسانی (مخالف)- بسم الله الرحمن الرحیم ، با احترام به نظر برادر محترممان آقای شبستری، میخواهم اینرا عرض بکنم که ذکر التزام به آزادی، ظاهراً چیز زائدی است زیرا التزام به آزادی از بدیهیاتی است که این انقلاب ما دیگر برای همه تفهیم کرده این معنا را و این اصلا قابل قیاس با ذکر التزام به ولایت فقیه نیست ولایت فقیه اول بار است که در تاریخ اسلام و در تاریخ تشیع در در این مملکت دارد پیاده میشود مقید بودن به قانون اساسی از تبعاتش حفظ آزادی است به نظر من این یک قید اضافی است و همینقدر که فردی منتخب این قوای سه گانه باشد که این قوای سه گانه پایه گرفته از قانون اساسی ماست که قانون اساسی ما آزادی را با شرایط اسلامیش تضمین کرده، لهذا من با ذکر این قید مخالف هستم.
منشی- آقای موحدی موافقید یا مخالف؟ (موحدی: مخالف) آقای دکتر زرگر مخالفید شما یا موافق؟ (دکتر زرگر: مخالف) آقای سلامتیان؟ (سلامتیان: موافق).
رئیس- آقای سلامتیان موافقید.
فرض پور- نوبت من است.
سلامتیان – اگر آقای فرض پور قبل از من وقت گرفتند من اصراری ندارم.
منشی- من هر دو را با هم دیدم که دست بلند کردید.
سلامتیان – آقای فرض پور شما بفرمائید.
رئیس- آقای فرض پور.
فرض پور- بسم الله الرحمن الرحیم، عرض کنم که آن شرطی که جناب آقای شبستری قائل شدند من فکر میکنم بسیار شرط جالبی باشد به دلیل اینکه معمولا در طول این مدت بعد از انقلاب در بسیاری از جاها با توجه به اینکه برادران ما مسؤول امری بوده اند و واقعاً خلوص نیت هم داشته- ان ولی عملا به علت عدم وجود بعضی از ضوابط موجب آن شده که این سوء تفاهمات بوجود بیاید من برای اینکه قبلا گویا یکی از برادران نماینده هم در مادة اول صحبیت کرده بود در مورد اینکه بایستی نمایندگان قوه قضائیه، مقننه و مجریه ، نمایندگان یک فکر باشند، عرض کنم که نمایندگان یک نهاد باشند نه نمایندگان یک دسته یا گروه خاصی به دلیل اینکه اینها ملتزم بشون به حفظ آزادیهای مصرح در قانون اساسی پیشنهاد آقای شبستری را بسیار پیشنهاد جالبی میدانم و برای اینکه این سوء تفاهمات و مشکلات و درگیریها خدای ناکرده در آتی بوجود نیاید بویژه در این ارگان مهم که دانشگاهی در واقع تلقی میشود من معتقدم که این شرط پذیرفته بشود و این را شرط بسیار لازمی هم می بینم متشکرم.
رئیس- آقای شجونی بفرمائید.
شجونی- پیشنهاد آقای شبستری درست است همانطوریکه فرمودند نوشتند، چون ایشان وقت توضیح تشریف آوردند من نبودم، اجازه میخواهم که من دو سه جمله عرض کنم در صورتیکه احتیاج داشته باشد آقای امامی توضیح بدهند. بنده به آقای شبستری جواب میدهم که خط مشی کلی سازمان را

باید بر طبق قانون اساسی تنظیم کنند این احتیاجی به لغت قلباً ندارد، معلوم است کسی که باید انتخاب بشود به این آزادی که در خط مشی کلی وجود دارد و مسأله ولایت فقیه که ایشان تذکر دادند، مسأله ولایت فقیه در قانون اساسی هست ولی کمیسیون برای اینکه یک بعد بر قوتی به این مسائل از نظر اهمیت بدهد این را آورده و این سه موضوع را بنده به عقیده خودم عرض کردم، در کمیسیون نبودم وقتی آقای شبستری آمدند اگر مسأله اضافی وجود دارد آقای امامی میتوانند توضیح بدهند.
رئیس- نه آقای امامی نمیتوانند شما وقتی که آمادگی ندارید از همان اول وقتتان را بدهید به آقای امامی.
شجونی- بسیار خوب اشکالی ندارد.
رئیس- اینطور نباشد یک قسمتی صحبت کنید.
شجونی- ببینید چون 72 تا پیشنهاد آمده آقای هاشمی و این دفعه اول است که به شور دوم میرسد.
رئیس- قبول دارم این تجربه است.
شجونی- همانطوریکه جنابعالی ناشی هستید، همه ناشی هستند.
رئیس- حرفهای موافق و مخالف زده شد / 183 نفر عده حاضر هستند میخواهیم رأی بگیریم آقای شبستری متن پیشنهادتان را بخوانید که آقایان ببینند متن چه است؟
شبستری- پیشنهاد این است که به شرائط نمایندگان سه قوه اضافه بشود این شرط «قلباً معتقد و عملا ملتزم به مراعات آزادیهای مصرح در فصل حقوق ملت قانون اساسی باشد.»
رئیس- عده حاضر 190 نفر هستند آقایانی که با پیشنهاد آقای شبستری موافقند که اضافه بشود قیام کنند، (عده کمی برخاستند) تصویب نشد بفرمائید بنشینید دیگر کسی پیشنهاد داده بود؟ خوب حالا کسانی که ثبت نام کرده اند در جهت مخالف و یا موافق این مادة 3 و میخواهند پخش بکنند، به ترتیب اسمها خوانده میشود، آقایانی که مایلنند صحبتی بکنند آقای اصفهانی بفرمائید.
اصفهانی- بسم الله الرحمن الرحیم، در توضیح آنچه که آقای شبستری گفتند رد شد و قبول نشد.
ناطق نوری- آقا آنکه رد شد.
اصفهانی- توضیح حق داریم بدهیم.
رئیس- نه آقایان ببینید ، آقای ناطق، چون رأی را بنا است روی ماده بگیریم ، ایشان بعنوان مخالف متوانند صحبت کنند اگر حرفشان اثر کرد، مخالفین رأی نمیدهند به مادة 2 ، ایشان باید روی ماده حرف بزنند بفرمائید.
فردوسی پور- آقای هاشمی ایشان در باره اصل مخالفت با ماده است بفرمائید.
اصفهانی- عرض کنم که ، گفتند بعضیها چون کلمه یا عنوان «ولایت فقیه » خیلی اهمیت دارد، لازم بود که این ذکر بشود ولی بقیه مطالب نه، در صورتیکه عنوان آزادی کمتر از عنوان ولایت فقیه نیست.
فردوسی پور- این پیشنهاد است آقا.
رئیس- عیب ندارد000
اصفهانی- همانطور که ایشان توضیح دادند، گفتند اگر قرار است که یک اصلی اضافه بشود، یک مطلبی اضافه بشود این آزادی هم اضافه بشود.
رئیس- آقای معادیخواه بعنوان موافق.
توکلی- یادآوری کنم این اسامی است که از روز اولی که این مطلب در دستور بوده بعنوان موافق و مخالف ثبت نام کرده اند، اگر کفایت مذاکرات گرفته شد آنوقت میرسیم 00
معادیخواه- بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد پیشنهاداتی که در مورد شرائطی که در مادة 3 راجع به نمایندگان منتخب قوای سه گانه ذکر شده نوع شرائط لازم منظور شده و یک ذکر خاصی ازعام شده ولایت فقیه در اینجا یک اختصاص و امتیاز خاصی پیدا کرده معلوم است که نمایندگان قوای سه گانه باید معتقد به قانون اساسی باشند و در موارد دیگری هم در این طرح به این معنا اشاره شده اما اختصاص و امتیازی که برای ولایت فقیه میتوان قائل شد بخاطر این است که ما در این انقلاب هر چه داریم از ولایت فقیه داریم، آزادی را هم ما از ولایت فقیه بدست آوردیم این از شؤون عبودیت خداست که بدون این معنا آزادی امکان پذیر نیست کما اینکه هر کجا بدون این معنا تکیه روی آزادی شده یک آزادی پوچ و ظاهری است ، بنابراین ولایت فقیه را ما حق داریم که عرض ارزشهای قانون اساسی قرار ندهیم و در همه موارد امتیاز خاصی برای این ارزش، ارزش آفرین قائل باشیم.
رئیس- مخالف بعدی را دعوت کنید.
منشی- آقای خزاعی.
رئیس- آقای خزاعی بعنوان مخالف صحبت بفرمائید.
خزاعی- بسم الله الرحمن الرحیم، من مخالفتم بعنوان کامل نبودن این مادة 3 است، نه با مسائلی از قبیل ولایت فقیه، بند ج و ب و غیره. در اینجا شرایطی که برای نمایندگان منتخب تعیین شده شرایط مناسبی است. اما با توجه به تجربه مختصری که من در کار رادیو و تلویزیون دارم حس میکنم که اگر نمایندگان منتخب با توجه به اینکه ممکن است با آن اندازه مانند مدیر عامل در رابطه مستقیم با فعالیتهای اجرائی سازمان نداشته باشند. اما بنظر من لازم است که علاوه بر اعتقاد به ولایت فقیه ، علاوه بر تقوی، علاوه بر آگاهی اسلامی، نمیگویم صددرصد حتی المقدور آشنا به مسائل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باشند. از آن جهت که این صدا و سیما یک کار بسیار ظریف و پیچیده است علاوه بر آشنائیهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی اگر سرپرستان آشنا به مسائل کلی رادیو تلویزیون باشند یقیناً تصمیم گیریها بهتر و کمبودها کمتر خواهد بود ولی چنانچه آشنا باین مسائل نباشند یقیناً این عدم آشنائی خساراتی پیش خواهد آورد که جبرانش مشکل است. متشکرم.
منشی- آقای ساوجی بفرمائید.
موحدی ساوجی- بسم الله الرحمن الرحیم، شرایطی که معمولا یک فرد مسؤول باید داشته باشد بر دو قسم است، همانطوریکه در فقه هم مطرح است، یک وقت شرایط عامه است ، یک وقت شرایط خاصه و ویژه آن مسؤولیت ، شرایط عامه نظیر عقل و تکلیف و بلوغ، اینها خیلی روشن است. خوب، وقتی کسی را مسؤول میکنند باید این شرایط را داشته باشد. فرض کنید التزام قلبی وعملی به قانون اساسی ، این یکی از شرایط عامله است. یعنی در کشور جمهوری اسلامی معلوم است که فردی که ملتزم به قانون اساسی نباشد قهراً او را انتخاب نمیکنند پس این نکته ای را که عرض کردم برای اینکه ذهن خواهران و برادران نماینده و همینطور سایر ملت ایران متوجه این قضیه باشد که اگر پیشنهاد اصلاحی جناب آقای شبستری را مجلس نپذیرفت . بمعنی این نیست که بعضی از افراد ضد انقلاب و گروهها سوء استفاده کنند و برداشت کنند و بگویند بلی، مجلس رأی داد که آزادیها نباشد، اینجا این مطرح نیست، مسلم، قانون اساسی برای تمام مسؤولین این مملکت در هر سمت و مقام و پستی که باشند بطور کلی و رویهم رفته باید مورد توجه قرار بگیرد و در مقام عمل هیچگونه کاری که خلاف قانون اساسی باشد انجام ندهند. پس این مسأله را من بعنوان مقدمه توضیح دهنده عرض کردم. و اما شرایطی که در اینجا مورد توجه قرار گرفته است، من فکر میکنم آنچه که لازم بوده است در اینجا آورده اند بجهت اینکه در بند «الف و ب و ج و د» مسلمان بودن و آگاه بودن و ملتزم بوظایف دینی بودن. یعنی یک مسلمان کامل. نه مسلمان تجزیه ای که در افکارش قائل به تجزی باشد یا در اعمالش. یعنی هم در مقام فکر و هم در مقام عمل مسلمان کامل و جامعی باشد و در بند «ب» هم اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه طبق قانون اساسی. علتش این است که ممکن است. نه ممکن است بلکه مسلم است هستند کسانی که مسلمان هستند ولی معتقد بولایت فقیه نیستند و رأی هم بولایت فقیه و قانون اساسی شاید نداده باشند ولی بعداً برای انتخاب شدن ممکن است خودشان را کاندید کنند. این است که این مسائل باید مورد توجه قرار بگیرد. یعنی کسانی در رادیو و تلویزیون نروند که اینها بجای توجه به مسائل اسلامی و احکام و فتوای ولی فقیه و مجتهد اعلم جامع الشرایط از این طرف و آن طرف بخواهند الهام بگیرند. از اسلام و احکام ودستوراتی که مرجع و فقیه ولی آنچه که در قانون اساسی آمده بگوید و گفته باشد متوجه به فرمایشات و گفته ها و احکام و فتاوای او باشد. و اما بند «ج» آگاهی کافی از سیاست داخلی و خارجی و مسائل روز واوضاع بین المللی ، اینهم روشن است که این شرط ضرورتش خیلی روشن است که فردی که در رأس یک چنین دستگاه مهمی قرار میگیرد که هم در ارتباط با مسائل داخلی است و هم در ارتباط با مسائل خارجی یک فرد آگاه

مسائل سیاسی زمان باشد. واما عرض میشود که آنچه که در بند «د» آمده است مسأله حسن سابقه است که از نظر سابقه، سابقه سوئی نداشته باشد. پس من آنچه که در مادة 3 آمده است برای تصدی این پست مهم کافی میدانم و به آن رأی میدهم.
دکتر هادی- آقای هاشمی قرار شد یکی اول لیست صحبت کند و یکی از آخر لیست.
رئیس- خیر، قرار اینجور نشده است، قرار شد دور بزند.
امامی کاشانی- آقای هاشمی! اجازه بدهید من یک توضیح بدهم.
رئیس- وقت نوبت شما رسید میتوانید توضیح بدهید.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی یک محدودیت برای صحبت بگذارید.
رئیس- بسیار خوب، نفر بعدی.
منشی- مخالف بعدی آقای حمیدی هستند. رئیس- آقای حمیدی بفرمائید.
حمیدی- در تدوین یک قانون ما نباید امروز را در نظر بگیریم. غالباً نظرها روی مسأله امروز میرود و در مخالفت و موافقت هم امروز در نظر گرفته میشود. در تدوین یک قانون باید آینده را هم در نظر گرفت. این بند «الف» که مسلمان آگاه و ملتزم بوظایف دینی است اصلا در آن نوشته نشده که متخصص در مسائل اسلامی باشد یا نباشد. گو اینکه امروز ممکن است بگوئیم. مگر میشود در جمهوری اسلامی ما یک غیر متخصص اسلامی را در صدا و سیمای جموری اسلامی بگذاریم اگر این است هیچ غیر مسلمان هم امکان ندارد بگذاریم و غیر ملتزم بوظایف دینی هم امکان ندارد که گذاشته شود. اگر این است که آن قید زائد است . اگر ما یک پیش بینی میکنیم و این صدا صدای اسلام است اینهائی که میخواهند در رأس این سه قوه باشند باید از مصادیق الذین تبلغون رسالات الله باشند و یخشونه و لایخشون احداً الا الله (سوه الاحزاب آیه 39) در درجه اول باید تخصص کافی داشته باشند. حالا لازم نیست شما کلیه عالم را بگذارید که وحشت کنید که مبادا چیزی بگویند. تخصص در مسائل اسلامی یعنی اسلام شناس باشند از روی مبنا نه اینکه با خواندن یکی دو کتاب یا یادگرفتن یک آیه بخواهند در این مسائل اظهار نظر کنند. آیا این اوصافی که در اینجا گنجانده شده ، این اوصاف را کسی میتوانست قبلا بگوید بر روی افرادی که این صدا و سیمای جمهوری اسلامی را به نحو نامطلوب اداره کرده اند. قابل انطباق نیست؟ اگر این قانون قبلا هم نوشته شده بود با همین افرادی که به نحو نامطلوب اداره کرده اند تطبیقش میکردند و همانها را بر این کارها میگماردند. بنابراین اگر خدائی نخواسته امروز یک مختصر انحراف پیدا بشود. همینطور بمرور زمان انحراف زیادتر خوهد شد. ما که میخواهیم احیاء فکر دینی کنیم، ما که میخواهیم صدای اسلام را بدنیا برسانیم باید یک متخصص باشد، یک اسلام شناس باشد. آن اسلام شناسی که امام تأیید کند. نظیر علامه شهید مطهری رحمه الله علیه. گو اینکه ما خیال میکنیم این مقامها برای این افراد کم است، ولی اگر مرحوم شهید مطهری با آن علاقه وافری که به گسترش اسلام داشت حتماً از اینکار استقبال میکرد. اینجا یکی از آن موارد حساسی است که کسانیکه دلشان برای اسلام میتپد. کسانیکه میخواهند انقلاب اسلامی را از نظر تبلیغات در مرحله اول به مغزهای جهانیان برسانند باید روی این کلمه تکیه کنندو قید متخصص در مسائل اسلامی را بگنجانند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
یکی از نمایندگان- آقای هاشمی! به پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شده رأی بگیرید.
