مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 436 )
19 اسفند ماه 1361 هجری شمسی 24 جمادیالاول 1403 هجری قمری صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز پنجشنبه نوزدهم اسفند 1361 فهرست مندرجات : 1. اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید . 2. تذکرات نمایندگان به مسئولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس . 3. ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1362 کل کشور . 4. پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده . جلسه ساعت هشت و بیست دقیقه به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد . 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید . رئیس ـ بسماللهالرحمنالرحیم . جلسه با حضور 185 نفر رسمی است . دستور جلسه بررسی لایحه بودجه است . تلاوت کلامالله مجید را شروع کنید . اللهم صل علی محمد و آل محمد . اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسماللهالرحمنالرحیم. قل تعالوا اتل ماحرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا و لاتقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم و ایاهم و لاتقربوا الفواحش ماظهر منها و مابطن و لاتقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ذلکم وصئکم به لعلکم تعقلون .ولا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده و اوفوا الکیل و المیزان بالقسط لا نکلف نفساً الا وسعها و اذاقلتم فاعدلوا و لوکان ذاقربی و بعهد الله اوفوا ذلکم وصئکم به لعلکم تذکرون . و ان هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذلکم وصئکم به لعلکم تتقون .( صدق الله العلی العظیم – حضار صلوات فرستادند )((از آیه 150 الی 153 سوره الانعام )) 2ـ تذکرا نمایندگان به مسئولان امور مملکتی بوسیله آقای رئیس : رئیس ـ بسمالله الرحمن الرحیم . تذکرات نمایندگان محترم به مسئولان محترم اجرایی : آقای ناری زاده نماینده مریوان به سازمان اوقاف در مورد رسیدگی به وضع روحانیون کردستان و تامین امکانات تبلیغاتی تذکر دادهاند . آقای خلخالی نماینده قم به وزارت امور خارجه در مورد قاچاقچیان مواد مخدر که در فرودگاه کراچی دستگیر شدهاند و مزدوران امپریالیزم میخواهند آنها را طرفدار اسلام معرفی کنند تذکر دادهاند . آقای طاهری نماینده ایزه به دولت در مورد تامین بودجه و امکانات فنی مراکز تربیت معلم و به شورایعالی قضایی در مورد تکمیل کادر قضایی ایزه تذکر دادهاند . آآقای نظری نماینده آباده از مردم شهیدپرور آباده جهت کمک شایان به جبهههای جنگ تشکر دارند . آقای فضلعلی نماینده گرمسار به وزارت آموزش و پرورش درمورد استفاده مطلوب از مراقبین بهداشت در مدارس تذکر دادهاند . آقای طیب نماینده نائین به وزارت راه و جهاد سازندگی در مورد احداث راه روستای حاجی آباد زرین به اردکان تذکر دادهاند . آقای شریعتی نماینده سمیرم و بهاقان به وزارت نفت در مورد توزیع صحیح و رفع کمبود مواد سوختی سمیرم تذکر دادهاند . آقای بازقندی نماینده درود و ازنا به وزارت نیرو در مورد تامین اعتبار آب درود تذکر دادهاند . آقای مرتضی محمودی نماینده قصر شیرین به وزرات نفت در مورد ارسال مواد سوختی مورد نیاز گیلانغرب و حومه و به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مورد رفع نقص تلویزیونی گیلانغرب تذکر دادهاند . آقای سید فضلالله حسینی برمایی نماینده کلات و درگز به وزارت کشور در مورد اعزام بخشدار مرکزی و رفع نارسائیهای فرمانداری شهرستان درگز و به وزارت نفت درخصوص تاسیس شعبه مستقل نفت و ارسال گازوئیل مورد نیاز کشاورزان منطقه تذکر دادهاند . 3ـ ادامه بحث پیرامون لایحه بودجه سال 1362 کل کشور رئیس ـ ادامه بحث هنوز صحبتهای موافقان و مخالفان است . مخالف بعدی صحبت کند . منشی ـ آقای نادی مخالف . نادی ـ بسمالله الرحمن الرحیم . (( ارقوا اقلامکم و قاربوا بین ستورکم و ایاکم والا کثارفان اموال المسلمین لاتحمل الی ضرار.)) سخنی که فقط حرف آنرا زدیم و هرگز در عمل تلاش نکردیم که پیاده بکنیم و به بیتالمال آنچه که باید وارد کنیم وارد کردیم با توجه به اینکه بیتالمال تحمل ضرر آن را نداشت . قبل از اینکه وارد آمار و ارقام در این بودجه بشویم محور بحث بنده در شش موضوع دور میزند . اولین موضوع درآمدها است که بر نفت و مالیتها و سایر درآمدها بسته شده که این درآمدها کاذب خواهند بود . با آمار و ارقامی که برای برادران روشن خواهم کرد . و در نتیجه چون کاذب است این بودجه متمم خواهد داشت و چون متمم خواهد داشت هیچ منبعی برای متمم ندارد حتی دو ماه سال آینده را نیز از نظر نفت پیشفروش کردهاند . بحث دوم من راجع به کسری بودجه است ، کسری بودجه آنگونه که دولت به مجلس ارائه داده است که 164 یا 165 میلیارد ریال است نیز با آمار و ارقامی که ارائه خواهیم داد بیش از 1280 میلیارد ریال آشکار است . البته این به غیر از کسریهای پنهانی است در ارتباط با تبصرهها ، تبصره 2 و چه تبصره 3 و 4 و 5 . 1- مساله سوم عواقب کسر بودجه است که اینجا بحث کردم تمام گرانیهایی که بوجود میآید ریشهاش اینجا است ، تورمها ریشهاش اینجا است ، عرض کنم که این لایحه بودجهأی که خدمت کلیه برادران تقدیم شده است پرونده دولتها و مسئولین امر است . در طول تاریخ هر دولتی در این پرونده و در این لایحه متبلور شده است : درآمدهایش ، عملکردش و چگونه کار کرده است ؟ 2- جهت گیری آن چگونه بوده است ، مصرفی بوده یا تولیدی بوده ، به نفع مردم بوده یا به ضرر مردم بوده ، دقیقاً ریزریز اقلامش در اینجا مندرج است . بعنوان نمونه من کلیات را عرض میکنم و با آمار و ارقام هم روی عبارت میروم . عرض کنم که از سال 58 تا سال 61 هشتاد درصد تورم در این کشور اضافه شده است قبل از پیروزی انقلاب مجموعه کسری بودجه ما 344 میلیارد ریال بوده تا پایان سال 61 بیش از چهار هزار و بیست میلیارد کسری داریم و دولت بدهکار است (در این مدت چهار سال ) و در اثر افزایش نقدینگی و حجم پول همه گرانیها بوجود آمده است . تصویب این بودجه تصویب گرانی و عدم تصویب آن مساله دیگری است که باید روی آن صحبت کنیم . مساله پنجم ، جهت بودجه است . به این بودجه خیلی خوشبینانه بنگریم که با اعداد و ارقام باز بیان خواهیم کرد 80% آن عیناً تصویب سیاستهای گذشته است و این 20% هم با فشار و زور یک مقداری کمیسیون که آن هم بالاخره موفق نشد و منتهی به یک سری مسائل گردید بوجود آمده و منتهی شد به یکسری تبصرههایی که جدیداًو برادران موافق هم استشهاد میکردند بگذاریم . عرض کنم که بعنوان نمونه برای اینکه برادران در کل باشند تا بعد در زیر مسائل برویم کشاورزی که محور قرار گرفته آن چیزی که میتواند کشاورزی را آباد بکند و محور قرار بدهد آب است ، برای فصل آب 70 میلیارد گذاشتهاند که 35 میلیارد این مربوط به فاضلاب شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان و تبریز و مشهد اینها است و بقیهاش حدود 80% آن خرید ماشین آلات است و بقیهاش هم بر حسب ارقام میلیون ریالی برای سدها اختصاص دادهاند که فقط پیشرفت سد است . مطمئن باشید برای سال آیندهأی که وزارت کشاورزی گفته است 7% رشد کشاورزی خواهیم داشت حتی یک متر برای زیر کشت بردن نخواهند داشت مگر مسائل جداگانهأی باشد . برای کشاورزی هم که بودجهاش تصویب شده است عمدهترین آن مراکز خدمات است که میشود به آن دل بست ، سال گذشته 12 میلیارد بوده از این 12 میلیارد ریال 7 میلیاردش خرید ماشین آلات بوده و بقیهاش هم یک مقداری ساختمان و غیره است و هنوز هیچ زیر کشت نبردهاند غیر از دو سه منطقه که فقط آببند درست کردهاند . بحث آخری من اگر موفق بشوم چکار باید بکنیم و چه درآمدهایی را میتوانیم برای این کار پیشبینی کنیم . بودجه سال 1362 ترکیب یافته از درآمدها و هزینهها که مجموع درآمدها در لایحه تقدیمی دولت به 2930 میلیارد ریال میرسد و هزینهها و پرداختها به 3605 میلیارد . درآمدهایی که در لایحه تقدیمی ملحوظ شده است مالیاتها 712 میلیارد که کمیسیون به 719 میلیارد ریال رسانده و نفت و گاز 1833 میلیارد ریال که بعد از تغییرلتی به 1996 میلیارد رسانده شد و چیزی نیز بنام سایر درآمدها که 385 میلیارد که کمیسیون به 337 میلیارد رسانده است . بطور کلی درآمدها و عنوانی که به اسم آنها ارقام نوشته شده است خوشبینانه و درواقع کاذب میباشند . بیشترین تکیهگاه آن روی نفت میباشد و آن هم روزی 5/2 میلیون بشکه و قیمت روی 30 دلار و 25 سنت بودجه بسته شده است . تاسیسات موجود شرکت نفت کل توانش 3 میلیون بشکه در روز قدرت دارد که استخراج کند ولی برای حفظ مخازن نفت و این مقدار استخراج احتیاج به تزریق گاز دارد . استخراج 3 میلیون بشکه و تزریق نکردن گاز با اشکال برخورد میکند و فعلاً در کشور توان تزریق گاز را نداریم و اینکه بتوانیم 3 میلیون بشکه استخراج کنیم غیرممکن است مگر اینکه از مخازن نفت خویش دست بشوییم . مصرف داخلی 700 هزار بشکه میباشد که آن هم باید تامین بشود . سقف استخراج فیکس است و بیشتر از 3 میلیون نمیتوانیم استخراج نمائیم . مصرف داخلی نیز مشخص است بعلاوه اینکه امروز نفت در سطح جهانی 5 الی 6 دلار پائین آمده است . رشیدیان ـ آقای هاشمی ! بعضی از اینها محرمانه و اسرار است . یکی از نمایندگان ـ آقا ! زمینه دست دیگران ندهید . نادی ـ عرض کنم که یک سری واقعیات وجود دارد اگر برادران میخواهند در زیر مسائل قرار بگیرند این واقعیتی است که دیگران بلد هستند، شما میخواهید بدانید میخواهید ندانید. خبرنامهها را ببینید دیگران دقیقاً این مسائل را میدانند . حالا نمیخواهید مساله مساله دیگری است … رشیدیان ـ این آماری که آقای نادی میدهند نه درست است و نه گفتن این حرفها کار درستی است . یکی از نمایندگان ـ شما زمینه مساعد دست دیگران ندهید . رئیس ـ آقایان تذکر میدهند که مخصوصاً چیزهایی بدبینانهأی که صحیح هم نیست مطرح شود … نادی ـ آقایان میگویند دیگران نمیدانند و ما به آنها یاد میدهیم . نه برادران دیگر خوب میدانند که در ریزمسائل هم هستند . رئیس ـ آقای نادی شما پشت تریبون میگویید ما 3 میلیون بشکه بیشتر قدرت تولید نداریم . این را از کجا میگویید ، چر این حرف را میزنید . نادی ـ کارشناسان نفت آمدند و در کمیسیون گفتند . رئیس ـ کارشناسان دروغ گفتند ، دشمنان مملکت بودند . نادی ـ اشکالی ندارد ، دروغ گفتهاند … رئیس ـ آقای نادی ! مملکتی که 6 میلیون بشکه نفت صادر میکرده ، حالا شما این حرف را چرا میزنید و منظور نمایندگان این است . نادی ـ اشکالی ندارد ، دروغ گفتهاند ، خیلی خوب ، بنده مدعی هستم اینجا میگوییم شاید باور باور نکنید . رئیس ـ حرف نمایندگان این است و تذکر میدهند که حرفهایی که دشمنان باید بزنند نزنید والا حرفهای دوستان را هرچه دارید بزنید . نادی ـ ما تصمیم واقع بینانه را باید نسبت به کل مسائل بگیریم یا نباید بگیریم ؟ عرض کنم که آنچه برای ما قطعی است در این شرایط کنونی دست یافتن به 1996 میلیارد میباشد که این مبلغ غیرممکن است و همانگونه که کارشناسان میگویند 400 میلیارد دلار کسری خواهیم داشت و نمیتوانیم به آن دست یابیم . اگر مبلغ مندرج در لایحه تحقق نپذیرد در مالیاتها نیز اثر میگذارد چون مالیاتها نیز بر روی کالاهای وارداتی است که با ارز تهیه میشوند . اگر مقدار ارز کم بشود ورود کالاها نیز کم میشود و در نتیجه آن مبلغ مالیات نیز تحصیل نمیشود و 100 میلیارد ریال کاهش اثر دارد . غیر از نفت درآمدهای دیگری نیز که منظور شده واقعی نیستند . مثلاً وزارت بهداری برای طرح خودکفایی 18 میلیارد ریال قرار داده بود که بعد معلوم شد که 2 میلیارد هم نمیتواند تهیه کند . و یا از فروش زمین و کالاهای مصرفی که 55 میلیارد اضافه درآمدها قرار داده بودند و یا سود بازرگانی سال 61 ، 47 میلیارد قرار داده بودند که وصول انقلاب پیشنهادی خودش برای درآمد 18 میلیارد بوده درصورتیکه 25 میلیارد گذاشتهاند و یا 70 میلیارد از فروش ارز به مسافرین ، آیا با کمبود ارز و شرایط فعلی ایران صحیح است یا چیز که مورد سئوال است که چگونه میخواهند تامین نمایند ، و یا از فروش خانههای ارزان قیمت که در سال 61 ، 88 میلیارد قرار داده بودند که بیش از 5 میلیارد آن وصول نشده است دوباره امسال 25 میلیارد بعنوان درآمد گذاشتهاند آنچه قابل بحث است اینکه درآمدها قابل اطمینان نیستند و متاسفانه با همه تلاشی که کمیسیون داشت فرصت رسیدگی به کلیه درآمدها را نداشت و جز چند ردیف که آن هم عرض کردم و دارای اشکال بودند بقیه را فرصت نکرد و اساساً سخن آخر را بگویم که با 310 ساعت کار روی لایحه نتوانستیم بیش از 15% لایحه را مورد رسیدگی قرار بدهیم . این عقیده شخصی بنده است بعد از اینکه بودجه بسته شده بود گفتند یک منبع درآمد دیگری پیدا کردهایم و آن شیلات است که یک میلیارد برای آن گذاشته اند . حال روی چه مبنایی و آن شرکت چگونه و از کجا باید تامین کند ، نمیدانم . مجموعاً از 665 میلیارد سال گذشته بیش از 800 میلیارد دریافت نخواهند کرد و نکردهاند . مساله مهمتر اینکه در لایحه بودجه عنوانی است بنام سایر درآمدها که 385 میلیارد گذاشتهاند . البته کمیسیون کم کرده است و واقع بینانهتر برخورد نموده است و 337 میلیارد قرار داده است ولیکن اگر لایحه دارای حساب و کتابی بود و دقیق مورد ارزیابی قرار گرفته بود که آقایان معتقد هستند لایحه امسال این ویژگی را دارد چرا این عنوان را قرار دادهاند و از کجا میخواهند تامین کنند و بعنوان کسری بودجه پنهانی در لایحه گنجانده نشده است . روی این درآمدهای نیمبند آمدهاند هزینههای قطعی قرار داده و خود را بدهکار نمودهاند . هزینهها دولت عبارتست از جاری و عمرانی که برای سال 62 بازسازی مناطق جنگی را از عمرانی جدا کرده و همچنین هزینههای ناشی از جنگ تحمیلی از بودجه جاری جدا و تفکیک نمودهاند . هزینههای جاری 2342 میلیارد که در کمیسیون به 2493 میلیارد رسید و عمرانی 1262 میلیارد که کمیسیون آن را به 1297 میلیارد رسانده است و 100 میلیارد نیز بابت بازسازی مناطق جنگی است . نمایندگان دولت معتقد هستند که هزینههای جاری قطعی است و آخرین فشار بر آنها وارد شده است واگر بنا است کم بشود از عمرانی باید کسر گردد . سخنی که باید گفته شود در این مورد اینکه آخرین آماری که در دست میباشد و عمرانی 11 ماهه 61 به 717 میلیارد رسیده است و معمولاً ماه اسفند در اثر سردی هوا در اکثر استانها و اینکه کلیه دستگاهها میخواهند تسویه حساب کنند بیشتر از ماههای گذشته خرج نمیکنند و خیلی خوشبین باشیم تا پایان سال به 80 میلیارد میرسصد و مجموعاً کشورهایی که دارای اقتصاد سالم و متحرک هستند کار عمرانی آنها بیشتر از 10% نیست و اگر 10% به 800 میلیارد اضافه کنیم میشود 900 میلیارد که ارفاق نیز کردهایم . حدود 300 میلیارد برای عمرانی اضافه گذاشته شده است . علاوه بر این 100 میلیارد بازسازی منطقه جنگی نیز هست که آن هم مصالح و نیروی انسانی احتیاج دارد و بخشی از نیروی متحرک جامعه را بخود مشغول میکند . بنظر میرسد که آقایان برای اینکه حرکت و رشد در جامعه را بخواهند نشان بدهند حرکت جامعه را در اعداد و ارقام آوردهاند . آنچه واقعیت دارد این مبلغ توان خرجش در کشور نیست . همین 800 میلیارد توان خرجش را ندارند با توجه به اینکه 80% آن خرید از خارج و ماشین آلات بوده و آخر سال که میشود و نمیتوانند خرج کنند برای اینکه به خزانه برگشت داده نشود دست به خرید هرگونه جنسی با هر قیمتی میزنند و نمونههای آن وجود دارد . مساله دیگر از نظر روانی ، صحیح نیست 75% درصد بودجه جاری باشد ، 25% آن عمرانی . برای اینکه این نسبت به هم بخورد بلندپروازانه بودجه عمرانی را بالا بردهاند تا در ارقام نسبت فوق را کم کنند و هم اینکه در لایحه بودجه عنوانی است تحت صرفهجوئیهای ضمن اجرای بودجه و یا برگشتی که همیشه از سال گذشته به خزانه ریخته میشود . بعنوان منبع درآمد به حساب میآید ، و دوباره بر حسب جاری و عمرانی تقسیم میشود . این منبع 160 میلیارد برگشتی و 250 میلیارد صرفهجویی برای سال 62 قرار دادهاند . تحت عنوان صرفهجویی بیش از 400 میلیارد خواهد بود و بهمان دلایلی که گفتم که 90% آن عمرانی خواهد بود که دوباره کلاه گذاشتهاند . اول اینکه بودجهأی که یقیناً خرج نمیشود بعنوان عمرانی گذشته و آن هم استقراض از بانک و دوم اینکه وقتی خرج نشود برای سال آینده به خزانه برگشت داده میشود و بعنوان بودجه جاری خرج خواهد شد و اشکال اینکه میبینیم در خارج کار فیزیکی انجام نمیگیرد و اینهمه بودجه قرار میدهیم و پیشرفتی دیده نمیشود . اشکال کار اینجا است و اساساً بودجه تقدیمی 62 اینگونه بوده است که سال ، سال برنامهریزی است و 5 هزار کارشناس کار کردهاند که سال 62 اولین سال برنامهریزی باشد و از همه دستگاهها خواستهاند برنامه 5 ساله آینده خودشان را ارائه دهند ، آن دستگاهها برای اینکه رشدی درحدود 7% داشته باشند اندیشیدهاند که احتیاج به این مبلغ پول و امکانات دارند که هم بودجه عمرانی را وسیع و گشاده گرفتهاند و هم برای عملی کردن آن بودجه جاری را افزایش دادهاند که از پائین آمده و در سازمان برنامه و بودجه تلفیق شده و به مجلس تقدیم کردهاند که وقتیکه دقیق میشوی و در کلان نگاه میکنی با هیچ محاسبهأی نمیتوان تطبیق داد . اما هزینههای جاری که قرار دادهاند 2493 میلیارد است که 11 ماهه سال 61 پرداختی خزانه 1600 میلیارد بوده که اگر اسفند را دوماه حساب کنیم 1800 میلیارد میشود که برای ترفیعات و نیازهای جدید 10% اضافه گردد میشود 2000 میلیارد که بقیه آن اضافه میباشد و چگونه حساب شده نمیدانم . حرفی که اینجا باید زد چگونگی رشد بودجه جاری و عمرانی است و چگونه درآمدها با هزینهها فاصله گرفتهاند و چیزی بعنوان کسر بودجه بوجود آمد . برای بررسی این موضوع نیاز به دقت در آمار سالهای گذشته دارد . برای اینکه نمونه هایی از سال گذشته ارائه داده باشیم و ایجاد خستگی نکند از سالهای مختلف بعنوان نمونه آمار و ارقام آنها تذکر میگردد . در سال 1344 کل درآمدهای دولت 95 میلیارد ریال بوده و هزینهها 103 میلیارد ومابهالتفاوت ویا کسری بودجه 8 میلیارد بوده است و همین رشد طبیعی و افزایش ادامه مییابد . تا سال 1350 که کل درآمدها به 250 میلیارد و هزینهها 315 میلیارد ، در مدت 6 سال کل