مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی به ریاست آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوره اول – جلسه 302 )
صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز سهشنبه هفتم اردیبهشت ماه 1361 فهرست مندرجات 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلامالله مجید. 2- بیانات قبل از دستور آقایان حججی، علیزاده و آقامحمدی. 3ـ تذکرات عدهای از نمایندگان به مسوولین امور مملکتی. 4ـ قرائت استعفانامه آقای حایری شیرازی از نمایندگی مجلس شورای اسلامی. 5ـ ادامه بحث پیرامون طرح اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 6ـ اعلام وصول تقاضای تفسیر مصوبه شورای انقلاب در مورد اوقاف و بیانات آقای رئیس بمناسبت حضور عدهای از جانبازان انقلاب اسلامی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی. 7ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن. جلسه ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه به ریاست آقای موسوی خوئینیها تشکیل شد 1ـ اعلام رسمیت جلسه و تلاوت آیاتی از کلامالله مجید. نایب رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، با حضور 182 نفر جلسه رسمی است. دستور جلسه ادامه بحث پیرامون اساسنامه سپاه پاسداران میباشد. تلاوت کلام الله مجید را شروع کنید. 2ـ بیانات قبل از دستور آقایان حججی، علیزاده و آقامحمدی. نایب رئیس ـ آقای حججی تشریف بیاورند بعنوان ناطق قبل از دستور صحبت بفرمائید. حججی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، «رب اشرح لی صدری، و یسرلی امری، واحلل عقده من لسانی بفقهوا قولی.» «یا ایها الذین آمنوا لا تخونو الله و ارسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون» سلام پاک و خالصانه به محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام امت و درود بیپایان به روان پاک شهدای اسلام و ایران که در راه آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی بوظیفه خود عمل نموده و شهید شدهاند. تحیات گرم به خدمت رزمندگان دلیر و شجاع از سپاهیان اسلام و قرآن و بعد مطالبی بنظر قاصر میرسد که به آن اشاره میشود: 1ـ وظیفه امام و ولی فقیه نسبت به ملت و اجتماع. بشنویم آنچه حضرت علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «ایها الناس ان لی علیکم حقا و لکم حق» «مردم بدرستی که بر من نسبت به شما حقی است و شما هم حقی به من دارید». اما حق من بر شما این است که شما را نصیحت بکنم و عنائم و بیتالمال را از روی عدالت در بین شما تقسیم کنم. و شما را یاد دهم تا جاهل نمانید و تأدیب و مؤدب کنم تا عالم و دانشمند باشید. 2ـ اما حق امت نسبت به امام و ولی فقیه. اما حق شما بر من این است به پیمانهای خودتان وفا کنید و در خلوت و جلوت نصیحت کنید و هر موقع شما را دعوت کردم اجابت نمائید. و هر موقع امر کردم اصاعت کنید. رهبر کبیر انقلاب! عرض میشود، آنچه وظیفه شما است تا بحال احمدلله انجام داده و میدهید «شکرالله سعیکم» اما مردم، به گمانم نوعا و اکثرا تا کنون آنهائی که وظیفه شرعی و اجتماعی و انسانی خودشان را میدانند، توانستهآند در حد قدرت به وظایف خود عمل نمیاند خاصله برادران ارتشی، سپاه و بسج مردمی که در راه جهاد و اطاعت از ولایت فقیه خوب از عهده امتحان برآمدهاند امروز به همگان ثابت و روشن است این ایثارگران با جان و دل بیش از انتظار به پیمان و عهد خودشان در برابر آفریدگار و انبیاء و اولیاء حق و در پیشگاه حضرت ولی عصر و نایب به حقش امام امت و ملت و کشور عمل نموده و مینمایند. اینان مصداق آن افرادی هستند که مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در حق مبارزین صدر اسلام که در راه اسلام و قرآن، استقلال و آزادی با کمال صداقت و مردانگی جنگیدند، و حق را در جهان برقرار، و باطل و باطل پرستان را از صحنه روزگار بدر کردند، میباشند. «و لقد کنا مع رسولالله نقتل آبائنا و ابنائنا و اخواننا و اعمامنا» اینها جنگ میکردند با دشمن خدا، با پدارن و فرزندان و برادران و عموها، این جنگ اضافه نمیکرد، نسبت به این رزمندگان اسلام مگر ازدیاد ایمان ایشان. «و مضیا علی اللقم» اینها به راه راست به پیش میرفتند. و صبر میکردند بر سوزش جراحات و بودند از مردان حق و از دشمنان که با هم گلاویز و جنگ و حمله میکردند اینها با کمال خلوص و صادقانه با هم میجنگیدند، تا اینکه کدامشان کاسه مرگ را بدیگری بچشاند. زمانی که رزمندگان اسلام با کمال صداقت جنگ میکردند، خداوند متعال زمانی که از اینها صدق و خلوص دید نازل کرد به دشمنان اسلام ذلت و بر دوستن اسلام و قرآن نصر و پیروزی تا اینکه اسلام در دنیا برقرار شد. آری، امروز این دلاوران که از روی خلوص عقیده و ایمان که در صحنه میدان حق و باطل در برابر کفر جهانی و نفاق و شرک و جنگ تحمیلی صدام آمریکائی جهنمی با حمایت همه جانبه مزدوران منطقه که مشاهده میکنیم، اینها میجنگند. و تاکنون هم خدا را سپاسزاریم که دوستان اسلام، رزمندگان اسلام بر شیطان بزرگ آمریکا و حامیانش در این نبرد، چه نظامی و یا سیاسی و اقتصادی، فاتح و غالب شدهاند. حاکی از همان حسن سریره و عمل خالصانه رزمندگان اسلام میباشد که این همه الطاف الهی و غیبی شامل حال اسلام و ایران میباشد. حالا که چنین است، فرصت را از دست بدهیم استدعا داریم از شورای فرماندهی، ستاد مشترک، قبل از فوت وقت و نیرو گرفتن دشمنان اسلام، از همکاران منطقه و مصر و سایر هم پیمانان خائن و ظالم صدام اجازه دهید سپاهیان فداکار اسلام کار دشمن را یکسره و اراضی اشغال شده را آزاد و کار صدام و صدامیان را به پایان برسانند. با آرزوی موفقیت و پیروزی «الا ان نصرالله قریب». 3ـ اما وظیفه سایر برادران اسلامی ایران در پشت جبهه چه میباشد؟ مرجع عظیم الشأن امام امت بیان فرموده است. 4ـ بمناسبت یازدهم اریبهشت ماه که مصادف با روز جهانی کارگر است بدین خاطر تبریکات صمیمانه را به خدمت برادران و هموطنان زحمتکش که با وجود پرحرکت و برکت خودشان شبانه روزی در پشت جبهه جنگ در سنگر کارخانه و کارگاهها و مؤسسات عامالمنفعه و غیره. نیازهای این ملت را فراهم و در واقع چرخ اقتصادی جمهوری اسلامی را میچرخانند و به گردش درآورده در نتیجه ما را از محتاج شدن بسوی کفر جهانی غرب و شرق، مستغنی مینمایند شاد باش عرض نموده، توفیق بیشتر و بهتر با صحت و سلامتی در خدمات اجتماعی و رفاهی و انسانی از پروردگار متعال خواستاریم. و ضمنا پیام دوستانه به شما عزیزان دارم. برادران گرامی معلوم است که شما هم در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش اساسی و سهم بسزائی بنوبه داشته و دارید. شرکت در تظاهرات، راهپیمائیها، اعتصابات و غیره. بنابراین که با وحدت و هم بستگی، ملت غیور ایران به رهبری امام عزیزیمان توانستیم، آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی را با سرنگونی دودمان پهلوی به سرکردگی آمریکا و غرب، برقرار نمائیم. لازم است که در حفظ و حراست این انقلاب همگان کوشا و با اتحاد و همکاری، صمیمانه در تداوم آن باشیم. و ضمنا آگاهید آمریکا و غرب و شرق و وابستگان داخلی و خارجیاش از اولین روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا به امروز آنچه در توان داشته و دارند در نابودی و براندازی این جمهوری، آنی ساکت و آرام ننشسته و مضایقه ندارند، چه از نظر سیاسی و نظامی، اقتصادی و غیره از جمله راههائی که انتخاب نمودهاند، این است که بوسیله فریبکاران شرق التقاطی با القاء شبهات، گفتار و نوشتههای دروغین بعنوان طرفداری از حقوق طبقه کارگر و زحمتکش و کشاورز میخواهند بتوسط شماها وقفهای احیانا در کارهای صنعتی و اقتصادی و عمرانی و آبادانی بوجود بیاورند. مسلم شما برادران گرامی و هشیار، بعنر میدانید اینان مانند دایههای مهربانتر از مادران حرفهای ابلهانه و جاهلانه میزنند. میدانید این شیاطین مار خورده و اژدها شدهها چه در داخل و یا خارج کشور حتی شاید جوجههای آنها که در صفوف شما احیانا با چهرههای دوستانه نمایانگرند. ابدا در فکر آسایش شما نبوده و نیستند، هدفی جز دوباره به استعمار کشیدن این ملت و همنوعان شما را نداشته و ندارند. انتظار داریم با ادامه کار بیشتر و فعالیت در امور تولیدی و صنعتی و دامداری و غیره مایحتاج عمومی هموطنان خودتان را فراهم، و با ضربه زدن بر پیکر ابر شیطانهای غرب و شرق، مثل مبارزین اسلام که با مبارزه و دلاوری ضربه نظامی و سیاسی بر پیکر دشمنان شرق و غرب زده و میزنند، شما هم با تسهیل وسایل اقتصادی، کارکردن یک تو سری محکم بر وجود و هستی آنان بزنید. با تذکر یک داستان آموزنده. در زمان حکومت چند صباحی فرقه دموکرات و تودهها که از طرفداران و خودفروختگان شرق در آذربایجان بودند، و مدعی و طرفداری از حقوق کارگران و کشاورزان با اغفال و اغوا و وعده و وعید و حیلهگری توانستند مدتی آذربایجان را به اشغال خود درآورند. روزی جمعی از کارگران و کشاورزان به سران تودهها مراجعه، و اظهار داشتند به زبان ترکی «یول داشلاره» شما که دم از مساوات برادری و برابری میزنید، این وعدههای شما چه وقت عملی خواهد شد؟ جواب سران تودهها؛ با همان زبان ترکی، میدانید اگر کسی عمارتی بسازد وسائل آن را (با کمال معذرت) بوسیله حیوانات چهارپا از خر و استر و اسب میآورند، وقتی که ساختمان پایان یافت اطاقها مفروش شد آیا آن حیوانات را به این اطاقهای زیبا و قشنگ میگذارند؟ با بیداری و توجه کارگران و کشاورزان آن زمان فهمیدند که کلاه سرشان گذاشتهاند. دست آویز امیال و مقام ریاست دیگران قرار گرفتهاند با هدر رفتن ناموس و شرف و دین و کشور، حالا متوجه شدند و انشاءالله امیدواریم این مثال یا داستان کوتاه آموزنده باشد. امروز فرزندان شیطان نامرئی با همکاری شیطان بزرگ آمریکا و غرب و مزدورانش درصدد هستند، مجددا به عناوین مختلف، ایجاد اختلاف، کم:اری، اعتصابات، احیانا بوجود بیاورند. 5ـ «اذا رأیتم العالم مکبا لدنیا» وقتی که دیدید عالم پایبند و علاقهمند به دنیا شد. مثل شریعتمداری در برابر دین، دنیا را مقدم داشت و روحانی نماهای وابسته به غرب و آمریکا را دور خود جمع کرد او را در دین خودتان متهم کنید. خدا را سپاسگزاریم که تمامی توطئه جنابتکاران خارجی و داخلی را خنثی، و عاملین آنها را رسواتر نمود. نایب رئیس ـ آقای حججی یک دقیقه دیگر وقت دارید. حججی ـ مطالب بسیار داشتم که گفته نشد. برسیم به منطقه خودمان. نایب رئیس ـ بفرمائید. حججی ـ تقاضائی که از نظر منطقه خود داریم نسبت به بخش کاغذ کنان و قرهچمن و کلهبوز و اوچ تپه و هکذا سایر بخشهائی که از نظر راه روستائی و برق و پل و نسبت به سناباد و سایر جاهای دیگر، و تقاضا میکنم انشاءالله به مناطق میانه توجه عاجلی و کاملی بفرمایند و ضمنا از وزارت راه و نیرو و مسؤولین مربوطه مستدعی است به سد استور که امر حیاتی نسبت به استان گیلان دارد، تجدید نظر نمایند، با پائین کشیدن سد، بطوری که هم سدسازی عملی گردد. گذشته قسمت مهم اراضی مزروعی آن منطقه از زیر آب رفتن محفوظ و چندین آبادی با اهالی آنها بتوانند زندگانی به اضافه از اینکه راهآهن میانه و سیلو و راه ترانزیتی هم در امان میماند، و میتوان سدهای فرعی در محل ایجاد نمود تا از رسوب آب و جلوگیری آن استفاده (نایب رئیس ـ وقتتان تمام شد) و تا حدودی به نفع سفید رود و گیلان زمین و گذشته مناطق سیصد هزار نفری اهالی میانه را بهره‚ند خواهد نمود. نایب رئیس ـ سخنران بعدی را دعوت کنید. منشی ـ آقای علیزاده بفرمائید. علیزاده ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با درود به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام امت و سلام به رزمندگان و سنگر نشینان کفر ستیز، سلام و رحمت حق به روان پاک شهیدان عزیز، خصوصا شهدا فتح المبین. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. «و جاء رجل من اقصی المدینه یسعی قال یا موسی ان الملاء یا تمرون بک لیقتولک، فاخرج انی لک من الناصحین» آقای شریعتمداری که میگوید «من وظیفه خود نمیدانستم جریان توطئه و کودتا را اطلاع دهم.» نمیدانم عملش را با این آیه چگونه توجیه میکند؟ و آیا واقعا در حد یک نفر مردی که در قرآن بصورت نکره و بدون وصف ایمانی آورده شده است. صرفنظر از خصوصیات علمی و ایمانی، مأمور شده است و خود را موظف دانسته که از آن انتهای شهر خود را به یکنفر شخصی که جانش مورد سوء قصد در یک مجلس قرار گرفته است با تلاش اطلاع دهد و جانش را با نصیحت و اخبار به آن توطئه نجات دهد. خداوندا چگونه شکرت را بجا آوریم که همیشه و در همه حال این انقلاب را از شر خودفروختگان شرق و غرب حفظ نمودی و این بار نیز ریاستمدار مرجع نما را به امت حزبالله شناساندی و کید و مکر دشمنان انقلاب را بخودشان باز گرداندی. «و لا یحیق المکر السیئی الا باهله» دشمنان اسلام بدانند که خداوند باز هم ما را یاری خواهد نمود تا این انقلابرا به انقلاب جهانی حضرت مهدی روحی له الفداء متصل نماید. «ولقد نصر کم الله فی مواطن کثیره» ابر قدرتها و صهیونیستها بدانند که این امت زیر بار طاغوت نرفته و ننگ حکومت بختیارها، بینصدرها، قطبزادهها را نمیپذیرد. آیا شیطان بزرگ و ایادی او هنوز این امت را نشناختهاند «صم بکم عمی فهم لا یرجعون» امتی که با لیاقت بهشتیها، و صدق و اخلاص رجائیها و حکم و ایمان باهنرها خود گرفته، آیا حکومت قطبزاده را میپذیرد؟ «تلک ادا قسمه ضیزی». مطلب دیگر با توجه به اینکه روز کارگر در پیش است باید عرض کنم کارگران ارزشمند و ایثارگر معیارهای پوسیده جهان را به دور ریخته و اصالت را به ارزشهای اسلامی دادهاند بجای سندیکاها، شوراهای اسلامی کارگران را با نصوص قرآنی آمیخته و به کار با ملاک وجوب و استحباب قداست میبخشند، با توجه باینکه ایادی شیطان و شیطنتی دریغ نکردهاند. استدعا دارم برادران و خواهران کارگر ما با کار با معیارهای اسلامی نگاه کنند و این ورشکستگان را همچنان در زاویه ورشکستگی نگاه بدارند و با حضور در صحنه به آنها جرأت حضور در صحنه را ندهند. اما در رابطه با حوزه انتخابیهام بدوا کارهائی که انجام شده اشاره میکنیم آسفالت جاده جویبار قائمشهر که در حال تکمیل است و همچنین روستاهای زیادی زیر پوشش برق قرار گرفته و بسیاری از روستاهای محروم از نعمت برق برخوردار شدهاند و واقعا در سال گذشته در این مورد تلاش فراوانی از ناحیه مسؤولین بعمل آمده است. ارتباط تلفن مغناطیسی کیاکلا و تلفن خودکار پل سفید و اقدام به ساختن بیمارستان سوادکوه و احداث بنای مرکز تلفن خود ا خود یاری مردم در زیر آب و صدها نمونه دیگر از عمران و آبادی در شهر و شهرک و روستاها که باید از مسؤولین محترم در این قسمت تشکر نمایم. کارهای انجام نشده حدود بیش از 24 روستای «لفور» هنوز یک جاده ارتباطی ندارد. جادهای که از سال 1352 شروع شده، هنوز بمقصد نرسیده است. و سدهائی که در اوائل شروع جاده، احداث گردیده، اکنون در حال خرابی است یا خراب شده است. اکثر روستاهای حوزه انتخابیه فاقد حمام و مدارس و نیازهای ضروری است. تذکر به دولت که امیدوارم توجه بشود. در مازندران مخصوصا در قائمشهر، مسؤولین و صاحبان مشاغل از نقطه یا قدرت معینی تعیین میشوند. بهتر است کانال انتصاب مشاغل دگرگون شود و از متعهدین و مکتبیهای همان منطقه و محل استفاده شود تا جوانان دلسرد نشوند و احیانا ما یا مسؤولین محترم مورد اعتراض قرار نگیریم. «اتقوا من مواضع التهم» گله از وزارت معادن و فلزات، که تمام هم خود را در اقتدار مدیریت مصروف داشته و با قلع و قمع کارگران مستضعف و نقل و انتقال اخراج و تبعیض و تنزل پایه افتخار دارند که مدیریت آنان قاطع است. در این مورد از ریاست محترم جمهور و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تشکر نموده امیدوارم با تکمیل اقدامات سودمند خود رفع مشکل فرمایند. با آرزوی پیروزی هر چه زودتر رزمندگان که در فتح المبین رشادتها و دلاوریهای خود را که از مکتب اسلام نشأت گرفته است به جهان و جهانیان عرضه داشته و ثابت نمودهاند که زیر بار ذلت نمیروند و زیر بار یزید زمان صدام ننگین نمیروند و با شعار «فان ادعی یا بن الدعی رکزنی بین السله و الذله و هیهات منا الذله» ثابت کردهاند که پیرو مکتب سالار شهیدان امام حسین (ع) رهبر آزادگان هستند و با مشت محکم بر دهان ایادی شیطانی مخصوصا صدام و مزدوران او خاک کشور اسلامی ما را قریبا از وجود کثیف آنان پاک میکنند و مردم در سازندگی با رزمندگان همگام میشوند و بیاری خدا کشور ما در سایه اسلام به آرامش کامل میرسد و آن زمان است که جنگ با دشمنان اسلام در سایه مکتب اسلام شروع خواهد شد و قدس عزیز با دست توانای رزمندگان ما بیاری خداوند آزاد میگردد و حق آوارگان فلسطینی به آنها داده خواهد شد. چون به برادرم آقای آقامحمدی هم وقت دادهام، فقط چند تذکر در مورد کشاورزی میدهم که فصل کشاورزی و کشت برنج در مازندران شروع شده است از مقامات مسؤول استدعا و انتظار دارم که در تقسیم آب از نظر آبیاری و همچنین در تأمین کود و سم و سایر نیازهای ضروری در این فصل که فصل حساس است فرصت را مغتنم بشمارند که «الفرصه تمرمر السحاب فانتهزوا فرص الخیر.» والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. نایب رئیس ـ آقای آقامحمدی بفرمائید. آقامحمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، تذکری در مورد سیاست خارجی کشور به وزارت امور خارجه داشتم که باید اول مشخص بشود که ما با چه کشورهایی و در چه زمینههایی میخواهیم روابط داشته باشیم و این دقیقا از سوی مقام رهبری به تصویبی رسیده بشود که مشخص باشد با اصول اسلامی ما که تولی و تبری است سازگار باشد و گفتههایی که در مورد بکارگیری کلماتی نظیر «دولت برادر» «دولت دوست»، «ملت برادر» و امثال اینها میشود فکر میکنم که باید رابطههای اینها مشخص باشد و هر کدامش حساب و کتاب مشخصی داشته باشد و روابط اقتصادی جدای از روابط سیاسی است، روابط سیاسی جدای از روابط فرهنگی است. اصول اینها را باید مشخص بکنند. و این جور یکباره افتادن و دیگر هیچ ضابطهای را نداشتن و یک وزیر خارجه از کشور فلان را آوردن و تا مقام ریاست جمهوری به او ملاقت دادن بنظر من این یک مقدار کوچک گرفتن خودمان است و امیدوارم با قدرت بهتری با مسایل برخورد بشود. تذکر دیگری که داشتم در مورد اعتیاد بود. وضع اعتیاد در جامعه شدت دارد و این یک مسأله جدی است. و متأسفانه اقداماتی که در موردش شده است اقدامات جدی و قاطعی نبوده است. الان در حوزه انتخابیه من، شهر همدان وضع بطوری است که مردم در نماز جمهع طومارهایشان را در مورد اعتیاد دارند جمع میکنند. مردم تظاهراتشان را بر علیه اعتیاد میکنند. و این واقعا ننگآور است. و من اینجا عرض میکنم بچههای 8 ساله ـ 10 ساله ـ 12 ساله را دارند به اعتیاد میکشانند. مردم از این مسأله فریادشان برآمده است. تقاضا میکنم از مسؤولین، بنشینند و در مورد مسأله اعتیاد فکر جدی بکنند. پیشنهاد مشخصم این است، واقعا مسأله اعتیاد از مسأله جنگ زدگان کمتر نیست و مهمتر است. بنیاد معتادین تشکیل بدهند و واقعا معتادین را جمعآوری بکنند و برای مواد مخدر مجازاتهای شدید قائل بشوند. آمار کشتهشدگان اعتیاد را نگاه بکنید، یک ذره ترس نتوانستهاند ایجاد بکنند من در اینجا در مورد این قسمت از کارهای آقای خلخالی صحبت میکنم آمار اعدئامهای آقای خلخالی را مقایسه بکنید با اعدامهایی که این دادسرای ویژه الان انجام داده است. این دادسرا بیشتر انجام داده است ولی هیچ اثری نگذاشته است. یعنی اثر تخدیری داشته ولی آنجا دو اعدام میشد کلی وحشت ایجاد میکرد. بنابراینبه یک تشکیلاتی احتیاج دارد که قاطع اما با ضابطه برخورد بکند و همه اصول اسلامی را در مسأله رعایت بکند. مسأله آخری که میخواستم عرض بکنم، راجع به برنامه و بودجه بود. با بودجهای که الان مشخص کردهاند ما وقتی به استان میرویم یمگویند قرار نیست هیچ چیز جدیدی درست بشود. با توجه به اینکه در روستاهای ما مدارس آموزش و پرورش در حال فروریختن هستند، با توجه به اینکه هیچ نوع امکاناتی ایجاد نشده است. واقعا از اینکه آنها میگویند ما در تبصره پیش بینی کردهایم که دو ستونی باشد و قدرت جذب باشد من الان اعلام میکنم که استان همدان قدرت جذب فراوان، نیروهای آماده، حتی بسیج وجود دارد برای اینکه معمارها و بناها بسیج شدهاند، بسیج جهاد سازندگی. و آمادگی دارند که هر مقدار بودجه به آنها داده بشود جذب بکنند و در روستاها بکار بگیرند با ارزانترین قیمت ممکن. من خواهش میکنم رسیدگی بکنند و باز آخر سال نیایند و بگویند بودجهها جذب نشده است و مناطقی مثل مناطق ما که الان هیچ بودجه قابل جذبی ندارند وضعشان بماند. والسلام. خلخالی ـ اینکه ایشان گفتند «در این مورد» یعنی جاهای دیگرش ایهام دارد. 3ـ تذکرات عدهای از نمایندگان به مسوولین امور مملکتی. نایب رئیس ـ تذکرات جمعی از نمایندگان را عرض میکنم بعد وارد دستور میشویم. آقای طاهری نماینده کازرون به زوارت راه و ترابری در مورد اقدام سریع در جهت احداث جاده تنگ بوالحیاد و کازرون و به وزارت بهداری در مورد احداث بیمارستان کازرون و به وزارت کشاورزی در مورد وضع معاونت شیلات تذکر دادهاند. آقای برومند نماینده بروجرد ضمن تشکراز کمکهای مردم بروجرد به رزمندگان جبهه به وزارت امور اقتصادی و دارایی در مورد کاهش مالیات پزشکان مناطق محروم و نیازمند تذکر دادهاند. آقای رنجبر نماینده صومعهسرا به وزارت بازرگانی در مورد احداث انبار دخانیات برای توتون کاران منطقه تذکر دادهاند. آقای طباطبائی نماینده اردستنان ضمن تشکر از وزیر نیرو در مورد تأمین آب کشاورزی منطقه رودشت کوهپایه تذکر میدهند. دستور بعدی ما اساسنامه سپاه است. قبل از شروع اساسنامه استعفانامهای است که آن را من قرائت میکنم. 4ـ قرائت استعفانامه آقای حایری شیرازی از نمایندگی مجلس شورای اسلامی نایب رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم، حضور محترم حجهالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علیاکبر هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی. نظر به اهمیتی که برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی بویژه در این دوره خاص و مقطع حساس قائلم و نظر به اهمیت کمیسیون تحقیق که افتخار عضویت آنرا داشتهام و با توجه به نقش اساسی کمیسیون اصل نود در حال حاضر و نقش اساستر آن در نظارت و هدایت دولت جمهوری اسلامی در آینده دریغ داشتم که از این افتخارات به این سادگی رفع ید نمایم اما مسؤولیت امامت جمعه در مرکز استان و همکاری بیدریغی که علمای اعلام و مسؤولین محترم و مردم شهیدپرور استان با اینجانب برقرار کردهاند استفاده از این همه نعمت و موهبت سراسر عمر و مجموعه توان محدود مرا میپوشاند و هر چه زمان میگذرد برخلاف پیشبینیهای اولیه جمع بین دو مسؤولیت را ناممکن مینماید، لذا تقاضا مینمایم اینجانب را از تاریخ قبول پست امامت جمعه مستعفی شناخته، طبق قوانین امور جاریه را تنظیم فرمایند. امیدوارم فردی را که بمراتب مفیدتر و مسلطتر از خویش میدانم رأی لازم را جهت نمایندگی احراز نماید والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. شیح محمد صادق حائری شیرازی البته از همین الان که قرائت شد تا 15 روز طبق آئیننامه مهلت پس گرفتن استعفا هست. پیشنهادات را مطرح کنید. 5ـ ادامه بحث پیرامون طرح اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منشی ـ در مادة 19 آقای بیات پیشنهاد دارند. نایب رئیس ـ آقای بیات بفرمائید. بیات ـ بسم الله الرحمن الرحیم. ترتیب موادی که در شور اول مطرح بود غیر از این ترتیبی بود که الان است. ولی جای پیشنهاد من در همین تبصرة 1ـ ماده 19 که مسأله مدیریت عالی عقیدتی، سیاسی بوسیله مقام رهبری از بین روحانیون متعهد تعیین میگردد، جای پیشنهاد من هم در اینجا است و آن این است که بخاطر اهمیتی است که قانون اساسی به سپاه دادهاند و باید از زحماتشان تشکر کرد، مسأله این است در مقام رهبری من این دو قید را کافی نمیدانم، «روحانی باشد و متعهد» برای اینکه مسأله، مسأله سپاه است. مسؤولیت سنگینی است که در عهده مقام رهبری هست. هدایت سیاسی در عهده این شخص است. کنترل انتشارات در عهده این شخص است علیمات و تبلیغات در عهده این شخص است. مسائل ایدهئولژیکی به عهده این شخص واگذار شده است. مسؤولیتش فوقالعاده سنگین است. لذا من آنجا شرط کرده بودم که لااقل «اجتهاد و عدالت» اینها شرط باشد یعنی یک فردی باشد که واقعا بتواند در سپاه فقاهت حوزهای را در متن سپاه پیاده کند و این است که الان هم روی این پیشنهادم هستم که اینطوری بشود «از بین روحانیون فقیه متعهد تعیین میگردد» و غیر این نباید باشد یعنی روحانی متعهد برای این همه مسؤولیت سنگین کافی نیست. مگر اینکه آقایان لفظ متعهد را یک معنی باز، باز بگیرند که آنرا هم مسلما نمیگیرد و لذا لفظ «فقیه بودن» را من در اینجا شرط میدانم و من امیدوارم که برادران عزیزم با عنایت بیشتر این مسأله را پیگیری بکنند. البته در کمیسیون هم صحبت کردیم و آقایان گفتند که این دست امام و رهبری را میبندد گفتم خیر، اتفاقا اینطوری نیست. برای اینکه خود پروردگار عالم وقتی که میخواهد مقام امامت و نبوت را به افرادی واگذار کند خودش یک قیود و شرایطی را میبندد و هیچ این اعتراض بر خداوند عالم وارد نیست. طبیعی است که این همه مسؤولیت سنگین را بعهده افراد معدود، محدود، یعنی کسانیکه شرایط کمتری دارند نمیشود واگذار کرد. این است که من معتقدم «فقاهت» شرط است نایب رئیس ـ مخالف و موافق صحبت کنند. منشی ـ آقای امامی کاشانی بعنوان مخالف بفرمائید. امامی کاشانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. از اینکه یک فقیه و یک آگاه عمیق به مسائل اسلامی باید حاکم بر سپاه و این تشکیلات باشد بحثی نیست. ولی مشکل یک جایی است که آن مهم است و آن این است که اگر یک فقیهی ما قید کردیم که باید باشد، این فقیه اگر یک زمانی، 30 سال دیگر 50 سال دیگر، در یک زمانی گفت من بفکر خودم میخواهم عمل بکنم، من فقیه هستم و میخواهم با فکر خودم عمل کنم و من میتوانم بعنوان اینکه فقیه هستم نظر بدهم شما هم بعنوان اینکه من فقیه هستم باید از من اطاعت کنید. خوب، آن وقت سپاه هم از آن طرف طبق قانون اساسی بایستی از مقام رهبری اطاعت بکند. بعد در داخل سپاه این حرکت یک نفر بعنوان فقیه، (ما الان را حساب نمیکنیم عرض کردم 40 ـ 50 سال دیگر را حساب میکنیم) این یک دو گانگی ایجاد میکند. این است که آن فکری که باید حاکم بر سپاه باشد آن فکر مقام رهبری است و این نکتهای که برادرمان جناب آقای بیات فرمودند که در کمیسیون گفتند و کمیسیون هم این جواب را داده است جواب خیلی جواب متغنی است چون وقتی ایشان هم مطرح فرمودند و من نشسته بودم من مخالف بودم ولی بعد متوجه شدم که کمیسیون هم مخالف بوده است و این برای این است که یک فکر باید حاکم باشد و آن فکر رهبر است و کسی در داخل سپاه بعنوان خودش به یک اصل اسلامی دینی بعنوان فقیه تکیه کند نباید این خط بوجود بیاید، برای خط، واحد فکر رهبر باید حاکم باشد هر کس را صلاح میداند اگر فقیه را صلاح میداند، فقیه را میفرستد، غیر فقیه را هم صلاح میداند غیر فقیه را میفرستد. منشی ـ آقای رحمانی بعنوان موافق بفرمائید. رحمانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با این بیانی که جناب آقای امامی فرمودند لازمهاش این است که آن کسی که نماینده امام در سپاه است باید مجتهد نباشد. یک چنین تالی فاسدی را ما باید ملتزم بشویم، پس بنابراین ما نمیتوانیم قبول بکنیم که باید مجتهد نباشد و این دلیل این است که اجتهاد مانع از این نیست که نماینده امام در سپاه باشد و خلط بین مسایل شده است. ما در امور مربوط به رهبری و در امور اجتماعی و در تشکیلات کشوری باید مجتهد و غیر مجتهد ولو مرجع تقلید باشد ملتزم باشد و متعهد باشد و عامل باشد به اینکه طبق قانون اساسی و قوانین مصوبه در مجلس که بنظر شورای نگهبان رسیده باشد همه ملتزم بشوند. و این برداشت را ما بخواهیم در جمهوری اسلامی داشته باشیم موب میشود برای اینکه اشتباهاتی در قشرهای مختلف مردم مخصوصا در میان مجتهدین و روحانیون بروز بکند. علیهذا این مطلب را مسلم میدانیم که نماینده رهبری مجتهد یا غیر مجتهد باشد باید خط رهبری را در اداره سپاه پیروی بکند و اجتهاد را مانع ندانیم از اینکه خدای ناخواسته تردیدی در افراد ایجاد بکند برای پیروی از قانون اساسی و قوانین و مقررات کشوری. این راجع به جوابی که میخواستم بدهم در مورد مانعی که تصور فرموده بودند. و اما اهمیت موضوع به این صورت است که در تبصرة (5) نماینده رهبری بر تصمیمات فرماندهان و مصوبات شورای عالی سپاه از نظر انطباق آنها با موازین شرعی، که آن موازین شرعی خواه و ناخواه همان پیروی از خط رهبری برای مجتهد و غیر مجتهد نظارت خواهد نمود و در صورتیکه هر دستور یا مصوبه را مغایر با موازین شرعی تشخیص دهد بلا اعتبار خواهد بود. علاوه بر اینکه آنچه نماینده رهبری باید انجام بدهد از جهت این است که نماینده رهبری است و این خودش معلوم است که باید همان خط رهبر را و آنچه وظیفه است اداء بکند و بحث در اینجا راجع به انطباق است ….. نایب رئیس ـ آقای رحمانی هر یک از موافقین و مخالفین 5 دقیقه وقت دارند. رحمانی ـ بلی، خداحافظ. نایب رئیس ـ آقای محمدزاده بفرمائید. محمدزاده (معاون سپاه پاسداران) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. یک تذکر کوچکی عرض کنم. آنچه را که اینجا این برادر پاسدارتان خدمتتان عرض میکند گاهی اوقات ممکن است تلقی بشود که خدای نکرده میخواهیم یک مسألهای را بگوئیم که برادران متوجه نیستند در صورتیکه اینطور نیست، حداقل عدهای از برادران میدانند که من خودم شاگرد آنها بودم، دیگر من خجالت میکشم که وقتی آقای امامی کاشانی صحبت فرمودند من چیزی عرض کنم ولی این صحبت شده است و من نظرات برادرانی را که مجتهد هستند و با آنها بحث کردیم و در این مورد با خود آقای طاهری بحث شد، من عرض میکنم نه اینکه خدایی نکرده این طور تلقی بشود که ما صاحبنظر هستیم. فقط بازگو کننده یک سری مسائلی هستم که بحث دشه است و سپاه در این مورد نظر دارد. اولا فقیه که انتخاب میشود در رابطه با فرموده برادرمان آقای امامی کاشانی این فقیه به تعیین رهبر است. یعنی فقیهی نیست که خودش به خودی خود در سپاه آمده باشد و هویتی پیدا کرده باشد و اعمال حکم بکند. مسأله بعدی هم که وقتی که امام این فقیه را تعیین میکند مسأله مشخص است که باید پیرو امام و خط امام بوده باشد. عرض میکنم در آن پیشنهادی که برادرمان آقای بیات فرموده بودند برای اینکه «روحانی متعهد» بشود. «فقیه». در رابطه با پیاده شدن خط رهبری هم وقتی که ایشان نمایندهاش بود مسأله حل است چون میدانم که در کمیسیون سیاسی بحث شده بود، چون جلوتر از ایشان دارم صحبت میکنم مجبورم مسأله را بگویم. یک مسأله این بود که ممکن است یک فرد سیاسی بوده باشد یک روحانی متعهدی که از نظر مسایل سیاسی بسیار بسیار بالا باشد ولی هنوز مجتهد نبوده باشد. فقیه نشده باشد بنابراین برای سپاه ضرورت دارد آن فرد اولی باشد و فرد دومی نباشد. سؤال اول من این است که اگر همان فرد آن روحانی متعهد از نظر سیاسی هم خیلی خوب در مسایل متوجه است اگر همان مجتهد باشد به نظر ما دقیقا بهتر است. یعنی اینکه مسألهای را ایجاد نمیکند علاوه بر اینکه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چون در رابطه با مسأله مهمی است این را باید عرض کنم ما در آینده سپاه مجبور هستیم که یا به مانند تمام ارتشهای دنیا حاکمیت را مبتنی بر درجه بکنیم تا بتوانیم آن ضابطههایی را که در سپاه داریم اعمال بکنیم و بگوئیم این درجه را اگر روی شاخه درخت هم زدند هر کس از مقابلش رد میشود باید به آن تعظیم کند. یا در رابطه با وظیفه شرعی و اعتقاد اسلامی همانچه که هم اکنون در سپاه است برای هویت بخشیدن به این مسأله ضرورت دارد برادری که میآید و در سپاه خدمت میکند این انطباق با مسایل شرعی را، تصمیماتی که در شورا گرفته میشود که البته بعد وقتی که در کلیه این ماده بحث شد در آن قسمت خواهم گفت که ما معتقدیم که نماینده رهبر نه تنها در رابطه با تطبیق تصمیمگیریهای شورای عالی سپاه با موازین شرعی بلکه بعنوان نماینده رهبر و بعنوان کسی که به ملاکهای اسلامی در سطح بالا آشنایی دارد بر تمام تصمیمات سپاه حق وتو داشته باشد و این اعتقاد ما است و این مسأله را اگر در رابطه با سیستم سپاه نمونه انشاءالله الرحمن، اگر اشکالاتی که هست رفع بشود چون در رابطه با وظیفه شرعی است، اعتقاد قلبی است،برای اولین بار در دنیا سپاهی را بسازیم نه مبتنی بر درجه بلکه مبتنی بر اعتقاد و وظیفه شرعی. مسأله آخری که باید عرض کنم ما باید به عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توجه داشته باشیم. به اعتقاد ما نه به اعتقاد ما یعنی واقعیتی است که در قانون اساسی مطرح است (چون من میترسم که به یک چیزی برخورد بکند ولی مجبورم عرض کنم) آنچه در قانون اساسی مطرح است ما زمانی مجلس شورای اسلامی را میتوانیم اسلامی عنوان بکنیم و دیگر ملی نیست که فقهای شورای نگهبان بر آن نظارت داشته باشند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم باید هویت این اسلامی بودنش را در بالا از نظر فرمانده کل قوا مشخص است ولی در اعمال، در تک تک اعمالش هم باید این هویت با داشتن حق وتویی که نماینده رهبری بعنوان تطبیق اعمال و رفتار و کردار سپاه با موازین اسلامی دارد در تمام ابعاد باید این هویت را انشاءالله کسب کند. نایب رئیس ـ آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با پیشنهاد برادر عزیزمان آقای بیات به چند نکته لازم است توجه بشود. اولین نکته اینکه در اسلام ما به تناسب کاری که فرد باید انجام بدهد شرایطی را داریم. مثلا اگر کسی بخواهد قضاوت بکند، متناسب با شأن قضاوتش نیاز به یک سلسله صلاحیتها دارد، در قانون اساسی هم همین پیروی شده است. مثلا در شورای عالی قضائی یا در شورای نگهبان قانون اساسی که مأموریت ویژهای در زمینه شناخت احکام اسلامی دارند شرط فقاهت قید شده است. اینکه برادرمان آقای محمدزاده فرمودند که لازمه اسلامی بودن سپاه، بودن یک مجتهد و فقیه است، همانگونه که لازمه اسلامی بودن مجلس، بودن یک مجتهد و فقیه است. چون در نظام جمهوری اسلامی تنها این مجلس و سپاه نیست که اسلامی هستند همه ارگانهای جمهوری اسلامی، اسلامی هستند. علت اینک برای مجلس فقیه گذاشتند این بوده که قرار است فقیه با شناخت دقیقی که از احکام شرعی دارد و میتواند احکام شرعی را از ادله اصولیه استنباط بکند، بنابراین، این لازمه این است که قوانین را بتواند تطبیقش را با احکام شرعی بسنجد و نفی یا تأئید بکند. بنابراین خود تناسب شرایط با کاری که فرد میخواهد انجام بدهد جای دقت دارد و کاری که ما به مدیر عالی عقیدتی، سیاسی در سپاه یا نماینده رهبری سپردیم نیازی به قدرت استنباط احکام شرعیه از ادله اصولیه ندارد. نکته دیگر اینکه واقعیت این است. امام امت در شورای عالی دفاع که بالاترین مرجع تصمیمگیری در امور نظامی ما است، بعد از خود مقام رهبری، نمایندگانی را تعیین کردند. مشی ایشان نشان میدهد چه بسا مجتهد دینی بودهاند که صلاحیتهای سیاسی، نظامی، اجتماعی را که مثلا برادر بزرگوارمان جناب آقای خامنهای یا جناب آقای رفسنجانی داشتهاند، اینها را نداشتهاند اما فقیه بودهاند. در مقایسه بین این دو امام اینها را ترجیح دادند. یعنی در اینگونه مسائل اولویت با ویژگیهائی جز فقاهت بوده و لذا برادرانی از روحانیون متعهد و ارزنده را که آن صلاحیتهای سیاسی و اجتماعی را داشتهاند اما به درجه اجتهاد نرسیده بودند، آنها را امام هم ترجیح دادند. خود این مشی به ما نشان میدهد که شاید اولویت با فقاهت در این شأن خاص نیست. مسأله بعد این است که همانطور که برادر بزرگوارمان جناب آقای کاشانی فرمودند واقعیت این است، فقیه شرعا تقلید از غیر بر او حرام است. این روشن است که کسی که فقیه نباشد اما روحانی متعهدی باشد که مورد تأئید رهبری باشد از نظر تبعیت مطلقش از فتاوا و دستورات مقام رهبری بدون مشکل خواهد بود، یقینا. تا یک نفر فقیهی که خودش صاحب رأی و فتوا است. مسأله دیگر این است که برادرمان فرمودند، الان برادران ما در شورای عالی دفاع مثلا آقای هاشمی رفسنجانی سرور عزیزمان اگر مجتهد بودند بهتر بود این ویژگیهای فعلی را داشتند بعلاوه اجتهاد. ما منکر این نیستیم. لذا در اینجا قید بر عدم اجتهاد نگذاشتیم. انشاءالله کسی این را نمیفهمد از روحانی متعهد یعنی اینکه فقیه نباشد. رسیدن به فقاهت نفی تعهد و روحانیت که نمیکند. ما دست مقام رهبری را باز گذاشتیم. اگر در شرایطی فردی که فقیه بود، صلاحیتهای سیاسی و نظامی و اجتماعی لازم برای تصمیمگیری در سپاه را داشت و فقیه هم مصلحت دانست او را انتخاب کند و اگر نبود آنوقت دیگر محدود نباشد که حتما باید برود سراغ یک مجتهد ولو آن صلاحیتهای دیگر را نداشته باشد. بنابراین ما همانطور که برادرمان از سپاه هم همواره تأکید میکردند که دست مقام رهبری را در آنچه که حوزه ولایت او است نبندیم، اینجا یکی از موارد است. ما دست مقام رهبری را باز گذاشتیم. اگر فقیهی متناسب با آن مأموریتی که در سپاه باید انجام بدهد، امام یا رهبری بطور کلی شناخت و او را تعیین کرد، سپاه از او تبعیت میکند و اگر غیر را، از غیر. نایب رئیس ـ البته وقت مخبر کمیسیون و همچنین سپاه هم محدود است. اینها وقتشان نامحدود نیست که هر چقدر میخواهند صحبت کنند. پیشنهاد آقای بیات مشخصا این است که در تبصره 1 ماده 19 شرایط مدیریت عالی عقیدتی، سیاسی بگوئیم «از بین روحانیون فقیه متعهد تعیین گردد.» این کلمه «فقیه» اضافه بشود. عده حاضر/192 نفر هستند. نمایندگانیکه با این قید موافق هستند قیام بفرمایند، (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. اینجا پیشنهاد دیگری نداریم؟ (منشی ـ خیر) ماده 19 را بخوانید. محمدزاده ـ در رابطه با کل ماده مطالبی هست که باید بگویم. نایب رئیس ـ اگر نمایندگان بخواهند بعنوان مخالف و موافق میتوانند صحبت کنند آنوقت شما هم میتوانید اظهار نظر کنید ولی حالا اعلام رأی شده است. ماده 19ـ مدیریت عالی عقیدتی، سیاسی (نماینده رهبری) مسؤول آموزشهای عقیدتی و سیاسی، تبلیغات و انتشارات و نیز نظارت بر کلیه امور سپاه می باشد که برای انجام این مسؤولیتها واحدهائی بشرح زیر تشکیل میگردد. الف ـ واحد آموزش عقیدتی، سیاسی مسؤول تعیین محتوای آموزشهای عقیدتی، سیاسی اعضای سپاه و بسیج و برنامهریزی و اجرای آموزشهای فوق و ترتیب و جذب مربی میباشد. ب ـ واحد تبلیغات و انتشارات مسؤول کلیه تبلیغات و انتشاراتی است که به نام سپاه از طریق وسائل ارتباط جمعی (بصورت کتاب، جزوه، مجله، نشریه، بیانیه، تحلیل و برنامههای رادیوئی و تلویزیونی) نشر و پخش میگردد. تبصره 1ـ مدیریت عالی عقیدتی سیاسی بوسیله مقام رهبری از بین روحانیون متعهد تعیین میگردد. تبصره 2ـ مدیریت عالی سیاسی در ردههای پائینتر، نمایندگانی از روحانیون ذیصلاح تعیین خواهد نمود که علاوه بر نظارت بر رده مربوطه مسؤولین واحدهای آموزش عقیدتی و سیاسی و تبلیغات و انتشارات زیر نظر آنان انجام وظیفه مینمایند. تبصره 3ـ نماینده رهبری از طریق نمایندگان خود در ردههای مختلف بر کلیه امور سپاه نظارت نموده گزارشات نوبهای را تهیه و به مقام رهبری تقدیم مینماید. تبصره 4ـ نماینده رهبری در سپاه با همکاری نمایندگان رهبری در دیگر نیروهای مسلح در جهت ایجاد همآهنگی و رابطه برادرانه بین کلیه نیروهای مسلح اقدام مینماید. تبصره 5ـ نماینده رهبری بر تصمیمات فرماندهان و مصوبات شورای عالی سپاه از نظر انطباق آنها با موازین شرعی نظارت خواهد نمود و در صورتی که هر دستور یا مصوبه را مغایر با موازین شرعی تشخیص دهد، بلا اعتبار خواهد بود. نایب رئیس ـ عده حاضر 192 نفر هستند نمایندگانیکه با ماده 19 تبصرههائی که خوانده شد، موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 20 را بخوانید. ماده 20 ـ شورای عالی سپاه به منظور ایجاد هماهنگی بین حوزههای فرماندهی، وزارتی و عقیدتی سیاسی سپاه و تنظیم و تصویب خط مشی شرح وظائف قسمتها و دستورالعملها در حوزههای فرماندهی و عقیدتی سیاسی در حدود اساسنامه با شورائی مرکب از مسؤولین زیر بنام شورای عالی سپاه تشکیل میگردد. الف ـ فرمانده کل ب ـ وزیر سپاه ج ـ مدیریت عالی عقیدتی سیاسی (نماینده رهبری) د ـ رئیس ستاد مرکزی ه ـ مسؤول واحد بسیج مستضعفین و ـ مسؤول واحد اطلاعات ز ـ مسؤول واحد طرح و عملیات ح ـ مسؤول واحد امور پرسنلی ط ـ مسؤول واحد تدارکات و لجستیک نایب رئیس ـ پیشنهاد ندارد؟ منشی ـ پیشنهادی از آقای کاظمی است که در عبارت «اساسنامه با شورائی» پیشنهاد حذف «با» را دادهاند. نایب رئیس ـ «با» را برداریم تغییری نمیکند بهر صورت این اصلاح عبارتی است آقای فؤاد کریمی شما پیشنهادی دارید؟ (کریمی ـ بلی) پیشنهادتان را بفرمائید. فؤاد کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در جلسه پیش بحثی در مجلس مطرح شد در رابطه با مسؤولیت برنامهریزی و سازماندهی و مجلس در رابطه با واگذاری این مسؤولیت هم به وزیر سپاه و هم به فرمانده کل رأی مخالف داد. یعنی مسؤولیت برنامهریزی و سازماندهی سپاه هنوز مشخص نشده است که متعلق به چه مرجعی است. در مورد وزیر سپاه رأیگیری شد، رأی نیاورد. در مورد فرمانده کل که مسؤولیت برنامهریزی و تشکیلات و سازماندهی به فرمانده کل داده بشود، آن هم رأی نیاورد. اینجا دیگر یک راه بیشتر باقی نمیماند و منطقیترین راه هم بنظر من این است که مسؤولیت برنامهریزی و مسؤولیت سازماندهی را به عهده شورای عالی بگذاریم. بعلت اینکه تجربه بشری نشان میدهد که همیشه در برنامهریزی بهترین نوع برنامهریزی، برنامه ریزی جمعی بوده است. برای اینکه اگر یک فرد برنامهریزی کند، اگر چه حسن نیت هم داشته باشد اما یک فرد محدود است، اشتباه میکند، فراموشی دارد، خطا دارد، انحراف دارد اما اگر یک جمع باشد در برنامهریزی تبادل نظر می شود یک چیز پختهتر و حساب شدهتری تحویل داده میشود. خصوصا اینکه در شورای عالی سپاه وزیر سپاه حضور دارد. نماینده امام حضور دارد، فرمانده کل هم حضور دارد، مسؤولان بعضی از ارگانهای اجرائی سپاه هم حضور دارند. بنابراین تصمیماتی که این شورا میگیرد کاملا هماهنگ هم با سیاست دولت است و هم با سپاه است و هم با خط امام است. پیشنهادی که من دارم این است که به ماده 20 (اگر نمایندگان عنایت بفرمایند) بعد از جمله «تنظیم و تصویب و خط مشی» که جزو وظائف شورای عالی آمده است، دنباله اش اضافه بشود. «تنظیم و تصویب طرحها و برنامهها وسازمان سپاه» که دنباله آن هم ادامه پیدا میکند «شرح وظائف قسمتها» که شرح وظائف قسمتها هم مستقیما مربوط به همان برنامهریزی و سازمان سپاه و دستورالعملها است. این است که کامل دادن این وظیفه به شورای عالی سپاه با وظائف دیگری هم که دارد یعنی خط مشی و دستورالعملها هماهنگی ایجاد میکند. طیب ـ پیشنهاد تغییر کرده است. نایب رئیس ـ آقای کریمی میگویند پیشنهادتان با آن چیزی که قبلا دادید فرق کرده است. فؤاد کریمی ـ پیشنهاد من همین است. در صفحه 11 در قسمت وظائف شورای عالی، وظائفی که به شورای عالی واگذار میشود، بند «ج» «تنظیم و تصویب طرحها و برنامههای سپاه» البته پیشنهاد میکنم «سازمان» را بعنوان اصلاح عبارتی مجلس قبول کند. نایب رئیس ـ آقای فؤاد! این اصلاح عبارتی نیست. مخالف صحبت کند. منشی ـ مخالف پیشنهاد کسی هست؟ (اظهاری نشد). نایب رئیس ـ مخالف ندارد پس لزومی ندارد دیگر موافق هم صحبت کند. اگر کمیسیون با آقای محمدزاده نظری دارند بفرمایند. طیب (مخبر کمیسیون امور دفاعی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که عرض کردم نکتهای که هست در پیشنهاد آقای فؤاد کریمی، مسأله سازمان در پیشنهادشان نیست، در بند «ج» «تنظیم و تصویب طرحها و برنامههای سپاه» و اما آنچه که در رابطه با شورای عالی قابل ذکر هست این است که ممکن است ما تصویب یک چیزی را به یک شورا بسپاریم. شورائی مثل شورای عالی سپاه یا شورای عالی دفاع. اما تهیه و تنظیم این برنامهها نیاز به یک سازمان و تشکیلات دارد، مطالعاتی انجام بدهند، طرحی تهیه کنند و آنرا به صورت یک طرح یا برنامه مشخص بیاورند، بعد مرجعی را برایش تعیین کنیم که آن مرجع آن را تصویب کند، والا فرض کنید همین الان در شورای عالی دفاع که مقام ریاست جمهوری، نخست وزیر، نمایندگان امام و وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک و فرمانده کل سپاه هم هستند، در چنین شورائی اینها شاید میتوانند مصوب چیزی باشند، اما اینکه مثلا کار معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع را هم اینها انجام بدهند، یعنی شروع کنند به طرح و برنامه تهیه کردن. این کاری است که به یک شورا نمیشود سپرد. من همان موقع هم که این داشت از وظائف وزیر حذف میشد و در عین حال به وظائف فرمانده کل سپاه هم مجلس رأی نداد که اضافه بشود، این را عرض کردم که حذف این مشکل ایجاد خواهد کرد و شورا هم قطعا نخواهد توانست تهیه کننده و فراهم آورنده این طرح باشد. یک واحد باید این کار را انجام بدهد که البته این قابل اصلاح است. یعنی بعدا بلافاصله بعد از تصویب اساسنامه آنچه را که باز نمایندگان محترم مصلحت ببینند، باید واحدی را برایش پیش بینی بکنیم (بصورت یک مادة واحده الحاقیه برای اساسنامه) بعد اگر در آن واحدی که پیش بینی شد مجلس مصلحت دید که آن واحد برای تصویب نهائی، طرح و برنامهاش را یا احیانا حتی سازمانش را برای شورای عالی ببرد و شورای عالی تصویب کند، آن رأی با ملجس است. پس نکته اساسی این است که در وهله اول اصلا بحث در این پیشنهاد در سازمان نیست و در وهله دوم شورا هم نمیتواند تهیه و تنظیم کننده طرح و برنامه باشد. (نایب رئیس ـ ایشان هم تصویب گفته بودند) تنظیم هم دارند چون تنظیم و تصویب طرح است. اگر تنظیمش نباشد، آن یک بحث دیگری است، بستگی به نظر مجلس دارد. فؤاد کریمی ـ آقای خوئینیها! من به دنبال این پیشنهاد، پیشنهاد یک دبیرخانه برای این شورا دادهام که این اشکال را بر طرف میکند. نایب رئیس ـ بسیار خوب، آقای محمدزاده بفرمائید. محمدزاده ـ بسم الله الرحمن الرحیم. مسألهای که در رابطه با سازماندهی و برنامهریزی در سپاه مطرح است، دو روش است. یکی این است که در اول انقلاب هم بعد از پیروزی یک بحثی بود که این سازمان برنامه باید به عنوان یک جای متمرکزی که بیاید برنامه ریزی برای کل مسائل بکند نبوده باشد و هر قسمتی خودش برنامهریزی خودش را به علت اینکه با مسائل آشنائی دارد انجام بدهد بعد بیاید در هیأت دولت تصویب بشود. ما مسائل آشنائی دارد انجام بدهد بعد بیاید در هیأت دولت تصویب بشود. ما پیشنهادمان این است که خود واحدهایمان موظف باشند بر مبنای ضرورتهائی که احساس میکنند، با آن دبیرخانهای که ایشان هم پیشنهاد میکنند، بنظر ما چیز خوبی است بیاید هر واحدی موظف باشد به علت اینکه دست اندر کار مسائلش هست و دیگر مثل سازمان برنامه یک عدهای در یک گوشهای ننشسته باشند و بخواهند این را برنامهریزی بکنند. خود واحدها طرح و برنامه ریزیشان را بدهند و بیاید در شورای عالی تصویب بشود، برای هماهنگی آنها هم بودن یک دبیرخانه ضرورت دارد. بنابراین، این مسأله را اگر بعهده شورای عالی بگذاریم، چون مسؤولین واحدها هم در این شورا هستند، مسأله بطور کلی حل میشود. هم اکنون در جهاد این کار را میکنند. یعنی جهاد یک واحدی به اسم واحد برنامهریزی ندارد، یعنی یک قسمتی مخصوص برنامهریزی ندارد، اما هر واحدی موظف است که خودش برنامههای خودش را تنظیم بکند و از این جهت هم برادران جهادی ما موفق بودهاند و حتی ما در این مورد که با آنها صحبت میکردیم خود ما هم قبلا تصمیم بر این داشتیم که خود واحدهای مربوطهمان را اگر سوق بدهیم که خودشان هم در رابطه با برنامه ریزیشان نظر داشته باشد بهتر است، نایب رئیس ـ بسیار خوب. محلاتی ـ آقای موسوی: سازمان از طرح برنامه جدا نیست. درست است، ممکن است در پیشنهاد ایشان نباشد ولی ضرورت دارد بعنوان اصلاح عبارتی باشد. نایب رئیس ـ بسیار خوب، پیشنهاد ایشان اینطور میشود. در سطر دوم در مادة 20 «و تنظیم و تصویب خط مشی و طرحها و برنامههای سپاه». فؤاد کریمی ـ و سازمان. طیب ـ در پیشنهاد ایشان نبوده است. فؤاد کریمی ـ یک اصلاح عبارتی است. محمدزاده ـ اگر اینرا بپذیرد مسأله راحت میشود. نایب رئیس – خوب، اگر مجلس پذیرفت که مسألهای نیست. پس پیشنهاد مشخصا این است که کلمه «طرحها و برنامهها و سازمان» اضافه بشود. موحدی ساوجی ـ کلمه «سازمان» جزو پیشنهاد نیست. نایب رئیس ـ اگر مجلس خواست رأی بدهد که اشکالی ندارد. موحدی ساوجی ـ این خلاف آئیننامه است چون پیشنهاد جدید است. نایب رئیس ـ آقای موحدی بهرحال قبلا در اساسنامه این مسأله بوده است، منتها حذف شده است. حالا هم یک راه حلی است که پیدا شده است، به اصطلاح یک کورهراهی هم هست. اگر از این هم صرفنظر کنیم، خوب بعد چکارش بکنیم. اگر موافق باشید از این اشکال به همین شکل صرفنظر کنید. عدهای از نمایندگان ـ اشکالی ندارد. موحدی ساوجی ـ پس این را رویه قرار بدهید که ما هم بعدا اینکار را بکنیم. نایب رئیس ـ اگر مجلس پذیرفت اشکالی ندارد. پیشنهاد مشخص شد 185 نفر حاضر هستند، نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد بعدی را بخوانید. منشی ـ آقای اختری پیشنهاد کردهاند بند «ه» و «ح» مسؤول واحد بسیج مستضعفین و مسؤول واحد امور پرسنلی حذف بشود. نایب رئیس ـ آقای اختری بفرمائید. اختری ـ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم به این عرض ناقابل عنایت بفرمائید بنده در ضمن پیشنهادهائی که در کمیسیون خدمت برادرها تقدیم کرده بودم که در صفحه 7 ردیف 8 چاپ شده است، این مطلب را یادآوری کرده بودم که با توجه به اینکه (البته آنموقع حالا هم مثل همان است) دو سوم اعضای شورای عالی سپاه را مسؤولین واحدها تشکیل میدهند، این شکل تصمیم گیری نادرست و ناقص از آب در میآید و بعد آنجا عرض کرده بودم که توضیح دادم و جوابی حضورا مطرح میکنم و به کمیسیون رفتم و پیشنهادم را توضیح دادم و جوابی هم فرمودند که خوب برای بنده قانع کنند نبود. الان هم این شورا که نه نفر عضو دارد، هفت نفر از این نه نفر را فرمانده کل سپاه و مسؤولین واحدها و رئیس ستاد که همه بوسیله فرمانده کل تعین میشوند تشکیل میدهد، با توجه به اینکه غالبا مرئوسین در مقابل رؤسا استقلال فکری و اینکه مستقل بتوانند رأئی داشته باشند کم است. البته ما به همه خدمتگزاران به این انقلاب مخصوصا برادران سپاه ارادت داریم ولی قانون برای همیشه میخواهد تصویب و تنظیم بشود. شورائی که هفت نفر آن را فرمانده کل سپاه و مسؤولین واحدها تشکیل میدهند که به وسیله او تعیین میشوند و با دو سوم افراد، جلسهشان رسمیت پیدا میکند و با اکثریت هم آنچه تصویب میشود قانونی خواهد بود. البته توجه به این موضوع هست که تا وزیر سپاه و نماینده رهبری نباشد جلسه رسمیت ندارد. لکن باز هم هفت نفر دیگر را فرمانده کل و مسؤولین واحدها و رئیس ستاد تشکیل میدهند. از این جهت بنده پیشنهاد کردهام برای اینکه نماینده رهبری و وزیر سپاه هم اگر نظر خلافی در مقابل نظر فرمانده و مسؤولین واحدها داشتند، بتوانند حرف را در شورا مطرح کنند و تصویب بشود. این دو بند حذف بشود و البته جواب داده نشود که ما باید اطلاعات داشته باشیم. این دو بند حذف شدن به معنای این نیست که در شورا نباشند. در شورا هستند منتها در موقع تصمیم گیری حق رأی ندارند. لذا بنده پیشنهاد کردهام بند «ه» بعد از بند «د» بند «ه» مسؤول واحد بسیج مستضعفین و بعد از بند «ز» باز بند ح مسؤول واحد امور پرسنلی، این دو واحد حذف بشود. وقتی حذف شد طبق ماده 21 که میفرماید مسؤولین دیگر واحدهای ستاد مرکزی، مسؤولین واحدها آموزش عقیدتی سیاسی و تبلیغات و انتشارات، معاونین وزیر سپاه و مسؤول دفتر سیاسی میتوانند در جلسات شورای عالی سپاه بدون حق رأی شرکت نمایند این دو بند حذف بشود که به قدرت تصمیم گیری نماینده رهبری افزوده بشود و برای بدست آوردن اطلاعات و آنچه که اینها باید شورای عالی را در جریان بگذارند به کمک مادة 21 تنظیم میشود. والسلام علیکم. منشی ـ آقای محلاتی مخالف. محلاتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ برادرمان آقای اختری یک دلیل بیشتر نداشتند و آن اینکه این افرادی که اعضای شورا هستند زیاد هستند و بیشتر هم بوسیله فرماندهی تعیین شدهاند بنابراین کم کنیم بعد هم آمدهاند و در واحدها گشتهاند و یکی دو تا واحدی که از همه مهمتر است و وجودشان از همه ضرورتش در شورای عالی سپاه بیشتر است آمدهاند پیدا کردهاند و پیشنهاد دادهاند که اینها نباشد، حق رأی نداشته باشند. یکی واحد بسیج مستضعفین یکی از واحدهای سپاه واحد بسیج است و این واحد از واحدهائی است که «واحد کالف» است یعنی مسؤول آموزش نظامی و عقیدتی در سطح کشور و مسؤول تشکیل ارتش بیست میلیونی به فرمان امام، این واحدی که مشکلاتش بیشتر از همه است و باید بیشتر در شورای عالی صاحبنظر باشد ایشان آمدهاند گفتهاند این حذف بشود به صرف اینکه افراد زیاد هست یا پرسنلی که کارش این است که افراد مورد نیاز سپاه را میاید تحقیقات میکند و پذیرش میکند و بعضویت سپاه درمیآورد. هر کدام این واحدهائی که در شورای عالی دارای حق رأی هستند روی حساب تنظیم شده است. الان اعضای شورای سپاه بیشتر از این هستند ولی حق رأی را به اینها دادهاند و اگر تصمیمی بر خلاف شرع گرفته بشود که خدای نکرده اصلا یک چنین چیزی تصورش را هم فعلا در شورای عالی نمیشود کرد و نماینده امام در آنجا هست، اگر با سیاست دولت نخواند نماینده دولت هم هست وزیر سپاه هم در آنجا حضور دارد. بنابراین حذف این دو بهیچوجه به مصلحت نیست و لذا من هم وقت آقایان را نمیگیرم و با حذف اینها مخالفم. منشی ـ آقای کاظمی. کاظمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در مادة 20 شورای عالی سپاه مرکب از 9 نفر است که همانطوریکه جناب آقای اختری نذکر دادند فرمانده کل تعداد شش نفر از اینها را انتخاب کرده و دو نفر هستند که یکی مدیریت عالی عقیدتی سپاه، نماینده رهبری و دیگری وزیر سپاه است. اگر منظور از شورا اینست که در مورد یک مسألهای بررسی و شور بشود و آراء افراد مؤثر باشد این جا رأی رأی فرمانده سپاه خواهد شد صرفنظر از اینکه ما اعتماد کامل داریم به فرماندهان سپاهمان اما چون قانون مسألهایست که باید در آینده هم پیش بینی بشود و شورا آن خاصیت شورائی خودش را داشته باشد نه یک نفر در شورا حاکم باشد در مقابل دو نفر دیگر حدود شش رأی را مطابق میل خودش قبلا مهرهسازی کرده باشد بنابراین من مخالفم با این ترکیب شورا به دلیل اینکه عملا در شورا فرمانده کل سپاه نظرش تأمین خواهد شد و قهرا شورا مرکب از تعداد افرادی است که اکثریت آنها مطابق میل فرمانده سپاه قبلا انتخاب شدهاند بنابراین من موافقم با پیشنهاد ایشان که تعدیلی در این شورا انجام بگیرد و تعداد افرادی عوض بشوند و افرادی که بتوانند در شورا واقعا نظر داشته باشند و اعتدالی در شورا ایجاد بشود. والسلام. نایب رئیس ـ آقای محمدزاده بفرمائید. محمدزاده (نماینده سپاه) بسم الله الرحمن الرحیم ـ شورای عالی سپاه را در بالا مشخص کرده که کارش چیست بمنظور ایجاد هماهنگی بین حوزههای فرماندهی، وزارتی و عقیدتی ـ سیاسی سپاه و تنظیم و تصویب خط مشی، شرح وظایف همه قسمتها و دستورالعملها الی خر توجه داشته باشیم برادران یک مسألهای را که گویا برادران مخالف توجه نداشتند این است که در یک کار سازماندهی شدهای که مثل سپاه هست اولا فرمانده سپاه از نظر اجرائیات تصمیم میگیرد و عمل میکند اگر اینطور باشد یعنی اگر بخواهیم این مسائل را در نظر بگیریم پس اول باید مسأله فرمانده را حل میکردیم خود فرمانده در عملیات و اجرائیات شخصا تصمیم میگیرد غیر از این هم نمیشود همین الان فلان مسأله در جنگ اتفاق افتاده و میخواهد عمل بکند بیآید شورا تشکیل بدهد که چه؟ اینطور مسألهای نیست. پس اگر برادران مخالف که صحبت میکنند توجه داشته باشند که با سپاه داریم صحبت میکنیم، داریم سازماندهی سپاه را بحث میکنیم، سپاهی که میخواهد عمل بکند. فقط یک تصمیم گیری که پشت سرش عمل نباشد نیست. تصمیمگیری است که پشت سرش عمل است. پس فرمانده سپاه اگر قدرتی نداشته باشد نمیتواند کار کند این اولین مسأله است که مربوط به اینجا هم نیست. اما مسأله بعدی که این برادران فرمودند ما یک بحثی در اینجا هست و آن اینکه چرا اصرار داریم که یک سازمانی که میتواند هماهنگ کار بکند، شورائی که بیاید با مسائلش درگیر باشد و مشورت بکنند و شور بدهند و نظر بدهند و بتوانند با توجه به نظرات همدیگر همآهنگی ایجاد بکنند ما اینرا بیآئیم مهمترین واحدهایش را مثل بسیج و مثل پرسنلی را برداریم و هیچگونه او دستش باز نباشد که بیآید مسائلش را مطرح کند، عنوان کند مسؤولیت بپذیرد. این مسأله در رابطه با سپاه را برادران توجه داشته باشند مخصوصا اینکه برادران مخالف که این صحبتها را میکنند خدمت آن برادرها عرض میکنم که توجه داشته باشند با این مسائل یا سپاه فرض بگیریم که نظرات این برادران تصویب بشود شما دیگر سپاهی نخواهید داشت. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت فرماندهی رهبر انقلاب کسی را که رهبر انقلاب بعنوان فرمانده سپاه انتخاب کرده یا میخواهند این کار را بکند یا میخواهند که نکند گفتم این مسألهای است که در مجموع مخالفتها به این مسأله باید توجه داشته باشند. برادران بنابراین این شورا که تشکیل شده بنظر ما حتی آن عدهای که در این قسمت پائین گذاشته بودند اگر در شورا میماند از محتوای بسیار بالاتری برخوردار بود که نظر ما هم همین بود، شورای عالی سپاه همین الان از چهارده نفر تشکیل میشود. بحث این که دو نفر را این با خودش بسازد، شش نفر را آن با خودش بسازد اینها در هویت سپاه اصلا مطرح نیست مگراینکه ما میخواهیم اینجا به یک گونهای این مسائل را مطرح بکنیم. آنچه که در سپاه مطرح است همآهنگی است و ضمنا هم عرض بکنم هیچ مقامی را به راحتی مقام فرمانده سپاه نمیشود تعویض کرد. هر آن امام تصمیم بگیرند قادر هستند فرمانده سپاه را به راحتی عزل کنند یعنی در هر لحظهای که بخواهد این کار را بکنند قادر هستند و من تقاضا میکنم که بعنوان یک سپاهی توجه داشته باشیم که نهایت فرمانده سپاه امام است و باید این فرماندهی اعمال بشود. نایب رئیس ـ آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در رابطه با پیشنهاد حذف مسؤول واحد پرسنلی و مسؤول واحد بسیج مستضعفین لازم است عرض کنم که این شورا برای کار خاصی پیش بینی شده است و لوازم آن کار را نمیشود از آن گرفت. اگر بخواهد تصمیم گیری آگاهانه و مبتنی بر اطلاعات صحیح در شورای عالی انجام بشود چون میدانید هر عملی را که سپاه بخواهد انجام بدهد نیروی انسانی آن انجام میدهند یعنی وسایل و تجهیزات را هم نیروی انسانی بکار میگیرد واحد امور پرسنلی نیروی انسانی خود سپاه در دستش است. میداند چقدر نیرو دارد، نیروها در چه سطحی از کارآئی و توانائی هستند. واحد بسیج مستضعفین نیروی مردمی بسیج در دستش است و میداند و میتواند برآورد کند که برای یک اقدام چه مقدار نیرو را میتواند در یک زمان معینی بسیج کند و تجهیز کند و به کار بگیرد منهای چنین اطلاعاتی شورا توانائی تصمیمگیری صحیح را نخواهد داشت. مضافا بر اینکه اگر برای وزیر سپاه آراء کمتری در این شورا قائل شدیم بخاطر این است که اساسا این شورا در حوزه وزارتی نمیتواند تصمیم بگیرد در اینجا قید کردیم که در حوزههای فرماندهی و عقیدتی سیاسی صرفا شورا میتواند تصمیم بگیرد بنابراین یک رأی وزیر هم شاید صرفا به اعتبار مجموعة بار کار وزارتیاش است نه بخاطر اینکه در حوزه او میخواهد تصمیمگیرنده باشد و در شورای عالی این هم پیش بینی شده است نکته دیگرا ینکه مسؤولین واحدها هم اینجوری نیستند که به تعبیر برادرمان مهره چینی شده باشند یا افرادی از طرف فرمانده گمارده شده باشند. در ماده 33 اساسنامه در صفحه 8 اگر ملاحظه بفرمائید مسؤولین این واحدها با توافق مشترک فرمانده کل و نماینده رهبری تعیین میشوند بنابراین اینگونه هم نیست که واقعا صد در صد رأی تنها فرمانده کل در نصب و عزل آنها مؤثر باشد. بنابراین فکر میکنم حذف اینها از کارآئی انداختن این شورا است و درست نباشد. نایب رئیس ـ عده حاضر 182 نفر پیشنهاد آقای اختری حذف بند «ه» مسؤول واحد بسیج مستضعفین و بند «ح» مسؤول واحد امور پرسنلی. نمایندگانی که موافق هستند قیام بفرمایند (سه، چهار نفر بیشتر بلند نشدند) رد شد. پیشنهاد دیگری نیست؟ (منشی ـ پیشنهاد دیگری نداریم) ماده 20 را برای رأی گیری بخوانید. مادة 20 ـ شورای عالی سپاه بمنظور ایجاد همآهنگی بین حوزههای فرماندهی وزارتی و عقیدتی ـ سیاسی سپاه و تنظیم و تصویب خط مشی، شرح وظائف قسمتها و دستورالعملها در حوزههای فرماندهی و عقیدتی ـ سیاسی در حدو.د اساسنامه شورائی مرکب از مسؤولین زیر بنام شورای عالی سپاه تشکیل میگردد. الف ـ فرماندهکل ب ـ وزیر سپاه ج ـ مدیریت عالی سیاسی (نماینده رهبری) د ـ رئیس ستاد مرکزی ه ـ مسؤول واحد بسیج مستضعفین و ـ مسؤول واحد اطلاعات ز ـ مسؤول واحد طرح و عملیات ح ـ مسؤول واحد امور پرسنلی ط ـ مسؤول واحد تدارکات و لجستیک نایب رئیس ـ 187 نفر حاضرند نمایندگانی که با مادة 20 و بندهائی که قرائت شد موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة 21 قرائت شود منشی ـ برای مادة 21 آقای کیاوش پیشنهاد حذف دادهاند. نایب رئیس ـ چون آقای کیاوش برای مادة 21 پیشنهاد حذف دادهاند از این ماده رد میشویم. منشی ـ در مادة 2 آقای سید محسن موسوی تبریزی و آقای آقامحمدی پیشنهاد کردهاند که در این ماده «وزیر سپاه و در غیاب وی قائممقام وزیر سپاه» حذف بشود. مادة 22ـ جلسات شورایعالی بدون حضور فرمانده کل (و در غیاب وی قائممقام فرمانده کل) وزیر سپاه (و در غیاب وی قائم مقام وزیر سپاه) و مدیریت عالی عقیدتی سیاسی (و در غیاب وی مسؤول واحد آموزشی عقیدتی سیاسی) رسمیت نخواهد داشت. تبصره ـ جلسات شورایعالی با حضور دو سوم اعضا رسمیت یافته و مصوبات آن با اکثریت آراء حاضرین خواهد بود. پیشنهاد حذف از آقای سید محسن موسوی تبریزی. سید محسن موسوی تبریزی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ در این مادة 22 در جلسات شورا که وزیر سپاه هم پیش بینی شده عمده مخالفت من با شرکت وزیر در جلسات نیست. در آن جهت است که با عدم حضور وزیر شورا رسمیت نخواهد داشت. با این من مخالف هستم که وزیر بالاخره یا در مواردی در هیأت دولت یا موارد دیگر کار خواهد داشت و در وارد ضروری شاید نتواند در جلسات شورا شرکت کند چون شورا عمده مسائلش نظامی است و گاهی استثنائی پیش میآید که جلساتی تشکیل بدهد و اینهم وقت ندارد که در آنجا شرکت کند و مسلم در هیأت دولت و جاهای دیگر کار دارد. علاوه بر آن به چه دلیلی با عدم حضور وزیر شورا جلساتش رسمیت نداشته باشد. مسائل شورا معمولا در امور مالی که نیست، مسألهشان در مسائل کارهائی که بر عهده وزیر گذاشته شده معمولا در آن مسائل بحث نمیشود مسائل دیگری، نظامی و عملیاتی و مسائل دیگری از این قبیل بحث میشود. از این جهت اگر هم وزیر میخواهد در آنجا شرکت بکند که یکی از اعضای جلسات باشد اینکه وزیر شرکت نکند جلسه رسمیت نداشته باشد اینرا من مخالفم و تالیفاسد هم دارد به این معنا که با نبود وزیر احتمالا حالا ما این پیش بیین را باید بکنیم که همیشه که وزیر حزب اللهی نیست. ما بیائیم بگوئیم که دولت هم حزب اللهی هست و انقلابی هست و اعتقاد به امام دارد و وزیر هم همینطور خیلی خوب اینرا قبول داریم ولی احتمالا وزی طوری شد که خواست کارشکنی بکند (این اشکال وارد نیست که فرمانده کل هم کار شکنی میکند. چون فرمانده کل قوا مستقیما تحت فرماندهی امام و رهبر و فرمانده کل قوا است و آن نمیتواند کاری بکند) و با تأخیر در شرکت میتواند کارهای مهمی که در آنجا باید بحث بشود از بین برود یا با عدم شرکت میتواند برنامهریزیهای مهمی که در شورا باید باشد آنها را به تأخیر بیندازد یا اصلا از فرصت استفاده کند و فرصت را از دست بدهد و از بین برود. بنابراین با عضویت وزیر در شورا ما مخالف نیستیم عده مخالفت ما این است که وزیر در این شورا اگر نباشد رسمیت ندارد اینرا ما مخالفیم که اینجا حذف بشود. والسلام علیکم. منشی ـ آقای موحدی ساوجی مخالف. موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. با تصویب ماده قبلی و بعد هم این پیشنهادی که ایشان دارند میدهند این یک فاجعه است برای اینکه یک وزیر در یک شورایعالی 9 نفره که فقط یک نفر حساب میشود و یک رأی دارد اما فرمانده در وقاع هفت نفر است و هفت رأی دارد این وزیر حتی بدون حضور او، بدون حضور قائممقام او بتواند شورا تشکیل بشود. معنیاش این است نه تنها تصمیمگیریهائی که شورا انجام میدهد چه بسا ممکن است با نظر وزیر تطبیق، نکند بلکه همیشه مطابق نظر فرمانده و آنهای دیگر باشد بلکه وزیر را اگر بخواهند که در جریان کارها هم قرار ندهند که هیچ اطلاع از مذاکرات و تصمیمگیریها و مصوبات نداشته باشد خیلی راحت میتوانند این کار را بکنند بنابراین این بسیار واقعا اهانت بزرگی است به وزیری که آن وزیر را مجلس شورای اسلامی بعد از اینکه نخست وزیر او را معرفی کرده و رئیس جمهور هم تأیید کرده است مجلس هم خیلی وسواسی کرده و با دقت به او رأی اعتماد داده است. این وزیر بقدر یک سمؤول واحد از واحدهای سپاه هم نمیتواند باشد که لااقل یک رأی داشته باشد برای اینکه میگوئید در صورت عدم حضور او هم میتواند شورا تشکیل بشود. این است که این پیشنهاد بنظر من از جهاتی اشکال دارد. چون سپاه مطابق اساسنامهای که ما داریم دارای سه بعد و سه رکن اساسی خواهد بود. یک رکن، رکن نمایندگی رهبری، یکی هم رکن فرماندهی، یکی هم رکن وزارتی است. همانطور که با نبودن فرمانده یا قائم مقامش این شورا نمیتواند رسمیت داشته باشد و با نبود آن مدیریت سیاسی ایدئولوژی و نماینده رهبری نمیتواند رسمیت داشته باشد در نبودن وزیر یا قائممقام او هم رسمیت نباید داشته باشد این است که من شدیدا با این پیشنهاد مخالفم. منشی ـ آقای آقامحمدی. آقامحمدی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. شورای عالی سپاه در مورد حوزه وزارتی هیچ تصمیمی نمیگیرد. آنچه که تصمیمگیری هست در حوزههای فرماندهی و عقیدتی سیاسی است که مشخص است و بعد هم هماهنگی هست بین سه حوزه، پس آن هماهنگی بین سه حوزه وجود دارد اما تصمیمگیری در این دو حوزه است. اینکه در اینجا گفته بشود بدون حضور، ببینید برادرمان آقای موحدی ظاهرا آنجور که باید بگویند نگفتند. این نیست که رأی ندارد نباشد. این که بدون حضور ایشان جلسه تشکیل نشود یعنی اگر یک روز وزیر نخواست بیاید جلسه شورای عالی سپاه تشکیل نشود. این بحث است آیا قوه مجریه در داخل نیروههای مسلح دارای چنین اختیاری هست؟ اصلا با روح قانون اساسی این مسأله سازگار است که ما چنین اختیاری را بدهیم که کار معطل بماند والا اینکه نگذارند بیایند و اینها مگر اینجوری است که حق داشته باشند نگذارند بیاید. شورا تشکیل میشود و همه شرکت میکنند ولی حالا یک روز وزیر کار دارد معاونش هم نیست و مریض است. اینکه به دلیل این بتواند شورا کارش تشکیل میشود و همه شرکت میکنند ولی حالا یک روز وزیر کار دارد معاونش هم نیست و مریض است. اینکه به دلیل این بتواند شورا کارش تشکیل نشود و برنامه ریزیش انجام نشود این کار درستی نیست. پیشنهاد این است، نه اینکه مسأله این است که وزیر در شورا نباشد. وزیر تشریف دارند و همه اینها درست اما اینکه بدون حضورا یشان این ظاهرا لازم نیست و اختیار زیادی است. نایب رئیس ـ اگر مخبر کمیسیون یا آقای محمدزاده مطلبی دارند بفرمایند؟ طیب (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از نکتههائی که گفته شد این بود که وزیر کار دارد و ممکن است نرسد بیآید. من فکر میکنم این یک مقدار کم لطفی است و کم دقت کردن به مسأله است وزیر کار دارد، چه کاری دارد؟ مثلا میخواهد برود چه کار بکند اصلا کار وزیر همین است. از کارها و وظایف وزیر همین است چکار دارد که نمیتواند کار وزارتیاش را انجام بدهد. دوم اینکه این جلسه هفته ای یک بار تشکیل میشود یعنی هفتهای یکبار را وزیر نمیتواند مثلا دو ساعت، سه ساعت، پنج ساعت برنامهریزی کند و وقت جلسه شورای عالی را هم جوری تنظیم کند که با جلسات هیأت دولت رویهم افتادگی نداشته باشد. این فکر میکنم که کم لطفی است مخصوصا برای اینکه ما حتی زمینه چنین تصوری را هم از بین ببریم برای آن عناصری که حضورشان لازم برای تشکیل شورای عالی است یک جانشین هم پیش بینی کردیم یعنی اگر وزیر حتی بدلایلی نتوانست بیآید ما پذیرفتهایم که قائممقام وزیر بیآید و جای وزیر در جلسه شرکت کند و جلسه مجددا رسمیت بیاید. بنابراین، این نکتهها بهیچوجه جای چنین تصوری را نمیگذارد و اساسا فلسفه شورا این است که همآهنگ بکند وقتی که وزیر نباشد یعنی عملا آن دو بخش چون در وظایف شورا یکی هماهنگ کردن است. آن دو بخش ناهماهنگ با وزارتخانه میشوند. جائی که ما میتوانیم وزارتخانه و دو حوزه دیگر را با هم همآهنگ بکنیم در شورا است حالا شما بگوئید که لزوما اینجوری نیست که تشکیل شورا منوط به وزیر یا قائم مقام او هم باشد. علاوه بر همه اینها بسیاری از تصمیمگیریها نیاز به اطلاعاتی دارد که صرفا در اختیار وزیر است. شما تأمین تدارکات را به عهده وزیر گذاشتهاید. خوب، اگر یک تصمیم گیری میخواهد در شورای عالی بشود که مستلزم تهیه تدارکات است. او است که میداند که آیا این تدارکات قابل تأمین از بازارهای داخلی و خارجی هست یا نه یا ابعاد دیگر وظیفه وزیر سپاه که میتواند به معاونتها مراجعه کنند چون وقت من محدود است مسائل مالی همینطور است و مسائل دیگر: نکته دیگر وزیر تعیین کردهایم تا ما نمیاندگان مردم بتوانیم در مجلس از او سؤال کنیم از آنچه در سپاه میگذرد. وزیری که الزامی نباشد شرکتش در شورایعالی یعنی بپذیریم جلساتی از شورایعالی تشکیل بشود بدون حضور وزیر یا قائم مقامش، آن وزیر بیاطلاع چگونه می تواند تصمیم گیرنده باشد او باید آگاه باشد با شرکتش در این جلسات شورایعالی که عالیترین مراتب تصمیم گیری در سپاه است از آنچه که در سپاه میگذرد تا بعد بتواند در برابر نمایندگان مردم پاسخگو باشد و آخرین نکتهای هم که یک مقدار تکرار یک نکتهای بود که قبلا ذکر شده بود اینکه از کجا که وزیر همیشه حزب اللهی باشد من تصور میکنم که اینگونه با وزارت برخورد کردن کم لطفی است شما نمایندگان حزب اللهی مردم اگر وزیری را در وهله اول، حزب اللهی تشخیص بدهید و بعد در تشخیصتان تجدید نظر کردید او را عزل میکنید. اگر واقعا یک چنین مورد بود، وزیر به راحتی با یک استیضاح قابل عزل است. و باو رأی عدم اعتماد میدهید. بنابراین این هم کم لطفی است. انشاءالله امیدواریم که وزیر همیشه با تکیه به آراء نمایندگان حزب اللهی مردم آدم حزب اللهی باشد. محمدزاده (نماینده سپاه) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. شورایعالی سپاه اینطور که تا بحال در اساسنامه تصویب شده است سه حوزه دارد. دو حوزه از آن تحت رهبری و فرماندهی شخص امام است. نماینده رهبر و فرمانده سپاه، یک حوزهاش را شما به نخست وزیر و هیأت دولت دادهاید. واقعیتش این است. بحث دیگری هم که بتواند شرکت کند و یا نتواند شرکت کند یا قائم مقامش را بفرستد اینها بحثهای متفرق است. همه ما اینجا متوجه هستیم اجازه بدهید ما اینجا بقول معروف حزب اللهی صحبت کنیم. اگر فرمانده عالی سپاه، امام هر زمان اراده بکنند، قادر هستند در رابطه با فرمانده سپاه و نماینده خودشان اوامر خودشان را بفرمایند ولی وزیر با شرکت نکردنش در شورایعالی سپاه میتواند هویت شورایعالی سپاه را صفر بکند. این مسأله اساسی است بحثهای دیگری هم هست که بحثهای جنبی است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت فرماندهی رهبر انقلاب است. اوامر ایشان هم …. (همهمه نمایندگان) اجازه بدهید من صحبتم را بکنم من که میدانم این، رأی نمیآورد. ولی بگذارید من نظر سپاه را عوض کنم. شما نمایندگان همین سپاه هستید. فرمانده کل قوا امام هستند و شما این اختیاری را که به این وزیر دادهاید حتی به وزیر دفاع هم ندادهاید. وزیر دفاع نه در رژیم سابق و نه اکنون، این قدرت را ندارد که بخواهد هویت شورایعالی ارتش یا شورایعالی دفاع را مخدوش کند. شورایعالی سپاه هم اکنون هویتش بدست دولت است. خواست به آن، هویت میدهد. نخواست به آن، هویت نمیدهد. اصل مسأله این است. آنهائی هم که این برنامه را ریختهاند و آمدهاند اینجا گفتهاند چیزی جز این مد نظر نبوده که هر وقت دولت خواست به شورایعالی سپاه یعنی فرمانده سپاه یعنی نمیانده امام، هویت بدهد، بدهد و هر وقت نخواست، ندهد. چیز دیگری هم از این مستفاد نمیشود. نایب رئیس ـ پیشنهاد مشخصا این است که در سطر دوم مادة 22 «وزیر سپاه (و در غیاب وی قائم مقام وزیر سپاه)» حذف شود. پیشنهاد دهندگان هم نظرشان همین بوده (موسوی تبریزی ـ بلی) صد و هشتاد و یکنفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) رد شد و تصویب نشد. پیشنهاد بعدی را مطرح کنید. منشی ـ پیشنهاد بعدی از آقای اختری است که پیشنهاد کردهاند بجای لفظ «قائممقام» معاون پارلمانی سپاه باشد. یعنی معاون پارلمانی وزیر سپاه بجای قائممقامش باشد. نایب رئیس ـ آقای اختری مگر چقدر فرق میکند؟ خواهش میکنیم از پیشنهادتان صرفنظر کنید. طیب ـ پیشنهاد ایشان قابل طرح نیست. نایب رئیس ـ مگر پیشنهادشان را قبلا نداده بودند؟ (طیب ـ خیر) آقای اختری شما قبلا پیشنهاد دادهاید؟ اختری ـ الان پیشنهاد دادم. نایب رئیس ـ مگر نمیدانید الان نمیشود پیشنهاد داد؟ منشی ـ پیشنهاد دیگری نداریم. نایب رئیس ـ اگر پیشنهاد نداریم ماده را جهت رأیگیری بخوانید. منشی ـ مادة 22 ـ جلسات شورایعالی بدون حضور فرمانده کل (و در غیاب وی قائم مقام فرمانده کل) وزیر سپاه (و در غیاب وی مسؤول واحد آموزش عقیدتی سیاسی) رسمیت نخواهد داشت. تبصره ـ جلسات شورایعالی با حضور دو سوم اعضاء رسمیت یافته و مصوبات آن با اکثریت آراء حاضرین خواهد بود. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و یکنفر در جلسه حاضرند نمایندگانی که با مادة 22 و تبصره آن موافق هستند، قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی خوانده شود. (منشی ـ در مادة 23 پیشنهاد نداریم) مادة 23 پیشنهاد ندارد میخوانیم و رأیگیری میکنیم. مادة 23 ـ جلسات شورایعالی بطور منظم هفتهای یکبار و در مواقع ضروری به درخواست فرمانده کل یا وزیر سپاه و یا مدیریت عالی عقیدتی سیاسی، جلسات فوق العاده تشکیل میگردد. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و یکنفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با مادة 23 موافق هستند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی خوانده شود. منشی ـ در مادة 24 هم پیشنهاد نداریم. جهت رأیگیری میخوانم: مادة 24ـ مصوبات شورایعالی در هر یک از دو حوزه (فرماندهی و عقیدتی سیاسی) از طریق سلسله مراتب و مجاری تشکیلاتی ابلاغ و اجراء میشود. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و دو نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با مادة 24 موافق هستند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی خوانده شود. منشی ـ مادة 25 هم پیشنهاد ندارد، جهت رأیگیری خوانده میشود: مادة 25 ـ فرمانده کل سپاه و مدیریت عالی عقیدتی ـ سیاسی در مورد اجرای مصوبات شورایعالی در برابرشورایعالی مسؤولند. تبصره ـ فرمانده کل سپاه موظف است ظرف 48 ساعت مصوبات شورایعالی سپاه را جهت اجراء به واحدهای مربوطه ابلاغ نماید. و در صورت تخلف با تصویب شورایعالی گزارش امر توسط نماینده رهبری به اطلاع مقام رهبری میرسد. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و دو نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با مادة 25 و تبصره آن که قرائت شد موافق هستند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی قرائت شود. منشی ـ ماده 26 ـ ستاد مرکزی ـ واحدهای امور پرسنلی، آموزش نظامی، تدارکات و لجستیک، اطلاعات، طرح و عملیات و بسیج مستضعفین ستاد مرکزی را تشکیل میدهند که تحت ریاست رئیس ستاد اداره میشود. ستاد مرکزی فرمانده کل را در جهت اجرای اهداف سپاه از طریق برنامه ریزی و پشتیبانی و نظارت یاری مینماید. مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی، معاونین فرمانده کل در تخصص مربوطه بوده و ستاد مرکزی وظایف خود را با همکاری ستادهای دیگر ردهها انجام میدهد. نایب رئیس ـ پیشنهاد که ندارد؟ منشی ـ خیر. ندارد. طیب ـ اینجا واحد مهندسی را هم که پیشنهاد آقای کریمی بود و تصویب شد اضافه کنید. منشی ـ سطر دوم اضافه میشود؟ طیب ـ بلی، در سطر دوم بعد از بسیج مستضعفین اضافه میشود «مهندسی». نایب رئیس ـ واحد مهندسی، همین کلمه یا …… طیب ـ «واحد» نمیخواهد. محمد یزدی ـ یک مسأله دیگر هم هست. که کلمه «اطلاعات» را اینجا دارد، چون برای اطلاعات پیشنهاد حذف شده، ممکن است حذف شود و ممکن هم هست که حذف نشود. نایب رئیس ـ واحدش تصویب شده است. مادة 26 قرائت شد و توجه هم فرمودید که کلمه «واحد مهندسی» اضافه میشود. طیب ـ «واحد» نمیخواهد. نایب رئیس ـ واحد نمیخواهد؟ الویری (منشی) ـ «واحد» نمیخواهد. چون واحدش اول آمده است. نایب رئیس ـ عبارت اینطور میشود؛ و بسیج مستضعفین و مهندسی ستاد مرکزی را تشکیل میدهند. صد و هشتاد و چهار نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانیکه موافق هستند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی خوانده شود. منشی ـ در مادة 27 پیشنهادی نداریم. مادة 27 ـ در ردههای پائینتر از فرماندهی کل سپاه تا ردهایکه شورایعالی سپاه لازم بداند ستادهائی تشکیل میگردد و شورای هر رده از فرمانده یا قائممقام آن رده، نماینده نماینده رهبری، رئیس ستاد و مسؤولین واحدهای ستادی تشکیل میگردد. حدود وظایف این شوراها بوسیله شورایعالی سپاه تعیین خواهد شد. تبصره ـ رئیس ستاد و مسؤولین واحدهای ستادی به پیشنهاد فرمانده هر رده و با تأئید فرمانده کل منصوب میگردند. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و چهار نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با ماده 27 و تبصرة آن موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ در مورد مادة 28 آقای موحدی ساوجی پیشنهاد حذف دادهاند. نایب رئیس ـ از این ماده رد میشویم ماده بعدی خوانده شود. منشی ـ مادة 29 ـ دفاتر رهبری (مدیریت عالی عقیدتی ـ سیاسی) بمنظور کمک به نماینده رهبری در انجام وظایف محوله دفاتر زیر تشکیل میشود که مسؤولین و اعضاء آنها توسط وی نصب و عزل میگردند. الف ـ دفتر نظارت ـ مسؤول نظارت بر کلیه امور سپاه و تهیه گزارش جهت نماینده رهبری میباشد. ب ـ دفتر سیاسی ـ مسوول گردآوری و تدوین و تحلیل اخبار و رویدادهای سیاسی میباشد. نایب رئیس ـ پیشنهاد ندارد؟ منشی ـ ندارد. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و چهار نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی ه با مادة 29 و بندهای آن موافق هستند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ مادة 30 هم پیشنهاد ندارد که آن را میخوانم. مادة 30 ـ بافت سازمانی سپاه از نظر فرماندهی متمرکز بوده و حفظ سلسله مراتب و رعایت نظم و انضباط کامل در آن ضروری است. سلسله مراتب فرماندهی در سپاه بترتیب عبارت است از: 1- مقام رهبری. 2- فرمانده کل سپاه. 3- فرماندهان مناطق. 4- فرماندهان نواحی. 5- فرماندهان پایگاهها. 6- فرماندهان پاسگاهها. نایب رئیس ـ صد و هشتاد و هفت نفر در جلسه حاضرند. نمایندگانی که با مادة 30 موافق هستند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی را بخوانید. منشی ـ مادة 31 ـ پس از مقام رهبری، فرمانده کل سپاه بالاترین مقام اجرائی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که بوسیله مقام رهبری نصب و عزل میشود و در تمامی امور محوله در برابر مقام رهبری مسؤول است و کلیه ردههای سپاه در برابر او مسؤولند فرمانده کل سپاه مسؤول اجرای دقیق اساسنامه و مصوبات شورایعالی در حوزه فرماندهی میباشد. موحدی ساوجی ـ پیشنهاد داشتم. منشی ـ ما که نداریم. ممکن است به کمیسیون داده باشند. نایب رئیس ـ حالا پیشنهاد دارید؟ موحدی ساوجی ـ خیر، آن موقع دادهام. طیب ـ به کمیسیون نیامدهاند. نایب رئیس ـ آقای موحدی ساوجی باز دو مرتبه ….. موحدی ساوجی ـ حق ما را ضایع نکنید. نایب رئیس ـ از شما خواهش میکنیم صرفنظر کنید. موحدی ساوجی ـ یک چیز لازمی است آقا. نایب رئیس ـ شما روز اول که با فرمایش خودتان، حسابتان روشن شد. موحدی ساوجی ـ آقا! اینجا دیکتاتوری فرماندهی شما ایجاد کردهاید، اینکه نمیشود. شورایعالی این افراد را تأیید کند بعد حکم نصب و عزلش را بدهد. نایب رئیس ـ اینکه حالا اصل پیشنهاد است. حالا راجع به اینکه اصلا میتوانید پیشنهاد بدهید یا نه؟ …… پس ماده 31 را به رأی میگذاریم عده حاضر صد و هشتاد و هفت نفرند. نمایندگانی که با مادة 31 موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. (همهمه نمایندگان). موحدی ساوجی ـ رأی نیاورد. نایب رئیس ـ آقای موحدی این چه روشی است؟ شما میدانید که این کار به تشخیص منشیان است. حالا چون شما نتوانستید پیشنهادتان را مطرح کنید یک چنین ….. موحدی ساوجی ـ منشیها بشمارند ما قبول داریم. نایب رئیس ـ شما در همان نوبت قبلی هم میگفتید تصویب شد و شمردند و همان نظر منشیان بود که تصویب نشده بود. این چه فرمایشی است؟ ماده بعدی را بخوانید. منشی ـ ماده بعدی پیشنهاد دارد. نایب رئیس ـ مادة 32 پیشنهاد دارد چون قدرت وقت میبرد لذا تنفس میدهیم و بعد از تنفس آن را مطرح میکنیم یک ربع تنفس داده میشود. (جلسه ساعت 05/10 به عنوان تنفس تعطیل شد و در ساعت 37/10 به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد) رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه برای ادامه مذاکرات رسمی است. پیشنهادهای مادة 32 مطرح شود. منشی ـ آقای نواب پیشنهاد کردهاند عزل و نصبها در مادة 32 حذف شود. رئیس ـ آقای نواب توضیح بفرمائید. نواب ـ بسم الله الرحمن الرحیم. البته من اول خواستم پیشنهاد بدهم که کل مادة 32 حذف شود ولی صحبت شد. هدایت عملیات را اگر ما از فرمانده بگیریم، استقلال را از فرمانده کل سپاه گرفتهایم. که دستش نمیتواند باز باشد. ولی اینکه عزل و نصبها را بطور کلی در اختیار فرمانده کل سپاه بگذاریم الان ممکن است ما با اشکالی مواجه نشویم. چون همه الحمدلله مکتبی هستند. ولی درآینده ممکن است با مشکلاتی مواجه بشویم. از حالا ما چه داعی داریم که تمام عزل و نصبها را بعهده فرمانده کل سپاه بگذاریم. رئیس ـ این را که بعهده فرمانده نگذاشتند. به پیشنهاد فرمانده و تصویب شورایعالی. نواب ـ اینطو نیست. آن، در تبصره آمده است. رئیس ـ خوب حالا بعدش ….. نواب ـ این عزل و نصبها در سپاه بعهده فرمانده کل سپاه، این عزل و نصب را من پیشنهاد میکنم حذف بشود. رئیس ـ بسیار خوب مخالف صحبت کند. منشی ـ آقای محلاتی بعنوان مخالف بفرمائید. محلاتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در هدایت عملیات کسی شبههای ندارد که عملیات اجرائی یک هدایت کننده میخواهد و تمرکز فرماندهی هم اقتضاء میکند که بدست فرمانده باشد. وقتی که این مسأله در اختیار فرمانده بود، باید عزل و نصب فرماندهان هم در اختیار فرمانده باشد. والا نمیتواند بطور کامل، هدایت کند. الان در جبهه، فرماندهی مال فرمانده کل سپاه است. هدایت عملیات هم میکند، مصلحت اقتضاء میکند که چهار فرمانده را فوری عوض کند. در آن جا فرق نمیکند و یا در هر قسمتی باید برود شورایعالی را تشکیل بدهد و تصویب کنند، و این نمیشود. دست فرمانده باید در عزل و نصب باز باشد. فقط در مسأله فرماندهان مناطق چون خیلی بعد از فرماندهی کل فرمانده مناطق باید با تأئید شورایعالی باشد. ولیکن بقیه عزل و نصبها باید در اختیار فرماندهی باشد. والا فرماندهی نمیتواند بکند. و لذا من با پیشنهاد ایشان مخالفم. رئیس ـ موافق صحبت کند. منشی ـ آقای موحدی ساوجی بعنوان موافق بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. به چند دلیل من با پیشنهاد ایشان موافقم: یکی اینکه ما در مادة 30 تصویب کردیم که سلسله مراتب فرماندهی باید رعایت بشود. اگر ما در اینجا بگوئیم که کلیه عزل و نصبها بعهده فرمانده کل سپاه است معنایش این است که در سطح کل کشور فرض کنید پانصد فرمانده دارد از فرمانده مناطق گرفته تا ناحیهها و بعد پایگاهها و پاسگاهها. اگر در یک بخش هم مثلا سپاه یک پاسگاهی دارد و یک فرماندهی میخواهد این فرمانده را مثلا فرمانده کل تعیین کند. این برخلاف سلسله مراتب فرماندهی است. باید که لااقل بگوئیم فرمانده یک پاسگاه را همان فرمانده منطقه تعیین کند یا فرمانده مادون او. مسأله دوم این است که ما در اینجا از یکطرف آمدیم شورایعالی سپاه گذاشتیم اسمش هم خیلی خوب است. شورایعالی. اولا شوری که اصلا فقط اسمی است. واقعی نیست. بعد هم شما کلیه فرماندهان را آمدهاید در اختیار فرمانده کل میگذارید. ما البته نمیخواهیم بگوئیم که فرمانده کل خوب مکتبی و متعهد و از هر جهت خوب. ولی در عین حال این خصیصه انسانی و این طبیعت و خصلت تقریبا انسانی است که وقتی روی کار میآید دوست دارد آنهائی را که خودش میشناسد روی کار بیاورد. الان در وزارتخانههای ما هم تقریبا یک چنین بیماری پیدا میشود. که یک وزیر مکتبی خوب که میرود سعی میکند مهرههائی از خودش ببرد. با اینکه افراد مؤمن متعهد مسلمان هم از قبل بوده است. در اینجا هم با آمدن یک فرمانده کل یکدفعه صد فرمانده عوض شود و با رفتن او صد فرمانده برود. این بنظر من درست نیست. عزل و نصب فرماندهان را یا بتصویب شورای عالی سپاه بگذارید و یا بر عهده فرمانده مافوق خودش بگذارید نه فرمانده کل. چون که پیشنهاد الان در اینجا پذیرفته نمیشود مهمترین و بهترین چاره هم این است که این حذف بشود والسلام. آقارحیمی این مطلب را در مورد تبصره میگویند. رئیس ـ تبصره در مورد فرماندهان مناطق است. اما نظر ایشان در مورد کل است. آقای محمدزاده و آقای طیب هم نظریاتشان را بگویند. محمدزاده (نماینده سپاه) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. عزل و نصب فرماندهان مناطق در اینجا همانطوریکه برادران متوجه هستند، بعهده فرمانده کل و تصویب شورایعالی گذاشته شده است. سیستم سپاه هم اکنون سیستمی است که به ده منطقه تقسیم میشود. در آئیننامههای داخلی سپاه برای این مسأله ما چیزهای دیگری در نظر گرفتیم. یعنی اینطور نیست که خود فرمانده سپاه میآید روی تک تک افراد نظر میدهد و پانصد نفر را انتخاب میکند (به تعبیر برادرمان) بلکه اینطور است در رابطه با مناطق، پایگاهها و جاهای دیگر بترتیب سلسله مراتب پیشنهاد میشود و فرمانده کل سپاه آنرا تصویب میکند. اینطور نیست که در مورد فرماندهان بیائیم و این مسائل را در نظر نگیریم. بخاطر همین بوده که چون پیشنهاد میشود فرماندهان پائینتر از فرماندهان مناطق و بعد تصویب میشود، گفتیم فرماندهان مناطق را شورایعالی در آن نظر بدهد. مسأله بعدی این است که در جریان عملیات و در جریان اجرائی فرمانده کل سپاه باید در شرایط ضروری و خاص قدرت عزل و نصب داشته باشد تا بتواند فرماندهی خودش را به دلایل مختلف اعمال کند طرف ضعیف است. طرف شهید شد، یا مسائل دیگر. بنابراین، این یک اصلی است که باید از نظر سازمانی مطرح بشود ولی در آئیننامههای داخلی ما اینطور نیست که حتی فرمانده یک پایگاه هم فرمانده سپاه میآید بدون پیش بینی و بدون پیشنهاد ما اصلا الان واحدی در سپاه داریم واحد هماهنگی مناطق که زیر نظر فرمانده سپاه عمل میکند کارش هم این است که تحقیق و بررسی میکند افراد مورد نظر را به فرمانده منطقه پیشنهاد میکند و فرمانده منطقه اگر تصویب کرد، حکمی که برای فرماندهی او داده میشود از طرف فرمانده کل سپاه است. موحدی ساوجی ـ در قانون نیآمده باید در قانون بیآوریم. رئیس ـ شما حرفهایتان را زدهاید حالا جداگانه نباید بگوئید آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من تصور میکنم اگر روی تبصره همین ماده و خود ماده بعد دقت بشود، مسأله روشن است. مهمترین و حساسترین مقامات و پر اختیارترین مقامات در سپاه یا قائم مقام و ستاد مرکزی هستند و یا فرماندهان مناطق که منطقههای وسیعی را در مملکت زیر اختیار خودشان دارند. ما هر دو را پیش بینی کردیم که رأی فرمانده بتنهائی در آن، تعیین کننده نباشد. در تبصره مادة 32 در عزل و نصب فرماندهان مناطق مسأله را به تصویب شورایعالی سپاه موکول کردیم. فرمانده پیشنهاد میکند و شورای عالی سپاه هم تأئید میکند در این صورت، فرد بفرماندهی منطقه گمارده میشود. در مادة 33 عزل و نصب قائم مقام فرمانده کل سپاه و رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی را به پیشنهاد فرمانده و تأیید نماینده رهبری گذاشتهایم. یعنی در این حساسترین مسؤولیتها رأی فرمانده، تنها رأی تعیین کننده نیست در ردههای دیگر هم در مادة 28 در بند «ب» آن دفتری بنام دفتر تحقیق و بازرسی پیش بینی شده است. این دفتر مسؤولیتش میکند دفتر فرمانده راجع به صلاحیت او بررسی میکند اگر صلاحیت داشت بفرمانده اعلام میکند که این پیشنهاد پیشنهاد قابل تأئیدی است. فرمانده با این اطلاعاتی که از کانال دفتر تحقیق بازرسی خودش بدست میآورد، پیشنهاد فرمانده منطقه را مثلا در مورد فرمانده یک پایگاه تائید میکند. بنابراین در همه مراحل رأی فرمانده منوط شده به شرطهای اطمینان بخشی که جا دارد وجود داشته باشد. اما بهرحال این واقعیت هم انکار ناشدنی است که فرمانده باید فرماندهای کند و میبایست نفوذ سخن داشته باشد. فرض کنید فرمانده یک پاسگاه هم در ردهای بگونهای باشد که احساس کند میتواند در سپاه تمرد کند از فرمان فرمانده خودش و فرمانده هم هیچ کارش نمیتواند بکند، آنچیزی که لازمة حیات و کارآئی نیروی مسلح است، یعنی نظم و انضباط و اطاعت از بین خواهد رفت بنابراین، با پیشنهاد حذف عزل و نصبها من مخالفم. رئیس ـ مثل اینکه آقایان مقیدند که از پنج دقیقهشان کمتر صحبت نکنند ما اصلا صرفهجوئی در این بحث نمیبینیم. (صد و هشتاد و دو نفر در جلسه حضور دارند) پیشنهاد از چه کسی بود؟ منشی ـ پیشنهاد از آقای نواب و در مورد حذف عبارت «عزل و نصبها» در این ماده است. رئیس ـ پیشنهاد آقای نواب را که مشخص شد به رأی میگذاریم. کسانی که با این پیشنهاد موافق هستند، قیام بفرمایند. (عده کمی برخاستند) هفت، هشت نفر موافق بودند تصویب نشد. آقای الویری و بعضی از منشیان دیگر میگویند در مورد اعلان تصویب مادة 31 تردیدی وجود داشته است. یعنی اختلاف نظر بین منشیان بوده است ما خواهش میکنیم آقایان با دقت توجه بفرمایند ماده را جهت رأی گیری بار دیگر میخوانند. مادة 31 ـ پس از مقام رهبری، فرمانده کل سپاه بالاترین مقام اجرائی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که بوسیله مقام رهبری نصب و عزل میشود و در تمامی امور محوله در برابر مقام رهبری مسؤول است و کلیه ردههای سپاه در برابر او مسؤولند. فرمانده کل سپاه مسؤول اجرای دقیق اساسنامه و مصوبات شورایعالی در حوزه فرماندهی میباشد. رئیس ـ صد و هشتاد و دو نفر در جلسه حاضرند. موافقان با مادة 31 قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة 32 هم جهت رأی گیری خوانده شود. فؤاد کریمی ـ یک پیشنهادی هم من داشتم اگر اجازه میفرمائید عرض کنم. رئیس ـ در مورد مادة 32 پیشنهاد دارید؟ منشی ـ اینجا پیشنهاد ندارند. شاید در کمیسیون بوده است. رئیس ـ در کمیسیون داشتید. فؤاد کریمی ـ بلی رئیس ـ خوب بفرمائید. فؤاد کریمی ـ در کمیسیون داشتم. رئیس ـ اعلام رأی کردیم، در کمیسیون داشتهاید؟ بفرمائید آقای کریمی. فؤاد کریمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ پیشنهاد من در مورد تکمیل این تبصره است، در این تبصره گفته شده «فرماندهان مناطق به پیشنهاد فرمانده کل و تصویب شورایعالی است» بعد از منطقه، ناحیه داریم، پایگاه داریم، پاسگاه داریم. نحوه انتخاب فرماندهان ردههای پایینتر، تعیین نشده البته نحوه تعیین مسؤولان سپاه در ماده قبل بوده که مسؤولان سپاه به پیشنهاد فرمانده آن رده و تصویب فرماندهی کل است اما نحوه انتخاب فرماندهان رده پائین منطقه مسکوت مانده است پیشنهادی که من دارم در دنباله این تبصره است بعد از آنی که در تبصره آمده «تعیین فرماندهان مناطق به پیشنهاد فرمانده کل و تصویب شورای عالی» اضافه بشود «که تعیین فرماندهان ردههای پائینتر به پیشنهاد فرمانده مافوق آن رده و تصویب شورای آن رده مافوق» اما دلائل من در این پیشنهاد چیست؟ دلائل من در این پیشنهاد چند چیز است یکی رعایت سلسله مراتب یعنی اگر ما بخواهیم سلسله مراتب را در سپاه حفظ کنیم یعنی به سپاه نظم بیاوریم ولی نظمی بوجود نیاید باید حتما فرمانده بالاتر و شورایعالی بالاتر و شورای بالاتر بر فرمانده پائینتر فرماندهی و تسلط داشته باشد و هر وقت تمرد یا تخلفی ببیند بتواند عوض کند وگرنه در غیر اینصورت اگر فرمانده و شورای مافوق قدرت تغییر فرماندهانی که در زیر دستشان کار میکنند نداشته باشد در نیتجه تمرد زیاد میشود برای حل این مسأله باید همه مراجعه کنند به فرمانده کل فرمانده کل هم یکنفر است با یک ستاد، یک مرتبه در سطح کشور از مرحله منطقه به پائین یعنی ناحیه و پادگان و پاسگاه و همه اینها مراجعه میکنند، دعاوی شانرا میآورند پیش فرمانده کل در نیتجه سر فرمانده کل شلوغ میشود و نمیتواند فرماندهی کند یکی از اصول فرماندهی کردن این است که هر کسی مسألهای داشته باشد به مافوقش رجوع کند نه اینکه همه بخواهند مراجعه کنند به فرمانده کل نتیجتا این امر باعث تضعیف فرماندهی کل میشود نمونهای که خود من در مسافرتی که کردم در بعضی از سپاههائی که همین الان با آن برخورد کردهام اختلافی است بین فرمانده مثلا ناحیه و فرمانده پایگاه یا پاسگاه بعد موقعی که میخواهد فرمانده آن ناحیه فرمانده زیر دستش را عوض کند به او میگوید من اگر نتوانم زیر دستم را عوض کنم چطوری میتوانم فرماندهی کنم و چطوری از من مسؤولیت میخواهید؟ این است که برای اینکه هم سلسله مراتب حفظ بشود، هم نظم در سپاه بوجود بیاید و بینظمی بوجود نیاید این است که پیشنهاد میکنم که مجلس قبول بفرمایند که عزل و نصب ردههای پائینتر بوسیله فرمانده با توافق فرمانده و شورای رده بالاتر باشد، فرمانده رده بالاتر پیشنهاد کند شورای آن رده تصویب کند که فرمانده پائینتر کی باشد بعدا همانطور که در طرح هم گفته شد مسؤولان ستادش را آنوقت میتواند ستاد مرکزی تعیین کند یا اینکه عزل و نصبهای دیگر به دست فرماندهی کل باشد. منشی ـ مخالف پیشنهاد آقای فؤاد کریمی چه کسی هست؟ دکتر روحانی ـ من مخالفم. منشی ـ آقای دکتر روحانی مخالفید؟ بفرمائید. دکتر روحانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اختیارات علیالقاعده باید با مسؤولیت همسنی و همآهنگی داشته باشد شما نمیتوانید یک فردی را مسؤولیت سنگینی بر دوشش بگذارید اما اختیاراتش را بر مبنای سنگینی آن مسؤولیت قرار ندهید شما از یک طرف تصویب کردید که بافت سازمانی سپاه به گونهای است که این سازمان فرماندهیش متمرکز است از طرف فرمانده کل را در تمام عملیات حوزه خودش در برابر مقام رهبری او را مسؤول قرار دادید فرماندهان مناطق بدلیل اینکه احتمالی ممکن بود در ذهن بیاید که یک وقتی فرمانده کل سپاه نخواسته باشد افراد خاصی را انتخاب بکند به عنوان فرماندهان مناطق، یک احتیاط و دقتی انجام گرفت که فرماندهان مناطق را فرمانده کل پیشنهاد بکند بعدا هم شورای عالی سپاه تصویب بکند این در این حدش برای فرماندهان مناطق اشکالی ندارد اما اگر بنا باشد هر فرماندهی بخواهد انتخاب بشود آن فرمانده را فقط رده بالا پیشنهاد بکند و شورای عالی رده بالاترش تصویب بکند پس مسؤولیتها را شما بعهده شوراها قرار بدهید پس شما چطور فرمانده کل را در قبال همه عملیات سپاه مسؤولش قرار میدهید؟ اگر فرمانده کل سپاه مسؤول کلیه عملیات هست باید بتواند فرد مورد نظر خودش را هم در هر ردهای که میخواهد بگذارد شما به فرمانده کل میگوئید فلان عمل را انجام بده اما تو هم نمیتوانی هر کس را خواستی در رأس آن پایگاه یا پاسگاه یا ناحیه قرار بدهی آن دست شورا است اگر شورا مسؤول بود در عملیات بسیار خوب بود که اختیار هم دست شورا باشد اما چون فرمانده کل سپاه مسؤول است در برابر این مسؤولیت این اختیار را هم باید داشته باشد و نمیتوانیم از او سلب اختیار بکنیم اما اینکه برادرمان فؤاد میگویند که سر فرمانده شلوغ میشود خوب، در تمام سازمانها اینجور است وقتی یک فردی به عنوان فرمانده کل فرمانده مناطق یا ناحیه را انتخاب کرد و به او اطمینان دارد علی القاعهده به او تفویض اختیار میکند آنجاهائی که مطمئن هست در ردههای پائینتر تفویض اختیار میکند همیشه هم اینجور است آنجاهائی هم که میخواهد احتیاط بیشتر بکند خوب شخص خودش نصب میکند بنابراین جزو اختیارات فرمانده کل باید باشد اگر او در هر موردی لازم دید میتواند به فرمانده پائینتر تفویض اختیار بکند ما نمیتوانیم مسؤولیت را از فرماندهی بخواهیم از طرفی همه اختیارات را هم به شورا بدهیم این منافات دارد. منشی ـ آقای موحدی ساوجی بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. یک خلطی فرمودند آقای طیب بین مسأله مسؤولیت خواستن و بین تخلف کردن. در رابطه با آن مسأله قبلی که ایشان آمدند و دفاع کردند از نظریه کمیسیون و گفتند عزل و نصبها حذف نشود بعد در استدلالی که فرمودند گفتند که این فرمانده مثلا اگر نتواند افراد را عزل و نصب بکند خوب، آنها هم اطاعت نمیکنند، خیر برادر این نیست تمام افراد پاسدار باید همهشان فرماندهان مادون و مافوق از قانون و آئیننامههای انضباطی و مقررات و اساسنامه سپاه باید تبعیت بکنند تخلف کردن و اطاعت نکردن خودش یک جزمی است اما اطاعات کردن و نکردن غیر از عزل و نصب کردن است شما میخواهید در اینجا تمام فرماندهانرا به غیر از فرماندهان را در کل کشور عزل و نصبش را بگذارید به اختیار یک فرمانده به چه دلیل با کدام فلسفه شما میآئید به اختیار یک فرد این کار را میگذارید هیچ منافاتی ندارد که فرماندة کل سپاه مسؤول هست مسئوولیت هم از او عین یک وزیر کشور میخواهیم، وزیر کشور در برابر مجلس مسؤول است در عین حال هب غیر از اینکه استاندارها را انتخاب میکند و بعد هم به هیأت دولت معرفی میکند و آنها تصویب میکنند فرض کنید حالا یک استاندار اگر خواست یک بخشداری را بگذارد روی کار یا یک فرمانداری را بگذارد این استاندار نباید اینقدر حق داشته باشد تمام فرمانداران و بخشداران همه را باید وزیر کشور تعیین و عزل و نصب کند یک چنین چیزی درست نیست بنابراین در رابطه با سپاه هم در عین اینکه مسؤولیت با فرمانده کل سپاه است در عملیات هم او طرحریزی میکند و عملیات انجام میدهد و همه هم باید از او اطاعت و فرمانبری بکنند و تسلیم باشند در برابر دستوراتش اما عزل و نصب چیز دیگر است برادر شما با همان فلسفهای که بعدا خواهید آمد (رئیس ـ وقتتان تمام است) و خواهید گفت که در سپاه هیچکس باید عضو هیچ حزب و سازمانی نباشد و امام هم این را فرموده و ما هم ناچار میپذیریم شما در اینجا مسأله حزبگرائی و سازمانگرائی را دفع کردهاید در این اساسنامه ولی فردگرائی را جایگزینش کردهاید یعنی یک فرمانده کل وقتی که آمد همه سپاه را میتواند تغییر بدهد و وقتی هم که رفت میتواند همه سپاه تغییر بدهد این کار غلطی است عزل و نصب بایستی که همانطور که شما قبول کردهاید سلسله مراتب را که بالاخره منتهی میشود به فرمانده کل بایستی که فرماندهان مادون را فرمانده مافوق (رئیس ـ وقتتان تمام شد) پیشنهاد بدهند و شورایعالی مافوق هم تصویب بکند. رئیس ـ ما از آقایان تقاضا میکنیم یک قدری صرفهجوئی کنند بعضی صحبتها را میشود خلاصه کرد. موحدی ساوجی ـ آخر احتیاج به توضیح دارد. رئیس ـ بله، آقای طیب بفرمائید. طیب (مخبر کمیسیون دفاع) ـ بسم الله الرحمن الرحیم. اغلب نکتهها را که نظر کمیسیون هست برادرمان آقای دکتر روحانی رئیس کمیسیون دفاع فرمودند چند تا توجه مجدد من به برادران نماینده میدهم فکر میکنم که موافقنی با این پیشنهاد هم تجدید نظر بفرمایید همانطور که عرض کردم در انتصاب حتی در ردههای پائینتر مسأله اینگونه نیست که پیشنهادی نشود و فرمانده بدون اطلاع از سطح کل سپاه در کشور عزل و نصبی را انجام بدهد برادران دقت نکردند آن دفتر تحقیق و بازرسی اساسا کارش این است که پیشنهادی که از رده پائینتر رسیده را بررسی کند منتها نظر نهائی را فرمانده کل میدهد آن هم به روشنی مشخص است تناسب وسع و تکلیف را باید حفظ کنیم اگر فرمانده کل را در مقابل هر چه که در سپاه میگذرد مسؤول کردهایم نمیشود اختیارات او را بگیریم و بدون اختیار مسؤولیت بدهیم این کاری است که خدا نکرده و ما هم مجاز نیستیم که بکنیم اما آنچه که فرمودند در مورد فرد گرائی روشن است که سخن درستی نیست بخاطر اینکه اگر عزل و نصب حیطه کار خودش وزراء در حیطه کار خودشان اینها منجر به فردگرائی میشود اینطور نیست فرد صالحی را که ما شناختیم با ضوابطی که در اختیارش میگذاریم به او اختیار میدهیم برای مأموریتی که به او دادهایم فرد مناسب انتخاب بکند و حتی اگر این اختیار را هم به او ندهیم دیگر چگونه میخواهیم از او مسؤولیت بخواهیم مضافا بر اینکه اساسا پیشنهاد برادرمان آقای فؤاد کریمی قابل طرح نیست پیشنهاد این است اولا بخشی از پیشنهاد ایشان مطرح شده و ثانیا این بخش از پیشنهاد منتفی است چون لوازم آن دیگر در این اساسنامه فعلی نیست من پیشنهاد ایشان را میخوانم در صفحه 21 پیشنهادشان در مورد مادة 32 است و بخشی از آن پیشنهاد این است «فرمانده سپاه در رده منطقه و یا ناحیه که به پیشنهاد دفتر هماهنگی رده بالاتر» که اصلا دفتر هماهنگی در این اساسنامه وجود ندارد «و تأیید فرمانده آن رده بالاتر و تصویب شورای آن رده تعیین میگردد» بنابراین اصل این پیشنهاد منتفی است کدام دفتر هماهنگی. فؤاد کریمی ـ این آن پیشنهاد نیست در پیشنهاد دیگر است. طیب ـ پیشنهاد دیگرتانرا هم بخوانید. فؤاد کریمی ـ پیشنهادی است که به کمیسیون دادم. طیب ـ از روی چاپ شده بخوانید. رئیس ـ خودشان موقع مشخص کردن میخوانند، آقای محمدزاده بفرمائید محمدزاده (نماینده سپاه) ـ بسم الله الرحمن الرحیم، اولا مثل اینکه باید از وزیر کشور دفاع بکنیم حتی یک بخشدار که ایشان فرمودند حتما باید حکمش را وزیر کشور امضاء کند یعنی حکمش را تنفیذ بکند به آن وزیر کشور حق دارد در جاهائی که خودش ضروری میداند حکمش را بدهد به یک مقام پائینتری که در رده سازمانیش هست حتی در سیستم دولت این طور است که یک نفر نمیتواند در دولت استخدام بشود مگر اینکه حکمش را وزیر امضاء بکند این کل مسألهای بود در این رابطه اما این که با این پیشنهاد همیشه بیایند یک مقام پائینتر را یک مثام بالاتر انتخاب بکند این دیگر بهیچوجه به آن تمرکز فرماندهی که در بالا بحث شد نمیتواند باشد همین مسأله هم که در مورد وزیر کشور اینطوری قرار دادهاند بخاطر این است که مسؤول است باید بیاید و پاسخ بدهد فرمانده سپاه هم اگر در رابطه با مادة 31 در مقابل این مسائلی که برایش گفته شده مسؤول هست باید هم قدرت عزل و نصب داشته باشد مضافا بر اینکه عرض کردم ما آئیننامههای داخلی را هم اینجا بیاوریم خیلی از این مسائل زیاد است که طریقه عزل و نصبها آنجا کاملا مشخص شده با توجه بنظرات فرماندهان و در ردههای پائینتر این تصمیم اتخاذ میشود. رئیس ـ آقای فؤاد کریمی پیشنهادشان را مشخص کنند. فؤاد کریمی ـ این دو تا پیشنهاد است قسمت اولش را که ایشان خواندند نیست و قسمت دومش به این ترتیب است. «تعیین فرماندهان ردههای پائینتر به پیشنهاد فرمانده مافوق و تصویب شورای عالی مافوق آن رده است.» بقیه را هم که هست من پیشنهاد نمیکنم. همین تکه را پیشنهاد میکنم. رئیس ـ بسیار خوب، (181 نفر حاضرند) و پیشنهاد آقای فؤاد کریمی را که قرائت شد به رأی میگذاریم موافقان با این پیشنهاد قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) طرفدارانش بسیار کم هستند و تصویب نشد. مادة 32 را برای رأیگیری بخوانید. مادة 32ـ هدایت عملیات و عزل و نسبها در سپاه بعهده فرمانده کل سپاه میباشد. تبصره ـ عزل و نصب فرماندهان مناطق به پیشنهاد فرمانده کل و تصویب شورای عالی سپاه انجام میگردد. رئیس ـ (186 نفر حضور دارند) موافقان با مادة 32 و تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 33 را بخوانید. منشی ـ آقای هاشمی این مادة پیشنهاد ندارد. رئیس ـ برای رأی گیری بخوانید. مادة 33 ـ قائم مقام فرمانده کل سپاه، رئیس ستاد مرکزی و مسؤولین واحدهای ستاد مرکزی پس از تأیید نماینده رهبری از سوی فرمانده کل نصب و عزل میشود. رئیس ـ (186 نفر حضور دارند) موافقان با مادة 3 قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد مادة 34 را بخوانید. مادة 34 ـ قائم مقام فرمانده کل در غیاب فرمانده عهدهدار کلیه وظایف وی بوده و در حضور او فرمانده کل را در اداره سپاه یاری میکند. رئیس ـ پیشنهاد ندارد؟ 187 نفر حضور دارند موافقان مادة 34 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. منشی ـ در بند مادة 35 آقای موحدی ساوجی و آقای قرهباغ پیشنهاد کردهاند که «حسن شهرت» از این ماده حذف بشود. رئیس ـ پیشنهاد به ترتیب مطرح بشود. منشی ـ اول آقای موحدی ساوجی پیشنهاد کردهاند. رئیس ـ یک نفرشان به عنوان موافق صحبت کنند و یکی به عنوان پیشنهاد دهنده. آقای موحدی پیشنهادتان را مطرح کنید (قرهباغ ـ موافقم) بله آقای قرهباغ موافق هستند. موحدی ساوجی ـ عرض میشود که در این شرایطی که برای پاسدار ذکر کردهاند خوب چیزهای دیگر معلوم است لازم است برای یک پاسدار اما اینکه ما ذکر کنیم حسن شهرت، ما صدی نود و نه پاسدارانمان بلکه بیشتر یک در هزار پاسدارانمان از پاسداران مشهورن یستند نوعا از افرادی هستند از طبقه مستضعف و کسانی که آن حسن شهرتی که شما میفرمائید ندارند حتی فرمانده سپاه هم حسن شهرت نداشته این آقایان اگر منظورشان از حسن شهرت حسن سابقه است؟ که حسن شهرت حسن سابقه را نمیرساند چیز دیگر است و برای اینکه، تازه آن هم وقتی که ما میگوئیم عدم سوء سابقه همین کافی است که یکنفر پاسدار که همه شرایط را دارد خیلی خوب بررسی میکنند سوء سابقه هم نداشته باشد ولی اینکه حسن شهرت داشته باشد گاهی در یک روستا ممکن است که یک عدهای هستند که از عوامل خان و فئودال و این حرفها و حتی اگر یکنفر دو نفر هم از جوانهای مؤمن معتقد انقلابی هم باشد حتی این را خوب ندانند و دوستش هم نداشته باشند و در آنجا بین آنها هم بخوبی مشهور نباشد چون آنها خوبی را چیز دیگری میدانند پس منظور از این حسن شهرت چیست بنابراین بنظر من حسن شهرت قید غیر لازمی است و باید حذف بشود. منشی ـ آقای محلاتی مخالف. محلاتی ـ بسم الله الرحمن الرحیم، بنظرم برادرمان آقای موحدی معنای حسن شهرت را با نداشتن عنوان با هم مخلوط کردند معنای حسن شهرت این نیست که یک آدمی معنون باشد در سراسر کشور و همه او را بشناسند به خوبی و انقلابی و در خط امام، حسن شهرت هر فردی در محیط خودش هست یک فردی در میان یک جمعی چنانچه بدنام شد این مصلحت نیست که بیاید در یک نهاد انقلابی و بهانهجوئی بشود برای او حسن شهرت معنایش این است که در محیط خودش ولو در میان همان جوانها در بین همان عدهای که زیست می کند این آدم بعنوان آدم خوب معروف باشد حالا یک آدمی است الان هم آدم خوبی هست از کارهایش هم توبه کرده ولی بدنام است حسن شهرت ندارد این نباید بیاید توی سپاه و یک نهادی که باید به تقدس و پاکی بماند این حسن شهرت برای همین جهت قید شده و هر اندازه قیود در اینجا بیاید در شرایط فعلی من موافق هستم منشی ـ آقای قرهباغ موافق. قرهباغ ـ بسم الله الرحمن الرحیم. برادران نماینده به مخالفت آقای محلاتی توجه فرمودند که حاصل فرمایششان این بود که اگر کسی بدنام باشد این صلاحیت عضویت را ندارد شما میدانید در همینجا عدم سوءسابقه را قید کرده اند اگر منظور کمیسیون شورای دفاع هم همین باشد که آقای محلاتی گفتند واقعا بیشتر باید تعجب کرد، حسن شهرت معنایش این است که معروفیت بخوبی، نگفتیم که اسمش را آیتالله یا حجتالاسلام بگویند یا تاجرالتجار بگویند ما به این کار نداریم حسن شهرت این است که معروف باشد میان مردم بخوبی من نظرم از پیشنهاد حذف این بود برادران عزیز در ماده /35 این را گفته ، شرایط ……….. یکی از نمایندگان ـ ایشان مخالف صحبت میکنند. رئیس ـ خیر ایشان اتفاقا موافقند. قرهباغ ـ من میگویم حذف بشود. رئیس ـ ایشان موافق خوبی هم هستند. قرهباغ ـ من موافق آقای موحدی هستم دیگر، میگویم برادران عزیر شرایط زیر برای عضویت در سپاه است حالا یک کسی، در بند اول گفتید اعتقاد به مبانی اسلام دارد به انقلاب اسلامی معتقد است به نظام جمهوری اسلامی معتقد است در بند (ب) گفتید اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه دارد (ج) ـ اتزام عملی به احکام و قوانین جمهوری اسلامی دارد این فرد چون مشهور نیست میان مردم با اینکه احراز کردیم آدم خوبی است اعتقاد او عملا و سوء سابقه هم ندارد نباید به عضویت سپاه در بیاید، چرا؟ برای اینکه حسن شهرت ندارد اگر منظور از حسن شهرت همین باشد که در بندهای بالا گفته شده که نیازی نیست اگر معنی دیگر باشد زاید است و مضر هم هست لااقل ابهامآور است لذا پیشنهاد ایشان را برای حذف تأیید میکنم. رئیس ـ مخبر کمیسیون و آقای محمدزاده هم معلوم نیست حرفی داشته باشند چون بحث روشن است. محمدزاده ـ قید حسن شهرت باشد. رئیس ـ موافقید که باشد؟ آقای محمدزاده میگویند که قید حسن شهرت باشد آقای طیب هم از طرف کمیسیون میگویند که باشد. پیشنهاد آقای موحدی را به رأی میگذاریم آقایان توجه بفرمائید پیشنهاد این است که کلمه حسن شهرت از بند (ه) حذف بشود و فقط بشود عدم سوء سابقه (182 نفر حاضرند) کسانی که با پیشنهاد حذف موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. منشی ـ پیشنهاد دیگری نداریم. رئیس ـ برای رأیگیری بخوانید. مادة 35 ـ شرایط پاسدار: پاسدار به فردی ابلاغ میشود که برای جهاد همه جانبه در راه خدا و نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به عنوان وظیفه شرعی یا داشتن شرایط زیر به عضویت سپاه پاسداران درآمده باشد. الف ـ اعتقاد به مبانی اسلام ـ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی. ب ـ اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه. ج ـ التزام عملی به احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی و رعایت موازین اخلاق اسلامی. د ـ عدم عضویت در احزاب و گروهها و سازمانهای سیاسی. ه ـ حسن شهرت و عدم سوء سابقه. تبصره ـ فرماندهان سپاه به ویژه فرمانده کل علاوه بر شرایط فوق باید آشنائی لازم به مسائل عقیدتی سیاسی و تخصصی داشته و از قدرت مدیریت کافی برخوردار باشند. رئیس ـ (181 نفر حاضرند) موافقان مادة /35 و تبصره که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة بعدی خوانده شود. فصل چهارم ـ اساسنامه واحد بسیج مستضعفین مادة 36 ـ هدف از تشکیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد توانائیهای لازم در کلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم هنگام بروز بلایا و حوادث غیر مترقبه با همآهنگی مراجع ذیربط میباشد. رئیس ـ پیشنهاد ندارد (182 نفر حاضرند) موافقان با ماده 36 که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی قرائت شود. مادة 37 ـ به منظور اجرای مادة 9 اساسنامه سپاه پاسداران وظایف بسیج بشرح زیر میباشد: 1- آموزش نظامی در حد توانائی دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور. 2- تعلیم و تربیت در زمینههای عقیدتی سیاسی و تخصصهای مورد نیاز. 3- سازماندهی اعضای بسیج. 4- تهیه طرحهای دفاعی با همآهنگی سایر ارگانهای ذیربط. تبصره ـ کلیه سازمانها و ارگانهائی که با نامهای گوناگون در زمینه آموزش نظامی و آماده سازی در بسیج مردم فعالیت دارند به جز خدمت وظیفه عمومی منحل گردیده و این فعالیتها در سپاه متمرکز میگردد. منشی ـ آقای موحدی ساوجی پیشنهاد حذف تبصره را دارند. رئیس ـ آقای موحدی بفرمائید. موحدی ساوجی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. بدون تردید مطابق قانونی که ما تصویب کردیم بسیج مستضعفین زیر نظر سپاه هست. اما معنی آن این نیست که حالا اگر نهادهای دیگر، نیروهای نظامی یا انتظامی در مواردی که دولت یا شورای عالی دفاع به او محول کند یک آموزشهای نظامی خاصی را بخواهند بدهند در اینجا ما آنها را ممنوع بکنیم. بلی، هر گونه سازمان ئ تشکیلات نظامی دیگر که بخواهد تشکیل بشود ولی غیر قانونی باشد، ممنوع است. و خود این هم قانون دارد اما معنی بودن واحد بسیج مستضعفین زیر نظر سپاه بهیچوجه نمیتواند این باشد که فرض کنید در مورد خنثی سازی بمب، خود سپاه پاسداران از شهربانی خیلی استفاده کرده، آموزش دیده امکانات هم گرفته. در مورد مسائل دیگر فرض کنید یک واحد ارتشی خواست به یک عدهای آموزشهائی بدهد. اینجا ما نمیتونیم منع بکنیم. بلی، بسیج مستضعفین زیر نظر سپاه، آری. اما از آنطرف بگوئیم هیچ ارگانی حتی قانونی و دولتی در این مملکت نتواند در بعضی موارد آموزش بدهد، این جیزی است که بهیچوجه ما قانونی برای آن قبلا تصویب نکرده بودیم. والسلام. منشی ـ آقای روحانی بعنوان مخالف بفرمائید. دکتر روحانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من خواهش میکنم در عبارتهای این تبصره دقت بشود که آن اشتباهی که در ذهن برادرمان آقای موحدی آمده تکرار نشود. در این تبصره نیامده که هیچ نیروی نظامی یا انتظامی دیگر در کشور ما نداریم بلکه شهربانی داریم، کمیته انقلاب داریم، ژاندارمری داریم، بمب هم خنثی میکند کسی نگفته است بمب را خنثی نکنند ما نگفتیم نیروهای نظامی در کشور منحصر در سپاه است. نیروی نظامی داریم نیروی انتظامی هم داریم بحث در این است. موحدی ساوجی ـ آقا! خارج از موضوع است بنده این را نگفتم که ایشان دارد میگوید. روحانی ـ شما بمب شهربانی را که فرمودید. موحدی ساوجی ـ گفتم افراد را میتواند آموزش بدهد شما حرف من را تحریف میکنید. روحانی ـ خوب، حالا شما توجه کنید بحث در این است که چه نیروهائی وجه نهادهائی در کشور میتوانند مردم عادی را آماده کنند. آماده سازی مردم عادی کشور برای دفاع یا در موقع بروز بلایا و حوادث غیر مترقبه بحث در این است. چه نهادی میتواند اینکار را انجام بدهد اگر بنا باشد غیر از ارتش، ارتش میتواند مردم را آماده کند در خدمت وظیفه عمومی یعنی انجام خدمت وظیفه عمومی بعهده ارتش هست. کار بسیج با آماده سازی مردم هم غیر از خدمت وظیفه عمومی بعهده سپاه پاسداران است اگر بنا باشد در مملکت هر گوشهای یک عده مسلح بخواهند درست بکنند حالا یا در جنگ یا در غیر جنگ بخواهند فعالیت بکنند. البته نمیخواهم بگویم بسیاری از آنها در گذشته بودند و حسن نیت هم داشتهاند اما اشکال در عدم هماهنگیها است. اشکال در این است که در مملکت یک مرتبه میبینیم صد گروه مسلح داریم هر کدام برای خودشان فرمانده خاص دارند. خط مشی خاصی دارند و این برای کشور بسیار خطرناک است. وقتی بسیج مستضعفین که امام در بعضی از تعبیراتشان فرموده بودند «ارتش /20 میلیونی قبلا همین مجلس شورای اسلامی تصویب کرده که ادغام در سپاه بشود بنابراین ما، در کشور یک ارتش /20 میلیونی داریم که آموزش آنها و همچنین فرماندهی آنها به عهده سپاه پاسداران است. یک ارتش هم داریم، نیروهای انتظمی هم داریم خدمت وظیفه عمومی هم در کشور بعهده ارتشا ست بنابراین اینکه ما بخواهیم واحد دیگری درست کنیم، نهاد دیگری درست بکنیم این به معنای آن است که در کشور وضع نیروهای مسلح را بهم ریختیم و عدم هماهنگی بوجود آوردیم و این برای کشور مفید نخواهد بود بلکه خطرناک هم خواهد بود والسلام. منشی ـ آقای زرهانی به عنوان موافق بفرمائید. دکتر شیبانی ـ آقای هاشمی! من یک تذکری دارم اجازه بفرمائید عرض کنم، حزب الله همه جزو بسیج هستند. رئیس ـ تذکرتان را بنویسید بدهید. زرهانی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. نکتهای هست که بایستی روی آن دقت بشود امت حزبالله در مقابل حوادث ناشناخته و یا غیر قابل پیش بینی و سریع قادر به نوعی واکنش و خودجوشی برای حل آنها است نمونه این قدرت واکنش و خودجوشی برای حل مشکلات به بهترین وجهی در جنگ تحمیلی در استانهای درگیر با جنگ از ناحیه مردم تجلی پیدا کرد. اگر قرار باشد که ما همه آموزشهای نظامی و آماده سازی را در سپاه متمرکز بکنیم به این دلیل که سپاه از پیش همانند دیگر ارگانها قدرت ارزیابی و بررسی و تحلیل حوادث آینده را نداشته، نمیتواند و امکانات در اختیارش نیست که بتواند واکنش نشان بدهد و یا همه نیروها را بتواند وادار به حرکت در مقابل حادثه بکند. یا بایستی این تبصره حذف بشود و یا بایستی همانطوریکه برادرمان دکتر روحانی گفتهاند، گفتند اشکال در عدم هماهنگیها است درست است، اشکال در عدم هماهنگیها است. این واکنشها و فعالیتهائی که در مواقع اضطراری امت بر اساس خودجوشی از خودش بروز میدهد و بسیج میشود اینها نبایستی در سپاه متمرکز باشند چون مرکزیت سپاه ممکن است آن آمادگی را نداشته باشد اما اشکالی ندارد که ما بگوئیم با سپاه هماهنگ بشود و این یک حرف صحیحی است و قابل پیاده شدن، لذا بایستی این ماده به نحوی اصلاح بشود. رئیس ـ آقای محمدزاده بفرمائید. محمدزاده ـ بسم الله الرحمن الرحیم، علاوه بر آن چیزهائی که برادرمان آقای دکتر روحانی فرمودند یک مسأله مهمی که در بسیج و ارتش /20 میلیونی هست مسأله سازماندهی است. آمار عجیبی که ما داریم این است که ما تا بحال دو میلیون نفر را در رابطه با بسیج آموزش دادیم دقیقا این دو میلیون نفر را میدانم ولی از نظر سازماندهی (عددش را نمیدانم) شاید حدود یک چهارم این دو میلیون نفر را ما سازماندهی کردیم. در رابطه با هویت انقلاب اسلامی و دشمنیهائی که علیه این انقلاب هست ما باید همیشه علاوه بر داشتن آموزش نظامی، مردم ما آن سازماندهی واقعی را هم داشته باشند که اگر جاهای دیگری بخواهد این کار را بکند آن تشکل سازمانی از هم میپاشد. با توجه به اینکه بهرحال ما زمانی که سازماندهی داریم و نیروها را میخواهیم بسیج بکنیم همین الان به بهترین وجه قادریم یعنی اینکه با امام جمعه شهرها تماس میگیریم، با روحانیت شهرها تماس میگیریم با استانداریها تماس میگیریم و میگوئیم که اینقدر نیرو برای این مسالئ میخواهیم چون این مسأله هم زیر نظر بسیج هست به راحتی انجام میدهیم. تدارکات و امکاناتی که میآید در آن مرحله عملیات و درگیریها مطرح میشود همه آنها یک کانال پیدا میکند و اجرای امر هم ساده است. درگذشته در اوایل جنگ تحمیلی یکی مشکلات عمده ما این بود که گروههای مختلف امکانات مختلفی را از بازار، از روحانیت، از جاهای دیگری میگرفتند. یک جا میدیدیم که امکانات زیاد داشت یک جا امکانات کم است خود عدم سازماندهی این میگوید من وابسته به فلان گروه هستم این میگوید من وابسته به فلان گروه هستم. زیر نظر آن باید کار بکنم تصمیمات در این مورد بسیار مشکل بود از ردههای بالا یعنی از خود شورای عالی دفاع بعضی وقتها مسألهای در رابطه با همین گروهها بوده که مجبور شدیم آنجا مطرح کنیم و آنجا تصمیم گیری بشود که مثلا این گروه این کار را نکند و مخصوصا در جریان عملیات سازماندهی یکی از مهمترین مسائل است بنابراین پیشنهاد این است که آماده سازی در بسیج مردم در آن این هم هست که سازماندهی مردم اگر یک تشکیلات منسجم داشته باشد مسلما بهتر است. رئیس ـ آقای طیب مطلبی دارند؟ (طیب ـ بلی) بعضی چیزها که خیلی واضح است نمیخواهد زیاد بحث کنید. طیب (مخبر کمیسیون دفاع) ـ اگر دقت بشود ما گفتیم «کلیه سازمانها و ارگانها» سازمان های مسلحی داریم یا داشتیم که به بهانه آموزش نظامی مردم مجاز میدانستند خودشان را که اسلحه داشته باشند در حالیکه ما میدانیم در قانون اساسی داشتن اسلحه را جز با اجازه قانون مجاز نشناخته ما سازمانها و ارگانهائی را که به بهانه آموزش نظامی عمومی خودشان را مجاز به اسلحه داشتن میدانند، اینها را نفی کردیم و قانون هم به روشنی مشخص کرده است که آموزش نظامی عمومی و بسیج عموم متعلق به سپاه پاسداران است و این دو را همین مجلس در هم ادغام کرده است. اما اینکه خنثی سازی بمب را برادرهای سپاه از برادرهای شهربانی آموختند چه ربطی دارد به اینکه سازمانها و ارگانهائی که بسیج عمومی میخواهند تشکیل بدهند منحل بشود خود من هم متوجه نشدم (موحدی ساوجی ـ کی گفت منحل بشود چرا تحریف میکنید؟) چون آن هیچ بحثی و ربطی به بسیج ندارد که سپاهیان خنثی سازی بمب را از شهربانی آموختند. و هم الان هم این کار ادامه دارد انشاءالله همه نیروهای مسلح ما تجربیات خودشان را منتقل میکنند به یکدیگر. تا رشد بکنند در زمینه کارآئیشان بنابراین این پیشنهاد منتفی است. رئیس ـ پیشنهاد آقای موحدی ساوجی را به رأی میگذاریم (182 نفر حضور دارند) پیشنهاد این است که تبصره مادة (37) که روی آن بحث هم شد حذف بشود نمایندگانی که با حذف تبصره موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. ماده را برای رأیگیری میخوانیم: (بشرح زیر خوانده شد) مادة 37 ـ بمنظرو اجرای ماده 9 اساسنامه سپاه پاسداران وظائف بسیج بشرح زیر میباشد: 1ـ آموزش نظامی در حد توانائی دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران و تمامیت ارضی کشور. 2ـ تعلیم و تربیت در زمینههای عقیدتی، سیاسی و تخصصهای مورد نیاز 3ـ سازماندهی اعضاء بسیج. 4ـ تهیه طرحهای دفاعی با همآهنگی سایر ارگانهای ذیربط. تبصره ـ کلیه سازمانها و ارگانهائی که با نامهای گوناگون در زمینه آموزش نظامی و آماده سازی در بسیج مردم فعالیت دارند به جز خدمت وظیفه عمومی منحل گردیده و این فعالیتها در سپاه متمرکز میگردد. آقارحیمی ـ آقای هاشمی! به عنوان مخالف میشود صحبت کرد؟ رئیس ـ چون اعلام رأی شده خیر.قبل از اعلام رأی میتوانستید. آقارحیمی ـ روی بند ه که کسی صحبت نکرده و پیشنهاد نداده. رئیس ـ مخالف هم که صحبت کردند. آقارحیمی ـ کو؟ رئیس ـ (با خنده) همین شما، صحبت کردید منتها خلاف قانون. (خنده نمایندگان) موافقان با مادة 37 و تبصره آن، که قرائت شد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد مادة قرائت میشود. منشی ـ مادة 38 پیشنهاد حذف دارد مادة 39 قرائت میشود. مادة 39 ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستههای مقاومت محلی را با همکاری روحانیون و معتمدین محل و شوراهای محلی قانونی در سطح کلیه محلات تشکیل میدهد. تبصره ـ هستههای مقاومت بسیج کوچکترین واحد بسیج است که از 22 نفر تشکیل میشود. آقای کاظمی پیشنهاد حذف تبصره این ماده را دادند. رئیس ـ آقای کاظمی بفرمائید. کاظمی ـ بسم الله الرحمن الرحیم. در این تبصره تعداد افراد هسته را 22 نفر مشخص کرده است در حالیکه ما، در بعضی از محلات ممکن است 22 نفر افراد واجد شرایط نداشته باشیم و هسته مقاومت حتما لازم باشد یا در روستائی که سر یک گردنه هست ممکن است /20 خانوار بیشتر نباشد و آنجا برای کنترل آن گردنه هسته مقاومت لازم باشد و شاید 5 نفری که قابل حمل سلاح باشند اصلا بیشتر وجود نداشته باشد بنابراین لزومی ندارد ما هسته مقاومت را منحصر بکنیم به یک عددی که عملا در خیلی از جاها در تأمینش با اشکال مواجه بشویم این تبصره اگر حذف بشود هر جائی فرمانده سپاه آنجا میتواند هسته مقاومت را به تعدادی که فراهم میشود تشکیل بدهد والسلام. منشی – آقای بجنوردی بعنوان مخالف بفرمائید. موسوی بجنوردی ـ بسم الله الرحمن الرحیم علیت اینکه 22 نفر اینجا تعیین شده است مأموریتهائی است که برای هسته مقاومت تعیین شده است بر اساس آن مأموریتها و تقسیم کار که بین آن افراد مورد لزوم تعیین شده و بنا شد که /22 نفر باشند بنابراین تعیین /22 نفر همینطوری نبوده و حکمتی داشته است منشی ـ آقای هاشمی بعنوان موافق بفرمائید. رئیس ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ من این پیشنهاد آقای کاظمی را پیشنهاد خوبی برای حذف تبصره میدانم برای اینکه اگر هم این ضرورت باشد در آئیننامههائی اجرائی باید بگنجد و واقعا هم نباید گم بشود. جای قانون نیست اینکه ما بگوئیم /22 نفر باشند. جائی یک عدهای اضافه داریم. هسته بعدی نمیشود تشکیل بشود یکقدری بیشتر میکند یعنی 26 نفر میکنند. بعد اگر قانون این را محدود کرد بعدا نمیشود. آن 6 نفر همینطور بیکار باید بمانند به یک ادلهای که مثلا یک کفشی یا یک چیزی باید برای آنها بخریم و قانونا هم نمیتوانیم بدهیم و گیر میافتیم (آقارحیمی ـ عدد باید حذف شود) عدد اصلا لزومی در اینجا ندارد و این را در آئیننامه میگذاریم و در آئیننامه آقایان میتوانند تعیین کنند 22 نفر یا کمتر یا بیشتر یا منعطف پیشنهاد کنند. آقارحیمی ـ بقیهاش باشد فقط عدد آن حذف شود. کاظمی ـ منظور من هم حذف عدد 22 است. رئیس ـ بلی، ایشان هم همان قسمت را میگویند حذف بشود پیشنهادشان محفوظ است. آقای محمدزاده یا آقای طیب بفرمائید. محمدزاده ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ البته ذکر اینکه این تبصره اینجا باید باشد یا نباشد آن بحث جدا است. ولی منظور ما که هستههای مقاومت از /22 نفر است این نیست که همانطوری که برادرمان فرمودند در یک ده کوچک 12 نفر نمیتوانند بسیج باشند این دوازده نفر با /12 نفر جای دیگر وقتی که میخواهند عمل کنند. این هسته مقاومت را تشکیل میدهند. این نفی کننده وجود هستههای مقاومت در هیچ جا ولو اینکه دو نفر باشند، نیست. ولی سازماندهی اینها مثلا برای اینکه در بین اینها دیدبان چه کسی باشد، خمپارهچی چه کسی باشد چه کسی خمپاره بیندازد. کی اسلحه داشته باشد. چه کسی آر ـ پی ـ جی هفت داشته باشد. این را بر این مبنا تشکیل دادند البته عدد گفتن، بودن یا نبودنش اینجا مسألهای نیست ولی این نفی کننده بودن هستههای مقاومت اعضاء هستههای مقاومت ولو اینکه دو نفر در یک ده بوده باشند هیچکدام آن مسأله را نمیکنند. رئیس ـ پس دیگر آنها هسته نیستند. محمدزاده ـ چرا، هستند در رابطه با تشکیل آن هسته اصلی هستند. رئیس ـ حالا اگر نبودند، اگر اطرافشان هیچکس نبود؟ محمدزاده ـ پس بهرحال با یک جائی رابطه سازمانی بین آنها برقرار شود. رئیس ـ خیلی خوب، آقای طیب مطلبی ندارند؟ (طیب ـ هیر) پیشنهاد آقای کاظمی را به رأی میگذاریم. منشی ـ پیشنهاد این است که در تبصره قسمت آخر حذف بشود یعنی «/22 نفر تشکیل میشود» حذف میشود. رئیس ـ پس اینطور میشود اگر حذف بشود، میشود: «هستههای مقاومت بسیج کوچکترین واحد بسیج است» نمایندگانی که با پیشنهاد آقای کاظمی مبنی بر حذف «22 نفر» از تبصره هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. حالا ماده را برای رأیگیری بخوانید. (بشرح زیر خوانده شد) مادة 39 ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستههای مقاومت محلی را با همکاری روحانیون و معتمدین محل و شوراهای محلی قانونی در سطح کلیه محلات تشکیل میدهد. تبصره ـ هستههای مقاومت بسیج کوچکترین واحد بسیج است (184 نفر حضور دارند) موافقان ماده 39 و تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده (40) را بخوانید. ماده 40 ـ گسترش واحدهای محلی بسیج باید به گونهای باشد ….. قرهباغ ـ پیشنهاد حذف دادهام. رئیس – آقای قرهباغ پیشنهاد حذف دادهاند مادة 41 قرائت شود. ماده 41 ـ در ردههای اجرائی بسیج به تناسب اقشار و صنوفی که تحت پوشش آن بسیجاند یک نفر از هر قشر و صنف از افراد موجه و قابل اعتماد و یک نفر از روحانیون شاخص و موجه محل به سرپرستی مسؤول واحد بسیج مربوطه شورای بسیج را تشکیل میدهند. این شورا برای مسؤول بسیج شورای مشورتی خواهد بود و تصمیم گیرنده نهائی مسؤول بسیج است. تبصره ـ روحانی عضو شورا از سوی نماینده رهبری در سپاه یا نمایندگان او و دیگر اعضاء شورا بوسیله مسؤول بسیج و روحانی شورای مربوطه تعیین میشوند. منشی ـ برای این ماده پیشنهادی نداریم. موحدی ساوجی ـ شاخص را بردارید دیگر شاخص چی هست رئیس ـ عیبی ندارد در اینکه آقای الویری هم بد خواندند مثل اینکه میشود برداریم (خنده نمایندگان) بسیار خوب برمیداریم (181 نفر حاضرند) موافقان با ماده 41 و تبصره قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده 42 قرائت میشود. ماده 42 ـ شورای عالی سپاه موظف است شرح وظائف و حدود مسؤولیتهای هر یک از قسمتهای بسیج را ظرف مدت 6 ماه پس از تصویب این قانون تهیه و به تصویب نهائی کمیسیون امور دفاعی مجلس شورای اسلامی برسانند الویر ـ این برخلاف قانون اساسی است آقای هاشمی پیشنهاد حذف این ماده را دارم. آقارحیمی ـ من هم پیشنهاد حذف دادهام. بیات ـ بله این خلاف قانون اساسی هم هست. رئیس ـ این ماده پیشنهاد حذف دارد. ماده 43 را بخوانید. ماده 43 ـ افراد ارتش /20 میلیونی بصورت زیر دستهبندی میشوند: الف ـ اعضاء عادی ـ عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی که پس از گذراندن دوره آموزش عمومی به عضویت عادی ارتش /20 میلیونی (بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) درآمده و سازماندهی میشوند. و در حدود قوانین و مقررات فعالیتهای پشتیبانی و رزمی زمان جنگ و همچنین فعالیتهای عمرانی، خدماتی، اجتماعی، سیاسی و اطلاعاتی خواهند داشت. ب ـ اعضاء فعال افرادی هستند که پس از گذراندن دورههای آموزش عمومی سازماندهی شده و با تداوم آموزش و برنامههای ویژه انسجام آنها حفظ خواهد شد. تبصره ـ اعضاء عادی و فعال از پرسنل کادر ثابت نبوده و حقوق ثابت دریافت نخواهند کرد. ج ـ اعضاء ویژه ـ افراد فعالی هستند که صلاحیتهای یک پاسدار را دارا میباشند و دارای پرونده آموزشی و فردی بوده و به هنگام نیاز سپاه بطور تمام وقت در اختیار سپاه قرار میگیرند. این افراد دارای کارت مخصوص بوده و در رابطه منظم با سپاه هستند. رئیس ـ (183 نفر حضور دارند) ماده 43 را به رأی میگذاریم نمایندگانی که با این ماده موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده 44 را بخوانید (بشرح زیر خوانده شد) مادة 44 ـ کلیه افراد و مسؤولین واحدهای ستادی بسیج و فرماندهان مراکز بسیج و فرماندهان منطقه مقاومت (در شهرها) از پاسداران خواهند بود فرماندهان ناحیه مقاومت، پاسدار و یا از اعضاء ویژه بسیج، فرماندهان پایگاه پایگاه مقاومت از اعضاء ویژه و فرماندهان گروههای مقاومت از اعضاء فعال خواهند بود. رئیس ـ پیشنهادی نداریم؟ (منشی ـ خیر) این ماده هم پیشنهادی ندارد. نمایندگانی که با ماده /44 که قرائت شد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی قرائت شود. فصل پنجم ـ مواد تکمیلی. مادة 45 ـ بر اساس اصل یکصد و هفتاد و دوم قانون اساسی جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضاء سپاه پاسداران در محاکم نظامی رسیدگی میگردد ولی جرائم عمومی آنها با جرائمی که بعنوان ضابط دادگستری مرتکب میشوند در محاکم عمومی رسیدگی میشود. رئیس ـ پیشنهادی ندارد؟ (منشی ـ خیر) 185 نفر حضور دارند موافقان با مادة 45 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده بعدی قرائت شود. مادة 46 ـ شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به اعضاء سپاه پاسداران یا قسمتها و یا آئیننامههای مورد عمل در سپاه را دیوان عدالت اداری رسیدگی خواهد نمود. رئیس ـ پیشنهادی ندارد؟ (منشی ـ خیر) 186 نفر حضور دارند مادة 46 را به رأی میگذاریم موافقان این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة 47 را بخوانید. ماده 47 ـ شورایعالی سپاه پاسداران موظف است ظرف 6 ماه ضوابط پاکسازی در سپاه را تهیه و بصورت لایحه تقدیم مجلس شورای اسلامی نماید. بیات ـ پیشنهاد حذف داریم چون بر خلاف قانون اساسی هست. رئیس ـ پیشنهاد حذف داریم مادة 48 قرائت شود. مادة 48 ـ در صورتیکه یکی از اعضاء سپاه در زمان صلح بیش از 15 روز و در زمان جنگ بیش از 5 روز غیبت غیر موجه داشته باشد فراری محسوب شده و بوسیله دادگاه نظامی مورد پیگرد و تنبیه قانونی قرار میگیرد. تنبیهات مربوط به غیبت کمتر از حد فرار طبق مقررات انضباطی خواهد بود کع به تصویب شورای عالی سپاه میرسد. موحدی ساوجی ـ پیشنهاد حذف دادیم. رئیس ـ خیلی خوب. مادة 49 را بخوانید. ماده 49 ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از نظر سیاسی و عقیدتی تابع ولایت فقیه بوده و از کلیه احزاب و گروههای سیاسی مستقل میباشد و خود نیز هرگز نباید در جامعه شخصیت حزبی پیدا کرده بصورت یک حزب یا سازمان سیاسی عمل نماید. رئیس ـ 187 نفر حضور دارند، مادة 49 را به رأی میگذاریم، موافقان این ماده قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آخرین ماده را بخوانید. ماده 50 ـ اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حق عضویت در هیچ حزب و گروه و یا سازمان سیاسی را ندارند و ادامه عضویت آنها موجب اخراج از سپاه خواهد شد. رئیس ـ مخالف ندارد؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد هم ندارد. یکی از نمایندگا بهرحال اگر برای این ماده کسی پیشنهادی ندارد به رأی بگذاریم. (آقامحمدی ـ «ادامه» را حذف کنید) ادامه را گفتند لابد اگر کسانی که سابقه داشتهاند «و عضویت آنها» (آقامحمدی ـ «ادامه» دارد) خیر عضویت سابقه را نخواستند ممکن است کسی سابق عضو بوده، حالا استعفا میدهد (آقامحمدی ـ اگر گفت آمدم بیرون) حالا ممکن است استعفا بدهد اما میگویند چون عضو بوده لفظ «ادامه» این خاصیت را دارد. این لفظ (آقامحمدی ـ ممکن است نماینده هم بشود) خوب ادامه همیشه این اشکال را دارد. من فکر میکنم کلمه ادامه، یک قید مفیدی است. بسیار خوب ماده 50 را به رأی میگذاریم موافقان با ماده /50 قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد خوب الان تا اینجا این ماده ها تمام شده اما ماهیت، هشت ماده را پیشنهاد حذف داشتیم که مانده است. امروز نمیخواهیم انجام بدهیم. آقایان تشریف داشته باشند. یک تذکر دیگر هم داریم انجام بدهیم بعد، 6ـ اعلام وصول تقاضای تفسیر مصوبه شورای انقلاب در مورد اوقاف و بیانات آقا رئیس بمناسبت حضور عدهای از جانبازان انقلاب اسلامی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی رئیس ـ یک تقاضای تفسیر رسیده است در مورد یک قانونی که شورای انقلاب در مورد اوقاف گذرانده است که ما اینرا به کمیسیون میفرستیم و ضمنا جمعی از برادران جانباز انقلاب که امروز در مجلس میهمان ما هستند و جزو تماشاچیان در مجلس خوشحالیم و برای سلامتی آنها دعا میکنیم، خداوند به آنها اجر جزیل و صبر در مقابل این مشکلاتی که در زندگیشان پیش آمده عنایت بفرماید. 7ـ پایان جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده و دستور آن جلسه بعدی ما روز پنچشنبه ساعت 5/7 صبح و دستور جلسه هم همین ادامه بحث در اساسنامه سپاه پاسداران است و اگر وقتی ماند بقیه برنامه هفتگی که اعلام شده است. آقای قائمی اسامی غائبین را بخوانید. منشی ـ (قائمی) ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ جلسه امروز سهشنبه مورخ 7/2/61 غائبین غیر موجه عبارتند از آقایان حسنی از ارومیه، خانم صدیقی از تهران، موسوی ننهکران از اردبیل، یازده نفر تأخیری داریم از 19 دقیقه تا 60 دقیقه که در پرونده ضبط میشود. رئیس ـ جلسه ختم میشود. (جلسه در ساعت 12 پایان یافت) رئیس مجلس شورای اسلامی ـ اکبر هاشمی رفسنجانی