رئیس- کفایت مذاکرات زیاد آمده است ولی یک موافق هم بعد از مخالف صحبت کند. سپس به کفایت مذاکرات میپردازیم.
منشی- آقای سید ابوالفضل موسوی تبریزی .
رئیس – آقای موسوی تبریزی بفرمائید.
سید ابوالفضل موسوی تبریزی- بسم الله الرحمن الرحیم، مطالبی را که برادرانمان بعنوان مخالفت گفتند و مطلبی که آقای حمیدی الان صحبت کردند. که «متخصص در مسائل اسلامی» اینها باشند همین مقدار این «بند الف» مسلمان و آگاه و ملتزم به مسائل اسلامی. همینکه آگاه شد بمسائل اسلامی. و آگاه شدن به مسائل اسلامی که مثلا کدام برنامه از نظر اسلام حرام است و کدام غیر حرام، و کدام جایز است و کدام غیر جایز. این کافی است. بیش از این لازم نیست آنجا یکنفر مجتهد ، متخصص در علوم اسلامی بنشینید. و اما مسأله آزادی، اینکه اصل ولایت فقیه را طبق قانون اسلامی نوشته اند. البته بطوریکه برادرمان آقای معادیخواه گفتند. آزادی معقول، آزادی در حد معقولش نه آزادی بمعنای هرج و مرج را اسلام تأمین میکند. و آن آزادی بآن معنا که بعضیها در آن زمان در مجلس خبرگان در نظرشان بود که حتی کتب ضلالی که اسلام آنها را هم حفظش و نشرش را حرام کرده است آنها را ما در مملکت آزاد بگذاریم. اصلا از اول جلویش را آزاد بگذاریم تا بعد بیائیم بحث بکنیم. این آزادی را اسلام تجویز نکرده است. یعنی آزادی نیست. این در واقع تخریب عقاید یک ملتی است که عقیده شان از نظر موازین منطقی درست است. تخریب عقاید آنها است. آزادی بمعنای واقعی کلمه که در اسلام داریم آن طبق قانون اساسی ما، قانون اساسی که باصطلاح طبق روال بکنیم و بیاوریم، یکوقت خدای نکرده سوء استفاده برای افرادی که میخواهند این مرکز مهم مملکت را که ، در تنویر افکار، تخریب افکار نقش اساسی دارد خرابش بکنند. بنا لهذا آن جهاتی که ما از مدیران یعنی این سه نفر که نماینده سه قوه در رادیو و تلویزیون است میخواهیم. مسلمان بودنشان است آگاه به مسائل شرعی بودنش است. که این بند الف آنرا تأمین میکند. و یکی هم اطلاع از مسائل روز و سیاست خارجی و سیاست مملکت . اینهم در بند «ج» آمده است ، فقط چیزی که من دارم یک نکته ای را در اینجا تذکر میدهم که آخرین عرضم میباشد، حسن سابقه که در اینجا نوشته شده است. بهتر است این حسن سابقه جهتش را معین بکند. چون اینطور الفاظ مجمل ، الفاظ محتمل، الفاظ دوپهلو، در مجریان قانون ممکن است خدای ناکرده سوءاستفاده هایی بشود.
رئیس- آقای موسوی این در جهت مخالف میشود.
موسوی تبریزی- نه، من موافق هستم، با تمام مواد آن موافقم.
رئیس- چون کفایت مذاکرات رسیده وممکن است تصویب بشود کمیسیون ارشاد اگر توضیحی در مقابل آقایان دارد بدهد که ما این را به رأی بگذاریم.
یکی از نمایندگان- سؤال میشود کرد.
رئیس- نه، آقای امامی کاشانی بفرمائید.
خوئینی ها- توضیحی نمیشود داد؟
رئیس- بنابراین که اگر کسانی که اسم نوشته اند صحبت کردند و تمام شد کسانیکه جدیداً در مجلس وقت میگیرند میتوانند صحبت کنند، ولی هنوز مخالفین قبلی تمام نکرده اند، میتوانید توضیحتان را به کمیسیون ارشاد بدهید. آقای امامی کاشانی بفرمائید.
امامی کاشانی- بسم الله الرحمن الرحیم ، کلمه آزادی که روی آن بحث شد. از اینکه این صدا و جریان مجلس همه جا میرسد. شاید ا ز همین استفاده بشود که مجلس با گذاشتن کلمه آزادی موافقت نکرد. اینجور بنظرم هست که وقتی جناب شبستری به کمیسیون تشریف آورند . من یند «د» مادة 5 را برای ایشان خواندم.       تنظیم خط مشی کلی سازمان . و اصول برنامه در جهت نشر اسلام. و تقویت ایمان و بالا بردن آگاهی مردم نسبت به معارف اصیل اسلامی. و اهداف و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با رعایت کامل موازین اسلامی و قانون اساسی. بعد فکر میکنم این جمله را پرسیدم. و الان هم عرض میکنم که این خطوطی که شورای سرپرستی معین میکند چیست؟ بر اساس کامل قوانین و موازین اسلام. یکی از خطوط کلی همین کلمه آزادی است. مگر ما باید در قانون کلمه را دانه دانه بگذاریم. این بند «ب» مادة 5 که میگوید با رعایت کامل موازین اسلامی، خطوط را بایستی شورای سرپرستی بنویسد. بعد هم شما نمایندگان محترم تصویب کنید آنجا یقه شورای سرپرستی را بگیرید. بگوئید خطوط کلی را باید معین کنید. یکی از خطوط کلی سازمان آزادی است که قانون اساسی معین کرده است. ما معنای آزادی هستیم ، حامی آزادی هستیم، خونها برای این آزادی داده شده است، ولایت فقیه ضامن این کلمه آزادی است در آن بحثی نیست ولی آخر، آیا این قید، قید لغوی نیست؟ خط مشی کلی سازمان و خطوط کلی سازمان بر اساس کامل موازین اسلامی آیا کلمه آزادی را گذاشتن فکر نمیفرمائید یک چیز اضافه ای باشد. در قانون باید رعایت بشود. نه کلمه

کم گذاشته شود و نه زیاد. این جواب بعضی از آقایان از جمله جناب شبستری.
محمد شبستری- این مطلب مورد بحث نیست. من میخواهم تذکر بدهم ولی شما نمیگذارید.
رئیس- تذکرتان را بنویسید بدهید.
محمد شبستری- پیشنهادی که رد شده است 000
رئیس- آقای اصفهانی بعنوان مخالف روی آن پیشنهاد صحبت کرد و الان مطرح است. آقای امامی بفرمائید.
امامی کاشانی- بنابراین یک خط کامل باید شورای سرپرستی بنویسد و به مجلس بیاورد و مجلس هم راجع به آزادی تصویب کند و این وظیفه شورای سرپرستی است و تنظیم هم شده است، و اما مطلب دیگری که یکی از برادران فرمودند این قصه تخصص است. بنده در آنجا عرض کردم که این مسأله مطرح شد. عرض کردم باید تمام مسائل را در نظر گرفت. ما نوشتیم این آدم، آگاهی کافی از سیاست داخلی خارجی، مسائل روز، اوضاع بین المللی داشته باشد. مانباید قانون را جوری بگذرانیم که بعد به خاطر اینکه از نظر فقه اسلام قویتر است مصالح دیگر را ما از دست بدهیم وبعد شما چند نفر را میتوانید پیدا کنید که تخص در اسلام و آشنائی به سیاست بین المللی سیاست داخل و خارج داشته باشد؟ مگر ما میخوهیم دستگاه صدا و سیما را معطل بگذاریم یک فردی باید باشد که به اسلام آگاه و باز میآئیم سراغ همان عرض قبلی ام «بند ب مادة 5» کسی باشد که بتواند این فکر اسلامی را هم دنبال کند. اگر هم یک جائی آشنائی ندارد از متخصصش بپرسد. بنابراین کلمة تخصص در اسلام جز اینکه دست و پا را بگیرد در اجراء هیچ نتیجه دیگری ندارد.
خزاعی- من اعتراض دارم زیرا حرف من این مسائل نبود.
رئیس- خیلی خوب، حالا هر کسی بعد از شما صحبت بکند که نمیشود همه دوباره دور و بر حرفشان توضیح بدهند. آقای الویری، دکتر ولایتی، طباطبائی، ناطق نوری تقاضای کفایت مذاکرات کرده اند.
بیت اوشانا- اخطار قانونی دارم.
رئیس- بفرمائید.
بیت اوشانا- بسم الله الرحمن الرحیم. بنده با توجه به سه اصل قانون اساسی که این مادة سوم با آنها مخالف است . نوبت مخالفت گرفته بودم و نفر پنجم بودم. متأسفانه هشت نفر صحبت کردند و نوبت ما رد شد. من نمیدانم این عدم رعایت نوبت به چه دلیل بوده است. روی این اصل هم از حق مخالفتم و هم از حق مخالفت این ماده با اصول قانون اساسی استفاده میکنم. در بند «الف» این ماده قید شده است. شرط مسلمان بودن و این بند عملا با اصل هشتاد و چهارم و اصل نوزدهم و اصل پنجم قانون اساسی مخالف است. اصل هشتاد و چهارم را خدمت برادران قرائت میکنم.
اصل 84- هر نماینده در برابر تمام ملت مسؤول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید.
پس اگر قسمتی از نمایندگان این مجلس که حوزه انتخابیه آنها اقلیتهای مذهبی رسمی کشور هست از انتخاب شدن محروم شدند خودبخود نماینده کامل نبوده و بعنوان نمایندگان مستمع آزاد در این مجلس بحساب خواهند آمد، برای اینکه عملا حق دخالت و نظارت در امور اجرائی مهم که یکی از آنها مسأله رادیو و تلویزیون هست محروم خواهند بود. اصل دوم اصل نوزدهم هست. مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخورداند. رنگ ، نژاد، زبان، مانند اینها سبب امتیاز نخواهند بود. در بدو پیروزی انقلاب شکوهمند ملت ایران هنوز موقعی که دولت مأمور خدمت از طرف امام امت بدرستی مستقر نشده بود ملت ما رابطه خود را با دولت صهیونیسم و افریقای جنوبی قطع کرد. علت عمده آن نژادپرستی افریقای جنوبی و اصول صهیونیستی دولت اسرائیل بود. این مسأله باقلیتهای مذهبی ایرانی که 2500 سال تحت فشار، ظلم  و جور بودند این نوید را داد که اگر ملت ما با پیروزی انقلاب شکوهمندش تمام ارتباطهای خود را با کسانیکه هر نوع تبعیض را در کشور خود روا میدارند قطع نموده است. خودبخود اجازه هیچگونه تبعیضی در میهن انقلاب نخواهد داد. و این بود که قانون اساسی ما باین مسأله توجه نمود و حقوق برابر را برای تمام ملت ایران که اقلیتهای مذهبی قسمتی از این ملت هستند عطا نمود و سلب آنها بهر عنوان بهر عناوینی کلا بر خلاف قانون اساسی است. اصل پنجم را اصل ولایت فقیه است. شما بهتر از من بآن آشنا هستید. در کشوری ، در کشور جمهوری اسلامی ما که ولایت امر بدست فقیه دانسمند مدیر و مدبر و آشنا بمسائل روز سپرده شده است این از حق فقیه است که افرادی که مسلمان نیستند در امور اجرائی دخالت دهد. و همیشه هم در جائیکه فقیه در اموری بوده است، از متخصصین غیر مسلمان استفاده نموده است. مجلس خبرگان باین مسأله دقت کافی و وافی عطف نمود. غیر از مسأله ریاست جمهوری که در آن بنحوی بسیار مطلوب مشخصات رئیس جمهوری را تدوین نمود ، در بقیه مسائل از قبیل مشخصات نخست وزیر، وزراء ، رئیس کل ستاد، فرماندهان قوای سه گانه ، قضات اینها که بمجلس آمد. مجلس خبرگان با طرد آنها خط بطلان بر هر نوع تبعیضی در قانون اساسی کشور جمهوری اسلامی ما بنیان نهاد، و آنها را بطور کلی طرد نمود.
یکی از نمایندگان – ایشان خارج از نوبت صحبت میکنند.
رئیس- آقای اوشانا مطلبتان را کوتاه کنید.
بیت اوشانا- ولی متأسفم عادت و اخلاق که عموماً نفوذی عمیق دارد 2500 سال توجه باین عادات و اخلاق که عملا بر خلاف دین مبین اسلام و شرع و طریقتی است که امام امت ما آنرا رهبری میکند هنوز بعضی عادات و اخلاق هست که گاهی در قوانینی که بعد از این هم که ممکن است تدوین بشود نفوذ پیدا میکنند. یکی از آنها همین مسأله است. فکر میکنیم که اگر افرادی که به ادیان دیگر متدین هستند و متدین بدین اسلام نیستند آنها را از حقوقشان محروم کنیم این خود نشانه ای از مسلمان بودن واقعی ماست . در صورتیکه در اسلام راستین چنین مسأله ای مطرح نیست و اگر چنین افکاری هم باشد نشانی نه از اسلام بلکه نشانی از حکومتهای مستبدین 2500 ساله و از حکومت تیمور لنگها و معاویه ها دارد. این افکار را ما بکلی طرد میکنیم. امیدواریم برادران عزیز ما هم به اینها توجه بکنندو برادران خود را که امام امت آنها را کراراً برادر خود خطاب نموده است و این افتخار را به ما داده است که برادر کوچک او نامیده شویم محروممان نکنند. این افتخار برای ما کافی است که رهبر ما امام است و این سعادت باز هم برای ما بس است که پیرو خط او هستیم و اگر این مسألت ما مورد قبول واقع میشد که برای همیشه امام امت رهبری این ملت را بدست داشت خاطر جمع باشید در مقابل این اشکالات کوچک هیچوقت لب به شکوائیه نمیگشودیم. ولی از جائیکه این قانون امروز برای بار اول مطرح میشود و ممکن است برای چندمین بار بعداً هم تکرار بشود. لذا بطور صریح با آن مخالف هستیم . امیدواریم برادران ما هم به آن توجه کنند و برادران خود را از حقوق اساسی که قانون اساسی برای آنها منظور داشته است محروم ننمایند. در هر صورت این بند مخالف صریح با قانون اساسی است. متشکرم.
رئیس- تذکر ایشان راجع به مخالف با قانون اساسی بودن، ما این را مکرر در مجلس گفته ایم. آقایان من اگر از اول میخواستم جلوی صحبت ایشان را بگیرم ممکن بود این اتهام در خارج پیش بیاید که یک فرد اقلیت مذهبی را نگذاشتند صحبت کند. ولی ما گفتیم مواردی که احتمال مخالفت با قانون اساسی مطرح میشود. یک عده ای موافقند و میگویند نه موافق است و یک عده میگویند نه مخالف است. جایش در این مجلس نیست که بحث بشود این را شورای نگهبان باید رسیدگی کند. و من خواهش میکنم از این به بعد آقایان در اخطارهایشان این نکته را توجه بکنند که وقت مجلس گرفته نشود.
سلامتیان- صحیح نیست، مخالف صریح متن قانون اساسی است.
رئیس- اجازه بدهید حرف من تمام بشود. قانون اساسی وقتی که رئیس جمهور را میگوید مسلمان باشد و چند مورد دیگر قید اسلام را کرده است و مواردی است که مقید است که اسلام باشد این نه تبعیض است و نه چیزی دیگر. زیرا حکومت اسلامی است. که اکثریت 99 درصد بیشتر اسلامی هستند و اقلیتی که در این کشور اینقدر دستشان باز است که در مجلس آقای بیت اوشانا از تریبون مجلس با این آزادی و با سکوت کامل نمایندگان که در مقابل دیگر همهمه ای هم اگر میکنند نکردند و با احترام صحبت میکنند. پیداست که ما میخواهیم حقوق این آقایان در حد عالی محفوظ بماند. اما اگر مجلس قانون بگذراند که فلان پست شرطش مسلمان بودن است. که بسیار از پستها از این به بعد این خواهد بود. این هیچگونه تبعیض نیست، در جامعه ای که اکثریت 99 درصدش مسلمان هستندو با قانون اساسی هم هیچ مخالفتی

ندارد. آقایان کفایت مذاکرات که داده اند. آقای الویری اولین نفر هستند.
صلاح الدین بیانی- بنده بعنوان نماینده اهل تسنن با این پیشنهاد مخالفم.
رئیس- خوب، مخالف باشید، رأی مخاف بدهید.
بیانی- میخواهم صحبت کنم.
رئیس- دیگر نمیتوانید صحبت کنید بگذارید کفایت مذاکرات داده بشود. بعد ببینیم چطور میشود. بفرمائید بنشینید.      آقای الویری دلایل کفایت مذاکرت تان را بگوئید.
الویری- در مورد همه این مواد در شور اول مفصلا صحبت شد بعد پیشنهادها به کمیسیون داده شد و باز در شور دوم این فرصت داده شد که آن کسانی که پیشنهادهایشان اعمال نشده است. و در نظر گرفته نشده است در شور دوم مجدداً صحبت بکنند که در این مورد هم صحبت کردند یعنی عملا آن صحبتهائی که در گذشته شد و پیشنهادهائی که داده شد و در اینجا منظور نشده است باز موافق و مخالف صحبت میکنند مطلب جدیدی دیده نمیشود ولی با همه این احوال من فکر میکنم در مورد مادة 3 با صحبتهائی که شده است با توجه به کار خیلی زیادی که الان ما در پیش داریم ادامه دادن به این صحبت اتلاف وقت جمع خواهد بود.
رئیس- آقای هادی مخالف کفایت مذاکرات هستند.
محمد شجاعی- تذکر آئین نامه ای دارم.
رئیس- سعی کنید واقعاً تذکر آئین نامه ای باشد.
منشی- آقای محمد شجاعی.
محمد شجاعی- بسم الله الرحمن الرحیم. ماده ای که بعضی از دوستان ماده چهار میگویند ماده- ای است که همین الان عمل میکنیم. من جزء کسانی هستم که در شور اول پیشنهادی در رابطه با همین ماده 3 داده بودم که مورد توجه قرار نگرفته است و در صورت مذاکرات هم هست.
رئیس- من که اول گفتم هر کس تذکری دارد000
شجاعی- شما حالا اجازه بدهید دنباله حرفم را بگویم بعد شما جواب بفرمائید000 من چند بار اینجا اشاره کردم و گفتم، آن وقت که همه میگفتند. پیشنهادهای مان مانده است توجه نکرده اند. (رئیس: چطور توجه نکرده اند؟) همین دیگر، عرض کردم در صورت مذاکرات000
رئیس- خیلی خوب، آقایان ببینید در اول جلسه در اول بحث گفتیم آقایانی که پیشنهادی در این ماده داده اند و توجه نشده است بگویند. آقای شجاعی میگویند من گفتم ولی توجه نشده است. حالا پیشنهادتان چیست؟
محمد شجاعی- پیشنهاد من در شور اول بوده است و جزء آنهائی هم که اینجا گفتند پیشنهاد ما مورد توجه قرار نگرفته است من هم د راینجا صدا زدم و کسی توجه نکرد. بنابراین بعد از این آن کسانی که ناظر بر این مسأله هستند باید به همه جوانب خوب دقت بکنند و کسانی که پیشنهاد دارند دیگر اینطور نشود. یک چیز دیگر هم اینجا عرض کنم من به آقای توکلی چند بار نوشتم اسم من جزء کسانی است که در لیست آمده است و در تابلو اسم نویسی کرده ام و الان تا آخرین نفر صحبت کردند. زیرا آقای عبد خدائی که نفر آخر بودند با من اسم نویسی کردند. اولا چطور شد که اسم من در لیست نیست و بالاخره با اینکه مطلب من زیاد است ولی پیشنهادم را عرض میکنم.
شجونی- آقای هاشمی! اجازه بدهید پیشنهاد ایشان را بخوانم.
رئیس- اینکه اسمتان نوشته شده و خوانده نشده است آن چیز دیگری است، اگر اسمتان بود میبایست میآمدید و میگفتید لذا آقای شجاعی! تذکر شما آئین نامه ای نیست. شما اعتراضی که دارید میفرمودید و یا مینوشتید و ما رسیدگی میکردیم. حالا پیشنهادتان چه بوده است؟
معادی خواه- آقای هاشمی، این اجازه را نمیشود داد. برای خاطر اینکه این تذکر آئین نامه ای را آنموقع ایشان میداد.
محمد شجاعی- چه وقت، باید صدا برسد که صدا نمیرسد، گوش هم نمیکنند.
رئیس- پیشنهادتان چه بوده است؟ بخوانید.
محمد شجاعی- اول از همین جا داد زدم. من پیشنهاد دارم آنهائی که نزدیکتر هستند میدانند، کسی گوش به حرف من نداد. پیشنهاد داشتم و در صورت مذاکرات آمده است. شما میگوئید چه وقت؟
رئیس- حالا پیشنهادتان را بگوئید.
شجونی- اجازه بدهید پیشنهاد ایشان را بخوانم.
رئیس- پیشنهاد ایشان چیست؟
شجونی- نوشته اند: «پیشنهاد میشود که یکی از شرایط شورای سرپرستی و همچنین مدیر عامل در طرح مربوط به رادیو و تلویزیون نداشتن تعصبات گروهی باشد زیرا دسته بندیها و تعصبات گروهی یکی از اشکالات مهم رادیو و تلویزیون است.»
رئیس- خوب، آقای شجاعی از پیشنهادتان دفاع کنید ولی خواهش میکنم آقایانی که پیشنهاد میدهند نگذارند مخالفتها تمام بشود و کفایت مذاکرات داده شود و بعد یادشان بیاید. همینطور که حالا بلند شدید چند دقیقه پیش هم میتوانستید بلند بشوید.
فدائی- جناب آقای هاشمی این طرح نبود یک نصیحت و موعظه ای بود که ما هم عمل کردیم.
رئیس- خوب ، بگذارید، پیشنهادتان را دفاع بکنید.
محمد شجاعی- اگر وقت پیشنهاد گذشته است من پیشنهادم را دیگر اینجا عنوان نمیکنم ولی شما توجه نفرموده اید به نکته ای که من عرض کردم. حالا پیشنهاد من چندان مهم نیست (بعضی از نمایندگان: پیشنهادتان را بفرمائید) اجازه بدهید پیشنهادم را عرض میکنم. من قبلا پیشنهاد داده ام و اینجا هم صدا کردم ولی کسی گوش نداد، نه اینکه من متوجه وقتش نبودم. پیشنهادی که من داشتم آقای شجونی هم اینجا خواندند. یکی از موارد پیشنهاد من این بود که با توجه بر اینکه خیلی از گرفتاریهای ما که از اول هم همه در قسمت رادیو و تلویزیون شاهد بوده ایم در رابطه با مسأله گروه گرائی و تعصبات گروهی بوده است و هیچ جای شبهه نیست. من پیشنهاد کرده بودم که یکی از شرایط شورای سرپرستی نداشتن تعصبات گروهی باشد. این مسأله برای همه هم معلوم است و خلاصه هم عرض کردم ولی بعد از این من تقاضا میکنم به پیشنهاداتی که 0000 من متوجه بوم که نمیگذارند صحبت بکنم ولی بالاخره پیشنهادم این بود والسلام.
رئیس- بسیار خوب، چه کسی مخالف است؟
منشی- مخالف آقای فدائی، آقای موسوی خوئینی ها ، آقای کاشانی، آقای صادقی، آقای استکی.
رئیس- دو نفر اول را بنویسید. اولین مخالف صحبت کند.
یکی از نمایندگان – آقای غضنفر پور را بعنوان موافق بنویسید.
توکلی- موافق را نوشتم . آقایانی که بعنوان مخالف دست بلند کردند این 4 نفر بودند: آقایان:  موسوی خوئینی ها، فدائی، کاشانی و استکی.
رئیس- آقای موسوی صحبت کنند.
هراتی- تذکر آئین نامه ای دارم.
رئیس- بفرمائید.
هراتی- ماة 97 «اصلاحاتی که در موضوعی پیشنهاد میگردد قبل از خود موضوع در بارة آنها رأی گرفته شود.»
رئیس- همین کار را داریم میکنیم. چه فرقی میکند؟
هراتی- این اصلاحات قبلا پیشنهاد شده و تمام شده است.
رئیس- نه ، هنوز برای موضوع رأی نگرفتیم میخواستیم وارد رأی بشویم. آقای شجاعی که آنموقع صحبت نکرده بودند. ایشان آمد که حالا صحبت بفرمائید و برای اینکه حقشان ضایع نشود صحبت کردند.
مجید انصاری- حق ما را ضایع میکنید. مطابق آئین نامه باید از وقت خودشان صحبت کنند شما حق 200 نفر را ضایع میکنید.
رئیس- خیر، وقتشان تمام نشده است، آئین نامه اینکار را کرده است هنوز پیش از رأی است ما تنظیم کردیم که اول آنها باشد.      آقای موسوی بعنوان مخالف صحبت بفرمایند.
موسوی خوئینی ها- بسم الله الرحمن الرحیم، من از اصل یک گله از

کمیسیون ارشاد دارم که خیلی بجا بود که برای این طرح از چند نفری که در مجلس هستند و در رادیو و تلویزیون مدتی بودند از آنها هم سؤالاتی میشد. آقای شبستری مدتی در رادیو تلویزیون بودند آقای خزاعی سرپرست رادیو تلویزیون رشت بودند، همچنین آقای غضنفر پور و آقای هادی و خود من و مشکلات و پیچیدگیهای رادیو تلویزیون را این چند مطلبی که در اینجا نوشته شده است اساساً حل نمیکند. اما نسبت به پیشنهاد آقای شجاعی اینکه گروه گرا نباشد، جملة خوبی است، اما اینکه معنی گروه یعنی یک حزب سیاسی، یک جمعیت سیاسی و از نظر قانون اساسی آزاد است که در یک کشوری عده ای بخواهند یک گروه سیاسی تشکیل بدهند واینکه اگر کسی بخواهد در یک پست اجرائی شرکت بکند شرطش این باشد که عضو یک گروه سیاسی نباشد. این اساساً معقول نیست. اما تعصبات گروهی نداشته باشد هر کسی که بهر سازمانی و هر گروه سیاسی و هر حزبی وارد شده است بر اساس اعتقادش به آن بوده است واساساً نمیتواند خودش را از آن مسأله خالی بکند. بنابراین حل مشکل رادیو تلویزیون نه با این جمله ای که آقای شجاعی اضافه میکنند ممکن است نه با بقیه مسائل، و اساساً این طرح باید از اصل رویش تجدید نظر بشود.
رئیس- آقای غضنفر پور بعنوان موافق صحبت کند.
فدائی- آقای هاشمی، ما همیشه به شما احترام میگذاریم ولی وقتیکه ایشان اعلام میکند که اولین مخالف فدائی است چطور شما به کس دیگری اجازه صحبت میدهید؟ این برای اولین بار هم نیست باید تحقیق کنید.
رئیس- خیر، اینجا اعلام نکردند. اسمتان را جزء کسانی که اسم نوشته اند خواندند. آقای غضنفرپور بفرمائید.
غضنفرپور- بسم الله الرحمن الرحیم، نکته ای که آقای شجاعی گفت به عقیده من و دیگر دوستانی که در رادیو و تلویزیون کار کرده اند اساسی ترین مسأله است که اگر به آن رسیدگی نشود هرگز مسأله صدا و سیمای جمهوری اسلامی حل نخواهد شد.       مسأله گروه گرائی به معنای این نیست که یک فردی یا عده ای عضو یک سازمان، حزب، یا گروهی باشند بهیچوجه اینجوری نیست. مسأله بر این است که تفکر این گروه. تفکر این افراد طوری باشد که روح قانون اساسی، آزادی اندیشه و از بین بردن سانسور در آن مستقر باشد یعنی نخواهد فقط حرفهای گروه و حزب و دسته سلیقه خاص خودش را اعمال بکند و هر کسی را که خلاف آن صحبتی داشته باشد، هر کسی که خلاف نظریه او بیندیشد بنحوی از انحاء مانع شرکت فعالش باشد یا مانع شرکتش در بحثها باشد یا فقط افراد خودش را در مراکز حساس قرار بدهد، افرادی که خودشان ادعا میکنند که ما تقوا داریم در صورتیکه اگر که تقوا داشتند به جهت عدم صلاحیتشان در آن کار شرکت نمیکردند. یک مثال و یک نمونه بزنم.
رئیس- از موضوع خارج نشوید.
غضنفرپور- در همان موضوع است. یک فردی در مرکز پخش رل حساسی دارد زمانی که امام حمله صهیونیست جهانی میکنند. همان شب فیلم موسی که توسط صهیونیستها پخش شده است ، پخش میکند. سؤال میکنم نه اطلاع از امور بین المللی دارد نه اطلاع از امور هنری دارد و این فرد مسؤول است که فیلمها را بررسی بکند. (یکی از نمایندگان: سیاه بازی چطور؟) این فرد مسؤول است که رسیدگی به پخش بکند که فقط یک قسمت از پخش دسته خودش را همیشه پخش میکند و دیگران را سانسور میکند. (یکی از نمایندگان: فیلم سیاه بازی برای تحریک سیاهان آمریکا بود) سیاه بازی را هم مسؤولش من نبودم، مسؤولش حداد عادل عضو شورای جمهوری اسلامی بود. شما اشتباه میکنید. (همهمه نمایندگان) آقای رئیس مجلس که اجازه دادند من حرفم را بزنم.
علی اکبر ناطق نوری- آقای هاشمی این چه جور صحبت کردن است. این خود ایشان بود که در ایام فروردین در ورودی محل آرشیو را شکسته و ترانه ها را برای مردم پخش کرد.
عمادالدین کریمی- دارد از تریبون سوء استفاده میکند.
غضنفرپور- 4 ماه است که بنده سکوت کردم.
رئیس- از تریبون حرفهای خارج از بحث صحبت نکنید.
غضنفرپور- بارها تکرار میکنند چرا سکوت کردید؟ مردم این جو مجلس نمگذارد حرف بزنم. چه بکنم؟ حرف زدن بیان واقعیات است هر کسی که واقعیات را بیان بکند نمیگذارند. قطب زاده را که بیان واقعیات کرد دستگیر میکنند! (محمد یزدی: سوء استفاده نکنید بشما چه مربوط است؟ ) بگذارید حرفم را بزنم.
رئیس- وقتتان تمام است.
غضنفرپور- کسی باشد آن حرفهائی که آقای قطب زاده و اسلامی زدند هرگز دروغ نبود بلکه واقعیات بود (همهمه نمایندگان).
رئیس- آقای غضنفرپور حدود شش دقیقه صحبت کردید کافی است. بفرمائید. (همهمه شدید نمایندگان).
عابدین زاده- (اشاره به غضنفرپور) شما لیاقت مجلس را ندارید.
دکتر سلامتیان- بگذارید حرفش را بزند آقای عابدین زاده . (همهمه نمایندگان)
رئیس – (زنگ رئیس) بفرمائید بنشینید.
محمد یزدی- به ایشان چه مربوط است؟
غضنفرپور- شما رئیس هستید یا آقای یزدی؟ در این مجلس اختناق است.
رئیس- بفرمائید بنشینید من توضیح بدهم. من متأسفم (زنگ رئیس، سکوت نمایندگان) در این مجلس چند نفری هستند تا تریبون که دستشان میآید افکارشان را از پیش 000
شهاب محمودی- خودشان را تبلیغ میکنند.
غنضفرپور- نمیگذارند حرفم را بزنم. دارند توهین میکنند. من بعنوان اعتراض مجلس را ترک میکنم.
رئیس- من دارم توضیح میدهم آن آقا ایستادند حرف من را از همانجا بدون بلندگو میزنند. من دارم توضیح میدهم برادران در آینده اینجور نباشد بعضی از دوستان ما تریبون که دستشان میآید از پیش چیزهائی آماده میکنند در یک کلمه دو کلمه یک چیزهائی میگویند من تذکر میدهم این خارج از موضوع است ولی آنها حرفشان را زده اند بعد مجلس را متشنج میکنند. یکنفر ناراحت میشود که چرا شما از پشت تریبون این سوء استفاده را میکنید و اینها بعدش هم میخواهند استفاده بکنند که در این مجلس اختناق است و نمیگذارند حرفمان را بزنیم و با یک تیر دو سه نشانه را میزنند و من از این ببعد به این قبیل آقایان که با سیاست نق زدن میخواهند مواجه بشوند (هر کسی باشد حالا از دوستان خودمان باشند یا از دوستان غیر ما باشند) هر کس باشند تریبون مجلس مقدستر از این است من وقتیکه تریبون را باز میکنم خواهشم از برادران این است که در حدود موضوع صحبت بفرمائید اینکه حالا یک جمله بگوئید که مخالفین خودتان را در یک جای دیگری محکوم کنید جایش اینجا نیست. دیگران هم زبان دارند حرف میزنند، شلوغ میشود من هم ناچارم دخالت بکنم چیز خوبی از آب در نمیآید این تذکر برای آینده. بهر حال000
یکی از نمایندگان – ما چقدر باید تحمل کنیم.
رئیس- برادران در حدی که تریبون دست طرف است و دارد حرف میزند یک کلمه گفتن خیلی کار ندارد (همهمه نمایندگان) و من همین جا اخطار میکنم به مسؤولانی که فیلم میگیرند این آقایان را من یکی دو بار که فیلمها را میبینم درست متوجه هستید همین حالا این آقا را نگاه میکردیم دقیقاً نقاط اینجوری را مواظبند که منعکس کنند. این تذکر را هم به آقایان میدهم که دقت بیشتری بکنند. همین بحثی که الان صحبت بر سر گروه گرائی است کاری نکنند که تکیه ببرند بر مجلس ، تکیه را نبرند روی مجلس، روی مسائلی که 000
خانم طالقانی- آقای هاشمی شما آنروز که آقای رشیدیان صحبت میکرد جلو او را گرفتید؟
رئیس- بلی.
طالقانی- خیر، جلو صحبت ایشان را نگرفتید، شما آنجا که نمیخواهید جلوگیری نمیکنید.
رئیس- من تذکر میدهم خروج از موضوع کافی است آن آقا باید فوری به حرف من توجه بکند.
خانم طالقانی- مردم به ما اعتراض میکنند. که چرا ساکت هستید؟ (همهمه شدید نمایندگان).
رئیس- بفرمائید بنشینید.
خانم طالقانی- آقای هاشمی ایشان به من میگویند تو بیکاری هستی.

معادی خواه – هر کس که ضد انقلاب است تقویت میکنند و هر چیزی که به نفع انقلاب است تضعیف میکنند. این نوع کارها کار مجاهدین خلق است.
صباغیان- چرا اینجوری میکنید. آقای معادی خواه توهین میکند. آقای هاشمی! من از شما خواهش کردم که از آقای معادی خواه بخواهید که اینکار را نکند. (همهمه نمایندگان).
رئیس- البته من نظرم این است که عده ای در مجلس هستند که این سر و صداهایشان برای خراب کردن مجلس است. کسانی که در این مجلس احساس میکنند اقلیتی هستند از هر فرصتی استفاده میکنند که مجلس را تضعیف بکنند (عده ای از نمایندگان: صحیح است) (همهمه نمایندگان) بفرمائید بنشینید.
صباغیان- اینطور نیست. من به شما اعتراض دارم.
خانم طالقانی- این وضع درست نیست.
رئیس- هر چه میتوانید صدایتان را بلندتر کنید. خط شماها شناخته شده است. بیخود شلوغ نکنید. مجلس را نمیتوانید تضعیف کنید. این ملت تضعیف مجلس را قبول نمیکند. بنشینید.
غفور خلخالی- آقای معادی خواه! حداکثر سوء استفاده را از موقعیت خودش میکند.
رئیس- حتی بعضی از آقایان برای اینکه همین مقدار هم تأخیر در تصویب این لایحه بشود. این مقدار راضی هستند که شلوغ بشود.        خواهش میکنم شلوغ نکنید. من از دوستان انتظار دارم که عکس العمل در مقابل گفته های دیگران را جوری نشان ندهند که باعث بشود سوژه دست دیگران بیفتد. خوب، بلندگو اینجا هست، تذکر میدهم اگر لازم شد بعدش تذکر میدهم که آقا موافق نبود و خارج از موضوع بود. هم اثرش بهتر است، هم صحیح تر است هم وقت مجلس گرفته نمیشود و اینقدر شلوغ نشود. (زنگ رئیس) موافق و مخالف صحبت کرده اند عده حاضر در جلسه 183 نفر است. آقایانی که با پیشنهاد آقای شجاعی موافقند قیام بکنند.(عده کمی برخاستند).
یکی از نمایندگان- بخوانید پیشنهاد ایشان را.
رئیس- ده بار پیشنهادشان بحث شد، پیشنهادشان این بودکه شورای سرپرستی تعصبات گروه – گرائی نداشته باشند. لذا آقایانی که موافقند قیام بکنند (عده کمی برخاستند) بفرمائید تصویب نشد. (زنگ رئیس).
یکی از نمایندگان – این معنایش این نیست که با گروه گرائی موافق هستیم.
یکی از نمایندگان – آقای هاشمی! بعضی از نمایندگان مفهوم را حجت گرفتند.
رئیس- آقایان بفرمائید بنشینید بحثها شد، مخالف حرفش را زد معنای تعصب و گروه گرائی را گفت موافق حرفش را زد و کمیسیون حرفش را زد. همه حرفها را زدند (همهمه نمایندگان) خواهش میکنم بفرمائید بنشینید.     اینقدر وقت من را نگیرید. اینقدر ایذاً نکنید (فخرالدین رحیمی: یک جمله ای میخواهم عرض کنم)  جوابتان را نمیدهم بفرمائید بنشینید آقای هادی بعنوان مخالف کفایت مذاکرات صحبت کردند یک نفر هم بعنوان موافق کفایت مذاکرات صحبت کند.
دکتر هادی- صحبت نکردم.
رئیس- آقای دکتر هادی صحبتتان را بکنید.
دکتر هادی- بسم الله الرحمن الرحیم، همین نوع بحث ما دلیل بر این است مذاکرات کافی نیست. ما الان داریم قانونگذاری میکنیم انشاءالله برای قرنهای آینده و همه ما که اینجا نشسته ایم منجلمه خود من در بسیار از مواقع فقط شرایط، امروز و فردا و این ماه و آن ماه و چهار سال خودمان را در نظر میگیریم ما باید شرایطی را در نظر بگیریم که وقتی قانون را بدست مجری دادیم تا آخر چند قرن اجراء کند (حالا این موضوع خروج از مطلب نباشد) من معتقدم این قانون ناقص است، شرایط کافی نیست بهمان دلیلی که اصل ولایت فقیه بخاطر اهمیتش ذکر میشود. بعضی از چیزهای دیگر باید ذکر بشود و چون این را کافی نمیدانم و معتقدم باید بحث زیاد بشود. آقایان نباید از بحث شدن خسته بشوید. آقایان تا خسته میشوند از اینکه یک موضوع بحث بشود فوری کفایت مذاکرات میدهند. در صورتی که باید جلسات طولانی باشد، صبح باشد ، عصر باشد، امروز باشد، فردا باشد تا یک قانونی پخته بشود و این قانون را من پخته نمیدانم البته الان فرصت نیست که ما در مشکلات رادیو تلویزیون صحبت کنیم. حرفهائی را که آقای غضنفرپور در اینجا زدند.
رئیس- کاری به آن نداریم، هیچ مربوط به آن بحث نکنید.
دکتر هادی- بسیار خوب، من صحبت نمیکنم ولی ما در رادیو تلویزیون بودیم و در رابطه با رادیو تلویزیون حرف داریم. مشکلات رادیو تلویزیون را هم این طرح حل نمیکند. این است که من معتقدم مذاکرات تا آنجائی ادامه پیدا بکند که در مجلس هیچکس دیگر حرفی برای زدن نداشته باشد.
رئیس- موافق کفایت مذاکرات آقای استکی.
استکی- بسم الله الرحمن الرحیم، همان چیزی را که برادرمان آقای دکتر هادی دلیل بر عدم کفایت مذاکرات گرفتند بنظر من خودش بهترین دلیل بر کفایت مذاکرات بود و اگر عدم کفایت مذاکرات باشد فکر میکنم هنوز کفایت مجادلات نشده است والا کفایت مذاکرات شد وعملا هم دیدیم مذاکره ای در بین نیست بلکه مجادله است ضمناً با توجه به اینکه همة برادرها و خواهرها تأکید دارند که زمان، زمان جنگ است و مسائل مهم مملکتی ما «لاتعد ولاتحصی» است به این ترتیب ما به کجا میخواهیم برویم. یعنی اگر بنا باشد که یک لایحه ای حتی یک ماده ای ساعتها و روزها وقت این مجلس را بگیرد همانطور که آنروز برادرمان انصاری هم تذکر دادند که ما تا پایان 4 سال شاید به 5 مشکل این مملکت نتوانیم برسیم. بنابراین اگر نقصی باشد هیچ قانونی در هیچ زمانی آقای دکتر هادی، اتم و اکمل بدون نقص خواهد بود بنابراین هر جا شما بخواهید بیخ اینکار را بگیرید باز هم نقص خواهد داشت بعد همین مملکت مجلس خواهد داشت بعد هم نمایندگان مردم وجود خواهند داشت اگر نقصی در عمل پیش آمد اصلاح خواهند کرد . بنابراین من صرف وقت بیشتر از این را جایز نمیدانم. خیلی متشکرم.
رئیس- 184 نفر حاضرند کسانی که با کفایت مذاکرات در مادة سوم موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند ) تصویب شد. بفرمائید . خوب حالا اصل ماده 0000
بیانی- آقای رفسنجانی! من از شما خواهش میکنم که بمن امکان بدهید که صحبت کنم.
نمایندگان- خلاف آئین نامه است.
رئیس- بنویسید و بمن بدهید.
بیانی- حق شش میلیون نفر اهل تسنن را ضایع میکنید.
رئیس- آقای بیانی شلوغ نکنید (بیانی: من مطالبم را در اینجا میتوانم بگویم، در صورت جلسه ننوشته اند) شلوغ کردن نمیشود ، بر خلاف آئین نامه که نمیخواهید عمل بکنید. در آئین نامه نوشته شده است که بعد از کفایت مذاکرات دیگر هیچگونه صحبتی پذیرفته نمیشود.
بیانی- اگر اینجا رأی بدهند که نمایندگان نباید غذا بخورند و این صحیح است؟ و شما هم بخواهید رأی بگیرید.
رئیس- مگر گفته اند که نه؟ تذکر میدهم بنشینید آقای بیانی اگر میخواهید نتیجه بگیرید0000
صلاح الدین بیانی- مسلمانان یا شیعه هستند یا سنی و هر دو خود را ملزم به اجرای اوامر اولی- الامر که همان رهبر باشد میدانند منتهی بر همین آیده شریفه اطیعوالله و اطیعوالرسول000 در این قانون من عقیده دارم که فقط همان قید بند الف که مسلمان و 000 و آگاه و ملتزم به وظایف دین کافی است و قید بند ب لزومی ندارد.
رئیس- بنشینید. آقای بیانی شما توبیخ میشوید. این آقائی که خودش را بعنوان یک اقلیت معرفی میکند و در مجلس بخودش حق میدهد هر جوری میخواهد حرف بزند. آخر بگذارید نوبتش برسد. حسابی است، مثل دیگران وقت بگیرید. این مظلوم نمائی افراد مخالف در این مجلس کاری است که با هیج منطقی نمیسازد و ما اینقدر ضعیف نیستیم که تحت تأثیر مظلومیت نمائی قرار بگیریم. (همهمه نمایندگان) آقایان اگر منظورتان شلوغ کردن مجلس است خیلی آسانتر میتوانید شلوغ بکنید. آقایانی که به یک امیدی توی مجلس آمدند و حالا خیال میکنند که میشود این مجلس را تضعیف کرد و شکست نمیشود مأیوس بشوید. ما میتوانیم کسانی که شلوغ میکنند معرفی بکنیم.

فقط با نظم میتوانید عمل کنید (تکبیر نمایندگان).
حجتی کرمانی- آقای هاشمی بگوئید که برادران سنی ما برادران ما هستند .
رئیس- مگر غیر از این است؟ مگر بحثی غیر از این است؟ آدم مسأله ای را مطرح کند که غیر از ایجاد نفاق چیزی در این مجلس نداشته باشد چه فایده ای دارد؟ امیدوارم انشاءالله برادران ما که در مجلس تشریف دارند از این ببعد حیثیت مجلس را بیشتر از چیزهای دیگر در نظر بگیرند. این مجلس مرکز اداره کشور است. باین آسانی بخودتان اجازه ندهید آئین نامه بشما حق داده است، روزیکه ما اعلام میکنیم همه تان میتوانید آنجا اسم بنویسید، این طرح هنوز چند روز دیگر در این مجلس مطرح است. بیائید مثل دیگران سر وقتتان صحبت بکنید، حرفتان را بزنید، اگر حرف منطقی است مجلس میپذیرد همانطور که دیدید هیچکس در این مجلس نمیتواند نظرش را تحمیل بکند، و اگر فکر میکنید اکثریت مجلس را به آسانی میشود با یک شلوغی ، عوض کرد این هم نمیشود (نمایندگان: صحیح است، احسنت) اینرا هم فکر بکنید. بهر حال در این کشور یک واقعیتی است . در این کشور یک اکثریتی است، یک اکثریتی در این مجلس است و یک افکاری در این مجلس است ، افکار اقلیت هم محترم است. برادران اکثریت هم باید مواظب باشند تا اقلیت بتواند در محیط آزاد و بدون همهمه و بدون شلوغی حرفش را بزند، بدون اتهام حرفش را بزند. در نتیجه آنچه که اکثریت نظر میدهد که چاره ای هم غیر از این نیست در اجرای مسائل عمل میکنم. وقت دارد تمام میشود باید رأی بگیریم کارهای دیگر هم داریم . ماده سوم را خواندیم در اطرافش بحث هم شد (یکی از نمایندگان: باز بخوانید) متن ماده را بخوانید آقایان دوباره یک دفعه بشنوند میخواهند رأی بدهند.     (بشرح زیر قرائت شد.)
مادة 3- نمایندگان منتخب قوای سه گانه باید دارای شرایط زیر باشند:
الف- مسلمان و آگاه و ملتزم به وظایف دینی.
ب- اعتقاد والتزام به اصل ولایت فقیه طبق قانون اساسی.
ج- آگاهی کافی از سیاست داخلی و خارجی و مسائل روز و اوضاع بین المللی.
د- حسن سابقه.
رئیس- خوب، دیگر چیزی اضافه و کم نمیشود. آقایانی که با این ماده با همه جزئیاتی که خوانده شد و قبلا هم نوشته شده و خدمتتان داده شده است موافق هستند قیام بکنند (اکثربرخاستند) تصویب شد، 183 نفر حضور داشتند. خوب حالا برنامه آینده مجلس ، من یک تذکر بدهم. ما فکر کردیم بخاطر کار زیادی که داریم روزهای آینده این هفته را یعنی دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه هر روز جلسه رسمی علنی داشته باشیم و برای هفته بعد که از چهارم محرم شروع میشود اگر بخواهیم جلسه بگیریم فقط یک روز میتوانیم جلسه داشته باشیم یا دو روز یعنی اگر یکشنبه و دوشنبه جلسه نگیریم، یک روز میشود. فعلا نظر ما این است . اگر مجلس کار فوق العاده ای نداشت و مسائل جنگ هم ایجاب نکرد که آن هفته جلسه داشته باشیم هفته آینده را که به تاسوعا و عاشورا برخورد میکند تعطیل کنیم. این را اعلام کردم که آقایان بتوانند برنامه ها و کارهایشان را برای رفتن به مراکز انتخاباتشان و رفتن به مناطق جنگ که مایلند، تنظیم کنند. انشاءالله که وضع فوق العاده ای پیش نمیآید. بنابراین فردا ساعت 8 جلسه شروع میشود. ادامه بحث و بررسی، در باره همین لایحه اداره رادیو و تلویزیون است. و یکی از آقایان وزراء برای جواب دادن به سؤالاتی که شده است، فکر میکنم اینجا وزیر مسکن اعلام شده که ایشان برای سؤالاتی که گویا آقای حمیدی کرده اند به مجلس میآیند.
محمد یزدی- جناب آقای هاشمی، جلسه ای که قرار بود مسؤولین امور جنگ به اینجا بیایند چه وقت است؟
رئیس- با جناب آقای بنی صدر صحبت کردم، ایشان همانطور که خدمتتان عرض کردم، ترجیه میدادند در جلسه علنی باشد و یا جلسه غیر علنی هم با شرایطی موافق بودند و روز جمعه هم که اینجا تشریف آوردند ، با هم صحبت کردیم، منتها چون باز ضرورت داشت که ایشان روز شنبه در خوزستان تشریف داشته باشند، به آنجا رفتند ، برای تعیین وقت قطعی قرار است با ایشان قرار بگذاریم. آقای وزیر مسکن در پاسخ به سؤال آقای حمیدی فردا در جلسه میآیند. (یکی از نمایندگان: فردا نه ، روز سه شنبه) بله، روز سه شنبه پس فردا، اسامی غائبین را بخوانید.
منشی- بسم الله الرحمن الرحیم. غائبین و تأخیرکنندگان روز چهارشنبه 14/8/59: 21 نفر غایب داشتیم که 18 نفر آنها در جبهه بودند. موجه هستند و 3 نفر بیمار بودند یا مأموریت داشتند. دو نفر تأخیر غیر موجه بیش از 15 دقیقه داشتند محمد صادق حائری از شیراز 20 دقیقه و آقای کروبی از الیگودرز 25 دقیقه، دو نفر هم تأخیر کمتر از 15 دقیقه داشتند آقای ابوترابی فرد و خانم طالقانی.
5- پایان جلسه.
رئیس- جلسه ختم میشود.   (جلسه ساعت دوازده پایان یافت).
 رئیس مجلس شورای اسلامی- اکبر هاشمی رفسنجانی