افزایش هزینهها 200 میلیارد و افزایش درآمدها 162 میلیارد و کسری بودجه سال 50 ، 56 میلیارد بوده است . سال 53 که تحولی در فروش نفت به عمل آمده و قیمت نفت رشد بیسابقهأی داشت و به درآمدها افزوده گشت در آن سال درآمدها 1394 میلیارد و هزینهها 1174 میلیارد . در این سال کسری بودجه که نداشتیم هیچ مازاد هم داشتند و 220 میلیارد مازاد بر بودجه وجود داشت و سالهای 54 و 55 نیز درآمدها از هزینهها افزایش داشت و سال 56 باز هزینهها از درآمدها بیشتر میشود چیزی به مبلغ 48 میلیارد که کلا کسری بودجه در سالهایی که وجود داشتند بطور طبیعی و سالم بوده و بسیار اندک و قابل توجه نبوده که اثری در رشد قیمتها و تورم داشته باشد . افزایش هزینهها و بخصوص جاری و کاهش درآمدها از سال 57 شروع میشود که مابهالتفاوت درآمدها و هزینهها به 344 میلیارد میرسد . این مبلغ یعنی کسری بودجه ، سال 58 درآمدها 1791 میلیارد یعنی از سال 53 که رشد قیمت داشت و فروش نفت حدود 4 میلیون بشکه در روز بود بیشتر و هزینهها به 2132 میلیارد میرسد یعنی درآمد کلانی که داشتیم بجای صرفهجویی و بجای اینکه آینده کشور را درنظر بگیریم که کجا حرکت میکند و جهت به چه سمتی است هزینهها را افزایش دادیم و کسری بودجه آوردیم به مبلغ 304 میلیارد ریال و سال 59 بودجه جاری را از 1609 به 1732 میلیارد افزایش دادیم و عمرانی را فقط 45 میلیارد افزایش دادیم که یک چهارم آن بازگشت و خرج نکردید و کسری حدود 951 میلیارد بوجود آوردیم و سال 60 هزینه جاری را به 2076 افزایش دادیم یعنی 350 میلیارد و مابهالتفاوت بین درآمدها و هزینهها 1071 میلیارد گردید که کسری بودجه سال 60 شد ، و سال 61 بودجه جاری و هزینههای آن به 2458 میلیارد رسید و عمرانی به 1030 میلیارد که تا پایان سال 800 میلیارد آن بیشتر خرج نخواهد شد و 230 میلیارد آن برمیگردد و برای سال 62 بعنوان هزینه جاری و کمی هم عمرانی خرج خواهد شد . خلاصه سخن آنکه با یک حساب سرانگشتی مجموع کسری بودجه از سال 44 تا پایان سال 57 به 384 میلیارد میرسد . در صورتیکه سه سال 58 و 59 کسری بودجه به 2363 میلیارد میرسد و تا پایان سال 61 بیش از بیش از 4000 میلیارد میرسد . یعنی بدهکاری دولت به بانک فقط در ارتباط با کسری بودجه و علاوه بر این مانده بدهی دولت بابت تبصره 2 تا تاریخ 30/9/61 به 323 میلیارد و 389 میلیون رسیده است و به این مبلغ اضافه میشود . بدهکاری دولت به بانک مرکزی در سال 62 ، 3418 میلیارد ریال . همانگونه که ارقام گویای کسری هستند ، در سال 1357 کسری بودجه 7 برابر میزان آن در سال 56 میباشد و کسری 59 سه برابر سال 58 و بالاخره در سال 60 کسری به رقم بیسابقه 1071 میلیارد میرسد . یعنی کسری بودجه در سالهای قبل از 1359 هیچ گاه از 27% کل هزینههای دولتی تجاوز نکرده بود . در سال 59 کسری بودجه بیش از 40% هزینههای دولتی را تشکیل داده است .(فروغی ـ آخر سال 56 و 57 مگر جنگ بود ، آقای نادی با این آماری که شما میدهید ؟ … ) رئیس ـ اجازه بدهید ، این را بعد موافقین میگویند ، بفرمائید . نادی ـ نظر به اینکه کسری بودجه در اثر تفاوت بین هزینهها و درآمد دولت میباشد ، هزینههای دولت از رشد قابل ملاحظهأی برخوردار است . هزینههای جاری دولت در سال 1350 ، 200 میلیارد بودجه و عمرانی آن 116 میلیارد و سال 53 که رشد قیمت نفت و پول بادآوردهأی برای رژیم بود ، 825 میلیارد و عمرانی آن 348 میلیارد بوده است که نقطه اوج و درصد رشد هزینههای جاری در این سال بوده است که رشد و افزایش حدود 5/2 برابر بودجه سال 52 و سالهای بعد رشد هزینههای جاری از یک رشد متناسب برخوردار بوده است . تا سال 1357 که مبلغ افزایش بطور متوسط هزینههای جاری هر سال 130 میلیارد بوده و افزایش عمرانی بطور متوسط تا سال 56 عمرانی بطور متوسط تا سال 56 سالی 160 میلیارد رشد داشته است . ولی سال 57 حدود 300 میلیارد ریال کاهش در زمینه عمرانی داشته است . از سال 1358 هزینههای جاری نسبت به سال 57 ، 300 میلیارد افزایش داشته است که در اثر رسمی کردن و استخدام نمودن افرادیکه قبلاً قراردادی کار میکردند حتی آنان که دو روز کار کرده بودند ، و این متاسفانه از بیسیاستی دولت موقت بود که به انقلاب ضربه زد و بهمین ترتیب هزینه های جاری از رشد برخوردار است که سال 60 به 2076 میلیارد میرسد ولی هزینههای عمرانی کاهش دارد . سال 58 نسبت به سال 57 ، 130 میلیارد عمرانی کاهش دارد و سال 59 نسبت به سال 57 ، 90 میلیارد و سال 60 نسبت به سال 57 تقریباً 30 میلیارد افزایش دارد . معنای سخن این است که سال 57 که سال بحران و انقلاب بود با سال 60 که سه سال از انقلاب گذشته ، بودجه عمرانی آنها یک اندازه است . بعبارت دیگر نسبت جاری به عمرانی از سال 57 تا سال 60 اینگونه است ، سال 57 درصد جاری 9/67 و عمرانی 1/32 ،در سال 58 درصد جاری 75% عمرانی 42% ، سال 59 درصد جاری 75% ، عمرانی 42% ، سال 60 جاری 74% و عمرانی 25% . رژیم و دولت طاغوتی که در سال 56 با بحران روبرو شده بود و میرفت که به سقوط کشیده شود و تلاش داشت که فروش نفت او از شش میلیون بشکه بیشتر باشد ، هزینههای جاری او بع 57% رسیده بود ، اکنون در سال 60 هزینههای جاری به 75% رسیده است و این روند مطلوبی نیست و هرچه سریعتر باید از ادامه آن جلوگیری کرد و بهمین ترتیب هزینههای جاری از رشد برخوردار است که سال 60 به 2076 میلیارد میرسد ، ولی هزینههای عمرانی کاهش دارند . نکته دیگر اینکه در طول سالهای گذشته که آمار و ارقام آن موجود است ، برآورد هزینههای جاری در اکثر سالها با هزینههای قطعی برابر بوده است .( رئیس ـ سه دقیقه دیگر وقت دارید .) نادی ـ من مجبورم یک سری مسائل را رها کنم . سید حسن موسوی تبریزی ـ همه این ارقام قابل تحقیق است … رئیس ـ خوب ، بعداً این ارقام را دیگران توضیح میدهند ، دولت خودش باید جواب بدهد . نادی ـ من اینجا را سریع میخوانم . درآمدهای دولتی که تا سال 1351 بطور ملایم در حال رشد بود از سال 51 تا 56 با سرعت رشد میکند . ولی در سال 57 درآمدها کاهش پیدا میکنند به گونهأی که در سال 60 درآمد دولت 420 میلیارد کمتر از سال 1356 بوده است . اثراتی که کسری بودجه دارد : درصورتیکه کسی 5% از کل هزینههای دولتی را بگیرد میتواند برای ادامه اقتصاد سالم و مفید باشد که از این طریق افزایش حجم پول و نقدینگی متناسب با رشد اقتصادی و دیگر اینکه وسیله بسیار موثری جهت مقابله با رکودهای اقتصادی و حوادث غیر متقربه است . ولی اگر کسری بودجه سنگین و متوالی و پیاپی باشد ، اثرات وخیم و وحشتناک دارد . مثلاص تورم که یکی از عواقب وجود کسری بودجه است ، به طور آنی بروز نمیکند ، بلکه ماها و سالهای بعد به صورت کامل خود را ظاهر میکند . معنای ساده آن حل مسائل آنی به قیمت ایجاد مسائل بغرنج ، به عبارت دیگر توسل به کسری بودجه به معنای حل مسایل امروزه و به قیمت ایجاد مسائل مشکلتر برای فردا و فرداهای جامعه میباشد . نکاتی که درباره کسری بودجه و عواقب آن در بخشهای اقتصادی و به صور گوناگون خود را بروز میدهد ، باید مورد توجه قرار دهیم . 1ـ گاهی کسری بودجه را میپذیریم که قیمتها را ثابت نگه داریم ، مثلاً برای سال 62 که 165 میلیارد ریال به عنوان سوبسید میپردازیم و جز و کسری بودجه قرار میدهیم تا کالایی مثل گندم و شیر و قند و شکر و سیمان و چای و غیره به قیمت نازل فروش رود این کسری بودجه جهت سوبسیدها به قیمت افزایش سایر کالاها تمام میشود چون حجم اسکناس و نقدینگی در بازار فراوان میشود و ارزش واقعی آن کم میشود . در مقابل کالاها افزایش پیدا میکنند . و همین کالاهایی که به صور کسر بودجه پایین نگه داشتهایم خود به خود افزایش پیدا میکنند و دیگر زور و فشار نمیتواند مهار کننده او باشد و از دست دولت خارج میشود که اینجا کسری بودجه جهت سوبسیدها عامل افزایش کل کالاها گردیده است . نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد بهترین راه برای تامین کسری بودجه انتشار اوراق قرضه است که از این طریق دولت قادر خواهد بود به بازار پول و اعتبار کشور را کنترل نماید و با جمعآوری بسیاری از پساندازها که راکد است آنها را در مجرای صحیح اقتصادی به کار اندازد. ولی تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است . وقتی که تامین کسری بودجه منحصراً از طریق استقراض از بانک مرکزی انجام میگیرد حجم پول و نقدینگی افزایش پیدا میکند . وقتی که در مقابل پول و نقدینگی کالا و تولید و افزایش نباید نتیجه کار جز ایجاد تورم و تشدید تورم نخواهد بود . وقتی کسری بودجه فشار تورمی ایجاد میکند دولتها به مقابله میپردازند و اعلام میدارند قیمت انواع کالا میباید در سطح قبلی خود باقی بماند . خصوصاً نسب به کالاهایی که در اختیار خودش میباشد . در نتیجه فشار تورمی به کالاهای دیگر منتقل میگردد ( رئیس ـ وقتتان تمام شد .) که از طرف دولت کنترل ویا سوبسید داده نمیشود و دیگر اینکه چون کنترل دولت نمیتواند همه گیر باشد تنها موفق میشود قسمتی از بازار کالاهای مورد نظر و کنترل و تنها عدهأی موفق میشوند که در قیمت اعلام شده کالای موردنظر را بدست آورند . نتیجه آن میشود که به تدریج دو گونه بازار برای هر گونه کالایی بوجود میآید . 1ـ بازار رسمی که قیمت پائین حکم فرماست . 2ـ بازار سیاه یا بازار آزاد . هر چه میزان کسری بودجه بیشتر باشد و هرچه کنترل قیمت کالا شدیدتر انجام پذیرد که مفهوم آن هرچه قیمت تعیین شده از واقعیات دورتر باشد ، تفاوت قیمت رسمی و قیمت بازار آزاد بیشتر بوده و آن قیمت دولتی و رسمی تصنعی بودن آن عیانتر و واضحتر میگردد . چون قیمت واقعی و حقیقی همان بازار آزاد است که تورم پیدا کرده و ارزش پول در اثر افزایش نقدینگی قدرت خود را از دست داده است . اینجا است که مشاهده خواهیم کرد در زمانهای وجود و استعمار کسری بودجه قیمت کالاها به سرعت رشد مییابند و باز مشاهده میکنیم در اثر گستردگی حجم پول که ناشی از کسر بودجه و سالهای گذشته است تورم از سال 58 تا 61 بیش از 80% میرسد . اینکه شورایعالی اقتصاد تصمیم گرفته است قیمتها در سال 62 ثابت باشد و هیچ گونه افزایشی نداشته باشد وقتی عملی خواهد بود که دولت هیچ کسری بودجه نداشته باشد و بتواند سالهای گذشته را نیز جبران کند و یا دولت کلیه کالاها را زیر نظر داشته و توزیع صحیحی داشته باشد و شما وضع توزیع را در کشور میبینید و دیگر اینکه دولت بتواند ضررهایی که متوجه کارخانجات از این بابت میشود را جبران کند (رئیس ـ وقتتان تمام شد .) که باز اقتراض از بانک خواهد بود . وقتیکه رشد نقدینگی در کشور سرسامآور شد تثبیت قیمتها معنا ندارد (رئیس ـ وقتتان تمام شد .) فقط سه ، چهار خط مانده که تمام میکنم . وقتیکه رشد نقدینگی در سال 56 که 2097 میلیارد ریال میباشد در سال 61 به بیش از 5500 میلیارد رسیده است ، چگونه میشود کنترل قیمتها نمود . مگر اینکه مردم پولها را دفن یا آتش بکشند که آن هم باز مسالهأی خواهد داشت . محمد یزدی ـ آقای نادی بجای سه ، چهار خط پیشنهادتان را بفرمائید . انتقاد تنها که کافی نیست . نادی ـ من پیشنهادم این است و کمیسیون معتقد است که خوشبینانه تر بنده هستم که میگویم 15% این لایحه بیشتر بررسی نشده است . آقایان از 5% تا 10% معتقد هستند ، و در نتیجه اگر ما بتوانیم کارهای عمرانی هم ضربه نزده است که بیشتر پیشنهادم این است که شش ماه تصویب بشود این شش ماه برادران کمیسیونها و کمیسیون بودجه و دولت بنشینند ، در این بودجه فرو بروند و مسائل را دربیاورند . خیلی مسائل ریزریز هم هست پیشنهادهایی وجود دارد هم نسبت به ادارهجات ، مساله مهمتر اینکه خود کشاورزی میگوید من 25 هزار نیرو اضافه دارم . تمام دستگاهها اغلب میگویند نیرو اضافه داریم و نیرو میخواهند . اینها باید یک کسر و تعدیلهایی بشود و روی مسائل صحبت بشود و حرف زده بشود . اینها است که قابل توجه است ، قابل بررسی است و واقعاً میشود یک مقداری جرح و تعدیل کرد و کار را کاهش داد . رئیس ـ آقای عطاری بفرمائید . عطاری ـ بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین . بعد از انقلاب تا زمان حاضر به لحاظ بودجهأی ما شاهد یک رشد هستیم . رشدی که اگر ما با دقت به ارقام مراجعه کنیم میتوانیم آن رشد را ببینیم . ولی البته اگر قرار باشد مراجعه نکنیم یا توجه نداشته باشیم که هر رقمی چه معنایی دارد وآیا میشود هر رقمی را با هر رقم دیگر سنجید . البته گرفتاری ایجاد میشود . صنعت کشور ما در سال جاری به یک مرحله کم و بیش خوبی رسیده است . معنی صحبت من اینست که دیگر ضرر نمیدهد . سازمان گسترش شما در سال آتی خودش ، خودش را اداره خواهد کرد ، و این مهم است . این قدم است برای اینکه بعداً سرمایهگذاریهایی که شده است به نتیجه برسد . این سرمایهگذاریها حاصل شده باشد و حاصلش قسمتی از هزینههای بودجه را تامین کند . این چیزی است که به آن خیلی بیعنایتی میشود . بعبارت بهتر ما فقط به لحاظ سیاسی نیست که ثبات پیدا کردیم . ما به لحاظ اقتصادی هم در بخش صنعت کاملاً موفق بودهایم . یعنی ما صنعتی را که از زمان طاغوت برایمان مانده بود و صنعت غیرقابل اتکاء و اعتمادی بود کمابیش تبدیلش کردهایم و تحولی که ایجاد کردهایم تحولی مثبت است و اگر قرار باشد شما ارزش افزودهأی را که این بخش در اقتصاد ملی دارد حساب کنید میبینید که فوقالعاده قابل توجه است و نمیشود به راحتی از آن گذشت . من برای شما یک مثال میزنم از آنچه که بانک مرکزی در کارگاههای صنعتی بزرگ مطالعه کرده است و همین دو سه روز پیش منتشرش کرده است ، این مقایسه سه ماهه اول امسال با سه ماهه سال گذشته است . لازم به یادآوری است که در این بخش یعنی در بخش صنعت ما تحولات و پیشرفتهایمان در هشت ماه بعد قویتر و سریعتر و بیشتر بوده است . اگر نگاه کنیم ، فیالمثل در مورد کاغذ و مقوا کارخانجات ما معادل 227 درصد رشد نشان میدهند . این رقمی که دارم میگویم رقم چشمگیر و بزرگش است . البته همه جا ما 227 درصد را نمیبینیم . اما 80 درصد رقمهایی که اینجا داده شده ، رقمهای امیدوار کنندهأی است . یعنی در حدود 20 ، 25 درصد رشد نسبت به سال گذشته نشان میدهد 25 درصد یک رقم کوچک و کمی نیست یعنی کافی است ما به تنگناهایی که داریم توجه داشته باشیم و آنوقت 25 درصد را بفهمیم یعنی چه ؟ مثلاً در مورد فلزات اساسی آهنی ما 7/50 درصد رشد را شاهد هستیم . که این رقم رقمی بسیار عظیم است . همینطور در دو مورد ماشینهای کشاورزی و ماشینهای تولید صنعتی ما بترتیب 87 درصد و 164 درصد رشد را شاهد هستیم . البته در چند مورد هم کاهش داریم . اما این چند مورد کاهش ، مقدار کاهش کم است (میلانی ـ آقای عطاری ، نسبت به چه زمانی ؟) من الان سه ماهه اول سال61 را با سه ماهه اول سال 60 دارم مقایسه میکنم . درحالیکه واقعیت مساله این است که در هشت ماه بعد ما رشدمان از سه ماهه اول بیشتر بوده است . بخاطر اینکه گرفتاریهای بودجهأی نداشتیم . بخاطر اینکه گرفتاریهای کارخانجات ما در سه ماهه اول به لحاظ محدودیتهای بودجهأی بیشتر است تا هشت ماه بعد . وقتیکه چنین مسالهأی وجود دارد ، ما بیاییم و بگوییم ضعف فوقالعاده است ، چه است و چه است ، یک مقدار به بیانصافی بیشتر شبیه است ، در مورد کشاورزی هم واقعیت مساله این است که تولید ما گذشته بیشتر است . اما چرا ما افزایش واردات داریم ، شما توجه بفرمائید که ما به لحاظ جمعیت وضعمان امسال با سال گذشته تفاوت دارد . ما یکی از معدود کشورهایی هستیم که نرخ رشد جمعیت در کشورمان فوقالهاده بالا است . یعنی مثلاً سال گذشته شما موالیدتان چیزی حدود دو میلیون و ششصد هزار نفر بوده و امسال تخمین زده میشود که حدود سه میلیون نفر باشد . خوب اینها گرفتاری ایجاد میکند . یعنی شما تولیدتان بالا رفته ، ولی البته محتملاً تولیدتان متناسب با افزایش جمعیت نبوده است و این عدم تناسب عمده به دلیل این است که ما به لحاظ رشد جمعیت ، یک نرخ رشد جمعیتی عجیب داریم . سیاستهایی که ما داریم سیاستهای تشویقی در این قسمت است ، سیاستهای تاکیدی است و در آن قسمت دیگر ما ابزار لازم را برای تشویق و تاکید متناسب با این تشویق نداشتهایم ولذا شما اینجا کمبودی را میبینید ، درحالیکه آنجا اگر دقت کنیم و با دیده باز به مسائل نگاه کنیم ، میتوانیم رشد را ببینیم . اما یک چیزی که مهم است و نباید آنرا از خاطر دور داشت این است که سیاستها و اولویتهایی که در این بودجه مورد عنایت قرار داشته ، آیا چیزی که مطلوب نظر مخالفین است بوده یا نبوده است ؟ یعنی دوستانی که مثلاً از کمیسیون بودجه اینجا آمدهاند و به بودجه انتقاد کردهاند ، آیا این اولویتها را یافتند یا نیافتند ؟ اگر این اولویتها نبود ، خوب بود که پیشنهاد بدهند ، خوب بود که روی آن اصرار داشته باشند . اما دیدند که این اولویتها و سیاستها وجود داشته است . تنگناهایی در عین حال وجود داشته که این تنگناها مطلوبی را که در ذهن آقایان بوده است ، نمیگذاشته که پیش بیاورند و درآن زمینه به اندازه کافی کار و سرمایهگذاری شده است . من عرض میکنم که به لحاظ وضعیت ما وضعیت خوبی داریم . یعنی در سال 1362 ما نسبت به سال 1361 رشد خواهیم داشت و سال 1361 هم سالی نبوده است که ما از عملکرد دولت در آن با تمام موانعی که دولت داشته باشد ناراحت بشویم . معنیاش این نیست که خیلی ایدهآل و خوب است ، اما معنی حرف من این است که شما نمیتوانید این را جلویتان بگذارید و بگوئید این رقم را با سال 53 مقایسه کنیم و حالا بد است . نه چنین چیزی نیست . اگر بخواهید اینچنین مقایسهأی را انجام بدهید ، بیایید قیمتهای جاری را کنار بگذارید و قیمتهای ثابت را بحث کنید . آنوقت این مطلب که نمیدانم امسال سه هزار است و آن سال 35 بود ، دیگر پیش نمیآید . خود آقای نادی آن موقع خیلی خوب متوجه خواهند شد که به لحاظ رقم ما میتوانیم با گذشته رقابت کنیم ، با توجه به اینکه منابعی که در گذشته مورد استفاده دولتهای طاغوت بوده است ، خیلی بیشتر بوده است ، استفادهشان از منابع طبیعی خیلی بیشتر بوده است و ارقام دروغ برای آنها ارائهاش راحت بوده ، در حالیکه ما مطلقاً نمیتوانیم این ارقام را ارائه بدهیم ، شما نمیتوانید بیایید راحت بجای استقراض مثلاً بنویسید اوراق قرضه . نمیتوانید این کار را بکنید . چون میدانید اگر این کار را بکنید دارید به ملت خودتان دروغ میگویید . اما آنها از این قضیه هیچ ابائی نداشتند. چند ده میلیارد اوراق قرضه را به راحتی در بودجهشان مینوشتند . در حالیکه این اوراق قرضه مطلقاً ماهیت اوراق قرضه را نداشته است . قسمت عمدهاش ، 95% آن را به بانکها میفروختند و چه اوراق قرضهأی و بعد او برایشان کارگشایی میکرده است ، اما شما نمیتوانید این کار را بکنید . شما میدانید اگر قرار باشد الان اوراق قرضه منتشر کنید ، این اوراق قرضه اینطور نیست که نیازی از نیازهای واقعی بودجه شما را برآورده کند . پس چرا بیاییم اینجا پیشنهاد اوراق قرضه بدهیم ؟ مثلاً شما میتوانید صد میلیارد ریال اوراق قرضه منتشر کنید و مردم بخرند ؟ میتوانید شما این کار را بکنید ؟ نمیتوانید . چرا که اگر اهل رقم باشید میآئید صد میلیارد را به جمعیت تقسیم میکنید ، میبینید که چنین کششی وجود ندارد . بنابراین چنین چیزی راه حل نیست و البته اگر راه حل بود خود شما در کمیسیون بودجه پیشنهاد میدادید . اما خود شما پیشنهاد دادید که کلمه اوراق قرضه هم کنار کلمه استقراض داخلی بود برداشته بشود ، معنیاش این است این است که خودتان تشخیص دادید و قبول کردید که این امر ، امر واقعی و قابل تحقق نیست . آنچه را هم که در مورد فروش نفت ، صادرات نفت ، توان ما برای تولید و بازار یابی گفته شد ، به اعتقاد من بیشتر شبیه یک جور نبوت بدون وحی خدایی بود . ببینید ما داریم کار میکنیم در زمینههای سیاسی بینالمللی ، در زمینههای اقتصادی در سطح عالم ما داریم کار میکنیم . ما فعلاً در وضعیتی هستیم که به استناد آنچه که وزیر نفت ما رسماً در مجامع بینالمللی اعلام کرده است ، عربستان را وادار کردیم که تولیدش را به چهار میلیون بشکه برساند . اگر چنین چیزی درست باشد که انشاءالله هست ، معنی صحبت این است که مادیگر با مازاد نفت در بازارهای جهانی روبرو نیستیم . معنیاش اینست که ما قدرت مانور بیشتری پیدا کردهایم . آنجا که عربستان 11 میلیون تولید داشته باشد ، آن کجا که چهار میلیون تولید داشته باشد . ما قدرت مانور بیشتری در عالم پیدا میکنیم . این یک مورد قضیه است . مورد دوم فشارهایی است که در حال حاضر بر کشورهای صادرکننده نفت به لحاظ درآمد ارزی وارد میشود . این کشورها در حال حاضر گرفتاریشان فوقالعاده است و به مراتب بیشتر از گرفتاریهای ما است و آنها نمیتوانند همساز با آنچه که از آنها خواستهاند عمل کنند و دوام بیاورند . یکی از دوستان که از سفر کشورهای عربی برگشته بودند ، میگفتند وضع چطوری است . نمیتوانند به کارمندانشان حقوق پرداخت کنند . نمیتوانند چه کنند . در شرایطی که ما اینها را میبینیم . یعنی میبینیم که این کشورها معطلند . این کشورها وضعیتشان الان از ثبات خارج شده و به لحاظ اقتصادی و پرداخت حقوق وچه وچه متزلزل است . در این شرایط ما خیلی شانس داریم ، برای اینکه نگذاریم هیچ سیاستی تحمیل بشود بر مجموعه کشورهای صادرکننده نفت و از سوی دیگر یک مسائل جدیتری هم وجود دارد من جمله وابستگی خود مثلاً آمریکا به نفت ، که اگر در نظر گرفته بشود ، خیلی راحت آدم میتواند بفهمد که اینطور سیاستها اینطور مسائلی که تحمیل میشود ، اینها زیاد نمیتوانند دوام پیدا کنند . یک بازی سیاسی بیشتر است تا یک چیز واقعی و حقیقی ، و زمانی هم طول میکشد تا این بحران از سر بازار نفت بگذرد زیاد نیست . ولی شما میدانید که ما تمام تلاشمان این است که اگر قرار شد بحران دربازار نفت ادامه پیدا کند این را ما زمینهأی بسازیم برای اینکه خودمان را از وابستگی به نفت خلاص کنیم . ما هیچگونه رودربایستی از مردم خودمان نداریم . هرموقع گرفتاری برای ما پیش بیاید ، میآئیم و به مردم میگوییم اینطوری است ، نمیتوانیم و بایست این کار را انجام بدهیم و ما خیلی را حت میتوانیم با مردممان حرف بزنیم ، چون به آنها دروغی نگفتیم ، ما اینطوری نیست که اگر قیمت نفت را فیالمثل بیست و پنج دلار تعیین کردند ، حتماً و حتماً به آنچه که آنها میخواهند تمکین کنیم . ما یک راه دیگر هم داریم . آن هم مراجعه به مردممان است . میگوییم وضع ما این است . در این وضعیت خود شما بگوئید چکار بایست کرد و امیدوار هم هستیم که حل بشود .(زرهائی ـ گفتید اوراق قرضه ظرفیت ندارد ، مردم آن را رد کردهاند.) نه ، من عرض نکردم که اوراق قرضه را به مردممان میگوئیم بخرند . من عرض کردم که دران صورت یعنی وقتی که بر ما فشار فوقالعاده بشود ، میآئیم و سیاست زهد را به مردم خودمان توصیه میکنیم . مردم ما آنوقت زاهدانه عمل خواهند کردو بودجه درآن شرایط میتواند خودش را کاملاً سرپا نگهدارد . ما الان سیاستمان آن سیاست نیست . ما الان در واقع میخواهیم که مردم ما راحتی بیشتری پیدا کنند . ما الان میخواهیم مردم ما از رفاه بیشتری برخوردار باشند . به این علت است که در بودجه شما مثلاً فرض نکنید که فلان مقدار رقم رقم فروش نفت است و الا اگر بخواهیم همان سیاست زهد را به مردم خودمان توصیه کنیم مساله اینطور نخواهد بود این رقم کاهش پیدا میکند و رقمی خواهد بود که میتواند با شرایط تحمیلی بازار سیاست وفق بدهد ، آنچه که از مسائل جدی این بودجه است که بنظر من نبایست از آن گذشت این است که موضوعات جدیدی در این بودجه طرح شده است که اینها سابقه نداشته است و از این جهت این بودجه ارزشمند است . در این بودجه برای اولین بار شرکتها طرح شدهاند و شما انشاءالله در بودجه سالهای آتی میتواند دقیقاً آنها را هم کنترل کنید و زیر حساب بیاورید و این چیز بسیار مهمی است . یعنی شما در سال گذشته از قسمت زیادی از فعل و انفعالات اقتصادی در ارگانهاغی دولتی و وابسته به دولت بیخبر بودید . به دلیل اینکه آنها تحت عنوان شرکت کار میکردهاند . اما امسال یک جور نقب به این مساله زده شده و این مقدمهأی است برای اینکه تمامی فعل و انفعالات مالی و پولی آنها هم زیر کنترل مجلس انشاءالله قرار بگیرد . دوم اینکه شما آمدهاید و ارگانهای انقلابی را برایشان تکلیفهایی تعیین کردهاید که اینها حساب و کتابشان مرتبتر و منظمتر بشود . جهاد درآمدهای زیادی داشت که ما از این درآمدها خبر نداشتیم ، از آن رقم نداشتیم حالا آمدهایم و گفتهایم جهاد سازندگی تمامی درآمدهای خودش را بایست مشخص کند . سعی نکردیم که جلو کار جهاد را بگیریم . سعی کردهایم که یک مکانیزمی را تعقیب کنیم که این ضمن اینکه باز بودن دست جهاد را حفظ میکند . اما در عین حال مجلس را هم از تمامی امکاناتی که او دارد مطلع کند و این چیزی بود که نبود الان شما در این بودجه آنرا دارید و خیلی مهم است نه فقط به لحاظ اینکه مثلاً رقمی چند میلیاردی دارد یا مثلاً دوازده ، سیزده میلیاردی دارد ، من درست رقمش یادم نیست . بلکه عمدتاً به دلیل اینکه شما دارید یک ضابطهأی را وضع میکنید که او خودش را به این ضابطه مقید بداند . همینجور در مورد بنیاد مستضعفان ، شما از آن خواستهاید که وضعیت خودش را مشخص کند . برای حراست از مرزها شما در این بودجه دارید کار میکنید و فکر کردیم چیزی که در بودجه های گذشته برایش فکر جدی نشده بود و این بسیار بسیار قابل توجه است . شما سازمان پژوهشهای علمی را که یک سازمان بسیار خوب و بسیار مفید و ارزشمند هست برای کشور ، در این بودجه یک نظامی به آن دادهاید ، یک سازمان اداری مشخص و قانونی را برایش ایجاد کردهاید . استخدامها را در این بودجه منع کردهاید . جلو خرید وسایل نقلیه را تا حدود بسیار زیادی گرفتهاید . انتشارات را منع کردهاید که هر دستگاه و ارگانی که به مساله تبلیغات ربطی ندارد و هرجور دلش میخواهد انتشارات داشته باشد و هر کاری کند ، پوستر بدهد ، مجله بدهد ، چه بدهد ، چه بدهد . شما با این بودجه دارید جلو این کار را میگیرید . در این بودجه شما یک کار بسیار مهم دیگری انجام دادهاید ، آن هم این است که به کارمندان دولت که بیشترین فشار تورمی در سالهای اخیر بردوششان بوده کمک غیر نقدی را افزایش دادهاید . و این کمکها میتواند به هرحال میتواند در وضع آنها بسیار موثر باشد و گرفتاریهای فزاینده آنها را متوقف کند . یک مورد مهم دیگر هم که این بودجه دارد صداقت و صراحت زیاد آن است . در این بودجه شما آمدید و تلاش کردید که درآمدهای غیرواقعی را حذف کنید . و تلاش کردید تا جائیکه منطقاً بایست اعلام کرد و کسری بدیهی است آن کسری را روشن کنید . یعنی به هیچ وجه دروغ به مردم گفته نشود . همه مردم اگر مایل باشند در جریان ریزهکاریهای این بودجه قرار بگیرند هیچ کشوری در عالم این کار را نکرده (رئیس ـ شما سه دقیقه دیگر وقت دارید .) اما این کار را شما در بودجهتان انجام دادید . من میخواهم عرض کنم که کمیسیون امسال در مورد هزینهها دقت بسیلر زیادی داشته ، اولویتها و سیاستها را شناسایی کرده یا پیشنهاد دولت را مورد بررسی قرار داده و تایید کرده و بر اساس آن اولویتها و سیاستها مسائل را دنبال کرده ، هیچ هم اینجور نیست که به 10% یا 15% از بودجه رسیده باشند . آن چیزی که برادرهایمان میگویند که میخواهند رقم به رقم ببینند فلان کارمند چقدر حقوق میگیرد اساساً رسیدگی به آنها در صلاحیت کمیسیون بودجه نیست . کار کمیسیون بودجه این است که دستگاهها را کلی نگری کند . دقت کند ارقام عمده را درنظر بگیرد ، جلو ریخت و پاشها رابگیرد و این کارها را به اعتقاد من خوب انجام داده . بنده در بعضی جلسات کمیسیون حاضر میشدم و خیال میکنم که نسبت به سال گذشته از این جهت دقت و بررسی کمتر نشده بوده ، هیچ ، بلکه بیشتر شده . نسبت به صنایع مونتاژ ایراد میگیرند ، صنایع مونتاژ ما در وضعیت خوبی الان قرار گرفته یعنی در مرحله انتقالی قرار گرفته ، ارزش افزودهاش اینچنین نیست که بشود از آن صرفنظر کرد و مرتباً هم فشارآوردن و ایراد گرفتن صحیح نیست یعنی به دور از واقع نگری و واقع گرایی است . آنچه که در مورد سوبسید پیشنهاد میدهند که از بین برود ، سوبسید مال همه شهرها است . اینجور نیست . قسمتی از سوبسید به شهرها میرسد وقسمتی به روستاها میرسد . سوبسید یکی از ابزارهای کمک دولت به بخش خصوصی است و به مردم و این ابزار را اگر شما الان بخواهید بگیرید گرفتاری ایجاد میشود . این سوبسید در شرایط فعلی چیزی نیست که شما بتوانید خودتان را از آن خلاص کنید و البته دولت اشتیاق دارد که مجلس بگوید سوبسید حذف بشود و حذف کند . چون به این ترتیب کلی کمک به بودجه دولت میشود . اما معذلک ما بعنوان نمایندگان مردم نمیتوانیم براحتی این حرف را بزنیم . شما نمیتوانید بیایید مثلاً قیمت روغن نباتی را بالا ببرید ، قیمت تراکتور را . سم را ، بذر را ، قیمت آرد را ، نان و این چیزها را به راحتی نمیتوانید بالا ببرید یعنی یک مسائلی گفته میشود . بیتوجه به اینکه این سوبسید در کجاها مصرف دارد و در کجاها باید به آنها پرداخت ( رئیس ـ ببخشید ، من گفتم سه دقیقه شما هشت دقیقه وقت داشتید .) ولی اما آنچه که میفرمایند در مورد جاری و عمرانی و مقایسهأی که دارند انجام میدهند بین امسال و سالهایی از رژیم طاغوت ، خوب شد ، برادر عزیزمان آقای نادی اینجا واقع بینانه عمل کردند یعنی درصد را گفتند ، چرا ؟ چون اگر رقم را میگفتند ، رقم خیلی بیشتر بود . بنابراین درصد را گفتند . به لحاظ اینکه به هرحال منطقی و اصولی عمل کردند کار خوبی بود و بنده عرض میکنم که اینکه ما توانستیهایم در این وضعیت آشفتهبازار (به تعبیر برادرمان آقای مظفر) بیاییم در این فاصله خودمان را برسانیم بجایی که بتوانیم بلندپروازیهای کنترل نشده و دروغین رژیم طاغوت را عملاً و واقعاً و با ارقام درست محقق کنیم . خیلی کار است . برنامه پنجم هرگز بسته نشد ، برنامه ششم امکان این را که در نظام طاغوت ارائه داده بشود چنین امکانی برایش وجود نداشت . اما ما آمدیم درسال چهارم انقلاب علیرغم تمامی بحرانها رسیدیم به مرزی که با ارقام واقعی در مرحلهأی هستیم که میتوانیم برنامه ارائه دهیم . آن چیزی هم که فرمودند برنامه ارائه شده از جانب همین دولت است ، این بودجه از جانب همین دولت است ، تعارض دارد و چرا اینجوری است ؟ آن یک پیشنهاد است . این پیشنهاد باید کار بشود ، تصویب نهایی بگیرد تا وقتی هم یک پیشنهاد تصویب نهایی نگرفته نمیشود رویش اینجور مانور داد . قسمت زیادی از کارهای عمرانی بخالاف آنچه که برادرمان فرمودند صرف خرید ماشین و خریدهای خارجی نمیشود . گفتند 80% آن چنین ماهیتی دارد . من تعجب میکنم یعنی آدم راحت میتواند بگوید روی بودجه 15% کار کردهایم . عرض کردم 80% خرج خرید ماشین میشود، راحت میشود این عددها و رقمها را گفت اما وقتی این رقمها درست باشد این حرف اعتبار و ارزش دارد و بنده عرض میکنم چنین سخنی سخن گزافه است . یعنی اینطور نیست 80% بودجه عمرانی شما صرف خرید بشود و صرف ماشینآلات بشود . هیچ اینجور نیست . قسمت عمده این ، مزد میشود مزد کارگر شما و مزد عملهأی که مثلاً در کارهای ساختمانی یا جاهای دیگر دارد کار میکند . برادرها کارهای عمرانی را توجه ندارند که یعنی چه ؟ یعنی کار عمرانی مثلاً از این قبیل است . شما بیایید یک سد بسازید . برای اینکه سد بسازید شما مصالح میخواهید . حالا ما میگوییم یک قسمتش صرف خرید مصالح میشود . آقایان میگویند جاری است . خوب شما کارگر میخواهید که با اینها کار کند . می گویند آقا این هم جاری است . مهندس میخواهیم برای اینکه این مهندس روی این قضیه کار کند . این هم پولش جاری است . پس بفرمائید سد سازی که ماهیتاًکار عمرانی است چه چیز آن غیرجاری است ؟ یک مقدار هم ماشین میخواهد که این ماشین بیاید و کارها را سرعت و شدت بدهد . آن را هم که میفرمایند جاری است پس چه چیز آن عمرانی است ؟ آقایان تعریف از عمرانی ندارند و ایراد کار اینجا است . کاری که عمرانی شد . مسائلی که در آن صرف میشود تماماً و تماماً آن مجموع کار عمرانی را بوجود میآورد و به این لحاظ قابل قبول است که عمرانی است والا بیایند از مفهوم عمرانی یعنی ارائه بدهند خوب ما هم از شما استفاده کنیم . ما هم به هر حال در کمیسیون بودجه بودهایم و این اصلاحات را به اندازه برادرها احیاناً شنیدهایم . حضور مقدستان عرض کنم که اما قسمت زیادی از کارهای جاری که شما در این بودجه انجام میدهید ماهیت جاری ندارد . قسمت زیادی از کارهایی که شما در بودجه جاری انجام میدهید . دادن خدمات به مردم است . بفرمائید این خدمات را نمیخواهیم به مردم بدهیم ، بفرمایید دیگر نمی خواهیم بهداری کسی را درمان کند ، دوا بدهد . خوب بلی این برای شما اسمش جاری است . اما خدماتی هستند که این خدمات فیالواقع خاصیت عمرانی دارد . آموزش و پرورش شما آن قسمتی که مفید است و بازده سالم در اقتصاد دارد ماهیتاً عمرانی است نه جاری . قسمت زیاد دیگری از خدماتی که دولت انجام میدهد از این قبیل است . خوب بله خیلی از آنها هم جاری است . ولی معذلک هرچیزی که اسمش حقوق و مزایا بشود اینجوری نیست که بگوییم جاری است به معنای اینکه در آبادی و عمران نقش ندارد و دخل و تصرف نمیکند . این هم یک مقداری از بیتوجهی ناشی میشود. ما در مجموع اگر قرار باشد در نظر بگیریم این بودجه را ، این بودجه جهت اصلیش کمک به روستا هست . در عین حال که نمی خواهد صنعتی را که الان داریم بماند و بپوسد و از بین برود . این خیلی مهم است . ما یک مجموعه صنعتی داریم که شما اگر قرار باشد برای این مجموعه صنعتیتان خرج نکنید ، این مجموعه از بین میرود و شما و ما نمی توانیم از جانب ملت بیاییم و سرمایه این ملت را دور بریزیم و بگذاریم زنگ بزند . توجه میفرمائید ؟ پس باید این را رساند به مرحلهأی که تولید داشته باشد و تولید سودمند و با فایده داشته باشد . بنابراین چارهأی برای آن نداریم و باید دنبال کنیم . اما سمتگیری بودجه ما به سمت این هست که به روستا بیشتر عنایت کنند . و بنده عرض می کنم این بودجه . یعنی بودجه سال 62 از بودجه سال 61 و همه سالهای دیگر بودجه نویسی این کشور سمتش و دقتش و تاکیدش برای امور روستا بیشتر است و این را ارقام این بودجه شهادت میدهد . اگر قرار باشد دوستان به آن ارقام عنایت کرده باشند و اینجوری نباشد که از آن بگذرند . این صحبتی که یکی از برادران گفتهاند که بودجه چهار سال بعد از انقلاب چه باری از دوشش عشایر و روستائیان و گودنشینان برداشته است ؟ یک صحبت بنظر من تلخ گزنده بدون محتوا بیشتر نبود . خیلی قدمها برداشته برای گودنشینان شما ببینید در این چهار سال در تهران چقدر خرج شده ؟ بروید تعداد گودنشینان را الان ببینید برابر با سال 1357 است ؟ بروید ببینید محل گودنشینان فضای سبز شده یا نشده ؟ کار برای انها نشده ؟ اعتباری که بودجه عشایری شما داشته مثلاً دوره طاغوت هم آن اعتبارات را داشته ؟ یا برای روستائیان واقعاًکاری نشده ؟ و معنی این سخن اصلاً چه است ؟ ( خلخالی ـ دهات خرابتر شده ، شهر بزرگتر شده ) اما به لحاظ اینکه میفرمایند شهرها آبادتر شده و شهرها بزرگتر شده . کسیکه این حرف را میزند به دهات سر نزده ، اگر به دهات سر زده باشد ، یعنی بعضی از دوستان ما حال و حوصله ندارند به ده سر بزنند .(احسنت ـ احسنت)(رئیس ـ یک دقیقه دیگر وقت دارید) بلی ، عرض کنم خدمتتان که به تعبیر برادرمان ده آباد نشده و شهر آباد شده . بدلیل اینکه وکیل شهر در کمیته برنامهریزی فقط و فقط فشارش این است که به شهر فلان جا مثلاً بودجه بدهید (احسنت) اگر قرار باشد آقایان در کمیته برنامهریزی که همه شما ناظر هستید و درآنجا شرکت میکنید ، تشریف ببرید فشار بیاورید و بروید دهات را ببینید و برنامهها را بخواهید و امکاناتی که آنها دارند برای سازندگی مطالعه کنید و اینها را به کمیته برنامهریزی انتقال بدهید ، کمیته برنامهریزی از شما میپذیرد . یعنی شما جناب آقای خلخالی چه موقع شده کمیته برنامهریزیتان را پیشنهاد داده باشید برای فلان ده این کار را انجام بدهد و آن حرف شما مثلاً درست بوده باشد و این پذیرفته نشده باشد . چنین چیزی نبوده و چون چنین چیزی نبوده حرف ایشان هم اعتبار زیادی ندارد . والسلامعلیکم ورحمهالله و برکاته . خلخالی ـ شما هیچ کاری نه برای روستا کردید نه برای دهات حق ندارید اهانت کنید . رئیس ـ آقای الویری مخالف بعدی . الویری ـ بسمالله الرحمن الرحیم . در ابتدای صحبتم این تذکر را بدهم که من از جنبههای منفی بودجه میخواهم صحبت بکنم . بنابراین ، این، به این مفهوم نیست که مطالبی که برادران موافق گفتند مخصوصاً آن کسانیکه به جای شعار ، به آمار استناد کردند ، مطالب آنها را رد بکنم بلکه به علت تقسیمبندی که در زمان وجود دارد فقط مجاز هستم که آن قسمتهایی را که بنظر من اشکال وجود دارد و اشکال عمده هست که بوسیله اصلاحات جزئی نمیتوان برطرف کرد روی آنها صحبت بکنیم . بنظر من سه اشکال محوری وجود دارد (باز این تذکر را هم بدهم که تلاشم بر این است که مطالب گفته شده قبلی و آمار و ارقام ومطالبی که گفته شد حتیالامکان تکرار نکنم تا دروقت صرفهجویی بشود) … محمد یزدی ـ یعنی مخالف مشروط هستید یا مخالف مطلق ؟ الویری ـ خیر ، من مخالف هستم و به این بودجه رای نخواهم داد منتها همانطور که عرض کردم وقتیکه ما جنبه مخالف را صحبت میکنیم به این مفهوم نیست که ما ارزشها را نادیده بگیریم بلکه به علت محدودیت زمانی است که بایستی در یک کانال بخصوص صحبت بکنیم . سه اشکال محوری بنظر من در این بودجه وجود دارد .یکی این است که برخلاف تاکید امام و برخلاف تاکید حضرت آیت الله العظمی منتظری و برخلاف تصویب خود دولت ، کشاورزی در این بودجه اولویت داده نشده است . من مقدار زیادی دلایل اینجا دارم که ذکر خواهم کرد . اشکال محوری دوم که مطرح است ، تکیه بیش از اندازه بر نفت است و باز در اینجا من یک روندی را از سال 1320 به بعد عرضه خواهم کرد که شما خودتان میتوانید قضاوت بکنید . و بالاخره محور سومی که درنظر دارم توزیع ناعادلانه واینکه هنوز در این بودجه آن قسط اسلامی که از جمهوری اسلامی انتظار میرود متاسفانه در این بودجه وجود ندارد . یکی یکی شروع میکنیم : در مورد محور نبودن کشاورزی در فصل شش و هفت بودجه برای عمران شهرها ( در ضمن من چون ذهنم با تومان آشنایی دارد تا ریال ، تمام ارقام و اعدادی را که عرض میکنم تمامش تبدیل به تومان شده است ) میدانید که الان جمعیت روستاها تقریباً نصف نصف هست ، برخلاف گذشته که جمعیت روستاها بیشتر بود . یعنی حدود سال پیش ، جمعیت حدود 63% را روستاها تشکیل میداد بتدریج بعلت سیاستهای کشاورزی ازبین بر رژیم شاه روستاها خلوت شده ، الان آماری که به ما دادهاند تقریباً 50 ، 50 است . برای عمران شهرها در فصل شش و هفت ، یک میلیارد و هشتصد و هفتاد میلیون تومان اختصاص داده شده درحالیکه برای روستاها 700 میلیون تومان در مورد خدمات بهداشتی و درمانی ، میزانی که اختصاص داده شده برای شهرها ، عبارتست از یک میلیارد و صدو پنجاه میلیون تومان درحالیکه برای روستاها 140 میلیون تومان هست . شما درنظر بگیرید که دو جمعیت مساوی داریم ، روستائیان و شهریان و این نسبتها آنوقت قابل توجه است . در مورد آموزش و تحقیقات ، ما کادری که میخواهیم بسازیم اگر کشاورزی را اولویت بدهیم ، بودجه را طوری تنظیم میکنیم که بتواند متخصص کشاورزی و دامپروری تربیت کند . کل اعتبار آموزش عالی و تحقیقات شش میلیارد نهصد و نودوپنج (یعنی تقریباً 7 میلیارد تومان) هست درحالیکه اعتبار مربوط به گروه کشاورزی و دامپروری فقط 450 میلیون تومان است . از 7 میلیارد تومان فقط 450 تومان مربوط به کشاورزی است . در مورد مسکن ، کل اعتبار 6/5 میلیارد تومان ، یعنی 5 میلیارد و 600 میلیارد تومان درحالیکه آنچه که مربوط به استانها است که یک مقدارش به روستائیان میرسد 780 میلیون تومان است . یعنی 5/11 درصد کل اختصاص به روستائیان پیدا کرده . در مورد رشد قیمت ، یعنی وقتی ما میبینیم روستایی به ماندن در روستا علاقمند نمیشود ، علل مختلفی دارد . یکی مشکل زمین است ، یکی مشکل قیمتها است ، مشکل بهداشت هست ، مشکل راه و موارد مختلف دیگر ، شما در مورد قیمت ملاحظه بکنید .قیمت گندم در سال 61 نسبت به سال 60 10% رشد داشته و قیمت جو 15% رشد داشته . درحالیکه پوشاک 6/24% رشد داشته ، مصالح ساختمانی 18% رشد داشته و لوازم خانگی 3/18% خوب اگر شاخص را سال 1356 بگیریم ، در این سال شاخص قیمتها از 100 (که سال 56 هست ) به 7/272 در سال 61 افزایش پیدا کرده . اما در مورد کشاورزی . شیر که کیلویی 45 ریال خریداری میشود اگر فقط ما نرخ تورم را میخواستیم درنظر بگیریم از سال 56 تا بحال ، الان میبایستی شیر کیلویی 96 ریال فروخته بشود . در مورد ورود کالاهای سرمایه أی از خارج وقتی که ما کشاورزی را محور قرار میدهیم بایستی سعی بکنیم تراکتور وارد بکنیم ، کمباین وارد بکنیم و ماشیآلاتی که بتواند خود ماشینآلات کشاورزی را بسازد وارد بکنیم ، اما با کمال تعجب میبینیم که واردات کالاهای سرمایهأی 4/1% کل واردات را تشکیل میدهد . در مورد وامهایی که داده میشود ، اگر ما کشاورزی را مبنا قرار دهیم بایستی وامها و اعتباراتی که به روستائیان داد ه میشود نسبت به بخشهای دیگر قابل توجه باشد . مانده اعتبارات پرداختی به بخش خصوصی در پایان شهریور 61 ، آمار را دقت بکنید . بازرگانی داخلی و خارجی 51 میلیارد تومان بوده ، صنعت 64 میلیارد تومان بوده ، ساختمان 108 میلیارد تومان بوده ، متفرقه 152 میلیارد تومان بوده ، به هر حال جمع اینها که تقریباً تمامش متعلق به شهرها است 283 میلیارد تومان میشود . اما با کمال تعجب بخش کشاورزی میشود 38 میلیارد تومان ، مقایسه کنید ! به هر حال ، در مورد رشد اعتبارات دائماً برادران موافق میآیند میگویند که آقا اعتبار کشاورزی قبلاً اینقدر بوده و الان اینقدر افزایش پیدا کرده . ما باید نسبت را درنظر بگیریم . یعنی ببینیم درصد رشد چگونه بوده ؟ سهم بخش صنایع و معادن در سال56 بوده 24/19% کل بودجه ، درحالیکه در سال 60 ، 6/25% شده است . یعنی سهم صنایع . معادن 36/6 درصد رشد داشته است . خوب ، ببینیم حالا بخش کشاورزی چقدر رشد داشته ؟ اگر ما میخواهیم کشاورزی را محور قرار بدهیم بایستی درصد رشد کشاورزی بیشتر باشد . حالا کشاورزی را نگاه کنید! سهم بخش کشاورزی در سال 56 که 3/6% کل بوده الان 08/11% شده یعنی میزان رشد بخش کشاورزی در بودجه 78/4% است درحالیکه بخش صنایع و معادن 36/6% بوده . یعنی میبینیم دران جهت اختصاص بودجه بیشتر صورت گرفته ، چون همانطور که گفتم اینها اقلام مقایسهأی است و ما نمیتوانیم بگوییم این ، اینقدر زیاد شده ، آن آنقدر ، و در ضمن یک رشد کلی را هم نشان بدهیم و میگوییم خوب این رشدی بوده که داشته است . در زمینه بهداشت و درمان و تغذیه ، کل اعتبار ئر سطح کشور 20 میلیارد تومان است ، میزانی که به روستالئیان اختصاص داده شده 573 میلیون تومان است (یعنی نسبت 20 میلیارد تومان به 573 میلیون تومان ) من تعجب میکنم چطور لایحهأی به اینصورت از طرف دولت میاید ، از کمیسیون هم میگذرد و به مجلس میآید و الان هم آماده رای دادن میشود و برادران به این آمار و ارقام بینی که در بودجه وجود دارد و هرکدامش را بخواهید من اینجا پروندهها ، مدارک و آدرسش هست میتوانم به شما نشان بدهم این مربوط به فصل سوم بودجه بود . در مورد استخدامها ، من محصل دانشآموز که برای آیندهام حساب میکنم ، یکی از محاسباتی که میکنم این هست که زندگی من تامین بشود و علاقمند هستم زندگی بهتری داشته باشم . کسیکه میرود 4 سال درس میخواند ، لیسانس کشاورزی میگیرد اگر ما بخواهیم نیروها را بطرف کشاورزی سوق بدهیم ، باید یک کاری بکنیم که لیسانس کشاورزی یا تکنسین کشاورزی از درآمد بیشتری برخوردار باشد یا لااقل معادل باشد . اما با کما تاسف مشاهده میشود که درست برعکس است . من باز اینجا میخوانم : لیسانس در بدو استخدام ، یک لیسانس کشاورزی را در وزارت کشاورزی در بدو استخدام ، 4 هزار تومان حقوق میدهند . در سازمان گسترش ، یک لیسانس را 4960 تومان حقوق میدهند . در وزارت صنایع 5650 تومان حقوق میدهند ، در بانکها 6565 تومان حقوق میدهند . مقایسه کنید همینطور سایر موارد دیگر هم هست . چون وقت محدود است نمیتوانم بیشتر ادامه بدهم و باز تکنسین را میخوانم . تکنیسین در وزارت کشاورزی در بدو استخدام پایه حقوقیش 2800 تومان ، در سازمان گسترش 3700 تومان و در بانکها 4130 تومان هست . بنابراین از جهات مختلف ملاحظه می کنیم برخلاف آن شعارهای خیلی زیادی که داده شده که کشاورزی محور و پایه خواهد بود . متاسفانه آمار و ارقامیکه در این بودجه وجود دارد چنین چیزی را نشان نمیدهد . در زمینه نفت ، من مدتها پیش با سازمان برنامه تماسی گرفتم . چون روی این آمار کار میکردند و خواستم ببینم که بطور کلی در زمان رژیم شاه سیر وابستگی به نفت چگونه بوده ؟ آمار را برای ما فرستادند و خیلی مفصل است سعی کردم منحنی این را بدست بیاورم که دیدم اینجا عملاً قابل نشان دادن نیست ولی من فقط چند نمونه ذکر میکنم . اول عرض کنم که به اصطلاح ، حادثه بعدی که در اثر تک پایهأی و اقتصاد تکپایه أی بوجود میآید همه برادران اطلاع دارند حتی اگر از منابع زیرزمینی نباشد ، یک موقع وابسته به منابع زیرزمینی هستیم و آن اشکال دوبرابر دارد که ما سرمایه آیندگان را مصرف میکنیم و یک زمانی تمام میشود و هم اینکه اگر به این تکپایه متکی شدیم ابرقدرتها میتوانند از همین طریق به ما فشار بیاورند . اما گذشته از این حتی اگر ما به یک محصول تک پایه متکی بشویم ، فرض کنید فقط گندم داشته باشیم ، فرض کنیم فقط نیشکر داشته باشیم جریان کوبا را شما میدانید وقتیکه کوبا به نیشکر متکی شد میبینید که آمریکا میآید به قیمت گرانتر از سایر کشورها شکر کوبا را میخرد و همین امر موجب میشود که سایر محصولات در کوبا به تدریج از بین برود . یعنی کشاورزان دیگری که محصول دیگری را میتوانستند کشت بکنند احساس کردند که این کانال درآمد بیشتری برای خودشان دارد . کار بجایی رسید که تکیه کوبا به آمریکا شد . چرا ؟ برای اینکه اورا به خرید بیشتر از خودش متوجه کرده بود و یا پول بیشتر و اگر آن حرکت انقلابی در سال 1958 صورت نمیگرفت شاید وضع خیلی وخیمتر میشد . منظورم این است که حتی اگر از منابع زیرزمینی هم نباشد و ما متکی بر یک چیز بشویم ، این خطرناک است . مثل یک ساختمانی است که در فصل سرمای سخت همه چیزش متکی بر برق باشد . گرمای ساختمان از برق تامین بشود . چراغهایش و اجاقش از برق استفاده بشود و همه چیزش از برق باشد . وقتیکه برق رفت همه چیز آن سیستم میخوابد . اما اگر سیستم تک پایه وجود نداشته باشد مسلماً ابرقدرتها نمیتوانند بوسیله همان کانال بخصوصی که یک کشوری را متکی کردهاند فشار بیاورند . سیاست رژیم شاه دقیقاً در جهت تک پایه کردن این کشور پیشرفته است بنا بر مدرک و آماری که وجود دارد . در سال 1320 صادرات غیرنفتی ما 58% صادرات ما را تشکیل میداده ، یعنی فقط 42% صادرات ما نفت بوده و 58% صادرات ما غیرنفتی بوده ، گوشت بوده ، برنج بوده ، فرش و خشکبار و چیزهای دیگر بوده ، تمام آمار این سالها تا به الان دقیقاً وجود دارد و کسانیکه دارند روی این مسائل تحقیق میکنند منحنیأی که این ، دارد طی میکند واقعاً وضع اسفناک ما و جنایتی که رژیم پهلوی کرد نشان میدهد . من فقط چند قلم عمدهاش را اینجا عرض میکنم . در سال 1340 صادرات غیرنفتی ما 6/28% میشود آن موقع بوده 58% (سال 1320) و در سال 1340 میشود 6/28% ، در سال 1350 میشود 27% و همینطور این سیر نزولی را طی میکند . به هرحال سالهای بعد به تدریج وجود دارد ، در سال 60 ، (خوب دقت کنید) در سال 1320 بوده 58% ، در سال 60 صادرات غیرنفتی ما میشود 1/3% (رئیس ـ بین سالهای 50 تا 60 را هم بگویید . سال 56 را هم بگویید ) بلی ، سال 56 میزان کل صادرات نفتی ما 158 میلیارد تومان بوده . عدهأی از نمایندگان ـ درصدش را بگویید . الویری ـ درصدش را اینجا حساب نکردم . حالا من میگویم شما یک تقسیم ساده بکنید بدست بیاورید . میزان صادرات غیرنفتی ما در سال 61 بوده 4 میلیارد و 400 میلیون تومان ، میزان صادرات نفتی ما 158 میلیارد تومان بوده ، این دوتا را باهم جمع کنید ، جمع را تقسیم بر آن یکی بکنید . 5/2% میشود ؟ ( یکی از نمایندگان ـ 5/2% میشود .) به هر حال یک محاسبه ساده است که من نرسیدم حساب بکنم چون اینها مقدارش خیلی زیاد است . به هرحال در سال 60 میشود 1/3% ، در سال 61 میشود 4/1% . البته توجه بکنید که آن چیزی که حساب میشد میبایستی 4/2% باشد که بعلت نزول بیش از اندازه صادرات خودبهخود این نسبت بازهم پائین آمده است که آمار صادرات را دیروز یکی از برادران طی گزارشی که میدانند مطرح کردند . من حرفم در اینجا این است . بایستی بودجه ما طوری تنظیم بشود که این منحنی منحوس افزایش وابستگی به نفت جهتش عوض بشود . اگر ما بودجهأی برآن مبنا تهیه کردیم و برنامهریزی کردیم آن را ما میتوانیم بگوییم یک بودجه اسلامی و انقلابی است. علت اینکه سیر به اینصورت پیش رفته چیست ؟ برادرمان آقای انصاری دیروز مقداری از اقلام واردات را برای ما اشاره کردند . متاسفانه مشاهده میشود چیزهایی جز اقلام وارداتی قرار گرفته است و وارد شده و میشود که هم وابستگی ما را به نفت بیشتر میکند و هم موجب میشود تولیدات داخلی ما کم بشود . یعنی اگر ما نتوانیم بوسیله حمایت از محصولات داخلی تولید را بالا ببریم خودبهخود ابن سیری است طبیعی و اجباری . باز آمار و ارقام اینجا زیاد است . نمونهأی از آن را عرض میکنم . در مورد کارهایی را که ما میتوانیم اینجا انجام بدهیم ولی خودمان را به نفت متکی کردهایم البته شاید به این دلیل باشد که دولت برای اینکه هزینه جاریش را تهیه کند و برای اینکه تشکیلات عریض و طویل خودش را پاسخگو باشد یکی از برادران دیروز میگفت که این چه ربطی به بودجه دارد ؟ اگر تشکیلات اداری گسترده است ، اگر چهار ارگان دارند کار یک ارگان را انجام میدهند ، اگر آن اشکالات وجود دارد این اشکال در بودجه نیست آن را در جای دیگری باید حل بکنیم . من میخواهم بگویم درست اتفاقاً ربط دارد بعلت اینکه در آن زمینهها کار بنیادی صورت نگرفته است عملاً ما داریم بودجهأی را تصویب میکنیم که آن اشکالات پوشانیده میشود . ما دلارهای حاصل از نفت را به کالا تبدیل میکنیم . کالاهای مصرفی را به داخل میآوریم . این کالا را به قیمت چند برابر میفروشیم 21300 تلویزیون رنگی در شش ماهه اول وارد شده که به قیمت 3-4 هزار تومان ارز خریده میشود . وقتیکه در اینجا میآید حتی در خود تعاونیها (اگر دست تجار و واسطهها نیفتد و قیمت آن چند برابر نشود ) قیمتش یک مرتبه به 15 هزار تومان میرسد . در بازار سیاه میرویم نگاه میکنیم میبینیم قیمتش یک مرتبه 40-50 هزار تومان میشود . دولت بوسیله ورود کالای اینچنینی و سودی که از این موارد میبرد میخواهد که آن کمبودها را جبران کند و بپوشاند که این کار را هم نمیکند . البته یک اشکال دیگری که هست حالا در مورد خود سود بازرگانی پارسال 10 میلیارد تومان درنظر گرفته بودند که از ناحیه سود بازرگانی به بودجه کمک بشود . متاسفانه چیزی نشد و امسال اصلاً مبلغی را درنظر نگرفتند . برای من این سئوال مطرح است که واردات زیادی که در زمینه گندم و برنج و کالاهای مصرفی از قبیل دیگ ، زودپز و پلوپز و غیره که وجود دارد منافعش به کجا میرود ؟ و به چه نحوی صرف میشود ؟ که در ذهن من سئوال است . امیدوارم از ناحیه دولت که پاسخ میدهند اشکالاتی را که ما مطرح میکنیم اینها را روشن بکنند . ظرفیت واحدهای تولیدی ما در خیلی جاها بالا است و فقط حدود 30% ظرفیت اسمی دارد کار میکند . الان این آماری که دراختیار من است در مورد چرخگوشت ، پلوپز ، پنکه ، جاروبرقی ، ماشین لباسشویی ، فریزر ، کلید و پریز ایران رشت ، موتور پمپ کولر و غیره . آمار همه اینها را دادند که من برای صرفهجویی در وقت نمیخوانم ولی خلاصه کلام این است : این واحدهای تولیدی بعلت اینکه ارز به اینها نمیدهند در یک ظرفیتی حدود 35 الی 40 درصد ظرفیت اسمیشان دارند کار میکنند درحالیکه میتوانند بوسیله اختصاص ارز برای ورود کالاها و لوازم یدکی که میتوانند این واحدهای تولیدی را به راه بیندازند هم اینها را به ظرفیت اسمی برسانند و هم اشتغال را در کشور بالا ببرند . شما نگاه کنید که یخچال در کشور ما میتواند سالانه 800 هزار عدد تولید شود درحالیکه میزان تولید فعلی 300 هزار عدد است . یک مرتبه باخبر میشویم که 60 هزار یخچال از ترکیه وارد شده است . پنکه با ظرفیت اسمی 30-40 درصدی در داخل کشور دارد کار میکند اما هواپیمای پر از پنکه از ژاپن به طرف کشور میآید . متاسفانه در خیلی از جاها بجای اینکه ضابطه حاکم باشد رابطه حاکم است . مساله این است که اگر سیاست کشور ما رسیدن به خودکفایی و بالابردن اشتغال و قطع وابستگی است کمتر استفاده کردن از ارز حاصل از نفت است بایستی کاری بکنیم که کارخانههای ما در اینجا با ظرفیت کاملشان کار بکنند . به محض اینکه یک برادر محترمی ولو اینکه امام جمعه باشد با آقای نخست وزیر و یک فرد دیگر تماس میگیرد در آنجا مطرح میشود و برخلاف آن موازین و چارچوبی که تعیین شده است اجازه ورود میدهند برای اینکه یک شخصیت یا یک فردی گفته است . رئیس ـ چون اسم شخص را آوردید (الویری ـ من اسم کسی را نبردم) امام جمعه را گفتید ، آن برای جنگیهای خوزستان بود ، به یک نحوی میگویید که خیال میکند مثلاً گیلان بردهاند . در خوزستان برای جنگیها بردهاند . الویری ـ این را آقای آقارحیمی مطرح کردهاند . من نمیخواستم عنوان کنم . رئیس ـ شما اشاره کردید او هم یک کلمه گفت و شما هم مطلب را کشاندید به امام جمعه و پارتی بازی و … او گفت برای جبهه ببرید این همه افرا آنجا اعزام شدهاند یخچال ببرند . شهرکی ـ شهرک صنعتی فیروزکوه روی ضابطه شروع شده است یا روی رابطه ؟ الویری ـ ناحیه صنعتی فیروزکوه روی ضابطه شروع شده برای اینکه چون الان وقتش نیست من میتوانم برایتان بگویم … رئیس ـ لازم نیست شما هر مطلبی را جواب بدهید . الویری ـ به هرحال باز آمارهای دیگری را دقت کنید . میزان تولید رادیو الان میدانید که یک فردی که بخواهد یک رادیوی ساده بخرد به چه دردسری مواجه است . بایستی به نوبت برود و مشکلاتی در این زمینه دارد . بازار آزاد هم قیمتش چندبرابر است . ظرفیت تولید رادیوی ما بسیار بالا است . در سال 1355 میزان تولید رادیو در داخل کشور 173 هزار عدد بوده در سال 60 … قرهباغ ـ مردم اشکال را شنیدند جواب را نشنیدند . رئیس ـ جواب را دولت میدهد . قرهباغ ـ مساله را آنطور که واقع شده نقل بکنند تا مردم بفهمند چیست !؟ رئیس ـ چرا میگویید !؟ قرهباغ ـ همین مساله خریدن یخچال … رئیس ـ عرض کردم که مساله یخچال این بود که دیدهاند برای جنگ زدگان در خوزستان 60 هزار یخچال لازم است از ترکیه وارد کردهاند این اشکالی نداشته است . الویری ـ یک موقعی ما خودمان را به اضطرار میاندازیم و در همان اضطراری میگوییم حالا که حالت اضطرار وجود دارد پس بنابراین ، این کالا را وارد بکنید . جلو هر فردی هم که بگذارید میگوید منطقی است . باید وارد کرد . حرف من این است که چرا از قبل پیشبینی نمیشود . وقتیکه مسئولهای یخچال سازی در داخل کشور میگویند ما میتوانیم 800 هزار یخچال در سال بسازیم چرا به آنها ارز نمیدهند که بروند که قطعات و لوازمی را که میخواهند ، بیاورند ؟ اما یک مرتبه آنچنان و محاصره و محظور قرار میگیرند که مجبور میشوند 60 هزار یخچال از ترکیه وارد کنند ! من میخواهم بگویم که یک برنامهریزی درستی در این زمینه اگر وجود داشته باشد یک چنین حالت اضطراری وجود نمیآید که مجبور بشوند 60 هزار یخچال وارد بکنند . رئیس ـ شما سه دقیقه دیگر وقت دارید . الویری ـ در زمینه رادیو و تلویزیون و میزان تولید مسائلی بوده است که در واقع بیان کننده این است متاسفانه بجای اینکه تکیه کامل بر تولیدات داخلی بشود بجای اینکه اشتغال محور قرار بگیرد و سعی بکنیم که در واحدهای تولیدی ، ما اشتغال را بالا ببریم کالاهای ساخته شده وارد میشود و من این نگرانی را ندارم که مبادا این واردات را به این صورت بخاطر منافع افراد خاصی باشد که در جریان این واردات و درجریان این توزیع مداخله میکنند . چون فرصت تمام شده چند پیشنهاد کلی دارم که اینجا عرض میکنم : پیشنهادها و تغییراتی که باید داده بشود که بنظر من در این چارچوب نمیشود اینها است : یکی اینکه کشاورزی محور قرار بگیرد . طبق همان آمارهایی که عرض کردم و الان نیست . جلو واردات کالاهای مصرفی گرفته بشود . اگر هم ما نفتی صادر میکنیم فقط کالاهای سرمایهأی وارد بکنیم . اگر موارد بسیار محدودی هم وجود دارد که مجبور هستیم کالاهای ساخته شده وارد بکنیم آن را شرایط سفت و سختی بگذاریم تا دائماً پلوپز و دیگ و زودپز و چیزهای مختلف مصرفی و یا آماری که دیروز اینجا میخواندند این چیزها وارد نشود . یکی از چیزهائیکه کشاورزی ما را به نابودی کشیده سوبسیدی است که عملاً عمدتاً به شهرنشینها پرداخته میشود . در بودجه سال 60 تصویب شد که برای لغو سوبسید دولت اسلامی اقدامی بکند ولی متاسفانه هیچ کار اصولی و پایهأی در این زمینه صورت نگرفته است . مساله روشن شدن تکلیف مالکیتها که برای بودجه سال بعد که بایستی تنظیم بشود و به هرحال شاید غیراز ان دو دوازدهم که مجبور هستیم میتوانیم برای مراحل بعد فکر بکنیم در این زمینه بایستی تکلیف مالکیتها روشن بشود مخصوصاً اجرا شدن اصل 49 قانون اساسی و بالاخره مهمترین مسالهأی که قابل توجه است این است که : خط اقتصادی جمهوری اسلامی بایستی هرچه زودتر تبیین و روشن بشود . متاسفانه جریانهای شبیه شریعتمداری وجود دارند که خطر آنها از بنیصدر نیز بیشتر است و با آن خطی که تحلیلاوسیله و قانون اساسی در کنار همدیگر برای ما روشن میکند با این خط مباینت دارد . بایستی در جمهوری اسلامی خط اقتصادی هرچه زودتر بر مبنای تحریرالوسیله حضرت امام و برمبنای چارچوب و موازینی که قانون اساسی مشخص کرده است تبیین بشود و بالاخره صحبتم را با آیه شریفه قرآن خاتمه میدهم برای اینکه این انقلاب دنباله حرکت انبیا است و انشاءالله باید به ظهور امام زمان (ع) منجر بشود که : ((لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط )) والسلام علیکم . رئیس ـ موافق بعدی آقای نواب بفرمائید . نواب ـ سلام علیکم و رحمهالله و برکاته ، بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمدلله رب العالمین الصلوه والسلام علی سیدنا نبینا ابیالقاسم محمد (حضار صلوات فرستادند ) و علی اهل بیت طیبین الطاهرین و المعصومین . با سلام و رود به امام عصر (عج) و نایب عظیمشانش و سلام و درود به رزمندگان ، سخنان خود را در چند دقیقه آغاز میکنم : مجموعه گفتار مخالفین را میتوان در سه مطلب خلاصه کرد . محور گفتههای مخالفین یکی این بود که این بودجه تورمزا است و دیگر اینکه کاری برای مستضعفین در این مملکت در طول این چهار سال انجان نگرفته و سومین مطلب پیشنهاد مخالفین بود که شش دوازدهم یا کمتر را پیشنهاد را میکردند . اما راجع به اینکه (( این بودجه ، یک بودجه ایدهآل نیست )) این را خود دولت و خود کمیسیون برنامه و بودجه به آن توجه داشت که این بودجه برطبق شرایط زمانی بسته شده . ما شرایط زمان را باید درنظر بگیریم بعد مخالفت خودمان را با بودجه پیشنهادی دولت و مصوبه کمیسیون ، آغاز کنیم . در این بودجه که گفته شد به نفع مستضعفین نیست و برای مستضعفین کاری نشده چه خوب است ما لااقل به مطبوعات کشور نگاه کنیم آماری که به ما میدهند لااقل 50% آن را بپذیریم . اگر 100% نمیپذیریم 50% را بپذیریم بعد قضاوت بکنیم که در طول این چهارسال در روستاهای ما کار شده یا نشده ؟ وزارت راه در روستاهای ما در طول چهارسال فعالیتش را با زمان قبل بسنجیم. فعالیت برادران جهاد سازندگی را در عمران و آبادی و در روستاها بنظر بیاوریم حالا من منکر این نیستم که ممکن است یکی از برادران عزیز نماینده در روستاهای خودش کاری نشده باشد . ما من حیثالمجموع باید سخن بگوییم . وزارت نیرو در روستاها در این چهار سال کار نکرده حدود 80 روستا را بعد از انقلاب در حوزه انتخابیه خود من به کمک وزارت نیرو و جهاد سازندگی برقرسانی شده . اگر اشکال اساسی است اشکال در این است شما که میگویید ((چرا نسبت به روستائیان کار نشده )) در همین تهران سالی 500 هزار نفر مهاجرت کردهاند 500 هزار نفر فقط به شهر تهران آمدند علت اساسیش را باید ببینیم چیست ؟! و فکر اساسی بکنیم و بنشینیم راه و چارهأی را بیندیشیم نه اینکه فقط شعار بدهیم که در روستاها کار نشده . با این شعارمان هم کارهایی که شده نادیده بگیریم و هم توقعات و انتظارات مردم را بالا ببریم ! با شعار تنها که نمیشود کار کرد متاسفانه باید به این حقیقت تلخ ما نمایندگان اعتراف کنیم که در طول این سه سال به کارهای جنبی بیشتر پرداختیم تا به طرحها و لوایح . و بیاییم مسائل و مشکلات اساسی را در این مملکت حل کنیم . این حقیقت را باید بپذیریم و به آن باور کنیم و اگر این بودجه . بودجه ایدهآلی نیست لااقل ما وقتمان را صرف کنیم . یک سال باقیمانده در این یکسال این بودجه را اصلاح کنیم و یک بودجه ایدهآل را تحویل جامعه بدهیم . مساله دوم ـ این بودجه تورمزا است مگر در این مملکت یک اقتصاد صحیح و سالمی را ما داشتیم تا بودجهأی را که دولت میدهد تورمزا نباشد ؟! آیا در این مملکت عرضه هم ردیف تقاضا است ؟ آیا تولیدات در این مملکت در چه حدی است ؟ آیا در حد تقاضای مردم ما تولید داریم ؟ آنوقت بگوییم که این بودجه تورمزا است! اگر شد زمانی در این مملکت که عرضه مطابق تقاضا بود و آنوقت خواهیم گفت که بودجهأی تورمزا نخواهد بود . این سیر طبیعی بودجه و این یک مساله طبیعی برای بودجه است که ممکن است بودجهأی تورمزا باشد . حالا که بود تورمزا شد ما بکلی این بودجه را کنار بزنیم بخاطر مسائل اقتصادی مملکت که بودجه تورمزا است بگوییم نه ، این بودجه نباشد یا آن کسانیکه میگویند بودجه تورمزا است چه پیشنهادی آمدند در بودجه بکنند ؟ چه پیشنهاد اصلاحی و اساسی را به دولت کردهاند و ما میدانیم سه سال از عمر مجلس میگذرد . چه وقت بودجه به مجلس میآید ؟ قبلاً برویم این پیشنهادها را به دولت بکنیم و بگوییم أی دولت ! این بودجهأی را که به مجلس تحویل میدهی با این برنامه و این روند باید باشد تا تورمزا نباشد ، تورم ، برای این بودجه مسالهأی است که هیچکس منکر نیست ، اما در این بودجه آمده به مسائل تولیدی که جلوی تورم را میگیرد توجه شده . در این بودجهأی که دولت داده به مساله آب توجه شده ، به مساله کشاورزی توجه شده ، به مساله آموزش عالی توجه شده ، من تعجب میکنم از بعضی از برادرانی که میگویند در این بودجه برای کشاورزی اولویت داده نشده ! فقط بودجه کشاورزی 7/51 میلیارد ریال قبلاً بوده ولیکن در اینجا آمده 5/93 میلیارد ریال. آیا این اولویت دادن به کشاورزی نیست ؟ آب 3/56 میلیارد ریال بوده امسال در این بودجه 92 میلیارد ریال برای آن تعیین کردهاند . آیا این اولویت دادن به مسائل کشاورزی نیست !؟ و ثانیاًوقتیکه سازمان گسترش و نوسازی صنایع را میبینیم در سال گذشته 640 میلیون تومان برای آن بودجه درنظر گرفته شده است . ولی امسال برای جاریش هیچ بودجهأی را درنظر نگرفتهاند . فقط برای عمرانیش 20 میلیارد ریال بودجه به آن دادهاند . اما برای جاری سازمان گسترش و نوسازی صنایع چیزدیگری درنظر نگرفته این حاکی از این است که در آینده همین سازمان صنایع و صنعت ما راه خواهد افتاد اضافه بر اینکه در سال آینده و آینده بودجهأی برایش دولت نخواهد گرفت بلکه به دولت هم کمک خواهد کرد . 64 میلیارد ریال سال گذشته گرفته ولی امسال شما دفترچه بودجه را ببینید حتی یک ریال بودجه جاری برای سازمان گسترش و نوسازی درنظر گرفته نشده ، پس بنابراین به کشاورزی اولویت داده شده به مسایل تولیدی اولویت داده شده در آینده انشاءالله تولیدات ما بالا خواهد رفت عرضه مقابل تقاضا خواهد شد و این اشکالاتی که الان هست این اشکالات برطرف خواهد شد . اما پیشنهاد گفتهاند که شش دوازدهم بیایید پیشنهاد کنید . آیا این پیشنهاد شش دوازدهم درست است ؟ تمام کارهای عمرانی ما را به تعطیل نمیکشاند ؟ ما خودمان طرح دادیم و بار مالی به دوش دولت آوردیم . دولت لوایحی که بارمالی داشت و خود ما تصویب کردیم . لوایح و طرحهای عمرانی را تصویب کردیم آنوقت بگوییم شش دوازدهم یعنی سال قبل آنچه را که تصویب کردیم انجام نگیرد! مسایل استخدامی بوده ، دیگر انجان نگیرد ! ما خودمان تصویب کردیم دانشکدهها باز بشود لازمهاش این است که دیگر دانشکدهها باز نشود ! این همه تذکراتی که ما به دولت میدهیم به وزارت نیرو ، به وزارت راه و پست و تلگراف و به سایر وزرا تذکر میدهیم لازمهاش این است که آنها همه انجام نگیرد! الان آن پروژههایی که در دست اقدام است دولت در سال 61 آمار داده (سید حسن موسوی تبریزی ـ صرفهجویی در وقت بکنید ) شما در وقت خودتان صحبت بکنید یا موافق یا مخالف اسم نوشتید ، برادر ! مجلس رئیس دارد چرا شلوغ میکنید آقای سید حسن موسوی! آماری که دولت داده من برایتان میخوانم : پروژهها عمرانی استانی است که برای استانها اعتبارات است و یک اعتبارات هم برای وزارتخانهها ، پروژههای عمرانی استانی که در سال 61 به اجرا درآمده جمعاً 20806 عدد بوده که در ده ماهه اول سال جاری 55% آن پایان یافته و یا روبه اتمام بوده . محمد یزدی ـ جناب آقای هاشمی ! من خواهش میکنم دستور بفرمائید عده حاضر در جلسه را کنترل کنند اگر رقم کم است آقایان تشریف بیاورنداز نظر رقم اشکال قانونی پیدا میکند ، آقای نواب هم در مطالب صرفهجویی کنند . رئیس ـ بسیار خوب . سید حسن موسوی تبریزی ـ آقای هاشمی ! من موافقف صرفهجویی در وقت هستم جنابعالی صحبت بفرمائید . رئیس ـ من یک وقتی دارم به اندازه وقت خودم صحبت میکنم ، آقای نواب ! بفرمائید . نواب ـ پروژههای استانی را گفتند که اولویت داده نشده است 20803 پروژه الان دولت در دست دارد ببینیم از این تعداد چقدز اقدام شده و چند درصد تمام شده ؟ وارگ شش دوازدهم را پیشنهاد بدهیم یعنی همه اینها بخوابد و هیچ عملی روی اینها انجام نگیرد . از این 20803 پروژه 11529 پروژه در شرف اتمام است . یعنی 75% کارهای این پروژه تمام شده است و اولویتها را ببینید برای کردستان 588 پروژه ، برای کهگیلویه و بویراحمد 504 پروژه برای سیستان و بلوچستان 956 پروژه برای خوزستان 1078 پروژه . وقتیکه ما به این ستونها نگاه میکینم میبینیم اولویتها درنظر گرفتهاند . مثلاً در خوزستان 1078 پروژه ، 442 پروژه آن رو به اتمام است . 75% کارش تمام شده . در سیستان و بلوچستان 405 پروژهاش رو به اتمام است ، این کارهایی که دولت میکند این پروژههایی که دولت دارد ، اگر ما بیاییم و بگوییم شش دوازدهم یعنی تمام کارهای عمرانی دولت بخوابد ، بلی شش دوازدهم فقط کار جاری مملکت را انجام میدهد که حقوق افراد را بدهند ولکن کارهای عمرانی کشور دیگر خواهد خوابید و آنوقت مقصر اصلی کیست ؟ که پیشنهاد شش دوازدهم بودجه را داده است ؟ اول گفتیم با توجه به تمام اشکالاتی که این بودجه دارد ولکن با شرایط زمانی پیشنهاد شش دوازدهم اصلاح نیست و مجلس به این بودجه رای خواهد داد ولو از باب مصلحت هم که شده مجلس به این بودجه رای خواهد داد و هیچ جای نگرانی نیست ، ما اصلاً در این انقلابمان متکی به عنایات الهی بودیم ، متکی به الطاف الهی بودیم ، آن موقعی که جنگ بر ما تحمیل شد ، اگر ما متکی به نیروی نظامیمان بودیم ، اصلاً به جنگ ادامه نمیدادیم . آن موقعیکه جنگ شروع شد رزمندگان ما چادر روی تیر برق کشیده بودند بعنوان پدافند ، اما الان الحمدالله 30 ماه از عمر جنگ میگذرد . ما بهترین وضعیت را از نظر جنگ داریم و این نیست جز الطاف الهی و عنایات خاص پروردگار که شمل حال این ملت شده با توکل به خدا ، البته ((با توکل زانوی اشتر ببندد)) ، دولت زحمت خودش را کشیده ، برنامه بودجه زحمات طاقت فرسایی را در این جلسات متعدد متحمل شده تا این بودجه را به مجلس آورد ، تصویب این بودجه هیچ جای نگرانی نخواهد بود . والسلام علیکم ورحمه الله . رئیس ـ متشکر آخریسن مخالف را دعوت کنید . منشی ـ آقای ابوطالب محمودی بعنوان مخالف بفرمائید ، رئیس ـ آقای محمودی وقتشان را با آقای تبریزی عوض کرده بودند ، حالا نوبت آقای تبریزی است که به ایشان داده شد . ابوطالب محمودی ـ بسمالله الرحمن الرحیم . ولیکن نظرک فی عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج . نوبت آخرین مخالفت با بودجه به اینجانب افتاده است . مسائل را عمدتاً برادران مخالف فرمودهاند ، آمارهایی را ارائه دادهاند . معنای مخالفت خدای ناکرده تضعیف دولت نیست . معنایش توجه دادن دولت است . لذا بنده سعی میکنم هرچه بتوانم عرایضم را فشرده بکنم و از تکرارها تاحد ممکن پرهیز کنم . مساله اول کسری بودجه را با اشارهأی میگویم و میگذرم . کمیسیون ، 327 میلیارد کسری امسال بودجه را نشان داده است ، ولی تبصره 32 ما را به این نتیجه میرساند که سهمیه دوماه آخر سال که به دولت اجازه داده شده از بانک مرکزی پولش را بگیرد و خرج بکند ، این یک اضافه است : تبصره 2 و 3 که به دولت اجازه میدهد و به شرکتها و همچنین تبصره 4 که قرض کنند و بعداً پرداخت کنند مسلم است خیلی از شرکتهای ما هنوز ضرر میدهد و همچنین موسسات . اضافه فرع آنها هم هست و آنچه که ضرر شرکتها است و فرعی است که به بانک مرکزی داده میشود . این یک قسمت دیگر کسری همین امسال است . مضافاً به اینکه کسری بودجه هم معنایش این است که ما درسالهای گذشته آنچه را که از بانکها استقراض گرفتهایم ، حداقل قسط بندی کردهایم و داریم اینها را پرداخت میکنیم پس بنابراین امسال 327 میلیارد کسر است ، یک قسمت هم داریم کسریهای قبلی را جبران میکنیم . ما توجه داریم که سال 57 قرض کردیم ، 58 قرض کردیم ، 59 قرض کردیم ، 60 قرض کردیم ، 61 قرض کردیم ، امسال هم داریم قرض میکنیم ، قرضها دارد روی هم انباشته میشود و حتی هیچ رقمی که دلالت کند قدری از قرض سابقمان را ولو به تمدید مدت داریم میپردازیم ، وجود ندارد . اینها دارد روی هم انباشته میشود . آن کسریهایی که از شرکتها عرض شد ، هست ، آن تبصرع 32 و مصرف دوماهه آخر نفت است ، نتیجه اینها این میشود که ما در مقابل یک کسر بودجه بسیار مهمی داریم قرار میگیریم که برای پرداختنش هیچ فکری نکردهایم . حالا اگر دولت بفرماید که ما قرض خارجی نداریم ، درست است ، نداریم و از افتخارات هم هست . اما مگر قرض خارجی با قرض داخلی فرق میکند ؟ (عدهأی از نمایندگان ـ بلی ) فرقش این است که شاید اینچنین باشد که قرض خارجی ازنظری اگر با سیاستهای ضدیت با ما توام نباشد . شاید هم بهتر باشد . علی کل حال بهتر هم نباشد ، قرض ، قرض است و قرض را باید داد و نتیجه این است که یا باید یک وقتی کارها را متوقف کنیم تا قرضها را بپردازیم ، یا به فروش بیشتر نفت توجه کنیم و هرچه میتوانیم بفروشیم و تازه وقتی هم هرچه توانستیم فروختیم باز باید چقدرش را اسکناس بیشتر دربازار بیاوریم وآثار تورمی قضیه بسیار روشن است . بنابراین حالا آمارهایی که وابستگی ما را به نفت نشان داده است . سال 57 ، 1219 میلیارد ، سال 58 888 میلیارد ، سال 59 /937 میلیارد ، سال 60 / 1500 میلیارد و سال 62 ، 1833 میلیارد . خلاصه حرف ما اینست ملتی هستیم که انقلاب کردیم ، انقلاب ما باید در همه ابعاد باشد . ابعاد اقتصادیش هم باید در آن انقلاب باشد . روزهای اول گفتیم رژیم سابق مارا وابسته به نفت کرد . الان داریم میبینیم این وابستگی دارد تشدید میشود . ما را مقروض کرد . میبینیم این مقروضی دارد تشدید میشود ، صنایع ما مونتاژی بود ، میبینیم حتی از مونتاژی هم بعضیهایشان فراتر ، آن طرفتر و پائینتر رفته و دارد به رکود میرسد (البته در بعضی اقلام ، در بعضی اقلام هم یک فیالجمله پیشرفت هست .) ولی روی هم رفته حرف اینست یک ملتی را فرض بکنید مثل ایران زمینی به این خوبی ، امکانات بالقوه و بالاستعدادی و بعضی فعلی به این زیادی جمعیتی به نسبت به این کمی ، مادر ایران با 40 میلیون جمعیت زندگی میکنیم . آقای عطاری میفرمایند فکر کنید که جمعیت دارد اضافه میشود ، خرج دارد ، ولی آنطرف قضیه را هم بفرمائید که اگر موالید 2 میلیون ، 3 میلیون اضافه شد بچههای 12 ساله هم ، 15 سالهها هم ، 18 ساله شدند و 18 سالهها وارد بازار کار شدهاند و ما نمیتوانیم بگوییم یک آدم اینقدر ناتمام باشد که 18 سالش 20 سالش باشد و خرج خودش را ، نانش را ، آبش را ، پوشاکش را ، خوراکش را نتواند دربیاورد . جمعیت زیادی دلیل بر بدی و بدبختی و ورشکستگی نیست ، مساحت هندوستان دربرابر ما و یک چیز اضافه است ، ( 700 میلیون جمعیت است ) الان دارد به ما گندم میفروشد ، دارد چیزهای دیگر خوراکی ، پوشاکی ، میفروشد . ما 40 میلیون جمعیت هستیم . یک هجدهم آنها جمعیت داریم . حدود یک مقدار کمتر از نصف آنها . زمین و آب و فضای مستعد و نیمه مستعد داریم ، ایران کشور بدی نیست که نتواند غیر از نفت خودش را اداره کند . حالا اگر چنانچه این کار را یک شبه و یک ساله و دوساله نمیشودانجام داد درست است مخصوصاً با جنگ درست است ، مخصوصاً با این مسایل سیاسی دنیا همه هست و به همه آنها هم توجه هست ، اما روند کار دارد به چه طرفی میرود ؟ یعنی اگر ما سال گذشتهمان و امسالمان روند وابستگی کمتر بود قرض اقلام متوقف بود یا کمتر بود ، درآمد یا بیشتر بود یا متوقف و حتی سرمز پارسال بود ، باز امید بود . اما درآمد کمتر ، قرض بیشتر ، وابستگی روی آمار و ارقام بیشتر ، واردات زیادتر ، صادرات کمتر ، یک عضو محترم وزارت بازرگانی در توجیح یک مطلب که در یک کمیسیون تشریف آوردند ، ایشان میفرمودند حدود 500 میلیون دلار صادرات ما است درسال و حدود 18 میلیارد دلار واردات ما است ، اگر این حرف درست نیست ، منشاء آنجا است ، من آنرا دارم عرض میکنم ، من خودم آمار رسمی ندارم ، اگر مساله اینجور باشد ، خوب این پیدا است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمار و ارقام شوخی با کسی ندارد . وقتی سال به سال از نفت استفاده بیشتر شد به دلار ، وقتی که سال به سال واردات بیشتر شد ، وقتیکه سال به سال صادرات کمتر یا متوقف شد ، وقتی سال به سال بر بودجههای جاری بیشتر شد ، وقتی سال به سال این تورم بعهده ملت و مردم گذاشته شد ، حساب دنیا در تمام عالم چهارچهارتا شانزده است ، هیچوقت نمیشود هفده دربیاید یا پانزده دربیاید . عاقبت این کار به کجا خواهد رسید . حالا مساله دوم ( چون در این مساله رفقا خحیلی گفتند من دیگر عرض نکنم ) . مساله دوم اصلاح است بنحوی که از بودجههای ما کم بشود . من عرض میکنم . کسی نمیگوید از چهار هزار تومان حقوق سه هزار تومان بدهید ، امکان ندارد ، چهار هزار تومان امسال آقای کارمند حدود دو هزارتومان برایش شده ، نسبت به پنج سال ، چهار سال قبل . بنابراین ، این را باید کمکش کرد . اما بحث این است که بعد از انقلاب با توجه به اینکه همه ما میگفتیم ادارات ما زیادی دارد . چه شد که این همه باز به این هیکل متورم دولت اضافه شد ؟ یعنی چرا یک میلیون و پانصد ، ششصد هزار دولت نان خور پیدا کند ؟ بحث این است . اگر چنانچه کار هست در مقابلش بازده هم هست ، اگر کار نیست چرا باید اضافه بشود . اگر صحیح باشد یک مثال کوچک ، گفتم سال گذشته شهردار تهران بعد از مدتی رفت حدود 600 نفر به تهران اضافه شد ، نمیدانم این تا چه حد درست است ، اما اینجور مسایل کم و بیش همه جا وجود دارد. من عرض میکنم جرا دولت میگذارد به آمار کارکنانش اینقدر اضافه بشود و همه آنها هم فشار ببینند . برای اینکه با چهار ، پنج هزار تومان نمیشود زندگی کرد در این مملکت مخصوصاًاگر بخواهد در شهرهای بزرگ کند . این یک مساله است . مساله دوم سوبسید . آقای عطاری میفرمایند اگر سوبسید ندهیم چه میشود . البته در تهران 7 میلیون جمعیت زندگی میکند ، 2 میلیونش از آنهایی هستند که سوبسید ندادن دولت به نان و آب و قند و شکر و چه … به اینها صدمه میزند ، اما ما داریم به طفیل اینها ، به 5 میلیون دیگر یا بیشتر که برایشان اگر سر سفرهشان دو قرص نان را سه تومان بخرند ، یا ده تومان بخرند هیچ تفاوت نمیکند و بخاطر این دو میلیون آن 5 میلیون را داریم در رفاه قرار میدهیم . چه مانعی دارد که دولت دارد روی یک برنامهأی مستضعفین اینجوری را شناسایی کند به اینها کارتی ، مهری ارزان بدهد ولی سوبسید شهری ندهد ؟ شما اگر چنانچه میخواهید سوبسید شهری را بدهید ، مانعش این است . (من دهاتی هستم) در دهات الان نان کیلویی 7 تومان دارد تمام میشود برای تولید کنندگان و داریم در شهرها به ثروتمندان سه تومان میفروشیم ، این را چه کسی دارد میپردازد ، همان دهاتی . از دهاتی دارید گندم میخرید به سه تومان و دارید به شهری میفروشید هیچ چرا ؟ برای اینکه سه تومانی که از او میگیرید پول آردکردن و پخت کردن و کارش است ، نه پول اصل گندم . پس پول اصل گندم را دارد دهاتی میپردازد . (تولید کننده) و پول خرج گندم را دارد نان خور شهری میپردازد . یعنی بعبارت دیگر ما سه تومان داریم به این آقای دهاتی میدهیم پول یک کیلو گندم یک توبرهأی که زیرش سوراخ است ، سه تومان را داریم میگیریم ، چرا مگر این پول را دهاتی نمیدهد ، مگر از بودجه مملکت داده نمیشود ؟ مگر مملکت از منابع عمومی ثروت نمیدهد ؟ مگر این ثروت متعلق به آن دهاتی نیست ؟ وانگهی با این قضیه شما شهرها را شلوغ نکردهاید ؟ دهات را یک قدری خالیتر نکردهاید ؟ بعد از انقلاب دو میلیون تنها به تهران اضافه نشده است ؟ من عرض نمیکنم که دهات بطرف آبادی نرفته ، نه بیانصافی است اگر گفته شود برق خیلی رفته ، راه خیلی رفته ، کار خیلی شده ، دولت میخواهد روی اینها کار بکند . ما داریم روی غلط بودن سیاست حرف میزنیم ، نه روی مقرض بودن سیاست ، ما داریم عرض میکنیم بگذارید تهران ، گران بشود تا بروند ، اگر یک کسی میآید اینجا میرود خانه میسازد بنام مستضعفین یا توی کپر زندگی میکند یا در چادر ، همینهایی هستند که سه سال قبل از این آمدند به این عناوین رفتند یک زمین گرفتند ، ساختند ، فروختند ، دوباره زمین دیگر گرفتند ، ساختند ، الان خانهشان را سه میلیون ، پنج میلیون نمیدهند و کسیکه در ده بخواهد زندگی کند میبیند این آقا دو سال قبل آمده شهر حالا 5 میلیون ثروت دارد ، 10 میلیون ثروت دارد . یک خانه دارد و یک قدری هم فروخته است . خوب دیگر آن برادر آنجا نمیایستد ، پس مساله سوبسید اگر یک گرفتاریهایی دارد ، که دارد ، ولی ((اثمهما اکبر نفعهما )) . این مساله است و ما باید کاری بکنیم که سوبسید را به تولید بدهیم نه به مصرف . شما اگر یک کیلو گندم را از کشاورز شش تومان بخرید و چهارتومان بفروشید قطعاً سال دیگر آمار گندم شما بالا خواهد رفت و الان چرا در سال 57 ورود گندم 750 هزار تن بوده اما در سال 61 به هزار و سیصد یا چهارصد میخواهد برسد یا رسیده .(یا هزار ئششصد که آقای خلخالی میفرمایند)من حالا آمار دقیقش را از قول ایشان نقل میکنم . بنابراین شما میخواهید ، کارگر را 150 تومان روی تورم مزد به او بدهید ، میخواهید یک کیلو گندم را سه تومان بخرید ، تازه شرکتهای تعاونی گندم را سه تومان نمیخرند . الان در شهر ما گندم زیادی است و نخریدهاند . گندم دارد برای خوراک گاو استفاده میشود . اگر این سوبسیدی که به شهر میدادید ، اینها را میبردید به ده میدادید و گندم را شش تومان میخریدید ، نه یک میلیون و ششصد هزار تن گندم وارد میکردید و نه کشتیها سر آبها میماند ، نه اینقدر معطلی کشتی ها را میدادید نه اینقدر بیمه کشتیها را متعهد میشدید و نه اینقدر به بندرها فشار میآورد و همه اینها منافعی است که ما وقتی سوبسید را به مصرفکننده ندهیم و به تولیدکننده بدهیم . البته هرچقدر تصویب بشود ، یک خطرهای کوچکی هم دارد و نمیشود که نداشته باشد . مساله دیگر ، آقایان توجه بفرمائید ، من عرضم الان تمام میشود . یعنی وقتم الان تمام میشود . یکی دیگر خارج بودن از محاسبات عمومی یک قسمتی از این بودجه است . برادران عزیز ، این یک کار بسیار خطرناکی است . ما نمیتوانیم مدعی باشیم ، یک سوم بودجه را ، یک سوم بودجه ما که سیصد و فتاد و چند میلیارد تومان است فعلاً و بعداً هم با تبصره 2 و 3 قدری اضافه میشود و با متمم که خواهد آمد قدری اضافه میشود خارج از محاسبات عمومی حدود یک سومش را آنجوری که بنده دیدهام ، شاید این تخمین اسصت ، این را از محاسبات عمومی خارج کنیم و بگوییم که چون مکتبی هستند و چون چنین هستند و چون میخواهیم جهادی یا چنینی عمل بکنند ، خوب اگر این درست است ، ، پس آنها را حذف کنید ، پس در وازرت کشاورزی را با چندین هزار کارمند ببندید . اگر این درست است آن را حذف کنید. اگر آن درست است این را اینجور قرار ندهید . ((یا ایهاالذین امنوا اذا تدایفتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل فان کان الذی علیه الحق سفیها او ضعیفا اولا یستطیع ان یمل هو فلیملل ولیه بالعدل ))(بقره آیه 282) خوب شما ولی این مردم هستید . حالا تذکرات خصوصی کوتاه . رئیس ـ تذکرات درباره بودجه باشد . ابوطالب محمودی ـ یک تذکر دیگر عرض کنم ما الان صنایع کوچک در مملکتمان قابل جا افتادن است . من خودم بارها به وزارت صنایع مراجعه کردهام ، ما الان دو یا سه وزارت صنایع داریم سنگین و سبک و صنایع مطلق ، اگر چه میشد (حالا که دوتا یا سه تا است که بحث نیست ) اگر چنانچه وزارت صنایع از صنعتهای کوچک یک برنامه خودش تهیه میکرد ، الان من میروم در وزارت صنایع میگویم آقا ما یک کار تولیدی میخواهیم در گلپایگان ایجاد کنیم ، میگوید بروید طرحتان را تهیه کنید ، بیاورید تا ما موافقت کنیم که میشود یا نمیشود . وقتی میرویم و یک چیزی میاوریم ، میگوید بروید مهندس کارشناس ، آب و برق بازده ، سرمایه را بیاورید ، چه مانعی داشت اگر چنانچه وزارت صنایع میگفت در منطقه اصفهان این صنایع میشود بوجود بیاید و این سرمایه گذاریها میشود انجام بشود و طرح آماده هرکس آمد بدهند به دستش که آقا این طرح را شما میتوانید در آن استان پیاده کنید . چه مانعی داشت اگر چنانچه ما به صنایع کوچک روی میآوردیم و راه خودکفایی را میرفتیم . الان ببینید وضع صنایع چه جور است ما رفتیم چند روز قبل با آقای دکتر صلواتی و جناب آقای عباسی در نجف آباد یک صنعتی آنجا صنعت گلباف که این پارچههای دیواری را میسازد ، میگفت 15% فعلاً ما کار داریم و گرفتاریم ، گرفتار رفت و آمد بین وزارت بازرگانی و وزارت صنایع ( 490 کارگر ، 15% کار ) رفتیم یک جای دیگر صنعتی را آنجا دیدیم که این چیزهای گازسوز را میسازند . وقتی آنجا رفتیم خدا میداند این بچهها چه زحمتهای عالی کشیده بودند و یک سال و نیم است که دارند با وزارت نفت مکاتبه میکنند که آقا ما حاضریم سالی 20 هزار گازسوز بسازیم که از ایتالیا یا از کجا نیاورید ولی رفتهاند و از آنجا خریدهاند وجواب مثبت هنوز به اینها ندادهاند. با اینکه آن را ساختهاند ، بردهاند امتحان هم کردهاند ، امتحانش را هم گفتهاند که استاندارد است یا از استاندارد مختصری کم که قابل اصلاح است . از این مسایل خیلی در مملکت است . واقع قضیه من نمیتوانم پیشنهادی بدهم که خودم را قانع بکنم که این پیشنهادم صحیح است . من میتوانم عرضکنم من به این بودجه نمیتوانم رای بدهم . اما نمیتوانم عرض بکنم دو دوازدهم ، سه دوازدهم ، این را من خیلی عقلم نمیرسد ، برای اینکه از طرفی فکر میکنم اگر رای بدهیم ، دولت باز میآید مائل را میگیرد و میرود ((و هلم جرا و من جرب المجرب حلت به الندامه )) از طرفی اگر رای ندهیم . رئیس ـ یک دقیقه وقت دارید . ابوطالب محمودی ـ عرض میشود که دو ماه ، سه ماه ، چهارماه ، خوب دولت منابع تامین را چه موقع میتواند نشان بدهد ؟ جز قرض کردن، ما چیزی در مملکت نداریم صادر کنیم ، یا چیزی نداریم بفروشیم . بلی میتوانیم خرجها را کم کنیم ، میتوانیم اضافهخرجها را کم بکنیم . میتوانیم یک چیزهایی که جلو خاصه خرجها را بگیرد، بگیریم . از آن طرف محظور است ، از این طرف هم پیشنهاد دو دوازدهم من واقعیتش به این مساله اقتصادی ورود کافی ندارم ، بنابراین میدانم که روند اقتصادی روند ناصحیحی است و اگر اینجور بشود ما فاجعه بدتری گرفتار خواهیم شد . امید است خداوند به همه ما و دولت و همه توفیق بدهد که بتوانیم این کار را سرو سامانی بدهیم . والسلام علیکم . منشی ـ آقای هاشمی موافق . رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم . من با تشکر از آقای طباطبایی نژاد که نوبتش را به من دادند چون هنوز دو سه نوبت مانده بود که به من برسد و مطالب زیادی را من در خلال صحبتهای برادرانمان یادداشت کردهام که عرض کنم مطمئناًبه خیلی کم از آنها خواهم رسید . اشاره میکنم که انشاءالله مسئولان اجرایی خودشان جواب سئوالاتی را که در ضمن گفتگوها پیش آمد مسئولانه خواهند داد. اولاًامسال جای تشکر از کمیسیون برنامه و بودجه است که انصافاً زحمت کشیدهاند و در اصلاح بودجه کارهای خوبی کردهاند گرچه با اظهاراتی که در میان نمایندگان کردند ذهن نمایندگان را یک مقدار آلوده کردند برخلاف حق اما زحمت زیادی کشیده شده و کار خوبی کردند که انشاءالله در آینده بودجه موثر خواهد بود . خلخالی ـ اگر گفتیم حقیقت بود و برای خراب کردن ذهن کسی نبود . رئیس ـ نمایندگانی که در مجلس صحبت فرمودند هم چه مخالف و چه موافق آمدند و حرفهائی زدند که انشاءالله برای مردم مفید خواهد بود، برای جامعه مفید خواهد بود گرچه در بین اظهارات مطالبی بود که مخصوصاً دربین اظهارات مخالفین آمار و ارقام بعضی اوقات غیرواقعی بود ، بعضی اوقات انتخابی بود یعنی در بین آمار و ارقام طوری انتخاب شده بود که هدایت کند بحث را بطرف اهدافشان که متاسفانه این شکل برخورد با بودجه آن هم چیزی که همه دنیا الان روی آن حساسیت دارد ، الان بحث بودجه ما را طبق اطلاعات ما مراکز اقتصادی دنیا دارند با دقت پیگیری میکنند که حساب بکنند و روی آینده ما آمار و ارقام دادن اینجا مسئولیت عظیمی دارد . انشاءالله اگر خلافهایی گفته شده مسئولان دولتی بدقت جواب بدهند که واقعیتها روشن بشود. البته نقاط ضعفی هم که داریم باید خودمان بدانیم ، لااقل از این جهت از مخالفین تشکر میکنم که اینکار را راهش را باز کردند . جمعبندی اظهارات مخالفین یک مقدارش درد دلهایی بود که از دولت داشتند ، از مجریان داشتند ، به اسم بودجه از دولت انتقام کشیدند . از آن جهت انشاءالله باز ما در برنامههایمان نداشته باشیم من اسم از کسی نمیبرم ولی مواردی اگر خودشان لازم داشتند به آنها عرض میکنم شعارهایی مخالفین دادند که حق نبود ، قطعاًخود اینهایی که این حرفها را زدند شعارهای ضد این را در سخنرانیهاشان دادهاند ( یکی از نمایندگان ـ موافقین هم همینطور) اینکه ما بپرسیم برای مستضعفین چکار شده؟ این سئوال چکار شده یکی از موضوعات یادداشت من است که این خیلی بیانصافی بود که آدم خدماتی که در انقلاب برای مستضعفین شده ندیده بگیرد حالا برمیگردیم به آمار و ارقام و عرض میکنیم در مجموع انشاءالله بحث سازنده است . دولت در این میان مظلوم بود. درجمعبندی برای اینکه همه مخالفین کوباندند توی سر دولت در صورتیکه بخش یاز مسایل مربوط به خود دولت هست ، بخشی مربوط به شورای نگهبان است ، بخشی مربوط به گروههای فشاری است که بیرون ایستادهاند و نمیگذارند بعضی قدمهای اساسی را بردارند و همه اینها به سر دولت درست کردید . اگر ما در توزیع مشکلات داریم دولت به هرحال برنامه دارد . منتها طرح و برنامهاش را در مجلس و بین مجلس و شورای نگهبان دفن کردیم . ممکن است برنامه درست نباشد یا باشد . اما دولت الان گرفتار این است که از پیشئ خودش نمیتواند برنامه درست بکند و ممکن است مشکلاتی پیش بیاید که ما از دولت میخواهیم ، درصورتیکه ما همه در این کار شریک هستیم و باید باهم رفع بکنیم ، منصفانه برخورد کنیم با قضایا ، در مساله کشاورزی خوب دولت حالا یا درست یا غیردرست او یک برنامهأی برای خودش ریخته یک طریقی را میخواهد حرکت بکند خوب این طریق به سنگ خورده ، حالا یک اشکالاتی که از این ناحیه پیش میآید . حالا ما همه را به گردن دولت میاندازیم که درست نیست . باید منصفانه برخورد کنیم . به هرحال من عرض میکنم که عوامل مشکلات را ارزیابی کنیم یکدفعه همه را به سر دولت نزنیم . البته دولت هم مثل ما در بعضی جاها … قرهباغ ـ اصلاً در رابطه با کشاورزی وزارت کشاورزی هیچ برنامهأی ندارد . رئیس ـ حالا عرض میکنم ، در بحثهای من همه میآید حالا ما یک قدری مطالب را باز میکنیم که ببینیم آقایان چه گفتند . من /14 مورد را یادداشت کرده ام کلیات را . محمد خامنهأی ـ آقای هاشمی شما موافقت بفرمائید جمعبندی میکنید و گاهی هم توهین … رئیس ـ خیر ، من بعنوان موافق عمیق بودجه حرف میزنم . مطمئن باشید که همین است (بعنوان موافق عمیق بودجه). اولین مسالهأی که آقایان خیلی روی آن تکیه کردن بودجه جاری مملکت بود که ((اکثر مخالفین روی آن تکیه کردند . حالا واقعاً منصفانه برخورد کنید . اولاً جهشی که در بودجه جاری پیش آمد میدانید سال 57 بود آن رقمی که در رژیم قبل برای خرابکاری اضافه کرده بودند و بعد هم قیمتها آنجا اضافه شد این دولت ، این بودجه هیچ مسئولیتی در آن قسمت ندارد و آن اضافه مزدها هم برگشت ندارد . آدم چیزی را که میداند نباید مطرح کند و مسئله دیگر که عامل بوده آقایان میدانند برخورد اسلامی ما با کارکنان قبلی دولت ، ما که مثل کمونیستها نمیتوانستیم همه اینها را بریزیم توی تریلی و برویم توی سیبری یا جای دیگری حبسشان کنیم . توی اردوگاه کار و چیزی به آنها بدهیم . ما بایستی انسانی برخورد کنیم حتی پاکسازی شده ها را هم داریم به خانوادههاشان حقوق میدهیم و آنهایی را که بازنشسته شدهاند هم باز خوب خودتان میدانید . آن سازمان را هم نمیشد اینطوری بگذارید . شما خودتان میدانید مخالفین خودشان میدانند ما نمیتوانستیم دربست آن سازمان را با افرادش حفظ بکنیم بایست تزریق نیروهای اسلامی میشد وتا آن حدی که مقدور بوده شده است . نهادها که در کنار اینها بوجود آمده اگر نیامده بود انقلاب نبود . سپاه لازم بود . کمیتهها لازم بود . بنیادهایی که پیش آمدند همهشان لازم بودند و خودتان هم میدانید من لازم نیست که این را استدلال کنم . یک تزریق نیروی جدیدی به نیروی قدیم یک ضرورت بود و این هم بودجه جاری رات بالا میبرد و مهمتر از همه بحث بودجه جاری و عمرانی را این بحثی که آقای عطاری به خوبی مطرح کردند ما یک تجدیدنظری در تشخیص بودجه عمرانی و بودجه جاری باید بکنیم . این رقمهایی که در ستونها آمده درست نیست من در سال گذشته هم گفتم بودجه آموزش را مطلقاً مانمیتوانیم ببریم دربودجه غیرجاری چون این اساسیترین سرمایهگذاری برای آینده کشور است . از ابتدایی بگیرید تا بروید تا دانشگاه هر چه هم حقوق میدهیم خود این وزارتخانهها اکثرشان در خدمت کارهای عمرانی هستند وزارت کشاورزی با یان طول و تفصیلی که دارد وزارت صنایع با این کارهایی که دارد وزارت راه با این کارهایی که دارد و سایر وزارتخانههایی که هستند اینها را باید جدا بکنیم ببینیم چه قسمتشان در کار عمرانی دارند کار میکنند و کار آنها مربوط به کار عمرانی است اینها را از هم جدا بکنید ببینید این را دائماً نکوبید تو سر مسئولان و نظام حاکم و هی بگویید بودجه عمرانی دوبرابر است یک دوم است یک سوم است یا از این چیزهایی که گفته میشد بودجه جاری با این محاسبات رقمش خیلی پایین میآید بنابراین به عنوان یک ضرورت . قرهباغ ـ آقای هاشمی ـ معیار چیست ؟ رئیس ـ الان عرض میکنم معیار بعداً تهیه بشود . عباس عباسی ـ مخالف صحبت کرده . رئیس ـ عرض میکنم بعداً معیار تهیه بشود . این باید تجدیدنظر بشود . بودجههای جاری با این شکلی که ….. عباس عباسی ـ مخالف صحبت کرده . رئیس ـ اگر وقتی که رئیس مجلس به عنوان حق خودش صحبت میکند آقای خلخالی و آقای قرهباغ از بلندگوهای سرخودشان صحبت بکنند پس با بقیه چی ؟ بگذاری ما داریم حرف میزنیم . توی حرفهای شما هم هیچ کس حرف نزده من مجلس را کنترل کردم برای اینکه شماها حرف بزنید حالا شما من که دارم حرف میزنم دائماً پارازیت ول میکنید . این جور که نباید باشد . خلخالی ـ در وسط صحبت دیگران خودتان هم حرف زدید . رئیس ـ بسیار خوب ، من میگویم خوب یک راه حل بدهید حالا اگر فرض کردیم که همه این حرفها در مورد بودجه است . یکی از آقایان این شهامت را داشته باشد و بفرمایند این بنیادها را حذف کنیم ،بیایند قاطع بگویند کارمندان را اخراج کنید . بایند قاطع بگویند حقوق را کم بکنید . قاطع بگویند . هر یک از اینها را که می›خواهید مطرح کنید من نمیگویم اگربنا است بگوییم قاطع مطرح کنید لایحه بیاورید توی مجلس و اینجا هم بحث کنیم شاید هم تصویب شد اما حالا در موقع تصویب بودجه آقایان بیایید این را ، این همه تو سر دولت ، سازمان برنامه و وزارتخانهها هم بکوبید به این ذلیل که الان راه ندارید من توی کمیسیون بودجه دوبار شرکت کردم و گفتم هرچه میتوانید اگر فکر میکنید که میشود چیزی را حذف کرد . حذف کنید بحثی نیست . مجلس میپذیرد حذف کنید . بعضیها را هم حذف کردند و آوردند و حالا میبینید در همین رابطه میگویند یک عنوان دیگر بود برنامههای غیر ضروری البته ممکن است بودجههای غیرضروری توی این مملکت باشد در لیست بودجه موجود هم باشد خواهش ما از برادران این است که اینها را پیدا کنند پیشنهاد حذفش را بدهند و در مجلس هم منطقی صحبت کنند حذف میکنیم اما کلی نفرمایند بودجههای غیرضروری یا بایستی توی کمیسیون میرفتید یا حالا باید بدهید و هنوز هم حاضریم . یعنی هنوز هم وقت نگذشته ممکن است هزینهةای غیرضروری باشد که میشود حذفش کرد روی منابع خیلی از آقایان صحبت کردند . منابع درآمدها … خوب یا مالیاتها است یا نفت است یا درآمد بازرگانی است یا استقراض ، همینهایی که لیستش را دارید میبینید . آقایان کسانی به عنوان مخالف صحبت کردند حرف از منابع هم زدند که ما هر وقت حرف از مالیات هم زدیم اینجا گفتند خلاف شرع است گرفتن مالیات را همانها خلاف شرع میدانستند پس منابع را از کجا میخوئاهید در بیاوریم ؟ تولید بسیار خوب ما میگوییم تولید باید بکنیم . تولید الان که توی مملکت شما کشاورزی از شما سوبسید میگیرد . اینکه منبع درآمد نمیشود همین ئآقایی که الان از سوبسید میگفتند ما گندمی که از کشاورز کیلویی مثلاً 3 تومان میخریم اگر وارد کنیم میدانید که به نصف این قیمت وارد میکنیم این یعنی سوبسید یعنی اینکه شما پول میدهید به کشاورز گندمش را گرانتر میخرید یعنی سوبسید . میگویید تولید همه این تولیدها خوب تناقض ، یعضی از آقایان میآمدند تکیه میکردند حتی روی صنایع هم میکوبیدند که چرا نرفتید فلان کار را بکنید یعضیها هم یک طور دیگری میگفتند یعنی مخالفین ما یکگ جریان مشخصی را طی نکردند یک عده اصلاً از این یک زاویهأی حرف میزدند یک عده از یک زاویه دیگری حرف میزنند که کاملاً همدیگر را خنثی میکرد کافی بود این دو تا را باهم به مبارزه بگذاریم . حرف هر دو باطل بشود . با دو موضع اقتصادی متضاد طالب أی بودند که بودجه را ، منابع را درست بکنید . حالا منابع از مالیات است ؟ آن آقا خودش مخالف است . یکی از آقایان پیشنهاد میکند ( قرضه ) اوراق قرضهأی که در سابق اگر هم بود پولدارها میدانند که ربا بگیرند حالا شما بگویید قرضه بیربا ، پولدارها هم که نمیدهند . بیپولها هم که اگر لازم شد که ما از اینها بگیریم چقدر اینها را بدوشیم البته اگر روزی نفت نداشتیم به اینها بگوییم اینها گلیمهایشان را هم میفروشند و به دولت میدهند . آن روز موقعش میرسد و ما هم از اینها … خدا نکند برسد . اگر رسید ما از اینها کمک میخواهیم و همینها دولت را حفظ میکنند اما حالا که نیست الان ما به آن نقطه نرسیدهایم که از اینها بخواهیم پولدار هم از شما قرضه نمیخرد پولدارها ضد قرضه میخرند آنها پولهایشان را به هر شکلی که شده علیه حکومت دارند به کار میاندازند ( نمایندگان ـ احسنت ) و این را ما داریم میبینیم بعضی از آقایان از قانون محاسبات گله داشتند در این بودجه خیلی جاهایش گفتند که مشمول قانون محاسبات نباشد البته بنده هم مایلم شما هم مایلید که همه مخارج بودجه با قانون محاسبات باشد . همین چند روز پیش خودمان تصویب کردیم گفتند فولاد مبارکه ، آن قسمتش را اگر در این قانون مشمولش بکنید ممکن است در ظرف 4 سال ماشینها نصب نشود و تضمینی که شرکتهای فروشنده دادند به کلی لغو بشود و ما یک وقتی ماشین را نصب بکنیم که دیگر تضمین نداشته باشد و هر اشغالی را مجبور باشیم بپذیریم . ما به خاطر آن احساس وظیفه شرعی کردیم و گفتیم قانون محاسبات انجام نشود و هر موردی هم خواست بشود مجلس به همین دلیل کرده والا شما و ما میدانیم که مجلس در این مسئله وسوسه دارد و من در همین جا به شورای نگهبان هم عرض میکنم که توجه داشته باشد که این واقعیتی است که وضع ما در جنگ و شرایط بندری ما و شرایط کار تولیدی ما ایجاد میکند بعضی جاها یک سرعتی بدهیم و دست اینها را باز کنیم . ممکن است یک خسارت جزعی هم ببریم اما سودی که از آن طرف میبریم بیشتر است با محاسبه این کارها انجام میشود و خود قانون محاسبات را موقعی که نوشتند چقدر پایبندش بودند فرمان شاه بوده هرچه میخواستند و هرجور مصرف میکردند این جور که نبوده ما حالا پایبند آن شدیم در مواردی که نباید پایبند بشویم . میآییم توی مجلس استثنا میزنیم این استثنا را آقایان بپذیرند . صحبت از جاهایی که آدم دلش درد میآمد که ما گاهی واقعاً غصهام میگرفت توی حرفهای آقایان اینکه ما برای محرومان چه کردیم . برای روستا چه کردیم ؟ همهاش به فکر شهریها بودیم به فکر مستکبرین بودیم این منصفانه نیست که این حرف را ما بزنیم ( یکی از نمایندگان ـ دروغ است آقا ) این جهادیهایی که الان در روستا دارند خدمت میکنند از این تریبون این حرف را میشنوند آنها چه برخورد میکنند ؟ هزارها روستایی که الان دارند برق را برای اولین بار برای عمرشان معنایش را میفهمند این حرفی که از تریبون این حرف را میشنوند آنها چه برخورد میکنند ؟ چقدر روستا برق گرفته ؟شما در همین بودجه من متاسفانه به خاطر کار زیادم هنوز نرسیدم این بودجه را خوب بررسی کنم در جزئیاتش وارد نشدم . اما در همین بودجه شما ببینید . بو.دجه جهاد مال روستاها است . بودجه مراکز خدمات روستایی مال روستاها است طرح شهید رجای را داریم مال روستاها است آن چیزی که به استانها دادیم بخش عظیمی از آن مال روستاها است . اجازهآی که به بانک کشاورزی دادید به بانک مرکزی دادید بخش عظیمی از آن مال روستاها است وزارت مسکن قسمت عمدهأی از کارش را باید دزر روستاها و بودجهاش را دادهایم به روستاها . به علاوه آقایان شما ببینید شما آخر خدمات وزارت کشاورزی همین وزارتخانهةا وزارت نیرو ، برق ، وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانهها آموزش و پرورش این کارهایی که دارد میشود بچههای روستاها حالا مدرسه نمیروند ؟ این طور نگویید در طول این مدت این همه دبستان و دبیرستان که در روستاها ساخته شده اینها را ما همینطوری یک قلم سرخی بکشیم . ما چه کار کردیم برای روستاها این جور برخورد کردن درست نیست ، برادرها ، ما حرفی نداریم مخالفت بشود . مخالفت که میشود در کنارش آن مردمی که مستضعفینی که دارند به ما گوش میدهند از این مرکز مستضعفین مجلس شورای اسلامی که خانه امید آنها است این همه پشت سر هم این شعارهای منفی را تو دل اینها شما وارد بکنید کی اینها را بیرون میکند ؟ اگر رادیو عراق میخواست اینها را به این آسانی بگوید نمیتوانست ، مردم به آنجا گوش نمیدهند اما به اینها گوش میدهند آخر این جور که کار نبوده این راههای روستایی را ، این حرفهایی که آنجا بوده اصلاًواقعاًسمت بودجه به طرف روستاها است . ما داریم این جور حرکت میکنیم شما توقع دارید یک دفعه بکنیم ؟ نادی ـ آقای هاشمی ـ آمار و ارقام ارائه بدهید . رئیس ـ همه این کارخانهها را ( همهمه نمایندگان ) آمار و ارقام را به عهده دولت گذاشتیم چون عرض کردم من بخواهم همه اینها را برسم در نیم ساعت وقت نمیشود من از وزراء خواهش کردم از سازمان برنامه و بودجه خواهش کردم حرفهای آقایان را یادداشت بکنند بعد با آمار و ارقام یکی یکی جواب بدهند تو نوبت خودشان این باید متکی به آمار و ارقام باشد آن آمار و ارقام دادنها را ما اینجا دیدیم که چه جوری بود . آمار و ارقامهای انتخابی که از یک نقطه شروع میکردند ./ 4 سال را حذف میکردند سال 5 را میآورند . معلوم بود که چی درمیآید . اگر بنا شد روی آمار وارقام صحبت بکنیم هدایت به جهت اهداف خودمان نباید باشد واقعیت امار وارقام را بدهیم همین توی تبصره ها من امار وارقام دادم عرض میکنم . شما /10میلیارد تومان به جهاد داده اید یانه /100 میلیارد شما7 میلیارد تومان از طریق بودجه استانی داده اید به روستاها یا ندادید ؟ به بانک مرکزی در تبصره ( 2 ) اجازه داده اید که به بانک کشاورزی کمک بکند برای وام دادن به روستاها ، داده اید یا نداده اید ؟ تبصره 17 ماشین الات کشاورزی را شما داده اید .یا نداده اید. ؟ اعتبار 3 میلیاردی روستاهای مرزی کشور را شما دادهاید یا ندادهاید ؟ اعتبار عشایر را که دادید مربوط به روستاها یا محرومان است یا نیست ؟ و خود وزارتخانهةا هر یکی از آنها را عرض میکنم . آمار و ارقام را شما بگردید و از توی اینها در بیاورید ببینید چه قسمتی از آن منتقل میشود به آنها در مورد سوبسید آقایان اگر وقت من تمام نشود به سوبسید میرسیم پس این جور نفرمایید چه کار شده روستاها چه شده است برای مراکز محروم چه شده ؟ این شده البته این یک کار آسان و یک دفعهأی نیست همین بیمارستانها در روستاها میشود ما بیمارستان شهر را تعطیل کنیم و برویم توی روستا بیمارستان بسازیم ؟ خوب این بهداری قسمتی از آن هم مال روستاها است . آنها هم مراجعه میکنند اما این کار عملی نیست که ما این بیمارستانها را ببندیم و برویم توی روستا بیمارستان بسازیم این که کار فوری نیست این باید خرده خرده خانههای بهداشت و چه و چه آنجا ساخته شود به تدریج هم الحمدالله شروع شده و لوله کشی آبی که در روستاها در این دو سه سال شده این مهمترین کار برای سلامتی و بهداشت روستاها است این حرکت هم دارد ادامه پیدا میکند و به طرف تکامل دارد میرود . راجع به تبصرهها بعضی از آقایان صحبت کردند خوب به تبصرهها میرسیم یکی یکی اینجا بحث میکنیم هر که قبول نداشت مجلس حذف میکند یا اصلاح میکند و آن بحثی ندارد بعضیها گفتند برنامه نیست انصافاً تمام این بودجه عمرانی ما منطبق با برنامهها است شما یک نقطهاش را ثابت کنید که بی برنامه درست شده خوب یک برنامه دادهاند ولی ممکن است یک برنامهأی اشکال داشته باشد براساس آن برنامه بودجهاش را هم نوشتهاند ( قره باغ ـ برای کشاورزان اسم میبرند .) خیلی خوب بعد که اسم میبریم آنجا را حذف میکنیم یعنی میرسیم به آنجا هر جا بودجهأی برخلاف برنامه داده بودند پیشنهاد بدهیم این با برنامه نمیسازد حذف میکنیم . قره باغ ـ مطرح نمیشود کرد . رئیس ـچرا همهاش میشود مطرح بشود شما آیین نامه را نمیدانید والا همه چیز مطرح میشود هر اصلاحی میتوانید پیشنهاد بدهید آمدند برنامه 5 ساله و 20 ساله که هنوز تصویب نشده آن را معیار قرار دادند و بعد یک مقدار زیادی تناقض این را با آن برنامه گفتند در صورتی که ارقام انتخابی آنجا هم باز هدایتگر بود به طرف اهداف خود گوینده کی این طوری بوده ؟ در پایان 81 ما 3 میلیون بشکه نفت تولید میکنیم یا صادر میکنیم آن موقع تناسب جمعیت ما با آن 3 میلیون چه قدر است ؟ آن برای 80 میلیون جمعیت است حالا برای 40 میلیون جمعیت است و اصلاً حرکت این است که ما آن روز از صدور نفت حتی الامکان بی نیاز باشیم مسائلی است مه اینها در یک بحث طولانی اولاً تصویب نشده ما تناقض آن را بیاییم بگیریم و بگوییم ما برنامه نداریم بعضی از آقایان آمدند و گفتند که بودجه عمرانی اینجا کم است و بعضیها گفتند زیاد است و بعضیها گفتند 50 درصدش تفره رفتید به طرف بالا بعضیها گفتند که این تناسب درست نیست بعضیها گفتند این بودجهأی که گذاشتید جذب نمیشود حالا این طوری است ؟ پارسال با اینکه ما نصف سال را وضعمان بد بود ارز سال گذشته را نداشتیم سال قبل و نتوانسته بودیم کالاهای واسطه و برای کارهایمان بیاوریم ما میبینیم نزدیک 900 میلیارد تخصیص داده شده اگر یک قسمتی از آن هم برگردد باز یک رقم قابل توجهی از بودجه که واقعاً مایه خوشحالی است جذب شده با همین روند آقایان حساب کردند ظرفیتشان را سنجیدهاند و آوردهاند روی قلم دیدهآند این مقدار میتوانند جذب بکنند حالا ممکن است مثلاً در پایان سال 100 میلیاردی هم از 120 میلیارد تومان بیاید پایین . یک چیزی میگذارند بعضی جاها ممکن است نشود اگر هم خواستید میتوانید پیشنهاد بدهید ولی این طور نیست که خط غلط بوده یعنی روند خوب است الان ما رسیدهایم به یک بودجه عمرانی نسبتاً قوی که از 120 هم بالا زده و این تناسب هم 25 درصد است 20 درصد بالا رفته و آقایان گفتند 50 درصد و رقم را یک دفعهخ درشت کردند پارسال 100 و خردهأی بوده امسال 120 و خردهأی بوده است . حالا رقم ریزش را آقایان دارید میبینید این 20 درصد ظرفیت کاریمان هم بالا رفته و داریم انجام میدهیم پس نگوییم که نمیشود ماهم بودجه عمرانی را بکوبیم و هم بودجه جاری را و تناسبش را هم بکوبیم و این قضیه را از دو طرف کوباندند . سوبسیدها ـ بسیاری از آقایان زروی سوبسیدها حرف داشتند خوب البته آرزوی ما این است که یک روزی برسد که مجبور نباشیم ما با سوبسید کار را حل کنیم هر کسی کار بکند و به اندازه کار خودش هم در بیاورد و منابع دیگر هم البته بدون سوبسید که شاید نشود این نشان اساسیاش را ما در بودجه اسلام میبینیم این زکات و خمس و این چیزهایی که گذاشتند معلوم است اینها همین سوبسیدهایی است که دولت دارد به مردم میدهد بی سوبسید نمیشود یک نظامی هم سوبسید میخواهد و ثانیاً خوب این سوبسیدها همه مال شهریها نیست . شما این کشاورزی ( یکی از نمایندگان ـ زکات سوبسید نیست ) چرا نیست ؟ کمکی است که میشود مردم میدهند و بعد میرسد به آنها چه فرقی میکند ؟ سوبسید را یک معنای درست کنید که هرکی کمبود دارد به او بدهیم یک کمکی است که به اقتصاد مردم میکنیم به یک شکلی میشود این طوری بکنیم عرض کنم شما ببینید آقایان این گازوئیلی که برمیدارند و میروند توی روستا تحویل اینها میدهند لیتری2 ریال اگر به شماها الان اجازه بدهند آب دریای عمان را بروید بردارید و همین طوری آب شور ببرید توی روستاها و به مردم بدهید به این قیمت میتوانید و صرفتان میکند ؟ بکنید توی تانکر بکنید توی لوله و ببرید توی روستاها به اینها بدهید به این قیمت شما را به خدا صرفتان میکند ؟ پس اگر این کمک نیست به کشاورزی و اگر کمک نیست به کشاورز و اگر کمک نیست به روستاها پس چیست ؟ اینها آمدند و سوخت شهری را یک تومان کردند و گازوئیل را و آن را با همان قیمت گذاشتند معلوم است جهت این است حالا بعضیها یک انتقادی هم روی این دارند اما این سوبسید برای کی است ؟ برای مستضعفین نیست ؟ قند و شکر شما خودتان میدانید روستاییها قند و شکر مصرف عمدهشان است این قیمتی که دولت دارد میدهد سوبسید روستاها است این را میشود بگیریم ما اگر الان قند و شکر را سوبسیدش را برداریم چه به سر مردم میآید ؟ به همان سر روستاها میآید . ( همهمه نمایندگان ) انصاری ـ سوبسیدهای غیرضروری مثل تلفن شهری … رئیس ـعرض میکنم شما میروید روی تلفن من هم مخالف نیستم شما میتوانید آن را پیشنهاد بدهید حذف بشود البته در این شرایط شما اگر تلفن را هم گران بکنید همه چیز گران میشود در این مقطع شما هر چه را گران بکنید اثر میگذارد روی دیگری ولی در عین حال ما مخالف نیستیم یک وقت روی تلویزیون رنگی صحبت میکنید یک وقت روی تلفن صحبت میکنید اما ارقام عمده سوبسید آنجا نیست آقایان در واردات مثلاً وارداتی که در بخش خصوصی ، حالا من آن بدترینش را عرض میکنم که یک هیجانی هم در مجلس درست کرده بود کلاهگیس وارد کردند . حالا یک کسی اگر همسرش ، مادرش ، کچل شد کلاهگیس برایش وارد بکنید این چه عیبی دارد ؟ کلاهگیس هم یک نوع لباس است حالا من آن آخریاش را میگویم دیگر بدتر از این که شما نمیتوانید قلمی پیدا بکنید خوب در این مملکت مردم زندگی میکنند . یک کسی هم پول دارد کچل هم شده و میخواهد یک کلاهگیس سرش بگذارد ما آمدیم مگر برای اینکه هر چه شده به هم بریزیم این جور که نمیشود برخورد بکنیم انصافاً در سیاست واردات ما نهایت ریاضت شده در قلمهای لوکس عمدتاً حذف شده خودتان هم میدانید ( انصاری ـپس این دفترچه چی هست ؟ ) عرض میکنم یک قلم ریزی حالا گوشه و کنار آن هم با صورتهای مختلفی با این بودجه را نکنید . پیشنهاد بدهید این قلم واردات اینجا را حذف بکنید اینکه دلیل نمیشود بودجه به این عظمت را به خاطر کلاهگیس یا به خاطر یک چیزی حذف بکنیم آن هم این میشود شعار ( مجید انصاری ـ قلم به قلم اینجا جمع شده و شده آنها نه قلم به قلم اینها جمع نشده قلم به قلم چیزهای دیگر جمع شده که بودجه شده اینها را اگر شما همهاش را جمع کنید یک رقم کوچکی است و تازه قابل حذف است اصلاً در جزئیات آقایان قلم پیشنهاد میدهند مجلس هم حاضر است ولی من عرض میکنم این جوری هم نیست ما اگر بخواهیم توی این مملکت زندگی بکنیم کلاهگیس هم لازم داریم تلویزیون رنگی هم لازم داریم اینها هم هست و باید درستش بکنیم و یک دفعه هم ما را نخواهید بکشید آقا میگوید ما با چراغ موشی حاضریم تا 200 سال زندگی بکنیم ولی همین جا اگر ماشین ضدگلوله نباشد پدر بنده را در میآورند (نمایندگان ـ احسنت ) ما همین جا توی این مجلس شعار که نمیخواهیم بدهیم ( یکی از نمایندگان ـ واقعاً راست میگوید ) آقایان گفتند درآمدها کاذب است این اصلاح خوب اقتصادی است که آدم بیاید اینجا بگوید یک اثری هم میگذارد ولی خوب در آن وقت وابستگی به نفت ، حالا برادران ما دوستانم ما ملت ما انصافاً حرکت ما از سال 56 بعد از انقلاب به طرف پایین آوردن وابستگی به نفت نبوده ؟ بوده این دو سالی که جنگ بوده وضع جنگ را همه شماها خودتان میدانید من از پشت تریبون درست نمیدانم که بیایم دفاع کنم از این جهت اداره این جنگ که ماها کردیم این مملکت ما و این دولت ما اداره کرده به خدا اگر به اقتصاد فرانسه یا آلمان تحمیل میشد اینها خرد شده بودند ( نمایندگان ـ صحیح است ) مردم کمک کردند ، دولت کمک کرده هماهنگی شده یک جوری خودمان را روی این مسائل نگه داشتیم . آخر یک مقدار انتقاداتتان را با واقعیتها وفق بدهید ما که دشمن این مملکت نیستیم ما میبینیم 100 هزار نیرویتان در جبهه هستند 100 هزار آماده اند پشت سرشان ارتش آنجوری است سپاه آن جوری است بسیج آن جوری است ، هر گلولهأی که شما میزنید یک انگشت روی ماشه کاتیوشابگذارید ببینید چقدر خرجش است . اینها را باید ارز بدهیم بندر لازم دارد پشت جبهه لازم دارد خرج لازم دارد ما این رقمی که توی بودجه اوردیم یک رقم واقعی خرج جنگ ما که نیست بقیهاش هم سنگینی میکند بر همین ، این ماشینهای عظیمی که از وزارت راه و از وزارتخانهةای دیگر میرود تو جبهه و آنجا دود میشود اینها همین است غیرمستقیم میرود اینها هست چقدر از امکانات دولتی توی جبهه دارد استفاده میشود ؟ از امکانات مردم هم استفاده میشود بعد تبدیل میشود این خانوادهةای شهدا این خانوادهای جانبازان همه این ها شامل این جنگ است بودجههای جنگ را آقایان البته میگفتند ما قبول داریم جنگ است اگر قبول دارید جنگ است دیگر آنها را نگویید . اگر قبول دارید که کشوری 5/2 است دارد اینجور میجنگد واینجور دارد صورت خودش را با سیلی سرخ میکند در این دنیا و اعتبار اقتصادیش را در این دنیا حفظ کرده همه شرکتهای بزرگ دنیا با اطمینان میتوانند با اینجا رابطه برقرار کنند دیگر گفتن این حرفها . اگر یک کسی گوش میداد به بعضی از مخالفین اصلاً مملکت را این مملکت ورشکستهأی که دارد با سرعت به طرف سقوط میرود بعضی از مخالفین آن چنان چهره را زشت کردند که بعضیها آرزو کردند که کاش شاه برمیگشت و اینها را دوباره درست میکرد . واقعاًاین جوری است ؟ این جوری بود ؟ مملکت این جوری است ؟ این جوری محکمترین اقتصاد است شما به پاکستان و ترکیه نگاه کنید به کشورهای نفت خیز نگاه کنید به کشورهای سرمایهداری نگاه کنید همه این گرفتاری را دارند . کسر بودجه آمریکا نسبت به کسر بودجه ماکمرشکنتر است ، وابستگیاش هم کمتر نیست . آنها این طور بحث نمیکنند و تریبون مجلسشان به آن طرف اقیانوس دنیا بند نیست .حرفهای خصوصیشان را میزنند ، بعد میآیند اینجه یک ارقامی میدهند . ما در این تریبون که الان دشمنان ما بیشتر از دوستانمان گوش میدهند برای اینکه نقطه ضعف را در مسئله بودجه در میبیاورند . بدون توجه به واقعیتها مطالبی را گفتیم که از یک جهت مفید بود من انشاءالله این را مفید میدانم به جهت بهتر شدن بودجه من عرض کردم از کار کمیسیون برنامه و بودجه تشکر میکنم از مخالفینی که اینجا صحبت کردند در اصل اینکه دردها را مطرح کردند ، تشکر میکنم . گلهام این است که واقعیتها را در نظر نگرفتند . ( آقارحیمیـ وقتتان تمام نشده ؟ ) ( خنده نمایندگان ) آقای قائمی که وقت را کنترل میکنند میگویند از وقت من 3 دقیقه مانده من این 3 دقیقه را به آقایان میبخشم . من فقط توقعم از وزراء و از سازمان برنامه و بودجه و از مخبر کمیسیون بودجه این است که آن تکههایی را که آقایان گفتند و باآمار و ارقام صحبت کردند ، آ“ آمار و ارقام که هر کدامشان منصفانه است و قابل قبول است قبول بکنند ، چون من به آمار و ارقام نمیرسیدم و آ‚ادگی هم نداشتم آن قسمتهایی هم که ناصحیح بوده روشن بکنند چون این صحبت بودجه از آن بحثهای جدی بود که لااقل اثرش روی جامعه و روی اقتصاد از لحاظ روانی مهم است . حالا که مطرح شد ، از مسائل روشن بشود حالا من چون وقتم را بخشیدهام دیگر صحبت نمیکنم .( احسنت ـ احسنت ) والسلام علیکم و رحمه الله . رئیس ـ آقای مظفر مخبر کمیسیون صحبت بفرمایند از روز شنبه انشاء الله نوبت صحبت به آقایان وزراء میرسد که دفاعیات خودشان را بفرمایند . موحدی ساوجی ـ آقای هاشمی ! من تذکر آیین نامهآی دارم . رئیس ـبفرمایید . موحدی ساوجای ـ بسم الله الرحمن الرحیم . طبق آیین نامه داخلیمان مدت نطق برای لایحه بودجه کل کشوری برای مخالفین و موافقین 10 ساعت مجموعاً تعیین شده و این وقت به غیر از وقتی است که مخبر کمیسیون یا در جلساتی که ما داشتهایم تلاوت قرآن مجید یا تذکرات نمایندگان باید آنها را بیرون کرد و شما در این 3 روز مجموعاً تا کنون اگر حساب کنید حداکثر 9 ساعت مخالفین و موافقین صحبت کردهاند ، یعنی یک ساعت دیگر وقت دارند . رئیس ـ بسیار خوب ، تذکراتتان را فهمیدیم ایشان احتمال میدهند که ما وقتها را ننوشته باشیم خوشبختانه ما اینجه دقیقهاش را هم نوشتهایم .مخالفین 5 دقیقه بیشتر از وقتشان صحبت کردند یعنی 5 ساعت و 5 دقیقه صحبت کردند . حالا به بعضی آقایانمان تذکر میدادیم و میگفتیم که وقتتان تمام است ، 3 دقیقه ، 2 دقیقه اضافه صحبت میکردند ، خوب این مهم نیست ( یکی از نمایندگان ـآن را حساب نکنید ) اگر آن را حساب نکنیم کاملاً صحبت کردند و هیچ وقتی برای سرکار نمیماند . از موافقین آقای اخلاقینیا 25 دقیقه صحبت کرده ، آقای نواب هم 25 دقیقه صحبت کردند 10 دقیقه وقت آنها است و بعضی از آقایان هم بیشتر صحبت کردند و از مجومع وقت موافقین بیشتر از 10 دقیقه نمانده و تازه آیین نامه هم این نیست . برای اینکه آیین نامه میگوید (( 10 ساعت و هر ناطق نیم ساعت )) این مشخص نشده که اگر ناطق از نیم ساعتش استفاده نکرد آیا وقتش را به دیگری میتواند واگذار بکند ، یا نه ؟ ما قبلاًبحث کردیم چون اختلاف نظر بود ، احتیاجی به تفسیر دارد و تفسیرش هم مثل کفایت مذاکرات باید برود آنجا و فعلاً نمیتوانیم تصمیمی بگیریم .آقای مظفر بفرمایید . مظفر ـ (مخبر کمیسیون ) ـ بسم الله الرحمن الرحیم . در بیانات مخالفین و موافقین که مطالبی را فرمودند من باید طبقهبندی بکنم و مهمترین پیشنهادی که توسط مخالفین این کمیسیون عدهأی از آنها پیشنهاد داده شد مسئله دو دوازدهم و شش دوازدهم بودجه سال 1361 برای سال 1362 که این بحث را به خاطر اهمیت عملی و اجرایی که در سال 1362 دارد ، در آخر مطالبم عرض میکنم . ولی در رابطه با اینکه بودجه بهتر است که ما 6 ماه قبل بدهیم تا مجلس با فرصت کافی به آن رسیدگی بکند ، باید ما زمان را گونهأی انتخاب بکنیم که بودجه سال آینده مفهوم خودش را داشته باشد و تخمینهایی که برتای سال آینده باید در بودجه اعتبارات جاری و عمرانی آورده بشود . به حقایق و واقعیات سال آینده هر چه بیشتر نزدیک بشویم و اینکه سرعت رسیدگی و مکانیزم رسیدگی در داخل مجلس را مسلمآًباید بهبود بدهیم تا بتوانیم در فرصت 2 ، 3 ماه آخر سال بودجه دستگاههای دولتی و شرکتهای دولتی و هم چنین بودجه عرضی و غیره را دقیقاًرسیدگی بکند . و هم چنان که خود دولت پیشنهاد کرده زمان تقدیم بودجه هر سال را به جای 5 بهمن سال قبل به 5 دیماه پیشنهاد کرد و کمیسیون هم از این پیشنهاد دولت هم استقبال کرده و این زمان را زمان مقبول برای رسیدگی به مطالبی که در بودجه گنجانده میشود ، کافی دانست اینکه بعضی از تبصره ها ماهیت بودجهأی ندارد . خوشبختانه کمیسیون برنامه و بودجه و یا ستاد تهیه بودجه از انجایی که تمام مشکلات مملکت در یک مرکز مطرح میشود و مشکلات عملی که دستگاههای مختلف در سال آینده احتمالاً با این مشکلات روبه رو هستند ، در داخل بودجه ، در تبصرههای بودجه میآورند که اگر این تبصرةةا برای مدت موقت و یا ماهیت دائمی گنجانده نشود مسلماً مملکت در سال آینده با مشکلات بیشتری رو به رو میشود و چه بسا به خاطر نگذاشتن یک تبصره از نظر بودجهأی صدمات زیادی به مملکت وارد بشود . و آن تبصرههایی که خود کمیسیون بودجه احتمال میداد که نیازی به آوردن آن در لایحه بودجه نباشد ، خودش حذف کرده که بعداًعرض میکنم . مثل تبصرههای 47 و 48 که برادرها خودشان میتوانند در لایحه قدیمی دولت مشاهده بکنند . این که بودجه مبتنی بر برنامه 5 ساله است کمیسیون بودجه یک چنین اعتقادی را ندارد و اصولاًاین برنامه دولت جمهوری اسلامی یک پیش نویس است که حتی در هیات دولت و شورای اقتصاد تصویب نشده . و هنوز در مراحل چکشکاری هست که انشاءالله بعد از مشورتها با فقها در هیات دولت باید دقیقاًُبررسی بشود به موقع به مجلس داده بشود و مجلس هم لااقل 5ـ6 ماه روی این برنامهها کار بکند تا انشاءالله در سالهای آینده بدانیم که سیر اقتصادی ما در چه سمتی است . در رابطه با اینکه ما چرا بودجه کل کشور را دادهایم ؟ و بعضی صحبتها میشود که شما بودجه شرکتها را رسیدگی نکردید چگونه در ماده واحده گنجانیدهاید ؟ و به این ترتیب مجلس را هم آلوده این کار کردید . بعضی از استدلالها به این فرم است ، همچنان که در مقدمه صحبتهایم در جلسات گذشته عرض کردم ما با یک واقعیتی رو به رو هستیم و آ“ شرکتها که سرمایهگذاریهای آنها از طریق درآمده عمومی تشکیل شده و با دولت سرکار دارد و ار الان هم محل در آمدهای عمومی باید در آنجا سرمایهگذاری بشود و میبایستی سود و زیان آنها و منابع درآمدی آنها همه باز محاسبه بشوند و آوردن یک چنین بودجهأی در داخل ماده واحده از جهت اطلاعاتی برای مجلس یک قدم بسیار مثبتی است که ما از سازمان برنامه از این مورد واقعاًتشکر میکنیم که بعد از انقلاب باب جدیدی را باز کردند که به بودجه شرکتهای دولتی دقیقاً رسیدگی بکنیم . هرچند که امسال برنامه با توجه به اینکه شرکتها باید به خودکفایی برسند این رقم را به 55 میلیارد تقلیل دادهاند که در دل این 55 میلیارد 10 میلیارد در رابطه با سازمان مرکزی تعاون است و مسائل مربوط به کشاورزانی که خسارت میبینند . در دل این 55 میلیارد است ، از بین بردن این ، یعنی شش دوازدهم یا دو دوازدهم موکول کردن ، معنایش این است که این کمک زیانها 55 میلیارد به 104 میلیارد رجعت کند . در قسمت عمرانی آموزشو پرورش عمومی که دانشگاهها را هم شامل میشود معنایش این است که طرح عمرانی از 84 یلیارد به 57 میلیارد کاهش پیدا بکند . و هم چنین استخدامهای جدید که در آموزش و پرورش به خصوص خیلی مهم است ، از 480 میلیارد به 416 میلیارد کاهش پیدا بکند . معنای این دو دوازدهم ، یا شش دوازدهم است که چنان که مجلس به دولت دستور داده است که دانشگاهها در تمام رشتهها شروع به فعالیت بکنند ، معنایش این است که دیگر فعالیتشان متوقف بشود . معنای این دو دوازدهم و شش دوازدهم این است که هزینههای ناشی از جنگ تحمیلی سرجمع از 800 میلیاردی که در سال 62 با توجه به حالت دوم نیاز دارد به 545 میلیارد کاهش پیدا بکند . اما در رابطه با تبصرههایی که کمیسیون سعی در بهبود داشته محدودتر کردن اعتبارات تبصره 3 از 200 میلیارد به 120 میلیارد . حذف تبصرههای 5و 6 که دولت پیشنهاد کرده و بدعتی و یک راه جدیدی است و گرفتار شدن دوباره در بانک مرکزی است با توجه به مسئله کشاورزی که مرکز خدمات هنوز در مراحل اولیه در تشکیل خودش است و باز دوباره یک متولی دیگری برای نهادهای کشاورزی در رابطه موسسات دیگری که این وظیفه را به عهده دارند و یا تبصره 6 آلوده کردن روستاییان به بانک در رابطه با مسکنی که کمیسیون این را به عنوان یک نیاز اصلی روستاییان ندید . با توجه به اینکه در عمل بانک وقتی میخواهد به روستاییان برای خانه وام بدهد ، وام 10 درصد و 12 درصد میدهد و در مقابل حذف این ، کمیسیون سیاستی را اتخاذ کرده که زمینهای درآمدی روستاییان را زیاد بکند .یعنی راه را زیاد بکند ، آب را زیاد بکند بستن بند را زیاد بکند و یا برق روستایی را که فشار مستقیم روی روستایی کم درآمد است ، اضافه نشود . اینها را هر چه توانسته اضافه کرده در مقابل این ، هر چه که به اعتبارات دولت در خانه سازی در روستای 2 میلیارد بر آن چیزی که دولت پیشنهاد کرده بود ، اضافه کرده توجه خاص هم دولت هم کمیسیون به موسسات تحقیقاتی که دستشان چه در دانشگاهها و چه در سایر دستگاهها که بتوانند از محل درآمد خودشان ، خودشان را اداره بکنند و انگیزهأی برای ابتکارت بیشتر و برای توسعه عملیات خودشان . حذف تبصره 22 مربوط به تامین فراوردهةای نفتی از خاج از کشور که به صورت 200 هزار بشکه نفت گذاشته شده بود و در داخل درآمد عمومی نیامده بود این را وارد درآمد عمومی کرده و حساب و کتابی برایش باز شد . مشخص شدن وضعیت حقوقی و یا درآمدی شرکتهایی مثل راهآهن و سازمان بنادر و کشتیرانی و بنیاد مستضعفان که در این بودجه اثر دارد و یا گنجاندن طرحهایی که برای مملکت مفید است مثل عنلیات عمرانی و حراست تعیین تکلیف سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی که نتوانستند کمیسیون بودجه را قانع کنند در رابطه با این کار حیاتی که آیا فردا این سازمان از کجا سردرمیآورد که اهمیت بسیار حیاتی دارد و شما میدانید که تحقیقات همان قدر که مهم است و همان قدر که باید دست و دلباز باشیم همان قدر هم میتواند بی معنا و محتوا باشد و مجلس و دولت باید توجه لازم را بکنند طبق آماری که یکی از برادران میدادند بیش از 83 موسسه تحقیقاتی در این مملکت مشغول به کار هستند که جدای از هم هستند یا در رابطه با منع استخدام که کمیسیون بودجه در رابطه با تقاضاهای استخدامی که در 5 ساله از طرف دولت به سازمان امور استخدامی داده شده و وحشتناک است و استخدامهایی که در نهادها میشود ودر رابطه با تمام این مسائل سال 62 استخدام جدید را در کارهای اداری و خدماتی منع کرده با توجه به واقعیتهای تورم و خرید در سالهای گذشته و آینده گنجاندن کمکهای نقدی و غیرنقدی دولت مه با نامه رسمی نخست وزیر محترم جمهوری اسلامی به کمیسیون داده شده بود و رقم متعادلی در بودجه منظور شد . منع انتشار هرگونه روزنامه ، مجله ، نشریات مشابه و هرگونه اوراق تبلیغاتی حتی کارت تبریک که اگر حتی وزیری به فردی میخواهد کارت تبریک بدهد از جیب خودشان بدهد . باز گذاشتن دست مسئولین اجرایی در راههای استانهایی مثل استان آذربایجان غربی و کردستان که اهمیت خاصی دارد و تاکید زیاد بر راهآهن بافت بندر عباس که از همه کارهاتان بزنید و به این راه که الان مهمترین راه ما است توجه لازم را بکنید . من در رابطه با این معنای دودوازدهم و شش دوازدهمی که بعضی از برادران پیشنهاد میکنند میخواهم عرض کنم در نتیجه کار نظارتی سازمان برنامه دو جدول تهیه شده که در قفسههای نمایندگان محترم ظاهراًامروز پخش شده جدولی به نام جدول پیشرفت فیزیکی و اعتبار هزینه شده پروژههای عمرانی استانها تا پایان دی ماه سال 1361 مجومع پروژهةایی که در استانها هست 20803 پروژه میباشد که پروژههایی که در حد شروع تا 25 درصد هستند رقم 3342 پروژه است و پروژهةای نیمه تمام به معنای پروژهةایی که پیشرفت فیزیکی آنها بین 25 درصد تا 75 درصد است 5935 پروژه و پروژههای روبه اتمام یعنی در پیشرفت فیزیکی بین 75 تا 100 درصد رقم 11529 پروژه و پروژهةای تاخیر دار که به خاطر مشکلات زیادی که در پیش راه داشته 3065 پروژه میباشد معنای این حرف این است که پروژههای بین صفر تا 25 درصد و پروژه های بین 25 تا 75 درصد در سال 62 پیمانکارها آنقدر که باید شوق نشان نمیدهند که این پروژهها را تمام بکنند . تمام شدن این پروژههایی که در سال 61 از بین 75 درصد تا 100 درصد تحقیق پیدا خواهد کرد معنایش این است که پروژه جدید اگر از این 11529 پروژه اگر 7000 یا 6000 پروژه هم تمام بشود معنایش این است که ما در سال 62 لااقل 6000 پروژه جایگزین این نخواهیم داشت هم چنین در رابطه با طرحهای عمرانی ملی تعداد تا پایان 3 ماهه سوم سال 61 که اول دیماه میشود تعداد کل پروژهها در طرحهای عمرانی ملی 6995 پروژه است تعدادی که در سال جاری باید خاتمه یابند 2748 پروژه است نسبت تعدادی که پیش بینی میشوند که تا آخر سال 61 خاتمه پیدا کند 30 درصد است تعداد پروژههایی که مطابق برنامه جلو میرود 2932 طرح است و آنهایی که از برنامه عقب ماندهاند 2418 یعنی 34 درصد کل پروژهها است و موانعی که در کار این پروژهها در سال 61 بوده در رابطه با نیروی انسانی 185 مورد بوده در رابطه با مصالح 188 مورد بوده ماشین آلات 208 مورد بوده اعتبارات ارزی 54 موردبوده اعتبارات ریالی 113 مورد عدم کارایی دستگاههای اجرایی 200 مورد بوده عدم همکاری سایر دستگاهها با دستگاهی که مجری طرح بوده 84 مورد بوده پیمانکارن 171 مورد اشکال ایجاد کردند مشاوران 110 مورد و نارسایی قوانین مالی و اداری 87 مورد . تمام این واقعیتها یعنی کل حرف بنده به این برمیگردد که شرایط سال 61 و سال 62 دو چیز است و بودجه چیزی نیست که تمام سالها را خدایی نکرده به آن بیتوجه باشیم و بعد یک شبه یا یک روزه یا یک لحظهأی بیاییم بگوییم دودوازدهم سال گذشته مسلمامشکلات بیشتر خواهد شد و اگر ما اینها را باهم مقایسه بکنیم برای ما قابل تصور نیست که به نفع مملکت باشد که ما دو دوازدهم یا شش دوازدهم بگذاریم بنده که این را عرض میکنم کمیسیون بودجه هم روی این پایبند است و تذکراتی که در صحبتهای جلسه گذشته عرض کردم با توجه به این مسائل بوده تمام حسنهایی که دارد تما قبحهایی که دارد اینها در مسائل عملی و کار است که باید برطرف شود و امیدوار هستیم که مجلس و دولت و مردم با واقعیتهای جمهوری اسلامی بهتر برورد کنند تا انشاءالله در برابر پیر استعمار 500 غرب و شرق بتوانیم آگاهانه قدم برداریم . والسلام علیکم و رحمه الله . نائب رئیس ـ بسیار خوب چون دیگر فرصتی نیست لذا دنباله بحث را برای جلسه بعد میگذاریم . چون فرصت خیلی کوتاه است یعنی تا آقایان بخواهند بحث را شروع بکنند 7 ـ 8 دقیقه دیگر بیشر وقت نیست . اسامی غائبین را بخوانید منشی ـ بسم الله الرحمن الرحیم جلسه امروز پنج شنبه مورخ 19/12/61 غائبین غیر موجه آقایان : احمد فروشانی از ماربین ، الله بداشتی از نوشهر ، حجت کشفی از اصطهبان ، متین از بندرعباس ، متکی از کردکوی سه نفر تاخیرهای غیر موجه دارند که در پروندهشان ضبط میکنیم . 4 ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده نائب رئیس ـ جلسه بعد روز شنبه هفته آینده ساعت 8 صبح خواهد بود ختم جلسه اعلام میشود . ( ساعت 05/12 جلسه پایان یافت ) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی